فهرست الفبایی




126.«حرف» لَوْ [200]
اگر / اگرچه / ممنوع و محال بودن / آرزو
آیات

يَكَادُ الْبَرْق‌ُ يَخْطَف‌ُ أَبْصَارَهُم‌ْ كُلَّمَا أَضَاءَ لَهُم‌ْ مَشَوْا فِيه‌ِ وَ إِذَا أَظْلَم‌َ عَلَيْهِم‌ْ قَامُوا وَ لَوْ شَاءَ الله‌ُ لَذَهَب‌َ بِسَمْعِهِم‌ْ وَ أَبْصَارِهِم‌ْ إِن‌َّ الله‌َ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ قَدِيرٌ (بقره: 20)

(روشنايى خيره كننده) برق، نزديك است چشمانشان را بربايد. هر زمان كه (برق جستن مى‏كند، و صفحه بيابان را) براى آنها روشن مى‏سازد، (چند گامى) در پرتو آن راه مى‏روند و چون خاموش مى‏شود، توقف مى‏كنند. و اگر خدا بخواهد، گوش و چشم آنها را از بين مى‏برد چرا كه خداوند بر هر چيز تواناست. (20)


وَ لَتَجِدَنَّهُم‌ْ أَحْرَص‌َ النَّاس‌ِ عَلَي‌ حَيَاة‌ٍ وَ مِن‌َ الَّذِين‌َ أَشْرَكُوا يَوَدُّ أَحَدُهُم‌ْ لَوْ يُعَمَّرُ أَلْف‌َ سَنَة‌ٍ وَ مَا هُوَ بِمُزَحْزِحِه‌ِ مِن‌َ الْعَذَاب‌ِ أَن‌ْ يُعَمَّرَ وَالله‌ُ بَصِيرٌ بِمَا يَعْمَلُون‌َ (بقره: 96)

و آنها را حريص‏ترين مردم- حتى حريصتر از مشركان- بر زندگى (اين دنيا، و اندوختن ثروت) خواهى يافت (تا آنجا) كه هر يك از آنها آرزو دارد هزار سال عمر به او داده شود! در حالى كه اين عمر طولانى، او را از كيفر (الهى) باز نخواهد داشت. و خداوند به اعمال آنها بيناست. (96)


وَاتَّبَعُوا مَا تَتْلُو الشَّيَاطِين‌ُ عَلَي‌ مُلْك‌ِ سُلَيَمان‌َ وَ مَا كَفَرَ سُلَيْمان‌ُ وَ لَكِنَّ‌ الشَّيَاطِين‌َ كَفَرُوا يُعَلِّمُون‌َ النَّاس‌َ السِّحْرَ وَ مَا أُنْزِل‌َ عَلَي‌ الْمَلَكَيْن‌ِ بِبَابِل‌َ هَارُوت‌َ وَ مَارُوت‌َ وَ مَا يُعَلِّمَان‌ِ مِن‌ْ أَحَدٍ حَتَّي‌ يَقُولاَ إِنَّمَا نَحْن‌ُ فِتْنَة‌ٌ فَلاَ تَكْفُرْ فَيَتَعَلَّمُون‌َ مِنْهُمَا مَا يُفَرِّقُون‌َ بِه‌ِ بَيْن‌َ الْمَرْءِ وَ زَوْجِه‌ِ وَ مَا هُم‌ْ بِضَارِّين‌َ بِه‌ِ مِن‌ْ أَحَدٍ إِلاَّ بِإِذْن‌ِ الله‌ِ وَ يَتَعَلَّمُون‌َ مَا يَضُرُّهُم‌ْ وَ لاَ يَنْفَعُهُم‌ْ وَ لَقَدْ عَلِمُوا لَمَن‌ِ اشْتَرَاه‌ُ مَا لَه‌ُ فِي‌ الْآخِرَة‌ِ مِن‌ْ خَلاَق‌ٍ وَ لَبِئْس‌َ مَا شَرَوا بِه‌ِ أَنْفُسَهُم‌ْ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُون‌َ (بقره: 102)

و (يهود) از آنچه شياطين در عصر سليمان بر مردم مى‏خواندند پيروى كردند. سليمان هرگز (دست به سحر نيالود و) كافر نشد ولى شياطين كفر ورزيدند و به مردم سحر آموختند. و (نيز يهود) از آنچه بر دو فرشته بابل «هاروت» و «ماروت»، نازل شد پيروى كردند. (آن دو، راه سحر كردن را، براى آشنايى با طرز ابطال آن، به مردم ياد مى‏دادند. و) به هيچ كس چيزى ياد نمى‏دادند، مگر اينكه از پيش به او مى‏گفتند: «ما وسيله آزمايشيم كافر نشو! (و از اين تعليمات، سوء استفاده نكن!)» ولى آنها از آن دو فرشته، مطالبى را مى‏آموختند كه بتوانند به وسيله آن، ميان مرد و همسرش جدايى بيفكنند ولى هيچ گاه نمى‏توانند بدون اجازه خداوند، به انسانى زيان برسانند. آنها قسمتهايى را فرامى‏گرفتند كه به آنان زيان مى‏رسانيد و نفعى نمى‏داد. و مسلما مى‏دانستند هر كسى خريدار اين گونه متاع باشد، در آخرت بهره‏اى نخواهد داشت. و چه زشت و ناپسند بود آنچه خود را به آن فروختند، اگر مى‏دانستند!! (102)


وَ لَوْ أَنَّهُم‌ْ آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَمَثُوبَة‌ٌ مِن‌ْ عِنْدِ الله‌ِ خَيْرٌ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُون‌َ (بقره: 103)

و اگر آنها ايمان مى‏آوردند و پرهيزكارى پيشه مى‏كردند، پاداشى كه نزد خداست، براى آنان بهتر بود، اگر آگاهى داشتند!! (103)


وَدَّ كَثِيرٌ مِن‌ْ أَهْل‌ِ الْكِتَاب‌ِ لَوْ يَرُدُّونَكُم‌ْ مِن‌ْ بَعْدِ إِيمَانِكُم‌ْ كُفَّارَاً حَسَدَاً مِن‌ْ عِندِ أَنْفُسِهِم‌ْ مِن‌ْ بَعْدِ مَا تَبَيَّن‌َ لَهُم‌ُ الْحَق‌ُّ فَاعْفُوا وَاصْفَحُوا حَتَّي‌ يَأْتِي‌َ الله‌ُ بِأَمْرِه‌ِ إِن‌َّ الله‌َ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ قَدِيرٌ (بقره: 109)

بسيارى از اهل كتاب، از روى حسد- كه در وجود آنها ريشه دوانده- آرزو مى‏كردند شما را بعد از اسلام و ايمان، به حال كفر باز گردانند با اينكه حق براى آنها كاملا روشن شده است. شما آنها را عفو كنيد و گذشت نماييد تا خداوند فرمان خودش (فرمان جهاد) را بفرستد خداوند بر هر چيزى تواناست. (109)


وَ مِن‌َ النَّاس‌ِ مَنْ‌ يَتَّخِذُ مِن‌ْ دُون‌ِ الله‌ِ أَنْدَادَاً يُحِبُّونَهُم‌ْ كَحُب‌ِّ الله‌ِ وَالَّذِين‌َ آمَنُوا أَشَدُّ حُبَّاً لِالله‌ِ وَ لَوْ يَرَي‌ الَّذِين‌َ ظَلَمُوا إِذْ يَرَوْن‌َ الْعَذَاب‌َ أَن‌َّ الْقُوَّة‌َ لِالله‌ِ جَمِيعَاً وَ أَن‌َّ الله‌َ شَدِيدُ الْعَذَاب‌ِ (بقره: 165)

بعضى از مردم، معبودهايى غير از خداوند براى خود انتخاب مى‏كنند و آنها را همچون خدا دوست مى‏دارند. امّا آنها كه ايمان دارند، عشقشان به خدا، (از مشركان نسبت به معبودهاشان،) شديدتر است. و آنها كه ستم كردند، (و معبودى غير خدا برگزيدند،) هنگامى كه عذاب (الهى) را مشاهده كنند، خواهند دانست كه تمامِ قدرت، از آنِ خداست و خدا داراى مجازات شديد است (نه معبودهاى خيالى كه از آنها مى‏هراسند.) (165)


وَ قَال‌َ الَّذِين‌َ اتَّبَعُوا لَوْ أَن‌َّ لَنَا كَرَّة‌ً فَنَتَبَرَّأَ مِنْهُم‌ْ كَمَا تَبَرَّءُوا مِنَّا كَذَلِك‌َ يُرِيهِم‌ُ الله‌ُ أَعْمَالَهُم‌ْ حَسَرَات‌ٍ عَلَيْهِم‌ْ وَ مَا هُم‌ْ بِخَارِجِين‌َ مِن‌َ النَّارِ (بقره: 167)

و (در اين هنگام) پيروان مى‏گويند: «كاش بار ديگر به دنيا برمى‏گشتيم، تا از آنها [پيشوايان گمراه‏] بيزارى جوييم، آن چنان كه آنان (امروز) از ما بيزارى جستند! (آرى،) خداوند اين چنين اعمال آنها را به صورت حسرت‏زايى به آنان نشان مى‏دهد و هرگز از آتش (دوزخ) خارج نخواهند شد! (167)


وَ إِذَا قِيل‌َ لَهُم‌ُ اتَّبِعُوا مَا أَنْزَل‌َ الله‌ُ قَالُوا بَل‌ْ نَتَّبِع‌ُ مَا أَلْفَيْنَا عَلَيْه‌ِ آبَاءَنَا أَوَ لَوْ كَان‌َ آبَاؤُهُم‌ْ لاَ يَعْقِلُون‌َ شَيْءً وَ لاَ يَهْتَدُون‌َ (بقره: 170)

و هنگامى كه به آنها گفته شود: «از آنچه خدا نازل كرده است، پيروى كنيد!» مى‏گويند: «نه، ما از آنچه پدران خود را بر آن يافتيم، پيروى مى‏نماييم.» آيا اگر پدران آنها، چيزى نمى‏فهميدند و هدايت نيافتند (باز از آنها پيروى خواهند كرد)؟! (170)


فِي‌ الدُّنْيَا وَالْآخِرَة‌ِ وَ يَسْأَلُونَك‌َ عَن‌ِ الْيَتَامَي‌ قُل‌ْ إِصْلاَح‌ٌ لَهُم‌ْ خَيْرٌ وَ إِنْ‌ تُخَالِطُوهُم‌ْ فَإِخْوَانُكُم‌ْ وَالله‌ُ يَعْلَم‌ُ الْمُفْسِدَ مِن‌َ الْمُصْلِح‌ِ وَ لَوْ شَاءَ الله‌ُ لَأَعْنَتَكُم‌ْ إِن‌َّ الله‌َ عَزِيزٌ حَكِيم‌ٌ (بقره: 220)

(تا انديشه كنيد) درباره دنيا و آخرت! و از تو در باره يتيمان سؤال مى‏كنند، بگو: «اصلاح كار آنان بهتر است. و اگر زندگى خود را با زندگى آنان بياميزيد، (مانعى ندارد) آنها برادر (دينى) شما هستند.» (و همچون يك برادر با آنها رفتار كنيد!) خداوند، مفسدان را از مصلحان، بازمى‏شناسد. و اگر خدا بخواهد، شما را به زحمت مى‏اندازد (و دستور مى‏دهد در عين سرپرستى يتيمان، زندگى و اموال آنها را بكلى از اموال خود، جدا سازيد ولى خداوند چنين نمى‏كند) زيرا او توانا و حكيم است. (220)


وَ لاَ تَنْكِحُوا الْمُشْرِكَات‌ِ حَتَّي‌ يُؤْمِن‌َّ وَ لَأََمَة‌ٌ مُؤْمِنَة‌ٌ خَيْرٌ مِنْ‌ مُشْرِكَة‌ٍ وَ لَوْ أَعْجَبَتْكُم‌ْ وَ لاَ تُنْكِحُوا الْمُشْرِكِين‌َ حَتَّي‌ يُؤْمِنُوا وَ لَعَبْدٌ مُؤْمِن‌ٌ خَيْرٌ مِنْ‌ مُشْرِك‌ٍ وَ لَوْ أَعْجَبَكُم‌ْ أُولَئِك‌َ يَدْعُون‌َ إِلَي‌ النَّارِ وَالله‌ُ يَدْعُو إِلَي‌ الْجَنَّة‌ِ وَالْمَغْفِرَة‌ِ بِإِذْنِه‌ِ وَ يُبَيِّن‌ُ آيَاتِه‌ِ لِلنَّاس‌ِ لَعَلَّهُم‌ْ يَتَذَكَّرُون‌َ (بقره: 221)

و با زنان مشرك و بت‏پرست، تا ايمان نياورده‏اند، ازدواج نكنيد! (اگر چه جز به ازدواج با كنيزان، دسترسى نداشته باشيد زيرا) كنيز باايمان، از زن آزاد بت‏پرست، بهتر است هر چند (زيبايى، يا ثروت، يا موقعيت او) شما را به شگفتى آورد. و زنان خود را به ازدواج مردان بت‏پرست، تا ايمان نياورده‏اند، در نياوريد! (اگر چه ناچار شويد آنها را به همسرى غلامان باايمان درآوريد زيرا) يك غلام باايمان، از يك مرد آزاد بت‏پرست، بهتر است هر چند (مال و موقعيت و زيبايى او،) شما را به شگفتى آورد. آنها دعوت به سوى آتش مى‏كنند و خدا دعوت به بهشت و آمرزش به فرمان خود مى‏نمايد، و آيات خويش را براى مردم روشن مى‏سازد شايد متذكر شوند! (221)


تِلْك‌َ الرُّسُل‌ُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُم‌ْ عَلَي‌ بَعْض‌ٍ مِنْهُمْ‌ مَنْ‌ كَلَّم‌َ الله‌ُ وَ رَفَع‌َ بَعْضَهُم‌ْ دَرَجَات‌ٍ وَ آتَيْنَا عِيسَي‌ ابْن‌َ مَرْيَم‌َ الْبَيِّنَات‌ِ وَ أَيَّدْنَاه‌ُ بِرُوح‌ِ الْقُدُس‌ِ وَ لَوْ شَاءَ الله‌ُ مَا اقْتَتَل‌َ الَّذِين‌َ مِنْ‌ بَعْدِهِمْ‌ مِنْ‌ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُم‌ُ الْبَيِّنَات‌ُ وَ لَكِنِ‌ اخْتَلَفُوا فَمِنْهُمْ‌ مَنْ‌ آمَن‌َ وَ مِنْهُمْ‌ مَنْ‌ كَفَرَ وَ لَوْ شَاءَ الله‌ُ مَا اقْتَتَلُوا وَ لَكِنَّ‌ الله‌َ يَفْعَل‌ُ مَا يُرِيدُ (بقره: 253)

بعضى از آن رسولان را بر بعضى ديگر برترى داديم برخى از آنها، خدا با او سخن مى‏گفت و بعضى را درجاتى برتر داد و به عيسى بن مريم، نشانه‏هاى روشن داديم و او را با «روح القدس» تأييد نموديم (ولى فضيلت و مقام آن پيامبران، مانع اختلاف امتها نشد.) و اگر خدا مى‏خواست، كسانى كه بعد از آنها بودند، پس از آن همه نشانه‏هاى روشن كه براى آنها آمد، جنگ و ستيز نمى‏كردند (اما خدا مردم را مجبور نساخته و آنها را در پيمودن راه سعادت، آزاد گذارده است) ولى اين امتها بودند كه با هم اختلاف كردند بعضى ايمان آوردند و بعضى كافر شدند (و جنگ و خونريزى بروز كرد. و باز) اگر خدا مى‏خواست، با هم پيكار نمى‏كردند ولى خداوند، آنچه را مى‏خواهد، (از روى حكمت) انجام مى‏دهد (و هيچ كس را به قبول چيزى مجبور نمى‏كند). (253)


يَوْم‌َ تَجِدُ كُل‌ُّ نَفْس‌ٍ مَا عَمِلَت‌ْ مِن‌ْ خَيْرٍ مُحْضَرَاً وَ مَا عَمِلَت‌ْ مِنْ‌ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَن‌َّ بَيْنَهَا وَ بَيْنَه‌ُ أَمَدَاً بَعِيدَاً وَ يُحَذِّرُكُم‌ُ الله‌ُ نَفْسَه‌ُ وَالله‌ُ رَؤوف‌ٌ بِالْعِبَادِ (آل‌عمران: 30)

روزى كه هر كس، آنچه را از كار نيك انجام داده، حاضر مى‏بيند و آرزو مى‏كند ميان او، و آنچه از اعمال بد انجام داده، فاصله زمانىِ زيادى باشد. خداوند شما را از (نافرمانى) خودش، بر حذر مى‏دارد و (در عين حال،) خدا نسبت به همه بندگان، مهربان است.» (30)


وَدَّتْ‌ طَائِفَة‌ٌ مِن‌ْ أَهْل‌ِ الْكِتَاب‌ِ لَوْ يُضِلُّونَكُم‌ْ وَ مَا يُضِلُّون‌َ إِلاَّ أَنْفُسَهُم‌ْ وَ مَا يَشْعُرُون‌َ (آل‌عمران: 69)

جمعى از اهل كتاب (از يهود)، دوست داشتند (و آرزو مى‏كردند) شما را گمراه كنند (امّا آنها بايد بدانند كه نمى‏توانند شما را گمراه سازند،) آنها گمراه نمى‏كنند مگر خودشان را، و نمى‏فهمند! (69)


إِن‌َّ الَّذِين‌َ كَفَرُوا وَ مَاتُوا وَ هُم‌ْ كُفَّارٌ فَلَن‌ْ يُقْبَل‌َ مِن‌ْ أَحَدِهِمْ‌ مِل‌ْءُ الْأَرْض‌ِ ذَهَبَاً وَ لَوِ افْتَدَي‌ بِه‌ِ أُولَئِك‌َ لَهُم‌ْ عَذَاب‌ٌ أَلِيم‌ٌ وَ مَا لَهُمْ‌ مِنْ‌ نَاصِرِين‌َ (آل‌عمران: 91)

كسانى كه كافر شدند و در حال كفر از دنيا رفتند، اگر چه روى زمين پر از طلا باشد، و آن را بعنوان فديه (و كفّاره اعمال بد خويش) بپردازند، هرگز از هيچ يك آنها قبول نخواهد شد و براى آنان، مجازاتِ دردناك است و ياورانى ندارند. (91)


كُنْتُم‌ْ خَيْرَ أُمَّة‌ٍ أُخْرِجَت‌ْ لِلنَّاس‌ِ تَأْمُرُون‌َ بِالْمَعْرُوف‌ِ وَ تَنْهَوْن‌َ عَن‌ِ الْمُنْكَرِ وَ تُؤْمِنُون‌َ بِالله‌ِ وَ لَوْ آمَن‌َ أَهْل‌ُ الْكِتَاب‌ِ لَكَان‌َ خَيْرَاً لَهُم‌ْ مِنْهُم‌ُ الْمُؤْمِنُون‌َ وَ أَكْثَرُهُم‌ُ الْفَاسِقُون‌َ (آل‌عمران: 110)

شما بهترين امتى بوديد كه به سود انسانها آفريده شده‏اند (چه اينكه) امر به معروف و نهى از منكر مى‏كنيد و به خدا ايمان داريد. و اگر اهل كتاب، (به چنين برنامه و آيين درخشانى،) ايمان آورند، براى آنها بهتر است! (ولى تنها) عده كمى از آنها با ايمانند، و بيشتر آنها فاسقند، (و خارج از اطاعت پروردگار) (110)


ثُم‌َّ أَنْزَل‌َ عَلَيْكُمْ‌ مِنْ‌ بَعْدِ الْغَم‌ِّ أَمَنَة‌ً نُعَاسَاً يَغْشَي‌ طَائِفَة‌ً مِنْكُم‌ْ وَ طَائِفَة‌ٌ قَدْ أَهَمَّتْهُم‌ْ أَنْفُسُهُم‌ْ يَظُنُّون‌َ بِالله‌ِ غَيْرَ الْحَق‌ِّ ظَن‌َّ الْجَاهِلِيَّة‌ِ يَقُولُون‌َ هَلْ‌ لَنَا مِن‌َ الْأَمْرِ مِن‌ْ شَيْ‌ءٍ قُل‌ْ إِن‌َّ الْأَمْرَ كُلَّه‌ُ لِالله‌ِ يُخْفُون‌َ فِي‌ أَنْفُسِهِمْ‌ مَا لاَ يُبْدُون‌َ لَك‌َ يَقُولُون‌َ لَوْ كَان‌َ لَنَا مِن‌َ الْأَمْرِ شَيْ‌ءٌ مَا قُتِلْنَا هَهُنَا قُل‌ْ لَوْ كُنْتُم‌ْ فِي‌ بُيُوتِكُم‌ْ لَبَرَزَ الَّذِين‌َ كُتِب‌َ عَلَيْهِم‌ُ الْقَتْل‌ُ إِلَي‌ مَضَاجِعِهِم‌ْ وَ لِيَبْتَلِي‌َ الله‌ُ مَا فِي‌ صُدُورِكُم‌ْ وَ لِيُمَحِّص‌َ مَا فِي‌ قُلُوبِكُم‌ْ وَالله‌ُ عَلِيم‌ٌ بِذَات‌ِ الصُّدُورِ (آل‌عمران: 154)

