فهرست الفبایی




51.«فعل» كَان‌َ [422] ← کون
بود
آیات

وَ إِذْ قُلْنَا لِلْمَلاَئِكَة‌ِ اسْجُدُوا لِآدَم‌َ فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْلِيس‌َ أَبَي‌ وَاسْتَكْبَرَ وَ كَان‌َ مِن‌َ الْكَافِرِين‌َ (بقره: 34)

و (ياد كن) هنگامى را كه به فرشتگان گفتيم: «براى آدم سجده و خضوع كنيد!» همگى سجده كردند جز ابليس كه سر باز زد، و تكبر ورزيد، (و به خاطر نافرمانى و تكبرش) از كافران شد. (34)


أَفَتَطْمَعُون‌َ أَن‌ْ يُؤْمِنُوا لَكُم‌ْ وَ قَدْ كَان‌َ فَرِيق‌ٌ مِنْهُم‌ْ يَسْمَعُون‌َ كَلاَم‌َ الله‌ِ ثُم‌َّ يُحَرِّفُونَه‌ُ مِن‌ْ بَعْدِ مَا عَقَلُوه‌ُ وَ هُم‌ْ يَعْلَمُون‌َ (بقره: 75)

آيا انتظار داريد به (آئين) شما ايمان بياورند، با اينكه عده‏اى از آنان، سخنان خدا را مى‏شنيدند و پس از فهميدن، آن را تحريف مى‏كردند، در حالى كه علم و اطلاع داشتند؟! (75)


قُل‌ْ مَن‌ْ كَان‌َ عَدُوَّاً لِجِبْرِيل‌َ فَإِنَّه‌ُ نَزَّلَه‌ُ عَلَي‌ قَلْبِك‌َ بِإِذْن‌ِ الله‌ِ مُصَدِّقَاً لِمَا بَيْن‌َ يَدَيْه‌ِ وَ هُدَي‌ً وَ بُشْرَي‌ لِلْمُؤْمِنِين‌َ (بقره: 97)

(آنها مى‏گويند: «چون فرشته‏اى كه وحى را بر تو نازل مى‏كند، جبرئيل است، و ما با جبرئيل دشمن هستيم، به تو ايمان نمى‏آوريم!») بگو: «كسى كه دشمن جبرئيل باشد (در حقيقت دشمن خداست) چرا كه او به فرمان خدا، قرآن را بر قلب تو نازل كرده است در حالى كه كتب آسمانى پيشين را تصديق مى‏كند و هدايت و بشارت است براى مؤمنان.» (97)


مَن‌ْ كَان‌َ عَدُوَّاً لِالله‌ِ وَ مَلاَئِكَتِه‌ِ وَ رُسُلِه‌ِ وَ جِبْرِيل‌َ وَ مِيكَال‌َ فَإِن‌َّ الله‌َ عَدُوٌّ لِلْكَافِرِين‌َ (بقره: 98)

كسى كه دشمن خدا و فرشتگان و رسولان او و جبرئيل و ميكائيل باشد (كافر است و) خداوند دشمن كافران است. (98)


وَ قَالُوا لَن‌ْ يَدْخُل‌َ الْجَنَّة‌َ إِلاَّ مَن‌ْ كَان‌َ هُودَاً أَوْ نَصَارَي‌ تِلْك‌َ أَمَانِيُّهُم‌ْ قُل‌ْ هَاتُوا بُرْهَانَكُم‌ْ إِن‌ْ كُنْتُم‌ْ صَادِقِين‌َ (بقره: 111)

آنها گفتند: «هيچ كس، جز يهود يا نصارى، هرگز داخل بهشت نخواهد شد.» اين آرزوى آنهاست! بگو: «اگر راست مى‏گوييد، دليل خود را (بر اين موضوع) بياوريد!» (111)


وَ مَن‌ْ أَظْلَم‌ُ مِمَّن‌ْ مَنَع‌َ مَسَاجِدَ الله‌ِ أَن‌ْ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُه‌ُ وَ سَعَي‌ فِي‌ خَرَابِهَا أُولَئِك‌َ مَا كَان‌َ لَهُم‌ْ أَن‌ْ يَدْخُلُوهَا إِلاَّ خَائِفِين‌َ لَهُم‌ْ فِي‌ الدُّنْيَا خِزْي‌ٌ وَ لَهُم‌ْ فِي‌ الْآخِرَة‌ِ عَذَاب‌ٌ عَظِيم‌ٌ (بقره: 114)

كيست ستمكارتر از آن كس كه از بردن نام خدا در مساجد او جلوگيرى كرد و سعى در ويرانى آنها نمود؟! شايسته نيست آنان، جز با ترس و وحشت، وارد اين (كانونهاى عبادت) شوند. بهره آنها در دنيا (فقط) رسوايى است و در سراى ديگر، عذاب عظيم (الهى)!! (114)


وَ قَالُوا كُونُوا هُودَاً أَوْ نَصَارَي‌ تَهْتَدُوا قُل‌ْ بَل‌ْ مِلَّة‌َ إِبْرَاهِيم‌َ حَنِيفَاً وَ مَا كَان‌َ مِن‌َ الْمُشْرِكِين‌َ (بقره: 135)

(اهل كتاب) گفتند: «يهودى يا مسيحى شويد، تا هدايت يابيد!» بگو: « (اين آيينهاى تحريف شده، هرگز نمى‏تواند موجب هدايت گردد،) بلكه از آيين خالص ابراهيم پيروى كنيد! و او هرگز از مشركان نبود!» (135)


وَ كَذَلِك‌َ جَعَلْنَاكُم‌ْ أُمَّة‌ً وَسَطَاً لِتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَي‌ النَّاس‌ِ وَ يَكُون‌َ الرَّسُول‌ُ عَلَيْكُم‌ْ شَهِيدَاً وَ مَا جَعَلْنَا الْقِبْلَة‌َ الَّتِي‌ كُنْت‌َ عَلَيْهَا إِلاَّ لِنَعْلَم‌َ مَنْ‌ يَتَّبِع‌ُ الرَّسُول‌َ مِمَّن‌ْ يَنْقَلِب‌ُ عَلَي‌ عَقِبَيْه‌ِ وَ إِنْ‌ كَانَت‌ْ لَكَبِيرَة‌ً إِلاَّ عَلَي‌ الَّذِين‌َ هَدَي‌ الله‌ُ وَ مَا كَان‌َ الله‌ُ لِيُضِيع‌َ إِيمَانَكُم‌ْ إِن‌َّ الله‌َ بِالنَّاس‌ِ لَرَؤُوف‌ٌ رَحِيم‌ٌ (بقره: 143)

همان‏گونه (كه قبله شما، يك قبله ميانه است) شما را نيز، امت ميانه‏اى قرار داديم (در حد اعتدال، ميان افراط و تفريط) تا بر مردم گواه باشيد و پيامبر هم بر شما گواه است. و ما، آن قبله‏اى را كه قبلا بر آن بودى، تنها براى اين قرار داديم كه افرادى كه از پيامبر پيروى مى‏كنند، از آنها كه به جاهليت بازمى‏گردند، مشخص شوند. و مسلماً اين حكم، جز بر كسانى كه خداوند آنها را هدايت كرده، دشوار بود. (اين را نيز بدانيد كه نمازهاى شما در برابر قبله سابق، صحيح بوده است) و خدا هرگز ايمان [نماز] شما را ضايع نمى‏گرداند زيرا خداوند، نسبت به مردم، رحيم و مهربان است. (143)


وَ إِذَا قِيل‌َ لَهُم‌ُ اتَّبِعُوا مَا أَنْزَل‌َ الله‌ُ قَالُوا بَل‌ْ نَتَّبِع‌ُ مَا أَلْفَيْنَا عَلَيْه‌ِ آبَاءَنَا أَوَ لَوْ كَان‌َ آبَاؤُهُم‌ْ لاَ يَعْقِلُون‌َ شَيْءً وَ لاَ يَهْتَدُون‌َ (بقره: 170)

و هنگامى كه به آنها گفته شود: «از آنچه خدا نازل كرده است، پيروى كنيد!» مى‏گويند: «نه، ما از آنچه پدران خود را بر آن يافتيم، پيروى مى‏نماييم.» آيا اگر پدران آنها، چيزى نمى‏فهميدند و هدايت نيافتند (باز از آنها پيروى خواهند كرد)؟! (170)


أَيَّامَاً مَعْدُودَات‌ٍ فَمَنْ‌ كَان‌َ مِنْكُمْ‌ مَرِيضَاً أَوْ عَلَي‌ سَفَرٍ فَعِدَّة‌ٌ مِن‌ْ أَيَّام‌ٍ أُخَرَ وَ عَلَي‌ الَّذِين‌َ يُطِيقُونَه‌ُ فِدْيَة‌ٌ طَعَام‌ُ مِسْكِين‌ٍ فَمَنْ‌ تَطَوَّع‌َ خَيْرَاً فَهُوَ خَيْرٌ لَه‌ُ وَ أَنْ‌ تَصُومُوا خَيْرٌ لَكُم‌ْ إِنْ‌ كُنْتُم‌ْ تَعْلَمُون‌َ (بقره: 184)

چند روز معدودى را (بايد روزه بداريد!) و هر كس از شما بيمار يا مسافر باشد تعدادى از روزهاى ديگر را (روزه بدارد) و بر كسانى كه روزه براى آنها طاقت‏فرساست (همچون بيماران مزمن، و پير مردان و پير زنان،) لازم است كفّاره بدهند: مسكينى را اطعام كنند و كسى كه كارِ خيرى انجام دهد، براى او بهتر است و روزه داشتن براى شما بهتر است اگر بدانيد! (184)


شَهْرُ رَمَضَان‌َ الَّذِي‌ أُنْزِل‌َ فِيه‌ِ الْقُرْآن‌ُ هُدَي‌ً لِلنَّاس‌ِ وَ بَيِّنَات‌ٍ مِن‌َ الْهُدَي‌ وَالْفُرْقَان‌ِ فَمَنْ‌ شَهِدَ مِنْكُم‌ُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْه‌ُ وَ مَنْ‌ كَان‌َ مَرِيضَاً أَوْ عَلَي‌ سَفَرٍ فَعِدَّة‌ٌ مِن‌ْ أَيَّام‌ٍ أُخَرَ يُرِيدُ الله‌ُ بِكُم‌ُ الْيُسْرَ وَ لاَ يُرِيدُ بِكُم‌ُ الْعُسْرَ وَ لِتُكْمِلُوا الْعِدَّة‌َ وَ لِتُكَبِّرُوا الله‌َ عَلَي‌ مَا هَدَاكُم‌ْ وَ لَعَلَّكُم‌ْ تَشْكُرُون‌َ (بقره: 185)

(روزه، در چند روز معدودِ) ماهِ رمضان است ماهى كه قرآن، براى راهنمايى مردم، و نشانه‏هاى هدايت، و فرق ميان حق و باطل، در آن نازل شده است. پس آن كس از شما كه در ماه رمضان در حضر باشد، روزه بدارد! و آن كس كه بيمار يا در سفر است، روزهاى ديگرى را به جاى آن، روزه بگيرد! خداوند، راحتى شما را مى‏خواهد، نه زحمت شما را! هدف اين است كه اين روزها را تكميل كنيد و خدا را بر اينكه شما را هدايت كرده، بزرگ بشمريد باشد كه شكرگزارى كنيد! (185)


وَ أَتِمُّوا الْحَج‌َّ وَالْعُمْرَة‌َ لِالله‌ِ فَإِن‌ْ أُحْصِرْتُم‌ْ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِن‌َ الْهَدْي‌ وَ لاَ تَحْلِقُوا رُؤُوسَكُم‌ْ حَتَّي‌ يَبْلُغ‌َ الْهَدْي‌ُ مَحِلَّه‌ُ فَمَنْ‌ كَان‌َ مِنْكُم‌ْ مَرِيضَاً أَوْ بِه‌ِ أَذي‌ً مِن‌ْ رَأْسِه‌ِ فَفِدْيَة‌ٌ مِنْ‌ صِيَام‌ٍ أَوْ صَدَقَة‌ٍ أَوْ نُسُك‌ٍ فَإِذَا أَمِنْتُم‌ْ فَمَنْ‌ تَمَتَّع‌َ بِالْعُمْرَة‌ِ إِلَي‌ الْحَج‌ِّ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِن‌َ الْهَدْي‌ِ فَمَنْ‌ لَم‌ْ يَجِدْ فَصِيَام‌ُ ثَلاَثَة‌ِ أَيَّام‌ٍ فِي‌ الْحَج‌ِّ وَ سَبْعَة‌ٍ إِذَا رَجَعْتُم‌ْ تِلْك‌َ عَشَرَة‌ٌ كَامِلَة‌ٌ ذَلِك‌َ لِمَنْ‌ لَم‌ْ يَكُن‌ْ أَهْلُه‌ُ حَاضِرِي‌ الْمَسْجِدِ الْحَرَام‌ِ وَاتَّقُوْا الله‌َ وَاعْلَمُوا أَن‌َّ الله‌َ شَدِيدُ الْعِقَاب‌ِ (بقره: 196)

و حج و عمره را براى خدا به اتمام برسانيد! و اگر محصور شديد، (و مانعى مانند ترس از دشمن يا بيمارى، اجازه نداد كه پس از احرام‏بستن، وارد مكه شويد،) آنچه از قربانى فراهم شود (ذبح كنيد، و از احرام خارج شويد)! و سرهاى خود را نتراشيد، تا قربانى به محلش برسد (و در قربانگاه ذبح شود)! و اگر كسى از شما بيمار بود، و يا ناراحتى در سر داشت، (و ناچار بود سر خود را بتراشد،) بايد فديه و كفّاره‏اى از قبيل روزه يا صدقه يا گوسفندى بدهد! و هنگامى كه (از بيمارى و دشمن) در امان بوديد، هر كس با ختم عمره، حج را آغاز كند، آنچه از قربانى براى او ميسّر است (ذبح كند)! و هر كه نيافت، سه روز در ايام حج، و هفت روز هنگامى كه باز مى‏گرديد، روزه بدارد! اين، ده روز كامل است. (البته) اين براى كسى است كه خانواده او، نزد مسجد الحرام نباشد [اهل مكّه و اطرافِ آن نباشد]. و از خدا بپرهيزيد! و بدانيد كه او، سخت‏كيفر است! (196)


كَان‌َ النَّاس‌ُ أُمَّة‌ً وَاحِدَة‌ً فَبَعَث‌َ الله‌ُ النَّبِيِّين‌َ مُبَشِّرِين‌َ وَ مُنْذِرِين‌َ وَ أَنْزَل‌َ مَعَهُم‌ُ الْكِتَاب‌َ بِالْحَق‌ِّ لِيَحْكُم‌َ بَيْن‌َ النَّاس‌ِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيه‌ِ وَ مَا اخْتَلَف‌َ فِيه‌ِ إِلاَّ الَّذِين‌َ أُوتُوه‌ُ مِنْ‌ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُم‌ُ الْبَيِّنات‌ُ بَغْيَاً بَيْنَهُم‌ْ فَهَدَي‌ الله‌ُ الَّذِين‌َ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِيه‌ِ مِن‌َ الْحَق‌ِّ بِإِذْنِه‌ِ وَالله‌ُ يَهْدِي‌ مَنْ‌ يَشَاءُ إِلَي‌ صِرَاط‌ٍ مُسْتَقِيم‌ٍ (بقره: 213)

مردم (در آغاز) يك دسته بودند (و تضادى در ميان آنها وجود نداشت. بتدريج جوامع و طبقات پديد آمد و اختلافات و تضادهايى در ميان آنها پيدا شد، در اين حال) خداوند، پيامبران را برانگيخت تا مردم را بشارت و بيم دهند و كتاب آسمانى، كه به سوى حق دعوت مى‏كرد، با آنها نازل نمود تا در ميان مردم، در آنچه اختلاف داشتند، داورى كند. (افراد باايمان، در آن اختلاف نكردند) تنها (گروهى از) كسانى كه كتاب را دريافت داشته بودند، و نشانه‏هاى روشن به آنها رسيده بود، به خاطر انحراف از حق و ستمگرى، در آن اختلاف كردند. خداوند، آنهايى را كه ايمان آورده بودند، به حقيقت آنچه مورد اختلاف بود، به فرمان خودش، رهبرى نمود. (امّا افراد بى‏ايمان، هم چنان در گمراهى و اختلاف، باقى ماندند.) و خدا، هر كس را بخواهد، به راه راست هدايت مى‏كند. (213)


وَ إِذَا طَلَّقْتُم‌ُ النِّسَاءَ فَبَلَغْن‌َ أَجَلَهُن‌َّ فَلاَ تَعْضُلُوهُن‌َّ أَنْ‌ يَنْكِحْن‌َ أَزْوَاجَهُن‌َّ إِذَا تَرَاضَوْا بَيْنَهُم‌ْ بِالْمَعْرُوف‌ِ ذَلِك‌َ يُوعَظ‌ُ بِه‌ِ مَن‌ْ كَان‌َ مِنْكُم‌ْ يُؤْمِن‌ُ بِالله‌ِ وَالْيَوْم‌ِ الْآخِرِ ذَلِكُم‌ْ أَزْكَي‌ لَكُم‌ْ وَ أَطْهَرُ وَالله‌ُ يَعْلَم‌ُ وَ أَنْتُم‌ْ لاَ تَعْلَمُون‌َ (بقره: 232)

و هنگامى كه زنان را طلاق داديد و عدّه خود را به پايان رساندند، مانع آنها نشويد كه با همسران (سابق) خويش، ازدواج كنند! اگر در ميان آنان، به طرز پسنديده‏اى تراضى برقرار گردد. اين دستورى است كه تنها افرادى از شما، كه ايمان به خدا و روز قيامت دارند، از آن، پند مى‏گيرند (و به آن، عمل مى‏كنند). اين (دستور)، براى رشد (خانواده‏هاى) شما مؤثرتر، و براى شستن آلودگيها مفيدتر است و خدا مى‏داند و شما نمى‏دانيد. (232)


وَ إِنْ‌ كَان‌َ ذُو عُسْرَة‌ٍ فَنَظِرَة‌ٌ إِلَي‌ مَيْسَرَة‌ٍ وَ أَنْ‌ تَصَدَّقُوا خَيْرٌ لَكُم‌ْ إِنْ‌ كُنْتُم‌ْ تَعْلَمُون‌َ (بقره: 280)

و اگر (بدهكار،) قدرت پرداخت نداشته باشد، او را تا هنگام توانايى، مهلت دهيد! (و در صورتى كه براستى قدرت پرداخت را ندارد،) براى خدا به او ببخشيد بهتر است اگر (منافع اين كار را) بدانيد! (280)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوْا إِذَا تَدَايَنْتُمْ‌ بِدَيْن‌ٍ إِلَي‌ أََجَل‌ٍ مُسَمَّي‌ً فَاكْتُبُوه‌ُ وَلْيَكْتُبْ‌ بَيْنَكُم‌ْ كَاتِب‌ٌ بِالْعَدْل‌ِ وَ لاَ يَأْب‌َ كَاتِب‌ٌ أَنْ‌ يَكْتُب‌َ كَمَا عَلَّمَه‌ُ الله‌ُ فَلْيَكْتُب‌ْ وَلْـيُمْلِل‌ِ الَّذِي‌ عَلَيْه‌ِ الْحَق‌ُّ وَلْيَتَّق‌ِ الله‌َ رَبَّه‌ُ وَ لاَ يَبْخَس‌ْ مِنْه‌ُ شَيْءً فَإِنْ‌ كَان‌َ الَّذِي‌ عَلَيْه‌ِ الْحَق‌ُّ سَفِيهَاً أَوْ ضَعِيفَاً أَوْ لاَ يَسْتَطِيع‌ُ أَنْ‌ يُمِل‌َّ هُوَ فَلْيُمْلِل‌ْ وَلِيُّه‌ُ بِالْعَدْل‌ِ وَاسْتَشْهِدُوا شَهِیدَيْن‌ِ مِنْ‌ رِجَالِكُم‌ْ فَإِنْ‌ لَم‌ْ يَكُونَا رَجُلَيْن‌ِ فَرَجِل‌ٌ وَامْرَأَتَان‌ِ مِمَّن‌ تَرْضَوْن‌َ مِن‌َ الشُّهَدَاءِ أَنْ‌ تَضِل‌َّ إِحْدَاهُمَا فَتُذَكِّرَ إِحْدَاهُمَا الْأُخْرَي‌ وَ لاَ يَأْب‌َ الشُّهَدَاءُ إِذَا مَا دُعُوا وَ لاَ تَسْأَمُوا أَنْ‌ تَكْتُبُوه‌ُ صَغِيرَاً أَوْ كَبِيرَاً إِلَي‌ أَجَلِه‌ِ ذَلِكُم‌ْ أَقْسَط‌ُ عِنْدَ الله‌ِ وَ أَقْوَم‌ُ لِلشَّهَادَة‌ِ وَ أَدْنَي‌ أَنْ لاَ تَرْتَابُوا إِلاَّ أَنْ‌ تَكُون‌َ تِجَارَة‌ً حَاضِرَة‌ً تُدِيرُونَهَا بَيْنَكُم‌ْ فَلَيْس‌َ عَلَيْكُم‌ْ جُنَاح‌ٌ أَنْ لاَ تَكْتُبُوهَا وَ أَشْهِدُوا إِذَا تَبَايَعْتُم‌ْ وَ لاَ يُضَارَّ كَاتِب‌ٌ وَ لاَ شَهِيدٌ وَ إِن‌ْ تَفْعَلُوا فَإِنَّه‌ُ فُسُوق‌ٌ بِكُمْ‌ وَاتَّقُوا الله‌َ وَ يُعَلِّمُكُم‌ْ الله‌ُ وَالله‌ُ بِكُل‌ِّ شَي‌ْءٍ عَلِيم‌ٌ (بقره: 282)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! هنگامى كه بدهى مدّت‏دارى (به خاطر وام يا داد و ستد) به يكديگر پيدا كنيد، آن را بنويسيد! و بايد نويسنده‏اى از روى عدالت، (سند را) در ميان شما بنويسد! و كسى كه قدرت بر نويسندگى دارد، نبايد از نوشتن- همان طور كه خدا به او تعليم داده- خوددارى كند! پس بايد بنويسد، و آن كس كه حق بر عهده اوست، بايد املا كند، و از خدا كه پروردگار اوست بپرهيزد، و چيزى را فروگذار ننمايد! و اگر كسى كه حق بر ذمه اوست، سفيه (يا از نظر عقل) ضعيف (و مجنون) است، يا (به خاطر لال بودن،) توانايى بر املا كردن ندارد، بايد ولىّ او (به جاى او،) با رعايت عدالت، املا كند! و دو نفر از مردان (عادل) خود را (بر اين حقّ) شاهد بگيريد! و اگر دو مرد نبودند، يك مرد و دو زن، از كسانى كه مورد رضايت و اطمينان شما هستند، انتخاب كنيد! (و اين دو زن، بايد با هم شاهد قرار گيرند،) تا اگر يكى انحرافى يافت، ديگرى به او يادآورى كند. و شهود نبايد به هنگامى كه آنها را (براى شهادت) دعوت مى‏كنند، خوددارى نمايند! و از نوشتن (بدهىِ خود،) چه كوچك باشد يا بزرگ، ملول نشويد (هر چه باشد بنويسيد)! اين، در نزد خدا به عدالت نزديكتر، و براى شهادت مستقيم تر، و براى جلوگيرى از ترديد و شك (و نزاع و گفتگو) بهتر مى‏باشد مگر اينكه داد و ستد نقدى باشد كه بين خود، دست به دست مى‏كنيد. در اين صورت، گناهى بر شما نيست كه آن را ننويسيد. ولى هنگامى كه خريد و فروش (نقدى) مى‏كنيد، شاهد بگيريد! و نبايد به نويسنده و شاهد، (به خاطر حقگويى،) زيانى برسد (و تحت فشار قرار گيرند)! و اگر چنين كنيد، از فرمان پروردگار خارج شده‏ايد. از خدا بپرهيزيد! و خداوند به شما تعليم مى‏دهد خداوند به همه چيز داناست. (282)


قَدْ كَان‌َ لَكُم‌ْ آيَة‌ٌ فِي‌ فِئَتَيْن‌ِ الْتَقَتَا فِئَة‌ٌ تُقَاتِل‌ُ فِي‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ وَ أُخْرَي‌ كَافِرَة‌ٌ يَرَوْنَهُمْ‌ مِثْلَيْهِم‌ْ رَأْي‌َ الْعَيْن‌ِ وَالله‌ُ يُؤَيِّدُ بِنَصْرِه‌ِ مَنْ‌ يَشَاءُ إِن‌َّ فِي‌ ذَلِك‌َ لَعِبْرَة‌ً لِأُولِي‌ الْأَبْصَارِ (آل‌عمران: 13)

در دو گروهى كه (در ميدان جنگ بدر،) با هم رو به رو شدند، نشانه (و درس عبرتى) براى شما بود: يك گروه، در راه خدا نبرد مى‏كرد و جمع ديگرى كه كافر بود، (در راه شيطان و بت،) در حالى كه آنها (گروه مؤمنان) را با چشم خود، دو برابر آنچه بودند، مى‏ديدند. (و اين خود عاملى براى وحشت و شكست آنها شد.) و خداوند، هر كس را بخواهد (و شايسته بداند)، با يارى خود، تأييد مى‏كند. در اين، عبرتى است براى بينايان! (13)


مَا كَان‌َ إِبْرَاهِيم‌ُ يَهُودِيَّاً وَ لاَ نَصْرَانِيَّاً وَ لَكِنْ‌ كَان‌َ حَنِيفَاً مُسْلِمَاً وَ مَا كَان‌َ مِن‌َ الْمُشْرِكِين‌َ (آل‌عمران: 67)

ابراهيم نه يهودى بود و نه نصرانى بلكه موحّدى خالص و مسلمان بود و هرگز از مشركان نبود. (67)


مَا كَان‌َ لِبَشَرٍ أَنْ‌ يُؤْتِيَه‌ُ الله‌ُ الْكِتَاب‌َ وَالْحُكْم‌َ وَالنُّبُوَّة‌َ ثُم‌َّ يَقُول‌َ لِلنَّاس‌ِ كُونُوا عِبَادَاً لِي‌ مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ وَ لَكِنْ‌ كُونُوا رَبَّانِيِّين‌َ بِمَا كُنْتُم‌ْ تُعَلِّمُون‌َ الْكِتَاب‌َ وَ بِمَا كُنْتُم‌ْ تَدْرُسُون‌َ (آل‌عمران: 79)

براى هيچ بشرى سزاوار نيست كه خداوند، كتاب آسمانى و حكم و نبوّت به او دهد سپس او به مردم بگويد: «غير از خدا، مرا پرستش كنيد!» بلكه (سزاوار مقام او، اين است كه بگويد:) مردمى الهى باشيد، آن گونه كه كتاب خدا را مى‏آموختيد و درس مى‏خوانديد! (و غير از خدا را پرستش نكنيد!) (79)


كُل‌ُّ الطَّعام‌ِ كَان‌َ حِلاًّ لِبَنِي‌ إِسْرَائِيل‌َ إِلاَّ مَا حَرَّم‌َ إِسْرَائِيل‌ُ عَلَي‌ نَفْسِه‌ِ مِنْ‌ قَبْل‌ِ أَنْ‌ تُنَزَّل‌َ التَّوْرَاة‌ُ قُل‌ْ فَأْتُوا بِالتَّوْرَاة‌ِ فَاتْلُوهَا إِنْ‌ كُنْتُم‌ْ صَادِقِين‌َ (آل‌عمران: 93)

همه غذاها (ى پاك) بر بنى اسرائيل حلال بود، جز آنچه اسرائيل (يعقوب)، پيش از نزول تورات، بر خود تحريم كرده بود (مانند گوشت شتر كه براى او ضرر داشت.) بگو: «اگر راست مى‏گوييد تورات را بياوريد و بخوانيد! (اين نسبتهايى كه به پيامبران پيشين مى‏دهيد، حتّى در تورات تحريف شده شما نيست!)» (93)


قُل‌ْ صَدَق‌َ الله‌ُ فَاتَّبِعُوا مِلَّة‌َ إِبْرَاهِيم‌َ حَنِيفَاً وَ مَا كَان‌َ مِن‌َ الْمُشْرِكِين‌َ (آل‌عمران: 95)

بگو: «خدا راست گفته (و اينها در آيين پاك ابراهيم نبوده) است. بنا بر اين، از آيين ابراهيم پيروى كنيد، كه به حق گرايش داشت، و از مشركان نبود!» (95)


فِيه‌ِ آيَات‌ٌ بَيِّنَات‌ٌ مَقَام‌ُ إِبْرَاهِيم‌َ وَ مَنْ‌ دَخَلَه‌ُ كَان‌َ آمِنَاً وَ لِالله‌ِ عَلَي‌ النَّاس‌ِ حِج‌ُّ الْبَيْت‌ِ مَن‌ِ اسْتَطَاع‌َ إِلَيْه‌ِ سَبِيلاً وَ مَنْ‌ كَفَرَ فَإِن‌َّ الله‌َ غَنِي‌ٌّ عَن‌ِ الْعَالَمِين‌َ (آل‌عمران: 97)

در آن، نشانه‏هاى روشن، (از جمله) مقام ابراهيم است و هر كس داخل آن [خانه خدا] شود در امان خواهد بود، و براى خدا بر مردم است كه آهنگ خانه (او) كنند، آنها كه توانايى رفتن به سوى آن دارند. و هر كس كفر ورزد (و حج را ترك كند، به خود زيان رسانده)، خداوند از همه جهانيان، بى‏نياز است. (97)


كُنْتُم‌ْ خَيْرَ أُمَّة‌ٍ أُخْرِجَت‌ْ لِلنَّاس‌ِ تَأْمُرُون‌َ بِالْمَعْرُوف‌ِ وَ تَنْهَوْن‌َ عَن‌ِ الْمُنْكَرِ وَ تُؤْمِنُون‌َ بِالله‌ِ وَ لَوْ آمَن‌َ أَهْل‌ُ الْكِتَاب‌ِ لَكَان‌َ خَيْرَاً لَهُم‌ْ مِنْهُم‌ُ الْمُؤْمِنُون‌َ وَ أَكْثَرُهُم‌ُ الْفَاسِقُون‌َ (آل‌عمران: 110)

شما بهترين امتى بوديد كه به سود انسانها آفريده شده‏اند (چه اينكه) امر به معروف و نهى از منكر مى‏كنيد و به خدا ايمان داريد. و اگر اهل كتاب، (به چنين برنامه و آيين درخشانى،) ايمان آورند، براى آنها بهتر است! (ولى تنها) عده كمى از آنها با ايمانند، و بيشتر آنها فاسقند، (و خارج از اطاعت پروردگار) (110)


قَدْ خَلَت‌ْ مِنْ‌ قَبْلِكُم‌ْ سُنَن‌ٌ فَسِيرُوا فِي‌ الْأَرْض‌ِ فَانْظُرُوا كَيْف‌َ كَان‌َ عَاقِبَة‌ُ الْمُكَذِّبِين‌َ (آل‌عمران: 137)

پيش از شما، سنّت‏هايى وجود داشت (و هر قوم، طبق اعمال و صفات خود، سرنوشتهايى داشتند كه شما نيز، همانند آن را داريد.) پس در روى زمين، گردش كنيد و ببينيد سرانجام تكذيب‏كنندگان (آيات خدا) چگونه بود؟! (137)


وَ مَا كَان‌َ لِنَفْس‌ٍ أَنْ‌ تَمُوت‌َ إِلاَّ بِإِذْن‌ِ الله‌ِ كِتَابَاً مُؤَجَّلاً وَ مَنْ‌ يُرِدْ ثَواب‌َ الدُّنْيَا نُؤْتِه‌ِ مِنْهَا وَ مَنْ‌ يُرِدْ ثَوَاب‌َ الْآخِرَة‌ِ نُؤْتِه‌ِ مِنْهَا وَ سَنَجْزِي‌ الشَّاكِرِين‌َ (آل‌عمران: 145)

هيچ كس، جز به فرمان خدا، نمى‏ميرد سرنوشتى است تعيين شده (بنا بر اين، مرگ پيامبر يا ديگران، يك سنّت الهى است.) هر كس پاداش دنيا را بخواهد (و در زندگى خود، در اين راه گام بردارد،) چيزى از آن به او خواهيم داد و هر كس پاداش آخرت را بخواهد، از آن به او مى‏دهيم و بزودى سپاسگزاران را پاداش خواهيم داد. (145)


وَ مَا كَان‌َ قَوْلَهُم‌ْ إِلاَّ أَن‌ْ قَالُوا رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَ إِسْرَافَنَا فِي‌ أَمْرِنَا وَ ثَبِّت‌ْ أَقْدَامَنَا وَانْصُرْنَا عَلَي‌ الْقَوْم‌ِ الْكَافِرِين‌َ (آل‌عمران: 147)

سخنشان تنها اين بود كه: «پروردگارا! گناهان ما را ببخش! و از تندرويهاى ما در كارها، چشم‏پوشى كن! قدمهاى ما را استوار بدار! و ما را بر جمعيّت كافران، پيروز گردان! (147)


ثُم‌َّ أَنْزَل‌َ عَلَيْكُمْ‌ مِنْ‌ بَعْدِ الْغَم‌ِّ أَمَنَة‌ً نُعَاسَاً يَغْشَي‌ طَائِفَة‌ً مِنْكُم‌ْ وَ طَائِفَة‌ٌ قَدْ أَهَمَّتْهُم‌ْ أَنْفُسُهُم‌ْ يَظُنُّون‌َ بِالله‌ِ غَيْرَ الْحَق‌ِّ ظَن‌َّ الْجَاهِلِيَّة‌ِ يَقُولُون‌َ هَلْ‌ لَنَا مِن‌َ الْأَمْرِ مِن‌ْ شَيْ‌ءٍ قُل‌ْ إِن‌َّ الْأَمْرَ كُلَّه‌ُ لِالله‌ِ يُخْفُون‌َ فِي‌ أَنْفُسِهِمْ‌ مَا لاَ يُبْدُون‌َ لَك‌َ يَقُولُون‌َ لَوْ كَان‌َ لَنَا مِن‌َ الْأَمْرِ شَيْ‌ءٌ مَا قُتِلْنَا هَهُنَا قُل‌ْ لَوْ كُنْتُم‌ْ فِي‌ بُيُوتِكُم‌ْ لَبَرَزَ الَّذِين‌َ كُتِب‌َ عَلَيْهِم‌ُ الْقَتْل‌ُ إِلَي‌ مَضَاجِعِهِم‌ْ وَ لِيَبْتَلِي‌َ الله‌ُ مَا فِي‌ صُدُورِكُم‌ْ وَ لِيُمَحِّص‌َ مَا فِي‌ قُلُوبِكُم‌ْ وَالله‌ُ عَلِيم‌ٌ بِذَات‌ِ الصُّدُورِ (آل‌عمران: 154)

سپس بدنبال اين غم و اندوه، آرامشى بر شما فرستاد. اين آرامش، بصورت خواب سبكى بود كه (در شب بعد از حادثه احد،) گروهى از شما را فرا گرفت اما گروه ديگرى در فكر جان خويش بودند (و خواب به چشمانشان نرفت.) آنها گمانهاى نادرستى- همچون گمانهاى دوران جاهليت- درباره خدا داشتند و مى‏گفتند: «آيا چيزى از پيروزى نصيب ما مى‏شود؟!» بگو: «همه كارها (و پيروزيها) به دست خداست!» آنها در دل خود، چيزى را پنهان مى‏دارند كه براى تو آشكار نمى‏سازند مى‏گويند: «اگر ما سهمى از پيروزى داشتيم، در اين جا كشته نمى‏شديم!» بگو: «اگر هم در خانه‏هاى خود بوديد، آنهايى كه كشته‏شدن بر آنها مقرر شده بود، قطعاً به سوى آرامگاه‏هاى خود، بيرون مى‏آمدند (و آنها را به قتل مى‏رساندند). و اينها براى اين است كه خداوند، آنچه در سينه‏هايتان پنهان داريد، بيازمايد و آنچه را در دلهاى شما (از ايمان) است، خالص گرداند و خداوند از آنچه در درون سينه‏هاست، با خبر است. (154)


وَ مَا كَان‌َ لِنَبِي‌ٍّ أَنْ‌ يَغُل‌َّ وَ مَنْ‌ يَغْلُل‌ْ يَأْت‌ِ بِمَا غَل‌َّ يَوْم‌َ الْقِيَامَة‌ِ ثُم‌َّ تُوَفَّي‌ كُل‌ُّ نَفْس‌ٍ مَا كَسَبَت‌ْ وَ هُم‌ْ لاَ يُظْلَمُون‌َ (آل‌عمران: 161)

(گمان كرديد ممكن است پيامبر به شما خيانت كند؟! در حالى كه) ممكن نيست هيچ پيامبرى خيانت كند! و هر كس خيانت كند، روز رستاخيز، آنچه را در آن خيانت كرده، با خود (به صحنه محشر) مى‏آورد سپس به هر كس، آنچه را فراهم كرده (و انجام داده است)، بطور كامل داده مى‏شود و (به همين دليل) به آنها ستم نخواهد شد (چرا كه محصول اعمال خود را خواهند ديد). (161)


