فهرست الفبایی




388.«حرف» عَلَي [1444]
بر / بالای / ...
آیات

صِرَاط‌َ الَّذِين‌َ أَنْعَمْت‌َ عَلَيْهِم‌ْ غَيْرِ الْمَغْضُوب‌ِ عَلَيْهِم‌ْ وَ لاَ الضَّالِّين‌َ (فاتحه: 7)

راه كسانى كه آنان را مشمول نعمت خود ساختى نه كسانى كه بر آنان غضب كرده‏اى و نه گمراهان. (7)


أُولَئِك‌َ عَلَي‌ هُدَي‌ً مِن‌ْ رَبِّهِم‌ْ وَ أُولَئِك‌َ هُم‌ُ الْمُفْلِحُون‌َ (بقره: 5)

آنان بر طريق هدايت پروردگارشانند و آنان رستگارانند. (5)


إِن‌َّ الَّذِين‌َ كَفَرُوا سَوَاءٌ عَلَيْهِم‌ْ أَأَنْذَرْتَهُم‌ْ أَم‌ْ لَم‌ْ تُنْذِرْهُم‌ْ لاَ يُؤْمِنُون‌َ (بقره: 6)

كسانى كه كافر شدند، براى آنان تفاوت نمى‏كند كه آنان را (از عذاب الهى) بترسانى يا نترسانى ايمان نخواهند آورد. (6)


خَتَم‌َ الله‌ُ عَلَي‌ قُلُوبِهِم‌ْ وَ عَلَي‌ سَمْعِهِم‌ْ وَ عَلَي‌ أَبْصَارِهِم‌ْ غِشَاوَة‌ٌ وَ لَهُم‌ْ عَذَاب‌ٌ عَظِيم‌ٌ (بقره: 7)

خدا بر دلها و گوشهاى آنان مهر نهاده و بر چشمهايشان پرده‏اى افكنده شده و عذاب بزرگى در انتظار آنهاست. (7)


يَكَادُ الْبَرْق‌ُ يَخْطَف‌ُ أَبْصَارَهُم‌ْ كُلَّمَا أَضَاءَ لَهُم‌ْ مَشَوْا فِيه‌ِ وَ إِذَا أَظْلَم‌َ عَلَيْهِم‌ْ قَامُوا وَ لَوْ شَاءَ الله‌ُ لَذَهَب‌َ بِسَمْعِهِم‌ْ وَ أَبْصَارِهِم‌ْ إِن‌َّ الله‌َ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ قَدِيرٌ (بقره: 20)

(روشنايى خيره كننده) برق، نزديك است چشمانشان را بربايد. هر زمان كه (برق جستن مى‏كند، و صفحه بيابان را) براى آنها روشن مى‏سازد، (چند گامى) در پرتو آن راه مى‏روند و چون خاموش مى‏شود، توقف مى‏كنند. و اگر خدا بخواهد، گوش و چشم آنها را از بين مى‏برد چرا كه خداوند بر هر چيز تواناست. (20)


وَ إِن‌ْ كُنْتُم‌ْ فِي‌ رَيْب‌ٍ مِمَّا نَزَّلْنَا عَلَي‌ عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسُورَة‌ٍ مِنْ‌ مِثْلِه‌ِ وَادْعُوا شُهَدَاءَكُم‌ْ مِن‌ْ دُون‌ِ الله‌ِ إِن‌ْ كُنْتُم‌ْ صَادِقِين‌َ (بقره: 23)

و اگر در باره آنچه بر بنده خود [پيامبر] نازل كرده‏ايم شك و ترديد داريد، (دست كم) يك سوره همانند آن بياوريد و گواهان خود را- غير خدا- براى اين كار، فرا خوانيد اگر راست مى‏گوييد! (23)


وَ عَلَّم‌َ آدَم‌َ الْأَسْماءَ كُلَّهَا ثُم‌َّ عَرَضَهُم‌ْ عَلَي‌ الْمَلاَئِكَة‌ِ فَقَال‌َ أَنْبِئُونِي‌ بِأَسْمَاءِ هَؤُلاَءِ إِن‌ْ كُنْتُم‌ْ صَادِقِين‌َ (بقره: 31)

سپس علم اسماء [علم اسرار آفرينش و نامگذارى موجودات‏] را همگى به آدم آموخت. بعد آنها را به فرشتگان عرضه داشت و فرمود: «اگر راست مى‏گوييد، اسامى اينها را به من خبر دهيد!» (31)


فَتَلَقَّي‌ آدَم‌ُ مِن‌ْ رَبِّه‌ِ كَلِمَات‌ٍ فَتَاب‌َ عَلَيْه‌ِ إِنَّه‌ُ هُوَ التَّوَّاب‌ُ الرَّحِيم‌ُ (بقره: 37)

سپس آدم از پروردگارش كلماتى دريافت داشت (و با آنها توبه كرد.) و خداوند توبه او را پذيرفت چرا كه خداوند توبه‏پذير و مهربان است. (37)


قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْهَا جَمِيعَاً فَإِنْ مَا يَأْتِيَنَّكُم‌ْ مِنِّي‌ هُدَي‌ً فَمَن‌ْ تَبِع‌َ هُدَاي‌َ فَلاَ خَوْف‌ٌ عَلَيْهِم‌ْ وَ لاَ هُم‌ْ يَحْزَنُون‌َ (بقره: 38)

گفتيم: «همگى از آن، فرود آييد! هر گاه هدايتى از طرف من براى شما آمد، كسانى كه از آن پيروى كنند، نه ترسى بر آنهاست، و نه غمگين شوند.» (38)


يَا بَنِي‌ إِسْرَائِيل‌َ اذْكُرُوا نِعْمَتِي‌َ الَّتِي‌ أَنْعَمْت‌ُ عَلَيْكُم‌ْ وَ أَوْفُوا بِعَهْدِي‌ أُوف‌ِ بِعَهْدِكُم‌ْ وَ إِيَّاي‌َ فَارْهَبُون‌ِ (بقره: 40)

اى فرزندان اسرائيل! نعمتهايى را كه به شما ارزانى داشتم به ياد آوريد! و به پيمانى كه با من بسته‏ايد وفا كنيد، تا من نيز به پيمان شما وفا كنم. (و در راه انجام وظيفه، و عمل به پيمانها) تنها از من بترسيد! (40)


وَاسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَة‌ِ وَ إِنَّهَا لَكَبِيرَة‌ٌ إِلاَّ عَلَي‌ الْخَاشِعِين‌َ (بقره: 45)

از صبر و نماز يارى جوييد (و با استقامت و مهار هوسهاى درونى و توجه به پروردگار، نيرو بگيريد) و اين كار، جز براى خاشعان، گران است. (45)


يَا بَنِي‌ إِسْرَائِيل‌َ اذْكُرُوا نِعْمَتِي‌َ الَّتِي‌ أَنْعَمْت‌ُ عَلَيْكُم‌ْ وَ أَنِّي‌ فَضَّلْتُكُم‌ْ عَلَي‌ الْعَالَمِين‌َ (بقره: 47)

اى بنى اسرائيل! نعمتهايى را كه به شما ارزانى داشتم به خاطر بياوريد و (نيز به ياد آوريد كه) من، شما را بر جهانيان، برترى بخشيدم. (47)


وَ إِذْ قَال‌َ مُوسَي‌ لِقَوْمِه‌ِ يَا قَوْم‌ِ إِنَّكُم‌ْ ظَلَمْتُم‌ْ أَنْفُسَكُم‌ْ بِاتِّخَاذِكُم‌ُ الْعِجْل‌َ فَتُوبُوا إِلَي‌ بَارِئِكُم‌ْ فَاقْتُلُوا أَنْفُسَكُم‌ْ ذَلِكُم‌ْ خَيْرٌ لَكُم‌ْ عِنْدَ بَارِئِكُم‌ْ فَتَاب‌َ عَلَيْكُم‌ْ إِنَّه‌ُ هُوَ التَّوَّاب‌ُ الرَّحِيم‌ُ (بقره: 54)

و زمانى را كه موسى به قوم خود گفت: «اى قوم من! شما با انتخاب گوساله (براى پرستش) به خود ستم كرديد! پس توبه كنيد و به سوى خالق خود باز گرديد! و خود را [يكديگر را] به قتل برسانيد! اين كار، براى شما در پيشگاه پروردگارتان بهتر است.» سپس خداوند توبه شما را پذيرفت زيرا كه او توبه‏پذير و رحيم است. (54)


وَ ظَلَّلْنَا عَلَيْكُم‌ُ الْغَمَام‌َ وَ أَنْزَلْنَا عَلَيْكُم‌ُ الْمَن‌َّ وَالسَّلْوي‌ كُلُوا مِن‌ْ طَيِّبَات‌ِ مَا رَزَقْنَاكُم‌ْ وَ مَا ظَلَمُونَا وَ لَكِنْ‌ كَانُوا أَنْفُسَهُم‌ْ يَظْلِمُون‌َ (بقره: 57)

و ابر را بر شما سايبان قرار داديم و «من» [شيره مخصوص و لذيذ درختان‏] و «سلوى» [مرغان مخصوص شبيه كبوتر] را بر شما فرستاديم (و گفتيم:) «از نعمتهاى پاكيزه‏اى كه به شما روزى داده‏ايم بخوريد!» (ولى شما كفران كرديد!) آنها به ما ستم نكردند بلكه به خود ستم مى‏نمودند. (57)


فَبَدَّل‌َ الَّذِين‌َ ظَلَمُوا قَوْلاً غَيْرَ الَّذِي‌ قِيل‌َ لَهُم‌ْ فَأَنْزَلْنَا عَلَي‌ الَّذِين‌َ ظَلَمُوا رِجْزَاً مِن‌َ السَّمَاءِ بِمَا كَانُوا يَفْسُقُون‌َ (بقره: 59)

اما افراد ستمگر، اين سخن را كه به آنها گفته شده بود، تغيير دادند (و به جاى آن، جمله استهزاآميزى گفتند) لذا بر ستمگران، در برابر اين نافرمانى، عذابى از آسمان فرستاديم. (59)


وَ إِذْ قُلْتُم‌ْ يَا مُوسَي‌ لَن‌ْ نَصْبِرَ عَلَي‌ طَعَام‌ٍ وَاحِدٍ فَادْع‌ُ لَنَا رَبَّك‌َ يُخْرِج‌ْ لَنَا مِمَّا تُنْبِت‌ُ الْأَرْض‌ُ مِن‌ْ بَقْلِهَا وَ قِثَّائِهَا وَ فُومِهَا وَ عَدَسِهَا وَ بَصَلِهَا قَال‌َ أَتَسْتَبْدِلُون‌َ الَّذِي‌ هُوَ أَدْنَي‌ بِالَّذِي‌ هُوَ خَيْرٌ اهْبِطُوا مِصْرَاً فَإِن‌َّ لَكُم‌ْ مَا سَأَلْتُم‌ْ وَ ضُرِبَت‌ْ عَلَيْهِم‌ُ الذِّلَّة‌ُ وَالْمَسْكَنَة‌ُ وَ بَاءُوا بِغَضَب‌ٍ مِن‌َ الله‌ِ ذَلِك‌َ بِأَنَّهُم‌ْ كَانُوا يَكْفُرُون‌َ بِآيَات‌ِ الله‌ِ وَ يَقْتُلُون‌َ النَّبِيِّين‌َ بِغَيْرِ الْحَق‌ِّ ذَلِك‌َ بِمَا عَصَوْا وَ كَانُوا يَعْتَدُون‌َ (بقره: 61)

و (نيز به خاطر بياوريد) زمانى را كه گفتيد: «اى موسى! هرگز حاضر نيستيم به يك نوع غذا اكتفاء كنيم! از خداى خود بخواه كه از آنچه زمين مى‏روياند، از سبزيجات و خيار و سير و عدس و پيازش، براى ما فراهم سازد.» موسى گفت: «آيا غذاى پست‏تر را به جاى غذاى بهتر انتخاب مى‏كنيد؟! (اكنون كه چنين است، بكوشيد از اين بيابان) در شهرى فرود آئيد زيرا هر چه خواستيد، در آنجا براى شما هست.» و (مهر) ذلت و نياز، بر پيشانى آنها زده شد و باز گرفتار خشم خدايى شدند چرا كه آنان نسبت به آيات الهى، كفر مى‏ورزيدند و پيامبران را به ناحق مى‏كشتند. اينها به خاطر آن بود كه گناهكار و متجاوز بودند. (61)


إِن‌َّ الَّذِين‌َ آمَنُوا وَالَّذِين‌َ هَادُوا وَالنَّصَارَي‌ وَالصَّابِئِين‌َ مَن‌ْ آمَن‌َ بِالله‌ِ وَالْيَوْم‌ِ الْآخِرِ وَ عَمِل‌َ صَالِحَاً فَلَهُم‌ْ أَجْرُهُم‌ْ عِندَ رَبِّهِم‌ْ وَ لاَ خَوْف‌ٌ عَلَيْهِم‌ْ وَ لاَ هُم‌ْ يَحْزَنُون‌َ (بقره: 62)

كسانى كه (به پيامبر اسلام) ايمان آورده‏اند، و كسانى كه به آئين يهود گرويدند و نصارى و صابئان [پيروان يحيى‏] هر گاه به خدا و روز رستاخيز ايمان آورند، و عمل صالح انجام دهند، پاداششان نزد پروردگارشان مسلم است و هيچ گونه ترس و اندوهى براى آنها نيست. (هر كدام از پيروان اديان الهى، كه در عصر و زمان خود، بر طبق وظايف و فرمان دين عمل كرده‏اند، مأجور و رستگارند.) (62)


ثُم‌َّ تَوَلَّيْتُم‌ْ مِن‌ْ بَعْدِ ذَلِك‌َ فَلَوْلاَ فَضْل‌ُ الله‌ِ عَلَيْكُم‌ْ وَ رَحْمَتُه‌ُ لَكُنْتُم‌ْ مِن‌َ الْخَاسِرِين‌َ (بقره: 64)

سپس شما پس از اين، روگردان شديد و اگر فضل و رحمت خداوند بر شما نبود، از زيانكاران بوديد. (64)


قَالُوا ادْع‌ُ لَنَا رَبَّك‌َ يُبَيِّن‌ْ لَنَا مَا هِي‌َ إِن‌َّ الْبَقَرَ تَشَابَه‌َ عَلَيْنَا وَ إِنَّا إِن‌ْ شَاءَ الله‌ُ لَمُهْتَدُون‌َ (بقره: 70)

گفتند: «از خدايت بخواه براى ما روشن كند كه چگونه گاوى بايد باشد؟ زيرا اين گاو براى ما مبهم شده! و اگر خدا بخواهد ما هدايت خواهيم شد!» (70)


وَ إِذَا لَقُوا الَّذِين‌َ آمَنُوا قَالُوا آمَنَّا وَ إِذَا خَلاَ بَعْضُهُم‌ْ إِلَي‌ بَعْض‌ٍ قَالُوا أَتُحَدِّثُونَهُمْ‌ بِمَا فَتَح‌َ الله‌ُ عَلَيْكُم‌ْ لِيُحَاجُّوكُم‌ْ بِه‌ِ عِنْدَ رَبِّكُم‌ْ أَفَلاَ تَعْقِلُون‌َ (بقره: 76)

و هنگامى كه مؤمنان را ملاقات كنند، مى‏گويند: «ايمان آورده‏ايم.» ولى هنگامى كه با يكديگر خلوت مى‏كنند، (بعضى به بعضى ديگر اعتراض كرده،) مى‏گويند: «چرا مطالبى را كه خداوند (در باره صفات پيامبر اسلام) براى شما بيان كرد، به مسلمانان بازگو مى‏كنيد تا (روز رستاخيز) در پيشگاه خدا، بر ضد شما به آن استدلال كنند؟! آيا نمى‏فهميد؟!» (76)


وَ قَالُوا لَن‌ْ تَمَسَّنَا النَّارُ إِلاَّ أَيَّامَاً مَعْدُودَة‌ً قُل‌ْ أَتَّخَذْتُم‌ْ عِنْدَ الله‌ِ عَهْدَاً فَلَن‌ْ يُخْلِف‌َ الله‌ُ عَهْدَه‌ُ أَم‌ْ تَقُولُون‌َ عَلَي‌ الله‌ِ مَا لاَ تَعْلَمُون‌َ (بقره: 80)

و گفتند: «هرگز آتش دوزخ، جز چند روزى، به ما نخواهد رسيد.» بگو: «آيا پيمانى از خدا گرفته‏ايد؟!- و خداوند هرگز از پيمانش تخلف نمى‏ورزد- يا چيزى را كه نمى‏دانيد به خدا نسبت مى‏دهيد»؟! (80)


ثُم‌َّ أَنْتُم‌ْ هَؤُلاَءِ تَقْتُلُون‌َ أَنْفُسَكُم‌ْ وَ تُخْرِجُون‌َ فَرِيقَاً مِنْكُم‌ْ مِن‌ْ دِيَارِهِم‌ْ تَظَاهَرُون‌َ عَلَيْهِم‌ْ بِالْإِثْم‌ِ وَالْعُدْوَان‌ِ وَ إِن‌ْ يَأْتُوكُم‌ْ أُسَارَي‌ تُفَادُوهُم‌ْ وَ هُوَ مُحَرَّم‌ٌ عَلَيْكُم‌ْ إِخْرَاجُهُم‌ْ أَفَتُؤْمِنُون‌َ بِبَعْض‌ِ الْكِتَاب‌ِ وَ تَكْفُرُون‌َ بِبَعْض‌ٍ فَمَا جَزَاءُ مَن‌ْ يَفْعَل‌ُ ذَلِك‌َ مِنْكُم‌ْ إِلاَّ خِزْي‌ٌ فِي‌ الْحَياة‌ِ الدُّنْيَا وَ يَوْم‌َ الْقِيَامَة‌ِ يُرَدُّون‌َ إِلَي‌ أَشَدِّ الْعَذَاب‌ِ وَ مَا الله‌ُ بِغَافِل‌ٍ عَمَّا تَعْمَلُون‌َ (بقره: 85)

اما اين شما هستيد كه يكديگر را مى‏كشيد و جمعى از خودتان را از سرزمينشان بيرون مى‏كنيد و در اين گناه و تجاوز، به يكديگر كمك مى‏نماييد (و اينها همه نقض پيمانى است كه با خدا بسته‏ايد) در حالى كه اگر بعضى از آنها به صورت اسيران نزد شما آيند، فديه مى‏دهيد و آنان را آزاد مى‏سازيد! با اينكه بيرون ساختن آنان بر شما حرام بود. آيا به بعضى از دستورات كتاب آسمانى ايمان مى‏آوريد، و به بعضى كافر مى‏شويد؟! براى كسى از شما كه اين عمل (تبعيض در ميان احكام و قوانين الهى) را انجام دهد، جز رسوايى در اين جهان، چيزى نخواهد بود، و روز رستاخيز به شديدترين عذابها گرفتار مى‏شوند. و خداوند از آنچه انجام مى‏دهيد غافل نيست. (85)


وَ لَمَّا جَاءَهُم‌ْ كِتَاب‌ٌ مِن‌ْ عِنْدِ الله‌ِ مُصَدِّق‌ٌ لِمَا مَعَهُم‌ْ وَ كَانُوا مِن‌ْ قَبْل‌ُ يَسْتَفْتِحُون‌َ عَلَي‌ الَّذِين‌َ كَفَرُوا فَلَمَّا جَاءَهُم‌ْ مَا عَرَفُوا كَفَرُوا بِه‌ِ فَلَعْنَة‌ُ الله‌ِ عَلَي‌ الْكَافِرِين‌َ (بقره: 89)

و هنگامى كه از طرف خداوند، كتابى براى آنها آمد كه موافق نشانه‏هايى بود كه با خود داشتند، و پيش از اين، به خود نويد پيروزى بر كافران مى‏دادند (كه با كمك آن، بر دشمنان پيروز گردند.) با اين همه، هنگامى كه اين كتاب، و پيامبرى را كه از قبل شناخته بودند نزد آنها آمد، به او كافر شدند لعنت خدا بر كافران باد! (89)


بِئْسَ مَا اشْتَرَوْا بِه‌ِ أَنْفُسَهُم‌ْ أَن‌ْ يَكْفُروا بِمَا أَنْزَل‌َ الله‌ُ بَغْيَاً أَن‌ْ يُنَزِّل‌َ الله‌ُ مِن‌ْ فَضْلِه‌ِ عَلَي‌ مَن‌ْ يَشَاءُ مِن‌ْ عِبَادِه‌ِ فَبَاءُوا بِغَضَب‌ٍ عَلَي‌ غَضَب‌ٍ وَ لِلْكَافِرِين‌َ عَذَاب‌ٌ مُهِين‌ٌ (بقره: 90)

ولى آنها در مقابل بهاى بدى، خود را فروختند كه به ناروا، به آياتى كه خدا فرستاده بود، كافر شدند. و معترض بودند، چرا خداوند به فضل خويش، بر هر كس از بندگانش بخواهد، آيات خود را نازل مى‏كند؟! از اين رو به خشمى بعد از خشمى (از سوى خدا) گرفتار شدند. و براى كافران مجازاتى خواركننده است. (90)


وَ إِذَا قِيل‌َ لَهُم‌ْ آمِنُوا بِمَا أَنْزَل‌َ الله‌ُ قَالُوا نُؤْمِن‌ُ بِمَا أُنْزِل‌َ عَلَيْنَا وَ يَكْفُرُون‌َ بِمَا وَرَاءَه‌ُ وَ هُوَ الْحَق‌ُّ مُصَدِّقَاً لِمَا مَعَهُم‌ْ قُل‌ْ فَلِم‌َ تَقْتُلُون‌َ أَنْبِيَاءَ الله‌ِ مِن‌ْ قَبْل‌ُ إِن‌ْ كُنْتُم‌ْ مُؤْمِنِين‌َ (بقره: 91)

و هنگامى كه به آنها گفته شود: «به آنچه خداوند نازل فرموده، ايمان بياوريد!» مى‏گويند: «ما به چيزى ايمان مى‏آوريم كه بر خود ما نازل شده است.» و به غير آن، كافر مى‏شوند در حالى كه حق است و آياتى را كه بر آنها نازل شده، تصديق مى‏كند. بگو: «اگر (راست مى‏گوييد، و به آياتى كه بر خودتان نازل شده) ايمان داريد، پس چرا پيامبران خدا را پيش از اين، به قتل مى‏رسانديد؟!» (91)


وَ لَتَجِدَنَّهُم‌ْ أَحْرَص‌َ النَّاس‌ِ عَلَي‌ حَيَاة‌ٍ وَ مِن‌َ الَّذِين‌َ أَشْرَكُوا يَوَدُّ أَحَدُهُم‌ْ لَوْ يُعَمَّرُ أَلْف‌َ سَنَة‌ٍ وَ مَا هُوَ بِمُزَحْزِحِه‌ِ مِن‌َ الْعَذَاب‌ِ أَن‌ْ يُعَمَّرَ وَالله‌ُ بَصِيرٌ بِمَا يَعْمَلُون‌َ (بقره: 96)

و آنها را حريص‏ترين مردم- حتى حريصتر از مشركان- بر زندگى (اين دنيا، و اندوختن ثروت) خواهى يافت (تا آنجا) كه هر يك از آنها آرزو دارد هزار سال عمر به او داده شود! در حالى كه اين عمر طولانى، او را از كيفر (الهى) باز نخواهد داشت. و خداوند به اعمال آنها بيناست. (96)


قُل‌ْ مَن‌ْ كَان‌َ عَدُوَّاً لِجِبْرِيل‌َ فَإِنَّه‌ُ نَزَّلَه‌ُ عَلَي‌ قَلْبِك‌َ بِإِذْن‌ِ الله‌ِ مُصَدِّقَاً لِمَا بَيْن‌َ يَدَيْه‌ِ وَ هُدَي‌ً وَ بُشْرَي‌ لِلْمُؤْمِنِين‌َ (بقره: 97)

(آنها مى‏گويند: «چون فرشته‏اى كه وحى را بر تو نازل مى‏كند، جبرئيل است، و ما با جبرئيل دشمن هستيم، به تو ايمان نمى‏آوريم!») بگو: «كسى كه دشمن جبرئيل باشد (در حقيقت دشمن خداست) چرا كه او به فرمان خدا، قرآن را بر قلب تو نازل كرده است در حالى كه كتب آسمانى پيشين را تصديق مى‏كند و هدايت و بشارت است براى مؤمنان.» (97)


وَاتَّبَعُوا مَا تَتْلُو الشَّيَاطِين‌ُ عَلَي‌ مُلْك‌ِ سُلَيَمان‌َ وَ مَا كَفَرَ سُلَيْمان‌ُ وَ لَكِنَّ‌ الشَّيَاطِين‌َ كَفَرُوا يُعَلِّمُون‌َ النَّاس‌َ السِّحْرَ وَ مَا أُنْزِل‌َ عَلَي‌ الْمَلَكَيْن‌ِ بِبَابِل‌َ هَارُوت‌َ وَ مَارُوت‌َ وَ مَا يُعَلِّمَان‌ِ مِن‌ْ أَحَدٍ حَتَّي‌ يَقُولاَ إِنَّمَا نَحْن‌ُ فِتْنَة‌ٌ فَلاَ تَكْفُرْ فَيَتَعَلَّمُون‌َ مِنْهُمَا مَا يُفَرِّقُون‌َ بِه‌ِ بَيْن‌َ الْمَرْءِ وَ زَوْجِه‌ِ وَ مَا هُم‌ْ بِضَارِّين‌َ بِه‌ِ مِن‌ْ أَحَدٍ إِلاَّ بِإِذْن‌ِ الله‌ِ وَ يَتَعَلَّمُون‌َ مَا يَضُرُّهُم‌ْ وَ لاَ يَنْفَعُهُم‌ْ وَ لَقَدْ عَلِمُوا لَمَن‌ِ اشْتَرَاه‌ُ مَا لَه‌ُ فِي‌ الْآخِرَة‌ِ مِن‌ْ خَلاَق‌ٍ وَ لَبِئْس‌َ مَا شَرَوا بِه‌ِ أَنْفُسَهُم‌ْ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُون‌َ (بقره: 102)

و (يهود) از آنچه شياطين در عصر سليمان بر مردم مى‏خواندند پيروى كردند. سليمان هرگز (دست به سحر نيالود و) كافر نشد ولى شياطين كفر ورزيدند و به مردم سحر آموختند. و (نيز يهود) از آنچه بر دو فرشته بابل «هاروت» و «ماروت»، نازل شد پيروى كردند. (آن دو، راه سحر كردن را، براى آشنايى با طرز ابطال آن، به مردم ياد مى‏دادند. و) به هيچ كس چيزى ياد نمى‏دادند، مگر اينكه از پيش به او مى‏گفتند: «ما وسيله آزمايشيم كافر نشو! (و از اين تعليمات، سوء استفاده نكن!)» ولى آنها از آن دو فرشته، مطالبى را مى‏آموختند كه بتوانند به وسيله آن، ميان مرد و همسرش جدايى بيفكنند ولى هيچ گاه نمى‏توانند بدون اجازه خداوند، به انسانى زيان برسانند. آنها قسمتهايى را فرامى‏گرفتند كه به آنان زيان مى‏رسانيد و نفعى نمى‏داد. و مسلما مى‏دانستند هر كسى خريدار اين گونه متاع باشد، در آخرت بهره‏اى نخواهد داشت. و چه زشت و ناپسند بود آنچه خود را به آن فروختند، اگر مى‏دانستند!! (102)


مَا يَوَدُّ الَّذِين‌َ كَفَرُوا مِن‌ْ أَهْل‌ِ الْكِتَاب‌ِ وَ لاَ الْمُشْرِكِين‌َ أَن‌ْ يُنَزَّل‌َ عَلَيْكُم‌ْ مِن‌ْ خَيْرٍ مِن‌ْ رَبِّكُم‌ْ وَالله‌ُ يَخْتَص‌ُّ بِرَحْمَتِه‌ِ مَن‌ْ يَشَاءُ وَالله‌ُ ذُو الْفَضْل‌ِ الْعَظِيم‌ِ (بقره: 105)

كافران اهل كتاب، و (همچنين) مشركان، دوست ندارند كه از سوى خداوند، خير و بركتى بر شما نازل گردد در حالى كه خداوند، رحمت خود را به هر كس بخواهد، اختصاص مى‏دهد و خداوند، صاحب فضل بزرگ است. (105)


مَا نَنْسَخ‌ْ مِن‌ْ آيَة‌ٍ أَوْ نُنْسِهَا نَأْت‌ِ بِخَيْرٍ مِنْهَا أَوْ مِثْلِهَا أَلَم‌ْ تَعْلَم‌ْ أَن‌َّ الله‌َ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَيْ‌ءٍ قَدِيرٌ (بقره: 106)

هر حكمى را نسخ كنيم، و يا نسخ آن را به تأخير اندازيم، بهتر از آن، يا همانند آن را مى‏آوريم. آيا نمى‏دانستى كه خداوند بر هر چيز توانا است؟! (106)


وَدَّ كَثِيرٌ مِن‌ْ أَهْل‌ِ الْكِتَاب‌ِ لَوْ يَرُدُّونَكُم‌ْ مِن‌ْ بَعْدِ إِيمَانِكُم‌ْ كُفَّارَاً حَسَدَاً مِن‌ْ عِندِ أَنْفُسِهِم‌ْ مِن‌ْ بَعْدِ مَا تَبَيَّن‌َ لَهُم‌ُ الْحَق‌ُّ فَاعْفُوا وَاصْفَحُوا حَتَّي‌ يَأْتِي‌َ الله‌ُ بِأَمْرِه‌ِ إِن‌َّ الله‌َ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ قَدِيرٌ (بقره: 109)

بسيارى از اهل كتاب، از روى حسد- كه در وجود آنها ريشه دوانده- آرزو مى‏كردند شما را بعد از اسلام و ايمان، به حال كفر باز گردانند با اينكه حق براى آنها كاملا روشن شده است. شما آنها را عفو كنيد و گذشت نماييد تا خداوند فرمان خودش (فرمان جهاد) را بفرستد خداوند بر هر چيزى تواناست. (109)


بَلَي‌ مَن‌ْ أَسْلَم‌َ وَجْهَه‌ُ لِالله‌ِ وَ هُوَ مُحْسِن‌ٌ فَلَه‌ُ أَجْرُه‌ُ عِنْدَ رَبِّه‌ِ وَ لاَ خَوْف‌ٌ عَلَيْهِم‌ْ وَ لاَ هُم‌ْ يَحْزَنُون‌َ (بقره: 112)

آرى، كسى كه روى خود را تسليم خدا كند و نيكوكار باشد، پاداش او نزد پروردگارش ثابت است نه ترسى بر آنهاست و نه غمگين مى‏شوند. (بنا بر اين، بهشت خدا در انحصار هيچ گروهى نيست.) (112)


وَ قَالَت‌ِ الْيَهُودُ لَيْسَت‌ِ النَّصَارَي‌ عَلَي‌ شَي‌ْءٍ وَ قَالَت‌ِ النَّصَارَي‌ لَيْسَت‌ِ الْيَهُودُ عَلَي‌ شَي‌ْءٍ وَ هُم‌ْ يَتْلُون‌َ الْكِتَاب‌َ كَذَلِك‌َ قَال‌َ الَّذِين‌َ لاَ يَعْلَمُون‌َ مِثْل‌َ قَوْلِهِم‌ْ فَالله‌ُ يَحْكُم‌ُ بَيْنَهُم‌ْ يَوْم‌َ الْقِيَامَة‌ِ فِيمَا كَانُوا فِيه‌ِ يَخْتَلِفُون‌َ (بقره: 113)

يهوديان گفتند: «مسيحيان هيچ موقعيتى (نزد خدا) ندارند»، و مسيحيان نيز گفتند: «يهوديان هيچ موقعيتى ندارند (و بر باطلند)» در حالى كه هر دو دسته، كتاب آسمانى را مى‏خوانند (و بايد از اين گونه تعصبها بركنار باشند) افراد نادان (ديگر، همچون مشركان) نيز، سخنى همانند سخن آنها داشتند! خداوند، روز قيامت، در باره آنچه در آن اختلاف داشتند، داورى مى‏كند. (113)


يَا بَنِي‌ إِسْرَائِيل‌َ اذْكُرُوا نِعْمَتِي‌َ الَّتِي‌ أَنْعَمْت‌ُ عَلَيْكُم‌ْ وَ أَنِّي‌ فَضَّلْتُكُم‌ْ عَلَي‌ الْعَالَمِين‌َ (بقره: 122)

اى بنى اسرائيل! نعمت مرا، كه به شما ارزانى داشتم، به ياد آوريد! و (نيز به خاطر آوريد) كه من شما را بر جهانيان برترى بخشيدم! (122)


رَبَّنَا وَاجْعَلْنَا مُسْلِمَيْن‌ِ لَك‌َ وَ مِنْ‌ ذُرِّيَّتِنَا أُمَّة‌ً مُسْلِمَة‌ً لَك‌َ وَ أَرِنَا مَنَاسِكَنَا وَ تُب‌ْ عَلَيْنَا إِنَّك‌َ أَنْت‌َ التَّوَّاب‌ُ الرَّحِيم‌ُ (بقره: 128)

پروردگارا! ما را تسليم فرمان خود قرار ده! و از دودمان ما، امتى كه تسليم فرمانت باشند، به وجود آور! و طرز عبادتمان را به ما نشان ده و توبه ما را بپذير، كه تو توبه‏پذير و مهربانى! (128)


رَبَّنَا وَابْعَث‌ْ فِيهِم‌ْ رَسُولاً مِنْهُم‌ْ يَتْلُو عَلَيْهِم‌ْ آيَاتِك‌َ وَ يُعَلِّمُهُم‌ُ الْكِتَاب‌َ وَالْحِكْمَة‌َ وَ يُزَكِّيهِم‌ْ إِنَّك‌َ أَنْت‌َ الْعَزِيزُ الْحَكِيم‌ُ (بقره: 129)

پروردگارا! در ميان آنها پيامبرى از خودشان برانگيز، تا آيات تو را بر آنان بخواند، و آنها را كتاب و حكمت بياموزد، و پاكيزه كند زيرا تو توانا و حكيمى (و بر اين كار، قادرى)!» (129)


سَيَقُول‌ُ السُّفَهَاءُ مِن‌َ النَّاس‌ِ مَا وَلاَّهُم‌ْ عَنْ‌ قِبْلَتِهِم‌ُ الَّتِي‌ كَانُوا عَلَيْهَا قُل‌ْ لِالله‌ِ الْمَشْرِق‌ُ وَالْمَغْرِب‌ُ يَهْدِي‌ مَنْ‌ يَشَاءُ إِلَي‌ صِرَاط‌ٍ مُسْتَقِيم‌ٍ (بقره: 142)

به زودى سبك مغزان از مردم مى‏گويند: «چه چيز آنها [مسلمانان‏] را، از قبله‏اى كه بر آن بودند، بازگردانيد؟!» بگو: «مشرق و مغرب، از آن خداست خدا هر كس را بخواهد، به راه راست هدايت مى‏كند.» (142)


وَ كَذَلِك‌َ جَعَلْنَاكُم‌ْ أُمَّة‌ً وَسَطَاً لِتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَي‌ النَّاس‌ِ وَ يَكُون‌َ الرَّسُول‌ُ عَلَيْكُم‌ْ شَهِيدَاً وَ مَا جَعَلْنَا الْقِبْلَة‌َ الَّتِي‌ كُنْت‌َ عَلَيْهَا إِلاَّ لِنَعْلَم‌َ مَنْ‌ يَتَّبِع‌ُ الرَّسُول‌َ مِمَّن‌ْ يَنْقَلِب‌ُ عَلَي‌ عَقِبَيْه‌ِ وَ إِنْ‌ كَانَت‌ْ لَكَبِيرَة‌ً إِلاَّ عَلَي‌ الَّذِين‌َ هَدَي‌ الله‌ُ وَ مَا كَان‌َ الله‌ُ لِيُضِيع‌َ إِيمَانَكُم‌ْ إِن‌َّ الله‌َ بِالنَّاس‌ِ لَرَؤُوف‌ٌ رَحِيم‌ٌ (بقره: 143)

همان‏گونه (كه قبله شما، يك قبله ميانه است) شما را نيز، امت ميانه‏اى قرار داديم (در حد اعتدال، ميان افراط و تفريط) تا بر مردم گواه باشيد و پيامبر هم بر شما گواه است. و ما، آن قبله‏اى را كه قبلا بر آن بودى، تنها براى اين قرار داديم كه افرادى كه از پيامبر پيروى مى‏كنند، از آنها كه به جاهليت بازمى‏گردند، مشخص شوند. و مسلماً اين حكم، جز بر كسانى كه خداوند آنها را هدايت كرده، دشوار بود. (اين را نيز بدانيد كه نمازهاى شما در برابر قبله سابق، صحيح بوده است) و خدا هرگز ايمان [نماز] شما را ضايع نمى‏گرداند زيرا خداوند، نسبت به مردم، رحيم و مهربان است. (143)


وَ لِكُل‌ٍّ وِجْهَة‌ٌ هُوَ مُوَلِّيهَا فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَات‌ِ أَيْنَمَا تَكُونُوا يَأْت‌ِ بِكُم‌ُ الله‌ُ جَمِيعَاً إِن‌َّ الله‌َ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ قَدِيرٌ (بقره: 148)

هر طايفه‏اى قبله‏اى دارد كه خداوند آن را تعيين كرده است (بنا بر اين، زياد در باره قبله گفتگو نكنيد! و به جاى آن،) در نيكى‏ها و اعمال خير، بر يكديگر سبقت جوييد! هر جا باشيد، خداوند همه شما را (براى پاداش و كيفر در برابر اعمال نيك و بد، در روز رستاخيز،) حاضر مى‏كند زيرا او، بر هر كارى تواناست. (148)


وَ مِن‌ْ حَيْث‌ُ خَرَجْت‌َ فَوَل‌ِّ وَجْهَك‌َ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَام‌ِ وَ حَيْثُمَا كُنْتُم‌ْ فَوَلُّوا وُجُوهَكُم‌ْ شَطْرَه‌ُ لِئَلاَّ يَكُون‌َ لِلنَّاس‌ِ عَلَيْكُم‌ْ حُجَّة‌ٌ إِلاَّ الَّذِين‌َ ظَلَمُوا مِنْهُم‌ْ فَلاَ تَخْشَوْهُم‌ْ وَاخْشَوْنِي‌ وَ لِأُتِم‌َّ نِعْمَتِي‌ عَلَيْكُم‌ْ وَ لَعَلَّكُم‌ْ تَهْتَدُون‌َ (بقره: 150)

و از هر جا خارج شدى، روى خود را به جانب مسجد الحرام كن! و هر جا بوديد، روى خود را به سوى آن كنيد! تا مردم، جز ظالمان (كه دست از لجاجت برنمى‏دارند،) دليلى بر ضدّ شما نداشته باشند (زيرا از نشانه‏هاى پيامبر، كه در كتب آسمانى پيشين آمده، اين است كه او، به سوى دو قبله، نماز مى‏خواند.) از آنها نترسيد! و (تنها) از من بترسيد! (اين تغيير قبله، به خاطر آن بود كه) نعمت خود را بر شما تمام كنم، شايد هدايت شويد! (150)


كَمَا أَرْسَلْنَا فِيكُم‌ْ رَسُولاً مِنْكُم‌ْ يَتْلُو عَلَيْكُم‌ْ آيَاتِنَا وَ يُزَكِّيكُم‌ْ وَ يُعَلِّمُكُم‌ُ الْكِتَاب‌َ وَالْحِكْمَة‌َ وَ يُعَلِّمُكُم‌ْ مَا لَم‌ْ تَكُونُوا تَعْلَمُون‌َ (بقره: 151)

همان‏گونه (كه با تغيير قبله، نعمت خود را بر شما كامل كرديم،) رسولى از خودتان در ميان شما فرستاديم تا آيات ما را بر شما بخواند و شما را پاك كند و به شما، كتاب و حكمت بياموزد و آنچه را نمى‏دانستيد، به شما ياد دهد. (151)


أُولَئِك‌َ عَلَيْهِم‌ْ صَلَوَات‌ٌ مِنْ‌ رَبِّهِم‌ْ وَ رَحْمَة‌ٌ وَ أُولَئِك‌َ هُم‌ُ الْمُهْتَدُون‌َ (بقره: 157)

اينها، همانها هستند كه الطاف و رحمت خدا شامل حالشان شده و آنها هستند هدايت‏يافتگان! (157)


إِن‌َّ الصَّفَا وَالْمَرْوَة‌َ مِنْ‌ شَعَائِرِ الله‌ِ فَمَن‌ْ حَج‌َّ الْبَيْت‌َ أَوِ اعْتَمَرَ فَلاَ جُنَاح‌َ عَلَيْه‌ِ أَنْ‌ يَطَّوَّف‌َ بِهِمَا وَ مَنْ‌ تَطَوَّع‌َ خَيْرَاً فَإِن‌َّ الله‌َ شَاكِرٌ عَلِيم‌ٌ (بقره: 158)

«صفا» و «مروه» از شعائر (و نشانه‏هاى) خداست! بنا بر اين، كسانى كه حج خانه خدا و يا عمره انجام مى‏دهند، مانعى نيست كه بر آن دو طواف كنند (و سعىِ صفا و مروه انجام دهند. و هرگز اعمال بى‏رويّه مشركان، كه بتهايى بر اين دو كوه نصب كرده بودند، از موقعيّت اين دو مكان مقدّس نمى‏كاهد!) و كسى كه فرمان خدا را در انجام كارهاى نيك اطاعت كند، خداوند (در برابر عمل او) شكرگزار، و (از افعال وى) آگاه است. (158)


إِلاَّ الَّذِين‌َ تَابُوا وَ أَصْلَحُوا وَ بَيَّنُوا فَأُولَئِك‌َ أَتُوب‌ُ عَلَيْهِم‌ْ وَ أَنَا التَّوَّاب‌ُ الرَّحِيم‌ُ (بقره: 160)

مگر آنها كه توبه و بازگشت كردند، و (اعمال بد خود را، با اعمال نيك،) اصلاح نمودند، (و آنچه را كتمان كرده بودند آشكار ساختند) من توبه آنها را مى‏پذيرم كه من توّاب و رحيمم. (160)


إِن‌َّ الَّذِين‌َ كَفَرُوا وَ مَاتُوا وَ هُم‌ْ كُفَّارٌ أُولَئِك‌َ عَلَيْهِم‌ْ لَعْنَة‌ُ الله‌ِ وَالْمَلاَئِكَة‌ِ وَالنَّاس‌ِ أَجْمَعِين‌َ (بقره: 161)

كسانى كه كافر شدند، و در حالِ كفر از دنيا رفتند، لعنت خداوند و فرشتگان و همه مردم بر آنها خواهد بود! (161)


وَ قَال‌َ الَّذِين‌َ اتَّبَعُوا لَوْ أَن‌َّ لَنَا كَرَّة‌ً فَنَتَبَرَّأَ مِنْهُم‌ْ كَمَا تَبَرَّءُوا مِنَّا كَذَلِك‌َ يُرِيهِم‌ُ الله‌ُ أَعْمَالَهُم‌ْ حَسَرَات‌ٍ عَلَيْهِم‌ْ وَ مَا هُم‌ْ بِخَارِجِين‌َ مِن‌َ النَّارِ (بقره: 167)

و (در اين هنگام) پيروان مى‏گويند: «كاش بار ديگر به دنيا برمى‏گشتيم، تا از آنها [پيشوايان گمراه‏] بيزارى جوييم، آن چنان كه آنان (امروز) از ما بيزارى جستند! (آرى،) خداوند اين چنين اعمال آنها را به صورت حسرت‏زايى به آنان نشان مى‏دهد و هرگز از آتش (دوزخ) خارج نخواهند شد! (167)


إِنَّمَا يَأْمُرُكُم‌ْ بِالسُّوءِ وَالْفَحْشَاءِ وَ أَنْ‌ تَقُولُوا عَلَي‌ الله‌ِ مَا لاَ تَعْلَمُون‌َ (بقره: 169)

او شما را فقط به بديها و كار زشت فرمان مى‏دهد (و نيز دستور مى‏دهد) آنچه را كه نمى‏دانيد، به خدا نسبت دهيد. (169)


وَ إِذَا قِيل‌َ لَهُم‌ُ اتَّبِعُوا مَا أَنْزَل‌َ الله‌ُ قَالُوا بَل‌ْ نَتَّبِع‌ُ مَا أَلْفَيْنَا عَلَيْه‌ِ آبَاءَنَا أَوَ لَوْ كَان‌َ آبَاؤُهُم‌ْ لاَ يَعْقِلُون‌َ شَيْءً وَ لاَ يَهْتَدُون‌َ (بقره: 170)

