فهرست الفبایی




11.«اسم» وَاحِدَة‌ً [19] ← وحد
یک / یکدانه / یکعدد / یگانه
آیات

كَان‌َ النَّاس‌ُ أُمَّة‌ً وَاحِدَة‌ً فَبَعَث‌َ الله‌ُ النَّبِيِّين‌َ مُبَشِّرِين‌َ وَ مُنْذِرِين‌َ وَ أَنْزَل‌َ مَعَهُم‌ُ الْكِتَاب‌َ بِالْحَق‌ِّ لِيَحْكُم‌َ بَيْن‌َ النَّاس‌ِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيه‌ِ وَ مَا اخْتَلَف‌َ فِيه‌ِ إِلاَّ الَّذِين‌َ أُوتُوه‌ُ مِنْ‌ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُم‌ُ الْبَيِّنات‌ُ بَغْيَاً بَيْنَهُم‌ْ فَهَدَي‌ الله‌ُ الَّذِين‌َ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِيه‌ِ مِن‌َ الْحَق‌ِّ بِإِذْنِه‌ِ وَالله‌ُ يَهْدِي‌ مَنْ‌ يَشَاءُ إِلَي‌ صِرَاط‌ٍ مُسْتَقِيم‌ٍ (بقره: 213)

مردم (در آغاز) يك دسته بودند (و تضادى در ميان آنها وجود نداشت. بتدريج جوامع و طبقات پديد آمد و اختلافات و تضادهايى در ميان آنها پيدا شد، در اين حال) خداوند، پيامبران را برانگيخت تا مردم را بشارت و بيم دهند و كتاب آسمانى، كه به سوى حق دعوت مى‏كرد، با آنها نازل نمود تا در ميان مردم، در آنچه اختلاف داشتند، داورى كند. (افراد باايمان، در آن اختلاف نكردند) تنها (گروهى از) كسانى كه كتاب را دريافت داشته بودند، و نشانه‏هاى روشن به آنها رسيده بود، به خاطر انحراف از حق و ستمگرى، در آن اختلاف كردند. خداوند، آنهايى را كه ايمان آورده بودند، به حقيقت آنچه مورد اختلاف بود، به فرمان خودش، رهبرى نمود. (امّا افراد بى‏ايمان، هم چنان در گمراهى و اختلاف، باقى ماندند.) و خدا، هر كس را بخواهد، به راه راست هدايت مى‏كند. (213)


وَ إِن‌ْ خِفْتُم‌ْ أَنْ لاَ تُقْسِطُوا فِي‌ الْيَتَامَي‌ فَانْكِحُوا مَا طَاب‌َ لَكُمْ‌ مِن‌َ النِّسَاءِ مَثْنَي‌ وَ ثُلاَث‌َ وَ رُبَاع‌َ فَإِن‌ْ خِفْتُم‌ْ أَنْ لاَ تَعْدِلُوا فَوَاحِدَة‌ً أَوْ مَا مَلَكَت‌ْ أَيْمَانُكُم‌ْ ذَلِك‌َ أَدْنَي‌ أَنْ لاَ تَعُولُوا (نساء: 3)

و اگر مى‏ترسيد كه (بهنگام ازدواج با دختران يتيم،) عدالت را رعايت نكنيد، (از ازدواج با آنان، چشم‏پوشى كنيد و) با زنان پاك (ديگر) ازدواج نمائيد، دو يا سه يا چهار همسر و اگر مى‏ترسيد عدالت را (درباره همسران متعدد) رعايت نكنيد، تنها يك همسر بگيريد، و يا از زنانى كه مالك آنهائيد استفاده كنيد، اين كار، از ظلم و ستم بهتر جلوگيرى مى‏كند. (3)