مَا كَان‌َ الله‌ُ لِيَذَرَ الْمُؤْمِنِين‌َ عَلَي‌ مَا أَنْتُم‌ْ عَلَيْه‌ِ حَتَّي‌ يَمِيزَ الْخَبِيث‌َ مِن‌َ الطَّيِّب‌ِ وَ مَا كَان‌َ الله‌ُ لِيُطْلِعَكُم‌ْ عَلَي‌ الْغَيْب‌ِ وَ لَكِنَّ‌ الله‌َ يَجْتَبِي‌ مِنْ‌ رُسُلِه‌ِ مَنْ‌ يَشَاءُ فَآمِنُوا بِالله‌ِ وَ رُسُلِه‌ِ وَ إِنْ‌ تُؤْمِنُوا وَ تَتَّقُوا فَلَكُم‌ْ أَجْرٌ عَظِيم‌ٌ (آل‌عمران: 179)

چنين نبود كه خداوند، مؤمنان را به همان‏گونه كه شما هستيد واگذارد مگر آنكه ناپاك را از پاك جدا سازد. و نيز چنين نبود كه خداوند شما را از اسرار غيب، آگاه كند (تا مؤمنان و منافقان را از اين راه بشناسيد اين بر خلاف سنت الهى است) ولى خداوند از ميان رسولان خود، هر كس را بخواهد برميگزيند (و قسمتى از اسرار نهان را كه براى مقام رهبرى او لازم است، در اختيار او مى‏گذارد.) پس (اكنون كه اين جهان، بوته آزمايش پاك و ناپاك است،) به خدا و رسولان او ايمان بياوريد! و اگر ايمان بياوريد و تقوا پيشه كنيد، پاداش بزرگى براى شماست. (179)


يَا أَيُّهَا النَّاس‌ُ اتَّقُوا رَبَّكُم‌ُ الَّذِي‌ خَلَقَكُمْ‌ مِنْ‌ نَفْس‌ٍ وَاحِدَة‌ٍ وَ خَلَق‌َ مِنْهَا زَوْجَهَا وَ بَث‌َّ مِنْهُمَا رِجَالاً كَثِيرَاً وَ نِسَاءً وَاتَّقُوا الله‌َ الَّذِي‌ تَسَاءَلُون‌َ بِه‌ِ وَالْأَرْحَام‌َ إِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ عَلَيْكُم‌ْ رَقِيبَاً (نساء: 1)

اى مردم! از (مخالفت) پروردگارتان بپرهيزيد! همان كسى كه همه شما را از يك انسان آفريد و همسر او را (نيز) از جنس او خلق كرد و از آن دو، مردان و زنان فراوانى (در روى زمين) منتشر ساخت. و از خدايى بپرهيزيد كه (همگى به عظمت او معترفيد و) هنگامى كه چيزى از يكديگر مى‏خواهيد، نام او را مى‏بريد! (و نيز) (از قطع رابطه با) خويشاوندان خود، پرهيز كنيد! زيرا خداوند، مراقب شماست. (1)


وَ آتُوا الْيَتَامَي‌ أَمْوَالَهُم‌ْ وَ لاَ تَتَبَدَّلُوا الْخَبِيث‌َ بِالطَّيِّب‌ِ وَ لاَ تَأْكُلُوا أَمْوَالَهُم‌ْ إِلَي‌ أَمْوَالِكُم‌ْ إِنَّه‌ُ كَان‌َ حُوبَاً كَبِيرَاً (نساء: 2)

و اموال يتيمان را (هنگامى كه به حد رشد رسيدند) به آنها بدهيد! و اموال بد (خود) را، با اموال خوب (آنها) عوض نكنيد! و اموال آنان را همراه اموال خودتان (با مخلوط كردن يا تبديل نمودن) نخوريد، زيرا اين گناه بزرگى است! (2)


وَابْتَلُوا الْيَتَامَي‌ حَتَّي‌ إِذَا بَلَغُوا النِّكَاح‌َ فَإِن‌ْ آنَسْتُم‌ْ مِنْهُم‌ْ رُشْدَاً فَادْفَعُوا إِلَيْهِم‌ْ أَمْوَالَهُم‌ْ وَ لاَ تَأْكُلُوهَا إِسْرَافَاً وَ بِدَارَاً أَنْ‌ يَكْبَرُوا وَ مَنْ‌ كَان‌َ غَنِيَّاً فَلْيَسْتَعْفِف‌ْ وَ مَنْ‌ كَان‌َ فَقِيرَاً فَلْيَأْكُل‌ْ بِالْمَعْرُوف‌ِ فَإِذَا دَفَعْتُم‌ْ إِلَيْهِم‌ْ أَمْوَالَهُم‌ْ فَأَشْهِدُوا عَلَيْهِم‌ْ وَ كَفَي‌ بِالله‌ِ حَسِيبَاً (نساء: 6)

و يتيمان را چون به حد بلوغ برسند، بيازماييد! اگر در آنها رشد (كافى) يافتيد، اموالشان را به آنها بدهيد! و پيش از آنكه بزرگ شوند، اموالشان را از روى اسراف نخوريد! هر كس كه بى‏نياز است، (از برداشت حق الزحمه) خوددارى كند و آن كس كه نيازمند است، به طور شايسته (و مطابق زحمتى كه مى‏كشد،) از آن بخورد. و هنگامى كه اموالشان را به آنها بازمى‏گردانيد، شاهد بگيريد! اگر چه خداوند براى محاسبه كافى است. (6)


يُوصِيكُم‌ُ الله‌ُ فِي‌ أَوْلاَدِكُمْ‌ لِلْذَّكَرِ مِثْل‌ُ حَظ‌ِّ الْأُنْثَيَيْن‌ِ فَإِنْ‌ كُن‌َّ نِسَاءً فَوْق‌َ اثْنَتَيْن‌ِ فَلَهُن‌َّ ثُلُثَا مَا تَرَك‌َ وَ إِنْ‌ كَانَت‌ْ وَاحِدَة‌ً فَلَهَا النِّصْف‌ُ وَ لِأَبَوَيْه‌ِ لِكُل‌ِّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا السُّدُس‌ُ مِمَّا تَرَك‌َ إِنْ‌ كَان‌َ لَه‌ُ وَلَدٌ فَإِنْ‌ لَم‌ْ يَكُنْ‌ لَه‌ُ وَلَدٌ وَ وَرِثَه‌ُ أَبَوَاه‌ُ فَلِأُمِّه‌ِ الثُّلُث‌ُ فَإِنْ‌ كَان‌َ لَه‌ُ إِخْوَة‌ٌ فَلِأُمِّه‌ِ السُّدُس‌ُ مِنْ‌ بَعْدِ وَصِيَّة‌ٍ يُوصِي‌ بِهَا أَوْ دَيْن‌ٍ آبَاؤُكُم‌ْ وَ أَبْنَاؤُكُم‌ْ لاَ تَدْرُون‌َ أَيُّهُم‌ْ أَقْرَب‌ُ لَكُم‌ْ نَفْعَاً فَرِيضَة‌ً مِن‌َ الله‌ِ إِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ عَلِيمَاً حَكِيمَاً (نساء: 11)

خداوند در باره فرزندانتان به شما سفارش مى‏كند كه سهم (ميراث) پسر، به اندازه سهم دو دختر باشد و اگر فرزندان شما، (دو دختر و) بيش از دو دختر باشند، دو سوم ميراث از آن آنهاست و اگر يكى باشد، نيمى (از ميراث،) از آن اوست. و براى هر يك از پدر و مادر او، يك ششم ميراث است، اگر (ميت) فرزندى داشته باشد و اگر فرزندى نداشته باشد، و (تنها) پدر و مادر از او ارث برند، براى مادر او يك سوم است (و بقيه از آن پدر است) و اگر او برادرانى داشته باشد، مادرش يك ششم مى‏برد (و پنج ششم باقيمانده، براى پدر است). (همه اينها،) بعد از انجام وصيتى است كه او كرده، و بعد از اداى دين است- شما نمى‏دانيد پدران و مادران و فرزندانتان، كداميك براى شما سودمندترند!- اين فريضه الهى است و خداوند، دانا و حكيم است. (11)


وَ لَكُم‌ْ نِصْف‌ُ مَا تَرَك‌َ أَزْوَاجُكُم‌ْ إِنْ‌ لَمْ‌ يَكُنْ‌ لَهُن‌َّ وَلَدٌ فَإِنْ‌ كَان‌َ لَهُن‌َّ وَلَدٌ فَلَكُم‌ُ الرُّبُع‌ُ مِمَّا تَرَكْن‌َ مِنْ‌ بَعْدِ وَصِيَّة‌ٍ يُوصِين‌َ بِهَا أَوْ دَيْن‌ٍ وَ لَهُن‌َّ الرُّبُع‌ُ مِمَّا تَرَكْتُم‌ْ إِنْ‌ لَم‌ْ يَكُنْ‌ لَكُم‌ْ وَلَدٌ فَإِنْ‌ كَان‌َ لَكُم‌ْ وَلَدٌ فَلَهُن‌َّ الثُّمُن‌ُ مِمَّا تَرَكْتُمْ‌ مِنْ‌ بَعْدِ وَصِيَّة‌ٍ تُوصُون‌َ بِهَا أَوْ دَيْن‌ٍ وَ إِنْ‌ كَان‌َ رَجُل‌ٌ يُورَث‌ُ كَلاَلَة‌ً أَوِ امْرَأَة‌ٌ وَ لَه‌ُ أَخ‌ٌ أَوْ اُخْت‌ٌ فَلِكُل‌ِّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا السُّدُس‌ُ فَإِنْ‌ كَانُوا أَكْثَرَ مِنْ‌ ذَلِك‌َ فَهُم‌ْ شُرَكَاءُ فِي الثُّلُث‌ِ مِن‌ْ بَعْدِ وَصِيَّة‌ٍ يُوصَي‌ بِهَا أَوْ دَيْن‌ٍ غَيْرَ مُضَارٍّ وَصِيَّة‌ً مِن‌َ الله‌ِ وَالله‌ُ عَلِيم‌ٌ حَلِيم‌ٌ (نساء: 12)

و براى شما، نصف ميراث زنانتان است، اگر آنها فرزندى نداشته باشند و اگر فرزندى داشته باشند، يك چهارم از آن شماست پس از انجام وصيتى كه كرده‏اند، و اداى دين (آنها). و براى زنان شما، يك چهارم ميراث شماست، اگر فرزندى نداشته باشيد و اگر براى شما فرزندى باشد، يك هشتم از آن آنهاست بعد از انجام وصيتى كه كرده‏ايد، و اداى دين. و اگر مردى بوده باشد كه كلاله [خواهر يا برادر] از او ارث مى‏برد، يا زنى كه برادر يا خواهرى دارد، سهم هر كدام، يك ششم است (اگر برادران و خواهران مادرى باشند) و اگر بيش از يك نفر باشند، آنها در يك سوم شريكند پس از انجام وصيتى كه شده، و اداى دين بشرط آنكه (از طريق وصيت و اقرار به دين،) به آنها ضرر نزند. اين سفارش خداست و خدا دانا و بردبار است. (12)


وَالَّذَان‌ِ يَأْتِيَانِهَا مِنْكُم‌ْ فَآذُوهُمَا فَإِنْ‌ تَابَا وَ أَصْلَحَا فَأَعْرِضُوا عَنْهُمَا إِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ تَوَّابَاً رَحِيمَاً (نساء: 16)

و از ميان شما، آن مردان و زنانى كه (همسر ندارند، و) مرتكب آن كار (زشت) مى‏شوند، آنها را آزار دهيد (و حد بر آنان جارى نماييد)! و اگر توبه كنند، و (خود را) اصلاح نمايند، (و به جبران گذشته بپردازند،) از آنها درگذريد! زيرا خداوند، توبه‏پذير و مهربان است. (16)


إِنَّمَا التَّوْبَة‌ُ عَلَي‌ الله‌ِ لِلَّذِين‌َ يَعْمَلُون‌َ السُّوءَ بِجَهَالَة‌ٍ ثُم‌َّ يَتُوبُون‌َ مِنْ‌ قَرِيب‌ٍ فَأُولَئِك‌َ يَتُوب‌ُ الله‌ُ عَلَيْهِم‌ْ وَ كَان‌َ الله‌ُ عَلِيمَاً حَكِيمَاً (نساء: 17)

پذيرش توبه از سوى خدا، تنها براى كسانى است كه كار بدى را از روى جهالت انجام مى‏دهند، سپس زود توبه مى‏كنند. خداوند، توبه چنين اشخاصى را مى‏پذيرد و خدا دانا و حكيم است. (17)


وَ لاَ تَنْكِحُوا مَا نَكَح‌َ آبَاؤُكُم‌ْ مِن‌َ النِّسَاءِ إِلاَّ مَا قَدْ سَلَف‌َ إِنَّه‌ُ كَان‌َ فَاحِشَة‌ً وَ مَقْتَاً وَ سَاءَ سَبِيلاً (نساء: 22)

با زنانى كه پدران شما با آنها ازدواج كرده‏اند، هرگز ازدواج نكنيد! مگر آنچه در گذشته (پيش از نزول اين حكم) انجام شده است زيرا اين كار، عملى زشت و تنفرآور و راه نادرستى است. (22)


حُرِّمَت‌ْ عَلَيْكُم‌ْ أُمَّهَاتُكُم‌ْ وَ بَنَاتُكُم‌ْ وَ أَخَوَاتُكُم‌ْ وَ عَمَّاتُكُم‌ْ وَ خَالاَتُكُم‌ْ وَ بَنَات‌ُ الْأَخ‌ِ وَ بَنَات‌ُ الْأُخْت‌ِ وَ أُمَّهَاتُكُم‌ُ الاَّتِي‌‌ أَرْضَعْنَكُم‌ْ وَ أَخَوَاتُكُمْ‌ مِن‌َ الرَّضَاعَة‌ِ وَ أُمَّهَاتُ نِسَائِكُم‌ْ وَ رَبَائِبُكُم‌ُ الاَّتِي‌‌ فِي‌ حُجُورِكُمْ‌ مِنْ‌ نِسَائِكُم‌ُ الاَّتِي‌‌ دَخَلْتُمْ‌ بِهِن‌َّ فَإِنْ‌ لَم‌ْ تَكُونُوا دَخَلْتُمْ‌ بِهِن‌َّ فَلاَ جُنَاح‌َ عَلَيْكُم‌ْ وَ حَلاَئِل‌ُ أَبْنَائِكُم‌ُ الَّذِين‌َ مِن‌ْ أَصْلاَبِكُم‌ْ وَ أَنْ‌ تَجْمَعُوا بَيْن‌َ الْأُخْتَيْن‌ِ إِلاَّ مَا قَدْ سَلَف‌َ إِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ غَفُورَاً رَحِيمَاً (نساء: 23)

حرام شده است بر شما، مادرانتان، و دختران، و خواهران، و عمه‏ها، و خاله‏ها، و دختران برادر، و دختران خواهر شما، و مادرانى كه شما را شير داده‏اند، و خواهران رضاعى شما، و مادران همسرانتان، و دختران همسرتان كه در دامان شما پرورش يافته‏اند از همسرانى كه با آنها آميزش جنسى داشته‏ايد- و چنانچه با آنها آميزش جنسى نداشته‏ايد، (دختران آنها) براى شما مانعى ندارد- و (همچنين) همسرهاى پسرانتان كه از نسل شما هستند (- نه پسرخوانده‏ها-) و (نيز حرام است بر شما) جمع ميان دو خواهر كنيد مگر آنچه در گذشته واقع شده چرا كه خداوند، آمرزنده و مهربان است. (23)


وَالْمُحْصَنَات‌ُ مِن‌َ النِّسَاءِ إِلاَّ مَا مَلَكَت‌ْ أَيْمَانُكُم‌ْ كِتَاب‌َ الله‌ِ عَلَيْكُم‌ْ وَ أُحِل‌َّ لَكُمْ‌ مَا وَرَاءَ ذَلِكُم‌ْ أَنْ‌ تَبْتَغُوا بِأَمْوالِكُمْ‌ مُحْصِنِين‌َ غَيْرَ مُسَافِحِين‌َ فَمَا اسْتَمْتَعْتُم‌ْ بِه‌ِ مِنْهُن‌َّ فَآتُوهُن‌َّ أُجُورَهُن‌َّ فَرِيضَة‌ً وَ لاَ جُنَاح‌َ عَلَيْكُم‌ْ فِيمَا تَرَاضَيْتُمْ‌ بِه‌ِ مِنْ‌ بَعْدِ الْفَرِيضَة‌ِ إِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ عَلِيمَاً حَكِيمَاً (نساء: 24)

و زنان شوهردار (بر شما حرام است) مگر آنها را كه (از راه اسارت) مالك شده‏ايد (زيرا اسارت آنها در حكم طلاق است) اينها احكامى است كه خداوند بر شما مقرّر داشته است. اما زنان ديگر غير از اينها (كه گفته شد)، براى شما حلال است كه با اموال خود، آنان را اختيار كنيد در حالى كه پاكدامن باشيد و از زنا، خوددارى نماييد. و زنانى را كه متعه [ازدواج موقت‏] مى‏كنيد، واجب است مهر آنها را بپردازيد. و گناهى بر شما نيست در آنچه بعد از تعيين مهر، با يكديگر توافق كرده‏ايد. (بعداً مى‏توانيد با توافق، آن را كم يا زياد كنيد.) خداوند، دانا و حكيم است. (24)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا لاَ تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُمْ‌ بَيْنَكُمْ‌ بِالْبَاطِل‌ِ إِلاَّ أَنْ‌ تَكُون‌َ تِجَارَة‌ً عَنْ‌ تَرَاض‌ٍ مِنْكُم‌ْ وَ لاَ تَقْتُلُوا أَنْفُسَكُم‌ْ إِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ بِكُم‌ْ رَحِيمَاً (نساء: 29)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! اموال يكديگر را به باطل (و از طرق نامشروع) نخوريد مگر اينكه تجارتى با رضايت شما انجام گيرد. و خودكشى نكنيد! خداوند نسبت به شما مهربان است. (29)


وَ مَنْ‌ يَفْعَل‌ْ ذَلِك‌َ عُدْوَانَاً وَ ظُلْمَاً فَسَوْف‌َ نُصْلِيه‌ِ نَارَاً وَ كَان‌َ ذَلِك‌َ عَلَي‌ الله‌ِ يَسِيرَاً (نساء: 30)

و هر كس اين عمل را از روى تجاوز و ستم انجام دهد، بزودى او را در آتشى وارد خواهيم ساخت و اين كار براى خدا آسان است. (30)


وَ لاَ تَتَمَنَّوْا مَا فَضَّل‌َ الله‌ُ بِه‌ِ بَعْضَكُم‌ْ عَلَي‌ بَعْض‌ٍ لِلرِّجَال‌ِ نَصِيب‌ٌ مِمَّا اكْتَسَبُوا وَ لِلنِّسَاءِ نَصِيب‌ٌ مِمَّا اكْتَسَبْن‌َ وَاسْأَلُوا الله‌َ مِنْ‌ فَضْلِه‌ِ إِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ بِكُل‌ِّ شَي‌ْءٍ عَلِيمَاً (نساء: 32)

برتريهايى را كه خداوند براى بعضى از شما بر بعضى ديگر قرار داده آرزو نكنيد! (اين تفاوتهاى طبيعى و حقوقى، براى حفظ نظام زندگى شما، و بر طبق عدالت است. ولى با اين حال،) مردان نصيبى از آنچه به دست مى‏آورند دارند، و زنان نيز نصيبى (و نبايد حقوق هيچ يك پايمال گردد). و از فضل (و رحمت و بركت) خدا، براى رفع تنگناها طلب كنيد! و خداوند به هر چيز داناست. (32)


وَ لِكُل‌ٍّ جَعَلْنَا مَوَالِي‌َ مِمَّا تَرَك‌َ الْوَالِدَان‌ِ وَالْأَقْرَبُون‌َ وَالَّذِين‌َ عَقَدَت‌ْ أَيْمَانُكُم‌ْ فَآتُوهُم‌ْ نَصِيبَهُم‌ْ إِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ شَهِيدَاً (نساء: 33)

براى هر كسى، وارثانى قرار داديم، كه از ميراث پدر و مادر و نزديكان ارث ببرند و (نيز) كسانى كه با آنها پيمان بسته‏ايد، نصيبشان را بپردازيد! خداوند بر هر چيز، شاهد و ناظر است. (33)


الرِّجَال‌ُ قَوَّامُون‌َ عَلَي‌ النِّسَاءِ بِمَا فَضَّل‌َ الله‌ُ بَعْضَهُم‌ْ عَلَي‌ بَعْض‌ٍ وَ بِمَا أَنْفَقُوا مِن‌ْ أَمْوَالِهِم‌ْ فَالصَّالِحَات‌ُ قَانِتَات‌ٌ حَافِظَات‌ٌ لِلْغَيْب‌ِ بِمَا حَفِظ‌َ الله‌ُ وَالاَّتِي تَخَافُون‌َ نُشُوزَهُن‌َّ فَعِظُوهُن‌َّ وَاهْجُرُوهُن‌َّ فِي‌ الْمَضَاجِع‌ِ وَاضْرِبُوهُن‌َّ فَإِن‌ْ أَطَعْنَكُم‌ْ فَلاَ تَبْغُوا عَلَيْهِن‌َّ سَبِيلاً إِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ عَلِيَّاً كَبِيرَاً (نساء: 34)

مردان، سرپرست و نگهبان زنانند، بخاطر برتريهايى كه خداوند (از نظر نظام اجتماع) براى بعضى نسبت به بعضى ديگر قرار داده است، و بخاطر انفاقهايى كه از اموالشان (در مورد زنان) مى‏كنند. و زنان صالح، زنانى هستند كه متواضعند، و در غياب (همسر خود،) اسرار و حقوق او را، در مقابل حقوقى كه خدا براى آنان قرار داده، حفظ مى‏كنند. و (امّا) آن دسته از زنان را كه از سركشى و مخالفتشان بيم داريد، پند و اندرز دهيد! (و اگر مؤثر واقع نشد،) در بستر از آنها دورى نماييد! و (اگر هيچ راهى جز شدت عمل، براى وادار كردن آنها به انجام وظايفشان نبود،) آنها را تنبيه كنيد! و اگر از شما پيروى كردند، راهى براى تعدّى بر آنها نجوييد! (بدانيد) خداوند، بلندمرتبه و بزرگ است. (و قدرت او، بالاترين قدرتهاست.) (34)


وَ إِن‌ْ خِفْتُم‌ْ شِقَاق‌َ بَيْنِهِمَا فَابْعَثُوا حَكَمَاً مِن‌ْ أَهْلِه‌ِ وَ حَكَمَاً مِن‌ْ أَهْلِهَا إِنْ‌ يُرِيدَا إِصْلاَحَاً يُوَفِّق‌ِ الله‌ُ بَيْنَهُمَا إِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ عَلِيمَاً خَبِيرَاً (نساء: 35)

و اگر از جدايى و شكاف ميان آن دو (همسر) بيم داشته باشيد، يك داور از خانواده شوهر، و يك داور از خانواده زن انتخاب كنيد (تا به كار آنان رسيدگى كنند). اگر اين دو داور، تصميم به اصلاح داشته باشند، خداوند به توافق آنها كمك مى‏كند زيرا خداوند، دانا و آگاه است (و از نيات همه، با خبر است). (35)


وَاعْبُدُوا الله‌َ وَ لاَ تُشْرِكُوا بِه‌ِ شَيْءً وَ بِالْوَالِدَيْن‌ِ إِحْسَانَاً وَ بِذِي‌ الْقُرْبَي‌ وَالْيَتَامَي‌ وَالْمَسَاكِين‌ِ وَالْجَارِ ذِي‌ الْقُرْبَي‌ وَالْجَارِ الْجُنُب‌ِ وَالصَّاحِب‌ِ بِالْجَنْب‌ِ وَابْن‌ِ السَّبِيل‌ِ وَ مَا مَلَكَت‌ْ أَيْمَانُكُم‌ْ إِن‌َّ الله‌َ لاَ يُحِب‌ُّ مَنْ‌ كَان‌َ مُخْتَالاً فَخُورَاً (نساء: 36)

و خدا را بپرستيد! و هيچ چيز را همتاى او قرار ندهيد! و به پدر و مادر، نيكى كنيد همچنين به خويشاوندان و يتيمان و مسكينان، و همسايه نزديك، و همسايه دور، و دوست و همنشين، و واماندگان در سفر، و بردگانى كه مالك آنها هستيد زيرا خداوند، كسى را كه متكبر و فخر فروش است، (و از اداى حقوق ديگران سرباز مى‏زند،) دوست نمى‏دارد. (36)


وَ مَاذَا عَلَيْهِم‌ْ لَوْ آمَنُوا بِالله‌ِ وَالْيَوْم‌ِ الْآخِرِ وَ أَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقَهُم‌ُ الله‌ُ وَ كَان‌َ الله‌ُ بِهِم‌ْ عَلِيمَاً (نساء: 39)

چه مى‏شد اگر آنها به خدا و روز بازپسين ايمان مى‏آوردند، و از آنچه خدا به آنان روزى داده، (در راه او) انفاق مى‏كردند؟! و خداوند از (اعمال و نيات) آنها آگاه است. (39)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا لاَ تَقْرَبُوا الصَّلاَة‌َ وَ أَنْتُم‌ْ سُكَارَي‌ حَتَّي‌ تَعْلَمُوا مَا تَقُولُون‌َ وَ لاَ جُنُبَاً إِلاَّ عَابِرِي‌ سَبِيل‌ٍ حَتَّي‌ تَغْتَسِلُوا وَ إِنْ‌ كُنْتُمْ‌ مَرْضَي‌ أَوْ عَلَي‌ سَفَرٍ أَوْ جَاءَ أَحَدٌ مِنْكُمْ‌ مِن‌َ الْغَائِط‌ِ أَوْ لاَمَسْتُم‌ُ النِّسَاءَ فَلَم‌ْ تَجِدُوا مَاءً فَتَيَمَّمُوا صَعِيدَاً طَيِّبَاً فَامْسَحُوا بِوُجُوهِكُم‌ْ وَ أَيْدِيكُم‌ْ إِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ عَفُوَّاً غَفُورَاً (نساء: 43)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! در حال مستى به نماز نزديك نشويد، تا بدانيد چه مى‏گوييد! و همچنين هنگامى كه جنب هستيد- مگر اينكه مسافر باشيد- تا غسل كنيد. و اگر بيماريد، يا مسافر، و يا «قضاى حاجت» كرده‏ايد، و يا با زنان آميزش جنسى داشته‏ايد، و در اين حال، آب (براى وضو يا غسل) نيافتيد، با خاك پاكى تيمّم كنيد! (به اين طريق كه) صورتها و دستهايتان را با آن مسح نماييد. خداوند، بخشنده و آمرزنده است. (43)


مِن‌َ الَّذِين‌َ هَادُوا يُحَرِّفُون‌َ الْكَلِم‌َ عَنْ‌ مَواضِعِه‌ِ وَ يَقُولُون‌َ سَمِعْنَا وَ عَصَيْنَا وَاسْمَع‌ْ غَيْرَ مُسْمَع‌ٍ وَ رَاعِنَا لَيَّاً بِأَلْسِنَتِهِم‌ْ وَ طَعْنَاً فِي‌ الدِّين‌ِ وَ لَوْ أَنَّهُم‌ْ قَالُوا سَمِعْنَا وَ أَطَعْنَا وَاسْمَع‌ْ وَانْظُرْنَا لَكَان‌َ خَيْرَاً لَهُم‌ْ وَ أَقْوَم‌َ وَ لَكِنْ‌ لَعَنَهُم‌ُ الله‌ُ بِكُفْرِهِم‌ْ فَلاَ يُؤْمِنُون‌َ إِلاَّ قَلِيلاً (نساء: 46)

بعضى از يهود، سخنان را از جاى خود، تحريف مى‏كنند و (به جاى اينكه بگويند: «شنيديم و اطاعت كرديم»)، مى‏گويند: «شنيديم و مخالفت كرديم! و (نيز مى‏گويند:) بشنو! كه هرگز نشنوى! و (از روى تمسخر مى‏گويند:) راعنا [ما را تحميق كن!]» تا با زبان خود، حقايق را بگردانند و در آيين خدا، طعنه زنند. ولى اگر آنها (به جاى اين همه لجاجت) مى‏گفتند: «شنيديم و اطاعت كرديم و سخنان ما را بشنو و به ما مهلت ده (تا حقايق را درك كنيم)»، براى آنان بهتر، و با واقعيت سازگارتر بود. ولى خداوند، آنها را بخاطر كفرشان، از رحمت خود دور ساخته است از اين رو جز عدّه كمى ايمان نمى‏آورند. (46)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ أُوتُوا الْكِتَاب‌َ آمِنُوا بِمَا نَزَّلْنَا مُصَدِّقَاً لِمَا مَعَكُمْ‌ مِنْ‌ قَبْل‌ِ أَنْ‌ نَطْمِس‌َ وُجُوهَاً فَنَرُدَّهَا عَلَي‌ أَدْبَارِهَا أَوْ نَلْعَنَهُم‌ْ كَمَا لَعَنَّا أَصْحَاب‌َ السَّبْت‌ِ وَ كَان‌َ أَمْرُ الله‌ِ مَفْعُولاً (نساء: 47)

اى كسانى كه كتاب (خدا) به شما داده شده! به آنچه (بر پيامبر خود) نازل كرديم- و هماهنگ با نشانه‏هايى است كه با شماست- ايمان بياوريد، پيش از آنكه صورتهايى را محو كنيم، سپس به پشت سر بازگردانيم، يا آنها را از رحمت خود دور سازيم، همان گونه كه «اصحاب سبت» [گروهى از تبهكاران بنى اسرائيل‏] را دور ساختيم و فرمان خدا، در هر حال انجام شدنى است! (47)


إِن‌َّ الَّذِين‌َ كَفَرُوا بِآيَاتِنَا سَوْف‌َ نُصْلِيهِم‌ْ نَارَاً كُلَّمَا نَضِجَت‌ْ جُلُودُهُمْ‌ بَدَّلْنَاهُم‌ْ جُلُودَاً غَيْرَهَا لِيَذُوقُوا الْعَذَاب‌َ إِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ عَزِيزَاً حَكِيمَاً (نساء: 56)

كسانى كه به آيات ما كافر شدند، بزودى آنها را در آتشى وارد مى‏كنيم كه هر گاه پوستهاى تنشان (در آن) بريان گردد (و بسوزد)، پوستهاى ديگرى به جاى آن قرار مى‏دهيم، تا كيفر (الهى) را بچشند. خداوند، توانا و حكيم است (و روى حساب، كيفر مى‏دهد). (56)


إِن‌َّ الله‌َ يَأْمُرُكُم‌ْ أَنْ‌ تُؤَدُّوا الْأَمَانَات‌ِ إِلَي‌ أَهْلِهَا وَ إِذَا حَكَمْتُمْ‌ بَيْن‌َ النَّاس‌ِ أَنْ‌ تَحْكُمُوا بِالْعَدْل‌ِ إِن‌َّ الله‌َ نِعِمَّا يَعِظُكُمْ‌ بِه‌ِ إِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ سَمِيعَاً بَصِيرَاً (نساء: 58)

خداوند به شما فرمان مى‏دهد كه امانتها را به صاحبانش بدهيد! و هنگامى كه ميان مردم داورى مى‏كنيد، به عدالت داورى كنيد! خداوند، اندرزهاى خوبى به شما مى‏دهد! خداوند، شنوا و بيناست. (58)


وَ لَوْ أَنَّا كَتَبْنَا عَلَيْهِم‌ْ أَن‌ِ اقْتُلُوا أَنْفُسَكُم‌ْ أَوِ اخْرُجُوا مِنْ‌ دِيَارِكُمْ‌ مَا فَعَلُوه‌ُ إِلاَّ قَلِيل‌ٌ مِنْهُم‌ْ وَ لَوْ أَنَّهُم‌ْ فَعَلُوا مَا يُوعَظُون‌َ بِه‌ِ لَكَان‌َ خَيْرَاً لَهُم‌ْ وَ أَشَدَّ تَثْبِيتَاً (نساء: 66)

اگر (همانند بعضى از امتهاى پيشين،) به آنان دستور مى‏داديم: «يكديگر را به قتل برسانيد»، و يا: «از وطن و خانه خود، بيرون رويد»، تنها عده كمى از آنها عمل مى‏كردند! و اگر اندرزهايى را كه به آنان داده مى‏شد انجام مى‏دادند، براى آنها بهتر بود و موجب تقويت ايمان آنها مى‏شد. (66)


الَّذِين‌َ آمَنُوا يُقَاتِلُون‌َ فِي‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ وَالَّذِين‌َ كَفَرُوا يُقَاتِلُون‌َ فِي‌ سَبِيل‌ِ الطَّاغُوت‌ِ فَقَاتِلُوا أَوْلِيَاءَ الشَّيْطَان‌ِ إِن‌َّ كَيْدَ الشَّيْطَان‌ِ كَان‌َ ضَعِيفَاً (نساء: 76)

كسانى كه ايمان دارند، در راه خدا پيكار مى‏كنند و آنها كه كافرند، در راه طاغوت [بت و افراد طغيانگر]. پس شما با ياران شيطان، پيكار كنيد! (و از آنها نهراسيد!) زيرا كه نقشه شيطان، (همانند قدرتش) ضعيف است. (76)


أَفَلاَ يَتَدَبَّرُون‌َ الْقُرْآن‌َ وَ لَوْ كَان‌َ مِن‌ْ عِنْدِ غَيْرِ الله‌ِ لَوَجَدُوا فِيه‌ِ اخْتِلاَفاً كَثِيرَاً (نساء: 82)

آيا درباره قرآن نمى‏انديشند؟! اگر از سوى غير خدا بود، اختلاف فراوانى در آن مى‏يافتند. (82)


مَنْ‌ يَشْفَع‌ْ شَفَاعَة‌ً حَسَنَة‌ً يَكُنْ‌ لَه‌ُ نَصِيب‌ٌ مِنْهَا وَ مَنْ‌ يَشْفَع‌ْ شَفَاعَة‌ً سَيِّئَة‌ً يَكُنْ‌ لَه‌ُ كِفْل‌ٌ مِنْهَا وَ كَان‌َ الله‌ُ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ مُقِيتَاً (نساء: 85)

كسى كه شفاعت [تشويق و كمك‏] به كار نيكى كند، نصيبى از آن براى او خواهد بود و كسى كه شفاعت [تشويق و كمك‏] به كار بدى كند، سهمى از آن خواهد داشت. و خداوند، حسابرس و نگهدار هر چيز است. (85)


وَ إِذَا حُيِّيتُمْ‌ بِتَحِيَّة‌ٍ فَحَيُّوا بِأَحْسَن‌َ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا إِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ حَسِيبَاً (نساء: 86)

هر گاه به شما تحيّت گويند، پاسخ آن را بهتر از آن بدهيد يا (لا اقل) به همان گونه پاسخ گوييد! خداوند حساب همه چيز را دارد. (86)


وَ مَا كَان‌َ لِمُؤْمِن‌ٍ أَنْ‌ يَقْتُل‌َ مُؤْمِناً إِلاَّ خَطَأً وَ مَنْ‌ قَتَل‌َ مُؤْمِناً خَطَأً فَتَحْرِيرُ رَقَبَة‌ٍ مُؤْمِنَة‌ٍ وَ دِيَة‌ٌ مُسَلَّمَة‌ٌ إِلَي‌ أَهْلِه‌ِ إِلاَّ أَنْ‌ يَصَّدَّقُوا فَإِنْ‌ كَان‌َ مِنْ‌ قَوْم‌ٍ عَدُوٍّ لَكُم‌ْ وَ هُوَ مُؤْمِن‌ٌ فَتَحْرِيرُ رَقَبَة‌ٍ مُؤْمِنَة‌ٍ وَ إِنْ‌ كَان‌َ مِنْ‌ قَوْم‌ٍ بَيْنَكُم‌ْ وَ بَيْنَهُمْ‌ مِيثَاق‌ٌ فَدِيَة‌ٌ مُسَلَّمَة‌ٌ إِلَي‌ أَهْلِه‌ِ وَ تَحْرِيرُ رَقَبَة‌ٍ مُؤْمِنَة‌ٍ فَمَنْ‌ لَم‌ْ يَجِدْ فَصِيَام‌ُ شَهْرَيْن‌ِ مُتَتَابِعَيْن‌ِ تَوْبَة‌ً مِن‌َ الله‌ِ وَ كَان‌َ الله‌ُ عَلِيمَاً حَكِيمَاً (نساء: 92)

هيچ فرد باايمانى مجاز نيست كه مؤمنى را به قتل برساند، مگر اينكه اين كار از روى خطا و اشتباه از او سر زند (و در عين حال،) كسى كه مؤمنى را از روى خطا به قتل رساند، بايد يك برده مؤمن را آزاد كند و خونبهايى به كسان او بپردازد مگر اينكه آنها خونبها را ببخشند. و اگر مقتول، از گروهى باشد كه دشمنان شما هستند (و كافرند)، ولى مقتول باايمان بوده، (تنها) بايد يك برده مؤمن را آزاد كند (و پرداختن خونبها لازم نيست). و اگر از جمعيّتى باشد كه ميان شما و آنها پيمانى برقرار است، بايد خونبهاى او را به كسان او بپردازد، و يك برده مؤمن (نيز) آزاد كند. و آن كس كه دسترسى (به آزاد كردن برده) ندارد، دو ماه پى در پى روزه مى‏گيرد. اين، (يك نوع تخفيف، و) توبه الهى است. و خداوند، دانا و حكيم است. (92)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا إِذَا ضَرَبْتُم‌ْ فِي‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ فَتَبَيَّنُوا وَ لاَ تَقُولُوا لِمَن‌ْ أَلْقَي‌ إِلَيْكُم‌ُ السَّلاَم‌َ لَسْت‌َ مُؤْمِنَاً تَبْتَغُون‌َ عَرَض‌َ الْحَيَاة‌ِ الْدُّنْيَا فَعِنْدَ الله‌ِ مَغَانِم‌ُ كَثِيرَة‌ٌ كَذَلِك‌َ كُنْتُمْ‌ مِن‌ْ قَبْل‌ُ فَمَن‌َّ الله‌ُ عَلَيْكُمْ‌ فَتَبَيَّنُوا إِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ بِمَا تَعْمَلُون‌َ خَبِيرَاً (نساء: 94)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! هنگامى كه در راه خدا گام مى‏زنيد (و به سفرى براى جهاد مى‏رويد)، تحقيق كنيد! و بخاطر اينكه سرمايه ناپايدار دنيا (و غنايمى) به دست آوريد، به كسى كه اظهار صلح و اسلام مى‏كند نگوييد: «مسلمان نيستى» زيرا غنيمتهاى فراوانى (براى شما) نزد خداست. شما قبلًا چنين بوديد و خداوند بر شما منّت نهاد (و هدايت شديد). پس، (بشكرانه اين نعمت بزرگ،) تحقيق كنيد! خداوند به آنچه انجام مى‏دهيد آگاه است. (94)