و هنگامى كه به آنها گفته شود: «از آنچه خدا نازل كرده است، پيروى كنيد!» مى‏گويند: «نه، ما از آنچه پدران خود را بر آن يافتيم، پيروى مى‏نماييم.» آيا اگر پدران آنها، چيزى نمى‏فهميدند و هدايت نيافتند (باز از آنها پيروى خواهند كرد)؟! (170)


إِنَّمَا حَرَّم‌َ عَلَيْكُم‌ُ الْمَيْتَة‌َ وَالدَّم‌َ وَ لَحْم‌َ الْخِنْزِيرِ وَ مَا أُهِل‌َّ بِه‌ِ لِغَيْرِ الله‌ِ فَمَن‌ِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغ‌ٍ وَ لاَ عَادٍ فَلاَ إِثْم‌َ عَلَيْه‌ِ إِن‌َّ الله‌َ غَفُورٌ رَحِيم‌ٌ (بقره: 173)

خداوند، تنها (گوشت) مردار، خون، گوشت خوك و آنچه را نام غيرِ خدا به هنگام ذبح بر آن گفته شود، حرام كرده است. (ولى) آن كس كه مجبور شود، در صورتى كه ستمگر و متجاوز نباشد، گناهى بر او نيست (و مى‏تواند براى حفظ جان خود، در موقع ضرورت، از آن بخورد) خداوند بخشنده و مهربان است. (173)


أُولَئِك‌َ الَّذِين‌َ اشْتَرَوُا الضَّلاَلَة‌َ بِالْهُدَي‌ وَالْعَذَاب‌َ بِالْمَغْفِرَة‌ِ فَمَا أَصْبَرَهُم‌ْ عَلَي‌ النَّارِ (بقره: 175)

اينان، همانهايى هستند كه گمراهى را با هدايت، و عذاب را با آمرزش، مبادله كرده‏اند راستى چقدر در برابر عذاب خداوند، شكيبا هستند!! (175)


لَيْس‌َ الْبِرَّ أَن‌ْ تُوَلُّوا وُجُوهَكُم‌ْ قِبَل‌َ الْمَشْرِق‌ِ وَالْمَغْرِب‌ِ وَ لَكِنَّ‌ الْبِرَّ مَن‌ْ آمَن‌َ بِالله‌ِ وَالْيَوم‌ِ الْآخِرِ وَالْمَلاَئِكَة‌ِ وَالْكِتَاب‌ِ وَالنَّبِيِّين‌َ وَ آتَي‌ الْمَال‌َ عَلَي‌ حُبِّه‌ِ ذَوِي‌ الْقُرْبَي‌ وَالْيَتَامَي‌ وَالْمَسَاكِين‌َ وَابْن‌َ الْسَّبِيل‌ِ وَالسَّائِلِين‌َ وَ فِي‌ الرِّقاب‌ِ وَ أَقَام‌َ الصَّلاَة‌َ وَ آتَي‌ الزَّكَاة‌َ وَالْمُوفُون‌َ بِعَهْدِهِم‌ْ إِذَا عَاهَدُوا وَالصَّابِرِين‌َ فِي‌ الْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ وَ حِين‌َ الْبَأْس‌ِ أُولَئِك‌َ الَّذِين‌َ صَدَقُوْا وَ أُولَئِك‌َ هُم‌ُ الْمُتَّقُون‌َ (بقره: 177)

نيكى، (تنها) اين نيست كه (به هنگام نماز،) روىِ خود را به سوى مشرق و (يا) مغرب كنيد (و تمام گفتگوى شما، در باره قبله و تغيير آن باشد و همه وقت خود را مصروف آن سازيد) بلكه نيكى (و نيكوكار) كسى است كه به خدا، و روز رستاخيز، و فرشتگان، و كتاب (آسمانى)، و پيامبران، ايمان آورده و مال (خود) را، با همه علاقه‏اى كه به آن دارد، به خويشاوندان و يتيمان و مسكينان و واماندگان در راه و سائلان و بردگان، انفاق مى‏كند نماز را برپا مى‏دارد و زكات را مى‏پردازد و (همچنين) كسانى كه به عهد خود- به هنگامى كه عهد بستند- وفا مى‏كنند و در برابر محروميتها و بيماريها و در ميدان جنگ، استقامت به خرج مى‏دهند اينها كسانى هستند كه راست مى‏گويند و (گفتارشان با اعتقادشان هماهنگ است) و اينها هستند پرهيزكاران! (177)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا كُتِب‌َ عَلَيْكُم‌ُ الْقِصَاص‌ُ فِي‌ الْقَتْلَي‌ الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَالْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَالْأُنْثَي‌ بِالْأُنْثَي‌ فَمَن‌ْ عُفِي‌َ لَه‌ُ مِن‌ْ أَخِيه‌ِ شَي‌ْءٌ فَاتِّبَاع‌ٌ بِالمَعْرُوف‌ِ وَ أَدَاءٌ إِلَيْه‌ِ بِإِحْسَان‌ٍ ذَلِك‌َ تَخْفِيف‌ٌ مِنْ‌ رَبِّكُم‌ْ وَ رَحْمَة‌ٌ فَمَن‌ِ اعْتَدَي‌ بَعْدَ ذَلِك‌َ فَلَه‌ُ عَذَاب‌ٌ أَلِيم‌ٌ (بقره: 178)

اى افرادى كه ايمان آورده‏ايد! حكم قصاص در مورد كشتگان، بر شما نوشته شده است: آزاد در برابر آزاد، و برده در برابر برده، و زن در برابر زن، پس اگر كسى از سوى برادر (دينى) خود، چيزى به او بخشيده شود، (و حكم قصاص او، تبديل به خونبها گردد،) بايد از راه پسنديده پيروى كند. (و صاحب خون، حال پرداخت كننده ديه را در نظر بگيرد.) و او [قاتل‏] نيز، به نيكى ديه را (به ولى مقتول) بپردازد (و در آن، مسامحه نكند.) اين، تخفيف و رحمتى است از ناحيه پروردگار شما! و كسى كه بعد از آن، تجاوز كند، عذاب دردناكى خواهد داشت. (178)


كُتِب‌َ عَلَيْكُم‌ْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَكُم‌ُ الْمَوْت‌ُ إِنْ‌ تَرَك‌َ خَيْرَاً الْوَصِيَّة‌ُ لِلْوَالِدَيْن‌ِ وَالْأَقْرَبِين‌َ بِالْمَعْرُوف‌ِ حَقَّاً عَلَي‌ الْمُتَّقِين‌َ (بقره: 180)

بر شما نوشته شده: «هنگامى كه يكى از شما را مرگ فرا رسد، اگر چيز خوبى [مالى‏] از خود به جاى گذارده، براى پدر و مادر و نزديكان، بطور شايسته وصيت كند! اين حقّى است بر پرهيزكاران!» (180)


فَمَنْ‌ بَدَّلَه‌ُ بَعْدَ مَا سَمِعَه‌ُ فَإِنَّمَا إِثْمُه‌ُ عَلَي‌ الَّذِين‌َ يُبَدِّلُونَه‌ُ إِن‌َّ الله‌َ سَمِيع‌ٌ عَلِيم‌ٌ (بقره: 181)

پس كسانى كه بعد از شنيدنش آن را تغيير دهند، گناه آن، تنها بر كسانى است كه آن (وصيّت) را تغيير مى‏دهند خداوند، شنوا و داناست. (181)


فَمَن‌ْ خَاف‌َ مِنْ‌ مُوص‌ٍ جَنَفَاً أَوْ إِثْمَاً فَأَصْلَح‌َ بَيْنَهُم‌ْ فَلاَ إِثْم‌َ عَلَيْه‌ِ إِن‌َّ الله‌َ غَفُورٌ رَحِيم‌ٌ (بقره: 182)

و كسى كه از انحرافِ وصيت كننده (و تمايل يك جانبه او به بعض ورثه)، يا از گناه او (كه مبادا وصيّت به كار خلافى كند) بترسد، و ميان آنها را اصلاح دهد، گناهى بر او نيست (و مشمولِ حكم تبديلِ وصيّت نمى‏باشد.) خداوند، آمرزنده و مهربان است. (182)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا كُتِب‌َ عَلَيْكُم‌ُ الصِّيَام‌ُ كَمَا كُتِب‌َ عَلَي‌ الَّذِين‌َ مِنْ‌ قَبْلِكُم‌ْ لَعَلَّكُم‌ْ تَتَّقُون‌َ (بقره: 183)

اى افرادى كه ايمان آورده‏ايد! روزه بر شما نوشته شده، همان‏گونه كه بر كسانى كه قبل از شما بودند نوشته شد تا پرهيزكار شويد. (183)


أَيَّامَاً مَعْدُودَات‌ٍ فَمَنْ‌ كَان‌َ مِنْكُمْ‌ مَرِيضَاً أَوْ عَلَي‌ سَفَرٍ فَعِدَّة‌ٌ مِن‌ْ أَيَّام‌ٍ أُخَرَ وَ عَلَي‌ الَّذِين‌َ يُطِيقُونَه‌ُ فِدْيَة‌ٌ طَعَام‌ُ مِسْكِين‌ٍ فَمَنْ‌ تَطَوَّع‌َ خَيْرَاً فَهُوَ خَيْرٌ لَه‌ُ وَ أَنْ‌ تَصُومُوا خَيْرٌ لَكُم‌ْ إِنْ‌ كُنْتُم‌ْ تَعْلَمُون‌َ (بقره: 184)

چند روز معدودى را (بايد روزه بداريد!) و هر كس از شما بيمار يا مسافر باشد تعدادى از روزهاى ديگر را (روزه بدارد) و بر كسانى كه روزه براى آنها طاقت‏فرساست (همچون بيماران مزمن، و پير مردان و پير زنان،) لازم است كفّاره بدهند: مسكينى را اطعام كنند و كسى كه كارِ خيرى انجام دهد، براى او بهتر است و روزه داشتن براى شما بهتر است اگر بدانيد! (184)


شَهْرُ رَمَضَان‌َ الَّذِي‌ أُنْزِل‌َ فِيه‌ِ الْقُرْآن‌ُ هُدَي‌ً لِلنَّاس‌ِ وَ بَيِّنَات‌ٍ مِن‌َ الْهُدَي‌ وَالْفُرْقَان‌ِ فَمَنْ‌ شَهِدَ مِنْكُم‌ُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْه‌ُ وَ مَنْ‌ كَان‌َ مَرِيضَاً أَوْ عَلَي‌ سَفَرٍ فَعِدَّة‌ٌ مِن‌ْ أَيَّام‌ٍ أُخَرَ يُرِيدُ الله‌ُ بِكُم‌ُ الْيُسْرَ وَ لاَ يُرِيدُ بِكُم‌ُ الْعُسْرَ وَ لِتُكْمِلُوا الْعِدَّة‌َ وَ لِتُكَبِّرُوا الله‌َ عَلَي‌ مَا هَدَاكُم‌ْ وَ لَعَلَّكُم‌ْ تَشْكُرُون‌َ (بقره: 185)

(روزه، در چند روز معدودِ) ماهِ رمضان است ماهى كه قرآن، براى راهنمايى مردم، و نشانه‏هاى هدايت، و فرق ميان حق و باطل، در آن نازل شده است. پس آن كس از شما كه در ماه رمضان در حضر باشد، روزه بدارد! و آن كس كه بيمار يا در سفر است، روزهاى ديگرى را به جاى آن، روزه بگيرد! خداوند، راحتى شما را مى‏خواهد، نه زحمت شما را! هدف اين است كه اين روزها را تكميل كنيد و خدا را بر اينكه شما را هدايت كرده، بزرگ بشمريد باشد كه شكرگزارى كنيد! (185)


أُحِل‌َّ لَكُم‌ْ لَيْلَة‌َ الصِّيَام‌ِ الرَّفَث‌ُ إِلَي‌ نِسَائِكُم‌ْ هُن‌َّ لِبَاس‌ٌ لَكُم‌ْ وَ أَنْتُم‌ْ لِبَاس‌ٌ لَهُن‌َّ عَلِم‌َ الله‌ُ أَنَّكُم‌ْ كُنْتُم‌ْ تَخْتَانُون‌َ أَنْفُسَكُم‌ْ فَتَاب‌َ عَلَيْكُم‌ْ وَ عَفَا عَنْكُم‌ْ فَالْآن‌َ بَاشِرُوهُن‌َّ وَابْتَغُوا مَا كَتَب‌َ الله‌ُ لَكُم‌ْ وَ كُلُوا وَاشْرَبُوا حَتَّي‌ يَتَبَيَّن‌َ لَكُم‌ُ الْخَيْط‌ُ الْأَبْيَض‌ُ مِن‌َ الْخَيْط‌ِ الْأَسْوَدِ مِن‌َ الْفَجْرِ ثُم‌َّ أَتِمُّوا الصِّيَام‌َ إِلَي‌ اللَّيْل‌ِ وَ لاَ تُبَاشِرُوهُن‌َّ وَ أَنْتُم‌ْ عَاكِفُون‌َ فِي‌ الْمَسَاجِدِ تِلْك‌َ حُدُودُ الله‌ِ فَلاَ تَقْرَبُوهَا كَذَلِك‌َ يُبَيِّن‌ُ الله‌ُ آيَاتِه‌ِ لِلنَّاس‌ِ لَعَلَّهُم‌ْ يَتَّقُون‌َ (بقره: 187)

آميزش جنسى با همسرانتان، در شبِ روزهايى كه روزه مى‏گيريد، حلال است. آنها لباس شما هستند و شما لباس آنها (هر دو زينت هم و سبب حفظ يكديگريد). خداوند مى‏دانست كه شما به خود خيانت مى‏كرديد (و اين كارِ ممنوع را انجام مى‏داديد) پس توبه شما را پذيرفت و شما را بخشيد. اكنون با آنها آميزش كنيد، و آنچه را خدا براى شما مقرر داشته، طلب نماييد! و بخوريد و بياشاميد، تا رشته سپيد صبح، از رشته سياه (شب) براى شما آشكار گردد! سپس روزه را تا شب، تكميل كنيد! و در حالى كه در مساجد به اعتكاف پرداخته‏ايد، با زنان آميزش نكنيد! اين، مرزهاى الهى است پس به آن نزديك نشويد! خداوند، اين چنين آيات خود را براى مردم، روشن مى‏سازد، باشد كه پرهيزكار گردند! (187)


وَ قَاتِلُوهُم‌ْ حَتَّي‌ لاَ تَكُون‌َ فِتْنَة‌ٌ وَ يَكُون‌َ الدِّين‌ُ لِالله‌ِ فَإِن‌ِ انْتَهَوْا فَلاَ عُدْوَان‌َ إِلاَّ عَلَي‌ الظَّالِمِين‌َ (بقره: 193)

و با آنها پيكار كنيد! تا فتنه (و بت پرستى، و سلب آزادى از مردم،) باقى نماند و دين، مخصوص خدا گردد. پس اگر (از روش نادرست خود) دست برداشتند، (مزاحم آنها نشويد! زيرا) تعدّى جز بر ستمكاران روا نيست. (193)


الشَّهْرُ الْحَرَام‌ُ بِالشَّهْرِ الْحَرَام‌ِ وَالْحُرُمَات‌ُ قِصَاص‌ٌ فَمَن‌ِ اعْتَدَي‌ عَلَيْكُم‌ْ فَاعْتَدُوا عَلَيْه‌ِ بِمِثْل‌ِ مَا اعْتَدَي‌ عَلَيْكُم‌ْ وَاتَّقُوا الله‌َ وَاعْلَمُوا أَن‌َّ الله‌َ مَع‌َ الْمُتَّقِين‌َ (بقره: 194)

ماهِ حرام، در برابر ماهِ حرام! (اگر دشمنان، احترام آن را شكستند، و در آن با شما جنگيدند، شما نيز حق داريد مقابله به مثل كنيد.) و تمام حرامها، (قابلِ) قصاص است. و (به طور كلّى) هر كس به شما تجاوز كرد، همانند آن بر او تعدّى كنيد! و از خدا بپرهيزيد (و زياده روى ننماييد)! و بدانيد خدا با پرهيزكاران است! (194)


لَيْس‌َ عَلَيْكُم‌ْ جُنَاح‌ٌ أَنْ‌ تَبْتَغُوا فَضْلاً مِنْ‌ رَبِّكُم‌ْ فَإِذَا أَفَضْتُم‌ْ مِن‌ْ عَرَفَات‌ٍ فَاذْكُرُوا الله‌َ عِنْدَ الْمَشْعَرِ الْحَرَام‌ِ وَاذْكُرُوه‌ُ كَمَا هَدَاكُم‌ْ وَ إِنْ‌ كُنْتُم‌ْ مِنْ‌ قَبْلِه‌ِ لَمِن‌َ الضَّالِّين‌َ (بقره: 198)

گناهى بر شما نيست كه از فضلِ پروردگارتان (و از منافع اقتصادى در ايّام حج) طلب كنيد (كه يكى از منافع حج، پى ريزىِ يك اقتصادِ صحيح است). و هنگامى كه از «عرفات» كوچ كرديد، خدا را نزد «مشعَر الحرام» ياد كنيد! او را ياد كنيد همان طور كه شما را هدايت نمود و قطعاً شما پيش از اين، از گمراهان بوديد. (198)


وَاذْكُرُوا الله‌َ فِي‌ أَيَّام‌ٍ مَعْدُودَات‌ٍ فَمَنْ‌ تَعَجَّل‌َ فِي‌ يَوْمَيْن‌ِ فَلاَ إِثْم‌َ عَلَيْه‌ِ وَ مَنْ‌ تَأَخَّرَ فَلاَ إِثْم‌َ عَلَيْه‌ِ لِمَن‌ِ اتَّقَي‌ وَاتَّقُوا الله‌َ وَاعْلَمُوا أَنَّكُم‌ْ إِلَيْه‌ِ تُحْشَرُون‌َ (بقره: 203)

و خدا را در روزهاى معيّنى ياد كنيد! (روزهاى 11 و 12 و 13 ماه ذى حجه). و هر كس شتاب كند، (و ذكر خدا را) در دو روز انجام دهد، گناهى بر او نيست، و هر كه تأخير كند، (و سه روز انجام دهد نيز) گناهى بر او نيست براى كسى كه تقوا پيشه كند. و از خدا بپرهيزيد! و بدانيد شما به سوى او محشور خواهيد شد! (203)


وَ مِن‌َ النَّاس‌ِ مَنْ‌ يُعْجِبُك‌َ قَوْلُه‌ُ فِي‌ الْحَيَاة‌ِ الدُّنْيَا وَ يُشْهِدُ الله‌َ عَلَي‌ مَا فِي‌ قَلْبِه‌ِ وَ هُوَ أَلَدُّ الْخِصَام‌ِ (بقره: 204)

و از مردم، كسانى هستند كه گفتار آنان، در زندگى دنيا مايه اعجاب تو مى‏شود (در ظاهر، اظهار محبّت شديد مى‏كنند) و خدا را بر آنچه در دل دارند گواه مى‏گيرند. (اين در حالى است كه) آنان، سرسخت‏ترين دشمنانند. (204)


كُتِب‌َ عَلَيْكُم‌ُ الْقِتَال‌ُ وَ هُوَ كُرْه‌ٌ لَكُم‌ْ وَ عَسَي‌ أَنْ‌ تَكْرَهُوا شَيْءً وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُم‌ْ وَ عَسَي‌ أَنْ‌ تُحِبُّوا شَيْءً وَ هُوَ شَرٌّ لَكُم‌ْ وَالله‌ُ يَعْلَم‌ُ وَ أَنْتُم‌ْ لاَ تَعْلَمُون‌َ (بقره: 216)

جهاد در راه خدا، بر شما مقرّر شد در حالى كه برايتان ناخوشايند است. چه بسا چيزى را خوش نداشته باشيد، حال آن كه خيرِ شما در آن است. و يا چيزى را دوست داشته باشيد، حال آنكه شرِّ شما در آن است. و خدا مى‏داند، و شما نمى‏دانيد. (216)


وَالْمُطَلَّقَات‌ُ يَتَرَبَّصْن‌َ بِأَنفُسِهِن‌َّ ثَلاَثَة‌َ قُرُوءٍ وَ لاَ يَحِل‌ُّ لَهُن‌َّ أَنْ‌ يَكْتُمْن‌َ مَا خَلَق‌َ الله‌ُ فِي‌ أَرْحَامِهِن‌َّ إِنْ‌ كُن‌َّ يُؤْمِن‌َّ بِالله‌ِ وَالْيَوْم‌ِ الْآخِرِ وَ بُعُولَتُهُن‌َّ أَحَق‌ُّ بِرَدِّهِن‌َّ فِي‌ ذَلِك‌َ إِن‌ْ أَرَادُوا إِصْلاَحَاً وَ لَهُن‌َّ مِثْل‌ُ الَّذِي‌ عَلَيْهِن‌َّ بِالْمَعْرُوف‌ِ وَ لِلرِّجَال‌ِ عَلَيْهِن‌َّ دَرَجَة‌ٌ وَالله‌ُ عَزِيزٌ حَكِيم‌ٌ (بقره: 228)

زنان مطلقه، بايد به مدت سه مرتبه عادت ماهانه ديدن (و پاك شدن) انتظار بكشند! [عده نگه دارند] و اگر به خدا و روز رستاخيز، ايمان دارند، براى آنها حلال نيست كه آنچه را خدا در رحمهايشان آفريده، كتمان كنند. و همسرانشان، براى بازگرداندن آنها (و از سرگرفتن زندگى زناشويى) در اين مدت، (از ديگران) سزاوارترند در صورتى كه (براستى) خواهان اصلاح باشند. و براى آنان، همانند وظايفى كه بر دوش آنهاست، حقوق شايسته‏اى قرار داده شده و مردان بر آنان برترى دارند و خداوند توانا و حكيم است. (228)


الطَّلاَق‌ُ مَرَّتَان‌ِ فَإِمْسَاك‌ٌ بِمَعْرُوف‌ٍ أَوْ تَسْرِيح‌ٌ بِإِحْسَان‌ٍ وَ لاَ يَحِل‌ُّ لَكُم‌ْ أَنْ‌ تَأْخُدُوا مِمَّا آتَيْتُمُوهُن‌َّ شَيْءً إِلاَّ أَنْ‌ يَخَافَا أَنْ لاَ يُقِيَما حُدُودَ الله‌ِ فَإِن‌ْ خِفْتُم‌ْ أَنْ لاَ يُقِيَما حُدُودَ الله‌ِ فَلاَ جُنَاح‌َ عَلَيْهِمَا فِيمَا افْتَدَت‌ْ بِه‌ِ تِلْك‌َ حُدُودُ الله‌ِ فَلاَ تَعْتَدُوهَا وَ مَنْ‌ يَتَعَدَّ حُدُودَ الله‌ِ فَأُولَئِك‌َ هُم‌ُ الظَّالِمُونَ‌ (بقره: 229)

طلاق، (طلاقى كه رجوع و بازگشت دارد،) دو مرتبه است (و در هر مرتبه،) بايد به طور شايسته همسر خود را نگاهدارى كند (و آشتى نمايد)، يا با نيكى او را رها سازد (و از او جدا شود). و براى شما حلال نيست كه چيزى از آنچه به آنها داده‏ايد، پس بگيريد مگر اينكه دو همسر، بترسند كه حدود الهى را برپا ندارند. اگر بترسيد كه حدود الهى را رعايت نكنند، مانعى براى آنها نيست كه زن، فديه و عوضى بپردازد (و طلاق بگيرد). اينها حدود و مرزهاى الهى است از آن، تجاوز نكنيد! و هر كس از آن تجاوز كند، ستمگر است. (229)


فَإِنْ‌ طَلَّقَهَا فَلاَ تَحِل‌ُّ لَه‌ُ مِنْ‌ بَعْدُ حَتَّي‌ تَنْكِح‌َ زَوْجَاً غَيْرَه‌ُ فَإِنْ‌ طَلَّقَهَا فَلاَ جُنَاح‌َ عَلَيْهِمَا أَن‌ْ يَتَرَاجَعَا إِن‌ْ ظَنَّا أَنْ‌ يُقِيَما حُدُودَ الله‌ِ وَ تِلْك‌َ حُدُودُ الله‌ِ يُبَيِّنُهَا لِقَوْم‌ٍ يَعْلَمُون‌َ (بقره: 230)

اگر (بعد از دو طلاق و رجوع، بار ديگر) او را طلاق داد، از آن به بعد، زن بر او حلال نخواهد بود مگر اينكه همسر ديگرى انتخاب كند (و با او، آميزش جنسى نمايد. در اين صورت،) اگر (همسر دوم) او را طلاق گفت، گناهى ندارد كه بازگشت كنند (و با همسر اول، دوباره ازدواج نمايد) در صورتى كه اميد داشته باشند كه حدود الهى را محترم ميشمرند. اينها حدود الهى است كه (خدا) آن را براى گروهى كه آگاهند، بيان مى‏نمايد. (230)


وَ إِذَا طَلَّقْتُم‌ُ النِّسَاءَ فَبَلَغْن‌َ أَجَلَهُن‌َّ فَأَمْسِكُوهُن‌َّ بِمَعْرُوف‌ٍ أَوْ سَرِّحُوهُن‌َّ بِمَعْرُوف‌ٍ وَ لاَ تُمْسِكُوهُن‌َّ ضِرَارَاً لِتَعْتَدُوا وَ مَنْ‌ يَفْعَل‌ْ ذَلِك‌َ فَقَدْ ظَلَم‌َ نَفْسَه‌ُ وَ لاَ تَتَّخِذُوا آيَات‌ِ الله‌ِ هُزُوَاً وَاذْكُرُوا نِعْمَت‌َ الله‌ِ عَلَيْكُم‌ْ وَ مَا أَنْزَل‌َ عَلَيْكُمْ‌ مِن‌َ الْكِتَاب‌ِ وَالْحِكْمَة‌ِ يَعِظُكُمْ‌ بِه‌ِ وَاتَّقُوا الله‌َ وَاعْلَمُوا أَن‌َّ الله‌َ بِكُل‌ِّ شَي‌ْءٍ عَلِيم‌ٌ (بقره: 231)

و هنگامى كه زنان را طلاق داديد، و به آخرين روزهاى «عدّه» رسيدند، يا به طرز صحيحى آنها را نگاه داريد (و آشتى كنيد)، و يا به طرز پسنديده‏اى آنها را رها سازيد! و هيچ گاه به خاطر زيان رساندن و تعدّى كردن، آنها را نگاه نداريد! و كسى كه چنين كند، به خويشتن ستم كرده است. (و با اين اعمال، و سوء استفاده از قوانين الهى،) آيات خدا را به استهزا نگيريد! و به ياد بياوريد نعمت خدا را بر خود، و كتاب آسمانى و علم و دانشى كه بر شما نازل كرده، و شما را با آن، پند مى‏دهد! و از خدا بپرهيزيد! و بدانيد خداوند از هر چيزى آگاه است (و از نيات كسانى كه از قوانين او، سوء استفاده مى‏كنند، با خبر است)! (231)


وَالْوَالِدَات‌ُ يُرْضِعْن‌َ أَوْلاَدَهُن‌َّ حَوْلَيْن‌ِ كَامِلَيْن‌ِ لِمَن‌ْ أَرَادَ أَنْ‌ يُتِم‌َّ الرَّضَاعَة‌َ وَ عَلَي‌ الْمَوْلُودِ لَه‌ُ رِزْقُهُن‌َّ وَ كِسْوَتُهُن‌َّ بِالْمَعْرُوف‌ِ لاَ تُكَلَّف‌ُ نَفْس‌ٌ إِلاَّ وُسْعَهَا لاَ تُضَارَّ وَالِدَة‌ٌ بِوَلَدِهَا وَ لاَ مَوْلُودٌ لَه‌ُ بِوَلَدِه‌ِ وَ عَلَي‌ الْوَارِث‌ِ مِثْل‌ُ ذَلِك‌َ فَإِن‌ْ أَرَادَا فِصَالاً عَنْ‌ تَرَاض‌ٍ مِنْهُمَا وَ تَشَاوُرٍ فَلاَ جُنَاح‌َ عَلَيْهِمَا وَ إِن‌ْ أَرَدْتُم‌ْ أَنْ‌ تَسْتَرْضِعُوا أَوْلاَدَكُم‌ْ فَلاَ جُنَاح‌َ عَلَيْكُم‌ْ إِذَا سَلَّمْتُم‌ْ مَا آتَيْتُم‌ْ بِالْمَعْرُوف‌ِ وَاتَّقُوا الله‌َ وَاعْلَمُوا أَن‌َّ الله‌َ بِمَا تَعْمَلُون‌َ بَصِيرٌ (بقره: 233)

مادران، فرزندان خود را دو سال تمام، شير مى‏دهند. (اين) براى كسى است كه بخواهد دوران شيرخوارگى را تكميل كند. و بر آن كس كه فرزند براى او متولّد شده [پدر]، لازم است خوراك و پوشاك مادر را به طور شايسته (در مدت شير دادن بپردازد حتى اگر طلاق گرفته باشد.) هيچ كس موظّف به بيش از مقدار توانايى خود نيست! نه مادر (به خاطر اختلاف با پدر) حق ضرر زدن به كودك را دارد، و نه پدر. و بر وارث او نيز لازم است اين كار را انجام دهد [هزينه مادر را در دوران شيرخوارگى تأمين نمايد]. و اگر آن دو، با رضايت يكديگر و مشورت، بخواهند كودك را (زودتر) از شير بازگيرند، گناهى بر آنها نيست. و اگر (با عدم توانايى، يا عدم موافقت مادر) خواستيد دايه‏اى براى فرزندان خود بگيريد، گناهى بر شما نيست به شرط اينكه حق گذشته مادر را به طور شايسته بپردازيد. و از (مخالفت فرمان) خدا بپرهيزيد! و بدانيد خدا، به آنچه انجام مى‏دهيد، بيناست! (233)


وَالَّذِين‌َ يُتَوَفَّوْن‌َ مِنْكُم‌ْ وَ يَذَرُون‌َ أَزْوَاجَاً يَتَرَبَّصْن‌َ بِأَنفُسِهِن‌َّ أَرْبَعَة‌َ أَشْهُرٍ وَ عَشْرَاً فَإِذَا بَلَغْن‌َ أَجَلَهُن‌َّ فَلاَ جُنَاح‌َ عَلَيْكُم‌ْ فِيمَا فَعَلْن‌َ فِي‌ أَنْفُسِهِن‌َّ بِالْمَعْرُوف‌ِ وَالله‌ُ بِمَا تَعْمَلُون‌َ خَبِيرٌ (بقره: 234)

و كسانى كه از شما مى‏ميرند و همسرانى باقى مى‏گذارند، بايد چهار ماه و ده روز، انتظار بكشند (و عدّه نگه دارند)! و هنگامى كه به آخر مدتشان رسيدند، گناهى بر شما نيست كه هر چه مى‏خواهند، در باره خودشان به طور شايسته انجام دهند (و با مرد دلخواه خود، ازدواج كنند). و خدا به آنچه عمل مى‏كنيد، آگاه است. (234)


وَ لاَ جُنَاح‌َ عَلَيْكُم‌ْ فِيمَا عَرَّضْتُم‌ْ بِه‌ِ مِن‌ْ خِطْبَة‌ِ النِّسَاءِ أَوْ أَكْنَنْتُم‌ْ فِي‌ أَنْفُسِكُم‌ْ عَلِم‌َ الله‌ُ أَنَّكُم‌ْ سَتَذْكُرُونَهُن‌َّ وَ لَكِنْ‌ لاَ تُوَاعِدُوهُن‌َّ سِرَّاً إِلاَّ أَنْ‌ تَقُولُوا قَوْلاً مَعْرُوفَاً وَ لاَ تَعْزِمُوا عُقْدَة‌َ النِّكَاح‌ِ حَتَّي‌ يَبْلُغ‌َ الْكِتَاب‌ُ أَجَلَه‌ُ وَاعْلَمُوا أَن‌َّ الله‌َ يَعْلَم‌ُ مَا فِي‌ أَنْفُسِكُم‌ْ فَاحْذَرُوه‌ُ وَاعْلَمُوا أَن‌َّ الله‌َ غَفُورٌ حَلِيم‌ٌ (بقره: 235)

و گناهى بر شما نيست كه به طور كنايه، (از زنانى كه همسرانشان مرده‏اند) خواستگارى كنيد، و يا در دل تصميم بر اين كار بگيريد (بدون اينكه آن را اظهار كنيد). خداوند مى‏دانست شما به ياد آنها خواهيد افتاد (و با خواسته طبيعى شما به شكل معقول، مخالف نيست) ولى پنهانى با آنها قرار زناشويى نگذاريد، مگر اينكه به طرز پسنديده‏اى (به طور كنايه) اظهار كنيد! (ولى در هر حال،) اقدام به ازدواج ننماييد، تا عدّه آنها سرآيد! و بدانيد خداوند آنچه را در دل داريد، مى‏داند! از مخالفت او بپرهيزيد! و بدانيد خداوند، آمرزنده و بردبار است (و در مجازات بندگان، عجله نمى‏كند)! (235)


لاَ جُنَاح‌َ عَلَيْكُم‌ْ إِنْ‌ طَلَّقْتُم‌ُ النِّسَاءَ مَا لَم‌ْ تَمَسُّوهُن‌َّ أَوْ تَفْرِضُوا لَهُن‌َّ فَرِيضَة‌ً وَ مَتِّعُوهُن‌َّ عَلَي‌ الْمُوسِع‌ِ قَدَرُه‌ُ وَ عَلَي‌ الْمُقْتِرِ قَدَرُه‌ُ مَتَاعَاً بِالْمَعْرُوف‌ِ حَقَّاً عَلَي‌ الْمُـحْسِنِين‌َ (بقره: 236)

اگر زنان را قبل از آميزش جنسى يا تعيين مهر، (به عللى) طلاق دهيد، گناهى بر شما نيست. (و در اين موقع،) آنها را (با هديه‏اى مناسب،) بهره‏مند سازيد! آن كس كه توانايى دارد، به اندازه تواناييش، و آن كس كه تنگدست است، به اندازه خودش، هديه‏اى شايسته (كه مناسب حال دهنده و گيرنده باشد) بدهد! و اين بر نيكوكاران، الزامى است. (236)


حَافِظُوا عَلَي‌ الصَّلَوَات‌ِ وَالصَّلاَة‌ِ الْوُسْطَي‌ وَ قُومُوا لِالله‌ِ قَانِتِين‌َ (بقره: 238)

در انجام همه نمازها، (به خصوص) نماز وسطى [نماز ظهر] كوشا باشيد! و از روى خضوع و اطاعت، براى خدا بپاخيزيد! (238)


وَالَّذِين‌َ يُتَوَفَّوْن‌َ مِنْكُم‌ْ وَ يَذَرُون‌َ أَزْوَاجَاً وَصِيَّة‌ً لِأَزْوَاجِهِم‌ْ مَتَاعَاً إِلَي‌ الْحَوْل‌ِ غَيْرَ إِخْرَاج‌ٍ فَإِن‌ْ خَرَجْن‌َ فَلاَ جُنَاح‌َ عَلَيْكُم‌ْ فِي‌ مَا فَعَلْن‌َ فِي‌ أَنْفُسِهِن‌َّ مِن‌ْ مَعْرُوف‌ٍ وَالله‌ُ عَزِيزٌ حَكِيم‌ٌ (بقره: 240)

و كسانى كه از شما در آستانه مرگ قرار مى‏گيرند و همسرانى از خود به‏جا مى‏گذارند، بايد براى همسران خود وصيت كنند كه تا يك سال، آنها را (با پرداختن هزينه زندگى) بهره‏مند سازند به شرط اينكه آنها (از خانه شوهر) بيرون نروند (و اقدام به ازدواج مجدد نكنند). و اگر بيرون روند، (حقى در هزينه ندارند ولى) گناهى بر شما نيست نسبت به آنچه در باره خود، به طور شايسته انجام مى‏دهند. و خداوند، توانا و حكيم است. (240)


وَ لِلْمُطَلَّقَات‌ِ مَتَاع‌ٌ بِالْمَعْرُوف‌ِ حَقَّاً عَلَي‌ الْمُتَّقِين‌َ (بقره: 241)

و براى زنان مطلقه، هديه مناسبى لازم است (كه از طرف شوهر، پرداخت گردد). اين، حقى است بر مردان پرهيزكار. (241)


أَلَم‌ْ تَرَ إِلَي‌ الَّذِين‌َ خَرَجُوا مِنْ‌ دِيَارِهِم‌ْ وَ هُم‌ْ أُلُوف‌ٌ حَذَرَ الْمَوْت‌ِ فَقَال‌َ لَهُم‌ُ الله‌ُ مُوتُوا ثُم‌َّ أَحْيَاهُم‌ْ إِن‌َّ الله‌َ لَذُو فَضْل‌ٍ عَلَي‌ النَّاس‌ِ وَ لَكِنَّ‌ أَكْثَرَ النَّاس‌ِ لاَ يَشْكُرُون‌َ (بقره: 243)

آيا نديدى جمعيتى را كه از ترس مرگ، از خانه‏هاى خود فرار كردند؟ و آنان، هزارها نفر بودند (كه به بهانه بيمارى طاعون، از شركت در ميدان جهاد خوددارى نمودند). خداوند به آنها گفت: بميريد! (و به همان بيمارى، كه آن را بهانه قرار داده بودند، مردند.) سپس خدا آنها را زنده كرد (و ماجراى زندگى آنها را درس عبرتى براى آيندگان قرار داد.) خداوند نسبت به بندگان خود احسان مى‏كند ولى بيشتر مردم، شكر (او را) بجا نمى‏آورند. (243)


أَلَم‌ْ تَرَ إِلَي‌ الْمَلَإِ مِنْ‌ بَنَي‌ إِسْرَائِيل‌َ مِنْ‌ بَعْدِ مُوسَي‌ إِذْ قَالُوا لِنَبِي‌ٍّ لَهُم‌ُ ابْعَث‌ْ لَنَا مَلِكَاً نُقَاتِل‌ْ فِي‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ قَال‌َ هَل‌ْ عَسَيْتُم‌ْ إِنْ‌ كُتِب‌َ عَلَيْكُم‌ُ الْقِتَال‌ُ أَنْ لاَ تُقَاتِلُوا قَالُوا وَ مَا لَنَا أَنْ لاَ نُقَاتِل‌َ فِي‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ وَ قَدْ أُخْرِجْنَا مِنْ‌ دِيَارِنَا وَ أَبْنَائِنَا فَلَمَّا كُتِب‌َ عَلَيْهِم‌ُ الْقِتَال‌ُ تَوَلَّوْا إِلاَّ قَلِيلاً مِنْهُم‌ْ وَالله‌ُ عَلِيم‌ٌ بِالظَّالِمِين‌َ (بقره: 246)

آيا مشاهده نكردى جمعى از بنى اسرائيل را بعد از موسى، كه به پيامبر خود گفتند: «زمامدار (و فرماندهى) براى ما انتخاب كن! تا (زير فرمان او) در راه خدا پيكار كنيم. پيامبر آنها گفت: «شايد اگر دستور پيكار به شما داده شود، (سرپيچى كنيد، و) در راه خدا، جهاد و پيكار نكنيد!» گفتند: «چگونه ممكن است در راه خدا پيكار نكنيم، در حالى كه از خانه‏ها و فرزندانمان رانده شده‏ايم، (و شهرهاى ما به وسيله دشمن اشغال، و فرزندان ما اسير شده‏اند)؟!» اما هنگامى كه دستور پيكار به آنها داده شد، جز عدّه كمى از آنان، همه سرپيچى كردند. و خداوند از ستمكاران، آگاه است. (246)


وَ قَال‌َ لَهُم‌ْ نَبِيُّهُم‌ْ إِن‌َّ الله‌َ قَدْ بَعَث‌َ لَكُم‌ْ طَالُوت‌َ مَلِكَاً قَالُوا أَنَّي‌ يَكُون‌ُ لَه‌ُ الْمُلْك‌ُ عَلَيْنَا وَ نَحْن‌ُ أَحَق‌ُّ بِالْمُلْك‌ِ مِنْه‌ُ وَ لَم‌ْ يُؤْت‌َ سَعَة‌ً مِن‌َ الْمَال‌ِ قَال‌َ إِن‌َّ الله‌َ اصْطَفَاه‌ُ عَلَيْكُم‌ْ وَ زَادَه‌ُ بَسْطَة‌ً فِي‌ الْعِلْم‌ِ وَالْجِسْم‌ِ وَالله‌ُ يُؤْتِي‌ مُلْكَه‌ُ مَنْ‌ يَشَاءُ وَالله‌ُ وَاسِع‌ٌ عَلِيم‌ٌ (بقره: 247)

و پيامبرشان به آنها گفت: «خداوند (طالوت) را براى زمامدارى شما مبعوث (و انتخاب) كرده است.» گفتند: «چگونه او بر ما حكومت كند، با اينكه ما از او شايسته‏تريم، و او ثروت زيادى ندارد؟!» گفت: «خدا او را بر شما برگزيده، و او را در علم و (قدرت) جسم، وسعت بخشيده است. خداوند، ملكش را به هر كس بخواهد، مى‏بخشد و احسان خداوند، وسيع است و (از لياقت افراد براى منصب‏ها) آگاه است.» (247)


وَ لَمَّا بَرَزُوا لِجَالُوت‌َ وَ جُنُودِه‌ِ قَالُوا رَبَّنَا أَفْرِغ‌ْ عَلَيْنَا صَبْرَاً وَ ثَبِّت‌ْ أَقْدَامَنَا وَانْصُرْنَا عَلَي‌ الْقَوْم‌ِ الْكَافِرِين‌َ (بقره: 250)

و هنگامى كه در برابر (جالوت) و سپاهيان او قرار گرفتند گفتند: «پروردگارا! پيمانه شكيبايى و استقامت را بر ما بريز! و قدمهاى ما را ثابت بدار! و ما را بر جمعيّت كافران، پيروز بگردان! (250)


فَهَزَمُوهُمْ‌ بِإِذْن‌ِ الله‌ِ وَ قَتَل‌َ دَاوُدُ جَالُوت‌َ وَ آتَاه‌ُ الله‌ُ الْمُلْك‌َ وَالْحِكْمَة‌َ وَ عَلَّمَه‌ُ مِمَّا يَشَاءُ وَ لَوْلاَ دَفْع‌ُ الله‌ِ النَّاس‌َ بَعْضَهُمْ‌ بِبَعْض‌ٍ لَفَسَدَت‌ِ الْأَرْض‌ُ وَ لَكِنَّ‌ الله‌َ ذُو فَضْل‌ٍ عَلَي‌ الْعَالَمِين‌َ (بقره: 251)

:::: 000: 832: [152] سپس به فرمان خدا، آنها سپاه دشمن را به هزيمت واداشتند. و «داوود» (نوجوان نيرومند و شجاعى كه در لشكر «طالوت» بود)، «جالوت» را كشت و خداوند، حكومت و دانش را به او بخشيد و از آنچه مى‏خواست به او تعليم داد. و اگر خداوند، بعضى از مردم را به وسيله بعضى ديگر دفع نمى‏كرد، زمين را فساد فرامى‏گرفت، ولى خداوند نسبت به جهانيان، لطف و احسان دارد. (251)


تِلْك‌َ آيَات‌ُ الله‌ِ نَتْلُوهَا عَلَيْك‌َ بِالحَق‌ِّ وَ إِنَّك‌َ لَمِن‌َ الْمُرْسَلِين‌َ (بقره: 252)

اينها، آيات خداست كه به حق، بر تو مى‏خوانيم و تو از رسولان (ما) هستى. (252)


تِلْك‌َ الرُّسُل‌ُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُم‌ْ عَلَي‌ بَعْض‌ٍ مِنْهُمْ‌ مَنْ‌ كَلَّم‌َ الله‌ُ وَ رَفَع‌َ بَعْضَهُم‌ْ دَرَجَات‌ٍ وَ آتَيْنَا عِيسَي‌ ابْن‌َ مَرْيَم‌َ الْبَيِّنَات‌ِ وَ أَيَّدْنَاه‌ُ بِرُوح‌ِ الْقُدُس‌ِ وَ لَوْ شَاءَ الله‌ُ مَا اقْتَتَل‌َ الَّذِين‌َ مِنْ‌ بَعْدِهِمْ‌ مِنْ‌ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُم‌ُ الْبَيِّنَات‌ُ وَ لَكِنِ‌ اخْتَلَفُوا فَمِنْهُمْ‌ مَنْ‌ آمَن‌َ وَ مِنْهُمْ‌ مَنْ‌ كَفَرَ وَ لَوْ شَاءَ الله‌ُ مَا اقْتَتَلُوا وَ لَكِنَّ‌ الله‌َ يَفْعَل‌ُ مَا يُرِيدُ (بقره: 253)

