فهرست الفبایی




1.«حرف» ل [3851]
برای / قَسَم / هرآینه / باید / ...
آیات

الْحَمْدُ لِالله‌ِ رَب‌ِّ الْعالَمِين‌َ (فاتحه: 2)

ستايش مخصوص خداوندى است كه پروردگار جهانيان است. (2)


ذَلِك‌َ الْكِتَاب‌ُ لاَ رَيْب‌َ فِيه‌ِ هُدَي‌ً لِلْمُتَّقِين‌َ (بقره: 2)

آن كتاب با عظمتى است كه شك در آن راه ندارد و مايه هدايت پرهيزكاران است. (2)


خَتَم‌َ الله‌ُ عَلَي‌ قُلُوبِهِم‌ْ وَ عَلَي‌ سَمْعِهِم‌ْ وَ عَلَي‌ أَبْصَارِهِم‌ْ غِشَاوَة‌ٌ وَ لَهُم‌ْ عَذَاب‌ٌ عَظِيم‌ٌ (بقره: 7)

خدا بر دلها و گوشهاى آنان مهر نهاده و بر چشمهايشان پرده‏اى افكنده شده و عذاب بزرگى در انتظار آنهاست. (7)


فِي‌ قُلُوبِهِم‌ْ مَرَض‌ٌ فَزَادَهُم‌ُ الله‌ُ مَرَضَاً وَ لَهُم‌ْ عَذَاب‌ٌ أَلِيم‌ٌ بِمَا كَانُوا يَكْذِبُون‌َ (بقره: 10)

در دلهاى آنان يك نوع بيمارى است خداوند بر بيمارى آنان افزوده و به خاطر دروغهايى كه ميگفتند، عذاب دردناكى در انتظار آنهاست. (10)


وَ إِذَا قِيل‌َ لَهُم‌ْ لاَ تُفْسِدُوا فِي‌ الْأَرْض‌ِ قَالُوا إِنَّمَا نَحْن‌ُ مُصْلِحُون‌َ (بقره: 11)

و هنگامى كه به آنان گفته شود: «در زمين فساد نكنيد» مى‏گويند: «ما فقط اصلاح كننده‏ايم»! (11)


وَ إِذَا قِيل‌َ لَهُم‌ْ آمِنُوا كَمَا آمَن‌َ النَّاس‌ُ قَالُوا أَنُؤْمِن‌ُ كَمَا آمَن‌َ السُّفَهَاءُ أَلاَ إِنَّهُم‌ْ هُم‌ُ السُّفَهَاءُ وَ لَكِنْ‌ لاَ يَعْلَمُون‌َ (بقره: 13)

و هنگامى كه به آنان گفته شود: «همانند (ساير) مردم ايمان بياوريد!» مى‏گويند: «آيا همچون ابلهان ايمان بياوريم؟!» بدانيد اينها همان ابلهانند ولى نمى‏دانند! (13)


يَكَادُ الْبَرْق‌ُ يَخْطَف‌ُ أَبْصَارَهُم‌ْ كُلَّمَا أَضَاءَ لَهُم‌ْ مَشَوْا فِيه‌ِ وَ إِذَا أَظْلَم‌َ عَلَيْهِم‌ْ قَامُوا وَ لَوْ شَاءَ الله‌ُ لَذَهَب‌َ بِسَمْعِهِم‌ْ وَ أَبْصَارِهِم‌ْ إِن‌َّ الله‌َ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ قَدِيرٌ (بقره: 20)

(روشنايى خيره كننده) برق، نزديك است چشمانشان را بربايد. هر زمان كه (برق جستن مى‏كند، و صفحه بيابان را) براى آنها روشن مى‏سازد، (چند گامى) در پرتو آن راه مى‏روند و چون خاموش مى‏شود، توقف مى‏كنند. و اگر خدا بخواهد، گوش و چشم آنها را از بين مى‏برد چرا كه خداوند بر هر چيز تواناست. (20)


الَّذِي‌ جَعَل‌َ لَكُم‌ُ الْأَرْض‌َ فِرَاشَاً وَالْسَّمَاءَ بِنَاءً وَ أَنْزَل‌َ مِن‌َ الْسَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَج‌َ بِه‌ِ مِن‌َ الثَّـمَرَات‌ِ رِزْقَاً لَكُم‌ْ فَلاَ تَجْعَلُوا لِالله‌ِ أَنْدَادَاً وَ أَنتُم‌ْ تَعْلَمُون‌َ (بقره: 22)

آن كس كه زمين را بستر شما، و آسمان [جو زمين‏] را همچون سقفى بالاى سر شما قرار داد و از آسمان آبى فرو فرستاد و به وسيله آن، ميوه‏ها را پرورش داد تا روزى شما باشد. بنا بر اين، براى خدا همتايانى قرار ندهيد، در حالى كه مى‏دانيد (هيچ يك از آنها، نه شما را آفريده‏اند، و نه شما را روزى مى‏دهند). (22)


فَإِن‌ْ لَم‌ْ تَفْعَلُوا وَ لَن‌ْ تَفْعَلُوا فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِي‌ وَقُودُهَا النَّاس‌ُ وَالْحِجَارَة‌ُ أُعِدَّت‌ْ لِلْكَافِرِين‌َ (بقره: 24)

پس اگر چنين نكنيد- كه هرگز نخواهيد كرد- از آتشى بترسيد كه هيزم آن، بدنهاى مردم (گنهكار) و سنگها [بتها] است، و براى كافران، آماده شده است! (24)


وَ بَشِّرِ الَّذِين‌َ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَات‌ِ أَن‌َّ لَهُم‌ْ جَنَّات‌ٍ تَجْرِي‌ْ مِن‌ْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ كُلَّمَا رُزِقُوا مِنْهَا مِن‌ْ ثَمَرَة‌ٍ رِزْقَاً قَالُوا هَذَا الَّذِي‌ْ رُزِقْنَا مِن‌ْ قَبْل‌ُ وَ أُتُوا بِه‌ِ مُتَشَابِهَاً وَ لَهُم‌ْ فِيهَا أَزْوَاج‌ٌ مُطَهَّرَة‌ٌ وَ هُم‌ْ فِيهَا خَالِدُون‌َ (بقره: 25)

به كسانى كه ايمان آورده، و كارهاى شايسته انجام داده‏اند، بشارت ده كه باغهايى از بهشت براى آنهاست كه نهرها از زير درختانش جاريست. هر زمان كه ميوه‏اى از آن، به آنان داده شود، مى‏گويند: «اين همان است كه قبلا به ما روزى داده شده بود. (ولى اينها چقدر از آنها بهتر و عاليتر است.)» و ميوه‏هايى كه براى آنها آورده مى‏شود، همه (از نظر خوبى و زيبايى) يكسانند. و براى آنان همسرانى پاك و پاكيزه است، و جاودانه در آن خواهند بود. (25)


هُوَ الَّذِي‌ خَلَق‌َ لَكُمْ‌ مَا فِي‌ الْأَرْض‌ِ جَمِيعَاً ثُم‌َّ اسْتَوَي‌ إِلَي‌ السَّمَاءِ فَسَوَّاهُن‌َّ سَبْع‌َ سَمَاوَات‌ٍ وَ هُوَ بِكُل‌ِّ شَي‌ْءٍ عَلِيم‌ٌ (بقره: 29)

او خدايى است كه همه آنچه را (از نعمتها) در زمين وجود دارد، براى شما آفريد سپس به آسمان پرداخت و آنها را به صورت هفت آسمان مرتب نمود و او به هر چيز آگاه است. (29)


وَ إِذْ قَال‌َ رَبُّك‌َ لِلْمَلاَئِكَة‌ِ إِنِّي‌ جَاعِل‌ٌ فِي‌ الْأَرْض‌ِ خَلِيفَة‌ً قَالُوا أَتَجْعَل‌ُ فِيهَا مَن‌ْ يُفْسِدُ فِيهَا وَ يَسْفِك‌ُ الدِّمَاءَ وَ نَحْن‌ُ نُسَبِّح‌ُ بِحَمْدِك‌َ وَ نُقَدِّس‌ُ لَك‌َ قَال‌َ إِنِّي‌ أَعْلَم‌ُ مَا لاَ تَعْلَمُون‌َ (بقره: 30)

(به خاطر بياور) هنگامى را كه پروردگارت به فرشتگان گفت: «من در روى زمين، جانشينى [نماينده‏اى‏] قرار خواهم داد.» فرشتگان گفتند: «پروردگارا!» آيا كسى را در آن قرار مى‏دهى كه فساد و خونريزى كند؟! (زيرا موجودات زمينى ديگر، كه قبل از اين آدم وجود داشتند نيز، به فساد و خونريزى آلوده شدند. اگر هدف از آفرينش اين انسان، عبادت است،) ما تسبيح و حمد تو را بجا مى‏آوريم، و تو را تقديس مى‏كنيم.» پروردگار فرمود: «من حقايقى را مى‏دانم كه شما نمى‏دانيد.» (30)


قَالُوا سُبْحَانَك‌َ لاَ عِلْم‌َ لَنَا إِلاَّ مَا عَلَّمْتَنَا إِنَّك‌َ أَنْت‌َ الْعَلِيم‌ُ الْحَكِيم‌ُ (بقره: 32)

فرشتگان عرض كردند: «منزهى تو! ما چيزى جز آنچه به ما تعليم داده‏اى، نمى‏دانيم تو دانا و حكيمى.» (32)


قَال‌َ يَا آدَم‌ُ أَنْبِئْهُم‌ْ بِأَسْمَائِهِم‌ْ فَلَمَّا أَنْبَأَهُم‌ْ بِأَسْمَائِهِم‌ْ قَال‌َ أَلَم‌ْ أَقُل‌ْ لَكُم‌ْ إِنِّي‌ أَعْلَم‌ُ غَيْب‌َ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ وَ أَعْلَم‌ُ مَا تُبْدُون‌َ وَ مَا كُنْتُم‌ْ تَكْتُمُون‌َ (بقره: 33)

فرمود: «اى آدم! آنان را از اسامى (و اسرار) اين موجودات آگاه كن.» هنگامى كه آنان را آگاه كرد، خداوند فرمود: «آيا به شما نگفتم كه من، غيب آسمانها و زمين را ميدانم؟! و نيز ميدانم آنچه را شما آشكار ميكنيد، و آنچه را پنهان ميداشتيد!» (33)


وَ إِذْ قُلْنَا لِلْمَلاَئِكَة‌ِ اسْجُدُوا لِآدَم‌َ فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْلِيس‌َ أَبَي‌ وَاسْتَكْبَرَ وَ كَان‌َ مِن‌َ الْكَافِرِين‌َ (بقره: 34)

و (ياد كن) هنگامى را كه به فرشتگان گفتيم: «براى آدم سجده و خضوع كنيد!» همگى سجده كردند جز ابليس كه سر باز زد، و تكبر ورزيد، (و به خاطر نافرمانى و تكبرش) از كافران شد. (34)


فَأَزَلَّهُمَا الشَّيْطَان‌ُ عَنْهَا فَأَخْرَجَهُمَا مِمَّا كَانَا فِيه‌ِ وَ قُلْنَا اهْبِطُوا بَعْضُكُم‌ْ لِبَعْض‌ٍ عَدُوٌّ وَ لَكُم‌ْ فِي‌ الْأَرْض‌ِ مُسْتَقَرٌّ وَ مَتَاع‌ٌ إِلَي‌ حِين‌ٍ (بقره: 36)

پس شيطان موجب لغزش آنها از بهشت شد و آنان را از آنچه در آن بودند، بيرون كرد. و (در اين هنگام) به آنها گفتيم: «همگى (به زمين) فرود آييد! در حالى كه بعضى دشمن ديگرى خواهيد بود. و براى شما در زمين، تا مدت معينى قرارگاه و وسيله بهره بردارى خواهد بود.» (36)


وَ آمِنُوا بِمَا أَنْزَلْت‌ُ مُصَدِّقَاً لِمَا مَعَكُم‌ْ وَ لاَ تَكُونُوا أَوَّل‌َ كَافِرٍ بِه‌ِ وَ لاَ تَشْتَرُوا بِآيَاتِي‌ ثَمَنَاً قَلِيلاً وَ إِيَّاي‌َ فَاتَّقُون‌ِ (بقره: 41)

و به آنچه نازل كرده‏ام [قرآن‏] ايمان بياوريد! كه نشانه‏هاى آن، با آنچه در كتابهاى شماست، مطابقت دارد و نخستين كافر به آن نباشيد! و آيات مرا به بهاى ناچيزى نفروشيد! (و به خاطر درآمد مختصرى، نشانه‏هاى قرآن و پيامبر اسلام را، كه در كتب شما موجود است، پنهان نكنيد!) و تنها از من (و مخالفت دستورهايم) بترسيد (نه از مردم)! (41)


وَاسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَة‌ِ وَ إِنَّهَا لَكَبِيرَة‌ٌ إِلاَّ عَلَي‌ الْخَاشِعِين‌َ (بقره: 45)

از صبر و نماز يارى جوييد (و با استقامت و مهار هوسهاى درونى و توجه به پروردگار، نيرو بگيريد) و اين كار، جز براى خاشعان، گران است. (45)


وَ إِذْ قَال‌َ مُوسَي‌ لِقَوْمِه‌ِ يَا قَوْم‌ِ إِنَّكُم‌ْ ظَلَمْتُم‌ْ أَنْفُسَكُم‌ْ بِاتِّخَاذِكُم‌ُ الْعِجْل‌َ فَتُوبُوا إِلَي‌ بَارِئِكُم‌ْ فَاقْتُلُوا أَنْفُسَكُم‌ْ ذَلِكُم‌ْ خَيْرٌ لَكُم‌ْ عِنْدَ بَارِئِكُم‌ْ فَتَاب‌َ عَلَيْكُم‌ْ إِنَّه‌ُ هُوَ التَّوَّاب‌ُ الرَّحِيم‌ُ (بقره: 54)

و زمانى را كه موسى به قوم خود گفت: «اى قوم من! شما با انتخاب گوساله (براى پرستش) به خود ستم كرديد! پس توبه كنيد و به سوى خالق خود باز گرديد! و خود را [يكديگر را] به قتل برسانيد! اين كار، براى شما در پيشگاه پروردگارتان بهتر است.» سپس خداوند توبه شما را پذيرفت زيرا كه او توبه‏پذير و رحيم است. (54)


وَ إِذْ قُلْتُم‌ْ يَا مُوسَي‌ لَن‌ْ نُؤْمِن‌َ لَك‌َ حَتَّي‌ نَرَي‌ الله‌َ جَهْرَة‌ً فَأَخَذَتْكُم‌ُ الصَّاعِقَة‌ُ وَ أَنْتُم‌ْ تَنْظُرُون‌َ (بقره: 55)

و (نيز به ياد آوريد) هنگامى را كه گفتيد: «اى موسى! ما هرگز به تو ايمان نخواهيم آورد مگر اينكه خدا را آشكارا (با چشم خود) ببينيم!» پس صاعقه شما را گرفت در حالى كه تماشا مى‏كرديد. (55)


وَ إِذْ قُلْنَا ادْخُلُوا هَذِه‌ِ الْقَرْيَة‌َ فَكُلُوا مِنْهَا حَيْث‌ُ شِئْتُم‌ْ رَغَدَاً وَادْخُلُوا الْبَاب‌َ سُجَّدَاً وَ قُولُوا حِطَّة‌ٌ نَغْفِرْ لَكُم‌ْ خَطَايَاكُم‌ْ وَ سَنَزِيدُ الْمُـحْسِنِين‌َ (بقره: 58)

و (به خاطر بياوريد) زمانى را كه گفتيم: «در اين شهر [بيت المقدس‏] وارد شويد! و از نعمتهاى فراوان آن، هر چه مى‏خواهيد بخوريد! و از در (معبد بيت المقدس) با خضوع و خشوع وارد گرديد! و بگوييد: «خداوندا! گناهان ما را بريز!» تا خطاهاى شما را ببخشيم و به نيكوكاران پاداش بيشترى خواهيم داد.» (58)


فَبَدَّل‌َ الَّذِين‌َ ظَلَمُوا قَوْلاً غَيْرَ الَّذِي‌ قِيل‌َ لَهُم‌ْ فَأَنْزَلْنَا عَلَي‌ الَّذِين‌َ ظَلَمُوا رِجْزَاً مِن‌َ السَّمَاءِ بِمَا كَانُوا يَفْسُقُون‌َ (بقره: 59)

اما افراد ستمگر، اين سخن را كه به آنها گفته شده بود، تغيير دادند (و به جاى آن، جمله استهزاآميزى گفتند) لذا بر ستمگران، در برابر اين نافرمانى، عذابى از آسمان فرستاديم. (59)


وَ إِذِ اسْتَسْقَي‌ مُوسَي‌ لِقَوْمِه‌ِ فَقُلْنَا اضْرِب‌ْ بِعَصَاك‌َ الْحَجَرَ فَانْفَجَرَت‌ْ مِنْه‌ُ اثْنَتَا عَشْرَة‌َ عَيْنَاً قَدْ عَلِم‌َ كُل‌ُّ أُنَاس‌ٍ مَشْرَبَهُم‌ْ كُلُوا وَاشْرَبُوا مِن‌ْ رِزْق‌ِ الله‌ِ وَ لاَ تَعْثَوْا فِي‌ الْأَرْض‌ِ مُفْسِدِين‌َ (بقره: 60)

و (به ياد آوريد) زمانى را كه موسى براى قوم خويش، آب طلبيد، به او دستور داديم: «عصاى خود را بر آن سنگ مخصوص بزن!» ناگاه دوازده چشمه آب از آن جوشيد آن گونه كه هر يك (از طوايف دوازده‏گانه بنى اسرائيل)، چشمه مخصوص خود را مى‏شناختند! (و گفتيم:) «از روزيهاى الهى بخوريد و بياشاميد! و در زمين فساد نكنيد!» (60)


وَ إِذْ قُلْتُم‌ْ يَا مُوسَي‌ لَن‌ْ نَصْبِرَ عَلَي‌ طَعَام‌ٍ وَاحِدٍ فَادْع‌ُ لَنَا رَبَّك‌َ يُخْرِج‌ْ لَنَا مِمَّا تُنْبِت‌ُ الْأَرْض‌ُ مِن‌ْ بَقْلِهَا وَ قِثَّائِهَا وَ فُومِهَا وَ عَدَسِهَا وَ بَصَلِهَا قَال‌َ أَتَسْتَبْدِلُون‌َ الَّذِي‌ هُوَ أَدْنَي‌ بِالَّذِي‌ هُوَ خَيْرٌ اهْبِطُوا مِصْرَاً فَإِن‌َّ لَكُم‌ْ مَا سَأَلْتُم‌ْ وَ ضُرِبَت‌ْ عَلَيْهِم‌ُ الذِّلَّة‌ُ وَالْمَسْكَنَة‌ُ وَ بَاءُوا بِغَضَب‌ٍ مِن‌َ الله‌ِ ذَلِك‌َ بِأَنَّهُم‌ْ كَانُوا يَكْفُرُون‌َ بِآيَات‌ِ الله‌ِ وَ يَقْتُلُون‌َ النَّبِيِّين‌َ بِغَيْرِ الْحَق‌ِّ ذَلِك‌َ بِمَا عَصَوْا وَ كَانُوا يَعْتَدُون‌َ (بقره: 61)

و (نيز به خاطر بياوريد) زمانى را كه گفتيد: «اى موسى! هرگز حاضر نيستيم به يك نوع غذا اكتفاء كنيم! از خداى خود بخواه كه از آنچه زمين مى‏روياند، از سبزيجات و خيار و سير و عدس و پيازش، براى ما فراهم سازد.» موسى گفت: «آيا غذاى پست‏تر را به جاى غذاى بهتر انتخاب مى‏كنيد؟! (اكنون كه چنين است، بكوشيد از اين بيابان) در شهرى فرود آئيد زيرا هر چه خواستيد، در آنجا براى شما هست.» و (مهر) ذلت و نياز، بر پيشانى آنها زده شد و باز گرفتار خشم خدايى شدند چرا كه آنان نسبت به آيات الهى، كفر مى‏ورزيدند و پيامبران را به ناحق مى‏كشتند. اينها به خاطر آن بود كه گناهكار و متجاوز بودند. (61)


إِن‌َّ الَّذِين‌َ آمَنُوا وَالَّذِين‌َ هَادُوا وَالنَّصَارَي‌ وَالصَّابِئِين‌َ مَن‌ْ آمَن‌َ بِالله‌ِ وَالْيَوْم‌ِ الْآخِرِ وَ عَمِل‌َ صَالِحَاً فَلَهُم‌ْ أَجْرُهُم‌ْ عِندَ رَبِّهِم‌ْ وَ لاَ خَوْف‌ٌ عَلَيْهِم‌ْ وَ لاَ هُم‌ْ يَحْزَنُون‌َ (بقره: 62)

كسانى كه (به پيامبر اسلام) ايمان آورده‏اند، و كسانى كه به آئين يهود گرويدند و نصارى و صابئان [پيروان يحيى‏] هر گاه به خدا و روز رستاخيز ايمان آورند، و عمل صالح انجام دهند، پاداششان نزد پروردگارشان مسلم است و هيچ گونه ترس و اندوهى براى آنها نيست. (هر كدام از پيروان اديان الهى، كه در عصر و زمان خود، بر طبق وظايف و فرمان دين عمل كرده‏اند، مأجور و رستگارند.) (62)


ثُم‌َّ تَوَلَّيْتُم‌ْ مِن‌ْ بَعْدِ ذَلِك‌َ فَلَوْلاَ فَضْل‌ُ الله‌ِ عَلَيْكُم‌ْ وَ رَحْمَتُه‌ُ لَكُنْتُم‌ْ مِن‌َ الْخَاسِرِين‌َ (بقره: 64)

سپس شما پس از اين، روگردان شديد و اگر فضل و رحمت خداوند بر شما نبود، از زيانكاران بوديد. (64)


وَ لَقَدْ عَلِمْتُم‌ُ الَّذِين‌َ اعْتَدَوْا مِنْكُم‌ْ فِي‌ السَّبْت‌ِ فَقُلْنَا لَهُم‌ْ كُونُوا قِرَدَة‌ً خَاسِئِين‌َ (بقره: 65)

به طور قطع از حال كسانى از شما، كه در روز شنبه نافرمانى و گناه كردند، آگاه شده‏ايد! ما به آنها گفتيم: «به صورت بوزينه‏هايى طردشده درآييد!» (65)


فَجَعَلْنَاهَا نَكَالاً لِمَا بَيْن‌َ يَدَيْهَا وَ مَا خَلْفَهَا وَ مَوْعِظَة‌ً لِلْمُتَّقِين‌َ (بقره: 66)

ما اين كيفر را درس عبرتى براى مردم آن زمان و نسلهاى بعد از آنان، و پند و اندرزى براى پرهيزكاران قرار داديم. (66)


وَ إِذْ قَال‌َ مُوسَي‌ لِقَوْمِه‌ِ إِن‌َّ الله‌َ يَأْمُرُكُم‌ْ أَنْ‌ تَذْبَحُوا بَقَرَة‌ً قَالُوا أَتَتَّخِذُنَا هُزُوَاً قَال‌َ أَعُوذُ بِالله‌ِ أَن‌ْ أَكُون‌َ مِن‌َ الْجَاهِلِين‌َ (بقره: 67)

و (به ياد آوريد) هنگامى را كه موسى به قوم خود گفت: «خداوند به شما دستور مى‏دهد ماده گاوى را ذبح كنيد (و قطعه‏اى از بدن آن را به مقتولى كه قاتل او شناخته نشده بزنيد، تا زنده شود و قاتل خويش را معرفى كند و غوغا خاموش گردد.)» گفتند: «آيا ما را مسخره مى‏كنى؟» (موسى) گفت: «به خدا پناه مى‏برم از اينكه از جاهلان باشم!» (67)


قَالُوا ادْع‌ُ لَنَا رَبَّك‌َ يُبَيِّن‌ْ لَنَا مَا هِي‌َ قَال‌َ إِنَّه‌ُ يَقُول‌ُ إِنَّهَا بَقَرَة‌ٌ لاَ فَارِض‌ٌ وَ لاَ بِكْرٌ عَوَان‌ٌ بَيْن‌َ ذَلِك‌َ فَافْعَلُوا مَا تُؤْمَرُون‌َ (بقره: 68)

گفتند: « (پس) از خداى خود بخواه كه براى ما روشن كند اين ماده گاو چگونه ماده گاوى باشد؟» گفت: خداوند مى‏فرمايد: «ماده گاوى است كه نه پير و از كار افتاده باشد، و نه بكر و جوان بلكه ميان اين دو باشد. آنچه به شما دستور داده شده، (هر چه زودتر) انجام دهيد.» (68)


قَالُوا ادْع‌ُ لَنَا رَبَّك‌َ يُبَيِّن‌ْ لَنَا مَا لَوْنُهَا قَال‌َ إِنَّه‌ُ يَقُول‌ُ إِنَّهَا بَقَرَة‌ٌ صَفْرَاءُ فَاقِع‌ٌ لَوْنُهَا تَسُرُّ النَّاظِرِين‌َ (بقره: 69)

گفتند: «از پروردگار خود بخواه كه براى ما روشن سازد رنگ آن چگونه باشد؟ «گفت: خداوند مى‏گويد: «گاوى باشد زرد يك دست، كه رنگ آن، بينندگان را شاد و مسرور سازد.» (69)


قَالُوا ادْع‌ُ لَنَا رَبَّك‌َ يُبَيِّن‌ْ لَنَا مَا هِي‌َ إِن‌َّ الْبَقَرَ تَشَابَه‌َ عَلَيْنَا وَ إِنَّا إِن‌ْ شَاءَ الله‌ُ لَمُهْتَدُون‌َ (بقره: 70)

گفتند: «از خدايت بخواه براى ما روشن كند كه چگونه گاوى بايد باشد؟ زيرا اين گاو براى ما مبهم شده! و اگر خدا بخواهد ما هدايت خواهيم شد!» (70)


ثُم‌َّ قَسَت‌ْ قُلُوبُكُم‌ْ مِن‌ْ بَعْدِ ذَلِك‌َ فَهِي‌َ كَالْحِجَارَة‌ِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَة‌ً وَ إِن‌َّ مِن‌َ الْحِجَارَة‌ِ لَمَا يَتَفَجَّرُ مِنْه‌ُ الْأَنْهَارُ وَ إِن‌َّ مِنْهَا لَمَا يَشَّقَّق‌ُ فَيَخْرُج‌ُ مِنْه‌ُ الْمَاءُ وَ إِن‌َّ مِنْهَا لَمَا يَهْبِط‌ُ مِن‌ْ خَشْيَة‌ِ الله‌ِ وَ مَا الله‌ُ بِغَافِل‌ٍ عَمَّا تَعْمَلُون‌َ (بقره: 74)

سپس دلهاى شما بعد از اين واقعه سخت شد همچون سنگ، يا سخت‏تر! چرا كه پاره‏اى از سنگها مى‏شكافد، و از آن نهرها جارى مى‏شود و پاره‏اى از آنها شكاف برمى‏دارد، و آب از آن تراوش مى‏كند و پاره‏اى از خوف خدا (از فراز كوه) به زير مى‏افتد (اما دلهاى شما، نه از خوف خدا مى‏تپد، و نه سرچشمه علم و دانش و عواطف انسانى است!) و خداوند از اعمال شما غافل نيست. (74)


أَفَتَطْمَعُون‌َ أَن‌ْ يُؤْمِنُوا لَكُم‌ْ وَ قَدْ كَان‌َ فَرِيق‌ٌ مِنْهُم‌ْ يَسْمَعُون‌َ كَلاَم‌َ الله‌ِ ثُم‌َّ يُحَرِّفُونَه‌ُ مِن‌ْ بَعْدِ مَا عَقَلُوه‌ُ وَ هُم‌ْ يَعْلَمُون‌َ (بقره: 75)

آيا انتظار داريد به (آئين) شما ايمان بياورند، با اينكه عده‏اى از آنان، سخنان خدا را مى‏شنيدند و پس از فهميدن، آن را تحريف مى‏كردند، در حالى كه علم و اطلاع داشتند؟! (75)


وَ إِذَا لَقُوا الَّذِين‌َ آمَنُوا قَالُوا آمَنَّا وَ إِذَا خَلاَ بَعْضُهُم‌ْ إِلَي‌ بَعْض‌ٍ قَالُوا أَتُحَدِّثُونَهُمْ‌ بِمَا فَتَح‌َ الله‌ُ عَلَيْكُم‌ْ لِيُحَاجُّوكُم‌ْ بِه‌ِ عِنْدَ رَبِّكُم‌ْ أَفَلاَ تَعْقِلُون‌َ (بقره: 76)

و هنگامى كه مؤمنان را ملاقات كنند، مى‏گويند: «ايمان آورده‏ايم.» ولى هنگامى كه با يكديگر خلوت مى‏كنند، (بعضى به بعضى ديگر اعتراض كرده،) مى‏گويند: «چرا مطالبى را كه خداوند (در باره صفات پيامبر اسلام) براى شما بيان كرد، به مسلمانان بازگو مى‏كنيد تا (روز رستاخيز) در پيشگاه خدا، بر ضد شما به آن استدلال كنند؟! آيا نمى‏فهميد؟!» (76)


فَوَيْل‌ٌ لِلَّذِين‌َ يَكْتُبُون‌َ الْكِتَاب‌َ بِأَيْدِيهِم‌ْ ثُم‌َّ يَقُولُون‌َ هَذَا مِن‌ْ عِنْدِ الله‌ِ لِيَشْتَرُوا بِه‌ِ ثَمَناً قَلِيلاً فَوَيْل‌ٌ لَهُم‌ْ مِمَّا كَتَبَت‌ْ أَيْدِيهِم‌ْ وَ وَيْل‌ٌ لَهُم‌ْ مِمَّا يَكْسِبُون‌َ (بقره: 79)

پس واى بر آنها كه نوشته‏اى با دست خود مى‏نويسند، سپس مى‏گويند: «اين، از طرف خداست.» تا آن را به بهاى كمى بفروشند. پس واى بر آنها از آنچه با دست خود نوشتند و واى بر آنان از آنچه از اين راه به دست مى‏آورند! (79)


وَ إِذْ أَخَذْنَا مِيثَاق‌َ بَنِي‌ إِسْرَائِيل‌َ لاَ تَعْبُدُون‌َ إِلاَّ الله‌َ وَ بِالْوَالِدَيْن‌ِ إِحْسَانَاً وَ ذِي‌ الْقُرْبَي‌ وَالْيَتَامَي‌ وَالْمَسَاكِين‌ِ وَ قُولُوا لِلنَّاس‌ِ حُسْنَاً وَ أَقِيمُوا الصَّلاَة‌َ وَ آتُوا الزَّكَاة‌َ ثُم‌َّ تَوَلَّيْتُم‌ْ إِلاَّ قَلِيلاً مِنْكُم‌ْ وَ أَنْتُم‌ْ مُعْرِضُون‌َ (بقره: 83)

و (به ياد آوريد) زمانى را كه از بنى اسرائيل پيمان گرفتيم كه جز خداوند يگانه را پرستش نكنيد و به پدر و مادر و نزديكان و يتيمان و بينوايان نيكى كنيد و به مردم نيك بگوييد نماز را برپا داريد و زكات بدهيد. سپس (با اينكه پيمان بسته بوديد) همه شما- جز عده كمى- سرپيچى كرديد و (از وفاى به پيمان خود) روى‏گردان شديد. (83)


وَ لَقَدْ آتَيْنَا مُوسَي‌ الْكِتَاب‌َ وَ قَفَّيْنَا مِن‌ْ بَعْدِه‌ِ بِالرُّسُل‌ِ وَ آتَيْنَا عِيسَي‌ ابْن‌َ مَرْيَم‌َ الْبَيِّنَات‌ِ وَ أَيَّدْنَاه‌ُ بِرُوح‌ِ الْقُدُس‌ِ أَفَكُلَّمَا جَاءَكُم‌ْ رَسُول‌ٌ بِمَا لاَ تَهْوَي‌ أَنْفُسُكُم‌ُ اسْتَكْبَرْتُم‌ْ فَفَرِيقَاً كَذَّبْتُم‌ْ وَ فَرِيقَاً تَقْتُلُون‌َ (بقره: 87)

ما به موسى كتاب (تورات) داديم و بعد از او، پيامبرانى پشت سر هم فرستاديم و به عيسى بن مريم دلايل روشن داديم و او را به وسيله روح القدس تأييد كرديم. آيا چنين نيست كه هر زمان، پيامبرى چيزى بر خلاف هواى نفس شما آورد، در برابر او تكبر كرديد (و از ايمان آوردن به او خوددارى نموديد) پس عده‏اى را تكذيب كرده، و جمعى را به قتل رسانديد؟! (87)


وَ لَمَّا جَاءَهُم‌ْ كِتَاب‌ٌ مِن‌ْ عِنْدِ الله‌ِ مُصَدِّق‌ٌ لِمَا مَعَهُم‌ْ وَ كَانُوا مِن‌ْ قَبْل‌ُ يَسْتَفْتِحُون‌َ عَلَي‌ الَّذِين‌َ كَفَرُوا فَلَمَّا جَاءَهُم‌ْ مَا عَرَفُوا كَفَرُوا بِه‌ِ فَلَعْنَة‌ُ الله‌ِ عَلَي‌ الْكَافِرِين‌َ (بقره: 89)

و هنگامى كه از طرف خداوند، كتابى براى آنها آمد كه موافق نشانه‏هايى بود كه با خود داشتند، و پيش از اين، به خود نويد پيروزى بر كافران مى‏دادند (كه با كمك آن، بر دشمنان پيروز گردند.) با اين همه، هنگامى كه اين كتاب، و پيامبرى را كه از قبل شناخته بودند نزد آنها آمد، به او كافر شدند لعنت خدا بر كافران باد! (89)


بِئْسَ مَا اشْتَرَوْا بِه‌ِ أَنْفُسَهُم‌ْ أَن‌ْ يَكْفُروا بِمَا أَنْزَل‌َ الله‌ُ بَغْيَاً أَن‌ْ يُنَزِّل‌َ الله‌ُ مِن‌ْ فَضْلِه‌ِ عَلَي‌ مَن‌ْ يَشَاءُ مِن‌ْ عِبَادِه‌ِ فَبَاءُوا بِغَضَب‌ٍ عَلَي‌ غَضَب‌ٍ وَ لِلْكَافِرِين‌َ عَذَاب‌ٌ مُهِين‌ٌ (بقره: 90)

ولى آنها در مقابل بهاى بدى، خود را فروختند كه به ناروا، به آياتى كه خدا فرستاده بود، كافر شدند. و معترض بودند، چرا خداوند به فضل خويش، بر هر كس از بندگانش بخواهد، آيات خود را نازل مى‏كند؟! از اين رو به خشمى بعد از خشمى (از سوى خدا) گرفتار شدند. و براى كافران مجازاتى خواركننده است. (90)


وَ إِذَا قِيل‌َ لَهُم‌ْ آمِنُوا بِمَا أَنْزَل‌َ الله‌ُ قَالُوا نُؤْمِن‌ُ بِمَا أُنْزِل‌َ عَلَيْنَا وَ يَكْفُرُون‌َ بِمَا وَرَاءَه‌ُ وَ هُوَ الْحَق‌ُّ مُصَدِّقَاً لِمَا مَعَهُم‌ْ قُل‌ْ فَلِم‌َ تَقْتُلُون‌َ أَنْبِيَاءَ الله‌ِ مِن‌ْ قَبْل‌ُ إِن‌ْ كُنْتُم‌ْ مُؤْمِنِين‌َ (بقره: 91)

و هنگامى كه به آنها گفته شود: «به آنچه خداوند نازل فرموده، ايمان بياوريد!» مى‏گويند: «ما به چيزى ايمان مى‏آوريم كه بر خود ما نازل شده است.» و به غير آن، كافر مى‏شوند در حالى كه حق است و آياتى را كه بر آنها نازل شده، تصديق مى‏كند. بگو: «اگر (راست مى‏گوييد، و به آياتى كه بر خودتان نازل شده) ايمان داريد، پس چرا پيامبران خدا را پيش از اين، به قتل مى‏رسانديد؟!» (91)


وَ لَقَدْ جَاءَكُم‌ْ مُوسَي‌ بِالْبَيِّنَات‌ِ ثُم‌َّ اتَّخَذْتُم‌ُ الْعِجْل‌َ مِن‌ْ بَعْدِه‌ِ وَ أَنْتُم‌ْ ظَالِمُون‌َ (بقره: 92)

و (نيز) موسى آن همه معجزات را براى شما آورد، و شما پس از (غيبت) او، گوساله را انتخاب كرديد در حالى كه ستمگر بوديد. (92)


قُل‌ْ إِن‌ْ كَانَت‌ْ لَكُم‌ُ الدَّارُ الْآخِرَة‌ُ عِنْدَ الله‌ِ خَالِصَة‌ً مِنْ‌ دُون‌ِ النَّاس‌ِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْت‌َ إِن‌ْ كُنْتُم‌ْ صَادِقِين‌َ (بقره: 94)

بگو: «اگر آن (چنان كه مدعى هستيد) سراى ديگر در نزد خدا، مخصوص شماست نه ساير مردم، پس آرزوى مرگ كنيد اگر راست مى‏گوييد!» (94)


وَ لَتَجِدَنَّهُم‌ْ أَحْرَص‌َ النَّاس‌ِ عَلَي‌ حَيَاة‌ٍ وَ مِن‌َ الَّذِين‌َ أَشْرَكُوا يَوَدُّ أَحَدُهُم‌ْ لَوْ يُعَمَّرُ أَلْف‌َ سَنَة‌ٍ وَ مَا هُوَ بِمُزَحْزِحِه‌ِ مِن‌َ الْعَذَاب‌ِ أَن‌ْ يُعَمَّرَ وَالله‌ُ بَصِيرٌ بِمَا يَعْمَلُون‌َ (بقره: 96)

و آنها را حريص‏ترين مردم- حتى حريصتر از مشركان- بر زندگى (اين دنيا، و اندوختن ثروت) خواهى يافت (تا آنجا) كه هر يك از آنها آرزو دارد هزار سال عمر به او داده شود! در حالى كه اين عمر طولانى، او را از كيفر (الهى) باز نخواهد داشت. و خداوند به اعمال آنها بيناست. (96)


قُل‌ْ مَن‌ْ كَان‌َ عَدُوَّاً لِجِبْرِيل‌َ فَإِنَّه‌ُ نَزَّلَه‌ُ عَلَي‌ قَلْبِك‌َ بِإِذْن‌ِ الله‌ِ مُصَدِّقَاً لِمَا بَيْن‌َ يَدَيْه‌ِ وَ هُدَي‌ً وَ بُشْرَي‌ لِلْمُؤْمِنِين‌َ (بقره: 97)

(آنها مى‏گويند: «چون فرشته‏اى كه وحى را بر تو نازل مى‏كند، جبرئيل است، و ما با جبرئيل دشمن هستيم، به تو ايمان نمى‏آوريم!») بگو: «كسى كه دشمن جبرئيل باشد (در حقيقت دشمن خداست) چرا كه او به فرمان خدا، قرآن را بر قلب تو نازل كرده است در حالى كه كتب آسمانى پيشين را تصديق مى‏كند و هدايت و بشارت است براى مؤمنان.» (97)


مَن‌ْ كَان‌َ عَدُوَّاً لِالله‌ِ وَ مَلاَئِكَتِه‌ِ وَ رُسُلِه‌ِ وَ جِبْرِيل‌َ وَ مِيكَال‌َ فَإِن‌َّ الله‌َ عَدُوٌّ لِلْكَافِرِين‌َ (بقره: 98)

كسى كه دشمن خدا و فرشتگان و رسولان او و جبرئيل و ميكائيل باشد (كافر است و) خداوند دشمن كافران است. (98)


وَ لَقَدْ أَنْزَلْنَا إِلَيْك‌َ آيَات‌ٍ بَيِّنَات‌ٍ وَ مَا يَكْفُرُ بِهَا إِلاَّ الْفَاسِقُون‌َ (بقره: 99)

ما نشانه‏هاى روشنى براى تو فرستاديم و جز فاسقان كسى به آنها كفر نمى‏ورزد. (99)


وَ لَمَّا جَاءَهُم‌ْ رَسُول‌ٌ مِن‌ْ عِنْدِ الله‌ِ مُصَدِّق‌ٌ لِمَا مَعَهُم‌ْ نَبَذَ فَرِيق‌ٌ مِن‌َ الَّذِين‌َ أُوتُوا الْكِتَاب‌َ كِتَاب‌َ الله‌ِ وَرَاءَ ظُهُورِهِم‌ْ كَأَنَّهُمْ‌ لاَ يَعْلَمُون‌َ (بقره: 101)

و هنگامى كه فرستاده‏اى از سوى خدا به سراغشان آمد، و با نشانه‏هايى كه نزد آنها بود مطابقت داشت، جمعى از آنان كه به آنها كتاب (آسمانى) داده شده بود، كتاب خدا را پشت سر افكندند گويى هيچ از آن خبر ندارند!! (101)


وَاتَّبَعُوا مَا تَتْلُو الشَّيَاطِين‌ُ عَلَي‌ مُلْك‌ِ سُلَيَمان‌َ وَ مَا كَفَرَ سُلَيْمان‌ُ وَ لَكِنَّ‌ الشَّيَاطِين‌َ كَفَرُوا يُعَلِّمُون‌َ النَّاس‌َ السِّحْرَ وَ مَا أُنْزِل‌َ عَلَي‌ الْمَلَكَيْن‌ِ بِبَابِل‌َ هَارُوت‌َ وَ مَارُوت‌َ وَ مَا يُعَلِّمَان‌ِ مِن‌ْ أَحَدٍ حَتَّي‌ يَقُولاَ إِنَّمَا نَحْن‌ُ فِتْنَة‌ٌ فَلاَ تَكْفُرْ فَيَتَعَلَّمُون‌َ مِنْهُمَا مَا يُفَرِّقُون‌َ بِه‌ِ بَيْن‌َ الْمَرْءِ وَ زَوْجِه‌ِ وَ مَا هُم‌ْ بِضَارِّين‌َ بِه‌ِ مِن‌ْ أَحَدٍ إِلاَّ بِإِذْن‌ِ الله‌ِ وَ يَتَعَلَّمُون‌َ مَا يَضُرُّهُم‌ْ وَ لاَ يَنْفَعُهُم‌ْ وَ لَقَدْ عَلِمُوا لَمَن‌ِ اشْتَرَاه‌ُ مَا لَه‌ُ فِي‌ الْآخِرَة‌ِ مِن‌ْ خَلاَق‌ٍ وَ لَبِئْس‌َ مَا شَرَوا بِه‌ِ أَنْفُسَهُم‌ْ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُون‌َ (بقره: 102)

و (يهود) از آنچه شياطين در عصر سليمان بر مردم مى‏خواندند پيروى كردند. سليمان هرگز (دست به سحر نيالود و) كافر نشد ولى شياطين كفر ورزيدند و به مردم سحر آموختند. و (نيز يهود) از آنچه بر دو فرشته بابل «هاروت» و «ماروت»، نازل شد پيروى كردند. (آن دو، راه سحر كردن را، براى آشنايى با طرز ابطال آن، به مردم ياد مى‏دادند. و) به هيچ كس چيزى ياد نمى‏دادند، مگر اينكه از پيش به او مى‏گفتند: «ما وسيله آزمايشيم كافر نشو! (و از اين تعليمات، سوء استفاده نكن!)» ولى آنها از آن دو فرشته، مطالبى را مى‏آموختند كه بتوانند به وسيله آن، ميان مرد و همسرش جدايى بيفكنند ولى هيچ گاه نمى‏توانند بدون اجازه خداوند، به انسانى زيان برسانند. آنها قسمتهايى را فرامى‏گرفتند كه به آنان زيان مى‏رسانيد و نفعى نمى‏داد. و مسلما مى‏دانستند هر كسى خريدار اين گونه متاع باشد، در آخرت بهره‏اى نخواهد داشت. و چه زشت و ناپسند بود آنچه خود را به آن فروختند، اگر مى‏دانستند!! (102)


وَ لَوْ أَنَّهُم‌ْ آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَمَثُوبَة‌ٌ مِن‌ْ عِنْدِ الله‌ِ خَيْرٌ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُون‌َ (بقره: 103)

و اگر آنها ايمان مى‏آوردند و پرهيزكارى پيشه مى‏كردند، پاداشى كه نزد خداست، براى آنان بهتر بود، اگر آگاهى داشتند!! (103)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا لاَ تَقُولُوا رَاعِنَا وَ قُولُوا انْظُرْنَا وَاسْمَعُوا وَ لِلْكَافِرِين‌َ عَذَاب‌ٌ أَلِيم‌ٌ (بقره: 104)

اى افراد باايمان! (هنگامى كه از پيغمبر تقاضاى مهلت براى درك آيات قرآن مى‏كنيد) نگوييد: «راعنا» بلكه بگوييد: «انظرنا». (زيرا كلمه اول، هم به معنى «ما را مهلت بده!»، و هم به معنى «ما را تحميق كن!» مى‏باشد و دستاويزى براى دشمنان است.) و (آنچه به شما دستور داده مى‏شود) بشنويد! و براى كافران (و استهزاكنندگان) عذاب دردناكى است. (104)


أَلَم‌ْ تَعْلَم‌ْ أَن‌َّ الله‌َ لَه‌ُ مُلْك‌ُ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ وَ مَا لَكُم‌ْ مِن‌ْ دُون‌ِ الله‌ِ مِن‌ْ وَلِي‌ٍّ وَ لاَ نَصِيرٍ (بقره: 107)

آيا نمى‏دانستى كه حكومت آسمانها و زمين، از آن خداست؟! (و حق دارد هر گونه تغيير و تبديلى در احكام خود طبق مصالح بدهد؟!) و جز خدا، ولى و ياورى براى شما نيست. (و اوست كه مصلحت شما را مى‏داند و تعيين مى‏كند). (107)


وَدَّ كَثِيرٌ مِن‌ْ أَهْل‌ِ الْكِتَاب‌ِ لَوْ يَرُدُّونَكُم‌ْ مِن‌ْ بَعْدِ إِيمَانِكُم‌ْ كُفَّارَاً حَسَدَاً مِن‌ْ عِندِ أَنْفُسِهِم‌ْ مِن‌ْ بَعْدِ مَا تَبَيَّن‌َ لَهُم‌ُ الْحَق‌ُّ فَاعْفُوا وَاصْفَحُوا حَتَّي‌ يَأْتِي‌َ الله‌ُ بِأَمْرِه‌ِ إِن‌َّ الله‌َ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ قَدِيرٌ (بقره: 109)

بسيارى از اهل كتاب، از روى حسد- كه در وجود آنها ريشه دوانده- آرزو مى‏كردند شما را بعد از اسلام و ايمان، به حال كفر باز گردانند با اينكه حق براى آنها كاملا روشن شده است. شما آنها را عفو كنيد و گذشت نماييد تا خداوند فرمان خودش (فرمان جهاد) را بفرستد خداوند بر هر چيزى تواناست. (109)


وَ أَقِيمُوا الصَّلاَة‌َ وَ آتُوا الزَّكَاة‌َ وَ مَا تُقَدِّمُوا لِأَنفُسِكُم‌ْ مِن‌ْ خَيْرٍ تَجِدُوه‌ُ عِنْدَ الله‌ِ إِن‌َّ الله‌َ بِمَا تَعْمَلُون‌َ بَصِيرٌ (بقره: 110)

و نماز را برپا داريد و زكات را ادا كنيد و هر كار خيرى را براى خود از پيش مى‏فرستيد، آن را نزد خدا (در سراى ديگر) خواهيد يافت خداوند به اعمال شما بيناست. (110)


بَلَي‌ مَن‌ْ أَسْلَم‌َ وَجْهَه‌ُ لِالله‌ِ وَ هُوَ مُحْسِن‌ٌ فَلَه‌ُ أَجْرُه‌ُ عِنْدَ رَبِّه‌ِ وَ لاَ خَوْف‌ٌ عَلَيْهِم‌ْ وَ لاَ هُم‌ْ يَحْزَنُون‌َ (بقره: 112)

آرى، كسى كه روى خود را تسليم خدا كند و نيكوكار باشد، پاداش او نزد پروردگارش ثابت است نه ترسى بر آنهاست و نه غمگين مى‏شوند. (بنا بر اين، بهشت خدا در انحصار هيچ گروهى نيست.) (112)


وَ مَن‌ْ أَظْلَم‌ُ مِمَّن‌ْ مَنَع‌َ مَسَاجِدَ الله‌ِ أَن‌ْ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُه‌ُ وَ سَعَي‌ فِي‌ خَرَابِهَا أُولَئِك‌َ مَا كَان‌َ لَهُم‌ْ أَن‌ْ يَدْخُلُوهَا إِلاَّ خَائِفِين‌َ لَهُم‌ْ فِي‌ الدُّنْيَا خِزْي‌ٌ وَ لَهُم‌ْ فِي‌ الْآخِرَة‌ِ عَذَاب‌ٌ عَظِيم‌ٌ (بقره: 114)

كيست ستمكارتر از آن كس كه از بردن نام خدا در مساجد او جلوگيرى كرد و سعى در ويرانى آنها نمود؟! شايسته نيست آنان، جز با ترس و وحشت، وارد اين (كانونهاى عبادت) شوند. بهره آنها در دنيا (فقط) رسوايى است و در سراى ديگر، عذاب عظيم (الهى)!! (114)


وَ لِالله‌ِ الْمَشْرِق‌ُ وَالْمَغْرِب‌ُ فَأَيْنََمَا تُوَلُّوا فَثَم‌َّ وَجْه‌ُ الله‌ِ إِن‌َّ الله‌َ وَاسِع‌ٌ عَلِيم‌ٌ (بقره: 115)

مشرق و مغرب، از آن خداست! و به هر سو رو كنيد، خدا آنجاست! خداوند بى‏نياز و داناست! (115)


وَ قَالُوا اتَّخَذَ الله‌ُ وَلَدَاً سُبْحَانَه‌ُ بَل‌ْ لَه‌ُ مَا فِي‌ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ كُل‌ٌّ لَه‌ُ قَانِتُون‌َ (بقره: 116)

و (يهود و نصارى و مشركان) گفتند: «خداوند، فرزندى براى خود انتخاب كرده است»!- منزه است او- بلكه آنچه در آسمانها و زمين است، از آن اوست و همه در برابر او خاضعند! (116)


بَدِيع‌ُ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ وَ إِذَا قَضَي‌ أَمْرَاً فَإِنَّمَا يَقُول‌ُ لَه‌ُ كُن‌ْ فَيَكُون‌ُ (بقره: 117)

هستى بخش آسمانها و زمين اوست! و هنگامى كه فرمان وجود چيزى را صادر كند، تنها مى‏گويد: «موجود باش!» و آن، فورى موجود مى‏شود. (117)


وَ قَال‌َ الَّذِين‌َ لاَ يَعْلَمُون‌َ لَوْلاَ يُكَلِّمُنَا الله‌ُ أَوْ تَأْتِينَا آيَة‌ٌ كَذَلِك‌َ قَال‌َ الَّذِين‌َ مِن‌ْ قَبْلِهِم‌ْ مِثْل‌َ قَوْلِهِم‌ْ تَشَابَهَت‌ْ قُلُوبُهُم‌ْ قَدْ بَيَّنَّا الْآيَات‌ِ لِقَوْم‌ٍ يُوقِنُون‌َ (بقره: 118)

افراد ناآگاه گفتند: «چرا خدا با ما سخن نمى‏گويد؟! و يا چرا آيه و نشانه‏اى براى خود ما نمى‏آيد؟!» پيشينيان آنها نيز، همين گونه سخن مى‏گفتند دلها و افكارشان مشابه يكديگر است ولى ما (به اندازه كافى) آيات و نشانه‏ها را براى اهل يقين (و حقيقت‏جويان) روشن ساخته‏ايم. (118)


وَ لَن‌ْ تَرْضَي‌ عَنْك‌َ الْيَهُودُ وَ لاَ النَّصَارَي‌ حَتَّي‌ تَتَّبِع‌َ مِلَّتَهُم‌ْ قُل‌ْ إِن‌َّ هُدَي‌ الله‌ِ هُوَ الْهُدَي‌ وَ لَئِن‌ِ اتَّبَعْت‌َ أَهْوَاءَهُمْ‌ بَعْدَ الَّذِي‌ جَاءَك‌َ مِن‌َ الْعِلْم‌ِ مَا لَك‌َ مِن‌َ الله‌ِ مِن‌ْ وَلِي‌ٍّ وَ لاَ نَصِيرٍ (بقره: 120)

هرگز يهود و نصارى از تو راضى نخواهند شد، (تا به طور كامل، تسليم خواسته‏هاى آنها شوى، و) از آيين (تحريف يافته) آنان، پيروى كنى. بگو: «هدايت، تنها هدايت الهى است!» و اگر از هوى و هوسهاى آنان پيروى كنى، بعد از آنكه آگاه شده‏اى، هيچ سرپرست و ياورى از سوى خدا براى تو نخواهد بود. (120)


وَ إِذِ ابْتَلَي‌ إِبْرَاهِيم‌َ رَبُّه‌ُ بِكَلِمَات‌ٍ فَأَتَمَّهُن‌َّ قَال‌َ إِنِّي‌ جَاعِلُك‌َ لِلنَّاس‌ِ إِمَامَاً قَال‌َ وَ مِن‌ْ ذُرِّيَتِي‌ قَال‌َ لاَ يَنَال‌ُ عَهْدِي‌ الظَّالِمِين‌َ (بقره: 124)

(به خاطر آوريد) هنگامى كه خداوند، ابراهيم را با وسايل گوناگونى آزمود. و او به خوبى از عهده اين آزمايشها برآمد. خداوند به او فرمود: «من تو را امام و پيشواى مردم قرار دادم!» ابراهيم عرض كرد: «از دودمان من (نيز امامانى قرار بده!)» خداوند فرمود: «پيمان من، به ستمكاران نمى‏رسد! (و تنها آن دسته از فرزندان تو كه پاك و معصوم باشند، شايسته اين مقامند)». (124)


وَ إِذْ جَعَلْنَا الْبَيْت‌َ مَثَابَة‌ً لِلنَّاس‌ِ وَ أَمْنَاً وَاتَّخِذُوا مِن‌ْ مَقَام‌ِ إِبْرَاهِيم‌َ مُصَلَّيً‌ وَ عَهِدْنَا إِلَي‌ إِبْرَاهِيم‌َ وَ إِسْمَاعِيل‌َ أَنْ‌ طَهِّرَا بَيْتِي‌َ لِلطَّائِفِين‌َ وَالْعَاكِفِين‌َ وَالرُّكَّع‌ِ السُّجُودِ (بقره: 125)

و (به خاطر بياوريد) هنگامى كه خانه كعبه را محل بازگشت و مركز امن و امان براى مردم قرار داديم! و (براى تجديد خاطره،) از مقام ابراهيم، عبادتگاهى براى خود انتخاب كنيد! و ما به ابراهيم و اسماعيل امر كرديم كه: «خانه مرا براى طواف‏كنندگان و مجاوران و ركوع‏كنندگان و سجده كنندگان، پاك و پاكيزه كنيد!» (125)


رَبَّنَا وَاجْعَلْنَا مُسْلِمَيْن‌ِ لَك‌َ وَ مِنْ‌ ذُرِّيَّتِنَا أُمَّة‌ً مُسْلِمَة‌ً لَك‌َ وَ أَرِنَا مَنَاسِكَنَا وَ تُب‌ْ عَلَيْنَا إِنَّك‌َ أَنْت‌َ التَّوَّاب‌ُ الرَّحِيم‌ُ (بقره: 128)

پروردگارا! ما را تسليم فرمان خود قرار ده! و از دودمان ما، امتى كه تسليم فرمانت باشند، به وجود آور! و طرز عبادتمان را به ما نشان ده و توبه ما را بپذير، كه تو توبه‏پذير و مهربانى! (128)


وَ مَنْ‌ يَرْغَب‌ُ عَنْ‌ مِلَّة‌ِ إِبْرَاهِيم‌َ إِلاَّ مَنْ‌ سَفِه‌َ نَفْسَه‌ُ وَ لَقَدِ اصْطَفَيْنَاه‌ُ فِي‌ الدُّنْيَا وَ إِنَّه‌ُ فِي‌ الْآخِرَة‌ِ لَمِن‌َ الصَّالِحِين‌َ (بقره: 130)

جز افراد سفيه و نادان، چه كسى از آيين ابراهيم، (با آن پاكى و درخشندگى،) روى‏گردان خواهد شد؟! ما او را در اين جهان برگزيديم و او در جهان ديگر، از صالحان است. (130)


إِذْ قَال‌َ لَه‌ُ رَبُّه‌ُ أَسْلِم‌ْ قَال‌َ أَسْلَمْت‌ُ لِرَب‌ِّ الْعَالَمِين‌َ (بقره: 131)

در آن هنگام كه پروردگارش به او گفت: اسلام بياور! (و در برابر حق، تسليم باش! او فرمان پروردگار را، از جان و دل پذيرفت و) گفت: «در برابر پروردگار جهانيان، تسليم شدم.» (131)


وَ وَصَّي‌ بِهَا إِبْرَاهِيم‌ُ بَنِيه‌ِ وَ يَعْقُوب‌ُ يَا بَنِي‌َّ إِن‌َّ الله‌َ اصْطَفَي‌ لَكُم‌ُ الدِّين‌َ فَلاَ تَمُوتُن‌َّ إِلاِّ وَ أَنْتُمْ‌ مُسْلِمُون‌َ (بقره: 132)

و ابراهيم و يعقوب (در واپسين لحظات عمر،) فرزندان خود را به اين آيين، وصيت كردند (و هر كدام به فرزندان خويش گفتند:) «فرزندان من! خداوند اين آيين پاك را براى شما برگزيده است و شما، جز به آيين اسلام [تسليم در برابر فرمان خدا] از دنيا نرويد!» (132)


أَم‌ْ كُنْتُم‌ْ شُهَدَاءَ إِذْ حَضَرَ يَعْقُوب‌َ الْمَوْت‌ُ إِذْ قَال‌َ لِبَنِيه‌ِ مَا تَعْبُدُون‌َ مِنْ‌ بَعْدِي‌ قَالُوا نَعْبُدُ إِلهَك‌َ وَ إِله‌َ آبائِك‌َ إِبْرَاهِيم‌َ وَ إِسْمَاعِيل‌َ وَ إِسْحَاق‌َ إِلَهَاً وَاحِدَاً وَ نَحْن‌ُ لَه‌ُ مُسْلِمُون‌َ (بقره: 133)

آيا هنگامى كه مرگ يعقوب فرا رسيد، شما حاضر بوديد؟! در آن هنگام كه به فرزندان خود گفت: «پس از من، چه چيز را مى‏پرستيد؟» گفتند: «خداى تو، و خداى پدرانت، ابراهيم و اسماعيل و اسحاق، خداوند يكتا را، و ما در برابر او تسليم هستيم.» (133)


تِلْك‌َ أُمَّة‌ٌ قَدْ خَلَت‌ْ لَهَا مَا كَسَبَت‌ْ وَ لَكُمْ‌ مَا كَسَبْتُم‌ْ وَ لاَ تُسْأَلُون‌َ عَمَّا كَانُوا يَعْمَلُون‌َ (بقره: 134)

آنها امتى بودند كه درگذشتند. اعمال آنان، مربوط به خودشان بود و اعمال شما نيز مربوط به خود شماست و شما هيچ گاه مسئول اعمال آنها نخواهيد بود. (134)


قُولُوا آمَنَّا بِالله‌ِ وَ مَا أُنْزِل‌َ إِلَيْنَا وَ مَا أُنْزِل‌َ إِلَي‌ إِبْرَاهِيم‌َ وَ إِسْمَاعِيل‌َ وَ إِسْحَاق‌َ وَ يَعْقُوب‌َ وَالْأَسْبَاط‌ِ وَ مَا أُوتِي‌َ مُوسَي‌ وَ عِيسَي‌ وَ مَا أُوتِي‌َ النَّبِيُّون‌َ مِنْ‌ رَبِّهِم‌ْ لاَ نُفَرِّق‌ُ بَيْن‌َ أَحَدٍ مِنْهُم‌ْ وَ نَحْن‌ُ لَه‌ُ مُسْلِمُون‌َ (بقره: 136)

بگوييد: «ما به خدا ايمان آورده‏ايم و به آنچه بر ما نازل شده و آنچه بر ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و يعقوب و پيامبران از فرزندان او نازل گرديد، و (همچنين) آنچه به موسى و عيسى و پيامبران (ديگر) از طرف پروردگار داده شده است، و در ميان هيچ يك از آنها جدايى قائل نمى‏شويم، و در برابر فرمان خدا تسليم هستيم (و تعصبات نژادى و اغراض شخصى، سبب نمى‏شود كه بعضى را بپذيريم و بعضى را رها كنيم.)» (136)


صِبْغَة‌َ الله‌ِ وَ مَن‌ْ أَحْسَن‌ُ مِن‌َ الله‌ِ صِبْغَة‌ً وَ نَحْن‌ُ لَه‌ُ عَابِدُون‌َ (بقره: 138)

رنگ خدايى (بپذيريد! رنگ ايمان و توحيد و اسلام) و چه رنگى از رنگ خدايى بهتر است؟! و ما تنها او را عبادت مى‏كنيم. (138)


قُل‌ْ أَتُحَاجُّونَنَا فِي‌ الله‌ِ وَ هُوَ رَبُّنَا وَ رَبُّكُم‌ْ وَ لَنَا أَعْمَالُنَا وَ لَكُم‌ْ أَعْمَالُكُم‌ْ وَ نَحْن‌ُ لَه‌ُ مُخْلِصُون‌َ (بقره: 139)

بگو: «آيا در باره خداوند با ما محاجه مى‏كنيد؟! در حالى كه او، پروردگار ما و شماست و اعمال ما از آن ما، و اعمال شما از آن شماست و ما او را با اخلاص پرستش مى‏كنيم، (و موحد خالصيم).» (139)


تِلْك‌َ أُمَّة‌ٌ قَدْ خَلَت‌ْ لَهَا مَا كَسَبَت‌ْ وَ لَكُم‌ْ مَا كَسَبْتُم‌ْ وَ لاَ تُسْأَلُون‌َ عَمَّا كَانُوا يَعْمَلُون‌َ (بقره: 141)

(به هر حال) آنها امتى بودند كه درگذشتند. آنچه كردند، براى خودشان است و آنچه هم شما كرده‏ايد، براى خودتان است و شما مسئول اعمال آنها نيستيد. (141)


سَيَقُول‌ُ السُّفَهَاءُ مِن‌َ النَّاس‌ِ مَا وَلاَّهُم‌ْ عَنْ‌ قِبْلَتِهِم‌ُ الَّتِي‌ كَانُوا عَلَيْهَا قُل‌ْ لِالله‌ِ الْمَشْرِق‌ُ وَالْمَغْرِب‌ُ يَهْدِي‌ مَنْ‌ يَشَاءُ إِلَي‌ صِرَاط‌ٍ مُسْتَقِيم‌ٍ (بقره: 142)

به زودى سبك مغزان از مردم مى‏گويند: «چه چيز آنها [مسلمانان‏] را، از قبله‏اى كه بر آن بودند، بازگردانيد؟!» بگو: «مشرق و مغرب، از آن خداست خدا هر كس را بخواهد، به راه راست هدايت مى‏كند.» (142)


وَ كَذَلِك‌َ جَعَلْنَاكُم‌ْ أُمَّة‌ً وَسَطَاً لِتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَي‌ النَّاس‌ِ وَ يَكُون‌َ الرَّسُول‌ُ عَلَيْكُم‌ْ شَهِيدَاً وَ مَا جَعَلْنَا الْقِبْلَة‌َ الَّتِي‌ كُنْت‌َ عَلَيْهَا إِلاَّ لِنَعْلَم‌َ مَنْ‌ يَتَّبِع‌ُ الرَّسُول‌َ مِمَّن‌ْ يَنْقَلِب‌ُ عَلَي‌ عَقِبَيْه‌ِ وَ إِنْ‌ كَانَت‌ْ لَكَبِيرَة‌ً إِلاَّ عَلَي‌ الَّذِين‌َ هَدَي‌ الله‌ُ وَ مَا كَان‌َ الله‌ُ لِيُضِيع‌َ إِيمَانَكُم‌ْ إِن‌َّ الله‌َ بِالنَّاس‌ِ لَرَؤُوف‌ٌ رَحِيم‌ٌ (بقره: 143)

همان‏گونه (كه قبله شما، يك قبله ميانه است) شما را نيز، امت ميانه‏اى قرار داديم (در حد اعتدال، ميان افراط و تفريط) تا بر مردم گواه باشيد و پيامبر هم بر شما گواه است. و ما، آن قبله‏اى را كه قبلا بر آن بودى، تنها براى اين قرار داديم كه افرادى كه از پيامبر پيروى مى‏كنند، از آنها كه به جاهليت بازمى‏گردند، مشخص شوند. و مسلماً اين حكم، جز بر كسانى كه خداوند آنها را هدايت كرده، دشوار بود. (اين را نيز بدانيد كه نمازهاى شما در برابر قبله سابق، صحيح بوده است) و خدا هرگز ايمان [نماز] شما را ضايع نمى‏گرداند زيرا خداوند، نسبت به مردم، رحيم و مهربان است. (143)


قَدْ نَرَي‌ تَقَلُّب‌َ وَجْهِك‌َ فِي‌ السَّمَاءِ فَلَنُوَلِّيَنَّك‌َ قِبْلَة‌ً تَرْضَاهَا فَوَل‌ِّ وَجْهَك‌َ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَام‌ِ وَ حَيْثُمَا كُنْتُم‌ْ فَوَلُّوا وُجُوهَكُم‌ْ شَطْرَه‌ُ وَ إِن‌َّ الَّذِين‌َ أُوتُوا الْكِتَاب‌َ لَيَعْلَمُون‌َ أَنَّه‌ُ الْحَق‌ُّ مِنْ‌ رَبِّهِم‌ْ وَ مَا الله‌ُ بِغَافِل‌ٍ عَمَّا يَعْمَلُون‌َ (بقره: 144)

نگاه‏هاى انتظارآميز تو را به سوى آسمان (براى تعيين قبله نهايى) مى‏بينيم! اكنون تو را به سوى قبله‏اى كه از آن خشنود باشى، باز مى‏گردانيم. پس روى خود را به سوى مسجد الحرام كن! و هر جا باشيد، روى خود را به سوى آن بگردانيد! و كسانى كه كتاب آسمانى به آنها داده شده، بخوبى مى‏دانند اين فرمانِ حقى است كه از ناحيه پروردگارشان صادر شده (و در كتابهاى خود خوانده‏اند كه پيغمبر اسلام، به سوى دو قبله، نماز مى‏خواند). و خداوند از اعمال آنها (در مخفى داشتن اين آيات) غافل نيست! (144)


وَ لَئِن‌ْ أَتَيْت‌َ الَّذِين‌َ أُوتُوا الْكِتَاب‌َ بِكُل‌ِّ آيَة‌ٍ مَا تَبِعُوا قِبْلَتَك‌َ وَ مَا أَنْت‌َ بِتَابِع‌ٍ قِبْلَتَهُم‌ْ وَ مَا بَعْضُهُمْ‌ بِتَابِع‌ٍ قِبْلَة‌َ بَعْض‌ٍ وَ لَئِن‌ِ اتَّبَعْت‌َ أَهْوَاءَهُم‌ْ مِنْ‌ بَعْدِ مَا جَاءَك‌َ مِن‌َ الْعِلْم‌ِ إِنَّك‌َ إِذَاً لَمِن‌َ الظَّالِمِين‌َ (بقره: 145)

سوگند كه اگر براى (اين گروه از) اهل كتاب، هر گونه آيه (و نشانه و دليلى) بياورى، از قبله تو پيروى نخواهند كرد و تو نيز، هيچ گاه از قبله آنان، پيروى نخواهى نمود. (آنها نبايد تصور كنند كه بار ديگر، تغيير قبله امكان‏پذير است!) و حتى هيچ يك از آنها، پيروى از قبله ديگرى نخواهد كرد! و اگر تو، پس از اين آگاهى، متابعت هوسهاى آنها كنى، مسلماً از ستمگران خواهى بود! (145)


الَّذِين‌َ آتَيْنَاهُم‌ُ الْكِتَاب‌َ يَعْرِفُونَه‌ُ كَمَا يَعْرِفُون‌َ أَبْنَاءَهُم‌ْ وَ إِن‌َّ فَرِيقَاً مِنْهُم‌ْ لَيَكْتُمُون‌َ الْحَق‌َّ وَ هُم‌ْ يَعْلَمُون‌َ (بقره: 146)