دَرَجَات‌ٍ مِنْه‌ُ وَ مَغْفِرَة‌ً وَ رَحْمَة‌ً وَ كَان‌َ الله‌ُ غَفُورَاً رَحِيمَاً (نساء: 96)

درجات (مهمّى) از ناحيه خداوند، و آمرزش و رحمت (نصيب آنان مى‏گردد) و (اگر لغزشهايى داشته‏اند،) خداوند آمرزنده و مهربان است. (96)


فَأُولَئِك‌َ عَسَي‌ الله‌ُ أَن‌ْ يَعْفُوَ عَنْهُم‌ْ وَ كَان‌َ الله‌ُ عَفُوَّاً غَفُورَاً (نساء: 99)

ممكن است خداوند، آنها را مورد عفو قرار دهد و خداوند، عفو كننده و آمرزنده است. (99)


وَ مَنْ‌ يُهَاجِرْ فِي‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ يَجِدْ فِي‌ الْأَرْض‌ِ مُرَاغَمَاً كَثِيرَاً وَ سَعَة‌ً وَ مَنْ‌ يَخْرُج‌ْ مِنْ‌ بَيْتِه‌ِ مُهَاجِرَاً إِلَي‌ الله‌ِ وَ رَسُولِه‌ِ ثُم‌َّ يُدْرِكْه‌ُ الْمَوْت‌ُ فَقَدْ وَقَع‌َ أَجْرُه‌ُ عَلَي‌ الله‌ِ وَ كَان‌َ الله‌ُ غَفُورَاً رَحِيمَاً (نساء: 100)

كسى كه در راه خدا هجرت كند، جاهاى امنِ فراوان و گسترده‏اى در زمين مى‏يابد. و هر كس بعنوان مهاجرت به سوى خدا و پيامبر او، از خانه خود بيرون رود، سپس مرگش فرا رسد، پاداش او بر خداست و خداوند، آمرزنده و مهربان است. (100)


وَ إِذَا كُنْت‌َ فِيهِم‌ْ فَأَقَمْت‌َ لَهُم‌ُ الصَّلاَة‌َ فَلْتَقُم‌ْ طَائِفَة‌ٌ مِنْهُمْ‌ مَعَك‌َ وَلْيَأْخُذُوا أَسْلِحَتَهُم‌ْ فَإِذَا سَجَدُوا فَلْيَكُونُوا مِنْ‌ وَرَائِكُم‌ْ وَلْتَأْت‌ِ طَائِفَة‌ٌ أُخْرَي‌ لَم‌ْ يُصَلُّوا فَلْيُصَلُّوا مَعَك‌َ وَلْيَأْخُذُوا حِذْرَهُم‌ْ وَ أَسْلِحَتَهُم‌ْ وَدَّ الَّذِين‌َ كَفَرُوا لَوْ تَغْفُلُون‌َ عَن‌ْ أَسْلِحَتِكُم‌ْ وَ أَمْتِعَتِكُم‌ْ فَيَمِيلُون‌َ عَلَيْكُمْ‌ مَيْلَة‌ً وَاحِدَة‌ً وَ لاَ جُنَاح‌َ عَلَيْكُم‌ْ إِنْ‌ كَان‌َ بِكُم‌ْ أَذَي‌ً مِنْ‌ مَطَرٍ أَوْ كُنْتُمْ‌ مَرْضَي‌ أَنْ‌ تَضَعُوا أَسْلِحَتَكُم‌ْ وَ خُذُوا حِذْرَكُم‌ْ إِن‌َّ الله‌َ أَعَدَّ لِلْكَافِرِين‌َ عَذَابَاً مُهِينَاً (نساء: 102)

و هنگامى كه در ميان آنها باشى، و (در ميدان جنگ) براى آنها نماز را برپا كنى، بايد دسته‏اى از آنها با تو (به نماز) برخيزند، و سلاحهايشان را با خود برگيرند و هنگامى كه سجده كردند (و نماز را به پايان رساندند)، بايد به پشتِ سرِ شما (به ميدان نبرد) بروند، و آن دسته ديگر كه نماز نخوانده‏اند (و مشغول پيكار بوده‏اند)، بيايند و با تو نماز بخوانند آنها بايد وسايل دفاعى و سلاحهايشان (را در حال نماز) با خود حمل كنند (زيرا) كافران آرزو دارند كه شما از سلاحها و متاعهاى خود غافل شويد و يكباره به شما هجوم آورند. و اگر از باران ناراحتيد، و يا بيمار (و مجروح) هستيد، مانعى ندارد كه سلاحهاى خود را بر زمين بگذاريد ولى وسايل دفاعى (مانند زره و خود را) با خود برداريد خداوند، عذاب خواركننده‏اى براى كافران فراهم ساخته است. (102)


وَ لاَ تَهِنُوا فِي‌ ابْتِغَاءِ الْقَوْم‌ِ إِنْ‌ تَكُونُوا تَأْلَمُون‌َ فَإِنَّهُم‌ْ يَأْلَمُون‌َ كَمَا تَأْلَمُون‌َ وَ تَرْجُون‌َ مِن‌َ الله‌ِ مَا لاَ يَرْجُون‌َ وَ كَان‌َ الله‌ُ عَلِيمَاً حَكِيمَاً (نساء: 104)

و در راه تعقيب دشمن، (هرگز) سست نشويد! (زيرا) اگر شما درد و رنج مى‏بينيد، آنها نيز همانند شما درد و رنج مى‏بينند ولى شما اميدى از خدا داريد كه آنها ندارند و خداوند، دانا و حكيم است. (104)


وَاسْتَغْفِرِ الله‌َ إِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ غَفُورَاً رَحِيمَاً (نساء: 106)

و از خداوند، طلب آمرزش نما! كه خداوند، آمرزنده و مهربان است. (106)


وَ لاَ تُجَادِل‌ْ عَن‌ِ الَّذِين‌َ يَخْتَانُون‌َ أَنْفُسَهُم‌ْ إِن‌َّ الله‌َ لاَ يُحِب‌ُّ مَنْ‌ كَان‌َ خَوَّانَاً أَثِيمَاً (نساء: 107)

و از آنها كه به خود خيانت كردند، دفاع مكن! زيرا خداوند، افراد خيانت‏پيشه گنهكار را دوست ندارد. (107)


يَسْتَخْفُون‌َ مِن‌َ النَّاس‌ِ وَ لاَ يَسْتَخْفُون‌َ مِن‌َ الله‌ِ وَ هُوَ مَعَهُم‌ْ إِذْ يُبَيِّتُون‌َ مَا لاَ يَرْضَي‌ مِن‌َ الْقَوْل‌ِ وَ كَان‌َ الله‌ُ بِمَا يَعْمَلُون‌َ مُحِيطَاً (نساء: 108)

آنها زشتكارىِ خود را از مردم پنهان مى‏دارند اما از خدا پنهان نمى‏دارند، و هنگامى كه در مجالس شبانه، سخنانى كه خدا راضى نبود مى‏گفتند، خدا با آنها بود، خدا به آنچه انجام مى‏دهند، احاطه دارد. (108)


وَ مَنْ‌ يَكْسِب‌ْ إِثْمَاً فَإِنَّمَا يَكْسِبُه‌ُ عَلَي‌ نَفْسِه‌ِ وَ كَان‌َ الله‌ُ عَلِيمَاً حَكِيمَاً (نساء: 111)

و كسى كه گناهى مرتكب شود، به زيان خود مرتكب شده خداوند، دانا و حكيم است. (111)


وَ لَوْلاَ فَضْل‌ُ الله‌ِ عَلَيْك‌َ وَ رَحْمَتُه‌ُ لَهَمَّت‌ْ طَائِفَة‌ٌ مِنْهُم‌ْ أَنْ‌ يُضِلُّوك‌َ وَ مَا يُضِلُّون‌َ إِلاَّ أَنْفُسَهُم‌ْ وَ مَا يَضُرُّونَك‌َ مِنْ‌ شَي‌ْءٍ وَ أَنْزَل‌َ الله‌ُ عَلَيْك‌َ الْكِتَاب‌َ وَالْحِكْمَة‌َ وَ عَلَّمَك‌َ مَا لَم‌ْ تَكُنْ‌ تَعْلَم‌ُ وَ كَان‌َ فَضْل‌ُ الله‌ِ عَلَيْك‌َ عَظِيمَاً (نساء: 113)

اگر فضل و رحمت خدا شامل حال تو نبود، گروهى از آنان تصميم داشتند تو را گمراه كنند اما جز خودشان را گمراه نمى‏كنند و هيچ گونه زيانى به تو نمى‏رسانند. و خداوند، كتاب و حكمت بر تو نازل كرد و آنچه را نمى‏دانستى، به تو آموخت و فضل خدا بر تو (همواره) بزرگ بوده است. (113)


وَ لِالله‌ِ مَا فِي‌ السَّمَاوَات‌ِ وَ مَا فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَ كَان‌َ الله‌ُ بِكُل‌ِّ شَي‌ْءٍ مُحِيطَاً (نساء: 126)

آنچه در آسمانها و زمين است، از آن خداست و خداوند به هر چيزى احاطه دارد. (126)


وَ يَسْتَفْتُونَك‌َ فِي‌ النِّسَاءِ قُل‌ِ الله‌ُ يُفْتِيكُم‌ْ فِيهِن‌َّ وَ مَا يُتْلَي‌ عَلَيْكُم‌ْ فِي‌ الْكِتَاب‌ِ فِي‌ يَتَامَي‌ النِّسَاءِ الاَّتِي‌‌ لاَ تُؤْتُونَهُن‌َّ مَا كُتِب‌َ لَهُن‌َّ وَ تَرْغَبُون‌َ أَنْ‌ تَنْكِحُوهُن‌َّ وَالْمُسْتَضْعَفِين‌َ مِن‌َ الْوِلْدَان‌ِ وَ أَنْ‌ تَقُومُوا لِلْيَتَامَي‌ بِالْقِسْط‌ِ وَ مَا تَفْعَلُوا مِن‌ْ خَيْرٍ فَإِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ بِه‌ِ عَلِيمَاً (نساء: 127)

از تو درباره حكم زنان سؤال مى‏كنند بگو: «خداوند درباره آنان به شما پاسخ مى دهد: آنچه در قرآن درباره زنان يتيمى كه حقوقشان را به آنها نمى‏دهيد، و مى‏خواهيد با آنها ازدواج كنيد، و نيز آنچه درباره كودكان صغير و ناتوان براى شما بيان شده است، (قسمتى از سفارشهاى خداوند در اين زمينه مى‏باشد و نيز به شما سفارش مى‏كند كه) با يتيمان به عدالت رفتار كنيد! و آنچه از نيكيها انجام مى‏دهيد خداوند از آن آگاه است (و به شما پاداش شايسته مى‏دهد). (127)


وَ إِنِ‌ امْرَأَة‌ٌ خَافَت‌ْ مِنْ‌ بَعْلِهَا نُشُوزَاً أَوْ إِعْرَاضَاً فَلاَ جُنَاح‌َ عَلَيْهِمَا أَنْ‌ يُصْلِحَا بَيْنَهُمَا صُلْحَاً وَالصُّلْح‌ُ خَيْرٌ وَ أُحْضِرَت‌ِ الْأَنْفُس‌ُ الشُّح‌َّ وَ إِنْ‌ تُحْسِنُوا وَ تَتَّقُوا فَإِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ بِمَا تَعْمَلُون‌َ خَبِيرَاً (نساء: 128)

و اگر زنى، از طغيان و سركشى يا اعراضِ شوهرش، بيم داشته باشد، مانعى ندارد با هم صلح كنند (و زن يا مرد، از پاره‏اى از حقوق خود، بخاطر صلح، صرف نظر نمايد.) و صلح، بهتر است اگر چه مردم (طبق غريزه حبّ ذات، در اين گونه موارد) بخل مى‏ورزند. و اگر نيكى كنيد و پرهيزگارى پيشه سازيد (و بخاطر صلح، گذشت نماييد)، خداوند به آنچه انجام مى‏دهيد، آگاه است (و پاداش شايسته به شما خواهد داد). (128)


وَ لَن‌ْ تَسْتَطِيعُوا أَنْ‌ تَعْدِلُوا بَيْن‌َ النِّسَاءِ وَ لَوْ حَرَصْتُم‌ْ فَلاَ تَمِيلُوا كُل‌َّ الْمَيْل‌ِ فَتَذَرُوهَا كَالْمُعَلَّقَة‌ِ وَ إِنْ‌ تُصْلِحُوا وَ تَتَّقُوا فَإِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ غَفُورَاً رَحِيمَاً (نساء: 129)

شما هرگز نمى‏توانيد (از نظر محبّت قلبى) در ميان زنان، عدالت برقرار كنيد، هر چند كوشش نماييد! ولى تمايل خود را بكلّى متوجّه يك طرف نسازيد كه ديگرى را بصورت زنى كه شوهرش را از دست داده درآوريد! و اگر راه صلاح و پرهيزگارى پيش گيريد، خداوند آمرزنده و مهربان است. (129)


وَ إِنْ‌ يَتَفَرَّقا يُغْن‌ِ الله‌ُ كُلاًّ مِنْ‌ سَعَتِه‌ِ وَ كَان‌َ الله‌ُ وَاسِعَاً حَكِيمَاً (نساء: 130)

(اما) اگر (راهى براى اصلاح در ميان خود نيابند، و) از هم جدا شوند، خداوند هر كدام از آنها را با فضل و كرم خود، بى‏نياز مى‏كند و خداوند، داراى فضل و كرم، و حكيم است. (130)


وَ لِالله‌ِ مَا فِي‌ السَّمَاوَات‌ِ وَ مَا فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَ لَقَدْ وَصَّيْنَا الَّذِين‌َ أُوتُوا الْكِتَاب‌َ مِنْ‌ قَبْلِكُم‌ْ وَ إِيَّاكُم‌ْ أَن‌ِ اتَّقُوا الله‌َ وَ إِنْ‌ تَكْفُرُوا فَإِن‌َّ لِالله‌ِ مَا فِي‌ السَّمَاوَات‌ِ وَ مَا فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَ كَان‌َ الله‌ُ غَنِيَّاً حَمِيدَاً (نساء: 131)

آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است، از آن خداست. و ما به كسانى كه پيش از شما، كتاب آسمانى به آنها داده شده بود، سفارش كرديم، (همچنين) به شما (نيز) سفارش مى‏كنيم كه از (نافرمانى) خدا بپرهيزيد! و اگر كافر شويد، (به خدا زيانى نمى‏رسد زيرا) براى خداست آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است، و خداوند، بى‏نياز و ستوده است. (131)


إِنْ‌ يَشَأْ يُذْهِبْكُم‌ْ أَيُّهَا النَّاس‌ُ وَ يَأْت‌ِ بِآخَرِين‌َ وَ كَان‌َ الله‌ُ عَلَي‌ ذَلِك‌َ قَدِيرَاً (نساء: 133)

اى مردم! اگر او بخواهد، شما را از ميان مى‏برد و افراد ديگرى را (به جاى شما) مى آورد، و خداوند، بر اين كار تواناست. (133)


مَنْ‌ كَان‌َ يُرِيدُ ثَوَاب‌َ الدُّنْيَا فَعِنْدَ الله‌ِ ثَوَاب‌ُ الدُّنْيَا وَالْآخِرَة‌ِ وَ كَان‌َ الله‌ُ سَمِيعَاً بَصِيرَاً (نساء: 134)

كسانى كه پاداش دنيوى بخواهند، (و در قيد نتايج معنوى و اخروى نباشند، در اشتباهند زيرا) پاداش دنيا و آخرت نزد خداست و خداوند، شنوا و بيناست. (134)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِين‌َ بِالْقِسْط‌ِ شُهَدَاءَ لِالله‌ِ وَ لَوْ عَلَي‌ أَنْفُسِكُم‌ْ أَوِ الْوَالِدَيْن‌ِ وَالْأَقْرَبِين‌َ إِنْ‌ يَكُن‌ْ غَنِيَّاً أَوْ فَقِيرَاً فَالله‌ُ أَوْلَي‌ بِهِمَا فَلاَ تَتَّبِعُوا الْهَوَي‌ أَنْ‌ تَعْدِلُوا وَ إِنْ‌ تَلْوُو أَوْ تُعْرِضُوا فَإِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ بِمَا تَعْمَلُون‌َ خَبِيرَاً (نساء: 135)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! كاملًا قيام به عدالت كنيد! براى خدا شهادت دهيد، اگر چه (اين گواهى) به زيان خود شما، يا پدر و مادر و نزديكان شما بوده باشد! (چرا كه) اگر آنها غنىّ يا فقير باشند، خداوند سزاوارتر است كه از آنان حمايت كند. بنا بر اين، از هوى و هوس پيروى نكنيد كه از حق، منحرف خواهيد شد! و اگر حق را تحريف كنيد، و يا از اظهار آن، اعراض نماييد، خداوند به آنچه انجام مى‏دهيد، آگاه است. (135)


الَّذِين‌َ يَتَرَبَّصُون‌َ بِكُم‌ْ فَإِنْ‌ كَان‌َ لَكُم‌ْ فَتْح‌ٌ مِن‌َ الله‌ِ قَالُوا أَلَم‌ْ نَكُنْ‌ مَعَكُم‌ْ وَ إِنْ‌ كَان‌َ لِلْكَافِرِين‌َ نَصيب‌ٌ قَالُوا أَلَم‌ْ نَسْتَحْوِذْ عَلَيْكُم‌ْ وَ نَمْنَعْكُمْ‌ مِن‌َ الْمُؤْمِنِين‌َ فَالله‌ُ يَحْكُم‌ُ بَيْنَكُم‌ْ يَوْم‌َ الْقِيَامَة‌ِ وَ لَن‌ْ يَجْعَل‌َ الله‌ُ لِلْكَافِرِين‌َ عَلَي‌ الْمُؤْمِنِين‌َ سَبِيلاً (نساء: 141)

منافقان همانها هستند كه پيوسته انتظار مى‏كشند و مراقب شما هستند اگر فتح و پيروزى نصيب شما گردد، مى‏گويند: مگر ما با شما نبوديم؟ (پس ما نيز در افتخارات و غنايم شريكيم!) «و اگر بهره‏اى نصيب كافران گردد، به آنان مى‏گويند: مگر ما شما را به مبارزه و عدم تسليم در برابر مؤمنان، تشويق نمى‏كرديم؟ (پس با شما شريك خواهيم بود!)» خداوند در روز رستاخيز، ميان شما داورى مى‏كند و خداوند هرگز كافران را بر مؤمنان تسلّطى نداده است. (141)


مَا يَفْعَل‌ُ الله‌ُ بِعَذَابِكُم‌ْ إِنْ‌ شَكَرْتُم‌ْ وَ آمَنْتُم‌ْ وَ كَان‌َ الله‌ُ شَاكِرَاً عَلِيمَاً (نساء: 147)

خدا چه نيازى به مجازات شما دارد اگر شكرگزارى كنيد و ايمان آوريد؟ خدا شكرگزار و آگاه است. (اعمال و نيّات شما را مى‏داند، و به اعمال نيك، پاداش نيك مى دهد.) (147)


لاَ يُحِب‌ُّ الله‌ُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِن‌َ الْقَوْل‌ِ إِلاَّ مَنْ‌ ظُلِم‌َ وَ كَان‌َ الله‌ُ سَمِيعَاً عَلِيمَاً (نساء: 148)

خداوند دوست ندارد كسى با سخنان خود، بديها (ى ديگران) را اظهار كند مگر آن كس كه مورد ستم واقع شده باشد. خداوند، شنوا و داناست. (148)


إِنْ‌ تُبْدُوا خَيْرَاً أَوْ تُخْفُوه‌ُ أَوْ تَعْفُوا عَنْ‌ سُوءٍ فَإِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ عَفُوَّاً قَدِيرَاً (نساء: 149)

اگر نيكيها را آشكار يا مخفى سازيد، و از بديها گذشت نماييد، خداوند بخشنده و تواناست (و با اينكه قادر بر انتقام است، عفو و گذشت مى‏كند). (149)


وَالَّذِين‌َ آمَنُوا بِالله‌ِ وَ رُسُلِه‌ِ وَ لَم‌ْ يُفَرِّقُوا بَيْن‌َ أَحَدٍ مِنْهُم‌ْ أُولَئِك‌َ سَوْف‌َ يُؤْتِيهِم‌ْ أُجُورَهُم‌ْ وَ كَان‌َ الله‌ُ غَفُورَاً رَحِيمَاً (نساء: 152)

(ولى) كسانى كه به خدا و رسولان او ايمان آورده، و ميان احدى از آنها فرق نمى‏گذارند، پاداششان را خواهد داد خداوند، آمرزنده و مهربان است. (152)


بَلْ‌ رَفَعَه‌ُ الله‌ُ إِلَيْه‌ِ وَ كَان‌َ الله‌ُ عَزِيزَاً حَكِيمَاً (نساء: 158)

بلكه خدا او را به سوى خود، بالا برد. و خداوند، توانا و حكيم است. (158)


رُسُلاً مُبَشِّرِين‌َ وَ مُنْذِرِين‌َ لِئَلاَّ يَكُون‌َ لِلنَّاس‌ِ عَلَي‌ الله‌ِ حُجَّة‌ٌ بَعْدَ الرُّسُل‌ِ وَ كَان‌َ الله‌ُ عَزِيزَاً حَكِيمَاً (نساء: 165)

پيامبرانى كه بشارت‏دهنده و بيم‏دهنده بودند، تا بعد از اين پيامبران، حجتى براى مردم بر خدا باقى نماند، (و بر همه اتمام حجت شود) و خداوند، توانا و حكيم است. (165)


إِلاَّ طَرِيق‌َ جَهَنَّم‌َ خَالِدِين‌َ فِيهَا أَبَدَاً وَ كَان‌َ ذَلِك‌َ عَلَي‌ الله‌ِ يَسِيرَاً (نساء: 169)

مگر به راه دوزخ! كه جاودانه در آن خواهند ماند و اين كار براى خدا آسان است! (169)


يَا أَيُّهَا النَّاس‌ُ قَدْ جَاءَكُم‌ُ الرَّسُول‌ُ بِالحَق‌ِّ مِنْ‌ رَبِّكُم‌ْ فَآمِنُوا خَيْرَاً لَكُم‌ْ وَ إِنْ‌ تَكْفُرُوا فَإِن‌َّ لِالله‌ِ مَا فِي‌ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ وَ كَان‌َ الله‌ُ عَلِيمَاً حَكِيمَاً (نساء: 170)

اى مردم! پيامبر (ى كه انتظارش را مى‏كشيديد،) حق را از جانب پروردگارتان آورد به او ايمان بياوريد كه براى شما بهتر است! و اگر كافر شويد، (به خدا زيانى نمى رسد، زيرا) آنچه در آسمانها و زمين است از آن خداست، و خداوند، دانا و حكيم است. (170)


وَ إِذَا قِيل‌َ لَهُم‌ْ تَعَالَوْا إِلَي‌ مَا أَنْزَل‌َ الله‌ُ وَ إِلَي‌ الرَّسُول‌ِ قَالُوا حَسْبُنَا مَا وَجَدْنَا عَلَيْه‌ِ آبَاءَنَا أَوَ لَوْ كَان‌َ آبَاؤُهُم‌ْ لاَ يَعْلَمُون‌َ شَيْءً وَ لاَ يَهْتَدُون‌َ (مائده: 104)

و هنگامى كه به آنها گفته شود: «به سوى آنچه خدا نازل كرده، و به سوى پيامبر بياييد!»، مى‏گويند: «آنچه از پدران خود يافته‏ايم، ما را بس است!» آيا اگر پدران آنها چيزى نمى‏دانستند، و هدايت نيافته بودند (باز از آنها پيروى مى‏كنند)؟! (104)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا شَهَادَة‌ُ بَيْنِكُم‌ْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَكُم‌ُ الْمَوْت‌ُ حِين‌َ الْوَصِيَّة‌ِ اثْنَان‌ِ ذَوَا عَدْل‌ٍ مِنْكُم‌ْ أَوْ آخَرَان‌ِ مِن‌ْ غَيْرِكُم‌ْ إِن‌ْ أَنْتُم‌ْ ضَرَبْتُم‌ْ فِي‌ الْأَرْض‌ِ فَأَصَابَتْكُم‌ْ مُصِيبَة‌ُ الْمَوْت‌ِ تَحْبِسُونَهُمَا مِنْ‌ بَعْدِ الصَّلاَة‌ِ فَيُقْسِمَان‌ِ بِالله‌ِ إِنِ‌ ارْتَبْتُم‌ْ لاَ نَشْتَرِي‌ بِه‌ِ ثَمَنَاً وَ لَوْ كَان‌َ ذَا قُرْبَي‌ وَ لاَ نَكْتُم‌ُ شَهَادَة‌َ الله‌ِ إِنَّا إِذَاً لَمِن‌َ الْآثِمِين‌َ (مائده: 106)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! هنگامى كه مرگ يكى از شما فرا رسد، در موقع وصيت بايد از ميان شما، دو نفر عادل را به شهادت بطلبد يا اگر مسافرت كرديد، و مصيبت مرگ شما فرا رسيد، (و در آن جا مسلمانى نيافتيد،) دو نفر از غير خودتان را به گواهى بطلبيد، و اگر به هنگام اداى شهادت، در صدق آنها شك كرديد، آنها را بعد از نماز نگاه مى‏داريد تا سوگند ياد كنند كه: «ما حاضر نيستيم حق را به چيزى بفروشيم، هر چند در مورد خويشاوندان ما باشد! و شهادت الهى را كتمان نمى‏كنيم، كه از گناهكاران خواهيم بود!» (106)


قُلْ‌ سِيرُوا فِي‌ الْأَرْض‌ِ ثُم‌َّ انْظُرُوا كَيْف‌َ كَان‌َ عَاقِبَة‌ُ الْمُكَذِّبِين‌َ (انعام: 11)

بگو: «روى زمين گردش كنيد! سپس بنگريد سرانجام تكذيب‏كنندگان آيات الهى چه شد؟!» (11)


وَ إِنْ‌ كَان‌َ كَبُرَ عَلَيْك‌َ إِعْرَاضُهُم‌ْ فَإِنِ‌ اسْتَطَعْت‌َ أَنْ‌ تَبْتَغِي‌َ نَفَقَاً فِي‌ الْأَرْض‌ِ أَوْ سُلَّمَاً فِي‌ السَّمَاءِ فَتَأْتِيَهُمْ‌ بِآيَة‌ٍ وَ لَوْ شَاءَ الله‌ُ لَجَمَعَهُم‌ْ عَلَي‌ الْهُدَي‌ فَلاَ تَكُونَن‌َّ مِن‌َ الْجَاهِلِين‌َ (انعام: 35)

و اگر اعراض آنها بر تو سنگين است، چنانچه بتوانى نقبى در زمين بزنى، يا نردبانى به آسمان بگذارى (و اعماق زمين و آسمانها را جستجو كنى، چنين كن) تا آيه (و نشانه ديگرى) براى آنها بياورى! (ولى بدان كه اين لجوجان، ايمان نمى‏آورند!) امّا اگر خدا بخواهد، آنها را (به اجبار) بر هدايت جمع خواهد كرد. (ولى هدايت اجبارى، چه سودى دارد؟) پس هرگز از جاهلان مباش! (35)


أَوَ مَنْ‌ كَان‌َ مَيْتَاً فَأَحْيَيْنَاه‌ُ وَ جَعَلْنَا لَه‌ُ نُورَاً يَمْشِي‌ بِه‌ِ فِي‌ النَّاس‌ِ كَمَنْ‌ مَثَلُه‌ُ فِي‌ الظُّلُمَات‌ِ لَيْس‌َ بِخَارِج‌ٍ مِنْهَا كَذَلِك‌َ زُيِّن‌َ لِلْكَافِرِين‌َ مَا كَانُوا يَعْمَلُون‌َ (انعام: 122)

آيا كسى كه مرده بود، سپس او را زنده كرديم، و نورى برايش قرار داديم كه با آن در ميان مردم راه برود، همانند كسى است كه در ظلمتها باشد و از آن خارج نگردد؟! اين گونه براى كافران، اعمال (زشتى) كه انجام مى‏دادند، تزيين شده (و زيبا جلوه كرده) است. (122)


وَ جَعَلُوا لِالله‌ِ مِمَّا ذَرَأَ مِن‌َ الْحَرْث‌ِ وَالْأَنْعَام‌ِ نَصِيبَاً فَقَالُوا هَذَا لِالله‌ِ بِزَعْمِهِم‌ْ وَ هَذَا لِشُرَكَائِنَا فَمَا كَان‌َ لِشُرَكَائِهِم‌ْ فَلاَ يَصِل‌ُ إِلَي‌ الله‌ِ وَ مَا كَان‌َ لِالله‌ِ فَهُوَ يَصِل‌ُ إِلَي‌ شُرَكَائِهِم‌ْ سَاءَ مَا يَحْكُمُون‌َ (انعام: 136)

آنها [مشركان‏] سهمى از آنچه خداوند از زراعت و چهارپايان آفريده، براى او قرار دادند (و سهمى براى بتها!) و بگمان خود گفتند: «اين مال خداست! و اين هم مال شركاى ما [يعنى بتها] است!» آنچه مال شركاى آنها بود، به خدا نمى‏رسيد ولى آنچه مال خدا بود، به شركايشان مى‏رسيد! (آرى، اگر سهم بتها با كمبودى مواجه مى‏شد، مال خدا را به بتها مى‏دادند امّا عكس آن را مجاز نمى‏دانستند!) چه بد حكم مى‏كنند (كه علاوه بر شرك، حتّى خدا را كمتر از بتها مى‏دانند)! (136)


وَ لاَ تَقْرَبُوا مَال‌َ الْيَتِيم‌ِ إِلاَّ بِالَّتِي‌ هِي‌َ أَحْسَن‌ُ حَتَّي‌ يَبْلُغ‌َ أَشُدَّه‌ُ وَ أَوْفُوا الْكَيْل‌َ وَالْمِيزَان‌َ بِالْقِسْط‌ِ لاَ نُكَلِّف‌ُ نَفْسَاً إِلاَّ وُسْعَهَا وَ إِذَا قُلْتُم‌ْ فَاعْدِلُوا وَ لَوْ كَان‌َ ذَا قُرْبَي‌ وَ بِعَهْدِ الله‌ِ أَوْفُوا ذَلِكُم‌ْ وَصَّاكُمْ‌ بِه‌ِ لَعَلَّكُم‌ْ تَذَكَّرُون‌َ (انعام: 152)

و به مال يتيم، جز به بهترين صورت (و براى اصلاح)، نزديك نشويد، تا به حد رشد خود برسد! و حق پيمانه و وزن را بعدالت ادا كنيد!- هيچ كس را، جز بمقدار تواناييش، تكليف نمى‏كنيم- و هنگامى كه سخنى مى‏گوييد، عدالت را رعايت نماييد، حتى اگر در مورد نزديكان (شما) بوده باشد و به پيمان خدا وفا كنيد، اين چيزى است كه خداوند شما را به آن سفارش مى‏كند، تا متذكّر شويد! (152)


قُل‌ْ إِنَّنِي‌ هَدَانِي‌ رَبِّي‌ إِلَي‌ صِرَاط‌ٍ مُسْتَقِيم‌ٍ دِينَاً قِيَمَاً مِلَّة‌َ إِبْرَاهِيم‌َ حَنِيفَاً وَ مَا كَان‌َ مِن‌َ الْمُشْرِكِين‌َ (انعام: 161)

بگو: «پروردگارم مرا به راه راست هدايت كرده آيينى پابرجا (و ضامن سعادت دين و دنيا) آيين ابراهيم كه از آيينهاى خرافى روى برگرداند و از مشركان نبود.» (161)


فَمَا كَان‌َ دَعْوَاهُم‌ْ إِذْ جَاءَهُمْ‌ بَأْسُنَا إِلاَّ أَنْ‌ قَالُوا إِنَّا كُنَّا ظَالِمِين‌َ (اعراف: 5)

و در آن موقع كه عذاب ما به سراغ آنها آمد، سخنى نداشتند جز اينكه گفتند: «ما ظالم بوديم!» (ولى اين اعتراف به گناه، ديگر دير شده بود و سودى به حالشان نداشت.) (5)


وَ قَالَت‌ْ أُولاَهُم‌ْ لِأُخْرَاهُم‌ْ فَمَا كَان‌َ لَكُم‌ْ عَلَيْنَا مِنْ‌ فَضْل‌ٍ فَذُوقُوا الْعَذَاب‌َ بِمَا كُنْتُم‌ْ تَكْسِبُون‌َ (اعراف: 39)

و پيشوايان آنها به پيروان خود مى‏گويند: «شما امتيازى بر ما نداشتيد پس بچشيد عذاب (الهى) را در برابر آنچه انجام مى‏داديد! (39)


قَالُوا أَجِئْتَنَا لِنَعْبُدَ الله‌َ وَحْدَه‌ُ وَ نَذَرَ مَا كَان‌َ يَعْبُدُ آبَاؤُنَا فَأْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِنْ‌ كُنْت‌َ مِن‌َ الْصَّادِقِين‌َ (اعراف: 70)

گفتند: «آيا به سراغ ما آمده‏اى كه تنها خداى يگانه را بپرستيم، و آنچه را پدران ما مى‏پرستند، رها كنيم؟! پس اگر راست مى‏گويى آنچه را (از بلا و عذاب الهى) به ما وعده مى‏دهى، بياور»! (70)


وَ مَا كَان‌َ جَوَاب‌َ قَوْمِه‌ِ إِلاَّ أَن‌ْ قَالُوا أَخْرِجُوهُم‌ْ مِنْ‌ قَرْيَتِكُم‌ْ إِنَّهُم‌ْ أُنَاس‌ٌ يَتَطَهَّرُون‌َ (اعراف: 82)

ولى پاسخ قومش چيزى جز اين نبود كه گفتند: «اينها را از شهر و ديار خود بيرون كنيد، كه اينها مردمى هستند كه پاكدامنى را مى‏طلبند (و با ما همصدا نيستند!)» (82)


وَ أَمْطَرْنَا عَلَيْهِم‌ْ مَطَرَاً فَانْظُرْ كَيْف‌َ كَان‌َ عَاقِبَة‌ُ الْمُـجْرِمِين‌َ (اعراف: 84)

و (سپس چنان) بارانى (از سنگ) بر آنها فرستاديم (كه آنها را در هم كوبيد و نابود ساخت.) پس بنگر سرانجام كار مجرمان چه شد! (84)


وَ لاَ تَقْعُدُوا بِكُل‌ِّ صِرَاط‌ٍ تُوعِدُون‌َ وَ تَصُدُّون‌َ عَن‌ْ سَبِيل‌ِ الله‌ِ مَن‌ْ آمَن‌َ بِه‌ِ وَ تَبْغُونَهَا عِوَجَاً وَاذْكُرُوا إِذْ كُنْتُم‌ْ قَلِيلاً فَكَثَّرَكُم‌ْ وَانْظُرُوا كَيْف‌َ كَان‌َ عَاقِبَة‌ُ الْمُفْسِدِين‌َ (اعراف: 86)

و بر سر هر راه ننشينيد كه (مردم با ايمان را) تهديد كنيد و مؤمنان را از راه خدا باز داريد، و با (القاى شبهات،) آن را كج و معوج نشان دهيد! و به خاطر بياوريد زمانى را كه اندك بوديد، و او شما را فزونى داد! و بنگريد سرانجام مفسدان چگونه بود! (86)


وَ إِنْ‌ كَان‌َ طَائِفَة‌ٌ مِنْكُم‌ْ آمَنُوا بِالَّذِي‌ أُرْسِلْت‌ُ بِه‌ِ وَ طَائِفَة‌ٌ لَم‌ْ يُؤْمِنُوا فَاصْبِرُوا حَتَّي‌ يَحْكُم‌َ الله‌ُ بَيْنَنَا وَ هُوَ خَيْرُ الْحَاكِمِين‌َ (اعراف: 87)

و اگر گروهى از شما به آنچه من به آن فرستاده شده‏ام ايمان آورده‏اند، و گروهى ايمان نياورده‏اند، صبر كنيد تا خداوند ميان ما داورى كند، كه او بهترين داوران است! (87)


ثُم‌َّ بَعَثْنَا مِن‌ْ بَعْدِهِم‌ْ مُوسَي‌ بِآيَاتِنَا إِلَي‌ فِرْعَوْن‌َ وَ مَلَئِه‌ِ فَظَلَمُوا بِهَا فَانْظُرْ كَيْف‌َ كَان‌َ عَاقِبَة‌ُ الْمُفْسِدِين‌َ (اعراف: 103)