بعضى از آن رسولان را بر بعضى ديگر برترى داديم برخى از آنها، خدا با او سخن مى‏گفت و بعضى را درجاتى برتر داد و به عيسى بن مريم، نشانه‏هاى روشن داديم و او را با «روح القدس» تأييد نموديم (ولى فضيلت و مقام آن پيامبران، مانع اختلاف امتها نشد.) و اگر خدا مى‏خواست، كسانى كه بعد از آنها بودند، پس از آن همه نشانه‏هاى روشن كه براى آنها آمد، جنگ و ستيز نمى‏كردند (اما خدا مردم را مجبور نساخته و آنها را در پيمودن راه سعادت، آزاد گذارده است) ولى اين امتها بودند كه با هم اختلاف كردند بعضى ايمان آوردند و بعضى كافر شدند (و جنگ و خونريزى بروز كرد. و باز) اگر خدا مى‏خواست، با هم پيكار نمى‏كردند ولى خداوند، آنچه را مى‏خواهد، (از روى حكمت) انجام مى‏دهد (و هيچ كس را به قبول چيزى مجبور نمى‏كند). (253)


أَوْ كَالَّذِي‌ مَرَّ عَلَي‌ قَرْيَة‌ٍ وَ هِي‌َ خَاوِيَة‌ٌ عَلَي‌ عُرُوشِهَا قَال‌َ أَنَّي‌ يُحْيِي هَذِه‌ِ الله‌ُ بَعْدَ مَوْتِهَا فَأَمَاتَه‌ُ الله‌ُ مِئَة‌َ عَام‌ٍ ثُم‌َّ بَعَثَه‌ُ قَال‌َ كَم‌ْ لَبِثْت‌َ قَال‌َ لَبِثْت‌ُ يَوْمَاً أَوْ بَعْض‌َ يَوْم‌ٍ قَال‌َ بَلْ‌ لَبِثْت‌َ مِئَة‌َ عَام‌ٍ فَانْظُرْ إِلَي‌ طَعَامِك‌َ وَ شَرَابِك‌َ لَم‌ْ يَتَسَنَّه‌ْ وَانْظُرْ إِلَي‌ حِمَارِك‌َ وَ لِنَجْعَلَك‌َ آيَة‌ً لِلنَّاس‌ِ وَانْظُرْ إِلَي‌ الْعِظَام‌ِ كَيْف‌َ نُنْشِزُهَا ثُم‌َّ نَكْسُوهَا لَحْمَاً فَلَمَّا تَبَيَّن‌َ لَه‌ُ قَال‌َ أَعْلَم‌ُ أَن‌َّ الله‌َ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ قَدِيرٌ (بقره: 259)

يا همانند كسى كه از كنار يك آبادى (ويران شده) عبور كرد، در حالى كه ديوارهاى آن، به روى سقفها فرو ريخته بود، (و اجساد و استخوانهاى اهل آن، در هر سو پراكنده بود او با خود) گفت: «چگونه خدا اينها را پس از مرگ، زنده مى‏كند؟!» (در اين هنگام،) خدا او را يكصد سال ميراند سپس زنده كرد و به او گفت: «چقدر درنگ كردى؟» گفت: «يك روز يا بخشى از يك روز.» فرمود: «نه، بلكه يكصد سال درنگ كردى! نگاه كن به غذا و نوشيدنى خود (كه همراه داشتى، با گذشت سالها) هيچ گونه تغيير نيافته است! (خدايى كه يك چنين مواد فاسدشدنى را در طول اين مدت، حفظ كرده، بر همه چيز قادر است!) ولى به الاغ خود نگاه كن (كه چگونه از هم متلاشى شده! اين زنده شدن تو پس از مرگ، هم براى اطمينان خاطر توست، و هم) براى اينكه تو را نشانه‏اى براى مردم (در مورد معاد) قرار دهيم. (اكنون) به استخوانها (ى مركب سوارى خود نگاه كن كه چگونه آنها را برداشته، به هم پيوند مى‏دهيم، و گوشت بر آن مى‏پوشانيم!» هنگامى كه (اين حقايق) بر او آشكار شد، گفت: «مى‏دانم خدا بر هر كارى توانا است». (259)


وَ إِذْ قَال‌َ إِبْرَاهِيم‌ُ رَب‌ِّ أَرِنِي‌ كَيْف‌َ تُحْيِي‌ الْمَوْتَي‌ قَال‌َ أَوَ لَم‌ْ تُؤْمِنْ‌ قَال‌َ بَلَي‌ وَ لَكِنْ‌ لِيَطْمَئِن‌َّ قَلْبِي‌ قَال‌َ فَخُذْ أَرْبَعَة‌ً مِن‌َ الطَّيْرِ فَصُرْهُن‌َّ إِلَيْك‌َ ثُم‌َّ اجْعَل‌ْ عَلَي‌ كُل‌ِّ جَبَل‌ٍ مِنْهُن‌َّ جُزْءً ثُم‌َّ ادْعُهُن‌َّ يَأْتِينَك‌َ سَعْيَاً وَاعْلَم‌ْ أَن‌َّ الله‌َ عَزِيزٌ حَكِيم‌ٌ (بقره: 260)

و (به خاطر بياور) هنگامى را كه ابراهيم گفت: «خدايا! به من نشان بده چگونه مردگان را زنده مى‏كنى؟» فرمود: «مگر ايمان نياورده‏اى؟!» عرض كرد: «آرى، ولى مى‏خواهم قلبم آرامش يابد.» فرمود: «در اين صورت، چهار نوع از مرغان را انتخاب كن! و آنها را (پس از ذبح كردن،) قطعه قطعه كن (و در هم بياميز)! سپس بر هر كوهى، قسمتى از آن را قرار بده، بعد آنها را بخوان، به سرعت به سوى تو مى‏آيند! و بدان خداوند قادر و حكيم است (هم از ذرات بدن مردگان آگاه است، و هم توانايى بر جمع آنها دارد)». (260)


الَّذِين‌َ يُنْفِقُون‌َ أَمْوَالَهُم‌ْ فِي‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ ثُم‌َّ لاَ يُتْبِعُون‌َ مَا أَنْفَقُوا مَنَّاً وَ لاَ أَذَي‌ً لَهُم‌ْ أَجْرُهُم‌ْ عِنْدَ رَبِّهِم‌ْ وَ لاَ خَوْف‌ٌ عَلَيْهِمْ‌ وَ لاَ هُم‌ْ يَحْزَنُون‌َ (بقره: 262)

كسانى كه اموال خود را در راه خدا انفاق مى‏كنند، سپس به دنبال انفاقى كه كرده‏اند، منت نمى‏گذارند و آزارى نمى‏رسانند، پاداش آنها نزد پروردگارشان (محفوظ) است و نه ترسى دارند، و نه غمگين مى‏شوند. (262)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا لاَ تُبْطِلُوا صَدَقَاتِكُمْ‌ بِالْمَن‌ِّ وَالْأَذَي‌ كَالَّذِي‌ يُنْفِق‌ُ مَالَه‌ُ رِئَاءَ النَّاس‌ِ وَ لاَ يُؤْمِن‌ُ بِالله‌ِ وَالْيَوْم‌ِ الْآخِرِ فَمَثَلُه‌ُ كَمَثَل‌ِ صَفْوَان‌ٍ عَلَيْه‌ِ تُرَاب‌ٌ فَأَصَابَه‌ُ وَابِل‌ٌ فَتَرَكَه‌ُ صَلْدَاً لاَ يَقْدِرُون‌َ عَلَي‌ شَي‌ْءٍ مِمَّا كَسَبُوا وَالله‌ُ لاَ يَهْدِي‌ الْقَوْم‌َ الْكَافِرِين‌َ (بقره: 264)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! بخششهاى خود را با منت و آزار، باطل نسازيد! همانند كسى كه مال خود را براى نشان دادن به مردم، انفاق مى‏كند و به خدا و روز رستاخيز، ايمان نمى‏آورد (كار او) همچون قطعه سنگى است كه بر آن، (قشر نازكى از) خاك باشد (و بذرهايى در آن افشانده شود) و رگبار باران به آن برسد، (و همه خاكها و بذرها را بشويد،) و آن را صاف (و خالى از خاك و بذر) رها كند. آنها از كارى كه انجام داده‏اند، چيزى به دست نمى‏آورند و خداوند، جمعيت كافران را هدايت نمى‏كند. (264)


لَيْس‌َ عَلَيْك‌َ هُدَاهُم‌ْ وَ لَكِنَّ‌ الله‌َ يَهْدِي‌ مَنْ‌ يَشَاءُ وَ مَا تُنْفِقُوا مِن‌ْ خَيْرٍ فَلِأَنْفُسِكُم‌ْ وَ مَا تُنْفِقُون‌َ إلاَّ ابْتِغَاءَ وَجْه‌ِ الله‌ِ وَ مَا تُنْفِقُوا مِن‌ْ خَيْرٍ يُوَف‌َّ إِلَيْكُم‌ْ وَ أَنْتُم‌ْ لاَ تُظْلَمُون‌َ (بقره: 272)

هدايت آنها (به‏طور اجبار،) بر تو نيست (بنا بر اين، ترك انفاق به غير مسلمانان، براى اجبار به اسلام، صحيح نيست) ولى خداوند، هر كه را بخواهد (و شايسته بداند)، هدايت مى‏كند. و آنچه را از خوبيها و اموال انفاق مى‏كنيد، براى خودتان است (ولى) جز براى رضاى خدا، انفاق نكنيد! و آنچه از خوبيها انفاق مى‏كنيد، (پاداش آن) به طور كامل به شما داده مى‏شود و به شما ستم نخواهد شد. (272)


الَّذِين‌َ يُنْفِقُون‌َ أَمْوَالَهُمْ‌ بِاللَّيْل‌ِ وَالنَّهَارِ سِرَّاً وَ عَلاَنِيَة‌ً فَلَهُم‌ْ أَجْرُهُم‌ْ عِنْدَ رَبِّهِم‌ْ وَ لاَ خَوْف‌ٌ عَلَيْهِم‌ْ وَ لاَ هُم‌ْ يَحْزَنُون‌َ (بقره: 274)

آنها كه اموال خود را، شب و روز، پنهان و آشكار، انفاق مى‏كنند، مزدشان نزد پروردگارشان است نه ترسى بر آنهاست، و نه غمگين مى‏شوند. (274)


إِن‌َّ الَّذِين‌َ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَات‌ِ وَ أَقَامُوا الصَّلاة‌َ وَ آتَوُا الزَّكَاة‌َ لَهُم‌ْ أَجْرُهُم‌ْ عِنْدَ رَبِّهِم‌ْ وَ لاَ خَوْف‌ٌ عَلَيْهِم‌ْ وَ لاَ هُم‌ْ يَحْزَنُون‌َ (بقره: 277)

كسانى كه ايمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند و نماز را برپا داشتند و زكات را پرداختند، اجرشان نزد پروردگارشان است و نه ترسى بر آنهاست، و نه غمگين مى‏شوند. (277)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوْا إِذَا تَدَايَنْتُمْ‌ بِدَيْن‌ٍ إِلَي‌ أََجَل‌ٍ مُسَمَّي‌ً فَاكْتُبُوه‌ُ وَلْيَكْتُبْ‌ بَيْنَكُم‌ْ كَاتِب‌ٌ بِالْعَدْل‌ِ وَ لاَ يَأْب‌َ كَاتِب‌ٌ أَنْ‌ يَكْتُب‌َ كَمَا عَلَّمَه‌ُ الله‌ُ فَلْيَكْتُب‌ْ وَلْـيُمْلِل‌ِ الَّذِي‌ عَلَيْه‌ِ الْحَق‌ُّ وَلْيَتَّق‌ِ الله‌َ رَبَّه‌ُ وَ لاَ يَبْخَس‌ْ مِنْه‌ُ شَيْءً فَإِنْ‌ كَان‌َ الَّذِي‌ عَلَيْه‌ِ الْحَق‌ُّ سَفِيهَاً أَوْ ضَعِيفَاً أَوْ لاَ يَسْتَطِيع‌ُ أَنْ‌ يُمِل‌َّ هُوَ فَلْيُمْلِل‌ْ وَلِيُّه‌ُ بِالْعَدْل‌ِ وَاسْتَشْهِدُوا شَهِیدَيْن‌ِ مِنْ‌ رِجَالِكُم‌ْ فَإِنْ‌ لَم‌ْ يَكُونَا رَجُلَيْن‌ِ فَرَجِل‌ٌ وَامْرَأَتَان‌ِ مِمَّن‌ تَرْضَوْن‌َ مِن‌َ الشُّهَدَاءِ أَنْ‌ تَضِل‌َّ إِحْدَاهُمَا فَتُذَكِّرَ إِحْدَاهُمَا الْأُخْرَي‌ وَ لاَ يَأْب‌َ الشُّهَدَاءُ إِذَا مَا دُعُوا وَ لاَ تَسْأَمُوا أَنْ‌ تَكْتُبُوه‌ُ صَغِيرَاً أَوْ كَبِيرَاً إِلَي‌ أَجَلِه‌ِ ذَلِكُم‌ْ أَقْسَط‌ُ عِنْدَ الله‌ِ وَ أَقْوَم‌ُ لِلشَّهَادَة‌ِ وَ أَدْنَي‌ أَنْ لاَ تَرْتَابُوا إِلاَّ أَنْ‌ تَكُون‌َ تِجَارَة‌ً حَاضِرَة‌ً تُدِيرُونَهَا بَيْنَكُم‌ْ فَلَيْس‌َ عَلَيْكُم‌ْ جُنَاح‌ٌ أَنْ لاَ تَكْتُبُوهَا وَ أَشْهِدُوا إِذَا تَبَايَعْتُم‌ْ وَ لاَ يُضَارَّ كَاتِب‌ٌ وَ لاَ شَهِيدٌ وَ إِن‌ْ تَفْعَلُوا فَإِنَّه‌ُ فُسُوق‌ٌ بِكُمْ‌ وَاتَّقُوا الله‌َ وَ يُعَلِّمُكُم‌ْ الله‌ُ وَالله‌ُ بِكُل‌ِّ شَي‌ْءٍ عَلِيم‌ٌ (بقره: 282)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! هنگامى كه بدهى مدّت‏دارى (به خاطر وام يا داد و ستد) به يكديگر پيدا كنيد، آن را بنويسيد! و بايد نويسنده‏اى از روى عدالت، (سند را) در ميان شما بنويسد! و كسى كه قدرت بر نويسندگى دارد، نبايد از نوشتن- همان طور كه خدا به او تعليم داده- خوددارى كند! پس بايد بنويسد، و آن كس كه حق بر عهده اوست، بايد املا كند، و از خدا كه پروردگار اوست بپرهيزد، و چيزى را فروگذار ننمايد! و اگر كسى كه حق بر ذمه اوست، سفيه (يا از نظر عقل) ضعيف (و مجنون) است، يا (به خاطر لال بودن،) توانايى بر املا كردن ندارد، بايد ولىّ او (به جاى او،) با رعايت عدالت، املا كند! و دو نفر از مردان (عادل) خود را (بر اين حقّ) شاهد بگيريد! و اگر دو مرد نبودند، يك مرد و دو زن، از كسانى كه مورد رضايت و اطمينان شما هستند، انتخاب كنيد! (و اين دو زن، بايد با هم شاهد قرار گيرند،) تا اگر يكى انحرافى يافت، ديگرى به او يادآورى كند. و شهود نبايد به هنگامى كه آنها را (براى شهادت) دعوت مى‏كنند، خوددارى نمايند! و از نوشتن (بدهىِ خود،) چه كوچك باشد يا بزرگ، ملول نشويد (هر چه باشد بنويسيد)! اين، در نزد خدا به عدالت نزديكتر، و براى شهادت مستقيم تر، و براى جلوگيرى از ترديد و شك (و نزاع و گفتگو) بهتر مى‏باشد مگر اينكه داد و ستد نقدى باشد كه بين خود، دست به دست مى‏كنيد. در اين صورت، گناهى بر شما نيست كه آن را ننويسيد. ولى هنگامى كه خريد و فروش (نقدى) مى‏كنيد، شاهد بگيريد! و نبايد به نويسنده و شاهد، (به خاطر حقگويى،) زيانى برسد (و تحت فشار قرار گيرند)! و اگر چنين كنيد، از فرمان پروردگار خارج شده‏ايد. از خدا بپرهيزيد! و خداوند به شما تعليم مى‏دهد خداوند به همه چيز داناست. (282)


وَ إِنْ‌ كُنْتُم‌ْ عَلَي‌ سَفَرٍ وَ لَم‌ْ تَجِدُوا كَاتِبَاً فَرِهَان‌ٌ مَقْبُوضَة‌ٌ فَإِن‌ْ أَمِن‌َ بَعْضُكُمْ‌ بَعْضَاً فَلْيُؤَدِّ الَّذِي‌ اؤْتُمِن‌َ أَمَانَتَه‌ُ وَلْيَتَّق‌ِ الله‌َ رَبَّه‌ُ وَ لاَ تَكْتُمُوا الشَّهَادَة‌َ وَ مَنْ‌ يَكْتُمْهَا فَإِنَّه‌ُ آثِم‌ٌ قَلْبُه‌ُ وَالله‌ُ بِمَا تَعْمَلُون‌َ عَلِيم‌ٌ (بقره: 283)

و اگر در سفر بوديد، و نويسنده‏اى نيافتيد، گروگان بگيريد! (گروگانى كه در اختيار طلبكار قرار گيرد.) و اگر به يكديگر اطمينان (كامل) داشته باشيد، (گروگان لازم نيست، و) بايد كسى كه امين شمرده شده (و بدون گروگان، چيزى از ديگرى گرفته)، امانت (و بدهى خود را بموقع) بپردازد و از خدايى كه پروردگار اوست. بپرهيزد! و شهادت را كتمان نكنيد! و هر كس آن را كتمان كند، قلبش گناهكار است. و خداوند، به آنچه انجام مى‏دهيد، داناست. (283)


لِالله‌ِ مَا فِي‌ السَّمَاوَات‌ِ وَ مَا فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَ إِنْ‌ تُبْدُوا مَا فِي‌ أَنْفُسِكُم‌ْ أَوْ تُخْفُوه‌ُ يُحَاسِبْكُمْ‌ بِه‌ِ الله‌ُ فَيَغْفِرُ لِمَنْ‌ يَشَاءُ وَ يُعَذِّب‌ُ مَنْ‌ يَشَاءُ وَالله‌ُ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ قَدِيرٌ (بقره: 284)

آنچه در آسمانها و زمين است، از آنِ خداست. و (از اين رو) اگر آنچه را در دل داريد، آشكار سازيد يا پنهان، خداوند شما را بر طبق آن، محاسبه مى‏كند. سپس هر كس را بخواهد (و شايستگى داشته باشد)، مى‏بخشد و هر كس را بخواهد (و مستحق باشد)، مجازات مى‏كند. و خداوند به همه چيز قدرت دارد. (284)


لاَ يُكَلِّف‌ُ الله‌ُ نَفْسَاً إِلاَّ وُسْعَهَا لَهَا مَا كَسَبَت‌ْ وَ عَلَيْهَا مَا اكْتَسَبَت‌ْ رَبَّنَا لاَ تُؤَاخِذْنَا إِنْ‌ نَسِينَا أَوْ أَخْطَأْنَا رَبَّنَا وَ لاَ تَحْمِل‌ْ عَلَيْنَا إِصْرَاً كَمَا حَمَلْتَه‌ُ عَلَي‌ الَّذِين‌َ مِن‌ْ قَبْلِنَا رَبَّنَا وَ لاَ تُحَمِّلْنَا مَا لاَ طَاقَة‌َ لَنَا بِه‌ِ وَاعْف‌ُ عَنَّا وَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا أَنْت‌َ مَوْلاَنَا فَانْصُرْنَا عَلَي‌ الْقَوْم‌ِ الْكَافِرِين‌َ (بقره: 286)

خداوند هيچ كس را، جز به اندازه تواناييش، تكليف نمى‏كند. (انسان،) هر كار (نيكى) را انجام دهد، براى خود انجام داده و هر كار (بدى) كند، به زيان خود كرده است. (مؤمنان مى‏گويند:) پروردگارا! اگر ما فراموش يا خطا كرديم، ما را مؤاخذه مكن! پروردگارا! تكليف سنگينى بر ما قرار مده، آن چنان كه (به خاطر گناه و طغيان،) بر كسانى كه پيش از ما بودند، قرار دادى! پروردگارا! آنچه طاقت تحمل آن را نداريم، بر ما مقرّر مدار! و آثار گناه را از ما بشوى! ما را ببخش و در رحمت خود قرار ده! تو مولا و سرپرست مايى، پس ما را بر جمعيّت كافران، پيروز گردان! (286)


نَزَّل‌َ عَلَيْك‌َ الْكِتَاب‌َ بِالْحَق‌ِّ مُصَدِّقَاً لِمَا بَيْن‌َ يَدَيْه‌ِ وَ أَنْزَل‌َ التَّوْرَاة‌َ وَالْإِِنْجِيل‌َ (آل‌عمران: 3)

(همان كسى كه) كتاب را بحق بر تو نازل كرد، كه با نشانه‏هاى كتب پيشين، منطبق است و «تورات» و «انجيل» را. (3)


إِن‌َّ الله‌َ لاَ يَخْفَي‌ عَلَيْه‌ِ شَي‌ْءٌ فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَ لاَ فِي‌ السَّمَاءِ (آل‌عمران: 5)

هيچ چيز، در آسمان و زمين، بر خدا مخفى نمى‏ماند. (بنا بر اين، تدبير آنها بر او مشكل نيست.) (5)


هُوَ الَّذِي‌ أَنْزَل‌َ عَلَيْك‌َ الْكِتَاب‌َ مِنْه‌ُ آيَات‌ٌ مُحْكَمَات‌ٌ هُن‌َّ أُم‌ُّ الْكِتَاب‌ِ وَ أُخَرُ مُتَشَابِهات‌ٌ فَأَمَّا الَّذِين‌َ فِي‌ قُلُوبِهِم‌ْ زَيْغ‌ٌ فَيَتَّبِعُون‌َ مَا تَشَابَه‌َ مِنْه‌ُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَة‌ِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِيلِه‌ِ وَ مَا يَعْلَم‌ُ تَأْوِيلَه‌ُ إِلاَّ الله‌ُ وَالرَّاسِخُون‌َ فِي‌ الْعِلْم‌ِ يَقُولُون‌َ آمَنَّا بِه‌ِ كُل‌ٌّ مِن‌ْ عِنْدِ رَبِّنَا وَ مَا يَذَّكَّرُ إِلاَّ أُولُوا الْأَلْبَاب‌ِ (آل‌عمران: 7)

او كسى است كه اين كتاب (آسمانى) را بر تو نازل كرد، كه قسمتى از آن، آيات «محكم» [صريح و روشن‏] است كه اساس اين كتاب مى‏باشد (و هر گونه پيچيدگى در آيات ديگر، با مراجعه به اينها، برطرف مى‏گردد.) و قسمتى از آن، «متشابه» است [آياتى كه به خاطر بالا بودن سطح مطلب و جهات ديگر، در نگاه اول، احتمالات مختلفى در آن مى‏رود ولى با توجه به آيات محكم، تفسير آنها آشكار مى‏گردد.] اما آنها كه در قلوبشان انحراف است، به دنبال متشابهاتند، تا فتنه‏انگيزى كنند (و مردم را گمراه سازند) و تفسير (نادرستى) براى آن مى‏طلبند در حالى كه تفسير آنها را، جز خدا و راسخان در علم، نمى‏دانند. (آنها كه به دنبال فهم و دركِ اسرارِ همه آيات قرآن در پرتو علم و دانش الهى) مى‏گويند: «ما به همه آن ايمان آورديم همه از طرف پروردگارِ ماست.» و جز صاحبان عقل، متذكر نمى‏شوند (و اين حقيقت را درك نمى‏كنند). (7)


فَإِن‌ْ حَاجُّوك‌َ فَقُل‌ْ أَسْلَمْت‌ُ وَجْهِي‌َ لِالله‌ِ وَ مَن‌ِ اتَّبَعَن‌ِ وَ قُلْ‌ لِلَّذِين‌َ أُوتُوا الْكِتَاب‌َ وَالْأُمِّيِّين‌َ أَأَسْلَمْتُم‌ْ فَإِن‌ْ أَسْلَمُوا فَقَدِ اهْتَدَوْا وَ إِن‌ْ تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَيْك‌َ الْبَلاَغ‌ُ وَالله‌ُ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ (آل‌عمران: 20)

اگر با تو، به گفتگو و ستيز برخيزند، (با آنها مجادله نكن! و) بگو: «من و پيروانم، در برابر خداوند (و فرمان او)، تسليم شده‏ايم.» و به آنها كه اهل كتاب هستند [يهود و نصارى‏] و بى‏سوادان [مشركان‏] بگو: «آيا شما هم تسليم شده‏ايد؟» اگر (در برابر فرمان و منطق حق، تسليم شوند، هدايت مى‏يابند و اگر سرپيچى كنند، (نگران مباش! زيرا) بر تو، تنها ابلاغ (رسالت) است و خدا نسبت به (اعمال و عقايد) بندگان، بيناست. (20)


قُل‌ِ اللَّهُم‌َّ مَالِك‌َ الْمُلْك‌ِ تُؤْتِي‌ الْمُلْك‌َ مَنْ‌ تَشَاءُ وَ تَنْزِع‌ُ الْمُلْك‌َ مِمَّنْ‌ تَشَاءُ وَ تُعِزُّ مَن‌ْ تَشَاءُ وَ تُذِل‌ُّ مَن‌ْ تَشَاءُ بِيَدِك‌َ الخَيْرُ إِنَّك‌َ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ قَدِيرٌ (آل‌عمران: 26)

بگو: «بارالها! مالك حكومتها تويى به هر كس بخواهى، حكومت مى‏بخشى و از هر كس بخواهى، حكومت را مى‏گيرى هر كس را بخواهى، عزت مى‏دهى و هر كه را بخواهى خوار مى‏كنى. تمام خوبيها به دست توست تو بر هر چيزى قادرى. (26)


قُل‌ْ إِنْ‌ تُخْفُوا مَا فِي‌ صُدُورِكُم‌ْ أَوْ تُبْدُوه‌ُ يَعْلَمْه‌ُ الله‌ُ وَ يَعْلَم‌ُ مَا فِي‌ السَّمَاوَات‌ِ وَ مَا فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَالله‌ُ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ قَدِيرٌ (آل‌عمران: 29)

بگو: «اگر آنچه را در سينه‏هاى شماست، پنهان داريد يا آشكار كنيد، خداوند آن را مى‏داند و (نيز) از آنچه در آسمانها و زمين است، آگاه مى‏باشد و خداوند بر هر چيزى تواناست. (29)


إِن‌َّ الله‌َ اصْطَفَي‌ آدَم‌َ وَ نُوحَاً وَ آل‌َ إِبْرَاهِيم‌َ وَ آل‌َ عِمْرَان‌َ عَلَي‌ الْعَالَمِين‌َ (آل‌عمران: 33)

خداوند، آدم و نوح و آل ابراهيم و آل عمران را بر جهانيان برترى داد. (33)


فَتَقَبَّلَهَا رَبُّهَا بِقَبُول‌ٍ حَسَن‌ٍ وَ أَنْبَتَهَا نَبَاتَاً حَسَنَاً وَ كَفَّلَهَا زَكَرِيَّا كُلَّمَا دَخَل‌َ عَلَيْهَا زَكَرِيَّا الْمِـحْرَاب‌َ وَجَدَ عِنْدَهَا رِزْقَاً قَال‌َ يَا مَرْيَم‌ُ أَنَّي‌ لَك‌ِ هَذَا قَالَت‌ْ هُوَ مِن‌ْ عِنْدِ الله‌ِ إِن‌َّ الله‌َ يَرْزُق‌ُ مَنْ‌ يَشَاءُ بِغَيْرِ حِسَاب‌ٍ (آل‌عمران: 37)

خداوند، او [مريم‏] را به طرز نيكويى پذيرفت و به طرز شايسته‏اى، (نهال وجود) او را رويانيد (و پرورش داد) و كفالت او را به «زكريا» سپرد. هر زمان زكريا وارد محراب او مى‏شد، غذاى مخصوصى در آن جا مى‏ديد. از او پرسيد: «اى مريم! اين را از كجا آورده‏اى؟!» گفت: «اين از سوى خداست. خداوند به هر كس بخواهد، بى حساب روزى مى‏دهد.» (37)


وَ إِذْ قَالَت‌ِ الْمَلاَئِكَة‌ُ يَا مَرْيَم‌ُ إِن‌َّ الله‌َ اصْطَفَاك‌ِ وَ طَهَّرَك‌ِ وَاصْطَفَاك‌ِ عَلَي‌ نِسَاءِ الْعَالَمِين‌َ (آل‌عمران: 42)

و (به ياد آوريد) هنگامى را كه فرشتگان گفتند: «اى مريم! خدا تو را برگزيده و پاك ساخته و بر تمام زنان جهان، برترى داده است. (42)


وَ مُصَدِّقَاً لِمَا بَيْن‌َ يَدَي‌َّ مِن‌َ التَّوْرَاة‌ِ وَ لِأُحِل‌َّ لَكُمْ‌ بَعْض‌َ الَّذِي‌ حُرِّم‌َ عَلَيْكُم‌ْ وَ جِئْتُكُم‌ْ بِآيَة‌ٍ مِنْ‌ رَبِّكُم‌ْ فَاتَّقُوا الله‌َ وَ أَطِيعُون‌ِ (آل‌عمران: 50)

و آنچه را پيش از من از تورات بوده، تصديق مى‏كنم و (آمده‏ام) تا پاره‏اى از چيزهايى را كه (بر اثر ظلم و گناه،) بر شما حرام شده، (مانند گوشت بعضى از چهارپايان و ماهيها،) حلال كنم و نشانه‏اى از طرف پروردگار شما، برايتان آورده‏ام پس از خدا بترسيد، و مرا اطاعت كنيد! (50)


ذَلِك‌َ نَتْلُوه‌ُ عَلَيْك‌َ مِن‌َ الْآيَات‌ِ وَالذِّكْرِ الْحَكِيم‌ِ (آل‌عمران: 58)

اينها را كه بر تو مى‏خوانيم، از نشانه‏ها (ى حقّانيّت تو) است، و يادآورى حكيمانه است. (58)


فَمَن‌ْ حَاجَّك‌َ فِيه‌ِ مِنْ‌ بَعْدِ مَا جَاءَك‌َ مِن‌َ الْعِلْم‌ِ فَقُل‌ْ تَعَالَوْا نَدْع‌ُ أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَكُم‌ْ وَ نِسَاءَنَا وَ نِسَاءَكُم‌ْ وَ أَنْفُسَنَا وَ أَنْفُسَكُم‌ْ ثُم‌َّ نَبْتَهِلْ‌ فَنَجْعَل‌ْ لَعْنَة‌َ الله‌ِ عَلَي‌ الْكَاذِبِين‌َ (آل‌عمران: 61)

هر گاه بعد از علم و دانشى كه (در باره مسيح) به تو رسيده، (باز) كسانى با تو به محاجّه و ستيز برخيزند، به آنها بگو: «بياييد ما فرزندان خود را دعوت كنيم، شما هم فرزندان خود را ما زنان خويش را دعوت نماييم، شما هم زنان خود را ما از نفوس خود دعوت كنيم، شما هم از نفوس خود آن گاه مباهله كنيم و لعنت خدا را بر دروغگويان قرار دهيم. (61)


وَ قَالَتْ‌ طَائِفَة‌ٌ مِن‌ْ أَهْل‌ِ الْكِتَاب‌ِ آمِنُوا بِالَّذِي‌ أُنْزِل‌َ عَلَي‌ الَّذِين‌َ آمَنُوا وَجْه‌َ النَّهَارِ وَاكْفُرُوا آخِرَه‌ُ لَعَلَّهُم‌ْ يَرْجِعُون‌َ (آل‌عمران: 72)

و جمعى از اهل كتاب (از يهود) گفتند: « (برويد در ظاهر) به آنچه بر مؤمنان نازل شده، در آغاز روز ايمان بياوريد و در پايان روز، كافر شويد (و باز گرديد)! شايد آنها (از آيين خود) بازگردند! (زيرا شما را، اهل كتاب و آگاه از بشارات آسمانى پيشين مى‏دانند و اين توطئه كافى است كه آنها را متزلزل سازد). (72)


وَ مِن‌ْ أَهْل‌ِ الْكِتَاب‌ِ مَن‌ْ إِنْ‌ تَأْمَنْه‌ُ بِقِنْطَارٍ يُؤَدِّه‌ِ إِليْك‌َ وَ مِنْهُمْ‌ مَن‌ْ إِنْ‌ تَأْمَنْه‌ُ بِدِينَارٍ لاَ يُؤَدِّه‌ِ إِلَيْك‌َ إِلاَّ مَا دُمْت‌َ عَلَيْه‌ِ قَائِمَاً ذَلِك‌َ بِأَنَّهُم‌ْ قَالُوا لَيْس‌َ عَلَيْنَا فِي‌ الْأُمِّيِّين‌َ سَبِيل‌ٌ وَ يَقُولُون‌َ عَلَي‌ الله‌ِ الْكَذِب‌َ وَ هُم‌ْ يَعْلَمُون‌َ (آل‌عمران: 75)

و در ميان اهل كتاب، كسانى هستند كه اگر ثروت زيادى به رسم امانت به آنها بسپارى، به تو باز مى‏گردانند و كسانى هستند كه اگر يك دينار هم به آنان بسپارى، به تو باز نمى‏گردانند مگر تا زمانى كه بالاى سر آنها ايستاده (و بر آنها مسلّط) باشى! اين بخاطر آن است كه مى‏گويند: «ما در برابر امّيّين [غير يهود]، مسئول نيستيم.» و بر خدا دروغ مى‏بندند در حالى كه مى‏دانند (اين سخن دروغ است). (75)


وَ إِن‌َّ مِنْهُم‌ْ لَفَرِيقَاً يَلْوُون‌َ أَلْسِنَتَهُمْ‌ بِالْكِتَاب‌ِ لِتَحْسَبُوه‌ُ مِن‌َ الْكِتَاب‌ِ وَ مَا هُوَ مِن‌َ الْكِتَاب‌ِ وَ يَقُولُون‌َ هُوَ مِن‌ْ عِنْدِ الله‌ِ وَ مَا هُوَ مِن‌ْ عِنْدِ الله‌ِ وَ يَقُولُون‌َ عَلَي‌ الله‌ِ الْكَذِب‌َ وَ هُم‌ْ يَعْلَمُون‌َ (آل‌عمران: 78)

در ميان آنها [يهود] كسانى هستند كه به هنگام تلاوت كتاب (خدا)، زبان خود را چنان مى‏گردانند كه گمان كنيد (آنچه را مى‏خوانند،) از كتاب (خدا) است در حالى كه از كتاب (خدا) نيست! (و با صراحت) مى‏گويند: «آن از طرف خداست!» با اينكه از طرف خدا نيست، و به خدا دروغ مى‏بندند در حالى كه مى‏دانند! (78)


وَ إِذْ أَخَذَ الله‌ُ مِيثَاق‌َ النَّبِيِّين‌َ لَمَا آتَيْتُكُمْ‌ مِنْ‌ كِتَاب‌ٍ وَ حِكْمَة‌ٍ ثُم‌َّ جَاءَكُم‌ْ رَسُول‌ٌ مُصَدِّق‌ٌ لِمَا مَعَكُم‌ْ لَتُؤْمِنُن‌َّ بِه‌ِ وَ لَتَنْصُرُنَّه‌ُ قَال‌َ أَأَقْرَرْتُم‌ْ وَ أَخَذْتُم‌ْ عَلَي‌ ذَلِكُم‌ْ إِصْرِي‌ قَالُوا أَقْرَرْنَا قَال‌َ فَاشْهَدُوا وَ أَنَا مَعَكُمْ‌ مِن‌َ الشَّاهِدِين‌َ (آل‌عمران: 81)

و (به خاطر بياوريد) هنگامى را كه خداوند، از پيامبران (و پيروان آنها)، پيمان مؤكّد گرفت، كه هر گاه كتاب و دانش به شما دادم، سپس پيامبرى به سوى شما آمد كه آنچه را با شماست تصديق مى‏كند، به او ايمان بياوريد و او را يارى كنيد! سپس (خداوند) به آنها گفت: «آيا به اين موضوع، اقرار داريد؟ و بر آن، پيمان مؤكّد بستيد؟» گفتند: « (آرى) اقرار داريم!» (خداوند به آنها) گفت: «پس گواه باشيد! و من نيز با شما از گواهانم.» (81)


قُل‌ْ آمَنَّا بِالله‌ِ وَ مَا أُنْزِل‌َ عَلَيْنَا وَ مَا أُنْزِل‌َ عَلَي‌ إِبْرَاهِيم‌َ وَ إِسْمَاعِيل‌َ وَ إِسْحَاق‌َ وَ يَعْقُوب‌َ وَالْأَسْبَاط‌ِ وَ مَا أُوتِي‌َ مُوسَي‌ وَ عِيسَي‌ وَالنَّبِيُّون‌َ مِنْ‌ رَبِّهِم‌ْ لاَ نُفَرِّق‌ُ بَيْن‌َ أَحَدٍ مِنْهُم‌ْ وَ نَحْن‌ُ لَه‌ُ مُسْلِمُون‌َ (آل‌عمران: 84)

بگو: «به خدا ايمان آورديم و (همچنين) به آنچه بر ما و بر ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و يعقوب و اسباط نازل گرديده و آنچه به موسى و عيسى و (ديگر) پيامبران، از طرف پروردگارشان داده شده است ما در ميان هيچ يك از آنان فرقى نمى‏گذاريم و در برابرِ (فرمان) او تسليم هستيم.» (84)


أُولَئِك‌َ جَزَاؤُهُم‌ْ أَن‌َّ عَلَيْهِم‌ْ لَعْنَة‌َ الله‌ِ وَالمَلاَئِكَة‌ِ وَالنَّاس‌ِ أَجْمَعِين‌َ (آل‌عمران: 87)

كيفر آنها، اين است كه لعن (و طرد) خداوند و فرشتگان و مردم همگى بر آنهاست. (87)


كُل‌ُّ الطَّعام‌ِ كَان‌َ حِلاًّ لِبَنِي‌ إِسْرَائِيل‌َ إِلاَّ مَا حَرَّم‌َ إِسْرَائِيل‌ُ عَلَي‌ نَفْسِه‌ِ مِنْ‌ قَبْل‌ِ أَنْ‌ تُنَزَّل‌َ التَّوْرَاة‌ُ قُل‌ْ فَأْتُوا بِالتَّوْرَاة‌ِ فَاتْلُوهَا إِنْ‌ كُنْتُم‌ْ صَادِقِين‌َ (آل‌عمران: 93)

همه غذاها (ى پاك) بر بنى اسرائيل حلال بود، جز آنچه اسرائيل (يعقوب)، پيش از نزول تورات، بر خود تحريم كرده بود (مانند گوشت شتر كه براى او ضرر داشت.) بگو: «اگر راست مى‏گوييد تورات را بياوريد و بخوانيد! (اين نسبتهايى كه به پيامبران پيشين مى‏دهيد، حتّى در تورات تحريف شده شما نيست!)» (93)


فَمَن‌ِ افْتَرَي‌ عَلَي‌ الله‌ِ الْكَذِب‌َ مِن‌ْ بَعْدِ ذَلِك‌َ فَأُولَئِك‌َ هُم‌ُ الظَّالِمُون‌َ (آل‌عمران: 94)

بنا بر اين، آنها كه بعد از اين به خدا دروغ مى‏بندند، ستمگرند! (زيرا از روى علم و عمد چنين مى‏كنند). (94)


فِيه‌ِ آيَات‌ٌ بَيِّنَات‌ٌ مَقَام‌ُ إِبْرَاهِيم‌َ وَ مَنْ‌ دَخَلَه‌ُ كَان‌َ آمِنَاً وَ لِالله‌ِ عَلَي‌ النَّاس‌ِ حِج‌ُّ الْبَيْت‌ِ مَن‌ِ اسْتَطَاع‌َ إِلَيْه‌ِ سَبِيلاً وَ مَنْ‌ كَفَرَ فَإِن‌َّ الله‌َ غَنِي‌ٌّ عَن‌ِ الْعَالَمِين‌َ (آل‌عمران: 97)

در آن، نشانه‏هاى روشن، (از جمله) مقام ابراهيم است و هر كس داخل آن [خانه خدا] شود در امان خواهد بود، و براى خدا بر مردم است كه آهنگ خانه (او) كنند، آنها كه توانايى رفتن به سوى آن دارند. و هر كس كفر ورزد (و حج را ترك كند، به خود زيان رسانده)، خداوند از همه جهانيان، بى‏نياز است. (97)


قُل‌ْ يَا أَهْل‌َ الْكِتَاب‌ِ لِم‌َ تَكْفُرُون‌َ بِآيَات‌ِ الله‌ِ وَالله‌ُ شَهِيدٌ عَلَي‌ مَا تَعْمَلُون‌َ (آل‌عمران: 98)

بگو: «اى اهل كتاب! چرا به آيات خدا كفر مى‏ورزيد؟! و خدا گواه است بر اعمالى كه انجام مى‏دهيد!» (98)


وَ كَيْف‌َ تَكْفُرُون‌َ وَ أَنْتُم‌ْ تُتْلَي‌ عَلَيْكُم‌ْ آيَات‌ُ الله‌ِ وَ فِيكُم‌ْ رَسُولُه‌ُ وَ مَنْ‌ يَعْتَصِمْ‌ بِالله‌ِ فَقَدْ هُدِي‌َ إِلَي‌ صِرَاط‌ٍ مُسْتَقِيم‌ٍ (آل‌عمران: 101)

و چگونه ممكن است شما كافر شويد، با اينكه (در دامان وحى قرار گرفته‏ايد، و) آيات خدا بر شما خوانده مى‏شود، و پيامبر او در ميان شماست؟! (بنا بر اين، به خدا تمسّك جوييد!) و هر كس به خدا تمسّك جويد، به راهى راست، هدايت شده است. (101)


وَاعْتَصِمُوا بِحَبْل‌ِ الله‌ِ جَمِيعَاً وَ لاَ تَفَرَّقُوا وَاذْكُرُوا نِعْمَة‌َ الله‌ِ عَلَيْكُم‌ْ إِذْ كُنْتُم‌ْ أَعْدَاءً فَأَلَّف‌َ بَيْن‌َ قُلُوبِكُم‌ْ فَأَصْبَحْتُمْ‌ بِنِعْمَتِه‌ِ إِخْوَانَاً وَ كُنْتُم‌ْ عَلَي‌ شَفَا حُفْرَة‌ٍ مِن‌َ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ‌ مِنْهَا كَذَلِك‌َ يُبَيِّن‌ُ الله‌ُ لَكُم‌ْ آيَاتِه‌ِ لَعَلَّكُم‌ْ تَهْتَدُون‌َ (آل‌عمران: 103)

و همگى به ريسمان خدا [قرآن و اسلام، و هر گونه وسيله وحدت‏]، چنگ زنيد، و پراكنده نشويد! و نعمت (بزرگِ) خدا را بر خود، به ياد آريد كه چگونه دشمن يكديگر بوديد، و او ميان دلهاى شما، الفت ايجاد كرد، و به بركتِ نعمتِ او، برادر شديد! و شما بر لبِ حفره‏اى از آتش بوديد، خدا شما را از آن نجات داد اين چنين، خداوند آيات خود را براى شما آشكار مى‏سازد شايد پذيراى هدايت شويد. (103)


تِلْك‌َ آيَات‌ُ الله‌ِ نَتْلُوهَا عَلَيْك‌َ بِالحَق‌ِّ وَ مَا الله‌ُ يُرِيدُ ظُلْمَاً لِلْعَالَمِين‌َ (آل‌عمران: 108)

اينها آيات خداست كه بحق بر تو مى‏خوانيم. و خداوند (هيچ گاه) ستمى براى (احدى از) جهانيان نمى‏خواهد. (108)