سپس بدنبال اين غم و اندوه، آرامشى بر شما فرستاد. اين آرامش، بصورت خواب سبكى بود كه (در شب بعد از حادثه احد،) گروهى از شما را فرا گرفت اما گروه ديگرى در فكر جان خويش بودند (و خواب به چشمانشان نرفت.) آنها گمانهاى نادرستى- همچون گمانهاى دوران جاهليت- درباره خدا داشتند و مى‏گفتند: «آيا چيزى از پيروزى نصيب ما مى‏شود؟!» بگو: «همه كارها (و پيروزيها) به دست خداست!» آنها در دل خود، چيزى را پنهان مى‏دارند كه براى تو آشكار نمى‏سازند مى‏گويند: «اگر ما سهمى از پيروزى داشتيم، در اين جا كشته نمى‏شديم!» بگو: «اگر هم در خانه‏هاى خود بوديد، آنهايى كه كشته‏شدن بر آنها مقرر شده بود، قطعاً به سوى آرامگاه‏هاى خود، بيرون مى‏آمدند (و آنها را به قتل مى‏رساندند). و اينها براى اين است كه خداوند، آنچه در سينه‏هايتان پنهان داريد، بيازمايد و آنچه را در دلهاى شما (از ايمان) است، خالص گرداند و خداوند از آنچه در درون سينه‏هاست، با خبر است. (154)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا لاَ تَكُونُوا كَالَّذِين‌َ كَفَرُوا وَ قَالُوا لِإِخْوانِهِم‌ْ إِذَا ضَرَبُوا فِي‌ الْأَرْض‌ِ أَوْ كَانُوا غُزَّيً‌ لَوْ كَانُوا عِنْدَنَا مَا مَاتُوا وَ مَا قُتِلُوا لِيَجْعَل‌َ الله‌ُ ذَلِك‌َ حَسْرَة‌ً فِي‌ قُلُوبِهِم‌ْ وَالله‌ُ يُحْيِي‌ وَ يُمِيت‌ُ وَالله‌ُ بِمَا تَعْمَلُون‌َ بَصِيرٌ (آل‌عمران: 156)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! همانند كافران نباشيد كه چون برادرانشان به مسافرتى مى‏روند، يا در جنگ شركت مى‏كنند (و از دنيا مى‏روند و يا كشته مى‏شوند)، مى‏گويند: «اگر آنها نزد ما بودند، نمى‏مردند و كشته نمى‏شدند!» (شما از اين گونه سخنان نگوييد،) تا خدا اين حسرت را بر دل آنها [كافران‏] بگذارد. خداوند، زنده مى‏كند و مى‏ميراند (و زندگى و مرگ، به دست اوست) و خدا به آنچه انجام مى‏دهيد، بيناست. (156)


فَبِمَـا رَحْمَة‌ٍ مِن‌َ الله‌ِ لِنْت‌َ لَهُم‌ْ وَ لَوْ كُنْت‌َ فَظَّاً غَلِيظ‌َ الْقَلْب‌ِ لَانْفَضُّوا مِن‌ْ حَوْلِك‌َ فَاعْف‌ُ عَنْهُم‌ْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُم‌ْ وَ شَاوِرْهُم‌ْ فِي‌ الْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْت‌َ فَتَوَكَّل‌ْ عَلَي‌ الله‌ِ إِن‌َّ الله‌َ يُحِب‌ُّ الْمُتَوَكِّلِين‌َ (آل‌عمران: 159)

به (بركت) رحمت الهى، در برابر آنان [مردم‏] نرم (و مهربان) شدى! و اگر خشن و سنگدل بودى، از اطراف تو، پراكنده مى‏شدند. پس آنها را ببخش و براى آنها آمرزش بطلب! و در كارها، با آنان مشورت كن! اما هنگامى كه تصميم گرفتى، (قاطع باش! و) بر خدا توكل كن! زيرا خداوند متوكلان را دوست دارد. (159)


وَ لِيَعْلَم‌َ الَّذِين‌َ نَافَقُوا وَ قِيل‌َ لَهُم‌ْ تَعَالَوْا قَاتِلُوا فِي‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ أَوِ ادْفَعُوا قَالُوا لَوْ نَعْلَم‌ُ قِتَالاً لَاتَّبَعْنَاكُم‌ْ هُم‌ْ لِلْكُفْرِ يَوْمَئِذٍ أَقْرَب‌ُ مِنْهُم‌ْ لِلْإِيمَانِ يَقُولُون‌َ بِأَفْوَاهِهِمْ‌ مَا لَيْس‌َ فِي‌ قُلُوبِهِم‌ْ وَالله‌ُ أَعْلَم‌ُ بِمَا يَكْتُمُون‌َ (آل‌عمران: 167)

و نيز براى اين بود كه منافقان شناخته شوند آنهايى كه به ايشان گفته شد: «بياييد در راه خدا نبرد كنيد! يا (حد اقل) از حريم خود، دفاع نماييد!» گفتند: «اگر مى‏دانستيم جنگى روى خواهد داد، از شما پيروى مى‏كرديم. (اما مى‏دانيم جنگى نمى‏شود.)» آنها در آن هنگام، به كفر نزديكتر بودند تا به ايمان به زبان خود چيزى مى‏گويند كه در دلهايشان نيست! و خداوند از آنچه كتمان مى‏كنند، آگاهتر است. (167)


الَّذِين‌َ قَالُوا لِإِخْوانِهِم‌ْ وَ قَعَدُوا لَوْ أَطَاعُونَا مَا قُتِلُوا قُل‌ْ فَادْرَءُوا عَن‌ْ أَنْفُسِكُم‌ُ الْمَوْت‌َ إِنْ‌ كُنْتُم‌ْ صَادِقِين‌َ (آل‌عمران: 168)

(منافقان) آنها هستند كه به برادران خود- در حالى كه از حمايت آنها دست كشيده بودند- گفتند: «اگر آنها از ما پيروى مى‏كردند، كشته نمى‏شدند!» بگو: « (مگر شما مى‏توانيد مرگ افراد را پيش‏بينى كنيد؟!) پس مرگ را از خودتان دور سازيد اگر راست مى‏گوييد!» (168)


وَلْيَخْش‌َ الَّذِين‌َ لَوْ تَرَكُوا مِن‌ْ خَلْفِهِم‌ْ ذُرِّيَّة‌ً ضِعَافَاً خَافُوا عَلَيْهِم‌ْ فَلْيَتَّقُوا الله‌َ وَلْيَقُولُوا قَوْلاً سَدِيدَاً (نساء: 9)

كسانى كه اگر فرزندان ناتوانى از خود بيادگار بگذارند از آينده آنان مى‏ترسند، بايد (از ستم درباره يتيمان مردم) بترسند! از (مخالفت) خدا بپرهيزند، و سخنى استوار بگويند. (9)


وَ مَاذَا عَلَيْهِم‌ْ لَوْ آمَنُوا بِالله‌ِ وَالْيَوْم‌ِ الْآخِرِ وَ أَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقَهُم‌ُ الله‌ُ وَ كَان‌َ الله‌ُ بِهِم‌ْ عَلِيمَاً (نساء: 39)

چه مى‏شد اگر آنها به خدا و روز بازپسين ايمان مى‏آوردند، و از آنچه خدا به آنان روزى داده، (در راه او) انفاق مى‏كردند؟! و خداوند از (اعمال و نيات) آنها آگاه است. (39)


يَوْمَئِذٍ يَوَدُّ الَّذِين‌َ كَفَرُوا وَ عَصَوُا الرَّسُول‌َ لَوْ تُسَوَّي‌ بِهِم‌ُ الْأَرْض‌ُ وَ لاَ يَكْتُمُون‌َ الله‌َ حَدِيثَاً (نساء: 42)

در آن روز، آنها كه كافر شدند و با پيامبر (ص) بمخالفت برخاستند، آرزو مى‏كنند كه اى كاش (خاك بودند، و) خاك آنها با زمينهاى اطراف يكسان مى‏شد (و بكلى محو و فراموش مى‏شدند). در آن روز، (با آن همه گواهان،) سخنى را نمى‏توانند از خدا پنهان كنند. (42)


مِن‌َ الَّذِين‌َ هَادُوا يُحَرِّفُون‌َ الْكَلِم‌َ عَنْ‌ مَواضِعِه‌ِ وَ يَقُولُون‌َ سَمِعْنَا وَ عَصَيْنَا وَاسْمَع‌ْ غَيْرَ مُسْمَع‌ٍ وَ رَاعِنَا لَيَّاً بِأَلْسِنَتِهِم‌ْ وَ طَعْنَاً فِي‌ الدِّين‌ِ وَ لَوْ أَنَّهُم‌ْ قَالُوا سَمِعْنَا وَ أَطَعْنَا وَاسْمَع‌ْ وَانْظُرْنَا لَكَان‌َ خَيْرَاً لَهُم‌ْ وَ أَقْوَم‌َ وَ لَكِنْ‌ لَعَنَهُم‌ُ الله‌ُ بِكُفْرِهِم‌ْ فَلاَ يُؤْمِنُون‌َ إِلاَّ قَلِيلاً (نساء: 46)

بعضى از يهود، سخنان را از جاى خود، تحريف مى‏كنند و (به جاى اينكه بگويند: «شنيديم و اطاعت كرديم»)، مى‏گويند: «شنيديم و مخالفت كرديم! و (نيز مى‏گويند:) بشنو! كه هرگز نشنوى! و (از روى تمسخر مى‏گويند:) راعنا [ما را تحميق كن!]» تا با زبان خود، حقايق را بگردانند و در آيين خدا، طعنه زنند. ولى اگر آنها (به جاى اين همه لجاجت) مى‏گفتند: «شنيديم و اطاعت كرديم و سخنان ما را بشنو و به ما مهلت ده (تا حقايق را درك كنيم)»، براى آنان بهتر، و با واقعيت سازگارتر بود. ولى خداوند، آنها را بخاطر كفرشان، از رحمت خود دور ساخته است از اين رو جز عدّه كمى ايمان نمى‏آورند. (46)


وَ مَا أَرْسَلْنَا مِنْ‌ رَسُول‌ٍ إِلاَّ لِيُطَاع‌َ بِإِذْن‌ِ الله‌ِ وَ لَوْ أَنَّهُم‌ْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُم‌ْ جَاءُوك‌َ فَاسْتَغْفَرَوا الله‌َ وَاسْتَغْفَرَ لَهُم‌ُ الرَّسُول‌ُ لَوَجَدُوا الله‌َ تَوَّابَاً رَحِيمَاً (نساء: 64)

ما هيچ پيامبرى را نفرستاديم مگر براى اين كه به فرمان خدا، از وى اطاعت شود. و اگر اين مخالفان، هنگامى كه به خود ستم مى‏كردند (و فرمانهاى خدا را زير پا مى‏گذاردند)، به نزد تو مى‏آمدند و از خدا طلب آمرزش مى‏كردند و پيامبر هم براى آنها استغفار مى‏كرد خدا را توبه پذير و مهربان مى‏يافتند. (64)


وَ لَوْ أَنَّا كَتَبْنَا عَلَيْهِم‌ْ أَن‌ِ اقْتُلُوا أَنْفُسَكُم‌ْ أَوِ اخْرُجُوا مِنْ‌ دِيَارِكُمْ‌ مَا فَعَلُوه‌ُ إِلاَّ قَلِيل‌ٌ مِنْهُم‌ْ وَ لَوْ أَنَّهُم‌ْ فَعَلُوا مَا يُوعَظُون‌َ بِه‌ِ لَكَان‌َ خَيْرَاً لَهُم‌ْ وَ أَشَدَّ تَثْبِيتَاً (نساء: 66)

اگر (همانند بعضى از امتهاى پيشين،) به آنان دستور مى‏داديم: «يكديگر را به قتل برسانيد»، و يا: «از وطن و خانه خود، بيرون رويد»، تنها عده كمى از آنها عمل مى‏كردند! و اگر اندرزهايى را كه به آنان داده مى‏شد انجام مى‏دادند، براى آنها بهتر بود و موجب تقويت ايمان آنها مى‏شد. (66)


أَيْنََمَا تَكُونُوا يُدْرِكْكُم‌ُ الْمَوْت‌ُ وَ لَوْ كُنْتُم‌ْ فِي‌ بُرُوج‌ٍ مُشَيَّدَة‌ٍ وَ إِنْ‌ تُصِبْهُم‌ْ حَسَنَة‌ٌ يَقُولُوا هَذِه‌ِ مِن‌ْ عِنْدِ الله‌ِ وَ إِنْ‌ تُصِبْهُم‌ْ سَيِّئَة‌ٌ يَقُولُوا هَذِه‌ِ مِنْ‌ عِنْدِك‌َ قُل‌ْ كُل‌ٌّ مِن‌ْ عِنْدِ الله‌ِ فَمَا ل‌ِ هَؤُلاَءِ الْقَوْم‌ِ لاَ يَكَادُون‌َ يَفْقَهُون‌َ حَدِيثَاً (نساء: 78)

هر جا باشيد، مرگ شما را درمى‏يابد هر چند در برجهاى محكم باشيد! و اگر به آنها [منافقان‏] حسنه (و پيروزى) برسد، مى‏گويند: «اين، از ناحيه خداست.» و اگر سيّئه (و شكستى) برسد، مى‏گويند: «اين، از ناحيه توست.» بگو: «همه اينها از ناحيه خداست.» پس چرا اين گروه حاضر نيستند سخنى را درك كنند؟! (78)


أَفَلاَ يَتَدَبَّرُون‌َ الْقُرْآن‌َ وَ لَوْ كَان‌َ مِن‌ْ عِنْدِ غَيْرِ الله‌ِ لَوَجَدُوا فِيه‌ِ اخْتِلاَفاً كَثِيرَاً (نساء: 82)

آيا درباره قرآن نمى‏انديشند؟! اگر از سوى غير خدا بود، اختلاف فراوانى در آن مى‏يافتند. (82)


وَ إِذَا جَاءَهُم‌ْ أَمْرٌ مِن‌َ الْأَمْن‌ِ أَوِ الْخَوْف‌ِ أَذَاعُوا بِه‌ِ وَ لَوْ رَدُّوه‌ُ إِلَي‌ الرَّسُول‌ِ وَ إِلَي‌ أُولِي‌ الْأَمْرِ مِنْهُم‌ْ لَعَلِمَه‌ُ الَّذِين‌َ يَسْتَنْبِطُونَه‌ُ مِنْهُم‌ْ وَ لَوْلاَ فَضْل‌ُ الله‌ِ عَلَيْكُم‌ْ وَ رَحْمَتُه‌ُ لَاتَّبَعْتُم‌ُ الشَّيْطَان‌َ إِلاَّ قَلِيلاً (نساء: 83)

و هنگامى كه خبرى از پيروزى يا شكست به آنها برسد، (بدون تحقيق،) آن را شايع مى‏سازند در حالى كه اگر آن را به پيامبر و پيشوايان- كه قدرت تشخيص كافى دارند- بازگردانند، از ريشه‏هاى مسائل آگاه خواهند شد. و اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود، جز عدّه كمى، همگى از شيطان پيروى مى‏كرديد (و گمراه مى‏شديد). (83)


وَدُّوا لَوْ تَكْفُرُون‌َ كَمَا كَفَرُوا فَتَكُونُون‌َ سَوَاءً فَلاَ تَتَّخِذُوا مِنْهُم‌ْ أَوْلِيَاءَ حَتَّي‌ يُهاجِرُوا فِي‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ فَإِنْ‌ تَوَلَّوا فَخُذُوهُم‌ْ وَاقْتُلُوهُم‌ْ حَيْث‌ُ وَجَدْتُمُوهُمْ‌ وَ لاَ تَتَّخِذُوا مِنْهُم‌ْ وَلِيَّاً وَ لاَ نَصِيرَاً (نساء: 89)

آنان آرزو مى‏كنند كه شما هم مانند ايشان كافر شويد، و مساوى يكديگر باشيد. بنا بر اين، از آنها دوستانى انتخاب نكنيد، مگر اينكه (توبه كنند، و) در راه خدا هجرت نمايند. هر گاه از اين كار سر باز زنند، (و به اقدام بر ضدّ شما ادامه دهند،) هر جا آنها را يافتيد، اسير كنيد! و (در صورت احساس خطر) به قتل برسانيد! و از ميان آنها، دوست و يار و ياورى اختيار نكنيد!. (89)


إِلاَّ الَّذِين‌َ يَصِلُون‌َ إِلَي‌ قَوْم‌ٍ بَيْنَكُم‌ْ وَ بَيْنَهُم‌ْ مِيثَاق‌ٌ أَوْ جَاءُوكُم‌ْ حَصِرَت‌ْ صُدُورُهُم‌ْ أَنْ‌ يُقَاتِلُوكُم‌ْ أَوْ يُقَاتِلُوا قَوْمَهُم‌ْ وَ لَوْ شَاءَ الله‌ُ لَسَلَّطَهُم‌ْ عَلَيْكُم‌ْ فَلَقَاتَلُوكُم‌ْ فَإِنِ‌ اعْتَزَلُوكُم‌ْ فَلَم‌ْ يُقَاتِلُوكُم‌ْ وَ أَلْقَوْا إِلَيْكُم‌ُ السَّلَم‌َ فَمَا جَعَل‌َ الله‌ُ لَكُم‌ْ عَلَيْهِم‌ْ سَبِيلاً (نساء: 90)

مگر آنها كه با همپيمانان شما، پيمان بسته‏اند يا آنها كه به سوى شما مى‏آيند، و از پيكار با شما، يا پيكار با قوم خود ناتوان شده‏اند (نه سر جنگ با شما دارند، و نه توانايى مبارزه با قوم خود.) و اگر خداوند بخواهد، آنان را بر شما مسلّط مى‏كند تا با شما پيكار كنند. پس اگر از شما كناره‏گيرى كرده و با شما پيكار ننمودند، (بلكه) پيشنهاد صلح كردند، خداوند به شما اجازه نمى‏دهد كه متعرّض آنان شويد. (90)


وَ إِذَا كُنْت‌َ فِيهِم‌ْ فَأَقَمْت‌َ لَهُم‌ُ الصَّلاَة‌َ فَلْتَقُم‌ْ طَائِفَة‌ٌ مِنْهُمْ‌ مَعَك‌َ وَلْيَأْخُذُوا أَسْلِحَتَهُم‌ْ فَإِذَا سَجَدُوا فَلْيَكُونُوا مِنْ‌ وَرَائِكُم‌ْ وَلْتَأْت‌ِ طَائِفَة‌ٌ أُخْرَي‌ لَم‌ْ يُصَلُّوا فَلْيُصَلُّوا مَعَك‌َ وَلْيَأْخُذُوا حِذْرَهُم‌ْ وَ أَسْلِحَتَهُم‌ْ وَدَّ الَّذِين‌َ كَفَرُوا لَوْ تَغْفُلُون‌َ عَن‌ْ أَسْلِحَتِكُم‌ْ وَ أَمْتِعَتِكُم‌ْ فَيَمِيلُون‌َ عَلَيْكُمْ‌ مَيْلَة‌ً وَاحِدَة‌ً وَ لاَ جُنَاح‌َ عَلَيْكُم‌ْ إِنْ‌ كَان‌َ بِكُم‌ْ أَذَي‌ً مِنْ‌ مَطَرٍ أَوْ كُنْتُمْ‌ مَرْضَي‌ أَنْ‌ تَضَعُوا أَسْلِحَتَكُم‌ْ وَ خُذُوا حِذْرَكُم‌ْ إِن‌َّ الله‌َ أَعَدَّ لِلْكَافِرِين‌َ عَذَابَاً مُهِينَاً (نساء: 102)

و هنگامى كه در ميان آنها باشى، و (در ميدان جنگ) براى آنها نماز را برپا كنى، بايد دسته‏اى از آنها با تو (به نماز) برخيزند، و سلاحهايشان را با خود برگيرند و هنگامى كه سجده كردند (و نماز را به پايان رساندند)، بايد به پشتِ سرِ شما (به ميدان نبرد) بروند، و آن دسته ديگر كه نماز نخوانده‏اند (و مشغول پيكار بوده‏اند)، بيايند و با تو نماز بخوانند آنها بايد وسايل دفاعى و سلاحهايشان (را در حال نماز) با خود حمل كنند (زيرا) كافران آرزو دارند كه شما از سلاحها و متاعهاى خود غافل شويد و يكباره به شما هجوم آورند. و اگر از باران ناراحتيد، و يا بيمار (و مجروح) هستيد، مانعى ندارد كه سلاحهاى خود را بر زمين بگذاريد ولى وسايل دفاعى (مانند زره و خود را) با خود برداريد خداوند، عذاب خواركننده‏اى براى كافران فراهم ساخته است. (102)