سپس بدنبال آنها [پيامبران پيشين‏] موسى را با آيات خويش به سوى فرعون و اطرافيان او فرستاديم اما آنها (با عدم پذيرش)، به آن (آيات) ظلم كردند. ببين عاقبت مفسدان چگونه بود! (103)


وَ أَوْرَثْنَا الْقَوْم‌َ الَّذِين‌َ كَانُوا يُسْتَضْعَفُون‌َ مَشَارِق‌َ الْأَرْض‌ِ وَ مَغَارِبَهَا الَّتِي‌ بَارَكْنَا فِيهَا وَ تَمَّت‌ْ كَلِمَت‌ُ رَبِّك‌َ الْحُسْنَي‌ عَلَي‌ بَنِي‌ إِسْرَائِيل‌َ بِمَا صَبَرُوا وَ دَمَّرْنَا مَا كَان‌َ يَصْنَع‌ُ فِرْعَوْن‌ُ وَ قَوْمُه‌ُ وَ مَا كَانُوا يَعْرِشُون‌َ (اعراف: 137)

و مشرقها و مغربهاى پر بركت زمين را به آن قومِ به ضعف كشانده شده (زير زنجير ظلم و ستم)، واگذار كرديم و وعده نيك پروردگارت بر بنى اسرائيل، بخاطر صبر و استقامتى كه به خرج دادند، تحقّق يافت و آنچه فرعون و فرعونيان (از كاخهاى مجلّل) مى‏ساختند، و آنچه از باغهاى داربست‏دار فراهم ساخته بودند، در هم كوبيديم! (137)


وَاتْل‌ُ عَلَيْهِم‌ْ نَبَأَ الَّذِي‌ آتَيْنَاه‌ُ آيَاتِنَا فَانْسَلَخ‌َ مِنْهَا فَأَتْبَعَه‌ُ الشَّيْطَان‌ُ فَكَان‌َ مِن‌َ الْغَاوِين‌َ (اعراف: 175)

و بر آنها بخوان سرگذشت آن كس را كه آيات خود را به او داديم ولى (سرانجام) خود را از آن تهى ساخت و شيطان در پى او افتاد، و از گمراهان شد! (175)


وَ إِذْ قَالُوا اللَّهُم‌َّ إِنْ‌ كَان‌َ هَذَا هُوَ الْحَق‌َّ مِن‌ْ عِنْدِك‌َ فَأَمْطِرْ عَلَيْنَا حِجَارَة‌ً مِن‌َ السَّمَاءِ أَوِ ائْتِنَا بِعَذَاب‌ٍ أَلِيم‌ٍ (انفال: 32)

و (به خاطر بياور) زمانى را كه گفتند: «پروردگارا! اگر اين حق است و از طرف توست، بارانى از سنگ از آسمان بر ما فرود آر! يا عذاب دردناكى براى ما بفرست!» (32)


وَ مَا كَان‌َ الله‌ُ لِيُعَذِّبَهُم‌ْ وَ أَنْت‌َ فِيهِم‌ْ وَ مَا كَان‌َ الله‌ُ مُعَذِّبَهُم‌ْ وَ هُم‌ْ يَسْتَغْفِرُون‌َ (انفال: 33)

ولى (اى پيامبر!) تا تو در ميان آنها هستى، خداوند آنها را مجازات نخواهد كرد و (نيز) تا استغفار مى‏كنند، خدا عذابشان نمى‏كند. (33)


وَ مَا كَان‌َ صَلاَتُهُم‌ْ عِنْدَ الْبَيْت‌ِ إِلاَّ مُكَاءً وَ تَصْدِيَة‌ً فَذُوقُوا الْعَذَاب‌َ بِمَا كُنْتُم‌ْ تَكْفُرُون‌َ (انفال: 35)

(آنها كه مدّعى هستند ما هم نماز داريم،) نمازشان نزد خانه (خدا)، چيزى جز «سوت كشيدن» «كف زدن» نبود پس بچشيد عذاب (الهى) را بخاطر كفرتان! (35)


إِذْ أَنْتُمْ‌ بِالْعُدْوَة‌ِ الدُّنْيَا وَ هُمْ‌ بِالْعُدْوَة‌ِ الْقُصْوَي‌ وَالرَّكْب‌ُ أَسْفَل‌َ مِنْكُم‌ْ وَ لَوْ تَوَاعَدْتُم‌ْ لَأَخْتَلَفْتُم‌ْ فِي‌ الْمِيعَادِ وَ لَكِنْ‌ لِيَقْضِي‌َ الله‌ُ أَمْرَاً كَان‌َ مَفْعُولاً لِيَهْلِك‌َ مَن‌ْ هَلَك‌َ عَنْ‌ بَيِّنَة‌ٍ وَ يَحْيَي‌ مَن‌ْ حَي‌َّ عَن‌ْ بَيِّنَة‌ٍ وَ إِن‌َّ الله‌َ لَسَمِيع‌ٌ عَلِيم‌ٌ (انفال: 42)

در آن هنگام كه شما در طرف پايين بوديد، و آنها در طرف بالا (و دشمن بر شما برترى داشت) و كاروان (قريش)، پايين تر از شما بود (و وضع چنان سخت بود كه) اگر با يكديگر وعده مى‏گذاشتيد (كه در ميدان نبرد حاضر شويد)، در انجام وعده خود اختلاف مى‏كرديد ولى (همه اينها) براى آن بود كه خداوند، كارى را كه مى‏بايست انجام شود، تحقّق بخشد تا آنها كه هلاك (و گمراه) مى‏شوند، از روى اتمام حجّت باشد و آنها كه زنده مى‏شوند (و هدايت مى‏يابند)، از روى دليل روشن باشد و خداوند شنوا و داناست. (42)


وَ إِذْ يُرِيكُمُوهُم‌ْ إِذِ الْتَقَيْتُم‌ْ فِي‌ أَعْيُنِكُم‌ْ قَلِيلاً وَ يُقَلِّلُكُم‌ْ فِي‌ أَعْيُنِهِم‌ْ لِيَقْضِي‌َ الله‌ُ أَمْرَاً كَان‌َ مَفْعُولاً وَ إِلَي‌ الله‌ِ تُرْجَع‌ُ الْأُمُورُ (انفال: 44)

و در آن هنگام (كه در ميدان نبرد،) با هم رو به رو شديد، آنها را به چشم شما كم نشان مى‏داد و شما را (نيز) به چشم آنها كم مى‏نمود تا خداوند، كارى را كه مى‏بايست انجام گيرد، صورت بخشد (شما نترسيد و اقدام به جنگ كنيد، آنها هم وحشت نكنند و حاضر به جنگ شوند، و سرانجام شكست بخورند!) و همه كارها به خداوند باز مى‏گردد. (44)


مَا كَان‌َ لِنَبِي‌ٍّ أَنْ‌ يَكُون‌َ لَه‌ُ أَسْرَي‌ حَتَّي‌ يُثْخِن‌َ فِي‌ الْأَرْض‌ِ تُرِيدُون‌َ عَرَض‌َ الدُّنْيَا وَالله‌ُ يُرِيدُ الْآخِرَة‌َ وَالله‌ُ عَزِيزٌ حَكِيم‌ٌ (انفال: 67)

هيچ پيامبرى حق ندارد اسيرانى (از دشمن) بگيرد تا كاملًا بر آنها پيروز گردد (و جاى پاى خود را در زمين محكم كند)! شما متاع ناپايدار دنيا را مى‏خواهيد (و مايليد اسيران بيشترى بگيريد، و در برابر گرفتن فديه آزاد كنيد ولى خداوند، سراى ديگر را (براى شما) مى‏خواهد و خداوند قادر و حكيم است! (67)


مَا كَان‌َ لِلْمُشْرِكِين‌َ أَنْ‌ يَعْمُرُوا مَسَاجِدَ الله‌ِ شَاهِدِين‌َ عَلَي‌ أَنْفُسِهِمْ‌ بِالْكُفْرِ أُولَئِك‌َ حَبِطَت‌ْ أَعْمَالُهُم‌ْ وَ فِي‌ النَّارِ هُم‌ْ خَالِدُون‌َ (توبه: 17)

مشركان حق ندارند مساجد خدا را آباد كنند در حالى كه به كفر خويش گواهى مى‏دهند! آنها اعمالشان نابود (و بى‏ارزش) شده و در آتش (دوزخ)، جاودانه خواهند ماند! (17)


قُل‌ْ إِنْ‌ كَان‌َ آبَاؤُكُم‌ْ وَ أَبْنَاؤُكُم‌ْ وَ إِخْوَانُكُم‌ْ وَ أَزْوَاجُكُم‌ْ وَ عَشِيرَتُكُم‌ْ وَ أَمْوَال‌ٌ اقْتَرَفْتُمُوهَا وَ تِجَارَة‌ٌ تَخْشَوْن‌َ كَسَادَهَا وَ مَسَاكِن‌ُ تَرْضَوْنَهَا أَحَب‌َّ إِلَيْكُمْ‌ مِن‌َ الله‌ِ وَ رَسُولِه‌ِ وَ جِهَادٍ فِي‌ سَبِيلِه‌ِ فَتَرَبَّصُوا حَتَّي‌ يَأْتِي‌َ الله‌ُ بِأَمْرِه‌ِ وَالله‌ُ لاَ يَهْدِي‌ الْقَوْم‌َ الْفَاسِقِين‌َ (توبه: 24)

بگو: «اگر پدران و فرزندان و برادران و همسران و طايفه شما، و اموالى كه به دست آورده‏ايد، و تجارتى كه از كساد شدنش مى‏ترسيد، و خانه هايى كه به آن علاقه داريد، در نظرتان از خداوند و پيامبرش و جهاد در راهش محبوبتر است، در انتظار باشيد كه خداوند عذابش را بر شما نازل كند و خداوند جمعيّت نافرمانبردار را هدايت نمى‏كند! (24)


لَوْ كَان‌َ عَرَضَاً قَرِيبَاً وَ سَفَرَاً قَاصِدَاً لَاتَّبَعُوك‌َ وَ لَكِنْ‌ بَعُدَت‌ْ عَلَيْهِم‌ُ الشُّقَّة‌ُ وَ سَيَحْلِفُون‌َ بِالله‌ِ لَوِ اسْتَطَعْنَا لَخَرَجْنَا مَعَكُم‌ْ يُهْلِكُون‌َ أَنْفُسَهُم‌ْ وَالله‌ُ يَعْلَم‌ُ إِنَّهُم‌ْ لَكَاذِبُون‌َ (توبه: 42)

(امّا گروهى از آنها، چنانند كه) اگر غنايمى نزديك (و در دسترس)، و سفرى آسان باشد، (به طمع دنيا) از تو پيروى مى‏كنند ولى (اكنون كه براى ميدان تبوك،) راه بر آنها دور (و پر مشقت) است، (سرباز مى‏زنند) و بزودى به خدا سوگند ياد مى‏كنند كه: «اگر توانايى داشتيم، همراه شما حركت مى‏كرديم!» (آنها با اين اعمال و اين دروغها، در واقع) خود را هلاك مى‏كنند و خداوند مى‏داند آنها دروغگو هستند! (42)


أَلَم‌ْ يَأْتِهِم‌ْ نَبَأُ الَّذِين‌َ مِنْ‌ قَبْلِهِم‌ْ قَوْم‌ِ نُوح‌ٍ وَ عَادٍ وَ ثَمُودَ وَ قَوْم‌ِ إِبْرَاهِيم‌َ وَ أَصْحَاب‌ِ مَدْيَن‌َ وَالْمُؤْتَفِكَات‌ِ أَتَتْهُم‌ْ رُسُلُهُمْ‌ بِالْبَيِّنَات‌ِ فَمَا كَان‌َ الله‌ُ لِيَظْلِمَهُم‌ْ وَ لَكِنْ‌ كَانُوا أَنْفُسَهُم‌ْ يَظْلِمُون‌َ (توبه: 70)

آيا خبر كسانى كه پيش از آنها بودند، به آنان نرسيده است؟! «قوم نوح» و «عاد» و «ثمود» و «قوم ابراهيم» و «اصحاب مدين» [قوم شعيب‏] و «شهرهاى زير و رو شده» [قوم لوط] پيامبرانشان دلايل روشن براى آنان آوردند، (ولى نپذيرفتند) خداوند به آنها ستم نكرد، امّا خودشان بر خويشتن ستم مى‏كردند! (70)


مَا كَان‌َ لِلنَّبِي‌ِّ وَالَّذِين‌َ آمَنُوا أَنْ‌ يَسْتَغْفِرُوا لِلْمُشْرِكِين‌َ وَ لَوْ كَانُوا أُولِي‌ قُرْبَي‌ مِنْ‌ بَعْدِ مَا تَبَيَّن‌َ لَهُم‌ْ أَنَّهُم‌ْ أَصْحَاب‌ُ الْجَحِيم‌ِ (توبه: 113)

براى پيامبر و مؤمنان، شايسته نبود كه براى مشركان (از خداوند) طلب آمرزش كنند، هر چند از نزديكانشان باشند (آن هم) پس از آنكه بر آنها روشن شد كه اين گروه، اهل دوزخند! (113)


وَ مَا كَان‌َ اسْتِغْفَارُ إِبْرَاهِيم‌َ لِأَبِيه‌ِ إِلاَّ عَنْ‌ مَوْعِدَة‌ٍ وَعَدَهَا إِيَّاه‌ُ فَلَمَّا تَبَيَّن‌َ لَه‌ُ أَنَّه‌ُ عَدُوٌّ لِالله‌ِ تَبَرَّأَ مِنْه‌ُ إِن‌َّ إِبْرَاهِيم‌َ لَأََوَّاه‌ٌ حَلِيم‌ٌ (توبه: 114)

و استغفار ابراهيم براى پدرش [عمويش آزر]، فقط بخاطر وعده‏اى بود كه به او داده بود (تا وى را بسوى ايمان جذب كند) امّا هنگامى كه براى او روشن شد كه وى دشمن خداست، از او بيزارى جست به يقين، ابراهيم مهربان و بردبار بود! (114)


وَ مَا كَان‌َ الله‌ُ لِيُضِل‌َّ قَوْمَاً بَعْدَ إِذْ هَدَاهُم‌ْ حَتَّي‌ يُبَيِّن‌َ لَهُمْ‌ مَا يَتَّقُون‌َ إِن‌َّ الله‌َ بِكُل‌ِّ شَي‌ْءٍ عَلِيم‌ٌ (توبه: 115)

چنان نبود كه خداوند قومى را، پس از آن كه آنها را هدايت كرد (و ايمان آوردند) گمراه (و مجازات) كند مگر آنكه امورى را كه بايد از آن بپرهيزند، براى آنان بيان نمايد (و آنها مخالفت كنند) زيرا خداوند به هر چيزى داناست! (115)


مَا كَان‌َ لِأَهْل‌ِ الْمَدِينَة‌ِ وَ مَن‌ْ حَوْلَهُمْ‌ مِن‌َ الْأَعْرَاب‌ِ أَنْ‌ يَتَخَلَّفُوا عَنْ‌ رَسُول‌ِ الله‌ِ وَ لاَ يَرْغَبُوا بِأَنْفُسِهِم‌ْ عَنْ‌ نَفْسِه‌ِ ذَلِك‌َ بِأَنَّهُم‌ْ لاَ يُصِيبُهُم‌ْ ظَمَأٌ وَ لاَ نَصَب‌ٌ وَ لاَ مَخْمَصَة‌ٌ فِي‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ وَ لاَ يَطَئُون‌َ مَوْطِئَاً يَغِيظ‌ُ الْكُفَّارَ وَ لاَ يَنَالُون‌َ مِن‌ْ عَدُوٍّ نَيْلاً إِلاَّ كُتِب‌َ لَهُمْ‌ بِه‌ِ عَمَل‌ٌ صَالِح‌ٌ إِن‌َّ الله‌َ لاَ يُضِيع‌ُ أَجْرَ الْمُـحْسِنِين‌َ (توبه: 120)

سزاوار نيست كه اهل مدينه، و باديه‏نشينانى كه اطراف آنها هستند، از رسول خدا تخلّف جويند و براى حفظ جان خويش، از جان او چشم بپوشند! اين بخاطر آن است كه هيچ تشنگى و خستگى، و گرسنگى در راه خدا به آنها نمى‏رسد و هيچ گامى كه موجب خشم كافران مى‏شود برنمى‏دارند، و ضربه‏اى از دشمن نمى‏خورند، مگر اينكه به خاطر آن، عمل صالحى براى آنها نوشته مى‏شود زيرا خداوند پاداش نيكوكاران را تباه نمى‏كند! (120)


وَ مَا كَان‌َ الْمُؤْمِنُون‌َ لِيَنْفِرُوا كَافَّة‌ً فَلَوْلاَ نَفَرَ مِنْ‌ كُل‌ِّ فِرْقَة‌ٍ مِنْهُم‌ْ طَائِفَة‌ٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي‌ الدِّين‌ِ وَ لِيُنْذِرُوا قَوْمَهُم‌ْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِم‌ْ لَعَلَّهُم‌ْ يَحْذَرُون‌َ (توبه: 122)

شايسته نيست مؤمنان همگى (بسوى ميدان جهاد) كوچ كنند چرا از هر گروهى از آنان، طايفه‏اى كوچ نمى‏كند (و طايفه‏اى در مدينه بماند)، تا در دين (و معارف و احكام اسلام) آگاهى يابند و به هنگام بازگشت بسوى قوم خود، آنها را بيم دهند؟! شايد (از مخالفت فرمان پروردگار) بترسند، و خوددارى كنند! (122)


أَكَان‌َ لِلنَّاس‌ِ عَجَبَاً أَن‌ْ أَوْحَيْنَا إِلَي‌ رَجُل‌ٍ مِنْهُم‌ْ أَن‌ْ أَنْذِرِ النَّاس‌َ وَ بَشِّرِ الَّذِين‌َ آمَنُوا أَن‌َّ لَهُم‌ْ قَدَم‌َ صِدْق‌ٍ عِنْدَ رَبِّهِم‌ْ قَال‌َ الْكَافِرُون‌َ إِن‌َّ هَذَا لَسَاحِرٌ مُبِين‌ٌ (يونس: 2)

آيا براى مردم، موجب شگفتى بود كه به مردى از آنها وحى فرستاديم كه مردم را (از عواقب كفر و گناه) بترسان، و به كسانى كه ايمان آورده‏اند بشارت ده كه براى آنها، سابقه نيك (و پاداشهاى مسلّم) نزد پروردگارشان است؟! (امّا) كافران گفتند: «اين مرد، ساحر آشكارى است!» (2)


وَ مَا كَان‌َ النَّاس‌ُ إِلاَّ أُمَّة‌ً وَاحِدَة‌ً فَاخْتَلَفُوا وَ لَوْلاَ كَلِمَة‌ٌ سَبَقَت‌ْ مِنْ‌ رَبِّك‌َ لَقُضِي‌َ بَيْنَهُم‌ْ فِيمَا فِيه‌ِ يَخْتَلِفُون‌َ (يونس: 19)

(در آغاز) همه مردم امّت واحدى بودند سپس اختلاف كردند و اگر فرمانى از طرف پروردگارت (درباره عدم مجازات سريع آنان) از قبل صادر نشده بود، در ميان آنها در آنچه اختلاف داشتند داورى مى‏شد (و سپس همگى به مجازات مى‏رسيدند). (19)


وَ مَا كَان‌َ هَذَا الْقُرْآن‌ُ أَنْ‌ يُفْتَرَي‌ مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ وَ لَكِنْ‌ تَصْدِيق‌َ الَّذِي‌ بَيْن‌َ يَدَيْه‌ِ وَ تَفْصِيل‌َ الْكِتَاب‌ِ لاَ رَيْب‌َ فِيه‌ِ مِنْ‌ رَب‌ِّ الْعَالَمِين‌َ (يونس: 37)

شايسته نبود (و امكان نداشت) كه اين قرآن، بدون وحى الهى به خدا نسبت داده شود ولى تصديقى است براى آنچه پيش از آن است (از كتب آسمانى)، و شرح و تفصيلى بر آنها است شكّى در آن نيست، و از طرف پروردگار جهانيان است. (37)


بَل‌ْ كَذَّبُوا بِمَا لَم‌ْ يُحِيطُوا بِعِلْمِه‌ِ وَ لَمَّا يَأْتِهِم‌ْ تَأْوِيلُه‌ُ كَذَلِك‌َ كَذَّب‌َ الَّذِين‌َ مِنْ‌ قَبْلِهِم‌ْ فَانْظُرْ كَيْف‌َ كَان‌َ عَاقِبَة‌ُ الظَّالِمِين‌َ (يونس: 39)

(ولى آنها از روى علم و دانش قرآن را انكار نكردند) بلكه چيزى را تكذيب كردند كه آگاهى از آن نداشتند، و هنوز واقعيتش بر آنان روشن نشده است! پيشينيان آنها نيز همين گونه تكذيب كردند پس بنگر عاقبت كار ظالمان چگونه بود! (39)


وَاتْل‌ُ عَلَيْهِم‌ْ نَبَأَ نُوح‌ٍ إِذْ قَال‌َ لِقَوْمِه‌ِ يَا قَوم‌ِ إِنْ‌ كَان‌َ كَبُرَ عَلَيْكُمْ‌ مَقَامِي‌ وَ تَذْكِيرِي‌ بِآيات‌ِ الله‌ِ فَعَلَي‌ الله‌ِ تَوَكَّلْت‌ُ فَأَجْمِعُوا أَمْرَكُم‌ْ وَ شُرَكَاءَكُم‌ْ ثُم‌َّ لاَ يَكُن‌ْ أَمْرُكُم‌ْ عَلَيْكُم‌ْ غُمَّة‌ً ثُم‌َّ اقْضُوا إِلَيَّ‌ وَ لاَ تُنْظِرُون‌ِ (يونس: 71)

سرگذشت نوح را بر آنها بخوان! در آن هنگام كه به قوم خود گفت: «اى قوم من! اگر تذكّرات من نسبت به آيات الهى، بر شما سنگين (و غير قابل تحمّل) است، (هر كار از دستتان ساخته است بكنيد.) من بر خدا توكّل كرده‏ام! فكر خود، و قدرت معبودهايتان را جمع كنيد سپس هيچ چيز بر شما پوشيده نماند (تمام جوانب كارتان را بنگريد) سپس به حيات من پايان دهيد، و (لحظه‏اى) مهلتم ندهيد! (امّا توانايى نداريد!) (71)


فَكَذَّبُوه‌ُ فَنَجَّيْنَاه‌ُ وَ مَنْ‌ مَعَه‌ُ فِي‌ الْفُلْك‌ِ وَ جَعَلْنَاهُم‌ْ خَلائِف‌َ وَ أَغْرَقْنَا الَّذِين‌َ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا فَانْظُرْ كَيْف‌َ كَان‌َ عَاقِبَة‌ُ الْمُنْذَرِين‌َ (يونس: 73)

امّا آنها او را تكذيب كردند! و ما، او و كسانى را كه با او در كشتى بودند، نجات داديم و آنان را جانشين (و وارث كافران) قرار داديم و كسانى را كه آيات ما را تكذيب كردند، غرق نموديم! پس ببين عاقبت كار كسانى كه انذار شدند (و به انذار الهى اهميّت ندادند)، چگونه بود! (73)


وَ مَا كَان‌َ لِنَفْس‌ٍ أَن‌ْ تُؤْمِن‌َ إِلاَّ بِإِذْن‌ِ الله‌ِ وَ يَجْعَل‌ُ الرِّجْس‌َ عَلَي‌ الَّذِين‌َ لاَ يَعْقِلُون‌َ (يونس: 100)

(اما) هيچ كس نمى‏تواند ايمان بياورد، جز به فرمان خدا (و توفيق و يارى و هدايت او)! و پليدى (كفر و گناه) را بر كسانى قرار مى‏دهد كه نمى‏انديشند. (100)


وَ هُوَ الَّذِي‌ خَلَق‌َ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌َ فِي‌ سِتَّة‌ِ أَيَّام‌ٍ وَ كَان‌َ عَرْشُه‌ُ عَلَي‌ الْمَاءِ لِيَبْلُوَكُم‌ْ أَيُّكُم‌ْ أَحْسَن‌ُ عَمَلاً وَ لَئِنْ‌ قُلْت‌َ إِنَّكُمْ‌ مَبْعُوثُون‌َ مِنْ‌ بَعْدِ الْمَوْت‌ِ لَيَقُولَنَّ الَّذِين‌َ كَفَرُوا إِن‌ْ هَذَا إِلاَّ سِحْرٌ مُبِين‌ٌ (هود: 7)

او كسى است كه آسمانها و زمين را در شش روز [شش دوران‏] آفريد و عرش (حكومت) او، بر آب قرار داشت (بخاطر اين آفريد) تا شما را بيازمايد كه كداميك عملتان بهتر است! و اگر (به آنها) بگويى: «شما بعد از مرگ، برانگيخته مى‏شويد! «، مسلّماً» كافران مى‏گويند: «اين سحرى آشكار است!» (7)


مَنْ‌ كَان‌َ يُرِيدُ الْحَيَاة‌َ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا نُوَف‌ِّ إِلَيْهِم‌ْ أَعْمَالَهُم‌ْ فِيهَا وَ هُم‌ْ فِيهَا لاَ يُبْخَسُون‌َ (هود: 15)

كسانى كه زندگى دنيا و زينت آن را بخواهند، (نتيجه) اعمالشان را در همين دنيا بطور كامل به آنها مى‏دهيم و چيزى كم و كاست از آنها نخواهد شد! (15)


أَفَمَنْ‌ كَان‌َ عَلَي‌ بَيِّنَة‌ٍ مِن‌ْ رَبِّه‌ِ وَ يَتْلُوه‌ُ شَاهِدٌ مِنْه‌ُ وَ مِنْ‌ قَبْلِه‌ِ كِتَاب‌ُ مُوسَي‌ إِمَامَاً وَ رَحْمَة‌ً أُولَئِك‌َ يُؤْمِنُون‌َ بِه‌ِ وَ مَنْ‌ يَكْفُرْ بِه‌ِ مِن‌َ الْأَحْزَاب‌ِ فَالنَّارُ مَوْعِدُه‌ُ فَلاَ تَك‌ُ فِي‌ مِرْيَة‌ٍ مِنْه‌ُ إِنَّه‌ُ الْحَق‌ُّ مِنْ‌ رَبِّك‌َ وَ لَكِنَّ‌ أَكْثَرَ النَّاس‌ِ لاَ يُؤْمِنُون‌َ (هود: 17)

آيا آن كس كه دليل آشكارى از پروردگار خويش دارد، و بدنبال آن، شاهدى از سوى او مى‏باشد، و پيش از آن، كتاب موسى كه پيشوا و رحمت بود (گواهى بر آن مى‏دهد، همچون كسى است كه چنين نباشد)؟! آنها [حق‏طلبان و حقيقت‏جويان‏] به او (كه داراى اين ويژگيهاست،) ايمان مى‏آورند! و هر كس از گروه‏هاى مختلف به او كافر شود، آتش وعده‏گاه اوست! پس، ترديدى در آن نداشته باش كه آن حق است از پروردگارت! ولى بيشتر مردم ايمان نمى‏آورند! (17)


أُولَئِك‌َ لَم‌ْ يَكُونُوا مُعْجِزِين‌َ فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَ مَا كَان‌َ لَهُم‌ْ مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ مِن‌ْ أَوْلِيَاءَ يُضَاعَف‌ُ لَهُم‌ُ الْعَذَاب‌ُ مَا كَانُوا يَسْتَطِيعُون‌َ السَّمْع‌َ وَ مَا كَانُوا يُبْصِرُون‌َ (هود: 20)

آنها هيچ گاه توانايى فرار در زمين را ندارند و جز خدا، پشتيبانهايى نمى‏يابند! عذاب خدا براى آنها مضاعف خواهد بود (چرا كه هم خودشان گمراه بودند، و هم ديگران را گمراه ساختند) آنها هرگز توانايى شنيدن (حق را) نداشتند و (حقيقت را) نمى‏ديدند! (20)


وَ لاَ يَنْفَعُكُم‌ْ نُصْحِي‌ إِن‌ْ أَرَدْتُ أَن‌ْ أَنصَح‌َ لَكُم‌ْ إِنْ‌ كَان‌َ الله‌ُ يُرِيدُ أَنْ‌ يُغْوِيَكُم‌ْ هُوَ رَبُّكُم‌ْ وَ إِلَيْه‌ِ تُرْجَعُون‌َ (هود: 34)

(اما چه سود كه) هر گاه خدا بخواهد شما را (بخاطر گناهانتان) گمراه سازد، و من بخواهم شما را اندرز دهم، اندرز من سودى به حالتان نخواهد داشت! او پروردگار شماست و بسوى او بازگشت داده مى‏شويد.» (34)


وَ هِي‌َ تَجْرِي‌ بِهِم‌ْ فِي‌ مَوْج‌ٍ كَالْجِبَال‌ِ وَ نَادَي‌ نُوح‌ٌ ابْنَه‌ُ وَ كَان‌َ فِي‌ مَعْزِل‌ٍ يَا بُنَي‌َّ ارْكَب‌ْ مَعَنَا وَ لاَ تَكُنْ‌ مَع‌َ الْكَافِرِين‌َ (هود: 42)

و آن كشتى، آنها را از ميان امواجى همچون كوه‏ها حركت ميداد (در اين هنگام،) نوح فرزندش را كه در گوشه‏اى بود صدا زد: «پسرم! همراه ما سوار شو، و با كافران مباش!» (42)


قَال‌َ سَآوِي‌ إِلَي‌ جَبَل‌ٍ يَعْصِمُنِي‌ مِن‌َ الْمَاءِ قَال‌َ لاَ عَاصِم‌َ الْيَوْم‌َ مِن‌ْ أَمْرِ الله‌ِ إِلاَّ مَنْ‌ رَحِم‌َ وَ حَال‌َ بَيْنَهُمَا الْمَوْج‌ُ فَكَان‌َ مِن‌َ الْمُغْرَقِين‌َ (هود: 43)

گفت: «بزودى به كوهى پناه ميبرم تا مرا از آب حفظ كند!» (نوح) گفت: «امروز هيچ نگهدارى در برابر فرمان خدا نيست مگر آن كس را كه او رحم كند!» در اين هنگام، موج در ميان آن دو حايل شد و او در زمره غرق‏شدگان قرار گرفت! (43)


فَلَوْلاَ كَان‌َ مِن‌َ الْقُرُون‌ِ مِنْ‌ قَبْلِكُم‌ْ أُولُوا بَقِيَّة‌ٍ يَنْهَوْن‌َ عَن‌ِ الْفَسَادِ فِي‌ الْأَرْض‌ِ إِلاَّ قَلِيلاً مِمَّن‌ْ أَنْجَيْنَا مِنْهُم‌ْ وَاتَّبَع‌َ الَّذِين‌َ ظَلَمُوا مَا أُتْرِفُوا فِيه‌ِ وَ كَانُوا مُجْرِمِين‌َ (هود: 116)

چرا در قرون (و اقوام) قبل از شما، دانشمندان صاحب قدرتى نبودند كه از فساد در زمين جلوگيرى كنند؟! مگر اندكى از آنها، كه نجاتشان داديم! و آنان كه ستم مى‏كردند، از تنعّم و كامجويى پيروى كردند و گناهكار بودند (و نابود شدند)! (116)


وَ مَا كَان‌َ رَبُّك‌َ لِيُهْلِك‌َ الْقُرَي‌ بِظُلْم‌ٍ وَ أَهْلُهَا مُصْلِحُون‌َ (هود: 117)

و چنين نبود كه پروردگارت آباديها را بظلم و ستم نابود كند در حالى كه اهلش در صدد اصلاح بوده باشند! (117)


لَقَدْ كَان‌َ فِي‌ يُوسُف‌َ وَ إِخْوَتِه‌ِ آيَات‌ٌ لِلسَّائِلِين‌َ (يوسف: 7)

در (داستان) يوسف و برادرانش، نشانه‏ها (ى هدايت) براى سؤال كنندگان بود! (7)


قَال‌َ هِي‌َ رَاوَدَتْنِي‌ عَنْ‌ نَفْسِي‌ وَ شَهِدَ شَاهِدٌ مِن‌ْ أَهْلِهَا إِنْ‌ كَان‌َ قَمِيصُه‌ُ قُدَّ مِنْ‌ قُبُل‌ٍ فَصَدَقَت‌ْ وَ هُوَ مِن‌َ الْكَاذِبِين‌َ (يوسف: 26)

(يوسف) گفت: «او مرا با اصرار به سوى خود دعوت كرد!» و در اين هنگام، شاهدى از خانواده آن زن شهادت داد كه: «اگر پيراهن او از پيش رو پاره شده، آن آن راست مى‏گويد، و او از دروغگويان است. (26)


وَ إِنْ‌ كَان‌َ قَمِيصُه‌ُ قُدَّ مِنْ‌ دُبُرٍ فَكَذَبَت‌ْ وَ هُوَ مِن‌َ الصَّادِقِين‌َ (يوسف: 27)

و اگر پيراهنش از پشت پاره شده، آن زن دروغ مى‏گويد، و او از راستگويان است.» (27)


وَاتَّبَعْت‌ُ مِلَّة‌َ آبَائِي‌ إِبْرَاهِيم‌َ وَ إِسْحَاق‌َ وَ يَعْقُوب‌َ مَا كَان‌َ لَنَا أَنْ‌ نُشْرِك‌َ بِالله‌ِ مِنْ‌ شَي‌ْءٍ ذَلِك‌َ مِنْ‌ فَضْل‌ِ الله‌ِ عَلَيْنَا وَ عَلَي‌ النَّاس‌ِ وَ لَكِنَّ‌ أَكْثَرَ النَّاس‌ِ لاَ يَشْكُرُون‌َ (يوسف: 38)

من از آيين پدرانم ابراهيم و اسحاق و يعقوب پيروى كردم! براى ما شايسته نبود چيزى را همتاى خدا قرار دهيم اين از فضل خدا بر ما و بر مردم است ولى بيشتر مردم شكرگزارى نمى‏كنند! (38)


وَ لَمَّا دَخَلُوا مِن‌ْ حَيْث‌ُ أَمَرَهُم‌ْ أَبُوهُمْ‌ مَا كَان‌َ يُغْنِي‌ عَنْهُمْ‌ مِن‌َ الله‌ِ مِنْ‌ شَي‌ْءٍ إِلاَّ حَاجَة‌ً فِي‌ نَفْس‌ِ يَعْقُوب‌َ قَضَاهَا وَ إِنَّه‌ُ لَذُو عِلْم‌ٍ لِمَا عَلَّمْنَاه‌ُ وَ لَكِنَّ‌ أَكْثَرَ النَّاس‌ِ لاَ يَعْلَمُون‌َ (يوسف: 68)

و هنگامى كه از همان طريق كه پدر به آنها دستور داده بود وارد شدند، اين كار هيچ حادثه حتمى الهى را نمى‏توانست از آنها دور سازد، جز حاجتى در دل يعقوب (كه از اين طريق) انجام شد (و خاطرش آرام گرفت) و او به خاطر تعليمى كه ما به او داديم، علم فراوانى داشت ولى بيشتر مردم نمى‏دانند! (68)


فَبَدَأَ بِأَوْعِيَتِهِم‌ْ قَبْل‌َ وِعَاءِ أَخِيه‌ِ ثُم‌َّ اسْتَخْرَجَهَا مِنْ‌ وِعَاءِ أَخِيه‌ِ كَذَلِك‌َ كِدْنَا لِيُوسُف‌َ مَا كَان‌َ لِيَأْخُذَ أَخَاه‌ُ فِي‌ دين‌ِ الْمَلِك‌ِ إِلاَّ أَنْ‌ يَشَاءَ الله‌ُ نَرْفَع‌ُ دَرَجَات‌ٍ مَنْ‌ نَشَاءُ وَ فَوْق‌َ كُل‌ِّ ذِي‌ عِلْم‌ٍ عَلِيم‌ٌ (يوسف: 76)

در اين هنگام، (يوسف) قبل از بار برادرش، به كاوش بارهاى آنها پرداخت سپس آن را از بارِ برادرش بيرون آورد اين گونه راه چاره را به يوسف ياد داديم! او هرگز نمى‏توانست برادرش را مطابق آيين پادشاه (مصر) بگيرد، مگر آنكه خدا بخواهد! درجات هر كس را بخواهيم بالا مى‏بريم و برتر از هر صاحب علمى، عالمى است! (76)


وَ مَا أَرْسَلْنَا مِنْ‌ قَبْلِك‌َ إِلاَّ رِجَالاً نُوحِي‌ إِلَيْهِمْ‌ مِن‌ْ أَهْل‌ِ الْقُرَي‌ أَفَلَم‌ْ يَسِيرُوا فِي‌ الْأَرْض‌ِ فَيَنْظُرُوا كَيْف‌َ كَان‌َ عَاقِبَة‌ُ الَّذِين‌َ مِنْ‌ قَبْلِهِم‌ْ وَ لَدَارُ الْآخِرَة‌ِ خَيْرٌ لِلَّذِين‌َ اتَّقَوْا أَفَلاَ تَعْقِلُون‌َ (يوسف: 109)

و ما نفرستاديم پيش از تو، جز مردانى از اهل آباديها كه به آنها وحى مى‏كرديم! آيا (مخالفان دعوت تو،) در زمين سير نكردند تا ببينند عاقبت كسانى كه پيش از آنها بودند چه شد؟! و سراى آخرت براى پرهيزكاران بهتر است! آيا فكر نمى‏كنيد؟! (109)


