فهرست الفبایی




1.«حرف» فَ [3001]
سپس / بعد از آن / بعلت آن / پس / ...
آیات

فِي‌ قُلُوبِهِم‌ْ مَرَض‌ٌ فَزَادَهُم‌ُ الله‌ُ مَرَضَاً وَ لَهُم‌ْ عَذَاب‌ٌ أَلِيم‌ٌ بِمَا كَانُوا يَكْذِبُون‌َ (بقره: 10)

در دلهاى آنان يك نوع بيمارى است خداوند بر بيمارى آنان افزوده و به خاطر دروغهايى كه ميگفتند، عذاب دردناكى در انتظار آنهاست. (10)


أُولَئِك‌َ الَّذِين‌َ اشْتَرَوُا الضَّلاَلَة‌َ بِالْهُدَي‌ فَمَا رَبِحَت‌ْ تِجَارَتُهُم‌ْ وَ مَا كَانُوا مُهْتَدِين‌َ (بقره: 16)

آنان كسانى هستند كه «هدايت» را به «گمراهى» فروخته‏اند و (اين) تجارت آنها سودى نداده و هدايت نيافته‏اند. (16)


مَثَلُهُم‌ْ كَمَثَل‌ِ الَّذِي‌ اسْتَوْقَدَ نَارَاً فَلَمَّا أَضَاءَت‌ْ مَا حَوْلَه‌ُ ذَهَب‌َ الله‌ُ بِنُورِهِم‌ْ وَ تَرَكَهُم‌ْ فِي‌ ظُلُمَات‌ٍ لاَ يُبْصِرُون‌َ (بقره: 17)

آنان [منافقان‏] همانند كسى هستند كه آتشى افروخته (تا در بيابان تاريك، راه خود را پيدا كند)، ولى هنگامى كه آتش اطراف او را روشن ساخت، خداوند (طوفانى مى‏فرستد و) آن را خاموش مى‏كند و در تاريكيهاى وحشتناكى كه چشم كار نمى‏كند، آنها را رها مى‏سازد. (17)


صُم‌ٌّ بُكْم‌ٌ عُمْي‌ٌ فَهُم‌ْ لاَ يَرْجِعُون‌َ (بقره: 18)

آنها كران، گنگها و كورانند لذا (از راه خطا) بازنمى‏گردند! (18)


الَّذِي‌ جَعَل‌َ لَكُم‌ُ الْأَرْض‌َ فِرَاشَاً وَالْسَّمَاءَ بِنَاءً وَ أَنْزَل‌َ مِن‌َ الْسَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَج‌َ بِه‌ِ مِن‌َ الثَّـمَرَات‌ِ رِزْقَاً لَكُم‌ْ فَلاَ تَجْعَلُوا لِالله‌ِ أَنْدَادَاً وَ أَنتُم‌ْ تَعْلَمُون‌َ (بقره: 22)

آن كس كه زمين را بستر شما، و آسمان [جو زمين‏] را همچون سقفى بالاى سر شما قرار داد و از آسمان آبى فرو فرستاد و به وسيله آن، ميوه‏ها را پرورش داد تا روزى شما باشد. بنا بر اين، براى خدا همتايانى قرار ندهيد، در حالى كه مى‏دانيد (هيچ يك از آنها، نه شما را آفريده‏اند، و نه شما را روزى مى‏دهند). (22)


وَ إِن‌ْ كُنْتُم‌ْ فِي‌ رَيْب‌ٍ مِمَّا نَزَّلْنَا عَلَي‌ عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسُورَة‌ٍ مِنْ‌ مِثْلِه‌ِ وَادْعُوا شُهَدَاءَكُم‌ْ مِن‌ْ دُون‌ِ الله‌ِ إِن‌ْ كُنْتُم‌ْ صَادِقِين‌َ (بقره: 23)

و اگر در باره آنچه بر بنده خود [پيامبر] نازل كرده‏ايم شك و ترديد داريد، (دست كم) يك سوره همانند آن بياوريد و گواهان خود را- غير خدا- براى اين كار، فرا خوانيد اگر راست مى‏گوييد! (23)


فَإِن‌ْ لَم‌ْ تَفْعَلُوا وَ لَن‌ْ تَفْعَلُوا فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِي‌ وَقُودُهَا النَّاس‌ُ وَالْحِجَارَة‌ُ أُعِدَّت‌ْ لِلْكَافِرِين‌َ (بقره: 24)

پس اگر چنين نكنيد- كه هرگز نخواهيد كرد- از آتشى بترسيد كه هيزم آن، بدنهاى مردم (گنهكار) و سنگها [بتها] است، و براى كافران، آماده شده است! (24)


إِن‌َّ الله‌َ لاَ يَسْتَحْيِي‌ أَن‌ْ يَضْرِب‌َ مَثَلاً مَا بَعُوضَة‌ً فَمَا فَوْقَهَا فَأَمَّا الَّذِين‌َ آمَنُوا فَيَعْلَمُون‌َ أَنَّه‌ُ الْحَق‌ُّ مِن‌ْ رَبِّهِم‌ْ وَ أَمَّا الَّذِين‌َ كَفَرُوا فَيَقُولُون‌َ مَاذَا أَرَادَ الله‌ُ بِهَذَا مَثَلاً يُضِل‌ُّ بِه‌ِ كَثِيرَاً وَ يَهْدِي‌ بِه‌ِ كَثِيرَاً وَ مَا يُضِل‌ُّ بِه‌ِ إِلاَّ الْفَاسِقِين‌َ (بقره: 26)

خداوند از اين كه (به موجودات ظاهرا كوچكى مانند) پشه، و حتى كمتر از آن، مثال بزند شرم نمى‏كند. (در اين ميان) آنان كه ايمان آورده‏اند، مى‏دانند كه آن، حقيقتى است از طرف پروردگارشان و اما آنها كه راه كفر را پيموده‏اند، (اين موضوع را بهانه كرده) مى‏گويند: «منظور خداوند از اين مثل چه بوده است؟!» (آرى،) خدا جمع زيادى را با آن گمراه، و گروه بسيارى را هدايت مى‏كند ولى تنها فاسقان را با آن گمراه مى‏سازد! (26)


كَيْف‌َ تَكْفُرُون‌َ بِالله‌ِ وَ كُنْتُم‌ْ أَمْواتَاً فَأَحْيَاكُم‌ْ ثُم‌َّ يُمِيتُكُم‌ْ ثُم‌َّ يُحْيِيكُم‌ْ ثُم‌َّ إِلَيْه‌ِ تُرْجَعُون‌َ (بقره: 28)

چگونه به خداوند كافر مى‏شويد؟! در حالى كه شما مردگان (و اجسام بى‏روحى) بوديد، و او شما را زنده كرد سپس شما را مى‏ميراند و بار ديگر شما را زنده مى‏كند سپس به سوى او بازگردانده مى‏شويد. (بنا بر اين، نه حيات و زندگى شما از شماست، و نه مرگتان آنچه داريد از خداست). (28)


هُوَ الَّذِي‌ خَلَق‌َ لَكُمْ‌ مَا فِي‌ الْأَرْض‌ِ جَمِيعَاً ثُم‌َّ اسْتَوَي‌ إِلَي‌ السَّمَاءِ فَسَوَّاهُن‌َّ سَبْع‌َ سَمَاوَات‌ٍ وَ هُوَ بِكُل‌ِّ شَي‌ْءٍ عَلِيم‌ٌ (بقره: 29)

او خدايى است كه همه آنچه را (از نعمتها) در زمين وجود دارد، براى شما آفريد سپس به آسمان پرداخت و آنها را به صورت هفت آسمان مرتب نمود و او به هر چيز آگاه است. (29)


وَ عَلَّم‌َ آدَم‌َ الْأَسْماءَ كُلَّهَا ثُم‌َّ عَرَضَهُم‌ْ عَلَي‌ الْمَلاَئِكَة‌ِ فَقَال‌َ أَنْبِئُونِي‌ بِأَسْمَاءِ هَؤُلاَءِ إِن‌ْ كُنْتُم‌ْ صَادِقِين‌َ (بقره: 31)

سپس علم اسماء [علم اسرار آفرينش و نامگذارى موجودات‏] را همگى به آدم آموخت. بعد آنها را به فرشتگان عرضه داشت و فرمود: «اگر راست مى‏گوييد، اسامى اينها را به من خبر دهيد!» (31)


قَال‌َ يَا آدَم‌ُ أَنْبِئْهُم‌ْ بِأَسْمَائِهِم‌ْ فَلَمَّا أَنْبَأَهُم‌ْ بِأَسْمَائِهِم‌ْ قَال‌َ أَلَم‌ْ أَقُل‌ْ لَكُم‌ْ إِنِّي‌ أَعْلَم‌ُ غَيْب‌َ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ وَ أَعْلَم‌ُ مَا تُبْدُون‌َ وَ مَا كُنْتُم‌ْ تَكْتُمُون‌َ (بقره: 33)

فرمود: «اى آدم! آنان را از اسامى (و اسرار) اين موجودات آگاه كن.» هنگامى كه آنان را آگاه كرد، خداوند فرمود: «آيا به شما نگفتم كه من، غيب آسمانها و زمين را ميدانم؟! و نيز ميدانم آنچه را شما آشكار ميكنيد، و آنچه را پنهان ميداشتيد!» (33)


وَ إِذْ قُلْنَا لِلْمَلاَئِكَة‌ِ اسْجُدُوا لِآدَم‌َ فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْلِيس‌َ أَبَي‌ وَاسْتَكْبَرَ وَ كَان‌َ مِن‌َ الْكَافِرِين‌َ (بقره: 34)

و (ياد كن) هنگامى را كه به فرشتگان گفتيم: «براى آدم سجده و خضوع كنيد!» همگى سجده كردند جز ابليس كه سر باز زد، و تكبر ورزيد، (و به خاطر نافرمانى و تكبرش) از كافران شد. (34)


وَ قُلْنَا يَا آدَم‌ُ اسْكُن‌ْ أَنْت‌َ وَ زَوْجُك‌َ الْجَنَّة‌َ وَ كُلاَ مِنْهَا رَغَداً حَيْث‌ُ شِئْتُمَا وَ لاَ تَقْرَبَا هَذِه‌ِ الشَّجَرَة‌َ فَتَكُونَا مِن‌َ الظَّالِمِين‌َ (بقره: 35)

و گفتيم: «اى آدم! تو با همسرت در بهشت سكونت كن و از (نعمتهاى) آن، از هر جا مى‏خواهيد، گوارا بخوريد (اما) نزديك اين درخت نشويد كه از ستمگران خواهيد شد. (35)


فَأَزَلَّهُمَا الشَّيْطَان‌ُ عَنْهَا فَأَخْرَجَهُمَا مِمَّا كَانَا فِيه‌ِ وَ قُلْنَا اهْبِطُوا بَعْضُكُم‌ْ لِبَعْض‌ٍ عَدُوٌّ وَ لَكُم‌ْ فِي‌ الْأَرْض‌ِ مُسْتَقَرٌّ وَ مَتَاع‌ٌ إِلَي‌ حِين‌ٍ (بقره: 36)

پس شيطان موجب لغزش آنها از بهشت شد و آنان را از آنچه در آن بودند، بيرون كرد. و (در اين هنگام) به آنها گفتيم: «همگى (به زمين) فرود آييد! در حالى كه بعضى دشمن ديگرى خواهيد بود. و براى شما در زمين، تا مدت معينى قرارگاه و وسيله بهره بردارى خواهد بود.» (36)


فَتَلَقَّي‌ آدَم‌ُ مِن‌ْ رَبِّه‌ِ كَلِمَات‌ٍ فَتَاب‌َ عَلَيْه‌ِ إِنَّه‌ُ هُوَ التَّوَّاب‌ُ الرَّحِيم‌ُ (بقره: 37)

سپس آدم از پروردگارش كلماتى دريافت داشت (و با آنها توبه كرد.) و خداوند توبه او را پذيرفت چرا كه خداوند توبه‏پذير و مهربان است. (37)


قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْهَا جَمِيعَاً فَإِنْ مَا يَأْتِيَنَّكُم‌ْ مِنِّي‌ هُدَي‌ً فَمَن‌ْ تَبِع‌َ هُدَاي‌َ فَلاَ خَوْف‌ٌ عَلَيْهِم‌ْ وَ لاَ هُم‌ْ يَحْزَنُون‌َ (بقره: 38)

گفتيم: «همگى از آن، فرود آييد! هر گاه هدايتى از طرف من براى شما آمد، كسانى كه از آن پيروى كنند، نه ترسى بر آنهاست، و نه غمگين شوند.» (38)


يَا بَنِي‌ إِسْرَائِيل‌َ اذْكُرُوا نِعْمَتِي‌َ الَّتِي‌ أَنْعَمْت‌ُ عَلَيْكُم‌ْ وَ أَوْفُوا بِعَهْدِي‌ أُوف‌ِ بِعَهْدِكُم‌ْ وَ إِيَّاي‌َ فَارْهَبُون‌ِ (بقره: 40)

اى فرزندان اسرائيل! نعمتهايى را كه به شما ارزانى داشتم به ياد آوريد! و به پيمانى كه با من بسته‏ايد وفا كنيد، تا من نيز به پيمان شما وفا كنم. (و در راه انجام وظيفه، و عمل به پيمانها) تنها از من بترسيد! (40)


وَ آمِنُوا بِمَا أَنْزَلْت‌ُ مُصَدِّقَاً لِمَا مَعَكُم‌ْ وَ لاَ تَكُونُوا أَوَّل‌َ كَافِرٍ بِه‌ِ وَ لاَ تَشْتَرُوا بِآيَاتِي‌ ثَمَنَاً قَلِيلاً وَ إِيَّاي‌َ فَاتَّقُون‌ِ (بقره: 41)

و به آنچه نازل كرده‏ام [قرآن‏] ايمان بياوريد! كه نشانه‏هاى آن، با آنچه در كتابهاى شماست، مطابقت دارد و نخستين كافر به آن نباشيد! و آيات مرا به بهاى ناچيزى نفروشيد! (و به خاطر درآمد مختصرى، نشانه‏هاى قرآن و پيامبر اسلام را، كه در كتب شما موجود است، پنهان نكنيد!) و تنها از من (و مخالفت دستورهايم) بترسيد (نه از مردم)! (41)


أَتَأْمُرُون‌َ الْنَّاس‌َ بِالْبِرِّ وَ تَنْسَوْن‌َ أَنْفُسَكُم‌ْ وَ أَنْتُم‌ْ تَتْلُون‌َ الْكِتَاب‌َ أَفَلاَ تَعْقِلُون‌َ (بقره: 44)

آيا مردم را به نيكى (و ايمان به پيامبرى كه صفات او آشكارا در تورات آمده) دعوت مى‏كنيد، اما خودتان را فراموش مى‏نماييد با اينكه شما كتاب (آسمانى) را مى‏خوانيد! آيا نمى‏انديشيد؟! (44)


وَ إِذْ فَرَقْنَا بِكُم‌ُ الْبَحْرَ فَأَنْجَيْنَاكُم‌ْ وَ أَغْرَقْنَا آل‌َ فِرْعَوْن‌َ وَ أَنْتُم‌ْ تَنْظُرُون‌َ (بقره: 50)

و (به خاطر بياوريد) هنگامى را كه دريا را براى شما شكافتيم و شما را نجات داديم و فرعونيان را غرق ساختيم در حالى كه شما تماشا مى‏كرديد. (50)


وَ إِذْ قَال‌َ مُوسَي‌ لِقَوْمِه‌ِ يَا قَوْم‌ِ إِنَّكُم‌ْ ظَلَمْتُم‌ْ أَنْفُسَكُم‌ْ بِاتِّخَاذِكُم‌ُ الْعِجْل‌َ فَتُوبُوا إِلَي‌ بَارِئِكُم‌ْ فَاقْتُلُوا أَنْفُسَكُم‌ْ ذَلِكُم‌ْ خَيْرٌ لَكُم‌ْ عِنْدَ بَارِئِكُم‌ْ فَتَاب‌َ عَلَيْكُم‌ْ إِنَّه‌ُ هُوَ التَّوَّاب‌ُ الرَّحِيم‌ُ (بقره: 54)

و زمانى را كه موسى به قوم خود گفت: «اى قوم من! شما با انتخاب گوساله (براى پرستش) به خود ستم كرديد! پس توبه كنيد و به سوى خالق خود باز گرديد! و خود را [يكديگر را] به قتل برسانيد! اين كار، براى شما در پيشگاه پروردگارتان بهتر است.» سپس خداوند توبه شما را پذيرفت زيرا كه او توبه‏پذير و رحيم است. (54)


وَ إِذْ قُلْتُم‌ْ يَا مُوسَي‌ لَن‌ْ نُؤْمِن‌َ لَك‌َ حَتَّي‌ نَرَي‌ الله‌َ جَهْرَة‌ً فَأَخَذَتْكُم‌ُ الصَّاعِقَة‌ُ وَ أَنْتُم‌ْ تَنْظُرُون‌َ (بقره: 55)

و (نيز به ياد آوريد) هنگامى را كه گفتيد: «اى موسى! ما هرگز به تو ايمان نخواهيم آورد مگر اينكه خدا را آشكارا (با چشم خود) ببينيم!» پس صاعقه شما را گرفت در حالى كه تماشا مى‏كرديد. (55)


وَ إِذْ قُلْنَا ادْخُلُوا هَذِه‌ِ الْقَرْيَة‌َ فَكُلُوا مِنْهَا حَيْث‌ُ شِئْتُم‌ْ رَغَدَاً وَادْخُلُوا الْبَاب‌َ سُجَّدَاً وَ قُولُوا حِطَّة‌ٌ نَغْفِرْ لَكُم‌ْ خَطَايَاكُم‌ْ وَ سَنَزِيدُ الْمُـحْسِنِين‌َ (بقره: 58)

و (به خاطر بياوريد) زمانى را كه گفتيم: «در اين شهر [بيت المقدس‏] وارد شويد! و از نعمتهاى فراوان آن، هر چه مى‏خواهيد بخوريد! و از در (معبد بيت المقدس) با خضوع و خشوع وارد گرديد! و بگوييد: «خداوندا! گناهان ما را بريز!» تا خطاهاى شما را ببخشيم و به نيكوكاران پاداش بيشترى خواهيم داد.» (58)


فَبَدَّل‌َ الَّذِين‌َ ظَلَمُوا قَوْلاً غَيْرَ الَّذِي‌ قِيل‌َ لَهُم‌ْ فَأَنْزَلْنَا عَلَي‌ الَّذِين‌َ ظَلَمُوا رِجْزَاً مِن‌َ السَّمَاءِ بِمَا كَانُوا يَفْسُقُون‌َ (بقره: 59)

اما افراد ستمگر، اين سخن را كه به آنها گفته شده بود، تغيير دادند (و به جاى آن، جمله استهزاآميزى گفتند) لذا بر ستمگران، در برابر اين نافرمانى، عذابى از آسمان فرستاديم. (59)


وَ إِذِ اسْتَسْقَي‌ مُوسَي‌ لِقَوْمِه‌ِ فَقُلْنَا اضْرِب‌ْ بِعَصَاك‌َ الْحَجَرَ فَانْفَجَرَت‌ْ مِنْه‌ُ اثْنَتَا عَشْرَة‌َ عَيْنَاً قَدْ عَلِم‌َ كُل‌ُّ أُنَاس‌ٍ مَشْرَبَهُم‌ْ كُلُوا وَاشْرَبُوا مِن‌ْ رِزْق‌ِ الله‌ِ وَ لاَ تَعْثَوْا فِي‌ الْأَرْض‌ِ مُفْسِدِين‌َ (بقره: 60)

و (به ياد آوريد) زمانى را كه موسى براى قوم خويش، آب طلبيد، به او دستور داديم: «عصاى خود را بر آن سنگ مخصوص بزن!» ناگاه دوازده چشمه آب از آن جوشيد آن گونه كه هر يك (از طوايف دوازده‏گانه بنى اسرائيل)، چشمه مخصوص خود را مى‏شناختند! (و گفتيم:) «از روزيهاى الهى بخوريد و بياشاميد! و در زمين فساد نكنيد!» (60)


وَ إِذْ قُلْتُم‌ْ يَا مُوسَي‌ لَن‌ْ نَصْبِرَ عَلَي‌ طَعَام‌ٍ وَاحِدٍ فَادْع‌ُ لَنَا رَبَّك‌َ يُخْرِج‌ْ لَنَا مِمَّا تُنْبِت‌ُ الْأَرْض‌ُ مِن‌ْ بَقْلِهَا وَ قِثَّائِهَا وَ فُومِهَا وَ عَدَسِهَا وَ بَصَلِهَا قَال‌َ أَتَسْتَبْدِلُون‌َ الَّذِي‌ هُوَ أَدْنَي‌ بِالَّذِي‌ هُوَ خَيْرٌ اهْبِطُوا مِصْرَاً فَإِن‌َّ لَكُم‌ْ مَا سَأَلْتُم‌ْ وَ ضُرِبَت‌ْ عَلَيْهِم‌ُ الذِّلَّة‌ُ وَالْمَسْكَنَة‌ُ وَ بَاءُوا بِغَضَب‌ٍ مِن‌َ الله‌ِ ذَلِك‌َ بِأَنَّهُم‌ْ كَانُوا يَكْفُرُون‌َ بِآيَات‌ِ الله‌ِ وَ يَقْتُلُون‌َ النَّبِيِّين‌َ بِغَيْرِ الْحَق‌ِّ ذَلِك‌َ بِمَا عَصَوْا وَ كَانُوا يَعْتَدُون‌َ (بقره: 61)

و (نيز به خاطر بياوريد) زمانى را كه گفتيد: «اى موسى! هرگز حاضر نيستيم به يك نوع غذا اكتفاء كنيم! از خداى خود بخواه كه از آنچه زمين مى‏روياند، از سبزيجات و خيار و سير و عدس و پيازش، براى ما فراهم سازد.» موسى گفت: «آيا غذاى پست‏تر را به جاى غذاى بهتر انتخاب مى‏كنيد؟! (اكنون كه چنين است، بكوشيد از اين بيابان) در شهرى فرود آئيد زيرا هر چه خواستيد، در آنجا براى شما هست.» و (مهر) ذلت و نياز، بر پيشانى آنها زده شد و باز گرفتار خشم خدايى شدند چرا كه آنان نسبت به آيات الهى، كفر مى‏ورزيدند و پيامبران را به ناحق مى‏كشتند. اينها به خاطر آن بود كه گناهكار و متجاوز بودند. (61)


إِن‌َّ الَّذِين‌َ آمَنُوا وَالَّذِين‌َ هَادُوا وَالنَّصَارَي‌ وَالصَّابِئِين‌َ مَن‌ْ آمَن‌َ بِالله‌ِ وَالْيَوْم‌ِ الْآخِرِ وَ عَمِل‌َ صَالِحَاً فَلَهُم‌ْ أَجْرُهُم‌ْ عِندَ رَبِّهِم‌ْ وَ لاَ خَوْف‌ٌ عَلَيْهِم‌ْ وَ لاَ هُم‌ْ يَحْزَنُون‌َ (بقره: 62)

كسانى كه (به پيامبر اسلام) ايمان آورده‏اند، و كسانى كه به آئين يهود گرويدند و نصارى و صابئان [پيروان يحيى‏] هر گاه به خدا و روز رستاخيز ايمان آورند، و عمل صالح انجام دهند، پاداششان نزد پروردگارشان مسلم است و هيچ گونه ترس و اندوهى براى آنها نيست. (هر كدام از پيروان اديان الهى، كه در عصر و زمان خود، بر طبق وظايف و فرمان دين عمل كرده‏اند، مأجور و رستگارند.) (62)


ثُم‌َّ تَوَلَّيْتُم‌ْ مِن‌ْ بَعْدِ ذَلِك‌َ فَلَوْلاَ فَضْل‌ُ الله‌ِ عَلَيْكُم‌ْ وَ رَحْمَتُه‌ُ لَكُنْتُم‌ْ مِن‌َ الْخَاسِرِين‌َ (بقره: 64)

سپس شما پس از اين، روگردان شديد و اگر فضل و رحمت خداوند بر شما نبود، از زيانكاران بوديد. (64)


وَ لَقَدْ عَلِمْتُم‌ُ الَّذِين‌َ اعْتَدَوْا مِنْكُم‌ْ فِي‌ السَّبْت‌ِ فَقُلْنَا لَهُم‌ْ كُونُوا قِرَدَة‌ً خَاسِئِين‌َ (بقره: 65)

به طور قطع از حال كسانى از شما، كه در روز شنبه نافرمانى و گناه كردند، آگاه شده‏ايد! ما به آنها گفتيم: «به صورت بوزينه‏هايى طردشده درآييد!» (65)


فَجَعَلْنَاهَا نَكَالاً لِمَا بَيْن‌َ يَدَيْهَا وَ مَا خَلْفَهَا وَ مَوْعِظَة‌ً لِلْمُتَّقِين‌َ (بقره: 66)

ما اين كيفر را درس عبرتى براى مردم آن زمان و نسلهاى بعد از آنان، و پند و اندرزى براى پرهيزكاران قرار داديم. (66)


قَالُوا ادْع‌ُ لَنَا رَبَّك‌َ يُبَيِّن‌ْ لَنَا مَا هِي‌َ قَال‌َ إِنَّه‌ُ يَقُول‌ُ إِنَّهَا بَقَرَة‌ٌ لاَ فَارِض‌ٌ وَ لاَ بِكْرٌ عَوَان‌ٌ بَيْن‌َ ذَلِك‌َ فَافْعَلُوا مَا تُؤْمَرُون‌َ (بقره: 68)

گفتند: « (پس) از خداى خود بخواه كه براى ما روشن كند اين ماده گاو چگونه ماده گاوى باشد؟» گفت: خداوند مى‏فرمايد: «ماده گاوى است كه نه پير و از كار افتاده باشد، و نه بكر و جوان بلكه ميان اين دو باشد. آنچه به شما دستور داده شده، (هر چه زودتر) انجام دهيد.» (68)


قَال‌َ إِنَّه‌ُ يَقُول‌ُ إِنَّهَا بَقَرَة‌ٌ لاَ ذَلُول‌ٌ تُثِيرُ الْأَرْض‌َ وَ لاَ تَسْقِي‌ الْحَرْث‌َ مُسَلَّمَة‌ٌ لاَ شِيَة‌َ فِيهَا قَالُوا الْآن‌َ جَئْت‌َ بِالْحَق‌ِّ فَذَبَحُوهَا وَ مَا كَادُوا يَفْعَلُون‌َ (بقره: 71)

گفت: خداوند مى‏فرمايد: «گاوى باشد كه نه براى شخم زدن رام شده و نه براى زراعت آبكشى كند از هر عيبى بركنار باشد، و حتى هيچ گونه رنگ ديگرى در آن نباشد.» گفتند: «الان حق مطلب را آوردى!» سپس (چنان گاوى را پيدا كردند و) آن را سر بريدند ولى مايل نبودند اين كار را انجام دهند. (71)


وَ إِذْ قَتَلْتُم‌ْ نَفْسَاً فَادَّارَأْتُم‌ْ فِيهَا وَالله‌ُ مُخْرِج‌ٌ مَا كُنْتُم‌ْ تَكْتُمُون‌َ (بقره: 72)

و (به ياد آوريد) هنگامى را كه فردى را به قتل رسانديد سپس درباره (قاتل) او به نزاع پرداختيد و خداوند آنچه را مخفى مى‏داشتيد، آشكار مى‏سازد. (72)


فَقُلْنَا اضْرِبُوه‌ُ بِبَعْضِهَا كَذَلِك‌َ يُحْيِي‌ الله‌ُ الْمَوْتَي‌ وَ يُرِيكُم‌ْ آيَاتِه‌ِ لَعَلَّكُم‌ْ تَعْقِلُون‌َ (بقره: 73)

سپس گفتيم: «قسمتى از گاو را به مقتول بزنيد! (تا زنده شود، و قاتل را معرفى كند.) خداوند اين گونه مردگان را زنده مى‏كند و آيات خود را به شما نشان مى‏دهد شايد انديشه كنيد!» (73)


ثُم‌َّ قَسَت‌ْ قُلُوبُكُم‌ْ مِن‌ْ بَعْدِ ذَلِك‌َ فَهِي‌َ كَالْحِجَارَة‌ِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَة‌ً وَ إِن‌َّ مِن‌َ الْحِجَارَة‌ِ لَمَا يَتَفَجَّرُ مِنْه‌ُ الْأَنْهَارُ وَ إِن‌َّ مِنْهَا لَمَا يَشَّقَّق‌ُ فَيَخْرُج‌ُ مِنْه‌ُ الْمَاءُ وَ إِن‌َّ مِنْهَا لَمَا يَهْبِط‌ُ مِن‌ْ خَشْيَة‌ِ الله‌ِ وَ مَا الله‌ُ بِغَافِل‌ٍ عَمَّا تَعْمَلُون‌َ (بقره: 74)

سپس دلهاى شما بعد از اين واقعه سخت شد همچون سنگ، يا سخت‏تر! چرا كه پاره‏اى از سنگها مى‏شكافد، و از آن نهرها جارى مى‏شود و پاره‏اى از آنها شكاف برمى‏دارد، و آب از آن تراوش مى‏كند و پاره‏اى از خوف خدا (از فراز كوه) به زير مى‏افتد (اما دلهاى شما، نه از خوف خدا مى‏تپد، و نه سرچشمه علم و دانش و عواطف انسانى است!) و خداوند از اعمال شما غافل نيست. (74)


أَفَتَطْمَعُون‌َ أَن‌ْ يُؤْمِنُوا لَكُم‌ْ وَ قَدْ كَان‌َ فَرِيق‌ٌ مِنْهُم‌ْ يَسْمَعُون‌َ كَلاَم‌َ الله‌ِ ثُم‌َّ يُحَرِّفُونَه‌ُ مِن‌ْ بَعْدِ مَا عَقَلُوه‌ُ وَ هُم‌ْ يَعْلَمُون‌َ (بقره: 75)

آيا انتظار داريد به (آئين) شما ايمان بياورند، با اينكه عده‏اى از آنان، سخنان خدا را مى‏شنيدند و پس از فهميدن، آن را تحريف مى‏كردند، در حالى كه علم و اطلاع داشتند؟! (75)


وَ إِذَا لَقُوا الَّذِين‌َ آمَنُوا قَالُوا آمَنَّا وَ إِذَا خَلاَ بَعْضُهُم‌ْ إِلَي‌ بَعْض‌ٍ قَالُوا أَتُحَدِّثُونَهُمْ‌ بِمَا فَتَح‌َ الله‌ُ عَلَيْكُم‌ْ لِيُحَاجُّوكُم‌ْ بِه‌ِ عِنْدَ رَبِّكُم‌ْ أَفَلاَ تَعْقِلُون‌َ (بقره: 76)

و هنگامى كه مؤمنان را ملاقات كنند، مى‏گويند: «ايمان آورده‏ايم.» ولى هنگامى كه با يكديگر خلوت مى‏كنند، (بعضى به بعضى ديگر اعتراض كرده،) مى‏گويند: «چرا مطالبى را كه خداوند (در باره صفات پيامبر اسلام) براى شما بيان كرد، به مسلمانان بازگو مى‏كنيد تا (روز رستاخيز) در پيشگاه خدا، بر ضد شما به آن استدلال كنند؟! آيا نمى‏فهميد؟!» (76)


فَوَيْل‌ٌ لِلَّذِين‌َ يَكْتُبُون‌َ الْكِتَاب‌َ بِأَيْدِيهِم‌ْ ثُم‌َّ يَقُولُون‌َ هَذَا مِن‌ْ عِنْدِ الله‌ِ لِيَشْتَرُوا بِه‌ِ ثَمَناً قَلِيلاً فَوَيْل‌ٌ لَهُم‌ْ مِمَّا كَتَبَت‌ْ أَيْدِيهِم‌ْ وَ وَيْل‌ٌ لَهُم‌ْ مِمَّا يَكْسِبُون‌َ (بقره: 79)

پس واى بر آنها كه نوشته‏اى با دست خود مى‏نويسند، سپس مى‏گويند: «اين، از طرف خداست.» تا آن را به بهاى كمى بفروشند. پس واى بر آنها از آنچه با دست خود نوشتند و واى بر آنان از آنچه از اين راه به دست مى‏آورند! (79)


وَ قَالُوا لَن‌ْ تَمَسَّنَا النَّارُ إِلاَّ أَيَّامَاً مَعْدُودَة‌ً قُل‌ْ أَتَّخَذْتُم‌ْ عِنْدَ الله‌ِ عَهْدَاً فَلَن‌ْ يُخْلِف‌َ الله‌ُ عَهْدَه‌ُ أَم‌ْ تَقُولُون‌َ عَلَي‌ الله‌ِ مَا لاَ تَعْلَمُون‌َ (بقره: 80)

و گفتند: «هرگز آتش دوزخ، جز چند روزى، به ما نخواهد رسيد.» بگو: «آيا پيمانى از خدا گرفته‏ايد؟!- و خداوند هرگز از پيمانش تخلف نمى‏ورزد- يا چيزى را كه نمى‏دانيد به خدا نسبت مى‏دهيد»؟! (80)


بَلَي‌ مَن‌ْ كَسَب‌َ سَيِّئَة‌ً وَ أَحَاطَت‌ْ بِه‌ِ خَطِيئَتُه‌ُ فَأُولَئِك‌َ أَصْحَاب‌ُ النَّارِ هُم‌ْ فِيهَا خَالِدُون‌َ (بقره: 81)

آرى، كسانى كه كسب گناه كنند، و آثار گناه، سراسر وجودشان را بپوشاند، آنها اهل آتشند و جاودانه در آن خواهند بود. (81)


ثُم‌َّ أَنْتُم‌ْ هَؤُلاَءِ تَقْتُلُون‌َ أَنْفُسَكُم‌ْ وَ تُخْرِجُون‌َ فَرِيقَاً مِنْكُم‌ْ مِن‌ْ دِيَارِهِم‌ْ تَظَاهَرُون‌َ عَلَيْهِم‌ْ بِالْإِثْم‌ِ وَالْعُدْوَان‌ِ وَ إِن‌ْ يَأْتُوكُم‌ْ أُسَارَي‌ تُفَادُوهُم‌ْ وَ هُوَ مُحَرَّم‌ٌ عَلَيْكُم‌ْ إِخْرَاجُهُم‌ْ أَفَتُؤْمِنُون‌َ بِبَعْض‌ِ الْكِتَاب‌ِ وَ تَكْفُرُون‌َ بِبَعْض‌ٍ فَمَا جَزَاءُ مَن‌ْ يَفْعَل‌ُ ذَلِك‌َ مِنْكُم‌ْ إِلاَّ خِزْي‌ٌ فِي‌ الْحَياة‌ِ الدُّنْيَا وَ يَوْم‌َ الْقِيَامَة‌ِ يُرَدُّون‌َ إِلَي‌ أَشَدِّ الْعَذَاب‌ِ وَ مَا الله‌ُ بِغَافِل‌ٍ عَمَّا تَعْمَلُون‌َ (بقره: 85)

اما اين شما هستيد كه يكديگر را مى‏كشيد و جمعى از خودتان را از سرزمينشان بيرون مى‏كنيد و در اين گناه و تجاوز، به يكديگر كمك مى‏نماييد (و اينها همه نقض پيمانى است كه با خدا بسته‏ايد) در حالى كه اگر بعضى از آنها به صورت اسيران نزد شما آيند، فديه مى‏دهيد و آنان را آزاد مى‏سازيد! با اينكه بيرون ساختن آنان بر شما حرام بود. آيا به بعضى از دستورات كتاب آسمانى ايمان مى‏آوريد، و به بعضى كافر مى‏شويد؟! براى كسى از شما كه اين عمل (تبعيض در ميان احكام و قوانين الهى) را انجام دهد، جز رسوايى در اين جهان، چيزى نخواهد بود، و روز رستاخيز به شديدترين عذابها گرفتار مى‏شوند. و خداوند از آنچه انجام مى‏دهيد غافل نيست. (85)


أُولَئِك‌َ الَّذِين‌َ اشْتَرَوُا الْحَيَاة‌َ الدُّنْيَا بِالْآخِرَة‌ِ فَلاَ يُخَفَّف‌ُ عَنْهُم‌ُ الْعَذَاب‌ُ وَ لاَ هُم‌ْ يُنْصَرُون‌َ (بقره: 86)

اينها همان كسانند كه آخرت را به زندگى دنيا فروخته‏اند از اين رو عذاب آنها تخفيف داده نمى‏شود و كسى آنها را يارى نخواهد كرد. (86)


وَ لَقَدْ آتَيْنَا مُوسَي‌ الْكِتَاب‌َ وَ قَفَّيْنَا مِن‌ْ بَعْدِه‌ِ بِالرُّسُل‌ِ وَ آتَيْنَا عِيسَي‌ ابْن‌َ مَرْيَم‌َ الْبَيِّنَات‌ِ وَ أَيَّدْنَاه‌ُ بِرُوح‌ِ الْقُدُس‌ِ أَفَكُلَّمَا جَاءَكُم‌ْ رَسُول‌ٌ بِمَا لاَ تَهْوَي‌ أَنْفُسُكُم‌ُ اسْتَكْبَرْتُم‌ْ فَفَرِيقَاً كَذَّبْتُم‌ْ وَ فَرِيقَاً تَقْتُلُون‌َ (بقره: 87)

ما به موسى كتاب (تورات) داديم و بعد از او، پيامبرانى پشت سر هم فرستاديم و به عيسى بن مريم دلايل روشن داديم و او را به وسيله روح القدس تأييد كرديم. آيا چنين نيست كه هر زمان، پيامبرى چيزى بر خلاف هواى نفس شما آورد، در برابر او تكبر كرديد (و از ايمان آوردن به او خوددارى نموديد) پس عده‏اى را تكذيب كرده، و جمعى را به قتل رسانديد؟! (87)


وَ قَالُوا قُلُوبُنَا غُلْف‌ٌ بَل‌ْ لَعَنَهُم‌ُ الله‌ُ بِكُفْرِهِم‌ْ فَقَلِيلاً مَا يُؤْمِنُون‌َ (بقره: 88)

و (آنها از روى استهزا) گفتند: دلهاى ما در غلاف است! (و ما از گفته تو چيزى نمى‏فهميم. آرى، همين طور است!) خداوند آنها را به خاطر كفرشان، از رحمت خود دور ساخته، (به همين دليل، چيزى درك نمى‏كنند) و كمتر ايمان مى‏آورند. (88)


وَ لَمَّا جَاءَهُم‌ْ كِتَاب‌ٌ مِن‌ْ عِنْدِ الله‌ِ مُصَدِّق‌ٌ لِمَا مَعَهُم‌ْ وَ كَانُوا مِن‌ْ قَبْل‌ُ يَسْتَفْتِحُون‌َ عَلَي‌ الَّذِين‌َ كَفَرُوا فَلَمَّا جَاءَهُم‌ْ مَا عَرَفُوا كَفَرُوا بِه‌ِ فَلَعْنَة‌ُ الله‌ِ عَلَي‌ الْكَافِرِين‌َ (بقره: 89)

و هنگامى كه از طرف خداوند، كتابى براى آنها آمد كه موافق نشانه‏هايى بود كه با خود داشتند، و پيش از اين، به خود نويد پيروزى بر كافران مى‏دادند (كه با كمك آن، بر دشمنان پيروز گردند.) با اين همه، هنگامى كه اين كتاب، و پيامبرى را كه از قبل شناخته بودند نزد آنها آمد، به او كافر شدند لعنت خدا بر كافران باد! (89)


بِئْسَ مَا اشْتَرَوْا بِه‌ِ أَنْفُسَهُم‌ْ أَن‌ْ يَكْفُروا بِمَا أَنْزَل‌َ الله‌ُ بَغْيَاً أَن‌ْ يُنَزِّل‌َ الله‌ُ مِن‌ْ فَضْلِه‌ِ عَلَي‌ مَن‌ْ يَشَاءُ مِن‌ْ عِبَادِه‌ِ فَبَاءُوا بِغَضَب‌ٍ عَلَي‌ غَضَب‌ٍ وَ لِلْكَافِرِين‌َ عَذَاب‌ٌ مُهِين‌ٌ (بقره: 90)

ولى آنها در مقابل بهاى بدى، خود را فروختند كه به ناروا، به آياتى كه خدا فرستاده بود، كافر شدند. و معترض بودند، چرا خداوند به فضل خويش، بر هر كس از بندگانش بخواهد، آيات خود را نازل مى‏كند؟! از اين رو به خشمى بعد از خشمى (از سوى خدا) گرفتار شدند. و براى كافران مجازاتى خواركننده است. (90)


وَ إِذَا قِيل‌َ لَهُم‌ْ آمِنُوا بِمَا أَنْزَل‌َ الله‌ُ قَالُوا نُؤْمِن‌ُ بِمَا أُنْزِل‌َ عَلَيْنَا وَ يَكْفُرُون‌َ بِمَا وَرَاءَه‌ُ وَ هُوَ الْحَق‌ُّ مُصَدِّقَاً لِمَا مَعَهُم‌ْ قُل‌ْ فَلِم‌َ تَقْتُلُون‌َ أَنْبِيَاءَ الله‌ِ مِن‌ْ قَبْل‌ُ إِن‌ْ كُنْتُم‌ْ مُؤْمِنِين‌َ (بقره: 91)

و هنگامى كه به آنها گفته شود: «به آنچه خداوند نازل فرموده، ايمان بياوريد!» مى‏گويند: «ما به چيزى ايمان مى‏آوريم كه بر خود ما نازل شده است.» و به غير آن، كافر مى‏شوند در حالى كه حق است و آياتى را كه بر آنها نازل شده، تصديق مى‏كند. بگو: «اگر (راست مى‏گوييد، و به آياتى كه بر خودتان نازل شده) ايمان داريد، پس چرا پيامبران خدا را پيش از اين، به قتل مى‏رسانديد؟!» (91)


قُل‌ْ إِن‌ْ كَانَت‌ْ لَكُم‌ُ الدَّارُ الْآخِرَة‌ُ عِنْدَ الله‌ِ خَالِصَة‌ً مِنْ‌ دُون‌ِ النَّاس‌ِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْت‌َ إِن‌ْ كُنْتُم‌ْ صَادِقِين‌َ (بقره: 94)

بگو: «اگر آن (چنان كه مدعى هستيد) سراى ديگر در نزد خدا، مخصوص شماست نه ساير مردم، پس آرزوى مرگ كنيد اگر راست مى‏گوييد!» (94)


قُل‌ْ مَن‌ْ كَان‌َ عَدُوَّاً لِجِبْرِيل‌َ فَإِنَّه‌ُ نَزَّلَه‌ُ عَلَي‌ قَلْبِك‌َ بِإِذْن‌ِ الله‌ِ مُصَدِّقَاً لِمَا بَيْن‌َ يَدَيْه‌ِ وَ هُدَي‌ً وَ بُشْرَي‌ لِلْمُؤْمِنِين‌َ (بقره: 97)

(آنها مى‏گويند: «چون فرشته‏اى كه وحى را بر تو نازل مى‏كند، جبرئيل است، و ما با جبرئيل دشمن هستيم، به تو ايمان نمى‏آوريم!») بگو: «كسى كه دشمن جبرئيل باشد (در حقيقت دشمن خداست) چرا كه او به فرمان خدا، قرآن را بر قلب تو نازل كرده است در حالى كه كتب آسمانى پيشين را تصديق مى‏كند و هدايت و بشارت است براى مؤمنان.» (97)


مَن‌ْ كَان‌َ عَدُوَّاً لِالله‌ِ وَ مَلاَئِكَتِه‌ِ وَ رُسُلِه‌ِ وَ جِبْرِيل‌َ وَ مِيكَال‌َ فَإِن‌َّ الله‌َ عَدُوٌّ لِلْكَافِرِين‌َ (بقره: 98)

كسى كه دشمن خدا و فرشتگان و رسولان او و جبرئيل و ميكائيل باشد (كافر است و) خداوند دشمن كافران است. (98)


وَاتَّبَعُوا مَا تَتْلُو الشَّيَاطِين‌ُ عَلَي‌ مُلْك‌ِ سُلَيَمان‌َ وَ مَا كَفَرَ سُلَيْمان‌ُ وَ لَكِنَّ‌ الشَّيَاطِين‌َ كَفَرُوا يُعَلِّمُون‌َ النَّاس‌َ السِّحْرَ وَ مَا أُنْزِل‌َ عَلَي‌ الْمَلَكَيْن‌ِ بِبَابِل‌َ هَارُوت‌َ وَ مَارُوت‌َ وَ مَا يُعَلِّمَان‌ِ مِن‌ْ أَحَدٍ حَتَّي‌ يَقُولاَ إِنَّمَا نَحْن‌ُ فِتْنَة‌ٌ فَلاَ تَكْفُرْ فَيَتَعَلَّمُون‌َ مِنْهُمَا مَا يُفَرِّقُون‌َ بِه‌ِ بَيْن‌َ الْمَرْءِ وَ زَوْجِه‌ِ وَ مَا هُم‌ْ بِضَارِّين‌َ بِه‌ِ مِن‌ْ أَحَدٍ إِلاَّ بِإِذْن‌ِ الله‌ِ وَ يَتَعَلَّمُون‌َ مَا يَضُرُّهُم‌ْ وَ لاَ يَنْفَعُهُم‌ْ وَ لَقَدْ عَلِمُوا لَمَن‌ِ اشْتَرَاه‌ُ مَا لَه‌ُ فِي‌ الْآخِرَة‌ِ مِن‌ْ خَلاَق‌ٍ وَ لَبِئْس‌َ مَا شَرَوا بِه‌ِ أَنْفُسَهُم‌ْ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُون‌َ (بقره: 102)

و (يهود) از آنچه شياطين در عصر سليمان بر مردم مى‏خواندند پيروى كردند. سليمان هرگز (دست به سحر نيالود و) كافر نشد ولى شياطين كفر ورزيدند و به مردم سحر آموختند. و (نيز يهود) از آنچه بر دو فرشته بابل «هاروت» و «ماروت»، نازل شد پيروى كردند. (آن دو، راه سحر كردن را، براى آشنايى با طرز ابطال آن، به مردم ياد مى‏دادند. و) به هيچ كس چيزى ياد نمى‏دادند، مگر اينكه از پيش به او مى‏گفتند: «ما وسيله آزمايشيم كافر نشو! (و از اين تعليمات، سوء استفاده نكن!)» ولى آنها از آن دو فرشته، مطالبى را مى‏آموختند كه بتوانند به وسيله آن، ميان مرد و همسرش جدايى بيفكنند ولى هيچ گاه نمى‏توانند بدون اجازه خداوند، به انسانى زيان برسانند. آنها قسمتهايى را فرامى‏گرفتند كه به آنان زيان مى‏رسانيد و نفعى نمى‏داد. و مسلما مى‏دانستند هر كسى خريدار اين گونه متاع باشد، در آخرت بهره‏اى نخواهد داشت. و چه زشت و ناپسند بود آنچه خود را به آن فروختند، اگر مى‏دانستند!! (102)


أَم‌ْ تُرِيدُون‌َ أَن‌ْ تَسْأَلُوا رَسُولَكُم‌ْ كَمَا سُئِل‌َ مُوسَي‌ مِن‌ْ قَبْل‌ُ وَ مَن‌ْ يَتَبَدَّل‌ِ الْكُفْرَ بِالْإِيمَان‌ِ فَقَدْ ضَل‌َّ سَوَاءَ السَّبِيل‌ِ (بقره: 108)

آيا مى‏خواهيد از پيامبر خود، همان تقاضاى (نامعقولى را) بكنيد كه پيش از اين، از موسى كردند؟! (و با اين بهانه‏جويى‏ها، از ايمان آوردن سر باز زدند.) كسى كه كفر را به جاى ايمان بپذيرد، از راه مستقيم (عقل و فطرت) گمراه شده است. (108)


وَدَّ كَثِيرٌ مِن‌ْ أَهْل‌ِ الْكِتَاب‌ِ لَوْ يَرُدُّونَكُم‌ْ مِن‌ْ بَعْدِ إِيمَانِكُم‌ْ كُفَّارَاً حَسَدَاً مِن‌ْ عِندِ أَنْفُسِهِم‌ْ مِن‌ْ بَعْدِ مَا تَبَيَّن‌َ لَهُم‌ُ الْحَق‌ُّ فَاعْفُوا وَاصْفَحُوا حَتَّي‌ يَأْتِي‌َ الله‌ُ بِأَمْرِه‌ِ إِن‌َّ الله‌َ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ قَدِيرٌ (بقره: 109)

بسيارى از اهل كتاب، از روى حسد- كه در وجود آنها ريشه دوانده- آرزو مى‏كردند شما را بعد از اسلام و ايمان، به حال كفر باز گردانند با اينكه حق براى آنها كاملا روشن شده است. شما آنها را عفو كنيد و گذشت نماييد تا خداوند فرمان خودش (فرمان جهاد) را بفرستد خداوند بر هر چيزى تواناست. (109)


بَلَي‌ مَن‌ْ أَسْلَم‌َ وَجْهَه‌ُ لِالله‌ِ وَ هُوَ مُحْسِن‌ٌ فَلَه‌ُ أَجْرُه‌ُ عِنْدَ رَبِّه‌ِ وَ لاَ خَوْف‌ٌ عَلَيْهِم‌ْ وَ لاَ هُم‌ْ يَحْزَنُون‌َ (بقره: 112)

آرى، كسى كه روى خود را تسليم خدا كند و نيكوكار باشد، پاداش او نزد پروردگارش ثابت است نه ترسى بر آنهاست و نه غمگين مى‏شوند. (بنا بر اين، بهشت خدا در انحصار هيچ گروهى نيست.) (112)


وَ قَالَت‌ِ الْيَهُودُ لَيْسَت‌ِ النَّصَارَي‌ عَلَي‌ شَي‌ْءٍ وَ قَالَت‌ِ النَّصَارَي‌ لَيْسَت‌ِ الْيَهُودُ عَلَي‌ شَي‌ْءٍ وَ هُم‌ْ يَتْلُون‌َ الْكِتَاب‌َ كَذَلِك‌َ قَال‌َ الَّذِين‌َ لاَ يَعْلَمُون‌َ مِثْل‌َ قَوْلِهِم‌ْ فَالله‌ُ يَحْكُم‌ُ بَيْنَهُم‌ْ يَوْم‌َ الْقِيَامَة‌ِ فِيمَا كَانُوا فِيه‌ِ يَخْتَلِفُون‌َ (بقره: 113)

يهوديان گفتند: «مسيحيان هيچ موقعيتى (نزد خدا) ندارند»، و مسيحيان نيز گفتند: «يهوديان هيچ موقعيتى ندارند (و بر باطلند)» در حالى كه هر دو دسته، كتاب آسمانى را مى‏خوانند (و بايد از اين گونه تعصبها بركنار باشند) افراد نادان (ديگر، همچون مشركان) نيز، سخنى همانند سخن آنها داشتند! خداوند، روز قيامت، در باره آنچه در آن اختلاف داشتند، داورى مى‏كند. (113)


وَ لِالله‌ِ الْمَشْرِق‌ُ وَالْمَغْرِب‌ُ فَأَيْنََمَا تُوَلُّوا فَثَم‌َّ وَجْه‌ُ الله‌ِ إِن‌َّ الله‌َ وَاسِع‌ٌ عَلِيم‌ٌ (بقره: 115)

مشرق و مغرب، از آن خداست! و به هر سو رو كنيد، خدا آنجاست! خداوند بى‏نياز و داناست! (115)


بَدِيع‌ُ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ وَ إِذَا قَضَي‌ أَمْرَاً فَإِنَّمَا يَقُول‌ُ لَه‌ُ كُن‌ْ فَيَكُون‌ُ (بقره: 117)

هستى بخش آسمانها و زمين اوست! و هنگامى كه فرمان وجود چيزى را صادر كند، تنها مى‏گويد: «موجود باش!» و آن، فورى موجود مى‏شود. (117)


الَّذِين‌َ آتَيْنَاهُم‌ُ الْكِتَاب‌َ يَتْلُونَه‌ُ حَق‌َّ تِلاَوَتِه‌ِ أُولَئِك‌َ يُؤْمِنُون‌َ بِه‌ِ وَ مَن‌ْ يَكْفُرْ بِه‌ِ فَأُولَئِك‌َ هُم‌ُ الْخَاسِرُون‌َ (بقره: 121)

كسانى كه كتاب آسمانى به آنها داده‏ايم [يهود و نصارى‏] آن را چنان كه شايسته آن است مى‏خوانند آنها به پيامبر اسلام ايمان مى‏آورند و كسانى كه به او كافر شوند، زيانكارند. (121)


وَ إِذِ ابْتَلَي‌ إِبْرَاهِيم‌َ رَبُّه‌ُ بِكَلِمَات‌ٍ فَأَتَمَّهُن‌َّ قَال‌َ إِنِّي‌ جَاعِلُك‌َ لِلنَّاس‌ِ إِمَامَاً قَال‌َ وَ مِن‌ْ ذُرِّيَتِي‌ قَال‌َ لاَ يَنَال‌ُ عَهْدِي‌ الظَّالِمِين‌َ (بقره: 124)

(به خاطر آوريد) هنگامى كه خداوند، ابراهيم را با وسايل گوناگونى آزمود. و او به خوبى از عهده اين آزمايشها برآمد. خداوند به او فرمود: «من تو را امام و پيشواى مردم قرار دادم!» ابراهيم عرض كرد: «از دودمان من (نيز امامانى قرار بده!)» خداوند فرمود: «پيمان من، به ستمكاران نمى‏رسد! (و تنها آن دسته از فرزندان تو كه پاك و معصوم باشند، شايسته اين مقامند)». (124)


وَ إِذْ قَال‌َ إِبْرَاهِيم‌ُ رَب‌ِّ اجْعَل‌ْ هَذَا بَلَدَاً آمِنَاً وَارْزُق‌ْ أَهْلَه‌ُ مِن‌َ الثَّـمَرات‌ِ مَن‌ْ آمَن‌َ مِنْهُمْ‌ بِالله‌ِ وَالْيَوم‌ِ الْآخِرِ قَال‌َ وَ مَنْ‌ كَفَرَ فَأُمَتِّعُه‌ُ قَلِيلاً ثُم‌َّ أَضْطَرُّه‌ُ إِلي‌ عَذَاب‌ِ النَّارِ وَ بِئْس‌َ الْمَصِيرُ (بقره: 126)

و (به ياد آوريد) هنگامى را كه ابراهيم عرض كرد: «پروردگارا! اين سرزمين را شهر امنى قرار ده! و اهل آن را- آنها كه به خدا و روز بازپسين، ايمان آورده‏اند- از ثمرات (گوناگون)، روزى ده!» (گفت:) «ما دعاى تو را اجابت كرديم و مؤمنان را از انواع بركات، بهره‏مند ساختيم (اما به آنها كه كافر شدند، بهره كمى خواهيم داد سپس آنها را به عذاب آتش مى‏كشانيم و چه بد سرانجامى دارند» (126)


وَ وَصَّي‌ بِهَا إِبْرَاهِيم‌ُ بَنِيه‌ِ وَ يَعْقُوب‌ُ يَا بَنِي‌َّ إِن‌َّ الله‌َ اصْطَفَي‌ لَكُم‌ُ الدِّين‌َ فَلاَ تَمُوتُن‌َّ إِلاِّ وَ أَنْتُمْ‌ مُسْلِمُون‌َ (بقره: 132)

و ابراهيم و يعقوب (در واپسين لحظات عمر،) فرزندان خود را به اين آيين، وصيت كردند (و هر كدام به فرزندان خويش گفتند:) «فرزندان من! خداوند اين آيين پاك را براى شما برگزيده است و شما، جز به آيين اسلام [تسليم در برابر فرمان خدا] از دنيا نرويد!» (132)


فَإِنْ‌ آمَنُوا بِمِثْل‌ِ مَا آمَنْتُم‌ْ بِه‌ِ فَقَدِ اهتَدَوْا وَ إِنْ‌ تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا هُم‌ْ فِي‌ شِقَاق‌ٍ فَسَيَكْفِيكَهُم‌ُ الله‌ُ وَ هُوَ السَّمِيع‌ُ الْعَلِيم‌ُ (بقره: 137)

اگر آنها نيز به مانند آنچه شما ايمان آورده‏ايد ايمان بياورند، هدايت يافته‏اند و اگر سرپيچى كنند، از حق جدا شده‏اند و خداوند، شر آنها را از تو دفع مى‏كند و او شنونده و داناست. (137)


قَدْ نَرَي‌ تَقَلُّب‌َ وَجْهِك‌َ فِي‌ السَّمَاءِ فَلَنُوَلِّيَنَّك‌َ قِبْلَة‌ً تَرْضَاهَا فَوَل‌ِّ وَجْهَك‌َ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَام‌ِ وَ حَيْثُمَا كُنْتُم‌ْ فَوَلُّوا وُجُوهَكُم‌ْ شَطْرَه‌ُ وَ إِن‌َّ الَّذِين‌َ أُوتُوا الْكِتَاب‌َ لَيَعْلَمُون‌َ أَنَّه‌ُ الْحَق‌ُّ مِنْ‌ رَبِّهِم‌ْ وَ مَا الله‌ُ بِغَافِل‌ٍ عَمَّا يَعْمَلُون‌َ (بقره: 144)

نگاه‏هاى انتظارآميز تو را به سوى آسمان (براى تعيين قبله نهايى) مى‏بينيم! اكنون تو را به سوى قبله‏اى كه از آن خشنود باشى، باز مى‏گردانيم. پس روى خود را به سوى مسجد الحرام كن! و هر جا باشيد، روى خود را به سوى آن بگردانيد! و كسانى كه كتاب آسمانى به آنها داده شده، بخوبى مى‏دانند اين فرمانِ حقى است كه از ناحيه پروردگارشان صادر شده (و در كتابهاى خود خوانده‏اند كه پيغمبر اسلام، به سوى دو قبله، نماز مى‏خواند). و خداوند از اعمال آنها (در مخفى داشتن اين آيات) غافل نيست! (144)


الْحَق‌ُّ مِنْ‌ رَبِّك‌َ فَلاَ تَكُونَن‌َّ مِن‌َ الْمُمْتَرِين‌َ (بقره: 147)

اين (فرمان تغيير قبله) حكمِ حقى از طرف پروردگار توست، بنا بر اين، هرگز از ترديدكنندگان در آن مباش! (147)


وَ لِكُل‌ٍّ وِجْهَة‌ٌ هُوَ مُوَلِّيهَا فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَات‌ِ أَيْنَمَا تَكُونُوا يَأْت‌ِ بِكُم‌ُ الله‌ُ جَمِيعَاً إِن‌َّ الله‌َ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ قَدِيرٌ (بقره: 148)

هر طايفه‏اى قبله‏اى دارد كه خداوند آن را تعيين كرده است (بنا بر اين، زياد در باره قبله گفتگو نكنيد! و به جاى آن،) در نيكى‏ها و اعمال خير، بر يكديگر سبقت جوييد! هر جا باشيد، خداوند همه شما را (براى پاداش و كيفر در برابر اعمال نيك و بد، در روز رستاخيز،) حاضر مى‏كند زيرا او، بر هر كارى تواناست. (148)


وَ مِن‌ْ حَيْث‌ُ خَرَجْت‌َ فَوَل‌ِّ وَجْهَك‌َ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَام‌ِ وَ إِنَّه‌ُ لَلْحَق‌ُّ مِنْ‌ رَبِّك‌َ وَ مَا الله‌ُ بِغَافِل‌ٍ عَمَّا تَعْمَلُون‌َ (بقره: 149)

از هر جا (و از هر شهر و نقطه‏اى) خارج شدى، (به هنگام نماز،) روى خود را به جانب «مسجد الحرام» كن! اين دستور حقى از طرف پروردگار توست! و خداوند، از آنچه انجام مى‏دهيد، غافل نيست! (149)


وَ مِن‌ْ حَيْث‌ُ خَرَجْت‌َ فَوَل‌ِّ وَجْهَك‌َ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَام‌ِ وَ حَيْثُمَا كُنْتُم‌ْ فَوَلُّوا وُجُوهَكُم‌ْ شَطْرَه‌ُ لِئَلاَّ يَكُون‌َ لِلنَّاس‌ِ عَلَيْكُم‌ْ حُجَّة‌ٌ إِلاَّ الَّذِين‌َ ظَلَمُوا مِنْهُم‌ْ فَلاَ تَخْشَوْهُم‌ْ وَاخْشَوْنِي‌ وَ لِأُتِم‌َّ نِعْمَتِي‌ عَلَيْكُم‌ْ وَ لَعَلَّكُم‌ْ تَهْتَدُون‌َ (بقره: 150)

و از هر جا خارج شدى، روى خود را به جانب مسجد الحرام كن! و هر جا بوديد، روى خود را به سوى آن كنيد! تا مردم، جز ظالمان (كه دست از لجاجت برنمى‏دارند،) دليلى بر ضدّ شما نداشته باشند (زيرا از نشانه‏هاى پيامبر، كه در كتب آسمانى پيشين آمده، اين است كه او، به سوى دو قبله، نماز مى‏خواند.) از آنها نترسيد! و (تنها) از من بترسيد! (اين تغيير قبله، به خاطر آن بود كه) نعمت خود را بر شما تمام كنم، شايد هدايت شويد! (150)


فَاذْكُرُونِي‌ أَذْكُرْكُم‌ْ وَاشْكُرُوا لِي‌ وَ لاَ تَكْفُرُون‌ِ (بقره: 152)

پس به ياد من باشيد، تا به ياد شما باشم! و شكر مرا گوييد و (در برابر نعمتهايم) كفران نكنيد! (152)


إِن‌َّ الصَّفَا وَالْمَرْوَة‌َ مِنْ‌ شَعَائِرِ الله‌ِ فَمَن‌ْ حَج‌َّ الْبَيْت‌َ أَوِ اعْتَمَرَ فَلاَ جُنَاح‌َ عَلَيْه‌ِ أَنْ‌ يَطَّوَّف‌َ بِهِمَا وَ مَنْ‌ تَطَوَّع‌َ خَيْرَاً فَإِن‌َّ الله‌َ شَاكِرٌ عَلِيم‌ٌ (بقره: 158)

«صفا» و «مروه» از شعائر (و نشانه‏هاى) خداست! بنا بر اين، كسانى كه حج خانه خدا و يا عمره انجام مى‏دهند، مانعى نيست كه بر آن دو طواف كنند (و سعىِ صفا و مروه انجام دهند. و هرگز اعمال بى‏رويّه مشركان، كه بتهايى بر اين دو كوه نصب كرده بودند، از موقعيّت اين دو مكان مقدّس نمى‏كاهد!) و كسى كه فرمان خدا را در انجام كارهاى نيك اطاعت كند، خداوند (در برابر عمل او) شكرگزار، و (از افعال وى) آگاه است. (158)


إِلاَّ الَّذِين‌َ تَابُوا وَ أَصْلَحُوا وَ بَيَّنُوا فَأُولَئِك‌َ أَتُوب‌ُ عَلَيْهِم‌ْ وَ أَنَا التَّوَّاب‌ُ الرَّحِيم‌ُ (بقره: 160)

مگر آنها كه توبه و بازگشت كردند، و (اعمال بد خود را، با اعمال نيك،) اصلاح نمودند، (و آنچه را كتمان كرده بودند آشكار ساختند) من توبه آنها را مى‏پذيرم كه من توّاب و رحيمم. (160)


إِن‌َّ فِي‌ خَلْق‌ِ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ وَاخْتِلاَف‌ِ اللَّيْل‌ِ وَالنَّهَارِ وَالْفُلْك‌ِ الَّتِي‌ تَجْرِي‌ فِي‌ الْبَحْرِ بِمَا يَنْفَع‌ُ النَّاس‌َ وَ مَا أَنْزَل‌َ الله‌ُ مِن‌َ السَّمَاءِ مِنْ‌ مَاءٍ فَأَحْيَا بِه‌ِ الْأَرْض‌َ بَعْدَ مَوْتِهَا وَ بَث‌َّ فِيهَا مِنْ‌ كُل‌ِّ دَابَّة‌ٍ وَ تَصْرِيف‌ِ الرِّيَاح‌ِ وَالسَّحَاب‌ِ الْمُسَخَّرِ بَيْن‌َ السَّمَاءِ وَالْأَرْض‌ِ لَآيَات‌ٍ لِقَوْم‌ٍ يَعْقِلُون‌َ (بقره: 164)

در آفرينش آسمانها و زمين، و آمد و شد شب و روز، و كشتيهايى كه در دريا به سود مردم در حركتند، و آبى كه خداوند از آسمان نازل كرده، و با آن، زمين را پس از مرگ، زنده نموده، و انواع جنبندگان را در آن گسترده، و (همچنين) در تغيير مسير بادها و ابرهايى كه ميان زمين و آسمان مسخرند، نشانه‏هايى است (از ذات پاك خدا و يگانگى او) براى مردمى كه عقل دارند و مى‏انديشند! (164)


وَ قَال‌َ الَّذِين‌َ اتَّبَعُوا لَوْ أَن‌َّ لَنَا كَرَّة‌ً فَنَتَبَرَّأَ مِنْهُم‌ْ كَمَا تَبَرَّءُوا مِنَّا كَذَلِك‌َ يُرِيهِم‌ُ الله‌ُ أَعْمَالَهُم‌ْ حَسَرَات‌ٍ عَلَيْهِم‌ْ وَ مَا هُم‌ْ بِخَارِجِين‌َ مِن‌َ النَّارِ (بقره: 167)

و (در اين هنگام) پيروان مى‏گويند: «كاش بار ديگر به دنيا برمى‏گشتيم، تا از آنها [پيشوايان گمراه‏] بيزارى جوييم، آن چنان كه آنان (امروز) از ما بيزارى جستند! (آرى،) خداوند اين چنين اعمال آنها را به صورت حسرت‏زايى به آنان نشان مى‏دهد و هرگز از آتش (دوزخ) خارج نخواهند شد! (167)


وَ مَثَل‌ُ الَّذِين‌َ كَفَرُوا كَمَثَل‌ِ الَّذِي‌ يَنْعِق‌ُ بِمَا لاَ يَسْمَع‌ُ إِلاَّ دُعَاءً وَ نِدَاءً صُم‌ٌّ بُكْم‌ٌ عُمْي‌ٌ فَهُم‌ْ لاَ يَعْقِلُون‌َ (بقره: 171)

مَثَل (تو در دعوت) كافران، بسان كسى است كه (گوسفندان و حيوانات را براى نجات از چنگال خطر،) صدا مى‏زند ولى آنها چيزى جز سر و صدا نمى‏شنوند (و حقيقت و مفهوم گفتار او را درك نمى‏كنند. اين كافران، در واقع) كر و لال و نابينا هستند از اين رو چيزى نمى‏فهمند! (171)


إِنَّمَا حَرَّم‌َ عَلَيْكُم‌ُ الْمَيْتَة‌َ وَالدَّم‌َ وَ لَحْم‌َ الْخِنْزِيرِ وَ مَا أُهِل‌َّ بِه‌ِ لِغَيْرِ الله‌ِ فَمَن‌ِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغ‌ٍ وَ لاَ عَادٍ فَلاَ إِثْم‌َ عَلَيْه‌ِ إِن‌َّ الله‌َ غَفُورٌ رَحِيم‌ٌ (بقره: 173)

خداوند، تنها (گوشت) مردار، خون، گوشت خوك و آنچه را نام غيرِ خدا به هنگام ذبح بر آن گفته شود، حرام كرده است. (ولى) آن كس كه مجبور شود، در صورتى كه ستمگر و متجاوز نباشد، گناهى بر او نيست (و مى‏تواند براى حفظ جان خود، در موقع ضرورت، از آن بخورد) خداوند بخشنده و مهربان است. (173)


أُولَئِك‌َ الَّذِين‌َ اشْتَرَوُا الضَّلاَلَة‌َ بِالْهُدَي‌ وَالْعَذَاب‌َ بِالْمَغْفِرَة‌ِ فَمَا أَصْبَرَهُم‌ْ عَلَي‌ النَّارِ (بقره: 175)

اينان، همانهايى هستند كه گمراهى را با هدايت، و عذاب را با آمرزش، مبادله كرده‏اند راستى چقدر در برابر عذاب خداوند، شكيبا هستند!! (175)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا كُتِب‌َ عَلَيْكُم‌ُ الْقِصَاص‌ُ فِي‌ الْقَتْلَي‌ الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَالْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَالْأُنْثَي‌ بِالْأُنْثَي‌ فَمَن‌ْ عُفِي‌َ لَه‌ُ مِن‌ْ أَخِيه‌ِ شَي‌ْءٌ فَاتِّبَاع‌ٌ بِالمَعْرُوف‌ِ وَ أَدَاءٌ إِلَيْه‌ِ بِإِحْسَان‌ٍ ذَلِك‌َ تَخْفِيف‌ٌ مِنْ‌ رَبِّكُم‌ْ وَ رَحْمَة‌ٌ فَمَن‌ِ اعْتَدَي‌ بَعْدَ ذَلِك‌َ فَلَه‌ُ عَذَاب‌ٌ أَلِيم‌ٌ (بقره: 178)

اى افرادى كه ايمان آورده‏ايد! حكم قصاص در مورد كشتگان، بر شما نوشته شده است: آزاد در برابر آزاد، و برده در برابر برده، و زن در برابر زن، پس اگر كسى از سوى برادر (دينى) خود، چيزى به او بخشيده شود، (و حكم قصاص او، تبديل به خونبها گردد،) بايد از راه پسنديده پيروى كند. (و صاحب خون، حال پرداخت كننده ديه را در نظر بگيرد.) و او [قاتل‏] نيز، به نيكى ديه را (به ولى مقتول) بپردازد (و در آن، مسامحه نكند.) اين، تخفيف و رحمتى است از ناحيه پروردگار شما! و كسى كه بعد از آن، تجاوز كند، عذاب دردناكى خواهد داشت. (178)


فَمَنْ‌ بَدَّلَه‌ُ بَعْدَ مَا سَمِعَه‌ُ فَإِنَّمَا إِثْمُه‌ُ عَلَي‌ الَّذِين‌َ يُبَدِّلُونَه‌ُ إِن‌َّ الله‌َ سَمِيع‌ٌ عَلِيم‌ٌ (بقره: 181)

پس كسانى كه بعد از شنيدنش آن را تغيير دهند، گناه آن، تنها بر كسانى است كه آن (وصيّت) را تغيير مى‏دهند خداوند، شنوا و داناست. (181)


فَمَن‌ْ خَاف‌َ مِنْ‌ مُوص‌ٍ جَنَفَاً أَوْ إِثْمَاً فَأَصْلَح‌َ بَيْنَهُم‌ْ فَلاَ إِثْم‌َ عَلَيْه‌ِ إِن‌َّ الله‌َ غَفُورٌ رَحِيم‌ٌ (بقره: 182)

و كسى كه از انحرافِ وصيت كننده (و تمايل يك جانبه او به بعض ورثه)، يا از گناه او (كه مبادا وصيّت به كار خلافى كند) بترسد، و ميان آنها را اصلاح دهد، گناهى بر او نيست (و مشمولِ حكم تبديلِ وصيّت نمى‏باشد.) خداوند، آمرزنده و مهربان است. (182)


أَيَّامَاً مَعْدُودَات‌ٍ فَمَنْ‌ كَان‌َ مِنْكُمْ‌ مَرِيضَاً أَوْ عَلَي‌ سَفَرٍ فَعِدَّة‌ٌ مِن‌ْ أَيَّام‌ٍ أُخَرَ وَ عَلَي‌ الَّذِين‌َ يُطِيقُونَه‌ُ فِدْيَة‌ٌ طَعَام‌ُ مِسْكِين‌ٍ فَمَنْ‌ تَطَوَّع‌َ خَيْرَاً فَهُوَ خَيْرٌ لَه‌ُ وَ أَنْ‌ تَصُومُوا خَيْرٌ لَكُم‌ْ إِنْ‌ كُنْتُم‌ْ تَعْلَمُون‌َ (بقره: 184)

چند روز معدودى را (بايد روزه بداريد!) و هر كس از شما بيمار يا مسافر باشد تعدادى از روزهاى ديگر را (روزه بدارد) و بر كسانى كه روزه براى آنها طاقت‏فرساست (همچون بيماران مزمن، و پير مردان و پير زنان،) لازم است كفّاره بدهند: مسكينى را اطعام كنند و كسى كه كارِ خيرى انجام دهد، براى او بهتر است و روزه داشتن براى شما بهتر است اگر بدانيد! (184)


شَهْرُ رَمَضَان‌َ الَّذِي‌ أُنْزِل‌َ فِيه‌ِ الْقُرْآن‌ُ هُدَي‌ً لِلنَّاس‌ِ وَ بَيِّنَات‌ٍ مِن‌َ الْهُدَي‌ وَالْفُرْقَان‌ِ فَمَنْ‌ شَهِدَ مِنْكُم‌ُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْه‌ُ وَ مَنْ‌ كَان‌َ مَرِيضَاً أَوْ عَلَي‌ سَفَرٍ فَعِدَّة‌ٌ مِن‌ْ أَيَّام‌ٍ أُخَرَ يُرِيدُ الله‌ُ بِكُم‌ُ الْيُسْرَ وَ لاَ يُرِيدُ بِكُم‌ُ الْعُسْرَ وَ لِتُكْمِلُوا الْعِدَّة‌َ وَ لِتُكَبِّرُوا الله‌َ عَلَي‌ مَا هَدَاكُم‌ْ وَ لَعَلَّكُم‌ْ تَشْكُرُون‌َ (بقره: 185)

(روزه، در چند روز معدودِ) ماهِ رمضان است ماهى كه قرآن، براى راهنمايى مردم، و نشانه‏هاى هدايت، و فرق ميان حق و باطل، در آن نازل شده است. پس آن كس از شما كه در ماه رمضان در حضر باشد، روزه بدارد! و آن كس كه بيمار يا در سفر است، روزهاى ديگرى را به جاى آن، روزه بگيرد! خداوند، راحتى شما را مى‏خواهد، نه زحمت شما را! هدف اين است كه اين روزها را تكميل كنيد و خدا را بر اينكه شما را هدايت كرده، بزرگ بشمريد باشد كه شكرگزارى كنيد! (185)


وَ إِذَا سَأَلَك‌َ عِبَادِي‌ عَنِّي‌ فَإِنِّي‌ قَرِيب‌ٌ أُجِيب‌ُ دَعْوَة‌َ الدَّاع‌ِ إِذَا دَعَان‌ِ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَلْيُؤْمِنُوا بِي‌ لَعَلَّهُم‌ْ يَرْشُدُون‌َ (بقره: 186)

و هنگامى كه بندگان من، از تو در باره من سؤال كنند، (بگو:) من نزديكم! دعاى دعا كننده را، به هنگامى كه مرا مى‏خواند، پاسخ مى‏گويم! پس بايد دعوت مرا بپذيرند، و به من ايمان بياورند، تا راه يابند (و به مقصد برسند)! (186)


أُحِل‌َّ لَكُم‌ْ لَيْلَة‌َ الصِّيَام‌ِ الرَّفَث‌ُ إِلَي‌ نِسَائِكُم‌ْ هُن‌َّ لِبَاس‌ٌ لَكُم‌ْ وَ أَنْتُم‌ْ لِبَاس‌ٌ لَهُن‌َّ عَلِم‌َ الله‌ُ أَنَّكُم‌ْ كُنْتُم‌ْ تَخْتَانُون‌َ أَنْفُسَكُم‌ْ فَتَاب‌َ عَلَيْكُم‌ْ وَ عَفَا عَنْكُم‌ْ فَالْآن‌َ بَاشِرُوهُن‌َّ وَابْتَغُوا مَا كَتَب‌َ الله‌ُ لَكُم‌ْ وَ كُلُوا وَاشْرَبُوا حَتَّي‌ يَتَبَيَّن‌َ لَكُم‌ُ الْخَيْط‌ُ الْأَبْيَض‌ُ مِن‌َ الْخَيْط‌ِ الْأَسْوَدِ مِن‌َ الْفَجْرِ ثُم‌َّ أَتِمُّوا الصِّيَام‌َ إِلَي‌ اللَّيْل‌ِ وَ لاَ تُبَاشِرُوهُن‌َّ وَ أَنْتُم‌ْ عَاكِفُون‌َ فِي‌ الْمَسَاجِدِ تِلْك‌َ حُدُودُ الله‌ِ فَلاَ تَقْرَبُوهَا كَذَلِك‌َ يُبَيِّن‌ُ الله‌ُ آيَاتِه‌ِ لِلنَّاس‌ِ لَعَلَّهُم‌ْ يَتَّقُون‌َ (بقره: 187)

آميزش جنسى با همسرانتان، در شبِ روزهايى كه روزه مى‏گيريد، حلال است. آنها لباس شما هستند و شما لباس آنها (هر دو زينت هم و سبب حفظ يكديگريد). خداوند مى‏دانست كه شما به خود خيانت مى‏كرديد (و اين كارِ ممنوع را انجام مى‏داديد) پس توبه شما را پذيرفت و شما را بخشيد. اكنون با آنها آميزش كنيد، و آنچه را خدا براى شما مقرر داشته، طلب نماييد! و بخوريد و بياشاميد، تا رشته سپيد صبح، از رشته سياه (شب) براى شما آشكار گردد! سپس روزه را تا شب، تكميل كنيد! و در حالى كه در مساجد به اعتكاف پرداخته‏ايد، با زنان آميزش نكنيد! اين، مرزهاى الهى است پس به آن نزديك نشويد! خداوند، اين چنين آيات خود را براى مردم، روشن مى‏سازد، باشد كه پرهيزكار گردند! (187)


وَاقْتُلُوهُم‌ْ حَيْث‌ُ ثَقِفْتُمُوهُمْ‌ وَ أَخْرِجُوهُم‌ْ مِن‌ْ حَيْث‌ُ أَخْرَجُوكُم‌ْ وَالْفِتْنَة‌ُ أَشَدُّ مِن‌َ القَتْل‌ِ وَ لاَ تُقَاتِلُوهُم‌ْ عِنْدَ الْمَسْجِدِ الْحَرَام‌ِ حَتَّي‌ يُقَاتِلُوكُم‌ْ فِيه‌ِ فَإِنْ‌ قَاتَلُوكُم‌ْ فَاقْتُلُوهُم‌ْ كَذَلِك‌َ جَزَاءُ الْكَافِرِين‌َ (بقره: 191)

و آنها را [بت پرستانى كه از هيچ گونه جنايتى ابا ندارند] هر كجا يافتيد، به قتل برسانيد! و از آن جا كه شما را بيرون ساختند [مكه‏]، آنها را بيرون كنيد! و فتنه (و بت پرستى) از كشتار هم بدتر است! و با آنها، در نزد مسجد الحرام (در منطقه حرم)، جنگ نكنيد! مگر اينكه در آن جا با شما بجنگند. پس اگر (در آن جا) با شما پيكار كردند، آنها را به قتل برسانيد! چنين است جزاى كافران! (191)


فَإِن‌ِ انْتَهَوْا فَإِن‌َّ الله‌َ غَفُورٌ رَحِيم‌ٌ (بقره: 192)

و اگر خوددارى كردند، خداوند آمرزنده و مهربان است. (192)


وَ قَاتِلُوهُم‌ْ حَتَّي‌ لاَ تَكُون‌َ فِتْنَة‌ٌ وَ يَكُون‌َ الدِّين‌ُ لِالله‌ِ فَإِن‌ِ انْتَهَوْا فَلاَ عُدْوَان‌َ إِلاَّ عَلَي‌ الظَّالِمِين‌َ (بقره: 193)

و با آنها پيكار كنيد! تا فتنه (و بت پرستى، و سلب آزادى از مردم،) باقى نماند و دين، مخصوص خدا گردد. پس اگر (از روش نادرست خود) دست برداشتند، (مزاحم آنها نشويد! زيرا) تعدّى جز بر ستمكاران روا نيست. (193)


الشَّهْرُ الْحَرَام‌ُ بِالشَّهْرِ الْحَرَام‌ِ وَالْحُرُمَات‌ُ قِصَاص‌ٌ فَمَن‌ِ اعْتَدَي‌ عَلَيْكُم‌ْ فَاعْتَدُوا عَلَيْه‌ِ بِمِثْل‌ِ مَا اعْتَدَي‌ عَلَيْكُم‌ْ وَاتَّقُوا الله‌َ وَاعْلَمُوا أَن‌َّ الله‌َ مَع‌َ الْمُتَّقِين‌َ (بقره: 194)

ماهِ حرام، در برابر ماهِ حرام! (اگر دشمنان، احترام آن را شكستند، و در آن با شما جنگيدند، شما نيز حق داريد مقابله به مثل كنيد.) و تمام حرامها، (قابلِ) قصاص است. و (به طور كلّى) هر كس به شما تجاوز كرد، همانند آن بر او تعدّى كنيد! و از خدا بپرهيزيد (و زياده روى ننماييد)! و بدانيد خدا با پرهيزكاران است! (194)


وَ أَتِمُّوا الْحَج‌َّ وَالْعُمْرَة‌َ لِالله‌ِ فَإِن‌ْ أُحْصِرْتُم‌ْ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِن‌َ الْهَدْي‌ وَ لاَ تَحْلِقُوا رُؤُوسَكُم‌ْ حَتَّي‌ يَبْلُغ‌َ الْهَدْي‌ُ مَحِلَّه‌ُ فَمَنْ‌ كَان‌َ مِنْكُم‌ْ مَرِيضَاً أَوْ بِه‌ِ أَذي‌ً مِن‌ْ رَأْسِه‌ِ فَفِدْيَة‌ٌ مِنْ‌ صِيَام‌ٍ أَوْ صَدَقَة‌ٍ أَوْ نُسُك‌ٍ فَإِذَا أَمِنْتُم‌ْ فَمَنْ‌ تَمَتَّع‌َ بِالْعُمْرَة‌ِ إِلَي‌ الْحَج‌ِّ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِن‌َ الْهَدْي‌ِ فَمَنْ‌ لَم‌ْ يَجِدْ فَصِيَام‌ُ ثَلاَثَة‌ِ أَيَّام‌ٍ فِي‌ الْحَج‌ِّ وَ سَبْعَة‌ٍ إِذَا رَجَعْتُم‌ْ تِلْك‌َ عَشَرَة‌ٌ كَامِلَة‌ٌ ذَلِك‌َ لِمَنْ‌ لَم‌ْ يَكُن‌ْ أَهْلُه‌ُ حَاضِرِي‌ الْمَسْجِدِ الْحَرَام‌ِ وَاتَّقُوْا الله‌َ وَاعْلَمُوا أَن‌َّ الله‌َ شَدِيدُ الْعِقَاب‌ِ (بقره: 196)

و حج و عمره را براى خدا به اتمام برسانيد! و اگر محصور شديد، (و مانعى مانند ترس از دشمن يا بيمارى، اجازه نداد كه پس از احرام‏بستن، وارد مكه شويد،) آنچه از قربانى فراهم شود (ذبح كنيد، و از احرام خارج شويد)! و سرهاى خود را نتراشيد، تا قربانى به محلش برسد (و در قربانگاه ذبح شود)! و اگر كسى از شما بيمار بود، و يا ناراحتى در سر داشت، (و ناچار بود سر خود را بتراشد،) بايد فديه و كفّاره‏اى از قبيل روزه يا صدقه يا گوسفندى بدهد! و هنگامى كه (از بيمارى و دشمن) در امان بوديد، هر كس با ختم عمره، حج را آغاز كند، آنچه از قربانى براى او ميسّر است (ذبح كند)! و هر كه نيافت، سه روز در ايام حج، و هفت روز هنگامى كه باز مى‏گرديد، روزه بدارد! اين، ده روز كامل است. (البته) اين براى كسى است كه خانواده او، نزد مسجد الحرام نباشد [اهل مكّه و اطرافِ آن نباشد]. و از خدا بپرهيزيد! و بدانيد كه او، سخت‏كيفر است! (196)


الْحَج‌ُّ أَشْهُرٌ مَعْلُومَات‌ٌ فَمَنْ‌ فَرَض‌َ فِيهِن‌َّ الْحَج‌ِّ فَلاَ رَفَث‌َ وَ لاَ فُسُوق‌َ وَ لاَ جِدَال‌َ فِي‌ الْحَج‌ِّ وَ مَا تَفْعَلُوا مِن‌ْ خَيْرٍ يَعْلَمْه‌ُ الله‌ُ وَ تَزَوَّدُوا فَإِن‌َّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوَي‌ وَاتَّقُون‌ِ يَا أُولِي‌ الْأَلْبَاب‌ِ (بقره: 197)

حج، در ماه‏هاى معينى است! و كسانى كه (با بستن احرام، و شروع به مناسك حج،) حج را بر خود فرض كرده‏اند، (بايد بدانند كه) در حج، آميزش جنسى با زنان، و گناه و جدال نيست! و آنچه از كارهاى نيك انجام دهيد، خدا آن را مى‏داند. و زاد و توشه تهيه كنيد، كه بهترين زاد و توشه، پرهيزكارى است! و از من بپرهيزيد اى خردمندان! (197)


لَيْس‌َ عَلَيْكُم‌ْ جُنَاح‌ٌ أَنْ‌ تَبْتَغُوا فَضْلاً مِنْ‌ رَبِّكُم‌ْ فَإِذَا أَفَضْتُم‌ْ مِن‌ْ عَرَفَات‌ٍ فَاذْكُرُوا الله‌َ عِنْدَ الْمَشْعَرِ الْحَرَام‌ِ وَاذْكُرُوه‌ُ كَمَا هَدَاكُم‌ْ وَ إِنْ‌ كُنْتُم‌ْ مِنْ‌ قَبْلِه‌ِ لَمِن‌َ الضَّالِّين‌َ (بقره: 198)

گناهى بر شما نيست كه از فضلِ پروردگارتان (و از منافع اقتصادى در ايّام حج) طلب كنيد (كه يكى از منافع حج، پى ريزىِ يك اقتصادِ صحيح است). و هنگامى كه از «عرفات» كوچ كرديد، خدا را نزد «مشعَر الحرام» ياد كنيد! او را ياد كنيد همان طور كه شما را هدايت نمود و قطعاً شما پيش از اين، از گمراهان بوديد. (198)


فَإِذَا قَضَيْتُم‌ْ مَنَاسِكَكُم‌ْ فَاذْكُرُوا الله‌َ كَذِكْرِكُم‌ْ آبَاءَكُم‌ْ أَوْ أَشَدَّ ذِكْرَاً فَمِن‌َ النَّاس‌ِ مَنْ‌ يَقُول‌ُ رَبَّنَا آتِنَا فِي‌ الدُّنْيَا وَ مَا لَه‌ُ فِي‌ الْآخِرَة‌ِ مِن‌ْ خَلاَق‌ٍ (بقره: 200)

و هنگامى كه مناسكِ (حج) خود را انجام داديد، خدا را ياد كنيد، همانند يادآورى از پدرانتان (آن گونه كه رسم آن زمان بود) بلكه از آن هم بيشتر! (در اين مراسم، مردم دو گروهند:) بعضى از مردم مى‏گويند: «خداوندا! به ما در دنيا، (نيكى) عطا كن!» ولى در آخرت، بهره‏اى ندارند. (200)


وَاذْكُرُوا الله‌َ فِي‌ أَيَّام‌ٍ مَعْدُودَات‌ٍ فَمَنْ‌ تَعَجَّل‌َ فِي‌ يَوْمَيْن‌ِ فَلاَ إِثْم‌َ عَلَيْه‌ِ وَ مَنْ‌ تَأَخَّرَ فَلاَ إِثْم‌َ عَلَيْه‌ِ لِمَن‌ِ اتَّقَي‌ وَاتَّقُوا الله‌َ وَاعْلَمُوا أَنَّكُم‌ْ إِلَيْه‌ِ تُحْشَرُون‌َ (بقره: 203)

و خدا را در روزهاى معيّنى ياد كنيد! (روزهاى 11 و 12 و 13 ماه ذى حجه). و هر كس شتاب كند، (و ذكر خدا را) در دو روز انجام دهد، گناهى بر او نيست، و هر كه تأخير كند، (و سه روز انجام دهد نيز) گناهى بر او نيست براى كسى كه تقوا پيشه كند. و از خدا بپرهيزيد! و بدانيد شما به سوى او محشور خواهيد شد! (203)


وَ إِذَا قِيل‌َ لَه‌ُ اتَّق‌ِ الله‌َ أَخَذَتْه‌ُ الْعِزَّة‌ُ بِالْإِثْم‌ِ فَحَسْبُه‌ُ جَهَنَّم‌ُ وَ لَبِئْس‌َ الْمِهَادُ (بقره: 206)

و هنگامى كه به آنها گفته شود: «از خدا بترسيد!» (لجاجت آنان بيشتر مى‏شود)، و لجاجت و تعصب، آنها را به گناه مى‏كشاند. آتش دوزخ براى آنان كافى است و چه بد جايگاهى است! (206)


فَإِنْ‌ زَلَلْتُم‌ْ مِنْ‌ بَعْدِ مَا جَاءَتْكُم‌ُ الْبَيِّنَات‌ُ فَاعْلَمُوا أَن‌َّ الله‌َ عَزِيزٌ حَكِيم‌ٌ (بقره: 209)

و اگر بعد از اين همه نشانه‏هاى روشن، كه براى شما آمده است، لغزش كرديد (و گمراه شديد)، بدانيد (از چنگال عدالت خدا، فرار نتوانيد كرد) كه خداوند، توانا و حكيم است. (209)


سَل‌ْ بَنِي‌ إِسرَائِيل‌َ كَم‌ْ آتَيْنَاهُم‌ْ مِن‌ْ آيَة‌ٍ بَيِّنَة‌ٍ وَ مَنْ‌ يُبَدِّل‌ْ نِعْمَة‌َ الله‌ِ مِنْ‌ بَعْدِ مَا جَاءَتْه‌ُ فَإِن‌َّ الله‌َ شَدِيدُ الْعِقَاب‌ِ (بقره: 211)

از بنى اسرائيل بپرس: «چه اندازه نشانه‏هاى روشن به آنها داديم؟» (ولى آنان، نعمتها و امكانات مادى و معنوى را كه خداوند در اختيارشان گذاشته بود، در راه غلط به كار گرفتند.) و كسى كه نعمت خدا را، پس از آن كه به سراغش آمد، تبديل كند (و در مسير خلاف به كار گيرد، گرفتار عذاب شديد الهى خواهد شد) كه خداوند شديد العقاب است. (211)


كَان‌َ النَّاس‌ُ أُمَّة‌ً وَاحِدَة‌ً فَبَعَث‌َ الله‌ُ النَّبِيِّين‌َ مُبَشِّرِين‌َ وَ مُنْذِرِين‌َ وَ أَنْزَل‌َ مَعَهُم‌ُ الْكِتَاب‌َ بِالْحَق‌ِّ لِيَحْكُم‌َ بَيْن‌َ النَّاس‌ِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيه‌ِ وَ مَا اخْتَلَف‌َ فِيه‌ِ إِلاَّ الَّذِين‌َ أُوتُوه‌ُ مِنْ‌ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُم‌ُ الْبَيِّنات‌ُ بَغْيَاً بَيْنَهُم‌ْ فَهَدَي‌ الله‌ُ الَّذِين‌َ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِيه‌ِ مِن‌َ الْحَق‌ِّ بِإِذْنِه‌ِ وَالله‌ُ يَهْدِي‌ مَنْ‌ يَشَاءُ إِلَي‌ صِرَاط‌ٍ مُسْتَقِيم‌ٍ (بقره: 213)

مردم (در آغاز) يك دسته بودند (و تضادى در ميان آنها وجود نداشت. بتدريج جوامع و طبقات پديد آمد و اختلافات و تضادهايى در ميان آنها پيدا شد، در اين حال) خداوند، پيامبران را برانگيخت تا مردم را بشارت و بيم دهند و كتاب آسمانى، كه به سوى حق دعوت مى‏كرد، با آنها نازل نمود تا در ميان مردم، در آنچه اختلاف داشتند، داورى كند. (افراد باايمان، در آن اختلاف نكردند) تنها (گروهى از) كسانى كه كتاب را دريافت داشته بودند، و نشانه‏هاى روشن به آنها رسيده بود، به خاطر انحراف از حق و ستمگرى، در آن اختلاف كردند. خداوند، آنهايى را كه ايمان آورده بودند، به حقيقت آنچه مورد اختلاف بود، به فرمان خودش، رهبرى نمود. (امّا افراد بى‏ايمان، هم چنان در گمراهى و اختلاف، باقى ماندند.) و خدا، هر كس را بخواهد، به راه راست هدايت مى‏كند. (213)


يَسْأَلُونَك‌َ مَاذَا يُنْفِقُون‌َ قُل‌ْ مَا أَنْفَقْتُم‌ْ مِن‌ْ خَيْرٍ فَلِلْوَالِدَيْن‌ِ وَالْأَقْرَبِين‌َ وَالْيَتَامَي‌ وَالْمَسَاكِين‌ِ وَابْن‌ِ السَّبِيل‌ِ وَ مَا تَفْعَلُوا مِن‌ْ خَيْرٍ فَإِن‌َّ الله‌َ بِه‌ِ عَلِيم‌ٌ (بقره: 215)

از تو سؤال مى‏كنند چه چيز انفاق كنند؟ بگو: «هر خير و نيكى (و سرمايه سودمند مادى و معنوى) كه انفاق مى‏كنيد، بايد براى پدر و مادر و نزديكان و يتيمان و مستمندان و درماندگان در راه باشد.» و هر كار خيرى كه انجام دهيد، خداوند از آن آگاه است. (لازم نيست تظاهر كنيد، او مى‏داند). (215)


يَسْأَلُونَك‌َ عَن‌ِ الشَّهْرِ الْحَرَام‌ِ قِتَال‌ٍ فِيه‌ِ قُل‌ْ قِتَال‌ٌ فِيه‌ِ كَبِيرٌ وَ صَدٌّ عَنْ‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ وَ كُفْرٌ بِه‌ِ وَالْمَسْجِدِ الْحَرَام‌ِ وَ إِخْرَاج‌ُ أَهْلِه‌ِ مِنْه‌ُ أَكْبَرُ عِنْدَ الله‌ِ وَالْفِتْنَة‌ُ أَكْبَرُ مِن‌َ الْقَتْل‌ِ وَ لاَ يَزَالُون‌َ يُقَاتِلُونَكُم‌ْ حَتَّي‌ يَرُدُّوكُم‌ْ عَنْ‌ دِينِكُم‌ْ إِن‌ِ اسْتَطَاعُوا وَ مَنْ‌ يَرْتَدِدْ مِنْكُم‌ْ عَنْ‌ دِينِه‌ِ فَيَمُت‌ْ وَ هُوَ كَافِرٌ فَأُولَئِك‌َ حَبِطَت‌ْ أَعْمَالُهُم‌ْ فِي‌ الْدُّنْيَا وَالْآخِرَة‌ِ وَ أُولَئِك‌َ أَصْحَاب‌ُ النَّارِ هُم‌ْ فِيهَا خَالِدُون‌َ (بقره: 217)

از تو، در باره جنگ كردن در ماه حرام، سؤال مى‏كنند بگو: «جنگ در آن، (گناهى) بزرگ است ولى جلوگيرى از راه خدا (و گرايش مردم به آيين حق) و كفر ورزيدن نسبت به او و هتك احترام مسجد الحرام، و اخراج ساكنان آن، نزد خداوند مهمتر از آن است و ايجاد فتنه، (و محيط نامساعد، كه مردم را به كفر، تشويق و از ايمان بازمى‏دارد) حتّى از قتل بالاتر است. و مشركان، پيوسته با شما مى‏جنگند، تا اگر بتوانند شما را از آيينتان برگردانند ولى كسى كه از آيينش برگردد، و در حال كفر بميرد، تمام اعمال نيك (گذشته) او، در دنيا و آخرت، بر باد مى‏رود و آنان اهل دوزخند و هميشه در آن خواهند بود. (217)


فِي‌ الدُّنْيَا وَالْآخِرَة‌ِ وَ يَسْأَلُونَك‌َ عَن‌ِ الْيَتَامَي‌ قُل‌ْ إِصْلاَح‌ٌ لَهُم‌ْ خَيْرٌ وَ إِنْ‌ تُخَالِطُوهُم‌ْ فَإِخْوَانُكُم‌ْ وَالله‌ُ يَعْلَم‌ُ الْمُفْسِدَ مِن‌َ الْمُصْلِح‌ِ وَ لَوْ شَاءَ الله‌ُ لَأَعْنَتَكُم‌ْ إِن‌َّ الله‌َ عَزِيزٌ حَكِيم‌ٌ (بقره: 220)

(تا انديشه كنيد) درباره دنيا و آخرت! و از تو در باره يتيمان سؤال مى‏كنند، بگو: «اصلاح كار آنان بهتر است. و اگر زندگى خود را با زندگى آنان بياميزيد، (مانعى ندارد) آنها برادر (دينى) شما هستند.» (و همچون يك برادر با آنها رفتار كنيد!) خداوند، مفسدان را از مصلحان، بازمى‏شناسد. و اگر خدا بخواهد، شما را به زحمت مى‏اندازد (و دستور مى‏دهد در عين سرپرستى يتيمان، زندگى و اموال آنها را بكلى از اموال خود، جدا سازيد ولى خداوند چنين نمى‏كند) زيرا او توانا و حكيم است. (220)


وَ يَسْأَلُونَك‌َ عَن‌ِ المَـحِيض‌ِ قُل‌ْ هُوَ أَذَي‌ً فَاعْتَزِلُوا النِّسَاءَ فِي‌ الْمَـحِيض‌ِ وَ لاَ تَقْرَبُوهُن‌َّ حَتَّي‌ يَطْهُرْن‌َ فَإِذَا تَطَهَّرْن‌َ فَأْتُوهُن‌َّ مِن‌ْ حَيْث‌ُ أَمَرَكُم‌ُ الله‌ُ إِن‌َّ الله‌َ يُحِب‌ُّ التَّوَّابِين‌َ وَ يُحِب‌ُّ الْمُتَطَهِّرِين‌َ (بقره: 222)

و از تو، در باره خون حيض سؤال مى‏كنند، بگو: «چيز زيانبار و آلوده‏اى است از اين رو در حالت قاعدگى، از آنان كناره‏گيرى كنيد! و با آنها نزديكى ننمايد، تا پاك شوند! و هنگامى كه پاك شدند، از طريقى كه خدا به شما فرمان داده، با آنها آميزش كنيد! خداوند، توبه‏كنندگان را دوست دارد، و پاكان را (نيز) دوست دارد. (222)


نِسَاؤُكُم‌ْ حَرْث‌ٌ لَكُم‌ْ فَأْتوا حَرْثَكُم‌ْ أَنَّي‌ شِئْتُم‌ْ وَ قَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُم‌ْ وَاتَّقُوا الله‌َ وَاعْلَمُوا أَنَّكُم‌ْ مُلاَقُوه‌ُ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِين‌َ (بقره: 223)

زنان شما، محل بذرافشانى شما هستند پس هر زمان كه بخواهيد، مى‏توانيد با آنها آميزش كنيد. و (سعى نمائيد از اين فرصت بهره گرفته، با پرورش فرزندان صالح) اثر نيكى براى خود، از پيش بفرستيد! و از خدا بپرهيزيد و بدانيد او را ملاقات خواهيد كرد و به مؤمنان، بشارت ده! (223)


لِلَّذِين‌َ يُؤْلُون‌َ مِنْ‌ نِسَائِهِم‌ْ تَرَبُّص‌ُ أَرْبَعَة‌ِ أَشْهُرٍ فَإِنْ‌ فَاءُوا فَإِن‌َّ الله‌َ غَفُورٌ رَحِيم‌ٌ (بقره: 226)

كسانى كه زنان خود را «ايلاء» مى‏نمايند [سوگند ياد مى‏كنند كه با آنها، آميزش جنسى ننمايند،] حق دارند چهار ماه انتظار بكشند. (و در ضمن اين چهار ماه، وضع خود را با همسر خويش، از نظر ادامه زندگى يا طلاق، روشن سازند.) اگر (در اين فرصت،) بازگشت كنند، (چيزى بر آنها نيست زيرا) خداوند، آمرزنده و مهربان است. (226)


وَ إِن‌ْ عَزَمُوا الطَّلاق‌َ فَإِن‌َّ الله‌َ سَمِيع‌ٌ عَلِيم‌ٌ (بقره: 227)

و اگر تصميم به جدايى گرفتند، (آن هم با شرايطش مانعى ندارد) خداوند شنوا و داناست. (227)


الطَّلاَق‌ُ مَرَّتَان‌ِ فَإِمْسَاك‌ٌ بِمَعْرُوف‌ٍ أَوْ تَسْرِيح‌ٌ بِإِحْسَان‌ٍ وَ لاَ يَحِل‌ُّ لَكُم‌ْ أَنْ‌ تَأْخُدُوا مِمَّا آتَيْتُمُوهُن‌َّ شَيْءً إِلاَّ أَنْ‌ يَخَافَا أَنْ لاَ يُقِيَما حُدُودَ الله‌ِ فَإِن‌ْ خِفْتُم‌ْ أَنْ لاَ يُقِيَما حُدُودَ الله‌ِ فَلاَ جُنَاح‌َ عَلَيْهِمَا فِيمَا افْتَدَت‌ْ بِه‌ِ تِلْك‌َ حُدُودُ الله‌ِ فَلاَ تَعْتَدُوهَا وَ مَنْ‌ يَتَعَدَّ حُدُودَ الله‌ِ فَأُولَئِك‌َ هُم‌ُ الظَّالِمُونَ‌ (بقره: 229)

طلاق، (طلاقى كه رجوع و بازگشت دارد،) دو مرتبه است (و در هر مرتبه،) بايد به طور شايسته همسر خود را نگاهدارى كند (و آشتى نمايد)، يا با نيكى او را رها سازد (و از او جدا شود). و براى شما حلال نيست كه چيزى از آنچه به آنها داده‏ايد، پس بگيريد مگر اينكه دو همسر، بترسند كه حدود الهى را برپا ندارند. اگر بترسيد كه حدود الهى را رعايت نكنند، مانعى براى آنها نيست كه زن، فديه و عوضى بپردازد (و طلاق بگيرد). اينها حدود و مرزهاى الهى است از آن، تجاوز نكنيد! و هر كس از آن تجاوز كند، ستمگر است. (229)


فَإِنْ‌ طَلَّقَهَا فَلاَ تَحِل‌ُّ لَه‌ُ مِنْ‌ بَعْدُ حَتَّي‌ تَنْكِح‌َ زَوْجَاً غَيْرَه‌ُ فَإِنْ‌ طَلَّقَهَا فَلاَ جُنَاح‌َ عَلَيْهِمَا أَن‌ْ يَتَرَاجَعَا إِن‌ْ ظَنَّا أَنْ‌ يُقِيَما حُدُودَ الله‌ِ وَ تِلْك‌َ حُدُودُ الله‌ِ يُبَيِّنُهَا لِقَوْم‌ٍ يَعْلَمُون‌َ (بقره: 230)

اگر (بعد از دو طلاق و رجوع، بار ديگر) او را طلاق داد، از آن به بعد، زن بر او حلال نخواهد بود مگر اينكه همسر ديگرى انتخاب كند (و با او، آميزش جنسى نمايد. در اين صورت،) اگر (همسر دوم) او را طلاق گفت، گناهى ندارد كه بازگشت كنند (و با همسر اول، دوباره ازدواج نمايد) در صورتى كه اميد داشته باشند كه حدود الهى را محترم ميشمرند. اينها حدود الهى است كه (خدا) آن را براى گروهى كه آگاهند، بيان مى‏نمايد. (230)


وَ إِذَا طَلَّقْتُم‌ُ النِّسَاءَ فَبَلَغْن‌َ أَجَلَهُن‌َّ فَأَمْسِكُوهُن‌َّ بِمَعْرُوف‌ٍ أَوْ سَرِّحُوهُن‌َّ بِمَعْرُوف‌ٍ وَ لاَ تُمْسِكُوهُن‌َّ ضِرَارَاً لِتَعْتَدُوا وَ مَنْ‌ يَفْعَل‌ْ ذَلِك‌َ فَقَدْ ظَلَم‌َ نَفْسَه‌ُ وَ لاَ تَتَّخِذُوا آيَات‌ِ الله‌ِ هُزُوَاً وَاذْكُرُوا نِعْمَت‌َ الله‌ِ عَلَيْكُم‌ْ وَ مَا أَنْزَل‌َ عَلَيْكُمْ‌ مِن‌َ الْكِتَاب‌ِ وَالْحِكْمَة‌ِ يَعِظُكُمْ‌ بِه‌ِ وَاتَّقُوا الله‌َ وَاعْلَمُوا أَن‌َّ الله‌َ بِكُل‌ِّ شَي‌ْءٍ عَلِيم‌ٌ (بقره: 231)

و هنگامى كه زنان را طلاق داديد، و به آخرين روزهاى «عدّه» رسيدند، يا به طرز صحيحى آنها را نگاه داريد (و آشتى كنيد)، و يا به طرز پسنديده‏اى آنها را رها سازيد! و هيچ گاه به خاطر زيان رساندن و تعدّى كردن، آنها را نگاه نداريد! و كسى كه چنين كند، به خويشتن ستم كرده است. (و با اين اعمال، و سوء استفاده از قوانين الهى،) آيات خدا را به استهزا نگيريد! و به ياد بياوريد نعمت خدا را بر خود، و كتاب آسمانى و علم و دانشى كه بر شما نازل كرده، و شما را با آن، پند مى‏دهد! و از خدا بپرهيزيد! و بدانيد خداوند از هر چيزى آگاه است (و از نيات كسانى كه از قوانين او، سوء استفاده مى‏كنند، با خبر است)! (231)


وَ إِذَا طَلَّقْتُم‌ُ النِّسَاءَ فَبَلَغْن‌َ أَجَلَهُن‌َّ فَلاَ تَعْضُلُوهُن‌َّ أَنْ‌ يَنْكِحْن‌َ أَزْوَاجَهُن‌َّ إِذَا تَرَاضَوْا بَيْنَهُم‌ْ بِالْمَعْرُوف‌ِ ذَلِك‌َ يُوعَظ‌ُ بِه‌ِ مَن‌ْ كَان‌َ مِنْكُم‌ْ يُؤْمِن‌ُ بِالله‌ِ وَالْيَوْم‌ِ الْآخِرِ ذَلِكُم‌ْ أَزْكَي‌ لَكُم‌ْ وَ أَطْهَرُ وَالله‌ُ يَعْلَم‌ُ وَ أَنْتُم‌ْ لاَ تَعْلَمُون‌َ (بقره: 232)

و هنگامى كه زنان را طلاق داديد و عدّه خود را به پايان رساندند، مانع آنها نشويد كه با همسران (سابق) خويش، ازدواج كنند! اگر در ميان آنان، به طرز پسنديده‏اى تراضى برقرار گردد. اين دستورى است كه تنها افرادى از شما، كه ايمان به خدا و روز قيامت دارند، از آن، پند مى‏گيرند (و به آن، عمل مى‏كنند). اين (دستور)، براى رشد (خانواده‏هاى) شما مؤثرتر، و براى شستن آلودگيها مفيدتر است و خدا مى‏داند و شما نمى‏دانيد. (232)


وَالْوَالِدَات‌ُ يُرْضِعْن‌َ أَوْلاَدَهُن‌َّ حَوْلَيْن‌ِ كَامِلَيْن‌ِ لِمَن‌ْ أَرَادَ أَنْ‌ يُتِم‌َّ الرَّضَاعَة‌َ وَ عَلَي‌ الْمَوْلُودِ لَه‌ُ رِزْقُهُن‌َّ وَ كِسْوَتُهُن‌َّ بِالْمَعْرُوف‌ِ لاَ تُكَلَّف‌ُ نَفْس‌ٌ إِلاَّ وُسْعَهَا لاَ تُضَارَّ وَالِدَة‌ٌ بِوَلَدِهَا وَ لاَ مَوْلُودٌ لَه‌ُ بِوَلَدِه‌ِ وَ عَلَي‌ الْوَارِث‌ِ مِثْل‌ُ ذَلِك‌َ فَإِن‌ْ أَرَادَا فِصَالاً عَنْ‌ تَرَاض‌ٍ مِنْهُمَا وَ تَشَاوُرٍ فَلاَ جُنَاح‌َ عَلَيْهِمَا وَ إِن‌ْ أَرَدْتُم‌ْ أَنْ‌ تَسْتَرْضِعُوا أَوْلاَدَكُم‌ْ فَلاَ جُنَاح‌َ عَلَيْكُم‌ْ إِذَا سَلَّمْتُم‌ْ مَا آتَيْتُم‌ْ بِالْمَعْرُوف‌ِ وَاتَّقُوا الله‌َ وَاعْلَمُوا أَن‌َّ الله‌َ بِمَا تَعْمَلُون‌َ بَصِيرٌ (بقره: 233)

مادران، فرزندان خود را دو سال تمام، شير مى‏دهند. (اين) براى كسى است كه بخواهد دوران شيرخوارگى را تكميل كند. و بر آن كس كه فرزند براى او متولّد شده [پدر]، لازم است خوراك و پوشاك مادر را به طور شايسته (در مدت شير دادن بپردازد حتى اگر طلاق گرفته باشد.) هيچ كس موظّف به بيش از مقدار توانايى خود نيست! نه مادر (به خاطر اختلاف با پدر) حق ضرر زدن به كودك را دارد، و نه پدر. و بر وارث او نيز لازم است اين كار را انجام دهد [هزينه مادر را در دوران شيرخوارگى تأمين نمايد]. و اگر آن دو، با رضايت يكديگر و مشورت، بخواهند كودك را (زودتر) از شير بازگيرند، گناهى بر آنها نيست. و اگر (با عدم توانايى، يا عدم موافقت مادر) خواستيد دايه‏اى براى فرزندان خود بگيريد، گناهى بر شما نيست به شرط اينكه حق گذشته مادر را به طور شايسته بپردازيد. و از (مخالفت فرمان) خدا بپرهيزيد! و بدانيد خدا، به آنچه انجام مى‏دهيد، بيناست! (233)


وَالَّذِين‌َ يُتَوَفَّوْن‌َ مِنْكُم‌ْ وَ يَذَرُون‌َ أَزْوَاجَاً يَتَرَبَّصْن‌َ بِأَنفُسِهِن‌َّ أَرْبَعَة‌َ أَشْهُرٍ وَ عَشْرَاً فَإِذَا بَلَغْن‌َ أَجَلَهُن‌َّ فَلاَ جُنَاح‌َ عَلَيْكُم‌ْ فِيمَا فَعَلْن‌َ فِي‌ أَنْفُسِهِن‌َّ بِالْمَعْرُوف‌ِ وَالله‌ُ بِمَا تَعْمَلُون‌َ خَبِيرٌ (بقره: 234)

و كسانى كه از شما مى‏ميرند و همسرانى باقى مى‏گذارند، بايد چهار ماه و ده روز، انتظار بكشند (و عدّه نگه دارند)! و هنگامى كه به آخر مدتشان رسيدند، گناهى بر شما نيست كه هر چه مى‏خواهند، در باره خودشان به طور شايسته انجام دهند (و با مرد دلخواه خود، ازدواج كنند). و خدا به آنچه عمل مى‏كنيد، آگاه است. (234)


وَ لاَ جُنَاح‌َ عَلَيْكُم‌ْ فِيمَا عَرَّضْتُم‌ْ بِه‌ِ مِن‌ْ خِطْبَة‌ِ النِّسَاءِ أَوْ أَكْنَنْتُم‌ْ فِي‌ أَنْفُسِكُم‌ْ عَلِم‌َ الله‌ُ أَنَّكُم‌ْ سَتَذْكُرُونَهُن‌َّ وَ لَكِنْ‌ لاَ تُوَاعِدُوهُن‌َّ سِرَّاً إِلاَّ أَنْ‌ تَقُولُوا قَوْلاً مَعْرُوفَاً وَ لاَ تَعْزِمُوا عُقْدَة‌َ النِّكَاح‌ِ حَتَّي‌ يَبْلُغ‌َ الْكِتَاب‌ُ أَجَلَه‌ُ وَاعْلَمُوا أَن‌َّ الله‌َ يَعْلَم‌ُ مَا فِي‌ أَنْفُسِكُم‌ْ فَاحْذَرُوه‌ُ وَاعْلَمُوا أَن‌َّ الله‌َ غَفُورٌ حَلِيم‌ٌ (بقره: 235)

و گناهى بر شما نيست كه به طور كنايه، (از زنانى كه همسرانشان مرده‏اند) خواستگارى كنيد، و يا در دل تصميم بر اين كار بگيريد (بدون اينكه آن را اظهار كنيد). خداوند مى‏دانست شما به ياد آنها خواهيد افتاد (و با خواسته طبيعى شما به شكل معقول، مخالف نيست) ولى پنهانى با آنها قرار زناشويى نگذاريد، مگر اينكه به طرز پسنديده‏اى (به طور كنايه) اظهار كنيد! (ولى در هر حال،) اقدام به ازدواج ننماييد، تا عدّه آنها سرآيد! و بدانيد خداوند آنچه را در دل داريد، مى‏داند! از مخالفت او بپرهيزيد! و بدانيد خداوند، آمرزنده و بردبار است (و در مجازات بندگان، عجله نمى‏كند)! (235)


وَ إِنْ‌ طَلَّقْتُمُوهُن‌َّ مِنْ‌ قَبْل‌ِ أَنْ‌ تَمَسُّوهُن‌َّ وَ قَدْ فَرَضْتُم‌ْ لَهُن‌َّ فَرِيضَة‌ً فَنِصْف‌ُ مَا فَرَضْتُم‌ْ إِلاَّ أَنْ‌ يَعْفُون‌َ أَوْ يَعْفُوَ الَّذِي‌ بِيَدِه‌ِ عُقْدَة‌ُ النِّكَاح‌ِ وَ أَنْ‌ تَعْفُوا أَقْرَب‌ُ لِلتَّقْوَي‌ وَ لاَ تَنْسَوُا الْفَضْل‌َ بَيْنَكُم‌ْ إِن‌َّ الله‌َ بِمَا تَعْمَلُون‌َ بَصِيرٌ (بقره: 237)

و اگر آنان را، پيش از آن كه با آنها تماس بگيريد و (آميزش جنسى كنيد) طلاق دهيد، در حالى كه مهرى براى آنها تعيين كرده‏ايد، (لازم است) نصف آنچه را تعيين كرده‏ايد (به آنها بدهيد) مگر اينكه آنها (حق خود را) ببخشند يا (در صورتى كه صغير و سفيه باشند، ولىّ آنها، يعنى) آن كس كه گره ازدواج به دست اوست، آن را ببخشد. و گذشت كردن شما (و بخشيدن تمام مهر به آنها) به پرهيزكارى نزديكتر است، و گذشت و نيكوكارى را در ميان خود فراموش نكنيد، كه خداوند به آنچه انجام مى‏دهيد، بيناست! (237)


فَإِن‌ْ خِفْتُم‌ْ فَرِجَالاً أَوْ رُكْبَانَاً فَإِذَا أَمِنْتُم‌ْ فَاذْكُرُوا الله‌َ كَمَا عَلَّمَكُم‌ْ مَا لَم‌ْ تَكُونُوا تَعْلَمُون‌َ (بقره: 239)

و اگر (به خاطر جنگ، يا خطر ديگرى) بترسيد، (نماز را) در حال پياده يا سواره انجام دهيد! اما هنگامى كه امنيت خود را بازيافتيد، خدا را ياد كنيد! [نماز را به صورت معمولى بخوانيد!] همان‏گونه كه خداوند، چيزهايى را كه نمى‏دانستيد، به شما تعليم داد. (239)


وَالَّذِين‌َ يُتَوَفَّوْن‌َ مِنْكُم‌ْ وَ يَذَرُون‌َ أَزْوَاجَاً وَصِيَّة‌ً لِأَزْوَاجِهِم‌ْ مَتَاعَاً إِلَي‌ الْحَوْل‌ِ غَيْرَ إِخْرَاج‌ٍ فَإِن‌ْ خَرَجْن‌َ فَلاَ جُنَاح‌َ عَلَيْكُم‌ْ فِي‌ مَا فَعَلْن‌َ فِي‌ أَنْفُسِهِن‌َّ مِن‌ْ مَعْرُوف‌ٍ وَالله‌ُ عَزِيزٌ حَكِيم‌ٌ (بقره: 240)

و كسانى كه از شما در آستانه مرگ قرار مى‏گيرند و همسرانى از خود به‏جا مى‏گذارند، بايد براى همسران خود وصيت كنند كه تا يك سال، آنها را (با پرداختن هزينه زندگى) بهره‏مند سازند به شرط اينكه آنها (از خانه شوهر) بيرون نروند (و اقدام به ازدواج مجدد نكنند). و اگر بيرون روند، (حقى در هزينه ندارند ولى) گناهى بر شما نيست نسبت به آنچه در باره خود، به طور شايسته انجام مى‏دهند. و خداوند، توانا و حكيم است. (240)


أَلَم‌ْ تَرَ إِلَي‌ الَّذِين‌َ خَرَجُوا مِنْ‌ دِيَارِهِم‌ْ وَ هُم‌ْ أُلُوف‌ٌ حَذَرَ الْمَوْت‌ِ فَقَال‌َ لَهُم‌ُ الله‌ُ مُوتُوا ثُم‌َّ أَحْيَاهُم‌ْ إِن‌َّ الله‌َ لَذُو فَضْل‌ٍ عَلَي‌ النَّاس‌ِ وَ لَكِنَّ‌ أَكْثَرَ النَّاس‌ِ لاَ يَشْكُرُون‌َ (بقره: 243)

آيا نديدى جمعيتى را كه از ترس مرگ، از خانه‏هاى خود فرار كردند؟ و آنان، هزارها نفر بودند (كه به بهانه بيمارى طاعون، از شركت در ميدان جهاد خوددارى نمودند). خداوند به آنها گفت: بميريد! (و به همان بيمارى، كه آن را بهانه قرار داده بودند، مردند.) سپس خدا آنها را زنده كرد (و ماجراى زندگى آنها را درس عبرتى براى آيندگان قرار داد.) خداوند نسبت به بندگان خود احسان مى‏كند ولى بيشتر مردم، شكر (او را) بجا نمى‏آورند. (243)


مَنْ‌ ذَا الَّذِي‌ يُقْرِض‌ُ الله‌َ قَرْضَاً حَسَناً فَيُضَاعِفَه‌ُ لَه‌ُ أَضْعَافَاً كَثِيرَة‌ً وَالله‌ُ يَقْبِض‌ُ وَ يَبْسُط‌ُ وَ إِلَيْه‌ِ تُرْجَعُون‌َ (بقره: 245)

كيست كه به خدا «قرض الحسنه‏اى» دهد، (و از اموالى كه خدا به او بخشيده، انفاق كند،) تا آن را براى او، چندين برابر كند؟ و خداوند است (كه روزى بندگان را) محدود يا گسترده مى‏سازد (و انفاق، هرگز باعث كمبود روزى آنها نمى‏شود). و به سوى او باز مى‏گرديد (و پاداش خود را خواهيد گرفت). (245)


أَلَم‌ْ تَرَ إِلَي‌ الْمَلَإِ مِنْ‌ بَنَي‌ إِسْرَائِيل‌َ مِنْ‌ بَعْدِ مُوسَي‌ إِذْ قَالُوا لِنَبِي‌ٍّ لَهُم‌ُ ابْعَث‌ْ لَنَا مَلِكَاً نُقَاتِل‌ْ فِي‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ قَال‌َ هَل‌ْ عَسَيْتُم‌ْ إِنْ‌ كُتِب‌َ عَلَيْكُم‌ُ الْقِتَال‌ُ أَنْ لاَ تُقَاتِلُوا قَالُوا وَ مَا لَنَا أَنْ لاَ نُقَاتِل‌َ فِي‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ وَ قَدْ أُخْرِجْنَا مِنْ‌ دِيَارِنَا وَ أَبْنَائِنَا فَلَمَّا كُتِب‌َ عَلَيْهِم‌ُ الْقِتَال‌ُ تَوَلَّوْا إِلاَّ قَلِيلاً مِنْهُم‌ْ وَالله‌ُ عَلِيم‌ٌ بِالظَّالِمِين‌َ (بقره: 246)

آيا مشاهده نكردى جمعى از بنى اسرائيل را بعد از موسى، كه به پيامبر خود گفتند: «زمامدار (و فرماندهى) براى ما انتخاب كن! تا (زير فرمان او) در راه خدا پيكار كنيم. پيامبر آنها گفت: «شايد اگر دستور پيكار به شما داده شود، (سرپيچى كنيد، و) در راه خدا، جهاد و پيكار نكنيد!» گفتند: «چگونه ممكن است در راه خدا پيكار نكنيم، در حالى كه از خانه‏ها و فرزندانمان رانده شده‏ايم، (و شهرهاى ما به وسيله دشمن اشغال، و فرزندان ما اسير شده‏اند)؟!» اما هنگامى كه دستور پيكار به آنها داده شد، جز عدّه كمى از آنان، همه سرپيچى كردند. و خداوند از ستمكاران، آگاه است. (246)


فَلَمَّا فَصَل‌َ طَالُوت‌ُ بِالْجُنُودِ قَال‌َ إِن‌َّ الله‌َ مُبْتَلِيكُمْ‌ بِنَهَرٍ فَمَنْ‌ شَرِب‌َ مِنْه‌ُ فَلَيْس‌َ مِنِّي وَ مَنْ‌ لَم‌ْ يَطْعَمْه‌ُ فَإِنَّه‌ُ مِنِّي‌ إِلاّ مَن‌ِ اغْتَرَف‌َ غُرْفَة‌ً بِيَدِه‌ِ فَشَرِبُوا مِنْه‌ُ إِلاَّ قَلِيلاً مِنْهُم‌ْ فَلَمَّا جَاوَزَه‌ُ هُوَ وَالَّذِين‌َ آمَنُوا مَعَه‌ُ قَالُوا لاَ طَاقَة‌َ لَنَا الْيَوْم‌َ بِجَالُوت‌َ وَ جُنُودِه‌ِ قَال‌َ الَّذِين‌َ يَظُنُّون‌َ أَنَّهُمْ‌ مُلاَقُوا الله‌ِ كَم‌ْ مِنْ‌ فِئَة‌ٍ قَلِيلَة‌ٍ غَلَبَت‌ْ فِئَة‌ً كَثِيرَة‌ً بِإِذْن‌ِ الله‌ِ وَالله‌ُ مَع‌َ الصَّابِرِين‌َ (بقره: 249)

و هنگامى كه طالوت (به فرماندهى لشكر بنى اسرائيل منصوب شد، و) سپاهيان را با خود بيرون برد، به آنها گفت: «خداوند، شما را به وسيله يك نهر آب، آزمايش مى‏كند آنها (كه به هنگام تشنگى،) از آن بنوشند، از من نيستند و آنها كه جز يك پيمانه با دست خود، بيشتر از آن نخورند، از من هستند» جز عده كمى، همگى از آن آب نوشيدند. سپس هنگامى كه او، و افرادى كه با او ايمان آورده بودند، (و از بوته آزمايش، سالم به‏در آمدند،) از آن نهر گذشتند، (از كمى نفرات خود، ناراحت شدند و عده‏اى) گفتند: «امروز، ما توانايى مقابله با (جالوت) و سپاهيان او را نداريم.» اما آنها كه مى‏دانستند خدا را ملاقات خواهند كرد (و به روز رستاخيز، ايمان داشتند) گفتند: «چه بسيار گروه‏هاى كوچكى كه به فرمان خدا، بر گروه‏هاى عظيمى پيروز شدند!» و خداوند، با صابران و استقامت‏كنندگان) است. (249)


فَهَزَمُوهُمْ‌ بِإِذْن‌ِ الله‌ِ وَ قَتَل‌َ دَاوُدُ جَالُوت‌َ وَ آتَاه‌ُ الله‌ُ الْمُلْك‌َ وَالْحِكْمَة‌َ وَ عَلَّمَه‌ُ مِمَّا يَشَاءُ وَ لَوْلاَ دَفْع‌ُ الله‌ِ النَّاس‌َ بَعْضَهُمْ‌ بِبَعْض‌ٍ لَفَسَدَت‌ِ الْأَرْض‌ُ وَ لَكِنَّ‌ الله‌َ ذُو فَضْل‌ٍ عَلَي‌ الْعَالَمِين‌َ (بقره: 251)

:::: 000: 832: [152] سپس به فرمان خدا، آنها سپاه دشمن را به هزيمت واداشتند. و «داوود» (نوجوان نيرومند و شجاعى كه در لشكر «طالوت» بود)، «جالوت» را كشت و خداوند، حكومت و دانش را به او بخشيد و از آنچه مى‏خواست به او تعليم داد. و اگر خداوند، بعضى از مردم را به وسيله بعضى ديگر دفع نمى‏كرد، زمين را فساد فرامى‏گرفت، ولى خداوند نسبت به جهانيان، لطف و احسان دارد. (251)


تِلْك‌َ الرُّسُل‌ُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُم‌ْ عَلَي‌ بَعْض‌ٍ مِنْهُمْ‌ مَنْ‌ كَلَّم‌َ الله‌ُ وَ رَفَع‌َ بَعْضَهُم‌ْ دَرَجَات‌ٍ وَ آتَيْنَا عِيسَي‌ ابْن‌َ مَرْيَم‌َ الْبَيِّنَات‌ِ وَ أَيَّدْنَاه‌ُ بِرُوح‌ِ الْقُدُس‌ِ وَ لَوْ شَاءَ الله‌ُ مَا اقْتَتَل‌َ الَّذِين‌َ مِنْ‌ بَعْدِهِمْ‌ مِنْ‌ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُم‌ُ الْبَيِّنَات‌ُ وَ لَكِنِ‌ اخْتَلَفُوا فَمِنْهُمْ‌ مَنْ‌ آمَن‌َ وَ مِنْهُمْ‌ مَنْ‌ كَفَرَ وَ لَوْ شَاءَ الله‌ُ مَا اقْتَتَلُوا وَ لَكِنَّ‌ الله‌َ يَفْعَل‌ُ مَا يُرِيدُ (بقره: 253)

بعضى از آن رسولان را بر بعضى ديگر برترى داديم برخى از آنها، خدا با او سخن مى‏گفت و بعضى را درجاتى برتر داد و به عيسى بن مريم، نشانه‏هاى روشن داديم و او را با «روح القدس» تأييد نموديم (ولى فضيلت و مقام آن پيامبران، مانع اختلاف امتها نشد.) و اگر خدا مى‏خواست، كسانى كه بعد از آنها بودند، پس از آن همه نشانه‏هاى روشن كه براى آنها آمد، جنگ و ستيز نمى‏كردند (اما خدا مردم را مجبور نساخته و آنها را در پيمودن راه سعادت، آزاد گذارده است) ولى اين امتها بودند كه با هم اختلاف كردند بعضى ايمان آوردند و بعضى كافر شدند (و جنگ و خونريزى بروز كرد. و باز) اگر خدا مى‏خواست، با هم پيكار نمى‏كردند ولى خداوند، آنچه را مى‏خواهد، (از روى حكمت) انجام مى‏دهد (و هيچ كس را به قبول چيزى مجبور نمى‏كند). (253)


لاَ إِكْرَاه‌َ فِي‌ الدِّين‌ِ قَدْ تَبَيَّن‌َ الرُّشْدُ مِن‌َ الْغَي‌ِّ فَمَنْ‌ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوت‌ِ وَ يُؤْمِنْ‌ بِالله‌ِ فَقَدِ اسْتَمْسَك‌َ بِالْعُرْوَة‌ِ الْوُثْقَي‌ لاَ انْفِصَام‌َ لَهَا وَالله‌ُ سَمِيع‌ٌ عَلِيم‌ٌ (بقره: 256)

در قبول دين، اكراهى نيست. (زيرا) راه درست از راه انحرافى، روشن شده است. بنا بر اين، كسى كه به طاغوت [بت و شيطان، و هر موجود طغيانگر] كافر شود و به خدا ايمان آورد، به دستگيره محكمى چنگ زده است، كه گسستن براى آن نيست. و خداوند، شنوا و داناست. (256)


أَلَم‌ْ تَرَ إِلَي‌ الَّذِي‌ حَاج‌َّ إِبْرَاهِيم‌َ فِي‌ رَبِّه‌ِ أَن‌ْ آتَاه‌ُ الله‌ُ الْمُلْك‌َ إِذْ قَال‌َ إِبْرَاهِيم‌ُ رَبِّي‌َ الَّذِي‌ يُحْيِي وَ يُمِيت‌ُ قَال‌َ أَنَا أُحْيِي‌ وَ أُمِيت‌ُ قَال‌َ إِبْرَاهِيم‌ُ فَإِن‌َّ الله‌َ يَأْتِي‌ بِالشَّمْس‌ِ مِن‌َ الْمَشْرِق‌ِ فَأْت‌ِ بِهَا مِن‌َ الْمَغْرِب‌ِ فَبُهِت‌َ الَّذِي‌ كَفَرَ وَالله‌ُ لاَ يَهْدِي‌ الْقَوْم‌َ الظَّالِمِين‌َ (بقره: 258)

آيا نديدى (و آگاهى ندارى از) كسى [نمرود] كه با ابراهيم در باره پروردگارش محاجه و گفتگو كرد؟ زيرا خداوند به او حكومت داده بود (و بر اثر كمى ظرفيت، از باده غرور سرمست شده بود) هنگامى كه ابراهيم گفت: «خداى من آن كسى است كه زنده مى‏كند و مى‏ميراند.» او گفت: «من نيز زنده مى‏كنم و مى‏ميرانم!» (و براى اثبات اين كار و مشتبه ساختن بر مردم دستور داد دو زندانى را حاضر كردند، فرمان آزادى يكى و قتل ديگرى را داد) ابراهيم گفت: «خداوند، خورشيد را از افق مشرق مى‏آورد (اگر راست مى‏گويى كه حاكم بر جهان هستى تويى،) خورشيد را از مغرب بياور!» (در اينجا) آن مرد كافر، مبهوت و وامانده شد. و خداوند، قوم ستمگر را هدايت نمى‏كند. (258)


أَوْ كَالَّذِي‌ مَرَّ عَلَي‌ قَرْيَة‌ٍ وَ هِي‌َ خَاوِيَة‌ٌ عَلَي‌ عُرُوشِهَا قَال‌َ أَنَّي‌ يُحْيِي هَذِه‌ِ الله‌ُ بَعْدَ مَوْتِهَا فَأَمَاتَه‌ُ الله‌ُ مِئَة‌َ عَام‌ٍ ثُم‌َّ بَعَثَه‌ُ قَال‌َ كَم‌ْ لَبِثْت‌َ قَال‌َ لَبِثْت‌ُ يَوْمَاً أَوْ بَعْض‌َ يَوْم‌ٍ قَال‌َ بَلْ‌ لَبِثْت‌َ مِئَة‌َ عَام‌ٍ فَانْظُرْ إِلَي‌ طَعَامِك‌َ وَ شَرَابِك‌َ لَم‌ْ يَتَسَنَّه‌ْ وَانْظُرْ إِلَي‌ حِمَارِك‌َ وَ لِنَجْعَلَك‌َ آيَة‌ً لِلنَّاس‌ِ وَانْظُرْ إِلَي‌ الْعِظَام‌ِ كَيْف‌َ نُنْشِزُهَا ثُم‌َّ نَكْسُوهَا لَحْمَاً فَلَمَّا تَبَيَّن‌َ لَه‌ُ قَال‌َ أَعْلَم‌ُ أَن‌َّ الله‌َ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ قَدِيرٌ (بقره: 259)

يا همانند كسى كه از كنار يك آبادى (ويران شده) عبور كرد، در حالى كه ديوارهاى آن، به روى سقفها فرو ريخته بود، (و اجساد و استخوانهاى اهل آن، در هر سو پراكنده بود او با خود) گفت: «چگونه خدا اينها را پس از مرگ، زنده مى‏كند؟!» (در اين هنگام،) خدا او را يكصد سال ميراند سپس زنده كرد و به او گفت: «چقدر درنگ كردى؟» گفت: «يك روز يا بخشى از يك روز.» فرمود: «نه، بلكه يكصد سال درنگ كردى! نگاه كن به غذا و نوشيدنى خود (كه همراه داشتى، با گذشت سالها) هيچ گونه تغيير نيافته است! (خدايى كه يك چنين مواد فاسدشدنى را در طول اين مدت، حفظ كرده، بر همه چيز قادر است!) ولى به الاغ خود نگاه كن (كه چگونه از هم متلاشى شده! اين زنده شدن تو پس از مرگ، هم براى اطمينان خاطر توست، و هم) براى اينكه تو را نشانه‏اى براى مردم (در مورد معاد) قرار دهيم. (اكنون) به استخوانها (ى مركب سوارى خود نگاه كن كه چگونه آنها را برداشته، به هم پيوند مى‏دهيم، و گوشت بر آن مى‏پوشانيم!» هنگامى كه (اين حقايق) بر او آشكار شد، گفت: «مى‏دانم خدا بر هر كارى توانا است». (259)


وَ إِذْ قَال‌َ إِبْرَاهِيم‌ُ رَب‌ِّ أَرِنِي‌ كَيْف‌َ تُحْيِي‌ الْمَوْتَي‌ قَال‌َ أَوَ لَم‌ْ تُؤْمِنْ‌ قَال‌َ بَلَي‌ وَ لَكِنْ‌ لِيَطْمَئِن‌َّ قَلْبِي‌ قَال‌َ فَخُذْ أَرْبَعَة‌ً مِن‌َ الطَّيْرِ فَصُرْهُن‌َّ إِلَيْك‌َ ثُم‌َّ اجْعَل‌ْ عَلَي‌ كُل‌ِّ جَبَل‌ٍ مِنْهُن‌َّ جُزْءً ثُم‌َّ ادْعُهُن‌َّ يَأْتِينَك‌َ سَعْيَاً وَاعْلَم‌ْ أَن‌َّ الله‌َ عَزِيزٌ حَكِيم‌ٌ (بقره: 260)

و (به خاطر بياور) هنگامى را كه ابراهيم گفت: «خدايا! به من نشان بده چگونه مردگان را زنده مى‏كنى؟» فرمود: «مگر ايمان نياورده‏اى؟!» عرض كرد: «آرى، ولى مى‏خواهم قلبم آرامش يابد.» فرمود: «در اين صورت، چهار نوع از مرغان را انتخاب كن! و آنها را (پس از ذبح كردن،) قطعه قطعه كن (و در هم بياميز)! سپس بر هر كوهى، قسمتى از آن را قرار بده، بعد آنها را بخوان، به سرعت به سوى تو مى‏آيند! و بدان خداوند قادر و حكيم است (هم از ذرات بدن مردگان آگاه است، و هم توانايى بر جمع آنها دارد)». (260)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا لاَ تُبْطِلُوا صَدَقَاتِكُمْ‌ بِالْمَن‌ِّ وَالْأَذَي‌ كَالَّذِي‌ يُنْفِق‌ُ مَالَه‌ُ رِئَاءَ النَّاس‌ِ وَ لاَ يُؤْمِن‌ُ بِالله‌ِ وَالْيَوْم‌ِ الْآخِرِ فَمَثَلُه‌ُ كَمَثَل‌ِ صَفْوَان‌ٍ عَلَيْه‌ِ تُرَاب‌ٌ فَأَصَابَه‌ُ وَابِل‌ٌ فَتَرَكَه‌ُ صَلْدَاً لاَ يَقْدِرُون‌َ عَلَي‌ شَي‌ْءٍ مِمَّا كَسَبُوا وَالله‌ُ لاَ يَهْدِي‌ الْقَوْم‌َ الْكَافِرِين‌َ (بقره: 264)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! بخششهاى خود را با منت و آزار، باطل نسازيد! همانند كسى كه مال خود را براى نشان دادن به مردم، انفاق مى‏كند و به خدا و روز رستاخيز، ايمان نمى‏آورد (كار او) همچون قطعه سنگى است كه بر آن، (قشر نازكى از) خاك باشد (و بذرهايى در آن افشانده شود) و رگبار باران به آن برسد، (و همه خاكها و بذرها را بشويد،) و آن را صاف (و خالى از خاك و بذر) رها كند. آنها از كارى كه انجام داده‏اند، چيزى به دست نمى‏آورند و خداوند، جمعيت كافران را هدايت نمى‏كند. (264)


وَ مَثَل‌ُ الَّذِين‌َ يُنْفِقُون‌َ أَمْوَالَهُم‌ُ ابْتِغَاءَ مَرْضَات‌ِ الله‌ِ وَ تَثْبِيتَاً مِن‌ْ أَنْفُسِهِم‌ْ كَمَثَل‌ِ جَنَّة‌ٍ بِرَبْوَة‌ٍ أَصَابَهَا وَابِل‌ٌ فَآتَت‌ْ اُكُلَهَا ضِعْفَيْن‌ِ فَإِنْ‌ لَم‌ْ يُصِبْهَا وَابِل‌ٌ فَطَل‌ٌّ وَالله‌ُ بِمَا تَعْمَلُون‌َ بَصِيرٌ (بقره: 265)

و (كار) كسانى كه اموال خود را براى خشنودى خدا، و تثبيت (ملكات انسانى در) روح خود، انفاق مى‏كنند، همچون باغى است كه در نقطه بلندى باشد، و بارانهاى درشت به آن برسد، (و از هواى آزاد و نور آفتاب، به حد كافى بهره گيرد،) و ميوه خود را دو چندان دهد (كه هميشه شاداب و با طراوت است.) و خداوند به آنچه انجام مى‏دهيد، بيناست. (265)


أَيَوَدُّ أَحَدُكُم‌ْ أَنْ‌ تَكُون‌َ لَه‌ُ جَنَّة‌ٌ مِنْ‌ نَخِيل‌ٍ وَ أَعْنَاب‌ٍ تَجْرِي‌ مِنْ‌ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ لَه‌ُ فِيهَا مِنْ‌ كُل‌ِّ الَّثمَرَات‌ِ وَ أَصَابَه‌ُ الْكِبَرُ وَ لَه‌ُ ذُرِّيَّة‌ٌ ضُعَفَاءُ فَأَصَابَهَا إِعْصَارٌ فِيه‌ِ نَارٌ فَاحْتَرَقَت‌ْ كَذَلِك‌َ يُبَيِّن‌ُ الله‌ُ لَكُم‌ُ الْآيَات‌ِ لَعَلَّكُم‌ْ تَتَفَكَّرُون‌َ (بقره: 266)

آيا كسى از شما دوست دارد كه باغى از درختان خرما و انگور داشته باشد كه از زير درختان آن، نهرها بگذرد، و براى او در آن (باغ)، از هر گونه ميوه‏اى وجود داشته باشد، در حالى كه به سن پيرى رسيده و فرزندانى (كوچك و) ضعيف دارد (در اين هنگام،) گردبادى (كوبنده)، كه در آن آتش (سوزانى) است، به آن برخورد كند و شعله‏ور گردد و بسوزد؟! (همين طور است حال كسانى كه انفاقهاى خود را، با ريا و منت و آزار، باطل مى‏كنند.) اين چنين خداوند آيات خود را براى شما آشكار مى‏سازد شايد بينديشيد (و با انديشه، راه حق را بيابيد)! (266)


يُؤْتِي‌ الْحِكْمَة‌َ مَنْ‌ يَشَاءُ وَ مَنْ‌ يُؤْت‌َ الْحِكْمَة‌َ فَقَدْ أُوتِي‌َ خَيْراً كَثِيرَاً وَ مَا يَذَّكَّرُ إِلاَّ أُولُوا الْأَلْبَاب‌ِ (بقره: 269)

(خدا) دانش و حكمت را به هر كس بخواهد (و شايسته بداند) مى‏دهد و به هر كس دانش داده شود، خير فراوانى داده شده است. و جز خردمندان، (اين حقايق را درك نمى‏كنند، و) متذكر نمى‏گردند. (269)


وَ مَا أَنْفَقْتُمْ‌ مِنْ‌ نَفَقَة‌ٍ أَوْ نَذَرْتُمْ‌ مِنْ‌ نَذْرٍ فَإِن‌َّ الله‌َ يَعْلَمُه‌ُ وَ مَا لِلظَّالِمِين‌َ مِن‌ْ أَنْصَارٍ (بقره: 270)

و هر چيز را كه انفاق مى‏كنيد، يا (اموالى را كه) نذر كرده‏ايد (در راه خدا انفاق كنيد)، خداوند آنها را مى‏داند. و ستمگران ياورى ندارند. (270)


إِنْ‌ تُبْدُوا الصَّدَقَات‌ِ فَنِعِمَّا هِي‌َ وَ إِنْ‌ تُخْفُوهَا وَ تُؤْتُوهَا الْفُقَرَاءَ فَهُوَ خَيْرٌ لَكُم‌ْ وَ يُكَفِّرُ عَنْكُمْ‌ مِنْ‌ سَيِّئَاتِكُمْ‌ وَالله‌ُ بِمَا تَعْمَلُون‌َ خَبِيرٌ (بقره: 271)

اگر انفاقها را آشكار كنيد، خوب است! و اگر آنها را مخفى ساخته و به نيازمندان بدهيد، براى شما بهتر است! و قسمتى از گناهان شما را مى‏پوشاند (و در پرتو بخشش در راه خدا، بخشوده خواهيد شد.) و خداوند به آنچه انجام مى‏دهيد، آگاه است. (271)


لَيْس‌َ عَلَيْك‌َ هُدَاهُم‌ْ وَ لَكِنَّ‌ الله‌َ يَهْدِي‌ مَنْ‌ يَشَاءُ وَ مَا تُنْفِقُوا مِن‌ْ خَيْرٍ فَلِأَنْفُسِكُم‌ْ وَ مَا تُنْفِقُون‌َ إلاَّ ابْتِغَاءَ وَجْه‌ِ الله‌ِ وَ مَا تُنْفِقُوا مِن‌ْ خَيْرٍ يُوَف‌َّ إِلَيْكُم‌ْ وَ أَنْتُم‌ْ لاَ تُظْلَمُون‌َ (بقره: 272)

هدايت آنها (به‏طور اجبار،) بر تو نيست (بنا بر اين، ترك انفاق به غير مسلمانان، براى اجبار به اسلام، صحيح نيست) ولى خداوند، هر كه را بخواهد (و شايسته بداند)، هدايت مى‏كند. و آنچه را از خوبيها و اموال انفاق مى‏كنيد، براى خودتان است (ولى) جز براى رضاى خدا، انفاق نكنيد! و آنچه از خوبيها انفاق مى‏كنيد، (پاداش آن) به طور كامل به شما داده مى‏شود و به شما ستم نخواهد شد. (272)


لِلْفُقَرَاءِ الَّذِين‌َ أُحْصِرُوا فِي‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ لاَ يَسْتَطِيعُون‌َ ضَرْبَاً فِي‌ الْأَرْض‌ِ يَحْسَبُهُم‌ُ الْجَاهِل‌ُ أَغْنِيَاءَ مِن‌َ التَّعَفُّف‌ِ تَعْرِفُهُمْ‌ بِسِيَماهُم‌ْ لاَ يَسْأَلُون‌َ النَّاس‌َ إِلْحَافَاً وَ مَا تُنْفِقُوا مِن‌ْ خَيْرٍ فَإِن‌َّ الله‌َ بِه‌ِ عَلِيم‌ٌ (بقره: 273)

(انفاقِ شما، مخصوصاً بايد) براى نيازمندانى باشد كه در راه خدا، در تنگنا قرار گرفته‏اند (و توجّه به آيين خدا، آنها را از وطنهاى خويش آواره ساخته و شركت در ميدانِ جهاد، به آنها اجازه نمى‏دهد تا براى تأمين هزينه زندگى، دست به كسب و تجارتى بزنند) نمى‏توانند مسافرتى كنند (و سرمايه‏اى به دست آورند) و از شدّت خويشتن‏دارى، افراد ناآگاه آنها را بى‏نياز مى‏پندارند امّا آنها را از چهره‏هايشان مى‏شناسى و هرگز با اصرار چيزى از مردم نمى‏خواهند. (اين است مشخّصات آنها!) و هر چيز خوبى در راه خدا انفاق كنيد، خداوند از آن آگاه است. (273)


الَّذِين‌َ يُنْفِقُون‌َ أَمْوَالَهُمْ‌ بِاللَّيْل‌ِ وَالنَّهَارِ سِرَّاً وَ عَلاَنِيَة‌ً فَلَهُم‌ْ أَجْرُهُم‌ْ عِنْدَ رَبِّهِم‌ْ وَ لاَ خَوْف‌ٌ عَلَيْهِم‌ْ وَ لاَ هُم‌ْ يَحْزَنُون‌َ (بقره: 274)

آنها كه اموال خود را، شب و روز، پنهان و آشكار، انفاق مى‏كنند، مزدشان نزد پروردگارشان است نه ترسى بر آنهاست، و نه غمگين مى‏شوند. (274)


الَّذِين‌َ يَأْكُلُون‌َ الرِّبَا لاَ يَقُومُون‌َ إِلاَّ كَمَا يَقُوم‌ُ الَّذِي‌ يَتَخَبَّطُه‌ُ الشَّيْطَان‌ُ مِن‌َ الْمَس‌ِّ ذَلِك‌َ بِأَنَّهُم‌ْ قَالُوا إِنَّمَا الْبَيْع‌ُ مِثْل‌ُ الرِّبَا وَ أَحَل‌َّ الله‌ُ الْبَيْع‌َ وَ حَرَّم‌َ الرِّبَا فَمَنْ‌ جَاءَه‌ُ مَوْعِظَة‌ٌ مِنْ‌ رَبِّه‌ِ فَانْتَهَي‌ فَلَه‌ُ مَا سَلَف‌َ وَ أَمْرُه‌ُ إِلَي‌ الله‌ِ وَ مَن‌ْ عَادَ فَأُولَئِك‌َ أَصْحَاب‌ُ النَّارِ هُم‌ْ فِيهَا خَالِدُون‌َ (بقره: 275)

كسانى كه ربا مى‏خورند، (در قيامت) برنمى‏خيزند مگر مانند كسى كه بر اثر تماسّ شيطان، ديوانه شده (و نمى‏تواند تعادل خود را حفظ كند گاهى زمين مى‏خورد، گاهى بپا مى‏خيزد). اين، به خاطر آن است كه گفتند: «داد و ستد هم مانند ربا است (و تفاوتى ميان آن دو نيست.)» در حالى كه خدا بيع را حلال كرده، و ربا را حرام! (زيرا فرق ميان اين دو، بسيار است.) و اگر كسى اندرز الهى به او رسد، و (از رباخوارى) خوددارى كند، سودهايى كه در سابق [قبل از نزول حكم تحريم‏] به دست آورده، مال اوست (و اين حكم، گذشته را شامل نمى‏گردد) و كار او به خدا واگذار مى‏شود (و گذشته او را خواهد بخشيد.) امّا كسانى كه بازگردند (و بار ديگر مرتكب اين گناه شوند)، اهل آتشند و هميشه در آن مى‏مانند. (275)


فَإِنْ‌ لَم‌ْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْب‌ٍ مِن‌َ الله‌ِ وَ رَسُولِه‌ِ وَ إِنْ‌ تُبْتُم‌ْ فَلَكُم‌ْ رُؤُوس‌ُ أَمْوَالِكُم‌ْ لاَ تَظْلِمُون‌َ وَ لاَ تُظْلَمُون‌َ (بقره: 279)

اگر (چنين) نمى‏كنيد، بدانيد خدا و رسولش، با شما پيكار خواهند كرد! و اگر توبه كنيد، سرمايه‏هاى شما، از آنِ شماست [اصل سرمايه، بدون سود] نه ستم مى‏كنيد، و نه بر شما ستم وارد مى‏شود. (279)


وَ إِنْ‌ كَان‌َ ذُو عُسْرَة‌ٍ فَنَظِرَة‌ٌ إِلَي‌ مَيْسَرَة‌ٍ وَ أَنْ‌ تَصَدَّقُوا خَيْرٌ لَكُم‌ْ إِنْ‌ كُنْتُم‌ْ تَعْلَمُون‌َ (بقره: 280)

و اگر (بدهكار،) قدرت پرداخت نداشته باشد، او را تا هنگام توانايى، مهلت دهيد! (و در صورتى كه براستى قدرت پرداخت را ندارد،) براى خدا به او ببخشيد بهتر است اگر (منافع اين كار را) بدانيد! (280)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوْا إِذَا تَدَايَنْتُمْ‌ بِدَيْن‌ٍ إِلَي‌ أََجَل‌ٍ مُسَمَّي‌ً فَاكْتُبُوه‌ُ وَلْيَكْتُبْ‌ بَيْنَكُم‌ْ كَاتِب‌ٌ بِالْعَدْل‌ِ وَ لاَ يَأْب‌َ كَاتِب‌ٌ أَنْ‌ يَكْتُب‌َ كَمَا عَلَّمَه‌ُ الله‌ُ فَلْيَكْتُب‌ْ وَلْـيُمْلِل‌ِ الَّذِي‌ عَلَيْه‌ِ الْحَق‌ُّ وَلْيَتَّق‌ِ الله‌َ رَبَّه‌ُ وَ لاَ يَبْخَس‌ْ مِنْه‌ُ شَيْءً فَإِنْ‌ كَان‌َ الَّذِي‌ عَلَيْه‌ِ الْحَق‌ُّ سَفِيهَاً أَوْ ضَعِيفَاً أَوْ لاَ يَسْتَطِيع‌ُ أَنْ‌ يُمِل‌َّ هُوَ فَلْيُمْلِل‌ْ وَلِيُّه‌ُ بِالْعَدْل‌ِ وَاسْتَشْهِدُوا شَهِیدَيْن‌ِ مِنْ‌ رِجَالِكُم‌ْ فَإِنْ‌ لَم‌ْ يَكُونَا رَجُلَيْن‌ِ فَرَجِل‌ٌ وَامْرَأَتَان‌ِ مِمَّن‌ تَرْضَوْن‌َ مِن‌َ الشُّهَدَاءِ أَنْ‌ تَضِل‌َّ إِحْدَاهُمَا فَتُذَكِّرَ إِحْدَاهُمَا الْأُخْرَي‌ وَ لاَ يَأْب‌َ الشُّهَدَاءُ إِذَا مَا دُعُوا وَ لاَ تَسْأَمُوا أَنْ‌ تَكْتُبُوه‌ُ صَغِيرَاً أَوْ كَبِيرَاً إِلَي‌ أَجَلِه‌ِ ذَلِكُم‌ْ أَقْسَط‌ُ عِنْدَ الله‌ِ وَ أَقْوَم‌ُ لِلشَّهَادَة‌ِ وَ أَدْنَي‌ أَنْ لاَ تَرْتَابُوا إِلاَّ أَنْ‌ تَكُون‌َ تِجَارَة‌ً حَاضِرَة‌ً تُدِيرُونَهَا بَيْنَكُم‌ْ فَلَيْس‌َ عَلَيْكُم‌ْ جُنَاح‌ٌ أَنْ لاَ تَكْتُبُوهَا وَ أَشْهِدُوا إِذَا تَبَايَعْتُم‌ْ وَ لاَ يُضَارَّ كَاتِب‌ٌ وَ لاَ شَهِيدٌ وَ إِن‌ْ تَفْعَلُوا فَإِنَّه‌ُ فُسُوق‌ٌ بِكُمْ‌ وَاتَّقُوا الله‌َ وَ يُعَلِّمُكُم‌ْ الله‌ُ وَالله‌ُ بِكُل‌ِّ شَي‌ْءٍ عَلِيم‌ٌ (بقره: 282)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! هنگامى كه بدهى مدّت‏دارى (به خاطر وام يا داد و ستد) به يكديگر پيدا كنيد، آن را بنويسيد! و بايد نويسنده‏اى از روى عدالت، (سند را) در ميان شما بنويسد! و كسى كه قدرت بر نويسندگى دارد، نبايد از نوشتن- همان طور كه خدا به او تعليم داده- خوددارى كند! پس بايد بنويسد، و آن كس كه حق بر عهده اوست، بايد املا كند، و از خدا كه پروردگار اوست بپرهيزد، و چيزى را فروگذار ننمايد! و اگر كسى كه حق بر ذمه اوست، سفيه (يا از نظر عقل) ضعيف (و مجنون) است، يا (به خاطر لال بودن،) توانايى بر املا كردن ندارد، بايد ولىّ او (به جاى او،) با رعايت عدالت، املا كند! و دو نفر از مردان (عادل) خود را (بر اين حقّ) شاهد بگيريد! و اگر دو مرد نبودند، يك مرد و دو زن، از كسانى كه مورد رضايت و اطمينان شما هستند، انتخاب كنيد! (و اين دو زن، بايد با هم شاهد قرار گيرند،) تا اگر يكى انحرافى يافت، ديگرى به او يادآورى كند. و شهود نبايد به هنگامى كه آنها را (براى شهادت) دعوت مى‏كنند، خوددارى نمايند! و از نوشتن (بدهىِ خود،) چه كوچك باشد يا بزرگ، ملول نشويد (هر چه باشد بنويسيد)! اين، در نزد خدا به عدالت نزديكتر، و براى شهادت مستقيم تر، و براى جلوگيرى از ترديد و شك (و نزاع و گفتگو) بهتر مى‏باشد مگر اينكه داد و ستد نقدى باشد كه بين خود، دست به دست مى‏كنيد. در اين صورت، گناهى بر شما نيست كه آن را ننويسيد. ولى هنگامى كه خريد و فروش (نقدى) مى‏كنيد، شاهد بگيريد! و نبايد به نويسنده و شاهد، (به خاطر حقگويى،) زيانى برسد (و تحت فشار قرار گيرند)! و اگر چنين كنيد، از فرمان پروردگار خارج شده‏ايد. از خدا بپرهيزيد! و خداوند به شما تعليم مى‏دهد خداوند به همه چيز داناست. (282)


وَ إِنْ‌ كُنْتُم‌ْ عَلَي‌ سَفَرٍ وَ لَم‌ْ تَجِدُوا كَاتِبَاً فَرِهَان‌ٌ مَقْبُوضَة‌ٌ فَإِن‌ْ أَمِن‌َ بَعْضُكُمْ‌ بَعْضَاً فَلْيُؤَدِّ الَّذِي‌ اؤْتُمِن‌َ أَمَانَتَه‌ُ وَلْيَتَّق‌ِ الله‌َ رَبَّه‌ُ وَ لاَ تَكْتُمُوا الشَّهَادَة‌َ وَ مَنْ‌ يَكْتُمْهَا فَإِنَّه‌ُ آثِم‌ٌ قَلْبُه‌ُ وَالله‌ُ بِمَا تَعْمَلُون‌َ عَلِيم‌ٌ (بقره: 283)

و اگر در سفر بوديد، و نويسنده‏اى نيافتيد، گروگان بگيريد! (گروگانى كه در اختيار طلبكار قرار گيرد.) و اگر به يكديگر اطمينان (كامل) داشته باشيد، (گروگان لازم نيست، و) بايد كسى كه امين شمرده شده (و بدون گروگان، چيزى از ديگرى گرفته)، امانت (و بدهى خود را بموقع) بپردازد و از خدايى كه پروردگار اوست. بپرهيزد! و شهادت را كتمان نكنيد! و هر كس آن را كتمان كند، قلبش گناهكار است. و خداوند، به آنچه انجام مى‏دهيد، داناست. (283)


لِالله‌ِ مَا فِي‌ السَّمَاوَات‌ِ وَ مَا فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَ إِنْ‌ تُبْدُوا مَا فِي‌ أَنْفُسِكُم‌ْ أَوْ تُخْفُوه‌ُ يُحَاسِبْكُمْ‌ بِه‌ِ الله‌ُ فَيَغْفِرُ لِمَنْ‌ يَشَاءُ وَ يُعَذِّب‌ُ مَنْ‌ يَشَاءُ وَالله‌ُ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ قَدِيرٌ (بقره: 284)

آنچه در آسمانها و زمين است، از آنِ خداست. و (از اين رو) اگر آنچه را در دل داريد، آشكار سازيد يا پنهان، خداوند شما را بر طبق آن، محاسبه مى‏كند. سپس هر كس را بخواهد (و شايستگى داشته باشد)، مى‏بخشد و هر كس را بخواهد (و مستحق باشد)، مجازات مى‏كند. و خداوند به همه چيز قدرت دارد. (284)


لاَ يُكَلِّف‌ُ الله‌ُ نَفْسَاً إِلاَّ وُسْعَهَا لَهَا مَا كَسَبَت‌ْ وَ عَلَيْهَا مَا اكْتَسَبَت‌ْ رَبَّنَا لاَ تُؤَاخِذْنَا إِنْ‌ نَسِينَا أَوْ أَخْطَأْنَا رَبَّنَا وَ لاَ تَحْمِل‌ْ عَلَيْنَا إِصْرَاً كَمَا حَمَلْتَه‌ُ عَلَي‌ الَّذِين‌َ مِن‌ْ قَبْلِنَا رَبَّنَا وَ لاَ تُحَمِّلْنَا مَا لاَ طَاقَة‌َ لَنَا بِه‌ِ وَاعْف‌ُ عَنَّا وَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا أَنْت‌َ مَوْلاَنَا فَانْصُرْنَا عَلَي‌ الْقَوْم‌ِ الْكَافِرِين‌َ (بقره: 286)

خداوند هيچ كس را، جز به اندازه تواناييش، تكليف نمى‏كند. (انسان،) هر كار (نيكى) را انجام دهد، براى خود انجام داده و هر كار (بدى) كند، به زيان خود كرده است. (مؤمنان مى‏گويند:) پروردگارا! اگر ما فراموش يا خطا كرديم، ما را مؤاخذه مكن! پروردگارا! تكليف سنگينى بر ما قرار مده، آن چنان كه (به خاطر گناه و طغيان،) بر كسانى كه پيش از ما بودند، قرار دادى! پروردگارا! آنچه طاقت تحمل آن را نداريم، بر ما مقرّر مدار! و آثار گناه را از ما بشوى! ما را ببخش و در رحمت خود قرار ده! تو مولا و سرپرست مايى، پس ما را بر جمعيّت كافران، پيروز گردان! (286)


هُوَ الَّذِي‌ أَنْزَل‌َ عَلَيْك‌َ الْكِتَاب‌َ مِنْه‌ُ آيَات‌ٌ مُحْكَمَات‌ٌ هُن‌َّ أُم‌ُّ الْكِتَاب‌ِ وَ أُخَرُ مُتَشَابِهات‌ٌ فَأَمَّا الَّذِين‌َ فِي‌ قُلُوبِهِم‌ْ زَيْغ‌ٌ فَيَتَّبِعُون‌َ مَا تَشَابَه‌َ مِنْه‌ُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَة‌ِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِيلِه‌ِ وَ مَا يَعْلَم‌ُ تَأْوِيلَه‌ُ إِلاَّ الله‌ُ وَالرَّاسِخُون‌َ فِي‌ الْعِلْم‌ِ يَقُولُون‌َ آمَنَّا بِه‌ِ كُل‌ٌّ مِن‌ْ عِنْدِ رَبِّنَا وَ مَا يَذَّكَّرُ إِلاَّ أُولُوا الْأَلْبَاب‌ِ (آل‌عمران: 7)

او كسى است كه اين كتاب (آسمانى) را بر تو نازل كرد، كه قسمتى از آن، آيات «محكم» [صريح و روشن‏] است كه اساس اين كتاب مى‏باشد (و هر گونه پيچيدگى در آيات ديگر، با مراجعه به اينها، برطرف مى‏گردد.) و قسمتى از آن، «متشابه» است [آياتى كه به خاطر بالا بودن سطح مطلب و جهات ديگر، در نگاه اول، احتمالات مختلفى در آن مى‏رود ولى با توجه به آيات محكم، تفسير آنها آشكار مى‏گردد.] اما آنها كه در قلوبشان انحراف است، به دنبال متشابهاتند، تا فتنه‏انگيزى كنند (و مردم را گمراه سازند) و تفسير (نادرستى) براى آن مى‏طلبند در حالى كه تفسير آنها را، جز خدا و راسخان در علم، نمى‏دانند. (آنها كه به دنبال فهم و دركِ اسرارِ همه آيات قرآن در پرتو علم و دانش الهى) مى‏گويند: «ما به همه آن ايمان آورديم همه از طرف پروردگارِ ماست.» و جز صاحبان عقل، متذكر نمى‏شوند (و اين حقيقت را درك نمى‏كنند). (7)


كَدَأْب‌ِ آل‌ِ فِرْعَوْن‌َ وَالَّذِين‌َ مِنْ‌ قَبْلِهِم‌ْ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا فَأَخَذَهُم‌ُ الله‌ُ بِذُنُوبِهِم‌ْ وَالله‌ُ شَدِيدُ الْعِقَاب‌ِ (آل‌عمران: 11)

(عادت آنان در انكار و تحريفِ حقايق،) همچون عادتِ آل فرعون و كسانى است كه پيش از آنها بودند آيات ما را تكذيب كردند، و خداوند آنها را به (كيفر) گناهانشان گرفت و خداوند، شديد العقاب است. (11)


الَّذِين‌َ يَقُولُون‌َ رَبَّنَا إِنَّنَا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَ قِنَا عَذَاب‌َ النَّارِ (آل‌عمران: 16)

همان كسانى كه مى‏گويند: «پروردگارا! ما ايمان آورده‏ايم پس گناهان ما را بيامرز، و ما را از عذابِ آتش، نگاهدار!» (16)


إِن‌َّ الدِّين‌َ عِنْدَ الله‌ِ الْإِسْلاَم‌ُ وَ مَا اخْتَلَف‌َ الَّذِين‌َ أُوتُوا الْكِتَاب‌َ إِلاَّ مِنْ‌ بَعْدِ مَا جَاءَهُم‌ُ الْعِلْم‌ُ بَغْيَاً بَيْنَهُم‌ْ وَ مَنْ‌ يَكْفُرْ بِآيَات‌ِ الله‌ِ فَإِن‌َّ الله‌َ سَرِيع‌ُ الحِسَاب‌ِ (آل‌عمران: 19)

دين در نزد خدا، اسلام (و تسليم بودن در برابر حق) است. و كسانى كه كتاب آسمانى به آنان داده شد، اختلافى (در آن) ايجاد نكردند، مگر بعد از آگاهى و علم، آن هم به خاطر ظلم و ستم در ميان خود و هر كس به آيات خدا كفر ورزد، (خدا به حساب او مى‏رسد زيرا) خداوند، سريع الحساب است. (19)


فَإِن‌ْ حَاجُّوك‌َ فَقُل‌ْ أَسْلَمْت‌ُ وَجْهِي‌َ لِالله‌ِ وَ مَن‌ِ اتَّبَعَن‌ِ وَ قُلْ‌ لِلَّذِين‌َ أُوتُوا الْكِتَاب‌َ وَالْأُمِّيِّين‌َ أَأَسْلَمْتُم‌ْ فَإِن‌ْ أَسْلَمُوا فَقَدِ اهْتَدَوْا وَ إِن‌ْ تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَيْك‌َ الْبَلاَغ‌ُ وَالله‌ُ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ (آل‌عمران: 20)

اگر با تو، به گفتگو و ستيز برخيزند، (با آنها مجادله نكن! و) بگو: «من و پيروانم، در برابر خداوند (و فرمان او)، تسليم شده‏ايم.» و به آنها كه اهل كتاب هستند [يهود و نصارى‏] و بى‏سوادان [مشركان‏] بگو: «آيا شما هم تسليم شده‏ايد؟» اگر (در برابر فرمان و منطق حق، تسليم شوند، هدايت مى‏يابند و اگر سرپيچى كنند، (نگران مباش! زيرا) بر تو، تنها ابلاغ (رسالت) است و خدا نسبت به (اعمال و عقايد) بندگان، بيناست. (20)


إِن‌َّ الَّذِين‌َ يَكْفُرُون‌َ بِآيَات‌ِ الله‌ِ وَ يَقْتُلُون‌َ النَّبِيِّين‌َ بِغَيْرِ حَق‌ٍّ وَ يَقْتُلُون‌َ الَّذِين‌َ يَأْمُرُون‌َ بِالْقِسْط‌ِ مِن‌َ النَّاس‌ِ فَبَشِّرْهُمْ‌ بِعَذَاب‌ٍ أَلِيم‌ٍ (آل‌عمران: 21)

كسانى كه نسبت به آيات خدا كفر مى‏ورزند و پيامبران را بناحق مى‏كشند، و (نيز) مردمى را كه امر به عدالت مى‏كنند به قتل مى‏رسانند، و به كيفر دردناك (الهى) بشارت ده! (21)


فَكَيْف‌َ إِذَا جَمَعْنَاهُم‌ْ لِيَوْم‌ٍ لاَ رَيْب‌َ فِيه‌ِ وَ وُفِّيَت‌ْ كُل‌ُّ نَفْس‌ٍ مَا كَسَبَت‌ْ وَ هُم‌ْ لاَ يُظْلَمُون‌َ (آل‌عمران: 25)

پس چه گونه خواهند بود هنگامى كه آنها را براى روزى كه شكّى در آن نيست [روز رستاخيز] جمع كنيم، و به هر كس، آنچه (از اعمال براى خود) فراهم كرده، بطور كامل داده شود؟ و به آنها ستم نخواهد شد (زيرا محصول اعمال خود را مى‏چينند). (25)


لاَ يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُون‌َ الْكَافِرِين‌َ أَوْلِيَاءَ مِن‌ْ دُون‌ِ الْمُؤْمِنِين‌َ وَ مَنْ‌ يَفْعَل‌ْ ذَلِك‌َ فَلَيْس‌َ مِن‌َ الله‌ِ فِي‌ْ شَي‌ْءٍ إِلاَّ أَن‌ْ تَتَّقُوا مِنْهُم‌ْ تُقَاة‌ً وَ يُحَذِّرُكُم‌ُ الله‌ُ نَفْسَه‌ُ وَ إِلَي‌ الله‌ِ الْمَصِيرُ (آل‌عمران: 28)

افراد باايمان نبايد به جاى مؤمنان، كافران را دوست و سرپرست خود انتخاب كنند و هر كس چنين كند، هيچ رابطه‏اى با خدا ندارد (و پيوند او بكلّى از خدا گسسته مى‏شود) مگر اينكه از آنها بپرهيزيد (و به خاطر هدفهاى مهمترى تقيّه كنيد). خداوند شما را از (نافرمانى) خود، بر حذر مى‏دارد و بازگشت (شما) به سوى خداست. (28)


قُل‌ْ إِنْ‌ كُنْتُم‌ْ تُحِبُّون‌َ الله‌َ فَاتَّبِعُونِي‌ يُحْبِبْكُم‌ُ الله‌ُ وَ يَغْفِرْ لَكُم‌ْ ذُنُوبَكُم‌ْ وَالله‌ُ غَفُورٌ رَحِيم‌ٌ (آل‌عمران: 31)

بگو: «اگر خدا را دوست مى‏داريد، از من پيروى كنيد! تا خدا (نيز) شما را دوست بدارد و گناهانتان را ببخشد و خدا آمرزنده مهربان است.» (31)


قُل‌ْ أَطِيعُوا الله‌َ وَالرَّسُول‌َ فَإِنْ‌ تَوَلَّوا فَإِن‌َّ الله‌َ لاَ يُحِب‌ُّ الْكَافِرِين‌َ (آل‌عمران: 32)

بگو: «از خدا و فرستاده (او)، اطاعت كنيد! و اگر سرپيچى كنيد، خداوند كافران را دوست نمى‏دارد.» (32)


إِذْ قَالَت‌ِ امْرَأَة‌ُ عِمْرَان‌َ رَب‌ِّ إِنِّي‌ نَذَرْت‌ُ لَك‌َ مَا فِي‌ بَطْنِي‌ مُحَرَّرَاً فَتَقَبَّل‌ْ مِنِّي‌ إِنَّك‌َ أَنْت‌َ السَّمِيع‌ُ الْعَلِيم‌ُ (آل‌عمران: 35)

(به ياد آوريد) هنگامى را كه همسرِ «عمران» گفت: «خداوندا! آنچه را در رحم دارم، براى تو نذر كردم، كه «محرَّر» (و آزاد، براى خدمت خانه تو) باشد. از من بپذير، كه تو شنوا و دانايى! (35)


فَلَمَّا وَضَعَتْهَا قَالَت‌ْ رَب‌ِّ إِنِّي‌ وَضَعْتُهَا أُنْثَي‌ وَالله‌ُ أَعْلَم‌ُ بِمَا وَضَعَت‌ْ وَ لَيْس‌َ الذَّكَرُ كَالْأُنْثَي‌ وَ إِنِّي‌ سَمَّيْتُهَا مَرْيَم‌َ وَ إِنِّي‌ أُعِيذُهَا بِك‌َ وَ ذُرِّيَّتَهَا مِن‌َ الشَّيْطَان‌ِ الرَّجِيم‌ِ (آل‌عمران: 36)

ولى هنگامى كه او را به دنيا آورد، (و او را دختر يافت،) گفت: «خداوندا! من او را دختر آوردم- ولى خدا از آنچه او به دنيا آورده بود، آگاهتر بود- و پسر، همانند دختر نيست. (دختر نمى‏تواند وظيفه خدمتگزارى معبد را همانند پسر انجام دهد.) من او را مريم نام گذاردم و او و فرزندانش را از (وسوسه‏هاى) شيطان رانده شده، در پناه تو قرار مى‏دهم.» (36)


فَتَقَبَّلَهَا رَبُّهَا بِقَبُول‌ٍ حَسَن‌ٍ وَ أَنْبَتَهَا نَبَاتَاً حَسَنَاً وَ كَفَّلَهَا زَكَرِيَّا كُلَّمَا دَخَل‌َ عَلَيْهَا زَكَرِيَّا الْمِـحْرَاب‌َ وَجَدَ عِنْدَهَا رِزْقَاً قَال‌َ يَا مَرْيَم‌ُ أَنَّي‌ لَك‌ِ هَذَا قَالَت‌ْ هُوَ مِن‌ْ عِنْدِ الله‌ِ إِن‌َّ الله‌َ يَرْزُق‌ُ مَنْ‌ يَشَاءُ بِغَيْرِ حِسَاب‌ٍ (آل‌عمران: 37)

خداوند، او [مريم‏] را به طرز نيكويى پذيرفت و به طرز شايسته‏اى، (نهال وجود) او را رويانيد (و پرورش داد) و كفالت او را به «زكريا» سپرد. هر زمان زكريا وارد محراب او مى‏شد، غذاى مخصوصى در آن جا مى‏ديد. از او پرسيد: «اى مريم! اين را از كجا آورده‏اى؟!» گفت: «اين از سوى خداست. خداوند به هر كس بخواهد، بى حساب روزى مى‏دهد.» (37)


فَنَادَتْه‌ُ الْمَلاَئِكَة‌ُ وَ هُوَ قَائِم‌ٌ يُصَلِّي‌ فِي‌ الْمَـحْرَاب‌ِ أَن‌َّ الله‌َ يُبَشِّرُك‌َ بِيَحْيَي‌ مُصَدِّقَاً بِكَلِمَة‌ٍ مِن‌َ الله‌ِ وَ سَيِّدَاً وَ حَصُورَاً وَ نَبِيَّاً مِن‌َ الصَّالِحِين‌َ (آل‌عمران: 39)

و هنگامى كه او در محراب ايستاده، مشغول نيايش بود، فرشتگان او را صدا زدند كه: «خدا تو را به» يحيى «بشارت مى‏دهد (كسى) كه كلمه خدا [مسيح‏] را تصديق مى‏كند و رهبر خواهد بود و از هوسهاى سركش بركنار، و پيامبرى از صالحان است.» (39)


قَالَت‌ْ رَب‌ِّ أَنَّي‌ يَكُون‌ُ لِي‌ وَلَدٌ وَ لَم‌ْ يَمْسَسْنِي‌ بَشَرٌ قَال‌َ كَذَلِكِ الله‌ُ يَخْلُق‌ُ مَا يَشَاءُ إِذَا قَضَي‌ أَمْرَاً فَإِنَّمَا يَقُول‌ُ لَه‌ُ كُن‌ْ فَيَكُون‌ُ (آل‌عمران: 47)

(مريم) گفت: «پروردگارا! چگونه ممكن است فرزندى براى من باشد، در حالى كه انسانى با من تماس نگرفته است؟!» فرمود: «خداوند، اين گونه هر چه را بخواهد مى‏آفريند! هنگامى كه چيزى را مقرّر دارد (و فرمان هستى آن را صادر كند)، فقط به آن مى‏گويد: «موجود باش!» آن نيز فوراً موجود مى‏شود. (47)


وَ رَسُولاً إِلَي‌ بَنِي‌ إِسْرَائِيل‌َ أَنِّي‌ قَدْ جِئْتُكُمْ‌ بِآيَة‌ٍ مِنْ‌ رَبِّكُم‌ْ أَنِّي‌ أَخْلُق‌ُ لَكُمْ‌ مِن‌َ الطِّين‌ِ كَهَيْئَة‌ِ الطَّيْرِ فَأَنْفُخ‌ُ فِيه‌ِ فَيَكُون‌ُ طَيْرَاً بِإِذْن‌ِ الله‌ِ وَ أُبْرِئ‌ُ الْأَكْمَه‌َ وَالْأَبْرَص‌َ وَ أُحْيِي‌ الْمَوْتَي‌ بِإِذْن‌ِ الله‌ِ وَ أُنَبِّئُكُمْ‌ بِمَا تَأْكُلُون‌َ وَ مَا تَدَّخِرُون‌َ فِي‌ بُيُوتِكُم‌ْ إِن‌َّ فِي‌ ذَلِك‌َ لَآيَة‌ً لَكُم‌ْ إِن‌ْ كُنْتُم‌ْ مُؤْمِنِين‌َ (آل‌عمران: 49)

و (او را به عنوان) رسول و فرستاده به سوى بنى اسرائيل (قرار داده، كه به آنها مى‏گويد:) من نشانه‏اى از طرف پروردگار شما، برايتان آورده‏ام من از گِل، چيزى به شكل پرنده مى‏سازم سپس در آن مى‏دمم و به فرمان خدا، پرنده‏اى مى‏گردد. و به اذن خدا، كورِ مادرزاد و مبتلايان به برص [پيسى‏] را بهبودى مى‏بخشم و مردگان را به اذن خدا زنده مى‏كنم و از آنچه مى‏خوريد، و در خانه‏هاى خود ذخيره مى‏كنيد، به شما خبر مى‏دهم مسلماً در اينها، نشانه‏اى براى شماست، اگر ايمان داشته باشيد! (49)


وَ مُصَدِّقَاً لِمَا بَيْن‌َ يَدَي‌َّ مِن‌َ التَّوْرَاة‌ِ وَ لِأُحِل‌َّ لَكُمْ‌ بَعْض‌َ الَّذِي‌ حُرِّم‌َ عَلَيْكُم‌ْ وَ جِئْتُكُم‌ْ بِآيَة‌ٍ مِنْ‌ رَبِّكُم‌ْ فَاتَّقُوا الله‌َ وَ أَطِيعُون‌ِ (آل‌عمران: 50)

و آنچه را پيش از من از تورات بوده، تصديق مى‏كنم و (آمده‏ام) تا پاره‏اى از چيزهايى را كه (بر اثر ظلم و گناه،) بر شما حرام شده، (مانند گوشت بعضى از چهارپايان و ماهيها،) حلال كنم و نشانه‏اى از طرف پروردگار شما، برايتان آورده‏ام پس از خدا بترسيد، و مرا اطاعت كنيد! (50)


إِن‌َّ الله‌َ رَبِّي‌ وَ رَبُّكُم‌ْ فَاعْبُدُوه‌ُ هَذَا صِرَاط‌ٌ مُستَقِيم‌ٌ (آل‌عمران: 51)

خداوند، پروردگار من و شماست او را بپرستيد (نه من، و نه چيز ديگر را)! اين است راه راست!» (51)


فَلَمَّا أَحَس‌َّ عِيسَي‌ مِنْهُم‌ُ الْكُفْرَ قَال‌َ مَن‌ْ أَنْصَارِي‌ إِلَي‌ الله‌ِ قَال‌َ الْحَوَارِيُّون‌َ نَحْن‌ُ أَنْصَارُ الله‌ِ آمَنَّا بِالله‌ِ وَاشْهَدْ بِأَنَّا مُسْلِمُون‌َ (آل‌عمران: 52)

هنگامى كه عيسى از آنان احساس كفر (و مخالفت) كرد، گفت: «كيست كه ياور من به سوى خدا (براى تبليغ آيين او) گردد؟» حواريان [شاگردانِ مخصوصِ او] گفتند: «ما ياوران خداييم به خدا ايمان آورديم و تو (نيز) گواه باش كه ما اسلام آورده‏ايم. (52)


رَبَّنَا آمَنَّا بِمَا أَنْزَلْت‌َ وَاتَّبَعْنَا الرَّسُول‌َ فَاكْتُبْنَا مَع‌َ الشَّاهِدِين‌َ (آل‌عمران: 53)

پروردگارا! به آنچه نازل كرده‏اى، ايمان آورديم و از فرستاده (تو) پيروى نموديم ما را در زمره گواهان بنويس!» (53)


إِذْ قَال‌َ الله‌ُ يَا عِيسَي‌ إِنِّي‌ مُتَوَفِّيك‌َ وَ رَافِعُك‌َ إِلَيَّ‌ وَ مُطَهِّرُك‌َ مِن‌َ الَّذِين‌َ كَفَرُوا وَ جَاعِل‌ُ الَّذِين‌َ اتَّبَعُوك‌َ فَوْق‌َ الَّذِين‌َ كَفَرُوا إِلَي‌ يَوْم‌ِ الْقِيَامَة‌ِ ثُم‌َّ إِلَيَّ‌ مَرْجِعُكُم‌ْ فَأَحْكُم‌ُ بَيْنَكُم‌ْ فِيمَا كُنْتُم‌ْ فِيه‌ِ تَخْتَلِفُون‌َ (آل‌عمران: 55)

(به ياد آوريد) هنگامى را كه خدا به عيسى فرمود: «من تو را برمى‏گيرم و به سوى خود، بالا مى‏برم و تو را از كسانى كه كافر شدند، پاك مى‏سازم و كسانى را كه از تو پيروى كردند، تا روز رستاخيز، برتر از كسانى كه كافر شدند، قرار مى‏دهم سپس بازگشت شما به سوى من است و در ميان شما، در آنچه اختلاف داشتيد، داورى مى‏كنم. (55)


فَأَمَّا الَّذِين‌َ كَفَرُوا فَأُعَذِّبُهُم‌ْ عَذَابَاً شَدِيدَاً فِي‌ الدُّنْيَا وَالْآخِرَة‌ِ وَ مَا لَهُمْ‌ مِنْ‌ نَاصِرِين‌َ (آل‌عمران: 56)

امّا آنها كه كافر شدند، (و پس از شناختن حق، آن را انكار كردند،) در دنيا و آخرت، آنان را مجازات دردناكى خواهم كرد و براى آنها، ياورانى نيست. (56)


وَ أَمَّا الَّذِين‌َ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَات‌ِ فَيُوَفِّيهِم‌ْ أُجُورَهُم‌ْ وَالله‌ُ لاَ يُحِب‌ُّ الظَّالِمِين‌َ (آل‌عمران: 57)

امّا آنها كه ايمان آوردند، و اعمال صالح انجام دادند، خداوند پاداش آنان را بطور كامل خواهد داد و خداوند، ستمكاران را دوست نمى‏دارد.» (57)


إِن‌َّ مَثَل‌َ عِيسَي‌ عِنْدَ الله‌ِ كَمَثَل‌ِ آدَم‌َ خَلَقَه‌ُ مِنْ‌ تُرَاب‌ٍ ثُم‌َّ قَال‌َ لَه‌ُ كُنْ‌ فَيَكُون‌ُ (آل‌عمران: 59)

مَثَل عيسى در نزد خدا، همچون آدم است كه او را از خاك آفريد، و سپس به او فرمود: «موجود باش!» او هم فوراً موجود شد. (بنا بر اين، ولادت مسيح بدون پدر، هرگز دليل بر الوهيّت او نيست.) (59)


الْحَق‌ُّ مِنْ‌ رَبِّك‌َ فَلاَ تَكُنْ‌ مِن‌َ الْمُمْتَرِين‌َ (آل‌عمران: 60)

اينها حقيقتى است از جانب پروردگار تو بنا بر اين، از ترديد كنندگان مباش! (60)


فَمَن‌ْ حَاجَّك‌َ فِيه‌ِ مِنْ‌ بَعْدِ مَا جَاءَك‌َ مِن‌َ الْعِلْم‌ِ فَقُل‌ْ تَعَالَوْا نَدْع‌ُ أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَكُم‌ْ وَ نِسَاءَنَا وَ نِسَاءَكُم‌ْ وَ أَنْفُسَنَا وَ أَنْفُسَكُم‌ْ ثُم‌َّ نَبْتَهِلْ‌ فَنَجْعَل‌ْ لَعْنَة‌َ الله‌ِ عَلَي‌ الْكَاذِبِين‌َ (آل‌عمران: 61)

هر گاه بعد از علم و دانشى كه (در باره مسيح) به تو رسيده، (باز) كسانى با تو به محاجّه و ستيز برخيزند، به آنها بگو: «بياييد ما فرزندان خود را دعوت كنيم، شما هم فرزندان خود را ما زنان خويش را دعوت نماييم، شما هم زنان خود را ما از نفوس خود دعوت كنيم، شما هم از نفوس خود آن گاه مباهله كنيم و لعنت خدا را بر دروغگويان قرار دهيم. (61)


فَإِنْ‌ تَوَلَّوْا فَإِن‌َّ الله‌َ عَلِيم‌ٌ بِالْمُفْسِدِين‌َ (آل‌عمران: 63)

اگر (با اين همه شواهد روشن، باز هم از پذيرش حق) روى گردانند، (بدان كه طالب حق نيستند و) خداوند از مفسده‏جويان، آگاه است. (63)


قُل‌ْ يَا أَهْل‌َ الْكِتَاب‌ِ تَعَالَوْا إِلَي‌ كَلِمَة‌ٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَ بَيْنَكُم‌ْ أَنْ لاَ نَعْبُدَ إِلاَّ الله‌َ وَ لاَ نُشْرِك‌َ بِه‌ِ شَيْءً وَ لاَ يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضَاً أَرْبَابَاً مِن‌ْ دُون‌ِ الله‌ِ فَإِنْ‌ تَوَلَّوا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُون‌َ (آل‌عمران: 64)

بگو: «اى اهل كتاب! بياييد به سوى سخنى كه ميان ما و شما يكسان است كه جز خداوند يگانه را نپرستيم و چيزى را همتاى او قرار ندهيم و بعضى از ما، بعضى ديگر را- غير از خداى يگانه- به خدايى نپذيرد.» هر گاه (از اين دعوت،) سرباز زنند، بگوييد: «گواه باشيد كه ما مسلمانيم!» (64)


يَا أَهْل‌َ الْكِتَاب‌ِ لِم‌َ تُحَاجُّون‌َ فِي‌ إِبْرَاهِيم‌َ وَ مَا أُنْزِلَت‌ِ التَّوْرَاة‌ُ وَالْإِنْجِيل‌ُ إِلاَّ مِن‌ْ بَعْدِه‌ِ أَفَلاَ تَعْقِلُون‌َ (آل‌عمران: 65)

اى اهل كتاب! چرا درباره ابراهيم، گفتگو و نزاع مى‏كنيد (و هر كدام، او را پيرو آيين خودتان معرفى مى‏نماييد)؟! در حالى كه تورات و انجيل، بعد از او نازل شده است! آيا انديشه نمى‏كنيد؟! (65)


هَا أَنْتُم‌ْ هَؤُلاَءِ حَاجَجْتُم‌ْ فِيمَا لَكُمْ‌ بِه‌ِ عِلْم‌ٌ فَلِم‌َ تُحَاجُّون‌َ فِيمَا لَيْس‌َ لَكُمْ‌ بِه‌ِ عِلْم‌ٌ وَالله‌ُ يَعْلَم‌ُ وَ أَنْتُم‌ْ لاَ تَعْلَمُون‌َ (آل‌عمران: 66)