وَ لَن‌ْ تَسْتَطِيعُوا أَنْ‌ تَعْدِلُوا بَيْن‌َ النِّسَاءِ وَ لَوْ حَرَصْتُم‌ْ فَلاَ تَمِيلُوا كُل‌َّ الْمَيْل‌ِ فَتَذَرُوهَا كَالْمُعَلَّقَة‌ِ وَ إِنْ‌ تُصْلِحُوا وَ تَتَّقُوا فَإِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ غَفُورَاً رَحِيمَاً (نساء: 129)

شما هرگز نمى‏توانيد (از نظر محبّت قلبى) در ميان زنان، عدالت برقرار كنيد، هر چند كوشش نماييد! ولى تمايل خود را بكلّى متوجّه يك طرف نسازيد كه ديگرى را بصورت زنى كه شوهرش را از دست داده درآوريد! و اگر راه صلاح و پرهيزگارى پيش گيريد، خداوند آمرزنده و مهربان است. (129)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِين‌َ بِالْقِسْط‌ِ شُهَدَاءَ لِالله‌ِ وَ لَوْ عَلَي‌ أَنْفُسِكُم‌ْ أَوِ الْوَالِدَيْن‌ِ وَالْأَقْرَبِين‌َ إِنْ‌ يَكُن‌ْ غَنِيَّاً أَوْ فَقِيرَاً فَالله‌ُ أَوْلَي‌ بِهِمَا فَلاَ تَتَّبِعُوا الْهَوَي‌ أَنْ‌ تَعْدِلُوا وَ إِنْ‌ تَلْوُو أَوْ تُعْرِضُوا فَإِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ بِمَا تَعْمَلُون‌َ خَبِيرَاً (نساء: 135)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! كاملًا قيام به عدالت كنيد! براى خدا شهادت دهيد، اگر چه (اين گواهى) به زيان خود شما، يا پدر و مادر و نزديكان شما بوده باشد! (چرا كه) اگر آنها غنىّ يا فقير باشند، خداوند سزاوارتر است كه از آنان حمايت كند. بنا بر اين، از هوى و هوس پيروى نكنيد كه از حق، منحرف خواهيد شد! و اگر حق را تحريف كنيد، و يا از اظهار آن، اعراض نماييد، خداوند به آنچه انجام مى‏دهيد، آگاه است. (135)


إِن‌َّ الَّذِين‌َ كَفَرُوا لَوْ أَن‌َّ لَهُمْ‌ مَا فِي‌ الْأَرْض‌ِ جَمِيعَاً وَ مِثْلَه‌ُ مَعَه‌ُ لِيَفْتَدُوا بِه‌ِ مِن‌ْ عَذَاب‌ِ يَوْم‌ِ الْقِيَامَة‌ِ مَا تُقُبِّل‌َ مِنْهُم‌ْ وَ لَهُم‌ْ عَذَاب‌ٌ أَلِيم‌ٌ (مائده: 36)

بيقين كسانى كه كافر شدند، اگر تمام آنچه روى زمين است و همانند آن، مال آنها باشد و همه آن را براى نجات از كيفر روز قيامت بدهند، از آنان پذيرفته نخواهد شد و مجازات دردناكى خواهند داشت. (36)


وَ أَنْزَلْنَا إِلَيْك‌َ الْكِتَاب‌َ بِالْحَق‌ِّ مُصَدِّقَاً لِمَا بَيْن‌َ يَدَيْه‌ِ مِن‌َ الْكِتَاب‌ِ وَ مُهَيْمِنَاً عَلَيْه‌ِ فَاحْكُمْ‌ بَيْنَهُمْ‌ بِمَا أَنْزَل‌َ الله‌ُ وَ لاَ تَتَّبِع‌ْ أَهْوَاءَهُم‌ْ عَمَّا جَاءَك‌َ مِن‌َ الحَق‌ِّ لِكُل‌ٍّ جَعَلْنَا مِنْكُم‌ْ شِرْعَة‌ً وَ مِنْهَاجَاً وَ لَوْ شَاءَ الله‌ُ لَجَعَلَكُم‌ْ أُمَّة‌ً وَاحِدَة‌ً وَ لَكِنْ‌ لِيَبْلُوَكُم‌ْ فِي‌ مَا آتَاكُم‌ْ فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَات‌ِ إِلَي‌ الله‌ِ مَرْجِعُكُم‌ْ جَمِيعَاً فَيُنَبِّئُكُمْ‌ بِمَا كُنْتُم‌ْ فِيه‌ِ تَخْتَلِفُون‌َ (مائده: 48)

و اين كتاب [قرآن‏] را به حق بر تو نازل كرديم، در حالى كه كتب پيشين را تصديق مى‏كند، و حافظ و نگاهبان آنهاست پس بر طبق احكامى كه خدا نازل كرده، در ميان آنها حكم كن! از هوى و هوسهاى آنان پيروى نكن! و از احكام الهى، روى مگردان! ما براى هر كدام از شما، آيين و طريقه روشنى قرار داديم و اگر خدا مى‏خواست، همه شما را امت واحدى قرار مى‏داد ولى خدا مى‏خواهد شما را در آنچه به شما بخشيده بيازمايد (و استعدادهاى مختلف شما را پرورش دهد). پس در نيكيها بر يكديگر سبقت جوييد! بازگشت همه شما، به سوى خداست سپس از آنچه در آن اختلاف مى‏كرديد به شما خبر خواهد داد. (48)


وَ لَوْ أَن‌َّ أَهْل‌َ الْكِتَاب‌ِ آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَكَفَّرْنَا عَنْهُم‌ْ سَيِّئَاتِهِم‌ْ وَ لَأََدْخَلْنَاهُم‌ْ جَنَّات‌ِ النَّعِيم‌ِ (مائده: 65)

و اگر اهل كتاب ايمان بياورند و تقوا پيشه كنند، گناهان آنها را مى‏بخشيم و آنها را در باغهاى پرنعمت بهشت، وارد مى‏سازيم. (65)


وَ لَوْ أَنَّهُم‌ْ أَقَامُوا التَّوْرَاة‌َ وَالْإِِنْجِيل‌َ وَ مَا أُنْزِل‌َ إِلَيْهِمْ‌ مِنْ‌ رَبِّهِم‌ْ لَأََكَلُوا مِنْ‌ فَوْقِهِم‌ْ وَ مِنْ‌ تَحْت‌ِ أَرْجُلِهِم‌ْ مِنْهُم‌ْ أُمَّة‌ٌ مُقْتَصِدَة‌ٌ وَ كَثِيرٌ مِنْهُم‌ْ سَاءَ مَا يَعْمَلُون‌َ (مائده: 66)

و اگر آنان، تورات و انجيل و آنچه را از سوى پروردگارشان بر آنها نازل شده [قرآن‏] برپا دارند، از آسمان و زمين، روزى خواهند خورد جمعى از آنها، معتدل و ميانه‏رو هستند، ولى بيشترشان اعمال بدى انجام مى‏دهند. (66)


وَ لَوْ كَانُوا يُؤْمِنُون‌َ بِالله‌ِ وَالنَّبِي‌ِّ وَ مَا أُنْزِل‌َ إِلَيْه‌ِ مَا اتَّخَذُوهُم‌ْ أَوْلِيَاءَ وَ لَكِنَّ‌ كَثِيرَاً مِنْهُم‌ْ فَاسِقُون‌َ (مائده: 81)

و اگر به خدا و پيامبر (ص) و آنچه بر او نازل شده، ايمان مى‏آوردند، (هرگز) آنان [كافران‏] را به دوستى اختيار نمى‏كردند ولى بسيارى از آنها فاسقند. (81)


قُلْ‌ لاَ يَسْتَوِي‌ الْخَبِيث‌ُ وَالطَّيِّب‌ُ وَ لَوْ أَعْجَبَك‌َ كَثْرَة‌ُ الْخَبِيث‌ِ فَاتَّقُوا الله‌َ يَا أُولِي‌ الْأَلْبَاب‌ِ لَعَلَّكُم‌ْ تُفْلِحُون‌َ (مائده: 100)

بگو: « (هيچ گاه) ناپاك و پاك مساوى نيستند هر چند فزونى ناپاكها، تو را به شگفتى اندازد! از (مخالفت) خدا بپرهيزيد اى صاحبان خرد، شايد رستگار شويد! (100)


وَ إِذَا قِيل‌َ لَهُم‌ْ تَعَالَوْا إِلَي‌ مَا أَنْزَل‌َ الله‌ُ وَ إِلَي‌ الرَّسُول‌ِ قَالُوا حَسْبُنَا مَا وَجَدْنَا عَلَيْه‌ِ آبَاءَنَا أَوَ لَوْ كَان‌َ آبَاؤُهُم‌ْ لاَ يَعْلَمُون‌َ شَيْءً وَ لاَ يَهْتَدُون‌َ (مائده: 104)

و هنگامى كه به آنها گفته شود: «به سوى آنچه خدا نازل كرده، و به سوى پيامبر بياييد!»، مى‏گويند: «آنچه از پدران خود يافته‏ايم، ما را بس است!» آيا اگر پدران آنها چيزى نمى‏دانستند، و هدايت نيافته بودند (باز از آنها پيروى مى‏كنند)؟! (104)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا شَهَادَة‌ُ بَيْنِكُم‌ْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَكُم‌ُ الْمَوْت‌ُ حِين‌َ الْوَصِيَّة‌ِ اثْنَان‌ِ ذَوَا عَدْل‌ٍ مِنْكُم‌ْ أَوْ آخَرَان‌ِ مِن‌ْ غَيْرِكُم‌ْ إِن‌ْ أَنْتُم‌ْ ضَرَبْتُم‌ْ فِي‌ الْأَرْض‌ِ فَأَصَابَتْكُم‌ْ مُصِيبَة‌ُ الْمَوْت‌ِ تَحْبِسُونَهُمَا مِنْ‌ بَعْدِ الصَّلاَة‌ِ فَيُقْسِمَان‌ِ بِالله‌ِ إِنِ‌ ارْتَبْتُم‌ْ لاَ نَشْتَرِي‌ بِه‌ِ ثَمَنَاً وَ لَوْ كَان‌َ ذَا قُرْبَي‌ وَ لاَ نَكْتُم‌ُ شَهَادَة‌َ الله‌ِ إِنَّا إِذَاً لَمِن‌َ الْآثِمِين‌َ (مائده: 106)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! هنگامى كه مرگ يكى از شما فرا رسد، در موقع وصيت بايد از ميان شما، دو نفر عادل را به شهادت بطلبد يا اگر مسافرت كرديد، و مصيبت مرگ شما فرا رسيد، (و در آن جا مسلمانى نيافتيد،) دو نفر از غير خودتان را به گواهى بطلبيد، و اگر به هنگام اداى شهادت، در صدق آنها شك كرديد، آنها را بعد از نماز نگاه مى‏داريد تا سوگند ياد كنند كه: «ما حاضر نيستيم حق را به چيزى بفروشيم، هر چند در مورد خويشاوندان ما باشد! و شهادت الهى را كتمان نمى‏كنيم، كه از گناهكاران خواهيم بود!» (106)


وَ لَوْ نَزَّلْنَا عَلَيْك‌َ كِتَابَاً فِي‌ قِرْطَاس‌ٍ فَلَمَسُوه‌ُ بِأَيْدِيهِم‌ْ لَقَال‌َ الَّذِين‌َ كَفَرُوا إِن‌ْ هَذَا إِلاَّ سِحْرٌ مُبِين‌ٌ (انعام: 7)

(حتّى) اگر ما نامه‏اى روى صفحه‏اى بر تو نازل كنيم، و (علاوه بر ديدن و خواندن،) آن را با دستهاى خود لمس كنند، باز كافران مى‏گويند: «اين، چيزى جز يك سحر آشكار نيست»! (7)


وَ قَالُوا لَوْلاَ أُنْزِل‌َ عَلَيْه‌ِ مَلَك‌ٌ وَ لَوْ أَنْزَلْنَا مَلَكَاً لَقُضِي‌َ الْأَمْرُ ثُم‌َّ لاَ يُنْظَرُون‌َ (انعام: 8)

(از بهانه‏هاى آنها اين بود كه) گفتند: «چرا فرشته‏اى بر او نازل نشده (تا او را در دعوت مردم به سوى خدا همراهى كند؟!)» ولى اگر فرشته‏اى بفرستيم، (و موضوع، جنبه حسى و شهود پيدا كند،) كار تمام مى‏شود (يعنى اگر مخالفت كنند،) ديگر به آنها مهلت داده نخواهد شد (و همه هلاك مى‏شوند). (8)


وَ لَوْ جَعَلْنَاه‌ُ مَلَكَاً لَجَعَلْنَاه‌ُ رَجُلاً وَ لَلَبَسْنَا عَلَيْهِمْ‌ مَا يَلْبِسُون‌َ (انعام: 9)

و اگر او را فرشته‏اى قرار مى‏داديم، حتماً وى را بصورت انسانى درمى‏آورديم (باز به پندار آنان،) كار را بر آنها مشتبه مى‏ساختيم همان طور كه آنها كار را بر ديگران مشتبه مى‏سازند! (9)


وَ لَوْ تَرَي‌ إِذْ وُقِفُوا عَلَي‌ النَّارِ فَقَالُوا يَا لَيْتَنَا نُرَدُّ وَ لاَ نُكَذِّب‌َ بِآيَات‌ِ رَبِّنَا وَ نَكُون‌َ مِن‌َ الْمُؤْمِنِين‌َ (انعام: 27)

كاش (حال آنها را) هنگامى كه در برابر آتش (دوزخ) ايستاده‏اند، ببينى! مى‏گويند: اى كاش (بار ديگر، به دنيا) بازگردانده مى‏شديم، و آيات پروردگارمان را تكذيب نمى‏كرديم، و از مؤمنان مى‏بوديم! (27)


بَل‌ْ بَدَا لَهُمْ‌ مَا كَانُوا يُخْفُون‌َ مِنْ‌ قَبْل‌ُ وَ لَوْ رُدُّوا لَعَادُوا لِمَا نُهُوا عَنْه‌ُ وَ إِنَّهُم‌ْ لَكَاذِبُون‌َ (انعام: 28)

(آنها در واقع پشيمان نيستند،) بلكه اعمال و نيّاتى را كه قبلًا پنهان مى‏كردند، در برابر آنها آشكار شده (و به وحشت افتاده‏اند). و اگر بازگردند، به همان اعمالى كه از آن نهى شده بودند بازمى‏گردند آنها دروغگويانند. (28)


وَ لَوْ تَرَي‌ إِذْ وُقِفُوا عَلَي‌ رَبِّهِم‌ْ قَال‌َ أَلَيْس‌َ هَذَا بِالْحَق‌ِّ قَالُوا بَلَي‌ وَ رَبِّنَا قَال‌َ فَذُوقُوا الْعَذَاب‌َ بِمَا كُنْتُم‌ْ تَكْفُرُون‌َ (انعام: 30)

اگر آنها را به هنگامى كه در پيشگاه پروردگارشان ايستاده‏اند، ببينى! (به آنها) مى‏گويد: «آيا اين حق نيست؟» مى‏گويند: «آرى، قسم به پروردگارمان (حق است!)» مى‏گويد: «پس مجازات را بچشيد به سزاى آنچه انكار مى‏كرديد!» (30)


وَ إِنْ‌ كَان‌َ كَبُرَ عَلَيْك‌َ إِعْرَاضُهُم‌ْ فَإِنِ‌ اسْتَطَعْت‌َ أَنْ‌ تَبْتَغِي‌َ نَفَقَاً فِي‌ الْأَرْض‌ِ أَوْ سُلَّمَاً فِي‌ السَّمَاءِ فَتَأْتِيَهُمْ‌ بِآيَة‌ٍ وَ لَوْ شَاءَ الله‌ُ لَجَمَعَهُم‌ْ عَلَي‌ الْهُدَي‌ فَلاَ تَكُونَن‌َّ مِن‌َ الْجَاهِلِين‌َ (انعام: 35)

و اگر اعراض آنها بر تو سنگين است، چنانچه بتوانى نقبى در زمين بزنى، يا نردبانى به آسمان بگذارى (و اعماق زمين و آسمانها را جستجو كنى، چنين كن) تا آيه (و نشانه ديگرى) براى آنها بياورى! (ولى بدان كه اين لجوجان، ايمان نمى‏آورند!) امّا اگر خدا بخواهد، آنها را (به اجبار) بر هدايت جمع خواهد كرد. (ولى هدايت اجبارى، چه سودى دارد؟) پس هرگز از جاهلان مباش! (35)


قُلْ‌ لَوْ أَن‌َّ عِنْدِي‌ مَا تَسْتَعْجِلُون‌َ بِه‌ِ لَقُضِي‌َ الْأَمْرُ بَيْنِي‌ وَ بَيْنَكُم‌ْ وَالله‌ُ أَعْلَم‌ُ بِالظَّالِمِين‌َ (انعام: 58)

بگو: «اگر آنچه درباره آن عجله داريد نزد من بود، (و به درخواست شما ترتيب‏اثر مى‏دادم، عذاب الهى بر شما نازل مى‏گشت) و كار ميان من و شما پايان گرفته بود ولى خداوند ظالمان را بهتر مى‏شناسد (و بموقع مجازات مى‏كند.)» (58)


ذَلِك‌َ هُدَي‌ الله‌ِ يَهْدِي‌ بِه‌ِ مَنْ‌ يَشَاءُ مِن‌ْ عِبَادِه‌ِ وَ لَوْ أَشْرَكُوا لَحَبِط‌َ عَنْهُمْ‌ مَا كَانُوا يَعْمَلُون‌َ (انعام: 88)

اين، هدايت خداست كه هر كس از بندگان خود را بخواهد با آن راهنمايى مى‏كند! و اگر آنها مشرك شوند، اعمال (نيكى) كه انجام داده‏اند، نابود مى‏گردد (و نتيجه‏اى از آن نمى‏گيرند). (88)


وَ مَن‌ْ أَظْلَم‌ُ مِمَّن‌ِ افْتَرَي‌ عَلَي‌ الله‌ِ كَذِبَاً أَوْ قَال‌َ أُوحِي‌َ إِلَيَّ‌ وَ لَم‌ْ يُوح‌َ إِلَيْه‌ِ شَي‌ْءٌ وَ مَنْ‌ قَال‌َ سَأُنْزِل‌ُ مِثْل‌َ مَا أَنْزَل‌َ الله‌ُ وَ لَوْ تَرَي‌ إِذِ الظَّالِمُون‌َ فِي‌ غَمَرَات‌ِ الْمَوْت‌ِ وَالْمَلاَئِكَة‌ُ بَاسِطُوا أَيْدِيهِم‌ْ أَخْرِجُوا أَنْفُسَكُم‌ُ الْيَوْم‌َ تُجْزَوْن‌َ عَذَاب‌َ الْهون‌ِ بِمَا كُنْتُم‌ْ تَقُولُون‌َ عَلَي‌ الله‌ِ غَيْرَ الْحَق‌ِّ وَ كُنْتُم‌ْ عَن‌ْ آيَاتِه‌ِ تَسْتَكْبِرُون‌َ (انعام: 93)

چه كسى ستمكارتر است از كسى كه دروغى به خدا ببندد، يا بگويد: «بر من، وحى فرستاده شده»، در حالى كه به او وحى نشده است، و كسى كه بگويد: «من نيز همانند آنچه خدا نازل كرده است، نازل مى‏كنم»؟! و اگر ببينى هنگامى كه (اين) ظالمان در شدايد مرگ فرو رفته‏اند، و فرشتگان دستها را گشوده، به آنان مى‏گويند: «جان خود را خارج سازيد! امروز در برابر دروغهايى كه به خدا بستيد و نسبت به آيات او تكبّر ورزيديد، مجازات خواركننده‏اى خواهيد ديد»! (به حال آنها تأسف خواهى خورد) (93)


وَ لَوْ شَاءَ الله‌ُ مَا أَشْرَكُوا وَ مَا جَعَلْنَاك‌َ عَلَيْهِم‌ْ حَفِيظَاً وَ مَا أَنْت‌َ عَلَيْهِمْ‌ بِوَكِيل‌ٍ (انعام: 107)

اگر خدا مى‏خواست، (همه به اجبار ايمان مى‏آوردند،) و هيچ يك مشرك نمى‏شدند و ما تو را مسئول (اعمال) آنها قرار نداده‏ايم و وظيفه ندارى آنها را (به ايمان) مجبور سازى! (107)


وَ لَوْ أَنَّنَا نَزَّلْنَا إِلَيْهِم‌ُ الْمَلاَئِكَة‌َ وَ كَلَّمَهُم‌ُ الْمَوْتَي‌ وَ حَشَرْنَا عَلَيْهِم‌ْ كُل‌َّ شَي‌ْءٍ قُبُلاً مَا كَانُوا لِيُؤْمِنُوا إِلاَّ أَنْ‌ يَشَاءَ الله‌ُ وَ لَكِنَّ‌ أَكْثَرَهُم‌ْ يَجْهَلُون‌َ (انعام: 111)