يُوصِيكُم‌ُ الله‌ُ فِي‌ أَوْلاَدِكُمْ‌ لِلْذَّكَرِ مِثْل‌ُ حَظ‌ِّ الْأُنْثَيَيْن‌ِ فَإِنْ‌ كُن‌َّ نِسَاءً فَوْق‌َ اثْنَتَيْن‌ِ فَلَهُن‌َّ ثُلُثَا مَا تَرَك‌َ وَ إِنْ‌ كَانَت‌ْ وَاحِدَة‌ً فَلَهَا النِّصْف‌ُ وَ لِأَبَوَيْه‌ِ لِكُل‌ِّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا السُّدُس‌ُ مِمَّا تَرَك‌َ إِنْ‌ كَان‌َ لَه‌ُ وَلَدٌ فَإِنْ‌ لَم‌ْ يَكُنْ‌ لَه‌ُ وَلَدٌ وَ وَرِثَه‌ُ أَبَوَاه‌ُ فَلِأُمِّه‌ِ الثُّلُث‌ُ فَإِنْ‌ كَان‌َ لَه‌ُ إِخْوَة‌ٌ فَلِأُمِّه‌ِ السُّدُس‌ُ مِنْ‌ بَعْدِ وَصِيَّة‌ٍ يُوصِي‌ بِهَا أَوْ دَيْن‌ٍ آبَاؤُكُم‌ْ وَ أَبْنَاؤُكُم‌ْ لاَ تَدْرُون‌َ أَيُّهُم‌ْ أَقْرَب‌ُ لَكُم‌ْ نَفْعَاً فَرِيضَة‌ً مِن‌َ الله‌ِ إِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ عَلِيمَاً حَكِيمَاً (نساء: 11)

خداوند در باره فرزندانتان به شما سفارش مى‏كند كه سهم (ميراث) پسر، به اندازه سهم دو دختر باشد و اگر فرزندان شما، (دو دختر و) بيش از دو دختر باشند، دو سوم ميراث از آن آنهاست و اگر يكى باشد، نيمى (از ميراث،) از آن اوست. و براى هر يك از پدر و مادر او، يك ششم ميراث است، اگر (ميت) فرزندى داشته باشد و اگر فرزندى نداشته باشد، و (تنها) پدر و مادر از او ارث برند، براى مادر او يك سوم است (و بقيه از آن پدر است) و اگر او برادرانى داشته باشد، مادرش يك ششم مى‏برد (و پنج ششم باقيمانده، براى پدر است). (همه اينها،) بعد از انجام وصيتى است كه او كرده، و بعد از اداى دين است- شما نمى‏دانيد پدران و مادران و فرزندانتان، كداميك براى شما سودمندترند!- اين فريضه الهى است و خداوند، دانا و حكيم است. (11)


وَ إِذَا كُنْت‌َ فِيهِم‌ْ فَأَقَمْت‌َ لَهُم‌ُ الصَّلاَة‌َ فَلْتَقُم‌ْ طَائِفَة‌ٌ مِنْهُمْ‌ مَعَك‌َ وَلْيَأْخُذُوا أَسْلِحَتَهُم‌ْ فَإِذَا سَجَدُوا فَلْيَكُونُوا مِنْ‌ وَرَائِكُم‌ْ وَلْتَأْت‌ِ طَائِفَة‌ٌ أُخْرَي‌ لَم‌ْ يُصَلُّوا فَلْيُصَلُّوا مَعَك‌َ وَلْيَأْخُذُوا حِذْرَهُم‌ْ وَ أَسْلِحَتَهُم‌ْ وَدَّ الَّذِين‌َ كَفَرُوا لَوْ تَغْفُلُون‌َ عَن‌ْ أَسْلِحَتِكُم‌ْ وَ أَمْتِعَتِكُم‌ْ فَيَمِيلُون‌َ عَلَيْكُمْ‌ مَيْلَة‌ً وَاحِدَة‌ً وَ لاَ جُنَاح‌َ عَلَيْكُم‌ْ إِنْ‌ كَان‌َ بِكُم‌ْ أَذَي‌ً مِنْ‌ مَطَرٍ أَوْ كُنْتُمْ‌ مَرْضَي‌ أَنْ‌ تَضَعُوا أَسْلِحَتَكُم‌ْ وَ خُذُوا حِذْرَكُم‌ْ إِن‌َّ الله‌َ أَعَدَّ لِلْكَافِرِين‌َ عَذَابَاً مُهِينَاً (نساء: 102)