ضُرِبَت‌ْ عَلَيْهِم‌ُ الذِّلَّة‌ُ أَيْنَمَا ثُقِفُوا إِلاَّ بِحَبْل‌ٍ مِن‌َ الله‌ِ وَ حَبْل‌ٍ مِن‌َ النَّاس‌ِ وَ بَاءُوا بِغَضَب‌ٍ مِن‌َ الله‌ِ وَ ضُرِبَت‌ْ عَلَيْهِم‌ُ الْمَسْكَنَة‌ُ ذَلِك‌َ بِأَنَّهُم‌ْ كَانُوا يَكْفُرُون‌َ بِآيَات‌ِ الله‌ِ وَ يَقْتُلُون‌َ الْأَنْبِيَاءَ بِغَيْرِ حَق‌ٍّ ذَلِك‌َ بِمَا عَصَوْا وَ كَانُوا يَعْتَدُون‌َ (آل‌عمران: 112)

هر جا يافت شوند، مهر ذلت بر آنان خورده است مگر با ارتباط به خدا، (و تجديد نظر در روش ناپسند خود،) و (يا) با ارتباط به مردم (و وابستگى به اين و آن) و به خشم خدا، گرفتار شده‏اند و مهر بيچارگى بر آنها زده شده چرا كه آنها به آيات خدا، كفر مى‏ورزيدند و پيامبران را بناحق مى‏كشتند. اينها بخاطر آن است كه گناه كردند و (به حقوق ديگران،) تجاوز مى‏نمودند. (112)


هَا أَنْتُم‌ْ أُوْلاَءِ تُحِبُّونَهُم‌ْ وَ لاَ يُحِبُّونَكُم‌ْ وَ تُؤْمِنُون‌َ بِالْكِتَاب‌ِ كُلِّه‌ِ وَ إِذَا لَقُوكُم‌ْ قَالُوا آمَنَّا وَ إِذَا خَلَوْا عَضُّوا عَلَيْكُم‌ُ الْأَنَامِل‌َ مِن‌َ الغَيْظ‌ِ قُل‌ْ مُوتُوا بِغَيْظِكُم‌ْ إِن‌َّ الله‌َ عَلِيم‌ٌ بِذَات‌ِ الصُّدُورِ (آل‌عمران: 119)

شما كسانى هستيد كه آنها را دوست مى‏داريد امّا آنها شما را دوست ندارند! در حالى كه شما به همه كتابهاى آسمانى ايمان داريد (و آنها به كتاب آسمانى شما ايمان ندارند). هنگامى كه شما را ملاقات مى‏كنند، (به دروغ) مى‏گويند: «ايمان آورده‏ايم!» امّا هنگامى كه تنها مى‏شوند، از شدّت خشم بر شما، سر انگشتان خود را به دندان مى‏گزند! بگو: «با همين خشمى كه داريد بميريد! خدا از (اسرار) درون سينه‏ها آگاه است.» (119)


إِذْ هَمَّتْ‌ طَائِفَتَان‌ِ مِنْكُم‌ْ أَنْ‌ تَفْشَلاَ وَالله‌ُ وَلِيُّهُمَا وَ عَلَي‌ الله‌ِ فَلْيَتَوَكَّل‌ِ الْمُؤْمِنُون‌َ (آل‌عمران: 122)

(و نيز به ياد آور) زمانى را كه دو طايفه از شما تصميم گرفتند سستى نشان دهند (و از وسط راه بازگردند) و خداوند پشتيبان آنها بود (و به آنها كمك كرد كه از اين فكر بازگردند) و افراد باايمان، بايد تنها بر خدا توكّل كنند! (122)


لَيْس‌َ لَك‌َ مِن‌َ الْأَمْرِ شَي‌ْءٌ أَوْ يَتُوب‌َ عَلَيْهِم‌ْ أَوْ يُعَذِّبَهُم‌ْ فَإِنَّهُم‌ْ ظَالِمُون‌َ (آل‌عمران: 128)

هيچ گونه اختيارى (در باره عفو كافران، يا مؤمنان فرارى از جنگ،) براى تو نيست مگر اينكه (خدا) بخواهد آنها را ببخشد، يا مجازات كند زيرا آنها ستمگرند. (128)


وَالَّذِين‌َ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَة‌ً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُم‌ْ ذَكَرُوا الله‌َ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِم‌ْ وَ مَنْ‌ يَغْفِرُ الذُّنُوب‌َ إِلاَّ الله‌ُ وَ لَم‌ْ يُصِرُّوا عَلَي‌ مَا فَعَلُوا وَ هُم‌ْ يَعْلَمُون‌َ (آل‌عمران: 135)

و آنها كه وقتى مرتكب عمل زشتى شوند، يا به خود ستم كنند، به ياد خدا مى‏افتند و براى گناهان خود، طلب آمرزش مى‏كنند- و كيست جز خدا كه گناهان را ببخشد؟- و بر گناه، اصرار نمى‏ورزند، با اينكه مى‏دانند. (135)


وَ مَا مُحمَّدٌ إِلاَّ رَسُول‌ٌ قَدْ خَلَت‌ْ مِنْ‌ قَبْلِه‌ِ الرُّسُل‌ُ أَفَإِن‌ْ مَات‌َ أَوْ قُتِل‌َ انْقَلَبْتُم‌ْ عَلَي‌ أَعْقَابِكُم‌ْ وَ مَنْ‌ يَنْقَلِب‌ْ عَلَي‌ عَقِبَيْه‌ِ فَلَن‌ْ يَضُرَّ الله‌َ شَيْءً وَ سَيَجْزِي‌ الله‌ُ الشَّاكِرِين‌َ (آل‌عمران: 144)

محمد (ص) فقط فرستاده خداست و پيش از او، فرستادگان ديگرى نيز بودند آيا اگر او بميرد و يا كشته شود، شما به عقب برمى‏گرديد؟ (و اسلام را رها كرده به دوران جاهليّت و كفر بازگشت خواهيد نمود؟) و هر كس به عقب باز گردد، هرگز به خدا ضررى نمى‏زند و خداوند بزودى شاكران (و استقامت‏كنندگان) را پاداش خواهد داد. (144)


وَ مَا كَان‌َ قَوْلَهُم‌ْ إِلاَّ أَن‌ْ قَالُوا رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَ إِسْرَافَنَا فِي‌ أَمْرِنَا وَ ثَبِّت‌ْ أَقْدَامَنَا وَانْصُرْنَا عَلَي‌ الْقَوْم‌ِ الْكَافِرِين‌َ (آل‌عمران: 147)

سخنشان تنها اين بود كه: «پروردگارا! گناهان ما را ببخش! و از تندرويهاى ما در كارها، چشم‏پوشى كن! قدمهاى ما را استوار بدار! و ما را بر جمعيّت كافران، پيروز گردان! (147)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا إِنْ‌ تُطِيعُوا الَّذِين‌َ كَفَرُوا يَرُدُّوكُم‌ْ عَلَي‌ أَعْقَابِكُم‌ْ فَتَنْقَلِبُوا خَاسِرِين‌َ (آل‌عمران: 149)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! اگر از كسانى كه كافر شده‏اند اطاعت كنيد، شما را به گذشته‏هايتان بازمى‏گردانند و سرانجام، زيانكار خواهيد شد. (149)


وَ لَقَدْ صَدَقَكُم‌ُ الله‌ُ وَعْدَه‌ُ إِذْ تَحُسُّونَهُمْ‌ بِإِذْنِه‌ِ حَتَّي‌ إِذَا فَشِلْتُم‌ْ وَ تَنَازَعْتُم‌ْ فِي‌ الْأَمْرِ وَ عَصَيْتُمْ‌ مِنْ‌ بَعْدِ مَا أَرَاكُمْ‌ مَا تُحِبُّون‌َ مِنْكُمْ‌ مَنْ‌ يُرِيدُ الدُّنْيَا وَ مِنْكُمْ‌ مَنْ‌ يُرِيدُ الْآخِرَة‌َ ثُم‌َّ صَرَفَكُم‌ْ عَنْهُم‌ْ لِيَبْتَلِيَكُم‌ْ وَ لَقَدْ عَفَا عَنْكُم‌ْ وَالله‌ُ ذُو فَضْل‌ٍ عَلَي‌ الْمُؤْمِنِين‌َ (آل‌عمران: 152)

خداوند، وعده خود را به شما، (در باره پيروزى بر دشمن در احد،) تحقق بخشيد در آن هنگام (كه در آغاز جنگ،) دشمنان را به فرمان او، به قتل مى‏رسانديد (و اين پيروزى ادامه داشت) تا اينكه سست شديد و (بر سر رهاكردن سنگرها،) در كار خود به نزاع پرداختيد و بعد از آن كه آنچه را دوست مى‏داشتيد (از غلبه بر دشمن) به شما نشان داد، نافرمانى كرديد. بعضى از شما، خواهان دنيا بودند و بعضى خواهان آخرت. سپس خداوند شما را از آنان منصرف ساخت (و پيروزى شما به شكست انجاميد) تا شما را آزمايش كند. و او شما را بخشيد و خداوند نسبت به مؤمنان، فضل و بخشش دارد. (152)


إِذْ تُصْعِدُون‌َ وَ لاَ تَلْوُون‌َ عَلَي‌ أَحَدٍ وَالرَّسُول‌ُ يَدْعُوكُم‌ْ فِي‌ أُخْرَاكُم‌ْ فَأَثَابَكُم‌ْ غَمَّاً بِغَم‌ٍّ لِكَيْلاَ تَحْزَنُوا عَلَي‌ مَا فَاتَكُم‌ْ وَ لاَ مَا أَصَابَكُم‌ْ وَالله‌ُ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُون‌َ (آل‌عمران: 153)

(به خاطر بياوريد) هنگامى را كه از كوه بالا ميرفتيد و جمعى در وسط بيابان پراكنده شدند و از شدت وحشت،) به عقب ماندگان نگاه نمى‏كرديد، و پيامبر از پشت سر، شما را صدا مى‏زد. سپس اندوه‏ها را يكى پس از ديگرى به شما جزا داد اين بخاطر آن بود كه ديگر براى از دست رفتن (غنايم جنگى) غمگين نشويد، و نه بخاطر مصيبت‏هايى كه بر شما وارد مى‏گردد. و خداوند از آنچه انجام مى‏دهيد، آگاه است. (153)


ثُم‌َّ أَنْزَل‌َ عَلَيْكُمْ‌ مِنْ‌ بَعْدِ الْغَم‌ِّ أَمَنَة‌ً نُعَاسَاً يَغْشَي‌ طَائِفَة‌ً مِنْكُم‌ْ وَ طَائِفَة‌ٌ قَدْ أَهَمَّتْهُم‌ْ أَنْفُسُهُم‌ْ يَظُنُّون‌َ بِالله‌ِ غَيْرَ الْحَق‌ِّ ظَن‌َّ الْجَاهِلِيَّة‌ِ يَقُولُون‌َ هَلْ‌ لَنَا مِن‌َ الْأَمْرِ مِن‌ْ شَيْ‌ءٍ قُل‌ْ إِن‌َّ الْأَمْرَ كُلَّه‌ُ لِالله‌ِ يُخْفُون‌َ فِي‌ أَنْفُسِهِمْ‌ مَا لاَ يُبْدُون‌َ لَك‌َ يَقُولُون‌َ لَوْ كَان‌َ لَنَا مِن‌َ الْأَمْرِ شَيْ‌ءٌ مَا قُتِلْنَا هَهُنَا قُل‌ْ لَوْ كُنْتُم‌ْ فِي‌ بُيُوتِكُم‌ْ لَبَرَزَ الَّذِين‌َ كُتِب‌َ عَلَيْهِم‌ُ الْقَتْل‌ُ إِلَي‌ مَضَاجِعِهِم‌ْ وَ لِيَبْتَلِي‌َ الله‌ُ مَا فِي‌ صُدُورِكُم‌ْ وَ لِيُمَحِّص‌َ مَا فِي‌ قُلُوبِكُم‌ْ وَالله‌ُ عَلِيم‌ٌ بِذَات‌ِ الصُّدُورِ (آل‌عمران: 154)

سپس بدنبال اين غم و اندوه، آرامشى بر شما فرستاد. اين آرامش، بصورت خواب سبكى بود كه (در شب بعد از حادثه احد،) گروهى از شما را فرا گرفت اما گروه ديگرى در فكر جان خويش بودند (و خواب به چشمانشان نرفت.) آنها گمانهاى نادرستى- همچون گمانهاى دوران جاهليت- درباره خدا داشتند و مى‏گفتند: «آيا چيزى از پيروزى نصيب ما مى‏شود؟!» بگو: «همه كارها (و پيروزيها) به دست خداست!» آنها در دل خود، چيزى را پنهان مى‏دارند كه براى تو آشكار نمى‏سازند مى‏گويند: «اگر ما سهمى از پيروزى داشتيم، در اين جا كشته نمى‏شديم!» بگو: «اگر هم در خانه‏هاى خود بوديد، آنهايى كه كشته‏شدن بر آنها مقرر شده بود، قطعاً به سوى آرامگاه‏هاى خود، بيرون مى‏آمدند (و آنها را به قتل مى‏رساندند). و اينها براى اين است كه خداوند، آنچه در سينه‏هايتان پنهان داريد، بيازمايد و آنچه را در دلهاى شما (از ايمان) است، خالص گرداند و خداوند از آنچه در درون سينه‏هاست، با خبر است. (154)


فَبِمَـا رَحْمَة‌ٍ مِن‌َ الله‌ِ لِنْت‌َ لَهُم‌ْ وَ لَوْ كُنْت‌َ فَظَّاً غَلِيظ‌َ الْقَلْب‌ِ لَانْفَضُّوا مِن‌ْ حَوْلِك‌َ فَاعْف‌ُ عَنْهُم‌ْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُم‌ْ وَ شَاوِرْهُم‌ْ فِي‌ الْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْت‌َ فَتَوَكَّل‌ْ عَلَي‌ الله‌ِ إِن‌َّ الله‌َ يُحِب‌ُّ الْمُتَوَكِّلِين‌َ (آل‌عمران: 159)

به (بركت) رحمت الهى، در برابر آنان [مردم‏] نرم (و مهربان) شدى! و اگر خشن و سنگدل بودى، از اطراف تو، پراكنده مى‏شدند. پس آنها را ببخش و براى آنها آمرزش بطلب! و در كارها، با آنان مشورت كن! اما هنگامى كه تصميم گرفتى، (قاطع باش! و) بر خدا توكل كن! زيرا خداوند متوكلان را دوست دارد. (159)


إِنْ‌ يَنْصُرْكُم‌ُ الله‌ُ فَلاَ غَالِب‌َ لَكُم‌ْ وَ إِنْ‌ يَخْذُلْكُم‌ْ فَمَنْ‌ ذَا الَّذِي‌ يَنْصُرُكُمْ‌ مِنْ‌ بَعْدِه‌ِ وَ عَلَي‌ الله‌ِ فَلْيَتَوَكَّل‌ِ الْمُؤْمِنُون‌َ (آل‌عمران: 160)

اگر خداوند شما را يارى كند، هيچ كس بر شما پيروز نخواهد شد! و اگر دست از يارى شما بردارد، كيست كه بعد از او، شما را يارى كند؟! و مؤمنان، تنها بر خداوند بايد توكل كنند! (160)


لَقَدْ مَن‌َّ الله‌ُ عَلَي‌ الْمُؤْمِنِين‌َ إِذْ بَعَث‌َ فِيهِم‌ْ رَسُولاً مِن‌ْ أَنْفُسِهِم‌ْ يَتْلُو عَلَيْهِم‌ْ آيَاتِه‌ِ وَ يُزَكِّيهِم‌ْ وَ يُعَلِّمُهُم‌ُ الْكِتَاب‌َ وَالْحِكْمَة‌َ وَ إِنْ‌ كَانُوا مِنْ‌ قَبْل‌ُ لَفِي‌ ضَلاَل‌ٍ مُبِين‌ٍ (آل‌عمران: 164)

خداوند بر مؤمنان منت نهاد [نعمت بزرگى بخشيد] هنگامى كه در ميان آنها، پيامبرى از خودشان برانگيخت كه آيات او را بر آنها بخواند، و آنها را پاك كند و كتاب و حكمت بياموزد هر چند پيش از آن، در گمراهى آشكارى بودند. (164)


أَوَ لَمَّا أَصَابَتْكُمْ‌ مُصِيبَة‌ٌ قَدْ أَصَبْتُم‌ْ مِثْلَيْهَا قُلْتُم‌ْ أَنَّي‌ هَذَا قُل‌ْ هُوَ مِن‌ْ عِنْدِ أَنْفُسِكُم‌ْ إِن‌َّ الله‌َ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ قَدِيرٌ (آل‌عمران: 165)

آيا هنگامى كه مصيبتى (در ميدان جنك احد) به شما رسيد، در حالى كه دو برابر آن را (در ميدان جنگ بدر بر دشمن) وارد ساخته بوديد، گفتيد: «اين مصيبت از كجاست؟!» بگو: «از ناحيه خود شماست (كه در ميدان جنگ احد، با دستور پيامبر مخالفت كرديد)! خداوند بر هر چيزى قادر است. (و چنانچه روش خود را اصلاح كنيد، در آينده شما را پيروز مى‏كند.)» (165)


فَرِحِين‌َ بِمَا آتَاهُم‌ُ الله‌ُ مِنْ‌ فَضْلِه‌ِ وَ يَسْتَبْشِرُون‌َ بِالَّذِين‌َ لَم‌ْ يَلْحَقُوا بِهِمْ‌ مِنْ‌ خَلْفِهِم‌ْ أَنْ لاَ خَوْف‌ٌ عَلَيْهِم‌ْ وَ لاَ هُم‌ْ يَحْزَنُون‌َ (آل‌عمران: 170)

آنها بخاطر نعمتهاى فراوانى كه خداوند از فضل خود به ايشان بخشيده است، خوشحالند و بخاطر كسانى كه هنوز به آنها ملحق نشده‏اند [مجاهدان و شهيدان آينده‏]، خوشوقتند (زيرا مقامات برجسته آنها را در آن جهان مى‏بينند و مى‏دانند) كه نه ترسى بر آنهاست، و نه غمى خواهند داشت. (170)


مَا كَان‌َ الله‌ُ لِيَذَرَ الْمُؤْمِنِين‌َ عَلَي‌ مَا أَنْتُم‌ْ عَلَيْه‌ِ حَتَّي‌ يَمِيزَ الْخَبِيث‌َ مِن‌َ الطَّيِّب‌ِ وَ مَا كَان‌َ الله‌ُ لِيُطْلِعَكُم‌ْ عَلَي‌ الْغَيْب‌ِ وَ لَكِنَّ‌ الله‌َ يَجْتَبِي‌ مِنْ‌ رُسُلِه‌ِ مَنْ‌ يَشَاءُ فَآمِنُوا بِالله‌ِ وَ رُسُلِه‌ِ وَ إِنْ‌ تُؤْمِنُوا وَ تَتَّقُوا فَلَكُم‌ْ أَجْرٌ عَظِيم‌ٌ (آل‌عمران: 179)

چنين نبود كه خداوند، مؤمنان را به همان‏گونه كه شما هستيد واگذارد مگر آنكه ناپاك را از پاك جدا سازد. و نيز چنين نبود كه خداوند شما را از اسرار غيب، آگاه كند (تا مؤمنان و منافقان را از اين راه بشناسيد اين بر خلاف سنت الهى است) ولى خداوند از ميان رسولان خود، هر كس را بخواهد برميگزيند (و قسمتى از اسرار نهان را كه براى مقام رهبرى او لازم است، در اختيار او مى‏گذارد.) پس (اكنون كه اين جهان، بوته آزمايش پاك و ناپاك است،) به خدا و رسولان او ايمان بياوريد! و اگر ايمان بياوريد و تقوا پيشه كنيد، پاداش بزرگى براى شماست. (179)


وَ لِالله‌ِ مُلْك‌ُ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ وَالله‌ُ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ قَدِيرٌ (آل‌عمران: 189)

و حكومت آسمانها و زمين، از آن خداست و خدا بر همه چيز تواناست. (189)


الَّذِين‌َ يَذْكُرُون‌َ الله‌َ قِيَامَاً وَ قُعُودَاً وَ عَلَي‌ جُنُوبِهِم‌ْ وَ يَتَفَكَّرُون‌َ فِي‌ خَلْق‌ِ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ رَبَّنَا مَا خَلَقْت‌َ هَذَا بَاطِلاً سُبْحَانَك‌َ فَقِنَا عَذَاب‌َ النَّارِ (آل‌عمران: 191)

همانها كه خدا را در حال ايستاده و نشسته، و آن گاه كه بر پهلو خوابيده‏اند، ياد مى‏كنند و در اسرار آفرينش آسمانها و زمين مى‏انديشند (و مى‏گويند:) بار الها! اينها را بيهوده نيافريده‏اى! منزهى تو! ما را از عذاب آتش، نگاه دار! (191)


رَبَّنَا وَ آتِنَا مَا وَعَدْتَنَا عَلَي‌ رُسُلِك‌َ وَ لاَ تُخْزِنَا يَوْم‌َ الْقِيَامَة‌ِ إِنَّك‌َ لاَ تُخْلِف‌ُ الْمِيعَادَ (آل‌عمران: 194)

پروردگارا! آنچه را به وسيله پيامبرانت به ما وعده فرمودى، به ما عطا كن! و ما را در روز رستاخيز، رسوا مگردان! زيرا تو هيچ گاه از وعده خود، تخلف نمى‏كنى. (194)


يَا أَيُّهَا النَّاس‌ُ اتَّقُوا رَبَّكُم‌ُ الَّذِي‌ خَلَقَكُمْ‌ مِنْ‌ نَفْس‌ٍ وَاحِدَة‌ٍ وَ خَلَق‌َ مِنْهَا زَوْجَهَا وَ بَث‌َّ مِنْهُمَا رِجَالاً كَثِيرَاً وَ نِسَاءً وَاتَّقُوا الله‌َ الَّذِي‌ تَسَاءَلُون‌َ بِه‌ِ وَالْأَرْحَام‌َ إِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ عَلَيْكُم‌ْ رَقِيبَاً (نساء: 1)

اى مردم! از (مخالفت) پروردگارتان بپرهيزيد! همان كسى كه همه شما را از يك انسان آفريد و همسر او را (نيز) از جنس او خلق كرد و از آن دو، مردان و زنان فراوانى (در روى زمين) منتشر ساخت. و از خدايى بپرهيزيد كه (همگى به عظمت او معترفيد و) هنگامى كه چيزى از يكديگر مى‏خواهيد، نام او را مى‏بريد! (و نيز) (از قطع رابطه با) خويشاوندان خود، پرهيز كنيد! زيرا خداوند، مراقب شماست. (1)


وَابْتَلُوا الْيَتَامَي‌ حَتَّي‌ إِذَا بَلَغُوا النِّكَاح‌َ فَإِن‌ْ آنَسْتُم‌ْ مِنْهُم‌ْ رُشْدَاً فَادْفَعُوا إِلَيْهِم‌ْ أَمْوَالَهُم‌ْ وَ لاَ تَأْكُلُوهَا إِسْرَافَاً وَ بِدَارَاً أَنْ‌ يَكْبَرُوا وَ مَنْ‌ كَان‌َ غَنِيَّاً فَلْيَسْتَعْفِف‌ْ وَ مَنْ‌ كَان‌َ فَقِيرَاً فَلْيَأْكُل‌ْ بِالْمَعْرُوف‌ِ فَإِذَا دَفَعْتُم‌ْ إِلَيْهِم‌ْ أَمْوَالَهُم‌ْ فَأَشْهِدُوا عَلَيْهِم‌ْ وَ كَفَي‌ بِالله‌ِ حَسِيبَاً (نساء: 6)

و يتيمان را چون به حد بلوغ برسند، بيازماييد! اگر در آنها رشد (كافى) يافتيد، اموالشان را به آنها بدهيد! و پيش از آنكه بزرگ شوند، اموالشان را از روى اسراف نخوريد! هر كس كه بى‏نياز است، (از برداشت حق الزحمه) خوددارى كند و آن كس كه نيازمند است، به طور شايسته (و مطابق زحمتى كه مى‏كشد،) از آن بخورد. و هنگامى كه اموالشان را به آنها بازمى‏گردانيد، شاهد بگيريد! اگر چه خداوند براى محاسبه كافى است. (6)


وَلْيَخْش‌َ الَّذِين‌َ لَوْ تَرَكُوا مِن‌ْ خَلْفِهِم‌ْ ذُرِّيَّة‌ً ضِعَافَاً خَافُوا عَلَيْهِم‌ْ فَلْيَتَّقُوا الله‌َ وَلْيَقُولُوا قَوْلاً سَدِيدَاً (نساء: 9)

كسانى كه اگر فرزندان ناتوانى از خود بيادگار بگذارند از آينده آنان مى‏ترسند، بايد (از ستم درباره يتيمان مردم) بترسند! از (مخالفت) خدا بپرهيزند، و سخنى استوار بگويند. (9)


وَالاَّتِي‌‌ يَأْتِين‌َ الْفَاحِشَة‌َ مِنْ‌ نِسَائِكُم‌ْ فَاسْتَشْهِدُوا عَلَيْهِن‌َّ أَرْبَعَة‌ً مِنْكُم‌ْ فَإِنْ‌ شَهِدُوا فَأَمْسِكُوهُن‌َّ فِي‌ الْبُيُوت‌ِ حَتَّي‌ يَتَوَفَّاهُن‌َّ الْمَوْت‌ُ أَوْ يَجْعَل‌َ الله‌ُ لَهُن‌َّ سَبِيلاً (نساء: 15)

و كسانى از زنان شما كه مرتكب زنا شوند، چهار نفر از مسلمانان را بعنوان شاهد بر آنها بطلبيد! اگر گواهى دادند، آنان [زنان‏] را در خانه ها (ى خود) نگاه داريد تا مرگشان فرارسد يا اينكه خداوند، راهى براى آنها قرار دهد. (15)


إِنَّمَا التَّوْبَة‌ُ عَلَي‌ الله‌ِ لِلَّذِين‌َ يَعْمَلُون‌َ السُّوءَ بِجَهَالَة‌ٍ ثُم‌َّ يَتُوبُون‌َ مِنْ‌ قَرِيب‌ٍ فَأُولَئِك‌َ يَتُوب‌ُ الله‌ُ عَلَيْهِم‌ْ وَ كَان‌َ الله‌ُ عَلِيمَاً حَكِيمَاً (نساء: 17)

پذيرش توبه از سوى خدا، تنها براى كسانى است كه كار بدى را از روى جهالت انجام مى‏دهند، سپس زود توبه مى‏كنند. خداوند، توبه چنين اشخاصى را مى‏پذيرد و خدا دانا و حكيم است. (17)


حُرِّمَت‌ْ عَلَيْكُم‌ْ أُمَّهَاتُكُم‌ْ وَ بَنَاتُكُم‌ْ وَ أَخَوَاتُكُم‌ْ وَ عَمَّاتُكُم‌ْ وَ خَالاَتُكُم‌ْ وَ بَنَات‌ُ الْأَخ‌ِ وَ بَنَات‌ُ الْأُخْت‌ِ وَ أُمَّهَاتُكُم‌ُ الاَّتِي‌‌ أَرْضَعْنَكُم‌ْ وَ أَخَوَاتُكُمْ‌ مِن‌َ الرَّضَاعَة‌ِ وَ أُمَّهَاتُ نِسَائِكُم‌ْ وَ رَبَائِبُكُم‌ُ الاَّتِي‌‌ فِي‌ حُجُورِكُمْ‌ مِنْ‌ نِسَائِكُم‌ُ الاَّتِي‌‌ دَخَلْتُمْ‌ بِهِن‌َّ فَإِنْ‌ لَم‌ْ تَكُونُوا دَخَلْتُمْ‌ بِهِن‌َّ فَلاَ جُنَاح‌َ عَلَيْكُم‌ْ وَ حَلاَئِل‌ُ أَبْنَائِكُم‌ُ الَّذِين‌َ مِن‌ْ أَصْلاَبِكُم‌ْ وَ أَنْ‌ تَجْمَعُوا بَيْن‌َ الْأُخْتَيْن‌ِ إِلاَّ مَا قَدْ سَلَف‌َ إِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ غَفُورَاً رَحِيمَاً (نساء: 23)

حرام شده است بر شما، مادرانتان، و دختران، و خواهران، و عمه‏ها، و خاله‏ها، و دختران برادر، و دختران خواهر شما، و مادرانى كه شما را شير داده‏اند، و خواهران رضاعى شما، و مادران همسرانتان، و دختران همسرتان كه در دامان شما پرورش يافته‏اند از همسرانى كه با آنها آميزش جنسى داشته‏ايد- و چنانچه با آنها آميزش جنسى نداشته‏ايد، (دختران آنها) براى شما مانعى ندارد- و (همچنين) همسرهاى پسرانتان كه از نسل شما هستند (- نه پسرخوانده‏ها-) و (نيز حرام است بر شما) جمع ميان دو خواهر كنيد مگر آنچه در گذشته واقع شده چرا كه خداوند، آمرزنده و مهربان است. (23)


وَالْمُحْصَنَات‌ُ مِن‌َ النِّسَاءِ إِلاَّ مَا مَلَكَت‌ْ أَيْمَانُكُم‌ْ كِتَاب‌َ الله‌ِ عَلَيْكُم‌ْ وَ أُحِل‌َّ لَكُمْ‌ مَا وَرَاءَ ذَلِكُم‌ْ أَنْ‌ تَبْتَغُوا بِأَمْوالِكُمْ‌ مُحْصِنِين‌َ غَيْرَ مُسَافِحِين‌َ فَمَا اسْتَمْتَعْتُم‌ْ بِه‌ِ مِنْهُن‌َّ فَآتُوهُن‌َّ أُجُورَهُن‌َّ فَرِيضَة‌ً وَ لاَ جُنَاح‌َ عَلَيْكُم‌ْ فِيمَا تَرَاضَيْتُمْ‌ بِه‌ِ مِنْ‌ بَعْدِ الْفَرِيضَة‌ِ إِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ عَلِيمَاً حَكِيمَاً (نساء: 24)

و زنان شوهردار (بر شما حرام است) مگر آنها را كه (از راه اسارت) مالك شده‏ايد (زيرا اسارت آنها در حكم طلاق است) اينها احكامى است كه خداوند بر شما مقرّر داشته است. اما زنان ديگر غير از اينها (كه گفته شد)، براى شما حلال است كه با اموال خود، آنان را اختيار كنيد در حالى كه پاكدامن باشيد و از زنا، خوددارى نماييد. و زنانى را كه متعه [ازدواج موقت‏] مى‏كنيد، واجب است مهر آنها را بپردازيد. و گناهى بر شما نيست در آنچه بعد از تعيين مهر، با يكديگر توافق كرده‏ايد. (بعداً مى‏توانيد با توافق، آن را كم يا زياد كنيد.) خداوند، دانا و حكيم است. (24)


وَ مَنْ‌ لَمْ‌ يَسْتَطِع‌ْ مِنْكُم‌ْ طَوْلاً أَنْ‌ يَنْكِح‌َ الْمُـحْصَنَات‌ِ الْمُؤْمِنَات‌ِ فَمِن‌ْ مَا مَلَكَت‌ْ أَيْمَانِكُمْ‌ مِنْ‌ فَتَيَاتِكُم‌ُ الْمُؤْمِنَات‌ِ وَالله‌ُ أَعْلَم‌ُ بِإيِمَانِكُم‌ْ بَعْضُكُمْ‌ مِنْ‌ بَعْض‌ٍ فَانْكِحُوهُن‌َّ بِإِذْن‌ِ أَهْلِهِن‌َّ وَ آتُوهُن‌َّ أُجُورَهُن‌َّ بِالْمَعْرُوف‌ِ مُحْصَنَات‌ٍ غَيْرَ مُسَافِحَات‌ٍ وَ لاَ مُتَّخِذَات‌ِ أَخْدَان‌ٍ فَإِذَا أُحْصِن‌َّ فَإِن‌ْ أَتَيْن‌َ بِفَاحِشَة‌ٍ فَعَلَيْهِن‌َّ نِصْف‌ُ مَا عَلَي‌ الْمُـحْصَنَات‌ِ مِن‌َ الْعَذَاب‌ِ ذَلِك‌َ لِمَن‌ْ خَشِي‌َ الْعَنَت‌َ مِنْكُم‌ْ وَ أَنْ‌ تَصْبِرُوا خَيْرٌ لَكُم‌ْ وَالله‌ُ غَفُورٌ رَحِيم‌ٌ (نساء: 25)

و آنها كه توانايى ازدواج با زنان (آزاد) پاكدامن باايمان را ندارند، مى‏توانند با زنان پاكدامن از بردگان باايمانى كه در اختيار داريد ازدواج كنند- خدا به ايمان شما آگاه‏تر است و همگى اعضاى يك پيكريد- آنها را با اجازه صاحبان آنان تزويج نماييد، و مهرشان را به خودشان بدهيد به شرط آنكه پاكدامن باشند، نه بطور آشكار مرتكب زنا شوند، و نه دوست پنهانى بگيرند. و در صورتى كه «محصنه» باشند و مرتكب عمل منافى عفت شوند، نصف مجازات زنان آزاد را خواهند داشت. اين (اجازه ازدواج با كنيزان) براى كسانى از شماست كه بترسند (از نظر غريزه جنسى) به زحمت بيفتند و (با اين حال نيز) خوددارى (از ازدواج با آنان) براى شما بهتر است. و خداوند، آمرزنده و مهربان است. (25)


يُرِيدُ الله‌ُ لِيُبَيِّن‌َ لَكُم‌ْ وَ يَهْدِيَكُم‌ْ سُنَن‌َ الَّذِين‌َ مِنْ‌ قَبْلِكُم‌ْ وَ يَتُوب‌َ عَلَيْكُم‌ْ وَالله‌ُ عَلِيم‌ٌ حَكِيم‌ٌ (نساء: 26)

خداوند مى‏خواهد (با اين دستورها، راه‏هاى خوشبختى و سعادت را) براى شما آشكار سازد، و به سنتهاى (صحيح) پيشينيان رهبرى كند. و خداوند دانا و حكيم است. (26)


وَالله‌ُ يُرِيدُ أَنْ‌ يَتُوب‌َ عَلَيْكُم‌ْ وَ يُرِيدُ الَّذِين‌َ يَتَّبِعُون‌َ الشَّهَوَات‌ِ أَنْ‌ تَمِيلُوا مَيْلاً عَظِيمَاً (نساء: 27)

خدا مى‏خواهد شما را ببخشد (و از آلودگى پاك نمايد)، امّا آنها كه پيرو شهواتند، مى‏خواهند شما بكلى منحرف شويد. (27)


وَ مَنْ‌ يَفْعَل‌ْ ذَلِك‌َ عُدْوَانَاً وَ ظُلْمَاً فَسَوْف‌َ نُصْلِيه‌ِ نَارَاً وَ كَان‌َ ذَلِك‌َ عَلَي‌ الله‌ِ يَسِيرَاً (نساء: 30)

و هر كس اين عمل را از روى تجاوز و ستم انجام دهد، بزودى او را در آتشى وارد خواهيم ساخت و اين كار براى خدا آسان است. (30)


وَ لاَ تَتَمَنَّوْا مَا فَضَّل‌َ الله‌ُ بِه‌ِ بَعْضَكُم‌ْ عَلَي‌ بَعْض‌ٍ لِلرِّجَال‌ِ نَصِيب‌ٌ مِمَّا اكْتَسَبُوا وَ لِلنِّسَاءِ نَصِيب‌ٌ مِمَّا اكْتَسَبْن‌َ وَاسْأَلُوا الله‌َ مِنْ‌ فَضْلِه‌ِ إِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ بِكُل‌ِّ شَي‌ْءٍ عَلِيمَاً (نساء: 32)

برتريهايى را كه خداوند براى بعضى از شما بر بعضى ديگر قرار داده آرزو نكنيد! (اين تفاوتهاى طبيعى و حقوقى، براى حفظ نظام زندگى شما، و بر طبق عدالت است. ولى با اين حال،) مردان نصيبى از آنچه به دست مى‏آورند دارند، و زنان نيز نصيبى (و نبايد حقوق هيچ يك پايمال گردد). و از فضل (و رحمت و بركت) خدا، براى رفع تنگناها طلب كنيد! و خداوند به هر چيز داناست. (32)


وَ لِكُل‌ٍّ جَعَلْنَا مَوَالِي‌َ مِمَّا تَرَك‌َ الْوَالِدَان‌ِ وَالْأَقْرَبُون‌َ وَالَّذِين‌َ عَقَدَت‌ْ أَيْمَانُكُم‌ْ فَآتُوهُم‌ْ نَصِيبَهُم‌ْ إِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ شَهِيدَاً (نساء: 33)

براى هر كسى، وارثانى قرار داديم، كه از ميراث پدر و مادر و نزديكان ارث ببرند و (نيز) كسانى كه با آنها پيمان بسته‏ايد، نصيبشان را بپردازيد! خداوند بر هر چيز، شاهد و ناظر است. (33)


الرِّجَال‌ُ قَوَّامُون‌َ عَلَي‌ النِّسَاءِ بِمَا فَضَّل‌َ الله‌ُ بَعْضَهُم‌ْ عَلَي‌ بَعْض‌ٍ وَ بِمَا أَنْفَقُوا مِن‌ْ أَمْوَالِهِم‌ْ فَالصَّالِحَات‌ُ قَانِتَات‌ٌ حَافِظَات‌ٌ لِلْغَيْب‌ِ بِمَا حَفِظ‌َ الله‌ُ وَالاَّتِي تَخَافُون‌َ نُشُوزَهُن‌َّ فَعِظُوهُن‌َّ وَاهْجُرُوهُن‌َّ فِي‌ الْمَضَاجِع‌ِ وَاضْرِبُوهُن‌َّ فَإِن‌ْ أَطَعْنَكُم‌ْ فَلاَ تَبْغُوا عَلَيْهِن‌َّ سَبِيلاً إِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ عَلِيَّاً كَبِيرَاً (نساء: 34)

مردان، سرپرست و نگهبان زنانند، بخاطر برتريهايى كه خداوند (از نظر نظام اجتماع) براى بعضى نسبت به بعضى ديگر قرار داده است، و بخاطر انفاقهايى كه از اموالشان (در مورد زنان) مى‏كنند. و زنان صالح، زنانى هستند كه متواضعند، و در غياب (همسر خود،) اسرار و حقوق او را، در مقابل حقوقى كه خدا براى آنان قرار داده، حفظ مى‏كنند. و (امّا) آن دسته از زنان را كه از سركشى و مخالفتشان بيم داريد، پند و اندرز دهيد! (و اگر مؤثر واقع نشد،) در بستر از آنها دورى نماييد! و (اگر هيچ راهى جز شدت عمل، براى وادار كردن آنها به انجام وظايفشان نبود،) آنها را تنبيه كنيد! و اگر از شما پيروى كردند، راهى براى تعدّى بر آنها نجوييد! (بدانيد) خداوند، بلندمرتبه و بزرگ است. (و قدرت او، بالاترين قدرتهاست.) (34)


وَ مَاذَا عَلَيْهِم‌ْ لَوْ آمَنُوا بِالله‌ِ وَالْيَوْم‌ِ الْآخِرِ وَ أَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقَهُم‌ُ الله‌ُ وَ كَان‌َ الله‌ُ بِهِم‌ْ عَلِيمَاً (نساء: 39)

چه مى‏شد اگر آنها به خدا و روز بازپسين ايمان مى‏آوردند، و از آنچه خدا به آنان روزى داده، (در راه او) انفاق مى‏كردند؟! و خداوند از (اعمال و نيات) آنها آگاه است. (39)


فَكَيْف‌َ إِذَا جِئْنَا مِنْ‌ كُل‌ِّ أُمَّة‌ٍ بِشَهِيدٍ وَ جِئْنَا بِك‌َ عَلَي‌ هَؤُلاَءِ شَهِيدَاً (نساء: 41)

حال آنها چگونه است آن روزى كه از هر امتى، شاهد و گواهى (بر اعمالشان) مى‏آوريم، و تو را نيز بر آنان گواه خواهيم آورد؟ (41)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا لاَ تَقْرَبُوا الصَّلاَة‌َ وَ أَنْتُم‌ْ سُكَارَي‌ حَتَّي‌ تَعْلَمُوا مَا تَقُولُون‌َ وَ لاَ جُنُبَاً إِلاَّ عَابِرِي‌ سَبِيل‌ٍ حَتَّي‌ تَغْتَسِلُوا وَ إِنْ‌ كُنْتُمْ‌ مَرْضَي‌ أَوْ عَلَي‌ سَفَرٍ أَوْ جَاءَ أَحَدٌ مِنْكُمْ‌ مِن‌َ الْغَائِط‌ِ أَوْ لاَمَسْتُم‌ُ النِّسَاءَ فَلَم‌ْ تَجِدُوا مَاءً فَتَيَمَّمُوا صَعِيدَاً طَيِّبَاً فَامْسَحُوا بِوُجُوهِكُم‌ْ وَ أَيْدِيكُم‌ْ إِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ عَفُوَّاً غَفُورَاً (نساء: 43)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! در حال مستى به نماز نزديك نشويد، تا بدانيد چه مى‏گوييد! و همچنين هنگامى كه جنب هستيد- مگر اينكه مسافر باشيد- تا غسل كنيد. و اگر بيماريد، يا مسافر، و يا «قضاى حاجت» كرده‏ايد، و يا با زنان آميزش جنسى داشته‏ايد، و در اين حال، آب (براى وضو يا غسل) نيافتيد، با خاك پاكى تيمّم كنيد! (به اين طريق كه) صورتها و دستهايتان را با آن مسح نماييد. خداوند، بخشنده و آمرزنده است. (43)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ أُوتُوا الْكِتَاب‌َ آمِنُوا بِمَا نَزَّلْنَا مُصَدِّقَاً لِمَا مَعَكُمْ‌ مِنْ‌ قَبْل‌ِ أَنْ‌ نَطْمِس‌َ وُجُوهَاً فَنَرُدَّهَا عَلَي‌ أَدْبَارِهَا أَوْ نَلْعَنَهُم‌ْ كَمَا لَعَنَّا أَصْحَاب‌َ السَّبْت‌ِ وَ كَان‌َ أَمْرُ الله‌ِ مَفْعُولاً (نساء: 47)

اى كسانى كه كتاب (خدا) به شما داده شده! به آنچه (بر پيامبر خود) نازل كرديم- و هماهنگ با نشانه‏هايى است كه با شماست- ايمان بياوريد، پيش از آنكه صورتهايى را محو كنيم، سپس به پشت سر بازگردانيم، يا آنها را از رحمت خود دور سازيم، همان گونه كه «اصحاب سبت» [گروهى از تبهكاران بنى اسرائيل‏] را دور ساختيم و فرمان خدا، در هر حال انجام شدنى است! (47)


انْظُرْ كَيْف‌َ يَفْتَرُون‌َ عَلَي‌ الله‌ِ الْكَذِب‌َ وَ كَفَي‌ بِه‌ِ إِثْمَاً مُبِينَاً (نساء: 50)

ببين چگونه بر خدا دروغ مى‏بندند! و همين گناه آشكار، (براى مجازات آنان) كافى است. (50)


أَم‌ْ يَحْسُدُون‌َ النَّاس‌َ عَلَي مَا آتَاهُم‌ُ الله‌ُ مِنْ‌ فَضْلِه‌ِ فَقَدْ آتَيْنَا آل‌َ إِبرَاهِيم‌َ الْكِتَاب‌َ وَالْحِكْمَة‌َ وَ آتَيْنَاهُمْ‌ مُلْكَاً عَظِيمَاً (نساء: 54)

يا اينكه نسبت به مردم [پيامبر و خاندانش‏]، و بر آنچه خدا از فضلش به آنان بخشيده، حسد مى‏ورزند؟ ما به آل ابراهيم، (كه يهود از خاندان او هستند نيز،) كتاب و حكمت داديم و حكومت عظيمى در اختيار آنها [پيامبران بنى اسرائيل‏] قرار داديم. (54)


وَ لَوْ أَنَّا كَتَبْنَا عَلَيْهِم‌ْ أَن‌ِ اقْتُلُوا أَنْفُسَكُم‌ْ أَوِ اخْرُجُوا مِنْ‌ دِيَارِكُمْ‌ مَا فَعَلُوه‌ُ إِلاَّ قَلِيل‌ٌ مِنْهُم‌ْ وَ لَوْ أَنَّهُم‌ْ فَعَلُوا مَا يُوعَظُون‌َ بِه‌ِ لَكَان‌َ خَيْرَاً لَهُم‌ْ وَ أَشَدَّ تَثْبِيتَاً (نساء: 66)