(و حتّى) اگر فرشتگان را بر آنها نازل مى‏كرديم، و مردگان با آنان سخن مى‏گفتند، و همه چيز را در برابر آنها جمع مى‏نموديم، هرگز ايمان نمى‏آوردند مگر آنكه خدا بخواهد! ولى بيشتر آنها نمى‏دانند! (111)


وَ كَذَلِك‌َ جَعَلْنَا لِكُل‌ِّ نَبِي‌ٍّ عَدُوَّاً شَيَاطِين‌َ الْإِنْس‌ِ وَالْجِن‌ِّ يُوحِي‌ بَعْضُهُم‌ْ إِلَي‌ بَعْض‌ٍ زُخْرُف‌َ الْقَوْل‌ِ غُرُورَاً وَ لَوْ شَاءَ رَبُّك‌َ مَا فَعَلُوه‌ُ فَذَرْهُم‌ْ وَ مَا يَفْتَرُون‌َ (انعام: 112)

اينچنين در برابر هر پيامبرى، دشمنى از شياطين انس و جنّ قرار داديم آنها بطور سرى (و درگوشى) سخنان فريبنده و بى‏اساس (براى اغفال مردم) به يكديگر مى‏گفتند و اگر پروردگارت مى‏خواست، چنين نمى‏كردند (و مى‏توانست جلو آنها را بگيرد ولى اجبار سودى ندارد.) بنا بر اين، آنها و تهمتهايشان را به حال خود واگذار! (112)


وَ كَذَلِك‌َ زَيَّن‌َ لِكَثِيرٍ مِن‌َ الْمُشْرِكِين‌َ قَتْل‌َ أَوْلاَدِهِم‌ْ شُرَكَاؤُهُم‌ْ لِيُرْدُوهُم‌ْ وَ لِيَلْبِسُوا عَلَيْهِم‌ْ دِينَهُم‌ْ وَ لَوْ شَاءَ الله‌ُ مَا فَعَلُوه‌ُ فَذَرْهُم‌ْ وَ مَا يَفْتَرُون‌َ (انعام: 137)

همين گونه شركاى آنها [بتها]، قتل فرزندانشان را در نظرشان جلوه دادند (كودكان خود را قربانى بتها مى‏كردند، و افتخار مى‏نمودند!) سرانجام آنها را به هلاكت افكندند و آيينشان را بر آنان مشتبه ساختند. و اگر خدا مى‏خواست، چنين نمى‏كردند (زيرا مى‏توانست جلو آنان را بگيرد ولى اجبار سودى ندارد.) بنا بر اين، آنها و تهمتهايشان را به حال خود واگذار (و به آنها اعتنا مكن)! (137)


سَيَقُول‌ُ الَّذِين‌َ أَشْرَكُوا لَوْ شَاءَ الله‌ُ مَا أَشْرَكْنَا وَ لاَ آبَاؤُنَا وَ لاَ حَرَّمْنَا مِنْ‌ شَي‌ْءٍ كَذَلِك‌َ كَذَّب‌َ الَّذِين‌َ مِنْ‌ قَبْلِهِم‌ْ حَتَّي‌ ذَاقُوا بَأْسَنَا قُل‌ْ هَل‌ْ عِنْدَكُمْ‌ مِن‌ْ عِلْم‌ٍ فَتُخْرِجُوه‌ُ لَنَا إِنْ‌ تَتَّبِعُون‌َ إِلاَّ الظَّن‌َّ وَ إِن‌ْ أَنْتُم‌ْ إِلاَّ تَخْرُصُون‌َ (انعام: 148)

بزودى مشركان (براى تبرئه خويش) مى‏گويند: «اگر خدا مى‏خواست، نه ما مشرك مى‏شديم و نه پدران ما و نه چيزى را تحريم مى‏كرديم!» كسانى كه پيش از آنها بودند نيز، همين گونه دروغ مى‏گفتند و سرانجام (طعم) كيفر ما را چشيدند. بگو: «آيا دليل روشنى (بر اين موضوع) داريد؟ پس آن را به ما نشان دهيد؟ شما فقط از پندارهاى بى‏اساس پيروى مى‏كنيد، و تخمينهاى نابجا مى‏زنيد.» (148)


قُل‌ْ فَلِالله‌ِ الْحُجَّة‌ُ الْبَالِغَة‌ُ فَلَوْ شَاءَ لَهَدَاكُم‌ْ أَجْمَعِين‌َ (انعام: 149)

بگو: «دليل رسا (و قاطع) براى خداست (دليلى كه براى هيچ كس بهانه‏اى باقى نمى‏گذارد). و اگر او بخواهد، همه شما را (به اجبار) هدايت مى‏كند. (ولى چون هدايت اجبارى بى‏ثمر است، اين كار را نمى‏كند.)» (149)


وَ لاَ تَقْرَبُوا مَال‌َ الْيَتِيم‌ِ إِلاَّ بِالَّتِي‌ هِي‌َ أَحْسَن‌ُ حَتَّي‌ يَبْلُغ‌َ أَشُدَّه‌ُ وَ أَوْفُوا الْكَيْل‌َ وَالْمِيزَان‌َ بِالْقِسْط‌ِ لاَ نُكَلِّف‌ُ نَفْسَاً إِلاَّ وُسْعَهَا وَ إِذَا قُلْتُم‌ْ فَاعْدِلُوا وَ لَوْ كَان‌َ ذَا قُرْبَي‌ وَ بِعَهْدِ الله‌ِ أَوْفُوا ذَلِكُم‌ْ وَصَّاكُمْ‌ بِه‌ِ لَعَلَّكُم‌ْ تَذَكَّرُون‌َ (انعام: 152)

و به مال يتيم، جز به بهترين صورت (و براى اصلاح)، نزديك نشويد، تا به حد رشد خود برسد! و حق پيمانه و وزن را بعدالت ادا كنيد!- هيچ كس را، جز بمقدار تواناييش، تكليف نمى‏كنيم- و هنگامى كه سخنى مى‏گوييد، عدالت را رعايت نماييد، حتى اگر در مورد نزديكان (شما) بوده باشد و به پيمان خدا وفا كنيد، اين چيزى است كه خداوند شما را به آن سفارش مى‏كند، تا متذكّر شويد! (152)


أَوْ تَقُولُوا لَوْ أَنَّا أُنْزِل‌َ عَلَيْنَا الْكِتَاب‌ُ لَكُنَّا أَهْدَي‌ مِنْهُم‌ْ فَقَدْ جَاءَكُمْ‌ بَيِّنَة‌ٌ مِنْ‌ رَبِّكُم‌ْ وَ هُدَي‌ً وَ رَحْمَة‌ٌ فَمَن‌ْ أَظْلَم‌ُ مِمَّنْ‌ كَذَّب‌َ بِآيَات‌ِ الله‌ِ وَ صَدَف‌َ عَنْهَا سَنَجْزِي‌ الَّذِين‌َ يَصْدِفُون‌َ عَن‌ْ آيَاتِنَا سُوءَ الْعَذَاب‌ِ بِمَا كَانُوا يَصْدِفُون‌َ (انعام: 157)

يا نگوييد: «اگر كتاب آسمانى بر ما نازل مى‏شد، از آنها هدايت يافته‏تر بوديم»! اينك آيات و دلايل روشن از جانب پروردگارتان، و هدايت و رحمت براى شما آمد! پس، چه كسى ستمكارتر است از كسى كه آيات خدا را تكذيب كرده، و از آن روى گردانده است؟! اما بزودى كسانى را كه از آيات ما روى مى‏گردانند، بخاطر همين اعراض بى‏دليلشان، مجازات شديد خواهيم كرد! (157)


قَال‌َ الْمَلَأَُ الَّذِين‌َ اسْتَكْبَرُوا مِن‌ْ قَوْمِه‌ِ لَنُخْرِجَنَّك‌َ يَا شُعَيْب‌ُ وَالَّذِين‌َ آمَنُوا مَعَك‌َ مِنْ‌ قَرْيَتِنَا أَوْ لَتَعُودُن‌َّ فِي‌ مِلَّتِنَا قَال‌َ أَوَ لَوْ كُنَّا كَارِهِين‌َ (اعراف: 88)

اشراف زورمند و متكبّر از قوم او گفتند: «اى شعيب! به يقين، تو و كسانى را كه به تو ايمان آورده‏اند، از شهر و ديار خود بيرون خواهيم كرد، يا به آيين ما بازگرديد!» كفت: «آيا (مى‏خواهيد ما را بازگردانيد) اگر چه مايل نباشيم؟! (88)


وَ لَوْ أَن‌َّ أَهْل‌َ الْقُرَي‌ آمَنُوا وَاتَّقَوا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِم‌ْ بَرَكَات‌ٍ مِن‌َ السَّمَاءِ وَالْأَرْض‌ِ وَ لَكِنْ‌ كَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُم‌ْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُون‌َ (اعراف: 96)

و اگر اهل شهرها و آباديها، ايمان مى‏آوردند و تقوا پيشه مى‏كردند، بركات آسمان و زمين را بر آنها مى‏گشوديم ولى (آنها حق را) تكذيب كردند ما هم آنان را به كيفر اعمالشان مجازات كرديم. (96)


أَوَ لَم‌ْ يَهْدِ لِلَّذِين‌َ يَرِثُون‌َ الْأَرْض‌َ مِن‌ْ بَعْدِ أَهْلِهَا أَن‌ْ لَوْ نَشَاءُ أَصَبْنَاهُم‌ْ بِذُنُوبِهِم‌ْ وَ نَطْبَع‌ُ عَلَي‌ قُلُوبِهِم‌ْ فَهُم‌ْ لاَ يَسْمَعُون‌َ (اعراف: 100)

آيا كسانى كه وارث روى زمين بعد از صاحبان آن مى‏شوند، عبرت نمى‏گيرند كه اگر بخواهيم، آنها را نيز به گناهانشان هلاك مى‏كنيم، و بر دلهايشان مهر مى‏نهيم تا (صداى حق را) نشنوند؟! (100)


وَاخْتَارَ مُوسَي‌ قَوْمَه‌ُ سَبْعِين‌َ رَجُلاً لِمِيقَاتِنَا فَلَمَّا أَخَذَتْهُم‌ُ الرَّجْفَة‌ُ قَال‌َ رَب‌ِّ لَوْ شِئْت‌َ أَهْلَكْتَهُمْ‌ مِنْ‌ قَبْل‌ُ وَ إِيَّاي‌َ أَتُهْلِكُنَا بِمَا فَعَل‌َ السُّفَهَاءُ مِنَّا إِن‌ْ هِي‌َ إِلاَّ فِتْنَتُك‌َ تُضِل‌ُّ بِهَا مَنْ‌ تَشَاءُ وَ تَهْدِي‌ مَنْ‌ تَشَاءُ أَنْت‌َ وَلِيُّنَا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا وَ أَنْت‌َ خَيْرُ الْغَافِرِين‌َ (اعراف: 155)

موسى از قوم خود، هفتاد تن از مردان را براى ميعادگاه ما برگزيد و هنگامى كه زمين‏لرزه آنها را فرا گرفت (و هلاك شدند)، گفت: «پروردگارا! اگر مى‏خواستى، مى توانستى آنها و مرا پيش از اين نيز هلاك كنى! آيا ما را به آنچه سفيهانمان انجام داده‏اند، (مجازات و) هلاك مى‏كنى؟! اين، جز آزمايش تو، چيز ديگر نيست كه هر كس را بخواهى (و مستحق بدانى)، به وسيله آن گمراه مى‏سازى و هر كس را بخواهى (و شايسته ببينى)، هدايت مى‏كنى! تو ولىّ مايى، و ما را بيامرز، بر ما رحم كن، و تو بهترين آمرزندگانى! (155)


وَ لَوْ شِئْنَا لَرَفَعْنَاه‌ُ بِهَا وَ لَكِنَّه‌ُ أَخْلَدَ إِلَي‌ الْأَرْض‌ِ وَاتَّبَع‌َ هَوَاه‌ُ فَمَثَلُه‌ُ كَمَثَل‌ِ الْكَلْب‌ِ إِنْ‌ تَحْمِل‌ْ عَلَيْه‌ِ يَلْهَث‌ْ أَوْ تَتْرُكْه‌ُ يَلْهَث‌ْ ذَلِك‌َ مَثَل‌ُ الْقَوْم‌ِ الَّذِين‌َ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا فَاقْصُص‌ِ الْقَصَص‌َ لَعَلَّهُم‌ْ يَتَفَكَّرُون‌َ (اعراف: 176)

و اگر مى‏خواستيم، (مقام) او را با اين آيات (و علوم و دانشها) بالا مى‏برديم (اما اجبار، بر خلاف سنت ماست پس او را به حال خود رها كرديم) و او به پستى گراييد، و از هواى نفس پيروى كرد! مثل او همچون سگ (هار) است كه اگر به او حمله كنى، دهانش را باز، و زبانش را برون مى‏آورد، و اگر او را به حال خود واگذارى، باز همين كار را مى‏كند (گويى چنان تشنه دنياپرستى است كه هرگز سيراب نمى‏شود! (اين مثل گروهى است كه آيات ما را تكذيب كردند اين داستانها را (براى آنها) بازگو كن، شايد بينديشند (و بيدار شوند)! (176)


قُلْ‌ لاَ أَمْلِك‌ُ لِنَفْسِي‌ نَفْعَاً وَ لاَ ضَرَّاً إِلاَّ مَا شَاءَ الله‌ُ وَ لَوْ كُنْت‌ُ أَعْلَم‌ُ الْغَيْب‌َ لَاسْتَكْثَرْت‌ُ مِن‌َ الْخَيْرِ وَ مَا مَسَّنِي‌َ السُّوءُ إِن‌ْ أَنَا إِلاَّ نَذِيرٌ وَ بَشِيرٌ لِقَوْم‌ٍ يُؤْمِنُون‌َ (اعراف: 188)

بگو: «من مالك سود و زيان خويش نيستم، مگر آنچه را خدا بخواهد (و از غيب و اسرار نهان نيز خبر ندارم، مگر آنچه خداوند اراده كند) و اگر از غيب با خبر بودم، سود فراوانى براى خود فراهم مى‏كردم، و هيچ بدى (و زيانى) به من نمى‏رسيد من فقط بيم‏دهنده و بشارت‏دهنده‏ام براى گروهى كه ايمان مى‏آورند! (و آماده پذيرش حقند) (188)


لِيُحِق‌َّ الْحَق‌َّ وَ يُبْطِل‌َ الْبَاطِل‌َ وَ لَوْ كَرِه‌َ الْمُـجْرِمُون‌َ (انفال: 8)

تا حق را تثبيت كند، و باطل را از ميان بردارد، هر چند مجرمان كراهت داشته باشند. (8)


إِنْ‌ تَسْتَفْتِحُوا فَقَدْ جَاءَكُم‌ُ الْفَتْح‌ُ وَ إِنْ‌ تَنْتَهُوا فَهُوَ خَيْرٌ لَكُم‌ْ وَ إِنْ‌ تَعُودُوا نَعُدْ وَ لَن‌ْ تُغْنِي‌َ عَنْكُم‌ْ فِئَتُكُم‌ْ شَيْءً وَ لَوْ كَثُرَت‌ْ وَ أَن‌َّ الله‌َ مَع‌َ الْمُؤْمِنِين‌َ (انفال: 19)

اگر شما فتح و پيروزى مى‏خواهيد، پيروزى به سراغ شما آمد! و اگر (از مخالفت) خوددارى كنيد، براى شما بهتر است! و اگر بازگرديد، ما هم باز خواهيم گشت و جمعيت شما هر چند زياد باشد، شما را (از يارى خدا) بى‏نياز نخواهد كرد و خداوند با مؤمنان است! (19)


وَ لَوْ عَلِم‌َ الله‌ُ فِيهِم‌ْ خَيْرَاً لَأََسْمَعَهُم‌ْ وَ لَوْ أَسْمَعَهُم‌ْ لَتَوَلَّوْا وَ هُم‌ْ مُعْرِضُون‌َ (انفال: 23)

و اگر خداوند خيرى در آنها مى‏دانست، (حرف حق را) به گوش آنها مى‏رساند ولى (با اين حال كه دارند،) اگر حق را به گوش آنها برساند، سرپيچى كرده و روگردان مى‏شوند. (23)


وَ إِذَا تُتْلَي‌ عَلَيْهِم‌ْ آيَاتُنَا قَالُوا قَدْ سَمِعْنَا لَوْ نَشَاءُ لَقُلْنَا مِثْل‌َ هَذَا إِن‌ْ هَذَا إِلاَّ أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِين‌َ (انفال: 31)

و هنگامى كه آيات ما بر آنها خوانده مى‏شود، مى‏گويند: «شنيديم (چيز مهمّى نيست) ما هم اگر بخواهيم مثل آن را مى‏گوييم اينها همان افسانه‏هاى پيشينيان است!» (ولى دروغ مى‏گويند، و هرگز مثل آن را نمى‏آورند.) (31)


إِذْ أَنْتُمْ‌ بِالْعُدْوَة‌ِ الدُّنْيَا وَ هُمْ‌ بِالْعُدْوَة‌ِ الْقُصْوَي‌ وَالرَّكْب‌ُ أَسْفَل‌َ مِنْكُم‌ْ وَ لَوْ تَوَاعَدْتُم‌ْ لَأَخْتَلَفْتُم‌ْ فِي‌ الْمِيعَادِ وَ لَكِنْ‌ لِيَقْضِي‌َ الله‌ُ أَمْرَاً كَان‌َ مَفْعُولاً لِيَهْلِك‌َ مَن‌ْ هَلَك‌َ عَنْ‌ بَيِّنَة‌ٍ وَ يَحْيَي‌ مَن‌ْ حَي‌َّ عَن‌ْ بَيِّنَة‌ٍ وَ إِن‌َّ الله‌َ لَسَمِيع‌ٌ عَلِيم‌ٌ (انفال: 42)

در آن هنگام كه شما در طرف پايين بوديد، و آنها در طرف بالا (و دشمن بر شما برترى داشت) و كاروان (قريش)، پايين تر از شما بود (و وضع چنان سخت بود كه) اگر با يكديگر وعده مى‏گذاشتيد (كه در ميدان نبرد حاضر شويد)، در انجام وعده خود اختلاف مى‏كرديد ولى (همه اينها) براى آن بود كه خداوند، كارى را كه مى‏بايست انجام شود، تحقّق بخشد تا آنها كه هلاك (و گمراه) مى‏شوند، از روى اتمام حجّت باشد و آنها كه زنده مى‏شوند (و هدايت مى‏يابند)، از روى دليل روشن باشد و خداوند شنوا و داناست. (42)


إِذْ يُرِيكَهُم‌ُ الله‌ُ فِي‌ مَنَامِك‌َ قَلِيلاً وَ لَوْ أَرَاكَهُم‌ْ كَثِيرَاً لَفَشِلْتُم‌ْ وَ لَتَنَازَعْتُم‌ْ فِي‌ الْأَمْرِ وَ لَكِنَّ‌ الله‌َ سَلَّم‌َ إِنَّه‌ُ عَلِيم‌ٌ بِذَات‌ِ الصُّدُورِ (انفال: 43)

در آن هنگام كه خداوند تعداد آنها را در خواب به تو كم نشان داد و اگر فراوان نشان مى‏داد، مسلّماً سست مى‏شديد و (درباره شروع جنگ با آنها) كارتان به اختلاف مى‏كشيد ولى خداوند (شما را از شرّ اينها) سالم نگه داشت خداوند به آنچه درون سينه‏هاست، داناست. (43)


وَ لَوْ تَرَي‌ إِذْ يَتَوَفَّي‌ الَّذِين‌َ كَفَرُوا الْمَلاَئِكَة‌ُ يَضْرِبُون‌َ وُجُوهَهُم‌ْ وَ أَدْبَارَهُم‌ْ وَ ذُوقُوا عَذَاب‌َ الْحَرِيق‌ِ (انفال: 50)

و اگر ببينى كافران را هنگامى كه فرشتگان (مرگ)، جانشان را مى‏گيرند و بر صورت و پشت آنها مى‏زنند و (مى‏گويند:) بچشيد عذاب سوزنده را (، به حال آنان تأسف خواهى خورد)! (50)


وَ أَلَّف‌َ بَيْن‌َ قُلُوبِهِم‌ْ لَوْ أَنْفَقْت‌َ مَا فِي‌ الْأَرْض‌ِ جَمِيعَاً مَا أَلَّفْت‌َ بَيْن‌َ قُلُوبِهِم‌ْ وَ لَكِنَّ‌ الله‌َ أَلَّف‌َ بَيْنَهُم‌ْ إِنَّه‌ُ عَزِيزٌ حَكِيم‌ٌ (انفال: 63)