و هنگامى كه در ميان آنها باشى، و (در ميدان جنگ) براى آنها نماز را برپا كنى، بايد دسته‏اى از آنها با تو (به نماز) برخيزند، و سلاحهايشان را با خود برگيرند و هنگامى كه سجده كردند (و نماز را به پايان رساندند)، بايد به پشتِ سرِ شما (به ميدان نبرد) بروند، و آن دسته ديگر كه نماز نخوانده‏اند (و مشغول پيكار بوده‏اند)، بيايند و با تو نماز بخوانند آنها بايد وسايل دفاعى و سلاحهايشان (را در حال نماز) با خود حمل كنند (زيرا) كافران آرزو دارند كه شما از سلاحها و متاعهاى خود غافل شويد و يكباره به شما هجوم آورند. و اگر از باران ناراحتيد، و يا بيمار (و مجروح) هستيد، مانعى ندارد كه سلاحهاى خود را بر زمين بگذاريد ولى وسايل دفاعى (مانند زره و خود را) با خود برداريد خداوند، عذاب خواركننده‏اى براى كافران فراهم ساخته است. (102)


وَ أَنْزَلْنَا إِلَيْك‌َ الْكِتَاب‌َ بِالْحَق‌ِّ مُصَدِّقَاً لِمَا بَيْن‌َ يَدَيْه‌ِ مِن‌َ الْكِتَاب‌ِ وَ مُهَيْمِنَاً عَلَيْه‌ِ فَاحْكُمْ‌ بَيْنَهُمْ‌ بِمَا أَنْزَل‌َ الله‌ُ وَ لاَ تَتَّبِع‌ْ أَهْوَاءَهُم‌ْ عَمَّا جَاءَك‌َ مِن‌َ الحَق‌ِّ لِكُل‌ٍّ جَعَلْنَا مِنْكُم‌ْ شِرْعَة‌ً وَ مِنْهَاجَاً وَ لَوْ شَاءَ الله‌ُ لَجَعَلَكُم‌ْ أُمَّة‌ً وَاحِدَة‌ً وَ لَكِنْ‌ لِيَبْلُوَكُم‌ْ فِي‌ مَا آتَاكُم‌ْ فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَات‌ِ إِلَي‌ الله‌ِ مَرْجِعُكُم‌ْ جَمِيعَاً فَيُنَبِّئُكُمْ‌ بِمَا كُنْتُم‌ْ فِيه‌ِ تَخْتَلِفُون‌َ (مائده: 48)

و اين كتاب [قرآن‏] را به حق بر تو نازل كرديم، در حالى كه كتب پيشين را تصديق مى‏كند، و حافظ و نگاهبان آنهاست پس بر طبق احكامى كه خدا نازل كرده، در ميان آنها حكم كن! از هوى و هوسهاى آنان پيروى نكن! و از احكام الهى، روى مگردان! ما براى هر كدام از شما، آيين و طريقه روشنى قرار داديم و اگر خدا مى‏خواست، همه شما را امت واحدى قرار مى‏داد ولى خدا مى‏خواهد شما را در آنچه به شما بخشيده بيازمايد (و استعدادهاى مختلف شما را پرورش دهد). پس در نيكيها بر يكديگر سبقت جوييد! بازگشت همه شما، به سوى خداست سپس از آنچه در آن اختلاف مى‏كرديد به شما خبر خواهد داد. (48)


وَ مَا كَان‌َ النَّاس‌ُ إِلاَّ أُمَّة‌ً وَاحِدَة‌ً فَاخْتَلَفُوا وَ لَوْلاَ كَلِمَة‌ٌ سَبَقَت‌ْ مِنْ‌ رَبِّك‌َ لَقُضِي‌َ بَيْنَهُم‌ْ فِيمَا فِيه‌ِ يَخْتَلِفُون‌َ (يونس: 19)