شما كسانى هستيد كه درباره آنچه نسبت به آن آگاه بوديد، گفتگو و ستيز كرديد چرا درباره آنچه آگاه نيستيد، گفتگو مى‏كنيد؟! و خدا مى‏داند، و شما نمى‏دانيد. (66)


بَلَي‌ مَن‌ْ أَوْفَي‌ بِعَهْدِه‌ِ وَاتَّقَي‌ فَإِن‌َّ الله‌َ يُحِب‌ُّ الْمُتَّقِين‌َ (آل‌عمران: 76)

آرى، كسى كه به پيمان خود وفا كند و پرهيزگارى پيشه نمايد، (خدا او را دوست مى‏دارد زيرا) خداوند پرهيزگاران را دوست دارد. (76)


وَ إِذْ أَخَذَ الله‌ُ مِيثَاق‌َ النَّبِيِّين‌َ لَمَا آتَيْتُكُمْ‌ مِنْ‌ كِتَاب‌ٍ وَ حِكْمَة‌ٍ ثُم‌َّ جَاءَكُم‌ْ رَسُول‌ٌ مُصَدِّق‌ٌ لِمَا مَعَكُم‌ْ لَتُؤْمِنُن‌َّ بِه‌ِ وَ لَتَنْصُرُنَّه‌ُ قَال‌َ أَأَقْرَرْتُم‌ْ وَ أَخَذْتُم‌ْ عَلَي‌ ذَلِكُم‌ْ إِصْرِي‌ قَالُوا أَقْرَرْنَا قَال‌َ فَاشْهَدُوا وَ أَنَا مَعَكُمْ‌ مِن‌َ الشَّاهِدِين‌َ (آل‌عمران: 81)

و (به خاطر بياوريد) هنگامى را كه خداوند، از پيامبران (و پيروان آنها)، پيمان مؤكّد گرفت، كه هر گاه كتاب و دانش به شما دادم، سپس پيامبرى به سوى شما آمد كه آنچه را با شماست تصديق مى‏كند، به او ايمان بياوريد و او را يارى كنيد! سپس (خداوند) به آنها گفت: «آيا به اين موضوع، اقرار داريد؟ و بر آن، پيمان مؤكّد بستيد؟» گفتند: « (آرى) اقرار داريم!» (خداوند به آنها) گفت: «پس گواه باشيد! و من نيز با شما از گواهانم.» (81)


فَمَنْ‌ تَوَلَّي‌ بَعْدَ ذَلِك‌َ فَأُولَئِك‌َ هُم‌ُ الْفَاسِقُون‌َ (آل‌عمران: 82)

پس كسى كه بعد از اين (پيمان محكم)، روى گرداند، فاسق است. (82)


أَفَغَيْرَ دِين‌ِ الله‌ِ يَبْغُون‌َ وَ لَه‌ُ أَسْلَم‌َ مَن‌ْ فِي‌ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ طَوْعَاً وَ كَرْهَاً وَ إِلَيْه‌ِ يُرْجَعُون‌َ (آل‌عمران: 83)

آيا آنها غير از آيين خدا مى‏طلبند؟! (آيين او همين اسلام است) و تمام كسانى كه در آسمانها و زمين هستند، از روى اختيار يا از روى اجبار، در برابرِ (فرمان) او تسليمند، و همه به سوى او بازگردانده مى‏شوند. (83)


وَ مَنْ‌ يَبْتَغ‌ِ غَيْرَ الْإِسْلاَم‌ِ دِينَاً فَلَن‌ْ يُقْبَل‌َ مِنْه‌ُ وَ هُوَ فِي‌ الْآخِرَة‌ِ مِن‌َ الْخَاسِرِين‌َ (آل‌عمران: 85)

و هر كس جز اسلام (و تسليم در برابر فرمان حق،) آيينى براى خود انتخاب كند، از او پذيرفته نخواهد شد و او در آخرت، از زيانكاران است. (85)


إِلاَّ الَّذِين‌َ تَابُوا مِن‌ْ بَعْدِ ذَلِك‌َ وَ أَصْلَحُوا فَإِن‌َّ الله‌َ غَفُورٌ رَحِيم‌ٌ (آل‌عمران: 89)

مگر كسانى كه پس از آن، توبه كنند و اصلاح نمايند (و در مقام جبران گناهان گذشته برآيند، كه توبه آنها پذيرفته خواهد شد) زيرا خداوند، آمرزنده و بخشنده است. (89)


إِن‌َّ الَّذِين‌َ كَفَرُوا وَ مَاتُوا وَ هُم‌ْ كُفَّارٌ فَلَن‌ْ يُقْبَل‌َ مِن‌ْ أَحَدِهِمْ‌ مِل‌ْءُ الْأَرْض‌ِ ذَهَبَاً وَ لَوِ افْتَدَي‌ بِه‌ِ أُولَئِك‌َ لَهُم‌ْ عَذَاب‌ٌ أَلِيم‌ٌ وَ مَا لَهُمْ‌ مِنْ‌ نَاصِرِين‌َ (آل‌عمران: 91)

كسانى كه كافر شدند و در حال كفر از دنيا رفتند، اگر چه روى زمين پر از طلا باشد، و آن را بعنوان فديه (و كفّاره اعمال بد خويش) بپردازند، هرگز از هيچ يك آنها قبول نخواهد شد و براى آنان، مجازاتِ دردناك است و ياورانى ندارند. (91)


لَن‌ْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّي‌ تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّون‌َ وَ مَا تُنْفِقُوا مِنْ‌ شَي‌ْءٍ فَإِن‌َّ الله‌َ بِه‌ِ عَلِيم‌ٌ (آل‌عمران: 92)

هرگز به (حقيقت) نيكوكارى نمى‏رسيد مگر اينكه از آنچه دوست مى‏داريد، (در راه خدا) انفاق كنيد و آنچه انفاق مى‏كنيد، خداوند از آن آگاه است. (92)


كُل‌ُّ الطَّعام‌ِ كَان‌َ حِلاًّ لِبَنِي‌ إِسْرَائِيل‌َ إِلاَّ مَا حَرَّم‌َ إِسْرَائِيل‌ُ عَلَي‌ نَفْسِه‌ِ مِنْ‌ قَبْل‌ِ أَنْ‌ تُنَزَّل‌َ التَّوْرَاة‌ُ قُل‌ْ فَأْتُوا بِالتَّوْرَاة‌ِ فَاتْلُوهَا إِنْ‌ كُنْتُم‌ْ صَادِقِين‌َ (آل‌عمران: 93)

همه غذاها (ى پاك) بر بنى اسرائيل حلال بود، جز آنچه اسرائيل (يعقوب)، پيش از نزول تورات، بر خود تحريم كرده بود (مانند گوشت شتر كه براى او ضرر داشت.) بگو: «اگر راست مى‏گوييد تورات را بياوريد و بخوانيد! (اين نسبتهايى كه به پيامبران پيشين مى‏دهيد، حتّى در تورات تحريف شده شما نيست!)» (93)


فَمَن‌ِ افْتَرَي‌ عَلَي‌ الله‌ِ الْكَذِب‌َ مِن‌ْ بَعْدِ ذَلِك‌َ فَأُولَئِك‌َ هُم‌ُ الظَّالِمُون‌َ (آل‌عمران: 94)

بنا بر اين، آنها كه بعد از اين به خدا دروغ مى‏بندند، ستمگرند! (زيرا از روى علم و عمد چنين مى‏كنند). (94)


قُل‌ْ صَدَق‌َ الله‌ُ فَاتَّبِعُوا مِلَّة‌َ إِبْرَاهِيم‌َ حَنِيفَاً وَ مَا كَان‌َ مِن‌َ الْمُشْرِكِين‌َ (آل‌عمران: 95)

بگو: «خدا راست گفته (و اينها در آيين پاك ابراهيم نبوده) است. بنا بر اين، از آيين ابراهيم پيروى كنيد، كه به حق گرايش داشت، و از مشركان نبود!» (95)


فِيه‌ِ آيَات‌ٌ بَيِّنَات‌ٌ مَقَام‌ُ إِبْرَاهِيم‌َ وَ مَنْ‌ دَخَلَه‌ُ كَان‌َ آمِنَاً وَ لِالله‌ِ عَلَي‌ النَّاس‌ِ حِج‌ُّ الْبَيْت‌ِ مَن‌ِ اسْتَطَاع‌َ إِلَيْه‌ِ سَبِيلاً وَ مَنْ‌ كَفَرَ فَإِن‌َّ الله‌َ غَنِي‌ٌّ عَن‌ِ الْعَالَمِين‌َ (آل‌عمران: 97)

در آن، نشانه‏هاى روشن، (از جمله) مقام ابراهيم است و هر كس داخل آن [خانه خدا] شود در امان خواهد بود، و براى خدا بر مردم است كه آهنگ خانه (او) كنند، آنها كه توانايى رفتن به سوى آن دارند. و هر كس كفر ورزد (و حج را ترك كند، به خود زيان رسانده)، خداوند از همه جهانيان، بى‏نياز است. (97)


وَ كَيْف‌َ تَكْفُرُون‌َ وَ أَنْتُم‌ْ تُتْلَي‌ عَلَيْكُم‌ْ آيَات‌ُ الله‌ِ وَ فِيكُم‌ْ رَسُولُه‌ُ وَ مَنْ‌ يَعْتَصِمْ‌ بِالله‌ِ فَقَدْ هُدِي‌َ إِلَي‌ صِرَاط‌ٍ مُسْتَقِيم‌ٍ (آل‌عمران: 101)

و چگونه ممكن است شما كافر شويد، با اينكه (در دامان وحى قرار گرفته‏ايد، و) آيات خدا بر شما خوانده مى‏شود، و پيامبر او در ميان شماست؟! (بنا بر اين، به خدا تمسّك جوييد!) و هر كس به خدا تمسّك جويد، به راهى راست، هدايت شده است. (101)


وَاعْتَصِمُوا بِحَبْل‌ِ الله‌ِ جَمِيعَاً وَ لاَ تَفَرَّقُوا وَاذْكُرُوا نِعْمَة‌َ الله‌ِ عَلَيْكُم‌ْ إِذْ كُنْتُم‌ْ أَعْدَاءً فَأَلَّف‌َ بَيْن‌َ قُلُوبِكُم‌ْ فَأَصْبَحْتُمْ‌ بِنِعْمَتِه‌ِ إِخْوَانَاً وَ كُنْتُم‌ْ عَلَي‌ شَفَا حُفْرَة‌ٍ مِن‌َ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ‌ مِنْهَا كَذَلِك‌َ يُبَيِّن‌ُ الله‌ُ لَكُم‌ْ آيَاتِه‌ِ لَعَلَّكُم‌ْ تَهْتَدُون‌َ (آل‌عمران: 103)

و همگى به ريسمان خدا [قرآن و اسلام، و هر گونه وسيله وحدت‏]، چنگ زنيد، و پراكنده نشويد! و نعمت (بزرگِ) خدا را بر خود، به ياد آريد كه چگونه دشمن يكديگر بوديد، و او ميان دلهاى شما، الفت ايجاد كرد، و به بركتِ نعمتِ او، برادر شديد! و شما بر لبِ حفره‏اى از آتش بوديد، خدا شما را از آن نجات داد اين چنين، خداوند آيات خود را براى شما آشكار مى‏سازد شايد پذيراى هدايت شويد. (103)


يَوْم‌َ تَبْيَض‌ُّ وُجُوه‌ٌ وَ تَسْوَدُّ وُجُوه‌ٌ فَأَمَّا الَّذِين‌َ اسْوَدَّتْ‌ وُجُوهُهُم‌ْ أَكَفَرْتُمْ‌ بَعْدَ إِيمَانِكُم‌ْ فَذُوقُوا الْعَذَاب‌َ بِمَا كُنْتُم‌ْ تَكْفُرُون‌َ (آل‌عمران: 106)

(آن عذاب عظيم) روزى خواهد بود كه چهره‏هايى سفيد، و چهره‏هايى سياه مى‏گردد، اما آنها كه صورتهايشان سياه شده، (به آنها گفته مى‏شود:) آيا بعد از ايمان، و (اخوّت و برادرى در سايه آن،) كافر شديد؟! پس بچشيد عذاب را، به سبب آنچه كفر مى‏ورزيديد! (106)


وَ أَمَّا الَّذِين‌َ ابْيَضَّت‌ْ وُجُوهُهُم‌ْ فَفِي‌ رَحْمَة‌ِ الله‌ِ هُم‌ْ فِيهَا خَالِدُون‌َ (آل‌عمران: 107)

و امّا آنها كه چهره‏هايشان سفيد شده، در رحمت خداوند خواهند بود و جاودانه در آن مى‏مانند. (107)


وَ مَا يَفْعَلُوا مِن‌ْ خَيْرٍ فَلَن‌ْ يُكْفَرُوه‌ُ وَالله‌ُ عَلِيم‌ٌ بِالمُتَّقِين‌َ (آل‌عمران: 115)

و آنچه از اعمال نيك انجام دهند، هرگز كفران نخواهد شد! (و پاداش شايسته آن را مى‏بينند.) و خدا از پرهيزكاران، آگاه است. (115)


مَثَل‌ُ مَا يُنْفِقُون‌َ فِي‌ هَذِه‌ِ الْحَيَاة‌ِ الدُّنْيَا كَمَثَل‌ِ رِيح‌ٍ فِيهَا صِرٌّ أَصَابَت‌ْ حَرْث‌َ قَوْم‌ٍ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُم‌ْ فَأَهْلَكَتْه‌ُ وَ مَا ظَلَمَهُم‌ُ الله‌ُ وَ لَكِنْ‌ أَنْفُسَهُم‌ْ يَظْلِمُون‌َ (آل‌عمران: 117)

آنچه آنها در اين زندگى پست دنيوى انفاق مى‏كنند، همانند باد سوزانى است كه به زراعت قومى كه بر خود ستم كرده (و در غير محل و وقت مناسب، كشت نموده‏اند)، بوزد و آن را نابود سازد. خدا به آنها ستم نكرده بلكه آنها، خودشان به خويشتن ستم مى‏كنند. (117)


إِذْ هَمَّتْ‌ طَائِفَتَان‌ِ مِنْكُم‌ْ أَنْ‌ تَفْشَلاَ وَالله‌ُ وَلِيُّهُمَا وَ عَلَي‌ الله‌ِ فَلْيَتَوَكَّل‌ِ الْمُؤْمِنُون‌َ (آل‌عمران: 122)

(و نيز به ياد آور) زمانى را كه دو طايفه از شما تصميم گرفتند سستى نشان دهند (و از وسط راه بازگردند) و خداوند پشتيبان آنها بود (و به آنها كمك كرد كه از اين فكر بازگردند) و افراد باايمان، بايد تنها بر خدا توكّل كنند! (122)


وَ لَقَدْ نَصَرَكُم‌ُ الله‌ُ بِبَدْرٍ وَ أَنْتُم‌ْ أَذِلَّة‌ٌ فَاتَّقُوا الله‌َ لَعَلَّكُم‌ْ تَشْكُرُون‌َ (آل‌عمران: 123)

خداوند شما را در «بدر» يارى كرد (و بر دشمنان خطرناك، پيروز ساخت) در حالى كه شما (نسبت به آنها)، ناتوان بوديد. پس، از خدا بپرهيزيد (و در برابر دشمن، مخالفتِ فرمانِ پيامبر نكنيد)، تا شكر نعمت او را بجا آورده باشيد! (123)


لِيَقْطَع‌َ طَرَفَاً مِن‌َ الَّذِين‌َ كَفَرُوا أَوْ يَكْبِتَهُم‌ْ فَيَنْقَلِبُوا خَائِبِين‌َ (آل‌عمران: 127)

(اين وعده را كه خدا به شما داده،) براى اين است كه قسمتى از پيكر لشكر كافران را قطع كند يا آنها را با ذلّت برگرداند تا مأيوس و نااميد، (به وطن خود) بازگردند. (127)


لَيْس‌َ لَك‌َ مِن‌َ الْأَمْرِ شَي‌ْءٌ أَوْ يَتُوب‌َ عَلَيْهِم‌ْ أَوْ يُعَذِّبَهُم‌ْ فَإِنَّهُم‌ْ ظَالِمُون‌َ (آل‌عمران: 128)

هيچ گونه اختيارى (در باره عفو كافران، يا مؤمنان فرارى از جنگ،) براى تو نيست مگر اينكه (خدا) بخواهد آنها را ببخشد، يا مجازات كند زيرا آنها ستمگرند. (128)


وَالَّذِين‌َ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَة‌ً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُم‌ْ ذَكَرُوا الله‌َ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِم‌ْ وَ مَنْ‌ يَغْفِرُ الذُّنُوب‌َ إِلاَّ الله‌ُ وَ لَم‌ْ يُصِرُّوا عَلَي‌ مَا فَعَلُوا وَ هُم‌ْ يَعْلَمُون‌َ (آل‌عمران: 135)

و آنها كه وقتى مرتكب عمل زشتى شوند، يا به خود ستم كنند، به ياد خدا مى‏افتند و براى گناهان خود، طلب آمرزش مى‏كنند- و كيست جز خدا كه گناهان را ببخشد؟- و بر گناه، اصرار نمى‏ورزند، با اينكه مى‏دانند. (135)


قَدْ خَلَت‌ْ مِنْ‌ قَبْلِكُم‌ْ سُنَن‌ٌ فَسِيرُوا فِي‌ الْأَرْض‌ِ فَانْظُرُوا كَيْف‌َ كَان‌َ عَاقِبَة‌ُ الْمُكَذِّبِين‌َ (آل‌عمران: 137)

پيش از شما، سنّت‏هايى وجود داشت (و هر قوم، طبق اعمال و صفات خود، سرنوشتهايى داشتند كه شما نيز، همانند آن را داريد.) پس در روى زمين، گردش كنيد و ببينيد سرانجام تكذيب‏كنندگان (آيات خدا) چگونه بود؟! (137)


إِنْ‌ يَمْسَسْكُم‌ْ قَرْح‌ٌ فَقَدْ مَس‌َّ الْقَوْم‌َ قَرْح‌ٌ مِثْلُه‌ُ وَ تِلْك‌َ الْأَيَّام‌ُ نُدَاوِلُهَا بَيْن‌َ النَّاس‌ِ وَ لِيَعْلَم‌َ الله‌ُ الَّذِين‌َ آمَنُوا وَ يَتَّخِذَ مِنْكُم‌ْ شُهَدَاءَ وَالله‌ُ لاَ يُحِب‌ُّ الظَّالِمِين‌َ (آل‌عمران: 140)

اگر (در ميدان احد،) به شما جراحتى رسيد (و ضربه‏اى وارد شد)، به آن جمعيّت نيز (در ميدان بدر)، جراحتى همانند آن وارد گرديد. و ما اين روزها (ى پيروزى و شكست) را در ميان مردم مى‏گردانيم (- و اين خاصيّت زندگى دنياست-) تا خدا، افرادى را كه ايمان آورده‏اند، بداند (و شناخته شوند) و خداوند از ميان شما، شاهدانى بگيرد. و خدا ظالمان را دوست نمى‏دارد. (140)


وَ لَقَدْ كُنْتُم‌ْ تَمَنَّوْن‌َ الْمَوْت‌َ مِنْ‌ قَبْل‌ِ أَنْ‌ تَلْقَوْه‌ُ فَقَدْ رَأَيْتُمُوه‌ُ وَ أَنْتُم‌ْ تَنْظُرُون‌َ (آل‌عمران: 143)

و شما مرگ (و شهادت در راه خدا) را، پيش از آنكه با آن رو به رو شويد، آرزو مى‏كرديد سپس آن را با چشم خود ديديد، در حالى كه به آن نگاه مى‏كرديد (و حاضر نبوديد به آن تن دردهيد! چقدر ميان گفتار و كردار شما فاصله است؟!) (143)


وَ مَا مُحمَّدٌ إِلاَّ رَسُول‌ٌ قَدْ خَلَت‌ْ مِنْ‌ قَبْلِه‌ِ الرُّسُل‌ُ أَفَإِن‌ْ مَات‌َ أَوْ قُتِل‌َ انْقَلَبْتُم‌ْ عَلَي‌ أَعْقَابِكُم‌ْ وَ مَنْ‌ يَنْقَلِب‌ْ عَلَي‌ عَقِبَيْه‌ِ فَلَن‌ْ يَضُرَّ الله‌َ شَيْءً وَ سَيَجْزِي‌ الله‌ُ الشَّاكِرِين‌َ (آل‌عمران: 144)

محمد (ص) فقط فرستاده خداست و پيش از او، فرستادگان ديگرى نيز بودند آيا اگر او بميرد و يا كشته شود، شما به عقب برمى‏گرديد؟ (و اسلام را رها كرده به دوران جاهليّت و كفر بازگشت خواهيد نمود؟) و هر كس به عقب باز گردد، هرگز به خدا ضررى نمى‏زند و خداوند بزودى شاكران (و استقامت‏كنندگان) را پاداش خواهد داد. (144)


وَ كَأَيِّنْ‌ مِن‌ْ نَبِي‌ٍّ قَاتَل‌َ مَعَه‌ُ رِبِّيُّون‌َ كَثِيرٌ فَمَا وَهَنُوا لِمَا أَصَابَهُم‌ْ فِي‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ وَ مَا ضَعُفُوا وَ مَا اسْتَكَانُوا وَالله‌ُ يُحِب‌ُّ الصَّابِرِين‌َ (آل‌عمران: 146)

چه بسيار پيامبرانى كه مردان الهى فراوانى به همراه آنان جنگ كردند! آنها هيچ گاه در برابر آنچه در راه خدا به آنان مى‏رسيد، سست و ناتوان نشدند (و تن به تسليم ندادند) و خداوند استقامت‏كنندگان را دوست دارد. (146)


فَآتَاهُم‌ُ الله‌ُ ثَوَاب‌َ الدُّنْيَا وَ حُسْن‌َ ثَوَاب‌ِ الْآخِرَة‌ِ وَالله‌ُ يُحِب‌ُّ الْمُـحْسِنِين‌َ (آل‌عمران: 148)

از اين رو خداوند پاداش اين جهان، و پاداش نيك آن جهان را به آنها داد و خداوند نيكوكاران را دوست مى‏دارد. (148)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا إِنْ‌ تُطِيعُوا الَّذِين‌َ كَفَرُوا يَرُدُّوكُم‌ْ عَلَي‌ أَعْقَابِكُم‌ْ فَتَنْقَلِبُوا خَاسِرِين‌َ (آل‌عمران: 149)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! اگر از كسانى كه كافر شده‏اند اطاعت كنيد، شما را به گذشته‏هايتان بازمى‏گردانند و سرانجام، زيانكار خواهيد شد. (149)


إِذْ تُصْعِدُون‌َ وَ لاَ تَلْوُون‌َ عَلَي‌ أَحَدٍ وَالرَّسُول‌ُ يَدْعُوكُم‌ْ فِي‌ أُخْرَاكُم‌ْ فَأَثَابَكُم‌ْ غَمَّاً بِغَم‌ٍّ لِكَيْلاَ تَحْزَنُوا عَلَي‌ مَا فَاتَكُم‌ْ وَ لاَ مَا أَصَابَكُم‌ْ وَالله‌ُ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُون‌َ (آل‌عمران: 153)

(به خاطر بياوريد) هنگامى را كه از كوه بالا ميرفتيد و جمعى در وسط بيابان پراكنده شدند و از شدت وحشت،) به عقب ماندگان نگاه نمى‏كرديد، و پيامبر از پشت سر، شما را صدا مى‏زد. سپس اندوه‏ها را يكى پس از ديگرى به شما جزا داد اين بخاطر آن بود كه ديگر براى از دست رفتن (غنايم جنگى) غمگين نشويد، و نه بخاطر مصيبت‏هايى كه بر شما وارد مى‏گردد. و خداوند از آنچه انجام مى‏دهيد، آگاه است. (153)


فَبِمَـا رَحْمَة‌ٍ مِن‌َ الله‌ِ لِنْت‌َ لَهُم‌ْ وَ لَوْ كُنْت‌َ فَظَّاً غَلِيظ‌َ الْقَلْب‌ِ لَانْفَضُّوا مِن‌ْ حَوْلِك‌َ فَاعْف‌ُ عَنْهُم‌ْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُم‌ْ وَ شَاوِرْهُم‌ْ فِي‌ الْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْت‌َ فَتَوَكَّل‌ْ عَلَي‌ الله‌ِ إِن‌َّ الله‌َ يُحِب‌ُّ الْمُتَوَكِّلِين‌َ (آل‌عمران: 159)

به (بركت) رحمت الهى، در برابر آنان [مردم‏] نرم (و مهربان) شدى! و اگر خشن و سنگدل بودى، از اطراف تو، پراكنده مى‏شدند. پس آنها را ببخش و براى آنها آمرزش بطلب! و در كارها، با آنان مشورت كن! اما هنگامى كه تصميم گرفتى، (قاطع باش! و) بر خدا توكل كن! زيرا خداوند متوكلان را دوست دارد. (159)


إِنْ‌ يَنْصُرْكُم‌ُ الله‌ُ فَلاَ غَالِب‌َ لَكُم‌ْ وَ إِنْ‌ يَخْذُلْكُم‌ْ فَمَنْ‌ ذَا الَّذِي‌ يَنْصُرُكُمْ‌ مِنْ‌ بَعْدِه‌ِ وَ عَلَي‌ الله‌ِ فَلْيَتَوَكَّل‌ِ الْمُؤْمِنُون‌َ (آل‌عمران: 160)

اگر خداوند شما را يارى كند، هيچ كس بر شما پيروز نخواهد شد! و اگر دست از يارى شما بردارد، كيست كه بعد از او، شما را يارى كند؟! و مؤمنان، تنها بر خداوند بايد توكل كنند! (160)


أَفَمَن‌ِ اتَّبَع‌َ رِضْوَان‌َ الله‌ِ كَمَن‌ْ بَاءَ بِسَخَط‌ٍ مِن‌َ الله‌ِ وَ مَأْوَاه‌ُ جَهَنَّم‌ُ وَ بِئْس‌َ الْمَصِيرُ (آل‌عمران: 162)

آيا كسى كه از رضاى خدا پيروى كرده، همانند كسى است كه به خشم و غضب خدا بازگشته؟! و جايگاه او جهنم، و پايان كار او بسيار بد است. (162)


وَ مَا أَصَابَكُم‌ْ يَوْم‌َ الْتَقَي‌ الْجَمْعَان‌ِ فَبِإِذْن‌ِ الله‌ِ وَ لِيَعْلَم‌َ الْمُؤْمِنِين‌َ (آل‌عمران: 166)

و آنچه (در روز احد،) در روزى كه دو دسته [مؤمنان و كافران‏] با هم نبرد كردند به شما رسيد، به فرمان خدا (و طبق سنت الهى) بود و براى اين بود كه مؤمنان را مشخص كند. (166)


الَّذِين‌َ قَالُوا لِإِخْوانِهِم‌ْ وَ قَعَدُوا لَوْ أَطَاعُونَا مَا قُتِلُوا قُل‌ْ فَادْرَءُوا عَن‌ْ أَنْفُسِكُم‌ُ الْمَوْت‌َ إِنْ‌ كُنْتُم‌ْ صَادِقِين‌َ (آل‌عمران: 168)

(منافقان) آنها هستند كه به برادران خود- در حالى كه از حمايت آنها دست كشيده بودند- گفتند: «اگر آنها از ما پيروى مى‏كردند، كشته نمى‏شدند!» بگو: « (مگر شما مى‏توانيد مرگ افراد را پيش‏بينى كنيد؟!) پس مرگ را از خودتان دور سازيد اگر راست مى‏گوييد!» (168)


الَّذِين‌َ قَال‌َ لَهُم‌ُ النَّاس‌ُ إِن‌َّ النَّاس‌َ قَدْ جَمَعُوا لَكُم‌ْ فَاخْشَوْهُم‌ْ فَزَادَهُم‌ْ إِيمَانَاً وَ قَالُوا حَسْبُنَا الله‌ُ وَ نِعْم‌َ الْوَكِيل‌ُ (آل‌عمران: 173)

اينها كسانى بودند كه (بعضى از) مردم، به آنان گفتند: «مردم [لشكر دشمن‏] براى (حمله به) شما اجتماع كرده‏اند از آنها بترسيد!» اما اين سخن، بر ايمانشان افزود و گفتند: «خدا ما را كافى است و او بهترين حامى ماست.» (173)


فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَة‌ٍ مِن‌َ الله‌ِ وَ فَضْل‌ٍ لَم‌ْ يَمْسَسْهُم‌ْ سُوءٌ وَاتَّبَعُوا رِضْوَان‌َ الله‌ِ وَالله‌ُ ذُو فَضْل‌ٍ عَظِيم‌ٍ (آل‌عمران: 174)

به همين جهت، آنها (از اين ميدان،) با نعمت و فضل پروردگارشان، بازگشتند در حالى كه هيچ ناراحتى به آنان نرسيد و از رضاى خدا، پيروى كردند و خداوند داراى فضل و بخشش بزرگى است. (174)


إِنَّمَا ذَلِكُم‌ُ الشَّيْطَان‌ُ يُخَوِّف‌ُ أَوْلِيَاءَه‌ُ فَلاَ تَخَافُوهُم‌ْ وَ خَافُون‌ِ إِن‌ْ كُنْتُمْ‌ مُؤْمِنِين‌َ (آل‌عمران: 175)

اين فقط شيطان است كه پيروان خود را (با سخنان و شايعات بى‏اساس،) مى‏ترساند. از آنها نترسيد! و تنها از من بترسيد اگر ايمان داريد! (175)


مَا كَان‌َ الله‌ُ لِيَذَرَ الْمُؤْمِنِين‌َ عَلَي‌ مَا أَنْتُم‌ْ عَلَيْه‌ِ حَتَّي‌ يَمِيزَ الْخَبِيث‌َ مِن‌َ الطَّيِّب‌ِ وَ مَا كَان‌َ الله‌ُ لِيُطْلِعَكُم‌ْ عَلَي‌ الْغَيْب‌ِ وَ لَكِنَّ‌ الله‌َ يَجْتَبِي‌ مِنْ‌ رُسُلِه‌ِ مَنْ‌ يَشَاءُ فَآمِنُوا بِالله‌ِ وَ رُسُلِه‌ِ وَ إِنْ‌ تُؤْمِنُوا وَ تَتَّقُوا فَلَكُم‌ْ أَجْرٌ عَظِيم‌ٌ (آل‌عمران: 179)

چنين نبود كه خداوند، مؤمنان را به همان‏گونه كه شما هستيد واگذارد مگر آنكه ناپاك را از پاك جدا سازد. و نيز چنين نبود كه خداوند شما را از اسرار غيب، آگاه كند (تا مؤمنان و منافقان را از اين راه بشناسيد اين بر خلاف سنت الهى است) ولى خداوند از ميان رسولان خود، هر كس را بخواهد برميگزيند (و قسمتى از اسرار نهان را كه براى مقام رهبرى او لازم است، در اختيار او مى‏گذارد.) پس (اكنون كه اين جهان، بوته آزمايش پاك و ناپاك است،) به خدا و رسولان او ايمان بياوريد! و اگر ايمان بياوريد و تقوا پيشه كنيد، پاداش بزرگى براى شماست. (179)


الَّذِين‌َ قَالُوا إِن‌َّ الله‌َ عَهِدَ إِلَيْنَا أَنْ لاَ نُؤْمِن‌َ لِرَسُول‌ٍ حَتَّي‌ يَأْتِيَنَا بِقُرْبَان‌ٍ تَأْكُلُه‌ُ النَّارُ قُل‌ْ قَدْ جَاءَكُم‌ْ رُسُل‌ٌ مِنْ‌ قَبْلِي‌ بِالْبَيِّنَات‌ِ وَ بِالَّذِي‌ قُلْتُم‌ْ فَلِم‌َ قَتَلْتُمُوهُم‌ْ إِنْ‌ كُنْتُم‌ْ صَادِقِين‌َ (آل‌عمران: 183)

(اينها) همان كسانى (هستند) كه گفتند: «خداوند از ما پيمان گرفته كه به هيچ پيامبرى ايمان نياوريم تا (اين معجزه را انجام دهد:) يك قربانى بياورد، كه آتش [صاعقه آسمانى‏] آن را بخورد!» بگو: «پيامبرانى پيش از من، براى شما آمدند و دلايل روشن، و آنچه را گفتيد آوردند پس چرا آنها را به قتل رسانديد اگر راست مى‏گوييد؟!» (183)


فَإِنْ‌ كَذَّبُوك‌َ فَقَدْ كُذِّب‌َ رُسُل‌ٌ مِنْ‌ قَبْلِك‌َ جَاءُوا بِالْبَيِّنَات‌ِ وَالزُّبُرِ وَالْكِتَاب‌ِ الْمُنِيرِ (آل‌عمران: 184)

پس (اگر اين بهانه‏جويان،) تو را تكذيب كنند، (چيز تازه‏اى نيست) رسولان پيش از تو (نيز) تكذيب شدند پيامبرانى كه دلايل آشكار، و نوشته‏هاى متين و محكم، و كتاب روشنى‏بخش آورده بودند. (184)


كُل‌ُّ نَفْس‌ٍ ذَائِقَة‌ُ الْمَوْت‌ِ وَ إِنَّمَا تُوَفَّوْن‌َ أُجُورَكُم‌ْ يَوْم‌َ الْقِيَامَة‌ِ فَمَنْ‌ زُحْزِح‌َ عَن‌ِ النَّارِ وَ أُدْخِل‌َ الْجَنَّة‌َ فَقَدْ فَازَ وَ مَا الْحَيَاة‌ُ الدُّنْيَا إِلاَّ مَتَاع‌ُ الْغُرُورِ (آل‌عمران: 185)

هر كسى مرگ را مى‏چشد و شما پاداش خود را بطور كامل در روز قيامت خواهيد گرفت آنها كه از آتش (دوزخ) دور شده، و به بهشت وارد شوند نجات يافته و رستگار شده‏اند و زندگى دنيا، چيزى جز سرمايه فريب نيست! (185)


لَتُبْلَوُن‌َّ فِي‌ أَمْوَالِكُم‌ْ وَ أَنْفُسِكُم‌ْ وَ لَتَسْمَعُن‌َّ مِن‌َ الَّذين‌َ أُوتُوا الْكِتَاب‌َ مِنْ‌ قَبْلِكُم‌ْ وَ مِن‌َ الَّذِين‌َ أَشْرَكُوا أَذَي‌ً كَثِيرَاً وَ إِنْ‌ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا فَإِن‌َّ ذَلِك‌َ مِن‌ْ عَزْم‌ِ الْأُمُورِ (آل‌عمران: 186)

به يقين (همه شما) در اموال و جانهاى خود، آزمايش مى‏شويد! و از كسانى كه پيش از شما به آنها كتاب (آسمانى) داده شده [يهود]، و (همچنين) از مشركان، سخنان آزاردهنده فراوان خواهيد شنيد! و اگر استقامت كنيد و تقوا پيشه سازيد، (شايسته‏تر است زيرا) اين از كارهاى مهم و قابل اطمينان است. (186)


وَ إِذْ أَخَذَ الله‌ُ مِيثَاق‌َ الَّذِين‌َ أُوتُوا الْكِتَاب‌َ لَتُبَيِّنُنَّه‌ُ لِلنَّاس‌ِ وَ لاَ تَكْتُمُونَه‌ُ فَنَبَذُوه‌ُ وَرَاءَ ظُهُورِهِم‌ْ وَاشْتَرَوْا بِه‌ِ ثَمَنَاً قَلِيلاً فَبِئْس‌َ مَا يَشْتَرُون‌َ (آل‌عمران: 187)

و (به خاطر بياوريد) هنگامى را كه خدا، از كسانى كه كتاب (آسمانى) به آنها داده شده، پيمان گرفت كه حتماً آن را براى مردم آشكار سازيد و كتمان نكنيد! ولى آنها، آن را پشت سر افكندند و به بهاى كمى فروختند و چه بد متاعى مى‏خرند؟! (187)


لاَ تَحْسَبَن‌َّ الَّذِين‌َ يَفْرَحُون‌َ بِمَا أَتَوْا وَ يُحِبُّون‌َ أَنْ‌ يُحْمَدُوا بِمَا لَم‌ْ يَفْعَلُوا فَلاَ تَحْسَبَنَّهُمْ‌ بِمَفَازَة‌ٍ مِن‌َ الْعَذَاب‌ِ وَ لَهُم‌ْ عَذَاب‌ٌ أَلِيم‌ٌ (آل‌عمران: 188)

گمان مبر آنها كه از اعمال (زشت) خود خوشحال مى‏شوند، و دوست دارند در برابر كار (نيكى) كه انجام نداده‏اند مورد ستايش قرار گيرند، از عذاب (الهى) بركنارند! (بلكه) براى آنها، عذاب دردناكى است! (188)


الَّذِين‌َ يَذْكُرُون‌َ الله‌َ قِيَامَاً وَ قُعُودَاً وَ عَلَي‌ جُنُوبِهِم‌ْ وَ يَتَفَكَّرُون‌َ فِي‌ خَلْق‌ِ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ رَبَّنَا مَا خَلَقْت‌َ هَذَا بَاطِلاً سُبْحَانَك‌َ فَقِنَا عَذَاب‌َ النَّارِ (آل‌عمران: 191)

همانها كه خدا را در حال ايستاده و نشسته، و آن گاه كه بر پهلو خوابيده‏اند، ياد مى‏كنند و در اسرار آفرينش آسمانها و زمين مى‏انديشند (و مى‏گويند:) بار الها! اينها را بيهوده نيافريده‏اى! منزهى تو! ما را از عذاب آتش، نگاه دار! (191)


رَبَّنَا إِنَّك‌َ مَنْ‌ تُدْخِل‌ِ النَّارَ فَقَدْ أَخْزَيْتَه‌ُ وَ مَا لِلظَّالِمِين‌َ مِن‌ْ أَنْصَارٍ (آل‌عمران: 192)

پروردگارا! هر كه را تو (بخاطر اعمالش،) به آتش افكنى، او را خوار و رسوا ساخته‏اى! و براى افراد ستمگر، هيچ ياورى نيست! (192)


رَبَّنَا إِنَّنَا سَمِعْنَا مُنَادِيَاً يُنَادِي‌ لِلْإِيمَانِ أَن‌ْ آمِنُوا بِرَبِّكُم‌ْ فَآمَنَّا رَبَّنَا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَ كَفِّرْ عَنَّا سَيِّئَاتِنَا وَ تَوَفَّنَا مَع‌َ الْأَبْرَارِ (آل‌عمران: 193)

پروردگارا! ما صداى منادى (تو) را شنيديم كه به ايمان دعوت مى‏كرد كه: «به پروردگار خود، ايمان بياوريد!» و ما ايمان آورديم پروردگارا! گناهان ما را ببخش! و بديهاى ما را بپوشان! و ما را با نيكان (و در مسير آنها) بميران! (193)


فَاسْتَجَاب‌َ لَهُم‌ْ رَبُّهُم‌ْ أَنِّي‌ لاَ أُضِيع‌ُ عَمَل‌َ عَامِل‌ٍ مِنْكُمْ‌ مِنْ‌ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَي‌ بَعْضُكُمْ‌ مِنْ‌ بَعْض‌ٍ فَالَّذِين‌َ هَاجَرُوا وَ أُخْرِجُوا مِنْ‌ دِيَارِهِم‌ْ وَ أُوذُوا فِي‌ سَبِيلِي‌ وَ قَاتَلُوا وَ قُتِلُوا لَأَُكَفِّرَن‌َّ عَنْهُمْ‌ سَيِّئَاتِهِم‌ْ وَ لَأَُدْخِلَنَّهُم‌ْ جَنَّات‌ٍ تَجْرِي‌ مِنْ‌ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ ثَوَابَاً مِن‌ْ عِنْدِ الله‌ِ وَالله‌ُ عِنْدَه‌ُ حُسْن‌ُ الثَّوَاب‌ِ (آل‌عمران: 195)

خداوند، درخواست آنها را پذيرفت (و فرمود:) من عمل هيچ عمل‏كننده‏اى از شما را، زن باشد يا مرد، ضايع نخواهم كرد شما همنوعيد، و از جنس يكديگر! آنها كه در راه خدا هجرت كردند، و از خانه‏هاى خود بيرون رانده شدند و در راه من آزار ديدند، و جنگ كردند و كشته شدند، بيقين گناهانشان را مى‏بخشم و آنها را در باغهاى بهشتى، كه از زير درختانش نهرها جارى است، وارد مى‏كنم. اين پاداشى است از طرف خداوند و بهترين پاداشها نزد پروردگار است. (195)


وَ إِن‌ْ خِفْتُم‌ْ أَنْ لاَ تُقْسِطُوا فِي‌ الْيَتَامَي‌ فَانْكِحُوا مَا طَاب‌َ لَكُمْ‌ مِن‌َ النِّسَاءِ مَثْنَي‌ وَ ثُلاَث‌َ وَ رُبَاع‌َ فَإِن‌ْ خِفْتُم‌ْ أَنْ لاَ تَعْدِلُوا فَوَاحِدَة‌ً أَوْ مَا مَلَكَت‌ْ أَيْمَانُكُم‌ْ ذَلِك‌َ أَدْنَي‌ أَنْ لاَ تَعُولُوا (نساء: 3)

و اگر مى‏ترسيد كه (بهنگام ازدواج با دختران يتيم،) عدالت را رعايت نكنيد، (از ازدواج با آنان، چشم‏پوشى كنيد و) با زنان پاك (ديگر) ازدواج نمائيد، دو يا سه يا چهار همسر و اگر مى‏ترسيد عدالت را (درباره همسران متعدد) رعايت نكنيد، تنها يك همسر بگيريد، و يا از زنانى كه مالك آنهائيد استفاده كنيد، اين كار، از ظلم و ستم بهتر جلوگيرى مى‏كند. (3)


وَ آتُوا النِّسَاءَ صَدُقَاتِهِن‌َّ نِحْلَة‌ً فَإِنْ‌ طِبْن‌َ لَكُم‌ْ عَنْ‌ شَي‌ْءٍ مِنْه‌ُ نَفْسَاً فَكُلُوه‌ُ هَنِيئَاً مَرِيئَاً (نساء: 4)

و مهر زنان را (بطور كامل) بعنوان يك بدهى (يا عطيه،) به آنان بپردازيد! (ولى) اگر آنها چيزى از آن را با رضايت خاطر به شما ببخشند، حلال و گوارا مصرف كنيد! (4)


وَابْتَلُوا الْيَتَامَي‌ حَتَّي‌ إِذَا بَلَغُوا النِّكَاح‌َ فَإِن‌ْ آنَسْتُم‌ْ مِنْهُم‌ْ رُشْدَاً فَادْفَعُوا إِلَيْهِم‌ْ أَمْوَالَهُم‌ْ وَ لاَ تَأْكُلُوهَا إِسْرَافَاً وَ بِدَارَاً أَنْ‌ يَكْبَرُوا وَ مَنْ‌ كَان‌َ غَنِيَّاً فَلْيَسْتَعْفِف‌ْ وَ مَنْ‌ كَان‌َ فَقِيرَاً فَلْيَأْكُل‌ْ بِالْمَعْرُوف‌ِ فَإِذَا دَفَعْتُم‌ْ إِلَيْهِم‌ْ أَمْوَالَهُم‌ْ فَأَشْهِدُوا عَلَيْهِم‌ْ وَ كَفَي‌ بِالله‌ِ حَسِيبَاً (نساء: 6)

و يتيمان را چون به حد بلوغ برسند، بيازماييد! اگر در آنها رشد (كافى) يافتيد، اموالشان را به آنها بدهيد! و پيش از آنكه بزرگ شوند، اموالشان را از روى اسراف نخوريد! هر كس كه بى‏نياز است، (از برداشت حق الزحمه) خوددارى كند و آن كس كه نيازمند است، به طور شايسته (و مطابق زحمتى كه مى‏كشد،) از آن بخورد. و هنگامى كه اموالشان را به آنها بازمى‏گردانيد، شاهد بگيريد! اگر چه خداوند براى محاسبه كافى است. (6)


وَ إِذَا حَضَرَ الْقِسْمَة‌َ أُولُوا الْقُرْبَي‌ وَالْيَتَامَي‌ وَالْمَسَاكِين‌ُ فَارْزُقُوهُمْ‌ مِنْه‌ُ وَ قُولُوا لَهُم‌ْ قَوْلاً مَعْرُوفَاً (نساء: 8)

و اگر بهنگام تقسيم (ارث)، خويشاوندان (و طبقه‏اى كه ارث نمى‏برند) و يتيمان و مستمندان، حضور داشته باشند، چيزى از آن اموال را به آنها بدهيد! و با آنان به طور شايسته سخن بگوييد! (8)


وَلْيَخْش‌َ الَّذِين‌َ لَوْ تَرَكُوا مِن‌ْ خَلْفِهِم‌ْ ذُرِّيَّة‌ً ضِعَافَاً خَافُوا عَلَيْهِم‌ْ فَلْيَتَّقُوا الله‌َ وَلْيَقُولُوا قَوْلاً سَدِيدَاً (نساء: 9)

كسانى كه اگر فرزندان ناتوانى از خود بيادگار بگذارند از آينده آنان مى‏ترسند، بايد (از ستم درباره يتيمان مردم) بترسند! از (مخالفت) خدا بپرهيزند، و سخنى استوار بگويند. (9)


يُوصِيكُم‌ُ الله‌ُ فِي‌ أَوْلاَدِكُمْ‌ لِلْذَّكَرِ مِثْل‌ُ حَظ‌ِّ الْأُنْثَيَيْن‌ِ فَإِنْ‌ كُن‌َّ نِسَاءً فَوْق‌َ اثْنَتَيْن‌ِ فَلَهُن‌َّ ثُلُثَا مَا تَرَك‌َ وَ إِنْ‌ كَانَت‌ْ وَاحِدَة‌ً فَلَهَا النِّصْف‌ُ وَ لِأَبَوَيْه‌ِ لِكُل‌ِّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا السُّدُس‌ُ مِمَّا تَرَك‌َ إِنْ‌ كَان‌َ لَه‌ُ وَلَدٌ فَإِنْ‌ لَم‌ْ يَكُنْ‌ لَه‌ُ وَلَدٌ وَ وَرِثَه‌ُ أَبَوَاه‌ُ فَلِأُمِّه‌ِ الثُّلُث‌ُ فَإِنْ‌ كَان‌َ لَه‌ُ إِخْوَة‌ٌ فَلِأُمِّه‌ِ السُّدُس‌ُ مِنْ‌ بَعْدِ وَصِيَّة‌ٍ يُوصِي‌ بِهَا أَوْ دَيْن‌ٍ آبَاؤُكُم‌ْ وَ أَبْنَاؤُكُم‌ْ لاَ تَدْرُون‌َ أَيُّهُم‌ْ أَقْرَب‌ُ لَكُم‌ْ نَفْعَاً فَرِيضَة‌ً مِن‌َ الله‌ِ إِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ عَلِيمَاً حَكِيمَاً (نساء: 11)

خداوند در باره فرزندانتان به شما سفارش مى‏كند كه سهم (ميراث) پسر، به اندازه سهم دو دختر باشد و اگر فرزندان شما، (دو دختر و) بيش از دو دختر باشند، دو سوم ميراث از آن آنهاست و اگر يكى باشد، نيمى (از ميراث،) از آن اوست. و براى هر يك از پدر و مادر او، يك ششم ميراث است، اگر (ميت) فرزندى داشته باشد و اگر فرزندى نداشته باشد، و (تنها) پدر و مادر از او ارث برند، براى مادر او يك سوم است (و بقيه از آن پدر است) و اگر او برادرانى داشته باشد، مادرش يك ششم مى‏برد (و پنج ششم باقيمانده، براى پدر است). (همه اينها،) بعد از انجام وصيتى است كه او كرده، و بعد از اداى دين است- شما نمى‏دانيد پدران و مادران و فرزندانتان، كداميك براى شما سودمندترند!- اين فريضه الهى است و خداوند، دانا و حكيم است. (11)


وَ لَكُم‌ْ نِصْف‌ُ مَا تَرَك‌َ أَزْوَاجُكُم‌ْ إِنْ‌ لَمْ‌ يَكُنْ‌ لَهُن‌َّ وَلَدٌ فَإِنْ‌ كَان‌َ لَهُن‌َّ وَلَدٌ فَلَكُم‌ُ الرُّبُع‌ُ مِمَّا تَرَكْن‌َ مِنْ‌ بَعْدِ وَصِيَّة‌ٍ يُوصِين‌َ بِهَا أَوْ دَيْن‌ٍ وَ لَهُن‌َّ الرُّبُع‌ُ مِمَّا تَرَكْتُم‌ْ إِنْ‌ لَم‌ْ يَكُنْ‌ لَكُم‌ْ وَلَدٌ فَإِنْ‌ كَان‌َ لَكُم‌ْ وَلَدٌ فَلَهُن‌َّ الثُّمُن‌ُ مِمَّا تَرَكْتُمْ‌ مِنْ‌ بَعْدِ وَصِيَّة‌ٍ تُوصُون‌َ بِهَا أَوْ دَيْن‌ٍ وَ إِنْ‌ كَان‌َ رَجُل‌ٌ يُورَث‌ُ كَلاَلَة‌ً أَوِ امْرَأَة‌ٌ وَ لَه‌ُ أَخ‌ٌ أَوْ اُخْت‌ٌ فَلِكُل‌ِّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا السُّدُس‌ُ فَإِنْ‌ كَانُوا أَكْثَرَ مِنْ‌ ذَلِك‌َ فَهُم‌ْ شُرَكَاءُ فِي الثُّلُث‌ِ مِن‌ْ بَعْدِ وَصِيَّة‌ٍ يُوصَي‌ بِهَا أَوْ دَيْن‌ٍ غَيْرَ مُضَارٍّ وَصِيَّة‌ً مِن‌َ الله‌ِ وَالله‌ُ عَلِيم‌ٌ حَلِيم‌ٌ (نساء: 12)

و براى شما، نصف ميراث زنانتان است، اگر آنها فرزندى نداشته باشند و اگر فرزندى داشته باشند، يك چهارم از آن شماست پس از انجام وصيتى كه كرده‏اند، و اداى دين (آنها). و براى زنان شما، يك چهارم ميراث شماست، اگر فرزندى نداشته باشيد و اگر براى شما فرزندى باشد، يك هشتم از آن آنهاست بعد از انجام وصيتى كه كرده‏ايد، و اداى دين. و اگر مردى بوده باشد كه كلاله [خواهر يا برادر] از او ارث مى‏برد، يا زنى كه برادر يا خواهرى دارد، سهم هر كدام، يك ششم است (اگر برادران و خواهران مادرى باشند) و اگر بيش از يك نفر باشند، آنها در يك سوم شريكند پس از انجام وصيتى كه شده، و اداى دين بشرط آنكه (از طريق وصيت و اقرار به دين،) به آنها ضرر نزند. اين سفارش خداست و خدا دانا و بردبار است. (12)


وَالاَّتِي‌‌ يَأْتِين‌َ الْفَاحِشَة‌َ مِنْ‌ نِسَائِكُم‌ْ فَاسْتَشْهِدُوا عَلَيْهِن‌َّ أَرْبَعَة‌ً مِنْكُم‌ْ فَإِنْ‌ شَهِدُوا فَأَمْسِكُوهُن‌َّ فِي‌ الْبُيُوت‌ِ حَتَّي‌ يَتَوَفَّاهُن‌َّ الْمَوْت‌ُ أَوْ يَجْعَل‌َ الله‌ُ لَهُن‌َّ سَبِيلاً (نساء: 15)

و كسانى از زنان شما كه مرتكب زنا شوند، چهار نفر از مسلمانان را بعنوان شاهد بر آنها بطلبيد! اگر گواهى دادند، آنان [زنان‏] را در خانه ها (ى خود) نگاه داريد تا مرگشان فرارسد يا اينكه خداوند، راهى براى آنها قرار دهد. (15)


وَالَّذَان‌ِ يَأْتِيَانِهَا مِنْكُم‌ْ فَآذُوهُمَا فَإِنْ‌ تَابَا وَ أَصْلَحَا فَأَعْرِضُوا عَنْهُمَا إِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ تَوَّابَاً رَحِيمَاً (نساء: 16)

و از ميان شما، آن مردان و زنانى كه (همسر ندارند، و) مرتكب آن كار (زشت) مى‏شوند، آنها را آزار دهيد (و حد بر آنان جارى نماييد)! و اگر توبه كنند، و (خود را) اصلاح نمايند، (و به جبران گذشته بپردازند،) از آنها درگذريد! زيرا خداوند، توبه‏پذير و مهربان است. (16)


إِنَّمَا التَّوْبَة‌ُ عَلَي‌ الله‌ِ لِلَّذِين‌َ يَعْمَلُون‌َ السُّوءَ بِجَهَالَة‌ٍ ثُم‌َّ يَتُوبُون‌َ مِنْ‌ قَرِيب‌ٍ فَأُولَئِك‌َ يَتُوب‌ُ الله‌ُ عَلَيْهِم‌ْ وَ كَان‌َ الله‌ُ عَلِيمَاً حَكِيمَاً (نساء: 17)

پذيرش توبه از سوى خدا، تنها براى كسانى است كه كار بدى را از روى جهالت انجام مى‏دهند، سپس زود توبه مى‏كنند. خداوند، توبه چنين اشخاصى را مى‏پذيرد و خدا دانا و حكيم است. (17)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا لاَ يَحِل‌ُّ لَكُم‌ْ أَنْ‌ تَرِثُوا النِّسَاءَ كَرْهَاً وَ لاَ تَعْضُلُوهُن‌َّ لِتَذْهَبُوا بِبَعْض‌ِ مَا آتَيْتُمُوهُن‌َّ إِلاَّ أَنْ‌ يَأْتِين‌َ بِفَاحِشَة‌ٍ مُبَيِّنَة‌ٍ وَ عَاشِرُوهُن‌َّ بِالْمَعْرُوف‌ِ فَإِنْ‌ كَرِهْتُمُوهُن‌َّ فَعَسَي‌ أَنْ‌ تَكْرَهُوا شَيْءً وَ يَجْعَل‌َ الله‌ُ فِيه‌ِ خَيْرَاً كَثِيرَاً (نساء: 19)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! براى شما حلال نيست كه از زنان، از روى اكراه (و ايجاد ناراحتى براى آنها،) ارث ببريد! و آنان را تحت فشار قرار ندهيد كه قسمتى از آنچه را به آنها داده‏ايد (از مهر)، تملك كنيد! مگر اينكه آنها عمل زشت آشكارى انجام دهند. و با آنان، بطور شايسته رفتار كنيد! و اگر از آنها، (بجهتى) كراهت داشتيد، (فوراً تصميم به جدايى نگيريد!) چه بسا چيزى خوشايند شما نباشد، و خداوند خير فراوانى در آن قرار مى‏دهد! (19)


وَ إِن‌ْ أَرَدْتُم‌ُ اسْتِبْدَال‌َ زَوْج‌ٍ مَكَان‌َ زَوْج‌ٍ وَ آتَيْتُم‌ْ إِحْدَاهُن‌َّ قِنْطَارَاً فَلاَ تَأْخُذُوا مِنْه‌ُ شَيْءً أَتَأْخُذُونَه‌ُ بُهْتَانَاً وَ إِثْمَاً مُبِينَاً (نساء: 20)

و اگر تصميم گرفتيد كه همسر ديگرى به جاى همسر خود انتخاب كنيد، و مال فراوانى (بعنوان مهر) به او پرداخته‏ايد، چيزى از آن را پس نگيريد! آيا براى بازپس گرفتن مهر آنان، به تهمت و گناه آشكار متوسل مى‏شويد؟! (20)


حُرِّمَت‌ْ عَلَيْكُم‌ْ أُمَّهَاتُكُم‌ْ وَ بَنَاتُكُم‌ْ وَ أَخَوَاتُكُم‌ْ وَ عَمَّاتُكُم‌ْ وَ خَالاَتُكُم‌ْ وَ بَنَات‌ُ الْأَخ‌ِ وَ بَنَات‌ُ الْأُخْت‌ِ وَ أُمَّهَاتُكُم‌ُ الاَّتِي‌‌ أَرْضَعْنَكُم‌ْ وَ أَخَوَاتُكُمْ‌ مِن‌َ الرَّضَاعَة‌ِ وَ أُمَّهَاتُ نِسَائِكُم‌ْ وَ رَبَائِبُكُم‌ُ الاَّتِي‌‌ فِي‌ حُجُورِكُمْ‌ مِنْ‌ نِسَائِكُم‌ُ الاَّتِي‌‌ دَخَلْتُمْ‌ بِهِن‌َّ فَإِنْ‌ لَم‌ْ تَكُونُوا دَخَلْتُمْ‌ بِهِن‌َّ فَلاَ جُنَاح‌َ عَلَيْكُم‌ْ وَ حَلاَئِل‌ُ أَبْنَائِكُم‌ُ الَّذِين‌َ مِن‌ْ أَصْلاَبِكُم‌ْ وَ أَنْ‌ تَجْمَعُوا بَيْن‌َ الْأُخْتَيْن‌ِ إِلاَّ مَا قَدْ سَلَف‌َ إِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ غَفُورَاً رَحِيمَاً (نساء: 23)

حرام شده است بر شما، مادرانتان، و دختران، و خواهران، و عمه‏ها، و خاله‏ها، و دختران برادر، و دختران خواهر شما، و مادرانى كه شما را شير داده‏اند، و خواهران رضاعى شما، و مادران همسرانتان، و دختران همسرتان كه در دامان شما پرورش يافته‏اند از همسرانى كه با آنها آميزش جنسى داشته‏ايد- و چنانچه با آنها آميزش جنسى نداشته‏ايد، (دختران آنها) براى شما مانعى ندارد- و (همچنين) همسرهاى پسرانتان كه از نسل شما هستند (- نه پسرخوانده‏ها-) و (نيز حرام است بر شما) جمع ميان دو خواهر كنيد مگر آنچه در گذشته واقع شده چرا كه خداوند، آمرزنده و مهربان است. (23)


وَالْمُحْصَنَات‌ُ مِن‌َ النِّسَاءِ إِلاَّ مَا مَلَكَت‌ْ أَيْمَانُكُم‌ْ كِتَاب‌َ الله‌ِ عَلَيْكُم‌ْ وَ أُحِل‌َّ لَكُمْ‌ مَا وَرَاءَ ذَلِكُم‌ْ أَنْ‌ تَبْتَغُوا بِأَمْوالِكُمْ‌ مُحْصِنِين‌َ غَيْرَ مُسَافِحِين‌َ فَمَا اسْتَمْتَعْتُم‌ْ بِه‌ِ مِنْهُن‌َّ فَآتُوهُن‌َّ أُجُورَهُن‌َّ فَرِيضَة‌ً وَ لاَ جُنَاح‌َ عَلَيْكُم‌ْ فِيمَا تَرَاضَيْتُمْ‌ بِه‌ِ مِنْ‌ بَعْدِ الْفَرِيضَة‌ِ إِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ عَلِيمَاً حَكِيمَاً (نساء: 24)

و زنان شوهردار (بر شما حرام است) مگر آنها را كه (از راه اسارت) مالك شده‏ايد (زيرا اسارت آنها در حكم طلاق است) اينها احكامى است كه خداوند بر شما مقرّر داشته است. اما زنان ديگر غير از اينها (كه گفته شد)، براى شما حلال است كه با اموال خود، آنان را اختيار كنيد در حالى كه پاكدامن باشيد و از زنا، خوددارى نماييد. و زنانى را كه متعه [ازدواج موقت‏] مى‏كنيد، واجب است مهر آنها را بپردازيد. و گناهى بر شما نيست در آنچه بعد از تعيين مهر، با يكديگر توافق كرده‏ايد. (بعداً مى‏توانيد با توافق، آن را كم يا زياد كنيد.) خداوند، دانا و حكيم است. (24)


وَ مَنْ‌ لَمْ‌ يَسْتَطِع‌ْ مِنْكُم‌ْ طَوْلاً أَنْ‌ يَنْكِح‌َ الْمُـحْصَنَات‌ِ الْمُؤْمِنَات‌ِ فَمِن‌ْ مَا مَلَكَت‌ْ أَيْمَانِكُمْ‌ مِنْ‌ فَتَيَاتِكُم‌ُ الْمُؤْمِنَات‌ِ وَالله‌ُ أَعْلَم‌ُ بِإيِمَانِكُم‌ْ بَعْضُكُمْ‌ مِنْ‌ بَعْض‌ٍ فَانْكِحُوهُن‌َّ بِإِذْن‌ِ أَهْلِهِن‌َّ وَ آتُوهُن‌َّ أُجُورَهُن‌َّ بِالْمَعْرُوف‌ِ مُحْصَنَات‌ٍ غَيْرَ مُسَافِحَات‌ٍ وَ لاَ مُتَّخِذَات‌ِ أَخْدَان‌ٍ فَإِذَا أُحْصِن‌َّ فَإِن‌ْ أَتَيْن‌َ بِفَاحِشَة‌ٍ فَعَلَيْهِن‌َّ نِصْف‌ُ مَا عَلَي‌ الْمُـحْصَنَات‌ِ مِن‌َ الْعَذَاب‌ِ ذَلِك‌َ لِمَن‌ْ خَشِي‌َ الْعَنَت‌َ مِنْكُم‌ْ وَ أَنْ‌ تَصْبِرُوا خَيْرٌ لَكُم‌ْ وَالله‌ُ غَفُورٌ رَحِيم‌ٌ (نساء: 25)

و آنها كه توانايى ازدواج با زنان (آزاد) پاكدامن باايمان را ندارند، مى‏توانند با زنان پاكدامن از بردگان باايمانى كه در اختيار داريد ازدواج كنند- خدا به ايمان شما آگاه‏تر است و همگى اعضاى يك پيكريد- آنها را با اجازه صاحبان آنان تزويج نماييد، و مهرشان را به خودشان بدهيد به شرط آنكه پاكدامن باشند، نه بطور آشكار مرتكب زنا شوند، و نه دوست پنهانى بگيرند. و در صورتى كه «محصنه» باشند و مرتكب عمل منافى عفت شوند، نصف مجازات زنان آزاد را خواهند داشت. اين (اجازه ازدواج با كنيزان) براى كسانى از شماست كه بترسند (از نظر غريزه جنسى) به زحمت بيفتند و (با اين حال نيز) خوددارى (از ازدواج با آنان) براى شما بهتر است. و خداوند، آمرزنده و مهربان است. (25)


وَ مَنْ‌ يَفْعَل‌ْ ذَلِك‌َ عُدْوَانَاً وَ ظُلْمَاً فَسَوْف‌َ نُصْلِيه‌ِ نَارَاً وَ كَان‌َ ذَلِك‌َ عَلَي‌ الله‌ِ يَسِيرَاً (نساء: 30)

و هر كس اين عمل را از روى تجاوز و ستم انجام دهد، بزودى او را در آتشى وارد خواهيم ساخت و اين كار براى خدا آسان است. (30)


وَ لِكُل‌ٍّ جَعَلْنَا مَوَالِي‌َ مِمَّا تَرَك‌َ الْوَالِدَان‌ِ وَالْأَقْرَبُون‌َ وَالَّذِين‌َ عَقَدَت‌ْ أَيْمَانُكُم‌ْ فَآتُوهُم‌ْ نَصِيبَهُم‌ْ إِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ شَهِيدَاً (نساء: 33)

براى هر كسى، وارثانى قرار داديم، كه از ميراث پدر و مادر و نزديكان ارث ببرند و (نيز) كسانى كه با آنها پيمان بسته‏ايد، نصيبشان را بپردازيد! خداوند بر هر چيز، شاهد و ناظر است. (33)


الرِّجَال‌ُ قَوَّامُون‌َ عَلَي‌ النِّسَاءِ بِمَا فَضَّل‌َ الله‌ُ بَعْضَهُم‌ْ عَلَي‌ بَعْض‌ٍ وَ بِمَا أَنْفَقُوا مِن‌ْ أَمْوَالِهِم‌ْ فَالصَّالِحَات‌ُ قَانِتَات‌ٌ حَافِظَات‌ٌ لِلْغَيْب‌ِ بِمَا حَفِظ‌َ الله‌ُ وَالاَّتِي تَخَافُون‌َ نُشُوزَهُن‌َّ فَعِظُوهُن‌َّ وَاهْجُرُوهُن‌َّ فِي‌ الْمَضَاجِع‌ِ وَاضْرِبُوهُن‌َّ فَإِن‌ْ أَطَعْنَكُم‌ْ فَلاَ تَبْغُوا عَلَيْهِن‌َّ سَبِيلاً إِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ عَلِيَّاً كَبِيرَاً (نساء: 34)

مردان، سرپرست و نگهبان زنانند، بخاطر برتريهايى كه خداوند (از نظر نظام اجتماع) براى بعضى نسبت به بعضى ديگر قرار داده است، و بخاطر انفاقهايى كه از اموالشان (در مورد زنان) مى‏كنند. و زنان صالح، زنانى هستند كه متواضعند، و در غياب (همسر خود،) اسرار و حقوق او را، در مقابل حقوقى كه خدا براى آنان قرار داده، حفظ مى‏كنند. و (امّا) آن دسته از زنان را كه از سركشى و مخالفتشان بيم داريد، پند و اندرز دهيد! (و اگر مؤثر واقع نشد،) در بستر از آنها دورى نماييد! و (اگر هيچ راهى جز شدت عمل، براى وادار كردن آنها به انجام وظايفشان نبود،) آنها را تنبيه كنيد! و اگر از شما پيروى كردند، راهى براى تعدّى بر آنها نجوييد! (بدانيد) خداوند، بلندمرتبه و بزرگ است. (و قدرت او، بالاترين قدرتهاست.) (34)


وَ إِن‌ْ خِفْتُم‌ْ شِقَاق‌َ بَيْنِهِمَا فَابْعَثُوا حَكَمَاً مِن‌ْ أَهْلِه‌ِ وَ حَكَمَاً مِن‌ْ أَهْلِهَا إِنْ‌ يُرِيدَا إِصْلاَحَاً يُوَفِّق‌ِ الله‌ُ بَيْنَهُمَا إِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ عَلِيمَاً خَبِيرَاً (نساء: 35)

و اگر از جدايى و شكاف ميان آن دو (همسر) بيم داشته باشيد، يك داور از خانواده شوهر، و يك داور از خانواده زن انتخاب كنيد (تا به كار آنان رسيدگى كنند). اگر اين دو داور، تصميم به اصلاح داشته باشند، خداوند به توافق آنها كمك مى‏كند زيرا خداوند، دانا و آگاه است (و از نيات همه، با خبر است). (35)


وَالَّذِين‌َ يُنْفِقُون‌َ أَمْوَالَهُم‌ْ رِئَاءَ النَّاس‌ِ وَ لاَ يُؤْمِنُون‌َ بِالله‌ِ وَ لاَ بِالْيَوْم‌ِ الْآخِرِ وَ مَنْ‌ يَكُن‌ِ الشَّيْطَان‌ُ لَه‌ُ قَرِينَاً فَسَاءَ قَرِينَاً (نساء: 38)

و آنها كسانى هستند كه اموال خود را براى نشان‏دادن به مردم انفاق مى‏كنند، و ايمان به خدا و روز بازپسين ندارند (چرا كه شيطان، رفيق و همنشين آنهاست) و كسى كه شيطان قرين او باشد، بد همنشين و قرينى است. (38)


فَكَيْف‌َ إِذَا جِئْنَا مِنْ‌ كُل‌ِّ أُمَّة‌ٍ بِشَهِيدٍ وَ جِئْنَا بِك‌َ عَلَي‌ هَؤُلاَءِ شَهِيدَاً (نساء: 41)

حال آنها چگونه است آن روزى كه از هر امتى، شاهد و گواهى (بر اعمالشان) مى‏آوريم، و تو را نيز بر آنان گواه خواهيم آورد؟ (41)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا لاَ تَقْرَبُوا الصَّلاَة‌َ وَ أَنْتُم‌ْ سُكَارَي‌ حَتَّي‌ تَعْلَمُوا مَا تَقُولُون‌َ وَ لاَ جُنُبَاً إِلاَّ عَابِرِي‌ سَبِيل‌ٍ حَتَّي‌ تَغْتَسِلُوا وَ إِنْ‌ كُنْتُمْ‌ مَرْضَي‌ أَوْ عَلَي‌ سَفَرٍ أَوْ جَاءَ أَحَدٌ مِنْكُمْ‌ مِن‌َ الْغَائِط‌ِ أَوْ لاَمَسْتُم‌ُ النِّسَاءَ فَلَم‌ْ تَجِدُوا مَاءً فَتَيَمَّمُوا صَعِيدَاً طَيِّبَاً فَامْسَحُوا بِوُجُوهِكُم‌ْ وَ أَيْدِيكُم‌ْ إِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ عَفُوَّاً غَفُورَاً (نساء: 43)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! در حال مستى به نماز نزديك نشويد، تا بدانيد چه مى‏گوييد! و همچنين هنگامى كه جنب هستيد- مگر اينكه مسافر باشيد- تا غسل كنيد. و اگر بيماريد، يا مسافر، و يا «قضاى حاجت» كرده‏ايد، و يا با زنان آميزش جنسى داشته‏ايد، و در اين حال، آب (براى وضو يا غسل) نيافتيد، با خاك پاكى تيمّم كنيد! (به اين طريق كه) صورتها و دستهايتان را با آن مسح نماييد. خداوند، بخشنده و آمرزنده است. (43)


مِن‌َ الَّذِين‌َ هَادُوا يُحَرِّفُون‌َ الْكَلِم‌َ عَنْ‌ مَواضِعِه‌ِ وَ يَقُولُون‌َ سَمِعْنَا وَ عَصَيْنَا وَاسْمَع‌ْ غَيْرَ مُسْمَع‌ٍ وَ رَاعِنَا لَيَّاً بِأَلْسِنَتِهِم‌ْ وَ طَعْنَاً فِي‌ الدِّين‌ِ وَ لَوْ أَنَّهُم‌ْ قَالُوا سَمِعْنَا وَ أَطَعْنَا وَاسْمَع‌ْ وَانْظُرْنَا لَكَان‌َ خَيْرَاً لَهُم‌ْ وَ أَقْوَم‌َ وَ لَكِنْ‌ لَعَنَهُم‌ُ الله‌ُ بِكُفْرِهِم‌ْ فَلاَ يُؤْمِنُون‌َ إِلاَّ قَلِيلاً (نساء: 46)

بعضى از يهود، سخنان را از جاى خود، تحريف مى‏كنند و (به جاى اينكه بگويند: «شنيديم و اطاعت كرديم»)، مى‏گويند: «شنيديم و مخالفت كرديم! و (نيز مى‏گويند:) بشنو! كه هرگز نشنوى! و (از روى تمسخر مى‏گويند:) راعنا [ما را تحميق كن!]» تا با زبان خود، حقايق را بگردانند و در آيين خدا، طعنه زنند. ولى اگر آنها (به جاى اين همه لجاجت) مى‏گفتند: «شنيديم و اطاعت كرديم و سخنان ما را بشنو و به ما مهلت ده (تا حقايق را درك كنيم)»، براى آنان بهتر، و با واقعيت سازگارتر بود. ولى خداوند، آنها را بخاطر كفرشان، از رحمت خود دور ساخته است از اين رو جز عدّه كمى ايمان نمى‏آورند. (46)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ أُوتُوا الْكِتَاب‌َ آمِنُوا بِمَا نَزَّلْنَا مُصَدِّقَاً لِمَا مَعَكُمْ‌ مِنْ‌ قَبْل‌ِ أَنْ‌ نَطْمِس‌َ وُجُوهَاً فَنَرُدَّهَا عَلَي‌ أَدْبَارِهَا أَوْ نَلْعَنَهُم‌ْ كَمَا لَعَنَّا أَصْحَاب‌َ السَّبْت‌ِ وَ كَان‌َ أَمْرُ الله‌ِ مَفْعُولاً (نساء: 47)

اى كسانى كه كتاب (خدا) به شما داده شده! به آنچه (بر پيامبر خود) نازل كرديم- و هماهنگ با نشانه‏هايى است كه با شماست- ايمان بياوريد، پيش از آنكه صورتهايى را محو كنيم، سپس به پشت سر بازگردانيم، يا آنها را از رحمت خود دور سازيم، همان گونه كه «اصحاب سبت» [گروهى از تبهكاران بنى اسرائيل‏] را دور ساختيم و فرمان خدا، در هر حال انجام شدنى است! (47)


إِن‌َّ الله‌َ لاَ يَغْفِرُ أَنْ‌ يُشْرَك‌َ بِه‌ِ وَ يَغْفِرُ مَا دُون‌َ ذَلِك‌َ لِمَنْ‌ يَشَاءُ وَ مَنْ‌ يُشْرِك‌ْ بِالله‌ِ فَقَدِ افْتَرَي‌ إِثْمَاً عَظِيمَاً (نساء: 48)

خداوند (هرگز) شرك را نمى‏بخشد! و پايين‏تر از آن را براى هر كس (بخواهد و شايسته بداند) مى‏بخشد. و آن كسى كه براى خدا، شريكى قرار دهد، گناه بزرگى مرتكب شده است. (48)


أُولَئِك‌َ الَّذِين‌َ لَعَنَهُم‌ُ الله‌ُ وَ مَنْ‌ يَلْعَن‌ِ الله‌ُ فَلَن‌ْ تَجِدَ لَه‌ُ نَصِيرَاً (نساء: 52)

آنها كسانى هستند كه خداوند، ايشان را از رحمت خود، دور ساخته است و هر كس را خدا از رحمتش دور سازد، ياورى براى او نخواهى يافت. (52)


أَمْ‌ لَهُم‌ْ نَصِيب‌ٌ مِن‌َ الْمُلْك‌ِ فَإِذَاً لاَ يُؤْتُون‌َ النَّاس‌َ نَقِيرَاً (نساء: 53)

آيا آنها [يهود] سهمى در حكومت دارند (كه بخواهند چنين داورى كنند)؟ در حالى كه اگر چنين بود، (همه چيز را در انحصار خود مى‏گرفتند،) و كمترين حق را به مردم نمى‏دادند. (53)


أَم‌ْ يَحْسُدُون‌َ النَّاس‌َ عَلَي مَا آتَاهُم‌ُ الله‌ُ مِنْ‌ فَضْلِه‌ِ فَقَدْ آتَيْنَا آل‌َ إِبرَاهِيم‌َ الْكِتَاب‌َ وَالْحِكْمَة‌َ وَ آتَيْنَاهُمْ‌ مُلْكَاً عَظِيمَاً (نساء: 54)

يا اينكه نسبت به مردم [پيامبر و خاندانش‏]، و بر آنچه خدا از فضلش به آنان بخشيده، حسد مى‏ورزند؟ ما به آل ابراهيم، (كه يهود از خاندان او هستند نيز،) كتاب و حكمت داديم و حكومت عظيمى در اختيار آنها [پيامبران بنى اسرائيل‏] قرار داديم. (54)


فَمِنْهُمْ‌ مَن‌ْ آمَن‌َ بِه‌ِ وَ مِنْهُمْ‌ مَنْ‌ صَدَّ عَنْه‌ُ وَ كَفَي‌ بِجَهَنَّم‌َ سَعِيرَاً (نساء: 55)

ولى جمعى از آنها به آن ايمان آوردند و جمعى راه (مردم را) بر آن بستند. و شعله فروزانِ آتش دوزخ، براى آنها كافى است! (55)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا أَطِيعُوا الله‌َ وَ أَطِيعُوا الرَّسُول‌َ وَ أُولِي‌ الْأَمْرِ مِنْكُم‌ْ فَإِنْ‌ تَنَازَعْتُم‌ْ فِي‌ شَي‌ْءٍ فَرُدُّوه‌ُ إِلَي‌ الله‌ِ وَالرَّسُول‌ِ إِنْ‌ كُنْتُم‌ْ تُؤْمِنُون‌َ بِالله‌ِ وَالْيَوم‌ِ الْآخِرِ ذَلِك‌َ خَيْرٌ وَ أَحْسَن‌ُ تَأْوِيلاً (نساء: 59)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! اطاعت كنيد خدا را! و اطاعت كنيد پيامبر خدا و اولو الأمر [اوصياى پيامبر] را! و هر گاه در چيزى نزاع داشتيد، آن را به خدا و پيامبر بازگردانيد (و از آنها داورى بطلبيد) اگر به خدا و روز رستاخيز ايمان داريد! اين (كار) براى شما بهتر، و عاقبت و پايانش نيكوتر است. (59)


فَكَيْف‌َ إِذَا أَصَابَتْهُمْ‌ مُصِيبَة‌ٌ بِمَا قَدَّمَت‌ْ أَيْدِيهِم‌ْ ثُم‌َّ جَاءُوك‌َ يَحْلِفُون‌َ بِالله‌ِ إِن‌ْ أَرَدْنَا إِلاَّ إِحْسَانَاً وَ تَوْفِيقَاً (نساء: 62)

پس چگونه وقتى به خاطر اعمالشان، گرفتار مصيبتى مى‏شوند، سپس به سراغ تو مى‏آيند، سوگند ياد مى‏كنند كه منظورِ (ما از بردنِ داورى نزد ديگران)، جز نيكى كردن و توافق (ميان طرفين نزاع،) نبوده است؟! (62)


أُولَئِك‌َ الَّذِين‌َ يَعْلَم‌ُ الله‌ُ مَا فِي‌ قُلُوبِهِم‌ْ فَأَعْرِض‌ْ عَنْهُم‌ْ وَ عِظْهُم‌ْ وَ قُلْ‌ لَهُم‌ْ فِي‌ أَنْفُسِهِم‌ْ قَوْلاً بَلِيغَاً (نساء: 63)

آنها كسانى هستند كه خدا، آنچه را در دل دارند، مى‏داند. از (مجازات) آنان صرف نظر كن! و آنها را اندرز ده! و با بيانى رسا، نتايج اعمالشان را به آنها گوشزد نما! (63)


وَ مَا أَرْسَلْنَا مِنْ‌ رَسُول‌ٍ إِلاَّ لِيُطَاع‌َ بِإِذْن‌ِ الله‌ِ وَ لَوْ أَنَّهُم‌ْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُم‌ْ جَاءُوك‌َ فَاسْتَغْفَرَوا الله‌َ وَاسْتَغْفَرَ لَهُم‌ُ الرَّسُول‌ُ لَوَجَدُوا الله‌َ تَوَّابَاً رَحِيمَاً (نساء: 64)

ما هيچ پيامبرى را نفرستاديم مگر براى اين كه به فرمان خدا، از وى اطاعت شود. و اگر اين مخالفان، هنگامى كه به خود ستم مى‏كردند (و فرمانهاى خدا را زير پا مى‏گذاردند)، به نزد تو مى‏آمدند و از خدا طلب آمرزش مى‏كردند و پيامبر هم براى آنها استغفار مى‏كرد خدا را توبه پذير و مهربان مى‏يافتند. (64)


فَلاَ وَ رَبِّك‌َ لاَ يُؤْمِنُون‌َ حَتَّي‌ يُحَكِّمُوك‌َ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُم‌ْ ثُم‌َّ لاَ يَجِدُوا فِي‌ أَنْفُسِهِم‌ْ حَرَجَاً مِمَّا قَضَيْت‌َ وَ يُسَلِّمُوا تَسْلِيمَاً (نساء: 65)

به پروردگارت سوگند كه آنها مؤمن نخواهند بود، مگر اينكه در اختلافات خود، تو را به داورى طلبند و سپس از داورى تو، در دل خود احساس ناراحتى نكنند و كاملا تسليم باشند. (65)


وَ مَنْ‌ يُطِع‌ِ الله‌َ وَالرَّسُول‌َ فَأُولَئِك‌َ مَع‌َ الَّذِين‌َ أَنْعَم‌َ الله‌ُ عَلَيْهِمْ‌ مِن‌َ النَّبِيِّين‌َ وَالصِّدِّيقِين‌َ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِين‌َ وَ حَسُن‌َ أُولَئِك‌َ رَفِيقَاً (نساء: 69)

و كسى كه خدا و پيامبر را اطاعت كند، (در روز رستاخيز،) همنشين كسانى خواهد بود كه خدا، نعمت خود را بر آنان تمام كرده از پيامبران و صدّيقان و شهدا و صالحان و آنها رفيقهاى خوبى هستند! (69)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا خُذُوا حِذْرَكُم‌ْ فَانْفِرُوا ثُبَات‌ٍ أَوِ انْفِرُوا جَمِيعَاً (نساء: 71)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! آمادگى خود را (در برابر دشمن) حفظ كنيد و در دسته‏هاى متعدّد، يا بصورت دسته واحد، (طبق شرايط هر زمان و هر مكان،) به سوى دشمن حركت نماييد! (71)


وَ إِن‌َّ مِنْكُم‌ْ لَمَنْ‌ لَيُبَطِّئَن‌َّ فَإِن‌ْ أَصَابَتْكُم‌ْ مُصِيبَة‌ٌ قَال‌َ قَدْ أَنْعَم‌َ الله‌ُ عَلَيَّ‌ إِذْ لَم‌ْ أَكُنْ‌ مَعَهُم‌ْ شَهِيدَاً (نساء: 72)

در ميان شما، افرادى (منافق) هستند، كه (هم خودشان سست مى‏باشند، و هم) ديگران را به سستى مى‏كشانند اگر مصيبتى به شما برسد، مى‏گويند: «خدا به ما نعمت داد كه با مجاهدان نبوديم، تا شاهد (آن مصيبت) باشيم!» (72)


وَ لَئِن‌ْ أَصَابَكُم‌ْ فَضْل‌ٌ مِن‌َ الله‌ِ لَيَقُولَن‌َّ كَأَن‌ْ لَمْ‌ تَكُن‌ْ بَيْنَكُم‌ْ وَ بَيْنَه‌ُ مَوَدَّة‌ٌ يَا لَيْتَنِي‌ كُنْت‌ُ مَعَهُم‌ْ فَأَفُوزَ فَوْزَاً عَظِيمَاً (نساء: 73)

و اگر غنيمتى از جانب خدا به شما برسد، درست مثل اينكه هرگز ميان شما و آنها دوستى و مودّتى نبوده، مى‏گويند: «اى كاش ما هم با آنها بوديم، و به رستگارى (و پيروزى) بزرگى مى‏رسيديم!» (73)


فَلْيُقَاتِل‌ْ فِي‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ الَّذِين‌َ يَشْرُون‌َ الْحَيَاة‌َ الدُّنْيَا بِالْآخِرَة‌ِ وَ مَنْ‌ يُقَاتِل‌ْ فِي‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ فَيُقْتَل‌ْ أَوْ يَغْلِب‌ْ فَسَوْف‌َ نُؤْتِيه‌ِ أَجْرَاً عَظِيمَاً (نساء: 74)

كسانى كه زندگى دنيا را به آخرت فروخته‏اند، بايد در راه خدا پيكار كنند! و آن كس كه در راه خدا پيكار كند، و كشته شود يا پيروز گردد، پاداش بزرگى به او خواهيم داد. (74)


الَّذِين‌َ آمَنُوا يُقَاتِلُون‌َ فِي‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ وَالَّذِين‌َ كَفَرُوا يُقَاتِلُون‌َ فِي‌ سَبِيل‌ِ الطَّاغُوت‌ِ فَقَاتِلُوا أَوْلِيَاءَ الشَّيْطَان‌ِ إِن‌َّ كَيْدَ الشَّيْطَان‌ِ كَان‌َ ضَعِيفَاً (نساء: 76)

كسانى كه ايمان دارند، در راه خدا پيكار مى‏كنند و آنها كه كافرند، در راه طاغوت [بت و افراد طغيانگر]. پس شما با ياران شيطان، پيكار كنيد! (و از آنها نهراسيد!) زيرا كه نقشه شيطان، (همانند قدرتش) ضعيف است. (76)


أَلَم‌ْ تَرَ إِلَي‌ الَّذِين‌َ قِيل‌َ لَهُم‌ْ كُفُّوا أَيْدِيَكُم‌ْ وَ أَقِيمُوا الصَّلاَة‌َ وَ آتُوا الزَّكَاة‌َ فَلَمَّا كُتِب‌َ عَلَيْهِم‌ُ الْقِتَال‌ُ إِذَا فَرِيق‌ٌ مِنْهُم‌ْ يَخْشَوْن‌َ النَّاس‌َ كَخَشْيَة‌ِ الله‌ِ أَوْ أَشَدَّ خَشْيَة‌ً وَ قَالُوا رَبَّنَا لِم‌َ كَتَبْت‌َ عَلَيْنَا الْقِتَال‌َ لَوْلا أَخَّرْتَنَا إِلَي‌ أَجَل‌ٍ قَرِيب‌ٍ قُل‌ْ مَتَاع‌ُ الدُّنْيَا قَلِيل‌ٌ وَالْآخِرَة‌ُ خَيْرٌ لِمَن‌ِ اتَّقَي‌ وَ لاَ تُظْلَمُون‌َ فَتِيلاً (نساء: 77)

آيا نديدى كسانى را كه (در مكّه) به آنها گفته شد: «فعلا) دست از جهاد بداريد! و نماز را برپا كنيد! و زكات بپردازيد!» (امّا آنها از اين دستور، ناراحت بودند)، ولى هنگامى كه (در مدينه) فرمان جهاد به آنها داده شد، جمعى از آنان، از مردم مى‏ترسيدند، همان گونه كه از خدا مى‏ترسند، بلكه بيشتر! و گفتند: «پروردگارا! چرا جهاد را بر ما مقرّر داشتى؟! چرا اين فرمان را تا زمان نزديكى تأخير نينداختى؟!» به آنها بگو: «سرمايه زندگى دنيا، ناچيز است! و سراى آخرت، براى كسى كه پرهيزگار باشد، بهتر است! و به اندازه رشته شكافِ هسته خرمايى، به شما ستم نخواهد شد! (77)


أَيْنََمَا تَكُونُوا يُدْرِكْكُم‌ُ الْمَوْت‌ُ وَ لَوْ كُنْتُم‌ْ فِي‌ بُرُوج‌ٍ مُشَيَّدَة‌ٍ وَ إِنْ‌ تُصِبْهُم‌ْ حَسَنَة‌ٌ يَقُولُوا هَذِه‌ِ مِن‌ْ عِنْدِ الله‌ِ وَ إِنْ‌ تُصِبْهُم‌ْ سَيِّئَة‌ٌ يَقُولُوا هَذِه‌ِ مِنْ‌ عِنْدِك‌َ قُل‌ْ كُل‌ٌّ مِن‌ْ عِنْدِ الله‌ِ فَمَا ل‌ِ هَؤُلاَءِ الْقَوْم‌ِ لاَ يَكَادُون‌َ يَفْقَهُون‌َ حَدِيثَاً (نساء: 78)

هر جا باشيد، مرگ شما را درمى‏يابد هر چند در برجهاى محكم باشيد! و اگر به آنها [منافقان‏] حسنه (و پيروزى) برسد، مى‏گويند: «اين، از ناحيه خداست.» و اگر سيّئه (و شكستى) برسد، مى‏گويند: «اين، از ناحيه توست.» بگو: «همه اينها از ناحيه خداست.» پس چرا اين گروه حاضر نيستند سخنى را درك كنند؟! (78)


مَا أَصَابَك‌َ مِن‌ْ حَسَنَة‌ٍ فَمِن‌َ الله‌ِ وَ مَا أَصَابَك‌َ مِنْ‌ سَيِّئَة‌ٍ فَمِنْ‌ نَفْسِك‌َ وَ أَرْسَلْنَاك‌َ لِلنَّاس‌ِ رَسُولاً وَ كَفَي‌ بِالله‌ِ شَهِيدَاً (نساء: 79)

(آرى،) آنچه از نيكيها به تو مى‏رسد، از طرف خداست و آنچه از بدى به تو مى‏رسد، از سوى خود توست. و ما تو را رسول براى مردم فرستاديم و گواهى خدا در اين باره، كافى است! (79)


مَنْ‌ يُطِع‌ِ الرَّسُول‌َ فَقَدْ أَطَاع‌َ الله‌َ وَ مَنْ‌ تَوَلَّي‌ فَمَا أَرْسَلْنَاك‌َ عَلَيْهِم‌ْ حَفِيظَاً (نساء: 80)

كسى كه از پيامبر اطاعت كند، خدا را اطاعت كرده و كسى كه سرباز زند، تو را نگهبان (و مراقب) او نفرستاديم (و در برابر او، مسئول نيستى). (80)


وَ يَقُولُون‌َ طَاعة‌ٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِن‌ْ عِنْدِك‌َ بَيَّت‌َ طَائِفَة‌ٌ مِنْهُم‌ْ غَيْرَ الَّذِي‌ تَقُول‌ُ وَالله‌ُ يَكْتُب‌ُ مَا يُبَيِّتُون‌َ فَأَعْرِض‌ْ عَنْهُم‌ْ وَ تَوَكَّل‌ْ عَلَي‌ الله‌ِ وَ كَفَي‌ بِالله‌ِ وَكِيلاً (نساء: 81)

آنها در حضور تو مى‏گويند: «فرمانبرداريم» امّا هنگامى كه از نزد تو بيرون مى‏روند، جمعى از آنان بر خلاف گفته‏هاى تو، جلسات سرّى شبانه تشكيل مى‏دهند آنچه را در اين جلسات مى‏گويند، خداوند مى‏نويسد. اعتنايى به آنها نكن! (و از نقشه‏هاى آنان وحشت نداشته باش!) و بر خدا توكّل كن! كافى است كه او يار و مدافع تو باشد. (81)


أَفَلاَ يَتَدَبَّرُون‌َ الْقُرْآن‌َ وَ لَوْ كَان‌َ مِن‌ْ عِنْدِ غَيْرِ الله‌ِ لَوَجَدُوا فِيه‌ِ اخْتِلاَفاً كَثِيرَاً (نساء: 82)

آيا درباره قرآن نمى‏انديشند؟! اگر از سوى غير خدا بود، اختلاف فراوانى در آن مى‏يافتند. (82)


فَقَاتِل‌ْ فِي‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ لاَ تُكَلَّف‌ُ إِلاَّ نَفْسَك‌َ وَ حَرِّض‌ِ الْمُؤْمِنِين‌َ عَسَي‌ الله‌ُ أَنْ‌ يَكُف‌َّ بَأْس‌َ الَّذِين‌َ كَفَرُوا وَالله‌ُ أَشَدُّ بَأْسَاً وَ أَشَدُّ تَنْكِيلاً (نساء: 84)

در راه خدا پيكار كن! تنها مسئول وظيفه خود هستى! و مؤمنان را (بر اين كار،) تشويق نما! اميد است خداوند از قدرت كافران جلوگيرى كند (حتى اگر تنها خودت به ميدان بروى)! و خداوند قدرتش بيشتر، و مجازاتش دردناكتر است. (84)


وَ إِذَا حُيِّيتُمْ‌ بِتَحِيَّة‌ٍ فَحَيُّوا بِأَحْسَن‌َ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا إِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ حَسِيبَاً (نساء: 86)

هر گاه به شما تحيّت گويند، پاسخ آن را بهتر از آن بدهيد يا (لا اقل) به همان گونه پاسخ گوييد! خداوند حساب همه چيز را دارد. (86)


فَمَا لَكُم‌ْ فِي‌ الْمُنَافِقِين‌َ فِئَتَيْن‌ِ وَالله‌ُ أَرْكَسَهُمْ‌ بِمَا كَسَبُوا أَتُرِيدُون‌َ أَنْ‌ تَهْدُوا مَن‌ْ أَضَل‌َّ الله‌ُ وَ مَنْ‌ يُضْلِل‌ِ الله‌ُ فَلَن‌ْ تَجِدَ لَه‌ُ سَبِيلاً (نساء: 88)

چرا درباره منافقين دو دسته شده‏ايد؟! (بعضى جنگ با آنها را ممنوع، و بعضى مجاز مى‏دانيد.) در حالى كه خداوند بخاطر اعمالشان، (افكار) آنها را كاملًا وارونه كرده است! آيا شما مى‏خواهيد كسانى را كه خداوند (بر اثر اعمال زشتشان) گمراه كرده، هدايت كنيد؟! در حالى كه هر كس را خداوند گمراه كند، راهى براى او نخواهى يافت. (88)


وَدُّوا لَوْ تَكْفُرُون‌َ كَمَا كَفَرُوا فَتَكُونُون‌َ سَوَاءً فَلاَ تَتَّخِذُوا مِنْهُم‌ْ أَوْلِيَاءَ حَتَّي‌ يُهاجِرُوا فِي‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ فَإِنْ‌ تَوَلَّوا فَخُذُوهُم‌ْ وَاقْتُلُوهُم‌ْ حَيْث‌ُ وَجَدْتُمُوهُمْ‌ وَ لاَ تَتَّخِذُوا مِنْهُم‌ْ وَلِيَّاً وَ لاَ نَصِيرَاً (نساء: 89)

آنان آرزو مى‏كنند كه شما هم مانند ايشان كافر شويد، و مساوى يكديگر باشيد. بنا بر اين، از آنها دوستانى انتخاب نكنيد، مگر اينكه (توبه كنند، و) در راه خدا هجرت نمايند. هر گاه از اين كار سر باز زنند، (و به اقدام بر ضدّ شما ادامه دهند،) هر جا آنها را يافتيد، اسير كنيد! و (در صورت احساس خطر) به قتل برسانيد! و از ميان آنها، دوست و يار و ياورى اختيار نكنيد!. (89)


إِلاَّ الَّذِين‌َ يَصِلُون‌َ إِلَي‌ قَوْم‌ٍ بَيْنَكُم‌ْ وَ بَيْنَهُم‌ْ مِيثَاق‌ٌ أَوْ جَاءُوكُم‌ْ حَصِرَت‌ْ صُدُورُهُم‌ْ أَنْ‌ يُقَاتِلُوكُم‌ْ أَوْ يُقَاتِلُوا قَوْمَهُم‌ْ وَ لَوْ شَاءَ الله‌ُ لَسَلَّطَهُم‌ْ عَلَيْكُم‌ْ فَلَقَاتَلُوكُم‌ْ فَإِنِ‌ اعْتَزَلُوكُم‌ْ فَلَم‌ْ يُقَاتِلُوكُم‌ْ وَ أَلْقَوْا إِلَيْكُم‌ُ السَّلَم‌َ فَمَا جَعَل‌َ الله‌ُ لَكُم‌ْ عَلَيْهِم‌ْ سَبِيلاً (نساء: 90)

مگر آنها كه با همپيمانان شما، پيمان بسته‏اند يا آنها كه به سوى شما مى‏آيند، و از پيكار با شما، يا پيكار با قوم خود ناتوان شده‏اند (نه سر جنگ با شما دارند، و نه توانايى مبارزه با قوم خود.) و اگر خداوند بخواهد، آنان را بر شما مسلّط مى‏كند تا با شما پيكار كنند. پس اگر از شما كناره‏گيرى كرده و با شما پيكار ننمودند، (بلكه) پيشنهاد صلح كردند، خداوند به شما اجازه نمى‏دهد كه متعرّض آنان شويد. (90)


سَتَجِدُون‌َ آخَرِين‌َ يُرِيدُون‌َ أَنْ‌ يَأْمَنُوكُم‌ْ وَ يَأْمَنُوا قَوْمَهُم‌ْ كُلَّمَا رُدُّوا إِلَي‌ الْفِتْنَة‌ِ أُرْكِسُوا فِيهَا فَإِنْ‌ لَم‌ْ يَعْتَزِلُوكُم‌ْ وَ يُلْقُوا إِلَيْكُم‌ُ السَّلَم‌َ وَ يَكُفُّوا أَيْدِيَهُم‌ْ فَخُذُوهُم‌ْ وَاقْتُلُوهُم‌ْ حَيْث‌ُ ثَقِفْتُمُوهُم‌ْ وَ أُولَئِكُمْ‌ جَعَلْنَا لَكُم‌ْ عَلَيْهِم‌ْ سُلْطَانَاً مُبِينَاً (نساء: 91)

بزودى جمعيّت ديگرى را مى‏يابيد كه مى‏خواهند هم از ناحيه شما در امان باشند، و هم از ناحيه قوم خودشان (كه مشركند. لذا نزد شما ادّعاى ايمان مى‏كنند ولى) هر زمان آنان را به سوى فتنه (و بت پرستى) بازگردانند، با سر در آن فرو مى‏روند! اگر از درگيرى با شما كنار نرفتند و پيشنهاد صلح نكردند و دست از شما نكشيدند، آنها را هر جا يافتيد اسير كنيد و (يا) به قتل برسانيد! آنها كسانى هستند كه ما براى شما، تسلّط آشكارى نسبت به آنان قرار داده‏ايم. (91)


وَ مَا كَان‌َ لِمُؤْمِن‌ٍ أَنْ‌ يَقْتُل‌َ مُؤْمِناً إِلاَّ خَطَأً وَ مَنْ‌ قَتَل‌َ مُؤْمِناً خَطَأً فَتَحْرِيرُ رَقَبَة‌ٍ مُؤْمِنَة‌ٍ وَ دِيَة‌ٌ مُسَلَّمَة‌ٌ إِلَي‌ أَهْلِه‌ِ إِلاَّ أَنْ‌ يَصَّدَّقُوا فَإِنْ‌ كَان‌َ مِنْ‌ قَوْم‌ٍ عَدُوٍّ لَكُم‌ْ وَ هُوَ مُؤْمِن‌ٌ فَتَحْرِيرُ رَقَبَة‌ٍ مُؤْمِنَة‌ٍ وَ إِنْ‌ كَان‌َ مِنْ‌ قَوْم‌ٍ بَيْنَكُم‌ْ وَ بَيْنَهُمْ‌ مِيثَاق‌ٌ فَدِيَة‌ٌ مُسَلَّمَة‌ٌ إِلَي‌ أَهْلِه‌ِ وَ تَحْرِيرُ رَقَبَة‌ٍ مُؤْمِنَة‌ٍ فَمَنْ‌ لَم‌ْ يَجِدْ فَصِيَام‌ُ شَهْرَيْن‌ِ مُتَتَابِعَيْن‌ِ تَوْبَة‌ً مِن‌َ الله‌ِ وَ كَان‌َ الله‌ُ عَلِيمَاً حَكِيمَاً (نساء: 92)

هيچ فرد باايمانى مجاز نيست كه مؤمنى را به قتل برساند، مگر اينكه اين كار از روى خطا و اشتباه از او سر زند (و در عين حال،) كسى كه مؤمنى را از روى خطا به قتل رساند، بايد يك برده مؤمن را آزاد كند و خونبهايى به كسان او بپردازد مگر اينكه آنها خونبها را ببخشند. و اگر مقتول، از گروهى باشد كه دشمنان شما هستند (و كافرند)، ولى مقتول باايمان بوده، (تنها) بايد يك برده مؤمن را آزاد كند (و پرداختن خونبها لازم نيست). و اگر از جمعيّتى باشد كه ميان شما و آنها پيمانى برقرار است، بايد خونبهاى او را به كسان او بپردازد، و يك برده مؤمن (نيز) آزاد كند. و آن كس كه دسترسى (به آزاد كردن برده) ندارد، دو ماه پى در پى روزه مى‏گيرد. اين، (يك نوع تخفيف، و) توبه الهى است. و خداوند، دانا و حكيم است. (92)


وَ مَنْ‌ يَقْتُل‌ْ مُؤْمِنَاً مُتَعَمِّدَاً فَجَزَاؤُه‌ُ جَهَنَّم‌ُ خَالِدَاً فِيهَا وَ غَضِب‌َ الله‌ُ عَلَيْه‌ِ وَ لَعَنَه‌ُ وَ أَعَدَّ لَه‌ُ عَذَاباً عَظِيمَاً (نساء: 93)

و هر كس، فرد باايمانى را از روى عمد به قتل برساند، مجازاتِ او دوزخ است در حالى كه جاودانه در آن مى‏ماند و خداوند بر او غضب مى‏كند و او را از رحمتش دور مى‏سازد و عذاب عظيمى براى او آماده ساخته است. (93)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا إِذَا ضَرَبْتُم‌ْ فِي‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ فَتَبَيَّنُوا وَ لاَ تَقُولُوا لِمَن‌ْ أَلْقَي‌ إِلَيْكُم‌ُ السَّلاَم‌َ لَسْت‌َ مُؤْمِنَاً تَبْتَغُون‌َ عَرَض‌َ الْحَيَاة‌ِ الْدُّنْيَا فَعِنْدَ الله‌ِ مَغَانِم‌ُ كَثِيرَة‌ٌ كَذَلِك‌َ كُنْتُمْ‌ مِن‌ْ قَبْل‌ُ فَمَن‌َّ الله‌ُ عَلَيْكُمْ‌ فَتَبَيَّنُوا إِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ بِمَا تَعْمَلُون‌َ خَبِيرَاً (نساء: 94)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! هنگامى كه در راه خدا گام مى‏زنيد (و به سفرى براى جهاد مى‏رويد)، تحقيق كنيد! و بخاطر اينكه سرمايه ناپايدار دنيا (و غنايمى) به دست آوريد، به كسى كه اظهار صلح و اسلام مى‏كند نگوييد: «مسلمان نيستى» زيرا غنيمتهاى فراوانى (براى شما) نزد خداست. شما قبلًا چنين بوديد و خداوند بر شما منّت نهاد (و هدايت شديد). پس، (بشكرانه اين نعمت بزرگ،) تحقيق كنيد! خداوند به آنچه انجام مى‏دهيد آگاه است. (94)


إِن‌َّ الَّذِين‌َ تَوَفَّاهُم‌ُ الْمَلاَئِكَة‌ُ ظَالِمِي‌ أَنْفُسِهِم‌ْ قَالُوا فِيم‌َ كُنْتُم‌ْ قَالُوا كُنَّا مُسْتَضْعَفِين‌َ فِي‌ الْأَرْض‌ِ قَالُوا أَلَم‌ْ تَكُن‌ْ أَرْض‌ُ الله‌ِ وَاسِعَة‌ً فَتُهَاجِرُوا فِيهَا فَأُولَئِك‌َ مَأْوَاهُم‌ْ جَهَنَّم‌ُ وَ سَاءَت‌ْ مَصِيرَاً (نساء: 97)

كسانى كه فرشتگان (قبض ارواح)، روح آنها را گرفتند در حالى كه به خويشتن ستم كرده بودند، به آنها گفتند: «شما در چه حالى بوديد؟ (و چرا با اينكه مسلمان بوديد، در صفِ كفّار جاى داشتيد؟!)» گفتند: «ما در سرزمين خود، تحت فشار و مستضعف بوديم.» آنها [فرشتگان‏] گفتند: «مگر سرزمين خدا، پهناور نبود كه مهاجرت كنيد؟!» آنها (عذرى نداشتند، و) جايگاهشان دوزخ است، و سرانجام بدى دارند. (97)


فَأُولَئِك‌َ عَسَي‌ الله‌ُ أَن‌ْ يَعْفُوَ عَنْهُم‌ْ وَ كَان‌َ الله‌ُ عَفُوَّاً غَفُورَاً (نساء: 99)

ممكن است خداوند، آنها را مورد عفو قرار دهد و خداوند، عفو كننده و آمرزنده است. (99)


وَ مَنْ‌ يُهَاجِرْ فِي‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ يَجِدْ فِي‌ الْأَرْض‌ِ مُرَاغَمَاً كَثِيرَاً وَ سَعَة‌ً وَ مَنْ‌ يَخْرُج‌ْ مِنْ‌ بَيْتِه‌ِ مُهَاجِرَاً إِلَي‌ الله‌ِ وَ رَسُولِه‌ِ ثُم‌َّ يُدْرِكْه‌ُ الْمَوْت‌ُ فَقَدْ وَقَع‌َ أَجْرُه‌ُ عَلَي‌ الله‌ِ وَ كَان‌َ الله‌ُ غَفُورَاً رَحِيمَاً (نساء: 100)

كسى كه در راه خدا هجرت كند، جاهاى امنِ فراوان و گسترده‏اى در زمين مى‏يابد. و هر كس بعنوان مهاجرت به سوى خدا و پيامبر او، از خانه خود بيرون رود، سپس مرگش فرا رسد، پاداش او بر خداست و خداوند، آمرزنده و مهربان است. (100)


وَ إِذَا ضَرَبْتُم‌ْ فِي‌ الْأَرْض‌ِ فَلَيْس‌َ عَلَيْكُم‌ْ جُنَاح‌ٌ أَنْ‌ تَقْصُرُوا مِن‌َ الصَّلاَة‌ِ إِن‌ْ خِفْتُم‌ْ أَنْ‌ يَفْتِنَكُم‌ُ الَّذِين‌َ كَفَرُوا إِن‌َّ الْكَافِرِين‌َ كَانُوا لَكُم‌ْ عَدُوَّاَ مُبِينَاً (نساء: 101)

هنگامى كه سفر مى‏كنيد، گناهى بر شما نيست كه نماز را كوتاه كنيد اگر از فتنه (و خطر) كافران بترسيد زيرا كافران، براى شما دشمن آشكارى هستند. (101)


وَ إِذَا كُنْت‌َ فِيهِم‌ْ فَأَقَمْت‌َ لَهُم‌ُ الصَّلاَة‌َ فَلْتَقُم‌ْ طَائِفَة‌ٌ مِنْهُمْ‌ مَعَك‌َ وَلْيَأْخُذُوا أَسْلِحَتَهُم‌ْ فَإِذَا سَجَدُوا فَلْيَكُونُوا مِنْ‌ وَرَائِكُم‌ْ وَلْتَأْت‌ِ طَائِفَة‌ٌ أُخْرَي‌ لَم‌ْ يُصَلُّوا فَلْيُصَلُّوا مَعَك‌َ وَلْيَأْخُذُوا حِذْرَهُم‌ْ وَ أَسْلِحَتَهُم‌ْ وَدَّ الَّذِين‌َ كَفَرُوا لَوْ تَغْفُلُون‌َ عَن‌ْ أَسْلِحَتِكُم‌ْ وَ أَمْتِعَتِكُم‌ْ فَيَمِيلُون‌َ عَلَيْكُمْ‌ مَيْلَة‌ً وَاحِدَة‌ً وَ لاَ جُنَاح‌َ عَلَيْكُم‌ْ إِنْ‌ كَان‌َ بِكُم‌ْ أَذَي‌ً مِنْ‌ مَطَرٍ أَوْ كُنْتُمْ‌ مَرْضَي‌ أَنْ‌ تَضَعُوا أَسْلِحَتَكُم‌ْ وَ خُذُوا حِذْرَكُم‌ْ إِن‌َّ الله‌َ أَعَدَّ لِلْكَافِرِين‌َ عَذَابَاً مُهِينَاً (نساء: 102)

و هنگامى كه در ميان آنها باشى، و (در ميدان جنگ) براى آنها نماز را برپا كنى، بايد دسته‏اى از آنها با تو (به نماز) برخيزند، و سلاحهايشان را با خود برگيرند و هنگامى كه سجده كردند (و نماز را به پايان رساندند)، بايد به پشتِ سرِ شما (به ميدان نبرد) بروند، و آن دسته ديگر كه نماز نخوانده‏اند (و مشغول پيكار بوده‏اند)، بيايند و با تو نماز بخوانند آنها بايد وسايل دفاعى و سلاحهايشان (را در حال نماز) با خود حمل كنند (زيرا) كافران آرزو دارند كه شما از سلاحها و متاعهاى خود غافل شويد و يكباره به شما هجوم آورند. و اگر از باران ناراحتيد، و يا بيمار (و مجروح) هستيد، مانعى ندارد كه سلاحهاى خود را بر زمين بگذاريد ولى وسايل دفاعى (مانند زره و خود را) با خود برداريد خداوند، عذاب خواركننده‏اى براى كافران فراهم ساخته است. (102)


فَإِذَا قَضَيْتُم‌ُ الصَّلاَة‌َ فَاذْكُرُوا الله‌َ قِيَامَاً وَ قُعُودَاً وَ عَلَي‌ جُنُوبِكُم‌ْ فَإِذَا اطْمَأْنَنْتُم‌ْ فَأَقِيمُوا الصَّلاَة‌َ إِن‌َّ الصَّلاَة‌َ كَانَت‌ْ عَلَي‌ الْمُؤْمِنِين‌َ كِتَاباً مَوْقُوتَاً (نساء: 103)

و هنگامى كه نماز را به پايان رسانديد، خدا را ياد كنيد ايستاده، و نشسته، و در حالى كه به پهلو خوابيده‏ايد! و هر گاه آرامش يافتيد (و حالت ترس زايل گشت)، نماز را (به طور معمول) انجام دهيد، زيرا نماز، وظيفه ثابت و معيّنى براى مؤمنان است! (103)


وَ لاَ تَهِنُوا فِي‌ ابْتِغَاءِ الْقَوْم‌ِ إِنْ‌ تَكُونُوا تَأْلَمُون‌َ فَإِنَّهُم‌ْ يَأْلَمُون‌َ كَمَا تَأْلَمُون‌َ وَ تَرْجُون‌َ مِن‌َ الله‌ِ مَا لاَ يَرْجُون‌َ وَ كَان‌َ الله‌ُ عَلِيمَاً حَكِيمَاً (نساء: 104)

و در راه تعقيب دشمن، (هرگز) سست نشويد! (زيرا) اگر شما درد و رنج مى‏بينيد، آنها نيز همانند شما درد و رنج مى‏بينند ولى شما اميدى از خدا داريد كه آنها ندارند و خداوند، دانا و حكيم است. (104)


هَا أَنْتُم‌ْ هَؤُلاَءِ جَادَلْتُم‌ْ عَنْهُم‌ْ فِي‌ الْحَيَاة‌ِ الدُّنْيَا فَمَنْ‌ يُجَادِل‌ُ الله‌َ عَنْهُم‌ْ يَوْم‌َ الْقِيَامَة‌ِ أَم‌ مَنْ‌ يَكُون‌ُ عَلَيْهِم‌ْ وَكِيلاً (نساء: 109)

آرى، شما همانا هستيد كه در زندگى اين جهان، از آنان دفاع كرديد! اما كيست كه در برابر خداوند، در روز رستاخيز از آنها دفاع كند؟! يا چه كسى است كه وكيل و حامى آنها باشد؟! (109)


وَ مَنْ‌ يَكْسِب‌ْ إِثْمَاً فَإِنَّمَا يَكْسِبُه‌ُ عَلَي‌ نَفْسِه‌ِ وَ كَان‌َ الله‌ُ عَلِيمَاً حَكِيمَاً (نساء: 111)

و كسى كه گناهى مرتكب شود، به زيان خود مرتكب شده خداوند، دانا و حكيم است. (111)


وَ مَنْ‌ يَكْسِب‌ْ خَطِيئَة‌ً أَوْ إِثْمَاً ثُم‌َّ يَرْم‌ِ بِه‌ِ بَرِيئَاً فَقَدِ احْتَمَل‌َ بُهْتَانَاً وَ إِثْمَاً مُبِينَاً (نساء: 112)

و كسى كه خطا يا گناهى مرتكب شود، سپس بيگناهى را متهم سازد، بار بهتان و گناهِ آشكارى بر دوش گرفته است. (112)


لاَ خَيْرَ فِي‌ كَثِيرٍ مِنْ‌ نَجْوَاهُم‌ْ إِلاَّ مَن‌ْ أَمَرَ بِصَدَقَة‌ٍ أَوْ مَعْرُوف‌ٍ أَوْ إِصْلاَح‌ٍ بَيْن‌َ النَّاس‌ِ وَ مَنْ‌ يَفْعَل‌ْ ذَلِك‌َ ابْتِغَاءَ مَرْضَات‌ِ الله‌ِ فَسَوْف‌َ نُؤْتِيه‌ِ أَجْرَاً عَظِيمَاً (نساء: 114)

در بسيارى از سخنانِ درِگوشى (و جلسات محرمانه) آنها، خير و سودى نيست مگر كسى كه (به اين وسيله،) امر به كمك به ديگران، يا كار نيك، يا اصلاح در ميان مردم كند و هر كس براى خشنودى پروردگار چنين كند، پاداش بزرگى به او خواهيم داد. (114)


إِن‌َّ الله‌َ لاَ يَغْفِرُ أَنْ‌ يُشْرَك‌َ بِه‌ِ وَ يَغْفِرُ مَا دُون‌َ ذَلِك‌َ لِمَنْ‌ يَشَاءُ وَ مَنْ‌ يُشْرِك‌ْ بِالله‌ِ فَقَدْ ضَل‌َّ ضَلاَلاً بَعِيدَاً (نساء: 116)

خداوند، شرك به او را نمى‏آمرزد (ولى) كمتر از آن را براى هر كس بخواهد (و شايسته بداند) مى‏آمرزد. و هر كس براى خدا همتايى قرار دهد، در گمراهى دورى افتاده است. (116)


وَ لَأَُضِلَّنَّهُم‌ْ وَ لَأَُمَنِّيَنَّهُم‌ْ وَ لَآَمُرَنَّهُم‌ْ فَلَيُبَتِّكُن‌َّ آذَان‌َ الْأَنْعَام‌ِ وَ لَآمُرَنَّهُم‌ْ فَلَيُغَيِّرُن‌َّ خَلْق‌َ الله‌ِ وَ مَنْ‌ يَتَّخِذِ الشَّيْطَان‌َ وَلِيَّاً مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ فَقَدْ خَسِرَ خُسْرَانَاً مُبِينَاً (نساء: 119)

و آنها را گمراه مى‏كنم! و به آرزوها سرگرم مى‏سازم! و به آنان دستور مى‏دهم كه (اعمال خرافى انجام دهند، و) گوش چهارپايان را بشكافند، و آفرينشِ پاك خدايى را تغيير دهند! (و فطرت توحيد را به شرك بيالايند!)» و هر كس، شيطان را به جاى خدا ولى خود برگزيند، زيانِ آشكارى كرده است. (119)


وَ مَنْ‌ يَعْمَل‌ْ مِن‌َ الصَّالِحَات‌ِ مِنْ‌ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَي‌ وَ هُوَ مُؤْمِن‌ٌ فَأُولَئِك‌َ يَدْخُلُون‌َ الْجَنَّة‌َ وَ لاَ يُظْلَمُون‌َ نَقِيرَاً (نساء: 124)

و كسى كه چيزى از اعمال صالح را انجام دهد، خواه مرد باشد يا زن، در حالى كه ايمان داشته باشد، چنان كسانى داخل بهشت مى‏شوند و كمترين ستمى به آنها نخواهد شد. (124)


وَ يَسْتَفْتُونَك‌َ فِي‌ النِّسَاءِ قُل‌ِ الله‌ُ يُفْتِيكُم‌ْ فِيهِن‌َّ وَ مَا يُتْلَي‌ عَلَيْكُم‌ْ فِي‌ الْكِتَاب‌ِ فِي‌ يَتَامَي‌ النِّسَاءِ الاَّتِي‌‌ لاَ تُؤْتُونَهُن‌َّ مَا كُتِب‌َ لَهُن‌َّ وَ تَرْغَبُون‌َ أَنْ‌ تَنْكِحُوهُن‌َّ وَالْمُسْتَضْعَفِين‌َ مِن‌َ الْوِلْدَان‌ِ وَ أَنْ‌ تَقُومُوا لِلْيَتَامَي‌ بِالْقِسْط‌ِ وَ مَا تَفْعَلُوا مِن‌ْ خَيْرٍ فَإِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ بِه‌ِ عَلِيمَاً (نساء: 127)

از تو درباره حكم زنان سؤال مى‏كنند بگو: «خداوند درباره آنان به شما پاسخ مى دهد: آنچه در قرآن درباره زنان يتيمى كه حقوقشان را به آنها نمى‏دهيد، و مى‏خواهيد با آنها ازدواج كنيد، و نيز آنچه درباره كودكان صغير و ناتوان براى شما بيان شده است، (قسمتى از سفارشهاى خداوند در اين زمينه مى‏باشد و نيز به شما سفارش مى‏كند كه) با يتيمان به عدالت رفتار كنيد! و آنچه از نيكيها انجام مى‏دهيد خداوند از آن آگاه است (و به شما پاداش شايسته مى‏دهد). (127)


وَ إِنِ‌ امْرَأَة‌ٌ خَافَت‌ْ مِنْ‌ بَعْلِهَا نُشُوزَاً أَوْ إِعْرَاضَاً فَلاَ جُنَاح‌َ عَلَيْهِمَا أَنْ‌ يُصْلِحَا بَيْنَهُمَا صُلْحَاً وَالصُّلْح‌ُ خَيْرٌ وَ أُحْضِرَت‌ِ الْأَنْفُس‌ُ الشُّح‌َّ وَ إِنْ‌ تُحْسِنُوا وَ تَتَّقُوا فَإِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ بِمَا تَعْمَلُون‌َ خَبِيرَاً (نساء: 128)

و اگر زنى، از طغيان و سركشى يا اعراضِ شوهرش، بيم داشته باشد، مانعى ندارد با هم صلح كنند (و زن يا مرد، از پاره‏اى از حقوق خود، بخاطر صلح، صرف نظر نمايد.) و صلح، بهتر است اگر چه مردم (طبق غريزه حبّ ذات، در اين گونه موارد) بخل مى‏ورزند. و اگر نيكى كنيد و پرهيزگارى پيشه سازيد (و بخاطر صلح، گذشت نماييد)، خداوند به آنچه انجام مى‏دهيد، آگاه است (و پاداش شايسته به شما خواهد داد). (128)


وَ لَن‌ْ تَسْتَطِيعُوا أَنْ‌ تَعْدِلُوا بَيْن‌َ النِّسَاءِ وَ لَوْ حَرَصْتُم‌ْ فَلاَ تَمِيلُوا كُل‌َّ الْمَيْل‌ِ فَتَذَرُوهَا كَالْمُعَلَّقَة‌ِ وَ إِنْ‌ تُصْلِحُوا وَ تَتَّقُوا فَإِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ غَفُورَاً رَحِيمَاً (نساء: 129)

شما هرگز نمى‏توانيد (از نظر محبّت قلبى) در ميان زنان، عدالت برقرار كنيد، هر چند كوشش نماييد! ولى تمايل خود را بكلّى متوجّه يك طرف نسازيد كه ديگرى را بصورت زنى كه شوهرش را از دست داده درآوريد! و اگر راه صلاح و پرهيزگارى پيش گيريد، خداوند آمرزنده و مهربان است. (129)


وَ لِالله‌ِ مَا فِي‌ السَّمَاوَات‌ِ وَ مَا فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَ لَقَدْ وَصَّيْنَا الَّذِين‌َ أُوتُوا الْكِتَاب‌َ مِنْ‌ قَبْلِكُم‌ْ وَ إِيَّاكُم‌ْ أَن‌ِ اتَّقُوا الله‌َ وَ إِنْ‌ تَكْفُرُوا فَإِن‌َّ لِالله‌ِ مَا فِي‌ السَّمَاوَات‌ِ وَ مَا فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَ كَان‌َ الله‌ُ غَنِيَّاً حَمِيدَاً (نساء: 131)

آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است، از آن خداست. و ما به كسانى كه پيش از شما، كتاب آسمانى به آنها داده شده بود، سفارش كرديم، (همچنين) به شما (نيز) سفارش مى‏كنيم كه از (نافرمانى) خدا بپرهيزيد! و اگر كافر شويد، (به خدا زيانى نمى‏رسد زيرا) براى خداست آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است، و خداوند، بى‏نياز و ستوده است. (131)


مَنْ‌ كَان‌َ يُرِيدُ ثَوَاب‌َ الدُّنْيَا فَعِنْدَ الله‌ِ ثَوَاب‌ُ الدُّنْيَا وَالْآخِرَة‌ِ وَ كَان‌َ الله‌ُ سَمِيعَاً بَصِيرَاً (نساء: 134)

كسانى كه پاداش دنيوى بخواهند، (و در قيد نتايج معنوى و اخروى نباشند، در اشتباهند زيرا) پاداش دنيا و آخرت نزد خداست و خداوند، شنوا و بيناست. (134)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِين‌َ بِالْقِسْط‌ِ شُهَدَاءَ لِالله‌ِ وَ لَوْ عَلَي‌ أَنْفُسِكُم‌ْ أَوِ الْوَالِدَيْن‌ِ وَالْأَقْرَبِين‌َ إِنْ‌ يَكُن‌ْ غَنِيَّاً أَوْ فَقِيرَاً فَالله‌ُ أَوْلَي‌ بِهِمَا فَلاَ تَتَّبِعُوا الْهَوَي‌ أَنْ‌ تَعْدِلُوا وَ إِنْ‌ تَلْوُو أَوْ تُعْرِضُوا فَإِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ بِمَا تَعْمَلُون‌َ خَبِيرَاً (نساء: 135)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! كاملًا قيام به عدالت كنيد! براى خدا شهادت دهيد، اگر چه (اين گواهى) به زيان خود شما، يا پدر و مادر و نزديكان شما بوده باشد! (چرا كه) اگر آنها غنىّ يا فقير باشند، خداوند سزاوارتر است كه از آنان حمايت كند. بنا بر اين، از هوى و هوس پيروى نكنيد كه از حق، منحرف خواهيد شد! و اگر حق را تحريف كنيد، و يا از اظهار آن، اعراض نماييد، خداوند به آنچه انجام مى‏دهيد، آگاه است. (135)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا آمِنُوا بِالله‌ِ وَ رَسُولِه‌ِ وَالْكِتَاب‌ِ الَّذِي‌ نَزَّل‌َ عَلَي‌ رَسُولِه‌ِ وَالْكِتَاب‌ِ الَّذِي‌ أَنْزَل‌َ مِنْ‌ قَبْل‌ُ وَ مَنْ‌ يَكْفُرْ بِالله‌ِ وَ مَلاَئِكَتِه‌ِ وَ كُتُبِه‌ِ وَ رُسُلِه‌ِ وَالْيَوْم‌ِ الْآخِرِ فَقَدْ ضَل‌َّ ضَلاَلاً بَعِيدَاً (نساء: 136)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! به خدا و پيامبرش، و كتابى كه بر او نازل كرده، و كتب (آسمانى) كه پيش از اين فرستاده است، ايمان (واقعى) بياوريد كسى كه خدا و فرشتگان او و كتابها و پيامبرانش و روز واپسين را انكار كند، در گمراهى دور و درازى افتاده است. (136)


الَّذِين‌َ يَتَّخِذُون‌َ الْكَافِرِين‌َ أَوْلِيَاءَ مِنْ‌ دُون‌ِ الْمُؤْمِنِين‌َ أَيَبْتَغُون‌َ عِنْدَهُم‌ُ الْعِزَّة‌َ فَإِن‌َّ الْعِزَّة‌َ لِالله‌ِ جَمِيعَاً (نساء: 139)

همانها كه كافران را به جاى مؤمنان، دوست خود انتخاب مى‏كنند. آيا عزّت و آبرو نزد آنان مى‏جويند؟ با اينكه همه عزّتها از آن خداست؟! (139)


وَ قَدْ نَزَّل‌َ عَلَيْكُم‌ْ فِي‌ الْكِتَاب‌ِ أَن‌ْ إِذَا سَمِعْتُم‌ْ آيَات‌ِ الله‌ِ يُكْفَرُ بِهَا وَ يُسْتَهْزَأُ بِهَا فَلاَ تَقْعُدُوا مَعَهُم‌ْ حَتَّي‌ يَخُوضُوا فِي‌ حَدِيث‌ٍ غَيْرِه‌ِ إِنَّكُم‌ْ إِذَاً مِثْلُهُم‌ْ إِن‌َّ الله‌َ جَامِع‌ُ الْمُنَافِقِين‌َ وَالْكَافِرِين‌َ فِي‌ جَهَنَّم‌َ جَمِيعَاً (نساء: 140)

و خداوند (اين حكم را) در قرآن بر شما نازل كرده كه هر گاه بشنويد افرادى آيات خدا را انكار و استهزا مى‏كنند، با آنها ننشينيد تا به سخن ديگرى بپردازند! و گر نه، شما هم مثل آنان خواهيد بود. خداوند، منافقان و كافران را همگى در دوزخ جمع مى‏كند. (140)


الَّذِين‌َ يَتَرَبَّصُون‌َ بِكُم‌ْ فَإِنْ‌ كَان‌َ لَكُم‌ْ فَتْح‌ٌ مِن‌َ الله‌ِ قَالُوا أَلَم‌ْ نَكُنْ‌ مَعَكُم‌ْ وَ إِنْ‌ كَان‌َ لِلْكَافِرِين‌َ نَصيب‌ٌ قَالُوا أَلَم‌ْ نَسْتَحْوِذْ عَلَيْكُم‌ْ وَ نَمْنَعْكُمْ‌ مِن‌َ الْمُؤْمِنِين‌َ فَالله‌ُ يَحْكُم‌ُ بَيْنَكُم‌ْ يَوْم‌َ الْقِيَامَة‌ِ وَ لَن‌ْ يَجْعَل‌َ الله‌ُ لِلْكَافِرِين‌َ عَلَي‌ الْمُؤْمِنِين‌َ سَبِيلاً (نساء: 141)

منافقان همانها هستند كه پيوسته انتظار مى‏كشند و مراقب شما هستند اگر فتح و پيروزى نصيب شما گردد، مى‏گويند: مگر ما با شما نبوديم؟ (پس ما نيز در افتخارات و غنايم شريكيم!) «و اگر بهره‏اى نصيب كافران گردد، به آنان مى‏گويند: مگر ما شما را به مبارزه و عدم تسليم در برابر مؤمنان، تشويق نمى‏كرديم؟ (پس با شما شريك خواهيم بود!)» خداوند در روز رستاخيز، ميان شما داورى مى‏كند و خداوند هرگز كافران را بر مؤمنان تسلّطى نداده است. (141)


مُذَبْذَبِين‌َ بَيْن‌َ ذَلِك‌َ لاَ إِلَي‌ هَؤُلاَءِ وَ لاَ إِلَي‌ هَؤُلاَءِ وَ مَنْ‌ يُضْلِل‌ِ الله‌ُ فَلَن‌ْ تَجِدَ لَه‌ُ سَبِيلاً (نساء: 143)

آنها افراد بى‏هدفى هستند كه نه سوى اينها، و نه سوى آنهايند! (نه در صف مؤمنان قرار دارند، و نه در صف كافران!) و هر كس را خداوند گمراه كند، راهى براى او نخواهى يافت. (143)


إِلاَّ الَّذِين‌َ تَابُوا وَ أَصْلَحُوا وَاعْتَصَمُوا بِالله‌ِ وَ أَخْلَصُوا دِينَهُم‌ْ لِالله‌ِ فَأُولَئِك‌َ مَع‌َ الْمُؤْمِنِين‌َ وَ سَوْف‌َ يُؤْت‌ِ الله‌ُ الْمُؤْمِنِين‌َ أَجْرَاً عَظِيمَاً (نساء: 146)

مگر آنها كه توبه كنند، و جبران و اصلاح نمايند، به (دامن لطف) خدا، چنگ زنند، و دين خود را براى خدا خالص كنند آنها با مؤمنان خواهند بود و خداوند به افراد باايمان، پاداش عظيمى خواهد داد. (146)


إِنْ‌ تُبْدُوا خَيْرَاً أَوْ تُخْفُوه‌ُ أَوْ تَعْفُوا عَنْ‌ سُوءٍ فَإِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ عَفُوَّاً قَدِيرَاً (نساء: 149)

اگر نيكيها را آشكار يا مخفى سازيد، و از بديها گذشت نماييد، خداوند بخشنده و تواناست (و با اينكه قادر بر انتقام است، عفو و گذشت مى‏كند). (149)


يَسْأَلُك‌َ أَهْل‌ُ الْكِتَاب‌ِ أَنْ‌ تُنَزِّل‌َ عَلَيْهِم‌ْ كِتَابَاً مِن‌َ السَّمَاءِ فَقَدْ سَأَلُوا مُوسَي‌ أَكْبَرَ مِنْ‌ ذَلِك‌َ فَقَالُوا أَرِنَا الله‌َ جَهْرَة‌ً فَأَخَذَتْهُم‌ُ الصَّاعِقَة‌ُ بِظُلْمِهِم‌ْ ثُم‌َّ اتَّخَذُوا الْعِجْل‌َ مِنْ‌ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُم‌ُ الْبَيِّنَات‌ُ فَعَفَوْنَا عَنْ‌ ذَلِك‌َ وَ آتَيْنَا مُوسَي‌ سُلْطَانَاً مُبِينَاً (نساء: 153)

اهل كتاب از تو مى‏خواهند كتابى از آسمان (يك جا) بر آنها نازل كنى (در حالى كه اين يك بهانه است) آنها از موسى، بزرگتر از اين را خواستند، و گفتند: «خدا را آشكارا به ما نشان ده!» و بخاطر اين ظلم و ستم، صاعقه آنها را فرا گرفت. سپس گوساله (سامرى) را، پس از آن همه دلايل روشن كه براى آنها آمد، (به خدايى) انتخاب كردند، ولى ما از آن درگذشتيم (و عفو كرديم) و به موسى، برهان آشكارى داديم. (153)


فَبِمَـا نَقْضِهِمْ‌ مِيثَاقَهُم‌ْ وَ كُفْرِهِمْ‌ بِآيَات‌ِ الله‌ِ وَ قَتْلِهِم‌ُ الْأَنْبِيَاءَ بِغَيْرِ حَق‌ٍّ وَ قَوْلِهِم‌ْ قُلُوبُنَا غُلْف‌ٌ بَل‌ْ طَبَع‌َ الله‌ُ عَلَيْهَا بِكُفْرِهِم‌ْ فَلاَ يُؤْمِنُون‌َ إِلاَّ قَلِيلاً (نساء: 155)

(ولى) بخاطر پيمان‏شكنى آنها، و انكار آيات خدا، و كشتن پيامبران بناحق، و بخاطر اينكه (از روى استهزا) مى‏گفتند: «بر دلهاى ما، پرده افكنده (شده و سخنان پيامبر را درك نمى‏كنيم!» رانده درگاه خدا شدند.) آرى، خداوند بعلّت كفرشان، بر دلهاى آنها مهر زده كه جز عده كمى (كه راه حق مى‏پويند و لجاج ندارند،) ايمان نمى‏آورند. (155)


فَبِظُلْم‌ٍ مِن‌َ الَّذِين‌َ هَادُوا حَرَّمْنَا عَلَيْهِم‌ْ طَيِّبَات‌ٍ أُحِلَّت‌ْ لَهُم‌ْ وَ بِصَدِّهِم‌ْ عَنْ‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ كَثِيرَاً (نساء: 160)

بخاطر ظلمى كه از يهود صادر شد، و (نيز) بخاطر جلوگيرى بسيار آنها از راه خدا، بخشى از چيزهاى پاكيزه را كه بر آنها حلال بود، حرام كرديم. (160)


يَا أَيُّهَا النَّاس‌ُ قَدْ جَاءَكُم‌ُ الرَّسُول‌ُ بِالحَق‌ِّ مِنْ‌ رَبِّكُم‌ْ فَآمِنُوا خَيْرَاً لَكُم‌ْ وَ إِنْ‌ تَكْفُرُوا فَإِن‌َّ لِالله‌ِ مَا فِي‌ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ وَ كَان‌َ الله‌ُ عَلِيمَاً حَكِيمَاً (نساء: 170)

اى مردم! پيامبر (ى كه انتظارش را مى‏كشيديد،) حق را از جانب پروردگارتان آورد به او ايمان بياوريد كه براى شما بهتر است! و اگر كافر شويد، (به خدا زيانى نمى رسد، زيرا) آنچه در آسمانها و زمين است از آن خداست، و خداوند، دانا و حكيم است. (170)


يَا أَهْل‌َ الْكِتَاب‌ِ لاَ تَغْلُوا فِي‌ دِينِكُم‌ْ وَ لاَ تَقُولُوا عَلَي‌ الله‌ِ إِلاَّ الْحَق‌َّ إِنَّمَا الْمَسِيح‌ُ عِيسَي‌ ابْن‌ُ مَرْيَم‌َ رَسُول‌ُ الله‌ِ وَ كَلِمَتُه‌ُ أَلْقَاهَا إِلَي‌ مَرْيَم‌َ وَ رُوح‌ٌ مِنْه‌ُ فَآمِنُوا بِالله‌ِ وَ رُسُلِه‌ِ وَ لاَ تَقُولُوا ثَلاَثَة‌ٌ انْتَهُوا خَيْرَاً لَكُم‌ْ إِنَّمَا الله‌ُ إِلَه‌ٌ وَاحِدٌ سُبْحَانَه‌ُ أَنْ‌ يَكُون‌َ لَه‌ُ وَلَدٌ لَه‌ُ مَا فِي‌ السَّمَاوَات‌ِ وَ مَا فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَ كَفَي‌ بِالله‌ِ وَكِيلاً (نساء: 171)

اى اهل كتاب! در دين خود، غلوّ (و زياده روى) نكنيد! و در باره خدا، غير از حق نگوييد! مسيح عيسى بن مريم فقط فرستاده خدا، و كلمه (و مخلوق) اوست، كه او را به مريم القا نمود و روحى (شايسته) از طرف او بود. بنا بر اين، به خدا و پيامبران او، ايمان بياوريد! و نگوييد: « (خداوند) سه‏گانه است!» (از اين سخن) خوددارى كنيد كه براى شما بهتر است! خدا، تنها معبود يگانه است او منزه است كه فرزندى داشته باشد (بلكه) از آن اوست آنچه در آسمانها و در زمين است و براى تدبير و سرپرستى آنها، خداوند كافى است. (171)


لَن‌ْ يَسْتَنْكِف‌َ الْمَسِيح‌ُ أَنْ‌ يَكُون‌َ عَبْدَاً لِالله‌ِ وَ لاَ الْمَلاَئِكَة‌ُ الْمُقَرَّبُون‌َ وَ مَنْ‌ يَسْتَنْكِف‌ْ عَن‌ْ عِبَادَتِه‌ِ وَ يَسْتَكْبِرْ فَسَيَحْشُرُهُم‌ْ إِلَيْه‌ِ جَمِيعَاً (نساء: 172)

هرگز مسيح از اين ابا نداشت كه بنده خدا باشد و نه فرشتگان مقرّب او (از اين ابا دارند). و آنها كه از عبوديّت و بندگى او، روى برتابند و تكبّر كنند، بزودى همه آنها را (در قيامت) نزد خود جمع خواهد كرد. (172)


فَأَمَّا الَّذِين‌َ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَات‌ِ فَيُوَفِّيهِم‌ْ أُجُورَهُم‌ْ وَ يَزِيدُهُم‌ْ مِنْ‌ فَضْلِه‌ِ وَ أَمَّا الَّذِين‌َ اسْتَنْكَفُوا وَاسْتَكْبَرُوا فَيُعَذِّبُهُم‌ْ عَذَابَاً أَلِيمَاً وَ لاَ يَجِدُون‌َ لَهُمْ‌ مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ وَلِيَّاً وَ لاَ نَصِيرَاً (نساء: 173)

امّا آنها كه ايمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند، پاداششان را بطور كامل خواهد داد و از فضل و بخشش خود، بر آنها خواهد افزود. و آنها را كه ابا كردند و تكبّر ورزيدند، مجازات دردناكى خواهد كرد و براى خود، غير از خدا، سرپرست و ياورى نخواهند يافت. (173)


فَأَمَّا الَّذِين‌َ آمَنُوا بِالله‌ِ وَاعْتَصَمُوا بِه‌ِ فَسَيُدْخِلُهُم‌ْ فِي‌ رَحْمَة‌ٍ مِنْه‌ُ وَ فَضْل‌ٍ وَ يَهْدِيهِم‌ْ إِلَيْه‌ِ صِرَاطَاً مُسْتَقِيمَاً (نساء: 175)

امّا آنها كه به خدا ايمان آوردند و به (آن كتاب آسمانى) چنگ زدند، بزودى همه را در رحمت و فضل خود، وارد خواهد ساخت و در راه راستى، به سوى خودش هدايت مى‏كند. (175)


يَسْتَفْتُونَك‌َ قُل‌ِ الله‌ُ يُفْتِيكُم‌ْ فِي‌ الْكَلاَلَة‌ِ إِنِ‌ امْرِئٌ هَلَك‌َ لَيْس‌َ لَه‌ُ وَلَدٌ وَ لَه‌ُ أُخْت‌ٌ فَلَهَا نِصْف‌ُ مَا تَرَك‌َ وَ هُوَ يَرِثُهَا إِنْ‌ لَم‌ْ يَكُنْ‌ لَهَا وَلَدٌ فَإِنْ‌ كَانَتَا اثْنَتَيْن‌ِ فَلَهُمَا الثُّلُثَان‌ِ مِمَّا تَرَك‌َ وَ إِنْ‌ كَانُوا إِخْوَة‌ً رِجَالاً وَ نِسَاءً فَلِلذَّكَرِ مِثْل‌ُ حَظ‌ِّ الْأُنْثَيَيْن‌ِ يُبَيِّن‌ُ الله‌ُ لَكُم‌ْ أَنْ‌ تَضِلُّوا وَالله‌ُ بِكُل‌ِّ شَي‌ْءٍ عَلِيم‌ٌ (نساء: 176)

از تو (در باره ارث خواهران و برادران) سؤال مى‏كنند، بگو: «خداوند، حكم كلاله (خواهر و برادر) را براى شما بيان مى‏كند: اگر مردى از دنيا برود، كه فرزند نداشته باشد، و براى او خواهرى باشد، نصف اموالى را كه به جا گذاشته، از او (ارث) مى‏برد و (اگر خواهرى از دنيا برود، وارث او يك برادر باشد،) او تمام مال را از آن خواهر به ارث مى‏برد، در صورتى كه (ميّت) فرزند نداشته باشد و اگر دو خواهر (از او) باقى باشند دو سوم اموال را مى‏برند و اگر برادران و خواهران با هم باشند، (تمام اموال را ميان خود تقسيم مى‏كنند و) براى هر مذكّر، دو برابر سهم مؤنّث است. خداوند (احكام خود را) براى شما بيان مى‏كند تا گمراه نشويد و خداوند به همه چيز داناست.» (176)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا لاَ تُحِلُّوا شَعَائِرَ الله‌ِ وَ لاَ الشَّهْرَ الْحَرَام‌َ وَ لاَ الْهَدْي‌َ وَ لاَ الْقَلاَئِدَ وَ لاَ آمِّين‌َ الْبَيْت‌َ الْحَرَام‌َ يَبْتَغُون‌َ فَضْلاً مِنْ‌ رَبِّهِم‌ْ وَ رِضْوَانَاً وَ إِذَا حَلَلْتُم‌ْ فَاصْطَادُوا وَ لاَ يَجْرِمَنَّكُم‌ْ شَنَئَان‌ُ قَوْم‌ٍ أَنْ‌ صَدُّوكُم‌ْ عَن‌ِ الْمَسْجِدِ الْحَرَام‌ِ أَنْ‌ تَعْتَدُوا وَ تَعَاوَنُوا عَلَي‌ الْبِرِّ وَالتَّقْوَي‌ وَ لاَ تَعَاوَنُوا عَلَي‌ الْإِثْم‌ِ وَالْعُدْوَان‌ِ وَاتَّقُوا الله‌َ إِن‌َّ الله‌َ شَدِيدُ الْعِقَاب‌ِ (مائده: 2)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! شعائر و حدود الهى (و مراسم حج را محترم بشمريد! و مخالفت با آنها) را حلال ندانيد! و نه ماه حرام را، و نه قربانيهاى بى‏نشان و نشاندار را، و نه آنها را كه به قصد خانه خدا براى به دست آوردن فضل پروردگار و خشنودى او مى‏آيند! اما هنگامى كه از احرام بيرون آمديد، صيدكردن براى شما مانعى ندارد. و خصومت با جمعيّتى كه شما را از آمدن به مسجد الحرام (در سال حديبيه) بازداشتند، نبايد شما را وادار به تعدّى و تجاوز كند! و (همواره) در راه نيكى و پرهيزگارى با هم تعاون كنيد! و (هرگز) در راه گناه و تعدّى همكارى ننماييد! و از (مخالفت فرمان) خدا بپرهيزيد كه مجازات خدا شديد است! (2)


حُرِّمَت‌ْ عَلَيْكُم‌ُ الْمَيْتَة‌ُ وَالدَّم‌ُ وَ لَحْم‌ُ الْخِنْزِيرِ وَ مَا أُهِل‌َّ لِغَيْرِ الله‌ِ بِه‌ِ وَالْمُنْخَنِقَة‌ُ وَالْمَوْقُوذَة‌ُ وَالْمُتَرَدِّيَة‌ُ وَالنَّطِيحَة‌ُ وَ مَا أَكَل‌َ السَّبُع‌ُ إِلاَّ مَا ذَكَّيْتُم‌ْ وَ مَا ذُبِح‌َ عَلَي‌ النُّصُب‌ِ وَ أَنْ‌ تَسْتَقْسِمُوا بِالْأَزْلاَم‌ِ ذَلِكُم‌ْ فِسْق‌ٌ الْيَوْم‌َ يَئِس‌َ الَّذِين‌َ كَفَرُوا مِنْ‌ دِينِكُم‌ْ فَلاَ تَخْشَوْهُم‌ْ وَاخْشَوْن‌ِ الْيَوْم‌َ أَكْمَلْت‌ُ لَكُم‌ْ دِينَكُم‌ْ وَ أَتْمَمْت‌ُ عَلَيْكُم‌ْ نِعْمَتِي‌ وَ رَضِيت‌ُ لَكُم‌ُ الْإِسْلاَم‌َ دِينَاً فَمَن‌ِ اضْطُرَّ فِي‌ مَخْمَصَة‌ٍ غَيْرَ مُتَجَانِف‌ٍ لِإِثْم‌ٍ فَإِن‌َّ الله‌َ غَفُورٌ رَحِيم‌ٌ (مائده: 3)

گوشت مردار، و خون، و گوشت خوك، و حيواناتى كه به غير نام خدا ذبح شوند، و حيوانات خفه شده، و به زجر كشته شده، و آنها كه بر اثر پرت‏شدن از بلندى بميرند، و آنها كه به ضرب شاخ حيوان ديگرى مرده باشند، و باقيمانده صيد حيوان درنده- مگر آنكه (بموقع به آن حيوان برسيد، و) آن را سرببريد- و حيواناتى كه روى بتها (يا در برابر آنها) ذبح مى‏شوند، (همه) بر شما حرام شده است و (همچنين) قسمت كردن گوشت حيوان به وسيله چوبه‏هاى تير مخصوص بخت آزمايى تمام اين اعمال، فسق و گناه است- امروز، كافران از (زوال) آيين شما، مأيوس شدند بنا بر اين، از آنها نترسيد! و از (مخالفت) من بترسيد! امروز، دين شما را كامل كردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان آيين (جاودان) شما پذيرفتم- امّا آنها كه در حال گرسنگى، دستشان به غذاى ديگرى نرسد، و متمايل به گناه نباشند، (مانعى ندارد كه از گوشتهاى ممنوع بخورند) خداوند، آمرزنده و مهربان است. (3)


يَسْأَلُونَك‌َ مَاذَا أُحِل‌َّ لَهُم‌ْ قُل‌ْ أُحِل‌َّ لَكُم‌ُ الطَّيِّبَات‌ُ وَ مَا عَلَّمْتُمْ‌ مِن‌َ الْجَوَارِح‌ِ مُكَلِّبِين‌َ تُعَلِّمُونَهُن‌َّ مِمَّا عَلَّمَكُم‌ُ الله‌ُ فَكُلُوا مِمَّا أَمْسَكْن‌َ عَلَيْكُم‌ْ وَاذْكُرُوا اسْم‌َ الله‌ِ عَلَيْه‌ِ وَاتَّقُوا الله‌َ إِن‌َّ الله‌َ سَرِيع‌ُ الْحِسَاب‌ِ (مائده: 4)

از تو سؤال مى‏كنند چه چيزهايى براى آنها حلال شده است؟ بگو: «آنچه پاكيزه است، براى شما حلال گرديده (و نيز صيد) حيوانات شكارى و سگهاى آموخته (و تربيت يافته) كه از آنچه خداوند به شما تعليم داده به آنها ياد داده‏ايد، (بر شما حلال است) پس، از آنچه اين حيوانات براى شما (صيد مى‏كنند و) نگاه مى‏دارند، بخوريد و نام خدا را (به هنگام فرستادن حيوان براى شكار،) بر آن ببريد و از (معصيت) خدا بپرهيزيد كه خداوند سريع الحساب است!» (4)


الْيَوْم‌َ أُحِل‌َّ لَكُم‌ُ الطَّيِّبَات‌ُ وَ طَعَام‌ُ الَّذِين‌َ أُوتُوا الْكِتَاب‌َ حِل‌ٌّ لَكُم‌ْ وَ طَعَامُكُم‌ْ حِل‌ٌّ لَهُم‌ْ وَالْمُـحْصَنَات‌ُ مِن‌َ الْمُؤْمِنَات‌ِ وَالْمُـحْصَنَات‌ُ مِن‌َ الَّذِين‌َ أُوتُوا الْكِتَاب‌َ مِنْ‌ قَبْلِكُم‌ْ إِذَا آتَيْتُمُوهُن‌َّ أُجُورَهُن‌َّ مُحْصِنِين‌َ غَيْرَ مُسَافِحِين‌َ وَ لاَ مُتَّخِذِي‌ أَخْدَان‌ٍ وَ مَنْ‌ يَكْفُرْ بِالْإِيمَانِ فَقَدْ حَبِط‌َ عَمَلُه‌ُ وَ هُوَ فِي‌ الْآخِرَة‌ِ مِن‌َ الْخَاسِرِين‌َ (مائده: 5)

امروز چيزهاى پاكيزه براى شما حلال شده و (همچنين) طعام اهل كتاب، براى شما حلال است و طعام شما براى آنها حلال و (نيز) آنان پاكدامن از مسلمانان، و آنان پاكدامن از اهل كتاب، حلالند هنگامى كه مهر آنها را بپردازيد و پاكدامن باشيد نه زناكار، و نه دوست پنهانى و نامشروع گيريد. و كسى كه انكار كند آنچه را بايد به آن ايمان بياورد، اعمال او تباه مى‏گردد و در سراى ديگر، از زيانكاران خواهد بود. (5)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا إِذَا قُمْتُم‌ْ إِلَي‌ الصَّلاَة‌ِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُم‌ْ وَ أَيْدِيَكُم‌ْ إِلَي‌ الْمَرَافِق‌ِ وَامْسَحُوا بِرُؤُوسِكُم‌ْ وَ أَرْجُلَكُم‌ْ إِلَي‌ الْكَعْبَيْن‌ِ وَ إِنْ‌ كُنْتُم‌ْ جُنُبَاً فَاطَّهَّرُوا وَ إِنْ‌ كُنْتُمْ‌ مَرْضَي‌ أَوْ عَلَي‌ سَفَرٍ أَوْ جَاءَ أَحَدٌ مِنْكُمْ‌ مِن‌َ الْغَائِط‌ِ أَوْ لاَمَسْتُم‌ُ النِّسَاءَ فَلَم‌ْ تَجِدُوا مَاءً فَتَيَمَّمُوا صَعِيدَاً طَيِّبَاً فَامْسَحُوا بِوُجُوهِكُم‌ْ وَ أَيْدِيكُمْ‌ مِنْه‌ُ مَا يُرِيدُ الله‌ُ لِيَجْعَل‌َ عَلَيْكُمْ‌ مِن‌ْ حَرَج‌ٍ وَ لَكِنْ‌ يُرِيدُ لِيُطَهِّرَكُم‌ْ وَ لِيُتِم‌َّ نِعْمَتَه‌ُ عَلَيْكُم‌ْ لَعَلَّكُم‌ْ تَشْكُرُون‌َ (مائده: 6)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! هنگامى كه به نماز مى‏ايستيد، صورت و دستها را تا آرنج بشوييد! و سر و پاها را تا مفصل [برآمدگى پشت پا] مسح كنيد! و اگر جنب باشيد، خود را بشوييد (و غسل كنيد)! و اگر بيمار يا مسافر باشيد، يا يكى از شما از محل پستى آمده [قضاى حاجت كرده‏]، يا با آنان تماس گرفته (و آميزش جنسى كرده‏ايد)، و آب (براى غسل يا وضو) نيابيد، با خاك پاكى تيمم كنيد! و از آن، بر صورت [پيشانى‏] و دستها بكشيد! خداوند نمى‏خواهد مشكلى براى شما ايجاد كند بلكه مى‏خواهد شما را پاك سازد و نعمتش را بر شما تمام نمايد شايد شكر او را بجا آوريد! (6)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا اذْكُرُوا نِعْمَت‌َ الله‌ِ عَلَيْكُم‌ْ إِذْ هَم‌َّ قَوْم‌ٌ أَنْ‌ يَبْسُطُوا إِلَيْكُم‌ْ أَيْدِيَهُم‌ْ فَكَف‌َّ أَيْدِيَهُم‌ْ عَنْكُم‌ْ وَاتَّقُوا الله‌َ وَ عَلَي‌ الله‌ِ فَلْيَتَوَكَّل‌ِ الْمُؤْمِنُون‌َ (مائده: 11)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! نعمتى را كه خدا به شما بخشيد، به ياد آوريد آن زمان كه جمعى (از دشمنان)، قصد داشتند دست به سوى شما دراز كنند (و شما را از ميان بردارند)، اما خدا دست آنها را از شما باز داشت! از خدا بپرهيزيد! و مؤمنان بايد تنها بر خدا توكّل كنند! (11)


وَ لَقَدْ أَخَذَ الله‌ُ مِيثَاق‌َ بَنِي‌ إِسْرَائِيل‌َ وَ بَعَثْنَا مِنْهُم‌ُ اثْنَي‌ْ عَشَرَ نَقِيبَاً وَ قَال‌َ الله‌ُ إِنِّي‌ مَعَكُم‌ْ لَئِن‌ْ أَقَمْتُم‌ُ الصَّلاَة‌َ وَ آتَيْتُم‌ُ الزَّكَاة‌َ وَ آمَنْتُمْ‌ بِرُسُلِي‌ وَ عَزَّرْتُمُوهُم‌ْ وَ أَقْرَضْتُم‌ُ الله‌َ قَرْضَاً حَسَنَاً لَأَُكَفِّرَن‌َّ عَنْكُم‌ْ سَيِّئَاتِكُم‌ْ وَ لَأَُدْخِلَنَّكُم‌ْ جَنَّات‌ٍ تَجْرِي‌ مِنْ‌ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ فَمَنْ‌ كَفَرَ بَعْدَ ذَلِك‌َ مِنْكُم‌ْ فَقَدْ ضَل‌َّ سَوَاءَ السَّبِيل‌ِ (مائده: 12)

خدا از بنى اسرائيل پيمان گرفت. و از آنها، دوازده نقيب [سرپرست‏] برانگيختيم. و خداوند (به آنها) گفت: «من با شما هستم! اگر نماز را برپا داريد، و زكات را بپردازيد، و به رسولان من ايمان بياوريد و آنها را يارى كنيد، و به خدا قرض الحسن بدهيد [در راه او، به نيازمندان كمك كنيد]، گناهان شما را مى‏پوشانم [مى بخشم‏] و شما را در باغهايى از بهشت، كه نهرها از زير درختانش جارى است، وارد مى‏كنم. اما هر كس از شما بعد از اين كافر شود، از راه راست منحرف گرديده است. (12)


فَبِمَـا نَقْضِهِمْ‌ مِيثَاقَهُم‌ْ لَعَنَّاهُم‌ْ وَ جَعَلْنَا قُلُوبَهُم‌ْ قَاسِيَة‌ً يُحَرِّفُون‌َ الْكَلِم‌َ عَنْ‌ مَوَاضِعِه‌ِ وَ نَسُوا حَظَّاً مِمَّا ذُكِّرُوا بِه‌ِ وَ لاَ تَزَال‌ُ تَطَّلِع‌ُ عَلَي‌ خَائِنَة‌ٍ مِنْهُم‌ْ إِلاَّ قَلِيلاً مِنْهُم‌ْ فَاعْف‌ُ عَنْهُم‌ْ وَاصْفَح‌ْ إِن‌َّ الله‌َ يُحِب‌ُّ الْمُـحْسِنِين‌َ (مائده: 13)

ولى بخاطر پيمان‏شكنى، آنها را از رحمت خويش دور ساختيم و دلهاى آنان را سخت و سنگين نموديم سخنان (خدا) را از موردش تحريف مى‏كنند و بخشى از آنچه را به آنها گوشزد شده بود، فراموش كردند و هر زمان، از خيانتى (تازه) از آنها آگاه مى‏شوى، مگر عده كمى از آنان ولى از آنها درگذر و صرف نظر كن، كه خداوند نيكوكاران را دوست مى‏دارد! (13)


وَ مِن‌َ الَّذِين‌َ قَالُوا إِنَّا نَصَارَي‌ أَخَذْنَا مِيثَاقَهُم‌ْ فَنَسُوا حَظَّاً مِمَّا ذُكِّرُوا بِه‌ِ فَأَغْرَيْنَا بَيْنَهُم‌ُ الْعَدَاوَة‌َ وَالْبَغْضَاءَ إِلَي‌ يَوْم‌ِ الْقِيَامَة‌ِ وَ سَوْف‌َ يُنَبِّئُهُم‌ُ الله‌ُ بِمَا كَانُوا يَصْنَعُون‌َ (مائده: 14)

و از كسانى كه ادّعاى نصرانيّت (و يارى مسيح) داشتند (نيز) پيمان گرفتيم ولى آنها قسمت مهمّى را از آنچه به آنان تذكّر داده شده بود فراموش كردند از اين رو در ميان آنها، تا دامنه قيامت، عداوت و دشمنى افكنديم. و خداوند، (در قيامت) آنها را از آنچه انجام مى‏دادند (و نتايج آن)، آگاه خواهد ساخت. (14)


لَقَدْ كَفَرَ الَّذِين‌َ قَالُوا إِن‌َّ الله‌َ هُوَ الْمَسِيح‌ُ ابْن‌ُ مَرْيَم‌َ قُل‌ْ فَمَنْ‌ يَمْلِك‌ُ مِن‌َ الله‌ِ شَيْءً إِن‌ْ أَرَادَ أَن‌ْ يُهْلِك‌َ الْمَسِيح‌َ ابْن‌َ مَرْيَم‌َ وَ أُمَّه‌ُ وَ مَنْ‌ فِي‌ الْأَرْض‌ِ جَمِيعَاً وَ لِالله‌ِ مُلْك‌ُ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ وَ مَا بَيْنَهُمَا يَخْلُق‌ُ مَا يَشَاءُ وَالله‌ُ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ قَدِيرٌ (مائده: 17)

آنها كه گفتند: «خدا، همان مسيح بن مريم است»، بطور مسلّم كافر شدند بگو: «اگر خدا بخواهد مسيح بن مريم و مادرش و همه كسانى را كه روى زمين هستند هلاك كند، چه كسى مى‏تواند جلوگيرى كند؟ (آرى،) حكومت آسمانها و زمين، و آنچه ميان آن دو قرار دارد از آن خداست هر چه بخواهد، مى‏آفريند (حتّى انسانى بدون پدر، مانند مسيح) و او، بر هر چيزى تواناست.» (17)


وَ قَالَت‌ِ الْيَهُودُ وَالنَّصَارَي‌ نَحْن‌ُ أَبْنَاءُ الله‌ِ وَ أَحِبَّاؤُه‌ُ قُل‌ْ فَلِم‌َ يُعَذِّبُكُمْ‌ بِذُنُوبِكُمْ‌ بَل‌ْ أَنْتُمْ‌ بَشَرٌ مِمَّن‌ْ خَلَق‌َ يَغْفِرُ لِمَنْ‌ يَشَاءُ وَ يُعَذِّب‌ُ مَنْ‌ يَشَاءُ وَ لِالله‌ِ مُلْك‌ُ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ وَ مَا بَيْنَهُمَا وَ إِلَيْه‌ِ الْمَصِيرُ (مائده: 18)

يهود و نصارى گفتند: «ما، فرزندان خدا و دوستان (خاصّ) او هستيم.» بگو: «پس چرا شما را در برابر گناهانتان مجازات مى‏كند؟! بلكه شما هم بشرى هستيد از مخلوقاتى كه آفريده هر كس را بخواهد (و شايسته بداند)، مى‏بخشد و هر كس را بخواهد (و مستحق بداند)، مجازات مى‏كند و حكومت آسمانها و زمين و آنچه در ميان آنهاست، از آن اوست و بازگشت همه موجودات، به سوى اوست.» (18)


يَا أَهْل‌َ الْكِتَاب‌ِ قَدْ جَاءَكُم‌ْ رَسُولُنَا يُبَيِّن‌ُ لَكُم‌ْ عَلَي‌ فَتْرَة‌ٍ مِن‌َ الرُّسُل‌ِ أَنْ‌ تَقُولُوا مَا جَاءَنَا مِن‌ْ بَشِيرٍ وَ لاَ نَذِيرٍ فَقَدْ جَاءَكُم‌ْ بَشِيرٌ وَ نَذِيرٌ وَالله‌ُ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ قَدِيرٌ (مائده: 19)

اى اهل كتاب! رسول ما، پس از فاصله و فترتى ميان پيامبران، به سوى شما آمد در حالى كه حقايق را براى شما بيان مى‏كند تا مبادا (روز قيامت) بگوييد: «نه بشارت دهنده‏اى به سراغ ما آمد، و نه بيم دهنده‏اى»! (هم اكنون، پيامبر) بشارت‏دهنده و بيم‏دهنده، به سوى شما آمد! و خداوند بر همه چيز تواناست. (19)


يَا قَوْم‌ِ ادْخُلُوا الْأَرْض‌َ الْمُقَدَّسَة‌َ الَّتِي‌ كَتَب‌َ الله‌ُ لَكُم‌ْ وَ لاَ تَرْتَدُّوا عَلَي‌ أَدْبَارِكُم‌ْ فَتَنْقَلِبُوا خَاسِرِين‌َ (مائده: 21)

اى قوم! به سرزمين مقدّسى كه خداوند براى شما مقرّر داشته، وارد شويد! و به پشت سر خود بازنگرديد (و عقب گرد نكنيد) كه زيانكار خواهيد بود!» (21)


قَالُوا يَا مُوسي‌ إِن‌َّ فِيهَا قَوْمَاً جَبَّارِين‌َ وَ إِنَّا لَن‌ْ نَدْخُلَهَا حَتَّي‌ يَخْرُجُوا مِنْهَا فَإِنْ‌ يَخْرُجُوا مِنْهَا فَإِنَّا دَاخِلُون‌َ (مائده: 22)

گفتند: «اى موسى! در آن (سرزمين)، جمعيّتى (نيرومند و) ستمگرند و ما هرگز وارد آن نمى‏شويم تا آنها از آن خارج شوند اگر آنها از آن خارج شوند، ما وارد خواهيم شد!» (22)


قَال‌َ رَجُلاَن‌ِ مِن‌َ الَّذِين‌َ يَخَافُون‌َ أَنْعَم‌َ الله‌ُ عَلَيْهِمَا ادْخُلُوا عَلَيْهِم‌ُ الْبَاب‌َ فَإِذَا دَخَلْتُمُوه‌ُ فَإِنَّكُم‌ْ غَالِبُون‌َ وَ عَلَي‌ الله‌ِ فَتَوَكَّلُوا إِنْ‌ كُنْتُمْ‌ مُؤْمِنِين‌َ (مائده: 23)

(ولى) دو نفر از مردانى كه از خدا مى‏ترسيدند، و خداوند به آنها، نعمت (عقل و ايمان و شهامت) داده بود، گفتند: «شما وارد دروازه شهر آنان شويد! هنگامى كه وارد شديد، پيروز خواهيد شد. و بر خدا توكل كنيد اگر ايمان داريد!» (23)


قَالُوا يَا مُوسَي‌ إِنَّا لَن‌ْ نَدْخُلَهَا أَبَدَاً مَا دَامُوا فِيهَا فَاذْهَب‌ْ أَنْت‌َ وَ رَبُّك‌َ فَقَاتِلاَ إِنَّا هَهُنَا قَاعِدُون‌َ (مائده: 24)

(بنى اسرائيل) گفتند: «اى موسى! تا آنها در آنجا هستند، ما هرگز وارد نخواهيم شد! تو و پروردگارت برويد و (با آنان) بجنگيد، ما همين جا نشسته‏ايم»! (24)


قَال‌َ رَب‌ِّ إِنِّي‌ لاَ أَمْلِك‌ُ إِلاَّ نَفْسِي‌ وَ أَخِي‌ فَافْرُق‌ْ بَيْنَنَا وَ بَيْن‌َ الْقَوْم‌ِ الْفَاسِقِين‌َ (مائده: 25)

(موسى) گفت: «پروردگارا! من تنها اختيار خودم و برادرم را دارم، ميان ما و اين جمعيّت گنهكار، جدايى بيفكن!» (25)


قَال‌َ فَإِنَّهَا مُحَرَّمَة‌ٌ عَلَيْهِم‌ْ أَرْبَعِين‌َ سَنَة‌ً يَتِيهُون‌َ فِي‌ الْأَرْض‌ِ فَلاَ تَأْس‌َ عَلَي‌ الْقَوْم‌ِ الْفَاسِقِين‌َ (مائده: 26)

خداوند (به موسى) فرمود: «اين سرزمين (مقدس)، تا چهل سال بر آنها ممنوع است (و به آن نخواهند رسيد) پيوسته در زمين (در اين بيابان)، سرگردان خواهند بود و در باره (سرنوشت) اين جمعيّت گنهكار، غمگين مباش!» (26)


وَاتْل‌ُ عَلَيْهِم‌ْ نَبَأَ ابْنَي‌ْ آدَم‌َ بِالْحَق‌ِّ إِذْ قَرَّبَا قُرْبَانَاً فَتُقُبِّل‌َ مِن‌ْ أَحَدِهِمَا وَ لَم‌ْ يُتَقَبَّل‌ْ مِن‌َ الْآخَرِ قَال‌َ لَأََقْتُلَنَّك‌َ قَال‌َ إِنَّمَا يَتَقَبَّل‌ُ الله‌ُ مِن‌َ الْمُتَّقِين‌َ (مائده: 27)

و داستان دو فرزند آدم را بحقّ بر آنها بخوان: هنگامى كه هر كدام، كارى براى تقرّب (به پروردگار) انجام دادند امّا از يكى پذيرفته شد، و از ديگرى پذيرفته نشد (برادرى كه عملش مردود شده بود، به برادر ديگر) گفت: «به خدا سوگند تو را خواهم كشت!» (برادر ديگر) گفت: « (من چه گناهى دارم؟ زيرا) خدا، تنها از پرهيزگاران مى‏پذيرد! (27)


إِنِّي‌ أُرِيدُ أَنْ‌ تَبُوءَ بِإِثْمِي‌ وَ إِثْمِك‌َ فَتَكُون‌َ مِن‌ْ أَصْحَاب‌ِ النَّارِ وَ ذَلِك‌َ جَزَاءُ الظَّالِمِين‌َ (مائده: 29)

من مى‏خواهم تو با گناه من و خودت (از اين عمل) بازگردى (و بار هر دو گناه را به دوش كشى) و از دوزخيان گردى. و همين است سزاى ستمكاران! (29)


فَطَوَّعَت‌ْ لَه‌ُ نَفْسُه‌ُ قَتْل‌َ أَخِيه‌ِ فَقَتَلَه‌ُ فَأَصْبَح‌َ مِن‌َ الْخَاسِرِين‌َ (مائده: 30)

نفس سركش، كم كم او را به كشتن برادرش ترغيب كرد (سرانجام) او را كشت و از زيانكاران شد. (30)


فَبَعَث‌َ الله‌ُ غُرَابَاً يَبْحَث‌ُ فِي‌ الْأَرْض‌ِ لِيُرِيَه‌ُ كَيْف‌َ يُوَارِي‌ سَوْءَة‌َ أَخِيه‌ِ قَال‌َ يَا وَيْلَتَي‌ أَعَجَزْت‌ُ أَن‌ْ أَكُون‌َ مِثْل‌َ هَذَا الْغُرَاب‌ِ فَأُوَارِي‌َ سَوْءَة‌َ أَخِي‌ فَأَصْبَح‌َ مِن‌َ النَّادِمِين‌َ (مائده: 31)

سپس خداوند زاغى را فرستاد كه در زمين، جستجو (و كندوكاو) مى‏كرد تا به او نشان دهد چگونه جسد برادر خود را دفن كند. او گفت: «واى بر من! آيا من نتوانستم مثل اين زاغ باشم و جسد برادرم را دفن كنم؟!» و سرانجام (از ترس رسوايى، و بر اثر فشار و جدان، از كار خود) پشيمان شد. (31)


مِنْ‌ أَجْل‌ِ ذَلِك‌َ كَتَبْنَا عَلَي‌ بَنِي‌ إِسْرَائِيل‌َ أَنَّه‌ُ مَنْ‌ قَتَل‌َ نَفْسَاً بِغَيْرِ نَفْس‌ٍ أَوْ فَسَادٍ فِي‌ الْأَرْض‌ِ فَكَأَنَّمَا قَتَل‌َ النَّاس‌َ جَمِيعَاً وَ مَن‌ْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاس‌َ جَمِيعَاً وَ لَقَدْ جَاءَتْهُم‌ْ رُسُلُنَا بِالْبَيِّنَات‌ِ ثُم‌َّ إِن‌َّ كَثِيرَاً مِنْهُمْ‌ بَعْدَ ذَلِك‌َ فِي‌ الْأَرْض‌ِ لَمُسْرِفُون‌َ (مائده: 32)

به همين جهت، بر بنى اسرائيل مقرّر داشتيم كه هر كس، انسانى را بدون ارتكاب قتل يا فساد در روى زمين بكشد، چنان است كه گويى همه انسانها را كشته و هر كس، انسانى را از مرگ رهايى بخشد، چنان است كه گويى همه مردم را زنده كرده است. و رسولان ما، دلايل روشن براى بنى اسرائيل آوردند، اما بسيارى از آنها، پس از آن در روى زمين، تعدّى و اسراف كردند. (32)


إِلاَّ الَّذِين‌َ تَابُوا مِنْ‌ قَبْل‌ِ أَنْ‌ تَقْدِرُوا عَلَيْهِم‌ْ فَاعْلَمُوا أَن‌َّ الله‌َ غَفُورٌ رَحِيم‌ٌ (مائده: 34)

مگر آنها كه پيش از دست يافتن شما بر آنان، توبه كنند پس بدانيد (خدا توبه آنها را مى‏پذيرد) خداوند آمرزنده و مهربان است. (34)


وَالسَّارِق‌ُ وَالسَّارِقَة‌ُ فَاقْطَعُوا أَيْدِيَهُمَا جَزَاءً بِمَا كَسَبَا نَكَالاً مِن‌َ الله‌ِ وَالله‌ُ عَزِيزٌ حَكِيم‌ٌ (مائده: 38)

دست مرد دزد و زن دزد را، به كيفر عملى كه انجام داده‏اند، بعنوان يك مجازات الهى، قطع كنيد! و خداوند توانا و حكيم است. (38)


فَمَنْ‌ تَاب‌َ مِنْ‌ بَعْدِ ظُلْمِه‌ِ وَ أَصْلَح‌َ فَإِن‌َّ الله‌َ يَتُوب‌ُ عَلَيْه‌ِ إِن‌َّ الله‌َ غَفُورٌ رَحِيم‌ٌ (مائده: 39)

اما آن كس كه پس از ستم كردن، توبه و جبران نمايد، خداوند توبه او را مى‏پذيرد (و از اين مجازات معاف مى‏شود، زيرا) خداوند، آمرزنده و مهربان است. (39)


يَا أَيُّهَا الرَّسُول‌ُ لاَ يَحْزُنْك‌َ الَّذِين‌َ يُسَارِعُون‌َ فِي‌ الْكُفْرِ مِن‌َ الَّذِين‌َ قَالُوا آمَنَّا بِأَفْوَاهِهِم‌ْ وَ لَم‌ْ تُؤْمِن‌ْ قُلُوبُهُم‌ْ وَ مِن‌َ الَّذِين‌َ هَادُوا سَمَّـاعُون‌َ لِلْكَذِب‌ِ سَمَّـاعُون‌َ لِقَوْم‌ٍ آخَرِين‌َ لَم‌ْ يَأْتُوك‌َ يُحَرِّفُون‌َ الْكَلِم‌َ مِن‌ْ بَعْدِ مَواضِعِه‌ِ يَقُولُون‌َ إِن‌ْ أُوتِيتُمْ‌ هَذَا فَخُذُوه‌ُ وَ إِنْ‌ لَم‌ْ تُؤْتَوْه‌ُ فَاحْذَرُوا وَ مَنْ‌ يُرِدِ الله‌ُ فِتْنَتَه‌ُ فَلَن‌ْ تَمْلِك‌َ لَه‌ُ مِن‌َ الله‌ِ شَيْءً أُولَئِك‌َ الَّذِين‌َ لَم‌ْ يُرِدِ الله‌ُ أَنْ‌ يُطَهِّرَ قُلُوبَهُم‌ْ لَهُم‌ْ فِي‌ الدُّنْيَا خِزْي‌ٌ وَ لَهُم‌ْ فِي‌ الْآخِرَة‌ِ عَذَاب‌ٌ عَظِيم‌ٌ (مائده: 41)

اى فرستاده (خدا)! آنها كه در مسير كفر شتاب مى‏كنند و با زبان مى‏گويند: «ايمان آورديم» و قلب آنها ايمان نياورده، تو را اندوهگين نسازند! و (همچنين) گروهى از يهوديان كه خوب به سخنان تو گوش مى‏دهند، تا دستاويزى براى تكذيب تو بيابند آنها جاسوسان گروه ديگرى هستند كه خودشان نزد تو نيامده‏اند آنها سخنان را از مفهوم اصليش تحريف مى‏كنند، و (به يكديگر) مى‏گويند: «اگر اين (كه ما مى‏خواهيم) به شما داده شد (و محمد بر طبق خواسته شما داورى كرد،) بپذيريد، و گر نه (از او) دورى كنيد!» (ولى) كسى را كه خدا (بر اثر گناهان پى در پى او) بخواهد مجازات كند، قادر به دفاع از او نيستى آنها كسانى هستند كه خدا نخواسته دلهايشان را پاك كند در دنيا رسوايى، و در آخرت مجازات بزرگى نصيبشان خواهد شد. (41)


سَمَّـاعُون‌َ لِلْكَذِب‌ِ أَكَّالُون‌َ لِلسُّحْت‌ِ فَإِنْ‌ جَاءُوك‌َ فَاحْكُمْ‌ بَيْنَهُم‌ْ أَوْ أَعْرِض‌ْ عَنْهُم‌ْ وَ إِنْ‌ تُعْرِض‌ْ عَنْهُم‌ْ فَلَن‌ْ يَضُرُّوك‌َ شَيْءً وَ إِن‌ْ حَكَمْت‌َ فَاحْكُمْ‌ بَيْنَهُمْ‌ بِالْقِسْط‌ِ إِن‌َّ الله‌َ يُحِب‌ُّ الْمُقْسِطِين‌َ (مائده: 42)

آنها بسيار به سخنان تو گوش مى‏دهند تا آن را تكذيب كنند مال حرام فراوان مى خورند پس اگر نزد تو آمدند، در ميان آنان داورى كن، يا (اگر صلاح دانستى) آنها را به حال خود واگذار! و اگر از آنان صرف نظر كنى، به تو هيچ زيانى نمى‏رسانند و اگر ميان آنها داورى كنى، با عدالت داورى كن، كه خدا عادلان را دوست دارد! (42)


إِنَّا أَنْزَلْنَا التَّوْرَاة‌َ فِيهَا هُدَي‌ً وَ نُورٌ يَحْكُم‌ُ بِهَا النَّبِيُّون‌َ الَّذِين‌َ أَسْلَمُوا لِلَّذِين‌َ هَادُوا وَالرَّبَّانِيُّون‌َ وَالْأَحْبَارُ بِمَا اسْتُحْفِظُوا مِنْ‌ كِتَاب‌ِ الله‌ِ وَ كَانُوا عَلَيْه‌ِ شُهَدَاءَ فَلاَ تَخْشَوُا النَّاس‌َ وَاخْشَوْن‌ِ وَ لاَ تَشْتَرُوا بِآيَاتِي‌ ثَمَنَاً قَلِيلاً وَ مَنْ‌ لَم‌ْ يَحْكُمْ‌ بِمَا أَنْزَل‌َ الله‌ُ فَأُولَئِك‌َ هُم‌ُ الْكَافِرُون‌َ (مائده: 44)

ما تورات را نازل كرديم در حالى كه در آن، هدايت و نور بود و پيامبران، كه در برابر فرمان خدا تسليم بودند، با آن براى يهود حكم مى‏كردند و (همچنين) علما و دانشمندان به اين كتاب كه به آنها سپرده شده و بر آن گواه بودند، داورى مى‏نمودند. بنا بر اين، (بخاطر داورى بر طبق آيات الهى،) از مردم نهراسيد! و از من بترسيد! و آيات مرا به بهاى ناچيزى نفروشيد! و آنها كه به احكامى كه خدا نازل كرده حكم نمى‏كنند، كافرند. (44)


وَ كَتَبْنَا عَلَيْهِم‌ْ فِيهَا أَن‌َّ النَّفْس‌َ بِالنَّفْس‌ِ وَالْعَيْن‌َ بِالْعَيْن‌ِ وَالْأَنْف‌َ بِالْأَنْف‌ِ وَالْأُذُن‌َ بِالْأُذُن‌ِ وَالسِّن‌َّ بِالسِّن‌ِّ وَالْجُرُوح‌َ قِصَاص‌ٌ فَمَنْ‌ تَصَدَّق‌َ بِه‌ِ فَهُوَ كَفَّارَة‌ٌ لَه‌ُ وَ مَنْ‌ لَم‌ْ يَحْكُمْ‌ بِمَا أَنْزَل‌َ الله‌ُ فَأُولَئِك‌َ هُم‌ُ الظَّالِمُون‌َ (مائده: 45)

و بر آنها [بنى اسرائيل‏] در آن [تورات‏]، مقرر داشتيم كه جان در مقابل جان، و چشم در مقابل چشم، و بينى در برابر بينى، و گوش در مقابل گوش، و دندان در برابر دندان مى‏باشد و هر زخمى، قصاص دارد و اگر كسى آن را ببخشد (و از قصاص، صرف نظر كند)، كفاره (گناهان) او محسوب مى‏شود و هر كس به احكامى كه خدا نازل كرده حكم نكند، ستمگر است. (45)


وَلْيَحْكُم‌ْ أَهْل‌ُ الْإِنْجِيل‌ِ بِمَا أَنْزَل‌َ الله‌ُ فِيه‌ِ وَ مَنْ‌ لَم‌ْ يَحْكُمْ‌ بِمَا أَنْزَل‌َ الله‌ُ فَأُولَئِك‌َ هُم‌ُ الْفَاسِقُون‌َ (مائده: 47)

اهل انجيل [پيروان مسيح‏] نيز بايد به آنچه خداوند در آن نازل كرده حكم كنند! و كسانى كه بر طبق آنچه خدا نازل كرده حكم نمى‏كنند، فاسقند. (47)


وَ أَنْزَلْنَا إِلَيْك‌َ الْكِتَاب‌َ بِالْحَق‌ِّ مُصَدِّقَاً لِمَا بَيْن‌َ يَدَيْه‌ِ مِن‌َ الْكِتَاب‌ِ وَ مُهَيْمِنَاً عَلَيْه‌ِ فَاحْكُمْ‌ بَيْنَهُمْ‌ بِمَا أَنْزَل‌َ الله‌ُ وَ لاَ تَتَّبِع‌ْ أَهْوَاءَهُم‌ْ عَمَّا جَاءَك‌َ مِن‌َ الحَق‌ِّ لِكُل‌ٍّ جَعَلْنَا مِنْكُم‌ْ شِرْعَة‌ً وَ مِنْهَاجَاً وَ لَوْ شَاءَ الله‌ُ لَجَعَلَكُم‌ْ أُمَّة‌ً وَاحِدَة‌ً وَ لَكِنْ‌ لِيَبْلُوَكُم‌ْ فِي‌ مَا آتَاكُم‌ْ فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَات‌ِ إِلَي‌ الله‌ِ مَرْجِعُكُم‌ْ جَمِيعَاً فَيُنَبِّئُكُمْ‌ بِمَا كُنْتُم‌ْ فِيه‌ِ تَخْتَلِفُون‌َ (مائده: 48)

و اين كتاب [قرآن‏] را به حق بر تو نازل كرديم، در حالى كه كتب پيشين را تصديق مى‏كند، و حافظ و نگاهبان آنهاست پس بر طبق احكامى كه خدا نازل كرده، در ميان آنها حكم كن! از هوى و هوسهاى آنان پيروى نكن! و از احكام الهى، روى مگردان! ما براى هر كدام از شما، آيين و طريقه روشنى قرار داديم و اگر خدا مى‏خواست، همه شما را امت واحدى قرار مى‏داد ولى خدا مى‏خواهد شما را در آنچه به شما بخشيده بيازمايد (و استعدادهاى مختلف شما را پرورش دهد). پس در نيكيها بر يكديگر سبقت جوييد! بازگشت همه شما، به سوى خداست سپس از آنچه در آن اختلاف مى‏كرديد به شما خبر خواهد داد. (48)


وَ أَن‌ِ احْكُم‌ْ بَيْنَهُمْ‌ بِمَا أَنْزَل‌َ الله‌ُ وَ لاَ تَتَّبِع‌ْ أَهْوَاءَهُم‌ْ وَاحْذَرْهُم‌ْ أَنْ‌ يَفْتِنُوك‌َ عَن‌ْ بَعْض‌ِ مَا أَنْزَل‌َ الله‌ُ إِلَيْك‌َ فَإِنْ‌ تَوَلَّوْا فَاعْلَم‌ْ أَنَّمَا يُرِيدُ الله‌ُ أَنْ‌ يُصِيبَهُمْ‌ بِبَعْض‌ِ ذُنُوبِهِم‌ْ وَ إِن‌َّ كَثِيرَاً مِن‌َ النَّاس‌ِ لَفَاسِقُون‌َ (مائده: 49)

و در ميان آنها [اهل كتاب‏]، طبق آنچه خداوند نازل كرده، داورى كن! و از هوسهاى آنان پيروى مكن! و از آنها بر حذر باش، مبادا تو را از بعض احكامى كه خدا بر تو نازل كرده، منحرف سازند! و اگر آنها (از حكم و داورى تو)، روى گردانند، بدان كه خداوند مى‏خواهد آنان را بخاطر پاره‏اى از گناهانشان مجازات كند و بسيارى از مردم فاسقند. (49)


أَفَحُكْم‌َ الْجَاهِلِيَّة‌ِ يَبْغُون‌َ وَ مَن‌ْ أَحْسَن‌ُ مِن‌َ الله‌ِ حُكْمَاً لِقَوْم‌ٍ يُوقِنُون‌َ (مائده: 50)

آيا آنها حكم جاهليّت را (از تو) مى‏خواهند؟! و چه كسى بهتر از خدا، براى قومى كه اهل يقين هستند، حكم مى‏كند؟! (50)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا لاَ تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ وَالنَّصَارَي‌ أَوْلِيَاءَ بَعْضُهُم‌ْ أَوْلِيَاءُ بَعْض‌ٍ وَ مَنْ‌ يَتَوَلَّهُمْ‌ مِنْكُم‌ْ فَإِنَّه‌ُ مِنْهُم‌ْ إِن‌َّ الله‌َ لاَ يَهْدِي‌ الْقَوْم‌َ الظَّالِمِين‌َ (مائده: 51)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! يهود و نصارى را ولّى (و دوست و تكيه‏گاه خود،) انتخاب نكنيد! آنها اولياى يكديگرند و كسانى كه از شما با آنان دوستى كنند، از آنها هستند خداوند، جمعيّت ستمكار را هدايت نمى‏كند (51)


فَتَرَي‌ الَّذِين‌َ فِي‌ قُلُوبِهِمْ‌ مَرَض‌ٌ يُسَارِعُون‌َ فِيهِم‌ْ يَقُولُون‌َ نَخْشَي‌ أَنْ‌ تُصِيبَنَا دَائِرَة‌ٌ فَعَسَي‌ الله‌ُ أَنْ‌ يَأْتِي‌َ بِالْفَتْح‌ِ أَوْ أَمْرٍ مِن‌ْ عِنْدِه‌ِ فَيُصْبِحُوا عَلَي‌ مَا أَسَرُّوا فِي‌ أَنْفُسِهِم‌ْ نَادِمِين‌َ (مائده: 52)

(ولى) كسانى را كه در دلهايشان بيمارى است مى‏بينى كه در (دوستى با آنان)، بر يكديگر پيشى مى‏گيرند، و مى‏گويند: «مى‏ترسيم حادثه‏اى براى ما اتفاق بيفتد (و نياز به كمك آنها داشته باشيم!)» شايد خداوند پيروزى يا حادثه ديگرى از سوى خود (به نفع مسلمانان) پيش بياورد و اين دسته، از آنچه در دل پنهان داشتند، پشيمان گردند! (52)


وَ يَقُول‌ُ الَّذِين‌َ آمَنُوا أَهَؤُلاَءِ الَّذِين‌َ أَقْسَمُوا بِالله‌ِ جَهْدَ أَيْمَانِهِم‌ْ إِنَّهُم‌ْ لَمَعَكُم‌ْ حَبِطَت‌ْ أَعْمَالُهُم‌ْ فَأَصْبَحُوا خَاسِرِين‌َ (مائده: 53)

آنها كه ايمان آورده‏اند مى‏گويند: «آيا اين (منافقان) همانها هستند كه با نهايت تأكيد سوگند ياد كردند كه با شما هستند؟! (چرا كارشان به اينجا رسيد؟!)» (آرى،) اعمالشان نابود گشت، و زيانكار شدند. (53)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا مَن‌ْ يَرْتَدَّ مِنْكُم‌ْ عَنْ‌ دِينِه‌ِ فَسَوْف‌َ يَأْتِي‌ الله‌ُ بِقَوْم‌ٍ يُحِبُّهُم‌ْ وَ يُحِبُّونَه‌ُ أَذِلَّة‌ٍ عَلَي‌ الْمُؤْمِنِين‌َ أَعِزَّة‌ٍ عَلَي‌ الْكَافِرين‌َ يُجَاهِدُون‌َ فِي‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ وَ لاَ يَخَافُون‌َ لَوْمَة‌َ لاَئِم‌ٍ ذَلِك‌َ فَضْل‌ُ الله‌ِ يُؤْتِيه‌ِ مَنْ‌ يَشَاءُ وَالله‌ُ وَاسِع‌ٌ عَلِيم‌ٌ (مائده: 54)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! هر كس از شما، از آيين خود بازگردد، (به خدا زيانى نمى‏رساند خداوند جمعيّتى را مى‏آورد كه آنها را دوست دارد و آنان (نيز) او را دوست دارند، در برابر مؤمنان متواضع، و در برابر كافران سرسخت و نيرومندند آنها در راه خدا جهاد مى‏كنند، و از سرزنش هيچ ملامتگرى هراسى ندارند. اين، فضل خداست كه به هر كس بخواهد (و شايسته ببيند) مى‏دهد و (فضل) خدا وسيع، و خداوند داناست. (54)


وَ مَنْ‌ يَتَوَل‌َّ الله‌َ وَ رَسُولَه‌ُ وَالَّذِين‌َ آمَنُوا فَإِن‌َّ حِزْب‌َ الله‌ِ هُم‌ُ الْغَالِبُون‌َ (مائده: 56)

و كسانى كه ولايت خدا و پيامبر او و افراد باايمان را بپذيرند، پيروزند (زيرا) حزب و جمعيّت خدا پيروز است. (56)