و دلهاى آنها را با هم، الفت داد! اگر تمام آنچه را روى زمين است صرف مى‏كردى كه ميان دلهاى آنان الفت دهى، نمى‏توانستى! ولى خداوند در ميان آنها الفت ايجاد كرد! او توانا و حكيم است! (63)


يُرِيدُون‌َ أَنْ‌ يُطْفِئُوا نُورَ الله‌ِ بِأَفْوَاهِهِم‌ْ وَ يَأْبَي‌ الله‌ُ إِلاَّ أَنْ‌ يُتِم‌َّ نُورَه‌ُ وَ لَوْ كَرِه‌َ الْكَافِرُون‌َ (توبه: 32)

آنها مى‏خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش كنند ولى خدا جز اين نمى‏خواهد كه نور خود را كامل كند، هر چند كافران ناخشنود باشند! (32)


هُوَ الَّذِي‌ أَرْسَل‌َ رَسُولَه‌ُ بِالْهُدَي‌ وَ دِين‌ِ الْحَق‌ِّ لِيُظْهِرَه‌ُ عَلَي‌ الدِّين‌ِ كُلِّه‌ِ وَ لَوْ كَرِه‌َ الْمُشْرِكُون‌َ (توبه: 33)

او كسى است كه رسولش را با هدايت و آيين حق فرستاد، تا آن را بر همه آيين‏ها غالب گرداند، هر چند مشركان كراهت داشته باشند! (33)


لَوْ كَان‌َ عَرَضَاً قَرِيبَاً وَ سَفَرَاً قَاصِدَاً لَاتَّبَعُوك‌َ وَ لَكِنْ‌ بَعُدَت‌ْ عَلَيْهِم‌ُ الشُّقَّة‌ُ وَ سَيَحْلِفُون‌َ بِالله‌ِ لَوِ اسْتَطَعْنَا لَخَرَجْنَا مَعَكُم‌ْ يُهْلِكُون‌َ أَنْفُسَهُم‌ْ وَالله‌ُ يَعْلَم‌ُ إِنَّهُم‌ْ لَكَاذِبُون‌َ (توبه: 42)

(امّا گروهى از آنها، چنانند كه) اگر غنايمى نزديك (و در دسترس)، و سفرى آسان باشد، (به طمع دنيا) از تو پيروى مى‏كنند ولى (اكنون كه براى ميدان تبوك،) راه بر آنها دور (و پر مشقت) است، (سرباز مى‏زنند) و بزودى به خدا سوگند ياد مى‏كنند كه: «اگر توانايى داشتيم، همراه شما حركت مى‏كرديم!» (آنها با اين اعمال و اين دروغها، در واقع) خود را هلاك مى‏كنند و خداوند مى‏داند آنها دروغگو هستند! (42)


وَ لَوْ أَرَادُوا الْخُرُوج‌َ لَأََعَدُّوا لَه‌ُ عُدَّة‌ً وَ لَكِنْ‌ كَرِه‌َ الله‌ُ انْبِعَاثَهُم‌ْ فَثَبَّطَهُم‌ْ وَ قِيل‌َ اقْعُدُوا مَع‌َ الْقَاعِدِين‌َ (توبه: 46)

اگر آنها (راست مى‏گفتند، و) اراده داشتند كه (بسوى ميدان جهاد) خارج شوند، وسيله‏اى براى آن فراهم مى‏ساختند! ولى خدا از حركت آنها كراهت داشت از اين رو (توفيقش را از آنان سلب كرد و) آنها را (از جهاد) باز داشت و به آنان گفته شد: «با «قاعدين» [كودكان و پيران و بيماران‏] بنشينيد!» (46)


لَوْ خَرَجُوا فِيكُم‌ْ مَا زَادُوكُم‌ْ إِلاَّ خَبَالاً وَ لَأََوْضَعُوا خِلاَلَكُم‌ْ يَبْغُونَكُم‌ُ الْفِتْنَة‌َ وَ فِيكُم‌ْ سَمَّاعُون‌َ لَهُم‌ْ وَالله‌ُ عَلِيم‌ٌ بِالظَّالِمِين‌َ (توبه: 47)

اگر آنها همراه شما (بسوى ميدان جهاد) خارج مى‏شدند، جز اضطراب و ترديد، چيزى بر شما نمى‏افزودند و بسرعت در بين شما به فتنه‏انگيزى (و ايجاد تفرقه و نفاق) مى‏پرداختند و در ميان شما، افرادى (سست و ضعيف) هستند كه به سخنان آنها كاملًا گوش فرامى‏دهند و خداوند، ظالمان را مى‏شناسد. (47)


لَوْ يَجِدُون‌َ مَلْجَأً أَوْ مَغَارَات‌ٍ أَوْ مُدَّخَلاً لَوَلَّوْا إِلَيْه‌ِ وَ هُم‌ْ يَجْمَحُون‌َ (توبه: 57)

اگر پناهگاه يا غارها يا راهى در زير زمين بيابند، بسوى آن حركت مى‏كنند، و با سرعت و شتاب فرار مى‏كنند. (57)


وَ لَوْ أَنَّهُم‌ْ رَضُوا مَا آتَاهُم‌ُ الله‌ُ وَ رَسُولُه‌ُ وَ قَالُوا حَسْبُنَا الله‌ُ سَيُؤْتِينَا الله‌ُ مِنْ‌ فَضْلِه‌ِ وَ رَسُولُه‌ُ إِنَّا إِلَي‌ الله‌ِ رَاغِبُون‌َ (توبه: 59)

(در حالى كه) اگر به آنچه خدا و پيامبرش به آنان داده راضى باشند، و بگويند: «خداوند براى ما كافى است! و بزودى خدا و رسولش، از فضل خود به ما مى‏بخشند ما تنها رضاى او را مى‏طلبيم.» (براى آنها بهتر است)! (59)


فَرِح‌َ الْمُـخَلَّفُون‌َ بِمَقْعَدِهِم‌ْ خِلاَف‌َ رَسُول‌ِ الله‌ِ وَ كَرِهُوا أَنْ‌ يُجَاهِدُوا بِأَمْوالِهِم‌ْ وَ أَنْفُسِهِم‌ْ فِي‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ وَ قَالُوا لاَ تَنْفِرُوا فِي‌ الْحَرِّ قُل‌ْ نَارُ جَهَنَّم‌َ أَشَدُّ حَرَّاً لَوْ كَانُوا يَفْقَهُون‌َ (توبه: 81)

تخلّف‏جويان (از جنگ تبوك،) از مخالفت با رسول خدا خوشحال شدند و كراهت داشتند كه با اموال و جانهاى خود، در راه خدا جهاد كنند و (به يكديگر و به مؤمنان) گفتند: «در اين گرما، (بسوى ميدان) حركت نكنيد!» (به آنان) بگو: «آتش دوزخ از اين هم گرمتر است!» اگر مى‏دانستند! (81)


مَا كَان‌َ لِلنَّبِي‌ِّ وَالَّذِين‌َ آمَنُوا أَنْ‌ يَسْتَغْفِرُوا لِلْمُشْرِكِين‌َ وَ لَوْ كَانُوا أُولِي‌ قُرْبَي‌ مِنْ‌ بَعْدِ مَا تَبَيَّن‌َ لَهُم‌ْ أَنَّهُم‌ْ أَصْحَاب‌ُ الْجَحِيم‌ِ (توبه: 113)

براى پيامبر و مؤمنان، شايسته نبود كه براى مشركان (از خداوند) طلب آمرزش كنند، هر چند از نزديكانشان باشند (آن هم) پس از آنكه بر آنها روشن شد كه اين گروه، اهل دوزخند! (113)


وَ لَوْ يُعَجِّل‌ُ الله‌ُ لِلنَّاس‌ِ الشَّرَّ اسْتِعْجَالَهُمْ‌ بِالْخَيْرِ لَقُضِي‌َ إِلَيْهِم‌ْ أَجَلُهُم‌ْ فَنَذَرُ الَّذِين‌َ لاَ يَرْجُون‌َ لِقَاءَنَا فِي‌ طُغْيَانِهِم‌ْ يَعْمَهُون‌َ (يونس: 11)

اگر همان گونه كه مردم در به دست آوردن «خوبى» ها عجله دارند، خداوند در مجازاتشان شتاب مى‏كرد، (بزودى) عمرشان به پايان مى‏رسيد (و همگى نابود مى‏شدند) ولى كسانى را كه ايمان به لقاى ما ندارند، به حال خود رها مى‏كنيم تا در طغيانشان سرگردان شوند! (11)


قُلْ لَوْ شَاءَ الله‌ُ مَا تَلَوْتُه‌ُ عَلَيْكُم‌ْ وَ لاَ أَدْرَاكُم‌ْ بِه‌ِ فَقَدْ لَبِثْت‌ُ فِيكُم‌ْ عُمُرَاً مِنْ‌ قَبْلِه‌ِ أَفَلاَ تَعْقِلُون‌َ (يونس: 16)

بگو: «اگر خدا مى‏خواست، من اين آيات را بر شما نمى‏خواندم و خداوند از آن آگاهتان نمى‏كرد چه اينكه مدّتها پيش از اين، در ميان شما زندگى نمودم (و هرگز آيه‏اى نياوردم) آيا نمى‏فهميد؟!» (16)


وَ مِنْهُمْ‌ مَنْ‌ يَسْتَمِعُون‌َ إِلَيْك‌َ أَفَأَنْت‌َ تُسْمِع‌ُ الصُّم‌َّ وَ لَوْ كَانُوا لاَ يَعْقِلُون‌َ (يونس: 42)

گروهى از آنان، بسوى تو گوش فرامى‏دهند (امّا گويى هيچ نمى‏شنوند و كرند)! آيا تو مى‏توانى سخن خود را به گوش كران برسانى، هر چند نفهمند؟! (42)


وَ مِنْهُمْ‌ مَنْ‌ يَنْظُرُ إِلَيْك‌َ أَفَأَنْت‌َ تَهْدِي‌ الْعُمْي‌َ وَ لَوْ كَانُوا لاَ يُبْصِرُون‌َ (يونس: 43)

و گروهى از آنان، به سوى تو مى‏نگرند (امّا گويى هيچ نمى‏بينند)! آيا تو مى‏توانى نابينايان را هدايت كنى، هر چند نبينند؟! (43)


وَ لَوْ أَن‌َّ لِكُل‌ِّ نَفْس‌ٍ ظَلَمَت‌ْ مَا فِي‌ الْأَرْض‌ِ لَافْتَدَت‌ْ بِه‌ِ وَ أَسَرُّوا النَّدَامَة‌َ لَمَّا رَأَوُا الْعَذَاب‌َ وَ قُضِي‌َ بَيْنَهُمْ‌ بِالْقِسْط‌ِ وَ هُم‌ْ لاَ يُظْلَمُون‌َ (يونس: 54)

و هر كس كه ستم كرده، اگر تمامى آنچه روى زمين است در اختيار داشته باشد، (همه را از هول عذاب،) براى نجات خويش مى‏دهد! و هنگامى كه عذاب را ببينند، (پشيمان مى‏شوند امّا) پشيمانى خود را كتمان مى‏كنند (، مبادا رسواتر شوند)! و در ميان آنها، بعدالت داورى مى‏شود و ستمى بر آنها نخواهد شد! (54)


وَ يُحِق‌ُّ الله‌ُ الْحَق‌َّ بِكَلِمَاتِه‌ِ وَ لَوْ كَرِه‌َ الْمُـجْرِمُون‌َ (يونس: 82)

او حق را به وعده خويش، تحقق مى‏بخشد هر چند مجرمان كراهت داشته باشند!» (82)


وَ لَوْ جَاءَتْهُمْ‌ كُل‌ُّ آيَة‌ٍ حَتَّي‌ يَرَوُا الْعَذَاب‌َ الْأَلِيم‌َ (يونس: 97)

هر چند تمام آيات (و نشانه‏هاى الهى) به آنان برسد، تا زمانى كه عذاب دردناك را ببينند! (زيرا تاريكى گناه، قلبهايشان را فرا گرفته، و راهى به روشنايى ندارند!) (97)


وَ لَوْ شَاءَ رَبُّك‌َ لَآمَن‌َ مَن‌ْ فِي‌ الْأَرْض‌ِ كُلُّهُم‌ْ جَميعَاً أَفَأَنْت‌َ تُكْرِه‌ُ النَّاس‌َ حَتَّي‌ يَكُونُوا مُؤْمِنِين‌َ (يونس: 99)

و اگر پروردگار تو مى‏خواست، تمام كسانى كه روى زمين هستند، همگى به (اجبار) ايمان مى‏آوردند آيا تو مى‏خواهى مردم را مجبور سازى كه ايمان بياورند؟! (ايمان اجبارى چه سودى دارد؟!) (99)


قَال‌َ لَوْ أَن‌َّ لِي‌ بِكُم‌ْ قُوَّة‌ً أَوْ آوِي‌ إِلَي‌ رُكْن‌ٍ شَدِيدٍ (هود: 80)

گفت: « (افسوس!) اى كاش در برابر شما قدرتى داشتم يا تكيه‏گاه و پشتيبان محكمى در اختيار من بود! (آن گاه مى‏دانستم با شما زشت‏سيرتان ددمنش چه كنم!)» (80)


وَ لَوْ شَاءَ رَبُّك‌َ لَجَعَل‌َ النَّاس‌َ أُمَّة‌ً وَاحِدَة‌ً وَ لاَ يَزَالُون‌َ مُخْتَلِفِين‌َ (هود: 118)

و اگر پروردگارت مى‏خواست، همه مردم را يك امّت (بدون هيچ گونه اختلاف) قرار مى‏داد ولى آنها همواره مختلفند ... (118)


قَالُوا يَا أَبَانَا إِنَّا ذَهَبْنَا نَسْتَبِق‌ُ وَ تَرَكْنَا يُوسُف‌َ عِنْدَ مَتَاعِنَا فَأَكَلَه‌ُ الذِّئْب‌ُ وَ مَا أَنْت‌َ بِمُؤْمِن‌ٍ لَنَا وَ لَوْ كُنَّا صَادِقِين‌َ (يوسف: 17)

گفتند: «اى پدر! ما رفتيم و مشغول مسابقه شديم، و يوسف را نزد اثاث خود گذارديم و گرگ او را خورد! تو هرگز سخن ما را باور نخواهى كرد، هر چند راستگو باشيم!» (17)


وَ مَا أَكْثَرُ النَّاس‌ِ وَ لَوْ حَرَصْت‌َ بِمُؤْمِنِين‌َ (يوسف: 103)

و بيشتر مردم، هر چند اصرار داشته باشى، ايمان نمى‏آورند! (103)


لِلَّذِين‌َ اسْتَجَابُوا لِرَبِّهِم‌ُ الْحُسْنَي‌ وَالَّذِين‌َ لَم‌ْ يَسْتَجِيبُوا لَه‌ُ لَوْ أَن‌َّ لَهُمْ‌ مَا فِي‌ الْأَرْض‌ِ جَمِيعَاً وَ مِثْلَه‌ُ مَعَه‌ُ لَافْتَدَوْا بِه‌ِ أُولَئِك‌َ لَهُم‌ْ سُوءُ الْحِسَاب‌ِ وَ مَأْوَاهُم‌ْ جَهَنَّم‌ُ وَ بِئْس‌َ الْمِهَادُ (رعد: 18)

براى آنها كه دعوت پروردگارشان را اجابت كردند، (سرانجام و) نتيجه نيكوتر است و كسانى كه دعوت او را اجابت نكردند، (آن چنان در وحشت عذاب الهى فرو مى‏روند، كه) اگر تمام آنچه روى زمين است، و همانندش، از آن آنها باشد، همه را براى رهايى از عذاب مى‏دهند! (ولى از آنها پذيرفته نخواهد شد!) براى آنها حساب بدى است و جايگاهشان جهنم، و چه بد جايگاهى است! (18)


وَ لَوْ أَن‌َّ قُرآنَاً سُيِّرَت‌ْ بِه‌ِ الْجِبَال‌ُ أَوْ قُطِّعَت‌ْ بِه‌ِ الْأَرْض‌ُ أَوْ كُلِّم‌َ بِه‌ِ الْمَوْتَي‌ بِلْ‌ لِالله‌ِ الْأَمْرُ جَمِيعَاً أَفَلَم‌ْ يَيَأْس‌ِ الَّذِين‌َ آمَنوا أَنْ‌ لَوْ يَشَاءُ الله‌ُ لَهَدَي‌ النَّاس‌َ جَمِيعَاً وَ لاَ يَزَال‌ُ الَّذِين‌َ كَفَرُوا تُصِيبُهُمْ‌ بِمَا صَنَعُوا قَارِعَة‌ٌ أَوْ تَحُل‌ُّ قَرِيبَاً مِنْ‌ دَارِهِم‌ْ حَتَّي‌ يَأْتِي‌َ وَعْدُ الله‌ِ إِن‌َّ الله‌َ لاَ يُخْلِف‌ُ الْمِيعَادَ (رعد: 31)

اگر بوسيله قرآن، كوه‏ها به حركت درآيند يا زمينها قطعه قطعه شوند، يا بوسيله آن با مردگان سخن گفته شود، (باز هم ايمان نخواهند آورد!) ولى همه كارها در اختيار خداست! آيا آنها كه ايمان آورده‏اند نمى‏دانند كه اگر خدا بخواهد همه مردم را (به اجبار) هدايت مى‏كند (امّا هدايت اجبارى سودى ندارد)! و پيوسته بلاهاى كوبنده‏اى بر كافران بخاطر اعمالشان وارد مى‏شود، و يا بنزديكى خانه آنها فرود مى‏آيد، تا وعده (نهايى) خدا فرا رسد به يقين خداوند در وعد خود تخلّف نمى‏كند! (31)


وَ بَرَزُوا لِالله‌ِ جَمِيعَاً فَقَال‌َ الضُّعَفَاءُ لِلَّذِين‌َ اسْتَكْبَرُوا إِنَّا كُنَّا لَكُم‌ْ تَبَعَاً فَهَل‌ْ أَنْتُمْ‌ مُغْنُون‌َ عَنَّا مِن‌ْ عَذَاب‌ِ الله‌ِ مِنْ‌ شَيْ‌ءٍ قَالُوا لَوْ هَدَانَا الله‌ُ لَهَدَيْنَاكُم‌ْ سَوَاءٌ عَلَيْنَا أَجَزِعْنَا أَم‌ْ صَبَرْنَا مَا لَنَا مِنْ‌ مَحِيص‌ٍ (ابراهيم: 21)

و (در قيامت)، همه آنها در برابر خدا ظاهر مى‏شوند در اين هنگام، ضعفا [دنباله‏روان نادان‏] به مستكبران (و رهبران گمراه) مى‏گويند: «ما پيروان شما بوديم! آيا (اكنون كه بخاطر پيروى از شما گرفتار مجازات الهى شده‏ايم،) شما حاضريد سهمى از عذاب الهى را بپذيريد و از ما برداريد؟» آنها مى‏گويند: «اگر خدا ما را هدايت كرده بود، ما نيز شما را هدايت مى‏كرديم! (ولى كار از اينها گذشته است،) چه بيتابى كنيم و چه شكيبايى، تفاوتى براى ما ندارد راه گريزى براى ما نيست!» (21)


رُبَمَا يَوَدُّ الَّذِين‌َ كَفَرُوا لَوْ كَانُوا مِسْلِمِين‌َ (حجر: 2)

كافران (هنگامى كه آثار شوم اعمال خود را ببينند،) چه بسا آرزو مى‏كنند كه اى كاش مسلمان بودند! (2)


وَ لَوْ فَتَحْنا عَلَيْهِمْ‌ بَابَاً مِن‌َ السَّمَاءِ فَظَلُّوا فِيه‌ِ يَعْرُجُون‌َ (حجر: 14)

و اگر درى از آسمان به روى آنان بگشاييم، و آنها پيوسته در آن بالا روند ... (14)


وَ عَلَي‌ الله‌ِ قَصْدُ السَّبِيل‌ِ وَ مِنْهَا جَائِرٌ وَ لَوْ شَاءَ لَهَدَاكُم‌ْ أَجْمَعِين‌َ (نحل: 9)

و بر خداست كه راه راست را (به بندگان) نشان دهد امّا بعضى از راه‏ها بيراهه است! و اگر خدا بخواهد، همه شما را (به اجبار) هدايت مى‏كند (ولى اجبار سودى ندارد). (9)


وَ قَال‌َ الَّذِين‌َ أَشْرَكُوا لَوْ شَاءَ الله‌ُ مَا عَبَدْنَا مِنْ‌ دُونِه‌ِ مِنْ‌ شَي‌ْءٍ نَحْن‌ُ وَ لاَ آبَاؤُنَا وَ لاَ حَرَّمْنَا مِنْ‌ دُونِه‌ِ مِنْ‌ شَي‌ْءٍ كَذَلِك‌َ فَعَل‌َ الَّذِين‌َ مِنْ‌ قَبْلِهِم‌ْ فَهَل‌ْ عَلَي‌ الرُّسُل‌ِ إِلاَّ الْبَلاَغ‌ُ الْمُبِين‌ُ (نحل: 35)