كسانى كه كتاب آسمانى به آنان داده‏ايم، او [پيامبر] را همچون فرزندان خود مى‏شناسند (ولى) جمعى از آنان، حق را آگاهانه كتمان مى‏كنند! (146)


وَ لِكُل‌ٍّ وِجْهَة‌ٌ هُوَ مُوَلِّيهَا فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَات‌ِ أَيْنَمَا تَكُونُوا يَأْت‌ِ بِكُم‌ُ الله‌ُ جَمِيعَاً إِن‌َّ الله‌َ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ قَدِيرٌ (بقره: 148)

هر طايفه‏اى قبله‏اى دارد كه خداوند آن را تعيين كرده است (بنا بر اين، زياد در باره قبله گفتگو نكنيد! و به جاى آن،) در نيكى‏ها و اعمال خير، بر يكديگر سبقت جوييد! هر جا باشيد، خداوند همه شما را (براى پاداش و كيفر در برابر اعمال نيك و بد، در روز رستاخيز،) حاضر مى‏كند زيرا او، بر هر كارى تواناست. (148)


وَ مِن‌ْ حَيْث‌ُ خَرَجْت‌َ فَوَل‌ِّ وَجْهَك‌َ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَام‌ِ وَ إِنَّه‌ُ لَلْحَق‌ُّ مِنْ‌ رَبِّك‌َ وَ مَا الله‌ُ بِغَافِل‌ٍ عَمَّا تَعْمَلُون‌َ (بقره: 149)

از هر جا (و از هر شهر و نقطه‏اى) خارج شدى، (به هنگام نماز،) روى خود را به جانب «مسجد الحرام» كن! اين دستور حقى از طرف پروردگار توست! و خداوند، از آنچه انجام مى‏دهيد، غافل نيست! (149)


وَ مِن‌ْ حَيْث‌ُ خَرَجْت‌َ فَوَل‌ِّ وَجْهَك‌َ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَام‌ِ وَ حَيْثُمَا كُنْتُم‌ْ فَوَلُّوا وُجُوهَكُم‌ْ شَطْرَه‌ُ لِئَلاَّ يَكُون‌َ لِلنَّاس‌ِ عَلَيْكُم‌ْ حُجَّة‌ٌ إِلاَّ الَّذِين‌َ ظَلَمُوا مِنْهُم‌ْ فَلاَ تَخْشَوْهُم‌ْ وَاخْشَوْنِي‌ وَ لِأُتِم‌َّ نِعْمَتِي‌ عَلَيْكُم‌ْ وَ لَعَلَّكُم‌ْ تَهْتَدُون‌َ (بقره: 150)

و از هر جا خارج شدى، روى خود را به جانب مسجد الحرام كن! و هر جا بوديد، روى خود را به سوى آن كنيد! تا مردم، جز ظالمان (كه دست از لجاجت برنمى‏دارند،) دليلى بر ضدّ شما نداشته باشند (زيرا از نشانه‏هاى پيامبر، كه در كتب آسمانى پيشين آمده، اين است كه او، به سوى دو قبله، نماز مى‏خواند.) از آنها نترسيد! و (تنها) از من بترسيد! (اين تغيير قبله، به خاطر آن بود كه) نعمت خود را بر شما تمام كنم، شايد هدايت شويد! (150)


فَاذْكُرُونِي‌ أَذْكُرْكُم‌ْ وَاشْكُرُوا لِي‌ وَ لاَ تَكْفُرُون‌ِ (بقره: 152)

پس به ياد من باشيد، تا به ياد شما باشم! و شكر مرا گوييد و (در برابر نعمتهايم) كفران نكنيد! (152)


وَ لاَ تَقُولُوا لِمَنْ‌ يُقْتَلُ فِي‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ أَمْوَات‌ٌ بَل‌ْ أَحْيَاءٌ وَ لَكِنْ‌ لاَ تَشْعُرُون‌َ (بقره: 154)

و به آنها كه در راه خدا كشته مى‏شوند، مرده نگوييد! بلكه آنان زنده‏اند، ولى شما نمى‏فهميد! (154)


وَ لَنَبْلُوَنَّكُم‌ْ بِشَي‌ْءٍ مِن‌َ الْخَوْف‌ِ وَالْجُوع‌ِ وَ نَقْص‌ٍ مِن‌َ الْأَمْوَال‌ِ وَالْأَنْفُسِ وَالَّثمَرَات‌ِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرِين‌َ (بقره: 155)

قطعاً همه شما را با چيزى از ترس، گرسنگى، و كاهش در مالها و جانها و ميوه‏ها، آزمايش مى‏كنيم و بشارت ده به استقامت‏كنندگان! (155)


الَّذِين‌َ إِذَا أَصَابَتْهُم‌ْ مُصِيبَة‌ٌ قَالُوا إِنَّا لِالله‌ِ وَ إِنَّا إِلَيْه‌ِ رَاجِعُون‌َ (بقره: 156)

آنها كه هر گاه مصيبتى به ايشان مى‏رسد، مى‏گويند: «ما از آنِ خدائيم و به سوى او بازمى‏گرديم!» (156)


إِن‌َّ الَّذِين‌َ يَكْتُمُون‌َ مَا أَنْزَلْنَا مِن‌َ الْبَيِّنَات‌ِ وَالْهُدَي‌ مِنْ‌ بَعْدِ مَا بَيَّنَّاه‌ُ لِلنَّاس‌ِ فِي‌ الْكِتَاب‌ِ أُولَئِك‌َ يَلْعَنُهُم‌ُ الله‌ُ وَ يَلْعَنُهُم‌ُ اللاَّعِنُون‌َ (بقره: 159)

كسانى كه دلايل روشن، و وسيله هدايتى را كه نازل كرده‏ايم، بعد از آنكه در كتاب براى مردم بيان نموديم، كتمان كنند، خدا آنها را لعنت مى‏كند و همه لعن‏كنندگان نيز، آنها را لعن مى‏كنند (159)


إِن‌َّ فِي‌ خَلْق‌ِ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ وَاخْتِلاَف‌ِ اللَّيْل‌ِ وَالنَّهَارِ وَالْفُلْك‌ِ الَّتِي‌ تَجْرِي‌ فِي‌ الْبَحْرِ بِمَا يَنْفَع‌ُ النَّاس‌َ وَ مَا أَنْزَل‌َ الله‌ُ مِن‌َ السَّمَاءِ مِنْ‌ مَاءٍ فَأَحْيَا بِه‌ِ الْأَرْض‌َ بَعْدَ مَوْتِهَا وَ بَث‌َّ فِيهَا مِنْ‌ كُل‌ِّ دَابَّة‌ٍ وَ تَصْرِيف‌ِ الرِّيَاح‌ِ وَالسَّحَاب‌ِ الْمُسَخَّرِ بَيْن‌َ السَّمَاءِ وَالْأَرْض‌ِ لَآيَات‌ٍ لِقَوْم‌ٍ يَعْقِلُون‌َ (بقره: 164)

در آفرينش آسمانها و زمين، و آمد و شد شب و روز، و كشتيهايى كه در دريا به سود مردم در حركتند، و آبى كه خداوند از آسمان نازل كرده، و با آن، زمين را پس از مرگ، زنده نموده، و انواع جنبندگان را در آن گسترده، و (همچنين) در تغيير مسير بادها و ابرهايى كه ميان زمين و آسمان مسخرند، نشانه‏هايى است (از ذات پاك خدا و يگانگى او) براى مردمى كه عقل دارند و مى‏انديشند! (164)


وَ مِن‌َ النَّاس‌ِ مَنْ‌ يَتَّخِذُ مِن‌ْ دُون‌ِ الله‌ِ أَنْدَادَاً يُحِبُّونَهُم‌ْ كَحُب‌ِّ الله‌ِ وَالَّذِين‌َ آمَنُوا أَشَدُّ حُبَّاً لِالله‌ِ وَ لَوْ يَرَي‌ الَّذِين‌َ ظَلَمُوا إِذْ يَرَوْن‌َ الْعَذَاب‌َ أَن‌َّ الْقُوَّة‌َ لِالله‌ِ جَمِيعَاً وَ أَن‌َّ الله‌َ شَدِيدُ الْعَذَاب‌ِ (بقره: 165)

بعضى از مردم، معبودهايى غير از خداوند براى خود انتخاب مى‏كنند و آنها را همچون خدا دوست مى‏دارند. امّا آنها كه ايمان دارند، عشقشان به خدا، (از مشركان نسبت به معبودهاشان،) شديدتر است. و آنها كه ستم كردند، (و معبودى غير خدا برگزيدند،) هنگامى كه عذاب (الهى) را مشاهده كنند، خواهند دانست كه تمامِ قدرت، از آنِ خداست و خدا داراى مجازات شديد است (نه معبودهاى خيالى كه از آنها مى‏هراسند.) (165)


وَ قَال‌َ الَّذِين‌َ اتَّبَعُوا لَوْ أَن‌َّ لَنَا كَرَّة‌ً فَنَتَبَرَّأَ مِنْهُم‌ْ كَمَا تَبَرَّءُوا مِنَّا كَذَلِك‌َ يُرِيهِم‌ُ الله‌ُ أَعْمَالَهُم‌ْ حَسَرَات‌ٍ عَلَيْهِم‌ْ وَ مَا هُم‌ْ بِخَارِجِين‌َ مِن‌َ النَّارِ (بقره: 167)

و (در اين هنگام) پيروان مى‏گويند: «كاش بار ديگر به دنيا برمى‏گشتيم، تا از آنها [پيشوايان گمراه‏] بيزارى جوييم، آن چنان كه آنان (امروز) از ما بيزارى جستند! (آرى،) خداوند اين چنين اعمال آنها را به صورت حسرت‏زايى به آنان نشان مى‏دهد و هرگز از آتش (دوزخ) خارج نخواهند شد! (167)


يَا أَيُّهَا النَّاس‌ُ كُلُوا مِمَّا فِي‌ الْأَرْض‌ِ حَلاَلاً طَيِّبَاً وَ لاَ تَتَّبِعُوا خُطُوات‌ِ الشَّيْطان‌ِ إِنَّه‌ُ لَكُم‌ْ عَدُوٌّ مُبِين‌ٌ (بقره: 168)

اى مردم! از آنچه در زمين است، حلال و پاكيزه بخوريد! و از گامهاى شيطان، پيروى نكنيد! چه اينكه او، دشمن آشكار شماست! (168)


وَ إِذَا قِيل‌َ لَهُم‌ُ اتَّبِعُوا مَا أَنْزَل‌َ الله‌ُ قَالُوا بَل‌ْ نَتَّبِع‌ُ مَا أَلْفَيْنَا عَلَيْه‌ِ آبَاءَنَا أَوَ لَوْ كَان‌َ آبَاؤُهُم‌ْ لاَ يَعْقِلُون‌َ شَيْءً وَ لاَ يَهْتَدُون‌َ (بقره: 170)

و هنگامى كه به آنها گفته شود: «از آنچه خدا نازل كرده است، پيروى كنيد!» مى‏گويند: «نه، ما از آنچه پدران خود را بر آن يافتيم، پيروى مى‏نماييم.» آيا اگر پدران آنها، چيزى نمى‏فهميدند و هدايت نيافتند (باز از آنها پيروى خواهند كرد)؟! (170)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا كُلُوا مِنْ‌ طَيِّبَات‌ِ مَا رَزَقْنَاكُم‌ْ وَاشْكُرُوا لِالله‌ِ إِنْ‌ كُنْتُم‌ْ إِيَّاه‌ُ تَعْبُدُون‌َ (بقره: 172)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! از نعمتهاى پاكيزه‏اى كه به شما روزى داده‏ايم، بخوريد و شكر خدا را بجا آوريد اگر او را پرستش مى‏كنيد! (172)


إِنَّمَا حَرَّم‌َ عَلَيْكُم‌ُ الْمَيْتَة‌َ وَالدَّم‌َ وَ لَحْم‌َ الْخِنْزِيرِ وَ مَا أُهِل‌َّ بِه‌ِ لِغَيْرِ الله‌ِ فَمَن‌ِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغ‌ٍ وَ لاَ عَادٍ فَلاَ إِثْم‌َ عَلَيْه‌ِ إِن‌َّ الله‌َ غَفُورٌ رَحِيم‌ٌ (بقره: 173)

خداوند، تنها (گوشت) مردار، خون، گوشت خوك و آنچه را نام غيرِ خدا به هنگام ذبح بر آن گفته شود، حرام كرده است. (ولى) آن كس كه مجبور شود، در صورتى كه ستمگر و متجاوز نباشد، گناهى بر او نيست (و مى‏تواند براى حفظ جان خود، در موقع ضرورت، از آن بخورد) خداوند بخشنده و مهربان است. (173)


إِن‌َّ الَّذِين‌َ يَكْتُمُون‌َ مَا أَنْزَل‌َ الله‌ُ مِن‌َ الْكِتَاب‌ِ وَ يَشْتَرُون‌َ بِه‌ِ ثَمَنَاً قَلِيلاً أُولَئِك‌َ مَا يَأْكُلُون‌َ فِي‌ بُطُونِهِم‌ْ إِلاَّ النَّارَ وَ لاَ يُكَلِّمُهُم‌ُ الله‌ُ يَوْم‌َ الْقِيَامَة‌ِ وَ لاَ يُزَكِّيهِم‌ْ وَ لَهُم‌ْ عَذَاب‌ٌ أَلِيم‌ٌ (بقره: 174)

كسانى كه كتمان مى‏كنند آنچه را خدا از كتاب نازل كرده، و آن را به بهاى كمى مى‏فروشند، آنها جز آتش چيزى نمى‏خورند (و هدايا و اموالى كه از اين رهگذر به دست مى‏آورند، در حقيقت آتش سوزانى است.) و خداوند، روز قيامت، با آنها سخن نمى‏گويد و آنان را پاكيزه نمى‏كند و براى آنها عذاب دردناكى است. (174)


ذَلِك‌َ بِأَنَّ‌ الله‌َ نَزَّل‌َ الْكِتَاب‌َ بِالْحَق‌ِّ وَ إِن‌َّ الَّذِين‌َ اخْتَلَفُوا فِي‌ الْكِتَاب‌ِ لَفِي‌ شِقَاق‌ٍ بَعِيدٍ (بقره: 176)

اينها، به خاطر آن است كه خداوند، كتاب (آسمانى) را به حق، (و توأم با نشانه‏ها و دلايل روشن،) نازل كرده و آنها كه در آن اختلاف مى‏كنند، (و با كتمان و تحريف، اختلاف به وجود مى‏آورند،) در شكاف و (پراكندگى) عميقى قرار دارند. (176)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا كُتِب‌َ عَلَيْكُم‌ُ الْقِصَاص‌ُ فِي‌ الْقَتْلَي‌ الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَالْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَالْأُنْثَي‌ بِالْأُنْثَي‌ فَمَن‌ْ عُفِي‌َ لَه‌ُ مِن‌ْ أَخِيه‌ِ شَي‌ْءٌ فَاتِّبَاع‌ٌ بِالمَعْرُوف‌ِ وَ أَدَاءٌ إِلَيْه‌ِ بِإِحْسَان‌ٍ ذَلِك‌َ تَخْفِيف‌ٌ مِنْ‌ رَبِّكُم‌ْ وَ رَحْمَة‌ٌ فَمَن‌ِ اعْتَدَي‌ بَعْدَ ذَلِك‌َ فَلَه‌ُ عَذَاب‌ٌ أَلِيم‌ٌ (بقره: 178)

اى افرادى كه ايمان آورده‏ايد! حكم قصاص در مورد كشتگان، بر شما نوشته شده است: آزاد در برابر آزاد، و برده در برابر برده، و زن در برابر زن، پس اگر كسى از سوى برادر (دينى) خود، چيزى به او بخشيده شود، (و حكم قصاص او، تبديل به خونبها گردد،) بايد از راه پسنديده پيروى كند. (و صاحب خون، حال پرداخت كننده ديه را در نظر بگيرد.) و او [قاتل‏] نيز، به نيكى ديه را (به ولى مقتول) بپردازد (و در آن، مسامحه نكند.) اين، تخفيف و رحمتى است از ناحيه پروردگار شما! و كسى كه بعد از آن، تجاوز كند، عذاب دردناكى خواهد داشت. (178)


وَ لَكُم‌ْ فِي‌ الْقِصَاص‌ِ حَيَاة‌ٌ يَا أُولِي‌ الْأَلْبَاب‌ِ لَعَلَّكُم‌ْ تَتَّقُون‌َ (بقره: 179)

و براى شما در قصاص، حيات و زندگى است، اى صاحبان خِرد! شايد شما تقوا پيشه كنيد. (179)


كُتِب‌َ عَلَيْكُم‌ْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَكُم‌ُ الْمَوْت‌ُ إِنْ‌ تَرَك‌َ خَيْرَاً الْوَصِيَّة‌ُ لِلْوَالِدَيْن‌ِ وَالْأَقْرَبِين‌َ بِالْمَعْرُوف‌ِ حَقَّاً عَلَي‌ الْمُتَّقِين‌َ (بقره: 180)

بر شما نوشته شده: «هنگامى كه يكى از شما را مرگ فرا رسد، اگر چيز خوبى [مالى‏] از خود به جاى گذارده، براى پدر و مادر و نزديكان، بطور شايسته وصيت كند! اين حقّى است بر پرهيزكاران!» (180)


أَيَّامَاً مَعْدُودَات‌ٍ فَمَنْ‌ كَان‌َ مِنْكُمْ‌ مَرِيضَاً أَوْ عَلَي‌ سَفَرٍ فَعِدَّة‌ٌ مِن‌ْ أَيَّام‌ٍ أُخَرَ وَ عَلَي‌ الَّذِين‌َ يُطِيقُونَه‌ُ فِدْيَة‌ٌ طَعَام‌ُ مِسْكِين‌ٍ فَمَنْ‌ تَطَوَّع‌َ خَيْرَاً فَهُوَ خَيْرٌ لَه‌ُ وَ أَنْ‌ تَصُومُوا خَيْرٌ لَكُم‌ْ إِنْ‌ كُنْتُم‌ْ تَعْلَمُون‌َ (بقره: 184)

چند روز معدودى را (بايد روزه بداريد!) و هر كس از شما بيمار يا مسافر باشد تعدادى از روزهاى ديگر را (روزه بدارد) و بر كسانى كه روزه براى آنها طاقت‏فرساست (همچون بيماران مزمن، و پير مردان و پير زنان،) لازم است كفّاره بدهند: مسكينى را اطعام كنند و كسى كه كارِ خيرى انجام دهد، براى او بهتر است و روزه داشتن براى شما بهتر است اگر بدانيد! (184)


شَهْرُ رَمَضَان‌َ الَّذِي‌ أُنْزِل‌َ فِيه‌ِ الْقُرْآن‌ُ هُدَي‌ً لِلنَّاس‌ِ وَ بَيِّنَات‌ٍ مِن‌َ الْهُدَي‌ وَالْفُرْقَان‌ِ فَمَنْ‌ شَهِدَ مِنْكُم‌ُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْه‌ُ وَ مَنْ‌ كَان‌َ مَرِيضَاً أَوْ عَلَي‌ سَفَرٍ فَعِدَّة‌ٌ مِن‌ْ أَيَّام‌ٍ أُخَرَ يُرِيدُ الله‌ُ بِكُم‌ُ الْيُسْرَ وَ لاَ يُرِيدُ بِكُم‌ُ الْعُسْرَ وَ لِتُكْمِلُوا الْعِدَّة‌َ وَ لِتُكَبِّرُوا الله‌َ عَلَي‌ مَا هَدَاكُم‌ْ وَ لَعَلَّكُم‌ْ تَشْكُرُون‌َ (بقره: 185)

(روزه، در چند روز معدودِ) ماهِ رمضان است ماهى كه قرآن، براى راهنمايى مردم، و نشانه‏هاى هدايت، و فرق ميان حق و باطل، در آن نازل شده است. پس آن كس از شما كه در ماه رمضان در حضر باشد، روزه بدارد! و آن كس كه بيمار يا در سفر است، روزهاى ديگرى را به جاى آن، روزه بگيرد! خداوند، راحتى شما را مى‏خواهد، نه زحمت شما را! هدف اين است كه اين روزها را تكميل كنيد و خدا را بر اينكه شما را هدايت كرده، بزرگ بشمريد باشد كه شكرگزارى كنيد! (185)


وَ إِذَا سَأَلَك‌َ عِبَادِي‌ عَنِّي‌ فَإِنِّي‌ قَرِيب‌ٌ أُجِيب‌ُ دَعْوَة‌َ الدَّاع‌ِ إِذَا دَعَان‌ِ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَلْيُؤْمِنُوا بِي‌ لَعَلَّهُم‌ْ يَرْشُدُون‌َ (بقره: 186)

و هنگامى كه بندگان من، از تو در باره من سؤال كنند، (بگو:) من نزديكم! دعاى دعا كننده را، به هنگامى كه مرا مى‏خواند، پاسخ مى‏گويم! پس بايد دعوت مرا بپذيرند، و به من ايمان بياورند، تا راه يابند (و به مقصد برسند)! (186)


أُحِل‌َّ لَكُم‌ْ لَيْلَة‌َ الصِّيَام‌ِ الرَّفَث‌ُ إِلَي‌ نِسَائِكُم‌ْ هُن‌َّ لِبَاس‌ٌ لَكُم‌ْ وَ أَنْتُم‌ْ لِبَاس‌ٌ لَهُن‌َّ عَلِم‌َ الله‌ُ أَنَّكُم‌ْ كُنْتُم‌ْ تَخْتَانُون‌َ أَنْفُسَكُم‌ْ فَتَاب‌َ عَلَيْكُم‌ْ وَ عَفَا عَنْكُم‌ْ فَالْآن‌َ بَاشِرُوهُن‌َّ وَابْتَغُوا مَا كَتَب‌َ الله‌ُ لَكُم‌ْ وَ كُلُوا وَاشْرَبُوا حَتَّي‌ يَتَبَيَّن‌َ لَكُم‌ُ الْخَيْط‌ُ الْأَبْيَض‌ُ مِن‌َ الْخَيْط‌ِ الْأَسْوَدِ مِن‌َ الْفَجْرِ ثُم‌َّ أَتِمُّوا الصِّيَام‌َ إِلَي‌ اللَّيْل‌ِ وَ لاَ تُبَاشِرُوهُن‌َّ وَ أَنْتُم‌ْ عَاكِفُون‌َ فِي‌ الْمَسَاجِدِ تِلْك‌َ حُدُودُ الله‌ِ فَلاَ تَقْرَبُوهَا كَذَلِك‌َ يُبَيِّن‌ُ الله‌ُ آيَاتِه‌ِ لِلنَّاس‌ِ لَعَلَّهُم‌ْ يَتَّقُون‌َ (بقره: 187)

آميزش جنسى با همسرانتان، در شبِ روزهايى كه روزه مى‏گيريد، حلال است. آنها لباس شما هستند و شما لباس آنها (هر دو زينت هم و سبب حفظ يكديگريد). خداوند مى‏دانست كه شما به خود خيانت مى‏كرديد (و اين كارِ ممنوع را انجام مى‏داديد) پس توبه شما را پذيرفت و شما را بخشيد. اكنون با آنها آميزش كنيد، و آنچه را خدا براى شما مقرر داشته، طلب نماييد! و بخوريد و بياشاميد، تا رشته سپيد صبح، از رشته سياه (شب) براى شما آشكار گردد! سپس روزه را تا شب، تكميل كنيد! و در حالى كه در مساجد به اعتكاف پرداخته‏ايد، با زنان آميزش نكنيد! اين، مرزهاى الهى است پس به آن نزديك نشويد! خداوند، اين چنين آيات خود را براى مردم، روشن مى‏سازد، باشد كه پرهيزكار گردند! (187)


وَ لاَ تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُم‌ْ بَيْنَكُم‌ْ بِالْبَاطِل‌ِ وَ تُدْلُوا بِهَا إِلَي‌ الْحُكَّام‌ِ لِتَأْكُلُوا فَرِيقَاً مِن‌ْ أَمْوَال‌ِ النَّاس‌ِ بِالْإِثْم‌ِ وَ أَنْتُم‌ْ تَعْلَمُون‌َ (بقره: 188)

و اموال يكديگر را به باطل (و ناحق) در ميان خود نخوريد! و براى خوردن بخشى از اموال مردم به گناه، (قسمتى از) آن را (به عنوان رشوه) به قضات ندهيد، در حالى كه مى‏دانيد (اين كار، گناه است)! (188)


يَسْألُونَك‌َ عَن‌ِ الْأَهِلَّة‌ِ قُل‌ْ هِي‌َ مَوَاقِيت‌ُ لِلنَّاس‌ِ وَالحَج‌ِّ وَ لَيْس‌َ الْبِرُّ بِأَنْ‌ تَأْتُوا الْبُيُوت‌َ مِن‌ْ ظُهُورِهَا وَ لَكِنَّ‌ الْبِرَّ مَن‌ِ اتَّقَي‌ وَأْتُوا الْبُيُوت‌َ مِنْ‌ أَبْوَابِهِا وَاتَّقُوا الله‌َ لَعَلَّكُم‌ْ تُفْلِحُون‌َ (بقره: 189)

در باره «هلالهاى ماه» از تو سؤال مى‏كنند بگو: «آنها، بيان اوقات (و تقويم طبيعى) براى (نظامِ زندگىِ) مردم و (تعيينِ وقتِ) حج است». و (آن چنان كه در جاهليّت مرسوم بود كه به هنگام حج، كه جامه احرام مى‏پوشيدند، از درِ خانه وارد نمى‏شدند، و از نقبِ پشتِ خانه وارد مى‏شدند، نكنيد!) كارِ نيك، آن نيست كه از پشتِ خانه‏ها وارد شويد بلكه نيكى اين است كه پرهيزگار باشيد! و از درِ خانه‏ها وارد شويد و تقوا پيشه كنيد، تا رستگار گرديد! (189)


وَ قَاتِلُوهُم‌ْ حَتَّي‌ لاَ تَكُون‌َ فِتْنَة‌ٌ وَ يَكُون‌َ الدِّين‌ُ لِالله‌ِ فَإِن‌ِ انْتَهَوْا فَلاَ عُدْوَان‌َ إِلاَّ عَلَي‌ الظَّالِمِين‌َ (بقره: 193)

و با آنها پيكار كنيد! تا فتنه (و بت پرستى، و سلب آزادى از مردم،) باقى نماند و دين، مخصوص خدا گردد. پس اگر (از روش نادرست خود) دست برداشتند، (مزاحم آنها نشويد! زيرا) تعدّى جز بر ستمكاران روا نيست. (193)


وَ أَتِمُّوا الْحَج‌َّ وَالْعُمْرَة‌َ لِالله‌ِ فَإِن‌ْ أُحْصِرْتُم‌ْ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِن‌َ الْهَدْي‌ وَ لاَ تَحْلِقُوا رُؤُوسَكُم‌ْ حَتَّي‌ يَبْلُغ‌َ الْهَدْي‌ُ مَحِلَّه‌ُ فَمَنْ‌ كَان‌َ مِنْكُم‌ْ مَرِيضَاً أَوْ بِه‌ِ أَذي‌ً مِن‌ْ رَأْسِه‌ِ فَفِدْيَة‌ٌ مِنْ‌ صِيَام‌ٍ أَوْ صَدَقَة‌ٍ أَوْ نُسُك‌ٍ فَإِذَا أَمِنْتُم‌ْ فَمَنْ‌ تَمَتَّع‌َ بِالْعُمْرَة‌ِ إِلَي‌ الْحَج‌ِّ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِن‌َ الْهَدْي‌ِ فَمَنْ‌ لَم‌ْ يَجِدْ فَصِيَام‌ُ ثَلاَثَة‌ِ أَيَّام‌ٍ فِي‌ الْحَج‌ِّ وَ سَبْعَة‌ٍ إِذَا رَجَعْتُم‌ْ تِلْك‌َ عَشَرَة‌ٌ كَامِلَة‌ٌ ذَلِك‌َ لِمَنْ‌ لَم‌ْ يَكُن‌ْ أَهْلُه‌ُ حَاضِرِي‌ الْمَسْجِدِ الْحَرَام‌ِ وَاتَّقُوْا الله‌َ وَاعْلَمُوا أَن‌َّ الله‌َ شَدِيدُ الْعِقَاب‌ِ (بقره: 196)

و حج و عمره را براى خدا به اتمام برسانيد! و اگر محصور شديد، (و مانعى مانند ترس از دشمن يا بيمارى، اجازه نداد كه پس از احرام‏بستن، وارد مكه شويد،) آنچه از قربانى فراهم شود (ذبح كنيد، و از احرام خارج شويد)! و سرهاى خود را نتراشيد، تا قربانى به محلش برسد (و در قربانگاه ذبح شود)! و اگر كسى از شما بيمار بود، و يا ناراحتى در سر داشت، (و ناچار بود سر خود را بتراشد،) بايد فديه و كفّاره‏اى از قبيل روزه يا صدقه يا گوسفندى بدهد! و هنگامى كه (از بيمارى و دشمن) در امان بوديد، هر كس با ختم عمره، حج را آغاز كند، آنچه از قربانى براى او ميسّر است (ذبح كند)! و هر كه نيافت، سه روز در ايام حج، و هفت روز هنگامى كه باز مى‏گرديد، روزه بدارد! اين، ده روز كامل است. (البته) اين براى كسى است كه خانواده او، نزد مسجد الحرام نباشد [اهل مكّه و اطرافِ آن نباشد]. و از خدا بپرهيزيد! و بدانيد كه او، سخت‏كيفر است! (196)


لَيْس‌َ عَلَيْكُم‌ْ جُنَاح‌ٌ أَنْ‌ تَبْتَغُوا فَضْلاً مِنْ‌ رَبِّكُم‌ْ فَإِذَا أَفَضْتُم‌ْ مِن‌ْ عَرَفَات‌ٍ فَاذْكُرُوا الله‌َ عِنْدَ الْمَشْعَرِ الْحَرَام‌ِ وَاذْكُرُوه‌ُ كَمَا هَدَاكُم‌ْ وَ إِنْ‌ كُنْتُم‌ْ مِنْ‌ قَبْلِه‌ِ لَمِن‌َ الضَّالِّين‌َ (بقره: 198)

گناهى بر شما نيست كه از فضلِ پروردگارتان (و از منافع اقتصادى در ايّام حج) طلب كنيد (كه يكى از منافع حج، پى ريزىِ يك اقتصادِ صحيح است). و هنگامى كه از «عرفات» كوچ كرديد، خدا را نزد «مشعَر الحرام» ياد كنيد! او را ياد كنيد همان طور كه شما را هدايت نمود و قطعاً شما پيش از اين، از گمراهان بوديد. (198)


فَإِذَا قَضَيْتُم‌ْ مَنَاسِكَكُم‌ْ فَاذْكُرُوا الله‌َ كَذِكْرِكُم‌ْ آبَاءَكُم‌ْ أَوْ أَشَدَّ ذِكْرَاً فَمِن‌َ النَّاس‌ِ مَنْ‌ يَقُول‌ُ رَبَّنَا آتِنَا فِي‌ الدُّنْيَا وَ مَا لَه‌ُ فِي‌ الْآخِرَة‌ِ مِن‌ْ خَلاَق‌ٍ (بقره: 200)

و هنگامى كه مناسكِ (حج) خود را انجام داديد، خدا را ياد كنيد، همانند يادآورى از پدرانتان (آن گونه كه رسم آن زمان بود) بلكه از آن هم بيشتر! (در اين مراسم، مردم دو گروهند:) بعضى از مردم مى‏گويند: «خداوندا! به ما در دنيا، (نيكى) عطا كن!» ولى در آخرت، بهره‏اى ندارند. (200)


أُولَئِك‌َ لَهُم‌ْ نَصِيب‌ٌ مِمَّا كَسَبُوا وَالله‌ُ سَرِيع‌ُ الْحِسَاب‌ِ (بقره: 202)

آنها از كار (و دعاى) خود، نصيب و بهره‏اى دارند و خداوند، سريع الحساب است. (202)


وَاذْكُرُوا الله‌َ فِي‌ أَيَّام‌ٍ مَعْدُودَات‌ٍ فَمَنْ‌ تَعَجَّل‌َ فِي‌ يَوْمَيْن‌ِ فَلاَ إِثْم‌َ عَلَيْه‌ِ وَ مَنْ‌ تَأَخَّرَ فَلاَ إِثْم‌َ عَلَيْه‌ِ لِمَن‌ِ اتَّقَي‌ وَاتَّقُوا الله‌َ وَاعْلَمُوا أَنَّكُم‌ْ إِلَيْه‌ِ تُحْشَرُون‌َ (بقره: 203)

و خدا را در روزهاى معيّنى ياد كنيد! (روزهاى 11 و 12 و 13 ماه ذى حجه). و هر كس شتاب كند، (و ذكر خدا را) در دو روز انجام دهد، گناهى بر او نيست، و هر كه تأخير كند، (و سه روز انجام دهد نيز) گناهى بر او نيست براى كسى كه تقوا پيشه كند. و از خدا بپرهيزيد! و بدانيد شما به سوى او محشور خواهيد شد! (203)


وَ إِذَا تَوَلَّي‌ سَعَي‌ فِي‌ الْأَرْض‌ِ لِيُفْسِدَ فِيهَا وَ يُهْلِك‌َ الْحَرْث‌َ وَالنَّسْل‌َ وَالله‌ُ لاَ يُحِب‌ُّ الْفَسَادَ (بقره: 205)

(نشانه آن، اين است كه) هنگامى كه روى برمى‏گردانند (و از نزد تو خارج مى‏شوند)، در راه فساد در زمين، كوشش مى‏كنند، و زراعتها و چهارپايان را نابود مى‏سازند (با اينكه مى‏دانند) خدا فساد را دوست نمى‏دارد. (205)


وَ إِذَا قِيل‌َ لَه‌ُ اتَّق‌ِ الله‌َ أَخَذَتْه‌ُ الْعِزَّة‌ُ بِالْإِثْم‌ِ فَحَسْبُه‌ُ جَهَنَّم‌ُ وَ لَبِئْس‌َ الْمِهَادُ (بقره: 206)

و هنگامى كه به آنها گفته شود: «از خدا بترسيد!» (لجاجت آنان بيشتر مى‏شود)، و لجاجت و تعصب، آنها را به گناه مى‏كشاند. آتش دوزخ براى آنان كافى است و چه بد جايگاهى است! (206)


يَا أيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا ادْخُلُوا فِي‌ السِّلْم‌ِ كَافَّة‌ً وَ لاَ تَتَّبِعُوا خُطُوَات‌ِ الشَّيَطان‌ِ إِنَّه‌ُ لَكُم‌ْ عَدُوٌّ مُبِين‌ٌ (بقره: 208)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد همگى در صلح و آشتى درآييد! و از گامهاى شيطان، پيروى نكنيد كه او دشمن آشكار شماست (208)


زُيِّن‌َ لِلَّذِين‌َ كَفَرُوا الْحَيَاة‌ُ الدُّنْيَا وَ يَسْخَرُون‌َ مِن‌َ الَّذِين‌َ آمَنُوا وَالَّذِين‌َ اتَّقَوْا فَوْقَهُم‌ْ يَوْم‌َ الْقِيَامَة‌ِ وَالله‌ُ يَرْزُق‌ُ مَنْ‌ يَشَاءُ بِغَيْرِ حِسَاب‌ٍ (بقره: 212)

زندگى دنيا براى كافران زينت داده شده است، از اين رو افراد باايمان را (كه گاهى دستشان تهى است)، مسخره مى‏كنند در حالى كه پرهيزگاران در قيامت، بالاتر از آنان هستند (چرا كه ارزشهاى حقيقى در آنجا آشكار مى‏گردد، و صورت عينى به خود مى‏گيرد) و خداوند، هر كس را بخواهد بدون حساب روزى مى‏دهد. (212)


كَان‌َ النَّاس‌ُ أُمَّة‌ً وَاحِدَة‌ً فَبَعَث‌َ الله‌ُ النَّبِيِّين‌َ مُبَشِّرِين‌َ وَ مُنْذِرِين‌َ وَ أَنْزَل‌َ مَعَهُم‌ُ الْكِتَاب‌َ بِالْحَق‌ِّ لِيَحْكُم‌َ بَيْن‌َ النَّاس‌ِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيه‌ِ وَ مَا اخْتَلَف‌َ فِيه‌ِ إِلاَّ الَّذِين‌َ أُوتُوه‌ُ مِنْ‌ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُم‌ُ الْبَيِّنات‌ُ بَغْيَاً بَيْنَهُم‌ْ فَهَدَي‌ الله‌ُ الَّذِين‌َ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِيه‌ِ مِن‌َ الْحَق‌ِّ بِإِذْنِه‌ِ وَالله‌ُ يَهْدِي‌ مَنْ‌ يَشَاءُ إِلَي‌ صِرَاط‌ٍ مُسْتَقِيم‌ٍ (بقره: 213)

مردم (در آغاز) يك دسته بودند (و تضادى در ميان آنها وجود نداشت. بتدريج جوامع و طبقات پديد آمد و اختلافات و تضادهايى در ميان آنها پيدا شد، در اين حال) خداوند، پيامبران را برانگيخت تا مردم را بشارت و بيم دهند و كتاب آسمانى، كه به سوى حق دعوت مى‏كرد، با آنها نازل نمود تا در ميان مردم، در آنچه اختلاف داشتند، داورى كند. (افراد باايمان، در آن اختلاف نكردند) تنها (گروهى از) كسانى كه كتاب را دريافت داشته بودند، و نشانه‏هاى روشن به آنها رسيده بود، به خاطر انحراف از حق و ستمگرى، در آن اختلاف كردند. خداوند، آنهايى را كه ايمان آورده بودند، به حقيقت آنچه مورد اختلاف بود، به فرمان خودش، رهبرى نمود. (امّا افراد بى‏ايمان، هم چنان در گمراهى و اختلاف، باقى ماندند.) و خدا، هر كس را بخواهد، به راه راست هدايت مى‏كند. (213)


يَسْأَلُونَك‌َ مَاذَا يُنْفِقُون‌َ قُل‌ْ مَا أَنْفَقْتُم‌ْ مِن‌ْ خَيْرٍ فَلِلْوَالِدَيْن‌ِ وَالْأَقْرَبِين‌َ وَالْيَتَامَي‌ وَالْمَسَاكِين‌ِ وَابْن‌ِ السَّبِيل‌ِ وَ مَا تَفْعَلُوا مِن‌ْ خَيْرٍ فَإِن‌َّ الله‌َ بِه‌ِ عَلِيم‌ٌ (بقره: 215)

از تو سؤال مى‏كنند چه چيز انفاق كنند؟ بگو: «هر خير و نيكى (و سرمايه سودمند مادى و معنوى) كه انفاق مى‏كنيد، بايد براى پدر و مادر و نزديكان و يتيمان و مستمندان و درماندگان در راه باشد.» و هر كار خيرى كه انجام دهيد، خداوند از آن آگاه است. (لازم نيست تظاهر كنيد، او مى‏داند). (215)


كُتِب‌َ عَلَيْكُم‌ُ الْقِتَال‌ُ وَ هُوَ كُرْه‌ٌ لَكُم‌ْ وَ عَسَي‌ أَنْ‌ تَكْرَهُوا شَيْءً وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُم‌ْ وَ عَسَي‌ أَنْ‌ تُحِبُّوا شَيْءً وَ هُوَ شَرٌّ لَكُم‌ْ وَالله‌ُ يَعْلَم‌ُ وَ أَنْتُم‌ْ لاَ تَعْلَمُون‌َ (بقره: 216)

جهاد در راه خدا، بر شما مقرّر شد در حالى كه برايتان ناخوشايند است. چه بسا چيزى را خوش نداشته باشيد، حال آن كه خيرِ شما در آن است. و يا چيزى را دوست داشته باشيد، حال آنكه شرِّ شما در آن است. و خدا مى‏داند، و شما نمى‏دانيد. (216)


يَسْأَلُونَك‌َ عَن‌ِ الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ قُل‌ْ فِيهِمَا إِثْم‌ٌ كَبِيرٌ وَ مَنَافِع‌ُ لِلنَّاس‌ِ وَ إِثْمُهُمَا أَكْبَرُ مِنْ‌ نَفْعِهِمَا وَ يَسْأَلُونَك‌َ مَاذَا يُنْفِقُون‌َ قُل‌ِ الْعَفْوَ كَذَلِك‌َ يُبَيِّن‌ُ الله‌ُ لَكُم‌ُ الْآيَات‌ِ لَعَلَّكُم‌ْ تَتَفَكَّرُون‌َ (بقره: 219)

در باره شراب و قمار از تو سؤال مى‏كنند، بگو: «در آنها گناه و زيان بزرگى است و منافعى (از نظر مادى) براى مردم در بردارد (ولى) گناه آنها از نفعشان بيشتر است. و از تو مى‏پرسند چه چيز انفاق كنند؟ بگو: از ما زاد نيازمندى خود.» اينچنين خداوند آيات را براى شما روشن مى‏سازد، شايد انديشه كنيد! (219)


فِي‌ الدُّنْيَا وَالْآخِرَة‌ِ وَ يَسْأَلُونَك‌َ عَن‌ِ الْيَتَامَي‌ قُل‌ْ إِصْلاَح‌ٌ لَهُم‌ْ خَيْرٌ وَ إِنْ‌ تُخَالِطُوهُم‌ْ فَإِخْوَانُكُم‌ْ وَالله‌ُ يَعْلَم‌ُ الْمُفْسِدَ مِن‌َ الْمُصْلِح‌ِ وَ لَوْ شَاءَ الله‌ُ لَأَعْنَتَكُم‌ْ إِن‌َّ الله‌َ عَزِيزٌ حَكِيم‌ٌ (بقره: 220)

(تا انديشه كنيد) درباره دنيا و آخرت! و از تو در باره يتيمان سؤال مى‏كنند، بگو: «اصلاح كار آنان بهتر است. و اگر زندگى خود را با زندگى آنان بياميزيد، (مانعى ندارد) آنها برادر (دينى) شما هستند.» (و همچون يك برادر با آنها رفتار كنيد!) خداوند، مفسدان را از مصلحان، بازمى‏شناسد. و اگر خدا بخواهد، شما را به زحمت مى‏اندازد (و دستور مى‏دهد در عين سرپرستى يتيمان، زندگى و اموال آنها را بكلى از اموال خود، جدا سازيد ولى خداوند چنين نمى‏كند) زيرا او توانا و حكيم است. (220)


وَ لاَ تَنْكِحُوا الْمُشْرِكَات‌ِ حَتَّي‌ يُؤْمِن‌َّ وَ لَأََمَة‌ٌ مُؤْمِنَة‌ٌ خَيْرٌ مِنْ‌ مُشْرِكَة‌ٍ وَ لَوْ أَعْجَبَتْكُم‌ْ وَ لاَ تُنْكِحُوا الْمُشْرِكِين‌َ حَتَّي‌ يُؤْمِنُوا وَ لَعَبْدٌ مُؤْمِن‌ٌ خَيْرٌ مِنْ‌ مُشْرِك‌ٍ وَ لَوْ أَعْجَبَكُم‌ْ أُولَئِك‌َ يَدْعُون‌َ إِلَي‌ النَّارِ وَالله‌ُ يَدْعُو إِلَي‌ الْجَنَّة‌ِ وَالْمَغْفِرَة‌ِ بِإِذْنِه‌ِ وَ يُبَيِّن‌ُ آيَاتِه‌ِ لِلنَّاس‌ِ لَعَلَّهُم‌ْ يَتَذَكَّرُون‌َ (بقره: 221)

و با زنان مشرك و بت‏پرست، تا ايمان نياورده‏اند، ازدواج نكنيد! (اگر چه جز به ازدواج با كنيزان، دسترسى نداشته باشيد زيرا) كنيز باايمان، از زن آزاد بت‏پرست، بهتر است هر چند (زيبايى، يا ثروت، يا موقعيت او) شما را به شگفتى آورد. و زنان خود را به ازدواج مردان بت‏پرست، تا ايمان نياورده‏اند، در نياوريد! (اگر چه ناچار شويد آنها را به همسرى غلامان باايمان درآوريد زيرا) يك غلام باايمان، از يك مرد آزاد بت‏پرست، بهتر است هر چند (مال و موقعيت و زيبايى او،) شما را به شگفتى آورد. آنها دعوت به سوى آتش مى‏كنند و خدا دعوت به بهشت و آمرزش به فرمان خود مى‏نمايد، و آيات خويش را براى مردم روشن مى‏سازد شايد متذكر شوند! (221)


نِسَاؤُكُم‌ْ حَرْث‌ٌ لَكُم‌ْ فَأْتوا حَرْثَكُم‌ْ أَنَّي‌ شِئْتُم‌ْ وَ قَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُم‌ْ وَاتَّقُوا الله‌َ وَاعْلَمُوا أَنَّكُم‌ْ مُلاَقُوه‌ُ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِين‌َ (بقره: 223)

زنان شما، محل بذرافشانى شما هستند پس هر زمان كه بخواهيد، مى‏توانيد با آنها آميزش كنيد. و (سعى نمائيد از اين فرصت بهره گرفته، با پرورش فرزندان صالح) اثر نيكى براى خود، از پيش بفرستيد! و از خدا بپرهيزيد و بدانيد او را ملاقات خواهيد كرد و به مؤمنان، بشارت ده! (223)


وَ لاَ تَجْعَلُوا الله‌َ عُرْضَة‌ً لِأَيْمَانِكُم‌ْ أَنْ‌ تَبَرُّوا وَ تَتَّقُوا وَ تُصْلِحُوا بَيْن‌َ النَّاس‌ِ وَالله‌ُ سَمِيع‌ٌ عَلِيم‌ٌ (بقره: 224)

خدا را در معرض سوگندهاى خود قرار ندهيد! و براى اينكه نيكى كنيد، و تقوا پيشه سازيد، و در ميان مردم اصلاح كنيد (سوگند ياد ننماييد)! و خداوند شنوا و داناست. (224)


لِلَّذِين‌َ يُؤْلُون‌َ مِنْ‌ نِسَائِهِم‌ْ تَرَبُّص‌ُ أَرْبَعَة‌ِ أَشْهُرٍ فَإِنْ‌ فَاءُوا فَإِن‌َّ الله‌َ غَفُورٌ رَحِيم‌ٌ (بقره: 226)

كسانى كه زنان خود را «ايلاء» مى‏نمايند [سوگند ياد مى‏كنند كه با آنها، آميزش جنسى ننمايند،] حق دارند چهار ماه انتظار بكشند. (و در ضمن اين چهار ماه، وضع خود را با همسر خويش، از نظر ادامه زندگى يا طلاق، روشن سازند.) اگر (در اين فرصت،) بازگشت كنند، (چيزى بر آنها نيست زيرا) خداوند، آمرزنده و مهربان است. (226)


وَالْمُطَلَّقَات‌ُ يَتَرَبَّصْن‌َ بِأَنفُسِهِن‌َّ ثَلاَثَة‌َ قُرُوءٍ وَ لاَ يَحِل‌ُّ لَهُن‌َّ أَنْ‌ يَكْتُمْن‌َ مَا خَلَق‌َ الله‌ُ فِي‌ أَرْحَامِهِن‌َّ إِنْ‌ كُن‌َّ يُؤْمِن‌َّ بِالله‌ِ وَالْيَوْم‌ِ الْآخِرِ وَ بُعُولَتُهُن‌َّ أَحَق‌ُّ بِرَدِّهِن‌َّ فِي‌ ذَلِك‌َ إِن‌ْ أَرَادُوا إِصْلاَحَاً وَ لَهُن‌َّ مِثْل‌ُ الَّذِي‌ عَلَيْهِن‌َّ بِالْمَعْرُوف‌ِ وَ لِلرِّجَال‌ِ عَلَيْهِن‌َّ دَرَجَة‌ٌ وَالله‌ُ عَزِيزٌ حَكِيم‌ٌ (بقره: 228)

زنان مطلقه، بايد به مدت سه مرتبه عادت ماهانه ديدن (و پاك شدن) انتظار بكشند! [عده نگه دارند] و اگر به خدا و روز رستاخيز، ايمان دارند، براى آنها حلال نيست كه آنچه را خدا در رحمهايشان آفريده، كتمان كنند. و همسرانشان، براى بازگرداندن آنها (و از سرگرفتن زندگى زناشويى) در اين مدت، (از ديگران) سزاوارترند در صورتى كه (براستى) خواهان اصلاح باشند. و براى آنان، همانند وظايفى كه بر دوش آنهاست، حقوق شايسته‏اى قرار داده شده و مردان بر آنان برترى دارند و خداوند توانا و حكيم است. (228)


الطَّلاَق‌ُ مَرَّتَان‌ِ فَإِمْسَاك‌ٌ بِمَعْرُوف‌ٍ أَوْ تَسْرِيح‌ٌ بِإِحْسَان‌ٍ وَ لاَ يَحِل‌ُّ لَكُم‌ْ أَنْ‌ تَأْخُدُوا مِمَّا آتَيْتُمُوهُن‌َّ شَيْءً إِلاَّ أَنْ‌ يَخَافَا أَنْ لاَ يُقِيَما حُدُودَ الله‌ِ فَإِن‌ْ خِفْتُم‌ْ أَنْ لاَ يُقِيَما حُدُودَ الله‌ِ فَلاَ جُنَاح‌َ عَلَيْهِمَا فِيمَا افْتَدَت‌ْ بِه‌ِ تِلْك‌َ حُدُودُ الله‌ِ فَلاَ تَعْتَدُوهَا وَ مَنْ‌ يَتَعَدَّ حُدُودَ الله‌ِ فَأُولَئِك‌َ هُم‌ُ الظَّالِمُونَ‌ (بقره: 229)

طلاق، (طلاقى كه رجوع و بازگشت دارد،) دو مرتبه است (و در هر مرتبه،) بايد به طور شايسته همسر خود را نگاهدارى كند (و آشتى نمايد)، يا با نيكى او را رها سازد (و از او جدا شود). و براى شما حلال نيست كه چيزى از آنچه به آنها داده‏ايد، پس بگيريد مگر اينكه دو همسر، بترسند كه حدود الهى را برپا ندارند. اگر بترسيد كه حدود الهى را رعايت نكنند، مانعى براى آنها نيست كه زن، فديه و عوضى بپردازد (و طلاق بگيرد). اينها حدود و مرزهاى الهى است از آن، تجاوز نكنيد! و هر كس از آن تجاوز كند، ستمگر است. (229)


فَإِنْ‌ طَلَّقَهَا فَلاَ تَحِل‌ُّ لَه‌ُ مِنْ‌ بَعْدُ حَتَّي‌ تَنْكِح‌َ زَوْجَاً غَيْرَه‌ُ فَإِنْ‌ طَلَّقَهَا فَلاَ جُنَاح‌َ عَلَيْهِمَا أَن‌ْ يَتَرَاجَعَا إِن‌ْ ظَنَّا أَنْ‌ يُقِيَما حُدُودَ الله‌ِ وَ تِلْك‌َ حُدُودُ الله‌ِ يُبَيِّنُهَا لِقَوْم‌ٍ يَعْلَمُون‌َ (بقره: 230)

اگر (بعد از دو طلاق و رجوع، بار ديگر) او را طلاق داد، از آن به بعد، زن بر او حلال نخواهد بود مگر اينكه همسر ديگرى انتخاب كند (و با او، آميزش جنسى نمايد. در اين صورت،) اگر (همسر دوم) او را طلاق گفت، گناهى ندارد كه بازگشت كنند (و با همسر اول، دوباره ازدواج نمايد) در صورتى كه اميد داشته باشند كه حدود الهى را محترم ميشمرند. اينها حدود الهى است كه (خدا) آن را براى گروهى كه آگاهند، بيان مى‏نمايد. (230)


وَ إِذَا طَلَّقْتُم‌ُ النِّسَاءَ فَبَلَغْن‌َ أَجَلَهُن‌َّ فَأَمْسِكُوهُن‌َّ بِمَعْرُوف‌ٍ أَوْ سَرِّحُوهُن‌َّ بِمَعْرُوف‌ٍ وَ لاَ تُمْسِكُوهُن‌َّ ضِرَارَاً لِتَعْتَدُوا وَ مَنْ‌ يَفْعَل‌ْ ذَلِك‌َ فَقَدْ ظَلَم‌َ نَفْسَه‌ُ وَ لاَ تَتَّخِذُوا آيَات‌ِ الله‌ِ هُزُوَاً وَاذْكُرُوا نِعْمَت‌َ الله‌ِ عَلَيْكُم‌ْ وَ مَا أَنْزَل‌َ عَلَيْكُمْ‌ مِن‌َ الْكِتَاب‌ِ وَالْحِكْمَة‌ِ يَعِظُكُمْ‌ بِه‌ِ وَاتَّقُوا الله‌َ وَاعْلَمُوا أَن‌َّ الله‌َ بِكُل‌ِّ شَي‌ْءٍ عَلِيم‌ٌ (بقره: 231)

و هنگامى كه زنان را طلاق داديد، و به آخرين روزهاى «عدّه» رسيدند، يا به طرز صحيحى آنها را نگاه داريد (و آشتى كنيد)، و يا به طرز پسنديده‏اى آنها را رها سازيد! و هيچ گاه به خاطر زيان رساندن و تعدّى كردن، آنها را نگاه نداريد! و كسى كه چنين كند، به خويشتن ستم كرده است. (و با اين اعمال، و سوء استفاده از قوانين الهى،) آيات خدا را به استهزا نگيريد! و به ياد بياوريد نعمت خدا را بر خود، و كتاب آسمانى و علم و دانشى كه بر شما نازل كرده، و شما را با آن، پند مى‏دهد! و از خدا بپرهيزيد! و بدانيد خداوند از هر چيزى آگاه است (و از نيات كسانى كه از قوانين او، سوء استفاده مى‏كنند، با خبر است)! (231)


وَ إِذَا طَلَّقْتُم‌ُ النِّسَاءَ فَبَلَغْن‌َ أَجَلَهُن‌َّ فَلاَ تَعْضُلُوهُن‌َّ أَنْ‌ يَنْكِحْن‌َ أَزْوَاجَهُن‌َّ إِذَا تَرَاضَوْا بَيْنَهُم‌ْ بِالْمَعْرُوف‌ِ ذَلِك‌َ يُوعَظ‌ُ بِه‌ِ مَن‌ْ كَان‌َ مِنْكُم‌ْ يُؤْمِن‌ُ بِالله‌ِ وَالْيَوْم‌ِ الْآخِرِ ذَلِكُم‌ْ أَزْكَي‌ لَكُم‌ْ وَ أَطْهَرُ وَالله‌ُ يَعْلَم‌ُ وَ أَنْتُم‌ْ لاَ تَعْلَمُون‌َ (بقره: 232)

و هنگامى كه زنان را طلاق داديد و عدّه خود را به پايان رساندند، مانع آنها نشويد كه با همسران (سابق) خويش، ازدواج كنند! اگر در ميان آنان، به طرز پسنديده‏اى تراضى برقرار گردد. اين دستورى است كه تنها افرادى از شما، كه ايمان به خدا و روز قيامت دارند، از آن، پند مى‏گيرند (و به آن، عمل مى‏كنند). اين (دستور)، براى رشد (خانواده‏هاى) شما مؤثرتر، و براى شستن آلودگيها مفيدتر است و خدا مى‏داند و شما نمى‏دانيد. (232)


وَالْوَالِدَات‌ُ يُرْضِعْن‌َ أَوْلاَدَهُن‌َّ حَوْلَيْن‌ِ كَامِلَيْن‌ِ لِمَن‌ْ أَرَادَ أَنْ‌ يُتِم‌َّ الرَّضَاعَة‌َ وَ عَلَي‌ الْمَوْلُودِ لَه‌ُ رِزْقُهُن‌َّ وَ كِسْوَتُهُن‌َّ بِالْمَعْرُوف‌ِ لاَ تُكَلَّف‌ُ نَفْس‌ٌ إِلاَّ وُسْعَهَا لاَ تُضَارَّ وَالِدَة‌ٌ بِوَلَدِهَا وَ لاَ مَوْلُودٌ لَه‌ُ بِوَلَدِه‌ِ وَ عَلَي‌ الْوَارِث‌ِ مِثْل‌ُ ذَلِك‌َ فَإِن‌ْ أَرَادَا فِصَالاً عَنْ‌ تَرَاض‌ٍ مِنْهُمَا وَ تَشَاوُرٍ فَلاَ جُنَاح‌َ عَلَيْهِمَا وَ إِن‌ْ أَرَدْتُم‌ْ أَنْ‌ تَسْتَرْضِعُوا أَوْلاَدَكُم‌ْ فَلاَ جُنَاح‌َ عَلَيْكُم‌ْ إِذَا سَلَّمْتُم‌ْ مَا آتَيْتُم‌ْ بِالْمَعْرُوف‌ِ وَاتَّقُوا الله‌َ وَاعْلَمُوا أَن‌َّ الله‌َ بِمَا تَعْمَلُون‌َ بَصِيرٌ (بقره: 233)

مادران، فرزندان خود را دو سال تمام، شير مى‏دهند. (اين) براى كسى است كه بخواهد دوران شيرخوارگى را تكميل كند. و بر آن كس كه فرزند براى او متولّد شده [پدر]، لازم است خوراك و پوشاك مادر را به طور شايسته (در مدت شير دادن بپردازد حتى اگر طلاق گرفته باشد.) هيچ كس موظّف به بيش از مقدار توانايى خود نيست! نه مادر (به خاطر اختلاف با پدر) حق ضرر زدن به كودك را دارد، و نه پدر. و بر وارث او نيز لازم است اين كار را انجام دهد [هزينه مادر را در دوران شيرخوارگى تأمين نمايد]. و اگر آن دو، با رضايت يكديگر و مشورت، بخواهند كودك را (زودتر) از شير بازگيرند، گناهى بر آنها نيست. و اگر (با عدم توانايى، يا عدم موافقت مادر) خواستيد دايه‏اى براى فرزندان خود بگيريد، گناهى بر شما نيست به شرط اينكه حق گذشته مادر را به طور شايسته بپردازيد. و از (مخالفت فرمان) خدا بپرهيزيد! و بدانيد خدا، به آنچه انجام مى‏دهيد، بيناست! (233)


لاَ جُنَاح‌َ عَلَيْكُم‌ْ إِنْ‌ طَلَّقْتُم‌ُ النِّسَاءَ مَا لَم‌ْ تَمَسُّوهُن‌َّ أَوْ تَفْرِضُوا لَهُن‌َّ فَرِيضَة‌ً وَ مَتِّعُوهُن‌َّ عَلَي‌ الْمُوسِع‌ِ قَدَرُه‌ُ وَ عَلَي‌ الْمُقْتِرِ قَدَرُه‌ُ مَتَاعَاً بِالْمَعْرُوف‌ِ حَقَّاً عَلَي‌ الْمُـحْسِنِين‌َ (بقره: 236)

اگر زنان را قبل از آميزش جنسى يا تعيين مهر، (به عللى) طلاق دهيد، گناهى بر شما نيست. (و در اين موقع،) آنها را (با هديه‏اى مناسب،) بهره‏مند سازيد! آن كس كه توانايى دارد، به اندازه تواناييش، و آن كس كه تنگدست است، به اندازه خودش، هديه‏اى شايسته (كه مناسب حال دهنده و گيرنده باشد) بدهد! و اين بر نيكوكاران، الزامى است. (236)


وَ إِنْ‌ طَلَّقْتُمُوهُن‌َّ مِنْ‌ قَبْل‌ِ أَنْ‌ تَمَسُّوهُن‌َّ وَ قَدْ فَرَضْتُم‌ْ لَهُن‌َّ فَرِيضَة‌ً فَنِصْف‌ُ مَا فَرَضْتُم‌ْ إِلاَّ أَنْ‌ يَعْفُون‌َ أَوْ يَعْفُوَ الَّذِي‌ بِيَدِه‌ِ عُقْدَة‌ُ النِّكَاح‌ِ وَ أَنْ‌ تَعْفُوا أَقْرَب‌ُ لِلتَّقْوَي‌ وَ لاَ تَنْسَوُا الْفَضْل‌َ بَيْنَكُم‌ْ إِن‌َّ الله‌َ بِمَا تَعْمَلُون‌َ بَصِيرٌ (بقره: 237)

و اگر آنان را، پيش از آن كه با آنها تماس بگيريد و (آميزش جنسى كنيد) طلاق دهيد، در حالى كه مهرى براى آنها تعيين كرده‏ايد، (لازم است) نصف آنچه را تعيين كرده‏ايد (به آنها بدهيد) مگر اينكه آنها (حق خود را) ببخشند يا (در صورتى كه صغير و سفيه باشند، ولىّ آنها، يعنى) آن كس كه گره ازدواج به دست اوست، آن را ببخشد. و گذشت كردن شما (و بخشيدن تمام مهر به آنها) به پرهيزكارى نزديكتر است، و گذشت و نيكوكارى را در ميان خود فراموش نكنيد، كه خداوند به آنچه انجام مى‏دهيد، بيناست! (237)


حَافِظُوا عَلَي‌ الصَّلَوَات‌ِ وَالصَّلاَة‌ِ الْوُسْطَي‌ وَ قُومُوا لِالله‌ِ قَانِتِين‌َ (بقره: 238)

در انجام همه نمازها، (به خصوص) نماز وسطى [نماز ظهر] كوشا باشيد! و از روى خضوع و اطاعت، براى خدا بپاخيزيد! (238)


وَالَّذِين‌َ يُتَوَفَّوْن‌َ مِنْكُم‌ْ وَ يَذَرُون‌َ أَزْوَاجَاً وَصِيَّة‌ً لِأَزْوَاجِهِم‌ْ مَتَاعَاً إِلَي‌ الْحَوْل‌ِ غَيْرَ إِخْرَاج‌ٍ فَإِن‌ْ خَرَجْن‌َ فَلاَ جُنَاح‌َ عَلَيْكُم‌ْ فِي‌ مَا فَعَلْن‌َ فِي‌ أَنْفُسِهِن‌َّ مِن‌ْ مَعْرُوف‌ٍ وَالله‌ُ عَزِيزٌ حَكِيم‌ٌ (بقره: 240)

و كسانى كه از شما در آستانه مرگ قرار مى‏گيرند و همسرانى از خود به‏جا مى‏گذارند، بايد براى همسران خود وصيت كنند كه تا يك سال، آنها را (با پرداختن هزينه زندگى) بهره‏مند سازند به شرط اينكه آنها (از خانه شوهر) بيرون نروند (و اقدام به ازدواج مجدد نكنند). و اگر بيرون روند، (حقى در هزينه ندارند ولى) گناهى بر شما نيست نسبت به آنچه در باره خود، به طور شايسته انجام مى‏دهند. و خداوند، توانا و حكيم است. (240)


وَ لِلْمُطَلَّقَات‌ِ مَتَاع‌ٌ بِالْمَعْرُوف‌ِ حَقَّاً عَلَي‌ الْمُتَّقِين‌َ (بقره: 241)

و براى زنان مطلقه، هديه مناسبى لازم است (كه از طرف شوهر، پرداخت گردد). اين، حقى است بر مردان پرهيزكار. (241)


كَذَلِك‌َ يُبَيِّن‌ُ الله‌ُ لَكُم‌ْ آيَاتِه‌ِ لَعَلَّكُم‌ْ تَعْقِلُون‌َ (بقره: 242)

اين چنين، خداوند آيات خود را براى شما شرح مى‏دهد شايد انديشه كنيد! (242)


أَلَم‌ْ تَرَ إِلَي‌ الَّذِين‌َ خَرَجُوا مِنْ‌ دِيَارِهِم‌ْ وَ هُم‌ْ أُلُوف‌ٌ حَذَرَ الْمَوْت‌ِ فَقَال‌َ لَهُم‌ُ الله‌ُ مُوتُوا ثُم‌َّ أَحْيَاهُم‌ْ إِن‌َّ الله‌َ لَذُو فَضْل‌ٍ عَلَي‌ النَّاس‌ِ وَ لَكِنَّ‌ أَكْثَرَ النَّاس‌ِ لاَ يَشْكُرُون‌َ (بقره: 243)

آيا نديدى جمعيتى را كه از ترس مرگ، از خانه‏هاى خود فرار كردند؟ و آنان، هزارها نفر بودند (كه به بهانه بيمارى طاعون، از شركت در ميدان جهاد خوددارى نمودند). خداوند به آنها گفت: بميريد! (و به همان بيمارى، كه آن را بهانه قرار داده بودند، مردند.) سپس خدا آنها را زنده كرد (و ماجراى زندگى آنها را درس عبرتى براى آيندگان قرار داد.) خداوند نسبت به بندگان خود احسان مى‏كند ولى بيشتر مردم، شكر (او را) بجا نمى‏آورند. (243)


مَنْ‌ ذَا الَّذِي‌ يُقْرِض‌ُ الله‌َ قَرْضَاً حَسَناً فَيُضَاعِفَه‌ُ لَه‌ُ أَضْعَافَاً كَثِيرَة‌ً وَالله‌ُ يَقْبِض‌ُ وَ يَبْسُط‌ُ وَ إِلَيْه‌ِ تُرْجَعُون‌َ (بقره: 245)

كيست كه به خدا «قرض الحسنه‏اى» دهد، (و از اموالى كه خدا به او بخشيده، انفاق كند،) تا آن را براى او، چندين برابر كند؟ و خداوند است (كه روزى بندگان را) محدود يا گسترده مى‏سازد (و انفاق، هرگز باعث كمبود روزى آنها نمى‏شود). و به سوى او باز مى‏گرديد (و پاداش خود را خواهيد گرفت). (245)


أَلَم‌ْ تَرَ إِلَي‌ الْمَلَإِ مِنْ‌ بَنَي‌ إِسْرَائِيل‌َ مِنْ‌ بَعْدِ مُوسَي‌ إِذْ قَالُوا لِنَبِي‌ٍّ لَهُم‌ُ ابْعَث‌ْ لَنَا مَلِكَاً نُقَاتِل‌ْ فِي‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ قَال‌َ هَل‌ْ عَسَيْتُم‌ْ إِنْ‌ كُتِب‌َ عَلَيْكُم‌ُ الْقِتَال‌ُ أَنْ لاَ تُقَاتِلُوا قَالُوا وَ مَا لَنَا أَنْ لاَ نُقَاتِل‌َ فِي‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ وَ قَدْ أُخْرِجْنَا مِنْ‌ دِيَارِنَا وَ أَبْنَائِنَا فَلَمَّا كُتِب‌َ عَلَيْهِم‌ُ الْقِتَال‌ُ تَوَلَّوْا إِلاَّ قَلِيلاً مِنْهُم‌ْ وَالله‌ُ عَلِيم‌ٌ بِالظَّالِمِين‌َ (بقره: 246)

آيا مشاهده نكردى جمعى از بنى اسرائيل را بعد از موسى، كه به پيامبر خود گفتند: «زمامدار (و فرماندهى) براى ما انتخاب كن! تا (زير فرمان او) در راه خدا پيكار كنيم. پيامبر آنها گفت: «شايد اگر دستور پيكار به شما داده شود، (سرپيچى كنيد، و) در راه خدا، جهاد و پيكار نكنيد!» گفتند: «چگونه ممكن است در راه خدا پيكار نكنيم، در حالى كه از خانه‏ها و فرزندانمان رانده شده‏ايم، (و شهرهاى ما به وسيله دشمن اشغال، و فرزندان ما اسير شده‏اند)؟!» اما هنگامى كه دستور پيكار به آنها داده شد، جز عدّه كمى از آنان، همه سرپيچى كردند. و خداوند از ستمكاران، آگاه است. (246)


وَ قَال‌َ لَهُم‌ْ نَبِيُّهُم‌ْ إِن‌َّ الله‌َ قَدْ بَعَث‌َ لَكُم‌ْ طَالُوت‌َ مَلِكَاً قَالُوا أَنَّي‌ يَكُون‌ُ لَه‌ُ الْمُلْك‌ُ عَلَيْنَا وَ نَحْن‌ُ أَحَق‌ُّ بِالْمُلْك‌ِ مِنْه‌ُ وَ لَم‌ْ يُؤْت‌َ سَعَة‌ً مِن‌َ الْمَال‌ِ قَال‌َ إِن‌َّ الله‌َ اصْطَفَاه‌ُ عَلَيْكُم‌ْ وَ زَادَه‌ُ بَسْطَة‌ً فِي‌ الْعِلْم‌ِ وَالْجِسْم‌ِ وَالله‌ُ يُؤْتِي‌ مُلْكَه‌ُ مَنْ‌ يَشَاءُ وَالله‌ُ وَاسِع‌ٌ عَلِيم‌ٌ (بقره: 247)