يَا أَيُّهَا الرَّسُول‌ُ بَلِّغ‌ْ مَا أُنْزِل‌َ إِلَيْك‌َ مِنْ‌ رَبِّك‌َ وَ إِنْ‌ لَم‌ْ تَفْعَل‌ْ فَمَا بَلَّغْت‌َ رِسَالَتَه‌ُ وَالله‌ُ يَعْصِمُك‌َ مِن‌َ النَّاس‌ِ إِن‌َّ الله‌َ لاَ يَهْدِي‌ الْقَوْم‌َ الْكَافِرِين‌َ (مائده: 67)

اى پيامبر! آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است، كاملًا (به مردم) برسان! و اگر نكنى، رسالت او را انجام نداده‏اى! خداوند تو را از (خطرات احتمالى) مردم، نگاه مى‏دارد و خداوند، جمعيّت كافران (لجوج) را هدايت نمى‏كند. (67)


قُل‌ْ يَا أَهْل‌َ الْكِتَاب‌ِ لَسْتُم‌ْ عَلَي‌ شَي‌ْءٍ حَتَّي‌ تُقِيمُوا التَّوْرَاة‌َ وَالْإِِنجِيل‌َ وَ مَا أُنْزِل‌َ إِلَيْكُم‌ْ مِنْ‌ رَبِّكُم‌ْ وَ لَيَزِيدَن‌َّ كَثِيرَاً مِنْهُمْ‌ مَا أُنْزِل‌َ إِلَيْك‌َ مِنْ‌ رَبِّك‌َ طُغْيَانَاً وَ كُفْرَاً فَلاَ تَأْس‌َ عَلَي‌ الْقَوْم‌ِ الْكَافِرِين‌َ (مائده: 68)

اى اهل كتاب! شما هيچ آيين صحيحى نداريد، مگر اينكه تورات و انجيل و آنچه را از طرف پروردگارتان بر شما نازل شده است، برپا داريد. ولى آنچه بر تو از سوى پروردگارت نازل شده، (نه تنها مايه بيدارى آنها نمى‏گردد، بلكه) بر طغيان و كفر بسيارى از آنها مى‏افزايد. بنا بر اين، از اين قوم كافر، (و مخالفت آنها،) غمگين مباش! (68)


إِن‌َّ الَّذِين‌َ آمَنُوا وَالَّذِين‌َ هَادُوا وَالصَّابِئُون‌َ وَالنَّصَارَي‌ مَن‌ْ آمَن‌َ بِالله‌ِ وَالْيَوْم‌ِ الْآخِرِ وَ عَمِل‌َ صَالِحَاً فَلاَ خَوْف‌ٌ عَلَيْهِم‌ْ وَ لاَ هُم‌ْ يَحْزَنُون‌َ (مائده: 69)

آنها كه ايمان آورده‏اند، و يهود و صابئان و مسيحيان، هر گاه به خداوند يگانه و روز جزا، ايمان بياورند، و عمل صالح انجام دهند، نه ترسى بر آنهاست، و نه غمگين خواهند شد. (69)


وَ حَسِبُوا أَنْ لاَ تَكُون‌َ فِتْنَة‌ٌ فَعَمُوا وَ صَمُّوا ثُم‌َّ تَاب‌َ الله‌ُ عَلَيْهِم‌ْ ثُم‌َّ عَمُوا وَ صَمُّوا كَثِيرٌ مِنْهُم‌ْ وَالله‌ُ بَصِيرٌ بِمَا يَعْمَلُون‌َ (مائده: 71)

گمان كردند مجازاتى در كار نخواهد بود! از اين رو (از ديدن حقايق و شنيدن سخنان حق،) نابينا و كر شدند سپس (بيدار گشتند، و) خداوند توبه آنها را پذيرفت، ديگربار (در خواب غفلت فرو رفتند، و) بسيارى از آنها كور و كر شدند و خداوند، به آنچه انجام مى‏دهند، بيناست. (71)


لَقَدْ كَفَرَ الَّذِين‌َ قَالُوا إِن‌َّ الله‌َ هُوَ الْمَسِيح‌ُ ابْن‌ُ مَرْيَم‌َ وَ قَال‌َ الْمَسِيح‌ُ يَا بَنِي‌ إِسْرَائِيل‌َ اعْبُدُوا الله‌َ رَبِّي‌ وَ رَبَّكُم‌ْ إِنَّه‌ُ مَنْ‌ يُشْرِك‌ْ بِالله‌ِ فَقَدْ حَرَّم‌َ الله‌ُ عَلَيْه‌ِ الْجَنَّة‌َ وَ مَأْوَاه‌ُ النَّارُ وَ مَا لِلظَّالِمِين‌َ مِن‌ْ أَنْصَارٍ (مائده: 72)

آنها كه گفتند: «خداوند همان مسيح بن مريم است»، بيقين كافر شدند، (با اينكه خود) مسيح گفت: اى بنى اسرائيل! خداوند يگانه را، كه پروردگار من و شماست، پرستش كنيد! زيرا هر كس شريكى براى خدا قرار دهد، خداوند بهشت را بر او حرام كرده است و جايگاه او دوزخ است و ستمكاران، يار و ياورى ندارند. (72)


أَفَلاَ يَتُوبُون‌َ إِلَي‌ الله‌ِ وَ يَسْتَغْفِرُونَه‌ُ وَالله‌ُ غَفُورٌ رَحِيم‌ٌ (مائده: 74)

يا به سوى خدا بازنمى‏گردند، و از او طلب آمرزش نمى‏كنند؟ (در حالى كه) خداوند آمرزنده مهربان است. (74)


وَ إِذَا سَمِعُوا مَا أُنْزِل‌َ إِلَي‌ الرَّسُول‌ِ تَرَي‌ أَعْيُنَهُم‌ْ تَفِيض‌ُ مِن‌َ الدَّمْع‌ِ مِمَّا عَرَفُوا مِن‌َ الْحَق‌ِّ يَقُولُون‌َ رَبَّنَا آمَنَّا فَاكْتُبْنَا مَع‌َ الشَّاهِدِين‌َ (مائده: 83)

و هر زمان آياتى را كه بر پيامبر (اسلام) نازل شده بشنوند، چشمهاى آنها را مى‏بينى كه (از شوق،) اشك مى‏ريزد، بخاطر حقيقتى كه دريافته‏اند آنها مى‏گويند: «پروردگارا! ايمان آورديم پس ما را با گواهان (و شاهدان حق، در زمره ياران محمد) بنويس! (83)


فَأَثَابَهُم‌ُ الله‌ُ بِمَا قَالُوا جَنَّات‌ٍ تَجْرِي‌ مِنْ‌ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِين‌َ فِيهَا وَ ذَلِك‌َ جَزَاءُ الْمُـحْسِنِين‌َ (مائده: 85)

خداوند بخاطر اين سخن، به آنها باغهايى از بهشت پاداش داد كه از زير درختانش، نهرها جارى است جاودانه در آن خواهند ماند و اين است جزاى نيكوكاران! (85)


لاَ يُؤَاخِذُكُم‌ُ الله‌ُ بِاللَّغْوِ فِي‌ أَيْمَانِكُم‌ْ وَ لَكِنْ‌ يُؤَاخِذُكُمْ‌ بِمَا عَقَّدْتُم‌ُ الْأَيْمَان‌َ فَكَفَّارَتُه‌ُ إِطْعَام‌ُ عَشَرَة‌ِ مَسَاكِين‌َ مِن‌ْ أَوْسَط‌ِ مَا تُطْعِمُون‌َ أَهْلِيكُم‌ْ أَوْ كِسْوَتُهُم‌ْ أَوْ تَحْرِيرُ رَقَبَة‌ٍ فَمَنْ‌ لَم‌ْ يَجِدْ فَصِيَام‌ُ ثَلاَثَة‌ِ أَيَّام‌ٍ ذَلِك‌َ كَفَّارَة‌ُ أَيْمَانِكُم‌ْ إِذَا حَلَفْتُم‌ْ وَاحْفَظُوا أَيْمَانَكُم‌ْ كَذَلِك‌َ يُبَيِّن‌ُ الله‌ُ لَكُم‌ْ آيَاتِه‌ِ لَعَلَّكُم‌ْ تَشْكُرُون‌َ (مائده: 89)

خداوند شما را بخاطر سوگندهاى بيهوده (و خالى از اراده،) مؤاخذه نمى‏كند ولى در برابر سوگندهايى كه (از روى اراده) محكم كرده‏ايد، مؤاخذه مى‏نمايد. كفاره اين گونه قسمها، اطعام ده نفر مستمند، از غذاهاى معمولى است كه به خانواده خود مى‏دهيد يا لباس پوشاندن بر آن ده نفر و يا آزاد كردن يك برده و كسى كه هيچ كدام از اينها را نيابد، سه روز روزه مى‏گيرد اين، كفاره سوگندهاى شماست به هنگامى كه سوگند ياد مى‏كنيد (و مخالفت مى‏نماييد). و سوگندهاى خود را حفظ كنيد (و نشكنيد!) خداوند آيات خود را اين چنين براى شما بيان مى‏كند، شايد شكر او را بجا آوريد! (89)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيْسِرُ وَالْأَنْصَاب‌ُ وَالْأَزْلاَم‌ُ رِجْس‌ٌ مِن‌ْ عَمَل‌ِ الشَّيْطَان‌ِ فَاجْتَنِبُوه‌ُ لَعَلَّكُم‌ْ تُفْلِحُون‌َ (مائده: 90)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! شراب و قمار و بتها و ازلام [نوعى بخت‏آزمايى‏]، پليد و از عمل شيطان است، از آنها دورى كنيد تا رستگار شويد! (90)


إِنَّمَا يُرِيدُ الشَّيْطَان‌ُ أَن‌ْ يُوقِع‌َ بَيْنَكُم‌ُ الْعَدَاوَة‌َ وَالْبَغْضَاءَ فِي‌ الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ وَ يَصُدَّكُم‌ْ عَنْ‌ ذِكْرِ الله‌ِ وَ عَن‌ِ الصَّلاَة‌ِ فَهَل‌ْ أَنْتُم‌ْ مُنْتَهُون‌َ (مائده: 91)

شيطان مى‏خواهد به وسيله شراب و قمار، در ميان شما عداوت و كينه ايجاد كند، و شما را از ياد خدا و از نماز بازدارد. آيا (با اين همه زيان و فساد، و با اين نهى اكيد،) خوددارى خواهيد كرد؟! (91)


وَ أَطِيعُوا الله‌َ وَ أَطِيعُوا الرَّسُول‌َ وَاحْذَرُوا فَإِنْ‌ تَوَلِّيْتُم‌ْ فَاعْلَمُوا أَنَّمَا عَلَي‌ رَسُولِنَا الْبَلاَغ‌ُ الْمُبِين‌ُ (مائده: 92)

اطاعت خدا و اطاعت پيامبر كنيد! و (از مخالفت فرمان او) بترسيد! و اگر روى برگردانيد، (مستحق مجازات خواهيد بود و) بدانيد بر پيامبر ما، جز ابلاغ آشكار، چيز ديگرى نيست (و اين وظيفه را در برابر شما، انجام داده است). (92)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا لَيَبْلُوَنَّكُم‌ُ الله‌ُ بِشَي‌ْءٍ مِن‌َ الصَّيْدِ تَنَالُه‌ُ أَيْدِيكُم‌ْ وَ رِمَاحُكُم‌ْ لِيَعْلَم‌َ الله‌ُ مَنْ‌ يَخَافُه‌ُ بِالْغَيْب‌ِ فَمَن‌ِ اعْتَدَي‌ بَعْدَ ذَلِك‌َ فَلَه‌ُ عَذَاب‌ٌ أَلِيم‌ٌ (مائده: 94)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! خداوند شما را به چيزى از شكار كه (به نزديكى شما مى‏آيد، بطورى كه) دستها و نيزه‏هايتان به آن مى‏رسد، مى‏آزمايد تا معلوم شود چه كسى باايمان به غيب، از خدا مى‏ترسد و هر كس بعد از آن تجاوز كند، مجازات دردناكى خواهد داشت. (94)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا لاَ تَقْتُلُوا الصَّيْدَ وَ أَنْتُم‌ْ حُرُم‌ٌ وَ مَنْ‌ قَتَلَه‌ُ مِنْكُمْ‌ مُتَعَمِّدَاً فَجَزَاءٌ مِثْل‌ُ مَا قَتَل‌َ مِن‌َ النَّعَم‌ِ يَحْكُم‌ُ بِه‌ِ ذَوا عَدْل‌ٍ مِنْكُم‌ْ هَدْيَاً بَالِغ‌َ الْكَعْبَة‌ِ أَوْ كَفَّارَة‌ٌ طَعَام‌ُ مَسَاكِين‌َ أَوْ عَدْل‌ُ ذَلِك‌َ صِيَامَاً لِيَذُوق‌َ وَبَال‌َ أَمْرِه‌ِ عَفَا الله‌ُ عَمَّا سَلَف‌َ وَ مَنْ‌ عَادَ فَيَنْتَقِم‌ُ الله‌ُ مِنْه‌ُ وَالله‌ُ عَزِيرٌ ذُو انْتِقَام‌ٍ (مائده: 95)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! در حال احرام، شكار نكنيد، و هر كس از شما عمداً آن را به قتل برساند، بايد كفاره‏اى معادل آن از چهارپايان بدهد كفاره‏اى كه دو نفر عادل از شما، معادل بودن آن را تصديق كنند و به صورت قربانى به (حريم) كعبه برسد يا (به جاى قربانى،) اطعام مستمندان كند يا معادل آن، روزه بگيرد، تا كيفر كار خود را بچشد. خداوند گذشته را عفو كرده، ولى هر كس تكرار كند، خدا از او انتقام مى‏گيرد و خداوند، توانا و صاحب انتقام است. (95)


قُلْ‌ لاَ يَسْتَوِي‌ الْخَبِيث‌ُ وَالطَّيِّب‌ُ وَ لَوْ أَعْجَبَك‌َ كَثْرَة‌ُ الْخَبِيث‌ِ فَاتَّقُوا الله‌َ يَا أُولِي‌ الْأَلْبَاب‌ِ لَعَلَّكُم‌ْ تُفْلِحُون‌َ (مائده: 100)

بگو: « (هيچ گاه) ناپاك و پاك مساوى نيستند هر چند فزونى ناپاكها، تو را به شگفتى اندازد! از (مخالفت) خدا بپرهيزيد اى صاحبان خرد، شايد رستگار شويد! (100)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا عَلَيْكُم‌ْ أَنْفُسَكُم‌ْ لاَ يَضُرُّكُمْ‌ مَنْ‌ ضَل‌َّ إِذَا اهْتَدَيْتُم‌ْ إِلَي‌ الله‌ِ مَرْجِعُكُم‌ْ جَمِيعَاً فَيُنَبِّئُكُم‌ْ بِمَا كُنْتُم‌ْ تَعْمَلُون‌َ (مائده: 105)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! مراقب خود باشيد! اگر شما هدايت يافته‏ايد، گمراهى كسانى كه گمراه شده‏اند، به شما زيانى نمى‏رساند. بازگشت همه شما به سوى خداست و شما را از آنچه عمل مى‏كرديد، آگاه مى‏سازد. (105)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا شَهَادَة‌ُ بَيْنِكُم‌ْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَكُم‌ُ الْمَوْت‌ُ حِين‌َ الْوَصِيَّة‌ِ اثْنَان‌ِ ذَوَا عَدْل‌ٍ مِنْكُم‌ْ أَوْ آخَرَان‌ِ مِن‌ْ غَيْرِكُم‌ْ إِن‌ْ أَنْتُم‌ْ ضَرَبْتُم‌ْ فِي‌ الْأَرْض‌ِ فَأَصَابَتْكُم‌ْ مُصِيبَة‌ُ الْمَوْت‌ِ تَحْبِسُونَهُمَا مِنْ‌ بَعْدِ الصَّلاَة‌ِ فَيُقْسِمَان‌ِ بِالله‌ِ إِنِ‌ ارْتَبْتُم‌ْ لاَ نَشْتَرِي‌ بِه‌ِ ثَمَنَاً وَ لَوْ كَان‌َ ذَا قُرْبَي‌ وَ لاَ نَكْتُم‌ُ شَهَادَة‌َ الله‌ِ إِنَّا إِذَاً لَمِن‌َ الْآثِمِين‌َ (مائده: 106)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! هنگامى كه مرگ يكى از شما فرا رسد، در موقع وصيت بايد از ميان شما، دو نفر عادل را به شهادت بطلبد يا اگر مسافرت كرديد، و مصيبت مرگ شما فرا رسيد، (و در آن جا مسلمانى نيافتيد،) دو نفر از غير خودتان را به گواهى بطلبيد، و اگر به هنگام اداى شهادت، در صدق آنها شك كرديد، آنها را بعد از نماز نگاه مى‏داريد تا سوگند ياد كنند كه: «ما حاضر نيستيم حق را به چيزى بفروشيم، هر چند در مورد خويشاوندان ما باشد! و شهادت الهى را كتمان نمى‏كنيم، كه از گناهكاران خواهيم بود!» (106)


فَإِن‌ْ عُثِرَ عَلَي‌ أَنَّهُمَا اسْتَحَقَّا إِثْمَاً فَآخَرَان‌ِ يَقُومَان‌ِ مَقَامَهُمَا مِن‌َ الَّذِين‌َ اسْتَحَق‌َّ عَلَيْهِم‌ُ الْأَوْلَيَان‌ِ فَيُقْسِمَان‌ِ بِالله‌ِ لَشَهَادَتُنَا أَحَق‌ُّ مِنْ‌ شَهَادَتِهِمَا وَ مَا اعْتَدَيْنَا إِنَّا إِذَاً لَمِن‌َ الظَّالِمِين‌َ (مائده: 107)

و اگر اطلاعى حاصل شود كه آن دو، مرتكب گناهى شده‏اند (و حق را كتمان كرده‏اند)، دو نفر از كسانى كه نسبت به ميت، اولى هستند، به جاى آنها قرار مى‏گيرند، و به خدا سوگند ياد مى‏كنند كه: «گواهى ما، از گواهى آن دو، به حق نزديكتر است! و ما تجاوزى نكرده‏ايم كه اگر چنين كرده باشيم، از ظالمان خواهيم بود!» (107)


يَوْم‌َ يَجْمَع‌ُ الله‌ُ الرُّسُل‌َ فَيَقُول‌ُ مَاذَا أُجِبْتُم‌ْ قَالُوا لاَ عِلْم‌َ لَنَا إِنَّك‌َ أَنْت‌َ عَلاَّم‌ُ الْغُيُوب‌ِ (مائده: 109)

(از) روزى (بترسيد) كه خداوند، پيامبران را جمع مى‏كند، و به آنها مى‏گويد: « (در برابر دعوت شما،) چه پاسخى به شما داده شد؟»، مى‏گويند: «ما چيزى نمى‏دانيم تو خود، از همه اسرار نهان آگاهى.» (109)


إِذْ قَال‌َ الله‌ُ يَا عِيسَي‌ ابْن‌َ مَرْيَم‌َ اذْكُرْ نِعْمَتِي‌ عَلَيْك‌َ وَ عَلَي‌ وَالِدَتِك‌َ إِذْ أَيَّدتُّك‌َ بِرُوح‌ِ الْقُدُس‌ِ تُكَلِّم‌ُ النَّاس‌َ فِي‌ الْمَهْدِ وَ كَهْلاً وَ إِذْ عَلَّمْتُك‌َ الْكِتَاب‌َ وَالْحِكْمَة‌َ وَالتَّوْرَاة‌َ وَالْإِنْجِيل‌َ وَ إِذْ تَخْلُق‌ُ مِن‌َ الطِّين‌ِ كَهَيْئَة‌ِ الطَّيْرِ بِإِذْنِي‌ فَتَنْفُخ‌ُ فِيهَا فَتَكُون‌َ طَيْرَاً بِإِذْنِي‌ وَ تُبْرِءُ‌ الْأَكْمَه‌َ وَالْأَبْرَص‌َ بِإِذْنِي‌ وَ إِذْ تُخْرِج‌ُ الْمَوْتَي‌ بِإِذْنِي‌ وَ إِذْ كَفَفْت‌ُ بَنِي‌ إِسْرَائِيل‌َ عَنْك‌َ إِذْ جِئْتَهُمْ‌ بِالْبَيِّنَات‌ِ فَقَال‌َ الَّذِين‌َ كَفَرُوا مِنْهُم‌ْ إِن‌ْ هَذَا إِلاَّ سِحْرٌ مُبِين‌ٌ (مائده: 110)

(به خاطر بياور) هنگامى را كه خداوند به عيسى بن مريم گفت: «ياد كن نعمتى را كه به تو و مادرت بخشيدم! زمانى كه تو را با» روح القدس «تقويت كردم كه در گاهواره و به هنگام بزرگى، با مردم سخن مى‏گفتى و هنگامى كه كتاب و حكمت و تورات و انجيل را به تو آموختم و هنگامى كه به فرمان من، از گل چيزى بصورت پرنده مى‏ساختى، و در آن مى‏دميدى، و به فرمان من، پرنده‏اى مى‏شد و كور مادرزاد، و مبتلا به بيمارى پيسى را به فرمان من، شفا مى‏دادى و مردگان را (نيز) به فرمان من زنده مى‏كردى و هنگامى كه بنى اسرائيل را از آسيب رساندن به تو، بازداشتم در آن موقع كه دلايل روشن براى آنها آوردى، ولى جمعى از كافران آنها گفتند: اينها جز سحر آشكار نيست!» (110)


قَال‌َ الله‌ُ إِنِّي‌ مُنَزِّلُهَا عَلَيْكُم‌ْ فَمَنْ‌ يَكْفُرْ بَعْدُ مِنْكُم‌ْ فَإِنِّي‌ أُعَذِّبُه‌ُ عَذَاباً لاَ أُعَذِّبُه‌ُ أَحَدَاً مِن‌َ الْعَالَمِين‌َ (مائده: 115)

خداوند (دعاى او را مستجاب كرد و) فرمود: «من آن را بر شما نازل مى‏كنم ولى هر كس از شما بعد از آن كافر گردد (و راه انكار پويد)، او را مجازاتى مى‏كنم كه احدى از جهانيان را چنان مجازات نكرده باشم!» (115)


وَ إِذْ قَال‌َ الله‌ُ يَا عِيسَي‌ ابْن‌َ مَرْيَم‌َ أَأَنْت‌َ قُلْت‌َ لِلنَّاس‌ِ اتَّخِذُونِي‌ وَ أُمِّي‌َ إِلَهَيْن‌ِ مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ قَال‌َ سُبْحَانَك‌َ مَا يَكُون‌ُ لِي‌ أَن‌ْ أَقُول‌َ مَا لَيْس‌َ لِي‌ بِحَق‌ٍّ إِنْ‌ كُنْت‌ُ قُلْتُه‌ُ فَقَدْ عَلِمْتَه‌ُ تَعْلَم‌ُ مَا فِي‌ نَفْسِي‌ وَ لاَ أَعْلَم‌ُ مَا فِي‌ نَفْسِك‌َ إِنَّك‌َ أَنْت‌َ عَلاَّم‌ُ الْغُيُوب‌ِ (مائده: 116)

و آن گاه كه خداوند به عيسى بن مريم مى‏گويد: «آيا تو به مردم گفتى كه من و مادرم را بعنوان دو معبود غير از خدا انتخاب كنيد؟!»، او مى‏گويد: «منزهى تو! من حق ندارم آنچه را كه شايسته من نيست، بگويم! اگر چنين سخنى را گفته باشم، تو مى‏دانى! تو از آنچه در روح و جان من است، آگاهى و من از آنچه در ذات (پاك) توست، آگاه نيستم! بيقين تو از تمام اسرار و پنهانيها با خبرى. (116)


مَا قُلْت‌ُ لَهُم‌ْ إِلاَّ مَا أَمَرْتَنِي‌ بِه‌ِ أَن‌ِ اعْبُدُوا الله‌َ رَبِّي‌ وَ رَبَّكُم‌ْ وَ كُنْت‌ُ عَلَيْهِم‌ْ شَهِيدَاً مَا دُمْت‌ُ فِيهِم‌ْ فَلَمَّا تَوَفَّيْتَنِي‌ كُنْت‌َ أَنْت‌َ الرَّقِيب‌َ عَلَيْهِم‌ْ وَ أَنْت‌َ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ شَهيدٌ (مائده: 117)

من، جز آنچه مرا به آن فرمان دادى، چيزى به آنها نگفتم (به آنها گفتم:) خداوندى را بپرستيد كه پروردگار من و پروردگار شماست! و تا زمانى كه در ميان آنها بودم، مراقب و گواهشان بودم ولى هنگامى كه مرا از ميانشان برگرفتى، تو خود مراقب آنها بودى و تو بر هر چيز، گواهى! (117)


إِنْ‌ تُعَذِّبْهُم‌ْ فَإِنَّهُم‌ْ عِبَادُك‌َ وَ إِنْ‌ تَغْفِرْ لَهُم‌ْ فَإِنَّك‌َ أَنْت‌َ الْعَزِيزُ الْحَكِيم‌ُ (مائده: 118)

(با اين حال،) اگر آنها را مجازات كنى، بندگان تواند. (و قادر به فرار از مجازات تو نيستند) و اگر آنان را ببخشى، توانا و حكيمى! (نه كيفر تو نشانه بى‏حكمتى است، و نه بخشش تو نشانه ضعف!)» (118)


فَقَدْ كَذَّبُوا بِالْحَق‌ِّ لَمَّا جَاءَهُم‌ْ فَسَوْف‌َ يَأْتِيهِم‌ْ أَنْبَاءُ مَا كَانُوا بِه‌ِ يَسْتَهْزِئُون‌َ (انعام: 5)

آنان، حق را هنگامى كه سراغشان آمد، تكذيب كردند! ولى بزودى خبر آنچه را به باد مسخره مى‏گرفتند، به آنان مى‏رسد (و از نتايج كار خود، آگاه مى‏شوند). (5)


أَلَم‌ْ يَرَوْا كَم‌ْ أَهْلَكْنَا مِنْ‌ قَبْلِهِم‌ْ مِنْ‌ قَرْن‌ٍ مَكَّنَّاهُم‌ْ فِي‌ الْأَرْض‌ِ مَا لَم‌ْ نُمَكِّنْ‌ لَكُم‌ْ وَ أَرْسَلْنَا السَّمَاءَ عَلَيْهِمْ‌ مِدْرَارَاً وَ جَعَلْنَا الْأَنْهَارَ تَجْرِي‌ مِنْ‌ تَحْتِهِم‌ْ فَأَهْلَكْنَاهُمْ‌ بِذُنُوبِهِم‌ْ وَ أَنْشَأْنَا مِنْ‌ بَعْدِهِم‌ْ قَرْنَاً آخَرِين‌َ (انعام: 6)

آيا نديدند چقدر از اقوام پيشين را هلاك كرديم؟! اقوامى كه (از شما نيرومندتر بودند و) قدرتهايى به آنها داده بوديم كه به شما نداديم بارانهاى پى در پى براى آنها فرستاديم و از زير (آباديهاى) آنها، نهرها را جارى ساختيم (اما هنگامى كه سركشى و طغيان كردند،) آنان را بخاطر گناهانشان نابود كرديم و جمعيت ديگرى بعد از آنان پديد آورديم. (6)


وَ لَوْ نَزَّلْنَا عَلَيْك‌َ كِتَابَاً فِي‌ قِرْطَاس‌ٍ فَلَمَسُوه‌ُ بِأَيْدِيهِم‌ْ لَقَال‌َ الَّذِين‌َ كَفَرُوا إِن‌ْ هَذَا إِلاَّ سِحْرٌ مُبِين‌ٌ (انعام: 7)

(حتّى) اگر ما نامه‏اى روى صفحه‏اى بر تو نازل كنيم، و (علاوه بر ديدن و خواندن،) آن را با دستهاى خود لمس كنند، باز كافران مى‏گويند: «اين، چيزى جز يك سحر آشكار نيست»! (7)


وَ لَقَدِ اسْتُهْزِأَ بِرُسُل‌ٍ مِنْ‌ قَبْلِك‌َ فَحَاق‌َ بِالَّذِين‌َ سَخِرُوا مِنْهُمْ‌ مَا كَانُوا بِه‌ِ يَسْتَهْزِئُون‌َ (انعام: 10)

(با اين حال، نگران نباش!) جمعى از پيامبران پيش از تو را استهزا كردند امّا سرانجام، آنچه را مسخره مى‏كردند، دامانشان را مى‏گرفت (و عذاب الهى بر آنها فرود آمد). (10)


قُلْ‌ لِمَنْ‌ مَا فِي‌ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ قُلْ‌ لِالله‌ِ كَتَب‌َ عَلَي‌ نَفْسِه‌ِ الرَّحْمَة‌َ لَيَجْمَعَنَّكُم‌ْ إِلَي‌ يَوْم‌ِ الْقِيَامَة‌ِ لاَ رَيْب‌َ فِيه‌ِ الَّذِين‌َ خَسِرُوا أَنْفُسَهُم‌ْ فَهُم‌ْ لاَ يُؤْمِنُون‌َ (انعام: 12)

بگو: «آنچه در آسمانها و زمين است، از آن كيست؟» بگو: «از آن خداست رحمت (و بخشش) را بر خود، حتم كرده (و به همين دليل،) بطور قطع همه شما را در روز قيامت، كه در آن شكّ و ترديدى نيست، گرد خواهد آورد. (آرى،) فقط كسانى كه سرمايه‏هاى وجود خويش را از دست داده و گرفتار خسران شدند، ايمان نمى‏آورند. (12)


مَنْ‌ يُصْرَف‌ْ عَنْه‌ُ يَوْمَئِذٍ فَقَدْ رَحِمَه‌ُ وَ ذَلِك‌َ الْفَوْزُ الْمُبِين‌ُ (انعام: 16)

آن كس كه در آن روز، مجازات الهى به او نرسد، خداوند او را مشمول رحمت خويش ساخته و اين همان پيروزى آشكار است.» (16)


وَ إِنْ‌ يَمْسَسْك‌َ الله‌ُ بِضُرٍّ فَلاَ كَاشِف‌َ لَه‌ُ إِلاَّ هُوَ وَ إِنْ‌ يَمْسَسْك‌َ بِخَيْرٍ فَهُوَ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ قَدِيرٌ (انعام: 17)

اگر خداوند زيانى به تو برساند، هيچ كس جز او نمى‏تواند آن را برطرف سازد! و اگر خيرى به تو رساند، او بر همه چيز تواناست (و از قدرت او، هر گونه نيكى ساخته است.) (17)


الَّذِين‌َ آتَيْنَاهُم‌ُ الْكِتَاب‌َ يَعْرِفُونَه‌ُ كَمَا يَعْرِفُون‌َ أَبْنَاءَهُم‌ُ الَّذِين‌َ خَسِرُوا أَنْفُسَهُم‌ْ فَهُم‌ْ لاَ يُؤْمِنُون‌َ (انعام: 20)

آنان كه كتاب آسمانى به ايشان داده‏ايم، بخوبى او [پيامبر] را مى‏شناسند، همان‏گونه كه فرزندان خود را مى‏شناسند فقط كسانى كه سرمايه وجود خود را از دست داده‏اند، ايمان نمى‏آورند. (20)


وَ لَوْ تَرَي‌ إِذْ وُقِفُوا عَلَي‌ النَّارِ فَقَالُوا يَا لَيْتَنَا نُرَدُّ وَ لاَ نُكَذِّب‌َ بِآيَات‌ِ رَبِّنَا وَ نَكُون‌َ مِن‌َ الْمُؤْمِنِين‌َ (انعام: 27)

كاش (حال آنها را) هنگامى كه در برابر آتش (دوزخ) ايستاده‏اند، ببينى! مى‏گويند: اى كاش (بار ديگر، به دنيا) بازگردانده مى‏شديم، و آيات پروردگارمان را تكذيب نمى‏كرديم، و از مؤمنان مى‏بوديم! (27)


وَ لَوْ تَرَي‌ إِذْ وُقِفُوا عَلَي‌ رَبِّهِم‌ْ قَال‌َ أَلَيْس‌َ هَذَا بِالْحَق‌ِّ قَالُوا بَلَي‌ وَ رَبِّنَا قَال‌َ فَذُوقُوا الْعَذَاب‌َ بِمَا كُنْتُم‌ْ تَكْفُرُون‌َ (انعام: 30)

اگر آنها را به هنگامى كه در پيشگاه پروردگارشان ايستاده‏اند، ببينى! (به آنها) مى‏گويد: «آيا اين حق نيست؟» مى‏گويند: «آرى، قسم به پروردگارمان (حق است!)» مى‏گويد: «پس مجازات را بچشيد به سزاى آنچه انكار مى‏كرديد!» (30)


وَ مَا الْحَيَاة‌ُ الدُّنْيَا إِلاَّ لَعِب‌ٌ وَ لَهْوٌ وَ لَلدَّارُ الْآخِرَة‌ُ خَيْرٌ لِلَّذِين‌َ يَتَّقُون‌َ أَفَلاَ تَعْقِلُون‌َ (انعام: 32)

زندگى دنيا، چيزى جز بازى و سرگرمى نيست! و سراى آخرت، براى آنها كه پرهيزگارند، بهتر است! آيا نمى‏انديشيد؟! (32)


قَدْ نَعْلَم‌ُ إِنَّه‌ُ لَيَحْزُنُك‌َ الَّذِي‌ يَقُولُون‌َ فَإِنَّهُم‌ْ لاَ يُكَذِّبُونَك‌َ وَ لَكِنَّ‌ الظَّالِمِين‌َ بِآيَات‌ِ الله‌ِ يَجْحَدُون‌َ (انعام: 33)

ما مى‏دانيم كه گفتار آنها، تو را غمگين مى‏كند ولى (غم مخور! و بدان كه) آنها تو را تكذيب نمى‏كنند بلكه ظالمان، آيات خدا را انكار مى‏نمايند. (33)


وَ لَقَدْ كُذِّبَت‌ْ رُسُل‌ٌ مِنْ‌ قَبْلِك‌َ فَصَبَرُوا عَلَي‌ مَا كُذِّبُوا وَ أُوذُوا حَتَّي‌ أَتَاهُم‌ْ نَصْرُنَا وَ لاَ مُبَدِّل‌َ لِكَلِمَات‌ِ الله‌ِ وَ لَقَدْ جَاءَك‌َ مِنْ‌ نَبَإِ الْمُرْسَلِين‌َ (انعام: 34)

پيش از تو نيز پيامبرانى تكذيب شدند و در برابر تكذيبها، صبر و استقامت كردند و (در اين راه،) آزار ديدند، تا هنگامى كه يارى ما به آنها رسيد. (تو نيز چنين باش! و اين، يكى از سنتهاى الهى است) و هيچ چيز نمى‏تواند سنن خدا را تغيير دهد و اخبار پيامبران به تو رسيده است. (34)


وَ إِنْ‌ كَان‌َ كَبُرَ عَلَيْك‌َ إِعْرَاضُهُم‌ْ فَإِنِ‌ اسْتَطَعْت‌َ أَنْ‌ تَبْتَغِي‌َ نَفَقَاً فِي‌ الْأَرْض‌ِ أَوْ سُلَّمَاً فِي‌ السَّمَاءِ فَتَأْتِيَهُمْ‌ بِآيَة‌ٍ وَ لَوْ شَاءَ الله‌ُ لَجَمَعَهُم‌ْ عَلَي‌ الْهُدَي‌ فَلاَ تَكُونَن‌َّ مِن‌َ الْجَاهِلِين‌َ (انعام: 35)

و اگر اعراض آنها بر تو سنگين است، چنانچه بتوانى نقبى در زمين بزنى، يا نردبانى به آسمان بگذارى (و اعماق زمين و آسمانها را جستجو كنى، چنين كن) تا آيه (و نشانه ديگرى) براى آنها بياورى! (ولى بدان كه اين لجوجان، ايمان نمى‏آورند!) امّا اگر خدا بخواهد، آنها را (به اجبار) بر هدايت جمع خواهد كرد. (ولى هدايت اجبارى، چه سودى دارد؟) پس هرگز از جاهلان مباش! (35)


بَل‌ْ إِيَّاه‌ُ تَدْعُون‌َ فَيَكْشِف‌ُ مَا تَدْعُون‌َ إِلَيْه‌ِ إِنْ‌ شَاءَ وَ تَنْسَوْن‌َ مَا تُشْرِكُون‌َ (انعام: 41)

(نه،) بلكه تنها او را مى‏خوانيد! و او اگر بخواهد، مشكلى را كه بخاطر آن او را خوانده‏ايد، برطرف مى‏سازد و آنچه را (امروز) همتاى خدا قرار مى‏دهيد، (در آن روز) فراموش خواهيد كرد. (41)


وَ لَقَدْ أَرْسَلْنَا إِلَي‌ أُمَم‌ٍ مِنْ‌ قَبْلِك‌َ فَأَخَذْنَاهُمْ بِالْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ لَعَلَّهُم‌ْ يَتَضَرَّعُون‌َ (انعام: 42)

ما به سوى امتهايى كه پيش از تو بودند، (پيامبرانى) فرستاديم (و هنگامى كه با اين پيامبران به مخالفت برخاستند،) آنها را با شدّت و رنج و ناراحتى مواجه ساختيم شايد (بيدار شوند و در برابر حق،) خضوع كنند و تسليم گردند! (42)


فَلَوْلاَ إِذْ جَاءَهُمْ‌ بَأْسُنَا تَضَرَّعُوا وَ لَكِنْ‌ قَسَت‌ْ قُلُوبُهُم‌ْ وَ زَيَّن‌َ لَهُم‌ُ الشَّيْطَان‌ُ مَا كَانُوا يَعْمَلُون‌َ (انعام: 43)

چرا هنگامى كه مجازات ما به آنان رسيد، (خضوع نكردند و) تسليم نشدند؟! بلكه دلهاى آنها قساوت پيدا كرد و شيطان، هر كارى را كه مى‏كردند، در نظرشان زينت داد! (43)


فَلَمَّا نَسُوا مَا ذُكِّرُوا بِه‌ِ فَتَحْنَا عَلَيْهِم‌ْ أَبْوَاب‌َ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ حَتَّي‌ إِذَا فَرِحُوا بِمَا أُوتُوا أَخَذْنَاهُم‌ْ بَغْتَة‌ً فَإِذَا هُمْ‌ مُبْلِسُون‌َ (انعام: 44)

(آرى،) هنگامى كه (اندرزها سودى نبخشيد، و) آنچه را به آنها يادآورى شده بود فراموش كردند، درهاى همه چيز (از نعمتها) را به روى آنها گشوديم تا (كاملا) خوشحال شدند (و دل به آن بستند) ناگهان آنها را گرفتيم (و سخت مجازات كرديم) در اين هنگام، همگى مأيوس شدند (و درهاى اميد به روى آنها بسته شد). (44)


فَقُطِع‌َ دَابِرُ الْقَوْم‌ِ الَّذِين‌َ ظَلَمُوا وَالْحَمْدُ لِالله‌ِ رَب‌ِّ الْعَالَمِين‌َ (انعام: 45)

و (به اين ترتيب،) دنباله (زندگى) جمعيّتى كه ستم كرده بودند، قطع شد. و ستايش مخصوص خداوند، پروردگار جهانيان است. (45)


وَ مَا نُرْسِل‌ُ الْمُرْسَلِين‌َ إِلاَّ مُبَشِّرِين‌َ وَ مُنْذِرِين‌َ فَمَن‌ْ آمَن‌َ وَ أَصْلَح‌َ فَلاَ خَوْف‌ٌ عَلَيْهِم‌ْ وَ لاَ هُم‌ْ يَحْزَنُون‌َ (انعام: 48)

ما پيامبران را، جز (به عنوان) بشارت دهنده و بيم دهنده، نمى‏فرستيم آنها كه ايمان بياورند و (خويشتن را) اصلاح كنند، نه ترسى بر آنهاست و نه غمگين مى‏شوند. (48)


قُلْ‌ لاَ أَقُول‌ُ لَكُم‌ْ عِنْدِي‌ خَزَائِن‌ُ الله‌ِ وَ لاَ أَعْلَم‌ُ الْغَيْب‌َ وَ لاَ أَقُول‌ُ لَكُم‌ْ إِنِّي‌ مَلَك‌ٌ إِن‌ْ أَتَّبِع‌ُ إِلاَّ مَا يُوحَي‌ إِلَيَّ‌ قُل‌ْ هَل‌ْ يَسْتَوِي‌ الْأَعْمَي‌ وَالْبَصِيرُ أَفَلاَ تَتَفَكَّرُون‌َ (انعام: 50)

بگو: «من نمى‏گويم خزاين خدا نزد من است و من، (جز آنچه خدا به من بياموزد،) از غيب آگاه نيستم! و به شما نمى‏گويم من فرشته‏ام تنها از آنچه به من وحى مى‏شود پيروى مى‏كنم.» بگو: «آيا نابينا و بينا مساويند؟! پس چرا نمى‏انديشيد؟!» (50)


وَ لاَ تَطْرُدِ الَّذِين‌َ يَدْعُون‌َ رَبَّهُمْ‌ بِالْغَدَاة‌ِ وَالْعَشِي‌ِّ يُرِيدُون‌َ وَجْهَه‌ُ مَا عَلَيْك‌َ مِن‌ْ حِسَابِهِمْ‌ مِنْ‌ شَي‌ْءٍ وَ مَا مِنْ‌ حِسَابِك‌َ عَلَيْهِم‌ْ مِنْ‌ شَي‌ْءٍ فَتَطْرُدَهُم‌ْ فَتَكُون‌َ مِن‌َ الظَّالِمِين‌َ (انعام: 52)

و كسانى را كه صبح و شام خدا را مى‏خوانند، و جز ذات پاك او نظرى ندارند، از خود دور مكن! نه چيزى از حساب آنها بر توست، و نه چيزى از حساب تو بر آنها! اگر آنها را طرد كنى، از ستمگران خواهى بود! (52)


وَ إِذَا جَاءَك‌َ الَّذِين‌َ يُؤْمِنُون‌َ بِآيَاتِنَا فَقُل‌ْ سَلاَم‌ٌ عَلَيْكُم‌ْ كَتَب‌َ رَبُّكُم‌ْ عَلَي‌ نَفْسِه‌ِ الرَّحْمَة‌َ أَنَّه‌ُ مَن‌ْ عَمِل‌َ مِنْكُم‌ْ سُوءً بِجَهَالَة‌ٍ ثُم‌َّ تَاب‌َ مِنْ‌ بَعْدِه‌ِ وَ أَصْلَح‌َ فَأَنَّه‌ُ غَفُورٌ رَحِيم‌ٌ (انعام: 54)

هر گاه كسانى كه به آيات ما ايمان دارند نزد تو آيند، به آنها بگو: «سلام بر شما پروردگارتان، رحمت را بر خود فرض كرده هر كس از شما كار بدى از روى نادانى كند، سپس توبه و اصلاح (و جبران) نمايد، (مشمول رحمت خدا مى‏شود چرا كه) او آمرزنده مهربان است.» (54)


وَ إِذَا رَأَيْت‌َ الَّذِين‌َ يَخُوضُون‌َ فِي‌ آيَاتِنَا فَأَعْرِض‌ْ عَنْهُم‌ْ حَتَّي‌ يَخُوضُوا فِي‌ حَدِيث‌ٍ غَيْرِه‌ِ وَ إِنْ مَا يُنْسِيَنَّك‌َ الشَّيْطَان‌ُ فَلاَ تَقْعُدْ بَعْدَ الذِّكْرَي‌ مَع‌َ الْقَوْم‌ِ الظَّالِمِين‌َ (انعام: 68)

هر گاه كسانى را ديدى كه آيات ما را استهزا مى‏كنند، از آنها روى بگردان تا به سخن ديگرى بپردازند! و اگر شيطان از ياد تو ببرد، هرگز پس از ياد آمدن با اين جمعيّت ستمگر منشين! (68)


وَ هُوَ الَّذِي‌ خَلَق‌َ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌َ بِالْحَق‌ِّ وَ يَوْم‌َ يَقُول‌ُ كُنْ‌ فَيَكُون‌ُ قَوْلُه‌ُ الْحَق‌ُّ وَ لَه‌ُ الْمُلْك‌ُ يَوْم‌َ يُنْفَخ‌ُ فِي‌ الصُّورِ عَالِم‌ُ الْغَيْب‌ِ وَالشَّهَادَة‌ِ وَ هُوَ الْحَكِيم‌ُ الْخَبِيرُ (انعام: 73)

اوست كه آسمانها و زمين را بحق آفريد و آن روز كه (به هر چيز) مى‏گويد: «موجود باش!» موجود مى‏شود سخن او، حق است و در آن روز كه در «صور» دميده مى‏شود، حكومت مخصوص اوست، از پنهان و آشكار با خبر است، و اوست حكيم و آگاه. (73)


فَلَمَّا جَن‌َّ عَلَيْه‌ِ اللَّيْل‌ُ رَأَي‌ كَوْكَبَاً قَال‌َ هَذَا رَبِّي‌ فَلَمَّا أَفَل‌َ قَال‌َ لاَ أُحِب‌ُّ الْآفِلِين‌َ (انعام: 76)

هنگامى كه (تاريكى) شب او را پوشانيد، ستاره‏اى مشاهده كرد، گفت: «اين خداى من است؟» امّا هنگامى كه غروب كرد، گفت: «غروب‏كنندگان را دوست ندارم!» (76)


فَلَمَّا رَأَي‌ الْقَمَرَ بَازِغَاً قَال‌َ هَذَا رَبِّي‌ فَلَمَّا أَفَل‌َ قَال‌َ لَئِنْ‌ لَم‌ْ يَهْدِنِي‌ رَبِّي‌ لَأََكُونَن‌َّ مِن‌َ الْقَوْم‌ِ الضَّالِّين‌َ (انعام: 77)

و هنگامى كه ماه را ديد كه (سينه افق را) مى‏شكافد، گفت: «اين خداى من است؟» امّا هنگامى كه (آن هم) غروب كرد، گفت: «اگر پروردگارم مرا راهنمايى نكند، مسلّماً از گروه گمراهان خواهم بود.» (77)


فَلَمَّا رَأَي‌ الشَّمْس‌َ بَازِغَة‌ً قَال‌َ هَذَا رَبِّي‌ هَذَا أَكْبَرُ فَلَمَّا أَفَلَت‌ْ قَال‌َ يَا قَوْم‌ِ إِنِّي‌ بَرِي‌ءٌ مِمَّا تُشْرِكُون‌َ (انعام: 78)

و هنگامى كه خورشيد را ديد كه (سينه افق را) مى‏شكافت، گفت: «اين خداى من است؟ اين (كه از همه) بزرگتر است!» امّا هنگامى كه غروب كرد، گفت: «اى قوم من از شريكهايى كه شما (براى خدا) مى‏سازيد، بيزارم! (78)


وَ حَاجَّه‌ُ قَوْمُه‌ُ قَال‌َ أَتُحَاجُّونِّي‌ فِي‌ الله‌ِ وَ قَدْ هَدَان‌ِ وَ لاَ أَخَاف‌ُ مَا تُشْرِكُون‌َ بِه‌ِ إِلاَّ أَنْ‌ يَشَاءَ رَبِّي‌ شَيْءً وَسِع‌َ رَبِّي‌ كُل‌َّ شَي‌ْءٍ عِلْمَاً أَفَلاَ تَتَذَكَّرُون‌َ (انعام: 80)

ولى قوم او [ابراهيم‏]، با وى به گفتگو و ستيز پرداختند گفت: «آيا درباره خدا با من گفتگو و ستيز مى‏كنيد؟! در حالى كه خداوند، مرا با دلايل روشن هدايت كرده و من از آنچه شما همتاى (خدا) قرار مى‏دهيد، نمى‏ترسم (و به من زيانى نمى رسانند)! مگر پروردگارم چيزى را بخواهد! وسعت آگاهى پروردگارم همه چيز را در برمى‏گيرد آيا متذكّر (و بيدار) نمى‏شويد؟! (80)


وَ كَيْف‌َ أَخَاف‌ُ مَا أَشْرَكْتُم‌ْ وَ لاَ تَخَافُون‌َ أَنَّكُم‌ْ أَشْرَكْتُم‌ْ بِالله‌ِ مَا لَم‌ْ يُنَزِّل‌ْ بِه‌ِ عَلَيْكُم‌ْ سُلْطَانَاً فَأَي‌ُّ الْفَرِيقَيْن‌ِ أَحَق‌ُّ بِالْأَمْن‌ِ إِنْ‌ كُنْتُم‌ْ تَعْلَمُون‌َ (انعام: 81)

چگونه من از بتهاى شما بترسم؟! در حالى كه شما از اين نمى‏ترسيد كه براى خدا، همتايى قرار داده‏ايد كه هيچ گونه دليلى درباره آن، بر شما نازل نكرده است! (راست بگوييد) كدام يك از اين دو دسته (بت‏پرستان و خداپرستان)، شايسته‏تر به ايمنى (از مجازات) هستند اگر مى‏دانيد؟! (81)


أُولَئِك‌َ الَّذِين‌َ آتَيْنَاهُم‌ُ الْكِتَاب‌َ وَالْحُكْم‌َ وَالنُّبُوَّة‌َ فَإِنْ‌ يَكْفُرْ بِهَا هَؤُلاَءِ فَقَدْ وَكَّلْنَا بِهَا قَوْمَاً لَيْسُوا بِهَا بِكَافِرِين‌َ (انعام: 89)

آنها كسانى هستند كه كتاب و حكم و نبوّت به آنان داديم و اگر (بفرض) نسبت به آن كفر ورزند، (آيين حقّ زمين نمى‏ماند زيرا) كسان ديگرى را نگاهبان آن مى‏سازيم كه نسبت به آن، كافر نيستند. (89)


أُولَئِك‌َ الَّذِين‌َ هَدَي‌ الله‌ُ فَبِهُدَاهُم‌ُ اقْتَدِه‌ْ قُلْ‌ لاَ أَسْأَلُكُم‌ْ عَلَيْه‌ِ أَجْرَاً إِن‌ْ هُوَ إِلاَّ ذِكْرَي‌ لِلْعَالَمِين‌َ (انعام: 90)

آنها كسانى هستند كه خداوند هدايتشان كرده پس به هدايت آنان اقتدا كن! (و) بگو: «در برابر اين (رسالت و تبليغ)، پاداشى از شما نمى‏طلبم! اين (رسالت)، چيزى جز يك يادآورى براى جهانيان نيست! (اين وظيفه من است)» (90)


إِن‌َّ الله‌َ فَالِق‌ُ الْحَب‌ِّ وَالنَّوَي‌ يُخْرِج‌ُ الْحَي‌َّ مِن‌َ الْمَيِّت‌ِ وَ مُخْرِج‌ُ الْمَيِّت‌ِ مِن‌َ الْحَي‌ِّ ذَلِكُم‌ُ الله‌ُ فَأَنَّي‌ تُؤْفَكُون‌َ (انعام: 95)

خداوند، شكافنده دانه و هسته است زنده را از مرده خارج مى‏سازد، و مرده را از زنده بيرون مى‏آورد اين است خداى شما! پس چگونه از حقّ منحرف مى‏شويد؟! (95)


وَ هُوَ الَّذِي‌ أَنْشَأَكُم‌ْ مِنْ‌ نَفْس‌ٍ وَاحِدَة‌ٍ فَمُسْتَقَرٌّ وَ مُسْتَوْدَع‌ٌ قَدْ فَصَّلْنَا الْآيَات‌ِ لِقَوْم‌ٍ يَفْقَهُون‌َ (انعام: 98)

او كسى است كه شما را از يك نفس آفريد! و شما دو گروه هستيد: بعضى پايدار (از نظر ايمان يا خلقت كامل)، و بعضى ناپايدار ما آيات خود را براى كسانى كه مى‏فهمند، تشريح نموديم! (98)


وَ هُوَ الَّذِي‌ أَنْزَل‌َ مِن‌َ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجْنَا بِه‌ِ نَبَات‌َ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ فَأَخْرَجْنَا مِنْه‌ُ خَضِرَاً نُخْرِج‌ُ مِنْه‌ُ حَبَّاً مُتَرَاكِبَاً وَ مِن‌َ النَّخْل‌ِ مِنْ‌ طَلْعِهَا قِنْوَان‌ٌ دَانِيَة‌ٌ وَ جَنَّات‌ٍ مِنْ‌ أَعْنَاب‌ٍ وَالزَّيْتُون‌َ وَالرُّمَان‌َ مُشْتَبِهَاً وَ غَيْرَ مُتَشَابِه‌ٍ انْظُرُوا إِلَي‌ ثَمَرِه‌ِ إِذَا أَثْمَرَ وَ يَنْعِه‌ِ إِن‌َّ فِي‌ ذَلِكُم‌ْ لَآيَات‌ٍ لِقَوْم‌ٍ يُؤْمِنُون‌َ (انعام: 99)

او كسى است كه از آسمان، آبى نازل كرد، و به وسيله آن، گياهان گوناگون رويانديم و از آن، ساقه‏ها و شاخه‏هاى سبز، خارج ساختيم و از آنها دانه‏هاى متراكم، و از شكوفه نخل، شكوفه‏هايى با رشته‏هاى باريك بيرون فرستاديم و باغهايى از انواع انگور و زيتون و انار، (گاه) شبيه به يكديگر، و (گاه) بى‏شباهت! هنگامى كه ميوه مى دهد، به ميوه آن و طرز رسيدنش بنگريد كه در آن، نشانه‏هايى (از عظمت خدا) براى افراد باايمان است! (99)


ذَلِكُم‌ُ الله‌ُ رَبُّكُم‌ْ لاَ إِله‌َ إِلاَّ هُوَ خَالِق‌ُ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ فَاعْبُدُوه‌ُ وَ هُوَ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ وَكِيل‌ٌ (انعام: 102)

(آرى،) اين است پروردگار شما! هيچ معبودى جز او نيست آفريدگار همه چيز است او را بپرستيد و او نگهبان و مدبّر همه موجودات است. (102)


قَدْ جَاءَكُمْ‌ بَصَائِرُ مِنْ‌ رَبِّكُم‌ْ فَمَن‌ْ أَبْصَرَ فَلِنَفْسِه‌ِ وَ مَن‌ْ عَمِي‌َ فَعَلَيْهَا وَ مَا أَنَا عَلَيْكُم‌ْ بِحَفِيظ‌ٍ (انعام: 104)

دلايل روشن از طرف پروردگارتان براى شما آمد كسى كه (به وسيله آن، حقّ را) ببيند، به سود خود اوست و كسى كه از ديدن آن چشم بپوشد، به زيان خودش مى‏باشد و من نگاهبان شما نيستم (و شما را بر قبول ايمان مجبور نمى‏كنم) (104)


وَ لاَ تَسُبُّوا الَّذِين‌َ يَدْعُون‌َ مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ فَيَسُبُّوا الله‌َ عَدْوَاً بِغَيْرِ عِلْم‌ٍ كَذَلِك‌َ زَيَّنَّا لِكُل‌ِّ أُمَّة‌ٍ عَمَلَهُم‌ْ ثُم‌َّ إِلَي‌ رَبِّهِم‌ْ مَرْجِعُهُم‌ْ فَيُنَبِّئُهُم‌ْ بِمَا كَانُوا يَعْمَلُون‌َ (انعام: 108)

(به معبود) كسانى كه غير خدا را مى‏خوانند دشنام ندهيد، مبادا آنها (نيز) از روى (ظلم و) جهل، خدا را دشنام دهند! اينچنين براى هر امّتى عملشان را زينت داديم سپس بازگشت همه آنان به سوى پروردگارشان است و آنها را از آنچه عمل مى‏كردند، آگاه مى‏سازد (و پاداش و كيفر مى‏دهد). (108)


وَ كَذَلِك‌َ جَعَلْنَا لِكُل‌ِّ نَبِي‌ٍّ عَدُوَّاً شَيَاطِين‌َ الْإِنْس‌ِ وَالْجِن‌ِّ يُوحِي‌ بَعْضُهُم‌ْ إِلَي‌ بَعْض‌ٍ زُخْرُف‌َ الْقَوْل‌ِ غُرُورَاً وَ لَوْ شَاءَ رَبُّك‌َ مَا فَعَلُوه‌ُ فَذَرْهُم‌ْ وَ مَا يَفْتَرُون‌َ (انعام: 112)

اينچنين در برابر هر پيامبرى، دشمنى از شياطين انس و جنّ قرار داديم آنها بطور سرى (و درگوشى) سخنان فريبنده و بى‏اساس (براى اغفال مردم) به يكديگر مى‏گفتند و اگر پروردگارت مى‏خواست، چنين نمى‏كردند (و مى‏توانست جلو آنها را بگيرد ولى اجبار سودى ندارد.) بنا بر اين، آنها و تهمتهايشان را به حال خود واگذار! (112)


أَفَغَيْرَ الله‌ِ أَبْتَغِي‌ حَكَمَاً وَ هُوَ الَّذِي‌ أَنْزَل‌َ إِلَيْكُم‌ُ الْكِتَاب‌َ مُفَصَّلاً وَالَّذِين‌َ آتَيْنَاهُم‌ُ الْكِتَاب‌َ يَعْلَمُون‌َ أَنَّه‌ُ مُنَزَّل‌ٌ مِنْ‌ رَبِّك‌َ بِالْحَق‌ِّ فَلاَ تَكُونَن‌َّ مِن‌َ الْمُمْتَرِين‌َ (انعام: 114)

(با اين حال،) آيا غير خدا را به داورى طلبم؟! در حالى كه اوست كه اين كتاب آسمانى را، كه همه چيز در آن آمده، به سوى شما فرستاده است و كسانى كه به آنها كتاب آسمانى داده‏ايم مى‏دانند اين كتاب، بحق از طرف پروردگارت نازل شده بنا بر اين از ترديدكنندگان مباش! (114)


فَكُلُوا مِمَّا ذُكِرَ اسْم‌ُ الله‌ِ عَلَيْه‌ِ إِنْ‌ كُنْتُمْ‌ بِآيَاتِه‌ِ مُؤْمِنِين‌َ (انعام: 118)

از (گوشت) آنچه نام خدا (هنگام سر بريدن) بر آن گفته شده، بخوريد (و غير از آن نخوريد) اگر به آيات او ايمان داريد! (118)


أَوَ مَنْ‌ كَان‌َ مَيْتَاً فَأَحْيَيْنَاه‌ُ وَ جَعَلْنَا لَه‌ُ نُورَاً يَمْشِي‌ بِه‌ِ فِي‌ النَّاس‌ِ كَمَنْ‌ مَثَلُه‌ُ فِي‌ الظُّلُمَات‌ِ لَيْس‌َ بِخَارِج‌ٍ مِنْهَا كَذَلِك‌َ زُيِّن‌َ لِلْكَافِرِين‌َ مَا كَانُوا يَعْمَلُون‌َ (انعام: 122)

آيا كسى كه مرده بود، سپس او را زنده كرديم، و نورى برايش قرار داديم كه با آن در ميان مردم راه برود، همانند كسى است كه در ظلمتها باشد و از آن خارج نگردد؟! اين گونه براى كافران، اعمال (زشتى) كه انجام مى‏دادند، تزيين شده (و زيبا جلوه كرده) است. (122)


فَمَنْ‌ يُرِدِ الله‌ُ أَنْ‌ يَهْدِيَه‌ُ يَشْرَح‌ْ صَدْرَه‌ُ لِلْإِسْلاَم‌ِ وَ مَنْ‌ يُرِدْ أَنْ‌ يُضِلَّه‌ُ يَجْعَل‌ْ صَدْرَه‌ُ ضَيِّقَاً حَرَجَاً كَأَنَّمَا يَصَّعَّدُ فِي‌ السَّمَاءِ كَذَلِك‌َ يَجْعَل‌ُ الله‌ُ الرِّجْس‌َ عَلَي‌ الَّذِين‌َ لاَ يُؤْمِنُون‌َ (انعام: 125)

آن كس را كه خدا بخواهد هدايت كند، سينه‏اش را براى (پذيرش) اسلام، گشاده مى سازد و آن كس را كه بخاطر اعمال خلافش بخواهد گمراه سازد، سينه‏اش را آن چنان تنگ مى‏كند كه گويا مى‏خواهد به آسمان بالا برود اين گونه خداوند پليدى را بر افرادى كه ايمان نمى‏آورند قرار مى‏دهد! (125)


قُل‌ْ يَا قَوْم‌ِ اعْمَلُوا عَلَي‌ مَكَانَتِكُم‌ْ إِنِّي‌ عَامِل‌ٌ فَسَوْف‌َ تَعْلَمُون‌َ مَن‌ْ تَكُون‌ُ لَه‌ُ عاقِبَة‌ُ الدَّارِ إِنَّه‌ُ لاَ يُفْلِح‌ُ الظَّالِمُون‌َ (انعام: 135)

بگو: «اى قوم من! هر كار در قدرت داريد بكنيد! من (هم به وظيفه خود) عمل مى‏كنم امّا بزودى خواهيد دانست چه كسى سرانجام نيك خواهد داشت (و پيروزى با چه كسى است! امّا) به يقين، ظالمان رستگار نخواهند شد!» (135)


وَ جَعَلُوا لِالله‌ِ مِمَّا ذَرَأَ مِن‌َ الْحَرْث‌ِ وَالْأَنْعَام‌ِ نَصِيبَاً فَقَالُوا هَذَا لِالله‌ِ بِزَعْمِهِم‌ْ وَ هَذَا لِشُرَكَائِنَا فَمَا كَان‌َ لِشُرَكَائِهِم‌ْ فَلاَ يَصِل‌ُ إِلَي‌ الله‌ِ وَ مَا كَان‌َ لِالله‌ِ فَهُوَ يَصِل‌ُ إِلَي‌ شُرَكَائِهِم‌ْ سَاءَ مَا يَحْكُمُون‌َ (انعام: 136)

آنها [مشركان‏] سهمى از آنچه خداوند از زراعت و چهارپايان آفريده، براى او قرار دادند (و سهمى براى بتها!) و بگمان خود گفتند: «اين مال خداست! و اين هم مال شركاى ما [يعنى بتها] است!» آنچه مال شركاى آنها بود، به خدا نمى‏رسيد ولى آنچه مال خدا بود، به شركايشان مى‏رسيد! (آرى، اگر سهم بتها با كمبودى مواجه مى‏شد، مال خدا را به بتها مى‏دادند امّا عكس آن را مجاز نمى‏دانستند!) چه بد حكم مى‏كنند (كه علاوه بر شرك، حتّى خدا را كمتر از بتها مى‏دانند)! (136)


وَ كَذَلِك‌َ زَيَّن‌َ لِكَثِيرٍ مِن‌َ الْمُشْرِكِين‌َ قَتْل‌َ أَوْلاَدِهِم‌ْ شُرَكَاؤُهُم‌ْ لِيُرْدُوهُم‌ْ وَ لِيَلْبِسُوا عَلَيْهِم‌ْ دِينَهُم‌ْ وَ لَوْ شَاءَ الله‌ُ مَا فَعَلُوه‌ُ فَذَرْهُم‌ْ وَ مَا يَفْتَرُون‌َ (انعام: 137)

همين گونه شركاى آنها [بتها]، قتل فرزندانشان را در نظرشان جلوه دادند (كودكان خود را قربانى بتها مى‏كردند، و افتخار مى‏نمودند!) سرانجام آنها را به هلاكت افكندند و آيينشان را بر آنان مشتبه ساختند. و اگر خدا مى‏خواست، چنين نمى‏كردند (زيرا مى‏توانست جلو آنان را بگيرد ولى اجبار سودى ندارد.) بنا بر اين، آنها و تهمتهايشان را به حال خود واگذار (و به آنها اعتنا مكن)! (137)


وَ قَالُوا مَا فِي‌ بُطُون‌ِ هَذِه‌ِ الْأَنْعَام‌ِ خَالِصَة‌ٌ لِذُكُورِنَا وَ مُحَرَّم‌ٌ عَلَي‌ أَزْوَاجِنَا وَ إِنْ‌ يَكُنْ‌ مَيْتَة‌ً فَهُم‌ْ فِيه‌ِ شُرَكَاءُ سَيَجْزِيهِم‌ْ وَصْفَهُم‌ْ إِنَّه‌ُ حَكِيم‌ٌ عَلِيم‌ٌ (انعام: 139)

و گفتند: «آنچه (از بچّه) در شكم اين حيوانات است، مخصوص مردان ماست و بر همسران ما حرام است! امّا اگر مرده باشد [مرده متولّد شود]، همگى در آن شريكند.» بزودى (خدا) كيفر اين توصيف (و احكام دروغين) آنها را مى‏دهد او حكيم و داناست. (139)


وَ مِن‌َ الْإِبِل‌ِ اثْنَيْن‌ِ وَ مِن‌َ الْبَقَرِ اثْنَيْن‌ِ قُل‌ْ آلذَّكَرَيْن‌ِ حَرَّم‌َ أَم‌ِ الْأُنْثَيَيْن‌ِ أَمَّا اشْتَمَلَت‌ْ عَلَیْهِ أَرْحام‌ُ الْأُنْثَيَيْن‌ِ أَم‌ْ كُنْتُم‌ْ شُهَدَاءَ إِذْ وَصَّاكُم‌ُ الله‌ُ بِهَذَا فَمَن‌ْ أَظْلَم‌ُ مِمَّن‌ِ افْتَرَي‌ عَلَي‌ الله‌ِ كَذِبَاً لِيُضِل‌َّ النَّاس‌َ بِغَيْرِ عِلْم‌ٍ إِن‌َّ الله‌َ لاَ يَهْدِي‌ الْقَوْم‌َ الظَّالِمِين‌َ (انعام: 144)

و از شتر يك جفت، و از گاو هم يك جفت (براى شما آفريد) بگو: «كداميك از اينها را خدا حرام كرده است؟ نرها يا ماده‏ها را؟ يا آنچه را شكم ماده‏ها دربرگرفته؟ يا هنگامى كه خدا شما را به اين موضوع توصيه كرد، شما گواه (بر اين تحريم) بوديد؟! پس چه كسى ستمكارتر است از آن كس كه بر خدا دروغ مى‏بندد، تا مردم را از روى جهل گمراه سازد؟! خداوند هيچ گاه ستمگران را هدايت نمى‏كند» (144)


قُلْ‌ لاَ أَجِدُ فِي‌ مَا أُوحِي‌َ إِلَيَّ‌ مُحَرَّمَاً عَلَي‌ طَاعِم‌ٍ يَطْعَمُه‌ُ إِلاَّ أَنْ‌ يَكُون‌َ مَيْتَة‌ً أَوْ دَمَاً مَسْفُوحَاً أَوْ لَحْم‌َ خِنْزِيرٍ فَإِنَّه‌ُ رِجْس‌ٌ أَوْ فِسْقَاً أُهِل‌َّ لِغَيْرِ الله‌ِ بِه‌ِ فَمَن‌ِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغ‌ٍ وَ لاَ عَادٍ فَإِن‌َّ رَبَّك‌َ غَفُورٌ رَحِيم‌ٌ (انعام: 145)

بگو: «در آنچه بر من وحى شده، هيچ غذاى حرامى نمى‏يابم بجز اينكه مردار باشد، يا خونى كه (از بدن حيوان) بيرون ريخته، يا گوشت خوك- كه اينها همه پليدند- يا حيوانى كه به گناه، هنگام سر بريدن، نام غير خدا [نام بتها] بر آن برده شده است.» اما كسى كه مضطر (به خوردن اين محرمات) شود، بى آنكه خواهان لذت باشد و يا زياده روى كند (گناهى بر او نيست) زيرا پروردگارت، آمرزنده مهربان است. (145)


فَإِنْ‌ كَذَّبُوك‌َ فَقُلْ‌ رَبُّكُم‌ْ ذُو رَحْمَة‌ٍ وَاسِعَة‌ٍ وَ لاَ يُرَدُّ بَأْسُه‌ُ عَن‌ِ الْقَوْم‌ِ الْمُـجْرِمِين‌َ (انعام: 147)

اگر تو را تكذيب كنند (و اين حقايق را نپذيرند)، به آنها بگو: «پروردگار شما، رحمت گسترده‏اى دارد اما مجازات او هم از مجرمان دفع شدنى نيست! (و اگر ادامه دهيد كيفر شما حتمى است) (147)


سَيَقُول‌ُ الَّذِين‌َ أَشْرَكُوا لَوْ شَاءَ الله‌ُ مَا أَشْرَكْنَا وَ لاَ آبَاؤُنَا وَ لاَ حَرَّمْنَا مِنْ‌ شَي‌ْءٍ كَذَلِك‌َ كَذَّب‌َ الَّذِين‌َ مِنْ‌ قَبْلِهِم‌ْ حَتَّي‌ ذَاقُوا بَأْسَنَا قُل‌ْ هَل‌ْ عِنْدَكُمْ‌ مِن‌ْ عِلْم‌ٍ فَتُخْرِجُوه‌ُ لَنَا إِنْ‌ تَتَّبِعُون‌َ إِلاَّ الظَّن‌َّ وَ إِن‌ْ أَنْتُم‌ْ إِلاَّ تَخْرُصُون‌َ (انعام: 148)

بزودى مشركان (براى تبرئه خويش) مى‏گويند: «اگر خدا مى‏خواست، نه ما مشرك مى‏شديم و نه پدران ما و نه چيزى را تحريم مى‏كرديم!» كسانى كه پيش از آنها بودند نيز، همين گونه دروغ مى‏گفتند و سرانجام (طعم) كيفر ما را چشيدند. بگو: «آيا دليل روشنى (بر اين موضوع) داريد؟ پس آن را به ما نشان دهيد؟ شما فقط از پندارهاى بى‏اساس پيروى مى‏كنيد، و تخمينهاى نابجا مى‏زنيد.» (148)


قُل‌ْ فَلِالله‌ِ الْحُجَّة‌ُ الْبَالِغَة‌ُ فَلَوْ شَاءَ لَهَدَاكُم‌ْ أَجْمَعِين‌َ (انعام: 149)

بگو: «دليل رسا (و قاطع) براى خداست (دليلى كه براى هيچ كس بهانه‏اى باقى نمى‏گذارد). و اگر او بخواهد، همه شما را (به اجبار) هدايت مى‏كند. (ولى چون هدايت اجبارى بى‏ثمر است، اين كار را نمى‏كند.)» (149)


قُل‌ْ هَلُم‌َّ شُهَدَاءَكُم‌ُ الَّذِين‌َ يَشْهَدُون‌َ أَن‌َّ الله‌َ حَرَّم‌َ هَذَا فَإِنْ‌ شَهِدُوا فَلاَ تَشْهَدْ مَعَهُم‌ْ وَ لاَ تَتَّبِع‌ْ أَهْوَاءَ الَّذِين‌َ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَالَّذِين‌َ لاَ يُؤْمِنُون‌َ بِالْآخِرَة‌ِ وَ هُمْ‌ بِرَبِّهِم‌ْ يَعْدِلُون‌َ (انعام: 150)

بگو: «گواهان خود را، كه گواهى مى‏دهند خداوند اينها را حرام كرده است، بياوريد!» اگر آنها (بدروغ) گواهى دهند، تو با آنان (همصدا نشو! و) گواهى نده! و از هوى و هوس كسانى كه آيات ما را تكذيب كردند، و كسانى كه به آخرت ايمان ندارند و براى خدا شريك قائلند، پيروى مكن! (150)


وَ لاَ تَقْرَبُوا مَال‌َ الْيَتِيم‌ِ إِلاَّ بِالَّتِي‌ هِي‌َ أَحْسَن‌ُ حَتَّي‌ يَبْلُغ‌َ أَشُدَّه‌ُ وَ أَوْفُوا الْكَيْل‌َ وَالْمِيزَان‌َ بِالْقِسْط‌ِ لاَ نُكَلِّف‌ُ نَفْسَاً إِلاَّ وُسْعَهَا وَ إِذَا قُلْتُم‌ْ فَاعْدِلُوا وَ لَوْ كَان‌َ ذَا قُرْبَي‌ وَ بِعَهْدِ الله‌ِ أَوْفُوا ذَلِكُم‌ْ وَصَّاكُمْ‌ بِه‌ِ لَعَلَّكُم‌ْ تَذَكَّرُون‌َ (انعام: 152)

و به مال يتيم، جز به بهترين صورت (و براى اصلاح)، نزديك نشويد، تا به حد رشد خود برسد! و حق پيمانه و وزن را بعدالت ادا كنيد!- هيچ كس را، جز بمقدار تواناييش، تكليف نمى‏كنيم- و هنگامى كه سخنى مى‏گوييد، عدالت را رعايت نماييد، حتى اگر در مورد نزديكان (شما) بوده باشد و به پيمان خدا وفا كنيد، اين چيزى است كه خداوند شما را به آن سفارش مى‏كند، تا متذكّر شويد! (152)


وَ أَن‌َّ هَذَا صِرَاطِي‌ مُسْتَقِيمَاً فَاتَّبِعُوه‌ُ وَ لاَ تَتَّبِعُوا السُّبُل‌َ فَتَفَرَّق‌َ بِكُم‌ْ عَنْ‌ سَبِيلِه‌ِ ذَلِكُم‌ْ وَصَّاكُمْ‌ بِه‌ِ لَعَلَّكُم‌ْ تَتَّقُون‌َ (انعام: 153)

اين راه مستقيم من است، از آن پيروى كنيد! و از راه‏هاى پراكنده (و انحرافى) پيروى نكنيد، كه شما را از طريق حق، دور مى‏سازد! اين چيزى است كه خداوند شما را به آن سفارش مى‏كند، شايد پرهيزگارى پيشه كنيد!» (153)


وَ هَذَا كِتَاب‌ٌ أَنْزَلْنَاه‌ُ مُبَارَك‌ٌ فَاتَّبِعُوه‌ُ وَاتَّقُوا لَعَلَّكُم‌ْ تُرْحَمُون‌َ (انعام: 155)

و اين كتابى است پر بركت، كه ما (بر تو) نازل كرديم از آن پيروى كنيد، و پرهيزگارى پيشه نمائيد، باشد كه مورد رحمت (خدا) قرار گيريد! (155)


أَوْ تَقُولُوا لَوْ أَنَّا أُنْزِل‌َ عَلَيْنَا الْكِتَاب‌ُ لَكُنَّا أَهْدَي‌ مِنْهُم‌ْ فَقَدْ جَاءَكُمْ‌ بَيِّنَة‌ٌ مِنْ‌ رَبِّكُم‌ْ وَ هُدَي‌ً وَ رَحْمَة‌ٌ فَمَن‌ْ أَظْلَم‌ُ مِمَّنْ‌ كَذَّب‌َ بِآيَات‌ِ الله‌ِ وَ صَدَف‌َ عَنْهَا سَنَجْزِي‌ الَّذِين‌َ يَصْدِفُون‌َ عَن‌ْ آيَاتِنَا سُوءَ الْعَذَاب‌ِ بِمَا كَانُوا يَصْدِفُون‌َ (انعام: 157)

يا نگوييد: «اگر كتاب آسمانى بر ما نازل مى‏شد، از آنها هدايت يافته‏تر بوديم»! اينك آيات و دلايل روشن از جانب پروردگارتان، و هدايت و رحمت براى شما آمد! پس، چه كسى ستمكارتر است از كسى كه آيات خدا را تكذيب كرده، و از آن روى گردانده است؟! اما بزودى كسانى را كه از آيات ما روى مى‏گردانند، بخاطر همين اعراض بى‏دليلشان، مجازات شديد خواهيم كرد! (157)


مَنْ‌ جَاءَ بِالْحَسَنَة‌ِ فَلَه‌ُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا وَ مَنْ‌ جَاءَ بِالسَّيِّئَة‌ِ فَلاَ يُجْزَي‌ إِلاَّ مِثْلَهَا وَ هُم‌ْ لاَ يُظْلَمُون‌َ (انعام: 160)

هر كس كار نيكى بجا آورد، ده برابر آن پاداش دارد، و هر كس كار بدى انجام دهد، جز بمانند آن، كيفر نخواهد ديد و ستمى بر آنها نخواهد شد. (160)


قُل‌ْ أَغَيْرَ الله‌ِ أَبْغِي‌ رَبَّاً وَ هُوَ رَب‌ُّ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ وَ لاَ تَكْسِب‌ُ كُل‌ُّ نَفْس‌ٍ إِلاَّ عَلَيْهَا وَ لاَ تَزِرُ وَازِرَة‌ٌ وِزْرَ أُخْرَي‌ ثُم‌َّ إِلَي‌ رَبِّكُمْ‌ مَرْجِعُكُم‌ْ فَيُنَبِّئُكُمْ‌ بِمَا كُنْتُم‌ْ فِيه‌ِ تَخْتَلِفُون‌َ (انعام: 164)

بگو: «آيا غير خدا، پروردگارى را بطلبم، در حالى كه او پروردگار همه چيز است؟! هيچ كس، عمل (بدى) جز به زيان خودش، انجام نمى‏دهد و هيچ گنهكارى گناه ديگرى را متحمّل نمى‏شود سپس بازگشت همه شما به سوى پروردگارتان است و شما را از آنچه در آن اختلاف داشتيد، خبر خواهد داد. (164)


كِتَاب‌ٌ أُنْزِل‌َ إِلَيْك‌َ فَلاَ يَكُنْ‌ فِي‌ صَدْرِك‌َ حَرَج‌ٌ مِنْه‌ُ لِتُنْذِرَ بِه‌ِ وَ ذِكْرَي‌ لِلْمُؤْمِنِين‌َ (اعراف: 2)

اين كتابى است كه بر تو نازل شده و نبايد از ناحيه آن، ناراحتى در سينه داشته باشى! تا به وسيله آن، (مردم را از عواقب سوء عقايد و اعمال نادرستشان) بيم دهى و تذكّرى است براى مؤمنان. (2)


وَ كَمْ‌ مِنْ‌ قَرْيَة‌ٍ أَهْلَكْنَاهَا فَجَاءَهَا بَأْسُنَا بَيَاتَاً أَوْ هُم‌ْ قَائِلُون‌َ (اعراف: 4)

چه بسيار شهرها و آباديها كه آنها را (بر اثر گناه فراوانشان) هلاك كرديم! و عذاب ما شب‏هنگام، يا در روز هنگامى كه استراحت كرده بودند، به سراغشان آمد. (4)


فَمَا كَان‌َ دَعْوَاهُم‌ْ إِذْ جَاءَهُمْ‌ بَأْسُنَا إِلاَّ أَنْ‌ قَالُوا إِنَّا كُنَّا ظَالِمِين‌َ (اعراف: 5)

و در آن موقع كه عذاب ما به سراغ آنها آمد، سخنى نداشتند جز اينكه گفتند: «ما ظالم بوديم!» (ولى اين اعتراف به گناه، ديگر دير شده بود و سودى به حالشان نداشت.) (5)


فَلَنَسْأَلَنَّ الَّذِين‌َ أُرْسِل‌َ إِلَيْهِم‌ْ وَ لَنَسْأَلَنَّ الْمُرْسَلِين‌َ (اعراف: 6)

به يقين، (هم) از كسانى كه پيامبران به سوى آنها فرستاده شدند سؤال خواهيم كرد (و هم) از پيامبران سؤال مى‏كنيم! (6)


فَلَنَقُصَّن‌َّ عَلَيْهِم‌ْ بِعِلْم‌ٍ وَ مَا كُنَّا غَائِبِين‌َ (اعراف: 7)

و مسلماً (اعمالشان را) با علم (خود) براى آنان شرح خواهيم داد و ما هرگز غايب نبوديم (بلكه همه جا حاضر و ناظر اعمال بندگان هستيم)! (7)


وَالْوَزْن‌ُ يَوْمَئِذٍ الْحَق‌ُّ فَمَنْ‌ ثَقُلَت‌ْ مَوَازِينُه‌ُ فَأُولَئِك‌َ هُم‌ُ الْمُفْلِحُون‌َ (اعراف: 8)

وزن كردن (اعمال، و سنجش ارزش آنها) در آن روز، حقّ است! كسانى كه ميزانهاى (عمل) آنها سنگين است، همان رستگارانند! (8)


وَ مَن‌ْ خَفَّت‌ْ مَوَازِينُه‌ُ فَأُولَئِك‌َ الَّذِين‌َ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ‌ بِمَا كَانُوا بِآيَاتِنَا يَظْلِمُون‌َ (اعراف: 9)

و كسانى كه ميزانهاى (عمل) آنها سبك است، افرادى هستند كه سرمايه وجود خود را، بخاطر ظلم و ستمى كه نسبت به آيات ما مى‏كردند، از دست داده‏اند. (9)


وَ لَقَدْ خَلَقْنَاكُم‌ْ ثُم‌َّ صَوَّرْنَاكُم‌ْ ثُم‌َّ قُلْنَا لِلْمَلاَئِكِة‌ِ اسْجُدُوا لِآدَم‌َ فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْلِيس‌َ لَم‌ْ يَكُنْ‌ مِن‌َ السَّاجِدِين‌َ (اعراف: 11)

ما شما را آفريديم سپس صورت بندى كرديم بعد به فرشتگان گفتيم: «براى آدم خضوع كنيد!» آنها همه سجده كردند جز ابليس كه از سجده كنندگان نبود. (11)


قَال‌َ فَاهْبِط‌ْ مِنْهَا فَمَا يَكُون‌ُ لَك‌َ أَن‌ْ تَتَكَبَّرَ فِيهَا فَاخْرُج‌ْ إِنَّك‌َ مِن‌َ الصَّاغِرِين‌َ (اعراف: 13)

گفت: «از آن (مقام و مرتبه‏ات) فرود آى! تو حقّ ندارى در آن (مقام و مرتبه) تكبّر كنى! بيرون رو، كه تو از افراد پست و كوچكى! (13)


قَال‌َ فَبِمَـا أَغْوَيْتَنِي‌ لَأََقْعُدَن‌َّ لَهُم‌ْ صِرَاطَك‌َ الْمُسْتَقِيم‌َ (اعراف: 16)

گفت: «اكنون كه مرا گمراه ساختى، من بر سر راه مستقيم تو، در برابر آنها كمين مى كنم! (16)


وَ يَا آدَم‌ُ اسْكُن‌ْ أَنْت‌َ وَ زَوْجُك‌َ الْجَنَّة‌َ فَكُلاَ مِن‌ْ حَيْث‌ُ شِئْتُمَـا وَ لاَ تَقْرَبَا هَذِه‌ِ الشَّجَرَة‌َ فَتَكُونَا مِن‌َ الْظَّالِمِين‌َ (اعراف: 19)

و اى آدم! تو و همسرت در بهشت ساكن شويد! و از هر جا كه خواستيد، بخوريد! امّا به اين درخت نزديك نشويد، كه از ستمكاران خواهيد بود!» (19)


فَوَسْوَس‌َ لَهُمَا الشَّيْطَان‌ُ لِيُبْدِي‌َ لَهُمَا مَا وُورِي‌َ عَنْهُمَا مِنْ‌ سَوْآتِهِمَا وَ قَال‌َ مَا نَهَاكُمَا رَبُّكُمَا عَن‌ْ هَذِه‌ِ الشَّجَرَة‌ِ إِلاَّ أَنْ‌ تَكُونَا مَلَكَيْن‌ِ أَوْ تَكُونَا مِن‌َ الخَالِدِين‌َ (اعراف: 20)

سپس شيطان آن دو را وسوسه كرد، تا آنچه را از اندامشان پنهان بود، آشكار سازد و گفت: «پروردگارتان شما را از اين درخت نهى نكرده مگر بخاطر اينكه (اگر از آن بخوريد،) فرشته خواهيد شد، يا جاودانه (در بهشت) خواهيد ماند!» (20)


فَدَلاَّهُمَا بِغُرُورٍ فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَة‌َ بَدَت‌ْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَ طَفِقَا يَخْصِفَان‌ِ عَلَيْهِمَا مِنْ‌ وَرَق‌ِ الْجَنَّة‌ِ وَ نَادَاهُمَا رَبُّهُمَا أَلَم‌ْ أَنْهَكُمَا عَنْ‌ تِلْكُمَا الشَّجَرَة‌ِ وَ أَقُلْ‌ لَكُمَا إِن‌َّ الشَّيْطَان‌َ لَكُمَا عَدُوٌّ مُبِين‌ٌ (اعراف: 22)

و به اين ترتيب، آنها را با فريب (از مقامشان) فرودآورد. و هنگامى كه از آن درخت چشيدند، اندامشان [عورتشان‏] بر آنها آشكار شد و شروع كردند به قرار دادن برگهاى (درختان) بهشتى بر خود، تا آن را بپوشانند. و پروردگارشان آنها را نداد داد كه: «آيا شما را از آن درخت نهى نكردم؟! و نگفتم كه شيطان براى شما دشمن آشكارى است؟!» (22)


وَ لِكُل‌ِّ أُمَّة‌ٍ أَجَل‌ٌ فَإِذَا جَاءَ أَجَلُهُم‌ْ لاَ يَستَأْخِرُون‌َ سَاعَة‌ً وَ لاَ يَسْتَقْدِمُون‌َ (اعراف: 34)

براى هر قوم و جمعيّتى، زمان و سرآمد (معيّنى) است و هنگامى كه سرآمد آنها فرا رسد، نه ساعتى از آن تأخير مى‏كنند، و نه بر آن پيشى مى‏گيرند. (34)


يَا بَنِي‌ آدَم‌َ إِنْ مَا يَأْتِيَنَّكُم‌ْ رُسُل‌ٌ مِنْكُم‌ْ يَقُصُّون‌َ عَلَيْكُم‌ْ آيَاتِي‌ فَمَن‌ِ اتَّقَي‌ وَ أَصْلَح‌َ فَلاَ خَوْف‌ٌ عَلَيْهِم‌ْ وَ لاَ هُم‌ْ يَحْزَنُون‌َ (اعراف: 35)

اى فرزندان آدم! اگر رسولانى از خود شما به سراغتان بيايند كه آيات مرا براى شما بازگو كنند، (از آنها پيروى كنيد) كسانى كه پرهيزگارى پيشه كنند و عمل صالح انجام دهند (و در اصلاح خويش و ديگران بكوشند)، نه ترسى بر آنهاست و نه غمناك مى شوند. (35)


فَمَن‌ْ أَظْلَم‌ُ مِمَّن‌ِ افْتَرَي‌ عَلَي‌ الله‌ِ كَذِبَاً أَوْ كَذَّب‌َ بِآيَاتِه‌ِ أُولَئِك‌َ يَنَالُهُم‌ْ نَصِيبُهُمْ‌ مِن‌َ الْكِتَاب‌ِ حَتَّي‌ إِذَا جَاءَتْهُم‌ْ رُسُلُنَا يَتَوَفَّوْنَهُم‌ْ قَالُوا أَيْن‌َ مَا كُنْتُم‌ْ تَدْعُون‌َ مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ قَالُوا ضَلُّوا عَنَّا وَ شَهِدُوا عَلَي‌ أَنْفُسِهِم‌ْ أَنَّهُم‌ْ كَانُوا كَافِرِين‌َ (اعراف: 37)

چه كسى ستمكارتر است از آنها كه بر خدا دروغ مى‏بندند، يا آيات او را تكذيب مى كنند؟! آنها نصيبشان را از آنچه مقدّر شده (از نعمتها و مواهب اين جهان) مى‏برند تا زمانى كه فرستادگان ما [فرشتگان قبض ارواح‏] به سراغشان روند و جانشان را بگيرند از آنها مى‏پرسند: «كجايند معبودهايى كه غير از خدا مى‏خوانديد؟! (چرا به يارى شما نمى‏آيند؟!)» مى‏گويند: «آنها (همه) گم شدند (و از ما دور گشتند!)» و بر ضدّ خود گواهى مى‏دهند كه كافر بودند! (37)


قَال‌َ ادْخُلُوا فِي‌ أُمَم‌ٍ قَدْ خَلَت‌ْ مِنْ‌ قَبْلِكُمْ‌ مِن‌َ الْجِن‌ِّ وَالْإِنْس‌ِ فِي‌ النَّارِ كُلَّمَا دَخَلَت‌ْ أُمَّة‌ٌ لَعَنَت‌ْ أُخْتَهَا حَتَّي‌ إِذَا ادَّارَكُوا فِيهَا جَمِيعَاً قَالَت‌ْ أُخْرَاهُم‌ْ لِأُولاَهُم‌ْ رَبَّنَا هَؤُلاَءِ أَضَلُّونَا فَآتِهِم‌ْ عَذَابَاً ضِعْفَاً مِن‌َ النَّارِ قَال‌َ لِكُل‌ٍّ ضِعْف‌ٌ وَ لَكِنْ‌ لاَ تَعْلَمُون‌َ (اعراف: 38)

(خداوند به آنها) مى‏گويد: «در صفّ گروه‏هاى مشابه خود از جنّ و انس در آتش وارد شويد!» هر زمان كه گروهى وارد مى‏شوند، گروه ديگر را لعن مى‏كنند تا همگى با ذلّت در آن قرار گيرند. (در اين هنگام) گروه پيروان درباره پيشوايان خود مى‏گويند: «خداوندا! اينها بودند كه ما را گمراه ساختند پس كيفر آنها را از آتش دو برابر كن! (كيفرى براى گمراهيشان، و كيفرى بخاطر گمراه ساختن ما.)» مى‏فرمايد: «براى هر كدام (از شما) عذاب مضاعف است ولى نمى‏دانيد! (چرا كه پيروان اگر گرد پيشوايان گمراه را نگرفته بودند، قدرتى بر اغواى مردم نداشتند.)» (38)


وَ قَالَت‌ْ أُولاَهُم‌ْ لِأُخْرَاهُم‌ْ فَمَا كَان‌َ لَكُم‌ْ عَلَيْنَا مِنْ‌ فَضْل‌ٍ فَذُوقُوا الْعَذَاب‌َ بِمَا كُنْتُم‌ْ تَكْسِبُون‌َ (اعراف: 39)

و پيشوايان آنها به پيروان خود مى‏گويند: «شما امتيازى بر ما نداشتيد پس بچشيد عذاب (الهى) را در برابر آنچه انجام مى‏داديد! (39)


وَ نَادَي‌ أَصْحَاب‌ُ الْجَنَّة‌ِ أَصْحَاب‌َ النَّارِ أَن‌ْ قَدْ وَجَدْنَا مَا وَعَدَنَا رَبُّنَا حَقَّاً فَهَل‌ْ وَجَدْتُم‌ْ مَا وَعَدَ رَبُّكُم‌ْ حَقَّاً قَالُوا نَعَم‌ْ فَأَذَّن‌َ مُؤَذِّن‌ٌ بَيْنَهُم‌ْ أَنْ‌ لَعْنَة‌ُ الله‌ِ عَلَي‌ الظَّالِمِين‌َ (اعراف: 44)

و بهشتيان دوزخيان را صدا مى‏زنند كه: «آنچه را پروردگارمان به ما وعده داده بود، همه را حق يافتيم آيا شما هم آنچه را پروردگارتان به شما وعده داده بود حق يافتيد؟!» در اين هنگام، ندادهنده‏اى در ميان آنها ندا مى‏دهد كه: «لعنت خدا بر ستمگران باد! (44)


الَّذِين‌َ اتَّخَذُوا دِينَهُم‌ْ لَهْوَاً وَ لَعِبَاً وَ غَرَّتْهُم‌ُ الْحَيَاة‌ُ الدُّنْيَا فَالْيَوْم‌َ نَنْسَاهُم‌ْ كَمَا نَسُوا لِقَاءَ يَوْمِهِم‌ْ هَذَا وَ مَا كَانُوا بِآيَاتِنَا يَجْحَدُون‌َ (اعراف: 51)

همانها كه دين و آيين خود را سرگرمى و بازيچه گرفتند و زندگى دنيا آنان را مغرور ساخت امروز ما آنها را فراموش مى‏كنيم، همان گونه كه لقاى چنين روزى را فراموش كردند و آيات ما را انكار نمودند. (51)


هَل‌ْ يَنْظُرُون‌َ إِلاَّ تَأْوِيلَه‌ُ يَوْم‌َ يَأْتِي‌ تَأْوِيلُه‌ُ يَقُول‌ُ الَّذِين‌َ نَسُوه‌ُ مِنْ‌ قَبْل‌ُ قَدْ جَاءَت‌ْ رُسُل‌ُ رَبِّنَا بِالْحَق‌ِّ فَهَلْ‌ لَنَا مِنْ‌ شُفَعَاءَ فَيَشْفَعُوا لَنَا أَوْ نُرَدُّ فَنَعْمَل‌َ غَيْرَ الَّذِي‌ كُنَّا نَعْمَل‌ُ قَدْ خَسِرُوا أَنْفُسَهُم‌ْ وَ ضَل‌َّ عَنْهُم‌ْ مَا كَانُوا يَفْتَرُون‌َ (اعراف: 53)

آيا آنها جز انتظار تأويل آيات (و فرا رسيدن تهديدهاى الهى) دارند؟ آن روز كه تأويل آنها فرا رسد، (كار از كار گذشته، و پشيمانى سودى ندارد و) كسانى كه قبلًا آن را فراموش كرده بودند مى‏گويند: «فرستادگان پروردگار ما، حق را آوردند آيا (امروز) شفيعانى براى ما وجود دارند كه براى ما شفاعت كنند؟ يا (به ما اجازه داده شود به دنيا) بازگرديم، و اعمالى غير از آنچه انجام مى‏داديم، انجام دهيم؟!» (ولى) آنها سرمايه وجود خود را از دست داده‏اند و معبودهايى را كه به دروغ ساخته بودند، همگى از نظرشان: گم مى‏شوند. (نه راه بازگشتى دارند، و نه شفيعانى!) (53)


وَ هُوَ الَّذِي‌ يُرْسِل‌ُ الرِّيَاح‌َ بُشْرَاً بَيْن‌َ يَدَي‌ْ رَحْمَتِه‌ِ حَتَّي‌ إِذَا أَقَلَّت‌ْ سَحَابَاً ثِقَالاً سُقْنَاه‌ُ لِبَلَدٍ مَيِّت‌ٍ فَأَنْزَلْنَا بِه‌ِ الْمَاءَ فَأَخْرَجْنَا بِه‌ِ مِنْ‌ كُل‌ِّ الَّثمَرَات‌ِ كَذَلِك‌َ نُخْرِج‌ُ الْمَوْتَي‌ لَعَلَّكُم‌ْ تَذَكَّرُون‌َ (اعراف: 57)

او كسى است كه بادها را بشارت دهنده در پيشاپيش (باران) رحمتش مى‏فرستد تا ابرهاى سنگين‏بار را (بر دوش) كشند (سپس) ما آنها را به سوى زمينهاى مرده مى‏فرستيم و به وسيله آنها، آب (حياتبخش) را نازل مى‏كنيم و با آن، از هر گونه ميوه‏اى (از خاك تيره) بيرون مى‏آوريم اين گونه (كه زمينهاى مرده را زنده كرديم،) مردگان را (نيز در قيامت) زنده مى‏كنيم، شايد (با توجه به اين مثال) متذكّر شويد! (57)


لَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحَاً إِلَي‌ قَوْمِه‌ِ فَقَال‌َ يَا قَوْم‌ِ اعْبُدُوا الله‌َ مَا لَكُم‌ْ مِن‌ْ إِلَه‌ٍ غَيْرُه‌ُ إِنِّي‌ أَخَاف‌ُ عَلَيْكُم‌ْ عَذَاب‌َ يَوْم‌ٍ عَظِيم‌ٍ (اعراف: 59)

ما نوح را به سوى قومش فرستاديم او به آنان گفت: «اى قوم من! (تنها) خداوند يگانه را پرستش كنيد، كه معبودى جز او براى شما نيست! (و اگر غير او را عبادت كنيد،) من بر شما از عذاب روز بزرگى مى‏ترسم!» (59)


فَكَذَّبُوه‌ُ فَأَنْجَيْنَاه‌ُ وَالَّذِين‌َ مَعَه‌ُ فِي‌ الْفُلْك‌ِ وَ أَغْرَقْنَا الَّذِين‌َ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا إِنَّهُم‌ْ كَانُوا قَوْمَاً عَمِين‌َ (اعراف: 64)

امّا سرانجام او را تكذيب كردند و ما او و كسانى را كه با وى در كشتى بودند، رهايى بخشيديم و كسانى كه آيات ما را تكذيب كردند، غرق كرديم چه اينكه آنها گروهى نابينا (و كوردل) بودند. (64)


وَ إِلَي‌ عَادٍ أَخَاهُم‌ْ هُودَاً قَال‌َ يَا قَوْم‌ِ اعْبُدُوا الله‌َ مَا لَكُم‌ْ مِن‌ْ إِلَه‌ٍ غَيْرُه‌ُ أَفَلاَ تَتَّقُون‌َ (اعراف: 65)

و به سوى قوم عاد، برادرشان «هود» را (فرستاديم) گفت: «اى قوم من! (تنها) خدا را پرستش كنيد، كه جز او معبودى براى شما نيست! آيا پرهيزگارى پيشه نمى‏كنيد؟!» (65)


أَوَ عَجِبْتُم‌ْ أَنْ‌ جَاءَكُم‌ْ ذِكْرٌ مِنْ‌ رَبِّكُم‌ْ عَلَي‌ رَجُل‌ٍ مِنْكُم‌ْ لِيُنْذِرَكُم‌ْ وَاذْكُرُوا إِذْ جَعَلَكُم‌ْ خُلَفَاءَ مِن‌ْ بَعْدِ قَوْم‌ِ نُوح‌ٍ وَ زَادَكُم‌ْ فِي‌ الْخَلْق‌ِ بَصْطَة‌ً فَاذْكُرُوا آلاَءَ الله‌ِ لَعَلَّكُم‌ْ تُفْلِحُون‌َ (اعراف: 69)

آيا تعجّب كرده‏ايد كه دستور آگاه كننده پروردگارتان به وسيله مردى از ميان شما به شما برسد تا (از مجازات الهى) بيمتان دهد؟! و به ياد آوريد هنگامى كه شما را جانشينان قوم نوح قرار داد و شما را از جهت خلقت (جسمانى) گسترش (و قدرت) داد پس نعمتهاى خدا را به ياد آوريد، شايد رستگار شويد!» (69)


قَالُوا أَجِئْتَنَا لِنَعْبُدَ الله‌َ وَحْدَه‌ُ وَ نَذَرَ مَا كَان‌َ يَعْبُدُ آبَاؤُنَا فَأْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِنْ‌ كُنْت‌َ مِن‌َ الْصَّادِقِين‌َ (اعراف: 70)

گفتند: «آيا به سراغ ما آمده‏اى كه تنها خداى يگانه را بپرستيم، و آنچه را پدران ما مى‏پرستند، رها كنيم؟! پس اگر راست مى‏گويى آنچه را (از بلا و عذاب الهى) به ما وعده مى‏دهى، بياور»! (70)


قَال‌َ قَدْ وَقَع‌َ عَلَيْكُم‌ْ مِنْ‌ رَبِّكُم‌ْ رِجْس‌ٌ وَ غَضَب‌ٌ أَتُجَادِلُونَنِي‌ فِي‌ أَسْمَاءٍ سَمَّيْتُمُوهَا أَنْتُم‌ْ وَ آبَاؤُكُم‌ْ مَا نَزَّل‌َ الله‌ُ بِهَا مِنْ‌ سُلْطَان‌ٍ فَانْتَظِرُوا إِنِّي‌ مَعَكُم‌ْ مِن‌َ الْمُنْتَظِرِين‌َ (اعراف: 71)

گفت: «پليدى و غضب پروردگارتان، شما را فرا گرفته است! آيا با من در مورد نامهايى مجادله مى‏كنيد كه شما و پدرانتان 0 بعنوان معبود و خدا، بر بتها) گذارده‏ايد، در حالى كه خداوند هيچ دليلى درباره آن نازل نكرده است؟! پس شما منتظر باشيد، من هم با شما انتظار مى‏كشم! (شما انتظار شكست من، و من انتظار عذاب الهى براى شما!)» (71)


فَأَنجَيْنَاه‌ُ وَالَّذِين‌َ مَعَه‌ُ بِرَحْمَة‌ٍ مِنَّا وَ قَطَعْنَا دَابِرَ الَّذِين‌َ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَ مَا كَانُوا مُؤْمِنِين‌َ (اعراف: 72)

سرانجام، او و كسانى را كه با او بودند، برحمت خود نجات بخشيديم و ريشه كسانى كه آيات ما را تكذيب كردند و ايمان نياوردند، قطع كرديم! (72)


وَ إِلَي‌ ثَمُودَ أَخَاهُم‌ْ صَالِحَاً قَال‌َ يَا قَوْم‌ِ اعْبُدُوا الله‌َ مَا لَكُم‌ْ مِنْ‌ إِلَه‌ٍ غَيْرُه‌ُ قَدْ جَاءَتْكُم‌ْ بَيِّنَة‌ٌ مِن‌ْ رَبِّكُم‌ْ هَذِه‌ِ نَاقَة‌ُ الله‌ِ لَكُم‌ْ آيَة‌ً فَذَرُوهَا تَأْكُل‌ْ فِي‌ أَرْض‌ِ الله‌ِ وَ لاَ تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ فَيَأْخُذَكُم‌ْ عَذَاب‌ٌ أَلِيم‌ٌ (اعراف: 73)

و به سوى (قوم) ثمود، برادرشان صالح را (فرستاديم) گفت: «اى قوم من! (تنها) خدا را بپرستيد، كه جز او، معبودى براى شما نيست! دليل روشنى از طرف پروردگارتان براى شما آمده: اين «ناقه» الهى براى شما معجزه‏اى است او را به حال خود واگذاريد كه در زمين خدا (از علفهاى بيابان) بخورد! و آن را آزار نرسانيد، كه عذاب دردناكى شما را خواهد گرفت! (73)


وَاذْكُرُوا إِذْ جَعَلَكُم‌ْ خُلَفَاءَ مِن‌ْ بَعْدِ عَادٍ وَ بَوَّأَكُم‌ْ فِي‌ الْأَرْض‌ِ تَتَّخِذُون‌َ مِنْ‌ سُهُولِهَا قُصُورَاً وَ تَنْحِتُون‌َ الْجِبَال‌َ بُيُوتَاً فَاذْكُرُوا آلاَءَ الله‌ِ وَ لاَ تَعْثَوْا فِي‌ الْأَرْض‌ِ مُفْسِدِين‌َ (اعراف: 74)

و به خاطر بياوريد كه شما را جانشينان قوم «عاد» قرار داد، و در زمين مستقر ساخت، كه در دشتهايش، قصرها براى خود بنا مى‏كنيد و در كوه‏ها، براى خود خانه‏ها مى تراشيد! بنا بر اين، نعمتهاى خدا را متذكر شويد! و در زمين، به فساد نكوشيد!» (74)


فَعَقَرُوا النَّاقَة‌َ وَ عَتَوْا عَن‌ْ أَمْرِ رَبِّهِم‌ْ وَ قَالُوا يَا صَالِح‌ُ ائْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِنْ‌ كُنْت‌َ مِن‌َ الْمُرْسَلِين‌َ (اعراف: 77)

سپس «ناقه» را پى كردند، و از فرمان پروردگارشان سرپيچيدند و گفتند: «اى صالح! اگر تو از فرستادگان (خدا) هستى، آنچه ما را با آن تهديد مى‏كنى، بياور!» (77)


فَأَخَذَتْهُم‌ُ الرَّجْفَة‌ُ فَأَصْبَحُوا فِي‌ دَارِهِم‌ْ جَاثِمِين‌َ (اعراف: 78)

سرانجام زمين لرزه آنها را فرا گرفت و صبحگاهان، (تنها) جسم بى‏جانشان در خانه‏هاشان باقى مانده بود. (78)


فَتَوَلَّي‌ عَنْهُم‌ْ وَ قَال‌َ يَا قَوْم‌ِ لَقَدْ أَبْلَغْتُكُم‌ْ رِسَالَة‌َ رَبِّي‌ وَ نَصَحْت‌ُ لَكُم‌ْ وَ لَكِنْ‌ لاَ تُحِبُّون‌َ النَّاصِحِين‌َ (اعراف: 79)

(صالح) از آنها روى برتافت و گفت: «اى قوم! من رسالت پروردگارم را به شما ابلاغ كردم، و شرط خيرخواهى را انجام دادم، ولى (چه كنم كه) شما خيرخواهان را دوست نداريد!» (79)


فَأَنْجَيْنَاه‌ُ وَ أَهْلَه‌ُ إِلاَّ امْرَأَتَه‌ُ كَانَت‌ْ مِن‌َ الْغَابِرِين‌َ (اعراف: 83)

(چون كار به اينجا رسيد،) ما او و خاندانش را رهايى بخشيديم جز همسرش، كه از بازماندگان (در شهر) بود. (83)


وَ أَمْطَرْنَا عَلَيْهِم‌ْ مَطَرَاً فَانْظُرْ كَيْف‌َ كَان‌َ عَاقِبَة‌ُ الْمُـجْرِمِين‌َ (اعراف: 84)

و (سپس چنان) بارانى (از سنگ) بر آنها فرستاديم (كه آنها را در هم كوبيد و نابود ساخت.) پس بنگر سرانجام كار مجرمان چه شد! (84)


وَ إِلَي‌ مَدْيَن‌َ أَخَاهُم‌ْ شُعَيْبَاً قَال‌َ يَا قَوْم‌ِ اعْبُدُوا الله‌َ مَا لَكُم‌ْ مِن‌ْ إِلَه‌ٍ غَيْرُه‌ُ قَدْ جَاءَتْكُم‌ْ بَيِّنَة‌ٌ مِن‌ْ رَبِّكُم‌ْ فَأَوْفُوا الْكَيْل‌َ وَالْمِيزَان‌َ وَ لاَ تَبْخَسُوا النَّاس‌َ أَشْيَاءَهُم‌ْ وَ لاَ تُفْسِدُوا فِي‌ الْأَرْض‌ِ بَعْدَ إِصْلاَحِهَا ذَلِكُم‌ْ خَيْرٌ لَكُم‌ْ إِن‌ْ كُنْتُم‌ْ مُؤْمِنِين‌َ (اعراف: 85)

و به سوى مدين، برادرشان شعيب را (فرستاديم) گفت: «اى قوم من! خدا را بپرستيد، كه جز او معبودى نداريد! دليل روشنى از طرف پروردگارتان براى شما آمده است بنا بر اين، حق پيمانه و وزن را ادا كنيد! و از اموال مردم چيزى نكاهيد! و در روى زمين، بعد از آنكه (در پرتو ايمان و دعوت انبياء) اصلاح شده است، فساد نكنيد! اين براى شما بهتر است اگر با ايمان هستيد! (85)


وَ لاَ تَقْعُدُوا بِكُل‌ِّ صِرَاط‌ٍ تُوعِدُون‌َ وَ تَصُدُّون‌َ عَن‌ْ سَبِيل‌ِ الله‌ِ مَن‌ْ آمَن‌َ بِه‌ِ وَ تَبْغُونَهَا عِوَجَاً وَاذْكُرُوا إِذْ كُنْتُم‌ْ قَلِيلاً فَكَثَّرَكُم‌ْ وَانْظُرُوا كَيْف‌َ كَان‌َ عَاقِبَة‌ُ الْمُفْسِدِين‌َ (اعراف: 86)

و بر سر هر راه ننشينيد كه (مردم با ايمان را) تهديد كنيد و مؤمنان را از راه خدا باز داريد، و با (القاى شبهات،) آن را كج و معوج نشان دهيد! و به خاطر بياوريد زمانى را كه اندك بوديد، و او شما را فزونى داد! و بنگريد سرانجام مفسدان چگونه بود! (86)


وَ إِنْ‌ كَان‌َ طَائِفَة‌ٌ مِنْكُم‌ْ آمَنُوا بِالَّذِي‌ أُرْسِلْت‌ُ بِه‌ِ وَ طَائِفَة‌ٌ لَم‌ْ يُؤْمِنُوا فَاصْبِرُوا حَتَّي‌ يَحْكُم‌َ الله‌ُ بَيْنَنَا وَ هُوَ خَيْرُ الْحَاكِمِين‌َ (اعراف: 87)

و اگر گروهى از شما به آنچه من به آن فرستاده شده‏ام ايمان آورده‏اند، و گروهى ايمان نياورده‏اند، صبر كنيد تا خداوند ميان ما داورى كند، كه او بهترين داوران است! (87)


فَأَخَذَتْهُم‌ُ الرَّجْفَة‌ُ فَأَصْبَحُوا فِي‌ دَارِهِم‌ْ جَاثِمِين‌َ (اعراف: 91)

سپس زمين لرزه آنها را فرا گرفت و صبحگاهان بصورت اجسادى بى‏جان در خانه‏هاشان مانده بودند. (91)


فَتَوَلَّي‌ عَنْهُم‌ْ وَ قَال‌َ يَا قَوْم‌ِ لَقَدْ أَبْلَغْتُكُم‌ْ رِسَالاَت‌ِ رَبِّي‌ وَ نَصَحْت‌ُ لَكُم‌ْ فَكَيْف‌َ آسَي‌ عَلَي‌ قَوْم‌ٍ كَافِرِين‌َ (اعراف: 93)

سپس از آنان روى برتافت و گفت: «اى قوم من! من رسالتهاى پروردگارم را به شما ابلاغ كردم و براى شما خيرخواهى نمودم با اين حال، چگونه بر حال قوم بى‏ايمان تأسف بخورم؟!» (93)


ثُم‌َّ بَدَّلْنَا مَكَان‌َ السَّيِّئَة‌ِ الْحَسَنَة‌َ حَتَّي‌ عَفَوْا وَ قَالُوا قَدْ مَس‌َّ آبَاءَنَا الضَّرَّاءُ وَالسَّرَّاءُ فَأَخَذْنَاهُم‌ْ بَغْتَة‌ً وَ هُم‌ْ لاَ يَشْعُرُون‌َ (اعراف: 95)

سپس (هنگامى كه اين هشدارها در آنان اثر نگذاشت)، نيكى (و فراوانى نعمت و رفاه) را به جاى بدى (و ناراحتى و گرفتارى) قرار داديم آن چنان كه فزونى گرفتند، (و همه‏گونه نعمت و بركت يافتند، و مغرور شدند،) و گفتند: « (تنها ما نبوديم كه گرفتار اين مشكلات شديم) به پدران ما نيز ناراحتيهاى جسمى و مالى رسيد.» چون چنين شد، آنها را ناگهان (به سبب اعمالشان) گرفتيم (و مجازات كرديم)، در حالى كه نمى‏فهميدند. (95)


وَ لَوْ أَن‌َّ أَهْل‌َ الْقُرَي‌ آمَنُوا وَاتَّقَوا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِم‌ْ بَرَكَات‌ٍ مِن‌َ السَّمَاءِ وَالْأَرْض‌ِ وَ لَكِنْ‌ كَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُم‌ْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُون‌َ (اعراف: 96)

و اگر اهل شهرها و آباديها، ايمان مى‏آوردند و تقوا پيشه مى‏كردند، بركات آسمان و زمين را بر آنها مى‏گشوديم ولى (آنها حق را) تكذيب كردند ما هم آنان را به كيفر اعمالشان مجازات كرديم. (96)


أَفَأَمِن‌َ أَهْل‌ُ الْقُرَي‌ أَن‌ْ يَأْتِيَهُم‌ْ بَأْسُنَا بَيَاتَاً وَ هُم‌ْ نَائِمُون‌َ (اعراف: 97)

آيا اهل اين آباديها، از اين ايمنند كه عذاب ما شبانه به سراغ آنها بيايد در حالى كه در خواب باشند؟! (97)


أَفَأَمِنُوا مَكْرَ الله‌ِ فَلاَ يَأْمَن‌ُ مَكْرَ الله‌ِ إِلاَّ الْقَوْم‌ُ الْخَاسِرُون‌َ (اعراف: 99)

آيا آنها خود را از مكر الهى در امان مى‏دانند؟! در حالى كه جز زيانكاران، خود را از مكر (و مجازات) خدا ايمن نمى‏دانند! (99)


أَوَ لَم‌ْ يَهْدِ لِلَّذِين‌َ يَرِثُون‌َ الْأَرْض‌َ مِن‌ْ بَعْدِ أَهْلِهَا أَن‌ْ لَوْ نَشَاءُ أَصَبْنَاهُم‌ْ بِذُنُوبِهِم‌ْ وَ نَطْبَع‌ُ عَلَي‌ قُلُوبِهِم‌ْ فَهُم‌ْ لاَ يَسْمَعُون‌َ (اعراف: 100)

آيا كسانى كه وارث روى زمين بعد از صاحبان آن مى‏شوند، عبرت نمى‏گيرند كه اگر بخواهيم، آنها را نيز به گناهانشان هلاك مى‏كنيم، و بر دلهايشان مهر مى‏نهيم تا (صداى حق را) نشنوند؟! (100)


تِلْك‌َ الْقُرَي‌ نَقُص‌ُّ عَلَيْك‌َ مِن‌ْ أَنْبَائِهَا وَ لَقَدْ جَاءَتْهُم‌ْ رُسُلُهُم‌ْ بِالْبَيِّنَات‌ِ فَمَا كَانُوا لِيُؤْمِنُوا بِمَا كَذَّبُوا مِنْ‌ قَبْل‌ُ كَذَلِك‌َ يَطْبَع‌ُ الله‌ُ عَلَي‌ قُلُوب‌ِ الْكَافِرِين‌َ (اعراف: 101)

اينها، شهرها و آباديهايى است كه قسمتى از اخبار آن را براى تو شرح مى‏دهيم پيامبرانشان دلايل روشن براى آنان آوردند (ولى آنها چنان لجوج بودند كه) به آنچه قبلًا تكذيب كرده بودند، ايمان نمى‏آوردند! اين گونه خداوند بر دلهاى كافران مهر مى‏نهد (و بر اثر لجاجت و ادامه گناه، حس تشخيصشان را سلب مى‏كند)! (101)


ثُم‌َّ بَعَثْنَا مِن‌ْ بَعْدِهِم‌ْ مُوسَي‌ بِآيَاتِنَا إِلَي‌ فِرْعَوْن‌َ وَ مَلَئِه‌ِ فَظَلَمُوا بِهَا فَانْظُرْ كَيْف‌َ كَان‌َ عَاقِبَة‌ُ الْمُفْسِدِين‌َ (اعراف: 103)

سپس بدنبال آنها [پيامبران پيشين‏] موسى را با آيات خويش به سوى فرعون و اطرافيان او فرستاديم اما آنها (با عدم پذيرش)، به آن (آيات) ظلم كردند. ببين عاقبت مفسدان چگونه بود! (103)


حَقِيق‌ٌ عَلَي‌ أَن‌ْ لاَ أَقُول‌َ عَلَي‌ الله‌ِ إِلاَّ الْحَق‌َّ قَدْ جِئْتُكُم‌ْ بِبَيِّنَة‌ٍ مِن‌ْ رَبِّكُم‌ْ فَأَرْسِل‌ْ مَعِي‌َ بَنِي‌ إِسْرَائِيل‌َ (اعراف: 105)

سزاوار است كه بر خدا جز حق نگويم. من دليل روشنى از پروردگارتان براى شما آورده‏ام پس بنى اسرائيل را با من بفرست!» (105)


قَال‌َ إِن‌ْ كُنْت‌َ جِئْت‌َ بِآيَة‌ٍ فَأْت‌ِ بِهَا إِن‌ْ كُنْت‌َ مِن‌َ الصَّادِقِين‌َ (اعراف: 106)

(فرعون) گفت: «اگر نشانه‏اى آورده‏اى، نشان بده اگر از راستگويانى!» (106)


فَأَلْقَي‌ عَصَاه‌ُ فَإِذَا هِي‌َ ثُعْبَان‌ٌ مُبِين‌ٌ (اعراف: 107)

(موسى) عصاى خود را افكند ناگهان اژدهاى آشكارى شد! (107)


وَ نَزَع‌َ يَدَه‌ُ فَإِذَا هِي‌َ بَيْضَاءُ لِلنَّاظِرِين‌َ (اعراف: 108)

و دست خود را (از گريبان) بيرون آورد سفيد (و درخشان) براى بينندگان بود! (108)


يُرِيدُ أَن‌ْ يُخْرِجَكُم‌ْ مِن‌ْ أَرْضِكُم‌ْ فَمَاذَا تَأْمُرُون‌َ (اعراف: 110)

مى‏خواهد شما را از سرزمينتان بيرون كند (نظر شما چيست، و) در برابر او چه دستورى داريد؟» (110)


قَال‌َ أَلْقُوا فَلَمَّا أَلْقَوْا سَحَرُوا أَعْيُن‌َ النَّاس‌ِ وَاسْتَرْهَبُوهُم‌ْ وَ جَاءُوا بِسِحْرٍ عَظِيم‌ٍ (اعراف: 116)

گفت: «شما بيفكنيد!» و هنگامى (كه وسايل سحر خود را) افكندند، مردم را چشم‏بندى كردند و ترساندند و سحر عظيمى پديد آوردند. (116)


وَ أَوْحَيْنَا إِلَي‌ مُوسَي‌ أَن‌ْ أَلْق‌ِ عَصَاك‌َ فَإِذَا هِي‌َ تَلْقَف‌ُ مَا يَأْفِكُون‌َ (اعراف: 117)

(ما) به موسى وحى كرديم كه: «عصاى خود را بيفكن!» ناگهان (بصورت مار عظيمى در آمد كه) وسايل دروغين آنها را بسرعت برمى‏گرفت. (117)


فَوَقَع‌َ الْحَق‌ُّ وَ بَطَل‌َ مَا كَانُوا يَعْمَلُون‌َ (اعراف: 118)

(در اين هنگام،) حق آشكار شد و آنچه آنها ساخته بودند، باطل گشت. (118)


فَغُلِبُوا هُنَالِك‌َ وَانْقَلَبُوا صَاغِرِين‌َ (اعراف: 119)

و در آنجا (همگى) مغلوب شدند و خوار و كوچك گشتند. (119)


قَال‌َ فِرْعَوْن‌ُ آمَنْتُم‌ْ بِه‌ِ قَبْل‌َ أَن‌ْ آذَن‌َ لَكُم‌ْ إِن‌َّ هَذَا لَمَكْرٌ مَكَرْتُمُوه‌ُ فِي‌ الْمَدِينَة‌ِ لِتُخْرِجُوا مِنْهَا أَهْلَهَا فَسَوْف‌َ تَعْلَمُون‌َ (اعراف: 123)

فرعون گفت: «آيا پيش از آنكه به شما اجازه دهم، به او ايمان آورديد؟! حتماً اين نيرنگ و توطئه‏اى است كه در اين شهر (و ديار) چيده‏ايد، تا اهلش را از آن بيرون كنيد ولى بزودى خواهيد دانست! (123)


قَالُوا أُوذِينَا مِن‌ْ قَبْل‌ِ أَن‌ْ تَأْتِيَنَا وَ مِن‌ْ بَعْدِ مَا جِئْتَنَا قَال‌َ عَسَي‌ رَبُّكُم‌ْ أَن‌ْ يُهْلِك‌َ عَدُوَّكُم‌ْ وَ يَسْتَخْلِفَكُم‌ْ فِي‌ الْأَرْض‌ِ فَيَنْظُرَ كَيْف‌َ تَعْمَلُون‌َ (اعراف: 129)

گفتند: «پيش از آنكه به سوى ما بيايى آزار ديديم، (هم اكنون) پس از آمدنت نيز آزار مى‏بينيم! (كى اين آزارها سر خواهد آمد؟)» گفت: «اميد است پروردگارتان دشمن شما را هلاك كند، و شما را در زمين جانشين (آنها) سازد، و بنگرد چگونه عمل مى‏كنيد!» (129)


فَإِذَا جَاءَتْهُم‌ُ الْحَسَنَة‌ُ قَالُوا لَنَا هَذِه‌ِ وَ إِن‌ْ تُصِبْهُم‌ْ سَيِّئَة‌ٌ يَطَّيَّرُوا بِمُوسَي‌ وَ مَن‌ْ مَعَه‌ُ أَلاَ إِنَّمَا طَائِرُهُم‌ْ عِنْدَ الله‌ِ وَ لَكِنَّ‌ أَكْثَرَهُم‌ْ لاَ يَعْلَمُون‌َ (اعراف: 131)

(اما آنها نه تنها پند نگرفتند، بلكه) هنگامى كه نيكى (و نعمت) به آنها مى‏رسيد، مى‏گفتند: «بخاطر خود ماست.» ولى موقعى كه بدى (و بلا) به آنها مى‏رسيد، مى‏گفتند: «از شومى موسى و كسان اوست»! آگاه باشيد سرچشمه همه اينها، نزد خداست ولى بيشتر آنها نمى‏دانند! (131)


وَ قَالُوا مَهْمَا تَأْتِنَا بِه‌ِ مِن‌ْ آيَة‌ٍ لِتَسْحَرَنَا بِهَا فَمَا نَحْن‌ُ لَك‌َ بِمُؤْمِنِين‌َ (اعراف: 132)

و گفتند: «هر زمان نشانه و معجزه‏اى براى ما بياورى كه سحرمان كنى، ما به تو ايمان نمى‏آوريم!» (132)


فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِم‌ُ الطُّوفَان‌َ وَالْجَرَادَ وَالْقُمَّل‌َ وَالضَّفَادِع‌َ وَالدَّم‌َ آيَات‌ٍ مُفَصَّلاَت‌ٍ فَاسْتَكْبَرُوا وَ كَانُوا قَوْمَاً مُجْرِمِين‌َ (اعراف: 133)

سپس (بلاها را پشت سر هم بر آنها نازل كرديم:) طوفان و ملخ و آفت گياهى و قورباغه‏ها و خون را- كه نشانه‏هايى از هم جدا بودند- بر آنها فرستاديم (ولى باز بيدار نشدند، و) تكبر ورزيدند، و جمعيّت گنهكارى بودند! (133)


فَلَمَّا كَشَفْنَا عَنْهُم‌ُ الْرِّجْزَ إِلَي‌ أَجَل‌ٍ هُم‌ْ بَالِغُوه‌ُ إِذَا هُم‌ْ يَنْكُثُون‌َ (اعراف: 135)

اما هنگامى كه بلا را، پس از مدت معينى كه به آن مى‏رسيدند، از آنها برمى‏داشتيم، پيمان خويش را مى‏شكستند! (135)


فَانْتَقَمْنَا مِنْهُم‌ْ فَأَغْرَقْنَاهُم‌ْ فِي‌ الْيَم‌ِّ بِأَنَّهُم‌ْ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَ كَانُوا عَنْهَا غَافِلِين‌َ (اعراف: 136)

سرانجام از آنها انتقام گرفتيم، و آنان را در دريا غرق كرديم زيرا آيات ما را تكذيب كردند، و از آن غافل بودند. (136)


وَ جَاوَزْنَا بِبَنِي‌ إِسْرَائِيل‌َ الْبَحْرَ فَأَتَوْا عَلَي‌ قَوْم‌ٍ يَعْكُفُون‌َ عَلَي‌ أَصْنَام‌ٍ لَهُم‌ْ قَالُوا يَا مُوسَي‌ اجْعَل‌ْ لَنَا إِلَهَاً كَمَا لَهُم‌ْ آلِهَة‌ٌ قَال‌َ إِنَّكُم‌ْ قَوْم‌ٌ تَجْهَلُون‌َ (اعراف: 138)

و بنى اسرائيل را (سالم) از دريا عبور داديم (ناگاه) در راه خود به گروهى رسيدند كه اطراف بتهايشان، با تواضع و خضوع، گرد آمده بودند. (در اين هنگام، بنى اسرائيل) به موسى گفتند: «تو هم براى ما معبودى قرار ده، همان‏گونه كه آنها معبودان (و خدايانى) دارند!» گفت: «شما جمعيّتى جاهل و نادان هستيد! (138)


وَ وَاعَدْنَا مُوسَي‌ ثَلاَثِين‌َ لَيْلَة‌ً وَ أَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَم‌َّ مِيقَات‌ُ رَبِّه‌ِ أَرْبَعِين‌َ لَيْلَة‌ً وَ قَال‌َ مُوسَي‌ لِأَخِيه‌ِ هَارُون‌َ اخْلُفْنِي‌ فِي‌ قَوْمِي‌ وَ أَصْلِح‌ْ وَ لاَ تَتَّبِع‌ْ سَبِيل‌َ الْمُفْسِدِين‌َ (اعراف: 142)

و ما با موسى، سى شب وعده گذاشتيم سپس آن را با ده شب (ديگر) تكميل نموديم به اين ترتيب، ميعاد پروردگارش (با او)، چهل شب تمام شد. و موسى به برادرش هارون گفت: «جانشين من در ميان قومم باش. و (آنها) را اصلاح كن! و از روش مفسدان، پيروى منما!» (142)


وَ لَمَّا جَاءَ مُوسَي‌ لِمِيقَاتِنَا وَ كَلَّمَه‌ُ رَبُّه‌ُ قَال‌َ رَب‌ِّ أَرِنِي‌ أَنْظُرْ إِلَيْك‌َ قَال‌َ لَن‌ْ تَرَانِي‌ وَ لَكِنِ‌ انْظُرْ إِلَي‌ الْجَبَل‌ِ فَإِنِ‌ اسْتَقَرَّ مَكَانَه‌ُ فَسَوْف‌َ تَرَانِي‌ فَلَمَّا تَجَلَّي‌ رَبُّه‌ُ لِلْجَبَل‌ِ جَعَلَه‌ُ دَكَّاً وَ خَرَّ مُوسَي‌ صَعِقَاً فَلَمَّا أَفَاق‌َ قَال‌َ سُبْحَانَك‌َ تُبْت‌ُ إِلَيْك‌َ وَ أَنَا أَوَّل‌ُ الْمُؤْمِنِين‌َ (اعراف: 143)

و هنگامى كه موسى به ميعادگاه ما آمد، و پروردگارش با او سخن گفت، عرض كرد: «پروردگارا! خودت را به من نشان ده، تا تو را ببينم!» گفت: «هرگز مرا نخواهى ديد! ولى به كوه بنگر، اگر در جاى خود ثابت ماند، مرا خواهى ديد!» اما هنگامى كه پروردگارش بر كوه جلوه كرد، آن را همسان خاك قرار داد و موسى مدهوش به زمين افتاد. چون به هوش آمد، عرض كرد: «خداوندا! منزهى تو (از اينكه با چشم تو را ببينم)! من به سوى تو بازگشتم! و من نخستين مؤمنانم!» (143)


قَال‌َ يَا مُوسَي‌ إِنِّي‌ اصْطَفَيْتُك‌َ عَلَي‌ النَّاس‌ِ بِرِسَالاَتِي‌ وَ بِكَلاَمِي‌ فَخُذْ مَا آتَيْتُك‌َ وَ كُن‌ْ مِن‌َ الشَّاكِرِين‌َ (اعراف: 144)

(خداوند) فرمود: «اى موسى! من تو را با رسالتهاى خويش، و با سخن‏گفتنم (با تو)، بر مردم برترى دادم و برگزيدم پس آنچه را به تو داده‏ام بگير و از شكرگزاران باش!» (144)


وَ كَتَبْنَا لَه‌ُ فِي‌ الْأَلْوَاح‌ِ مِن‌ْ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ مَوْعِظَة‌ً وَ تَفْصِيلاً لِكُل‌ِّ شَي‌ْءٍ فَخُذْهَا بِقُوَّة‌ٍ وَأْمُرْ قَوْمَك‌َ يَأْخُذُوا بِأَحْسَنِهَا سَأُرِيكُم‌ْ دَارَ الْفَاسِقِين‌َ (اعراف: 145)

و براى او در الواح اندرزى از هر موضوعى نوشتيم و بيانى از هر چيز كرديم- «پس آن را با جدّيت بگير! و به قوم خود بگو: به نيكوترين آنها عمل كنند! (و آنها كه به مخالفت برخيزند، كيفرشان دوزخ است) و بزودى جايگاه فاسقان را به شما نشان خواهم داد!» (145)


وَ لَمَّا رَجَع‌َ مُوسَي‌ إِلَي‌ قَوْمِه‌ِ غَضْبَان‌َ أَسِفَاً قَال‌َ بِئْسَمَا خَلَفْتُمُونِي‌ مِنْ‌ بَعْدِي‌ أَعَجِلْتُم‌ْ أَمْرَ رَبِّكُم‌ْ وَ أَلْقَي‌ الْأَلْوَاح‌َ وَ أَخَذَ بِرَأْس‌ِ أَخِيه‌ِ يَجُرُّه‌ُ إِلَيْه‌ِ قَال‌َ ابْن‌َ أُم‌َّ إِن‌َّ الْقَوْم‌َ اسْتَضْعَفُونِي‌ وَ كَادُوا يَقْتُلُونَنِي‌ فَلاَ تُشْمِت‌ْ بِي‌َ الْأَعْدَاءَ وَ لاَ تَجْعَلْنِي‌ مَع‌َ الْقَوْم‌ِ الظَّالِمِين‌َ (اعراف: 150)

و هنگامى كه موسى خشمگين و اندوهناك به سوى قوم خود بازگشت، گفت: «پس از من، بد جانشينانى برايم بوديد (و آيين مرا ضايع كرديد)! آيا در مورد فرمان پروردگارتان (و تمديد مدّت ميعاد او)، عجله نموديد (و زود قضاوت كرديد؟!)» سپس الواح را افكند، و سر برادر خود را گرفت (و با عصبانيت) به سوى خود كشيد او گفت: «فرزند مادرم! اين گروه، مرا در فشار گذاردند و ناتوان كردند و نزديك بود مرا بكشند، پس كارى نكن كه دشمنان مرا شماتت كنند و مرا با گروه ستمكاران قرار مده!» (150)


وَاخْتَارَ مُوسَي‌ قَوْمَه‌ُ سَبْعِين‌َ رَجُلاً لِمِيقَاتِنَا فَلَمَّا أَخَذَتْهُم‌ُ الرَّجْفَة‌ُ قَال‌َ رَب‌ِّ لَوْ شِئْت‌َ أَهْلَكْتَهُمْ‌ مِنْ‌ قَبْل‌ُ وَ إِيَّاي‌َ أَتُهْلِكُنَا بِمَا فَعَل‌َ السُّفَهَاءُ مِنَّا إِن‌ْ هِي‌َ إِلاَّ فِتْنَتُك‌َ تُضِل‌ُّ بِهَا مَنْ‌ تَشَاءُ وَ تَهْدِي‌ مَنْ‌ تَشَاءُ أَنْت‌َ وَلِيُّنَا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا وَ أَنْت‌َ خَيْرُ الْغَافِرِين‌َ (اعراف: 155)

موسى از قوم خود، هفتاد تن از مردان را براى ميعادگاه ما برگزيد و هنگامى كه زمين‏لرزه آنها را فرا گرفت (و هلاك شدند)، گفت: «پروردگارا! اگر مى‏خواستى، مى توانستى آنها و مرا پيش از اين نيز هلاك كنى! آيا ما را به آنچه سفيهانمان انجام داده‏اند، (مجازات و) هلاك مى‏كنى؟! اين، جز آزمايش تو، چيز ديگر نيست كه هر كس را بخواهى (و مستحق بدانى)، به وسيله آن گمراه مى‏سازى و هر كس را بخواهى (و شايسته ببينى)، هدايت مى‏كنى! تو ولىّ مايى، و ما را بيامرز، بر ما رحم كن، و تو بهترين آمرزندگانى! (155)


وَاكْتُب‌ْ لَنَا فِي‌ هَذِه‌ِ الدُّنْيَا حَسَنَة‌ً وَ فِي‌ الْآخِرَة‌ِ إِنَّا هُدْنَا إِلَيْك‌َ قَال‌َ عَذَابِي‌ أُصِيب‌ُ بِه‌ِ مَن‌ْ أَشَاءُ وَ رَحْمَتِي‌ وَسِعَت‌ْ كُل‌َّ شَي‌ْءٍ فَسَأَكْتُبُهَا لِلَّذِين‌َ يَتَّقُون‌َ وَ يُؤْتُون‌َ الزَّكَاة‌َ وَالَّذِين‌َ هُمْ‌ بِآيَاتِنَا يُؤْمِنُون‌َ (اعراف: 156)

و براى ما، در اين دنيا و سراى ديگر، نيكى مقرّر فرما چه اينكه ما به سوى تو بازگشت كرده‏ايم! « (خداوند در برابر اين تقاضا، به موسى) گفت:» مجازاتم را به هر كس بخواهم مى‏رسانم و رحمتم همه چيز را فراگرفته و آن را براى آنها كه تقوا پيشه كنند، و زكات را بپردازند، و آنها كه به آيات ما ايمان مى‏آورند، مقرّر خواهم داشت! (156)


الَّذِين‌َ يَتَّبِعُون‌َ الرَّسُول‌َ النَّبِي‌َّ الْأُمِّي‌َّ الَّذِي‌ يَجِدُونَه‌ُ مَكْتُوبَاً عِنْدَهُم‌ْ فِي‌ التَّورَاة‌ِ وَالْإِنْجِيل‌ِ يَأْمُرُهُمْ‌ بِالْمَعْرُوف‌ِ وَ يَنْهَاهُم‌ْ عَن‌ِ الْمُنْكَرِ وَ يُحِل‌ُّ لَهُم‌ُ الطَّيِّبَات‌ِ وَ يُحَرِّم‌ُ عَلَيْهِم‌ُ الْخَبَائِث‌َ وَ يَضَع‌ُ عَنْهُم‌ْ إِصْرَهُم‌ْ وَالْأَغْلاَل‌َ الَّتِي‌ كَانَت‌ْ عَلَيْهِم‌ْ فَالَّذِين‌َ آمَنُوا بِه‌ِ وَ عَزَّرُوه‌ُ وَ نَصَرُوه‌ُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِي‌ أُنْزِل‌َ مَعَه‌ُ أُولَئِك‌َ هُم‌ُ الْمُفْلِحُون‌َ (اعراف: 157)

همانها كه از فرستاده (خدا)، پيامبر «امّى» پيروى مى‏كنند پيامبرى كه صفاتش را، در تورات و انجيلى كه نزدشان است، مى‏يابند آنها را به معروف دستور مى‏دهد، و از منكر باز ميدارد أشياء پاكيزه را براى آنها حلال مى‏شمرد، و ناپاكيها را تحريم مى كند و بارهاى سنگين، و زنجيرهايى را كه بر آنها بود، (از دوش و گردنشان) بر مى‏دارد، پس كسانى كه به او ايمان آوردند، و حمايت و ياريش كردند، و از نورى كه با او نازل شده پيروى نمودند، آنان رستگارانند. (157)


قُل‌ْ يَا أَيُّهَا النَّاس‌ُ إِنِّي‌ رَسُول‌ُ الله‌ِ إِلَيْكُم‌ْ جَمِيعَاً الَّذِي‌ لَه‌ُ مُلْك‌ُ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ لاَ إِله‌َ إِلاَّ هُوَ يُحْيِي‌ وَ يُمِيت‌ُ فَآمِنُوا بِالله‌ِ وَ رَسُولِه‌ِ النَّبِي‌ِّ الْأُمِّي‌ِّ الَّذِي‌ يُؤْمِن‌ُ بِالله‌ِ وَ كَلِمَاتِه‌ِ وَاتَّبِعُوه‌ُ لَعَلَّكُم‌ْ تَهْتَدُون‌َ (اعراف: 158)

بگو: «اى مردم! من فرستاده خدا به سوى همه شما هستم همان خدايى كه حكومت آسمانها و زمين، از آن اوست معبودى جز او نيست زنده مى‏كند و مى‏ميراند پس ايمان بياوريد به خدا و فرستاده‏اش، آن پيامبر درس نخوانده‏اى كه به خدا و كلماتش ايمان دارد و از او پيروى كنيد تا هدايت يابيد!» (158)


وَ قَطَّعْنَاهُم‌ُ اثْنَتَي‌ْ عَشْرَة‌َ أَسْبَاطَاً أُمَمَاً وَ أَوْحَيْنَا إِلَي‌ مُوسَي‌ إِذِ اسْتَسْقَاه‌ُ قَوْمُه‌ُ أَن‌ِ اضْرِب‌ بِعَصَاك‌َ الْحَجَرَ فَانْبَجَسَت‌ْ مِنْه‌ُ اثْنَتَا عَشْرَة‌َ عَيْنَاً قَدْ عَلِم‌َ كُل‌ُّ أُنَاس‌ٍ مَشْرَبَهُم‌ْ وَ ظَلَّلْنَا عَلَيْهِم‌ُ الْغَمَام‌َ وَ أَنْزَلْنَا عَلَيْهِم‌ُ الْمَن‌َّ وَالسَّلْوَي‌ كُلُوا مِنْ‌ طَيِّبَات‌ِ مَا رَزَقْنَاكُم‌ْ وَ مَا ظَلَمُونَا وَ لَكِنْ‌ كَانُوا أَنْفُسَهُم‌ْ يَظْلِمُون‌َ (اعراف: 160)

ما آنها را به دوازده گروه- كه هر يك شاخه‏اى (از دودمان اسرائيل) بود- تقسيم كرديم. و هنگامى كه قوم موسى (در بيابان) از او تقاضاى آب كردند، به او وحى فرستاديم كه: «عصاى خود را بر سنگ بزن!» ناگهان دوازده چشمه از آن بيرون جست آن چنان كه هر گروه، چشمه و آبشخور خود را مى‏شناخت. و ابر را بر سر آنها سايبان ساختيم و بر آنها «مَن» و «سَلوى» فرستاديم (و به آنان گفتيم:) از روزيهاى پاكيزه‏اى كه به شما داده‏ايم، بخوريد! (و شكر خدا را بجا آوريد! آنها نافرمانى و ستم كردند ولى) به ما ستم نكردند، لكن به خودشان ستم مى‏نمودند. (160)


فَبَدَّل‌َ الَّذِين‌َ ظَلَمُوا مِنْهُم‌ْ قَوْلاً غَيْرَ الَّذِي‌ قِيل‌َ لَهُم‌ْ فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِم‌ْ رِجْزَاً مِن‌َ السَّمَاءِ بِمَا كَانُوا يَظْلِمُون‌َ (اعراف: 162)

اما ستمگران آنها، اين سخن (و آن فرمانها) را، بغير آنچه به آنها گفته شده بود، تغيير دادند از اين رو بخاطر ستمى كه روا ميداشتند، بلايى از آسمان بر آنها فرستاديم (و مجازاتشان كرديم). (162)


فَلَمَّا نَسُوا مَا ذُكِّرُوا بِه‌ِ أَنْجَيْنَا الَّذِين‌َ يَنْهَوْن‌َ عَن‌ِ السُّوءِ وَ أَخَذْنَا الَّذِين‌َ ظَلَمُوا بِعَذَاب‌ٍ بَئِيس‌ٍ بِمَا كَانُوا يَفْسُقُون‌َ (اعراف: 165)

امّا هنگامى كه تذكراتى را كه به آنها داده شده بود فراموش كردند، (لحظه عذاب فرا رسيد و) نهى كنندگان از بدى را رهايى بخشيديم و كسانى را كه ستم كردند، بخاطر نافرمانيشان به عذاب شديدى گرفتار ساختيم. (165)


فَلَمَّا عَتَوْا عَنْ‌ مَا نُهُوا عَنْه‌ُ قُلْنَا لَهُم‌ْ كُونُوا قِرَدَة‌ً خَاسِئِين‌َ (اعراف: 166)

(آرى،) هنگامى كه در برابر آنچه از آن نهى شده بودند سركشى كردند، به آنها گفتيم: «به شكل ميمونهايى طردشده در آييد!» (166)


فَخَلَف‌َ مِنْ‌ بَعْدِهِم‌ْ خَلْف‌ٌ وَرِثُوا الْكِتَاب‌َ يَأْخُذُون‌َ عَرَض‌َ هَذَا الْأَدْنَي‌ وَ يَقُولُون‌َ سَيُغْفَرُ لَنَا وَ إِنْ‌ يَأْتِهِم‌ْ عَرَض‌ٌ مِثْلُه‌ُ يَأْخُذُوه‌ُ أَلَم‌ْ يُؤْخَذْ عَلَيْهِم‌ْ مِيثَاق‌ُ الْكِتَاب‌ِ أَنْ‌ لاَ يَقُولُوا عَلَي‌ الله‌ِ إِلاَّ الْحَق‌َّ وَ دَرَسُوا مَا فِيه‌ِ وَالدَّارُ الْآخِرَة‌ُ خَيْرٌ لِلَّذِين‌َ يَتَّقُون‌َ أَفَلاَ تَعْقِلُون‌َ (اعراف: 169)

پس از آنها، فرزندانى جاى آنها را گرفتند كه وارث كتاب (آسمانى، تورات) شدند (امّا با اين حال،) متاع اين دنياى پست را گرفته، (بر اطاعت فرمان خدا ترجيح مى‏دهند) و مى‏گويند: « (اگر ما گنهكاريم توبه مى‏كنيم و) بزودى بخشيده خواهيم شد!» اما اگر متاع ديگرى همانند آن به دستشان بيفتد، آن را (نيز) مى‏گيرند، (و باز حكم خدا را پشت سر مى‏افكنند.) آيا پيمان كتاب (خدا) از آنها گرفته نشده كه بر خدا (دروغ نبندند، و) جز حق نگويند، و آنان بارها آن را خوانده‏اند؟! و سراى آخرت براى پرهيزگاران بهتر است، آيا نمى‏فهميد؟! (169)


أَوْ تَقُولُوا إِنَّمَا أَشْرَك‌َ آبَاؤُنَا مِنْ‌ قَبْل‌ُ وَ كُنَّا ذُرِّيَّة‌ً مِنْ‌ بَعْدِهِم‌ْ أَفَتُهْلِكُنَا بِمَا فَعَل‌َ الْمُبْطِلُون‌َ (اعراف: 173)

يا بگوييد: «پدرانمان پيش از ما مشرك بودند، ما هم فرزندانى بعد از آنها بوديم (و چاره‏اى جز پيروى از آنان نداشتيم) آيا ما را به آنچه باطل‏گرايان انجام دادند مجازات مى‏كنى؟!» (173)


وَاتْل‌ُ عَلَيْهِم‌ْ نَبَأَ الَّذِي‌ آتَيْنَاه‌ُ آيَاتِنَا فَانْسَلَخ‌َ مِنْهَا فَأَتْبَعَه‌ُ الشَّيْطَان‌ُ فَكَان‌َ مِن‌َ الْغَاوِين‌َ (اعراف: 175)

و بر آنها بخوان سرگذشت آن كس را كه آيات خود را به او داديم ولى (سرانجام) خود را از آن تهى ساخت و شيطان در پى او افتاد، و از گمراهان شد! (175)


وَ لَوْ شِئْنَا لَرَفَعْنَاه‌ُ بِهَا وَ لَكِنَّه‌ُ أَخْلَدَ إِلَي‌ الْأَرْض‌ِ وَاتَّبَع‌َ هَوَاه‌ُ فَمَثَلُه‌ُ كَمَثَل‌ِ الْكَلْب‌ِ إِنْ‌ تَحْمِل‌ْ عَلَيْه‌ِ يَلْهَث‌ْ أَوْ تَتْرُكْه‌ُ يَلْهَث‌ْ ذَلِك‌َ مَثَل‌ُ الْقَوْم‌ِ الَّذِين‌َ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا فَاقْصُص‌ِ الْقَصَص‌َ لَعَلَّهُم‌ْ يَتَفَكَّرُون‌َ (اعراف: 176)

و اگر مى‏خواستيم، (مقام) او را با اين آيات (و علوم و دانشها) بالا مى‏برديم (اما اجبار، بر خلاف سنت ماست پس او را به حال خود رها كرديم) و او به پستى گراييد، و از هواى نفس پيروى كرد! مثل او همچون سگ (هار) است كه اگر به او حمله كنى، دهانش را باز، و زبانش را برون مى‏آورد، و اگر او را به حال خود واگذارى، باز همين كار را مى‏كند (گويى چنان تشنه دنياپرستى است كه هرگز سيراب نمى‏شود! (اين مثل گروهى است كه آيات ما را تكذيب كردند اين داستانها را (براى آنها) بازگو كن، شايد بينديشند (و بيدار شوند)! (176)


مَنْ‌ يَهْدِ الله‌ُ فَهُوَ الْمُهْتَدِي‌ وَ مَنْ‌ يُضْلِل‌ْ فَأُولَئِك‌َ هُم‌ُ الْخَاسِرُون‌َ (اعراف: 178)

آن كس را كه خدا هدايت كند، هدايت يافته (واقعى) اوست و كسانى را كه (بخاطر اعمالشان) گمراه سازد، زيانكاران (واقعى) آنها هستند! (178)


وَ لِالله‌ِ الْأَسْماءُ الْحُسْنَي‌ فَادْعُوه‌ُ بِهَا وَ ذَرُوا الَّذِين‌َ يُلْحِدُون‌َ فِي‌ أَسْمائِه‌ِ سَيُجْزَوْن‌َ مَا كَانُوا يَعْمَلُون‌َ (اعراف: 180)

و براى خدا، نامهاى نيك است خدا را به آن (نامها) بخوانيد! و كسانى را كه در اسماء خدا تحريف مى‏كنند (و بر غير او مى‏نهند، و شريك برايش قائل مى‏شوند)، رها سازيد! آنها بزودى جزاى اعمالى را كه انجام مى‏دادند، مى‏بينند! (180)


أَوَ لَم‌ْ يَنْظُرُوا فِي‌ مَلَكُوت‌ِ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ وَ مَا خَلَق‌َ الله‌ُ مِن‌ شَي‌ْءٍ وَ أَن‌ْ عَسَي‌ أَنْ‌ يَكُون‌َ قَدِ اقْتَرَب‌َ أَجَلُهُم‌ْ فَبِأَي‌ِّ حَدِيث‌ٍ بَعْدَه‌ُ يُؤْمِنُون‌َ (اعراف: 185)

آيا در حكومت و نظام آسمانها و زمين، و آنچه خدا آفريده است، (از روى دقت و عبرت) نظر نيفكندند؟! (و آيا در اين نيز انديشه نكردند كه) شايد پايان زندگى آنها نزديك شده باشد؟! (اگر به اين كتاب آسمانى روشن ايمان نياورند،) بعد از آن به كدام سخن ايمان خواهند آورد؟! (185)


مَنْ‌ يُضْلِل‌ِ الله‌ُ فَلاَ هَادِي‌َ لَه‌ُ وَ يَذَرُهُم‌ْ فِي‌ طُغْيَانِهِم‌ْ يَعْمَهُون‌َ (اعراف: 186)

هر كس را خداوند (به جرم اعمال زشتش) گمراه سازد، هدايت كننده‏اى ندارد و آنها را در طغيان و سركشى‏شان رها مى‏سازد، تا سرگردان شوند! (186)


هُوَ الَّذِي‌ خَلَقَكُمْ‌ مِنْ‌ نَفْس‌ٍ وَاحِدَة‌ٍ وَ جَعَل‌َ مِنْهَا زَوْجَهَا لِيَسْكُن‌َ إِلَيْهَا فَلَمَّا تَغَشَّاهَا حَمَلَت‌ْ حَمْلاً خَفِيفَاً فَمَرَّت‌ْ بِه‌ِ فَلَمَّا أَثْقَلَتْ‌ دَعَوَا الله‌َ رَبَّهُمَا لَئِن‌ْ آتَيْتَنَا صَالِحَاً لَنَكُونَن‌َّ مِن‌َ الشَّاكِرِين‌َ (اعراف: 189)

او خدايى است كه (همه) شما را از يك فرد آفريد و همسرش را نيز از جنس او قرار داد، تا در كنار او بياسايد. سپس هنگامى كه با او آميزش كرد، حملى سبك برداشت، كه با وجود آن، به كارهاى خود ادامه مى‏داد و چون سنگين شد، هر دو از خداوند و پروردگار خود خواستند «اگر فرزند صالحى به ما دهى، از شاكران خواهيم بود!» (189)


فَلَمَّا آتَاهُمَا صَالِحَاً جَعَلاَ لَه‌ُ شُرَكَاءَ فِيمَا آتَاهُمَا فَتَعَالَي‌ الله‌ُ عَمَّا يُشْرِكُون‌َ (اعراف: 190)

اما هنگامى كه خداوند فرزند صالحى به آنها داد، (موجودات ديگر را در اين موهبت مؤثر دانستند و) براى خدا، در اين نعمت كه به آنها بخشيده بود، همتايانى قائل شدند خداوند برتر است از آنچه همتاى او قرار مى‏دهند! (190)


إِن‌َّ الَّذِين‌َ تَدْعُون‌َ مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ عِبَادٌ أَمْثَالُكُم‌ْ فَادْعُوهُم‌ْ فَلْيَسْتَجِيبُوا لَكُم‌ْ إِنْ‌ كُنْتُم‌ْ صَادِقِين‌َ (اعراف: 194)

آنهايى را كه غير از خدا مى‏خوانيد (و پرستش مى‏كنيد)، بندگانى همچون خود شما هستند آنها را بخوانيد، و اگر راست مى‏گوييد بايد به شما پاسخ دهند (و تقاضايتان را برآورند)! (194)


أَلَهُم‌ْ أَرْجُل‌ٌ يَمْشُون‌َ بِهَا أَم‌ْ لَهُم‌ْ أَيْدٍ يَبْطِشُون‌َ بِهَا أَم‌ْ لَهُم‌ْ أَعْيُن‌ٌ يُبْصِرُون‌َ بِهَا أَم‌ْ لَهُم‌ْ آذَان‌ٌ يَسْمَعُون‌َ بِهَا قُل‌ِ ادْعُوا شُرَكَاءَكُم‌ْ ثُم‌َّ كِيدُون‌ِ فَلاَ تُنْظِرُون‌ِ (اعراف: 195)

آيا (آنها حد اقل همانند خود شما) پاهايى دارند كه با آن راه بروند؟! يا دستهايى دارند كه با آن چيزى را بگيرند (و كارى انجام دهند)؟! يا چشمانى دارند كه با آن ببينند؟! يا گوشهايى دارند كه با آن بشنوند؟! (نه، هرگز، هيچ كدام،) بگو: « (اكنون كه چنين است،) بتهاى خويش را كه شريك خدا قرار داده‏ايد (بر ضد من) بخوانيد، و براى من نقشه بكشيد، و لحظه‏اى مهلت ندهيد، (تا بدانيد كارى از آنها ساخته نيست)! (195)


وَ إِنْ مَا يَنْزَغَنَّك‌َ مِن‌َ الشَّيْطَان‌ِ نَزْغ‌ٌ فَاسْتَعِذْ بِالله‌ِ إِنَّه‌ُ سَمِيع‌ٌ عَلِيم‌ٌ (اعراف: 200)

و هر گاه وسوسه‏اى از شيطان به تو رسد، به خدا پناه بر كه او شنونده و داناست! (200)


إِن‌َّ الَّذِين‌َ اتَّقَوْا إِذَا مَسَّهُم‌ْ طَائِف‌ٌ مِن‌َ الشَّيْطَان‌ِ تَذَكَّرُوا فَإِذَا هُمْ‌ مُبْصِرُون‌َ (اعراف: 201)

پرهيزگاران هنگامى كه گرفتار وسوسه‏هاى شيطان شوند، به ياد (خدا و پاداش و كيفر او) مى‏افتند و (در پرتو ياد او، راه حق را مى‏بينند و) ناگهان بينا مى‏گردند. (201)


وَ إِذَا قُرِئ‌َ الْقُرْآن‌ُ فَاسْتَمِعُوا لَه‌ُ وَ أَنْصِتُوا لَعَلَّكُم‌ْ تُرْحَمُون‌َ (اعراف: 204)

هنگامى كه قرآن خوانده شود، گوش فرا دهيد و خاموش باشيد شايد مشمول رحمت خدا شويد! (204)


يَسْأَلُونَك‌َ عَن‌ِ الْأَنْفَال‌ِ قُل‌ِ الْأَنْفَال‌ُ لِالله‌ِ وَالرَّسُول‌ِ فَاتَّقُوا الله‌َ وَ أَصْلِحُوا ذَات‌َ بَيْنِكُم‌ْ وَ أَطِيعُوا الله‌َ وَ رَسُولَه‌ُ إِنْ‌ كُنْتُمْ‌ مُؤْمِنِين‌َ (انفال: 1)

از تو درباره انفال [غنايم، و هر گونه مال بدون مالك مشخص‏] سؤال مى‏كنند بگو: «انفال مخصوص خدا و پيامبر است پس، از (مخالفت فرمان) خدا بپرهيزيد! و خصومتهايى را كه در ميان شماست، آشتى دهيد! و خدا و پيامبرش را اطاعت كنيد اگر ايمان داريد! (1)


إِذْ تَسْتَغِيثُون‌َ رَبَّكُم‌ْ فَاسْتَجَاب‌َ لَكُم‌ْ أَنِّي‌ مُمِدُّكُم‌ْ بِأَلْف‌ٍ مِن‌َ الْمَلاَئِكَة‌ِ مُرْدِفِين‌َ (انفال: 9)

(به خاطر بياوريد) زمانى را (كه از شدت ناراحتى در ميدان بدر،) از پروردگارتان كمك مى‏خواستيد و او خواسته شما را پذيرفت (و گفت): من شما را با يكهزار از فرشتگان، كه پشت سر هم فرود مى‏آيند، يارى مى‏كنم. (9)


إِذْ يُوحِي‌ رَبُّك‌َ إِلَي‌ الْمَلاَئِكَة‌ِ أَنِّي‌ مَعَكُم‌ْ فَثَبِّتُوا الَّذِين‌َ آمَنُوا سَأُلْقِي‌ فِي‌ قُلُوب‌ِ الَّذِين‌َ كَفَرُوا الرُّعْب‌َ فَاضْرِبُوا فَوْق‌َ الْأَعْنَاق‌ِ وَاضْرِبُوا مِنْهُم‌ْ كُل‌َّ بَنَان‌ٍ (انفال: 12)

و (به ياد آر) موقعى را كه پروردگارت به فرشتگان وحى كرد: «من با شما هستم كسانى را كه ايمان آورده‏اند، ثابت قدم داريد! بزودى در دلهاى كافران ترس و وحشت مى‏افكنم ضربه‏ها را بر بالاتر از گردن (بر سرهاى دشمنان) فرود آريد! و همه انگشتانشان را قطع كنيد! (12)


ذَلِك‌َ بِأَنَّهُم‌ْ شَاقُّوا الله‌َ وَ رَسُولَه‌ُ وَ مَنْ‌ يُشَاقِق‌ِ الله‌َ وَ رَسُولَه‌ُ فَإِن‌َّ الله‌َ شَدِيدُ الْعِقَاب‌ِ (انفال: 13)

اين بخاطر آن است كه آنها با خدا و پيامبرش (ص) دشمنى ورزيدند و هر كس با خدا و پيامبرش دشمنى كند، (كيفر شديدى مى‏بيند) و خداوند شديد العقاب است! (13)


ذَلِكُم‌ْ فَذُوقُوه‌ُ وَ أَن‌َّ لِلْكَافِرِين‌َ عَذَاب‌َ النَّارِ (انفال: 14)

اين (مجازات دنيا) را بچشيد! و براى كافران، مجازات آتش (در جهان ديگر) خواهد بود! (14)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا إِذَا لَقِيتُم‌ُ الَّذِين‌َ كَفَرُوا زَحْفَاً فَلاَ تُوَلُّوهُم‌ُ الْأَدْبَارَ (انفال: 15)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! هنگامى كه با انبوه كافران در ميدان نبرد رو به رو شويد، به آنها پشت نكنيد (و فرار ننماييد)! (15)


وَ مَنْ‌ يُوَلِّهِم‌ْ يَوْمَئِذٍ دُبُرَه‌ُ إِلاَّ مُتَحَرِّفَاً لِقِتَال‌ٍ أَوْ مُتَحَيِّزَاً إِلَي‌ فِئَة‌ٍ فَقَدْ بَاءَ بِغَضَب‌ٍ مِن‌َ الله‌ِ وَ مَأْوَاه‌ُ جَهَنَّم‌ُ وَ بِئْس‌َ الْمَصِيرُ (انفال: 16)

و هر كس در آن هنگام به آنها پشت كند- مگر آنكه هدفش كناره‏گيرى از ميدان براى حمله مجدد، و يا به قصد پيوستن به گروهى (از مجاهدان) بوده باشد- (چنين كسى) به غضب خدا گرفتار خواهد شد و جايگاه او جهنم، و چه بد جايگاهى است! (16)


فَلَم‌ْ تَقْتُلُوهُم‌ْ وَ لَكِنَّ‌ الله‌َ قَتَلَهُم‌ْ وَ مَا رَمَيْت‌َ إِذْ رَمَيْت‌َ وَ لَكِنَّ‌ الله‌َ رَمَي‌ وَ لِيُبْلِي‌َ الْمُؤْمِنِين‌َ مِنْه‌ُ بَلاَءً حَسَنَاً إِن‌َّ الله‌َ سَمِيع‌ٌ عَلِيم‌ٌ (انفال: 17)

اين شما نبوديد كه آنها را كشتيد بلكه خداوند آنها را كشت! و اين تو نبودى (اى پيامبر كه خاك و سنگ به صورت آنها) انداختى بلكه خدا انداخت! و خدا مى‏خواست مؤمنان را به اين وسيله امتحان خوبى كند خداوند شنوا و داناست. (17)


إِنْ‌ تَسْتَفْتِحُوا فَقَدْ جَاءَكُم‌ُ الْفَتْح‌ُ وَ إِنْ‌ تَنْتَهُوا فَهُوَ خَيْرٌ لَكُم‌ْ وَ إِنْ‌ تَعُودُوا نَعُدْ وَ لَن‌ْ تُغْنِي‌َ عَنْكُم‌ْ فِئَتُكُم‌ْ شَيْءً وَ لَوْ كَثُرَت‌ْ وَ أَن‌َّ الله‌َ مَع‌َ الْمُؤْمِنِين‌َ (انفال: 19)

اگر شما فتح و پيروزى مى‏خواهيد، پيروزى به سراغ شما آمد! و اگر (از مخالفت) خوددارى كنيد، براى شما بهتر است! و اگر بازگرديد، ما هم باز خواهيم گشت و جمعيت شما هر چند زياد باشد، شما را (از يارى خدا) بى‏نياز نخواهد كرد و خداوند با مؤمنان است! (19)


وَاذْكُرُوا إِذْ أَنْتُم‌ْ قَلِيل‌ٌ مُسْتَضْعَفُون‌َ فِي‌ الْأَرْض‌ِ تَخَافُون‌َ أَن‌ْ يَتَخَطَّفَكُم‌ُ النَّاس‌ُ فَآوَاكُم‌ْ وَ أَيَّدَكُمْ‌ بِنَصْرِه‌ِ وَ رَزَقَكُمْ‌ مِن‌َ الطَّيِّبَات‌ِ لَعَلَّكُم‌ْ تَشْكُرُون‌َ (انفال: 26)

و به خاطر بياوريد هنگامى را كه شما در روى زمين، گروهى كوچك و اندك و زبون بوديد آن چنان كه مى‏ترسيديد مردم شما را بربايند! ولى او شما را پناه داد و با يارى خود تقويت كرد و از روزيهاى پاكيزه بهره‏مند ساخت شايد شكر نعمتش را بجا آوريد! (26)


وَ إِذْ قَالُوا اللَّهُم‌َّ إِنْ‌ كَان‌َ هَذَا هُوَ الْحَق‌َّ مِن‌ْ عِنْدِك‌َ فَأَمْطِرْ عَلَيْنَا حِجَارَة‌ً مِن‌َ السَّمَاءِ أَوِ ائْتِنَا بِعَذَاب‌ٍ أَلِيم‌ٍ (انفال: 32)

و (به خاطر بياور) زمانى را كه گفتند: «پروردگارا! اگر اين حق است و از طرف توست، بارانى از سنگ از آسمان بر ما فرود آر! يا عذاب دردناكى براى ما بفرست!» (32)


وَ مَا كَان‌َ صَلاَتُهُم‌ْ عِنْدَ الْبَيْت‌ِ إِلاَّ مُكَاءً وَ تَصْدِيَة‌ً فَذُوقُوا الْعَذَاب‌َ بِمَا كُنْتُم‌ْ تَكْفُرُون‌َ (انفال: 35)

(آنها كه مدّعى هستند ما هم نماز داريم،) نمازشان نزد خانه (خدا)، چيزى جز «سوت كشيدن» «كف زدن» نبود پس بچشيد عذاب (الهى) را بخاطر كفرتان! (35)


إِن‌َّ الَّذِين‌َ كَفَرُوا يُنْفِقُون‌َ أَمْوَالَهُم‌ْ لِيَصُدُّوا عَنْ‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ فَسَيُنْفِقُونَهَا ثُم‌َّ تَكُون‌ُ عَلَيْهِم‌ْ حَسْرَة‌ً ثُم‌َّ يُغْلَبُون‌َ وَالَّذِين‌َ كَفَرُوا إِلَي‌ جَهَنَّم‌َ يُحْشَرُون‌َ (انفال: 36)

آنها كه كافر شدند، اموالشان را براى بازداشتن (مردم) از راه خدا خرج مى‏كنند آنان اين اموال را (كه براى به دست آوردنش زحمت كشيده‏اند، در اين راه) مصرف مى‏كنند، امّا مايه حسرت و اندوهشان خواهد شد و سپس شكست خواهند خورد و (در جهان ديگر) كافران همگى به سوى دوزخ گردآورى خواهند شد. (36)


لِيَـمِيزَ الله‌ُ الْخَبِيث‌َ مِن‌َ الطَّيِّب‌ِ وَ يَجْعَل‌َ الْخَبِيث‌َ بَعْضَه‌ُ عَلَي‌ بَعْض‌ٍ فَيَرْكُمَه‌ُ جَمِيعَاً فَيَجْعَلَه‌ُ فِي‌ جَهَنَّم‌َ أُولَئِك‌َ هُم‌ُ الْخَاسِرُون‌َ (انفال: 37)

(اينها همه) بخاطر آن است كه خداوند (مى‏خواهد) ناپاك را از پاك جدا سازد، و ناپاكها را روى هم بگذارد، و همه را متراكم سازد، و يك جا در دوزخ قرار دهد و اينها هستند زيانكاران! (37)


قُلْ‌ لِلَّذِين‌َ كَفَرُوا إِنْ‌ يَنْتَهُوا يُغْفَرْ لَهُم‌ْ مَا قَدْ سَلَف‌َ وَ إِنْ‌ يَعُودُوا فَقَدْ مَضَت‌ْ سُنَّت‌ُ الْأَوَّلِين‌َ (انفال: 38)

به آنها كه كافر شدند بگو: «چنانچه از مخالفت باز ايستند، (و ايمان آورند،) گذشته آنها بخشوده خواهد شد و اگر به اعمال سابق بازگردند، سنّت خداوند در گذشتگان، درباره آنها جارى مى‏شود (و حكم نابودى آنان صادر مى‏گردد). (38)


وَ قَاتِلُوهُم‌ْ حَتَّي‌ لاَ تَكُون‌َ فِتْنَة‌ٌ وَ يَكُون‌َ الدِّين‌ُ كُلُّه‌ُ لِالله‌ِ فَإِنِ‌ انْتَهَوْا فَإِن‌َّ الله‌َ بِمَا يَعْمَلُون‌َ بَصِيرٌ (انفال: 39)

و با آنها پيكار كنيد، تا فتنه [شرك و سلب آزادى‏] برچيده شود، و دين (و پرستش) همه مخصوص خدا باشد! و اگر آنها (از راه شرك و فساد بازگردند، و از اعمال نادرست) خوددارى كنند، (خداوند آنها را مى‏پذيرد) خدا به آنچه انجام مى‏دهند بيناست. (39)


وَ إِنْ‌ تَوَلَّوْا فَاعْلَمُوا أَن‌َّ الله‌َ مَوْلاَكُم‌ْ نِعْم‌َ الْمَوْلَي‌ وَ نِعْم‌َ النَّصِيرُ (انفال: 40)

و اگر سرپيچى كنند، بدانيد (ضررى به شما نمى‏رسانند) خداوند سرپرست شماست! چه سرپرست خوبى! و چه ياور خوبى! (40)


وَاعْلَمُوا أَنَّ مَا غَنِمْتُمْ‌ مِنْ‌ شَي‌ْءٍ فَأَن‌َّ لِالله‌ِ خُمُسَه‌ُ وَ لِلرَّسُول‌ِ وَ لِذِي‌ الْقُرْبَي‌ وَالْيَتَامَي‌ وَالْمَسَاكِين‌ِ وَابْن‌ِ السَّبِيل‌ِ إِنْ‌ كُنْتُم‌ْ آمَنْتُمْ‌ بِالله‌ِ وَ مَا أَنْزَلْنَا عَلَي‌ عَبْدِنَا يَوْم‌َ الْفُرْقَان‌ِ يَوْم‌َ الْتَقَي‌ الْجَمْعَان‌ِ وَالله‌ُ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ قَدِيرٌ (انفال: 41)

بدانيد هر گونه غنيمتى به دست آوريد، خمس آن براى خدا، و براى پيامبر، و براى ذى القربى و يتيمان و مسكينان و واماندگان در راه (از آنها) است، اگر به خدا و آنچه بر بنده خود در روز جدايى حق از باطل، روز درگيرى دو گروه (باايمان و بى‏ايمان) [روز جنگ بدر] نازل كرديم، ايمان آورده‏ايد و خداوند بر هر چيزى تواناست! (41)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا إِذَا لَقِيتُم‌ْ فِئَة‌ً فَاثْبُتُوا وَاذْكُرُوا الله‌َ كَثِيرَاً لَعَلَّكُم‌ْ تُفْلِحُون‌َ (انفال: 45)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! هنگامى كه (در ميدان نبرد) با گروهى رو به رو مى‏شويد، ثابت قدم باشيد! و خدا را فراوان ياد كنيد، تا رستگار شويد! (45)


وَ أَطِيعُوا الله‌َ وَ رَسُولَه‌ُ وَ لاَ تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَ تَذْهَب‌َ رِيحُكُم‌ْ وَاصْبِرُوا إِن‌َّ الله‌َ مَع‌َ الصَّابِرِين‌َ (انفال: 46)

و (فرمان) خدا و پيامبرش را اطاعت نماييد! و نزاع (و كشمكش) نكنيد، تا سست نشويد، و قدرت (و شوكت) شما از ميان نرود! و صبر و استقامت كنيد كه خداوند با استقامت كنندگان است! (46)


وَ إِذْ زَيَّن‌َ لَهُم‌ُ الشَّيْطَان‌ُ أَعْمَالَهُم‌ْ وَ قَال‌َ لاَ غَالِب‌َ لَكُم‌ُ الْيَوْم‌َ مِن‌َ النَّاس‌ِ وَ إِنِّي‌ جَارٌ لَكُم‌ْ فَلَمَّا تَرَاءَت‌ِ الْفِئَتَان‌ِ نَكَص‌َ عَلَي‌ عَقِبَيْه‌ِ وَ قَال‌َ إِنِّي‌ بَرِي‌ءٌ مِنْكُم‌ْ إِنِّي‌ أَرَي‌ مَا لاَ تَرَوْن‌َ إِنِّي‌ أَخَاف‌ُ الله‌َ وَالله‌ُ شَدِيدُ الْعِقَاب‌ِ (انفال: 48)

و (به ياد آور) هنگامى را كه شيطان، اعمال آنها [مشركان‏] را در نظرشان جلوه داد، و گفت: «امروز هيچ كس از مردم بر شما پيروز نمى‏گردد! و من، همسايه (و پناه‏دهنده) شما هستم!» امّا هنگامى كه دو گروه (كافران، و مؤمنان مورد حمايت فرشتگان) در برابر يكديگر قرار گرفتند، به عقب برگشت و گفت: «من از شما (دوستان و پيروانم) بيزارم! من چيزى مى‏بينم كه شما نمى‏بينيد من از خدا مى‏ترسم، خداوند شديد العقاب است!» (48)


إِذْ يَقُول‌ُ الْمُنَافِقُون‌َ وَالَّذِين‌َ فِي‌ قُلُوبِهِمْ‌ مَرَض‌ٌ غَرَّ هَؤُلاَءِ دِينُهُم‌ْ وَ مَنْ‌ يَتَوَكَّل‌ْ عَلَي‌ الله‌ِ فَإِن‌َّ الله‌َ عَزِيزٌ حَكِيم‌ٌ (انفال: 49)

و هنگامى را كه منافقان، و آنها كه در دلهايشان بيمارى است مى‏گفتند: «اين گروه (مسلمانان) را دينشان مغرور ساخته است.» (آنها نمى‏دانستند كه) هر كس بر خدا توكّل كند، (پيروز مى‏گردد) خداوند قدرتمند و حكيم است! (49)


كَدَأْب‌ِ آل‌ِ فِرْعَوْن‌َ وَالَّذِين‌َ مِنْ‌ قَبْلِهِم‌ْ كَفَرُوا بِآيَات‌ِ الله‌ِ فَأَخَذَهُم‌ُ الله‌ُ بِذُنُوبِهِم‌ْ إِن‌َّ الله‌َ قَوِي‌ٌّ شَدِيدُ الْعِقَاب‌ِ (انفال: 52)

(حال اين گروه مشركان،) همانند حال نزديكان فرعون، و كسانى است كه پيش از آنان بودند آنها آيات خدا را انكار كردند خداوند هم آنان را به گناهانشان كيفر داد خداوند قوىّ، و كيفرش شديد است (52)


كَدَأْب‌ِ آل‌ِ فِرْعَوْن‌َ وَالَّذِين‌َ مِنْ‌ قَبْلِهِم‌ْ كَذَّبُوا بِآيَات‌ِ رَبِّهِم‌ْ فَأَهْلَكْنَاهُمْ‌ بِذُنُوبِهِم‌ْ وَ أَغْرَقْنَا آل‌َ فِرْعَوْن‌َ وَ كُل‌ٌّ كَانُوا ظَالِمِين‌َ (انفال: 54)

اين، (درست) شبيه (حال) فرعونيان و كسانى است كه پيش از آنها بودند آيات پروردگارشان را تكذيب كردند ما هم بخاطر گناهانشان، آنها را هلاك كرديم، و فرعونيان را غرق نموديم و همه آنها ظالم (و ستمگر) بودند! (54)


إِن‌َّ شَرَّ الدَّوَاب‌ِّ عِنْدَ الله‌ِ الَّذِين‌َ كَفَرُوا فَهُم‌ْ لاَ يُؤْمِنُون‌َ (انفال: 55)

به يقين، بدترين جنبندگان نزد خدا، كسانى هستند كه كافر شدند و ايمان نمى‏آورند. (55)


فَإِنْ مَا تَثْقَفَنَّهُم‌ْ فِي‌ الْحَرْب‌ِ فَشَرِّدْ بِهِمْ‌ مَن‌ْ خَلْفَهُم‌ْ لَعَلَّهُم‌ْ يَذَّكَّرُون‌َ (انفال: 57)

اگر آنها را در (ميدان) جنگ بيابى، آن چنان به آنها حمله كن كه جمعيّتهايى كه پشت سر آنها هستند، پراكنده شوند شايد متذكّر گردند (و عبرت گيرند)! (57)


وَ إِنْ مَا تَخَافَن‌َّ مِنْ‌ قَوْم‌ٍ خِيَانَة‌ً فَانْبِذْ إِلَيْهِم‌ْ عَلَي‌ سَوَاءٍ إِن‌َّ الله‌َ لاَ يُحِب‌ُّ الْخَائِنِين‌َ (انفال: 58)

و هر گاه (با ظهور نشانه‏هايى،) از خيانت گروهى بيم داشته باشى (كه عهد خود را شكسته، حمله غافلگيرانه كنند)، بطور عادلانه به آنها اعلام كن كه پيمانشان لغو شده است زيرا خداوند، خائنان را دوست نمى‏دارد! (58)


وَ إِنْ‌ جَنَحُوا لِلسَّلْم‌ِ فَاجْنَح‌ْ لَهَا وَ تَوَكَّل‌ْ عَلَي‌ الله‌ِ إِنَّه‌ُ هُوَ الْسَّمِيع‌ُ الْعَلِيم‌ُ (انفال: 61)

و اگر تمايل به صلح نشان دهند، تو نيز از در صلح درآى و بر خدا توكّل كن، كه او شنوا و داناست! (61)


وَ إِنْ‌ يُرِيدُوا أَنْ‌ يَخْدَعُوك‌َ فَإِن‌َّ حَسْبَك‌َ الله‌ُ هُوَ الَّذِي‌ أَيَّدَك‌َ بِنَصْرِه‌ِ وَ بِالْمُؤْمِنِين‌َ (انفال: 62)

و اگر بخواهند تو را فريب دهند، خدا براى تو كافى است او همان كسى است كه تو را، با يارى خود و مؤمنان، تقويت كرد ... (62)


الْآن‌َ خَفَّف‌َ الله‌ُ عَنْكُم‌ْ وَ عَلِم‌َ أَن‌َّ فِيكُم‌ْ ضَعْفَاً فَإِنْ‌ يَكُنْ‌ مِنْكُمْ‌ مِئَة‌ٌ صَابِرَة‌ٌ يَغْلِبُوا مِئَتَين‌ِ وَ إِنْ‌ يَكُنْ‌ مِنْكُم‌ْ أَلْف‌ٌ يَغْلِبُوا أَلْفَيْن‌ِ بِإِذْن‌ِ الله‌ِ وَالله‌ُ مَع‌َ الصَّابِرِين‌َ (انفال: 66)

هم اكنون خداوند به شما تخفيف داد، و دانست كه در شما ضعفى است بنا بر اين، هر گاه يكصد نفر با استقامت از شما باشند، بر دويست نفر پيروز مى‏شوند و اگر يكهزار نفر باشند، بر دو هزار نفر به فرمان خدا غلبه خواهند كرد! و خدا با صابران است! (66)


فَكُلُوا مِمَّا غَنِمْتُم‌ْ حَلاَلاً طَيِّبَاً وَاتَّقُوا الله‌َ إِن‌َّ الله‌َ غَفُورٌ رَحِيم‌ٌ (انفال: 69)

از آنچه به غنيمت گرفته‏ايد، حلال و پاكيزه بخوريد و از خدا بپرهيزيد خداوند آمرزنده و مهربان است! (69)


وَ إِنْ‌ يُرِيدُوا خِيَانَتَك‌َ فَقَدْ خَانُوا الله‌َ مِنْ‌ قَبْل‌ُ فَأَمْكَن‌َ مِنْهُم‌ْ وَالله‌ُ عَلِيم‌ٌ حَكِيم‌ٌ (انفال: 71)

امّا اگر بخواهند با تو خيانت كنند، (تازگى ندارد) آنها پيش از اين (نيز) به خدا خيانت كردند و خداوند (شما را) بر آنها پيروز كرد خداوند دانا و حكيم است! (71)


إِن‌َّ الَّذِين‌َ آمَنُوا وَ هَاجَرُوا وَ جَاهَدُوا بِأَمْوالِهِم‌ْ وَ أَنْفُسِهِم‌ْ فِي‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ وَالَّذِين‌َ آوَوْا وَ نَصَرُوا أُولَئِك‌َ بَعْضُهُم‌ْ أَوْلِيَاءُ بَعْض‌ٍ وَالَّذِين‌َ آمَنُوا وَ لَم‌ْ يُهَاجِرُوا مَا لَكُم‌ْ مِنْ‌ وَلاَيَتِهِمْ‌ مِنْ‌ شَي‌ْءٍ حَتَّي‌ يُهَاجِرُوا وَ إِنِ اسْتَنْصَرُوكُم‌ْ فِي‌ الدِّين‌ِ فَعَلَيْكُم‌ُ النَّصْرُ إِلاَّ عَلَي‌ قَوْم‌ٍ بَيْنَكُم‌ْ وَ بَيْنَهُمْ‌ مِيثَاق‌ٌ وَالله‌ُ بِمَا تَعْمَلُون‌َ بَصِيرٌ (انفال: 72)

كسانى كه ايمان آوردند و هجرت نمودند و با اموال و جانهاى خود در راه خدا جهاد كردند، و آنها كه پناه دادند و يارى نمودند، آنها ياران يكديگرند و آنها كه ايمان آوردند و مهاجرت نكردند، هيچ گونه ولايت [دوستى و تعهّدى‏] در برابر آنها نداريد تا هجرت كنند! و (تنها) اگر در (حفظ) دين (خود) از شما يارى طلبند، بر شماست كه آنها را يارى كنيد، جز بر ضدّ گروهى كه ميان شما و آنها، پيمان (ترك مخاصمه) است و خداوند به آنچه عمل مى‏كنيد، بيناست! (72)


وَالَّذِين‌َ آمَنُوا مِنْ‌ بَعْدُ وَ هَاجَرُوا وَ جَاهَدُوا مَعَكُم‌ْ فَأُولَئِك‌َ مِنْكُم‌ْ وَ أُولُوا الْأَرْحَام‌ِ بَعْضُهُم‌ْ أَوْلَي‌ بِبَعْض‌ٍ فِي‌ كِتَاب‌ِ الله‌ِ إِن‌َّ الله‌َ بِكُل‌ِّ شَي‌ْءٍ عَلِيم‌ٌ (انفال: 75)

و كسانى كه بعداً ايمان آوردند و هجرت كردند و با شما جهاد نمودند، از شما هستند و خويشاوندان نسبت به يكديگر، در احكامى كه خدا مقرّر داشته، (از ديگران) سزاوارترند خداوند به همه چيز داناست. (75)


فَسِيحُوا فِي‌ الْأَرْض‌ِ أَرْبَعَة‌َ أَشْهُرٍ وَاعْلَمُوا أَنَّكُم‌ْ غَيْرُ مُعْجِزِي‌ الله‌ِ وَ أَن‌َّ الله‌َ مُخْزِي‌ الْكَافِرِين‌َ (توبه: 2)

با اين حال، چهار ماه (مهلت داريد كه آزادانه) در زمين سير كنيد (و هر جا مى‏خواهيد برويد، و بينديشيد)! و بدانيد شما نمى‏توانيد خدا را ناتوان سازيد، (و از قدرت او فرار كنيد! و بدانيد) خداوند خواركننده كافران است! (2)


وَ أَذَان‌ٌ مِن‌َ الله‌ِ وَ رَسُولِه‌ِ إِلَي‌ النَّاس‌ِ يَوْم‌َ الْحَج‌ِّ الْأَكْبَرِ أَن‌َّ الله‌َ بَرِي‌ءٌ مِن‌َ الْمُشْرِكِين‌َ وَ رَسُولُه‌ُ فَإِنْ‌ تُبْتُم‌ْ فَهُوَ خَيْرٌ لَكُم‌ْ وَ إِنْ‌ تَوَلَّيْتُم‌ْ فَاعْلَمُوا أَنَّكُم‌ْ غَيْرُ مُعْجِزِي‌ الله‌ِ وَ بَشِّرِ الَّذِين‌َ كَفَرُوا بِعَذَاب‌ٍ أَلِيم‌ٍ (توبه: 3)

و اين، اعلامى است از ناحيه خدا و پيامبرش به (عموم) مردم در روز حج اكبر [روز عيد قربان‏] كه: خداوند و پيامبرش از مشركان بيزارند! با اين حال، اگر توبه كنيد، براى شما بهتر است! و اگر سرپيچى نماييد، بدانيد شما نمى‏توانيد خدا را ناتوان سازيد (و از قلمرو قدرتش خارج شويد)! و كافران را به مجازات دردناك بشارت ده! (3)


إِلاَّ الَّذِين‌َ عَاهَدْتُم‌ْ مِن‌َ الْمُشْرِكِين‌َ ثُم‌َّ لَم‌ْ يَنْقُصُوكُم‌ْ شَيْءً وَ لَم‌ْ يُظَاهِرُوا عَلَيْكُم‌ْ أَحَدَاً فَأَتِمُّوا إِلَيْهِم‌ْ عَهْدَهُم‌ْ إِلَي‌ مُدَّتِهِم‌ْ إِن‌َّ الله‌َ يُحِب‌ُّ الْمُتَّقِين‌َ (توبه: 4)

مگر كسانى از مشركان كه با آنها عهد بستيد، و چيزى از آن را در حقّ شما فروگذار نكردند، و احدى را بر ضدّ شما تقويت ننمودند پيمان آنها را تا پايان مدّتشان محترم بشمريد زيرا خداوند پرهيزگاران را دوست دارد! (4)


فَإِذَا انْسَلَخ‌َ الْأَشْهُرُ الْحُرُم‌ُ فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِين‌َ حَيْث‌ُ وَجَدْتُمُوهُم‌ْ وَ خُذُوهُم‌ْ وَاحْصُرُوهُم‌ْ وَاقْعُدُوا لَهُم‌ْ كُل‌َّ مَرْصَدٍ فَإِنْ‌ تَابُوا وَ أَقَامُوا الْصَّلاَة‌َ وَ آتَوُا الزَّكَاة‌َ فَخَلُّوا سَبِيلَهُم‌ْ إِن‌َّ الله‌َ غَفُورٌ رَحِيم‌ٌ (توبه: 5)

(امّا) وقتى ماه‏هاى حرام پايان گرفت، مشركان را هر جا يافتيد به قتل برسانيد و آنها را اسير سازيد و محاصره كنيد و در هر كمينگاه، بر سر راه آنها بنشينيد! هر گاه توبه كنند، و نماز را برپا دارند، و زكات را بپردازند، آنها را رها سازيد زيرا خداوند آمرزنده و مهربان است! (5)


وَ إِن‌ْ أَحَدٌ مِن‌َ الْمُشْرِكِين‌َ اسْتَجَارَك‌َ فَأَجِرْه‌ُ حَتَّي‌ يَسْمَع‌َ كَلاَم‌َ الله‌ِ ثُم‌َّ أَبْلِغْه‌ُ مَأْمَنَه‌ُ ذَلِك‌َ بِأَنَّهُم‌ْ قَوْم‌ٌ لاَ يَعْلَمُون‌َ (توبه: 6)

و اگر يكى از مشركان از تو پناهندگى بخواهد، به او پناه ده تا سخن خدا را بشنود (و در آن بينديشد)! سپس او را به محل امنش برسان، چرا كه آنها گروهى ناآگاهند! (6)


كَيْف‌َ يَكُون‌ُ لِلْمُشْرِكِين‌َ عَهْدٌ عِنْدَ الله‌ِ وَ عِنْدَ رَسُولِه‌ِ إِلاَّ الَّذِين‌َ عَاهَدْتُم‌ْ عِنْدَ الْمَسْجِدِ الْحَرَام‌ِ فَمَا اسْتَقَامُوا لَكُم‌ْ فَاسْتَقِيمُوا لَهُم‌ْ إِن‌َّ الله‌َ يُحِب‌ُّ الْمُتَّقِين‌َ (توبه: 7)

چگونه براى مشركان پيمانى نزد خدا و رسول او خواهد بود (در حالى كه آنها همواره آماده شكستن پيمانشان هستند)؟! مگر كسانى كه نزد مسجد الحرام با آنان پيمان بستيد (و پيمان خود را محترم شمردند) تا زمانى كه در برابر شما وفادار باشند، شما نيز وفادارى كنيد، كه خداوند پرهيزگاران را دوست دارد! (7)


اشْتَرَوْا بِآيَات‌ِ الله‌ِ ثَمَنَاً قَلِيلاً فَصَدُّوا عَنْ‌ سَبِيلِه‌ِ إِنَّهُم‌ْ سَاءَ مَا كَانُوا يَعْمَلُون‌َ (توبه: 9)

آنها آيات خدا را به بهاى كمى فروختند و (مردم را) از راه او باز داشتند آنها اعمال بدى انجام مى‏دادند! (9)


فَإِنْ‌ تَابُوا وَ أَقَامُوا الصَّلاَة‌َ وَ آتَوُا الزَّكَاة‌َ فَإِخْوَانُكُم‌ْ فِي‌ الدِّين‌ِ وَ نُفَصِّل‌ُ الْآيَات‌ِ لِقَوْم‌ٍ يَعْلَمُون‌َ (توبه: 11)

(ولى) اگر توبه كنند، نماز را برپا دارند، و زكات را بپردازند، برادر دينى شما هستند و ما آيات خود را براى گروهى كه مى‏دانند (و مى‏انديشند)، شرح مى‏دهيم! (11)