مشركان گفتند: «اگر خدا مى‏خواست، نه ما و نه پدران ما، غير او را پرستش نمى‏كرديم و چيزى را بدون اجازه او حرام نمى‏ساختيم!» (آرى،) كسانى كه پيش از ايشان بودند نيز همين كارها را انجام دادند ولى آيا پيامبران وظيفه‏اى جز ابلاغ آشكار دارند؟! (35)


وَالَّذِين‌َ هَاجَرُوا فِي‌ الله‌ِ مِنْ‌ بَعْدِ مَا ظُلِمُوا لَنُبَوِّئَنَّهُمْ‌ فِي‌ الدُّنْيَا حَسَنَة‌ً وَ لَأََجْرُ الْآخِرَة‌ِ أَكْبَرُ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُون‌َ (نحل: 41)

آنها كه پس از ستم ديدن در راه خدا، هجرت كردند، در اين دنيا جايگاه (و مقام) خوبى به آنها مى‏دهيم و پاداش آخرت، از آن هم بزرگتر است اگر مى‏دانستند! (41)


وَ لَوْ يُؤَاخِذُ الله‌ُ النَّاس‌َ بِظُلْمِهِمْ‌ مَا تَرَك‌َ عَلَيْهَا مِنْ‌ دَابَّة‌ٍ وَ لَكِنْ‌ يُؤَخِّرُهُم‌ْ إِلَي‌ أَجَل‌ٍ مُسَمَّي‌ً فَإِذَا جَاءَ أَجَلُهُم‌ْ لاَ يَسْتَأْخِرُون‌َ سَاعَة‌ً وَ لاَ يَسْتَقْدِمُون‌َ (نحل: 61)

و اگر خداوند مردم را بخاطر ظلمشان مجازات مى‏كرد، جنبنده‏اى را بر پشت زمين باقى نمى‏گذارد ولى آنها را تا زمان معيّنى به تأخير مى‏اندازد. و هنگامى كه اجلشان فرا رسد، نه ساعتى تأخير مى‏كنند، و نه ساعتى پيشى مى‏گيرند. (61)


وَ لَوْ شَاءَ الله‌ُ لَجَعَلَكُم‌ْ أُمَّة‌ً وَاحِدَة‌ً وَ لَكِنْ‌ يُضِل‌ُّ مَنْ‌ يَشَاءُ وَ يَهْدِي‌ مَنْ‌ يَشَاءُ وَ لَتُسْأَلُن‌َّ عَمَّا كُنْتُمْ‌ تَعْمَلُون‌َ (نحل: 93)

و اگر خدا مى‏خواست، همه شما را امت واحدى قرار مى‏داد (و همه را به اجبار وادار به ايمان مى‏كرد امّا ايمان اجبارى فايده‏اى ندارد!) ولى خدا هر كس را بخواهد (و شايسته بداند) گمراه، و هر كس را بخواهد (و لايق بداند) هدايت مى‏كند! (به گروهى توفيق هدايت داده، و از گروهى سلب مى‏كند!) و يقيناً شما از آنچه انجام مى‏داديد، بازپرسى خواهيد شد! (93)


قُلْ‌ لَوْ كَان‌َ مَعَه‌ُ آلِهَة‌ٌ كَمَا يَقُولُون‌َ إِذَاً لَابْتَغَوْا إِلَي‌ ذِي‌ الْعَرْش‌ِ سَبِيلاً (اسراء: 42)

بگو: «اگر آن چنان كه آنها مى‏گويند با او خدايانى بود، در اين صورت، (خدايان) سعى مى‏كردند راهى به سوى (خداوند) صاحب عرش پيدا كنند.» (42)


قُلْ‌ لَئِن‌ِ اجْتَمَعَت‌ِ الْإِنْس‌ُ وَالْجِن‌ُّ عَلَي‌ أَنْ‌ يَأْتُوا بِمِثْل‌ِ هَذَا الْقُرْآن‌ِ لاَ يَأْتُون‌َ بِمِثْلِه‌ِ وَ لَوْ كَان‌َ بَعْضُهُم‌ْ لِبَعْض‌ٍ ظَهِيرَاً (اسراء: 88)

بگو: «اگر انسانها و پريان (جن و انس) اتفاق كنند كه همانند اين قرآن را بياورند، همانند آن را نخواهند آورد هر چند يكديگر را (در اين كار) كمك كنند. (88)


قُل‌ْ لَوْ كَان‌َ فِي‌ الْأَرْض‌ِ مَلاَئِكَة‌ٌ يَمْشُون‌َ مُطْمَئِنِّين‌َ لَنَزَّلْنَا عَلَيْهِمْ‌ مِن‌َ السَّمَاءِ مَلَكَاً رَسُولاً (اسراء: 95)

بگو: « (حتى) اگر در روى زمين فرشتگانى (زندگى مى‏كردند، و) با آرامش گام برمى‏داشتند، ما فرشته‏اى را به عنوان رسول، بر آنها مى‏فرستاديم!» (چرا كه رهنماى هر گروهى بايد از جنس خودشان باشد). (95)


قُلْ‌ لَوْ أَنْتُم‌ْ تَمْلِكُون‌َ خَزَائِن‌َ رَحْمَة‌ِ رَبِّي‌ إِذَاً لَأََمْسَكْتُم‌ْ خَشْيَة‌َ الْإِنْفَاق‌ِ وَ كَان‌َ الْإِنْسَان‌ُ قَتُورَاً (اسراء: 100)

بگو: «اگر شما مالك خزائن رحمت پروردگار من بوديد. در آن صورت، (بخاطر تنگ نظرى) امساك مى‏كرديد، مبادا انفاق، مايه تنگدستى شما شود» و انسان تنگ نظر است! (100)


وَ تَحْسَبُهُم‌ْ أَيْقَاظَاً وَ هُم‌ْ رُقُودٌ وَ نُقَلِّبُهُم‌ْ ذَات‌َ الْيَـمِين‌ِ وَ ذَات‌َ الشِّمَال‌ِ وَ كَلْبُهُم‌ْ بَاسِط‌ٌ ذِرَاعَيْه‌ِ بِالْوَصِيدِ لَوِ اطَّلَعْت‌َ عَلَيْهِم‌ْ لَوَلَّيْت‌َ مِنْهُم‌ْ فِرَارَاً وَ لَمُلِئْت‌َ مِنْهُم‌ْ رُعْبَاً (كهف: 18)

و (اگر به آنها نگاه مى‏كردى) مى‏پنداشتى بيدارند در حالى كه در خواب فرو رفته بودند! و ما آنها را به سمت راست و چپ ميگردانديم (تا بدنشان سالم بماند). و سگ آنها دستهاى خود را بر دهانه غار گشوده بود (و نگهبانى مى‏كرد). اگر نگاهشان مى‏كردى، از آنان مى‏گريختى و سر تا پاى تو از ترس و وحشت پر مى‏شد! (18)


وَ رَبُّك‌َ الْغَفُورُ ذُو الرَّحْمَة‌ِ لَوْ يُؤَاخِذُهُمْ‌ بِمَا كَسَبُوا لَعَجَّل‌َ لَهُم‌ُ الْعَذَاب‌َ بَلْ‌ لَهُمْ‌ مَوْعِدٌ لَن‌ْ يَجِدُوا مِنْ‌ دُونِه‌ِ مَوْئِلاً (كهف: 58)

و پروردگارت، آمرزنده و صاحب رحمت است اگر مى‏خواست آنان را به خاطر اعمالشان مجازات كند، عذاب را هر چه زودتر براى آنها مى‏فرستاد ولى براى آنان موعدى است كه هرگز از آن راه فرارى نخواهند داشت! (58)


فَانْطَلَقَا حتَّي‌ إِذَا أَتَيَا أَهْل‌َ قَرْيَة‌ٍ اسْتَطْعَمَا أَهْلَهَا فَأَبَوْا أَنْ‌ يُضَيِّفُوهُمَا فَوَجَدَا فِيهَا جِدَارَاً يُرِيدُ أَنْ‌ يَنقَض‌َّ فَأَقَامَه‌ُ قَال‌َ لَوْ شِئْت‌َ لَاتَّخَذْت‌َ عَلَيْه‌ِ أَجْرَاً (كهف: 77)

باز به راه خود ادامه دادند تا به مردم قريه‏اى رسيدند از آنان خواستند كه به ايشان غذا دهند ولى آنان از مهمان كردنشان خوددارى نمودند (با اين حال) در آن جا ديوارى يافتند كه مى‏خواست فروريزد و (آن مرد عالم) آن را برپا داشت. (موسى) گفت: « (لا اقل) مى‏خواستى در مقابل اين كار مزدى بگيرى!» (77)


قُلْ‌ لَوْ كَان‌َ الْبَحْرُ مِدَادَاً لِكَلِمَات‌ِ رَبِّي‌ لَنَفِدَ الْبَحْرُ قَبْل‌َ أَنْ‌ تَنْفَدَ كَلِمَات‌ُ رَبِّي‌ وَ لَوْ جِئْنَا بِمِثْلِه‌ِ مَدَدَاً (كهف: 109)

بگو: «اگر درياها براى (نوشتن) كلمات پروردگارم مركّب شود، درياها پايان مى‏گيرد. پيش از آنكه كلمات پروردگارم پايان يابد هر چند همانند آن (درياها) را كمك آن قرار دهيم!» (109)


وَ لَوْ أَنَّا أَهْلَكْنَاهُمْ‌ بِعَذَاب‌ٍ مِنْ‌ قَبْلِه‌ِ لَقَالُوا رَبَّنَا لَوْلاَ أَرْسَلْت‌َ إِلَيْنَا رَسُولاً فَنَتَّبِع‌َ آيَاتِك‌َ مِنْ‌ قَبْل‌ِ أَنْ‌ نَذِل‌َّ وَ نَخْزَي‌ (طه: 134)

اگر ما آنان را پيش از آن (كه قرآن نازل شود) با عذابى هلاك مى‏كرديم، (در قيامت) مى‏گفتند: «پروردگارا! چرا پيامبرى براى ما نفرستادى تا از آيات تو پيروى كنيم، پيش از آنكه ذليل و رسوا شويم!» (134)


لَوْ أَرَدْنَا أَنْ‌ نَتَّخِذَ لَهوَاً لَاتَّخَذْنَاه‌ُ مِنْ‌ لَدُنَّا إِنْ‌ كُنَّا فَاعِلِين‌َ (انبياء: 17)

(بفرض محال) اگر مى‏خواستيم سرگرمى انتخاب كنيم، چيزى متناسب خود انتخاب مى‏كرديم! (17)


لَوْ كَان‌َ فِيهِمَا آلِهَة‌ٌ إِلاَّ الله‌ُ لَفَسَدَتَا فَسُبْحَان‌َ الله‌ِ رَب‌ِّ الْعَرْش‌ِ عَمَّا يَصِفُون‌َ (انبياء: 22)

اگر در آسمان و زمين، جز «اللَّه» خدايان ديگرى بود، فاسد مى‏شدند (و نظام جهان به هم مى‏خورد)! منزه است خداوند پروردگار عرش، از توصيفى كه آنها مى‏كنند! (22)


لَوْ يَعْلَم‌ُ الَّذِين‌َ كَفَرُوا حِين‌َ لاَ يَكُفُّون‌َ عَنْ‌ وُجُوهِهِم‌ُ النَّارَ وَ لاَ عَنْ‌ ظُهُورِهِم‌ْ وَ لاَ هُم‌ْ يُنْصَرُون‌َ (انبياء: 39)

ولى اگر كافران مى‏دانستند زمانى كه (فرا مى‏رسد) نمى‏توانند شعله‏هاى آتش را از صورت و از پشتهاى خود دور كنند، و هيچ كس آنان را يارى نمى‏كند (اين قدر درباره قيامت شتاب نمى‏كردند)! (39)


لَوْ كَان‌َ هَؤُلاَءِ آلِهَة‌ً مَا وَرَدُوهَا وَ كُل‌ٌّ فِيهَا خَالِدُون‌َ (انبياء: 99)

اگر اينها خدايانى بودند، هرگز وارد آن نمى‏شدند! در حالى كه همگى در آن جاودانه خواهند بود. (99)


يَا أَيُّهَا النَّاس‌ُ ضُرِب‌َ مَثَل‌ٌ فَاسْتَمِعُوا لَه‌ُ إِن‌َّ الَّذِين‌َ تَدْعُون‌َ مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ لَن‌ْ يَخْلُقُوا ذُبَابَاً وَ لَوِ اجْتَمَعُوا لَه‌ُ وَ إِنْ‌ يَسْلُبْهُم‌ْ الذُّبَاب‌ُ شَيْءً لاَ يَسْتَنْقِذُوه‌ُ مِنْه‌ُ ضَعُف‌َ الطَّالِب‌ُ وَالْمَطْلُوب‌ُ (حج: 73)

اى مردم! مثلى زده شده است، به آن گوش فرا دهيد: كسانى را كه غير از خدا مى‏خوانيد، هرگز نمى‏توانند مگسى بيافرينند، هر چند براى اين كار دست به دست هم دهند! و هر گاه مگس چيزى از آنها بربايد، نمى‏توانند آن را باز پس گيرند! هم اين طلب‏كنندگان ناتوانند، و هم آن مطلوبان (هم اين عابدان، و هم آن معبودان)! (73)


فَقَال‌َ الْمَلَأَُ الَّذِين‌َ كَفَرُوا مِنْ‌ قَوْمِه‌ِ مَا هَذَا إِلاَّ بَشَرٌ مِثْلُكُم‌ْ يُرِيدُ أَنْ‌ يَتَفَضَّل‌َ عَلَيْكُم‌ْ وَ لَوْ شَاءَ الله‌ُ لَأََنْزَل‌َ مَلاَئِكَة‌ً مَا سَمِعْنَا بِهَذَا فِي‌ آبَائِنَا الْأَوَّلِين‌َ (مؤمنون: 24)

جمعيّت اشرافى (و مغرور) از قوم نوح كه كافر بودند گفتند: «اين مرد جز بشرى همچون شما نيست، كه مى‏خواهد بر شما برترى جويد! اگر خدا مى‏خواست (پيامبرى بفرستد) فرشتگانى نازل مى‏كرد ما چنين چيزى را هرگز در نياكان خود نشنيده‏ايم! (24)


وَ لَوِ اتَّبَع‌َ الْحَق‌ُّ أَهْوَاءَهُم‌ْ لَفَسَدَت‌ِ السَّمَاوَات‌ُ وَالْأَرْض‌ُ وَ مَنْ‌ فِيهِن‌َّ بَل‌ْ أَتَيْنَاهُمْ‌ بِذِكْرِهِم‌ْ فَهُم‌ْ عنْ‌ ذِكْرِهِمْ‌ مُعْرِضُون‌َ (مؤمنون: 71)

و اگر حق از هوسهاى آنها پيروى كند، آسمانها و زمين و همه كسانى كه در آنها هستند تباه مى‏شوند! ولى ما قرآنى به آنها داديم كه مايه يادآورى (و عزّت و شرف) براى آنهاست، امّا آنان از (آنچه مايه) يادآوريشان (است) رويگردانند! (71)


وَ لَوْ رَحِمْنَاهُم‌ْ وَ كَشَفْنَا مَا بِهِمْ‌ مِنْ‌ ضُرٍّ لَلَجُّوا فِي‌ طُغْيَانِهِم‌ْ يَعْمَهُون‌َ (مؤمنون: 75)

و اگر به آنان رحم كنيد و گرفتاريها و مشكلاتشان را برطرف سازيم، (نه تنها بيدار نمى‏شوند، بلكه) در طغيانشان لجاجت مى‏ورزند و (در اين وادى) سرگردان مى‏مانند! (75)


قَال‌َ إِنْ‌ لَبِثْتُم‌ْ إِلاَّ قَلِيلاً لَوْ أَنَّكُم‌ْ كُنْتُمْ‌ تَعْلَمُون‌َ (مؤمنون: 114)

مى‏گويد: « (آرى،) شما مقدار كمى توقّف نموديد اگر مى‏دانستيد!» (114)


الله‌ُ نُورُ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ مَثَل‌ُ نُورِه‌ِ كَمِشْكَاة‌ٍ فِيهَا مِصْبَاح‌ٌ الْمِصْبَاح‌ُ فِي‌ زُجَاجَة‌ٍ الزُّجَاجَة‌ُ كَأَنَّهَا كَوْكَب‌ٌ دُرِّي‌ٌّ يُوقَدُ مِنْ‌ شَجَرَة‌ٍ مُبَارَكَة‌ٍ زَيْتُونَة‌ٍ لاَ شَرْقِيِّة‌ٍ وَ لاَ غَرْبِيَّة‌ٍ يَكَادُ زَيْتُهَا يُضِي‌ءُ وَ لَوْ لَم‌ْ تَمْسَسْه‌ُ نَارٌ نُورٌ عَلَي‌ نُورٍ يَهْدِي‌ الله‌ُ لِنُورِه‌ِ مَنْ‌ يَشَاءُ وَ يَضْرِب‌ُ الله‌ُ الْأَمْثَال‌َ لِلنَّاس‌ِ وَالله‌ُ بِكُل‌ِّ شَي‌ْءٍ عَلِيم‌ٌ (نور: 35)

خداوند نور آسمانها و زمين است مثل نور خداوند همانند چراغدانى است كه در آن چراغى (پر فروغ) باشد، آن چراغ در حبابى قرار گيرد، حبابى شفاف و درخشنده همچون يك ستاره فروزان، اين چراغ با روغنى افروخته مى‏شود كه از درخت پربركت زيتونى گرفته شده كه نه شرقى است و نه غربى (روغنش آن چنان صاف و خالص است كه) نزديك است بدون تماس با آتش شعله‏ور شود نورى است بر فراز نورى و خدا هر كس را بخواهد به نور خود هدايت مى‏كند، و خداوند به هر چيزى داناست. (35)


أَلَم‌ْ تَرَ إِلَي‌ رَبِّك‌َ كَيْف‌َ مَدَّ الظِّل‌َّ وَ لَوْ شَاءَ لَجَعَلَه‌ُ سَاكِنَاً ثُم‌َّ جَعَلْنَا الشَّمْس‌َ عَلَيْه‌ِ دَلِيلاً (فرقان: 45)

آيا نديدى چگونه پروردگارت سايه را گسترده ساخت؟! و اگر مى‏خواست آن را ساكن قرار مى‏داد سپس خورشيد را بر وجود آن دليل قرار داديم! (45)


وَ لَوْ شِئْنَا لَبَعَثْنَا فِي‌ كُل‌ِّ قَرْيَة‌ٍ نَذِيرَاً (فرقان: 51)

و اگر مى‏خواستيم، در هر شهر و ديارى بيم‏دهنده‏اى برمى‏انگيختيم (ولى اين كار لزومى نداشت). (51)


قَال‌َ أَوَ لَوْ جِئْتُك‌َ بِشَي‌ْءٍ مُبِين‌ٍ (شعراء: 30)

(موسى) گفت: «حتّى اگر نشانه آشكارى براى تو بياورم (باز ايمان نمى‏آورى)؟!» (30)


فَلَوْ أَن‌َّ لَنَا كَرَّة‌ً فَنَكُون‌َ مِن‌َ الْمُؤْمِنِين‌َ (شعراء: 102)

اى كاش بار ديگر (به دنيا) بازگرديم و از مؤمنان باشيم!» (102)


إِن‌ْ حِسَابُهُم‌ْ إِلاَّ عَلَي‌ رَبِّي‌ لَوْ تَشْعُرُون‌َ (شعراء: 113)

حساب آنها تنها با پروردگار من است اگر شما مى‏فهميديد! (113)


وَ لَوْ نَزَّلْنَاه‌ُ عَلَي‌ بَعْض‌ِ الْأَعْجَمِين‌َ (شعراء: 198)

هر گاه ما آن را بر بعضى از عجم [غير عرب‏] ها نازل مى‏كرديم ... (198)


وَ قِيل‌َ ادْعُوا شُرَكَاءَكُم‌ْ فَدَعَوْهُم‌ْ فَلَم‌ْ يَسْتَجِيبُوا لَهُم‌ْ وَ رَأَوُا الْعَذَاب‌َ لَوْ أَنَّهُم‌ْ كَانُوا يَهْتَدُون‌َ (قصص: 64)

و به آنها [عابدان‏] گفته مى‏شود: «معبودهايتان را كه همتاى خدا مى‏پنداشتيد بخوانيد (تا شما را يارى كنند)!» معبودهايشان را مى‏خوانند، ولى جوابى به آنان نمى‏دهند! و (در اين هنگام) عذاب الهى را (با چشم خود) مى‏بينند، و آرزو مى‏كنند اى كاش هدايت يافته بودند! (64)