اگر (همانند بعضى از امتهاى پيشين،) به آنان دستور مى‏داديم: «يكديگر را به قتل برسانيد»، و يا: «از وطن و خانه خود، بيرون رويد»، تنها عده كمى از آنها عمل مى‏كردند! و اگر اندرزهايى را كه به آنان داده مى‏شد انجام مى‏دادند، براى آنها بهتر بود و موجب تقويت ايمان آنها مى‏شد. (66)


وَ مَنْ‌ يُطِع‌ِ الله‌َ وَالرَّسُول‌َ فَأُولَئِك‌َ مَع‌َ الَّذِين‌َ أَنْعَم‌َ الله‌ُ عَلَيْهِمْ‌ مِن‌َ النَّبِيِّين‌َ وَالصِّدِّيقِين‌َ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِين‌َ وَ حَسُن‌َ أُولَئِك‌َ رَفِيقَاً (نساء: 69)

و كسى كه خدا و پيامبر را اطاعت كند، (در روز رستاخيز،) همنشين كسانى خواهد بود كه خدا، نعمت خود را بر آنان تمام كرده از پيامبران و صدّيقان و شهدا و صالحان و آنها رفيقهاى خوبى هستند! (69)


وَ إِن‌َّ مِنْكُم‌ْ لَمَنْ‌ لَيُبَطِّئَن‌َّ فَإِن‌ْ أَصَابَتْكُم‌ْ مُصِيبَة‌ٌ قَال‌َ قَدْ أَنْعَم‌َ الله‌ُ عَلَيَّ‌ إِذْ لَم‌ْ أَكُنْ‌ مَعَهُم‌ْ شَهِيدَاً (نساء: 72)

در ميان شما، افرادى (منافق) هستند، كه (هم خودشان سست مى‏باشند، و هم) ديگران را به سستى مى‏كشانند اگر مصيبتى به شما برسد، مى‏گويند: «خدا به ما نعمت داد كه با مجاهدان نبوديم، تا شاهد (آن مصيبت) باشيم!» (72)


أَلَم‌ْ تَرَ إِلَي‌ الَّذِين‌َ قِيل‌َ لَهُم‌ْ كُفُّوا أَيْدِيَكُم‌ْ وَ أَقِيمُوا الصَّلاَة‌َ وَ آتُوا الزَّكَاة‌َ فَلَمَّا كُتِب‌َ عَلَيْهِم‌ُ الْقِتَال‌ُ إِذَا فَرِيق‌ٌ مِنْهُم‌ْ يَخْشَوْن‌َ النَّاس‌َ كَخَشْيَة‌ِ الله‌ِ أَوْ أَشَدَّ خَشْيَة‌ً وَ قَالُوا رَبَّنَا لِم‌َ كَتَبْت‌َ عَلَيْنَا الْقِتَال‌َ لَوْلا أَخَّرْتَنَا إِلَي‌ أَجَل‌ٍ قَرِيب‌ٍ قُل‌ْ مَتَاع‌ُ الدُّنْيَا قَلِيل‌ٌ وَالْآخِرَة‌ُ خَيْرٌ لِمَن‌ِ اتَّقَي‌ وَ لاَ تُظْلَمُون‌َ فَتِيلاً (نساء: 77)

آيا نديدى كسانى را كه (در مكّه) به آنها گفته شد: «فعلا) دست از جهاد بداريد! و نماز را برپا كنيد! و زكات بپردازيد!» (امّا آنها از اين دستور، ناراحت بودند)، ولى هنگامى كه (در مدينه) فرمان جهاد به آنها داده شد، جمعى از آنان، از مردم مى‏ترسيدند، همان گونه كه از خدا مى‏ترسند، بلكه بيشتر! و گفتند: «پروردگارا! چرا جهاد را بر ما مقرّر داشتى؟! چرا اين فرمان را تا زمان نزديكى تأخير نينداختى؟!» به آنها بگو: «سرمايه زندگى دنيا، ناچيز است! و سراى آخرت، براى كسى كه پرهيزگار باشد، بهتر است! و به اندازه رشته شكافِ هسته خرمايى، به شما ستم نخواهد شد! (77)


مَنْ‌ يُطِع‌ِ الرَّسُول‌َ فَقَدْ أَطَاع‌َ الله‌َ وَ مَنْ‌ تَوَلَّي‌ فَمَا أَرْسَلْنَاك‌َ عَلَيْهِم‌ْ حَفِيظَاً (نساء: 80)

كسى كه از پيامبر اطاعت كند، خدا را اطاعت كرده و كسى كه سرباز زند، تو را نگهبان (و مراقب) او نفرستاديم (و در برابر او، مسئول نيستى). (80)


وَ يَقُولُون‌َ طَاعة‌ٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِن‌ْ عِنْدِك‌َ بَيَّت‌َ طَائِفَة‌ٌ مِنْهُم‌ْ غَيْرَ الَّذِي‌ تَقُول‌ُ وَالله‌ُ يَكْتُب‌ُ مَا يُبَيِّتُون‌َ فَأَعْرِض‌ْ عَنْهُم‌ْ وَ تَوَكَّل‌ْ عَلَي‌ الله‌ِ وَ كَفَي‌ بِالله‌ِ وَكِيلاً (نساء: 81)

آنها در حضور تو مى‏گويند: «فرمانبرداريم» امّا هنگامى كه از نزد تو بيرون مى‏روند، جمعى از آنان بر خلاف گفته‏هاى تو، جلسات سرّى شبانه تشكيل مى‏دهند آنچه را در اين جلسات مى‏گويند، خداوند مى‏نويسد. اعتنايى به آنها نكن! (و از نقشه‏هاى آنان وحشت نداشته باش!) و بر خدا توكّل كن! كافى است كه او يار و مدافع تو باشد. (81)


وَ إِذَا جَاءَهُم‌ْ أَمْرٌ مِن‌َ الْأَمْن‌ِ أَوِ الْخَوْف‌ِ أَذَاعُوا بِه‌ِ وَ لَوْ رَدُّوه‌ُ إِلَي‌ الرَّسُول‌ِ وَ إِلَي‌ أُولِي‌ الْأَمْرِ مِنْهُم‌ْ لَعَلِمَه‌ُ الَّذِين‌َ يَسْتَنْبِطُونَه‌ُ مِنْهُم‌ْ وَ لَوْلاَ فَضْل‌ُ الله‌ِ عَلَيْكُم‌ْ وَ رَحْمَتُه‌ُ لَاتَّبَعْتُم‌ُ الشَّيْطَان‌َ إِلاَّ قَلِيلاً (نساء: 83)

و هنگامى كه خبرى از پيروزى يا شكست به آنها برسد، (بدون تحقيق،) آن را شايع مى‏سازند در حالى كه اگر آن را به پيامبر و پيشوايان- كه قدرت تشخيص كافى دارند- بازگردانند، از ريشه‏هاى مسائل آگاه خواهند شد. و اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود، جز عدّه كمى، همگى از شيطان پيروى مى‏كرديد (و گمراه مى‏شديد). (83)


مَنْ‌ يَشْفَع‌ْ شَفَاعَة‌ً حَسَنَة‌ً يَكُنْ‌ لَه‌ُ نَصِيب‌ٌ مِنْهَا وَ مَنْ‌ يَشْفَع‌ْ شَفَاعَة‌ً سَيِّئَة‌ً يَكُنْ‌ لَه‌ُ كِفْل‌ٌ مِنْهَا وَ كَان‌َ الله‌ُ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ مُقِيتَاً (نساء: 85)

كسى كه شفاعت [تشويق و كمك‏] به كار نيكى كند، نصيبى از آن براى او خواهد بود و كسى كه شفاعت [تشويق و كمك‏] به كار بدى كند، سهمى از آن خواهد داشت. و خداوند، حسابرس و نگهدار هر چيز است. (85)


وَ إِذَا حُيِّيتُمْ‌ بِتَحِيَّة‌ٍ فَحَيُّوا بِأَحْسَن‌َ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا إِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ حَسِيبَاً (نساء: 86)

هر گاه به شما تحيّت گويند، پاسخ آن را بهتر از آن بدهيد يا (لا اقل) به همان گونه پاسخ گوييد! خداوند حساب همه چيز را دارد. (86)


إِلاَّ الَّذِين‌َ يَصِلُون‌َ إِلَي‌ قَوْم‌ٍ بَيْنَكُم‌ْ وَ بَيْنَهُم‌ْ مِيثَاق‌ٌ أَوْ جَاءُوكُم‌ْ حَصِرَت‌ْ صُدُورُهُم‌ْ أَنْ‌ يُقَاتِلُوكُم‌ْ أَوْ يُقَاتِلُوا قَوْمَهُم‌ْ وَ لَوْ شَاءَ الله‌ُ لَسَلَّطَهُم‌ْ عَلَيْكُم‌ْ فَلَقَاتَلُوكُم‌ْ فَإِنِ‌ اعْتَزَلُوكُم‌ْ فَلَم‌ْ يُقَاتِلُوكُم‌ْ وَ أَلْقَوْا إِلَيْكُم‌ُ السَّلَم‌َ فَمَا جَعَل‌َ الله‌ُ لَكُم‌ْ عَلَيْهِم‌ْ سَبِيلاً (نساء: 90)

مگر آنها كه با همپيمانان شما، پيمان بسته‏اند يا آنها كه به سوى شما مى‏آيند، و از پيكار با شما، يا پيكار با قوم خود ناتوان شده‏اند (نه سر جنگ با شما دارند، و نه توانايى مبارزه با قوم خود.) و اگر خداوند بخواهد، آنان را بر شما مسلّط مى‏كند تا با شما پيكار كنند. پس اگر از شما كناره‏گيرى كرده و با شما پيكار ننمودند، (بلكه) پيشنهاد صلح كردند، خداوند به شما اجازه نمى‏دهد كه متعرّض آنان شويد. (90)


سَتَجِدُون‌َ آخَرِين‌َ يُرِيدُون‌َ أَنْ‌ يَأْمَنُوكُم‌ْ وَ يَأْمَنُوا قَوْمَهُم‌ْ كُلَّمَا رُدُّوا إِلَي‌ الْفِتْنَة‌ِ أُرْكِسُوا فِيهَا فَإِنْ‌ لَم‌ْ يَعْتَزِلُوكُم‌ْ وَ يُلْقُوا إِلَيْكُم‌ُ السَّلَم‌َ وَ يَكُفُّوا أَيْدِيَهُم‌ْ فَخُذُوهُم‌ْ وَاقْتُلُوهُم‌ْ حَيْث‌ُ ثَقِفْتُمُوهُم‌ْ وَ أُولَئِكُمْ‌ جَعَلْنَا لَكُم‌ْ عَلَيْهِم‌ْ سُلْطَانَاً مُبِينَاً (نساء: 91)

بزودى جمعيّت ديگرى را مى‏يابيد كه مى‏خواهند هم از ناحيه شما در امان باشند، و هم از ناحيه قوم خودشان (كه مشركند. لذا نزد شما ادّعاى ايمان مى‏كنند ولى) هر زمان آنان را به سوى فتنه (و بت پرستى) بازگردانند، با سر در آن فرو مى‏روند! اگر از درگيرى با شما كنار نرفتند و پيشنهاد صلح نكردند و دست از شما نكشيدند، آنها را هر جا يافتيد اسير كنيد و (يا) به قتل برسانيد! آنها كسانى هستند كه ما براى شما، تسلّط آشكارى نسبت به آنان قرار داده‏ايم. (91)


وَ مَنْ‌ يَقْتُل‌ْ مُؤْمِنَاً مُتَعَمِّدَاً فَجَزَاؤُه‌ُ جَهَنَّم‌ُ خَالِدَاً فِيهَا وَ غَضِب‌َ الله‌ُ عَلَيْه‌ِ وَ لَعَنَه‌ُ وَ أَعَدَّ لَه‌ُ عَذَاباً عَظِيمَاً (نساء: 93)

و هر كس، فرد باايمانى را از روى عمد به قتل برساند، مجازاتِ او دوزخ است در حالى كه جاودانه در آن مى‏ماند و خداوند بر او غضب مى‏كند و او را از رحمتش دور مى‏سازد و عذاب عظيمى براى او آماده ساخته است. (93)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا إِذَا ضَرَبْتُم‌ْ فِي‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ فَتَبَيَّنُوا وَ لاَ تَقُولُوا لِمَن‌ْ أَلْقَي‌ إِلَيْكُم‌ُ السَّلاَم‌َ لَسْت‌َ مُؤْمِنَاً تَبْتَغُون‌َ عَرَض‌َ الْحَيَاة‌ِ الْدُّنْيَا فَعِنْدَ الله‌ِ مَغَانِم‌ُ كَثِيرَة‌ٌ كَذَلِك‌َ كُنْتُمْ‌ مِن‌ْ قَبْل‌ُ فَمَن‌َّ الله‌ُ عَلَيْكُمْ‌ فَتَبَيَّنُوا إِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ بِمَا تَعْمَلُون‌َ خَبِيرَاً (نساء: 94)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! هنگامى كه در راه خدا گام مى‏زنيد (و به سفرى براى جهاد مى‏رويد)، تحقيق كنيد! و بخاطر اينكه سرمايه ناپايدار دنيا (و غنايمى) به دست آوريد، به كسى كه اظهار صلح و اسلام مى‏كند نگوييد: «مسلمان نيستى» زيرا غنيمتهاى فراوانى (براى شما) نزد خداست. شما قبلًا چنين بوديد و خداوند بر شما منّت نهاد (و هدايت شديد). پس، (بشكرانه اين نعمت بزرگ،) تحقيق كنيد! خداوند به آنچه انجام مى‏دهيد آگاه است. (94)


لاَ يَسْتَوِي‌ الْقَاعِدُون‌َ مِن‌َ الْمُؤْمِنِين‌َ غَيْرُ أُولِي‌ الضَّرَرِ وَالْمُـجَاهِدُون‌َ فِي‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ بِأَمْوَالِهِم‌ْ وَ أَنْفُسِهِم‌ْ فَضَّل‌َ الله‌ُ الْمُـجَاهِدِين‌َ بِأَمْوَالِهِم‌ْ وَ أَنْفُسِهِم‌ْ عَلَي‌ الْقَاعِدِين‌َ دَرَجَة‌ً وَ كُلاًّ وَعَدَ الله‌ُ الْحُسْنَي‌ وَ فَضَّل‌َ الله‌ُ الْمُـجَاهِدِين‌َ عَلَي‌ الْقَاعِدِين‌َ أَجْرَاً عَظِيمَاً (نساء: 95)

(هرگز) افراد باايمانى كه بدون بيمارى و ناراحتى، از جهاد بازنشستند، با مجاهدانى كه در راه خدا با مال و جان خود جهاد كردند، يكسان نيستند! خداوند، مجاهدانى را كه با مال و جان خود جهاد نمودند، بر قاعدان [ترك‏كنندگان جهاد] برترى مهمّى بخشيده و به هر يك از اين دو گروه (به نسبت اعمال نيكشان،) خداوند وعده پاداش نيك داده، و مجاهدان را بر قاعدان، با پاداش عظيمى برترى بخشيده است. (95)


وَ مَنْ‌ يُهَاجِرْ فِي‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ يَجِدْ فِي‌ الْأَرْض‌ِ مُرَاغَمَاً كَثِيرَاً وَ سَعَة‌ً وَ مَنْ‌ يَخْرُج‌ْ مِنْ‌ بَيْتِه‌ِ مُهَاجِرَاً إِلَي‌ الله‌ِ وَ رَسُولِه‌ِ ثُم‌َّ يُدْرِكْه‌ُ الْمَوْت‌ُ فَقَدْ وَقَع‌َ أَجْرُه‌ُ عَلَي‌ الله‌ِ وَ كَان‌َ الله‌ُ غَفُورَاً رَحِيمَاً (نساء: 100)

كسى كه در راه خدا هجرت كند، جاهاى امنِ فراوان و گسترده‏اى در زمين مى‏يابد. و هر كس بعنوان مهاجرت به سوى خدا و پيامبر او، از خانه خود بيرون رود، سپس مرگش فرا رسد، پاداش او بر خداست و خداوند، آمرزنده و مهربان است. (100)


وَ إِذَا ضَرَبْتُم‌ْ فِي‌ الْأَرْض‌ِ فَلَيْس‌َ عَلَيْكُم‌ْ جُنَاح‌ٌ أَنْ‌ تَقْصُرُوا مِن‌َ الصَّلاَة‌ِ إِن‌ْ خِفْتُم‌ْ أَنْ‌ يَفْتِنَكُم‌ُ الَّذِين‌َ كَفَرُوا إِن‌َّ الْكَافِرِين‌َ كَانُوا لَكُم‌ْ عَدُوَّاَ مُبِينَاً (نساء: 101)

هنگامى كه سفر مى‏كنيد، گناهى بر شما نيست كه نماز را كوتاه كنيد اگر از فتنه (و خطر) كافران بترسيد زيرا كافران، براى شما دشمن آشكارى هستند. (101)


وَ إِذَا كُنْت‌َ فِيهِم‌ْ فَأَقَمْت‌َ لَهُم‌ُ الصَّلاَة‌َ فَلْتَقُم‌ْ طَائِفَة‌ٌ مِنْهُمْ‌ مَعَك‌َ وَلْيَأْخُذُوا أَسْلِحَتَهُم‌ْ فَإِذَا سَجَدُوا فَلْيَكُونُوا مِنْ‌ وَرَائِكُم‌ْ وَلْتَأْت‌ِ طَائِفَة‌ٌ أُخْرَي‌ لَم‌ْ يُصَلُّوا فَلْيُصَلُّوا مَعَك‌َ وَلْيَأْخُذُوا حِذْرَهُم‌ْ وَ أَسْلِحَتَهُم‌ْ وَدَّ الَّذِين‌َ كَفَرُوا لَوْ تَغْفُلُون‌َ عَن‌ْ أَسْلِحَتِكُم‌ْ وَ أَمْتِعَتِكُم‌ْ فَيَمِيلُون‌َ عَلَيْكُمْ‌ مَيْلَة‌ً وَاحِدَة‌ً وَ لاَ جُنَاح‌َ عَلَيْكُم‌ْ إِنْ‌ كَان‌َ بِكُم‌ْ أَذَي‌ً مِنْ‌ مَطَرٍ أَوْ كُنْتُمْ‌ مَرْضَي‌ أَنْ‌ تَضَعُوا أَسْلِحَتَكُم‌ْ وَ خُذُوا حِذْرَكُم‌ْ إِن‌َّ الله‌َ أَعَدَّ لِلْكَافِرِين‌َ عَذَابَاً مُهِينَاً (نساء: 102)

و هنگامى كه در ميان آنها باشى، و (در ميدان جنگ) براى آنها نماز را برپا كنى، بايد دسته‏اى از آنها با تو (به نماز) برخيزند، و سلاحهايشان را با خود برگيرند و هنگامى كه سجده كردند (و نماز را به پايان رساندند)، بايد به پشتِ سرِ شما (به ميدان نبرد) بروند، و آن دسته ديگر كه نماز نخوانده‏اند (و مشغول پيكار بوده‏اند)، بيايند و با تو نماز بخوانند آنها بايد وسايل دفاعى و سلاحهايشان (را در حال نماز) با خود حمل كنند (زيرا) كافران آرزو دارند كه شما از سلاحها و متاعهاى خود غافل شويد و يكباره به شما هجوم آورند. و اگر از باران ناراحتيد، و يا بيمار (و مجروح) هستيد، مانعى ندارد كه سلاحهاى خود را بر زمين بگذاريد ولى وسايل دفاعى (مانند زره و خود را) با خود برداريد خداوند، عذاب خواركننده‏اى براى كافران فراهم ساخته است. (102)


فَإِذَا قَضَيْتُم‌ُ الصَّلاَة‌َ فَاذْكُرُوا الله‌َ قِيَامَاً وَ قُعُودَاً وَ عَلَي‌ جُنُوبِكُم‌ْ فَإِذَا اطْمَأْنَنْتُم‌ْ فَأَقِيمُوا الصَّلاَة‌َ إِن‌َّ الصَّلاَة‌َ كَانَت‌ْ عَلَي‌ الْمُؤْمِنِين‌َ كِتَاباً مَوْقُوتَاً (نساء: 103)

و هنگامى كه نماز را به پايان رسانديد، خدا را ياد كنيد ايستاده، و نشسته، و در حالى كه به پهلو خوابيده‏ايد! و هر گاه آرامش يافتيد (و حالت ترس زايل گشت)، نماز را (به طور معمول) انجام دهيد، زيرا نماز، وظيفه ثابت و معيّنى براى مؤمنان است! (103)


هَا أَنْتُم‌ْ هَؤُلاَءِ جَادَلْتُم‌ْ عَنْهُم‌ْ فِي‌ الْحَيَاة‌ِ الدُّنْيَا فَمَنْ‌ يُجَادِل‌ُ الله‌َ عَنْهُم‌ْ يَوْم‌َ الْقِيَامَة‌ِ أَم‌ مَنْ‌ يَكُون‌ُ عَلَيْهِم‌ْ وَكِيلاً (نساء: 109)

آرى، شما همانا هستيد كه در زندگى اين جهان، از آنان دفاع كرديد! اما كيست كه در برابر خداوند، در روز رستاخيز از آنها دفاع كند؟! يا چه كسى است كه وكيل و حامى آنها باشد؟! (109)


وَ مَنْ‌ يَكْسِب‌ْ إِثْمَاً فَإِنَّمَا يَكْسِبُه‌ُ عَلَي‌ نَفْسِه‌ِ وَ كَان‌َ الله‌ُ عَلِيمَاً حَكِيمَاً (نساء: 111)

و كسى كه گناهى مرتكب شود، به زيان خود مرتكب شده خداوند، دانا و حكيم است. (111)


وَ لَوْلاَ فَضْل‌ُ الله‌ِ عَلَيْك‌َ وَ رَحْمَتُه‌ُ لَهَمَّت‌ْ طَائِفَة‌ٌ مِنْهُم‌ْ أَنْ‌ يُضِلُّوك‌َ وَ مَا يُضِلُّون‌َ إِلاَّ أَنْفُسَهُم‌ْ وَ مَا يَضُرُّونَك‌َ مِنْ‌ شَي‌ْءٍ وَ أَنْزَل‌َ الله‌ُ عَلَيْك‌َ الْكِتَاب‌َ وَالْحِكْمَة‌َ وَ عَلَّمَك‌َ مَا لَم‌ْ تَكُنْ‌ تَعْلَم‌ُ وَ كَان‌َ فَضْل‌ُ الله‌ِ عَلَيْك‌َ عَظِيمَاً (نساء: 113)

اگر فضل و رحمت خدا شامل حال تو نبود، گروهى از آنان تصميم داشتند تو را گمراه كنند اما جز خودشان را گمراه نمى‏كنند و هيچ گونه زيانى به تو نمى‏رسانند. و خداوند، كتاب و حكمت بر تو نازل كرد و آنچه را نمى‏دانستى، به تو آموخت و فضل خدا بر تو (همواره) بزرگ بوده است. (113)


وَ يَسْتَفْتُونَك‌َ فِي‌ النِّسَاءِ قُل‌ِ الله‌ُ يُفْتِيكُم‌ْ فِيهِن‌َّ وَ مَا يُتْلَي‌ عَلَيْكُم‌ْ فِي‌ الْكِتَاب‌ِ فِي‌ يَتَامَي‌ النِّسَاءِ الاَّتِي‌‌ لاَ تُؤْتُونَهُن‌َّ مَا كُتِب‌َ لَهُن‌َّ وَ تَرْغَبُون‌َ أَنْ‌ تَنْكِحُوهُن‌َّ وَالْمُسْتَضْعَفِين‌َ مِن‌َ الْوِلْدَان‌ِ وَ أَنْ‌ تَقُومُوا لِلْيَتَامَي‌ بِالْقِسْط‌ِ وَ مَا تَفْعَلُوا مِن‌ْ خَيْرٍ فَإِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ بِه‌ِ عَلِيمَاً (نساء: 127)

از تو درباره حكم زنان سؤال مى‏كنند بگو: «خداوند درباره آنان به شما پاسخ مى دهد: آنچه در قرآن درباره زنان يتيمى كه حقوقشان را به آنها نمى‏دهيد، و مى‏خواهيد با آنها ازدواج كنيد، و نيز آنچه درباره كودكان صغير و ناتوان براى شما بيان شده است، (قسمتى از سفارشهاى خداوند در اين زمينه مى‏باشد و نيز به شما سفارش مى‏كند كه) با يتيمان به عدالت رفتار كنيد! و آنچه از نيكيها انجام مى‏دهيد خداوند از آن آگاه است (و به شما پاداش شايسته مى‏دهد). (127)


وَ إِنِ‌ امْرَأَة‌ٌ خَافَت‌ْ مِنْ‌ بَعْلِهَا نُشُوزَاً أَوْ إِعْرَاضَاً فَلاَ جُنَاح‌َ عَلَيْهِمَا أَنْ‌ يُصْلِحَا بَيْنَهُمَا صُلْحَاً وَالصُّلْح‌ُ خَيْرٌ وَ أُحْضِرَت‌ِ الْأَنْفُس‌ُ الشُّح‌َّ وَ إِنْ‌ تُحْسِنُوا وَ تَتَّقُوا فَإِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ بِمَا تَعْمَلُون‌َ خَبِيرَاً (نساء: 128)

و اگر زنى، از طغيان و سركشى يا اعراضِ شوهرش، بيم داشته باشد، مانعى ندارد با هم صلح كنند (و زن يا مرد، از پاره‏اى از حقوق خود، بخاطر صلح، صرف نظر نمايد.) و صلح، بهتر است اگر چه مردم (طبق غريزه حبّ ذات، در اين گونه موارد) بخل مى‏ورزند. و اگر نيكى كنيد و پرهيزگارى پيشه سازيد (و بخاطر صلح، گذشت نماييد)، خداوند به آنچه انجام مى‏دهيد، آگاه است (و پاداش شايسته به شما خواهد داد). (128)


إِنْ‌ يَشَأْ يُذْهِبْكُم‌ْ أَيُّهَا النَّاس‌ُ وَ يَأْت‌ِ بِآخَرِين‌َ وَ كَان‌َ الله‌ُ عَلَي‌ ذَلِك‌َ قَدِيرَاً (نساء: 133)

اى مردم! اگر او بخواهد، شما را از ميان مى‏برد و افراد ديگرى را (به جاى شما) مى آورد، و خداوند، بر اين كار تواناست. (133)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِين‌َ بِالْقِسْط‌ِ شُهَدَاءَ لِالله‌ِ وَ لَوْ عَلَي‌ أَنْفُسِكُم‌ْ أَوِ الْوَالِدَيْن‌ِ وَالْأَقْرَبِين‌َ إِنْ‌ يَكُن‌ْ غَنِيَّاً أَوْ فَقِيرَاً فَالله‌ُ أَوْلَي‌ بِهِمَا فَلاَ تَتَّبِعُوا الْهَوَي‌ أَنْ‌ تَعْدِلُوا وَ إِنْ‌ تَلْوُو أَوْ تُعْرِضُوا فَإِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ بِمَا تَعْمَلُون‌َ خَبِيرَاً (نساء: 135)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! كاملًا قيام به عدالت كنيد! براى خدا شهادت دهيد، اگر چه (اين گواهى) به زيان خود شما، يا پدر و مادر و نزديكان شما بوده باشد! (چرا كه) اگر آنها غنىّ يا فقير باشند، خداوند سزاوارتر است كه از آنان حمايت كند. بنا بر اين، از هوى و هوس پيروى نكنيد كه از حق، منحرف خواهيد شد! و اگر حق را تحريف كنيد، و يا از اظهار آن، اعراض نماييد، خداوند به آنچه انجام مى‏دهيد، آگاه است. (135)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا آمِنُوا بِالله‌ِ وَ رَسُولِه‌ِ وَالْكِتَاب‌ِ الَّذِي‌ نَزَّل‌َ عَلَي‌ رَسُولِه‌ِ وَالْكِتَاب‌ِ الَّذِي‌ أَنْزَل‌َ مِنْ‌ قَبْل‌ُ وَ مَنْ‌ يَكْفُرْ بِالله‌ِ وَ مَلاَئِكَتِه‌ِ وَ كُتُبِه‌ِ وَ رُسُلِه‌ِ وَالْيَوْم‌ِ الْآخِرِ فَقَدْ ضَل‌َّ ضَلاَلاً بَعِيدَاً (نساء: 136)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! به خدا و پيامبرش، و كتابى كه بر او نازل كرده، و كتب (آسمانى) كه پيش از اين فرستاده است، ايمان (واقعى) بياوريد كسى كه خدا و فرشتگان او و كتابها و پيامبرانش و روز واپسين را انكار كند، در گمراهى دور و درازى افتاده است. (136)


وَ قَدْ نَزَّل‌َ عَلَيْكُم‌ْ فِي‌ الْكِتَاب‌ِ أَن‌ْ إِذَا سَمِعْتُم‌ْ آيَات‌ِ الله‌ِ يُكْفَرُ بِهَا وَ يُسْتَهْزَأُ بِهَا فَلاَ تَقْعُدُوا مَعَهُم‌ْ حَتَّي‌ يَخُوضُوا فِي‌ حَدِيث‌ٍ غَيْرِه‌ِ إِنَّكُم‌ْ إِذَاً مِثْلُهُم‌ْ إِن‌َّ الله‌َ جَامِع‌ُ الْمُنَافِقِين‌َ وَالْكَافِرِين‌َ فِي‌ جَهَنَّم‌َ جَمِيعَاً (نساء: 140)

و خداوند (اين حكم را) در قرآن بر شما نازل كرده كه هر گاه بشنويد افرادى آيات خدا را انكار و استهزا مى‏كنند، با آنها ننشينيد تا به سخن ديگرى بپردازند! و گر نه، شما هم مثل آنان خواهيد بود. خداوند، منافقان و كافران را همگى در دوزخ جمع مى‏كند. (140)


الَّذِين‌َ يَتَرَبَّصُون‌َ بِكُم‌ْ فَإِنْ‌ كَان‌َ لَكُم‌ْ فَتْح‌ٌ مِن‌َ الله‌ِ قَالُوا أَلَم‌ْ نَكُنْ‌ مَعَكُم‌ْ وَ إِنْ‌ كَان‌َ لِلْكَافِرِين‌َ نَصيب‌ٌ قَالُوا أَلَم‌ْ نَسْتَحْوِذْ عَلَيْكُم‌ْ وَ نَمْنَعْكُمْ‌ مِن‌َ الْمُؤْمِنِين‌َ فَالله‌ُ يَحْكُم‌ُ بَيْنَكُم‌ْ يَوْم‌َ الْقِيَامَة‌ِ وَ لَن‌ْ يَجْعَل‌َ الله‌ُ لِلْكَافِرِين‌َ عَلَي‌ الْمُؤْمِنِين‌َ سَبِيلاً (نساء: 141)

منافقان همانها هستند كه پيوسته انتظار مى‏كشند و مراقب شما هستند اگر فتح و پيروزى نصيب شما گردد، مى‏گويند: مگر ما با شما نبوديم؟ (پس ما نيز در افتخارات و غنايم شريكيم!) «و اگر بهره‏اى نصيب كافران گردد، به آنان مى‏گويند: مگر ما شما را به مبارزه و عدم تسليم در برابر مؤمنان، تشويق نمى‏كرديم؟ (پس با شما شريك خواهيم بود!)» خداوند در روز رستاخيز، ميان شما داورى مى‏كند و خداوند هرگز كافران را بر مؤمنان تسلّطى نداده است. (141)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا لاَ تَتَّخِذُوا الْكَافِرِين‌َ أَوْلِيَاءَ مِنْ‌ دُون‌ِ الْمُؤْمِنِين‌َ أَتُرِيدُون‌َ أَن‌ْ تَجْعَلُوا لِالله‌ِ عَلَيْكُم‌ْ سُلْطَانَاً مُبِينَاً (نساء: 144)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! غير از مؤمنان، كافران را ولّى و تكيه‏گاه خود قرار ندهيد! آيا مى‏خواهيد (با اين عمل،) دليل آشكارى بر ضدّ خود در پيشگاه خدا قرار دهيد؟! (144)


يَسْأَلُك‌َ أَهْل‌ُ الْكِتَاب‌ِ أَنْ‌ تُنَزِّل‌َ عَلَيْهِم‌ْ كِتَابَاً مِن‌َ السَّمَاءِ فَقَدْ سَأَلُوا مُوسَي‌ أَكْبَرَ مِنْ‌ ذَلِك‌َ فَقَالُوا أَرِنَا الله‌َ جَهْرَة‌ً فَأَخَذَتْهُم‌ُ الصَّاعِقَة‌ُ بِظُلْمِهِم‌ْ ثُم‌َّ اتَّخَذُوا الْعِجْل‌َ مِنْ‌ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُم‌ُ الْبَيِّنَات‌ُ فَعَفَوْنَا عَنْ‌ ذَلِك‌َ وَ آتَيْنَا مُوسَي‌ سُلْطَانَاً مُبِينَاً (نساء: 153)

اهل كتاب از تو مى‏خواهند كتابى از آسمان (يك جا) بر آنها نازل كنى (در حالى كه اين يك بهانه است) آنها از موسى، بزرگتر از اين را خواستند، و گفتند: «خدا را آشكارا به ما نشان ده!» و بخاطر اين ظلم و ستم، صاعقه آنها را فرا گرفت. سپس گوساله (سامرى) را، پس از آن همه دلايل روشن كه براى آنها آمد، (به خدايى) انتخاب كردند، ولى ما از آن درگذشتيم (و عفو كرديم) و به موسى، برهان آشكارى داديم. (153)


فَبِمَـا نَقْضِهِمْ‌ مِيثَاقَهُم‌ْ وَ كُفْرِهِمْ‌ بِآيَات‌ِ الله‌ِ وَ قَتْلِهِم‌ُ الْأَنْبِيَاءَ بِغَيْرِ حَق‌ٍّ وَ قَوْلِهِم‌ْ قُلُوبُنَا غُلْف‌ٌ بَل‌ْ طَبَع‌َ الله‌ُ عَلَيْهَا بِكُفْرِهِم‌ْ فَلاَ يُؤْمِنُون‌َ إِلاَّ قَلِيلاً (نساء: 155)

(ولى) بخاطر پيمان‏شكنى آنها، و انكار آيات خدا، و كشتن پيامبران بناحق، و بخاطر اينكه (از روى استهزا) مى‏گفتند: «بر دلهاى ما، پرده افكنده (شده و سخنان پيامبر را درك نمى‏كنيم!» رانده درگاه خدا شدند.) آرى، خداوند بعلّت كفرشان، بر دلهاى آنها مهر زده كه جز عده كمى (كه راه حق مى‏پويند و لجاج ندارند،) ايمان نمى‏آورند. (155)


وَ بِكُفْرِهِم‌ْ وَ قَوْلِهِم‌ْ عَلَي‌ مَرْيَم‌َ بُهْتَانَاً عَظِيمَاً (نساء: 156)

و (نيز) بخاطر كفرشان، و تهمت بزرگى كه بر مريم زدند. (156)


وَ إِنْ‌ مِن‌ْ أَهْل‌ِ الْكِتَاب‌ِ إِلاَّ لَيُؤْمِنَن‌َّ بِه‌ِ قَبْل‌َ مَوْتِه‌ِ وَ يَوْم‌َ الْقِيَامَة‌ِ يَكُون‌ُ عَلَيْهِم‌ْ شَهِيدَاً (نساء: 159)

و هيچ يك از اهل كتاب نيست مگر اينكه پيش از مرگش به او [حضرت مسيح‏] ايمان مى‏آورد و روز قيامت، بر آنها گواه خواهد بود. (159)


فَبِظُلْم‌ٍ مِن‌َ الَّذِين‌َ هَادُوا حَرَّمْنَا عَلَيْهِم‌ْ طَيِّبَات‌ٍ أُحِلَّت‌ْ لَهُم‌ْ وَ بِصَدِّهِم‌ْ عَنْ‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ كَثِيرَاً (نساء: 160)

بخاطر ظلمى كه از يهود صادر شد، و (نيز) بخاطر جلوگيرى بسيار آنها از راه خدا، بخشى از چيزهاى پاكيزه را كه بر آنها حلال بود، حرام كرديم. (160)


وَ رُسُلاً قَدْ قَصَصْنَاهُم‌ْ عَلَيْك‌َ مِنْ‌ قَبْل‌ُ وَ رُسُلاً لَم‌ْ نَقْصُصْهُم‌ْ عَلَيْك‌َ وَ كَلَّم‌َ الله‌ُ مُوسَي‌ تَكْلِيمَاً (نساء: 164)

و پيامبرانى كه سرگذشت آنها را پيش از اين، براى تو باز گفته‏ايم و پيامبرانى كه سرگذشت آنها را بيان نكرده‏ايم و خداوند با موسى سخن گفت. (و اين امتياز، از آن او بود.) (164)


رُسُلاً مُبَشِّرِين‌َ وَ مُنْذِرِين‌َ لِئَلاَّ يَكُون‌َ لِلنَّاس‌ِ عَلَي‌ الله‌ِ حُجَّة‌ٌ بَعْدَ الرُّسُل‌ِ وَ كَان‌َ الله‌ُ عَزِيزَاً حَكِيمَاً (نساء: 165)

پيامبرانى كه بشارت‏دهنده و بيم‏دهنده بودند، تا بعد از اين پيامبران، حجتى براى مردم بر خدا باقى نماند، (و بر همه اتمام حجت شود) و خداوند، توانا و حكيم است. (165)


إِلاَّ طَرِيق‌َ جَهَنَّم‌َ خَالِدِين‌َ فِيهَا أَبَدَاً وَ كَان‌َ ذَلِك‌َ عَلَي‌ الله‌ِ يَسِيرَاً (نساء: 169)

مگر به راه دوزخ! كه جاودانه در آن خواهند ماند و اين كار براى خدا آسان است! (169)


يَا أَهْل‌َ الْكِتَاب‌ِ لاَ تَغْلُوا فِي‌ دِينِكُم‌ْ وَ لاَ تَقُولُوا عَلَي‌ الله‌ِ إِلاَّ الْحَق‌َّ إِنَّمَا الْمَسِيح‌ُ عِيسَي‌ ابْن‌ُ مَرْيَم‌َ رَسُول‌ُ الله‌ِ وَ كَلِمَتُه‌ُ أَلْقَاهَا إِلَي‌ مَرْيَم‌َ وَ رُوح‌ٌ مِنْه‌ُ فَآمِنُوا بِالله‌ِ وَ رُسُلِه‌ِ وَ لاَ تَقُولُوا ثَلاَثَة‌ٌ انْتَهُوا خَيْرَاً لَكُم‌ْ إِنَّمَا الله‌ُ إِلَه‌ٌ وَاحِدٌ سُبْحَانَه‌ُ أَنْ‌ يَكُون‌َ لَه‌ُ وَلَدٌ لَه‌ُ مَا فِي‌ السَّمَاوَات‌ِ وَ مَا فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَ كَفَي‌ بِالله‌ِ وَكِيلاً (نساء: 171)

اى اهل كتاب! در دين خود، غلوّ (و زياده روى) نكنيد! و در باره خدا، غير از حق نگوييد! مسيح عيسى بن مريم فقط فرستاده خدا، و كلمه (و مخلوق) اوست، كه او را به مريم القا نمود و روحى (شايسته) از طرف او بود. بنا بر اين، به خدا و پيامبران او، ايمان بياوريد! و نگوييد: « (خداوند) سه‏گانه است!» (از اين سخن) خوددارى كنيد كه براى شما بهتر است! خدا، تنها معبود يگانه است او منزه است كه فرزندى داشته باشد (بلكه) از آن اوست آنچه در آسمانها و در زمين است و براى تدبير و سرپرستى آنها، خداوند كافى است. (171)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ أُحِلَّت‌ْ لَكُم‌ْ بَهِيمَة‌ُ الْأَنْعَام‌ِ إِلاَّ مَا يُتْلَي‌ عَلَيْكُم‌ْ غَيْرَ مُحِلِّي‌ الصَّيْدِ وَ أَنْتُم‌ْ حُرُم‌ٌ إِن‌َّ الله‌َ يَحْكُم‌ُ مَا يُرِيدُ (مائده: 1)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! به پيمانها (و قراردادها) وفا كنيد! چهارپايان (و جنين آنها) براى شما حلال شده است مگر آنچه بر شما خوانده مى‏شود (و استثنا خواهد شد). و به هنگام احرام، صيد را حلال نشمريد! خداوند هر چه بخواهد (و مصلحت باشد) حكم مى‏كند. (1)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا لاَ تُحِلُّوا شَعَائِرَ الله‌ِ وَ لاَ الشَّهْرَ الْحَرَام‌َ وَ لاَ الْهَدْي‌َ وَ لاَ الْقَلاَئِدَ وَ لاَ آمِّين‌َ الْبَيْت‌َ الْحَرَام‌َ يَبْتَغُون‌َ فَضْلاً مِنْ‌ رَبِّهِم‌ْ وَ رِضْوَانَاً وَ إِذَا حَلَلْتُم‌ْ فَاصْطَادُوا وَ لاَ يَجْرِمَنَّكُم‌ْ شَنَئَان‌ُ قَوْم‌ٍ أَنْ‌ صَدُّوكُم‌ْ عَن‌ِ الْمَسْجِدِ الْحَرَام‌ِ أَنْ‌ تَعْتَدُوا وَ تَعَاوَنُوا عَلَي‌ الْبِرِّ وَالتَّقْوَي‌ وَ لاَ تَعَاوَنُوا عَلَي‌ الْإِثْم‌ِ وَالْعُدْوَان‌ِ وَاتَّقُوا الله‌َ إِن‌َّ الله‌َ شَدِيدُ الْعِقَاب‌ِ (مائده: 2)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! شعائر و حدود الهى (و مراسم حج را محترم بشمريد! و مخالفت با آنها) را حلال ندانيد! و نه ماه حرام را، و نه قربانيهاى بى‏نشان و نشاندار را، و نه آنها را كه به قصد خانه خدا براى به دست آوردن فضل پروردگار و خشنودى او مى‏آيند! اما هنگامى كه از احرام بيرون آمديد، صيدكردن براى شما مانعى ندارد. و خصومت با جمعيّتى كه شما را از آمدن به مسجد الحرام (در سال حديبيه) بازداشتند، نبايد شما را وادار به تعدّى و تجاوز كند! و (همواره) در راه نيكى و پرهيزگارى با هم تعاون كنيد! و (هرگز) در راه گناه و تعدّى همكارى ننماييد! و از (مخالفت فرمان) خدا بپرهيزيد كه مجازات خدا شديد است! (2)


حُرِّمَت‌ْ عَلَيْكُم‌ُ الْمَيْتَة‌ُ وَالدَّم‌ُ وَ لَحْم‌ُ الْخِنْزِيرِ وَ مَا أُهِل‌َّ لِغَيْرِ الله‌ِ بِه‌ِ وَالْمُنْخَنِقَة‌ُ وَالْمَوْقُوذَة‌ُ وَالْمُتَرَدِّيَة‌ُ وَالنَّطِيحَة‌ُ وَ مَا أَكَل‌َ السَّبُع‌ُ إِلاَّ مَا ذَكَّيْتُم‌ْ وَ مَا ذُبِح‌َ عَلَي‌ النُّصُب‌ِ وَ أَنْ‌ تَسْتَقْسِمُوا بِالْأَزْلاَم‌ِ ذَلِكُم‌ْ فِسْق‌ٌ الْيَوْم‌َ يَئِس‌َ الَّذِين‌َ كَفَرُوا مِنْ‌ دِينِكُم‌ْ فَلاَ تَخْشَوْهُم‌ْ وَاخْشَوْن‌ِ الْيَوْم‌َ أَكْمَلْت‌ُ لَكُم‌ْ دِينَكُم‌ْ وَ أَتْمَمْت‌ُ عَلَيْكُم‌ْ نِعْمَتِي‌ وَ رَضِيت‌ُ لَكُم‌ُ الْإِسْلاَم‌َ دِينَاً فَمَن‌ِ اضْطُرَّ فِي‌ مَخْمَصَة‌ٍ غَيْرَ مُتَجَانِف‌ٍ لِإِثْم‌ٍ فَإِن‌َّ الله‌َ غَفُورٌ رَحِيم‌ٌ (مائده: 3)