وَ إِنْ‌ نَكَثُوا أَيْمَانَهُمْ‌ مِنْ‌ بَعْدِ عَهْدِهِم‌ْ وَ طَعَنُوا فِي‌ دِينِكُم‌ْ فَقَاتِلُوا أَئِمَّة‌َ الْكُفْرِ إِنَّهُم‌ْ لاَ أَيْمَان‌َ لَهُم‌ْ لَعَلَّهُم‌ْ يَنْتَهُون‌َ (توبه: 12)

و اگر پيمانهاى خود را پس از عهد خويش بشكنند، و آيين شما را مورد طعن قرار دهند، با پيشوايان كفر پيكار كنيد چرا كه آنها پيمانى ندارند شايد (با شدّت عمل) دست بردارند! (12)


أَلاَ تُقَاتِلُون‌َ قَوْمَاً نَكَثُوا أَيْمَانَهُم‌ْ وَ هَمُّوا بِإِخْرَاج‌ِ الرَّسُول‌ِ وَ هُمْ‌ بَدَءُوكُم‌ْ أَوَّل‌َ مَرَّة‌ٍ أَتَخْشَوْنَهُم‌ْ فَالله‌ُ أَحَق‌ُّ أَنْ‌ تَخْشَوْه‌ُ إِنْ‌ كُنْتُمْ‌ مُؤْمِنِين‌َ (توبه: 13)

آيا با گروهى كه پيمانهاى خود را شكستند، و تصميم به اخراج پيامبر گرفتند، پيكار نمى‏كنيد؟! در حالى كه آنها نخستين بار (پيكار با شما را) آغاز كردند آيا از آنها مى‏ترسيد؟! با اينكه خداوند سزاوارتر است كه از او بترسيد، اگر مؤمن هستيد! (13)


إِنَّمَا يَعْمُرُ مَسَاجِدَ الله‌ِ مَن‌ْ آمَن‌َ بِالله‌ِ وَالْيَوْم‌ِ الْآخِرِ وَ أَقَام‌َ الصَّلاَة‌َ وَ آتَي‌ الزَّكَاة‌َ وَ لَم‌ْ يَخْش‌َ إِلاَّ الله‌َ فَعَسَي‌ أُولَئِك‌َ أَنْ‌ يَكُونُوا مِن‌َ الْمُهْتَدِين‌َ (توبه: 18)

مساجد خدا را تنها كسى آباد مى‏كند كه ايمان به خدا و روز قيامت آورده، و نماز را برپا دارد، و زكات را بپردازد، و جز از خدا نترسد اميد است چنين گروهى از هدايت‏يافتگان باشند. (18)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا لاَ تَتَّخِذُوا آبَاءَكُم‌ْ وَ إِخْوَانَكُم‌ْ أَوْلِيَاءَ إِنِ‌ اسْتَحَبُّوا الْكُفْرَ عَلَي‌ الْإِيمَانِ وَ مَنْ‌ يَتَوَلَّهُمْ‌ مِنْكُم‌ْ فَأُولَئِك‌َ هُم‌ُ الظَّالِمُون‌َ (توبه: 23)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! هر گاه پدران و برادران شما، كفر را بر ايمان ترجيح دهند، آنها را ولىّ (و يار و ياور و تكيه‏گاه) خود قرار ندهيد! و كسانى از شما كه آنان را ولىّ خود قرار دهند، ستمگرند! (23)


قُل‌ْ إِنْ‌ كَان‌َ آبَاؤُكُم‌ْ وَ أَبْنَاؤُكُم‌ْ وَ إِخْوَانُكُم‌ْ وَ أَزْوَاجُكُم‌ْ وَ عَشِيرَتُكُم‌ْ وَ أَمْوَال‌ٌ اقْتَرَفْتُمُوهَا وَ تِجَارَة‌ٌ تَخْشَوْن‌َ كَسَادَهَا وَ مَسَاكِن‌ُ تَرْضَوْنَهَا أَحَب‌َّ إِلَيْكُمْ‌ مِن‌َ الله‌ِ وَ رَسُولِه‌ِ وَ جِهَادٍ فِي‌ سَبِيلِه‌ِ فَتَرَبَّصُوا حَتَّي‌ يَأْتِي‌َ الله‌ُ بِأَمْرِه‌ِ وَالله‌ُ لاَ يَهْدِي‌ الْقَوْم‌َ الْفَاسِقِين‌َ (توبه: 24)

بگو: «اگر پدران و فرزندان و برادران و همسران و طايفه شما، و اموالى كه به دست آورده‏ايد، و تجارتى كه از كساد شدنش مى‏ترسيد، و خانه هايى كه به آن علاقه داريد، در نظرتان از خداوند و پيامبرش و جهاد در راهش محبوبتر است، در انتظار باشيد كه خداوند عذابش را بر شما نازل كند و خداوند جمعيّت نافرمانبردار را هدايت نمى‏كند! (24)


لَقَدْ نَصَرَكُم‌ُ الله‌ُ فِي‌ مَوَاطِن‌َ كَثِيرَة‌ٍ وَ يَوْم‌َ حُنَيْن‌ٍ إِذْ أَعْجَبَتْكُم‌ْ كَثْرَتُكُم‌ْ فَلَم‌ْ تُغْن‌ِ عَنْكُم‌ْ شَيْءً وَ ضَاقَت‌ْ عَلَيْكُم‌ُ الْأَرْض‌ُ بِمَا رَحُبَت‌ْ ثُم‌َّ وَلَّيْتُمْ‌ مُدْبِرِين‌َ (توبه: 25)

خداوند شما را در جاهاى زيادى يارى كرد (و بر دشمن پيروز شديد) و در روز حنين (نيز يارى نمود) در آن هنگام كه فزونى جمعيّتتان شما را مغرور ساخت، ولى (اين فزونى جمعيّت) هيچ به دردتان نخورد و زمين با همه وسعتش بر شما تنگ شده سپس پشت (به دشمن) كرده، فرار نموديد! (25)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا إِنَّمَا الْمُشْرِكُون‌َ نَجَس‌ٌ فَلاَ يَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرَام‌َ بَعْدَ عَامِهِم‌ْ هَذَا وَ إِن‌ْ خِفْتُم‌ْ عَيْلَة‌ً فَسَوْف‌َ يُغْنِيكُم‌ُ الله‌ُ مِنْ‌ فَضْلِه‌ِ إِنْ‌ شَاءَ إِن‌َّ الله‌َ عَلِيم‌ٌ حَكِيم‌ٌ (توبه: 28)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! مشركان ناپاكند پس نبايد بعد از امسال، نزديك مسجد الحرام شوند! و اگر از فقر مى‏ترسيد، خداوند هر گاه بخواهد، شما را به كرمش بى‏نياز مى‏سازد (و از راه ديگر جبران مى‏كند) خداوند دانا و حكيم است. (28)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا إِن‌َّ كَثِيرَاً مِن‌َ الْأَحْبَارِ وَالرُّهْبَان‌ِ لَيَأْكُلُون‌َ أَمْوَال‌َ النَّاس‌ِ بِالْبَاطِل‌ِ وَ يَصُدُّون‌َ عَنْ‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ وَالَّذِين‌َ يَكْنِزُون‌َ الذَّهَب‌َ وَالْفِضَّة‌َ وَ لاَ يُنْفِقُونَهَا فِي‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ فَبَشِّرْهُم‌ْ بِعَذَاب‌ٍ أَلِيم‌ٍ (توبه: 34)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! بسيارى از دانشمندان (اهل كتاب) و راهبان، اموال مردم را بباطل مى‏خورند، و (آنان را) از راه خدا بازمى‏دارند! و كسانى كه طلا و نقره را گنجينه (و ذخيره و پنهان) مى‏سازند، و در راه خدا انفاق نمى‏كنند، به مجازات دردناكى بشارت ده! (34)


يَوْم‌َ يُحْمَي‌ عَلَيْهَا فِي‌ نَارِ جَهَنَّم‌َ فَتُكْوَي‌ بِهَا جِبَاهُهُم‌ْ وَ جُنُوبُهُم‌ْ وَ ظُهُورُهُم‌ْ هَذَا مَا كَنَزْتُم‌ْ لِأَنْفُسِكُم‌ْ فَذُوقُوا مَا كُنْتُم‌ْ تَكْنِزُون‌َ (توبه: 35)

در آن روز كه آن را در آتش جهنم، گرم و سوزان كرده، و با آن صورتها و پهلوها و پشتهايشان را داغ مى‏كنند (و به آنها مى‏گويند): اين همان چيزى است كه براى خود اندوختيد (و گنجينه ساختيد)! پس بچشيد چيزى را كه براى خود مى‏اندوختيد! (35)


إِن‌َّ عِدَّة‌َ الشُّهُورِ عِنْدَ الله‌ِ اثْنَا عَشَرَ شَهْرَاً فِي‌ كِتَاب‌ِ الله‌ِ يَوْم‌َ خَلَق‌َ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌َ مِنْهَا أَرْبَعَة‌ٌ حُرُم‌ٌ ذَلِك‌َ الدِّين‌ُ الْقَيِّم‌ُ فَلاَ تَظْلِمُوا فِيهِن‌َّ أَنْفُسَكُم‌ْ وَ قَاتِلُوا الْمُشْرِكِين‌َ كَافَّة‌ً كَمَا يُقَاتِلُونَكُم‌ْ كَافَّة‌ً وَاعْلَمُوا أَن‌َّ الله‌َ مَع‌َ الْمُتَّقِين‌َ (توبه: 36)

تعداد ماه‏ها نزد خداوند در كتاب الهى، از آن روز كه آسمانها و زمين را آفريده، دوازده ماه است كه چهار ماه از آن، ماه حرام است (و جنگ در آن ممنوع مى‏باشد.) اين، آيين ثابت و پابرجا (ى الهى) است! بنا بر اين، در اين ماه‏ها به خود ستم نكنيد (و از هر گونه خونريزى بپرهيزيد)! و (به هنگام نبرد) با مشركان، دسته جمعى پيكار كنيد، همان گونه كه آنها دسته جمعى با شما پيكار مى‏كنند و بدانيد خداوند با پرهيزگاران است! (36)


إِنَّمَا النَّسِي‌ءُ زِيَادَة‌ٌ فِي‌ الْكُفْرِ يُضَل‌ُّ بِه‌ِ الَّذِين‌َ كَفَرُوا يُحِلُّونَه‌ُ عَامَاً وَ يُحَرِّمُونَه‌ُ عَامَاً لِيُوَاطِئُوا عِدَّة‌َ مَا حَرَّم‌َ الله‌ُ فَيُحِلُّوا مَا حَرَّم‌َ الله‌ُ زُيِّن‌َ لَهُم‌ْ سُوءُ أَعْمَالِهِم‌ْ وَالله‌ُ لاَ يَهْدِي‌ الْقَوْم‌َ الْكَافِرِين‌َ (توبه: 37)

نسى‏ء [جا به جا كردن و تأخير ماه‏هاى حرام‏]، افزايشى در كفر (مشركان) است كه با آن، كافران گمراه مى‏شوند يك سال، آن را حلال، و سال ديگر آن را حرام مى كنند، تا به مقدار ماه‏هايى كه خداوند تحريم كرده بشود (و عدد چهار ماه، به پندارشان تكميل گردد) و به اين ترتيب، آنچه را خدا حرام كرده، حلال بشمرند. اعمال زشتشان در نظرشان زيبا جلوه داده شده و خداوند جمعيّت كافران را هدايت نمى‏كند! (37)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا مَا لَكُم‌ْ إِذَا قِيل‌َ لَكُم‌ُ انْفِرُوا فِي‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ اثَّاقَلْتُم‌ْ إِلَي‌ الْأَرْض‌ِ أَرَضِيتُم‌ْ بِالْحَيَاة‌ِ الدُّنْيَا مِن‌َ الْآخِرَة‌ِ فَمَا مَتَاع‌ُ الْحَيَاة‌ِ الدُّنْيَا فِي‌ الْآخِرَة‌ِ إِلاَّ قَلِيل‌ٌ (توبه: 38)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! چرا هنگامى كه به شما گفته مى‏شود: «به سوى جهاد در راه خدا حركت كنيد!» بر زمين سنگينى مى‏كنيد (و سستى به خرج مى‏دهيد)؟! آيا به زندگى دنيا به جاى آخرت راضى شده‏ايد؟! با اينكه متاع زندگى دنيا، در برابر آخرت، جز اندكى نيست! (38)


إِنْ لاَ تَنْصُرُوه‌ُ فَقَدْ نَصَرَه‌ُ الله‌ُ إِذْ أَخْرَجَه‌ُ الَّذِين‌َ كَفَرُوا ثَانِي‌َ اثْنَيْن‌ِ إِذْ هُمَا فِي‌ الْغَارِ إِذْ يَقُول‌ُ لِصَاحِبِه‌ِ لاَ تَحْزَن‌ْ إِن‌َّ الله‌َ مَعَنَا فَأَنْزَل‌َ الله‌ُ سَكِينَتَه‌ُ عَلَيْه‌ِ وَ أَيَّدَه‌ُ بِجُنُودٍ لَم‌ْ تَرَوْهَا وَ جَعَل‌َ كَلِمَة‌َ الَّذِين‌َ كَفَرُوا السُّفْلَي‌ وَ كَلِمَة‌ُ الله‌ِ هِي‌َ الْعُلْيَا وَالله‌ُ عَزِيزٌ حَكِيم‌ٌ (توبه: 40)

اگر او را يارى نكنيد، خداوند او را يارى كرد (و در مشكلترين ساعات، او را تنها نگذاشت) آن هنگام كه كافران او را (از مكّه) بيرون كردند، در حالى كه دوّمين نفر بود (و يك نفر بيشتر همراه نداشت) در آن هنگام كه آن دو در غار بودند، و او به همراه خود مى‏گفت: «غم مخور، خدا با ماست!» در اين موقع، خداوند سكينه (و آرامش) خود را بر او فرستاد و با لشكرهايى كه مشاهده نمى‏كرديد، او را تقويت نمود و گفتار (و هدف) كافران را پايين قرار داد، (و آنها را با شكست مواجه ساخت) و سخن خدا (و آيين او)، بالا (و پيروز) است و خداوند عزيز و حكيم است! (40)


إِنَّمَا يَسْتَأْذِنُك‌َ الَّذِين‌َ لاَ يُؤْمِنُون‌َ بِالله‌ِ وَالْيَوْم‌ِ الْآخِرِ وَارْتَابَت‌ْ قُلُوبُهُم‌ْ فَهُم‌ْ فِي‌ رَيْبِهِم‌ْ يَتَرَدَّدُون‌َ (توبه: 45)

تنها كسانى از تو اجازه (اين كار را) مى‏گيرند كه به خدا و روز جزا ايمان ندارند، و دلهايشان با شكّ و ترديد آميخته است آنها در ترديد خود سرگردانند. (45)


وَ لَوْ أَرَادُوا الْخُرُوج‌َ لَأََعَدُّوا لَه‌ُ عُدَّة‌ً وَ لَكِنْ‌ كَرِه‌َ الله‌ُ انْبِعَاثَهُم‌ْ فَثَبَّطَهُم‌ْ وَ قِيل‌َ اقْعُدُوا مَع‌َ الْقَاعِدِين‌َ (توبه: 46)

اگر آنها (راست مى‏گفتند، و) اراده داشتند كه (بسوى ميدان جهاد) خارج شوند، وسيله‏اى براى آن فراهم مى‏ساختند! ولى خدا از حركت آنها كراهت داشت از اين رو (توفيقش را از آنان سلب كرد و) آنها را (از جهاد) باز داشت و به آنان گفته شد: «با «قاعدين» [كودكان و پيران و بيماران‏] بنشينيد!» (46)


قُلْ‌ لَن‌ْ يُصِيبَنَا إِلاَّ مَا كَتَب‌َ الله‌ُ لَنَا هُوَ مَوْلاَنَا وَ عَلَي‌ الله‌ِ فَلْيَتَوَكَّل‌ِ الْمُؤْمِنُون‌َ (توبه: 51)

بگو: «هيچ حادثه‏اى براى ما رخ نمى‏دهد، مگر آنچه خداوند براى ما نوشته و مقرّر داشته است او مولا (و سرپرست) ماست و مؤمنان بايد تنها بر خدا توكّل كنند!» (51)


قُل‌ْ هَل‌ْ تَرَبَّصُون‌َ بِنَا إِلاَّ إِحْدَي‌ الْحُسْنَيَيْن‌ِ وَ نَحْن‌ُ نَتَرَبَّص‌ُ بِكُم‌ْ أَنْ‌ يُصِيبَكُم‌ُ الله‌ُ بِعَذَاب‌ٍ مِن‌ْ عِنْدِه‌ِ أَوْ بِأَيْدِينَا فَتَرَبَّصُوا إِنَّا مَعَكُم‌ْ مُتَرَبِّصُون‌َ (توبه: 52)

بگو: «آيا درباره ما، جز يكى از دو نيكى را انتظار داريد؟! (: يا پيروزى يا شهادت) ولى ما انتظار داريم كه خداوند، عذابى از سوى خودش (در آن جهان) به شما برساند، يا (در اين جهان) به دست ما (مجازات شويد) اكنون كه چنين است، شما انتظار بكشيد، ما هم با شما انتظار مى‏كشيم!» (52)


فَلاَ تُعْجِبْك‌َ أَمْوَالُهُم‌ْ وَ لاَ أَوْلاَدُهُم‌ْ إِنَّمَا يُرِيدُ الله‌ُ لِيُعَذِّبَهُمْ‌ بِهَا فِي‌ الْحَيَاة‌ِ الدُّنْيَا وَ تَزْهَقَ أَنْفُسُهُم‌ْ وَ هُم‌ْ كَافِرُون‌َ (توبه: 55)

و (فزونى) اموال و اولاد آنها، تو را در شگفتى فرو نبرد خدا مى‏خواهد آنان را به وسيله آن، در زندگى دنيا عذاب كند، و در حال كفر بميرند! (55)


وَ مِنْهُم‌ْ مَنْ‌ يَلْمِزُك‌َ فِي‌ الصَّدَقَات‌ِ فَإِن‌ْ أُعْطُوا مِنْهَا رَضُوا وَ إِنْ‌ لَم‌ْ يُعْطَوْا مِنْهَا إِذَا هُم‌ْ يَسْخَطُون‌َ (توبه: 58)

و در ميان آنها كسانى هستند كه در (تقسيم) غنايم به تو خرده ميگيرند اگر از آن (غنايم، سهمى) به آنها داده شود، راضى مى‏شوند و اگر داده نشود، خشم مى‏گيرند (خواه حقّ آنها باشد يا نه)! (58)


أَلَم‌ْ يَعْلَمُوا أَنَّه‌ُ مَنْ‌ يُحَادِدِ الله‌َ وَ رَسُولَه‌ُ فَأَن‌َّ لَه‌ُ نَارَ جَهَنَّم‌َ خَالِدَاً فِيهَا ذَلِك‌َ الْخِزْي‌ُ الْعَظِيم‌ُ (توبه: 63)

آيا نمى‏دانند هر كس با خدا و رسولش دشمنى كند، براى او آتش دوزخ است جاودانه در آن مى‏ماند؟! اين، همان رسوايى بزرگ است! (63)


الْمُنَافِقُون‌َ وَالْمُنَافِقَات‌ُ بَعْضُهُمْ‌ مِنْ‌ بَعْض‌ٍ يَأْمُرُون‌َ بِالْمُنْكَرِ وَ يَنْهَوْن‌َ عَن‌ِ الْمَعْرُوف‌ِ وَ يَقْبِضُون‌َ أَيْدِيَهُم‌ْ نَسُوا الله‌َ فَنَسِيَهُم‌ْ إِن‌َّ الْمُنَافِقِين‌َ هُم‌ُ الْفَاسِقُون‌َ (توبه: 67)

مردان منافق و زنان منافق، همه از يك گروهند! آنها امر به منكر، و نهى از معروف مى‏كنند و دستهايشان را (از انفاق و بخشش) مى‏بندند خدا را فراموش كردند، و خدا (نيز) آنها را فراموش كرد (، و رحمتش را از آنها قطع نمود) به يقين، منافقان همان فاسقانند! (67)


كَالَّذِين‌َ مِنْ‌ قَبْلِكُم‌ْ كَانُوا أَشَدَّ مِنْكُم‌ْ قُوَّة‌ً وَ أَكْثَرَ أَمْوَالاً وَ أَوْلاَدَاً فَاسْتَمْتَعُوا بِخَلاقِهِم‌ْ فَاسْتَمْتَعْتُم‌ْ بِخَلاَقِكُم‌ْ كَمَا اسْتَمْتَع‌َ الَّذِين‌َ مِنْ‌ قَبْلِكُمْ‌ بِخَلاَقِهِم‌ْ وَ خُضْتُم‌ْ كَالَّذِي‌ خَاضُوا أُولَئِك‌َ حَبِطَت‌ْ أَعْمَالُهُم‌ْ فِي‌ الدُّنْيَا وَالْآخِرَة‌ِ وَ أُولَئِك‌َ هُم‌ُ الْخَاسِرُون‌َ (توبه: 69)

(شما منافقان،) همانند كسانى هستيد كه قبل از شما بودند (و راه نفاق پيمودند بلكه) آنها از شما نيرومندتر، و اموال و فرزندانشان بيشتر بود! آنها از بهره خود (از مواهب الهى در راه گناه و هوس) استفاده كردند شما نيز از بهره خود، (در اين راه) استفاده كرديد، همان گونه كه آنها استفاده كردند شما (در كفر و نفاق و استهزاى مؤمنان) فرو رفتيد، همان گونه كه آنها فرو رفتند (ولى سرانجام) اعمالشان در دنيا و آخرت نابود شد و آنها همان زيانكارانند! (69)


أَلَم‌ْ يَأْتِهِم‌ْ نَبَأُ الَّذِين‌َ مِنْ‌ قَبْلِهِم‌ْ قَوْم‌ِ نُوح‌ٍ وَ عَادٍ وَ ثَمُودَ وَ قَوْم‌ِ إِبْرَاهِيم‌َ وَ أَصْحَاب‌ِ مَدْيَن‌َ وَالْمُؤْتَفِكَات‌ِ أَتَتْهُم‌ْ رُسُلُهُمْ‌ بِالْبَيِّنَات‌ِ فَمَا كَان‌َ الله‌ُ لِيَظْلِمَهُم‌ْ وَ لَكِنْ‌ كَانُوا أَنْفُسَهُم‌ْ يَظْلِمُون‌َ (توبه: 70)

آيا خبر كسانى كه پيش از آنها بودند، به آنان نرسيده است؟! «قوم نوح» و «عاد» و «ثمود» و «قوم ابراهيم» و «اصحاب مدين» [قوم شعيب‏] و «شهرهاى زير و رو شده» [قوم لوط] پيامبرانشان دلايل روشن براى آنان آوردند، (ولى نپذيرفتند) خداوند به آنها ستم نكرد، امّا خودشان بر خويشتن ستم مى‏كردند! (70)


يَحْلِفُون‌َ بِالله‌ِ مَا قَالُوا وَ لَقَدْ قَالُوا كَلِمَة‌َ الْكُفْرِ وَ كَفَرُوا بَعْدَ إِسْلاَمِهِم‌ْ وَ هَمُّوا بِمَا لَم‌ْ يَنَالُوا وَ مَا نَقَمُوا إِلاَّ أَن‌ْ أَغْنَاهُم‌ُ الله‌ُ وَ رَسُولُه‌ُ مِنْ‌ فَضْلِه‌ِ فَإِنْ‌ يَتُوبُوا يَك‌ُ خَيْرَاً لَهُم‌ْ وَ إِنْ‌ يَتَوَلَّوْا يُعَذِّبْهُم‌ُ الله‌ُ عَذَابَاً أَلِيمَاً فِي‌ الدُّنْيَا وَالْآخِرَة‌ِ وَ مَا لَهُم‌ْ فِي‌ الْأَرْض‌ِ مِنْ‌ وَلِي‌ٍّ وَ لاَ نَصِيرٍ (توبه: 74)

به خدا سوگند مى‏خورند كه (در غياب پيامبر، سخنان نادرست) نگفته‏اند در حالى كه قطعاً سخنان كفرآميز گفته‏اند و پس از اسلام‏آوردنشان، كافر شده‏اند و تصميم (به كار خطرناكى) گرفتند، كه به آن نرسيدند. آنها فقط از اين انتقام مى‏گيرند كه خداوند و رسولش، آنان را به فضل (و كرم) خود، بى‏نياز ساختند! (با اين حال،) اگر توبه كنند، براى آنها بهتر است و اگر روى گردانند، خداوند آنها را در دنيا و آخرت، به مجازات دردناكى كيفر خواهد داد و در سراسر زمين، نه ولىّ و حامى دارند، و نه ياورى! (74)


فَلَمَّا آتَاهُمْ‌ مِنْ‌ فَضْلِه‌ِ بَخِلُوا بِه‌ِ وَ تَوَلَّوا وَ هُم‌ْ مُعْرِضُون‌َ (توبه: 76)

امّا هنگامى كه خدا از فضل خود به آنها بخشيد، بخل ورزيدند و سرپيچى كردند و روى برتافتند! (76)


فَأَعْقَبَهُم‌ْ نِفَاقَاً فِي‌ قُلُوبِهِم‌ْ إِلَي‌ يَوْم‌ِ يَلْقَوْنَه‌ُ بِمَا أَخْلَفُوا الله‌َ مَا وَعَدُوه‌ُ وَ بِمَا كَانُوا يَكْذِبُون‌َ (توبه: 77)

اين عمل، (روح) نفاق را، تا روزى كه خدا را ملاقات كنند، در دلهايشان برقرار ساخت. اين بخاطر آن است كه از پيمان الهى تخلّف جستند و بخاطر آن است كه دروغ مى‏گفتند. (77)


الَّذِين‌َ يَلْمِزُون‌َ الْمُطَّوِّعِين‌َ مِن‌َ الْمُؤْمِنِين‌َ فِي‌ الصَّدَقَات‌ِ وَالَّذِين‌َ لاَ يَجِدُون‌َ إِلاَّ جُهْدَهُم‌ْ فَيَسْخَرُون‌َ مِنْهُم‌ْ سَخِرَ الله‌ُ مِنْهُم‌ْ وَ لَهُم‌ْ عَذَاب‌ٌ أَلِيم‌ٌ (توبه: 79)

آنهايى كه از مؤمنان اطاعت كار، در صدقاتشان عيبجويى مى‏كنند، و كسانى را كه (براى انفاق در راه خدا) جز به مقدار (ناچيز) توانايى خود دسترسى ندارند، مسخره مى‏نمايند، خدا آنها را مسخره مى‏كند (و كيفر استهزاكنندگان را به آنها مى‏دهد) و براى آنها عذاب دردناكى است! (79)


اسْتَغْفِرْ لَهُم‌ْ أَوْ لاَ تَسْتَغْفِرْ لَهُم‌ْ إِنْ‌ تَسْتَغْفِرْ لَهُم‌ْ سَبْعِين‌َ مَرَّة‌ً فَلَن‌ْ يَغْفِرَ الله‌ُ لَهُم‌ْ ذَلِك‌َ بِأَنَّهُم‌ْ كَفَرُوا بِالله‌ِ وَ رَسُولِه‌ِ وَالله‌ُ لاَ يَهْدِي‌ الْقَوْم‌َ الْفَاسِقِين‌َ (توبه: 80)

چه براى آنها استغفار كنى، و چه نكنى، (حتّى) اگر هفتاد بار براى آنها استغفار كنى، هرگز خدا آنها را نمى‏آمرزد! چرا كه خدا و پيامبرش را انكار كردند و خداوند جمعيّت فاسقان را هدايت نمى‏كند! (80)


فَلْيَضْحَكُوا قَلِيلاً وَلْيَبْكُوا كَثِيرَاً جَزَاءً بِمَا كَانُوا يَكْسِبُون‌َ (توبه: 82)

از اين رو آنها بايد كمتر بخندند و بسيار بگريند! (چرا كه آتش جهنم در انتظارشان است) اين، جزاى كارهايى است كه انجام مى‏دادند! (82)


فَإِنْ‌ رَجَعَك‌َ الله‌ُ إِلَي‌ طَائِفَة‌ٍ مِنْهُم‌ْ فَاسْتَأْذَنُوك‌َ لِلْخُرُوج‌ِ فَقُلْ‌ لَن‌ْ تَخْرُجُوا مَعِي‌َ أَبَدَاً وَ لَن‌ْ تُقَاتِلُوا مَعِي‌َ عَدُوَّاً إِنَّكُمْ‌ رَضِيتُم‌ْ بِالْقُعُودِ أَوَّل‌َ مَرَّة‌ٍ فَاقْعُدُوا مَع‌َ الْخَالِفِين‌َ (توبه: 83)

هر گاه خداوند تو را بسوى گروهى از آنان بازگرداند، و از تو اجازه خروج (بسوى ميدان جهاد) بخواهند، بگو: «هيچ گاه با من خارج نخواهيد شد! و هرگز همراه من، با دشمنى نخواهيد جنگيد! شما نخستين بار به كناره‏گيرى راضى شديد، اكنون نيز با متخلّفان بمانيد!» (83)


رَضُوا بِأَنْ‌ يَكُونُوا مَع‌َ الْخَوَالِف‌ِ وَ طُبِع‌َ عَلَي‌ قُلُوبِهِم‌ْ فَهُم‌ْ لاَ يَفْقَهُون‌َ (توبه: 87)

(آرى،) آنها راضى شدند كه با متخلّفان باشند و بر دلهايشان مهر نهاده شده از اين رو (چيزى) نمى‏فهمند! (87)


إِنَّمَا السَّبِيل‌ُ عَلَي‌ الَّذِين‌َ يَسْتَأْذِنُونَك‌َ وَ هُم‌ْ أَغْنِيَاءُ رَضُوا بِأَنْ‌ يَكُونُوا مَع‌َ الْخَوَالِف‌ِ وَ طَبَع‌َ الله‌ُ عَلَي‌ قُلُوبِهِم‌ْ فَهُم‌ْ لاَ يَعْلَمُون‌َ (توبه: 93)

راه مؤاخذه تنها به روى كسانى باز است كه از تو اجازه مى‏خواهند در حالى كه توانگرند (و امكانات كافى براى جهاد دارند) آنها راضى شدند كه با متخلّفان [زنان و كودكان و بيماران‏] بمانند و خداوند بر دلهايشان مهر نهاده به همين جهت چيزى نمى‏دانند! (93)


يَعْتَذِرُون‌َ إِلَيْكُم‌ْ إِذَا رَجَعْتُم‌ْ إِلَيْهِم‌ْ قُل‌ْ لاَ تَعْتَذِرُوا لَن‌ْ نُؤْمِن‌َ لَكُم‌ْ قَدْ نَبَّأَنَا الله‌ُ مِن‌ْ أَخْبَارِكُم‌ْ وَ سَيَرَي‌ الله‌ُ عَمَلَكُم‌ْ وَ رَسُولُه‌ُ ثُم‌َّ تُرَدُّون‌َ إِلَي‌ عَالِم‌ِ الْغَيْب‌ِ وَالشَّهَادَة‌ِ فَيُنَبِّئُكُم‌ْ بِمَا كُنْتُم‌ْ تَعْمَلُون‌َ (توبه: 94)

هنگامى كه بسوى آنها (كه از جهاد تخلّف كردند) باز گرديد، از شما عذرخواهى مى‏كنند بگو: «عذرخواهى نكنيد، ما هرگز به شما ايمان نخواهيم آورد! چرا كه خدا ما را از اخبارتان آگاه ساخته و خدا و رسولش، اعمال شما را مى‏بينند سپس به سوى كسى كه داناى پنهان و آشكار است بازگشت داده مى‏شويد و او شما را به آنچه انجام مى‏داديد، آگاه مى‏كند (و جزا مى‏دهد!)» (94)


سَيَحْلِفُون‌َ بِالله‌ِ لَكُم‌ْ إِذَا انْقَلَبْتُم‌ْ إِلَيْهِم‌ْ لِتُعْرِضُوا عَنْهُم‌ْ فَأَعْرِضُوا عَنْهُم‌ْ إِنَّهُم‌ْ رِجْس‌ٌ وَ مَأْوَاهُم‌ْ جَهَنَّم‌ُ جَزَاءً بِمَا كَانُوا يَكْسِبُون‌َ (توبه: 95)

هنگامى كه بسوى آنان بازگرديد، براى شما به خدا سوگند ياد مى‏كنند، تا از آنها اعراض (و صرف نظر) كنيد از آنها اعراض كنيد (و روى بگردانيد) چرا كه پليدند! و جايگاهشان دوزخ است، بكيفر اعمالى كه انجام مى‏دادند. (95)


يَحْلِفُون‌َ لَكُم‌ْ لِتَرْضَوْا عَنْهُم‌ْ فَإِنْ‌ تَرْضَوْا عَنْهُم‌ْ فَإِن‌َّ الله‌َ لاَ يَرْضَي‌ عَن‌ِ الْقَوْم‌ِ الْفَاسِقِين‌َ (توبه: 96)

براى شما قسم ياد مى‏كنند تا از آنها راضى شويد اگر شما از آنها راضى شويد، خداوند (هرگز) از جمعيّت فاسقان راضى نخواهد شد! (96)


وَ قُل‌ِ اعْمَلُوا فَسَيَرَي‌ الله‌ُ عَمَلَكُم‌ْ وَ رَسُولُه‌ُ وَالْمُؤْمِنُون‌َ وَ سَتُرَدُّون‌َ إِلَي‌ عَالِم‌ِ الْغَيْب‌ِ وَالشَّهَادَة‌ِ فَيُنَبِّئُكُم‌ْ بِمَا كُنْتُم‌ْ تَعْمَلُون‌َ (توبه: 105)

بگو: «عمل كنيد! خداوند و فرستاده او و مؤمنان، اعمال شما را مى‏بينند! و بزودى، بسوى داناى نهان و آشكار، بازگردانده مى‏شويد و شما را به آنچه عمل مى‏كرديد، خبر مى‏دهد!» (105)


أَفَمَن‌ْ أَسَّس‌َ بُنْيَانَه‌ُ عَلَي‌ تَقْوَي‌ مِن‌َ الله‌ِ وَ رِضْوَان‌ٍ خَيْرٌ أَمْ‌ مَن‌ْ أَسَّس‌َ بُنْيَانَه‌ُ عَلَي‌ شَفَا جُرُف‌ٍ هَارٍ فَانْهَارَ بِه‌ِ فِي‌ نَارِ جَهَنَّم‌َ وَالله‌ُ لاَ يَهْدِي‌ الْقَوْم‌َ الظَّالِمِين‌َ (توبه: 109)

آيا كسى كه شالوده آن را بر تقواى الهى و خشنودى او بنا كرده بهتر است، يا كسى كه اساس آن را بر كنار پرتگاه سستى بنا نموده كه ناگهان در آتش دوزخ فرومى‏ريزد؟ و خداوند گروه ستمگران را هدايت نمى‏كند! (109)


إِن‌َّ الله‌َ اشْتَرَي‌ مِن‌َ الْمُؤْمِنِين‌َ أَنْفُسَهُم‌ْ وَ أَمْوَالَهُمْ‌ بِأَنَّ‌ لَهُم‌ُ الْجَنَّة‌َ يُقَاتِلُون‌َ فِي‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ فَيَقْتُلُون‌َ وَ يُقْتَلُون‌َ وَعْدَاً عَلَيْه‌ِ حَقَّاً فِي‌ التَّوْرَاة‌ِ وَالْإِنْجِيل‌ِ وَالْقُرْآن‌ِ وَ مَن‌ْ أَوْفَي‌ بِعَهْدِه‌ِ مِن‌َ الله‌ِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِكُم‌ُ الَّذِي‌ بَايَعْتُمْ‌ بِه‌ِ وَ ذَلِك‌َ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيم‌ُ (توبه: 111)

خداوند از مؤمنان، جانها و اموالشان را خريدارى كرده، كه (در برابرش) بهشت براى آنان باشد (به اين گونه كه:) در راه خدا پيكار مى‏كنند، مى‏كشند و كشته مى‏شوند اين وعده حقّى است بر او، كه در تورات و انجيل و قرآن ذكر فرموده و چه كسى از خدا به عهدش وفادارتر است؟! اكنون بشارت باد بر شما، به داد و ستدى كه با خدا كرده‏ايد و اين است آن پيروزى بزرگ! (111)


وَ مَا كَان‌َ اسْتِغْفَارُ إِبْرَاهِيم‌َ لِأَبِيه‌ِ إِلاَّ عَنْ‌ مَوْعِدَة‌ٍ وَعَدَهَا إِيَّاه‌ُ فَلَمَّا تَبَيَّن‌َ لَه‌ُ أَنَّه‌ُ عَدُوٌّ لِالله‌ِ تَبَرَّأَ مِنْه‌ُ إِن‌َّ إِبْرَاهِيم‌َ لَأََوَّاه‌ٌ حَلِيم‌ٌ (توبه: 114)

و استغفار ابراهيم براى پدرش [عمويش آزر]، فقط بخاطر وعده‏اى بود كه به او داده بود (تا وى را بسوى ايمان جذب كند) امّا هنگامى كه براى او روشن شد كه وى دشمن خداست، از او بيزارى جست به يقين، ابراهيم مهربان و بردبار بود! (114)


وَ مَا كَان‌َ الْمُؤْمِنُون‌َ لِيَنْفِرُوا كَافَّة‌ً فَلَوْلاَ نَفَرَ مِنْ‌ كُل‌ِّ فِرْقَة‌ٍ مِنْهُم‌ْ طَائِفَة‌ٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي‌ الدِّين‌ِ وَ لِيُنْذِرُوا قَوْمَهُم‌ْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِم‌ْ لَعَلَّهُم‌ْ يَحْذَرُون‌َ (توبه: 122)

شايسته نيست مؤمنان همگى (بسوى ميدان جهاد) كوچ كنند چرا از هر گروهى از آنان، طايفه‏اى كوچ نمى‏كند (و طايفه‏اى در مدينه بماند)، تا در دين (و معارف و احكام اسلام) آگاهى يابند و به هنگام بازگشت بسوى قوم خود، آنها را بيم دهند؟! شايد (از مخالفت فرمان پروردگار) بترسند، و خوددارى كنند! (122)


وَ إِذَا مَا أُنْزِلَت‌ْ سُورَة‌ٌ فَمِنْهُمْ‌ مَنْ‌ يَقُول‌ُ أَيُّكُم‌ْ زَادَتْه‌ُ هَذِه‌ِ إِيمَانَاً فَأَمَّا الَّذِين‌َ آمَنُوا فَزَادَتْهُم‌ْ إِيمَانَاً وَ هُم‌ْ يَسْتَبْشِرُون‌َ (توبه: 124)

و هنگامى كه سوره‏اى نازل مى‏شود، بعضى از آنان (به ديگران) مى‏گويند: «اين سوره، ايمان كدام يك از شما را افزون ساخت؟!» (به آنها بگو:) اما كسانى كه ايمان آورده‏اند، بر ايمانشان افزوده و آنها (به فضل و رحمت الهى) خوشحالند. (124)


وَ أَمَّا الَّذِين‌َ فِي‌ قُلُوبِهِمْ‌ مَرَض‌ٌ فَزَادَتْهُم‌ْ رِجْسَاً إِلَي‌ رِجْسِهِم‌ْ وَ مَاتُوا وَ هُم‌ْ كَافِرُون‌َ (توبه: 125)

و امّا آنها كه در دلهايشان بيمارى است، پليدى بر پليديشان افزوده و از دنيا رفتند در حالى كه كافر بودند. (125)


فَإِنْ‌ تَوَلَّوْا فَقُل‌ْ حَسْبِي‌َ الله‌ُ لاَ إِله‌َ إِلاَّ هُوَ عَلَيْه‌ِ تَوَكَّلْت‌ُ وَ هُوَ رَب‌ُّ الْعَرْش‌ِ الْعَظِيم‌ِ (توبه: 129)

اگر آنها (از حق) روى بگردانند، (نگران مباش!) بگو: «خداوند مرا كفايت مى‏كند هيچ معبودى جز او نيست بر او توكّل كردم و او صاحب عرش بزرگ است!» (129)


إِن‌َّ رَبَّكُم‌ُ الله‌ُ الَّذِي‌ خَلَق‌َ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌َ فِي‌ سِتَّة‌ِ أَيَّام‌ٍ ثُم‌َّ اسْتَوَي‌ عَلَي‌ الْعَرْش‌ِ يُدَبِّرُ الْأَمْرَ مَا مِنْ‌ شَفِيع‌ٍ إِلاَّ مِن‌ْ بَعْدِ إِذْنِه‌ِ ذَلِكُم‌ُ الله‌ُ رَبُّكُم‌ْ فَاعْبُدُوه‌ُ أَفَلاَ تَذَكَّرُون‌َ (يونس: 3)

پروردگار شما، خداوندى است كه آسمانها و زمين را در شش روز [شش دوران‏] آفريد سپس بر تخت (قدرت) قرار گرفت، و به تدبير كار (جهان) پرداخت هيچ شفاعت كننده‏اى، جز با اذن او نيست اين است خداوند، پروردگار شما! پس او را پرستش كنيد! آيا متذكّر نمى‏شويد؟! (3)


وَ لَوْ يُعَجِّل‌ُ الله‌ُ لِلنَّاس‌ِ الشَّرَّ اسْتِعْجَالَهُمْ‌ بِالْخَيْرِ لَقُضِي‌َ إِلَيْهِم‌ْ أَجَلُهُم‌ْ فَنَذَرُ الَّذِين‌َ لاَ يَرْجُون‌َ لِقَاءَنَا فِي‌ طُغْيَانِهِم‌ْ يَعْمَهُون‌َ (يونس: 11)

اگر همان گونه كه مردم در به دست آوردن «خوبى» ها عجله دارند، خداوند در مجازاتشان شتاب مى‏كرد، (بزودى) عمرشان به پايان مى‏رسيد (و همگى نابود مى‏شدند) ولى كسانى را كه ايمان به لقاى ما ندارند، به حال خود رها مى‏كنيم تا در طغيانشان سرگردان شوند! (11)


وَ إِذَا مَس‌َّ الْإِنْسَان‌َ الضُّرُّ دَعَانَا لِجَنْبِه‌ِ أَوْ قَاعِدَاً أَوْ قَائِمَاً فَلَمَّا كَشَفْنَا عَنْه‌ُ ضُرَّه‌ُ مَرَّ كَأَن‌ْ لَم‌ْ يَدْعُنَا إِلَي‌ ضُرٍّ مَسَّه‌ُ كَذَلِك‌َ زُيِّن‌َ لِلْمُسْرِفِين‌َ مَا كَانُوا يَعْمَلُون‌َ (يونس: 12)

هنگامى كه به انسان زيان (و ناراحتى) رسد، ما را (در هر حال:) در حالى كه به پهلو خوابيده، يا نشسته، يا ايستاده است، مى‏خواند امّا هنگامى كه ناراحتى را از او برطرف ساختيم، چنان مى‏رود كه گويى هرگز ما را براى حل مشكلى كه به او رسيده بود، نخوانده است! اين گونه براى اسرافكاران، اعمالشان زينت داده شده است (كه زشتى اين عمل را درك نمى‏كنند)! (12)


قُلْ لَوْ شَاءَ الله‌ُ مَا تَلَوْتُه‌ُ عَلَيْكُم‌ْ وَ لاَ أَدْرَاكُم‌ْ بِه‌ِ فَقَدْ لَبِثْت‌ُ فِيكُم‌ْ عُمُرَاً مِنْ‌ قَبْلِه‌ِ أَفَلاَ تَعْقِلُون‌َ (يونس: 16)

بگو: «اگر خدا مى‏خواست، من اين آيات را بر شما نمى‏خواندم و خداوند از آن آگاهتان نمى‏كرد چه اينكه مدّتها پيش از اين، در ميان شما زندگى نمودم (و هرگز آيه‏اى نياوردم) آيا نمى‏فهميد؟!» (16)


فَمَن‌ْ أَظْلَم‌ُ مِمَّن‌ِ افْتَرَي‌ عَلَي‌ الله‌ِ كَذِبَاً أَوْ كَذَّب‌َ بِآيَاتِه‌ِ إِنَّه‌ُ لاَ يُفْلِح‌ُ الْمُـجْرِمُون‌َ (يونس: 17)

چه كسى ستمكارتر است از آن كس كه بر خدا دروغ مى‏بندد، يا آيات او را تكذيب مى‏كند؟! مسلماً مجرمان رستگار نخواهند شد! (17)


وَ مَا كَان‌َ النَّاس‌ُ إِلاَّ أُمَّة‌ً وَاحِدَة‌ً فَاخْتَلَفُوا وَ لَوْلاَ كَلِمَة‌ٌ سَبَقَت‌ْ مِنْ‌ رَبِّك‌َ لَقُضِي‌َ بَيْنَهُم‌ْ فِيمَا فِيه‌ِ يَخْتَلِفُون‌َ (يونس: 19)

(در آغاز) همه مردم امّت واحدى بودند سپس اختلاف كردند و اگر فرمانى از طرف پروردگارت (درباره عدم مجازات سريع آنان) از قبل صادر نشده بود، در ميان آنها در آنچه اختلاف داشتند داورى مى‏شد (و سپس همگى به مجازات مى‏رسيدند). (19)


وَ يَقُولُون‌َ لَوْلاَ أُنْزِل‌َ عَلَيْه‌ِ آيَة‌ٌ مِنْ‌ رَبِّه‌ِ فَقُل‌ْ إِنَّمَا الْغَيْب‌ُ لِالله‌ِ فَانْتَظِرُوا إِنِّي‌ مَعَكُمْ‌ مِن‌َ الْمُنْتَظِرِين‌َ (يونس: 20)

مى‏گويند: «چرا معجزه‏اى از پروردگارش بر او نازل نمى‏شود؟!» بگو: «غيب (و معجزات) تنها براى خدا (و به فرمان او) است! شما در انتظار باشيد، من هم با شما در انتظارم! (شما در انتظار معجزات بهانه‏جويانه باشيد، و من هم در انتظار مجازات شما!)» (20)


فَلَمَّا أَنْجَاهُم‌ْ إِذَا هُم‌ْ يَبْغُون‌َ فِي‌ الْأَرْض‌ِ بِغَيْرِ الْحَق‌ِّ يَا أَيُّهَا النَّاس‌ُ إِنَّمَا بَغْيُكُم‌ْ عَلَي‌ أَنْفُسِكُمْ‌ مَتَاع‌َ الْحَيَاة‌ِ الدُّنْيَا ثُم‌َّ إِلَيْنَا مَرجِعُكُم‌ْ فَنُنَبِّئُكُمْ‌ بِمَا كُنْتُمْ‌ تَعْمَلُون‌َ (يونس: 23)

امّا هنگامى كه خدا آنها را رهايى بخشيد، (باز) به ناحق، در زمين ستم ميكنند. اى مردم! ستمهاى شما، به زيان خود شماست! از زندگى دنيا بهره (ميبريد)، سپس بازگشت شما بسوى ماست و ما، شما را به آنچه عمل ميكرديد، خبر ميدهيم! (23)


إِنَّمَا مَثَل‌ُ الْحَيَاة‌ِ الدُّنْيَا كَمَاءٍ أَنْزَلْنَاه‌ُ مِن‌َ السَّمَاءِ فَاخْتَلَط‌َ بِه‌ِ نَبَات‌ُ الْأَرْض‌ِ مِمَّا يَأْكُل‌ُ النَّاس‌ُ وَالْأَنْعَام‌ُ حَتَّي‌ إِذَا أَخَذَت‌ِ الْأَرْض‌ُ زُخْرُفَهَا وَازَّيَّنَت‌ْ وَ ظَن‌َّ أَهْلُهَا أَنَّهُم‌ْ قَادِرُون‌َ عَلَيْهَا أَتَاهَا أَمْرُنَا لَيْلاً أَوْ نَهَارَاً فَجَعَلْنَاهَا حَصِيدَاً كَأَن‌ْ لَم‌ْ تَغْن‌َ بِالْأَمْس‌ِ كَذَلِك‌َ نُفَصِّل‌ُ الْآيَات‌ِ لِقَوْم‌ٍ يَتَفَكَّرُون‌َ (يونس: 24)

مثل زندگى دنيا، همانند آبى است كه از آسمان نازل كرده‏ايم كه در پى آن، گياهان (گوناگون) زمين- كه مردم و چهارپايان از آن مى‏خورند- مى‏رويد تا زمانى كه زمين، زيبايى خود را يافته و آراسته مى‏گردد، و اهل آن مطمئن مى‏شوند كه مى‏توانند از آن بهره‏مند گردند، (ناگهان) فرمان ما، شب‏هنگام يا در روز، (براى نابودى آن) فرامى‏رسد (سرما يا صاعقه‏اى را بر آن مسلّط مى‏سازيم) و آن چنان آن را درو مى‏كنيم كه گويى ديروز هرگز (چنين كشتزارى) نبوده است! اين گونه، آيات خود را براى گروهى كه مى‏انديشند، شرح مى‏دهيم! (24)


وَ يَوْم‌َ نَحْشُرُهُم‌ْ جَمِيعَاً ثُم‌َّ نَقُول‌ُ لِلَّذِين‌َ أَشْرَكُوا مَكَانَكُم‌ْ أَنْتُم‌ْ وَ شُرَكَاؤُكُم‌ْ فَزَيَّلْنَا بَيْنَهُم‌ْ وَ قَال‌َ شُرَكَاؤُهُمْ‌ مَا كُنْتُم‌ْ إِيَّانَا تَعْبُدُون‌َ (يونس: 28)

(به خاطر بياوريد) روزى را كه همه آنها را جمع مى‏كنيم، سپس به مشركان مى‏گوييم: «شما و معبودهايتان در جاى خودتان باشيد (تا به حسابتان رسيدگى شود!)» سپس آنها را از هم جدا مى‏سازيم (و از هر يك جداگانه سؤال مى‏كنيم). و معبودهايشان (به آنها) مى‏گويند: «شما (هرگز) ما را عبادت نمى‏كرديد!» (28)


فَكَفَي‌ بِالله‌ِ شَهِيدَاً بَيْنَنَا وَ بَيْنَكُم‌ْ إِنْ‌ كُنَّا عَن‌ْ عِبَادَتِكُم‌ْ لَغَافِلِين‌َ (يونس: 29)

(آنها در پاسخ مى‏گويند:) همين بس كه خدا ميان ما و شما گواه باشد، اگر ما از عبادت شما غافل بوديم! (29)


قُل‌ْ مَنْ‌ يَرْزُقُكُمْ‌ مِن‌َ السَّمَاءِ وَالْأَرْض‌ِ أَمْ مَنْ‌ يَمْلِك‌ُ السَّمْع‌َ وَالْأَبْصَارَ وَ مَنْ‌ يُخْرِج‌ُ الْحَي‌َّ مِن‌َ الْمَيِّت‌ِ وَ يُخْرِج‌ُ الْمَيِّت‌َ مِن‌َ الْحَي‌ِّ وَ مَنْ‌ يُدَبِّرُ الْأَمْرَ فَسَيَقُولُون‌َ الله‌ُ فَقُل‌ْ أَفَلاَ تَتَّقُون‌َ (يونس: 31)

بگو: «چه كسى شما را از آسمان و زمين روزى مى‏دهد؟ يا چه كسى مالك (و خالق) گوش و چشمهاست؟ و چه كسى زنده را از مرده، و مرده را از زنده بيرون مى‏آورد؟ و چه كسى امور (جهان) را تدبير مى‏كند؟» بزودى (در پاسخ) مى‏گويند: «خدا»، بگو: «پس چرا تقوا پيشه نمى‏كنيد (و از خدا نمى‏ترسيد)؟! (31)


فَذَلِكُم‌ُ الله‌ُ رَبُّكُم‌ُ الْحَق‌ُّ فَمَاذَا بَعْدَ الْحَق‌ِّ إِلاَّ الضَّلاَل‌ُ فَأَنَّي‌ تُصْرَفُون‌َ (يونس: 32)

آن است خداوند، پروردگار حقّ شما (داراى همه اين صفات)! با اين حال، بعد از حق، چه چيزى جز گمراهى وجود دارد؟! پس چرا (از پرستش او) روى گردان مى‏شويد؟! (32)


قُل‌ْ هَل‌ْ مِنْ‌ شُرَكَائِكُمْ‌ مَنْ‌ يَبْدَأُ الْخَلْق‌َ ثُم‌َّ يُعِيدُه‌ُ قُل‌ِ الله‌ُ يَبْدَأُ الْخَلْق‌َ ثُم‌َّ يُعِيدُه‌ُ فَأَنَّي‌ تُؤْفَكُون‌َ (يونس: 34)

بگو: «آيا هيچ يك از معبودهاى شما، آفرينش را ايجاد مى‏كند و سپس بازمى‏گرداند؟!» بگو: «تنها خدا آفرينش را ايجاد كرده، سپس بازمى‏گرداند با اين حال، چرا از حق روى‏گردان مى‏شويد؟!» (34)


قُل‌ْ هَل‌ْ مِنْ‌ شُرَكَائِكُمْ‌ مَنْ‌ يَهْدِي‌ إِلَي‌ الْحَق‌ِّ قُل‌ِ الله‌ُ يَهْدِي‌ لِلْحَق‌ِّ أَفَمَنْ‌ يَهْدِي‌ إِلَي‌ الْحَق‌ِّ أَحَق‌ُّ أَنْ‌ يُتَّبَع‌َ أَم‌ْ مَنْ‌ لاَ يَهِدِّي‌ إِلاَّ أَنْ‌ يُهْدَي‌ فَمَا لَكُم‌ْ كَيْف‌َ تَحْكُمُون‌َ (يونس: 35)

بگو: «آيا هيچ يك از معبودهاى شما، به سوى حق هدايت مى‏كند؟! بگو: «تنها خدا به حق هدايت مى‏كند! آيا كسى كه هدايت به سوى حق مى‏كند براى پيروى شايسته‏تر است، يا آن كس كه خود هدايت نمى‏شود مگر هدايتش كنند؟ شما را چه مى‏شود، چگونه داورى مى‏كنيد؟!» (35)


أَم‌ْ يَقُولُون‌َ افْتَرَاه‌ُ قُل‌ْ فَأْتُوا بِسُورَة‌ٍ مِثْلِه‌ِ وَادْعُوا مَن‌ِ اسْتَطَعْتُمْ‌ مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ إِنْ‌ كُنْتُم‌ْ صَادِقِين‌َ (يونس: 38)

آيا آنها مى‏گويند: «او قرآن را بدروغ به خدا نسبت داده است»؟! بگو: «اگر راست مى گوييد، يك سوره همانند آن بياوريد و غير از خدا، هر كس را مى‏توانيد (به يارى) طلبيد!» (38)


بَل‌ْ كَذَّبُوا بِمَا لَم‌ْ يُحِيطُوا بِعِلْمِه‌ِ وَ لَمَّا يَأْتِهِم‌ْ تَأْوِيلُه‌ُ كَذَلِك‌َ كَذَّب‌َ الَّذِين‌َ مِنْ‌ قَبْلِهِم‌ْ فَانْظُرْ كَيْف‌َ كَان‌َ عَاقِبَة‌ُ الظَّالِمِين‌َ (يونس: 39)

(ولى آنها از روى علم و دانش قرآن را انكار نكردند) بلكه چيزى را تكذيب كردند كه آگاهى از آن نداشتند، و هنوز واقعيتش بر آنان روشن نشده است! پيشينيان آنها نيز همين گونه تكذيب كردند پس بنگر عاقبت كار ظالمان چگونه بود! (39)


وَ إِنْ‌ كَذَّبُوك‌َ فَقُلْ‌ لِي‌ عَمَلِي‌ وَ لَكُم‌ْ عَمَلُكُم‌ْ أَنْتُمْ‌ بَرِيئُون‌َ مِمَّا أَعْمَل‌ُ وَ أَنَا بَرِي‌ءٌ مِمَّا تَعْمَلُون‌َ (يونس: 41)

و اگر تو را تكذيب كردند، بگو: «عمل من براى من، و عمل شما براى شماست! شما از آنچه من انجام مى‏دهم بيزاريد و من (نيز) از آنچه شما انجام مى‏دهيد بيزارم!» (41)


وَ مِنْهُمْ‌ مَنْ‌ يَسْتَمِعُون‌َ إِلَيْك‌َ أَفَأَنْت‌َ تُسْمِع‌ُ الصُّم‌َّ وَ لَوْ كَانُوا لاَ يَعْقِلُون‌َ (يونس: 42)

گروهى از آنان، بسوى تو گوش فرامى‏دهند (امّا گويى هيچ نمى‏شنوند و كرند)! آيا تو مى‏توانى سخن خود را به گوش كران برسانى، هر چند نفهمند؟! (42)


وَ مِنْهُمْ‌ مَنْ‌ يَنْظُرُ إِلَيْك‌َ أَفَأَنْت‌َ تَهْدِي‌ الْعُمْي‌َ وَ لَوْ كَانُوا لاَ يُبْصِرُون‌َ (يونس: 43)

و گروهى از آنان، به سوى تو مى‏نگرند (امّا گويى هيچ نمى‏بينند)! آيا تو مى‏توانى نابينايان را هدايت كنى، هر چند نبينند؟! (43)


وَ إِنْ مَا نُرِيَنَّك‌َ بَعْض‌َ الَّذِي‌ نَعِدُهُم‌ْ أَوْ نَتَوَفَّيَنَّك‌َ فَإِلَيْنَا مَرْجِعُهُم‌ْ ثُم‌َّ الله‌ُ شَهِيدٌ عَلَي‌ مَا يَفْعَلُون‌َ (يونس: 46)

اگر ما، پاره‏اى از مجازاتهايى را كه به آنها وعده داده‏ايم، (در حال حيات تو (به تو نشان دهيم، و يا) پيش از آنكه گرفتار عذاب شوند،) تو را از دنيا ببريم، در هر حال، بازگشتشان به سوى ماست سپس خداوند بر آنچه آنها انجام مى‏دادند گواه است! (46)


وَ لِكُل‌ِّ أُمَّة‌ٍ رَسُول‌ٌ فَإِذَا جَاءَ رَسُولُهُم‌ْ قُضِي‌َ بَيْنَهُمْ‌ بِالْقِسْط‌ِ وَ هُم‌ْ لاَ يُظْلَمُون‌َ (يونس: 47)

براى هر امّتى، رسولى است هنگامى كه رسولشان به سوى آنان بيايد، بعدالت در ميان آنها داورى مى‏شود و ستمى به آنها نخواهد شد! (47)


قُل‌ْ لاَ أَمْلِك‌ُ لِنَفْسِي‌ ضَرَّاً وَ لاَ نَفْعَاً إِلاَّ مَا شَاءَ الله‌ُ لِكُل‌ِّ أُمَّة‌ٍ أَجَل‌ٌ إِذَا جَاءَ أَجَلُهُم‌ْ فَلاَ يَسْتَأْخِرُون‌َ سَاعَة‌ً وَ لاَ يَستَقْدِمُون‌َ (يونس: 49)

بگو: «من (حتّى) براى خودم زيان و سودى را مالك نيستم، (تا چه رسد براى شما!) مگر آنچه خدا بخواهد. (اين مقدار مى‏دانم كه) براى هر قوم و ملّتى، سرآمدى است هنگامى كه اجل آنها فرا رسد، (و فرمان مجازات يا مرگشان صادر شود،) نه ساعتى تأخير مى‏كنند، و نه پيشى مى‏گيرند! (49)


قُل‌ْ بِفَضْل‌ِ الله‌ِ وَ بِرَحْمَتِه‌ِ فَبِذَلِك‌َ فَلْيَفْرَحُوا هُوَ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُون‌َ (يونس: 58)

بگو: «به فضل و رحمت خدا بايد خوشحال شوند كه اين، از تمام آنچه گردآورى كرده‏اند، بهتر است!» (58)


قُل‌ْ أَرَأَيْتُمْ‌ مَا أَنْزَل‌َ الله‌ُ لَكُمْ‌ مِنْ‌ رِزْق‌ٍ فَجَعَلْتُم‌ْ مِنْه‌ُ حَرَامَاً وَ حَلاَلاً قُل‌ْ آلله‌ُ أَذِن‌َ لَكُم‌ْ أَم‌ْ عَلَي‌ الله‌ِ تَفْتَرُون‌َ (يونس: 59)

بگو: «آيا روزيهايى را كه خداوند بر شما نازل كرده ديده‏ايد، كه بعضى از آن را حلال، و بعضى را حرام نموده‏ايد؟!» بگو: «آيا خداوند به شما اجازه داده، يا بر خدا افترا مى بنديد (و از پيش خود، حلال و حرام مى‏كنيد؟!)» (59)


وَاتْل‌ُ عَلَيْهِم‌ْ نَبَأَ نُوح‌ٍ إِذْ قَال‌َ لِقَوْمِه‌ِ يَا قَوم‌ِ إِنْ‌ كَان‌َ كَبُرَ عَلَيْكُمْ‌ مَقَامِي‌ وَ تَذْكِيرِي‌ بِآيات‌ِ الله‌ِ فَعَلَي‌ الله‌ِ تَوَكَّلْت‌ُ فَأَجْمِعُوا أَمْرَكُم‌ْ وَ شُرَكَاءَكُم‌ْ ثُم‌َّ لاَ يَكُن‌ْ أَمْرُكُم‌ْ عَلَيْكُم‌ْ غُمَّة‌ً ثُم‌َّ اقْضُوا إِلَيَّ‌ وَ لاَ تُنْظِرُون‌ِ (يونس: 71)

سرگذشت نوح را بر آنها بخوان! در آن هنگام كه به قوم خود گفت: «اى قوم من! اگر تذكّرات من نسبت به آيات الهى، بر شما سنگين (و غير قابل تحمّل) است، (هر كار از دستتان ساخته است بكنيد.) من بر خدا توكّل كرده‏ام! فكر خود، و قدرت معبودهايتان را جمع كنيد سپس هيچ چيز بر شما پوشيده نماند (تمام جوانب كارتان را بنگريد) سپس به حيات من پايان دهيد، و (لحظه‏اى) مهلتم ندهيد! (امّا توانايى نداريد!) (71)


فَإِنْ‌ تَوَلَّيْتُم‌ْ فَمَا سَأَلْتُكُمْ‌ مِن‌ْ أَجْرٍ إِن‌ْ أَجْرِي‌َ إِلاَّ عَلَي‌ الله‌ِ وَ أُمِرْت‌ُ أَن‌ْ أَكُون‌َ مِن‌َ الْمُسْلِمِين‌َ (يونس: 72)

و اگر از قبول دعوتم روى بگردانيد، (كار نادرستى كرده‏ايد چه اينكه) من از شما مزدى نمى‏خواهم مزد من، تنها بر خداست! و من مأمورم كه از مسلمين [تسليم شدگان در برابر فرمان خدا] باشم!» (72)


فَكَذَّبُوه‌ُ فَنَجَّيْنَاه‌ُ وَ مَنْ‌ مَعَه‌ُ فِي‌ الْفُلْك‌ِ وَ جَعَلْنَاهُم‌ْ خَلائِف‌َ وَ أَغْرَقْنَا الَّذِين‌َ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا فَانْظُرْ كَيْف‌َ كَان‌َ عَاقِبَة‌ُ الْمُنْذَرِين‌َ (يونس: 73)

امّا آنها او را تكذيب كردند! و ما، او و كسانى را كه با او در كشتى بودند، نجات داديم و آنان را جانشين (و وارث كافران) قرار داديم و كسانى را كه آيات ما را تكذيب كردند، غرق نموديم! پس ببين عاقبت كار كسانى كه انذار شدند (و به انذار الهى اهميّت ندادند)، چگونه بود! (73)


ثُم‌َّ بَعَثْنَا مِنْ‌ بَعْدِه‌ِ رُسُلاً إِلَي‌ قَوْمِهِم‌ْ فَجَاءُوهُمْ‌ بِالْبَيِّنَات‌ِ فَمَا كَانُوا لِيُؤْمِنُوا بِمَا كَذَّبُوا بِه‌ِ مِنْ‌ قَبْل‌ُ كَذَلِك‌َ نَطْبَع‌ُ عَلَي‌ قُلُوب‌ِ الْمُعْتَدِين‌َ (يونس: 74)

سپس بعد از نوح، رسولانى به سوى قومشان فرستاديم آنان دلايل روشن برايشان آوردند امّا آنها، به چيزى كه پيش از آن تكذيب كرده بودند، ايمان نياوردند! اينچنين بر دلهاى تجاوزكاران مهر مى‏نهيم (تا چيزى را درك نكنند)! (74)


ثُم‌َّ بَعَثْنَا مِنْ‌ بَعْدِهِمْ‌ مُوسَي‌ وَ هَارُون‌َ إِلَي‌ فِرْعَوْن‌َ وَ مَلَئِه‌ِ بِآيَاتِنَا فَاسْتَكْبَرُوا وَ كَانُوا قَوْمَاً مُجْرِمِين‌َ (يونس: 75)

بعد از آنها، موسى و هارون را با آيات خود به سوى فرعون و اطرافيانش فرستاديم اما آنها تكبّر كردند (و زير بار حق نرفتند چرا كه) آنها گروهى مجرم بودند! (75)


فَلَمَّا جَاءَهُم‌ُ الْحَق‌ُّ مِن‌ْ عِنْدِنَا قَالُوا إِن‌َّ هَذَا لَسِحْرٌ مُبِين‌ٌ (يونس: 76)

و هنگامى كه حق از نزد ما بسراغ آنها آمد، گفتند: «اين، سحرى است آشكار!» (76)


فَلَمَّا جَاءَ السَّحَرَة‌ُ قَال‌َ لَهُمْ‌ مُوسَي‌ أَلْقُوا مَا أَنْتُمْ‌ مُلْقُون‌َ (يونس: 80)

هنگامى كه ساحران (به ميدان مبارزه) آمدند، موسى به آنها گفت: «آنچه (از وسايل سحر) را مى‏توانيد بيفكنيد، بيفكنيد!» (80)


فَلَمَّا أَلْقَوْا قَال‌َ مُوسَي‌ مَا جِئْتُمْ‌ بِه‌ِ السِّحْرُ إِن‌َّ الله‌َ سَيُبْطِلُه‌ُ إِن‌َّ الله‌َ لاَ يُصْلِح‌ُ عَمَل‌َ الْمُفْسِدِين‌َ (يونس: 81)

هنگامى كه افكندند، موسى گفت: «آنچه شما آورديد، سحر است كه خداوند بزودى آن را باطل مى‏كند چرا كه خداوند (هرگز) عمل مفسدان را اصلاح نمى‏كند! (81)


فَمَا آمَن‌َ لِمُوسَي‌ إِلاَّ ذُرِّيَّة‌ٌ مِنْ‌ قَوْمِه‌ِ عَلَي‌ خَوْف‌ٍ مِنْ‌ فِرْعَوْن‌َ وَ مَلَئِهِم‌ْ أَنْ‌ يَفْتِنَهُم‌ْ وَ إِن‌َّ فِرْعَوْن‌َ لَعَال‌ٍ فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَ إِنَّه‌ُ لَمِن‌َ الْمُسْرِفِين‌َ (يونس: 83)

(در آغاز،) هيچ كس به موسى ايمان نياورد، مگر گروهى از فرزندان قوم او (آن هم) با ترس از فرعون و اطرافيانش، مبادا آنها را شكنجه كنند زيرا فرعون، برترى‏جويى در زمين داشت و از اسرافكاران بود! (83)


وَ قَال‌َ مُوسَي‌ يَا قَوْم‌ِ إِنْ‌ كُنْتُم‌ْ آمَنْتُمْ‌ بِالله‌ِ فَعَلَيْه‌ِ تَوَكَّلُوا إِنْ‌ كُنْتُمْ‌ مُسْلِمِين‌َ (يونس: 84)

موسى گفت: «اى قوم من! اگر شما به خدا ايمان آورده‏ايد، بر او توكّل كنيد اگر تسليم فرمان او هستيد!» (84)


فَقَالُوا عَلَي‌ الله‌ِ تَوَكَّلْنَا رَبَّنَا لاَ تَجْعَلْنَا فِتْنَة‌ً لِلْقَوْم‌ِ الظَّالِمِين‌َ (يونس: 85)

گفتند: «تنها بر خدا توكل داريم پروردگارا! ما را مورد شكنجه گروه ستمگر قرار مده! (85)


وَ قَال‌َ مُوسَي‌ رَبَّنَا إِنَّك‌َ آتَيْت‌َ فِرْعَوْن‌َ وَ مَلَأَه‌ُ زِينَة‌ً وَ أَمْوَالاً فِي‌ الْحَيَاة‌ِ الدُّنْيَا رَبَّنَا لِيُضِلُّوا عَنْ‌ سَبِيلِك‌َ رَبَّنَا اطْمِس‌ْ عَلَي‌ أَمْوَالِهِم‌ْ وَاشْدُدْ عَلَي‌ قُلُوبِهِم‌ْ فَلاَ يُؤْمِنُوا حَتَّي‌ يَرَوُا الْعَذَاب‌َ الْأَلِيم‌َ (يونس: 88)

موسى گفت: «پروردگارا! تو فرعون و اطرافيانش را زينت و اموالى (سرشار) در زندگى دنيا داده‏اى، پروردگارا! در نتيجه (بندگانت را) از راه تو گمراه مى‏سازند! پروردگارا! اموالشان را نابود كن! و (بجرم گناهانشان،) دلهايشان را سخت و سنگين ساز، به گونه‏اى كه ايمان نياورند تا عذاب دردناك را ببينند!» (88)


قَال‌َ قَدْ أُجِيبَت‌ْ دَعْوَتُكُمَا فَاسْتَقِيَمَا وَ لاَ تَتَّبِعَان‌ِّ سَبِيل‌َ الَّذِين‌َ لاَ يَعْلَمُون‌َ (يونس: 89)

فرمود: «دعاى شما پذيرفته شد! استقامت به خرج دهيد و از راه (و رسم) كسانى كه نمى‏دانند، تبعيت نكنيد!» (89)


وَ جَاوَزْنَا بِبَنِي‌ إِسْرَائِيل‌َ الْبَحْرَ فَأَتْبَعَهُم‌ْ فِرْعَوْن‌ُ وَ جُنُودُه‌ُ بَغْيَاً وَ عَدْوَاً حَتَّي‌ إِذَا أَدْرَكَه‌ُ الْغَرَق‌ُ قَال‌َ آمَنْت‌ُ أَنَّه‌ُ لاَ إِله‌َ إِلاَّ الَّذِي‌ آمَنَت‌ْ بِه‌ِ بَنُو إِسْرَائِيل‌َ وَ أَنَا مِن‌َ الْمُسْلِمِين‌َ (يونس: 90)

(سرانجام) بنى اسرائيل را از دريا [رود عظيم نيل‏] عبور داديم و فرعون و لشكرش از سر ظلم و تجاوز، به دنبال آنها رفتند هنگامى كه غرقاب دامن او را گرفت، گفت: «ايمان آوردم كه هيچ معبودى، جز كسى كه بنى اسرائيل به او ايمان آورده‏اند، وجود ندارد و من از مسلمين هستم!» (90)


فَالْيَوْم‌َ نُنَجِّيك‌َ بِبَدَنِك‌َ لِتَكُون‌َ لِمَن‌ْ خَلْفَك‌َ آيَة‌ً وَ إِن‌َّ كَثِيرَاً مِن‌َ النَّاس‌ِ عَن‌ْ آيَاتِنَا لَغَافِلُون‌َ (يونس: 92)

ولى امروز، بدنت را (از آب) نجات مى‏دهيم، تا عبرتى براى آيندگان باشى! و بسيارى از مردم، از آيات ما غافلند! (92)


وَ لَقَدْ بَوَّأْنَا بَنِي‌ إِسْرَائِيل‌َ مُبَوَّأَ صِدْق‌ٍ وَ رَزَقْنَاهُمْ‌ مِن‌َ الطَّيِّبَات‌ِ فَمَا اخْتَلَفُوا حَتَّي‌ جَاءَهُم‌ُ الْعِلْم‌ُ إِن‌َّ رَبَّك‌َ يَقْضِي‌ بَيْنَهُم‌ْ يَوْم‌َ الْقِيَامَة‌ِ فِيمَا كَانُوا فِيه‌ِ يَخْتَلِفُون‌َ (يونس: 93)

(سپس) بنى اسرائيل را در جايگاه صدق (و راستى) منزل داديم و از روزيهاى پاكيزه به آنها عطا كرديم (امّا آنها به نزاع و اختلاف برخاستند!) و اختلاف نكردند، مگر بعد از آنكه علم و آگاهى به سراغشان آمد! پروردگار تو روز قيامت، در آنچه اختلاف مى‏كردند، ميان آنها داورى مى‏كند! (93)


فَإِنْ‌ كُنْت‌َ فِي‌ شَك‌ٍّ مِمَّا أَنْزَلْنَا إِلَيْك‌َ فَاسْأَل‌ِ الَّذِين‌َ يَقْرَءُون‌َ الْكِتَاب‌َ مِنْ‌ قَبْلِك‌َ لَقَدْ جَاءَك‌َ الْحَق‌ُّ مِنْ‌ رَبِّك‌َ فَلاَ تَكُونَن‌َّ مِن‌َ الْمُمْتَرِين‌َ (يونس: 94)

و اگر در آنچه بر تو نازل كرده‏ايم ترديدى دارى، از كسانى كه پيش از تو كتاب آسمانى را مى‏خواندند بپرس، به يقين، «حق» از طرف پروردگارت به تو رسيده است بنا بر اين، هرگز از ترديدكنندگان مباش! [مسلماً او ترديدى نداشت! اين درسى براى مردم بود!] (94)


وَ لاَ تَكُونَن‌َّ مِن‌َ الَّذِين‌َ كَذَّبُوا بِآيَات‌ِ الله‌ِ فَتَكُون‌َ مِن‌َ الْخَاسِرِين‌َ (يونس: 95)

و از آنها مباش كه آيات خدا را تكذيب كردند، كه از زيانكاران خواهى بود! (95)


فَلَوْلاَ كَانَت‌ْ قَرْيَة‌ٌ آمَنَت‌ْ فَنَفَعَهَا إِيمَانُهَا إِلاَّ قَوْم‌َ يُونُس‌َ لَمَّا آمَنُوا كَشَفْنَا عَنْهُم‌ْ عَذَاب‌َ الْخِزْي‌ِ فِي‌ الْحَيَاة‌ِ الدُّنْيَا وَ مَتَّعْنَاهُم‌ْ إِلَي‌ حِين‌ٍ (يونس: 98)

چرا هيچ يك از شهرها و آباديها ايمان نياوردند كه (ايمانشان بموقع باشد، و) به حالشان مفيد افتد؟! مگر قوم يونس، هنگامى كه آنها ايمان آوردند، عذاب رسوا كننده را در زندگى دنيا از آنان برطرف ساختيم و تا مدّت معيّنى [پايان زندگى و اجلشان‏] آنها را بهره‏مند ساختيم. (98)


وَ لَوْ شَاءَ رَبُّك‌َ لَآمَن‌َ مَن‌ْ فِي‌ الْأَرْض‌ِ كُلُّهُم‌ْ جَميعَاً أَفَأَنْت‌َ تُكْرِه‌ُ النَّاس‌َ حَتَّي‌ يَكُونُوا مُؤْمِنِين‌َ (يونس: 99)

و اگر پروردگار تو مى‏خواست، تمام كسانى كه روى زمين هستند، همگى به (اجبار) ايمان مى‏آوردند آيا تو مى‏خواهى مردم را مجبور سازى كه ايمان بياورند؟! (ايمان اجبارى چه سودى دارد؟!) (99)


فَهَل‌ْ يَنْتَظِرُون‌َ إِلاَّ مِثْل‌َ أَيَّام‌ِ الَّذِين‌َ خَلَوْا مِنْ‌ قَبْلِهِم‌ْ قُل‌ْ فَانْتَظِرُوا إِنِّي‌ مَعَكُمْ‌ مِن‌َ الْمُنتَظِرِين‌َ (يونس: 102)

آيا آنها (چيزى) جز همانند روزهاى پيشينيان (و بلاها و مجازاتهايشان) را انتظار مى‏كشند؟! بگو: «شما انتظار بكشيد، من نيز با شما انتظار مى‏كشم!» (102)


قُل‌ْ يَا أَيُّهَا النَّاس‌ُ إِن‌ْ كُنْتُم‌ْ فِي‌ شَك‌ٍّ مِن‌ْ دِينِي‌ فَلاَ أَعْبُدُ الَّذِين‌َ تَعْبُدُون‌َ مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ وَ لَكِنْ‌ أَعْبُدُ الله‌َ الَّذِي‌ يَتَوَفَّاكُم‌ْ وَ أُمِرْت‌ُ أَن‌ْ أَكُون‌َ مِن‌َ الْمُؤْمِنِين‌َ (يونس: 104)

بگو: «اى مردم! اگر در عقيده من شك داريد، من آنهايى را كه جز خدا مى‏پرستيد، نمى‏پرستم! تنها خداوندى را پرستش مى‏كنم كه شما را مى‏ميراند! و من مأمورم كه از مؤمنان باشم! (104)


وَ لاَ تَدْع‌ُ مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ مَا لاَ يَنْفَعُك‌َ وَ لاَ يَضُرُّك‌َ فَإِنْ‌ فَعَلْت‌َ فَإِنَّك‌َ إِذَاً مِن‌َ الظَّالِمِين‌َ (يونس: 106)

و جز خدا، چيزى را كه نه سودى به تو مى‏رساند و نه زيانى، مخوان! كه اگر چنين كنى، از ستمكاران خواهى بود! (106)


وَ إِنْ‌ يَمْسَسْك‌َ الله‌ُ بِضُرٍّ فَلاَ كَاشِف‌َ لَه‌ُ إِلاَّ هُوَ وَ إِنْ‌ يُرِدْك‌َ بِخَيْرٍ فَلاَ رَادَّ لِفَضْلِه‌ِ يُصِيب‌ُ بِه‌ِ مَنْ‌ يَشَاءُ مِن‌ْ عِبَادِه‌ِ وَ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيم‌ُ (يونس: 107)

و اگر خداوند، (براى امتحان يا كيفر گناه،) زيانى به تو رساند، هيچ كس جز او آن را برطرف نمى‏سازد و اگر اراده خيرى براى تو كند، هيچ كس مانع فضل او نخواهد شد! آن را به هر كس از بندگانش بخواهد مى‏رساند و او غفور و رحيم است!» (107)


قُل‌ْ يَا أَيُّهَا النَّاس‌ُ قَدْ جَاءَكُم‌ُ الْحَق‌ُّ مِنْ‌ رَبِّكُم‌ْ فَمَن‌ِ اهْتَدَي‌ فَإِنَّمَا يَهْتَدِي‌ لِنَفْسِه‌ِ وَ مَنْ‌ ضَل‌َّ فَإِنَّمَا يَضِل‌ُّ عَلَيْهَا وَ مَا أَنَا عَلَيْكُمْ‌ بِوَكِيل‌ٍ (يونس: 108)

بگو: «اى مردم! حق از طرف پروردگارتان به سراغ شما آمده هر كس (در پرتو آن) هدايت يابد، براى خود هدايت شده و هر كس گمراه گردد، به زيان خود گمراه مى‏گردد و من مأمور (به اجبار) شما نيستم!» (108)


وَ أَن‌ِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُم‌ْ ثُم‌َّ تُوبُوا إِلَيْه‌ِ يُمَتِّعْكُمْ‌ مَتَاعَاً حَسَنَاً إِلَي‌ أَجَل‌ٍ مُسَمَّي‌ً وَ يُؤْت‌ِ كُل‌َّ ذِي‌ فَضْل‌ٍ فَضْلَه‌ُ وَ إِنْ‌ تَوَلَّوْا فَإِنِّي‌ أَخَاف‌ُ عَلَيْكُم‌ْ عَذَاب‌َ يَوْم‌ٍ كَبِيرٍ (هود: 3)

و اينكه: از پروردگار خويش آمرزش بطلبيد سپس بسوى او بازگرديد تا شما را تا مدّت معيّنى، (از مواهب زندگى اين جهان،) به خوبى بهره‏مند سازد و به هر صاحب فضيلتى، به مقدار فضيلتش ببخشد! و اگر (از اين فرمان) روى گردان شويد، من بر شما از عذاب روز بزرگى بيمناكم! (3)


فَلَعَلَّك‌َ تَارِك‌ٌ بَعْض‌َ مَا يُوحَي‌ إِلَيْك‌َ وَ ضَائِق‌ٌ بِه‌ِ صَدْرُك‌َ أَنْ‌ يَقُولُوا لَوْلاَ أُنْزِل‌َ عَلَيْه‌ِ كَنْزٌ أَوْ جَاءَ مَعَه‌ُ مَلَك‌ٌ إِنَّمَا أَنْت‌َ نَذيرٌ وَالله‌ُ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ وَكِيل‌ٌ (هود: 12)

شايد (ابلاغ) بعض آياتى را كه به تو وحى مى‏شود، (بخاطر عدم پذيرش آنها) ترك كنى (و به تأخير اندازى) و سينه‏ات از اين جهت تنگ (و ناراحت) شود كه مى‏گويند: «چرا گنجى بر او نازل نشده؟! و يا چرا فرشته‏اى همراه او نيامده است؟!» (ابلاغ كن، و نگران و ناراحت مباش! چرا كه) تو فقط بيم دهنده‏اى و خداوند، نگاهبان و ناظر بر همه چيز است (و به حساب آنان مى‏رسد)! (12)


أَم‌ْ يَقُولُون‌َ افْتَرَاه‌ُ قُل‌ْ فَأْتُوا بِعَشْرِ سُوَرٍ مِثْلِه‌ِ مُفْتَرَيَات‌ٍ وَادْعُوا مَن‌ِ اسْتَطَعْتُمْ‌ مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ إِنْ‌ كُنْتُم‌ْ صَادِقِين‌َ (هود: 13)

آنها مى‏گويند: «او به دروغ اين (قرآن) را (به خدا) نسبت داده (و ساختگى است)!» بگو: «اگر راست مى‏گوييد، شما هم ده سوره ساختگى همانند اين قرآن بياوريد و تمام كسانى را كه مى‏توانيد- غير از خدا- (براى اين كار) دعوت كنيد!» (13)


فَإِنْ لَم‌ْ يَسْتَجِيبُوا لَكُم‌ْ فَاعْلَمُوا أَنَّمَا أُنْزِل‌َ بِعِلم‌ِ الله‌ِ وَ أَنْ‌ لاَ إِله‌َ إِلاَّ هُوَ فَهَل‌ْ أَنْتُمْ‌ مُسْلِمُون‌َ (هود: 14)

و اگر آنها دعوت شما را نپذيرفتند، بدانيد (قرآن) تنها با علم الهى نازل شده و هيچ معبودى جز او نيست! آيا با اين حال، تسليم مى‏شويد؟ (14)


أَفَمَنْ‌ كَان‌َ عَلَي‌ بَيِّنَة‌ٍ مِن‌ْ رَبِّه‌ِ وَ يَتْلُوه‌ُ شَاهِدٌ مِنْه‌ُ وَ مِنْ‌ قَبْلِه‌ِ كِتَاب‌ُ مُوسَي‌ إِمَامَاً وَ رَحْمَة‌ً أُولَئِك‌َ يُؤْمِنُون‌َ بِه‌ِ وَ مَنْ‌ يَكْفُرْ بِه‌ِ مِن‌َ الْأَحْزَاب‌ِ فَالنَّارُ مَوْعِدُه‌ُ فَلاَ تَك‌ُ فِي‌ مِرْيَة‌ٍ مِنْه‌ُ إِنَّه‌ُ الْحَق‌ُّ مِنْ‌ رَبِّك‌َ وَ لَكِنَّ‌ أَكْثَرَ النَّاس‌ِ لاَ يُؤْمِنُون‌َ (هود: 17)

آيا آن كس كه دليل آشكارى از پروردگار خويش دارد، و بدنبال آن، شاهدى از سوى او مى‏باشد، و پيش از آن، كتاب موسى كه پيشوا و رحمت بود (گواهى بر آن مى‏دهد، همچون كسى است كه چنين نباشد)؟! آنها [حق‏طلبان و حقيقت‏جويان‏] به او (كه داراى اين ويژگيهاست،) ايمان مى‏آورند! و هر كس از گروه‏هاى مختلف به او كافر شود، آتش وعده‏گاه اوست! پس، ترديدى در آن نداشته باش كه آن حق است از پروردگارت! ولى بيشتر مردم ايمان نمى‏آورند! (17)


مَثَل‌ُ الْفَرِيقَيْن‌ِ كَالْأَعْمَي‌ وَالْأَصَم‌ِّ وَالْبَصيرِ وَالسَّمِيع‌ِ هَل‌ْ يَسْتَوِيَان‌ِ مَثَلاً أَفَلاَ تَذَكَّرُون‌َ (هود: 24)

حال اين دو گروه [مؤمنان و منكران‏]، حال «نابينا و كر» و «بينا و شنوا» است آيا اين دو، همانند يكديگرند؟! آيا پند نمى‏گيرند؟! (24)


فَقَال‌َ الْمَلَأُ الَّذِين‌َ كَفَرُوا مِنْ‌ قَوْمِه‌ِ مَا نَرَاك‌َ إِلاَّ بَشَرَاً مِثْلَنَا وَ مَا نَرَاك‌َ اتَّبَعَك‌َ إِلاَّ الَّذِين‌َ هُم‌ْ أَرَاذِلُنَا بَادِي‌َ الرَّأْي‌ِ وَ مَا نَرَي‌ لَكُم‌ْ عَلَيْنَا مِنْ‌ فَضْل‌ٍ بَل‌ْ نَظُنُّكُم‌ْ كَاذِبِين‌َ (هود: 27)

اشراف كافر قومش (در پاسخ او) گفتند: «ما تو را جز بشرى همچون خودمان نمى‏بينيم! و كسانى را كه از تو پيروى كرده‏اند، جز گروهى اراذل ساده‏لوح، مشاهده نمى‏كنيم و براى شما فضيلتى نسبت به خود نمى‏بينيم بلكه شما را دروغگو تصور مى‏كنيم!» (27)


قَال‌َ يَا قَوْم‌ِ أَرَأَيْتُم‌ْ إِنْ‌ كُنْت‌ُ عَلَي‌ بَيِّنَة‌ٍ مِنْ‌ رَبِّي‌ وَ آتَانِي‌ رَحْمَة‌ً مِن‌ْ عِنْدِه‌ِ فَعُمِّيَت‌ْ عَلَيْكُم‌ْ أَنُلْزِمُكُمُوهَا وَ أَنْتُم‌ْ لَهَا كَارِهُون‌َ (هود: 28)

(نوح) گفت: «اگر من دليل روشنى از پروردگارم داشته باشم، و از نزد خودش رحمتى به من داده باشد- و بر شما مخفى مانده- (آيا باز هم رسالت مرا انكار مى‏كنيد)؟! آيا ما مى‏توانيم شما را به پذيرش اين دليل روشن مجبور سازيم، با اينكه شما كراهت داريد؟! (28)


وَ يَا قَوْم‌ِ مَنْ‌ يَنْصُرُنِي‌ مِن‌َ الله‌ِ إِنْ‌ طَرَدْتُهُم‌ْ أَفَلاَ تَذَكَّرُون‌َ (هود: 30)

اى قوم! چه كسى مرا در برابر (مجازات) خدا يارى مى‏دهد اگر آنان را طرد كنم؟! آيا انديشه نمى‏كنيد؟! (30)


قَالُوا يَا نُوح‌ُ قَدْ جَادَلْتَنَا فَأَكْثَرْت‌َ جِدَالَنَا فَأْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِنْ‌ كُنْت‌َ مِن‌َ الصَّادِقِين‌َ (هود: 32)

(نوح) گفت: «اگر خدا اراده كند، خواهد آورد و شما قدرت فرار (از آن را) نخواهيد داشت! (32)


أَم‌ْ يَقُولُون‌َ افْتَرَاه‌ُ قُل‌ْ إِنِ‌ افْتَرَيْتُه‌ُ فَعَلَيَّ‌ إِجْرَامِي‌ وَ أَنَا بَرِي‌ءٌ مِمَّا تُجْرِمُون‌َ (هود: 35)

(مشركان) مى‏گويند: «او [محمد (ص)] اين سخنان را بدروغ به خدا نسبت داده است! «بگو: «اگر من اينها را از پيش خود ساخته باشم و به او نسبت دهم، گناهش بر عهده من است ولى من از گناهان شما بيزارم!» (35)


وَ أُوحِي‌َ إِلَي‌ نُوح‌ٍ أَنَّه‌ُ لَن‌ْ يُؤْمِن‌َ مِنْ‌ قَوْمِك‌َ إِلاَّ مَنْ‌ قَدْ آمَن‌َ فَلاَ تَبْتَئِس‌ْ بِمَا كَانُوا يَفْعَلُون‌َ (هود: 36)

به نوح وحى شد كه: «جز آنها كه (تا كنون) ايمان آورده‏اند، ديگر هيچ كس از قوم تو ايمان نخواهد آورد! پس، از كارهايى كه مى‏كردند، غمگين مباش! (36)


وَ يَصْنَع‌ُ الْفُلْك‌َ وَ كُلَّمَا مَرَّ عَلَيْه‌ِ مَلَأٌَ مِنْ‌ قَوْمِه‌ِ سَخِرُوا مِنْه‌ُ قَال‌َ إِنْ‌ تَسْخَرُوا مِنَّا فَإِنَّا نَسْخَرُ مِنْكُمْ‌ كَمَا تَسْخَرُون‌َ (هود: 38)

او مشغول ساختن كشتى بود، و هر زمان گروهى از اشراف قومش بر او مى‏گذشتند، او را مسخره مى‏كردند (ولى نوح) گفت: «اگر ما را مسخره مى‏كنيد، ما نيز شما را همين گونه مسخره خواهيم كرد! (38)


فَسَوْف‌َ تَعْلَمُون‌َ مَنْ‌ يَأْتِيه‌ِ عَذَاب‌ٌ يُخْزِيه‌ِ وَ يَحِل‌ُّ عَلَيْه‌ِ عَذَاب‌ٌ مُقِيم‌ٌ (هود: 39)

بزودى خواهيد دانست چه كسى عذاب خواركننده به سراغش خواهد آمد، و مجازات جاودان بر او وارد خواهد شد!» (39)


قَال‌َ سَآوِي‌ إِلَي‌ جَبَل‌ٍ يَعْصِمُنِي‌ مِن‌َ الْمَاءِ قَال‌َ لاَ عَاصِم‌َ الْيَوْم‌َ مِن‌ْ أَمْرِ الله‌ِ إِلاَّ مَنْ‌ رَحِم‌َ وَ حَال‌َ بَيْنَهُمَا الْمَوْج‌ُ فَكَان‌َ مِن‌َ الْمُغْرَقِين‌َ (هود: 43)

گفت: «بزودى به كوهى پناه ميبرم تا مرا از آب حفظ كند!» (نوح) گفت: «امروز هيچ نگهدارى در برابر فرمان خدا نيست مگر آن كس را كه او رحم كند!» در اين هنگام، موج در ميان آن دو حايل شد و او در زمره غرق‏شدگان قرار گرفت! (43)


وَ نَادَي‌ نُوح‌ٌ رَبَّه‌ُ فَقَال‌َ رَب‌ِّ إِن‌َّ ابْنِي‌ مِن‌ْ أَهْلِي‌ وَ إِن‌َّ وَعْدَك‌َ الْحَق‌ُّ وَ أَنْت‌َ أَحْكَم‌ُ الْحَاكِمِين‌َ (هود: 45)

نوح به پروردگارش عرض كرد: «پروردگارا! پسرم از خاندان من است و وعده تو (در مورد نجات خاندانم) حق است و تو از همه حكم‏كنندگان برترى!» (45)


قَال‌َ يَا نُوح‌ُ إِنَّه‌ُ لَيْس‌َ مِن‌ْ أَهْلِك‌َ إِنَّه‌ُ عَمَل‌ٌ غَيْرُ صَالِح‌ٍ فَلاَ تَسْأَلْنِ مَا لَيْس‌َ لَك‌َ بِه‌ِ عِلْم‌ٌ إِنِّي‌ أَعِظُك‌َ أَنْ‌ تَكُون‌َ مِن‌َ الْجَاهِلِين‌َ (هود: 46)

فرمود: «اى نوح! او از اهل تو نيست! او عمل غير صالحى است [فرد ناشايسته‏اى است‏]! پس، آنچه را از آن آگاه نيستى، از من مخواه! من به تو اندرز مى‏دهم تا از جاهلان نباشى!!» (46)


تِلْك‌َ مِن‌ْ أَنبَاءِ الْغَيْب‌ِ نُوحِيهَا إِلَيْك‌َ مَا كُنْت‌َ تَعْلَمُهَا أَنْت‌َ وَ لاَ قَوْمُك‌َ مِنْ‌ قَبْل‌ِ هَذَا فَاصْبِرْ إِن‌َّ الْعَاقِبَة‌َ لِلْمُتَّقِين‌َ (هود: 49)

اينها از خبرهاى غيب است كه به تو (اى پيامبر) وحى مى‏كنيم نه تو، و نه قومت، اينها را پيش از اين نمى‏دانستيد! بنا بر اين، صبر و استقامت كن، كه عاقبت از آن پرهيزگاران است! (49)


يَا قَوْم‌ِ لاَ أَسْأَلُكُم‌ْ عَلَيْه‌ِ أَجْرَاً إِن‌ْ أَجْرِي‌َ إِلاَّ عَلَي‌ الَّذِي‌ فَطَرَنِي‌ أَفَلاَ تَعْقِلُون‌َ (هود: 51)

اى قوم من! من از شما براى اين (رسالت)، پاداشى نمى‏طلبم پاداش من، تنها بر كسى است كه مرا آفريده است آيا نمى‏فهميد؟! (51)


مِنْ‌ دُونِه‌ِ فَكِيدُونِي‌ جَميعَاً ثُم‌َّ لاَ تُنْظِرُون‌ِ (هود: 55)

از آنچه غير او (مى‏پرستيد)! حال كه چنين است، همگى براى من نقشه بكشيد و مرا مهلت ندهيد! (اما بدانيد كارى از دست شما ساخته نيست!) (55)


فَإِنْ‌ تَوَلَّوْا فَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْ‌ مَا أُرْسِلْت‌ُ بِه‌ِ إِلَيْكُم‌ْ وَ يَسْتَخْلِف‌ُ رَبِّي‌ قَوْمَاً غَيْرَكُم‌ْ وَ لاَ تَضُرُّونَه‌ُ شَيْءً إِن‌َّ رَبِّي‌ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ حَفِيظ‌ٌ (هود: 57)

پس اگر روى برگردانيد، من رسالتى را كه مأمور بودم به شما رساندم و پروردگارم گروه ديگرى را جانشين شما مى‏كند و شما كمترين ضررى به او نمى‏رسانيد پروردگارم حافظ و نگاهبان هر چيز است!» (57)


وَ إِلَي‌ ثَمُودَ أَخَاهُم‌ْ صَالِحَاً قَال‌َ يَا قَوْم‌ِ اعْبُدُوا الله‌َ مَا لَكُمْ‌ مِن‌ْ إِلَه‌ٍ غَيْرُه‌ُ هُوَ أَنشَأَكُمْ‌ مِن‌َ الْأَرْض‌ِ وَاسْتَعْمَرَكُم‌ْ فِيهَا فَاسْتَغْفِرُوه‌ُ ثُم‌َّ تُوبُوا إِلَيْه‌ِ إِن‌َّ رَبِّي‌ قَرِيب‌ٌ مُجِيب‌ٌ (هود: 61)

و بسوى قوم «ثمود»، برادرشان «صالح» را (فرستاديم) گفت: «اى قوم من! خدا را پرستش كنيد، كه معبودى جز او براى شما نيست! اوست كه شما را از زمين آفريد، و آبادى آن را به شما واگذاشت! از او آمرزش بطلبيد، سپس به سوى او بازگرديد، كه پروردگارم (به بندگان خود) نزديك، و اجابت‏كننده (خواسته‏هاى آنها) است!» (61)


قَال‌َ يَا قَوْم‌ِ أَرَأَيْتُم‌ْ إِنْ‌ كُنْت‌ُ عَلَي‌ بَيِّنَة‌ٍ مِنْ‌ رَبِّي‌ وَ آتَانِي‌ مِنْه‌ُ رَحْمَة‌ً فَمَنْ‌ يَنْصُرُنِي‌ مِن‌َ الله‌ِ إِن‌ْ عَصَيْتُه‌ُ فَمَا تَزِيدُونَنِي‌ غَيْرَ تَخْسِيرٍ (هود: 63)

گفت: «اى قوم! اگر من دليل آشكارى از پروردگارم داشته باشم، و رحمتى از جانب خود به من داده باشد (، مى‏توانم از ابلاغ رسالت او سرپيچى كنم)؟! اگر من نافرمانى او كنم، چه كسى مى‏تواند مرا در برابر وى يارى دهد؟! پس، (سخنان) شما، جز اطمينان به زيانكار بودنتان، چيزى بر من نمى‏افزايد! (63)


وَ يَا قَوْم‌ِ هَذِه‌ِ نَاقَة‌ُ الله‌ِ لَكُم‌ْ آيَة‌ً فَذَرُوهَا تَأْكُل‌ْ فِي‌ أَرْض‌ِ الله‌ِ وَ لاَ تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ فَيَاْخُذَكُم‌ْ عَذَاب‌ٌ قَرِيب‌ٌ (هود: 64)

اى قوم من! اين «ناقه» خداوند است، كه براى شما نشانه‏اى است بگذاريد در زمين خدا به چرا مشغول شود هيچ گونه آزارى به آن نرسانيد، كه بزودى عذاب خدا شما را خواهد گرفت!» (64)


فَعَقَرُوهَا فَقَال‌َ تَمَتَّعُوا فِي‌ دَارِكُم‌ْ ثَلاَثَة‌َ أَيَّام‌ٍ ذَلِك‌َ وَعْدٌ غَيْرُ مَكْذُوب‌ٍ (هود: 65)

(اما) آنها آن (ناقه) را از پاى در آوردند! و (صالح به آنها) گفت: « (مهلت شما تمام شد!) سه روز در خانه‏هايتان بهره‏مند گرديد (و بعد از آن، عذاب الهى فرا خواهد رسيد) اين وعده‏اى است كه دروغ نخواهد بود!» (65)


فَلَمَّا جَاءَ أَمْرُنَا نَجَّيْنَا صَالِحَاً وَالَّذِين‌َ آمَنُوا مَعَه‌ُ بِرَحْمَة‌ٍ مِنَّا وَ مِن‌ْ خِزْي‌ِ يَوْمِئِذٍ إِن‌َّ رَبَّك‌َ هُوَ الْقَوِي‌ُّ الْعَزِيرُ (هود: 66)

و هنگامى كه فرمان (مجازات) ما فرا رسيد، صالح و كسانى را كه با او ايمان آورده بودند، به رحمت خود (از آن عذاب) و از رسوايى آن روز، رهايى بخشيديم چرا كه پروردگارت قوى و شكست ناپذير است! (66)


وَ أَخَذَ الَّذيِن‌َ ظَلَمُوا الصَّيْحَة‌ُ فَأَصْبَحُوا فِي‌ دِيَارِهِم‌ْ جَاثِمِين‌َ (هود: 67)

و كسانى را كه ستم كرده بودند، صيحه (آسمانى) فروگرفت و در خانه‏هايشان به روى افتادند و مردند ... (67)


وَ لَقَدْ جَاءَت‌ْ رُسُلُنَا إِبْرَاهِيمَ‌ بِالْبُشْرَي‌ قَالُوا سَلاَمَاً قَال‌َ سَلاَم‌ٌ فَمَا لَبِث‌َ أَنْ‌ جَاءَ بِعِجْل‌ٍ حَنِيذٍ (هود: 69)

فرستادگان ما [فرشتگان‏] براى ابراهيم بشارت آوردند گفتند: «سلام!» (او نيز) گفت: «سلام!» و طولى نكشيد كه گوساله بريانى (براى آنها) آورد. (69)


فَلَمَّا رَأَي‌ أَيْدِيَهُم‌ْ لاَ تَصِل‌ُ إِلَيْه‌ِ نَكِرَهُم‌ْ وَ أَوْجَس‌َ مِنْهُم‌ْ خِيفَة‌ً قَالُوا لاَ تَخَف‌ْ إِنَّا أُرْسِلْنَا إِلَي‌ قَوْم‌ِ لُوط‌ٍ (هود: 70)

(اما) هنگامى كه ديد دست آنها به آن نمى‏رسد (و از آن نمى‏خورند، كار) آنها را زشت شمرد و در دل احساس ترس نمود. به او گفتند: «نترس! ما به سوى قوم لوط فرستاده شده‏ايم!» (70)


وَامْرَأَتُه‌ُ قَائِمَة‌ٌ فَضَحِكَت‌ْ فَبَشَّرْنَاهَا بِإِسْحَاق‌َ وَ مِنْ‌ وَرَاءِ إِسْحَاق‌َ يَعْقُوب‌َ (هود: 71)

و همسرش ايستاده بود، (از خوشحالى) خنديد پس او را بشارت به اسحاق، و بعد از او يعقوب داديم. (71)


فَلَمَّا ذَهَب‌َ عَن‌ْ إِبْرَاهِيم‌َ الرَّوْع‌ُ وَ جَاءَتْه‌ُ الْبُشْرَي‌ يُجَادِلُنَا فِي‌ قَوْم‌ِ لُوط‌ٍ (هود: 74)

هنگامى كه ترس ابراهيم فرو نشست، و بشارت به او رسيد، درباره قوم لوط با ما مجادله مى‏كرد ... (74)


وَ جَاءَه‌ُ قَوْمُه‌ُ يُهْرَعُون‌َ إِلَيْه‌ِ وَ مِنْ‌ قَبْل‌ُ كَانُوا يَعْمَلُون‌َ السَّيِّئَات‌ِ قَال‌َ يَا قَوْم‌ِ هَؤُلاَءِ بَنَاتِي‌ هُن‌َّ أَطْهَرُ لَكُم‌ْ فَاتَّقُوا الله‌َ وَ لاَ تُخْزُون‌ِ فِي‌ ضَيْفِي‌ أَلَيْس‌َ مِنْكُم‌ْ رَجُل‌ٌ رَشِيدٌ (هود: 78)

قوم او (بقصد مزاحمت ميهمانان) بسرعت به سراغ او آمدند- و قبلًا كارهاى بد انجام مى‏دادند- گفت: «اى قوم من! اينها دختران منند براى شما پاكيزه‏ترند! (با آنها ازدواج كنيد و از زشتكارى چشم بپوشيد!) از خدا بترسيد و مرا در مورد ميهمانانم رسوا نسازيد! آيا در ميان شما يك مرد فهميده و آگاه وجود ندارد؟!» (78)


قَالُوا يَا لُوط‌ُ إِنَّا رُسُل‌ُ رَبِّك‌َ لَن‌ْ يَصِلُوا إِلَيْك‌َ فَأَسْرِ بِأَهْلِك‌َ بِقِطْع‌ٍ مِن‌َ اللَّيْل‌ِ وَ لاَ يَلْتَفِت‌ْ مِنْكُم‌ْ أَحَدٌ إِلاَّ امْرَأَتَك‌َ إِنَّه‌ُ مُصِيبُهَا مَا أَصَابَهُم‌ْ إِن‌َّ مَوْعِدَهُم‌ُ الصُّبْح‌ُ أَلَيْس‌َ الصُّبْح‌ُ بِقَرِيب‌ٍ (هود: 81)

(فرشتگان عذاب) گفتند: «اى لوط! ما فرستادگان پروردگار توايم! آنها هرگز دسترسى به تو پيدا نخواهند كرد! در دل شب، خانواده‏ات را (از اين شهر) حركت ده! و هيچ يك از شما پشت سرش را نگاه نكند مگر همسرت، كه او هم به همان بلايى كه آنها گرفتار مى‏شوند، گرفتار خواهد شد! موعد آنها صبح است آيا صبح نزديك نيست؟!» (81)


فَلَمَّا جَاءَ أَمْرُنَا جَعَلْنَا عَالِيَهَا سَافِلَهَا وَ أَمْطَرْنَا عَلَيْهَا حِجَارَة‌ً مِنْ‌ سِجِّيل‌ٍ مَنْضُودٍ (هود: 82)

و هنگامى كه فرمان ما فرا رسيد، آن (شهر و ديار) را زير و رو كرديم و بارانى از سنگ [گِلهاى متحجر] متراكم بر روى هم، بر آنها نازل نموديم ... (82)


وَ لَمَّا جَاءَ أَمْرُنَا نَجَّيْنَا شُعَيْبَاً وَالَّذِين‌َ آمَنُوا مَعَه‌ُ بِرَحْمَة‌ٍ مِنَّا وَ أَخَذَت‌ِ الَّذِين‌َ ظَلَمُوا الصَّيْحَة‌ُ فَأَصْبَحُوا فِي‌ دِيَارِهِم‌ْ جَاثِمِين‌َ (هود: 94)

و هنگامى كه فرمان ما فرا رسيد، شعيب و كسانى را كه با او ايمان آورده بودند، به رحمت خود نجات داديم و آنها را كه ستم كردند، صيحه (آسمانى) فرو گرفت و در ديار خود، به رو افتادند (و مردند) ... (94)


إِلَي‌ فِرْعَوْن‌َ وَ مَلَئِه‌ِ فَاتَّبَعُوا أَمْرَ فِرْعَوْن‌َ وَ مَا أَمْرُ فِرْعَوْن‌َ بِرَشِيدٍ (هود: 97)

بسوى فرعون و اطرافيانش اما آنها از فرمان فرعون پيروى كردند در حالى كه فرمان فرعون، مايه رشد و نجات نبود! (97)


يَقْدُم‌ُ قَوْمَه‌ُ يَوْم‌َ الْقِيَامَة‌ِ فَأَوْرَدَهُم‌ُ النَّارَ وَ بِئْس‌َ الْوِرْدُ الْمَوْرُودُ (هود: 98)

روز قيامت، او در پيشاپيش قومش خواهد بود و (به جاى چشمه‏هاى زلال بهشت) آنها را وارد آتش مى‏كند! و چه بد آبشخورى است (آتش)، كه بر آن وارد مى‏شوند! (98)


وَ مَا ظَلَمْنَاهُم‌ْ وَ لَكِنْ‌ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُم‌ْ فَمَا أَغْنَت‌ْ عَنْهُم‌ْ آلِهَتُهُم‌ُ الَّتِي‌ يَدْعُون‌َ مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ مِنْ‌ شَي‌ْءٍ لَمَّا جَاءَ أَمْرُ رَبِّك‌َ وَ مَا زَادُوهُم‌ْ غَيْرَ تَتْبِيب‌ٍ (هود: 101)

ما به آنها ستم نكرديم بلكه آنها خودشان بر خويشتن ستم روا داشتند! و هنگامى كه فرمان مجازات الهى فرا رسيد، معبودانى را كه غير از خدا مى‏خواندند، آنها را يارى نكردند و جز بر هلاكت آنان نيفزودند! (101)


يَوْم‌َ يَأْت‌ِ لاَ تَكَلَّم‌ُ نَفْس‌ٌ إِلاَّ بِإِذْنِه‌ِ فَمِنْهُم‌ْ شَقِي‌ٌّ وَ سَعِيدٌ (هود: 105)

آن روز كه (قيامت و زمان مجازات) فرا رسد، هيچ كس جز به اجازه او سخن نمى‏گويد گروهى بدبختند و گروهى خوشبخت! (105)


فَأَمَّا الَّذِين‌َ شَقُوا فَفِي‌ النَّارِ لَهُم‌ْ فِيهَا زَفِيرٌ وَ شَهِيق‌ٌ (هود: 106)

امّا آنها كه بدبخت شدند، در آتشند و براى آنان در آنجا، «زفير» و «شهيق» [ناله‏هاى طولانى دم و بازدم‏] است ... (106)


وَ أَمَّا الَّذِين‌َ سُعِدُوا فَفِي‌ الْجَنَّة‌ِ خَالِدِين‌َ فِيهَا مَا دَامَت‌ِ السَّمَاوَات‌ُ وَالْأَرْض‌ُ إِلاَّ مَا شَاءَ رَبُّك‌َ عَطَاءً غَيْرَ مَجْذُوذٍ (هود: 108)

امّا آنها كه خوشبخت و سعادتمند شدند، جاودانه در بهشت خواهند ماند، تا آسمانها و زمين برپاست، مگر آنچه پروردگارت بخواهد! بخششى است قطع نشدنى! (108)


فَلاَ تَك‌ُ فِي‌ مِرْيَة‌ٍ مِمَّا يَعْبُدُ هَؤُلاَءِ مَا يَعْبُدُون‌َ إِلاَّ كَمَا يَعْبُدُ آبَاؤُهُمْ‌ مِنْ‌ قَبْل‌ُ وَ إِنَّا لَمُوَفُّوهُم‌ْ نَصِيبَهُم‌ْ غَيْرَ مَنْقُوص‌ٍ (هود: 109)

پس شكّ و ترديدى (در باطل بودن) معبودهايى كه آنها مى‏پرستند، به خود راه مده! آنها همان‏گونه اين معبودها را پرستش مى‏كنند كه پدرانشان قبلًا مى‏پرستيدند، و ما نصيب آنان را بى‏كم و كاست خواهيم داد! (109)


وَ لَقَدْ آتَيْنَا مُوسَي‌ الْكِتَاب‌َ فَاخْتُلِف‌َ فِيه‌ِ وَ لَوْلاَ كَلِمَة‌ٌ سَبَقَت‌ْ مِنْ‌ رَبِّك‌َ لَقُضِي‌َ بَيْنَهُم‌ْ وَ إِنَّهُم‌ْ لَفِي‌ شَك‌ٍّ مِنْه‌ُ مُرِيب‌ٍ (هود: 110)

ما به موسى كتاب آسمانى داديم سپس در آن اختلاف شد و اگر فرمان قبلى خدا (در زمينه آزمايش و اتمام حجّت بر آنها) نبود، در ميان آنان داورى مى‏شد! و آنها (هنوز) در شكّ‏اند، شكّى آميخته به بدگمانى! (110)


فَاسْتَقِم‌ْ كَمَا أُمِرْت‌َ وَ مَنْ‌ تَاب‌َ مَعَك‌َ وَ لاَ تَطْغَوْا إِنَّه‌ُ بِمَا تَعْمَلُون‌َ بَصِيرٌ (هود: 112)

پس همان‏گونه كه فرمان يافته‏اى، استقامت كن و همچنين كسانى كه با تو بسوى خدا آمده‏اند (بايد استقامت كنند)! و طغيان نكنيد، كه خداوند آنچه را انجام مى‏دهيد مى‏بيند! (112)


وَ لاَ تَرْكَنُوا إِلَي‌ الَّذِين‌َ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ وَ مَا لَكُمْ‌ مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ مِن‌ْ أَوْلِيَاءَ ثُم‌َّ لاَ تُنْصَرُون‌َ (هود: 113)

و بر ظالمان تكيه ننماييد، كه موجب مى‏شود آتش شما را فرا گيرد و در آن حال، هيچ ولىّ و سرپرستى جز خدا نخواهيد داشت و يارى نمى‏شويد! (113)


وَاصْبِرْ فَإِن‌َّ الله‌َ لاَ يُضِيع‌ُ أَجْرَ الْمُـحْسِنِين‌َ (هود: 115)

و شكيبايى كن، كه خداوند پاداش نيكوكاران را ضايع نخواهد كرد! (115)


فَلَوْلاَ كَان‌َ مِن‌َ الْقُرُون‌ِ مِنْ‌ قَبْلِكُم‌ْ أُولُوا بَقِيَّة‌ٍ يَنْهَوْن‌َ عَن‌ِ الْفَسَادِ فِي‌ الْأَرْض‌ِ إِلاَّ قَلِيلاً مِمَّن‌ْ أَنْجَيْنَا مِنْهُم‌ْ وَاتَّبَع‌َ الَّذِين‌َ ظَلَمُوا مَا أُتْرِفُوا فِيه‌ِ وَ كَانُوا مُجْرِمِين‌َ (هود: 116)

چرا در قرون (و اقوام) قبل از شما، دانشمندان صاحب قدرتى نبودند كه از فساد در زمين جلوگيرى كنند؟! مگر اندكى از آنها، كه نجاتشان داديم! و آنان كه ستم مى‏كردند، از تنعّم و كامجويى پيروى كردند و گناهكار بودند (و نابود شدند)! (116)


وَ لِالله‌ِ غَيْب‌ُ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ وَ إِلَيْه‌ِ يُرْجَع‌ُ الْأَمْرُ كُلُّه‌ُ فَاعْبُدْه‌ُ وَ تَوَكَّل‌ْ عَلَيْه‌ِ وَ مَا رَبُّك‌َ بِغَافِل‌ٍ عَمَّا تَعْمَلُون‌َ (هود: 123)

و (آگاهى از) غيب (و اسرار نهان) آسمانها و زمين، تنها از آن خداست و همه كارها به سوى او بازمى‏گردد! پس او را پرستش كن! و بر او توكّل نما! و پروردگارت از كارهايى كه مى‏كنيد، هرگز غافل نيست! (123)


قَال‌َ يَا بُنَي‌َّ لاَ تَقْصُص‌ْ رُؤْيَاك‌َ عَلَي‌ إِخْوَتِك‌َ فَيَكِيدُوا لَك‌َ كَيْدَاً إِن‌َّ الشَّيْطَان‌َ لِلْإِنْسَان‌ِ عَدُوٌّ مُبِين‌ٌ (يوسف: 5)

گفت: «فرزندم! خواب خود را براى برادرانت بازگو مكن، كه براى تو نقشه (خطرناكى) مى‏كشند چرا كه شيطان، دشمن آشكار انسان است! (5)


فَلَمَّا ذَهَبُوا بِه‌ِ وَ أَجْمَعُوا أَنْ‌ يَجْعَلُوه‌ُ فِي‌ غَيَابَت‌ِ الْجُب‌ِّ وَ أَوَحَيْنَا إِلَيْه‌ِ لَتُنَبِّئَنَّهُمْ‌ بِأَمْرِهِم‌ْ هَذَا وَ هُم‌ْ لاَ يَشْعُرُون‌َ (يوسف: 15)

هنگامى كه او را با خود بردند، و تصميم گرفتند وى را در مخفى‏گاه چاه قرار دهند، (سرانجام مقصد خود را عملى ساختند) و به او وحى فرستاديم كه آنها را در آينده از اين كارشان با خبر خواهى ساخت در حالى كه آنها نمى‏دانند! (15)


قَالُوا يَا أَبَانَا إِنَّا ذَهَبْنَا نَسْتَبِق‌ُ وَ تَرَكْنَا يُوسُف‌َ عِنْدَ مَتَاعِنَا فَأَكَلَه‌ُ الذِّئْب‌ُ وَ مَا أَنْت‌َ بِمُؤْمِن‌ٍ لَنَا وَ لَوْ كُنَّا صَادِقِين‌َ (يوسف: 17)

گفتند: «اى پدر! ما رفتيم و مشغول مسابقه شديم، و يوسف را نزد اثاث خود گذارديم و گرگ او را خورد! تو هرگز سخن ما را باور نخواهى كرد، هر چند راستگو باشيم!» (17)


وَ جَاءُوا عَلَي‌ قَميِصِه‌ِ بِدَم‌ٍ كَذِب‌ٍ قَال‌َ بَل‌ْ سَوَّلَت‌ْ لَكُم‌ْ أَنْفُسُكُم‌ْ أَمْرَاً فَصَبْرٌ جَمِيل‌ٌ وَالله‌ُ الْمُسْتَعَان‌ُ عَلَي‌ مَا تَصِفُون‌َ (يوسف: 18)

و پيراهن او را با خونى دروغين (آغشته ساخته، نزد پدر) آوردند گفت: «هوسهاى نفسانى شما اين كار را برايتان آراسته! من صبر جميل (و شكيبايى خالى از ناسپاسى) خواهم داشت و در برابر آنچه مى‏گوييد، از خداوند يارى مى‏طلبم!» (18)


وَ جَاءَت‌ْ سَيَّارَة‌ٌ فَأَرْسَلُوا وَارِدَهُم‌ْ فَأَدْلَي‌ دَلْوَه‌ُ قَال‌َ يَا بُشْرَي‌ هَذَا غُلام‌ٌ وَ أَسَرُّوه‌ُ بِضَاعَة‌ً وَالله‌ُ عَلِيم‌ٌ بِمَا يَعْمَلُون‌َ (يوسف: 19)

و (در همين حال) كاروانى فرا رسيد و مأمور آب را (به سراغ آب) فرستادند او دلو خود را در چاه افكند (ناگهان) صدا زد: «مژده باد! اين كودكى است (زيبا و دوست داشتنى!)» و اين امر را بعنوان يك سرمايه از ديگران مخفى داشتند. و خداوند به آنچه آنها انجام مى‏دادند، آگاه بود. (19)


قَال‌َ هِي‌َ رَاوَدَتْنِي‌ عَنْ‌ نَفْسِي‌ وَ شَهِدَ شَاهِدٌ مِن‌ْ أَهْلِهَا إِنْ‌ كَان‌َ قَمِيصُه‌ُ قُدَّ مِنْ‌ قُبُل‌ٍ فَصَدَقَت‌ْ وَ هُوَ مِن‌َ الْكَاذِبِين‌َ (يوسف: 26)

(يوسف) گفت: «او مرا با اصرار به سوى خود دعوت كرد!» و در اين هنگام، شاهدى از خانواده آن زن شهادت داد كه: «اگر پيراهن او از پيش رو پاره شده، آن آن راست مى‏گويد، و او از دروغگويان است. (26)


وَ إِنْ‌ كَان‌َ قَمِيصُه‌ُ قُدَّ مِنْ‌ دُبُرٍ فَكَذَبَت‌ْ وَ هُوَ مِن‌َ الصَّادِقِين‌َ (يوسف: 27)

و اگر پيراهنش از پشت پاره شده، آن زن دروغ مى‏گويد، و او از راستگويان است.» (27)


فَلَمَّا رَأَي‌ قَمِيصَه‌ُ قُدَّ مِنْ‌ دُبُرٍ قَال‌َ إِنَّه‌ُ مِنْ‌ كَيْدِكُن‌َّ إِن‌َّ كَيْدَكُن‌َّ عَظِيم‌ٌ (يوسف: 28)

هنگامى كه (عزيز مصر) ديد پيراهن او [يوسف‏] از پشت پاره شده، گفت: «اين از مكر و حيله شما زنان است كه مكر و حيله شما زنان، عظيم است! (28)


فَلَمَّا سَمِعَت‌ْ بِمَكْرِهِن‌َّ أَرْسَلَت‌ْ إِلَيْهِن‌َّ وَ أَعْتَدَت‌ْ لَهُن‌َّ مُتَّكَأً وَ آتَت‌ْ كُل‌َّ وَاحِدَة‌ٍ مِنْهُن‌َّ سِكِّينَاً وَ قَالَت‌ِ اخْرُج‌ْ عَلَيْهِن‌َّ فَلَمَّا رَأَيْنَه‌ُ أَكْبَرْنَه‌ُ وَ قَطَّعْن‌َ أَيْدِيَهُن‌َّ وَ قُلْن‌َ حَاش‌َ لِالله‌ِ مَا هَذَا بَشَرَاً إِن‌ْ هَذَا إِلاَّ مَلَك‌ٌ كَرِيم‌ٌ (يوسف: 31)

هنگامى كه (همسر عزيز) از فكر آنها با خبر شد، به سراغشان فرستاد (و از آنها دعوت كرد) و براى آنها پشتى (گرانبها، و مجلس باشكوهى) فراهم ساخت و به دست هر كدام، چاقويى (براى بريدن ميوه) داد و در اين موقع (به يوسف) گفت: «وارد مجلس آنان شو!» هنگامى كه چشمشان به او افتاد، او را بسيار بزرگ (و زيبا) شمردند و (بى‏توجه) دستهاى خود را بريدند و گفتند: «منزّه است خدا! اين بشر نيست اين يك فرشته بزرگوار است!» (31)


قَالَت‌ْ فَذَلِكُن‌َّ الَّذِي‌ لُمْتُنَّنِي‌ فِيه‌ِ وَ لَقَدْ رَاوَدْتُه‌ُ عَنْ‌ نَفْسِه‌ِ فَاسْتَعْصَم‌َ وَ لَئِنْ‌ لَم‌ْ يَفْعَل‌َ مَا آمُرُه‌ُ لَيُسْجَنَن‌َّ وَ لَيَكُونَاً مِن‌َ الصَّاغِرِين‌َ (يوسف: 32)

(همسر عزيز) گفت: «اين همان كسى است كه بخاطر (عشق) او مرا سرزنش كرديد! (آرى،) من او را به خويشتن دعوت كردم و او خوددارى كرد! و اگر آنچه را دستور مى‏دهم انجام ندهد، به زندان خواهد افتاد و مسلّماً خوار و ذليل خواهد شد!» (32)


فَاسْتَجَاب‌َ لَه‌ُ رَبُّه‌ُ فَصَرَف‌َ عَنْه‌ُ كَيْدَهُن‌َّ إِنَّه‌ُ هُوَ السَّمِيع‌ُ الْعَلِيم‌ُ (يوسف: 34)

پروردگارش دعاى او را اجابت كرد و مكر آنان را از او بگردانيد چرا كه او شنوا و داناست! (34)


يَا صَاحِبَي‌ِ السِّجْن‌ِ أَمَّا أَحَدُكُمَا فَيَسْقِي‌ رَبَّه‌ُ خَمْرَاً وَ أَمَّا الْآخَرُ فَيُصْلَب‌ُ فَتَأْكُل‌ُ الطَّيْرُ مِنْ‌ رَأْسِه‌ِ قُضِي‌َ الْأَمْرُ الَّذِي‌ فِيه‌ِ تَسْتَفْتِيَان‌ِ (يوسف: 41)

اى دوستان زندانى من! امّا يكى از شما (دو نفر، آزاد مى‏شود و) ساقى شراب براى صاحب خود خواهد شد و امّا ديگرى به دار آويخته مى‏شود و پرندگان از سر او مى‏خورند! و مطلبى كه درباره آن (از من) نظر خواستيد، قطعى و حتمى است!» (41)


وَ قَال‌َ لِلَّذِي‌ ظَن‌َّ أَنَّه‌ُ نَاج‌ٍ مِنْهُمَا اذْكُرْنِي‌ عِنْدَ رَبِّك‌َ فَأَنْسَاه‌ُ الشَّيْطَان‌ُ ذِكْرَ رَبِّه‌ِ فَلَبِث‌َ فِي‌ السِّجْن‌ِ بِضْع‌َ سِنِين‌َ (يوسف: 42)

و به آن يكى از آن دو نفر، كه مى‏دانست رهايى مى‏يابد، گفت: «مرا نزد صاحبت [سلطان مصر] يادآورى كن!» ولى شيطان يادآورى او را نزد صاحبش از خاطر وى برد و بدنبال آن، (يوسف) چند سال در زندان باقى ماند. (42)


وَ قَال‌َ الَّذِي‌ نَجَا مِنْهُمَا وَادَّكَرَ بَعْدَ أُمَّة‌ٍ أَنَا أُنَبِّئُكُمْ‌ بِتَأْوِيلِه‌ِ فَأَرْسِلُون‌ِ (يوسف: 45)

و يكى از آن دو كه نجات يافته بود- و بعد از مدّتى به خاطرش آمد- گفت: «من تأويل آن را به شما خبر مى‏دهم مرا (به سراغ آن جوان زندانى) بفرستيد!» (45)


قَال‌َ تَزْرَعُون‌َ سَبْع‌َ سِنِين‌َ دَأَبَاً فَمَا حَصَدْتُمْ‌ فَذَرُوه‌ُ فِي‌ سُنْبُلِه‌ِ إِلاَّ قَلِيلاً مِمَّا تَأْكُلُون‌َ (يوسف: 47)

گفت: «هفت سال با جديّت زراعت مى‏كنيد و آنچه را درو كرديد، جز كمى كه مى‏خوريد، در خوشه‏هاى خود باقى بگذاريد (و ذخيره نماييد). (47)


وَ قَال‌َ الْمَلِك‌ُ ائْتُونِي‌ بِه‌ِ فَلَمَّا جَاءَه‌ُ الرَّسُول‌ُ قَال‌َ ارْجِع‌ْ إِلَي‌ رَبِّك‌َ فَاسْأَلْه‌ُ مَا بَال‌ُ النِّسْوَة‌ِ الاَّتِي‌‌ قَطَّعْن‌َ أَيْدِيَهُن‌َّ إِن‌َّ رَبِّي‌ بِكَيْدِهِن‌َّ عَلِيم‌ٌ (يوسف: 50)

پادشاه گفت: «او را نزد من آوريد!» ولى هنگامى كه فرستاده او نزد وى [يوسف‏] آمد گفت: «به سوى صاحبت بازگرد، و از او بپرس ماجراى زنانى كه دستهاى خود را بريدند چه بود؟ كه خداى من به نيرنگ آنها آگاه است.» (50)


وَ قَال‌َ الْمَلِك‌ُ ائْتُونِي‌ بِه‌ِ أَسْتَخْلِصْه‌ُ لِنَفْسِي‌ فَلَمَّا كَلَّمَه‌ُ قَال‌َ إِنَّك‌َ الْيَوْم‌َ لَدَيْنَا مَكِين‌ٌ أَمِين‌ٌ (يوسف: 54)

پادشاه گفت: «او [يوسف‏] را نزد من آوريد، تا وى را مخصوص خود گردانم!» هنگامى كه (يوسف نزد وى آمد و) با او صحبت كرد، (پادشاه به عقل و درايت او پى برد و) گفت: «تو امروز نزد ما جايگاهى والا دارى، و مورد اعتماد هستى!» (54)


وَ جَاءَ إِخْوَة‌ُ يُوسُف‌َ فَدَخَلُوا عَلَيْه‌ِ فَعَرَفَهُم‌ْ وَ هُم‌ْ لَه‌ُ مُنْكِرُون‌َ (يوسف: 58)

(سرزمين كنعان را قحطى فرا گرفت) برادران يوسف (در پى موادّ غذايى به مصر) آمدند و بر او وارد شدند. او آنان را شناخت ولى آنها او را نشناختند. (58)


فَإِنْ‌ لَم‌ْ تَأْتُونِي‌ بِه‌ِ فَلاَ كَيْل‌َ لَكُم‌ْ عِنْدِي‌ وَ لاَ تَقْرَبُون‌ِ (يوسف: 60)

و اگر او را نزد من نياوريد، نه كيل (و پيمانه‏اى از غلّه) نزد من خواهيد داشت و نه (اصلًا) به من نزديك شويد!» (60)


فَلَمَّا رَجَعُوا إِلَي‌ أَبِيهِم‌ْ قَالُوا يَا أَبَانَا مُنِع‌َ مِنَّا الْكَيْل‌ُ فَأَرْسِل‌ْ مَعَنَا أَخَانَا نَكْتَل‌ْ وَ إِنَّا لَه‌ُ لَحَافِظُون‌َ (يوسف: 63)

هنگامى كه به سوى پدرشان بازگشتند، گفتند: «اى پدر! دستور داده شده كه (بدون حضور برادرمان بنيامين) پيمانه‏اى (از غلّه) به ما ندهند پس برادرمان را با ما بفرست، تا سهمى (از غلّه) دريافت داريم و ما او را محافظت خواهيم كرد!» (63)


قَال‌َ هَل‌ْ آَمَنُكُم‌ْ عَلَيْه‌ِ إِلاَّ كَمَا أَمِنْتُكُم‌ْ عَلَي‌ أَخِيه‌ِ مِنْ‌ قَبْل‌ُ فَالله‌ُ خَيْرٌ حَافِظَاً وَ هُوَ أَرْحَم‌ُ الرَّاحِمين‌َ (يوسف: 64)

گفت: «آيا نسبت به او به شما اطمينان كنم همان‏گونه كه نسبت به برادرش (يوسف) اطمينان كردم (و ديديد چه شد)؟! و (در هر حال،) خداوند بهترين حافظ، و مهربانترين مهربانان است» (64)


قَال‌َ لَن‌ْ أُرْسِلَه‌ُ مَعَكُم‌ْ حَتَّي‌ تُؤْتُون‌ِ مَوْثِقَاً مِن‌َ الله‌ِ لَتَأْتُنَّنِي‌ بِه‌ِ إِلاَّ أَنْ‌ يُحَاط‌َ بِكُم‌ْ فَلَمَّا آتَوْه‌ُ مَوْثِقَهُم‌ْ قَال‌َ الله‌ُ عَلَي‌ مَا نَقُول‌ُ وَكِيل‌ٌ (يوسف: 66)

گفت: «من هرگز او را با شما نخواهم فرستاد، تا پيمان مؤكّد الهى بدهيد كه او را حتماً نزد من خواهيد آورد! مگر اينكه (بر اثر مرگ يا علّت ديگر،) قدرت از شما سلب گردد. و هنگامى كه آنها پيمان استوار خود را در اختيار او گذاردند، گفت: «خداوند، نسبت به آنچه مى‏گوييم، ناظر و نگهبان است!» (66)


وَ قَال‌َ يَا بَنِي‌َّ لاَ تَدْخُلُوا مِنْ‌ بَاب‌ٍ وَاحدٍ وَادْخُلُوا مِن‌ْ أَبْوَاب‌ٍ مُتَفَرِّقَة‌ٍ وَ مَا أُغْنِي‌ عَنْكُمْ‌ مِن‌َ الله‌ِ مِنْ‌ شَي‌ْءٍ إِنِ‌ الْحُكْم‌ُ إِلاَّ لِالله‌ِ عَلَيْه‌ِ تَوَكَّلْت‌ُ وَ عَلَيْه‌ِ فَلْيَتَوَكَّل‌ِ الْمُتَوَكِّلُون‌َ (يوسف: 67)

و (هنگامى كه مى‏خواستند حركت كنند، يعقوب) گفت: «فرزندان من! از يك در وارد نشويد بلكه از درهاى متفرّق وارد گرديد (تا توجه مردم به سوى شما جلب نشود)! و (من با اين دستور،) نمى‏توانم حادثه‏اى را كه از سوى خدا حتمى است، از شما دفع كنم! حكم و فرمان، تنها از آنِ خداست! بر او توكّل كرده‏ام و همه متوكّلان بايد بر او توكّل كنند!» (67)


وَ لَمَّا دَخَلُوا عَلَي‌ يُوسُف‌َ آوَي‌ إِلَيْه‌ِ أَخَاه‌ُ قَال‌َ إِنِّي‌ أَنَا أَخُوك‌َ فَلاَ تَبْتَئِس‌ْ بِمَا كَانُوا يَعْمَلُون‌َ (يوسف: 69)

هنگامى كه (برادران) بر يوسف وارد شدند، برادرش را نزد خود جاى داد و گفت: «من برادر تو هستم، از آنچه آنها انجام مى‏دادند، غمگين و ناراحت نباش!» (69)


فَلَمَّا جَهَّزَهُمْ‌ بِجَهَازِهِم‌ْ جَعَل‌َ السِّقَايَة‌َ فِي‌ رَحْل‌ِ أَخِيه‌ِ ثُم‌َّ أَذَّن‌َ مُؤَذِّن‌ٌ أَيَّتُهَا الْعِيرُ إِنَّكُم‌ْ لَسَارِقُون‌َ (يوسف: 70)

و هنگامى كه (مأمور يوسف) بارهاى آنها را بست، ظرف آبخورى پادشاه را در بارِ برادرش گذاشت سپس كسى صدا زد «اى اهل قافله، شما دزد هستيد!» (70)


قَالُوا فَمَا جَزَاؤُه‌ُ إِنْ‌ كُنْتُمْ‌ كَاذِبِين‌َ (يوسف: 74)

آنها گفتند: «اگر دروغگو باشيد، كيفرش چيست؟» (74)


قَالُوا جَزَاؤُه‌ُ مَن‌ وُجِدَ فِي‌ رَحْلِه‌ِ فَهُوَ جَزَاؤُه‌ُ كَذَلِك‌َ نَجْزِي‌ الظَّالِمِين‌َ (يوسف: 75)

گفتند: «هر كس (آن پيمانه) در بارِ او پيدا شود، خودش كيفر آن خواهد بود (و بخاطر اين كار، برده شما خواهد شد) ما اين گونه ستمگران را كيفر مى‏دهيم!» (75)


فَبَدَأَ بِأَوْعِيَتِهِم‌ْ قَبْل‌َ وِعَاءِ أَخِيه‌ِ ثُم‌َّ اسْتَخْرَجَهَا مِنْ‌ وِعَاءِ أَخِيه‌ِ كَذَلِك‌َ كِدْنَا لِيُوسُف‌َ مَا كَان‌َ لِيَأْخُذَ أَخَاه‌ُ فِي‌ دين‌ِ الْمَلِك‌ِ إِلاَّ أَنْ‌ يَشَاءَ الله‌ُ نَرْفَع‌ُ دَرَجَات‌ٍ مَنْ‌ نَشَاءُ وَ فَوْق‌َ كُل‌ِّ ذِي‌ عِلْم‌ٍ عَلِيم‌ٌ (يوسف: 76)

در اين هنگام، (يوسف) قبل از بار برادرش، به كاوش بارهاى آنها پرداخت سپس آن را از بارِ برادرش بيرون آورد اين گونه راه چاره را به يوسف ياد داديم! او هرگز نمى‏توانست برادرش را مطابق آيين پادشاه (مصر) بگيرد، مگر آنكه خدا بخواهد! درجات هر كس را بخواهيم بالا مى‏بريم و برتر از هر صاحب علمى، عالمى است! (76)


قَالُوا إِنْ‌ يَسْرِق‌ْ فَقَدْ سَرَق‌َ أَخ‌ٌ لَه‌ُ مِنْ‌ قَبْل‌ُ فَأَسَرَّهَا يُوسُف‌ُ فِي‌ نَفْسِه‌ِ وَ لَم‌ْ يُبْدِهَا لَهُم‌ْ قَال‌َ أَنْتُم‌ْ شَرٌّ مَكَانَاً وَالله‌ُ أَعْلَم‌ُ بِمَا تَصِفُون‌َ (يوسف: 77)

(برادران) گفتند: «اگر او [بنيامين‏] دزدى كند، (جاى تعجب نيست) برادرش (يوسف) نيز قبل از او دزدى كرد» يوسف (سخت ناراحت شد، و) اين (ناراحتى) را در درون خود پنهان داشت، و براى آنها آشكار نكرد (همين اندازه) گفت: «شما (از ديدگاه من،) از نظر منزلت بدترين مردميد! و خدا از آنچه توصيف مى‏كنيد، آگاهتر است!» (77)


قَالُوا يَا أَيُّهَا الْعَزِيرُ إِن‌َّ لَه‌ُ أَبَاً شَيْخَاً كَبِيرَاً فَخُذْ أَحَدَنَا مَكَانَه‌ُ إِنَّا نَرَاك‌َ مِن‌َ الْمُـحْسِنين‌َ (يوسف: 78)

گفتند: «اى عزيز! او پدر پيرى دارد (كه سخت ناراحت مى‏شود) يكى از ما را به جاى او بگير ما تو را از نيكوكاران مى‏بينيم!» (78)


فَلَمَّا اسْتَيْأَسُوا مِنْه‌ُ خَلَصُوا نَجِيَّاً قَال‌َ كَبِيرُهُمْ‌ أَلَم‌ْ تَعْلَمُوا أَن‌َّ أَبَاكُم‌ْ قَدْ أَخَذَ عَلَيْكُمْ‌ مَوْثِقَاً مِن‌َ الله‌ِ وَ مِنْ‌ قَبْل‌ُ مَا فَرَّطْتُم‌ْ فِي‌ يُوسُف‌َ فَلَن‌ْ أَبْرَح‌َ الْأَرْض‌َ حَتَّي‌ يَأْذَن‌َ لِي‌ أَبِي‌ أَوْ يَحْكُم‌َ الله‌ُ لِي‌ وَ هُوَ خَيْرُ الْحَاكِمِين‌َ (يوسف: 80)

هنگامى كه (برادران) از او مأيوس شدند، به كنارى رفتند و با هم به نجوا پرداختند (برادر) بزرگشان گفت: «آيا نمى‏دانيد پدرتان از شما پيمان الهى گرفته و پيش از اين درباره يوسف كوتاهى كرديد؟! من از اين سرزمين حركت نمى‏كنم، تا پدرم به من اجازه دهد يا خدا درباره من داورى كند، كه او بهترين حكم‏كنندگان است! (80)


ارْجِعُوا إِلَي‌ أَبِيكُم‌ْ فَقُولُوا يَا أَبَانَا إِن‌َّ ابْنَك‌َ سَرَق‌َ وَ مَا شَهِدْنَا إِلاَّ بِمَا عَلِمْنَا وَ مَا كُنَّا لِلْغَيْب‌ِ حَافِظِين‌َ (يوسف: 81)

شما به سوى پدرتان بازگرديد و بگوييد: پدر (جان)، پسرت دزدى كرد! و ما جز به آنچه مى‏دانستيم گواهى نداديم و ما از غيب آگاه نبوديم! (81)


قَال‌َ بَل‌ْ سَوَّلَت‌ْ لَكُم‌ْ أَنْفُسُكُم‌ْ أَمْرَاً فَصَبْرٌ جَميل‌ٌ عَسَي‌ الله‌ُ أَنْ‌ يَأْتِيَنِي‌ بِهِمْ‌ جَميعَاً إِنَّه‌ُ هُوَ الْعَلِيم‌ُ الْحَكِيم‌ُ (يوسف: 83)

(يعقوب) گفت: « (هواى) نفس شما، مسأله را چنين در نظرتان آراسته است! من صبر مى‏كنم، صبرى زيبا (و خالى از كفران)! اميدوارم خداوند همه آنها را به من بازگرداند چرا كه او دانا و حكيم است! (83)


وَ تَوَلَّي‌ عَنْهُم‌ْ وَ قَال‌َ يَا أَسَفَي‌ عَلَي‌ يُوسُف‌َ وَابْيَضَّت‌ْ عَينَاه‌ُ مِن‌َ الْحُزْن‌ِ فَهُوَ كَظِيمٌ‌ (يوسف: 84)

و از آنها روى برگرداند و گفت: «وا اسفا بر يوسف!» و چشمان او از اندوه سفيد شد، اما خشم خود را فرو مى‏برد (و هرگز كفران نمى‏كرد)! (84)


يَا بَنِي‌َّ اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِنْ‌ يُوسُف‌َ وَ أَخِيه‌ِ وَ لاَ تَيْأَسُوا مِنْ‌ رَوْح‌ِ الله‌ِ إِنَّه‌ُ لاَ يَيْأَس‌ُ مِنْ‌ رَوْح‌ِ الله‌ِ إِلاَّ الْقَوْم‌ُ الْكَافِرُون‌َ (يوسف: 87)

پسرانم! برويد، و از يوسف و برادرش جستجو كنيد و از رحمت خدا مأيوس نشويد كه تنها گروه كافران، از رحمت خدا مأيوس مى‏شوند!» (87)


فَلَمَّا دَخَلُوا عَلَيْه‌ِ قَالُوا يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنَا وَ أَهْلَنَا الضُّرُّ وَ جِئْنَا بِبِضَاعَة‌ٍ مُزْجَاة‌ٍ فَأَوْف‌ِ لَنَا الْكَيْل‌َ وَ تَصَدَّق‌ْ عَلَيْنَا إِن‌َّ الله‌َ يَجْزِي‌ الْمُتَصَدِّقِين‌َ (يوسف: 88)

هنگامى كه آنها بر او [يوسف‏] وارد شدند، گفتند: «اى عزيز! ما و خاندان ما را ناراحتى فرا گرفته، و متاع كمى (براى خريد موادّ غذايى) با خود آورده‏ايم پيمانه را براى ما كامل كن و بر ما تصدّق و بخشش نما، كه خداوند بخشندگان را پاداش مى‏دهد!» (88)


قَالُوا أَإِنَّك‌َ لَأَنْت‌َ يُوسُف‌ُ قَال‌َ أَنَا يُوسُف‌ُ وَ هَذَا أَخِي‌ قَدْ مَن‌َّ الله‌ُ عَلَيْنَا إِنَّه‌ُ مَنْ‌ يَتَّق‌ِ وَ يَصْبِرْ فَإِن‌َّ الله‌َ لاَ يُضِيع‌ُ أَجْرَ الْمُـحْسِنِين‌َ (يوسف: 90)

گفتند: «آيا تو همان يوسفى؟!» گفت: « (آرى،) من يوسفم، و اين برادر من است! خداوند بر ما منّت گذارد هر كس تقوا پيشه كند، و شكيبايى و استقامت نمايد، (سرانجام پيروز مى‏شود) چرا كه خداوند پاداش نيكوكاران را ضايع نمى‏كند!» (90)


اذْهَبُوا بِقَمِيصِي‌ هَذَا فَأَلْقُوه‌ُ عَلَي‌ وَجْه‌ِ أَبِي‌ يَأْت‌ِ بَصِيرَاً وَأْتُونِي‌ بِأَهْلِكُم‌ْ أَجْمَعِين‌َ (يوسف: 93)

اين پيراهن مرا ببريد، و بر صورت پدرم بيندازيد، بينا مى‏شود! و همه نزديكان خود را نزد من بياوريد!» (93)


فَلَمَّا أَنْ‌ جَاءَ الْبَشِيرُ أَلْقَاه‌ُ عَلَي‌ وَجهِه‌ِ فَارْتَدَّ بَصِيرَاً قَال‌َ أَلَم‌ْ أَقُلْ‌ لَكُم‌ْ إِنِّي‌ أَعْلَم‌ُ مِن‌َ الله‌ِ مَا لاَ تَعْلَمُون‌َ (يوسف: 96)

امّا هنگامى كه بشارت دهنده فرا رسيد، آن (پيراهن) را بر صورت او افكند ناگهان بينا شد! گفت: «آيا به شما نگفتم من از خدا چيزهايى مى‏دانم كه شما نمى‏دانيد؟!» (96)


فَلَمَّا دَخَلُوا عَلَي‌ يُوسُف‌َ آوَي‌ إِلَيْه‌ِ أَبَوَيْه‌ِ وَ قَال‌َ ادْخُلُوا مِصْرَ إِنْ‌ شَاءَ الله‌ُ آمِنِين‌َ (يوسف: 99)

و هنگامى كه بر يوسف وارد شدند، او پدر و مادر خود را در آغوش گرفت، و گفت: «همگى داخل مصر شويد، كه انشاء اللَّه در امن و امان خواهيد بود!» (99)


أَفَأَمِنُوا أَنْ‌ تَأْتِيَهُم‌ْ غاشِيَة‌ٌ مِن‌ْ عَذَاب‌ِ الله‌ِ أَوْ تَأْتِيَهُم‌ُ السَّاعَة‌ُ بَغْتَة‌ً وَ هُم‌ْ لاَ يَشْعُرُون‌َ (يوسف: 107)

آيا ايمن از آنند كه عذاب فراگيرى از سوى خدا به سراغ آنان بيايد، يا ساعت رستاخيز ناگهان فرارسد، در حالى كه متوجّه نيستند؟! (107)


وَ مَا أَرْسَلْنَا مِنْ‌ قَبْلِك‌َ إِلاَّ رِجَالاً نُوحِي‌ إِلَيْهِمْ‌ مِن‌ْ أَهْل‌ِ الْقُرَي‌ أَفَلَم‌ْ يَسِيرُوا فِي‌ الْأَرْض‌ِ فَيَنْظُرُوا كَيْف‌َ كَان‌َ عَاقِبَة‌ُ الَّذِين‌َ مِنْ‌ قَبْلِهِم‌ْ وَ لَدَارُ الْآخِرَة‌ِ خَيْرٌ لِلَّذِين‌َ اتَّقَوْا أَفَلاَ تَعْقِلُون‌َ (يوسف: 109)

و ما نفرستاديم پيش از تو، جز مردانى از اهل آباديها كه به آنها وحى مى‏كرديم! آيا (مخالفان دعوت تو،) در زمين سير نكردند تا ببينند عاقبت كسانى كه پيش از آنها بودند چه شد؟! و سراى آخرت براى پرهيزكاران بهتر است! آيا فكر نمى‏كنيد؟! (109)


حَتَّي‌ إِذَا اسْتَيْأَس‌َ الرُّسُل‌ُ وَ ظَنُّوا أَنَّهُم‌ْ قَدْ كُذِبُوا جَاءَهُم‌ْ نَصْرُنَا فَنُجِّي‌َ مَنْ‌ نَشَاءُ وَ لاَ يُرَدُّ بَأْسُنَا عَن‌ِ الْقَوْم‌ِ الْمُـجْرِمِين‌َ (يوسف: 110)

(پيامبران به دعوت خود، و دشمنان آنها به مخالفت خود هم چنان ادامه دادند) تا آن گاه كه رسولان مأيوس شدند، و (مردم) گمان كردند كه به آنان دروغ گفته شده است در اين هنگام، يارى ما به سراغ آنها آمد آنان را كه خواستيم نجات يافتند و مجازات و عذاب ما از قوم گنهكار بازگردانده نمى‏شود! (110)


وَ إِنْ‌ تَعْجَب‌ْ فَعَجَب‌ٌ قَوْلُهُم‌ْ أَإِذَا كُنَّا تُرَابَاً أَإِنَّا لَفِي‌ خَلْق‌ٍ جَدِيدٍ أُولَئِك‌َ الَّذِين‌َ كَفَرُوا بِرَبِّهِم‌ْ وَ أُولَئِك‌َ الْأَغْلال‌ُ فِي‌ أَعْنَاقِهِم‌ْ وَ أُولَئِك‌َ أَصْحَاب‌ُ النَّارِ هُم‌ْ فِيهَا خَالِدُون‌َ (رعد: 5)

و اگر (از چيزى) تعجب مى‏كنى، عجيب گفتار آنهاست كه مى‏گويند: «آيا هنگامى كه ما خاك شديم، (بار ديگر زنده مى‏شويم و) به خلقت جديدى بازمى‏گرديم؟!» آنها كسانى هستند كه به پروردگارشان كافر شده‏اند و آنان غل و زنجيرها در گردنشان است و آنها اهل دوزخند، و جاودانه در آن خواهند ماند! (5)


لَه‌ُ مُعَقِّبَات‌ٌ مِنْ‌ بَيْن‌ِ يَدَيْه‌ِ وَ مِن‌ْ خَلْفِه‌ِ يَحْفَظُونَه‌ُ مِن‌ْ أَمْرِ الله‌ِ إِن‌َّ الله‌َ لاَ يُغَيِّرُ مَا بِقَوْم‌ٍ حَتَّي‌ يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِم‌ْ وَ إِذَا أَرَادَ الله‌ُ بِقَوْم‌ٍ سُوءً فَلاَ مَرَدَّ لَه‌ُ وَ مَا لَهُمْ‌ مِنْ‌ دُونِه‌ِ مِنْ‌ وَال‌ٍ (رعد: 11)

براى انسان، مأمورانى است كه پى در پى، از پيش رو، و از پشت سرش او را از فرمان خدا [حوادث غير حتمى‏] حفظ مى‏كنند (امّا) خداوند سرنوشت هيچ قوم (و ملّتى) را تغيير نمى‏دهد مگر آنكه آنان آنچه را در خودشان است تغيير دهند! و هنگامى كه خدا اراده سويى به قومى (بخاطر اعمالشان) كند، هيچ چيز مانع آن نخواهد شد و جز خدا، سرپرستى نخواهند داشت! (11)


وَ يُسَبِّح‌ُ الرَّعْدُ بِحَمْدِه‌ِ وَالْمَلاَئِكَة‌ُ مِن‌ْ خِيفَتِه‌ِ وَ يُرْسِل‌ُ الصَّوَاعِق‌َ فَيُصِيب‌ُ بِهَا مَنْ‌ يَشَاءُ وَ هُم‌ْ يُجَادِلُون‌َ فِي‌ الله‌ِ وَ هُوَ شَدِيدُ الْمِـحَال‌ِ (رعد: 13)

و رعد، تسبيح و حمد او مى‏گويد و (نيز) فرشتگان از ترس او! و صاعقه‏ها را مى‏فرستد و هر كس را بخواهد گرفتار آن مى‏سازد، (در حالى كه آنها با مشاهده اين همه آيات الهى، باز هم) درباره خدا به مجادله مشغولند! و او قدرتى بى‏انتها (و مجازاتى دردناك) دارد! (13)


قُل‌ْ مَنْ‌ رَب‌ُّ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ قُل‌ِ الله‌ُ قُل‌ْ أَفَاتَّخَذْتُمْ‌ مِنْ‌ دُونِه‌ِ أَوْلِيَاءَ لاَ يَمْلِكُون‌َ لِأَنْفُسِهِمْ‌ نَفْعَاً وَ لاَ ضَرَّاً قُل‌ْ هَل‌ْ يَسْتَوِي‌ الْأَعْمَي‌ وَالْبَصِيرُ أَم‌ْ هَل‌ْ تَسْتَوِي‌ الظُّلُمَات‌ُ وَالنُّورُ أَم‌ْ جَعَلُوا لِالله‌ِ شُرَكَاءَ خَلَقُوا كَخَلْقِه‌ِ فَتَشَابَه‌َ الْخَلْق‌ُ عَلَيْهِمْ‌ قُل‌ِ الله‌ُ خَالِق‌ُ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ وَ هُوَ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ (رعد: 16)

بگو: «چه كسى پروردگار آسمانها و زمين است؟» بگو: «اللَّه!» (سپس) بگو: «آيا اوليا (و خدايانى) غير از او براى خود برگزيده‏ايد كه (حتّى) مالك سود و زيان خود نيستند (تا چه رسد به شما؟!)» بگو: «آيا نابينا و بينا يكسانند؟! يا ظلمتها و نور برابرند؟! آيا آنها همتايانى براى خدا قرار دادند بخاطر اينكه آنان همانند خدا آفرينشى داشتند، و اين آفرينشها بر آنها مشتبه شده است؟!» بگو: «خدا خالق همه چيز است و اوست يكتا و پيروز!» (16)


أَنْزَل‌َ مِن‌َ السَّمَاءِ مَاءً فَسَالَت‌ْ أَوْدِيَة‌ٌ بِقَدَرِهَا فَاحْتَمَل‌َ السَّيْل‌ُ زَبَدَاً رَابِيَاً وَ مِمَّا يُوقِدُون‌َ عَلَيْه‌ِ فِي‌ النَّارِ ابْتِغَاءَ حِلْيَة‌ٍ أَوْ مَتَاع‌ٍ زَبَدٌ مِثْلُه‌ُ كَذَلِك‌َ يَضْرِب‌ُ الله‌ُ الْحَق‌َّ وَالْبَاطِل‌َ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَيَذْهَب‌ُ جُفَاءً وَ أَمَّا مَا يَنْفَع‌ُ النَّاس‌َ فَيَمْكُث‌ُ فِي‌ الْأَرْض‌ِ كَذَلِك‌َ يَضْرِب‌ُ الله‌ُ الْأَمْثَال‌َ (رعد: 17)

خداوند از آسمان آبى فرستاد و از هر درّه و رودخانه‏اى به اندازه آنها سيلابى جارى شد سپس سيل بر روى خود كفى حمل كرد و از آنچه (در كوره‏ها،) براى به دست آوردن زينت آلات يا وسايل زندگى، آتش روى آن روشن مى‏كنند نيز كفهايى مانند آن به وجود مى‏آيد- خداوند، حق و باطل را چنين مثل مى‏زند!- امّا كفها به بيرون پرتاب مى‏شوند، ولى آنچه به مردم سود مى‏رساند [آب يا فلز خالص‏] در زمين مى‏ماند خداوند اينچنين مثال مى‏زند! (17)


أَفَمَنْ‌ يَعْلَم‌ُ أَنَّ مَا أُنْزِل‌َ إِلَيْك‌َ مِنْ‌ رَبِّك‌َ الْحَق‌ُّ كَمَن‌ْ هُوَ أَعْمَي‌ إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُولُوا الْأَلْبَاب‌ِ (رعد: 19)

آيا كسى كه مى‏داند آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده حق است، همانند كسى است كه نابيناست؟! تنها صاحبان انديشه متذكّر مى‏شوند ... (19)


سَلام‌ٌ عَلَيْكُمْ‌ بِمَا صَبَرْتُم‌ْ فَنِعْم‌َ عُقْبَي‌ الدَّارِ (رعد: 24)

(و به آنان مى‏گويند:) سلام بر شما بخاطر صبر و استقامتتان! چه نيكوست سرانجام آن سرا (ى جاويدان)! (24)


وَ لَوْ أَن‌َّ قُرآنَاً سُيِّرَت‌ْ بِه‌ِ الْجِبَال‌ُ أَوْ قُطِّعَت‌ْ بِه‌ِ الْأَرْض‌ُ أَوْ كُلِّم‌َ بِه‌ِ الْمَوْتَي‌ بِلْ‌ لِالله‌ِ الْأَمْرُ جَمِيعَاً أَفَلَم‌ْ يَيَأْس‌ِ الَّذِين‌َ آمَنوا أَنْ‌ لَوْ يَشَاءُ الله‌ُ لَهَدَي‌ النَّاس‌َ جَمِيعَاً وَ لاَ يَزَال‌ُ الَّذِين‌َ كَفَرُوا تُصِيبُهُمْ‌ بِمَا صَنَعُوا قَارِعَة‌ٌ أَوْ تَحُل‌ُّ قَرِيبَاً مِنْ‌ دَارِهِم‌ْ حَتَّي‌ يَأْتِي‌َ وَعْدُ الله‌ِ إِن‌َّ الله‌َ لاَ يُخْلِف‌ُ الْمِيعَادَ (رعد: 31)

اگر بوسيله قرآن، كوه‏ها به حركت درآيند يا زمينها قطعه قطعه شوند، يا بوسيله آن با مردگان سخن گفته شود، (باز هم ايمان نخواهند آورد!) ولى همه كارها در اختيار خداست! آيا آنها كه ايمان آورده‏اند نمى‏دانند كه اگر خدا بخواهد همه مردم را (به اجبار) هدايت مى‏كند (امّا هدايت اجبارى سودى ندارد)! و پيوسته بلاهاى كوبنده‏اى بر كافران بخاطر اعمالشان وارد مى‏شود، و يا بنزديكى خانه آنها فرود مى‏آيد، تا وعده (نهايى) خدا فرا رسد به يقين خداوند در وعد خود تخلّف نمى‏كند! (31)


وَ لَقَدِ اسْتُهْزِأَ بِرُسُل‌ٍ مِنْ‌ قَبْلِك‌َ فَأَمْلَيْت‌ُ لِلَّذِين‌َ كَفَرُوا ثُم‌َّ أَخَذْتُهُم‌ْ فَكَيْف‌َ كَان‌َ عِقَاب‌ِ (رعد: 32)

(تنها تو را استهزا نكردند،) پيامبران پيش از تو را نيز مورد استهزا قرار دادند من به كافران مهلت دادم سپس آنها را گرفتم ديدى مجازات من چگونه بود؟! (32)


أَفَمَن‌ْ هُوَ قَائِم‌ٌ عَلَي‌ كُل‌ِّ نَفْس‌ٍ بِمَا كَسَبَت‌ْ وَ جَعَلُوا لِالله‌ِ شُرَكَاءَ قُل‌ْ سَمُّوهُم‌ْ أَم‌ْ تُنَبِّئُونَه‌ُ بِمَا لاَ يَعْلَم‌ُ فِي‌ الْأَرْض‌ِ أَمْ‌ بِظَاهِرٍ مِن‌َ الْقَوْل‌ِ بَل‌ْ زُيِّن‌َ لِلَّذِين‌َ كَفَرُوا مَكْرُهُم‌ْ وَ صُدُّوا عَن‌ِ السَّبِيل‌ِ وَ مَنْ‌ يُضْلِل‌ِ الله‌ُ فَمَا لَه‌ُ مِن‌ْ هَادٍ (رعد: 33)

آيا كسى كه بالاى سر همه ايستاده، (و حافظ و نگهبان و مراقب همه است،) و اعمال همه را مى‏بيند (، همچون كسى است كه هيچ يك از اين صفات را ندارد)؟! آنان براى خدا همتايانى قرار دادند بگو: «آنها را نام ببريد! آيا چيزى را به او خبر مى‏دهيد كه از وجود آن در روى زمين بى‏خبر است، يا سخنان ظاهرى (و تو خالى) مى‏گوييد؟!» (نه، شريكى براى خدا وجود ندارد) بلكه در نظر كافران، دروغهايشان زينت داده شده، (و بر اثر ناپاكى درون، چنين مى‏پندارند كه واقعيتى دارد) و آنها از راه (خدا) بازداشته شده‏اند و هر كس را خدا گمراه كند، راهنمايى براى او وجود نخواهد داشت! (33)


وَ إِنْ‌ مَا نُرِيَنَّك‌َ بَعْض‌َ الَّذِي‌ نَعِدُهُم‌ْ أَوْ نَتَوَفَّيَنَّك‌َ فَإِنَّمَا عَلَيْك‌َ الْبَلاغ‌ُ وَ عَلَيْنَا الْحِسَاب‌ُ (رعد: 40)

و اگر پاره‏اى از مجازاتها را كه به آنها وعده مى‏دهيم به تو نشان دهيم، يا (پيش از فرا رسيدن اين مجازاتها) تو را بميرانيم، در هر حال تو فقط مأمور ابلاغ هستى و حساب (آنها) بر ماست. (40)


وَ قَدْ مَكَرَ الَّذِين‌َ مِنْ‌ قَبْلِهِم‌ْ فَلِالله‌ِ الْمَكْرُ جَمِيعَاً يَعْلَم‌ُ مَا تَكْسِب‌ُ كُل‌ُّ نَفْس‌ٍ وَ سَيَعْلَم‌ُ الْكُفَّارُ لِمَن‌ْ عُقْبَي‌ الدَّارِ (رعد: 42)

پيش از آنان نيز كسانى طرحها و نقشه‏ها كشيدند ولى تمام طرحها و نقشه‏ها از آن خداست! او از كار هر كس آگاه است و بزودى كفّار مى‏دانند سرانجام (نيك و بد) در سراى ديگر از آن كيست! (42)


وَ مَا أَرْسَلْنَا مِنْ‌ رَسُول‌ٍ إِلاَّ بِلِسَان‌ِ قَوْمِه‌ِ لِيُبَيِّن‌َ لَهُم‌ْ فَيُضِل‌ُّ الله‌ُ مَنْ‌ يَشَاءُ وَ يَهْدِي‌ مَنْ‌ يَشَاءُ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيم‌ُ (ابراهيم: 4)

ما هيچ پيامبرى را، جز به زبان قومش، نفرستاديم تا (حقايق را) براى آنها آشكار سازد سپس خدا هر كس را بخواهد (و مستحق بداند) گمراه، و هر كس را بخواهد (و شايسته بداند) هدايت مى‏كند و او توانا و حكيم است. (4)


وَ قَال‌َ مُوسَي‌ إِنْ‌ تَكْفُرُوا أَنْتُم‌ْ وَ مَنْ‌ فِي‌ الْأَرْض‌ِ جَمِيعَاً فَإِن‌َّ الله‌َ لَغَنِي‌ٌّ حَمِيدٌ (ابراهيم: 8)

و موسى (به بنى اسرائيل) گفت: «اگر شما و همه مردم روى زمين كافر شويد، (به خدا زيانى نمى‏رسد چرا كه) خداوند، بى‏نياز و شايسته ستايش است!» (8)


أَلَم‌ْ يَأْتِكُم‌ْ نَبَأُ الَّذِين‌َ مِنْ‌ قَبْلِكُم‌ْ قَوْم‌ِ نُوح‌ٍ وَ عَادٍ وَ ثَمُودَ وَالَّذِين‌َ مِنْ‌ بَعْدِهِم‌ْ لاَ يَعْلَمُهُم‌ْ إِلاَّ الله‌ُ جاءَتْهُم‌ْ رُسُلُهُم‌ْ بِالْبَيِّنات‌ِ فَرَدُّوا أَيْدِيَهُم‌ْ فِي‌ أَفْوَاهِهِم‌ْ وَ قَالُوا إِنَّا كَفَرْنَا بِمَا أُرْسِلْتُمْ‌ بِه‌ِ وَ إِنَّا لَفِي‌ شَك‌ٍّ مِمَّا تَدْعُونَنَا إِلَيْه‌ِ مُرِيب‌ٍ (ابراهيم: 9)

آيا خبر كسانى كه پيش از شما بودند، به شما نرسيد؟! «قوم نوح» و «عاد» و «ثمود» و آنها كه پس از ايشان بودند همانها كه جز خداوند از آنان آگاه نيست پيامبرانشان دلايل روشن براى آنان آوردند، ولى آنها (از روى تعجّب و استهزا) دست بر دهان گرفتند و گفتند: «ما به آنچه شما به آن فرستاده شده‏ايد، كافريم! و نسبت به آنچه ما را به سوى آن مى‏خوانيد، شكّ و ترديد داريم!» (9)


قَالَت‌ْ رُسُلُهُم‌ْ أَفِي‌ الله‌ِ شَك‌ٌّ فَاطِرِ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ يَدْعُوكُم‌ْ لِيَغْفِرَ لَكُمْ‌ مِنْ‌ ذُنُوبِكُم‌ْ وَ يُؤَخِّرَكُم‌ْ إِلَي‌ أَجَل‌ٍ مُسَمَّي‌ً قَالُوا إِن‌ْ أَنْتُم‌ْ إِلاَّ بَشَرٌ مِثْلُنَا تُرِيدُون‌َ أَنْ‌ تَصُدُّونَا عَمَّا كَان‌َ يَعْبُدُ آبَاؤُنَا فَأْتُونَا بِسُلْطَان‌ٍ مُبِين‌ٍ (ابراهيم: 10)

رسولان آنها گفتند: «آيا در خدا شكّ است؟! خدايى كه آسمانها و زمين را آفريده او شما را دعوت مى‏كند تا گناهانتان را ببخشد، و تا موعد مقرّرى شما را باقى گذارد!» آنها گفتند: « (ما اينها را نمى‏فهميم! همين اندازه مى‏دانيم كه) شما انسانهايى همانند ما هستيد، مى‏خواهيد ما را از آنچه پدرانمان مى‏پرستيدند بازداريد شما دليل و معجزه روشنى براى ما بياوريد!» (10)


قَالَت‌ْ لَهُم‌ْ رُسُلُهُم‌ْ إِنْ‌ نَحْن‌ُ إِلاَّ بَشَرٌ مِثْلُكُم‌ْ وَ لَكِنَّ‌ الله‌َ يَمُن‌ُّ عَلَي‌ مَنْ‌ يَشَاءُ مِن‌ْ عِبَادِه‌ِ وَ مَا كَان‌َ لَنَا أَنْ‌ نَأْتِيَكُمْ‌ بِسُلْطَان‌ٍ إِلاَّ بِإِذْن‌ِ الله‌ِ وَ عَلَي‌ الله‌ِ فَلْيَتَوَكَّل‌ِ الْمُؤْمِنُون‌َ (ابراهيم: 11)

پيامبرانشان به آنها گفتند: «درست است كه ما بشرى همانند شما هستيم، ولى خداوند بر هر كس از بندگانش بخواهد (و شايسته بداند)، نعمت مى‏بخشد (و مقام رسالت عطا مى‏كند)! و ما هرگز نمى‏توانيم معجزه‏اى جز بفرمان خدا بياوريم! (و از تهديدهاى شما نمى‏هراسيم) افراد باايمان بايد تنها بر خدا توكّل كنند! (11)


وَ مَا لَنَا أَنْ لاَ نَتَوَكَّل‌َ عَلَي‌ الله‌ِ وَ قَدْ هَدَانَا سُبُلَنَا وَ لَنَصْبِرَن‌َّ عَلَي‌ مَا آذَيْتُمُونَا وَ عَلَي‌ الله‌ِ فَلْيَتَوَكَّل‌ِ الْمُتَوَكِّلُون‌َ (ابراهيم: 12)

و چرا بر خدا توكّل نكنيم، با اينكه ما را به راه‏هاى (سعادت) رهبرى كرده است؟! و ما بطور مسلّم در برابر آزارهاى شما صبر خواهيم كرد (و دست از رسالت خويش بر نمى‏داريم)! و توكّل كنندگان، بايد فقط بر خدا توكّل كنند!» (12)


وَ قَال‌َ الَّذِين‌َ كَفَرُوا لِرُسُلِهِم‌ْ لَنُخْرِجَنَّكُمْ‌ مِن‌ْ أَرْضِنَا أَوْ لَتَعُودُن‌َّ فِي‌ مِلَّتِنَا فَأَوْحَي‌ إِلَيْهِم‌ْ رَبُّهُم‌ْ لَنُهْلِكَن‌َّ الظَّالِمِين‌َ (ابراهيم: 13)

(ولى) كافران به پيامبران خود گفتند: «ما قطعاً شما را از سرزمين خود بيرون خواهيم كرد، مگر اينكه به آيين ما بازگرديد!» در اين حال، پروردگارشان به آنها وحى فرستاد كه: «ما ظالمان را هلاك مى‏كنيم! (13)


وَ بَرَزُوا لِالله‌ِ جَمِيعَاً فَقَال‌َ الضُّعَفَاءُ لِلَّذِين‌َ اسْتَكْبَرُوا إِنَّا كُنَّا لَكُم‌ْ تَبَعَاً فَهَل‌ْ أَنْتُمْ‌ مُغْنُون‌َ عَنَّا مِن‌ْ عَذَاب‌ِ الله‌ِ مِنْ‌ شَيْ‌ءٍ قَالُوا لَوْ هَدَانَا الله‌ُ لَهَدَيْنَاكُم‌ْ سَوَاءٌ عَلَيْنَا أَجَزِعْنَا أَم‌ْ صَبَرْنَا مَا لَنَا مِنْ‌ مَحِيص‌ٍ (ابراهيم: 21)

و (در قيامت)، همه آنها در برابر خدا ظاهر مى‏شوند در اين هنگام، ضعفا [دنباله‏روان نادان‏] به مستكبران (و رهبران گمراه) مى‏گويند: «ما پيروان شما بوديم! آيا (اكنون كه بخاطر پيروى از شما گرفتار مجازات الهى شده‏ايم،) شما حاضريد سهمى از عذاب الهى را بپذيريد و از ما برداريد؟» آنها مى‏گويند: «اگر خدا ما را هدايت كرده بود، ما نيز شما را هدايت مى‏كرديم! (ولى كار از اينها گذشته است،) چه بيتابى كنيم و چه شكيبايى، تفاوتى براى ما ندارد راه گريزى براى ما نيست!» (21)


وَ قَال‌َ الشَّيْطَان‌ُ لَمَّا قُضِي‌َ الْأَمْرُ إِن‌َّ الله‌َ وَعَدَكُم‌ْ وَعْدَ الْحَق‌ِّ وَ وَعَدْتُكُم‌ْ فَأَخْلَفْتُكُم‌ْ وَ مَا كَان‌َ لِي‌َ عَلَيْكُمْ‌ مِنْ‌ سُلْطَان‌ٍ إِلاَّ أَنْ‌ دَعَوْتُكُم‌ْ فَاسْتَجَبْتُم‌ْ لِي‌ فَلاَ تَلُومُونِي‌ وَ لُومُوا أَنْفُسَكُمْ‌ مَا أَنَا بِمُصْرِخِكُم‌ْ وَ مَا أَنْتُمْ بِمُصْرِخِي‌َّ إِنِّي‌ كَفَرْت‌ُ بِمَا أَشْرَكْتُمُون‌ِ مِنْ‌ قَبْل‌ُ إِن‌َّ الظَّالِمِين‌َ لَهُم‌ْ عَذَاب‌ٌ أَلِيم‌ٌ (ابراهيم: 22)

و شيطان، هنگامى كه كار تمام مى‏شود، مى‏گويد: «خداوند به شما وعده حق داد و من به شما وعده (باطل) دادم، و تخلّف كردم! من بر شما تسلّطى نداشتم، جز اينكه دعوتتان كردم و شما دعوت مرا پذيرفتيد! بنا بر اين، مرا سرزنش نكنيد خود را سرزنش كنيد! نه من فريادرس شما هستم، و نه شما فريادرس من! من نسبت به شرك شما درباره خود، كه از قبل داشتيد، (و اطاعت مرا همرديف اطاعت خدا قرار داديد) بيزار و كافرم!» مسلّماً ستمكاران عذاب دردناكى دارند! (22)


وَ جَعَلُوا لِالله‌ِ أَندَادَاً لِيُضِلُّوا عَنْ‌ سَبِيلِه‌ِ قُل‌ْ تَمَتَّعُوا فَإِن‌َّ مَصِيرَكُم‌ْ إِلَي‌ النَّارِ (ابراهيم: 30)

آنها براى خدا همتايانى قرار داده‏اند، تا (مردم را) از راه او (منحرف و) گمراه سازند بگو: « (چند روزى از زندگى دنيا و لذّات آن) بهره گيريد امّا عاقبت كار شما به سوى آتش (دوزخ) است!» (30)


الله‌ُ الَّذِي‌ خَلَق‌َ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌َ وَ أَنْزَل‌َ مِن‌َ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَج‌َ بِه‌ِ مِن‌َ الثَّـمَرَات‌ِ رِزْقَاً لَكُم‌ْ وَ سَخَّرَ لَكُم‌ُ الْفُلْك‌َ لِتَجْرِي‌َ فِي‌ الْبَحْرِ بِأَمْرِه‌ِ وَ سَخَّرَ لَكُم‌ُ الْأَنْهَارَ (ابراهيم: 32)

خداوند همان كسى است كه آسمانها و زمين را آفريد و از آسمان، آبى نازل كرد و با آن، ميوه‏ها (ى مختلف) را براى روزى شما (از زمين) بيرون آورد و كشتى‏ها را مسخّر شما گردانيد، تا بر صفحه دريا به فرمان او حركت كنند و نهرها را (نيز) مسخّر شما نمود (32)


رَب‌ِّ إِنَّهُن‌َّ أَضْلَلْن‌َ كَثيرَاً مِن‌َ النَّاس‌ِ فَمَنْ‌ تَبِعَنِي‌ فَإِنَّه‌ُ مِنِّي‌ وَ مَن‌ْ عَصَانِي‌ فَإِنَّك‌َ غَفُورٌ رَحِيم‌ٌ (ابراهيم: 36)

پروردگارا! آنها [بتها] بسيارى از مردم را گمراه ساختند! هر كس از من پيروى كند از من است و هر كس نافرمانى من كند، تو بخشنده و مهربانى! (36)


رَبَّنَا إِنِّي‌ أَسْكَنْت‌ُ مِنْ‌ ذُرِّيَّتِي‌ بِوَادٍ غَيْرِ ذِي‌ زَرْع‌ٍ عِنْدَ بَيْتِك‌َ الْمُـحَرَّم‌ِ رَبَّنَا لِيُقِيمُوا الصَّلاَة‌َ فَاجْعَل‌ْ أَفْئِدَة‌ً مِن‌َ النَّاس‌ِ تَهْوِي‌ إِلَيْهِم‌ْ وَارْزُقْهُمْ‌ مِن‌َ الَّثمَرَات‌ِ لَعَلَّهُم‌ْ يَشْكُرُون‌َ (ابراهيم: 37)

پروردگارا! من بعضى از فرزندانم را در سرزمين بى‏آب و علفى، در كنار خانه‏اى كه حرم توست، ساكن ساختم تا نماز را برپا دارند تو دلهاى گروهى از مردم را متوجّه آنها ساز و از ثمرات به آنها روزى ده شايد آنان شكر تو را بجاى آورند! (37)


وَ أَنْذِرِ النَّاس‌َ يَوْم‌َ يَأْتِيهِم‌ُ الْعَذَاب‌ُ فَيَقُول‌ُ الَّذِين‌َ ظَلَمُوا رَبَّنَا أَخِّرْنَا إِلَي‌ أَجَل‌ٍ قَرِيب‌ٍ نُجِب‌ْ دَعْوَتَك‌َ وَ نَتَّبِع‌ِ الرُّسُل‌َ أَوَ لَم‌ْ تَكُونُوا أَقْسَمْتُمْ‌ مِنْ‌ قَبْل‌ُ مَا لَكُمْ‌ مِنْ‌ زَوَال‌ٍ (ابراهيم: 44)

و مردم را از روزى كه عذاب الهى به سراغشان مى‏آيد، بترسان! آن روز كه ظالمان مى‏گويند: «پروردگارا! مدّت كوتاهى ما را مهلت ده، تا دعوت تو را بپذيريم و از پيامبران پيروى كنيم!» (امّا پاسخ مى‏شنوند كه:) مگر قبلًا سوگند ياد نكرده بوديد كه زوال و فنايى براى شما نيست؟! (44)


فَلاَ تَحْسَبَن‌َّ الله‌َ مُخْلِف‌َ وَعْدِه‌ِ رُسُلَهُ‌ إِن‌َّ الله‌َ عَزِيزٌ ذُو انْتِقَام‌ٍ (ابراهيم: 47)

پس گمان مبر كه خدا وعده‏اى را كه به پيامبرانش داده، تخلّف كند! چرا كه خداوند قادر و انتقام گيرنده است. (47)


ذَرْهُم‌ْ يَأْكُلُوا وَ يَتَمَتَّعُوا وَ يُلْهِهِم‌ُ الْأَمَل‌ُ فَسَوْف‌َ يَعْلَمُون‌َ (حجر: 3)

بگذار آنها بخورند، و بهره گيرند، و آرزوها آنان را غافل سازد ولى بزودى خواهند فهميد! (3)


وَ لَوْ فَتَحْنا عَلَيْهِمْ‌ بَابَاً مِن‌َ السَّمَاءِ فَظَلُّوا فِيه‌ِ يَعْرُجُون‌َ (حجر: 14)

و اگر درى از آسمان به روى آنان بگشاييم، و آنها پيوسته در آن بالا روند ... (14)


إِلاَّ مَن‌ِ اسْتَرَق‌َ السَّمْع‌َ فَأَتْبَعَه‌ُ شِهَاب‌ٌ مُبِين‌ٌ (حجر: 18)

مگر آن كس كه استراق سمع كند (و دزدانه گوش فرا دهد) كه «شهاب مبين» او را تعقيب مى‏كند (و مى‏راند) (18)


وَ أَرْسَلْنَا الرِّيَاح‌َ لَوَاقِح‌َ فَأَنْزَلْنَا مِن‌َ السَّمَاءِ مَاءً فَأَسْقَيْنَاكُمُوه‌ُ وَ مَا أَنْتُم‌ْ لَه‌ُ بِخَازِنِين‌َ (حجر: 22)

ما بادها را براى بارور ساختن (ابرها و گياهان) فرستاديم و از آسمان آبى نازل كرديم، و شما را با آن سيراب ساختيم در حالى كه شما توانايى حفظ و نگهدارى آن را نداشتيد! (22)


فَإِذَا سَوَّيْتُه‌ُ وَ نَفَخْت‌ُ فِيه‌ِ مِنْ‌ رُوحِي‌ فَقَعُوا لَه‌ُ سَاجِدِين‌َ (حجر: 29)

هنگامى كه كار آن را به پايان رساندم، و در او از روح خود (يك روح شايسته و بزرگ) دميدم، همگى براى او سجده كنيد!» (29)


فَسَجَدَ الْمَلائِكَة‌ُ كُلُّهُم‌ْ أَجْمَعُون‌َ (حجر: 30)

همه فرشتگان، بى استثنا، سجده كردند ... (30)


قَال‌َ فَاخْرُج‌ْ مِنْهَا فَإِنَّك‌َ رَجِيم‌ٌ (حجر: 34)

فرمود: «از صف آنها [فرشتگان‏] بيرون رو، كه رانده‏شده‏اى (از درگاه ما!). (34)


قَال‌َ رَب‌ِّ فَأَنْظِرْنِي‌ إِلَي‌ يَوْم‌ِ يُبْعَثُون‌َ (حجر: 36)

گفت: «پروردگارا! مرا تا روز رستاخيز مهلت ده (و زنده بگذار!)» (36)


قَال‌َ فَإِنَّك‌َ مِن‌َ الْمُنْظَرِين‌َ (حجر: 37)

فرمود: «تو از مهلت يافتگانى! (37)


إِذْ دَخَلُوا عَلَيْه‌ِ فَقَالُوا سَلاَمَاً قَال‌َ إِنَّا مِنْكُم‌ْ وَجِلُون‌َ (حجر: 52)

هنگامى كه بر او وارد شدند و سلام كردند (ابراهيم) گفت: «ما از شما بيمناكيم!» (52)


قَال‌َ أَبَشَّرْتُمُونِي‌ عَلَي‌ أَنْ‌ مَسَّنِي‌َ الْكِبَرُ فَبِم‌َ تُبَشِّرُون‌َ (حجر: 54)

گفت: «آيا به من (چنين) بشارت مى‏دهيد با اينكه پير شده‏ام؟! به چه چيز بشارت مى‏دهيد؟!» (54)


قَالُوا بَشَّرْنَاك‌َ بِالْحَق‌ِّ فَلاَ تَكُنْ‌ مِن‌َ الْقَانِطِين‌َ (حجر: 55)

گفتند: «تو را به حق بشارت داديم از مأيوسان مباش!» (55)


قَال‌َ فَمَا خَطْبُكُم‌ْ أَيُّهَا الْمُرْسَلُون‌َ (حجر: 57)

(سپس) گفت: «مأموريت شما چيست اى فرستادگان خدا؟» (57)


فَلَمَّا جَاءَ آل‌َ لُوط‌ٍ الْمُرْسَلُون‌َ (حجر: 61)

هنگامى كه فرستادگان (خدا) به سراغ خاندان لوط آمدند ... (61)


فَأَسْرِ بِأَهْلِك‌َ بِقِطْع‌ٍ مِن‌َ اللَّيْل‌ِ وَاتَّبِع‌ْ أَدْبَارَهُم‌ْ وَ لاَ يَلْتَفِت‌ْ مِنْكُم‌ْ أَحَدٌ وَامْضُوا حَيْث‌ُ تُؤْمَرُون‌َ (حجر: 65)

پس، خانواده‏ات را در اواخر شب با خود بردار، و از اينجا ببر و خودت به دنبال آنها حركت كن و كسى از شما به پشت سر خويش ننگرد مأمور هستيد برويد!» (65)


قَال‌َ إِن‌َّ هَؤُلاَءِ ضَيْفِي‌ فَلاَ تَفْضَحُون‌ِ (حجر: 68)

(لوط) گفت: «اينها ميهمانان منند آبروى مرا نريزيد! (68)


فَأَخَذَتْهُم‌ُ الصَّيْحَة‌ُ مُشْرِقِين‌َ (حجر: 73)

سرانجام، هنگام طلوع آفتاب، صيحه (مرگبار- بصورت صاعقه يا زمين‏لرزه-) آنها را فراگرفت! (73)


فَجَعَلْنَا عَالِيَهَا سَافِلَهَا وَ أَمْطَرْنَا عَلَيْهِم‌ْ حِجَارَة‌ً مِنْ‌ سِجِّيل‌ٍ (حجر: 74)

سپس (شهر و آبادى آنها را زير و رو كرديم) بالاى آن را پايين قرار داديم و بارانى از سنگ بر آنها فرو ريختيم! (74)


فَانْتَقَمْنَا مِنْهُم‌ْ وَ إِنَّهُمَا لَبِإِمَام‌ٍ مُبِين‌ٍ (حجر: 79)

ما از آنها انتقام گرفتيم و (شهرهاى ويران شده) اين دو [قوم لوط و اصحاب الأيكه‏] بر سر راه (شما در سفرهاى شام)، آشكار است! (79)


وَ آتَيْنَاهُم‌ْ آيَاتِنَا فَكَانُوا عَنْهَا مُعْرِضِين‌َ (حجر: 81)

ما آيات خود را به آنان داديم ولى آنها از آن روى گرداندند! (81)


فَأَخَذَتْهُم‌ُ الصَّيْحَة‌ُ مُصْبِحِين‌َ (حجر: 83)

امّا سرانجام صيحه (مرگبار)، صبحگاهان آنان را فرا گرفت (83)


فَمَا أَغْنَي‌ عَنْهُمْ‌ مَا كَانُوا يَكْسِبُون‌َ (حجر: 84)

و آنچه را به دست آورده بودند، آنها را از عذاب الهى نجات نداد! (84)


وَ مَا خَلَقْنَا السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌َ وَ مَا بَيْنَهُمَا إِلاَّ بِالْحَق‌ِّ وَ إِن‌َّ السَّاعَة‌َ لَآتِيَة‌ٌ فَاصْفَح‌ِ الصَّفْح‌َ الْجَمِيل‌َ (حجر: 85)

ما آسمانها و زمين و آنچه را ميان آن دو است، جز بحق نيافريديم و ساعت موعود [قيامت‏] قطعاً فرا خواهد رسيد (و جزاى هر كس به او مى‏رسد)! پس، از آنها به طرز شايسته‏اى صرف نظر كن (و آنها را بر نادانيهايشان ملامت ننما)! (85)


فَوَ رَبِّك‌َ لَنَسْأَلَنَّهُم‌ْ أَجْمَعِين‌َ (حجر: 92)

به پروردگارت سوگند، (در قيامت) از همه آنها سؤال خواهيم كرد ... (92)


فَاصْدَع‌ْ بِمَا تُؤْمَرُ وَ أَعْرِض‌ْ عَن‌ِ الْمُشْرِكِين‌َ (حجر: 94)

آنچه را مأموريت دارى، آشكارا بيان كن! و از مشركان روى گردان (و به آنها اعتنا نكن)! (94)


الَّذِين‌َ يَجْعَلُون‌َ مَع‌َ الله‌ِ إِلَهَاً آخَرَ فَسَوْف‌َ يَعْلَمُون‌َ (حجر: 96)

همانها كه معبود ديگرى با خدا قرار دادند امّا بزودى مى‏فهمند! (96)


فَسَبِّح‌ْ بِحَمْدِ رَبِّك‌َ وَ كُنْ‌ مِن‌َ السَّاجِدِين‌َ (حجر: 98)

(براى دفع ناراحتى آنان) پروردگارت را تسبيح و حمد گو! و از سجده كنندگان باش! (98)


أَتَي‌ أَمْرُ الله‌ِ فَلاَ تَسْتَعْجِلُوه‌ُ سُبْحَانَه‌ُ وَ تَعَالَي‌ عَمَّا يُشْرِكُون‌َ (نحل: 1)

فرمان خدا (براى مجازات مشركان و مجرمان،) فرا رسيده است براى آن عجله نكنيد! منزّه و برتر است خداوند از آنچه همتاى او قرار مى‏دهند! (1)


يُنَزِّل‌ُ الْمَلاَئِكَة‌َ بِالرُّوح‌ِ مِن‌ْ أَمْرِه‌ِ عَلَي‌ مَنْ‌ يَشَاءُ مِن‌ْ عِبَادِه‌ِ أَن‌ْ أَنْذِرُوا أَنَّه‌ُ لاَ إِله‌َ إِلاَّ أَنَا فَاتَّقُون‌ِ (نحل: 2)

فرشتگان را با روح (الهى) بفرمانش بر هر كس از بندگانش بخواهد نازل مى‏كند (و به آنها دستور مى‏دهد) كه مردم را انذار كنيد (و بگوييد:) معبودى جز من نيست از (مخالفت دستور) من، بپرهيزيد! (2)


خَلَق‌َ الْإِنْسَان‌َ مِنْ‌ نُطْفَة‌ٍ فَإِذَا هُوَ خَصِيم‌ٌ مُبِين‌ٌ (نحل: 4)

انسان را از نطفه بى‏ارزشى آفريد و سرانجام (او موجودى فصيح، و) مدافع آشكار از خويشتن گرديد! (4)


أَفَمَنْ‌ يَخْلُق‌ُ كَمَنْ‌ لاَ يَخْلُق‌ُ أَفَلاَ تَذَكَّرُون‌َ (نحل: 17)