مَثَل‌ُ الَّذِين‌َ اتَّخَذُوا مِن‌ْ دُون‌ِ الله‌ِ أَوْلِيَاءَ كَمَثَل‌ِ الْعَنكَبُوت‌ِ اتَّخَذَت‌ْ بَيْتَاً وَ إِن‌َّ أَوْهَن‌َ الْبُيُوت‌ِ لَبَيْت‌ُ الْعَنكَبُوت‌ِ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُون‌َ (عنكبوت: 41)

مثَل كسانى كه غير از خدا را اولياى خود برگزيدند، مثَل عنكبوت است كه خانه‏اى براى خود انتخاب كرده در حالى كه سست‏ترين خانه‏هاى خانه عنكبوت است اگر مى‏دانستند! (41)


وَ مَا هَذِه‌ِ الْحَيَاة‌ُ الدُّنْيَا إِلاَّ لَهْوٌ وَ لَعِب‌ٌ وَ إِن‌َّ الدَّارَ الْآخِرَة‌َ لَهِي‌َ الْحَيَوَان‌ُ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُون‌َ (عنكبوت: 64)

اين زندگى دنيا چيزى جز سرگرمى و بازى نيست و زندگى واقعى سراى آخرت است، اگر مى‏دانستند! (64)


وَ إِذَا قِيل‌َ لَهُم‌ُ اتَّبِعُوا مَا أَنْزَل‌َ الله‌ُ قَالُوا بَل‌ْ نَتَّبِع‌ُ مَا وَجَدْنَا عَلَيْه‌ِ آبَاءَنَا أَوَ لَوْ كَان‌َ الشَّيْطاَن‌ُ يَدْعُوهُم‌ْ إِلَي‌ عَذَاب‌ِ السَّعِيرِ (لقمان: 21)

و هنگامى كه به آنان گفته شود: «از آنچه خدا نازل كرده پيروى كنيد!»، مى‏گويند: «نه، بلكه ما از چيزى پيروى مى‏كنيم كه پدران خود را بر آن يافتيم!» آيا حتّى اگر شيطان آنان را دعوت به عذاب آتش فروزان كند (باز هم تبعيّت مى‏كنند)؟! (21)


وَ لَوْ أَنَّ مَا فِي‌ الْأَرْض‌ِ مِنْ‌ شَجَرَة‌ٍ أَقْلاَم‌ٌ وَالْبَحْرُ يَمُدُّه‌ُ مِنْ‌ بَعْدِه‌ِ سَبْعَة‌ُ أَبْحُرٍ مَا نَفِدَت‌ْ كَلِمَات‌ُ الله‌ِ إِن‌َّ الله‌َ عَزِيرٌ حَكِيم‌ٌ (لقمان: 27)

و اگر همه درختان روى زمين قلم شود، و دريا براى آن مركّب گردد، و هفت درياچه به آن افزوده شود، اينها همه تمام مى‏شود ولى كلمات خدا پايان نمى‏گيرد خداوند عزيز و حكيم است. (27)


وَ لَوْ تَرَي‌ إِذِ الْمُـجْرِمُون‌َ نَاكِسُوا رُؤُوسِهِم‌ْ عِنْدَ رَبِّهِم‌ْ رَبَّنَا أَبْصَرْنَا وَ سَمِعْنَا فَارْجِعْنَا نَعْمَل‌ْ صَالِحَاً إِنَّا مُوقِنُون‌َ (سجده: 12)

و اگر ببينى مجرمان را هنگامى كه در پيشگاه پروردگارشان سر به زير افكنده، مى‏گويند: «پروردگارا! آنچه وعده كرده بودى ديديم و شنيديم ما را بازگردان تا كار شايسته‏اى انجام دهيم ما (به قيامت) يقين داريم!» (12)


وَ لَوْ شِئْنَا لَآتَيْنَا كُل‌َّ نَفْس‌ٍ هُدَاهَا وَ لَكِنْ‌ حَق‌َّ الْقَوْل‌ُ مِنِّي‌ لَأََمْلَأََن‌َّ جَهَنَّم‌َ مِن‌َ الْجِنَّة‌ِ وَالنَّاس‌ِ أَجْمَعِين‌َ (سجده: 13)

و اگر مى‏خواستيم به هر انسانى هدايت لازمش را (از روى اجبار بدهيم) مى‏داديم ولى (من آنها را آزاد گذارده‏ام و) سخن و وعده‏ام حق است كه دوزخ را (از افراد بى‏ايمان و گنهكار) از جنّ و انس همگى پر كنم! (13)


وَ لَوْ دُخِلَت‌ْ عَلَيْهِمْ‌ مِن‌ْ أَقْطَارِهَا ثُم‌َّ سُئِلُوا الْفِتْنَة‌َ لَآتَوْهَا وَ مَا تَلَبَّثُوا بِهَا إِلاَّ يَسِيرَاً (احزاب: 14)

آنها چنان بودند كه اگر دشمنان از اطراف مدينه بر آنان وارد مى‏شدند و پيشنهاد بازگشت به سوى شرك به آنان مى‏كردند مى‏پذيرفتند، و جز مدّت كمى (براى انتخاب اين راه) درنگ نمى‏كردند! (14)


يَحْسَبُون‌َ الْأَحْزَاب‌َ لَم‌ْ يَذْهَبُوا وَ إِنْ‌ يَأْت‌ِ الْأَحْزَاب‌ُ يَوَدُّوا لَوْ أَنَّهُم‌ْ بَادُون‌َ فِي‌ الْأَعْرَاب‌ِ يَسْأَلُون‌َ عَن‌ْ أَنبَائِكُم‌ْ وَ لَوْ كَانُوا فِيكُمْ‌ مَا قَاتَلُوا إِلاَّ قَلِيلاً (احزاب: 20)

آنها گمان مى‏كنند هنوز لشكر احزاب نرفته‏اند و اگر برگردند (از ترس آنان) دوست مى‏دارند در ميان اعراب باديه‏نشين پراكنده (و پنهان) شوند و از اخبار شما جويا گردند و اگر در ميان شما باشند جز اندكى پيكار نمى‏كنند! (20)


لاَ يَحِل‌ُّ لَك‌َ النِّسَاءُ مِنْ‌ بَعْدُ وَ لاَ أَنْ‌ تَبَدَّل‌َ بِهِن‌َّ مِن‌ْ أَزْوَاج‌ٍ وَ لَوْ أَعْجَبَك‌َ حُسْنُهُن‌َّ إِلاَّ مَا مَلَكَت‌ْ يَمِينُك‌َ وَ كَان‌َ الله‌ُ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ رَقِيبَاً (احزاب: 52)

بعد از اين ديگر زنى بر تو حلال نيست، و نمى‏توانى همسرانت را به همسران ديگرى مبدّل كنى [بعضى را طلاق دهى و همسر ديگرى به جاى او برگزينى‏] هر چند جمال آنها مورد توجّه تو واقع شود، مگر آنچه كه بصورت كنيز در ملك تو درآيد! و خداوند ناظر و مراقب هر چيز است (و با اين حكم فشار قبايل عرب را در اختيار همسر از آنان، از تو برداشتيم). (52)


فَلَمَّا قَضَيْنَا عَلَيْه‌ِ الْمَوْت‌َ مَا دَلَّهُم‌ْ عَلَي‌ مَوْتِه‌ِ إِلاَّ دَابَّة‌ُ الْأَرْض‌ِ تَأْكُل‌ُ مِنْسَأَتَه‌ُ فَلَمَّا خَرَّ تَبَيَّنَت‌ِ الْجِن‌ُّ أَنْ‌ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُون‌َ الْغَيْب‌َ مَا لَبِثُوا فِي‌ الْعَذَاب‌ِ الْمُهِين‌ِ (سبأ: 14)

(با اين همه جلال و شكوه سليمان) هنگامى كه مرگ را بر او مقرّر داشتيم، كسى آنها را از مرگ وى آگاه نساخت مگر جنبنده زمين [موريانه‏] كه عصاى او را مى‏خورد (تا شكست و پيكر سليمان فرو افتاد) هنگامى كه بر زمين افتاد جنّيان فهميدند كه اگر از غيب آگاه بودند در عذاب خواركننده باقى نمى‏ماندند! (14)


وَ قَال‌َ الَّذِين‌َ كَفَرُوا لَن‌ْ نُؤْمِن‌َ بِهَذَا الْقُرْآن‌ِ وَ لاَ بِالَّذِي‌ بَيْن‌َ يَدَيْه‌ِ وَ لَوْ تَرَي‌ إِذِ الظَّالِمُون‌َ مَوْقُوفُون‌َ عِنْدَ رَبِّهِم‌ْ يَرْجِع‌ُ بَعْضُهُم‌ْ إِلَي‌ بَعْض‌ٍ الْقَوْل‌َ يَقُول‌ُ الَّذِين‌َ اسْتُضْعِفُوا لِلَّذِين‌َ اسْتَكْبَرُوا لَوْلاَ أَنْتُم‌ْ لَكُنَّا مُؤْمِنِين‌َ (سبأ: 31)

كافران گفتند: «ما هرگز به اين قرآن و كتابهاى ديگرى كه پيش از آن بوده ايمان نخواهيم آورد!» اگر ببينى هنگامى كه اين ستمگران در پيشگاه پروردگارشان (براى حساب و جزا) نگه داشته شده‏اند در حالى كه هر كدام گناه خود را به گردن ديگرى مى‏اندازد (از وضع آنها تعجّب مى‏كنى)! مستضعفان به مستكبران مى‏گويند: «اگر شما نبوديد ما مؤمن بوديم!» (31)


وَ لَوْ تَرَي‌ إِذْ فَزِعُوا فَلاَ فَوْت‌َ وَ أُخِذُوا مِنْ‌ مَكَان‌ٍ قَرِيب‌ٍ (سبأ: 51)

اگر ببينى هنگامى كه فريادشان بلند مى‏شود امّا نمى‏توانند (از عذاب الهى) بگريزند، و آنها را از جاى نزديكى (كه حتّى انتظارش را ندارند) مى‏گيرند (از درماندگى آنها تعجّب خواهى كرد)! (51)


إِنْ‌ تَدْعُوهُم‌ْ لاَ يَسْمَعُوا دُعَاءَكُم‌ْ وَ لَوْ سَمِعُوا مَا اسْتَجَابُوا لَكُم‌ْ وَ يَوْم‌َ الْقِيَامَة‌ِ يَكْفُرُون‌َ بِشِرْكِكُم‌ْ وَ لاَ يُنَبِّئُك‌َ مِثْل‌ُ خَبِيرٍ (فاطر: 14)

اگر آنها را بخوانيد صداى شما را نمى‏شنوند، و اگر بشنوند به شما پاسخ نمى‏گويند و روز قيامت، شرك (و پرستش) شما را منكر مى‏شوند، و هيچ كس مانند (خداوند آگاه و) خبير تو را (از حقايق) با خبر نمى‏سازد! (14)


وَ لاَ تَزِرُ وَازِرَة‌ٌ وِزْرَ أُخْرَي‌ وَ إِنْ‌ تَدْع‌ُ مُثْقَلَة‌ٌ إِلَي‌ حِمْلِهَا لاَ يُحْمَل‌ْ مِنْه‌ُ شَي‌ْءٌ وَ لَوْ كَان‌َ ذَا قُرْبَي‌ إِنَّمَا تُنْذِرُ الَّذِين‌َ يَخْشَوْن‌َ رَبَّهُمْ‌ بِالْغَيْب‌ِ وَ أَقَامُوا الصَّلاَة‌َ وَ مَنْ‌ تَزَكَّي‌ فَإِنَّمَا يَتَزَكَّي‌ لِنَفْسِه‌ِ وَ إِلَي‌ الله‌ِ الْمَصِيرُ (فاطر: 18)

هيچ گنهكارى بار گناه ديگرى را بر دوش نمى‏كشد و اگر شخص سنگين‏بارى ديگرى را براى حمل گناه خود بخواند، چيزى از آن را بر دوش نخواهد گرفت، هر چند از نزديكان او باشد! تو فقط كسانى را بيم‏مى‏دهى كه از پروردگار خود در پنهانى مى‏ترسند و نماز را برپا مى‏دارند و هر كس پاكى (و تقوا) پيشه كند، نتيجه آن به خودش بازمى‏گردد و بازگشت (همگان) به سوى خداست! (18)


وَ لَوْ يُؤَاخِذُ الله‌ُ النَّاس‌َ بِمَا كَسَبُوا مَا تَرَك‌َ عَلَي‌ ظَهْرِهَا مِنْ‌ دَابَّة‌ٍ وَ لَكِنْ‌ يُؤَخِّرُهُم‌ْ إِلَي‌ أَجَل‌ٍ مُسَمَّي‌ً فَإِذَا جاءَ أَجَلُهُم‌ْ فَإِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ بِعِبَادِه‌ِ بَصِيرَاً (فاطر: 45)

اگر خداوند مردم را به سبب كارهايى كه انجام داده‏اند مجازات كند، جنبنده‏اى را بر پشت زمين باقى نخواهد گذاشت! ولى (به لطفش) آنها را تا سرآمد معيّنى تأخير مى‏اندازد (و مهلت اصلاح مى‏دهد) امّا هنگامى كه اجل آنان فرا رسد، (خداوند هر كس را به مقتضاى عملش جزا مى‏دهد) او نسبت به بندگانش بيناست (و از اعمال و نيّات همه آگاه است)! (45)


وَ إِذَا قِيل‌َ لَهُم‌ْ أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقَكُم‌ُ الله‌ُ قَال‌َ الَّذِين‌َ كَفَرُوا لِلَّذِين‌َ آمَنُوا أَنُطْعِم‌ُ مَنْ‌ لَوْ يَشَاءُ الله‌ُ أَطْعَمَه‌ُ إِن‌ْ أَنْتُم‌ْ إِلاَّ فِي‌ ضَلال‌ٍ مُبِين‌ٍ (يس: 47)

و هنگامى كه به آنان گفته شود: «از آنچه خدا به شما روزى كرده انفاق كنيد!»، كافران به مؤمنان مى‏گويند: «آيا ما كسى را اطعام كنيم كه اگر خدا مى‏خواست او را اطعام مى‏كرد؟! (پس خدا خواسته است او گرسنه باشد)، شما فقط در گمراهى آشكاريد»! (47)


وَ لَوْ نَشَاءُ لَطَمَسْنَا عَلَي‌ أَعْيُنِهِم‌ْ فَاسْتبَقُوا الصِّرَاط‌َ فَأَنَّي‌ يُبْصِرُون‌َ (يس: 66)

و اگر بخواهيم چشمانشان را محو كنيم سپس براى عبور از راه، مى‏خواهند بر يكديگر پيشى بگيرند، امّا چگونه مى‏توانند ببينند؟! (66)


وَ لَوْ نَشَاءُ لَمَسَخْنَاهُم‌ْ عَلَي‌ مَكَانَتِهِم‌ْ فَمَا اسْتَطَاعُوا مُضِيَّاً وَ لاَ يَرْجِعُون‌َ (يس: 67)

و اگر بخواهيم آنها را در جاى خود مسخ مى‏كنيم (و به مجسمه‏هايى بى‏روح مبدّل مى‏سازيم) تا نتوانند راه خود را ادامه دهند يا به عقب برگردند! (67)


لَوْ أَن‌َّ عِنْدَنَا ذِكْرَاً مِن‌َ الْأَوَّلِين‌َ (صافات: 168)

«اگر يكى از كتابهاى پيشينيان نزد ما بود، (168)


لَوْ أَرَادَ الله‌ُ أَنْ‌ يَتَّخِذَ وَلَدَاً لَاصْطَفَي‌ مِمَّا يَخْلُق‌ُ مَا يَشَاءُ سُبْحَانَه‌ُ هُوَ الله‌ُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ (زمر: 4)

اگر (بفرض محال) خدا مى‏خواست فرزندى انتخاب كند، از ميان مخلوقاتش آنچه را مى‏خواست برميگزيد منزّه است (از اينكه فرزندى داشته باشد)! او خداوند يكتاى پيروز است! (4)


فَأَذَاقَهُم‌ُ الله‌ُ الْخِزْي‌َ فِي‌ الْحَيَاة‌ِ الدُّنْيَا وَ لَعَذَاب‌ُ الْآخِرَة‌ِ أَكْبَرُ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُون‌َ (زمر: 26)

پس خداوند خوارى را در زندگى اين دنيا به آنها چشانيد، و عذاب آخرت شديدتر است اگر مى‏دانستند. (26)


أَم‌ِ اتَّخَذُوا مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ شُفَعَاءَ قُل‌ْ أَوَ لَوْ كَانُوا لاَ يَمْلِكُون‌َ شَيْءً وَ لاَ يَعْقِلُون‌َ (زمر: 43)

آيا آنان غير از خدا شفيعانى گرفته‏اند؟! به آنان بگو: «آيا (از آنها شفاعت مى‏طلبيد) هر چند مالك چيزى نباشند و درك و شعورى براى آنها نباشد؟!» (43)


وَ لَوْ أَن‌َّ لِلَّذِين‌َ ظَلَمُوا مَا فِي‌ الْأَرْض‌ِ جَمِيعَاً وَ مِثْلَه‌ُ مَعَه‌ُ لَافْتَدَوْا بِه‌ِ مِنْ‌ سُوءِ الْعَذَاب‌ِ يَوْم‌َ الْقِيَامَة‌ِ وَ بَدَا لَهُمْ‌ مِن‌َ الله‌ِ مَا لَم‌ْ يَكُونُوا يَحْتَسِبُون‌َ (زمر: 47)

اگر ستمكاران تمام آنچه را روى زمين است مالك باشند و همانند آن بر آن افزوده شود، حاضرند همه را فدا كنند تا از عذاب شديد روز قيامت رهايى يابند و از سوى خدا براى آنها امورى ظاهر مى‏شود كه هرگز گمان نمى‏كردند! (47)


أَوْ تَقُول‌َ لَوْ أَن‌َّ الله‌َ هَدَانِي‌ لَكُنْت‌ُ مِن‌َ الْمُتَّقِين‌َ (زمر: 57)

يا بگويد: «اگر خداوند مرا هدايت مى‏كرد، از پرهيزگاران بودم!» (57)


أَوْ تَقُول‌َ حِين‌َ تَرَي‌ الْعَذَاب‌َ لَوْ أَن‌َّ لِي‌ كَرَّة‌ً فَأَكُون‌َ مِن‌َ الْمُـحْسِنِين‌َ (زمر: 58)

يا هنگامى كه عذاب را مى‏بيند بگويد: «اى كاش بار ديگر (به دنيا) بازمى‏گشتم و از نيكوكاران بودم!» (58)


فَادْعُوا الله‌َ مُخْلِصِين‌َ لَه‌ُ الدِّين‌َ وَ لَوْ كَرِه‌َ الْكَافِرُون‌َ (غافر: 14)

(تنها) خدا را بخوانيد و دين خود را براى او خالص كنيد، هر چند كافران ناخشنود باشند! (14)


إِذْ جَاءَتْهُم‌ُ الرُّسُل‌ُ مِن‌ بَيْن‌ِ أَيْدِيهِم‌ْ وَ مِن‌ْ خَلْفِهِم‌ْ أَنْ لاَ تَعْبُدُوا إِلاَّ الله‌َ قَالُوا لَوْ شَاءَ رَبُّنَا لَأََنْزَل‌َ مَلاَئِكَة‌ً فَإِنَّا بِمَا أُرْسِلْتُمْ‌ بِه‌ِ كَافِرُون‌َ (فصلت: 14)

در آن هنگام كه رسولان از پيش رو و پشت سر (و از هر سو) به سراغشان آمدند (و آنان را دعوت كردند) كه جز خدا را نپرستيد آنها گفتند: «اگر پروردگار ما مى‏خواست فرشتگانى نازل مى‏كرد از اين رو ما به آنچه شما مبعوث به آن هستيد كافريم!» (14)


وَ لَوْ جَعَلْنَاه‌ُ قُرْآنَاً أَعْجَمِيَّاً لَقَالُوا لَوْلاَ فُصِّلَت‌ْ آيَاتُه‌ُ أَأَعْجَمِي‌ٌّ وَ عَرَبِي‌ٌّ قُل‌ْ هُوَ لِلَّذِين‌َ آمَنُوا هُدَي‌ً وَ شِفَاءٌ وَالَّذِين‌َ لاَ يُؤْمِنُون‌َ فِي‌ آذَانِهِم‌ْ وَقْرٌ وَ هُوَ عَلَيْهِم‌ْ عَمَي‌ً أُولَئِك‌َ يُنَادَوْن‌َ مِنْ‌ مَكَان‌ٍ بَعِيدٍ (فصلت: 44)

هر گاه آن را قرآنى عجمى قرار مى‏داديم حتماً مى‏گفتند: «چرا آياتش روشن نيست؟! قرآن عجمى از پيغمبرى عربى؟!» بگو: «اين (كتاب) براى كسانى كه ايمان آورده‏اند هدايت و درمان است ولى كسانى كه ايمان نمى‏آورند، در گوشهايشان سنگينى است و گويى نابينا هستند و آن را نمى‏بينند آنها (همچون كسانى هستند كه گويى) از راه دور صدا زده مى‏شوند!» (44)