(در آغاز) همه مردم امّت واحدى بودند سپس اختلاف كردند و اگر فرمانى از طرف پروردگارت (درباره عدم مجازات سريع آنان) از قبل صادر نشده بود، در ميان آنها در آنچه اختلاف داشتند داورى مى‏شد (و سپس همگى به مجازات مى‏رسيدند). (19)


وَ لَوْ شَاءَ رَبُّك‌َ لَجَعَل‌َ النَّاس‌َ أُمَّة‌ً وَاحِدَة‌ً وَ لاَ يَزَالُون‌َ مُخْتَلِفِين‌َ (هود: 118)

و اگر پروردگارت مى‏خواست، همه مردم را يك امّت (بدون هيچ گونه اختلاف) قرار مى‏داد ولى آنها همواره مختلفند ... (118)


وَ لَوْ شَاءَ الله‌ُ لَجَعَلَكُم‌ْ أُمَّة‌ً وَاحِدَة‌ً وَ لَكِنْ‌ يُضِل‌ُّ مَنْ‌ يَشَاءُ وَ يَهْدِي‌ مَنْ‌ يَشَاءُ وَ لَتُسْأَلُن‌َّ عَمَّا كُنْتُمْ‌ تَعْمَلُون‌َ (نحل: 93)

و اگر خدا مى‏خواست، همه شما را امت واحدى قرار مى‏داد (و همه را به اجبار وادار به ايمان مى‏كرد امّا ايمان اجبارى فايده‏اى ندارد!) ولى خدا هر كس را بخواهد (و شايسته بداند) گمراه، و هر كس را بخواهد (و لايق بداند) هدايت مى‏كند! (به گروهى توفيق هدايت داده، و از گروهى سلب مى‏كند!) و يقيناً شما از آنچه انجام مى‏داديد، بازپرسى خواهيد شد! (93)


إِن‌َّ هَذِه‌ِ أُمَّتُكُم‌ْ أُمَّة‌ً وَاحِدَة‌ً وَ أَنَا رَبُّكُم‌ْ فَاعْبُدُون‌ِ (انبياء: 92)

اين (پيامبران بزرگ و پيروانشان) همه امّت واحدى بودند (و پيرو يك هدف) و من پروردگار شما هستم پس مرا پرستش كنيد! (92)


وَ إِن‌َّ هَذِه‌ِ أُمَّتُكُم‌ْ أُمَّة‌ً وَاحِدَة‌ً وَ أَنَا رَبُّكُم‌ْ فَاتَّقُون‌ِ (مؤمنون: 52)

و اين امّت شما امّت واحدى است و من پروردگار شما هستم پس، از مخالفت فرمان من بپرهيزيد! (52)


وَ قَال‌َ الَّذِين‌َ كَفَرُوا لَوْلاَ نُزِّل‌َ عَلَيْه‌ِ الْقُرْآن‌ُ جُمْلَة‌ً وَاحِدَة‌ً كَذَلِك‌َ لِنُثَبِّت‌َ بِه‌ِ فُؤَادَك‌َ وَ رَتَّلْنَاه‌ُ تَرْتِيلاً (فرقان: 32)

و كافران گفتند: «چرا قرآن يك جا بر او نازل نمى‏شود؟!» اين بخاطر آن است كه قلب تو را بوسيله آن محكم داريم، و (از اين رو) آن را به تدريج بر تو خوانديم. (32)


إِنْ‌ كَانَت‌ْ إِلاَّ صَيْحَة‌ً وَاحِدَة‌ً فَإِذَا هُم‌ْ خَامِدُون‌َ (يس: 29)

(بلكه) فقط يك صيحه آسمانى بود، ناگهان همگى خاموش شدند! (29)


مَا يَنْظُرُون‌َ إِلاَّ صَيْحَة‌ً وَاحِدَة‌ً تَأْخُذُهُم‌ْ وَ هُم‌ْ يَخِصِّمُون‌َ (يس: 49)