آيا كسى كه (اين گونه مخلوقات را) مى‏آفريند، همچون كسى است كه نمى‏آفريند؟! آيا متذكّر نمى‏شويد؟! (17)


إِلَهُكُم‌ْ إِلَه‌ٌ وَاحِدٌ فَالَّذِين‌َ لاَ يُؤْمِنُون‌َ بِالْآخِرَة‌ِ قُلُوبُهُمْ‌ مُنْكِرَة‌ٌ وَ هُمْ‌ مُسْتَكْبِرُون‌َ (نحل: 22)

معبود شما خداوند يگانه است امّا كسانى كه به آخرت ايمان نمى‏آورند، دلهايشان (حق را) انكار مى‏كند و مستكبرند. (22)


قَدْ مَكَرَ الَّذِين‌َ مِنْ‌ قَبْلِهِم‌ْ فَأَتَي‌ الله‌ُ بُنْيَانَهُمْ‌ مِن‌َ الْقَوَاعِدِ فَخَرَّ عَلَيْهِم‌ُ السَّقْف‌ُ مِنْ‌ فَوْقِهِم‌ْ وَ أَتَاهُم‌ُ الْعَذَاب‌ُ مِن‌ْ حَيث‌ُ لاَ يَشْعُرُون‌َ (نحل: 26)

كسانى كه قبل از ايشان بودند (نيز) از اين توطئه‏ها داشتند ولى خداوند به سراغ شالوده (زندگى) آنها رفت و آن را از اساس ويران كرد و سقف از بالا بر سرشان فرو ريخت و عذاب (الهى) از آن جايى كه نمى‏دانستند به سراغشان آمد! (26)


الَّذِين‌َ تَتَوَفَّاهُم‌ُ الْمَلاَئِكَة‌ُ ظَالِمِي‌ أَنْفُسِهِم‌ْ فَأَلْقَوُا السَّلَم‌َ مَا كُنَّا نَعْمَل‌ُ مِنْ‌ سُوءٍ بَلَي‌ إِن‌َّ الله‌َ عَلِيم‌ٌ بِمَا كُنْتُمْ‌ تَعْمَلُون‌َ (نحل: 28)

همانها كه فرشتگان (مرگ) روحشان را مى‏گيرند در حالى كه به خود ظلم كرده بودند! در اين موقع آنها تسليم مى‏شوند (و بدروغ مى‏گويند:) ما كار بدى انجام نمى‏داديم! آرى، خداوند به آنچه انجام مى‏داديد عالم است! (28)


فَادْخُلُوا أَبْوَاب‌َ جَهَنَّم‌َ خَالِدِين‌َ فِيهَا فَلَبِئْس‌َ مَثْوَي‌ الْمُتَكَبِّرين‌َ (نحل: 29)

(به آنها گفته مى‏شود:) اكنون از درهاى جهنم وارد شويد در حالى كه جاودانه در آن خواهيد بود! چه جاى بدى است جايگاه مستكبران! (29)


فَأَصَابَهُم‌ْ سَيِّئَات‌ُ مَا عَمِلُوا وَ حَاق‌َ بِهِمْ‌ مَا كَانُوا بِه‌ِ يَسْتَهْزِئُون‌َ (نحل: 34)

و سرانجام بديهاى اعمالشان به آنها رسيد و آنچه را (از وعده‏هاى عذاب) استهزا مى‏كردند، بر آنان وارد شد. (34)


وَ قَال‌َ الَّذِين‌َ أَشْرَكُوا لَوْ شَاءَ الله‌ُ مَا عَبَدْنَا مِنْ‌ دُونِه‌ِ مِنْ‌ شَي‌ْءٍ نَحْن‌ُ وَ لاَ آبَاؤُنَا وَ لاَ حَرَّمْنَا مِنْ‌ دُونِه‌ِ مِنْ‌ شَي‌ْءٍ كَذَلِك‌َ فَعَل‌َ الَّذِين‌َ مِنْ‌ قَبْلِهِم‌ْ فَهَل‌ْ عَلَي‌ الرُّسُل‌ِ إِلاَّ الْبَلاَغ‌ُ الْمُبِين‌ُ (نحل: 35)

مشركان گفتند: «اگر خدا مى‏خواست، نه ما و نه پدران ما، غير او را پرستش نمى‏كرديم و چيزى را بدون اجازه او حرام نمى‏ساختيم!» (آرى،) كسانى كه پيش از ايشان بودند نيز همين كارها را انجام دادند ولى آيا پيامبران وظيفه‏اى جز ابلاغ آشكار دارند؟! (35)


وَ لَقَدْ بَعَثْنَا فِي‌ كُل‌ِّ أُمَّة‌ٍ رَسُولاً أَن‌ِ اعْبُدُوا الله‌َ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوت‌َ فَمِنْهُمْ‌ مَن‌ْ هَدَي‌ الله‌ُ وَ مِنْهُمْ‌ مَن‌ْ حَقَّت‌ْ عَلَيْه‌ِ الضَّلاَلَة‌ُ فَسِيرُوا فِي‌ الْأَرْض‌ِ فَانْظُرُوا كَيْف‌َ كَان‌َ عَاقِبَة‌ُ الْمُكَذِّبِين‌َ (نحل: 36)

ما در هر امتى رسولى برانگيختيم كه: «خداى يكتا را بپرستيد و از طاغوت اجتناب كنيد!» خداوند گروهى را هدايت كرد و گروهى ضلالت و گمراهى دامانشان را گرفت پس در روى زمين بگرديد و ببينيد عاقبت تكذيب‏كنندگان چگونه بود! (36)


إِنْ‌ تَحْرِص‌ْ عَلَي‌ هُدَاهُم‌ْ فَإِن‌َّ الله‌َ لاَ يَهْدِي‌ مَنْ‌ يُضِل‌ُّ وَ مَا لَهُمْ‌ مِنْ‌ نَاصِرِين‌َ (نحل: 37)

هر قدر بر هدايت آنها حريص باشى، (سودى ندارد چرا) كه خداوند كسى را كه گمراه ساخت، هدايت نمى‏كند و آنها ياورانى نخواهند داشت! (37)


إِنَّمَا قَوْلُنَا لِشَي‌ْءٍ إِذَا أَرَدْنَاه‌ُ أَنْ‌ نَقُول‌َ لَه‌ُ كُنْ‌ فَيَكُون‌ُ (نحل: 40)

(رستاخيز مردگان براى ما مشكل نيست زيرا) وقتى چيزى را اراده مى‏كنيم، فقط به آن مى‏گوييم: «موجود باش!» بلافاصله موجود مى‏شود. (40)


وَ مَا أَرْسَلْنَا مِنْ‌ قَبْلِك‌َ إِلاَّ رِجَالاً نُوحِي‌ إِلَيْهِم‌ْ فَاسْأَلُوا أَهْل‌َ الذِّكْرِ إِنْ‌ كُنْتُمْ‌ لاَ تَعْلَمُون‌َ (نحل: 43)

و پيش از تو، جز مردانى كه به آنها وحى مى‏كرديم، نفرستاديم! اگر نمى‏دانيد، از آگاهان بپرسيد (تا تعجب نكنيد از اينكه پيامبر اسلام از ميان همين مردان برانگيخته شده است)! (43)


أَفَأَمِن‌َ الَّذِين‌َ مَكَرُوا السَّيِّئَات‌ِ أَنْ‌ يَخْسِف‌َ الله‌ُ بِهِم‌ُ الْأَرْض‌َ أَوْ يَأْتِيَهُم‌ُ الْعَذَاب‌ُ مِن‌ْ حَيْث‌ُ لاَ يَشْعُرُون‌َ (نحل: 45)

آيا توطئه‏گران از اين ايمن گشتند كه ممكن است خدا آنها را در زمين فروبرد، و يا مجازات (الهى)، از آن جا كه انتظارش را ندارند، به سراغشان آيد؟! ... (45)


أَوْ يَأْخُذَهُم‌ْ فِي‌ تَقَلُّبِهِم‌ْ فَمَا هُمْ‌ بِمُعْجِزِين‌َ (نحل: 46)

يا به هنگامى (كه براى كسب مال و ثروت افزونتر) در رفت و آمدند، دامانشان را بگيرد در حالى كه قادر به فرار نيستند؟! ... (46)


أَوْ يَأْخُذَهُم‌ْ عَلَي‌ تَخَوُّف‌ٍ فَإِن‌َّ رَبَّكُم‌ْ لَرَؤُوف‌ٌ رَحِيم‌ٌ (نحل: 47)

يا بطور تدريجى، با هشدارهاى خوف‏انگيز آنان را گرفتار سازد؟! چرا كه پروردگار شما، رؤوف و رحيم است. (47)


وَ قَال‌َ الله‌ُ لاَ تَتَّخِذُوا إِلَهَيْن‌ِ اثْنَيْن‌ِ إِنَّمَا هُوَ إِلَه‌ٌ وَاحِدٌ فَإِيَّاي‌َ فَارْهَبُون‌ِ (نحل: 51)

خداوند فرمان داده: «دو معبود (براى خود) انتخاب نكنيد معبود (شما) همان خداى يگانه است تنها از (كيفر) من بترسيد!» (51)


وَ لَه‌ُ مَا فِي‌ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ وَ لَه‌ُ الدِّين‌ُ وَاصِبَاً أَفَغَيْرَ الله‌ِ تَتَّقُون‌َ (نحل: 52)

آنچه در آسمانها و زمين است، از آن اوست و دين خالص (نيز) همواره از آن او مى‏باشد آيا از غير او مى‏ترسيد؟! (52)


وَ مَا بِكُمْ‌ مِنْ‌ نِعْمَة‌ٍ فَمِن‌َ الله‌ِ ثُم‌َّ إِذَا مَسَّكُم‌ُ الضُّرُّ فَإِلَيْه‌ِ تَجْأَرُون‌َ (نحل: 53)

آنچه از نعمتها داريد، همه از سوى خداست! و هنگامى كه ناراحتى به شما رسد، فقط او را مى‏خوانيد! (53)


لِيَكْفُرُوا بِمَا آتَيْنَاهُم‌ْ فَتَمَتَّعُوا فَسَوْف‌َ تَعْلَمُون‌َ (نحل: 55)

(بگذار) تا نعمتهايى را كه به آنها داده‏ايم كفران كنند! (اكنون) چند روزى (از متاع دنيا) بهره گيريد، امّا بزودى خواهيد دانست (سرانجام كارتان به كجا خواهد كشيد)! (55)


وَ لَوْ يُؤَاخِذُ الله‌ُ النَّاس‌َ بِظُلْمِهِمْ‌ مَا تَرَك‌َ عَلَيْهَا مِنْ‌ دَابَّة‌ٍ وَ لَكِنْ‌ يُؤَخِّرُهُم‌ْ إِلَي‌ أَجَل‌ٍ مُسَمَّي‌ً فَإِذَا جَاءَ أَجَلُهُم‌ْ لاَ يَسْتَأْخِرُون‌َ سَاعَة‌ً وَ لاَ يَسْتَقْدِمُون‌َ (نحل: 61)

و اگر خداوند مردم را بخاطر ظلمشان مجازات مى‏كرد، جنبنده‏اى را بر پشت زمين باقى نمى‏گذارد ولى آنها را تا زمان معيّنى به تأخير مى‏اندازد. و هنگامى كه اجلشان فرا رسد، نه ساعتى تأخير مى‏كنند، و نه ساعتى پيشى مى‏گيرند. (61)


تَالله‌ِ لَقَدْ أَرْسَلْنَا إِلَي‌ أُمَم‌ٍ مِنْ‌ قَبْلِك‌َ فَزَيَّن‌َ لَهُم‌ُ الشَّيْطَان‌ُ أَعْمَالَهُم‌ْ فَهُوَ وَلِيُّهُم‌ُ الْيَوْم‌َ وَ لَهُم‌ْ عَذَاب‌ٌ أَلِيم‌ٌ (نحل: 63)

به خدا سوگند، به سوى امتهاى پيش از تو پيامبرانى فرستاديم امّا شيطان اعمالشان را در نظرشان آراست و امروز او ولىّ و سرپرستشان است و مجازات دردناكى براى آنهاست! (63)


وَالله‌ُ أَنْزَل‌َ مِن‌َ السَّمَاءِ مَاءً فَأَحْيَا بِه‌ِ الْأَرْض‌َ بَعْدَ مَوْتِهَا إِن‌َّ فِي‌ ذَلِك‌َ لَآيَة‌ً لِقَوْم‌ٍ يَسْمَعُون‌َ (نحل: 65)

خداوند از آسمان، آبى فرستاد و زمين را، پس از آنكه مرده بود، حيات بخشيد! در اين، نشانه روشنى است براى جمعيّتى كه گوش شنوا دارند! (65)


ثُم‌َّ كُلِي‌ مِنْ‌ كُل‌ِّ الثَّـمَرَات‌ِ فَاسْلُكِي‌ سُبُل‌َ رَبِّك‌ِ ذُلُلاًَ يَخْرُج‌ُ مِنْ‌ بُطُونِهَا شَرَاب‌ٌ مُخْتَلِف‌ٌ أَلْوَانُه‌ُ فِيه‌ِ شِفَاءٌ لِلنَّاس‌ِ إِن‌َّ فِي‌ ذَلِك‌َ لَآيَة‌ً لِقَوْم‌ٍ يَتَفَكَّرُون‌َ (نحل: 69)

سپس از تمام ثمرات (و شيره گلها) بخور و راه‏هايى را كه پروردگارت براى تو تعيين كرده است، براحتى بپيما! «از درون شكم آنها، نوشيدنى با رنگهاى مختلف خارج مى‏شود كه در آن، شفا براى مردم است به يقين در اين امر، نشانه روشنى است براى جمعيّتى كه مى‏انديشند. (69)


وَالله‌ُ فَضَّل‌َ بَعْضَكُم‌ْ عَلَي‌ بَعْض‌ٍ فِي‌ الرِّزْق‌ِ فَمَا الَّذِين‌َ فُضِّلُوا بِرَادِّي‌ رِزْقِهِم‌ْ عَلَي‌ مَا مَلَكَت‌ْ أَيْمَانُهُم‌ْ فَهُم‌ْ فيه‌ِ سَوَاءٌ أَفَبِنِعْمَة‌ِ الله‌ِ يَجْحَدُون‌َ (نحل: 71)

خداوند بعضى از شما را بر بعضى ديگر از نظر روزى برترى داد (چرا كه استعدادها و تلاشهايتان متفاوت است)! اما آنها كه برترى داده شده‏اند، حاضر نيستند از روزى خود به بردگانشان بدهند و همگى در آن مساوى گردند آيا آنان نعمت خدا را انكار مى‏نمايند (كه شكر او را ادا نمى‏كنند)؟! (71)


وَالله‌ُ جَعَل‌َ لَكُمْ‌ مِن‌ْ أَنْفُسِكُم‌ْ أَزْوَاجَاً وَ جَعَل‌َ لَكُمْ‌ مِن‌ْ أَزْوَاجِكُمْ‌ بَنِين‌َ وَ حَفَدَة‌ً وَ رَزَقَكُمْ‌ مِن‌َ الطَّيِّبَات‌ِ أَفَبِالْباطِل‌ِ يُؤْمِنُون‌َ وَ بِنِعْمَت‌ِ الله‌ِ هُم‌ْ يَكْفُرُون‌َ (نحل: 72)

خداوند براى شما از جنس خودتان همسرانى قرار داد و از همسرانتان براى شما فرزندان و نوه‏هايى به وجود آورد و از پاكيزه‏ها به شما روزى داد آيا به باطل ايمان مى‏آورند، و نعمت خدا را انكار مى‏كنند؟! (72)


فَلاَ تَضْرِبُوا لِالله‌ِ الْأَمْثَال‌َ إِن‌َّ الله‌َ يَعْلَم‌ُ وَ أَنْتُم‌ْ لاَ تَعْلَمُون‌َ (نحل: 74)

پس، براى خدا امثال (و شبيه‏ها) قائل نشويد! خدا مى‏داند، و شما نمى‏دانيد. (74)


ضَرَب‌َ الله‌ُ مَثَلاً عَبْدَاً مَمْلُوكَاً لاَ يَقْدِرُ عَلَي‌ شَي‌ْءٍ وَ مَنْ‌ رَزَقْنَاه‌ُ مِنَّا رِزْقَاً حَسَنَاً فَهُوَ يُنْفِق‌ُ مِنْه‌ُ سِرَّاً وَ جَهْرَاً هَل‌ْ يَسْتَوُون‌َ الْحَمْدُ لِالله‌ِ بَل‌ْ أَكْثَرُهُم‌ْ لاَ يَعْلَمُون‌َ (نحل: 75)

خداوند مثالى زده: برده مملوكى را كه قادر بر هيچ چيز نيست و انسان (با ايمانى) را كه از جانب خود، رزقى نيكو به او بخشيده‏ايم، و او پنهان و آشكار از آنچه خدا به او داده، انفاق مى‏كند آيا اين دو نفر يكسانند؟! شكر مخصوص خداست، ولى اكثر آنها نمى‏دانند! (75)


فَإِنْ‌ تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَيْك‌َ الْبَلاَغ‌ُ الْمُبِين‌ُ (نحل: 82)

(با اين همه،) اگر روى برتابند، (نگران مباش) تو فقط وظيفه ابلاغ آشكار دارى. (82)


وَ إِذَا رَأَي‌ الَّذِين‌َ ظَلَمُوا الْعَذَاب‌َ فَلاَ يُخَفَّف‌ُ عَنْهُم‌ْ وَ لاَ هُم‌ْ يُنْظَرُون‌َ (نحل: 85)

و هنگامى كه ظالمان عذاب را ببينند، نه به آنها تخفيف داده مى‏شود، و نه مهلت! (85)


وَ إِذَا رَأَي‌ الَّذِين‌َ أَشْرَكُوا شُرَكَاءَهُم‌ْ قَالُوا رَبَّنَا هَؤُلاَءِ شُرَكَاؤُنَا الَّذِين‌َ كُنَّا نَدْعُوا مِنْ‌ دُونِك‌َ فَأَلْقَوْا إِلَيْهِم‌ُ الْقَوْل‌َ إِنَّكُم‌ْ لَكَاذِبُون‌َ (نحل: 86)

و هنگامى كه مشركان معبودهايى را كه همتاى خدا قرار دادند مى‏بينند، مى‏گويند: «پروردگارا! اينها همتايانى هستند كه ما به جاى تو، آنها را مى‏خوانديم! «در اين هنگام، معبودان به آنها مى‏گويند: «شما دروغگو هستيد! (شما هواى نفس خود را پرستش مى‏كرديد!)» (86)


وَ لاَ تَتَّخِذُوا أَيْمَانَكُم‌ْ دَخَلاً بَيْنَكُم‌ْ فَتَزِل‌َّ قَدَم‌ٌ بَعْدَ ثُبُوتِهَا وَ تَذُوقُوا السُّوءَ بِمَا صَدَدْتُم‌ْ عَنْ‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ وَ لَكُم‌ْ عَذَاب‌ٌ عَظِيم‌ٌ (نحل: 94)

سوگندهايتان را وسيله تقلّب و خيانت در ميان خود قرار ندهيد، مبادا گامى بعد از ثابت‏گشتن (بر ايمان) متزلزل شود و به خاطر بازداشتن (مردم) از راه خدا، آثار سوء آن را بچشيد! و براى شما، عذاب عظيمى خواهد بود! (94)


مَن‌ْ عَمِل‌َ صَالِحَاً مِنْ‌ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَي‌ وَ هُوَ مُؤْمِن‌ٌ فَلَنُحْيِيَنَّه‌ُ حَيَاة‌ً طَيِّبَة‌ً وَ لَنَجْزِيَنَّهُم‌ْ أَجْرَهُمْ‌ بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُون‌َ (نحل: 97)

هر كس كار شايسته‏اى انجام دهد، خواه مرد باشد يا زن، در حالى كه مؤمن است، او را به حياتى پاك زنده مى‏داريم و پاداش آنها را به بهترين اعمالى كه انجام مى‏دادند، خواهيم داد. (97)


فَإِذَا قَرَأْت‌َ الْقُرْآن‌َ فَاسْتَعِذْ بِالله‌ِ مِن‌َ الشَّيْطَان‌ِ الرَّجِيم‌ِ (نحل: 98)

هنگامى كه قرآن مى‏خوانى، از شرّ شيطان مطرود، به خدا پناه بر! (98)


مَنْ‌ كَفَرَ بِالله‌ِ مِنْ‌ بَعْدِ إِيمَانِه‌ِ إِلاَّ مَن‌ْ أُكْرِه‌َ وَ قَلْبُه‌ُ مُطْمَئِن‌ٌّ بِالْإِيمَانِ وَ لَكِنْ‌ مَنْ‌ شَرَح‌َ بِالْكُفْرِ صَدْرَاً فَعَلَيْهِم‌ْ غَضَب‌ٌ مِن‌َ الله‌ِ وَ لَهُم‌ْ عَذَاب‌ٌ عَظِيم‌ٌ (نحل: 106)

كسانى كه بعد از ايمان كافر شوند- بجز آنها كه تحت فشار واقع شده‏اند در حالى كه قلبشان آرام و با ايمان است- آرى، آنها كه سينه خود را براى پذيرش كفر گشوده‏اند، غضب خدا بر آنهاست و عذاب عظيمى در انتظارشان! (106)


وَ ضَرَب‌َ الله‌ُ مَثَلاً قَرْيَة‌ً كَانَت‌ْ آمِنَة‌ً مُطْمَئِنَّة‌ً يَأْتِيهَا رِزْقُهَا رَغَدَاً مِنْ‌ كُل‌ِّ مَكَان‌ٍ فَكَفَرَت‌ْ بِأَنْعُم‌ِ الله‌ِ فَأَذَاقَهَا الله‌ُ لِبَاس‌َ الْجُوع‌ِ وَالْخَوْف‌ِ بِمَا كَانُوا يَصْنَعُون‌َ (نحل: 112)

خداوند (براى آنان كه كفران نعمت مى‏كنند،) مثلى زده است: منطقه آبادى كه امن و آرام و مطمئن بود و همواره روزيش از هر جا مى‏رسيد امّا به نعمتهاى خدا ناسپاسى كردند و خداوند به خاطر اعمالى كه انجام مى‏دادند، لباس گرسنگى و ترس را بر اندامشان پوشانيد! (112)


وَ لَقَدْ جَاءَهُم‌ْ رَسُول‌ٌ مِنْهُم‌ْ فَكَذَّبُوه‌ُ فَأَخَذَهُم‌ُ الْعَذَاب‌ُ وَ هُم‌ْ ظَالِمُون‌َ (نحل: 113)

پيامبرى از خودشان به سراغ آنها آمد، او را تكذيب كردند از اين رو عذاب الهى آنها را فراگرفت در حالى كه ظالم بودند! (113)


فَكُلُوا مِمَّا رَزَقَكُم‌ُ الله‌ُ حَلاَلاً طَيِّبَاً وَاشْكُرُوا نِعْمَت‌َ الله‌ِ إِنْ‌ كُنْتُمْ‌ إِيَّاه‌ُ تَعْبُدُون‌َ (نحل: 114)

پس، از آنچه خدا روزيتان كرده است، حلال و پاكيزه بخوريد و شكر نعمت خدا را بجا آوريد اگر او را مى‏پرستيد! (114)


إِنَّمَا حَرَّم‌َ عَلَيْكُم‌ُ الْمَيْتَة‌َ وَالدَّم‌َ وَ لَحْم‌َ الْخِنْزِيرِ وَ مَا أُهِل‌َّ لِغَيْرِ الله‌ِ بِه‌ِ فَمَن‌ِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغ‌ٍ وَ لاَ عَادٍ فَإِن‌َّ الله‌َ غَفُورٌ رَحِيم‌ٌ (نحل: 115)

خداوند، تنها مردار، خون، گوشت خوك و آنچه را با نام غير خدا سر بريده‏اند، بر شما حرام كرده است امّا كسانى كه ناچار شوند، در حالى كه تجاوز و تعدّى از حدّ ننمايند، (خدا آنها را مى‏بخشد چرا كه) خدا بخشنده و مهربان است. (115)


وَ إِن‌ْ عَاقَبْتُم‌ْ فَعَاقِبُوا بِمِثْل‌ِ مَا عُوقِبْتُمْ‌ بِه‌ِ وَ لَئِنْ‌ صَبَرْتُم‌ْ لَهُوَ خَيْرٌ لِلصَّابِرِين‌َ (نحل: 126)

و هر گاه خواستيد مجازات كنيد، تنها بمقدارى كه به شما تعدّى شده كيفر دهيد! و اگر شكيبايى كنيد، اين كار براى شكيبايان بهتر است. (126)


فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ أُولاَهُمَا بَعَثْنَا عَلَيْكُم‌ْ عِبَادَاً لَنََا أُولِي‌ بَأْس‌ٍ شَدِيدٍ فَجَاسُوا خِلاَل‌َ الدِّيَارِ وَ كَان‌َ وَعْدَاً مَفْعُولاً (اسراء: 5)

هنگامى كه نخستين وعده فرا رسد، گروهى از بندگان پيكارجوى خود را بر ضدّ شما ميانگيزيم (تا شما را سخت در هم كوبند حتى براى به دست آوردن مجرمان)، خانه‏ها را جستجو مى‏كنند و اين وعده‏اى است قطعى! (5)


إِن‌ْ أَحْسَنْتُم‌ْ أَحْسَنْتُم‌ْ لِأَنْفُسِكُم‌ْ وَ إِن‌ْ أَسَأْتُم‌ْ فَلَهَا فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ الْآخِرَة‌ِ لِيَسُوءُوا وُجُوهَكُم‌ْ وَ لِيَدْخُلُوا الْمَسْجِدَ كَمَا دَخَلُوه‌ُ أَوَّل‌َ مَرَّة‌ٍ وَ لِيُتَبِّرُوا مَا عَلَوْا تَتْبِيرَاً (اسراء: 7)

اگر نيكى كنيد، به خودتان نيكى مى‏كنيد و اگر بدى كنيد باز هم به خود مى‏كنيد. و هنگامى كه وعده دوم فرا رسد، (آن چنان دشمن بر شما سخت خواهد گرفت كه) آثار غم و اندوه در صورتهايتان ظاهر مى‏شود و داخل مسجد (الاقصى) مى‏شوند همان گونه كه بار اول وارد شدند و آنچه را زير سلطه خود مى‏گيرند، در هم مى‏كوبند. (7)


وَ جَعَلْنَا اللَّيْل‌َ وَالنَّهَارَ آيَتَيْن‌ِ فَمَحَوْنَا آيَة‌َ اللَّيْل‌ِ وَ جَعَلْنَا آيَة‌َ النَّهَارِ مُبْصِرَة‌ً لِتَبْتَغُوا فَضْلاً مِنْ‌ رَبِّكُم‌ْ وَ لِتَعْلَمُوا عَدَدَ السِّنِين‌َ وَالْحِسَاب‌َ وَ كُل‌َّ شَي‌ْءٍ فَصَّلْنَاه‌ُ تَفْصِيلاً (اسراء: 12)

ما شب و روز را دو نشانه توحيد و عظمت خود قرار داديم سپس نشانه شب را محو كرده، و نشانه روز را روشنى‏بخش ساختيم تا (در پرتو آن،) فضل پروردگارتان را بطلبيد (و به تلاش زندگى برخيزيد)، و عدد سالها و حساب را بدانيد و هر چيزى را بطور مشخّص و آشكار، بيان كرديم. (12)


مَن‌ِ اهْتَدَي‌ فَإِنَّمَا يَهْتَدِي‌ لِنَفْسِه‌ِ وَ مَنْ‌ ضَل‌َّ فَإِنَّمَا يَضِل‌ُّ عَلَيْهَا وَ لاَ تَزِرُ وَازِرَة‌ٌ وِزْرَ أُخْرَي‌ وَ مَا كُنَّا مُعَذِّبِين‌َ حَتَّي‌ نَبْعَث‌َ رَسُولاً (اسراء: 15)

هر كس هدايت شود، براى خود هدايت يافته و آن كس كه گمراه گردد، به زيان خود گمراه شده است و هيچ كس بار گناه ديگرى را به دوش نمى‏كشد و ما هرگز (قومى را) مجازات نخواهيم كرد، مگر آنكه پيامبرى مبعوث كرده باشيم (تا وظايفشان را بيان كند.) (15)


وَ إِذَا أَرَدْنَا أَنْ‌ نُهْلِك‌َ قَرْيَة‌ً أَمَرْنَا مُتْرَفِيهَا فَفَسَقُوا فِيهَا فَحَق‌َّ عَلَيْهَا الْقَوْل‌ُ فَدَمَّرْنَاهَا تَدْمِيرَاً (اسراء: 16)

و هنگامى كه بخواهيم شهر و ديارى را هلاك كنيم، نخست اوامر خود را براى «مترفين» (و ثروتمندان مست شهوت) آنجا، بيان مى‏داريم، سپس هنگامى كه به مخالفت برخاستند و استحقاق مجازات يافتند، آنها را به شدّت درهم مى‏كوبيم. (16)


وَ مَن‌ْ أَرَادَ الْآخِرَة‌َ وَ سَعَي‌ لَهَا سَعْيَهَا وَ هُوَ مُؤْمِن‌ٌ فَأُولَئِك‌َ كَان‌َ سَعْيُهُمْ‌ مَشْكُورَاً (اسراء: 19)

و آن كس كه سراى آخرت را بطلبد، و براى آن سعى و كوشش كند- در حالى كه ايمان داشته باشد- سعى و تلاش او، (از سوى خدا) پاداش داده خواهد شد. (19)


لاَ تَجْعَل‌ْ مَع‌َ الله‌ِ إِلَهَاً آخَرَ فَتَقْعُدَ مَذْمُومَاً مَخْذُولاً (اسراء: 22)

هرگز معبود ديگرى را با خدا قرار مده، كه نكوهيده و بى‏يار و ياور خواهى نشست! (22)


وَ قَضَي‌ رَبُّك‌َ أَنْ لاَ تَعْبُدُوا إِلاَّ إِيَّاه‌ُ وَ بِالْوَالِدَيْن‌ِ إِحْسَانَاً إِنْ مَا يَبْلُغَن‌َّ عِنْدَك‌َ الْكِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ كِلاَهُمَا فَلاَ تَقُلْ‌ لَهُمَا أُف‌ٍّ وَ لاَ تَنْهَرْهُمَا وَ قُلْ‌ لَهُمَا قَوْلاً كَرِيمَاً (اسراء: 23)

و پروردگارت فرمان داده: جز او را نپرستيد! و به پدر و مادر نيكى كنيد! هر گاه يكى از آن دو، يا هر دوى آنها، نزد تو به سن پيرى رسند، كمترين اهانتى به آنها روا مدار! و بر آنها فرياد مزن! و گفتار لطيف و سنجيده و بزرگوارانه به آنها بگو! (23)


رَبُّكُم‌ْ أَعْلَم‌ُ بِمَا فِي‌ نُفُوسِكُم‌ْ إِنْ‌ تَكُونُوا صَالِحِين‌َ فَإِنَّه‌ُ كَان‌َ لِلْأَوَّابِين‌َ غَفُورَاً (اسراء: 25)

پروردگار شما از درون دلهايتان آگاهتر است (اگر لغزشى در اين زمينه داشتيد) هر گاه صالح باشيد (و جبران كنيد) او بازگشت كنندگان را مى‏بخشد. (25)


وَ إِنْ مَا تُعْرِضَن‌َّ عَنْهُم‌ُ ابْتِغَاءَ رَحْمَة‌ٍ مِنْ‌ رَبِّك‌َ تَرْجُوهَا فَقُلْ‌ لَهُم‌ْ قَوْلاً مَيْسُورَاً (اسراء: 28)

و هر گاه از آنان [مستمندان‏] روى برتابى، و انتظار رحمت پروردگارت را داشته باشى (تا گشايشى در كارت پديد آيد و به آنها كمك كنى)، با گفتار نرم و آميخته با لطف با آنها سخن بگو! (28)


وَ لاَ تَجْعَل‌ْ يَدَك‌َ مَغْلُولَة‌ً إِلَي‌ عُنُقِك‌َ وَ لاَ تَبْسُطْهَا كُل‌َّ الْبَسْط‌ِ فَتَقْعُدَ مَلُومَاً مَحْسُورَاً (اسراء: 29)

هرگز دستت را بر گردنت زنجير مكن، (و ترك انفاق و بخشش منما) و بيش از حدّ (نيز) دست خود را مگشاى، تا مورد سرزنش قرار گيرى و از كار فرومانى! (29)


وَ لاَ تَقْتُلُوا النَّفْس‌َ الَّتِي‌ حَرَّم‌َ الله‌ُ إِلاَّ بِالْحَق‌ِّ وَ مَنْ‌ قُتِل‌َ مَظْلُومَاً فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِيِّه‌ِ سُلْطَانَاً فَلاَ يُسْرِفْ‌ فِي‌ الْقَتْل‌ِ إِنَّه‌ُ كَان‌َ مَنْصُورَاً (اسراء: 33)

و كسى را كه خداوند خونش را حرام شمرده، نكشيد، جز بحق! و آن كس كه مظلوم كشته شده، براى وليش سلطه (و حق قصاص) قرار داديم اما در قتل اسراف نكند، چرا كه او مورد حمايت است! (33)


ذَلِك‌َ مِمَّا أَوْحَي‌ إِلَيْك‌َ رَبُّك‌َ مِن‌َ الْحِكْمَة‌ِ وَ لاَ تَجْعَل‌ْ مَع‌َ الله‌ِ إِلَهَاً آخَرَ فَتُلْقَي‌ فِي‌ جَهَنَّم‌َ مَلُومَاً مَدْحُورَاً (اسراء: 39)

اين (احكام)، از حكمتهايى است كه پروردگارت به تو وحى فرستاده و هرگز معبودى با خدا قرار مده، كه در جهنم افكنده مى‏شوى، در حالى كه سرزنش شده، و رانده (درگاه خدا) خواهى بود! (39)


أَفَأَصْفَاكُم‌ْ رَبُّكُمْ‌ بِالْبَنِين‌َ وَاتَّخَذَ مِن‌َ الْمَلاَئِكَة‌ِ إِنَاثَاً إِنَّكُم‌ْ لَتَقُولُون‌َ قَوْلاً عَظِيمَاً (اسراء: 40)

آيا پروردگارتان فرزندان پسر را مخصوص شما ساخته، و خودش دخترانى از فرشتگان برگزيده است؟! شما سخن بزرگ (و بسيار زشتى) مى‏گوييد! (40)


انْظُرْ كَيْف‌َ ضَرَبُوا لَك‌َ الْأَمْثَال‌َ فَضَلُّوا فَلاَ يَسْتَطِيعُون‌َ سَبِيلاً (اسراء: 48)

ببين چگونه براى تو مثلها زدند! در نتيجه گمراه شدند، و نمى‏توانند راه حق را پيدا كنند. (48)


أَوْ خَلْقَاً مِمَّا يَكْبُرُ فِي‌ صُدُورِكُم‌ْ فَسَيَقُولُون‌َ مَنْ‌ يُعِيدُنَا قُل‌ِ الَّذِي‌ فَطَرَكُم‌ْ أَوَّل‌َ مَرَّة‌ٍ فَسَيُنْغِضُون‌َ إِلَيْك‌َ رُؤُوسَهُم‌ْ وَ يَقُولُون‌َ مَتَي‌ هُوَ قُل‌ْ عَسَي‌ أَنْ‌ يَكُون‌َ قَرِيبَاً (اسراء: 51)

يا هر مخلوقى كه در نظر شما، از آن هم سخت‏تر است (و از حيات و زندگى دورتر مى‏باشد، باز خدا قادر است شما را به زندگى مجدد بازگرداند). آنها بزودى مى گويند: «چه كسى ما را بازمى‏گرداند؟!» بگو: «همان كسى كه نخستين بار شما را آفريد.» آنان سر خود را (از روى تعجب و انكار،) به سوى تو خم مى‏كنند و مى‏گويند: «در چه زمانى خواهد بود؟!» بگو: «شايد نزديك باشد! (51)


يَوْم‌َ يَدْعُوكُم‌ْ فَتَسْتَجِيبُون‌َ بِحَمْدِه‌ِ وَ تَظُنُّون‌َ إِنْ‌ لَبِثْتُم‌ْ إِلاَّ قَلِيلاً (اسراء: 52)

همان روز كه شما را (از قبرهايتان) فرامى‏خواند شما هم اجابت مى‏كنيد در حالى كه حمد او را مى‏گوييد مى‏پنداريد تنها مدت كوتاهى (در جهان برزخ) درنگ كرده‏ايد!» (52)


قُل‌ِ ادْعُوا الَّذِين‌َ زَعَمْتُمْ‌ مِنْ‌ دُونِه‌ِ فَلاَ يَمْلِكُون‌ كَشْف‌َ الضُّرِّ عَنْكُم‌ْ وَ لاَ تَحْوِيلاً (اسراء: 56)

بگو: «كسانى را كه غير از خدا (معبود خود) مى‏پنداريد، بخوانيد! آنها نه مى‏توانند مشكلى را از شما برطرف سازند، و نه تغييرى در آن ايجاد كنند.» (56)


وَ مَا مَنَعَنَا أَنْ‌ نُرْسِل‌َ بِالْآيَات‌ِ إِلاَّ أَنْ‌ كَذَّب‌َ بِهَا الْأَوَّلُون‌َ وَ آتَيْنَا ثَمُودَ النَّاقَة‌َ مُبْصِرَة‌ً فَظَلَمُوا بِهَا وَ مَا نُرْسِل‌ُ بِالْآيَات‌ِ إِلاَّ تَخْوِيفَاً (اسراء: 59)

هيچ چيز مانع ما نبود كه اين معجزات (درخواستى بهانه‏جويان) را بفرستيم جز اينكه پيشينيان (كه همين درخواستها را داشتند، و با ايشان هماهنگ بودند)، آن را تكذيب كردند (از جمله،) ما به (قوم) ثمود، ناقه داديم (معجزه‏اى) كه روشنگر بود اما بر آن ستم كردند (و ناقه را كشتند). ما معجزات را فقط براى بيم دادن (و اتمام حجت) مى‏فرستيم. (59)


وَ إِذْ قُلْنَا لَك‌َ إِن‌َّ رَبَّك‌َ أَحَاط‌َ بِالنَّاس‌ِ وَ مَا جَعَلْنَا الرُّؤْيَا الَّتِي‌ أَرَيْنَاك‌َ إِلاَّ فِتْنَة‌ً لِلنَّاس‌ِ وَالشَّجَرَة‌َ الْمَلْعُونَة‌َ فِي‌ الْقُرْآن‌ِ وَ نُخَوِّفُهُم‌ْ فَمَا يَزِيدُهُم‌ْ إِلاَّ طُغْيَانَاً كَبِيرَاً (اسراء: 60)

(به ياد آور) زمانى را كه به تو گفتيم: «پروردگارت احاطه كامل به مردم دارد (و از وضعشان كاملًا آگاه است.) و ما آن رؤيايى را كه به تو نشان داديم، فقط براى آزمايش مردم بود همچنين شجره ملعونه [درخت نفرين شده‏] را كه در قرآن ذكر كرده‏ايم. ما آنها را بيم داده (و انذار) مى‏كنيم اما جز طغيان عظيم، چيزى بر آنها نمى‏افزايد!» (60)


وَ إِذْ قُلْنَا لِلْمَلاَئِكَة‌ِ اسْجُدُوا لِآدَم‌َ فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْلِيس‌َ قَال‌َ أَأَسْجُدُ لِمَن‌ْ خَلَقْت‌َ طِينَاً (اسراء: 61)

(به ياد آوريد) زمانى را كه به فرشتگان گفتيم: «براى آدم سجده كنيد!» آنها همگى سجده كردند، جز ابليس كه گفت: «آيا براى كسى سجده كنم كه او را از خاك آفريده‏اى؟!» (61)


قَال‌َ اذْهَب‌ْ فَمَنْ‌ تَبِعَك‌َ مِنْهُم‌ْ فَإِن‌َّ جَهَنَّم‌َ جَزَاؤُكُم‌ْ جَزَاءً مَوْفُورَاً (اسراء: 63)

فرمود: «برو! هر كس از آنان از تو تبعيت كند، جهنم كيفر شماست، كيفرى است فراوان! (63)


وَ إِذَا مَسَّكُم‌ُ الضُّرُّ فِي‌ الْبَحْرِ ضَل‌َّ مَنْ‌ تَدْعُون‌َ إِلاَّ إِيَّاه‌ُ فَلَمَّا نَجَّاكُم‌ْ إِلَي‌ الْبَرِّ أَعْرَضْتُم‌ْ وَ كَان‌َ الْإِنْسَان‌ُ كَفُورَاً (اسراء: 67)

و هنگامى كه در دريا ناراحتى به شما برسد، جز او، تمام كسانى را كه (براى حل مشكلات خود) مى‏خوانيد، فراموش مى‏كنيد اما هنگامى كه شما را به خشكى نجات دهد، روى مى‏گردانيد و انسان، بسيار ناسپاس است! (67)


أَفَأَمِنْتُم‌ْ أَنْ‌ يَخْسِف‌َ بِكُم‌ْ جَانِب‌َ الْبَرِّ أَوْ يُرْسِل‌َ عَلَيْكُم‌ْ حَاصِبَاً ثُم‌َّ لاَ تَجِدُوا لَكُم‌ْ وَكِيلاً (اسراء: 68)

آيا از اين ايمن هستيد كه در خشكى (با يك زلزله شديد) شما را در زمين فرو ببرد، يا طوفانى از سنگريزه بر شما بفرستد (و در آن مدفونتان كند)، سپس حافظ (و ياورى) براى خود نيابيد؟! (68)


أَم‌ْ أَمِنْتُم‌ْ أَنْ‌ يُعِيدَكُم‌ْ فِيه‌ِ تَارَة‌ً أُخْرَي‌ فَيُرْسِل‌َ عَلَيْكُم‌ْ قَاصِفَاً مِن‌َ الرِّيح‌ِ فَيُغْرِقَكُمْ‌ بِمَا كَفَرْتُم‌ْ ثُم‌َّ لاَ تَجِدُوا لَكُم‌ْ عَلَيْنَا بِه‌ِ تَبِيعَاً (اسراء: 69)

يا اينكه ايمن هستيد كه بار ديگر شما را به دريا بازگرداند، و تندباد كوبنده‏اى بر شما بفرستد، و شما را بخاطر كفرتان غرق كند، سپس دادخواه و خونخواهى در برابر ما پيدا نكنيد؟! (69)


يَوْم‌َ نَدْعُوا كُل‌َّ أُنَاس‌ٍ بِإِمَامِهِم‌ْ فَمَن‌ْ أُوتِي‌َ كِتَابَه‌ُ بِيَمِينِه‌ِ فَأُولَئِك‌َ يَقْرَءُون‌َ كِتَابَهُم‌ْ وَ لاَ يُظْلَمُون‌َ فَتِيلاً (اسراء: 71)

(به ياد آوريد) روزى را كه هر گروهى را با پيشوايشان مى‏خوانيم! كسانى كه نامه عملشان به دست راستشان داده شود، آن را (با شادى و سرور) مى‏خوانند و بقدر رشته شكاف هسته خرمايى به آنان ستم نمى‏شود! (71)


وَ مَنْ‌ كَان‌َ فِي‌ هَذِه‌ِ أَعْمَي‌ فَهُوَ فِي‌ الْآخِرَة‌ِ أَعْمَي‌ وَ أَضَل‌ُّ سَبِيلاً (اسراء: 72)

اما كسى كه در اين جهان (از ديدن چهره حق) نابينا بوده است، در آخرت نيز نابينا و گمراهتر است! (72)


وَ مِن‌َ اللَّيْل‌ِ فَتَهَجَّدْ بِه‌ِ نَافِلَة‌ً لَك‌َ عَسَي‌ أَنْ‌ يَبْعَثَك‌َ رَبُّك‌َ مَقَامَاً مَحمُودَاً (اسراء: 79)

و پاسى از شب را (از خواب برخيز، و) قرآن (و نماز) بخوان! اين يك وظيفه اضافى براى توست اميد است پروردگارت تو را به مقامى در خور ستايش برانگيزد! (79)


قُل‌ْ كُل‌ٌّ يَعْمَل‌ُ عَلَي‌ شَاكِلَتِه‌ِ فَرَبُّكُم‌ْ أَعْلَم‌ُ بِمَن‌ْ هُوَ أَهْدَي‌ سَبِيلاً (اسراء: 84)

بگو: «هر كس طبق روش (و خلق و خوى) خود عمل مى‏كند و پروردگارتان كسانى را كه راهشان نيكوتر است، بهتر مى‏شناسد.» (84)


وَ لَقَدْ صَرَّفْنَا لِلنَّاس‌ِ فِي‌ هَذَا الْقُرْآن‌ِ مِنْ‌ كُل‌ِّ مَثَل‌ٍ فَأَبَي‌ أَكْثَرُ النَّاس‌ِ إِلاَّ كُفُورَاً (اسراء: 89)

ما در اين قرآن، براى مردم از هر چيز نمونه‏اى آورديم (و همه معارف در آن جمع است) اما بيشتر مردم (در برابر آن، از هر كارى) جز انكار، ابا داشتند! (89)


أَوْ تَكُون‌َ لَك‌َ جَنَّة‌ٌ مِنْ‌ نَخِيل‌ٍ وَ عِنَب‌ٍ فَتُفَجِّرَ الْأَنْهَارَ خِلاَلَهَا تَفْجِيرَاً (اسراء: 91)

يا باغى از نخل و انگور از آن تو باشد و نهرها در لابه‏لاى آن جارى كنى ... (91)


وَ مَنْ‌ يَهْدِ الله‌ُ فَهُوَ الْمُهْتَدِ وَ مَنْ‌ يُضْلِل‌ْ فَلَن‌ْ تَجِدَ لَهُم‌ْ أَوْلِيَاءَ مِنْ‌ دُونِه‌ِ وَ نَحْشُرُهُم‌ْ يَوْم‌َ الْقِيَامَة‌ِ عَلَي‌ وُجُوهِهِم‌ْ عُمْيَاً وَ بُكْمَاً وَ صُمَّاً مَأْوَاهُم‌ْ جَهَنَّم‌ُ كُلَّمَا خَبَت‌ْ زِدْنَاهُم‌ْ سَعِيرَاً (اسراء: 97)

هر كس را خدا هدايت كند، هدايت يافته واقعى اوست و هر كس را (بخاطر اعمالش) گمراه سازد، هاديان و سرپرستانى غير خدا براى او نخواهى يافت و روز قيامت، آنها را بر صورتهايشان محشور مى‏كنيم، در حالى كه نابينا و گنگ و كرند جايگاهشان دوزخ است هر زمان آتش آن فرونشيند، شعله تازه‏اى بر آنان مى‏افزاييم! (97)


أَوَ لَم‌ يَرَوْا أَن‌َّ الله‌َ الَّذِي‌ خَلَق‌َ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌َ قَادِرٌ عَلَي‌ أَنْ‌ يَخْلُق‌َ مِثْلَهُم‌ْ وَ جَعَل‌َ لَهُم‌ْ أَجَلاً لاَ رَيْب‌َ فِيه‌ِ فَأَبَي‌ الظَّالِمُون‌َ إِلاَّ كُفُورَاً (اسراء: 99)

آيا نمى‏دانند خدايى كه آسمانها و زمين را آفريده، قادر است مثل آنان را بيافريند (و به زندگى جديد بازشان گرداند)؟! و براى آنان سرآمدى قطعى- كه شكّى در آن نيست- قرار داده امّا ظالمان، جز كفر و انكار را پذيرا نيستند! (99)


وَ لَقَدْ آتَيْنَا مُوسَي‌ تِسْع‌َ آيَات‌ٍ بَيِّنَاتٍ فَاسْأَل‌ْ بَنِي‌ إِسْرائِيل‌َ إِذْ جَاءَهُم‌ْ فَقَال‌َ لَه‌ُ فِرْعَوْن‌ُ إِنِّي‌ لَأََظُنُّك‌َ يَا مُوسَي‌ مَسْحُورَاً (اسراء: 101)

ما به موسى نه معجزه روشن داديم پس از بنى اسرائيل سؤال كن آن زمان كه اين (معجزات نه گانه) به سراغ آنها آمد (چگونه بودند)؟! فرعون به او گفت: «اى موسى! گمان مى‏كنم تو ديوانه (يا ساحرى)!» (101)


فَأرَادَ أَنْ‌ يَسْتَفِزَّهُمْ‌ مِن‌َ الْأَرْض‌ِ فَأَغْرَقْناه‌ُ وَ مَنْ‌ مَعَه‌ُ جَمِيعَاً (اسراء: 103)

پس (فرعون) تصميم گرفت آنان را از آن سرزمين ريشه كن سازد ولى ما، او و تمام كسانى را كه با او بودند، غرق كرديم. (103)


وَ قُلْنَا مِنْ‌ بَعْدِه‌ِ لِبَنِي‌ إِسْرائِيل‌َ اسْكُنُوا الْأَرْض‌َ فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ الْآخِرَة‌ِ جِئْنَا بِكُم‌ْ لَفِيفَاً (اسراء: 104)

و بعد از آن به بنى اسرائيل گفتيم: «در اين سرزمين [مصر و شام‏] ساكن شويد! امّا هنگامى كه وعده آخرت فرا رسد، همه شما را دسته جمعى (به آن دادگاه عدل) مى‏آوريم» (104)


قُل‌ِ ادْعُوا الله‌َ أَوِ ادْعُوا الرَّحْمَن‌َ أَيَّاً مَا تَدْعُوا فَلَه‌ُ الْأسْماءُ الْحُسْنَي‌ وَ لاَ تَجْهَرْ بِصَلاَتِك‌َ وَ لاَ تُخَافِت‌ْ بِهَا وَابْتَغ‌ِ بَيْن‌َ ذَلِك‌َ سَبيلاً (اسراء: 110)

بگو: « «اللَّه» را بخوانيد يا «رحمان» را، هر كدام را بخوانيد، (ذات پاكش يكى است و) براى او بهترين نامهاست!» و نمازت را زياد بلند، يا خيلى آهسته نخوان و در ميان آن دو، راهى (معتدل) انتخاب كن! (110)


فَلَعَلَّك‌َ بَاخِع‌ٌ نَفْسَك‌َ عَلَي‌ آثَارِهِمْ‌ إِنْ‌ لَم‌ْ يُؤْمِنُوا بِهَذَا الْحَدِيث‌ِ أَسَفَاً (كهف: 6)

گويى مى‏خواهى بخاطر اعمال آنان، خود را از غم و اندوه هلاك كنى اگر به اين گفتار ايمان نياورند! (6)


إِذْ أَوَي‌ الْفِتْيَة‌ُ إِلَي‌ الْكَهْف‌ِ فَقَالُوا رَبَّنَا آتِنَا مِنْ‌ لَدُنْك‌َ رَحْمَة‌ً وَ هَيِّئْ لَنَا مِن‌ْ أَمْرِنَا رَشَدَاً (كهف: 10)

زمانى را به خاطر بياور كه آن جوانان به غار پناه بردند، و گفتند: «پروردگارا! ما را از سوى خودت رحمتى عطا كن، و راه نجاتى براى ما فراهم ساز!» (10)


فَضَرَبْنَا عَلَي‌ آذَانِهِم‌ْ فِي‌ الْكَهْف‌ِ سِنِين‌َ عَدَدَاً (كهف: 11)

ما (پرده خواب را) در غار بر گوششان زديم، و سالها در خواب فرو رفتند. (11)


وَ رَبَطْنَا عَلَي‌ قُلُوبِهِم‌ْ إِذْ قَامُوا فَقَالُوا رَبُّنَا رَب‌ُّ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ لَن‌ْ نَدْعُوَا مِنْ‌ دُونِه‌ِ إِلَهَاً لَقَدْ قُلْنَا إِذَاً شَطَطَاً (كهف: 14)

و دلهايشان را محكم ساختيم در آن موقع كه قيام كردند و گفتند: «پروردگار ما، پروردگار آسمانها و زمين است هرگز غير او معبودى را نمى‏خوانيم كه اگر چنين كنيم، سخنى بگزاف گفته‏ايم. (14)


هَؤُلاَءِ قَوْمُنَا اتَّخَذُوا مِنْ‌ دُونِه‌ِ آلِهَة‌ً لَوْلاَ يَأْتُون‌َ عَلَيْهِمْ‌ بِسُلْطَان‌ٍ بَيِّن‌ٍ فَمَن‌ْ أَظْلَم‌ُ مِمَّن‌ِ افْتَرَي‌ عَلَي‌ الله‌ِ كَذِبَاً (كهف: 15)

اين قوم ما هستند كه معبودهايى جز خدا انتخاب كرده‏اند چرا دليل آشكارى (بر اين كار) نمى‏آورند؟! و چه كسى ظالمتر است از آن كس كه بر خدا دروغ ببندد؟!» (15)


وَ إِذِ اعْتَزَلْتُـمُوهُم‌ْ وَ مَا يَعْبُدُون‌َ إِلاَّ الله‌َ فَأْوُوا إِلَي‌ الْكَهْف‌ِ يَنْشُرْ لَكُم‌ْ رَبُّكُمْ‌ مِنْ‌ رَحْمَتِه‌ِ وَ يُهَيِّئْ لَكُمْ‌ مِنْ‌ أَمْرِكُمْ‌ مِرْفَقَاً (كهف: 16)

و (به آنها گفتيم:) هنگامى كه از آنان و آنچه جز خدا مى‏پرستند كناره‏گيرى كرديد، به غار پناه بريد كه پروردگارتان (سايه) رحمتش را بر شما مى‏گستراند و در اين امر، آرامشى براى شما فراهم مى‏سازد! (16)


وَ تَرَي‌ الشَّمْس‌َ إِذَا طَلَعَتْ‌ تَزَاوَرُ عَنْ‌ كَهْفِهِم‌ْ ذَات‌َ الْيَـمِين‌ِ وَ إِذَا غَرَبَتْ‌ تَقْرِضُهُم‌ْ ذَات‌َ الشِّمَال‌ِ وَ هُم‌ْ فِي‌ فَجْوَة‌ٍ مِنْه‌ُ ذَلِك‌َ مِن‌ْ آيَات‌ِ الله‌ِ مَنْ‌ يَهْدِ الله‌ُ فَهُوَ الْمُهْتَدِ وَ مَنْ‌ يُضْلِل‌ْ فَلَن‌ْ تَجِدَ لَه‌ُ وَلِيَّاً مُرْشِدَاً (كهف: 17)

و (اگر در آنجا بودى) خورشيد را مى‏ديدى كه به هنگام طلوع، به سمت راست غارشان متمايل مى‏گردد و به هنگام غروب، به سمت چپ و آنها در محل وسيعى از آن (غار) قرار داشتند اين از آيات خداست! هر كس را خدا هدايت كند، هدايت يافته واقعى اوست و هر كس را گمراه نمايد، هرگز ولىّ و راهنمايى براى او نخواهى يافت! (17)


وَ كَذَلِك‌َ بَعَثْنَاهُم‌ْ لِيَتَسَاءَلُوا بَيْنَهُم‌ْ قَال‌َ قَائِل‌ٌ مِنْهُم‌ْ كَم‌ْ لَبِثْتُم‌ْ قَالُوا لَبِثْنَا يَوْمَاً أَوْ بَعْض‌َ يَوْم‌ٍ قَالُوا رَبُّكُم‌ْ أَعْلَم‌ُ بِمَا لَبِثْتُم‌ْ فَابْعَثُوا أَحَدَكُمْ‌ بِوَرِقِكُم‌ْ هَذِه‌ِ إِلَي‌ الْمَدِينَة‌ِ فَلْيَنْظُرْ أَيُّهَا أَزْكَي‌ طَعَامَاً فَلْيَأْتِكُمْ‌ بِرِزْق‌ٍ مِنْه‌ُ وَلْيَتَلَطَّف‌ْ وَ لاَ يُشْعِرَن‌َّ بِكُم‌ْ أَحَدَاً (كهف: 19)

اين گونه آنها را (از خواب) برانگيختيم تا از يكديگر سؤال كنند يكى از آنها گفت: «چه مدّت خوابيديد؟!» گفتند: «يك روز، يا بخشى از يك روز!» (و چون نتوانستند مدّت خوابشان را دقيقاً بدانند) گفتند: «پروردگارتان از مدّت خوابتان آگاهتر است! اكنون يك نفر از خودتان را با اين سكّه‏اى كه داريد به شهر بفرستيد، تا بنگرد كدام يك از آنها غذاى پاكيزه‏ترى دارند، و مقدارى از آن براى روزى شما بياورد. امّا بايد دقّت كند، و هيچ كس را از وضع شما آگاه نسازد ... (19)


وَ كَذَلِك‌َ أَعْثَرْنَا عَلَيْهِم‌ْ لِيَعْلَمُوا أَن‌َّ وَعْدَ الله‌ِ حَق‌ٌّ وَ أَنَّ السَّاعَة‌َ لاَ رَيْب‌َ فِيهَا إِذْ يَتَنَازَعُون‌َ بَيْنَهُم‌ْ أَمْرَهُم‌ْ فَقَالُوا ابْنُوا عَلَيْهِم‌ْ بُنْيَانَاً رَبُّهُم‌ْ أَعْلَم‌ُ بِهِم‌ْ قَال‌َ الَّذِين‌َ غَلَبُوا عَلَي‌ أَمْرِهِم‌ْ لَنَتَّخِذَنَّ عَلَيْهِمْ‌ مَسْجِدَاً (كهف: 21)

و اينچنين مردم را متوجّه حال آنها كرديم، تا بدانند كه وعده خداوند (در مورد رستاخيز) حقّ است و در پايان جهان و قيام قيامت شكّى نيست! در آن هنگام كه ميان خود درباره كار خويش نزاع داشتند، گروهى مى‏گفتند: «بنايى بر آنان بسازيد (تا براى هميشه از نظر پنهان شوند! و از آنها سخن نگوييد كه) پروردگارشان از وضع آنها آگاهتر است!» ولى آنها كه از رازشان آگاهى يافتند (و آن را دليلى بر رستاخيز ديدند) گفتند: «ما مسجدى در كنار (مدفن) آنها مى‏سازيم (تا خاطره آنان فراموش نشود.)» (21)


سَيَقُولُون‌َ ثَلاَثَة‌ٌ رَابِعُهُم‌ْ كَلْبُهُم‌ْ وَ يَقُولُون‌َ خَمْسَة‌ٌ سَادِسُهُم‌ْ كَلْبُهُم‌ْ رَجْمَاً بِالْغَيْب‌ِ وَ يَقُولُون‌َ سَبْعَة‌ٌ وَ ثَامِنُهُم‌ْ كَلْبُهُم‌ْ قُلْ‌ رَبِّي‌ أَعْلَم‌ُ بِعِدَّتِهِمْ‌ مَا يَعْلَمُهُم‌ْ إِلاَّ قَلِيل‌ٌ فَلاَ تُمَارِ فِيهِم‌ْ إِلاَّ مِرَاءً ظَاهِرَاً وَ لاَ تَسْتَفْت‌ِ فِيهِم‌ْ مِنْهُم‌ْ أَحَدَاً (كهف: 22)

گروهى خواهند گفت: «آنها سه نفر بودند، كه چهارمين آنها سگشان بود!» و گروهى مى‏گويند: «پنچ نفر بودند، كه ششمين آنها سگشان بود.»- همه اينها سخنانى بى‏دليل است- و گروهى مى‏گويند: «آنها هفت نفر بودند، و هشتمين آنها سگشان بود.» بگو: «پروردگار من از تعدادشان آگاهتر است!» جز گروه كمى، تعداد آنها را نمى‏دانند. پس درباره آنان جز با دليل سخن مگو و از هيچ كس درباره آنها سؤال مكن! (22)


وَ قُل‌ِ الْحَق‌ُّ مِنْ‌ رَبِّكُم‌ْ فَمَنْ‌ شَاءَ فَلْيُوْمِنْ‌ وَ مَنْ‌ شَاءَ فَلْيَكْفُرْ إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلظَّالِمِين‌َ نَارَاً أَحَاط‌َ بِهِم‌ْ سُرَادِقُهَا وَ إِنْ‌ يَسْتَغِيثُوا يُغَاثُوا بِمَاءٍ كَالْمُهْل‌ِ يَشْوِي‌ الْوُجُوه‌َ بِئْس‌َ الشَّرَاب‌ُ وَ سَاءَت‌ْ مُرْتَفَقَاً (كهف: 29)

بگو: «اين حقّ است از سوى پروردگارتان! هر كس مى‏خواهد ايمان بياورد (و اين حقيقت را پذيرا شود)، و هر كس ميخواهد كافر گردد!» ما براى ستمگران آتشى آماده كرديم كه سراپرده‏اش آنان را از هر سو احاطه كرده است! و اگر تقاضاى آب كنند، آبى براى آنان مياورند كه همچون فلز گداخته صورتها را بريان مى‏كند! چه بد نوشيدنى، و چه بد محل اجتماعى است! (29)


وَ كَان‌َ لَه‌ُ ثَمَرٌ فَقَال‌َ لِصَاحِبِه‌ِ وَ هُوَ يُحَاوِرُه‌ُ أَنَا أَكْثَرُ مِنْك‌َ مَالاً وَ أَعَزُّ نَفَرَاً (كهف: 34)

صاحب اين باغ، درآمد فراوانى داشت به همين جهت، به دوستش- در حالى كه با او گفتگو مى‏كرد- چنين گفت: «من از نظر ثروت از تو برتر، و از نظر نفرات نيرومندترم!» (34)


فَعَسَي‌ رَبِّي‌ أَنْ‌ يُؤْتِيَن‌ِ خَيْرَاً مِنْ‌ جَنَّتِك‌َ وَ يُرْسِل‌َ عَلَيْهَا حُسْبَانَاً مِن‌َ السَّمَاءِ فَتُصْبِح‌َ صَعِيدَاً زَلَقَاً (كهف: 40)

شايد پروردگارم بهتر از باغ تو به من بدهد و مجازات حساب شده‏اى از آسمان بر باغ تو فروفرستد، بگونه‏اى كه آن را به زمين بى‏گياه لغزنده‏اى مبدّل كند! (40)


أَوْ يُصْبِح‌َ مَاؤُهَا غَوْرَاً فَلَن‌ْ تَسْتَطِيع‌َ لَه‌ُ طَلَبَاً (كهف: 41)

و يا آب آن در اعمال زمين فرو رود، آن گونه كه هرگز نتوانى آن را به دست آورى!» (41)


وَ أُحِيط‌َ بِثَمَرِه‌ِ فَأَصْبَح‌َ يُقَلِّب‌ُ كَفَّيْه‌ِ عَلَي‌ مَا أَنْفَق‌َ فِيهَا وَ هِي‌َ خَاوِيَة‌ٌ عَلَي‌ عُرُوشِهَا وَ يَقُول‌ُ يَا لَيْتَنِي‌ لَم‌ْ أُشْرِك‌ْ بِرَبِّي‌ أَحَدَاً (كهف: 42)

(به هر حال عذاب الهى فرا رسيد،) و تمام ميوه‏هاى آن نابود شد و او بخاطر هزينه هايى كه در آن صرف كرده بود، پيوسته دستهاى خود را به هم مى‏ماليد- در حالى كه تمام باغ بر داربستهايش فرو ريخته بود- و مى‏گفت: «اى كاش كسى را همتاى پروردگارم قرار نداده بودم!» (42)


وَاضْرِب‌ْ لَهُمْ‌ مَثَل‌َ الْحَيَاة‌ِ الدُّنْيَا كَمَاءٍ أَنْزَلْنَاه‌ُ مِن‌َ السَّمَاءِ فَاخْتَلَط‌َ بِه‌ِ نَبَات‌ُ الْأَرْض‌ِ فَأَصْبَح‌َ هَشِيمَاً تَذْرُوه‌ُ الرِّيَاح‌ُ وَ كَان‌َ الله‌ُ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ مُقْتَدِرَاً (كهف: 45)

(اى پيامبر!) زندگى دنيا را براى آنان به آبى تشبيه كن كه از آسمان فرو مى‏فرستيم و بوسيله آن، گياهان زمين (سرسبز مى‏شود و) در هم فروميرود. امّا بعد از مدتى مى‏خشكد و بادها آن را به هر سو پراكنده مى‏كند و خداوند بر همه چيز تواناست! (45)


وَ يَوْم‌َ نُسَيِّرُ الْجِبَال‌َ وَ تَرَي‌ الْأَرْض‌َ بَارِزَة‌ً وَ حَشَرْنَاهُم‌ْ فَلَم‌ْ نُغَادِرْ مِنْهُم‌ْ أَحَدَاً (كهف: 47)

و روزى را به خاطر بياور كه كوه‏ها را به حركت درآوريم و زمين را آشكار (و مسطح) مى‏بينى و همه آنان [انسانها] را برمى‏انگيزيم، و احدى از ايشان را فروگذار نخواهيم كرد! (47)


وَ وُضِع‌َ الْكِتَاب‌ُ فَتَرَي‌ الْمُـجْرِمِين‌َ مُشْفِقِين‌َ مِمَّا فِيه‌ِ وَ يَقُولُون‌َ يَا وَيْلَتَنَا مَا ل‌ِ هَذَا الْكِتَاب‌ِ لاَ يُغَادِرُ صَغِيرَة‌ً وَ لاَ كَبِيرَة‌ً إِلاَّ أَحْصَاهَا وَ وَجَدُوا مَا عَمِلُوا حَاضِرَاً وَ لاَ يِظْلِم‌ُ رَبُّك‌َ أَحَدَاً (كهف: 49)

و كتاب [كتابى كه نامه اعمال همه انسانهاست‏] در آن جا گذارده مى‏شود، پس گنهكاران را مى‏بينى كه از آنچه در آن است، ترسان و هراسانند و مى‏گويند: «اى واى بر ما! اين چه كتابى است كه هيچ عمل كوچك و بزرگى را فرونگذاشته مگر اينكه آن را به شمار آورده است؟! و (اين در حالى است كه) همه اعمال خود را حاضر مى‏بينند و پروردگارت به هيچ كس ستم نمى‏كند. (49)


وَ إِذْ قُلْنَا لِلْمَلاَئِكَة‌ِ اسْجُدُوا لِآدَم‌َ فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْلِيس‌َ كَان‌َ مِن‌َ الْجِن‌ِّ فَفَسَق‌َ عَن‌ْ أَمْرِ رَبِّه‌ِ أَفَتَتَّخِذُونَه‌ُ وَ ذُرِّيَّتَه‌ُ أَوْلِيَاءَ مِنْ‌ دُونِي‌ وَ هُم‌ْ لَكُم‌ْ عَدُوٌّ بِئْس‌َ لِلظَّالِمِين‌َ بَدَلاً (كهف: 50)

به ياد آريد زمانى را كه به فرشتگان گفتيم: «براى آدم سجده كنيد!» آنها همگى سجده كردند جز ابليس- كه از جن بود- و از فرمان پروردگارش بيرون شد آيا (با اين حال،) او و فرزندانش را به جاى من اولياى خود انتخاب مى‏كنيد، در حالى كه آنها دشمن شما هستند؟! (فرمانبردارى از شيطان و فرزندانش به جاى اطاعت خدا،) چه جايگزينى بدى است براى ستمكاران! (50)


وَ يَوْم‌َ يَقُول‌ُ نَادُوا شُرَكَائِي‌َ الَّذِين‌َ زَعَمْتُم‌ْ فَدَعَوْهُم‌ْ فَلَم‌ْ يَسْتَجِيبُوا لَهُم‌ْ وَ جَعَلْنَا بَيْنَهُم‌ْ مَوْبِقَاً (كهف: 52)

به خاطر بياوريد روزى را كه (خداوند) مى‏گويد: «همتايانى را كه براى من مى‏پنداشتيد، بخوانيد (تا به كمك شما بشتابند!)» ولى هر چه آنها را مى‏خوانند، جوابشان نمى‏دهند و در ميان اين دو گروه، كانون هلاكتى قرار داده‏ايم! (52)


وَ رَأَي‌ الْمُـجْرِمُون‌َ النَّارَ فَظَنُّوا أَنَّهُمْ‌ مُوَاقِعُوهَا وَ لَم‌ْ يَجِدُوا عَنْهَا مَصْرِفَاً (كهف: 53)

و گنهكاران، آتش (دوزخ) را مى‏بينند و يقين مى‏كنند كه با آن درمى‏آميزند، و هيچ گونه راه گريزى از آن نخواهند يافت. (53)


وَ مَن‌ْ أَظْلَم‌ُ مِمَّنْ‌ ذُكِّرَ بِآيَات‌ِ رَبِّه‌ِ فَأَعْرَض‌َ عَنْهَا وَ نَسِي‌َ مَا قَدَّمَت‌ْ يَدَاه‌ُ إِنَّا جَعَلْنَا عَلَي‌ قُلُوبِهِم‌ْ أَكِنَّة‌ً أَنْ‌ يَفْقَهُوه‌ُ وَ فِي‌ آذَانِهِم‌ْ وَقْرَاً وَ إِنْ‌ تَدْعُهُم‌ْ إِلَي‌ الْهُدَي‌ فَلَن‌ْ يَهْتَدُوا إِذَاً أَبَدَاً (كهف: 57)

چه كسى ستمكارتر است از آن كس كه آيات پروردگارش به او تذكّر داده شده، و از آن روى گرداند، و آنچه را با دستهاى خود پيش فرستاد فراموش كرد؟! ما بر دلهاى اينها پرده‏هايى افكنده‏ايم تا نفهمند و در گوشهايشان سنگينى قرار داده‏ايم (تا صداى حق را نشنوند)! و از اين رو اگر آنها را به سوى هدايت بخوانى، هرگز هدايت نمى‏شوند! (57)


فَلَمَّا بَلَغَا مَجْمَع‌َ بَيْنِهِمَا نَسِيَا حُوتَهُمَا فَاتَّخَذَ سَبِيلَه‌ُ فِي‌ الْبَحْرِ سَرَبَاً (كهف: 61)

(ولى) هنگامى كه به محل تلاقى آن دو دريا رسيدند، ماهى خود را (كه براى تغذيه همراه داشتند) فراموش كردند و ماهى راه خود را در دريا پيش گرفت (و روان شد). (61)


فَلَمَّا جَاوَزَا قَال‌َ لِفَتَاه‌ُ آتِنَا غَدَاءَنَا لَقَدْ لَقِينَا مِنْ‌ سَفَرِنَا هَذَا نَصَبَاً (كهف: 62)

هنگامى كه از آن جا گذشتند، (موسى) به يار همسفرش گفت: «غذاى ما را بياور، كه سخت از اين سفر خسته شده‏ايم!» (62)


قَال‌َ أَرَأَيْت‌َ إِذْ أَوَيْنَا إِلَي‌ الصَّخْرَة‌ِ فَإِنِّي‌ نَسِيت‌ُ الْحُوت‌َ وَ مَا أَنْسَانِيه‌ُ إِلاَّ الشَّيْطَان‌ُ أَنْ‌ أَذْكُرَه‌ُ وَاتَّخَذَ سَبِيلَه‌ُ فِي‌ الْبَحْرِ عَجَبَاً (كهف: 63)

گفت: «به خاطر دارى هنگامى كه ما (براى استراحت) به كنار آن صخره پناه برديم، من (در آن جا) فراموش كردم جريان ماهى را بازگو كنم- و فقط شيطان بود كه آن را از خاطر من برد- و ماهى بطرز شگفت‏آورى راه خود را در دريا پيش گرفت!» (63)


قَال‌َ ذَلِك‌َ مَا كُنَّا نَبْغ‌ِ فَارْتَدَّا عَلَي‌ آثَارِهِمَا قَصَصَاً (كهف: 64)

(موسى) گفت: «آن همان بود كه ما مى‏خواستيم!» سپس از همان راه بازگشتند، در حالى كه پى‏جويى مى‏كردند. (64)


فَوَجَدَا عَبْدَاً مِن‌ْ عِبَادِنَا آتَيْنَاه‌ُ رَحْمَة‌ً مِن‌ْ عِنْدِنَا وَ عَلَّمْنَاه‌ُ مِنْ‌ لَدُنَّا عِلْمَاً (كهف: 65)

(در آن جا) بنده‏اى از بندگان ما را يافتند كه رحمت (و موهبت عظيمى) از سوى خود به او داده، و علم فراوانى از نزد خود به او آموخته بوديم. (65)


قَال‌َ فَإِنِ‌ اتَّبَعْتَنِي‌ فَلاَ تَسْأَلْنِي‌ عَنْ‌ شَي‌ْءٍ حَتَّي‌ أُحْدِث‌َ لَك‌َ مِنْه‌ُ ذِكْرَاً (كهف: 70)

(خضر) گفت: «پس اگر مى‏خواهى بدنبال من بيايى، از هيچ چيز مپرس تا خودم (به موقع) آن را براى تو بازگو كنم.» (70)


فَانْطَلَقَا حَتَّي‌ إِذَا رَكِبَا فِي‌ السَّفِينَة‌ِ خَرَقَهَا قَال‌َ أَخَرَقْتَهَا لِتُغْرِق‌َ أَهْلَهَا لَقَدْ جِئْت‌َ شَيْءً إِمْرَاً (كهف: 71)

آن دو به راه افتادند تا آن كه سوار كشتى شدند، (خضر) كشتى را سوراخ كرد. (موسى) گفت: «آيا آن را سوراخ كردى كه اهلش را غرق كنى؟! راستى كه چه كار بدى انجام دادى!» (71)


فَانْطَلَقَا حَتَّي‌ إِذَا لَقِيَا غُلاَمَاً فَقَتَلَه‌ُ قَال‌َ أَقَتَلْت‌َ نَفْسَاً زَكِيَّة‌ً بِغَيْرِ نَفْس‌ٍ لَقَدْ جِئْت‌َ شَيْءً نُكْرَاً (كهف: 74)

باز به راه خود ادامه دادند، تا اينكه نوجوانى را ديدند و او آن نوجوان را كشت. (موسى) گفت: «آيا انسان پاكى را، بى آنكه قتلى كرده باشد، كشتى؟! براستى كار زشتى انجام دادى!» (74)


قَال‌َ إِنْ‌ سَأَلْتُك‌َ عَنْ‌ شَي‌ْءٍ بَعْدَهَا فَلاَ تُصَاحِبْنِي‌ قَدْ بَلَغْت‌َ مِنْ‌ لَدُنِّي‌ عُذْرَاً (كهف: 76)

(موسى) گفت: «بعد از اين اگر درباره چيزى از تو سؤال كردم، ديگر با من همراهى نكن (زيرا) از سوى من معذور خواهى بود!» (76)


فَانْطَلَقَا حتَّي‌ إِذَا أَتَيَا أَهْل‌َ قَرْيَة‌ٍ اسْتَطْعَمَا أَهْلَهَا فَأَبَوْا أَنْ‌ يُضَيِّفُوهُمَا فَوَجَدَا فِيهَا جِدَارَاً يُرِيدُ أَنْ‌ يَنقَض‌َّ فَأَقَامَه‌ُ قَال‌َ لَوْ شِئْت‌َ لَاتَّخَذْت‌َ عَلَيْه‌ِ أَجْرَاً (كهف: 77)

باز به راه خود ادامه دادند تا به مردم قريه‏اى رسيدند از آنان خواستند كه به ايشان غذا دهند ولى آنان از مهمان كردنشان خوددارى نمودند (با اين حال) در آن جا ديوارى يافتند كه مى‏خواست فروريزد و (آن مرد عالم) آن را برپا داشت. (موسى) گفت: « (لا اقل) مى‏خواستى در مقابل اين كار مزدى بگيرى!» (77)


أَمَّا السَّفِينَة‌ُ فَكَانَت‌ْ لِمَسَاكِين‌َ يَعْمَلُون‌َ فِي‌ الْبَحْرِ فَأَرَدْت‌ُ أَن‌ْ أَعِيبَهَا وَ كَان‌َ وَرَاءَهُمْ‌ مَلِك‌ٌ يَأْخُذُ كُل‌َّ سَفِينَة‌ٍ غَصْبَاً (كهف: 79)

اما آن كشتى مال گروهى از مستمندان بود كه با آن در دريا كار مى‏كردند و من خواستم آن را معيوب كنم (چرا كه) پشت سرشان پادشاهى (ستمگر) بود كه هر كشتى (سالمى) را بزور ميگرفت! (79)


وَ أَمَّا الْغُلاَم‌ُ فَكَان‌َ أَبَوَاه‌ُ مُؤْمِنَيْن‌ِ فَخَشِينَا أَنْ‌ يُرْهِقَهُمَا طُغْيَانَاً وَ كُفْرَاً (كهف: 80)

و اما آن نوجوان، پدر و مادرش با ايمان بودند و بيم داشتيم كه آنان را به طغيان و كفر وادارد! (80)


فَأَرَدْنَا أَنْ‌ يُبْدِلَهُمَا رَبُّهُمَا خَيْرَاً مِنْه‌ُ زَكَاة‌ً وَ أَقْرَب‌َ رُحْمَاً (كهف: 81)

از اين رو، خواستيم كه پروردگارشان به جاى او، فرزندى پاكتر و بامحبت‏تر به آن دو بدهد! (81)


وَ أَمَّا الْجِدَارُ فَكَان‌َ لِغُلاَمَيْن‌ِ يَتِيمَيْن‌ِ فِي‌ الْمَدِينَة‌ِ وَ كَان‌َ تَحْتَه‌ُ كَنْزٌ لَهُمَا وَ كَان‌َ أَبُوهُمَا صَالِحَاً فَأَرَادَ رَبُّك‌َ أَنْ‌ يَبْلُغَا أَشُدَّهُمَا وَ يَسْتَخْرِجَا كَنْزَهُمَا رَحْمَة‌ً مِنْ‌ رَبِّك‌َ وَ مَا فَعَلْتُه‌ُ عَن‌ْ أَمْرِي‌ ذَلِك‌َ تَأْوِيل‌ُ مَا لَم‌ْ تَسْطِعْ‌ عَلَيْه‌ِ صَبْرَاً (كهف: 82)

و اما آن ديوار، از آن دو نوجوان يتيم در آن شهر بود و زير آن، گنجى متعلق به آن دو وجود داشت و پدرشان مرد صالحى بود و پروردگار تو مى‏خواست آنها به حد بلوغ برسند و گنجشان را استخراج كنند اين رحمتى از پروردگارت بود و من آن (كارها) را خودسرانه انجام ندادم اين بود راز كارهايى كه نتوانستى در برابر آنها شكيبايى به خرج دهى!» (82)


فَأَتْبَع‌َ سَبَبَاً (كهف: 85)

او از اين اسباب، (پيروى و استفاده) كرد ... (85)


قَال‌َ أَمَّا مَنْ‌ ظَلَم‌َ فَسَوْف‌َ نُعَذِّبُه‌ُ ثُم‌َّ يُرَدُّ إِلَي‌ رَبِّه‌ِ فَيُعَذِّبُه‌ُ عَذَابَاً نُكْرَاً (كهف: 87)

گفت: «اما كسى را كه ستم كرده است، مجازات خواهيم كرد سپس به سوى پروردگارش بازمى‏گردد، و خدا او را مجازات شديدى خواهد كرد! (87)


وَ أَمَّا مَن‌ْ آمَن‌َ وَ عَمِل‌َ صَالِحَاً فَلَه‌ُ جَزَاءً الْحُسْنَي‌ وَ سَنَقُول‌ُ لَه‌ُ مِن‌ْ أَمْرِنَا يُسْرَاً (كهف: 88)

و اما كسى كه ايمان آورد و عمل صالح انجام دهد، پاداشى نيكوتر خواهد داشت و ما دستور آسانى به او خواهيم داد.» (88)


قَالُوا يَا ذَا الْقَرْنَيْن‌ِ إِن‌َّ يَأْجُوج‌َ وَ مَأْجُوج‌َ مُفْسِدُون‌َ فِي‌ الْأَرْض‌ِ فَهَل‌ْ نَجْعَل‌ُ لَك‌َ خَرْجَاً عَلَي‌ أَنْ‌ تَجْعَل‌َ بَيْنَنَا وَ بَيْنَهُم‌ْ سَدَّاً (كهف: 94)

(آن گروه به او) گفتند: «اى ذو القرنين يأجوج و مأجوج در اين سرزمين فساد مى‏كنند آيا ممكن است ما هزينه‏اى براى تو قرار دهيم، كه ميان ما و آنها سدّى ايجاد كنى؟!» (94)


قَال‌َ مَا مَكَّنِّي‌ فِيه‌ِ رَبِّي‌ خَيْرٌ فَأَعِينُونِي‌ بِقُوَّة‌ٍ أَجْعَل‌ْ بَيْنَكُم‌ْ وَ بَيْنَهُم‌ْ رَدْمَاً (كهف: 95)

(ذو القرنين) گفت: «آنچه پروردگارم در اختيار من گذارده، بهتر است (از آنچه شما پيشنهاد مى‏كنيد)! مرا با نيرويى يارى دهيد، تا ميان شما و آنها سدّ محكمى قرار دهم! (95)


فَمَا اسْطَاعُوا أَنْ‌ يَظْهَرُوه‌ُ وَ مَا اسْتَطَاعُوا لَه‌ُ نَقْبَاً (كهف: 97)

(سرانجام چنان سدّ نيرومندى ساخت) كه آنها [طايفه يأجوج و مأجوج‏] قادر نبودند از آن بالا روند و نمى‏توانستند نقبى در آن ايجاد كنند. (97)


قَال‌َ هَذَا رَحْمَة‌ٌ مِنْ‌ رَبِّي‌ فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ رَبِّي‌ جَعَلَه‌ُ دَكَّاءَ وَ كَان‌َ وَعْدُ رَبِّي‌ حَقَّاً (كهف: 98)

(آن گاه) گفت: «اين از رحمت پروردگار من است! امّا هنگامى كه وعده پروردگارم فرا رسد، آن را در هم مى‏كوبد و وعده پروردگارم حق است!» (98)


وَ تَرَكْنَا بَعْضَهُم‌ْ يَوْمَئِذٍ يَمُوج‌ُ فِي‌ بَعْض‌ٍ وَ نُفِخ‌َ فِي‌ الصُّورِ فَجَمَعْنَاهُم‌ْ جَمْعَاً (كهف: 99)

و در آن روز (كه جهان پايان مى‏گيرد)، ما آنان را چنان رها مى‏كنيم كه درهم موج مى‏زنند و در صور [شيپور] دميده مى‏شود و ما همه را جمع مى‏كنيم! (99)


أَفَحَسِب‌َ الَّذِين‌َ كَفَرُوا أَنْ‌ يَتَّخِذُوا عِبَادِي‌ مِنْ‌ دُونِي‌ أَوْلِيَاءَ إِنَّا أَعْتَدْنَا جَهَنَّم‌َ لِلْكَافِرِين‌َ نُزُلاً (كهف: 102)

آيا كافران پنداشتند مى‏توانند بندگانم را به جاى من اولياى خود انتخاب كنند؟! ما جهنم را براى پذيرايى كافران آماده كرده‏ايم! (102)


أُولَئِك‌َ الَّذِين‌َ كَفَرُوا بِآيَات‌ِ رَبِّهِم‌ْ وَ لِقَائِه‌ِ فَحَبِطَت‌ْ أَعْمَالُهُم‌ْ فَلاَ نُقِيم‌ُ لَهُم‌ْ يَوْم‌َ الْقِيَامَة‌ِ وَزْنَاً (كهف: 105)

آنها كسانى هستند كه به آيات پروردگارشان و لقاى او كافر شدند به همين جهت، اعمالشان حبط و نابود شد! از اين رو روز قيامت، ميزانى براى آنها برپا نخواهيم كرد! (105)


قُل‌ْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُم‌ْ يُوحَي‌ إِلَيَّ‌ أَنَّمَا إِلَهُكُم‌ْ إِلَه‌ٌ وَاحِدٌ فَمَنْ‌ كَان‌َ يَرْجُو لِقَاءَ رَبِّه‌ِ فَلْيَعْمَل‌ْ عَمَلاً صَالِحَاً وَ لاَ يُشْرِك‌ْ بِعِبَادَة‌ِ رَبِّه‌ِ أَحَداً (كهف: 110)

بگو: «من فقط بشرى هستم مثل شما (امتيازم اين است كه) به من وحى مى‏شود كه تنها معبودتان معبود يگانه است پس هر كه به لقاى پروردگارش اميد دارد، بايد كارى شايسته انجام دهد، و هيچ كس را در عبادت پروردگارش شريك نكند! (110)


وَ إِنِّي‌ خِفْت‌ُ الْمَوَالِي‌َ مِنْ‌ وَرَائِي‌ وَ كَانَت‌ِ امْرَأَتِي‌ عَاقِرَاً فَهَب‌ْ لِي‌ مِنْ‌ لَدُنْك‌َ وَلِيَّاً (مريم: 5)

و من از بستگانم بعد از خودم بيمناكم (كه حق پاسدارى از آيين تو را نگاه ندارند)! و (از طرفى) همسرم نازا و عقيم است تو از نزد خود جانشينى به من ببخش ... (5)


فَخَرَج‌َ عَلَي‌ قَوْمِه‌ِ مِن‌َ الْمِـحْرَاب‌ِ فَأَوْحَي‌ إِلَيْهِم‌ْ أَنْ‌ سَبِّحُوا بُكْرَة‌ً وَ عَشِيَّاً (مريم: 11)

او از محراب عبادتش به سوى مردم بيرون آمد و با اشاره به آنها گفت: « (بشكرانه اين موهبت،) صبح و شام خدا را تسبيح گوييد!» (11)


فَاتَّخَذَت‌ْ مِنْ‌ دُونِهِم‌ْ حِجَابَاً فَأَرْسَلْنَا إِلَيْهَا رُوحَنَا فَتَمَثَّل‌َ لَهَا بَشَرَاً سَوِيَّاً (مريم: 17)

و ميان خود و آنان حجابى افكند (تا خلوتگاهش از هر نظر براى عبادت آماده باشد). در اين هنگام، ما روح خود را بسوى او فرستاديم و او در شكل انسانى بى‏عيب و نقص، بر مريم ظاهر شد! (17)


فَحَمَلَتْه‌ُ فَانْتَبَذَت‌ْ بِه‌ِ مَكَانَاً قَصِيَّاً (مريم: 22)

سرانجام (مريم) به او باردار شد و او را به نقطه دور دستى برد (و خلوت گزيد) (22)


فَأَجَاءَهَا الْمَـخَاض‌ُ إِلَي‌ جِذْع‌ِ النَّخْلَة‌ِ قَالَت‌ْ يَا لَيْتَنِي‌ مِت‌ُّ قَبْل‌َ هَذَا وَ كُنْت‌ُ نَسْيَاً مَنْسِيَّاً (مريم: 23)

درد زايمان او را به كنار تنه درخت خرمايى كشاند (آن قدر ناراحت شد كه) گفت: «اى كاش پيش از اين مرده بودم، و بكلّى فراموش مى‏شدم!» (23)


فَنَادَاهَا مِنْ‌ تَحْتِهَا أَنْ لاَ تَحْزَنِي‌ قَدْ جَعَل‌َ رَبُّك‌ِ تَحْتَك‌ِ سَرِيَّاً (مريم: 24)

ناگهان از طرف پايين پايش او را صدا زد كه: «غمگين مباش! پروردگارت زير پاى تو چشمه آبى (گوارا) قرار داده است! (24)


فَكُلِي‌ وَاشْرَبِي‌ وَ قَرِّي‌ عَيْنَاً فَإِنْ مَا تَرَيِن‌َّ مِن‌َ الْبَشَرِ أَحَدَاً فَقُولِي‌ إِنِّي‌ نَذَرْت‌ُ لِلرَّحْمَن‌ِ صَوْمَاً فَلَن‌ْ أُكَلِّم‌َ الْيَوْم‌َ إِنسِيَّاً (مريم: 26)

(از اين غذاى لذيذ) بخور و (از آن آب گوارا) بنوش و چشمت را (به اين مولود جديد) روشن دار! و هر گاه كسى از انسانها را ديدى، (با اشاره) بگو: من براى خداوند رحمان روزه‏اى نذر كرده‏ام بنا بر اين امروز با هيچ انسانى هيچ سخن نمى‏گويم! (و بدان كه اين نوزاد، خودش از تو دفاع خواهد كرد!)» (26)


فَأَتَت‌ْ بِه‌ِ قَوْمَهَا تَحْمِلُه‌ُ قَالُوا يَا مَرْيَم‌ُ لَقَدْ جِئْت‌ِ شَيْءً فَرِيَّاً (مريم: 27)

(مريم) در حالى كه او را در آغوش گرفته بود، نزد قومش آورد گفتند: «اى مريم! كار بسيار عجيب و بدى انجام دادى! (27)


فَأَشَارَت‌ْ إِلَيْه‌ِ قَالُوا كَيْف‌َ نُكَلِّم‌ُ مَنْ‌ كَان‌َ فِي‌ الْمَهْدِ صَبِيَّاً (مريم: 29)

(مريم) به او اشاره كرد گفتند: «چگونه با كودكى كه در گاهواره است سخن بگوييم؟!» (29)


مَا كَان‌َ لِالله‌ِ أَنْ‌ يَتَّخِذَ مِن‌ْ وَلَدٍ سُبْحَانَه‌ُ إِذَا قَضَي‌ أَمْرَاً فَإِنَّمَا يَقُول‌ُ لَه‌ُ كُنْ‌ فَيَكُون‌ُ (مريم: 35)

هرگز براى خدا شايسته نبود كه فرزندى اختيار كند! منزّه است او! هر گاه چيزى را فرمان دهد، مى‏گويد: «موجود باش!» همان دم موجود مى‏شود! (35)


وَ إِن‌َّ الله‌َ رَبِّي‌ وَ رَبُّكُم‌ْ فَاعْبُدُوه‌ُ هَذَا صِرَاط‌ٌ مُسْتَقِيم‌ٌ (مريم: 36)

و خداوند، پروردگار من و شماست! او را پرستش كنيد اين است راه راست! (36)


فَاخْتَلَف‌َ الْأَحْزَاب‌ُ مِنْ‌ بَيْنِهِم‌ْ فَوَيْل‌ٌ لِلَّذِين‌َ كَفَرُوا مِنْ‌ مَشْهَدِ يَوْم‌ٍ عَظِيم‌ٍ (مريم: 37)

ولى (بعد از او) گروه‏هايى از ميان پيروانش اختلاف كردند واى به حال كافران از مشاهده روز بزرگ (رستاخيز)! (37)


يَا أَبَت‌ِ إِنِّي‌ قَدْ جَاءَنِي‌ مِن‌َ الْعِلْم‌ِ مَا لَم‌ْ يَأْتِك‌َ فَاتَّبِعْنِي‌ أَهْدِك‌َ صِرَاطَاً سَوِيَّاً (مريم: 43)

اى پدر! دانشى براى من آمده كه براى تو نيامده است بنا بر اين از من پيروى كن، تا تو را به راه راست هدايت كنم! (43)


يَا أَبَت‌ِ إِنِّي‌ أَخَاف‌ُ أَنْ‌ يَمَسَّك‌َ عَذَاب‌ٌ مِن‌َ الرَّحْمَن‌ِ فَتَكُون‌َ لِلشَّيْطَان‌ِ وَلِيَّاً (مريم: 45)

اى پدر! من از اين مى‏ترسم كه از سوى خداوند رحمان عذابى به تو رسد، در نتيجه از دوستان شيطان باشى!» (45)


فَلَمَّا اعْتَزَلَهُم‌ْ وَ مَا يَعْبُدُون‌َ مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ وَهَبْنَا لَه‌ُ إِسْحَاق‌َ وَ يَعْقُوب‌َ وَ كُلاًّ جَعَلْنَا نَبِيَّاً (مريم: 49)

هنگامى كه از آنان و آنچه غير خدا مى‏پرستيدند كناره‏گيرى كرد، ما اسحاق و يعقوب را به او بخشيديم و هر يك را پيامبرى (بزرگ) قرار داديم! (49)


فَخَلَف‌َ مِنْ‌ بَعْدِهِم‌ْ خَلْف‌ٌ أَضَاعُوا الصَّلاَة‌َ وَاتَّبَعُوا الشَّهَوَات‌ِ فَسَوْف‌َ يَلْقَوْن‌َ غَيَّاً (مريم: 59)

امّا پس از آنان، فرزندان ناشايسته‏اى روى كار آمدند كه نماز را تباه كردند، و از شهوات پيروى نمودند و بزودى (مجازات) گمراهى خود را خواهند ديد! (59)


إِلاَّ مَنْ‌ تَاب‌َ وَ آمَن‌َ وَ عَمِل‌َ صَالِحَاً فَأُولَئِك‌َ يَدْخُلُون‌َ الْجَنَّة‌َ وَ لاَ يُظْلَمُون‌َ شَيْءً (مريم: 60)

مگر آنان كه توبه كنند، و ايمان بياورند، و كار شايسته انجام دهند چنين كسانى داخل بهشت مى‏شوند، و كمترين ستمى به آنان نخواهد شد. (60)


رَب‌ُّ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ وَ مَا بَيْنَهُمَا فَاعْبُدْه‌ُ وَاصْطَبِرْ لِعِبَادَتِه‌ِ هَل‌ْ تَعْلَم‌ُ لَه‌ُ سَمِيَّاً (مريم: 65)

همان پروردگار آسمانها و زمين، و آنچه ميان آن دو قرار دارد! او را پرستش كن و در راه عبادتش شكيبا باش! آيا مثل و مانندى براى او مى‏يابى؟! (65)


فَوَ رَبِّك‌َ لَنَحْشُرَنَّهُم‌ْ وَالشَّيَاطين‌َ ثُم‌َّ لَنُحْضِرَنَّهُم‌ْ حَوْل‌َ جَهَنَّم‌َ جِثِيَّاً (مريم: 68)

سوگند به پروردگارت كه همه آنها را همراه با شياطين در قيامت جمع مى‏كنيم سپس همه را- در حالى كه به زانو درآمده‏اند- گرداگرد جهنم حاضر مى‏سازيم. (68)


قُل‌ْ مَنْ‌ كَان‌َ فِي‌ الضَّلاَلَة‌ِ فَلْيَمْدُدْ لَه‌ُ الرَّحْمَن‌ُ مَدَّاً حَتَّي‌ إِذَا رَأَوْا مَا يُوعَدُون‌َ إِمَّا الْعَذَاب‌َ وَ إِمَّا السَّاعَة‌َ فَسَيَعْلَمُون‌َ مَن‌ْ هُوَ شَرٌّ مَكَانَاً وَ أَضْعَف‌ُ جُنْدَاً (مريم: 75)

بگو: «كسى كه در گمراهى است، بايد خداوند به او مهلت دهد تا زمانى كه وعده الهى را با چشم خود ببينند: يا عذاب (اين دنيا)، يا (عذاب) قيامت! (آن روز) خواهند دانست چه كسى جايش بدتر، و لشكرش ناتوانتر است!» (75)


أَفَرَأيْت‌َ الَّذِي‌ كَفَرَ بِآيَاتِنَا وَ قَال‌َ لَأَُوتَيَن‌َّ مَالاً وَ وَلَدَاً (مريم: 77)

آيا ديدى كسى را كه به آيات ما كافر شد، و گفت: «اموال و فرزندان فراوانى به من داده خواهد شد»؟! (77)


فَلاَ تَعْجَل‌ْ عَلَيْهِم‌ْ إِنَّمَا نَعُدُّ لَهُم‌ْ عَدَّاً (مريم: 84)

پس درباره آنان شتاب مكن ما آنها (و اعمالشان) را به دقت شماره ميكنيم! (84)


فَإِنَّمَا يَسَّرْنَاه‌ُ بِلِسَانِك‌َ لِتُبَشِّرَ بِه‌ِ الْمُتَّقِين‌َ وَ تُنْذِرَ بِه‌ِ قَوْمَاً لُدَّاً (مريم: 97)

و ما فقط آن [قرآن‏] را بر زبان تو آسان ساختيم تا پرهيزگاران را بوسيله آن بشارت دهى، و دشمنان سرسخت را با آنان انذار كنى. (97)


وَ إِنْ‌ تَجْهَرْ بِالْقَوْل‌ِ فَإِنَّه‌ُ يَعْلَم‌ُ السِّرَّ وَ أَخْفَي‌ (طه: 7)

اگر سخن آشكارا بگويى (يا مخفى كنى)، او اسرار- و حتى پنهان‏تر از آن- را نيز مى‏داند! (7)


إِذْ رَأَي‌ نَارَاً فَقَال‌َ لِأَهْلِه‌ِ امْكُثُوا إِنِّي‌ آنَسْت‌ُ نَارَاً لَعَلِّي‌ آتِيكُمْ‌ مِنْهَا بِقَبَس‌ٍ أَوْ أَجِدُ عَلَي‌ النَّارِ هُدَي‌ً (طه: 10)

هنگامى كه (از دور) آتشى مشاهده كرد، و به خانواده خود گفت: « (اندكى) درنگ كنيد كه من آتشى ديدم! شايد شعله‏اى از آن براى شما بياورم يا بوسيله اين آتش راه را پيدا كنم!» (10)


فَلَمَّا أَتَاهَا نُودِي‌َ يَا مُوسَي‌ (طه: 11)

هنگامى كه نزد آتش آمد، ندا داده شد كه: «اى موسى! (11)


إِنِّي‌ أَنَا رَبُّك‌َ فَاخْلَع‌ْ نَعْلَيْك‌َ إِنَّك‌َ بِالْوَادِ الْمُقَدَّس‌ِ طُوَي‌ً (طه: 12)

من پروردگار توام! كفشهايت را بيرون آر، كه تو در سرزمين مقدّس «طوى» هستى! (12)


وَ أَنَا اخْتَرْتُك‌َ فَاسْتَمِع‌ْ لِمَا يُوحَي‌ (طه: 13)

و من تو را (براى مقام رسالت) برگزيدم اكنون به آنچه بر تو وحى مى‏شود، گوش فرا ده! (13)


إِنَّنِي‌ أَنَا الله‌ُ لاَ إِله‌َ إِلاَّ أَنَا فَاعْبُدْنِي‌ وَ أَقِم‌ِ الصَّلاَة‌َ لِذِكْرِي‌ (طه: 14)

من «اللَّه» هستم معبودى جز من نيست! مرا بپرست، و نماز را براى ياد من بپادار! (14)


فَلاَ يَصُدَّنَّك‌َ عَنْهَا مَنْ‌ لاَ يُؤْمِن‌ُ بِهَا وَاتَّبَع‌َ هَوَاه‌ُ فَتَرْدَي‌ (طه: 16)

پس مبادا كسى كه به آن ايمان ندارد و از هوسهاى خويش پيروى مى‏كند، تو را از آن بازدارد كه هلاك خواهى شد! (16)


فَأَلْقَاهَا فَإِذَا هِي‌َ حَيَّة‌ٌ تَسْعَي‌ (طه: 20)

پس موسى آن (عصا) را افكند، كه ناگهان اژدهايى شد كه به هر سو مى‏شتافت. (20)


أَن‌ِ اقْذِفِيه‌ِ فِي‌ التَّابُوت‌ِ فَاقْذِفِيه‌ِ فِي‌ الْيَم‌ِّ فَلْيُلْقِه‌ِ الْيَم‌ُّ بِالسَّاحِل‌ِ يَأْخُذْه‌ُ عَدُوٌّ لِي‌ وَ عَدُوٌّ لَه‌ُ وَ أَلْقَيْت‌ُ عَلَيْك‌َ مَحَبَّة‌ً مِنِّي‌ وَ لِتُصْنَع‌َ عَلَي‌ عَيْنِي‌ (طه: 39)

كه: «او را در صندوقى بيفكن، و آن صندوق را به دريا بينداز، تا دريا آن را به ساحل افكند و دشمن من و دشمن او، آن را برگيرد!» و من محبّتى از خودم بر تو افكندم، تا در برابر ديدگان [علم‏] من، ساخته شوى (و پرورش يابى)! (39)


إِذْ تَمْشِي‌ أُخْتُك‌َ فَتَقُول‌ُ هَل‌ْ أَدُلُّكُم‌ْ عَلَي‌ مَنْ‌ يَكْفُلُه‌ُ فَرَجَعْناك‌َ إِلَي‌ أُمِّك‌َ كَي‌ْ تَقَرَّ عَيْنُهَا وَ لاَ تَحْزَن‌َ وَ قَتَلْت‌َ نَفْسَاً فَنَجَّيْنَاك‌َ مِن‌َ الْغَم‌ِّ وَ فَتَنَّاك‌َ فُتُونَاً فَلَبِثْت‌َ سِنِين‌َ فِي‌ أَهْل‌ِ مَدْيَن‌َ ثُم‌َّ جِئْت‌َ عَلَي‌ قَدَرٍ يَا مُوسَي‌ (طه: 40)

در آن هنگام كه خواهرت (در نزديكى كاخ فرعون) راه مى‏رفت و مى‏گفت: «آيا كسى را به شما نشان دهم كه اين نوزاد را كفالت مى‏كند (و دايه خوبى براى او خواهد بود)!» پس تو را به مادرت بازگردانديم، تا چشمش به تو روشن شود و غمگين نگردد! و تو يكى (از فرعونيان) را كشتى اما ما تو را از اندوه نجات داديم! و بارها تو را آزموديم! پس از آن، ساليانى در ميان مردم «مدين» توقف نمودى سپس در زمان مقدّر (براى فرمان رسالت) به اين جا آمدى، اى موسى! (40)


فَقُولاَ لَه‌ُ قَوْلاً لَيِّناً لَعَلَّه‌ُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشَي‌ (طه: 44)

اما بنرمى با او سخن بگوييد شايد متذكّر شود، يا (از خدا) بترسد! (44)


فَأْتِيَاه‌ُ فَقُولاَ إِنَّا رَسُولاَ رَبِّك‌َ فَأَرْسِلْ‌ مَعَنَا بَني‌ إِسْرائِيل‌َ وَ لاَ تُعَذِّبْهُم‌ْ قَدْ جِئْنَاك‌َ بِآيَة‌ٍ مِنْ‌ رَبِّك‌َ وَالسَّلاَم‌ُ عَلَي‌ مَن‌ِ اتَّبَع‌َ الْهُدَي‌ (طه: 47)

به سراغ او برويد و بگوييد: «ما فرستادگان پروردگار توايم! بنى اسرائيل را با ما بفرست و آنان را شكنجه و آزار مكن! ما نشانه روشنى از سوى پروردگارت براى تو آورده‏ايم! و درود بر آن كس باد كه از هدايت پيروى مى‏كند! (47)


قَال‌َ فَمَنْ‌ رَبُّكُمَا يَا مُوسَي‌ (طه: 49)

(فرعون) گفت: «پروردگار شما كيست، اى موسى؟!» (49)


قَال‌َ فَمَا بَال‌ُ الْقُرُون‌ِ الْأُولَي‌ (طه: 51)

گفت: «پس تكليف نسلهاى گذشته (كه به اينها ايمان نداشتند) چه خواهد شد؟!» (51)


الَّذِي‌ جَعَل‌َ لَكُم‌ُ الْأَرْض‌َ مَهْدَاً وَ سَلَك‌َ لَكُم‌ْ فِيهَا سُبُلاً وَ أَنْزَل‌َ مِن‌َ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجْنَا بِه‌ِ أَزْوَاجَاً مِنْ‌ نَبَات‌ٍ شَتَّي‌ (طه: 53)

همان خداوندى كه زمين را براى شما محل آسايش قرار داد و راه‏هايى در آن ايجاد كرد و از آسمان، آبى فرستاد!» كه با آن، انواع گوناگون گياهان را (از خاك تيره) برآورديم. (53)


وَ لَقَدْ أَرَيْنَاه‌ُ آيَاتِنَا كُلَّهَا فَكَذَّب‌َ وَ أَبَي‌ (طه: 56)

ما همه آيات خود را به او نشان داديم اما او تكذيب كرد و سرباز زد! (56)


فَلَنَأْتِيَنَّك‌َ بِسِحْرٍ مِثْلِه‌ِ فَاجْعَل‌ْ بَيْنَنَا وَ بَيْنَك‌َ مَوْعِدَاً لاَ نُخْلِفُه‌ُ نَحْن‌ُ وَ لاَ أَنْت‌َ مَكَانَاً سُوَي‌ً (طه: 58)

قطعاً ما هم سحرى همانند آن براى تو خواهيم آورد! هم اكنون (تاريخش را تعيين كن، و) موعدى ميان ما و خودت قرار ده كه نه ما و نه تو، از آن تخلّف نكنيم آن هم در مكانى كه نسبت به همه يكسان باشد!» (58)


فَتَوَلَّي‌ فِرْعَوْن‌ُ فَجَمَع‌َ كَيْدَه‌ُ ثُم‌َّ أَتَي‌ (طه: 60)

فرعون آن مجلس را ترك گفت و تمام مكر و فريب خود را جمع كرد و سپس همه را (در روز موعود) آورد. (60)


قَال‌َ لَهُم‌ْ مُوسَي‌ وَيْلَكُم‌ْ لاَ تَفْتَرُوا عَلَي‌ الله‌ِ كَذِبَاً فَيُسْحِتَكُمْ‌ بِعَذَاب‌ٍ وَ قَدْ خَاب‌َ مَن‌ِ افْتَرَي‌ (طه: 61)

موسى به آنان گفت: «واى بر شما! دروغ بر خدا نبنديد، كه شما را با عذابى نابود مى‏سازد! و هر كس كه (بر خدا) دروغ ببندد، نوميد (و شكست خورده) مى‏شود!» (61)


فَتَنَازَعُوا أَمْرَهُمْ‌ بَيْنَهُم‌ْ وَ أَسَرُّوا النَّجْوَي‌ (طه: 62)

آنها در ميان خود، در مورد ادامه راهشان به نزاع برخاستند و مخفيانه و درگوشى با هم سخن گفتند. (62)


فَأَجْمِعُوا كَيْدَكُم‌ْ ثُم‌َّ ائْتُوا صَفَّاً وَ قَدْ أَفْلَح‌َ الْيَوْم‌َ مَن‌ِ اسْتَعْلَي‌ (طه: 64)

اكنون كه چنين است، تمام نيرو و نقشه خود را جمع كنيد، و در يك صف (به ميدان مبارزه) بياييد امروز رستگارى از آن كسى است كه برترى خود را اثبات كند! (64)


قَال‌َ بَل‌ْ أَلْقُوا فَإِذَا حِبَالُهُم‌ْ وَ عِصِيُّهُم‌ْ يُخَيَّل‌ُ إِلَيْه‌ِ مِنْ‌ سِحْرِهِم‌ْ أَنَّهَا تَسْعَي‌ (طه: 66)

گفت: «شما اول بيفكنيد!» در اين هنگام طنابها و عصاهاى آنان بر اثر سحرشان چنان به نظر مى‏رسيد كه حركت مى‏كند! (66)


فَأَوْجَس‌َ فِي‌ نَفْسِه‌ِ خِيفَة‌ً مُوسَي‌ (طه: 67)

موسى ترس خفيفى در دل احساس كرد (مبادا مردم گمراه شوند)! (67)


فَأُلْقِي‌َ السَّحَرَة‌ُ سُجَّدَاً قَالُوا آمَنَّا بِرَب‌ِّ هَارُون‌َ وَ مُوسَي‌ (طه: 70)

(موسى عصاى خود را افكند، و آنچه را كه آنها ساخته بودند بلعيد.) ساحران همگى به سجده افتادند و گفتند: «ما به پروردگار هارون و موسى ايمان آورديم!» (70)


قَال‌َ آمَنْتُم‌ْ لَه‌ُ قَبْل‌َ أَن‌ْ آَذَن‌َ لَكُم‌ْ إِنَّه‌ُ لَكَبِيرُكُم‌ُ الَّذِي‌ عَلَّمَكُم‌ُ السِّحْرَ فَلَأُقَطِّعَن‌َّ أَيْدِيَكُم‌ْ وَ أَرْجُلَكُمْ‌ مِن‌ْ خِلاَف‌ٍ وَ لَأُصَلِّبَنَّكُم‌ْ فِي‌ جُذُوع‌ِ النَّخْل‌ِ وَ لَتَعْلَمُن‌َّ أَيُّنَا أَشَدُّ عَذَابَاً وَ أَبْقَي‌ (طه: 71)

(فرعون) گفت: «آيا پيش از آنكه به شما اذن دهم به او ايمان آورديد؟! مسلّماً او بزرگ شماست كه به شما سحر آموخته است! به يقين دستها و پاهايتان را بطور مخالف قطع مى‏كنم و شما را از تنه‏هاى نخل به دار مى‏آويزم و خواهيد دانست مجازات كدام يك از ما دردناكتر و پايدارتر است!» (71)


قَالُوا لَن‌ْ نُؤْثِرَك‌َ عَلَي‌ مَا جَاءَنَا مِن‌َ الْبَيِّنَات‌ِ وَالَّذِي‌ فَطَرَنَا فَاقْض‌ِ مَا أَنْت‌َ قَاض‌ٍ إِنَّمَا تَقْضِي‌ هَذِه‌ِ الْحَيَاة‌َ الدُّنْيَا (طه: 72)

گفتند: «سوگند به آن كسى كه ما را آفريده، هرگز تو را بر دلايل روشنى كه براى ما آمده، مقدّم نخواهيم داشت! هر حكمى مى‏خواهى بكن تو تنها در اين زندگى دنيا مى‏توانى حكم كنى! (72)


إِنَّه‌ُ مَنْ‌ يَأْت‌ِ رَبَّه‌ُ مُجْرِمَاً فَإِن‌َّ لَه‌ُ جَهَنَّم‌َ لاَ يَمُوت‌ُ فِيهَا وَ لاَ يَحْيَي‌ (طه: 74)

هر كس در محضر پروردگارش خطاكار حاضر شود، آتش دوزخ براى اوست در آن جا، نه مى‏ميرد و نه زندگى مى‏كند! (74)


وَ مَنْ‌ يَأْتِه‌ِ مُؤْمِنَاً قَدْ عَمِل‌َ الصَّالِحَات‌ِ فَأُولَئِك‌َ لَهُم‌ُ الدَّرَجَات‌ُ الْعُلَي‌ (طه: 75)

و هر كس با ايمان نزد او آيد، و اعمال صالح انجام داده باشد، چنين كسانى درجات عالى دارند ... (75)


وَ لَقَدْ أَوْحَيْنَا إِلَي‌ مُوسَي‌ أَن‌ْ أَسْرِ بِعِبَادِي‌ فَاضْرِب‌ْ لَهُم‌ْ طَرِيقَاً فِي‌ الْبَحْرِ يَبَسَاً لاَ تَخَاف‌ُ دَرَكَاً وَ لاَ تَخْشَي‌ (طه: 77)

ما به موسى وحى فرستاديم كه: «شبانه بندگانم را (از مصر) با خود ببر و براى آنها راهى خشك در دريا بگشا كه نه از تعقيب (فرعونيان) خواهى ترسيد، و نه از غرق شدن در دريا!» (77)


فَأَتْبَعَهُم‌ْ فِرْعَوْن‌ُ بِجُنُودِه‌ِ فَغَشِيَهُمْ‌ مِن‌َ الْيَم‌ِّ مَا غَشِيَهُم‌ْ (طه: 78)

(به اين ترتيب) فرعون با لشكريانش آنها را دنبال كردند و دريا آنان را (در ميان امواج خروشان خود) بطور كامل پوشانيد! (78)


كُلُوا مِنْ‌ طَيِّبَات‌ِ مَا رَزَقْنَاكُم‌ْ وَ لاَ تَطْغَوْا فِيه‌ِ فَيَحِل‌َّ عَلَيْكُم‌ْ غَضَبِي‌ وَ مَنْ‌ يَحْلِل‌ْ عَلَيْه‌ِ غَضَبِي‌ فَقَدْ هَوَي‌ (طه: 81)

بخوريد از روزيهاى پاكيزه‏اى كه به شما داده‏ايم و در آن طغيان نكنيد، كه غضب من بر شما وارد شود و هر كس غضبم بر او وارد شود، سقوب مى‏كند! (81)


قَال‌َ فَإِنَّا قَدْ فَتَنَّا قَوْمَك‌َ مِنْ‌ بَعْدِك‌َ وَ أَضَلَّهُم‌ُ السَّامِرِي‌ُّ (طه: 85)

فرمود: «ما قوم تو را بعد از تو، آزموديم و سامرى آنها را گمراه ساخت!» (85)


فَرَجَع‌َ مُوسَي‌ إِلَي‌ قَوْمِه‌ِ غَضْبَان‌َ أَسِفَاً قَال‌َ يَا قَوْم‌ِ أَلَم‌ْ يَعِدْكُم‌ْ رَبُّكُم‌ْ وَعْدَاً حَسَنَاً أَفَطَال‌َ عَلَيْكُم‌ُ الْعَهْدُ أَم‌ْ أَرَدْتُم‌ْ أَنْ‌ يَحِل‌َّ عَلَيْكُم‌ْ غَضَب‌ٌ مِنْ‌ رَبِّكُم‌ْ فَأَخْلَفْتُمْ‌ مَوْعِدِي‌ (طه: 86)

موسى خشمگين و اندوهناك به سوى قوم خود بازگشت و گفت: «اى قوم من! مگر پروردگارتان وعده نيكويى به شما نداد؟! آيا مدّت جدايى من از شما به طول انجاميد، يا مى‏خواستيد غضب پروردگارتان بر شما نازل شود كه با وعده من مخالفت كرديد؟!» (86)


قَالُوا مَا أَخْلَفْنَا مَوْعِدَك‌َ بِمَلْكِنَا وَ لَكِنَّا حُمِّلْنَا أَوْزَارَاً مِنْ‌ زِينَة‌ِ الْقَوْم‌ِ فَقَذَفْنَاهَا فَكَذَلِك‌َ أَلْقَي‌ السَّامِرِي‌ُّ (طه: 87)

گفتند: «ما به ميل و اراده خود از وعده تو تخلّف نكرديم بلكه مقدارى از زيورهاى قوم را كه با خود داشتيم افكنديم!» و سامرى اينچنين القا كرد ... (87)


فَأَخْرَج‌َ لَهُم‌ْ عِجْلاً جَسَدَاً لَه‌ُ خُوَارٌ فَقَالُوا هَذَا إِلَهُكُم‌ْ وَ إِلَه‌ُ مُوسَي‌ فَنَسِي‌َ (طه: 88)

و براى آنان مجسّمه گوساله‏اى كه صدايى همچون صداى گوساله (واقعى) داشت پديد آورد و (به يكديگر) گفتند: «اين خداى شما، و خداى موسى است!» و او فراموش كرد (پيمانى را كه با خدا بسته بود)! (88)


أَفَلاَ يَرَوْن‌َ أَنْ لاَ يَرْجِع‌ُ إِلَيْهِم‌ْ قَوْلاً وَ لاَ يَمْلِك‌ُ لَهُم‌ْ ضَرَّاً وَ لاَ نَفْعَاً (طه: 89)

آيا نمى‏بينند كه (اين گوساله) هيچ پاسخى به آنان نمى‏دهد، و مالك هيچ گونه سود و زيانى براى آنها نيست؟! (89)


وَ لَقَدْ قَال‌َ لَهُم‌ْ هَارُون‌ُ مِنْ‌ قَبْل‌ُ يَا قَوْم‌ِ إِنَّمَا فُتِنْتُمْ‌ بِه‌ِ وَ إِن‌َّ رَبَّكُم‌ُ الرَّحْمَن‌ُ فَاتَّبِعُونِي‌ وَ أَطِيعُوا أَمْرِي‌ (طه: 90)

و پيش از آن، هارون به آنها گفته بود: «اى قوم من! شما به اين وسيله مورد آزمايش قرار گرفته‏ايد! پروردگار شما خداوند رحمان است! پس، از من پيروى كنيد، و فرمانم را اطاعت نماييد!» (90)


أَنْ لاَ تَتَّبِعَن‌ِ أَفَعَصَيْت‌َ أَمْرِي‌ (طه: 93)

از من پيروى نكردى؟! آيا فرمان مرا عصيان نمودى؟!» (93)


قَال‌َ فَمَا خَطْبُك‌َ يَا سَامِري‌ُّ (طه: 95)

(موسى رو به سامرى كرد و) گفت: «تو چرا اين كار را كردى، اى سامرى؟!» (95)


قَال‌َ بَصُرْت‌ُ بِمَا لَم‌ْ يَبْصُرُوا بِه‌ِ فَقَبَضْت‌ُ قَبْضَة‌ً مِن‌ْ أَثَرِ الرَّسُول‌ِ فَنَبَذْتُهَا وَ كَذَلِك‌َ سَوَّلَت‌ْ لِي‌ نَفْسِي‌ (طه: 96)

گفت: «من چيزى ديدم كه آنها نديدند من قسمتى از آثار رسول (و فرستاده خدا) را گرفتم، سپس آن را افكندم، و اينچنين (هواى) نفس من اين كار را در نظرم جلوه داد!» (96)


قَال‌َ فَاذْهَب‌ْ فَإِن‌َّ لَك‌َ فِي الْحَيَاة‌ِ أَنْ‌ تَقُول‌َ لاَ مِسَاس‌َ وَ إِن‌َّ لَك‌َ مَوْعِدَاً لَن‌ْ تُخْلَفَه‌ُ وَانْظُرْ إِلَي‌ إِلَهِك‌َ الَّذِي‌ ظَلْت‌َ عَلَيْه‌ِ عَاكِفَاً لَنُحَرِّقَنَّه‌ُ ثُم‌َّ لَنَنْسِفَنَّه‌ُ فِي‌ الْيَم‌ِّ نَسْفَاً (طه: 97)

(موسى) گفت: «برو، كه بهره تو در زندگى دنيا اين است كه (هر كس با تو نزديك شود) بگويى «با من تماس نگير!» و تو ميعادى (از عذاب خدا) دارى، كه هرگز تخلّف نخواهد شد! (اكنون) بنگر به اين معبودت كه پيوسته آن را پرستش مى‏كردى! و ببين ما آن را نخست مى‏سوزانيم سپس ذرّات آن را به دريا مى‏پاشيم! (97)


مَن‌ْ أَعْرَض‌َ عَنْه‌ُ فَإِنَّه‌ُ يَحْمِل‌ُ يَوْم‌َ الْقِيَامَة‌ِ وِزْرَاً (طه: 100)

هر كس از آن روى گردان شود، روز قيامت بار سنگينى (از گناه و مسئوليّت) بر دوش خواهد داشت! (100)


وَ يَسْأَلُونَك‌َ عَن‌ِ الْجِبَال‌ِ فَقُل‌ْ يَنْسِفُهَا رَبِّي‌ نَسْفَاً (طه: 105)

و از تو درباره كوه‏ها سؤال مى‏كنند بگو: «پروردگارم آنها را (متلاشى كرده) بر باد مى‏دهد! (105)


فَيَذَرُهَا قَاعَاً صَفْصَفَاً (طه: 106)

سپس زمين را صاف و هموار و بى‏آب و گياه رها مى‏سازد ... (106)


يَوْمَئِذٍ يَتَّبِعُون‌َ الدَّاعِي‌َ لاَ عِوَج‌َ لَه‌ُ وَ خَشَعَت‌ِ الْأَصْوَات‌ُ لِلرَّحْمَن‌ِ فَلاَ تَسْمَع‌ُ إِلاَّ هَمْسَاً (طه: 108)

در آن روز، همه از دعوت كننده الهى پيروى نموده، و قدرت بر مخالفت او نخواهند داشت (و همگى از قبرها برمى‏خيزند) و همه صداها در برابر (عظمت) خداوند رحمان، خاضع مى‏شود و جز صداى آهسته چيزى نمى‏شنوى! (108)


وَ مَنْ‌ يَعْمَل‌ْ مِن‌َ الصَّالِحَات‌ِ وَ هُوَ مُؤْمِن‌ٌ فَلاَ يَخَاف‌ُ ظُلْمَاً وَ لاَ هَضْمَاً (طه: 112)

(امّا) آن كس كه كارهاى شايسته انجام دهد، در حالى كه مؤمن باشد، نه از ظلمى مى‏ترسد، و نه از نقصان حقش. (112)


فَتَعَالَي‌ الله‌ُ الْمَلِك‌ُ الْحَق‌ُّ وَ لاَ تَعْجَل‌ْ بِالْقُرْآن‌ِ مِنْ‌ قَبْل‌ِ أَنْ‌ يُقْضَي‌ إِلَيْك‌َ وَحْيُه‌ُ وَ قُلْ‌ رَب‌ِّ زِدْنِي‌ عِلْمَاً (طه: 114)

پس بلندمرتبه است خداوندى كه سلطان حقّ است! پس نسبت به (تلاوت) قرآن عجله مكن، پيش از آنكه وحى آن بر تو تمام شود و بگو: «پروردگارا! علم مرا افزون كن!» (114)


وَ لَقَدْ عَهِدْنَا إِلَي‌ آدَم‌َ مِنْ‌ قَبْل‌ُ فَنَسِي‌َ وَ لَم‌ْ نَجِدْ لَه‌ُ عَزْمَاً (طه: 115)

پيش از اين، از آدم پيمان گرفته بوديم امّا او فراموش كرد و عزم استوارى براى او نيافتيم! (115)


وَ إِذْ قُلْنَا لِلْمَلاَئِكَة‌ِ اسْجُدُوا لِآدَم‌َ فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْلِيس‌َ أَبَي‌ (طه: 116)

و به ياد آور هنگامى را كه به فرشتگان گفتيم: «براى آدم سجده كنيد!» همگى سجده كردند جز ابليس كه سرباز زد (و سجده نكرد)! (116)


فَقُلْنَا يَا آدَم‌ُ إِن‌َّ هَذَا عَدُوٌّ لَك‌َ وَ لِزَوْجِك‌َ فَلاَ يُخْرِجَنَّكُمَا مِن‌َ الْجَنَّة‌ِ فَتَشْقَي‌ (طه: 117)

پس گفتيم: «اى آدم! اين (ابليس) دشمن تو و (دشمن) همسر توست! مبادا شما را از بهشت بيرون كند كه به زحمت و رنج خواهى افتاد! (117)


فَوَسْوَس‌َ إِلَيْه‌ِ الشَّيْطَان‌ُ قَال‌َ يَا آدَم‌ُ هَل‌ْ أَدُلُّك‌َ عَلَي‌ شَجَرَة‌ِ الْخُلْدِ وَ مُلْك‌ٍ لاَ يَبْلَي‌ (طه: 120)

ولى شيطان او را وسوسه كرد و گفت: «اى آدم! آيا مى‏خواهى تو را به درخت زندگى جاويد، و ملكى بى‏زوال راهنمايى كنم؟!» (120)


فَأَكَلاَ مِنْهَا فَبَدَت‌ْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَ طَفِقَا يَخْصِفَان‌ِ عَلَيْهِمَا مِن‌ْ وَرَق‌ِ الْجَنَّة‌ِ وَ عَصَي‌ آدَم‌ُ رَبَّه‌ُ فَغَوَي‌ (طه: 121)

سرانجام هر دو از آن خوردند، (و لباس بهشتيشان فرو ريخت،) و عورتشان آشكار گشت و براى پوشاندن خود، از برگهاى (درختان) بهشتى جامه دوختند! (آرى) آدم پروردگارش را نافرمانى كرد، و از پاداش او محروم شد! (121)


ثُم‌َّ اجْتَبَاه‌ُ رَبُّه‌ُ فَتَاب‌َ عَلَيْه‌ِ وَ هَدَي‌ (طه: 122)

سپس پروردگارش او را برگزيد، و توبه‏اش را پذيرفت، و هدايتش نمود. (122)


قَال‌َ اهْبِطَا مِنْهَا جَمِيعَاً بَعْضُكُم‌ْ لِبَعْض‌ٍ عَدُوٌّ فَإِنْ مَا يَأْتِيَنَّكُمْ‌ مِنِّي‌ هُدَي‌ً فَمَن‌ِ اتَّبَع‌َ هُدَاي‌َ فَلاَ يَضِل‌ُّ وَ لاَ يَشْقَي‌ (طه: 123)

(خداوند) فرمود: «هر دو از آن (بهشت) فرود آييد، در حالى كه دشمن يكديگر خواهيد بود! ولى هر گاه هدايت من به سراغ شما آيد، هر كس از هدايت من پيروى كند، نه گمراه مى‏شود، و نه در رنج خواهد بود! (123)


وَ مَن‌ْ أَعْرَض‌َ عَنْ‌ ذِكْرِي‌ فَإِن‌َّ لَه‌ُ مَعِيشَة‌ً ضَنْكَاً وَ نَحْشُرُه‌ُ يَوْم‌َ الْقِيَامَة‌ِ أَعْمَي‌ (طه: 124)

و هر كس از ياد من روى گردان شود، زندگى (سخت و) تنگى خواهد داشت و روز قيامت، او را نابينا محشور مى‏كنيم!» (124)


قَال‌َ كَذَلِك‌َ أَتَتْك‌َ آيَاتُنَا فَنَسِيتَهَا وَ كَذَلِك‌َ الْيَوْم‌َ تُنْسَي‌ (طه: 126)

مى‏فرمايد: «آن گونه كه آيات من براى تو آمد، و تو آنها را فراموش كردى امروز نيز تو فراموش خواهى شد!» (126)


أَفَلَم‌ْ يَهْدِ لَهُم‌ْ كَم‌ْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُمْ‌ مِن‌َ الْقُرُون‌ِ يَمْشُون‌َ فِي‌ مَسَاكِنِهِم‌ْ إِن‌َّ فِي‌ ذَلِك‌َ لَآيَات‌ٍ لِأُولِي‌ النُّهَي‌ (طه: 128)

آيا براى هدايت آنان كافى نيست كه بسيارى از نسلهاى پيشين را (كه طغيان و فساد كردند) هلاك نموديم، و اينها در مسكنهاى (ويران شده) آنان راه مى‏روند! مسلّماً در اين امر، نشانه‏هاى روشنى براى خردمندان است. (128)


فَاصْبِرْ عَلَي‌ مَا يَقُولُون‌َ وَ سَبِّح‌ْ بِحَمْدِ رَبِّك‌َ قَبْل‌َ طُلُوع‌ِ الشَّمْس‌ِ وَ قَبْل‌َ غُرُوبِهَا وَ مِن‌ْ آناءِ اللَّيْل‌ِ فَسَبِّح‌ْ وَ أَطْرَاف‌َ النَّهَارِ لَعَلَّك‌َ تَرْضَي‌ (طه: 130)

پس در برابر آنچه مى‏گويند، صبر كن! و پيش از طلوع آفتاب، و قبل از غروب آن تسبيح و حمد پروردگارت را بجا آور و همچنين (برخى) از ساعات شب و اطراف روز (پروردگارت را) تسبيح گوى باشد كه (از الطاف الهى) خشنود شوى! (130)


وَ لَوْ أَنَّا أَهْلَكْنَاهُمْ‌ بِعَذَاب‌ٍ مِنْ‌ قَبْلِه‌ِ لَقَالُوا رَبَّنَا لَوْلاَ أَرْسَلْت‌َ إِلَيْنَا رَسُولاً فَنَتَّبِع‌َ آيَاتِك‌َ مِنْ‌ قَبْل‌ِ أَنْ‌ نَذِل‌َّ وَ نَخْزَي‌ (طه: 134)

اگر ما آنان را پيش از آن (كه قرآن نازل شود) با عذابى هلاك مى‏كرديم، (در قيامت) مى‏گفتند: «پروردگارا! چرا پيامبرى براى ما نفرستادى تا از آيات تو پيروى كنيم، پيش از آنكه ذليل و رسوا شويم!» (134)


قُل‌ْ كُل‌ٌّ مُتَرَبِّص‌ٌ فَتَرَبَّصُوا فَسَتَعْلَمُون‌َ مَن‌ْ أَصْحَاب‌ُ الصِّرَاط‌ِ السَّوِي‌ِّ وَ مَن‌ِ اهْتَدَي‌ (طه: 135)

بگو: «همه (ما و شما) در انتظاريم! (ما در انتظار وعده پيروزى، و شما در انتظار شكست ما!) حال كه چنين است، انتظار بكشيد! امّا بزودى مى‏دانيد چه كسى از اصحاب صراط مستقيم، و چه كسى هدايت يافته است! (135)


لاَهِيَة‌ً قُلُوبُهُم‌ْ وَ أَسَرُّوا النَّجْوَي‌ الَّذِين‌َ ظَلَمُوا هَل‌ْ هَذَا إِلاَّ بَشَرٌ مِثْلُكُم‌ْ أَفَتَأْتُون‌َ السِّحْرَ وَ أَنْتُم‌ْ تُبْصِرُون‌َ (انبياء: 3)

اين در حالى است كه دلهايشان در لهو و بى‏خبرى فرو رفته است! و ستمگران پنهانى نجوا كردند (و گفتند): «آيا جز اين است كه او بشرى همانند شماست؟! آيا به سراغ سحر مى‏رويد، با اينكه (چشم داريد و) مى‏بينيد؟! (3)


بَل‌ْ قَالُوا أَضْغَاث‌ُ أَحْلاَم‌ٍ بَل‌ِ افْتَرَاه‌ُ بَل‌ْ هُوَ شَاعِرٌ فَلْيَأْتِنَا بِآيَة‌ٍ كَمَا أُرْسِل‌َ الْأَوَّلُون‌َ (انبياء: 5)

آنها گفتند: « (آنچه محمّد (ص) آورده وحى نيست) بلكه خوابهايى آشفته است! اصلًا آن را بدروغ به خدا بسته نه، بلكه او يك شاعر است! (اگر راست مى‏گويد) بايد معجزه‏اى براى ما بياورد همان گونه كه پيامبران پيشين (با معجزات) فرستاده شدند!» (5)


مَا آمَنَت‌ْ قَبْلَهُمْ‌ مِنْ‌ قَرْيَة‌ٍ أَهْلَكْنَاهَا أَفَهُم‌ْ يُؤْمِنُون‌َ (انبياء: 6)

تمام آباديهايى كه پيش از اينها هلاك كرديم (تقاضاى معجزات گوناگون كردند، و خواسته آنان عملى شد، ولى) هرگز ايمان نياوردند آيا اينها ايمان مى‏آورند؟! (6)


وَ مَا أَرْسَلْنَا قَبْلَك‌َ إِلاَّ رِجَالاً نُوحِي‌ إِلَيْهِم‌ْ فَاسْأَلُوا أَهْل‌َ الذِّكْرِ إِنْ‌ كُنْتُم‌ْ لاَ تَعْلَمُون‌َ (انبياء: 7)

ما پيش از تو، جز مردانى كه به آنان وحى مى‏كرديم، نفرستاديم! (همه انسان بودند، و از جنس بشر!) اگر نمى‏دانيد، از آگاهان بپرسيد. (7)


ثُم‌َّ صَدَقْنَاهُم‌ُ الْوَعْدَ فَأَنجَيْنَاهُم‌ْ وَ مَنْ‌ نَشَاءُ وَ أَهْلَكْنَا الْمُسْرِفِين‌َ (انبياء: 9)

سپس وعده‏اى را كه به آنان داده بوديم، وفا كرديم! آنها و هر كس را كه مى‏خواستيم (از چنگ دشمنانشان) نجات داديم و مسرفان را هلاك نموديم! (9)


لَقَدْ أَنْزَلْنَا إِلَيْكُم‌ْ كِتَابَاً فِيه‌ِ ذِكْرُكُم‌ْ أَفَلاَ تَعْقِلُون‌َ (انبياء: 10)

ما بر شما كتابى نازل كرديم كه وسيله تذكّر (و بيدارى) شما در آن است! آيا نمى‏فهميد؟! (10)


فَلَمَّا أَحَسُّوا بَأْسَنَا إِذَا هُمْ‌ مِنْهَا يَرْكُضُون‌َ (انبياء: 12)

هنگامى كه عذاب ما را احساس كردند، ناگهان پا به فرار گذاشتند! (12)


فَمَا زَالَت‌ْ تِلْك‌َ دَعْوَاهُم‌ْ حَتَّي‌ جَعَلْنَاهُم‌ْ حَصِيدَاً خَامِدِين‌َ (انبياء: 15)

و هم چنان اين سخن را تكرار مى‏كردند، تا آنها را درو كرده و خاموش ساختيم! (15)


بَل‌ْ نَقْذِف‌ُ بِالْحَق‌ِّ عَلَي‌ الْبَاطِل‌ِ فَيَدْمَغُه‌ُ فَإِذَا هُوَ زَاهِق‌ٌ وَ لَكُم‌ُ الْوَيْل‌ُ مِمَّا تَصِفُون‌َ (انبياء: 18)

بلكه ما حق را بر سر باطل مى‏كوبيم تا آن را هلاك سازد و اين گونه، باطل محو و نابود مى‏شود! امّا واى بر شما از توصيفى كه (درباره خدا و هدف آفرينش) مى‏كنيد! (18)


لَوْ كَان‌َ فِيهِمَا آلِهَة‌ٌ إِلاَّ الله‌ُ لَفَسَدَتَا فَسُبْحَان‌َ الله‌ِ رَب‌ِّ الْعَرْش‌ِ عَمَّا يَصِفُون‌َ (انبياء: 22)

اگر در آسمان و زمين، جز «اللَّه» خدايان ديگرى بود، فاسد مى‏شدند (و نظام جهان به هم مى‏خورد)! منزه است خداوند پروردگار عرش، از توصيفى كه آنها مى‏كنند! (22)


أَم‌ِ اتَّخَذُوا مِنْ‌ دُونِه‌ِ آلِهَة‌ً قُل‌ْ هَاتُوا بُرْهَانَكُم‌ْ هَذَا ذِكْرُ مَنْ‌ مَعِي‌َ وَ ذِكْرُ مَنْ‌ قَبْلِي‌ بَل‌ْ أَكْثَرُهُم‌ْ لاَ يَعْلَمُون‌َ الْحَق‌َّ فَهُمْ‌ مُعْرِضُون‌َ (انبياء: 24)

آيا آنها معبودانى جز خدا برگزيدند؟! بگو: «دليلتان را بياوريد! اين سخن كسانى است كه با من هستند، و سخن كسانى [پيامبرانى‏] است كه پيش از من بودند!» امّا بيشتر آنها حق را نمى‏دانند و به همين دليل (از آن) روى گردانند. (24)


وَ مَا أَرْسَلْنَا مِنْ‌ قَبْلِك‌َ مِنْ‌ رَسُول‌ٍ إِلاَّ نُوحِي‌ إِلَيْه‌ِ أَنَّه‌ُ لاَ إِله‌َ إِلاَّ أَنَا فَاعْبُدُون‌ِ (انبياء: 25)

ما پيش از تو هيچ پيامبرى را نفرستاديم مگر اينكه به او وحى كرديم كه: «معبودى جز من نيست پس تنها مرا پرستش كنيد.» (25)


وَ مَنْ‌ يَقُل‌ْ مِنْهُم‌ْ إِنِّي‌ إِلَه‌ٌ مِنْ‌ دُونِه‌ِ فَذَلِك‌َ نَجْزِيه‌ِ جَهَنَّم‌َ كَذَلِك‌َ نَجْزِي‌ الظَّالِمِين‌َ (انبياء: 29)

و هر كس از آنها بگويد: «من جز خدا، معبودى ديگرم»، كيفر او را جهنم مى‏دهيم! و ستمگران را اين گونه كيفر خواهيم داد. (29)


أَوَ لَم‌ْ يَرَ الَّذِين‌َ كَفَرُوا أَن‌َّ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌َ كَانَتَا رَتْقَاً فَفَتَقْنَاهُمَا وَ جَعَلْنَا مِن‌َ الْمَاءِ كُل‌َّ شَي‌ْءٍ حَي‌ٍّ أَفَلاَ يُؤْمِنُون‌َ (انبياء: 30)

آيا كافران نديدند كه آسمانها و زمين به هم پيوسته بودند، و ما آنها را از يكديگر باز كرديم و هر چيز زنده‏اى را از آب قرار داديم؟! آيا ايمان نمى‏آورند؟! (30)


وَ مَا جَعَلْنَا لِبَشَرٍ مِنْ‌ قَبْلِك‌َ الْخُلْدَ أَفَإِنْ‌ مِت‌َّ فَهُم‌ُ الْخَالِدُون‌َ (انبياء: 34)

پيش از تو (نيز) براى هيچ انسانى جاودانگى قرار نداديم (وانگهى آنها كه انتظار مرگ تو را مى‏كشند،) آيا اگر تو بميرى، آنان جاويد خواهند بود؟! (34)


خُلِق‌َ الْإِنْسَان‌ُ مِن‌ْ عَجَل‌ٍ سَأُرِيكُم‌ْ آيَاتِي‌ فَلاَ تَسْتَعْجِلُون‌ِ (انبياء: 37)

(آرى،) انسان از عجله آفريده شده ولى عجله نكنيد بزودى آياتم را به شما نشان خواهم داد! (37)


بَل‌ْ تَأْتِيهِمْ‌ بَغْتَة‌ً فَتَبْهَتُهُم‌ْ فَلاَ يَسْتَطِيعُون‌َ رَدَّهَا وَ لاَ هُم‌ْ يُنْظَرُون‌َ (انبياء: 40)

(آرى، اين مجازات الهى) بطور ناگهانى به سراغشان مى‏آيد و مبهوتشان مى‏كند آن چنان كه توانايى دفع آن را ندارند، و به آنها مهلت داده نمى‏شود! (40)


وَ لَقَدِ اسْتُهْزِأَ بِرُسُل‌ٍ مِنْ‌ قَبْلِك‌َ فَحَاق‌َ بِالَّذِين‌َ سَخِرُوا مِنْهُمْ‌ مَا كَانُوا بِه‌ِ يَسْتَهْزِئُون‌َ (انبياء: 41)

(اگر تو را استهزا كنند نگران نباش،) پيامبران پيش از تو را (نيز) استهزا كردند امّا سرانجام، آنچه را استهزا مى‏كردند دامان مسخره‏كنندگان را گرفت (و مجازات الهى آنها را در هم كوبيد)! (41)


بَل‌ْ مَتَّعْنَا هَؤُلاَءِ وَ آبَاءَهُم‌ْ حَتَّي‌ طَال‌َ عَلَيْهِم‌ُ الْعُمُرُ أَفَلاَ يَرَوْن‌َ أَنَّا نَأْتِي‌ الْأَرْض‌َ نَنْقُصُهَا مِن‌ْ أَطْرَافِهَا أَفَهُم‌ُ الْغَالِبُون‌َ (انبياء: 44)

ما آنها و پدرانشان را (از نعمتها) بهره‏مند ساختيم، تا آنجا كه عمر طولانى پيدا كردند (و مايه غرور و طغيانشان شد) آيا نمى‏بينند كه ما پيوسته به سراغ زمين آمده، و از آن (و اهلش) مى‏كاهيم؟! آيا آنها غالبند (يا ما)؟! (44)


وَ نَضَع‌ُ الْمَوَازِين‌َ الْقِسْط‌َ لِيَوْم‌ِ الْقِيَامَة‌ِ فَلاَ تُظْلَم‌ُ نَفْس‌ٌ شَيْءً وَ إِنْ‌ كَان‌َ مِثْقَال‌َ حَبَّة‌ٍ مِن‌ْ خَرْدَل‌ٍ أَتَيْنَا بِهَا وَ كَفَي‌ بِنَا حَاسِبِين‌َ (انبياء: 47)

ما ترازوهاى عدل را در روز قيامت برپا مى‏كنيم پس به هيچ كس كمترين ستمى نمى‏شود و اگر بمقدار سنگينى يك دانه خردل (كار نيك و بدى) باشد، ما آن را حاضر مى‏كنيم و كافى است كه ما حساب‏كننده باشيم! (47)


وَ هَذَا ذِكْرٌ مُبَارَك‌ٌ أَنْزَلْنَاه‌ُ أَفَأَنْتُم‌ْ لَه‌ُ مُنْكِرُون‌َ (انبياء: 50)

و اين (قرآن) ذكر مباركى است كه (بر شما) نازل كرديم آيا شما آن را انكار مى‏كنيد؟! (50)


فَجَعَلَهُم‌ْ جُذَاذَاً إِلاَّ كَبِيرَاً لَهُم‌ْ لَعَلَّهُم‌ْ إِلَيْه‌ِ يَرْجِعُون‌َ (انبياء: 58)

سرانجام (با استفاده از يك فرصت مناسب)، همه آنها- جز بت بزرگشان- را قطعه قطعه كرد شايد سراغ او بيايند (و او حقايق را بازگو كند)! (58)


قَالُوا فَأْتُوا بِه‌ِ عَلَي‌ أَعْيُن‌ِ النَّاس‌ِ لَعَلَّهُم‌ْ يَشْهَدُون‌َ (انبياء: 61)

(جمعيّت) گفتند: «او را در برابر ديدگان مردم بياوريد، تا گواهى دهند!» (61)


قَال‌َ بَل‌ْ فَعَلَه‌ُ كَبِيرُهُم‌ْ هَذَا فَاسْأَلُوهُم‌ْ إِنْ‌ كَانُوا يَنْطِقُون‌َ (انبياء: 63)

گفت: «بلكه اين كار را بزرگشان كرده است! از آنها بپرسيد اگر سخن مى‏گويند!» (63)


فَرَجَعُوا إِلَي‌ أَنْفُسِهِم‌ْ فَقَالُوا إِنَّكُم‌ْ أَنْتُم‌ُ الظَّالِمُون‌َ (انبياء: 64)

آنها به و جدان خويش بازگشتند و (به خود) گفتند: «حقّا كه شما ستمگريد!» (64)


قَال‌َ أَفَتَعْبُدُون‌َ مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ مَا لاَ يَنْفَعُكُم‌ْ شَيْءً وَ لاَ يَضُرُّكُم‌ْ (انبياء: 66)

(ابراهيم) گفت: «آيا جز خدا چيزى را مى‏پرستيد كه نه كمترين سودى براى شما دارد، و نه زيانى به شما مى‏رساند! (نه اميدى به سودشان داريد، و نه ترسى از زيانشان!) (66)


أُف‌ٍّ لَكُم‌ْ وَ لِمَا تَعْبُدُون‌َ مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ أَفَلاَ تَعْقِلُون‌َ (انبياء: 67)

اف بر شما و بر آنچه جز خدا مى‏پرستيد! آيا انديشه نمى‏كنيد (و عقل نداريد)؟! (67)


وَ أَرَادُوا بِه‌ِ كَيْدَاً فَجَعَلْنَاهُم‌ُ الْأَخْسَرِين‌َ (انبياء: 70)

آنها مى‏خواستند ابراهيم را با اين نقشه نابود كنند ولى ما آنها را زيانكارترين مردم قرار داديم! (70)


وَ نُوحَاً إِذْ نادَي‌ مِنْ قَبلُ فَاستَجَبْنَا لَه‌ُ فَنَجِّيْناه‌ُ وَ أَهْلَه‌ُ مِن‌َ الْكَرْب‌ِ الْعَظِيم‌ِ (انبياء: 76)

و نوح را (به ياد آور) هنگامى كه پيش از آن (زمان، پروردگار خود را) خواند! ما دعاى او را مستجاب كرديم و او و خاندانش را از اندوه بزرگ نجات داديم (76)


وَ نَصَرْنَاه‌ُ مِن‌َ الْقَوْم‌ِ الَّذِين‌َ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا إِنَّهُم‌ْ كَانُوا قَوْم‌َ سَوْءٍ فَأَغْرَقْنَاهُم‌ْ أَجْمَعِين‌َ (انبياء: 77)

و او را در برابر جمعيّتى كه آيات ما را تكذيب كرده بودند يارى داديم چرا كه قوم بدى بودند از اين رو همه آنها را غرق كرديم! (77)


فَفَهَّمْنَاهَا سُلَيْمان‌َ وَ كُلاًّ آتَيْنَا حُكْمَاً وَ عِلْمَاً وَ سَخَّرْنَا مَع‌َ دَاوُدَ الْجِبَال‌َ يُسَبِّحْن‌َ وَالطَّيْرَ وَ كُنَّا فَاعِلِين‌َ (انبياء: 79)

ما (حكم واقعى) آن را به سليمان فهمانديم و به هر يك از آنان (شايستگى) داورى، و علم فراوانى داديم و كوه‏ها و پرندگان را با داوود مسخّر ساختيم، كه (همراه او) تسبيح (خدا) مى‏گفتند و ما اين كار را انجام داديم! (79)


وَ عَلَّمْنَاه‌ُ صَنْعَة‌َ لَبُوس‌ٍ لَكُم‌ْ لِتُحْصِنَكُمْ‌ مِنْ‌ بَأْسِكُم‌ْ فَهَل‌ْ أَنْتُم‌ْ شَاكِرُون‌َ (انبياء: 80)

و ساختن زره را بخاطر شما به او تعليم داديم، تا شما را در جنگهايتان حفظ كند آيا شكرگزار (اين نعمتهاى خدا) هستيد؟ (80)


فَاسْتَجَبْنَا لَه‌ُ فَكَشَفْنَا مَا بِه‌ِ مِنْ‌ ضُرٍّ وَ آتَيْنَاه‌ُ أَهْلَه‌ُ وَ مِثْلَهُمْ‌ مَعَهُم‌ْ رَحْمَة‌ً مِن‌ْ عِنْدِنَا وَ ذِكْرَي‌ لِلْعَابِدِين‌َ (انبياء: 84)

ما دعاى او را مستجاب كرديم و ناراحتيهايى را كه داشت برطرف ساختيم و خاندانش را به او بازگردانديم و همانندشان را بر آنها افزوديم تا رحمتى از سوى ما و تذكّرى براى عبادت‏كنندگان باشد. (84)


وَ ذَا النُّون‌ِ إِذْ ذَهَب‌َ مُغَاضِبَاً فَظَن‌َّ أَنْ‌ لَن‌ْ نَقْدِرَ عَلَيْه‌ِ فَنَادَي‌ فِي‌ الظُّلُمَات‌ِ أَنْ‌ لاَ إِله‌َ إِلاَّ أَنْت‌َ سُبْحَانَك‌َ إِنِّي‌ كُنْت‌ُ مِن‌َ الظَّالِمِين‌َ (انبياء: 87)

و ذا النون [يونس‏] را (به ياد آور) در آن هنگام كه خشمگين (از ميان قوم خود) رفت و چنين مى‏پنداشت كه ما بر او تنگ نخواهيم گرفت (امّا موقعى كه در كام نهنگ فرو رفت،) در آن ظلمتها (ى متراكم) صدا زد: « (خداوندا!) جز تو معبودى نيست! منزّهى تو! من از ستمكاران بودم!» (87)


فَاسْتَجَبْنَا لَه‌ُ وَ نَجَّيْنَاه‌ُ مِن‌َ الْغَم‌ِّ وَ كَذَلِك‌َ نُنْجِي‌ الْمُؤْمِنِين‌َ (انبياء: 88)

ما دعاى او را به اجابت رسانديم و از آن اندوه نجاتش بخشيديم و اين گونه مؤمنان را نجات مى‏دهيم! (88)


فَاسْتَجَبْنَا لَه‌ُ وَ وَهَبْنَا لَه‌ُ يَحْيَي‌ وَ أَصْلَحْنَا لَه‌ُ زَوْجَه‌ُ إِنَّهُم‌ْ كَانُوا يُسَارِعُون‌َ فِي‌ الْخَيْرَات‌ِ وَ يَدْعُونَنَا رَغَبَاً وَ رَهَبَاً وَ كَانُوا لَنَا خَاشِعِين‌َ (انبياء: 90)

ما هم دعاى او را پذيرفتيم، و يحيى را به او بخشيديم و همسرش را (كه نازا بود) برايش آماده (باردارى) كرديم چرا كه آنان (خاندانى بودند كه) همواره در كارهاى خير بسرعت اقدام مى‏كردند و در حال بيم و اميد ما را مى‏خواندند و پيوسته براى ما (خاضع و) خاشع بودند. (90)


وَالَّتِي‌ أَحْصَنَت‌ْ فَرْجَهَا فَنَفَخْنَا فِيهَا مِنْ‌ رُوحِنَا وَ جَعَلْنَاهَا وَابْنَهَا آيَة‌ً لِلْعَالَمِين‌َ (انبياء: 91)

و به ياد آور زنى را كه دامان خود را پاك نگه داشت و ما از روح خود در او دميديم و او و فرزندش [مسيح‏] را نشانه بزرگى براى جهانيان قرار داديم! (91)


إِن‌َّ هَذِه‌ِ أُمَّتُكُم‌ْ أُمَّة‌ً وَاحِدَة‌ً وَ أَنَا رَبُّكُم‌ْ فَاعْبُدُون‌ِ (انبياء: 92)

اين (پيامبران بزرگ و پيروانشان) همه امّت واحدى بودند (و پيرو يك هدف) و من پروردگار شما هستم پس مرا پرستش كنيد! (92)


فَمَن‌ْ يَعْمَل‌ْ مِن‌َ الصَّالِحَات‌ِ وَ هُوَ مُؤْمِن‌ٌ فَلاَ كُفْرَان‌َ لِسَعْيِه‌ِ وَ إِنَّا لَه‌ُ كَاتِبُون‌َ (انبياء: 94)

و هر كس چيزى از اعمال شايسته بجا آورد، در حالى كه ايمان داشته باشد، كوشش او ناسپاسى نخواهد شد و ما تمام اعمال او را (براى پاداش) مى‏نويسيم. (94)


وَاقْتَرَب‌َ الْوَعْدُ الْحَق‌ُّ فَإِذَا هِي‌َ شَاخِصَة‌ٌ أَبْصَارُ الَّذِين‌َ كَفَرُوا يَا وَيْلَنَا قَدْ كُنَّا فِي‌ غَفْلَة‌ٍ مِن‌ْ هَذَا بَل‌ْ كُنَّا ظَالِمِين‌َ (انبياء: 97)

و وعده حقّ [قيامت‏] نزديك مى‏شود در آن هنگام چشمهاى كافران از وحشت از حركت بازمى‏ماند (مى‏گويند:) اى واى بر ما كه از اين (جريان) در غفلت بوديم بلكه ما ستمكار بوديم! (97)


قُل‌ْ إِنَّمَا يُوحَي‌ إِلَيَّ‌ أَنَّمَا إِلَهُكُم‌ْ إِلَه‌ٌ وَاحِدٌ فَهَل‌ْ أَنْتُمْ‌ مُسْلِمُون‌َ (انبياء: 108)

بگو: «تنها چيزى كه به من وحى مى‏شود اين است كه معبود شما خداى يگانه است آيا (با اين حال) تسليم (حقّ) مى‏شويد؟ (و بتها را كنار مى‏گذاريد؟)» (108)


فَإِنْ‌ تَوَلَّوْا فَقُل‌ْ آذَنْتُكُم‌ْ عَلَي‌ سَوَاءٍ وَ إِن‌ْ أَدْرِي‌ أَقَرِيب‌ٌ أَمْ‌ بَعِيدٌ مَا تُوعَدُون‌َ (انبياء: 109)

اگر باز (روى گردان شوند، بگو: «من به همه شما يكسان اعلام خطر مى‏كنم و نمى‏دانم آيا وعده (عذاب خدا) كه به شما داده مى‏شود نزديك است يا دور! (109)


كُتِب‌َ عَلَيْه‌ِ أَنَّه‌ُ مَنْ‌ تَوَلاَّه‌ُ فَأَنَّه‌ُ يُضِلُّه‌ُ وَ يَهْدِيه‌ِ إِلَي‌ عَذَاب‌ِ السَّعِيرِ (حج: 4)

بر او نوشته شده كه هر كس ولايتش را بر گردن نهد، بطور مسلّم گمراهش مى‏سازد، و به آتش سوزان راهنماييش مى‏كند! (4)


يَا أَيُّهَا النَّاس‌ُ إِنْ‌ كُنْتُم‌ْ فِي‌ رَيْب‌ٍ مِن‌َ الْبَعْث‌ِ فَإِنَّا خَلَقْنَاكُمْ‌ مِنْ‌ تُرَاب‌ٍ ثُم‌َّ مِنْ‌ نُطْفَة‌ٍ ثُم‌َّ مِن‌ْ عَلَقَة‌ٍ ثُم‌َّ مِنْ‌ مُضْغَة‌ٍ مُخَلَّقَة‌ٍ وَ غَيْرِ مُخَلَّقَة‌ٍ لِنُبَيِّن‌َ لَكُم‌ْ وَ نُقِرُّ فِي‌ الْأَرْحَام‌ِ مَا نَشَاءُ إِلَي‌ أَجَل‌ٍ مُسَمَّي‌ً ثُم‌َّ نُخْرِجُكُم‌ْ طِفْلاً ثُم‌َّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّكُم‌ْ وَ مِنْكُمْ‌ مَنْ‌ يُتَوَفَّي‌ وَ مِنْكُمْ‌ مَنْ‌ يُرَدُّ إِلَي‌ أَرْذَل‌ِ الْعُمُرِ لِكَيْلاَ يَعْلَم‌َ مِنْ‌ بَعْدِ عِلْم‌ٍ شَيْءً وَ تَرَي‌ الْأَرْض‌َ هَامِدَة‌ً فَإِذَا أَنْزَلْنَا عَلَيْهَا الْمَاءَ اهْتَزَّت‌ْ وَ رَبَت‌ْ وَ أَنْبَتَت‌ْ مِنْ‌ كُل‌ِّ زَوْج‌ٍ بَهِيج‌ٍ (حج: 5)

اى مردم! اگر در رستاخيز شك داريد، (به اين نكته توجّه كنيد كه:) ما شما را از خاك آفريديم، سپس از نطفه، و بعد از خون بسته شده، سپس از «مضغه» [چيزى شبيه گوشت جويده شده‏]، كه بعضى داراى شكل و خلقت است و بعضى بدون شكل تا براى شما روشن سازيم (كه بر هر چيز قادريم)! و جنين‏هايى را كه بخواهيم تا مدّت معيّنى در رحم (مادران) قرار مى‏دهيم (و آنچه را بخواهيم ساقط مى‏كنيم) بعد شما را بصورت طفل بيرون مى‏آوريم سپس هدف اين است كه به حدّ رشد و بلوغ خويش برسيد. در اين ميان بعضى از شما مى‏ميرند و بعضى آن قدر عمر مى‏كنند كه به بدترين مرحله زندگى (و پيرى) مى‏رسند آن چنان كه بعد از علم و آگاهى، چيزى نمى‏دانند! (از سوى ديگر،) زمين را (در فصل زمستان) خشك و مرده مى‏بينى، اما هنگامى كه آب باران بر آن فرو مى‏فرستيم، به حركت درمى‏آيد و مى‏رويد و از هر نوع گياهان زيبا مى‏روياند! (5)


وَ مِن‌َ النَّاس‌ِ مَنْ‌ يَعْبُدُ الله‌َ عَلَي‌ حَرْف‌ٍ فَإِن‌ْ أَصَابَه‌ُ خَيْرٌ اطْمَأَن‌َّ بِه‌ِ وَ إِن‌ْ أَصَابَتْه‌ُ فِتْنَة‌ٌ انْقَلَب‌َ عَلَي‌ وَجْهِه‌ِ خَسِرَ الدُّنْيَا وَالْآخِرَة‌َ ذَلِك‌َ هُوَ الْخُسْرَان‌ُ الْمُبِين‌ُ (حج: 11)

بعضى از مردم خدا را تنها با زبان مى‏پرستند (و ايمان قلبيشان بسيار ضعيف است) همين كه (دنيا به آنها رو كند و نفع و) خيرى به آنان برسد، حالت اطمينان پيدا مى‏كنند اما اگر مصيبتى براى امتحان به آنها برسد، دگرگون مى‏شوند (و به كفر رومى‏آورند)! (به اين ترتيب) هم دنيا را از دست داده‏اند، و هم آخرت را و اين همان خسران و زيان آشكار است! (11)


مَنْ‌ كَان‌َ يَظُن‌ُّ أَنْ‌ لَن‌ْ يَنْصُرَه‌ُ الله‌ُ فِي‌ الدُّنْيَا وَالْآخِرَة‌ِ فَلْيَمْدُدْ بِسَبَب‌ٍ إِلَي‌ السَّمَاءِ ثُم‌َّ لْيَقْطَع‌ْ فَلْيَنْظُرْ هَل‌ْ يُذْهِبَن‌َّ كَيْدُه‌ُ مَا يَغِيظ‌ُ (حج: 15)

هر كس گمان مى‏كند كه خدا پيامبرش را در دنيا و آخرت يارى نخواهد كرد (و از اين نظر عصبانى است، هر كارى از دستش ساخته است بكند)، ريسمانى به سقف خانه خود بياويزد، و خود را حلق آويز و نفس خود را قطع كند (و تا لبه پرتگاه مرگ پيش رود) ببيند آيا اين كار خشم او را فرو مى‏نشاند؟! (15)


أَلَم‌ْ تَرَ أَن‌َّ الله‌َ يَسْجُدُ لَه‌ُ مَنْ‌ فِي‌ السَّمَاوَات‌ِ وَ مَنْ‌ فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَالشَّمْس‌ُ وَالْقَمَرُ وَالنُّجُوم‌ُ وَالْجِبَال‌ُ وَالشَّجَرُ وَالدَّوَاب‌ُّ وَ كَثِيرٌ مِن‌َ النَّاس‌ِ وَ كَثيرٌ حَق‌َّ عَلَيْه‌ِ الْعَذَاب‌ُ وَ مَنْ‌ يُهِن‌ِ الله‌ُ فَمَا لَه‌ُ مِنْ‌ مُكْرِم‌ٍ إِن‌َّ الله‌َ يَفْعَل‌ُ مَا يَشَاءُ (حج: 18)

آيا نديدى كه تمام كسانى كه در آسمانها و كسانى كه در زمينند براى خدا سجده مى‏كنند؟! و (همچنين) خورشيد و ماه و ستارگان و كوه‏ها و درختان و جنبندگان، و بسيارى از مردم! امّا بسيارى (ابا دارند، و) فرمان عذاب درباره آنان حتمى است و هر كس را خدا خوار كند، كسى او را گرامى نخواهد داشت! خداوند هر كار را بخواهد (و صلاح بداند) انجام مى‏دهد! (18)


هَذَان‌ِ خَصْمان‌ِ اخْتَصَمُوا فِي‌ رَبِّهِم‌ْ فَالَّذِين‌َ كَفَرُوا قُطِّعَت‌ْ لَهُم‌ْ ثِيَاب‌ٌ مِنْ‌ نَارٍ يُصَب‌ُّ مِنْ‌ فَوْق‌ِ رُؤُوسِهِم‌ُ الْحَمِيم‌ُ (حج: 19)

اينان دو گروهند كه درباره پروردگارشان به مخاصمه و جدال پرداختند كسانى كه كافر شدند، لباسهايى از آتش براى آنها بريده شده، و مايع سوزان و جوشان بر سرشان ريخته مى‏شود (19)


لِيَشْهَدُوا مَنَافِع‌َ لَهُم‌ْ وَ يَذْكُرُوا اسْم‌َ الله‌ِ فِي‌ أَيَّام‌ٍ مَعْلُومَات‌ٍ عَلَي‌ مَا رَزَقَهُمْ‌ مِنْ‌ بَهِيمَة‌ِ الْأَنْعَام‌ِ فَكُلُوا مِنْهَا وَ أَطْعِمُوا الْبَائِس‌َ الْفَقِيرَ (حج: 28)

تا شاهد منافع گوناگون خويش (در اين برنامه حياتبخش) باشند و در ايّام معيّنى نام خدا را، بر چهارپايانى كه به آنان داده است، (به هنگام قربانى كردن) ببرند پس از گوشت آنها بخوريد و بينواى فقير را نيز اطعام نماييد! (28)


ذَلِك‌َ وَ مَنْ‌ يُعَظِّم‌ْ حُرُمَات‌ِ الله‌ِ فَهُوَ خَيْرٌ لَه‌ُ عِنْدَ رَبِّه‌ِ وَ أُحِلَّت‌ْ لَكُم‌ُ الْأَنْعَام‌ُ إِلاَّ مَا يُتْلَي‌ عَلَيْكُم‌ْ فَاجْتَنِبُوا الرِّجْس‌َ مِن‌َ الْأَوْثَان‌ِ وَاجْتَنِبُوا قَوْل‌َ الزُّورِ (حج: 30)

(مناسك حج) اين است! و هر كس برنامه‏هاى الهى را بزرگ دارد، نزد پروردگارش براى او بهتر است! و چهارپايان براى شما حلال شده، مگر آنچه (ممنوع بودنش) بر شما خوانده مى‏شود. از پليديهاى بتها اجتناب كنيد! و از سخن باطل بپرهيزيد! (30)


حُنَفَاءَ لِالله‌ِ غَيْرَ مُشْرِكِين‌َ بِه‌ِ وَ مَنْ‌ يُشْرِك‌ْ بِالله‌ِ فَكَأَنَّمَا خَرَّ مِن‌َ السَّمَاءِ فَتَخْطَفُه‌ُ الطَّيْرُ أَوْ تَهْوِي‌ بِه‌ِ الرِّيح‌ُ فِي‌ مَكَان‌ٍ سَحيق‌ٍ (حج: 31)

(برنامه و مناسك حج را انجام دهيد) در حالى كه همگى خالص براى خدا باشد! هيچ گونه همتايى براى او قائل نشويد! و هر كس همتايى براى خدا قرار دهد، گويى از آسمان سقوب كرده، و پرندگان (در وسط هوا) او را مى‏ربايند و يا تندباد او را به جاى دوردستى پرتاب مى‏كند! (31)


ذَلِك‌َ وَ مَنْ‌ يُعَظِّم‌ْ شَعَائِرَ الله‌ِ فَإِنَّهَا مِنْ‌ تَقْوَي‌ الْقُلُوب‌ِ (حج: 32)

اين است (مناسك حج)! و هر كس شعائر الهى را بزرگ دارد، اين كار نشانه تقواى دلهاست. (32)


وَ لِكُل‌ِّ أُمَّة‌ٍ جَعَلْنا مَنْسَكَاً لِيَذْكُرُوا اسْم‌َ الله‌ِ عَلَي‌ مَا رَزَقَهُم‌ْ مِنْ‌ بَهِيمَة‌ِ الْأَنْعَام‌ِ فَإِلَهُكُم‌ْ إِلَه‌ٌ وَاحِدٌ فَلَه‌ُ أَسْلِمُوا وَ بَشِّرِ الْمُـخْبِتِين‌َ (حج: 34)

براى هر امّتى قربانگاهى قرار داديم، تا نام خدا را (به هنگام قربانى) بر چهارپايانى كه به آنان روزى داده‏ايم ببرند، و خداى شما معبود واحدى است در برابر (فرمان) او تسليم شويد و بشارت ده متواضعان و تسليم‏شوندگان را. (34)


وَالْبُدْن‌َ جَعَلْنَاهَا لَكُمْ‌ مِنْ‌ شَعَائِرِ الله‌ِ لَكُم‌ْ فِيهَا خَيْرٌ فَاذْكُرُوا اسْم‌َ الله‌ِ عَلَيْهَا صَوَاف‌َّ فَإِذَا وَجَبَت‌ْ جُنُوبُهَا فَكُلُوا مِنْهَا وَ أَطْعِمُوا الْقَانِع‌َ وَالْمُعْتَرَّ كَذَلِك‌َ سَخَّرْنَاهَا لَكُم‌ْ لَعَلَّكُم‌ْ تَشْكُرُون‌َ (حج: 36)

و شترهاى چاق و فربه را (در مراسم حج) براى شما از شعائر الهى قرار داديم در آنها براى شما خير و بركت است نام خدا را (هنگام قربانى كردن) در حالى كه به صف ايستاده‏اند بر آنها ببريد و هنگامى كه پهلوهايشان آرام گرفت (و جان دادند)، از گوشت آنها بخوريد، و مستمندان قانع و فقيران را نيز از آن اطعام كنيد! اين گونه ما آنها را مسخّرتان ساختيم، تا شكر خدا را بجا آوريد. (36)


وَ إِنْ‌ يُكَذِّبُوك‌َ فَقَدْ كَذَّبَت‌ْ قَبْلَهُم‌ْ قَوْم‌ُ نُوح‌ٍ وَ عَادٌ وَ ثَمُودُ (حج: 42)

اگر تو را تكذيب كنند، (امر تازه‏اى نيست) پيش از آنها قوم نوح و عاد و ثمود (پيامبرانشان را) تكذيب كردند. (42)


وَ أَصْحَاب‌ُ مَدْيَن‌َ وَ كُذِّب‌َ مُوسَي‌ فَأَمْلَيْت‌ُ لِلْكَافِرِين‌َ ثُم‌َّ أَخَذْتُهُم‌ْ فَكَيْف‌َ كَان‌َ نَكِيرِ (حج: 44)

و اصحاب مدين (قوم شعيب) و نيز موسى (از سوى فرعونيان) تكذيب شد امّا من به كافران مهلت دادم، سپس آنها را مجازات كردم. ديدى چگونه (عمل آنها را) انكار نمودم (و چگونه به آنان پاسخ گفتم)؟! (44)


فَكَأَيِّنْ‌ مِنْ‌ قَرْيَة‌ٍ أَهْلَكْنَاهَا وَ هِي‌َ ظَالِمَة‌ٌ فَهِي‌َ خَاوِيَة‌ٌ عَلَي‌ عُرُوشِهَا وَ بِئْرٍ مُعَطَّلَة‌ٍ وَ قَصْرٍ مَشِيدٍ (حج: 45)

چه بسيار شهرها و آباديهايى كه آنها را نابود و هلاك كرديم در حالى كه (مردمش) ستمگر بودند، بگونه‏اى كه بر سقفهاى خود فروريخت! (نخست سقفها ويران گشت و بعد ديوارها بر روى سقفها!) و چه بسيار چاه پر آب كه بى‏صاحب ماند و چه بسيار قصرهاى محكم و مرتفع! (45)


أَفَلَم‌ْ يَسِيرُوا فِي‌ الْأَرْض‌ِ فَتَكُون‌َ لَهُم‌ْ قُلُوب‌ٌ يَعْقِلُون‌َ بِهَا أَوْ آذَان‌ٌ يَسْمَعُون‌َ بِهَا فَإِنَّهَا لاَ تَعْمَي‌ الْأَبْصَارُ وَ لَكِنْ‌ تَعْمَي‌ الْقُلُوب‌ُ الَّتِي‌ فِي‌ الصُّدُورِ (حج: 46)

آيا آنان در زمين سير نكردند، تا دلهايى داشته باشند كه حقيقت را با آن درك كنند يا گوشهاى شنوايى كه با آن (نداى حق را) بشنوند؟! چرا كه چشمهاى ظاهر نابينا نمى‏شود، بلكه دلهايى كه در سينه‏هاست كور مى‏شود. (46)


فَالَّذِين‌َ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَات‌ِ لَهُمْ‌ مَغْفِرَة‌ٌ وَ رِزْق‌ٌ كَرِيم‌ٌ (حج: 50)

آنها كه ايمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند، آمرزش و روزى پر ارزشى براى آنهاست! (50)


وَ مَا أَرْسَلْنَا مِنْ‌ قَبْلِك‌َ مِنْ‌ رَسُول‌ٍ وَ لاَ نَبِي‌ٍّ إِلاَّ إِذَا تَمَنَّي‌ أَلْقَي‌ الشَّيْطَان‌ُ فِي‌ أُمْنِيَّتِه‌ِ فَيَنْسَخ‌ُ الله‌ُ مَا يُلْقِي‌ الشَّيْطَان‌ُ ثُم‌َّ يُحْكِم‌ُ الله‌ُ آيَاتِه‌ِ وَالله‌ُ عَلِيم‌ٌ حَكِيم‌ٌ (حج: 52)

هيچ پيامبرى را پيش از تو نفرستاديم مگر اينكه هر گاه آرزو مى‏كرد (و طرحى براى پيشبرد اهداف الهى خود مى‏ريخت)، شيطان القائاتى در آن مى‏كرد امّا خداوند القائات شيطان را از ميان مى‏برد، سپس آيات خود را استحكام مى‏بخشيد و خداوند عليم و حكيم است. (52)


وَ لِيَعْلَم‌َ الَّذِين‌َ أُوتُوا الْعِلْم‌َ أَنَّه‌ُ الْحَق‌ُّ مِنْ‌ رَبِّك‌َ فَيُؤْمِنُوا بِه‌ِ فَتُخْبِت‌َ لَه‌ُ قُلُوبُهُم‌ْ وَ إِن‌َّ الله‌َ لَهَادِ الَّذِين‌َ آمَنُوا إِلَي‌ صِرَاط‌ٍ مُسْتَقِيم‌ٍ (حج: 54)

و (نيز) هدف اين بود كه آگاهان بدانند اين حقّى است از سوى پروردگارت، و در نتيجه به آن ايمان بياورند، و دلهايشان در برابر آن خاضع گردد و خداوند كسانى را كه ايمان آوردند، بسوى صراط مستقيم هدايت مى‏كند. (54)


الْمُلْك‌ُ يَوْمَئِذٍ لِالله‌ِ يَحْكُم‌ُ بَيْنَهُم‌ْ فَالَّذِين‌َ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَات‌ِ فِي‌ جَنَّات‌ِ النَّعِيم‌ِ (حج: 56)

حكومت و فرمانروايى در آن روز از آن خداست و ميان آنها داورى مى‏كند: كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام داده‏اند، در باغهاى پرنعمت بهشتند (56)


وَالَّذِين‌َ كَفَرُوا وَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا فَأُولَئِك‌َ لَهُم‌ْ عَذَاب‌ٌ مُهِين‌ٌ (حج: 57)

و كسانى كه كافر شدند و آيات ما را تكذيب كردند، عذاب خواركننده‏اى براى آنهاست! (57)


أَلَم‌ْ تَرَ أَن‌َّ الله‌َ أَنْزَل‌َ مِن‌َ السَّمَاءِ مَاءً فَتُصْبِح‌ُ الْأَرْض‌ُ مُخْضَرَّة‌ً إِن‌َّ الله‌َ لَطِيف‌ٌ خَبِيرٌ (حج: 63)

آيا نديدى خداوند از آسمان، آبى فرستاد، و زمين (بر اثر آن) سرسبز و خرّم مى‏گردد؟! و خداوند لطيف و آگاه است. (63)


لِكُل‌ِّ أُمَّة‌ٍ جَعَلْنَا مَنْسَكَاً هُم‌ْ نَاسِكُوه‌ُ فَلاَ يُنَازِعُنَّك‌َ فِي‌ الْأَمْرِ وَادْع‌ُ إِلَي‌ رَبِّك‌َ إِنَّك‌َ لَعَلَي‌ هُدَي‌ً مُسْتَقِيم‌ٍ (حج: 67)

براى هر امّتى عبادتى قرار داديم، تا آن عبادت را (در پيشگاه خدا) انجام دهند پس نبايد در اين امر با تو به نزاع برخيزند! بسوى پروردگارت دعوت كن، كه بر هدايت مستقيم قرار دارى (و راه راست همين است كه تو مى‏پويى). (67)


وَ إِنْ‌ جَادَلُوك‌َ فَقُل‌ِ الله‌ُ أَعْلَم‌ُ بِمَا تَعْمَلُون‌َ (حج: 68)

و اگر آنان با تو به جدال برخيزند، بگو: «خدا از كارهايى كه شما انجام مى‏دهيد آگاهتر است! (68)


وَ إِذَا تُتْلَي‌ عَلَيْهِم‌ْ آيَاتُنَا بَيِّنَات‌ٍ تَعْرِف‌ُ فِي‌ وُجُوه‌ِ الَّذِين‌َ كَفَرُوا الْمُنْكَرَ يَكَادُون‌َ يَسْطُون‌َ بِالَّذِين‌َ يَتْلُون‌َ عَلَيْهِم‌ْ آيَاتِنَا قُل‌ْ أَفَأُنَبِّئُكُم‌ْ بِشَرٍّ مِنْ‌ ذَلِكُم‌ُ النَّارُ وَعَدَهَا الله‌ُ الَّذِين‌َ كَفَرُوا وَ بِئْس‌َ الْمَصِيرُ (حج: 72)

و هنگامى كه آيات روشن ما بر آنان خوانده مى‏شود، در چهره كافران آثار انكار مشاهده مى‏كنى، آن چنان كه نزديك است برخيزند و با مشت به كسانى كه آيات ما را بر آنها ميخوانند حمله كنند! بگو: «آيا شما را به بدتر از اين خبر دهم؟ همان آتش سوزنده [دوزخ‏] كه خدا به كافران وعده داده و بد سرانجامى است!» (72)


يَا أَيُّهَا النَّاس‌ُ ضُرِب‌َ مَثَل‌ٌ فَاسْتَمِعُوا لَه‌ُ إِن‌َّ الَّذِين‌َ تَدْعُون‌َ مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ لَن‌ْ يَخْلُقُوا ذُبَابَاً وَ لَوِ اجْتَمَعُوا لَه‌ُ وَ إِنْ‌ يَسْلُبْهُم‌ْ الذُّبَاب‌ُ شَيْءً لاَ يَسْتَنْقِذُوه‌ُ مِنْه‌ُ ضَعُف‌َ الطَّالِب‌ُ وَالْمَطْلُوب‌ُ (حج: 73)

اى مردم! مثلى زده شده است، به آن گوش فرا دهيد: كسانى را كه غير از خدا مى‏خوانيد، هرگز نمى‏توانند مگسى بيافرينند، هر چند براى اين كار دست به دست هم دهند! و هر گاه مگس چيزى از آنها بربايد، نمى‏توانند آن را باز پس گيرند! هم اين طلب‏كنندگان ناتوانند، و هم آن مطلوبان (هم اين عابدان، و هم آن معبودان)! (73)


وَ جَاهِدُوا فِي‌ الله‌ِ حَق‌َّ جِهَادِه‌ِ هُوَ اجْتَبَاكُم‌ْ وَ مَا جَعَل‌َ عَلَيْكُم‌ْ فِي‌ الدِّين‌ِ مِن‌ْ حَرَج‌ٍ مِلَّة‌َ أَبِيكُم‌ْ إِبْرَاهِيم‌َ هُوَ سَمَّاكُم‌ُ الْمُسْلِمِين‌َ مِنْ‌ قَبْل‌ُ وَ فِي‌ هَذَا لِيَكُون‌َ الرَّسُول‌ُ شَهِيدَاً عَلَيْكُم‌ْ وَ تَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَي‌ النَّاس‌ِ فَأَقِيمُوا الصَّلاَة‌َ وَ آتُوا الزَّكَاة‌َ وَاعْتَصِمُوا بِالله‌ِ هُوَ مَوْلاَكُم‌ْ فَنِعْم‌َ الْمَوْلَي‌ وَ نِعْم‌َ النَّصِيرُ (حج: 78)

و در راه خدا جهاد كنيد، و حقّ جهادش را ادا نماييد! او شما را برگزيد، و در دين (اسلام) كار سنگين و سختى بر شما قرار ندارد از آيين پدرتان ابراهيم پيروى كنيد خداوند شما را در كتابهاى پيشين و در اين كتاب آسمانى «مسلمان» ناميد، تا پيامبر گواه بر شما باشد، و شما گواهان بر مردم! پس نماز را برپا داريد، و زكات را بدهيد، و به خدا تمسّك جوييد، كه او مولا و سرپرست شماست! چه مولاى خوب، و چه ياور شايسته‏اى! (78)


إِلاَّ عَلَي‌ أَزْوَاجِهِم‌ْ أَوْ مَا مَلَكَت‌ْ أَيْمَانُهُم‌ْ فَإِنَّهُم‌ْ غَيْرُ مَلُومِين‌َ (مؤمنون: 6)

تنها آميزش جنسى با همسران و كنيزانشان دارند، كه در بهره‏گيرى از آنان ملامت نمى‏شوند (6)


فَمَن‌ِ ابْتَغَي‌ وَرَاءَ ذَلِك‌َ فَأُولَئِك‌َ هُم‌ُ الْعَادُون‌َ (مؤمنون: 7)

و كسانى كه غير از اين طريق را طلب كنند، تجاوزگرند! (7)


ثُم‌َّ خَلَقْنَا النُّطْفَة‌َ عَلَقَة‌ً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَة‌َ مُضْغَة‌ً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَة‌َ عِظَامَاً فَكَسَوْنَا الْعِظَام‌َ لَحْمَاً ثُم‌َّ أَنْشَأْنَاه‌ُ خَلْقَاً آخَرَ فَتَبَارَك‌َ الله‌ُ أَحْسَن‌ُ الْخَالِقِين‌َ (مؤمنون: 14)

سپس نطفه را بصورت علقه [خون بسته‏]، و علقه را بصورت مضغه [چيزى شبيه گوشت جويده شده‏]، و مضغه را بصورت استخوانهايى درآورديم و بر استخوانها گوشت پوشانديم سپس آن را آفرينش تازه‏اى داديم پس بزرگ است خدايى كه بهترين آفرينندگان است! (14)


وَ أَنْزَلْنَا مِن‌َ السَّمَاءِ مَاءً بِقَدَرٍ فَأَسْكَنَّاه‌ُ فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَ إِنَّا عَلَي‌ ذَهَاب‌ٍ بِه‌ِ لَقَادِرُون‌َ (مؤمنون: 18)

و از آسمان، آبى به اندازه معيّن نازل كرديم و آن را در زمين (در جايگاه مخصوصى) ساكن نموديم و ما بر از بين بردن آن كاملًا قادريم! (18)


فَأَنْشَأْنَا لَكُمْ‌ بِه‌ِ جَنَّات‌ٍ مِنْ‌ نَخِيل‌ٍ وَ أَعْنَاب‌ٍ لَكُم‌ْ فِيهَا فَوَاكِه‌ُ كَثِيرَة‌ٌ وَ مِنْهَا تَأْكُلُون‌َ (مؤمنون: 19)

سپس بوسيله آن باغهايى از درختان نخل و انگور براى شما ايجاد كرديم باغهايى كه در آن ميوه‏هاى بسيار است و از آن ميخوريد! (19)


وَ لَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحَاً إِلَي‌ قَوْمِه‌ِ فَقَال‌َ يَا قَوْم‌ِ اعْبُدُوا الله‌َ مَا لَكُمْ‌ مِن‌ْ إِلَه‌ٍ غَيْرُه‌ُ أَفَلاَ تَتَّقُون‌َ (مؤمنون: 23)

و ما نوح را بسوى قومش فرستاديم او به آنها گفت: «اى قوم من! خداوند يكتا را بپرستيد، كه جز او معبودى براى شما نيست! آيا (از پرستش بتها) پرهيز نمى‏كنيد؟! (23)


فَقَال‌َ الْمَلَأَُ الَّذِين‌َ كَفَرُوا مِنْ‌ قَوْمِه‌ِ مَا هَذَا إِلاَّ بَشَرٌ مِثْلُكُم‌ْ يُرِيدُ أَنْ‌ يَتَفَضَّل‌َ عَلَيْكُم‌ْ وَ لَوْ شَاءَ الله‌ُ لَأََنْزَل‌َ مَلاَئِكَة‌ً مَا سَمِعْنَا بِهَذَا فِي‌ آبَائِنَا الْأَوَّلِين‌َ (مؤمنون: 24)

جمعيّت اشرافى (و مغرور) از قوم نوح كه كافر بودند گفتند: «اين مرد جز بشرى همچون شما نيست، كه مى‏خواهد بر شما برترى جويد! اگر خدا مى‏خواست (پيامبرى بفرستد) فرشتگانى نازل مى‏كرد ما چنين چيزى را هرگز در نياكان خود نشنيده‏ايم! (24)


إِن‌ْ هُوَ إِلاَّ رَجُل‌ٌ بِه‌ِ جِنَّة‌ٌ فَتَرَبَّصُوا بِه‌ِ حَتَّي‌ حِين‌ٍ (مؤمنون: 25)

او فقط مردى است كه به نوعى جنون مبتلاست! پس مدّتى درباره او صبر كنيد (تا مرگش فرا رسد، يا از اين بيمارى رهايى يابد!)» (25)


فَأَوْحَينَا إِلَيْه‌ِ أَن‌ِ اصْنَع‌ِ الْفُلْك‌َ بِأَعْيُنِنَا وَ وَحْيِنَا فَإِذَا جَاءَ أَمْرُنَا وَ فَارَ التَّنُّورُ فَاسْلُك‌ْ فِيهَا مِنْ‌ كُل‌ٍّ زَوْجَيْن‌ِ اثْنَيْن‌ِ وَ أَهْلَك‌َ إِلاَّ مَنْ‌ سَبَق‌َ عَلَيْه‌ِ الْقَوْل‌ُ مِنْهُم‌ْ وَ لاَ تُخَاطِبْنِي‌ فِي‌ الَّذِين‌َ ظَلَمُوا إِنَّهُمْ‌ مُغْرَقُون‌َ (مؤمنون: 27)

ما به نوح وحى كرديم كه: «كشتى را در حضور ما، و مطابق وحى ما بساز. و هنگامى كه فرمان ما (براى غرق آنان) فرا رسد، و آب از تنور بجوشد (كه نشانه فرا رسيدن طوفان است)، از هر يك از انواع حيوانات يك جفت در كشتى سوار كن و همچنين خانواده‏ات را، مگر آنانى كه قبلًا وعده هلاكشان داده شده [همسر و فرزند كافرت‏] و ديگر درباره ستمگران با من سخن مگو، كه آنان همگى هلاك خواهند شد. (27)


فَإِذَا اسْتَوَيْت‌َ أَنْت‌َ وَ مَنْ‌ مَعَك‌َ عَلَي‌ الْفُلْك‌ِ فَقُل‌ِ الْحَمْدُ لِالله‌ِ الَّذِي‌ نَجَّانَا مِن‌َ الْقَوْم‌ِ الظَّالِمِين‌َ (مؤمنون: 28)

و هنگامى كه تو و همه كسانى كه با تو هستند بر كشتى سوار شديد، بگو: «ستايش براى خدايى است كه ما را از قوم ستمگر نجات بخشيد!» (28)


فَأَرْسَلْنَا فِيهِم‌ْ رَسُولاً مِنْهُم‌ْ أَن‌ِ اعْبُدُوا الله‌َ مَا لَكُمْ‌ مِن‌ْ إِلَه‌ٍ غَيْرُه‌ُ أَفَلاَ تَتَّقُون‌َ (مؤمنون: 32)

و در ميان آنان رسولى از خودشان فرستاديم كه: «خدا را بپرستيد جز او معبودى براى شما نيست آيا (با اين همه، از شرك و بت پرستى) پرهيز نمى‏كنيد؟!» (32)


فَأَخَذَتْهُم‌ُ الصَّيْحَة‌ُ بِالْحَق‌ِّ فَجَعَلْنَاهُم‌ْ غُثَاءً فَبُعْدَاً لِلْقَوْم‌ِ الظَّالِمِين‌َ (مؤمنون: 41)

سرانجام صيحه آسمانى آنها را بحق فرو گرفت و ما آنها را همچون خاشاكى بر سيلاب قرار داديم دور باد قوم ستمگر (از رحمت خدا)! (41)


ثُم‌َّ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا تَتْرَا كُلَّمَا جَاءَ أُمَّة‌ً رَسُولُهَا كَذَّبُوه‌ُ فَأَتْبَعْنَا بَعْضَهُمْ‌ بَعْضَاً وَ جَعَلْنَاهُم‌ْ أَحَادِيث‌َ فَبُعْدَاً لِقَوْم‌ٍ لاَ يُؤْمِنُون‌َ (مؤمنون: 44)

سپس رسولان خود را يكى پس از ديگرى فرستاديم هر زمان رسولى براى (هدايت) قومى مى‏آمد، او را تكذيب مى‏كردند ولى ما اين امّتهاى سركش را يكى پس از ديگرى هلاك نموديم، و آنها را احاديثى قرار داديم (چنان محو شدند كه تنها نام و گفتگويى از آنان باقى ماند.) دور باد (از رحمت خدا) قومى كه ايمان نمى‏آورند! (44)


إِلَي‌ فِرْعَوْن‌َ وَ مَلَئِه‌ِ فَاسْتَكْبَرُوا وَ كَانُوا قَوْمَاً عَالِين‌َ (مؤمنون: 46)