گوشت مردار، و خون، و گوشت خوك، و حيواناتى كه به غير نام خدا ذبح شوند، و حيوانات خفه شده، و به زجر كشته شده، و آنها كه بر اثر پرت‏شدن از بلندى بميرند، و آنها كه به ضرب شاخ حيوان ديگرى مرده باشند، و باقيمانده صيد حيوان درنده- مگر آنكه (بموقع به آن حيوان برسيد، و) آن را سرببريد- و حيواناتى كه روى بتها (يا در برابر آنها) ذبح مى‏شوند، (همه) بر شما حرام شده است و (همچنين) قسمت كردن گوشت حيوان به وسيله چوبه‏هاى تير مخصوص بخت آزمايى تمام اين اعمال، فسق و گناه است- امروز، كافران از (زوال) آيين شما، مأيوس شدند بنا بر اين، از آنها نترسيد! و از (مخالفت) من بترسيد! امروز، دين شما را كامل كردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان آيين (جاودان) شما پذيرفتم- امّا آنها كه در حال گرسنگى، دستشان به غذاى ديگرى نرسد، و متمايل به گناه نباشند، (مانعى ندارد كه از گوشتهاى ممنوع بخورند) خداوند، آمرزنده و مهربان است. (3)


يَسْأَلُونَك‌َ مَاذَا أُحِل‌َّ لَهُم‌ْ قُل‌ْ أُحِل‌َّ لَكُم‌ُ الطَّيِّبَات‌ُ وَ مَا عَلَّمْتُمْ‌ مِن‌َ الْجَوَارِح‌ِ مُكَلِّبِين‌َ تُعَلِّمُونَهُن‌َّ مِمَّا عَلَّمَكُم‌ُ الله‌ُ فَكُلُوا مِمَّا أَمْسَكْن‌َ عَلَيْكُم‌ْ وَاذْكُرُوا اسْم‌َ الله‌ِ عَلَيْه‌ِ وَاتَّقُوا الله‌َ إِن‌َّ الله‌َ سَرِيع‌ُ الْحِسَاب‌ِ (مائده: 4)

از تو سؤال مى‏كنند چه چيزهايى براى آنها حلال شده است؟ بگو: «آنچه پاكيزه است، براى شما حلال گرديده (و نيز صيد) حيوانات شكارى و سگهاى آموخته (و تربيت يافته) كه از آنچه خداوند به شما تعليم داده به آنها ياد داده‏ايد، (بر شما حلال است) پس، از آنچه اين حيوانات براى شما (صيد مى‏كنند و) نگاه مى‏دارند، بخوريد و نام خدا را (به هنگام فرستادن حيوان براى شكار،) بر آن ببريد و از (معصيت) خدا بپرهيزيد كه خداوند سريع الحساب است!» (4)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا إِذَا قُمْتُم‌ْ إِلَي‌ الصَّلاَة‌ِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُم‌ْ وَ أَيْدِيَكُم‌ْ إِلَي‌ الْمَرَافِق‌ِ وَامْسَحُوا بِرُؤُوسِكُم‌ْ وَ أَرْجُلَكُم‌ْ إِلَي‌ الْكَعْبَيْن‌ِ وَ إِنْ‌ كُنْتُم‌ْ جُنُبَاً فَاطَّهَّرُوا وَ إِنْ‌ كُنْتُمْ‌ مَرْضَي‌ أَوْ عَلَي‌ سَفَرٍ أَوْ جَاءَ أَحَدٌ مِنْكُمْ‌ مِن‌َ الْغَائِط‌ِ أَوْ لاَمَسْتُم‌ُ النِّسَاءَ فَلَم‌ْ تَجِدُوا مَاءً فَتَيَمَّمُوا صَعِيدَاً طَيِّبَاً فَامْسَحُوا بِوُجُوهِكُم‌ْ وَ أَيْدِيكُمْ‌ مِنْه‌ُ مَا يُرِيدُ الله‌ُ لِيَجْعَل‌َ عَلَيْكُمْ‌ مِن‌ْ حَرَج‌ٍ وَ لَكِنْ‌ يُرِيدُ لِيُطَهِّرَكُم‌ْ وَ لِيُتِم‌َّ نِعْمَتَه‌ُ عَلَيْكُم‌ْ لَعَلَّكُم‌ْ تَشْكُرُون‌َ (مائده: 6)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! هنگامى كه به نماز مى‏ايستيد، صورت و دستها را تا آرنج بشوييد! و سر و پاها را تا مفصل [برآمدگى پشت پا] مسح كنيد! و اگر جنب باشيد، خود را بشوييد (و غسل كنيد)! و اگر بيمار يا مسافر باشيد، يا يكى از شما از محل پستى آمده [قضاى حاجت كرده‏]، يا با آنان تماس گرفته (و آميزش جنسى كرده‏ايد)، و آب (براى غسل يا وضو) نيابيد، با خاك پاكى تيمم كنيد! و از آن، بر صورت [پيشانى‏] و دستها بكشيد! خداوند نمى‏خواهد مشكلى براى شما ايجاد كند بلكه مى‏خواهد شما را پاك سازد و نعمتش را بر شما تمام نمايد شايد شكر او را بجا آوريد! (6)


وَاذْكُرُوا نِعْمَة‌َ الله‌ِ عَلَيْكُم‌ْ وَ مِيثَاقَه‌ُ الَّذِي‌ وَاثَقَكُمْ‌ بِه‌ِ إِذْ قُلْتُم‌ْ سَمِعْنَا وَ أَطَعْنَا وَاتَّقُوا الله‌َ إِن‌َّ الله‌َ عَلِيم‌ٌ بِذَات‌ِ الصُّدُورِ (مائده: 7)

و به ياد آوريد نعمت خدا را بر شما، و پيمانى را كه با تأكيد از شما گرفت، آن زمان كه گفتيد: «شنيديم و اطاعت كرديم»! و از (مخالفت فرمان) خدا بپرهيزيد كه خدا، از آنچه درون سينه‏هاست، آگاه است! (7)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِين‌َ لِالله‌ِ شُهَدَاءَ بِالْقِسْط‌ِ وَ لاَ يَجْرِمَنَّكُم‌ْ شَنَئَان‌ُ قَوْم‌ٍ عَلَي‌ أَنْ لاَ تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَب‌ُ لِلتَّقْوَي‌ وَاتَّقُوا الله‌َ إِن‌َّ الله‌َ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُون‌َ (مائده: 8)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! همواره براى خدا قيام كنيد، و از روى عدالت، گواهى دهيد! دشمنى با جمعيّتى، شما را به گناه و ترك عدالت نكشاند! عدالت كنيد، كه به پرهيزگارى نزديكتر است! و از (معصيت) خدا بپرهيزيد، كه از آنچه انجام مى‏دهيد، با خبر است! (8)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا اذْكُرُوا نِعْمَت‌َ الله‌ِ عَلَيْكُم‌ْ إِذْ هَم‌َّ قَوْم‌ٌ أَنْ‌ يَبْسُطُوا إِلَيْكُم‌ْ أَيْدِيَهُم‌ْ فَكَف‌َّ أَيْدِيَهُم‌ْ عَنْكُم‌ْ وَاتَّقُوا الله‌َ وَ عَلَي‌ الله‌ِ فَلْيَتَوَكَّل‌ِ الْمُؤْمِنُون‌َ (مائده: 11)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! نعمتى را كه خدا به شما بخشيد، به ياد آوريد آن زمان كه جمعى (از دشمنان)، قصد داشتند دست به سوى شما دراز كنند (و شما را از ميان بردارند)، اما خدا دست آنها را از شما باز داشت! از خدا بپرهيزيد! و مؤمنان بايد تنها بر خدا توكّل كنند! (11)


فَبِمَـا نَقْضِهِمْ‌ مِيثَاقَهُم‌ْ لَعَنَّاهُم‌ْ وَ جَعَلْنَا قُلُوبَهُم‌ْ قَاسِيَة‌ً يُحَرِّفُون‌َ الْكَلِم‌َ عَنْ‌ مَوَاضِعِه‌ِ وَ نَسُوا حَظَّاً مِمَّا ذُكِّرُوا بِه‌ِ وَ لاَ تَزَال‌ُ تَطَّلِع‌ُ عَلَي‌ خَائِنَة‌ٍ مِنْهُم‌ْ إِلاَّ قَلِيلاً مِنْهُم‌ْ فَاعْف‌ُ عَنْهُم‌ْ وَاصْفَح‌ْ إِن‌َّ الله‌َ يُحِب‌ُّ الْمُـحْسِنِين‌َ (مائده: 13)

ولى بخاطر پيمان‏شكنى، آنها را از رحمت خويش دور ساختيم و دلهاى آنان را سخت و سنگين نموديم سخنان (خدا) را از موردش تحريف مى‏كنند و بخشى از آنچه را به آنها گوشزد شده بود، فراموش كردند و هر زمان، از خيانتى (تازه) از آنها آگاه مى‏شوى، مگر عده كمى از آنان ولى از آنها درگذر و صرف نظر كن، كه خداوند نيكوكاران را دوست مى‏دارد! (13)


لَقَدْ كَفَرَ الَّذِين‌َ قَالُوا إِن‌َّ الله‌َ هُوَ الْمَسِيح‌ُ ابْن‌ُ مَرْيَم‌َ قُل‌ْ فَمَنْ‌ يَمْلِك‌ُ مِن‌َ الله‌ِ شَيْءً إِن‌ْ أَرَادَ أَن‌ْ يُهْلِك‌َ الْمَسِيح‌َ ابْن‌َ مَرْيَم‌َ وَ أُمَّه‌ُ وَ مَنْ‌ فِي‌ الْأَرْض‌ِ جَمِيعَاً وَ لِالله‌ِ مُلْك‌ُ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ وَ مَا بَيْنَهُمَا يَخْلُق‌ُ مَا يَشَاءُ وَالله‌ُ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ قَدِيرٌ (مائده: 17)

آنها كه گفتند: «خدا، همان مسيح بن مريم است»، بطور مسلّم كافر شدند بگو: «اگر خدا بخواهد مسيح بن مريم و مادرش و همه كسانى را كه روى زمين هستند هلاك كند، چه كسى مى‏تواند جلوگيرى كند؟ (آرى،) حكومت آسمانها و زمين، و آنچه ميان آن دو قرار دارد از آن خداست هر چه بخواهد، مى‏آفريند (حتّى انسانى بدون پدر، مانند مسيح) و او، بر هر چيزى تواناست.» (17)


يَا أَهْل‌َ الْكِتَاب‌ِ قَدْ جَاءَكُم‌ْ رَسُولُنَا يُبَيِّن‌ُ لَكُم‌ْ عَلَي‌ فَتْرَة‌ٍ مِن‌َ الرُّسُل‌ِ أَنْ‌ تَقُولُوا مَا جَاءَنَا مِن‌ْ بَشِيرٍ وَ لاَ نَذِيرٍ فَقَدْ جَاءَكُم‌ْ بَشِيرٌ وَ نَذِيرٌ وَالله‌ُ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ قَدِيرٌ (مائده: 19)

اى اهل كتاب! رسول ما، پس از فاصله و فترتى ميان پيامبران، به سوى شما آمد در حالى كه حقايق را براى شما بيان مى‏كند تا مبادا (روز قيامت) بگوييد: «نه بشارت دهنده‏اى به سراغ ما آمد، و نه بيم دهنده‏اى»! (هم اكنون، پيامبر) بشارت‏دهنده و بيم‏دهنده، به سوى شما آمد! و خداوند بر همه چيز تواناست. (19)


وَ إِذْ قَال‌َ مُوسَي‌ لِقَوْمِه‌ِ يَا قَوْم‌ِ اذْكُرُوا نِعْمَة‌َ الله‌ِ عَلَيْكُم‌ْ إِذْ جَعَل‌َ فِيكُم‌ْ أَنْبِيَاءَ وَ جَعَلَكُمْ‌ مُلُوكَاً وَ آتَاكُمْ‌ مَا لَم‌ْ يُؤْت‌ِ أَحَدَاً مِن‌َ الْعَالَمِين‌َ (مائده: 20)

(به ياد آوريد) هنگامى را كه موسى به قوم خود گفت: «اى قوم من! نعمت خدا را بر خود متذكّر شويد هنگامى كه در ميان شما، پيامبرانى قرار داد (و زنجير بندگى و اسارت فرعونى را شكست) و شما را حاكم و صاحب اختيار خود قرار داد و به شما چيزهايى بخشيد كه به هيچ يك از جهانيان نداده بود! (20)


يَا قَوْم‌ِ ادْخُلُوا الْأَرْض‌َ الْمُقَدَّسَة‌َ الَّتِي‌ كَتَب‌َ الله‌ُ لَكُم‌ْ وَ لاَ تَرْتَدُّوا عَلَي‌ أَدْبَارِكُم‌ْ فَتَنْقَلِبُوا خَاسِرِين‌َ (مائده: 21)

اى قوم! به سرزمين مقدّسى كه خداوند براى شما مقرّر داشته، وارد شويد! و به پشت سر خود بازنگرديد (و عقب گرد نكنيد) كه زيانكار خواهيد بود!» (21)


قَال‌َ رَجُلاَن‌ِ مِن‌َ الَّذِين‌َ يَخَافُون‌َ أَنْعَم‌َ الله‌ُ عَلَيْهِمَا ادْخُلُوا عَلَيْهِم‌ُ الْبَاب‌َ فَإِذَا دَخَلْتُمُوه‌ُ فَإِنَّكُم‌ْ غَالِبُون‌َ وَ عَلَي‌ الله‌ِ فَتَوَكَّلُوا إِنْ‌ كُنْتُمْ‌ مُؤْمِنِين‌َ (مائده: 23)

(ولى) دو نفر از مردانى كه از خدا مى‏ترسيدند، و خداوند به آنها، نعمت (عقل و ايمان و شهامت) داده بود، گفتند: «شما وارد دروازه شهر آنان شويد! هنگامى كه وارد شديد، پيروز خواهيد شد. و بر خدا توكل كنيد اگر ايمان داريد!» (23)


قَال‌َ فَإِنَّهَا مُحَرَّمَة‌ٌ عَلَيْهِم‌ْ أَرْبَعِين‌َ سَنَة‌ً يَتِيهُون‌َ فِي‌ الْأَرْض‌ِ فَلاَ تَأْس‌َ عَلَي‌ الْقَوْم‌ِ الْفَاسِقِين‌َ (مائده: 26)

خداوند (به موسى) فرمود: «اين سرزمين (مقدس)، تا چهل سال بر آنها ممنوع است (و به آن نخواهند رسيد) پيوسته در زمين (در اين بيابان)، سرگردان خواهند بود و در باره (سرنوشت) اين جمعيّت گنهكار، غمگين مباش!» (26)


وَاتْل‌ُ عَلَيْهِم‌ْ نَبَأَ ابْنَي‌ْ آدَم‌َ بِالْحَق‌ِّ إِذْ قَرَّبَا قُرْبَانَاً فَتُقُبِّل‌َ مِن‌ْ أَحَدِهِمَا وَ لَم‌ْ يُتَقَبَّل‌ْ مِن‌َ الْآخَرِ قَال‌َ لَأََقْتُلَنَّك‌َ قَال‌َ إِنَّمَا يَتَقَبَّل‌ُ الله‌ُ مِن‌َ الْمُتَّقِين‌َ (مائده: 27)

و داستان دو فرزند آدم را بحقّ بر آنها بخوان: هنگامى كه هر كدام، كارى براى تقرّب (به پروردگار) انجام دادند امّا از يكى پذيرفته شد، و از ديگرى پذيرفته نشد (برادرى كه عملش مردود شده بود، به برادر ديگر) گفت: «به خدا سوگند تو را خواهم كشت!» (برادر ديگر) گفت: « (من چه گناهى دارم؟ زيرا) خدا، تنها از پرهيزگاران مى‏پذيرد! (27)


مِنْ‌ أَجْل‌ِ ذَلِك‌َ كَتَبْنَا عَلَي‌ بَنِي‌ إِسْرَائِيل‌َ أَنَّه‌ُ مَنْ‌ قَتَل‌َ نَفْسَاً بِغَيْرِ نَفْس‌ٍ أَوْ فَسَادٍ فِي‌ الْأَرْض‌ِ فَكَأَنَّمَا قَتَل‌َ النَّاس‌َ جَمِيعَاً وَ مَن‌ْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاس‌َ جَمِيعَاً وَ لَقَدْ جَاءَتْهُم‌ْ رُسُلُنَا بِالْبَيِّنَات‌ِ ثُم‌َّ إِن‌َّ كَثِيرَاً مِنْهُمْ‌ بَعْدَ ذَلِك‌َ فِي‌ الْأَرْض‌ِ لَمُسْرِفُون‌َ (مائده: 32)

به همين جهت، بر بنى اسرائيل مقرّر داشتيم كه هر كس، انسانى را بدون ارتكاب قتل يا فساد در روى زمين بكشد، چنان است كه گويى همه انسانها را كشته و هر كس، انسانى را از مرگ رهايى بخشد، چنان است كه گويى همه مردم را زنده كرده است. و رسولان ما، دلايل روشن براى بنى اسرائيل آوردند، اما بسيارى از آنها، پس از آن در روى زمين، تعدّى و اسراف كردند. (32)


إِلاَّ الَّذِين‌َ تَابُوا مِنْ‌ قَبْل‌ِ أَنْ‌ تَقْدِرُوا عَلَيْهِم‌ْ فَاعْلَمُوا أَن‌َّ الله‌َ غَفُورٌ رَحِيم‌ٌ (مائده: 34)

مگر آنها كه پيش از دست يافتن شما بر آنان، توبه كنند پس بدانيد (خدا توبه آنها را مى‏پذيرد) خداوند آمرزنده و مهربان است. (34)


فَمَنْ‌ تَاب‌َ مِنْ‌ بَعْدِ ظُلْمِه‌ِ وَ أَصْلَح‌َ فَإِن‌َّ الله‌َ يَتُوب‌ُ عَلَيْه‌ِ إِن‌َّ الله‌َ غَفُورٌ رَحِيم‌ٌ (مائده: 39)

اما آن كس كه پس از ستم كردن، توبه و جبران نمايد، خداوند توبه او را مى‏پذيرد (و از اين مجازات معاف مى‏شود، زيرا) خداوند، آمرزنده و مهربان است. (39)


أَلَم‌ْ تَعْلَم‌ْ أَن‌َّ الله‌َ لَه‌ُ مُلْك‌ُ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ يُعَذِّب‌ُ مَنْ‌ يَشَاءُ وَ يَغْفِرُ لِمَنْ‌ يَشَاءُ وَالله‌ُ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ قَدِيرٌ (مائده: 40)

آيا نمى‏دانى كه حكومت و فرمانروايى آسمانها و زمين از آن خداست؟ هر كس را بخواهد (و مستحق بداند)، كيفر مى‏كند و هر كس را بخواهد و شايسته بداند، مى‏بخشد و خداوند بر هر چيزى قادر است. (40)


إِنَّا أَنْزَلْنَا التَّوْرَاة‌َ فِيهَا هُدَي‌ً وَ نُورٌ يَحْكُم‌ُ بِهَا النَّبِيُّون‌َ الَّذِين‌َ أَسْلَمُوا لِلَّذِين‌َ هَادُوا وَالرَّبَّانِيُّون‌َ وَالْأَحْبَارُ بِمَا اسْتُحْفِظُوا مِنْ‌ كِتَاب‌ِ الله‌ِ وَ كَانُوا عَلَيْه‌ِ شُهَدَاءَ فَلاَ تَخْشَوُا النَّاس‌َ وَاخْشَوْن‌ِ وَ لاَ تَشْتَرُوا بِآيَاتِي‌ ثَمَنَاً قَلِيلاً وَ مَنْ‌ لَم‌ْ يَحْكُمْ‌ بِمَا أَنْزَل‌َ الله‌ُ فَأُولَئِك‌َ هُم‌ُ الْكَافِرُون‌َ (مائده: 44)

ما تورات را نازل كرديم در حالى كه در آن، هدايت و نور بود و پيامبران، كه در برابر فرمان خدا تسليم بودند، با آن براى يهود حكم مى‏كردند و (همچنين) علما و دانشمندان به اين كتاب كه به آنها سپرده شده و بر آن گواه بودند، داورى مى‏نمودند. بنا بر اين، (بخاطر داورى بر طبق آيات الهى،) از مردم نهراسيد! و از من بترسيد! و آيات مرا به بهاى ناچيزى نفروشيد! و آنها كه به احكامى كه خدا نازل كرده حكم نمى‏كنند، كافرند. (44)


وَ كَتَبْنَا عَلَيْهِم‌ْ فِيهَا أَن‌َّ النَّفْس‌َ بِالنَّفْس‌ِ وَالْعَيْن‌َ بِالْعَيْن‌ِ وَالْأَنْف‌َ بِالْأَنْف‌ِ وَالْأُذُن‌َ بِالْأُذُن‌ِ وَالسِّن‌َّ بِالسِّن‌ِّ وَالْجُرُوح‌َ قِصَاص‌ٌ فَمَنْ‌ تَصَدَّق‌َ بِه‌ِ فَهُوَ كَفَّارَة‌ٌ لَه‌ُ وَ مَنْ‌ لَم‌ْ يَحْكُمْ‌ بِمَا أَنْزَل‌َ الله‌ُ فَأُولَئِك‌َ هُم‌ُ الظَّالِمُون‌َ (مائده: 45)

و بر آنها [بنى اسرائيل‏] در آن [تورات‏]، مقرر داشتيم كه جان در مقابل جان، و چشم در مقابل چشم، و بينى در برابر بينى، و گوش در مقابل گوش، و دندان در برابر دندان مى‏باشد و هر زخمى، قصاص دارد و اگر كسى آن را ببخشد (و از قصاص، صرف نظر كند)، كفاره (گناهان) او محسوب مى‏شود و هر كس به احكامى كه خدا نازل كرده حكم نكند، ستمگر است. (45)


وَ قَفَّيْنَا عَلَي‌ آثَارِهِمْ‌ بِعِيسَي‌ ابْن‌ِ مَرْيَم‌َ مُصَدِّقَاً لِمَا بَيْن‌َ يَدَيْه‌ِ مِن‌َ التَّوْرَاة‌ِ وَ آتَيْنَاه‌ُ الْإِنْجِيل‌َ فِيه‌ِ هُدَي‌ً وَ نُورٌ وَ مُصَدِّقَاً لِمَا بَيْن‌َ يَدَيْه‌ِ مِن‌َ التَّوْرَاة‌ِ وَ هُدَي‌ً وَ مَوْعِظَة‌ً لِلْمُتَّقِين‌َ (مائده: 46)

و بدنبال آنها [پيامبران پيشين‏]، عيسى بن مريم را فرستاديم در حالى كه كتاب تورات را كه پيش از او فرستاده شده بود تصديق داشت و انجيل را به او داديم كه در آن، هدايت و نور بود و (اين كتاب آسمانى نيز) تورات را، كه قبل از آن بود، تصديق مى‏كرد و هدايت و موعظه‏اى براى پرهيزگاران بود. (46)


وَ أَنْزَلْنَا إِلَيْك‌َ الْكِتَاب‌َ بِالْحَق‌ِّ مُصَدِّقَاً لِمَا بَيْن‌َ يَدَيْه‌ِ مِن‌َ الْكِتَاب‌ِ وَ مُهَيْمِنَاً عَلَيْه‌ِ فَاحْكُمْ‌ بَيْنَهُمْ‌ بِمَا أَنْزَل‌َ الله‌ُ وَ لاَ تَتَّبِع‌ْ أَهْوَاءَهُم‌ْ عَمَّا جَاءَك‌َ مِن‌َ الحَق‌ِّ لِكُل‌ٍّ جَعَلْنَا مِنْكُم‌ْ شِرْعَة‌ً وَ مِنْهَاجَاً وَ لَوْ شَاءَ الله‌ُ لَجَعَلَكُم‌ْ أُمَّة‌ً وَاحِدَة‌ً وَ لَكِنْ‌ لِيَبْلُوَكُم‌ْ فِي‌ مَا آتَاكُم‌ْ فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَات‌ِ إِلَي‌ الله‌ِ مَرْجِعُكُم‌ْ جَمِيعَاً فَيُنَبِّئُكُمْ‌ بِمَا كُنْتُم‌ْ فِيه‌ِ تَخْتَلِفُون‌َ (مائده: 48)

و اين كتاب [قرآن‏] را به حق بر تو نازل كرديم، در حالى كه كتب پيشين را تصديق مى‏كند، و حافظ و نگاهبان آنهاست پس بر طبق احكامى كه خدا نازل كرده، در ميان آنها حكم كن! از هوى و هوسهاى آنان پيروى نكن! و از احكام الهى، روى مگردان! ما براى هر كدام از شما، آيين و طريقه روشنى قرار داديم و اگر خدا مى‏خواست، همه شما را امت واحدى قرار مى‏داد ولى خدا مى‏خواهد شما را در آنچه به شما بخشيده بيازمايد (و استعدادهاى مختلف شما را پرورش دهد). پس در نيكيها بر يكديگر سبقت جوييد! بازگشت همه شما، به سوى خداست سپس از آنچه در آن اختلاف مى‏كرديد به شما خبر خواهد داد. (48)


فَتَرَي‌ الَّذِين‌َ فِي‌ قُلُوبِهِمْ‌ مَرَض‌ٌ يُسَارِعُون‌َ فِيهِم‌ْ يَقُولُون‌َ نَخْشَي‌ أَنْ‌ تُصِيبَنَا دَائِرَة‌ٌ فَعَسَي‌ الله‌ُ أَنْ‌ يَأْتِي‌َ بِالْفَتْح‌ِ أَوْ أَمْرٍ مِن‌ْ عِنْدِه‌ِ فَيُصْبِحُوا عَلَي‌ مَا أَسَرُّوا فِي‌ أَنْفُسِهِم‌ْ نَادِمِين‌َ (مائده: 52)

(ولى) كسانى را كه در دلهايشان بيمارى است مى‏بينى كه در (دوستى با آنان)، بر يكديگر پيشى مى‏گيرند، و مى‏گويند: «مى‏ترسيم حادثه‏اى براى ما اتفاق بيفتد (و نياز به كمك آنها داشته باشيم!)» شايد خداوند پيروزى يا حادثه ديگرى از سوى خود (به نفع مسلمانان) پيش بياورد و اين دسته، از آنچه در دل پنهان داشتند، پشيمان گردند! (52)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا مَن‌ْ يَرْتَدَّ مِنْكُم‌ْ عَنْ‌ دِينِه‌ِ فَسَوْف‌َ يَأْتِي‌ الله‌ُ بِقَوْم‌ٍ يُحِبُّهُم‌ْ وَ يُحِبُّونَه‌ُ أَذِلَّة‌ٍ عَلَي‌ الْمُؤْمِنِين‌َ أَعِزَّة‌ٍ عَلَي‌ الْكَافِرين‌َ يُجَاهِدُون‌َ فِي‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ وَ لاَ يَخَافُون‌َ لَوْمَة‌َ لاَئِم‌ٍ ذَلِك‌َ فَضْل‌ُ الله‌ِ يُؤْتِيه‌ِ مَنْ‌ يَشَاءُ وَالله‌ُ وَاسِع‌ٌ عَلِيم‌ٌ (مائده: 54)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! هر كس از شما، از آيين خود بازگردد، (به خدا زيانى نمى‏رساند خداوند جمعيّتى را مى‏آورد كه آنها را دوست دارد و آنان (نيز) او را دوست دارند، در برابر مؤمنان متواضع، و در برابر كافران سرسخت و نيرومندند آنها در راه خدا جهاد مى‏كنند، و از سرزنش هيچ ملامتگرى هراسى ندارند. اين، فضل خداست كه به هر كس بخواهد (و شايسته ببيند) مى‏دهد و (فضل) خدا وسيع، و خداوند داناست. (54)


قُل‌ْ هَل‌ْ أُنَبِّئُكُمْ‌ بِشَرٍّ مِنْ‌ ذَلِك‌َ مَثُوبَة‌ً عِنْدَ الله‌ِ مَنْ‌ لَعَنَه‌ُ الله‌ُ وَ غَضِب‌َ عَلَيْه‌ِ وَ جَعَل‌َ مِنْهُم‌ُ الْقِرَدَة‌َ وَالْخَنَازِيرَ وَ عَبَدَ الطَّاغُوت‌َ أُولَئِك‌َ شَرٌّ مَكَانَاً وَ أَضَل‌ُّ عَنْ‌ سَوَاءِ السَّبِيل‌ِ (مائده: 60)

بگو: «آيا شما را از كسانى كه موقعيّت و پاداششان نزد خدا برتر از اين است، با خبر كنم؟ كسانى كه خداوند آنها را از رحمت خود دور ساخته، و مورد خشم قرار داده، (و مسخ كرده،) و از آنها، ميمونها و خوكهايى قرار داده، و پرستش بت كرده‏اند موقعيّت و محل آنها، بدتر است و از راه راست، گمراهترند.» (60)


قُل‌ْ يَا أَهْل‌َ الْكِتَاب‌ِ لَسْتُم‌ْ عَلَي‌ شَي‌ْءٍ حَتَّي‌ تُقِيمُوا التَّوْرَاة‌َ وَالْإِِنجِيل‌َ وَ مَا أُنْزِل‌َ إِلَيْكُم‌ْ مِنْ‌ رَبِّكُم‌ْ وَ لَيَزِيدَن‌َّ كَثِيرَاً مِنْهُمْ‌ مَا أُنْزِل‌َ إِلَيْك‌َ مِنْ‌ رَبِّك‌َ طُغْيَانَاً وَ كُفْرَاً فَلاَ تَأْس‌َ عَلَي‌ الْقَوْم‌ِ الْكَافِرِين‌َ (مائده: 68)

اى اهل كتاب! شما هيچ آيين صحيحى نداريد، مگر اينكه تورات و انجيل و آنچه را از طرف پروردگارتان بر شما نازل شده است، برپا داريد. ولى آنچه بر تو از سوى پروردگارت نازل شده، (نه تنها مايه بيدارى آنها نمى‏گردد، بلكه) بر طغيان و كفر بسيارى از آنها مى‏افزايد. بنا بر اين، از اين قوم كافر، (و مخالفت آنها،) غمگين مباش! (68)


إِن‌َّ الَّذِين‌َ آمَنُوا وَالَّذِين‌َ هَادُوا وَالصَّابِئُون‌َ وَالنَّصَارَي‌ مَن‌ْ آمَن‌َ بِالله‌ِ وَالْيَوْم‌ِ الْآخِرِ وَ عَمِل‌َ صَالِحَاً فَلاَ خَوْف‌ٌ عَلَيْهِم‌ْ وَ لاَ هُم‌ْ يَحْزَنُون‌َ (مائده: 69)

آنها كه ايمان آورده‏اند، و يهود و صابئان و مسيحيان، هر گاه به خداوند يگانه و روز جزا، ايمان بياورند، و عمل صالح انجام دهند، نه ترسى بر آنهاست، و نه غمگين خواهند شد. (69)


وَ حَسِبُوا أَنْ لاَ تَكُون‌َ فِتْنَة‌ٌ فَعَمُوا وَ صَمُّوا ثُم‌َّ تَاب‌َ الله‌ُ عَلَيْهِم‌ْ ثُم‌َّ عَمُوا وَ صَمُّوا كَثِيرٌ مِنْهُم‌ْ وَالله‌ُ بَصِيرٌ بِمَا يَعْمَلُون‌َ (مائده: 71)

گمان كردند مجازاتى در كار نخواهد بود! از اين رو (از ديدن حقايق و شنيدن سخنان حق،) نابينا و كر شدند سپس (بيدار گشتند، و) خداوند توبه آنها را پذيرفت، ديگربار (در خواب غفلت فرو رفتند، و) بسيارى از آنها كور و كر شدند و خداوند، به آنچه انجام مى‏دهند، بيناست. (71)


لَقَدْ كَفَرَ الَّذِين‌َ قَالُوا إِن‌َّ الله‌َ هُوَ الْمَسِيح‌ُ ابْن‌ُ مَرْيَم‌َ وَ قَال‌َ الْمَسِيح‌ُ يَا بَنِي‌ إِسْرَائِيل‌َ اعْبُدُوا الله‌َ رَبِّي‌ وَ رَبَّكُم‌ْ إِنَّه‌ُ مَنْ‌ يُشْرِك‌ْ بِالله‌ِ فَقَدْ حَرَّم‌َ الله‌ُ عَلَيْه‌ِ الْجَنَّة‌َ وَ مَأْوَاه‌ُ النَّارُ وَ مَا لِلظَّالِمِين‌َ مِن‌ْ أَنْصَارٍ (مائده: 72)

آنها كه گفتند: «خداوند همان مسيح بن مريم است»، بيقين كافر شدند، (با اينكه خود) مسيح گفت: اى بنى اسرائيل! خداوند يگانه را، كه پروردگار من و شماست، پرستش كنيد! زيرا هر كس شريكى براى خدا قرار دهد، خداوند بهشت را بر او حرام كرده است و جايگاه او دوزخ است و ستمكاران، يار و ياورى ندارند. (72)


لُعِن‌َ الَّذِين‌َ كَفَرُوا مِنْ‌ بَنِي‌ إِسْرَائِيل‌َ عَلَي‌ لِسَان‌ِ دَاوُدَ وَ عِيسَي‌ ابْن‌ِ مَرْيَم‌َ ذَلِك‌َ بِمَا عَصَوْا وَ كَانُوا يَعْتَدُون‌َ (مائده: 78)

كافران بنى اسرائيل، بر زبان داوود و عيسى بن مريم، لعن (و نفرين) شدند! اين بخاطر آن بود كه گناه كردند، و تجاوز مى‏نمودند. (78)


تَرَي‌ كَثِيرَاً مِنْهُم‌ْ يَتَوَلَّوْن‌َ الَّذِين‌َ كَفَرُوا لَبِئْس‌َ مَا قَدَّمَت‌ْ لَهُم‌ْ أَنْفُسُهُم‌ْ أَنْ‌ سَخِط‌َ الله‌ُ عَلَيْهِم‌ْ وَ فِي‌ الْعَذَاب‌ِ هُم‌ْ خَالِدُون‌َ (مائده: 80)

بسيارى از آنها را مى‏بينى كه كافران (و بت‏پرستان) را دوست مى‏دارند (و با آنها طرح دوستى مى‏ريزند) نفس (سركش) آنها، چه بد اعمالى از پيش براى (معاد) آنها فرستاد! كه نتيجه آن، خشم خداوند بود و در عذاب (الهى) جاودانه خواهند ماند. (80)


وَ أَطِيعُوا الله‌َ وَ أَطِيعُوا الرَّسُول‌َ وَاحْذَرُوا فَإِنْ‌ تَوَلِّيْتُم‌ْ فَاعْلَمُوا أَنَّمَا عَلَي‌ رَسُولِنَا الْبَلاَغ‌ُ الْمُبِين‌ُ (مائده: 92)

اطاعت خدا و اطاعت پيامبر كنيد! و (از مخالفت فرمان او) بترسيد! و اگر روى برگردانيد، (مستحق مجازات خواهيد بود و) بدانيد بر پيامبر ما، جز ابلاغ آشكار، چيز ديگرى نيست (و اين وظيفه را در برابر شما، انجام داده است). (92)


لَيْس‌َ عَلَي‌ الَّذِين‌َ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَات‌ِ جُنَاح‌ٌ فِيمَا طَعِمُوا إِذَا مَا اتَّقَوْا وَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَات‌ِ ثُم‌َّ اتَّقَوْا وَ آمَنُوا ثُم‌َّ اتَّقَوْا وَ أَحْسَنُوا وَالله‌ُ يُحِب‌ُّ الْمُـحْسِنِين‌َ (مائده: 93)

بر كسانى كه ايمان آورده و اعمال صالح انجام داده‏اند، گناهى در آنچه خورده‏اند نيست (و نسبت به نوشيدن شراب، قبل از نزول حكم تحريم، مجازات نمى‏شوند) اگر تقوا پيشه كنند، و ايمان بياورند، و اعمال صالح انجام دهند سپس تقوا پيشه كنند و ايمان آورند سپس تقوا پيشه كنند و نيكى نمايند. و خداوند، نيكوكاران را دوست مى‏دارد. (93)


أُحِل‌َّ لَكُم‌ْ صَيْدُ الْبَحْرِ وَ طَعَامُه‌ُ مَتَاعَاً لَكُم‌ْ وَ لِلسَّيَّارَة‌ِ وَ حُرِّم‌َ عَلَيْكُم‌ْ صَيْدَ الْبَرِّ مَا دُمْتُم‌ْ حُرُمَاً وَاتَّقُوا الله‌َ الَّذِي‌ إِلَيْه‌ِ تُحْشَرُون‌َ (مائده: 96)

صيد دريا و طعام آن براى شما و كاروانيان حلال است تا (در حال احرام) از آن بهره‏مند شويد ولى ما دام كه محرم هستيد، شكار صحرا براى شما حرام است و از (نافرمانى) خدايى كه به سوى او محشور مى‏شويد، بترسيد! (96)


مَا عَلَي‌ الرَّسُول‌ِ إِلاَّ الْبَلاَغ‌ُ وَالله‌ُ يَعْلَم‌ُ مَا تُبْدُون‌َ وَ مَا تَكْتُمُون‌َ (مائده: 99)

پيامبر وظيفه‏اى جز رسانيدن پيام (الهى) ندارد (و مسئول اعمال شما نيست). و خداوند آنچه را آشكار، و آنچه را پنهان مى‏داريد مى‏داند. (99)


مَا جَعَل‌َ الله‌ُ مِنْ‌ بَحِيرَة‌ٍ وَ لاَ سَائِبَة‌ٍ وَ لاَ وَصِيلَة‌ٍ وَ لاَ حَام‌ٍ وَ لَكِنَّ‌ الَّذِين‌َ كَفَرُوا يَفْتَرُون‌َ عَلَي‌ الله‌ِ الْكَذِب‌َ وَ أَكْثَرُهُم‌ْ لاَ يَعْقِلُون‌َ (مائده: 103)

خداوند هيچ گونه «بحيره» و «سائبه» و «وصيله» و «حام» قرار نداده است [اشاره به چهار نوع از حيوانات اهلى است كه در زمان جاهليت، استفاده از آنها را بعللى حرام مى‏دانستند و اين بدعت، در اسلام ممنوع شد.] ولى كسانى كه كافر شدند، بر خدا دروغ مى‏بندند و بيشتر آنها نمى‏فهمند! (103)


وَ إِذَا قِيل‌َ لَهُم‌ْ تَعَالَوْا إِلَي‌ مَا أَنْزَل‌َ الله‌ُ وَ إِلَي‌ الرَّسُول‌ِ قَالُوا حَسْبُنَا مَا وَجَدْنَا عَلَيْه‌ِ آبَاءَنَا أَوَ لَوْ كَان‌َ آبَاؤُهُم‌ْ لاَ يَعْلَمُون‌َ شَيْءً وَ لاَ يَهْتَدُون‌َ (مائده: 104)

و هنگامى كه به آنها گفته شود: «به سوى آنچه خدا نازل كرده، و به سوى پيامبر بياييد!»، مى‏گويند: «آنچه از پدران خود يافته‏ايم، ما را بس است!» آيا اگر پدران آنها چيزى نمى‏دانستند، و هدايت نيافته بودند (باز از آنها پيروى مى‏كنند)؟! (104)


فَإِن‌ْ عُثِرَ عَلَي‌ أَنَّهُمَا اسْتَحَقَّا إِثْمَاً فَآخَرَان‌ِ يَقُومَان‌ِ مَقَامَهُمَا مِن‌َ الَّذِين‌َ اسْتَحَق‌َّ عَلَيْهِم‌ُ الْأَوْلَيَان‌ِ فَيُقْسِمَان‌ِ بِالله‌ِ لَشَهَادَتُنَا أَحَق‌ُّ مِنْ‌ شَهَادَتِهِمَا وَ مَا اعْتَدَيْنَا إِنَّا إِذَاً لَمِن‌َ الظَّالِمِين‌َ (مائده: 107)

و اگر اطلاعى حاصل شود كه آن دو، مرتكب گناهى شده‏اند (و حق را كتمان كرده‏اند)، دو نفر از كسانى كه نسبت به ميت، اولى هستند، به جاى آنها قرار مى‏گيرند، و به خدا سوگند ياد مى‏كنند كه: «گواهى ما، از گواهى آن دو، به حق نزديكتر است! و ما تجاوزى نكرده‏ايم كه اگر چنين كرده باشيم، از ظالمان خواهيم بود!» (107)


ذَلِك‌َ أَدْنَي‌ أَنْ‌ يَأْتُوا بِالشَّهَادَة‌ِ عَلَي‌ وَجْهِهَا أَوْ يَخَافُوا أَنْ‌ تُرَدَّ أَيْمَان‌ٌ بَعْدَ أَيْمَانِهِم‌ْ وَاتَّقُوا الله‌َ وَاسْمَعُوا وَالله‌ُ لاَ يَهْدِي‌ الْقَوْم‌َ الْفَاسِقِين‌َ (مائده: 108)

اين كار، نزديكتر است به اينكه گواهى بحق دهند، (و از خدا بترسند،) و يا (از مردم) بترسند كه (دروغشان فاش گردد، و) سوگندهايى جاى سوگندهاى آنها را بگيرد. از (مخالفت) خدا بپرهيزيد، و گوش فرا دهيد! و خداوند، جمعيّت فاسقان را هدايت نمى‏كند. (108)


إِذْ قَال‌َ الله‌ُ يَا عِيسَي‌ ابْن‌َ مَرْيَم‌َ اذْكُرْ نِعْمَتِي‌ عَلَيْك‌َ وَ عَلَي‌ وَالِدَتِك‌َ إِذْ أَيَّدتُّك‌َ بِرُوح‌ِ الْقُدُس‌ِ تُكَلِّم‌ُ النَّاس‌َ فِي‌ الْمَهْدِ وَ كَهْلاً وَ إِذْ عَلَّمْتُك‌َ الْكِتَاب‌َ وَالْحِكْمَة‌َ وَالتَّوْرَاة‌َ وَالْإِنْجِيل‌َ وَ إِذْ تَخْلُق‌ُ مِن‌َ الطِّين‌ِ كَهَيْئَة‌ِ الطَّيْرِ بِإِذْنِي‌ فَتَنْفُخ‌ُ فِيهَا فَتَكُون‌َ طَيْرَاً بِإِذْنِي‌ وَ تُبْرِءُ‌ الْأَكْمَه‌َ وَالْأَبْرَص‌َ بِإِذْنِي‌ وَ إِذْ تُخْرِج‌ُ الْمَوْتَي‌ بِإِذْنِي‌ وَ إِذْ كَفَفْت‌ُ بَنِي‌ إِسْرَائِيل‌َ عَنْك‌َ إِذْ جِئْتَهُمْ‌ بِالْبَيِّنَات‌ِ فَقَال‌َ الَّذِين‌َ كَفَرُوا مِنْهُم‌ْ إِن‌ْ هَذَا إِلاَّ سِحْرٌ مُبِين‌ٌ (مائده: 110)

(به خاطر بياور) هنگامى را كه خداوند به عيسى بن مريم گفت: «ياد كن نعمتى را كه به تو و مادرت بخشيدم! زمانى كه تو را با» روح القدس «تقويت كردم كه در گاهواره و به هنگام بزرگى، با مردم سخن مى‏گفتى و هنگامى كه كتاب و حكمت و تورات و انجيل را به تو آموختم و هنگامى كه به فرمان من، از گل چيزى بصورت پرنده مى‏ساختى، و در آن مى‏دميدى، و به فرمان من، پرنده‏اى مى‏شد و كور مادرزاد، و مبتلا به بيمارى پيسى را به فرمان من، شفا مى‏دادى و مردگان را (نيز) به فرمان من زنده مى‏كردى و هنگامى كه بنى اسرائيل را از آسيب رساندن به تو، بازداشتم در آن موقع كه دلايل روشن براى آنها آوردى، ولى جمعى از كافران آنها گفتند: اينها جز سحر آشكار نيست!» (110)


إِذْ قَال‌َ الْحَوارِيُّون‌َ يَا عِيسَي‌ ابْن‌َ مَرْيَم‌َ هَل‌ْ يَسْتَطِيع‌ُ رَبُّك‌َ أَنْ‌ يُنَزِّل‌َ عَلَيْنَا مَائِدَة‌ً مِن‌َ السَّمَاءِ قَال‌َ اتَّقُوا الله‌َ إِنْ‌ كُنْتُمْ‌ مُؤْمِنِين‌َ (مائده: 112)

در آن هنگام كه حواريون گفتند: «اى عيسى بن مريم! آيا پروردگارت مى‏تواند مائده‏اى از آسمان بر ما نازل كند؟» او (در پاسخ) گفت: «از خدا بپرهيزيد اگر با ايمان هستيد!» (112)