(امّا) جز اين انتظار نمى‏كشند كه يك صيحه عظيم (آسمانى) آنها را فراگيرد، در حالى كه مشغول جدال (در امور دنيا) هستند. (49)


إِنْ‌ كَانَت‌ْ إِلاَّ صَيْحَة‌ً وَاحِدَة‌ً فَإِذَا هُم‌ْ جَمِيع‌ٌ لَدَيْنَا مُحْضَرُون‌َ (يس: 53)

صيحه واحدى بيش نيست، (فريادى عظيم برمى‏خيزد) ناگهان همگى نزد ما احضار مى‏شوند! (53)


وَ مَا يَنْظُرُ هَؤُلاَءِ إِلاَّ صَيْحَة‌ً وَاحِدَة‌ً مَا لَهَا مِنْ‌ فَوَاق‌ٍ (ص: 15)

اينها (با اين اعمالشان) جز يك صيحه آسمانى را انتظار نمى‏كشند كه هيچ مهلت و بازگشتى براى آن وجود ندارد (و همگى را نابود مى‏سازد)! (15)


وَ لَوْ شَاءَ الله‌ُ لَجَعَلَهُم‌ْ أُمَّة‌ً وَاحِدَة‌ً وَ لَكِنْ‌ يُدْخِل‌ُ مَنْ‌ يَشَاءُ فِي‌ رَحْمَتِه‌ِ وَالظَّالِمُون‌َ مَا لَهُمْ‌ مِنْ‌ وَلِي‌ٍّ وَ لاَ نَصِيرٍ (شوري: 8)

و اگر خدا مى‏خواست همه آنها را امّت واحدى قرار مى‏داد (و به زور هدايت مى‏كرد، ولى هدايت اجبارى سودى ندارد) امّا خداوند هر كس را بخواهد در رحمتش وارد مى‏كند، و براى ظالمان ولىّ و ياورى نيست. (8)


وَ لَوْلاَ أَنْ‌ يَكُون‌َ النَّاس‌ُ أُمَّة‌ً وَاحِدَة‌ً لَجَعَلْنَا لِمَنْ‌ يَكْفُرُ بِالرَّحْمَن‌ِ لِبُيُوتِهِم‌ْ سُقُفَاً مِنْ‌ فِضَّة‌ٍ وَ مَعَارِج‌َ عَلَيْهَا يَظْهَرُون‌َ (زخرف: 33)

اگر (تمكّن كفّار از مواهب مادى) سبب نمى‏شد كه همه مردم امت واحد (گمراهى) شوند، ما براى كسانى كه به (خداوند) رحمان كافر مى‏شدند خانه‏هايى قرار مى‏داديم با سقفهايى از نقره و نردبانهايى كه از آن بالا روند، (33)


إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَيْهِم‌ْ صَيْحَة‌ً وَاحِدَة‌ً فَكَانُوا كَهَشِيم‌ِ الْمُـحْتَظِرِ (قمر: 31)

ما فقط يك صيحه [صاعقه عظيم‏] بر آنها فرستاديم و بدنبال آن همگى بصورت گياه خشكى درآمدند كه صاحب چهارپايان (در آغل) جمع‏آورى مى‏كند! (31)


وَ حُمِلَت‌ِ الْأَرْض‌ُ وَالْجِبَال‌ُ فَدُكَّتَا دَكَّة‌ً وَاحِدَة‌ً (حاقه: 14)

و زمين و كوه‏ها از جا برداشته شوند و يكباره در هم كوبيده و متلاشى گردند، (14)



پدیدآورنده : دکتر صادق فرازی
همکاران : مرحمت زینالی ، فاطمه فرازی و روح الله فرازی
طراحی و پیاده سازی سایت : مهندس حسن زینالی


Email :
info@quran-mojam.ir

Tel :
09378764435


تماس با ما  ¦  درباره ما

کلیه حقوق وب سایت محفوظ بوده واستفاده از مطالب آن با ذکر منبع بلا مانع است