بسوى فرعون و اطرافيان اشرافى او امّا آنها تكبّر كردند، و آنها مردمى برترى‏جوى بودند. (46)


فَقَالُوا أَنُؤْمِن‌ُ لِبَشَرَيْن‌ِ مِثْلِنَا وَ قَوْمُهُمَا لَنَا عَابِدُون‌َ (مؤمنون: 47)

آنها گفتند: «آيا ما به دو انسان همانند خودمان ايمان بياوريم، در حالى كه قوم آنها بردگان ما هستند؟!» (47)


فَكَذَّبُوهُمَا فَكَانُوا مِن‌َ الْمُهْلَكِين‌َ (مؤمنون: 48)

(آرى،) آنها اين دو را تكذيب كردند و سرانجام همگى هلاك شدند. (48)


وَ إِن‌َّ هَذِه‌ِ أُمَّتُكُم‌ْ أُمَّة‌ً وَاحِدَة‌ً وَ أَنَا رَبُّكُم‌ْ فَاتَّقُون‌ِ (مؤمنون: 52)

و اين امّت شما امّت واحدى است و من پروردگار شما هستم پس، از مخالفت فرمان من بپرهيزيد! (52)


فَتَقَطَّعُوا أَمْرَهُمْ‌ بَيْنَهُم‌ْ زُبُرَاً كُل‌ُّ حِزْب‌ٍ بِمَا لَدَيْهِم‌ْ فَرِحُون‌َ (مؤمنون: 53)

امّا آنها كارهاى خود را در ميان خويش به پراكندگى كشاندند، و هر گروهى به راهى رفتند (و عجب اينكه) هر گروه به آنچه نزد خود دارند خوشحالند! (53)


فَذَرْهُم‌ْ فِي‌ غَمْرَتِهِم‌ْ حَتَّي‌ حِين‌ٍ (مؤمنون: 54)

آنها را در جهل و غفلتشان بگذار تا زمانى (كه مرگشان فرا رسد يا گرفتار عذاب الهى شوند). (54)


قَدْ كَانَت‌ْ آيَاتِي‌ تُتْلَي‌ عَلَيْكُم‌ْ فَكُنْتُم‌ْ عَلَي‌ أَعْقَابِكُم‌ْ تَنْكِصُونَ‌ (مؤمنون: 66)

(آيا فراموش كرده‏ايد كه) در گذشته آيات من پيوسته بر شما خوانده مى‏شد امّا شما اعراض كرده به عقب بازمى‏گشتيد؟! (66)


أَفَلَم‌ْ يَدَّبَّرُوا الْقَوْل‌َ أَم‌ْ جَاءَهُمْ‌ مَا لَم‌ْ يَأْت‌ِ آبَاءَهُم‌ُ الْأَوَّلِين‌َ (مؤمنون: 68)

آيا آنها در اين گفتار نينديشيدند، يا اينكه چيزى براى آنان آمده كه براى نياكانشان نيامده است؟! (68)


أَم‌ْ لَم‌ْ يَعْرِفُوا رَسُولَهُم‌ْ فَهُم‌ْ لَه‌ُ مُنْكِرُون‌َ (مؤمنون: 69)

يا اينكه پيامبرشان را نشناختند (و از سوابق او آگاه نيستند)، از اين رو او را انكار مى‏كنند؟! (69)


وَ لَوِ اتَّبَع‌َ الْحَق‌ُّ أَهْوَاءَهُم‌ْ لَفَسَدَت‌ِ السَّمَاوَات‌ُ وَالْأَرْض‌ُ وَ مَنْ‌ فِيهِن‌َّ بَل‌ْ أَتَيْنَاهُمْ‌ بِذِكْرِهِم‌ْ فَهُم‌ْ عنْ‌ ذِكْرِهِمْ‌ مُعْرِضُون‌َ (مؤمنون: 71)

و اگر حق از هوسهاى آنها پيروى كند، آسمانها و زمين و همه كسانى كه در آنها هستند تباه مى‏شوند! ولى ما قرآنى به آنها داديم كه مايه يادآورى (و عزّت و شرف) براى آنهاست، امّا آنان از (آنچه مايه) يادآوريشان (است) رويگردانند! (71)


أَم‌ْ تَسْأَلُهُم‌ْ خَرْجَاً فَخَرَاج‌ُ رَبِّك‌َ خَيْرٌ وَ هُوَ خَيْرُ الرَّازِقِين‌َ (مؤمنون: 72)

يا اينكه تو از آنها مزد و هزينه‏اى (در برابر دعوتت) مى‏خواهى؟ با اينكه مزد پروردگارت بهتر، و او بهترين روزى دهندگان است! (72)


وَ لَقَدْ أَخَذْنَاهُمْ‌ بِالْعَذَاب‌ِ فَمَا اسْتَكَانُوا لِرَبِّهِم‌ْ وَ مَا يَتَضَرَّعُون‌َ (مؤمنون: 76)

ما آنها را به عذاب و بلا گرفتار ساختيم (تا بيدار شوند)، امّا آنان نه در برابر پروردگارشان تواضع كردند، و نه به درگاهش تضرّع مى‏كنند! (76)


وَ هُوَ الَّذِي‌ يُحْيِي‌ وَ يُمِيت‌ُ وَ لَه‌ُ اخْتِلاَف‌ُ اللَّيْل‌ِ وَالنَّهَارِ أَفَلاَ تَعْقِلُون‌َ (مؤمنون: 80)

و او كسى است كه زنده مى‏كند و مى‏ميراند و رفت و آمد شب و روز از آن اوست آيا انديشه نمى‏كنيد؟! (80)


سَيَقُولُون‌َ لِالله‌ِ قُل‌ْ أَفَلاَ تَذَكَّرُون‌َ (مؤمنون: 85)

بزودى (در پاسخ تو) مى‏گويند: «همه از آن خداست!» بگو: «آيا متذكّر نمى‏شويد؟!» (85)


سَيَقُولُون‌َ لِالله‌ِ قُل‌ْ أَفَلاَ تَتَّقُون‌َ (مؤمنون: 87)

بزودى خواهند گفت: «همه اينها از آن خداست!» بگو: «آيا تقوا پيشه نمى‏كنيد (و از خدا نمى‏ترسيد و دست از شرك برنمى‏داريد)؟!» (87)


سَيَقُولُون‌َ لِالله‌ِ قُل‌ْ فَأَنَّي‌ تُسْحَرُون‌َ (مؤمنون: 89)

خواهند گفت: « (همه اينها) از آن خداست» بگو: «با اين حال چگونه مى‏گوييد سحر شده‏ايد (و اين سخنان سحر و افسون است)؟!» (89)


عَالِم‌ِ الْغَيْب‌ِ وَالشَّهَادَة‌ِ فَتَعَالَي‌ عَمَّا يُشْرِكُون‌َ (مؤمنون: 92)

او داناى نهان و آشكار است پس برتر است از آنچه براى او همتا قرار مى‏دهند! (92)


رَب‌ِّ فَلاَ تَجْعَلْنِي‌ فِي‌ الْقَوْم‌ِ الظَّالِمِين‌َ (مؤمنون: 94)

پروردگار من! مرا (در اين عذابها) با گروه ستمگران قرار مده!» (94)


فَإِذَا نُفِخ‌َ فِي‌ الصُّورِ فَلاَ أَنْسَاب‌َ بَيْنَهُم‌ْ يَوْمَئِذٍ وَ لاَ يَتَساءَلُون‌َ (مؤمنون: 101)

هنگامى كه در «صور» دميده شود، هيچ يك از پيوندهاى خويشاوندى ميان آنها در آن روز نخواهد بود و از يكديگر تقاضاى كمك نمى‏كنند (چون كارى از كسى ساخته نيست)! (101)


فَمَنْ‌ ثَقُلَت‌ْ مَوَازِينُه‌ُ فَأُولَئِك‌َ هُم‌ُ الْمُفْلِحُون‌َ (مؤمنون: 102)

و كسانى كه وزنه اعمالشان سنگين است، همان رستگارانند! (102)


وَ مَن‌ْ خَفَّت‌ْ مَوَازِينُه‌ُ فَأُولَئِك‌َ الَّذِين‌َ خَسِرُوا أَنْفُسَهُم‌ْ فِي‌ جَهَنَّم‌َ خَالِدُون‌َ (مؤمنون: 103)

و آنان كه وزنه اعمالشان سبك باشد، كسانى هستند كه سرمايه وجود خود را از دست داده، در جهنم جاودانه خواهند ماند! (103)


أَلَم‌ْ تَكُن‌ْ آيَاتِي‌ تُتْلَي‌ عَلَيْكُم‌ْ فَكُنْتُمْ‌ بِهَا تُكَذِّبُون‌َ (مؤمنون: 105)

(به آنها گفته مى‏شود:) آيا آيات من بر شما خوانده نمى‏شد، پس آن را تكذيب مى‏كرديد؟! (105)


رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْهَا فَإِن‌ْ عُدْنَا فَإِنَّا ظَالِمُون‌َ (مؤمنون: 107)

پروردگارا! ما را از اين (دوزخ) بيرون آر، اگر بار ديگر تكرار كرديم قطعاً ستمگريم (و مستحق عذاب)!» (107)


إِنَّه‌ُ كَان‌َ فَرِيق‌ٌ مِن‌ْ عِبَادِي‌ يَقُولُون‌َ رَبَّنَا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا وَ أَنْت‌َ خَيْرُ الرَّاحِمِين‌َ (مؤمنون: 109)

(فراموش كرده‏ايد) گروهى از بندگانم مى‏گفتند: پروردگارا! ما ايمان آورديم ما را ببخش و بر ما رحم كن و تو بهترين رحم كنندگانى! (109)


فَاتَّخَذْتُمُوهُم‌ْ سِخْرِيَّاً حَتَّي‌ أَنسَوْكُم‌ْ ذِكْرِي‌ وَ كُنْتُمْ‌ مِنْهُم‌ْ تَضْحَكُون‌َ (مؤمنون: 110)

امّا شما آنها را به باد مسخره گرفتيد تا شما را از ياد من غافل كردند و شما به آنان مى‏خنديديد! (110)


قَالُوا لَبِثْنَا يَوْمَاً أَوْ بَعْض‌َ يَوْم‌ٍ فَاسْأَل‌ِ الْعَادِّين‌َ (مؤمنون: 113)

(در پاسخ) مى‏گويند: «تنها به اندازه يك روز، يا قسمتى از يك روز! از آنها كه مى‏توانند بشمارند بپرس!» (113)


أَفَحَسِبْتُم‌ْ أَنَّمَا خَلَقْنَاكُم‌ْ عَبَثَاً وَ أَنَّكُم‌ْ إِلَيْنَا لاَ تُرْجَعُون‌َ (مؤمنون: 115)

آيا گمان كرديد شما را بيهوده آفريده‏ايم، و بسوى ما باز نمى‏گرديد؟ (115)


فَتَعَالَي‌ الله‌ُ الْمَلِك‌ُ الْحَق‌ُّ لاَ إِله‌َ إِلاَّ هُوَ رَب‌ُّ الْعَرْش‌ِ الْكَرِيم‌ِ (مؤمنون: 116)

پس برتر است خداوندى كه فرمانرواى حقّ است (از اينكه شما را بى‏هدف آفريده باشد)! معبودى جز او نيست و او پروردگار عرش كريم است! (116)


وَ مَنْ‌ يَدْع‌ُ مَع‌َ الله‌ِ إِلَهَاً آخَرَ لاَ بُرْهَان‌َ لَه‌ُ بِه‌ِ فَإِنَّمَا حِسَابُه‌ُ عِنْدَ رَبِّه‌ِ إِنَّه‌ُ لاَ يُفْلِح‌ُ الْكَافِرُون‌َ (مؤمنون: 117)

و هر كس معبود ديگرى را با خدا بخواند- و مسلّماً هيچ دليلى بر آن نخواهد داشت- حساب او نزد پروردگارش خواهد بود يقيناً كافران رستگار نخواهند شد! (117)


الزَّانِيَة‌ُ وَالزَّانِي‌ فَاجْلِدُوا كُل‌َّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا مِئَة‌َ جَلْدَة‌ٍ وَ لاَ تَأْخُذْكُمْ‌ بِهِمَا رَأْفَة‌ٌ فِي‌ دِين‌ِ الله‌ِ إِنْ‌ كُنْتُم‌ْ تُؤْمِنُون‌َ بِالله‌ِ وَالْيَوْم‌ِ الْآخِرِ وَلْيَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَة‌ٌ مِن‌َ الْمُؤْمِنِين‌َ (نور: 2)

هر يك از زن و مرد زناكار را صد تازيانه بزنيد و نبايد رأفت (و محبّت كاذب) نسبت به آن دو شما را از اجراى حكم الهى مانع شود، اگر به خدا و روز جزا ايمان داريد! و بايد گروهى از مؤمنان مجازاتشان را مشاهده كنند! (2)


وَالَّذِين‌َ يَرْمُون‌َ الْمُـحَصَنَات‌ِ ثُم‌َّ لَم‌ْ يَأْتُوا بِأَرْبَعَة‌ِ شُهَدَاءَ فَاجْلِدُوهُم‌ْ ثَمَانِين‌َ جَلْدَة‌ً وَ لاَ تَقْبَلُوا لَهُم‌ْ شَهَادَة‌ً أَبَدَاً وَ أُولَئِك‌َ هُم‌ُ الْفَاسِقُون‌َ (نور: 4)

و كسانى كه آنان پاكدامن را متّهم مى‏كنند، سپس چهار شاهد (بر مدّعاى خود) نمى‏آورند، آنها را هشتاد تازيانه بزنيد و شهادتشان را هرگز نپذيريد و آنها همان فاسقانند! (4)


إِلاَّ الَّذِين‌َ تَابُوا مِنْ‌ بَعْدِ ذَلِك‌َ وَ أَصْلَحُوا فَإِن‌َّ الله‌َ غَفُورٌ رَحِيم‌ٌ (نور: 5)

مگر كسانى كه بعد از آن توبه كنند و جبران نمايند (كه خداوند آنها را مى‏بخشد) زيرا خداوند آمرزنده و مهربان است. (5)


وَالَّذِين‌َ يَرْمُون‌َ أَزْوَاجَهُم‌ْ وَ لَم‌ْ يَكُنْ‌ لَهُم‌ْ شُهَدَاءُ إِلاَّ أَنْفُسُهُم‌ْ فَشَهَادَة‌ُ أَحَدِهِم‌ْ أَرْبَع‌ُ شَهَادَات‌ٍ بِالله‌ِ إِنَّه‌ُ لَمِن‌َ الصَّادِقِين‌َ (نور: 6)

و كسانى كه همسران خود را (به عمل منافى عفّت) متّهم مى‏كنند، و گواهانى جز خودشان ندارند، هر يك از آنها بايد چهار مرتبه به نام خدا شهادت دهد كه از راستگويان است (6)


لَوْلاَ جَاءُوا عَلَيْه‌ِ بِأَرْبَعَة‌ِ شُهَدَاءَ فَإِذْ لَم‌ْ يَأْتُوا بِالشُّهَدَاءِ فَأُولَئِك‌َ عِنْدَ الله‌ِ هُم‌ُ الْكَاذبُون‌َ (نور: 13)

چرا چهار شاهد براى آن نياوردند؟! اكنون كه اين گواهان را نياوردند، آنان در پيشگاه خدا دروغگويانند! (13)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا لاَ تَتَّبِعُوا خُطُوَات‌ِ الشَّيْطَان‌ِ وَ مَنْ‌ يَتَّبِع‌ْ خُطُوَات‌ِ الشَّيْطَان‌ِ فَإِنَّه‌ُ يَأْمُرُ بِالْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ وَ لَوْلاَ فَضْل‌ُ الله‌ِ عَلَيْكُم‌ْ وَ رَحْمَتُه‌ُ مَا زَكَي‌ مِنْكُمْ‌ مِنْ‌ أَحَدٍ أَبَدَاً وَ لَكِنَّ‌ الله‌َ يُزَكِّي‌ مَنْ‌ يَشَاءُ وَالله‌ُ سَمِيع‌ٌ عَلِيم‌ٌ (نور: 21)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! از گامهاى شيطان پيروى نكنيد! هر كس پيرو شيطان شود (گمراهش مى‏سازد، زيرا) او به فحشا و منكر فرمان مى‏دهد! و اگر فضل و رحمت الهى بر شما نبود، هرگز احدى از شما پاك نمى‏شد ولى خداوند هر كه را بخواهد تزكيه مى‏كند، و خدا شنوا و داناست! (21)


فَإِنْ‌ لَم‌ْ تَجِدُوا فِيهَا أَحَدَاً فَلاَ تَدْخُلُوهَا حَتَّي‌ يُؤْذَن‌َ لَكُم‌ْ وَ إِنْ‌ قِيل‌َ لَكُم‌ُ ارْجِعُوا فَارْجِعُوا هُوَ أَزْكَي‌ لَكُم‌ْ وَالله‌ُ بِمَا تَعْمَلُون‌َ عَلِيم‌ٌ (نور: 28)

و اگر كسى را در آن نيافتيد، وارد نشويد تا به شما اجازه داده شود و اگر گفته شد: «بازگرديد!» بازگرديد اين براى شما پاكيزه‏تر است و خداوند به آنچه انجام مى‏دهيد آگاه است! (28)


وَلْيَسْتَعْفِف‌ِ الَّذِين‌َ لاَ يَجِدُون‌َ نِكَاحَاً حَتَّي‌ يُغْنِيَهُم‌ُ الله‌ُ مِنْ‌ فَضْلِه‌ِ وَالَّذِين‌َ يَبْتَغُون‌َ الْكِتَاب‌َ مِمَّا مَلَكَت‌ْ أَيْمَانُكُم‌ْ فَكَاتِبُوهُم‌ْ إِن‌ْ عَلِمْتُم‌ْ فِيهِم‌ْ خَيْرَاً وَ آتُوهُمْ‌ مِنْ‌ مَال‌ِ الله‌ِ الَّذِي‌ آتَاكُم‌ْ وَ لاَ تُكْرِهُوا فَتَيَاتِكُم‌ْ عَلَي‌ الْبِغَاءِ إِن‌ْ أَرَدْن‌َ تَحَصُّنَاً لِتَبْتَغُوا عَرَض‌َ الْحَيَاة‌ِ الدُّنْيَا وَ مَنْ‌ يُكْرِهْهُن‌َّ فَإِن‌َّ الله‌َ مِنْ‌ بَعْدِ إِكْرَاهِهِن‌َّ غَفُورٌ رَحِيم‌ٌ (نور: 33)

و كسانى كه امكانى براى ازدواج نمى‏يابند، بايد پاكدامنى پيشه كنند تا خداوند از فضل خود آنان را بى‏نياز گرداند! و آن بردگانتان كه خواستار مكاتبه [قرار داد مخصوص براى آزاد شدن‏] هستند، با آنان قرار داد ببنديد اگر رشد و صلاح در آنان احساس مى‏كنيد (كه بعد از آزادى، توانايى زندگى مستقل را دارند) و چيزى از مال خدا را كه به شما داده است به آنان بدهيد! و كنيزان خود را براى دستيابى متاع ناپايدار زندگى دنيا مجبور به خود فروشى نكنيد اگر خودشان مى‏خواهند پاك بمانند! و هر كس آنها را (بر اين كار) اجبار كند، (سپس پشيمان گردد،) خداوند بعد از اين اجبار آنها غفور و رحيم است! (توبه كنيد و بازگرديد، تا خدا شما را ببخشد!) (33)


وَالَّذِين‌َ كَفَرُوا أَعْمَالُهُم‌ْ كَسَرَاب‌ٍ بِقِيعَة‌ٍ يَحْسَبُه‌ُ الظَّمْآن‌ُ مَاءً حَتَّي‌ إِذَا جَاءَه‌ُ لَم‌ْ يَجِدْه‌ُ شَيْءً وَ وَجَدَ الله‌َ عِنْدَه‌ُ فَوَفَّاه‌ُ حِسَابَه‌ُ وَالله‌ُ سَرِيع‌ُ الْحِسَاب‌ِ (نور: 39)

كسانى كه كافر شدند، اعمالشان همچون سرابى است در يك كوير كه انسان تشنه از دور آن را آب مى‏پندارد امّا هنگامى كه به سراغ آن مى‏آيد چيزى نمى‏يابد، و خدا را نزد آن مى‏يابد كه حساب او را بطور كامل مى‏دهد و خداوند سريع الحساب است! (39)


أَوْ كَظُلُمَات‌ٍ فِي‌ بَحْرٍ لُجِّي‌ٍّ يَغْشَاه‌ُ مَوْج‌ٌ مِنْ‌ فَوْقِه‌ِ مَوْج‌ٌ مِنْ‌ فَوْقِه‌ِ سَحَاب‌ٌ ظُلُمَات‌ٌ بَعْضُهَا فَوْق‌َ بَعْض‌ٍ إِذَا أَخْرَج‌َ يَدَه‌ُ لَم‌ْ يَكَدْ يَراهَا وَ مَنْ‌ لَم‌ْ يَجْعَل‌ِ الله‌ُ لَه‌ُ نُورَاً فَمَا لَه‌ُ مِنْ‌ نُورٍ (نور: 40)

يا همچون ظلماتى در يك درياى عميق و پهناور كه موج آن را پوشانده، و بر فراز آن موج ديگرى، و بر فراز آن ابرى تاريك است ظلمتهايى است يكى بر فراز ديگرى، آن گونه كه هر گاه دست خود را خارج كند ممكن نيست آن را ببيند! و كسى كه خدا نورى براى او قرار نداده، نورى براى او نيست! (40)


أَلَم‌ْ تَرَ أَن‌َّ الله‌َ يُزْجِي‌ سَحَابَاً ثُم‌َّ يُؤَلِّف‌ُ بَيْنَه‌ُ ثُم‌َّ يَجْعَلُه‌ُ رُكَامَاً فَتَرَي‌ الْوَدْق‌َ يَخْرُج‌ُ مِن‌ْ خِلاَلِه‌ِ وَ يُنَزِّل‌ُ مِن‌َ السَّمَاءِ مِنْ‌ جِبَال‌ٍ فِيهَا مِنْ‌ بَرَدٍ فَيُصِيب‌ُ بِه‌ِ مَنْ‌ يَشَاءُ وَ يَصْرِفُه‌ُ عَنْ‌ مَنْ‌ يَشَاءُ يَكَادُ سَنَا بَرْقِه‌ِ يَذْهَب‌ُ بِالْأَبْصَارِ (نور: 43)

آيا نديدى كه خداوند ابرهايى را به آرامى مى‏راند، سپس ميان آنها پيوند مى‏دهد، و بعد آن را متراكم مى‏سازد؟! در اين حال، دانه‏هاى باران را مى‏بينى كه از لابه‏لاى آن خارج مى‏شود و از آسمان- از كوه‏هايى كه در آن است [ابرهايى كه همچون كوه‏ها انباشته شده‏اند]- دانه‏هاى تگرگ نازل مى‏كند، و هر كس را بخواهد بوسيله آن زيان مى‏رساند، و از هر كس بخواهد اين زيان را برطرف مى‏كند نزديك است درخشندگى برق آن (ابرها) چشمها را ببرد! (43)


وَالله‌ُ خَلَق‌َ كُل‌َّ دَابَّة‌ٍ مِنْ‌ مَاءٍ فَمِنْهُمْ‌ مَنْ‌ يَمْشِي‌ عَلَي‌ بَطْنِه‌ِ وَ مِنْهُمْ‌ مَنْ‌ يَمْشِي‌ عَلَي‌ رِجْلَيْن‌ِ وَ مِنْهُمْ‌ مَنْ‌ يَمْشِي‌ عَلَي‌ أَرْبَع‌ٍ يَخْلُق‌ُ الله‌ُ مَا يَشَاءُ إِن‌َّ الله‌َ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ قَدِيرٌ (نور: 45)

و خداوند هر جنبنده‏اى را از آبى آفريد گروهى از آنها بر شكم خود راه مى‏روند، و گروهى بر دو پاى خود، و گروهى بر چهار پا راه مى‏روند خداوند هر چه را بخواهد مى‏آفريند، زيرا خدا بر همه چيز تواناست! (45)


وَ مَنْ‌ يُطِع‌ِ الله‌َ وَ رَسُولَه‌ُ وَ يَخْش‌َ الله‌َ وَ يَتَّقْه‌ِ فَأُولَئِك‌َ هُم‌ُ الْفَائِزُون‌َ (نور: 52)

و هر كس خدا و پيامبرش را اطاعت كند، و از خدا بترسد و از مخالفت فرمانش بپرهيزد، چنين كسانى همان پيروزمندان واقعى هستند! (52)


قُل‌ْ أَطِيعُوا الله‌َ وَ أَطِيعُوا الرَّسُول‌َ فَإِنْ‌ تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَيْه‌ِ مَا حُمِّل‌َ وَ عَلَيْكُمْ‌ مَا حُمِّلْتُم‌ْ وَ إِنْ‌ تُطِيعُوه‌ُ تَهْتَدُوا وَ مَا عَلَي‌ الرَّسُول‌ِ إِلاَّ الْبَلاَغ‌ُ الْمُبِين‌ُ (نور: 54)

بگو: «خدا را اطاعت كنيد، و از پيامبرش فرمان بريد! و اگر سرپيچى نماييد، پيامبر مسئول اعمال خويش است و شما مسئول اعمال خود! امّا اگر از او اطاعت كنيد، هدايت خواهيد شد و بر پيامبر چيزى جز رساندن آشكار نيست!» (54)


وَعَدَ الله‌ُ الَّذِين‌َ آمَنُوا مِنْكُم‌ْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحَات‌ِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُم‌ْ فِي‌ الْأَرْض‌ِ كَمَا اسْتَخْلَف‌َ الَّذِين‌َ مِنْ‌ قَبْلِهِم‌ْ وَ لَيُـمَكِّنَن‌َّ لَهُم‌ْ دِينَهُم‌ُ الَّذِي‌ ارْتَضَي‌ لَهُم‌ْ وَ لَيُبَدِّلَنَّهُمْ‌ مِنْ‌ بَعْدِ خَوْفِهِم‌ْ أَمْنَاً يَعْبُدُونَنِي‌ لاَ يُشْرِكُون‌َ بِي‌ شَيْءً وَ مَنْ‌ كَفَرَ بَعْدَ ذَلِك‌َ فَأُولَئِك‌َ هُم‌ُ الْفَاسِقُون‌َ (نور: 55)

خداوند به كسانى از شما كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام داده‏اند وعده مى‏دهد كه قطعاً آنان را حكمران روى زمين خواهد كرد، همان گونه كه به پيشينيان آنها خلافت روى زمين را بخشيد و دين و آيينى را كه براى آنان پسنديده، پابرجا و ريشه‏دار خواهد ساخت و ترسشان را به امنيّت و آرامش مبدّل مى‏كند، آن چنان كه تنها مرا مى پرستند و چيزى را شريك من نخواهند ساخت. و كسانى كه پس از آن كافر شوند، آنها فاسقانند. (55)


وَ إِذَا بَلَغ‌َ الْأَطْفَال‌ُ مِنْكُم‌ُ الْحُلُم‌َ فَلْيَسْتَأْذِنُوا كَمَا اسْتَأْذَن‌َ الَّذِين‌َ مِنْ‌ قَبْلِهِم‌ْ كَذَلِك‌َ يُبَيِّن‌ُ الله‌ُ لَكُم‌ْ آيَاتِهِ‌ وَالله‌ُ عَلِيم‌ٌ حَكِيم‌ٌ (نور: 59)

و هنگامى كه اطفال شما به سنّ بلوغ رسند بايد اجازه بگيرند، همان گونه كه اشخاصى كه پيش از آنان بودند اجازه مى‏گرفتند اينچنين خداوند آياتش را براى شما بيان مى‏كند، و خدا دانا و حكيم است! (59)


وَالْقَوَاعِدُ مِن‌َ النِّسَاءِ الاَّتِي‌‌ لاَ يَرْجُون‌َ نِكَاحَاً فَلَيْس‌َ عَلَيْهِنَّ جُنَاح‌ٌ أَنْ‌ يَضَعْن‌َ ثِيَابَهُن‌َّ غَيْرَ مُتَبَرِّجَات‌ٍ بِزِينَة‌ٍ وَ أَنْ‌ يَسْتَعْفِفْن‌َ خَيْرٌ لَهُن‌َّ وَالله‌ُ سَمِيع‌ٌ عَلِيم‌ٌ (نور: 60)

و زنان از كارافتاده‏اى كه اميد به ازدواج ندارند، گناهى بر آنان نيست كه لباسهاى (رويين) خود را بر زمين بگذارند، بشرط اينكه در برابر مردم خودآرايى نكنند و اگر خود را بپوشانند براى آنان بهتر است و خداوند شنوا و داناست. (60)


لَيْس‌َ عَلَي‌ الْأَعْمَي‌ حَرَج‌ٌ وَ لاَ عَلَي‌ الْأَعرَج‌ِ حَرَج‌ٌ وَ لاَ عَلَي‌ الْمَرِيض‌ِ حَرَج‌ٌ وَ لاَ عَلَي‌ أَنْفُسِكُم‌ْ أَنْ‌ تَأْكُلُوا مِن‌ْ بُيُوتِكُم‌ْ أَوْ بُيُوت‌ِ آبَائِكُم‌ْ أَوْ بُيُوت‌ِ أُمَّهَاتِكُم‌ْ أَوْ بُيُوت‌ِ إِخْوَانِكُم‌ْ أَوْ بُيُوت‌ِ أَخَوَاتِكُم‌ْ أَوْ بُيُوت‌ِ أَعْمَامِكُم‌ْ أَوْ بُيُوت‌ِ عَمَّاتِكُم‌ْ أَوْ بُيُوت‌ِ أَخْوَالِكُم‌ْ أَوْ بُيُوت‌ِ خَالاَتِكُم‌ْ أَوْ مَا مَلَكْتُمْ‌ مَفَاتِحَه‌ُ أَوْ صَدِيقِكُم‌ْ لَيْس‌َ عَلَيْكُم‌ْ جُنَاح‌ٌ أَنْ‌ تَأْكُلُوا جَمِيعَاً أَوْ أَشْتَاتَاً فَإِذَا دَخَلْتُمْ‌ بُيُوتَاً فَسَلِّمُوا عَلَي‌ أَنْفُسِكُم‌ْ تَحِيَّة‌ً مِن‌ْ عِنْدِ الله‌ِ مُبَارَكَة‌ً طَيِّبَة‌ً كَذَلِك‌َ يُبَيِّن‌ُ الله‌ُ لَكُم‌ُ الْآيَات‌ِ لَعَلَّكُم‌ْ تَعْقِلُون‌َ (نور: 61)

بر نابينا و افراد لنگ و بيمار گناهى نيست (كه با شما هم غذا شوند)، و بر شما نيز گناهى نيست كه از خانه‏هاى خودتان [خانه‏هاى فرزندان يا همسرانتان كه خانه خود شما محسوب مى‏شود بدون اجازه خاصّى‏] غذا بخوريد و همچنين خانه‏هاى پدرانتان، يا خانه‏هاى مادرانتان، يا خانه‏هاى برادرانتان، يا خانه‏هاى خواهرانتان، يا خانه‏هاى عموهايتان، يا خانه‏هاى عمّه‏هايتان، يا خانه‏هاى داييهايتان، يا خانه‏هاى خاله‏هايتان، يا خانه‏اى كه كليدش در اختيار شماست، يا خانه‏هاى دوستانتان، بر شما گناهى نيست كه بطور دسته‏جمعى يا جداگانه غذا بخوريد و هنگامى كه داخل خانه‏اى شديد، بر خويشتن سلام كنيد، سلام و تحيّتى از سوى خداوند، سلامى پربركت و پاكيزه! اين گونه خداوند آيات را براى شما روشن مى‏كند، باشد كه بينديشيد! (61)


إِنَّمَا المُؤْمِنُون‌َ الَّذِين‌َ آمَنُوا بِالله‌ِ وَ رَسُولِه‌ِ وَ إِذَا كَانُوا مَعَه‌ُ عَلَي‌ أَمْرٍ جَامِع‌ٍ لَم‌ْ يَذْهَبُوا حَتَّي‌ يَسْتَأْذِنُوه‌ُ إِن‌َّ الَّذِين‌َ يَسْتَأْذِنُونَك‌َ أُولَئِك‌َ الَّذِين‌َ يُؤْمِنُون‌َ بِالله‌ِ وَ رَسُولِه‌ِ فَإِذَا اسْتَأْذَنُوك‌َ لِبَعْض‌ِ شَأْنِهِم‌ْ فَأْذَنْ‌ لِمَنْ‌ شِئْت‌َ مِنْهُم‌ْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُم‌ُ الله‌َ إِن‌َّ الله‌َ غَفُورٌ رَحِيم‌ٌ (نور: 62)

مؤمنان واقعى كسانى هستند كه به خدا و رسولش ايمان آورده‏اند و هنگامى كه در كار مهمّى با او باشند، بى‏اجازه او جايى نمى‏روند كسانى كه از تو اجازه مى‏گيرند، براستى به خدا و پيامبرش ايمان آورده‏اند! در اين صورت، هر گاه براى بعضى كارهاى مهمّ خود از تو اجازه بخواهند، به هر يك از آنان كه مى‏خواهى (و صلاح مى‏بينى) اجازه ده، و برايشان از خدا آمرزش بخواه كه خداوند آمرزنده و مهربان است! (62)


لاَ تَجْعَلُوا دُعَاءَ الرَّسُول‌ِ بَيْنَكُم‌ْ كَدُعَاءِ بَعْضِكُمْ‌ بَعْضَاً قَدْ يَعْلَم‌ُ الله‌ُ الَّذِين‌َ يَتَسَلَّلُون‌َ مِنْكُم‌ْ لِوَاذَاً فَلْيَحْذَرِ الَّذِين‌َ يُخَالِفُون‌َ عَن‌ْ أَمْرِه‌ِ أَنْ تُصِيبَهُم‌ْ فِتْنَة‌ٌ أَوْ يُصِيبَهُم‌ْ عَذَاب‌ٌ أَلِيم‌ٌ (نور: 63)

صدا كردن پيامبر را در ميان خود، مانند صدا كردن يكديگر قرار ندهى خداوند كسانى از شما را كه پشت سر ديگران پنهان مى‏شوند، و يكى پس از ديگرى فرار مى‏كنند مى‏داند! پس آنان كه فرمان او را مخالفت مى‏كنند، بايد بترسند از اينكه فتنه‏اى دامنشان را بگيرد، يا عذابى دردناك به آنها برسد! (63)


أَلاَ إِن‌َّ لِالله‌ِ مَا فِي‌ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ قَدْ يَعْلَم‌ُ مَا أَنْتُم‌ْ عَلَيْه‌ِ وَ يَوْم‌َ يُرْجَعُون‌َ إِلَيْه‌ِ فَيُنَبِّئُهُم‌ْ بِمَا عَمِلُوا وَالله‌ُ بِكُل‌ِّ شَي‌ْءٍ عَلِيم‌ٌ (نور: 64)

آگاه باشيد كه براى خداست آنچه در آسمانها و زمين است او مى‏داند آنچه را كه شما بر آن هستيد، و (مى‏داند) روزى را كه بسوى او بازمى‏گردند و (در آن روز) آنها را از اعمالى كه انجام دادند آگاه مى‏سازد و خداوند به هر چيزى داناست! (64)


الَّذِي‌ لَه‌ُ مُلْك‌ُ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ وَ لَم‌ْ يَتَّخِذْ وَلَدَاً وَ لَم‌ْ يَكُنْ‌ لَه‌ُ شَرِيك‌ٌ فِي‌ الْمُلْك‌ِ وَ خَلَق‌َ كُل‌َّ شَي‌ْءٍ فَقَدَّرَه‌ُ تَقْدِيرَاً (فرقان: 2)

خداوندى كه حكومت آسمانها و زمين از آن اوست، و فرزندى براى خود انتخاب نكرد، و همتايى در حكومت و مالكيّت ندارد، و همه چيز را آفريد، و به دقّت اندازه‏گيرى نمود! (2)


وَ قَال‌َ الَّذِين‌َ كَفَرُوا إِن‌ْ هَذَا إِلاَّ إِفْك‌ٌ افْتَرَاه‌ُ وَ أَعَانَه‌ُ عَلَيْه‌ِ قَوْم‌ٌ آخَرُون‌َ فَقَدْ جَاءُوا ظُلْمَاً وَ زُورَاً (فرقان: 4)

و كافران گفتند: «اين فقط دروغى است كه او ساخته، و گروهى ديگر او را بر اين كار يارى داده‏اند.» آنها (با اين سخن،) ظلم و دروغ بزرگى را مرتكب شدند. (4)


وَ قَالُوا أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِين‌َ اكْتَتَبَهَا فَهِي‌َ تُمْلَي‌ عَلَيْه‌ِ بُكْرَة‌ً وَ أَصِيلاً (فرقان: 5)

و گفتند: «اين همان افسانه‏هاى پيشينيان است كه وى آن را رونويس كرده، و هر صبح و شام بر او املا مى‏شود.» (5)


وَ قَالُوا مَا ل‌ِ هَذَا الرَّسُول‌ِ يَأْكُل‌ُ الطَّعَام‌َ وَ يَمْشِي‌ فِي‌ الْأَسْوَاق‌ِ لَوْلاَ أُنْزِل‌َ إِلَيْه‌ِ مَلَك‌ٌ فَيَكُون‌َ مَعَه‌ُ نَذِيرَاً (فرقان: 7)

و گفتند: «چرا اين پيامبر غذا مى‏خورد و در بازارها راه مى‏رود؟! (نه سنّت فرشتگان را دارد و نه روش شاهان را!) چرا فرشته‏اى بر او نازل نشده كه همراه وى مردم را انذار كند (و گواه صدق دعوى او باشد)؟! (7)


انْظُرْ كَيْف‌َ ضَرَبُوا لَك‌َ الْأَمْثَال‌َ فَضَلُّوا فَلاَ يَسْتَطِيعُون‌َ سَبِيلاً (فرقان: 9)

ببين چگونه براى تو مثلها زدند و گمراه شدند، آن گونه كه قدرت پيدا كردن راه را ندارند! (9)


وَ يَوْم‌َ يَحْشُرُهُم‌ْ وَ مَا يَعْبُدُون‌َ مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ فَيَقُول‌ُ أَأَنْتُم‌ْ أَضْلَلْتُم‌ْ عِبَادِي‌ هَؤُلاَءِ أَم‌ْ هُم‌ْ ضَلُّوا السَّبِيل‌َ (فرقان: 17)

(به خاطر بياور) روزى را كه همه آنان و معبودهايى را كه غير از خدا مى‏پرستند جمع مى‏كند، آن گاه به آنها مى‏گويد: «آيا شما اين بندگان مرا گمراه كرديد يا خود آنان راه را گم كردند؟!» (17)


فَقَدْ كَذَّبُوكُمْ‌ بِمَا تَقُولُون‌َ فَمَا تَسْتَطِيعُون‌َ صَرْفَاً وَ لاَ نَصْرَاً وَ مَنْ‌ يَظْلِمْ‌ مِنْكُم‌ْ نُذِقْه‌ُ عَذَابَاً كَبِيرَاً (فرقان: 19)

(خداوند به آنان مى‏گويد: ببينيد) اين معبودان، شما را در آنچه مى‏گوييد تكذيب كردند! اكنون نمى‏توانيد عذاب الهى را برطرف بسازيد، يا از كسى يارى بطلبيد! و هر كس از شما ستم كند، عذاب شديدى به او مى‏چشانيم! (19)


وَ قَدِمْنَا إِلَي‌ مَا عَمِلُوا مِن‌ْ عَمَل‌ٍ فَجَعَلْنَاه‌ُ هَبَاءً مَنْثُورَاً (فرقان: 23)

و ما به سراغ اعمالى كه انجام داده‏اند مى‏رويم، و همه را همچون ذرّات غبار پراكنده در هوا قرار مى‏دهيم! (23)


فَقُلْنَا اذْهَبَا إِلَي‌ الْقَوْم‌ِ الَّذِين‌َ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا فَدَمَّرنَاهُم‌ْ تَدْمِيرَاً (فرقان: 36)

و گفتيم: «به سوى اين قوم كه آيات ما را تكذيب كردند برويد!» (امّا آن مردم به مخالفت برخاستند) و ما به شدّت آنان را درهم كوبيديم! (36)


وَ لَقَدْ أَتَوْا عَلَي‌ الْقَرْيَة‌ِ الَّتِي‌ أُمْطِرَت‌ْ مَطَرَ السَّوْءِ أَفَلَم‌ْ يَكوُنُوا يَرَوْنَهَا بَل‌ْ كَانُوا لاَ يَرْجُون‌َ نُشُورَاً (فرقان: 40)

آنها [مشركان مكّه‏] از كنار شهرى كه باران شرّ [بارانى از سنگهاى آسمانى‏] بر آن باريده بود [ديار قوم لوط] گذشتند آيا آن را نمى‏ديدند؟! (آرى، مى‏ديدند) ولى به رستاخيز ايمان نداشتند! (40)


أَرَأَيْت‌َ مَن‌ِ اتَّخَذَ إِلَهَه‌ُ هَوَاه‌ُ أَفَأَنْت‌َ تَكُون‌ُ عَلَيْه‌ِ وَكِيلاً (فرقان: 43)

آيا ديدى كسى را كه هواى نفسش را معبود خود برگزيده است؟! آيا تو مى‏توانى او را هدايت كنى (يا به دفاع از او برخيزى)؟! (43)


وَ لَقَدْ صَرَّفْنَاه‌ُ بَيْنَهُم‌ْ لِيَذَّكَّرُوا فَأَبَي‌ أَكْثَرُ النَّاس‌ِ إِلاَّ كُفُورَاً (فرقان: 50)

ما اين آيات را بصورتهاى گوناگون براى آنان بيان كرديم تا متذكّر شوند، ولى بيشتر مردم از هر كارى جز انكار و كفر ابا دارند. (50)


فَلاَ تُطِع‌ِ الْكَافِرِين‌َ وَ جَاهِدْهُمْ‌ بِه‌ِ جِهَادَاً كَبِيرَاً (فرقان: 52)

بنا بر اين از كافران اطاعت مكن، و بوسيله آن [قرآن‏] با آنان جهاد بزرگى بنما! (52)


وَ هُوَ الَّذِي‌ خَلَق‌َ مِن‌َ الْمَاءِ بَشَرَاً فَجَعَلَه‌ُ نَسَبَاً وَ صِهْرَاً وَ كَان‌َ رَبُّك‌َ قَدِيرَاً (فرقان: 54)

او كسى است كه از آب، انسانى را آفريد سپس او را نسب و سبب قرار داد (و نسل او را از اين دو طريق گسترش داد) و پروردگار تو همواره توانا بوده است. (54)


الَّذِي‌ خَلَق‌َ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌َ وَ مَا بَيْنَهُمَا فِي‌ سِتَّة‌ِ أَيَّام‌ٍ ثُم‌َّ اسْتَوَي‌ عَلَي‌ الْعَرْش‌ِ الرَّحْمَن‌ُ فَاسْأَل‌ْ بِه‌ِ خَبِيرَاً (فرقان: 59)

همان (خدايى) كه آسمانها و زمين و آنچه را ميان اين دو وجود دارد، در شش روز [شش دوران‏] آفريد سپس بر عرش (قدرت) قرار گرفت (و به تدبير جهان پرداخت، او خداوند) رحمان است از او بخواه كه از همه چيز آگاه است! (59)


إِلاَّ مَنْ‌ تَاب‌َ وَ آمَن‌َ وَ عَمِل‌َ عَمَلاً صَالِحَاً فَأُولَئِك‌َ يُبَدِّل‌ُ الله‌ُ سَيِّئَاتِهِم‌ْ حَسَنَات‌ٍ وَ كَان‌َ الله‌ُ غَفُورَاً رَحِيمَاً (فرقان: 70)

مگر كسانى كه توبه كنند و ايمان آورند و عمل صالح انجام دهند، كه خداوند گناهان آنان را به حسنات مبدّل مى‏كند و خداوند همواره آمرزنده و مهربان بوده است! (70)


وَ مَنْ‌ تَاب‌َ وَ عَمِل‌َ صَالِحَاً فَإِنَّه‌ُ يَتُوب‌ُ إِلَي‌ الله‌ِ مَتَابَاً (فرقان: 71)

و كسى كه توبه كند و عمل صالح انجام دهد، بسوى خدا بازگشت مى‏كند (و پاداش خود را از او مى‏گيرد.) (71)


قُل‌ْ مَا يَعْبَأُ بِكُم‌ْ رَبِّي‌ لَوْلاَ دُعَاؤُكُم‌ْ فَقَدْ كَذَّبْتُم‌ْ فَسَوْف‌َ يَكُون‌ُ لِزَامَاً (فرقان: 77)

بگو: «پروردگارم براى شما ارجى قائل نيست اگر دعاى شما نباشد شما (آيات خدا و پيامبران را) تكذيب كرديد، و (اين عمل) دامان شما را خواهد گرفت و از شما جدا نخواهد شد!» (77)


إِنْ‌ نَشَأْ نُنَزِّل‌ْ عَلَيْهِمْ‌ مِن‌َ السَّمَاءِ آيَة‌ً فَظَلَّت‌ْ أَعْنَاقُهُم‌ْ لَهَا خَاضِعِين‌َ (شعراء: 4)

اگر ما اراده كنيم، از آسمان بر آنان آيه‏اى نازل مى‏كنيم كه گردنهايشان در برابر آن خاضع گردد! (4)


فَقَدْ كَذَّبُوا فَسَيَأْتِيهِم‌ْ أَنْبَاءُ مَا كَانُوا بِه‌ِ يَسْتَهْزِئُون‌َ (شعراء: 6)

آنان تكذيب كردند امّا بزودى اخبار (كيفر) آنچه را استهزا مى‏كردند به آنان مى‏رسد! (6)


وَ يَضِيق‌ُ صَدْرِي‌ وَ لاَ يَنْطَلِق‌ُ لِسَانِي‌ فَأَرْسِل‌ْ إِلَي‌ هَارُون‌َ (شعراء: 13)

و سينه‏ام تنگ شود، و زبانم بقدر كافى گويا نيست (برادرم) هارون را نيز رسالت ده (تا مرا يارى كند)! (13)


وَ لَهُم‌ْ عَلَيَّ‌ ذَنْب‌ٌ فَأَخَاف‌ُ أَنْ‌ يَقْتُلُون‌ِ (شعراء: 14)

و آنان (به اعتقاد خودشان) بر گردن من گناهى دارند مى‏ترسم مرا بكشند (و اين رسالت به پايان نرسد)! (14)


قَال‌َ كَلاَّ فَاذْهَبَا بِآيَاتِنَا إِنَّا مَعَكُمْ‌ مُسْتَمِعُون‌َ (شعراء: 15)

فرمود: «چنين نيست، (آنان كارى نمى‏توانند انجام دهند)! شما هر دو با آيات ما (براى هدايتشان) برويد ما با شما هستيم و (سخنانتان را) مى‏شنويم! (15)


فَأْتِيَا فِرْعَوْن‌َ فَقُولاَ إِنَّا رَسُول‌ُ رَب‌ِّ الْعَالَمِين‌َ (شعراء: 16)

به سراغ فرعون برويد و بگوييد: ما فرستاده پروردگار جهانيان هستيم (16)


فَفَرَرْت‌ُ مِنْكُم‌ْ لَمَّا خِفْتُكُم‌ْ فَوَهَب‌َ لِي‌ رَبِّي‌ حُكْمَاً وَ جَعَلَنِي‌ مِن‌َ الْمُرْسَلِين‌َ (شعراء: 21)

پس هنگامى كه از شما ترسيدم فرار كردم و پروردگارم به من حكمت و دانش بخشيد، و مرا از پيامبران قرار داد! (21)


قَال‌َ فَأْت‌ِ بِه‌ِ إِنْ‌ كُنْت‌َ مِن‌َ الصَّادِقِين‌َ (شعراء: 31)

گفت: «اگر راست مى‏گويى آن را بياور!» (31)


فَأَلْقَي‌ عَصَاه‌ُ فَإِذَا هِي‌َ ثُعْبَان‌ٌ مُبِين‌ٌ (شعراء: 32)

در اين هنگام موسى عصاى خود را افكند، و ناگهان مار عظيم و آشكارى شد (32)


وَ نَزَع‌َ يَدَه‌ُ فَإِذَا هِي‌َ بَيْضَاءُ لِلنَّاظِرِين‌َ (شعراء: 33)

و دست خود را (در گريبان فرو برد و) بيرون آورد، و در برابر بينندگان سفيد و روشن بود. (33)


يُرِيدُ أَنْ‌ يُخْرِجَكُمْ‌ مِن‌ْ أَرْضِكُمْ‌ بِسِحْرِه‌ِ فَمَاذَا تَأْمُرُون‌َ (شعراء: 35)

او مى‏خواهد با سحرش شما را از سرزمينتان بيرون كند! شما چه نظر مى‏دهيد؟» (35)


فَجُمِع‌َ السَّحَرَة‌ُ لِمِيقَات‌ِ يَوْم‌ٍ مَعْلُوم‌ٍ (شعراء: 38)

سرانجام ساحران براى وعده‏گاه روز معيّنى جمع‏آورى شدند. (38)


فَلَمَّا جَاءَ السَّحَرَة‌ُ قَالُوا لِفِرْعَوْن‌َ أَإِن‌َّ لَنَا لَأََجْرَاً إِنْ‌ كُنَّا نَحْن‌ُ الْغَالِبِين‌َ (شعراء: 41)

هنگامى كه ساحران آمدند، به فرعون گفتند: «آيا اگر ما پيروز شويم، پاداش مهمّى خواهيم داشت؟» (41)


فَأَلْقَوْا حِبَالَهُم‌ْ وَ عِصِيَّهُم‌ْ وَ قَالُوا بِعِزَّة‌ِ فِرْعَوْن‌َ إِنَّا لَنَحْن‌ُ الْغَالِبُون‌َ (شعراء: 44)

آنها طنابها و عصاهاى خود را افكندند و گفتند: «به عزّت فرعون، ما قطعاً پيروزيم!» (44)


فَأَلْقَي‌ مُوسَي‌ عَصَاه‌ُ فَإِذَا هِي‌َ تَلْقَف‌ُ مَا يَأْفِكُون‌َ (شعراء: 45)

سپس موسى عصايش را افكند، ناگهان تمام وسايل دروغين آنها را بلعيد! (45)


فَأُلْقِي‌َ السَّحَرَة‌ُ سَاجِدِين‌َ (شعراء: 46)

فوراً همه ساحران به سجده افتادند. (46)


قَال‌َ آمَنْتُم‌ْ لَه‌ُ قَبْل‌َ أَن‌ْ آذَن‌َ لَكُم‌ْ إِنَّه‌ُ لَكَبِيرُكُم‌ُ الَّذِي‌ عَلَّمَكُم‌ُ السِّحْرَ فَلَسَوْف‌َ تَعْلَمُون‌َ لَأُقَطِّعَن‌َّ أَيْدِيَكُم‌ْ وَ أَرْجُلَكُمْ‌ مِن‌ْ خِلاَف‌ٍ وَ لَأُصَلِّبَنَّكُم‌ْ أَجْمَعِين‌َ (شعراء: 49)

(فرعون) گفت: «آيا پيش از اينكه به شما اجازه دهم به او ايمان آورديد؟! مسلّماً او بزرگ و استاد شماست كه به شما سحر آموخته (و اين يك توطئه است)! امّا بزودى خواهيد دانست! دستها و پاهاى شما را بعكس يكديگر قطع مى‏كنم، و همه شما را به دار مى‏آويزم!» (49)


فَأَرْسَل‌َ فِرْعَوْن‌ُ فِي‌ الْمَدَائِن‌ِ حَاشِرِين‌َ (شعراء: 53)

فرعون (از اين ماجرا آگاه شد و) مأموران بسيج نيرو را به شهرها فرستاد، (53)


فَأَخْرَجْنَاهُمْ‌ مِنْ‌ جَنَّات‌ٍ وَ عُيُون‌ٍ (شعراء: 57)

(سرانجام فرعونيان مغلوب شدند،) و ما آنها را از باغها و چشمه‏ها بيرون رانديم، (57)


فَأَتْبَعُوهُمْ‌ مُشْرِقِين‌َ (شعراء: 60)

آنان به تعقيب بنى اسرائيل پرداختند، و به هنگام طلوع آفتاب به آنها رسيدند. (60)


فَلَمَّا تَرَاءَي‌ الْجَمْعَان‌ِ قَال‌َ أَصْحَاب‌ُ مُوسَي‌ إِنَّا لَمُدْرَكُون‌َ (شعراء: 61)

هنگامى كه دو گروه يكديگر را ديدند، ياران موسى گفتند: «ما در چنگال فرعونيان گرفتار شديم!» (61)


فَأَوْحَينَا إِلَي‌ مُوسَي‌ أَن‌ِ اضْرِب‌ بِعَصَاك‌َ الْبَحْرَ فَانْفَلَق‌َ فَكَان‌َ كُل‌ُّ فِرْق‌ٍ كَالطَّوْدِ الْعَظِيم‌ِ (شعراء: 63)

و بدنبال آن به موسى وحى كرديم: «عصايت را به دريا بزن!» (عصايش را به دريا زد،) و دريا از هم شكافته شد، و هر بخشى همچون كوه عظيمى بود! (63)


قَالُوا نَعْبُدُ أَصْنَامَاً فَنَظَل‌ُّ لَهَا عَاكِفِين‌َ (شعراء: 71)

گفتند: «بتهايى را مى‏پرستيم، و همه روز ملازم عبادت آنهاييم.» (71)


قَال‌َ أَفَرَأَيْتُمْ‌ مَا كُنْتُم‌ْ تَعْبُدُون‌َ (شعراء: 75)

گفت: «آيا ديديد (اين) چيزهايى را كه پيوسته پرستش مى‏كرديد ... (75)


فَإِنَّهُم‌ْ عَدُوٌّ لِي‌ إِلاَّ رَب‌َّ الْعَالَمِين‌َ (شعراء: 77)

همه آنها دشمن من هستند (و من دشمن آنها)، مگر پروردگار عالميان! (77)


الَّذِي‌ خَلَقَنِي‌ فَهُوَ يَهْدِين‌ِ (شعراء: 78)

همان كسى كه مرا آفريد، و پيوسته راهنماييم مى‏كند، (78)


وَ إِذَا مَرِضْت‌ُ فَهُوَ يَشْفِين‌ِ (شعراء: 80)

و هنگامى كه بيمار شوم مرا شفا مى‏دهد، (80)


فَكُبْكِبُوا فِيهَا هُم‌ْ وَالْغَاوُون‌َ (شعراء: 94)

در آن هنگام همه آن معبودان با عابدان گمراه به دوزخ افكنده مى‏شوند (94)


فَمَا لَنَا مِنْ‌ شَافِعِين‌َ (شعراء: 100)

(افسوس كه امروز) شفاعت‏كنندگانى براى ما وجود ندارد، (100)


فَلَوْ أَن‌َّ لَنَا كَرَّة‌ً فَنَكُون‌َ مِن‌َ الْمُؤْمِنِين‌َ (شعراء: 102)

اى كاش بار ديگر (به دنيا) بازگرديم و از مؤمنان باشيم!» (102)


فَاتَّقُوا الله‌َ وَ أَطِيعُون‌ِ (شعراء: 108)

تقواى الهى پيشه كنيد و مرا اطاعت نماييد! (108)


فَاتَّقُوا الله‌َ وَ أَطِيعُون‌ِ (شعراء: 110)

پس، تقواى الهى پيشه كنيد و مرا اطاعت نماييد!» (110)


فَافْتَح‌ْ بَيْنِي‌ وَ بَيْنَهُم‌ْ فَتْحَاً وَ نَجِّنِي‌ وَ مَنْ‌ مَعِي‌َ مِن‌َ الْمُؤْمِنِين‌َ (شعراء: 118)

اكنون ميان من و آنها جدايى بيفكن و مرا و مؤمنانى را كه با من هستند رهايى بخش!» (118)


فَأَنْجَيْنَاه‌ُ وَ مَنْ‌ مَعَه‌ُ فِي‌ الْفُلْك‌ِ الْمَشْحُون‌ِ (شعراء: 119)

ما، او و كسانى را كه با او بودند، در آن كشتى كه پر (از انسان و انواع حيوانات) بود، رهايى بخشيديم! (119)


فَاتَّقُوا الله‌َ وَ أَطِيعُون‌ِ (شعراء: 126)

پس تقواى الهى پيشه كنيد و مرا اطاعت نماييد! (126)


فَاتَّقُوا الله‌َ وَ أَطِيعُون‌ِ (شعراء: 131)

پس تقواى الهى پيشه كنيد و مرا اطاعت نماييد! (131)


فَكَذَّبُوه‌ُ فَأَهْلَكْنَاهُم‌ْ إِن‌َّ فِي‌ ذَلِك‌َ لَآيَة‌ً وَ مَا كَان‌َ أَكْثَرُهُمْ‌ مُؤْمِنِين‌َ (شعراء: 139)

آنان هود را تكذيب كردند، ما هم نابودشان كرديم و در اين، آيت و نشانه‏اى است (براى آگاهان) ولى بيشتر آنان مؤمن نبودند! (139)


فَاتَّقُوا الله‌َ وَ أَطِيعُون‌ِ (شعراء: 144)

پس تقواى الهى پيشه كنيد و مرا اطاعت نماييد! (144)


فَاتَّقُوا الله‌َ وَ أَطِيعُون‌ِ (شعراء: 150)

پس از خدا بترسيد و مرا اطاعت كنيد! (150)


مَا أَنْت‌َ إِلاَّ بَشَرٌ مِثْلُنَا فَأْت‌ِ بِآيَة‌ٍ إِنْ‌ كُنْت‌َ مِن‌َ الصَّادِقِين‌َ (شعراء: 154)

تو فقط بشرى همچون مايى اگر راست مى‏گويى آيت و نشانه‏اى بياور!» (154)


وَ لاَ تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ فَيَأْخُذَكُم‌ْ عَذَاب‌ُ يَوْم‌ٍ عَظِيم‌ٍ (شعراء: 156)

كمترين آزارى به آن نرسانيد، كه عذاب روزى بزرگ شما را فرا خواهد گرفت!» (156)


فَعَقَرُوهَا فَأَصْبَحُوا نَادِمِين‌َ (شعراء: 157)

سرانجام بر آن (ناقه) حمله نموده آن را «پى» كردند (و هلاك نمودند) سپس از كرده خود پشيمان شدند! (157)


فَأَخَذَهُم‌ُ الْعَذَاب‌ُ إِن‌َّ فِي‌ ذَلِك‌َ لَآيَة‌ً وَ مَا كَان‌َ أَكْثَرُهُمْ‌ مُؤْمِنِين‌َ (شعراء: 158)

و عذاب الهى آنان را فرا گرفت در اين، آيت و نشانه‏اى است ولى بيشتر آنان مؤمن نبودند! (158)


فَاتَّقُوا الله‌َ وَ أَطِيعُون‌ِ (شعراء: 163)

پس تقواى الهى پيشه كنيد و مرا اطاعت نماييد! (163)


فَنَجَّيْنَاه‌ُ وَ أَهْلَه‌ُ أَجْمَعِين‌َ (شعراء: 170)

ما او و تمامى خاندانش را نجات داديم، (170)


وَ أَمْطَرْنَا عَلَيْهِمْ‌ مَطَرَاً فَسَاءَ مَطَرُ الْمُنْذَرِين‌َ (شعراء: 173)

و بارانى (از سنگ) بر آنها فرستاديم چه باران بدى بود باران انذارشدگان! (173)


فَاتَّقُوا الله‌َ وَ أَطِيعُون‌ِ (شعراء: 179)

پس تقواى الهى پيشه كنيد و مرا اطاعت نماييد! (179)


فَأَسْقِط‌ْ عَلَيْنَا كِسَفَاً مِن‌َ السَّمَاءِ إِنْ‌ كُنْت‌َ مِن‌َ الصَّادِقِين‌َ (شعراء: 187)

اگر راست مى‏گويى، سنگهايى از آسمان بر سر ما بباران!» (187)


فَكَذَّبُوه‌ُ فَأَخَذَهُم‌ْ عَذَاب‌ُ يَوْم‌ِ الظُّلَّة‌ِ إِنَّه‌ُ كَان‌َ عَذَاب‌َ يَوْم‌ٍ عَظِيم‌ٍ (شعراء: 189)

سرانجام او را تكذيب كردند، و عذاب روز سايبان (سايبانى از ابر صاعقه‏خيز) آنها را فراگرفت يقيناً آن عذاب روز بزرگى بود! (189)


فَقَرَأَه‌ُ عَلَيْهِمْ‌ مَا كَانُوا بِه‌ِ مُؤْمِنِين‌َ (شعراء: 199)

و او آن را بر ايشان مى‏خواند، به آن ايمان نمى‏آورند! (199)


فَيَأْتِيَهُمْ‌ بَغْتَة‌ً وَ هُم‌ْ لاَ يَشْعُرُون‌َ (شعراء: 202)

ناگهان به سراغشان مى‏آيد، در حالى كه توجّه ندارند! (202)


فَيَقُولُوا هَل‌ْ نَحْن‌ُ مُنْظَرُون‌َ (شعراء: 203)

و (در آن هنگام) مى‏گويند: «آيا به ما مهلتى داده خواهد شد؟!» (203)


أَفَبِعَذَابِنَا يَسْتَعْجِلُون‌َ (شعراء: 204)

آيا براى عذاب ما عجله مى‏كنند؟! (204)


أَفَرَأَيْت‌َ إِنْ‌ مَتَّعْنَاهُم‌ْ سِنِين‌َ (شعراء: 205)

به ما خبر ده، اگر (باز هم) ساليانى آنها را از اين زندگى بهره‏مند سازيم ... (205)


فَلاَ تَدْع‌ُ مَع‌َ الله‌ِ إِلَهَاً آخَرَ فَتَكُون‌َ مِن‌َ الْمُعَذَّبِين‌َ (شعراء: 213)

(اى پيامبر!) هيچ معبودى را با خداوند مخوان، كه از معذّبين خواهى بود! (213)


فَإِن‌ْ عَصَوْك‌َ فَقُل‌ْ إِنِّي‌ بَرِي‌ءٌ مِمَّا تَعْمَلُون‌َ (شعراء: 216)

اگر تو را نافرمانى كنند بگو: «من از آنچه شما انجام مى‏دهيد بيزارم!» (216)


إِن‌َّ الَّذِين‌َ لاَ يُؤْمِنُون‌َ بِالْآخِرَة‌ِ زَيَّنَّا لَهُم‌ْ أَعْمَالَهُم‌ْ فَهُم‌ْ يَعْمَهُون‌َ (نمل: 4)

كسانى كه به آخرت ايمان ندارند، اعمال (بد) شان را براى آنان زينت مى‏دهيم بطورى كه سرگردان مى‏شوند. (4)


فَلَمَّا جَاءَهَا نُودِي‌َ أَنْ‌ بُورِك‌َ مَنْ‌ فِي‌ النَّارِ وَ مَن‌ْ حَوْلَهَا وَ سُبْحَان‌َ الله‌ِ رَب‌ِّ الْعَالَمِين‌َ (نمل: 8)

هنگامى كه نزد آتش آمد، ندايى برخاست كه: «مبارك باد آن كس كه در آتش است و كسى كه در اطراف آن است [فرشتگان و موسى‏] و منزّه است خداوندى كه پروردگار جهانيان است! (8)


وَ أَلْق‌ِ عَصَاك‌َ فَلَمَّا رَآهَا تَهْتَزُّ كَأَنَّهَا جَان‌ٌّ وَلَّي‌ مُدْبِرَاً وَ لَم‌ْ يُعَقِّب‌ْ يَا مُوسَي‌ لاَ تَخَف‌ْ إِنِّي‌ لاَ يَخَاف‌ُ لَدَي‌َّ الْمُرْسَلُون‌َ (نمل: 10)

و عصايت را بيفكن!- هنگامى كه (موسى) به آن نگاه كرد، ديد (با سرعت) همچون مارى به هر سو مى‏دود (ترسيد و) به عقب برگشت، و حتى پشت سر خود را نگاه نكرد- اى موسى! نترس، كه رسولان در نزد من نمى‏ترسند! (10)


إِلاَّ مَنْ‌ ظَلَم‌َ ثُم‌َّ بَدَّل‌َ حُسْنَاً بَعْدَ سُوءٍ فَإِنِّي‌ غَفُورٌ رَحِيم‌ٌ (نمل: 11)

مگر كسى كه ستم كند سپس بدى را به نيكى تبديل نمايد، كه (توبه او را مى‏پذيرم، و) من غفور و رحيمم! (11)


فَلَمَّا جَاءَتْهُم‌ْ آيَاتُنَا مُبْصِرَة‌ً قَالُوا هَذَا سِحْرٌ مُبِين‌ٌ (نمل: 13)

و هنگامى كه آيات روشنى‏بخش ما به سراغ آنها آمد گفتند: «اين سحرى است آشكار!» (13)


وَ جَحَدُوا بِهَا وَاسْتَيْقَنَتْهَا أَنْفُسُهُم‌ْ ظُلْمَاً وَ عُلُوَّاً فَانْظُرْ كَيْف‌َ كَان‌َ عَاقِبَة‌ُ الْمُفْسِدِين‌َ (نمل: 14)

و آن را از روى ظلم و سركشى انكار كردند، در حالى كه در دل به آن يقين داشتند! پس بنگر سرانجام تبهكاران (و مفسدان) چگونه بود! (14)


وَ حُشِرَ لِسُلَيْمَـان‌َ جُنُودُه‌ُ مِن‌َ الْجِن‌ِّ وَالْإِنْس‌ِ وَالطَّيْرِ فَهُم‌ْ يُوزَعُون‌َ (نمل: 17)

لشكريان سليمان، از جنّ و انس و پرندگان، نزد او جمع شدند آن قدر زياد بودند كه بايد توقّف مى‏كردند تا به هم ملحق شوند! (17)


فَتَبَسَّم‌َ ضَاحِكَاً مِنْ‌ قَوْلِهَا وَ قَال‌َ رَب‌ِّ أَوْزِعْنِي‌ أَن‌ْ أَشْكُرَ نِعْمَتَك‌َ الَّتِي‌ أَنْعَمْت‌َ عَلَيَّ‌ وَ عَلَي‌ وَالِدَي‌َّ وَ أَن‌ْ أَعْمَل‌َ صَالِحَاً تَرْضَاه‌ُ وَ أَدْخِلْنِي‌ بِرَحْمَتِك‌َ فِي‌ عِبَادِك‌َ الصَّالِحِين‌َ (نمل: 19)

سليمان از سخن او تبسّمى كرد و خنديد و گفت: «پروردگارا! شكر نعمتهايى را كه بر من و پدر و مادرم ارزانى داشته‏اى به من الهام كن، و توفيق ده تا عمل صالحى كه موجب رضاى توست انجام دهم، و مرا برحمت خود در زمره بندگان صالحت وارد كن!» (19)


وَ تَفَقَّدَ الطَّيْرَ فَقَال‌َ مَا لِي‌َ لاَ أَرَي‌ الْهُدْهُدَ أَم‌ْ كَان‌َ مِن‌َ الْغَائِبِين‌َ (نمل: 20)

(سليمان) در جستجوى آن پرنده [هدهد] برآمد و گفت: «چرا هدهد را نمى‏بينم، يا اينكه او از غايبان است؟! (20)


فَمَكَث‌َ غَيْرَ بَعِيدٍ فَقَال‌َ أَحَطْت‌ُ بِمَا لَم‌ْ تُحِط‌ْ بِه‌ِ وَ جِئْتُك‌َ مِنْ‌ سَبَاءٍ بِنَبَإٍ يَقِين‌ٍ (نمل: 22)

چندان درنگ نكرد (كه هدهد آمد و) گفت: «من بر چيزى آگاهى يافتم كه تو بر آن آگاهى نيافتى من از سرزمين «سبا» يك خبر قطعى براى تو آورده‏ام! (22)


وَجَدْتُهَا وَ قَوْمَهَا يَسْجُدُون‌َ لِلشَّمْس‌ِ مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ وَ زَيَّن‌َ لَهُم‌ُ الشَّيْطَان‌ُ أَعْمَالَهُم‌ْ فَصَدَّهُم‌ْ عَن‌ِ السَّبِيل‌ِ فَهُم‌ْ لاَ يَهْتَدُون‌َ (نمل: 24)

او و قومش را ديدم كه براى غير خدا- خورشيد- سجده مى‏كنند و شيطان اعمالشان را در نظرشان جلوه داده، و آنها را از راه بازداشته و از اين رو هدايت نمى‏شوند!» (24)


اذْهَبْ‌ بِكِتَابِي‌ هَذَا فَأَلْقِه‌ْ إِلَيْهِم‌ْ ثُم‌َّ تَوَل‌َّ عَنْهُم‌ْ فَانْظُرْ مَاذَا يَرْجِعُون‌َ (نمل: 28)

اين نامه مرا ببر و بر آنان بيفكن سپس برگرد (و در گوشه‏اى توقّف كن) ببين آنها چه عكس العملى نشان مى‏دهند! (28)


قَالُوا نَحْن‌ُ أُولُوا قُوَّة‌ٍ وَ أُولُوا بَأْس‌ٍ شَدِيدٍ وَالْأَمْرُ إِلَيْك‌ِ فَانْظُرِي‌ مَاذَا تَأْمُرِين‌َ (نمل: 33)

گفتند: «ما داراى نيروى كافى و قدرت جنگى فراوان هستيم، ولى تصميم نهايى با توست ببين چه دستور مى‏دهى!» (33)


وَ إِنِّي‌ مُرْسِلَة‌ٌ إِلَيْهِمْ‌ بِهَدِيَّة‌ٍ فَنَاظِرَة‌ٌ بِم‌َ يَرْجِع‌ُ الْمُرْسَلُون‌َ (نمل: 35)

و من (اكنون جنگ را صلاح نمى‏بينم،) هديه گرانبهايى براى آنان مى‏فرستم تا ببينم فرستادگان من چه خبر مى‏آورند (و از اين طريق آنها را بيازمايم)!» (35)


فَلَمَّا جَاءَ سُلَيْمَـان‌َ قَال‌َ أَتُمِدُّونَن‌ِ بِمَال‌ٍ فَمَا آتَانِيَ‌ الله‌ُ خَيْرٌ مِمَّا آتَاكُم‌ْ بَل‌ْ أَنْتُمْ‌ بِهَدِيَّتِكُم‌ْ تَفْرَحُون‌َ (نمل: 36)

هنگامى كه (فرستاده ملكه سبا) ا نزد سليمان آمد، گفت: «مى‏خواهيد مرا با مال كمك كنيد (و فريب دهيد)؟! آنچه خدا به من داده، بهتر است از آنچه به شما داده است بلكه شما هستيد كه به هديه‏هايتان خوشحال مى‏شويد! (36)


ارْجِع‌ْ إِلَيْهِم‌ْ فَلَنَأْتِيَنَّهُمْ‌ بِجُنُودٍ لاَ قِبَل‌َ لَهُمْ‌ بِهَا وَ لَنُخْرِجَنَّهُمْ‌ مِنْهَا أَذِلَّة‌ً وَ هُم‌ْ صَاغِرُونَ‌ (نمل: 37)

بسوى آنان بازگرد (و اعلام كن) با لشكريانى به سراغ آنان مى‏آييم كه قدرت مقابله با آن را نداشته باشند و آنان را از آن (سرزمين آباد) با ذلّت و خوارى بيرون مى‏رانيم!» (37)


قَال‌َ الَّذِي‌ عِنْدَه‌ُ عِلْم‌ٌ مِن‌َ الْكِتَاب‌ِ أَنَا آتِيك‌َ بِه‌ِ قَبْل‌َ أَنْ‌ يَرْتَدَّ إِلَيْك‌َ طَرْفُك‌َ فَلَمَّا رَآه‌ُ مُسْتَقِرَّاً عِنْدَه‌ُ قَال‌َ هَذَا مِنْ‌ فَضْل‌ِ رَبِّي‌ لِيَبْلُوَنِي‌ أَأَشْكُرُ أَمْ‌ أَكْفُرُ وَ مَنْ‌ شَكَرَ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِه‌ِ وَ مَنْ‌ كَفَرَ فَإِن‌َّ رَبِّي‌ غَنِي‌ٌّ كَرِيم‌ٌ (نمل: 40)

(امّا) كسى كه دانشى از كتاب (آسمانى) داشت گفت: «پيش از آنكه چشم بر هم زنى، آن را نزد تو خواهم آورد!» و هنگامى كه (سليمان) آن (تخت) را نزد خود ثابت و پابرجا ديد گفت: «اين از فضل پروردگار من است، تا مرا آزمايش كند كه آيا شكر او را بجا مى‏آورم يا كفران مى‏كنم؟! و هر كس شكر كند، به نفع خود شكر مى‏كند و هر كس كفران نمايد (بزيان خويش نموده است، كه) پروردگار من، غنىّ و كريم است!» (40)


فَلَمَّا جَاءَت‌ْ قِيل‌َ أَهَكَذَا عَرْشُك‌ِ قَالَت‌ْ كَأَنَّه‌ُ هُوَ وَ أُوتِينَا الْعِلْم‌َ مِنْ‌ قَبْلِهَا وَ كُنَّا مُسْلِمِين‌َ (نمل: 42)

هنگامى كه آمد، به او گفته شد: «آيا تخت تو اين گونه است؟» گفت: گويا خود آن است! و ما پيش از اين هم آگاه بوديم و اسلام آورده بوديم!» (42)


قِيل‌َ لَهَا ادْخُلِي‌ الصَّرْح‌َ فَلَمَّا رَأَتْه‌ُ حَسِبَتْه‌ُ لُجَّة‌ً وَ كَشَفَت‌ْ عَنْ‌ سَاقَيْهَا قَال‌َ إِنَّه‌ُ صَرْح‌ٌ مُمَرَّدٌ مِنْ‌ قَوَارِيرَ قَالَت‌ْ رَب‌ِّ إِنِّي‌ ظَلَمْت‌ُ نَفْسِي‌ وَ أَسْلَمْت‌ُ مَع‌َ سُلَيْمَـان‌َ لِالله‌ِ رَب‌ِّ الْعَالَمِين‌َ (نمل: 44)

به او گفته شد: «داخل حياط (قصر) شو!» هنگامى كه نظر به آن افكند، پنداشت نهر آبى است و ساق پاهاى خود را برهنه كرد (تا از آب بگذرد امّا سليمان) گفت: « (اين آب نيست،) بلكه قصرى است از بلور صاف!» (ملكه سبا) گفت: «پروردگارا! من به خود ستم كردم و (اينك) با سليمان براى خداوندى كه پروردگار عالميان است اسلام آوردم!» (44)


وَ لَقَدْ أَرْسَلْنَا إِلَي‌ ثَمُودَ أَخَاهُم‌ْ صَالِحَاً أَن‌ِ اعْبُدُوا الله‌َ فَإِذَا هُم‌ْ فَرِيقَان‌ِ يَخْتَصِمُون‌َ (نمل: 45)

ما به سوى «ثمود»، برادرشان «صالح» را فرستاديم كه: خداى يگانه را بپرستيد! امّا آنان به دو گروه تقسيم شدند كه به مخاصمه پرداختند. (45)


فَانْظُرْ كَيْف‌َ كَان‌َ عَاقِبَة‌ُ مَكْرِهِم‌ْ أَنَّا دَمَّرْنَاهُم‌ْ وَ قَوْمَهُم‌ْ أَجْمَعِين‌َ (نمل: 51)

بنگر عاقبت توطئه آنها چه شد، كه ما آنها و قومشان همگى را نابود كرديم (51)


فَتِلْك‌َ بُيُوتُهُم‌ْ خَاوِيَة‌ً بِمَا ظَلَمُوا إِن‌َّ فِي‌ ذَلِك‌َ لَآيَة‌ً لِقَوْم‌ٍ يَعْلَمُون‌َ (نمل: 52)

اين خانه‏هاى آنهاست كه بخاطر ظلم و ستمشان خالى مانده و در اين نشانه روشنى است براى كسانى كه آگاهند! (52)


فَمَا كَان‌َ جَوَاب‌َ قَوْمِه‌ِ إِلاَّ أَنْ قَالُوا أَخْرِجُوا آل‌َ لُوط‌ٍ مِنْ‌ قَرْيَتِكُم‌ْ إِنَّهُم‌ْ أُنَاس‌ٌ يَتَطَهَّرُون‌َ (نمل: 56)

آنها پاسخى جز اين نداشتند كه (به يكديگر) گفتند: «خاندان لوط را از شهر و ديار خود بيرون كنيد، كه اينها افرادى پاكدامن هستند!» (56)


فَأنْجَيْنَاه‌ُ وَ أَهْلَه‌ُ إِلاَّ امْرَأَتَه‌ُ قَدَّرْنَاهَا مِن‌َ الْغَابِرِين‌َ (نمل: 57)

ما او و خانواده‏اش را نجات داديم، بجز همسرش كه مقدّر كرديم جزء باقى‏ماندگان (در آن شهر) باشد! (57)


وَ أَمْطَرْنَا عَلَيْهِمْ‌ مَطَرَاً فَسَاءَ مَطَرُ الْمُنْذَرِين‌َ (نمل: 58)

سپس بارانى (از سنگ) بر سر آنها بارانديم (و همگى زير آن مدفون شدند) و چه بد است باران انذارشدگان! (58)


أَمَّن‌ْ خَلَق‌َ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌َ وَ أَنْزَل‌َ لَكُمْ‌ مِن‌َ السَّمَاءِ مَاءً فَأَنْبَتْنَا بِه‌ِ حَدَائِق‌َ ذَات‌َ بَهْجَة‌ٍ مَا كَان‌َ لَكُم‌ْ أَنْ‌ تُنْبِتُوا شَجَرَهَا أَإِلَه‌ٌ مَع‌َ الله‌ِ بَل‌ْ هُم‌ْ قَوْم‌ٌ يَعْدِلُون‌َ (نمل: 60)

(آيا بتهايى كه معبود شما هستند بهترند) يا كسى كه آسمانها و زمين را آفريده؟! و براى شما از آسمان، آبى فرستاد كه با آن، باغهايى زيبا و سرورانگيز رويانديم شما هرگز قدرت نداشتيد درختان آن را برويانيد! آيا معبود ديگرى با خداست؟! نه، بلكه آنها گروهى هستند كه (از روى نادانى، مخلوقات را) همطراز (پروردگارشان) قرار مى‏دهند! (60)


قُل‌ْ سِيرُوا فِي‌ الْأَرْض‌ِ فَانْظُرُوا كَيْف‌َ كَان‌َ عَاقِبَة‌ُ الْمُـجْرِمِين‌َ (نمل: 69)

بگو: «در روى زمين سير كنيد و ببينيد عاقبت كار مجرمان به كجا رسيد!» (69)


فَتَوَكَّل‌ْ عَلَي‌ الله‌ِ إِنَّك‌َ عَلَي‌ الْحَق‌ِّ الْمُبِين‌ِ (نمل: 79)

پس بر خدا توكّل كن، كه تو بر حقّ آشكار هستى! (79)


وَ مَا أَنْت‌َ بِهَادِي‌ الْعُمْي‌ِ عَنْ‌ ضَلاَلَتِهِم‌ْ إِنْ‌ تُسْمِع‌ُ إِلاَّ مَنْ‌ يُؤْمِن‌ُ بِآيَاتِنَا فَهُمْ‌ مُسْلِمُون‌َ (نمل: 81)

و نيز نمى‏توانى كوران را از گمراهيشان برهانى تو فقط ميتوانى سخن خود را به گوش كسانى برسانى كه آماده پذيرش ايمان به آيات ما هستند و در برابر حق تسليمند! (81)


وَ يَوْم‌َ نَحْشُرُ مِنْ‌ كُل‌ِّ أُمَّة‌ٍ فَوْجَاً مِمَّنْ‌ يُكَذِّب‌ُ بِآيَاتِنَا فَهُم‌ْ يُوزَعُون‌َ (نمل: 83)

(به خاطر آور) روزى را كه ما از هر امّتى، گروهى را از كسانى كه آيات ما را تكذيب مى‏كردند محشور مى‏كنيم و آنها را نگه مى‏داريم تا به يكديگر ملحق شوند! (83)


وَ وَقَع‌َ الْقَوْل‌ُ عَلَيْهِمْ‌ بِمَا ظَلَمُوا فَهُم‌ْ لاَ يَنْطِقُون‌َ (نمل: 85)

در اين هنگام، فرمان عذاب بخاطر ظلمشان بر آنها واقع مى‏شود، و آنها سخنى ندارند كه بگويند! (85)


وَ يَوْم‌َ يُنْفَخ‌ُ فِي‌ الصُّورِ فَفَزِع‌َ مَنْ‌ فِي‌ السَّمَاوَات‌ِ وَ مَنْ‌ فِي‌ الْأَرْض‌ِ إِلاَّ مَنْ‌ شاءَ الله‌ُ وَ كُل‌ٌّ أَتَوْه‌ُ دَاخِرِين‌َ (نمل: 87)

و (به خاطر آوريد) روزى را كه در «صور» دميده مى‏شود، و تمام كسانى كه در آسمانها و زمين هستند در وحشت فرو مى‏روند، جز كسانى كه خدا خواسته و همگى با خضوع در پيشگاه او حاضر مى‏شوند! (87)


مَن‌ْ جَاءَ بِالْحَسَنَة‌ِ فَلَه‌ُ خَيْرٌ مِنْهَا وَ هُمْ‌ مِنْ‌ فَزَع‌ٍ يَوْمَئِذٍ آمِنُون‌َ (نمل: 89)

كسانى كه كار نيكى انجام دهند پاداشى بهتر از آن خواهند داشت و آنان از وحشت آن روز در امانند! (89)


وَ مَن‌ْ جَاءَ بِالسَّيِّئَة‌ِ فَكُبَّت‌ْ وُجُوهُهُم‌ْ فِي‌ النَّارِ هَل‌ْ تُجْزَوْن‌َ إِلاَّ مَا كُنْتُم‌ْ تَعْمَلُون‌َ (نمل: 90)

و آنها كه اعمال بدى انجام دهند، به صورت در آتش افكنده مى‏شوند آيا جزايى جز آنچه عمل مى‏كرديد خواهيد داشت؟! (90)


وَ أَن‌ْ أَتْلُوَ الْقُرْآن‌َ فَمَن‌ِ اهْتَدَي‌ فَإِنَّمَا يَهْتَدِي‌ لِنَفْسِه‌ِ وَ مَنْ‌ ضَل‌َّ فَقُل‌ْ إِنَّمَا أَنَا مِن‌َ الْمُنْذِرِين‌َ (نمل: 92)

و اينكه قرآن را تلاوت كنم! هر كس هدايت شود بسود خود هدايت شده و هر كس گمراه گردد (زيانش متوجّه خود اوست) بگو: «من فقط از انذاركنندگانم!» (92)


وَ قُل‌ِ الْحَمْدُ لِالله‌ِ سَيُرِيكُم‌ْ آيَاتِه‌ِ فَتَعْرِفُونَهَا وَ مَا رَبُّك‌َ بِغَافِل‌ٍ عَمَّا تَعْمَلُون‌َ (نمل: 93)

بگو: «حمد و ستايش مخصوص ذات خداست بزودى آياتش را به شما نشان مى‏دهد تا آن را بشناسيد و پروردگار تو از آنچه انجام مى‏دهيد غافل نيست! (93)


وَ أَوْحَيْنَا إِلَي‌ أُم‌ِّ مُوسَي‌ أَن‌ْ أَرْضِعِيه‌ِ فَإِذَا خِفْت‌ِ عَلَيْه‌ِ فَأَلْقِيه‌ِ فِي‌ الْيَم‌ِّ وَ لاَ تَخَافِي‌ وَ لاَ تَحْزَنِي‌ إِنَّا رَادُّوه‌ُ إِلَيْك‌ِ وَ جَاعِلُوه‌ُ مِن‌َ الْمُرْسَلِين‌َ (قصص: 7)

ما به مادر موسى الهام كرديم كه: «او را شير ده و هنگامى كه بر او ترسيدى، وى را در دريا (ى نيل) بيفكن و نترس و غمگين مباش، كه ما او را به تو بازمى‏گردانيم، و او را از رسولان قرار مى‏دهيم!» (7)


فَالْتَقَطَه‌ُ آل‌ُ فِرْعَوْن‌َ لِيَكُون‌َ لَهُم‌ْ عَدُوَّاً وَ حَزَنَاً إِن‌َّ فِرْعَوْن‌َ وَ هَامَان‌َ وَ جُنُودَهُمَا كَانُوا خَاطِئِين‌َ (قصص: 8)

(هنگامى كه مادر بفرمان خدا او را به دريا افكند) خاندان فرعون او را از آب گرفتند، تا سرانجام دشمن آنان و مايه اندوهشان گردد! مسلّماً فرعون و هامان و لشكريانشان خطاكار بودند. (8)


وَ قَالَت‌ْ لِأُخْتِه‌ِ قُصِّيه‌ِ فَبَصُرَت‌ْ بِه‌ِ عَنْ‌ جُنُب‌ٍ وَ هُم‌ْ لاَ يَشْعُرُون‌َ (قصص: 11)

و (مادر موسى) به خواهر او گفت: «وضع حال او را پيگيرى كن!» او نيز از دور ماجرا را مشاهده كرد در حالى كه آنان بى‏خبر بودند. (11)


وَ حَرَّمْنَا عَلَيْه‌ِ الْمَرَاضِع‌َ مِنْ‌ قَبْل‌ُ فَقَالَت‌ْ هَل‌ْ أَدُلُّكُم‌ْ عَلَي‌ أَهْل‌ِ بَيْت‌ٍ يَكْفُلُونَه‌ُ لَكُم‌ْ وَ هُم‌ْ لَه‌ُ نَاصِحُون‌َ (قصص: 12)

ما همه زنان شيرده را از پيش بر او حرام كرديم (تا تنها به آغوش مادر بازگردد) و خواهرش (كه بيتابى مأموران را براى پيدا كردن دايه مشاهده كرد) گفت: «آيا شما را به خانواده‏اى راهنمايى كنم كه مى‏توانند اين نوزاد را براى شما كفالت كنند و خيرخواه او باشند؟!» (12)


فَرَدَدْنَاه‌ُ إِلَي‌ أُمِّه‌ِ كَي‌ْ تَقَرَّ عَيْنُهَا وَ لاَ تَحْزَن‌َ وَ لِتَعْلَم‌َ أَن‌َّ وَعْدَ الله‌ِ حَق‌ٌّ وَ لَكِنَّ‌ أَكْثَرَهُم‌ْ لاَ يَعْلَمُون‌َ (قصص: 13)

ما او را به مادرش بازگردانديم تا چشمش روشن شود و غمگين نباشد و بداند كه وعده الهى حق است ولى بيشتر آنان نمى‏دانند! (13)


وَ دَخَل‌َ الْمَدِينَة‌َ عَلَي‌ حِين‌ِ غَفْلَة‌ٍ مِن‌ْ أَهْلِهَا فَوَجَدَ فِيهَا رَجُلَيْن‌ِ يَقْتَتِلاَن‌ِ هَذَا مِنْ‌ شِيعَتِه‌ِ وَ هَذَا مِن‌ْ عَدُوِّه‌ِ فَاسْتَغَاثَه‌ُ الَّذِي‌ مِنْ‌ شِيعَتِه‌ِ عَلَي‌ الَّذِي‌ مِن‌ْ عَدُوِّهِ‌ فَوَكَزَه‌ُ مُوسَي‌ فَقَضَي‌ عَلَيْه‌ِ قَال‌َ هَذَا مِن‌ْ عَمَل‌ِ الشَّيْطَان‌ِ إِنَّه‌ُ عَدُوٌّ مُضِل‌ٌ مُبِين‌ٌ (قصص: 15)

او به هنگامى كه اهل شهر در غفلت بودند وارد شهر شد ناگهان دو مرد را ديد كه به جنگ و نزاع مشغولند يكى از پيروان او بود (و از بنى اسرائيل)، و ديگرى از دشمنانش، آن كه از پيروان او بود در برابر دشمنش از وى تقاضاى كمك نمود موسى مشت محكمى بر سينه او زد و كار او را ساخت (و بر زمين افتاد و مرد) موسى گفت: «اين (نزاع شما) از عمل شيطان بود، كه او دشمن و گمراه‏كننده آشكارى است» (15)


قَال‌َ رَب‌ِّ إِنِّي‌ ظَلَمْت‌ُ نَفْسِي‌ فَاغْفِرْ لِي‌ فَغَفَرَ لَه‌ُ إِنَّه‌ُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيم‌ُ (قصص: 16)

(سپس) عرض كرد: «پروردگارا! من به خويشتن ستم كردم مرا ببخش!» خداوند او را بخشيد، كه او غفور و رحيم است! (16)


قَال‌َ رَب‌ِّ بِمَا أَنْعَمْت‌َ عَلَيَّ‌ فَلَن‌ْ أَكُون‌َ ظَهِيرَاً لِلْمُجْرِمِين‌َ (قصص: 17)

عرض كرد: «پروردگارا! بشكرانه نعمتى كه به من دادى، هرگز پشتيبان مجرمان نخواهم بود!» (17)


فَأَصْبَح‌َ فِي‌ الْمَدِينَة‌ِ خَائِفَاً يَتَرَقَّب‌ُ فَإِذَا الَّذِي‌ اسْتَنْصَرَه‌ُ بِالْأَمْس‌ِ يَسْتَصْرِخُه‌ُ قَال‌َ لَه‌ُ مُوسَي‌ إِنَّك‌َ لَغَوِي‌ٌّ مُبِين‌ٌ (قصص: 18)

موسى در شهر ترسان بود و هر لحظه در انتظار حادثه‏اى (و در جستجوى اخبار) ناگهان ديد همان كسى كه ديروز از او يارى طلبيده بود فرياد مى‏زند و از او كمك مى‏خواهد، موسى به او گفت: «تو آشكارا انسان (ماجراجو و) گمراهى هستى!» (18)


فَلَمَّا أَن‌ْ أَرَادَ أَنْ‌ يَبْطِش‌َ بِالَّذِي‌ هُوَ عَدُوٌّ لَهُمَا قَال‌َ يَا مُوسَي‌ أَتُرِيدُ أَن‌ْ تَقْتُلَنِي‌ كَمَا قَتَلْت‌َ نَفْسَاً بِالْأَمْس‌ِ إِنْ‌ تُرِيدُ إِلاَّ أَنْ‌ تَكُون‌َ جَبَّارَاً فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَ مَا تُرِيدُ أَنْ‌ تَكُون‌َ مِن‌َ الْمُصْلِحِين‌َ (قصص: 19)

و هنگامى كه خواست با كسى كه دشمن هر دوى آنها بود درگير شود و با قدرت مانع او گردد، (فريادش بلند شد،) گفت: «اى موسى مى‏خواهى! مرا بكشى همان گونه كه ديروز انسانى را كشتى؟! تو فقط مى‏خواهى جبّارى در روى زمين باشى، و نمى‏خواهى از مصلحان باشى!» (19)


وَ جَاءَ رَجُل‌ٌ مِن‌ْ أَقْصَي‌ الْمَدِينَة‌ِ يَسْعَي‌ قَال‌َ يَا مُوسَي‌ إِن‌َّ الْمَلَأَ يَأْتَمِرُون‌َ بِك‌َ لِيَقْتُلُوك‌َ فَاخْرُج‌ْ إِنِّي‌ لَك‌َ مِن‌َ النَّاصِحِين‌َ (قصص: 20)

(در اين هنگام) مردى با سرعت از دورترين نقطه شهر [مركز فرعونيان‏] آمد و گفت: «اى موسى! اين جمعيّت براى كشتن تو به مشورت نشسته‏اند فوراً از شهر خارج شو، كه من از خيرخواهان توام!» (20)


فَخَرَج‌َ مِنْهَا خَائِفَاً يَتَرَقَّب‌ُ قَال‌َ رَب‌ِّ نَجِّنِي‌ مِن‌َ الْقَوْم‌ِ الظَّالِمِين‌َ (قصص: 21)

موسى از شهر خارج شد در حالى كه ترسان بود و هر لحظه در انتظار حادثه‏اى عرض كرد: «پروردگارا! مرا از اين قوم ظالم رهايى بخش!» (21)


فَسَقَي‌ لَهُمَا ثُم‌َّ تَوَلَّي‌ إِلَي‌ الظِّل‌ِّ فَقَال‌َ رَب‌ِّ إِنِّي‌ لِمَا أَنْزَلْت‌َ إِلَيَّ‌ مِن‌ْ خَيْرٍ فَقِيرٌ (قصص: 24)

موسى براى (گوسفندان) آن دو آب كشيد سپس رو به سايه آورد و عرض كرد: «پروردگارا! هر خير و نيكى بر من فرستى، به آن نيازمندم!» (24)


فَجاءَتْه‌ُ إِحْدَاهُمَا تَمْشِي‌ عَلَي‌ اسْتِحْيَاءٍ قَالَت‌ْ إِن‌َّ أَبِي‌ يَدْعُوك‌َ لِيَجْزِيَك‌َ أَجْرَ مَا سَقَيْت‌َ لَنَا فَلَمَّا جَاءَه‌ُ وَ قَص‌َّ عَلَيْه‌ِ الْقَصَص‌َ قَال‌َ لاَ تَخَف‌ْ نَجَوْت‌َ مِن‌َ الْقَوْم‌ِ الظَّالِمِين‌َ (قصص: 25)

ناگهان يكى از آن دو (زن) به سراغ او آمد در حالى كه با نهايت حيا گام برمى‏داشت، گفت: «پدرم از تو دعوت مى‏كند تا مزد آب دادن (به گوسفندان) را كه براى ما انجام دادى به تو بپردازد.» هنگامى كه موسى نزد او [شعيب‏] آمد و سرگذشت خود را شرح داد، گفت: «نترس، از قوم ظالم نجات يافتى!» (25)


قَال‌َ إِنِّي‌ أُرِيدُ أَن‌ْ أُنْكِحَك‌َ إِحْدَي‌ ابْنَتَي‌َّ هَاتَيْن‌ِ عَلَي‌ أَنْ‌ تَأْجُرَنِي‌ ثَمَانِي‌َ حِجَج‌ٍ فَإِن‌ْ أَتْمَمْت‌َ عَشْرَاً فَمِن‌ْ عِنْدِك‌َ وَ مَا أُرِيدُ أَن‌ْ أَشُق‌َّ عَلَيْك‌َ سَتَجِدُنِي‌ إِنْ‌ شَاءَ الله‌ُ مِن‌َ الصَّالِحِين‌َ (قصص: 27)

(شعيب) گفت: «من مى‏خواهم يكى از اين دو دخترم را به همسرى تو درآورم به اين شرط كه هشت سال براى من كار كنى و اگر آن را تا ده سال افزايش دهى، محبّتى از ناحيه توست من نمى‏خواهم كار سنگينى بر دوش تو بگذارم و ان شاء اللَّه مرا از صالحان خواهى يافت» (27)


قَال‌َ ذَلِك‌َ بَيْنِي‌ وَ بَيْنَك‌َ أَيَّمَا الْأَجَليْن‌ِ قَضَيْت‌ُ فَلاَ عُدْوَان‌َ عَلَيَّ‌ وَالله‌ُ عَلَي‌ مَا نَقُول‌ُ وَكِيل‌ٌ (قصص: 28)

(موسى) گفت: « (مانعى ندارد،) اين قراردادى ميان من و تو باشد البته هر كدام از اين دو مدّت را انجام دهم ستمى بر من نخواهد بود (و من در انتخاب آن آزادم)! و خدا بر آنچه ما مى‏گوييم گواه است!» (28)


فَلَمَّا قَضَي‌ مُوسَي‌ الْأَجَل‌َ وَ سَارَ بِأَهْلِه‌ِ آنَس‌َ مِنْ‌ جَانِب‌ِ الطُّورِ نَارَاً قَال‌َ لِأَهْلِه‌ِ امْكُثُوا إِنِّي‌ آنَسْت‌ُ نَارَاً لَعَلِّي‌آتِيكُمْ‌ مِنْهَا بِخَبَرٍ أَوْ جَذْوَة‌ٍ مِن‌َ النَّارِ لَعَلَّكُم‌ْ تَصْطَلُون‌َ (قصص: 29)

هنگامى كه موسى مدّت خود را به پايان رسانيد و همراه خانواده‏اش (از مدين به سوى مصر) حركت كرد، از جانب طور آتشى ديد! به خانواده‏اش گفت: «درنگ كنيد كه من آتشى ديدم! (مى‏روم) شايد خبرى از آن براى شما بياورم، يا شعله‏اى از آتش تا با آن گرم شويد!» (29)


فَلَمَّا أَتَاهَا نُودِي‌َ مِنْ‌ شَاطِئ‌ِ الْوَادِ الْأَيْمَن‌ِ فِي‌ الْبُقْعَة‌ِ الْمُبَارَكَة‌ِ مِن‌َ الشَّجَرَة‌ِ أَنْ‌ يَا مُوسَي‌ إِنِّي‌ أَنَا الله‌ُ رَب‌ُّ الْعَالَمِين‌َ (قصص: 30)

هنگامى كه به سراغ آتش آمد، از كرانه راست درّه، در آن سرزمين پر بركت، از ميان يك درخت ندا داده شد كه: «اى موسى! منم خداوند، پروردگار جهانيان! (30)


وَ أَن‌ْ أَلْق‌ِ عَصَاك‌َ فَلَمَّا رَآهَا تَهْتَزُّ كَأَنَّهَا جَان‌ٌّ وَلَّي‌ مُدْبِرَاً وَ لَم‌ْ يُعَقِّب‌ْ يَا مُوسَي‌ أَقْبِل‌ْ وَ لاَ تَخَف‌ْ إِنَّك‌َ مِن‌َ الْآمِنِين‌َ (قصص: 31)

عصايت را بيفكن!» هنگامى كه (عصا را افكند و) ديد همچون مارى با سرعت حركت مى‏كند، ترسيد و به عقب برگشت، و حتّى پشت سر خود را نگاه نكرد! ندا آمد: «برگرد و نترس، تو در امان هستى! (31)


اسْلُك‌ْ يَدَك‌َ فِي‌ جَيْبِك‌َ تَخْرُج‌ْ بَيْضَاءَ مِن‌ْ غَيْرِ سُوءٍ وَاضْمُم‌ْ إِلَيْك‌َ جَنَاحَك‌َ مِن‌َ الرَّهْب‌ِ فَذَانِك‌َ بُرْهَانَانِ‌ مِنْ‌ رَبِّك‌َ إِلَي‌ فِرْعَوْن‌َ وَ مَلَئِه‌ِ إِنَّهُم‌ْ كَانُوا قَوْمَاً فَاسِقِين‌َ (قصص: 32)

دستت را در گريبان خود فروبر، هنگامى كه خارج مى‏شود سفيد و درخشنده است بدون عيب و نقص و دستهايت را بر سينه‏ات بگذار، تا ترس و وحشت از تو دور شود! اين دو [معجزه عصا و يد بيضا] برهان روشن از پروردگارت بسوى فرعون و اطرافيان اوست، كه آنان قوم فاسقى هستند!» (32)


قَال‌َ رَب‌ِّ إِنِّي‌ قَتَلْت‌ُ مِنْهُم‌ْ نَفْسَاً فَأَخَاف‌ُ أَنْ‌ يَقْتُلُون‌ِ (قصص: 33)

عرض كرد: «پروردگارا! من يك تن از آنان را كشته‏ام مى‏ترسم مرا به قتل برسانند! (33)


وَ أَخِي‌ هَارُون‌ُ هُوَ أَفْصَح‌ُ مِنِّي‌ لِسَانَاً فَأَرْسِلْه‌ُ مَعِي‌َ رِدْءً يُصَدِّقُنِي‌ إِنِّي‌ أَخَاف‌ُ أَنْ‌ يُكَذِّبُون‌ِ (قصص: 34)

و برادرم هارون زبانش از من فصيحتر است او را همراه من بفرست تا ياور من باشد و مرا تصديق كند مى‏ترسم مرا تكذيب كنند!» (34)


قَال‌َ سَنَشُدُّ عَضُدَك‌َ بِأَخِيك‌َ وَ نَجْعَل‌ُ لَكُمَا سُلْطَانَاً فَلاَ يَصِلُون‌َ إِلَيْكُمَا بِآيَاتِنَا أَنْتَُمَا وَ مَن‌ِ اتَّبَعَكُمَا الْغَالِبُون‌َ (قصص: 35)

فرمود: «بزودى بازوان تو را بوسيله برادرت محكم (و نيرومند) مى‏كنيم، و براى شما سلطه و برترى قرار مى‏دهيم و به بركت آيات ما، بر شما دست نمى‏يابند شما و پيروانتان پيروزيد!» (35)


فَلَمَّا جَاءَهُمْ‌ مُوسَي‌ بِآيَاتِنَا بَيِّنَات‌ٍ قَالُوا مَا هَذَا إِلاَّ سِحْرٌ مُفْتَرَي‌ً وَ مَا سَمِعْنَا بِهَذَا فِي‌ آبَائِنَا الْأَوَّلِين‌َ (قصص: 36)

هنگامى كه موسى معجزات روشن ما را براى آنان آورد، گفتند: «اين چيزى جز سحر نيست كه بدروغ به خدا بسته شده ما هرگز چنين چيزى را در نياكان خود نشنيده‏ايم!» (36)


وَ قَال‌َ فِرْعَوْن‌ُ يَا أَيُّهَا الْمَلَأُ مَا عَلِمْت‌ُ لَكُمْ‌ مِن‌ْ إِلَه‌ٍ غَيْرِي‌ فَأَوْقِدْ لِي‌ يَا هامَان‌ُ عَلَي‌ الطِّين‌ِ فَاجْعَلْ‌ لِي‌ صَرْحَاً لَعَلِّي‌ أَطَّلِع‌ُ إِلَي‌ إِلَه‌ِ مُوسَي‌ وَ إِنِّي‌ لَأََظُنُّه‌ُ مِن‌َ الْكَاذِبِين‌َ (قصص: 38)

فرعون گفت: «اى جمعيت اشراف! من خدايى جز خودم براى شما سراغ ندارم. (امّا براى تحقيق بيشتر،) اى هامان، برايم آتشى بر گل بيفروز (و آجرهاى محكم بساز)، و براى من برج بلندى ترتيب ده تا از خداى موسى خبر گيرم هر چند من گمان مى‏كنم او از دروغگويان است!» (38)


فَأَخَذْنَاه‌ُ وَ جُنُودَه‌ُ فَنَبَذْنَاهُم‌ْ فِي‌ الْيَم‌ِّ فَانْظُرْ كَيْف‌َ كَان‌َ عَاقِبَة‌ُ الظَّالِمِين‌َ (قصص: 40)

ما نيز او و لشكريانش را گرفتيم و به دريا افكنديم اكنون بنگر پايان كار ظالمان چگونه بود! (40)


وَ لَكِنَّا أَنْشَأْنَا قُرُونَاً فَتَطَاوَل‌َ عَلَيْهِم‌ُ الْعُمُرُ وَ مَا كُنْت‌َ ثَاوِيَاً فِي‌ أَهْل‌ِ مَدْيَن‌َ تَتْلُو عَلَيْهِم‌ْ آيَاتِنَا وَ لَكِنَّا كُنَّا مُرْسِلِين‌َ (قصص: 45)

ولى ما اقوامى را در اعصار مختلف خلق كرديم، و زمانهاى طولانى بر آنها گذشت (كه آثار انبيا از دلهايشان محو شد پس تو را با كتاب آسمانيت فرستاديم)! تو هرگز در ميان مردم مدين اقامت نداشتى تا (از وضع آنان آگاه باشى و) آيات ما را براى آنها [مشركان مكّه‏] بخوانى، ولى ما بوديم كه تو را فرستاديم (و اين آيات را در اختيارت قرار داديم)! (45)


وَ لَوْلاَ أَنْ‌ تُصِيبَهُمْ‌ مُصِيبَة‌ٌ بِمَا قَدَّمَت‌ْ أَيْدِيهِم‌ْ فَيَقُولُوا رَبَّنَا لَوْلاَ أَرْسَلْت‌َ إِلَيْنَا رَسُولاً فَنَتَّبِع‌َ آيَاتِك‌َ وَ نَكُون‌َ مِن‌َ الْمُؤْمِنِين‌َ (قصص: 47)

هر گاه (پيش از فرستادن پيامبرى) مجازات و مصيبتى بر اثر اعمالشان به آنان مى‏رسيد، مى‏گفتند: «پروردگارا! چرا رسولى براى ما نفرستادى تا از آيات تو پيروى كنيم و از مؤمنان باشيم؟!» (47)


فَلَمَّا جَاءَهُم‌ُ الْحَق‌ُّ مِن‌ْ عِنْدِنَا قَالُوا لَوْلاَ أُوتِي‌َ مِثْل‌َ مَا أُوتِي‌َ مُوسَي‌ أَوَ لَم‌ْ يَكْفُرُوا بِمَا أُوتِي‌َ مُوسَي‌ مِنْ‌ قَبْل‌ُ قَالُوا سِحْرَان‌ِ تَظَاهَرَا وَ قَالُوا إِنَّا بِكُل‌ٍّ كَافِرُون‌َ (قصص: 48)

ولى هنگامى كه حقّ از نزد ما براى آنها آمد گفتند: «چرا مثل همان چيزى كه به موسى داده شد به اين پيامبر داده نشده است؟!» مگر بهانه‏جويانى همانند آنان، معجزاتى را كه در گذشته به موسى داده شد، انكار نكردند و گفتند: «اين دو نفر [موسى و هارون‏] دو ساحرند كه دست به دست هم داده‏اند (تا ما را گمراه كنند) و ما به هر دو كافريم»؟! (48)


قُل‌ْ فَأْتُوا بِكِتَاب‌ٍ مِن‌ْ عِنْدِ الله‌ِ هُوَ أَهْدَي‌ مِنْهُمَا أَتَّبِعْه‌ُ إِنْ‌ كُنْتُم‌ْ صَادِقِين‌َ (قصص: 49)

بگو: «اگر راست مى‏گوييد (كه تورات و قرآن از سوى خدا نيست)، كتابى هدايت‏بخش‏تر از اين دو از نزد خدا بياوريد، تا من از آن پيروى كنم!» (49)


فَإِنْ‌ لَم‌ْ يَسْتَجِيبُوا لَك‌َ فَاعْلَم‌ْ أَنَّمَا يَتَّبِعُون‌َ أَهْوَاءَهُم‌ْ وَ مَن‌ْ أَضَل‌ُّ مِمَّن‌ِ اتَّبَع‌َ هَوَاه‌ُ بِغَيْرِ هُدَي‌ً مِن‌َ الله‌ِ إِن‌َّ الله‌َ لاَ يَهْدِي‌ الْقَوْم‌َ الظَّالِمِين‌َ (قصص: 50)

اگر اين پيشنهاد تو را نپذيرند، بدان كه آنان تنها از هوسهاى خود پيروى مى‏كنند! و آيا گمراهتر از آن كس كه پيروى هواى نفس خويش كرده و هيچ هدايت الهى را نپذيرفته، كسى پيدا مى‏شود؟! مسلّماً خداوند قوم ستمگر را هدايت نمى‏كند! (50)


وَ كَم‌ْ أَهْلَكْنَا مِنْ‌ قَرْيَة‌ٍ بَطِرَت‌ْ مَعِيشَتَهَا فَتِلْك‌َ مَساكِنُهُم‌ْ لَم‌ْ تُسْكَن‌ْ مِن‌ْ بَعْدِهِم‌ْ إِلاَّ قَلِيلاً وَ كُنَّا نَحْن‌ُ الْوَارِثِين‌َ (قصص: 58)

و چه بسيار از شهرها و آباديهايى را كه بر اثر فراوانى نعمت، مست و مغرور شده بودند هلاك كرديم! اين خانه‏هاى آنهاست (كه ويران شده)، و بعد از آنان جز اندكى كسى در آنها سكونت نكرد و ما وارث آنان بوديم! (58)


وَ مَا أُوتِيتُمْ‌ مِنْ‌ شَي‌ْءٍ فَمَتَاع‌ُ الْحَيَاة‌ِ الدُّنْيَا وَ زِينَتُهَا وَ مَا عِنْدَ الله‌ِ خَيْرٌ وَ أَبْقَي‌ أَفَلاَ تَعْقِلُون‌َ (قصص: 60)

آنچه به شما داده شده، متاع زندگى دنيا و زينت آن است و آنچه نزد خداست بهتر و پايدارتر است آيا انديشه نمى‏كنيد؟! (60)


أَفَمَنْ‌ وَعَدْنَاه‌ُ وَعْدَاً حَسَنَاً فَهُوَ لاَقِيه‌ِ كَمَنْ‌ مَتَّعْنَاه‌ُ مَتَاع‌َ الْحَيَاة‌ِ الدُّنْيَا ثُم‌َّ هُوَ يَوْم‌َ الْقِيَامَة‌ِ مِن‌َ الْمُـحْضَرِين‌َ (قصص: 61)

آيا كسى كه به او وعده نيكو داده‏ايم و به آن خواهد رسيد، همانند كسى است كه متاع زندگى دنيا به او داده‏ايم سپس روز قيامت (براى حساب و جزا) از احضارشدگان خواهد بود؟! (61)


وَ يَوْم‌َ يُنَادِيهِم‌ْ فَيَقُول‌ُ أَيْن‌َ شرَكَائِي‌َ الَّذِين‌َ كُنْتُم‌ْ تَزْعُمُون‌َ (قصص: 62)

روزى را (به خاطر بياوريد) كه خداوند آنان را ندا ميدهد و ميگويد: «كجا هستند همتايانى كه براى من مى‏پنداشتيد؟!» (62)


وَ قِيل‌َ ادْعُوا شُرَكَاءَكُم‌ْ فَدَعَوْهُم‌ْ فَلَم‌ْ يَسْتَجِيبُوا لَهُم‌ْ وَ رَأَوُا الْعَذَاب‌َ لَوْ أَنَّهُم‌ْ كَانُوا يَهْتَدُون‌َ (قصص: 64)

و به آنها [عابدان‏] گفته مى‏شود: «معبودهايتان را كه همتاى خدا مى‏پنداشتيد بخوانيد (تا شما را يارى كنند)!» معبودهايشان را مى‏خوانند، ولى جوابى به آنان نمى‏دهند! و (در اين هنگام) عذاب الهى را (با چشم خود) مى‏بينند، و آرزو مى‏كنند اى كاش هدايت يافته بودند! (64)


وَ يَوْم‌َ يُنَادِيهِم‌ْ فَيَقُول‌ُ مَاذَا أَجَبْتُم‌ُ الْمُرْسَلِين‌َ (قصص: 65)

(به خاطر آوريد) روزى را كه خداوند آنان را ندا مى‏دهد و مى‏گويد: «چه پاسخى به پيامبران (من) گفتيد؟!» (65)


فَعَمِيَت‌ْ عَلَيْهِم‌ُ الْأَنْبَاءُ يَوْمَئِذٍ فَهُم‌ْ لاَ يَتَسَاءَلُون‌َ (قصص: 66)

در آن روز، همه اخبار به آنان پوشيده مى‏ماند، (حتى نمى‏توانند) از يكديگر سؤالى كنند! (66)


فَأَمَّا مَنْ‌ تَاب‌َ وَ آمَن‌َ وَ عَمِل‌َ صَالِحَاً فَعَسَي‌ أَنْ‌ يَكُون‌َ مِن‌َ الْمُفْلِحِين‌َ (قصص: 67)

اما كسى كه توبه كند، و ايمان آورد و عمل صالحى انجام دهد، اميد است از رستگاران باشد! (67)


قُل‌ْ أَرَأَيْتُم‌ْ إِنْ‌ جَعَل‌َ الله‌ُ عَلَيْكُم‌ُ اللَّيْل‌َ سَرْمَدَاً إِلَي‌ يَوْم‌ِ الْقِيَامَة‌ِ مَن‌ْ إِلَه‌ٌ غَيْرُ الله‌ِ يَأْتِيكُمْ‌ بِضِيَاءٍ أَفَلاَ تَسْمَعُون‌َ (قصص: 71)

بگو: «به من خبر دهيد اگر خداوند شب را تا قيامت بر شما جاودان سازد، آيا معبودى جز خدا مى‏تواند روشنايى براى شما بياورد؟! آيا نمى‏شنويد؟!» (71)


قُل‌ْ أَرَأَيْتُم‌ْ إِنْ‌ جَعَل‌َ الله‌ُ عَلَيْكُم‌ُ النَّهَارَ سَرْمَدَاً إِلَي‌ يَوْم‌ِ الْقِيَامَة‌ِ مَن‌ْ إِلَه‌ٌ غَيْرُ الله‌ِ يَأْتِيكُمْ‌ بِلَيْل‌ٍ تَسْكُنُون‌َ فِيه‌ِ أَفَلاَ تُبْصِرُون‌َ (قصص: 72)

بگو: «به من خبر دهيد اگر خداوند روز را تا قيامت بر شما جاودان كند، كدام معبود غير از خداست كه شبى براى شما بياورد تا در آن آرامش يابيد؟ آيا نمى‏بينيد؟!» (72)


وَ يَوْم‌َ يُنَادِيهِم‌ْ فَيَقُول‌ُ أَيْن‌َ شُرَكَائِي‌َ الَّذِين‌َ كُنْتُم‌ْ تَزْعُمُون‌َ (قصص: 74)

(به خاطر آوريد) روزى را كه آنها را ندا مى‏دهد و مى‏گويد: «كجايند همتايانى كه براى من مى‏پنداشتيد؟!» (74)


وَ نَزَعْنَا مِنْ‌ كُل‌ِّ أُمَّة‌ٍ شَهِيدَاً فَقُلْنَا هَاتُوا بُرْهَانَكُم‌ْ فَعَلِمُوا أَن‌َّ الْحَق‌َّ لِالله‌ِ وَ ضَل‌َّ عَنْهُمْ‌ مَا كَانُوا يَفْتَرُون‌َ (قصص: 75)

(در آن روز) از هر امتى گواهى برمى‏گزينيم و (به مشركان) مى‏گوييم: «دليل خود را بياوريد!» اما آنها مى‏دانند كه حق از آن خداست، و تمام آنچه را افترا مى‏بستند از (نظر) آنها گم خواهد شد! (75)


إِن‌َّ قَارُون‌َ كَان‌َ مِنْ‌ قَوْم‌ِ مُوسَي‌ فَبَغَي‌ عَلَيْهِم‌ْ وَ آتَيْنَاه‌ُ مِن‌َ الْكُنُوزِ مَا إِن‌َّ مَفَاتِحَه‌ُ لَتَنُوءُ بِالْعُصْبَة‌ِ أُولِي‌ الْقُوَّة‌ِ إِذْ قَال‌َ لَه‌ُ قَوْمُه‌ُ لاَ تَفْرَح‌ْ إِن‌َّ الله‌َ لاَ يُحِب‌ُّ الْفَرِحِين‌َ (قصص: 76)

قارون از قوم موسى بود، اما بر آنان ستم كرد ما آن قدر از گنجها به او داده بوديم كه حمل كليدهاى آن براى يك گروه زورمند مشكل بود! (به خاطر آوريد) هنگامى را كه قومش به او گفتند: «اين همه شادى مغرورانه مكن، كه خداوند شادى‏كنندگان مغرور را دوست نمى‏دارد! (76)


فَخَرَج‌َ عَلَي‌ قَوْمِه‌ِ فِي‌ زِينَتِه‌ِ قَال‌َ الَّذِين‌َ يُرِيدُون‌َ الْحَيَاة‌َ الدُّنْيَا يَا لَيْت‌َ لَنَا مِثْل‌َ مَا أُوتِي‌َ قَارُون‌ُ إِنَّه‌ُ لَذُو حَظ‌ٍّ عَظِيم‌ٍ (قصص: 79)

(روزى قارون) با تمام زينت خود در برابر قومش ظاهر شد، آنها كه خواهان زندگى دنيا بودند گفتند: «اى كاش همانند آنچه به قارون داده شده است ما نيز داشتيم! به راستى كه او بهره عظيمى دارد!» (79)


فَخَسَفْنَا بِه‌ِ وَ بِدَارِه‌ِ الْأَرْض‌َ فَمَا كَان‌َ لَه‌ُ مِنْ‌ فِئَة‌ٍ يَنْصُرُونَه‌ُ مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ وَ مَا كَان‌َ مِن‌َ الْمُنْتَصِرِين‌َ (قصص: 81)

سپس ما، او و خانه‏اش را در زمين فرو برديم، و گروهى نداشت كه او را در برابر عذاب الهى يارى كنند، و خود نيز نمى‏توانست خويشتن را يارى دهد. (81)


مَن‌ْ جَاءَ بِالْحَسَنَة‌ِ فَلَه‌ُ خَيْرٌ مِنْهَا وَ مَنْ‌ جَاءَ بِالسَّيِّئَة‌ِ فَلاَ يُجْزَي‌ الَّذِين‌َ عَمِلُوا السَّيِّئَات‌ِ إِلاَّ مَا كَانُوا يَعْمَلُون‌َ (قصص: 84)

كسى كه كار نيكى انجام دهد، براى او پاداشى بهتر از آن است و به كسانى كه كارهاى بد انجام دهند، مجازات بدكاران جز (به مقدار) اعمالشان نخواهد بود. (84)


وَ مَا كُنْت‌َ تَرْجُو أَنْ‌ يُلْقَي‌ إِلَيْك‌َ الْكِتَاب‌ُ إِلاَّ رَحْمَة‌ً مِنْ‌ رَبِّك‌َ فَلاَ تَكُونَن‌َّ ظَهِيرَاً لِلْكَافِرِين‌َ (قصص: 86)

و تو هرگز اميد نداشتى كه اين كتاب آسمانى به تو القا گردد ولى رحمت پروردگارت چنين ايجاب كرد! اكنون كه چنين است، هرگز از كافران پشتيبانى مكن! (86)


وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذِين‌َ مِنْ‌ قَبْلِهِم‌ْ فَلَيَعْلَمَن‌َّ الله‌ُ الَّذِين‌َ صَدَقُوا وَ لَيَعْلَمَن‌َّ الْكَاذِبِين‌َ (عنكبوت: 3)

ما كسانى را كه پيش از آنان بودند آزموديم (و اينها را نيز امتحان مى‏كنيم) بايد علم خدا درباره كسانى كه راست مى‏گويند و كسانى كه دروغ مى‏گويند تحقق يابد! (3)


مَنْ‌ كَان‌َ يَرْجُو لِقَاءَ الله‌ِ فَإِن‌َّ أَجَل‌َ الله‌ِ لَآت‌ٍ وَ هُوَ السَّمِيع‌ُ الْعَلِيم‌ُ (عنكبوت: 5)

كسى كه اميد به لقاء اللَّه (و رستاخيز) دارد (بايد در اطاعت فرمان او بكوشد!) زيرا سرآمدى را كه خدا تعيين كرده فرامى‏رسد و او شنوا و داناست! (5)


وَ مَنْ‌ جَاهَدَ فَإِنَّمَا يُجَاهِدُ لِنَفْسِه‌ِ إِن‌َّ الله‌َ لَغَنِي‌ٌّ عَن‌ِ الْعَالَمِين‌َ (عنكبوت: 6)

كسى كه جهاد و تلاش كند، براى خود جهاد مى‏كند چرا كه خداوند از همه جهانيان بى نياز است. (6)


وَ وَصَّيْنَا الْإِنْسَان‌َ بِوَالِدَيْه‌ِ حُسْنَاً وَ إِنْ‌ جَاهَدَاك‌َ لِتُشْرِك‌َ بِي‌ مَا لَيْس‌َ لَك‌َ بِه‌ِ عِلْم‌ٌ فَلاَ تُطِعْهُمَا إِلَي‌َّ مَرْجِعُكُم‌ْ فَأُنَبِّئُكُمْ‌ بِمَا كُنْتُم‌ْ تَعْمَلُون‌َ (عنكبوت: 8)

ما به انسان توصيه كرديم كه به پدر و مادرش نيكى كند، و اگر آن دو (مشرك باشند و) تلاش كنند كه براى من همتايى قائل شوى كه به آن علم ندارى، از آنها پيروى مكن! بازگشت شما به سوى من است، و شما را از آنچه انجام مى‏داديد با خبر خواهم ساخت! (8)


وَ مِن‌َ النَّاس‌ِ مَنْ‌ يَقُول‌ُ آمَنَّا بِالله‌ِ فَإِذَا أُوذِي‌َ فِي‌ الله‌ِ جَعَل‌َ فِتْنَة‌َ النَّاس‌ِ كَعَذَاب‌ِ الله‌ِ وَ لَئِنْ‌ جَاءَ نَصْرٌ مِنْ‌ رَبِّك‌َ لَيَقُولُن‌َّ إِنَّا كُنَّا مَعَكُم‌ْ أَوَ لَيْس‌َ الله‌ُ بِأَعْلَم‌َ بِمَا فِي‌ صُدُورِ الْعَالَمِين‌َ (عنكبوت: 10)

و از مردم كسانى هستند كه مى‏گويند: «به خدا ايمان آورده‏ايم!» اما هنگامى كه در راه خدا شكنجه و آزار مى‏بينند، آزار مردم را همچون عذاب الهى مى‏شمارند (و از آن سخت وحشت مى‏كنند) ولى هنگامى كه پيروزى از سوى پروردگارت (براى شما) بيايد، مى‏گويند: «ما هم با شما بوديم (و در اين پيروزى شريكيم)»!! آيا خداوند به آنچه در سينه‏هاى جهانيان است آگاه‏تر نيست؟! (10)


وَ لَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحَاً إِلَي‌ قَوْمِه‌ِ فَلَبِث‌َ فِيهِم‌ْ أَلْف‌َ سَنَة‌ٍ إِلاَّ خَمْسِين‌َ عَامَاً فَأَخَدَهُم‌ُ الطُّوفَان‌ُ وَ هُم‌ْ ظَالِمُون‌َ (عنكبوت: 14)

و ما نوح را بسوى قومش فرستاديم و او را در ميان آنان هزار سال مگر پنجاه سال، درنگ كرد اما سرانجام طوفان و سيلاب آنان را فراگرفت در حالى كه ظالم بودند. (14)


فَأَنْجَيْنَاه‌ُ وَ أَصْحَاب‌َ السَّفِينَة‌ِ وَ جَعَلْنَاهَا آيَة‌ً لِلْعَالَمِين‌َ (عنكبوت: 15)

ما او و سرنشينان كشتى را رهايى بخشيديم، و آن را آيتى براى جهانيان قرار داديم! (15)


إِنَّمَا تَعْبُدُون‌َ مِن‌ْ دُون‌ِ الله‌ِ أَوْثَانَاً وَ تَخْلُقُون‌َ إِفْكَاً إِن‌َّ الَّذِين‌َ تَعْبُدُون‌َ مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ لاَ يَمْلِكُون‌َ لَكُم‌ْ رِزْقَاً فَابْتَغُوا عِنْدَ الله‌ِ الرِّزْق‌َ وَاعْبُدُوه‌ُ وَاشْكُرُوا لَه‌ُ إِلَيْه‌ِ تُرْجَعُون‌َ (عنكبوت: 17)

شما غير از خدا فقط بتهايى (از سنگ و چوب) را مى‏پرستيد و دروغى به هم مى‏بافيد آنهايى را كه غير از خدا پرستش مى‏كنيد، مالك هيچ رزقى براى شما نيستند روزى را تنها نزد خدا بطلبيد و او را پرستش كنيد و شكر او را بجا آوريد كه بسوى او بازگشت داده مى‏شويد! (17)


وَ إِنْ‌ تُكَذِّبُوا فَقَدْ كَذَّب‌َ أُمَم‌ٌ مِنْ‌ قَبْلِكُم‌ْ وَ مَا عَلَي‌ الرَّسُول‌ِ إِلاَّ الْبَلاَغ‌ُ الْمُبِين‌ُ (عنكبوت: 18)

اگر شما (مرا) تكذيب كنيد (جاى تعجب نيست)، امتهايى پيش از شما نيز (پيامبرانشان را) تكذيب كردند وظيفه فرستاده (خدا) جز ابلاغ آشكار نيست». (18)


قُل‌ْ سِيرُوا فِي‌ الْأَرْض‌ِ فَانْظُرُوا كَيْف‌َ بَدَأَ الْخَلْق‌َ ثُم‌َّ اللهُ يُنْشِئ‌ُ النَّشْأَة‌َ الْآخِرَة‌َ إِن‌َّ الله‌َ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ قَدِيرٌ (عنكبوت: 20)

بگو: «در زمين بگرديد و بنگريد خداوند چگونه آفرينش را آغاز كرده است؟ سپس خداوند (به همين گونه) جهان آخرت را ايجاد مى‏كند يقيناً خدا بر هر چيز توانا است! (20)


فَمَا كَان‌َ جَواب‌َ قَوْمِه‌ِ إِلاَّ أَنْ‌ قَالُوا اقْتُلُوه‌ُ أَوْ حَرِّقُوه‌ُ فَأَنجَاه‌ُ الله‌ُ مِن‌َ النَّارِ إِن‌َّ فِي‌ ذَلِك‌َ لَآيَات‌ٍ لِقَوْم‌ٍ يُؤْمِنُون‌َ (عنكبوت: 24)

اما جواب قوم او [ابراهيم‏] جز اين نبود كه گفتند: «او را بكشيد يا بسوزانيد!» ولى خداوند او را از آتش رهايى بخشيد در اين ماجرا نشانه‏هايى است براى كسانى كه ايمان مى‏آورند. (24)


فَآمَن‌َ لَه‌ُ لُوط‌ٌ وَ قَال‌َ إِنِّي‌ مُهَاجِرٌ إِلَي‌ رَبِّي‌ إِنَّه‌ُ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيم‌ُ (عنكبوت: 26)

و لوط به او [ابراهيم‏] ايمان آورد، و (ابراهيم) گفت: «من بسوى پروردگارم هجرت مى‏كنم كه او صاحب قدرت و حكيم است!» (26)


أَإِنَّكُم‌ْ لَتَأْتُون‌َ الرِّجَال‌َ وَ تَقْطَعُون‌َ السَّبِيل‌َ وَ تَأْتُون‌َ فِي‌ نَادِيكُم‌ُ الْمُنْكَرَ فَمَا كَان‌َ جَوَاب‌َ قَوْمِه‌ِ إِلاَّ أَنْ‌ قَالُوا ائْتِنَا بِعَذَاب‌ِ الله‌ِ إِنْ‌ كُنْت‌َ مِن‌َ الصَّادِقِين‌َ (عنكبوت: 29)

آيا شما به سراغ مردان مى‏رويد و راه (تداوم نسل انسان) را قطع مى‏كنيد و در مجلستان اعمال ناپسند انجام مى‏دهيد؟! «اما پاسخ قومش جز اين نبود كه گفتند:» اگر راست مى‏گويى عذاب الهى را براى ما بياور! (29)


وَ إِلَي‌ مَدْيَن‌َ أَخَاهُم‌ْ شُعَيْبَاً فَقَال‌َ يَا قَوْم‌ِ اعْبُدُوا الله‌َ وَارْجُوا الْيَوْم‌َ الْآخِرَ وَ لاَ تَعْثَوْا فِي‌ الْأَرْض‌ِ مُفْسِدِين‌َ (عنكبوت: 36)

و ما بسوى «مدين»، برادرشان «شعيب» را فرستاديم گفت: «اى قوم من! خدا را بپرستيد، و به روز بازپسين اميدوار باشيد، و در زمين فساد نكنيد!» (36)


فَكَذَّبُوه‌ُ فَأَخَذَتْهُم‌ُ الرَّجْفَة‌ُ فَأَصْبَحُوا فِي‌ دَارِهِم‌ْ جَاثِمِين‌َ (عنكبوت: 37)

(ولى) آنها او را تكذيب كردند، و به اين سبب زلزله آنان را فراگرفت، و بامدادان در خانه‏هاى خود به رو در افتاده و مرده بودند! (37)


وَ عَادَاً وَ ثَمُودَ وَ قَدْ تَبَيَّن‌َ لَكُمْ‌ مِنْ‌ مَسَاكِنِهِم‌ْ وَ زَيَّن‌َ لَهُم‌ُ الشَّيْطَان‌ُ أَعْمَالَهُم‌ْ فَصَدَّهُم‌ْ عَن‌ِ السَّبِيل‌ِ وَ كَانُوا مُسْتَبْصِرِين‌َ (عنكبوت: 38)

ما طايفه «عاد» و «ثمود» را نيز (هلاك كرديم)، و مساكن (ويران شده) آنان براى شما آشكار است شيطان اعمالشان را براى آنان آراسته بود، از اين رو آنان را از راه (خدا) بازداشت در حالى كه بينا بودند. (38)


وَ قَارُون‌َ وَ فِرْعَوْن‌َ وَ هَامَان‌َ وَ لَقَدْ جَاءَهُم‌ْ مُوسَي‌ بِالْبَيِّنَات‌ِ فَاسْتَكْبَرُوا فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَ مَا كَانُوا سَابِقِين‌َ (عنكبوت: 39)

و «قارون» و «فرعون» و «هامان» را نيز هلاك كرديم موسى با دلايل روشن به سراغشان آمد، امّا آنان در زمين برترى جويى كردند، ولى نتوانستند بر خدا پيشى گيرند! (39)


فَكُلاًّ أَخَذْنَا بِذَنْبِه‌ِ فَمِنْهُمْ‌ مَن‌ْ أَرْسَلْنَا عَلَيْه‌ِ حَاصِبَاً وَ مِنْهُمْ‌ مَن‌ْ أَخَذَتْه‌ُ الصَّيْحَة‌ُ وَ مِنْهُمْ‌ مَن‌ْ خَسَفْنَا بِه‌ِ الْأَرْض‌َ وَ مِنْهُمْ‌ مَن‌ْ أَغْرَقْنَا وَ مَا كَان‌َ الله‌ُ لِيَظْلِمَهُم‌ْ وَ لَكِنْ‌ كَانُوا أَنْفُسَهُم‌ْ يَظْلِمُون‌َ (عنكبوت: 40)

ما هر يك از آنان را به گناهانشان گرفتيم، بر بعضى از آنها طوفانى از سنگريزه فرستاديم، و بعضى از آنان را صيحه آسمانى فروگرفت، و بعضى ديگر را در زمين فرو برديم، و بعضى را غرق كرديم خداوند هرگز به آنها ستم نكرد، ولى آنها خودشان بر خود ستم مى‏كردند! (40)


وَ كَذَلِك‌َ أَنْزَلْنَا إِلَيْك‌َ الْكِتَاب‌َ فَالَّذِين‌َ آتَيْنَاهُم‌ُ الْكِتَاب‌َ يُؤْمِنُون‌َ بِه‌ِ وَ مِن‌ْ هَؤُلاَءِ مَنْ‌ يُؤْمِن‌ُ بِه‌ِ وَ مَا يَجْحَدُ بِآيَاتِنَا إِلاَّ الْكَافِرُون‌َ (عنكبوت: 47)

و اين گونه، كتاب [قرآن‏] را بر تو نازل كرديم، كسانى كه كتاب (آسمانى) به آنها داده‏ايم به اين كتاب ايمان مى‏آورند و بعضى از اين گروه [مشركان‏] نيز به آن مؤمن مى‏شوند و آيات ما را جز كافران انكار نمى‏كنند. (47)


يَا عِبَادِي‌َ الَّذِين‌َ آمَنُوا إِن‌َّ أَرْضِي‌ واسِعَة‌ٌ فَإِيَّاي‌َ فَاعْبُدُون‌ِ (عنكبوت: 56)

اى بندگان من كه ايمان آورده‏ايد! زمين من وسيع است، پس تنها مرا بپرستيد (و در برابر فشارهاى دشمنان تسليم نشويد)! (56)


وَ لَئِنْ‌ سَأَلْتَهُمْ‌ مَن‌ْ خَلَق‌َ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌َ وَ سَخَّرَ الشَّمْس‌َ وَالْقَمَرَ لَيَقُولُن‌َّ الله‌ُ فَأَنَّي‌ يُؤْفَكُون‌َ (عنكبوت: 61)

و هر گاه از آنان بپرسى: «چه كسى آسمانها و زمين را آفريده، و خورشيد و ماه را مسخّر كرده است؟» مى‏گويند: «اللَّه»! پس با اين حال چگونه آنان را (از عبادت خدا) منحرف مى‏سازند؟! (61)


وَ لَئِنْ‌ سَأَلْتَهُمْ‌ مَنْ‌ نَزَّل‌َ مِن‌َ السَّمَاءِ مَاءً فَأَحْيَا بِه‌ِ الْأَرْض‌َ مِن‌ْ بَعْدِ مَوْتِهَا لَيَقُولُن‌َّ الله‌ُ قُل‌ِ الْحَمْدُ لِالله‌ِ بَل‌ْ أَكْثَرُهُم‌ْ لاَ يَعْقِلُون‌َ (عنكبوت: 63)

و اگر از آنان بپرسى: «چه كسى از آسمان آبى فرستاد و بوسيله آن زمين را پس از مردنش زنده كرد؟ مى‏گويند: «اللَّه»! بگو: «حمد و ستايش مخصوص خداست!» امّا بيشتر آنها نمى‏دانند. (63)


فَإِذَا رَكِبُوا فِي‌ الْفُلْك‌ِ دَعَوُا الله‌َ مُخْلِصِين‌َ لَه‌ُ الدِّين‌َ فَلَمَّا نَجَّاهُم‌ْ إِلَي‌ الْبَرِّ إِذَا هُم‌ْ يُشْرِكُون‌َ (عنكبوت: 65)

هنگامى كه بر سوار بر كشتى شوند، خدا را با اخلاص مى‏خوانند (و غير او را فراموش مى‏كنند) امّا هنگامى كه خدا آنان را به خشكى رساند و نجات داد، باز مشرك مى‏شوند! (65)


لِيَكْفُرُوا بِمَا آتَيْنَاهُم‌ْ وَ لِيَتَمَتَّعُوا فَسَوْف‌َ يَعْلَمُون‌َ (عنكبوت: 66)

(بگذار) آنچه را (از آيات) به آنها داده‏ايم انكار كنند و از لذّات زودگذر زندگى بهره گيرند امّا بزودى خواهند فهميد! (66)


أَوَ لَم‌ْ يَرَوْا أَنَّا جَعَلْنَا حَرَمَاً آمِنَاً وَ يُتَخَطَّف‌ُ النَّاس‌ُ مِن‌ْ حَوْلِهِم‌ْ أَفَبِالْبَاطِل‌ِ يُؤْمِنُون‌َ وَ بِنِعْمَة‌ِ الله‌ِ يَكْفُرُون‌َ (عنكبوت: 67)

آيا نديدند كه ما حرم امنى (براى آنها) قرار داديم در حالى كه مردم را در اطراف آنان (در بيرون اين حرم) مى‏ربايند؟! آيا به باطل ايمان مى‏آورند و نعمت خدا را كفران مى‏كنند؟! (67)


أَوَ لَم‌ْ يَسِيرُوا فِي‌ الْأَرْض‌ِ فَيَنْظُرُوا كَيْف‌َ كَان‌َ عَاقِبَة‌ُ الَّذِين‌َ مِنْ‌ قَبْلِهِم‌ْ كَانُوا أَشَدَّ مِنْهُم‌ْ قُوَّة‌ً وَ أَثَارُوا الْأَرْض‌َ وَ عَمَرُوهَا أَكْثَرَ مِمَّا عَمَرُوهَا وَ جَاءَتْهُم‌ْ رُسُلُهُمْ‌ بِالْبَيِّنَات‌ِ فَمَا كَان‌َ الله‌ُ لِيَظْلِمَهُم‌ْ وَ لَكِنْ‌ كَانُوا أَنْفُسَهُم‌ْ يَظْلِمُون‌َ (روم: 9)

آيا در زمين گردش نكردند تا ببينند عاقبت كسانى كه قبل از آنان بودند چگونه بود؟! آنها نيرومندتر از اينان بودند، و زمين را (براى زراعت و آبادى) بيش از اينان دگرگون ساختند و آباد كردند، و پيامبرانشان با دلايل روشن به سراغشان آمدند (امّا آنها انكار كردند و كيفر خود را ديدند) خداوند هرگز به آنان ستم نكرد، آنها به خودشان ستم مى‏كردند! (9)


فَأَمَّا الَّذِين‌َ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَات‌ِ فَهُم‌ْ فِي‌ رَوْضَة‌ٍ يُحْبَرُون‌َ (روم: 15)

امّا آنان كه ايمان آورده و اعمال صالح انجام دادند، در باغى از بهشت شاد و مسرور خواهند بود. (15)


وَ أَمَّا الَّذِين‌َ كَفَرُوا وَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَ لِقَاءِ الْآخِرَة‌ِ فَأُولَئِك‌َ فِي‌ الْعَذَاب‌ِ مُحْضَرُون‌َ (روم: 16)

و امّا آنان كه به آيات ما و لقاى آخرت كافر شدند، در عذاب الهى احضار مى‏شوند. (16)


فَسُبْحَان‌َ الله‌ِ حِين‌َ تُمْسُون‌َ وَ حِين‌َ تُصْبِحُون‌َ (روم: 17)

منزّه است خداوند به هنگامى كه شام مى‏كنيد و صبح مى‏كنيد (17)


وَ مِن‌ْ آيَاتِه‌ِ يُرِيكُم‌ُ الْبَرْق‌َ خَوْفَاً وَ طَمَعَاً وَ يُنَزِّل‌ُ مِن‌َ السَّمَاءِ مَاءً فَيُحْيِي‌ بِه‌ِ الْأَرْض‌َ بَعْدَ مَوْتِهَا إِن‌َّ فِي‌ ذَلِك‌َ لَآيَات‌ٍ لِقَوْم‌ٍ يَعْقِلُون‌َ (روم: 24)

و از آيات او اين است كه برق و رعد را به شما نشان مى‏دهد كه هم مايه ترس و هم اميد است (ترس از صاعقه، و اميد به نزول باران)، و از آسمان آبى فرو مى‏فرستد كه زمين را بعد از مردنش بوسيله آن زنده مى‏كند در اين نشانه‏هايى است براى جمعيّتى كه مى‏انديشند! (24)


ضَرَب‌َ لَكُمْ‌ مَثَلاً مِن‌ْ أَنْفُسِكُم‌ْ هَلْ‌ لَكُمْ‌ مِنْ‌ مَا مَلَكَت‌ْ أَيْمَانُكُمْ‌ مِنْ‌ شُرَكَاءَ فِي‌ مَا رَزَقْنَاكُم‌ْ فَأَنْتُم‌ْ فِيه‌ِ سَوَاءٌ تَخَافُونَهُم‌ْ كَخِيفَتِكُم‌ْ أَنْفُسَكُم‌ْ كَذَلِك‌َ نُفَصِّل‌ُ الْآيَات‌ِ لِقَوْم‌ٍ يَعْقِلُون‌َ (روم: 28)

خداوند مثالى از خودتان، براى شما زده است: آيا (اگر مملوك و برده‏اى داشته باشيد)، اين برده‏هاى شما هرگز در روزيهايى كه به شما داده‏ايم شريك شما مى‏باشند آن چنان كه هر دو مساوى بوده و از تصرّف مستقل و بدون اجازه آنان بيم داشته باشيد، آن گونه كه در مورد شركاى آزاد خود بيم داريد؟! اينچنين آيات خود را براى كسانى كه تعقّل مى‏كنند شرح مى‏دهيم. (28)


بَل‌ِ اتَّبَع‌َ الَّذِين‌َ ظَلَمُوا أَهْوَاءَهُمْ‌ بِغَيْرِ عِلْم‌ٍ فَمَنْ‌ يَهْدِي‌ مَن‌ْ أَضَل‌َّ الله‌ُ وَ مَا لَهُمْ‌ مِنْ‌ نَاصِرِين‌َ (روم: 29)

ولى ظالمان بدون علم و آگاهى، از هوى و هوسهاى خود پيروى كردند! پس چه كسى مى‏تواند آنان را كه خدا گمراه كرده است هدايت كند؟! و براى آنها هيچ ياورى نخواهد بود! (29)


فَأَقِم‌ْ وَجْهَك‌َ لِلدِّين‌ِ حَنِيفَاً فِطْرَت‌َ الله‌ِ الَّتِي‌ فَطَرَ النَّاس‌َ عَلَيْهَا لاَ تَبْدِيل‌َ لِخَلْق‌ِ الله‌ِ ذَلِك‌َ الدِّين‌ُ الْقَيِّم‌ُ وَ لَكِنَّ‌ أَكْثَرَ النَّاس‌ِ لاَ يَعْلَمُون‌َ (روم: 30)

پس روى خود را متوجّه آيين خالص پروردگار كن! اين فطرتى است كه خداوند، انسانها را بر آن آفريده دگرگونى در آفرينش الهى نيست اين است آيين استوار ولى اكثر مردم نمى‏دانند! (30)


لِيَكْفُرُوا بِمَا آتَيْنَاهُم‌ْ فَتَمَتَّعُوا فَسَوْف‌َ تَعْلَمُون‌َ (روم: 34)

(بگذار) نعمتهايى را كه ما به آنها داده‏ايم كفران كنند! و (از نعمتهاى زودگذر دنيا هر چه مى‏توانيد) بهره گيريد امّا بزودى خواهيد دانست (كه نتيجه كفران و كامجوييهاى بى حساب شما چه بوده است)! (34)


أَم‌ْ أَنْزَلْنَا عَلَيْهِم‌ْ سُلْطَانَاً فَهُوَ يَتَكَلَّم‌ُ بِمَا كَانُوا بِه‌ِ يُشْرِكُون‌َ (روم: 35)

آيا ما دليل محكمى بر آنان فرستاديم كه از شركشان سخن مى‏گويد (و آن را موجّه مى‏شمارد)؟! (35)


فَآت‌ِ ذَا الْقُرْبَي‌ حَقَّه‌ُ وَالْمِسْكِين‌َ وَابْن‌َ السَّبِيل‌ِ ذَلِك‌َ خَيْرٌ لِلَّذِين‌َ يُرِيدُون‌َ وَجْه‌َ الله‌ِ وَ أُولَئِك‌َ هُم‌ُ الْمُفْلِحُون‌َ (روم: 38)

پس حقّ نزديكان و مسكينان و در راه‏ماندگان را ادا كن! اين براى آنها كه رضاى خدا را مى‏طلبند بهتر است، و چنين كسانى رستگارانند. (38)


وَ مَا آتَيْتُمْ‌ مِنْ‌ رِبَاً لِيَرْبُوَ فِي‌ أَمْوَال‌ِ النَّاس‌ِ فَلاَ يَرْبُو عِنْدَ الله‌ِ وَ مَا آتَيْتُمْ‌ مِنْ‌ زَكَاة‌ٍ تُرِيدُون‌َ وَجْه‌َ الله‌ِ فَأُولَئِك‌َ هُم‌ُ الْمُضْعِفُون‌َ (روم: 39)

آنچه بعنوان ربا مى‏پردازيد تا در اموال مردم فزونى يابد، نزد خدا فزونى نخواهد يافت و آنچه را بعنوان زكات مى‏پردازيد و تنها رضاى خدا را مى‏طلبيد (مايه بركت است و) كسانى كه چنين مى‏كنند داراى پاداش مضاعفند. (39)


قُل‌ْ سِيرُوا فِي‌ الْأَرْض‌ِ فَانْظُرُوا كَيْف‌َ كَان‌َ عَاقِبَة‌ُ الَّذِين‌َ مِنْ‌ قَبْل‌ُ كَان‌َ أَكْثَرُهُمْ‌ مُشْرِكِين‌َ (روم: 42)

بگو: «در زمين سير كنيد و بنگريد عاقبت كسانى كه قبل از شما بودند چگونه بود؟ بيشتر آنها مشرك بودند! (42)


فَأَقِم‌ْ وَجْهَك‌َ لِلدِّين‌ِ الْقَيِّم‌ِ مِنْ‌ قَبْل‌ِ أَنْ‌ يَأْتِي‌َ يَوْم‌ٌ لاَ مَرَدَّ لَه‌ُ مِن‌َ الله‌ِ يَوْمَئِذٍ يَصَّدَّعُون‌َ (روم: 43)

روى خود را بسوى آيين مستقيم و پايدار بدار، پيش از آنكه روزى فرا رسد كه هيچ كس نمى‏تواند آن را از خدا بازگرداند در آن روز مردم به گروه‏هايى تقسيم مى‏شوند: (43)


مَنْ‌ كَفَرَ فَعَلَيْه‌ِ كُفْرُه‌ُ وَ مَن‌ْ عَمِل‌َ صَالِحَاً فَلِأَنْفُسِهِم‌ْ يَمْهَدُون‌َ (روم: 44)

هر كس كافر شود، كفرش بر زيان خود اوست و آنها كه كار شايسته انجام دهند، به سود خودشان آماده مى‏سازند. (44)


وَ لَقَدْ أَرْسَلْنَا مِنْ‌ قَبْلِك‌َ رُسُلاً إِلَي‌ قَوْمِهِم‌ْ فَجَاءُوهُمْ‌ بِالْبَيِّنَات‌ِ فَانْتَقَمْنَا مِن‌َ الَّذِين‌َ أَجْرَمُوا وَ كَان‌َ حَقَّاً عَلَيْنَا نَصْرُ الْمُؤْمِنِين‌َ (روم: 47)

و پيش از تو پيامبرانى را بسوى قومشان فرستاديم آنها با دلايل روشن به سراغ قوم خود رفتند، ولى (هنگامى كه اندرزها سودى نداد) از مجرمان انتقام گرفتيم (و مؤمنان را يارى كرديم) و يارى مؤمنان، همواره حقّى است بر عهده ما! (47)


الله‌ُ الَّذِي‌ يُرْسِل‌ُ الرِّيَاح‌َ فَتُثِيرُ سَحَابَاً فَيَبْسُطُه‌ُ فِي‌ السَّمَاءِ كَيْف‌َ يَشَاءُ وَ يَجْعَلُه‌ُ كِسَفَاً فَتَرَي‌ الْوَدْق‌َ يَخْرُج‌ُ مِن‌ْ خِلاَلِه‌ِ فَإِذَا أَصَاب‌َ بِه‌ِ مَنْ‌ يَشَاءُ مِن‌ْ عِبَادِه‌ِ إِذَا هُم‌ْ يَسْتَبْشِرُون‌َ (روم: 48)

خداوند همان كسى است كه بادها را مى‏فرستد تا ابرهايى را به حركت در آورند، سپس آنها را در پهنه آسمان آن گونه كه بخواهد مى‏گستراند و متراكم مى‏سازد در اين هنگام دانه‏هاى باران را مى‏بينى كه از لا به لاى آن خارج مى‏شود، هنگامى كه اين (باران حياتبخش) را به هر كس از بندگانش كه بخواهد مى‏رساند، ناگهان خوشحال مى‏شوند ... (48)


فَانْظُرْ إِلَي‌ آثَارِ رَحْمَة‌ِ الله‌ِ كَيْف‌َ يُحْيِي‌ الْأَرْض‌َ بَعْدَ مَوْتِهَا إِن‌َّ ذَلِك‌َ لَـمُحْيِي‌ الْمَوْتَي‌ وَ هُوَ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ قَدِيرٌ (روم: 50)

به آثار رحمت الهى بنگر كه چگونه زمين را بعد از مردنش زنده مى‏كند چنين كسى (كه زمين مرده را زنده كرد) زنده كننده مردگان (در قيامت) است و او بر همه چيز تواناست! (50)


وَ لَئِن‌ْ أَرْسَلْنَا رِيحَاً فَرَأَوْه‌ُ مُصْفَرَّاً لَظَلُّوا مِنْ‌ بَعْدِه‌ِ يَكْفُرُون‌َ (روم: 51)

و اگر ما بادى بفرستيم (داغ و سوزان)، و بر اثر آن زراعت و باغ خود را زرد و پژمرده ببينند، (مأيوس شده و) پس از آن راه كفران پيش مى‏گيرند! (51)


فَإِنَّك‌َ لاَ تُسْمِع‌ُ الْمَوْتَي‌ وَ لاَ تُسْمِع‌ُ الصُّم‌َّ الدُّعَاءَ إِذَا وَلَّوْا مُدْبِرِين‌َ (روم: 52)

تو نمى‏توانى صداى خود را به گوش مردگان برسانى، و نه سخنت را به گوش كران هنگامى كه روى برگردانند و دور شوند! (52)


وَ مَا أَنْت‌َ بِهَادِ الْعُمْي‌ِ عَنْ‌ ضَلاَلَتِهِم‌ْ إِنْ‌ تُسْمِع‌ُ إِلاَّ مَنْ‌ يُؤْمِن‌ُ بِآيَاتِنَا فَهُمْ‌ مُسْلِمُون‌َ (روم: 53)

و (نيز) نمى‏توانى نابينايان را از گمراهيشان هدايت كنى تو تنها سخنت را به گوش كسانى مى‏رسانى كه ايمان به آيات ما مى‏آورند و در برابر حق تسليمند! (53)


وَ قَال‌َ الَّذِين‌َ أُوتُوا الْعِلْم‌َ وَالْإِيمَان‌َ لَقَدْ لَبِثْتُم‌ْ فِي‌ كِتَاب‌ِ الله‌ِ إِلَي‌ يَوْم‌ِ الْبَعْث‌ِ فَهَذَا يَوْم‌ُ الْبَعْث‌ِ وَ لَكِنَّكُم‌ْ كُنْتُم‌ْ لاَ تَعْلَمُون‌َ (روم: 56)

ولى كسانى كه علم و ايمان به آنان داده شده مى‏گويند: «شما بفرمان خدا تا روز قيامت (در عالم برزخ) درنگ كرديد، و اكنون روز رستاخيز است، امّا شما نمى‏دانستيد!» (56)


فَيَوْمَئِذٍ لاَ يَنْفَع‌ُ الَّذِين‌َ ظَلَمُوا مَعْذِرَتُهُم‌ْ وَ لاَ هُم‌ْ يُسْتَعْتَبُون‌َ (روم: 57)

آن روز عذرخواهى ظالمان سودى به حالشان ندارد، و توبه آنان پذيرفته نمى‏شود. (57)


فَاصْبِرْ إِن‌َّ وَعْدَ الله‌ِ حَق‌ٌّ وَ لاَ يَسْتَخِفَّنَّك‌َ الَّذِين‌َ لاَ يُوقِنُون‌َ (روم: 60)

اكنون كه چنين است صبر پيشه كن كه وعده خدا حق است و هرگز كسانى كه ايمان ندارند تو را خشمگين نسازند (و از راه خود منحرف نكنند)! (60)


وَ إِذَا تُتْلَي‌ عَلَيْه‌ِ آيَاتُنَا وَلَّي‌ مُسْتَكْبِرَاً كَأَن‌ْ لَم‌ْ يَسْمَعْهَا كَأَنَّ فِي‌ أُذُنَيْه‌ِ وَقْرَاً فَبَشِّرْه‌ُ بِعَذَاب‌ٍ أَلِيم‌ٍ (لقمان: 7)

و هنگامى كه آيات ما بر او خوانده مى‏شود، مستكبرانه روى برمى‏گرداند، گويى آن را نشنيده است گويى اصلًا گوشهايش سنگين است! او را به عذابى دردناك بشارت ده! (7)


خَلَق‌َ السَّمَاوَات‌ِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا وَ أَلْقَي‌ فِي‌ الْأَرْض‌ِ رَوَاسِي‌َ أَنْ‌ تَمِيدَ بِكُم‌ْ وَ بَث‌َّ فِيهَا مِنْ‌ كُل‌ِّ دَابَّة‌ٍ وَ أَنْزَلْنَا مِن‌َ السَّمَاءِ مَاءً فَأَنْبَتْنَا فِيهَا مِنْ‌ كُل‌ِّ زَوْج‌ٍ كَرِيم‌ٍ (لقمان: 10)

(او) آسمانها را بدون ستونى كه آن را ببينيد آفريد، و در زمين كوه‏هايى افكند تا شما را نلرزاند (و جايگاه شما آرام باشد) و از هر گونه جنبنده‏اى روى آن منتشر ساخت و از آسمان آبى نازل كرديم و بوسيله آن در روى زمين انواع گوناگونى از جفتهاى گياهان پر ارزش رويانديم. (10)


هَذَا خَلْق‌ُ الله‌ِ فَأَرُونِي‌ مَاذَا خَلَق‌َ الَّذِين‌َ مِنْ‌ دُونِه‌ِ بَل‌ِ الظَّالِمُون‌َ فِي‌ ضَلاَل‌ٍ مُبِين‌ٍ (لقمان: 11)

اين آفرينش خداست امّا به من نشان دهيد معبودانى غير او چه چيز را آفريده‏اند؟! ولى ظالمان در گمراهى آشكارند. (11)


وَ لَقَدْ آتَيْنَا لُقْمَان‌َ الْحِكْمَة‌َ أَن‌ِ اشْكُرْ لِالله‌ِ وَ مَنْ‌ يَشْكُرْ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِه‌ِ وَ مَنْ‌ كَفَرَ فَإِن‌َّ الله‌َ غَنِي‌ٌّ حَمِيدٌ (لقمان: 12)

ما به لقمان حكمت داديم (و به او گفتيم:) شكر خدا را بجاى آور هر كس شكرگزارى كند، تنها به سود خويش شكر كرده و آن كس كه كفران كند، (زيانى به خدا نمى‏رساند) چرا كه خداوند بى‏نياز و ستوده است. (12)


وَ إِنْ‌ جَاهَدَاك‌َ عَلَي‌ أَنْ‌ تُشْرِك‌َ بِي‌ مَا لَيْس‌َ لَك‌َ بِه‌ِ عِلْم‌ٌ فَلاَ تُطِعْهُمَا وَ صَاحِبْهُمَا فِي‌ الدُّنْيَا مَعْرُوفَاً وَاتَّبِع‌ْ سَبِيل‌َ مَن‌ْ أَنَاب‌َ إِلَيَّ‌ ثُم‌َّ إِلَيَّ‌ مَرْجِعُكُم‌ْ فَأُنَبِّئُكُمْ‌ بِمَا كُنْتُم‌ْ تَعْمَلُون‌َ (لقمان: 15)

و هر گاه آن دو، تلاش كنند كه تو چيزى را همتاى من قرار دهى، كه از آن آگاهى ندارى (بلكه مى‏دانى باطل است)، از ايشان اطاعت مكن، ولى با آن دو، در دنيا به طرز شايسته‏اى رفتار كن و از راه كسانى پيروى كن كه توبه‏كنان به سوى من آمده‏اند سپس بازگشت همه شما به سوى من است و من شما را از آنچه عمل مى‏كرديد آگاه مى‏كنم. (15)


يَا بُنَي‌َّ إِنَّهَا إِنْ‌ تَك‌ُ مِثْقَال‌َ حَبَّة‌ٍ مِن‌ْ خَرْدَل‌ٍ فَتَكُنْ‌ فِي‌ صَخْرَة‌ٍ أَوْ فِي‌ السَّمَاوَات‌ِ أَوْ فِي‌ الْأَرْض‌ِ يَأْت‌ِ بِهَا الله‌ُ إِن‌َّ الله‌َ لَطِيف‌ٌ خَبِيرٌ (لقمان: 16)

پسرم! اگر به اندازه سنگينى دانه خردلى (كار نيك يا بد) باشد، و در دل سنگى يا در (گوشه‏اى از) آسمانها و زمين قرار گيرد، خداوند آن را (در قيامت براى حساب) مى‏آورد خداوند دقيق و آگاه است! (16)


وَ مَنْ‌ يُسْلِم‌ْ وَجْهَه‌ُ إِلَي‌ الله‌ِ وَ هُوَ مُحْسِن‌ٌ فَقَدِ اسْتَمْسَك‌َ بِالْعُرْوَة‌ِ الْوُثْقَي‌ وَ إِلَي‌ الله‌ِ عَاقِبَة‌ُ الْأُمُورِ (لقمان: 22)

كسى كه روى خود را تسليم خدا كند در حالى كه نيكوكار باشد، به دستگيره محكمى چنگ زده (و به تكيه‏گاه مطمئنى تكيه كرده است) و عاقبت همه كارها به سوى خداست. (22)


وَ مَنْ‌ كَفَرَ فَلاَ يَحْزُنْك‌َ كُفْرُه‌ُ إِلَيْنَا مَرْجِعُهُم‌ْ فَنُنَبِّئُهُمْ‌ بِمَا عَمِلُوا إِن‌َّ الله‌َ عَلِيم‌ٌ بِذَات‌ِ الصُّدُورِ (لقمان: 23)

و كسى كه كافر شود، كفر او تو را غمگين نسازد بازگشت همه آنان به سوى ماست و ما آنها را از اعمالى كه انجام داده‏اند (و نتايج شوم آن) آگاه خواهيم ساخت خداوند به آنچه درون سينه‏هاست آگاه است. (23)


وَ إِذَا غَشِيَهُمْ‌ مَوْج‌ٌ كَالظُّلَل‌ِ دَعَوُا الله‌َ مُخْلِصِين‌َ لَه‌ُ الدِّين‌َ فَلَمَّا نَجَّاهُم‌ْ إِلَي‌ الْبَرِّ فَمِنْهُمْ‌ مُقْتَصِدٌ وَ مَا يَجْحَدُ بِآيَاتِنَا إِلاَّ كُل‌ُّ خَتَّارٍ كَفُورٍ (لقمان: 32)

و هنگامى كه (در سفر دريا) موجى همچون ابرها آنان را بپوشاند (و بالا رود و بالاى سرشان قرار گيرد)، خدا را با اخلاص مى‏خوانند امّا وقتى آنها را به خشكى رساند و نجات داد، بعضى راه اعتدال را پيش مى‏گيرند (و به ايمان خود وفادار مى‏مانند، در حالى كه بعضى ديگر فراموش كرده راه كفر پيش مى‏گيرند) ولى آيات ما را هيچ كس جز پيمان‏شكنان ناسپاس انكار نمى‏كنند! (32)


يَا أَيُّهَا النَّاس‌ُ اتَّقُوا رَبَّكُم‌ْ وَاخْشَوْا يَوْمَاً لاَ يَجْزِي‌ وَالِدٌ عَنْ‌ وَلَدِه‌ِ وَ لاَ مَوْلُودٌ هُوَ جَازٍ عَنْ‌ وَالِدِه‌ِ شَيْءً إِن‌َّ وَعْدَ الله‌ِ حَق‌ٌّ فَلاَ تَغُرَّنَّكُم‌ُ الْحَيَاة‌ُ الدُّنْيَا وَ لاَ يَغُرَّنَّكُمْ‌ بِالله‌ِ الْغَرُورُ (لقمان: 33)

اى مردم! تقواى الهى پيشه كنيد و بترسيد از روزى كه نه پدر كيفر اعمال فرزندش را تحمّل مى‏كند، و نه فرزند چيزى از كيفر (اعمال) پدرش را به يقين وعده الهى حقّ است پس مبادا زندگانى دنيا شما را بفريبد، و مبادا (شيطان) فريبكار شما را (به كرم) خدا مغرور سازد! (33)


الله‌ُ الَّذِي‌ خَلَق‌َ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌َ وَ مَا بَيْنَهُمَا فِي‌ سِتَّة‌ِ أَيَّام‌ٍ ثُم‌َّ اسْتَوَي‌ عَلَي‌ الْعَرْش‌ِ مَا لَكُمْ‌ مِنْ‌ دُونِه‌ِ مِنْ‌ وَلِي‌ٍّ وَ لاَ شَفِيع‌ٍ أَفَلاَ تَتَذَكَّرُون‌َ (سجده: 4)

خداوند كسى است كه آسمانها و زمين و آنچه را ميان اين دو است در شش روز [شش دوران‏] آفريد، سپس بر عرش (قدرت) قرار گرفت هيچ سرپرست و شفاعت كننده‏اى براى شما جز او نيست آيا متذكّر نمى‏شويد؟! (4)


وَ لَوْ تَرَي‌ إِذِ الْمُـجْرِمُون‌َ نَاكِسُوا رُؤُوسِهِم‌ْ عِنْدَ رَبِّهِم‌ْ رَبَّنَا أَبْصَرْنَا وَ سَمِعْنَا فَارْجِعْنَا نَعْمَل‌ْ صَالِحَاً إِنَّا مُوقِنُون‌َ (سجده: 12)

و اگر ببينى مجرمان را هنگامى كه در پيشگاه پروردگارشان سر به زير افكنده، مى‏گويند: «پروردگارا! آنچه وعده كرده بودى ديديم و شنيديم ما را بازگردان تا كار شايسته‏اى انجام دهيم ما (به قيامت) يقين داريم!» (12)


فَذُوقُوا بِمَا نَسِيتُم‌ْ لِقَاءَ يَوْمِكُم‌ْ هَذَا إِنَّا نَسِينَاكُم‌ْ وَ ذُوقُوا عَذَاب‌َ الْخُلْدِ بِمَا كُنْتُم‌ْ تَعْمَلُون‌َ (سجده: 14)

(و به آنها مى‏گويم:) بچشيد (عذاب جهنم را)! بخاطر اينكه ديدار امروزتان را فراموش كرديد، ما نيز شما را فراموش كرديم و بچشيد عذاب جاودان را به خاطر اعمالى كه انجام مى‏داديد! (14)


فَلاَ تَعْلَم‌ُ نَفْس‌ٌ مَا أُخْفِي‌َ لَهُمْ‌ مِنْ‌ قُرَّة‌ِ أَعْيُن‌ٍ جَزَاءً بِمَا كَانُوا يَعْمَلُون‌َ (سجده: 17)

هيچ كس نمى‏داند چه پاداشهاى مهمّى كه مايه روشنى چشمهاست براى آنها نهفته شده، اين پاداش كارهايى است كه انجام مى‏دادند! (17)


أَفَمَنْ‌ كَان‌َ مُؤْمِنَاً كَمَنْ‌ كَان‌َ فَاسِقَاً لاَ يَسْتَوُون‌َ (سجده: 18)

آيا كسى كه باايمان باشد همچون كسى است كه فاسق است؟! نه، هرگز اين دو برابر نيستند. (18)


أَمَّا الَّذِين‌َ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَات‌ِ فَلَهُم‌ْ جَنَّات‌ُ الْمَأْوَي‌ نُزُلاً بِمَا كَانُوا يَعْمَلُون‌َ (سجده: 19)

امّا كسانى كه ايمان آوردند و كارهاى شايسته انجام دادند، باغهاى بهشت جاويدان از آن آنها خواهد بود، اين وسيله پذيرايى (خداوند) از آنهاست به پاداش آنچه انجام مى‏دادند. (19)


وَ أَمَّا الَّذِين‌َ فَسَقُوا فَمَأْوَاهُم‌ُ النَّارُ كُلَّمَا أَرَادُوا أَنْ‌ يَخْرُجُوا مِنْهَا أُعِيدُوا فِيهَا وَ قِيل‌َ لَهُم‌ْ ذُوقُوا عَذَاب‌َ النَّارِ الَّذِي‌ كُنْتُمْ‌ بِه‌ِ تُكَذِّبُون‌َ (سجده: 20)

و امّا كسانى كه فاسق شدند (و از اطاعت خدا سرباز زدند)، جايگاه هميشگى آنها آتش است هر زمان بخواهند از آن خارج شوند، آنها را به آن بازمى‏گردانند و به آنان گفته مى‏شود: «بچشيد عذاب آتشى را كه انكار مى‏كرديد!» (20)


وَ لَقَدْ آتَيْنَا مُوسَي‌ الْكِتَاب‌َ فَلاَ تَكُنْ‌ فِي‌ مِرْيَة‌ٍ مِنْ‌ لِقَائِه‌ِ وَ جَعَلْنَاه‌ُ هُدَي‌ً لِبَنِي‌ إِسْرَائِيل‌َ (سجده: 23)

ما به موسى كتاب آسمانى داديم و شك نداشته باش كه او آيات الهى را دريافت داشت و ما آن را وسيله هدايت بنى اسرائيل قرار داديم! (23)


أَوَ لَم‌ْ يَهْدِ لَهُم‌ْ كَم‌ْ أَهْلَكْنَا مِنْ‌ قَبْلِهِمْ‌ مِن‌َ الْقُرُون‌ِ يَمْشُون‌َ فِي‌ مَسَاكِنِهِم‌ْ إِن‌َّ فِي‌ ذَلِك‌َ لَآيَات‌ٍ أَفَلاَ يَسْمَعُون‌َ (سجده: 26)

آيا براى هدايت آنها همين كافى نيست كه افراد زيادى را كه در قرن پيش از آنان زندگى داشتند هلاك كرديم؟! اينها در مساكن (ويران شده) آنان راه مى‏روند در اين آياتى است (از قدرت خداوند و مجازات دردناك مجرمان) آيا نمى‏شنوند؟! (26)


أَوَ لَم‌ْ يَرَوْا أَنَّا نَسُوق‌ُ الْمَاءَ إِلَي‌ الْأَرْض‌ِ الْجُرُزِ فَنُخْرِج‌ُ بِه‌ِ زَرْعَاً تَأْكُل‌ُ مِنْه‌ُ أَنْعَامُهُم‌ْ وَ أَنْفُسُهُم‌ْ أَفَلاَ يُبْصِرُون‌َ (سجده: 27)

آيا نديدند كه ما آب را بسوى زمينهاى خشك مى‏رانيم و بوسيله آن زراعتهايى مى‏رويانيم كه هم چهارپايانشان از آن مى‏خورند و هم خودشان تغذيه مى‏كنند آيا نمى بينند؟! (27)


فَأَعْرِض‌ْ عَنْهُم‌ْ وَانْتَظِرْ إِنَّهُمْ‌ مُنْتَظِرُون‌َ (سجده: 30)

حال كه چنين است، از آنها روى بگردان و منتظر باش آنها نيز منتظرند! (تو منتظر رحمت خدا و آنها هم منتظر عذاب او!) (30)


ادْعُوهُم‌ْ لِآبَائِهِم‌ْ هُوَ أَقْسَط‌ُ عِنْدَ الله‌ِ فَإِنْ‌ لَم‌ْ تَعْلَمُوا آبَاءَهُم‌ْ فَإِخْوَانُكُم‌ْ فِي‌ الدِّين‌ِ وَ مَوالِيكُم‌ْ وَ لَيْس‌َ عَلَيْكُم‌ْ جُنَاح‌ٌ فِيمَا أَخْطَأْتُمْ‌ بِه‌ِ وَ لَكِنْ‌ مَا تَعَمَّدَت‌ْ قُلُوبُكُم‌ْ وَ كَان‌َ الله‌ُ غَفُورَاً رَحِيمَاً (احزاب: 5)

آنها را به نام پدرانشان بخوانيد كه اين كار نزد خدا عادلانه‏تر است و اگر پدرانشان را نمى‏شناسيد، آنها برادران دينى و موالى شما هستند امّا گناهى بر شما نيست در خطاهايى كه از شما سرمى‏زند (و بى‏توجّه آنها را به نام ديگران صدا مى‏زنيد)، ولى آنچه را از روى عمد مى‏گوييد (مورد حساب قرار خواهد داد) و خداوند آمرزنده و رحيم است. (5)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا اذْكُرُوا نِعْمَة‌َ الله‌ِ عَلَيْكُم‌ْ إِذْ جَاءَتْكُم‌ْ جُنُودٌ فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِم‌ْ رِيحَاً وَ جُنُودَاً لَم‌ْ تَرَوْهَا وَ كَان‌َ الله‌ُ بِمَا تَعْمَلُون‌َ بَصِيرَاً (احزاب: 9)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! نعمت خدا را بر خود به ياد آوريد در آن هنگام كه لشكرهايى (عظيم) به سراغ شما آمدند ولى ما باد و طوفان سختى بر آنان فرستاديم و لشكريانى كه آنها را نمى‏ديديد (و به اين وسيله آنها را در هم شكستيم) و خداوند هميشه به آنچه انجام مى‏دهيد بينا بوده است. (9)


وَ إِذْ قَالَتْ‌ طَائِفَة‌ٌ مِنْهُم‌ْ يَا أَهْل‌َ يَثْرِب‌َ لاَ مُقَام‌َ لَكُم‌ْ فَارْجِعُوا وَ يَسْتَأْذِن‌ُ فَرِيق‌ٌ مِنْهُم‌ُ النَّبِي‌َّ يَقُولُون‌َ إِن‌َّ بُيُوتَنَا عَوْرَة‌ٌ وَ مَا هِي‌َ بِعَوْرَة‌ٍ إِنْ‌ يُرِيدُون‌َ إِلاَّ فِرَارَاً (احزاب: 13)

و (نيز) به خاطر آوريد زمانى را كه گروهى از آنها گفتند: «اى اهل يثرب (اى مردم مدينه)! اينجا جاى توقف شما نيست به خانه‏هاى خود بازگرديد!» و گروهى از آنان از پيامبر اجازه بازگشت مى‏خواستند و مى‏گفتند: «خانه‏هاى ما بى‏حفاظ است!»، در حالى كه بى‏حفاظ نبود آنها فقط مى‏خواستند (از جنگ) فرار كنند. (13)


أَشِحَّة‌ً عَلَيْكُم‌ْ فَإِذَا جَاءَ الْخَوْف‌ُ رَأَيْتَهُم‌ْ يَنْظُرُون‌َ إِلَيْك‌َ تَدُورُ أَعْيُنُهُم‌ْ كَالَّذِي‌ يُغْشَي‌ عَلَيْه‌ِ مِن‌َ الْمَوْت‌ِ فَإِذَا ذَهَب‌َ الْخَوْف‌ُ سَلَقُوكُمْ‌ بِأَلْسِنَة‌ٍ حِدَادٍ أَشِحَّة‌ً عَلَي‌ الْخَيْرِ أُولَئِك‌َ لَم‌ْ يُؤْمِنُوا فَأَحْبَط‌َ الله‌ُ أَعْمَالَهُم‌ْ وَ كَان‌َ ذَلِك‌َ عَلَي‌ الله‌ِ يَسِيرَاً (احزاب: 19)

آنها در همه چيز نسبت به شما بخيلند و هنگامى كه (لحظات) ترس (و بحرانى) پيش آيد، مى‏بينى آن چنان به تو نگاه مى‏كنند، و چشمهايشان در حدقه مى‏چرخد، كه گويى مى‏خواهند قالب تهى كنند! امّا وقتى حالت خوف و ترس فرو نشست، زبانهاى تند و خشن خود را با انبوهى از خشم و عصبانيت بر شما مى‏گشايند (و سهم خود را از غنايم مطالبه مى‏كنند!) در حالى كه در آن نيز حريص و بخيلند آنها (هرگز) ايمان نياورده‏اند، از اين رو خداوند اعمالشان را حبط و نابود كرد و اين كار بر خدا آسان است. (19)


مِن‌َ الْمُؤْمِنِين‌َ رِجَال‌ٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا الله‌َ عَلَيْه‌ِ فَمِنْهُمْ‌ مَنْ‌ قَضَي‌ نَحْبَه‌ُ وَ مِنْهُمْ‌ مَنْ‌ يَنْتَظِرُ وَ مَا بَدَّلُوا تَبْدِيلاً (احزاب: 23)

در ميان مؤمنان مردانى هستند كه بر سر عهدى كه با خدا بستند صادقانه ايستاده‏اند بعضى پيمان خود را به آخر بردند (و در راه او شربت شهادت نوشيدند)، و بعضى ديگر در انتظارند و هرگز تغيير و تبديلى در عهد و پيمان خود ندادند. (23)


يَا أَيُّهَا النَّبِي‌ُّ قُلْ‌ لِأَزْوَاجِك‌َ إِنْ‌ كُنْتُن‌َّ تُرِدْن‌َ الْحَيَاة‌َ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا فَتَعَالَيْن‌َ أُمَتِّعْكُن‌َّ وَ أُسَرِّحْكُن‌َّ سَرَاحَاً جَمِيلاً (احزاب: 28)

اى پيامبر! به همسرانت بگو: «اگر شما زندگى دنيا و زرق و برق آن را مى‏خواهيد بياييد با هديه‏اى شما را بهره‏مند سازم و شما را بطرز نيكويى رها سازم! (28)


وَ إِنْ‌ كُنْتُنَّ تُرِدْن‌َ الله‌َ وَ رَسُولَه‌ُ وَالدَّارَ الْآخِرَة‌َ فَإِن‌َّ الله‌َ أَعَدَّ لِلْمُحْسِنَات‌ِ مِنْكُن‌َّ أَجْرَاً عَظِيمَاً (احزاب: 29)

و اگر شما خدا و پيامبرش و سراى آخرت را مى‏خواهيد، خداوند براى نيكوكاران شما پاداش عظيمى آماده ساخته است.» (29)


يَا نِسَاءَ النَّبِي‌ِّ لَسْتُن‌َّ كَأَحَدٍ مِن‌َ النِّسَاءِ إِنِ‌ اتَّقَيْتُن‌َّ فَلاَ تَخْضَعْن‌َ بِالْقَوْل‌ِ فَيَطْمَع‌َ الَّذِي‌ فِي‌ قَلْبِه‌ِ مَرَض‌ٌ وَ قُلْن‌َ قَوْلاَ مَعْرُوفَاً (احزاب: 32)

اى همسران پيامبر! شما همچون يكى از آنان معمولى نيستيد اگر تقوا پيشه كنيد پس به گونه‏اى هوس‏انگيز سخن نگوييد كه بيماردلان در شما طمع كنند، و سخن شايسته بگوييد! (32)


وَ مَا كَان‌َ لِمُؤْمِن‌ٍ وَ لاَ مُؤْمِنَة‌ٍ إِذَا قَضَي‌ الله‌ُ وَ رَسُولُه‌ُ أَمْرَاً أَنْ‌ يَكُون‌َ لَهُم‌ُ الْخِيَرَة‌ُ مِن‌ْ أَمْرِهِم‌ْ وَ مَنْ‌ يَعْص‌ِ الله‌َ وَ رَسُولَه‌ُ فَقَدْ ضَل‌َّ ضَلاَلاً مُبِينَاً (احزاب: 36)

هيچ مرد و زن با ايمانى حق ندارد هنگامى كه خدا و پيامبرش امرى را لازم بدانند، اختيارى (در برابر فرمان خدا) داشته باشد و هر كس نافرمانى خدا و رسولش را كند، به گمراهى آشكارى گرفتار شده است! (36)


وَ إِذْ تَقُول‌ُ لِلَّذِي‌ أَنْعَم‌َ الله‌ُ عَلَيْه‌ِ وَ أَنْعَمْت‌َ عَلَيْه‌ِ أَمْسِك‌ْ عَلَيْك‌َ زَوْجَك‌َ وَاتَّق‌ِ الله‌َ وَ تُخْفِي‌ فِي‌ نَفْسِك‌َ مَا الله‌ُ مُبْدِيه‌ِ وَ تَخْشَي‌ النَّاس‌َ وَالله‌ُ أَحَق‌ُّ أَنْ‌ تَخْشَاه‌ُ فَلَمَّا قَضَي‌ زَيْدٌ مِنْهَا وَطَرَاً زَوَّجْنَاكَهَا لِكَيْلاَ يَكُون‌َ عَلَي‌ الْمُؤْمِنِين‌َ حَرَج‌ٌ فِي‌ أَزْوَاج‌ِ أَدْعِيَائِهِم‌ْ إِذَا قَضَوْا مِنْهُن‌َّ وَطَرَاً وَ كَان‌َ أَمْرُ الله‌ِ مَفْعُولاً (احزاب: 37)

(به خاطر بياور) زمانى را كه به آن كس كه خداوند به او نعمت داده بود و تو نيز به او نعمت داده بودى [به فرزند خوانده‏ات «زيد»] مى‏گفتى: «همسرت را نگاه‏دار و از خدا بپرهيز!» (و پيوسته اين امر را تكرار مى‏كردى) و در دل چيزى را پنهان مى‏داشتى كه خداوند آن را آشكار مى‏كند و از مردم مى‏ترسيدى در حالى كه خداوند سزاوارتر است كه از او بترسى! هنگامى كه زيد نيازش را از آن زن به سرآورد (و از او جدا شد)، ما او را به همسرى تو درآورديم تا مشكلى براى مؤمنان در ازدواج با همسران پسر خوانده‏هايشان- هنگامى كه طلاق گيرند- نباشد و فرمان خدا انجام شدنى است (و سنّت غلط تحريم اين زنان بايد شكسته شود). (37)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا إِذَا نَكَحْتُم‌ُ الْمُؤْمِنَات‌ِ ثُم‌َّ طَلَّقْتُمُوهُن‌َّ مِنْ‌ قَبْل‌ِ أَنْ‌ تَمَسُّوهُن‌َّ فَمَا لَكُم‌ْ عَلَيْهِن‌َّ مِن‌ْ عِدَّة‌ٍ تَعْتَدُّونَهَا فَمَتِّعُوهُن‌َّ وَ سَرِّحُوهُن‌َّ سَرَاحَاً جَمِيلاً (احزاب: 49)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! هنگامى كه با زنان با ايمان ازدواج كرديد و قبل از همبستر شدن طلاق داديد، عدّه‏اى براى شما بر آنها نيست كه بخواهيد حساب آن را نگاه داريد آنها را با هديه مناسبى بهره‏مند سازيد و بطرز شايسته‏اى رهايشان كنيد. (49)


تُرْجِي‌ مَنْ‌ تَشَاءُ مِنْهُن‌َّ وَ تُؤْوِي‌ إِلَیْکَ مَنْ‌ تَشَاءُ وَ مَن‌ِ ابْتَغَيْت‌َ مِمَّن‌ْ عَزَلْت‌َ فَلاَ جُنَاح‌َ عَلَيْك‌َ ذَلِك‌َ أَدْنَي‌ أَنْ‌ تَقَرَّ أَعْيُنُهُن‌َّ وَ لاَ يَحْزَن‌َّ وَ يَرْضَيْن‌َ بِمَا آتيْتَهُن‌َّ كُلُّهُن‌َّ وَالله‌ُ يَعْلَم‌ُ مَا فِي‌ قُلُوبِكُم‌ْ وَ كَان‌َ الله‌ُ عَلِيمَاً حَلِيمَاً (احزاب: 51)

(موعد) هر يك از همسرانت را بخواهى مى‏توانى به تأخير اندازى، و هر كدام را بخواهى نزد خود جاى دهى و هر گاه بعضى از آنان را كه بركنار ساخته‏اى بخواهى نزد خود جاى دهى، گناهى بر تو نيست اين حكم الهى براى روشنى چشم آنان، و اينكه غمگين نباشند و به آنچه به آنان مى‏دهى همگى راضى شوند نزديكتر است و خدا آنچه را در قلوب شماست مى‏داند، و خداوند دانا و بردبار است (از مصالح بندگان خود با خبر است، و در كيفر آنها عجله نمى‏كند)! (51)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا لاَ تَدْخُلُوا بُيُوت‌َ النَّبِي‌ِّ إِلاَّ أَنْ‌ يُؤْذَن‌َ لَكُم‌ْ إِلَي‌ طَعَام‌ٍ غَيْرَ نَاظِرِين‌َ إِنَاه‌ُ وَ لَكِنْ‌ إِذَا دُعِيتُم‌ْ فَادْخُلُوا فَإِذَا طَعِمْتُم‌ْ فَانْتَشِرُوا وَ لاَ مُسْتَأْنِسِين‌َ لِحَدِيث‌ٍ إِن‌َّ ذَلِكُم‌ْ كَان‌َ يُؤْذِي‌ النَّبِي‌َّ فَيَسْتَحْيِی مِنْكُم‌ْ وَالله‌ُ لاَ يَسْتَحْیِي مِن‌َ الْحَق‌ِّ وَ إِذَا سَأَلْتُـمُوهُن‌َّ مَتَاعَاً فَاسْأَلُوهُن‌َّ مِنْ‌ وَرَاءِ حِجَاب‌ٍ ذَلِكُم‌ْ أَطْهَر لِقُلُوبِكُم‌ْ وَ قُلُوبِهِن‌َّ وَ مَا كَان‌َ لَكُم‌ْ أَنْ‌ تُؤْذُوا رَسُول‌َ الله‌ِ وَ لاَ أَنْ‌ تَنْكِحُوا أَزْوَاجَه‌ُ مِنْ‌ بَعْدِه‌ِ أَبَدَاً إِن‌َّ ذَلِكُم‌ْ كَان‌َ عِنْدَ الله‌ِ عَظِيمَاً (احزاب: 53)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! در خانه‏هاى پيامبر داخل نشويد مگر به شما براى صرف غذا اجازه داده شود، در حالى كه (قبل از موعد نياييد و) در انتظار وقت غذا ننشينيد امّا هنگامى كه دعوت شديد داخل شويد و وقتى غذا خورديد پراكنده شويد، و (بعد از صرف غذا) به بحث و صحبت ننشينيد اين عمل، پيامبر را ناراحت مى‏نمايد، ولى از شما شرم مى‏كند (و چيزى نمى‏گويد) امّا خداوند از (بيان) حق شرم ندارد! و هنگامى كه چيزى از وسايل زندگى را (بعنوان عاريت) از آنان [همسران پيامبر] مى‏خواهيد از پشت پرده بخواهيد اين كار براى پاكى دلهاى شما و آنها بهتر است! و شما حق نداريد رسول خدا را آزار دهيد، و نه هرگز همسران او را بعد از او به همسرى خود درآوريد كه اين كار نزد خدا بزرگ است! (53)


إِنْ‌ تُبْدُوا شَيْءً أَوْ تُخْفُوه‌ُ فَإِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ بِكُل‌ِّ شَي‌ْءٍ عَلِيمَاً (احزاب: 54)

اگر چيزى را آشكار كنيد يا آن را پنهان داريد، خداوند از همه چيز آگاه است! (54)


وَالَّذِين‌َ يُؤْذُون‌َ الْمُؤْمِنِين‌َ وَالْمُؤْمِنَات‌ِ بِغَيْرِ مَا اكْتَسَبُوا فَقَدِ احْتَمَلوا بُهْتَانَاً وَ إِثْمَاً مُبِينَاً (احزاب: 58)

و آنان كه مردان و زنان باايمان را به خاطر كارى كه انجام نداده‏اند آزار مى‏دهند بار بهتان و گناه آشكارى را به دوش كشيده‏اند. (58)


يَا أَيُّهَا النَّبِي‌ُّ قُل‌ْ لِأَِزْوَاجِك‌َ وَ بَنَاتِك‌َ وَ نِسَاءِ الْمُؤْمِنِين‌َ يُدْنِين‌َ عَلَيْهِن‌َّ مِنْ‌ جَلاَبِيبِهِن‌َّ ذَلِك‌َ أَدْنَي‌ أَنْ‌ يُعْرَفْن‌َ فَلاَ يُؤْذَيْن‌َ وَ كَان‌َ الله‌ُ غَفُورَاً رَحِيمَاً (احزاب: 59)

اى پيامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: «جلبابها [روسرى‏هاى بلند] خود را بر خويش فروافكنند، اين كار براى اينكه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگيرند بهتر است (و اگر تا كنون خطا و كوتاهى از آنها سر زده توبه كنند) خداوند همواره آمرزنده رحيم است. (59)


وَ قَالُوا رَبَّنَا إِنَّا أَطَعْنَا سَادَتَنَا وَ كُبَرَاءَنَا فَأَضَلُّونَا السَّبيلَاْ (احزاب: 67)

و مى‏گويند: «پروردگارا! ما از سران و بزرگان خود اطاعت كرديم و ما را گمراه ساختند! (67)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا لاَ تَكُونُوا كَالَّذِين‌َ آذَوْا مُوسَي‌ فَبَرَّأَه‌ُ الله‌ُ مِمَّا قَالُوا وَ كَان‌َ عِنْدَ الله‌ِ وَجِيهَاً (احزاب: 69)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! همانند كسانى نباشيد كه موسى را آزار دادند و خداوند او را از آنچه در حق او مى‏گفتند مبرا ساخت و او نزد خداوند، آبرومند (و گرانقدر) بود! (69)