قَالُوا نُرِيدُ أَنْ‌ نَأْكُل‌َ مِنْهَا وَ تَطْمَئِن‌َّ قُلُوبُنَا وَ نَعْلَم‌َ أَنْ‌ قَدْ صَدَقْتَنَا وَ نَكُون‌َ عَلَيْهَا مِن‌َ الشَّاهِدِين‌َ (مائده: 113)

گفتند: « (ما نظر بدى نداريم،) مى‏خواهيم از آن بخوريم، و دلهاى ما (به رسالت تو) مطمئن گردد و بدانيم به ما راست گفته‏اى و بر آن، گواه باشيم.» (113)


قَال‌َ عِيسَي‌ ابْن‌ُ مَرْيَم‌َ اللَّهُم‌َّ رَبَّنَا أَنْزِل‌ْ عَلَيْنَا مَائِدَة‌ً مِن‌َ السَّمَاءِ تَكُون‌ُ لَنَا عِيدَاً لِأََوَّلِنَا وَ آخِرِنَا وَ آيَة‌ً مِنْك‌َ وَارْزُقْنَا وَ أَنْت‌َ خَيْرُ الرَّازِقِين‌َ (مائده: 114)

عيسى بن مريم عرض كرد: «خداوندا! پروردگارا! از آسمان مائده‏اى بر ما بفرست! تا براى اول و آخر ما، عيدى باشد، و نشانه‏اى از تو و به ما روزى ده! تو بهترين روزى دهندگانى!» (114)


قَال‌َ الله‌ُ إِنِّي‌ مُنَزِّلُهَا عَلَيْكُم‌ْ فَمَنْ‌ يَكْفُرْ بَعْدُ مِنْكُم‌ْ فَإِنِّي‌ أُعَذِّبُه‌ُ عَذَاباً لاَ أُعَذِّبُه‌ُ أَحَدَاً مِن‌َ الْعَالَمِين‌َ (مائده: 115)

خداوند (دعاى او را مستجاب كرد و) فرمود: «من آن را بر شما نازل مى‏كنم ولى هر كس از شما بعد از آن كافر گردد (و راه انكار پويد)، او را مجازاتى مى‏كنم كه احدى از جهانيان را چنان مجازات نكرده باشم!» (115)


مَا قُلْت‌ُ لَهُم‌ْ إِلاَّ مَا أَمَرْتَنِي‌ بِه‌ِ أَن‌ِ اعْبُدُوا الله‌َ رَبِّي‌ وَ رَبَّكُم‌ْ وَ كُنْت‌ُ عَلَيْهِم‌ْ شَهِيدَاً مَا دُمْت‌ُ فِيهِم‌ْ فَلَمَّا تَوَفَّيْتَنِي‌ كُنْت‌َ أَنْت‌َ الرَّقِيب‌َ عَلَيْهِم‌ْ وَ أَنْت‌َ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ شَهيدٌ (مائده: 117)

من، جز آنچه مرا به آن فرمان دادى، چيزى به آنها نگفتم (به آنها گفتم:) خداوندى را بپرستيد كه پروردگار من و پروردگار شماست! و تا زمانى كه در ميان آنها بودم، مراقب و گواهشان بودم ولى هنگامى كه مرا از ميانشان برگرفتى، تو خود مراقب آنها بودى و تو بر هر چيز، گواهى! (117)


لِالله‌ِ مُلْك‌ُ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ وَ مَا فِيهِن‌َّ وَ هُوَ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ قَدِيرٌ (مائده: 120)

حكومت آسمانها و زمين و آنچه در آنهاست، از آن خداست و او بر هر چيزى تواناست. (120)


أَلَم‌ْ يَرَوْا كَم‌ْ أَهْلَكْنَا مِنْ‌ قَبْلِهِم‌ْ مِنْ‌ قَرْن‌ٍ مَكَّنَّاهُم‌ْ فِي‌ الْأَرْض‌ِ مَا لَم‌ْ نُمَكِّنْ‌ لَكُم‌ْ وَ أَرْسَلْنَا السَّمَاءَ عَلَيْهِمْ‌ مِدْرَارَاً وَ جَعَلْنَا الْأَنْهَارَ تَجْرِي‌ مِنْ‌ تَحْتِهِم‌ْ فَأَهْلَكْنَاهُمْ‌ بِذُنُوبِهِم‌ْ وَ أَنْشَأْنَا مِنْ‌ بَعْدِهِم‌ْ قَرْنَاً آخَرِين‌َ (انعام: 6)

آيا نديدند چقدر از اقوام پيشين را هلاك كرديم؟! اقوامى كه (از شما نيرومندتر بودند و) قدرتهايى به آنها داده بوديم كه به شما نداديم بارانهاى پى در پى براى آنها فرستاديم و از زير (آباديهاى) آنها، نهرها را جارى ساختيم (اما هنگامى كه سركشى و طغيان كردند،) آنان را بخاطر گناهانشان نابود كرديم و جمعيت ديگرى بعد از آنان پديد آورديم. (6)


وَ لَوْ نَزَّلْنَا عَلَيْك‌َ كِتَابَاً فِي‌ قِرْطَاس‌ٍ فَلَمَسُوه‌ُ بِأَيْدِيهِم‌ْ لَقَال‌َ الَّذِين‌َ كَفَرُوا إِن‌ْ هَذَا إِلاَّ سِحْرٌ مُبِين‌ٌ (انعام: 7)

(حتّى) اگر ما نامه‏اى روى صفحه‏اى بر تو نازل كنيم، و (علاوه بر ديدن و خواندن،) آن را با دستهاى خود لمس كنند، باز كافران مى‏گويند: «اين، چيزى جز يك سحر آشكار نيست»! (7)


وَ قَالُوا لَوْلاَ أُنْزِل‌َ عَلَيْه‌ِ مَلَك‌ٌ وَ لَوْ أَنْزَلْنَا مَلَكَاً لَقُضِي‌َ الْأَمْرُ ثُم‌َّ لاَ يُنْظَرُون‌َ (انعام: 8)

(از بهانه‏هاى آنها اين بود كه) گفتند: «چرا فرشته‏اى بر او نازل نشده (تا او را در دعوت مردم به سوى خدا همراهى كند؟!)» ولى اگر فرشته‏اى بفرستيم، (و موضوع، جنبه حسى و شهود پيدا كند،) كار تمام مى‏شود (يعنى اگر مخالفت كنند،) ديگر به آنها مهلت داده نخواهد شد (و همه هلاك مى‏شوند). (8)


وَ لَوْ جَعَلْنَاه‌ُ مَلَكَاً لَجَعَلْنَاه‌ُ رَجُلاً وَ لَلَبَسْنَا عَلَيْهِمْ‌ مَا يَلْبِسُون‌َ (انعام: 9)

و اگر او را فرشته‏اى قرار مى‏داديم، حتماً وى را بصورت انسانى درمى‏آورديم (باز به پندار آنان،) كار را بر آنها مشتبه مى‏ساختيم همان طور كه آنها كار را بر ديگران مشتبه مى‏سازند! (9)


قُلْ‌ لِمَنْ‌ مَا فِي‌ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ قُلْ‌ لِالله‌ِ كَتَب‌َ عَلَي‌ نَفْسِه‌ِ الرَّحْمَة‌َ لَيَجْمَعَنَّكُم‌ْ إِلَي‌ يَوْم‌ِ الْقِيَامَة‌ِ لاَ رَيْب‌َ فِيه‌ِ الَّذِين‌َ خَسِرُوا أَنْفُسَهُم‌ْ فَهُم‌ْ لاَ يُؤْمِنُون‌َ (انعام: 12)

بگو: «آنچه در آسمانها و زمين است، از آن كيست؟» بگو: «از آن خداست رحمت (و بخشش) را بر خود، حتم كرده (و به همين دليل،) بطور قطع همه شما را در روز قيامت، كه در آن شكّ و ترديدى نيست، گرد خواهد آورد. (آرى،) فقط كسانى كه سرمايه‏هاى وجود خويش را از دست داده و گرفتار خسران شدند، ايمان نمى‏آورند. (12)


وَ إِنْ‌ يَمْسَسْك‌َ الله‌ُ بِضُرٍّ فَلاَ كَاشِف‌َ لَه‌ُ إِلاَّ هُوَ وَ إِنْ‌ يَمْسَسْك‌َ بِخَيْرٍ فَهُوَ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ قَدِيرٌ (انعام: 17)

اگر خداوند زيانى به تو برساند، هيچ كس جز او نمى‏تواند آن را برطرف سازد! و اگر خيرى به تو رساند، او بر همه چيز تواناست (و از قدرت او، هر گونه نيكى ساخته است.) (17)


وَ مَن‌ْ أَظْلَم‌ُ مِمَّن‌ِ افْتَرَي‌ عَلَي‌ الله‌ِ كَذِبَاً أَوْ كَذَّب‌َ بِآيَاتِه‌ِ إِنَّه‌ُ لاَ يُفْلِح‌ُ الظَّالِمُون‌َ (انعام: 21)

چه كسى ستمكارتر است از آن كس كه بر خدا دروغ بسته [همتايى براى او قائل شده‏]، و يا آيات او را تكذيب كرده است؟! مسلماً ظالمان، رستگار نخواهند شد! (21)


انْظُرْ كَيْف‌َ كَذَبُوا عَلَي‌ أَنْفُسِهِم‌ْ وَ ضَل‌َّ عَنْهُمْ‌ مَا كَانُوا يَفْتَرُون‌َ (انعام: 24)

ببين چگونه به خودشان (نيز) دروغ مى‏گويند، و آنچه را بدروغ همتاى خدا مى‏پنداشتند، از دست مى‏دهند! (24)


وَ مِنْهُمْ‌ مَنْ‌ يَسْتَمِع‌ُ إِلَيْك‌َ وَ جَعَلْنَا عَلَي‌ قُلُوبِهِم‌ْ أَكِنَّة‌ً أَنْ‌ يَفْقَهُوه‌ُ وَ فِي‌ آذَانِهِم‌ْ وَقْرَاً وَ إِنْ‌ يَرَوْا كُل‌َّ آيَة‌ٍ لاَ يُؤْمِنُوا بِهَا حَتَّي‌ إِذَا جَاءُوك‌َ يُجَادِلُونَك‌َ يَقُول‌ُ الَّذِين‌َ كَفَرُوا إِن‌ْ هَذَا إِلاَّ أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِين‌َ (انعام: 25)

پاره‏اى از آنها به (سخنان) تو، گوش فرامى‏دهند ولى بر دلهاى آنان پرده‏ها افكنده‏ايم تا آن را نفهمند و در گوش آنها، سنگينى قرار داده‏ايم. و (آنها بقدرى لجوجند كه) اگر تمام نشانه‏هاى حق را ببينند، ايمان نمى‏آورند تا آنجا كه وقتى به سراغ تو مى‏آيند كه با تو پرخاشگرى كنند، كافران مى‏گويند: «اينها فقط افسانه‏هاى پيشينيان است!» (25)


وَ لَوْ تَرَي‌ إِذْ وُقِفُوا عَلَي‌ النَّارِ فَقَالُوا يَا لَيْتَنَا نُرَدُّ وَ لاَ نُكَذِّب‌َ بِآيَات‌ِ رَبِّنَا وَ نَكُون‌َ مِن‌َ الْمُؤْمِنِين‌َ (انعام: 27)

كاش (حال آنها را) هنگامى كه در برابر آتش (دوزخ) ايستاده‏اند، ببينى! مى‏گويند: اى كاش (بار ديگر، به دنيا) بازگردانده مى‏شديم، و آيات پروردگارمان را تكذيب نمى‏كرديم، و از مؤمنان مى‏بوديم! (27)


وَ لَوْ تَرَي‌ إِذْ وُقِفُوا عَلَي‌ رَبِّهِم‌ْ قَال‌َ أَلَيْس‌َ هَذَا بِالْحَق‌ِّ قَالُوا بَلَي‌ وَ رَبِّنَا قَال‌َ فَذُوقُوا الْعَذَاب‌َ بِمَا كُنْتُم‌ْ تَكْفُرُون‌َ (انعام: 30)

اگر آنها را به هنگامى كه در پيشگاه پروردگارشان ايستاده‏اند، ببينى! (به آنها) مى‏گويد: «آيا اين حق نيست؟» مى‏گويند: «آرى، قسم به پروردگارمان (حق است!)» مى‏گويد: «پس مجازات را بچشيد به سزاى آنچه انكار مى‏كرديد!» (30)


قَدْ خَسِرَ الَّذِين‌َ كَذَّبُوا بِلِقَاءِ الله‌ِ حَتَّي‌ إِذَا جَاءَتْهُم‌ُ السَّاعَة‌ُ بَغْتَة‌ً قَالُوا يَا حَسْرَتَنَا عَلَي‌ مَا فَرَّطْنَا فِيهَا وَ هُم‌ْ يَحْمِلُون‌َ أَوْزَارَهُم‌ْ عَلَي‌ ظُهُورِهِم‌ْ أَلاَ سَاءَ مَا يَزِرُون‌َ (انعام: 31)

آنها كه لقاى پروردگار را تكذيب كردند، مسلماً زيان ديدند (و اين تكذيب، ادامه مى يابد) تا هنگامى كه ناگهان قيامت به سراغشان بيايد مى‏گويند: «اى افسوس بر ما كه درباره آن، كوتاهى كرديم!» و آنها (بار سنگين) گناهانشان را بر دوش مى‏كشند چه بد بارى بر دوش خواهند داشت! (31)


وَ لَقَدْ كُذِّبَت‌ْ رُسُل‌ٌ مِنْ‌ قَبْلِك‌َ فَصَبَرُوا عَلَي‌ مَا كُذِّبُوا وَ أُوذُوا حَتَّي‌ أَتَاهُم‌ْ نَصْرُنَا وَ لاَ مُبَدِّل‌َ لِكَلِمَات‌ِ الله‌ِ وَ لَقَدْ جَاءَك‌َ مِنْ‌ نَبَإِ الْمُرْسَلِين‌َ (انعام: 34)

پيش از تو نيز پيامبرانى تكذيب شدند و در برابر تكذيبها، صبر و استقامت كردند و (در اين راه،) آزار ديدند، تا هنگامى كه يارى ما به آنها رسيد. (تو نيز چنين باش! و اين، يكى از سنتهاى الهى است) و هيچ چيز نمى‏تواند سنن خدا را تغيير دهد و اخبار پيامبران به تو رسيده است. (34)


وَ إِنْ‌ كَان‌َ كَبُرَ عَلَيْك‌َ إِعْرَاضُهُم‌ْ فَإِنِ‌ اسْتَطَعْت‌َ أَنْ‌ تَبْتَغِي‌َ نَفَقَاً فِي‌ الْأَرْض‌ِ أَوْ سُلَّمَاً فِي‌ السَّمَاءِ فَتَأْتِيَهُمْ‌ بِآيَة‌ٍ وَ لَوْ شَاءَ الله‌ُ لَجَمَعَهُم‌ْ عَلَي‌ الْهُدَي‌ فَلاَ تَكُونَن‌َّ مِن‌َ الْجَاهِلِين‌َ (انعام: 35)

و اگر اعراض آنها بر تو سنگين است، چنانچه بتوانى نقبى در زمين بزنى، يا نردبانى به آسمان بگذارى (و اعماق زمين و آسمانها را جستجو كنى، چنين كن) تا آيه (و نشانه ديگرى) براى آنها بياورى! (ولى بدان كه اين لجوجان، ايمان نمى‏آورند!) امّا اگر خدا بخواهد، آنها را (به اجبار) بر هدايت جمع خواهد كرد. (ولى هدايت اجبارى، چه سودى دارد؟) پس هرگز از جاهلان مباش! (35)


وَ قَالُوا لَوْلاَ نُزِّل‌َ عَلَيْه‌ِ آيَة‌ٌ مِنْ‌ رَبِّه‌ِ قُل‌ْ إِن‌َّ الله‌َ قَادِرٌ عَلَي‌ أَنْ‌ يُنَزِّل‌َ آيَة‌ً وَ لَكِنَّ‌ أَكْثَرَهُم‌ْ لاَ يَعْلَمُون‌َ (انعام: 37)

و گفتند: «چرا نشانه (و معجزه‏اى) از طرف پروردگارش بر او نازل نمى‏شود؟!» بگو: «خداوند، قادر است كه نشانه‏اى نازل كند ولى بيشتر آنها نمى‏دانند!» (37)


وَالَّذِين‌َ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا صُم‌ٌّ وَ بُكْم‌ٌّ فِي‌ الظُّلُمَات‌ِ مَنْ‌ يَشَإِ الله‌ُ يُضْلِلْه‌ُ وَ مَنْ‌ يَشَأْ يَجْعَلْه‌ُ عَلَي‌ صِرَاط‌ٍ مُسْتَقِيم‌ٍ (انعام: 39)

آنها كه آيات ما را تكذيب كردند، كرها و لالهايى هستند كه در تاريكيها قرار دارند. هر كس را خدا بخواهد (و مستحق باشد،) گمراه مى‏كند و هر كس را بخواهد (و شايسته بداند،) بر راه راست قرار خواهد داد. (39)


فَلَمَّا نَسُوا مَا ذُكِّرُوا بِه‌ِ فَتَحْنَا عَلَيْهِم‌ْ أَبْوَاب‌َ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ حَتَّي‌ إِذَا فَرِحُوا بِمَا أُوتُوا أَخَذْنَاهُم‌ْ بَغْتَة‌ً فَإِذَا هُمْ‌ مُبْلِسُون‌َ (انعام: 44)

(آرى،) هنگامى كه (اندرزها سودى نبخشيد، و) آنچه را به آنها يادآورى شده بود فراموش كردند، درهاى همه چيز (از نعمتها) را به روى آنها گشوديم تا (كاملا) خوشحال شدند (و دل به آن بستند) ناگهان آنها را گرفتيم (و سخت مجازات كرديم) در اين هنگام، همگى مأيوس شدند (و درهاى اميد به روى آنها بسته شد). (44)


قُل‌ْ أَرَأَيْتُم‌ْ إِن‌ْ أَخَذَ الله‌ُ سَمْعَكُم‌ْ وَ أَبْصَارَكُم‌ْ وَ خَتَم‌َ عَلَي‌ قُلُوبِكُمْ‌ مَن‌ْ إِلَه‌ٌ غَيْرُ الله‌ِ يَأْتِيكُمْ‌ بِه‌ِ انْظُرْ كَيْف‌َ نُصَرِّف‌ُ الْآيَات‌ِ ثُم‌َّ هُم‌ْ يَصْدِفُون‌َ (انعام: 46)

بگو: «به من خبر دهيد اگر خداوند، گوش و چشمهايتان را بگيرد، و بر دلهاى شما مهر نهد (كه چيزى را نفهميد)، چه كسى جز خداست كه آنها را به شما بدهد؟!» ببين چگونه آيات را به گونه‏هاى مختلف براى آنها شرح مى‏دهيم، سپس آنها روى مى‏گردانند! (46)


وَ مَا نُرْسِل‌ُ الْمُرْسَلِين‌َ إِلاَّ مُبَشِّرِين‌َ وَ مُنْذِرِين‌َ فَمَن‌ْ آمَن‌َ وَ أَصْلَح‌َ فَلاَ خَوْف‌ٌ عَلَيْهِم‌ْ وَ لاَ هُم‌ْ يَحْزَنُون‌َ (انعام: 48)

ما پيامبران را، جز (به عنوان) بشارت دهنده و بيم دهنده، نمى‏فرستيم آنها كه ايمان بياورند و (خويشتن را) اصلاح كنند، نه ترسى بر آنهاست و نه غمگين مى‏شوند. (48)


وَ لاَ تَطْرُدِ الَّذِين‌َ يَدْعُون‌َ رَبَّهُمْ‌ بِالْغَدَاة‌ِ وَالْعَشِي‌ِّ يُرِيدُون‌َ وَجْهَه‌ُ مَا عَلَيْك‌َ مِن‌ْ حِسَابِهِمْ‌ مِنْ‌ شَي‌ْءٍ وَ مَا مِنْ‌ حِسَابِك‌َ عَلَيْهِم‌ْ مِنْ‌ شَي‌ْءٍ فَتَطْرُدَهُم‌ْ فَتَكُون‌َ مِن‌َ الظَّالِمِين‌َ (انعام: 52)

و كسانى را كه صبح و شام خدا را مى‏خوانند، و جز ذات پاك او نظرى ندارند، از خود دور مكن! نه چيزى از حساب آنها بر توست، و نه چيزى از حساب تو بر آنها! اگر آنها را طرد كنى، از ستمگران خواهى بود! (52)


وَ كَذَلِك‌َ فَتَنَّا بَعْضَهُمْ‌ بِبَعْض‌ٍ لِيَقُولُوا أَهَؤُلاَءِ مَن‌َّ الله‌ُ عَلَيْهِم‌ْ مِنْ بَيْنِنَا أَلَيْس‌َ الله‌ُ بِأَعْلَم‌َ بِالشَّاكِرِين‌َ (انعام: 53)

و اين چنين بعضى از آنها را با بعض ديگر آزموديم (توانگران را بوسيله فقيران) تا بگويند: «آيا اينها هستند كه خداوند از ميان ما (برگزيده، و) بر آنها منّت گذارده (و نعمت ايمان بخشيده است؟!» آيا خداوند، شاكران را بهتر نمى‏شناسد؟! (53)


وَ إِذَا جَاءَك‌َ الَّذِين‌َ يُؤْمِنُون‌َ بِآيَاتِنَا فَقُل‌ْ سَلاَم‌ٌ عَلَيْكُم‌ْ كَتَب‌َ رَبُّكُم‌ْ عَلَي‌ نَفْسِه‌ِ الرَّحْمَة‌َ أَنَّه‌ُ مَن‌ْ عَمِل‌َ مِنْكُم‌ْ سُوءً بِجَهَالَة‌ٍ ثُم‌َّ تَاب‌َ مِنْ‌ بَعْدِه‌ِ وَ أَصْلَح‌َ فَأَنَّه‌ُ غَفُورٌ رَحِيم‌ٌ (انعام: 54)

هر گاه كسانى كه به آيات ما ايمان دارند نزد تو آيند، به آنها بگو: «سلام بر شما پروردگارتان، رحمت را بر خود فرض كرده هر كس از شما كار بدى از روى نادانى كند، سپس توبه و اصلاح (و جبران) نمايد، (مشمول رحمت خدا مى‏شود چرا كه) او آمرزنده مهربان است.» (54)


قُل‌ْ إِنِّي‌ عَلَي‌ بَيِّنَة‌ٍ مِنْ‌ رَبِّي‌ وَ كَذَّبْتُمْ‌ بِه‌ِ مَا عِنْدِي‌ مَا تَسْتَعْجِلُون‌َ بِه‌ِ إِنِ‌ الْحُكْم‌ُ إِلاَّ لِالله‌ِ يَقُص‌ُّ الْحَق‌َّ وَ هُوَ خَيْرُ الْفَاصِلِين‌َ (انعام: 57)

بگو: «من دليل روشنى از پروردگارم دارم و شما آن را تكذيب كرده‏ايد! آنچه شما در باره آن (از نزول عذاب الهى) عجله داريد، به دستِ من نيست! حكم و فرمان، تنها از آنِ خداست! حق را از باطل جدا مى‏كند، و او بهترين جدا كننده (حق از باطل) است.» (57)


وَ هُوَ الْقَاهِرُ فَوْق‌َ عِبَادِه‌ِ وَ يُرْسِل‌ُ عَلَيْكُم‌ْ حَفَظَة‌ً حَتَّي‌ إِذَا جَاءَ أَحَدَكُم‌ُ الْمَوْت‌ُ تَوَفَّتْه‌ُ رُسُلُنَا وَ هُم‌ْ لاَ يُفَرِّطُون‌َ (انعام: 61)

او بر بندگان خود تسلّط كامل دارد و مراقبانى بر شما مى‏گمارد تا زمانى كه يكى از شما را مرگ فرا رسد (در اين موقع،) فرستادگان ما جان او را مى‏گيرند و آنها (در نگاهدارى حساب عمر و اعمال بندگان،) كوتاهى نمى‏كنند. (61)


قُل‌ْ هُوَ الْقَادِرُ عَلَي‌ أَنْ‌ يَبْعَث‌َ عَلَيْكُم‌ْ عَذَابَاً مِنْ‌ فَوْقِكُم‌ْ أَوْ مِنْ‌ تَحْت‌ِ أَرْجُلِكُم‌ْ أَوْ يَلْبِسَكُم‌ْ شِيَعَاً وَ يُذِيق‌َ بَعْضَكُمْ‌ بَأْس‌َ بَعْض‌ٍ انْظُرْ كَيْف‌َ نُصَرِّف‌ُ الْآيَات‌ِ لَعَلَّهُم‌ْ يَفْقَهُون‌َ (انعام: 65)

بگو: «او قادر است كه از بالا يا از زير پاى شما، عذابى بر شما بفرستد يا بصورت دسته‏هاى پراكنده شما را با هم بياميزد و طعم جنگ (و اختلاف) را به هر يك از شما بوسيله ديگرى بچشاند.» ببين چگونه آيات گوناگون را (براى آنها) بازگو مى‏كنيم! شايد بفهمند (و بازگردند)! (65)


وَ كَذَّب‌َ بِه‌ِ قَوْمُك‌َ وَ هُوَ الْحَق‌ُّ قُلْ‌ لَسْت‌ُ عَلَيْكُمْ‌ بِوَكِيل‌ٍ (انعام: 66)

قوم و جمعيّت تو، آن (آيات الهى) را تكذيب و انكار كردند، در حالى كه حق است! (به آنها) بگو: «من مسئول (ايمان‏آوردن) شما نيستم! (وظيفه من، تنها ابلاغ رسالت است، نه اجبار شما بر ايمان.)» (66)


وَ مَا عَلَي‌ الَّذِين‌َ يَتَّقُون‌َ مِن‌ْ حِسَابِهِمْ‌ مِنْ‌ شَي‌ْءٍ وَ لَكِنْ‌ ذِكْرَي‌ لَعَلَّهُم‌ْ يَتَّقُون‌َ (انعام: 69)

و (اگر) افراد با تقوا (براى ارشاد و اندرز با آنها بنشينند)، چيزى از حساب (و گناه) آنها بر ايشان نيست ولى (اين كار، بايد تنها) براى يادآورى آنها باشد، شايد (بشنوند و) تقوى پيشه كنند! (69)


قُل‌ْ أَنَدْعُوا مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ مَا لاَ يَنْفَعُنَا وَ لاَ يَضُرُّنَا وَ نُرَدُّ عَلَي‌ أَعْقَابِنَا بَعْدَ إِذْ هَدَانَا الله‌ُ كَالَّذِي‌ اسْتَهْوَتْه‌ُ الشَّيَاطِين‌ُ فِي‌ الْأَرْض‌ِ حَيْرَان‌َ لَه‌ُ أَصْحَاب‌ٌ يَدْعُونَه‌ُ إِلَي‌ الْهُدَي‌ ائْتِنَا قُل‌ْ إِن‌َّ هُدَي‌ الله‌ِ هُوَ الْهُدَي‌ وَ أُمِرْنَا لِنُسْلِم‌َ لِرَب‌ِّ الْعَالَمِين‌َ (انعام: 71)

بگو: «آيا غير از خدا، چيزى را بخوانيم (و عبادت كنيم) كه نه سودى به حال مال دارد، نه زيانى و (به اين ترتيب،) به عقب برگرديم بعد از آنكه خداوند ما را هدايت كرده است؟! همانند كسى كه بر اثر وسوسه‏هاى شيطان، در روى زمين راه را گم كرده، و سرگردان مانده است در حالى كه يارانى هم دارد كه او را به هدايت دعوت مى‏كنند (و مى‏گويند:) به سوى ما بيا!» بگو: «تنها هدايت خداوند، هدايت است و ما دستور داديم كه تسليم پروردگار عالميان باشيم. (71)


فَلَمَّا جَن‌َّ عَلَيْه‌ِ اللَّيْل‌ُ رَأَي‌ كَوْكَبَاً قَال‌َ هَذَا رَبِّي‌ فَلَمَّا أَفَل‌َ قَال‌َ لاَ أُحِب‌ُّ الْآفِلِين‌َ (انعام: 76)

هنگامى كه (تاريكى) شب او را پوشانيد، ستاره‏اى مشاهده كرد، گفت: «اين خداى من است؟» امّا هنگامى كه غروب كرد، گفت: «غروب‏كنندگان را دوست ندارم!» (76)


وَ كَيْف‌َ أَخَاف‌ُ مَا أَشْرَكْتُم‌ْ وَ لاَ تَخَافُون‌َ أَنَّكُم‌ْ أَشْرَكْتُم‌ْ بِالله‌ِ مَا لَم‌ْ يُنَزِّل‌ْ بِه‌ِ عَلَيْكُم‌ْ سُلْطَانَاً فَأَي‌ُّ الْفَرِيقَيْن‌ِ أَحَق‌ُّ بِالْأَمْن‌ِ إِنْ‌ كُنْتُم‌ْ تَعْلَمُون‌َ (انعام: 81)

چگونه من از بتهاى شما بترسم؟! در حالى كه شما از اين نمى‏ترسيد كه براى خدا، همتايى قرار داده‏ايد كه هيچ گونه دليلى درباره آن، بر شما نازل نكرده است! (راست بگوييد) كدام يك از اين دو دسته (بت‏پرستان و خداپرستان)، شايسته‏تر به ايمنى (از مجازات) هستند اگر مى‏دانيد؟! (81)


وَ تِلْك‌َ حُجَّتُنَا آتَيْنَاهَا إِبْرَاهِيم‌َ عَلَي‌ قَوْمِه‌ِ نَرْفَع‌ُ دَرَجَات‌ٍ مَنْ‌ نَشَاءُ إِن‌َّ رَبَّك‌َ حَكِيم‌ٌ عَلِيم‌ٌ (انعام: 83)

اينها دلايل ما بود كه به ابراهيم در برابر قومش داديم! درجات هر كس را بخواهيم (و شايسته بدانيم،) بالا مى‏بريم پروردگار تو، حكيم و داناست. (83)


وَ إِسْمَاعِيل‌َ وَالْيَسَع‌َ وَ يُونُس‌َ وَ لُوطَاً وَ كُلاًّ فَضَّلْنَا عَلَي‌ الْعَالَمِين‌َ (انعام: 86)

و اسماعيل و اليسع و يونس و لوط را و همه را بر جهانيان برترى داديم. (86)


أُولَئِك‌َ الَّذِين‌َ هَدَي‌ الله‌ُ فَبِهُدَاهُم‌ُ اقْتَدِه‌ْ قُلْ‌ لاَ أَسْأَلُكُم‌ْ عَلَيْه‌ِ أَجْرَاً إِن‌ْ هُوَ إِلاَّ ذِكْرَي‌ لِلْعَالَمِين‌َ (انعام: 90)

آنها كسانى هستند كه خداوند هدايتشان كرده پس به هدايت آنان اقتدا كن! (و) بگو: «در برابر اين (رسالت و تبليغ)، پاداشى از شما نمى‏طلبم! اين (رسالت)، چيزى جز يك يادآورى براى جهانيان نيست! (اين وظيفه من است)» (90)


وَ مَا قَدَرُوا الله‌َ حَق‌َّ قَدْرِه‌ِ إِذْ قَالُوا مَا أَنْزَل‌َ الله‌ُ عَلَي‌ بَشَرٍ مِنْ‌ شَي‌ْءٍ قُل‌ْ مَن‌ْ أَنْزَل‌َ الْكِتَاب‌َ الَّذِي‌ جَاءَ بِه‌ِ مُوسَي‌ نُورَاً وَ هُدَي‌ً لِلنَّاس‌ِ تَجْعَلُونَه‌ُ قَرَاطِيس‌َ تُبْدُونَهَا وَ تُخْفُون‌َ كَثِيرَاً وَ عُلِّمْتُمْ‌ مَا لَم‌ْ تَعْلَمُوا أَنْتُم‌ْ وَ لاَ آبَاؤُكُم‌ْ قُل‌ِ الله‌ُ ثُم‌َّ ذَرْهُم‌ْ فِي‌ خَوْضِهِم‌ْ يَلْعَبُون‌َ (انعام: 91)

آنها خدا را درست نشناختند كه گفتند: «خدا، هيچ چيز بر هيچ انسانى، نفرستاده است!» بگو: «چه كسى كتابى را كه موسى آورد، نازل كرد؟! كتابى كه براى مردم، نور و هدايت بود 0 امّا شما) آن را بصورت پراكنده قرار مى‏دهيد قسمتى را آشكار، و قسمت زيادى را پنهان مى‏داريد و مطالبى به شما تعليم داده شده كه نه شما و نه پدرانتان، از آن با خبر نبوديد!» بگو: «خدا!» سپس آنها را در گفتگوهاى لجاجت‏آميزشان رها كن، تا بازى كنند! (91)


وَ هَذَا كِتَاب‌ٌ أَنْزَلْنَاه‌ُ مُبَارَك‌ٌ مُصَدِّق‌ُ الَّذِي‌ بَيْن‌َ يَدَيْه‌ِ وَ لِتُنْذِرَ أُم‌َّ الْقُرَي‌ وَ مَن‌ْ حَوْلَهَا وَالَّذِين‌َ يُؤْمِنُون‌َ بِالْآخِرَة‌ِ يُؤْمِنُون‌َ بِه‌ِ وَ هُم‌ْ عَلَي‌ صَلاَتِهِم‌ْ يُحَافِظُون‌َ (انعام: 92)

و اين كتابى است كه ما آن را نازل كرديم كتابى است پربركت، كه آنچه را پيش از آن آمده، تصديق مى‏كند (آن را فرستاديم تا مردم را به پاداشهاى الهى، بشارت دهى،) و تا (اهل) أمّ القرى [مكّه‏] و كسانى را كه گرد آن هستند، بترسانى! (يقين بدان) آنها كه به آخرت ايمان دارند، و به آن ايمان مى‏آورند و بر نمازهاى خويش، مراقبت مى كنند! (92)


وَ مَن‌ْ أَظْلَم‌ُ مِمَّن‌ِ افْتَرَي‌ عَلَي‌ الله‌ِ كَذِبَاً أَوْ قَال‌َ أُوحِي‌َ إِلَيَّ‌ وَ لَم‌ْ يُوح‌َ إِلَيْه‌ِ شَي‌ْءٌ وَ مَنْ‌ قَال‌َ سَأُنْزِل‌ُ مِثْل‌َ مَا أَنْزَل‌َ الله‌ُ وَ لَوْ تَرَي‌ إِذِ الظَّالِمُون‌َ فِي‌ غَمَرَات‌ِ الْمَوْت‌ِ وَالْمَلاَئِكَة‌ُ بَاسِطُوا أَيْدِيهِم‌ْ أَخْرِجُوا أَنْفُسَكُم‌ُ الْيَوْم‌َ تُجْزَوْن‌َ عَذَاب‌َ الْهون‌ِ بِمَا كُنْتُم‌ْ تَقُولُون‌َ عَلَي‌ الله‌ِ غَيْرَ الْحَق‌ِّ وَ كُنْتُم‌ْ عَن‌ْ آيَاتِه‌ِ تَسْتَكْبِرُون‌َ (انعام: 93)

چه كسى ستمكارتر است از كسى كه دروغى به خدا ببندد، يا بگويد: «بر من، وحى فرستاده شده»، در حالى كه به او وحى نشده است، و كسى كه بگويد: «من نيز همانند آنچه خدا نازل كرده است، نازل مى‏كنم»؟! و اگر ببينى هنگامى كه (اين) ظالمان در شدايد مرگ فرو رفته‏اند، و فرشتگان دستها را گشوده، به آنان مى‏گويند: «جان خود را خارج سازيد! امروز در برابر دروغهايى كه به خدا بستيد و نسبت به آيات او تكبّر ورزيديد، مجازات خواركننده‏اى خواهيد ديد»! (به حال آنها تأسف خواهى خورد) (93)


ذَلِكُم‌ُ الله‌ُ رَبُّكُم‌ْ لاَ إِله‌َ إِلاَّ هُوَ خَالِق‌ُ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ فَاعْبُدُوه‌ُ وَ هُوَ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ وَكِيل‌ٌ (انعام: 102)

(آرى،) اين است پروردگار شما! هيچ معبودى جز او نيست آفريدگار همه چيز است او را بپرستيد و او نگهبان و مدبّر همه موجودات است. (102)


قَدْ جَاءَكُمْ‌ بَصَائِرُ مِنْ‌ رَبِّكُم‌ْ فَمَن‌ْ أَبْصَرَ فَلِنَفْسِه‌ِ وَ مَن‌ْ عَمِي‌َ فَعَلَيْهَا وَ مَا أَنَا عَلَيْكُم‌ْ بِحَفِيظ‌ٍ (انعام: 104)

دلايل روشن از طرف پروردگارتان براى شما آمد كسى كه (به وسيله آن، حقّ را) ببيند، به سود خود اوست و كسى كه از ديدن آن چشم بپوشد، به زيان خودش مى‏باشد و من نگاهبان شما نيستم (و شما را بر قبول ايمان مجبور نمى‏كنم) (104)


وَ لَوْ شَاءَ الله‌ُ مَا أَشْرَكُوا وَ مَا جَعَلْنَاك‌َ عَلَيْهِم‌ْ حَفِيظَاً وَ مَا أَنْت‌َ عَلَيْهِمْ‌ بِوَكِيل‌ٍ (انعام: 107)

اگر خدا مى‏خواست، (همه به اجبار ايمان مى‏آوردند،) و هيچ يك مشرك نمى‏شدند و ما تو را مسئول (اعمال) آنها قرار نداده‏ايم و وظيفه ندارى آنها را (به ايمان) مجبور سازى! (107)


وَ لَوْ أَنَّنَا نَزَّلْنَا إِلَيْهِم‌ُ الْمَلاَئِكَة‌َ وَ كَلَّمَهُم‌ُ الْمَوْتَي‌ وَ حَشَرْنَا عَلَيْهِم‌ْ كُل‌َّ شَي‌ْءٍ قُبُلاً مَا كَانُوا لِيُؤْمِنُوا إِلاَّ أَنْ‌ يَشَاءَ الله‌ُ وَ لَكِنَّ‌ أَكْثَرَهُم‌ْ يَجْهَلُون‌َ (انعام: 111)

(و حتّى) اگر فرشتگان را بر آنها نازل مى‏كرديم، و مردگان با آنان سخن مى‏گفتند، و همه چيز را در برابر آنها جمع مى‏نموديم، هرگز ايمان نمى‏آوردند مگر آنكه خدا بخواهد! ولى بيشتر آنها نمى‏دانند! (111)


فَكُلُوا مِمَّا ذُكِرَ اسْم‌ُ الله‌ِ عَلَيْه‌ِ إِنْ‌ كُنْتُمْ‌ بِآيَاتِه‌ِ مُؤْمِنِين‌َ (انعام: 118)

از (گوشت) آنچه نام خدا (هنگام سر بريدن) بر آن گفته شده، بخوريد (و غير از آن نخوريد) اگر به آيات او ايمان داريد! (118)


وَ مَا لَكُم‌ْ أَنْ لاَ تَأْكُلُوا مِمَّا ذُكِرَ اسْم‌ُ الله‌ِ عَلَيْه‌ِ وَ قَدْ فَصَّل‌َ لَكُمْ‌ مَا حَرَّم‌َ عَلَيْكُم‌ْ إِلاَّ مَا اضْطُرِرْتُم‌ْ إِلَيْه‌ِ وَ إِن‌َّ كَثِيرَاً لَيُضِلُّون‌َ بِأَهْوَائِهِمْ‌ بِغَيْرِ عِلْم‌ٍ إِن‌َّ رَبَّك‌َ هُوَ أَعْلَم‌ُ بِالْمُعْتَدِين‌َ (انعام: 119)

چرا از چيزها [گوشتها] يى كه نام خدا بر آنها برده شده نمى‏خوريد؟! در حالى كه (خداوند) آنچه را بر شما حرام بوده، بيان كرده است! مگر اينكه ناچار باشيد (كه در اين صورت، خوردن از گوشت آن حيوانات جايز است.) و بسيارى از مردم، به خاطر هوى و هوس و بى‏دانشى، (ديگران را) گمراه مى‏سازند و پروردگارت، تجاوزكاران را بهتر مى‏شناسد. (119)


وَ لاَ تَأْكُلُوا مِمَّا لَم‌ْ يُذْكَرِ اسْم‌ُ الله‌ِ عَلَيْه‌ِ وَ إِنَّه‌ُ لَفِسْق‌ٌ وَ إِن‌َّ الشَّيَاطِين‌َ لَيُوحُون‌َ إِلَي‌ أَوْلِيَائِهِم‌ْ لِيُجَادِلُوكُم‌ْ وَ إِن‌ْ أَطَعْتُمُوهُم‌ْ إِنَّكُم‌ْ لَمُشْرِكُون‌َ (انعام: 121)

و از آنچه نام خدا بر آن برده نشده، نخوريد! اين كار گناه است و شياطين به دوستان خود مطالبى مخفيانه القا مى‏كنند، تا با شما به مجادله برخيزند اگر از آنها اطاعت كنيد، شما هم مشرك خواهيد بود! (121)


فَمَنْ‌ يُرِدِ الله‌ُ أَنْ‌ يَهْدِيَه‌ُ يَشْرَح‌ْ صَدْرَه‌ُ لِلْإِسْلاَم‌ِ وَ مَنْ‌ يُرِدْ أَنْ‌ يُضِلَّه‌ُ يَجْعَل‌ْ صَدْرَه‌ُ ضَيِّقَاً حَرَجَاً كَأَنَّمَا يَصَّعَّدُ فِي‌ السَّمَاءِ كَذَلِك‌َ يَجْعَل‌ُ الله‌ُ الرِّجْس‌َ عَلَي‌ الَّذِين‌َ لاَ يُؤْمِنُون‌َ (انعام: 125)

آن كس را كه خدا بخواهد هدايت كند، سينه‏اش را براى (پذيرش) اسلام، گشاده مى سازد و آن كس را كه بخاطر اعمال خلافش بخواهد گمراه سازد، سينه‏اش را آن چنان تنگ مى‏كند كه گويا مى‏خواهد به آسمان بالا برود اين گونه خداوند پليدى را بر افرادى كه ايمان نمى‏آورند قرار مى‏دهد! (125)


يَا مَعْشَرَ الْجِن‌ِّ وَالْإِنْس‌ِ أَلَم‌ْ يَأْتِكُم‌ْ رُسُل‌ٌ مِنْكُم‌ْ يَقُصُّون‌َ عَلَيْكُم‌ْ آيَاتِي‌ وَ يُنْذِرُونَكُم‌ْ لِقَاءَ يَوْمِكُم‌ْ هَذَا قَالُوا شَهِدْنَا عَلَي‌ أَنْفُسِنَا وَ غَرَّتْهُم‌ُ الْحَيَاة‌ُ الدُّنْيَا وَ شَهِدُوا عَلَي‌ أَنْفُسِهِم‌ْ أَنَّهُم‌ْ كَانُوا كَافِرِين‌َ (انعام: 130)

(در آن روز به آنها مى‏گويد:) اى گروه جنّ و انس! آيا رسولانى از شما به سوى شما نيامدند كه آيات مرا برايتان بازگو مى‏كردند، و شما را از ملاقات چنين روزى بيم مى دادند؟! آنها مى‏گويند: «بر ضدّ خودمان گواهى مى‏دهيم (آرى،) ما بد كرديم)» و زندگى (پر زرق و برق) دنيا آنها را فريب داد و به زيان خود گواهى مى‏دهند كه كافر بودند! (130)


قُل‌ْ يَا قَوْم‌ِ اعْمَلُوا عَلَي‌ مَكَانَتِكُم‌ْ إِنِّي‌ عَامِل‌ٌ فَسَوْف‌َ تَعْلَمُون‌َ مَن‌ْ تَكُون‌ُ لَه‌ُ عاقِبَة‌ُ الدَّارِ إِنَّه‌ُ لاَ يُفْلِح‌ُ الظَّالِمُون‌َ (انعام: 135)

بگو: «اى قوم من! هر كار در قدرت داريد بكنيد! من (هم به وظيفه خود) عمل مى‏كنم امّا بزودى خواهيد دانست چه كسى سرانجام نيك خواهد داشت (و پيروزى با چه كسى است! امّا) به يقين، ظالمان رستگار نخواهند شد!» (135)


وَ كَذَلِك‌َ زَيَّن‌َ لِكَثِيرٍ مِن‌َ الْمُشْرِكِين‌َ قَتْل‌َ أَوْلاَدِهِم‌ْ شُرَكَاؤُهُم‌ْ لِيُرْدُوهُم‌ْ وَ لِيَلْبِسُوا عَلَيْهِم‌ْ دِينَهُم‌ْ وَ لَوْ شَاءَ الله‌ُ مَا فَعَلُوه‌ُ فَذَرْهُم‌ْ وَ مَا يَفْتَرُون‌َ (انعام: 137)