لَقَدْ كَان‌َ فِي‌ قَصَصِهِم‌ْ عِبْرَة‌ٌ لِأُولِي‌ الْأَلْْبَاب‌ِ مَا كَان‌َ حَدِيثَاً يُفْتَرَي‌ وَ لَكِنْ‌ تَصْدِيق‌َ الَّذِي‌ بَيْن‌َ يَدَيْه‌ِ وَ تَفْصِيل‌َ كُل‌ِّ شَيْ‌ءٍ وَ هُدَي‌ً وَ رَحْمَة‌ً لِقَوْم‌ٍ يُؤْمِنُون‌َ (يوسف: 111)

در سرگذشت آنها درس عبرتى براى صاحبان انديشه بود! اينها داستان دروغين نبود بلكه (وحى آسمانى است، و) هماهنگ است با آنچه پيش روى او (از كتب آسمانى پيشين) قرار دارد و شرح هر چيزى (كه پايه سعادت انسان است) و هدايت و رحمتى است براى گروهى كه ايمان مى‏آورند! (111)


وَ لَقَدِ اسْتُهْزِأَ بِرُسُل‌ٍ مِنْ‌ قَبْلِك‌َ فَأَمْلَيْت‌ُ لِلَّذِين‌َ كَفَرُوا ثُم‌َّ أَخَذْتُهُم‌ْ فَكَيْف‌َ كَان‌َ عِقَاب‌ِ (رعد: 32)

(تنها تو را استهزا نكردند،) پيامبران پيش از تو را نيز مورد استهزا قرار دادند من به كافران مهلت دادم سپس آنها را گرفتم ديدى مجازات من چگونه بود؟! (32)


وَ لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلاً مِنْ‌ قَبْلِك‌َ وَ جَعَلْنَا لَهُم‌ْ أَزْوَاجَاً وَ ذُرِّيَّة‌ً وَ مَا كَان‌َ لِرَسُول‌ٍ أَنْ‌ يَأْتِي‌َ بِآيَة‌ٍ إِلاَّ بِإِذْن‌ِ الله‌ِ لِكُل‌ِّ أَجَل‌ٍ كِتَاب‌ٌ (رعد: 38)

ما پيش از تو (نيز) رسولانى فرستاديم و براى آنها همسران و فرزندانى قرار داديم و هيچ رسولى نمى‏توانست ا (ز پيش خود) معجزه‏اى بياورد، مگر بفرمان خدا! هر زمانى نوشته‏اى دارد (و براى هر كارى، موعدى مقرّر است)! (38)


قَالَت‌ْ رُسُلُهُم‌ْ أَفِي‌ الله‌ِ شَك‌ٌّ فَاطِرِ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ يَدْعُوكُم‌ْ لِيَغْفِرَ لَكُمْ‌ مِنْ‌ ذُنُوبِكُم‌ْ وَ يُؤَخِّرَكُم‌ْ إِلَي‌ أَجَل‌ٍ مُسَمَّي‌ً قَالُوا إِن‌ْ أَنْتُم‌ْ إِلاَّ بَشَرٌ مِثْلُنَا تُرِيدُون‌َ أَنْ‌ تَصُدُّونَا عَمَّا كَان‌َ يَعْبُدُ آبَاؤُنَا فَأْتُونَا بِسُلْطَان‌ٍ مُبِين‌ٍ (ابراهيم: 10)

رسولان آنها گفتند: «آيا در خدا شكّ است؟! خدايى كه آسمانها و زمين را آفريده او شما را دعوت مى‏كند تا گناهانتان را ببخشد، و تا موعد مقرّرى شما را باقى گذارد!» آنها گفتند: « (ما اينها را نمى‏فهميم! همين اندازه مى‏دانيم كه) شما انسانهايى همانند ما هستيد، مى‏خواهيد ما را از آنچه پدرانمان مى‏پرستيدند بازداريد شما دليل و معجزه روشنى براى ما بياوريد!» (10)


قَالَت‌ْ لَهُم‌ْ رُسُلُهُم‌ْ إِنْ‌ نَحْن‌ُ إِلاَّ بَشَرٌ مِثْلُكُم‌ْ وَ لَكِنَّ‌ الله‌َ يَمُن‌ُّ عَلَي‌ مَنْ‌ يَشَاءُ مِن‌ْ عِبَادِه‌ِ وَ مَا كَان‌َ لَنَا أَنْ‌ نَأْتِيَكُمْ‌ بِسُلْطَان‌ٍ إِلاَّ بِإِذْن‌ِ الله‌ِ وَ عَلَي‌ الله‌ِ فَلْيَتَوَكَّل‌ِ الْمُؤْمِنُون‌َ (ابراهيم: 11)

پيامبرانشان به آنها گفتند: «درست است كه ما بشرى همانند شما هستيم، ولى خداوند بر هر كس از بندگانش بخواهد (و شايسته بداند)، نعمت مى‏بخشد (و مقام رسالت عطا مى‏كند)! و ما هرگز نمى‏توانيم معجزه‏اى جز بفرمان خدا بياوريم! (و از تهديدهاى شما نمى‏هراسيم) افراد باايمان بايد تنها بر خدا توكّل كنند! (11)


وَ قَال‌َ الشَّيْطَان‌ُ لَمَّا قُضِي‌َ الْأَمْرُ إِن‌َّ الله‌َ وَعَدَكُم‌ْ وَعْدَ الْحَق‌ِّ وَ وَعَدْتُكُم‌ْ فَأَخْلَفْتُكُم‌ْ وَ مَا كَان‌َ لِي‌َ عَلَيْكُمْ‌ مِنْ‌ سُلْطَان‌ٍ إِلاَّ أَنْ‌ دَعَوْتُكُم‌ْ فَاسْتَجَبْتُم‌ْ لِي‌ فَلاَ تَلُومُونِي‌ وَ لُومُوا أَنْفُسَكُمْ‌ مَا أَنَا بِمُصْرِخِكُم‌ْ وَ مَا أَنْتُمْ بِمُصْرِخِي‌َّ إِنِّي‌ كَفَرْت‌ُ بِمَا أَشْرَكْتُمُون‌ِ مِنْ‌ قَبْل‌ُ إِن‌َّ الظَّالِمِين‌َ لَهُم‌ْ عَذَاب‌ٌ أَلِيم‌ٌ (ابراهيم: 22)

و شيطان، هنگامى كه كار تمام مى‏شود، مى‏گويد: «خداوند به شما وعده حق داد و من به شما وعده (باطل) دادم، و تخلّف كردم! من بر شما تسلّطى نداشتم، جز اينكه دعوتتان كردم و شما دعوت مرا پذيرفتيد! بنا بر اين، مرا سرزنش نكنيد خود را سرزنش كنيد! نه من فريادرس شما هستم، و نه شما فريادرس من! من نسبت به شرك شما درباره خود، كه از قبل داشتيد، (و اطاعت مرا همرديف اطاعت خدا قرار داديد) بيزار و كافرم!» مسلّماً ستمكاران عذاب دردناكى دارند! (22)


وَ قَدْ مَكَرُوا مَكْرَهُم‌ْ وَ عِنْدَ الله‌ِ مَكْرُهُم‌ْ وَ إِنْ‌ كَان‌َ مَكْرُهُم‌ْ لِتَزُول‌َ مِنْه‌ُ الْجِبَال‌ُ (ابراهيم: 46)

آنها نهايت مكر (و نيرنگ) خود را به كار زدند و همه مكرها (و توطئه‏هايشان) نزد خدا آشكار است، هر چند مكرشان چنان باشد كه كوه‏ها را از جا بركند! (46)


وَ إِنْ‌ كَان‌َ أَصْحَاب‌ُ الْأَيْكَة‌ِ لَظَالِمِين‌َ (حجر: 78)

«اصحاب الأيكه» [صاحبان سرزمينهاى پردرخت قوم شعيب‏] مسلماً قوم ستمگرى بودند! (78)


وَ لَقَدْ بَعَثْنَا فِي‌ كُل‌ِّ أُمَّة‌ٍ رَسُولاً أَن‌ِ اعْبُدُوا الله‌َ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوت‌َ فَمِنْهُمْ‌ مَن‌ْ هَدَي‌ الله‌ُ وَ مِنْهُمْ‌ مَن‌ْ حَقَّت‌ْ عَلَيْه‌ِ الضَّلاَلَة‌ُ فَسِيرُوا فِي‌ الْأَرْض‌ِ فَانْظُرُوا كَيْف‌َ كَان‌َ عَاقِبَة‌ُ الْمُكَذِّبِين‌َ (نحل: 36)

ما در هر امتى رسولى برانگيختيم كه: «خداى يكتا را بپرستيد و از طاغوت اجتناب كنيد!» خداوند گروهى را هدايت كرد و گروهى ضلالت و گمراهى دامانشان را گرفت پس در روى زمين بگرديد و ببينيد عاقبت تكذيب‏كنندگان چگونه بود! (36)


إِن‌َّ إِبْرَاهِيم‌َ كَان‌َ أُمَّة‌ً قَانِتَاً لِالله‌ِ حَنِيفَاً وَ لَم‌ْ يَك‌ُ مِن‌َ الْمُشْرِكِين‌َ (نحل: 120)

ابراهيم (به تنهايى) امّتى بود مطيع فرمان خدا خالى از هر گونه انحراف و از مشركان نبود (120)


ثُم‌َّ أَوْحَيْنَا إِلَيْك‌َ أَن‌ِ اتَّبِع‌ْ مِلَّة‌َ إِبْرَاهِيم‌َ حَنِيفَاً وَ مَا كَان‌َ مِن‌َ الْمُشْرِكِين‌َ (نحل: 123)

سپس به تو وحى فرستاديم كه از آيين ابراهيم- كه ايمانى خالص داشت و از مشركان نبود- پيروى كن! (123)


ذُرِّيَّة‌َ مَن‌ْ حَمَلْنَا مَع‌َ نُوح‌ٍ إِنَّه‌ُ كَان‌َ عَبْدَاً شَكُورَاً (اسراء: 3)

اى فرزندان كسانى كه با نوح (بر كشتى) سوار كرديم! او بنده شكرگزارى بود. (شما هم مانند او باشيد، تا نجات يابيد!) (3)


فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ أُولاَهُمَا بَعَثْنَا عَلَيْكُم‌ْ عِبَادَاً لَنََا أُولِي‌ بَأْس‌ٍ شَدِيدٍ فَجَاسُوا خِلاَل‌َ الدِّيَارِ وَ كَان‌َ وَعْدَاً مَفْعُولاً (اسراء: 5)

هنگامى كه نخستين وعده فرا رسد، گروهى از بندگان پيكارجوى خود را بر ضدّ شما ميانگيزيم (تا شما را سخت در هم كوبند حتى براى به دست آوردن مجرمان)، خانه‏ها را جستجو مى‏كنند و اين وعده‏اى است قطعى! (5)


وَ يَدْع‌ُ الْإِنْسَان‌ُ بِالشَّرِّ دُعَاءَه‌ُ بِالْخَيْرِ وَ كَان‌َ الْإِنْسَان‌ُ عَجُولاً (اسراء: 11)

انسان (بر اثر شتابزدگى)، بديها را طلب مى‏كند آن گونه كه نيكيها را مى‏طلبد و انسان، هميشه عجول بوده است! (11)


مَنْ‌ كَان‌َ يُرِيدُ الْعَاجِلَة‌َ عَجَّلْنَا لَه‌ُ فِيهَا مَا نَشَاءُ لِمَنْ‌ نُرِيدُ ثُم‌َّ جَعَلْنَا لَه‌ُ جَهَنَّم‌َ يَصْلاَهَا مَذْمُومَاً مَدْحُورَاً (اسراء: 18)

آن كس كه (تنها) زندگى زودگذر (دنيا) را مى‏طلبد، آن مقدار از آن را كه بخواهيم- و به هر كس اراده كنيم- مى‏دهيم سپس دوزخ را براى او قرار خواهيم داد، كه در آتش سوزانش مى‏سوزد در حالى كه نكوهيده و رانده (درگاه خدا) است. (18)


وَ مَن‌ْ أَرَادَ الْآخِرَة‌َ وَ سَعَي‌ لَهَا سَعْيَهَا وَ هُوَ مُؤْمِن‌ٌ فَأُولَئِك‌َ كَان‌َ سَعْيُهُمْ‌ مَشْكُورَاً (اسراء: 19)

و آن كس كه سراى آخرت را بطلبد، و براى آن سعى و كوشش كند- در حالى كه ايمان داشته باشد- سعى و تلاش او، (از سوى خدا) پاداش داده خواهد شد. (19)


كُلاًّ نُمِدُّ هَؤُلاَءِ وَ هَؤُلاَءِ مِن‌ْ عَطَاءِ رَبِّك‌َ وَ مَا كَان‌َ عَطَاءُ رَبِّك‌َ مَحْظُورَاً (اسراء: 20)

هر يك از اين دو گروه را از عطاى پروردگارت، بهره و كمك مى‏دهيم و عطاى پروردگارت هرگز (از كسى) منع نشده است. (20)


رَبُّكُم‌ْ أَعْلَم‌ُ بِمَا فِي‌ نُفُوسِكُم‌ْ إِنْ‌ تَكُونُوا صَالِحِين‌َ فَإِنَّه‌ُ كَان‌َ لِلْأَوَّابِين‌َ غَفُورَاً (اسراء: 25)

پروردگار شما از درون دلهايتان آگاهتر است (اگر لغزشى در اين زمينه داشتيد) هر گاه صالح باشيد (و جبران كنيد) او بازگشت كنندگان را مى‏بخشد. (25)


إِن‌َّ الْمُبَذِّرِين‌َ كَانُوا إِخْوَانَ الشَّيَاطِين‌ِ وَ كَان‌َ الشَّيْطَان‌ُ لِرَبِّه‌ِ كَفُورَاً (اسراء: 27)

چرا كه تبذيركنندگان، برادران شياطينند و شيطان در برابر پروردگارش، بسيار ناسپاس بود! (27)


إِن‌َّ رَبَّك‌َ يَبْسُط‌ُ الرِّزْق‌َ لِمَنْ‌ يَشَاءُ وَ يَقْدِرُ إِنَّه‌ُ كَان‌َ بِعِبَادِه‌ِ خَبِيرَاً بَصِيرَاً (اسراء: 30)

به يقين، پروردگارت روزى را براى هر كس بخواهد، گشاده يا تنگ مى‏دارد او نسبت به بندگانش، آگاه و بيناست. (30)


وَ لاَ تَقْتُلُوا أَوْلاَدَكُم‌ْ خَشْيَة‌َ إِمْلاَق‌ٍ نَحْن‌ُ نَرْزُقُهُم‌ْ وَ إِيَّاكُم‌ْ إِن‌َّ قَتْلَهُم‌ْ كَان‌َ خِطْأً كَبِيرَاً (اسراء: 31)

و فرزندانتان را از ترس فقر، نكشيد! ما آنها و شما را روزى مى‏دهيم مسلماً كشتن آنها گناه بزرگى است! (31)


وَ لاَ تَقْرَبُوا الزِّنَي‌ إِنَّه‌ُ كَان‌َ فَاحِشَة‌ً وَ سَاءَ سَبِيلاً (اسراء: 32)

و نزديك زنا نشويد، كه كار بسيار زشت، و بد راهى است! (32)


وَ لاَ تَقْتُلُوا النَّفْس‌َ الَّتِي‌ حَرَّم‌َ الله‌ُ إِلاَّ بِالْحَق‌ِّ وَ مَنْ‌ قُتِل‌َ مَظْلُومَاً فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِيِّه‌ِ سُلْطَانَاً فَلاَ يُسْرِفْ‌ فِي‌ الْقَتْل‌ِ إِنَّه‌ُ كَان‌َ مَنْصُورَاً (اسراء: 33)

و كسى را كه خداوند خونش را حرام شمرده، نكشيد، جز بحق! و آن كس كه مظلوم كشته شده، براى وليش سلطه (و حق قصاص) قرار داديم اما در قتل اسراف نكند، چرا كه او مورد حمايت است! (33)


وَ لاَ تَقْرَبُوا مَال‌َ الْيَتِيم‌ِ إِلاَّ بِالَّتِي‌ هِي‌َ أَحْسَن‌ُ حَتَّي‌ يَبْلُغ‌َ أَشُدَّه‌ُ وَ أَوْفُوا بِالْعَهْدِ إِن‌َّ الْعَهْدَ كَان‌َ مَسْؤُولاً (اسراء: 34)

و به مال يتيم، جز به بهترين راه نزديك نشويد، تا به سر حد بلوغ رسد! و به عهد (خود) وفا كنيد، كه از عهد سؤال مى‏شود! (34)


وَ لاَ تَقْف‌ُ مَا لَيْس‌َ لَك‌َ بِه‌ِ عِلْم‌ٌ إِن‌َّ السَّمْع‌َ وَالْبَصَرَ وَالفُؤَادَ كُل‌ُّ أُولَئِك‌َ كَان‌َ عَنْه‌ُ مَسْؤُولاً (اسراء: 36)

از آنچه به آن آگاهى ندارى، پيروى مكن، چرا كه گوش و چشم و دل، همه مسئولند. (36)


كُل‌ُّ ذَلِك‌َ كَان‌َ سَيِّئُه‌ُ عِنْدَ رَبِّك‌َ مَكْرُوهَاً (اسراء: 38)

همه اينها گناهش نزد پروردگار تو ناپسند است. (38)


قُلْ‌ لَوْ كَان‌َ مَعَه‌ُ آلِهَة‌ٌ كَمَا يَقُولُون‌َ إِذَاً لَابْتَغَوْا إِلَي‌ ذِي‌ الْعَرْش‌ِ سَبِيلاً (اسراء: 42)

بگو: «اگر آن چنان كه آنها مى‏گويند با او خدايانى بود، در اين صورت، (خدايان) سعى مى‏كردند راهى به سوى (خداوند) صاحب عرش پيدا كنند.» (42)


تُسَبِّح‌ُ لَه‌ُ السَّمَاوَات‌ُ السَّبْع‌ُ وَالْأَرْض‌ُ وَ مَن‌ْ فِيهِن‌َّ وَ إِنْ‌ مِنْ‌ شَي‌ْءٍ إِلاَّ يُسَبِّح‌ُ بِحَمْدِه‌ِ وَ لَكِنْ‌ لاَ تَفْقَهُون‌َ تَسْبِيحَهُم‌ْ إِنَّه‌ُ كَان‌َ حَلِيمَاً غَفُورَاً (اسراء: 44)

آسمانهاى هفتگانه و زمين و كسانى كه در آنها هستند، همه تسبيح او مى‏گويند و هر موجودى، تسبيح و حمد او مى‏گويد ولى شما تسبيح آنها را نمى‏فهميد او بردبار و آمرزنده است. (44)


وَ قُلْ‌ لِعِبَادِي‌ يَقُولُوا الَّتِي‌ هِي‌َ أَحْسَن‌ُ إِن‌َّ الشَّيْطَان‌َ يَنْزَغ‌ُ بَيْنَهُم‌ْ إِن‌َّ الشَّيْطَان‌َ كَان‌َ لِلْإِنْسَان‌ِ عَدُوَّاً مُبِينَاً (اسراء: 53)

به بندگانم بگو: «سخنى بگويند كه بهترين باشد! چرا كه (شيطان بوسيله سخنان ناموزون)، ميان آنها فتنه و فساد مى‏كند هميشه شيطان دشمن آشكارى براى انسان بوده است! (53)


أُولَئِك‌َ الَّذِين‌َ يَدْعُون‌َ يَبْتَغُون‌َ إِلَي‌ رَبِّهِم‌ُ الْوَسِيلَة‌َ أَيُّهُم‌ْ أَقْرَب‌ُ وَ يَرْجُون‌َ رَحْمَتَه‌ُ وَ يَخَافُون‌َ عَذَابَه‌ُ إِن‌َّ عَذَاب‌َ رَبِّك‌َ كَان‌َ مَحْذُورَاً (اسراء: 57)

كسانى را كه آنان مى‏خوانند، خودشان وسيله‏اى (براى تقرب) به پروردگارشان مى‏جويند، وسيله‏اى هر چه نزديكتر و به رحمت او اميدوارند و از عذاب او مى‏ترسند چرا كه عذاب پروردگارت، همواره در خور پرهيز و وحشت است! (57)


وَ إِنْ‌ مِنْ‌ قَرْيَة‌ٍ إِلاَّ نَحْن‌ُ مُهْلِكُوهَا قَبْل‌َ يَوْم‌ِ الْقِيَامَة‌ِ أَوْ مُعَذِّبُوهَا عَذَابَاً شَدِيدَاً كَان‌َ ذَلِك‌َ فِي‌ الْكِتَاب‌ِ مَسْطُورَاً (اسراء: 58)

هيچ شهر و آبادى نيست مگر اينكه آن را پيش از روز قيامت هلاك مى‏كنيم يا (اگر گناهكارند،) به عذاب شديدى گرفتارشان خواهيم ساخت اين، در كتاب الهى [لوح محفوظ] ثبت است. (58)


رَبُّكُم‌ُ الَّذِي‌ يُزْجِي‌ لَكُم‌ُ الْفُلْك‌َ فِي‌ الْبَحْرِ لِتَبْتَغُوا مِنْ‌ فَضْلِه‌ِ إِنَّه‌ُ كَان‌َ بِكُم‌ْ رَحِيمَاً (اسراء: 66)

پروردگارتان كسى است كه كشتى را در دريا براى شما به حركت درمى‏آورد، تا از نعمت او بهره‏مند شويد او نسبت به شما مهربان است. (66)


وَ إِذَا مَسَّكُم‌ُ الضُّرُّ فِي‌ الْبَحْرِ ضَل‌َّ مَنْ‌ تَدْعُون‌َ إِلاَّ إِيَّاه‌ُ فَلَمَّا نَجَّاكُم‌ْ إِلَي‌ الْبَرِّ أَعْرَضْتُم‌ْ وَ كَان‌َ الْإِنْسَان‌ُ كَفُورَاً (اسراء: 67)

و هنگامى كه در دريا ناراحتى به شما برسد، جز او، تمام كسانى را كه (براى حل مشكلات خود) مى‏خوانيد، فراموش مى‏كنيد اما هنگامى كه شما را به خشكى نجات دهد، روى مى‏گردانيد و انسان، بسيار ناسپاس است! (67)


وَ مَنْ‌ كَان‌َ فِي‌ هَذِه‌ِ أَعْمَي‌ فَهُوَ فِي‌ الْآخِرَة‌ِ أَعْمَي‌ وَ أَضَل‌ُّ سَبِيلاً (اسراء: 72)

اما كسى كه در اين جهان (از ديدن چهره حق) نابينا بوده است، در آخرت نيز نابينا و گمراهتر است! (72)


أَقِم‌ِ الصَّلاَة‌َ لِدُلُوك‌ِ الشَّمْس‌ِ إِلَي‌ غَسَق‌ِ اللَّيْل‌ِ وَ قُرْآن‌َ الْفَجْرِ إِن‌َّ قُرْآن‌َ الْفَجْرِ كَان‌َ مَشْهُودَاً (اسراء: 78)

نماز را از زوال خورشيد (هنگام ظهر) تا نهايت تاريكى شب [نيمه شب‏] برپا دار و همچنين قرآن فجر [نماز صبح‏] را چرا كه قرآن فجر، مشهود (فرشتگان شب و روز) است! (78)


وَ قُل‌ْ جَاءَ الْحَق‌ُّ وَ زَهَق‌َ الْبَاطِل‌ُ إِن‌َّ الْبَاطِل‌َ كَان‌َ زَهُوقَاً (اسراء: 81)

و بگو: «حق آمد، و باطل نابود شد يقيناً باطل نابود شدنى است!» (81)


وَ إِذَا أَنْعَمْنَا عَلَي‌ الْإِنْسَان‌ِ أَعْرَض‌َ وَ نَأَي‌ بِجَانِبِه‌ِ وَ إِذَا مَسَّه‌ُ الشَّرُّ كَان‌َ يَؤُوسَاً (اسراء: 83)

هنگامى كه به انسان نعمت مى‏بخشيم، (از حق) روى مى‏گرداند و متكبرانه دور مى‏شود و هنگامى كه (كمترين) بدى به او مى‏رسد، (از همه چيز) مايوس مى‏گردد! (83)


إِلاَّ رَحْمَة‌ً مِنْ‌ رَبِّك‌َ إِن‌َّ فَضْلَه‌ُ كَان‌َ عَلَيْك‌َ كَبِيرَاً (اسراء: 87)

مگر رحمت پروردگارت (شامل حالت گردد،) كه فضل پروردگارت بر تو بزرگ بوده است! (87)


قُلْ‌ لَئِن‌ِ اجْتَمَعَت‌ِ الْإِنْس‌ُ وَالْجِن‌ُّ عَلَي‌ أَنْ‌ يَأْتُوا بِمِثْل‌ِ هَذَا الْقُرْآن‌ِ لاَ يَأْتُون‌َ بِمِثْلِه‌ِ وَ لَوْ كَان‌َ بَعْضُهُم‌ْ لِبَعْض‌ٍ ظَهِيرَاً (اسراء: 88)

بگو: «اگر انسانها و پريان (جن و انس) اتفاق كنند كه همانند اين قرآن را بياورند، همانند آن را نخواهند آورد هر چند يكديگر را (در اين كار) كمك كنند. (88)


قُل‌ْ لَوْ كَان‌َ فِي‌ الْأَرْض‌ِ مَلاَئِكَة‌ٌ يَمْشُون‌َ مُطْمَئِنِّين‌َ لَنَزَّلْنَا عَلَيْهِمْ‌ مِن‌َ السَّمَاءِ مَلَكَاً رَسُولاً (اسراء: 95)

بگو: « (حتى) اگر در روى زمين فرشتگانى (زندگى مى‏كردند، و) با آرامش گام برمى‏داشتند، ما فرشته‏اى را به عنوان رسول، بر آنها مى‏فرستاديم!» (چرا كه رهنماى هر گروهى بايد از جنس خودشان باشد). (95)


قُل‌ْ كَفَي‌ بِالله‌ِ شَهِيدَاً بَيْنِي‌ وَ بَيْنَكُم‌ْ إِنَّه‌ُ كَان‌َ بِعِبَادِه‌ِ خَبِيرَاً بَصِيرَاً (اسراء: 96)

بگو: «همين كافى است كه خداوند، ميان من و شما گواه باشد چرا كه او نسبت به بندگانش آگاه و بيناست! (96)


قُلْ‌ لَوْ أَنْتُم‌ْ تَمْلِكُون‌َ خَزَائِن‌َ رَحْمَة‌ِ رَبِّي‌ إِذَاً لَأََمْسَكْتُم‌ْ خَشْيَة‌َ الْإِنْفَاق‌ِ وَ كَان‌َ الْإِنْسَان‌ُ قَتُورَاً (اسراء: 100)

بگو: «اگر شما مالك خزائن رحمت پروردگار من بوديد. در آن صورت، (بخاطر تنگ نظرى) امساك مى‏كرديد، مبادا انفاق، مايه تنگدستى شما شود» و انسان تنگ نظر است! (100)


وَ يَقُولُون‌َ سُبْحَان‌َ رَبِّنَا إِنْ‌ كَان‌َ وَعْدُ رَبِّنَا لَمَفْعُولاً (اسراء: 108)

و مى‏گويند: «منزّه است پروردگار ما، كه وعده‏هايش به يقين انجام شدنى است!» (108)


وَاصْبِرْ نَفْسَك‌َ مَع‌َ الَّذِين‌َ يَدْعُون‌َ رَبَّهُمْ‌ بِالْغَدَاة‌ِ وَالْعَشِي‌ِّ يُرِيدُون‌َ وَجْهَه‌ُ وَ لاَ تَعْدُ عَيْنَاك‌َ عَنْهُم‌ْ تُرِيدُ زِينَة‌َ الْحَيَاة‌ِ الدُّنْيَا وَ لاَ تُطِع‌ْ مَن‌ْ أَغْفَلْنَا قَلْبَه‌ُ عَنْ‌ ذِكْرِنَا وَاتَّبَع‌َ هَوَاه‌ُ وَ كَان‌َ أَمْرُه‌ُ فُرُطَاً (كهف: 28)

با كسانى باش كه پروردگار خود را صبح و عصر مى‏خوانند، و تنها رضاى او را مى‏طلبند! و هرگز بخاطر زيورهاى دنيا، چشمان خود را از آنها برمگير! و از كسانى كه قلبشان را از ياد خود غافل ساختيم اطاعت مكن! همانها كه از هواى نفس پيروى كردند، و كارهايشان افراطى است. (28)


وَ كَان‌َ لَه‌ُ ثَمَرٌ فَقَال‌َ لِصَاحِبِه‌ِ وَ هُوَ يُحَاوِرُه‌ُ أَنَا أَكْثَرُ مِنْك‌َ مَالاً وَ أَعَزُّ نَفَرَاً (كهف: 34)

صاحب اين باغ، درآمد فراوانى داشت به همين جهت، به دوستش- در حالى كه با او گفتگو مى‏كرد- چنين گفت: «من از نظر ثروت از تو برتر، و از نظر نفرات نيرومندترم!» (34)


وَ لَم‌ْ تَكُنْ‌ لَه‌ُ فِئَة‌ٌ يَنْصُرُونَه‌ُ مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ وَ مَا كَان‌َ مُنْتَصِرَاً (كهف: 43)

و گروهى نداشت كه او را در برابر (عذاب) خداوند يارى دهند و از خودش (نيز) نمى‏توانست يارى گيرد. (43)


وَاضْرِب‌ْ لَهُمْ‌ مَثَل‌َ الْحَيَاة‌ِ الدُّنْيَا كَمَاءٍ أَنْزَلْنَاه‌ُ مِن‌َ السَّمَاءِ فَاخْتَلَط‌َ بِه‌ِ نَبَات‌ُ الْأَرْض‌ِ فَأَصْبَح‌َ هَشِيمَاً تَذْرُوه‌ُ الرِّيَاح‌ُ وَ كَان‌َ الله‌ُ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ مُقْتَدِرَاً (كهف: 45)

(اى پيامبر!) زندگى دنيا را براى آنان به آبى تشبيه كن كه از آسمان فرو مى‏فرستيم و بوسيله آن، گياهان زمين (سرسبز مى‏شود و) در هم فروميرود. امّا بعد از مدتى مى‏خشكد و بادها آن را به هر سو پراكنده مى‏كند و خداوند بر همه چيز تواناست! (45)


وَ إِذْ قُلْنَا لِلْمَلاَئِكَة‌ِ اسْجُدُوا لِآدَم‌َ فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْلِيس‌َ كَان‌َ مِن‌َ الْجِن‌ِّ فَفَسَق‌َ عَن‌ْ أَمْرِ رَبِّه‌ِ أَفَتَتَّخِذُونَه‌ُ وَ ذُرِّيَّتَه‌ُ أَوْلِيَاءَ مِنْ‌ دُونِي‌ وَ هُم‌ْ لَكُم‌ْ عَدُوٌّ بِئْس‌َ لِلظَّالِمِين‌َ بَدَلاً (كهف: 50)

به ياد آريد زمانى را كه به فرشتگان گفتيم: «براى آدم سجده كنيد!» آنها همگى سجده كردند جز ابليس- كه از جن بود- و از فرمان پروردگارش بيرون شد آيا (با اين حال،) او و فرزندانش را به جاى من اولياى خود انتخاب مى‏كنيد، در حالى كه آنها دشمن شما هستند؟! (فرمانبردارى از شيطان و فرزندانش به جاى اطاعت خدا،) چه جايگزينى بدى است براى ستمكاران! (50)


وَ لَقَدْ صَرَّفْنَا فِي‌ هَذَا الْقُرْآن‌ِ لِلنَّاس‌ِ مِنْ‌ كُل‌ِّ مَثَل‌ٍ وَ كَان‌َ الْإِنسَان‌ُ أَكْثَرَ شَي‌ْءٍ جَدَلاً (كهف: 54)

و در اين قرآن، از هر گونه مثلى براى مردم بيان كرده‏ايم ولى انسان بيش از هر چيز، به مجادله مى‏پردازد! (54)


أَمَّا السَّفِينَة‌ُ فَكَانَت‌ْ لِمَسَاكِين‌َ يَعْمَلُون‌َ فِي‌ الْبَحْرِ فَأَرَدْت‌ُ أَن‌ْ أَعِيبَهَا وَ كَان‌َ وَرَاءَهُمْ‌ مَلِك‌ٌ يَأْخُذُ كُل‌َّ سَفِينَة‌ٍ غَصْبَاً (كهف: 79)

اما آن كشتى مال گروهى از مستمندان بود كه با آن در دريا كار مى‏كردند و من خواستم آن را معيوب كنم (چرا كه) پشت سرشان پادشاهى (ستمگر) بود كه هر كشتى (سالمى) را بزور ميگرفت! (79)


وَ أَمَّا الْغُلاَم‌ُ فَكَان‌َ أَبَوَاه‌ُ مُؤْمِنَيْن‌ِ فَخَشِينَا أَنْ‌ يُرْهِقَهُمَا طُغْيَانَاً وَ كُفْرَاً (كهف: 80)

و اما آن نوجوان، پدر و مادرش با ايمان بودند و بيم داشتيم كه آنان را به طغيان و كفر وادارد! (80)


وَ أَمَّا الْجِدَارُ فَكَان‌َ لِغُلاَمَيْن‌ِ يَتِيمَيْن‌ِ فِي‌ الْمَدِينَة‌ِ وَ كَان‌َ تَحْتَه‌ُ كَنْزٌ لَهُمَا وَ كَان‌َ أَبُوهُمَا صَالِحَاً فَأَرَادَ رَبُّك‌َ أَنْ‌ يَبْلُغَا أَشُدَّهُمَا وَ يَسْتَخْرِجَا كَنْزَهُمَا رَحْمَة‌ً مِنْ‌ رَبِّك‌َ وَ مَا فَعَلْتُه‌ُ عَن‌ْ أَمْرِي‌ ذَلِك‌َ تَأْوِيل‌ُ مَا لَم‌ْ تَسْطِعْ‌ عَلَيْه‌ِ صَبْرَاً (كهف: 82)

و اما آن ديوار، از آن دو نوجوان يتيم در آن شهر بود و زير آن، گنجى متعلق به آن دو وجود داشت و پدرشان مرد صالحى بود و پروردگار تو مى‏خواست آنها به حد بلوغ برسند و گنجشان را استخراج كنند اين رحمتى از پروردگارت بود و من آن (كارها) را خودسرانه انجام ندادم اين بود راز كارهايى كه نتوانستى در برابر آنها شكيبايى به خرج دهى!» (82)


قَال‌َ هَذَا رَحْمَة‌ٌ مِنْ‌ رَبِّي‌ فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ رَبِّي‌ جَعَلَه‌ُ دَكَّاءَ وَ كَان‌َ وَعْدُ رَبِّي‌ حَقَّاً (كهف: 98)

(آن گاه) گفت: «اين از رحمت پروردگار من است! امّا هنگامى كه وعده پروردگارم فرا رسد، آن را در هم مى‏كوبد و وعده پروردگارم حق است!» (98)


قُلْ‌ لَوْ كَان‌َ الْبَحْرُ مِدَادَاً لِكَلِمَات‌ِ رَبِّي‌ لَنَفِدَ الْبَحْرُ قَبْل‌َ أَنْ‌ تَنْفَدَ كَلِمَات‌ُ رَبِّي‌ وَ لَوْ جِئْنَا بِمِثْلِه‌ِ مَدَدَاً (كهف: 109)

بگو: «اگر درياها براى (نوشتن) كلمات پروردگارم مركّب شود، درياها پايان مى‏گيرد. پيش از آنكه كلمات پروردگارم پايان يابد هر چند همانند آن (درياها) را كمك آن قرار دهيم!» (109)


قُل‌ْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُم‌ْ يُوحَي‌ إِلَيَّ‌ أَنَّمَا إِلَهُكُم‌ْ إِلَه‌ٌ وَاحِدٌ فَمَنْ‌ كَان‌َ يَرْجُو لِقَاءَ رَبِّه‌ِ فَلْيَعْمَل‌ْ عَمَلاً صَالِحَاً وَ لاَ يُشْرِك‌ْ بِعِبَادَة‌ِ رَبِّه‌ِ أَحَداً (كهف: 110)

بگو: «من فقط بشرى هستم مثل شما (امتيازم اين است كه) به من وحى مى‏شود كه تنها معبودتان معبود يگانه است پس هر كه به لقاى پروردگارش اميد دارد، بايد كارى شايسته انجام دهد، و هيچ كس را در عبادت پروردگارش شريك نكند! (110)


وَ حَنَانَاً مِنْ‌ لَدُنَّا وَ زَكَاة‌ً وَ كَان‌َ تَقِيَّاً (مريم: 13)

و رحمت و محبّتى از ناحيه خود به او بخشيديم، و پاكى (دل و جان)! و او پرهيزگار بود! (13)


قَال‌َ كَذَلِك‌ِ قَال‌َ رَبُّك‌ِ هُوَ عَلَيَّ‌ هَيِّن‌ٌ وَ لِنَجْعَلَه‌ُ آيَة‌ً لِلنَّاس‌ِ وَ رَحْمَة‌ً مِنَّا وَ كَان‌َ أَمْرَاً مقْضِيَّاً (مريم: 21)

گفت: «مطلب همين است! پروردگارت فرموده: اين كار بر من آسان است! (ما او را مى‏آفرينيم، تا قدرت خويش را آشكار سازيم) و او را براى مردم نشانه‏اى قرار دهيم و رحمتى باشد از سوى ما! و اين امرى است پايان يافته (و جاى گفتگو ندارد)!» (21)


يَا أُخْت‌َ هَارُون‌َ مَا كَان‌َ أَبُوك‌ِ امْرَأَ سَوْءٍ وَ مَا كَانَت‌ْ أُمُّك‌ِ بَغِيَّاً (مريم: 28)