يُصْلِح‌ْ لَكُم‌ْ أَعْمَالَكُم‌ْ وَ يَغْفِرْ لَكُم‌ْ ذُنُوبَكُم‌ْ وَ مَنْ‌ يُطِع‌ِ الله‌َ وَ رَسُولَه‌ُ فَقَدْ فَازَ فَوْزَاً عَظِيمَاً (احزاب: 71)

تا خدا كارهاى شما را اصلاح كند و گناهانتان را بيامرزد و هر كس اطاعت خدا و رسولش كند، به رستگارى (و پيروزى) عظيمى دست يافته است! (71)


إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَة‌َ عَلَي‌ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ وَالْجِبَال‌ِ فَأَبَيْن‌َ أَنْ‌ يَحْمِلْنَهَا وَ أَشْفَقْن‌َ مِنْهَا وَ حَمَلَهَا الْإِنْسَان‌ُ إِنَّه‌ُ كَان‌َ ظَلُومَاً جَهُولاً (احزاب: 72)

ما امانت (تعهّد، تكليف، و ولايت الهيّه) را بر آسمانها و زمين و كوه‏ها عرضه داشتيم، آنها از حمل آن سر برتافتند، و از آن هراسيدند امّا انسان آن را بر دوش كشيد او بسيار ظالم و جاهل بود، (چون قدر اين مقام عظيم را نشناخت و به خود ستم كرد)! (72)


أَفَلَم‌ْ يَرَوْا إِلَي‌ مَا بَيْن‌َ أَيْدِيهِم‌ْ وَ مَا خَلْفَهُمْ‌ مِن‌َ السَّمَاءِ وَالْأَرْض‌ِ إِنْ‌ نَشَأْ نَخْسِف‌ْ بِهِم‌ُ الْأَرْض‌َ أَوْ نُسْقِط‌ْ عَلَيْهِم‌ْ كِسَفَاً مِن‌َ السَّمَاءِ إِن‌َّ فِي‌ ذَلِك‌َ لَآيَة‌ً لِكُل‌ِّ عَبْدٍ مُنِيب‌ٍ (سبأ: 9)

آيا به آنچه پيش رو و پشت سر آنان از آسمان و زمين قرار دارد نگاه نكردند (تا به قدرت خدا بر همه چيز واقف شوند)؟! اگر ما بخواهيم آنها را (با يك زمين‏لرزه) در زمين فرومى‏بريم، يا قطعه‏هايى از سنگهاى آسمانى را بر آنها فرومى‏ريزيم در اين نشانه‏اى است (بر قدرت خدا) براى هر بنده توبه‏كار! (9)


فَلَمَّا قَضَيْنَا عَلَيْه‌ِ الْمَوْت‌َ مَا دَلَّهُم‌ْ عَلَي‌ مَوْتِه‌ِ إِلاَّ دَابَّة‌ُ الْأَرْض‌ِ تَأْكُل‌ُ مِنْسَأَتَه‌ُ فَلَمَّا خَرَّ تَبَيَّنَت‌ِ الْجِن‌ُّ أَنْ‌ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُون‌َ الْغَيْب‌َ مَا لَبِثُوا فِي‌ الْعَذَاب‌ِ الْمُهِين‌ِ (سبأ: 14)

(با اين همه جلال و شكوه سليمان) هنگامى كه مرگ را بر او مقرّر داشتيم، كسى آنها را از مرگ وى آگاه نساخت مگر جنبنده زمين [موريانه‏] كه عصاى او را مى‏خورد (تا شكست و پيكر سليمان فرو افتاد) هنگامى كه بر زمين افتاد جنّيان فهميدند كه اگر از غيب آگاه بودند در عذاب خواركننده باقى نمى‏ماندند! (14)


فَأَعْرَضُوا فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِم‌ْ سَيْل‌َ الْعَرِم‌ِ وَ بَدَّلْنَاهُمْ‌ بِجَنَّتَيْهِم‌ْ جَنَّتَيْن‌ِ ذَوَاتَي‌ْ أُكُل‌ٍ خَمْط‌ٍ وَ أَثْل‌ٍ وَ شَي‌ْءٍ مِنْ‌ سِدْرٍ قَلِيل‌ٍ (سبأ: 16)

امّا آنها (از خدا) روى‏گردان شدند، و ما سيل ويرانگر را بر آنان فرستاديم، و دو باغ (پربركت) شان را به دو باغ (بى‏ارزش) با ميوه‏هاى تلخ و درختان شوره گز و اندكى درخت سدر مبدّل ساختيم! (16)


فَقَالُوا رَبَّنَا بَاعِدْ بَيْن‌َ أَسْفَارِنَا وَ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُم‌ْ فَجَعَلْنَاهُم‌ْ أَحَادِيث‌َ وَ مَزَّقْنَاهُم‌ْ كُل‌َّ مُمَزَّق‌ٍ إِن‌َّ فِي‌ ذَلِك‌َ لَآيَات‌ٍ لِكُل‌ِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ (سبأ: 19)

ولى (اين ناسپاس مردم) گفتند: «پروردگارا! ميان سفرهاى ما دورى بيفكن» (تا بينوايان نتوانند دوش به دوش اغنيا سفر كنند! و به اين طريق) آنها به خويشتن ستم كردند! و ما آنان را داستانهايى (براى عبرت ديگران) قرار داديم و جمعيّتشان را متلاشى ساختيم در اين ماجرا، نشانه‏هاى عبرتى براى هر صابر شكرگزار است. (19)


وَ لَقَدْ صَدَّق‌َ عَلَيْهِم‌ْ إِبْلِيس‌ُ ظَنَّه‌ُ فَاتَّبَعُوه‌ُ إِلاَّ فَرِيقَاً مِن‌َ الْمُؤْمِنين‌َ (سبأ: 20)

(آرى) بيقين، ابليس گمان خود را درباره آنها محقّق يافت كه همگى از او پيروى كردند جز گروه اندكى از مؤمنان! (20)


وَ مَا أَمْوَالُكُم‌ْ وَ لاَ أَوْلاَدُكُمْ‌ بِالَّتِي‌ تُقَرِّبُكُم‌ْ عِنْدَنَا زُلْفَي‌ إِلاَّ مَن‌ْ آمَن‌َ وَ عَمِل‌َ صَالِحَاً فَأُولَئِكَ‌ لَهُم‌ْ جَزَاءُ الضِّعْف‌ِ بِمَا عَمِلُوا وَ هُم‌ْ فِي‌ الْغُرُفَات‌ِ آمِنُون‌َ (سبأ: 37)

اموال و فرزندانتان هرگز شما را نزد ما مقرّب نمى‏سازد، جز كسانى كه ايمان بياورند و عمل صالحى انجام دهند كه براى آنان پاداش مضاعف در برابر كارهايى است كه انجام داده‏اند و آنها در غرفه‏هاى (بهشتى) در (نهايت) امنيّت خواهند بود! (37)


قُل‌ْ إِن‌َّ رَبِّي‌ يَبْسُط‌ُ الرِّزْق‌َ لِمَنْ‌ يَشَاءُ مِن‌ْ عِبَادِه‌ِ وَ يَقْدِرُ لَه‌ُ وَ مَا أَنْفَقْتُمْ‌ مِنْ‌ شَي‌ْءٍ فَهُوَ يُخْلِفُه‌ُ وَ هُوَ خَيْرُ الرَّازِقِين‌َ (سبأ: 39)

بگو: «پروردگارم روزى را براى هر كس بخواهد وسعت مى‏بخشد، و براى هر كس بخواهد تنگ (و محدود) مى‏سازد و هر چيزى را (در راه او) انفاق كنيد، عوض آن را مى‏دهد (و جاى آن را پر مى‏كند) و او بهترين روزى‏دهندگان است!» (39)


فَالْيَوْم‌َ لاَ يَمْلِك‌ُ بَعْضُكُم‌ْ لِبَعْض‌ٍ نَفْعَاً وَ لاَ ضَرَّاً وَ نَقُول‌ُ لِلَّذِين‌َ ظَلَمُوا ذُوقُوا عَذَاب‌َ النَّارِ الَّتِي‌ كُنْتُمْ‌ بِهَا تُكَذِّبُون‌َ (سبأ: 42)

(آرى) امروز هيچ يك از شما نسبت به ديگرى مالك سود و زيانى نيست! و به ظالمان مى‏گوييم: «بچشيد عذاب آتشى را كه تكذيب مى‏كرديد!» (42)


وَ كَذَّب‌َ الَّذِين‌َ مِنْ‌ قَبْلِهِم‌ْ وَ مَا بَلَغُوا مِعْشَارَ مَا آتَيْنَاهُم‌ْ فَكَذَّبُوا رُسُلِي‌ فَكَيْف‌َ كَان‌َ نَكِيرِ (سبأ: 45)

كسانى كه پيش از آنان بودند (نيز آيات الهى را) تكذيب كردند، در حالى كه اينها به يك دهم آنچه به آنان داديم نمى‏رسند! (آرى) آنها رسولان مرا تكذيب كردند پس ببين مجازات من (نسبت به آنها) چگونه بود! (45)


قُل‌ْ مَا سَأَلْتُكُمْ‌ مِن‌ْ أَجْرٍ فَهُوَ لَكُم‌ْ إِن‌ْ أَجْرِي‌َ إِلاَّ عَلَي‌ الله‌ِ وَ هُوَ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ شَهِيدٌ (سبأ: 47)

بگو: «هر اجر و پاداشى از شما خواسته‏ام براى خود شماست اجر من تنها بر خداوند است، و او بر همه چيز گواه است!» (47)


قُل‌ْ إِنْ‌ ضَلَلْت‌ُ فَإِنَّمَا أَضِل‌ُّ عَلَي‌ نَفْسِي‌ وَ إِنِ‌ اهْتَدَيْت‌ُ فَبِمَـا يُوحِي‌ إِلَيَّ رَبِّي‌ إِنَّه‌ُ سَمِيع‌ٌ قَرِيب‌ٌ (سبأ: 50)

بگو: «اگر من گمراه شوم، از ناحيه خود گمراه مى‏شوم و اگر هدايت يابم، به وسيله آنچه پروردگارم به من وحى مى‏كند هدايت مى‏يابم او شنواى نزديك است!» (50)


وَ لَوْ تَرَي‌ إِذْ فَزِعُوا فَلاَ فَوْت‌َ وَ أُخِذُوا مِنْ‌ مَكَان‌ٍ قَرِيب‌ٍ (سبأ: 51)

اگر ببينى هنگامى كه فريادشان بلند مى‏شود امّا نمى‏توانند (از عذاب الهى) بگريزند، و آنها را از جاى نزديكى (كه حتّى انتظارش را ندارند) مى‏گيرند (از درماندگى آنها تعجّب خواهى كرد)! (51)


مَا يَفْتَح‌ِ الله‌ُ لِلنَّاس‌ِ مِنْ‌ رَحْمَة‌ٍ فَلاَ مُمْسِك‌َ لَهَا وَ مَا يُمْسِك‌ْ فَلاَ مُرْسِل‌َ لَه‌ُ مِنْ‌ بَعْدِه‌ِ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيم‌ُ (فاطر: 2)

هر رحمتى را خدا به روى مردم بگشايد، كسى نمى‏تواند جلو آن را بگيرد و هر چه را امساك كند، كسى غير از او قادر به فرستادن آن نيست و او عزيز و حكيم است! (2)


يَا أَيُّهَا النَّاس‌ُ اذْكُرُوا نِعْمَت‌َ الله‌ِ عَلَيْكُم‌ْ هَل‌ْ مِن‌ْ خَالِق‌ٍ غَيْرُ الله‌ِ يَرْزُقُكُمْ‌ مِن‌َ السَّمَاءِ وَالْأَرْض‌ِ لاَ إِله‌َ إِلاَّ هُوَ فَأَنَّي‌ تُؤْفَكُون‌َ (فاطر: 3)

اى مردم! به ياد آوريد نعمت خدا را بر شما آيا آفريننده‏اى جز خدا هست كه شما را از آسمان و زمين روزى دهد؟! هيچ معبودى جز او نيست با اين حال چگونه به سوى باطل منحرف مى‏شويد؟! (3)


وَ إِنْ‌ يُكَذِّبُوك‌َ فَقَدْ كُذِّبَت‌ْ رُسُل‌ٌ مِنْ‌ قَبْلِك‌َ وَ إِلَي‌ الله‌ِ تُرْجَع‌ُ الْأُمُورُ (فاطر: 4)

اگر تو را تكذيب كنند (غم مخور، موضوع تازه‏اى نيست) پيامبران پيش از تو نيز تكذيب شدند و همه كارها بسوى خدا بازمى‏گردد. (4)


يَا أَيُّهَا النَّاس‌ُ إِن‌َّ وَعْدَ الله‌ِ حَق‌ٌّ فَلاَ تَغُرَّنَّكُم‌ُ الْحَيَاة‌ُ الدُّنْيَا وَ لاَ يَغُرَّنَّكُمْ‌ بِالله‌ِ الْغَرُورُ (فاطر: 5)

اى مردم! وعده خداوند حقّ است مبادا زندگى دنيا شما را بفريبد، و مبادا شيطان شما را فريب دهد و به (كرم) خدا مغرور سازد! (5)


إِن‌َّ الشَّيْطَان‌َ لَكُم‌ْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوه‌ُ عَدُوَّاً إِنَّمَا يَدْعُو حِزْبَه‌ُ لِيَكُونُوا مِن‌ْ أَصْحَاب‌ِ السَّعِيرِ (فاطر: 6)

البتّه شيطان دشمن شماست، پس او را دشمن بدانيد او فقط حزبش را به اين دعوت مى‏كند كه اهل آتش سوزان (جهنّم) باشند! (6)


أَفَمَنْ‌ زُيِّن‌َ لَه‌ُ سُوءُ عَمَلِه‌ِ فَرَآه‌ُ حَسَنَاً فَإِن‌َّ الله‌َ يُضِل‌ُّ مَنْ‌ يَشَاءُ وَ يَهْدِي‌ مَنْ‌ يَشَاءُ فَلاَ تَذْهَب‌ْ نَفْسُك‌َ عَلَيْهِم‌ْ حَسَرَات‌ٍ إِن‌َّ الله‌َ عَلِيم‌ٌ بِمَا يَصْنَعُون‌َ (فاطر: 8)

آيا كسى كه عمل بدش براى او آراسته شده و آن را خوب و زيبا مى‏بيند (همانند كسى است كه واقع را آن چنان كه هست مى‏يابد)؟! خداوند هر كس را بخواهد گمراه مى سازد و هر كس را بخواهد هدايت مى‏كند پس جانت به خاطر شدّت تأسف بر آنان از دست نرود خداوند به آنچه انجام مى‏دهند داناست! (8)


وَالله‌ُ الَّذِي‌ أَرْسَل‌َ الرِّيَاح‌َ فَتُثِيرُ سَحَابَاً فَسُقْنَاه‌ُ إِلَي‌ بَلَدٍ مَيِّت‌ٍ فَأَحْيَيْنَا بِه‌ِ الْأَرْض‌َ بَعْدَ مَوْتِهَا كَذَلِك‌َ النُّشُورُ (فاطر: 9)

خداوند كسى است كه بادها را فرستاد تا ابرهايى را به حركت درآورند سپس ما اين ابرها را به سوى زمين مرده‏اى رانديم و به وسيله آن، زمين را پس از مردنش زنده مى‏كنيم رستاخيز نيز همين گونه است! (9)


مَنْ‌ كَان‌َ يُرِيدُ الْعِزَّة‌َ فَلِالله‌ِ الْعِزَّة‌ُ جَمِيعَاً إِلَيْه‌ِ يَصْعَدُ الْكَلِم‌ُ الطَّيِّب‌ُ وَالْعَمَل‌ُ الصَّالِح‌ُ يَرْفَعُه‌ُ وَالَّذِين‌َ يَمْكُرُون‌َ السَّيِّئَات‌ِ لَهُم‌ْ عَذَاب‌ٌ شَدِيدٌ وَ مَكْرُ أُولَئِك‌َ هُوَ يَبُورُ (فاطر: 10)

كسى كه خواهان عزّت است (بايد از خدا بخواهد چرا كه) تمام عزّت براى خداست سخنان پاكيزه به سوى او صعود مى‏كند، و عمل صالح را بالا مى‏برد و آنها كه نقشه‏هاى بد مى‏كشند، عذاب سختى براى آنهاست و مكر (و تلاش افسادگرانه) آنان نابود مى‏شود (و به جايى نمى‏رسد)! (10)


وَ لاَ تَزِرُ وَازِرَة‌ٌ وِزْرَ أُخْرَي‌ وَ إِنْ‌ تَدْع‌ُ مُثْقَلَة‌ٌ إِلَي‌ حِمْلِهَا لاَ يُحْمَل‌ْ مِنْه‌ُ شَي‌ْءٌ وَ لَوْ كَان‌َ ذَا قُرْبَي‌ إِنَّمَا تُنْذِرُ الَّذِين‌َ يَخْشَوْن‌َ رَبَّهُمْ‌ بِالْغَيْب‌ِ وَ أَقَامُوا الصَّلاَة‌َ وَ مَنْ‌ تَزَكَّي‌ فَإِنَّمَا يَتَزَكَّي‌ لِنَفْسِه‌ِ وَ إِلَي‌ الله‌ِ الْمَصِيرُ (فاطر: 18)

هيچ گنهكارى بار گناه ديگرى را بر دوش نمى‏كشد و اگر شخص سنگين‏بارى ديگرى را براى حمل گناه خود بخواند، چيزى از آن را بر دوش نخواهد گرفت، هر چند از نزديكان او باشد! تو فقط كسانى را بيم‏مى‏دهى كه از پروردگار خود در پنهانى مى‏ترسند و نماز را برپا مى‏دارند و هر كس پاكى (و تقوا) پيشه كند، نتيجه آن به خودش بازمى‏گردد و بازگشت (همگان) به سوى خداست! (18)


وَ إِنْ‌ يُكَذِّبُوك‌َ فَقَدْ كَذَّب‌َ الَّذِين‌َ مِنْ‌ قَبْلِهِم‌ْ جَاءَتْهُم‌ْ رُسُلُهُمْ‌ بِالْبَيِّنَات‌ِ وَ بِالزُّبُرِ وَ بِالْكِتَاب‌ِ الْمُنِيرِ (فاطر: 25)

اگر تو را تكذيب كنند (عجيب نيست) كسانى كه پيش از آنان بودند (نيز پيامبران خود را) تكذيب كردند آنها با دلايل روشن و كتابهاى پند و موعظه و كتب آسمانى روشنگر (مشتمل بر معارف و احكام) به سراغ آنان آمدند (امّا كوردلان ايمان نياوردند). (25)


ثُم‌َّ أَخَذْت‌ُ الَّذِين‌َ كَفَرُوا فَكَيْف‌َ كَان‌َ نَكِيرِ (فاطر: 26)

سپس من كافران را (بعد از اتمام حجّت) گرفتم (و سخت مجازات كردم) مجازات من نسبت به آنان چگونه بود؟! (26)


أَلَم‌ْ تَرَ أَن‌َّ الله‌َ أَنْزَل‌َ مِن‌َ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجْنَا بِه‌ِ ثَمَرَات‌ٍ مُخْتَلِفَاً أَلْوَانُهَا وَ مِن‌َ الْجِبَال‌ِ جُدَدٌ بِيض‌ٌ وَ حُمْرٌ مُخْتَلِف‌ٌ أَلْوَانُهَا وَ غَرَابِيب‌ُ سُودٌ (فاطر: 27)

آيا نديدى خداوند از آسمان آبى فرو فرستاد كه بوسيله آن ميوه‏هايى رنگارنگ (از زمين) خارج ساختيم و از كوه‏ها نيز (به لطف پروردگار) جاده‏هايى آفريده شده سفيد و سرخ و به رنگهاى مختلف و گاه به رنگ كاملًا سياه! (27)


ثُم‌َّ أَوْرَثْنَا الْكِتَاب‌َ الَّذِين‌َ اصْطَفَيْنَا مِن‌ْ عِبَادِنَا فَمِنْهُم‌ْ ظَالِم‌ٌ لِنَفْسِه‌ِ وَ مِنْهُمْ‌ مُقْتَصِدٌ وَ مِنْهُم‌ْ سَابِق‌ٌ بِالْخَيْرَات‌ِ بِإِذْن‌ِ الله‌ِ ذَلِك‌َ هُوَ الْفَضْل‌ُ الْكَبِيرُ (فاطر: 32)

سپس اين كتاب (آسمانى) را به گروهى از بندگان برگزيده خود به ميراث داديم (امّا) از ميان آنها عده‏اى بر خود ستم كردند، و عده‏اى ميانه رو بودند، و گروهى به اذن خدا در نيكيها (از همه) پيشى گرفتند، و اين، همان فضيلت بزرگ است! (32)


وَالَّذِين‌َ كَفَرُوا لَهُم‌ْ نَارُ جَهَنَّم‌َ لاَ يُقْضَي‌ عَلَيْهِم‌ْ فَيَمُوتُوا وَ لاَ يُخَفَّف‌ُ عَنْهُمْ مِن‌ْ عَذَابِهَا كَذَلِك‌َ نَجْزِي‌ كُل‌َّ كَفُورٍ (فاطر: 36)

و كسانى كه كافر شدند، آتش دوزخ براى آنهاست هرگز فرمان مرگشان صادر نمى‏شود تا بميرند، و نه چيزى از عذابش از آنان تخفيف داده مى‏شود اين گونه هر كفران‏كننده‏اى را كيفر مى‏دهيم! (36)


وَ هُم‌ْ يَصْطَرِخُون‌َ فِيهَا رَبَّنَا أَخْرِجْنَا نَعْمَل‌ْ صَالِحَاً غَيْرَ الَّذِي‌ كُنَّا نَعْمَل‌ُ أَوَ لَم‌ْ نُعَمِّرْكُمْ‌ مَا يَتَذَكَّرُ فِيه‌ِ مَنْ‌ تَذَكَّرَ وَ جَاءَكُم‌ُ النَّذِيرُ فَذُوقُوا فَمَا لِلظَّالِمِين‌َ مِنْ‌ نَصِيرٍ (فاطر: 37)

آنها در دوزخ فرياد مى‏زنند: «پروردگارا! ما را خارج كن تا عمل صالحى انجام دهيم غير از آنچه انجام مى‏داديم!» (در پاسخ به آنان گفته مى‏شود:) آيا شما را به اندازه‏اى كه هر كس اهل تذكّر است در آن متذكّر مى‏شود عمر نداديم، و انذاركننده (الهى) به سراغ شما نيامد؟! اكنون بچشيد كه براى ظالمان هيچ ياورى نيست! (37)


هُوَ الَّذِي‌ جَعَلَكُم‌ْ خَلاَئِف‌َ فِي‌ الْأَرْض‌ِ فَمَنْ‌ كَفَرَ فَعَلَيْه‌ِ كُفْرُه‌ُ وَ لاَ يَزِيدُ الْكَافِرِين‌َ كُفْرُهُم‌ْ عِنْدَ رَبِّهِم‌ْ إِلاَّ مَقْتَاً وَ لاَ يَزِيدُ الْكَافِرِين‌َ كُفْرُهُم‌ْ إِلاَّ خَسَارَاً (فاطر: 39)

اوست كه شما را جانشينانى در زمين قرار داد هر كس كافر شود، كفر او به زيان خودش خواهد بود، و كافران را كفرشان جز خشم و غضب در نزد پروردگار چيزى نمى‏افزايد، و (نيز) كفرشان جز زيان و خسران چيزى بر آنها اضافه نمى‏كند! (39)


قُل‌ْ أَرَأَيْتُم‌ْ شُرَكَاءَكُم‌ُ الَّذِين‌َ تَدْعُون‌َ مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ أَرُونِي‌ مَاذَا خَلَقُوا مِن‌َ الْأَرْض‌ِ أَم‌ْ لَهُم‌ْ شِرْك‌ٌ فِي‌ السَّمَاوَات‌ِ أَم‌ْ آتَيْنَاهُم‌ْ كِتَابَاً فَهُم‌ْ عَلَي‌ بَيِّنَت‌ٍ مِنْه‌ُ بَل‌ْ إِنْ‌ يَعِدُ الظَّالِمُون‌َ بَعْضُهُمْ‌ بَعْضَاً إِلاَّ غُرُورَاً (فاطر: 40)

بگو: «اين معبودانى را كه جز خدا مى‏خوانيد به من نشان دهيد چه چيزى از زمين را آفريده‏اند، يا اينكه شركتى در (آفرينش و مالكيّت) آسمانها دارند؟! يا به آنان كتابى (آسمانى) داده‏ايم و دليلى از آن براى (شرك) خود دارند؟!» نه هيچ يك از اينها نيست، ظالمان فقط وعده‏هاى دروغين به يكديگر مى‏دهند! (40)


وَ أَقْسَمُوا بِالله‌ِ جَهْدَ أَيْمَانِهِم‌ْ لَئِنْ‌ جَاءَهُم‌ْ نَذِيرٌ لَيَكُونُن‌َّ أَهْدَي‌ مِن‌ْ إِحْدَي‌ الْأُمَم‌ِ فَلَمَّا جَاءَهُم‌ْ نَذِيرٌ مَا زَادَهُم‌ْ إِلاَّ نُفُورَاً (فاطر: 42)

آنان با نهايت تأكيد به خدا سوگند خوردند كه اگر پيامبرى انذاركننده به سراغشان آيد، هدايت يافته‏ترين امّتها خواهند بود امّا چون پيامبرى براى آنان آمد، جز فرار و فاصله‏گرفتن از (حق) چيزى بر آنها نيفزود! (42)


اسْتِكْبَارَاً فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَ مَكْرَ السَّيِّئ‌ِ وَ لاَ يَحِيق‌ُ الْمَكْرُ السَّيِّئ‌ُ إِلاَّ بِأَهْلِه‌ِ فَهَل‌ْ يَنْظُرُون‌َ إِلاَّ سُنَّت‌َ الْأَوَّلِين‌َ فَلَن‌ْ تَجِدَ لِسُنَّت‌ِ الله‌ِ تَبْدِيلاً وَ لَن‌ْ تَجِدَ لِسُنَّت‌ِ الله‌ِ تَحْوِيلاً (فاطر: 43)

اينها همه بخاطر استكبار در زمين و نيرنگهاى بدشان بود امّا اين نيرنگها تنها دامان صاحبانش را مى‏گيرد آيا آنها چيزى جز سنّت پيشينيان و (عذابهاى دردناك آنان) را انتظار دارند؟! هرگز براى سنّت خدا تبديل نخواهى يافت، و هرگز براى سنّت الهى تغييرى نمى‏يابى! (43)


أَوَ لَم‌ْ يَسِيرُوا فِي‌ الْأَرْض‌ِ فَيَنْظُرُوا كَيْف‌َ كَان‌َ عَاقِبَة‌ُ الَّذِين‌َ مِنْ‌ قَبْلِهِم‌ْ وَ كَانُوا أَشَدَّ مِنْهُم‌ْ قُوَّة‌ً وَ مَا كَان‌َ الله‌ُ لِيُعْجِزَه‌ُ مِنْ‌ شَي‌ْءٍ فِي‌ السَّمَاوَات‌ِ وَ لاَ فِي‌ الْأَرْض‌ِ إِنَّه‌ُ كَان‌َ عَلِيمَاً قَدِيرَاً (فاطر: 44)

آيا آنان در زمين نگشتند تا ببينند عاقبت كسانى كه پيش از آنها بودند چگونه بود؟! همانها كه از اينان قويتر (و نيرومندتر) بودند نه چيزى در آسمانها و نه چيزى در زمين از حوزه قدرت او بيرون نخواهد رفت او دانا و تواناست! (44)


وَ لَوْ يُؤَاخِذُ الله‌ُ النَّاس‌َ بِمَا كَسَبُوا مَا تَرَك‌َ عَلَي‌ ظَهْرِهَا مِنْ‌ دَابَّة‌ٍ وَ لَكِنْ‌ يُؤَخِّرُهُم‌ْ إِلَي‌ أَجَل‌ٍ مُسَمَّي‌ً فَإِذَا جاءَ أَجَلُهُم‌ْ فَإِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ بِعِبَادِه‌ِ بَصِيرَاً (فاطر: 45)

اگر خداوند مردم را به سبب كارهايى كه انجام داده‏اند مجازات كند، جنبنده‏اى را بر پشت زمين باقى نخواهد گذاشت! ولى (به لطفش) آنها را تا سرآمد معيّنى تأخير مى‏اندازد (و مهلت اصلاح مى‏دهد) امّا هنگامى كه اجل آنان فرا رسد، (خداوند هر كس را به مقتضاى عملش جزا مى‏دهد) او نسبت به بندگانش بيناست (و از اعمال و نيّات همه آگاه است)! (45)


لِتُنْذِرَ قَوْمَاً مَا أُنْذِرَ آبَاؤُهُم‌ْ فَهُم‌ْ غَافِلُون‌َ (يس: 6)

تا قومى را بيم دهى كه پدرانشان انذار نشدند، از اين رو آنان غافلند! (6)


لَقَدْ حَق‌َّ الْقَوْل‌ُ عَلَي‌ أَكْثَرِهِم‌ْ فَهُم‌ْ لاَ يُؤْمِنُون‌َ (يس: 7)

فرمان (الهى) درباره بيشتر آنها تحقق يافته، به همين جهت ايمان نمى‏آورند! (7)


إِنَّا جَعَلْنَا فِي‌ أَعْنَاقِهِم‌ْ أَغْلاَلاً فَهِي‌َ إِلَي‌ الْأَذْقَان‌ِ فَهُمْ‌ مُقْمَحُون‌َ (يس: 8)

ما در گردنهاى آنان غلهايى قرار داديم كه تا چانه‏ها ادامه دارد و سرهاى آنان را به بالا نگاه داشته است! (8)


وَ جَعَلْنَا مِنْ‌ بَيْن‌ِ أَيْدِيهِم‌ْ سَدَّاً وَ مِن‌ْ خَلْفِهِم‌ْ سَدَّاً فَأَغْشَيْنَاهُم‌ْ فَهُم‌ْ لاَ يُبْصِرُون‌َ (يس: 9)

و در پيش روى آنان سدّى قرار داديم، و در پشت سرشان سدّى و چشمانشان را پوشانده‏ايم، لذا نمى‏بينند! (9)


إِنَّمَا تُنْذِرُ مَن‌ِ اتَّبَع‌َ الذِّكْرَ وَ خَشِي‌َ الرَّحْمَن‌َ بِالْغَيْب‌ِ فَبَشِّرْه‌ُ بِمَغْفِرَة‌ٍ وَ أَجْرٍ كَرِيم‌ٍ (يس: 11)

تو فقط كسى را انذار مى‏كنى كه از اين يادآورى (الهى) پيروى كند و از خداوند رحمان در نهان بترسد چنين كسى را به آمرزش و پاداشى پرارزش بشارت ده! (11)


إِذْ أَرْسَلْنَا إِلَيْهِم‌ُ اثْنَيْن‌ِ فَكَذَّبُوهُمَا فَعَزَّزْنَا بِثَالِث‌ٍ فَقَالُوا إِنَّا إِلَيْكُمْ‌ مُرْسَلُون‌َ (يس: 14)

هنگامى كه دو نفر از رسولان را بسوى آنها فرستاديم، امّا آنان رسولان (ما) را تكذيب كردند پس براى تقويت آن دو، شخص سوّمى فرستاديم، آنها همگى گفتند: «ما فرستادگان (خدا) به سوى شما هستيم!» (14)


إِنِّي‌ آمَنْت‌ُ بِرَبِّكُم‌ْ فَاسْمَعُون‌ِ (يس: 25)

(به همين دليل) من به پروردگارتان ايمان آوردم پس به سخنان من گوش فرا دهيد!» (25)


إِنْ‌ كَانَت‌ْ إِلاَّ صَيْحَة‌ً وَاحِدَة‌ً فَإِذَا هُم‌ْ خَامِدُون‌َ (يس: 29)

(بلكه) فقط يك صيحه آسمانى بود، ناگهان همگى خاموش شدند! (29)


وَ آيَة‌ٌ لَهُم‌ُ الْأَرْض‌ُ الْمَيْتَة‌ُ أَحْيَيْنَاهَا وَ أَخْرَجْنَا مِنْهَا حَبَّاً فَمِنْه‌ُ يَأْكُلُون‌َ (يس: 33)

زمين مرده براى آنها آيتى است، ما آن را زنده كرديم و دانه‏هاى (غذايى) از آن خارج ساختيم كه از آن مى‏خورند (33)


لِيَأْكُلُوا مِنْ‌ ثَمَرِه‌ِ وَ مَا عَمِلَتْه‌ُ أَيْدِيهِم‌ْ أَفَلاَ يَشْكُرُون‌َ (يس: 35)

تا از ميوه آن بخورند در حالى كه دست آنان هيچ دخالتى در ساختن آن نداشته است! آيا شكر خدا را بجا نمى‏آورند؟! (35)


وَ آيَة‌ٌ لَهُم‌ُ اللَّيْل‌ُ نَسْلَخ‌ُ مِنْه‌ُ النَّهَارَ فَإِذَا هُمْ‌ مُظْلِمُون‌َ (يس: 37)

شب (نيز) براى آنها نشانه‏اى است (از عظمت خدا) ما روز را از آن برمى‏گيريم، ناگهان تاريكى آنان را فرا مى‏گيرد! (37)


وَ إِنْ‌ نَشَأْ نُغْرِقْهُم‌ْ فَلاَ صَرِيخ‌َ لَهُم‌ْ وَ لاَ هُم‌ْ يُنْقَذُون‌َ (يس: 43)

و اگر بخواهيم آنها را غرق مى‏كنيم بطورى كه نه فريادرسى داشته باشند و نه نجات داده شوند! (43)


فَلاَ يَسْتَطِيعُون‌َ تَوْصِيَة‌ً وَ لاَ إِلَي‌ أَهْلِهِم‌ْ يَرْجِعُون‌َ (يس: 50)

(چنان غافلگير مى‏شوند كه حتّى) نمى‏توانند وصيّتى كنند يا به سوى خانواده خود بازگردند! (50)


وَ نُفِخ‌َ فِي‌ الصُّورِ فَإِذَا هُمْ‌ مِن‌َ الْأَجْدَاث‌ِ إِلَي‌ رَبِّهِم‌ْ يَنْسِلُون‌َ (يس: 51)

(بار ديگر) در «صور» دميده مى‏شود، ناگهان آنها از قبرها، شتابان به سوى (دادگاه) پروردگارشان مى‏روند! (51)


إِنْ‌ كَانَت‌ْ إِلاَّ صَيْحَة‌ً وَاحِدَة‌ً فَإِذَا هُم‌ْ جَمِيع‌ٌ لَدَيْنَا مُحْضَرُون‌َ (يس: 53)

صيحه واحدى بيش نيست، (فريادى عظيم برمى‏خيزد) ناگهان همگى نزد ما احضار مى‏شوند! (53)


فَالْيَوْم‌َ لاَ تُظْلَم‌ُ نَفْس‌ٌ شَيْءً وَ لاَ تُجْزَوْن‌َ إِلاَّ مَا كُنْتُم‌ْ تَعْمَلُون‌َ (يس: 54)

(و به آنها گفته مى‏شود:) امروز به هيچ كس ذرّه‏اى ستم نمى‏شود، و جز آنچه را عمل مى‏كرديد جزا داده نمى‏شويد! (54)


وَ لَقَدْ أَضَل‌َّ مِنْكُم‌ْ جِبِلاًّ كَثِيرَاً أَفَلَم‌ْ تَكُونُوا تَعْقِلُون‌َ (يس: 62)

او گروه زيادى از شما را گمراه كرد، آيا انديشه نكرديد؟! (62)


وَ لَوْ نَشَاءُ لَطَمَسْنَا عَلَي‌ أَعْيُنِهِم‌ْ فَاسْتبَقُوا الصِّرَاط‌َ فَأَنَّي‌ يُبْصِرُون‌َ (يس: 66)

و اگر بخواهيم چشمانشان را محو كنيم سپس براى عبور از راه، مى‏خواهند بر يكديگر پيشى بگيرند، امّا چگونه مى‏توانند ببينند؟! (66)


وَ لَوْ نَشَاءُ لَمَسَخْنَاهُم‌ْ عَلَي‌ مَكَانَتِهِم‌ْ فَمَا اسْتَطَاعُوا مُضِيَّاً وَ لاَ يَرْجِعُون‌َ (يس: 67)

و اگر بخواهيم آنها را در جاى خود مسخ مى‏كنيم (و به مجسمه‏هايى بى‏روح مبدّل مى‏سازيم) تا نتوانند راه خود را ادامه دهند يا به عقب برگردند! (67)


وَ مَنْ‌ نُعَمِّرْه‌ُ نُنَكِّسْه‌ُ فِي‌ الْخَلْق‌ِ أَفَلاَ يَعْقِلُون‌َ (يس: 68)

هر كس را طول عمر دهيم، در آفرينش واژگونه‏اش مى‏كنيم (و به ناتوانى كودكى باز مى‏گردانيم) آيا انديشه نمى‏كنند؟! (68)


أَوَ لَم‌ْ يَرَوْا أَنَّا خَلَقْنَا لَهُمْ‌ مِمَّا عَمِلَت‌ْ أَيْدِينَا أَنْعَامَاً فَهُم‌ْ لَهَا مَالِكُون‌َ (يس: 71)

آيا نديدند كه از آنچه با قدرت خود به عمل آورده‏ايم چهارپايانى براى آنان آفريديم كه آنان مالك آن هستند؟! (71)


وَ ذَلَّلْنَاهَا لَهُم‌ْ فَمِنْهَا رَكُوبُهُم‌ْ وَ مِنْهَا يَأْكُلُون‌َ (يس: 72)

و آنها را رام ايشان ساختيم، هم مركب آنان از آن است و هم از آن تغذيه مى‏كنند (72)


وَ لَهُم‌ْ فِيهَا مَنَافِع‌ُ وَ مَشَارِب‌ُ أَفَلاَ يَشْكُرُون‌َ (يس: 73)

و براى آنان بهره‏هاى ديگرى در آن (حيوانات) است و نوشيدنيهايى گوارا آيا با اين حال شكرگزارى نمى‏كنند؟! (73)


فَلاَ يَحْزُنْك‌َ قَوْلُهُم‌ْ إِنَّا نعْلَم‌ُ مَا يُسِرُّون‌َ وَ مَا يُعْلِنُون‌َ (يس: 76)

پس سخنانشان تو را غمگين نسازد، ما آنچه را پنهان مى‏دارند و آنچه را آشكار مى‏كنند مى‏دانيم! (76)


أَوَ لَم‌ْ يَرَ الْإِنْسَان‌ُ أَنَّا خَلَقْنَاه‌ُ مِنْ‌ نُطْفَة‌ٍ فَإِذَا هُوَ خَصِيم‌ٌ مُبِين‌ٌ (يس: 77)

آيا انسان نمى‏داند كه ما او را از نطفه‏اى بى‏ارزش آفريديم؟! و او (چنان صاحب قدرت و شعور و نطق شد كه) به مخاصمه آشكار (با ما) برخاست! (77)


الَّذِي‌ جَعَل‌َ لَكُمْ‌ مِن‌َ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ نَارَاً فَإِذَا أَنْتُمْ‌ مِنْه‌ُ تُوقِدُون‌َ (يس: 80)

همان كسى كه براى شما از درخت سبز، آتش آفريد و شما بوسيله آن، آتش مى‏افروزيد!» (80)


إِنَّمَا أَمْرُه‌ُ إِذَا أَرَادَ شَيْءً أَنْ‌ يَقُول‌َ لَه‌ُ كُنْ‌ فَيَكُون‌ُ (يس: 82)

فرمان او چنين است كه هر گاه چيزى را اراده كند، تنها به آن مى‏گويد: «موجود باش!»، آن نيز بى‏درنگ موجود مى‏شود! (82)


فَسُبْحَان‌َ الَّذِي‌ بِيَدِه‌ِ مَلَكُوت‌ُ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ وَ إِلَيْه‌ِ تُرْجَعُون‌َ (يس: 83)

پس منزّه است خداوندى كه مالكيّت و حاكميّت همه چيز در دست اوست و شما را به سوى او بازمى‏گردانند! (83)


فَالزَّاجِرَات‌ِ زَجْرَاً (صافات: 2)

و به نهى كنندگان و (بازدارندگان) (2)


فَالتَّالِيَات‌ِ ذِكْرَاً (صافات: 3)

و تلاوت‏كنندگان پياپى آيات الهى ... (3)


إِلاَّ مَن‌ْ خَطِف‌َ الْخَطْفَة‌َ فَأَتْبَعَه‌ُ شِهَاب‌ٌ ثَاقِب‌ٌ (صافات: 10)

مگر آنها كه در لحظه‏اى كوتاه براى استراق سمع به آسمان نزديك شوند، كه «شهاب ثاقب» آنها را تعقيب مى‏كند! (10)


فَاسْتَفْتِهِم‌ْ أَهُم‌ْ أَشَدُّ خَلْقَاً أَمْ‌ مَن‌ْ خَلَقْنَا إِنَّا خَلَقْنَاهُمْ‌ مِنْ‌ طِين‌ٍ لاَزِب‌ٍ (صافات: 11)

از آنان بپرس: «آيا آفرينش (و معاد) آنان سخت‏تر است يا آفرينش فرشتگان (و آسمانها و زمين)؟! ما آنان را از گل چسبنده‏اى آفريديم! (11)


فَإِنَّمَا هِي‌َ زَجْرَة‌ٌ وَاحِدَة‌ٌ فَإِذَا هُم‌ْ يَنْظُرُون‌َ (صافات: 19)

تنها يك صيحه عظيم واقع مى‏شود، ناگهان همه (از قبرها برمى‏خيزند و) نگاه مى‏كنند! (19)


مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ فَاهْدُوهُم‌ْ إِلَي‌ صِرَاط‌ِ الْجَحِيم‌ِ (صافات: 23)

(آرى آنچه را) جز خدا مى‏پرستيدند جمع كنيد و بسوى راه دوزخ هدايتشان كنيد! (23)


فَحَق‌َّ عَلَيْنَا قَوْل‌ُ رَبِّنَا إِنَّا لَذَائِقُون‌َ (صافات: 31)

اكنون فرمان پروردگارمان بر همه ما مسلّم شده، و همگى از عذاب او مى‏چشيم! (31)


فَأَغْوَيْنَاكُم‌ْ إِنَّا كُنَّا غَاوِين‌َ (صافات: 32)

ما شما را گمراه كرديم، همان گونه كه خود گمراه بوديم! (32)


فَإِنَّهُم‌ْ يَوْمَئِذٍ فِي‌ الْعَذَاب‌ِ مُشْتَرِكُون‌َ (صافات: 33)

(آرى) همه آنها [پيشوايان و پيروان گمراه‏] در آن روز در عذاب الهى مشتركند! (33)


فَأَقْبَل‌َ بَعْضُهُم‌ْ عَلَي‌ بَعْض‌ٍ يَتَسَاءَلُون‌َ (صافات: 50)

(در حالى كه آنها غرق گفتگو هستند) بعضى رو به بعضى ديگر كرده مى‏پرسند ... (50)


فَاطَّلَع‌َ فَرَآه‌ُ فِي‌ سَوَاءِ الْجَحِيم‌ِ (صافات: 55)

اينجاست كه نگاهى مى‏كند، ناگهان او را در ميان دوزخ مى‏بيند. (55)


أَفَمَا نَحْن‌ُ بِمَيِّتِين‌َ (صافات: 58)

(سپس به ياران خود مى‏گويد: اى دوستان!) آيا ما هرگز نمى‏ميريم (و در بهشت جاودانه خواهيم بود)، (58)


لِمِثْل‌ِ هَذَا فَلْيَعْمَل‌ِ الْعَامِلُون‌َ (صافات: 61)

آرى، براى مثل اين، بايد عمل‏كنندگان عمل كنند! (61)


فَإِنَّهُم‌ْ لَآكِلُون‌َ مِنْهَا فَمَالِئُون‌َ مِنْهَا الْبُطُون‌َ (صافات: 66)

آنها [مجرمان‏] از آن مى‏خورند و شكمها را از آن پر مى‏كنند! (66)


فَهُم‌ْ عَلَي‌ آثَارِهِم‌ْ يُهْرَعُون‌َ (صافات: 70)

با اين حال به سرعت بدنبال آنان كشانده مى‏شوند! (70)


فَانْظُرْ كَيف‌َ كَان‌َ عَاقِبَة‌ُ الْمُنْذَرِين‌َ (صافات: 73)

ولى بنگر عاقبت انذارشوندگان چگونه بود! (73)


وَ لَقَدْ نَادَانَا نُوح‌ٌ فَلَنِعْم‌َ الْمُـجِيبُون‌َ (صافات: 75)

و نوح، ما را خواند (و ما دعاى او را اجابت كرديم) و چه خوب اجابت كننده‏اى هستيم! (75)


فَمَا ظَنُّكُمْ‌ بِرَب‌ِّ الْعَالَمِين‌َ (صافات: 87)

شما درباره پروردگار عالميان چه گمان مى‏بريد؟! (87)


فَنَظَرَ نَظْرَة‌ً فِي‌ النُّجُوم‌ِ (صافات: 88)

(سپس) نگاهى به ستارگان افكند ... (88)


فَقَال‌َ إِنِّي‌ سَقِيم‌ٌ (صافات: 89)

و گفت: «من بيمارم (و با شما به مراسم جشن نمى‏آيم)!» (89)


فَتَوَلَّوْا عَنْه‌ُ مُدْبِرِين‌َ (صافات: 90)

آنها از او روى برتافته و به او پشت كردند (و بسرعت دور شدند.) (90)


فَرَاغ‌َ إِلَي‌ آلِهَتِهِم‌ْ فَقَال‌َ أَلاَ تَأْكُلُون‌َ (صافات: 91)

(او وارد بتخانه شد) مخفيانه نگاهى به معبودانشان كرد و از روى تمسخر گفت: «چرا (از اين غذاها) نمى‏خوريد؟! (91)


فَرَاغ‌َ عَلَيْهِم‌ْ ضَرْبَاً بِالْيَـمِين‌ِ (صافات: 93)

سپس بسوى آنها رفت و ضربه‏اى محكم با دست راست بر پيكر آنها فرود آورد (و جز بت بزرگ، همه را درهم شكست). (93)


فَأَقْبَلُوا إِلَيْه‌ِ يَزِفُّون‌َ (صافات: 94)

آنها با سرعت به او روى آوردند. (94)


قَالُوا ابْنُوا لَه‌ُ بُنْيَانَاً فَأَلْقُوه‌ُ فِي‌ الْجَحِيم‌ِ (صافات: 97)

(بت‏پرستان) گفتند: «بناى مرتفعى براى او بسازيد و او را در جهنّمى از آتش بيفكنيد!» (97)


فَأَرَادُوا بِه‌ِ كَيْدَاً فَجَعَلْنَاهُم‌ُ الْأَسْفَلِين‌َ (صافات: 98)

آنها طرحى براى نابودى ابراهيم ريخته بودند، ولى ما آنان را پست و مغلوب ساختيم! (98)


فَبَشَّرْنَاه‌ُ بِغُلاَم‌ٍ حَلِيم‌ٍ (صافات: 101)

ما او [ابراهيم‏] را به نوجوانى بردبار و صبور بشارت داديم! (101)


فَلَمَّا بَلَغ‌َ مَعَه‌ُ السَّعْي‌َ قَال‌َ يَا بُنَي‌َّ إِنِّي‌ أَرَي‌ فِي‌ الْمَنَام‌ِ أَنِّي‌ أَذْبَحُك‌َ فَانْظُرْ مَاذَا تَرَي‌ قَال‌َ يَا أَبَت‌ِ افْعَل‌ْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِي‌ إِنْ‌ شَاءَ الله‌ُ مِن‌َ الصَّابِرِين‌َ (صافات: 102)

هنگامى كه با او به مقام سعى و كوشش رسيد، گفت: «پسرم! من در خواب ديدم كه تو را ذبح مى‏كنم، نظر تو چيست؟» گفت «پدرم! هر چه دستور دارى اجرا كن، به خواست خدا مرا از صابران خواهى يافت!» (102)


فَلَمَّا أَسْلَمَا وَ تَلَّه‌ُ لِلْجَبِين‌ِ (صافات: 103)

هنگامى كه هر دو تسليم شدند و ابراهيم جبين او را بر خاك نهاد ... (103)


وَ نَصَرْنَاهُم‌ْ فَكَانُوا هُم‌ُ الْغَالِبِين‌َ (صافات: 116)

و آنها را يارى كرديم تا بر دشمنان خود پيروز شدند! (116)


فَكَذَّبُوه‌ُ فَإِنَّهُم‌ْ لَمُـحْضَرُون‌َ (صافات: 127)

امّا آنها او را تكذيب كردند ولى به يقين همگى (در دادگاه عدل الهى) احضار مى‏شوند! (127)


وَ بِاللَّيْل‌ِ أَفَلاَ تَعْقِلُون‌َ (صافات: 138)

و (همچنين) شبانگاه آيا نمى‏انديشيد؟! (138)


فَسَاهَم‌َ فَكَان‌َ مِن‌َ الْمُدْحَضِين‌َ (صافات: 141)

و با آنها قرعه افكند، (و قرعه به نام او افتاد و) مغلوب شد! (141)


فَالْتَقَمَه‌ُ الْحُوت‌ُ وَ هُوَ مُلِيم‌ٌ (صافات: 142)

(او را به دريا افكندند) و ماهى عظيمى او را بلعيد، در حالى كه مستحقّ سرزنش بود! (142)


فَلَوْلاَ أَنَّه‌ُ كَان‌َ مِن‌َ الْمُسَبِّحِين‌َ (صافات: 143)

و اگر او از تسبيح‏كنندگان نبود ... (143)


فَنَبَذْنَاه‌ُ بِالْعَرَاءِ وَ هُوَ سَقِيم‌ٌ (صافات: 145)

(به هر حال ما او را رهايى بخشيديم و) او را در يك سرزمين خشك خالى از گياه افكنديم در حالى كه بيمار بود! (145)


فَآمَنُوا فَمَتَّعْنَاهُم‌ْ إِلَي‌ حِين‌ٍ (صافات: 148)

آنها ايمان آوردند، از اين رو تا مدّت معلومى آنان را از مواهب زندگى بهره‏مند ساختيم! (148)


فَاسْتَفْتِهِم‌ْ أَلِرَبِّك‌َ الْبَنَات‌ُ وَ لَهُم‌ْ الْبَنُون‌َ (صافات: 149)

از آنان بپرس: آيا پروردگارت دخترانى دارد و پسران از آن آنهاست؟! (149)


أَفَلاَ تَذَكَّرُون‌َ (صافات: 155)

آيا متذكّر نمى‏شويد؟! (155)


فَأْتُوا بِكِتَابِكُم‌ْ إِنْ‌ كُنْتُم‌ْ صَادِقِين‌َ (صافات: 157)

كتابتان را بياوريد اگر راست مى‏گوييد! (157)


فَإِنَّكُم‌ْ وَ مَا تَعْبُدُون‌َ (صافات: 161)

شما و آنچه را پرستش مى‏كنيد، (161)


فَكَفَرُوا بِه‌ِ فَسَوْف‌َ يَعْلَمُون‌َ (صافات: 170)

(امّا هنگامى كه اين كتاب بزرگ آسمانى بر آنها نازل شد،) به آن كافر شدند ولى بزودى (نتيجه كار خود را) خواهند دانست! (170)


فَتَوَل‌َّ عَنْهُم‌ْ حَتَّي‌ حِين‌ٍ (صافات: 174)

از آنها [كافران‏] روى بگردان تا زمان معيّنى (كه فرمان جهاد فرارسد)! (174)


وَ أَبْصِرْهُم‌ْ فَسَوْف‌َ يُبْصِرُون‌َ (صافات: 175)

و وضع آنها را بنگر (چه بى‏محتواست) اما بزودى (نتيجه اعمال خود را) مى‏بينند! (175)


أَفَبِعَذَابِنَا يَسْتَعْجِلُون‌َ (صافات: 176)

آيا آنها براى عذاب ما شتاب مى‏كنند؟! (176)


فَإِذَا نَزَل‌َ بِسَاحَتِهِم‌ْ فَسَاءَ صَبَاح‌ُ الْمُنْذَرِين‌َ (صافات: 177)

امّا هنگامى كه عذاب ما در آستانه خانه‏هايشان فرود آيد، انذارشدگان صبحگاه بدى خواهند داشت! (177)


وَ أَبْصِرْ فَسَوْف‌َ يُبْصِرُون‌َ (صافات: 179)

و وضع كارشان را ببين آنها نيز به زودى (نتيجه اعمال خود را) مى‏بينند! (179)


كَم‌ْ أَهْلَكْنَا مِنْ‌ قَبْلِهِمْ‌ مِنْ‌ قَرْن‌ٍ فَنَادَوْا وَ لاَت‌َ حِين‌َ مَنَاص‌ٍ (ص: 3)

چه بسيار اقوامى را كه پيش از آنها هلاك كرديم و به هنگام نزول عذاب فرياد مى‏زدند (و كمك مى‏خواستند) ولى وقت نجات گذشته بود! (3)


أَم‌ْ لَهُمْ‌ مُلْك‌ُ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ وَ مَا بَيْنَهُمَا فَلْيَرْتَقُوا فِي‌ الْأَسْبَاب‌ِ (ص: 10)

يا اينكه مالكيّت و حاكميّت آسمانها و زمين و آنچه ميان اين دو است از آن آنهاست؟! (اگر چنين است) با هر وسيله ممكن به آسمانها بروند (و جلو نزول وحى را بر قلب پاك محمّد بگيرند)! (10)


إِنْ‌ كُل‌ٌّ إِلاَّ كَذَّب‌َ الرُّسُل‌َ فَحَق‌َّ عِقَاب‌ِ (ص: 14)

هر يك (از اين گروه‏ها) رسولان را تكذيب كردند، و عذاب الهى درباره آنان تحقق يافت! (14)


إِذْ دَخَلُوا عَلَي‌ دَاوُدَ فَفَزِع‌َ مِنْهُم‌ْ قَالُوا لاَ تَخَف‌ْ خَصْمان‌ِ بَغَي‌ بَعْضُنَا عَلَي‌ بَعْض‌ٍ فَاحْكُمْ‌ بَيْنَنَا بِالْحَق‌ِّ وَ لاَ تُشْطِط‌ْ وَاهْدِنَا إِلَي‌ سَوَاءِ الصِّرَاط‌ِ (ص: 22)

در آن هنگام كه (بى‏مقدمه) بر او وارد شدند و او از ديدن آنها وحشت كرد گفتند: «نترس، دو نفر شاكى هستيم كه يكى از ما بر ديگرى ستم كرده اكنون در ميان ما بحق داورى كن و ستم روا مدار و ما را به راه راست هدايت كن! (22)


إِن‌َّ هَذَا أَخِي‌ لَه‌ُ تِسْع‌ٌ وَ تِسْعُون‌َ نَعْجَة‌ً وَ لِي‌َ نَعْجَة‌ٌ وَاحِدَة‌ٌ فَقَال‌َ أَكْفِلْنِيهَا وَ عَزَّنِي‌ فِي‌ الْخِطَاب‌ِ (ص: 23)

اين برادر من است و او نود و نه ميش دارد و من يكى بيش ندارم امّا او اصرار مى‏كند كه: اين يكى را هم به من واگذار و در سخن بر من غلبه كرده است!» (23)


قَال‌َ لَقَدْ ظَلَمَك‌َ بِسُؤَال‌ِ نَعْجَتِك‌َ إِلَي‌ نِعَاجِه‌ِ وَ إِن‌َّ كَثِيرَاً مِن‌َ الْخُلَطَاءِ لَيَبْغِي‌ بَعْضُهُم‌ْ عَلَي‌ بَعْض‌ٍ إِلاَّ الَّذِين‌َ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَات‌ِ وَ قَلِيل‌ٌ مَا هُم‌ْ وَ ظَن‌َّ دَاوُدُ أَنَّمَا فَتَنَّاه‌ُ فَاسْتَغْفَرَ رَبَّه‌ُ وَ خَرَّ رَاكِعَاً وَ أَنَاب‌َ (ص: 24)

(داوود) گفت: «مسلّماً او با درخواست يك ميش تو براى افزودن آن به ميشهايش، بر تو ستم نموده و بسيارى از شريكان (و دوستان) به يكديگر ستم مى‏كنند، مگر كسانى كه ايمان آورده و اعمال صالح انجام داده‏اند امّا عدّه آنان كم است!» داوود دانست كه ما او را (با اين ماجرا) آزموده‏ايم، از اين رو از پروردگارش طلب آمرزش نمود و به سجده افتاد و توبه كرد. (24)


فَغَفَرْنَا لَه‌ُ ذَلِك‌َ وَ إِن‌َّ لَه‌ُ عِنْدَنَا لَزُلْفَي‌ وَ حُسْن‌َ مَآب‌ٍ (ص: 25)

ما اين عمل را بر او بخشيديم و او نزد ما داراى مقامى والا و سرانجامى نيكوست! (25)


يَا دَاوُدُ إِنَّا جَعَلْنَاك‌َ خَلِيفَة‌ً فِي‌ الْأَرْض‌ِ فَاحْكُمْ‌ بَيْن‌َ النَّاس‌ِ بِالْحَق‌ِّ وَ لاَ تَتَّبِع‌ِ الْهَوَي‌ فَيُضِلَّك‌َ عَنْ‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ إِن‌َّ الَّذِين‌َ يَضِلُّون‌َ عَنْ‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ لَهُم‌ْ عَذَاب‌ٌ شَدِيدٌ بِمَا نَسُوا يَوْم‌َ الْحِسَاب‌ِ (ص: 26)

اى داوود! ما تو را خليفه و (نماينده خود) در زمين قرار داديم پس در ميان مردم بحق داورى كن، و از هواى نفس پيروى مكن كه تو را از راه خدا منحرف سازد كسانى كه از راه خدا گمراه شوند، عذاب شديدى بخاطر فراموش كردن روز حساب دارند! (26)


وَ مَا خَلَقْنَا السَّمَاءَ وَالْأَرْض‌َ وَ مَا بَيْنَهُمَا بَاطِلاً ذَلِك‌َ ظَن‌ُّ الَّذِين‌ كَفَرُوا فَوَيْل‌ٌ لِلَّذِين‌َ كَفَرُوا مِن‌َ النَّارِ (ص: 27)

ما آسمان و زمين و آنچه را ميان آنهاست بيهوده نيافريديم اين گمان كافران است واى بر كافران از آتش (دوزخ)! (27)


فَقَال‌َ إِنِّي‌ أَحْبَبْت‌ُ حُب‌َّ الْخَيْرِ عَنْ‌ ذِكْرِ رَبِّي‌ حَتَّي‌ تَوَارَت‌ْ بِالْحِجَاب‌ِ (ص: 32)

گفت: «من اين اسبان را بخاطر پروردگارم دوست دارم (و مى‏خواهم از آنها در جهاد استفاده كنم»، او هم چنان به آنها نگاه مى‏كرد) تا از ديدگانش پنهان شدند. (32)


رُدُّوهَا عَلَيَّ‌ فَطَفِق‌َ مَسْحَاً بِالسُّوق‌ِ وَالْأَعْنَاق‌ِ (ص: 33)

(آنها به قدرى جالب بودند كه گفت:) بار ديگر آنها را نزد من بازگردانيد! و دست به ساقها و گردنهاى آنها كشيد (و آنها را نوازش داد). (33)


فَسَخَّرْنَا لَه‌ُ الرِّيح‌َ تَجْرِي‌ بِأَمْرِه‌ِ رُخَاءً حَيْث‌ُ أَصَاب‌َ (ص: 36)

پس ما باد را مسخّر او ساختيم تا به فرمانش بنرمى حركت كند و به هر جا او مى‏خواهد برود! (36)


هَذَا عَطَاؤُنَا فَامْنُن‌ْ أَوْ أَمْسِك‌ْ بِغَيْرِ حِسَاب‌ٍ (ص: 39)

(و به او گفتيم:) اين عطاى ما است، به هر كس مى‏خواهى (و صلاح مى‏بينى) ببخش، و از هر كس مى‏خواهى امساك كن، و حسابى بر تو نيست (تو امين هستى)! (39)


وَ خُذْ بِيَدِك‌َ ضِغْثَاً فَاضْرِب‌ْ بِه‌ِ وَ لاَ تَحْنَث‌ْ إِنَّا وَجَدْنَاه‌ُ صَابِرَاً نِعْم‌َ الْعَبْدُ إِنَّه‌ُ أَوَّاب‌ٌ (ص: 44)

(و به او گفتيم:) بسته‏اى از ساقه‏هاى گندم (يا مانند آن) را برگير و با آن (همسرت را) بزن و سوگند خود را مشكن! ما او را شكيبا يافتيم چه بنده خوبى كه بسيار بازگشت‏كننده (به سوى خدا) بود! (44)


جَهَنَّم‌َ يَصْلَوْنَهَا فَبِئْس‌َ الْمِهَادُ (ص: 56)

دوزخ، كه در آن وارد مى‏شوند و چه بستر بدى است! (56)


هَذَا فَلْيَذُوقُوه‌ُ حَمِيم‌ٌ وَ غَسَّاق‌ٌ (ص: 57)

اين نوشابه «حميم» و «غسّاق» است [دو مايع سوزان و تيره رنگ‏] كه بايد از آن بچشند! (57)


قَالُوا بَل‌ْ أَنْتُم‌ْ لاَ مَرْحَبَاً بِكُم‌ْ أَنْتُم‌ْ قَدَّمْتُمُوه‌ُ لَنَا فَبِئْس‌َ الْقَرَارُ (ص: 60)

آنها (به رؤساى خود) مى‏گويند: «بلكه خوشامد بر شما مباد كه اين عذاب را شما براى ما فراهم ساختيد! چه بد قرارگاهى است اينجا!» (60)


قَالُوا رَبَّنَا مَنْ‌ قَدَّم‌َ لَنَا هَذَا فَزِدْه‌ُ عَذَابَاً ضِعْفَاً فِي‌ النَّارِ (ص: 61)

(سپس) مى‏گويند: «پروردگارا! هر كس اين عذاب را براى ما فراهم ساخته، عذابى مضاعف در آتش بر او بيفزا!» (61)


فَإِذَا سَوَّيْتُه‌ُ وَ نَفَخْت‌ُ فِيه‌ِ مِنْ‌ رُوحِي‌ فَقَعُوا لَه‌ُ سَاجِدِين‌َ (ص: 72)

هنگامى كه آن را نظام بخشيدم و از روح خود در آن دميدم، براى او به سجده افتيد!» (72)


فَسَجَدَ الْمَلاَئِكَة‌ُ كُلُّهُم‌ْ أَجْمَعُون‌َ (ص: 73)

در آن هنگام همه فرشتگان سجده كردند، (73)


قَال‌َ فَاخْرُج‌ْ مِنْهَا فَإِنَّك‌َ رَجِيم‌ٌ (ص: 77)

فرمود: «از آسمانها (و صفوف ملائكه) خارج شو، كه تو رانده درگاه منى! (77)


قَال‌َ رَب‌ِّ فَأَنْظِرْنِي‌ إِلَي‌ يَوْم‌ِ يُبْعَثُون‌َ (ص: 79)

گفت: «پروردگارا! مرا تا روزى كه انسانها برانگيخته مى‏شوند مهلت ده!» (79)


قَال‌َ فَإِنَّك‌َ مِن‌َ الْمُنْظَرِين‌َ (ص: 80)

فرمود: «تو از مهلت داده‏شدگانى، (80)


قَال‌َ فَبِعِزَّتِك‌َ لَأُغْوِيَنَّهُم‌ْ أَجْمَعِين‌َ (ص: 82)

گفت: «به عزّتت سوگند، همه آنان را گمراه خواهم كرد، (82)


قَال‌َ فَالْحَق‌ُّ وَالْحَق‌َّ أَقُول‌ُ (ص: 84)

فرمود: «به حق سوگند، و حق مى‏گويم، (84)


إِنَّا أَنْزَلْنَا إِلَيْك‌َ الْكِتَاب‌َ بِالْحَق‌ِّ فَاعْبُدِ الله‌َ مُخْلِصَاً لَه‌ُ الدِّين‌َ (زمر: 2)

ما اين كتاب را بحقّ بر تو نازل كرديم پس خدا را پرستش كن و دين خود را براى او خالص گردان! (2)


خَلَقَكُمْ‌ مِنْ‌ نَفْس‌ٍ وَاحِدَة‌ٍ ثُم‌َّ جَعَل‌َ مِنْهَا زَوْجَهَا وَ أَنْزَل‌َ لَكُمْ‌ مِن‌َ الْأَنْعَام‌ِ ثَمَانِيَة‌َ أَزْوَاج‌ٍ يَخْلُقُكُم‌ْ فِي‌ بُطُون‌ِ أُمَّهَاتِكُم‌ْ خَلْقَاً مِنْ‌ بَعْدِ خَلْق‌ٍ فِي‌ ظُلُمَات‌ٍ ثَلاَث‌ٍ ذَلِكُم‌ُ الله‌ُ رَبُّكُم‌ْ لَه‌ُ الْمُلْك‌ُ لاَ إِله‌َ إِلاَّ هُوَ فَأَنَّي‌ تُصْرَفُون‌َ (زمر: 6)

او شما را از يك نفس آفريد، و همسرش را از (باقيمانده گِل) او خلق كرد و براى شما هشت زوج از چهارپايان ايجاد كرد او شما را در شكم مادرانتان آفرينشى بعد از آفرينش ديگر، در ميان تاريكيهاى سه گانه، مى‏بخشد! اين است خداوند، پروردگار شما كه حكومت (عالم هستى) از آن اوست هيچ معبودى جز او نيست پس چگونه از راه حق منحرف مى‏شويد؟! (6)


إِنْ‌ تَكْفُرُوا فَإِن‌َّ الله‌َ غَنِي‌ٌّ عَنْكُم‌ْ وَ لاَ يَرْضَي‌ لِعِبَادِه‌ِ الْكُفْرَ وَ إِنْ‌ تَشْكُرُوا يَرْضَه‌ُ لَكُم‌ْ وَ لاَ تَزِرُ وَازِرَة‌ٌ وِزْرَ أُخْرَي‌ ثُم‌َّ إِلَي‌ رَبِّكُمْ‌ مَرْجِعُكُم‌ْ فَيُنَبِّئُكُمْ‌ بِمَا كُنْتُم‌ْ تَعْمَلُون‌َ إِنَّه‌ُ عَلِيم‌ٌ بِذَات‌ِ الصُّدُورِ (زمر: 7)

اگر كفران كنيد، خداوند از شما بى‏نياز است و هرگز كفران را براى بندگانش نمى پسندد و اگر شكر او را بجا آوريد آن را براى شما مى‏پسندد! و هيچ گنهكارى گناه ديگرى را بر دوش نمى‏كشد! سپس بازگشت همه شما به سوى پروردگارتان است، و شما را از آنچه انجام مى‏داديد آگاه مى‏سازد چرا كه او به آنچه در سينه‏هاست آگاه است! (7)


فَاعْبُدُوا مَا شِئْتُمْ‌ مِنْ‌ دُونِه‌ِ قُل‌ْ إِن‌َّ الْخَاسِرِين‌َ الَّذِين‌َ خَسِرُوا أَنفُسَهُم‌ْ وَ أَهْلِيهِم‌ْ يَوْم‌َ الْقِيَامَة‌ِ أَلاَ ذَلِك‌َ هُوَ الْخُسْرَان‌ُ الْمُبِين‌ُ (زمر: 15)

شما هر چه را جز او مى‏خواهيد بپرستيد!» بگو: «زيانكاران واقعى آنانند كه سرمايه وجود خويش و بستگانشان را در روز قيامت از دست داده‏اند! آگاه باشيد زيان آشكار همين است!» (15)


لَهُمْ‌ مِنْ‌ فَوْقِهِم‌ْ ظُلَل‌ٌ مِن‌َ النَّارِ وَ مِنْ‌ تَحْتِهِم‌ْ ظُلَل‌ٌ ذَلِك‌َ يُخَوِّف‌ُ الله‌ُ بِه‌ِ عِبَادَه‌ُ يَا عِبَادِ فَاتَّقُون‌ِ (زمر: 16)

براى آنان از بالاى سرشان سايبانهايى از آتش، و در زير پايشان نيز سايبانهايى از آتش است اين چيزى است كه خداوند با آن بندگانش را مى‏ترساند! اى بندگان من! از نافرمانى من بپرهيزيد! (16)


وَالَّذِين‌َ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوت‌َ أَنْ‌ يَعْبُدُوهَا وَ أَنَابُوا إِلَي‌ الله‌ِ لَهُم‌ُ الْبُشْرَي‌ فَبَشِّرْ عِبَادِ (زمر: 17)

و كسانى كه از عبادت طاغوت پرهيز كردند و به سوى خداوند بازگشتند، بشارت از آن آنهاست پس بندگان مرا بشارت ده! (17)


الَّذِين‌َ يَسْتَمِعُون‌َ الْقَوْل‌َ فَيَتَّبِعُون‌َ أَحْسَنَه‌ُ أُولَئِك‌َ الَّذِين‌َ هَدَاهُم‌ُ الله‌ُ وَ أُولَئِك‌َ هُم‌ْ أُولُوا الْأَلْبَاب‌ِ (زمر: 18)

همان كسانى كه سخنان را مى‏شنوند و از نيكوترين آنها پيروى مى‏كنند آنان كسانى هستند كه خدا هدايتشان كرده، و آنها خردمندانند. (18)


أَفَمَن‌ْ حَق‌َّ عَلَيْه‌ِ كَلِمَة‌ُ الْعَذَاب‌ِ أَفَأَنْت‌َ تُنْقِذُ مَنْ‌ فِي‌ النَّارِ (زمر: 19)

آيا تو مى‏توانى كسى را كه فرمان عذاب درباره او قطعى شده رهايى بخشى؟! آيا تو ميتوانى كسى را كه در درون آتش است برگيرى و نجات دهى؟! (19)


أَلَم‌ْ تَرَ أَن‌َّ الله‌َ أَنْزَل‌َ مِن‌َ السَّمَاءِ مَاءً فَسَلَكَه‌ُ يَنَابِيع‌َ فِي‌ الْأَرْض‌ِ ثُم‌َّ يُخْرِج‌ُ بِه‌ِ زَرْعَاً مُخْتَلِفَاً أَلْوَانُه‌ُ ثُم‌َّ يَهِيج‌ُ فَتَرَاه‌ُ مُصْفَرَّاً ثُم‌َّ يَجْعَلُه‌ُ حُطَامَاً إِن‌َّ فِي‌ ذَلِك‌َ لَذِكْرَي‌ لِأُولِي‌ الْأَلْبَاب‌ِ (زمر: 21)

آيا نديدى كه خداوند از آسمان آبى فرستاد و آن را بصورت چشمه‏هايى در زمين وارد نمود، سپس با آن زراعتى را خارج مى‏سازد كه رنگهاى مختلف دارد بعد آن گياه خشك مى‏شود، بگونه‏اى كه آن را زرد و بى‏روح مى‏بينى سپس آن را در هم مى‏شكند و خرد مى‏كند در اين مثال تذكّرى است براى خردمندان (از ناپايدارى دنيا)! (21)


أَفَمَنْ‌ شَرَح‌َ الله‌ُ صَدْرَه‌ُ لِلْإِسْلاَم‌ِ فَهُوَ عَلَي‌ نُورٍ مِنْ‌ رَبِّه‌ِ فَوَيْل‌ٌ لِلْقَاسِيَة‌ِ قُلُوبُهُمْ‌ مِنْ‌ ذِكْرِ الله‌ِ أُولَئِك‌َ فِي‌ ضَلاَل‌ٍ مُبِين‌ٍ (زمر: 22)

آيا كسى كه خدا سينه‏اش را براى اسلام گشاده است و بر فراز مركبى از نور الهى قرار گرفته (همچون كوردلان گمراه است؟!) واى بر آنان كه قلبهايى سخت در برابر ذكر خدا دارند! آنها در گمراهى آشكارى هستند! (22)


الله‌ُ نَزَّل‌َ أَحْسَن‌َ الْحَدِيث‌ِ كِتَابَاً مُتَشَابِهَاً مَثَانِي‌َ تَقْشَعِرُّ مِنْه‌ُ جُلُودُ الَّذِين‌َ يَخْشَوْن‌َ رَبَّهُم‌ْ ثُم‌َّ تَلِين‌ُ جُلُودُهُم‌ْ وَ قُلُوبُهُم‌ْ إِلَي‌ ذِكْرِ الله‌ِ ذَلِك‌َ هُدَي‌ الله‌ِ يَهْدِي‌ بِه‌ِ مَن‌ْ يَشاءُ وَ مَن‌ْ يُضْلِل‌ِ الله‌ُ فَمَا لَه‌ُ مِن‌ْ هادٍ (زمر: 23)

خداوند بهترين سخن را نازل كرده، كتابى كه آياتش (در لطف و زيبايى و عمق و محتوا) همانند يكديگر است آياتى مكرّر دارد (با تكرارى شوق‏انگيز) كه از شنيدن آياتش لرزه بر اندام كسانى كه از پروردگارشان مى‏ترسند مى‏افتد سپس برون و درونشان نرم و متوجّه ذكر خدا مى‏شود اين هدايت الهى است كه هر كس را بخواهد با آن راهنمايى مى‏كند و هر كس را خداوند گمراه سازد، راهنمايى براى او نخواهد بود! (23)


أَفَمَنْ‌ يَتَّقِي‌ بِوَجْهِه‌ِ سُوءَ الْعَذَاب‌ِ يَوْم‌َ الْقِيَامَة‌ِ وَ قِيل‌َ لِلظَّالِمِين‌َ ذُوقُوا مَا كُنْتُم‌ْ تَكْسِبُون‌َ (زمر: 24)

آيا كسى كه با صورت خود عذاب دردناك (الهى) را در روز قيامت دور مى‏سازد (همانند كسى است كه هرگز آتش دوزخ به او نمى‏رسد)؟! و به ظالمان گفته مى شود: «بچشيد آنچه را به دست مى‏آورديد (و انجام مى‏داديد)!» (24)


كَذَّب‌َ الَّذِين‌َ مِنْ‌ قَبْلِهِم‌ْ فَأَتَاهُم‌ُ الْعَذَاب‌ُ مِن‌ْ حَيْث‌ُ لاَ يَشْعُرُون‌َ (زمر: 25)

كسانى كه قبل از آنها بودند نيز (آيات ما را) تكذيب نمودند، و عذاب (الهى) از جايى كه فكر نمى‏كردند به سراغشان آمد! (25)


فَأَذَاقَهُم‌ُ الله‌ُ الْخِزْي‌َ فِي‌ الْحَيَاة‌ِ الدُّنْيَا وَ لَعَذَاب‌ُ الْآخِرَة‌ِ أَكْبَرُ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُون‌َ (زمر: 26)

پس خداوند خوارى را در زندگى اين دنيا به آنها چشانيد، و عذاب آخرت شديدتر است اگر مى‏دانستند. (26)


فَمَن‌ْ أَظْلَم‌ُ مِمَّنْ‌ كَذَب‌َ عَلَي‌ الله‌ِ وَ كَذَّب‌َ بِالصِّدْق‌ِ إِذْ جَاءَه‌ُ أَلَيْس‌َ فِي‌ جَهَنَّم‌َ مَثْوَي‌ً لِلْكَافِرِين‌َ (زمر: 32)

پس چه كسى ستمكارتر است از آن كسى كه بر خدا دروغ ببندد و سخن راست را هنگامى كه به سراغ او آمده تكذيب كند؟! آيا در جهنّم جايگاهى براى كافران نيست؟! (32)


أَلَيْس‌َ الله‌ُ بِكَاف‌ٍ عَبْدَه‌ُ وَ يُخَوِّفُونَك‌َ بِالَّذِين‌َ مِنْ‌ دُونِه‌ِ وَ مَنْ‌ يُضْلِل‌ِ الله‌ُ فَمَا لَه‌ُ مِن‌ْ هَادٍ (زمر: 36)

آيا خداوند براى (نجات و دفاع از) بنده‏اش كافى نيست؟! امّا آنها تو را از غير او مى‏ترسانند. و هر كس را خداوند گمراه كند، هيچ هدايت‏كننده‏اى ندارد! (36)


وَ مَنْ‌ يَهْدِ الله‌ُ فَمَا لَه‌ُ مِنْ‌ مُضِل‌ٍّ أَلَيْس‌َ الله‌ُ بِعَزِيزٍ ذِي‌ انْتِقَام‌ٍ (زمر: 37)

و هر كس را خدا هدايت كند، هيچ گمراه‏كننده‏اى نخواهد داشت آيا خداوند توانا و داراى مجازات نيست؟! (37)


وَ لَئِنْ‌ سَأَلْتَهُمْ‌ مَن‌ْ خَلَق‌َ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌َ لَيَقُولُن‌َّ الله‌ُ قُل‌ْ أَفَرَأَيْتُم‌ْ مَا تَدْعُون‌َ مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ إِن‌ْ أَرَادَنِي‌َ الله‌ُ بِضُرٍّ هَل‌ْ هُن‌َّ كَاشِفَات‌ُ ضُرِّه‌ِ أَوْ أَرَادَنِي‌ بِرَحْمَة‌ٍ هَل‌ْ هُن‌َّ مُمْسِكَات‌ُ رَحْمَتِه‌ِ قُل‌ْ حَسْبِي‌َ الله‌ُ عَلَيْه‌ِ يَتَوَكَّل‌ُ الْمُتَوَكِّلُون‌َ (زمر: 38)

و اگر از آنها بپرسى: «چه كسى آسمانها و زمين را آفريده؟» حتماً مى‏گويند: «خدا!» بگو: «آيا هيچ درباره معبودانى كه غير از خدا مى‏خوانيد انديشه مى‏كنيد كه اگر خدا زيانى براى من بخواهد، آيا آنها مى‏توانند گزند او را برطرف سازند؟! و يا اگر رحمتى براى من بخواهد، آيا آنها مى‏توانند جلو رحمت او را بگيرند؟!» بگو: «خدا مرا كافى است و همه متوكّلان تنها بر او توكّل مى‏كنند!» (38)


قُل‌ْ يَا قَوْم‌ِ اعْمَلُوا عَلَي‌ مَكَانَتِكُم‌ْ إِنِّي‌ عَامِل‌ٌ فَسَوْف‌َ تَعْلَمُون‌َ (زمر: 39)

بگو: «اى قوم من! شما هر چه در توان داريد انجام دهيد، من نيز به وظيفه خود عمل مى‏كنم امّا بزودى خواهيد دانست ... (39)


إِنَّا أَنْزَلْنَا عَلَيْك‌َ الْكِتَاب‌َ لِلنَّاس‌ِ بِالْحَق‌ِّ فَمَن‌ِ اهْتَدَي‌ فَلِنَفْسِه‌ِ وَ مَنْ‌ ضَل‌َّ فَإِنَّمَا يَضِل‌ُّ عَلَيْهَا وَ مَا أَنْت‌َ عَلَيْهِمْ‌ بِوَكِيل‌ٍ (زمر: 41)

ما اين كتاب (آسمانى) را براى مردم بحق بر تو نازل كرديم هر كس هدايت را پذيرد به نفع خود اوست و هر كس گمراهى را برگزيند، تنها به زيان خود گمراه مى‏گردد و تو مأمور اجبار آنها به هدايت نيستى. (41)


الله‌ُ يَتَوَفَّي‌ الْأَنْفُس‌َ حِين‌َ مَوْتِهَا وَالَّتِي‌ لَم‌ْ تَمُت‌ْ فِي‌ مَنَامِهَا فَيُمْسِك‌ُ الَّتِي‌ قَضَي‌ عَلَيْهَا الْمَوْت‌َ وَ يُرْسِل‌ُ الْأُخْرَي‌ إِلَي‌ أَجَل‌ٍ مُسَمَّي‌ً إِن‌َّ فِي‌ ذَلِك‌َ لَآيَات‌ٍ لِقَوْم‌ٍ يَتَفَكَّرُون‌َ (زمر: 42)

خداوند ارواح را به هنگام مرگ قبض مى‏كند، و ارواحى را كه نمرده‏اند نيز به هنگام خواب مى‏گيرد سپس ارواح كسانى كه فرمان مرگشان را صادر كرده نگه مى‏دارد و ارواح ديگرى را (كه بايد زنده بمانند) بازمى‏گرداند تا سرآمدى معيّن در اين امر نشانه‏هاى روشنى است براى كسانى كه انديشه مى‏كنند! (42)


فَإِذَا مَس‌َّ الْإِنْسَان‌َ ضُرٌّ دَعَانَا ثُم‌َّ إِذَا خَوَّلْنَاه‌ُ نِعْمَة‌ً مِنَّا قَال‌َ إِنَّمَا أُوتِيتُه‌ُ عَلَي‌ عِلْم‌ٍ بَل‌ْ هِي‌َ فِتْنَة‌ٌ وَ لَكِنَّ‌ أَكْثَرَهُم‌ْ لاَ يَعْلَمُون‌َ (زمر: 49)

هنگامى كه انسان را زيانى رسد، ما را (براى حلّ مشكلش) مى‏خواند سپس هنگامى كه از جانب خود به او نعمتى دهيم، مى‏گويد: «اين نعمت را بخاطر كاردانى خودم به من داده‏اند» ولى اين وسيله آزمايش (آنها) است، امّا بيشترشان نمى‏دانند. (49)


قَدْ قَالَهَا الَّذِين‌َ مِنْ‌ قَبْلِهِم‌ْ فَمَا أَغْنَي‌ عَنْهُمْ‌ مَا كَانُوا يَكْسِبُون‌َ (زمر: 50)

اين سخن را كسانى كه قبل از آنها بودند نيز گفتند، ولى آنچه را به دست مى‏آوردند براى آنها سودى نداشت! (50)


فَأَصَابَهُم‌ْ سَيِّئَات‌ُ مَا كَسَبُوا وَالَّذِين‌َ ظَلَمُوا مِن‌ْ هَؤُلاَءِ سَيُصيبُهُم‌ْ سَيِّئَات‌ُ مَا كَسَبُوا وَ مَا هُمْ‌ بِمُعْجِزِين‌َ (زمر: 51)

سپس بديهاى اعمالشان به آنها رسيد و ظالمان اين گروه [اهل مكّه‏] نيز بزودى گرفتار بديهاى اعمالى كه انجام داده‏اند خواهند شد، و هرگز نمى‏توانند از چنگال عذاب الهى بگريزند. (51)


أَوْ تَقُول‌َ حِين‌َ تَرَي‌ الْعَذَاب‌َ لَوْ أَن‌َّ لِي‌ كَرَّة‌ً فَأَكُون‌َ مِن‌َ الْمُـحْسِنِين‌َ (زمر: 58)

يا هنگامى كه عذاب را مى‏بيند بگويد: «اى كاش بار ديگر (به دنيا) بازمى‏گشتم و از نيكوكاران بودم!» (58)


بَلَي‌ قَدْ جَاءَتْك‌َ آيَاتِي‌ فَكَذَّبْت‌َ بِهَا وَاسْتَكْبَرْت‌َ وَ كُنْت‌َ مِن‌َ الْكَافِرِين‌َ (زمر: 59)

آرى، آيات من به سراغ تو آمد، امّا آن را تكذيب كردى و تكبّر نمودى و از كافران بودى! (59)


قُل‌ْ أَفَغَيْرَ الله‌ِ تَأْمُرُونِّي‌ أَعْبُدُ أَيُّهَا الْجَاهِلُون‌َ (زمر: 64)

بگو: «آيا به من دستور مى‏دهيد كه غير خدا را بپرستم اى جاهلان؟!» (64)


بَل‌ِ الله‌َ فَاعْبُدْ وَ كُنْ‌ مِن‌َ الشَّاكِرِين‌َ (زمر: 66)

بلكه تنها خداوند را عبادت كن و از شكرگزاران باش! (66)


وَ نُفِخ‌َ فِي‌ الصُّورِ فَصَعِق‌َ مَنْ‌ فِي‌ السَّمَاوَات‌ِ وَ مَنْ‌ فِي‌ الْأَرْض‌ِ إِلاَّ مَنْ‌ شَاءَ الله‌ُ ثُم‌َّ نُفِخ‌َ فِيه‌ِ أُخْرَي‌ فَإِذَا هُم‌ْ قِيَام‌ٌ يَنْظُرُون‌َ (زمر: 68)

و در «صور» دميده مى‏شود، پس همه كسانى كه در آسمانها و زمينند مى‏ميرند، مگر كسانى كه خدا بخواهد سپس بار ديگر در «صور» دميده مى‏شود، ناگهان همگى به پا مى‏خيزند و در انتظار (حساب و جزا) هستند. (68)


قِيل‌َ ادْخُلُوا أَبْوَاب‌َ جَهَنَّم‌َ خَالِدِين‌َ فِيهَا فَبِئْس‌َ مَثْوَي‌ الْمُتَكَبِّرِين‌َ (زمر: 72)

به آنان گفته مى‏شود: «از درهاى جهنّم وارد شويد، جاودانه در آن بمانيد چه بد جايگاهى است جايگاه متكبّران!» (72)


وَ سِيق‌َ الَّذِين‌َ اتَّقَوْا رَبَّهُم‌ْ إِلَي‌ الْجَنَّة‌ِ زُمَرَاً حَتَّي‌ إِذَا جَاءُوهَا وَ فُتِحَت‌ْ أَبْوَابُهَا وَ قَال‌َ لَهُم‌ْ خَزَنَتُهَا سَلاَم‌ٌ عَلَيْكُم‌ْ طِبْتُم‌ْ فَادْخُلُوهَا خَالِدِين‌َ (زمر: 73)

و كسانى كه تقواى الهى پيشه كردند گروه گروه به سوى بهشت برده مى‏شوند هنگامى كه به آن مى‏رسند درهاى بهشت گشوده مى‏شود و نگهبانان به آنان مى‏گويند: «سلام بر شما! گوارايتان باد اين نعمتها! داخل بهشت شويد و جاودانه بمانيد!» (73)


وَ قَالُوا الْحَمْدُ لِالله‌ِ الَّذِي‌ صَدَقَنَا وَعْدَه‌ُ وَ أَوْرَثَنَا الْأَرْض‌َ نَتَبَوَّأُ مِن‌َ الْجَنَّة‌ِ حَيْث‌ُ نَشَاءُ فَنِعْم‌َ أَجْرُ الْعَامِلِين‌َ (زمر: 74)

آنها مى‏گويند: «حمد و ستايش مخصوص خداوندى است كه به وعده خويش درباره ما وفا كرد و زمين (بهشت) را ميراث ما قرار داد كه هر جا را بخواهيم منزلگاه خود قرار دهيم چه نيكوست پاداش عمل كنندگان!» (74)


مَا يُجَادِل‌ُ فِي‌ آيَات‌ِ الله‌ِ إِلاَّ الَّذِين‌َ كَفَرُوا فَلاَ يَغْرُرْك‌َ تَقَلُّبُهُم‌ْ فِي‌ الْبِلاَدِ (غافر: 4)

تنها كسانى كه در آيات ما مجادله مى‏كنند كه (از روى عناد) كافر شده‏اند پس مبادا رفت و آمد آنان در شهرها (و قدرت‏نمايى آنان) تو را بفريبد! (4)


كَذَّبَت‌ْ قَبْلَهُم‌ْ قَوْم‌ُ نُوح‌ٍ وَالْأَحْزَاب‌ُ مِنْ‌ بَعْدِهِم‌ْ وَ هَمَّت‌ْ كُل‌ُّ أُمَّة‌ٍ بِرَسُولِهِم‌ْ لِيَأْخُذُوه‌ُ وَ جَادَلُوا بِالْبَاطِل‌ِ لِيُدْحِضُوا بِه‌ِ الْحَق‌َّ فَأَخَذْتُهُم‌ْ فَكَيْف‌َ كَان‌َ عِقَاب‌ِ (غافر: 5)

پيش از آنها قوم نوح و اقوامى كه بعد از ايشان بودند (پيامبرانشان را) تكذيب كردند و هر امّتى در پى آن بود كه توطئه كند و پيامبرش را بگيرد (و آزار دهد)، و براى محو حق به مجادله باطل دست زدند امّا من آنها را گرفتم (و سخت مجازات كردم) ببين كه مجازات من چگونه بود! (5)


الَّذِين‌َ يَحْمِلُون‌َ الْعَرْش‌َ وَ مَن‌ْ حَوْلَه‌ُ يُسَبِّحُون‌َ بِحَمْدِ رَبِّهِم‌ْ وَ يُؤْمِنُون‌َ بِه‌ِ وَ يَسْتَغْفِرُون‌َ لِلَّذِين‌َ آمَنُوا رَبَّنَا وَسِعْت‌َ كُل‌َّ شَي‌ْءٍ رَحْمَة‌ً وَ عِلْمَاً فَاغْفِرْ لِلَّذِين‌َ تَابُوا وَاتَّبَعُوا سَبِيلَك‌َ وَ قِهِم‌ْ عَذَاب‌َ الْجَحِيم‌ِ (غافر: 7)

فرشتگانى كه حاملان عرشند و آنها كه گرداگرد آن (طواف مى‏كنند) تسبيح و حمد پروردگارشان را مى‏گويند و به او ايمان دارند و براى مؤمنان استغفار مى‏كنند (و مى گويند:) پروردگارا! رحمت و علم تو همه چيز را فراگرفته است پس كسانى را كه توبه كرده و راه تو را پيروى مى‏كنند بيامرز، و آنان را از عذاب دوزخ نگاه دار! (7)


وَ قِهِم‌ُ السَّيِّئَات‌ِ وَ مَنْ‌ تَق‌ِ السَّيِّئَات‌ِ يَوْمَئِذٍ فَقَدْ رَحِمْتَه‌ُ وَ ذَلِك‌َ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيم‌ُ (غافر: 9)

و آنان را از بديها نگاه دار، و هر كس را كه در آن روز از بديها نگاه دارى، مشمول رحمتت ساخته‏اى و اين است همان رستگارى عظيم! (9)


إِن‌َّ الَّذِين‌َ كَفَرُوا يُنَادَوْن‌َ لَمَقْت‌ُ الله‌ِ أَكْبَرُ مِنْ‌ مَقْتِكُم‌ْ أَنْفُسَكُم‌ْ إِذْ تُدْعَوْن‌َ إِلَي‌ الْإِيمَانِ فَتَكْفُرُون‌َ (غافر: 10)

كسانى را كه كافر شدند روز قيامت صدا مى‏زنند كه عداوت و خشم خداوند نسبت به شما از عداوت و خشم خودتان نسبت به خودتان بيشتر است، چرا كه بسوى ايمان دعوت مى‏شديد، ولى انكار مى‏كرديد! (10)


قَالُوا رَبَّنَا أَمَتَّنَا اثْنَتَيْن‌ِ وَ أَحْيَيْتَنَا اثْنَتَيْن‌ِ فَاعْتَرَفْنَا بِذُنُوبِنَا فَهَل‌ْ إِلَي‌ خُرُوج‌ٍ مِنْ‌ سَبِيل‌ٍ (غافر: 11)

آنها مى‏گويند: «پروردگارا! ما را دو بار ميراندى و دو بار زنده كردى اكنون به گناهان خود معترفيم آيا راهى براى خارج شدن (از دوزخ) وجود دارد؟» (11)


ذَلِكُمْ‌ بِأَنَّه‌ُ إِذَا دُعِي‌َ الله‌ُ وَحْدَه‌ُ كَفَرْتُم‌ْ وَ إِنْ‌ يُشْرَك‌ْ بِه‌ِ تُؤْمِنُوا فَالْحُكْم‌ُ لِالله‌ِ الْعَلِيِّ‌ الْكَبِيرِ (غافر: 12)

اين بخاطر آن است كه وقتى خداوند به يگانگى خوانده مى‏شد انكار مى‏كرديد، و اگر براى او همتايى مى‏پنداشتند ايمان مى‏آورديد اكنون داورى مخصوص خداوند بلندمرتبه و بزرگ است (و شما را مطابق عدل خود كيفر مى‏دهد). (12)


فَادْعُوا الله‌َ مُخْلِصِين‌َ لَه‌ُ الدِّين‌َ وَ لَوْ كَرِه‌َ الْكَافِرُون‌َ (غافر: 14)

(تنها) خدا را بخوانيد و دين خود را براى او خالص كنيد، هر چند كافران ناخشنود باشند! (14)


أَوَ لَم‌ْ يَسِيرُوا فِي‌ الْأَرْض‌ِ فَيَنْظُرُوا كَيْف‌َ كَان‌َ عَاقِبَة‌ُ الَّذِين‌َ كَانُوا مِنْ‌ قَبْلِهِم‌ْ كَانُوا هُم‌ْ أَشَدَّ مِنْهُم‌ْ قُوَّة‌ً وَ آثَارَاً فِي‌ الْأَرْض‌ِ فَأَخَذَهُم‌ُ الله‌ُ بِذُنُوبِهِم‌ْ وَ مَا كَان‌َ لَهُمْ‌ مِن‌َ الله‌ِ مِنْ‌ وَاق‌ٍ (غافر: 21)

آيا آنها روى زمين سير نكردند تا ببينند عاقبت كسانى كه پيش از آنان بودند چگونه بود؟! آنها در قدرت و ايجاد آثار مهمّ در زمين از اينها برتر بودند ولى خداوند ايشان را به گناهانشان گرفت، و در برابر عذاب او مدافعى نداشتند! (21)


ذَلِك‌َ بِأَنَّهُم‌ْ كَانَتْ‌ تَأْتِيهِم‌ْ رُسُلُهُمْ‌ بِالْبَيِّنَات‌ِ فَكَفَرُوا فَأَخَذَهُم‌ُ الله‌ُ إِنَّه‌ُ قَوِي‌ٌّ شَدِيدُ الْعِقَاب‌ِ (غافر: 22)

اين براى آن بود كه پيامبرانشان پيوسته با دلايل روشن به سراغشان مى‏آمدند، ولى آنها انكار مى‏كردند خداوند هم آنان را گرفت (و كيفر داد) كه او قوىّ و مجازاتش شديد است! (22)


إِلَي‌ فِرْعَوْن‌َ وَ هَامَان‌َ وَ قَارُون‌َ فَقَالُوا سَاحِرٌ كَذَّاب‌ٌ (غافر: 24)

بسوى فرعون و هامان و قارون ولى آنها گفتند: «او ساحرى بسيار دروغگو است!» (24)


فَلَمَّا جَاءَهُمْ‌ بِالْحَق‌ِّ مِن‌ْ عِنْدِنَا قَالُوا اقْتُلُوا أَبْنَاءَ الَّذِين‌َ آمَنُوا مَعَه‌ُ وَاسْتَحْيُوا نِسَاءَهُم‌ْ وَ مَا كَيْدُ الْكَافِرِين‌َ إِلاَّ فِي‌ ضَلاَل‌ٍ (غافر: 25)

و هنگامى كه حقّ را از سوى ما براى آنها آورد، گفتند: «پسران كسانى را كه با موسى ايمان آورده‏اند بكشيد و زنانشان را (براى اسارت و خدمت) زنده بگذاريد!» امّا نقشه كافران جز در گمراهى نيست (و نقش بر آب مى‏شود). (25)


وَ قَال‌َ رَجُل‌ٌ مُؤْمِن‌ٌ مِن‌ْ آل‌ِ فِرْعَوْن‌َ يَكْتُم‌ُ إِيمَانَه‌ُ أَتَقْتُلُون‌َ رَجُلاً أَن‌ْ يَقُول‌َ رَبِّي‌َ الله‌ُ وَ قَدْ جَاءَكُمْ‌ بِالْبَيِّنَات‌ِ مِنْ‌ رَبِّكُم‌ْ وَ إِنْ‌ يَك‌ُ كَاذِبَاً فَعَلَيْه‌ِ كَذِبُه‌ُ وَ إِنْ‌ يَك‌ُ صَادِقَاً يُصِبْكُمْ‌ بَعْض‌ُ الَّذِي‌ يَعِدُكُم‌ْ إِن‌َّ الله‌َ لاَ يَهْدِي‌ مَن‌ْ هُوَ مُسْرِف‌ٌ كَذَّاب‌ٌ (غافر: 28)

و مرد مؤمنى از آل فرعون كه ايمان خود را پنهان مى‏داشت گفت: «آيا مى‏خواهيد مردى را بكشيد بخاطر اينكه مى‏گويد: پروردگار من «اللَّه» است، در حالى كه دلايل روشنى از سوى پروردگارتان براى شما آورده است؟! اگر دروغگو باشد، دروغش دامن خودش را خواهد گرفت و اگر راستگو باشد، (لا اقل) بعضى از عذابهايى را كه وعده مى‏دهد به شما خواهد رسيد خداوند كسى را كه اسرافكار و بسيار دروغگوست هدايت نمى‏كند. (28)


يَا قَوْم‌ِ لَكُم‌ُ الْمُلْك‌ُ الْيَوْم‌َ ظَاهِرِين‌َ فِي‌ الْأَرْض‌ِ فَمَنْ‌ يَنْصُرُنَا مِنْ‌ بَأْس‌ِ الله‌ِ إِنْ‌ جَاءَنَا قَال‌َ فِرْعَوْن‌ُ مَا أُرِيكُم‌ْ إِلاَّ مَا أَرَي‌ وَ مَا أَهْدِيكُم‌ْ إِلاَّ سَبِيل‌َ الرَّشَادِ (غافر: 29)

اى قوم من! امروز حكومت از آن شماست و در اين سرزمين پيروزيد اگر عذاب خدا به سراغ ما آيد، چه كسى ما را يارى خواهد كرد؟!» فرعون گفت: «من جز آنچه را معتقدم به شما ارائه نمى‏دهم، و شما را جز به راه صحيح راهنمايى نمى‏كنم! (دستور، همان قتل موسى است!)» (29)


يَوْم‌َ تُوَلُّون‌َ مُدْبِرِين‌َ مَا لَكُمْ‌ مِن‌َ الله‌ِ مِن‌ْ عَاصِم‌ٍ وَ مَنْ‌ يُضْلِل‌ِ الله‌ُ فَمَا لَه‌ُ مِن‌ْ هَادٍ (غافر: 33)

همان روزى كه روى مى‏گردانيد و فرار مى‏كنيد امّا هيچ پناهگاهى در برابر عذاب خداوند براى شما نيست و هر كس را خداوند (بخاطر اعمالش) گمراه سازد، هدايت‏كننده‏اى براى او نيست! (33)


وَ لَقَدْ جَاءَكُم‌ْ يُوسُف‌ُ مِنْ‌ قَبْل‌ُ بِالْبَيِّنَات‌ِ فَمَا زِلْتُم‌ْ فِي‌ شَك‌ٍّ مِمَّا جَاءَكُمْ‌ بِه‌ِ حَتَّي‌ إِذَا هَلَك‌َ قُلْتُم‌ْ لَن‌ْ يَبْعَث‌َ الله‌ُ مِنْ‌ بَعْدِه‌ِ رَسُولاً كَذَلِك‌َ يُضِل‌ُّ الله‌ُ مَن‌ْ هُوَ مُسْرِف‌ٌ مُرْتَاب‌ٌ (غافر: 34)

پيش از اين يوسف دلايل روشن براى شما آورد، ولى شما هم چنان در آنچه او براى شما آورده بود ترديد داشتيد تا زمانى كه از دنيا رفت، گفتيد: هرگز خداوند بعد از او پيامبرى مبعوث نخواهد كرد! اين گونه خداوند هر اسرافكار ترديدكننده‏اى را گمراه مى‏سازد! (34)


أَسْبَاب‌َ السَّمَاوَات‌ِ فَأَطَّلِع‌َ إِلَي‌ إِلَه‌ِ مُوسَي‌ وَ إِنِّي‌ لَأََظُنُّه‌ُ كَاذِبَاً وَ كَذَلِك‌َ زُيِّن‌َ لِفرْعَوْن‌َ سُوءُ عَمَلِه‌ِ وَ صُدَّ عَن‌ِ السَّبِيل‌ِ وَ مَا كَيْدُ فِرْعَوْن‌َ إِلاَّ فِي‌ تَبَاب‌ٍ (غافر: 37)

وسايل (صعود به) آسمانها تا از خداى موسى آگاه شوم هر چند گمان مى‏كنم او دروغگو باشد!» اينچنين اعمال بد فرعون در نظرش آراسته جلوه كرد و از راه حق باز داشته شد و توطئه فرعون (و همفكران او) جز به نابودى نمى‏انجامد! (37)


مَن‌ْ عَمِل‌َ سَيِّئَة‌ً فَلاَ يُجْزَي‌ إِلاَّ مِثْلَهَا وَ مَن‌ْ عَمِل‌َ صَالِحَاً مِنْ‌ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَي‌ وَ هُوَ مُؤْمِن‌ٌ فَأُولَئِك‌َ يَدْخُلُون‌َ الْجَنَّة‌َ يُرْزَقُون‌َ فِيهَا بِغَيْرِ حِسَاب‌ٍ (غافر: 40)

هر كس بدى كند، جز بمانند آن كيفر داده نمى‏شود ولى هر كس كار شايسته‏اى انجام دهد- خواه مرد يا زن- در حالى كه مؤمن باشد آنها وارد بهشت مى‏شوند و در آن روزى بى‏حسابى به آنها داده خواهد شد. (40)


فَسَتَذْكُرُون‌َ مَا أَقُول‌ُ لَكُم‌ْ وَ أُفَوِّض‌ُ أَمْرِي‌ إِلَي‌ الله‌ِ إِن‌َّ الله‌َ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ (غافر: 44)

و بزودى آنچه را به شما مى‏گويم به خاطر خواهيد آورد! من كار خود را به خدا واگذارم كه خداوند نسبت به بندگانش بيناست!» (44)


فَوَقَاه‌ُ الله‌ُ سَيِّئَات‌ِ مَا مَكَرُوا وَ حَاق‌َ بِآل‌ِ فِرْعَوْن‌َ سُوءُ الْعَذَاب‌ِ (غافر: 45)

خداوند او را از نقشه‏هاى سوء آنها نگه داشت، و عذاب شديد بر آل فرعون وارد شد! (45)


وَ إِذْ يَتَحَاجُّون‌َ فِي‌ النَّارِ فَيَقُول‌ُ الضُّعَفَاءُ لِلَّذِين‌َ اسْتَكْبَرُوا إِنَّا كُنَّا لَكُم‌ْ تَبَعَاً فَهَل‌ْ أَنْتُمْ‌ مُغْنُون‌َ عَنَّا نَصِيبَاً مِن‌َ النَّارِ (غافر: 47)

به خاطر بياور هنگامى را كه در آتش دوزخ با هم محاجّه مى‏كنند ضعيفان به مستكبران مى‏گويند: «ما پيرو شما بوديم، آيا شما (امروز) سهمى از آتش را بجاى ما پذيرا مى‏شويد؟!» (47)


قَالُوا أَوَ لَم‌ْ تَك‌ُ تَأْتِيكُم‌ْ رُسُلُكُمْ‌ بِالْبَيِّنَات‌ِ قَالُوا بَلَي‌ قَالُوا فَادْعُوا وَ مَا دُعَاءُ الْكَافِرِين‌َ إِلاَّ فِي‌ ضَلاَل‌ٍ (غافر: 50)

آنها مى‏گويند: «آيا پيامبران شما دلايل روشن برايتان نياوردند؟!» مى‏گويند: «آرى!» آنها مى‏گويند: «پس هر چه مى‏خواهيد (خدا را) بخوانيد ولى دعاى كافران (به جايى نمى‏رسد و) جز در ضلالت نيست!» (50)


فَاصْبِرْ إِن‌َّ وَعْدَ الله‌ِ حَق‌ٌّ وَاسْتَغْفِرْ لِذَنْبِك‌َ وَ سَبِّح‌ْ بِحَمْدِ رَبِّك‌َ بِالْعَشِي‌ِّ وَالْإِبْكَارِ (غافر: 55)

پس (اى پيامبر!) صبر و شكيبايى پيشه كن كه وعده خدا حقّ است، و براى گناهت استغفار كن، و هر صبح و شام تسبيح و حمد پروردگارت را بجا آور! (55)


إِن‌َّ الَّذِين‌َ يُجَادِلُون‌َ فِي‌ آيَات‌ِ الله‌ِ بِغَيْرِ سُلْطَان‌ٍ أَتَاهُم‌ْ إِنْ‌ فِي‌ صُدُورِهِم‌ْ إِلاَّ كِبْرٌ مَا هُمْ‌ بِبَالِغِيه‌ِ فَاسْتَعِذْ بِالله‌ِ إِنَّه‌ُ هُوَ السَّمِيع‌ُ الْبَصِيرُ (غافر: 56)

كسانى كه در آيات خداوند بدون دليلى كه براى آنها آمده باشد ستيزه‏جويى مى‏كنند، در سينه‏هايشان فقط تكبّر (و غرور) است، و هرگز به خواسته خود نخواهند رسيد، پس به خدا پناه بر كه او شنوا و بيناست! (56)


ذَلِكُم‌ُ الله‌ُ رَبُّكُم‌ْ خَالِق‌ُ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ لاَ إِله‌َ إِلاَّ هُوَ فَأَنَّي‌ تُؤْفَكُون‌َ (غافر: 62)

اين است خداوند، پروردگار شما كه آفريننده همه چيز است هيچ معبودى جز او نيست با اين حال چگونه از راه حق منحرف مى‏شويد؟! (62)


الله‌ُ الَّذِي‌ جَعَل‌َ لَكُم‌ُ الْأَرْض‌َ قَرَارَاً وَالسَّمَاءَ بِنَاءً وَ صَوَّرَكُم‌ْ فَأَحْسَن‌َ صُوَرَكُم‌ْ وَ رَزَقَكُمْ‌ مِن‌َ الطَّيِّبَات‌ِ ذَلِكُم‌ُ الله‌ُ رَبُّكُم‌ْ فَتَبَارَك‌َ الله‌ُ رَب‌ُّ الْعَالَمِين‌َ (غافر: 64)

خداوند كسى است كه زمين را براى شما جايگاه امن و آرامش قرار داد و آسمان را همچون سقفى (بالاى سرتان) و شما را صورتگرى كرد، و صورتتان را نيكو آفريد و از چيزهايى پاكيزه به شما روزى داد اين است خداوند پروردگار شما! جاويد و پربركت است خداوندى كه پروردگار عالميان است! (64)


هُوَ الْحَي‌ُّ لاَ إِله‌َ إِلاَّ هُوَ فَادْعُوه‌ُ مُخْلِصِين‌َ لَه‌ُ الدِّين‌َ الْحَمْدُ لِالله‌ِ رَب‌ِّ الْعَالَمِين‌َ (غافر: 65)

زنده (واقعى) اوست معبودى جز او نيست پس او را بخوانيد در حالى كه دين خود را براى او خالص كرده‏ايد! ستايش مخصوص خداوندى است كه پروردگار جهانيان است! (65)


هُوَ الَّذِي‌ يُحْيِي‌ وَ يُمِيت‌ُ فَإِذَا قَضَي‌ أَمْرَاً فَإِنَّمَا يَقُول‌ُ لَه‌ُ كُنْ‌ فَيَكُون‌ُ (غافر: 68)

او كسى است كه زنده مى‏كند و مى‏ميراند و هنگامى كه كارى را مقرّر كند، تنها به آن مى‏گويد: «موجود باش!» بى‏درنگ موجود مى‏شود! (68)


الَّذِين‌َ كَذَّبُوا بِالْكِتَاب‌ِ وَ بِمَا أَرْسَلْنَا بِه‌ِ رُسُلَنَا فَسَوْف‌َ يَعْلَمُون‌َ (غافر: 70)

همان كسانى كه كتاب (آسمانى) و آنچه رسولان خود را بدان فرستاده‏ايم تكذيب كردند امّا بزودى (نتيجه كار خود را) مى‏دانند! (70)


ادْخُلُوا أَبْوَاب‌َ جَهَنَّم‌َ خَالِدِين‌َ فِيهَا فَبِئْس‌َ مَثْوَي‌ الْمُتَكَبِّرِين‌َ (غافر: 76)

از درهاى جهنّم وارد شويد و جاودانه در آن بمانيد و چه بد است جايگاه متكبّران! (76)


فَاصْبِرْ إِن‌َّ وَعْدَ الله‌ِ حَق‌ٌّ فَإِنْ مَا نُرِيَنَّك‌َ بَعْض‌َ الَّذِي‌ نَعِدُهُم‌ْ أَوْ نَتَوَفَّيَنَّك‌َ فَإِلَيْنَا يُرْجَعُون‌َ (غافر: 77)

پس (اى پيامبر) صبر كن كه وعده خدا حقّ است و هر گاه قسمتى از مجازاتهايى را كه به آنها وعده داده‏ايم در حال حياتت به تو ارائه دهيم، يا تو را (پيش از آن) از دنيا ببريم (مهمّ نيست) چرا كه همه آنان را تنها بسوى ما باز مى‏گردانند! (77)


وَ لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلاً مِنْ‌ قَبْلِك‌َ مِنْهُمْ‌ مَنْ‌ قَصَصْنَا عَلَيْك‌َ وَ مِنْهُمْ‌ مَنْ‌ لَم‌ْ نَقْصُص‌ْ عَلَيْك‌َ وَ مَا كَان‌َ لِرَسُول‌ٍ أَنْ‌ يَأْتِي‌َ بِآيَة‌ٍ إِلاَّ بِإِذْن‌ِ الله‌ِ فَإِذَا جَاءَ أَمْرُ الله‌ِ قُضِي‌َ بِالْحَق‌ِّ وَ خَسِرَ هُنَالِك‌َ الْمُبْطِلُون‌َ (غافر: 78)

ما پيش از تو رسولانى فرستاديم سرگذشت گروهى از آنان را براى تو بازگفته، و گروهى را براى تو بازگو نكرده‏ايم و هيچ پيامبرى حق نداشت معجزه‏اى جز بفرمان خدا بياورد و هنگامى كه فرمان خداوند (براى مجازات آنها) صادر شود، بحق داورى خواهد شد و آنجا اهل باطل زيان خواهند كرد! (78)


وَ يُرِيكُم‌ْ آيَاتِه‌ِ فَأَي‌َّ آيَات‌ِ الله‌ِ تُنْكِرُون‌َ (غافر: 81)

او آياتش را همواره به شما نشان مى‏دهد پس كدام يك از آيات او را انكار مى‏كنيد؟! (81)


أَفَلَم‌ْ يَسِيرُوا فِي‌ الْأَرْض‌ِ فَيَنْظُرُوا كَيْف‌َ كَان‌َ عَاقِبَة‌ُ الَّذِين‌َ مِنْ‌ قَبْلِهِم‌ْ كَانُوا أَكْثَرَ مِنْهُم‌ْ وَ أَشَدَّ قُوَّة‌ً وَ آثَارَاً فِي‌ الْأَرْض‌ِ فَمَا أَغْنَي‌ عَنْهُمْ‌ مَا كَانُوا يَكْسِبُون‌َ (غافر: 82)

آيا روى زمين سير نكردند تا ببينند عاقبت كسانى كه پيش از آنها بودند چه شد؟! همانها كه نفراتشان از اينها بيشتر، و نيرو و آثارشان در زمين فزونتر بود امّا هرگز آنچه را به دست مى‏آوردند نتوانست آنها را بى‏نياز سازد (و عذاب الهى را از آنان دور كند)! (82)


فَلَمَّا جَاءَتْهُم‌ْ رُسُلُهُمْ‌ بِالْبَيِّنَات‌ِ فَرِحُوا بِمَا عِنْدَهُمْ‌ مِن‌َ الْعِلْم‌ِ وَ حَاق‌َ بِهِمْ‌ مَا كَانُوا بِه‌ِ يَسْتَهْزِئُون‌َ (غافر: 83)

هنگامى كه رسولانشان دلايل روشنى براى آنان آوردند، به دانشى كه خود داشتند خوشحال بودند (و غير آن را هيچ مى‏شمردند) ولى آنچه را (از عذاب) به تمسخر مى‏گرفتند آنان را فراگرفت! (83)


فَلَمَّا رَأَوْا بَأْسَنَا قَالُوا آمَنَّا بِالله‌ِ وَحْدَه‌ُ وَ كَفَرْنَا بِمَا كُنَّا بِه‌ِ مُشْرِكِين‌َ (غافر: 84)

هنگامى كه عذاب (شديد) ما را ديدند گفتند: «هم اكنون به خداوند يگانه ايمان آورديم و به معبودهايى كه همتاى او مى‏شمرديم كافر شديم!» (84)


فَلَم‌ْ يَك‌ُ يَنْفَعُهُم‌ْ إِيمَانُهُم‌ْ لَمَّا رَأَوْا بَأْسَنَا سُنَّت‌َ الله‌ِ الَّتِي‌ قَدْ خَلَت‌ْ فِي‌ عِبَادِه‌ِ وَ خَسِرَ هُنَالِك‌َ الْكَافِرُون‌َ (غافر: 85)

امّا هنگامى كه عذاب ما را مشاهده كردند، ايمانشان براى آنها سودى نداشت! اين سنّت خداوند است كه همواره در ميان بندگانش اجرا شده، و آنجا كافران زيانكار شدند! (85)


بَشِيرَاً وَ نَذِيرَاً فَأَعْرَض‌َ أَكْثَرُهُم‌ْ فَهُم‌ْ لاَ يَسْمَعُون‌َ (فصلت: 4)

قرآنى كه بشارت دهنده و بيم دهنده است ولى بيشتر آنان روى گردان شدند از اين رو چيزى نمى‏شنوند! (4)


وَ قَالُوا قُلُوبُنَا فِي‌ أَكِنَّة‌ٍ مِمَّا تَدْعُونَا إِلَيْه‌ِ وَ فِي‌ آذَانِنَا وَقْرٌ وَ مِن‌ْ بَيْنِنَا وَ بَيْنِك‌َ حِجَاب‌ٌ فَاعْمَل‌ْ إِنَّنَا عَامِلُون‌َ (فصلت: 5)

آنها گفتند: «قلبهاى ما نسبت به آنچه ما را به آن دعوت مى‏كنى در پوششهايى قرار گرفته و در گوشهاى ما سنگينى است، و ميان ما و تو حجابى وجود دارد پس تو بدنبال عمل خود باش، ما هم براى خود عمل مى‏كنيم!» (5)


قُل‌ْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُم‌ْ يُوحَي‌ إِلَيَّ‌ أَنَّمَا إِلَهُكُم‌ْ إِلَه‌ٌ وَاحِدٌ فَاسْتَقِيمُوا إِلَيْه‌ِ وَاسْتَغْفِرُوه‌ُ وَ وَيْل‌ٌ لِلْمُشْرِكِين‌َ (فصلت: 6)

بگو: من فقط انسانى مثل شما هستم اين حقيقت بر من وحى مى‏شود كه معبود شما معبودى يگانه است پس تمام توجّه خويش را به او كنيد و از وى آمرزش طلبيد واى بر مشركان! (6)


ثُم‌َّ اسْتَوَي‌ إِلَي‌ السَّمَاءِ وَ هِي‌َ دُخَان‌ٌ فَقَال‌َ لَهَا وَ لِلْأَْرْض‌ِ ائْتِيَا طَوْعَاً أَوْ كَرْهَاً قَالَتَا أَتَيْنَا طَائِعِين‌َ (فصلت: 11)

سپس به آفرينش آسمان پرداخت، در حالى كه بصورت دود بود به آن و به زمين دستور داد: «به وجود آييد (و شكل گيريد)، خواه از روى اطاعت و خواه اكراه!» آنها گفتند: «ما از روى طاعت مى‏آييم (و شكل مى‏گيريم)!» (11)


فَقَضَاهُن‌َّ سَبْع‌َ سَمَاوَات‌ٍ فِي‌ يَوْمَيْن‌ِ وَ أَوْحَي‌ فِي‌ كُل‌ِّ سَمَاءٍ أَمْرَهَا وَ زَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِمَصَابِيح‌َ وَ حِفْظَاً ذَلِك‌َ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيم‌ِ (فصلت: 12)

در اين هنگام آنها را بصورت هفت آسمان در دو روز آفريد، و در هر آسمانى كار آن (آسمان) را وحى (و مقرّر) فرمود، و آسمان پايين را با چراغهايى [ستارگان‏] زينت بخشيديم، و (با شهابها از رخنه شياطين) حفظ كرديم، اين است تقدير خداوند توانا و دانا! (12)


فَإِن‌ْ أَعْرَضُوا فَقُل‌ْ أَنْذَرْتُكُم‌ْ صَاعِقَة‌ً مِثْل‌َ صَاعِقَة‌ِ عَادٍ وَ ثَمُودَ (فصلت: 13)

اگر آنها روى‏گردان شوند، بگو: من شما را از صاعقه‏اى همانند صاعقه عاد و ثمود مى‏ترسانم! (13)


إِذْ جَاءَتْهُم‌ُ الرُّسُل‌ُ مِن‌ بَيْن‌ِ أَيْدِيهِم‌ْ وَ مِن‌ْ خَلْفِهِم‌ْ أَنْ لاَ تَعْبُدُوا إِلاَّ الله‌َ قَالُوا لَوْ شَاءَ رَبُّنَا لَأََنْزَل‌َ مَلاَئِكَة‌ً فَإِنَّا بِمَا أُرْسِلْتُمْ‌ بِه‌ِ كَافِرُون‌َ (فصلت: 14)

در آن هنگام كه رسولان از پيش رو و پشت سر (و از هر سو) به سراغشان آمدند (و آنان را دعوت كردند) كه جز خدا را نپرستيد آنها گفتند: «اگر پروردگار ما مى‏خواست فرشتگانى نازل مى‏كرد از اين رو ما به آنچه شما مبعوث به آن هستيد كافريم!» (14)


فَأَمَّا عَادٌ فَاسْتَكْبَرُوا فِي‌ الْأَرْض‌ِ بِغَيْرِ الْحَق‌ِّ وَ قَالُوا مَن‌ْ أَشَدُّ مِنَّا قُوَّة‌ً أَوَ لَم‌ْ يَرَوْا أَن‌َّ الله‌َ الَّذِي‌ خَلَقَهُم‌ْ هُوَ أَشَدُّ مِنْهُم‌ْ قُوَّة‌ً وَ كَانُوا بِآيَاتِنَا يَجْحَدُون‌َ (فصلت: 15)

امّا قوم عاد بناحق در زمين تكبّر ورزيدند و گفتند: «چه كسى از ما نيرومندتر است؟!» آيا نمى‏دانستند خداوندى كه آنان را آفريده از آنها قويتر است؟ و (به خاطر اين پندار) پيوسته آيات ما را انكار مى‏كردند. (15)


فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِم‌ْ رِيحَاً صَرْصَرَاً فِي‌ أَيَّام‌ٍ نَحِسَات‌ٍ لِنُذِيقَهُم‌ْ عَذَاب‌َ الْخِزْي‌ِ فِي‌ الْحَيَاة‌ِ الدُّنْيَا وَ لَعَذَاب‌ُ الْآخِرَة‌ِ أَخْزَي‌ وَ هُم‌ْ لاَ يُنْصَرُون‌َ (فصلت: 16)

سرانجام تندبادى شديد و هول‏انگيز و سرد و سخت در روزهايى شوم و پرغبار بر آنها فرستاديم تا عذاب خواركننده را در زندگى دنيا به آنها بچشانيم و عذاب آخرت از آن هم خواركننده‏تر است، و (از هيچ طرف) يارى نمى‏شوند! (16)


وَ أَمَّا ثَمُودُ فَهَدَيْنَاهُم‌ْ فَاسْتَحَبُّوا الْعَمَي‌ عَلَي‌ الْهُدَي‌ فَأَخَذَتْهُم‌ْ صَاعِقَة‌ُ الْعَذَاب‌ِ الْهُون‌ِ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُون‌َ (فصلت: 17)

امّا ثمود را هدايت كرديم، ولى آنها نابينايى را بر هدايت ترجيح دادند به همين جهت صاعقه- آن عذاب خواركننده- به خاطر اعمالى كه انجام مى‏دادند آنها را فروگرفت! (17)


وَ يَوْم‌َ يُحْشَرُ أَعْدَاءُ الله‌ِ إِلَي‌ النَّارِ فَهُم‌ْ يُوزَعُون‌َ (فصلت: 19)

به خاطر بياوريد روزى را كه دشمنان خدا را جمع كرده به سوى دوزخ مى‏برند، و صفوف پيشين را نگه مى‏دارند (تا صفهاى بعد به آنها ملحق شوند!) (19)


وَ ذَلِكُم‌ْ ظَنُّكُم‌ُ الَّذِي‌ ظَنَنْتُم‌ْ بِرَبِّكُم‌ْ أَرَدَاكُم‌ْ فَأَصْبَحْتُمْ‌ مِن‌َ الْخَاسِرِين‌َ (فصلت: 23)

آرى اين گمان بدى بود كه درباره پروردگارتان داشتيد و همان موجب هلاكت شما گرديد، و سرانجام از زيانكاران شديد! (23)


فَإِنْ‌ يَصْبِرُوا فَالنَّارُ مَثْوَي‌ً لَهُم‌ْ وَ إِنْ‌ يَسْتَعْتِبُوا فَمَا هُمْ‌ مِن‌َ الْمُعْتَبِين‌َ (فصلت: 24)

اگر صبر كنند (يا نكنند، به هر حال) دوزخ جايگاه آنهاست و اگر تقاضاى عفو كنند، مورد عفو قرار نمى‏گيرند! (24)


وَ قَيَّضْنَا لَهُم‌ْ قُرَنَاءَ فَزَيَّنُوا لَهُمْ‌ مَا بَيْن‌َ أَيْدِيهِم‌ْ وَ مَا خَلْفَهُم‌ْ وَ حَق‌َّ عَلَيْهِم‌ُ الْقَوْل‌ُ فِي‌ أُمَم‌ٍ قَدْ خَلَت‌ْ مِنْ‌ قَبْلِهِمْ‌ مِن‌َ الْجِن‌ِّ وَالْإِنْس‌ِ إِنَّهُم‌ْ كَانُوا خَاسِرِين‌َ (فصلت: 25)

ما براى آنها همنشينانى (زشت‏سيرت) قرار داديم كه زشتيها را از پيش رو و پشت سر آنها در نظرشان جلوه دادند و فرمان الهى در باره آنان تحقق يافت و به سرنوشت اقوام گمراهى از جنّ و انس كه قبل از آنها بودند گرفتار شدند آنها مسلّماً زيانكار بودند! (25)


فَلَنُذِيقَن‌َّ الَّذِين‌َ كَفَرُوا عَذَابَاً شَدِيدَاً وَ لَنَجْزِيَنَّهُم‌ْ أَسْوَأَ الَّذِي‌ كَانُوا يَعْمَلُون‌َ (فصلت: 27)

به يقين به كافران عذاب شديدى مى‏چشانيم، و آنها را به بدترين اعمالى كه انجام مى دادند كيفر مى‏دهيم! (27)


وَ لاَ تَسْتَوِي‌ الْحَسَنَة‌ُ وَ لاَ الْسَّيِّئَة‌ُ ادْفَع‌ْ بِالَّتِي‌ هِي‌َ أَحْسَن‌ُ فَإِذَا الَّذِي‌ بَيْنَك‌َ وَ بَيْنَه‌ُ عَدَاوَة‌ٌ كَأَنَّه‌ُ وَلِي‌ٌّ حَمِيم‌ٌ (فصلت: 34)

هرگز نيكى و بدى يكسان نيست بدى را با نيكى دفع كن، ناگاه (خواهى ديد) همان كس كه ميان تو و او دشمنى است، گويى دوستى گرم و صميمى است! (34)


وَ إِنْ مَا يَنْزَغَنَّك‌َ مِن‌َ الشَّيْطَان‌ِ نَزْغ‌ٌ فَاسْتَعِذْ بِالله‌ِ إِنَّه‌ُ هُوَ السَّمِيع‌ُ الْعَلِيم‌ُ (فصلت: 36)

و هر گاه وسوسه‏هايى از شيطان متوجّه تو گردد، از خدا پناه بخواه كه او شنوده و داناست! (36)


فَإِنِ‌ اسْتَكْبَرُوا فَالَّذِين‌َ عِنْدَ رَبِّك‌َ يُسَبِّحُون‌َ لَه‌ُ بِاللَّيْل‌ِ وَالنَّهَارِ وَ هُم‌ْ لاَ يَسْأَمُون‌َ (فصلت: 38)

و اگر (از عبادت پروردگار) تكبّر كنند، كسانى كه نزد پروردگار تو هستند شب و روز براى او تسبيح مى‏گويند و خسته نمى‏شوند! (38)


وَ مِن‌ْ آيَاتِه‌ِ أَنَّك‌َ تَرَي‌ الْأَرْض‌َ خَاشِعَة‌ً فَإِذَا أَنْزَلْنَا عَلَيْهَا الْمَاءَ اهْتَزَّت‌ْ وَ رَبَت‌ْ إِن‌َّ الَّذِي‌ أَحْيَاهَا لَمُـحْيِي‌ الْمَوْتَي‌ إِنَّه‌ُ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ قَدِيرٌ (فصلت: 39)

و از آيات او اين است كه زمين را خشك (و بى‏جان) مى‏بينى، امّا هنگامى كه آب (باران) بر آن مى‏فرستيم به جنبش درمى‏آيد و نموّ مى‏كند همان كسى كه آن را زنده كرد، مردگان را نيز زنده مى‏كند او بر هر چيز تواناست! (39)


إِن‌َّ الَّذِين‌َ يُلْحِدُون‌َ فِي‌ آيَاتِنَا لاَ يَخْفَوْن‌َ عَلَيْنَا أَفَمَنْ‌ يُلْقَي‌ فِي‌ النَّارِ خَيْرٌ أَمْ‌ مَنْ‌ يَأْتِي‌ آمِنَاً يَوْم‌َ الْقِيَامَة‌ِ اعْمَلُوا مَا شِئْتُم‌ْ إِنَّه‌ُ بِمَا تَعْمَلُون‌َ بَصِيرٌ (فصلت: 40)

كسانى كه آيات ما را تحريف مى‏كنند بر ما پوشيده نخواهند بود! آيا كسى كه در آتش افكنده مى‏شود بهتر است يا كسى كه در نهايت امن و امان در قيامت به عرصه محشر مى‏آيد؟! هر كارى مى‏خواهيد بكنيد، او به آنچه انجام مى‏دهيد بيناست! (40)


وَ لَقَدْ آتَيْنَا مُوسَي‌ الْكِتَاب‌َ فَاخْتُلِف‌َ فِيه‌ِ وَ لَوْلاَ كَلِمَة‌ٌ سَبَقَت‌ْ مِنْ‌ رَبِّك‌َ لَقُضِي‌َ بَيْنَهُم‌ْ وَ إِنَّهُم‌ْ لَفِي‌ شَك‌ٍّ مِنْه‌ُ مُرِيب‌ٍ (فصلت: 45)

ما به موسى كتاب آسمانى داديم سپس در آن اختلاف شد و اگر فرمانى از ناحيه پروردگارت در اين باره صادر نشده بود (كه بايد به آنان مهلت داد تا اتمام حجّت شود)، در ميان آنها داورى مى‏شد (و به كيفر مى‏رسيدند) ولى آنها هنوز درباره آن شكّى تهمت‏انگيز دارند! (45)


مَن‌ْ عَمِل‌َ صَالِحَاً فَلِنَفْسِه‌ِ وَ مَن‌ْ أَسَاءَ فَعَلَيْهَا وَ مَا رَبُّك‌َ بِظَلاَّم‌ٍ لِلْعَبِيدِ (فصلت: 46)

كسى كه عمل صالحى انجام دهد، سودش براى خود اوست و هر كس بدى كند، به خويشتن بدى كرده است و پروردگارت هرگز به بندگان ستم نمى‏كند! (46)


لاَ يَسْأَم‌ُ الْإِنْسَان‌ُ مِنْ‌ دُعَاءِ الْخَيْرِ وَ إِنْ‌ مَسَّه‌ُ الشَّرُّ فَيَؤُوس‌ٌ قَنُوط‌ٌ (فصلت: 49)

انسان هرگز از تقاضاى نيكى (و نعمت) خسته نمى‏شود و هر گاه شرّ و بدى به او رسد، بسيار مأيوس و نوميد مى‏گردد! (49)


وَ لَئِن‌ْ أَذَقْنَاه‌ُ رَحْمَة‌ً مِنَّا مِن‌ْ بَعْدِ ضَرَّاءَ مَسَّتْه‌ُ لَيَقُولَنَّ هَذَا لِي‌ وَ مَا أَظُنُّ السَّاعَة‌َ قَائِمَة‌ً وَ لَئِنْ‌ رُجِعْت‌ُ إِلَي‌ رَبِّي‌ إِن‌َّ لِي‌ عِنْدَه‌ُ لَلْحُسْنَي‌ فَلَنُنَبِّئَن‌َّ الَّذِين‌َ كَفَرُوا بِمَا عَمِلُوا وَ لَنُذِيقَنَّهُمْ‌ مِن‌ْ عَذَاب‌ٍ غَلِيظ‌ٍ (فصلت: 50)

و هر گاه او را رحمتى از سوى خود بعد از ناراحتى كه به او رسيده بچشانيم مى‏گويد: «اين بخاطر شايستگى و استحقاق من بوده، و گمان نمى‏كنم قيامت برپا شود و (بفرض كه قيامتى باشد،) هر گاه بسوى پروردگارم بازگردانده شوم، براى من نزد او پاداشهاى نيك است. ما كافران را از اعمالى كه انجام داده‏اند (بزودى) آگاه خواهيم كرد و از عذاب شديد به آنها مى‏چشانيم. (50)


وَ إِذَا أَنْعَمْنَا عَلَي‌ الْإِنْسَان‌ِ أَعْرَض‌َ وَ نَأَي‌ بِجَانِبِه‌ِ وَ إِذَا مَسَّه‌ُ الشَّرُّ فَذُو دُعَاءٍ عَرِيض‌ٍ (فصلت: 51)

و هر گاه به انسان (غافل و بى‏خبر) نعمت دهيم، روى مى‏گرداند و به حال تكبّر از حق دور مى‏شود ولى هر گاه مختصر ناراحتى به او رسد، تقاضاى فراوان و مستمرّ (براى بر طرف شدن آن) دارد! (51)


أَم‌ِ اتَّخَذُوا مِنْ‌ دُونِه‌ِ أَوْلِيَاءَ فَالله‌ُ هُوَ الْوَلِي‌ُّ وَ هُوَ يُحْيِي‌ الْمَوْتَي‌ وَ هُوَ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ قَدِيرٌ (شوري: 9)

آيا آنها غير از خدا را ولىّ خود برگزيدند؟! در حالى كه «ولىّ» فقط خداوند است و اوست كه مردگان را زنده مى‏كند، و اوست كه بر هر چيزى تواناست! (9)


وَ مَا اخْتَلَفْتُم‌ْ فِيه‌ِ مِنْ‌ شَي‌ْءٍ فَحُكْمُه‌ُ إِلَي‌ الله‌ِ ذَلِكُم‌ُ الله‌ُ رَبِّي‌ عَلَيْه‌ِ تَوَكَّلْت‌ُ وَ إِلَيْه‌ِ أُنِيب‌ُ (شوري: 10)

در هر چيز اختلاف كنيد، داوريش با خداست اين است خداوند، پروردگار من، بر او توكّل كرده‏ام و به سوى او بازمى‏گردم! (10)


فَلِذَلِك‌َ فَادْع‌ُ وَاسْتَقِم‌ْ كَمَا أُمِرْت‌َ وَ لاَ تَتَّبِع‌ْ أَهْوَاءَهُم‌ْ وَ قُل‌ْ آمَنْت‌ُ بِمَا أَنْزَل‌َ الله‌ُ مِنْ‌ كِتَاب‌ٍ وَ أُمِرْت‌ُ لِأَعْدِل‌َ بَيْنَكُم‌ُ الله‌ُ رَبُّنَا وَ رَبُّكُم‌ْ لَنَا أَعْمَالُنَا وَ لَكُم‌ْ أَعْمَالُكُم‌ْ لاَ حُجَّة‌َ بَيْنَنَا وَ بَيْنَكُم‌ُ الله‌ُ يَجْمَع‌ُ بَيْنَنَا وَ إِلَيْه‌ِ الْمَصِيرُ (شوري: 15)

پس به همين خاطر تو نيز آنان را به سوى اين آيين واحد الهى دعوت كن و آن چنان كه مأمور شده‏اى استقامت نما، و از هوى و هوسهاى آنان پيروى مكن، و بگو: «به هر كتابى كه خدا نازل كرده ايمان آورده‏ام و مأمورم در ميان شما عدالت كنم خداوند پروردگار ما و شماست نتيجه اعمال ما از آن ما است و نتيجه اعمال شما از آن شما، خصومت شخصى در ميان ما نيست و خداوند ما و شما را در يك جا جمع مى‏كند، و بازگشت (همه) به سوى اوست!» (15)


أَم‌ْ يَقُولُون‌َ افْتَرَي‌ عَلَي‌ الله‌ِ كَذِبَاً فَإِنْ‌ يَشَإِ الله‌ُ يَخْتِم‌ْ عَلَي‌ قَلْبِك‌َ وَ يَمْح‌ُ الله‌ُ الْبَاطِل‌َ وَ يُحِق‌ُّ الْحَق‌َّ بِكَلِمَاتِه‌ِ إِنَّه‌ُ عَلِيم‌ٌ بِذَات‌ِ الصُّدُورِ (شوري: 24)

آيا مى‏گويند: «او بر خدا دروغ بسته است»؟! در حالى كه اگر خدا بخواهد بر قلب تو مُهر مى‏نهد (و اگر خلاف بگويى قدرت اظهار اين آيات را از تو مى‏گيرد) و باطل را محو مى‏كند و حقّ را بفرمانش پابرجا مى‏سازد چرا كه او از آنچه درون سينه‏هاست آگاه است. (24)


وَ مَا أَصَابَكُمْ‌ مِنْ‌ مُصِيبَة‌ٍ فَبِمَـا كَسَبَت‌ْ أَيْدِيكُم‌ْ وَ يَعْفُو عَنْ‌ كَثِيرٍ (شوري: 30)

هر مصيبتى به شما رسد بخاطر اعمالى است كه انجام داده‏ايد، و بسيارى را نيز عفو مى‏كند! (30)


إِنْ‌ يَشَأْ يُسْكِن‌ِ الرِّيح‌َ فَيَظْلَلْن‌َ رَوَاكِدَ عَلَي‌ ظَهْرِه‌ِ إِن‌َّ فِي‌ ذَلِك‌َ لَآيَات‌ٍ لِكُل‌ِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ (شوري: 33)

اگر او اراده كند، باد را ساكن مى‏سازد تا آنها بر پشت دريا بى‏حركت بمانند در اين نشانه‏هايى است براى هر صبركننده شكرگزار! (33)


فَمَا أُوتِيتُمْ‌ مِنْ‌ شَي‌ْءٍ فَمَتَاع‌ُ الْحَيَاة‌ِ الدُّنْيَا وَ مَا عِنْدَ الله‌ِ خَيْرٌ وَ أَبْقَي‌ لِلَّذِين‌َ آمَنُوا وَ عَلَي‌ رَبِّهِم‌ْ يَتَوَكَّلُون‌َ (شوري: 36)

آنچه به شما عطا شده متاع زودگذر زندگى دنياست، و آنچه نزد خداست براى كسانى كه ايمان آورده و بر پروردگارشان توكّل مى‏كنند بهتر و پايدارتر است. (36)


وَ جَزاءُ سَيِّئَة‌ٍ سَيِّئَة‌ٌ مِثْلُهَا فَمَن‌ْ عَفَا وَ أَصْلَح‌َ فَأَجْرُه‌ُ عَلَي‌ الله‌ِ إِنَّه‌ُ لاَ يُحِب‌ُّ الظَّالِمِين‌َ (شوري: 40)

كيفر بدى، مجازاتى است همانند آن و هر كس عفو و اصلاح كند، پاداش او با خداست خداوند ظالمان را دوست ندارد! (40)


وَ لَمَن‌ِ انْتَصَرَ بَعْدَ ظُلْمِه‌ِ فَأُولَئِك‌َ مَا عَلَيْهِمْ‌ مِنْ‌ سَبِيل‌ٍ (شوري: 41)

و كسى كه بعد از مظلوم شدن يارى طلبد، ايرادى بر او نيست (41)


وَ مَنْ‌ يُضْلِل‌ِ الله‌ُ فَمَا لَه‌ُ مِنْ‌ وَلِي‌ٍّ مِنْ‌ بَعْدِه‌ِ وَ تَرَي‌ الظَّالِمِين‌َ لَمَّا رَأَوُا الْعَذَاب‌َ يَقُولُون‌َ هَل‌ْ إِلَي‌ مَرَدٍّ مِنْ‌ سَبِيل‌ٍ (شوري: 44)

كسى را كه خدا گمراه كند، ولىّ و ياورى جز او نخواهد داشت و ظالمان را (روز قيامت) مى‏بينى هنگامى كه عذاب الهى را مشاهده مى‏كنند ميگويند: «آيا راهى به سوى بازگشت (و جبران) وجود دارد؟!» (44)


وَ مَا كَان‌َ لَهُمْ‌ مِن‌ْ أَوْلِيَاءَ يَنْصُرُونَهُمْ‌ مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ وَ مَنْ‌ يُضْلِل‌ِ الله‌ُ فَمَا لَه‌ُ مِنْ‌ سَبِيل‌ٍ (شوري: 46)

آنها جز خدا اوليا و ياورانى ندارند كه ياريشان كنند و هر كس را خدا گمراه سازد، هيچ راه نجاتى براى او نيست! (46)


فَإِنْ‌ أَعْرَضُوا فَمَا أَرْسَلَنَاك‌َ عَلَيْهِم‌ْ حَفِيظَاً إِن‌ْ عَلَيْك‌َ إِلاَّ الْبَلاَغ‌ُ وَ إِنَّا إِذَا أَذَقْنَا الْإِنْسَان‌َ مِنَّا رَحْمَة‌ً فَرِح‌َ بِهَا وَ إِنْ‌ تُصِبْهُم‌ْ سَيِّئَة‌ٌ بِمَا قَدَّمَت‌ْ أَيْدِيهِم‌ْ فَإِن‌َّ الْإِنْسَان‌َ كَفُورٌ (شوري: 48)

و اگر روى‏گردان شوند (غمگين مباش)، ما تو را حافظ آنان (و مأمور اجبارشان) قرار نداده‏ايم وظيفه تو تنها ابلاغ رسالت است! و هنگامى كه ما رحمتى از سوى خود به انسان بچشانيم به آن دلخوش مى‏شود، و اگر بلايى بخاطر اعمالى كه انجام داده‏اند به آنها رسد (به كفران مى‏پردازند)، چرا كه انسان بسيار كفران‏كننده است! (48)


وَ مَا كَان‌َ لِبَشَرٍ أَنْ‌ يُكَلِّمَه‌ُ الله‌ُ إِلاَّ وَحْيَاً أَوْ مِنْ‌ وَرَاءِ حِجَاب‌ٍ أَوْ يُرْسِل‌َ رَسُولاً فَيُوحِي‌َ بِإِذْنِه‌ِ مَا يَشَاءُ إِنَّه‌ُ عَلِيٌّ حَكِيم‌ٌ (شوري: 51)

و شايسته هيچ انسانى نيست كه خدا با او سخن گويد، مگر از راه وحى يا از پشت حجاب، يا رسولى مى‏فرستد و بفرمان او آنچه را بخواهد وحى مى‏كند چرا كه او بلندمقام و حكيم است! (51)


أَفَنَضْرِب‌ُ عَنْكُم‌ُ الذِّكْرَ صَفْحَاً أَنْ‌ كُنْتُم‌ْ قَوْمَاً مُسْرِفِين‌َ (زخرف: 5)

آيا اين ذكر [قرآن‏] را از شما بازگيريم بخاطر اينكه قومى اسرافكاريد؟! (5)


فَأَهْلَكْنَا أَشَدَّ مِنْهُمْ‌ بَطْشَاً وَ مَضَي‌ مَثَل‌ُ الْأَوَّلِين‌َ (زخرف: 8)

ولى ما كسانى را كه نيرومندتر از آنها بودند هلاك كرديم، و داستان پيشينيان گذشت. (8)


وَالَّذِي‌ نَزَّل‌َ مِن‌َ السَّمَاءِ مَاءً بِقَدَرٍ فَأَنْشَرْنَا بِه‌ِ بَلْدَة‌ً مَيْتَاً كَذَلِك‌َ تُخْرَجُون‌َ (زخرف: 11)

همان كسى كه از آسمان آبى فرستاد بمقدار معيّن، و بوسيله آن سرزمين مرده را حيات بخشيديم همين گونه (در قيامت از قبرها) شما را خارج مى‏سازند! (11)


أَم‌ْ آتَيْنَاهُم‌ْ كِتَابَاً مِنْ‌ قَبْلِه‌ِ فَهُمْ‌ بِه‌ِ مُسْتَمْسِكُون‌َ (زخرف: 21)

يا اينكه ما كتابى پيش از اين به آنان داده‏ايم و آنها به آن تمسّك مى‏جويند؟! (21)


فَانْتَقَمْنَا مِنْهُم‌ْ فَانْظُرْ كَيْف‌َ كَان‌َ عَاقِبَة‌ُ الْمُكَذِّبِين‌َ (زخرف: 25)

به همين جهت از آنها انتقام گرفتيم بنگر پايان كار تكذيب‏كنندگان چگونه بود! (25)


إِلاَّ الَّذِي‌ فَطَرَنِي‌ فَإِنَّه‌ُ سَيَهْدِين‌ِ (زخرف: 27)

مگر آن كسى كه مرا آفريده، كه او هدايتم خواهد كرد!» (27)


وَ مَنْ‌ يَعْش‌ُ عَن‌ ذِكْرِ الرَّحْمَن‌ِ نُقَيِّض‌ْ لَه‌ُ شَيْطَانَاً فَهُوَ لَه‌ُ قَرِين‌ٌ (زخرف: 36)

و هر كس از ياد خدا روى‏گردان شود شيطان را به سراغ او ميفرستيم پس همواره قرين اوست! (36)


حَتَّي‌ إِذَا جَاءَنَا قَال‌َ يَا لَيْت‌َ بَيْنِي‌ وَ بَيْنَك‌َ بُعْدَ الْمَشْرِقَيْن‌ِ فَبِئْس‌َ الْقَرِين‌ُ (زخرف: 38)

تا زمانى كه (در قيامت) نزد ما حاضر شود مى‏گويد: اى كاش ميان من و تو فاصله مشرق و مغرب بود چه بد همنشينى بودى! (38)


أَفَأَنْت‌َ تُسْمِع‌ُ الصُّم‌َّ أَوْ تَهْدِي‌ الْعُمْي‌َ وَ مَنْ‌ كَان‌َ فِي‌ ضَلاَل‌ٍ مُبِين‌ٍ (زخرف: 40)

(اى پيامبر!) آيا تو مى‏توانى سخن خود را به گوش كران برسانى، يا كوران و كسانى را كه در گمراهى آشكارى هستند هدايت كنى؟! (40)


فَإِنْ مَا نَذْهَبَن‌َّ بِك‌َ فَإِنَّا مِنْهُمْ‌ مُنْتَقِمُون‌َ (زخرف: 41)

و هر گاه تو را از ميان آنها ببريم، حتماً از آنان انتقام خواهيم گرفت (41)


أَوْ نُرِيَنَّك‌َ الَّذِي‌ وَعَدْنَاهُم‌ْ فَإِنَّا عَلَيْهِمْ‌ مُقْتَدِرُون‌َ (زخرف: 42)

يا اگر (زنده بمانى و) و آنچه را (از عذاب) به آنان وعده داده‏ايم به تو نشان دهيم، باز ما بر آنها مسلّطيم! (42)


فَاسْتَمْسِك‌ْ بِالَّذِي‌ أُوحِي‌َ إِلَيْك‌َ إِنَّك‌َ عَلَي‌ صِرَاط‌ٍ مُسْتَقِيم‌ٍ (زخرف: 43)

آنچه را بر تو وحى شده محكم بگير كه تو بر صراط مستقيمى. (43)


وَ لَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَي‌ بِآيَاتِنَا إِلَي‌ فِرْعَوْن‌َ وَ مَلَئِه‌ِ فَقَال‌َ إِنِّي‌ رَسُول‌ُ رَب‌ِّ الْعَالَمِين‌َ (زخرف: 46)

ما موسى را با آيات خود به سوى فرعون و درباريان او فرستاديم (موسى به آنها) گفت: «من فرستاده پروردگار جهانيانم» (46)


فَلَمَّا جَاءَهُمْ‌ بِآيَاتِنَا إِذَا هُمْ‌ مِنْهَا يَضْحَكُون‌َ (زخرف: 47)

ولى هنگامى كه او آيات ما را براى آنها آورد، به آن مى‏خنديدند! (47)


فَلَمَّا كَشَفْنَا عَنْهُم‌ُ الْعَذَاب‌َ إِذَا هُم‌ْ يَنْكُثُون‌َ (زخرف: 50)

امّا هنگامى كه عذاب را از آنها برطرف مى‏ساختيم پيمان خود را مى‏شكستند! (50)


وَ نَادَي‌ فِرْعَوْن‌ُ فِي‌ قَوْمِه‌ِ قَال‌َ يَا قَوْم‌ِ أَلَيْس‌َ لِي‌ مُلْك‌ُ مِصْرَ وَ هَذِه‌ِ الْأَنْهَارُ تَجْرِي‌ مِنْ‌ تَحْتِي‌ أَفَلاَ تُبْصِرُون‌َ (زخرف: 51)

فرعون در ميان قوم خود ندا داد و گفت: «اى قوم من! آيا حكومت مصر از آن من نيست، و اين نهرها تحت فرمان من جريان ندارد؟ آيا نمى‏بينيد؟ (51)


فَلَوْلاَ أُلْقِي‌َ عَلَيْه‌ِ أَسْوِرَة‌ٌ مِنْ‌ ذَهَب‌ٍ أَوْ جَاءَ مَعَه‌ُ الْمَلاَئِكَة‌ُ مُقْتَرِنِين‌َ (زخرف: 53)

(اگر راست مى‏گويد) چرا دستبندهاى طلا به او داده نشده، يا اينكه چرا فرشتگان دوشادوش او نيامده‏اند (تا گفتارش را تأييد كنند)؟! (53)


فَاسْتَخَف‌َّ قَوْمَه‌ُ فَأَطَاعُوه‌ُ إِنَّهُم‌ْ كَانُوا قَوْمَاً فَاسِقِين‌َ (زخرف: 54)

(فرعون) قوم خود را سبك شمرد، در نتيجه از او اطاعت كردند آنان قومى فاسق بودند! (54)


فَلَمَّا آسَفُونَا انْتَقَمْنَا مِنْهُم‌ْ فَأَغْرَقْنَاهُم‌ْ أَجْمَعِين‌َ (زخرف: 55)

امّا هنگامى كه ما را به خشم آوردند، از آنها انتقام گرفتيم و همه را غرق كرديم. (55)


فَجَعَلْنَاهُم‌ْ سَلَفَاً وَ مَثَلاً لِلْآخِرِين‌َ (زخرف: 56)

و آنها را پيشگامان (در عذاب) و عبرتى براى ديگران قرار داديم. (56)


وَ إِنَّه‌ُ لَعِلْم‌ٌ لِلسَّاعَة‌ِ فَلاَ تَمْتَرُن‌َّ بِهَا وَاتَّبِعُون‌ِ هَذَا صِرَاط‌ٌ مُسْتَقِيم‌ٌ (زخرف: 61)

و او [مسيح‏] سبب آگاهى بر روز قيامت است. (زيرا نزول عيسى گواه نزديكى رستاخيز است) هرگز در آن ترديد نكنيد و از من پيروى كنيد كه اين راه مستقيم است! (61)


وَ لَمَّا جَاءَ عِيسَي‌ بِالْبَيِّنَات‌ِ قَال‌َ قَدْ جِئْتُكُمْ‌ بِالْحِكْمَة‌ِ وَ لِأُبَيِّن‌َ لَكُمْ‌ بَعْض‌َ الَّذِي‌ تَخْتَلِفُون‌َ فِيه‌ِ فَاتَّقُوا الله‌َ وَ أَطِيعُون‌ِ (زخرف: 63)

و هنگامى كه عيسى دلايل روشن (براى آنها) آورد گفت: «من براى شما حكمت آورده‏ام، و آمده‏ام تا برخى از آنچه را كه در آن اختلاف داريد روشن كنم پس تقواى الهى پيشه كنيد و از من اطاعت نماييد! (63)


إِن‌َّ الله‌َ هُوَ رَبِّي‌ وَ رَبُّكُم‌ْ فَاعْبُدُوه‌ُ هَذَا صِرَاط‌ٌ مُسْتَقِيم‌ٌ (زخرف: 64)

خداوند پروردگار من و پروردگار شماست (تنها) او را پرستش كنيد كه راه راست همين است!» (64)


فَاخْتَلَف‌َ الْأَحْزَاب‌ُ مِن‌ْ بَيْنِهِم‌ْ فَوَيْل‌ٌ لِلَّذِين‌َ ظَلَمُوا مِن‌ْ عَذَاب‌ِ يَوْم‌ٍ أَلِيم‌ٍ (زخرف: 65)

ولى گروه‏هايى از ميان آنها (درباره مسيح) اختلاف كردند (و بعضى او را خدا پنداشتند) واى بر كسانى كه ستم كردند از عذاب روزى دردناك! (65)


أَم‌ْ أَبْرَمُوا أَمْرَاً فَإِنَّا مُبْرِمُون‌َ (زخرف: 79)

بلكه آنها تصميم محكم بر توطئه گرفتند ما نيز اراده محكمى (درباره آنها) داريم! (79)


قُل‌ْ إِنْ‌ كَان‌َ لِلرَّحْمَن‌ِ وَلَدٌ فَأَنَا أَوَّل‌ُ الْعَابِدِين‌َ (زخرف: 81)

بگو: «اگر براى خداوند فرزندى بود، من نخستين پرستنده او بودم!» (81)


فَذَرْهُم‌ْ يَخُوضُوا وَ يَلْعَبُوا حَتَّي‌ يُلاَقُوا يَوْمَهُم‌ُ الَّذِي‌ يُوعَدُون‌َ (زخرف: 83)

آنان را به حال خود واگذار تا در باطل غوطه‏ور باشند و سرگرم بازى شوند تا روزى را كه به آنها وعده داده شده است ملاقات كنند (و نتيجه كار خود را ببينند)! (83)


وَ لَئِنْ‌ سَأَلْتَهُمْ‌ مَن‌ْ خَلَقَهُم‌ْ لَيَقُولُن‌َّ الله‌ُ فَأَنَّي‌ يُؤْفَكُون‌َ (زخرف: 87)

و اگر از آنها بپرسى چه كسى آنان را آفريده، قطعاً مى‏گويند: خدا پس چگونه از عبادت او منحرف مى‏شوند؟! (87)


فَاصْفَح‌ْ عَنْهُم‌ْ وَ قُل‌ْ سَلاَم‌ٌ فَسَوْف‌َ يَعْلَمُون‌َ (زخرف: 89)

پس (اكنون كه چنين است) از آنان روى برگردان و بگو: «سلام بر شما»، امّا بزودى خواهند دانست! (89)


فَارْتَقِب‌ْ يَوْم‌َ تَأْتِي‌ السَّمَاءُ بِدُخَان‌ٍ مُبِين‌ٍ (دخان: 10)

پس منتظر روزى باش كه آسمان دود آشكارى پديد آورد ... (10)


وَ إِنْ‌ لَم‌ْ تُؤْمِنُوا لِي‌ فَاعْتَزِلُون‌ِ (دخان: 21)

و اگر به من ايمان نمى‏آوريد، از من كناره‏گيرى كنيد (و مانع ايمان آوردن مردم نشويد)! (21)


فَدَعَا رَبَّه‌ُ أَن‌َّ هَؤُلاَءِ قَوْم‌ٌ مُجْرِمُون‌َ (دخان: 22)

(آنها هيچ يك از اين پندها را نپذيرفتند، و موسى) به پيشگاه پروردگارش عرضه داشت: اينها قومى مجرمند! (22)


فَأَسْرِ بِعِبَادِي‌ لَيْلاً إِنَّكُمْ‌ مُتَّبَعُون‌َ (دخان: 23)

(به او دستور داده شد:) بندگان مرا شبانه حركت ده كه شما تعقيب مى‏شويد! (23)


فَمَا بَكَت‌ْ عَلَيْهِم‌ُ السَّمَاءُ وَالْأَرْض‌ُ وَ مَا كَانُوا مُنْظَرِين‌َ (دخان: 29)

نه آسمان بر آنان گريست و نه زمين، و نه به آنها مهلتى داده شد! (29)


فَأْتُوا بِآبَائِنَا إِنْ‌ كُنْتُم‌ْ صَادِقِين‌َ (دخان: 36)

اگر راست مى‏گوييد پدران ما را (زنده كنيد و) بياوريد (تا گواهى دهند)!» (36)


خُذُوه‌ُ فَاعْتِلُوه‌ُ إِلَي‌ سَوَاءِ الْجَحِيم‌ِ (دخان: 47)

(آن گاه به مأموران دوزخ خطاب مى‏شود:) اين كافر مجرم را بگيريد و به ميان دوزخ پرتابش كنيد! (47)


فَإِنَّمَا يَسَّرْنَاه‌ُ بِلِسَانِك‌َ لَعَلَّهُم‌ْ يَتَذَكَّرُون‌َ (دخان: 58)

ما آن [قرآن‏] را بر زبان تو آسان ساختيم، شايد آنان متذكّر شوند! (58)


فَارْتَقِب‌ْ إِنَّهُمْ‌ مُرْتَقِبُون‌َ (دخان: 59)

(امّا اگر نپذيرفتند) منتظر باش، آنها نيز منتظرند (تو منتظر پيروزى الهى و آنها منتظر عذاب و شكست)! (59)


وَاخْتِلاَف‌ِ اللَّيْل‌ِ وَالنَّهَارِ وَ مَا أَنْزَل‌َ الله‌ُ مِن‌َ السَّمَاءِ مِنْ‌ رِزْق‌ٍ فَأَحْيَا بِه‌ِ الْأَرْض‌َ بَعْدَ مَوْتِهَا وَ تَصْرِيف‌ِ الرِّيَاح‌ِ آيَات‌ٌ لِقَوْم‌ٍ يَعْقِلُون‌َ (جاثيه: 5)

و نيز در آمد و شد شب و روز، و رزق (و بارانى) كه خداوند از آسمان نازل كرده و بوسيله آن زمين را بعد از مردنش حيات بخشيده و همچنين در وزش بادها، نشانه‏هاى روشنى است براى گروهى كه اهل تفكّرند! (5)


تِلْك‌َ آيَات‌ُ الله‌ِ نَتْلُوهَا عَلَيْك‌َ بِالْحَق‌ِّ فَبِأَي‌ِّ حَدِيث‌ٍ بَعْدَ الله‌ِ وَ آيَاتِه‌ِ يُؤْمِنُون‌َ (جاثيه: 6)

اينها آيات خداوند است كه ما آن را بحقّ بر تو تلاوت مى‏كنيم اگر آنها به اين آيات ايمان نياورند، به كدام سخن بعد از سخن خدا و آياتش ايمان مى‏آورند؟! (6)


يَسْمَع‌ُ آيَات‌ِ الله‌ِ تُتْلَي‌ عَلَيْه‌ِ ثُم‌َّ يُصِرُّ مُسْتَكْبِرَاً كَأَن‌ْ لَم‌ْ يَسْمَعْهَا فَبَشِّرْه‌ُ بِعَذَاب‌ٍ أَلِيم‌ٍ (جاثيه: 8)

كه پيوسته آيات خدا را مى‏شنود كه بر او تلاوت مى‏شود، امّا از روى تكبّر اصرار بر مخالفت دارد گويى اصلًا آن را هيچ نشنيده است چنين كسى را به عذابى دردناك بشارت ده! (8)


مَن‌ْ عَمِل‌َ صَالِحَاً فَلِنَفْسِه‌ِ وَ مَن‌ْ أَسَاءَ فَعَلَيْهَا ثُم‌َّ إِلَي‌ رَبِّكُم‌ْ تُرْجَعُون‌َ (جاثيه: 15)

هر كس كار شايسته‏اى بجا آورد، براى خود بجا آورده است و كسى كه كار بد مى‏كند، به زيان خود اوست سپس همه شما به سوى پروردگارتان بازگردانده مى‏شويد! (15)


وَ آتَيْنَاهُمْ‌ بَيِّنَات‌ٍ مِن‌َ الْأَمْرِ فَمَا اخْتَلَفُوا إِلاَّ مِنْ‌ بَعْدِ مَا جَاءَهُم‌ُ الْعِلْم‌ُ بَغْيَاً بَيْنَهُم‌ْ إِن‌َّ رَبَّك‌َ يَقْضِي‌ بَيْنَهُم‌ْ يَوْم‌َ الْقِيَامَة‌ِ فِيمَا كَانُوا فِيه‌ِ يَخْتَلِفُون‌َ (جاثيه: 17)

و دلايل روشنى از امر نبوّت و شريعت در اختيارشان قرار داديم آنها اختلاف نكردند مگر بعد از علم و آگاهى و اين اختلاف بخاطر ستم و برترى‏جويى آنان بود امّا پروردگارت روز قيامت در ميان آنها در آنچه اختلاف داشتند داورى مى‏كند. (17)


ثُم‌َّ جَعَلْنَاك‌َ عَلَي‌ شَرِيعَة‌ٍ مِن‌َ الْأَمْرِ فَاتَّبِعْهَا وَ لاَ تَتَّبِع‌ْ أَهْوَاءَ الَّذِين‌َ لاَ يَعْلَمُون‌َ (جاثيه: 18)

سپس تو را بر شريعت و آيين حقّى قرار داديم از آن پيروى كن و از هوسهاى كسانى كه آگاهى ندارند پيروى مكن! (18)


أَفَرَأَيْت‌َ مَن‌ِ اتَّخَذَ إِلَهَه‌ُ هَوَاه‌ُ وَ أَضَلَّه‌ُ الله‌ُ عَلَي‌ عِلْم‌ٍ وَ خَتَم‌َ عَلَي‌ سَمْعِه‌ِ وَ قَلْبِه‌ِ وَ جَعَل‌َ عَلَي‌ بَصَرِه‌ِ غِشَاوَة‌ً فَمَنْ‌ يَهْدِيه‌ِ مِن‌ْ بَعْدِ الله‌ِ أَفَلاَ تَذَكَّرُون‌َ (جاثيه: 23)

آيا ديدى كسى را كه معبود خود را هواى نفس خويش قرار داده و خداوند او را با آگاهى (بر اينكه شايسته هدايت نيست) گمراه ساخته و بر گوش و قلبش مُهر زده و بر چشمش پرده‏اى افكنده است؟! با اين حال چه كسى مى‏تواند غير از خدا او را هدايت كند؟! آيا متذكّر نمى‏شويد؟! (23)


فَأَمَّا الَّذِين‌َ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَات‌ِ فَيُدْخِلُهُم‌ْ رَبُّهُم‌ْ فِي‌ رَحْمَتِه‌ِ ذَلِك‌َ هُوَ الْفَوْزُ الْمُبِين‌ُ (جاثيه: 30)

امّا كسانى كه ايمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند، پروردگارشان آنها را در رحمت خود وارد مى‏كند اين همان پيروزى بزرگ است! (30)


وَ أَمَّا الَّذِين‌َ كَفَرُوا أَفَلَم‌ْ تَكُن‌ْ آيَاتِي‌ تُتْلَي‌ عَلَيْكُم‌ْ فَاسْتَكْبَرْتُم‌ْ وَ كُنْتُم‌ْ قَوْمَاً مُجْرِمِين‌َ (جاثيه: 31)

امّا كسانى كه كافر شدند (به آنها گفته مى‏شود:) مگر آيات من بر شما خوانده نمى‏شد و شما استكبار كرديد و قوم مجرمى بوديد؟! (31)


ذَلِكُمْ‌ بِأَنَّكُم‌ُ اتَّخَذْتُم‌ْ آيَات‌ِ الله‌ِ هُزُوَاً وَ غَرَّتْكُم‌ُ الْحَيَاة‌ُ الدُّنْيَا فَالْيَوْم‌َ لاَ يُخْرَجُون‌َ مِنْهَا وَ لاَ هُم‌ْ يُسْتَعْتَبُون‌َ (جاثيه: 35)

اين بخاطر آن است كه شما آيات خدا را به مسخره گرفتيد و زندگى دنيا شما را فريب داد! «امروز نه آنان را از دوزخ بيرون مى‏آورند، و نه هيچ گونه عذرى از آنها پذيرفته مى‏شود! (35)


فَلِالله‌ِ الْحَمْدُ رَب‌ِّ السَّمَاوَات‌ِ وَ رَب‌ِّ الْأَرْض‌ِ رَب‌ِّ الْعَالَمِين‌َ (جاثيه: 36)

پس حمد و ستايش مخصوص خداست، پروردگار آسمانها و پروردگار زمين و پروردگار همه جهانيان! (36)


أَم‌ْ يَقُولُون‌َ افْتَرَاه‌ُ قُل‌ْ إِنِ‌ افْتَرَيْتُه‌ُ فَلاَ تَمْلِكُون‌َ لِي‌ مِنَ الله‌ِ شَيْءً هُوَ أَعْلَم‌ُ بِمَا تُفِيضُون‌َ فِيه‌ِ كَفَي‌ بِه‌ِ شَهِيدَاً بَيْنِي‌ وَ بَيْنَكُم‌ْ وَ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيم‌ُ (احقاف: 8)

بلكه مى‏گويند: «اين آيات را بر خدا افترا بسته است!» بگو: «اگر من آن را بدروغ به خدا نسبت داده باشم (لازم است مرا رسوا كند و) شما نمى‏توانيد در برابر خداوند از من دفاع كنيد! او كارهايى را كه شما در آن وارد مى‏شويد بهتر مى‏داند همين بس كه خداوند گواه ميان من و شما باشد و او آمرزنده و مهربان است!» (8)


قُل‌ْ أَرَأَيْتُم‌ْ إِنْ‌ كَان‌َ مِن‌ْ عِنْدِ الله‌ِ وَ كَفَرْتُمْ‌ بِه‌ِ وَ شَهِدَ شَاهِدٌ مِنْ‌ بَنِي‌ إِسْرَائِيل‌َ عَلَي‌ مِثْلِه‌ِ فَآمَن‌َ وَاسْتَكْبَرْتُم‌ْ إِن‌َّ الله‌َ لاَ يَهْدِي‌ الْقَوْم‌َ الظَّالِمِين‌َ (احقاف: 10)

بگو: «به من خبر دهيد اگر اين قرآن از سوى خدا باشد و شما به آن كافر شويد، در حالى كه شاهدى از بنى اسرائيل بر آن شهادت دهد، و او ايمان آورد و شما استكبار كنيد (چه كسى گمراهتر از شما خواهد بود)؟! خداوند گروه ستمگر را هدايت نمى‏كند!» (10)


وَ قَال‌َ الَّذِين‌َ كَفَرُوا لِلَّذِين‌َ آمَنُوا لَوْ كَان‌َ خَيْرَاً مَا سَبَقُونَا إِلَيْه‌ِ وَ إِذْ لَم‌ْ يَهْتَدُوا بِه‌ِ فَسَيَقُولُون‌َ هَذَا إِفْك‌ٌ قَدِيم‌ٌ (احقاف: 11)

كافران درباره مؤمنان چنين گفتند: «اگر (اسلام) چيز خوبى بود، هرگز آنها (در پذيرش آن) بر ما پيشى نمى‏گرفتند!» و چون خودشان بوسيله آن هدايت نشدند مى‏گويند: «اين يك دروغ قديمى است!» (11)


إِن‌َّ الَّذِين‌َ قَالُوا رَبُّنَا الله‌ُ ثُم‌َّ اسْتَقَامُوا فَلاَ خَوْف‌ٌ عَلَيْهِم‌ْ وَ لاَ هُم‌ْ يَحْزَنُون‌َ (احقاف: 13)

كسانى كه گفتند: «پروردگار ما اللَّه است»، سپس استقامت كردند، نه ترسى براى آنان است و نه اندوهگين مى‏شوند. (13)


وَالَّذِي‌ قَال‌َ لِوَالِدَيْه‌ِ أُف‌ٍّ لَكُمَا أَتَعِدَانِنِي‌ أَن‌ْ أُخْرَج‌َ وَ قَدْ خَلَت‌ِ الْقُرُون‌ُ مِنْ‌ قَبْلِي‌ وَ هُمَا يَسْتَغِيثَان‌ِ الله‌َ وَيْلَك‌َ آمِن‌ْ إِن‌َّ وَعْدَ الله‌ِ حَق‌ٌّ فَيَقُول‌ُ مَا هَذَا إِلاَّ أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِين‌َ (احقاف: 17)

و كسى كه به پدر و مادرش مى‏گويد: «اف بر شما! آيا به من وعده مى‏دهيد كه من روز قيامت مبعوث مى‏شوم؟! در حالى كه پيش از من اقوام زيادى بودند (و هرگز مبعوث نشدند)! و آن دو پيوسته فرياد مى‏كشند و خدا را به يارى مى‏طلبند كه: واى بر تو، ايمان بياور كه وعده خدا حق است امّا او پيوسته مى‏گويد:» اينها چيزى جز افسانه‏هاى پيشينيان نيست! (17)


وَ يَوْم‌َ يُعْرَض‌ُ الَّذِين‌َ كَفَرُوا عَلَي‌ النَّارِ أَذْهَبْتُم‌ْ طَيِّبَاتِكُم‌ْ فِي‌ حَيَاتِكُم‌ُ الدُّنْيَا وَاسْتَمْتَعْتُمْ‌ بِهَا فَالْيَوْم‌َ تُجْزَوْن‌َ عَذَاب‌َ الْهُون‌ِ بِمَا كُنْتُم‌ْ تَسْتَكْبِرُون‌َ فِي‌ الْأَرْض‌ِ بِغَيْرِ الْحَق‌ِّ وَ بِمَا كُنْتُم‌ْ تَفْسُقُون‌َ (احقاف: 20)

آن روز كه كافران را بر آتش عرضه مى‏كنند (به آنها گفته مى‏شود:) از طيّبات و لذائذ در زندگى دنيا خود استفاده كرديد و از آن بهره گرفتيد اما امروز عذاب ذلّت‏بار بخاطر استكبارى كه در زمين بناحق كرديد و بخاطر گناهانى كه انجام مى‏داديد جزاى شما خواهد بود! (20)


قَالُوا أَجِئْتَنَا لِتَأْفِكَنَا عَن‌ْ آلِهَتِنَا فَأْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِنْ‌ كُنْت‌َ مِن‌َ الصَّادِقِين‌َ (احقاف: 22)

آنها گفتند: «آيا آمده‏اى كه ما را (با دروغهايت) از معبودانمان بازگردانى؟! اگر راست مى‏گويى عذابى را كه به ما وعده مى‏دهى بياور!» (22)


فَلَمَّا رَأَوْه‌ُ عَارِضَاً مُسْتَقْبِل‌َ أَوْدِيَتِهِم‌ْ قَالُوا هَذَا عَارِض‌ٌ مُمْطِرُنَا بَل‌ْ هُوَ مَا اسْتَعْجَلْتُمْ‌ بِه‌ِ رِيح‌ٌ فِيهَا عَذَاب‌ٌ أَلِيم‌ٌ (احقاف: 24)

هنگامى كه آن (عذاب الهى) را بصورت ابر گسترده‏اى ديدند كه بسوى درّه‏ها و آبگيرهاى آنان در حركت است (خوشحال شدند) گفتند: «اين ابرى است كه بر ما مى‏بارد!» (ولى به آنها گفته شد:) اين همان چيزى است كه براى آمدنش شتاب مى‏كرديد، تندبادى است (وحشتناك) كه عذاب دردناكى در آن است! (24)


تُدَمِّرُ كُل‌َّ شَي‌ْءٍ بِأَمْرِ رَبِّهَا فَأَصْبَحُوا لاَ يُرَي‌ إِلاَّ مَسَاكِنُهُم‌ْ كَذَلِك‌َ نَجْزِي‌ الْقَوْم‌َ الْمُـجْرِمِين‌َ (احقاف: 25)

همه چيز را بفرمان پروردگارش در هم ميكوبد و نابود ميكند (آرى) آنها صبح كردند در حالى كه چيزى جز خانه‏هايشان به چشم نمى‏خورد ما اين گونه گروه مجرمان را كيفر مى‏دهيم! (25)


وَ لَقَدْ مَكَّنَّاهُم‌ْ فِيمَا إِنْ‌ مَكَّنَّاهُم‌ْ فِيه‌ِ وَ جَعَلْنَا لَهُم‌ْ سَمْعَاً وَ أَبْصَارَاً وَ أَفْئِدَة‌ً فَمَا أَغْنَي‌ عَنْهُم‌ْ سَمْعُهُم‌ْ وَ لاَ أَبْصَارُهُم‌ْ وَ لاَ أَفْئِدَتُهُم‌ْ مِنْ‌ شَي‌ْءٍ إِذْ كَانُوا يَجْحَدُون‌َ بِآيَات‌ِ الله‌ِ وَ حَاق‌َ بِهِمْ‌ مَا كَانُوا بِه‌ِ يَسْتَهْزِئُون‌َ (احقاف: 26)

ما به آنها [قوم عاد] قدرتى داديم كه به شما نداديم، و براى آنان گوش و چشم و دل قرار داديم (امّا به هنگام نزول عذاب) نه گوشها و چشمها و نه عقلهايشان براى آنان هيچ سودى نداشت، چرا كه آيات خدا را انكار مى‏كردند و سرانجام آنچه را استهزا مى‏كردند بر آنها وارد شد! (26)


فَلَوْلاَ نَصَرَهُم‌ُ الَّذِين‌َ اتَّخَذُوا مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ قُرْبَانَاً آلِهَة‌ً بَل‌ْ ضَلُّوا عَنْهُم‌ْ وَ ذَلِك‌َ إِفْكُهُم‌ْ وَ مَا كَانُوا يَفْتَرُون‌َ (احقاف: 28)

پس چرا معبودانى را كه غير از خدا برگزيدند- به گمان اينكه به خدا نزديكشان سازد- آنها را يارى نكردند؟! بلكه از ميانشان گم شدند! اين بود نتيجه دروغ آنها و آنچه افترا مى‏بستند! (28)


وَ إِذْ صَرَفْنَا إِلَيْك‌َ نَفَرَاً مِن‌َ الْجِن‌ِّ يَسْتَمِعُون‌َ الْقُرْآن‌َ فَلَمَّا حَضَرُوه‌ُ قَالُوا أَنْصِتُوا فَلَمَّا قُضِي‌َ وَلَّوْ إِلَي‌ قَوْمِهِمْ‌ مُنْذِرِين‌َ (احقاف: 29)

(به ياد آور) هنگامى كه گروهى از جنّ را به سوى تو متوجّه ساختيم كه قرآن را بشنوند وقتى حضور يافتند به يكديگر گفتند: «خاموش باشيد و بشنويد!» و هنگامى كه پايان گرفت، به سوى قوم خود بازگشتند و آنها را بيم دادند! (29)


وَ مَنْ‌ لاَ يُجِب‌ْ دَاعِي‌َ الله‌ِ فَلَيْس‌َ بِمُعْجِزٍ فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَ لَيْس‌َ لَه‌ُ مِنْ‌ دُونِه‌ِ أَوْلِيَاءُ أُولَئِك‌َ فِي‌ ضَلاَل‌ٍ مُبِين‌ٍ (احقاف: 32)

و هر كس به دعوت كننده الهى پاسخ نگويد، هرگز نمى‏تواند از چنگال عذاب الهى در زمين فرار كند، و غير از خدا يار و ياورى براى او نيست چنين كسانى در گمراهى آشكارند!» (32)


وَ يَوْم‌َ يُعْرَض‌ُ الَّذِين‌َ كَفَرُوا عَلَي‌ النَّارِ أَلَيْس‌َ هَذَا بِالْحَق‌ِّ قَالُوا بَلَي‌ وَ رَبِّنَا قَال‌َ فَذُوقُوا الْعَذَاب‌َ بِمَا كُنْتُم‌ْ تَكْفُرُون‌َ (احقاف: 34)

روزى را به ياد آور كه كافران را بر آتش عرضه مى‏دارند (و به آنها گفته مى‏شود:) آيا اين حقّ نيست؟! مى‏گويند: «آرى، به پروردگارمان سوگند (كه حقّ است)!» (در اين هنگام خداوند) مى‏گويد: «پس عذاب را بخاطر كفرتان بچشيد!» (34)


فَاصْبِرْ كَمَا صَبَرَ أُولُوا الْعَزْم‌ِ مِن‌َ الرُّسُل‌ِ وَ لاَ تَسْتَعْجِلْ‌ لَهُم‌ْ كَأَنَّهُمْ‌ يَوْم‌َ يَرَوْن‌َ مَا يُوعَدُون‌َ لَم‌ْ يَلْبَثُوا إِلاَّ سَاعَة‌ً مِنْ‌ نَهَارٍ بَلاَغ‌ٌ فَهَل‌ْ يُهْلَك‌ُ إِلاَّ الْقَوْم‌ُ الْفَاسِقُون‌َ (احقاف: 35)

پس صبر كن آن گونه كه پيامبران «اولو العزم» صبر كردند، و براى (عذاب) آنان شتاب مكن! هنگامى كه وعده‏هايى را كه به آنها داده مى‏شود ببينند، احساس مى‏كنند كه گويى فقط ساعتى از يك روز (در دنيا) توقّف داشتند اين ابلاغى است براى همگان آيا جز قوم فاسق هلاك مى‏شوند؟! (35)


فَإِذَا لَقِيتُم‌ُ الَّذِين‌َ كَفَرُوا فَضَرْب‌َ الرِّقَاب‌ِ حَتَّي‌ إِذَا أَثْخَنْتُمُوهُم‌ْ فَشُدُّوا الْوَثَاق‌َ فَإِمَّا مَنَّاً بَعْدُ وَ إِمَّا فِدَاءً حَتَّي‌ تَضَع‌َ الْحَرْب‌ُ أَوْزَارَهَا ذَلِك‌َ وَ لَوْ يَشَاءُ الله‌ُ لَانْتَصَرَ مِنْهُم‌ْ وَ لَكِنْ‌ لِيَبْلُوَ بَعْضَكُمْ‌ بِبَعْض‌ٍ وَالَّذِين‌َ قُتِلُوا فِي‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ فَلَن‌ْ يُضِل‌َّ أَعْمَالَهُم‌ْ (محمد: 4)

و هنگامى كه با كافران (جنايت‏پيشه) در ميدان جنگ رو به رو شديد گردنهايشان را بزنيد، (و اين كار را هم چنان ادامه دهيد) تا به اندازه كافى دشمن را در هم بكوبيد در اين هنگام اسيران را محكم ببنديد سپس يا بر آنان منّت گذاريد (و آزادشان كنيد) يا در برابر آزادى از آنان فديه [غرامت‏] بگيريد (و اين وضع بايد هم چنان ادامه يابد) تا جنگ بار سنگين خود را بر زمين نهد، (آرى) برنامه اين است! و اگر خدا مى‏خواست خودش آنها را مجازات مى‏كرد، اما مى‏خواهد بعضى از شما را با بعضى ديگر بيازمايد و كسانى كه در راه خدا كشته شدند، خداوند هرگز اعمالشان را از بين نمى‏برد! (4)


وَالَّذِين‌َ كَفَرُوا فَتَعْسَاً لَهُم‌ْ وَ أَضَل‌َّ أَعْمَالَهُم‌ْ (محمد: 8)

و كسانى كه كافر شدند، مرگ بر آنان! و اعمالشان نابود باد! (8)


ذَلِك‌َ بِأَنَّهُم‌ْ كَرِهُوا مَا أَنْزَل‌َ الله‌ُ فَأَحْبَط‌َ أَعْمَالَهُم‌ْ (محمد: 9)

اين بخاطر آن است كه از آنچه خداوند نازل كرده كراهت داشتند از اين رو خدا اعمالشان را حبط و نابود كرد! (9)


أَفَلَم‌ْ يِسِيرُوا فِي‌ الْأَرْض‌ِ فَيَنْظُرُوا كَيْف‌َ كَان‌َ عَاقِبَة‌ُ الَّذِين‌َ مِنْ‌ قَبْلِهِم‌ْ دَمَّرَ الله‌ُ عَلَيْهِم‌ْ وَ لِلْكَافِرِين‌َ أَمْثَالُهَا (محمد: 10)

آيا در زمين سير نكردند تا ببينند عاقبت كسانى كه قبل از آنان بودند چگونه بود؟! خداوند آنها را هلاك كرد و براى كافران امثال اين مجازاتها خواهد بود! (10)


وَ كَأَيِّنْ‌ مِنْ‌ قَرْيَة‌ٍ هِي‌َ أَشَدُّ قُوَّة‌ً مِنْ‌ قَرْيَتِك‌َ الَّتِي‌ أَخْرَجَتْك‌َ أَهْلَكْنَاهُم‌ْ فَلاَ نَاصِرَ لَهُم‌ْ (محمد: 13)

و چه بسيار شهرهايى كه از شهرى كه تو را بيرون كرد نيرومندتر بودند ما همه آنها را نابود كرديم و هيچ ياورى نداشتند! (13)


أَفَمَنْ‌ كَان‌َ عَلَي‌ بَيِّنَة‌ٍ مِنْ‌ رَبِّه‌ِ كَمَنْ‌ زُيِّن‌َ لَه‌ُ سُوءُ عَمَلِه‌ِ وَاتَّبَعُوا أَهْوَاءَهُمْ‌ (محمد: 14)

آيا كسى كه دليل روشنى از سوى پروردگارش دارد، همانند كسى است كه زشتى اعمالش در نظرش آراسته شده و از هواى نفسشان پيروى مى‏كنند؟! (14)


مَثَل‌ُ الْجَنَّة‌ِ الَّتِي‌ وُعِدَ الْمُتَّقُون‌َ فِيهَا أَنْهَارٌ مِن‌ْ ماءٍ غَيْرِ آسِن‌ٍ وَ أَنْهارٌ مِن‌ْ لَبَن‌ٍ لَم‌ْ يَتَغَيَّرْ طَعْمُه‌ُ وَ أَنْهارٌ مِن‌ْ خَمْرٍ لَذَّة‌ٍ لِلشَّارِبِين‌َ وَ أَنْهَارٌ مِن‌ْ عَسَل‌ٍ مُصَفَّي‌ً وَ لَهُم‌ْ فِيهَا مِنْ‌ كُل‌ِّ الَّثمَرَات‌ِ وَ مَغْفِرَة‌ٌ مِنْ‌ رَبِّهِم‌ْ كَمَن‌ْ هُوَ خَالِدٌ فِي‌ النَّارِ وَ سُقُوا مَاءً حَمِيمَاً فَقَطَّع‌َ أَمْعَاءَهُم‌ْ (محمد: 15)

توصيف بهشتى كه به پرهيزگاران وعده داده شده، چنين است: در آن نهرهايى از آب صاف و خالص كه بدبو نشده، و نهرهايى از شير كه طعم آن دگرگون نگشته، و نهرهايى از شراب (طهور) كه مايه لذّت نوشندگان است، و نهرهايى از عسل مصفّاست، و براى آنها در آن از همه انواع ميوه‏ها وجود دارد و (از همه بالاتر) آمرزشى است از سوى پروردگارشان! آيا اينها همانند كسانى هستند كه هميشه در آتش دوزخند و از آب جوشان نوشانده مى‏شوند كه اندرونشان را از هم متلاشى مى‏كند؟! (15)


فَهَل‌ْ يَنْظُرُون‌َ إِلاَّ السَّاعَة‌َ أَنْ‌ تَأْتِيَهُمْ‌ بَغْتَة‌ً فَقَدْ جَاءَ أَشْرَاطُهَا فَأَنَّي‌ لَهُم‌ْ إِذَا جَاءَتْهُم‌ْ ذِكْرَاهُم‌ْ (محمد: 18)

آيا آنها [كافران‏] جز اين انتظارى دارند كه قيامت ناگهان فرا رسد (آن گاه ايمان آورند)، در حالى كه هم اكنون نشانه‏هاى آن آمده است اما هنگامى كه بيايد، تذكّر (و ايمان) آنها سودى نخواهد داشت! (18)


فَاعْلَم‌ْ أَنَّه‌ُ لاَ إِله‌َ إِلاَّ الله‌ُ وَاسْتَغْفِرْ لِذَنْبِك‌َ وَ لِلْمُؤْمِنِين‌َ وَالْمُؤْمِنَات‌ِ وَالله‌ُ يَعْلَم‌ُ مُتَقَلَّبَكُم‌ْ وَ مَثْوَاكُم‌ْ (محمد: 19)

پس بدان كه معبودى جز «اللَّه» نيست و براى گناه خود و مردان و زنان باايمان استغفار كن! و خداوند محل حركت و قرارگاه شما را مى‏داند! (19)


وَ يَقُول‌ُ الَّذِين‌َ آمَنُوا لَوْلاَ نُزِّلَت‌ْ سُورَة‌ٌ فَإِذَا أُنْزِلَت‌ْ سُورَة‌ٌ مُحْكَمَة‌ٌ وَ ذُكِرَ فِيهَا الْقِتَال‌ُ رَأَيْت‌َ الَّذِين‌َ فِي‌ قُلُوبِهِمْ‌ مَرَض‌ٌ يَنْظُرُون‌َ إِلَيْك‌َ نَظَرَ الْمَغْشِي‌ِّ عَلَيْه‌ِ مِن‌َ الْمَوْت‌ِ فَأَوْلَي‌ لَهُم‌ْ (محمد: 20)

كسانى كه ايمان آورده‏اند مى‏گويند: «چرا سوره‏اى نازل نمى‏شود (كه در آن فرمان جهاد باشد)؟!» امّا هنگامى كه سوره واضح و روشنى نازل مى‏گردد كه در آن سخنى از جنگ است، منافقان بيماردل را مى‏بينى كه همچون كسى كه در آستانه مرگ قرار گرفته به تو نگاه مى‏كنند پس مرگ و نابودى براى آنان سزاوارتر است! (20)


طَاعَة‌ٌ وَ قَوْل‌ٌ مَعْرُوف‌ٌ فَإِذَا عَزَم‌َ الْأَمْرُ فَلَوْ صَدَقُوا الله‌َ لَكَان‌َ خَيْرَاً لَهُم‌ْ (محمد: 21)

(ولى) اطاعت و سخن سنجيده براى آنان بهتر است و اگر هنگامى كه فرمان جهاد قطعى مى‏شود به خدا راست گويند (و از در صدق و صفا درآيند) براى آنها بهتر مى‏باشد! (21)


فَهَل‌ْ عَسَيْتُم‌ْ إِنْ‌ تَوَلَّيْتُم‌ْ أَنْ‌ تُفْسِدُوا فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَ تُقَطِّعُوا أَرْحَامَكُم‌ْ (محمد: 22)

اگر (از اين دستورها) روى گردان شويد، جز اين انتظار مى‏رود كه در زمين فساد و قطع پيوند خويشاوندى كنيد؟! (22)


أُولَئِك‌َ الَّذِين‌َ لَعَنَهُم‌ُ الله‌ُ فَأَصَمَّهُم‌ْ وَ أَعْمَي‌ أَبْصَارَهُم‌ْ (محمد: 23)

آنها كسانى هستند كه خداوند از رحمت خويش دورشان ساخته، گوشهايشان را كر و چشمهايشان را كور كرده است! (23)


أَفَلاَ يَتَدَبَّرُون‌َ الْقُرْآن‌َ أَم‌ْ عَلَي‌ قُلُوب‌ٍ أَقْفَالُهَا (محمد: 24)