و پيامبرشان به آنها گفت: «خداوند (طالوت) را براى زمامدارى شما مبعوث (و انتخاب) كرده است.» گفتند: «چگونه او بر ما حكومت كند، با اينكه ما از او شايسته‏تريم، و او ثروت زيادى ندارد؟!» گفت: «خدا او را بر شما برگزيده، و او را در علم و (قدرت) جسم، وسعت بخشيده است. خداوند، ملكش را به هر كس بخواهد، مى‏بخشد و احسان خداوند، وسيع است و (از لياقت افراد براى منصب‏ها) آگاه است.» (247)


وَ قَال‌َ لَهُم‌ْ نَبِيُّهُم‌ْ إِن‌َّ آيَة‌َ مُلْكِه‌ِ أَنْ‌ يَأْتِيَكُم‌ُ التَّابُوت‌ُ فِيه‌ِ سَكِينَة‌ٌ مِنْ‌ رَبِّكُم‌ْ وَ بَقِيَّة‌ٌ مِمَّا تَرَك‌َ آل‌ُ مُوسَي‌ وَ آل‌ُ هَارُون‌َ تَحْمِلُه‌ُ الْمَلاَئِكَة‌ُ إِن‌َّ فِي‌ ذَلِك‌َ لَآيَة‌ً لَكُم‌ْ إِنْ‌ كُنْتُمْ‌ مُؤْمِنِين‌َ (بقره: 248)

و پيامبرشان به آنها گفت: «نشانه حكومت او، اين است كه (صندوق عهد) به سوى شما خواهد آمد. (همان صندوقى كه) در آن، آرامشى از پروردگار شما، و يادگارهاى خاندان موسى و هارون قرار دارد در حالى كه فرشتگان، آن را حمل مى‏كنند. در اين موضوع، نشانه‏اى (روشن) براى شماست اگر ايمان داشته باشيد.» (248)


فَلَمَّا فَصَل‌َ طَالُوت‌ُ بِالْجُنُودِ قَال‌َ إِن‌َّ الله‌َ مُبْتَلِيكُمْ‌ بِنَهَرٍ فَمَنْ‌ شَرِب‌َ مِنْه‌ُ فَلَيْس‌َ مِنِّي وَ مَنْ‌ لَم‌ْ يَطْعَمْه‌ُ فَإِنَّه‌ُ مِنِّي‌ إِلاّ مَن‌ِ اغْتَرَف‌َ غُرْفَة‌ً بِيَدِه‌ِ فَشَرِبُوا مِنْه‌ُ إِلاَّ قَلِيلاً مِنْهُم‌ْ فَلَمَّا جَاوَزَه‌ُ هُوَ وَالَّذِين‌َ آمَنُوا مَعَه‌ُ قَالُوا لاَ طَاقَة‌َ لَنَا الْيَوْم‌َ بِجَالُوت‌َ وَ جُنُودِه‌ِ قَال‌َ الَّذِين‌َ يَظُنُّون‌َ أَنَّهُمْ‌ مُلاَقُوا الله‌ِ كَم‌ْ مِنْ‌ فِئَة‌ٍ قَلِيلَة‌ٍ غَلَبَت‌ْ فِئَة‌ً كَثِيرَة‌ً بِإِذْن‌ِ الله‌ِ وَالله‌ُ مَع‌َ الصَّابِرِين‌َ (بقره: 249)

و هنگامى كه طالوت (به فرماندهى لشكر بنى اسرائيل منصوب شد، و) سپاهيان را با خود بيرون برد، به آنها گفت: «خداوند، شما را به وسيله يك نهر آب، آزمايش مى‏كند آنها (كه به هنگام تشنگى،) از آن بنوشند، از من نيستند و آنها كه جز يك پيمانه با دست خود، بيشتر از آن نخورند، از من هستند» جز عده كمى، همگى از آن آب نوشيدند. سپس هنگامى كه او، و افرادى كه با او ايمان آورده بودند، (و از بوته آزمايش، سالم به‏در آمدند،) از آن نهر گذشتند، (از كمى نفرات خود، ناراحت شدند و عده‏اى) گفتند: «امروز، ما توانايى مقابله با (جالوت) و سپاهيان او را نداريم.» اما آنها كه مى‏دانستند خدا را ملاقات خواهند كرد (و به روز رستاخيز، ايمان داشتند) گفتند: «چه بسيار گروه‏هاى كوچكى كه به فرمان خدا، بر گروه‏هاى عظيمى پيروز شدند!» و خداوند، با صابران و استقامت‏كنندگان) است. (249)


وَ لَمَّا بَرَزُوا لِجَالُوت‌َ وَ جُنُودِه‌ِ قَالُوا رَبَّنَا أَفْرِغ‌ْ عَلَيْنَا صَبْرَاً وَ ثَبِّت‌ْ أَقْدَامَنَا وَانْصُرْنَا عَلَي‌ الْقَوْم‌ِ الْكَافِرِين‌َ (بقره: 250)

و هنگامى كه در برابر (جالوت) و سپاهيان او قرار گرفتند گفتند: «پروردگارا! پيمانه شكيبايى و استقامت را بر ما بريز! و قدمهاى ما را ثابت بدار! و ما را بر جمعيّت كافران، پيروز بگردان! (250)


فَهَزَمُوهُمْ‌ بِإِذْن‌ِ الله‌ِ وَ قَتَل‌َ دَاوُدُ جَالُوت‌َ وَ آتَاه‌ُ الله‌ُ الْمُلْك‌َ وَالْحِكْمَة‌َ وَ عَلَّمَه‌ُ مِمَّا يَشَاءُ وَ لَوْلاَ دَفْع‌ُ الله‌ِ النَّاس‌َ بَعْضَهُمْ‌ بِبَعْض‌ٍ لَفَسَدَت‌ِ الْأَرْض‌ُ وَ لَكِنَّ‌ الله‌َ ذُو فَضْل‌ٍ عَلَي‌ الْعَالَمِين‌َ (بقره: 251)

:::: 000: 832: [152] سپس به فرمان خدا، آنها سپاه دشمن را به هزيمت واداشتند. و «داوود» (نوجوان نيرومند و شجاعى كه در لشكر «طالوت» بود)، «جالوت» را كشت و خداوند، حكومت و دانش را به او بخشيد و از آنچه مى‏خواست به او تعليم داد. و اگر خداوند، بعضى از مردم را به وسيله بعضى ديگر دفع نمى‏كرد، زمين را فساد فرامى‏گرفت، ولى خداوند نسبت به جهانيان، لطف و احسان دارد. (251)


تِلْك‌َ آيَات‌ُ الله‌ِ نَتْلُوهَا عَلَيْك‌َ بِالحَق‌ِّ وَ إِنَّك‌َ لَمِن‌َ الْمُرْسَلِين‌َ (بقره: 252)

اينها، آيات خداست كه به حق، بر تو مى‏خوانيم و تو از رسولان (ما) هستى. (252)


الله‌ُ لاَ إِلَه‌َ إِلاَّ هُوَ الْحَي‌ُّ الْقَيُّوم‌ُ لاَ تَأْخُذُه‌ُ سِنَة‌ٌ وَ لاَ نَوْم‌ٌ لَه‌ُ مَا فِي‌ السَّمَاوَات‌ِ وَ مَا فِي‌ الْأَرْض‌ِ مَنْ‌ ذَا الَّذِي‌ يَشْفَع‌ُ عِنْدَه‌ُ إِلاَّ بِإِذْنِه‌ِ يَعْلَم‌ُ مَا بَيْن‌َ أَيْدِيهِم‌ْ وَ مَا خَلْفَهُم‌ْ وَ لاَ يُحِيطُون‌َ بِشَي‌ْءٍ مِن‌ْ عِلْمِه‌ِ إِلاَّ بِمَا شَاءَ وَسِع‌َ كُرْسِيُّه‌ُ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌َ وَ لاَ يَؤُودُه‌ُ حِفْظُهُمَا وَ هُوَ الْعَلِيُّ‌ الْعَظِيم‌ُ (بقره: 255)

هيچ معبودى نيست جز خداوند يگانه زنده، كه قائم به ذات خويش است، و موجودات ديگر، قائم به او هستند هيچگاه خواب سبك و سنگينى او را فرانمى‏گيرد (و لحظه‏اى از تدبير جهان هستى، غافل نمى‏ماند) آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است، از آن اوست كيست كه در نزد او، جز به فرمان او شفاعت كند؟! (بنا بر اين، شفاعت شفاعت‏كنندگان، براى آنها كه شايسته شفاعتند، از مالكيت مطلقه او نمى‏كاهد.) آنچه را در پيش روى آنها [بندگان‏] و پشت سرشان است مى‏داند (و گذشته و آينده، در پيشگاه علم او، يكسان است.) و كسى از علم او آگاه نمى‏گردد جز به مقدارى كه او بخواهد. (اوست كه به همه چيز آگاه است و علم و دانش محدود ديگران، پرتوى از علم بى‏پايان و نامحدود اوست.) تخت (حكومت) او، آسمانها و زمين را دربرگرفته و نگاهدارى آن دو [آسمان و زمين‏]، او را خسته نميكند. بلندى مقام و عظمت، مخصوص اوست. (255)


لاَ إِكْرَاه‌َ فِي‌ الدِّين‌ِ قَدْ تَبَيَّن‌َ الرُّشْدُ مِن‌َ الْغَي‌ِّ فَمَنْ‌ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوت‌ِ وَ يُؤْمِنْ‌ بِالله‌ِ فَقَدِ اسْتَمْسَك‌َ بِالْعُرْوَة‌ِ الْوُثْقَي‌ لاَ انْفِصَام‌َ لَهَا وَالله‌ُ سَمِيع‌ٌ عَلِيم‌ٌ (بقره: 256)

در قبول دين، اكراهى نيست. (زيرا) راه درست از راه انحرافى، روشن شده است. بنا بر اين، كسى كه به طاغوت [بت و شيطان، و هر موجود طغيانگر] كافر شود و به خدا ايمان آورد، به دستگيره محكمى چنگ زده است، كه گسستن براى آن نيست. و خداوند، شنوا و داناست. (256)


أَوْ كَالَّذِي‌ مَرَّ عَلَي‌ قَرْيَة‌ٍ وَ هِي‌َ خَاوِيَة‌ٌ عَلَي‌ عُرُوشِهَا قَال‌َ أَنَّي‌ يُحْيِي هَذِه‌ِ الله‌ُ بَعْدَ مَوْتِهَا فَأَمَاتَه‌ُ الله‌ُ مِئَة‌َ عَام‌ٍ ثُم‌َّ بَعَثَه‌ُ قَال‌َ كَم‌ْ لَبِثْت‌َ قَال‌َ لَبِثْت‌ُ يَوْمَاً أَوْ بَعْض‌َ يَوْم‌ٍ قَال‌َ بَلْ‌ لَبِثْت‌َ مِئَة‌َ عَام‌ٍ فَانْظُرْ إِلَي‌ طَعَامِك‌َ وَ شَرَابِك‌َ لَم‌ْ يَتَسَنَّه‌ْ وَانْظُرْ إِلَي‌ حِمَارِك‌َ وَ لِنَجْعَلَك‌َ آيَة‌ً لِلنَّاس‌ِ وَانْظُرْ إِلَي‌ الْعِظَام‌ِ كَيْف‌َ نُنْشِزُهَا ثُم‌َّ نَكْسُوهَا لَحْمَاً فَلَمَّا تَبَيَّن‌َ لَه‌ُ قَال‌َ أَعْلَم‌ُ أَن‌َّ الله‌َ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ قَدِيرٌ (بقره: 259)

يا همانند كسى كه از كنار يك آبادى (ويران شده) عبور كرد، در حالى كه ديوارهاى آن، به روى سقفها فرو ريخته بود، (و اجساد و استخوانهاى اهل آن، در هر سو پراكنده بود او با خود) گفت: «چگونه خدا اينها را پس از مرگ، زنده مى‏كند؟!» (در اين هنگام،) خدا او را يكصد سال ميراند سپس زنده كرد و به او گفت: «چقدر درنگ كردى؟» گفت: «يك روز يا بخشى از يك روز.» فرمود: «نه، بلكه يكصد سال درنگ كردى! نگاه كن به غذا و نوشيدنى خود (كه همراه داشتى، با گذشت سالها) هيچ گونه تغيير نيافته است! (خدايى كه يك چنين مواد فاسدشدنى را در طول اين مدت، حفظ كرده، بر همه چيز قادر است!) ولى به الاغ خود نگاه كن (كه چگونه از هم متلاشى شده! اين زنده شدن تو پس از مرگ، هم براى اطمينان خاطر توست، و هم) براى اينكه تو را نشانه‏اى براى مردم (در مورد معاد) قرار دهيم. (اكنون) به استخوانها (ى مركب سوارى خود نگاه كن كه چگونه آنها را برداشته، به هم پيوند مى‏دهيم، و گوشت بر آن مى‏پوشانيم!» هنگامى كه (اين حقايق) بر او آشكار شد، گفت: «مى‏دانم خدا بر هر كارى توانا است». (259)


وَ إِذْ قَال‌َ إِبْرَاهِيم‌ُ رَب‌ِّ أَرِنِي‌ كَيْف‌َ تُحْيِي‌ الْمَوْتَي‌ قَال‌َ أَوَ لَم‌ْ تُؤْمِنْ‌ قَال‌َ بَلَي‌ وَ لَكِنْ‌ لِيَطْمَئِن‌َّ قَلْبِي‌ قَال‌َ فَخُذْ أَرْبَعَة‌ً مِن‌َ الطَّيْرِ فَصُرْهُن‌َّ إِلَيْك‌َ ثُم‌َّ اجْعَل‌ْ عَلَي‌ كُل‌ِّ جَبَل‌ٍ مِنْهُن‌َّ جُزْءً ثُم‌َّ ادْعُهُن‌َّ يَأْتِينَك‌َ سَعْيَاً وَاعْلَم‌ْ أَن‌َّ الله‌َ عَزِيزٌ حَكِيم‌ٌ (بقره: 260)

و (به خاطر بياور) هنگامى را كه ابراهيم گفت: «خدايا! به من نشان بده چگونه مردگان را زنده مى‏كنى؟» فرمود: «مگر ايمان نياورده‏اى؟!» عرض كرد: «آرى، ولى مى‏خواهم قلبم آرامش يابد.» فرمود: «در اين صورت، چهار نوع از مرغان را انتخاب كن! و آنها را (پس از ذبح كردن،) قطعه قطعه كن (و در هم بياميز)! سپس بر هر كوهى، قسمتى از آن را قرار بده، بعد آنها را بخوان، به سرعت به سوى تو مى‏آيند! و بدان خداوند قادر و حكيم است (هم از ذرات بدن مردگان آگاه است، و هم توانايى بر جمع آنها دارد)». (260)


مَثَل‌ُ الَّذِين‌َ يُنْفِقُون‌َ أَمْوَالَهُم‌ْ فِي‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ كَمَثَل‌ِ حَبَّة‌ٍ أَنْبَتَت‌ْ سَبْع‌َ سَنَابِل‌َ فِي‌ كُل‌ِّ سُنْبُلَة‌ٍ مِئَة‌ُ حَبَّة‌ٍ وَالله‌ُ يُضَاعِف‌ُ لِمَنْ‌ يَشَاءُ وَالله‌ُ وَاسِع‌ٌ عَلِيم‌ٌ (بقره: 261)

كسانى كه اموال خود را در راه خدا انفاق مى‏كنند، همانند بذرى هستند كه هفت خوشه بروياند كه در هر خوشه، يكصد دانه باشد و خداوند آن را براى هر كس بخواهد (و شايستگى داشته باشد)، دو يا چند برابر مى‏كند و خدا (از نظر قدرت و رحمت،) وسيع، و (به همه چيز) داناست. (261)


الَّذِين‌َ يُنْفِقُون‌َ أَمْوَالَهُم‌ْ فِي‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ ثُم‌َّ لاَ يُتْبِعُون‌َ مَا أَنْفَقُوا مَنَّاً وَ لاَ أَذَي‌ً لَهُم‌ْ أَجْرُهُم‌ْ عِنْدَ رَبِّهِم‌ْ وَ لاَ خَوْف‌ٌ عَلَيْهِمْ‌ وَ لاَ هُم‌ْ يَحْزَنُون‌َ (بقره: 262)

كسانى كه اموال خود را در راه خدا انفاق مى‏كنند، سپس به دنبال انفاقى كه كرده‏اند، منت نمى‏گذارند و آزارى نمى‏رسانند، پاداش آنها نزد پروردگارشان (محفوظ) است و نه ترسى دارند، و نه غمگين مى‏شوند. (262)


أَيَوَدُّ أَحَدُكُم‌ْ أَنْ‌ تَكُون‌َ لَه‌ُ جَنَّة‌ٌ مِنْ‌ نَخِيل‌ٍ وَ أَعْنَاب‌ٍ تَجْرِي‌ مِنْ‌ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ لَه‌ُ فِيهَا مِنْ‌ كُل‌ِّ الَّثمَرَات‌ِ وَ أَصَابَه‌ُ الْكِبَرُ وَ لَه‌ُ ذُرِّيَّة‌ٌ ضُعَفَاءُ فَأَصَابَهَا إِعْصَارٌ فِيه‌ِ نَارٌ فَاحْتَرَقَت‌ْ كَذَلِك‌َ يُبَيِّن‌ُ الله‌ُ لَكُم‌ُ الْآيَات‌ِ لَعَلَّكُم‌ْ تَتَفَكَّرُون‌َ (بقره: 266)

آيا كسى از شما دوست دارد كه باغى از درختان خرما و انگور داشته باشد كه از زير درختان آن، نهرها بگذرد، و براى او در آن (باغ)، از هر گونه ميوه‏اى وجود داشته باشد، در حالى كه به سن پيرى رسيده و فرزندانى (كوچك و) ضعيف دارد (در اين هنگام،) گردبادى (كوبنده)، كه در آن آتش (سوزانى) است، به آن برخورد كند و شعله‏ور گردد و بسوزد؟! (همين طور است حال كسانى كه انفاقهاى خود را، با ريا و منت و آزار، باطل مى‏كنند.) اين چنين خداوند آيات خود را براى شما آشكار مى‏سازد شايد بينديشيد (و با انديشه، راه حق را بيابيد)! (266)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِنْ‌ طَيِّبَات‌ِ مَا كَسَبْتُم‌ْ وَ مِمَّا أَخْرَجْنَا لَكُمْ‌ مِن‌َ الْأَرْض‌ِ وَ لاَ تَيَمَّمُوا الْخَبِيث‌َ مِنْه‌ُ تُنْفِقُون‌َ وَ لَسْتُمْ‌ بِآخِذِيه‌ِ إِلاَّ أَنْ‌ تُغْمِضُوا فِيه‌ِ وَاعْلَمُوا أَن‌َّ الله‌َ غَنِي‌ٌّ حَمِيدٌ (بقره: 267)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! از قسمتهاى پاكيزه اموالى كه (از طريق تجارت) به دست آورده‏ايد، و از آنچه از زمين براى شما خارج ساخته‏ايم (از منابع و معادن و درختان و گياهان)، انفاق كنيد! و براى انفاق، به سراغ قسمتهاى ناپاك نرويد در حالى كه خود شما، (به هنگام پذيرش اموال،) حاضر نيستيد آنها را بپذيريد مگر از روى اغماض و كراهت! و بدانيد خداوند، بى‏نياز و شايسته ستايش است. (267)


وَ مَا أَنْفَقْتُمْ‌ مِنْ‌ نَفَقَة‌ٍ أَوْ نَذَرْتُمْ‌ مِنْ‌ نَذْرٍ فَإِن‌َّ الله‌َ يَعْلَمُه‌ُ وَ مَا لِلظَّالِمِين‌َ مِن‌ْ أَنْصَارٍ (بقره: 270)

و هر چيز را كه انفاق مى‏كنيد، يا (اموالى را كه) نذر كرده‏ايد (در راه خدا انفاق كنيد)، خداوند آنها را مى‏داند. و ستمگران ياورى ندارند. (270)


إِنْ‌ تُبْدُوا الصَّدَقَات‌ِ فَنِعِمَّا هِي‌َ وَ إِنْ‌ تُخْفُوهَا وَ تُؤْتُوهَا الْفُقَرَاءَ فَهُوَ خَيْرٌ لَكُم‌ْ وَ يُكَفِّرُ عَنْكُمْ‌ مِنْ‌ سَيِّئَاتِكُمْ‌ وَالله‌ُ بِمَا تَعْمَلُون‌َ خَبِيرٌ (بقره: 271)

اگر انفاقها را آشكار كنيد، خوب است! و اگر آنها را مخفى ساخته و به نيازمندان بدهيد، براى شما بهتر است! و قسمتى از گناهان شما را مى‏پوشاند (و در پرتو بخشش در راه خدا، بخشوده خواهيد شد.) و خداوند به آنچه انجام مى‏دهيد، آگاه است. (271)


لَيْس‌َ عَلَيْك‌َ هُدَاهُم‌ْ وَ لَكِنَّ‌ الله‌َ يَهْدِي‌ مَنْ‌ يَشَاءُ وَ مَا تُنْفِقُوا مِن‌ْ خَيْرٍ فَلِأَنْفُسِكُم‌ْ وَ مَا تُنْفِقُون‌َ إلاَّ ابْتِغَاءَ وَجْه‌ِ الله‌ِ وَ مَا تُنْفِقُوا مِن‌ْ خَيْرٍ يُوَف‌َّ إِلَيْكُم‌ْ وَ أَنْتُم‌ْ لاَ تُظْلَمُون‌َ (بقره: 272)

هدايت آنها (به‏طور اجبار،) بر تو نيست (بنا بر اين، ترك انفاق به غير مسلمانان، براى اجبار به اسلام، صحيح نيست) ولى خداوند، هر كه را بخواهد (و شايسته بداند)، هدايت مى‏كند. و آنچه را از خوبيها و اموال انفاق مى‏كنيد، براى خودتان است (ولى) جز براى رضاى خدا، انفاق نكنيد! و آنچه از خوبيها انفاق مى‏كنيد، (پاداش آن) به طور كامل به شما داده مى‏شود و به شما ستم نخواهد شد. (272)


لِلْفُقَرَاءِ الَّذِين‌َ أُحْصِرُوا فِي‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ لاَ يَسْتَطِيعُون‌َ ضَرْبَاً فِي‌ الْأَرْض‌ِ يَحْسَبُهُم‌ُ الْجَاهِل‌ُ أَغْنِيَاءَ مِن‌َ التَّعَفُّف‌ِ تَعْرِفُهُمْ‌ بِسِيَماهُم‌ْ لاَ يَسْأَلُون‌َ النَّاس‌َ إِلْحَافَاً وَ مَا تُنْفِقُوا مِن‌ْ خَيْرٍ فَإِن‌َّ الله‌َ بِه‌ِ عَلِيم‌ٌ (بقره: 273)

(انفاقِ شما، مخصوصاً بايد) براى نيازمندانى باشد كه در راه خدا، در تنگنا قرار گرفته‏اند (و توجّه به آيين خدا، آنها را از وطنهاى خويش آواره ساخته و شركت در ميدانِ جهاد، به آنها اجازه نمى‏دهد تا براى تأمين هزينه زندگى، دست به كسب و تجارتى بزنند) نمى‏توانند مسافرتى كنند (و سرمايه‏اى به دست آورند) و از شدّت خويشتن‏دارى، افراد ناآگاه آنها را بى‏نياز مى‏پندارند امّا آنها را از چهره‏هايشان مى‏شناسى و هرگز با اصرار چيزى از مردم نمى‏خواهند. (اين است مشخّصات آنها!) و هر چيز خوبى در راه خدا انفاق كنيد، خداوند از آن آگاه است. (273)


الَّذِين‌َ يُنْفِقُون‌َ أَمْوَالَهُمْ‌ بِاللَّيْل‌ِ وَالنَّهَارِ سِرَّاً وَ عَلاَنِيَة‌ً فَلَهُم‌ْ أَجْرُهُم‌ْ عِنْدَ رَبِّهِم‌ْ وَ لاَ خَوْف‌ٌ عَلَيْهِم‌ْ وَ لاَ هُم‌ْ يَحْزَنُون‌َ (بقره: 274)

آنها كه اموال خود را، شب و روز، پنهان و آشكار، انفاق مى‏كنند، مزدشان نزد پروردگارشان است نه ترسى بر آنهاست، و نه غمگين مى‏شوند. (274)


الَّذِين‌َ يَأْكُلُون‌َ الرِّبَا لاَ يَقُومُون‌َ إِلاَّ كَمَا يَقُوم‌ُ الَّذِي‌ يَتَخَبَّطُه‌ُ الشَّيْطَان‌ُ مِن‌َ الْمَس‌ِّ ذَلِك‌َ بِأَنَّهُم‌ْ قَالُوا إِنَّمَا الْبَيْع‌ُ مِثْل‌ُ الرِّبَا وَ أَحَل‌َّ الله‌ُ الْبَيْع‌َ وَ حَرَّم‌َ الرِّبَا فَمَنْ‌ جَاءَه‌ُ مَوْعِظَة‌ٌ مِنْ‌ رَبِّه‌ِ فَانْتَهَي‌ فَلَه‌ُ مَا سَلَف‌َ وَ أَمْرُه‌ُ إِلَي‌ الله‌ِ وَ مَن‌ْ عَادَ فَأُولَئِك‌َ أَصْحَاب‌ُ النَّارِ هُم‌ْ فِيهَا خَالِدُون‌َ (بقره: 275)

كسانى كه ربا مى‏خورند، (در قيامت) برنمى‏خيزند مگر مانند كسى كه بر اثر تماسّ شيطان، ديوانه شده (و نمى‏تواند تعادل خود را حفظ كند گاهى زمين مى‏خورد، گاهى بپا مى‏خيزد). اين، به خاطر آن است كه گفتند: «داد و ستد هم مانند ربا است (و تفاوتى ميان آن دو نيست.)» در حالى كه خدا بيع را حلال كرده، و ربا را حرام! (زيرا فرق ميان اين دو، بسيار است.) و اگر كسى اندرز الهى به او رسد، و (از رباخوارى) خوددارى كند، سودهايى كه در سابق [قبل از نزول حكم تحريم‏] به دست آورده، مال اوست (و اين حكم، گذشته را شامل نمى‏گردد) و كار او به خدا واگذار مى‏شود (و گذشته او را خواهد بخشيد.) امّا كسانى كه بازگردند (و بار ديگر مرتكب اين گناه شوند)، اهل آتشند و هميشه در آن مى‏مانند. (275)


إِن‌َّ الَّذِين‌َ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَات‌ِ وَ أَقَامُوا الصَّلاة‌َ وَ آتَوُا الزَّكَاة‌َ لَهُم‌ْ أَجْرُهُم‌ْ عِنْدَ رَبِّهِم‌ْ وَ لاَ خَوْف‌ٌ عَلَيْهِم‌ْ وَ لاَ هُم‌ْ يَحْزَنُون‌َ (بقره: 277)

كسانى كه ايمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند و نماز را برپا داشتند و زكات را پرداختند، اجرشان نزد پروردگارشان است و نه ترسى بر آنهاست، و نه غمگين مى‏شوند. (277)


فَإِنْ‌ لَم‌ْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْب‌ٍ مِن‌َ الله‌ِ وَ رَسُولِه‌ِ وَ إِنْ‌ تُبْتُم‌ْ فَلَكُم‌ْ رُؤُوس‌ُ أَمْوَالِكُم‌ْ لاَ تَظْلِمُون‌َ وَ لاَ تُظْلَمُون‌َ (بقره: 279)

اگر (چنين) نمى‏كنيد، بدانيد خدا و رسولش، با شما پيكار خواهند كرد! و اگر توبه كنيد، سرمايه‏هاى شما، از آنِ شماست [اصل سرمايه، بدون سود] نه ستم مى‏كنيد، و نه بر شما ستم وارد مى‏شود. (279)


وَ إِنْ‌ كَان‌َ ذُو عُسْرَة‌ٍ فَنَظِرَة‌ٌ إِلَي‌ مَيْسَرَة‌ٍ وَ أَنْ‌ تَصَدَّقُوا خَيْرٌ لَكُم‌ْ إِنْ‌ كُنْتُم‌ْ تَعْلَمُون‌َ (بقره: 280)

و اگر (بدهكار،) قدرت پرداخت نداشته باشد، او را تا هنگام توانايى، مهلت دهيد! (و در صورتى كه براستى قدرت پرداخت را ندارد،) براى خدا به او ببخشيد بهتر است اگر (منافع اين كار را) بدانيد! (280)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوْا إِذَا تَدَايَنْتُمْ‌ بِدَيْن‌ٍ إِلَي‌ أََجَل‌ٍ مُسَمَّي‌ً فَاكْتُبُوه‌ُ وَلْيَكْتُبْ‌ بَيْنَكُم‌ْ كَاتِب‌ٌ بِالْعَدْل‌ِ وَ لاَ يَأْب‌َ كَاتِب‌ٌ أَنْ‌ يَكْتُب‌َ كَمَا عَلَّمَه‌ُ الله‌ُ فَلْيَكْتُب‌ْ وَلْـيُمْلِل‌ِ الَّذِي‌ عَلَيْه‌ِ الْحَق‌ُّ وَلْيَتَّق‌ِ الله‌َ رَبَّه‌ُ وَ لاَ يَبْخَس‌ْ مِنْه‌ُ شَيْءً فَإِنْ‌ كَان‌َ الَّذِي‌ عَلَيْه‌ِ الْحَق‌ُّ سَفِيهَاً أَوْ ضَعِيفَاً أَوْ لاَ يَسْتَطِيع‌ُ أَنْ‌ يُمِل‌َّ هُوَ فَلْيُمْلِل‌ْ وَلِيُّه‌ُ بِالْعَدْل‌ِ وَاسْتَشْهِدُوا شَهِیدَيْن‌ِ مِنْ‌ رِجَالِكُم‌ْ فَإِنْ‌ لَم‌ْ يَكُونَا رَجُلَيْن‌ِ فَرَجِل‌ٌ وَامْرَأَتَان‌ِ مِمَّن‌ تَرْضَوْن‌َ مِن‌َ الشُّهَدَاءِ أَنْ‌ تَضِل‌َّ إِحْدَاهُمَا فَتُذَكِّرَ إِحْدَاهُمَا الْأُخْرَي‌ وَ لاَ يَأْب‌َ الشُّهَدَاءُ إِذَا مَا دُعُوا وَ لاَ تَسْأَمُوا أَنْ‌ تَكْتُبُوه‌ُ صَغِيرَاً أَوْ كَبِيرَاً إِلَي‌ أَجَلِه‌ِ ذَلِكُم‌ْ أَقْسَط‌ُ عِنْدَ الله‌ِ وَ أَقْوَم‌ُ لِلشَّهَادَة‌ِ وَ أَدْنَي‌ أَنْ لاَ تَرْتَابُوا إِلاَّ أَنْ‌ تَكُون‌َ تِجَارَة‌ً حَاضِرَة‌ً تُدِيرُونَهَا بَيْنَكُم‌ْ فَلَيْس‌َ عَلَيْكُم‌ْ جُنَاح‌ٌ أَنْ لاَ تَكْتُبُوهَا وَ أَشْهِدُوا إِذَا تَبَايَعْتُم‌ْ وَ لاَ يُضَارَّ كَاتِب‌ٌ وَ لاَ شَهِيدٌ وَ إِن‌ْ تَفْعَلُوا فَإِنَّه‌ُ فُسُوق‌ٌ بِكُمْ‌ وَاتَّقُوا الله‌َ وَ يُعَلِّمُكُم‌ْ الله‌ُ وَالله‌ُ بِكُل‌ِّ شَي‌ْءٍ عَلِيم‌ٌ (بقره: 282)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! هنگامى كه بدهى مدّت‏دارى (به خاطر وام يا داد و ستد) به يكديگر پيدا كنيد، آن را بنويسيد! و بايد نويسنده‏اى از روى عدالت، (سند را) در ميان شما بنويسد! و كسى كه قدرت بر نويسندگى دارد، نبايد از نوشتن- همان طور كه خدا به او تعليم داده- خوددارى كند! پس بايد بنويسد، و آن كس كه حق بر عهده اوست، بايد املا كند، و از خدا كه پروردگار اوست بپرهيزد، و چيزى را فروگذار ننمايد! و اگر كسى كه حق بر ذمه اوست، سفيه (يا از نظر عقل) ضعيف (و مجنون) است، يا (به خاطر لال بودن،) توانايى بر املا كردن ندارد، بايد ولىّ او (به جاى او،) با رعايت عدالت، املا كند! و دو نفر از مردان (عادل) خود را (بر اين حقّ) شاهد بگيريد! و اگر دو مرد نبودند، يك مرد و دو زن، از كسانى كه مورد رضايت و اطمينان شما هستند، انتخاب كنيد! (و اين دو زن، بايد با هم شاهد قرار گيرند،) تا اگر يكى انحرافى يافت، ديگرى به او يادآورى كند. و شهود نبايد به هنگامى كه آنها را (براى شهادت) دعوت مى‏كنند، خوددارى نمايند! و از نوشتن (بدهىِ خود،) چه كوچك باشد يا بزرگ، ملول نشويد (هر چه باشد بنويسيد)! اين، در نزد خدا به عدالت نزديكتر، و براى شهادت مستقيم تر، و براى جلوگيرى از ترديد و شك (و نزاع و گفتگو) بهتر مى‏باشد مگر اينكه داد و ستد نقدى باشد كه بين خود، دست به دست مى‏كنيد. در اين صورت، گناهى بر شما نيست كه آن را ننويسيد. ولى هنگامى كه خريد و فروش (نقدى) مى‏كنيد، شاهد بگيريد! و نبايد به نويسنده و شاهد، (به خاطر حقگويى،) زيانى برسد (و تحت فشار قرار گيرند)! و اگر چنين كنيد، از فرمان پروردگار خارج شده‏ايد. از خدا بپرهيزيد! و خداوند به شما تعليم مى‏دهد خداوند به همه چيز داناست. (282)


وَ إِنْ‌ كُنْتُم‌ْ عَلَي‌ سَفَرٍ وَ لَم‌ْ تَجِدُوا كَاتِبَاً فَرِهَان‌ٌ مَقْبُوضَة‌ٌ فَإِن‌ْ أَمِن‌َ بَعْضُكُمْ‌ بَعْضَاً فَلْيُؤَدِّ الَّذِي‌ اؤْتُمِن‌َ أَمَانَتَه‌ُ وَلْيَتَّق‌ِ الله‌َ رَبَّه‌ُ وَ لاَ تَكْتُمُوا الشَّهَادَة‌َ وَ مَنْ‌ يَكْتُمْهَا فَإِنَّه‌ُ آثِم‌ٌ قَلْبُه‌ُ وَالله‌ُ بِمَا تَعْمَلُون‌َ عَلِيم‌ٌ (بقره: 283)

و اگر در سفر بوديد، و نويسنده‏اى نيافتيد، گروگان بگيريد! (گروگانى كه در اختيار طلبكار قرار گيرد.) و اگر به يكديگر اطمينان (كامل) داشته باشيد، (گروگان لازم نيست، و) بايد كسى كه امين شمرده شده (و بدون گروگان، چيزى از ديگرى گرفته)، امانت (و بدهى خود را بموقع) بپردازد و از خدايى كه پروردگار اوست. بپرهيزد! و شهادت را كتمان نكنيد! و هر كس آن را كتمان كند، قلبش گناهكار است. و خداوند، به آنچه انجام مى‏دهيد، داناست. (283)


لِالله‌ِ مَا فِي‌ السَّمَاوَات‌ِ وَ مَا فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَ إِنْ‌ تُبْدُوا مَا فِي‌ أَنْفُسِكُم‌ْ أَوْ تُخْفُوه‌ُ يُحَاسِبْكُمْ‌ بِه‌ِ الله‌ُ فَيَغْفِرُ لِمَنْ‌ يَشَاءُ وَ يُعَذِّب‌ُ مَنْ‌ يَشَاءُ وَالله‌ُ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ قَدِيرٌ (بقره: 284)

آنچه در آسمانها و زمين است، از آنِ خداست. و (از اين رو) اگر آنچه را در دل داريد، آشكار سازيد يا پنهان، خداوند شما را بر طبق آن، محاسبه مى‏كند. سپس هر كس را بخواهد (و شايستگى داشته باشد)، مى‏بخشد و هر كس را بخواهد (و مستحق باشد)، مجازات مى‏كند. و خداوند به همه چيز قدرت دارد. (284)


لاَ يُكَلِّف‌ُ الله‌ُ نَفْسَاً إِلاَّ وُسْعَهَا لَهَا مَا كَسَبَت‌ْ وَ عَلَيْهَا مَا اكْتَسَبَت‌ْ رَبَّنَا لاَ تُؤَاخِذْنَا إِنْ‌ نَسِينَا أَوْ أَخْطَأْنَا رَبَّنَا وَ لاَ تَحْمِل‌ْ عَلَيْنَا إِصْرَاً كَمَا حَمَلْتَه‌ُ عَلَي‌ الَّذِين‌َ مِن‌ْ قَبْلِنَا رَبَّنَا وَ لاَ تُحَمِّلْنَا مَا لاَ طَاقَة‌َ لَنَا بِه‌ِ وَاعْف‌ُ عَنَّا وَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا أَنْت‌َ مَوْلاَنَا فَانْصُرْنَا عَلَي‌ الْقَوْم‌ِ الْكَافِرِين‌َ (بقره: 286)

خداوند هيچ كس را، جز به اندازه تواناييش، تكليف نمى‏كند. (انسان،) هر كار (نيكى) را انجام دهد، براى خود انجام داده و هر كار (بدى) كند، به زيان خود كرده است. (مؤمنان مى‏گويند:) پروردگارا! اگر ما فراموش يا خطا كرديم، ما را مؤاخذه مكن! پروردگارا! تكليف سنگينى بر ما قرار مده، آن چنان كه (به خاطر گناه و طغيان،) بر كسانى كه پيش از ما بودند، قرار دادى! پروردگارا! آنچه طاقت تحمل آن را نداريم، بر ما مقرّر مدار! و آثار گناه را از ما بشوى! ما را ببخش و در رحمت خود قرار ده! تو مولا و سرپرست مايى، پس ما را بر جمعيّت كافران، پيروز گردان! (286)


نَزَّل‌َ عَلَيْك‌َ الْكِتَاب‌َ بِالْحَق‌ِّ مُصَدِّقَاً لِمَا بَيْن‌َ يَدَيْه‌ِ وَ أَنْزَل‌َ التَّوْرَاة‌َ وَالْإِِنْجِيل‌َ (آل‌عمران: 3)

(همان كسى كه) كتاب را بحق بر تو نازل كرد، كه با نشانه‏هاى كتب پيشين، منطبق است و «تورات» و «انجيل» را. (3)


مِنْ‌ قَبْل‌ُ هُدَي‌ً لِلنَّاس‌ِ وَ أَنْزَل‌َ الْفُرْقَان‌َ إِن‌َّ الَّذِين‌َ كَفَرُوا بِآيَات‌ِ الله‌ِ لَهُم‌ْ عَذَاب‌ٌ شَدِيدٌ وَالله‌ُ عَزِيزٌ ذُو انْتِقَام‌ٍ (آل‌عمران: 4)

پيش از آن، براى هدايت مردم فرستاد و (نيز) كتابى كه حق را از باطل مشخّص مى‏سازد، نازل كرد كسانى كه به آيات خدا كافر شدند، كيفر شديدى دارند و خداوند (براى كيفرِ بدكاران و كافران لجوج،) توانا و صاحب انتقام است. (4)


رَبَّنَا لاَ تُزِغ‌ْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا وَ هَب‌ْ لَنَا مِنْ‌ لَدُنْـك‌َ رَحْمَة‌ً إِنَّك‌َ أَنْت‌َ الْوَهَّاب‌ُ (آل‌عمران: 8)

(راسخانِ در علم، مى‏گويند:) «پروردگارا! دلهايمان را، بعد از آنكه ما را هدايت كردى، (از راه حق) منحرف مگردان! و از سوى خود، رحمتى بر ما ببخش، زيرا تو بخشنده‏اى! (8)


رَبَّنَا إِنَّك‌َ جَامِع‌ُ النَّاس‌ِ لِيَوْم‌ٍ لاَ رَيْب‌َ فِيه‌ِ إِن‌َّ الله‌َ لاَ يُخْلِف‌ُ الْمِيعَادَ (آل‌عمران: 9)

پروردگارا! تو مردم را، براى روزى كه ترديدى در آن نيست، جمع خواهى كرد زيرا خداوند، از وعده خود، تخلّف نمى‏كند. (ما به تو و رحمت بى‏پايانت، و به وعده رستاخيز و قيامت ايمان داريم.)» (9)


قُلْ‌ لِلَّذِين‌َ كَفَرُوا سَتُغْلَبُون‌َ وَ تُحْشَرُون‌َ إِلَي‌ جَهَنَّم‌َ وَ بِئْس‌َ الْمِهَادُ (آل‌عمران: 12)

به آنها كه كافر شدند بگو: « (از پيروزى موقت خود در جنگ احُد، شاد نباشيد!) بزودى مغلوب خواهيد شد (و سپس در رستاخيز) به سوى جهنم، محشور خواهيد شد. و چه بد جايگاهى است! (12)


قَدْ كَان‌َ لَكُم‌ْ آيَة‌ٌ فِي‌ فِئَتَيْن‌ِ الْتَقَتَا فِئَة‌ٌ تُقَاتِل‌ُ فِي‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ وَ أُخْرَي‌ كَافِرَة‌ٌ يَرَوْنَهُمْ‌ مِثْلَيْهِم‌ْ رَأْي‌َ الْعَيْن‌ِ وَالله‌ُ يُؤَيِّدُ بِنَصْرِه‌ِ مَنْ‌ يَشَاءُ إِن‌َّ فِي‌ ذَلِك‌َ لَعِبْرَة‌ً لِأُولِي‌ الْأَبْصَارِ (آل‌عمران: 13)

در دو گروهى كه (در ميدان جنگ بدر،) با هم رو به رو شدند، نشانه (و درس عبرتى) براى شما بود: يك گروه، در راه خدا نبرد مى‏كرد و جمع ديگرى كه كافر بود، (در راه شيطان و بت،) در حالى كه آنها (گروه مؤمنان) را با چشم خود، دو برابر آنچه بودند، مى‏ديدند. (و اين خود عاملى براى وحشت و شكست آنها شد.) و خداوند، هر كس را بخواهد (و شايسته بداند)، با يارى خود، تأييد مى‏كند. در اين، عبرتى است براى بينايان! (13)


زُيِّن‌َ لِلنَّاس‌ِ حُب‌ُّ الشَّهَوَات‌ِ مِن‌َ النِّسَاءِ وَالْبَنِين‌َ وَالْقَنَاطِيرِ الْمُقَنْطَرَة‌ِ مِن‌َ الذَّهَب‌ِ وَالْفِضَّة‌ِ وَالْخَيْل‌ِ الْمُسَوَّمَة‌ِ وَالْأَنْعَام‌ِ وَالْحَرْث‌ِ ذَلِك‌َ مَتَاع‌ُ الْحَيَاة‌ِ الدُّنْيَا وَالله‌ُ عِنْدَه‌ُ حُسْن‌ُ الْمَآب‌ِ (آل‌عمران: 14)

محبّت امور مادى، از زنان و فرزندان و اموال هنگفت از طلا و نقره و اسبهاى ممتاز و چهارپايان و زراعت، در نظر مردم جلوه داده شده است (تا در پرتو آن، آزمايش و تربيت شوند ولى) اينها (در صورتى كه هدف نهايى آدمى را تشكيل دهند،) سرمايه زندگى پست (مادى) است و سرانجام نيك (و زندگىِ والا و جاويدان)، نزد خداست. (14)


قُل‌ْ أَأُنَبِّئُكُم‌ْ بِخَيْرٍ مِنْ‌ ذَلِكُم‌ْ لِلَّذِين‌َ اتَّقَوْا عِنْدَ رَبِّهِم‌ْ جَنَّات‌ٌ تَجْرِي‌ مِنْ‌ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِين‌َ فِيهَا وَ أَزْوَاج‌ٌ مُطَهَّرَة‌ٌ وَ رِضْوَان‌ٌ مِن‌َ الله‌ِ وَالله‌ُ بَصِيرٌ بِالعِبَادِ (آل‌عمران: 15)

بگو: «آيا شما را از چيزى آگاه كنم كه از اين (سرمايه‏هاى مادى)، بهتر است؟» براى كسانى كه پرهيزگارى پيشه كرده‏اند، (و از اين سرمايه‏ها، در راه مشروع و حق و عدالت، استفاده مى‏كنند،) در نزد پروردگارشان (در جهان ديگر)، باغهايى است كه نهرها از پاىِ درختانش مى‏گذرد هميشه در آن خواهند بود و همسرانى پاكيزه، و خشنودى خداوند (نصيب آنهاست). و خدا به (امورِ) بندگان، بيناست. (15)


الَّذِين‌َ يَقُولُون‌َ رَبَّنَا إِنَّنَا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَ قِنَا عَذَاب‌َ النَّارِ (آل‌عمران: 16)

همان كسانى كه مى‏گويند: «پروردگارا! ما ايمان آورده‏ايم پس گناهان ما را بيامرز، و ما را از عذابِ آتش، نگاهدار!» (16)


فَإِن‌ْ حَاجُّوك‌َ فَقُل‌ْ أَسْلَمْت‌ُ وَجْهِي‌َ لِالله‌ِ وَ مَن‌ِ اتَّبَعَن‌ِ وَ قُلْ‌ لِلَّذِين‌َ أُوتُوا الْكِتَاب‌َ وَالْأُمِّيِّين‌َ أَأَسْلَمْتُم‌ْ فَإِن‌ْ أَسْلَمُوا فَقَدِ اهْتَدَوْا وَ إِن‌ْ تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَيْك‌َ الْبَلاَغ‌ُ وَالله‌ُ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ (آل‌عمران: 20)

اگر با تو، به گفتگو و ستيز برخيزند، (با آنها مجادله نكن! و) بگو: «من و پيروانم، در برابر خداوند (و فرمان او)، تسليم شده‏ايم.» و به آنها كه اهل كتاب هستند [يهود و نصارى‏] و بى‏سوادان [مشركان‏] بگو: «آيا شما هم تسليم شده‏ايد؟» اگر (در برابر فرمان و منطق حق، تسليم شوند، هدايت مى‏يابند و اگر سرپيچى كنند، (نگران مباش! زيرا) بر تو، تنها ابلاغ (رسالت) است و خدا نسبت به (اعمال و عقايد) بندگان، بيناست. (20)


أُولَئِك‌َ الَّذِين‌َ حَبِطَت‌ْ أَعْمَالُهُم‌ْ فِي‌ الدُّنْيَا وَالْآخِرَة‌ِ وَ مَا لَهُمْ‌ مِنْ‌ نَاصِرِين‌َ (آل‌عمران: 22)

آنها كسانى هستند كه اعمال (نيكشان، به خاطر اين گناهان بزرگ،) در دنيا و آخرت تباه شده، و ياور و مددكار (و شفاعت كننده‏اى) ندارند. (22)


أَلَم‌ْ تَرَ إِلَي‌ الَّذِين‌َ أُوتُوا نَصِيبَاً مِن‌َ الْكِتَاب‌ِ يُدْعَوْن‌َ إِلَي‌ كِتَاب‌ِ الله‌ِ لِيَحْكُم‌َ بَيْنَهُم‌ْ ثُم‌َّ يَتَوَلَّي‌ فَرِيق‌ٌ مِنْهُم‌ْ وَ هُمْ‌ مُعْرِضُون‌َ (آل‌عمران: 23)

آيا نديدى كسانى را كه بهره‏اى از كتاب (آسمانى) داشتند، به سوى كتاب الهى دعوت شدند تا در ميان آنها داورى كند، سپس گروهى از آنان، (با علم و آگاهى،) روى مى‏گردانند، در حالى كه (از قبول حق) اعراض دارند؟ (23)


فَكَيْف‌َ إِذَا جَمَعْنَاهُم‌ْ لِيَوْم‌ٍ لاَ رَيْب‌َ فِيه‌ِ وَ وُفِّيَت‌ْ كُل‌ُّ نَفْس‌ٍ مَا كَسَبَت‌ْ وَ هُم‌ْ لاَ يُظْلَمُون‌َ (آل‌عمران: 25)

پس چه گونه خواهند بود هنگامى كه آنها را براى روزى كه شكّى در آن نيست [روز رستاخيز] جمع كنيم، و به هر كس، آنچه (از اعمال براى خود) فراهم كرده، بطور كامل داده شود؟ و به آنها ستم نخواهد شد (زيرا محصول اعمال خود را مى‏چينند). (25)


قُل‌ْ إِنْ‌ كُنْتُم‌ْ تُحِبُّون‌َ الله‌َ فَاتَّبِعُونِي‌ يُحْبِبْكُم‌ُ الله‌ُ وَ يَغْفِرْ لَكُم‌ْ ذُنُوبَكُم‌ْ وَالله‌ُ غَفُورٌ رَحِيم‌ٌ (آل‌عمران: 31)

بگو: «اگر خدا را دوست مى‏داريد، از من پيروى كنيد! تا خدا (نيز) شما را دوست بدارد و گناهانتان را ببخشد و خدا آمرزنده مهربان است.» (31)


إِذْ قَالَت‌ِ امْرَأَة‌ُ عِمْرَان‌َ رَب‌ِّ إِنِّي‌ نَذَرْت‌ُ لَك‌َ مَا فِي‌ بَطْنِي‌ مُحَرَّرَاً فَتَقَبَّل‌ْ مِنِّي‌ إِنَّك‌َ أَنْت‌َ السَّمِيع‌ُ الْعَلِيم‌ُ (آل‌عمران: 35)

(به ياد آوريد) هنگامى را كه همسرِ «عمران» گفت: «خداوندا! آنچه را در رحم دارم، براى تو نذر كردم، كه «محرَّر» (و آزاد، براى خدمت خانه تو) باشد. از من بپذير، كه تو شنوا و دانايى! (35)


فَتَقَبَّلَهَا رَبُّهَا بِقَبُول‌ٍ حَسَن‌ٍ وَ أَنْبَتَهَا نَبَاتَاً حَسَنَاً وَ كَفَّلَهَا زَكَرِيَّا كُلَّمَا دَخَل‌َ عَلَيْهَا زَكَرِيَّا الْمِـحْرَاب‌َ وَجَدَ عِنْدَهَا رِزْقَاً قَال‌َ يَا مَرْيَم‌ُ أَنَّي‌ لَك‌ِ هَذَا قَالَت‌ْ هُوَ مِن‌ْ عِنْدِ الله‌ِ إِن‌َّ الله‌َ يَرْزُق‌ُ مَنْ‌ يَشَاءُ بِغَيْرِ حِسَاب‌ٍ (آل‌عمران: 37)

خداوند، او [مريم‏] را به طرز نيكويى پذيرفت و به طرز شايسته‏اى، (نهال وجود) او را رويانيد (و پرورش داد) و كفالت او را به «زكريا» سپرد. هر زمان زكريا وارد محراب او مى‏شد، غذاى مخصوصى در آن جا مى‏ديد. از او پرسيد: «اى مريم! اين را از كجا آورده‏اى؟!» گفت: «اين از سوى خداست. خداوند به هر كس بخواهد، بى حساب روزى مى‏دهد.» (37)


هُنَالِك‌َ دَعَا زَكَرِيَّا رَبَّه‌ُ قَال‌َ رَب‌ِّ هَب‌ْ لِي‌ مِنْ‌ لَدُنْك‌َ ذُرِّيَّة‌ً طَيِّبَة‌ً إِنَّك‌َ سَمِيع‌ُ الدُّعَاءِ (آل‌عمران: 38)

در آنجا بود كه زكريا، (با مشاهده آن همه شايستگى در مريم،) پروردگار خويش را خواند و عرض كرد: «خداوندا! از طرف خود، فرزند پاكيزه‏اى (نيز) به من عطا فرما، كه تو دعا را مى‏شنوى!» (38)


قَال‌َ رَب‌ِّ أَنَّي‌ يَكُون‌ُ لِي‌ غُلاَم‌ٌ وَ قَدْ بَلَغَنِي‌ الْكِبَرُ وَامْرَأَتِي‌ عَاقِرٌ قَال‌َ كَذَلِك‌َ الله‌ُ يَفْعَل‌ُ مَا يَشَاءُ (آل‌عمران: 40)

او عرض كرد: «پروردگارا! چگونه ممكن است فرزندى براى من باشد، در حالى كه پيرى به سراغ من آمده، و همسرم نازاست؟!» فرمود: «بدين گونه خداوند هر كارى را بخواهد انجام مى‏دهد.» (40)


قَال‌َ رَب‌ِّ اجْعَلْ‌ لِي‌ آيَة‌ً قَال‌َ آيَتُك‌َ أَنْ لاَ تُكَلِّم‌َ النَّاس‌َ ثَلاَثَة‌َ أَيَّام‌ٍ إِلاَّ رَمْزَاً وَاذْكُرْ رَبَّك‌َ كَثِيرَاً وَ سَبِّح‌ْ بِالعَشِي‌ِّ وَالْإِبْكَارِ (آل‌عمران: 41)

(زكريا) عرض كرد: «پروردگارا! نشانه‏اى براى من قرار ده!» گفت: «نشانه تو آن است كه سه روز، جز به اشاره و رمز، با مردم سخن نخواهى گفت. (و زبان تو، بدون هيچ علّت ظاهرى، براى گفتگو با مردم از كار مى‏افتد.) پروردگار خود را (به شكرانه اين نعمت بزرگ،) بسيار ياد كن! و به هنگام صبح و شام، او را تسبيح بگو! (41)


يَا مَرْيَم‌ُ اقْنُتِي‌ لِرَبِّك‌ِ وَاسْجُدِي‌ وَارْكَعِي‌ مَع‌َ الرَّاكِعِين‌َ (آل‌عمران: 43)

اى مريم! (به شكرانه اين نعمت) براى پروردگار خود، خضوع كن و سجده بجا آور! و با ركوع‏كنندگان، ركوع كن! (43)


قَالَت‌ْ رَب‌ِّ أَنَّي‌ يَكُون‌ُ لِي‌ وَلَدٌ وَ لَم‌ْ يَمْسَسْنِي‌ بَشَرٌ قَال‌َ كَذَلِكِ الله‌ُ يَخْلُق‌ُ مَا يَشَاءُ إِذَا قَضَي‌ أَمْرَاً فَإِنَّمَا يَقُول‌ُ لَه‌ُ كُن‌ْ فَيَكُون‌ُ (آل‌عمران: 47)

(مريم) گفت: «پروردگارا! چگونه ممكن است فرزندى براى من باشد، در حالى كه انسانى با من تماس نگرفته است؟!» فرمود: «خداوند، اين گونه هر چه را بخواهد مى‏آفريند! هنگامى كه چيزى را مقرّر دارد (و فرمان هستى آن را صادر كند)، فقط به آن مى‏گويد: «موجود باش!» آن نيز فوراً موجود مى‏شود. (47)


وَ رَسُولاً إِلَي‌ بَنِي‌ إِسْرَائِيل‌َ أَنِّي‌ قَدْ جِئْتُكُمْ‌ بِآيَة‌ٍ مِنْ‌ رَبِّكُم‌ْ أَنِّي‌ أَخْلُق‌ُ لَكُمْ‌ مِن‌َ الطِّين‌ِ كَهَيْئَة‌ِ الطَّيْرِ فَأَنْفُخ‌ُ فِيه‌ِ فَيَكُون‌ُ طَيْرَاً بِإِذْن‌ِ الله‌ِ وَ أُبْرِئ‌ُ الْأَكْمَه‌َ وَالْأَبْرَص‌َ وَ أُحْيِي‌ الْمَوْتَي‌ بِإِذْن‌ِ الله‌ِ وَ أُنَبِّئُكُمْ‌ بِمَا تَأْكُلُون‌َ وَ مَا تَدَّخِرُون‌َ فِي‌ بُيُوتِكُم‌ْ إِن‌َّ فِي‌ ذَلِك‌َ لَآيَة‌ً لَكُم‌ْ إِن‌ْ كُنْتُم‌ْ مُؤْمِنِين‌َ (آل‌عمران: 49)

و (او را به عنوان) رسول و فرستاده به سوى بنى اسرائيل (قرار داده، كه به آنها مى‏گويد:) من نشانه‏اى از طرف پروردگار شما، برايتان آورده‏ام من از گِل، چيزى به شكل پرنده مى‏سازم سپس در آن مى‏دمم و به فرمان خدا، پرنده‏اى مى‏گردد. و به اذن خدا، كورِ مادرزاد و مبتلايان به برص [پيسى‏] را بهبودى مى‏بخشم و مردگان را به اذن خدا زنده مى‏كنم و از آنچه مى‏خوريد، و در خانه‏هاى خود ذخيره مى‏كنيد، به شما خبر مى‏دهم مسلماً در اينها، نشانه‏اى براى شماست، اگر ايمان داشته باشيد! (49)


وَ مُصَدِّقَاً لِمَا بَيْن‌َ يَدَي‌َّ مِن‌َ التَّوْرَاة‌ِ وَ لِأُحِل‌َّ لَكُمْ‌ بَعْض‌َ الَّذِي‌ حُرِّم‌َ عَلَيْكُم‌ْ وَ جِئْتُكُم‌ْ بِآيَة‌ٍ مِنْ‌ رَبِّكُم‌ْ فَاتَّقُوا الله‌َ وَ أَطِيعُون‌ِ (آل‌عمران: 50)

و آنچه را پيش از من از تورات بوده، تصديق مى‏كنم و (آمده‏ام) تا پاره‏اى از چيزهايى را كه (بر اثر ظلم و گناه،) بر شما حرام شده، (مانند گوشت بعضى از چهارپايان و ماهيها،) حلال كنم و نشانه‏اى از طرف پروردگار شما، برايتان آورده‏ام پس از خدا بترسيد، و مرا اطاعت كنيد! (50)


فَأَمَّا الَّذِين‌َ كَفَرُوا فَأُعَذِّبُهُم‌ْ عَذَابَاً شَدِيدَاً فِي‌ الدُّنْيَا وَالْآخِرَة‌ِ وَ مَا لَهُمْ‌ مِنْ‌ نَاصِرِين‌َ (آل‌عمران: 56)

امّا آنها كه كافر شدند، (و پس از شناختن حق، آن را انكار كردند،) در دنيا و آخرت، آنان را مجازات دردناكى خواهم كرد و براى آنها، ياورانى نيست. (56)


إِن‌َّ مَثَل‌َ عِيسَي‌ عِنْدَ الله‌ِ كَمَثَل‌ِ آدَم‌َ خَلَقَه‌ُ مِنْ‌ تُرَاب‌ٍ ثُم‌َّ قَال‌َ لَه‌ُ كُنْ‌ فَيَكُون‌ُ (آل‌عمران: 59)

مَثَل عيسى در نزد خدا، همچون آدم است كه او را از خاك آفريد، و سپس به او فرمود: «موجود باش!» او هم فوراً موجود شد. (بنا بر اين، ولادت مسيح بدون پدر، هرگز دليل بر الوهيّت او نيست.) (59)


إِن‌َّ هَذَا لَهُوَ الْقَصَص‌ُ الْحَق‌ُّ وَ مَا مِن‌ْ إِلَه‌ٍ إِلاَّ الله‌ُ وَ إِن‌َّ الله‌َ لَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيم‌ُ (آل‌عمران: 62)

اين همان سرگذشتِ واقعى (مسيح) است. (و ادعاهايى همچون الوهيّت او، يا فرزند خدا بودنش، بى‏اساس است.) و هيچ معبودى، جز خداوند يگانه نيست و خداوند توانا و حكيم است. (62)


يَا أَهْل‌َ الْكِتَاب‌ِ لِم‌َ تُحَاجُّون‌َ فِي‌ إِبْرَاهِيم‌َ وَ مَا أُنْزِلَت‌ِ التَّوْرَاة‌ُ وَالْإِنْجِيل‌ُ إِلاَّ مِن‌ْ بَعْدِه‌ِ أَفَلاَ تَعْقِلُون‌َ (آل‌عمران: 65)

اى اهل كتاب! چرا درباره ابراهيم، گفتگو و نزاع مى‏كنيد (و هر كدام، او را پيرو آيين خودتان معرفى مى‏نماييد)؟! در حالى كه تورات و انجيل، بعد از او نازل شده است! آيا انديشه نمى‏كنيد؟! (65)


هَا أَنْتُم‌ْ هَؤُلاَءِ حَاجَجْتُم‌ْ فِيمَا لَكُمْ‌ بِه‌ِ عِلْم‌ٌ فَلِم‌َ تُحَاجُّون‌َ فِيمَا لَيْس‌َ لَكُمْ‌ بِه‌ِ عِلْم‌ٌ وَالله‌ُ يَعْلَم‌ُ وَ أَنْتُم‌ْ لاَ تَعْلَمُون‌َ (آل‌عمران: 66)

شما كسانى هستيد كه درباره آنچه نسبت به آن آگاه بوديد، گفتگو و ستيز كرديد چرا درباره آنچه آگاه نيستيد، گفتگو مى‏كنيد؟! و خدا مى‏داند، و شما نمى‏دانيد. (66)


إِن‌َّ أَوْلَي‌ النَّاس‌ِ بِإِبْرَاهِيم‌َ لَلَّذِين‌َ اتَّبَعُوه‌ُ وَ هَذَا النَّبِي‌ُّ وَالَّذِين‌َ آمَنُوا وَالله‌ُ وَلِي‌ُّ الْمُؤْمِنِين‌َ (آل‌عمران: 68)

سزاوارترين مردم به ابراهيم، آنها هستند كه از او پيروى كردند، و (در زمان و عصر او، به مكتب او وفادار بودند همچنين) اين پيامبر و كسانى كه (به او) ايمان آورده‏اند (از همه سزاوارترند) و خداوند، ولىّ و سرپرست مؤمنان است. (68)


يَا أَهْل‌َ الْكِتَاب‌ِ لِم‌َ تَكْفُرُون‌َ بِآيَات‌ِ الله‌ِ وَ أَنْتُم‌ْ تَشْهَدُون‌َ (آل‌عمران: 70)

اى اهل كتاب! چرا به آيات خدا كافر مى‏شويد، در حالى كه (به درستى آن) گواهى مى‏دهيد؟! (70)


يَا أَهْل‌َ الكِتَاب‌ِ لِم‌َ تَلْبِسُون‌َ الْحَق‌َّ بِالْبَاطِل‌ِ وَ تَكْتُمُون‌َ الْحَق‌َّ وَ أَنْتُم‌ْ تَعْلَمُون‌َ (آل‌عمران: 71)

اى اهل كتاب! چرا حق را با باطل (ميآميزيد و) مشتبه مى‏كنيد (تا ديگران نفهمند و گمراه شوند)، و حقيقت را پوشيده مى‏داريد در حالى كه مى‏دانيد؟! (71)


وَ لاَ تُؤْمِنُوا إِلاَّ لِمَنْ‌ تَبِع‌َ دِينَكُم‌ْ قُل‌ْ إِن‌َّ الْهُدَي‌ هُدَي‌ الله‌ِ أَنْ‌ يُؤْتَي‌ أَحَدٌ مِثْل‌َ مَا أُوتِيتُمْ‌ أَوْ يُحَاجُّوكُم‌ْ عِنْدَ رَبِّكُم‌ْ قُل‌ْ إِن‌َّ الْفَضْل‌َ بِيَدِ الله‌ِ يُؤْتِيه‌ِ مَنْ‌ يَشَاءُ وَالله‌ُ وَاسِع‌ٌ عَلِيم‌ٌ (آل‌عمران: 73)

و جز به كسى كه از آيين شما پيروى مى‏كند، (واقعاً) ايمان نياوريد!» بگو: «هدايت، هدايت الهى است! (و اين توطئه شما، در برابر آن بى اثر است)»! (سپس اضافه كردند: «تصور نكنيد) به كسى همانند شما (كتاب آسمانى) داده مى‏شود، يا اينكه مى‏توانند در پيشگاه پروردگارتان، با شما بحث و گفتگو كنند، (بلكه نبوّت و منطق، هر دو نزد شماست!)» بگو: «فضل (و موهبت نبوّت و عقل و منطق، در انحصار كسى نيست بلكه) به دست خداست و به هر كس بخواهد (و شايسته بداند،) مى‏دهد و خداوند، واسع [داراى مواهب گسترده‏] و آگاه (از موارد شايسته آن) است. (73)


إِن‌َّ الَّذِين‌َ يَشْتَرُون‌َ بِعَهْدِ الله‌ِ وَ أَيْمَانِهِم‌ْ ثَمَنَاً قَلِيلاً أُولَئِك‌َ لاَ خَلاَق‌َ لَهُم‌ْ فِي‌ الْآخِرَة‌ِ وَ لاَ يُكَلِّمُهُم‌ُ الله‌ُ وَ لاَ يَنْظُرُ إِلَيْهِم‌ْ يَوْم‌َ الْقِيَامَة‌ِ وَ لاَ يُزَكِّيهِم‌ْ وَ لَهُم‌ْ عَذَاب‌ٌ أَلِيم‌ٌ (آل‌عمران: 77)

كسانى كه پيمان الهى و سوگندهاى خود (به نام مقدس او) را به بهاى ناچيزى مى‏فروشند، آنها بهره‏اى در آخرت نخواهند داشت و خداوند با آنها سخن نمى‏گويد و به آنان در قيامت نمى‏نگرد و آنها را (از گناه) پاك نمى‏سازد و عذاب دردناكى براى آنهاست. (77)


وَ إِن‌َّ مِنْهُم‌ْ لَفَرِيقَاً يَلْوُون‌َ أَلْسِنَتَهُمْ‌ بِالْكِتَاب‌ِ لِتَحْسَبُوه‌ُ مِن‌َ الْكِتَاب‌ِ وَ مَا هُوَ مِن‌َ الْكِتَاب‌ِ وَ يَقُولُون‌َ هُوَ مِن‌ْ عِنْدِ الله‌ِ وَ مَا هُوَ مِن‌ْ عِنْدِ الله‌ِ وَ يَقُولُون‌َ عَلَي‌ الله‌ِ الْكَذِب‌َ وَ هُم‌ْ يَعْلَمُون‌َ (آل‌عمران: 78)

در ميان آنها [يهود] كسانى هستند كه به هنگام تلاوت كتاب (خدا)، زبان خود را چنان مى‏گردانند كه گمان كنيد (آنچه را مى‏خوانند،) از كتاب (خدا) است در حالى كه از كتاب (خدا) نيست! (و با صراحت) مى‏گويند: «آن از طرف خداست!» با اينكه از طرف خدا نيست، و به خدا دروغ مى‏بندند در حالى كه مى‏دانند! (78)


مَا كَان‌َ لِبَشَرٍ أَنْ‌ يُؤْتِيَه‌ُ الله‌ُ الْكِتَاب‌َ وَالْحُكْم‌َ وَالنُّبُوَّة‌َ ثُم‌َّ يَقُول‌َ لِلنَّاس‌ِ كُونُوا عِبَادَاً لِي‌ مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ وَ لَكِنْ‌ كُونُوا رَبَّانِيِّين‌َ بِمَا كُنْتُم‌ْ تُعَلِّمُون‌َ الْكِتَاب‌َ وَ بِمَا كُنْتُم‌ْ تَدْرُسُون‌َ (آل‌عمران: 79)

براى هيچ بشرى سزاوار نيست كه خداوند، كتاب آسمانى و حكم و نبوّت به او دهد سپس او به مردم بگويد: «غير از خدا، مرا پرستش كنيد!» بلكه (سزاوار مقام او، اين است كه بگويد:) مردمى الهى باشيد، آن گونه كه كتاب خدا را مى‏آموختيد و درس مى‏خوانديد! (و غير از خدا را پرستش نكنيد!) (79)


وَ إِذْ أَخَذَ الله‌ُ مِيثَاق‌َ النَّبِيِّين‌َ لَمَا آتَيْتُكُمْ‌ مِنْ‌ كِتَاب‌ٍ وَ حِكْمَة‌ٍ ثُم‌َّ جَاءَكُم‌ْ رَسُول‌ٌ مُصَدِّق‌ٌ لِمَا مَعَكُم‌ْ لَتُؤْمِنُن‌َّ بِه‌ِ وَ لَتَنْصُرُنَّه‌ُ قَال‌َ أَأَقْرَرْتُم‌ْ وَ أَخَذْتُم‌ْ عَلَي‌ ذَلِكُم‌ْ إِصْرِي‌ قَالُوا أَقْرَرْنَا قَال‌َ فَاشْهَدُوا وَ أَنَا مَعَكُمْ‌ مِن‌َ الشَّاهِدِين‌َ (آل‌عمران: 81)