وَ لَوْ شَاءَ الله‌ُ لَجَعَلَهُم‌ْ أُمَّة‌ً وَاحِدَة‌ً وَ لَكِنْ‌ يُدْخِل‌ُ مَنْ‌ يَشَاءُ فِي‌ رَحْمَتِه‌ِ وَالظَّالِمُون‌َ مَا لَهُمْ‌ مِنْ‌ وَلِي‌ٍّ وَ لاَ نَصِيرٍ (شوري: 8)

و اگر خدا مى‏خواست همه آنها را امّت واحدى قرار مى‏داد (و به زور هدايت مى‏كرد، ولى هدايت اجبارى سودى ندارد) امّا خداوند هر كس را بخواهد در رحمتش وارد مى‏كند، و براى ظالمان ولىّ و ياورى نيست. (8)


وَ لَوْ بَسَط‌َ الله‌ُ الرِّزْق‌َ لِعِبَادِه‌ِ لَبَغَوْا فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَ لَكِنْ‌ يُنَزِّل‌ُ بِقَدَرٍ مَا يَشَاءُ إِنَّه‌ُ بِعِبَادِه‌ِ خَبِيرٌ بَصِيرٌ (شوري: 27)

هر گاه خداوند روزى را براى بندگانش وسعت بخشد، در زمين طغيان و ستم مى‏كنند از اين رو بمقدارى كه مى‏خواهد (و مصلحت مى‏داند) نازل مى‏كند، كه نسبه به بندگانش آگاه و بيناست! (27)


وَ قَالُوا لَوْ شَاءَ الرَّحْمَن‌ُ مَا عَبَدْنَاهُمْ‌ مَا لَهُمْ‌ بِذَلِك‌َ مِن‌ْ عِلْم‌ٍ إِن‌ْ هُم‌ْ إِلاَّ يَخْرُصُون‌َ (زخرف: 20)

آنان گفتند: «اگر خداوند رحمان مى‏خواست ما آنها را پرستش نمى‏كرديم!» ولى به اين امر هيچ گونه علم و يقين ندارند و جز دروغ چيزى نمى‏گويند! (20)


قَال‌َ أَوَ لَوْ جِئْتُكُمْ‌ بِأَهْدَي‌ مِمَّا وَجَدْتُم‌ْ عَلَيْه‌ِ آبَاءَكُمْ‌ قَالُوا إِنَّا بِمَا أُرْسِلْتُمْ‌ بِه‌ِ كَافِرُون‌َ (زخرف: 24)

(پيامبرشان) گفت: «آيا اگر من آيينى هدايت‏بخش‏تر از آنچه پدرانتان را بر آن يافتيد آورده باشم (باز هم انكار مى‏كنيد)؟!» گفتند: « (آرى،) ما به آنچه شما به آن فرستاده شده‏ايد كافريم!» (24)


وَ لَوْ نَشَاءُ لَجَعَلْنَا مِنْكُمْ‌ مِلاَئِكَة‌ً فِي‌ الْأَرْض‌ِ يَخْلُفُون‌َ (زخرف: 60)

و هر گاه بخواهيم به جاى شما در زمين فرشتگانى قرار مى‏دهيم كه جانشين (شما) گردند! (60)


وَ قَال‌َ الَّذِين‌َ كَفَرُوا لِلَّذِين‌َ آمَنُوا لَوْ كَان‌َ خَيْرَاً مَا سَبَقُونَا إِلَيْه‌ِ وَ إِذْ لَم‌ْ يَهْتَدُوا بِه‌ِ فَسَيَقُولُون‌َ هَذَا إِفْك‌ٌ قَدِيم‌ٌ (احقاف: 11)

كافران درباره مؤمنان چنين گفتند: «اگر (اسلام) چيز خوبى بود، هرگز آنها (در پذيرش آن) بر ما پيشى نمى‏گرفتند!» و چون خودشان بوسيله آن هدايت نشدند مى‏گويند: «اين يك دروغ قديمى است!» (11)


فَإِذَا لَقِيتُم‌ُ الَّذِين‌َ كَفَرُوا فَضَرْب‌َ الرِّقَاب‌ِ حَتَّي‌ إِذَا أَثْخَنْتُمُوهُم‌ْ فَشُدُّوا الْوَثَاق‌َ فَإِمَّا مَنَّاً بَعْدُ وَ إِمَّا فِدَاءً حَتَّي‌ تَضَع‌َ الْحَرْب‌ُ أَوْزَارَهَا ذَلِك‌َ وَ لَوْ يَشَاءُ الله‌ُ لَانْتَصَرَ مِنْهُم‌ْ وَ لَكِنْ‌ لِيَبْلُوَ بَعْضَكُمْ‌ بِبَعْض‌ٍ وَالَّذِين‌َ قُتِلُوا فِي‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ فَلَن‌ْ يُضِل‌َّ أَعْمَالَهُم‌ْ (محمد: 4)

و هنگامى كه با كافران (جنايت‏پيشه) در ميدان جنگ رو به رو شديد گردنهايشان را بزنيد، (و اين كار را هم چنان ادامه دهيد) تا به اندازه كافى دشمن را در هم بكوبيد در اين هنگام اسيران را محكم ببنديد سپس يا بر آنان منّت گذاريد (و آزادشان كنيد) يا در برابر آزادى از آنان فديه [غرامت‏] بگيريد (و اين وضع بايد هم چنان ادامه يابد) تا جنگ بار سنگين خود را بر زمين نهد، (آرى) برنامه اين است! و اگر خدا مى‏خواست خودش آنها را مجازات مى‏كرد، اما مى‏خواهد بعضى از شما را با بعضى ديگر بيازمايد و كسانى كه در راه خدا كشته شدند، خداوند هرگز اعمالشان را از بين نمى‏برد! (4)


طَاعَة‌ٌ وَ قَوْل‌ٌ مَعْرُوف‌ٌ فَإِذَا عَزَم‌َ الْأَمْرُ فَلَوْ صَدَقُوا الله‌َ لَكَان‌َ خَيْرَاً لَهُم‌ْ (محمد: 21)

(ولى) اطاعت و سخن سنجيده براى آنان بهتر است و اگر هنگامى كه فرمان جهاد قطعى مى‏شود به خدا راست گويند (و از در صدق و صفا درآيند) براى آنها بهتر مى‏باشد! (21)


وَ لَوْ نَشَاءُ لَأََرَيْنَاكَهُم‌ْ فَلَعَرَفْتَهُمْ‌ بِسِيَماهُم‌ْ وَ لَتَعْرِفَنَّهُم‌ْ فِي‌ لَحْن‌ِ الْقَوْل‌ِ وَالله‌ُ يَعْلَم‌ُ أَعْمَالَكُم‌ْ (محمد: 30)

و اگر ما بخواهيم آنها را به تو نشان مى‏دهيم تا آنان را با قيافه‏هايشان بشناسى، هر چند مى‏توانى آنها را از طرز سخنانشان بشناسى و خداوند اعمال شما را مى‏داند! (30)


وَ لَوْ قَاتَلَكُم‌ُ الَّذِين‌َ كَفَرُوا لَوَلَّوُا الْأَدْبَارَ ثُم‌َّ لاَ يَجِدُون‌َ وَلِيَّاً وَ لاَ نَصِيرَاً (فتح: 22)

و اگر كافران (در سرزمين حديبيه) با شما پيكار مى‏كردند بزودى فرار مى‏كردند، سپس ولىّ و ياورى نمى‏يافتند! (22)


هُم‌ُ الَّذِين‌َ كَفَرُوا وَ صَدُّوكُم‌ْ عَن‌ِ الْمَسْجِدِ الْحَرَام‌ِ وَالْهَدْي‌َ مَعْكُوفَاً أَنْ‌ يَبْلُغ‌َ مَحِلَّه‌ُ وَ لَوْلاَ رِجَال‌ٌ مُؤْمِنُون‌َ وَ نِسَاءٌ مُؤْمِنَات‌ٌ لَم‌ْ تَعْلَمُوهُم‌ْ أَنْ‌ تَطَئُوهُم‌ْ فَتُصِيبَكُمْ‌ مِنْهُمْ‌ مَعَرَّة‌ٌ بِغَيْرِ عِلْم‌ٍ لِيُدْخِل‌َ الله‌ُ فِي‌ رَحْمَتِه‌ِ مَنْ‌ يَشَاءُ لَوْ تَزَيَّلُوا لَعَذَّبْنَا الَّذِين‌َ كَفَرُوا مِنْهُم‌ْ عَذَابَاً أَلِيمَاً (فتح: 25)

آنها كسانى هستند كه كافر شدند و شما را از (زيارت) مسجد الحرام و رسيدن قربانيهايتان به محل قربانگاه بازداشتند و هر گاه مردان و زنان با ايمانى در اين ميان بدون آگاهى شما، زير دست و پا، از بين نمى‏رفتند كه از اين راه عيب و عارى ناآگاهانه به شما مى‏رسيد، (خداوند هرگز مانع اين جنگ نمى‏شد)! هدف اين بود كه خدا هر كس را مى‏خواهد در رحمت خود وارد كند و اگر مؤمنان و كفّار (در مكه) از هم جدا مى‏شدند، كافران را عذاب دردناكى مى‏كرديم! (25)


وَ لَوْ أَنَّهُم‌ْ صَبَرُوا حَتَّي‌ تَخْرُج‌َ إِلَيْهِم‌ْ لَكَان‌َ خَيْرَاً لَهُم‌ْ وَالله‌ُ غَفُورٌ رَحِيم‌ٌ (حجرات: 5)

اگر آنها صبر مى‏كردند تا خود به سراغشان آيى، براى آنان بهتر بود و خداوند آمرزنده و رحيم است! (5)


وَاعْلَمُوا أَن‌َّ فِيكُم‌ْ رَسُول‌َ الله‌ِ لَوْ يُطِيعُكُم‌ْ فِي‌ كَثِيرٍ مِن‌َ الْأَمْرِ لَعَنِتُّم‌ْ وَ لَكِنَّ‌ الله‌َ حَبَّب‌َ إِلَيْكُم‌ُ الْإِيمَان‌َ وَ زَيَّنَه‌ُ فِي‌ قُلُوبِكُم‌ْ وَ كَرَّه‌َ إِلَيْكُم‌ُ الْكُفْرَ وَالْفُسُوق‌َ وَالْعِصْيَان‌َ أُولَئِك‌َ هُم‌ُ الرَّاشِدُون‌َ (حجرات: 7)

و بدانيد رسول خدا در ميان شماست هر گاه در بسيارى از كارها از شما اطاعت كند، به مشقّت خواهيد افتاد ولى خداوند ايمان را محبوب شما قرار داده و آن را در دلهايتان زينت بخشيده، و (به عكس) كفر و فسق و گناه را منفورتان قرار داده است كسانى كه داراى اين صفاتند هدايت يافتگانند! (7)


لَوْ نَشَاءُ لَجَعَلْنَاه‌ُ حُطَامَاً فَظَلْتُم‌ْ تَفَكَّهُون‌َ (واقعه: 65)

هر گاه بخواهيم آن را مبدّل به كاه در هم كوبيده مى‏كنيم كه تعجّب كنيد! (65)


لَوْ نَشَاءُ جَعَلْنَاه‌ُ أُجَاجَاً فَلَوْلاَ تَشْكُرُون‌َ (واقعه: 70)

هر گاه بخواهيم، اين آب گوارا را تلخ و شور قرار مى‏دهيم پس چرا شكر نمى‏كنيد؟! (70)


وَ إِنَّه‌ُ لَقَسَم‌ٌ لَوْ تَعْلَمُون‌َ عَظِيم‌ٌ (واقعه: 76)

و اين سوگندى است بسيار بزرگ، اگر بدانيد! (76)


لاَ تَجِدُ قَوْمَاً يُؤْمِنُون‌َ بِالله‌ِ وَالْيَوْم‌ِ الْآخِرِ يُوَادُّون‌َ مَن‌ْ حَادَّ الله‌َ وَ رَسُولَه‌ُ وَ لَوْ كَانُوا آبَاءَهُم‌ْ أَوْ أَبْنَاءَهُم‌ْ أَوْ إِخْوَانَهُم‌ْ أَوْ عَشِيرَتَهُم‌ْ أُولَئِك‌َ كَتَب‌َ فِي‌ قُلُوبِهِم‌ُ الْإِيمَان‌َ وَ أَيَّدَهُمْ‌ بِرُوح‌ٍ مِنْه‌ُ وَ يُدْخِلُهُم‌ْ جَنَّات‌ٍ تَجْرِي‌ مِنْ‌ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِين‌َ فِيهَا رَضِي‌َ الله‌ُ عَنْهُم‌ْ وَ رَضُوا عَنْه‌ُ أُولَئِك‌َ حِزْب‌ُ الله‌ِ أَلاَ إِن‌َّ حِزْب‌َ الله‌ِ هُم‌ُ الْمُفْلِحُون‌َ (مجادله: 22)

هيچ قومى را كه ايمان به خدا و روز رستاخيز دارند نمى‏يابى كه با دشمنان خدا و رسولش دوستى كنند، هر چند پدران يا فرزندان يا برادران يا خويشاوندانشان باشند آنان كسانى هستند كه خدا ايمان را بر صفحه دلهايشان نوشته و با روحى از ناحيه خودش آنها را تقويت فرموده، و آنها را در باغهايى از بهشت وارد مى‏كند كه نهرها از زير (درختانش) جارى است، جاودانه در آن مى‏مانند خدا از آنها خشنود است، و آنان نيز از خدا خشنودند آنها «حزب اللَّه» اند بدانيد «حزب اللَّه» پيروزان و رستگارانند. (22)


وَالَّذِين‌َ تَبَوَّءُوا الدَّارَ وَالْإِيمَان‌َ مِنْ‌ قَبْلِهِم‌ْ يُحِبُّون‌َ مَن‌ْ هَاجَرَ إِلَيْهِم‌ْ وَ لاَ يَجِدُون‌َ فِي‌ صُدُورِهِم‌ْ حَاجَة‌ً مِمَّا أُوتُوا وَ يُؤْثِرُون‌َ عَلَي‌ أَنْفُسِهِم‌ْ وَ لَوْ كَان‌َ بِهِم‌ْ خَصَاصَة‌ٌ وَ مَنْ‌ يُوق‌َ شُح‌َّ نَفْسِه‌ِ فَأُولَئِك‌َ هُم‌ُ الْمُفْلِحُون‌َ (حشر: 9)

و براى كسانى است كه در اين سرا [سرزمين مدينه‏] و در سراى ايمان پيش از مهاجران مسكن گزيدند و كسانى را كه به سويشان هجرت كنند دوست مى‏دارند، و در دل خود نيازى به آنچه به مهاجران داده شده احساس نمى‏كنند و آنها را بر خود مقدّم مى‏دارند هر چند خودشان بسيار نيازمند باشند كسانى كه از بخل و حرص نفس خويش باز داشته شده‏اند رستگارانند! (9)


لَوْ أَنْزَلْنَا هَذَا الْقُرْآن‌َ عَلَي‌ جَبَل‌ٍ لَرَأَيْتَه‌ُ خَاشِعَاً مُتَصَدِّعَاً مِن‌ْ خَشْيَة‌ِ الله‌ِ وَ تِلْك‌َ الْأَمْثَال‌ُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاس‌ِ لَعَلَّهُم‌ْ يَتَفَكَّرُون‌َ (حشر: 21)

اگر اين قرآن را بر كوهى نازل مى‏كرديم، مى‏ديدى كه در برابر آن خاشع مى‏شود و از خوف خدا مى‏شكافد! اينها مثالهايى است كه براى مردم مى‏زنيم، شايد در آن بينديشيد! (21)


إِنْ‌ يَثْقَفُوكُم‌ْ يَكُونُوا لَكُم‌ْ أَعْدَاءً وَ يَبْسُطُوا إِلَيْكُم‌ْ أَيْدِيَهُم‌ْ وَ أَلْسِنَتَهُمْ‌ بِالسُّوءِ وَ وَدُّوا لَوْ تَكْفُرُون‌َ (ممتحنه: 2)

اگر آنها بر شما مسلّط شوند، دشمنانتان خواهند بود و دست و زبان خود را به بدى كردن نسبت به شما مى‏گشايند، و دوست دارند شما به كفر بازگرديد! (2)


يُرِيدُون‌َ لِيُطْفِئُوا نُورَ الله‌ِ بِأَفْوَاهِهِم‌ْ وَالله‌ُ مُتِم‌ُّ نُورِه‌ِ وَ لَوْ كَرِه‌َ الْكَافِرُون‌َ (صف: 8)

آنان مى‏خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش سازند ولى خدا نور خود را كامل مى‏كند هر چند كافران خوش نداشته باشند! (8)


هُوَ الَّذِي‌ أَرْسَل‌َ رَسُولَه‌ُ بِالْهُدَي‌ وَ دِين‌ِ الْحَق‌ِّ لِيُظْهِرَه‌ُ عَلَي‌ الدِّين‌ِ كُلِّه‌ِ وَ لَوْ كَرِه‌َ الْمُشْرِكُون‌َ (صف: 9)

او كسى است كه رسول خود را با هدايت و دين حق فرستاد تا او را بر همه اديان غالب سازد، هر چند مشركان كراهت داشته باشند! (9)


وَ قَالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَع‌ُ أَوْ نَعْقِل‌ُ مَا كُنَّا فِي‌ أَصْحَاب‌ِ السَّعِيرِ (ملك: 10)

و مى‏گويند: «اگر ما گوش شنوا داشتيم يا تعقّل مى‏كرديم، در ميان دوزخيان نبوديم!» (10)


وَدُّوا لَوْ تُدْهِن‌ُ فَيُدْهِنُون‌َ (قلم: 9)

آنها دوست دارند نرمش نشان دهى تا آنها (هم) نرمش نشان دهند (نرمشى توأم با انحراف از مسير حق)! (9)


كَذَلِك‌َ الْعَذَاب‌ُ وَ لَعَذَاب‌ُ الْآخِرَة‌ِ أَكْبَرُ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُون‌َ (قلم: 33)

اين گونه است عذاب (خداوند در دنيا)، و عذاب آخرت از آن هم بزرگتر است اگر مى‏دانستند! (33)


وَ لَوْ تَقَوَّل‌َ عَلَيْنَا بَعْض‌َ الْأَقَاوِيل‌ِ (حاقه: 44)

اگر او سخنى دروغ بر ما مى‏بست، (44)


يُبَصَّرُونَهُم‌ْ يَوَدُّ الْمُـجْرِم‌ُ لَوْ يَفْتَدِي‌ مِن‌ْ عَذَاب‌ِ يَوْمِئِذٍ بِبَنِيه‌ِ (معارج: 11)

آنها را نشانشان مى‏دهند (ولى هر كس گرفتار كار خويشتن است)، چنان است كه گنهكار دوست مى‏دارد فرزندان خود را در برابر عذاب آن روز فدا كند، (11)


يَغْفِرْ لَكُمْ‌ مِنْ‌ ذُنُوبِكُم‌ْ وَ يُؤَخِّرْكُم‌ْ إِلَي‌ أَجَل‌ٍ مُسَمَّي‌ً إِن‌َّ أَجَل‌َ الله‌ِ إِذَا جَاءَ لاَ يُؤَخَّرُ لَوْ كُنْتُم‌ْ تَعْلَمُون‌َ (نوح: 4)

اگر چنين كنيد، خدا گناهانتان را مى‏آمرزد و تا زمان معيّنى شما را عمر مى‏دهد زيرا هنگامى كه اجل الهى فرا رسد، تأخيرى نخواهد داشت اگر مى‏دانستيد!» (4)


وَ أَنْ لَوِ اسْتَقَامُوا عَلَي‌ الطَّرِيقَة‌ِ لَأََسْقَيْنَاهُمْ‌ مَاءً غَدَقَاً (جن: 16)

و اينكه اگر آنها [جنّ و انس‏] در راه (ايمان) استقامت ورزند، با آب فراوان سيرابشان مى‏كنيم! (16)


وَ لَوْ أَلْقَي‌ مَعَاذِيرَه‌ُ (قيامة: 15)

هر چند (در ظاهر) براى خود عذرهايى بتراشد! (15)


كَلاَّ لَوْ تَعْلَمُون‌َ عِلْم‌َ الْيَقِين‌ِ (تكاثر: 5)

چنان نيست كه شما خيال مى‏كنيد اگر شما علم اليقين (به آخرت) داشتيد (افزون طلبى شما را از خدا غافل نمى‏كرد)! (5)



پدیدآورنده : دکتر صادق فرازی
همکاران : مرحمت زینالی ، فاطمه فرازی و روح الله فرازی
طراحی و پیاده سازی سایت : مهندس حسن زینالی


Email :
info@quran-mojam.ir

Tel :
09378764435


تماس با ما  ¦  درباره ما

کلیه حقوق وب سایت محفوظ بوده واستفاده از مطالب آن با ذکر منبع بلا مانع است