آيا آنها در قرآن تدبّر نمى‏كنند، يا بر دلهايشان قفل نهاده شده است؟! (24)


فَكَيْف‌َ إِذَا تَوَفَّتْهُم‌ُ الْمَلاَئِكَة‌ُ يَضْرِبُون‌َ وُجُوهَهُم‌ْ وَ أَدْبَارَهُم‌ْ (محمد: 27)

حال آنها چگونه خواهد بود هنگامى كه فرشتگان (مرگ) بر صورت و پشت آنان مى‏زنند و جانشان را مى‏گيرند؟! (27)


ذَلِك‌َ بِأَنَّهُم‌ُ اتَّبَعُوا مَا أَسْخَط‌َ الله‌َ وَ كَرِهُوا رِضْوَانَه‌ُ فَأَحْبَط‌َ أَعْمَالَهُم‌ْ (محمد: 28)

اين بخاطر آن است كه آنها از آنچه خداوند را به خشم مى‏آورد پيروى كردند، و آنچه را موجب خشنودى اوست كراهت داشتند از اين رو (خداوند) اعمالشان را نابود كرد! (28)


وَ لَوْ نَشَاءُ لَأََرَيْنَاكَهُم‌ْ فَلَعَرَفْتَهُمْ‌ بِسِيَماهُم‌ْ وَ لَتَعْرِفَنَّهُم‌ْ فِي‌ لَحْن‌ِ الْقَوْل‌ِ وَالله‌ُ يَعْلَم‌ُ أَعْمَالَكُم‌ْ (محمد: 30)

و اگر ما بخواهيم آنها را به تو نشان مى‏دهيم تا آنان را با قيافه‏هايشان بشناسى، هر چند مى‏توانى آنها را از طرز سخنانشان بشناسى و خداوند اعمال شما را مى‏داند! (30)


إِن‌َّ الَّذِين‌َ كَفَرُوا وَ صَدُّوا عَنْ‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ ثُم‌َّ مَاتُوا وَ هُم‌ْ كُفَّارٌ فَلَن‌ْ يَغْفِرَ الله‌ُ لَهُم‌ْ (محمد: 34)

كسانى كه كافر شدند و (مردم را) از راه خدا بازداشتند سپس در حال كفر از دنيا رفتند، خدا هرگز آنها را نخواهد بخشيد. (34)


فَلاَ تَهِنُوا وَ تَدْعُوا إِلَي‌ السَّلْم‌ِ وَ أَنْتُم‌ُ الْأَعْلَوْن‌َ وَالله‌ُ مَعَكُم‌ْ وَ لَن‌ْ يَتِرَكُم‌ْ أَعْمَالَكُم‌ْ (محمد: 35)

پس هرگز سست نشويد و (دشمنان را) به صلح (ذلّت‏بار) دعوت نكنيد در حالى كه شما برتريد، و خداوند با شماست و چيزى از (ثواب) اعمالتان را كم نمى‏كند! (35)


إِنْ‌ يَسْأَلْكُمُوهَا فَيُحْفِكُم‌ْ تَبْخَلُوا وَ يُخْرِج‌ْ أَضْغَانَكُم‌ْ (محمد: 37)

چرا كه هر گاه اموال شما را مطالبه كند و حتّى اصرار نمايد، بخل مى‏ورزيد و كينه و خشم شما را آشكار مى‏سازد! (37)


هَا أَنْتُم‌ْ هَؤُلاَءِ تُدْعَوْن‌َ لِتُنْفِقُوا فِي‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ فَمِنْكُمْ‌ مَنْ‌ يَبْخَل‌ُ وَ مَنْ‌ يَبْخَل‌ْ فَإِنَّمَا يَبْخَل‌ُ عَنْ‌ نَفْسِه‌ِ وَالله‌ُ الْغَنِي‌ُّ وَ أَنْتُم‌ُ الْفُقَرَاءُ وَ إِنْ‌ تَتَوَلَّوْا يَسْتَبْدِل‌ْ قَوْمَاً غَيْرَكُم‌ْ ثُم‌َّ لاَ يَكُونُوا أَمْثَالَكُمْ‌ (محمد: 38)

آرى، شما همان گروهى هستيد كه براى انفاق در راه خدا دعوت مى‏شويد، بعضى از شما بخل مى‏ورزند و هر كس بخل ورزد، نسبت به خود بخل كرده است و خداوند بى‏نياز است و شما همه نيازمنديد و هر گاه سرپيچى كنيد، خداوند گروه ديگرى را جاى شما مى‏آورد پس آنها مانند شما نخواهند بود (و سخاوتمندانه در راه خدا انفاق مى‏كنند). (38)


إِن‌َّ الَّذِين‌َ يُبَايِعُونَك‌َ إِنَّمَا يُبَايِعُون‌َ الله‌َ يَدُ الله‌ِ فَوْق‌َ أَيْدِيهِم‌ْ فَمَنْ‌ نَكَث‌َ فَإِنَّمَا يَنْكُث‌ُ عَلَي‌ نَفْسِه‌ِ وَ مَنْ‌ أَوْفَي‌ بِمَا عَاهَدَ عَلَيْه‌ُ الله‌َ فَسَيُؤْتِيه‌ِ أَجْرَاً عَظِيمَاً (فتح: 10)

كسانى كه با تو بيعت مى‏كنند (در حقيقت) تنها با خدا بيعت مى‏نمايند، و دست خدا بالاى دست آنهاست پس هر كس پيمان‏شكنى كند، تنها به زيان خود پيمان شكسته است و آن كس كه نسبت به عهدى كه با خدا بسته وفا كند، بزودى پاداش عظيمى به او خواهد داد. (10)


سَيَقُول‌ُ لَك‌َ الْمُـخَلَّفُون‌َ مِن‌َ الْأَعْرَاب‌ِ شَغَلَتْنَا أَمْوَالُنَا وَ أَهْلُونَا فَاسْتَغْفِرْ لَنَا يَقُولُون‌َ بِأَلْسِنَتِهِمْ‌ مَا لَيْس‌َ فِي‌ قُلُوبِهِم‌ْ قُل‌ْ فَمَنْ‌ يَمْلِك‌ُ لَكُمْ‌ مِن‌َ الله‌ِ شَيْءً إِن‌ْ أَرَادَ بِكُم‌ْ ضَرَّاً أَوْ أَرَادَ بِكُم‌ْ نَفْعَاً بَل‌ْ كَان‌َ الله‌ُ بِمَا تَعْمَلُون‌َ خَبِيرَاً (فتح: 11)

بزودى متخلّفان از اعراب باديه‏نشين (عذرتراشى كرده) مى‏گويند: « (حفظ) اموال و خانواده‏هاى ما، ما را به خود مشغول داشت (و نتوانستيم در سفر حديبيه تو را همراهى كنيم)، براى ما طلب آمرزش كن!» آنها به زبان خود چيزى مى‏گويند كه در دل ندارند! بگو: «چه كسى مى‏تواند در برابر خداوند از شما دفاع كند هر گاه زيانى براى شما بخواهد، و يا اگر نفعى اراده كند (مانع گردد)؟! و خداوند به همه كارهايى كه انجام مى‏دهيد آگاه است!» (11)


وَ مَنْ‌ لَم‌ْ يؤْمِن‌ْ بِالله‌ِ وَ رَسُولِه‌ِ فَإِنَّا أَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِين‌َ سَعِيرَاً (فتح: 13)

آن كس كه به خدا و پيامبرش ايمان نياورده (سرنوشتش دوزخ است)، چرا كه ما براى كافران آتش فروزان آماده كرده‏ايم! (13)


سَيَقُول‌ُ الْمُـخَلَّفُون‌َ إِذَا انْطَلَقْتُم‌ْ إِلَي‌ مَغَانِم‌َ لِتَأْخُذُوهَا ذَرُونَا نَتَّبِعْكُم‌ْ يُرِيدُون‌َ أَنْ‌ يُبَدِّلُوا كَلاَم‌َ الله‌ِ قُلْ‌ لَن‌ْ تَتَّبِعُونَا كَذَلِكُم‌ْ قَال‌َ الله‌ُ مِنْ‌ قَبْل‌ُ فَسَيَقُولُون‌َ بَل‌ْ تَحْسُدُونَنَا بَل‌ْ كَانُوا لاَ يَفْقَهُون‌َ إِلاَّ قَلِيلاً (فتح: 15)

هنگامى كه شما براى به دست آوردن غنايمى حركت كنيد، متخلّفان (حديبيه) مى‏گويند: «بگذاريد ما هم در پى شما بيائيم، آنها مى‏خواهند كلام خدا را تغيير دهند بگو: «هرگز نبايد بدنبال ما بياييد اين گونه خداوند از قبل گفته است!» آنها به زودى مى‏گويند: «شما نسبت به ما حسد مى‏ورزيد!» ولى آنها جز اندكى نمى‏فهمند! (15)


قُلْ‌ لِلْمُخَلَّفِين‌َ مِن‌َ الْأَعْرَاب‌ِ سَتُدْعَوْن‌َ إِلَي‌ قَوْم‌ٍ أُولِي‌ بَأْس‌ٍ شَدِيدٍ تُقَاتِلُونَهُم‌ْ أَوْ يُسْلِمُون‌َ فَإِن‌ْ تُطِيعُوا يُؤْتِكُم‌ُ الله‌ُ أَجْرَاً حَسَنَاً وَ إِنْ‌ تَتَوَلَّوْا كَمَا تَوَلَّيْتُمْ‌ مِنْ‌ قَبْل‌ُ يُعَذِّبْكُم‌ْ عَذَابَاً أَلِيمَاً (فتح: 16)

به متخلّفان از اعراب بگو: «بزودى از شما دعوت مى‏شود كه بسوى قومى نيرومند و جنگجو برويد و با آنها پيكار كنيد تا اسلام بياورند اگر اطاعت كنيد، خداوند پاداش نيكى به شما مى‏دهد و اگر سرپيچى نماييد- همان گونه كه در گذشته نيز سرپيچى كرديد- شما را با عذاب دردناكى كيفر مى‏دهد!» (16)


لَقَدْ رَضِي‌َ الله‌ُ عَن‌ِ الْمُؤْمِنِين‌َ إِذْ يُبَايِعُونَك‌َ تَحْت‌َ الشَّجَرَة‌ِ فَعَلِم‌َ مَا فِي‌ قُلُوبِهِم‌ْ فَأَنْزَل‌َ السَّكِينَة‌َ عَلَيْهِم‌ْ وَ أَثَابَهُم‌ْ فَتْحَاً قَرِيبَاً (فتح: 18)

خداوند از مؤمنان- هنگامى كه در زير آن درخت با تو بيعت كردند- راضى و خشنود شد خدا آنچه را در درون دلهايشان (از ايمان و صداقت) نهفته بود مى‏دانست از اين رو آرامش را بر دلهايشان نازل كرد و پيروزى نزديكى بعنوان پاداش نصيب آنها فرمود (18)


وَعَدَكُم‌ُ الله‌ُ مَغَانِم‌َ كَثِيرَة‌ً تَأْخُذُونَهَا فَعَجَّل‌َ لَكُم‌ْ هَذِه‌ِ وَ كَف‌َّ أَيْدِي‌َ النَّاس‌ِ عَنْكُم‌ْ وَ لِتَكُون‌َ آيَة‌ً لِلْمُؤْمِنِين‌َ وَ يَهْدِيَكُم‌ْ صِرَاطَاً مُسْتَقِيمَاً (فتح: 20)

خداوند غنايم فراوانى به شما وعده داده بود كه آنها را به دست مى‏آوريد، ولى اين يكى را زودتر براى شما فراهم ساخت و دست تعدّى مردم [دشمنان‏] را از شما بازداشت تا نشانه‏اى براى مؤمنان باشد و شما را به راه راست هدايت كند! (20)


هُم‌ُ الَّذِين‌َ كَفَرُوا وَ صَدُّوكُم‌ْ عَن‌ِ الْمَسْجِدِ الْحَرَام‌ِ وَالْهَدْي‌َ مَعْكُوفَاً أَنْ‌ يَبْلُغ‌َ مَحِلَّه‌ُ وَ لَوْلاَ رِجَال‌ٌ مُؤْمِنُون‌َ وَ نِسَاءٌ مُؤْمِنَات‌ٌ لَم‌ْ تَعْلَمُوهُم‌ْ أَنْ‌ تَطَئُوهُم‌ْ فَتُصِيبَكُمْ‌ مِنْهُمْ‌ مَعَرَّة‌ٌ بِغَيْرِ عِلْم‌ٍ لِيُدْخِل‌َ الله‌ُ فِي‌ رَحْمَتِه‌ِ مَنْ‌ يَشَاءُ لَوْ تَزَيَّلُوا لَعَذَّبْنَا الَّذِين‌َ كَفَرُوا مِنْهُم‌ْ عَذَابَاً أَلِيمَاً (فتح: 25)

آنها كسانى هستند كه كافر شدند و شما را از (زيارت) مسجد الحرام و رسيدن قربانيهايتان به محل قربانگاه بازداشتند و هر گاه مردان و زنان با ايمانى در اين ميان بدون آگاهى شما، زير دست و پا، از بين نمى‏رفتند كه از اين راه عيب و عارى ناآگاهانه به شما مى‏رسيد، (خداوند هرگز مانع اين جنگ نمى‏شد)! هدف اين بود كه خدا هر كس را مى‏خواهد در رحمت خود وارد كند و اگر مؤمنان و كفّار (در مكه) از هم جدا مى‏شدند، كافران را عذاب دردناكى مى‏كرديم! (25)


إِذْ جَعَل‌َ الَّذِين‌َ كَفَرُوا فِي‌ قُلوبِهِم‌ُ الْحَمِيَّة‌َ حَمِيَّة‌َ الْجَاهِلِيَّة‌ِ فَأَنْزَل‌َ الله‌ُ سَكِينَتَه‌ُ عَلَي‌ رَسُولِه‌ِ وَ عَلَي‌ الْمُؤْمِنِين‌َ وَ أَلْزَمَهُم‌ْ كَلِمَة‌َ التَّقْوَي‌ وَ كَانُوا أَحَق‌َّ بِهَا وَ أَهْلَهَا وَ كَان‌َ الله‌ُ بِكُل‌ِّ شَي‌ْءٍ عَلِيمَاً (فتح: 26)

(به خاطر بياوريد) هنگامى را كه كافران در دلهاى خود خشم و نخوت جاهليّت داشتند و (در مقابل،) خداوند آرامش و سكينه خود را بر فرستاده خويش و مؤمنان نازل فرمود و آنها را به حقيقت تقوا ملزم ساخت، و آنان از هر كس شايسته‏تر و اهل آن بودند و خداوند به همه چيز دانا است. (26)


لَقَدْ صَدَق‌َ الله‌ُ رَسُولَه‌ُ الرُّؤْيَا بِالْحَق‌ِّ لَتَدْخُلُن‌َّ الْمَسْجِدَ الْحَرَام‌َ إِنْ‌ شَاءَ الله‌ُ آمِنِين‌َ مُحَلِّقِين‌َ رُؤُوسَكُم‌ْ وَ مُقَصِّرِين‌َ لاَ تَخَافُون‌َ فَعَلِم‌َ مَا لَم‌ْ تَعْلَمُوا فَجَعَل‌َ مِنْ‌ دُون‌ِ ذَلِك‌َ فَتْحَاً قَرِيبَاً (فتح: 27)

خداوند آنچه را به پيامبرش در عالم خواب نشان داد راست گفت بطور قطع همه شما بخواست خدا وارد مسجد الحرام مى‏شويد در نهايت امنيّت و در حالى كه سرهاى خود را تراشيده يا كوتاه كرده‏ايد و از هيچ كس ترس و وحشتى نداريد ولى خداوند چيزهايى را مى‏دانست كه شما نمى‏دانستيد (و در اين تأخير حكمتى بود) و قبل از آن، فتح نزديكى (براى شما) قرار داده است. (27)


مُحَمَّدٌ رَسُول‌ُ الله‌ِ وَالَّذِين‌َ مَعَه‌ُ أَشِدَّاءُ عَلَي‌ الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُم‌ْ تَرَاهُم‌ْ رُكَّعَاً سُجَّدَاً يَبْتَغُون‌َ فَضْلاً مِن‌َ الله‌ِ وَ رِضْوَانَاً سِيَماهُم‌ْ فِي‌ وُجُوهِهِمْ‌ مِن‌ْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِك‌َ مَثَلُهُم‌ْ فِي‌ التَّوْرَاة‌ِ وَ مَثَلُهُم‌ْ فِي‌ الْإِنْجِيل‌ِ كَزَرْع‌ٍ أَخْرَج‌َ شَطْءَه‌ُ فَآزَرَه‌ُ فَاسْتَغْلَظ‌َ فَاسْتَوَي‌ عَلَي‌ سُوقِه‌ِ يُعْجِب‌ُ الزُّرَّاع‌َ لِيَغِيظ‌َ بِهِم‌ُ الْكُفَّارَ وَعَدَ الله‌ُ الَّذِين‌َ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَات‌ِ مِنْهُمْ‌ مَغْفِرَة‌ً وَ أَجْرَاً عَظِيمَاً (فتح: 29)

محمّد (ص) فرستاده خداست و كسانى كه با او هستند در برابر كفّار سرسخت و شديد، و در ميان خود مهربانند پيوسته آنها را در حال ركوع و سجود مى‏بينى در حالى كه همواره فضل خدا و رضاى او را مى‏طلبند نشانه آنها در صورتشان از اثر سجده نمايان است اين توصيف آنان در تورات و توصيف آنان در انجيل است، همانند زراعتى كه جوانه‏هاى خود را خارج ساخته، سپس به تقويت آن پرداخته تا محكم شده و بر پاى خود ايستاده است و بقدرى نموّ و رشد كرده كه زارعان را به شگفتى وامى‏دارد اين براى آن است كه كافران را به خشم آورد (ولى) كسانى از آنها را كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام داده‏اند، خداوند وعده آمرزش و اجر عظيمى داده است. (29)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا إِنْ‌ جَاءَكُم‌ْ فَاسِق‌ٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا أَنْ‌ تُصِيبُوا قَوْمَاً بِجَهَالَة‌ٍ فَتُصْبِحُوا عَلَي‌ مَا فَعَلْتُم‌ْ نَادِمِين‌َ (حجرات: 6)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! اگر شخص فاسقى خبرى براى شما بياورد، درباره آن تحقيق كنيد، مبادا به گروهى از روى نادانى آسيب برسانيد و از كرده خود پشيمان شويد! (6)


وَ إِنْ‌ طَائِفَتَان‌ِ مِن‌َ الْمُؤْمِنِين‌َ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا فَإِن‌ْ بَغَت‌ْ إِحْدَاهُمَا عَلَي‌ الْأُخْرَي‌ فَقَاتِلُوا الَّتِي‌ تَبْغِي‌ حَتَّي‌ تَفِي‌ءَ إِلَي‌ أَمْرِ الله‌ِ فَإِنْ‌ فَاءَت‌ْ فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا بِالْعَدْل‌ِ وَ أَقْسِطُوا إِن‌َّ الله‌َ يُحِب‌ُّ الْمُقْسِطِين‌َ (حجرات: 9)

و هر گاه دو گروه از مؤمنان با هم به نزاع و جنگ پردازند، آنها را آشتى دهيد و اگر يكى از آن دو بر ديگرى تجاوز كند، با گروه متجاوز پيكار كنيد تا به فرمان خدا بازگردد و هر گاه بازگشت (و زمينه صلح فراهم شد)، در ميان آن دو به عدالت صلح برقرار سازيد و عدالت پيشه كنيد كه خداوند عدالت پيشگان را دوست مى‏دارد. (9)


إِنَّمَا الْمُؤْمِنُون‌َ إِخْوَة‌ٌ فَأَصْلِحُوا بَيْن‌َ أَخَوَيْكُم‌ْ وَاتَّقُوا الله‌َ لَعَلَّكُم‌ْ تُرْحَمُون‌َ (حجرات: 10)

مؤمنان برادر يكديگرند پس دو برادر خود را صلح و آشتى دهيد و تقواى الهى پيشه كنيد، باشد كه مشمول رحمت او شويد! (10)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا لاَ يَسْخَرْ قَوْم‌ٌ مِنْ‌ قَوْم‌ٍ عَسَي‌ أَنْ‌ يَكُونُوا خَيْرَاً مِنْهُم‌ْ وَ لاَ نِسَاءٌ مِنْ‌ نِسَاءٍ عَسَي‌ أَنْ‌ يَكُن‌َّ خَيْرَاً مِنْهُن‌َّ وَ لاَ تَلْمِزُوا أَنْفُسَكُم‌ْ وَ لاَ تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَاب‌ِ بِئْس‌َ الْإِسْم‌ُ الْفُسُوق‌ُ بَعْدَ الْإِيمَان‌ِ وَ مَنْ‌ لَم‌ْ يَتُب‌ْ فَأُولَئِك‌َ هُم‌ُ الظَّالِمُون‌َ (حجرات: 11)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! نبايد گروهى از مردان شما گروه ديگر را مسخره كنند، شايد آنها از اينها بهتر باشند و نه زنانى زنان ديگر را، شايد آنان بهتر از اينان باشند و يكديگر را مورد طعن و عيبجويى قرار ندهيد و با القاب زشت و ناپسند يكديگر را ياد نكنيد، بسيار بد است كه بر كسى پس از ايمان نام كفرآميز بگذاريد و آنها كه توبه نكنند، ظالم و ستمگرند! (11)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيرَاً مِن‌َ الظَّن‌ِّ إِن‌َّ بَعْض‌َ الظَّن‌ِّ إِثْم‌ٌ وَ لاَ تَجَسَّسُوا وَ لاَ يَغْتَبْ‌ بَعْضُكُمْ‌ بَعْضَاً أَيُحِبُّ أَحَدُكُم‌ْ أَنْ‌ يَأْكُل‌َ لَحْم‌َ أَخِيه‌ِ مَيْتَاً فَكَرِهْتُمُوه‌ُ وَاتَّقُوا الله‌َ إِن‌َّ الله‌َ تَوَّاب‌ٌ رَحِيم‌ٌ (حجرات: 12)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! از بسيارى از گمانها بپرهيزيد، چرا كه بعضى از گمانها گناه است و هرگز (در كار ديگران) تجسّس نكنيد و هيچ يك از شما ديگرى را غيبت نكند، آيا كسى از شما دوست دارد كه گوشت برادر مرده خود را بخورد؟! (به يقين) همه شما از اين امر كراهت داريد تقواى الهى پيشه كنيد كه خداوند توبه‏پذير و مهربان است! (12)


بَل‌ْ عَجِبُوا أَنْ‌ جَاءَهُمْ‌ مُنْذِرٌ مِنْهُم‌ْ فَقَال‌َ الْكَافِرُون‌َ هَذَا شَي‌ْءٌ عَجِيب‌ٌ (ق: 2)

آنها تعجّب كردند كه پيامبرى انذارگر از ميان خودشان آمده و كافران گفتند: «اين چيز عجيبى است! (2)


بَل‌ْ كَذَّبُوا بِالْحَق‌ِّ لَمَّا جَاءَهُم‌ْ فَهُم‌ْ فِي‌ أَمْرٍ مَرِيج‌ٍ (ق: 5)

آنها حقّ را هنگامى كه به سراغشان آمد تكذيب كردند از اين رو پيوسته در كار پراكنده خود متحيّرند! (5)


أَفَلَم‌ْ يَنْظُرُوا إِلَي‌ السَّمَاءِ فَوْقَهُم‌ْ كَيْف‌َ بَنَيْنَاهَا وَ زَيَّنَّاهَا وَ مَا لَهَا مِنْ‌ فُرُوج‌ٍ (ق: 6)

آيا آنان به آسمان بالاى سرشان نگاه نكردند كه چگونه ما آن را بنا كرده‏ايم، و چگونه آن را (بوسيله ستارگان) زينت بخشيده‏ايم و هيچ شكاف و شكستى در آن نيست؟! (6)


وَ نَزَّلْنَا مِن‌َ السَّمَاءِ مَاءً مُبَارَكَاً فَأَنْبَتْنَا بِه‌ِ جَنَّات‌ٍ وَ حَب‌َّ الْحَصِيدِ (ق: 9)

و از آسمان، آبى پربركت نازل كرديم، و بوسيله آن باغها و دانه‏هايى را كه درو مى‏كند رويانديم، (9)


وَ أَصْحَاب‌ُ الْأَيْكَة‌ِ وَ قَوْم‌ُ تُبَّع‌ٍ كُل‌ٌّ كَذَّب‌َ الرُّسُل‌َ فَحَق‌َّ وَعِيدِ (ق: 14)

و «اصحاب الايكه» [قوم شعيب‏] و قوم تبّع (كه در سرزمين يمن زندگى مى‏كردند)، هر يك از آنها فرستادگان الهى را تكذيب كردند و وعده عذاب درباره آنان تحقّق يافت! (14)


أَفَعَيِينَا بِالْخَلْق‌ِ الْأَوَّل‌ِ بَل‌ْ هُم‌ْ فِي‌ لَبْس‌ٍ مِن‌ْ خَلْق‌ٍ جَدِيدٍ (ق: 15)

آيا ما از آفرينش نخستين عاجز مانديم (كه قادر بر آفرينش رستاخيز نباشيم)؟! ولى آنها (با اين همه دلايل روشن) باز در آفرينش جديد ترديد دارند! (15)


لَقَدْ كُنْت‌َ فِي‌ غَفْلَة‌ٍ مِن‌ْ هَذَا فَكَشَفْنَا عَنْك‌َ غِطَاءَك‌َ فَبَصَرُك‌َ الْيَوْم‌َ حَدِيدٌ (ق: 22)

(به او خطاب مى‏شود:) تو از اين صحنه (و دادگاه بزرگ) غافل بودى و ما پرده را از چشم تو كنار زديم، و امروز چشمت كاملًا تيزبين است! (22)


الَّذِي‌ جَعَل‌َ مَع‌َ الله‌ِ إِلَهَاً آخَرَ فَأَلْقِيَاه‌ُ فِي‌ الْعَذَاب‌ِ الشَّدِيدِ (ق: 26)

همان كسى كه معبود ديگرى با خدا قرار داده، (آرى) او را در عذاب شديد بيفكنيد! (26)


وَ كَم‌ْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُمْ‌ مِنْ‌ قَرْن‌ٍ هُم‌ْ أَشَدُّ مِنْهُمْ‌ بَطْشَاً فَنَقَّبوا فِي‌ الْبِلاَدِ هَل‌ْ مِنْ‌ مَحِيص‌ٍ (ق: 36)

چه بسيار اقوامى را كه پيش از آنها هلاك كرديم، اقوامى كه از آنان قويتر بودند و شهرها (و كشورها) را گشودند آيا راه فرارى (از عذاب الهى) وجود دارد! (36)


فَاصْبِرْ عَلَي‌ مَا يَقُولُون‌َ وَ سَبِّح‌ْ بِحَمْدِ رَبِّك‌َ قَبْل‌َ طُلُوع‌ِ الشَّمْس‌ِ وَ قَبْل‌َ الْغُرُوب‌ِ (ق: 39)

در برابر آنچه آنها مى‏گويند شكيبا باش، و پيش از طلوع آفتاب و پيش از غروب تسبيح و حمد پروردگارت را بجا آور، (39)


وَ مِن‌َ اللَّيْل‌ِ فَسَبِّحْه‌ُ وَ أَدْبَارَ السُّجُودِ (ق: 40)

و در بخشى از شب او را تسبيح كن، و بعد از سجده‏ها! (40)


نَحْن‌ُ أَعْلَم‌ُ بِمَا يَقُولُون‌َ وَ مَا أَنْت‌َ عَلَيْهِمْ‌ بِجَبَّارٍ فَذَكِّرْ بِالْقُرْآن‌ِ مَنْ‌ يَخَاف‌ُ وَعِيدِ (ق: 45)

ما به آنچه آنها مى‏گويند آگاهتريم، و تو مأمور به اجبار آنها (به ايمان) نيستى پس بوسيله قرآن، كسانى را كه از عذاب من مى‏ترسند متذكّر ساز (وظيفه تو همين است)! (45)


فَالْحامِلاَت‌ِ وِقْرَاً (ذاريات: 2)

سوگند به آن ابرها كه بار سنگينى (از باران را) با خود حمل مى‏كنند، (2)


فَالْجَارِيَات‌ِ يُسْرَاً (ذاريات: 3)

و سوگند به كشتيهايى كه به آسانى به حركت درمى‏آيند، (3)


فَالْمُقَسِّمات‌ِ أَمْرَاً (ذاريات: 4)

و سوگند به فرشتگانى كه كارها را تقسيم مى‏كنند، (4)


وَ فِي‌ أَنْفُسِكُم‌ْ أَفَلاَ تُبْصِرُون‌َ (ذاريات: 21)

و در وجود خود شما (نيز آياتى است) آيا نمى‏بينيد؟! (21)


فَوَ رَب‌ِّ السَّمَاءِ وَالْأَرْض‌ِ إِنَّه‌ُ لَحَق‌ٌّ مِثْل‌َ مَا أَنَّكُم‌ْ تَنْطِقُون‌َ (ذاريات: 23)

سوگند به پروردگار آسمان و زمين كه اين مطلب حقّ است همان گونه كه شما سخن مى‏گوييد! (23)


إِذْ دَخَلُوا عَلَيْه‌ِ فَقَالُوا سَلاَمَاً قَال‌َ سَلاَم‌ٌ قَوْم‌ٌ مُنْكَرُون‌َ (ذاريات: 25)

در آن زمان كه بر او وارد شدند و گفتند: «سلام بر تو!» او گفت: «سلام بر شما كه جمعيّتى ناشناخته‏ايد!» (25)


فَرَاغ‌َ إِلَي‌ أَهْلِه‌ِ فَجَاءَ بِعِجْل‌ٍ سَمِين‌ٍ (ذاريات: 26)

سپس پنهانى به سوى خانواده خود رفت و گوساله فربه (و بريان شده‏اى را براى آنها) آورد، (26)


فَقَرَّبَه‌ُ إِلَيْهِم‌ْ قَال‌َ أَلاَ تَأْكُلُون‌َ (ذاريات: 27)

و نزديك آنها گذارد، (ولى با تعجّب ديد دست بسوى غذا نمى‏برند) گفت: «آيا شما غذا نمى‏خوريد؟!» (27)


فَأَوْجَس‌َ مِنْهُم‌ْ خِيفَة‌ً قَالُوا لاَ تَخَف‌ْ وَ بَشَّرُوه‌ُ بِغُلاَم‌ٍ عَلِيم‌ٍ (ذاريات: 28)

و از آنها احساس وحشت كرد، گفتند: «نترس (ما رسولان و فرشتگان پروردگار توايم)!» و او را بشارت به تولّد پسرى دانا دادند. (28)


فَأَقْبَلَت‌ِ امْرَأَتُه‌ُ فِي‌ صَرَّة‌ٍ فَصَكَّت‌ْ وَجْهَهَا وَ قَالَت‌ْ عَجُوزٌ عَقِيم‌ٌ (ذاريات: 29)

در اين هنگام همسرش جلو آمد در حالى كه (از خوشحالى و تعجّب) فرياد مى‏كشيد به صورت خود زد و گفت: « (آيا پسرى خواهم آورد در حالى كه) پير زنى نازا هستم؟!» (29)


قَال‌َ فَمَا خَطْبُكُم‌ْ أَيُّهَا الْمُرْسَلُون‌َ (ذاريات: 31)

(ابراهيم) گفت: «مأموريت شما چيست اى فرستادگان (خدا)؟» (31)


فَأَخْرَجْنَا مَنْ‌ كَان‌َ فِيهَا مِن‌َ الْمُؤْمِنِين‌َ (ذاريات: 35)

ما مؤمنانى را كه در آن شهرها (ى قوم لوط) زندگى مى‏كردند (قبل از نزول عذاب) خارج كرديم، (35)


فَمَا وَجَدْنَا فِيهَا غَيْرَ بَيْت‌ٍ مِن‌َ الْمُسْلِمِين‌َ (ذاريات: 36)

ولى جز يك خانواده باايمان در تمام آنها نيافتيم! (36)


فَتَوَلَّي‌ بِرُكْنِه‌ِ وَ قَال‌َ سَاحِرٌ أَوْ مَجْنُون‌ٌ (ذاريات: 39)

امّا او با تمام وجودش از وى روى برتافت و گفت: «اين مرد يا ساحر است يا ديوانه!» (39)


فَأَخَذْنَاه‌ُ وَ جُنُودَه‌ُ فَنَبَذْنَاهُم‌ْ فِي‌ الْيَم‌ِّ وَ هُوَ مُلِيم‌ٌ (ذاريات: 40)

از اين رو ما او و لشكريانش را گرفتيم و به دريا افكنديم در حالى كه در خور سرزنش بود! (40)


فَعَتَوْا عَن‌ْ أَمْرِ رَبِّهِم‌ْ فَأَخَذَتْهُم‌ُ الصَّاعِقَة‌ُ وَ هُم‌ْ يَنْظُرُون‌َ (ذاريات: 44)

آنها از فرمان پروردگارشان سرباز زدند، و صاعقه آنان را فراگرفت در حالى كه (خيره خيره) نگاه مى‏كردند (بى‏آنكه قدرت دفاع داشته باشند)! (44)


فَمَا اسْتَطَاعُوا مِنْ‌ قِيَام‌ٍ وَ مَا كَانُوا مُنْتَصِرِين‌َ (ذاريات: 45)

چنان بر زمين افتادند كه توان برخاستن نداشتند و نتوانستند از كسى يارى طلبند! (45)


وَالْأَرْض‌َ فَرَشْنَاهَا فَنِعْم‌َ الْمَاهِدُون‌َ (ذاريات: 48)

و زمين را گسترديم، و چه خوب گستراننده‏اى هستيم! (48)


فَفِرُّوا إِلَي‌ الله‌ِ إِنِّي‌ لَكُمْ‌ مِنْه‌ُ نَذِيرٌ مُبِين‌ٌ (ذاريات: 50)

پس به سوى خدا بگريزيد، كه من از سوى او براى شما بيم‏دهنده‏اى آشكارم! (50)


فَتَوَل‌َّ عَنْهُم‌ْ فَمَا أَنْت‌َ بِمَلُوم‌ٍ (ذاريات: 54)

حال كه چنين است از آنها روى بگردان كه هرگز در خور ملامت نخواهى بود (54)


وَ ذَكِّرْ فَإِن‌َّ الذِّكْرَي‌ تَنْفَع‌ُ الْمُؤْمِنِين‌َ (ذاريات: 55)

و پيوسته تذكّر ده، زيرا تذكّر مؤمنان را سود مى‏بخشد. (55)


فَإِن‌َّ لِلَّذِين‌َ ظَلَمُوا ذَنُوبَاً مِثْل‌َ ذَنُوب‌ِ أَصْحَابِهِم‌ْ فَلاَ يَسْتَعْجِلُون‌ِ (ذاريات: 59)

و براى كسانى كه ستم كردند، سهم بزرگى از عذاب است همانند سهم يارانشان (از اقوام ستمگر پيشين) بنا بر اين عجله نكنند! (59)


فَوَيْل‌ٌ لِلَّذِين‌َ كَفَرُوا مِنْ‌ يَوْمِهِم‌ُ الَّذِي‌ يُوعَدُون‌َ (ذاريات: 60)

پس واى بر كسانى كه كافر شدند از روزى كه به آنها وعده داده مى‏شود! (60)


فَوَيْل‌ٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِين‌َ (طور: 11)

واى در آن روز بر تكذيب‏كنندگان، (11)


أَفَسِحْرٌ هَذَا أَم‌ْ أَنْتُم‌ْ لاَ تُبْصِرُون‌َ (طور: 15)

آيا اين سحر است يا شما نمى‏بينيد؟! (15)


اصْلَوْهَا فَاصْبِرُوا أَوْ لاَ تَصْبِرُوا سَوَاءٌ عَلَيْكُم‌ْ إِنَّمَا تُجْزَوْن‌َ مَا كُنْتُم‌ْ تَعْمَلُون‌َ (طور: 16)

در آن وارد شويد و بسوزيد مى‏خواهيد صبر كنيد يا نكنيد، براى شما يكسان است چرا كه تنها به اعمالتان جزا داده مى‏شويد! (16)


فَمَن‌َّ الله‌ُ عَلَيْنَا وَ وَقَانَا عَذَاب‌َ السَّمُوم‌ِ (طور: 27)

امّا خداوند بر ما منّت نهاد و از عذاب كشنده ما را حفظ كرد! (27)


فَذَكِّرْ فَمَا أَنْت‌َ بِنِعْمَت‌ِ رَبِّك‌َ بِكَاهِن‌ٍ وَ لاَ مَجْنُون‌ٍ (طور: 29)

پس تذكّر ده، كه به لطف پروردگارت تو كاهن و مجنون نيستى! (29)


قُل‌ْ تَرَبَّصُوا فَإِنِّي‌ مَعَكُمْ‌ مِن‌َ الْمُتَرَبِّصِين‌َ (طور: 31)

بگو: «انتظار بكشيد كه من هم با (شما انتظار مى‏كشم شما انتظار مرگ مرا، و من انتظار نابودى شما را با عذاب الهى)!» (31)


فَلْيَأْتُوا بِحَدِيث‌ٍ مِثْلِه‌ِ إِنْ‌ كَانُوا صَادِقِين‌َ (طور: 34)

اگر راست مى‏گويند سخنى همانند آن بياورند! (34)


أَم‌ْ لَهُم‌ْ سُلَّم‌ٌ يَسْتَمِعُون‌َ فِيه‌ِ فَلْيَأْت‌ِ مُسْتَمِعُهُمْ‌ بِسُلْطَان‌ٍ مُبِين‌ٍ (طور: 38)

آيا نردبانى دارند (كه به آسمان بالا مى‏روند) و بوسيله آن اسرار وحى را مى‏شنوند؟! كسى كه از آنها اين ادّعا را دارد دليل روشنى بياورد! (38)


أَم‌ْ تَسْأَلُهُم‌ْ أَجْرَاً فَهُمْ‌ مِنْ‌ مَغْرَم‌ٍ مُثْقَلُون‌َ (طور: 40)

آيا تو از آنها پاداشى مى‏طلبى كه در زير بار گران آن قرار دارند؟! (40)


أَم‌ْ عِنْدَهُم‌ُ الْغَيْب‌ُ فَهُم‌ْ يَكْتُبُون‌َ (طور: 41)

آيا اسرار غيب نزد آنهاست و از روى آن مى‏نويسند؟! (41)


أَم‌ْ يُرِيدُون‌َ كَيْدَاً فَالَّذِين‌َ كَفَرُوا هُم‌ُ الْمَكِيدُون‌َ (طور: 42)

آيا مى‏خواهند نقشه شيطانى براى تو بكشند؟! ولى بدانند خود كافران در دام اين نقشه‏ها گرفتار مى‏شوند! (42)


فَذَرْهُم‌ْ حَتَّي‌ يُلاَقُوا يَوْمَهُم‌ُ الَّذِي‌ فِيه‌ِ يُصْعَقُون‌َ (طور: 45)

حال كه چنين است آنها را رها كن تا روز مرگ خود را ملاقات كنند (45)


وَاصْبِرْ لِحُكْم‌ِ رَبِّك‌َ فَإِنَّك‌َ بِأَعْيُنِنَا وَ سَبِّح‌ْ بِحَمْدِ رَبِّك‌َ حِين‌َ تَقُوم‌ُ (طور: 48)

در راه ابلاغ حكم پروردگارت صبر و استقامت كن، چرا كه تو در حفاظت كامل ما قرار دارى! و هنگامى كه برمى‏خيزى پروردگارت را تسبيح و حمد گوى! (48)


وَ مِن‌َ اللَّيْل‌ِ فَسَبِّحْه‌ُ وَ إِدْبَارَ النُّجُوم‌ِ (طور: 49)

(همچنين) به هنگام شب او را تسبيح كن و به هنگام پشت كردن ستارگان (و طلوع صبح)! (49)


ذُو مِرَّة‌ٍ فَاسْتَوَي‌ (نجم: 6)

همان كس كه توانايى فوق العاده دارد او سلطه يافت ... (6)


ثُم‌َّ دَنَا فَتَدَلَّي‌ (نجم: 8)

سپس نزديكتر و نزديكتر شد ... (8)


فَكَان‌َ قَاب‌َ قَوْسَيْن‌ِ أَوْ أَدْنَي‌ (نجم: 9)

تا آنكه فاصله او (با پيامبر) به اندازه فاصله دو كمان يا كمتر بود (9)


فَأَوْحَي‌ إِلَي‌ عَبْدِه‌ِ مَا أَوْحَي‌ (نجم: 10)

در اينجا خداوند آنچه را وحى كردنى بود به بنده‏اش وحى نمود. (10)


أَفَتُمارُونَه‌ُ عَلَي‌ مَا يَرَي‌ (نجم: 12)

آيا با او درباره آنچه (با چشم خود) ديده مجادله مى‏كنيد؟! (12)


أَفَرَأَيْتُم‌ُ اللاَّت‌َ وَالْعُزَّي‌ (نجم: 19)

به من خبر دهيد آيا بتهاى «لات» و «عزّى» ... (19)


فَلِالله‌ِ الْآخِرَة‌ُ وَالْأُولَي‌ (نجم: 25)

در حالى كه آخرت و دنيا از آن خداست! (25)


فَأَعْرِض‌ْ عَنْ‌ مَنْ‌ تَوَلَّي‌ عَنْ‌ ذِكْرِنَا وَ لَم‌ْ يُرِدْ إِلاَّ الْحَيَاة‌َ الدُّنْيَا (نجم: 29)

حال كه چنين است از كسى كه از ياد ما روى مى‏گرداند و جز زندگى مادى دنيا را نمى‏طلبد، اعراض كن! (29)


الَّذِين‌َ يَجْتَنِبُون‌َ كَبَائِرَ الْإِثْم‌ِ وَالْفَوَاحِش‌َ إِلاَّ اللَّمَم‌َ إِن‌َّ رَبَّك‌َ وَاسِع‌ُ الْمَغْفِرَة‌ِ هُوَ أَعْلَم‌ُ بِكُم‌ْ إِذْ أَنْشَأَكُمْ‌ مِن‌َ الْأَرْض‌ِ وَ إِذْ أَنْتُم‌ْ أَجِنَّة‌ٌ فِي‌ بُطُون‌ِ أُمَّهَاتِكُم‌ْ فَلاَ تُزَكُّوا أَنْفُسَكُم‌ْ هُوَ أَعْلَم‌ُ بِمَن‌ِ اتَّقَي‌ (نجم: 32)

همانها كه از گناهان بزرگ و اعمال زشت دورى مى‏كنند، جز گناهان صغيره (كه گاه آلوده آن مى‏شوند) آمرزش پروردگار تو گسترده است او نسبت به شما از همه آگاهتر است از آن هنگام كه شما را از زمين آفريد و در آن موقع كه بصورت جنينهايى در شكم مادرانتان بوديد پس خودستايى نكنيد، او پرهيزگاران را بهتر مى‏شناسد! (32)


أَفَرَأَيْت‌َ الَّذِي‌ تَوَلَّي‌ (نجم: 33)

آيا ديدى آن كس را كه (از اسلام- يا انفاق-) روى گردان شد؟! (33)


أَعِنْدَه‌ُ عِلْم‌ُ الْغَيْب‌ِ فَهُوَ يَرَي‌ (نجم: 35)

آيا نزد او علم غيب است و مى‏بيند (كه ديگران مى‏توانند گناهان او را بر دوش گيرند)؟! (35)


وَ ثَمُودَ فَمَا أَبْقَي‌ (نجم: 51)

و همچنين قوم «ثمود» را، و كسى از آنان را باقى نگذارد! (51)


فَغَشَّاهَا مَا غَشَّي‌ (نجم: 54)

سپس آنها را با عذاب سنگين پوشانيد! (54)


فَبِأَي‌ِّ آلاءِ رَبِّك‌َ تَتَمارَي‌ (نجم: 55)

(بگو:) در كدام يك از نعمتهاى پروردگارت ترديد دارى؟! (55)


أَفَمِن‌ْ هَذَا الْحَدِيث‌ِ تَعْجَبُون‌َ (نجم: 59)

آيا از اين سخن تعجّب مى‏كنيد، (59)


فَاسْجُدُوا لِالله‌ِ وَاعْبُدُوا (نجم: 62)

حال كه چنين است همه براى خدا سجده كنيد و او را بپرستيد! (62)


حِكْمَة‌ٌ بَالِغَة‌ٌ فَمَا تُغْن‌ِ النُّذُرُ (قمر: 5)

اين آيات، حكمت بالغه الهى است امّا انذارها (براى افراد لجوج) فايده نمى‏دهد! (5)


فَتَوَل‌َّ عَنْهُم‌ْ يَوْم‌َ يَدْع‌ُ الدَّاع‌ِ إِلَي‌ شَي‌ْءٍ نُكُرٍ (قمر: 6)

بنا بر اين از آنها روى بگردان، و روزى را به ياد آور كه دعوت كننده الهى مردم را به امر وحشتناكى دعوت مى‏كند (دعوت به حساب اعمال)! (6)


كَذَّبَت‌ْ قَبْلَهُم‌ْ قَوْم‌ُ نُوح‌ٍ فَكَذَّبُوا عَبْدَنَا وَ قَالُوا مَجْنُون‌ٌ وَازْدُجِرَ (قمر: 9)

پيش از آنها قوم نوح تكذيب كردند، (آرى) بنده ما (نوح) را تكذيب كرده و گفتند: «او ديوانه است!» و (با انواع آزارها از ادامه رسالتش) بازداشته شد. (9)


فَدَعَا رَبَّه‌ُ أَنِّي‌ مَغْلُوب‌ٌ فَانْتَصِرْ (قمر: 10)

او به درگاه پروردگار عرضه داشت: «من مغلوب (اين قوم طغيانگر) شده‏ام، انتقام مرا از آنها بگير!» (10)


فَفَتَحْنَا أَبْوَاب‌َ السَّمَاءِ بِمَاءٍ مُنْهَمِرٍ (قمر: 11)

در اين هنگام درهاى آسمان را با آبى فراوان و پى در پى گشوديم (11)


وَ فَجَّرْنَا الْأَرْض‌َ عُيُونَاً فَالْتَقَي‌ الْمَاءُ عَلَي‌ أَمْرٍ قَدْ قُدِرَ (قمر: 12)

و زمين را شكافتيم و چشمه‏هاى زيادى بيرون فرستاديم و اين دو آب به اندازه مقدّر با هم درآميختند (و درياى وحشتناكى شد)! (12)


وَ لَقَدْ تَرَكْنَاهَا آيَة‌ً فَهَل‌ْ مِنْ‌ مُدَّكِرٍ (قمر: 15)

ما اين ماجرا را بعنوان نشانه‏اى در ميان امّتها باقى گذارديم آيا كسى هست كه پند گيرد؟! (15)


فَكَيْف‌َ كَان‌َ عَذَابِي‌ وَ نُذُرِ (قمر: 16)

(اكنون بنگريد) عذاب و انذارهاى من چگونه بود! (16)


وَ لَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآن‌َ لِلذِّكْرِ فَهَل‌ْ مِنْ‌ مُدَّكِرٍ (قمر: 17)

ما قرآن را براى تذكّر آسان ساختيم آيا كسى هست كه متذكّر شود؟! (17)


كَذَّبَت‌ْ عَادٌ فَكَيْف‌َ كَان‌َ عَذَابِي‌ وَ نُذُرِ (قمر: 18)

قوم عاد (نيز پيامبر خود را) تكذيب كردند پس (ببينيد) عذاب و انذارهاى من چگونه بود! (18)


فَكَيْف‌َ كَان‌َ عَذَابِي‌ وَ نُذُرِ (قمر: 21)

پس (ببينيد) عذاب و انذارهاى من چگونه بود! (21)


وَ لَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآن‌َ لِلذِّكْرِ فَهَل‌ْ مِنْ‌ مُدَّكِرٍ (قمر: 22)

ما قرآن را براى تذكّر آسان ساختيم آيا كسى هست كه متذكّر شود! (22)


فَقَالُوا أَبَشَرَاً مِنَّا وَاحِدَاً نَتَّبِعُه‌ُ إِنَّا إِذَاً لَفِي‌ ضَلاَل‌ٍ وَ سُعُرٍ (قمر: 24)

و گفتند: «آيا ما از بشرى از جنس خود پيروى كنيم؟! اگر چنين كنيم در گمراهى و جنون خواهيم بود! (24)


إِنَّا مُرْسِلُوا النَّاقَة‌ِ فِتْنَة‌ً لَهُم‌ْ فَارْتَقِبْهُم‌ْ وَاصْطَبِرْ (قمر: 27)

ما «ناقه» را براى آزمايش آنها مى‏فرستيم در انتظار پايان كار آنان باش و صبر كن! (27)


فَنَادَوْا صَاحِبَهُم‌ْ فَتَعَاطَي‌ فَعَقَرَ (قمر: 29)

آنها يكى از ياران خود را صدا زدند، او به سراغ اين كار آمد و (ناقه را) پى كرد! (29)


فَكَيْف‌َ كَان‌َ عَذَابِي‌ وَ نُذُرِ (قمر: 30)

پس (بنگريد) عذاب و انذارهاى من چگونه بود! (30)


إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَيْهِم‌ْ صَيْحَة‌ً وَاحِدَة‌ً فَكَانُوا كَهَشِيم‌ِ الْمُـحْتَظِرِ (قمر: 31)

ما فقط يك صيحه [صاعقه عظيم‏] بر آنها فرستاديم و بدنبال آن همگى بصورت گياه خشكى درآمدند كه صاحب چهارپايان (در آغل) جمع‏آورى مى‏كند! (31)


وَ لَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآن‌َ لِلذِّكْرِ فَهَل‌ْ مِنْ‌ مُدَّكِرٍ (قمر: 32)

ما قرآن را براى يادآورى آسان ساختيم آيا كسى هست كه متذكّر شود؟! (32)


وَ لَقَدْ أَنْذَرَهُم‌ْ بَطْشَتَنَا فَتَمارَوْا بِالنُّذُرِ (قمر: 36)

او آنها را از مجازات ما بيم داد، ولى بر آنها اصرار بر مجادله و القاى شكّ داشتند! (36)


وَ لَقَدْ رَاوَدُوه‌ُ عَنْ‌ ضَيْفِه‌ِ فَطَمَسْنَا أَعْيُنَهُم‌ْ فَذُوقُوا عَذَابِي‌ وَ نُذُرِ (قمر: 37)

آنها از لوط خواستند ميهمانانش را در اختيارشان بگذارد ولى ما چشمانشان را نابينا و محو كرديم (و گفتيم:) بچشيد عذاب و انذارهاى مرا! (37)


فَذُوقُوا عَذَابِي‌ وَ نُذُرِ (قمر: 39)

(و گفتيم:) پس بچشيد عذاب و انذارهاى مرا! (39)


وَ لَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآن‌َ لِلذِّكْرِ فَهَل‌ْ مِنْ‌ مُدَّكِرٍ (قمر: 40)

ما قرآن را براى يادآورى آسان ساختيم آيا كسى هست كه متذكّر شود؟! (40)


كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا كُلِّهَا فَأَخَذْنَاهُم‌ْ أَخْذَ عَزِيزٍ مُقْتَدِرٍ (قمر: 42)

امّا آنها همه آيات ما را تكذيب كردند، و ما آنها را گرفتيم و مجازات كرديم، گرفتن شخصى قدرتمند و توانا! (42)


وَ لَقَدْ أَهْلَكْنَا أَشْيَاعَكُم‌ْ فَهَل‌ْ مِنْ‌ مُدَّكِرٍ (قمر: 51)

ما كسانى را كه در گذشته شبيه شما بودند هلاك كرديم آيا كسى هست كه پند گيرد؟! (51)


فَبِأَي‌ِّ آلاَءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَان‌ِ (الرحمن: 13)

پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را تكذيب مى‏كنيد (شما اى گروه جنّ و انس)؟! (13)


فَبِأَي‌ِّ آلاَءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَان‌ِ (الرحمن: 16)

پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مى‏كنيد؟! (16)


فَبِأَي‌ِّ آلاَءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَان‌ِ (الرحمن: 18)

پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مى‏كنيد؟! (18)


فَبِأَي‌ِّ آلاَءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَان‌ِ (الرحمن: 21)

پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مى‏كنيد؟! (21)


فَبِأَي‌ِّ آلاَءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَان‌ِ (الرحمن: 23)

پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مى‏كنيد؟! (23)


فَبِأَي‌ِّ آلاَءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَان‌ِ (الرحمن: 25)

پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مى‏كنيد؟! (25)


فَبِأَي‌ِّ آلاَءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَان‌ِ (الرحمن: 28)

پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مى‏كنيد؟! (28)


فَبِأَي‌ِّ آلاَءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَان‌ِ (الرحمن: 30)

پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مى‏كنيد؟! (30)


فَبِأَي‌ِّ آلاَءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَان‌ِ (الرحمن: 32)

پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مى‏كنيد؟! (32)


يَا مَعْشَرَ الْجِن‌ِّ وَالْإِنْس‌ِ إِنِ‌ اسْتَطَعْتُم‌ْ أَنْ‌ تَنْفُذُوا مِنْ‌ أَقْطَارِ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ فَانْفُذُوا لاَ تَنْفُذُون‌َ إِلاَّ بِسُلْطَان‌ٍ (الرحمن: 33)

اى گروه جنّ و انس! اگر مى‏توانيد از مرزهاى آسمانها و زمين بگذريد، پس بگذريد، ولى هرگز نمى‏توانيد، مگر با نيرويى (فوق العاده)! (33)


فَبِأَي‌ِّ آلاَءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَان‌ِ (الرحمن: 34)

پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مى‏كنيد؟! (34)


يُرْسَل‌ُ عَلَيْكُمَا شُوَاظ‌ٌ مِنْ‌ نَارٍ وَ نُحَاس‌ٌ فَلاَ تَنْتَصِرَان‌ِ (الرحمن: 35)

شعله‏هايى از آتش بى‏دود، و دودهايى متراكم بر شما فرستاده مى‏شود و نمى‏توانيد از كسى يارى بطلبيد! (35)


فَبِأَي‌ِّ آلاَءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَان‌ِ (الرحمن: 36)

پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مى‏كنيد؟! (36)


فَإِذَا انْشَقَّت‌ِ السَّمَاءُ فَكَانَت‌ْ وَرْدَة‌ً كَالدِّهَان‌ِ (الرحمن: 37)

در آن هنگام كه آسمان شكافته شود و همچون روغن مذاب گلگون گردد (حوادث هولناكى رخ مى‏دهد كه تاب تحمل آن را نخواهيد داشت)! (37)


فَبِأَي‌ِّ آلاَءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَان‌ِ (الرحمن: 38)

پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مى‏كنيد؟! (38)


فَيَوْمَئِذٍ لاَ يُسْأَل‌ُ عَن‌ْ ذَنْبِه‌ِ إِنْس‌ٌ وَ لاَ جَان‌ٌّ (الرحمن: 39)

در آن روز هيچ كس از انس و جنّ از گناهش سؤال نمى‏شود (و همه چيز روشن است)! (39)


فَبِأَي‌ِّ آلاَءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَان‌ِ (الرحمن: 40)

پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مى‏كنيد؟! (40)


يُعْرَف‌ُ الْمُـجْرِمُون‌َ بِسِيمَاهُم‌ْ فَيُؤْخَذُ بِالنَّوَاصِي‌ وَالْأَقْدَام‌ِ (الرحمن: 41)

مجرمان از چهره‏هايشان شناخته مى‏شوند و آن گاه آنها را از موهاى پيش سر، و پاهايشان مى‏گيرند (و به دوزخ مى‏افكنند)! (41)


فَبِأَي‌ِّ آلاَءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَان‌ِ (الرحمن: 42)

پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مى‏كنيد؟! (42)


فَبِأَي‌ِّ آلاَءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَان‌ِ (الرحمن: 45)

پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مى‏كنيد؟! (45)


فَبِأَي‌ِّ آلاَءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَان‌ِ (الرحمن: 47)

پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مى‏كنيد؟! (47)


فَبِأَي‌ِّ آلاَءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَان‌ِ (الرحمن: 49)

پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مى‏كنيد؟! (49)


فَبِأَي‌ِّ آلاَءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَان‌ِ (الرحمن: 51)

پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مى‏كنيد؟! (51)


فَبِأَي‌ِّ آلاَءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَان‌ِ (الرحمن: 53)

پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مى‏كنيد؟! (53)


فَبِأَي‌ِّ آلاَءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَان‌ِ (الرحمن: 55)

پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مى‏كنيد؟! (55)


فَبِأَي‌ِّ آلاَءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَان‌ِ (الرحمن: 57)

پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مى‏كنيد؟! (57)


فَبِأَي‌ِّ آلاَءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَان‌ِ (الرحمن: 59)

پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مى‏كنيد؟! (59)


فَبِأَي‌ِّ آلاَءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَان‌ِ (الرحمن: 61)

پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مى‏كنيد؟! (61)


فَبِأَي‌ِّ آلاَءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَان‌ِ (الرحمن: 63)

پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مى‏كنيد؟! (63)


فَبِأَي‌ِّ آلاَءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَان‌ِ (الرحمن: 65)

پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مى‏كنيد؟! (65)


فَبِأَي‌ِّ آلاَءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَان‌ِ (الرحمن: 67)

پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مى‏كنيد؟! (67)


فَبِأَي‌ِّ آلاَءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَان‌ِ (الرحمن: 69)

پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مى‏كنيد؟! (69)


فَبِأَي‌ِّ آلاَءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَان‌ِ (الرحمن: 71)

پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مى‏كنيد؟! (71)


فَبِأَي‌ِّ آلاَءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَان‌ِ (الرحمن: 73)

پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مى‏كنيد؟! (73)


فَبِأَي‌ِّ آلاَءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَان‌ِ (الرحمن: 75)

پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مى‏كنيد؟! (75)


فَبِأَي‌ِّ آلاَءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَان‌ِ (الرحمن: 77)

پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مى‏كنيد؟! (77)


فَكَانَت‌ْ هَبَاءً مُنبَثَّاً (واقعه: 6)

و بصورت غبار پراكنده درمى‏آيد، (6)


فَأَصْحَاب‌ُ الْمَيْمَنَة‌ِ مَا أَصْحَاب‌ُ الْمَيْمَنَة‌ِ (واقعه: 8)

(نخست) سعادتمندان و خجستگان (هستند) چه سعادتمندان و خجستگانى! (8)


فَجَعَلْنَاهُن‌َّ أَبْكَارَاً (واقعه: 36)

و همه را دوشيزه قرار داديم، (36)


فَمَالِئُون‌َ مِنْهَا الْبُطُون‌َ (واقعه: 53)

و شكمها را از آن پر مى‏كنيد، (53)


فَشَارِبُون‌َ عَلَيْه‌ِ مِن‌َ الْحَمِيم‌ِ (واقعه: 54)

و روى آن از آب سوزان مى‏نوشيد، (54)


فَشَارِبُون‌َ شُرْب‌َ الْهِيم‌ِ (واقعه: 55)

و همچون شتران مبتلا به بيمارى عطش، از آن مى‏آشاميد! (55)


نَحْن‌ُ خَلَقْنَاكُم‌ْ فَلَوْلاَ تُصَدِّقُون‌َ (واقعه: 57)

» ما شما را آفريديم پس چرا (آفرينش مجدّد را) تصديق نمى‏كنيد؟! (57)


أَفَرَأَيْتُمْ‌ مَا تُمْنُون‌َ (واقعه: 58)

آيا از نطفه‏اى كه در رحم مى‏ريزيد آگاهيد؟! (58)


وَ لَقَدْ عَلِمْتُم‌ُ النَّشْأَة‌َ الْأُولَي‌ فَلَوْلاَ تَذَكَّرُون‌َ (واقعه: 62)

شما عالم نخستين را دانستيد چگونه متذكّر نمى‏شويد (كه جهانى بعد از آن است)؟! (62)


أَفَرَأَيْتُمْ‌ مَا تَحْرُثُون‌َ (واقعه: 63)

آيا هيچ درباره آنچه كشت مى‏كنيد انديشيده‏ايد؟! (63)


لَوْ نَشَاءُ لَجَعَلْنَاه‌ُ حُطَامَاً فَظَلْتُم‌ْ تَفَكَّهُون‌َ (واقعه: 65)

هر گاه بخواهيم آن را مبدّل به كاه در هم كوبيده مى‏كنيم كه تعجّب كنيد! (65)


أَفَرَأَيْتُم‌ُ الْمَاءَ الَّذِي‌ تَشْرَبُون‌َ (واقعه: 68)

آيا به آبى كه مى‏نوشيد انديشيده‏ايد؟! (68)


لَوْ نَشَاءُ جَعَلْنَاه‌ُ أُجَاجَاً فَلَوْلاَ تَشْكُرُون‌َ (واقعه: 70)

هر گاه بخواهيم، اين آب گوارا را تلخ و شور قرار مى‏دهيم پس چرا شكر نمى‏كنيد؟! (70)


أَفَرَأَيْتُم‌ُ النَّارَ الَّتِي‌ تُورُون‌َ (واقعه: 71)

آيا درباره آتشى كه مى‏افروزيد فكر كرده‏ايد؟! (71)


فَسَبِّح‌ْ بِاسْم‌ِ رَبِّك‌َ الْعَظِيم‌ِ (واقعه: 74)

حال كه چنين است به نام پروردگار بزرگت تسبيح كن (و او را پاك و منزّه بشمار)! (74)


فَلاَ أُقْسِم‌ُ بِمَوَاقِع‌ِ النُّجُوم‌ِ (واقعه: 75)

سوگند به جايگاه ستارگان (و محل طلوع و غروب آنها)! (75)


أَفَبِهَذَا الْحَدِيث‌ِ أَنْتُمْ‌ مُدْهِنُون‌َ (واقعه: 81)

آيا اين سخن را [اين قرآن را با اوصافى كه گفته شد] سست و كوچك مى‏شمريد، (81)


فَلَوْلاَ إِذَا بَلَغَت‌ِ الْحُلْقُوم‌َ (واقعه: 83)

پس چرا هنگامى كه جان به گلوگاه مى‏رسد (توانايى بازگرداندن آن را نداريد)؟! (83)


فَلَوْلاَ إِنْ‌ كُنْتُم‌ْ غَيْرَ مَدِينِين‌َ (واقعه: 86)

اگر هرگز در برابر اعمالتان جزا داده نمى‏شويد، (86)


فَأَمَّا إِنْ‌ كَان‌َ مِن‌َ الْمُقَرَّبِين‌َ (واقعه: 88)

پس اگر او از مقرّبان باشد، (88)


فَرَوْح‌ٌ وَ رَيْحَان‌ٌ وَ جَنَّۀ‌ُ نَعِيم‌ٍ (واقعه: 89)

در رَوح و ريحان و بهشت پرنعمت است! (89)


فَسَلاَم‌ٌ لَك‌َ مِن‌ْ أَصْحَاب‌ِ الْيَـمِين‌ِ (واقعه: 91)

(به او گفته مى‏شود:) سلام بر تو از سوى دوستانت كه از اصحاب يمينند! (91)


فَنُزُل‌ٌ مِن‌ْ حَمِيم‌ٍ (واقعه: 93)

با آب جوشان دوزخ از او پذيرايى مى‏شويد! (93)


فَسَبِّح‌ْ بِاسْم‌ِ رَبِّك‌َ الْعَظِيم‌ِ (واقعه: 96)

پس به نام پروردگار بزرگت تسبيح كن (و او را منزّه بشمار)! (96)


آمِنُوا بِالله‌ِ وَ رَسُولِه‌ِ وَ أَنْفِقُوا مِمَّا جَعَلَكُمْ‌ مُسْتَخْلَفِين‌َ فِيه‌ِ فَالَّذِين‌َ آمَنُوا مِنْكُم‌ْ وَ أَنْفَقُوا لَهُم‌ْ أَجْرٌ كَبِيرٌ (حديد: 7)

به خدا و رسولش ايمان بياوريد و از آنچه شما را جانشين و نماينده (خود) در آن قرار داده انفاق كنيد (زيرا) كسانى كه از شما ايمان بياورند و انفاق كنند، اجر بزرگى دارند! (7)


مَنْ‌ ذَا الَّذِي‌ يُقْرِض‌ُ الله‌َ قَرْضَاً حَسَنَاً فَيُضَاعِفَه‌ُ لَه‌ُ وَ لَه‌ُ أَجْرٌ كَرِيم‌ٌ (حديد: 11)

كيست كه به خدا وام نيكو دهد (و از اموالى كه به او ارزانى داشته انفاق كند) تا خداوند آن را براى او چندين برابر كند؟ و براى او پاداش پرارزشى است! (11)


يَوْم‌َ يَقُول‌ُ الْمُنَافِقُون‌َ وَالْمُنَافِقَات‌ُ لِلَّذِين‌َ آمَنُوا انْظُرُونَا نَقْتَبِس‌ْ مِنْ‌ نُورِكُم‌ْ قِيل‌َ ارْجِعُوا وَرَاءَكُم‌ْ فَالْتَـمِسُوا نُورَاً فَضُرِب‌َ بَيْنَهُمْ‌ بِسُورٍ لَه‌ُ بَاب‌ٌ بَاطِنُه‌ُ فِيه‌ِ الرَّحْمَة‌ُ وَ ظَاهِرُه‌ُ مِنْ‌ قِبَلِه‌ِ الْعَذَاب‌ُ (حديد: 13)

روزى كه مردان و زنان منافق به مؤمنان مى‏گويند: «نظرى به ما بيفكنيد تا از نور شما پرتوى برگيريم!» به آنها گفته مى‏شود: «به پشت سر خود بازگرديد و كسب نور كنيد!» در اين هنگام ديوارى ميان آنها زده مى‏شود كه درى دارد، درونش رحمت است و برونش عذاب! (13)


فَالْيَوْم‌َ لاَ يُؤْخَذُ مِنْكُم‌ْ فِدْيَة‌ٌ وَ لاَ مِن‌َ الَّذِين‌َ كَفَرُوا مَأْوَاكُم‌ُ النَّارُ هِي‌َ مَوْلاَكُم‌ْ وَ بِئْس‌َ الْمَصِيرُ (حديد: 15)

پس امروز نه از شما فديه‏اى پذيرفته مى‏شود، و نه از كافران و جايگاهتان آتش است و همان سرپرستتان مى‏باشد و چه بد جايگاهى است! (15)


أَلَم‌ْ يَأْن‌ِ لِلَّذِين‌َ آمَنُوا أَنْ‌ تَخْشَع‌َ قُلُوبُهُم‌ْ لِذِكْرِ الله‌ِ وَ مَا نَزَل‌َ مِن‌َ الْحَق‌ِّ وَ لاَ يَكُونُوا كَالَّذِين‌َ أُوتُوا الْكِتَاب‌َ مِنْ‌ قَبْل‌ُ فَطَال‌َ عَلَيْهِم‌ُ الْأَمَدُ فَقَسَت‌ْ قُلُوبُهُم‌ْ وَ كَثِيرٌ مِنْهُم‌ْ فَاسِقُون‌َ (حديد: 16)

آيا وقت آن نرسيده است كه دلهاى مؤمنان در برابر ذكر خدا و آنچه از حقّ نازل كرده است خاشع گردد؟! و مانند كسانى نباشند كه در گذشته به آنها كتاب آسمانى داده شد، سپس زمانى طولانى بر آنها گذشت و قلبهايشان قساوت پيدا كرد و بسيارى از آنها گنهكارند! (16)


اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَيَاة‌ُ الدُّنْيَا لَعِب‌ٌ وَ لَهْوٌ وَ زِينَة‌ٌ وَ تَفَاخُرٌ بَيْنَكُم‌ْ وَ تَكَاثُرٌ فِي‌ الْأَمْوَال‌ِ وَالْأَوْلاَدِ كَمَثَل‌ِ غَيْث‌ٍ أَعْجَب‌َ الْكُفَّارَ نَبَاتُه‌ُ ثُم‌َّ يَهِيج‌ُ فَتَرَاه‌ُ مُصْفَرَّاً ثُم‌َّ يَكُون‌ُ حُطَامَاً وَ فِي‌ الْآخِرَة‌ِ عَذَاب‌ٌ شَدِيدٌ وَ مَغْفِرَة‌ٌ مِن‌َ الله‌ِ وَ رِضْوَان‌ٌ وَ مَا الْحَيَاة‌ُ الدُّنْيَا إِلاَّ مَتَاع‌ُ الْغُرُورِ (حديد: 20)

بدانيد زندگى دنيا تنها بازى و سرگرمى و تجمّل پرستى و فخرفروشى در ميان شما و افزون طلبى در اموال و فرزندان است، همانند بارانى كه محصولش كشاورزان را در شگفتى فرو مى‏برد، سپس خشك مى‏شود بگونه‏اى كه آن را زردرنگ مى‏بينى سپس تبديل به كاه مى‏شود! و در آخرت، عذاب شديد است يا مغفرت و رضاى الهى و (به هر حال) زندگى دنيا چيزى جز متاع فريب نيست! (20)


الَّذِين‌َ يَبْخَلُون‌َ وَ يَأْمُرُون‌َ النَّاس‌َ بِالْبُخْل‌ِ وَ مَنْ‌ يَتَوَل‌َّ فَإِن‌َّ الله‌َ هُوَ الْغَنِي‌ُّ الْحَمِيدُ (حديد: 24)

همانها كه بخل مى‏ورزند و مردم را به بخل دعوت مى‏كنند و هر كس (از اين فرمان) روى‏گردان شود، (به خود زيان مى‏رساند نه به خدا)، چرا كه خداوند بى‏نياز و شايسته ستايش است! (24)


وَ لَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحَاً وَ إ ِبْرَاهِيم‌َ وَ جَعَلْنَا فِي‌ ذُرِّيَّتِهِمَا النُّبُوَّة‌َ وَالْكِتَاب‌َ فَمِنْهُمْ‌ مُهْتَدٍ وَ كَثِيرٌ مِنْهُم‌ْ فَاسِقُون‌َ (حديد: 26)

ما نوح و ابراهيم را فرستاديم، و در دودمان آن دو نبوّت و كتاب قرار داديم بعضى از آنها هدايت يافته‏اند و بسيارى از آنها گنهكارند. (26)


ثُم‌َّ قَفَّيْنَا عَلَي‌ آثَارِهِمْ‌ بِرُسُلِنَا وَ قَفَّيْنَا بِعِيسَي‌ ابْن‌ِ مَرْيَم‌َ وَ آتَيْنَاه‌ُ الْإِنْجِيل‌َ وَ جَعَلْنَا فِي‌ قُلُوب‌ِ الَّذِين‌َ اتَّبَعُوه‌ُ رَأْفَة‌ً وَ رَحْمَة‌ً وَ رَهْبَانِيَّة‌ً ابْتَدَعُوهَا مَا كَتَبْنَاهَا عَلَيْهِم‌ْ إِلاَّ ابْتِغَاءَ رِضْوَان‌ِ الله‌ِ فَمَا رَعَوْهَا حَق‌َّ رِعَايَتِهَا فَآتَيْنَا الَّذِين‌َ آمَنُوا مِنْهُم‌ْ أَجْرَهُم‌ْ وَ كَثِيرٌ مِنْهُم‌ْ فَاسِقُون‌َ (حديد: 27)

سپس در پى آنان رسولان ديگر خود را فرستاديم، و بعد از آنان عيسى بن مريم را مبعوث كرديم و به او انجيل عطا كرديم، و در دل كسانى كه از او پيروى كردند رأفت و رحمت قرار داديم و رهبانيّتى را كه ابداع كرده بودند، ما بر آنان مقرّر نداشته بوديم گرچه هدفشان جلب خشنودى خدا بود، ولى حقّ آن را رعايت نكردند از اين رو ما به كسانى از آنها كه ايمان آوردند پاداششان را داديم و بسيارى از آنها فاسقند! (27)


وَالَّذِين‌َ يُظَاهِرُون‌َ مِنْ‌ نِسَائِهِم‌ْ ثُم‌َّ يَعُودُون‌َ لِمَا قَالُوا فَتَحْرِيرُ رَقَبَة‌ٍ مِنْ‌ قَبْل‌ِ أَنْ‌ يَتَمَـاسَّا ذَلِكُم‌ْ تُوعَظُون‌َ بِه‌ِ وَالله‌ُ بِمَا تَعْمَلُون‌َ خَبِيرٌ (مجادله: 3)

كسانى كه همسران خود را «ظِهار» مى‏كنند، سپس از گفته خود بازمى‏گردند، بايد پيش از آميزش جنسى با هم، برده‏اى را آزاد كنند اين دستورى است كه به آن اندرز داده مى‏شويد و خداوند به آنچه انجام مى‏دهيد آگاه است! (3)


فَمَنْ‌ لَم‌ْ يَجِدْ فَصِيَام‌ُ شَهْرَيْن‌ِ مُتَتَابِعَيْن‌ِ مِنْ‌ قَبْل‌ِ أَنْ‌ يَتَماسَّا فَمَن‌ْ لَم‌ْ يَسْتَطِع‌ْ فَإِطْعَام‌ُ سِتِّين‌َ مِسْكِينَاً ذَلِك‌َ لِتُؤْمِنُوا بِالله‌ِ وَ رَسُولِه‌ِ وَ تِلْك‌َ حُدُودُ الله‌ِ وَ لِلْكَافِرِين‌َ عَذَاب‌ٌ أَلِيم‌ٌ (مجادله: 4)

و كسى كه توانايى (آزاد كردن برده‏اى) نداشته باشد، دو ماه پياپى قبل از آميزش روزه بگيرد و كسى كه اين را هم نتواند، شصت مسكين را اطعام كند اين براى آن است كه به خدا و رسولش ايمان بياوريد اينها مرزهاى الهى است و كسانى كه با آن مخالفت كنند، عذاب دردناكى دارند! (4)


يَوْم‌َ يَبْعَثُهُم‌ُ الله‌ُ جَمِيعَاً فَيُنَبِّئُهُمْ‌ بِمَا عَمِلُوا أَحْصَاه‌ُ الله‌ُ وَ نَسُوه‌ُ وَالله‌ُ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَيْ‌ءٍ شَهِيدٌ (مجادله: 6)

در آن روز كه خداوند همه آنها را برمى‏انگيزد و از اعمالى كه انجام دادند با خبر مى‏سازد، اعمالى كه خداوند حساب آن را نگه داشته و آنها فراموشش كردند و خداوند بر هر چيز شاهد و ناظر است! (6)


أَلَم‌ْ تَرَ إِلَي‌ الَّذِين‌َ نُهُوا عَن‌ِ النَّجْوَي‌ ثُم‌َّ يَعُودُون‌َ لِمَا نُهُوا عَنْه‌ُ وَ يَتَنَاجَوْن‌َ بِالْإِثْم‌ِ وَالْعُدْوَان‌ِ وَ مَعْصِيَة‌ِ الرَّسُول‌ِ وَ إِذَا جَاءُوك‌َ حَيَّوْك‌َ بِمَا لَم‌ْ يُحَيِّك‌َ بِه‌ِ الله‌ُ وَ يَقُولُون‌َ فِي‌ أَنْفُسِهِم‌ْ لَوْلاَ يُعَذِّبُنَا الله‌ُ بِمَا نَقُول‌ُ حَسْبُهُم‌ْ جَهَنَّم‌ُ يَصْلَوْنَهَا فَبِئْس‌َ الْمَصِيرُ (مجادله: 8)

آيا نديدى كسانى را كه از نجوا [سخنان درگوشى‏] نهى شدند، سپس به كارى كه از آن نهى شده بودند بازمى‏گردند و براى انجام گناه و تعدّى و نافرمانى رسول خدا به نجوا مى‏پردازند و هنگامى كه نزد تو مى‏آيند تو را تحيّتى (و خوشامدى) مى‏گويند كه خدا به تو نگفته است، و در دل مى‏گويند: «چرا خداوند ما را بخاطر گفته‏هايمان عذاب نمى‏كند؟!» جهنم براى آنان كافى است، وارد آن مى‏شوند، و چه بد فرجامى است! (8)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا إِذَا تَنَاجَيْتُم‌ْ فَلاَ تَتَنَاجَوْا بِالْإِثْم‌ِ وَالْعُدْوَان‌ِ وَ مَعْصِيَة‌ِ الرَّسُول‌ِ وَ تَنَاجَوْا بِالْبِرِّ وَالتَّقْوَي‌ وَاتَّقُوا الله‌َ الَّذِي‌ إِلَيْه‌ِ تُحْشَرُون‌َ (مجادله: 9)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! هنگامى كه نجوا مى‏كنيد، و به گناه و تعدّى و نافرمانى رسول (خدا) نجوا نكنيد، و به كار نيك و تقوا نجوا كنيد، و از خدايى كه همگى نزد او جمع مى‏شويد بپرهيزيد! (9)


إِنَّمَا النَّجْوَي‌ مِن‌َ الشَّيْطَان‌ِ لِيَحْزُن‌َ الَّذِين‌َ آمَنُوا وَ لَيْس‌َ بِضَارِّهِم‌ْ شَيْءً إِلاَّ بِإِذْن‌ِ الله‌ِ وَ عَلَي‌ الله‌ِ فَلْيَتَوَكَّل‌ِ الْمُؤْمِنُون‌َ (مجادله: 10)

نجوا تنها از سوى شيطان است مى‏خواهد با آن مؤمنان غمگين شوند ولى نمى تواند هيچ گونه ضررى به آنها برساند جز بفرمان خدا پس مؤمنان تنها بر خدا توكّل كنند! (10)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا إِذَا قِيل‌َ لَكُم‌ْ تَفَسَّحُوا فِي‌ الْمَـجَالِس‌ِ فَافْسَحُوا يَفْسَح‌ِ الله‌ُ لَكُم‌ْ وَ إِذَا قِيل‌َ انْشُزُوا فَانْشُزُوا يَرْفَع‌ِ الله‌ُ الَّذِين‌َ آمَنُوا مِنْكُم‌ْ وَالَّذِين‌َ أُوتُوا الْعِلْم‌َ دَرَجَات‌ٍ وَالله‌ُ بِمَا تَعْمَلُون‌َ خَبِيرٌ (مجادله: 11)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! هنگامى كه به شما گفته شود: «مجلس را وسعت بخشيد (و به تازه‏واردها جا دهيد)»، وسعت بخشيد، خداوند (بهشت را) براى شما وسعت مى‏بخشد و هنگامى كه گفته شود: «برخيزيد»، برخيزيد اگر چنين كنيد، خداوند كسانى را كه ايمان آورده‏اند و كسانى را كه علم به آنان داده شده درجات عظيمى مى‏بخشد و خداوند به آنچه انجام مى‏دهيد آگاه است! (11)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا إِذَا نَاجَيْتُم‌ُ الرَّسُول‌َ فَقَدِّمُوا بَيْن‌َ يَدَي‌ْ نَجْوَاكُم‌ْ صَدَقَة‌ً ذَلِك‌َ خَيْرٌ لَكُم‌ْ وَ أَطْهَرُ فَإِنْ‌ لَم‌ْ تَجِدُوا فَإِن‌َّ الله‌َ غَفُورٌ رَحِيم‌ٌ (مجادله: 12)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! هنگامى كه مى‏خواهيد با رسول خدا نجوا كنيد (و سخنان درگوشى بگوييد)، قبل از آن صدقه‏اى (در راه خدا) بدهيد اين براى شما بهتر و پاكيزه‏تر است و اگر توانايى نداشته باشيد، خداوند غفور و رحيم است! (12)


أَأَشْفَقْتُم‌ْ أَنْ‌ تُقَدِّمُوا بَيْن‌َ يَدَي‌ْ نَجْوَاكُم‌ْ صَدَقَات‌ٍ فَإِذْ لَم‌ْ تَفْعَلُوا وَ تَاب‌َ الله‌ُ عَلَيْكُم‌ْ فَأَقِيمُوا الصَّلاَة‌َ وَ آتُوا الزَّكَاة‌َ وَ أَطِيعُوا الله‌َ وَ رَسُولَه‌ُ وَالله‌ُ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُون‌َ (مجادله: 13)

آيا ترسيديد فقير شويد كه از دادن صدقات قبل از نجوا خوددارى كرديد؟! اكنون كه اين كار را نكرديد و خداوند توبه شما را پذيرفت، نماز را برپا داريد و زكات را ادا كنيد و خدا و پيامبرش را اطاعت نماييد و (بدانيد) خداوند از آنچه انجام مى‏دهيد با خبر است! (13)


اتَّخَذُوا أَيْمَانَهُم‌ْ جُنَّة‌ً فَصَدُّوا عَنْ‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ فَلَهُم‌ْ عَذَاب‌ٌ مُهِين‌ٌ (مجادله: 16)

آنها سوگندهاى خود را سپرى قرار دادند و مردم را از راه خدا بازداشتند از اين رو براى آنان عذاب خواركننده‏اى است! (16)


يَوْم‌َ يَبْعَثُهُم‌ُ الله‌ُ جَمِيعَاً فَيَحْلِفُون‌َ لَه‌ُ كَمَا يَحْلِفُون‌َ لَكُم‌ْ وَ يَحْسَبُون‌َ أَنَّهُم‌ْ عَلَي‌ شَيْ‌ءٍ أَلاَ إِنَّهُم‌ْ هُم‌ُ الْكَاذِبُون‌َ (مجادله: 18)

(به خاطر بياوريد) روزى را كه خداوند همه آنها را برمى‏انگيزد، آنها براى خدا نيز سوگند (دروغ) ياد مى‏كنند همان‏گونه كه (امروز) براى شما ياد مى‏كنند و گمان مى‏كنند كارى مى‏توانند انجام دهند بدانيد آنها دروغگويانند! (18)


اسْتَحْوَذَ عَلَيْهِم‌ُ الشَّيْطَان‌ُ فَأَنْسَاهُم‌ْ ذِكْرَ الله‌ِ أُولَئِك‌َ حِزْب‌ُ الشَّيْطَان‌ِ أَلاَ إِن‌َّ حِزْب‌َ الشَّيْطَان‌ِ هُم‌ُ الْخَاسِرُون‌َ (مجادله: 19)

شيطان بر آنان مسلّط شده و ياد خدا را از خاطر آنها برده آنان حزب شيطانند! بدانيد حزب شيطان زيانكارانند! (19)


هُوَ الَّذِي‌ أَخْرَج‌َ الَّذِين‌َ كَفَرُوا مِن‌ْ أَهْل‌ِ الْكِتَاب‌ِ مِنْ‌ دِيَارِهِم‌ْ لِأَوَّل‌ِ الْحَشْرِ مَا ظَنَنْتُم‌ْ أَنْ‌ يَخْرُجُوا وَ ظَنُّوا أَنَّهُمْ‌ مَانِعَتُهُم‌ْ حُصُونُهُمْ‌ مِن‌َ الله‌ِ فَأَتَاهُم‌ُ الله‌ُ مِن‌ْ حَيْث‌ُ لَم‌ْ يَحْتَسِبُوا وَ قَذَف‌َ فِي‌ قُلُوبِهِم‌ُ الرُّعْب‌َ يُخْرِبُون‌َ بُيُوتَهُمْ‌ بِأَيْدِيهِم‌ْ وَ أَيْدِي‌ الْمُؤْمِنِين‌َ فَاعْتَبِرُوا يَا أُولِي‌ الْأَبْصَارِ (حشر: 2)

او كسى است كه كافران اهل كتاب را در نخستين برخورد (با مسلمانان) از خانه‏هايشان بيرون راند! گمان نمى‏كرديد آنان خارج شوند، و خودشان نيز گمان مى‏كردند كه دِژهاى محكمشان آنها را از عذاب الهى مانع مى‏شود امّا خداوند از آنجا كه گمان نمى‏كردند به سراغشان آمد و در دلهايشان ترس و وحشت افكند، بگونه‏اى كه خانه‏هاى خود را با دست خويش و با دست مؤمنان ويران مى‏كردند پس عبرت بگيريد اى صاحبان چشم! (2)


ذَلِك‌َ بِأَنَّهُم‌ْ شَاقُّوا الله‌َ وَ رَسُولَه‌ُ وَ مَنْ‌ يُشَاقِّ الله‌َ فَإِن‌َّ الله‌َ شَدِيدُ الْعِقَاب‌ِ (حشر: 4)

اين به خاطر آن است كه آنها با خدا و رسولش دشمنى كردند و هر كس با خدا دشمنى كند (بايد بداند) كه خدا مجازات شديدى دارد! (4)


مَا قَطَعْتُمْ‌ مِنْ‌ لِينَة‌ٍ أَوْ تَرَكْتُمُوهَا قَائِمَة‌ً عَلَي‌ أُصُولِهَا فَبِإِذْن‌ِ الله‌ِ وَ لِيُخْزِي‌َ الْفَاسِقِين‌َ (حشر: 5)

هر درخت با ارزش نخل را قطع كرديد يا آن را به حال خود واگذاشتيد، همه به فرمان خدا بود و براى اين بود كه فاسقان را خوار و رسوا كند! (5)


وَ مَا أَفَاءَ الله‌ُ عَلَي‌ رَسُولِه‌ِ مِنْهُم‌ْ فَمَا أَوْجَفْتُم‌ْ عَلَيْه‌ِ مِن‌ْ خَيْل‌ٍ وَ لاَ رِكَاب‌ٍ وَ لَكِنَّ‌ الله‌َ يُسَلِّط‌ُ رُسُلَه‌ُ عَلَي‌ مَنْ‌ يَشَاءُ وَالله‌ُ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَيْ‌ءٍ قَدِيرٌ (حشر: 6)

و آنچه را خدا از آنان [يهود] به رسولش بازگردانده (و بخشيده) چيزى است كه شما براى به دست آوردن آن (زحمتى نكشيديد،) نه اسبى تاختيد و نه شترى ولى خداوند رسولان خود را بر هر كس بخواهد مسلّط مى‏سازد و خدا بر هر چيز توانا است! (6)


مَا أَفَاءَ الله‌ُ عَلَي‌ رَسُولِه‌ِ مِن‌ْ أَهْل‌ِ الْقُرَي‌ فَلِالله‌ِ وَ لِلرَّسُول‌ِ وَ لِذِي‌ الْقُرْبَي‌ وَالْيَتَامَي‌ وَالْمَسَاكِين‌ِ وَابْن‌ِ السَّبِيل‌ِ كَيْلاَ يَكُون‌َ دُوْلَة‌ً بَيْن‌َ الْأَغْنِيَاءِ مِنْكُم‌ْ وَ مَا آتَاكُم‌ُ الرَّسُول‌ُ فَخُذُوه‌ُ وَ مَا نَهَاكُم‌ْ عَنْه‌ُ فَانْتَهُوا وَاتَّقُوا الله‌َ إِن‌َّ الله‌َ شَدِيدُ الْعِقَاب‌ِ (حشر: 7)

آنچه را خداوند از اهل اين آباديها به رسولش بازگرداند، از آن خدا و رسول و خويشاوندان او، و يتيمان و مستمندان و در راه ماندگان است، تا (اين اموال عظيم) در ميان ثروتمندان شما دست به دست نگردد! آنچه را رسول خدا براى شما آورده بگيريد (و اجرا كنيد)، و از آنچه نهى كرده خوددارى نماييد و از (مخالفت) خدا بپرهيزيد كه خداوند كيفرش شديد است! (7)


وَالَّذِين‌َ تَبَوَّءُوا الدَّارَ وَالْإِيمَان‌َ مِنْ‌ قَبْلِهِم‌ْ يُحِبُّون‌َ مَن‌ْ هَاجَرَ إِلَيْهِم‌ْ وَ لاَ يَجِدُون‌َ فِي‌ صُدُورِهِم‌ْ حَاجَة‌ً مِمَّا أُوتُوا وَ يُؤْثِرُون‌َ عَلَي‌ أَنْفُسِهِم‌ْ وَ لَوْ كَان‌َ بِهِم‌ْ خَصَاصَة‌ٌ وَ مَنْ‌ يُوق‌َ شُح‌َّ نَفْسِه‌ِ فَأُولَئِك‌َ هُم‌ُ الْمُفْلِحُون‌َ (حشر: 9)

و براى كسانى است كه در اين سرا [سرزمين مدينه‏] و در سراى ايمان پيش از مهاجران مسكن گزيدند و كسانى را كه به سويشان هجرت كنند دوست مى‏دارند، و در دل خود نيازى به آنچه به مهاجران داده شده احساس نمى‏كنند و آنها را بر خود مقدّم مى‏دارند هر چند خودشان بسيار نيازمند باشند كسانى كه از بخل و حرص نفس خويش باز داشته شده‏اند رستگارانند! (9)


كَمَثَل‌ِ الشَّيْطَان‌ِ إِذْ قَال‌َ لِلْإِنْسَان‌ِ اكْفُرْ فَلَمَّا كَفَرَ قَال‌َ إِنِّي‌ بَرِي‌ءٌ مِنْك‌َ إِنِّي‌ أَخَاف‌ُ الله‌َ رَب‌َّ الْعَالَمِين‌َ (حشر: 16)

كار آنها همچون شيطان است كه به انسان گفت: «كافر شو (تا مشكلات تو را حل كنم)!» امّا هنگامى كه كافر شد گفت: «من از تو بيزارم، من از خداوندى كه پروردگار عالميان است بيم دارم!» (16)


فَكَان‌َ عَاقِبَتَهُمَا أَنَّهُمَا فِي‌ النَّارِ خَالِدَيْن‌ِ فِيهَا وَ ذَلِك‌َ جَزَاءُ الظَّالِمِين‌َ (حشر: 17)

سرانجام كارشان اين شد كه هر دو در آتش دوزخ خواهند بود، جاودانه در آن مى‏مانند و اين است كيفر ستمكاران! (17)


وَ لاَ تَكُونُوا كَالَّذِين‌َ نَسُوا الله‌َ فَأَنْسَاهُم‌ْ أَنْفُسَهُم‌ْ أُولَئِك‌َ هُم‌ُ الْفَاسِقُون‌َ (حشر: 19)

و همچون كسانى نباشيد كه خدا را فراموش كردند و خدا نيز آنها را به «خود فراموشى» گرفتار كرد، آنها فاسقانند. (19)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا لاَ تَتَّخِذُوا عَدُوِّي‌ وَ عَدُوَّكُم‌ْ أَوْلِيَاءَ تُلْقُون‌َ إِلَيْهِمْ‌ بِالْمَوَدَّة‌ِ وَ قَدْ كَفَرُوا بِمَا جَاءَكُمْ‌ مِن‌َ الْحَق‌ِّ يُخْرِجُون‌َ الرَّسُول‌َ وَ إِيَّاكُم‌ْ أَنْ‌ تُؤْمِنُوا بِالله‌ِ رَبِّكُم‌ْ إِنْ‌ كُنْتُمْ‌ خَرَجْتُم‌ْ جِهَادَاً فِي‌ سَبِيلي‌ وَابْتِغَاءَ مَرْضَاتِي‌ تُسِرُّون‌َ إِلَيْهِمْ‌ بِالْمَوَدَّة‌ِ وَ أَنَا أَعْلَم‌ُ بِمَا أَخْفَيْتُم‌ْ وَ مَا أَعْلَنْتُم‌ْ وَ مَنْ‌ يَفْعَلْه‌ُ مِنْكُم‌ْ فَقَدْ ضَل‌َّ سَوَاءَ السَّبِيل‌ِ (ممتحنه: 1)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! دشمن من و دشمن خودتان را دوست نگيريد! شما نسبت به آنان اظهار محبّت مى‏كنيد، در حالى كه آنها به آنچه از حقّ براى شما آمده كافر شده‏اند و رسول اللَّه و شما را به خاطر ايمان به خداوندى كه پروردگار همه شماست از شهر و ديارتان بيرون مى‏رانند اگر شما براى جهاد در راه من و جلب خشنوديم هجرت كرده‏ايد (پيوند دوستى با آنان برقرار نسازيد!) شما مخفيانه با آنها رابطه دوستى برقرار مى‏كنيد در حالى كه من به آنچه پنهان يا آشكار مى‏سازيد از همه داناترم! و هر كس از شما چنين كارى كند، از راه راست گمراه شده است! (1)


لَقَدْ كَان‌َ لَكُم‌ْ فِيهِم‌ْ أُسْوَة‌ٌ حَسَنَة‌ٌ لِمَنْ‌ كَان‌َ يَرْجُو الله‌َ وَالْيَوْم‌َ الْآخِرَ وَ مَنْ‌ يَتَوَل‌َّ فَإِن‌َّ الله‌َ هُوَ الْغَنِي‌ُّ الْحَمِيدُ (ممتحنه: 6)

(آرى) براى شما در زندگى آنها اسوه حسنه (و سرمشق نيكويى) بود، براى كسانى كه اميد به خدا و روز قيامت دارند و هر كس سرپيچى كند به خويشتن ضرر زده است، زيرا خداوند بى‏نياز و شايسته ستايش است! (6)


إِنَّمَا يَنْهَاكُم‌ُ الله‌ُ عَن‌ِ الَّذِين‌َ قَاتَلُوكُم‌ْ فِي‌ الدِّين‌ِ وَ أَخْرَجُوكُمْ‌ مِنْ‌ دِيَارِكُم‌ْ وَ ظَاهَرُوا عَلَي‌ إِخْرَاجِكُم‌ْ أَنْ‌ تَوَلَّوْهُم‌ْ وَ مَنْ‌ يَتَوَلَّهُم‌ْ فَأُولَئِك‌َ هُم‌ُ الظَّالِمُون‌َ (ممتحنه: 9)

تنها شما را از دوستى و رابطه با كسانى نهى مى‏كند كه در امر دين با شما پيكار كردند و شما را از خانه هايتان بيرون راندند يا به بيرون‏راندن شما كمك كردند و هر كس با آنان رابطه دوستى داشته باشد ظالم و ستمگر است! (9)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا إِذَا جَاءَكُم‌ُ الْمُؤْمِنَات‌ُ مُهَاجِرَات‌ٍ فَامْتَحِنُوهُن‌َّ الله‌ُ أَعْلَم‌ُ بِإِيمَانِهِن‌َّ فَإِن‌ْ عَلِمْتُمُوهُن‌َّ مُؤْمِنَات‌ٍ فَلاَ تَرْجِعُوهُن‌َّ إِلَي‌ الْكُفَّارِ لاَ هُن‌َّ حِل‌ٌّ لَهُم‌ْ وَ لاَ هُم‌ْ يَحِلُّون‌َ لَهُن‌َّ وَ آتُوهُمْ‌ مَا أَنْفَقُوا وَ لاَ جُنَاح‌َ عَلَيْكُم‌ْ أَنْ‌ تَنْكِحُوهُن‌َّ إِذَا آتَيْتُمُوهُن‌َّ أُجُورَهُن‌َّ وَ لاَ تُمْسِكُوا بِعِصَم‌ِ الْكَوَافِرِ وَاسْأَلُوا مَا أَنْفَقْتُم‌ْ وَلْيَسْأَلُوا مَا أَنْفَقُوا ذَلِكُم‌ْ حُكْم‌ُ الله‌ِ يَحْكُم‌ُ بَيْنَكُم‌ْ وَالله‌ُ عَلِيم‌ٌ حَكِيم‌ٌ (ممتحنه: 10)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! هنگامى كه زنان باايمان بعنوان هجرت نزد شما آيند، آنها را آزمايش كنيد- خداوند به ايمانشان آگاهتر است- هر گاه آنان را مؤمن يافتيد، آنها را بسوى كفّار بازنگردانيد نه آنها براى كفّار حلالند و نه كفّار براى آنها حلال و آنچه را همسران آنها (براى ازدواج با اين زنان) پرداخته‏اند به آنان بپردازيد و گناهى بر شما نيست كه با آنها ازدواج كنيد هر گاه مَهرشان را به آنان بدهيد و هرگز زنان كافر را در همسرى خود نگه نداريد (و اگر كسى از زنان شما كافر شد و به بلاد كفر فرار كرد،) حق داريد مَهرى را كه پرداخته‏ايد مطالبه كنيد همان‏گونه كه آنها حق دارند مهر زنانشان را كه از آنان جدا شده‏اند) از شما مطالبه كنند اين حكم خداوند است كه در ميان شما حكم مى‏كند، و خداوند دانا و حكيم است! (10)


وَ إِنْ‌ فَاتَكُم‌ْ شَيْ‌ءٌ مِن‌ْ أَزْوَاجِكُم‌ْ إِلَي‌ الْكُفَّارِ فَعَاقَبْتُم‌ْ فَآتُوا الَّذِين‌َ ذَهَبَت‌ْ أَزْوَاجُهُمْ‌ مِثْل‌َ مَا أَنْفَقُوا وَاتَّقُوا الله‌َ الَّذِي‌ أَنْتُمْ‌ بِه‌ِ مُؤْمِنُون‌َ (ممتحنه: 11)

و اگر بعضى از همسران شما از دستتان بروند (و به سوى كفار بازگردند) و شما در جنگى بر آنان پيروز شديد و غنايمى گرفتيد، به كسانى كه همسرانشان رفته‏اند، همانند مهرى را كه پرداخته‏اند بدهيد و از (مخالفت) خداوندى كه همه به او ايمان داريد بپرهيزيد! (11)


يَا أَيُّهَا النَّبِي‌ُّ إِذَا جَاءَك‌َ الْمُؤْمِنَات‌ُ يُبَايِعْنَك‌َ عَلَي‌ أَنْ‌ لاَ يُشْرِكْن‌َ بِالله‌ِ شَيْءً وَ لاَ يَسْرِقْن‌َ وَ لاَ يَزْنِين‌َ وَ لاَ يَقْتُلْن‌َ أَوْلاَدَهُن‌َّ وَ لاَ يَأْتِين‌َ بِبُهْتَان‌ٍ يَفْتَرِينَه‌ُ بَيْن‌َ أَيْدِيهِن‌َّ وَ أَرْجُلِهِن‌َّ وَ لاَ يَعْصِينَك‌َ فِي‌ مَعْرُوف‌ٍ فَبَايِعْهُن‌َّ وَاسْتَغْفِرْ لَهُن‌َّ الله‌َ إِن‌َّ الله‌َ غَفُورٌ رَحِيم‌ٌ (ممتحنه: 12)

اى پيامبر! هنگامى كه زنان مؤمن نزد تو آيند و با تو بيعت كنند كه چيزى را شريك خدا قرار ندهند، دزدى و زنا نكنند، فرزندان خود را نكشند، تهمت و افترايى پيش دست و پاى خود نياورند و در هيچ كار شايسته‏اى مخالفت فرمان تو نكنند، با آنها بيعت كن و براى آنان از درگاه خداوند آمرزش بطلب كه خداوند آمرزنده و مهربان است! (12)


وَ إِذْ قَال‌َ مُوسَي‌ لِقَوْمِه‌ِ يَا قَوْم‌ِ لِم‌َ تُؤْذُونَنِي‌ وَ قَدْ تَعْلَمُون‌َ أَنِّي‌ رَسُول‌ُ الله‌ِ إِلَيْكُم‌ْ فَلَمَّا زَاغُوا أَزَاغ‌َ الله‌ُ قُلُوبَهُم‌ْ وَالله‌ُ لاَ يَهْدِي‌ الْقَوْم‌َ الْفَاسِقِين‌َ (صف: 5)

(به ياد آوريد) هنگامى را كه موسى به قومش گفت: «اى قوم من! چرا مرا آزار مى‏دهيد با اينكه مى‏دانيد من فرستاده خدا به سوى شما هستم؟!» هنگامى كه آنها از حق منحرف شدند، خداوند قلوبشان را منحرف ساخت و خدا فاسقان را هدايت نمى‏كند! (5)


وَ إِذْ قَال‌َ عِيسَي‌ ابْن‌ُ مَرْيَم‌َ يَا بَنِي‌ إِسْرَائِيل‌َ إِنِّي‌ رَسُول‌ُ الله‌ِ إِلَيْكُمْ‌ مُصَدِّقَاً لِمَا بَيْن‌َ يَدَي‌َّ مِن‌َ التَّوْرَاة‌ِ وَ مُبَشِّرَاً بِرَسُول‌ٍ يَأْتِي‌ مِنْ‌ بَعْدِي‌ اسْمُه‌ُ أَحْمَدُ فَلَمَّا جَاءَهُمْ‌ بِالْبَيِّنَات‌ِ قَالُوا هَذَا سِحْرٌ مُبِين‌ٌ (صف: 6)

و (به ياد آوريد) هنگامى را كه عيسى بن مريم گفت: «اى بنى اسرائيل! من فرستاده خدا به سوى شما هستم در حالى كه تصديق‏كننده كتابى كه قبل از من فرستاده شده [تورات‏] مى‏باشم، و بشارت‏دهنده به رسولى كه بعد از من مى‏آيد و نام او احمد است!» هنگامى كه او [احمد] با معجزات و دلايل روشن به سراغ آنان آمد، گفتند: «اين سحرى است آشكار»! (6)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا كُونُوا أَنْصَارَ الله‌ِ كَمَا قَال‌َ عِيسَي‌ ابْن‌ُ مَرْيَم‌َ لِلْحَوَارِيِّين‌َ مَن‌ْ أَنْصَارِي‌ إِلَي‌ الله‌ِ قَال‌َ الْحَوَارِيُّون‌َ نَحْن‌ُ اَنصَارُ الله‌ِ فَآمَنَتْ‌ طَائِفَة‌ٌ مِن‌ْ بَنِي‌ إِسْرَائِيل‌َ وَ كَفَرَتْ‌ طَائِفَة‌ٌ فَأَيَّدْنَا الَّذِين‌َ آمَنُوا عَلَي‌ عَدُوِّهِم‌ْ فَأَصْبَحُوا ظَاهِرِين‌َ (صف: 14)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! ياوران خدا باشيد همان‏گونه كه عيسى بن مريم به حواريون گفت: «چه كسانى در راه خدا ياوران من هستند؟!» حواريون گفتند: «ما ياوران خدائيم» در اين هنگام گروهى از بنى اسرائيل ايمان آوردند و گروهى كافر شدند ما كسانى را كه ايمان آورده بودند در برابر دشمنانشان تأييد كرديم و سرانجام بر آنان پيروز شدند! (14)


قُلْ‌ يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ هَادُوا إِنْ‌ زَعَمْتُم‌ْ أَنَّكُم‌ْ أَوْلِيَاءُ لِالله‌ِ مِنْ‌ دُون‌ِ النَّاس‌ِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْت‌َ إِنْ‌ كُنْتُم‌ْ صَادِقِين‌َ (جمعه: 6)

بگو: «اى يهوديان! اگر گمان مى‏كنيد كه (فقط) شما دوستان خدائيد نه ساير مردم، پس آرزوى مرگ كنيد اگر راست مى‏گوييد (تا به لقاى محبوبتان برسيد)!» (6)


قُل‌ْ إِن‌َّ الْمَوْت‌َ الَّذِي‌ تَفِرُّون‌َ مِنْه‌ُ فَإِنَّه‌ُ مُلاَقِيكُم‌ْ ثُم‌َّ تُرَدُّون‌َ إِلَي‌ عَالِم‌ِ الْغَيْب‌ِ وَالشَّهَادَة‌ِ فَيُنَبِّئُكُمْ‌ بِمَا كُنْتُم‌ْ تَعْمَلُون‌َ (جمعه: 8)

بگو: «اين مرگى كه از آن فرار مى‏كنيد سرانجام با شما ملاقات خواهد كرد سپس به سوى كسى كه داناى پنهان و آشكار است بازگردانده مى‏شويد آن گاه شما را از آنچه انجام مى‏داديد خبر مى‏دهد!» (8)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا إِذَا نُودِي‌َ لِلصَّلاَة‌ِ مِنْ‌ يَوْم‌ِ الْجُمُعَة‌ِ فَاسْعَوْا إِلَي‌ ذِكْرِ الله‌ِ وَ ذَرُوا الْبَيْع‌َ ذَلِكُم‌ْ خَيْرٌ لَكُم‌ْ إِنْ‌ كُنْتُم‌ْ تَعْلَمُون‌َ (جمعه: 9)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! هنگامى كه براى نماز روز جمعه اذان گفته شود، به سوى ذكر خدا بشتابيد و خريد و فروش را رها كنيد كه اين براى شما بهتر است اگر مى‏دانستيد! (9)


فَإِذَا قُضِيَت‌ِ الصَّلاَة‌ُ فَانْتَشِرُوا فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَابْتَغُوا مِنْ‌ فَضْل‌ِ الله‌ِ وَاذْكُرُوا الله‌َ كَثِيرَاً لَعَلَّكُم‌ْ تُفْلِحُون‌َ (جمعه: 10)

و هنگامى كه نماز پايان گرفت (شما آزاديد) در زمين پراكنده شويد و از فضل خدا بطلبيد، و خدا را بسيار ياد كنيد شايد رستگار شويد! (10)


اتَّخَذُوا أَيْمَانَهُم‌ْ جُنَّة‌ً فَصَدُّوا عَنْ‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ إِنَّهُم‌ْ سَاءَ مَا كَانُوا يَعْمَلُون‌َ (منافقون: 2)

آنها سوگندهايشان را سپر ساخته‏اند تا مردم را از راه خدا باز دارند، و كارهاى بسيار بدى انجام مى‏دهند! (2)


ذَلِك‌َ بِأَنَّهُم‌ْ آمَنُوا ثُم‌َّ كَفَرُوا فَطُبِع‌َ عَلَي‌ قُلُوبِهِم‌ْ فَهُم‌ْ لاَ يَفْقَهُون‌َ (منافقون: 3)

اين بخاطر آن است كه نخست ايمان آوردند سپس كافر شدند از اين رو بر دلهاى آنان مهر نهاده شده، و حقيقت را درك نمى‏كنند! (3)


وَ إِذَا رَأَيْتَهُم‌ْ تُعْجِبُك‌َ أَجْسَامُهُم‌ْ وَ إِنْ‌ يَقُولُوا تَسْمَع‌ْ لِقَوْلِهِم‌ْ كَأَنَّهُمْ‌ خُشُب‌ٌ مُسَنَّدَة‌ٌ يَحْسَبُون‌َ كُل‌َّ صَيْحَة‌ٍ عَلَيْهِم‌ْ هُم‌ُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُم‌ْ قَاتَلَهُم‌ُ الله‌ُ أَنَّي‌ يُؤْفَكُون‌َ (منافقون: 4)

هنگامى كه آنها را مى‏بينى، جسم و قيافه آنان تو را در شگفتى فرو مى‏برد و اگر سخن بگويند، به سخنانشان گوش فرا مى‏دهى اما گويى چوبهاى خشكى هستند كه به ديوار تكيه داده شده‏اند! هر فريادى از هر جا بلند شود بر ضد خود مى‏پندارند آنها دشمنان واقعى تو هستند، پس از آنان بر حذر باش! خداوند آنها را بكشد، چگونه از حق منحرف مى‏شوند؟! (4)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا لاَ تُلْهِكُم‌ْ أَمْوَالُكُم‌ْ وَ لاَ أَوْلاَدُكُم‌ْ عَنْ‌ ذِكْرِ الله‌ِ وَ مَنْ‌ يَفْعَل‌ْ ذَلِك‌َ فَأُولَئِك‌َ هُم‌ُ الْخَاسِرُون‌َ (منافقون: 9)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! اموال و فرزندانتان شما را از ياد خدا غافل نكند! و كسانى كه چنين كنند، زيانكارانند! (9)


وَ أَنْفِقُوا مِنْ‌ مَا رَزَقْنَاكُمْ‌ مِنْ‌ قَبْل‌ِ أَنْ‌ يَأْتِي‌َ أَحَدَكُم‌ُ الْمَوْت‌ُ فَيَقُول‌َ رَب‌ِّ لَوْلاَ أَخَّرْتَنِي‌ إِلَي‌ أَجَل‌ٍ قَرِيب‌ٍ فَأَصَّدَّق‌َ وَ أَكُنْ‌ مِن‌َ الصَّالِحِين‌َ (منافقون: 10)

از آنچه به شما روزى داده‏ايم انفاق كنيد، پيش از آنكه مرگ يكى از شما فرا رسد و بگويد: «پروردگارا! چرا (مرگ) مرا مدت كمى به تأخير نينداختى تا (در راه خدا) صدقه دهم و از صالحان باشم؟!» (10)


هُوَ الَّذِي‌ خَلَقَكُم‌ْ فَمِنْكُم‌ْ كَافِرٌ وَ مِنْكُمْ‌ مُؤْمِن‌ٌ وَالله‌ُ بِمَا تَعْمَلُون‌َ بَصِيرٌ (تغابن: 2)

او كسى است كه شما را آفريد (و به شما آزادى و اختيار داد) گروهى از شما كافريد و گروهى مؤمن و خداوند به آنچه انجام مى‏دهيد بيناست! (2)


خَلَق‌َ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌َ بِالْحَق‌ِّ وَ صَوَّرَكُم‌ْ فَأَحْسَن‌َ صُوَرَكُم‌ْ وَ إِلَيْه‌ِ الْمَصِيرُ (تغابن: 3)

آسمانها و زمين را بحق آفريد و شما را (در عالم جنين) تصوير كرد، تصويرى زيبا و دلپذير و سرانجام (همه) بسوى اوست. (3)


أَلَم‌ْ يَأْتِكُم‌ْ نَبَأُ الَّذِين‌َ كَفَرُوا مِنْ‌ قَبْل‌ُ فَذَاقُوا وَبَال‌َ أَمْرِهِم‌ْ وَ لَهُم‌ْ عَذَاب‌ٌ أَلِيم‌ٌ (تغابن: 5)

آيا خبر كسانى كه پيش از اين كافر شدند به شما نرسيده است؟! (آرى) آنها طعم كيفر گناهان بزرگ خود را چشيدند و عذاب دردناك براى آنهاست! (5)


ذَلِك‌َ بِأَنَّه‌ُ كَانَتْ‌ تَأْتِيهِم‌ْ رُسُلُهُمْ‌ بِالْبَيِّنَات‌ِ فَقَالُوا أَبَشَرٌ يَهْدُونَنَا فَكَفَرُوا وَ تَوَلَّوْا وَاسْتَغْنَي‌ الله‌ُ وَالله‌ُ غَنِي‌ٌّ حمِيدٌ (تغابن: 6)

اين بخاطر آن است كه رسولان آنها (پيوسته) با دلايل روشن به سراغشان مى‏آمدند، ولى آنها (از روى كبر و غرور) گفتند: «آيا بشرهايى (مثل ما) مى‏خواهند ما را هدايت كنند؟!» از اين رو كافر شدند و روى برگرداندند و خداوند (از ايمان و طاعتشان) بى نياز بود، و خدا غنى و شايسته ستايش است! (6)


فَآمِنُوا بِالله‌ِ وَ رَسُولِه‌ِ وَالنُّورِ الَّذِي‌ أَنْزَلْنَا وَالله‌ُ بِمَا تَعْمَلُون‌َ خَبِيرٌ (تغابن: 8)

حال كه چنين است، به خدا و رسول او و نورى كه نازل كرده‏ايم ايمان بياوريد و بدانيد خدا به آنچه انجام مى‏دهيد آگاه است! (8)


وَ أَطِيعُوا الله‌َ وَ أَطِيعُوا الرَّسُول‌َ فَإِنْ‌ تَوَلَّيْتُم‌ْ فَإِنَّمَا عَلَي‌ رسُولِنَا الْبَلاَغ‌ُ الْمُبِين‌ُ (تغابن: 12)

اطاعت كنيد خدا را، و اطاعت كنيد پيامبر را و اگر روى‏گردان شويد، رسول ما جز ابلاغ آشكار وظيفه‏اى ندارد! (12)


الله‌ُ لاَ إِله‌َ إِلاَّ هُوَ وَ عَلَي‌ الله‌ِ فَلْيَتَوَكَّل‌ِ الْمُؤْمِنُون‌َ (تغابن: 13)

خداوند كسى است كه هيچ معبودى جز او نيست، و مؤمنان بايد فقط بر او توكل كنند! (13)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنوا إِن‌َّ مِن‌ْ أَزْوَاجِكُم‌ْ وَ أَوْلاَدِكُم‌ْ عَدُوَّاً لَكُم‌ْ فَاحْذَرُوهُم‌ْ وَ إِنْ‌ تَعْفُوا وَ تَصْفَحُوا وَ تَغْفِرُوا فَإِن‌َّ الله‌َ غَفُورٌ رَحِيم‌ٌ (تغابن: 14)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! بعضى از همسران و فرزندانتان دشمنان شما هستند، از آنها بر حذر باشيد و اگر عفو كنيد و چشم بپوشيد و ببخشيد، (خدا شما را مى‏بخشد) چرا كه خداوند بخشنده و مهربان است! (14)


فَاتَّقُوا الله‌َ مَا اسْتَطَعْتُم‌ْ وَاسْمَعُوا وَ أَطِيعُوا وَ أَنْفِقُوا خَيرَاً لِأَنْفُسِكُم‌ْ وَ مَنْ‌ يُوق‌َ شُح‌َّ نَفْسِه‌ِ فَأُولَئِك‌َ هُم‌ُ الْمُفْلِحُون‌َ (تغابن: 16)

پس تا مى‏توانيد تقواى الهى پيشه كنيد و گوش دهيد و اطاعت نماييد و انفاق كنيد كه براى شما بهتر است و كسانى كه از بخل و حرص خويشتن مصون بمانند رستگارانند! (16)


يَا أَيُّهَا النَّبِي‌ُّ إِذَا طَلَّقْتُم‌ُ النِّسَاءَ فَطَلِّقُوهُن‌َّ لِعِدَّتِهِن‌َّ وَ أَحْصُوا الْعِدَّة‌َ وَاتَّقُوا الله‌َ رَبَّكُم‌ْ لاَ تُخْرِجُوهُن‌َّ مِنْ‌ بُيُوتِهِن‌َّ وَ لاَ يَخْرُجْن‌َ إِلاَّ أَنْ‌ يَأْتِين‌َ بِفَاحِشَة‌ٍ مُبَيِّنَة‌ٍ وَ تِلْك‌َ حُدُودُ الله‌ِ وَ مَن‌ يَتَعَدَّ حُدُودَ الله‌ِ فَقَدْ ظَلَم‌َ نَفْسَه‌ُ لاَ تَدْرِي‌ لَعَل‌َّ الله‌َ يُحْدِث‌ُ بَعْدَ ذَلِك‌َ أَمْرَاً (طلاق: 1)

اى پيامبر! هر زمان خواستيد زنان را طلاق دهيد، در زمان عدّه، آنها را طلاق گوييد [زمانى كه از عادت ماهانه پاك شده و با همسرشان نزديكى نكرده باشند]، و حساب عدّه را نگه داريد و از خدايى كه پروردگار شماست بپرهيزيد نه شما آنها را از خانه‏هايشان بيرون كنيد و نه آنها (در دوران عدّه) بيرون روند، مگر آنكه كار زشت آشكارى انجام دهند اين حدود خداست، و هر كس از حدود الهى تجاوز كند به خويشتن ستم كرده تو نمى‏دانى شايد خداوند بعد از اين، وضع تازه (و وسيله اصلاحى) فراهم كند! (1)


فَإِذَا بَلَغْن‌َ أَجَلَهُن‌َّ فَأَمْسِكُوهُن‌َّ بِمَعْرُوف‌ٍ أَوْ فَارِقُوهُن‌َّ بِمَعْرُوف‌ٍ وَ أَشْهِدُوا ذَوَي‌ْ عَدْل‌ٍ مِنْكُم‌ْ وَ أَقِيمُوا الشَّهَادَة‌َ لِالله‌ِ ذَلِكُم‌ْ يُوعَظ‌ُ بِه‌ِ مَنْ‌ كَان‌َ يُؤْمِن‌ُ بِالله‌ِ وَالْيَوْم‌ِ الْآخِرِ وَ مَنْ‌ يَتَّق‌ِ الله‌َ يَجْعَلْ‌ لَه‌ُ مَخْرَجَاً (طلاق: 2)

و چون عده آنها سرآمد، آنها را بطرز شايسته‏اى نگه داريد يا بطرز شايسته‏اى از آنان جدا شويد و دو مرد عادل از خودتان را گواه گيريد و شهادت را براى خدا برپا داريد اين چيزى است كه مؤمنان به خدا و روز قيامت به آن اندرز داده مى‏شوند! و هر كس تقواى الهى پيشه كند، خداوند راه نجاتى براى او فراهم مى‏كند، (2)


وَ يَرْزُقْه‌ُ مِن‌ْ حَيْث‌ُ لاَ يَحْتَسِب‌ُ وَ مَنْ‌ يَتَوَكَّل‌ْ عَلَي‌ الله‌ِ فَهُوَ حَسْبُه‌ُ إِن‌َّ الله‌َ بَالِغ‌ُ أَمْرِه‌ِ قَدْ جَعَل‌َ الله‌ُ لِكُل‌ِّ شَيْ‌ءٍ قَدْرَاً (طلاق: 3)

و او را از جايى كه گمان ندارد روزى مى‏دهد و هر كس بر خدا توكّل كند، كفايت امرش را مى‏كند خداوند فرمان خود را به انجام مى‏رساند و خدا براى هر چيزى اندازه‏اى قرار داده است! (3)


وَالاَّئِي‌ يَئِسْن‌َ مِن‌َ الْمَـحِيض‌ِ مِنْ‌ نِسَائِكُم‌ْ إِنِ‌ ارْتَبْتُم‌ْ فَعِدَّتُهُن‌َّ ثَلاَثَة‌ُ أَشْهُرٍ وَالاَّئِي‌ لَم‌ْ يَحِضْن‌َ وَ أُولاَت‌ُ الْأَحْمَال‌ِ أَجَلُهُن‌َّ أَنْ‌ يَضَعْن‌َ حَمْلَهُن‌َّ وَ مَنْ‌ يَتَّق‌ِ الله‌َ يَجْعَلْ‌ لَه‌ُ مِن‌ْ أَمْرِه‌ِ يُسْرَاً (طلاق: 4)

و از زنانتان، آنان كه از عادت ماهانه مأيوسند، اگر در وضع آنها (از نظر باردارى) شك كنيد، عده آنان سه ماه است، و همچنين آنها كه عادت ماهانه نديده‏اند و عده زنان باردار اين است كه بار خود را بر زمين بگذارند و هر كس تقواى الهى پيشه كند، خداوند كار را بر او آسان مى‏سازد! (4)


أَسْكِنُوهُن‌َّ مِن‌ْ حَيْث‌ُ سَكَنْتُمْ‌ مِنْ‌ وُجْدِكُم‌ْ وَ لاَ تُضَارُّوهُن‌َّ لِتُضَيِّقُوا عَلَيْهِن‌َّ وَ إِنْ‌ كُن‌َّ أُولاَت‌ِ حَمْل‌ٍ فَأَنْفِقُوا عَلَيْهِن‌َّ حَتَّي‌ يَضَعْن‌َ حَمْلَهُن‌َّ فَإِن‌ْ أَرْضَعْن‌َ لَكُم‌ْ فَآتُوهُن‌َّ أُجُورَهُن‌َّ وَأْتَمِرُوا بَيْنَكُمْ‌ بِمَعْرُوف‌ٍ وَ إِنْ‌ تَعَاسَرْتُم‌ْ فَسَتُرْضِع‌ُ لَه‌ُ أُخْرَي‌ (طلاق: 6)

آنها [زنان مطلّقه‏] را هر جا خودتان سكونت داريد و در توانايى شماست سكونت دهيد و به آنها زيان نرسانيد تا كار را بر آنان تنگ كنيد (و مجبور به ترك منزل شوند) و اگر باردار باشند، نفقه آنها را بپردازيد تا وضع حمل كنند و اگر براى شما (فرزند را) شير مى‏دهند، پاداش آنها را بپردازيد و (درباره فرزندان، كار را) با مشاوره شايسته انجام دهيد و اگر به توافق نرسيديد، آن ديگرى شيردادن آن بچه را بر عهده مى‏گيرد. (6)


لِيُنْفِق‌ْ ذُو سَعَة‌ٍ مِنْ‌ سَعَتِه‌ِ وَ مَنْ‌ قُدِرَ عَلَيْه‌ِ رِزْقُه‌ُ فَلْيُنْفِق‌ْ مِمَّا آتَاه‌ُ الله‌ُ لاَ يُكَلِّف‌ُ الله‌ُ نَفْسَاً إِلاَّ مَا آتَاهَا سَيَجْعَل‌ُ الله‌ُ بَعْدَ عُسْرٍ يُسْرَاً (طلاق: 7)

آنان كه امكانات وسيعى دارند، بايد از امكانات وسيع خود انفاق كنند و آنها كه تنگدستند، از آنچه كه خدا به آنها داده انفاق نمايند خداوند هيچ كس را جز به مقدار توانايى كه به او داده تكليف نمى‏كند خداوند بزودى بعد از سختيها آسانى قرار مى‏دهد! (7)


وَ كَأَيِّنْ‌ مِنْ‌ قَرْيَة‌ٍ عَتَت‌ْ عَن‌ْ أَمْرِ رَبِّهَا وَ رُسُلِه‌ِ فَحَاسَبْنَاهَا حِسَابَاً شَدِيدَاً وَ عَذَّبْنَاهَا عَذَابَاً نُكْرَاً (طلاق: 8)

چه بسيار شهرها و آباديها كه اهل آن از فرمان خدا و رسولانش سرپيچى كردند و ما بشدّت به حسابشان رسيديم و به مجازات كم‏نظيرى گرفتار ساختيم! (8)


فَذَاقَت‌ْ وَبَال‌َ أَمْرِهَا وَ كَان‌َ عَاقِبَة‌ُ أَمْرِهَا خُسْرَاً (طلاق: 9)

آنها آثار سوء كار خود را چشيدند و عاقبت كارشان خسران بود! (9)


أَعَدَّ الله‌ُ لَهُم‌ْ عَذَابَاً شَدِيدَاً فَاتَّقُوا الله‌َ يَا أُولِي‌ الْأَلْبَاب‌ِ الَّذِين‌َ آمَنُوا قَدْ أَنْزَل‌َ الله‌ُ إِلَيْكُم‌ْ ذِكْرَاً (طلاق: 10)

خداوند عذاب سختى براى آنها فراهم ساخته پس از (مخالفت فرمان) خدا بپرهيزيد اى خردمندانى كه ايمان آورده‏ايد! (زيرا) خداوند چيزى كه مايه تذكّر است بر شما نازل كرده (10)


وَ إِذْ أَسَرَّ النَّبِي‌ُّ إِلَي‌ بَعْض‌ِ أَزْوَاجِه‌ِ حَدِيثَاً فَلَمَّا نَبَأَت‌ْ بِه‌ِ وَ أَظْهَرَه‌ُ الله‌ُ عَلَيْه‌ِ عَرَّف‌َ بَعْضَه‌ُ وَ أَعْرَض‌َ عَنْ‌ بَعْض‌ٍ فَلَمَّا نَبَّأَهَا بِه‌ِ قَالَت‌ْ مَن‌ْ أَنْبَأَك‌َ هَذَا قَال‌َ نَبَّأَنِي‌َ الْعَلِيم‌ُ الْخَبِيرُ (تحريم: 3)

(به خاطر بياوريد) هنگامى را كه پيامبر يكى از رازهاى خود را به بعضى از همسرانش گفت، ولى هنگامى كه وى آن را افشا كرد و خداوند پيامبرش را از آن آگاه ساخت، قسمتى از آن را براى او بازگو كرد و از قسمت ديگر خوددارى نمود هنگامى كه پيامبر همسرش را از آن خبر داد، گفت: «چه كسى تو را از اين راز آگاه ساخت؟» فرمود: «خداوند عالم و آگاه مرا با خبر ساخت!» (3)


إِنْ‌ تَتُوبَا إِلَي‌ الله‌ِ فَقَدْ صَغَت‌ْ قُلُوبُكُمَا وَ إِنْ‌ تَظَاهَرَا عَلَيْه‌ِ فَإِن‌َّ الله‌َ هُوَ مَوْلاَه‌ُ وَ جِبْرِيل‌ُ وَ صَالِح‌ُ الْمُؤْمِنِين‌َ وَالْمَلاَئِكَة‌ُ بَعْدَ ذَلِك‌َ ظَهِيرٌ (تحريم: 4)

اگر شما (همسران پيامبر) از كار خود توبه كنيد (به نفع شماست، زيرا) دلهايتان از حق منحرف گشته و اگر بر ضدّ او دست به دست هم دهيد، (كارى از پيش نخواهيد برد) زيرا خداوند ياور اوست و همچنين جبرئيل و مؤمنان صالح، و فرشتگان بعد از آنان پشتيبان اويند. (4)


ضَرَب‌َ الله‌ُ مَثَلاً لِلَّذِين‌َ كَفَرُوا امْرَأَة‌َ نُوح‌ٍ وَامْرَأَة‌َ لُوط‌ٍ كَانَتَا تَحْت‌َ عَبْدَيْن‌ِ مِن‌ْ عِبَادِنَا صَالِحَيْن‌ِ فَخَانَتَاهُمَا فَلَم‌ْ يُغْنِيَا عَنْهُمَا مِن‌َ الله‌ِ شَيْءً وَ قِيل‌َ ادْخُلاَ النَّارَ مَع‌َ الدَّاخِلِين‌َ (تحريم: 10)

خداوند براى كسانى كه كافر شده‏اند به همسر نوح و همسر لوط مثَل زده است، آن دو تحت سرپرستى دو بنده از بندگان صالح ما بودند، ولى به آن دو خيانت كردند و ارتباط با اين دو (پيامبر) سودى به حالشان (در برابر عذاب الهى) نداشت، و به آنها گفته شد: «وارد آتش شويد همراه كسانى كه وارد مى‏شوند!» (10)


وَ مَرْيَم‌َ ابْنَت‌َ عِمْرَان‌َ الَّتِي‌ أَحْصَنَت‌ْ فَرْجَهَا فَنَفَخْنَا فِيه‌ِ مِنْ‌ رُوحِنَا وَ صَدَّقَت‌ْ بِكَلِمَات‌ِ رَبِّهَا وَ كُتُبِه‌ِ وَ كَانَت‌ْ مِن‌َ الْقَانِتِين‌َ (تحريم: 12)

و همچنين به مريم دختر عمران كه دامان خود را پاك نگه داشت، و ما را از روح خود در آن دميديم او كلمات پروردگار و كتابهايش را تصديق كرد و از مطيعان فرمان خدا بود! (12)


الَّذِي‌ خَلَق‌َ سَبْع‌َ سَماوَات‌ٍ طِبَاقَاً مَا تَرَي‌ فِي‌ خَلْق‌ِ الرَّحْمَن‌ِ مِنْ‌ تَفَاوُت‌ٍ فَارْجِع‌ِ الْبَصَرَ هَل‌ْ تَرَي‌ مِنْ‌ فُطُورٍ (ملك: 3)

همان كسى كه هفت آسمان را بر فراز يكديگر آفريد در آفرينش خداوند رحمان هيچ تضادّ و عيبى نمى‏بينى! بار ديگر نگاه كن، آيا هيچ شكاف و خللى مشاهده مى‏كنى؟! (3)


قَالُوا بَلَي‌ قَدْ جَاءَنَا نَذِيرٌ فَكَذَّبْنَا وَ قُلْنَا مَا نَزَّل‌َ الله‌ُ مِنْ‌ شَيْ‌ءٍ إِن‌ْ أَنْتُم‌ْ إِلاَّ فِي‌ ضَلاَل‌ٍ كَبِيرٍ (ملك: 9)

مى‏گويند: «آرى، بيم‏دهنده به سراغ ما آمد، ولى ما او را تكذيب كرديم و گفتيم: خداوند هرگز چيزى نازل نكرده، و شما در گمراهى بزرگى هستيد!» (9)


فَاعْتَرَفُوا بِذَنْبِهِم‌ْ فَسُحْقَاً لِأَصْحَاب‌ِ السَّعِيرِ (ملك: 11)

اينجاست كه به گناه خود اعتراف مى‏كنند دور باشند دوزخيان از رحمت خدا! (11)


هُوَ الَّذِي‌ جَعَل‌َ لَكُم‌ُ الْأَرْض‌َ ذَلُولاً فَامْشُوا فِي‌ مَنَاكِبَهَا وَ كُلُوا مِنْ‌ رِزْقِه‌ِ وَ إِلَيْه‌ِ النُّشُورُ (ملك: 15)

او كسى است كه زمين را براى شما رام كرد، بر شانه‏هاى آن راه برويد و از روزيهاى خداوند بخوريد و بازگشت و اجتماع همه به سوى اوست! (15)


أَأَمِنْتُمْ‌ مَنْ‌ فِي‌ السَّمَاءِ أَن‌ْ يَخْسِف‌َ بِكُم‌ُ الْأَرْض‌َ فَإِذَا هِي‌َ تَمُورُ (ملك: 16)

آيا خود را از عذاب كسى كه حاكم بر آسمان است در امان مى‏دانيد كه دستور دهد زمين بشكافد و شما را فرو برد و به لرزش خود ادامه دهد؟! (16)


أَم‌ْ أَمِنْتُمْ‌ مَنْ‌ فِي‌ السَّمَاءِ أَنْ‌ يُرْسِل‌َ عَلَيْكُم‌ْ حَاصِبَاً فَسَتَعْلَمُون‌َ كَيْف‌َ نَذِيرِ (ملك: 17)

يا خود را از عذاب خداوند آسمان در امان مى‏دانيد كه تندبادى پر از سنگريزه بر شما فرستد؟! و بزودى خواهيد دانست تهديدهاى من چگونه است! (17)


وَ لَقَدْ كَذَّب‌َ الَّذِين‌َ مِنْ‌ قَبْلِهِم‌ْ فَكَيْف‌َ كَان‌َ نَكِيرِ (ملك: 18)

كسانى كه پيش از آنان بودند (آيات الهى را) تكذيب كردند، امّا (ببين) مجازات من چگونه بود! (18)


أَفَمَنْ‌ يَمْشِي‌ مُكِبَّاً عَلَي‌ وَجْهِه‌ِ أَهْدَي‌ أَمْ مَنْ‌ يَمْشِي‌ سَوِيَّاً عَلَي‌ صِرَاط‌ٍ مُسْتَقِيم‌ٍ (ملك: 22)

آيا كسى كه به رو افتاده حركت مى‏كند به هدايت نزديكتر است يا كسى كه راست‏قامت در صراط مستقيم گام برمى‏دارد؟! (22)


فَلَمَّا رَأَوْه‌ُ زُلْفَة‌ً سِيْئَت‌ْ وُجُوه‌ُ الَّذِين‌َ كَفَرُوا وَ قِيل‌َ هَذَا الَّذِي‌ كُنْتُمْ‌ بِه‌ِ تَدَّعُون‌َ (ملك: 27)

هنگامى كه آن (وعده الهى) را از نزديك مى‏بينند، صورت كافران زشت و سياه مى‏گردد، و به آنها گفته مى‏شود: «اين همان چيزى است كه تقاضاى آن را داشتيد»! (27)


قُل‌ْ أَرَأَيْتُم‌ْ إِن‌ْ أَهْلَكَنِي‌َ الله‌ُ وَ مَنْ‌ مَعِي‌َ أَوْ رَحِمَنَا فَمَنْ‌ يُجِيرُ الْكَافِرِين‌َ مِن‌ْ عَذَاب‌ٍ أَلِيم‌ٍ (ملك: 28)

بگو: «به من خبر دهيد اگر خداوند مرا و تمام كسانى را كه با من هستند هلاك كند، يا مورد ترحّم قرار دهد، چه كسى كافران را از عذاب دردناك پناه مى‏دهد؟!» (28)


قُل‌ْ هُوَ الرَّحْمَن‌ُ آمَنَّا بِه‌ِ وَ عَلَيْه‌ِ تَوَكَّلْنَا فَسَتَعْلَمُون‌َ مَن‌ْ هُوَ فِي‌ ضَلاَل‌ٍ مُبِين‌ٍ (ملك: 29)

بگو: «او خداوند رحمان است، ما به او ايمان آورده و بر او توكّل كرده‏ايم و بزودى مى‏دانيد چه كسى در گمراهى آشكار است!» (29)


قُل‌ْ أَرَأَيْتُم‌ْ إِن‌ْ أَصْبَح‌َ مَاؤُكُم‌ْ غَوْرَاً فَمَنْ‌ يَأْتِيكُمْ‌ بِمَاءٍ مَعِين‌ٍ (ملك: 30)

بگو: «به من خبر دهيد اگر آبهاى (سرزمين) شما در زمين فرو رود، چه كسى مى‏تواند آب جارى و گوارا در دسترس شما قرار دهد؟!» (30)


فَسَتُبْصِرُ وَ يُبْصِرُون‌َ (قلم: 5)

و بزودى تو مى‏بينى و آنان نيز مى‏بينند، (5)


فَلاَ تُطِع‌ِ الْمُكَذِّبِين‌َ (قلم: 8)

حال كه چنين است از تكذيب‏كنندگان اطاعت مكن! (8)


وَدُّوا لَوْ تُدْهِن‌ُ فَيُدْهِنُون‌َ (قلم: 9)

آنها دوست دارند نرمش نشان دهى تا آنها (هم) نرمش نشان دهند (نرمشى توأم با انحراف از مسير حق)! (9)


فَطَاف‌َ عَلَيْهَا طَائِف‌ٌ مِنْ‌ رَبِّك‌َ وَ هُم‌ْ نَائِمُون‌َ (قلم: 19)

امّا عذابى فراگير (شب هنگام) بر (تمام) باغ آنها فرود آمد در حالى كه همه در خواب بودند، (19)


فَأَصْبَحَت‌ْ كَالصَّرِيمِ‌ (قلم: 20)

و آن باغ سرسبز همچون شب سياه و ظلمانى شد! (20)


فَتَنَادَوْا مُصْبِحِين‌َ (قلم: 21)

صبحگاهان يكديگر را صدا زدند، (21)


فَانْطَلَقُوا وَ هُم‌ْ يَتَخَافَتُون‌َ (قلم: 23)

آنها حركت كردند در حالى كه آهسته با هم مى‏گفتند:» (23)


فَلَمَّا رَأَوْهَا قَالُوا إِنَّا لَضَالُّون‌َ (قلم: 26)

هنگامى كه (وارد باغ شدند و) آن را ديدند گفتند: «حقّاً» ما گمراهيم! (26)


فَأَقْبَل‌َ بَعْضُهُم‌ْ عَلَي‌ بَعْض‌ٍ يَتَلاَوَمُون‌َ (قلم: 30)

سپس رو به يكديگر كرده به ملامت هم پرداختند، (30)


أَفَنَجْعَل‌ُ الْمُسْلِمِين‌َ كَالْمُـجْرِمِين‌َ (قلم: 35)

آيا مؤمنان را همچون مجرمان قرار مى‏دهيم؟! (35)


أَم‌ْ لَهُم‌ْ شُرَكَاءُ فَلْيَأْتُوا بِشُرَكَائِهِم‌ْ إِنْ‌ كَانُوا صَادِقِين‌َ (قلم: 41)

يا اينكه معبودانى دارند كه آنها را شريك خدا قرار داده‏اند (و براى آنان شفاعت مى‏كنند)؟! اگر راست مى‏گويند معبودان خود را بياورند! (41)


يَوْم‌َ يُكْشَف‌ُ عَنْ‌ سَاق‌ٍ وَ يُدْعَوْن‌َ إِلَي‌ السُّجُودِ فَلاَ يَسْتَطِيعُون‌َ (قلم: 42)

(به خاطر بياوريد) روزى را كه ساق پاها (از وحشت) برهنه مى‏گردد و دعوت به سجود مى‏شوند، امّا نمى‏توانند (سجود كنند). (42)


فَذَرْنِي‌ وَ مَنْ‌ يُكَذِّب‌ُ بِهَذَا الْحَدِيث‌ِ سَنَسْتَدْرِجُهُمْ‌ مِن‌ْ حَيْث‌ُ لاَ يَعْلَمُون‌َ (قلم: 44)

اكنون مرا با آنها كه اين سخن را تكذيب مى‏كنند واگذار! ما آنان را از آنجا كه نمى‏دانند به تدريج به سوى عذاب پيش مى‏بريم. (44)


أَم‌ْ تَسْأَلُهُم‌ْ أَجْرَاً فَهُمْ‌ مِنْ‌ مَغْرَم‌ٍ مُثْقَلُون‌َ (قلم: 46)

يا اينكه تو از آنها مُزدى مى‏طلبى كه پرداختش براى آنها سنگين است؟! (46)


أَم‌ْ عِنْدَهُم‌ُ الْغَيْب‌ُ فَهُم‌ْ يَكْتُبُون‌َ (قلم: 47)

يا اسرار غيب نزد آنهاست و آن را مى‏نويسند (و به يكديگر مى‏دهند)؟! (47)


فَاصْبِرْ لِحُكْم‌ِ رَبِّك‌َ وَ لاَ تَكُنْ‌ كَصَاحِب‌ِ الْحُوت‌ِ إِذْ نَادَي‌ وَ هُوَ مَكْظُوم‌ٌ (قلم: 48)

اكنون كه چنين است صبر كن و منتظر فرمان پروردگارت باش، و مانند صاحب ماهى [يونس‏] مباش (كه در تقاضاى مجازات قومش عجله كرد و گرفتار مجازات ترك اولى شد) در آن زمان كه با نهايت اندوه خدا را خواند. (48)


فَاجْتَبَاه‌ُ رَبُّه‌ُ فَجَعَلَه‌ُ مِن‌َ الصَّالِحِين‌َ (قلم: 50)

ولى پروردگارش او را برگزيد و از صالحان قرار داد! (50)


فَأَمَّا ثَمُودُ فَأُهْلِكُوا بِالطَّاغِيَة‌ِ (حاقه: 5)

امّا قوم «ثمود» با عذابى سركش هلاك شدند! (5)


وَ أَمَّا عَادٌ فَأُهْلِكُوا بِرِيح‌ٍ صَرْصَرٍ عَاتِيَة‌ٍ (حاقه: 6)

و امّا قوم «عاد» با تندبادى طغيانگر و سرد و پرصدا به هلاكت رسيدند، (6)


سَخَّرَهَا عَلَيْهِم‌ْ سَبْع‌َ لَيَال‌ٍ وَ ثَمَانِيَة‌َ أَيَّام‌ٍ حُسُومَاً فَتَرَي‌ الْقَوْم‌َ فِيهَا صَرْعَي‌ كَأَنَّهُمْ‌ أَعْجَازُ نَخْل‌ٍ خَاوِيَة‌ٍ (حاقه: 7)

(خداوند) اين تندباد بنيان‏كن را هفت شب و هشت روز پى در پى بر آنها مسلّط ساخت، (و اگر آنجا بودى) مى‏ديدى كه آن قوم همچون تنه‏هاى پوسيده و تو خالى درختان نخل در ميان اين تند باد روى زمين افتاده و هلاك شده‏اند! (7)


فَهَل‌ْ تَرَي‌ لَهُمْ‌ مِنْ‌ بَاقِيَة‌ٍ (حاقه: 8)

آيا كسى از آنها را باقى مى‏بينى؟! (8)


فَعَصَوْا رَسُول‌َ رَبِّهِم‌ْ فَأَخَذَهُم‌ْ أَخْذَة‌ً رَابِيَة‌ً (حاقه: 10)

و با فرستاده پروردگارشان مخالفت كردند و خداوند (نيز) آنها را به عذاب شديدى گرفتار ساخت! (10)


فَإِذَا نُفِخ‌َ فِي‌ الصُّورِ نَفْخَة‌ٌ وَاحِدَة‌ٌ (حاقه: 13)

به محض اينكه يك بار در «صور» دميده شود، (13)


وَ حُمِلَت‌ِ الْأَرْض‌ُ وَالْجِبَال‌ُ فَدُكَّتَا دَكَّة‌ً وَاحِدَة‌ً (حاقه: 14)

و زمين و كوه‏ها از جا برداشته شوند و يكباره در هم كوبيده و متلاشى گردند، (14)


فَيَوْمَئِذٍ وَقَعَت‌ِ الْوَاقِعَة‌ُ (حاقه: 15)

در آن روز «واقعه عظيم» روى مى‏دهد، (15)


وَانشَقَّت‌ِ السَّمَاءُ فَهِي‌َ يَوْمَئِذٍ وَاهِيَة‌ٌ (حاقه: 16)

و آسمان از هم مى‏شكافد و سست مى‏گردد و فرومى‏ريزد! (16)


فَأَمَّا مَن‌ْ أُوتِي‌َ كِتَابَه‌ُ بِيَمينِه‌ِ فَيَقُول‌ُ هَاؤُم‌ُ اقْرَءُوا كِتَابِيَه‌ْ (حاقه: 19)

پس كسى كه نامه اعمالش را به دست راستش دهند (از شدّت شادى و مباهات) فرياد مى‏زند كه: « (اى اهل محشر!) نامه اعمال مرا بگيريد و بخوانيد! (19)


فَهُوَ فِي‌ عِيشَة‌ٍ رَاضِيَة‌ٍ (حاقه: 21)

او در يك زندگى (كاملًا) رضايتبخش قرار خواهد داشت، (21)


وَ أَمَّا مَن‌ْ أُوتِي‌َ كِتَابَه‌ُ بِشِمالِه‌ِ فَيَقُول‌ُ يَا لَيْتَنِي‌ لَم‌ْ أُوت‌َ كِتَابِيَه‌ْ (حاقه: 25)

امّا كسى كه نامه اعمالش را به دست چپش بدهند مى‏گويد: «اى كاش هرگز نامه اعمالم را به من نمى‏دادند. (25)


خُذُوه‌ُ فَغُلُّوه‌ُ (حاقه: 30)

او را بگيريد و دربند و زنجيرش كنيد! (30)


ثُم‌َّ فِي‌ سِلْسِلَة‌ٍ ذَرْعُهَا سَبْعُون‌َ ذِرَاعَاً فَاسْلُكُوه‌ُ (حاقه: 32)

بعد او را به زنجيرى كه هفتاد ذراع است ببنديد (32)


فَلَيْس‌َ لَه‌ُ الْيَوْم‌َ هَهُنَا حَمِيم‌ٌ (حاقه: 35)

از اين رو امروز هم در اينجا يار مهربانى ندارد، (35)


فَلاَ أُقْسِم‌ُ بِمَا تُبْصِرُون‌َ (حاقه: 38)

سوگند به آنچه مى‏بينيد، (38)


فَمَا مِنْكُمْ‌ مِن‌ْ أَحَدٍ عَنْه‌ُ حَاجِزِين‌َ (حاقه: 47)

و هيچ كس از شما نمى‏توانست از (مجازات) او مانع شود! (47)


فَسَبِّح‌ْ بِاسْم‌ِ رَبِّك‌َ الْعَظِيم‌ِ (حاقه: 52)

حال كه چنين است به نام پروردگار بزرگت تسبيح گوى! (52)


فَاصْبِرْ صَبْرَاً جَمِيلاً (معارج: 5)

پس صبر جميل پيشه كن، (5)


وَ جَمَع‌َ فَأَوْعَي‌ (معارج: 18)

و (همچنين آنها كه) اموال را جمع و ذخيره كردند! (18)


إِلاَّ عَلَي‌ أَزْوَاجِهِم‌ْ أَوْ مَا مَلَكَت‌ْ أَيْمَانُهُم‌ْ فَإِنَّهُم‌ْ غَيْرُ مَلُومِين‌َ (معارج: 30)

جز با همسران و كنيزان (كه در حكم همسرند آميزش ندارند)، چرا كه در بهره‏گيرى از اينها مورد سرزنش نخواهند بود! (30)


فَمَن‌ِ ابْتَغَي‌ وَرَاءَ ذَلِك‌َ فَأُولَئِك‌َ هُم‌ُ الْعَادُون‌َ (معارج: 31)

و هر كس جز اينها را طلب كند، متجاوز است! (31)


فَمَا ل‌ِ الَّذِين‌َ كَفَرُوا قِبَلَك‌َ مُهْطِعِين‌َ (معارج: 36)

اين كافران را چه مى‏شود كه با سرعت نزد تو مى‏آيند ... (36)


فَلاَ أُقْسِم‌ُ بِرَب‌ِّ الْمَشَارِق‌ِ وَالْمَغَارِب‌ِ إِنَّا لَقَادِرُون‌َ (معارج: 40)

سوگند به پروردگار مشرقها و مغربها كه ما قادريم ... (40)


فَذَرْهُم‌ْ يَخُوضُوا وَ يَلْعَبُوا حَتَّي‌ يُلاَقُوا يَوْمَهُم‌ُ الَّذِي‌ يُوعَدُون‌َ (معارج: 42)

آنان را به حال خود واگذار تا در باطل خود فروروند و بازى كنند تا زمانى كه روز موعود خود را ملاقات نمايند! (42)


فَلَم‌ْ يَزِدْهُم‌ْ دُعَائِي‌ إِلاَّ فِرَارَاً (نوح: 6)

امّا دعوت من چيزى جز فرار از حقّ بر آنان نيفزود! (6)


فَقُلْت‌ُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُم‌ْ إِنَّه‌ُ كَان‌َ غَفَّارَاً (نوح: 10)

به آنها گفتم: «از پروردگار خويش آمرزش بطلبيد كه او بسيار آمرزنده است ... (10)


مِمَّا خَطِيئاتِهِم‌ْ أُغْرِقُوا فَأُدْخِلُوا نَارَاً فَلَم‌ْ يَجِدُوا لَهُمْ‌ مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ أَنصَارَاً (نوح: 25)

(آرى، سرانجام) همگى بخاطر گناهانشان غرق شدند و در آتش دوزخ وارد گشتند، و جز خدا ياورانى براى خود نيافتند! (25)


قُل‌ْ أُوحِي‌َ إِلَيَّ‌ أَنَّه‌ُ اسْتَمَع‌َ نَفَرٌ مِن‌َ الْجِن‌ِّ فَقَالُوا إِنَّا سَمِعْنَا قُرْآنَاً عَجَبَاً (جن: 1)

بگو: به من وحى شده است كه جمعى از جنّ به سخنانم گوش فرا داده‏اند، سپس گفته‏اند: «ما قرآن عجيبى شنيده‏ايم ... (1)


يَهْدِي‌ إِلَي‌ الرُّشْدِ فَآمَنَّا بِه‌ِ وَ لَن‌ْ نُشْرِك‌َ بِرَبِّنَا أَحَدَاً (جن: 2)

كه به راه راست هدايت مى‏كند، پس ما به آن ايمان آورده‏ايم و هرگز كسى را شريك پروردگارمان قرار نمى‏دهيم! (2)


وَ أَنَّه‌ُ كَان‌َ رِجَال‌ٌ مِن‌َ الْإِنْس‌ِ يَعُوذُون‌َ بِرِجَال‌ٍ مِن‌َ الْجِن‌ِّ فَزَادُوهُم‌ْ رَهَقَاً (جن: 6)

و اينكه مردانى از بشر به مردانى از جنّ پناه مى‏بردند، و آنها سبب افزايش گمراهى و طغيانشان مى‏شدند! (6)


وَ أَنَّا لَمَسْنَا السَّمَاءَ فَوَجَدْنَاهَا مُلِئَت‌ْ حَرَسَاً شَدِيدَاً وَ شُهُبَاً (جن: 8)

و اينكه ما آسمان را جستجو كرديم و همه را پر از محافظان قوىّ و تيرهاى شهاب يافتيم! (8)


وَ أَنَّا كُنَّا نَقْعُدُ مِنْهَا مَقَاعِدَ لِلسَّمْع‌ِ فَمَنْ‌ يَسْتَمِع‌ِ الْآن‌َ يَجِدْ لَه‌ُ شِهَابَاً رَصَدَاً (جن: 9)

و اينكه ما پيش از اين به استراق سمع در آسمانها مى‏نشستيم امّا اكنون هر كس بخواهد استراق سمع كند، شهابى را در كمين خود مى‏يابد! (9)


وَ أَنَّا لَمَّا سَمِعْنَا الْهُدَي‌ آمَنَّا بِه‌ِ فَمَنْ‌ يُؤْمِنْ‌ بِرَبِّه‌ِ فَلاَ يَخَاف‌ُ بَخْسَاً وَ لاَ رَهَقَاً (جن: 13)

و اينكه ما هنگامى كه هدايت قرآن را شنيديم به آن ايمان آورديم و هر كس به پروردگارش ايمان بياورد، نه از نقصان مى‏ترسد و نه از ظلم! (13)


وَ أَنَّا مِنَّا الْمُسْلِمُون‌َ وَ مِنَّا الْقَاسِطُون‌َ فَمَن‌ْ أَسْلَم‌َ فَأُولَئِك‌َ تَحَرَّوْا رَشَدَاً (جن: 14)

و اينكه گروهى از ما مسلمان و گروهى ظالمند هر كس اسلام را اختيار كند راه راست را برگزيده است، (14)


وَ أَمَّا الْقَاسِطُون‌َ فَكَانُوا لِجَهَنَّم‌َ حَطَبَاً (جن: 15)

و امّا ظالمان آتشگيره و هيزم دوزخند! (15)


وَ أَن‌َّ الْمَسَاجِدَ لِالله‌ِ فَلاَ تَدْعُوا مَع‌َ الله‌ِ أَحَدَاً (جن: 18)

و اينكه مساجد از آن خداست، پس هيچ كس را با خدا نخوانيد! (18)


إِلاَّ بَلاَغَاً مِن‌َ الله‌ِ وَ رِسَالاتِه‌ِ وَ مَنْ‌ يَعْص‌ِ الله‌َ وَ رَسُولَه‌ُ فَإِن‌َّ لَه‌ُ نَارَ جَهَنَّم‌َ خَالِدِين‌َ فِيهَا أَبَدَاً (جن: 23)

تنها وظيفه من ابلاغ از سوى خدا و رساندن رسالات اوست و هر كس نافرمانى خدا و رسولش كند، آتش دوزخ از آن اوست و جاودانه در آن مى‏مانند! (23)


حَتَّي‌ إِذَا رَأَوْا مَا يُوعَدُون‌َ فَسَيَعْلَمُون‌َ مَن‌ْ أَضْعَف‌ُ نَاصِرَاً وَ أَقَل‌ُّ عَدَدَاً (جن: 24)

(اين كار شكنى كفّار هم چنان ادامه مى‏يابد) تا آنچه را به آنها وعده داده شده ببينند آن گاه مى‏دانند چه كسى ياورش ضعيفتر و جمعيّتش كمتر است! (24)


عَالِم‌ُ الْغَيْب‌ِ فَلاَ يُظْهِرُ عَلَي‌ غَيْبِه‌ِ أَحَدَاً (جن: 26)

داناى غيب اوست و هيچ كس را بر اسرار غيبش آگاه نمى‏سازد، (26)


إِلاَّ مَن‌ِ ارْتَضَي‌ مِنْ‌ رَسُول‌ٍ فَإِنَّه‌ُ يَسْلُك‌ُ مِنْ‌ بَيْن‌ِ يَدَيْه‌ِ وَ مِن‌ْ خَلْفِه‌ِ رَصَدَاً (جن: 27)

مگر رسولانى كه آنان را برگزيده و مراقبينى از پيش رو و پشت سر براى آنها قرار مى‏دهد ... (27)


رَب‌ُّ الْمَشْرِق‌ِ وَالْمَغْرِب‌ِ لاَ إِله‌َ إِلاَّ هُوَ فَاتَّخِذْه‌ُ وَكِيلاً (مزمل: 9)

همان پروردگار شرق و غرب كه معبودى جز او نيست، او را نگاهبان و وكيل خود انتخاب كن، (9)


فَعَصَي‌ فِرْعَوْن‌ُ الرَّسُول‌َ فَأَخْذْنَاه‌ُ أَخْذَاً وَبِيلاً (مزمل: 16)

(ولى) فرعون به مخالفت و نافرمانى آن رسول برخاست، و ما او را سخت مجازات كرديم! (16)


فَكَيْف‌َ تَتَّقُون‌َ إِنْ‌ كَفَرْتُم‌ْ يَوْمَاً يَجْعَل‌ُ الْوِلْدَان‌َ شِيبَاً (مزمل: 17)

شما (نيز) اگر كافر شويد، چگونه خود را (از عذاب الهى) بر كنار مى‏داريد؟! در آن روز كه كودكان را پير مى‏كند، (17)


إِن‌َّ هَذِه‌ِ تَذْكِرَة‌ٌ فَمَنْ‌ شَاءَ اتَّخَذَ إِلَي‌ رَبِّه‌ِ سَبِيلاً (مزمل: 19)

اين هشدار و تذكّرى است، پس هر كس بخواهد راهى به سوى پروردگارش برمى‏گزيند! (19)


إِن‌َّ رَبَّك‌َ يَعْلَم‌ُ أَنَّك‌َ تَقُوم‌ُ أَدْنَي‌ مِنْ‌ ثُلُثَي‌ِ اللَّيْل‌ِ وَ نِصْفَه‌ُ وَ ثُلُثَه‌ُ وَ طائِفَة‌ٌ مِن‌َ الَّذِين‌َ مَعَك‌َ وَالله‌ُ يُقَدِّرُ اللَّيْل‌َ وَالنَّهَارَ عَلِم‌َ أَنْ‌ لَن‌ْ تُحْصُوه‌ُ فَتَاب‌َ عَلَيْكُم‌ْ فَاقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَ مِن‌َ الْقُرآن‌ِ عَلِم‌َ أَنْ‌ سَيَكُون‌ُ مِنْكُمْ‌ مَرْضَي‌ وَ آخَرُون‌َ يَضْرِبُون‌َ فِي‌ الْأَرْض‌ِ يَبْتَغُون‌َ مِنْ‌ فَضْل‌ِ الله‌ِ وَ آخَرُون‌َ يُقَاتِلُون‌َ فِي‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ فَاقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَ مِنْه‌ُ وَ أَقِيمُوا الصَّلاَة‌َ وَ آتُوا الزَّكَاة‌َ وَ أَقْرِضُوا الله‌َ قَرْضَاً حَسَنَاً وَ مَا تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ‌ مِن‌ْ خَيْرٍ تَجِدُوه‌ُ عِنْدَ الله‌ِ هُوَ خَيْرَاً وَ أَعْظَم‌َ أَجْرَاً وَاسْتَغْفِرُوا الله‌َ إِن‌َّ الله‌َ غَفُورٌ رَحِيم‌ٌ (مزمل: 20)

پروردگارت مى‏داند كه تو و گروهى از آنها كه با تو هستند نزديك دو سوم از شب يا نصف يا ثلث آن را به پا مى‏خيزند خداوند شب و روز را اندازه‏گيرى مى‏كند او مى‏داند كه شما نمى‏توانيد مقدار آن را (به دقّت) اندازه‏گيرى كنيد (براى عبادت كردن)، پس شما را بخشيد اكنون آنچه براى شما ميسّر است قرآن بخوانيد او مى‏داند بزودى گروهى از شما بيمار مى‏شوند، و گروهى ديگر براى به دست آوردن فضل الهى (و كسب روزى) به سفر مى‏روند، و گروهى ديگر در راه خدا جهاد مى‏كنند (و از تلاوت قرآن بازمى‏مانند)، پس به اندازه‏اى كه براى شما ممكن است از آن تلاوت كنيد و نماز را بر پا داريد و زكات بپردازيد و به خدا «قرض الحسنه» دهيد [در راه او انفاق نماييد] و (بدانيد) آنچه را از كارهاى نيك براى خود از پيش مى‏فرستيد نزد خدا به بهترين وجه و بزرگترين پاداش خواهيد يافت و از خدا آمرزش بطلبيد كه خداوند آمرزنده و مهربان است! (20)


قُم‌ْ فَأَنْذِرْ (مدثر: 2)

برخيز و انذار كن (و عالميان را بيم ده)، (2)


وَ رَبَّك‌َ فَكَبِّرْ (مدثر: 3)

و پروردگارت را بزرگ بشمار، (3)


وَ ثِيَابَك‌َ فَطَهِّرْ (مدثر: 4)

و لباست را پاك كن، (4)


وَالرُّجْزَ فَاهْجُرْ (مدثر: 5)

و از پليدى دورى كن، (5)


وَ لِرَبِّك‌َ فَاصْبِرْ (مدثر: 7)

و بخاطر پروردگارت شكيبايى كن! (7)


فَإِذَا نُقِرَ فِي‌ النَّاقُورِ (مدثر: 8)

هنگامى كه در «صور» دميده شود، (8)


فَذَلِك‌َ يَوْمَئِذٍ يَوْم‌ٌ عَسِيرٌ (مدثر: 9)

آن روز، روز سختى است، (9)


فَقُتِل‌َ كَيْف‌َ قَدَّرَ (مدثر: 19)

مرگ بر او باد! چگونه (براى مبارزه با حق) مطلب را آماده كرد! (19)


فَقَال‌َ إِن‌ْ هَذَا إِلاَّ سِحْرٌ يُؤْثَرُ (مدثر: 24)

و سرانجام گفت: «اين (قرآن) چيزى جز افسون و سحرى همچون سحرهاى پيشينيان نيست! (24)


فَمَا تَنْفَعُهُم‌ْ شَفَاعَة‌ُ الشَّافِعِين‌َ (مدثر: 48)

از اين رو شفاعت شفاعت‏كنندگان به حال آنها سودى نمى‏بخشد. (48)


فَمَا لَهُم‌ْ عَن‌ِ التَّذْكِرَة‌ِ مُعْرِضِين‌َ (مدثر: 49)

چرا آنها از تذكّر روى گردانند؟! (49)


فَمَنْ‌ شَاءَ ذَكَرَه‌ُ (مدثر: 55)

هر كس بخواهد از آن پند مى‏گيرد (55)


فَإِذَا بَرِق‌َ الْبَصَرُ (قيامة: 7)

(بگو:) در آن هنگام كه چشمها از شدّت وحشت به گردش درآيد، (7)


فَإِذَا قَرَأْنَاه‌ُ فَاتَّبِع‌ْ قُرْآنَه‌ُ (قيامة: 18)

پس هر گاه آن را خوانديم، از خواندن آن پيروى كن! (18)


فَلاَ صَدَّق‌َ وَ لاَ صَلَّي‌ (قيامة: 31)

(در آن روز گفته مى‏شود:) او هرگز ايمان نياورد و نماز نخواند، (31)


أَوْلَي‌ لَك‌َ فَأَوْلَي‌ (قيامة: 34)

(با اين اعمال) عذاب الهى براى تو شايسته‏تر است، شايسته‏تر! (34)


ثُم‌َّ أَوْلَي‌ لَك‌َ فَأَوْلَي‌ (قيامة: 35)

سپس عذاب الهى براى تو شايسته‏تر است، شايسته‏تر! (35)


ثُم‌َّ كَان‌َ عَلَقَة‌ً فَخَلَق‌َ فَسَوَّي‌ (قيامة: 38)

سپس بصورت خون بسته در آمد، و خداوند او را آفريد و موزون ساخت، (38)


فَجَعَل‌َ مِنْه‌ُ الزَّوْجَيْن‌ِ الذَّكَرَ وَالْأُنْثَي‌ (قيامة: 39)

و از او دو زوج مرد و زن آفريد! (39)


إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنْسَان‌َ مِنْ‌ نُطْفَة‌ٍ أَمْشَاج‌ٍ نَبْتَلِيه‌ِ فَجَعَلْنَاه‌ُ سَمِيعَاً بَصِيرَاً (انسان: 2)

ما انسان را از نطفه مختلطى آفريديم، و او را مى‏آزماييم (بدين جهت) او را شنوا و بينا قرار داديم! (2)


فَوَقَاهُم‌ُ الله‌ُ شَرَّ ذَلِك‌َ الْيَوْم‌ِ وَ لَقَّاهُم‌ْ نَضْرَة‌ً وَ سُرُورَاً (انسان: 11)

(بخاطر اين عقيده و عمل) خداوند آنان را از شرّ آن روز نگه مى‏دارد و آنها را مى‏پذيرد در حالى كه غرق شادى و سرورند! (11)


فَاصْبِرْ لِحُكْم‌ِ رَبِّك‌َ وَ لاَ تُطِع‌ْ مِنْهُم‌ْ آثِمَاً أَوْ كَفُورَاً (انسان: 24)

پس در (تبليغ و اجراى) حكم پروردگارت شكيبا (و با استقامت) باش، و از هيچ گنهكار يا كافرى از آنان اطاعت مكن! (24)


وَ مِن‌َ اللَّيْل‌ِ فَاسْجُدْ لَه‌ُ وَ سَبِّحْه‌ُ لَيْلاً طَوِيلاً (انسان: 26)

و در شبانگاه براى او سجده كن، و مقدارى طولانى از شب، او را تسبيح گوى! (26)


إِن‌َّ هَذِه‌ِ تَذْكِرَة‌ٌ فَمَنْ‌ شَاءَ اتَّخَذَ إِلَي‌ رَبِّه‌ِ سَبِيلاً (انسان: 29)

اين يك تذكر و يادآورى است، و هر كس بخواهد (با استفاده از آن) راهى به سوى پروردگارش برمى‏گزيند! (29)


فَالْعَاصِفَاتِ عَصْفَاً (مرسلات: 2)

و آنها كه همچون تند باد حركت مى‏كنند، (2)


فَالْفَارِقَاتِ فَرْقَاً (مرسلات: 4)

و آنها كه جدا مى‏كنند، (4)


فَالْمُلْقِيَاتِ ذِكْرَاً (مرسلات: 5)

و سوگند به آنها كه آيات بيدارگر (الهى) را (به انبيا) القا مى‏نمايند، (5)


فَإِذَا النُّجُوم‌ُ طُمِسَت‌ْ (مرسلات: 8)

در آن هنگام كه ستارگان محو و تاريك شوند، (8)


فَجَعَلْنَاه‌ُ فِي‌ قَرَارٍ مَكِين‌ٍ (مرسلات: 21)

سپس آن را در قرارگاهى محفوظ و آماده قرار داديم، (21)


فَقَدَرْنَا فَنِعْم‌َ الْقَادِرُون‌َ (مرسلات: 23)

ما قدرت بر اين كار داشتيم، پس ما قدرتمند خوبى هستيم (و امر معاد براى ما آسان است)! (23)


وَ لاَ يُؤْذَن‌ُ لَهُم‌ْ فَيَعْتَذِرُون‌َ (مرسلات: 36)

و به آنها اجازه داده نمى‏شود كه عذرخواهى كنند! (36)


فَإِنْ‌ كَان‌َ لَكُم‌ْ كَيْدٌ فَكِيدُون‌ِ (مرسلات: 39)

اگر چاره‏اى در برابر من (براى فرار از چنگال مجازات) داريد انجام دهيد! (39)


فَبِأَي‌ِّ حَدِيث‌ٍ بَعْدَه‌ُ يُؤْمِنُون‌َ (مرسلات: 50)

(و اگر آنها به اين قرآن ايمان نمى‏آورند) پس به كدام سخن بعد از آن ايمان مى‏آورند؟! (50)


يَوْم‌َ يُنْفَخ‌ُ فِي‌ الصُّورِ فَتَأْتُون‌َ أَفْوَاجَاً (نبأ: 18)

روزى كه در «صور» دميده مى‏شود و شما فوج فوج (به محشر) مى‏آييد! (18)


وَ فُتِحَت‌ِ السَّمَاءُ فَكَانَت‌ْ أَبْوَابَاً (نبأ: 19)

و آسمان گشوده مى‏شود و بصورت درهاى متعددى درمى‏آيد! (19)


وَ سُيِّرَت‌ِ الْجِبال‌ُ فَكَانَت‌ْ سَرَابَاً (نبأ: 20)

و كوه‏ها به حركت درمى‏آيد و بصورت سرابى مى‏شود! (20)


فَذُوقُوا فَلَن‌ْ نَزِيدَكُم‌ْ إِلاَّ عَذَابَاً (نبأ: 30)

پس بچشيد كه چيزى جز عذاب بر شما نمى‏افزاييم! (30)


ذَلِك‌َ الْيَوْم‌ُ الْحَق‌ُّ فَمَنْ‌ شَاءَ اتَّخَذَ إِلَي‌ رَبِّه‌ِ مَآبَاً (نبأ: 39)

آن روز حق است هر كس بخواهد راهى به سوى پروردگارش برمى‏گزيند! (39)


فَالسَّابِقَات‌ِ سَبْقَاً (نازعات: 4)

و سپس بر يكديگر سبقت مى‏گيرند، (4)


فَالْمُدَبِّرَات‌ِ أَمْرَاً (نازعات: 5)

و آنها كه امور را تدبير مى‏كنند! (5)


فَإِنَّمَا هِي‌َ زَجْرَة‌ٌ وَاحِدَة‌ٌ (نازعات: 13)

ولى (بدانيد) اين بازگشت تنها با يك صيحه عظيم است! (13)


فَإِذَا هُمْ‌ بِالسَّاهِرَة‌ِ (نازعات: 14)

ناگهان همگى بر عرصه زمين ظاهر مى‏گردند! (14)


فَقُل‌ْ هَلْ‌ لَك‌َ إِلَي‌ أَن‌ْ تَزَكَّي‌ (نازعات: 18)

و به او بگو: «آيا مى‏خواهى پاكيزه شوى؟! (18)


وَ أَهْدِيَك‌َ إِلَي‌ رَبِّك‌َ فَتَخْشَي‌ (نازعات: 19)

و من تو را به سوى پروردگارت هدايت كنم تا از او بترسى (و گناه نكنى)؟!» (19)


فَأَرَاه‌ُ الْآيَة‌َ الْكُبْرَي‌ (نازعات: 20)

سپس موسى بزرگترين معجزه را به او نشان داد! (20)


فَكَذَّب‌َ وَ عَصَي‌ (نازعات: 21)

امّا او تكذيب و عصيان كرد! (21)


فَحَشَرَ فَنَادَي‌ (نازعات: 23)

و ساحران را جمع كرد و مردم را دعوت نمود، (23)


فَقَال‌َ أَنَا رَبُّكُم‌ُ الْأَعْلَي‌ (نازعات: 24)

و گفت: «من پروردگار برتر شما هستم!» (24)


فَأَخَذَه‌ُ الله‌ُ نَكَال‌َ الْآخِرَة‌ِ وَالْأُولَي‌ (نازعات: 25)

از اين رو خداوند او را به عذاب آخرت و دنيا گرفتار ساخت! (25)


رَفَع‌َ سَمْكَهَا فَسَوَّاهَا (نازعات: 28)

سقف آن را برافراشت و آن را منظّم ساخت، (28)


فَإِذَا جَاءَت‌ِ الطَّامَّة‌ُ الْكُبْرَي‌ (نازعات: 34)

هنگامى كه آن حادثه بزرگ رخ دهد، (34)


فَأَمَّا مَنْ‌ طَغَي‌ (نازعات: 37)

امّا آن كسى كه طغيان كرده، (37)


فَإِن‌َّ الْجَحِيم‌َ هِي‌َ الْمَأْوَي‌ (نازعات: 39)

مسلّماً دوزخ جايگاه اوست! (39)


فَإِن‌َّ الْجَنَّة‌َ هِي‌َ الْمَأْوَي‌ (نازعات: 41)

قطعاً بهشت جايگاه اوست! (41)


أَوْ يَذَّكَّرُ فَتَنْفَعَه‌ُ الذِّكْرَي‌ (عبس: 4)

يا متذكّر گردد و اين تذكّر به حال او مفيد باشد! (4)


فَأَنْت‌َ لَه‌ُ تَصَدَّي‌ (عبس: 6)

تو به او روى مى‏آورى، (6)


فَأَنْت‌َ عَنْه‌ُ تَلَهَّي‌ (عبس: 10)

تو از او غافل مى‏شوى! (10)


فَمَنْ‌ شَاءَ ذَكَرَه‌ُ (عبس: 12)

و هر كس بخواهد از آن پند مى‏گيرد! (12)


مِنْ‌ نُطْفَة‌ٍ خَلَقَه‌ُ فَقَدَّرَه‌ُ (عبس: 19)

او را از نطفه ناچيزى آفريد، سپس اندازه‏گيرى كرد و موزون ساخت، (19)


ثُم‌َّ أَمَاتَه‌ُ فَأَقْبَرَه‌ُ (عبس: 21)

بعد او را ميراند و در قبر پنهان نمود، (21)


فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسَان‌ُ إِلَي‌ طَعَامِه‌ِ (عبس: 24)

انسان بايد به غذاى خويش (و آفرينش آن) بنگرد! (24)


فَأَنْبَتْنَا فِيهَا حَبَّاً (عبس: 27)

و در آن دانه‏هاى فراوانى رويانديم، (27)


فَإِذَا جَاءَت‌ِ الصَّاخَّة‌ُ (عبس: 33)

هنگامى كه آن صداى مهيب [صيحه رستاخيز] بيايد، (كافران در اندوه عميقى فرومى‏روند)! (33)


فَلاَ أُقْسِم‌ُ بِالْخُنَّس‌ِ (تكوير: 15)

سوگند به ستارگانى كه بازمى‏گردند، (15)


فَأَيْن‌َ تَذْهَبُون‌َ (تكوير: 26)

پس به كجا مى‏رويد؟! (26)


الَّذِي‌ خَلَقَك‌َ فَسَوَّاك‌َ فَعَدَلَك‌َ (انفطار: 7)

همان خدايى كه تو را آفريد و سامان داد و منظّم ساخت، (7)


خِتَامُه‌ُ مِسْك‌ٌ وَ فِي‌ ذَلِك‌َ فَلْيَتَنَافَس‌ِ الْمُتَنَافِسُون‌َ (مطففين: 26)

مهرى كه بر آن نهاده شده از مشك است و در اين نعمتهاى بهشتى راغبان بايد بر يكديگر پيشى گيرند! (26)


فَالْيَوْم‌َ الَّذِين‌َ آمَنُوا مِن‌َ الْكُفَّارِ يَضْحَكُون‌َ (مطففين: 34)

ولى امروز مؤمنان به كفار مى‏خندند، (34)


يَا أَيُّهَا الْإِنْسَان‌ُ إِنَّك‌َ كَادِح‌ٌ إِلَي‌ رَبِّك‌َ كَدْحَاً فَمُلاَقِيه‌ِ (انشقاق: 6)

اى انسان! تو با تلاش و رنج بسوى پروردگارت مى‏روى و او را ملاقات خواهى كرد! (6)


فَأَمَّا مَن‌ْ أُوتِي‌َ كِتَابَه‌ُ بِيَمِينِه‌ِ (انشقاق: 7)

پس كسى كه نامه اعمالش به دست راستش داده شود، (7)


فَسَوْف‌َ يُحَاسَب‌ُ حِسَابَاً يَسِيرَاً (انشقاق: 8)

بزودى حساب آسانى براى او مى‏شود، (8)


فَسَوْف‌َ يَدْعُو ثُبُورَاً (انشقاق: 11)

بزودى فرياد مى‏زند واى بر من كه هلاك شدم! (11)


فَلاَ أُقْسِم‌ُ بِالشَّفَق‌ِ (انشقاق: 16)

سوگند به شفق، (16)


فَمَا لَهُم‌ْ لاَ يُؤْمِنُون‌َ (انشقاق: 20)

پس چرا آنان ايمان نمى‏آورند؟! (20)


فَبَشِّرْهُمْ‌ بِعَذَاب‌ٍ أَلِيم‌ٍ (انشقاق: 24)

پس آنها را به عذابى دردناك بشارت ده! (24)


إِن‌َّ الَّذِين‌َ فَتَنُوا الْمُؤْمِنِين‌َ وَالْمُؤْمِنَات‌ِ ثُم‌َّ لَم‌ْ يَتُوبُوا فَلَهُم‌ْ عَذَاب‌ُ جَهَنَّم‌َ وَ لَهُم‌ْ عَذَاب‌ُ الْحَرِيق‌ِ (بروج: 10)

كسانى كه مردان و زنان باايمان را شكنجه دادند سپس توبه نكردند، براى آنها عذاب دوزخ و عذاب آتش سوزان است! (10)


فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسَان‌ُ مِم‌َّ خُلِق‌َ (طارق: 5)

انسان بايد بنگرد كه از چه چيز آفريده شده است! (5)


فَمَا لَه‌ُ مِنْ‌ قُوَّة‌ٍ وَ لاَ نَاصِرٍ (طارق: 10)

و براى او هيچ نيرو و ياورى نيست! (10)


فَمَهِّل‌ِ الْكَافِرِين‌َ أَمْهِلْهُم‌ْ رُوَيْدَاً (طارق: 17)

حال كه چنين است كافران را (فقط) اندكى مهلت ده (تا سزاى اعمالشان را ببينند)! (17)


الَّذِي‌ خَلَق‌َ فَسَوَّي‌ (اعلي: 2)

همان خداوندى كه آفريد و منظم كرد، (2)


وَالَّذِي‌ قَدَّرَ فَهَدَي‌ (اعلي: 3)

و همان كه اندازه‏گيرى كرد و هدايت نمود، (3)


فَجَعَلَه‌ُ غُثَاءً أَحْوَي‌ (اعلي: 5)

سپس آن را خشك و تيره قرار داد! (5)


سَنُقْرِئُك‌َ فَلاَ تَنْسَي‌ (اعلي: 6)

ما بزودى (قرآن را) بر تو مى‏خوانيم و هرگز فراموش نخواهى كرد، (6)


فَذَكِّرْ إِنْ‌ نَفَعَت‌ِ الذِّكْرَي‌ (اعلي: 9)

پس تذكّر ده اگر تذكّر مفيد باشد! (9)


وَ ذَكَرَ اسْم‌َ رَبِّه‌ِ فَصَلَّي‌ (اعلي: 15)

و (آن كه) نام پروردگارش را ياد كرد سپس نماز خواند! (15)


أَفَلاَ يَنْظُرُون‌َ إِلَي‌ الْإِبِل‌ِ كَيْف‌َ خُلِقَت‌ْ (غاشيه: 17)

آيا آنان به شتر نمى‏نگرند كه چگونه آفريده شده است؟! (17)


فَذَكِّرْ إِنَّمَا أَنْت‌َ مُذَكِّرٌ (غاشيه: 21)

پس تذكّر ده كه تو فقط تذكّر دهنده‏اى! (21)


فَيُعَذِّبُه‌ُ الله‌ُ الْعَذَاب‌َ الْأَكْبَرَ (غاشيه: 24)

كه خداوند او را به عذاب بزرگ مجازات مى‏كند! (24)


فَأَكْثَرُوا فِيهَا الْفَسَادَ (فجر: 12)

و فساد فراوان در آنها به بار آوردند (12)


فَصَب‌َّ عَلَيْهِم‌ْ رَبُّك‌َ سَوْط‌َ عَذَاب‌ٍ (فجر: 13)

به همين سبب خداوند تازيانه عذاب را بر آنان فرو ريخت! (13)


فَأَمَّا الْإِنْسَان‌ُ إِذَا مَا ابْتَلاَه‌ُ رَبُّه‌ُ فَأَكْرَمَه‌ُ وَ نَعَّمَه‌ُ فَيَقُول‌ُ رَبِّي‌ أَكْرَمَن‌ِ (فجر: 15)

امّا انسان هنگامى كه پروردگارش او را براى آزمايش، اكرام مى‏كند و نعمت مى‏بخشد (مغرور مى‏شود و) مى‏گويد: «پروردگارم مرا گرامى داشته است!» (15)


وَ أَمَّا إِذَا مَا ابْتَلاَه‌ُ فَقَدَرَ عَلَيْه‌ِ رِزْقَه‌ُ فَيَقُول‌ُ رَبِّي‌ أَهَانَن‌ِ (فجر: 16)

و امّا هنگامى كه براى امتحان، روزيش را بر او تنگ مى‏گيرد (مأيوس مى‏شود و) مى‏گويد: «پروردگارم مرا خوار كرده است!» (16)


فَيَوْمَئِذٍ لاَ يُعَذِّب‌ُ عَذَابَه‌ُ أَحَدٌ (فجر: 25)

در آن روز هيچ كس همانند او [خدا] عذاب نمى‏كند، (25)


فَادْخُلِي‌ فِي‌ عِبَادِي‌ (فجر: 29)

پس در سلك بندگانم درآى، (29)


فَلاَ اقْتَحَم‌َ الْعَقَبَة‌َ (بلد: 11)

ولى او از آن گردنه مهمّ نگذشت! (11)


فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَ تَقْوَاهَا (شمس: 8)

سپس فجور و تقوا (شرّ و خيرش) را به او الهام كرده است، (8)


فَقَال‌َ لَهُم‌ْ رَسُول‌ُ الله‌ِ نَاقَة‌َ الله‌ِ وَ سُقْيَاهَا (شمس: 13)

و فرستاده الهى [صالح‏] به آنان گفت: «ناقه خدا [همان شترى كه معجزه الهى بود] را با آبشخورش واگذاريد (و مزاحم آن نشويد)!» (13)


فَكَذَّبُوه‌ُ فَعَقَرُوهَا فَدَمْدَم‌َ عَلَيْهِم‌ْ رَبُّهُمْ‌ بِذَنْبِهِم‌ْ فَسَوَّاهَا (شمس: 14)

ولى آنها او را تكذيب و ناقه را پى كردند (و به هلاكت رساندند) از اين رو پروردگارشان آنها (و سرزمينشان) را بخاطر گناهانشان در هم كوبيد و با خاك يكسان و صاف كرد! (14)


فَأَمَّا مَن‌ْ أَعْطَي‌ وَاتَّقَي‌ (ليل: 5)

امّا آن كس كه (در راه خدا) انفاق كند و پرهيزگارى پيش گيرد، (5)


فَسَنُيَسِّرُه‌ُ لِلْيُسْرَي‌ (ليل: 7)

ما او را در مسير آسانى قرار مى‏دهيم! (7)


فَسَنُيَسِّرُه‌ُ لِلْعُسْرَي‌ (ليل: 10)

بزودى او را در مسير دشوارى قرار مى‏دهيم (10)


فَأَنْذَرْتُكُم‌ْ نَارَاً تَلَظَّي‌ (ليل: 14)

و من شما را از آتشى كه زبانه مى‏كشد بيم مى‏دهم، (14)


وَ لَسَوْف‌َ يُعْطِيك‌َ رَبُّك‌َ فَتَرْضَي‌ (ضحي: 5)

و بزودى پروردگارت آن قدر به تو عطا خواهد كرد كه خشنود شوى! (5)


أَلَم‌ْ يَجِدْك‌َ يَتِيمَاً فَآوَي‌ (ضحي: 6)

آيا او تو را يتيم نيافت و پناه داد؟! (6)


وَ وَجَدَك‌َ ضَالاًّ فَهَدَي‌ (ضحي: 7)

و تو را گمشده يافت و هدايت كرد، (7)


وَ وَجَدَك‌َ عَائِلاً فَأَغْنَي‌ (ضحي: 8)

و تو را فقير يافت و بى‏نياز نمود، (8)


فَأَمَّا الْيَتِيم‌َ فَلاَ تَقْهَرْ (ضحي: 9)

حال كه چنين است يتيم را تحقير مكن، (9)


وَ أَمَّا السَّائِل‌َ فَلاَ تَنْهَرْ (ضحي: 10)

و سؤال كننده را از خود مران، (10)


وَ أَمَّا بِنِعْمَة‌ِ رَبِّك‌َ فَحَدِّث‌ْ (ضحي: 11)

و نعمتهاى پروردگارت را بازگو كن! (11)


فَإِن‌َّ مَع‌َ الْعُسْرِ يُسْرَاً (شرح: 5)

به يقين با (هر) سختى آسانى است! (5)


فَإِذَا فَرَغْت‌َ فَانْصَب‌ْ (شرح: 7)

پس هنگامى كه از كار مهمّى فارغ مى‏شوى به مهم ديگرى پرداز، (7)


وَ إِلَي‌ رَبِّك‌َ فَارْغَبْ‌ (شرح: 8)

و به سوى پروردگارت توجّه كن! (8)


إِلاَّ الَّذِين‌َ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَات‌ِ فَلَهُم‌ْ أَجْرٌ غَيْرُ مَمْنُون‌ٍ (تين: 6)

مگر كسانى كه ايمان آورده و اعمال صالح انجام داده‏اند كه براى آنها پاداشى تمام نشدنى است! (6)


فَمَا يُكَذِّبُك‌َ بَعْدُ بِالدِّين‌ِ (تين: 7)

پس چه چيز سبب مى‏شود كه بعد از اين همه (دلايل روشن) روز جزا را انكار كنى؟! (7)


فَلْيَدْع‌ُ نَادِيَه‌ُ (علق: 17)

سپس هر كه را مى‏خواهد صدا بزند (تا ياريش كند)! (17)


فَمَنْ‌ يَعْمَل‌ْ مِثْقَال‌َ ذَرَّة‌ٍ خَيْرَاً يَرَه‌ُ (زلزلة: 7)

پس هر كس هموزن ذرّه‏اى كار خير انجام دهد آن را مى‏بيند! (7)


فَالْمُورِيَات‌ِ قَدْحَاً (عاديات: 2)

و سوگند به افروزندگان جرقه آتش (در برخورد سمهايشان با سنگهاى بيابان)، (2)


فَالْمُغِيرَات‌ِ صُبْحَاً (عاديات: 3)

و سوگند به هجوم آوران سپيده دم (3)


فَأَثَرْن‌َ بِه‌ِ نَقْعَاً (عاديات: 4)

كه گرد و غبار به هر سو پراكندند، (4)


فَوَسَطْن‌َ بِه‌ِ جَمْعَاً (عاديات: 5)

و (ناگهان) در ميان دشمن ظاهر شدند، (5)


أَفَلاَ يَعْلَم‌ُ إِذَا بُعْثِرَ مَا فِي‌ الْقُبُورِ (عاديات: 9)

آيا نمى‏داند در آن روز كه تمام كسانى كه در قبرها هستند برانگيخته مى‏شوند، (9)


فَأَمَّا مَنْ‌ ثَقُلَت‌ْ مَوَازِينُه‌ُ (قارعه: 6)

امّا كسى كه (در آن روز) ترازوهاى اعمالش سنگين است، (6)


فَهُوَ فِي‌ عِيشَة‌ٍ رَاضِيَة‌ٍ (قارعه: 7)

در يك زندگى خشنودكننده خواهد بود! (7)


فَأُمُّه‌ُ هَاوِيَة‌ٌ (قارعه: 9)

پناهگاهش «هاويه» [دوزخ‏] است! (9)


فَجَعَلَهُم‌ْ كَعَصْف‌ٍ مَأْكُول‌ٍ (فيل: 5)

سرانجام آنها را همچون كاه خورده‏شده (و متلاشى) قرار داد! (5)


فَلْيَعْبُدُوا رَب‌َّ هَذَا الْبَيْت‌ِ (قريش: 3)

پس (بشكرانه اين نعمت بزرگ) بايد پروردگار اين خانه را عبادت كنند، (3)


فَذَلِك‌َ الَّذِي‌ يَدُع‌ُّ الْيَتِيم‌َ (ماعون: 2)

او همان كسى است كه يتيم را با خشونت مى‏راند، (2)


فَوَيْل‌ٌ لِلْمُصَلِّين‌َ (ماعون: 4)

پس واى بر نمازگزارانى كه ... (4)


فَصَل‌ِّ لِرَبِّك‌َ وَانْحَرْ (كوثر: 2)

پس براى پروردگارت نماز بخوان و قربانى كن! (2)


فَسَبِّح‌ْ بِحَمْدِ رَبِّك‌َ وَاسْتَغْفِرْه‌ُ إِنَّه‌ُ كَان‌َ تَوَّابَاً (نصر: 3)

پروردگارت را تسبيح و حمد كن و از او آمرزش بخواه كه او بسيار توبه‏پذير است! (3)



پدیدآورنده : دکتر صادق فرازی
همکاران : مرحمت زینالی ، فاطمه فرازی و روح الله فرازی
طراحی و پیاده سازی سایت : مهندس حسن زینالی


Email :
info@quran-mojam.ir

Tel :
09378764435


تماس با ما  ¦  درباره ما

کلیه حقوق وب سایت محفوظ بوده واستفاده از مطالب آن با ذکر منبع بلا مانع است