و (به خاطر بياوريد) هنگامى را كه خداوند، از پيامبران (و پيروان آنها)، پيمان مؤكّد گرفت، كه هر گاه كتاب و دانش به شما دادم، سپس پيامبرى به سوى شما آمد كه آنچه را با شماست تصديق مى‏كند، به او ايمان بياوريد و او را يارى كنيد! سپس (خداوند) به آنها گفت: «آيا به اين موضوع، اقرار داريد؟ و بر آن، پيمان مؤكّد بستيد؟» گفتند: « (آرى) اقرار داريم!» (خداوند به آنها) گفت: «پس گواه باشيد! و من نيز با شما از گواهانم.» (81)


أَفَغَيْرَ دِين‌ِ الله‌ِ يَبْغُون‌َ وَ لَه‌ُ أَسْلَم‌َ مَن‌ْ فِي‌ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ طَوْعَاً وَ كَرْهَاً وَ إِلَيْه‌ِ يُرْجَعُون‌َ (آل‌عمران: 83)

آيا آنها غير از آيين خدا مى‏طلبند؟! (آيين او همين اسلام است) و تمام كسانى كه در آسمانها و زمين هستند، از روى اختيار يا از روى اجبار، در برابرِ (فرمان) او تسليمند، و همه به سوى او بازگردانده مى‏شوند. (83)


قُل‌ْ آمَنَّا بِالله‌ِ وَ مَا أُنْزِل‌َ عَلَيْنَا وَ مَا أُنْزِل‌َ عَلَي‌ إِبْرَاهِيم‌َ وَ إِسْمَاعِيل‌َ وَ إِسْحَاق‌َ وَ يَعْقُوب‌َ وَالْأَسْبَاط‌ِ وَ مَا أُوتِي‌َ مُوسَي‌ وَ عِيسَي‌ وَالنَّبِيُّون‌َ مِنْ‌ رَبِّهِم‌ْ لاَ نُفَرِّق‌ُ بَيْن‌َ أَحَدٍ مِنْهُم‌ْ وَ نَحْن‌ُ لَه‌ُ مُسْلِمُون‌َ (آل‌عمران: 84)

بگو: «به خدا ايمان آورديم و (همچنين) به آنچه بر ما و بر ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و يعقوب و اسباط نازل گرديده و آنچه به موسى و عيسى و (ديگر) پيامبران، از طرف پروردگارشان داده شده است ما در ميان هيچ يك از آنان فرقى نمى‏گذاريم و در برابرِ (فرمان) او تسليم هستيم.» (84)


إِن‌َّ الَّذِين‌َ كَفَرُوا وَ مَاتُوا وَ هُم‌ْ كُفَّارٌ فَلَن‌ْ يُقْبَل‌َ مِن‌ْ أَحَدِهِمْ‌ مِل‌ْءُ الْأَرْض‌ِ ذَهَبَاً وَ لَوِ افْتَدَي‌ بِه‌ِ أُولَئِك‌َ لَهُم‌ْ عَذَاب‌ٌ أَلِيم‌ٌ وَ مَا لَهُمْ‌ مِنْ‌ نَاصِرِين‌َ (آل‌عمران: 91)

كسانى كه كافر شدند و در حال كفر از دنيا رفتند، اگر چه روى زمين پر از طلا باشد، و آن را بعنوان فديه (و كفّاره اعمال بد خويش) بپردازند، هرگز از هيچ يك آنها قبول نخواهد شد و براى آنان، مجازاتِ دردناك است و ياورانى ندارند. (91)


كُل‌ُّ الطَّعام‌ِ كَان‌َ حِلاًّ لِبَنِي‌ إِسْرَائِيل‌َ إِلاَّ مَا حَرَّم‌َ إِسْرَائِيل‌ُ عَلَي‌ نَفْسِه‌ِ مِنْ‌ قَبْل‌ِ أَنْ‌ تُنَزَّل‌َ التَّوْرَاة‌ُ قُل‌ْ فَأْتُوا بِالتَّوْرَاة‌ِ فَاتْلُوهَا إِنْ‌ كُنْتُم‌ْ صَادِقِين‌َ (آل‌عمران: 93)

همه غذاها (ى پاك) بر بنى اسرائيل حلال بود، جز آنچه اسرائيل (يعقوب)، پيش از نزول تورات، بر خود تحريم كرده بود (مانند گوشت شتر كه براى او ضرر داشت.) بگو: «اگر راست مى‏گوييد تورات را بياوريد و بخوانيد! (اين نسبتهايى كه به پيامبران پيشين مى‏دهيد، حتّى در تورات تحريف شده شما نيست!)» (93)


إِن‌َّ أَوَّل‌َ بَيْت‌ٍ وُضِع‌َ لِلنَّاس‌ِ لَلَّذِي‌ بِبَكَّة‌َ مُبَارَكَاً وَ هُدَي‌ً لِلْعَالَمِين‌َ (آل‌عمران: 96)

نخستين خانه‏اى كه براى مردم (و نيايش خداوند) قرار داده شد، همان است كه در سرزمين مكّه است، كه پر بركت، و مايه هدايت جهانيان است. (96)


فِيه‌ِ آيَات‌ٌ بَيِّنَات‌ٌ مَقَام‌ُ إِبْرَاهِيم‌َ وَ مَنْ‌ دَخَلَه‌ُ كَان‌َ آمِنَاً وَ لِالله‌ِ عَلَي‌ النَّاس‌ِ حِج‌ُّ الْبَيْت‌ِ مَن‌ِ اسْتَطَاع‌َ إِلَيْه‌ِ سَبِيلاً وَ مَنْ‌ كَفَرَ فَإِن‌َّ الله‌َ غَنِي‌ٌّ عَن‌ِ الْعَالَمِين‌َ (آل‌عمران: 97)

در آن، نشانه‏هاى روشن، (از جمله) مقام ابراهيم است و هر كس داخل آن [خانه خدا] شود در امان خواهد بود، و براى خدا بر مردم است كه آهنگ خانه (او) كنند، آنها كه توانايى رفتن به سوى آن دارند. و هر كس كفر ورزد (و حج را ترك كند، به خود زيان رسانده)، خداوند از همه جهانيان، بى‏نياز است. (97)


قُل‌ْ يَا أَهْل‌َ الْكِتَاب‌ِ لِم‌َ تَكْفُرُون‌َ بِآيَات‌ِ الله‌ِ وَالله‌ُ شَهِيدٌ عَلَي‌ مَا تَعْمَلُون‌َ (آل‌عمران: 98)

بگو: «اى اهل كتاب! چرا به آيات خدا كفر مى‏ورزيد؟! و خدا گواه است بر اعمالى كه انجام مى‏دهيد!» (98)


قُل‌ْ يَا أَهْل‌َ الْكِتَاب‌ِ لِم‌َ تَصُدُّون‌َ عَنْ‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ مَن‌ْ آمَن‌َ تَبْغُونَهَا عِوَجَاً وَ أَنْتُم‌ْ شُهَدَاءُ وَ مَا الله‌ُ بِغَافِل‌ٍ عَمَّا تَعْمَلُون‌َ (آل‌عمران: 99)

بگو: «اى اهل كتاب! چرا افرادى را كه ايمان آورده‏اند، از راه خدا بازمى‏داريد، و مى‏خواهيد اين راه را كج سازيد؟! در حالى كه شما (به درستى اين راه) گواه هستيد و خداوند از آنچه انجام مى‏دهيد، غافل نيست!» (99)


وَاعْتَصِمُوا بِحَبْل‌ِ الله‌ِ جَمِيعَاً وَ لاَ تَفَرَّقُوا وَاذْكُرُوا نِعْمَة‌َ الله‌ِ عَلَيْكُم‌ْ إِذْ كُنْتُم‌ْ أَعْدَاءً فَأَلَّف‌َ بَيْن‌َ قُلُوبِكُم‌ْ فَأَصْبَحْتُمْ‌ بِنِعْمَتِه‌ِ إِخْوَانَاً وَ كُنْتُم‌ْ عَلَي‌ شَفَا حُفْرَة‌ٍ مِن‌َ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ‌ مِنْهَا كَذَلِك‌َ يُبَيِّن‌ُ الله‌ُ لَكُم‌ْ آيَاتِه‌ِ لَعَلَّكُم‌ْ تَهْتَدُون‌َ (آل‌عمران: 103)

و همگى به ريسمان خدا [قرآن و اسلام، و هر گونه وسيله وحدت‏]، چنگ زنيد، و پراكنده نشويد! و نعمت (بزرگِ) خدا را بر خود، به ياد آريد كه چگونه دشمن يكديگر بوديد، و او ميان دلهاى شما، الفت ايجاد كرد، و به بركتِ نعمتِ او، برادر شديد! و شما بر لبِ حفره‏اى از آتش بوديد، خدا شما را از آن نجات داد اين چنين، خداوند آيات خود را براى شما آشكار مى‏سازد شايد پذيراى هدايت شويد. (103)


وَلْتَكُنْ‌ مِنْكُم‌ْ أُمَّة‌ٌ يَدْعُون‌َ إِلَي‌ الْخَيْرِ وَ يَأْمُرُون‌َ بِالْمَعْرُوف‌ِ وَ يَنْهَوْن‌َ عَن‌ِ الْمُنْكَرِ وَ أُولَئِك‌َ هُم‌ُ الْمُفْلِحُون‌َ (آل‌عمران: 104)

بايد از ميان شما، جمعى دعوت به نيكى، و امر به معروف و نهى از منكر كنند! و آنها همان رستگارانند. (104)


وَ لاَ تَكُونُوا كَالَّذِين‌َ تَفَرَّقُوا وَاخْتَلَفُوا مِنْ‌ بَعْدِ مَا جَاءَهُم‌ُ الْبَيِّنَات‌ُ وَ أُولَئِك‌َ لَهُم‌ْ عَذَاب‌ٌ عَظِيم‌ٌ (آل‌عمران: 105)

و مانند كسانى نباشيد كه پراكنده شدند و اختلاف كردند (آن هم) پس از آنكه نشانه‏هاى روشن (پروردگار) به آنان رسيد! و آنها عذاب عظيمى دارند. (105)


تِلْك‌َ آيَات‌ُ الله‌ِ نَتْلُوهَا عَلَيْك‌َ بِالحَق‌ِّ وَ مَا الله‌ُ يُرِيدُ ظُلْمَاً لِلْعَالَمِين‌َ (آل‌عمران: 108)

اينها آيات خداست كه بحق بر تو مى‏خوانيم. و خداوند (هيچ گاه) ستمى براى (احدى از) جهانيان نمى‏خواهد. (108)


وَ لِالله‌ِ مَا فِي‌ السَّمَاوَات‌ِ وَ مَا فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَ إِلَي‌ الله‌ِ تُرْجَع‌ُ الْأُمُورُ (آل‌عمران: 109)

و (چگونه ممكن است خدا ستم كند؟! در حالى كه) آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است، مال اوست و همه كارها، به سوى او باز مى‏گردد (و به فرمان اوست.) (109)


كُنْتُم‌ْ خَيْرَ أُمَّة‌ٍ أُخْرِجَت‌ْ لِلنَّاس‌ِ تَأْمُرُون‌َ بِالْمَعْرُوف‌ِ وَ تَنْهَوْن‌َ عَن‌ِ الْمُنْكَرِ وَ تُؤْمِنُون‌َ بِالله‌ِ وَ لَوْ آمَن‌َ أَهْل‌ُ الْكِتَاب‌ِ لَكَان‌َ خَيْرَاً لَهُم‌ْ مِنْهُم‌ُ الْمُؤْمِنُون‌َ وَ أَكْثَرُهُم‌ُ الْفَاسِقُون‌َ (آل‌عمران: 110)

شما بهترين امتى بوديد كه به سود انسانها آفريده شده‏اند (چه اينكه) امر به معروف و نهى از منكر مى‏كنيد و به خدا ايمان داريد. و اگر اهل كتاب، (به چنين برنامه و آيين درخشانى،) ايمان آورند، براى آنها بهتر است! (ولى تنها) عده كمى از آنها با ايمانند، و بيشتر آنها فاسقند، (و خارج از اطاعت پروردگار) (110)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا لاَ تَتَّخِذُوا بِطَانَة‌ً مِنْ‌ دُونِكُم‌ْ لاَ يَأْلُونَكُم‌ْ خَبَالاً وَدُّوا مَا عَنِتُّم‌ْ قَدْ بَدَت‌ِ الْبَغْضَاءُ مِنْ‌ أَفْوَاهِهِم‌ْ وَ مَا تُخْفِي‌ْ صُدُورُهُم‌ْ أَكْبَرُ قَدْ بَيَّنَّا لَكُم‌ُ الْآيَات‌ِ إِنْ‌ كُنْتُم‌ْ تَعْقِلُون‌َ (آل‌عمران: 118)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! محرم اسرارى از غير خود، انتخاب نكنيد! آنها از هر گونه شرّ و فسادى در باره شما، كوتاهى نمى‏كنند. آنها دوست دارند شما در رنج و زحمت باشيد. (نشانه‏هاى) دشمنى از دهان (و كلام) شان آشكار شده و آنچه در دلهايشان پنهان مى‏دارند، از آن مهمتر است. ما آيات (و راه‏هاى پيشگيرى از شرّ آنها) را براى شما بيان كرديم اگر انديشه كنيد! (118)


وَ إِذْ غَدَوْت‌َ مِن‌ْ أَهْلِك‌َ تُبَوِّئ‌ُ الْمُؤْمِنِين‌َ مَقَاعِدَ لِلْقِتَال‌ِ وَالله‌ُ سَمِيع‌ٌ عَلِيم‌ٌ (آل‌عمران: 121)

و (به ياد آور) زمانى را كه صبحگاهان، از ميان خانواده خود، جهت انتخاب اردوگاه جنگ براى مؤمنان، بيرون رفتى! و خداوند، شنوا و داناست (گفتگوهاى مختلفى را كه درباره طرح جنگ گفته مى‏شد، مى‏شنيد و انديشه‏هايى را كه بعضى در سر مى‏پروراندند، مى‏دانست). (121)


إِذْ هَمَّتْ‌ طَائِفَتَان‌ِ مِنْكُم‌ْ أَنْ‌ تَفْشَلاَ وَالله‌ُ وَلِيُّهُمَا وَ عَلَي‌ الله‌ِ فَلْيَتَوَكَّل‌ِ الْمُؤْمِنُون‌َ (آل‌عمران: 122)

(و نيز به ياد آور) زمانى را كه دو طايفه از شما تصميم گرفتند سستى نشان دهند (و از وسط راه بازگردند) و خداوند پشتيبان آنها بود (و به آنها كمك كرد كه از اين فكر بازگردند) و افراد باايمان، بايد تنها بر خدا توكّل كنند! (122)


وَ لَقَدْ نَصَرَكُم‌ُ الله‌ُ بِبَدْرٍ وَ أَنْتُم‌ْ أَذِلَّة‌ٌ فَاتَّقُوا الله‌َ لَعَلَّكُم‌ْ تَشْكُرُون‌َ (آل‌عمران: 123)

خداوند شما را در «بدر» يارى كرد (و بر دشمنان خطرناك، پيروز ساخت) در حالى كه شما (نسبت به آنها)، ناتوان بوديد. پس، از خدا بپرهيزيد (و در برابر دشمن، مخالفتِ فرمانِ پيامبر نكنيد)، تا شكر نعمت او را بجا آورده باشيد! (123)


إِذْ تَقُول‌ُ لِلْمُؤْمِنِين‌َ أَلَن‌ْ يَكْفِيَكُم‌ْ أَنْ‌ يُمِدَّكُم‌ْ رَبُّكُم‌ْ بِثَلاَثَة‌ِ آلاَف‌ٍ مِن‌َ الْمَلاَئِكَة‌ٍ مُنْزَلِين‌َ (آل‌عمران: 124)

در آن هنگام كه تو به مؤمنان مى‏گفتنى: «آيا كافى نيست كه پروردگارتان، شما را به سه هزار نفر از فرشتگان، كه از آسمان فرود مى‏آيند، يارى كند؟!» (124)


وَ مَا جَعَلَه‌ُ الله‌ُ إِلاَّ بُشْرَي‌ لَكُم‌ْ وَ لِتَطْمَئِن‌َّ قُلُوبُكُمْ‌ بِه‌ِ وَ مَا النَّصْرُ إِلاَّ مِن‌ْ عِنْدِ الله‌ِ الْعَزِيزِ الْحَكِيم‌ِ (آل‌عمران: 126)

ولى اينها را خداوند فقط بشارت، و براى اطمينان خاطر شما قرار داده و گر نه، پيروزى تنها از جانب خداوند تواناى حكيم است! (126)


لِيَقْطَع‌َ طَرَفَاً مِن‌َ الَّذِين‌َ كَفَرُوا أَوْ يَكْبِتَهُم‌ْ فَيَنْقَلِبُوا خَائِبِين‌َ (آل‌عمران: 127)

(اين وعده را كه خدا به شما داده،) براى اين است كه قسمتى از پيكر لشكر كافران را قطع كند يا آنها را با ذلّت برگرداند تا مأيوس و نااميد، (به وطن خود) بازگردند. (127)


لَيْس‌َ لَك‌َ مِن‌َ الْأَمْرِ شَي‌ْءٌ أَوْ يَتُوب‌َ عَلَيْهِم‌ْ أَوْ يُعَذِّبَهُم‌ْ فَإِنَّهُم‌ْ ظَالِمُون‌َ (آل‌عمران: 128)

هيچ گونه اختيارى (در باره عفو كافران، يا مؤمنان فرارى از جنگ،) براى تو نيست مگر اينكه (خدا) بخواهد آنها را ببخشد، يا مجازات كند زيرا آنها ستمگرند. (128)


وَ لِالله‌ِ مَا فِي‌ السَّمَاوَات‌ِ وَ مَا فِي‌ الْأَرْض‌ِ يَغْفِرُ لِمَنْ‌ يَشَاءُ وَ يُعَذِّب‌ُ مَنْ‌ يَشَاءُ وَالله‌ُ غَفُورٌ رَحِيم‌ٌ (آل‌عمران: 129)

و آنچه در آسمانها و زمين است، از آن خداست. هر كس را بخواهد (و شايسته بداند)، مى‏بخشد و هر كس را بخواهد، مجازات مى‏كند و خداوند آمرزنده مهربان است. (129)


وَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِي‌ أُعِدَّت‌ْ لِلْكَافِرِين‌َ (آل‌عمران: 131)

و از آتشى بپرهيزيد كه براى كافران آماده شده است! (131)


وَ سَارِعُوا إِلَي‌ مَغْفِرَة‌ٍ مِنْ‌ رَبِّكُم‌ْ وَ جَنَّة‌ٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَات‌ُ وَالْأَرْض‌ُ أُعِدَّت‌ْ لِلْمُتَّقِين‌َ (آل‌عمران: 133)

و شتاب كنيد براى رسيدن به آمرزش پروردگارتان و بهشتى كه وسعت آن، آسمانها و زمين است و براى پرهيزگاران آماده شده است. (133)


وَالَّذِين‌َ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَة‌ً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُم‌ْ ذَكَرُوا الله‌َ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِم‌ْ وَ مَنْ‌ يَغْفِرُ الذُّنُوب‌َ إِلاَّ الله‌ُ وَ لَم‌ْ يُصِرُّوا عَلَي‌ مَا فَعَلُوا وَ هُم‌ْ يَعْلَمُون‌َ (آل‌عمران: 135)

و آنها كه وقتى مرتكب عمل زشتى شوند، يا به خود ستم كنند، به ياد خدا مى‏افتند و براى گناهان خود، طلب آمرزش مى‏كنند- و كيست جز خدا كه گناهان را ببخشد؟- و بر گناه، اصرار نمى‏ورزند، با اينكه مى‏دانند. (135)


هَذَا بَيَان‌ٌ لِلنَّاس‌ِ وَ هُدَي‌ً وَ مَوْعِظَة‌ٌ لِلْمُتَّقِين‌َ (آل‌عمران: 138)

اين، بيانى است براى عموم مردم و هدايت و اندرزى است براى پرهيزگاران! (138)


إِنْ‌ يَمْسَسْكُم‌ْ قَرْح‌ٌ فَقَدْ مَس‌َّ الْقَوْم‌َ قَرْح‌ٌ مِثْلُه‌ُ وَ تِلْك‌َ الْأَيَّام‌ُ نُدَاوِلُهَا بَيْن‌َ النَّاس‌ِ وَ لِيَعْلَم‌َ الله‌ُ الَّذِين‌َ آمَنُوا وَ يَتَّخِذَ مِنْكُم‌ْ شُهَدَاءَ وَالله‌ُ لاَ يُحِب‌ُّ الظَّالِمِين‌َ (آل‌عمران: 140)

اگر (در ميدان احد،) به شما جراحتى رسيد (و ضربه‏اى وارد شد)، به آن جمعيّت نيز (در ميدان بدر)، جراحتى همانند آن وارد گرديد. و ما اين روزها (ى پيروزى و شكست) را در ميان مردم مى‏گردانيم (- و اين خاصيّت زندگى دنياست-) تا خدا، افرادى را كه ايمان آورده‏اند، بداند (و شناخته شوند) و خداوند از ميان شما، شاهدانى بگيرد. و خدا ظالمان را دوست نمى‏دارد. (140)


وَ لِيُـمَحِّص‌َ الله‌ُ الَّذِين‌َ آمَنُوا وَ يَمْحَق‌َ الْكَافِرِين‌َ (آل‌عمران: 141)

و تا خداوند، افراد باايمان را خالص گرداند (و ورزيده شوند) و كافران را به تدريج نابود سازد. (141)


وَ لَقَدْ كُنْتُم‌ْ تَمَنَّوْن‌َ الْمَوْت‌َ مِنْ‌ قَبْل‌ِ أَنْ‌ تَلْقَوْه‌ُ فَقَدْ رَأَيْتُمُوه‌ُ وَ أَنْتُم‌ْ تَنْظُرُون‌َ (آل‌عمران: 143)

و شما مرگ (و شهادت در راه خدا) را، پيش از آنكه با آن رو به رو شويد، آرزو مى‏كرديد سپس آن را با چشم خود ديديد، در حالى كه به آن نگاه مى‏كرديد (و حاضر نبوديد به آن تن دردهيد! چقدر ميان گفتار و كردار شما فاصله است؟!) (143)


وَ مَا كَان‌َ لِنَفْس‌ٍ أَنْ‌ تَمُوت‌َ إِلاَّ بِإِذْن‌ِ الله‌ِ كِتَابَاً مُؤَجَّلاً وَ مَنْ‌ يُرِدْ ثَواب‌َ الدُّنْيَا نُؤْتِه‌ِ مِنْهَا وَ مَنْ‌ يُرِدْ ثَوَاب‌َ الْآخِرَة‌ِ نُؤْتِه‌ِ مِنْهَا وَ سَنَجْزِي‌ الشَّاكِرِين‌َ (آل‌عمران: 145)

هيچ كس، جز به فرمان خدا، نمى‏ميرد سرنوشتى است تعيين شده (بنا بر اين، مرگ پيامبر يا ديگران، يك سنّت الهى است.) هر كس پاداش دنيا را بخواهد (و در زندگى خود، در اين راه گام بردارد،) چيزى از آن به او خواهيم داد و هر كس پاداش آخرت را بخواهد، از آن به او مى‏دهيم و بزودى سپاسگزاران را پاداش خواهيم داد. (145)


وَ كَأَيِّنْ‌ مِن‌ْ نَبِي‌ٍّ قَاتَل‌َ مَعَه‌ُ رِبِّيُّون‌َ كَثِيرٌ فَمَا وَهَنُوا لِمَا أَصَابَهُم‌ْ فِي‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ وَ مَا ضَعُفُوا وَ مَا اسْتَكَانُوا وَالله‌ُ يُحِب‌ُّ الصَّابِرِين‌َ (آل‌عمران: 146)

چه بسيار پيامبرانى كه مردان الهى فراوانى به همراه آنان جنگ كردند! آنها هيچ گاه در برابر آنچه در راه خدا به آنان مى‏رسيد، سست و ناتوان نشدند (و تن به تسليم ندادند) و خداوند استقامت‏كنندگان را دوست دارد. (146)


وَ مَا كَان‌َ قَوْلَهُم‌ْ إِلاَّ أَن‌ْ قَالُوا رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَ إِسْرَافَنَا فِي‌ أَمْرِنَا وَ ثَبِّت‌ْ أَقْدَامَنَا وَانْصُرْنَا عَلَي‌ الْقَوْم‌ِ الْكَافِرِين‌َ (آل‌عمران: 147)

سخنشان تنها اين بود كه: «پروردگارا! گناهان ما را ببخش! و از تندرويهاى ما در كارها، چشم‏پوشى كن! قدمهاى ما را استوار بدار! و ما را بر جمعيّت كافران، پيروز گردان! (147)


وَ لَقَدْ صَدَقَكُم‌ُ الله‌ُ وَعْدَه‌ُ إِذْ تَحُسُّونَهُمْ‌ بِإِذْنِه‌ِ حَتَّي‌ إِذَا فَشِلْتُم‌ْ وَ تَنَازَعْتُم‌ْ فِي‌ الْأَمْرِ وَ عَصَيْتُمْ‌ مِنْ‌ بَعْدِ مَا أَرَاكُمْ‌ مَا تُحِبُّون‌َ مِنْكُمْ‌ مَنْ‌ يُرِيدُ الدُّنْيَا وَ مِنْكُمْ‌ مَنْ‌ يُرِيدُ الْآخِرَة‌َ ثُم‌َّ صَرَفَكُم‌ْ عَنْهُم‌ْ لِيَبْتَلِيَكُم‌ْ وَ لَقَدْ عَفَا عَنْكُم‌ْ وَالله‌ُ ذُو فَضْل‌ٍ عَلَي‌ الْمُؤْمِنِين‌َ (آل‌عمران: 152)

خداوند، وعده خود را به شما، (در باره پيروزى بر دشمن در احد،) تحقق بخشيد در آن هنگام (كه در آغاز جنگ،) دشمنان را به فرمان او، به قتل مى‏رسانديد (و اين پيروزى ادامه داشت) تا اينكه سست شديد و (بر سر رهاكردن سنگرها،) در كار خود به نزاع پرداختيد و بعد از آن كه آنچه را دوست مى‏داشتيد (از غلبه بر دشمن) به شما نشان داد، نافرمانى كرديد. بعضى از شما، خواهان دنيا بودند و بعضى خواهان آخرت. سپس خداوند شما را از آنان منصرف ساخت (و پيروزى شما به شكست انجاميد) تا شما را آزمايش كند. و او شما را بخشيد و خداوند نسبت به مؤمنان، فضل و بخشش دارد. (152)


إِذْ تُصْعِدُون‌َ وَ لاَ تَلْوُون‌َ عَلَي‌ أَحَدٍ وَالرَّسُول‌ُ يَدْعُوكُم‌ْ فِي‌ أُخْرَاكُم‌ْ فَأَثَابَكُم‌ْ غَمَّاً بِغَم‌ٍّ لِكَيْلاَ تَحْزَنُوا عَلَي‌ مَا فَاتَكُم‌ْ وَ لاَ مَا أَصَابَكُم‌ْ وَالله‌ُ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُون‌َ (آل‌عمران: 153)

(به خاطر بياوريد) هنگامى را كه از كوه بالا ميرفتيد و جمعى در وسط بيابان پراكنده شدند و از شدت وحشت،) به عقب ماندگان نگاه نمى‏كرديد، و پيامبر از پشت سر، شما را صدا مى‏زد. سپس اندوه‏ها را يكى پس از ديگرى به شما جزا داد اين بخاطر آن بود كه ديگر براى از دست رفتن (غنايم جنگى) غمگين نشويد، و نه بخاطر مصيبت‏هايى كه بر شما وارد مى‏گردد. و خداوند از آنچه انجام مى‏دهيد، آگاه است. (153)


ثُم‌َّ أَنْزَل‌َ عَلَيْكُمْ‌ مِنْ‌ بَعْدِ الْغَم‌ِّ أَمَنَة‌ً نُعَاسَاً يَغْشَي‌ طَائِفَة‌ً مِنْكُم‌ْ وَ طَائِفَة‌ٌ قَدْ أَهَمَّتْهُم‌ْ أَنْفُسُهُم‌ْ يَظُنُّون‌َ بِالله‌ِ غَيْرَ الْحَق‌ِّ ظَن‌َّ الْجَاهِلِيَّة‌ِ يَقُولُون‌َ هَلْ‌ لَنَا مِن‌َ الْأَمْرِ مِن‌ْ شَيْ‌ءٍ قُل‌ْ إِن‌َّ الْأَمْرَ كُلَّه‌ُ لِالله‌ِ يُخْفُون‌َ فِي‌ أَنْفُسِهِمْ‌ مَا لاَ يُبْدُون‌َ لَك‌َ يَقُولُون‌َ لَوْ كَان‌َ لَنَا مِن‌َ الْأَمْرِ شَيْ‌ءٌ مَا قُتِلْنَا هَهُنَا قُل‌ْ لَوْ كُنْتُم‌ْ فِي‌ بُيُوتِكُم‌ْ لَبَرَزَ الَّذِين‌َ كُتِب‌َ عَلَيْهِم‌ُ الْقَتْل‌ُ إِلَي‌ مَضَاجِعِهِم‌ْ وَ لِيَبْتَلِي‌َ الله‌ُ مَا فِي‌ صُدُورِكُم‌ْ وَ لِيُمَحِّص‌َ مَا فِي‌ قُلُوبِكُم‌ْ وَالله‌ُ عَلِيم‌ٌ بِذَات‌ِ الصُّدُورِ (آل‌عمران: 154)

سپس بدنبال اين غم و اندوه، آرامشى بر شما فرستاد. اين آرامش، بصورت خواب سبكى بود كه (در شب بعد از حادثه احد،) گروهى از شما را فرا گرفت اما گروه ديگرى در فكر جان خويش بودند (و خواب به چشمانشان نرفت.) آنها گمانهاى نادرستى- همچون گمانهاى دوران جاهليت- درباره خدا داشتند و مى‏گفتند: «آيا چيزى از پيروزى نصيب ما مى‏شود؟!» بگو: «همه كارها (و پيروزيها) به دست خداست!» آنها در دل خود، چيزى را پنهان مى‏دارند كه براى تو آشكار نمى‏سازند مى‏گويند: «اگر ما سهمى از پيروزى داشتيم، در اين جا كشته نمى‏شديم!» بگو: «اگر هم در خانه‏هاى خود بوديد، آنهايى كه كشته‏شدن بر آنها مقرر شده بود، قطعاً به سوى آرامگاه‏هاى خود، بيرون مى‏آمدند (و آنها را به قتل مى‏رساندند). و اينها براى اين است كه خداوند، آنچه در سينه‏هايتان پنهان داريد، بيازمايد و آنچه را در دلهاى شما (از ايمان) است، خالص گرداند و خداوند از آنچه در درون سينه‏هاست، با خبر است. (154)


إِن‌َّ الَّذِين‌َ تَوَلَّوْا مِنْكُم‌ْ يَوْم‌َ الْتَقَي‌ الْجَمْعَان‌ِ إِنَّمَا اسْتَزَلَّهُم‌ُ الشَّيْطَان‌ُ بِبَعْض‌ِ مَا كَسَبُوا وَ لَقَدْ عَفَا الله‌ُ عَنْهُم‌ْ إِن‌َّ الله‌َ غَفُورٌ حَلِيم‌ٌ (آل‌عمران: 155)

كسانى كه در روز روبرو شدن دو جمعيت با يكديگر (در جنگ احد)، فرار كردند، شيطان آنها را بر اثر بعضى از گناهانى كه مرتكب شده بودند، به لغزش انداخت و خداوند آنها را بخشيد. خداوند، آمرزنده و بردبار است. (155)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا لاَ تَكُونُوا كَالَّذِين‌َ كَفَرُوا وَ قَالُوا لِإِخْوانِهِم‌ْ إِذَا ضَرَبُوا فِي‌ الْأَرْض‌ِ أَوْ كَانُوا غُزَّيً‌ لَوْ كَانُوا عِنْدَنَا مَا مَاتُوا وَ مَا قُتِلُوا لِيَجْعَل‌َ الله‌ُ ذَلِك‌َ حَسْرَة‌ً فِي‌ قُلُوبِهِم‌ْ وَالله‌ُ يُحْيِي‌ وَ يُمِيت‌ُ وَالله‌ُ بِمَا تَعْمَلُون‌َ بَصِيرٌ (آل‌عمران: 156)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! همانند كافران نباشيد كه چون برادرانشان به مسافرتى مى‏روند، يا در جنگ شركت مى‏كنند (و از دنيا مى‏روند و يا كشته مى‏شوند)، مى‏گويند: «اگر آنها نزد ما بودند، نمى‏مردند و كشته نمى‏شدند!» (شما از اين گونه سخنان نگوييد،) تا خدا اين حسرت را بر دل آنها [كافران‏] بگذارد. خداوند، زنده مى‏كند و مى‏ميراند (و زندگى و مرگ، به دست اوست) و خدا به آنچه انجام مى‏دهيد، بيناست. (156)


وَ لَئِنْ‌ قُتِلْتُم‌ْ فِي‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ أَوْ مُتُّم‌ْ لَمَغْفِرَة‌ٌ مِن‌َ الله‌ِ وَ رَحْمَة‌ٌ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُون‌َ (آل‌عمران: 157)

اگر هم در راه خدا كشته شويد يا بميريد، (زيان نكرده‏ايد زيرا) آمرزش و رحمت خدا، از تمام آنچه آنها (در طول عمر خود،) جمع آورى ميكنند، بهتر است! (157)


وَ لَئِنْ‌ مُتُّم‌ْ أَوْ قُتِلْتُم‌ْ لَإِلَي‌ الله‌ِ تُحْشَرُون‌َ (آل‌عمران: 158)

و اگر بميريد يا كشته شويد، به سوى خدا محشور مى‏شويد. (بنا بر اين، فانى نمى‏شويد كه از فنا، وحشت داشته باشيد.) (158)


فَبِمَـا رَحْمَة‌ٍ مِن‌َ الله‌ِ لِنْت‌َ لَهُم‌ْ وَ لَوْ كُنْت‌َ فَظَّاً غَلِيظ‌َ الْقَلْب‌ِ لَانْفَضُّوا مِن‌ْ حَوْلِك‌َ فَاعْف‌ُ عَنْهُم‌ْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُم‌ْ وَ شَاوِرْهُم‌ْ فِي‌ الْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْت‌َ فَتَوَكَّل‌ْ عَلَي‌ الله‌ِ إِن‌َّ الله‌َ يُحِب‌ُّ الْمُتَوَكِّلِين‌َ (آل‌عمران: 159)

به (بركت) رحمت الهى، در برابر آنان [مردم‏] نرم (و مهربان) شدى! و اگر خشن و سنگدل بودى، از اطراف تو، پراكنده مى‏شدند. پس آنها را ببخش و براى آنها آمرزش بطلب! و در كارها، با آنان مشورت كن! اما هنگامى كه تصميم گرفتى، (قاطع باش! و) بر خدا توكل كن! زيرا خداوند متوكلان را دوست دارد. (159)


إِنْ‌ يَنْصُرْكُم‌ُ الله‌ُ فَلاَ غَالِب‌َ لَكُم‌ْ وَ إِنْ‌ يَخْذُلْكُم‌ْ فَمَنْ‌ ذَا الَّذِي‌ يَنْصُرُكُمْ‌ مِنْ‌ بَعْدِه‌ِ وَ عَلَي‌ الله‌ِ فَلْيَتَوَكَّل‌ِ الْمُؤْمِنُون‌َ (آل‌عمران: 160)

اگر خداوند شما را يارى كند، هيچ كس بر شما پيروز نخواهد شد! و اگر دست از يارى شما بردارد، كيست كه بعد از او، شما را يارى كند؟! و مؤمنان، تنها بر خداوند بايد توكل كنند! (160)


وَ مَا كَان‌َ لِنَبِي‌ٍّ أَنْ‌ يَغُل‌َّ وَ مَنْ‌ يَغْلُل‌ْ يَأْت‌ِ بِمَا غَل‌َّ يَوْم‌َ الْقِيَامَة‌ِ ثُم‌َّ تُوَفَّي‌ كُل‌ُّ نَفْس‌ٍ مَا كَسَبَت‌ْ وَ هُم‌ْ لاَ يُظْلَمُون‌َ (آل‌عمران: 161)

(گمان كرديد ممكن است پيامبر به شما خيانت كند؟! در حالى كه) ممكن نيست هيچ پيامبرى خيانت كند! و هر كس خيانت كند، روز رستاخيز، آنچه را در آن خيانت كرده، با خود (به صحنه محشر) مى‏آورد سپس به هر كس، آنچه را فراهم كرده (و انجام داده است)، بطور كامل داده مى‏شود و (به همين دليل) به آنها ستم نخواهد شد (چرا كه محصول اعمال خود را خواهند ديد). (161)


لَقَدْ مَن‌َّ الله‌ُ عَلَي‌ الْمُؤْمِنِين‌َ إِذْ بَعَث‌َ فِيهِم‌ْ رَسُولاً مِن‌ْ أَنْفُسِهِم‌ْ يَتْلُو عَلَيْهِم‌ْ آيَاتِه‌ِ وَ يُزَكِّيهِم‌ْ وَ يُعَلِّمُهُم‌ُ الْكِتَاب‌َ وَالْحِكْمَة‌َ وَ إِنْ‌ كَانُوا مِنْ‌ قَبْل‌ُ لَفِي‌ ضَلاَل‌ٍ مُبِين‌ٍ (آل‌عمران: 164)

خداوند بر مؤمنان منت نهاد [نعمت بزرگى بخشيد] هنگامى كه در ميان آنها، پيامبرى از خودشان برانگيخت كه آيات او را بر آنها بخواند، و آنها را پاك كند و كتاب و حكمت بياموزد هر چند پيش از آن، در گمراهى آشكارى بودند. (164)


وَ مَا أَصَابَكُم‌ْ يَوْم‌َ الْتَقَي‌ الْجَمْعَان‌ِ فَبِإِذْن‌ِ الله‌ِ وَ لِيَعْلَم‌َ الْمُؤْمِنِين‌َ (آل‌عمران: 166)

و آنچه (در روز احد،) در روزى كه دو دسته [مؤمنان و كافران‏] با هم نبرد كردند به شما رسيد، به فرمان خدا (و طبق سنت الهى) بود و براى اين بود كه مؤمنان را مشخص كند. (166)


وَ لِيَعْلَم‌َ الَّذِين‌َ نَافَقُوا وَ قِيل‌َ لَهُم‌ْ تَعَالَوْا قَاتِلُوا فِي‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ أَوِ ادْفَعُوا قَالُوا لَوْ نَعْلَم‌ُ قِتَالاً لَاتَّبَعْنَاكُم‌ْ هُم‌ْ لِلْكُفْرِ يَوْمَئِذٍ أَقْرَب‌ُ مِنْهُم‌ْ لِلْإِيمَانِ يَقُولُون‌َ بِأَفْوَاهِهِمْ‌ مَا لَيْس‌َ فِي‌ قُلُوبِهِم‌ْ وَالله‌ُ أَعْلَم‌ُ بِمَا يَكْتُمُون‌َ (آل‌عمران: 167)

و نيز براى اين بود كه منافقان شناخته شوند آنهايى كه به ايشان گفته شد: «بياييد در راه خدا نبرد كنيد! يا (حد اقل) از حريم خود، دفاع نماييد!» گفتند: «اگر مى‏دانستيم جنگى روى خواهد داد، از شما پيروى مى‏كرديم. (اما مى‏دانيم جنگى نمى‏شود.)» آنها در آن هنگام، به كفر نزديكتر بودند تا به ايمان به زبان خود چيزى مى‏گويند كه در دلهايشان نيست! و خداوند از آنچه كتمان مى‏كنند، آگاهتر است. (167)


الَّذِين‌َ قَالُوا لِإِخْوانِهِم‌ْ وَ قَعَدُوا لَوْ أَطَاعُونَا مَا قُتِلُوا قُل‌ْ فَادْرَءُوا عَن‌ْ أَنْفُسِكُم‌ُ الْمَوْت‌َ إِنْ‌ كُنْتُم‌ْ صَادِقِين‌َ (آل‌عمران: 168)

(منافقان) آنها هستند كه به برادران خود- در حالى كه از حمايت آنها دست كشيده بودند- گفتند: «اگر آنها از ما پيروى مى‏كردند، كشته نمى‏شدند!» بگو: « (مگر شما مى‏توانيد مرگ افراد را پيش‏بينى كنيد؟!) پس مرگ را از خودتان دور سازيد اگر راست مى‏گوييد!» (168)


الَّذِين‌َ اسْتَجَابُوا لِالله‌ِ وَالرَّسُول‌ِ مِنْ‌ بَعْدِ مَا أَصَابَهُم‌ُ الْقَرْح‌ُ لِلَّذِين‌َ أَحْسَنُوا مِنْهُم‌ْ وَاتَّقَوْا أَجْرٌ عَظِيم‌ٌ (آل‌عمران: 172)

آنها كه دعوت خدا و پيامبر (ص) را، پس از آن همه جراحاتى كه به ايشان رسيد، اجابت كردند (و هنوز زخمهاى ميدان احد التيام نيافته بود، به سوى ميدان «حمراء الاسد» حركت نمودند) براى كسانى از آنها، كه نيكى كردند و تقوا پيش گرفتند، پاداش بزرگى است. (172)


الَّذِين‌َ قَال‌َ لَهُم‌ُ النَّاس‌ُ إِن‌َّ النَّاس‌َ قَدْ جَمَعُوا لَكُم‌ْ فَاخْشَوْهُم‌ْ فَزَادَهُم‌ْ إِيمَانَاً وَ قَالُوا حَسْبُنَا الله‌ُ وَ نِعْم‌َ الْوَكِيل‌ُ (آل‌عمران: 173)

اينها كسانى بودند كه (بعضى از) مردم، به آنان گفتند: «مردم [لشكر دشمن‏] براى (حمله به) شما اجتماع كرده‏اند از آنها بترسيد!» اما اين سخن، بر ايمانشان افزود و گفتند: «خدا ما را كافى است و او بهترين حامى ماست.» (173)


وَ لاَ يَحْزُنْك‌َ الَّذِين‌َ يُسَارِعُون‌َ فِي‌ الْكُفْرِ إِنَّهُم‌ْ لَن‌ْ يَضُرُّوا الله‌َ شَيْءً يُرِيدُ الله‌ُ أَنْ لاَ يَجْعَل‌َ لَهُم‌ْ حَظَّاً فِي‌ الْآخِرَة‌ِ وَ لَهُم‌ْ عَذَاب‌ٌ عَظِيم‌ٌ (آل‌عمران: 176)

كسانى كه در راه كفر، شتاب ميكنند، تو را غمگين نسازند! به يقين، آنها هرگز زيانى به خداوند نمى‏رسانند. (بعلاوه) خدا مى‏خواهد (آنها را به حال خودشان واگذارد و در نتيجه،) بهره‏اى براى آنها در آخرت قرار ندهد. و براى آنها مجازات بزرگى است! (176)


إِن‌َّ الَّذِين‌َ اشْتَرَوُا الْكُفْرَ بِالْإِيمَانِ لَن‌ْ يَضُرُّوا الله‌َ شَيْءً وَ لَهُم‌ْ عَذَاب‌ٌ أَلِيم‌ٌ (آل‌عمران: 177)

(آرى،) كسانى كه ايمان را دادند و كفر را خريدارى كردند، هرگز به خدا زيانى نمى‏رسانند و براى آنها، مجازات دردناكى است! (177)


وَ لاَ يَحْسَبَن‌َّ الَّذِين‌َ كَفَرُوا أَنَّ مَا نُمْلِي‌ لَهُم‌ْ خَيْرٌ لِأَنْفُسِهِم‌ْ إِنَّمَا نُمْلِي‌ لَهُم‌ْ لِيَزْدَادُوا إِثْمَاً وَ لَهُم‌ْ عَذَاب‌ٌ مُهِين‌ٌ (آل‌عمران: 178)

آنها كه كافر شدند، (و راه طغيان پيش گرفتند،) تصور نكنند اگر به آنان مهلت مى‏دهيم، به سودشان است! ما به آنان مهلت مى‏دهيم فقط براى اينكه بر گناهان خود بيفزايند و براى آنها، عذاب خواركننده‏اى (آماده شده) است! (178)


مَا كَان‌َ الله‌ُ لِيَذَرَ الْمُؤْمِنِين‌َ عَلَي‌ مَا أَنْتُم‌ْ عَلَيْه‌ِ حَتَّي‌ يَمِيزَ الْخَبِيث‌َ مِن‌َ الطَّيِّب‌ِ وَ مَا كَان‌َ الله‌ُ لِيُطْلِعَكُم‌ْ عَلَي‌ الْغَيْب‌ِ وَ لَكِنَّ‌ الله‌َ يَجْتَبِي‌ مِنْ‌ رُسُلِه‌ِ مَنْ‌ يَشَاءُ فَآمِنُوا بِالله‌ِ وَ رُسُلِه‌ِ وَ إِنْ‌ تُؤْمِنُوا وَ تَتَّقُوا فَلَكُم‌ْ أَجْرٌ عَظِيم‌ٌ (آل‌عمران: 179)

چنين نبود كه خداوند، مؤمنان را به همان‏گونه كه شما هستيد واگذارد مگر آنكه ناپاك را از پاك جدا سازد. و نيز چنين نبود كه خداوند شما را از اسرار غيب، آگاه كند (تا مؤمنان و منافقان را از اين راه بشناسيد اين بر خلاف سنت الهى است) ولى خداوند از ميان رسولان خود، هر كس را بخواهد برميگزيند (و قسمتى از اسرار نهان را كه براى مقام رهبرى او لازم است، در اختيار او مى‏گذارد.) پس (اكنون كه اين جهان، بوته آزمايش پاك و ناپاك است،) به خدا و رسولان او ايمان بياوريد! و اگر ايمان بياوريد و تقوا پيشه كنيد، پاداش بزرگى براى شماست. (179)


وَ لاَ يَحْسَبَن‌َّ الَّذِين‌َ يَبْخَلُون‌َ بِمَا آتَاهُم‌ُ الله‌ُ مِنْ‌ فَضْلِه‌ِ هُوَ خَيْرَاً لَهُم‌ْ بَل‌ْ هُوَ شَرٌّ لَهُم‌ْ سَيُطَوَّقُون‌َ مَا بَخِلُوا بِه‌ِ يَوْم‌َ الْقِيَامَة‌ِ وَ لِالله‌ِ مِيرَاث‌ُ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ وَالله‌ُ بِمَا تَعْمَلُون‌َ خَبِيرٌ (آل‌عمران: 180)

كسانى كه بخل مى‏ورزند، و آنچه را خدا از فضل خويش به آنان داده، انفاق نمى‏كنند، گمان نكنند اين كار به سود آنها است بلكه براى آنها شر است بزودى در روز قيامت، آنچه را نسبت به آن بخل ورزيدند، همانند طوقى به گردنشان مى‏افكنند. و ميراث آسمانها و زمين، از آن خداست و خداوند، از آنچه انجام مى‏دهيد، آگاه است. (180)


لَقَدْ سَمِع‌َ الله‌ُ قَوْل‌َ الَّذِين‌َ قَالُوا إِن‌َّ الله‌َ فَقِيرٌ وَ نَحْن‌ُ أَغْنِيَاءُ سَنَكْتُب‌ُ مَا قَالُوا وَ قَتْلَهُم‌ُ الْأَنْبِيَاءَ بِغَيْرِ حَق‌ٍّ وَ نَقُول‌ُ ذُوقُوا عَذَاب‌َ الْحَرِيق‌ِ (آل‌عمران: 181)

خداوند، سخن آنها را كه گفتند: «خدا فقير است، و ما بى‏نيازيم»، شنيد! به زودى آنچه را گفتند، خواهيم نوشت و (همچنين) كشتن پيامبران را بناحق (مى‏نويسيم) و به آنها مى‏گوييم: «بچشيد عذاب سوزان را (در برابر كارهايتان!)» (181)


ذَلِك‌َ بِمَا قَدَّمَت‌ْ أَيْدِيكُم‌ْ وَ أَن‌َّ الله‌َ لَيْس‌َ بِظَلاَّم‌ٍ لِلْعَبِيدِ (آل‌عمران: 182)

اين بخاطر چيزى است كه دستهاى شما از پيش فرستاده (و نتيجه كار شماست) و بخاطر آن است كه خداوند، به بندگان (خود)، ستم نمى‏كند. (182)


الَّذِين‌َ قَالُوا إِن‌َّ الله‌َ عَهِدَ إِلَيْنَا أَنْ لاَ نُؤْمِن‌َ لِرَسُول‌ٍ حَتَّي‌ يَأْتِيَنَا بِقُرْبَان‌ٍ تَأْكُلُه‌ُ النَّارُ قُل‌ْ قَدْ جَاءَكُم‌ْ رُسُل‌ٌ مِنْ‌ قَبْلِي‌ بِالْبَيِّنَات‌ِ وَ بِالَّذِي‌ قُلْتُم‌ْ فَلِم‌َ قَتَلْتُمُوهُم‌ْ إِنْ‌ كُنْتُم‌ْ صَادِقِين‌َ (آل‌عمران: 183)

(اينها) همان كسانى (هستند) كه گفتند: «خداوند از ما پيمان گرفته كه به هيچ پيامبرى ايمان نياوريم تا (اين معجزه را انجام دهد:) يك قربانى بياورد، كه آتش [صاعقه آسمانى‏] آن را بخورد!» بگو: «پيامبرانى پيش از من، براى شما آمدند و دلايل روشن، و آنچه را گفتيد آوردند پس چرا آنها را به قتل رسانديد اگر راست مى‏گوييد؟!» (183)


لَتُبْلَوُن‌َّ فِي‌ أَمْوَالِكُم‌ْ وَ أَنْفُسِكُم‌ْ وَ لَتَسْمَعُن‌َّ مِن‌َ الَّذين‌َ أُوتُوا الْكِتَاب‌َ مِنْ‌ قَبْلِكُم‌ْ وَ مِن‌َ الَّذِين‌َ أَشْرَكُوا أَذَي‌ً كَثِيرَاً وَ إِنْ‌ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا فَإِن‌َّ ذَلِك‌َ مِن‌ْ عَزْم‌ِ الْأُمُورِ (آل‌عمران: 186)

به يقين (همه شما) در اموال و جانهاى خود، آزمايش مى‏شويد! و از كسانى كه پيش از شما به آنها كتاب (آسمانى) داده شده [يهود]، و (همچنين) از مشركان، سخنان آزاردهنده فراوان خواهيد شنيد! و اگر استقامت كنيد و تقوا پيشه سازيد، (شايسته‏تر است زيرا) اين از كارهاى مهم و قابل اطمينان است. (186)


وَ إِذْ أَخَذَ الله‌ُ مِيثَاق‌َ الَّذِين‌َ أُوتُوا الْكِتَاب‌َ لَتُبَيِّنُنَّه‌ُ لِلنَّاس‌ِ وَ لاَ تَكْتُمُونَه‌ُ فَنَبَذُوه‌ُ وَرَاءَ ظُهُورِهِم‌ْ وَاشْتَرَوْا بِه‌ِ ثَمَنَاً قَلِيلاً فَبِئْس‌َ مَا يَشْتَرُون‌َ (آل‌عمران: 187)

و (به خاطر بياوريد) هنگامى را كه خدا، از كسانى كه كتاب (آسمانى) به آنها داده شده، پيمان گرفت كه حتماً آن را براى مردم آشكار سازيد و كتمان نكنيد! ولى آنها، آن را پشت سر افكندند و به بهاى كمى فروختند و چه بد متاعى مى‏خرند؟! (187)


لاَ تَحْسَبَن‌َّ الَّذِين‌َ يَفْرَحُون‌َ بِمَا أَتَوْا وَ يُحِبُّون‌َ أَنْ‌ يُحْمَدُوا بِمَا لَم‌ْ يَفْعَلُوا فَلاَ تَحْسَبَنَّهُمْ‌ بِمَفَازَة‌ٍ مِن‌َ الْعَذَاب‌ِ وَ لَهُم‌ْ عَذَاب‌ٌ أَلِيم‌ٌ (آل‌عمران: 188)

گمان مبر آنها كه از اعمال (زشت) خود خوشحال مى‏شوند، و دوست دارند در برابر كار (نيكى) كه انجام نداده‏اند مورد ستايش قرار گيرند، از عذاب (الهى) بركنارند! (بلكه) براى آنها، عذاب دردناكى است! (188)


وَ لِالله‌ِ مُلْك‌ُ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ وَالله‌ُ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ قَدِيرٌ (آل‌عمران: 189)

و حكومت آسمانها و زمين، از آن خداست و خدا بر همه چيز تواناست. (189)


إِن‌َّ فِي‌ خَلْق‌ِ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ وَاخْتِلاَف‌ِ اللَّيْل‌ِ وَالنَّهَارِ لَآيَات‌ٍ لِأُولِي‌ الْأَلْبَاب‌ِ (آل‌عمران: 190)

مسلماً در آفرينش آسمانها و زمين، و آمد و رفت شب و روز، نشانه‏هاى (روشنى) براى خردمندان است. (190)


رَبَّنَا إِنَّك‌َ مَنْ‌ تُدْخِل‌ِ النَّارَ فَقَدْ أَخْزَيْتَه‌ُ وَ مَا لِلظَّالِمِين‌َ مِن‌ْ أَنْصَارٍ (آل‌عمران: 192)

پروردگارا! هر كه را تو (بخاطر اعمالش،) به آتش افكنى، او را خوار و رسوا ساخته‏اى! و براى افراد ستمگر، هيچ ياورى نيست! (192)


رَبَّنَا إِنَّنَا سَمِعْنَا مُنَادِيَاً يُنَادِي‌ لِلْإِيمَانِ أَن‌ْ آمِنُوا بِرَبِّكُم‌ْ فَآمَنَّا رَبَّنَا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَ كَفِّرْ عَنَّا سَيِّئَاتِنَا وَ تَوَفَّنَا مَع‌َ الْأَبْرَارِ (آل‌عمران: 193)

پروردگارا! ما صداى منادى (تو) را شنيديم كه به ايمان دعوت مى‏كرد كه: «به پروردگار خود، ايمان بياوريد!» و ما ايمان آورديم پروردگارا! گناهان ما را ببخش! و بديهاى ما را بپوشان! و ما را با نيكان (و در مسير آنها) بميران! (193)


فَاسْتَجَاب‌َ لَهُم‌ْ رَبُّهُم‌ْ أَنِّي‌ لاَ أُضِيع‌ُ عَمَل‌َ عَامِل‌ٍ مِنْكُمْ‌ مِنْ‌ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَي‌ بَعْضُكُمْ‌ مِنْ‌ بَعْض‌ٍ فَالَّذِين‌َ هَاجَرُوا وَ أُخْرِجُوا مِنْ‌ دِيَارِهِم‌ْ وَ أُوذُوا فِي‌ سَبِيلِي‌ وَ قَاتَلُوا وَ قُتِلُوا لَأَُكَفِّرَن‌َّ عَنْهُمْ‌ سَيِّئَاتِهِم‌ْ وَ لَأَُدْخِلَنَّهُم‌ْ جَنَّات‌ٍ تَجْرِي‌ مِنْ‌ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ ثَوَابَاً مِن‌ْ عِنْدِ الله‌ِ وَالله‌ُ عِنْدَه‌ُ حُسْن‌ُ الثَّوَاب‌ِ (آل‌عمران: 195)

خداوند، درخواست آنها را پذيرفت (و فرمود:) من عمل هيچ عمل‏كننده‏اى از شما را، زن باشد يا مرد، ضايع نخواهم كرد شما همنوعيد، و از جنس يكديگر! آنها كه در راه خدا هجرت كردند، و از خانه‏هاى خود بيرون رانده شدند و در راه من آزار ديدند، و جنگ كردند و كشته شدند، بيقين گناهانشان را مى‏بخشم و آنها را در باغهاى بهشتى، كه از زير درختانش نهرها جارى است، وارد مى‏كنم. اين پاداشى است از طرف خداوند و بهترين پاداشها نزد پروردگار است. (195)


لَكِنِ‌ الَّذِين‌َ اتَّقَوْا رَبَّهُم‌ْ لَهُم‌ْ جَنَّات‌ٌ تَجْرِي‌ مِنْ‌ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِين‌َ فِيهَا نُزُلاً مِن‌ْ عِنْدِ الله‌ِ وَ مَا عِنْدَ الله‌ِ خَيْرٌ لِلْأَبْرَارِ (آل‌عمران: 198)

ولى كسانى (كه ايمان دارند، و) از پروردگارشان مى‏پرهيزند، براى آنها باغهايى از بهشت است، كه از زير درختانش نهرها جارى است هميشه در آن خواهند بود. اين، نخستين پذيرايى است كه از سوى خداوند به آنها مى‏رسد و آنچه در نزد خداست، براى نيكان بهتر است! (198)


وَ إِن‌َّ مِن‌ْ أَهْل‌ِ الْكِتَاب‌ِ لَمَنْ‌ يُؤْمِن‌ُ بِالله‌ِ وَ مَا أُنْزِل‌َ إِلَيْكُم‌ْ وَ مَا أُنْزِل‌َ إِلَيْهِم‌ْ خَاشِعِين‌َ لِالله‌ِ لاَ يَشْتَرُون‌َ بِآيَات‌ِ الله‌ِ ثَمَنَاً قَلِيلاً أُولَئِك‌َ لَهُم‌ْ أَجْرُهُم‌ْ عِنْدَ رَبِّهِم‌ْ إِن‌َّ الله‌َ سَرِيع‌ُ الْحِسَاب‌ِ (آل‌عمران: 199)

و از اهل كتاب، كسانى هستند كه به خدا، و آنچه بر شما نازل شده، و آنچه بر خودشان نازل گرديده، ايمان دارند در برابر (فرمان) خدا خاضعند و آيات خدا را به بهاى ناچيزى نمى‏فروشند. پاداش آنها، نزد پروردگارشان است. خداوند، سريع الحساب است. (تمام اعمال نيك آنها را به سرعت حساب مى‏كند، و پاداش مى‏دهد.) (199)


وَ إِن‌ْ خِفْتُم‌ْ أَنْ لاَ تُقْسِطُوا فِي‌ الْيَتَامَي‌ فَانْكِحُوا مَا طَاب‌َ لَكُمْ‌ مِن‌َ النِّسَاءِ مَثْنَي‌ وَ ثُلاَث‌َ وَ رُبَاع‌َ فَإِن‌ْ خِفْتُم‌ْ أَنْ لاَ تَعْدِلُوا فَوَاحِدَة‌ً أَوْ مَا مَلَكَت‌ْ أَيْمَانُكُم‌ْ ذَلِك‌َ أَدْنَي‌ أَنْ لاَ تَعُولُوا (نساء: 3)

و اگر مى‏ترسيد كه (بهنگام ازدواج با دختران يتيم،) عدالت را رعايت نكنيد، (از ازدواج با آنان، چشم‏پوشى كنيد و) با زنان پاك (ديگر) ازدواج نمائيد، دو يا سه يا چهار همسر و اگر مى‏ترسيد عدالت را (درباره همسران متعدد) رعايت نكنيد، تنها يك همسر بگيريد، و يا از زنانى كه مالك آنهائيد استفاده كنيد، اين كار، از ظلم و ستم بهتر جلوگيرى مى‏كند. (3)


وَ آتُوا النِّسَاءَ صَدُقَاتِهِن‌َّ نِحْلَة‌ً فَإِنْ‌ طِبْن‌َ لَكُم‌ْ عَنْ‌ شَي‌ْءٍ مِنْه‌ُ نَفْسَاً فَكُلُوه‌ُ هَنِيئَاً مَرِيئَاً (نساء: 4)

و مهر زنان را (بطور كامل) بعنوان يك بدهى (يا عطيه،) به آنان بپردازيد! (ولى) اگر آنها چيزى از آن را با رضايت خاطر به شما ببخشند، حلال و گوارا مصرف كنيد! (4)


وَ لاَ تُؤْتُوا السُّفَهَاءَ أَمْوَالَكُم‌ُ الَّتِي‌ جَعَل‌َ الله‌ُ لَكُم‌ْ قِيَامَاً وَارْزُقُوهُم‌ْ فِيهَا وَاكْسُوهُم‌ْ وَ قُولُوا لَهُم‌ْ قَوْلاً مَعْرُوفَاً (نساء: 5)

اموال خود را، كه خداوند وسيله قوام زندگى شما قرار داده، به دست سفيهان نسپاريد و از آن، به آنها روزى دهيد! و لباس بر آنان بپوشانيد و با آنها سخن شايسته بگوييد! (5)


وَابْتَلُوا الْيَتَامَي‌ حَتَّي‌ إِذَا بَلَغُوا النِّكَاح‌َ فَإِن‌ْ آنَسْتُم‌ْ مِنْهُم‌ْ رُشْدَاً فَادْفَعُوا إِلَيْهِم‌ْ أَمْوَالَهُم‌ْ وَ لاَ تَأْكُلُوهَا إِسْرَافَاً وَ بِدَارَاً أَنْ‌ يَكْبَرُوا وَ مَنْ‌ كَان‌َ غَنِيَّاً فَلْيَسْتَعْفِف‌ْ وَ مَنْ‌ كَان‌َ فَقِيرَاً فَلْيَأْكُل‌ْ بِالْمَعْرُوف‌ِ فَإِذَا دَفَعْتُم‌ْ إِلَيْهِم‌ْ أَمْوَالَهُم‌ْ فَأَشْهِدُوا عَلَيْهِم‌ْ وَ كَفَي‌ بِالله‌ِ حَسِيبَاً (نساء: 6)

و يتيمان را چون به حد بلوغ برسند، بيازماييد! اگر در آنها رشد (كافى) يافتيد، اموالشان را به آنها بدهيد! و پيش از آنكه بزرگ شوند، اموالشان را از روى اسراف نخوريد! هر كس كه بى‏نياز است، (از برداشت حق الزحمه) خوددارى كند و آن كس كه نيازمند است، به طور شايسته (و مطابق زحمتى كه مى‏كشد،) از آن بخورد. و هنگامى كه اموالشان را به آنها بازمى‏گردانيد، شاهد بگيريد! اگر چه خداوند براى محاسبه كافى است. (6)


لِلرِّجَال‌ِ نَصِيب‌ٌ مِمَّا تَرَك‌َ الْوَالِدَان‌ِ وَالْأَقْرَبُون‌َ وَ لِلنِّسَاءِ نَصِيب‌ٌ مِمَّا تَرَك‌َ الْوَالِدَان‌ِ وَالْأَقْرَبُون‌َ مِمَّا قَل‌َّ مِنْه‌ُ أَوْ كَثُرَ نَصِيبَاً مَفْرُوضَاً (نساء: 7)

براى مردان، از آنچه پدر و مادر و خويشاوندان از خود بر جاى مى‏گذارند، سهمى است و براى زنان نيز، از آنچه پدر و مادر و خويشاوندان مى‏گذارند، سهمى خواه آن مال، كم باشد يا زياد اين سهمى است تعيين شده و پرداختنى. (7)


وَ إِذَا حَضَرَ الْقِسْمَة‌َ أُولُوا الْقُرْبَي‌ وَالْيَتَامَي‌ وَالْمَسَاكِين‌ُ فَارْزُقُوهُمْ‌ مِنْه‌ُ وَ قُولُوا لَهُم‌ْ قَوْلاً مَعْرُوفَاً (نساء: 8)

و اگر بهنگام تقسيم (ارث)، خويشاوندان (و طبقه‏اى كه ارث نمى‏برند) و يتيمان و مستمندان، حضور داشته باشند، چيزى از آن اموال را به آنها بدهيد! و با آنان به طور شايسته سخن بگوييد! (8)


وَلْيَخْش‌َ الَّذِين‌َ لَوْ تَرَكُوا مِن‌ْ خَلْفِهِم‌ْ ذُرِّيَّة‌ً ضِعَافَاً خَافُوا عَلَيْهِم‌ْ فَلْيَتَّقُوا الله‌َ وَلْيَقُولُوا قَوْلاً سَدِيدَاً (نساء: 9)

كسانى كه اگر فرزندان ناتوانى از خود بيادگار بگذارند از آينده آنان مى‏ترسند، بايد (از ستم درباره يتيمان مردم) بترسند! از (مخالفت) خدا بپرهيزند، و سخنى استوار بگويند. (9)


يُوصِيكُم‌ُ الله‌ُ فِي‌ أَوْلاَدِكُمْ‌ لِلْذَّكَرِ مِثْل‌ُ حَظ‌ِّ الْأُنْثَيَيْن‌ِ فَإِنْ‌ كُن‌َّ نِسَاءً فَوْق‌َ اثْنَتَيْن‌ِ فَلَهُن‌َّ ثُلُثَا مَا تَرَك‌َ وَ إِنْ‌ كَانَت‌ْ وَاحِدَة‌ً فَلَهَا النِّصْف‌ُ وَ لِأَبَوَيْه‌ِ لِكُل‌ِّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا السُّدُس‌ُ مِمَّا تَرَك‌َ إِنْ‌ كَان‌َ لَه‌ُ وَلَدٌ فَإِنْ‌ لَم‌ْ يَكُنْ‌ لَه‌ُ وَلَدٌ وَ وَرِثَه‌ُ أَبَوَاه‌ُ فَلِأُمِّه‌ِ الثُّلُث‌ُ فَإِنْ‌ كَان‌َ لَه‌ُ إِخْوَة‌ٌ فَلِأُمِّه‌ِ السُّدُس‌ُ مِنْ‌ بَعْدِ وَصِيَّة‌ٍ يُوصِي‌ بِهَا أَوْ دَيْن‌ٍ آبَاؤُكُم‌ْ وَ أَبْنَاؤُكُم‌ْ لاَ تَدْرُون‌َ أَيُّهُم‌ْ أَقْرَب‌ُ لَكُم‌ْ نَفْعَاً فَرِيضَة‌ً مِن‌َ الله‌ِ إِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ عَلِيمَاً حَكِيمَاً (نساء: 11)

خداوند در باره فرزندانتان به شما سفارش مى‏كند كه سهم (ميراث) پسر، به اندازه سهم دو دختر باشد و اگر فرزندان شما، (دو دختر و) بيش از دو دختر باشند، دو سوم ميراث از آن آنهاست و اگر يكى باشد، نيمى (از ميراث،) از آن اوست. و براى هر يك از پدر و مادر او، يك ششم ميراث است، اگر (ميت) فرزندى داشته باشد و اگر فرزندى نداشته باشد، و (تنها) پدر و مادر از او ارث برند، براى مادر او يك سوم است (و بقيه از آن پدر است) و اگر او برادرانى داشته باشد، مادرش يك ششم مى‏برد (و پنج ششم باقيمانده، براى پدر است). (همه اينها،) بعد از انجام وصيتى است كه او كرده، و بعد از اداى دين است- شما نمى‏دانيد پدران و مادران و فرزندانتان، كداميك براى شما سودمندترند!- اين فريضه الهى است و خداوند، دانا و حكيم است. (11)


وَ لَكُم‌ْ نِصْف‌ُ مَا تَرَك‌َ أَزْوَاجُكُم‌ْ إِنْ‌ لَمْ‌ يَكُنْ‌ لَهُن‌َّ وَلَدٌ فَإِنْ‌ كَان‌َ لَهُن‌َّ وَلَدٌ فَلَكُم‌ُ الرُّبُع‌ُ مِمَّا تَرَكْن‌َ مِنْ‌ بَعْدِ وَصِيَّة‌ٍ يُوصِين‌َ بِهَا أَوْ دَيْن‌ٍ وَ لَهُن‌َّ الرُّبُع‌ُ مِمَّا تَرَكْتُم‌ْ إِنْ‌ لَم‌ْ يَكُنْ‌ لَكُم‌ْ وَلَدٌ فَإِنْ‌ كَان‌َ لَكُم‌ْ وَلَدٌ فَلَهُن‌َّ الثُّمُن‌ُ مِمَّا تَرَكْتُمْ‌ مِنْ‌ بَعْدِ وَصِيَّة‌ٍ تُوصُون‌َ بِهَا أَوْ دَيْن‌ٍ وَ إِنْ‌ كَان‌َ رَجُل‌ٌ يُورَث‌ُ كَلاَلَة‌ً أَوِ امْرَأَة‌ٌ وَ لَه‌ُ أَخ‌ٌ أَوْ اُخْت‌ٌ فَلِكُل‌ِّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا السُّدُس‌ُ فَإِنْ‌ كَانُوا أَكْثَرَ مِنْ‌ ذَلِك‌َ فَهُم‌ْ شُرَكَاءُ فِي الثُّلُث‌ِ مِن‌ْ بَعْدِ وَصِيَّة‌ٍ يُوصَي‌ بِهَا أَوْ دَيْن‌ٍ غَيْرَ مُضَارٍّ وَصِيَّة‌ً مِن‌َ الله‌ِ وَالله‌ُ عَلِيم‌ٌ حَلِيم‌ٌ (نساء: 12)