اى خواهر هارون! نه پدرت مرد بدى بود، و نه مادرت زن بد كاره‏اى!!» (28)


فَأَشَارَت‌ْ إِلَيْه‌ِ قَالُوا كَيْف‌َ نُكَلِّم‌ُ مَنْ‌ كَان‌َ فِي‌ الْمَهْدِ صَبِيَّاً (مريم: 29)

(مريم) به او اشاره كرد گفتند: «چگونه با كودكى كه در گاهواره است سخن بگوييم؟!» (29)


مَا كَان‌َ لِالله‌ِ أَنْ‌ يَتَّخِذَ مِن‌ْ وَلَدٍ سُبْحَانَه‌ُ إِذَا قَضَي‌ أَمْرَاً فَإِنَّمَا يَقُول‌ُ لَه‌ُ كُنْ‌ فَيَكُون‌ُ (مريم: 35)

هرگز براى خدا شايسته نبود كه فرزندى اختيار كند! منزّه است او! هر گاه چيزى را فرمان دهد، مى‏گويد: «موجود باش!» همان دم موجود مى‏شود! (35)


وَاذْكُرْ فِي‌ الْكِتَاب‌ِ إِبْرَاهِيم‌َ إِنَّه‌ُ كَان‌َ صِدِّيقَاً نَبِيَّاً (مريم: 41)

در اين كتاب، ابراهيم را ياد كن، كه او بسيار راستگو، و پيامبر (خدا) بود! (41)


يَا أَبَت‌ِ لاَ تَعْبُدِ الشَّيْطَان‌َ إِن‌َّ الشَّيْطَان‌َ كَان‌َ لِلرَّحْمَن‌ِ عَصِيَّاً (مريم: 44)

اى پدر! شيطان را پرستش مكن، كه شيطان نسبت به خداوند رحمان، عصيانگر بود! (44)


قَال‌َ سَلاَم‌ٌ عَلَيْك‌َ سَأَسْتَغْفِرُ لَك‌َ رَبِّي‌ إِنَّه‌ُ كَان‌َ بِي‌ حَفِيَّاً (مريم: 47)

(ابراهيم) گفت: «سلام بر تو! من بزودى از پروردگارم برايت تقاضاى عفو مى‏كنم چرا كه او همواره نسبت به من مهربان بوده است! (47)


وَاذْكُرْ فِي‌ الْكِتَاب‌ِ مُوسَي‌ إِنَّه‌ُ كَان‌َ مُخْلَصَاً وَ كَان‌َ رَسُولاً نَبِيَّاً (مريم: 51)

و در اين كتاب (آسمانى) از موسى ياد كن، كه او مخلص بود، و رسول و پيامبرى والا مقام! (51)


وَاذْكُرْ فِي‌ الْكِتَاب‌ِ إِسْماعِيل‌َ إِنَّه‌ُ كَان‌َ صَادِق‌َ الْوَعْدِ وَ كَان‌َ رَسُولاً نَبِيَّاً (مريم: 54)

و در اين كتاب (آسمانى) از اسماعيل (نيز) ياد كن، كه او در وعده‏هايش صادق، و رسول و پيامبرى (بزرگ) بود! (54)


وَ كَان‌َ يَأْمُرُ أَهْلَه‌ُ بِالصَّلاَة‌ِ وَالزَّكَاة‌ِ وَ كَان‌َ عِنْدَ رَبِّه‌ِ مَرْضِيَّاً (مريم: 55)

او همواره خانواده‏اش را به نماز و زكات فرمان مى‏داد و همواره مورد رضايت پروردگارش بود. (55)


وَاذْكُرْ فِي‌ الْكِتَاب‌ِ إِدْرِيس‌َ إِنَّه‌ُ كَان‌َ صِدِّيقَاً نَبِيَّاً (مريم: 56)

و در اين كتاب، از ادريس (نيز) ياد كن، او بسيار راستگو و پيامبر (بزرگى) بود. (56)


جَنَّات‌ِ عَدْن‌ٍ الَّتِي‌ وَعَدَ الرَّحْمَن‌ُ عِبَادَه‌ُ بِالْغَيْب‌ِ إِنَّه‌ُ كَان‌َ وَعْدُه‌ُ مَأْتِيَّاً (مريم: 61)

وارد باغهايى جاودانى مى‏شوند كه خداوند رحمان بندگانش را به آن وعده داده است هر چند آن را نديده‏اند مسلماً وعده خدا تحقق يافتنى است! (61)


تِلْك‌َ الْجَنَّة‌ُ الَّتِي‌ نُورِث‌ُ مِن‌ْ عِبَادِنَا مَنْ‌ كَان‌َ تَقِيَّاً (مريم: 63)

اين همان بهشتى است كه به بندگان پرهيزگار خود، به ارث مى‏دهيم. (63)


وَ مَا نَتَنَزَّل‌ُ إِلاَّ بِأَمْرِ رَبِّك‌َ لَه‌ُ مَا بَيْن‌َ أَيْدِينَا وَ مَا خَلْفَنَا وَ مَا بَيْن‌َ ذَلِك‌َ وَ مَا كَان‌َ رَبُّك‌َ نَسِيَّاً (مريم: 64)

(پس از تأخير وحى، جبرئيل به پيامبر عرض كرد:) ما جز بفرمان پروردگار تو، نازل نمى‏شويم آنچه پيش روى ما، و پشت سر ما، و آنچه ميان اين دو مى‏باشد، همه از آن اوست و پروردگارت هرگز فراموشكار نبوده (و نيست)! (64)


وَ إِنْ‌ مِنْكُم‌ْ إِلاَّ وَارِدُهَا كَان‌َ عَلَي‌ رَبِّك‌َ حَتْمَاً مَقْضِيَّاً (مريم: 71)

و همه شما (بدون استثنا) وارد جهنم مى‏شويد اين امرى است حتمى و قطعى بر پروردگارت! (71)


قُل‌ْ مَنْ‌ كَان‌َ فِي‌ الضَّلاَلَة‌ِ فَلْيَمْدُدْ لَه‌ُ الرَّحْمَن‌ُ مَدَّاً حَتَّي‌ إِذَا رَأَوْا مَا يُوعَدُون‌َ إِمَّا الْعَذَاب‌َ وَ إِمَّا السَّاعَة‌َ فَسَيَعْلَمُون‌َ مَن‌ْ هُوَ شَرٌّ مَكَانَاً وَ أَضْعَف‌ُ جُنْدَاً (مريم: 75)

بگو: «كسى كه در گمراهى است، بايد خداوند به او مهلت دهد تا زمانى كه وعده الهى را با چشم خود ببينند: يا عذاب (اين دنيا)، يا (عذاب) قيامت! (آن روز) خواهند دانست چه كسى جايش بدتر، و لشكرش ناتوانتر است!» (75)


وَ لَوْلاَ كَلِمَة‌ٌ سَبَقَت‌ْ مِنْ‌ رَبِّك‌َ لَكَان‌َ لِزَامَاً وَ أَجَل‌ٌ مُسَمَّي‌ً (طه: 129)

و اگر سنّت و تقدير پروردگارت و ملاحظه زمان مقرّر نبود، عذاب الهى بزودى دامان آنان را مى‏گرفت! (129)


لَوْ كَان‌َ فِيهِمَا آلِهَة‌ٌ إِلاَّ الله‌ُ لَفَسَدَتَا فَسُبْحَان‌َ الله‌ِ رَب‌ِّ الْعَرْش‌ِ عَمَّا يَصِفُون‌َ (انبياء: 22)

اگر در آسمان و زمين، جز «اللَّه» خدايان ديگرى بود، فاسد مى‏شدند (و نظام جهان به هم مى‏خورد)! منزه است خداوند پروردگار عرش، از توصيفى كه آنها مى‏كنند! (22)


وَ نَضَع‌ُ الْمَوَازِين‌َ الْقِسْط‌َ لِيَوْم‌ِ الْقِيَامَة‌ِ فَلاَ تُظْلَم‌ُ نَفْس‌ٌ شَيْءً وَ إِنْ‌ كَان‌َ مِثْقَال‌َ حَبَّة‌ٍ مِن‌ْ خَرْدَل‌ٍ أَتَيْنَا بِهَا وَ كَفَي‌ بِنَا حَاسِبِين‌َ (انبياء: 47)

ما ترازوهاى عدل را در روز قيامت برپا مى‏كنيم پس به هيچ كس كمترين ستمى نمى‏شود و اگر بمقدار سنگينى يك دانه خردل (كار نيك و بدى) باشد، ما آن را حاضر مى‏كنيم و كافى است كه ما حساب‏كننده باشيم! (47)


لَوْ كَان‌َ هَؤُلاَءِ آلِهَة‌ً مَا وَرَدُوهَا وَ كُل‌ٌّ فِيهَا خَالِدُون‌َ (انبياء: 99)

اگر اينها خدايانى بودند، هرگز وارد آن نمى‏شدند! در حالى كه همگى در آن جاودانه خواهند بود. (99)


مَنْ‌ كَان‌َ يَظُن‌ُّ أَنْ‌ لَن‌ْ يَنْصُرَه‌ُ الله‌ُ فِي‌ الدُّنْيَا وَالْآخِرَة‌ِ فَلْيَمْدُدْ بِسَبَب‌ٍ إِلَي‌ السَّمَاءِ ثُم‌َّ لْيَقْطَع‌ْ فَلْيَنْظُرْ هَل‌ْ يُذْهِبَن‌َّ كَيْدُه‌ُ مَا يَغِيظ‌ُ (حج: 15)

هر كس گمان مى‏كند كه خدا پيامبرش را در دنيا و آخرت يارى نخواهد كرد (و از اين نظر عصبانى است، هر كارى از دستش ساخته است بكند)، ريسمانى به سقف خانه خود بياويزد، و خود را حلق آويز و نفس خود را قطع كند (و تا لبه پرتگاه مرگ پيش رود) ببيند آيا اين كار خشم او را فرو مى‏نشاند؟! (15)


وَ أَصْحَاب‌ُ مَدْيَن‌َ وَ كُذِّب‌َ مُوسَي‌ فَأَمْلَيْت‌ُ لِلْكَافِرِين‌َ ثُم‌َّ أَخَذْتُهُم‌ْ فَكَيْف‌َ كَان‌َ نَكِيرِ (حج: 44)

و اصحاب مدين (قوم شعيب) و نيز موسى (از سوى فرعونيان) تكذيب شد امّا من به كافران مهلت دادم، سپس آنها را مجازات كردم. ديدى چگونه (عمل آنها را) انكار نمودم (و چگونه به آنان پاسخ گفتم)؟! (44)


مَا اتَّخَذَ الله‌ُ مِنْ‌ وَلَدٍ وَ مَا كَان‌َ مَعَه‌ُ مِن‌ْ إِلَه‌ٍ إِذَاً لَذَهَب‌َ كُل‌ُّ إِلَه‌ٍ بِمَا خَلَق‌َ وَ لَعَلاَ بَعْضُهُم‌ْ عَلَي‌ بَعْض‌ٍ سُبْحَان‌َ الله‌ِ عَمَّا يَصِفُون‌َ (مؤمنون: 91)

خدا هرگز فرزندى براى خود انتخاب نكرده و معبود ديگرى با او نيست كه اگر چنين مى‏شد، هر يك از خدايان مخلوقات خود را تدبير و اداره مى‏كردند و بعضى بر بعضى ديگر برترى مى‏جستند (و جهان هستى به تباهى كشيده مى‏شد) منزّه است خدا از آنچه آنان توصيف مى‏كنند! (91)


إِنَّه‌ُ كَان‌َ فَرِيق‌ٌ مِن‌ْ عِبَادِي‌ يَقُولُون‌َ رَبَّنَا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا وَ أَنْت‌َ خَيْرُ الرَّاحِمِين‌َ (مؤمنون: 109)

(فراموش كرده‏ايد) گروهى از بندگانم مى‏گفتند: پروردگارا! ما ايمان آورديم ما را ببخش و بر ما رحم كن و تو بهترين رحم كنندگانى! (109)


وَالْخَامِسَة‌ُ أَن‌َّ لَعْنَت‌َ الله‌ِ عَلَيْه‌ِ إِنْ‌ كَان‌َ مِن‌َ الْكَاذِبِين‌َ (نور: 7)

و در پنجمين بار بگويد كه لعنت خدا بر او باد اگر از دروغگويان باشد. (7)


وَالْخَامِسَة‌َ أَن‌َّ غَضَب‌َ الله‌ِ عَلَيْهَا إِنْ‌ كَان‌َ مِن‌َ الصَّادِقِين‌َ (نور: 9)

و بار پنجم بگويد كه غضب خدا بر او باد اگر آن مرد از راستگويان باشد. (9)


إِنَّمَا كَان‌َ قَوْل‌َ الْمُؤْمِنِين‌َ إِذَا دُعُوا إِلَي‌ الله‌ِ وَ رَسُولِه‌ِ لِيَحْكُم‌َ بَيْنَهُم‌ْ أَنْ‌ يَقُولُوا سَمِعْنا وَ أَطَعْنَا وَ أُولَئِك‌َ هُم‌ُ الْمُفْلِحُون‌َ (نور: 51)

سخن مؤمنان، هنگامى كه بسوى خدا و رسولش دعوت شوند تا ميان آنان داورى كند، تنها اين است كه مى‏گويند: «شنيديم و اطاعت كرديم!» و اينها همان رستگاران واقعى هستند. (51)


قُل‌ْ أَنْزَلَه‌ُ الَّذِي‌ يَعْلَم‌ُ السِّرَّ فِي‌ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ إِنَّه‌ُ كَان‌َ غَفُورَاً رَحِيمَاً (فرقان: 6)

بگو: «كسى آن را نازل كرده كه اسرار آسمانها و زمين را مى‏داند او (هميشه) آمرزنده و مهربان بوده است!» (6)


لَهُم‌ْ فِيهَا مَا يَشَاءُون‌َ خَالِدِين‌َ كَان‌َ عَلَي‌ رَبِّك‌َ وَعْدَاً مَسْؤُولاً (فرقان: 16)

هر چه بخواهند در آنجا برايشان فراهم است جاودانه در آن خواهند ماند اين وعده‏اى است مسلّم كه پروردگارت بر عهده گرفته است! (16)


قَالُوا سُبْحَانَك‌َ مَا كَان‌َ يَنْبَغِي‌ لَنَا أَنْ‌ نَتَّخِذَ مِنْ‌ دُونِك‌َ مِن‌ْ أَوْلِيَاءَ وَ لَكِنْ‌ مَتَّعْتَهُم‌ْ وَ آبَاءَهُم‌ْ حَتَّي‌ نَسُوا الذِّكْرَ وَ كَانُوا قَوْمَاً بُورَاً (فرقان: 18)

(در پاسخ) مى‏گويند: «منزّهى تو! براى ما شايسته نبود كه غير از تو اوليايى برگزينيم، ولى آنان و پدرانشان را از نعمتها برخوردار نمودى تا اينكه (به جاى شكر نعمت) ياد تو را فراموش كردند و تباه و هلاك شدند.» (18)


وَ مَا أَرْسَلْنَا قَبْلَك‌َ مِن‌َ الْمُرْسَلِين‌َ إِلاَّ إِنَّهُم‌ْ لَيَأْكُلُون‌َ الطَّعَام‌َ وَ يَمْشُون‌َ فِي‌ الْأَسْوَاق‌ِ وَ جَعَلْنَا بَعْضَكُم‌ْ لِبَعْض‌ٍ فِتْنَة‌ً أَتَصْبِرُون‌َ وَ كَان‌َ رَبُّك‌َ بَصِيرَاً (فرقان: 20)

ما هيچ يك از رسولان را پيش از تو نفرستاديم مگر اينكه غذا مى‏خوردند و در بازارها راه مى‏رفتند و بعضى از شما را وسيله امتحان بعضى ديگر قرار داديم، آيا صبر و شكيبايى مى‏كنيد (و از عهده امتحان برمى‏آييد)؟! و پروردگار تو همواره بصير و بينا بوده است. (20)


الْمُلْك‌ُ يَوْمَئِذٍ الْحَق‌ُّ لِلرَّحْمَن‌ِ وَ كَان‌َ يَوْمَاً عَلَي‌ الْكَافِرِين‌َ عَسِيرَاً (فرقان: 26)

حكومت در آن روز از آن خداوند رحمان است و آن روز، روز سختى براى كافران خواهد بود! (26)


لَقَدْ أَضَلَّنِي‌ عَن‌ِ الذِّكْرِ بَعْدَ إِذْ جَاءَنِي‌ وَ كَان‌َ الشَّيْطَان‌ُ لِلْإِنْسَان‌ِ خَذُولاً (فرقان: 29)

او مرا از يادآورى (حق) گمراه ساخت بعد از آنكه (ياد حق) به سراغ من آمده بود!» و شيطان هميشه خواركنند انسان بوده است! (29)


وَ هُوَ الَّذِي‌ خَلَق‌َ مِن‌َ الْمَاءِ بَشَرَاً فَجَعَلَه‌ُ نَسَبَاً وَ صِهْرَاً وَ كَان‌َ رَبُّك‌َ قَدِيرَاً (فرقان: 54)

او كسى است كه از آب، انسانى را آفريد سپس او را نسب و سبب قرار داد (و نسل او را از اين دو طريق گسترش داد) و پروردگار تو همواره توانا بوده است. (54)


وَ يَعْبُدُون‌َ مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ مَا لاَ يَنْفَعُهُم‌ْ وَ لاَ يَضُرُّهُم‌ْ وَ كَان‌َ الْكَافِرُ عَلَي‌ رَبِّه‌ِ ظَهِيرَاً (فرقان: 55)

آنان جز خدا چيزهايى را مى‏پرستند كه نه به آنان سودى مى‏رساند و نه زيانى و كافران هميشه در برابر پروردگارشان (در طريق كفر) پشتيبان يكديگرند. (55)


وَالَّذِين‌َ يَقُولُون‌َ رَبَّنَا اصْرِف‌ْ عَنَّا عَذَاب‌َ جَهَنَّم‌َ إِن‌َّ عَذَابَهَا كَان‌َ غَرَامَاً (فرقان: 65)

و كسانى كه مى‏گويند: «پروردگارا! عذاب جهنم را از ما برطرف گردان، كه عذابش سخت و پر دوام است! (65)


وَالَّذِين‌َ إِذَا أَنْفَقُوا لَم‌ْ يُسْرِفُوا وَ لَم‌ْ يَقْتُرُوا وَ كَان‌َ بَيْن‌َ ذَلِك‌َ قَوَامَاً (فرقان: 67)

و كسانى كه هر گاه انفاق كنند، نه اسراف مى‏نمايند و نه سخت‏گيرى بلكه در ميان اين دو، حدّ اعتدالى دارند. (67)


إِلاَّ مَنْ‌ تَاب‌َ وَ آمَن‌َ وَ عَمِل‌َ عَمَلاً صَالِحَاً فَأُولَئِك‌َ يُبَدِّل‌ُ الله‌ُ سَيِّئَاتِهِم‌ْ حَسَنَات‌ٍ وَ كَان‌َ الله‌ُ غَفُورَاً رَحِيمَاً (فرقان: 70)

مگر كسانى كه توبه كنند و ايمان آورند و عمل صالح انجام دهند، كه خداوند گناهان آنان را به حسنات مبدّل مى‏كند و خداوند همواره آمرزنده و مهربان بوده است! (70)


إِن‌َّ فِي‌ ذَلِك‌َ لَآيَة‌ً وَ مَا كَان‌َ أَكْثَرُهُمْ‌ مُؤْمِنِين‌َ (شعراء: 8)

در اين، نشانه روشنى است (بر وجود خدا) ولى بيشترشان هرگز مؤمن نبوده‏اند! (8)


فَأَوْحَينَا إِلَي‌ مُوسَي‌ أَن‌ِ اضْرِب‌ بِعَصَاك‌َ الْبَحْرَ فَانْفَلَق‌َ فَكَان‌َ كُل‌ُّ فِرْق‌ٍ كَالطَّوْدِ الْعَظِيم‌ِ (شعراء: 63)

و بدنبال آن به موسى وحى كرديم: «عصايت را به دريا بزن!» (عصايش را به دريا زد،) و دريا از هم شكافته شد، و هر بخشى همچون كوه عظيمى بود! (63)


إِن‌َّ فِي‌ ذَلِك‌َ لَآيَة‌ً وَ مَا كَان‌َ أَكْثَرُهُمْ‌ مُؤْمِنِين‌َ (شعراء: 67)

در اين جريان، نشانه روشنى است ولى بيشترشان ايمان نياوردند! (چرا كه طالب حق نبودند) (67)


وَاغْفِرْ لِأَبِي‌ إِنَّه‌ُ كَان‌َ مِن‌َ الضَّالِّين‌َ (شعراء: 86)

و پدرم [عمويم‏] را بيامرز، كه او از گمراهان بود! (86)


إِن‌َّ فِي‌ ذَلِك‌َ لَآيَة‌ً وَ مَا كَان‌َ أَكْثَرُهُمْ‌ مُؤْمِنِين‌َ (شعراء: 103)

در اين ماجرا، نشانه (و عبرتى) است ولى بيشتر آنان مؤمن نبودند! (103)


إِن‌َّ فِي‌ ذَلِك‌َ لَآيَة‌ً وَ مَا كَان‌َ أَكْثَرُهُمْ‌ مُؤْمِنِين‌َ (شعراء: 121)

در اين ماجرا نشانه روشنى است امّا بيشتر آنان مؤمن نبودند. (121)


فَكَذَّبُوه‌ُ فَأَهْلَكْنَاهُم‌ْ إِن‌َّ فِي‌ ذَلِك‌َ لَآيَة‌ً وَ مَا كَان‌َ أَكْثَرُهُمْ‌ مُؤْمِنِين‌َ (شعراء: 139)

آنان هود را تكذيب كردند، ما هم نابودشان كرديم و در اين، آيت و نشانه‏اى است (براى آگاهان) ولى بيشتر آنان مؤمن نبودند! (139)


فَأَخَذَهُم‌ُ الْعَذَاب‌ُ إِن‌َّ فِي‌ ذَلِك‌َ لَآيَة‌ً وَ مَا كَان‌َ أَكْثَرُهُمْ‌ مُؤْمِنِين‌َ (شعراء: 158)

و عذاب الهى آنان را فرا گرفت در اين، آيت و نشانه‏اى است ولى بيشتر آنان مؤمن نبودند! (158)


إِن‌َّ فِي‌ ذَلِك‌َ لَآيَة‌ً وَ مَا كَان‌َ أَكْثَرُهُمْ‌ مُؤْمِنِين‌َ (شعراء: 174)

در اين (ماجراى قوم لوط و سرنوشت شوم آنها) آيتى است امّا بيشترشان مؤمن نبودند. (174)


فَكَذَّبُوه‌ُ فَأَخَذَهُم‌ْ عَذَاب‌ُ يَوْم‌ِ الظُّلَّة‌ِ إِنَّه‌ُ كَان‌َ عَذَاب‌َ يَوْم‌ٍ عَظِيم‌ٍ (شعراء: 189)

سرانجام او را تكذيب كردند، و عذاب روز سايبان (سايبانى از ابر صاعقه‏خيز) آنها را فراگرفت يقيناً آن عذاب روز بزرگى بود! (189)


إِن‌َّ فِي‌ ذَلِك‌َ لَآيَة‌ً وَ مَا كَان‌َ أَكْثَرُهُمْ‌ مُؤْمِنِين‌َ (شعراء: 190)

در اين ماجرا، آيت و نشانه‏اى است ولى بيشتر آنها مؤمن نبودند. (190)


وَ جَحَدُوا بِهَا وَاسْتَيْقَنَتْهَا أَنْفُسُهُم‌ْ ظُلْمَاً وَ عُلُوَّاً فَانْظُرْ كَيْف‌َ كَان‌َ عَاقِبَة‌ُ الْمُفْسِدِين‌َ (نمل: 14)

و آن را از روى ظلم و سركشى انكار كردند، در حالى كه در دل به آن يقين داشتند! پس بنگر سرانجام تبهكاران (و مفسدان) چگونه بود! (14)


وَ تَفَقَّدَ الطَّيْرَ فَقَال‌َ مَا لِي‌َ لاَ أَرَي‌ الْهُدْهُدَ أَم‌ْ كَان‌َ مِن‌َ الْغَائِبِين‌َ (نمل: 20)

(سليمان) در جستجوى آن پرنده [هدهد] برآمد و گفت: «چرا هدهد را نمى‏بينم، يا اينكه او از غايبان است؟! (20)


وَ كَان‌َ فِي‌ الْمَدِينَة‌ِ تِسْعَة‌ُ رَهْط‌ٍ يُفْسِدُون‌َ فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَ لاَ يُصْلِحُون‌َ (نمل: 48)

و در آن شهر، نه گروهك بودند كه در زمين فساد مى‏كردند و اصلاح نمى‏كردند. (48)


فَانْظُرْ كَيْف‌َ كَان‌َ عَاقِبَة‌ُ مَكْرِهِم‌ْ أَنَّا دَمَّرْنَاهُم‌ْ وَ قَوْمَهُم‌ْ أَجْمَعِين‌َ (نمل: 51)

بنگر عاقبت توطئه آنها چه شد، كه ما آنها و قومشان همگى را نابود كرديم (51)


فَمَا كَان‌َ جَوَاب‌َ قَوْمِه‌ِ إِلاَّ أَنْ قَالُوا أَخْرِجُوا آل‌َ لُوط‌ٍ مِنْ‌ قَرْيَتِكُم‌ْ إِنَّهُم‌ْ أُنَاس‌ٌ يَتَطَهَّرُون‌َ (نمل: 56)

آنها پاسخى جز اين نداشتند كه (به يكديگر) گفتند: «خاندان لوط را از شهر و ديار خود بيرون كنيد، كه اينها افرادى پاكدامن هستند!» (56)


أَمَّن‌ْ خَلَق‌َ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌َ وَ أَنْزَل‌َ لَكُمْ‌ مِن‌َ السَّمَاءِ مَاءً فَأَنْبَتْنَا بِه‌ِ حَدَائِق‌َ ذَات‌َ بَهْجَة‌ٍ مَا كَان‌َ لَكُم‌ْ أَنْ‌ تُنْبِتُوا شَجَرَهَا أَإِلَه‌ٌ مَع‌َ الله‌ِ بَل‌ْ هُم‌ْ قَوْم‌ٌ يَعْدِلُون‌َ (نمل: 60)

(آيا بتهايى كه معبود شما هستند بهترند) يا كسى كه آسمانها و زمين را آفريده؟! و براى شما از آسمان، آبى فرستاد كه با آن، باغهايى زيبا و سرورانگيز رويانديم شما هرگز قدرت نداشتيد درختان آن را برويانيد! آيا معبود ديگرى با خداست؟! نه، بلكه آنها گروهى هستند كه (از روى نادانى، مخلوقات را) همطراز (پروردگارشان) قرار مى‏دهند! (60)


قُل‌ْ سِيرُوا فِي‌ الْأَرْض‌ِ فَانْظُرُوا كَيْف‌َ كَان‌َ عَاقِبَة‌ُ الْمُـجْرِمِين‌َ (نمل: 69)

بگو: «در روى زمين سير كنيد و ببينيد عاقبت كار مجرمان به كجا رسيد!» (69)


إِن‌َّ فِرْعَوْن‌َ عَلاَ فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَ جَعَل‌َ أَهْلَهَا شِيَعَاً يَسْتَضْعِف‌ُ طَائِفَة‌ً مِنْهُم‌ْ يُذبِّح‌ُ أَبْنَاءَهُم‌ْ وَ يَسْتَحْيي‌ نِسَاءَهُم‌ْ إِنَّه‌ُ كَان‌َ مِن‌َ الْمُفْسِدِين‌َ (قصص: 4)

فرعون در زمين برترى‏جويى كرد، و اهل آن را به گروه‏هاى مختلفى تقسيم نمود گروهى را به ضعف و ناتوانى مى‏كشاند، پسرانشان را سر مى‏بريد و زنانشان را (براى كنيزى و خدمت) زنده نگه مى‏داشت او به يقين از مفسدان بود! (4)


فَأَخَذْنَاه‌ُ وَ جُنُودَه‌ُ فَنَبَذْنَاهُم‌ْ فِي‌ الْيَم‌ِّ فَانْظُرْ كَيْف‌َ كَان‌َ عَاقِبَة‌ُ الظَّالِمِين‌َ (قصص: 40)

ما نيز او و لشكريانش را گرفتيم و به دريا افكنديم اكنون بنگر پايان كار ظالمان چگونه بود! (40)


وَ مَا كَان‌َ رَبُّك‌َ مُهْلِك‌َ الْقُرَي‌ حَتَّي‌ يَبْعَث‌َ فِي‌ أُمِّهَا رَسُولاً يَتْلُو عَلَيْهِم‌ْ آيَاتِنَا وَ مَا كُنَّا مُهْلِكِي‌ الْقُرَي‌ إِلاَّ وَ أَهْلُهَا ظَالِمُون‌َ (قصص: 59)

و پروردگار تو هرگز شهرها و آباديها را هلاك نمى‏كرد تا اينكه در كانون آنها پيامبرى مبعوث كند كه آيات ما را بر آنان بخواند و ما هرگز آباديها و شهرها را هلاك نكرديم مگر آنكه اهلش ظالم بودند! (59)


وَ رَبُّك‌َ يَخْلُق‌ُ مَا يَشَاءُ وَ يَخْتَارُ مَا كَان‌َ لَهُم‌ُ الْخِيَرَة‌ُ سُبْحَان‌َ الله‌ِ وَ تَعَالَي‌ عَمَّا يُشْرِكُون‌َ (قصص: 68)

پروردگار تو هر چه بخواهد مى‏آفريند، و هر چه بخواهد برمى‏گزيند آنان (در برابر او) اختيارى ندارند منزه است خداوند، و برتر است از همتايانى كه براى او قائل مى‏شوند! (68)


إِن‌َّ قَارُون‌َ كَان‌َ مِنْ‌ قَوْم‌ِ مُوسَي‌ فَبَغَي‌ عَلَيْهِم‌ْ وَ آتَيْنَاه‌ُ مِن‌َ الْكُنُوزِ مَا إِن‌َّ مَفَاتِحَه‌ُ لَتَنُوءُ بِالْعُصْبَة‌ِ أُولِي‌ الْقُوَّة‌ِ إِذْ قَال‌َ لَه‌ُ قَوْمُه‌ُ لاَ تَفْرَح‌ْ إِن‌َّ الله‌َ لاَ يُحِب‌ُّ الْفَرِحِين‌َ (قصص: 76)

قارون از قوم موسى بود، اما بر آنان ستم كرد ما آن قدر از گنجها به او داده بوديم كه حمل كليدهاى آن براى يك گروه زورمند مشكل بود! (به خاطر آوريد) هنگامى را كه قومش به او گفتند: «اين همه شادى مغرورانه مكن، كه خداوند شادى‏كنندگان مغرور را دوست نمى‏دارد! (76)


فَخَسَفْنَا بِه‌ِ وَ بِدَارِه‌ِ الْأَرْض‌َ فَمَا كَان‌َ لَه‌ُ مِنْ‌ فِئَة‌ٍ يَنْصُرُونَه‌ُ مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ وَ مَا كَان‌َ مِن‌َ الْمُنْتَصِرِين‌َ (قصص: 81)

سپس ما، او و خانه‏اش را در زمين فرو برديم، و گروهى نداشت كه او را در برابر عذاب الهى يارى كنند، و خود نيز نمى‏توانست خويشتن را يارى دهد. (81)


مَنْ‌ كَان‌َ يَرْجُو لِقَاءَ الله‌ِ فَإِن‌َّ أَجَل‌َ الله‌ِ لَآت‌ٍ وَ هُوَ السَّمِيع‌ُ الْعَلِيم‌ُ (عنكبوت: 5)

كسى كه اميد به لقاء اللَّه (و رستاخيز) دارد (بايد در اطاعت فرمان او بكوشد!) زيرا سرآمدى را كه خدا تعيين كرده فرامى‏رسد و او شنوا و داناست! (5)


فَمَا كَان‌َ جَواب‌َ قَوْمِه‌ِ إِلاَّ أَنْ‌ قَالُوا اقْتُلُوه‌ُ أَوْ حَرِّقُوه‌ُ فَأَنجَاه‌ُ الله‌ُ مِن‌َ النَّارِ إِن‌َّ فِي‌ ذَلِك‌َ لَآيَات‌ٍ لِقَوْم‌ٍ يُؤْمِنُون‌َ (عنكبوت: 24)

اما جواب قوم او [ابراهيم‏] جز اين نبود كه گفتند: «او را بكشيد يا بسوزانيد!» ولى خداوند او را از آتش رهايى بخشيد در اين ماجرا نشانه‏هايى است براى كسانى كه ايمان مى‏آورند. (24)


أَإِنَّكُم‌ْ لَتَأْتُون‌َ الرِّجَال‌َ وَ تَقْطَعُون‌َ السَّبِيل‌َ وَ تَأْتُون‌َ فِي‌ نَادِيكُم‌ُ الْمُنْكَرَ فَمَا كَان‌َ جَوَاب‌َ قَوْمِه‌ِ إِلاَّ أَنْ‌ قَالُوا ائْتِنَا بِعَذَاب‌ِ الله‌ِ إِنْ‌ كُنْت‌َ مِن‌َ الصَّادِقِين‌َ (عنكبوت: 29)

آيا شما به سراغ مردان مى‏رويد و راه (تداوم نسل انسان) را قطع مى‏كنيد و در مجلستان اعمال ناپسند انجام مى‏دهيد؟! «اما پاسخ قومش جز اين نبود كه گفتند:» اگر راست مى‏گويى عذاب الهى را براى ما بياور! (29)


فَكُلاًّ أَخَذْنَا بِذَنْبِه‌ِ فَمِنْهُمْ‌ مَن‌ْ أَرْسَلْنَا عَلَيْه‌ِ حَاصِبَاً وَ مِنْهُمْ‌ مَن‌ْ أَخَذَتْه‌ُ الصَّيْحَة‌ُ وَ مِنْهُمْ‌ مَن‌ْ خَسَفْنَا بِه‌ِ الْأَرْض‌َ وَ مِنْهُمْ‌ مَن‌ْ أَغْرَقْنَا وَ مَا كَان‌َ الله‌ُ لِيَظْلِمَهُم‌ْ وَ لَكِنْ‌ كَانُوا أَنْفُسَهُم‌ْ يَظْلِمُون‌َ (عنكبوت: 40)

ما هر يك از آنان را به گناهانشان گرفتيم، بر بعضى از آنها طوفانى از سنگريزه فرستاديم، و بعضى از آنان را صيحه آسمانى فروگرفت، و بعضى ديگر را در زمين فرو برديم، و بعضى را غرق كرديم خداوند هرگز به آنها ستم نكرد، ولى آنها خودشان بر خود ستم مى‏كردند! (40)


أَوَ لَم‌ْ يَسِيرُوا فِي‌ الْأَرْض‌ِ فَيَنْظُرُوا كَيْف‌َ كَان‌َ عَاقِبَة‌ُ الَّذِين‌َ مِنْ‌ قَبْلِهِم‌ْ كَانُوا أَشَدَّ مِنْهُم‌ْ قُوَّة‌ً وَ أَثَارُوا الْأَرْض‌َ وَ عَمَرُوهَا أَكْثَرَ مِمَّا عَمَرُوهَا وَ جَاءَتْهُم‌ْ رُسُلُهُمْ‌ بِالْبَيِّنَات‌ِ فَمَا كَان‌َ الله‌ُ لِيَظْلِمَهُم‌ْ وَ لَكِنْ‌ كَانُوا أَنْفُسَهُم‌ْ يَظْلِمُون‌َ (روم: 9)

آيا در زمين گردش نكردند تا ببينند عاقبت كسانى كه قبل از آنان بودند چگونه بود؟! آنها نيرومندتر از اينان بودند، و زمين را (براى زراعت و آبادى) بيش از اينان دگرگون ساختند و آباد كردند، و پيامبرانشان با دلايل روشن به سراغشان آمدند (امّا آنها انكار كردند و كيفر خود را ديدند) خداوند هرگز به آنان ستم نكرد، آنها به خودشان ستم مى‏كردند! (9)


ثُم‌َّ كَان‌َ عَاقِبَة‌َ الَّذِين‌َ أَسَاءُوا السُّوءَي‌ أَنْ‌ كَذَّبُوا بِآيَات‌ِ الله‌ِ وَ كَانُوا بِهَا يَسْتَهْزِئُون‌َ (روم: 10)

سپس سرانجام كسانى كه اعمال بد مرتكب شدند به جايى رسيد كه آيات خدا را تكذيب كردند و آن را به مسخره گرفتند! (10)


قُل‌ْ سِيرُوا فِي‌ الْأَرْض‌ِ فَانْظُرُوا كَيْف‌َ كَان‌َ عَاقِبَة‌ُ الَّذِين‌َ مِنْ‌ قَبْل‌ُ كَان‌َ أَكْثَرُهُمْ‌ مُشْرِكِين‌َ (روم: 42)

بگو: «در زمين سير كنيد و بنگريد عاقبت كسانى كه قبل از شما بودند چگونه بود؟ بيشتر آنها مشرك بودند! (42)


وَ لَقَدْ أَرْسَلْنَا مِنْ‌ قَبْلِك‌َ رُسُلاً إِلَي‌ قَوْمِهِم‌ْ فَجَاءُوهُمْ‌ بِالْبَيِّنَات‌ِ فَانْتَقَمْنَا مِن‌َ الَّذِين‌َ أَجْرَمُوا وَ كَان‌َ حَقَّاً عَلَيْنَا نَصْرُ الْمُؤْمِنِين‌َ (روم: 47)