و براى شما، نصف ميراث زنانتان است، اگر آنها فرزندى نداشته باشند و اگر فرزندى داشته باشند، يك چهارم از آن شماست پس از انجام وصيتى كه كرده‏اند، و اداى دين (آنها). و براى زنان شما، يك چهارم ميراث شماست، اگر فرزندى نداشته باشيد و اگر براى شما فرزندى باشد، يك هشتم از آن آنهاست بعد از انجام وصيتى كه كرده‏ايد، و اداى دين. و اگر مردى بوده باشد كه كلاله [خواهر يا برادر] از او ارث مى‏برد، يا زنى كه برادر يا خواهرى دارد، سهم هر كدام، يك ششم است (اگر برادران و خواهران مادرى باشند) و اگر بيش از يك نفر باشند، آنها در يك سوم شريكند پس از انجام وصيتى كه شده، و اداى دين بشرط آنكه (از طريق وصيت و اقرار به دين،) به آنها ضرر نزند. اين سفارش خداست و خدا دانا و بردبار است. (12)


وَ مَنْ‌ يَعْص‌ِ الله‌َ وَ رَسُولَه‌ُ وَ يَتَعَدَّ حُدُودَه‌ُ يُدْخِلْه‌ُ نَارَاً خَالِدَاً فِيهَا وَ لَه‌ُ عَذَاب‌ٌ مُهِين‌ٌ (نساء: 14)

و آن كس كه نافرمانى خدا و پيامبرش را كند و از مرزهاى او تجاوز نمايد، او را در آتشى وارد مى‏كند كه جاودانه در آن خواهد ماند و براى او مجازات خواركننده‏اى است. (14)


وَالاَّتِي‌‌ يَأْتِين‌َ الْفَاحِشَة‌َ مِنْ‌ نِسَائِكُم‌ْ فَاسْتَشْهِدُوا عَلَيْهِن‌َّ أَرْبَعَة‌ً مِنْكُم‌ْ فَإِنْ‌ شَهِدُوا فَأَمْسِكُوهُن‌َّ فِي‌ الْبُيُوت‌ِ حَتَّي‌ يَتَوَفَّاهُن‌َّ الْمَوْت‌ُ أَوْ يَجْعَل‌َ الله‌ُ لَهُن‌َّ سَبِيلاً (نساء: 15)

و كسانى از زنان شما كه مرتكب زنا شوند، چهار نفر از مسلمانان را بعنوان شاهد بر آنها بطلبيد! اگر گواهى دادند، آنان [زنان‏] را در خانه ها (ى خود) نگاه داريد تا مرگشان فرارسد يا اينكه خداوند، راهى براى آنها قرار دهد. (15)


إِنَّمَا التَّوْبَة‌ُ عَلَي‌ الله‌ِ لِلَّذِين‌َ يَعْمَلُون‌َ السُّوءَ بِجَهَالَة‌ٍ ثُم‌َّ يَتُوبُون‌َ مِنْ‌ قَرِيب‌ٍ فَأُولَئِك‌َ يَتُوب‌ُ الله‌ُ عَلَيْهِم‌ْ وَ كَان‌َ الله‌ُ عَلِيمَاً حَكِيمَاً (نساء: 17)

پذيرش توبه از سوى خدا، تنها براى كسانى است كه كار بدى را از روى جهالت انجام مى‏دهند، سپس زود توبه مى‏كنند. خداوند، توبه چنين اشخاصى را مى‏پذيرد و خدا دانا و حكيم است. (17)


وَ لَيْسَت‌ِ التَّوْبَة‌ُ لِلَّذِين‌َ يَعْمَلُون‌َ السَّيِّئَات‌ِ حَتَّي‌ إِذَا حَضَرَ أَحَدَهُم‌ُ الْمَوْت‌ُ قَال‌َ إِنِّي‌ تُبْت‌ُ الْآن‌َ وَ لاَ الَّذِين‌َ يَمُوتُون‌َ وَ هُم‌ْ كُفَّارٌ أُولَئِك‌َ أَعْتَدْنَا لَهُم‌ْ عَذَابَاً أَلِيمَاً (نساء: 18)

براى كسانى كه كارهاى بد را انجام مى‏دهند، و هنگامى كه مرگ يكى از آنها فرا مى‏رسد مى‏گويد: «الان توبه كردم!» توبه نيست و نه براى كسانى كه در حال كفر از دنيا مى‏روند اينها كسانى هستند كه عذاب دردناكى برايشان فراهم كرده‏ايم. (18)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا لاَ يَحِل‌ُّ لَكُم‌ْ أَنْ‌ تَرِثُوا النِّسَاءَ كَرْهَاً وَ لاَ تَعْضُلُوهُن‌َّ لِتَذْهَبُوا بِبَعْض‌ِ مَا آتَيْتُمُوهُن‌َّ إِلاَّ أَنْ‌ يَأْتِين‌َ بِفَاحِشَة‌ٍ مُبَيِّنَة‌ٍ وَ عَاشِرُوهُن‌َّ بِالْمَعْرُوف‌ِ فَإِنْ‌ كَرِهْتُمُوهُن‌َّ فَعَسَي‌ أَنْ‌ تَكْرَهُوا شَيْءً وَ يَجْعَل‌َ الله‌ُ فِيه‌ِ خَيْرَاً كَثِيرَاً (نساء: 19)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! براى شما حلال نيست كه از زنان، از روى اكراه (و ايجاد ناراحتى براى آنها،) ارث ببريد! و آنان را تحت فشار قرار ندهيد كه قسمتى از آنچه را به آنها داده‏ايد (از مهر)، تملك كنيد! مگر اينكه آنها عمل زشت آشكارى انجام دهند. و با آنان، بطور شايسته رفتار كنيد! و اگر از آنها، (بجهتى) كراهت داشتيد، (فوراً تصميم به جدايى نگيريد!) چه بسا چيزى خوشايند شما نباشد، و خداوند خير فراوانى در آن قرار مى‏دهد! (19)


وَالْمُحْصَنَات‌ُ مِن‌َ النِّسَاءِ إِلاَّ مَا مَلَكَت‌ْ أَيْمَانُكُم‌ْ كِتَاب‌َ الله‌ِ عَلَيْكُم‌ْ وَ أُحِل‌َّ لَكُمْ‌ مَا وَرَاءَ ذَلِكُم‌ْ أَنْ‌ تَبْتَغُوا بِأَمْوالِكُمْ‌ مُحْصِنِين‌َ غَيْرَ مُسَافِحِين‌َ فَمَا اسْتَمْتَعْتُم‌ْ بِه‌ِ مِنْهُن‌َّ فَآتُوهُن‌َّ أُجُورَهُن‌َّ فَرِيضَة‌ً وَ لاَ جُنَاح‌َ عَلَيْكُم‌ْ فِيمَا تَرَاضَيْتُمْ‌ بِه‌ِ مِنْ‌ بَعْدِ الْفَرِيضَة‌ِ إِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ عَلِيمَاً حَكِيمَاً (نساء: 24)

و زنان شوهردار (بر شما حرام است) مگر آنها را كه (از راه اسارت) مالك شده‏ايد (زيرا اسارت آنها در حكم طلاق است) اينها احكامى است كه خداوند بر شما مقرّر داشته است. اما زنان ديگر غير از اينها (كه گفته شد)، براى شما حلال است كه با اموال خود، آنان را اختيار كنيد در حالى كه پاكدامن باشيد و از زنا، خوددارى نماييد. و زنانى را كه متعه [ازدواج موقت‏] مى‏كنيد، واجب است مهر آنها را بپردازيد. و گناهى بر شما نيست در آنچه بعد از تعيين مهر، با يكديگر توافق كرده‏ايد. (بعداً مى‏توانيد با توافق، آن را كم يا زياد كنيد.) خداوند، دانا و حكيم است. (24)


وَ مَنْ‌ لَمْ‌ يَسْتَطِع‌ْ مِنْكُم‌ْ طَوْلاً أَنْ‌ يَنْكِح‌َ الْمُـحْصَنَات‌ِ الْمُؤْمِنَات‌ِ فَمِن‌ْ مَا مَلَكَت‌ْ أَيْمَانِكُمْ‌ مِنْ‌ فَتَيَاتِكُم‌ُ الْمُؤْمِنَات‌ِ وَالله‌ُ أَعْلَم‌ُ بِإيِمَانِكُم‌ْ بَعْضُكُمْ‌ مِنْ‌ بَعْض‌ٍ فَانْكِحُوهُن‌َّ بِإِذْن‌ِ أَهْلِهِن‌َّ وَ آتُوهُن‌َّ أُجُورَهُن‌َّ بِالْمَعْرُوف‌ِ مُحْصَنَات‌ٍ غَيْرَ مُسَافِحَات‌ٍ وَ لاَ مُتَّخِذَات‌ِ أَخْدَان‌ٍ فَإِذَا أُحْصِن‌َّ فَإِن‌ْ أَتَيْن‌َ بِفَاحِشَة‌ٍ فَعَلَيْهِن‌َّ نِصْف‌ُ مَا عَلَي‌ الْمُـحْصَنَات‌ِ مِن‌َ الْعَذَاب‌ِ ذَلِك‌َ لِمَن‌ْ خَشِي‌َ الْعَنَت‌َ مِنْكُم‌ْ وَ أَنْ‌ تَصْبِرُوا خَيْرٌ لَكُم‌ْ وَالله‌ُ غَفُورٌ رَحِيم‌ٌ (نساء: 25)

و آنها كه توانايى ازدواج با زنان (آزاد) پاكدامن باايمان را ندارند، مى‏توانند با زنان پاكدامن از بردگان باايمانى كه در اختيار داريد ازدواج كنند- خدا به ايمان شما آگاه‏تر است و همگى اعضاى يك پيكريد- آنها را با اجازه صاحبان آنان تزويج نماييد، و مهرشان را به خودشان بدهيد به شرط آنكه پاكدامن باشند، نه بطور آشكار مرتكب زنا شوند، و نه دوست پنهانى بگيرند. و در صورتى كه «محصنه» باشند و مرتكب عمل منافى عفت شوند، نصف مجازات زنان آزاد را خواهند داشت. اين (اجازه ازدواج با كنيزان) براى كسانى از شماست كه بترسند (از نظر غريزه جنسى) به زحمت بيفتند و (با اين حال نيز) خوددارى (از ازدواج با آنان) براى شما بهتر است. و خداوند، آمرزنده و مهربان است. (25)


يُرِيدُ الله‌ُ لِيُبَيِّن‌َ لَكُم‌ْ وَ يَهْدِيَكُم‌ْ سُنَن‌َ الَّذِين‌َ مِنْ‌ قَبْلِكُم‌ْ وَ يَتُوب‌َ عَلَيْكُم‌ْ وَالله‌ُ عَلِيم‌ٌ حَكِيم‌ٌ (نساء: 26)

خداوند مى‏خواهد (با اين دستورها، راه‏هاى خوشبختى و سعادت را) براى شما آشكار سازد، و به سنتهاى (صحيح) پيشينيان رهبرى كند. و خداوند دانا و حكيم است. (26)


وَ لاَ تَتَمَنَّوْا مَا فَضَّل‌َ الله‌ُ بِه‌ِ بَعْضَكُم‌ْ عَلَي‌ بَعْض‌ٍ لِلرِّجَال‌ِ نَصِيب‌ٌ مِمَّا اكْتَسَبُوا وَ لِلنِّسَاءِ نَصِيب‌ٌ مِمَّا اكْتَسَبْن‌َ وَاسْأَلُوا الله‌َ مِنْ‌ فَضْلِه‌ِ إِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ بِكُل‌ِّ شَي‌ْءٍ عَلِيمَاً (نساء: 32)

برتريهايى را كه خداوند براى بعضى از شما بر بعضى ديگر قرار داده آرزو نكنيد! (اين تفاوتهاى طبيعى و حقوقى، براى حفظ نظام زندگى شما، و بر طبق عدالت است. ولى با اين حال،) مردان نصيبى از آنچه به دست مى‏آورند دارند، و زنان نيز نصيبى (و نبايد حقوق هيچ يك پايمال گردد). و از فضل (و رحمت و بركت) خدا، براى رفع تنگناها طلب كنيد! و خداوند به هر چيز داناست. (32)


وَ لِكُل‌ٍّ جَعَلْنَا مَوَالِي‌َ مِمَّا تَرَك‌َ الْوَالِدَان‌ِ وَالْأَقْرَبُون‌َ وَالَّذِين‌َ عَقَدَت‌ْ أَيْمَانُكُم‌ْ فَآتُوهُم‌ْ نَصِيبَهُم‌ْ إِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ شَهِيدَاً (نساء: 33)

براى هر كسى، وارثانى قرار داديم، كه از ميراث پدر و مادر و نزديكان ارث ببرند و (نيز) كسانى كه با آنها پيمان بسته‏ايد، نصيبشان را بپردازيد! خداوند بر هر چيز، شاهد و ناظر است. (33)


الرِّجَال‌ُ قَوَّامُون‌َ عَلَي‌ النِّسَاءِ بِمَا فَضَّل‌َ الله‌ُ بَعْضَهُم‌ْ عَلَي‌ بَعْض‌ٍ وَ بِمَا أَنْفَقُوا مِن‌ْ أَمْوَالِهِم‌ْ فَالصَّالِحَات‌ُ قَانِتَات‌ٌ حَافِظَات‌ٌ لِلْغَيْب‌ِ بِمَا حَفِظ‌َ الله‌ُ وَالاَّتِي تَخَافُون‌َ نُشُوزَهُن‌َّ فَعِظُوهُن‌َّ وَاهْجُرُوهُن‌َّ فِي‌ الْمَضَاجِع‌ِ وَاضْرِبُوهُن‌َّ فَإِن‌ْ أَطَعْنَكُم‌ْ فَلاَ تَبْغُوا عَلَيْهِن‌َّ سَبِيلاً إِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ عَلِيَّاً كَبِيرَاً (نساء: 34)

مردان، سرپرست و نگهبان زنانند، بخاطر برتريهايى كه خداوند (از نظر نظام اجتماع) براى بعضى نسبت به بعضى ديگر قرار داده است، و بخاطر انفاقهايى كه از اموالشان (در مورد زنان) مى‏كنند. و زنان صالح، زنانى هستند كه متواضعند، و در غياب (همسر خود،) اسرار و حقوق او را، در مقابل حقوقى كه خدا براى آنان قرار داده، حفظ مى‏كنند. و (امّا) آن دسته از زنان را كه از سركشى و مخالفتشان بيم داريد، پند و اندرز دهيد! (و اگر مؤثر واقع نشد،) در بستر از آنها دورى نماييد! و (اگر هيچ راهى جز شدت عمل، براى وادار كردن آنها به انجام وظايفشان نبود،) آنها را تنبيه كنيد! و اگر از شما پيروى كردند، راهى براى تعدّى بر آنها نجوييد! (بدانيد) خداوند، بلندمرتبه و بزرگ است. (و قدرت او، بالاترين قدرتهاست.) (34)


الَّذِين‌َ يَبْخَلُون‌َ وَ يَأْمُرُون‌َ النَّاس‌َ بِالْبُخْل‌ِ وَ يَكْتُمُون‌َ مَا آتَاهُم‌ُ الله‌ُ مِنْ‌ فَضْلِه‌ِ وَ أَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِين‌َ عَذَابَاً مُهِينَاً (نساء: 37)

آنها كسانى هستند كه بخل مى‏ورزند، و مردم را به بخل دعوت مى‏كنند، و آنچه را كه خداوند از فضل (و رحمت) خود به آنها داده، كتمان مى‏نمايند. (اين عمل، در حقيقت از كفرشان سرچشمه گرفته) و ما براى كافران، عذاب خواركننده‏اى آماده كرده‏ايم. (37)


وَالَّذِين‌َ يُنْفِقُون‌َ أَمْوَالَهُم‌ْ رِئَاءَ النَّاس‌ِ وَ لاَ يُؤْمِنُون‌َ بِالله‌ِ وَ لاَ بِالْيَوْم‌ِ الْآخِرِ وَ مَنْ‌ يَكُن‌ِ الشَّيْطَان‌ُ لَه‌ُ قَرِينَاً فَسَاءَ قَرِينَاً (نساء: 38)

و آنها كسانى هستند كه اموال خود را براى نشان‏دادن به مردم انفاق مى‏كنند، و ايمان به خدا و روز بازپسين ندارند (چرا كه شيطان، رفيق و همنشين آنهاست) و كسى كه شيطان قرين او باشد، بد همنشين و قرينى است. (38)


مِن‌َ الَّذِين‌َ هَادُوا يُحَرِّفُون‌َ الْكَلِم‌َ عَنْ‌ مَواضِعِه‌ِ وَ يَقُولُون‌َ سَمِعْنَا وَ عَصَيْنَا وَاسْمَع‌ْ غَيْرَ مُسْمَع‌ٍ وَ رَاعِنَا لَيَّاً بِأَلْسِنَتِهِم‌ْ وَ طَعْنَاً فِي‌ الدِّين‌ِ وَ لَوْ أَنَّهُم‌ْ قَالُوا سَمِعْنَا وَ أَطَعْنَا وَاسْمَع‌ْ وَانْظُرْنَا لَكَان‌َ خَيْرَاً لَهُم‌ْ وَ أَقْوَم‌َ وَ لَكِنْ‌ لَعَنَهُم‌ُ الله‌ُ بِكُفْرِهِم‌ْ فَلاَ يُؤْمِنُون‌َ إِلاَّ قَلِيلاً (نساء: 46)

بعضى از يهود، سخنان را از جاى خود، تحريف مى‏كنند و (به جاى اينكه بگويند: «شنيديم و اطاعت كرديم»)، مى‏گويند: «شنيديم و مخالفت كرديم! و (نيز مى‏گويند:) بشنو! كه هرگز نشنوى! و (از روى تمسخر مى‏گويند:) راعنا [ما را تحميق كن!]» تا با زبان خود، حقايق را بگردانند و در آيين خدا، طعنه زنند. ولى اگر آنها (به جاى اين همه لجاجت) مى‏گفتند: «شنيديم و اطاعت كرديم و سخنان ما را بشنو و به ما مهلت ده (تا حقايق را درك كنيم)»، براى آنان بهتر، و با واقعيت سازگارتر بود. ولى خداوند، آنها را بخاطر كفرشان، از رحمت خود دور ساخته است از اين رو جز عدّه كمى ايمان نمى‏آورند. (46)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ أُوتُوا الْكِتَاب‌َ آمِنُوا بِمَا نَزَّلْنَا مُصَدِّقَاً لِمَا مَعَكُمْ‌ مِنْ‌ قَبْل‌ِ أَنْ‌ نَطْمِس‌َ وُجُوهَاً فَنَرُدَّهَا عَلَي‌ أَدْبَارِهَا أَوْ نَلْعَنَهُم‌ْ كَمَا لَعَنَّا أَصْحَاب‌َ السَّبْت‌ِ وَ كَان‌َ أَمْرُ الله‌ِ مَفْعُولاً (نساء: 47)

اى كسانى كه كتاب (خدا) به شما داده شده! به آنچه (بر پيامبر خود) نازل كرديم- و هماهنگ با نشانه‏هايى است كه با شماست- ايمان بياوريد، پيش از آنكه صورتهايى را محو كنيم، سپس به پشت سر بازگردانيم، يا آنها را از رحمت خود دور سازيم، همان گونه كه «اصحاب سبت» [گروهى از تبهكاران بنى اسرائيل‏] را دور ساختيم و فرمان خدا، در هر حال انجام شدنى است! (47)


إِن‌َّ الله‌َ لاَ يَغْفِرُ أَنْ‌ يُشْرَك‌َ بِه‌ِ وَ يَغْفِرُ مَا دُون‌َ ذَلِك‌َ لِمَنْ‌ يَشَاءُ وَ مَنْ‌ يُشْرِك‌ْ بِالله‌ِ فَقَدِ افْتَرَي‌ إِثْمَاً عَظِيمَاً (نساء: 48)

خداوند (هرگز) شرك را نمى‏بخشد! و پايين‏تر از آن را براى هر كس (بخواهد و شايسته بداند) مى‏بخشد. و آن كسى كه براى خدا، شريكى قرار دهد، گناه بزرگى مرتكب شده است. (48)


أَلَم‌ْ تَرَ إِلَي‌ الَّذِين‌َ أُوتُوا نَصِيبَاً مِن‌َ الْكِتَاب‌ِ يُؤْمِنُون‌َ بِالْجِبْت‌ِ وَالطَّاغُوت‌ِ وَ يَقُولُون‌َ لِلَّذِين‌َ كَفَرُوا هَؤُلاَءِ أَهْدَي‌ مِن‌َ الَّذِين‌َ آمَنُوا سَبِيلاً (نساء: 51)

آيا نديدى كسانى را كه بهره‏اى از كتاب (خدا) به آنان داده شده، (با اين حال)، به «جبت» و «طاغوت» [بت و بت‏پرستان‏] ايمان مى‏آورند، و درباره كافران مى‏گويند: «آنها، از كسانى كه ايمان آورده‏اند، هدايت يافته‏ترند»؟! (51)


أُولَئِك‌َ الَّذِين‌َ لَعَنَهُم‌ُ الله‌ُ وَ مَنْ‌ يَلْعَن‌ِ الله‌ُ فَلَن‌ْ تَجِدَ لَه‌ُ نَصِيرَاً (نساء: 52)

آنها كسانى هستند كه خداوند، ايشان را از رحمت خود، دور ساخته است و هر كس را خدا از رحمتش دور سازد، ياورى براى او نخواهى يافت. (52)


أَمْ‌ لَهُم‌ْ نَصِيب‌ٌ مِن‌َ الْمُلْك‌ِ فَإِذَاً لاَ يُؤْتُون‌َ النَّاس‌َ نَقِيرَاً (نساء: 53)

آيا آنها [يهود] سهمى در حكومت دارند (كه بخواهند چنين داورى كنند)؟ در حالى كه اگر چنين بود، (همه چيز را در انحصار خود مى‏گرفتند،) و كمترين حق را به مردم نمى‏دادند. (53)


إِن‌َّ الَّذِين‌َ كَفَرُوا بِآيَاتِنَا سَوْف‌َ نُصْلِيهِم‌ْ نَارَاً كُلَّمَا نَضِجَت‌ْ جُلُودُهُمْ‌ بَدَّلْنَاهُم‌ْ جُلُودَاً غَيْرَهَا لِيَذُوقُوا الْعَذَاب‌َ إِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ عَزِيزَاً حَكِيمَاً (نساء: 56)

كسانى كه به آيات ما كافر شدند، بزودى آنها را در آتشى وارد مى‏كنيم كه هر گاه پوستهاى تنشان (در آن) بريان گردد (و بسوزد)، پوستهاى ديگرى به جاى آن قرار مى‏دهيم، تا كيفر (الهى) را بچشند. خداوند، توانا و حكيم است (و روى حساب، كيفر مى‏دهد). (56)


وَالَّذِين‌َ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَات‌ِ سَنُدْخِلُهُم‌ْ جَنَّات‌ٍ تَجْرِي‌ مِنْ‌ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِين‌َ فِيهَا أَبَدَاً لَهُم‌ْ فِيهَا أَزْوَاج‌ٌ مُطَهَّرَة‌ٌ وَ نُدْخِلُهُم‌ْ ظِلاًّ ظَلِيلاً (نساء: 57)

و كسانى كه ايمان آوردند و كارهاى شايسته انجام دادند، بزودى آنها را در باغهايى از بهشت وارد مى‏كنيم كه نهرها از زير درختانش جارى است هميشه در آن خواهند ماند و همسرانى پاكيزه براى آنها خواهد بود و آنان را در سايه‏هاى گسترده (و فرح بخش) جاى ميدهيم. (57)


وَ إِذَا قِيل‌َ لَهُم‌ْ تَعَالَوْا إِلَي‌ مَا أَنْزَل‌َ الله‌ُ وَ إِلَي‌ الرَّسُول‌ِ رَأَيْت‌َ الْمُنَافِقِين‌َ يَصُدُّون‌َ عَنْك‌َ صُدُودَاً (نساء: 61)

و هنگامى كه به آنها گفته شود: «به سوى آنچه خداوند نازل كرده، و به سوى پيامبر بياييد»، منافقان را مى‏بينى كه (از قبول دعوت) تو، اعراض مى‏كنند! (61)


أُولَئِك‌َ الَّذِين‌َ يَعْلَم‌ُ الله‌ُ مَا فِي‌ قُلُوبِهِم‌ْ فَأَعْرِض‌ْ عَنْهُم‌ْ وَ عِظْهُم‌ْ وَ قُلْ‌ لَهُم‌ْ فِي‌ أَنْفُسِهِم‌ْ قَوْلاً بَلِيغَاً (نساء: 63)

آنها كسانى هستند كه خدا، آنچه را در دل دارند، مى‏داند. از (مجازات) آنان صرف نظر كن! و آنها را اندرز ده! و با بيانى رسا، نتايج اعمالشان را به آنها گوشزد نما! (63)


وَ مَا أَرْسَلْنَا مِنْ‌ رَسُول‌ٍ إِلاَّ لِيُطَاع‌َ بِإِذْن‌ِ الله‌ِ وَ لَوْ أَنَّهُم‌ْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُم‌ْ جَاءُوك‌َ فَاسْتَغْفَرَوا الله‌َ وَاسْتَغْفَرَ لَهُم‌ُ الرَّسُول‌ُ لَوَجَدُوا الله‌َ تَوَّابَاً رَحِيمَاً (نساء: 64)

ما هيچ پيامبرى را نفرستاديم مگر براى اين كه به فرمان خدا، از وى اطاعت شود. و اگر اين مخالفان، هنگامى كه به خود ستم مى‏كردند (و فرمانهاى خدا را زير پا مى‏گذاردند)، به نزد تو مى‏آمدند و از خدا طلب آمرزش مى‏كردند و پيامبر هم براى آنها استغفار مى‏كرد خدا را توبه پذير و مهربان مى‏يافتند. (64)


وَ لَوْ أَنَّا كَتَبْنَا عَلَيْهِم‌ْ أَن‌ِ اقْتُلُوا أَنْفُسَكُم‌ْ أَوِ اخْرُجُوا مِنْ‌ دِيَارِكُمْ‌ مَا فَعَلُوه‌ُ إِلاَّ قَلِيل‌ٌ مِنْهُم‌ْ وَ لَوْ أَنَّهُم‌ْ فَعَلُوا مَا يُوعَظُون‌َ بِه‌ِ لَكَان‌َ خَيْرَاً لَهُم‌ْ وَ أَشَدَّ تَثْبِيتَاً (نساء: 66)

اگر (همانند بعضى از امتهاى پيشين،) به آنان دستور مى‏داديم: «يكديگر را به قتل برسانيد»، و يا: «از وطن و خانه خود، بيرون رويد»، تنها عده كمى از آنها عمل مى‏كردند! و اگر اندرزهايى را كه به آنان داده مى‏شد انجام مى‏دادند، براى آنها بهتر بود و موجب تقويت ايمان آنها مى‏شد. (66)


وَ إِذَاً لَآتَيْنَاهُمْ‌ مِنْ‌ لَدُنَّا أَجْرَاً عَظِيمَاً (نساء: 67)

و در اين صورت، پاداش بزرگى از ناحيه خود به آنها مى‏داديم. (67)


وَ لَهَدَيْنَاهُم‌ْ صِرَاطَاً مُسْتَقِيمَاً (نساء: 68)

و آنان را به راه راست، هدايت مى‏كرديم. (68)


وَ إِن‌َّ مِنْكُم‌ْ لَمَنْ‌ لَيُبَطِّئَن‌َّ فَإِن‌ْ أَصَابَتْكُم‌ْ مُصِيبَة‌ٌ قَال‌َ قَدْ أَنْعَم‌َ الله‌ُ عَلَيَّ‌ إِذْ لَم‌ْ أَكُنْ‌ مَعَهُم‌ْ شَهِيدَاً (نساء: 72)

در ميان شما، افرادى (منافق) هستند، كه (هم خودشان سست مى‏باشند، و هم) ديگران را به سستى مى‏كشانند اگر مصيبتى به شما برسد، مى‏گويند: «خدا به ما نعمت داد كه با مجاهدان نبوديم، تا شاهد (آن مصيبت) باشيم!» (72)


وَ لَئِن‌ْ أَصَابَكُم‌ْ فَضْل‌ٌ مِن‌َ الله‌ِ لَيَقُولَن‌َّ كَأَن‌ْ لَمْ‌ تَكُن‌ْ بَيْنَكُم‌ْ وَ بَيْنَه‌ُ مَوَدَّة‌ٌ يَا لَيْتَنِي‌ كُنْت‌ُ مَعَهُم‌ْ فَأَفُوزَ فَوْزَاً عَظِيمَاً (نساء: 73)

و اگر غنيمتى از جانب خدا به شما برسد، درست مثل اينكه هرگز ميان شما و آنها دوستى و مودّتى نبوده، مى‏گويند: «اى كاش ما هم با آنها بوديم، و به رستگارى (و پيروزى) بزرگى مى‏رسيديم!» (73)


فَلْيُقَاتِل‌ْ فِي‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ الَّذِين‌َ يَشْرُون‌َ الْحَيَاة‌َ الدُّنْيَا بِالْآخِرَة‌ِ وَ مَنْ‌ يُقَاتِل‌ْ فِي‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ فَيُقْتَل‌ْ أَوْ يَغْلِب‌ْ فَسَوْف‌َ نُؤْتِيه‌ِ أَجْرَاً عَظِيمَاً (نساء: 74)

كسانى كه زندگى دنيا را به آخرت فروخته‏اند، بايد در راه خدا پيكار كنند! و آن كس كه در راه خدا پيكار كند، و كشته شود يا پيروز گردد، پاداش بزرگى به او خواهيم داد. (74)


وَ مَا لَكُم‌ْ لاَ تُقَاتِلُون‌َ فِي‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ وَالْمُسْتَضْعَفِين‌َ مِن‌َ الرِّجَال‌ِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَان‌ِ الَّذِين‌َ يَقُولُون‌َ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِن‌ْ هَذِه‌ِ الْقَرْيَة‌ِ الظَّالِم‌ِ أَهْلُهَا وَاجْعَلْ‌ لَنَا مِنْ‌ لَدُنْك‌َ وَلِيَّاً وَاجْعَل‌ْ لَنَا مِنْ‌ لَدُنْك‌َ نَصِيرَاً (نساء: 75)

چرا در راه خدا، و (در راه) مردان و زنان و كودكانى كه (به دست ستمگران) تضعيف شده‏اند، پيكار نمى‏كنيد؟! همان افراد (ستمديده‏اى) كه مى‏گويند: «پروردگارا! ما را از اين شهر (مكه)، كه اهلش ستمگرند، بيرون ببر! و از طرف خود، براى ما سرپرستى قرار ده! و از جانب خود، يار و ياورى براى ما تعيين فرما! (75)


أَلَم‌ْ تَرَ إِلَي‌ الَّذِين‌َ قِيل‌َ لَهُم‌ْ كُفُّوا أَيْدِيَكُم‌ْ وَ أَقِيمُوا الصَّلاَة‌َ وَ آتُوا الزَّكَاة‌َ فَلَمَّا كُتِب‌َ عَلَيْهِم‌ُ الْقِتَال‌ُ إِذَا فَرِيق‌ٌ مِنْهُم‌ْ يَخْشَوْن‌َ النَّاس‌َ كَخَشْيَة‌ِ الله‌ِ أَوْ أَشَدَّ خَشْيَة‌ً وَ قَالُوا رَبَّنَا لِم‌َ كَتَبْت‌َ عَلَيْنَا الْقِتَال‌َ لَوْلا أَخَّرْتَنَا إِلَي‌ أَجَل‌ٍ قَرِيب‌ٍ قُل‌ْ مَتَاع‌ُ الدُّنْيَا قَلِيل‌ٌ وَالْآخِرَة‌ُ خَيْرٌ لِمَن‌ِ اتَّقَي‌ وَ لاَ تُظْلَمُون‌َ فَتِيلاً (نساء: 77)

آيا نديدى كسانى را كه (در مكّه) به آنها گفته شد: «فعلا) دست از جهاد بداريد! و نماز را برپا كنيد! و زكات بپردازيد!» (امّا آنها از اين دستور، ناراحت بودند)، ولى هنگامى كه (در مدينه) فرمان جهاد به آنها داده شد، جمعى از آنان، از مردم مى‏ترسيدند، همان گونه كه از خدا مى‏ترسند، بلكه بيشتر! و گفتند: «پروردگارا! چرا جهاد را بر ما مقرّر داشتى؟! چرا اين فرمان را تا زمان نزديكى تأخير نينداختى؟!» به آنها بگو: «سرمايه زندگى دنيا، ناچيز است! و سراى آخرت، براى كسى كه پرهيزگار باشد، بهتر است! و به اندازه رشته شكافِ هسته خرمايى، به شما ستم نخواهد شد! (77)


أَيْنََمَا تَكُونُوا يُدْرِكْكُم‌ُ الْمَوْت‌ُ وَ لَوْ كُنْتُم‌ْ فِي‌ بُرُوج‌ٍ مُشَيَّدَة‌ٍ وَ إِنْ‌ تُصِبْهُم‌ْ حَسَنَة‌ٌ يَقُولُوا هَذِه‌ِ مِن‌ْ عِنْدِ الله‌ِ وَ إِنْ‌ تُصِبْهُم‌ْ سَيِّئَة‌ٌ يَقُولُوا هَذِه‌ِ مِنْ‌ عِنْدِك‌َ قُل‌ْ كُل‌ٌّ مِن‌ْ عِنْدِ الله‌ِ فَمَا ل‌ِ هَؤُلاَءِ الْقَوْم‌ِ لاَ يَكَادُون‌َ يَفْقَهُون‌َ حَدِيثَاً (نساء: 78)

هر جا باشيد، مرگ شما را درمى‏يابد هر چند در برجهاى محكم باشيد! و اگر به آنها [منافقان‏] حسنه (و پيروزى) برسد، مى‏گويند: «اين، از ناحيه خداست.» و اگر سيّئه (و شكستى) برسد، مى‏گويند: «اين، از ناحيه توست.» بگو: «همه اينها از ناحيه خداست.» پس چرا اين گروه حاضر نيستند سخنى را درك كنند؟! (78)


مَا أَصَابَك‌َ مِن‌ْ حَسَنَة‌ٍ فَمِن‌َ الله‌ِ وَ مَا أَصَابَك‌َ مِنْ‌ سَيِّئَة‌ٍ فَمِنْ‌ نَفْسِك‌َ وَ أَرْسَلْنَاك‌َ لِلنَّاس‌ِ رَسُولاً وَ كَفَي‌ بِالله‌ِ شَهِيدَاً (نساء: 79)

(آرى،) آنچه از نيكيها به تو مى‏رسد، از طرف خداست و آنچه از بدى به تو مى‏رسد، از سوى خود توست. و ما تو را رسول براى مردم فرستاديم و گواهى خدا در اين باره، كافى است! (79)


أَفَلاَ يَتَدَبَّرُون‌َ الْقُرْآن‌َ وَ لَوْ كَان‌َ مِن‌ْ عِنْدِ غَيْرِ الله‌ِ لَوَجَدُوا فِيه‌ِ اخْتِلاَفاً كَثِيرَاً (نساء: 82)

آيا درباره قرآن نمى‏انديشند؟! اگر از سوى غير خدا بود، اختلاف فراوانى در آن مى‏يافتند. (82)


وَ إِذَا جَاءَهُم‌ْ أَمْرٌ مِن‌َ الْأَمْن‌ِ أَوِ الْخَوْف‌ِ أَذَاعُوا بِه‌ِ وَ لَوْ رَدُّوه‌ُ إِلَي‌ الرَّسُول‌ِ وَ إِلَي‌ أُولِي‌ الْأَمْرِ مِنْهُم‌ْ لَعَلِمَه‌ُ الَّذِين‌َ يَسْتَنْبِطُونَه‌ُ مِنْهُم‌ْ وَ لَوْلاَ فَضْل‌ُ الله‌ِ عَلَيْكُم‌ْ وَ رَحْمَتُه‌ُ لَاتَّبَعْتُم‌ُ الشَّيْطَان‌َ إِلاَّ قَلِيلاً (نساء: 83)

و هنگامى كه خبرى از پيروزى يا شكست به آنها برسد، (بدون تحقيق،) آن را شايع مى‏سازند در حالى كه اگر آن را به پيامبر و پيشوايان- كه قدرت تشخيص كافى دارند- بازگردانند، از ريشه‏هاى مسائل آگاه خواهند شد. و اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود، جز عدّه كمى، همگى از شيطان پيروى مى‏كرديد (و گمراه مى‏شديد). (83)


مَنْ‌ يَشْفَع‌ْ شَفَاعَة‌ً حَسَنَة‌ً يَكُنْ‌ لَه‌ُ نَصِيب‌ٌ مِنْهَا وَ مَنْ‌ يَشْفَع‌ْ شَفَاعَة‌ً سَيِّئَة‌ً يَكُنْ‌ لَه‌ُ كِفْل‌ٌ مِنْهَا وَ كَان‌َ الله‌ُ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ مُقِيتَاً (نساء: 85)

كسى كه شفاعت [تشويق و كمك‏] به كار نيكى كند، نصيبى از آن براى او خواهد بود و كسى كه شفاعت [تشويق و كمك‏] به كار بدى كند، سهمى از آن خواهد داشت. و خداوند، حسابرس و نگهدار هر چيز است. (85)


الله‌ُ لاَ إِله‌َ إِلاَّ هُوَ لَيَجْمَعَنَّكُم‌ْ إِلَي‌ يَوْم‌ِ الْقِيَامَة‌ِ لاَ رَيْب‌َ فِيه‌ِ وَ مَن‌ْ أَصْدَق‌ُ مِن‌َ الله‌ِ حَدِيثَاً (نساء: 87)

خداوند، معبودى جز او نيست! و به يقين، همه شما را در روز رستاخيز- كه شكى در آن نيست- جمع مى‏كند! و كيست كه از خداوند، راستگوتر باشد؟ (87)


فَمَا لَكُم‌ْ فِي‌ الْمُنَافِقِين‌َ فِئَتَيْن‌ِ وَالله‌ُ أَرْكَسَهُمْ‌ بِمَا كَسَبُوا أَتُرِيدُون‌َ أَنْ‌ تَهْدُوا مَن‌ْ أَضَل‌َّ الله‌ُ وَ مَنْ‌ يُضْلِل‌ِ الله‌ُ فَلَن‌ْ تَجِدَ لَه‌ُ سَبِيلاً (نساء: 88)

چرا درباره منافقين دو دسته شده‏ايد؟! (بعضى جنگ با آنها را ممنوع، و بعضى مجاز مى‏دانيد.) در حالى كه خداوند بخاطر اعمالشان، (افكار) آنها را كاملًا وارونه كرده است! آيا شما مى‏خواهيد كسانى را كه خداوند (بر اثر اعمال زشتشان) گمراه كرده، هدايت كنيد؟! در حالى كه هر كس را خداوند گمراه كند، راهى براى او نخواهى يافت. (88)


إِلاَّ الَّذِين‌َ يَصِلُون‌َ إِلَي‌ قَوْم‌ٍ بَيْنَكُم‌ْ وَ بَيْنَهُم‌ْ مِيثَاق‌ٌ أَوْ جَاءُوكُم‌ْ حَصِرَت‌ْ صُدُورُهُم‌ْ أَنْ‌ يُقَاتِلُوكُم‌ْ أَوْ يُقَاتِلُوا قَوْمَهُم‌ْ وَ لَوْ شَاءَ الله‌ُ لَسَلَّطَهُم‌ْ عَلَيْكُم‌ْ فَلَقَاتَلُوكُم‌ْ فَإِنِ‌ اعْتَزَلُوكُم‌ْ فَلَم‌ْ يُقَاتِلُوكُم‌ْ وَ أَلْقَوْا إِلَيْكُم‌ُ السَّلَم‌َ فَمَا جَعَل‌َ الله‌ُ لَكُم‌ْ عَلَيْهِم‌ْ سَبِيلاً (نساء: 90)

مگر آنها كه با همپيمانان شما، پيمان بسته‏اند يا آنها كه به سوى شما مى‏آيند، و از پيكار با شما، يا پيكار با قوم خود ناتوان شده‏اند (نه سر جنگ با شما دارند، و نه توانايى مبارزه با قوم خود.) و اگر خداوند بخواهد، آنان را بر شما مسلّط مى‏كند تا با شما پيكار كنند. پس اگر از شما كناره‏گيرى كرده و با شما پيكار ننمودند، (بلكه) پيشنهاد صلح كردند، خداوند به شما اجازه نمى‏دهد كه متعرّض آنان شويد. (90)


سَتَجِدُون‌َ آخَرِين‌َ يُرِيدُون‌َ أَنْ‌ يَأْمَنُوكُم‌ْ وَ يَأْمَنُوا قَوْمَهُم‌ْ كُلَّمَا رُدُّوا إِلَي‌ الْفِتْنَة‌ِ أُرْكِسُوا فِيهَا فَإِنْ‌ لَم‌ْ يَعْتَزِلُوكُم‌ْ وَ يُلْقُوا إِلَيْكُم‌ُ السَّلَم‌َ وَ يَكُفُّوا أَيْدِيَهُم‌ْ فَخُذُوهُم‌ْ وَاقْتُلُوهُم‌ْ حَيْث‌ُ ثَقِفْتُمُوهُم‌ْ وَ أُولَئِكُمْ‌ جَعَلْنَا لَكُم‌ْ عَلَيْهِم‌ْ سُلْطَانَاً مُبِينَاً (نساء: 91)

بزودى جمعيّت ديگرى را مى‏يابيد كه مى‏خواهند هم از ناحيه شما در امان باشند، و هم از ناحيه قوم خودشان (كه مشركند. لذا نزد شما ادّعاى ايمان مى‏كنند ولى) هر زمان آنان را به سوى فتنه (و بت پرستى) بازگردانند، با سر در آن فرو مى‏روند! اگر از درگيرى با شما كنار نرفتند و پيشنهاد صلح نكردند و دست از شما نكشيدند، آنها را هر جا يافتيد اسير كنيد و (يا) به قتل برسانيد! آنها كسانى هستند كه ما براى شما، تسلّط آشكارى نسبت به آنان قرار داده‏ايم. (91)


وَ مَا كَان‌َ لِمُؤْمِن‌ٍ أَنْ‌ يَقْتُل‌َ مُؤْمِناً إِلاَّ خَطَأً وَ مَنْ‌ قَتَل‌َ مُؤْمِناً خَطَأً فَتَحْرِيرُ رَقَبَة‌ٍ مُؤْمِنَة‌ٍ وَ دِيَة‌ٌ مُسَلَّمَة‌ٌ إِلَي‌ أَهْلِه‌ِ إِلاَّ أَنْ‌ يَصَّدَّقُوا فَإِنْ‌ كَان‌َ مِنْ‌ قَوْم‌ٍ عَدُوٍّ لَكُم‌ْ وَ هُوَ مُؤْمِن‌ٌ فَتَحْرِيرُ رَقَبَة‌ٍ مُؤْمِنَة‌ٍ وَ إِنْ‌ كَان‌َ مِنْ‌ قَوْم‌ٍ بَيْنَكُم‌ْ وَ بَيْنَهُمْ‌ مِيثَاق‌ٌ فَدِيَة‌ٌ مُسَلَّمَة‌ٌ إِلَي‌ أَهْلِه‌ِ وَ تَحْرِيرُ رَقَبَة‌ٍ مُؤْمِنَة‌ٍ فَمَنْ‌ لَم‌ْ يَجِدْ فَصِيَام‌ُ شَهْرَيْن‌ِ مُتَتَابِعَيْن‌ِ تَوْبَة‌ً مِن‌َ الله‌ِ وَ كَان‌َ الله‌ُ عَلِيمَاً حَكِيمَاً (نساء: 92)

هيچ فرد باايمانى مجاز نيست كه مؤمنى را به قتل برساند، مگر اينكه اين كار از روى خطا و اشتباه از او سر زند (و در عين حال،) كسى كه مؤمنى را از روى خطا به قتل رساند، بايد يك برده مؤمن را آزاد كند و خونبهايى به كسان او بپردازد مگر اينكه آنها خونبها را ببخشند. و اگر مقتول، از گروهى باشد كه دشمنان شما هستند (و كافرند)، ولى مقتول باايمان بوده، (تنها) بايد يك برده مؤمن را آزاد كند (و پرداختن خونبها لازم نيست). و اگر از جمعيّتى باشد كه ميان شما و آنها پيمانى برقرار است، بايد خونبهاى او را به كسان او بپردازد، و يك برده مؤمن (نيز) آزاد كند. و آن كس كه دسترسى (به آزاد كردن برده) ندارد، دو ماه پى در پى روزه مى‏گيرد. اين، (يك نوع تخفيف، و) توبه الهى است. و خداوند، دانا و حكيم است. (92)


وَ مَنْ‌ يَقْتُل‌ْ مُؤْمِنَاً مُتَعَمِّدَاً فَجَزَاؤُه‌ُ جَهَنَّم‌ُ خَالِدَاً فِيهَا وَ غَضِب‌َ الله‌ُ عَلَيْه‌ِ وَ لَعَنَه‌ُ وَ أَعَدَّ لَه‌ُ عَذَاباً عَظِيمَاً (نساء: 93)

و هر كس، فرد باايمانى را از روى عمد به قتل برساند، مجازاتِ او دوزخ است در حالى كه جاودانه در آن مى‏ماند و خداوند بر او غضب مى‏كند و او را از رحمتش دور مى‏سازد و عذاب عظيمى براى او آماده ساخته است. (93)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا إِذَا ضَرَبْتُم‌ْ فِي‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ فَتَبَيَّنُوا وَ لاَ تَقُولُوا لِمَن‌ْ أَلْقَي‌ إِلَيْكُم‌ُ السَّلاَم‌َ لَسْت‌َ مُؤْمِنَاً تَبْتَغُون‌َ عَرَض‌َ الْحَيَاة‌ِ الْدُّنْيَا فَعِنْدَ الله‌ِ مَغَانِم‌ُ كَثِيرَة‌ٌ كَذَلِك‌َ كُنْتُمْ‌ مِن‌ْ قَبْل‌ُ فَمَن‌َّ الله‌ُ عَلَيْكُمْ‌ فَتَبَيَّنُوا إِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ بِمَا تَعْمَلُون‌َ خَبِيرَاً (نساء: 94)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! هنگامى كه در راه خدا گام مى‏زنيد (و به سفرى براى جهاد مى‏رويد)، تحقيق كنيد! و بخاطر اينكه سرمايه ناپايدار دنيا (و غنايمى) به دست آوريد، به كسى كه اظهار صلح و اسلام مى‏كند نگوييد: «مسلمان نيستى» زيرا غنيمتهاى فراوانى (براى شما) نزد خداست. شما قبلًا چنين بوديد و خداوند بر شما منّت نهاد (و هدايت شديد). پس، (بشكرانه اين نعمت بزرگ،) تحقيق كنيد! خداوند به آنچه انجام مى‏دهيد آگاه است. (94)


وَ إِذَا ضَرَبْتُم‌ْ فِي‌ الْأَرْض‌ِ فَلَيْس‌َ عَلَيْكُم‌ْ جُنَاح‌ٌ أَنْ‌ تَقْصُرُوا مِن‌َ الصَّلاَة‌ِ إِن‌ْ خِفْتُم‌ْ أَنْ‌ يَفْتِنَكُم‌ُ الَّذِين‌َ كَفَرُوا إِن‌َّ الْكَافِرِين‌َ كَانُوا لَكُم‌ْ عَدُوَّاَ مُبِينَاً (نساء: 101)

هنگامى كه سفر مى‏كنيد، گناهى بر شما نيست كه نماز را كوتاه كنيد اگر از فتنه (و خطر) كافران بترسيد زيرا كافران، براى شما دشمن آشكارى هستند. (101)


وَ إِذَا كُنْت‌َ فِيهِم‌ْ فَأَقَمْت‌َ لَهُم‌ُ الصَّلاَة‌َ فَلْتَقُم‌ْ طَائِفَة‌ٌ مِنْهُمْ‌ مَعَك‌َ وَلْيَأْخُذُوا أَسْلِحَتَهُم‌ْ فَإِذَا سَجَدُوا فَلْيَكُونُوا مِنْ‌ وَرَائِكُم‌ْ وَلْتَأْت‌ِ طَائِفَة‌ٌ أُخْرَي‌ لَم‌ْ يُصَلُّوا فَلْيُصَلُّوا مَعَك‌َ وَلْيَأْخُذُوا حِذْرَهُم‌ْ وَ أَسْلِحَتَهُم‌ْ وَدَّ الَّذِين‌َ كَفَرُوا لَوْ تَغْفُلُون‌َ عَن‌ْ أَسْلِحَتِكُم‌ْ وَ أَمْتِعَتِكُم‌ْ فَيَمِيلُون‌َ عَلَيْكُمْ‌ مَيْلَة‌ً وَاحِدَة‌ً وَ لاَ جُنَاح‌َ عَلَيْكُم‌ْ إِنْ‌ كَان‌َ بِكُم‌ْ أَذَي‌ً مِنْ‌ مَطَرٍ أَوْ كُنْتُمْ‌ مَرْضَي‌ أَنْ‌ تَضَعُوا أَسْلِحَتَكُم‌ْ وَ خُذُوا حِذْرَكُم‌ْ إِن‌َّ الله‌َ أَعَدَّ لِلْكَافِرِين‌َ عَذَابَاً مُهِينَاً (نساء: 102)

و هنگامى كه در ميان آنها باشى، و (در ميدان جنگ) براى آنها نماز را برپا كنى، بايد دسته‏اى از آنها با تو (به نماز) برخيزند، و سلاحهايشان را با خود برگيرند و هنگامى كه سجده كردند (و نماز را به پايان رساندند)، بايد به پشتِ سرِ شما (به ميدان نبرد) بروند، و آن دسته ديگر كه نماز نخوانده‏اند (و مشغول پيكار بوده‏اند)، بيايند و با تو نماز بخوانند آنها بايد وسايل دفاعى و سلاحهايشان (را در حال نماز) با خود حمل كنند (زيرا) كافران آرزو دارند كه شما از سلاحها و متاعهاى خود غافل شويد و يكباره به شما هجوم آورند. و اگر از باران ناراحتيد، و يا بيمار (و مجروح) هستيد، مانعى ندارد كه سلاحهاى خود را بر زمين بگذاريد ولى وسايل دفاعى (مانند زره و خود را) با خود برداريد خداوند، عذاب خواركننده‏اى براى كافران فراهم ساخته است. (102)


إِنَّا أَنْزَلْنَا إِلَيْك‌َ الْكِتَاب‌َ بِالْحَق‌ِّ لِتَحْكُم‌َ بَيْن‌َ النَّاس‌ِ بِمَا أَرَاك‌َ الله‌ُ وَ لاَ تَكُنْ‌ لِلْخَائِنِين‌َ خَصِيمَاً (نساء: 105)

ما اين كتاب را بحق بر تو نازل كرديم تا به آنچه خداوند به تو آموخته، در ميان مردم قضاوت كنى و از كسانى مباش كه از خائنان حمايت نمايى! (105)


وَ لَوْلاَ فَضْل‌ُ الله‌ِ عَلَيْك‌َ وَ رَحْمَتُه‌ُ لَهَمَّت‌ْ طَائِفَة‌ٌ مِنْهُم‌ْ أَنْ‌ يُضِلُّوك‌َ وَ مَا يُضِلُّون‌َ إِلاَّ أَنْفُسَهُم‌ْ وَ مَا يَضُرُّونَك‌َ مِنْ‌ شَي‌ْءٍ وَ أَنْزَل‌َ الله‌ُ عَلَيْك‌َ الْكِتَاب‌َ وَالْحِكْمَة‌َ وَ عَلَّمَك‌َ مَا لَم‌ْ تَكُنْ‌ تَعْلَم‌ُ وَ كَان‌َ فَضْل‌ُ الله‌ِ عَلَيْك‌َ عَظِيمَاً (نساء: 113)

اگر فضل و رحمت خدا شامل حال تو نبود، گروهى از آنان تصميم داشتند تو را گمراه كنند اما جز خودشان را گمراه نمى‏كنند و هيچ گونه زيانى به تو نمى‏رسانند. و خداوند، كتاب و حكمت بر تو نازل كرد و آنچه را نمى‏دانستى، به تو آموخت و فضل خدا بر تو (همواره) بزرگ بوده است. (113)


وَ مَنْ‌ يُشَاقِق‌ِ الرَّسُول‌َ مِنْ‌ بَعْدِ مَا تَبَيَّن‌َ لَه‌ُ الْهُدَي‌ وَ يَتَّبِع‌ْ غَيْرَ سَبِيل‌ِ الْمُؤْمِنِين‌َ نُوَلِّه‌ِ مَا تَوَلَّي‌ وَ نُصْلِه‌ِ جَهَنَّم‌َ وَ سَاءَت‌ْ مَصِيرَاً (نساء: 115)

كسى كه بعد از آشكار شدن حق، با پيامبر مخالفت كند، و از راهى جز راه مؤمنان پيروى نمايد، ما او را به همان راه كه مى‏رود مى‏بريم و به دوزخ داخل مى‏كنيم و جايگاه بدى دارد. (115)


إِن‌َّ الله‌َ لاَ يَغْفِرُ أَنْ‌ يُشْرَك‌َ بِه‌ِ وَ يَغْفِرُ مَا دُون‌َ ذَلِك‌َ لِمَنْ‌ يَشَاءُ وَ مَنْ‌ يُشْرِك‌ْ بِالله‌ِ فَقَدْ ضَل‌َّ ضَلاَلاً بَعِيدَاً (نساء: 116)

خداوند، شرك به او را نمى‏آمرزد (ولى) كمتر از آن را براى هر كس بخواهد (و شايسته بداند) مى‏آمرزد. و هر كس براى خدا همتايى قرار دهد، در گمراهى دورى افتاده است. (116)


لَعَنَه‌ُ الله‌ُ وَ قَال‌َ لَأََتَّخِذَن‌َّ مِن‌ْ عِبَادِك‌َ نَصِيبَاً مَفْرُوضَاً (نساء: 118)

خدا او را از رحمت خويش دور ساخته و او گفته است: «از بندگان تو، سهم معيّنى خواهم گرفت! (118)


وَ لَأَُضِلَّنَّهُم‌ْ وَ لَأَُمَنِّيَنَّهُم‌ْ وَ لَآَمُرَنَّهُم‌ْ فَلَيُبَتِّكُن‌َّ آذَان‌َ الْأَنْعَام‌ِ وَ لَآمُرَنَّهُم‌ْ فَلَيُغَيِّرُن‌َّ خَلْق‌َ الله‌ِ وَ مَنْ‌ يَتَّخِذِ الشَّيْطَان‌َ وَلِيَّاً مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ فَقَدْ خَسِرَ خُسْرَانَاً مُبِينَاً (نساء: 119)

و آنها را گمراه مى‏كنم! و به آرزوها سرگرم مى‏سازم! و به آنان دستور مى‏دهم كه (اعمال خرافى انجام دهند، و) گوش چهارپايان را بشكافند، و آفرينشِ پاك خدايى را تغيير دهند! (و فطرت توحيد را به شرك بيالايند!)» و هر كس، شيطان را به جاى خدا ولى خود برگزيند، زيانِ آشكارى كرده است. (119)


لَيْس‌َ بِأَمَانِيِّكُم‌ْ وَ لاَ أَمَانِي‌ِّ أَهْل‌ِ الْكِتَاب‌ِ مَنْ‌ يَعْمَل‌ْ سُوءً يُجْزَ بِه‌ِ وَ لاَ يَجِدْ لَه‌ُ مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ وَلِيَّاً وَ لاَ نَصِيرَاً (نساء: 123)

(فضيلت و برترى) به آرزوهاى شما و آرزوهاى اهل كتاب نيست هر كس عمل بدى انجام دهد، كيفر داده مى‏شود و كسى را جز خدا، ولّى و ياور خود نخواهد يافت. (123)


وَ مَن‌ْ أَحْسَن‌ُ دِينَاً مِمَّن‌ْ أَسْلَم‌َ وَجْهَه‌ُ لِالله‌ِ وَ هُوَ مُحْسِن‌ٌ وَاتَّبَع‌َ مِلَّة‌َ إِبْرَاهِيم‌َ حَنِيفَاً وَاتَّخَذَ الله‌ُ إِبْرَاهِيم‌َ خَلِيلاً (نساء: 125)

دين و آيين چه كسى بهتر است از آن كس كه خود را تسليم خدا كند، و نيكوكار باشد، و پيرو آيين خالص و پاكِ ابراهيم گردد؟ و خدا ابراهيم را به دوستىِ خود، انتخاب كرد. (125)


وَ لِالله‌ِ مَا فِي‌ السَّمَاوَات‌ِ وَ مَا فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَ كَان‌َ الله‌ُ بِكُل‌ِّ شَي‌ْءٍ مُحِيطَاً (نساء: 126)

آنچه در آسمانها و زمين است، از آن خداست و خداوند به هر چيزى احاطه دارد. (126)


وَ يَسْتَفْتُونَك‌َ فِي‌ النِّسَاءِ قُل‌ِ الله‌ُ يُفْتِيكُم‌ْ فِيهِن‌َّ وَ مَا يُتْلَي‌ عَلَيْكُم‌ْ فِي‌ الْكِتَاب‌ِ فِي‌ يَتَامَي‌ النِّسَاءِ الاَّتِي‌‌ لاَ تُؤْتُونَهُن‌َّ مَا كُتِب‌َ لَهُن‌َّ وَ تَرْغَبُون‌َ أَنْ‌ تَنْكِحُوهُن‌َّ وَالْمُسْتَضْعَفِين‌َ مِن‌َ الْوِلْدَان‌ِ وَ أَنْ‌ تَقُومُوا لِلْيَتَامَي‌ بِالْقِسْط‌ِ وَ مَا تَفْعَلُوا مِن‌ْ خَيْرٍ فَإِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ بِه‌ِ عَلِيمَاً (نساء: 127)

از تو درباره حكم زنان سؤال مى‏كنند بگو: «خداوند درباره آنان به شما پاسخ مى دهد: آنچه در قرآن درباره زنان يتيمى كه حقوقشان را به آنها نمى‏دهيد، و مى‏خواهيد با آنها ازدواج كنيد، و نيز آنچه درباره كودكان صغير و ناتوان براى شما بيان شده است، (قسمتى از سفارشهاى خداوند در اين زمينه مى‏باشد و نيز به شما سفارش مى‏كند كه) با يتيمان به عدالت رفتار كنيد! و آنچه از نيكيها انجام مى‏دهيد خداوند از آن آگاه است (و به شما پاداش شايسته مى‏دهد). (127)


وَ لِالله‌ِ مَا فِي‌ السَّمَاوَات‌ِ وَ مَا فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَ لَقَدْ وَصَّيْنَا الَّذِين‌َ أُوتُوا الْكِتَاب‌َ مِنْ‌ قَبْلِكُم‌ْ وَ إِيَّاكُم‌ْ أَن‌ِ اتَّقُوا الله‌َ وَ إِنْ‌ تَكْفُرُوا فَإِن‌َّ لِالله‌ِ مَا فِي‌ السَّمَاوَات‌ِ وَ مَا فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَ كَان‌َ الله‌ُ غَنِيَّاً حَمِيدَاً (نساء: 131)

آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است، از آن خداست. و ما به كسانى كه پيش از شما، كتاب آسمانى به آنها داده شده بود، سفارش كرديم، (همچنين) به شما (نيز) سفارش مى‏كنيم كه از (نافرمانى) خدا بپرهيزيد! و اگر كافر شويد، (به خدا زيانى نمى‏رسد زيرا) براى خداست آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است، و خداوند، بى‏نياز و ستوده است. (131)


وَ لِالله‌ِ مَا فِي‌ السَّمَاوَات‌ِ وَ مَا فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَ كَفَي‌ بِالله‌ِ وَكِيلاً (نساء: 132)

براى خداست آنچه در آسمانها و زمين است و كافى است كه خدا، حافظ و نگاهبان آنها باشد. (132)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِين‌َ بِالْقِسْط‌ِ شُهَدَاءَ لِالله‌ِ وَ لَوْ عَلَي‌ أَنْفُسِكُم‌ْ أَوِ الْوَالِدَيْن‌ِ وَالْأَقْرَبِين‌َ إِنْ‌ يَكُن‌ْ غَنِيَّاً أَوْ فَقِيرَاً فَالله‌ُ أَوْلَي‌ بِهِمَا فَلاَ تَتَّبِعُوا الْهَوَي‌ أَنْ‌ تَعْدِلُوا وَ إِنْ‌ تَلْوُو أَوْ تُعْرِضُوا فَإِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ بِمَا تَعْمَلُون‌َ خَبِيرَاً (نساء: 135)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! كاملًا قيام به عدالت كنيد! براى خدا شهادت دهيد، اگر چه (اين گواهى) به زيان خود شما، يا پدر و مادر و نزديكان شما بوده باشد! (چرا كه) اگر آنها غنىّ يا فقير باشند، خداوند سزاوارتر است كه از آنان حمايت كند. بنا بر اين، از هوى و هوس پيروى نكنيد كه از حق، منحرف خواهيد شد! و اگر حق را تحريف كنيد، و يا از اظهار آن، اعراض نماييد، خداوند به آنچه انجام مى‏دهيد، آگاه است. (135)


إِن‌َّ الَّذِين‌َ آمَنُوا ثُم‌َّ كَفَرُوا ثُم‌َّ آمَنُوا ثُم‌َّ كَفَرُوا ثُم‌َّ ازْدَادُوا كُفْرَاً لَم‌ْ يَكُن‌ِ الله‌ُ لِيَغْفِرَ لَهُم‌ْ وَ لاَ لِيَهْدِيَهُم‌ْ سَبِيلاً (نساء: 137)

كسانى كه ايمان آوردند، سپس كافر شدند، باز هم ايمان آوردند، و ديگربار كافر شدند، سپس بر كفر خود افزودند، خدا هرگز آنها را نخواهد بخشيد، و آنها را به راه (راست) هدايت نخواهد كرد. (137)


بَشِّرِ الْمُنَافِقِين‌َ بِأَنَّ‌ لَهُم‌ْ عَذَابَاً أَلِيمَاً (نساء: 138)

به منافقان بشارت ده كه مجازات دردناكى در انتظار آنهاست! (138)


الَّذِين‌َ يَتَّخِذُون‌َ الْكَافِرِين‌َ أَوْلِيَاءَ مِنْ‌ دُون‌ِ الْمُؤْمِنِين‌َ أَيَبْتَغُون‌َ عِنْدَهُم‌ُ الْعِزَّة‌َ فَإِن‌َّ الْعِزَّة‌َ لِالله‌ِ جَمِيعَاً (نساء: 139)

همانها كه كافران را به جاى مؤمنان، دوست خود انتخاب مى‏كنند. آيا عزّت و آبرو نزد آنان مى‏جويند؟ با اينكه همه عزّتها از آن خداست؟! (139)


الَّذِين‌َ يَتَرَبَّصُون‌َ بِكُم‌ْ فَإِنْ‌ كَان‌َ لَكُم‌ْ فَتْح‌ٌ مِن‌َ الله‌ِ قَالُوا أَلَم‌ْ نَكُنْ‌ مَعَكُم‌ْ وَ إِنْ‌ كَان‌َ لِلْكَافِرِين‌َ نَصيب‌ٌ قَالُوا أَلَم‌ْ نَسْتَحْوِذْ عَلَيْكُم‌ْ وَ نَمْنَعْكُمْ‌ مِن‌َ الْمُؤْمِنِين‌َ فَالله‌ُ يَحْكُم‌ُ بَيْنَكُم‌ْ يَوْم‌َ الْقِيَامَة‌ِ وَ لَن‌ْ يَجْعَل‌َ الله‌ُ لِلْكَافِرِين‌َ عَلَي‌ الْمُؤْمِنِين‌َ سَبِيلاً (نساء: 141)

منافقان همانها هستند كه پيوسته انتظار مى‏كشند و مراقب شما هستند اگر فتح و پيروزى نصيب شما گردد، مى‏گويند: مگر ما با شما نبوديم؟ (پس ما نيز در افتخارات و غنايم شريكيم!) «و اگر بهره‏اى نصيب كافران گردد، به آنان مى‏گويند: مگر ما شما را به مبارزه و عدم تسليم در برابر مؤمنان، تشويق نمى‏كرديم؟ (پس با شما شريك خواهيم بود!)» خداوند در روز رستاخيز، ميان شما داورى مى‏كند و خداوند هرگز كافران را بر مؤمنان تسلّطى نداده است. (141)


مُذَبْذَبِين‌َ بَيْن‌َ ذَلِك‌َ لاَ إِلَي‌ هَؤُلاَءِ وَ لاَ إِلَي‌ هَؤُلاَءِ وَ مَنْ‌ يُضْلِل‌ِ الله‌ُ فَلَن‌ْ تَجِدَ لَه‌ُ سَبِيلاً (نساء: 143)

آنها افراد بى‏هدفى هستند كه نه سوى اينها، و نه سوى آنهايند! (نه در صف مؤمنان قرار دارند، و نه در صف كافران!) و هر كس را خداوند گمراه كند، راهى براى او نخواهى يافت. (143)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا لاَ تَتَّخِذُوا الْكَافِرِين‌َ أَوْلِيَاءَ مِنْ‌ دُون‌ِ الْمُؤْمِنِين‌َ أَتُرِيدُون‌َ أَن‌ْ تَجْعَلُوا لِالله‌ِ عَلَيْكُم‌ْ سُلْطَانَاً مُبِينَاً (نساء: 144)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! غير از مؤمنان، كافران را ولّى و تكيه‏گاه خود قرار ندهيد! آيا مى‏خواهيد (با اين عمل،) دليل آشكارى بر ضدّ خود در پيشگاه خدا قرار دهيد؟! (144)


إِن‌َّ الْمُنَافِقِين‌َ فِي‌ الدَّرْك‌ِ الْأَسْفَل‌ِ مِن‌َ النَّارِ وَ لَن‌ْ تَجِدَ لَهُم‌ْ نَصِيرَاً (نساء: 145)

منافقان در پايين‏ترين دركات دوزخ قرار دارند و هرگز ياورى براى آنها نخواهى يافت! (بنا بر اين، از طرح دوستى با دشمنان خدا، كه نشانه نفاق است، بپرهيزيد!) (145)


إِلاَّ الَّذِين‌َ تَابُوا وَ أَصْلَحُوا وَاعْتَصَمُوا بِالله‌ِ وَ أَخْلَصُوا دِينَهُم‌ْ لِالله‌ِ فَأُولَئِك‌َ مَع‌َ الْمُؤْمِنِين‌َ وَ سَوْف‌َ يُؤْت‌ِ الله‌ُ الْمُؤْمِنِين‌َ أَجْرَاً عَظِيمَاً (نساء: 146)

مگر آنها كه توبه كنند، و جبران و اصلاح نمايند، به (دامن لطف) خدا، چنگ زنند، و دين خود را براى خدا خالص كنند آنها با مؤمنان خواهند بود و خداوند به افراد باايمان، پاداش عظيمى خواهد داد. (146)


أُولَئِك‌َ هُم‌ُ الْكَافِرُون‌َ حَقَّاً وَ أَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِين‌َ عَذَابَاً مُهِينَاً (نساء: 151)

آنها كافران حقيقى‏اند و براى كافران، مجازات خواركننده‏اى فراهم ساخته‏ايم. (151)


وَ رَفَعْنَا فَوْقَهُم‌ُ الطُّورَ بِمِيِثَاقِهِم‌ْ وَ قُلْنَا لَهُم‌ُ ادْخُلُوا الْبَاب‌َ سُجَّدَاً وَ قُلْنَا لَهُم‌ْ لاَ تَعْدُوا فِي‌ السَّبْت‌ِ وَ أَخَذْنَا مِنْهُمْ‌ مِيثَاقَاً غَلِيظَاً (نساء: 154)

و كوه طور را بر فراز آنها برافراشتيم و در همان حال از آنها پيمان گرفتيم، و به آنها گفتيم: « (براى توبه،) از در (بيت المقدس) با خضوع درآييد!» و (نيز) گفتيم: «روز شنبه تعدّى نكنيد (و دست از كار بكشيد!)» و از آنان (در برابر همه اينها،) پيمان محكمى گرفتيم. (154)


وَ قَوْلِهِم‌ْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِيح‌َ عِيسَي‌ ابْن‌َ مَرْيَم‌َ رَسُول‌َ الله‌ِ وَ مَا قَتَلُوه‌ُ وَ مَا صَلَبُوه‌ُ وَ لَكِنْ‌ شُبِّه‌َ لَهُم‌ْ وَ إِن‌َّ الَّذِين‌َ اخْتَلَفُوا فِيه‌ِ لَفِي‌ شَك‌ٍّ مِنْه‌ُ مَا لَهُم‌ْ بِه‌ِ مِن‌ْ عِلْم‌ٍ إِلاَّ اتِّبَاع‌َ الظَّن‌ِّ وَ مَا قَتَلُوه‌ُ يَقِينَاً (نساء: 157)

و گفتارشان كه: «ما، مسيح عيسى بن مريم، پيامبر خدا را كشتيم!» در حالى كه نه او را كشتند، و نه بر دار آويختند لكن امر بر آنها مشتبه شد. و كسانى كه در مورد (قتل) او اختلاف كردند، از آن در شك هستند و علم به آن ندارند و تنها از گمان پيروى مى‏كنند و قطعاً او را نكشتند! (157)


وَ إِنْ‌ مِن‌ْ أَهْل‌ِ الْكِتَاب‌ِ إِلاَّ لَيُؤْمِنَن‌َّ بِه‌ِ قَبْل‌َ مَوْتِه‌ِ وَ يَوْم‌َ الْقِيَامَة‌ِ يَكُون‌ُ عَلَيْهِم‌ْ شَهِيدَاً (نساء: 159)

و هيچ يك از اهل كتاب نيست مگر اينكه پيش از مرگش به او [حضرت مسيح‏] ايمان مى‏آورد و روز قيامت، بر آنها گواه خواهد بود. (159)


فَبِظُلْم‌ٍ مِن‌َ الَّذِين‌َ هَادُوا حَرَّمْنَا عَلَيْهِم‌ْ طَيِّبَات‌ٍ أُحِلَّت‌ْ لَهُم‌ْ وَ بِصَدِّهِم‌ْ عَنْ‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ كَثِيرَاً (نساء: 160)

بخاطر ظلمى كه از يهود صادر شد، و (نيز) بخاطر جلوگيرى بسيار آنها از راه خدا، بخشى از چيزهاى پاكيزه را كه بر آنها حلال بود، حرام كرديم. (160)


وَ أَخْذِهِم‌ُ الرِّبَا وَ قَدْ نُهُوا عَنْه‌ُ وَ أَكْلِهِم‌ْ أَمْوَال‌َ النَّاس‌ِ بِالْبَاطِل‌ِ وَ أَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِين‌َ مِنْهُم‌ْ عَذَابَاً أَلِيمَاً (نساء: 161)

و (همچنين) بخاطر ربا گرفتن، در حالى كه از آن نهى شده بودند و خوردن اموال مردم بباطل و براى كافران آنها، عذاب دردناكى آماده كرده‏ايم. (161)


رُسُلاً مُبَشِّرِين‌َ وَ مُنْذِرِين‌َ لِئَلاَّ يَكُون‌َ لِلنَّاس‌ِ عَلَي‌ الله‌ِ حُجَّة‌ٌ بَعْدَ الرُّسُل‌ِ وَ كَان‌َ الله‌ُ عَزِيزَاً حَكِيمَاً (نساء: 165)

پيامبرانى كه بشارت‏دهنده و بيم‏دهنده بودند، تا بعد از اين پيامبران، حجتى براى مردم بر خدا باقى نماند، (و بر همه اتمام حجت شود) و خداوند، توانا و حكيم است. (165)


إِن‌َّ الَّذِين‌َ كَفَرُوا وَ ظَلَمُوا لَم‌ْ يَكُن‌ِ الله‌ُ لِيَغْفِرَ لَهُم‌ْ وَ لاَ لِيَهْدِيَهُم‌ْ طَرِيقَاً (نساء: 168)

كسانى كه كافر شدند، و (به خود و ديگران) ستم كردند، هرگز خدا آنها را نخواهد بخشيد، و آنان را به هيچ راهى هدايت نخواهد كرد، (168)


يَا أَيُّهَا النَّاس‌ُ قَدْ جَاءَكُم‌ُ الرَّسُول‌ُ بِالحَق‌ِّ مِنْ‌ رَبِّكُم‌ْ فَآمِنُوا خَيْرَاً لَكُم‌ْ وَ إِنْ‌ تَكْفُرُوا فَإِن‌َّ لِالله‌ِ مَا فِي‌ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ وَ كَان‌َ الله‌ُ عَلِيمَاً حَكِيمَاً (نساء: 170)

اى مردم! پيامبر (ى كه انتظارش را مى‏كشيديد،) حق را از جانب پروردگارتان آورد به او ايمان بياوريد كه براى شما بهتر است! و اگر كافر شويد، (به خدا زيانى نمى رسد، زيرا) آنچه در آسمانها و زمين است از آن خداست، و خداوند، دانا و حكيم است. (170)


يَا أَهْل‌َ الْكِتَاب‌ِ لاَ تَغْلُوا فِي‌ دِينِكُم‌ْ وَ لاَ تَقُولُوا عَلَي‌ الله‌ِ إِلاَّ الْحَق‌َّ إِنَّمَا الْمَسِيح‌ُ عِيسَي‌ ابْن‌ُ مَرْيَم‌َ رَسُول‌ُ الله‌ِ وَ كَلِمَتُه‌ُ أَلْقَاهَا إِلَي‌ مَرْيَم‌َ وَ رُوح‌ٌ مِنْه‌ُ فَآمِنُوا بِالله‌ِ وَ رُسُلِه‌ِ وَ لاَ تَقُولُوا ثَلاَثَة‌ٌ انْتَهُوا خَيْرَاً لَكُم‌ْ إِنَّمَا الله‌ُ إِلَه‌ٌ وَاحِدٌ سُبْحَانَه‌ُ أَنْ‌ يَكُون‌َ لَه‌ُ وَلَدٌ لَه‌ُ مَا فِي‌ السَّمَاوَات‌ِ وَ مَا فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَ كَفَي‌ بِالله‌ِ وَكِيلاً (نساء: 171)

اى اهل كتاب! در دين خود، غلوّ (و زياده روى) نكنيد! و در باره خدا، غير از حق نگوييد! مسيح عيسى بن مريم فقط فرستاده خدا، و كلمه (و مخلوق) اوست، كه او را به مريم القا نمود و روحى (شايسته) از طرف او بود. بنا بر اين، به خدا و پيامبران او، ايمان بياوريد! و نگوييد: « (خداوند) سه‏گانه است!» (از اين سخن) خوددارى كنيد كه براى شما بهتر است! خدا، تنها معبود يگانه است او منزه است كه فرزندى داشته باشد (بلكه) از آن اوست آنچه در آسمانها و در زمين است و براى تدبير و سرپرستى آنها، خداوند كافى است. (171)


لَن‌ْ يَسْتَنْكِف‌َ الْمَسِيح‌ُ أَنْ‌ يَكُون‌َ عَبْدَاً لِالله‌ِ وَ لاَ الْمَلاَئِكَة‌ُ الْمُقَرَّبُون‌َ وَ مَنْ‌ يَسْتَنْكِف‌ْ عَن‌ْ عِبَادَتِه‌ِ وَ يَسْتَكْبِرْ فَسَيَحْشُرُهُم‌ْ إِلَيْه‌ِ جَمِيعَاً (نساء: 172)

هرگز مسيح از اين ابا نداشت كه بنده خدا باشد و نه فرشتگان مقرّب او (از اين ابا دارند). و آنها كه از عبوديّت و بندگى او، روى برتابند و تكبّر كنند، بزودى همه آنها را (در قيامت) نزد خود جمع خواهد كرد. (172)


فَأَمَّا الَّذِين‌َ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَات‌ِ فَيُوَفِّيهِم‌ْ أُجُورَهُم‌ْ وَ يَزِيدُهُم‌ْ مِنْ‌ فَضْلِه‌ِ وَ أَمَّا الَّذِين‌َ اسْتَنْكَفُوا وَاسْتَكْبَرُوا فَيُعَذِّبُهُم‌ْ عَذَابَاً أَلِيمَاً وَ لاَ يَجِدُون‌َ لَهُمْ‌ مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ وَلِيَّاً وَ لاَ نَصِيرَاً (نساء: 173)

امّا آنها كه ايمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند، پاداششان را بطور كامل خواهد داد و از فضل و بخشش خود، بر آنها خواهد افزود. و آنها را كه ابا كردند و تكبّر ورزيدند، مجازات دردناكى خواهد كرد و براى خود، غير از خدا، سرپرست و ياورى نخواهند يافت. (173)


يَسْتَفْتُونَك‌َ قُل‌ِ الله‌ُ يُفْتِيكُم‌ْ فِي‌ الْكَلاَلَة‌ِ إِنِ‌ امْرِئٌ هَلَك‌َ لَيْس‌َ لَه‌ُ وَلَدٌ وَ لَه‌ُ أُخْت‌ٌ فَلَهَا نِصْف‌ُ مَا تَرَك‌َ وَ هُوَ يَرِثُهَا إِنْ‌ لَم‌ْ يَكُنْ‌ لَهَا وَلَدٌ فَإِنْ‌ كَانَتَا اثْنَتَيْن‌ِ فَلَهُمَا الثُّلُثَان‌ِ مِمَّا تَرَك‌َ وَ إِنْ‌ كَانُوا إِخْوَة‌ً رِجَالاً وَ نِسَاءً فَلِلذَّكَرِ مِثْل‌ُ حَظ‌ِّ الْأُنْثَيَيْن‌ِ يُبَيِّن‌ُ الله‌ُ لَكُم‌ْ أَنْ‌ تَضِلُّوا وَالله‌ُ بِكُل‌ِّ شَي‌ْءٍ عَلِيم‌ٌ (نساء: 176)

از تو (در باره ارث خواهران و برادران) سؤال مى‏كنند، بگو: «خداوند، حكم كلاله (خواهر و برادر) را براى شما بيان مى‏كند: اگر مردى از دنيا برود، كه فرزند نداشته باشد، و براى او خواهرى باشد، نصف اموالى را كه به جا گذاشته، از او (ارث) مى‏برد و (اگر خواهرى از دنيا برود، وارث او يك برادر باشد،) او تمام مال را از آن خواهر به ارث مى‏برد، در صورتى كه (ميّت) فرزند نداشته باشد و اگر دو خواهر (از او) باقى باشند دو سوم اموال را مى‏برند و اگر برادران و خواهران با هم باشند، (تمام اموال را ميان خود تقسيم مى‏كنند و) براى هر مذكّر، دو برابر سهم مؤنّث است. خداوند (احكام خود را) براى شما بيان مى‏كند تا گمراه نشويد و خداوند به همه چيز داناست.» (176)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ أُحِلَّت‌ْ لَكُم‌ْ بَهِيمَة‌ُ الْأَنْعَام‌ِ إِلاَّ مَا يُتْلَي‌ عَلَيْكُم‌ْ غَيْرَ مُحِلِّي‌ الصَّيْدِ وَ أَنْتُم‌ْ حُرُم‌ٌ إِن‌َّ الله‌َ يَحْكُم‌ُ مَا يُرِيدُ (مائده: 1)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! به پيمانها (و قراردادها) وفا كنيد! چهارپايان (و جنين آنها) براى شما حلال شده است مگر آنچه بر شما خوانده مى‏شود (و استثنا خواهد شد). و به هنگام احرام، صيد را حلال نشمريد! خداوند هر چه بخواهد (و مصلحت باشد) حكم مى‏كند. (1)


حُرِّمَت‌ْ عَلَيْكُم‌ُ الْمَيْتَة‌ُ وَالدَّم‌ُ وَ لَحْم‌ُ الْخِنْزِيرِ وَ مَا أُهِل‌َّ لِغَيْرِ الله‌ِ بِه‌ِ وَالْمُنْخَنِقَة‌ُ وَالْمَوْقُوذَة‌ُ وَالْمُتَرَدِّيَة‌ُ وَالنَّطِيحَة‌ُ وَ مَا أَكَل‌َ السَّبُع‌ُ إِلاَّ مَا ذَكَّيْتُم‌ْ وَ مَا ذُبِح‌َ عَلَي‌ النُّصُب‌ِ وَ أَنْ‌ تَسْتَقْسِمُوا بِالْأَزْلاَم‌ِ ذَلِكُم‌ْ فِسْق‌ٌ الْيَوْم‌َ يَئِس‌َ الَّذِين‌َ كَفَرُوا مِنْ‌ دِينِكُم‌ْ فَلاَ تَخْشَوْهُم‌ْ وَاخْشَوْن‌ِ الْيَوْم‌َ أَكْمَلْت‌ُ لَكُم‌ْ دِينَكُم‌ْ وَ أَتْمَمْت‌ُ عَلَيْكُم‌ْ نِعْمَتِي‌ وَ رَضِيت‌ُ لَكُم‌ُ الْإِسْلاَم‌َ دِينَاً فَمَن‌ِ اضْطُرَّ فِي‌ مَخْمَصَة‌ٍ غَيْرَ مُتَجَانِف‌ٍ لِإِثْم‌ٍ فَإِن‌َّ الله‌َ غَفُورٌ رَحِيم‌ٌ (مائده: 3)

گوشت مردار، و خون، و گوشت خوك، و حيواناتى كه به غير نام خدا ذبح شوند، و حيوانات خفه شده، و به زجر كشته شده، و آنها كه بر اثر پرت‏شدن از بلندى بميرند، و آنها كه به ضرب شاخ حيوان ديگرى مرده باشند، و باقيمانده صيد حيوان درنده- مگر آنكه (بموقع به آن حيوان برسيد، و) آن را سرببريد- و حيواناتى كه روى بتها (يا در برابر آنها) ذبح مى‏شوند، (همه) بر شما حرام شده است و (همچنين) قسمت كردن گوشت حيوان به وسيله چوبه‏هاى تير مخصوص بخت آزمايى تمام اين اعمال، فسق و گناه است- امروز، كافران از (زوال) آيين شما، مأيوس شدند بنا بر اين، از آنها نترسيد! و از (مخالفت) من بترسيد! امروز، دين شما را كامل كردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان آيين (جاودان) شما پذيرفتم- امّا آنها كه در حال گرسنگى، دستشان به غذاى ديگرى نرسد، و متمايل به گناه نباشند، (مانعى ندارد كه از گوشتهاى ممنوع بخورند) خداوند، آمرزنده و مهربان است. (3)


يَسْأَلُونَك‌َ مَاذَا أُحِل‌َّ لَهُم‌ْ قُل‌ْ أُحِل‌َّ لَكُم‌ُ الطَّيِّبَات‌ُ وَ مَا عَلَّمْتُمْ‌ مِن‌َ الْجَوَارِح‌ِ مُكَلِّبِين‌َ تُعَلِّمُونَهُن‌َّ مِمَّا عَلَّمَكُم‌ُ الله‌ُ فَكُلُوا مِمَّا أَمْسَكْن‌َ عَلَيْكُم‌ْ وَاذْكُرُوا اسْم‌َ الله‌ِ عَلَيْه‌ِ وَاتَّقُوا الله‌َ إِن‌َّ الله‌َ سَرِيع‌ُ الْحِسَاب‌ِ (مائده: 4)

از تو سؤال مى‏كنند چه چيزهايى براى آنها حلال شده است؟ بگو: «آنچه پاكيزه است، براى شما حلال گرديده (و نيز صيد) حيوانات شكارى و سگهاى آموخته (و تربيت يافته) كه از آنچه خداوند به شما تعليم داده به آنها ياد داده‏ايد، (بر شما حلال است) پس، از آنچه اين حيوانات براى شما (صيد مى‏كنند و) نگاه مى‏دارند، بخوريد و نام خدا را (به هنگام فرستادن حيوان براى شكار،) بر آن ببريد و از (معصيت) خدا بپرهيزيد كه خداوند سريع الحساب است!» (4)


الْيَوْم‌َ أُحِل‌َّ لَكُم‌ُ الطَّيِّبَات‌ُ وَ طَعَام‌ُ الَّذِين‌َ أُوتُوا الْكِتَاب‌َ حِل‌ٌّ لَكُم‌ْ وَ طَعَامُكُم‌ْ حِل‌ٌّ لَهُم‌ْ وَالْمُـحْصَنَات‌ُ مِن‌َ الْمُؤْمِنَات‌ِ وَالْمُـحْصَنَات‌ُ مِن‌َ الَّذِين‌َ أُوتُوا الْكِتَاب‌َ مِنْ‌ قَبْلِكُم‌ْ إِذَا آتَيْتُمُوهُن‌َّ أُجُورَهُن‌َّ مُحْصِنِين‌َ غَيْرَ مُسَافِحِين‌َ وَ لاَ مُتَّخِذِي‌ أَخْدَان‌ٍ وَ مَنْ‌ يَكْفُرْ بِالْإِيمَانِ فَقَدْ حَبِط‌َ عَمَلُه‌ُ وَ هُوَ فِي‌ الْآخِرَة‌ِ مِن‌َ الْخَاسِرِين‌َ (مائده: 5)

امروز چيزهاى پاكيزه براى شما حلال شده و (همچنين) طعام اهل كتاب، براى شما حلال است و طعام شما براى آنها حلال و (نيز) آنان پاكدامن از مسلمانان، و آنان پاكدامن از اهل كتاب، حلالند هنگامى كه مهر آنها را بپردازيد و پاكدامن باشيد نه زناكار، و نه دوست پنهانى و نامشروع گيريد. و كسى كه انكار كند آنچه را بايد به آن ايمان بياورد، اعمال او تباه مى‏گردد و در سراى ديگر، از زيانكاران خواهد بود. (5)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا إِذَا قُمْتُم‌ْ إِلَي‌ الصَّلاَة‌ِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُم‌ْ وَ أَيْدِيَكُم‌ْ إِلَي‌ الْمَرَافِق‌ِ وَامْسَحُوا بِرُؤُوسِكُم‌ْ وَ أَرْجُلَكُم‌ْ إِلَي‌ الْكَعْبَيْن‌ِ وَ إِنْ‌ كُنْتُم‌ْ جُنُبَاً فَاطَّهَّرُوا وَ إِنْ‌ كُنْتُمْ‌ مَرْضَي‌ أَوْ عَلَي‌ سَفَرٍ أَوْ جَاءَ أَحَدٌ مِنْكُمْ‌ مِن‌َ الْغَائِط‌ِ أَوْ لاَمَسْتُم‌ُ النِّسَاءَ فَلَم‌ْ تَجِدُوا مَاءً فَتَيَمَّمُوا صَعِيدَاً طَيِّبَاً فَامْسَحُوا بِوُجُوهِكُم‌ْ وَ أَيْدِيكُمْ‌ مِنْه‌ُ مَا يُرِيدُ الله‌ُ لِيَجْعَل‌َ عَلَيْكُمْ‌ مِن‌ْ حَرَج‌ٍ وَ لَكِنْ‌ يُرِيدُ لِيُطَهِّرَكُم‌ْ وَ لِيُتِم‌َّ نِعْمَتَه‌ُ عَلَيْكُم‌ْ لَعَلَّكُم‌ْ تَشْكُرُون‌َ (مائده: 6)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! هنگامى كه به نماز مى‏ايستيد، صورت و دستها را تا آرنج بشوييد! و سر و پاها را تا مفصل [برآمدگى پشت پا] مسح كنيد! و اگر جنب باشيد، خود را بشوييد (و غسل كنيد)! و اگر بيمار يا مسافر باشيد، يا يكى از شما از محل پستى آمده [قضاى حاجت كرده‏]، يا با آنان تماس گرفته (و آميزش جنسى كرده‏ايد)، و آب (براى غسل يا وضو) نيابيد، با خاك پاكى تيمم كنيد! و از آن، بر صورت [پيشانى‏] و دستها بكشيد! خداوند نمى‏خواهد مشكلى براى شما ايجاد كند بلكه مى‏خواهد شما را پاك سازد و نعمتش را بر شما تمام نمايد شايد شكر او را بجا آوريد! (6)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِين‌َ لِالله‌ِ شُهَدَاءَ بِالْقِسْط‌ِ وَ لاَ يَجْرِمَنَّكُم‌ْ شَنَئَان‌ُ قَوْم‌ٍ عَلَي‌ أَنْ لاَ تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَب‌ُ لِلتَّقْوَي‌ وَاتَّقُوا الله‌َ إِن‌َّ الله‌َ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُون‌َ (مائده: 8)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! همواره براى خدا قيام كنيد، و از روى عدالت، گواهى دهيد! دشمنى با جمعيّتى، شما را به گناه و ترك عدالت نكشاند! عدالت كنيد، كه به پرهيزگارى نزديكتر است! و از (معصيت) خدا بپرهيزيد، كه از آنچه انجام مى‏دهيد، با خبر است! (8)


وَعَدَ الله‌ُ الَّذِين‌َ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الْصَّالِحَات‌ِ لَهُمْ‌ مَغْفِرَة‌ٌ وَ أَجْرٌ عَظِيم‌ٌ (مائده: 9)

خداوند، به آنها كه ايمان آورده و اعمال صالح انجام داده‏اند، وعده آمرزش و پاداش عظيمى داده است. (9)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا اذْكُرُوا نِعْمَت‌َ الله‌ِ عَلَيْكُم‌ْ إِذْ هَم‌َّ قَوْم‌ٌ أَنْ‌ يَبْسُطُوا إِلَيْكُم‌ْ أَيْدِيَهُم‌ْ فَكَف‌َّ أَيْدِيَهُم‌ْ عَنْكُم‌ْ وَاتَّقُوا الله‌َ وَ عَلَي‌ الله‌ِ فَلْيَتَوَكَّل‌ِ الْمُؤْمِنُون‌َ (مائده: 11)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! نعمتى را كه خدا به شما بخشيد، به ياد آوريد آن زمان كه جمعى (از دشمنان)، قصد داشتند دست به سوى شما دراز كنند (و شما را از ميان بردارند)، اما خدا دست آنها را از شما باز داشت! از خدا بپرهيزيد! و مؤمنان بايد تنها بر خدا توكّل كنند! (11)


وَ لَقَدْ أَخَذَ الله‌ُ مِيثَاق‌َ بَنِي‌ إِسْرَائِيل‌َ وَ بَعَثْنَا مِنْهُم‌ُ اثْنَي‌ْ عَشَرَ نَقِيبَاً وَ قَال‌َ الله‌ُ إِنِّي‌ مَعَكُم‌ْ لَئِن‌ْ أَقَمْتُم‌ُ الصَّلاَة‌َ وَ آتَيْتُم‌ُ الزَّكَاة‌َ وَ آمَنْتُمْ‌ بِرُسُلِي‌ وَ عَزَّرْتُمُوهُم‌ْ وَ أَقْرَضْتُم‌ُ الله‌َ قَرْضَاً حَسَنَاً لَأَُكَفِّرَن‌َّ عَنْكُم‌ْ سَيِّئَاتِكُم‌ْ وَ لَأَُدْخِلَنَّكُم‌ْ جَنَّات‌ٍ تَجْرِي‌ مِنْ‌ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ فَمَنْ‌ كَفَرَ بَعْدَ ذَلِك‌َ مِنْكُم‌ْ فَقَدْ ضَل‌َّ سَوَاءَ السَّبِيل‌ِ (مائده: 12)

خدا از بنى اسرائيل پيمان گرفت. و از آنها، دوازده نقيب [سرپرست‏] برانگيختيم. و خداوند (به آنها) گفت: «من با شما هستم! اگر نماز را برپا داريد، و زكات را بپردازيد، و به رسولان من ايمان بياوريد و آنها را يارى كنيد، و به خدا قرض الحسن بدهيد [در راه او، به نيازمندان كمك كنيد]، گناهان شما را مى‏پوشانم [مى بخشم‏] و شما را در باغهايى از بهشت، كه نهرها از زير درختانش جارى است، وارد مى‏كنم. اما هر كس از شما بعد از اين كافر شود، از راه راست منحرف گرديده است. (12)


يَا أَهْل‌َ الْكِتَاب‌ِ قَدْ جَاءَكُم‌ْ رَسُولُنَا يُبَيِّن‌ُ لَكُم‌ْ كَثِيرَاً مِمَّا كُنْتُم‌ْ تُخْفُون‌َ مِن‌َ الْكِتَاب‌ِ وَ يَعْفُو عَنْ‌ كَثِيرٍ قَدْ جَاءَكُمْ‌ مِن‌َ الله‌ِ نُورٌ وَ كِتَاب‌ٌ مُبِين‌ٌ (مائده: 15)

اى اهل كتاب! پيامبر ما، كه بسيارى از حقايق كتاب آسمانى را كه شما كتمان مى‏كرديد روشن مى‏سازد، به سوى شما آمد و از بسيارى از آن، (كه فعلًا افشاى آن مصلحت نيست،) صرف نظر مى‏نمايد. (آرى،) از طرف خدا، نور و كتاب آشكارى به سوى شما آمد. (15)


لَقَدْ كَفَرَ الَّذِين‌َ قَالُوا إِن‌َّ الله‌َ هُوَ الْمَسِيح‌ُ ابْن‌ُ مَرْيَم‌َ قُل‌ْ فَمَنْ‌ يَمْلِك‌ُ مِن‌َ الله‌ِ شَيْءً إِن‌ْ أَرَادَ أَن‌ْ يُهْلِك‌َ الْمَسِيح‌َ ابْن‌َ مَرْيَم‌َ وَ أُمَّه‌ُ وَ مَنْ‌ فِي‌ الْأَرْض‌ِ جَمِيعَاً وَ لِالله‌ِ مُلْك‌ُ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ وَ مَا بَيْنَهُمَا يَخْلُق‌ُ مَا يَشَاءُ وَالله‌ُ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ قَدِيرٌ (مائده: 17)

آنها كه گفتند: «خدا، همان مسيح بن مريم است»، بطور مسلّم كافر شدند بگو: «اگر خدا بخواهد مسيح بن مريم و مادرش و همه كسانى را كه روى زمين هستند هلاك كند، چه كسى مى‏تواند جلوگيرى كند؟ (آرى،) حكومت آسمانها و زمين، و آنچه ميان آن دو قرار دارد از آن خداست هر چه بخواهد، مى‏آفريند (حتّى انسانى بدون پدر، مانند مسيح) و او، بر هر چيزى تواناست.» (17)


وَ قَالَت‌ِ الْيَهُودُ وَالنَّصَارَي‌ نَحْن‌ُ أَبْنَاءُ الله‌ِ وَ أَحِبَّاؤُه‌ُ قُل‌ْ فَلِم‌َ يُعَذِّبُكُمْ‌ بِذُنُوبِكُمْ‌ بَل‌ْ أَنْتُمْ‌ بَشَرٌ مِمَّن‌ْ خَلَق‌َ يَغْفِرُ لِمَنْ‌ يَشَاءُ وَ يُعَذِّب‌ُ مَنْ‌ يَشَاءُ وَ لِالله‌ِ مُلْك‌ُ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ وَ مَا بَيْنَهُمَا وَ إِلَيْه‌ِ الْمَصِيرُ (مائده: 18)

يهود و نصارى گفتند: «ما، فرزندان خدا و دوستان (خاصّ) او هستيم.» بگو: «پس چرا شما را در برابر گناهانتان مجازات مى‏كند؟! بلكه شما هم بشرى هستيد از مخلوقاتى كه آفريده هر كس را بخواهد (و شايسته بداند)، مى‏بخشد و هر كس را بخواهد (و مستحق بداند)، مجازات مى‏كند و حكومت آسمانها و زمين و آنچه در ميان آنهاست، از آن اوست و بازگشت همه موجودات، به سوى اوست.» (18)


يَا أَهْل‌َ الْكِتَاب‌ِ قَدْ جَاءَكُم‌ْ رَسُولُنَا يُبَيِّن‌ُ لَكُم‌ْ عَلَي‌ فَتْرَة‌ٍ مِن‌َ الرُّسُل‌ِ أَنْ‌ تَقُولُوا مَا جَاءَنَا مِن‌ْ بَشِيرٍ وَ لاَ نَذِيرٍ فَقَدْ جَاءَكُم‌ْ بَشِيرٌ وَ نَذِيرٌ وَالله‌ُ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ قَدِيرٌ (مائده: 19)

اى اهل كتاب! رسول ما، پس از فاصله و فترتى ميان پيامبران، به سوى شما آمد در حالى كه حقايق را براى شما بيان مى‏كند تا مبادا (روز قيامت) بگوييد: «نه بشارت دهنده‏اى به سراغ ما آمد، و نه بيم دهنده‏اى»! (هم اكنون، پيامبر) بشارت‏دهنده و بيم‏دهنده، به سوى شما آمد! و خداوند بر همه چيز تواناست. (19)


وَ إِذْ قَال‌َ مُوسَي‌ لِقَوْمِه‌ِ يَا قَوْم‌ِ اذْكُرُوا نِعْمَة‌َ الله‌ِ عَلَيْكُم‌ْ إِذْ جَعَل‌َ فِيكُم‌ْ أَنْبِيَاءَ وَ جَعَلَكُمْ‌ مُلُوكَاً وَ آتَاكُمْ‌ مَا لَم‌ْ يُؤْت‌ِ أَحَدَاً مِن‌َ الْعَالَمِين‌َ (مائده: 20)

(به ياد آوريد) هنگامى را كه موسى به قوم خود گفت: «اى قوم من! نعمت خدا را بر خود متذكّر شويد هنگامى كه در ميان شما، پيامبرانى قرار داد (و زنجير بندگى و اسارت فرعونى را شكست) و شما را حاكم و صاحب اختيار خود قرار داد و به شما چيزهايى بخشيد كه به هيچ يك از جهانيان نداده بود! (20)


يَا قَوْم‌ِ ادْخُلُوا الْأَرْض‌َ الْمُقَدَّسَة‌َ الَّتِي‌ كَتَب‌َ الله‌ُ لَكُم‌ْ وَ لاَ تَرْتَدُّوا عَلَي‌ أَدْبَارِكُم‌ْ فَتَنْقَلِبُوا خَاسِرِين‌َ (مائده: 21)

اى قوم! به سرزمين مقدّسى كه خداوند براى شما مقرّر داشته، وارد شويد! و به پشت سر خود بازنگرديد (و عقب گرد نكنيد) كه زيانكار خواهيد بود!» (21)


وَاتْل‌ُ عَلَيْهِم‌ْ نَبَأَ ابْنَي‌ْ آدَم‌َ بِالْحَق‌ِّ إِذْ قَرَّبَا قُرْبَانَاً فَتُقُبِّل‌َ مِن‌ْ أَحَدِهِمَا وَ لَم‌ْ يُتَقَبَّل‌ْ مِن‌َ الْآخَرِ قَال‌َ لَأََقْتُلَنَّك‌َ قَال‌َ إِنَّمَا يَتَقَبَّل‌ُ الله‌ُ مِن‌َ الْمُتَّقِين‌َ (مائده: 27)

و داستان دو فرزند آدم را بحقّ بر آنها بخوان: هنگامى كه هر كدام، كارى براى تقرّب (به پروردگار) انجام دادند امّا از يكى پذيرفته شد، و از ديگرى پذيرفته نشد (برادرى كه عملش مردود شده بود، به برادر ديگر) گفت: «به خدا سوگند تو را خواهم كشت!» (برادر ديگر) گفت: « (من چه گناهى دارم؟ زيرا) خدا، تنها از پرهيزگاران مى‏پذيرد! (27)


لَئِن‌ْ بَسَطْت‌َ إِلَيَّ‌ يَدَك‌َ لِتَقْتُلَنِي‌ مَا أَنَا بِبَاسِط‌ٍ يَدِي‌َ إِلَيْك‌َ لِأََقْتُلَك‌َ إِنِّي‌ أَخَاف‌ُ الله‌َ رَب‌َّ الْعَالَمِين‌َ (مائده: 28)

اگر تو براى كشتن من، دست دراز كنى، من هرگز به قتل تو دست نمى‏گشايم، چون از پروردگار جهانيان مى‏ترسم! (28)


فَطَوَّعَت‌ْ لَه‌ُ نَفْسُه‌ُ قَتْل‌َ أَخِيه‌ِ فَقَتَلَه‌ُ فَأَصْبَح‌َ مِن‌َ الْخَاسِرِين‌َ (مائده: 30)

نفس سركش، كم كم او را به كشتن برادرش ترغيب كرد (سرانجام) او را كشت و از زيانكاران شد. (30)


فَبَعَث‌َ الله‌ُ غُرَابَاً يَبْحَث‌ُ فِي‌ الْأَرْض‌ِ لِيُرِيَه‌ُ كَيْف‌َ يُوَارِي‌ سَوْءَة‌َ أَخِيه‌ِ قَال‌َ يَا وَيْلَتَي‌ أَعَجَزْت‌ُ أَن‌ْ أَكُون‌َ مِثْل‌َ هَذَا الْغُرَاب‌ِ فَأُوَارِي‌َ سَوْءَة‌َ أَخِي‌ فَأَصْبَح‌َ مِن‌َ النَّادِمِين‌َ (مائده: 31)

سپس خداوند زاغى را فرستاد كه در زمين، جستجو (و كندوكاو) مى‏كرد تا به او نشان دهد چگونه جسد برادر خود را دفن كند. او گفت: «واى بر من! آيا من نتوانستم مثل اين زاغ باشم و جسد برادرم را دفن كنم؟!» و سرانجام (از ترس رسوايى، و بر اثر فشار و جدان، از كار خود) پشيمان شد. (31)


مِنْ‌ أَجْل‌ِ ذَلِك‌َ كَتَبْنَا عَلَي‌ بَنِي‌ إِسْرَائِيل‌َ أَنَّه‌ُ مَنْ‌ قَتَل‌َ نَفْسَاً بِغَيْرِ نَفْس‌ٍ أَوْ فَسَادٍ فِي‌ الْأَرْض‌ِ فَكَأَنَّمَا قَتَل‌َ النَّاس‌َ جَمِيعَاً وَ مَن‌ْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاس‌َ جَمِيعَاً وَ لَقَدْ جَاءَتْهُم‌ْ رُسُلُنَا بِالْبَيِّنَات‌ِ ثُم‌َّ إِن‌َّ كَثِيرَاً مِنْهُمْ‌ بَعْدَ ذَلِك‌َ فِي‌ الْأَرْض‌ِ لَمُسْرِفُون‌َ (مائده: 32)

به همين جهت، بر بنى اسرائيل مقرّر داشتيم كه هر كس، انسانى را بدون ارتكاب قتل يا فساد در روى زمين بكشد، چنان است كه گويى همه انسانها را كشته و هر كس، انسانى را از مرگ رهايى بخشد، چنان است كه گويى همه مردم را زنده كرده است. و رسولان ما، دلايل روشن براى بنى اسرائيل آوردند، اما بسيارى از آنها، پس از آن در روى زمين، تعدّى و اسراف كردند. (32)


إِنَّمَا جَزَاءُ الَّذِين‌َ يُحَارِبُون‌َ الله‌َ وَ رَسُولَه‌ُ وَ يَسْعَوْن‌َ فِي‌ الْأَرْض‌ِ فَسَادَاً أَنْ‌ يُقَتَّلُوا أَوْ يُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّع‌َ أَيْدِيهِم‌ْ وَ أَرْجُلُهُمْ‌ مِن‌ْ خِلاَف‌ٍ أَوْ يُنفَوْا مِن‌َ الْأَرْض‌ِ ذَلِك‌َ لَهُم‌ْ خِزْي‌ٌ فِي‌ الدُّنْيَا وَ لَهُم‌ْ فِي‌ الْآخِرَة‌ِ عَذَاب‌ٌ عَظِيم‌ٌ (مائده: 33)

كيفر آنها كه با خدا و پيامبرش به جنگ برمى‏خيزند، و اقدام به فساد در روى زمين مى‏كنند، (و با تهديد اسلحه، به جان و مال و ناموس مردم حمله مى‏برند،) فقط اين است كه اعدام شوند يا به دار آويخته گردند يا (چهار انگشت از) دست (راست) و پاى (چپ) آنها، بعكس يكديگر، بريده شود و يا از سرزمين خود تبعيد گردند. اين رسوايى آنها در دنياست و در آخرت، مجازات عظيمى دارند. (33)


إِن‌َّ الَّذِين‌َ كَفَرُوا لَوْ أَن‌َّ لَهُمْ‌ مَا فِي‌ الْأَرْض‌ِ جَمِيعَاً وَ مِثْلَه‌ُ مَعَه‌ُ لِيَفْتَدُوا بِه‌ِ مِن‌ْ عَذَاب‌ِ يَوْم‌ِ الْقِيَامَة‌ِ مَا تُقُبِّل‌َ مِنْهُم‌ْ وَ لَهُم‌ْ عَذَاب‌ٌ أَلِيم‌ٌ (مائده: 36)

بيقين كسانى كه كافر شدند، اگر تمام آنچه روى زمين است و همانند آن، مال آنها باشد و همه آن را براى نجات از كيفر روز قيامت بدهند، از آنان پذيرفته نخواهد شد و مجازات دردناكى خواهند داشت. (36)


يُرِيدُون‌َ أَنْ‌ يَخْرُجُوا مِن‌َ النَّارِ وَ مَا هُمْ‌ بِخَارِجِين‌َ مِنْهَا وَ لَهُم‌ْ عَذَاب‌ٌ مُقِيم‌ٌ (مائده: 37)

پيوسته مى‏خواهند از آتش خارج شوند، ولى نمى‏توانند از آن خارج گردند و براى آنها مجازاتى پايدار است. (37)


أَلَم‌ْ تَعْلَم‌ْ أَن‌َّ الله‌َ لَه‌ُ مُلْك‌ُ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ يُعَذِّب‌ُ مَنْ‌ يَشَاءُ وَ يَغْفِرُ لِمَنْ‌ يَشَاءُ وَالله‌ُ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ قَدِيرٌ (مائده: 40)

آيا نمى‏دانى كه حكومت و فرمانروايى آسمانها و زمين از آن خداست؟ هر كس را بخواهد (و مستحق بداند)، كيفر مى‏كند و هر كس را بخواهد و شايسته بداند، مى‏بخشد و خداوند بر هر چيزى قادر است. (40)


يَا أَيُّهَا الرَّسُول‌ُ لاَ يَحْزُنْك‌َ الَّذِين‌َ يُسَارِعُون‌َ فِي‌ الْكُفْرِ مِن‌َ الَّذِين‌َ قَالُوا آمَنَّا بِأَفْوَاهِهِم‌ْ وَ لَم‌ْ تُؤْمِن‌ْ قُلُوبُهُم‌ْ وَ مِن‌َ الَّذِين‌َ هَادُوا سَمَّـاعُون‌َ لِلْكَذِب‌ِ سَمَّـاعُون‌َ لِقَوْم‌ٍ آخَرِين‌َ لَم‌ْ يَأْتُوك‌َ يُحَرِّفُون‌َ الْكَلِم‌َ مِن‌ْ بَعْدِ مَواضِعِه‌ِ يَقُولُون‌َ إِن‌ْ أُوتِيتُمْ‌ هَذَا فَخُذُوه‌ُ وَ إِنْ‌ لَم‌ْ تُؤْتَوْه‌ُ فَاحْذَرُوا وَ مَنْ‌ يُرِدِ الله‌ُ فِتْنَتَه‌ُ فَلَن‌ْ تَمْلِك‌َ لَه‌ُ مِن‌َ الله‌ِ شَيْءً أُولَئِك‌َ الَّذِين‌َ لَم‌ْ يُرِدِ الله‌ُ أَنْ‌ يُطَهِّرَ قُلُوبَهُم‌ْ لَهُم‌ْ فِي‌ الدُّنْيَا خِزْي‌ٌ وَ لَهُم‌ْ فِي‌ الْآخِرَة‌ِ عَذَاب‌ٌ عَظِيم‌ٌ (مائده: 41)

اى فرستاده (خدا)! آنها كه در مسير كفر شتاب مى‏كنند و با زبان مى‏گويند: «ايمان آورديم» و قلب آنها ايمان نياورده، تو را اندوهگين نسازند! و (همچنين) گروهى از يهوديان كه خوب به سخنان تو گوش مى‏دهند، تا دستاويزى براى تكذيب تو بيابند آنها جاسوسان گروه ديگرى هستند كه خودشان نزد تو نيامده‏اند آنها سخنان را از مفهوم اصليش تحريف مى‏كنند، و (به يكديگر) مى‏گويند: «اگر اين (كه ما مى‏خواهيم) به شما داده شد (و محمد بر طبق خواسته شما داورى كرد،) بپذيريد، و گر نه (از او) دورى كنيد!» (ولى) كسى را كه خدا (بر اثر گناهان پى در پى او) بخواهد مجازات كند، قادر به دفاع از او نيستى آنها كسانى هستند كه خدا نخواسته دلهايشان را پاك كند در دنيا رسوايى، و در آخرت مجازات بزرگى نصيبشان خواهد شد. (41)


سَمَّـاعُون‌َ لِلْكَذِب‌ِ أَكَّالُون‌َ لِلسُّحْت‌ِ فَإِنْ‌ جَاءُوك‌َ فَاحْكُمْ‌ بَيْنَهُم‌ْ أَوْ أَعْرِض‌ْ عَنْهُم‌ْ وَ إِنْ‌ تُعْرِض‌ْ عَنْهُم‌ْ فَلَن‌ْ يَضُرُّوك‌َ شَيْءً وَ إِن‌ْ حَكَمْت‌َ فَاحْكُمْ‌ بَيْنَهُمْ‌ بِالْقِسْط‌ِ إِن‌َّ الله‌َ يُحِب‌ُّ الْمُقْسِطِين‌َ (مائده: 42)

آنها بسيار به سخنان تو گوش مى‏دهند تا آن را تكذيب كنند مال حرام فراوان مى خورند پس اگر نزد تو آمدند، در ميان آنان داورى كن، يا (اگر صلاح دانستى) آنها را به حال خود واگذار! و اگر از آنان صرف نظر كنى، به تو هيچ زيانى نمى‏رسانند و اگر ميان آنها داورى كنى، با عدالت داورى كن، كه خدا عادلان را دوست دارد! (42)


إِنَّا أَنْزَلْنَا التَّوْرَاة‌َ فِيهَا هُدَي‌ً وَ نُورٌ يَحْكُم‌ُ بِهَا النَّبِيُّون‌َ الَّذِين‌َ أَسْلَمُوا لِلَّذِين‌َ هَادُوا وَالرَّبَّانِيُّون‌َ وَالْأَحْبَارُ بِمَا اسْتُحْفِظُوا مِنْ‌ كِتَاب‌ِ الله‌ِ وَ كَانُوا عَلَيْه‌ِ شُهَدَاءَ فَلاَ تَخْشَوُا النَّاس‌َ وَاخْشَوْن‌ِ وَ لاَ تَشْتَرُوا بِآيَاتِي‌ ثَمَنَاً قَلِيلاً وَ مَنْ‌ لَم‌ْ يَحْكُمْ‌ بِمَا أَنْزَل‌َ الله‌ُ فَأُولَئِك‌َ هُم‌ُ الْكَافِرُون‌َ (مائده: 44)

ما تورات را نازل كرديم در حالى كه در آن، هدايت و نور بود و پيامبران، كه در برابر فرمان خدا تسليم بودند، با آن براى يهود حكم مى‏كردند و (همچنين) علما و دانشمندان به اين كتاب كه به آنها سپرده شده و بر آن گواه بودند، داورى مى‏نمودند. بنا بر اين، (بخاطر داورى بر طبق آيات الهى،) از مردم نهراسيد! و از من بترسيد! و آيات مرا به بهاى ناچيزى نفروشيد! و آنها كه به احكامى كه خدا نازل كرده حكم نمى‏كنند، كافرند. (44)


وَ كَتَبْنَا عَلَيْهِم‌ْ فِيهَا أَن‌َّ النَّفْس‌َ بِالنَّفْس‌ِ وَالْعَيْن‌َ بِالْعَيْن‌ِ وَالْأَنْف‌َ بِالْأَنْف‌ِ وَالْأُذُن‌َ بِالْأُذُن‌ِ وَالسِّن‌َّ بِالسِّن‌ِّ وَالْجُرُوح‌َ قِصَاص‌ٌ فَمَنْ‌ تَصَدَّق‌َ بِه‌ِ فَهُوَ كَفَّارَة‌ٌ لَه‌ُ وَ مَنْ‌ لَم‌ْ يَحْكُمْ‌ بِمَا أَنْزَل‌َ الله‌ُ فَأُولَئِك‌َ هُم‌ُ الظَّالِمُون‌َ (مائده: 45)

و بر آنها [بنى اسرائيل‏] در آن [تورات‏]، مقرر داشتيم كه جان در مقابل جان، و چشم در مقابل چشم، و بينى در برابر بينى، و گوش در مقابل گوش، و دندان در برابر دندان مى‏باشد و هر زخمى، قصاص دارد و اگر كسى آن را ببخشد (و از قصاص، صرف نظر كند)، كفاره (گناهان) او محسوب مى‏شود و هر كس به احكامى كه خدا نازل كرده حكم نكند، ستمگر است. (45)


وَ قَفَّيْنَا عَلَي‌ آثَارِهِمْ‌ بِعِيسَي‌ ابْن‌ِ مَرْيَم‌َ مُصَدِّقَاً لِمَا بَيْن‌َ يَدَيْه‌ِ مِن‌َ التَّوْرَاة‌ِ وَ آتَيْنَاه‌ُ الْإِنْجِيل‌َ فِيه‌ِ هُدَي‌ً وَ نُورٌ وَ مُصَدِّقَاً لِمَا بَيْن‌َ يَدَيْه‌ِ مِن‌َ التَّوْرَاة‌ِ وَ هُدَي‌ً وَ مَوْعِظَة‌ً لِلْمُتَّقِين‌َ (مائده: 46)

و بدنبال آنها [پيامبران پيشين‏]، عيسى بن مريم را فرستاديم در حالى كه كتاب تورات را كه پيش از او فرستاده شده بود تصديق داشت و انجيل را به او داديم كه در آن، هدايت و نور بود و (اين كتاب آسمانى نيز) تورات را، كه قبل از آن بود، تصديق مى‏كرد و هدايت و موعظه‏اى براى پرهيزگاران بود. (46)


وَلْيَحْكُم‌ْ أَهْل‌ُ الْإِنْجِيل‌ِ بِمَا أَنْزَل‌َ الله‌ُ فِيه‌ِ وَ مَنْ‌ لَم‌ْ يَحْكُمْ‌ بِمَا أَنْزَل‌َ الله‌ُ فَأُولَئِك‌َ هُم‌ُ الْفَاسِقُون‌َ (مائده: 47)

اهل انجيل [پيروان مسيح‏] نيز بايد به آنچه خداوند در آن نازل كرده حكم كنند! و كسانى كه بر طبق آنچه خدا نازل كرده حكم نمى‏كنند، فاسقند. (47)


وَ أَنْزَلْنَا إِلَيْك‌َ الْكِتَاب‌َ بِالْحَق‌ِّ مُصَدِّقَاً لِمَا بَيْن‌َ يَدَيْه‌ِ مِن‌َ الْكِتَاب‌ِ وَ مُهَيْمِنَاً عَلَيْه‌ِ فَاحْكُمْ‌ بَيْنَهُمْ‌ بِمَا أَنْزَل‌َ الله‌ُ وَ لاَ تَتَّبِع‌ْ أَهْوَاءَهُم‌ْ عَمَّا جَاءَك‌َ مِن‌َ الحَق‌ِّ لِكُل‌ٍّ جَعَلْنَا مِنْكُم‌ْ شِرْعَة‌ً وَ مِنْهَاجَاً وَ لَوْ شَاءَ الله‌ُ لَجَعَلَكُم‌ْ أُمَّة‌ً وَاحِدَة‌ً وَ لَكِنْ‌ لِيَبْلُوَكُم‌ْ فِي‌ مَا آتَاكُم‌ْ فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَات‌ِ إِلَي‌ الله‌ِ مَرْجِعُكُم‌ْ جَمِيعَاً فَيُنَبِّئُكُمْ‌ بِمَا كُنْتُم‌ْ فِيه‌ِ تَخْتَلِفُون‌َ (مائده: 48)

و اين كتاب [قرآن‏] را به حق بر تو نازل كرديم، در حالى كه كتب پيشين را تصديق مى‏كند، و حافظ و نگاهبان آنهاست پس بر طبق احكامى كه خدا نازل كرده، در ميان آنها حكم كن! از هوى و هوسهاى آنان پيروى نكن! و از احكام الهى، روى مگردان! ما براى هر كدام از شما، آيين و طريقه روشنى قرار داديم و اگر خدا مى‏خواست، همه شما را امت واحدى قرار مى‏داد ولى خدا مى‏خواهد شما را در آنچه به شما بخشيده بيازمايد (و استعدادهاى مختلف شما را پرورش دهد). پس در نيكيها بر يكديگر سبقت جوييد! بازگشت همه شما، به سوى خداست سپس از آنچه در آن اختلاف مى‏كرديد به شما خبر خواهد داد. (48)


وَ أَن‌ِ احْكُم‌ْ بَيْنَهُمْ‌ بِمَا أَنْزَل‌َ الله‌ُ وَ لاَ تَتَّبِع‌ْ أَهْوَاءَهُم‌ْ وَاحْذَرْهُم‌ْ أَنْ‌ يَفْتِنُوك‌َ عَن‌ْ بَعْض‌ِ مَا أَنْزَل‌َ الله‌ُ إِلَيْك‌َ فَإِنْ‌ تَوَلَّوْا فَاعْلَم‌ْ أَنَّمَا يُرِيدُ الله‌ُ أَنْ‌ يُصِيبَهُمْ‌ بِبَعْض‌ِ ذُنُوبِهِم‌ْ وَ إِن‌َّ كَثِيرَاً مِن‌َ النَّاس‌ِ لَفَاسِقُون‌َ (مائده: 49)

و در ميان آنها [اهل كتاب‏]، طبق آنچه خداوند نازل كرده، داورى كن! و از هوسهاى آنان پيروى مكن! و از آنها بر حذر باش، مبادا تو را از بعض احكامى كه خدا بر تو نازل كرده، منحرف سازند! و اگر آنها (از حكم و داورى تو)، روى گردانند، بدان كه خداوند مى‏خواهد آنان را بخاطر پاره‏اى از گناهانشان مجازات كند و بسيارى از مردم فاسقند. (49)


أَفَحُكْم‌َ الْجَاهِلِيَّة‌ِ يَبْغُون‌َ وَ مَن‌ْ أَحْسَن‌ُ مِن‌َ الله‌ِ حُكْمَاً لِقَوْم‌ٍ يُوقِنُون‌َ (مائده: 50)

آيا آنها حكم جاهليّت را (از تو) مى‏خواهند؟! و چه كسى بهتر از خدا، براى قومى كه اهل يقين هستند، حكم مى‏كند؟! (50)


وَ يَقُول‌ُ الَّذِين‌َ آمَنُوا أَهَؤُلاَءِ الَّذِين‌َ أَقْسَمُوا بِالله‌ِ جَهْدَ أَيْمَانِهِم‌ْ إِنَّهُم‌ْ لَمَعَكُم‌ْ حَبِطَت‌ْ أَعْمَالُهُم‌ْ فَأَصْبَحُوا خَاسِرِين‌َ (مائده: 53)

آنها كه ايمان آورده‏اند مى‏گويند: «آيا اين (منافقان) همانها هستند كه با نهايت تأكيد سوگند ياد كردند كه با شما هستند؟! (چرا كارشان به اينجا رسيد؟!)» (آرى،) اعمالشان نابود گشت، و زيانكار شدند. (53)


وَ تَرَي‌ كَثِيرَاً مِنْهُم‌ْ يُسَارِعُون‌َ فِي‌ الْإِثْم‌ِ وَالْعُدْوَان‌ِ وَ أَكْلِهِم‌ُ السُّحْت‌َ لَبِئْس‌َ مَا كَانُوا يَعْمَلُون‌َ (مائده: 62)

بسيارى از آنان را مى‏بينى كه در گناه و تعدّى، و خوردن مال حرام، شتاب مى‏كنند! چه زشت است كارى كه انجام مى‏دادند! (62)


لَوْلاَ يَنْهَاهُم‌ُ الرَّبَّانِيُّون‌َ وَالْأَحْبَارُ عَنْ‌ قَوْلِهِم‌ُ الْإِثْم‌َ وَ أَكْلِهِم‌ُ السُّحْت‌َ لَبِئْس‌َ مَا كَانُوا يَصْنَعُون‌َ (مائده: 63)

چرا دانشمندان نصارى و علماى يهود، آنها را از سخنان گناه‏آميز و خوردن مال حرام، نهى نمى‏كنند؟! چه زشت است عملى كه انجام مى‏دادند! (63)


وَ قَالَت‌ِ الْيَهُودُ يَدُ الله‌ِ مَغْلُولَة‌ٌ غُلَّت‌ْ أَيْدِيهِم‌ْ وَ لُعِنُوا بِمَا قَالُوا بَل‌ْ يَدَاه‌ُ مَبْسُوطَتَان‌ِ يُنفِق‌ُ كَيْف‌َ يَشَاءُ وَ لَيَزِيدَن‌َّ كَثِيرَاً مِنْهُمْ‌ مَا أُنْزِل‌َ إِلَيْك‌َ مِنْ‌ رَبِّك‌َ طُغْيَانَاً وَ كُفْرَاً وَ أَلْقَيْنَا بَيْنَهُم‌ُ الْعَدَاوَة‌َ وَالْبَغْضَاءَ إِلَي‌ يَوْم‌ِ الْقِيَامَة‌ِ كُلَّمَا أَوْقَدُوا نَارَاً لِلْحَرْب‌ِ أَطْفَأَهَا الله‌ُ وَ يَسْعَوْن‌َ فِي‌ الْأَرْض‌ِ فَسَادَاً وَالله‌ُ لاَ يُحِب‌ُّ الْمُفْسِدِين‌َ (مائده: 64)

و يهود گفتند: «دست خدا (با زنجير) بسته است.» دستهايشان بسته باد! و بخاطر اين سخن، از رحمت (الهى) دور شوند! بلكه هر دو دست (قدرت) او، گشاده است هر گونه بخواهد، مى‏بخشد! ولى اين آيات، كه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده، بر طغيان و كفر بسيارى از آنها مى‏افزايد. و ما در ميان آنها تا روز قيامت عداوت و دشمنى افكنديم. هر زمان آتش جنگى افروختند، خداوند آن را خاموش ساخت و براى فساد در زمين، تلاش مى‏كنند و خداوند، مفسدان را دوست ندارد. (64)


وَ لَوْ أَن‌َّ أَهْل‌َ الْكِتَاب‌ِ آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَكَفَّرْنَا عَنْهُم‌ْ سَيِّئَاتِهِم‌ْ وَ لَأََدْخَلْنَاهُم‌ْ جَنَّات‌ِ النَّعِيم‌ِ (مائده: 65)

و اگر اهل كتاب ايمان بياورند و تقوا پيشه كنند، گناهان آنها را مى‏بخشيم و آنها را در باغهاى پرنعمت بهشت، وارد مى‏سازيم. (65)


وَ لَوْ أَنَّهُم‌ْ أَقَامُوا التَّوْرَاة‌َ وَالْإِِنْجِيل‌َ وَ مَا أُنْزِل‌َ إِلَيْهِمْ‌ مِنْ‌ رَبِّهِم‌ْ لَأََكَلُوا مِنْ‌ فَوْقِهِم‌ْ وَ مِنْ‌ تَحْت‌ِ أَرْجُلِهِم‌ْ مِنْهُم‌ْ أُمَّة‌ٌ مُقْتَصِدَة‌ٌ وَ كَثِيرٌ مِنْهُم‌ْ سَاءَ مَا يَعْمَلُون‌َ (مائده: 66)

و اگر آنان، تورات و انجيل و آنچه را از سوى پروردگارشان بر آنها نازل شده [قرآن‏] برپا دارند، از آسمان و زمين، روزى خواهند خورد جمعى از آنها، معتدل و ميانه‏رو هستند، ولى بيشترشان اعمال بدى انجام مى‏دهند. (66)


قُل‌ْ يَا أَهْل‌َ الْكِتَاب‌ِ لَسْتُم‌ْ عَلَي‌ شَي‌ْءٍ حَتَّي‌ تُقِيمُوا التَّوْرَاة‌َ وَالْإِِنجِيل‌َ وَ مَا أُنْزِل‌َ إِلَيْكُم‌ْ مِنْ‌ رَبِّكُم‌ْ وَ لَيَزِيدَن‌َّ كَثِيرَاً مِنْهُمْ‌ مَا أُنْزِل‌َ إِلَيْك‌َ مِنْ‌ رَبِّك‌َ طُغْيَانَاً وَ كُفْرَاً فَلاَ تَأْس‌َ عَلَي‌ الْقَوْم‌ِ الْكَافِرِين‌َ (مائده: 68)

اى اهل كتاب! شما هيچ آيين صحيحى نداريد، مگر اينكه تورات و انجيل و آنچه را از طرف پروردگارتان بر شما نازل شده است، برپا داريد. ولى آنچه بر تو از سوى پروردگارت نازل شده، (نه تنها مايه بيدارى آنها نمى‏گردد، بلكه) بر طغيان و كفر بسيارى از آنها مى‏افزايد. بنا بر اين، از اين قوم كافر، (و مخالفت آنها،) غمگين مباش! (68)


لَقَدْ أَخَذْنَا مِيثَاق‌َ بَنِي‌ إِسْرَائِيل‌َ وَ أَرْسَلْنَا إِلَيْهِم‌ْ رُسُلاً كُلَّمَا جَاءَهُم‌ْ رَسُول‌ٌ بِمَا لاَ تَهْوَي‌ أَنْفُسُهُم‌ْ فَرِيقَاً كَذَّبُوا وَ فَرِيقَاً يَقْتُلُون‌َ (مائده: 70)

ما از بنى اسرائيل پيمان گرفتيم و رسولانى به سوى آنها فرستاديم (ولى) هر زمان پيامبرى حكمى بر خلاف هوسها و دلخواه آنها مى‏آورد، عده‏اى را تكذيب مى‏كردند و عده‏اى را مى‏كشتند. (70)


لَقَدْ كَفَرَ الَّذِين‌َ قَالُوا إِن‌َّ الله‌َ هُوَ الْمَسِيح‌ُ ابْن‌ُ مَرْيَم‌َ وَ قَال‌َ الْمَسِيح‌ُ يَا بَنِي‌ إِسْرَائِيل‌َ اعْبُدُوا الله‌َ رَبِّي‌ وَ رَبَّكُم‌ْ إِنَّه‌ُ مَنْ‌ يُشْرِك‌ْ بِالله‌ِ فَقَدْ حَرَّم‌َ الله‌ُ عَلَيْه‌ِ الْجَنَّة‌َ وَ مَأْوَاه‌ُ النَّارُ وَ مَا لِلظَّالِمِين‌َ مِن‌ْ أَنْصَارٍ (مائده: 72)

آنها كه گفتند: «خداوند همان مسيح بن مريم است»، بيقين كافر شدند، (با اينكه خود) مسيح گفت: اى بنى اسرائيل! خداوند يگانه را، كه پروردگار من و شماست، پرستش كنيد! زيرا هر كس شريكى براى خدا قرار دهد، خداوند بهشت را بر او حرام كرده است و جايگاه او دوزخ است و ستمكاران، يار و ياورى ندارند. (72)


لَقَدْ كَفَرَ الَّذِين‌َ قَالُوا إِن‌َّ الله‌َ ثَالِث‌ُ ثَلاَثَة‌ٍ وَ مَا مِن‌ْ إِلَه‌ٍ إِلاَّ إِلَه‌ٌ وَاحِدٌ وَ إِنْ‌ لَم‌ْ يَنْتَهُوا عَمَّا يَقُولُون‌َ لَيَـمَسَّن‌َّ الَّذِين‌َ كَفَرُوا مِنْهُم‌ْ عَذَاب‌ٌ أَلِيم‌ٌ (مائده: 73)

آنها كه گفتند: «خداوند، يكى از سه خداست» (نيز) بيقين كافر شدند معبودى جز معبود يگانه نيست و اگر از آنچه مى‏گويند دست بر ندارند، عذاب دردناكى به كافران آنها (كه روى اين عقيده ايستادگى كنند،) خواهد رسيد. (73)


مَا الْمَسِيح‌ُ ابْن‌ُ مَرْيَم‌َ إِلاَّ رَسُول‌ٌ قَدْ خَلَت‌ْ مِنْ‌ قَبْلِه‌ِ الرُّسُل‌ُ وَ أُمُّه‌ُ صِدِّيقَة‌ٌ كَانَا يَأْكُلاَن‌ِ الطَّعَام‌َ انْظُرْ كَيْف‌َ نُبَيِّن‌ُ لَهُم‌ُ الْآيَات‌ِ ثُم‌َّ انْظُرْ أَنَّي‌ يُؤْفَكُون‌َ (مائده: 75)

مسيح فرزند مريم، فقط فرستاده (خدا) بود پيش از وى نيز، فرستادگان ديگرى بودند، مادرش، زن بسيار راستگويى بود هر دو، غذا مى‏خوردند (با اين حال، چگونه دعوى الوهيّت مسيح و پرستش مريم را داريد؟!) بنگر چگونه نشانه را براى آنها آشكار مى‏سازيم! سپس بنگر چگونه از حق بازگردانده مى‏شوند! (75)


قُل‌ْ أَتَعْبُدُون‌َ مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ مَا لاَ يَمْلِك‌ُ لَكُم‌ْ ضَرَّاً وَ لاَ نَفْعَاً وَالله‌ُ هُوَ السَّمِيع‌ُ الْعَلِيم‌ُ (مائده: 76)

بگو: «آيا جز خدا چيزى را مى‏پرستيد كه مالك سود و زيان شما نيست؟! و خداوند، شنوا و داناست.» (76)


كَانُوا لاَ يَتَنَاهَوْن‌َ عَنْ‌ مُنْكَرٍ فَعَلُوه‌ُ لَبِئْس‌َ مَا كَانُوا يَفْعَلُون‌َ (مائده: 79)

آنها از اعمال زشتى كه انجام مى‏دادند، يكديگر را نهى نمى‏كردند چه بدكارى انجام مى‏دادند! (79)


تَرَي‌ كَثِيرَاً مِنْهُم‌ْ يَتَوَلَّوْن‌َ الَّذِين‌َ كَفَرُوا لَبِئْس‌َ مَا قَدَّمَت‌ْ لَهُم‌ْ أَنْفُسُهُم‌ْ أَنْ‌ سَخِط‌َ الله‌ُ عَلَيْهِم‌ْ وَ فِي‌ الْعَذَاب‌ِ هُم‌ْ خَالِدُون‌َ (مائده: 80)

بسيارى از آنها را مى‏بينى كه كافران (و بت‏پرستان) را دوست مى‏دارند (و با آنها طرح دوستى مى‏ريزند) نفس (سركش) آنها، چه بد اعمالى از پيش براى (معاد) آنها فرستاد! كه نتيجه آن، خشم خداوند بود و در عذاب (الهى) جاودانه خواهند ماند. (80)


لَتَجِدَن‌َّ أَشَدَّ النَّاس‌ِ عَدَاوَة‌ً لِلَّذِين‌َ آمَنُوا الْيَهُودَ وَالَّذِين‌َ أَشْرَكُوا وَ لَتَجِدَن‌َّ أَقْرَبَهُمْ‌ مَوَدَّة‌ً لِلَّذِين‌َ آمَنُوا الَّذِين‌َ قَالُوا إِنَّا نَصَارَي‌ ذَلِك‌َ بِأَنَّ‌ مِنْهُم‌ْ قِسِّيسِين‌َ وَ رُهْبَانَاً وَ أَنَّهُم‌ْ لاَ يَسْتَكْبِرُون‌َ (مائده: 82)

بطور مسلّم، دشمنترين مردم نسبت به مؤمنان را، يهود و مشركان خواهى يافت و نزديكترين دوستان به مؤمنان را كسانى مى‏يابى كه مى‏گويند: «ما نصارى هستيم» اين بخاطر آن است كه در ميان آنها، افرادى عالم و تارك دنيا هستند و آنها (در برابر حق) تكبّر نمى‏ورزند. (82)


وَ مَا لَنَا لاَ نُؤْمِن‌ُ بِالله‌ِ وَ مَا جَاءَنَا مِن‌َ الْحَق‌ِّ وَ نَطْمَع‌ُ أَنْ‌ يُدْخِلَنَا رَبُّنَا مَع‌َ الْقَوْم‌ِ الصَّالِحِين‌َ (مائده: 84)

چرا ما به خدا و آنچه از حق به ما رسيده است، ايمان نياوريم، در حالى كه آرزو داريم پروردگارمان ما را در زمره صالحان قرار دهد؟!» (84)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا لاَ تُحَرِّمُوا طَيِّبَات‌ِ مَا أَحَل‌َّ الله‌ُ لَكُم‌ْ وَ لاَ تَعْتَدُوا إِن‌َّ الله‌َ لاَ يُحِب‌ُّ الْمُعْتَدِين‌َ (مائده: 87)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! چيزهاى پاكيزه را كه خداوند براى شما حلال كرده است، حرام نكنيد! و از حدّ، تجاوز ننماييد! زيرا خداوند متجاوزان را دوست نمى‏دارد. (87)


لاَ يُؤَاخِذُكُم‌ُ الله‌ُ بِاللَّغْوِ فِي‌ أَيْمَانِكُم‌ْ وَ لَكِنْ‌ يُؤَاخِذُكُمْ‌ بِمَا عَقَّدْتُم‌ُ الْأَيْمَان‌َ فَكَفَّارَتُه‌ُ إِطْعَام‌ُ عَشَرَة‌ِ مَسَاكِين‌َ مِن‌ْ أَوْسَط‌ِ مَا تُطْعِمُون‌َ أَهْلِيكُم‌ْ أَوْ كِسْوَتُهُم‌ْ أَوْ تَحْرِيرُ رَقَبَة‌ٍ فَمَنْ‌ لَم‌ْ يَجِدْ فَصِيَام‌ُ ثَلاَثَة‌ِ أَيَّام‌ٍ ذَلِك‌َ كَفَّارَة‌ُ أَيْمَانِكُم‌ْ إِذَا حَلَفْتُم‌ْ وَاحْفَظُوا أَيْمَانَكُم‌ْ كَذَلِك‌َ يُبَيِّن‌ُ الله‌ُ لَكُم‌ْ آيَاتِه‌ِ لَعَلَّكُم‌ْ تَشْكُرُون‌َ (مائده: 89)

خداوند شما را بخاطر سوگندهاى بيهوده (و خالى از اراده،) مؤاخذه نمى‏كند ولى در برابر سوگندهايى كه (از روى اراده) محكم كرده‏ايد، مؤاخذه مى‏نمايد. كفاره اين گونه قسمها، اطعام ده نفر مستمند، از غذاهاى معمولى است كه به خانواده خود مى‏دهيد يا لباس پوشاندن بر آن ده نفر و يا آزاد كردن يك برده و كسى كه هيچ كدام از اينها را نيابد، سه روز روزه مى‏گيرد اين، كفاره سوگندهاى شماست به هنگامى كه سوگند ياد مى‏كنيد (و مخالفت مى‏نماييد). و سوگندهاى خود را حفظ كنيد (و نشكنيد!) خداوند آيات خود را اين چنين براى شما بيان مى‏كند، شايد شكر او را بجا آوريد! (89)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا لَيَبْلُوَنَّكُم‌ُ الله‌ُ بِشَي‌ْءٍ مِن‌َ الصَّيْدِ تَنَالُه‌ُ أَيْدِيكُم‌ْ وَ رِمَاحُكُم‌ْ لِيَعْلَم‌َ الله‌ُ مَنْ‌ يَخَافُه‌ُ بِالْغَيْب‌ِ فَمَن‌ِ اعْتَدَي‌ بَعْدَ ذَلِك‌َ فَلَه‌ُ عَذَاب‌ٌ أَلِيم‌ٌ (مائده: 94)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! خداوند شما را به چيزى از شكار كه (به نزديكى شما مى‏آيد، بطورى كه) دستها و نيزه‏هايتان به آن مى‏رسد، مى‏آزمايد تا معلوم شود چه كسى باايمان به غيب، از خدا مى‏ترسد و هر كس بعد از آن تجاوز كند، مجازات دردناكى خواهد داشت. (94)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا لاَ تَقْتُلُوا الصَّيْدَ وَ أَنْتُم‌ْ حُرُم‌ٌ وَ مَنْ‌ قَتَلَه‌ُ مِنْكُمْ‌ مُتَعَمِّدَاً فَجَزَاءٌ مِثْل‌ُ مَا قَتَل‌َ مِن‌َ النَّعَم‌ِ يَحْكُم‌ُ بِه‌ِ ذَوا عَدْل‌ٍ مِنْكُم‌ْ هَدْيَاً بَالِغ‌َ الْكَعْبَة‌ِ أَوْ كَفَّارَة‌ٌ طَعَام‌ُ مَسَاكِين‌َ أَوْ عَدْل‌ُ ذَلِك‌َ صِيَامَاً لِيَذُوق‌َ وَبَال‌َ أَمْرِه‌ِ عَفَا الله‌ُ عَمَّا سَلَف‌َ وَ مَنْ‌ عَادَ فَيَنْتَقِم‌ُ الله‌ُ مِنْه‌ُ وَالله‌ُ عَزِيرٌ ذُو انْتِقَام‌ٍ (مائده: 95)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! در حال احرام، شكار نكنيد، و هر كس از شما عمداً آن را به قتل برساند، بايد كفاره‏اى معادل آن از چهارپايان بدهد كفاره‏اى كه دو نفر عادل از شما، معادل بودن آن را تصديق كنند و به صورت قربانى به (حريم) كعبه برسد يا (به جاى قربانى،) اطعام مستمندان كند يا معادل آن، روزه بگيرد، تا كيفر كار خود را بچشد. خداوند گذشته را عفو كرده، ولى هر كس تكرار كند، خدا از او انتقام مى‏گيرد و خداوند، توانا و صاحب انتقام است. (95)