و پيش از تو پيامبرانى را بسوى قومشان فرستاديم آنها با دلايل روشن به سراغ قوم خود رفتند، ولى (هنگامى كه اندرزها سودى نداد) از مجرمان انتقام گرفتيم (و مؤمنان را يارى كرديم) و يارى مؤمنان، همواره حقّى است بر عهده ما! (47)


وَ إِذَا قِيل‌َ لَهُم‌ُ اتَّبِعُوا مَا أَنْزَل‌َ الله‌ُ قَالُوا بَل‌ْ نَتَّبِع‌ُ مَا وَجَدْنَا عَلَيْه‌ِ آبَاءَنَا أَوَ لَوْ كَان‌َ الشَّيْطاَن‌ُ يَدْعُوهُم‌ْ إِلَي‌ عَذَاب‌ِ السَّعِيرِ (لقمان: 21)

و هنگامى كه به آنان گفته شود: «از آنچه خدا نازل كرده پيروى كنيد!»، مى‏گويند: «نه، بلكه ما از چيزى پيروى مى‏كنيم كه پدران خود را بر آن يافتيم!» آيا حتّى اگر شيطان آنان را دعوت به عذاب آتش فروزان كند (باز هم تبعيّت مى‏كنند)؟! (21)


يُدَبِّرُ الْأَمْرَ مِن‌َ السَّمَاءِ إِلَي‌ الْأَرْض‌ِ ثُم‌َّ يَعْرُج‌ُ إِلَيْه‌ِ فِي‌ يَوْم‌ٍ كَان‌َ مِقْدَارُه‌ُ أَلْف‌َ سَنَة‌ٍ مِمَّا تَعُدُّون‌َ (سجده: 5)

امور اين جهان را از آسمان به سوى زمين تدبير مى‏كند سپس در روزى كه مقدار آن هزار سال از سالهايى است كه شما مى‏شمريد بسوى او بالا مى‏رود (و دنيا پايان مى‏يابد). (5)


أَفَمَنْ‌ كَان‌َ مُؤْمِنَاً كَمَنْ‌ كَان‌َ فَاسِقَاً لاَ يَسْتَوُون‌َ (سجده: 18)

آيا كسى كه باايمان باشد همچون كسى است كه فاسق است؟! نه، هرگز اين دو برابر نيستند. (18)


يَا أَيُّهَا النَّبِي‌ُّ اتَّق‌ِ الله‌َ وَ لاَ تُطِع‌ِ الْكَافِرِين‌َ وَالْمُنَافِقِين‌َ إِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ عَلِيمَاً حَكِيمَاً (احزاب: 1)

اى پيامبر! تقواى الهى پيشه كن و از كافران و منافقان اطاعت مكن كه خداوند عالم و حكيم است. (1)


وَاتَّبِع‌ْ مَا يُوحَي‌ إِلَيْك‌َ مِنْ‌ رَبِّك‌َ إِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ بِمَا تَعْمَلُون‌َ خَبِيرَاً (احزاب: 2)

و از آنچه از سوى پروردگارت به تو وحى مى‏شود پيروى كن كه خداوند به آنچه انجام مى‏دهيد آگاه است. (2)


ادْعُوهُم‌ْ لِآبَائِهِم‌ْ هُوَ أَقْسَط‌ُ عِنْدَ الله‌ِ فَإِنْ‌ لَم‌ْ تَعْلَمُوا آبَاءَهُم‌ْ فَإِخْوَانُكُم‌ْ فِي‌ الدِّين‌ِ وَ مَوالِيكُم‌ْ وَ لَيْس‌َ عَلَيْكُم‌ْ جُنَاح‌ٌ فِيمَا أَخْطَأْتُمْ‌ بِه‌ِ وَ لَكِنْ‌ مَا تَعَمَّدَت‌ْ قُلُوبُكُم‌ْ وَ كَان‌َ الله‌ُ غَفُورَاً رَحِيمَاً (احزاب: 5)

آنها را به نام پدرانشان بخوانيد كه اين كار نزد خدا عادلانه‏تر است و اگر پدرانشان را نمى‏شناسيد، آنها برادران دينى و موالى شما هستند امّا گناهى بر شما نيست در خطاهايى كه از شما سرمى‏زند (و بى‏توجّه آنها را به نام ديگران صدا مى‏زنيد)، ولى آنچه را از روى عمد مى‏گوييد (مورد حساب قرار خواهد داد) و خداوند آمرزنده و رحيم است. (5)


النَّبِي‌ُّ أَوْلَي‌ بِالْمُؤْمِنِين‌َ مِن‌ْ أَنْفُسِهِم‌ْ وَ أَزْوَاجُه‌ُ أُمَّهَاتُهُم‌ْ وَ أُولُوا الْأَرْحَام‌ِ بَعْضُهُم‌ْ أَوْلَي‌ بِبَعْض‌ٍ فِي‌ كِتَاب‌ِ الله‌ِ مِن‌َ الْمُؤْمِنِين‌َ وَالْمُهَاجِرِين‌َ إِلاَّ أَنْ‌ تَفْعَلُوا إِلَي‌ أَوْلِيَائِكُمْ‌ مَعْرُوفَاً كَان‌َ ذَلِك‌َ فِي‌ الْكِتَاب‌ِ مَسْطُورَاً (احزاب: 6)

پيامبر نسبت به مؤمنان از خودشان سزاوارتر است و همسران او مادران آنها [مؤمنان‏] محسوب مى‏شوند و خويشاوندان نسبت به يكديگر از مؤمنان و مهاجران در آنچه خدا مقرّر داشته اولى هستند، مگر اينكه بخواهيد نسبت به دوستانتان نيكى كنيد (و سهمى از اموال خود را به آنها بدهيد) اين حكم در كتاب (الهى) نوشته شده است. (6)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا اذْكُرُوا نِعْمَة‌َ الله‌ِ عَلَيْكُم‌ْ إِذْ جَاءَتْكُم‌ْ جُنُودٌ فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِم‌ْ رِيحَاً وَ جُنُودَاً لَم‌ْ تَرَوْهَا وَ كَان‌َ الله‌ُ بِمَا تَعْمَلُون‌َ بَصِيرَاً (احزاب: 9)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! نعمت خدا را بر خود به ياد آوريد در آن هنگام كه لشكرهايى (عظيم) به سراغ شما آمدند ولى ما باد و طوفان سختى بر آنان فرستاديم و لشكريانى كه آنها را نمى‏ديديد (و به اين وسيله آنها را در هم شكستيم) و خداوند هميشه به آنچه انجام مى‏دهيد بينا بوده است. (9)


وَ لَقَدْ كَانُوا عَاهَدُوا الله‌َ مِنْ‌ قَبْل‌ُ لاَ يُوَلُّون‌َ الْأَدْبَارَ وَ كَان‌َ عَهْدُ الله‌ِ مَسْؤُولاً (احزاب: 15)

(در حالى كه) آنان قبل از اين با خدا عهد كرده بودند كه پشت به دشمن نكنند و عهد الهى مورد سؤال قرار خواهد گرفت (و در برابر آن مسئولند)! (15)


أَشِحَّة‌ً عَلَيْكُم‌ْ فَإِذَا جَاءَ الْخَوْف‌ُ رَأَيْتَهُم‌ْ يَنْظُرُون‌َ إِلَيْك‌َ تَدُورُ أَعْيُنُهُم‌ْ كَالَّذِي‌ يُغْشَي‌ عَلَيْه‌ِ مِن‌َ الْمَوْت‌ِ فَإِذَا ذَهَب‌َ الْخَوْف‌ُ سَلَقُوكُمْ‌ بِأَلْسِنَة‌ٍ حِدَادٍ أَشِحَّة‌ً عَلَي‌ الْخَيْرِ أُولَئِك‌َ لَم‌ْ يُؤْمِنُوا فَأَحْبَط‌َ الله‌ُ أَعْمَالَهُم‌ْ وَ كَان‌َ ذَلِك‌َ عَلَي‌ الله‌ِ يَسِيرَاً (احزاب: 19)

آنها در همه چيز نسبت به شما بخيلند و هنگامى كه (لحظات) ترس (و بحرانى) پيش آيد، مى‏بينى آن چنان به تو نگاه مى‏كنند، و چشمهايشان در حدقه مى‏چرخد، كه گويى مى‏خواهند قالب تهى كنند! امّا وقتى حالت خوف و ترس فرو نشست، زبانهاى تند و خشن خود را با انبوهى از خشم و عصبانيت بر شما مى‏گشايند (و سهم خود را از غنايم مطالبه مى‏كنند!) در حالى كه در آن نيز حريص و بخيلند آنها (هرگز) ايمان نياورده‏اند، از اين رو خداوند اعمالشان را حبط و نابود كرد و اين كار بر خدا آسان است. (19)


لَقَدْ كَان‌َ لَكُم‌ْ فِي‌ رَسُول‌ِ الله‌ِ أُسْوَة‌ٌ حَسَنَة‌ٌ لِمَنْ‌ كَان‌َ يَرْجُو الله‌َ وَالْيَوْم‌َ الْآخِرَ وَ ذَكَرَ الله‌َ كَثِيرَاً (احزاب: 21)

مسلّماً براى شما در زندگى رسول خدا سرمشق نيكويى بود، براى آنها كه اميد به رحمت خدا و روز رستاخيز دارند و خدا را بسيار ياد مى‏كنند. (21)


لِيَجْزِي‌َ الله‌ُ الصَّادِقِين‌َ بِصِدْقِهِم‌ْ وَ يُعَذِّب‌َ الْمُنَافِقِين‌َ إِنْ‌ شَاءَ أَوْ يَتُوب‌َ عَلَيْهِم‌ْ إِن‌َّ اللهَ‌ كَان‌َ غَفُورَاً رَحِيمَاً (احزاب: 24)

هدف اين است كه خداوند صادقان را بخاطر صدقشان پاداش دهد، و منافقان را هر گاه اراده كند عذاب نمايد يا (اگر توبه كنند) توبه آنها را بپذيرد چرا كه خداوند آمرزنده و رحيم است. (24)


وَ رَدَّ الله‌ُ الَّذِين‌َ كَفَرُوا بِغَيْظِهِم‌ْ لَم‌ْ يَنَالُوا خَيْرَاً وَ كَفَي‌ الله‌ُ الْمُؤْمِنِين‌َ الْقِتَال‌َ وَ كَان‌َ الله‌ُ قَوِيَّاً عَزِيزَاً (احزاب: 25)

خدا كافران را با دلى پر از خشم بازگرداند بى‏آنكه نتيجه‏اى از كار خود گرفته باشند و خداوند (در اين ميدان)، مؤمنان را از جنگ بى‏نياز ساخت (و پيروزى را نصيبشان كرد) و خدا قوىّ و شكست‏ناپذير است! (25)


وَ أَوْرَثَكُم‌ْ أَرْضَهُم‌ْ وَ دِيَارَهُم‌ْ وَ أَمْوَالَهُم‌ْ وَ أَرْضَاً لَم‌ْ تَطَئُوهَا وَ كَان‌َ الله‌ُ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ قَدِيرَاً (احزاب: 27)

و زمينها و خانه‏ها و اموالشان را در اختيار شما گذاشت، و (همچنين) زمينى را كه هرگز در آن گام ننهاده بوديد و خداوند بر هر چيز تواناست! (27)


يَا نِسَاءَ النَّبِي‌ِّ مَنْ‌ يَأْت‌ِ مِنْكُن‌َّ بِفَاحِشَة‌ٍ مُبَيِّنَة‌ٍ يُضَاعَف‌ْ لَهَا الْعَذَاب‌ُ ضِعْفَيْن‌ِ وَ كَان‌َ ذَلِك‌َ عَلَي‌ الله‌ِ يَسِيرَاً (احزاب: 30)

اى همسران پيامبر! هر كدام از شما گناه آشكار و فاحشى مرتكب شود، عذاب او دوچندان خواهد بود و اين براى خدا آسان است. (30)


وَاذْكُرْن‌َ مَا يُتْلَي‌ فِي‌ بُيُوتِكُن‌َّ مِن‌ْ آيَات‌ِ الله‌ِ وَالْحِكْمَة‌ِ إِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ لَطِيفَاً خَبِيرَاً (احزاب: 34)

آنچه را در خانه‏هاى شما از آيات خداوند و حكمت و دانش خوانده مى‏شود ياد كنيد خداوند لطيف و خبير است! (34)


وَ مَا كَان‌َ لِمُؤْمِن‌ٍ وَ لاَ مُؤْمِنَة‌ٍ إِذَا قَضَي‌ الله‌ُ وَ رَسُولُه‌ُ أَمْرَاً أَنْ‌ يَكُون‌َ لَهُم‌ُ الْخِيَرَة‌ُ مِن‌ْ أَمْرِهِم‌ْ وَ مَنْ‌ يَعْص‌ِ الله‌َ وَ رَسُولَه‌ُ فَقَدْ ضَل‌َّ ضَلاَلاً مُبِينَاً (احزاب: 36)

هيچ مرد و زن با ايمانى حق ندارد هنگامى كه خدا و پيامبرش امرى را لازم بدانند، اختيارى (در برابر فرمان خدا) داشته باشد و هر كس نافرمانى خدا و رسولش را كند، به گمراهى آشكارى گرفتار شده است! (36)


وَ إِذْ تَقُول‌ُ لِلَّذِي‌ أَنْعَم‌َ الله‌ُ عَلَيْه‌ِ وَ أَنْعَمْت‌َ عَلَيْه‌ِ أَمْسِك‌ْ عَلَيْك‌َ زَوْجَك‌َ وَاتَّق‌ِ الله‌َ وَ تُخْفِي‌ فِي‌ نَفْسِك‌َ مَا الله‌ُ مُبْدِيه‌ِ وَ تَخْشَي‌ النَّاس‌َ وَالله‌ُ أَحَق‌ُّ أَنْ‌ تَخْشَاه‌ُ فَلَمَّا قَضَي‌ زَيْدٌ مِنْهَا وَطَرَاً زَوَّجْنَاكَهَا لِكَيْلاَ يَكُون‌َ عَلَي‌ الْمُؤْمِنِين‌َ حَرَج‌ٌ فِي‌ أَزْوَاج‌ِ أَدْعِيَائِهِم‌ْ إِذَا قَضَوْا مِنْهُن‌َّ وَطَرَاً وَ كَان‌َ أَمْرُ الله‌ِ مَفْعُولاً (احزاب: 37)

(به خاطر بياور) زمانى را كه به آن كس كه خداوند به او نعمت داده بود و تو نيز به او نعمت داده بودى [به فرزند خوانده‏ات «زيد»] مى‏گفتى: «همسرت را نگاه‏دار و از خدا بپرهيز!» (و پيوسته اين امر را تكرار مى‏كردى) و در دل چيزى را پنهان مى‏داشتى كه خداوند آن را آشكار مى‏كند و از مردم مى‏ترسيدى در حالى كه خداوند سزاوارتر است كه از او بترسى! هنگامى كه زيد نيازش را از آن زن به سرآورد (و از او جدا شد)، ما او را به همسرى تو درآورديم تا مشكلى براى مؤمنان در ازدواج با همسران پسر خوانده‏هايشان- هنگامى كه طلاق گيرند- نباشد و فرمان خدا انجام شدنى است (و سنّت غلط تحريم اين زنان بايد شكسته شود). (37)


مَا كَان‌َ عَلَي‌ النَّبِي‌ِّ مِن‌ْ حَرَج‌ٍ فِيمَا فَرَض‌َ الله‌ُ لَه‌ُ سُنَّة‌َ الله‌ِ فِي‌ الَّذِين‌َ خَلَوْا مِنْ‌ قَبْل‌ُ وَ كَان‌َ أَمْرُ الله‌ِ قَدَرَاً مَقْدُورَاً (احزاب: 38)

هيچ گونه منعى بر پيامبر در آنچه خدا بر او واجب كرده نيست اين سنّت الهى در مورد كسانى كه پيش از اين بوده‏اند نيز جارى بوده و فرمان خدا روى حساب و برنامه دقيقى است! (38)


مَا كَان‌َ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِنْ‌ رِجَالِكُم‌ْ وَ لَكِنْ‌ رَسُول‌َ الله‌ِ وَ خَاتَم‌َ النَّبِيِّين‌َ وَ كَان‌َ الله‌ُ بِكُل‌ِّ شَي‌ْءٍ عَلِيمَاً (احزاب: 40)

محمّد (ص) پدر هيچ يك از مردان شما نبوده و نيست ولى رسول خدا و ختم‏كننده و آخرين پيامبران است و خداوند به همه چيز آگاه است! (40)


هُوَ الَّذِي‌ يُصَلِّي‌ عَلَيْكُم‌ْ وَ مَلاَئِكَتُه‌ُ لِيُخْرِجَكُمْ‌ مِن‌َ الظُّلُمَات‌ِ إِلَي‌ النُّورِ وَ كَان‌َ بِالْمُؤْمِنِين‌َ رَحِيمَاً (احزاب: 43)

او كسى است كه بر شما درود و رحمت مى‏فرستد، و فرشتگان او (نيز) براى شما تقاضاى رحمت مى‏كنند تا شما را از ظلمات (جهل و شرك گناه) به سوى نور (ايمان و علم و تقوا) رهنمون گردد او نسبت به مؤمنان همواره مهربان بوده است! (43)


يَا أَيُّهَا النَّبِي‌ُّ إِنَّا أَحْلَلْنَا لَك‌َ أَزْوَاجَك‌َ الاَّتِي‌‌ آتَيْت‌َ أُجُورَهُن‌َّ وَ مَا مَلَكَت‌ْ يَمِينُك‌َ مِمَّا أَفَاءَ الله‌ُ عَلَيْك‌َ وَ بَنَات‌ِ عَمِّك‌َ وَ بَنَات‌ِ عَمَّاتِك‌َ وَ بَنَات‌ِ خَالِك‌َ وَ بَنَات‌ِ خَالاَتِك‌َ الاَّتِي‌‌ هَاجَرْن‌َ مَعَك‌َ وَامْرَأَة‌ً مُؤْمِنَة‌ً إِنْ‌ وَهَبَت‌ْ نَفْسَهَا لِلنَّبِي‌ِّ إِن‌ْ أَرَادَ النَّبِي‌ُّ أَنْ‌ يَسْتَنْكِحَهَا خَالِصَة‌ً لَك‌َ مِنْ‌ دُون‌ِ الْمُؤْمِنِين‌َ قَدْ عَلِمْنَا مَا فَرَضْنَا عَلَيْهِم‌ْ فِي‌ أَزْوَاجِهِم‌ْ وَ مَا مَلَكَت‌ْ أَيْمَانُهُم‌ْ لِكَيْلاَ يَكُون‌َ عَلَيْك‌َ حَرَج‌ٌ وَ كَان‌َ الله‌ُ غَفُورَاً رَحِيمَاً (احزاب: 50)

اى پيامبر! ما همسران تو را كه مهرشان را پرداخته‏اى براى تو حلال كرديم، و همچنين كنيزانى كه از طريق غنايمى كه خدا به تو بخشيده است مالك شده‏اى و دختران عموى تو، و دختران عمّه‏ها، و دختران دايى تو، و دختران خاله‏ها كه با تو مهاجرت كردند (ازدواج با آنها براى تو حلال است) و هر گاه رن با ايمانى خود را به پيامبر ببخشد (و مهرى براى خود نخواهد) چنانچه پيامبر بخواهد مى‏تواند او را به همسرى برگزيند امّا چنين ازدواجى تنها براى تو مجاز است نه ديگر مؤمنان ما مى‏دانيم براى آنان در مورد همسرانشان و كنيزانشان چه حكمى مقرّر داشته‏ايم (و مصلحت آنان چه حكمى را ايجاب مى‏كند) اين بخاطر آن است كه مشكلى (در اداى رسالت) بر تو نباشد (و از اين راه حاميان فزونترى فراهم سازى) و خداوند آمرزنده و مهربان است! (50)


تُرْجِي‌ مَنْ‌ تَشَاءُ مِنْهُن‌َّ وَ تُؤْوِي‌ إِلَیْکَ مَنْ‌ تَشَاءُ وَ مَن‌ِ ابْتَغَيْت‌َ مِمَّن‌ْ عَزَلْت‌َ فَلاَ جُنَاح‌َ عَلَيْك‌َ ذَلِك‌َ أَدْنَي‌ أَنْ‌ تَقَرَّ أَعْيُنُهُن‌َّ وَ لاَ يَحْزَن‌َّ وَ يَرْضَيْن‌َ بِمَا آتيْتَهُن‌َّ كُلُّهُن‌َّ وَالله‌ُ يَعْلَم‌ُ مَا فِي‌ قُلُوبِكُم‌ْ وَ كَان‌َ الله‌ُ عَلِيمَاً حَلِيمَاً (احزاب: 51)

(موعد) هر يك از همسرانت را بخواهى مى‏توانى به تأخير اندازى، و هر كدام را بخواهى نزد خود جاى دهى و هر گاه بعضى از آنان را كه بركنار ساخته‏اى بخواهى نزد خود جاى دهى، گناهى بر تو نيست اين حكم الهى براى روشنى چشم آنان، و اينكه غمگين نباشند و به آنچه به آنان مى‏دهى همگى راضى شوند نزديكتر است و خدا آنچه را در قلوب شماست مى‏داند، و خداوند دانا و بردبار است (از مصالح بندگان خود با خبر است، و در كيفر آنها عجله نمى‏كند)! (51)


لاَ يَحِل‌ُّ لَك‌َ النِّسَاءُ مِنْ‌ بَعْدُ وَ لاَ أَنْ‌ تَبَدَّل‌َ بِهِن‌َّ مِن‌ْ أَزْوَاج‌ٍ وَ لَوْ أَعْجَبَك‌َ حُسْنُهُن‌َّ إِلاَّ مَا مَلَكَت‌ْ يَمِينُك‌َ وَ كَان‌َ الله‌ُ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ رَقِيبَاً (احزاب: 52)

بعد از اين ديگر زنى بر تو حلال نيست، و نمى‏توانى همسرانت را به همسران ديگرى مبدّل كنى [بعضى را طلاق دهى و همسر ديگرى به جاى او برگزينى‏] هر چند جمال آنها مورد توجّه تو واقع شود، مگر آنچه كه بصورت كنيز در ملك تو درآيد! و خداوند ناظر و مراقب هر چيز است (و با اين حكم فشار قبايل عرب را در اختيار همسر از آنان، از تو برداشتيم). (52)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا لاَ تَدْخُلُوا بُيُوت‌َ النَّبِي‌ِّ إِلاَّ أَنْ‌ يُؤْذَن‌َ لَكُم‌ْ إِلَي‌ طَعَام‌ٍ غَيْرَ نَاظِرِين‌َ إِنَاه‌ُ وَ لَكِنْ‌ إِذَا دُعِيتُم‌ْ فَادْخُلُوا فَإِذَا طَعِمْتُم‌ْ فَانْتَشِرُوا وَ لاَ مُسْتَأْنِسِين‌َ لِحَدِيث‌ٍ إِن‌َّ ذَلِكُم‌ْ كَان‌َ يُؤْذِي‌ النَّبِي‌َّ فَيَسْتَحْيِی مِنْكُم‌ْ وَالله‌ُ لاَ يَسْتَحْیِي مِن‌َ الْحَق‌ِّ وَ إِذَا سَأَلْتُـمُوهُن‌َّ مَتَاعَاً فَاسْأَلُوهُن‌َّ مِنْ‌ وَرَاءِ حِجَاب‌ٍ ذَلِكُم‌ْ أَطْهَر لِقُلُوبِكُم‌ْ وَ قُلُوبِهِن‌َّ وَ مَا كَان‌َ لَكُم‌ْ أَنْ‌ تُؤْذُوا رَسُول‌َ الله‌ِ وَ لاَ أَنْ‌ تَنْكِحُوا أَزْوَاجَه‌ُ مِنْ‌ بَعْدِه‌ِ أَبَدَاً إِن‌َّ ذَلِكُم‌ْ كَان‌َ عِنْدَ الله‌ِ عَظِيمَاً (احزاب: 53)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! در خانه‏هاى پيامبر داخل نشويد مگر به شما براى صرف غذا اجازه داده شود، در حالى كه (قبل از موعد نياييد و) در انتظار وقت غذا ننشينيد امّا هنگامى كه دعوت شديد داخل شويد و وقتى غذا خورديد پراكنده شويد، و (بعد از صرف غذا) به بحث و صحبت ننشينيد اين عمل، پيامبر را ناراحت مى‏نمايد، ولى از شما شرم مى‏كند (و چيزى نمى‏گويد) امّا خداوند از (بيان) حق شرم ندارد! و هنگامى كه چيزى از وسايل زندگى را (بعنوان عاريت) از آنان [همسران پيامبر] مى‏خواهيد از پشت پرده بخواهيد اين كار براى پاكى دلهاى شما و آنها بهتر است! و شما حق نداريد رسول خدا را آزار دهيد، و نه هرگز همسران او را بعد از او به همسرى خود درآوريد كه اين كار نزد خدا بزرگ است! (53)


إِنْ‌ تُبْدُوا شَيْءً أَوْ تُخْفُوه‌ُ فَإِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ بِكُل‌ِّ شَي‌ْءٍ عَلِيمَاً (احزاب: 54)

اگر چيزى را آشكار كنيد يا آن را پنهان داريد، خداوند از همه چيز آگاه است! (54)


لاَ جُنَاح‌َ عَلَيْهِن‌َّ فِي‌ آبَائِهِن‌َّ وَ لاَ أَبْنَائِهِن‌َّ وَ لاَ إِخْوَانِهِن‌َّ وَ لاَ أَبْنَاءِ إِخْوَانِهِن‌َّ وَ لاَ أَبْنَاءِ أَخَوَاتِهِن‌َّ وَ لاَ نِسَائِهِن‌َّ وَ لاَ مَا مَلَكَت‌ْ أَيْمَانُهُن‌َّ وَاتَّقِين‌َ الله‌َ إِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ شَهِيدَاً (احزاب: 55)

بر آنان [همسران پيامبر] گناهى نيست در مورد پدران و فرزندان و برادران و فرزندان برادران و فرزندان خواهران خود و زنان مسلمان و بردگان خويش (كه بدون حجاب و پرده با آنها تماس بگيرند) و تقواى الهى را پيشه كنيد كه خداوند نسبت به هر چيزى شاهد و آگاه است. (55)


يَا أَيُّهَا النَّبِي‌ُّ قُل‌ْ لِأَِزْوَاجِك‌َ وَ بَنَاتِك‌َ وَ نِسَاءِ الْمُؤْمِنِين‌َ يُدْنِين‌َ عَلَيْهِن‌َّ مِنْ‌ جَلاَبِيبِهِن‌َّ ذَلِك‌َ أَدْنَي‌ أَنْ‌ يُعْرَفْن‌َ فَلاَ يُؤْذَيْن‌َ وَ كَان‌َ الله‌ُ غَفُورَاً رَحِيمَاً (احزاب: 59)

اى پيامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: «جلبابها [روسرى‏هاى بلند] خود را بر خويش فروافكنند، اين كار براى اينكه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگيرند بهتر است (و اگر تا كنون خطا و كوتاهى از آنها سر زده توبه كنند) خداوند همواره آمرزنده رحيم است. (59)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا لاَ تَكُونُوا كَالَّذِين‌َ آذَوْا مُوسَي‌ فَبَرَّأَه‌ُ الله‌ُ مِمَّا قَالُوا وَ كَان‌َ عِنْدَ الله‌ِ وَجِيهَاً (احزاب: 69)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! همانند كسانى نباشيد كه موسى را آزار دادند و خداوند او را از آنچه در حق او مى‏گفتند مبرا ساخت و او نزد خداوند، آبرومند (و گرانقدر) بود! (69)


إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَة‌َ عَلَي‌ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ وَالْجِبَال‌ِ فَأَبَيْن‌َ أَنْ‌ يَحْمِلْنَهَا وَ أَشْفَقْن‌َ مِنْهَا وَ حَمَلَهَا الْإِنْسَان‌ُ إِنَّه‌ُ كَان‌َ ظَلُومَاً جَهُولاً (احزاب: 72)

ما امانت (تعهّد، تكليف، و ولايت الهيّه) را بر آسمانها و زمين و كوه‏ها عرضه داشتيم، آنها از حمل آن سر برتافتند، و از آن هراسيدند امّا انسان آن را بر دوش كشيد او بسيار ظالم و جاهل بود، (چون قدر اين مقام عظيم را نشناخت و به خود ستم كرد)! (72)


لِيُعَذِّب‌َ الله‌ُ الْمُنَافِقِين‌َ وَالْمُنَافِقَات‌ِ وَالْمُشْرِكِين‌َ وَالْمُشْرِكَات‌ِ وَ يَتُوب‌َ الله‌ُ عَلَي‌ الْمُؤْمِنِين‌َ وَالْمُؤْمِنَات‌ِ وَ كَان‌َ الله‌ُ غَفُورَاً رَحِيمَاً (احزاب: 73)

هدف اين بود كه خداوند مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشرك را (از مؤمنان جدا سازد و آنان را) عذاب كند، و خدا رحمت خود را بر مردان و زنان باايمان بفرستد خداوند همواره آمرزنده و رحيم است! (73)


لَقَدْ كَان‌َ لِسَبَاءٍ فِي‌ مَسْكَنِهِم‌ْ آيَة‌ٌ جَنَّتَان‌ِ عَنْ‌ يَمِين‌ٍ وَ شِمَال‌ٍ كُلُوا مِنْ‌ رِزْق‌ِ رَبِّكُم‌ْ وَاشْكُرُوا لَه‌ُ بَلْدَة‌ٌ طَيِّبَة‌ٌ وَ رَب‌ٌّ غَفُورٌ (سبأ: 15)

براى قوم «سبا» در محل سكونتشان نشانه‏اى (از قدرت الهى) بود: دو باغ (بزرگ و گسترده) از راست و چپ (رودخانه عظيم با ميوه‏هاى فراوان و به آنها گفتيم:) از روزى پروردگارتان بخوريد و شكر او را بجا آوريد شهرى است پاك و پاكيزه، و پروردگارى آمرزنده (و مهربان)! (15)


وَ مَا كَان‌َ لَه‌ُ عَلَيْهِمْ‌ مِنْ‌ سُلْطَان‌ٍ إِلاَّ لِنَعْلَم‌َ مَنْ‌ يُؤْمِن‌ُ بِالْآخِرَة‌ِ مِمَّن‌ْ هُوَ مِنْهَا فِي‌ شَك‌ٍّ وَ رَبُّك‌َ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ حَفِيظ‌ٌ (سبأ: 21)

او سلطه بر آنان نداشت جز براى اينكه مؤمنان به آخرت را از آنها كه در شكّ هستند باز شناسيم و پروردگار تو، نگاهبان همه چيز است! (21)


وَ إِذَا تُتْلَي‌ عَلَيْهِم‌ْ آيَاتُنَا بَيِّنَات‌ٍ قَالُوا مَا هَذَا إِلاَّ رَجُل‌ٌ يُرِيدُ أَنْ‌ يَصُدَّكُم‌ْ عَمَّا كَان‌َ يَعْبُدُ آبَاؤُكُم‌ْ وَ قَالُوا مَا هَذَا إِلاَّ إِفْك‌ٌ مُفْتَرَي‌ً وَ قَال‌َ الَّذِين‌َ كَفَرُوا لِلْحَق‌ِّ لَمَّا جَاءَهُم‌ْ إِن‌ْ هَذَا إِلاَّ سِحْرٌ مُبِين‌ٌ (سبأ: 43)

و هنگامى كه آيات روشنگر ما بر آنان خوانده مى‏شود، مى‏گويند: «او فقط مردى است كه مى‏خواهد شما را از آنچه پدرانتان مى‏پرستيدند بازدارد!» و مى‏گويند: «اين جز دروغ بزرگى كه (به خدا) بسته شده چيز ديگرى نيست!» و كافران هنگامى كه حق به سراغشان آمد گفتند: «اين، جز افسونى آشكار نيست!» (43)


وَ كَذَّب‌َ الَّذِين‌َ مِنْ‌ قَبْلِهِم‌ْ وَ مَا بَلَغُوا مِعْشَارَ مَا آتَيْنَاهُم‌ْ فَكَذَّبُوا رُسُلِي‌ فَكَيْف‌َ كَان‌َ نَكِيرِ (سبأ: 45)

كسانى كه پيش از آنان بودند (نيز آيات الهى را) تكذيب كردند، در حالى كه اينها به يك دهم آنچه به آنان داديم نمى‏رسند! (آرى) آنها رسولان مرا تكذيب كردند پس ببين مجازات من (نسبت به آنها) چگونه بود! (45)


مَنْ‌ كَان‌َ يُرِيدُ الْعِزَّة‌َ فَلِالله‌ِ الْعِزَّة‌ُ جَمِيعَاً إِلَيْه‌ِ يَصْعَدُ الْكَلِم‌ُ الطَّيِّب‌ُ وَالْعَمَل‌ُ الصَّالِح‌ُ يَرْفَعُه‌ُ وَالَّذِين‌َ يَمْكُرُون‌َ السَّيِّئَات‌ِ لَهُم‌ْ عَذَاب‌ٌ شَدِيدٌ وَ مَكْرُ أُولَئِك‌َ هُوَ يَبُورُ (فاطر: 10)

كسى كه خواهان عزّت است (بايد از خدا بخواهد چرا كه) تمام عزّت براى خداست سخنان پاكيزه به سوى او صعود مى‏كند، و عمل صالح را بالا مى‏برد و آنها كه نقشه‏هاى بد مى‏كشند، عذاب سختى براى آنهاست و مكر (و تلاش افسادگرانه) آنان نابود مى‏شود (و به جايى نمى‏رسد)! (10)


وَ لاَ تَزِرُ وَازِرَة‌ٌ وِزْرَ أُخْرَي‌ وَ إِنْ‌ تَدْع‌ُ مُثْقَلَة‌ٌ إِلَي‌ حِمْلِهَا لاَ يُحْمَل‌ْ مِنْه‌ُ شَي‌ْءٌ وَ لَوْ كَان‌َ ذَا قُرْبَي‌ إِنَّمَا تُنْذِرُ الَّذِين‌َ يَخْشَوْن‌َ رَبَّهُمْ‌ بِالْغَيْب‌ِ وَ أَقَامُوا الصَّلاَة‌َ وَ مَنْ‌ تَزَكَّي‌ فَإِنَّمَا يَتَزَكَّي‌ لِنَفْسِه‌ِ وَ إِلَي‌ الله‌ِ الْمَصِيرُ (فاطر: 18)

هيچ گنهكارى بار گناه ديگرى را بر دوش نمى‏كشد و اگر شخص سنگين‏بارى ديگرى را براى حمل گناه خود بخواند، چيزى از آن را بر دوش نخواهد گرفت، هر چند از نزديكان او باشد! تو فقط كسانى را بيم‏مى‏دهى كه از پروردگار خود در پنهانى مى‏ترسند و نماز را برپا مى‏دارند و هر كس پاكى (و تقوا) پيشه كند، نتيجه آن به خودش بازمى‏گردد و بازگشت (همگان) به سوى خداست! (18)


ثُم‌َّ أَخَذْت‌ُ الَّذِين‌َ كَفَرُوا فَكَيْف‌َ كَان‌َ نَكِيرِ (فاطر: 26)

سپس من كافران را (بعد از اتمام حجّت) گرفتم (و سخت مجازات كردم) مجازات من نسبت به آنان چگونه بود؟! (26)


إِن‌َّ الله‌َ يُمْسِك‌ُ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌َ أَنْ‌ تَزُولاَ وَ لَئِنْ‌ زَالَتَا إِن‌ْ أَمْسَكَهُمَا مِن‌ْ أَحَدٍ مِنْ‌ بَعْدِه‌ِ إِنَّه‌ُ كَان‌َ حَلِيمَاً غَفُورَاً (فاطر: 41)

خداوند آسمانها و زمين را نگاه مى‏دارد تا از نظام خود منحرف نشوند و هر گاه منحرف گردند، كسى جز او نمى‏تواند آنها را نگاه دارد، او بردبار و غفور است! (41)


أَوَ لَم‌ْ يَسِيرُوا فِي‌ الْأَرْض‌ِ فَيَنْظُرُوا كَيْف‌َ كَان‌َ عَاقِبَة‌ُ الَّذِين‌َ مِنْ‌ قَبْلِهِم‌ْ وَ كَانُوا أَشَدَّ مِنْهُم‌ْ قُوَّة‌ً وَ مَا كَان‌َ الله‌ُ لِيُعْجِزَه‌ُ مِنْ‌ شَي‌ْءٍ فِي‌ السَّمَاوَات‌ِ وَ لاَ فِي‌ الْأَرْض‌ِ إِنَّه‌ُ كَان‌َ عَلِيمَاً قَدِيرَاً (فاطر: 44)

آيا آنان در زمين نگشتند تا ببينند عاقبت كسانى كه پيش از آنها بودند چگونه بود؟! همانها كه از اينان قويتر (و نيرومندتر) بودند نه چيزى در آسمانها و نه چيزى در زمين از حوزه قدرت او بيرون نخواهد رفت او دانا و تواناست! (44)


وَ لَوْ يُؤَاخِذُ الله‌ُ النَّاس‌َ بِمَا كَسَبُوا مَا تَرَك‌َ عَلَي‌ ظَهْرِهَا مِنْ‌ دَابَّة‌ٍ وَ لَكِنْ‌ يُؤَخِّرُهُم‌ْ إِلَي‌ أَجَل‌ٍ مُسَمَّي‌ً فَإِذَا جاءَ أَجَلُهُم‌ْ فَإِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ بِعِبَادِه‌ِ بَصِيرَاً (فاطر: 45)

اگر خداوند مردم را به سبب كارهايى كه انجام داده‏اند مجازات كند، جنبنده‏اى را بر پشت زمين باقى نخواهد گذاشت! ولى (به لطفش) آنها را تا سرآمد معيّنى تأخير مى‏اندازد (و مهلت اصلاح مى‏دهد) امّا هنگامى كه اجل آنان فرا رسد، (خداوند هر كس را به مقتضاى عملش جزا مى‏دهد) او نسبت به بندگانش بيناست (و از اعمال و نيّات همه آگاه است)! (45)


لِيُنْذِرَ مَنْ‌ كَان‌َ حَيَّاً وَ يَحِق‌َّ الْقَوْل‌ُ عَلَي‌ الْكَافِرِين‌َ (يس: 70)

تا افرادى را كه زنده‏اند بيم دهد (و بر كافران اتمام حجّت شود) و فرمان عذاب بر آنان مسلّم گردد! (70)


وَ مَا كَان‌َ لَنَا عَلَيْكُمْ‌ مِنْ‌ سُلْطَان‌ٍ بَل‌ْ كُنْتُم‌ْ قَوْمَاً طَاغِين‌َ (صافات: 30)

ما هيچ گونه سلطه‏اى بر شما نداشتيم، بلكه شما خود قومى طغيانگر بوديد! (30)


قَال‌َ قَائِل‌ٌ مِنْهُم‌ْ إِنِّي‌ كَان‌َ لِي‌ قَرِين‌ٌ (صافات: 51)

كسى از آنها مى‏گويد: «من همنشينى داشتم ... (51)


فَانْظُرْ كَيف‌َ كَان‌َ عَاقِبَة‌ُ الْمُنْذَرِين‌َ (صافات: 73)

ولى بنگر عاقبت انذارشوندگان چگونه بود! (73)


فَسَاهَم‌َ فَكَان‌َ مِن‌َ الْمُدْحَضِين‌َ (صافات: 141)

و با آنها قرعه افكند، (و قرعه به نام او افتاد و) مغلوب شد! (141)


فَلَوْلاَ أَنَّه‌ُ كَان‌َ مِن‌َ الْمُسَبِّحِين‌َ (صافات: 143)

و اگر او از تسبيح‏كنندگان نبود ... (143)


مَا كَان‌َ لِي‌َ مِن‌ْ عِلْم‌ٍ بِالْمَلَإِ الْأَعْلَي‌ إِذْ يَخْتَصِمُون‌َ (ص: 69)

من از ملأ اعلى (و فرشتگان عالم بالا) به هنگامى كه (درباره آفرينش آدم) مخاصمه مى‏كردند خبر ندارم! (69)


إِلاَّ إِبْلِيس‌َ اسْتَكْبَرَ وَ كَان‌َ مِن‌َ الْكَافِرِين‌َ (ص: 74)

جز ابليس كه تكبّر ورزيد و از كافران بود! (74)


وَ إِذَا مَس‌َّ الْإِنْسَان‌َ ضُرٌّ دَعَا رَبَّه‌ُ مُنِيبَاً إِلَيْه‌ِ ثُم‌َّ إِذَا خَوَّلَه‌ُ نِعْمَة‌ً مِنْه‌ُ نَسِي‌َ مَا كَان‌َ يَدْعُو إِلَيْه‌ِ مِنْ‌ قَبْل‌ُ وَ جَعَل‌َ لِالله‌ِ أَندَادَاً لِيُضِل‌َّ عَنْ‌ سَبِيلِه‌ِ قُل‌ْ تَمَتَّع‌ْ بِكُفْرِك‌َ قَلِيلاً إِنَّك‌َ مِن‌ْ أَصْحَاب‌ِ النَّارِ (زمر: 8)

هنگامى كه انسان را زيانى رسد، پروردگار خود را مى‏خواند و بسوى او باز مى گردد امّا هنگامى كه نعمتى از خود به او عطا كند، آنچه را به خاطر آن قبلًا خدا را مى خواند از ياد مى‏برد و براى خداوند همتايانى قرار مى‏دهد تا مردم را از راه او منحرف سازد بگو: «چند روزى از كفرت بهره‏گير كه از دوزخيانى!» (8)


كَذَّبَت‌ْ قَبْلَهُم‌ْ قَوْم‌ُ نُوح‌ٍ وَالْأَحْزَاب‌ُ مِنْ‌ بَعْدِهِم‌ْ وَ هَمَّت‌ْ كُل‌ُّ أُمَّة‌ٍ بِرَسُولِهِم‌ْ لِيَأْخُذُوه‌ُ وَ جَادَلُوا بِالْبَاطِل‌ِ لِيُدْحِضُوا بِه‌ِ الْحَق‌َّ فَأَخَذْتُهُم‌ْ فَكَيْف‌َ كَان‌َ عِقَاب‌ِ (غافر: 5)

پيش از آنها قوم نوح و اقوامى كه بعد از ايشان بودند (پيامبرانشان را) تكذيب كردند و هر امّتى در پى آن بود كه توطئه كند و پيامبرش را بگيرد (و آزار دهد)، و براى محو حق به مجادله باطل دست زدند امّا من آنها را گرفتم (و سخت مجازات كردم) ببين كه مجازات من چگونه بود! (5)


أَوَ لَم‌ْ يَسِيرُوا فِي‌ الْأَرْض‌ِ فَيَنْظُرُوا كَيْف‌َ كَان‌َ عَاقِبَة‌ُ الَّذِين‌َ كَانُوا مِنْ‌ قَبْلِهِم‌ْ كَانُوا هُم‌ْ أَشَدَّ مِنْهُم‌ْ قُوَّة‌ً وَ آثَارَاً فِي‌ الْأَرْض‌ِ فَأَخَذَهُم‌ُ الله‌ُ بِذُنُوبِهِم‌ْ وَ مَا كَان‌َ لَهُمْ‌ مِن‌َ الله‌ِ مِنْ‌ وَاق‌ٍ (غافر: 21)

آيا آنها روى زمين سير نكردند تا ببينند عاقبت كسانى كه پيش از آنان بودند چگونه بود؟! آنها در قدرت و ايجاد آثار مهمّ در زمين از اينها برتر بودند ولى خداوند ايشان را به گناهانشان گرفت، و در برابر عذاب او مدافعى نداشتند! (21)


وَ لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلاً مِنْ‌ قَبْلِك‌َ مِنْهُمْ‌ مَنْ‌ قَصَصْنَا عَلَيْك‌َ وَ مِنْهُمْ‌ مَنْ‌ لَم‌ْ نَقْصُص‌ْ عَلَيْك‌َ وَ مَا كَان‌َ لِرَسُول‌ٍ أَنْ‌ يَأْتِي‌َ بِآيَة‌ٍ إِلاَّ بِإِذْن‌ِ الله‌ِ فَإِذَا جَاءَ أَمْرُ الله‌ِ قُضِي‌َ بِالْحَق‌ِّ وَ خَسِرَ هُنَالِك‌َ الْمُبْطِلُون‌َ (غافر: 78)

ما پيش از تو رسولانى فرستاديم سرگذشت گروهى از آنان را براى تو بازگفته، و گروهى را براى تو بازگو نكرده‏ايم و هيچ پيامبرى حق نداشت معجزه‏اى جز بفرمان خدا بياورد و هنگامى كه فرمان خداوند (براى مجازات آنها) صادر شود، بحق داورى خواهد شد و آنجا اهل باطل زيان خواهند كرد! (78)


أَفَلَم‌ْ يَسِيرُوا فِي‌ الْأَرْض‌ِ فَيَنْظُرُوا كَيْف‌َ كَان‌َ عَاقِبَة‌ُ الَّذِين‌َ مِنْ‌ قَبْلِهِم‌ْ كَانُوا أَكْثَرَ مِنْهُم‌ْ وَ أَشَدَّ قُوَّة‌ً وَ آثَارَاً فِي‌ الْأَرْض‌ِ فَمَا أَغْنَي‌ عَنْهُمْ‌ مَا كَانُوا يَكْسِبُون‌َ (غافر: 82)

آيا روى زمين سير نكردند تا ببينند عاقبت كسانى كه پيش از آنها بودند چه شد؟! همانها كه نفراتشان از اينها بيشتر، و نيرو و آثارشان در زمين فزونتر بود امّا هرگز آنچه را به دست مى‏آوردند نتوانست آنها را بى‏نياز سازد (و عذاب الهى را از آنان دور كند)! (82)


قُل‌ْ أَرَأَيْتُم‌ْ إِنْ‌ كَان‌َ مِن‌ْ عِنْدِ الله‌ِ ثُم‌َّ كَفَرْتُمْ‌ بِه‌ِ مَن‌ْ أَضَل‌ُّ مِمَّن‌ْ هُوَ فِي‌ شِقَاق‌ٍ بَعِيدٍ (فصلت: 52)

بگو: «به من خبر دهيد اگر اين قرآن از سوى خداوند باشد و شما به آن كافر شويد، چه كسى گمراهتر خواهد بود از كسى كه در مخالفت شديدى قرار دارد؟! (52)


مَنْ‌ كَان‌َ يُرِيدُ حَرْث‌َ الْآخِرَة‌ِ نَزِدْ لَه‌ُ فِي‌ حَرْثِه‌ِ وَ مَنْ‌ كَان‌َ يُرِيدُ حَرْث‌َ الدُّنْيَا نُوْتِه‌ِ مِنْهَا وَ مَا لَه‌ُ فِي‌ الْآخِرَة‌ِ مِنْ‌ نَصِيب‌ٍ (شوري: 20)

كسى كه زراعت آخرت را بخواهد، به كشت او بركت و افزايش مى‏دهيم و بر محصولش مى‏افزاييم و كسى كه فقط كشت دنيا را بطلبد، كمى از آن به او مى‏دهيم امّا در آخرت هيچ بهره‏اى ندارد! (20)


وَ مَا كَان‌َ لَهُمْ‌ مِن‌ْ أَوْلِيَاءَ يَنْصُرُونَهُمْ‌ مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ وَ مَنْ‌ يُضْلِل‌ِ الله‌ُ فَمَا لَه‌ُ مِنْ‌ سَبِيل‌ٍ (شوري: 46)

آنها جز خدا اوليا و ياورانى ندارند كه ياريشان كنند و هر كس را خدا گمراه سازد، هيچ راه نجاتى براى او نيست! (46)


وَ مَا كَان‌َ لِبَشَرٍ أَنْ‌ يُكَلِّمَه‌ُ الله‌ُ إِلاَّ وَحْيَاً أَوْ مِنْ‌ وَرَاءِ حِجَاب‌ٍ أَوْ يُرْسِل‌َ رَسُولاً فَيُوحِي‌َ بِإِذْنِه‌ِ مَا يَشَاءُ إِنَّه‌ُ عَلِيٌّ حَكِيم‌ٌ (شوري: 51)

و شايسته هيچ انسانى نيست كه خدا با او سخن گويد، مگر از راه وحى يا از پشت حجاب، يا رسولى مى‏فرستد و بفرمان او آنچه را بخواهد وحى مى‏كند چرا كه او بلندمقام و حكيم است! (51)


فَانْتَقَمْنَا مِنْهُم‌ْ فَانْظُرْ كَيْف‌َ كَان‌َ عَاقِبَة‌ُ الْمُكَذِّبِين‌َ (زخرف: 25)

به همين جهت از آنها انتقام گرفتيم بنگر پايان كار تكذيب‏كنندگان چگونه بود! (25)


أَفَأَنْت‌َ تُسْمِع‌ُ الصُّم‌َّ أَوْ تَهْدِي‌ الْعُمْي‌َ وَ مَنْ‌ كَان‌َ فِي‌ ضَلاَل‌ٍ مُبِين‌ٍ (زخرف: 40)

(اى پيامبر!) آيا تو مى‏توانى سخن خود را به گوش كران برسانى، يا كوران و كسانى را كه در گمراهى آشكارى هستند هدايت كنى؟! (40)


قُل‌ْ إِنْ‌ كَان‌َ لِلرَّحْمَن‌ِ وَلَدٌ فَأَنَا أَوَّل‌ُ الْعَابِدِين‌َ (زخرف: 81)

بگو: «اگر براى خداوند فرزندى بود، من نخستين پرستنده او بودم!» (81)


مِنْ‌ فِرْعَوْن‌َ إِنَّه‌ُ كَان‌َ عَالِيَاً مِن‌َ الْمُسْرِفِين‌َ (دخان: 31)

از فرعون كه مردى متكبر و از اسرافكاران بود! (31)


وَ إِذَا تُتْلَي‌ عَلَيْهِم‌ْ آيَاتُنَا بَيِّنَات‌ٍ مَا كَان‌َ حُجَّتَهُم‌ْ إِلاَّ أَنْ‌ قَالُوا ائْتُوا بِآبَائِنَا إِنْ‌ كُنْتُم‌ْ صَادِقِين‌َ (جاثيه: 25)

و هنگامى كه آيات روشن ما بر آنها خوانده مى‏شود، دليلى در برابر آن ندارند جز اينكه مى‏گويند: «اگر راست مى‏گوييد پدران ما را (زنده كنيد) و بياوريد (تا گواهى دهند)!» (25)


قُل‌ْ أَرَأَيْتُم‌ْ إِنْ‌ كَان‌َ مِن‌ْ عِنْدِ الله‌ِ وَ كَفَرْتُمْ‌ بِه‌ِ وَ شَهِدَ شَاهِدٌ مِنْ‌ بَنِي‌ إِسْرَائِيل‌َ عَلَي‌ مِثْلِه‌ِ فَآمَن‌َ وَاسْتَكْبَرْتُم‌ْ إِن‌َّ الله‌َ لاَ يَهْدِي‌ الْقَوْم‌َ الظَّالِمِين‌َ (احقاف: 10)

بگو: «به من خبر دهيد اگر اين قرآن از سوى خدا باشد و شما به آن كافر شويد، در حالى كه شاهدى از بنى اسرائيل بر آن شهادت دهد، و او ايمان آورد و شما استكبار كنيد (چه كسى گمراهتر از شما خواهد بود)؟! خداوند گروه ستمگر را هدايت نمى‏كند!» (10)


وَ قَال‌َ الَّذِين‌َ كَفَرُوا لِلَّذِين‌َ آمَنُوا لَوْ كَان‌َ خَيْرَاً مَا سَبَقُونَا إِلَيْه‌ِ وَ إِذْ لَم‌ْ يَهْتَدُوا بِه‌ِ فَسَيَقُولُون‌َ هَذَا إِفْك‌ٌ قَدِيم‌ٌ (احقاف: 11)

كافران درباره مؤمنان چنين گفتند: «اگر (اسلام) چيز خوبى بود، هرگز آنها (در پذيرش آن) بر ما پيشى نمى‏گرفتند!» و چون خودشان بوسيله آن هدايت نشدند مى‏گويند: «اين يك دروغ قديمى است!» (11)


أَفَلَم‌ْ يِسِيرُوا فِي‌ الْأَرْض‌ِ فَيَنْظُرُوا كَيْف‌َ كَان‌َ عَاقِبَة‌ُ الَّذِين‌َ مِنْ‌ قَبْلِهِم‌ْ دَمَّرَ الله‌ُ عَلَيْهِم‌ْ وَ لِلْكَافِرِين‌َ أَمْثَالُهَا (محمد: 10)

آيا در زمين سير نكردند تا ببينند عاقبت كسانى كه قبل از آنان بودند چگونه بود؟! خداوند آنها را هلاك كرد و براى كافران امثال اين مجازاتها خواهد بود! (10)


أَفَمَنْ‌ كَان‌َ عَلَي‌ بَيِّنَة‌ٍ مِنْ‌ رَبِّه‌ِ كَمَنْ‌ زُيِّن‌َ لَه‌ُ سُوءُ عَمَلِه‌ِ وَاتَّبَعُوا أَهْوَاءَهُمْ‌ (محمد: 14)

آيا كسى كه دليل روشنى از سوى پروردگارش دارد، همانند كسى است كه زشتى اعمالش در نظرش آراسته شده و از هواى نفسشان پيروى مى‏كنند؟! (14)


طَاعَة‌ٌ وَ قَوْل‌ٌ مَعْرُوف‌ٌ فَإِذَا عَزَم‌َ الْأَمْرُ فَلَوْ صَدَقُوا الله‌َ لَكَان‌َ خَيْرَاً لَهُم‌ْ (محمد: 21)

(ولى) اطاعت و سخن سنجيده براى آنان بهتر است و اگر هنگامى كه فرمان جهاد قطعى مى‏شود به خدا راست گويند (و از در صدق و صفا درآيند) براى آنها بهتر مى‏باشد! (21)


هُوَ الَّذِي‌ أَنْزَل‌َ السَّكِينَة‌َ فِي‌ قُلُوب‌ِ الْمُؤْمِنِين‌َ لِيَزْدَادُوا إِيمَانَاً مَع‌َ إِيمَانِهِم‌ْ وَ لِالله‌ِ جُنُودُ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ وَ كَان‌َ الله‌ُ عَلِيمَاً حَكِيمَاً (فتح: 4)

او كسى است كه آرامش را در دلهاى مؤمنان نازل كرد تا ايمانى بر ايمانشان بيفزايند لشكريان آسمانها و زمين از آن خداست، و خداوند دانا و حكيم است. (4)


لِيُدْخِل‌َ الْمُؤْمِنِين‌َ وَالْمُؤْمِنَات‌ِ جَنَّات‌ٍ تَجْرِي‌ مِنْ‌ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِين‌َ فِيهَا وَ يُكَفِّرَ عَنْهُم‌ْ سَيِّئَاتِهِم‌ْ وَ كَان‌َ ذَلِك‌َ عِنْدَ الله‌ِ فَوْزَاً عَظِيمَاً (فتح: 5)

هدف (ديگر از آن فتح مبين) اين بود كه مردان و زنان با ايمان را در باغهايى (از بهشت) وارد كند كه نهرها از زير (درختانش) جارى است، در حالى كه جاودانه در آن مى‏مانند، و گناهانشان را مى‏بخشد، و اين نزد خدا رستگارى بزرگى است! (5)


وَ لِالله‌ِ جُنُودُ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ وَ كَان‌َ الله‌ُ عَزِيزَاً حَكِيمَاً (فتح: 7)

لشكريان آسمانها و زمين تنها از آن خداست و خداوند شكست‏ناپذير و حكيم است.! (7)


سَيَقُول‌ُ لَك‌َ الْمُـخَلَّفُون‌َ مِن‌َ الْأَعْرَاب‌ِ شَغَلَتْنَا أَمْوَالُنَا وَ أَهْلُونَا فَاسْتَغْفِرْ لَنَا يَقُولُون‌َ بِأَلْسِنَتِهِمْ‌ مَا لَيْس‌َ فِي‌ قُلُوبِهِم‌ْ قُل‌ْ فَمَنْ‌ يَمْلِك‌ُ لَكُمْ‌ مِن‌َ الله‌ِ شَيْءً إِن‌ْ أَرَادَ بِكُم‌ْ ضَرَّاً أَوْ أَرَادَ بِكُم‌ْ نَفْعَاً بَل‌ْ كَان‌َ الله‌ُ بِمَا تَعْمَلُون‌َ خَبِيرَاً (فتح: 11)

بزودى متخلّفان از اعراب باديه‏نشين (عذرتراشى كرده) مى‏گويند: « (حفظ) اموال و خانواده‏هاى ما، ما را به خود مشغول داشت (و نتوانستيم در سفر حديبيه تو را همراهى كنيم)، براى ما طلب آمرزش كن!» آنها به زبان خود چيزى مى‏گويند كه در دل ندارند! بگو: «چه كسى مى‏تواند در برابر خداوند از شما دفاع كند هر گاه زيانى براى شما بخواهد، و يا اگر نفعى اراده كند (مانع گردد)؟! و خداوند به همه كارهايى كه انجام مى‏دهيد آگاه است!» (11)


وَ لِالله‌ِ مُلْك‌ُ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ يَغْفِرُ لِمَنْ‌ يَشَاءُ وَ يُعَذِّب‌ُ مَنْ‌ يَشَاءُ وَ كَان‌َ الله‌ُ غَفُورَاً رَحِيمَاً (فتح: 14)

مالكيت و حاكميت آسمانها و زمين از آن خداست هر كس را بخواهد (و شايسته بداند) مى‏بخشد، و هر كس را بخواهد مجازات مى‏كند و خداوند آمرزنده و رحيم است. (14)


وَ مَغَانِم‌َ كَثِيرَة‌ً يَأْخُذُونَهَا وَ كَان‌َ الله‌ُ عَزِيزَاً حَكِيمَاً (فتح: 19)

و (همچنين) غنايم بسيارى كه آن را به دست مى‏آوريد و خداوند شكست ناپذير و حكيم است! (19)


وَ أُخْرَي‌ لَم‌ْ تَقْدِرُوا عَلَيْهَا قَدْ أَحَاط‌َ الله‌ُ بِهَا وَ كَان‌َ الله‌ُ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ قَدِيرَاً (فتح: 21)

و نيز غنايم و فتوحات ديگرى (نصيبتان مى‏كند) كه شما توانايى آن را نداريد، ولى قدرت خدا به آن احاطه دارد و خداوند بر همه چيز تواناست! (21)


وَ هُوَ الَّذِي‌ كَف‌َّ أَيْدِيَهُم‌ْ عَنْكُم‌ْ وَ أَيْدِيَكُم‌ْ عَنْهُمْ‌ بِبَطْن‌ِ مَكَّة‌َ مِنْ‌ بَعْدِ أَن‌ْ أَظْفَرَكُم‌ْ عَلَيْهِم‌ْ وَ كَان‌َ الله‌ُ بِمَا تَعْمَلُون‌َ بَصِيرَاً (فتح: 24)

او كسى است كه دست آنها را از شما، و دست شما را از آنان در دل مكّه كوتاه كرد، بعد از آنكه شما را بر آنها پيروز ساخت و خداوند به آنچه انجام مى‏دهيد بيناست! (24)


إِذْ جَعَل‌َ الَّذِين‌َ كَفَرُوا فِي‌ قُلوبِهِم‌ُ الْحَمِيَّة‌َ حَمِيَّة‌َ الْجَاهِلِيَّة‌ِ فَأَنْزَل‌َ الله‌ُ سَكِينَتَه‌ُ عَلَي‌ رَسُولِه‌ِ وَ عَلَي‌ الْمُؤْمِنِين‌َ وَ أَلْزَمَهُم‌ْ كَلِمَة‌َ التَّقْوَي‌ وَ كَانُوا أَحَق‌َّ بِهَا وَ أَهْلَهَا وَ كَان‌َ الله‌ُ بِكُل‌ِّ شَي‌ْءٍ عَلِيمَاً (فتح: 26)

(به خاطر بياوريد) هنگامى را كه كافران در دلهاى خود خشم و نخوت جاهليّت داشتند و (در مقابل،) خداوند آرامش و سكينه خود را بر فرستاده خويش و مؤمنان نازل فرمود و آنها را به حقيقت تقوا ملزم ساخت، و آنان از هر كس شايسته‏تر و اهل آن بودند و خداوند به همه چيز دانا است. (26)


وَ لَوْ أَنَّهُم‌ْ صَبَرُوا حَتَّي‌ تَخْرُج‌َ إِلَيْهِم‌ْ لَكَان‌َ خَيْرَاً لَهُم‌ْ وَالله‌ُ غَفُورٌ رَحِيم‌ٌ (حجرات: 5)

اگر آنها صبر مى‏كردند تا خود به سراغشان آيى، براى آنان بهتر بود و خداوند آمرزنده و رحيم است! (5)


قَال‌َ قَرِينُه‌ُ رَبَّنَا مَا أَطْغَيْتُه‌ُ وَ لَكِنْ‌ كَان‌َ فِي‌ ضَلاَل‌ٍ بَعِيدٍ (ق: 27)

و همنشينش (از شياطين) مى‏گويد: «پروردگارا! من او را به طغيان وانداشتم، لكن او خود در گمراهى دور و درازى بود!» (27)


إِن‌َّ فِي‌ ذَلِك‌َ لَذِكْرَي‌ لِمَنْ‌ كَان‌َ لَه‌ُ قَلْب‌ٌ أَوْ أَلْقَي‌ السَّمْع‌َ وَ هُوَ شَهِيدٌ (ق: 37)

در اين تذكّرى است براى آن كس كه عقل دارد، يا گوش دل فرادهد در حالى كه حاضر باشد! (37)


فَأَخْرَجْنَا مَنْ‌ كَان‌َ فِيهَا مِن‌َ الْمُؤْمِنِين‌َ (ذاريات: 35)

ما مؤمنانى را كه در آن شهرها (ى قوم لوط) زندگى مى‏كردند (قبل از نزول عذاب) خارج كرديم، (35)


فَكَان‌َ قَاب‌َ قَوْسَيْن‌ِ أَوْ أَدْنَي‌ (نجم: 9)

تا آنكه فاصله او (با پيامبر) به اندازه فاصله دو كمان يا كمتر بود (9)


تَجْرِي‌ بِأَعْيُنِنَا جَزَاءً لِمَنْ‌ كَان‌َ كُفِرَ (قمر: 14)

مركبى كه زير نظر ما حركت مى‏كرد! اين كيفرى بود براى كسانى كه (به او) كافر شده بودند! (14)


فَكَيْف‌َ كَان‌َ عَذَابِي‌ وَ نُذُرِ (قمر: 16)

(اكنون بنگريد) عذاب و انذارهاى من چگونه بود! (16)


كَذَّبَت‌ْ عَادٌ فَكَيْف‌َ كَان‌َ عَذَابِي‌ وَ نُذُرِ (قمر: 18)

قوم عاد (نيز پيامبر خود را) تكذيب كردند پس (ببينيد) عذاب و انذارهاى من چگونه بود! (18)


فَكَيْف‌َ كَان‌َ عَذَابِي‌ وَ نُذُرِ (قمر: 21)

پس (ببينيد) عذاب و انذارهاى من چگونه بود! (21)


فَكَيْف‌َ كَان‌َ عَذَابِي‌ وَ نُذُرِ (قمر: 30)

پس (بنگريد) عذاب و انذارهاى من چگونه بود! (30)


فَأَمَّا إِنْ‌ كَان‌َ مِن‌َ الْمُقَرَّبِين‌َ (واقعه: 88)

پس اگر او از مقرّبان باشد، (88)


وَ أَمَّا إِنْ‌ كَان‌َ مِن‌ْ أَصْحَاب‌ِ الْيَـمِين‌ِ (واقعه: 90)

امّا اگر از اصحاب يمين باشد، (90)


وَ أَمَّا إِنْ‌ كَان‌َ مِن‌َ الْمُكَذِّبِين‌َ الضَّالِّين‌َ (واقعه: 92)

امّا اگر او از تكذيب‏كنندگان گمراه باشد، (92)


وَالَّذِين‌َ تَبَوَّءُوا الدَّارَ وَالْإِيمَان‌َ مِنْ‌ قَبْلِهِم‌ْ يُحِبُّون‌َ مَن‌ْ هَاجَرَ إِلَيْهِم‌ْ وَ لاَ يَجِدُون‌َ فِي‌ صُدُورِهِم‌ْ حَاجَة‌ً مِمَّا أُوتُوا وَ يُؤْثِرُون‌َ عَلَي‌ أَنْفُسِهِم‌ْ وَ لَوْ كَان‌َ بِهِم‌ْ خَصَاصَة‌ٌ وَ مَنْ‌ يُوق‌َ شُح‌َّ نَفْسِه‌ِ فَأُولَئِك‌َ هُم‌ُ الْمُفْلِحُون‌َ (حشر: 9)

و براى كسانى است كه در اين سرا [سرزمين مدينه‏] و در سراى ايمان پيش از مهاجران مسكن گزيدند و كسانى را كه به سويشان هجرت كنند دوست مى‏دارند، و در دل خود نيازى به آنچه به مهاجران داده شده احساس نمى‏كنند و آنها را بر خود مقدّم مى‏دارند هر چند خودشان بسيار نيازمند باشند كسانى كه از بخل و حرص نفس خويش باز داشته شده‏اند رستگارانند! (9)


فَكَان‌َ عَاقِبَتَهُمَا أَنَّهُمَا فِي‌ النَّارِ خَالِدَيْن‌ِ فِيهَا وَ ذَلِك‌َ جَزَاءُ الظَّالِمِين‌َ (حشر: 17)

سرانجام كارشان اين شد كه هر دو در آتش دوزخ خواهند بود، جاودانه در آن مى‏مانند و اين است كيفر ستمكاران! (17)


لَقَدْ كَان‌َ لَكُم‌ْ فِيهِم‌ْ أُسْوَة‌ٌ حَسَنَة‌ٌ لِمَنْ‌ كَان‌َ يَرْجُو الله‌َ وَالْيَوْم‌َ الْآخِرَ وَ مَنْ‌ يَتَوَل‌َّ فَإِن‌َّ الله‌َ هُوَ الْغَنِي‌ُّ الْحَمِيدُ (ممتحنه: 6)

(آرى) براى شما در زندگى آنها اسوه حسنه (و سرمشق نيكويى) بود، براى كسانى كه اميد به خدا و روز قيامت دارند و هر كس سرپيچى كند به خويشتن ضرر زده است، زيرا خداوند بى‏نياز و شايسته ستايش است! (6)


فَإِذَا بَلَغْن‌َ أَجَلَهُن‌َّ فَأَمْسِكُوهُن‌َّ بِمَعْرُوف‌ٍ أَوْ فَارِقُوهُن‌َّ بِمَعْرُوف‌ٍ وَ أَشْهِدُوا ذَوَي‌ْ عَدْل‌ٍ مِنْكُم‌ْ وَ أَقِيمُوا الشَّهَادَة‌َ لِالله‌ِ ذَلِكُم‌ْ يُوعَظ‌ُ بِه‌ِ مَنْ‌ كَان‌َ يُؤْمِن‌ُ بِالله‌ِ وَالْيَوْم‌ِ الْآخِرِ وَ مَنْ‌ يَتَّق‌ِ الله‌َ يَجْعَلْ‌ لَه‌ُ مَخْرَجَاً (طلاق: 2)

و چون عده آنها سرآمد، آنها را بطرز شايسته‏اى نگه داريد يا بطرز شايسته‏اى از آنان جدا شويد و دو مرد عادل از خودتان را گواه گيريد و شهادت را براى خدا برپا داريد اين چيزى است كه مؤمنان به خدا و روز قيامت به آن اندرز داده مى‏شوند! و هر كس تقواى الهى پيشه كند، خداوند راه نجاتى براى او فراهم مى‏كند، (2)


فَذَاقَت‌ْ وَبَال‌َ أَمْرِهَا وَ كَان‌َ عَاقِبَة‌ُ أَمْرِهَا خُسْرَاً (طلاق: 9)

آنها آثار سوء كار خود را چشيدند و عاقبت كارشان خسران بود! (9)


وَ لَقَدْ كَذَّب‌َ الَّذِين‌َ مِنْ‌ قَبْلِهِم‌ْ فَكَيْف‌َ كَان‌َ نَكِيرِ (ملك: 18)

كسانى كه پيش از آنان بودند (آيات الهى را) تكذيب كردند، امّا (ببين) مجازات من چگونه بود! (18)


أَنْ‌ كَان‌َ ذَا مَال‌ٍ وَ بَنِين‌َ (قلم: 14)

مبادا بخاطر اينكه صاحب مال و فرزندان فراوان است (از او پيروى كنى)! (14)


إِنَّه‌ُ كَان‌َ لاَ يُؤْمِن‌ُ بِالله‌ِ الْعَظِيم‌ِ (حاقه: 33)

چرا كه او هرگز به خداوند بزرگ ايمان نمى‏آورد، (33)


تَعْرُج‌ُ الْمَلاَئِكَة‌ُ وَالرُّوح‌ُ إِلَيْه‌ِ فِي‌ يَوْم‌ٍ كَان‌َ مِقْدَارُه‌ُ خَمسینَ أَلْف‌َ سَنَة‌ٍ (معارج: 4)

فرشتگان و روح [فرشته مقرّب خداوند] بسوى او عروج مى‏كنند در آن روزى كه مقدارش پنجاه هزار سال است! (4)


فَقُلْت‌ُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُم‌ْ إِنَّه‌ُ كَان‌َ غَفَّارَاً (نوح: 10)

به آنها گفتم: «از پروردگار خويش آمرزش بطلبيد كه او بسيار آمرزنده است ... (10)


وَ أَنَّه‌ُ كَان‌َ يَقُول‌ُ سَفِيهُنَا عَلَي‌ الله‌ِ شَطَطَاً (جن: 4)

و اينكه سفيه ما (ابليس) درباره خداوند سخنان ناروا مى‏گفت! (4)


وَ أَنَّه‌ُ كَان‌َ رِجَال‌ٌ مِن‌َ الْإِنْس‌ِ يَعُوذُون‌َ بِرِجَال‌ٍ مِن‌َ الْجِن‌ِّ فَزَادُوهُم‌ْ رَهَقَاً (جن: 6)

و اينكه مردانى از بشر به مردانى از جنّ پناه مى‏بردند، و آنها سبب افزايش گمراهى و طغيانشان مى‏شدند! (6)


السَّمَاءُ مُنْفَطِرٌ بِه‌ِ كَان‌َ وَعْدُه‌ُ مَفْعُولاً (مزمل: 18)

و آسمان از هم شكافته مى‏شود، و وعده او شدنى و حتمى است. (18)


كَلاَّ إِنَّه‌ُ كَان‌َ لِآيَاتِنَا عَنِيدَاً (مدثر: 16)

هرگز چنين نخواهد شد چرا كه او نسبت به آيات ما دشمنى مى‏ورزد! (16)


ثُم‌َّ كَان‌َ عَلَقَة‌ً فَخَلَق‌َ فَسَوَّي‌ (قيامة: 38)

سپس بصورت خون بسته در آمد، و خداوند او را آفريد و موزون ساخت، (38)


إِن‌َّ الْأَبْرَارَ يَشْرَبُون‌َ مِنْ‌ كَأْس‌ٍ كَان‌َ مِزَاجُهَا كَافُورَاً (انسان: 5)

به يقين ابرار (و نيكان) از جامى مى‏نوشند كه با عطر خوشى آميخته است، (5)


يُوفُون‌َ بِالنَّذْرِ وَ يَخَافُون‌َ يَوْمَاً كَان‌َ شَرُّه‌ُ مُسْتَطِيرَاً (انسان: 7)

آنها به نذر خود وفا مى‏كنند، و از روزى كه شرّ و عذابش گسترده است مى‏ترسند، (7)


وَ يُسْقَوْن‌َ فِيهَا كَأْسَاً كَان‌َ مِزَاجُهَا زَنجَبِيلاً (انسان: 17)

و در آنجا از جامهايى سيراب مى‏شوند كه لبريز از شراب طهورى آميخته با زنجبيل است، (17)


إِن‌َّ هَذَا كَان‌َ لَكُم‌ْ جَزَاءً وَ كَان‌َ سَعْيُكُمْ‌ مَشْكُورَاً (انسان: 22)

اين پاداش شماست، و سعى و تلاش شما مورد قدردانى است! (22)


وَ مَا تَشَاءُون‌َ إِلاَّ أَنْ‌ يَشَاءَ الله‌ُ إِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ عَلِيمَاً حَكِيمَاً (انسان: 30)

و شما هيچ چيز را نمى‏خواهيد مگر اينكه خدا بخواهد، خداوند دانا و حكيم بوده و هست! (30)


فَإِنْ‌ كَان‌َ لَكُم‌ْ كَيْدٌ فَكِيدُون‌ِ (مرسلات: 39)

اگر چاره‏اى در برابر من (براى فرار از چنگال مجازات) داريد انجام دهيد! (39)


إِن‌َّ يَوْم‌َ الْفَصْل‌ِ كَان‌َ مِيقَاتَاً (نبأ: 17)

(آرى) روز جدايى، ميعاد همگان است! (17)


إِنَّه‌ُ كَان‌َ فِي‌ أَهْلِه‌ِ مَسْرُورَاً (انشقاق: 13)

چرا كه او در ميان خانواده‏اش پيوسته (از كفر و گناه خود) مسرور بود! (13)


بَلَي‌ إِن‌َّ رَبَّه‌ُ كَان‌َ بِه‌ِ بَصِيرَاً (انشقاق: 15)

آرى، پروردگارش نسبت به او بينا بود (و اعمالش را براى حساب ثبت كرد)! (15)


ثُم‌َّ كَان‌َ مِن‌َ الَّذِين‌َ آمَنُوا وَ تَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ وَ تَوَاصَوْا بِالْمَرْحَمَة‌ِ (بلد: 17)

سپس از كسانى باشد كه ايمان آورده و يكديگر را به شكيبايى و رحمت توصيه مى‏كنند! (17)


أَرَأَيْت‌َ إِنْ‌ كَان‌َ عَلَي‌ الْهُدَي‌ (علق: 11)

به من خبر ده اگر اين بنده به راه هدايت باشد، (11)


فَسَبِّح‌ْ بِحَمْدِ رَبِّك‌َ وَاسْتَغْفِرْه‌ُ إِنَّه‌ُ كَان‌َ تَوَّابَاً (نصر: 3)

پروردگارت را تسبيح و حمد كن و از او آمرزش بخواه كه او بسيار توبه‏پذير است! (3)



پدیدآورنده : دکتر صادق فرازی
همکاران : مرحمت زینالی ، فاطمه فرازی و روح الله فرازی
طراحی و پیاده سازی سایت : مهندس حسن زینالی


Email :
info@quran-mojam.ir

Tel :
09378764435


تماس با ما  ¦  درباره ما

کلیه حقوق وب سایت محفوظ بوده واستفاده از مطالب آن با ذکر منبع بلا مانع است