أُحِل‌َّ لَكُم‌ْ صَيْدُ الْبَحْرِ وَ طَعَامُه‌ُ مَتَاعَاً لَكُم‌ْ وَ لِلسَّيَّارَة‌ِ وَ حُرِّم‌َ عَلَيْكُم‌ْ صَيْدَ الْبَرِّ مَا دُمْتُم‌ْ حُرُمَاً وَاتَّقُوا الله‌َ الَّذِي‌ إِلَيْه‌ِ تُحْشَرُون‌َ (مائده: 96)

صيد دريا و طعام آن براى شما و كاروانيان حلال است تا (در حال احرام) از آن بهره‏مند شويد ولى ما دام كه محرم هستيد، شكار صحرا براى شما حرام است و از (نافرمانى) خدايى كه به سوى او محشور مى‏شويد، بترسيد! (96)


جَعَل‌َ الله‌ُ الْكَعْبَة‌َ الْبَيْت‌َ الْحَرَام‌َ قِيَامَاً لِلنَّاس‌ِ وَالشَّهْرَ الْحَرَام‌َ وَالْهَدْي‌َ وَالْقَلاَئِدَ ذَلِك‌َ لِتَعْلَمُوا أَن‌َّ الله‌َ يَعْلَم‌ُ مَا فِي‌ السَّمَاوَات‌ِ وَ مَا فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَ أَن‌َّ الله‌َ بِكُل‌ِّ شَي‌ْءٍ عَلِيم‌ٌ (مائده: 97)

خداوند، كعبه- بيت الحرام- را وسيله‏اى براى استوارى و سامان بخشيدن به كار مردم قرار داده و همچنين ماه حرام، و قربانيهاى بى‏نشان، و قربانيهاى نشاندار را اين گونه احكام (حساب شده و دقيق،) بخاطر آن است كه بدانيد خداوند، آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است، مى‏داند و خدا به هر چيزى داناست. (97)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا لاَ تَسْأَلُوا عَن‌ْ أَشْيَاءَ إِنْ‌ تُبْدَ لَكُم‌ْ تَسُؤْكُم‌ْ وَ إِنْ‌ تَسْأَلُوا عَنْهَا حِين‌َ يُنَزَّل‌ُ الْقُرْآن‌ُ تُبْدَ لَكُم‌ْ عَفَا الله‌ُ عَنْهَا وَالله‌ُ غَفُورٌ حَلِيم‌ٌ (مائده: 101)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! از چيزهايى نپرسيد كه اگر براى شما آشكار گردد، شما را ناراحت مى‏كند! و اگر به هنگام نزول قرآن، از آنها سؤال كنيد، براى شما آشكار مى‏شود خداوند آنها را بخشيده (و ناديده گرفته) است. و خداوند، آمرزنده و بردبار است. (101)


وَ إِذَا قِيل‌َ لَهُم‌ْ تَعَالَوْا إِلَي‌ مَا أَنْزَل‌َ الله‌ُ وَ إِلَي‌ الرَّسُول‌ِ قَالُوا حَسْبُنَا مَا وَجَدْنَا عَلَيْه‌ِ آبَاءَنَا أَوَ لَوْ كَان‌َ آبَاؤُهُم‌ْ لاَ يَعْلَمُون‌َ شَيْءً وَ لاَ يَهْتَدُون‌َ (مائده: 104)

و هنگامى كه به آنها گفته شود: «به سوى آنچه خدا نازل كرده، و به سوى پيامبر بياييد!»، مى‏گويند: «آنچه از پدران خود يافته‏ايم، ما را بس است!» آيا اگر پدران آنها چيزى نمى‏دانستند، و هدايت نيافته بودند (باز از آنها پيروى مى‏كنند)؟! (104)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا شَهَادَة‌ُ بَيْنِكُم‌ْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَكُم‌ُ الْمَوْت‌ُ حِين‌َ الْوَصِيَّة‌ِ اثْنَان‌ِ ذَوَا عَدْل‌ٍ مِنْكُم‌ْ أَوْ آخَرَان‌ِ مِن‌ْ غَيْرِكُم‌ْ إِن‌ْ أَنْتُم‌ْ ضَرَبْتُم‌ْ فِي‌ الْأَرْض‌ِ فَأَصَابَتْكُم‌ْ مُصِيبَة‌ُ الْمَوْت‌ِ تَحْبِسُونَهُمَا مِنْ‌ بَعْدِ الصَّلاَة‌ِ فَيُقْسِمَان‌ِ بِالله‌ِ إِنِ‌ ارْتَبْتُم‌ْ لاَ نَشْتَرِي‌ بِه‌ِ ثَمَنَاً وَ لَوْ كَان‌َ ذَا قُرْبَي‌ وَ لاَ نَكْتُم‌ُ شَهَادَة‌َ الله‌ِ إِنَّا إِذَاً لَمِن‌َ الْآثِمِين‌َ (مائده: 106)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! هنگامى كه مرگ يكى از شما فرا رسد، در موقع وصيت بايد از ميان شما، دو نفر عادل را به شهادت بطلبد يا اگر مسافرت كرديد، و مصيبت مرگ شما فرا رسيد، (و در آن جا مسلمانى نيافتيد،) دو نفر از غير خودتان را به گواهى بطلبيد، و اگر به هنگام اداى شهادت، در صدق آنها شك كرديد، آنها را بعد از نماز نگاه مى‏داريد تا سوگند ياد كنند كه: «ما حاضر نيستيم حق را به چيزى بفروشيم، هر چند در مورد خويشاوندان ما باشد! و شهادت الهى را كتمان نمى‏كنيم، كه از گناهكاران خواهيم بود!» (106)


فَإِن‌ْ عُثِرَ عَلَي‌ أَنَّهُمَا اسْتَحَقَّا إِثْمَاً فَآخَرَان‌ِ يَقُومَان‌ِ مَقَامَهُمَا مِن‌َ الَّذِين‌َ اسْتَحَق‌َّ عَلَيْهِم‌ُ الْأَوْلَيَان‌ِ فَيُقْسِمَان‌ِ بِالله‌ِ لَشَهَادَتُنَا أَحَق‌ُّ مِنْ‌ شَهَادَتِهِمَا وَ مَا اعْتَدَيْنَا إِنَّا إِذَاً لَمِن‌َ الظَّالِمِين‌َ (مائده: 107)

و اگر اطلاعى حاصل شود كه آن دو، مرتكب گناهى شده‏اند (و حق را كتمان كرده‏اند)، دو نفر از كسانى كه نسبت به ميت، اولى هستند، به جاى آنها قرار مى‏گيرند، و به خدا سوگند ياد مى‏كنند كه: «گواهى ما، از گواهى آن دو، به حق نزديكتر است! و ما تجاوزى نكرده‏ايم كه اگر چنين كرده باشيم، از ظالمان خواهيم بود!» (107)


يَوْم‌َ يَجْمَع‌ُ الله‌ُ الرُّسُل‌َ فَيَقُول‌ُ مَاذَا أُجِبْتُم‌ْ قَالُوا لاَ عِلْم‌َ لَنَا إِنَّك‌َ أَنْت‌َ عَلاَّم‌ُ الْغُيُوب‌ِ (مائده: 109)

(از) روزى (بترسيد) كه خداوند، پيامبران را جمع مى‏كند، و به آنها مى‏گويد: « (در برابر دعوت شما،) چه پاسخى به شما داده شد؟»، مى‏گويند: «ما چيزى نمى‏دانيم تو خود، از همه اسرار نهان آگاهى.» (109)


قَال‌َ عِيسَي‌ ابْن‌ُ مَرْيَم‌َ اللَّهُم‌َّ رَبَّنَا أَنْزِل‌ْ عَلَيْنَا مَائِدَة‌ً مِن‌َ السَّمَاءِ تَكُون‌ُ لَنَا عِيدَاً لِأََوَّلِنَا وَ آخِرِنَا وَ آيَة‌ً مِنْك‌َ وَارْزُقْنَا وَ أَنْت‌َ خَيْرُ الرَّازِقِين‌َ (مائده: 114)

عيسى بن مريم عرض كرد: «خداوندا! پروردگارا! از آسمان مائده‏اى بر ما بفرست! تا براى اول و آخر ما، عيدى باشد، و نشانه‏اى از تو و به ما روزى ده! تو بهترين روزى دهندگانى!» (114)


وَ إِذْ قَال‌َ الله‌ُ يَا عِيسَي‌ ابْن‌َ مَرْيَم‌َ أَأَنْت‌َ قُلْت‌َ لِلنَّاس‌ِ اتَّخِذُونِي‌ وَ أُمِّي‌َ إِلَهَيْن‌ِ مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ قَال‌َ سُبْحَانَك‌َ مَا يَكُون‌ُ لِي‌ أَن‌ْ أَقُول‌َ مَا لَيْس‌َ لِي‌ بِحَق‌ٍّ إِنْ‌ كُنْت‌ُ قُلْتُه‌ُ فَقَدْ عَلِمْتَه‌ُ تَعْلَم‌ُ مَا فِي‌ نَفْسِي‌ وَ لاَ أَعْلَم‌ُ مَا فِي‌ نَفْسِك‌َ إِنَّك‌َ أَنْت‌َ عَلاَّم‌ُ الْغُيُوب‌ِ (مائده: 116)

و آن گاه كه خداوند به عيسى بن مريم مى‏گويد: «آيا تو به مردم گفتى كه من و مادرم را بعنوان دو معبود غير از خدا انتخاب كنيد؟!»، او مى‏گويد: «منزهى تو! من حق ندارم آنچه را كه شايسته من نيست، بگويم! اگر چنين سخنى را گفته باشم، تو مى‏دانى! تو از آنچه در روح و جان من است، آگاهى و من از آنچه در ذات (پاك) توست، آگاه نيستم! بيقين تو از تمام اسرار و پنهانيها با خبرى. (116)


مَا قُلْت‌ُ لَهُم‌ْ إِلاَّ مَا أَمَرْتَنِي‌ بِه‌ِ أَن‌ِ اعْبُدُوا الله‌َ رَبِّي‌ وَ رَبَّكُم‌ْ وَ كُنْت‌ُ عَلَيْهِم‌ْ شَهِيدَاً مَا دُمْت‌ُ فِيهِم‌ْ فَلَمَّا تَوَفَّيْتَنِي‌ كُنْت‌َ أَنْت‌َ الرَّقِيب‌َ عَلَيْهِم‌ْ وَ أَنْت‌َ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ شَهيدٌ (مائده: 117)

من، جز آنچه مرا به آن فرمان دادى، چيزى به آنها نگفتم (به آنها گفتم:) خداوندى را بپرستيد كه پروردگار من و پروردگار شماست! و تا زمانى كه در ميان آنها بودم، مراقب و گواهشان بودم ولى هنگامى كه مرا از ميانشان برگرفتى، تو خود مراقب آنها بودى و تو بر هر چيز، گواهى! (117)


إِنْ‌ تُعَذِّبْهُم‌ْ فَإِنَّهُم‌ْ عِبَادُك‌َ وَ إِنْ‌ تَغْفِرْ لَهُم‌ْ فَإِنَّك‌َ أَنْت‌َ الْعَزِيزُ الْحَكِيم‌ُ (مائده: 118)

(با اين حال،) اگر آنها را مجازات كنى، بندگان تواند. (و قادر به فرار از مجازات تو نيستند) و اگر آنان را ببخشى، توانا و حكيمى! (نه كيفر تو نشانه بى‏حكمتى است، و نه بخشش تو نشانه ضعف!)» (118)


قَال‌َ الله‌ُ هَذَا يَوْم‌ُ يَنْفَع‌ُ الصَّادِقِين‌َ صِدْقُهُم‌ْ لَهُم‌ْ جَنَّات‌ٌ تَجْرِي‌ مِنْ‌ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِين‌َ فِيهَا أَبَدَاً رَضِي‌َ الله‌ُ عَنْهُم‌ْ وَ رَضُوا عَنْه‌ُ ذَلِك‌َ الْفَوْزُ الْعَظِيم‌ُ (مائده: 119)

خداوند مى‏گويد: «امروز، روزى است كه راستى راستگويان، به آنها سود مى‏بخشد براى آنها باغهايى از بهشت است كه نهرها از زير (درختان) آن مى‏گذرد، و تا ابد، جاودانه در آن مى‏مانند هم خداوند از آنها خشنود است، و هم آنها از خدا خشنودند اين، رستگارى بزرگ است!» (119)


لِالله‌ِ مُلْك‌ُ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ وَ مَا فِيهِن‌َّ وَ هُوَ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ قَدِيرٌ (مائده: 120)

حكومت آسمانها و زمين و آنچه در آنهاست، از آن خداست و او بر هر چيزى تواناست. (120)


الْحَمْدُ لِالله‌ِ الَّذِي‌ خَلَق‌َ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌َ وَ جَعَل‌َ الظُّلُمَات‌ِ وَالنُّورَ ثُم‌َّ الَّذِين‌َ كَفَرُوا بِرَبِّهِم‌ْ يَعْدِلُون‌َ (انعام: 1)

ستايش براى خداوندى است كه آسمانها و زمين را آفريد، و ظلمتها و نور را پديد آورد اما كافران براى پروردگار خود، شريك و شبيه قرار مى‏دهند (با اينكه دلايل توحيد و يگانگى او، در آفرينش جهان آشكار است)! (1)


أَلَم‌ْ يَرَوْا كَم‌ْ أَهْلَكْنَا مِنْ‌ قَبْلِهِم‌ْ مِنْ‌ قَرْن‌ٍ مَكَّنَّاهُم‌ْ فِي‌ الْأَرْض‌ِ مَا لَم‌ْ نُمَكِّنْ‌ لَكُم‌ْ وَ أَرْسَلْنَا السَّمَاءَ عَلَيْهِمْ‌ مِدْرَارَاً وَ جَعَلْنَا الْأَنْهَارَ تَجْرِي‌ مِنْ‌ تَحْتِهِم‌ْ فَأَهْلَكْنَاهُمْ‌ بِذُنُوبِهِم‌ْ وَ أَنْشَأْنَا مِنْ‌ بَعْدِهِم‌ْ قَرْنَاً آخَرِين‌َ (انعام: 6)

آيا نديدند چقدر از اقوام پيشين را هلاك كرديم؟! اقوامى كه (از شما نيرومندتر بودند و) قدرتهايى به آنها داده بوديم كه به شما نداديم بارانهاى پى در پى براى آنها فرستاديم و از زير (آباديهاى) آنها، نهرها را جارى ساختيم (اما هنگامى كه سركشى و طغيان كردند،) آنان را بخاطر گناهانشان نابود كرديم و جمعيت ديگرى بعد از آنان پديد آورديم. (6)


وَ لَوْ نَزَّلْنَا عَلَيْك‌َ كِتَابَاً فِي‌ قِرْطَاس‌ٍ فَلَمَسُوه‌ُ بِأَيْدِيهِم‌ْ لَقَال‌َ الَّذِين‌َ كَفَرُوا إِن‌ْ هَذَا إِلاَّ سِحْرٌ مُبِين‌ٌ (انعام: 7)

(حتّى) اگر ما نامه‏اى روى صفحه‏اى بر تو نازل كنيم، و (علاوه بر ديدن و خواندن،) آن را با دستهاى خود لمس كنند، باز كافران مى‏گويند: «اين، چيزى جز يك سحر آشكار نيست»! (7)


وَ قَالُوا لَوْلاَ أُنْزِل‌َ عَلَيْه‌ِ مَلَك‌ٌ وَ لَوْ أَنْزَلْنَا مَلَكَاً لَقُضِي‌َ الْأَمْرُ ثُم‌َّ لاَ يُنْظَرُون‌َ (انعام: 8)

(از بهانه‏هاى آنها اين بود كه) گفتند: «چرا فرشته‏اى بر او نازل نشده (تا او را در دعوت مردم به سوى خدا همراهى كند؟!)» ولى اگر فرشته‏اى بفرستيم، (و موضوع، جنبه حسى و شهود پيدا كند،) كار تمام مى‏شود (يعنى اگر مخالفت كنند،) ديگر به آنها مهلت داده نخواهد شد (و همه هلاك مى‏شوند). (8)


وَ لَوْ جَعَلْنَاه‌ُ مَلَكَاً لَجَعَلْنَاه‌ُ رَجُلاً وَ لَلَبَسْنَا عَلَيْهِمْ‌ مَا يَلْبِسُون‌َ (انعام: 9)

و اگر او را فرشته‏اى قرار مى‏داديم، حتماً وى را بصورت انسانى درمى‏آورديم (باز به پندار آنان،) كار را بر آنها مشتبه مى‏ساختيم همان طور كه آنها كار را بر ديگران مشتبه مى‏سازند! (9)


وَ لَقَدِ اسْتُهْزِأَ بِرُسُل‌ٍ مِنْ‌ قَبْلِك‌َ فَحَاق‌َ بِالَّذِين‌َ سَخِرُوا مِنْهُمْ‌ مَا كَانُوا بِه‌ِ يَسْتَهْزِئُون‌َ (انعام: 10)

(با اين حال، نگران نباش!) جمعى از پيامبران پيش از تو را استهزا كردند امّا سرانجام، آنچه را مسخره مى‏كردند، دامانشان را مى‏گرفت (و عذاب الهى بر آنها فرود آمد). (10)


قُلْ‌ لِمَنْ‌ مَا فِي‌ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ قُلْ‌ لِالله‌ِ كَتَب‌َ عَلَي‌ نَفْسِه‌ِ الرَّحْمَة‌َ لَيَجْمَعَنَّكُم‌ْ إِلَي‌ يَوْم‌ِ الْقِيَامَة‌ِ لاَ رَيْب‌َ فِيه‌ِ الَّذِين‌َ خَسِرُوا أَنْفُسَهُم‌ْ فَهُم‌ْ لاَ يُؤْمِنُون‌َ (انعام: 12)

بگو: «آنچه در آسمانها و زمين است، از آن كيست؟» بگو: «از آن خداست رحمت (و بخشش) را بر خود، حتم كرده (و به همين دليل،) بطور قطع همه شما را در روز قيامت، كه در آن شكّ و ترديدى نيست، گرد خواهد آورد. (آرى،) فقط كسانى كه سرمايه‏هاى وجود خويش را از دست داده و گرفتار خسران شدند، ايمان نمى‏آورند. (12)


وَ لَه‌ُ مَا سَكَن‌َ فِي‌ اللَّيْل‌ِ وَالنَّهَارِ وَ هُوَ السَّمِيع‌ُ الْعَلِيم‌ُ (انعام: 13)

و براى اوست آنچه در شب و روز قرار دارد و او، شنوا و داناست. (13)


وَ إِنْ‌ يَمْسَسْك‌َ الله‌ُ بِضُرٍّ فَلاَ كَاشِف‌َ لَه‌ُ إِلاَّ هُوَ وَ إِنْ‌ يَمْسَسْك‌َ بِخَيْرٍ فَهُوَ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ قَدِيرٌ (انعام: 17)

اگر خداوند زيانى به تو برساند، هيچ كس جز او نمى‏تواند آن را برطرف سازد! و اگر خيرى به تو رساند، او بر همه چيز تواناست (و از قدرت او، هر گونه نيكى ساخته است.) (17)


قُل‌ْ أَي‌ُّ شَي‌ْءٍ أَكْبَرُ شَهَادَة‌ً قُل‌ِ الله‌ُ شَهِيدٌ بَيْنِي‌ وَ بَيْنَكُم‌ْ وَ أُوحِيَ إِلَيَّ‌ هَذَا الْقُرْآن‌ُ لِأُنْذِرَكُمْ‌ بِه‌ِ وَ مَنْ‌ بَلَغ‌َ أَئِنَّكُم‌ْ لَتَشْهَدُون‌َ أَن‌َّ مَع‌َ الله‌ِ آلِهَة‌ً أُخْرَي‌ قُلْ‌ لاَ أَشْهَدُ قُل‌ْ إِنَّمَا هُوَ إِلَه‌ٌ وَاحِدٌ وَ إِنَّنِي‌ بَرِي‌ءٌ مِمَّا تُشْرِكُون‌َ (انعام: 19)

بگو: «بالاترين گواهى، گواهى كيست؟» (و خودت پاسخ بده و) بگو: «خداوند، گواه ميان من و شماست و (بهترين دليل آن اين است كه) اين قرآن بر من وحى شده، تا شما و تمام كسانى را كه اين قرآن به آنها مى‏رسد، بيم دهم (و از مخالفت فرمان خدا بترسانم). آيا براستى شما گواهى مى‏دهيد كه معبودان ديگرى با خداست؟!» بگو: «من هرگز چنين گواهى نمى‏دهم». بگو: «اوست تنها معبود يگانه و من از آنچه براى او شريك قرار مى‏دهيد، بيزارم!» (19)


وَ يَوْم‌َ نَحْشُرُهُم‌ْ جَمِيعَاً ثُم‌َّ نَقُول‌ُ لِلَّذِين‌َ أَشْرَكُوا أَيْن‌َ شُرَكَاؤُكُم‌ُ الَّذِين‌َ كُنْتُم‌ْ تَزْعُمُون‌َ (انعام: 22)

آن روز كه همه آنها را محشور مى‏كنيم سپس به مشركان مى‏گوييم: «معبودهايتان، كه همتاى خدا مى‏پنداشتيد، كجايند؟» (چرا به يارى شما نمى‏شتابند؟!) (22)


بَل‌ْ بَدَا لَهُمْ‌ مَا كَانُوا يُخْفُون‌َ مِنْ‌ قَبْل‌ُ وَ لَوْ رُدُّوا لَعَادُوا لِمَا نُهُوا عَنْه‌ُ وَ إِنَّهُم‌ْ لَكَاذِبُون‌َ (انعام: 28)

(آنها در واقع پشيمان نيستند،) بلكه اعمال و نيّاتى را كه قبلًا پنهان مى‏كردند، در برابر آنها آشكار شده (و به وحشت افتاده‏اند). و اگر بازگردند، به همان اعمالى كه از آن نهى شده بودند بازمى‏گردند آنها دروغگويانند. (28)


وَ مَا الْحَيَاة‌ُ الدُّنْيَا إِلاَّ لَعِب‌ٌ وَ لَهْوٌ وَ لَلدَّارُ الْآخِرَة‌ُ خَيْرٌ لِلَّذِين‌َ يَتَّقُون‌َ أَفَلاَ تَعْقِلُون‌َ (انعام: 32)

زندگى دنيا، چيزى جز بازى و سرگرمى نيست! و سراى آخرت، براى آنها كه پرهيزگارند، بهتر است! آيا نمى‏انديشيد؟! (32)


قَدْ نَعْلَم‌ُ إِنَّه‌ُ لَيَحْزُنُك‌َ الَّذِي‌ يَقُولُون‌َ فَإِنَّهُم‌ْ لاَ يُكَذِّبُونَك‌َ وَ لَكِنَّ‌ الظَّالِمِين‌َ بِآيَات‌ِ الله‌ِ يَجْحَدُون‌َ (انعام: 33)

ما مى‏دانيم كه گفتار آنها، تو را غمگين مى‏كند ولى (غم مخور! و بدان كه) آنها تو را تكذيب نمى‏كنند بلكه ظالمان، آيات خدا را انكار مى‏نمايند. (33)


وَ لَقَدْ كُذِّبَت‌ْ رُسُل‌ٌ مِنْ‌ قَبْلِك‌َ فَصَبَرُوا عَلَي‌ مَا كُذِّبُوا وَ أُوذُوا حَتَّي‌ أَتَاهُم‌ْ نَصْرُنَا وَ لاَ مُبَدِّل‌َ لِكَلِمَات‌ِ الله‌ِ وَ لَقَدْ جَاءَك‌َ مِنْ‌ نَبَإِ الْمُرْسَلِين‌َ (انعام: 34)

پيش از تو نيز پيامبرانى تكذيب شدند و در برابر تكذيبها، صبر و استقامت كردند و (در اين راه،) آزار ديدند، تا هنگامى كه يارى ما به آنها رسيد. (تو نيز چنين باش! و اين، يكى از سنتهاى الهى است) و هيچ چيز نمى‏تواند سنن خدا را تغيير دهد و اخبار پيامبران به تو رسيده است. (34)


وَ إِنْ‌ كَان‌َ كَبُرَ عَلَيْك‌َ إِعْرَاضُهُم‌ْ فَإِنِ‌ اسْتَطَعْت‌َ أَنْ‌ تَبْتَغِي‌َ نَفَقَاً فِي‌ الْأَرْض‌ِ أَوْ سُلَّمَاً فِي‌ السَّمَاءِ فَتَأْتِيَهُمْ‌ بِآيَة‌ٍ وَ لَوْ شَاءَ الله‌ُ لَجَمَعَهُم‌ْ عَلَي‌ الْهُدَي‌ فَلاَ تَكُونَن‌َّ مِن‌َ الْجَاهِلِين‌َ (انعام: 35)

و اگر اعراض آنها بر تو سنگين است، چنانچه بتوانى نقبى در زمين بزنى، يا نردبانى به آسمان بگذارى (و اعماق زمين و آسمانها را جستجو كنى، چنين كن) تا آيه (و نشانه ديگرى) براى آنها بياورى! (ولى بدان كه اين لجوجان، ايمان نمى‏آورند!) امّا اگر خدا بخواهد، آنها را (به اجبار) بر هدايت جمع خواهد كرد. (ولى هدايت اجبارى، چه سودى دارد؟) پس هرگز از جاهلان مباش! (35)


وَ لَقَدْ أَرْسَلْنَا إِلَي‌ أُمَم‌ٍ مِنْ‌ قَبْلِك‌َ فَأَخَذْنَاهُمْ بِالْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ لَعَلَّهُم‌ْ يَتَضَرَّعُون‌َ (انعام: 42)

ما به سوى امتهايى كه پيش از تو بودند، (پيامبرانى) فرستاديم (و هنگامى كه با اين پيامبران به مخالفت برخاستند،) آنها را با شدّت و رنج و ناراحتى مواجه ساختيم شايد (بيدار شوند و در برابر حق،) خضوع كنند و تسليم گردند! (42)


فَلَوْلاَ إِذْ جَاءَهُمْ‌ بَأْسُنَا تَضَرَّعُوا وَ لَكِنْ‌ قَسَت‌ْ قُلُوبُهُم‌ْ وَ زَيَّن‌َ لَهُم‌ُ الشَّيْطَان‌ُ مَا كَانُوا يَعْمَلُون‌َ (انعام: 43)

چرا هنگامى كه مجازات ما به آنان رسيد، (خضوع نكردند و) تسليم نشدند؟! بلكه دلهاى آنها قساوت پيدا كرد و شيطان، هر كارى را كه مى‏كردند، در نظرشان زينت داد! (43)


فَقُطِع‌َ دَابِرُ الْقَوْم‌ِ الَّذِين‌َ ظَلَمُوا وَالْحَمْدُ لِالله‌ِ رَب‌ِّ الْعَالَمِين‌َ (انعام: 45)

و (به اين ترتيب،) دنباله (زندگى) جمعيّتى كه ستم كرده بودند، قطع شد. و ستايش مخصوص خداوند، پروردگار جهانيان است. (45)


قُلْ‌ لاَ أَقُول‌ُ لَكُم‌ْ عِنْدِي‌ خَزَائِن‌ُ الله‌ِ وَ لاَ أَعْلَم‌ُ الْغَيْب‌َ وَ لاَ أَقُول‌ُ لَكُم‌ْ إِنِّي‌ مَلَك‌ٌ إِن‌ْ أَتَّبِع‌ُ إِلاَّ مَا يُوحَي‌ إِلَيَّ‌ قُل‌ْ هَل‌ْ يَسْتَوِي‌ الْأَعْمَي‌ وَالْبَصِيرُ أَفَلاَ تَتَفَكَّرُون‌َ (انعام: 50)

بگو: «من نمى‏گويم خزاين خدا نزد من است و من، (جز آنچه خدا به من بياموزد،) از غيب آگاه نيستم! و به شما نمى‏گويم من فرشته‏ام تنها از آنچه به من وحى مى‏شود پيروى مى‏كنم.» بگو: «آيا نابينا و بينا مساويند؟! پس چرا نمى‏انديشيد؟!» (50)


وَ أَنْذِرْ بِه‌ِ الَّذِين‌َ يَخَافُون‌َ أَنْ‌ يُحْشَرُوا إِلَي‌ رَبِّهِم‌ْ لَيْس‌َ لَهُمْ‌ مِنْ‌ دُونِه‌ِ وَلِي‌ٌّ وَ لاَ شَفِيع‌ٌ لَعَلَّهُم‌ْ يَتَّقُون‌َ (انعام: 51)

و به وسيله آن (قرآن)، كسانى را كه از روز حشر و رستاخيز مى‏ترسند، بيم ده! (روزى كه در آن،) ياور و سرپرست و شفاعت‏كننده‏اى جز او [خدا] ندارند شايد پرهيزگارى پيشه كنند! (51)


وَ كَذَلِك‌َ فَتَنَّا بَعْضَهُمْ‌ بِبَعْض‌ٍ لِيَقُولُوا أَهَؤُلاَءِ مَن‌َّ الله‌ُ عَلَيْهِم‌ْ مِنْ بَيْنِنَا أَلَيْس‌َ الله‌ُ بِأَعْلَم‌َ بِالشَّاكِرِين‌َ (انعام: 53)

و اين چنين بعضى از آنها را با بعض ديگر آزموديم (توانگران را بوسيله فقيران) تا بگويند: «آيا اينها هستند كه خداوند از ميان ما (برگزيده، و) بر آنها منّت گذارده (و نعمت ايمان بخشيده است؟!» آيا خداوند، شاكران را بهتر نمى‏شناسد؟! (53)


وَ كَذَلِك‌َ نُفَصِّل‌ُ الْآيَات‌ِ وَ لِتَسْتَبِين‌َ سَبِيل‌ُ الْمُـجْرِمِين‌َ (انعام: 55)

و اين چنين آيات را برميشمريم، (تا حقيقت بر شما روشن شود،) و راه گناهكاران آشكار گردد. (55)


قُل‌ْ إِنِّي‌ عَلَي‌ بَيِّنَة‌ٍ مِنْ‌ رَبِّي‌ وَ كَذَّبْتُمْ‌ بِه‌ِ مَا عِنْدِي‌ مَا تَسْتَعْجِلُون‌َ بِه‌ِ إِنِ‌ الْحُكْم‌ُ إِلاَّ لِالله‌ِ يَقُص‌ُّ الْحَق‌َّ وَ هُوَ خَيْرُ الْفَاصِلِين‌َ (انعام: 57)

بگو: «من دليل روشنى از پروردگارم دارم و شما آن را تكذيب كرده‏ايد! آنچه شما در باره آن (از نزول عذاب الهى) عجله داريد، به دستِ من نيست! حكم و فرمان، تنها از آنِ خداست! حق را از باطل جدا مى‏كند، و او بهترين جدا كننده (حق از باطل) است.» (57)


قُلْ‌ لَوْ أَن‌َّ عِنْدِي‌ مَا تَسْتَعْجِلُون‌َ بِه‌ِ لَقُضِي‌َ الْأَمْرُ بَيْنِي‌ وَ بَيْنَكُم‌ْ وَالله‌ُ أَعْلَم‌ُ بِالظَّالِمِين‌َ (انعام: 58)

بگو: «اگر آنچه درباره آن عجله داريد نزد من بود، (و به درخواست شما ترتيب‏اثر مى‏دادم، عذاب الهى بر شما نازل مى‏گشت) و كار ميان من و شما پايان گرفته بود ولى خداوند ظالمان را بهتر مى‏شناسد (و بموقع مجازات مى‏كند.)» (58)


وَ هُوَ الَّذِي‌ يَتَوَفَّاكُمْ‌ بِاللَّيْل‌ِ وَ يَعْلَم‌ُ مَا جَرَحْتُمْ‌ بِالنَّهَارِ ثُم‌َّ يَبْعَثُكُم‌ْ فِيه‌ِ لِيُقْضَي‌ أَجَل‌ٌ مُسَمَّي‌ً ثُم‌َّ إِلَيْه‌ِ مَرْجِعُكُم‌ْ ثُم‌َّ يُنَبِّئُكُم‌ْ بِمَا كُنْتُم‌ْ تَعْمَلُون‌َ (انعام: 60)

او كسى است كه (روح) شما را در شب (به هنگام خواب) مى‏گيرد و از آنچه در روز كرده‏ايد، با خبر است سپس در روز شما را (از خواب) برمى‏انگيزد و (اين وضع هم چنان ادامه مى‏يابد) تا سرآمد معينى فرا رسد سپس بازگشت شما به سوى اوست و سپس شما را از آنچه عمل مى‏كرديد، با خبر مى‏سازد. (60)


ثُم‌َّ رُدُّوا إِلَي‌ الله‌ِ مَوْلاَهُم‌ُ الْحَق‌ِّ أَلاَ لَه‌ُ الْحُكْم‌ُ وَ هُوَ أَسْرَع‌ُ الْحَاسِبِين‌َ (انعام: 62)

سپس (تمام بندگان) به سوى خدا، كه مولاى حقيقى آنهاست، بازمى‏گردند. بدانيد كه حكم و داورى، مخصوص اوست و او، سريعترين حسابگران است! (62)


قُل‌ْ مَنْ‌ يُنَجِّيكُمْ‌ مِنْ‌ ظُلُمَات‌ِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ تَدْعُونَه‌ُ تَضَرُّعَاً وَ خُفْيَة‌ً لَئِن‌ْ أَنْجَانَا مِنْ‌ هَذِه‌ِ لَنَكُونَن‌َّ مِن‌َ الشَّاكِرِين‌َ (انعام: 63)

بگو: «چه كسى شما را از تاريكيهاى خشكى و دريا رهايى مى‏بخشد؟ در حالى كه او را با حالت تضرع (و آشكارا) و در پنهانى مى‏خوانيد (و مى‏گوييد:) اگر از اين (خطرات و ظلمتها) ما را رهايى مى‏بخشد، از شكرگزاران خواهيم بود.» (63)


لِكُل‌ِّ نَبَإٍ مُسْتَقَرٌّ وَ سَوْف‌َ تَعْلَمُون‌َ (انعام: 67)

هر خيرى (كه خداوند به شما داده،) سرانجام قرارگاهى دارد، (و در موعد خود انجام ميگيرد.) و بزودى خواهيد دانست! (67)


وَ ذَرِ الَّذِين‌َ اتَّخَذُوا دِينَهُم‌ْ لَعِبَاً وَ لَهْوَاً وَ غَرَّتْهُم‌ُ الْحَيَاة‌ُ الدُّنْيَا وَ ذَكِّرْ بِه‌ِ أَنْ‌ تُبْسَل‌َ نَفْس‌ٌ بِمَا كَسَبَت‌ْ لَيْس‌َ لَهَا مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ وَلِي‌ٌّ وَ لاَ شَفِيع‌ٌ وَ إِنْ‌ تَعْدِل‌ْ كُل‌َّ عَدْل‌ٍ لاَ يُؤْخَذْ مِنْهَا أُولَئِك‌َ الَّذِين‌َ أُبْسِلُوا بِمَا كَسَبُوا لَهُم‌ْ شَرَاب‌ٌ مِنْ‌ حَمِيم‌ٍ وَ عَذَاب‌ٌ أَلِيم‌ٌ بِمَا كَانُوا يَكْفُرُون‌َ (انعام: 70)

و رها كن كسانى را كه آيين (فطرى) خود را به بازى و سرگرمى گرفتند، و زندگى دنيا، آنها را مغرور ساخته، و با اين (قرآن)، به آنها يادآورى نما، تا گرفتار (عواقب شوم) اعمال خود نشوند! (و در قيامت) جز خدا، نه ياورى دارند، و نه شفاعت‏كننده‏اى! و (چنين كسى) هر گونه عوضى بپردازد، از او پذيرفته نخواهد شد آنها كسانى هستند كه گرفتار اعمالى شده‏اند كه خود انجام داده‏اند نوشابه‏اى از آب سوزان براى آنهاست و عذاب دردناكى بخاطر اينكه كفر مى‏ورزيدند (و آيات الهى را انكار) مى‏كردند. (70)


قُل‌ْ أَنَدْعُوا مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ مَا لاَ يَنْفَعُنَا وَ لاَ يَضُرُّنَا وَ نُرَدُّ عَلَي‌ أَعْقَابِنَا بَعْدَ إِذْ هَدَانَا الله‌ُ كَالَّذِي‌ اسْتَهْوَتْه‌ُ الشَّيَاطِين‌ُ فِي‌ الْأَرْض‌ِ حَيْرَان‌َ لَه‌ُ أَصْحَاب‌ٌ يَدْعُونَه‌ُ إِلَي‌ الْهُدَي‌ ائْتِنَا قُل‌ْ إِن‌َّ هُدَي‌ الله‌ِ هُوَ الْهُدَي‌ وَ أُمِرْنَا لِنُسْلِم‌َ لِرَب‌ِّ الْعَالَمِين‌َ (انعام: 71)

بگو: «آيا غير از خدا، چيزى را بخوانيم (و عبادت كنيم) كه نه سودى به حال مال دارد، نه زيانى و (به اين ترتيب،) به عقب برگرديم بعد از آنكه خداوند ما را هدايت كرده است؟! همانند كسى كه بر اثر وسوسه‏هاى شيطان، در روى زمين راه را گم كرده، و سرگردان مانده است در حالى كه يارانى هم دارد كه او را به هدايت دعوت مى‏كنند (و مى‏گويند:) به سوى ما بيا!» بگو: «تنها هدايت خداوند، هدايت است و ما دستور داديم كه تسليم پروردگار عالميان باشيم. (71)


وَ هُوَ الَّذِي‌ خَلَق‌َ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌َ بِالْحَق‌ِّ وَ يَوْم‌َ يَقُول‌ُ كُنْ‌ فَيَكُون‌ُ قَوْلُه‌ُ الْحَق‌ُّ وَ لَه‌ُ الْمُلْك‌ُ يَوْم‌َ يُنْفَخ‌ُ فِي‌ الصُّورِ عَالِم‌ُ الْغَيْب‌ِ وَالشَّهَادَة‌ِ وَ هُوَ الْحَكِيم‌ُ الْخَبِيرُ (انعام: 73)

اوست كه آسمانها و زمين را بحق آفريد و آن روز كه (به هر چيز) مى‏گويد: «موجود باش!» موجود مى‏شود سخن او، حق است و در آن روز كه در «صور» دميده مى‏شود، حكومت مخصوص اوست، از پنهان و آشكار با خبر است، و اوست حكيم و آگاه. (73)


وَ إِذْ قَال‌َ إِبْرَاهِيم‌ُ لِأَبِيه‌ِ آزَرَ أَتَتَّخِذُ أَصْنَامَاً آلِهَة‌ً إِنِّي‌ أَرَاك‌َ وَ قَوْمَك‌َ فِي‌ ضَلاَل‌ٍ مُبِين‌ٍ (انعام: 74)

(به خاطر بياوريد) هنگامى را كه ابراهيم به پدرش [عمويش‏] «آزر» گفت: «آيا بتهايى را معبودان خود انتخاب مى‏كنى؟! من، تو و قوم تو را در گمراهى آشكارى مى‏بينم.» (74)


وَ كَذَلِك‌َ نُرِي‌ إِبْرَاهِيم‌َ مَلَكُوت‌َ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ وَ لِيَكُون‌َ مِن‌َ الْمُوقِنِين‌َ (انعام: 75)

و اين چنين، ملكوت آسمانها و زمين (و حكومت مطلقه خداوند بر آنها) را به ابراهيم نشان داديم (تا به آن استدلال كند،) و اهل يقين گردد. (75)


فَلَمَّا رَأَي‌ الْقَمَرَ بَازِغَاً قَال‌َ هَذَا رَبِّي‌ فَلَمَّا أَفَل‌َ قَال‌َ لَئِنْ‌ لَم‌ْ يَهْدِنِي‌ رَبِّي‌ لَأََكُونَن‌َّ مِن‌َ الْقَوْم‌ِ الضَّالِّين‌َ (انعام: 77)

و هنگامى كه ماه را ديد كه (سينه افق را) مى‏شكافد، گفت: «اين خداى من است؟» امّا هنگامى كه (آن هم) غروب كرد، گفت: «اگر پروردگارم مرا راهنمايى نكند، مسلّماً از گروه گمراهان خواهم بود.» (77)


إِنِّي‌ وَجَّهْت‌ُ وَجْهِي‌َ لِلَّذِي‌ فَطَرَ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌َ حَنِيفَاً وَ مَا أَنَا مِن‌َ الْمُشْرِكِين‌َ (انعام: 79)

من روى خود را به سوى كسى كردم كه آسمانها و زمين را آفريده من در ايمان خود خالصم و از مشركان نيستم! (79)


الَّذِين‌َ آمَنُوا وَ لَم‌ْ يَلْبِسُوا إِيمَانَهُمْ‌ بِظُلْم‌ٍ أُولَئِك‌َ لَهُم‌ُ الْأَمْن‌ُ وَ هُمْ‌ مُهْتَدُون‌َ (انعام: 82)

(آرى،) آنها كه ايمان آوردند، و ايمان خود را با شرك و ستم نيالودند، ايمنى تنها از آن آنهاست و آنها هدايت‏يافتگانند!» (82)


وَ وَهَبْنَا لَه‌ُ إِسْحَاق‌َ وَ يَعْقُوب‌َ كُلاًّ هَدَيْنَا وَ نُوحَاً هَدَيْنَا مِنْ‌ قَبْل‌ُ وَ مِنْ‌ ذُرِّيَّتِه‌ِ دَاوُدَ وَ سُلَيْمَـان‌َ وَ أَيُّوب‌َ وَ يُوسُف‌َ وَ مُوسَي‌ وَ هَارُون‌َ وَ كَذَلِك‌َ نَجْزِي‌ الْمُـحْسِنِين‌َ (انعام: 84)

و اسحاق و يعقوب را به او [ابراهيم‏] بخشيديم و هر دو را هدايت كرديم و نوح را (نيز) پيش از آن هدايت نموديم و از فرزندان او، داوود و سليمان و ايّوب و يوسف و موسى و هارون را (هدايت كرديم) اين گونه نيكوكاران را پاداش مى‏دهيم! (84)


ذَلِك‌َ هُدَي‌ الله‌ِ يَهْدِي‌ بِه‌ِ مَنْ‌ يَشَاءُ مِن‌ْ عِبَادِه‌ِ وَ لَوْ أَشْرَكُوا لَحَبِط‌َ عَنْهُمْ‌ مَا كَانُوا يَعْمَلُون‌َ (انعام: 88)

اين، هدايت خداست كه هر كس از بندگان خود را بخواهد با آن راهنمايى مى‏كند! و اگر آنها مشرك شوند، اعمال (نيكى) كه انجام داده‏اند، نابود مى‏گردد (و نتيجه‏اى از آن نمى‏گيرند). (88)


أُولَئِك‌َ الَّذِين‌َ هَدَي‌ الله‌ُ فَبِهُدَاهُم‌ُ اقْتَدِه‌ْ قُلْ‌ لاَ أَسْأَلُكُم‌ْ عَلَيْه‌ِ أَجْرَاً إِن‌ْ هُوَ إِلاَّ ذِكْرَي‌ لِلْعَالَمِين‌َ (انعام: 90)

آنها كسانى هستند كه خداوند هدايتشان كرده پس به هدايت آنان اقتدا كن! (و) بگو: «در برابر اين (رسالت و تبليغ)، پاداشى از شما نمى‏طلبم! اين (رسالت)، چيزى جز يك يادآورى براى جهانيان نيست! (اين وظيفه من است)» (90)


وَ مَا قَدَرُوا الله‌َ حَق‌َّ قَدْرِه‌ِ إِذْ قَالُوا مَا أَنْزَل‌َ الله‌ُ عَلَي‌ بَشَرٍ مِنْ‌ شَي‌ْءٍ قُل‌ْ مَن‌ْ أَنْزَل‌َ الْكِتَاب‌َ الَّذِي‌ جَاءَ بِه‌ِ مُوسَي‌ نُورَاً وَ هُدَي‌ً لِلنَّاس‌ِ تَجْعَلُونَه‌ُ قَرَاطِيس‌َ تُبْدُونَهَا وَ تُخْفُون‌َ كَثِيرَاً وَ عُلِّمْتُمْ‌ مَا لَم‌ْ تَعْلَمُوا أَنْتُم‌ْ وَ لاَ آبَاؤُكُم‌ْ قُل‌ِ الله‌ُ ثُم‌َّ ذَرْهُم‌ْ فِي‌ خَوْضِهِم‌ْ يَلْعَبُون‌َ (انعام: 91)

آنها خدا را درست نشناختند كه گفتند: «خدا، هيچ چيز بر هيچ انسانى، نفرستاده است!» بگو: «چه كسى كتابى را كه موسى آورد، نازل كرد؟! كتابى كه براى مردم، نور و هدايت بود 0 امّا شما) آن را بصورت پراكنده قرار مى‏دهيد قسمتى را آشكار، و قسمت زيادى را پنهان مى‏داريد و مطالبى به شما تعليم داده شده كه نه شما و نه پدرانتان، از آن با خبر نبوديد!» بگو: «خدا!» سپس آنها را در گفتگوهاى لجاجت‏آميزشان رها كن، تا بازى كنند! (91)


وَ هَذَا كِتَاب‌ٌ أَنْزَلْنَاه‌ُ مُبَارَك‌ٌ مُصَدِّق‌ُ الَّذِي‌ بَيْن‌َ يَدَيْه‌ِ وَ لِتُنْذِرَ أُم‌َّ الْقُرَي‌ وَ مَن‌ْ حَوْلَهَا وَالَّذِين‌َ يُؤْمِنُون‌َ بِالْآخِرَة‌ِ يُؤْمِنُون‌َ بِه‌ِ وَ هُم‌ْ عَلَي‌ صَلاَتِهِم‌ْ يُحَافِظُون‌َ (انعام: 92)

و اين كتابى است كه ما آن را نازل كرديم كتابى است پربركت، كه آنچه را پيش از آن آمده، تصديق مى‏كند (آن را فرستاديم تا مردم را به پاداشهاى الهى، بشارت دهى،) و تا (اهل) أمّ القرى [مكّه‏] و كسانى را كه گرد آن هستند، بترسانى! (يقين بدان) آنها كه به آخرت ايمان دارند، و به آن ايمان مى‏آورند و بر نمازهاى خويش، مراقبت مى كنند! (92)


وَ لَقَدْ جِئْتُمُونَا فُرَادَي‌ كَمَا خَلَقْنَاكُم‌ْ أَوَّل‌َ مَرَّة‌ٍ وَ تَرَكْتُمْ‌ مَا خَوَّلْنَاكُم‌ْ وَرَاءَ ظُهُورِكُم‌ْ وَ مَا نَرَي‌ مَعَكُم‌ْ شُفَعَاءَكُم‌ُ الَّذِين‌َ زَعَمْتُم‌ْ أَنَّهُم‌ْ فِيكُم‌ْ شُرَكَاءُ لَقَدْ تَقَطَّع‌َ بَيْنَكُم‌ْ وَ ضَل‌َّ عَنْكُمْ‌ مَا كُنْتُم‌ْ تَزْعُمُون‌َ (انعام: 94)

و (روز قيامت به آنها گفته مى‏شود:) همه شما تنها به سوى ما بازگشت نموديد، همان‏گونه كه روز اوّل شما را آفريديم! و آنچه را به شما بخشيده بوديم، پشت سر گذارديد! و شفيعانى را كه شريك در شفاعت خود مى‏پنداشتيد، با شما نمى‏بينيم! پيوندهاى شما بريده شده است و تمام آنچه را تكيه‏گاه خود تصوّر مى‏كرديد، از شما دور و گم شده‏اند! (94)


وَ هُوَ الَّذِي‌ جَعَل‌َ لَكُم‌ُ النُّجُوم‌َ لِتَهْتَدُوا بِهَا فِي‌ ظُلُمَات‌ِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ قَدْ فَصَّلْنَا الْآيَات‌ِ لِقَوْم‌ٍ يَعْلَمُون‌َ (انعام: 97)

او كسى است كه ستارگان را براى شما قرار داد، تا در تاريكيهاى خشكى و دريا، به وسيله آنها راه يابيد! ما نشانه‏ها (ى خود) را براى كسانى كه مى‏دانند، (و اهل فكر و انديشه‏اند) بيان داشتيم! (97)


وَ هُوَ الَّذِي‌ أَنْشَأَكُم‌ْ مِنْ‌ نَفْس‌ٍ وَاحِدَة‌ٍ فَمُسْتَقَرٌّ وَ مُسْتَوْدَع‌ٌ قَدْ فَصَّلْنَا الْآيَات‌ِ لِقَوْم‌ٍ يَفْقَهُون‌َ (انعام: 98)

او كسى است كه شما را از يك نفس آفريد! و شما دو گروه هستيد: بعضى پايدار (از نظر ايمان يا خلقت كامل)، و بعضى ناپايدار ما آيات خود را براى كسانى كه مى‏فهمند، تشريح نموديم! (98)


وَ هُوَ الَّذِي‌ أَنْزَل‌َ مِن‌َ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجْنَا بِه‌ِ نَبَات‌َ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ فَأَخْرَجْنَا مِنْه‌ُ خَضِرَاً نُخْرِج‌ُ مِنْه‌ُ حَبَّاً مُتَرَاكِبَاً وَ مِن‌َ النَّخْل‌ِ مِنْ‌ طَلْعِهَا قِنْوَان‌ٌ دَانِيَة‌ٌ وَ جَنَّات‌ٍ مِنْ‌ أَعْنَاب‌ٍ وَالزَّيْتُون‌َ وَالرُّمَان‌َ مُشْتَبِهَاً وَ غَيْرَ مُتَشَابِه‌ٍ انْظُرُوا إِلَي‌ ثَمَرِه‌ِ إِذَا أَثْمَرَ وَ يَنْعِه‌ِ إِن‌َّ فِي‌ ذَلِكُم‌ْ لَآيَات‌ٍ لِقَوْم‌ٍ يُؤْمِنُون‌َ (انعام: 99)

او كسى است كه از آسمان، آبى نازل كرد، و به وسيله آن، گياهان گوناگون رويانديم و از آن، ساقه‏ها و شاخه‏هاى سبز، خارج ساختيم و از آنها دانه‏هاى متراكم، و از شكوفه نخل، شكوفه‏هايى با رشته‏هاى باريك بيرون فرستاديم و باغهايى از انواع انگور و زيتون و انار، (گاه) شبيه به يكديگر، و (گاه) بى‏شباهت! هنگامى كه ميوه مى دهد، به ميوه آن و طرز رسيدنش بنگريد كه در آن، نشانه‏هايى (از عظمت خدا) براى افراد باايمان است! (99)


وَ جَعَلُوا لِالله‌ِ شُرَكَاءَ الْجِن‌َّ وَ خَلَقَهُم‌ْ وَ خَرَقُوا لَه‌ُ بَنِين‌َ وَ بَنَات‌ٍ بِغَيْرِ عِلْم‌ٍ سُبْحَانَه‌ُ وَ تَعَالَي‌ عَمَّا يَصِفُون‌َ (انعام: 100)

آنان براى خدا همتايانى از جنّ قرار دادند، در حالى كه خداوند همه آنها را آفريده است و براى خدا، به دروغ و از روى جهل، پسران و دخترانى ساختند منزّه است خدا، و برتر است از آنچه توصيف مى‏كنند! (100)


بَدِيع‌ُ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ أَنَّي‌ يَكُون‌ُ لَه‌ُ وَلَدٌ وَ لَم‌ْ تَكُنْ‌ لَه‌ُ صَاحِبَة‌ٌ وَ خَلَق‌َ كُل‌َّ شَي‌ْءٍ وَ هُوَ بِكُل‌ِّ شَي‌ْءٍ عَلِيم‌ٌ (انعام: 101)

او پديد آورنده آسمانها و زمين است چگونه ممكن است فرزندى داشته باشد؟! حال آنكه همسرى نداشته، و همه چيز را آفريده و او به همه چيز داناست. (101)


قَدْ جَاءَكُمْ‌ بَصَائِرُ مِنْ‌ رَبِّكُم‌ْ فَمَن‌ْ أَبْصَرَ فَلِنَفْسِه‌ِ وَ مَن‌ْ عَمِي‌َ فَعَلَيْهَا وَ مَا أَنَا عَلَيْكُم‌ْ بِحَفِيظ‌ٍ (انعام: 104)

دلايل روشن از طرف پروردگارتان براى شما آمد كسى كه (به وسيله آن، حقّ را) ببيند، به سود خود اوست و كسى كه از ديدن آن چشم بپوشد، به زيان خودش مى‏باشد و من نگاهبان شما نيستم (و شما را بر قبول ايمان مجبور نمى‏كنم) (104)


وَ كَذَلِك‌َ نُصَرِّف‌ُ الْآيَات‌ِ وَ لِيَقُولُوا دَرَسْت‌َ وَ لِنُبَيِّنَه‌ُ لِقَوْم‌ٍ يَعْلَمُون‌َ (انعام: 105)

و اينچنين آيات (خود) را تشريح مى‏كنيم بگذار آنها بگويند: «تو درس خوانده‏اى (و آنها را از ديگرى آموخته‏اى)»! مى‏خواهيم آن را براى كسانى كه آماده درك حقايقند، روشن سازيم. (105)


وَ لاَ تَسُبُّوا الَّذِين‌َ يَدْعُون‌َ مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ فَيَسُبُّوا الله‌َ عَدْوَاً بِغَيْرِ عِلْم‌ٍ كَذَلِك‌َ زَيَّنَّا لِكُل‌ِّ أُمَّة‌ٍ عَمَلَهُم‌ْ ثُم‌َّ إِلَي‌ رَبِّهِم‌ْ مَرْجِعُهُم‌ْ فَيُنَبِّئُهُم‌ْ بِمَا كَانُوا يَعْمَلُون‌َ (انعام: 108)

(به معبود) كسانى كه غير خدا را مى‏خوانند دشنام ندهيد، مبادا آنها (نيز) از روى (ظلم و) جهل، خدا را دشنام دهند! اينچنين براى هر امّتى عملشان را زينت داديم سپس بازگشت همه آنان به سوى پروردگارشان است و آنها را از آنچه عمل مى‏كردند، آگاه مى‏سازد (و پاداش و كيفر مى‏دهد). (108)


وَ أَقْسَمُوا بِالله‌ِ جَهْدَ أَيْمَانِهِم‌ْ لَئِنْ‌ جَاءَتْهُم‌ْ آيَة‌ٌ لَيُؤْمِنُن‌َّ بِهَا قُل‌ْ إِنَّمَا الْآيَات‌ُ عِنْدَ الله‌ِ وَ مَا يُشْعِرُكُم‌ْ أَنَّهَا إِذَا جَاءَت‌ْ لاَ يُؤْمِنُون‌َ (انعام: 109)

با نهايت اصرار، به خدا سوگند ياد كردند كه اگر نشانه‏اى [معجزه‏اى‏] براى آنان بيايد، حتماً به آن ايمان مى‏آورند بگو: «معجزات فقط از سوى خداست (و در اختيار من نيست كه به ميل شما معجزه‏اى بياورم) و شما از كجا مى‏دانيد كه هر گاه معجزه‏اى بيايد (ايمان مى‏آورند؟ خير،) ايمان نمى‏آورند!» (109)


وَ لَوْ أَنَّنَا نَزَّلْنَا إِلَيْهِم‌ُ الْمَلاَئِكَة‌َ وَ كَلَّمَهُم‌ُ الْمَوْتَي‌ وَ حَشَرْنَا عَلَيْهِم‌ْ كُل‌َّ شَي‌ْءٍ قُبُلاً مَا كَانُوا لِيُؤْمِنُوا إِلاَّ أَنْ‌ يَشَاءَ الله‌ُ وَ لَكِنَّ‌ أَكْثَرَهُم‌ْ يَجْهَلُون‌َ (انعام: 111)

(و حتّى) اگر فرشتگان را بر آنها نازل مى‏كرديم، و مردگان با آنان سخن مى‏گفتند، و همه چيز را در برابر آنها جمع مى‏نموديم، هرگز ايمان نمى‏آوردند مگر آنكه خدا بخواهد! ولى بيشتر آنها نمى‏دانند! (111)


وَ كَذَلِك‌َ جَعَلْنَا لِكُل‌ِّ نَبِي‌ٍّ عَدُوَّاً شَيَاطِين‌َ الْإِنْس‌ِ وَالْجِن‌ِّ يُوحِي‌ بَعْضُهُم‌ْ إِلَي‌ بَعْض‌ٍ زُخْرُف‌َ الْقَوْل‌ِ غُرُورَاً وَ لَوْ شَاءَ رَبُّك‌َ مَا فَعَلُوه‌ُ فَذَرْهُم‌ْ وَ مَا يَفْتَرُون‌َ (انعام: 112)

اينچنين در برابر هر پيامبرى، دشمنى از شياطين انس و جنّ قرار داديم آنها بطور سرى (و درگوشى) سخنان فريبنده و بى‏اساس (براى اغفال مردم) به يكديگر مى‏گفتند و اگر پروردگارت مى‏خواست، چنين نمى‏كردند (و مى‏توانست جلو آنها را بگيرد ولى اجبار سودى ندارد.) بنا بر اين، آنها و تهمتهايشان را به حال خود واگذار! (112)


وَ لِتَصْغَي‌ إِلَيْه‌ِ أَفْئِدَة‌ُ الَّذِين‌َ لاَ يُؤْمِنُون‌َ بِالْآخِرَة‌ِ وَ لِيَرْضَوْه‌ُ وَ لِيَقْتَرِفُوا مَا هُمْ‌ مُقْتَرِفُون‌َ (انعام: 113)

نتيجه (وسوسه‏هاى شيطان و تبليغات شيطان‏صفتان) اين خواهد شد كه دلهاى منكران قيامت، به آنها متمايل گردد و به آن راضى شوند و هر گناهى كه بخواهند، انجام دهند! (113)


وَ تَمَّت‌ْ كَلِمَت‌ُ رَبِّك‌َ صِدْقَاً وَ عَدْلاً لاَ مُبَدِّل‌َ لِكَلِمَاتِه‌ِ وَ هُوَ السَّمِيع‌ُ الْعَلِيم‌ُ (انعام: 115)

و كلام پروردگار تو، با صدق و عدل، به حدّ تمام رسيد هيچ كس نمى‏تواند كلمات او را دگرگون سازد و او شنونده داناست. (115)


وَ مَا لَكُم‌ْ أَنْ لاَ تَأْكُلُوا مِمَّا ذُكِرَ اسْم‌ُ الله‌ِ عَلَيْه‌ِ وَ قَدْ فَصَّل‌َ لَكُمْ‌ مَا حَرَّم‌َ عَلَيْكُم‌ْ إِلاَّ مَا اضْطُرِرْتُم‌ْ إِلَيْه‌ِ وَ إِن‌َّ كَثِيرَاً لَيُضِلُّون‌َ بِأَهْوَائِهِمْ‌ بِغَيْرِ عِلْم‌ٍ إِن‌َّ رَبَّك‌َ هُوَ أَعْلَم‌ُ بِالْمُعْتَدِين‌َ (انعام: 119)

چرا از چيزها [گوشتها] يى كه نام خدا بر آنها برده شده نمى‏خوريد؟! در حالى كه (خداوند) آنچه را بر شما حرام بوده، بيان كرده است! مگر اينكه ناچار باشيد (كه در اين صورت، خوردن از گوشت آن حيوانات جايز است.) و بسيارى از مردم، به خاطر هوى و هوس و بى‏دانشى، (ديگران را) گمراه مى‏سازند و پروردگارت، تجاوزكاران را بهتر مى‏شناسد. (119)


وَ لاَ تَأْكُلُوا مِمَّا لَم‌ْ يُذْكَرِ اسْم‌ُ الله‌ِ عَلَيْه‌ِ وَ إِنَّه‌ُ لَفِسْق‌ٌ وَ إِن‌َّ الشَّيَاطِين‌َ لَيُوحُون‌َ إِلَي‌ أَوْلِيَائِهِم‌ْ لِيُجَادِلُوكُم‌ْ وَ إِن‌ْ أَطَعْتُمُوهُم‌ْ إِنَّكُم‌ْ لَمُشْرِكُون‌َ (انعام: 121)

و از آنچه نام خدا بر آن برده نشده، نخوريد! اين كار گناه است و شياطين به دوستان خود مطالبى مخفيانه القا مى‏كنند، تا با شما به مجادله برخيزند اگر از آنها اطاعت كنيد، شما هم مشرك خواهيد بود! (121)


أَوَ مَنْ‌ كَان‌َ مَيْتَاً فَأَحْيَيْنَاه‌ُ وَ جَعَلْنَا لَه‌ُ نُورَاً يَمْشِي‌ بِه‌ِ فِي‌ النَّاس‌ِ كَمَنْ‌ مَثَلُه‌ُ فِي‌ الظُّلُمَات‌ِ لَيْس‌َ بِخَارِج‌ٍ مِنْهَا كَذَلِك‌َ زُيِّن‌َ لِلْكَافِرِين‌َ مَا كَانُوا يَعْمَلُون‌َ (انعام: 122)

آيا كسى كه مرده بود، سپس او را زنده كرديم، و نورى برايش قرار داديم كه با آن در ميان مردم راه برود، همانند كسى است كه در ظلمتها باشد و از آن خارج نگردد؟! اين گونه براى كافران، اعمال (زشتى) كه انجام مى‏دادند، تزيين شده (و زيبا جلوه كرده) است. (122)


وَ كَذَلِك‌َ جَعَلْنَا فِي‌ كُل‌ِّ قَرْيَة‌ٍ أَكَابِرَ مُجْرِمِيهَا لِيَـمْكُرُوا فِيهَا وَ مَا يَمْكُرُون‌َ إِلاَّ بِأَنْفُسِهِم‌ْ وَ مَا يَشْعُرُون‌َ (انعام: 123)

و (نيز) اين گونه در هر شهر و آبادى، بزرگان گنهكارى قرار داديم (افرادى كه همه گونه قدرت در اختيارشان گذارديم اما آنها سوء استفاده كرده، و راه خطا پيش گرفتند) و سرانجام كارشان اين شد كه به مكر (و فريب مردم) پرداختند ولى تنها خودشان را فريب مى‏دهند و نمى‏فهمند! (123)


فَمَنْ‌ يُرِدِ الله‌ُ أَنْ‌ يَهْدِيَه‌ُ يَشْرَح‌ْ صَدْرَه‌ُ لِلْإِسْلاَم‌ِ وَ مَنْ‌ يُرِدْ أَنْ‌ يُضِلَّه‌ُ يَجْعَل‌ْ صَدْرَه‌ُ ضَيِّقَاً حَرَجَاً كَأَنَّمَا يَصَّعَّدُ فِي‌ السَّمَاءِ كَذَلِك‌َ يَجْعَل‌ُ الله‌ُ الرِّجْس‌َ عَلَي‌ الَّذِين‌َ لاَ يُؤْمِنُون‌َ (انعام: 125)

آن كس را كه خدا بخواهد هدايت كند، سينه‏اش را براى (پذيرش) اسلام، گشاده مى سازد و آن كس را كه بخاطر اعمال خلافش بخواهد گمراه سازد، سينه‏اش را آن چنان تنگ مى‏كند كه گويا مى‏خواهد به آسمان بالا برود اين گونه خداوند پليدى را بر افرادى كه ايمان نمى‏آورند قرار مى‏دهد! (125)


وَ هَذَا صِرَاط‌ُ رَبِّك‌َ مُسْتَقِيمَاً قَدْ فَصَّلْنَا الْآيَات‌ِ لِقَوْم‌ٍ يَذَّكَّرُون‌َ (انعام: 126)

و اين راه مستقيم (و سنت جاويدان) پروردگار توست ما آيات خود را براى كسانى كه پند مى‏گيرند، بيان كرديم! (126)


لَهُم‌ْ دَارُ السَّلاَم‌ِ عِنْدَ رَبِّهِم‌ْ وَ هُوَ وَلِيُّهُمْ‌ بِمَا كَانُوا يَعْمَلُون‌َ (انعام: 127)

براى آنها (در بهشت) خانه امن و امان نزد پروردگارشان خواهد بود و او، ولىّ و ياور آنهاست بخاطر اعمال (نيكى) كه انجام مى‏دادند. (127)


وَ يَوْم‌َ يَحْشُرُهُم‌ْ جَمِيعَاً يَا مَعْشَرَ الْجِن‌ِّ قَدِ اسْتَكْثَرْتُمْ‌ مِن‌َ الْإِنْس‌ِ وَ قَال‌َ أَوْلِيَاؤُهُمْ‌ مِن‌َ الْإِنْس‌ِ رَبَّنَا اسْتَمْتَع‌َ بَعْضُنَا بِبَعْض‌ٍ وَ بَلَغْنَا أَجَلَنَا الَّذِي‌ أَجَّلْت‌َ لَنَا قَال‌َ النَّارُ مَثْواكُم‌ْ خَالِدِين‌َ فِيهَا إِلاَّ مَا شَاءَ الله‌ُ إِن‌َّ رَبَّك‌َ حَكِيم‌ٌ عَلِيم‌ٌ (انعام: 128)

در آن روز كه (خدا) همه آنها را جمع و محشور ميسازد، (مى‏گويد:) اى جمعيّت شياطين و جن! شما افراد زيادى از انسانها را گمراه ساختيد! دوستان و پيروان آنها از ميان انسانها مى‏گويند: «پروردگارا! هر يك از ما دو گروه [پيشوايان و پيروان گمراه‏] از ديگرى استفاده كرديم (ما به لذّات هوس آلود و زودگذر رسيديم و آنها بر ما حكومت كردند) و به اجلى كه براى ما مقرّر داشته بودى رسيديم.» (خداوند) مى‏گويد: «آتش جايگاه شماست جاودانه در آن خواهيد ماند، مگر آنچه خدا بخواهد» پروردگار تو حكيم و داناست. (128)


وَ لِكُل‌ٍّ دَرَجَات‌ٌ مِمَّا عَمِلُوا وَ مَا رَبُّك‌َ بِغَافِل‌ٍ عَمَّا يَعْمَلُون‌َ (انعام: 132)

و براى هر يك (از اين دو دسته)، درجات (و مراتبى) است از آنچه عمل كردند و پروردگارت از اعمالى كه انجام مى‏دهند، غافل نيست. (132)


إِن‌َّ مَا تُوعَدُون‌َ لَآت‌ٍ وَ مَا أَنْتُمْ‌ بِمُعْجِزِين‌َ (انعام: 134)

آنچه به شما وعده داده مى‏شود، يقيناً مى‏آيد و شما نمى‏توانيد (خدا را) ناتوان سازيد (و از عدالت و كيفر او فرار كنيد)! (134)


قُل‌ْ يَا قَوْم‌ِ اعْمَلُوا عَلَي‌ مَكَانَتِكُم‌ْ إِنِّي‌ عَامِل‌ٌ فَسَوْف‌َ تَعْلَمُون‌َ مَن‌ْ تَكُون‌ُ لَه‌ُ عاقِبَة‌ُ الدَّارِ إِنَّه‌ُ لاَ يُفْلِح‌ُ الظَّالِمُون‌َ (انعام: 135)

بگو: «اى قوم من! هر كار در قدرت داريد بكنيد! من (هم به وظيفه خود) عمل مى‏كنم امّا بزودى خواهيد دانست چه كسى سرانجام نيك خواهد داشت (و پيروزى با چه كسى است! امّا) به يقين، ظالمان رستگار نخواهند شد!» (135)


وَ جَعَلُوا لِالله‌ِ مِمَّا ذَرَأَ مِن‌َ الْحَرْث‌ِ وَالْأَنْعَام‌ِ نَصِيبَاً فَقَالُوا هَذَا لِالله‌ِ بِزَعْمِهِم‌ْ وَ هَذَا لِشُرَكَائِنَا فَمَا كَان‌َ لِشُرَكَائِهِم‌ْ فَلاَ يَصِل‌ُ إِلَي‌ الله‌ِ وَ مَا كَان‌َ لِالله‌ِ فَهُوَ يَصِل‌ُ إِلَي‌ شُرَكَائِهِم‌ْ سَاءَ مَا يَحْكُمُون‌َ (انعام: 136)

آنها [مشركان‏] سهمى از آنچه خداوند از زراعت و چهارپايان آفريده، براى او قرار دادند (و سهمى براى بتها!) و بگمان خود گفتند: «اين مال خداست! و اين هم مال شركاى ما [يعنى بتها] است!» آنچه مال شركاى آنها بود، به خدا نمى‏رسيد ولى آنچه مال خدا بود، به شركايشان مى‏رسيد! (آرى، اگر سهم بتها با كمبودى مواجه مى‏شد، مال خدا را به بتها مى‏دادند امّا عكس آن را مجاز نمى‏دانستند!) چه بد حكم مى‏كنند (كه علاوه بر شرك، حتّى خدا را كمتر از بتها مى‏دانند)! (136)


وَ كَذَلِك‌َ زَيَّن‌َ لِكَثِيرٍ مِن‌َ الْمُشْرِكِين‌َ قَتْل‌َ أَوْلاَدِهِم‌ْ شُرَكَاؤُهُم‌ْ لِيُرْدُوهُم‌ْ وَ لِيَلْبِسُوا عَلَيْهِم‌ْ دِينَهُم‌ْ وَ لَوْ شَاءَ الله‌ُ مَا فَعَلُوه‌ُ فَذَرْهُم‌ْ وَ مَا يَفْتَرُون‌َ (انعام: 137)

همين گونه شركاى آنها [بتها]، قتل فرزندانشان را در نظرشان جلوه دادند (كودكان خود را قربانى بتها مى‏كردند، و افتخار مى‏نمودند!) سرانجام آنها را به هلاكت افكندند و آيينشان را بر آنان مشتبه ساختند. و اگر خدا مى‏خواست، چنين نمى‏كردند (زيرا مى‏توانست جلو آنان را بگيرد ولى اجبار سودى ندارد.) بنا بر اين، آنها و تهمتهايشان را به حال خود واگذار (و به آنها اعتنا مكن)! (137)


وَ قَالُوا مَا فِي‌ بُطُون‌ِ هَذِه‌ِ الْأَنْعَام‌ِ خَالِصَة‌ٌ لِذُكُورِنَا وَ مُحَرَّم‌ٌ عَلَي‌ أَزْوَاجِنَا وَ إِنْ‌ يَكُنْ‌ مَيْتَة‌ً فَهُم‌ْ فِيه‌ِ شُرَكَاءُ سَيَجْزِيهِم‌ْ وَصْفَهُم‌ْ إِنَّه‌ُ حَكِيم‌ٌ عَلِيم‌ٌ (انعام: 139)

و گفتند: «آنچه (از بچّه) در شكم اين حيوانات است، مخصوص مردان ماست و بر همسران ما حرام است! امّا اگر مرده باشد [مرده متولّد شود]، همگى در آن شريكند.» بزودى (خدا) كيفر اين توصيف (و احكام دروغين) آنها را مى‏دهد او حكيم و داناست. (139)


وَ مِن‌َ الْأَنْعَام‌ِ حَمُولَة‌ً وَ فَرْشَاً كُلُوا مِمَّا رَزَقَكُم‌ُ الله‌ُ وَ لاَ تَتَّبِعُوا خُطُوَات‌ِ الشَّيْطَان‌ِ إِنَّه‌ُ لَكُم‌ْ عَدُوٌّ مُبِين‌ٌ (انعام: 142)

(او كسى است كه) از چهارپايان، براى شما حيوانات باربر، و حيوانات كوچك (براى منافع ديگر) آفريد از آنچه به شما روزى داده است، بخوريد! و از گامهاى شيطان پيروى ننماييد، كه او دشمن آشكار شماست! (142)


وَ مِن‌َ الْإِبِل‌ِ اثْنَيْن‌ِ وَ مِن‌َ الْبَقَرِ اثْنَيْن‌ِ قُل‌ْ آلذَّكَرَيْن‌ِ حَرَّم‌َ أَم‌ِ الْأُنْثَيَيْن‌ِ أَمَّا اشْتَمَلَت‌ْ عَلَیْهِ أَرْحام‌ُ الْأُنْثَيَيْن‌ِ أَم‌ْ كُنْتُم‌ْ شُهَدَاءَ إِذْ وَصَّاكُم‌ُ الله‌ُ بِهَذَا فَمَن‌ْ أَظْلَم‌ُ مِمَّن‌ِ افْتَرَي‌ عَلَي‌ الله‌ِ كَذِبَاً لِيُضِل‌َّ النَّاس‌َ بِغَيْرِ عِلْم‌ٍ إِن‌َّ الله‌َ لاَ يَهْدِي‌ الْقَوْم‌َ الظَّالِمِين‌َ (انعام: 144)

و از شتر يك جفت، و از گاو هم يك جفت (براى شما آفريد) بگو: «كداميك از اينها را خدا حرام كرده است؟ نرها يا ماده‏ها را؟ يا آنچه را شكم ماده‏ها دربرگرفته؟ يا هنگامى كه خدا شما را به اين موضوع توصيه كرد، شما گواه (بر اين تحريم) بوديد؟! پس چه كسى ستمكارتر است از آن كس كه بر خدا دروغ مى‏بندد، تا مردم را از روى جهل گمراه سازد؟! خداوند هيچ گاه ستمگران را هدايت نمى‏كند» (144)


قُلْ‌ لاَ أَجِدُ فِي‌ مَا أُوحِي‌َ إِلَيَّ‌ مُحَرَّمَاً عَلَي‌ طَاعِم‌ٍ يَطْعَمُه‌ُ إِلاَّ أَنْ‌ يَكُون‌َ مَيْتَة‌ً أَوْ دَمَاً مَسْفُوحَاً أَوْ لَحْم‌َ خِنْزِيرٍ فَإِنَّه‌ُ رِجْس‌ٌ أَوْ فِسْقَاً أُهِل‌َّ لِغَيْرِ الله‌ِ بِه‌ِ فَمَن‌ِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغ‌ٍ وَ لاَ عَادٍ فَإِن‌َّ رَبَّك‌َ غَفُورٌ رَحِيم‌ٌ (انعام: 145)

بگو: «در آنچه بر من وحى شده، هيچ غذاى حرامى نمى‏يابم بجز اينكه مردار باشد، يا خونى كه (از بدن حيوان) بيرون ريخته، يا گوشت خوك- كه اينها همه پليدند- يا حيوانى كه به گناه، هنگام سر بريدن، نام غير خدا [نام بتها] بر آن برده شده است.» اما كسى كه مضطر (به خوردن اين محرمات) شود، بى آنكه خواهان لذت باشد و يا زياده روى كند (گناهى بر او نيست) زيرا پروردگارت، آمرزنده مهربان است. (145)


وَ عَلَي‌ الَّذِين‌َ هَادُوا حَرَّمْنَا كُل‌َّ ذِي‌ ظُفُرٍ وَ مِن‌َ الْبَقَرِ وَالْغَنَم‌ِ حَرَّمْنَا عَلَيْهِم‌ْ شُحُومَهُمَا إِلاَّ مَا حَمَلَت‌ْ ظُهُورُهُمَا أَوِ الْحَوَايَا أَوْ مَا اخْتَلَط‌َ بِعَظْم‌ٍ ذَلِك‌َ جَزَيْنَاهُمْ‌ بِبَغْيِهِم‌ْ وَ إِنَّا لَصَادِقُون‌َ (انعام: 146)

و بر يهوديان، هر حيوان ناخن‏دار [حيواناتى كه سم يكپارچه دارند] را حرام كرديم و از گاو و گوسفند، پيه و چربيشان را بر آنان تحريم نموديم مگر چربيهايى كه بر پشت آنها قرار دارد، و يا در دو طرف پهلوها، و يا آنها كه با استخوان آميخته است اين را بخاطر ستمى كه مى‏كردند به آنها كيفر داديم و ما راست مى‏گوييم. (146)


سَيَقُول‌ُ الَّذِين‌َ أَشْرَكُوا لَوْ شَاءَ الله‌ُ مَا أَشْرَكْنَا وَ لاَ آبَاؤُنَا وَ لاَ حَرَّمْنَا مِنْ‌ شَي‌ْءٍ كَذَلِك‌َ كَذَّب‌َ الَّذِين‌َ مِنْ‌ قَبْلِهِم‌ْ حَتَّي‌ ذَاقُوا بَأْسَنَا قُل‌ْ هَل‌ْ عِنْدَكُمْ‌ مِن‌ْ عِلْم‌ٍ فَتُخْرِجُوه‌ُ لَنَا إِنْ‌ تَتَّبِعُون‌َ إِلاَّ الظَّن‌َّ وَ إِن‌ْ أَنْتُم‌ْ إِلاَّ تَخْرُصُون‌َ (انعام: 148)

بزودى مشركان (براى تبرئه خويش) مى‏گويند: «اگر خدا مى‏خواست، نه ما مشرك مى‏شديم و نه پدران ما و نه چيزى را تحريم مى‏كرديم!» كسانى كه پيش از آنها بودند نيز، همين گونه دروغ مى‏گفتند و سرانجام (طعم) كيفر ما را چشيدند. بگو: «آيا دليل روشنى (بر اين موضوع) داريد؟ پس آن را به ما نشان دهيد؟ شما فقط از پندارهاى بى‏اساس پيروى مى‏كنيد، و تخمينهاى نابجا مى‏زنيد.» (148)


قُل‌ْ فَلِالله‌ِ الْحُجَّة‌ُ الْبَالِغَة‌ُ فَلَوْ شَاءَ لَهَدَاكُم‌ْ أَجْمَعِين‌َ (انعام: 149)

بگو: «دليل رسا (و قاطع) براى خداست (دليلى كه براى هيچ كس بهانه‏اى باقى نمى‏گذارد). و اگر او بخواهد، همه شما را (به اجبار) هدايت مى‏كند. (ولى چون هدايت اجبارى بى‏ثمر است، اين كار را نمى‏كند.)» (149)


ثُم‌َّ آتَيْنَا مُوسَي‌ الْكِتَاب‌َ تَمَامَاً عَلَي‌ الَّذِي‌ أَحْسَن‌َ وَ تَفْصِيلاً لِكُل‌ِّ شَي‌ْءٍ وَ هُدَي‌ً وَ رَحْمَة‌ً لَعَلَّهُمْ‌ بِلِقاءِ رَبِّهِم‌ْ يُؤْمِنُون‌َ (انعام: 154)

سپس به موسى كتاب (آسمانى) داديم (و نعمت خود را) بر آنها كه نيكوكار بودند، كامل كرديم و همه چيز را (كه مورد نياز آنها بود، در آن) روشن ساختيم كتابى كه مايه هدايت و رحمت بود شايد به لقاى پروردگارشان (و روز رستاخيز)، ايمان بياورند! (154)


أَنْ‌ تَقُولُوا إِنَّمَا أُنْزِل‌َ الْكِتَاب‌ُ عَلَي‌ طَائِفَتَيْن‌ِ مِنْ‌ قَبْلِنَا وَ إِنْ‌ كُنَّا عَنْ‌ دِرَاسَتِهِم‌ْ لَغَافِلِين‌َ (انعام: 156)

(ما اين كتاب را با اين امتيازات نازل كرديم) تا نگوييد: «كتاب آسمانى تنها بر دو طايفه پيش از ما [يهود و نصارى‏] نازل شده بود و ما از بحث و بررسى آنها بى خبر بوديم»! (156)


أَوْ تَقُولُوا لَوْ أَنَّا أُنْزِل‌َ عَلَيْنَا الْكِتَاب‌ُ لَكُنَّا أَهْدَي‌ مِنْهُم‌ْ فَقَدْ جَاءَكُمْ‌ بَيِّنَة‌ٌ مِنْ‌ رَبِّكُم‌ْ وَ هُدَي‌ً وَ رَحْمَة‌ٌ فَمَن‌ْ أَظْلَم‌ُ مِمَّنْ‌ كَذَّب‌َ بِآيَات‌ِ الله‌ِ وَ صَدَف‌َ عَنْهَا سَنَجْزِي‌ الَّذِين‌َ يَصْدِفُون‌َ عَن‌ْ آيَاتِنَا سُوءَ الْعَذَاب‌ِ بِمَا كَانُوا يَصْدِفُون‌َ (انعام: 157)

يا نگوييد: «اگر كتاب آسمانى بر ما نازل مى‏شد، از آنها هدايت يافته‏تر بوديم»! اينك آيات و دلايل روشن از جانب پروردگارتان، و هدايت و رحمت براى شما آمد! پس، چه كسى ستمكارتر است از كسى كه آيات خدا را تكذيب كرده، و از آن روى گردانده است؟! اما بزودى كسانى را كه از آيات ما روى مى‏گردانند، بخاطر همين اعراض بى‏دليلشان، مجازات شديد خواهيم كرد! (157)


مَنْ‌ جَاءَ بِالْحَسَنَة‌ِ فَلَه‌ُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا وَ مَنْ‌ جَاءَ بِالسَّيِّئَة‌ِ فَلاَ يُجْزَي‌ إِلاَّ مِثْلَهَا وَ هُم‌ْ لاَ يُظْلَمُون‌َ (انعام: 160)

هر كس كار نيكى بجا آورد، ده برابر آن پاداش دارد، و هر كس كار بدى انجام دهد، جز بمانند آن، كيفر نخواهد ديد و ستمى بر آنها نخواهد شد. (160)


قُل‌ْ إِن‌َّ صَلاَتِي‌ وَ نُسُكِي‌ وَ مَحْيَاي‌َ وَ مَمَاتِي‌ لِالله‌ِ رَب‌ِّ الْعَالَمِين‌َ (انعام: 162)

بگو: «نماز و تمام عبادات من، و زندگى و مرگ من، همه براى خداوند پروردگار جهانيان است. (162)


لاَ شَرِيك‌َ لَه‌ُ وَ بِذَلِك‌َ أُمِرْت‌ُ وَ أَنَا أَوَّل‌ُ الْمُسْلِمِين‌َ (انعام: 163)

همتايى براى او نيست و به همين مأمور شده‏ام و من نخستين مسلمانم!» (163)


وَ هُوَ الَّذِي‌ جَعَلَكُم‌ْ خَلاَئِف‌َ الْأَرْض‌ِ وَ رَفَع‌َ بَعْضَكُم‌ْ فَوْق‌َ بَعْض‌ٍ دَرَجَات‌ٍ لِيَبْلُوَكُم‌ْ فِي‌ مَا آتَاكُم‌ْ إِن‌َّ رَبَّك‌َ سَرِيع‌ُ الْعِقَاب‌ِ وَ إِنَّه‌ُ لَغَفُورٌ رَحِيم‌ٌ (انعام: 165)

و او كسى است كه شما را جانشينان (و نمايندگان) خود در زمين ساخت، و درجات بعضى از شما را بالاتر از بعضى ديگر قرار داد، تا شما را به وسيله آنچه در اختيارتان قرار داده بيازمايد به يقين پروردگار تو سريع العقاب و آمرزنده مهربان است. (كيفر كسانى را كه از بوته امتحان نادرست درآيند، زود مى‏دهد و نسبت به حق پويان مهربان است.) (165)


كِتَاب‌ٌ أُنْزِل‌َ إِلَيْك‌َ فَلاَ يَكُنْ‌ فِي‌ صَدْرِك‌َ حَرَج‌ٌ مِنْه‌ُ لِتُنْذِرَ بِه‌ِ وَ ذِكْرَي‌ لِلْمُؤْمِنِين‌َ (اعراف: 2)

اين كتابى است كه بر تو نازل شده و نبايد از ناحيه آن، ناراحتى در سينه داشته باشى! تا به وسيله آن، (مردم را از عواقب سوء عقايد و اعمال نادرستشان) بيم دهى و تذكّرى است براى مؤمنان. (2)


فَلَنَسْأَلَنَّ الَّذِين‌َ أُرْسِل‌َ إِلَيْهِم‌ْ وَ لَنَسْأَلَنَّ الْمُرْسَلِين‌َ (اعراف: 6)

به يقين، (هم) از كسانى كه پيامبران به سوى آنها فرستاده شدند سؤال خواهيم كرد (و هم) از پيامبران سؤال مى‏كنيم! (6)


فَلَنَقُصَّن‌َّ عَلَيْهِم‌ْ بِعِلْم‌ٍ وَ مَا كُنَّا غَائِبِين‌َ (اعراف: 7)

و مسلماً (اعمالشان را) با علم (خود) براى آنان شرح خواهيم داد و ما هرگز غايب نبوديم (بلكه همه جا حاضر و ناظر اعمال بندگان هستيم)! (7)


وَ لَقَدْ مَكَّنَّاكُم‌ْ فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَ جَعَلْنَا لَكُم‌ْ فِيهَا مَعَايِش‌َ قَلِيلاً مَا تَشْكُرُون‌َ (اعراف: 10)

ما تسلّط و مالكيّت و حكومت بر زمين را براى شما قرار داديم و انواع وسايل زندگى را براى شما فراهم ساختيم اما كمتر شكرگزارى مى‏كنيد! (10)


وَ لَقَدْ خَلَقْنَاكُم‌ْ ثُم‌َّ صَوَّرْنَاكُم‌ْ ثُم‌َّ قُلْنَا لِلْمَلاَئِكِة‌ِ اسْجُدُوا لِآدَم‌َ فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْلِيس‌َ لَم‌ْ يَكُنْ‌ مِن‌َ السَّاجِدِين‌َ (اعراف: 11)

ما شما را آفريديم سپس صورت بندى كرديم بعد به فرشتگان گفتيم: «براى آدم خضوع كنيد!» آنها همه سجده كردند جز ابليس كه از سجده كنندگان نبود. (11)


قَال‌َ فَاهْبِط‌ْ مِنْهَا فَمَا يَكُون‌ُ لَك‌َ أَن‌ْ تَتَكَبَّرَ فِيهَا فَاخْرُج‌ْ إِنَّك‌َ مِن‌َ الصَّاغِرِين‌َ (اعراف: 13)

گفت: «از آن (مقام و مرتبه‏ات) فرود آى! تو حقّ ندارى در آن (مقام و مرتبه) تكبّر كنى! بيرون رو، كه تو از افراد پست و كوچكى! (13)


قَال‌َ فَبِمَـا أَغْوَيْتَنِي‌ لَأََقْعُدَن‌َّ لَهُم‌ْ صِرَاطَك‌َ الْمُسْتَقِيم‌َ (اعراف: 16)

گفت: «اكنون كه مرا گمراه ساختى، من بر سر راه مستقيم تو، در برابر آنها كمين مى كنم! (16)


ثُم‌َّ لَآتِيَنَّهُمْ‌ مِنْ‌ بَيْن‌ِ أَيْدِيهِم‌ْ وَ مِن‌ْ خَلْفِهِم‌ْ وَ عَن‌ْ أَيْمَانِهِم‌ْ وَ عَن‌ْ شَمَائِلِهِم‌ْ وَ لاَ تَجِدُ أَكْثَرَهُم‌ْ شَاكِرِين‌َ (اعراف: 17)

سپس از پيش رو و از پشت سر، و از طرف راست و از طرف چپ آنها، به سراغشان مى‏روم و بيشتر آنها را شكرگزار نخواهى يافت!» (17)


قَال‌َ اخْرُج‌ْ مِنْهَا مَذْؤُومَاً مَدْحُورَاً لَمَنْ‌ تَبِعَك‌َ مِنْهُم‌ْ لَأََمْلَأَن‌َّ جَهَنَّم‌َ مِنْكُم‌ْ أَجْمَعِين‌َ (اعراف: 18)

فرمود: «از آن (مقام)، با ننگ و عار و خوارى، بيرون رو! و سوگند ياد مى‏كنم كه هر كس از آنها از تو پيروى كند، جهنم را از شما همگى پر مى‏كنم! (18)


فَوَسْوَس‌َ لَهُمَا الشَّيْطَان‌ُ لِيُبْدِي‌َ لَهُمَا مَا وُورِي‌َ عَنْهُمَا مِنْ‌ سَوْآتِهِمَا وَ قَال‌َ مَا نَهَاكُمَا رَبُّكُمَا عَن‌ْ هَذِه‌ِ الشَّجَرَة‌ِ إِلاَّ أَنْ‌ تَكُونَا مَلَكَيْن‌ِ أَوْ تَكُونَا مِن‌َ الخَالِدِين‌َ (اعراف: 20)

سپس شيطان آن دو را وسوسه كرد، تا آنچه را از اندامشان پنهان بود، آشكار سازد و گفت: «پروردگارتان شما را از اين درخت نهى نكرده مگر بخاطر اينكه (اگر از آن بخوريد،) فرشته خواهيد شد، يا جاودانه (در بهشت) خواهيد ماند!» (20)


وَ قَاسَمَهُمَا إِنِّي‌ لَكُمَا لَمِن‌َ النَّاصِحِين‌َ (اعراف: 21)

و براى آنها سوگند ياد كرد كه من براى شما از خيرخواهانم. (21)


فَدَلاَّهُمَا بِغُرُورٍ فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَة‌َ بَدَت‌ْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَ طَفِقَا يَخْصِفَان‌ِ عَلَيْهِمَا مِنْ‌ وَرَق‌ِ الْجَنَّة‌ِ وَ نَادَاهُمَا رَبُّهُمَا أَلَم‌ْ أَنْهَكُمَا عَنْ‌ تِلْكُمَا الشَّجَرَة‌ِ وَ أَقُلْ‌ لَكُمَا إِن‌َّ الشَّيْطَان‌َ لَكُمَا عَدُوٌّ مُبِين‌ٌ (اعراف: 22)

و به اين ترتيب، آنها را با فريب (از مقامشان) فرودآورد. و هنگامى كه از آن درخت چشيدند، اندامشان [عورتشان‏] بر آنها آشكار شد و شروع كردند به قرار دادن برگهاى (درختان) بهشتى بر خود، تا آن را بپوشانند. و پروردگارشان آنها را نداد داد كه: «آيا شما را از آن درخت نهى نكردم؟! و نگفتم كه شيطان براى شما دشمن آشكارى است؟!» (22)


قَالاَ رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنْفُسَنَا وَ إِنْ‌ لَم‌ْ تَغْفِرْ لَنَا وَ تَرْحَمْنَا لَنَكُونَن‌َّ مِن‌َ الْخَاسِرِين‌َ (اعراف: 23)

گفتند: «پروردگارا! ما به خويشتن ستم كرديم! و اگر ما را نبخشى و بر ما رحم نكنى، از زيانكاران خواهيم بود!» (23)


قَال‌َ اهْبِطُوا بَعْضُكُم‌ْ لِبَعْض‌ٍ عَدُوٌّ وَ لَكُم‌ْ فِي‌ الْأَرْض‌ِ مُسْتَقَرٌّ وَ مَتَاع‌ٌ إِلَي‌ حِين‌ٍ (اعراف: 24)

فرمود: « (از مقام خويش،) فرود آييد، در حالى كه بعضى از شما نسبت به بعض ديگر، دشمن خواهيد بود! (شيطان دشمن شماست، و شما دشمن او!) و براى شما در زمين، قرارگاه و وسيله بهره‏گيرى تا زمان معينى خواهد بود.» (24)


يَا بَنِي‌ آدَم‌َ لاَ يَفْتِنَنَّكُم‌ُ الشَّيْطَان‌ُ كَمَا أَخْرَج‌َ أَبَوَيْكُمْ‌ مِن‌َ الْجَنَّة‌ِ يَنْزِع‌ُ عَنْهُمَا لِبَاسَهُمَا لِيُرِيَهُمَا سَوْآتِهِمَا إِنَّه‌ُ يَرَاكُم‌ْ هُوَ وَ قَبِيلُه‌ُ مِن‌ْ حَيْث‌ُ لاَ تَرَوْنَهُم‌ْ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّيَاطِين‌َ أَوْلِيَاءَ لِلَّذِين‌َ لاَ يُؤْمِنُون‌َ (اعراف: 27)

اى فرزندان آدم! شيطان شما را نفريبد، آن گونه كه پدر و مادر شما را از بهشت بيرون كرد، و لباسشان را از تنشان بيرون ساخت تا عورتشان را به آنها نشان دهد! چه اينكه او و همكارانش شما را مى‏بينند از جايى كه شما آنها را نمى‏بينيد (امّا بدانيد) ما شياطين را اولياى كسانى قرار داديم كه ايمان نمى‏آورند! (27)


قُل‌ْ أَمَرَ رَبِّي‌ بِالْقِسْط‌ِ وَ أَقِيمُوا وُجُوهَكُم‌ْ عِنْدَ كُل‌ِّ مَسْجِدٍ وَادْعُوه‌ُ مُخْلِصِين‌َ لَه‌ُ الدِّين‌َ كَمَا بَدَأَكُم‌ْ تَعُودُون‌َ (اعراف: 29)

بگو: «پروردگارم امر به عدالت كرده است و توجّه خويش را در هر مسجد (و به هنگام عبادت) به سوى او كنيد! و او را بخوانيد، در حالى كه دين (خود) را براى او خالص گردانيد! (و بدانيد) همان گونه كه در آغاز شما را آفريد، (بار ديگر در رستاخيز) بازمى‏گرديد! (29)


قُل‌ْ مَن‌ْ حَرَّم‌َ زِينَة‌َ الله‌ِ الَّتِي‌ أَخْرَج‌َ لِعِبَادِه‌ِ وَالطَّيِّبَات‌ِ مِن‌َ الرِّزْق‌ِ قُل‌ْ هِي‌َ لِلَّذِين‌َ آمَنُوا فِي‌ الْحَيَاة‌ِ الدُّنْيَا خَالِصَة‌ً يَوْم‌َ الْقِيَامَة‌ِ كَذَلِك‌َ نُفَصِّل‌ُ الْآيَات‌ِ لِقَوْم‌ٍ يَعْلَمُون‌َ (اعراف: 32)

بگو: «چه كسى زينتهاى الهى را كه براى بندگان خود آفريده، و روزيهاى پاكيزه را حرام كرده است؟!» بگو: «اينها در زندگى دنيا، براى كسانى است كه ايمان آورده‏اند (اگر چه ديگران نيز با آنها مشاركت دارند ولى) در قيامت، خالص (براى مؤمنان) خواهد بود.» اين گونه آيات (خود) را براى كسانى كه آگاهند، شرح مى‏دهيم! (32)


وَ لِكُل‌ِّ أُمَّة‌ٍ أَجَل‌ٌ فَإِذَا جَاءَ أَجَلُهُم‌ْ لاَ يَستَأْخِرُون‌َ سَاعَة‌ً وَ لاَ يَسْتَقْدِمُون‌َ (اعراف: 34)

براى هر قوم و جمعيّتى، زمان و سرآمد (معيّنى) است و هنگامى كه سرآمد آنها فرا رسد، نه ساعتى از آن تأخير مى‏كنند، و نه بر آن پيشى مى‏گيرند. (34)


قَال‌َ ادْخُلُوا فِي‌ أُمَم‌ٍ قَدْ خَلَت‌ْ مِنْ‌ قَبْلِكُمْ‌ مِن‌َ الْجِن‌ِّ وَالْإِنْس‌ِ فِي‌ النَّارِ كُلَّمَا دَخَلَت‌ْ أُمَّة‌ٌ لَعَنَت‌ْ أُخْتَهَا حَتَّي‌ إِذَا ادَّارَكُوا فِيهَا جَمِيعَاً قَالَت‌ْ أُخْرَاهُم‌ْ لِأُولاَهُم‌ْ رَبَّنَا هَؤُلاَءِ أَضَلُّونَا فَآتِهِم‌ْ عَذَابَاً ضِعْفَاً مِن‌َ النَّارِ قَال‌َ لِكُل‌ٍّ ضِعْف‌ٌ وَ لَكِنْ‌ لاَ تَعْلَمُون‌َ (اعراف: 38)

(خداوند به آنها) مى‏گويد: «در صفّ گروه‏هاى مشابه خود از جنّ و انس در آتش وارد شويد!» هر زمان كه گروهى وارد مى‏شوند، گروه ديگر را لعن مى‏كنند تا همگى با ذلّت در آن قرار گيرند. (در اين هنگام) گروه پيروان درباره پيشوايان خود مى‏گويند: «خداوندا! اينها بودند كه ما را گمراه ساختند پس كيفر آنها را از آتش دو برابر كن! (كيفرى براى گمراهيشان، و كيفرى بخاطر گمراه ساختن ما.)» مى‏فرمايد: «براى هر كدام (از شما) عذاب مضاعف است ولى نمى‏دانيد! (چرا كه پيروان اگر گرد پيشوايان گمراه را نگرفته بودند، قدرتى بر اغواى مردم نداشتند.)» (38)


وَ قَالَت‌ْ أُولاَهُم‌ْ لِأُخْرَاهُم‌ْ فَمَا كَان‌َ لَكُم‌ْ عَلَيْنَا مِنْ‌ فَضْل‌ٍ فَذُوقُوا الْعَذَاب‌َ بِمَا كُنْتُم‌ْ تَكْسِبُون‌َ (اعراف: 39)

و پيشوايان آنها به پيروان خود مى‏گويند: «شما امتيازى بر ما نداشتيد پس بچشيد عذاب (الهى) را در برابر آنچه انجام مى‏داديد! (39)


إِن‌َّ الَّذِين‌َ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَاسْتَكْبَرُوا عَنْهَا لاَ تُفَتَّح‌ُ لَهُم‌ْ أَبْوَاب‌ُ السَّمَاءِ وَ لاَ يَدْخُلُون‌َ الْجَنَّة‌َ حَتَّي‌ يَلِج‌َ الْجَمَل‌ُ فِي‌ سَم‌ِّ الْخِيَاط‌ِ وَ كَذَلِك‌َ نَجْزِي‌ الْمُـجْرِمِين‌َ (اعراف: 40)

كسانى كه آيات ما را تكذيب كردند، و در برابر آن تكبّر ورزيدند، (هرگز) درهاى آسمان به رويشان گشوده نمى‏شود و (هيچ گاه) داخل بهشت نخواهند شد مگر اينكه شتر از سوراخ سوزن بگذرد! اين گونه، گنهكاران را جزا مى‏دهيم! (40)


لَهُمْ‌ مِنْ‌ جَهَنَّم‌َ مِهَادٌ وَ مِنْ‌ فَوْقِهِم‌ْ غَوَاش‌ٍ وَ كَذَلِك‌َ نَجْزِي‌ الظَّالِمِين‌َ (اعراف: 41)

براى آنها بسترى از (آتش) دوزخ، و روى آنها پوششهايى (از آن) است و اينچنين ظالمان را جزا ميدهيم! (41)


وَ نَزَعْنَا مَا فِي‌ صُدُورِهِمْ‌ مِن‌ْ غِل‌ٍّ تَجْرِي‌ مِنْ‌ تَحْتِهِم‌ُ الْأَنْهَارُ وَ قَالُوا الْحَمْدُ لِالله‌ِ الَّذِي‌ هَدَانَا لِهَذَا وَ مَا كُنَّا لِنَهْتَدِي‌َ لَوْلاَ أَن‌ْ هَدَانَا الله‌ُ لَقَدْ جَاءَت‌ْ رُسُل‌ُ رَبِّنَا بِالْحَق‌ِّ وَ نُودُوا أَنْ‌ تِلْكُم‌ُ الْجَنَّة‌ُ أُورِثْتُمُوهَا بِمَا كُنْتُم‌ْ تَعْمَلُون‌َ (اعراف: 43)

و آنچه در دلها از كينه و حسد دارند، برمى‏كنيم (تا در صفا و صميميّت با هم زندگى كنند) و از زير (قصرها و درختان) آنها، نهرها جريان دارد مى‏گويند: «ستايش مخصوص خداوندى است كه ما را به اين (همه نعمتها) رهنمون شد و اگر خدا ما را هدايت نكرده بود، ما (به اينها) راه نمى‏يافتيم! مسلّماً فرستادگان پروردگار ما حق را آوردند!» و (در اين هنگام) به آنان ندا داده مى‏شود كه: «اين بهشت را در برابر اعمالى كه انجام مى‏داديد، به ارث برديد!» (43)


وَ لَقَدْ جِئْنَاهُم‌ْ بِكِتَاب‌ٍ فَصَّلْنَاه‌ُ عَلَي‌ عِلْم‌ٍ هُدَي‌ً وَ رَحْمَة‌ً لِقَوْم‌ٍ يُؤْمِنُون‌َ (اعراف: 52)

ما كتابى براى آنها آورديم كه (اسرار و رموز) آن را با آگاهى شرح داديم (كتابى) كه مايه هدايت و رحمت براى جمعيّتى است كه ايمان مى‏آورند. (52)


هَل‌ْ يَنْظُرُون‌َ إِلاَّ تَأْوِيلَه‌ُ يَوْم‌َ يَأْتِي‌ تَأْوِيلُه‌ُ يَقُول‌ُ الَّذِين‌َ نَسُوه‌ُ مِنْ‌ قَبْل‌ُ قَدْ جَاءَت‌ْ رُسُل‌ُ رَبِّنَا بِالْحَق‌ِّ فَهَلْ‌ لَنَا مِنْ‌ شُفَعَاءَ فَيَشْفَعُوا لَنَا أَوْ نُرَدُّ فَنَعْمَل‌َ غَيْرَ الَّذِي‌ كُنَّا نَعْمَل‌ُ قَدْ خَسِرُوا أَنْفُسَهُم‌ْ وَ ضَل‌َّ عَنْهُم‌ْ مَا كَانُوا يَفْتَرُون‌َ (اعراف: 53)

آيا آنها جز انتظار تأويل آيات (و فرا رسيدن تهديدهاى الهى) دارند؟ آن روز كه تأويل آنها فرا رسد، (كار از كار گذشته، و پشيمانى سودى ندارد و) كسانى كه قبلًا آن را فراموش كرده بودند مى‏گويند: «فرستادگان پروردگار ما، حق را آوردند آيا (امروز) شفيعانى براى ما وجود دارند كه براى ما شفاعت كنند؟ يا (به ما اجازه داده شود به دنيا) بازگرديم، و اعمالى غير از آنچه انجام مى‏داديم، انجام دهيم؟!» (ولى) آنها سرمايه وجود خود را از دست داده‏اند و معبودهايى را كه به دروغ ساخته بودند، همگى از نظرشان: گم مى‏شوند. (نه راه بازگشتى دارند، و نه شفيعانى!) (53)


إِن‌َّ رَبَّكُم‌ُ الله‌ُ الَّذِي‌ خَلَق‌َ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌َ فِي‌ سِتَّة‌ِ أَيَّام‌ٍ ثُم‌َّ اسْتَوَي‌ عَلَي‌ الْعَرْش‌ِ يُغْشِي‌ اللَّيْل‌َ النَّهَارَ يَطْلُبُه‌ُ حَثِيثَاً وَالشَّمْس‌َ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُوم‌َ مُسَخَّرَات‌ٍ بِأَمْرِه‌ِ أَلاَ لَه‌ُ الْخَلْق‌ُ وَالْأَمْرُ تَبَارَك‌َ الله‌ُ رَب‌ُّ الْعَالَمِين‌َ (اعراف: 54)

پروردگار شما، خداوندى است كه آسمانها و زمين را در شش روز [شش دوران‏] آفريد سپس به تدبير جهان هستى پرداخت با (پرده تاريك) شب، روز را مى پوشاند و شب به دنبال روز، به سرعت در حركت است و خورشيد و ماه و ستارگان را آفريد، كه مسخّر فرمان او هستند. آگاه باشيد كه آفرينش و تدبير (جهان)، از آن او (و به فرمان او) ست! پر بركت (و زوال‏ناپذير) است خداوندى كه پروردگار جهانيان است! (54)


وَ هُوَ الَّذِي‌ يُرْسِل‌ُ الرِّيَاح‌َ بُشْرَاً بَيْن‌َ يَدَي‌ْ رَحْمَتِه‌ِ حَتَّي‌ إِذَا أَقَلَّت‌ْ سَحَابَاً ثِقَالاً سُقْنَاه‌ُ لِبَلَدٍ مَيِّت‌ٍ فَأَنْزَلْنَا بِه‌ِ الْمَاءَ فَأَخْرَجْنَا بِه‌ِ مِنْ‌ كُل‌ِّ الَّثمَرَات‌ِ كَذَلِك‌َ نُخْرِج‌ُ الْمَوْتَي‌ لَعَلَّكُم‌ْ تَذَكَّرُون‌َ (اعراف: 57)

او كسى است كه بادها را بشارت دهنده در پيشاپيش (باران) رحمتش مى‏فرستد تا ابرهاى سنگين‏بار را (بر دوش) كشند (سپس) ما آنها را به سوى زمينهاى مرده مى‏فرستيم و به وسيله آنها، آب (حياتبخش) را نازل مى‏كنيم و با آن، از هر گونه ميوه‏اى (از خاك تيره) بيرون مى‏آوريم اين گونه (كه زمينهاى مرده را زنده كرديم،) مردگان را (نيز در قيامت) زنده مى‏كنيم، شايد (با توجه به اين مثال) متذكّر شويد! (57)


وَالْبَلَدُ الطَّيِّب‌ُ يَخْرُج‌ُ نَبَاتُه‌ُ بِإِذْن‌ِ رَبِّه‌ِ وَالَّذِي‌ خَبُث‌َ لاَ يَخْرُج‌ُ إِلاَّ نَكِدَاً كَذَلِك‌َ نُصَرِّف‌ُ الْآيَات‌ِ لِقَوْم‌ٍ يَشْكُرُون‌َ (اعراف: 58)

سرزمين پاكيزه 0 و شيرين)، گياهش به فرمان پروردگار مى‏رويد امّا سرزمينهاى بد طينت (و شوره‏زار)، جز گياه ناچيز و بى‏ارزش، از آن نمى‏رويد اين گونه آيات (خود) را براى آنها كه شكرگزارند، بيان مى‏كنيم! (58)


لَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحَاً إِلَي‌ قَوْمِه‌ِ فَقَال‌َ يَا قَوْم‌ِ اعْبُدُوا الله‌َ مَا لَكُم‌ْ مِن‌ْ إِلَه‌ٍ غَيْرُه‌ُ إِنِّي‌ أَخَاف‌ُ عَلَيْكُم‌ْ عَذَاب‌َ يَوْم‌ٍ عَظِيم‌ٍ (اعراف: 59)

ما نوح را به سوى قومش فرستاديم او به آنان گفت: «اى قوم من! (تنها) خداوند يگانه را پرستش كنيد، كه معبودى جز او براى شما نيست! (و اگر غير او را عبادت كنيد،) من بر شما از عذاب روز بزرگى مى‏ترسم!» (59)


قَال‌َ الْمَلَأَُ مِنْ‌ قَوْمِه‌ِ إِنَّا لَنَرَاك‌َ فِي‌ ضَلاَل‌ٍ مُبِين‌ٍ (اعراف: 60)

(ولى) اشراف قومش به او گفتند: «ما تو را در گمراهى آشكارى مى‏بينيم!» (60)


أُبَلِّغُكُم‌ْ رِسَالاَت‌ِ رَبِّي‌ وَ أَنْصَح‌ُ لَكُم‌ْ وَ أَعْلَم‌ُ مِن‌َ الله‌ِ مَا لاَ تَعْلَمُون‌َ (اعراف: 62)

رسالتهاى پروردگارم را به شما ابلاغ مى‏كنم و خيرخواه شما هستم و از خداوند چيزهايى مى‏دانم كه شما نمى‏دانيد. (62)


أَوَ عَجِبْتُم‌ْ أَن‌ْ جَاءَكُم‌ْ ذِكْرٌ مِن‌ْ رَبِّكُم‌ْ عَلَي‌ رَجُل‌ٍ مِنْكُم‌ْ لِيُنْذِرَكُم‌ْ وَ لِتَتَّقُوا وَ لَعَلَّكُم‌ْ تُرْحَمُون‌َ (اعراف: 63)

آيا تعجّب كرده‏ايد كه دستور آگاه كننده پروردگارتان به وسيله مردى از ميان شما به شما برسد، تا (از عواقب اعمال خلاف) بيمتان دهد، و (در پرتو اين دستور،) پرهيزگارى پيشه كنيد و شايد مشمول رحمت (الهى) گرديد؟! (63)


وَ إِلَي‌ عَادٍ أَخَاهُم‌ْ هُودَاً قَال‌َ يَا قَوْم‌ِ اعْبُدُوا الله‌َ مَا لَكُم‌ْ مِن‌ْ إِلَه‌ٍ غَيْرُه‌ُ أَفَلاَ تَتَّقُون‌َ (اعراف: 65)

و به سوى قوم عاد، برادرشان «هود» را (فرستاديم) گفت: «اى قوم من! (تنها) خدا را پرستش كنيد، كه جز او معبودى براى شما نيست! آيا پرهيزگارى پيشه نمى‏كنيد؟!» (65)


قَال‌َ الْمَلَأَُ الَّذِين‌َ كَفَرُوا مِنْ‌ قَوْمِه‌ِ إِنَّا لَنَرَاك‌َ فِي‌ سَفَاهَة‌ٍ وَ إِنَّا لَنَظُنُّك‌َ مِن‌َ الْكَاذِبِين‌َ (اعراف: 66)

اشراف كافر قوم او گفتند: «ما تو را در سفاهت (و نادانى و سبك مغزى) مى‏بينيم، و ما مسلّماً تو را از دروغگويان مى‏دانيم!» (66)


أُبَلِّغُكُم‌ْ رِسَالات‌ِ رَبِّي‌ وَ أَنَا لَكُم‌ْ نَاصِح‌ٌ أَمِين‌ٌ (اعراف: 68)

رسالتهاى پروردگارم را به شما ابلاغ مى‏كنم و من خيرخواه امينى براى شما هستم. (68)


أَوَ عَجِبْتُم‌ْ أَنْ‌ جَاءَكُم‌ْ ذِكْرٌ مِنْ‌ رَبِّكُم‌ْ عَلَي‌ رَجُل‌ٍ مِنْكُم‌ْ لِيُنْذِرَكُم‌ْ وَاذْكُرُوا إِذْ جَعَلَكُم‌ْ خُلَفَاءَ مِن‌ْ بَعْدِ قَوْم‌ِ نُوح‌ٍ وَ زَادَكُم‌ْ فِي‌ الْخَلْق‌ِ بَصْطَة‌ً فَاذْكُرُوا آلاَءَ الله‌ِ لَعَلَّكُم‌ْ تُفْلِحُون‌َ (اعراف: 69)

آيا تعجّب كرده‏ايد كه دستور آگاه كننده پروردگارتان به وسيله مردى از ميان شما به شما برسد تا (از مجازات الهى) بيمتان دهد؟! و به ياد آوريد هنگامى كه شما را جانشينان قوم نوح قرار داد و شما را از جهت خلقت (جسمانى) گسترش (و قدرت) داد پس نعمتهاى خدا را به ياد آوريد، شايد رستگار شويد!» (69)


قَالُوا أَجِئْتَنَا لِنَعْبُدَ الله‌َ وَحْدَه‌ُ وَ نَذَرَ مَا كَان‌َ يَعْبُدُ آبَاؤُنَا فَأْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِنْ‌ كُنْت‌َ مِن‌َ الْصَّادِقِين‌َ (اعراف: 70)

گفتند: «آيا به سراغ ما آمده‏اى كه تنها خداى يگانه را بپرستيم، و آنچه را پدران ما مى‏پرستند، رها كنيم؟! پس اگر راست مى‏گويى آنچه را (از بلا و عذاب الهى) به ما وعده مى‏دهى، بياور»! (70)


وَ إِلَي‌ ثَمُودَ أَخَاهُم‌ْ صَالِحَاً قَال‌َ يَا قَوْم‌ِ اعْبُدُوا الله‌َ مَا لَكُم‌ْ مِنْ‌ إِلَه‌ٍ غَيْرُه‌ُ قَدْ جَاءَتْكُم‌ْ بَيِّنَة‌ٌ مِن‌ْ رَبِّكُم‌ْ هَذِه‌ِ نَاقَة‌ُ الله‌ِ لَكُم‌ْ آيَة‌ً فَذَرُوهَا تَأْكُل‌ْ فِي‌ أَرْض‌ِ الله‌ِ وَ لاَ تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ فَيَأْخُذَكُم‌ْ عَذَاب‌ٌ أَلِيم‌ٌ (اعراف: 73)

و به سوى (قوم) ثمود، برادرشان صالح را (فرستاديم) گفت: «اى قوم من! (تنها) خدا را بپرستيد، كه جز او، معبودى براى شما نيست! دليل روشنى از طرف پروردگارتان براى شما آمده: اين «ناقه» الهى براى شما معجزه‏اى است او را به حال خود واگذاريد كه در زمين خدا (از علفهاى بيابان) بخورد! و آن را آزار نرسانيد، كه عذاب دردناكى شما را خواهد گرفت! (73)


قَال‌َ الْمَلَأَُ الَّذِين‌َ اسْتَكْبَرُوا مِنْ‌ قَوْمِه‌ِ لِلَّذِين‌َ اسْتُضْعِفُوا لِمَن‌ْ آمَن‌َ مِنْهُم‌ْ أَتَعْلَمُون‌َ أَن‌َّ صَالِحَاً مُرْسَل‌ٌ مِنْ‌ رَبِّه‌ِ قَالُوا إِنَّا بِمَا أُرْسِل‌َ بِه‌ِ مُؤْمِنُون‌َ (اعراف: 75)

(ولى) اشراف متكبر قوم او، به مستضعفانى كه ايمان آورده بودند، گفتند: «آيا (براستى) شما يقين داريد كه صالح از طرف پروردگارش فرستاده شده است؟!» آنها گفتند: «ما به آنچه او بدان مأموريت يافته، ايمان آورده‏ايم.» (75)


فَتَوَلَّي‌ عَنْهُم‌ْ وَ قَال‌َ يَا قَوْم‌ِ لَقَدْ أَبْلَغْتُكُم‌ْ رِسَالَة‌َ رَبِّي‌ وَ نَصَحْت‌ُ لَكُم‌ْ وَ لَكِنْ‌ لاَ تُحِبُّون‌َ النَّاصِحِين‌َ (اعراف: 79)

(صالح) از آنها روى برتافت و گفت: «اى قوم! من رسالت پروردگارم را به شما ابلاغ كردم، و شرط خيرخواهى را انجام دادم، ولى (چه كنم كه) شما خيرخواهان را دوست نداريد!» (79)


وَ لُوطَاً إِذْ قَال‌َ لِقَوْمِه‌ِ أَتَأْتُون‌َ الْفَاحِشَة‌َ مَا سَبَقَكُم‌ْ بِهَا مِنْ‌ أَحَدٍ مِن‌َ الْعَالَمِين‌َ (اعراف: 80)

و (به خاطر آوريد) لوط را، هنگامى كه به قوم خود گفت: «آيا عمل بسيار زشتى را انجام مى‏دهيد كه هيچيك از جهانيان، پيش از شما انجام نداده است؟! (80)


إِنَّكُم‌ْ لَتَأْتُون‌َ الرِّجَال‌َ شَهْوَة‌ً مِنْ‌ دُون‌ِ النِّسَاءِ بَل‌ْ أَنْتُم‌ْ قَوْم‌ٌ مُسْرِفُون‌َ (اعراف: 81)

آيا شما از روى شهوت به سراغ مردان مى‏رويد، نه زنان؟! شما گروه اسرافكار (و منحرفى) هستيد! (81)


وَ إِلَي‌ مَدْيَن‌َ أَخَاهُم‌ْ شُعَيْبَاً قَال‌َ يَا قَوْم‌ِ اعْبُدُوا الله‌َ مَا لَكُم‌ْ مِن‌ْ إِلَه‌ٍ غَيْرُه‌ُ قَدْ جَاءَتْكُم‌ْ بَيِّنَة‌ٌ مِن‌ْ رَبِّكُم‌ْ فَأَوْفُوا الْكَيْل‌َ وَالْمِيزَان‌َ وَ لاَ تَبْخَسُوا النَّاس‌َ أَشْيَاءَهُم‌ْ وَ لاَ تُفْسِدُوا فِي‌ الْأَرْض‌ِ بَعْدَ إِصْلاَحِهَا ذَلِكُم‌ْ خَيْرٌ لَكُم‌ْ إِن‌ْ كُنْتُم‌ْ مُؤْمِنِين‌َ (اعراف: 85)

و به سوى مدين، برادرشان شعيب را (فرستاديم) گفت: «اى قوم من! خدا را بپرستيد، كه جز او معبودى نداريد! دليل روشنى از طرف پروردگارتان براى شما آمده است بنا بر اين، حق پيمانه و وزن را ادا كنيد! و از اموال مردم چيزى نكاهيد! و در روى زمين، بعد از آنكه (در پرتو ايمان و دعوت انبياء) اصلاح شده است، فساد نكنيد! اين براى شما بهتر است اگر با ايمان هستيد! (85)


قَال‌َ الْمَلَأَُ الَّذِين‌َ اسْتَكْبَرُوا مِن‌ْ قَوْمِه‌ِ لَنُخْرِجَنَّك‌َ يَا شُعَيْب‌ُ وَالَّذِين‌َ آمَنُوا مَعَك‌َ مِنْ‌ قَرْيَتِنَا أَوْ لَتَعُودُن‌َّ فِي‌ مِلَّتِنَا قَال‌َ أَوَ لَوْ كُنَّا كَارِهِين‌َ (اعراف: 88)

اشراف زورمند و متكبّر از قوم او گفتند: «اى شعيب! به يقين، تو و كسانى را كه به تو ايمان آورده‏اند، از شهر و ديار خود بيرون خواهيم كرد، يا به آيين ما بازگرديد!» كفت: «آيا (مى‏خواهيد ما را بازگردانيد) اگر چه مايل نباشيم؟! (88)


قَدِ افْتَرَيْنَا عَلَي‌ الله‌ِ كَذِبَاً إِن‌ْ عُدْنَا فِي‌ مِلَّتِكُم‌ْ بَعْدَ إِذْ نَجَّانَا الله‌ُ مِنْهَا وَ مَا يَكُون‌ُ لَنَا أَن‌ْ نَعُودَ فِيهَا إِلاَّ أَن‌ْ يَشَاءَ الله‌ُ رَبُّنَا وَسِع‌َ رَبُّنَا كُل‌َّ شَي‌ْءٍ عِلْمَاً عَلَي‌ الله‌ِ تَوَكَّلْنَا رَبَّنَا افْتَح‌ْ بَيْنَنَا وَ بَيْن‌َ قَوْمِنَا بِالْحَق‌ِّ وَ أَنْت‌َ خَيْرُ الْفَاتِحِين‌َ (اعراف: 89)

اگر ما به آيين شما بازگرديم، بعد از آنكه خدا ما را از آن نجات بخشيده، به خدا دروغ بسته‏ايم و شايسته نيست كه ما به آن بازگرديم مگر اينكه خدايى كه پروردگار ماست بخواهد علم پروردگار ما، به همه چيز احاطه دارد. تنها بر خدا توكل كرده‏ايم. پروردگارا! ميان ما و قوم ما بحق داورى كن، كه تو بهترين داورانى!» (89)


وَ قَال‌َ الْمَلَأَُ الَّذِين‌َ كَفَرُوا مِن‌ْ قَوْمِه‌ِ لَئِنِ اتَّبَعْتُم‌ْ شُعَيْبَاً إِنَّكُم‌ْ إِذَاً لَخَاسِرُون‌َ (اعراف: 90)

اشراف زورمند از قوم او كه كافر شده بودند گفتند: «اگر از شعيب پيروى كنيد، شما هم زيانكار خواهيد شد!» (90)


فَتَوَلَّي‌ عَنْهُم‌ْ وَ قَال‌َ يَا قَوْم‌ِ لَقَدْ أَبْلَغْتُكُم‌ْ رِسَالاَت‌ِ رَبِّي‌ وَ نَصَحْت‌ُ لَكُم‌ْ فَكَيْف‌َ آسَي‌ عَلَي‌ قَوْم‌ٍ كَافِرِين‌َ (اعراف: 93)

سپس از آنان روى برتافت و گفت: «اى قوم من! من رسالتهاى پروردگارم را به شما ابلاغ كردم و براى شما خيرخواهى نمودم با اين حال، چگونه بر حال قوم بى‏ايمان تأسف بخورم؟!» (93)


وَ لَوْ أَن‌َّ أَهْل‌َ الْقُرَي‌ آمَنُوا وَاتَّقَوا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِم‌ْ بَرَكَات‌ٍ مِن‌َ السَّمَاءِ وَالْأَرْض‌ِ وَ لَكِنْ‌ كَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُم‌ْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُون‌َ (اعراف: 96)

و اگر اهل شهرها و آباديها، ايمان مى‏آوردند و تقوا پيشه مى‏كردند، بركات آسمان و زمين را بر آنها مى‏گشوديم ولى (آنها حق را) تكذيب كردند ما هم آنان را به كيفر اعمالشان مجازات كرديم. (96)


أَوَ لَم‌ْ يَهْدِ لِلَّذِين‌َ يَرِثُون‌َ الْأَرْض‌َ مِن‌ْ بَعْدِ أَهْلِهَا أَن‌ْ لَوْ نَشَاءُ أَصَبْنَاهُم‌ْ بِذُنُوبِهِم‌ْ وَ نَطْبَع‌ُ عَلَي‌ قُلُوبِهِم‌ْ فَهُم‌ْ لاَ يَسْمَعُون‌َ (اعراف: 100)

آيا كسانى كه وارث روى زمين بعد از صاحبان آن مى‏شوند، عبرت نمى‏گيرند كه اگر بخواهيم، آنها را نيز به گناهانشان هلاك مى‏كنيم، و بر دلهايشان مهر مى‏نهيم تا (صداى حق را) نشنوند؟! (100)


تِلْك‌َ الْقُرَي‌ نَقُص‌ُّ عَلَيْك‌َ مِن‌ْ أَنْبَائِهَا وَ لَقَدْ جَاءَتْهُم‌ْ رُسُلُهُم‌ْ بِالْبَيِّنَات‌ِ فَمَا كَانُوا لِيُؤْمِنُوا بِمَا كَذَّبُوا مِنْ‌ قَبْل‌ُ كَذَلِك‌َ يَطْبَع‌ُ الله‌ُ عَلَي‌ قُلُوب‌ِ الْكَافِرِين‌َ (اعراف: 101)

اينها، شهرها و آباديهايى است كه قسمتى از اخبار آن را براى تو شرح مى‏دهيم پيامبرانشان دلايل روشن براى آنان آوردند (ولى آنها چنان لجوج بودند كه) به آنچه قبلًا تكذيب كرده بودند، ايمان نمى‏آوردند! اين گونه خداوند بر دلهاى كافران مهر مى‏نهد (و بر اثر لجاجت و ادامه گناه، حس تشخيصشان را سلب مى‏كند)! (101)


وَ مَا وَجَدْنَا لِأَكْثَرِهِم‌ْ مِن‌ْ عَهْدٍ وَ إِن‌ْ وَجَدْنَا أَكْثَرَهُم‌ْ لَفَاسِقِين‌َ (اعراف: 102)

و بيشتر آنها را بر سر پيمان خود نيافتيم (بلكه) اكثر آنها را فاسق و گنهكار يافتيم! (102)


وَ نَزَع‌َ يَدَه‌ُ فَإِذَا هِي‌َ بَيْضَاءُ لِلنَّاظِرِين‌َ (اعراف: 108)

و دست خود را (از گريبان) بيرون آورد سفيد (و درخشان) براى بينندگان بود! (108)


قَال‌َ الْمَلَأَُ مِن‌ْ قَوْم‌ِ فِرْعَوْن‌َ إِن‌َّ هَذَا لَسَاحِرٌ عَلِيم‌ٌ (اعراف: 109)

اطرافيان فرعون گفتند: «بى‏شك، اين ساحرى ماهر و دانا است! (109)


وَ جَاءَ الْسَّحَرَة‌ُ فِرْعَوْن‌َ قَالُوا إِن‌َّ لَنَا لَأََجْرَاً إِن‌ْ كُنَّا نَحْن‌ُ الْغَالِبين‌َ (اعراف: 113)

ساحران نزد فرعون آمدند و گفتند: «آيا اگر ما پيروز گرديم، اجر و پاداش مهمى خواهيم داشت؟!» (113)


قَال‌َ نَعَم‌ْ وَ إِنَّكُم‌ْ لَمِن‌َ الْمُقَرَّبِين‌َ (اعراف: 114)

گفت: «آرى، و شما از مقربان خواهيد بود!» (114)


قَال‌َ فِرْعَوْن‌ُ آمَنْتُم‌ْ بِه‌ِ قَبْل‌َ أَن‌ْ آذَن‌َ لَكُم‌ْ إِن‌َّ هَذَا لَمَكْرٌ مَكَرْتُمُوه‌ُ فِي‌ الْمَدِينَة‌ِ لِتُخْرِجُوا مِنْهَا أَهْلَهَا فَسَوْف‌َ تَعْلَمُون‌َ (اعراف: 123)

فرعون گفت: «آيا پيش از آنكه به شما اجازه دهم، به او ايمان آورديد؟! حتماً اين نيرنگ و توطئه‏اى است كه در اين شهر (و ديار) چيده‏ايد، تا اهلش را از آن بيرون كنيد ولى بزودى خواهيد دانست! (123)


لَأَُقَطِّعَن‌َّ أَيْدِيَكُم‌ْ وَ أَرْجُلَكُم‌ْ مِن‌ْ خِلاَف‌ٍ ثُم‌َّ لَأَُصَلِّبَنَّكُم‌ْ أَجْمَعِين‌َ (اعراف: 124)

سوگند مى‏خورم كه دستها و پاهاى شما را بطور مخالف [دست راست با پاى چپ، يا دست چپ با پاى راست‏] قطع مى‏كنم سپس همگى را به دار مى‏آويزم! (124)


وَ قَال‌َ الْمَلَأَُ مِن‌ْ قَوْم‌ِ فِرْعَوْن‌َ أَتَذَرُ مُوسَي‌ وَ قَوْمَه‌ُ لِيُفْسِدُوا فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَ يَذَرَك‌َ وَ آلِهَتَك‌َ قَال‌َ سَنُقَتِّل‌ُ أَبْنَاءَهُم‌ْ وَ نَسْتَحْيِي‌ نِسَاءَهُم‌ْ وَ إِنَّا فَوْقَهُم‌ْ قَاهِرُون‌َ (اعراف: 127)

و اشراف قوم فرعون (به او) گفتند: «آيا موسى و قومش را رها مى‏كنى كه در زمين فساد كنند، و تو و خدايانت را رها سازد؟!» گفت: «بزودى پسرانشان را مى‏كشيم، و دخترانشان را زنده نگه مى‏داريم (تا به ما خدمت كنند) و ما بر آنها كاملًا مسلّطيم!» (127)


قَال‌َ مُوسَي‌ لِقَوْمِه‌ِ اسْتَعِينُوا بِالله‌ِ وَاصْبِرُوا إِن‌َّ الْأَرْض‌َ لِالله‌ِ يُورِثُهَا مَن‌ْ يَشَاءُ مِن‌ْ عِبَادِه‌ِ وَالْعَاقِبَة‌ُ لِلْمُتَّقِين‌َ (اعراف: 128)

موسى به قوم خود گفت: «از خدا يارى جوييد، و استقامت پيشه كنيد، كه زمين از آن خداست، و آن را به هر كس از بندگانش كه بخواهد، واگذار مى‏كند و سرانجام (نيك) براى پرهيزكاران است!» (128)


وَ لَقَدْ أَخَذْنَا آل‌َ فِرْعَوْن‌َ بِالسِّنِين‌َ وَ نَقْص‌ٍ مِن‌َ الثَّـمَرَات‌ِ لَعَلَّهُم‌ْ يَذَّكَّرُون‌َ (اعراف: 130)

و ما نزديكان فرعون (و قوم او) را به خشكسالى و كمبود ميوه‏ها گرفتار كرديم، شايد متذكر گردند! (130)


فَإِذَا جَاءَتْهُم‌ُ الْحَسَنَة‌ُ قَالُوا لَنَا هَذِه‌ِ وَ إِن‌ْ تُصِبْهُم‌ْ سَيِّئَة‌ٌ يَطَّيَّرُوا بِمُوسَي‌ وَ مَن‌ْ مَعَه‌ُ أَلاَ إِنَّمَا طَائِرُهُم‌ْ عِنْدَ الله‌ِ وَ لَكِنَّ‌ أَكْثَرَهُم‌ْ لاَ يَعْلَمُون‌َ (اعراف: 131)

(اما آنها نه تنها پند نگرفتند، بلكه) هنگامى كه نيكى (و نعمت) به آنها مى‏رسيد، مى‏گفتند: «بخاطر خود ماست.» ولى موقعى كه بدى (و بلا) به آنها مى‏رسيد، مى‏گفتند: «از شومى موسى و كسان اوست»! آگاه باشيد سرچشمه همه اينها، نزد خداست ولى بيشتر آنها نمى‏دانند! (131)


وَ قَالُوا مَهْمَا تَأْتِنَا بِه‌ِ مِن‌ْ آيَة‌ٍ لِتَسْحَرَنَا بِهَا فَمَا نَحْن‌ُ لَك‌َ بِمُؤْمِنِين‌َ (اعراف: 132)

و گفتند: «هر زمان نشانه و معجزه‏اى براى ما بياورى كه سحرمان كنى، ما به تو ايمان نمى‏آوريم!» (132)


وَ لَمَّا وَقَع‌َ عَلَيْهِم‌ُ الرِّجْزُ قَالُوا يَا مُوسَي‌ ادْع‌ُ لَنَا رَبَّك‌َ بِمَا عَهِدَ عِنْدَك‌َ لَئِن‌ْ كَشَفْت‌َ عَنَّا الْرِّجْزَ لَنُؤْمِنَن‌َّ لَك‌َ وَ لَنُرْسِلَنَّ مَعَك‌َ بَنِي‌ إِسْرَائِيل‌َ (اعراف: 134)

هنگامى كه بلا بر آنها مسلط مى‏شد، مى‏گفتند: «اى موسى! از خدايت براى ما بخواه به عهدى كه با تو كرده، رفتار كند! اگر اين بلا را از ما مرتفع سازى، قطعاً به تو ايمان مى‏آوريم، و بنى اسرائيل را با تو خواهيم فرستاد!» (134)


وَ جَاوَزْنَا بِبَنِي‌ إِسْرَائِيل‌َ الْبَحْرَ فَأَتَوْا عَلَي‌ قَوْم‌ٍ يَعْكُفُون‌َ عَلَي‌ أَصْنَام‌ٍ لَهُم‌ْ قَالُوا يَا مُوسَي‌ اجْعَل‌ْ لَنَا إِلَهَاً كَمَا لَهُم‌ْ آلِهَة‌ٌ قَال‌َ إِنَّكُم‌ْ قَوْم‌ٌ تَجْهَلُون‌َ (اعراف: 138)

و بنى اسرائيل را (سالم) از دريا عبور داديم (ناگاه) در راه خود به گروهى رسيدند كه اطراف بتهايشان، با تواضع و خضوع، گرد آمده بودند. (در اين هنگام، بنى اسرائيل) به موسى گفتند: «تو هم براى ما معبودى قرار ده، همان‏گونه كه آنها معبودان (و خدايانى) دارند!» گفت: «شما جمعيّتى جاهل و نادان هستيد! (138)


وَ وَاعَدْنَا مُوسَي‌ ثَلاَثِين‌َ لَيْلَة‌ً وَ أَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَم‌َّ مِيقَات‌ُ رَبِّه‌ِ أَرْبَعِين‌َ لَيْلَة‌ً وَ قَال‌َ مُوسَي‌ لِأَخِيه‌ِ هَارُون‌َ اخْلُفْنِي‌ فِي‌ قَوْمِي‌ وَ أَصْلِح‌ْ وَ لاَ تَتَّبِع‌ْ سَبِيل‌َ الْمُفْسِدِين‌َ (اعراف: 142)

و ما با موسى، سى شب وعده گذاشتيم سپس آن را با ده شب (ديگر) تكميل نموديم به اين ترتيب، ميعاد پروردگارش (با او)، چهل شب تمام شد. و موسى به برادرش هارون گفت: «جانشين من در ميان قومم باش. و (آنها) را اصلاح كن! و از روش مفسدان، پيروى منما!» (142)


وَ لَمَّا جَاءَ مُوسَي‌ لِمِيقَاتِنَا وَ كَلَّمَه‌ُ رَبُّه‌ُ قَال‌َ رَب‌ِّ أَرِنِي‌ أَنْظُرْ إِلَيْك‌َ قَال‌َ لَن‌ْ تَرَانِي‌ وَ لَكِنِ‌ انْظُرْ إِلَي‌ الْجَبَل‌ِ فَإِنِ‌ اسْتَقَرَّ مَكَانَه‌ُ فَسَوْف‌َ تَرَانِي‌ فَلَمَّا تَجَلَّي‌ رَبُّه‌ُ لِلْجَبَل‌ِ جَعَلَه‌ُ دَكَّاً وَ خَرَّ مُوسَي‌ صَعِقَاً فَلَمَّا أَفَاق‌َ قَال‌َ سُبْحَانَك‌َ تُبْت‌ُ إِلَيْك‌َ وَ أَنَا أَوَّل‌ُ الْمُؤْمِنِين‌َ (اعراف: 143)

و هنگامى كه موسى به ميعادگاه ما آمد، و پروردگارش با او سخن گفت، عرض كرد: «پروردگارا! خودت را به من نشان ده، تا تو را ببينم!» گفت: «هرگز مرا نخواهى ديد! ولى به كوه بنگر، اگر در جاى خود ثابت ماند، مرا خواهى ديد!» اما هنگامى كه پروردگارش بر كوه جلوه كرد، آن را همسان خاك قرار داد و موسى مدهوش به زمين افتاد. چون به هوش آمد، عرض كرد: «خداوندا! منزهى تو (از اينكه با چشم تو را ببينم)! من به سوى تو بازگشتم! و من نخستين مؤمنانم!» (143)


وَ كَتَبْنَا لَه‌ُ فِي‌ الْأَلْوَاح‌ِ مِن‌ْ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ مَوْعِظَة‌ً وَ تَفْصِيلاً لِكُل‌ِّ شَي‌ْءٍ فَخُذْهَا بِقُوَّة‌ٍ وَأْمُرْ قَوْمَك‌َ يَأْخُذُوا بِأَحْسَنِهَا سَأُرِيكُم‌ْ دَارَ الْفَاسِقِين‌َ (اعراف: 145)

و براى او در الواح اندرزى از هر موضوعى نوشتيم و بيانى از هر چيز كرديم- «پس آن را با جدّيت بگير! و به قوم خود بگو: به نيكوترين آنها عمل كنند! (و آنها كه به مخالفت برخيزند، كيفرشان دوزخ است) و بزودى جايگاه فاسقان را به شما نشان خواهم داد!» (145)


وَاتَّخَذَ قَوْم‌ُ مُوسَي‌ مِنْ‌ بَعْدِه‌ِ مِن‌ْ حُلِيِّهِم‌ْ عِجْلاً جَسَداً لَه‌ُ خُوَارٌ أَلَم‌ْ يَرَوْا أَنَّه‌ُ لاَ يُكَلِّمُهُم‌ْ وَ لاَ يَهْدِيهِم‌ْ سَبِيلاً اتَّخَذُوه‌ُ وَ كَانُوا ظَالِمِين‌َ (اعراف: 148)

قوم موسى بعد (از رفتن) او (به ميعادگاه خدا)، از زيورهاى خود گوساله‏اى ساختند جسد بى‏جانى كه صداى گوساله داشت! آيا آنها نمى‏ديدند كه با آنان سخن نمى‏گويد، و به راه (راست) هدايتشان نمى‏كند؟! آن را (خداى خود) انتخاب كردند، و ظالم بودند! (148)


وَ لَمَّا سُقِط‌َ فِي‌ أَيْدِيهِم‌ْ وَ رَأَوْا أَنَّهُم‌ْ قَدْ ضَلُّوا قَالُوا لَئِنْ‌ لَم‌ْ يَرْحَمْنَا رَبُّنَا وَ يَغْفِرْ لَنَا لَنَكُونَن‌َّ مِن‌َ الْخَاسِرِين‌َ (اعراف: 149)

و هنگامى كه حقيقت به دستشان اف