همين گونه شركاى آنها [بتها]، قتل فرزندانشان را در نظرشان جلوه دادند (كودكان خود را قربانى بتها مى‏كردند، و افتخار مى‏نمودند!) سرانجام آنها را به هلاكت افكندند و آيينشان را بر آنان مشتبه ساختند. و اگر خدا مى‏خواست، چنين نمى‏كردند (زيرا مى‏توانست جلو آنان را بگيرد ولى اجبار سودى ندارد.) بنا بر اين، آنها و تهمتهايشان را به حال خود واگذار (و به آنها اعتنا مكن)! (137)


وَ قَالُوا هَذِه‌ِ أَنْعَام‌ٌ وَ حَرْث‌ٌ حِجْرٌ لاَ يَطْعَمُهَا إِلاَّ مَنْ‌ نَشَاءُ بِزَعْمِهِم‌ْ وَ أَنْعَام‌ٌ حُرِّمَت‌ْ ظُهُورُهَا وَ أَنْعَام‌ٌ لاَ يَذْكُرُون‌َ اسْم‌َ الله‌ِ عَلَيْهَا افْتِرَاءً عَلَيْه‌ِ سَيَجْزِيهِمْ‌ بِمَا كَانُوا يَفْتَرُون‌َ (انعام: 138)

و گفتند: «اين قسمت از چهارپايان و زراعت (كه مخصوص بتهاست، براى همه) ممنوع است و جز كسانى كه ما بخواهيم- به گمان آنها- نبايد از آن بخورند! و (اينها) چهارپايانى است كه سوارشدن بر آنها (بر ما) حرام شده است!» و (نيز) چهارپايانى (بود) كه (هنگام ذبح،) نام خدا را بر آن نمى‏بردند، و به خدا دروغ مى‏بستند (و مى‏گفتند: «اين احكام، همه از ناحيه اوست.») بزودى (خدا) كيفر افتراهاى آنها را مى‏دهد! (138)


وَ قَالُوا مَا فِي‌ بُطُون‌ِ هَذِه‌ِ الْأَنْعَام‌ِ خَالِصَة‌ٌ لِذُكُورِنَا وَ مُحَرَّم‌ٌ عَلَي‌ أَزْوَاجِنَا وَ إِنْ‌ يَكُنْ‌ مَيْتَة‌ً فَهُم‌ْ فِيه‌ِ شُرَكَاءُ سَيَجْزِيهِم‌ْ وَصْفَهُم‌ْ إِنَّه‌ُ حَكِيم‌ٌ عَلِيم‌ٌ (انعام: 139)

و گفتند: «آنچه (از بچّه) در شكم اين حيوانات است، مخصوص مردان ماست و بر همسران ما حرام است! امّا اگر مرده باشد [مرده متولّد شود]، همگى در آن شريكند.» بزودى (خدا) كيفر اين توصيف (و احكام دروغين) آنها را مى‏دهد او حكيم و داناست. (139)


قَدْ خَسِرَ الَّذِين‌َ قَتَلُوا أَوْلاَدَهُم‌ْ سَفَهَاً بِغَيْرِ عِلْم‌ٍ وَ حَرَّمُوا مَا رَزَقَهُم‌ُ الله‌ُ افْتِرَاءً عَلَي‌ الله‌ِ قَدْ ضَلُّوا وَ مَا كَانُوا مُهْتَدِين‌َ (انعام: 140)

به يقين آنها كه فرزندان خود را از روى جهل و نادانى كشتند، گرفتار خسران شدند (زيرا) آنچه را خدا به آنها روزى داده بود، بر خود تحريم كردند و بر خدا افترا بستند. آنها گمراه شدند و (هرگز) هدايت نيافته بودند. (140)


ثَمَانِيَة‌َ أَزْوَاج‌ٍ مِن‌َ الضَّأْن‌ِ اثْنَيْن‌ِ وَ مِن‌َ الْمَعْزِ اثْنَيْن‌ِ قُل‌ْ آلذَّكَرَيْن‌ِ حَرَّم‌َ أَم‌ِ الْأُنْثَيَيْن‌ِ أَمَّا اشْتَمَلَت‌ْ عَلَیْهِ أَرْحام‌ُ الْأُنْثَيَيْن‌ِ نَبِّئُونِي‌ بِعِلْم‌ٍ إِنْ‌ كُنْتُم‌ْ صَادِقِين‌َ (انعام: 143)

هشت جفت از چهارپايان (براى شما) آفريد از ميش دو جفت، و از بز دو جفت بگو: «آيا خداوند نرهاى آنها را حرام كرده، يا ماده‏ها را؟ يا آنچه شكم ماده‏ها در برگرفته؟ اگر راست مى‏گوييد (و بر تحريم اينها دليلى داريد)، به من خبر دهيد!» (143)


وَ مِن‌َ الْإِبِل‌ِ اثْنَيْن‌ِ وَ مِن‌َ الْبَقَرِ اثْنَيْن‌ِ قُل‌ْ آلذَّكَرَيْن‌ِ حَرَّم‌َ أَم‌ِ الْأُنْثَيَيْن‌ِ أَمَّا اشْتَمَلَت‌ْ عَلَیْهِ أَرْحام‌ُ الْأُنْثَيَيْن‌ِ أَم‌ْ كُنْتُم‌ْ شُهَدَاءَ إِذْ وَصَّاكُم‌ُ الله‌ُ بِهَذَا فَمَن‌ْ أَظْلَم‌ُ مِمَّن‌ِ افْتَرَي‌ عَلَي‌ الله‌ِ كَذِبَاً لِيُضِل‌َّ النَّاس‌َ بِغَيْرِ عِلْم‌ٍ إِن‌َّ الله‌َ لاَ يَهْدِي‌ الْقَوْم‌َ الظَّالِمِين‌َ (انعام: 144)

و از شتر يك جفت، و از گاو هم يك جفت (براى شما آفريد) بگو: «كداميك از اينها را خدا حرام كرده است؟ نرها يا ماده‏ها را؟ يا آنچه را شكم ماده‏ها دربرگرفته؟ يا هنگامى كه خدا شما را به اين موضوع توصيه كرد، شما گواه (بر اين تحريم) بوديد؟! پس چه كسى ستمكارتر است از آن كس كه بر خدا دروغ مى‏بندد، تا مردم را از روى جهل گمراه سازد؟! خداوند هيچ گاه ستمگران را هدايت نمى‏كند» (144)


قُلْ‌ لاَ أَجِدُ فِي‌ مَا أُوحِي‌َ إِلَيَّ‌ مُحَرَّمَاً عَلَي‌ طَاعِم‌ٍ يَطْعَمُه‌ُ إِلاَّ أَنْ‌ يَكُون‌َ مَيْتَة‌ً أَوْ دَمَاً مَسْفُوحَاً أَوْ لَحْم‌َ خِنْزِيرٍ فَإِنَّه‌ُ رِجْس‌ٌ أَوْ فِسْقَاً أُهِل‌َّ لِغَيْرِ الله‌ِ بِه‌ِ فَمَن‌ِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغ‌ٍ وَ لاَ عَادٍ فَإِن‌َّ رَبَّك‌َ غَفُورٌ رَحِيم‌ٌ (انعام: 145)

بگو: «در آنچه بر من وحى شده، هيچ غذاى حرامى نمى‏يابم بجز اينكه مردار باشد، يا خونى كه (از بدن حيوان) بيرون ريخته، يا گوشت خوك- كه اينها همه پليدند- يا حيوانى كه به گناه، هنگام سر بريدن، نام غير خدا [نام بتها] بر آن برده شده است.» اما كسى كه مضطر (به خوردن اين محرمات) شود، بى آنكه خواهان لذت باشد و يا زياده روى كند (گناهى بر او نيست) زيرا پروردگارت، آمرزنده مهربان است. (145)


وَ عَلَي‌ الَّذِين‌َ هَادُوا حَرَّمْنَا كُل‌َّ ذِي‌ ظُفُرٍ وَ مِن‌َ الْبَقَرِ وَالْغَنَم‌ِ حَرَّمْنَا عَلَيْهِم‌ْ شُحُومَهُمَا إِلاَّ مَا حَمَلَت‌ْ ظُهُورُهُمَا أَوِ الْحَوَايَا أَوْ مَا اخْتَلَط‌َ بِعَظْم‌ٍ ذَلِك‌َ جَزَيْنَاهُمْ‌ بِبَغْيِهِم‌ْ وَ إِنَّا لَصَادِقُون‌َ (انعام: 146)

و بر يهوديان، هر حيوان ناخن‏دار [حيواناتى كه سم يكپارچه دارند] را حرام كرديم و از گاو و گوسفند، پيه و چربيشان را بر آنان تحريم نموديم مگر چربيهايى كه بر پشت آنها قرار دارد، و يا در دو طرف پهلوها، و يا آنها كه با استخوان آميخته است اين را بخاطر ستمى كه مى‏كردند به آنها كيفر داديم و ما راست مى‏گوييم. (146)


قُل‌ْ تَعَالَوْا أَتْل‌ُ مَا حَرَّم‌َ رَبُّكُم‌ْ عَلَيْكُم‌ْ أَنْ لاَ تُشْرِكُوا بِه‌ِ شَيْءً وَ بِالْوَالِدَيْن‌ِ إِحْسَانَاً وَ لاَ تَقْتُلُوا أَوْلاَدَكُمْ‌ مِن‌ْ إِمْلاق‌ٍ نَحْن‌ُ نَرْزُقُكُم‌ْ وَ إِيَّاهُم‌ْ وَ لاَ تَقْرَبُوا الْفَوَاحِش‌َ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَ مَا بَطَن‌َ وَ لاَ تَقْتُلُوا النَّفْس‌َ الَّتِي‌ حَرَّم‌َ الله‌ُ إِلاَّ بِالْحَق‌ِّ ذَلِكُم‌ْ وَصَّاكُمْ‌ بِه‌ِ لَعَلَّكُم‌ْ تَعْقِلُون‌َ (انعام: 151)

بگو: «بياييد آنچه را پروردگارتان بر شما حرام كرده است برايتان بخوانم: اينكه چيزى را شريك خدا قرار ندهيد! و به پدر و مادر نيكى كنيد! و فرزندانتان را از (ترس) فقر، نكشيد! ما شما و آنها را روزى مى‏دهيم و نزديك كارهاى زشت نرويد، چه آشكار باشد چه پنهان! و انسانى را كه خداوند محترم شمرده، به قتل نرسانيد! مگر بحق (و از روى استحقاق) اين چيزى است كه خداوند شما را به آن سفارش كرده، شايد درك كنيد! (151)


ثُم‌َّ آتَيْنَا مُوسَي‌ الْكِتَاب‌َ تَمَامَاً عَلَي‌ الَّذِي‌ أَحْسَن‌َ وَ تَفْصِيلاً لِكُل‌ِّ شَي‌ْءٍ وَ هُدَي‌ً وَ رَحْمَة‌ً لَعَلَّهُمْ‌ بِلِقاءِ رَبِّهِم‌ْ يُؤْمِنُون‌َ (انعام: 154)

سپس به موسى كتاب (آسمانى) داديم (و نعمت خود را) بر آنها كه نيكوكار بودند، كامل كرديم و همه چيز را (كه مورد نياز آنها بود، در آن) روشن ساختيم كتابى كه مايه هدايت و رحمت بود شايد به لقاى پروردگارشان (و روز رستاخيز)، ايمان بياورند! (154)


أَنْ‌ تَقُولُوا إِنَّمَا أُنْزِل‌َ الْكِتَاب‌ُ عَلَي‌ طَائِفَتَيْن‌ِ مِنْ‌ قَبْلِنَا وَ إِنْ‌ كُنَّا عَنْ‌ دِرَاسَتِهِم‌ْ لَغَافِلِين‌َ (انعام: 156)

(ما اين كتاب را با اين امتيازات نازل كرديم) تا نگوييد: «كتاب آسمانى تنها بر دو طايفه پيش از ما [يهود و نصارى‏] نازل شده بود و ما از بحث و بررسى آنها بى خبر بوديم»! (156)


أَوْ تَقُولُوا لَوْ أَنَّا أُنْزِل‌َ عَلَيْنَا الْكِتَاب‌ُ لَكُنَّا أَهْدَي‌ مِنْهُم‌ْ فَقَدْ جَاءَكُمْ‌ بَيِّنَة‌ٌ مِنْ‌ رَبِّكُم‌ْ وَ هُدَي‌ً وَ رَحْمَة‌ٌ فَمَن‌ْ أَظْلَم‌ُ مِمَّنْ‌ كَذَّب‌َ بِآيَات‌ِ الله‌ِ وَ صَدَف‌َ عَنْهَا سَنَجْزِي‌ الَّذِين‌َ يَصْدِفُون‌َ عَن‌ْ آيَاتِنَا سُوءَ الْعَذَاب‌ِ بِمَا كَانُوا يَصْدِفُون‌َ (انعام: 157)

يا نگوييد: «اگر كتاب آسمانى بر ما نازل مى‏شد، از آنها هدايت يافته‏تر بوديم»! اينك آيات و دلايل روشن از جانب پروردگارتان، و هدايت و رحمت براى شما آمد! پس، چه كسى ستمكارتر است از كسى كه آيات خدا را تكذيب كرده، و از آن روى گردانده است؟! اما بزودى كسانى را كه از آيات ما روى مى‏گردانند، بخاطر همين اعراض بى‏دليلشان، مجازات شديد خواهيم كرد! (157)


قُل‌ْ أَغَيْرَ الله‌ِ أَبْغِي‌ رَبَّاً وَ هُوَ رَب‌ُّ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ وَ لاَ تَكْسِب‌ُ كُل‌ُّ نَفْس‌ٍ إِلاَّ عَلَيْهَا وَ لاَ تَزِرُ وَازِرَة‌ٌ وِزْرَ أُخْرَي‌ ثُم‌َّ إِلَي‌ رَبِّكُمْ‌ مَرْجِعُكُم‌ْ فَيُنَبِّئُكُمْ‌ بِمَا كُنْتُم‌ْ فِيه‌ِ تَخْتَلِفُون‌َ (انعام: 164)

بگو: «آيا غير خدا، پروردگارى را بطلبم، در حالى كه او پروردگار همه چيز است؟! هيچ كس، عمل (بدى) جز به زيان خودش، انجام نمى‏دهد و هيچ گنهكارى گناه ديگرى را متحمّل نمى‏شود سپس بازگشت همه شما به سوى پروردگارتان است و شما را از آنچه در آن اختلاف داشتيد، خبر خواهد داد. (164)


فَلَنَقُصَّن‌َّ عَلَيْهِم‌ْ بِعِلْم‌ٍ وَ مَا كُنَّا غَائِبِين‌َ (اعراف: 7)

و مسلماً (اعمالشان را) با علم (خود) براى آنان شرح خواهيم داد و ما هرگز غايب نبوديم (بلكه همه جا حاضر و ناظر اعمال بندگان هستيم)! (7)


فَدَلاَّهُمَا بِغُرُورٍ فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَة‌َ بَدَت‌ْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَ طَفِقَا يَخْصِفَان‌ِ عَلَيْهِمَا مِنْ‌ وَرَق‌ِ الْجَنَّة‌ِ وَ نَادَاهُمَا رَبُّهُمَا أَلَم‌ْ أَنْهَكُمَا عَنْ‌ تِلْكُمَا الشَّجَرَة‌ِ وَ أَقُلْ‌ لَكُمَا إِن‌َّ الشَّيْطَان‌َ لَكُمَا عَدُوٌّ مُبِين‌ٌ (اعراف: 22)

و به اين ترتيب، آنها را با فريب (از مقامشان) فرودآورد. و هنگامى كه از آن درخت چشيدند، اندامشان [عورتشان‏] بر آنها آشكار شد و شروع كردند به قرار دادن برگهاى (درختان) بهشتى بر خود، تا آن را بپوشانند. و پروردگارشان آنها را نداد داد كه: «آيا شما را از آن درخت نهى نكردم؟! و نگفتم كه شيطان براى شما دشمن آشكارى است؟!» (22)


يَا بَنِي‌ آدَم‌َ قَدْ أَنْزَلْنَا عَلَيْكُم‌ْ لِبَاسَاً يُوَارِي‌ سَوْآتِكُم‌ْ وَ رِيشَاً وَ لِبَاس‌ُ التَّقْوَي‌ ذَلِك‌َ خَيْرٌ ذَلِك‌َ مِن‌ْ آيَات‌ِ الله‌ِ لَعَلَّهُم‌ْ يَذَّكَّرُون‌َ (اعراف: 26)

اى فرزندان آدم! لباسى براى شما فرستاديم كه اندام شما را مى‏پوشاند و مايه زينت شماست اما لباس پرهيزگارى بهتر است! اينها (همه) از آيات خداست، تا متذكّر (نعمتهاى او) شوند! (26)


وَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَة‌ً قَالُوا وَجَدْنَا عَلَيْهَا آبَاءَنَا وَالله‌ُ أَمَرَنَا بِهَا قُل‌ْ إِن‌َّ الله‌َ لاَ يَأْمُرُ بِالْفَحْشَاءِ أَتَقُولُون‌َ عَلَي‌ الله‌ِ مَا لاَ تَعْلَمُون‌َ (اعراف: 28)

و هنگامى كه كار زشتى انجام مى‏دهند مى‏گويند: «پدران خود را بر اين عمل يافتيم و خداوند ما را به آن دستور داده است!» بگو: «خداوند (هرگز) به كار زشت فرمان نمى‏دهد! آيا چيزى به خدا نسبت مى‏دهيد كه نمى‏دانيد؟!» (28)


فَرِيقَاً هَدَي‌ وَ فَرِيقَاً حَق‌َّ عَلَيْهِم‌ُ الضَّلاَلَة‌ُ إِنَّهُم‌ُ اتَّخَذُوا الشَّيَاطِين‌َ أَوْلِيَاءَ مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ وَ يَحْسَبُون‌َ أَنَّهُمْ‌ مُهْتَدُون‌َ (اعراف: 30)

جمعى را هدايت كرده و جمعى (كه شايستگى نداشته‏اند،) گمراهى بر آنها مسلّم شده است. آنها (كسانى هستند كه) شياطين را به جاى خداوند، اولياى خود انتخاب كردند و گمان مى‏كنند هدايت يافته‏اند! (30)


قُل‌ْ إِنَّمَا حَرَّم‌َ رَبِّي‌َ الْفَوَاحِش‌َ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَ مَا بَطَن‌َ وَالْإِثْم‌َ وَالْبَغْي‌َ بِغَيْرِ الْحَق‌ِّ وَ أَنْ‌ تُشْرِكُوا بِالله‌ِ مَا لَم‌ْ يُنَزِّل‌ْ بِه‌ِ سُلْطَانَاً وَ أَن‌ْ تَقُولُوا عَلَي‌ الله‌ِ مَا لاَ تَعْلَمُون‌َ (اعراف: 33)

بگو: «خداوند، تنها اعمال زشت را، چه آشكار باشد چه پنهان، حرام كرده است و (همچنين) گناه و ستم بناحق را و اينكه چيزى را كه خداوند دليلى براى آن نازل نكرده، شريك او قرار دهيد و به خدا مطلبى نسبت دهيد كه نمى‏دانيد.» (33)


يَا بَنِي‌ آدَم‌َ إِنْ مَا يَأْتِيَنَّكُم‌ْ رُسُل‌ٌ مِنْكُم‌ْ يَقُصُّون‌َ عَلَيْكُم‌ْ آيَاتِي‌ فَمَن‌ِ اتَّقَي‌ وَ أَصْلَح‌َ فَلاَ خَوْف‌ٌ عَلَيْهِم‌ْ وَ لاَ هُم‌ْ يَحْزَنُون‌َ (اعراف: 35)

اى فرزندان آدم! اگر رسولانى از خود شما به سراغتان بيايند كه آيات مرا براى شما بازگو كنند، (از آنها پيروى كنيد) كسانى كه پرهيزگارى پيشه كنند و عمل صالح انجام دهند (و در اصلاح خويش و ديگران بكوشند)، نه ترسى بر آنهاست و نه غمناك مى شوند. (35)


فَمَن‌ْ أَظْلَم‌ُ مِمَّن‌ِ افْتَرَي‌ عَلَي‌ الله‌ِ كَذِبَاً أَوْ كَذَّب‌َ بِآيَاتِه‌ِ أُولَئِك‌َ يَنَالُهُم‌ْ نَصِيبُهُمْ‌ مِن‌َ الْكِتَاب‌ِ حَتَّي‌ إِذَا جَاءَتْهُم‌ْ رُسُلُنَا يَتَوَفَّوْنَهُم‌ْ قَالُوا أَيْن‌َ مَا كُنْتُم‌ْ تَدْعُون‌َ مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ قَالُوا ضَلُّوا عَنَّا وَ شَهِدُوا عَلَي‌ أَنْفُسِهِم‌ْ أَنَّهُم‌ْ كَانُوا كَافِرِين‌َ (اعراف: 37)

چه كسى ستمكارتر است از آنها كه بر خدا دروغ مى‏بندند، يا آيات او را تكذيب مى كنند؟! آنها نصيبشان را از آنچه مقدّر شده (از نعمتها و مواهب اين جهان) مى‏برند تا زمانى كه فرستادگان ما [فرشتگان قبض ارواح‏] به سراغشان روند و جانشان را بگيرند از آنها مى‏پرسند: «كجايند معبودهايى كه غير از خدا مى‏خوانديد؟! (چرا به يارى شما نمى‏آيند؟!)» مى‏گويند: «آنها (همه) گم شدند (و از ما دور گشتند!)» و بر ضدّ خود گواهى مى‏دهند كه كافر بودند! (37)


وَ قَالَت‌ْ أُولاَهُم‌ْ لِأُخْرَاهُم‌ْ فَمَا كَان‌َ لَكُم‌ْ عَلَيْنَا مِنْ‌ فَضْل‌ٍ فَذُوقُوا الْعَذَاب‌َ بِمَا كُنْتُم‌ْ تَكْسِبُون‌َ (اعراف: 39)

و پيشوايان آنها به پيروان خود مى‏گويند: «شما امتيازى بر ما نداشتيد پس بچشيد عذاب (الهى) را در برابر آنچه انجام مى‏داديد! (39)


وَ نَادَي‌ أَصْحَاب‌ُ الْجَنَّة‌ِ أَصْحَاب‌َ النَّارِ أَن‌ْ قَدْ وَجَدْنَا مَا وَعَدَنَا رَبُّنَا حَقَّاً فَهَل‌ْ وَجَدْتُم‌ْ مَا وَعَدَ رَبُّكُم‌ْ حَقَّاً قَالُوا نَعَم‌ْ فَأَذَّن‌َ مُؤَذِّن‌ٌ بَيْنَهُم‌ْ أَنْ‌ لَعْنَة‌ُ الله‌ِ عَلَي‌ الظَّالِمِين‌َ (اعراف: 44)

و بهشتيان دوزخيان را صدا مى‏زنند كه: «آنچه را پروردگارمان به ما وعده داده بود، همه را حق يافتيم آيا شما هم آنچه را پروردگارتان به شما وعده داده بود حق يافتيد؟!» در اين هنگام، ندادهنده‏اى در ميان آنها ندا مى‏دهد كه: «لعنت خدا بر ستمگران باد! (44)


وَ بَيْنَهُمَا حِجَاب‌ٌ وَ عَلَي‌ الْأَعْرَاف‌ِ رِجَال‌ٌ يَعْرِفُون‌َ كُلاًّ بِسِيَماهُم‌ْ وَ نَادَوْا أَصْحَاب‌َ الْجَنَّة‌ِ أَنْ‌ سَلاَم‌ٌ عَلَيْكُم‌ْ لَم‌ْ يَدْخُلُوهَا وَ هُم‌ْ يَطْمَعُون‌َ (اعراف: 46)

و در ميان آن دو [بهشتيان و دوزخيان‏]، حجابى است و بر «اعراف» مردانى هستند كه هر يك از آن دو را از چهره‏شان مى‏شناسند و به بهشتيان صدا مى‏زنند كه: «درود بر شما باد!» امّا داخل بهشت نمى‏شوند، در حالى كه اميد آن را دارند. (46)


أَهَؤُلاَءِ الَّذِين‌َ أَقْسَمْتُم‌ْ لاَ يَنَالُهُم‌ُ الله‌ُ بِرَحْمَتِه‌ِ ادْخُلُوا الْجَنَّة‌َ لاَ خَوْف‌ٌ عَلَيْكُم‌ْ وَ لاَ أَنْتُم‌ْ تَحْزَنُون‌َ (اعراف: 49)

آيا اينها [اين واماندگان بر اعراف‏] همانان نيستند كه سوگند ياد كرديد رحمت خدا هرگز شامل حالشان نخواهد شد؟! (ولى خداوند بخاطر ايمان و بعضى اعمال خيرشان، آنها را بخشيد هم اكنون به آنها گفته مى‏شود:) داخل بهشت شويد، كه نه ترسى داريد و نه غمناك مى‏شويد! (49)


وَ نَادَي‌ أَصْحَاب‌ُ النَّارِ أَصْحَاب‌َ الْجَنَّة‌ِ أَن‌ْ أَفِيضُوا عَلَيْنَا مِن‌َ الْمَاءِ أَوْ مِمَّا رَزَقَكُم‌ُ الله‌ُ قَالُوا إِن‌َّ الله‌َ حَرَّمَهُمَا عَلَي‌ الْكَافِرِين‌َ (اعراف: 50)

و دوزخيان، بهشتيان را صدا مى‏زنند كه: « (محبّت كنيد) و مقدارى آب، يا از آنچه خدا به شما روزى داده، به ما ببخشيد!» آنها (در پاسخ) مى‏گويند: «خداوند اينها را بر كافران حرام كرده است!» (50)


وَ لَقَدْ جِئْنَاهُم‌ْ بِكِتَاب‌ٍ فَصَّلْنَاه‌ُ عَلَي‌ عِلْم‌ٍ هُدَي‌ً وَ رَحْمَة‌ً لِقَوْم‌ٍ يُؤْمِنُون‌َ (اعراف: 52)

ما كتابى براى آنها آورديم كه (اسرار و رموز) آن را با آگاهى شرح داديم (كتابى) كه مايه هدايت و رحمت براى جمعيّتى است كه ايمان مى‏آورند. (52)


إِن‌َّ رَبَّكُم‌ُ الله‌ُ الَّذِي‌ خَلَق‌َ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌َ فِي‌ سِتَّة‌ِ أَيَّام‌ٍ ثُم‌َّ اسْتَوَي‌ عَلَي‌ الْعَرْش‌ِ يُغْشِي‌ اللَّيْل‌َ النَّهَارَ يَطْلُبُه‌ُ حَثِيثَاً وَالشَّمْس‌َ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُوم‌َ مُسَخَّرَات‌ٍ بِأَمْرِه‌ِ أَلاَ لَه‌ُ الْخَلْق‌ُ وَالْأَمْرُ تَبَارَك‌َ الله‌ُ رَب‌ُّ الْعَالَمِين‌َ (اعراف: 54)

پروردگار شما، خداوندى است كه آسمانها و زمين را در شش روز [شش دوران‏] آفريد سپس به تدبير جهان هستى پرداخت با (پرده تاريك) شب، روز را مى پوشاند و شب به دنبال روز، به سرعت در حركت است و خورشيد و ماه و ستارگان را آفريد، كه مسخّر فرمان او هستند. آگاه باشيد كه آفرينش و تدبير (جهان)، از آن او (و به فرمان او) ست! پر بركت (و زوال‏ناپذير) است خداوندى كه پروردگار جهانيان است! (54)


لَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحَاً إِلَي‌ قَوْمِه‌ِ فَقَال‌َ يَا قَوْم‌ِ اعْبُدُوا الله‌َ مَا لَكُم‌ْ مِن‌ْ إِلَه‌ٍ غَيْرُه‌ُ إِنِّي‌ أَخَاف‌ُ عَلَيْكُم‌ْ عَذَاب‌َ يَوْم‌ٍ عَظِيم‌ٍ (اعراف: 59)

ما نوح را به سوى قومش فرستاديم او به آنان گفت: «اى قوم من! (تنها) خداوند يگانه را پرستش كنيد، كه معبودى جز او براى شما نيست! (و اگر غير او را عبادت كنيد،) من بر شما از عذاب روز بزرگى مى‏ترسم!» (59)


أَوَ عَجِبْتُم‌ْ أَن‌ْ جَاءَكُم‌ْ ذِكْرٌ مِن‌ْ رَبِّكُم‌ْ عَلَي‌ رَجُل‌ٍ مِنْكُم‌ْ لِيُنْذِرَكُم‌ْ وَ لِتَتَّقُوا وَ لَعَلَّكُم‌ْ تُرْحَمُون‌َ (اعراف: 63)

آيا تعجّب كرده‏ايد كه دستور آگاه كننده پروردگارتان به وسيله مردى از ميان شما به شما برسد، تا (از عواقب اعمال خلاف) بيمتان دهد، و (در پرتو اين دستور،) پرهيزگارى پيشه كنيد و شايد مشمول رحمت (الهى) گرديد؟! (63)


أَوَ عَجِبْتُم‌ْ أَنْ‌ جَاءَكُم‌ْ ذِكْرٌ مِنْ‌ رَبِّكُم‌ْ عَلَي‌ رَجُل‌ٍ مِنْكُم‌ْ لِيُنْذِرَكُم‌ْ وَاذْكُرُوا إِذْ جَعَلَكُم‌ْ خُلَفَاءَ مِن‌ْ بَعْدِ قَوْم‌ِ نُوح‌ٍ وَ زَادَكُم‌ْ فِي‌ الْخَلْق‌ِ بَصْطَة‌ً فَاذْكُرُوا آلاَءَ الله‌ِ لَعَلَّكُم‌ْ تُفْلِحُون‌َ (اعراف: 69)

آيا تعجّب كرده‏ايد كه دستور آگاه كننده پروردگارتان به وسيله مردى از ميان شما به شما برسد تا (از مجازات الهى) بيمتان دهد؟! و به ياد آوريد هنگامى كه شما را جانشينان قوم نوح قرار داد و شما را از جهت خلقت (جسمانى) گسترش (و قدرت) داد پس نعمتهاى خدا را به ياد آوريد، شايد رستگار شويد!» (69)


قَال‌َ قَدْ وَقَع‌َ عَلَيْكُم‌ْ مِنْ‌ رَبِّكُم‌ْ رِجْس‌ٌ وَ غَضَب‌ٌ أَتُجَادِلُونَنِي‌ فِي‌ أَسْمَاءٍ سَمَّيْتُمُوهَا أَنْتُم‌ْ وَ آبَاؤُكُم‌ْ مَا نَزَّل‌َ الله‌ُ بِهَا مِنْ‌ سُلْطَان‌ٍ فَانْتَظِرُوا إِنِّي‌ مَعَكُم‌ْ مِن‌َ الْمُنْتَظِرِين‌َ (اعراف: 71)

گفت: «پليدى و غضب پروردگارتان، شما را فرا گرفته است! آيا با من در مورد نامهايى مجادله مى‏كنيد كه شما و پدرانتان 0 بعنوان معبود و خدا، بر بتها) گذارده‏ايد، در حالى كه خداوند هيچ دليلى درباره آن نازل نكرده است؟! پس شما منتظر باشيد، من هم با شما انتظار مى‏كشم! (شما انتظار شكست من، و من انتظار عذاب الهى براى شما!)» (71)


وَ أَمْطَرْنَا عَلَيْهِم‌ْ مَطَرَاً فَانْظُرْ كَيْف‌َ كَان‌َ عَاقِبَة‌ُ الْمُـجْرِمِين‌َ (اعراف: 84)

و (سپس چنان) بارانى (از سنگ) بر آنها فرستاديم (كه آنها را در هم كوبيد و نابود ساخت.) پس بنگر سرانجام كار مجرمان چه شد! (84)


قَدِ افْتَرَيْنَا عَلَي‌ الله‌ِ كَذِبَاً إِن‌ْ عُدْنَا فِي‌ مِلَّتِكُم‌ْ بَعْدَ إِذْ نَجَّانَا الله‌ُ مِنْهَا وَ مَا يَكُون‌ُ لَنَا أَن‌ْ نَعُودَ فِيهَا إِلاَّ أَن‌ْ يَشَاءَ الله‌ُ رَبُّنَا وَسِع‌َ رَبُّنَا كُل‌َّ شَي‌ْءٍ عِلْمَاً عَلَي‌ الله‌ِ تَوَكَّلْنَا رَبَّنَا افْتَح‌ْ بَيْنَنَا وَ بَيْن‌َ قَوْمِنَا بِالْحَق‌ِّ وَ أَنْت‌َ خَيْرُ الْفَاتِحِين‌َ (اعراف: 89)

اگر ما به آيين شما بازگرديم، بعد از آنكه خدا ما را از آن نجات بخشيده، به خدا دروغ بسته‏ايم و شايسته نيست كه ما به آن بازگرديم مگر اينكه خدايى كه پروردگار ماست بخواهد علم پروردگار ما، به همه چيز احاطه دارد. تنها بر خدا توكل كرده‏ايم. پروردگارا! ميان ما و قوم ما بحق داورى كن، كه تو بهترين داورانى!» (89)


فَتَوَلَّي‌ عَنْهُم‌ْ وَ قَال‌َ يَا قَوْم‌ِ لَقَدْ أَبْلَغْتُكُم‌ْ رِسَالاَت‌ِ رَبِّي‌ وَ نَصَحْت‌ُ لَكُم‌ْ فَكَيْف‌َ آسَي‌ عَلَي‌ قَوْم‌ٍ كَافِرِين‌َ (اعراف: 93)

سپس از آنان روى برتافت و گفت: «اى قوم من! من رسالتهاى پروردگارم را به شما ابلاغ كردم و براى شما خيرخواهى نمودم با اين حال، چگونه بر حال قوم بى‏ايمان تأسف بخورم؟!» (93)


وَ لَوْ أَن‌َّ أَهْل‌َ الْقُرَي‌ آمَنُوا وَاتَّقَوا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِم‌ْ بَرَكَات‌ٍ مِن‌َ السَّمَاءِ وَالْأَرْض‌ِ وَ لَكِنْ‌ كَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُم‌ْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُون‌َ (اعراف: 96)

و اگر اهل شهرها و آباديها، ايمان مى‏آوردند و تقوا پيشه مى‏كردند، بركات آسمان و زمين را بر آنها مى‏گشوديم ولى (آنها حق را) تكذيب كردند ما هم آنان را به كيفر اعمالشان مجازات كرديم. (96)


أَوَ لَم‌ْ يَهْدِ لِلَّذِين‌َ يَرِثُون‌َ الْأَرْض‌َ مِن‌ْ بَعْدِ أَهْلِهَا أَن‌ْ لَوْ نَشَاءُ أَصَبْنَاهُم‌ْ بِذُنُوبِهِم‌ْ وَ نَطْبَع‌ُ عَلَي‌ قُلُوبِهِم‌ْ فَهُم‌ْ لاَ يَسْمَعُون‌َ (اعراف: 100)

آيا كسانى كه وارث روى زمين بعد از صاحبان آن مى‏شوند، عبرت نمى‏گيرند كه اگر بخواهيم، آنها را نيز به گناهانشان هلاك مى‏كنيم، و بر دلهايشان مهر مى‏نهيم تا (صداى حق را) نشنوند؟! (100)


تِلْك‌َ الْقُرَي‌ نَقُص‌ُّ عَلَيْك‌َ مِن‌ْ أَنْبَائِهَا وَ لَقَدْ جَاءَتْهُم‌ْ رُسُلُهُم‌ْ بِالْبَيِّنَات‌ِ فَمَا كَانُوا لِيُؤْمِنُوا بِمَا كَذَّبُوا مِنْ‌ قَبْل‌ُ كَذَلِك‌َ يَطْبَع‌ُ الله‌ُ عَلَي‌ قُلُوب‌ِ الْكَافِرِين‌َ (اعراف: 101)

اينها، شهرها و آباديهايى است كه قسمتى از اخبار آن را براى تو شرح مى‏دهيم پيامبرانشان دلايل روشن براى آنان آوردند (ولى آنها چنان لجوج بودند كه) به آنچه قبلًا تكذيب كرده بودند، ايمان نمى‏آوردند! اين گونه خداوند بر دلهاى كافران مهر مى‏نهد (و بر اثر لجاجت و ادامه گناه، حس تشخيصشان را سلب مى‏كند)! (101)


حَقِيق‌ٌ عَلَي‌ أَن‌ْ لاَ أَقُول‌َ عَلَي‌ الله‌ِ إِلاَّ الْحَق‌َّ قَدْ جِئْتُكُم‌ْ بِبَيِّنَة‌ٍ مِن‌ْ رَبِّكُم‌ْ فَأَرْسِل‌ْ مَعِي‌َ بَنِي‌ إِسْرَائِيل‌َ (اعراف: 105)

سزاوار است كه بر خدا جز حق نگويم. من دليل روشنى از پروردگارتان براى شما آورده‏ام پس بنى اسرائيل را با من بفرست!» (105)


وَ مَا تَنْقِم‌ُ مِنَّا إِلاَّ أَن‌ْ آمَنَّا بِآيَات‌ِ رَبِّنَا لَمَّا جَاءَتْنَا رَبَّنَا أَفْرِغ‌ْ عَلَيْنَا صَبْرَاً وَ تَوَفَّنَا مُسْلِمِين‌َ (اعراف: 126)

انتقام تو از ما، تنها بخاطر اين است كه ما به آيات پروردگار خويش- هنگامى كه به سراغ ما آمد- ايمان آورديم. بار الها! صبر و استقامت بر ما فرو ريز! (و آخرين درجه شكيبايى را به ما مرحمت فرما!) و ما را مسلمان بميران!» (126)


فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِم‌ُ الطُّوفَان‌َ وَالْجَرَادَ وَالْقُمَّل‌َ وَالضَّفَادِع‌َ وَالدَّم‌َ آيَات‌ٍ مُفَصَّلاَت‌ٍ فَاسْتَكْبَرُوا وَ كَانُوا قَوْمَاً مُجْرِمِين‌َ (اعراف: 133)

سپس (بلاها را پشت سر هم بر آنها نازل كرديم:) طوفان و ملخ و آفت گياهى و قورباغه‏ها و خون را- كه نشانه‏هايى از هم جدا بودند- بر آنها فرستاديم (ولى باز بيدار نشدند، و) تكبر ورزيدند، و جمعيّت گنهكارى بودند! (133)


وَ لَمَّا وَقَع‌َ عَلَيْهِم‌ُ الرِّجْزُ قَالُوا يَا مُوسَي‌ ادْع‌ُ لَنَا رَبَّك‌َ بِمَا عَهِدَ عِنْدَك‌َ لَئِن‌ْ كَشَفْت‌َ عَنَّا الْرِّجْزَ لَنُؤْمِنَن‌َّ لَك‌َ وَ لَنُرْسِلَنَّ مَعَك‌َ بَنِي‌ إِسْرَائِيل‌َ (اعراف: 134)

هنگامى كه بلا بر آنها مسلط مى‏شد، مى‏گفتند: «اى موسى! از خدايت براى ما بخواه به عهدى كه با تو كرده، رفتار كند! اگر اين بلا را از ما مرتفع سازى، قطعاً به تو ايمان مى‏آوريم، و بنى اسرائيل را با تو خواهيم فرستاد!» (134)


وَ أَوْرَثْنَا الْقَوْم‌َ الَّذِين‌َ كَانُوا يُسْتَضْعَفُون‌َ مَشَارِق‌َ الْأَرْض‌ِ وَ مَغَارِبَهَا الَّتِي‌ بَارَكْنَا فِيهَا وَ تَمَّت‌ْ كَلِمَت‌ُ رَبِّك‌َ الْحُسْنَي‌ عَلَي‌ بَنِي‌ إِسْرَائِيل‌َ بِمَا صَبَرُوا وَ دَمَّرْنَا مَا كَان‌َ يَصْنَع‌ُ فِرْعَوْن‌ُ وَ قَوْمُه‌ُ وَ مَا كَانُوا يَعْرِشُون‌َ (اعراف: 137)

و مشرقها و مغربهاى پر بركت زمين را به آن قومِ به ضعف كشانده شده (زير زنجير ظلم و ستم)، واگذار كرديم و وعده نيك پروردگارت بر بنى اسرائيل، بخاطر صبر و استقامتى كه به خرج دادند، تحقّق يافت و آنچه فرعون و فرعونيان (از كاخهاى مجلّل) مى‏ساختند، و آنچه از باغهاى داربست‏دار فراهم ساخته بودند، در هم كوبيديم! (137)


وَ جَاوَزْنَا بِبَنِي‌ إِسْرَائِيل‌َ الْبَحْرَ فَأَتَوْا عَلَي‌ قَوْم‌ٍ يَعْكُفُون‌َ عَلَي‌ أَصْنَام‌ٍ لَهُم‌ْ قَالُوا يَا مُوسَي‌ اجْعَل‌ْ لَنَا إِلَهَاً كَمَا لَهُم‌ْ آلِهَة‌ٌ قَال‌َ إِنَّكُم‌ْ قَوْم‌ٌ تَجْهَلُون‌َ (اعراف: 138)

و بنى اسرائيل را (سالم) از دريا عبور داديم (ناگاه) در راه خود به گروهى رسيدند كه اطراف بتهايشان، با تواضع و خضوع، گرد آمده بودند. (در اين هنگام، بنى اسرائيل) به موسى گفتند: «تو هم براى ما معبودى قرار ده، همان‏گونه كه آنها معبودان (و خدايانى) دارند!» گفت: «شما جمعيّتى جاهل و نادان هستيد! (138)


قَال‌َ أَغَيْرَ الله‌ِ أَبْغِيكُم‌ْ إِلَهَاً وَ هُوَ فَضَّلَكُم‌ْ عَلَي‌ الْعَالَمِين‌َ (اعراف: 140)

(سپس) گفت: «آيا غير از خداوند، معبودى براى شما بطلبم؟! خدايى كه شما را بر جهانيان (و مردم عصرتان) برترى داد!» (140)


قَال‌َ يَا مُوسَي‌ إِنِّي‌ اصْطَفَيْتُك‌َ عَلَي‌ النَّاس‌ِ بِرِسَالاَتِي‌ وَ بِكَلاَمِي‌ فَخُذْ مَا آتَيْتُك‌َ وَ كُن‌ْ مِن‌َ الشَّاكِرِين‌َ (اعراف: 144)

(خداوند) فرمود: «اى موسى! من تو را با رسالتهاى خويش، و با سخن‏گفتنم (با تو)، بر مردم برترى دادم و برگزيدم پس آنچه را به تو داده‏ام بگير و از شكرگزاران باش!» (144)


الَّذِين‌َ يَتَّبِعُون‌َ الرَّسُول‌َ النَّبِي‌َّ الْأُمِّي‌َّ الَّذِي‌ يَجِدُونَه‌ُ مَكْتُوبَاً عِنْدَهُم‌ْ فِي‌ التَّورَاة‌ِ وَالْإِنْجِيل‌ِ يَأْمُرُهُمْ‌ بِالْمَعْرُوف‌ِ وَ يَنْهَاهُم‌ْ عَن‌ِ الْمُنْكَرِ وَ يُحِل‌ُّ لَهُم‌ُ الطَّيِّبَات‌ِ وَ يُحَرِّم‌ُ عَلَيْهِم‌ُ الْخَبَائِث‌َ وَ يَضَع‌ُ عَنْهُم‌ْ إِصْرَهُم‌ْ وَالْأَغْلاَل‌َ الَّتِي‌ كَانَت‌ْ عَلَيْهِم‌ْ فَالَّذِين‌َ آمَنُوا بِه‌ِ وَ عَزَّرُوه‌ُ وَ نَصَرُوه‌ُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِي‌ أُنْزِل‌َ مَعَه‌ُ أُولَئِك‌َ هُم‌ُ الْمُفْلِحُون‌َ (اعراف: 157)

همانها كه از فرستاده (خدا)، پيامبر «امّى» پيروى مى‏كنند پيامبرى كه صفاتش را، در تورات و انجيلى كه نزدشان است، مى‏يابند آنها را به معروف دستور مى‏دهد، و از منكر باز ميدارد أشياء پاكيزه را براى آنها حلال مى‏شمرد، و ناپاكيها را تحريم مى كند و بارهاى سنگين، و زنجيرهايى را كه بر آنها بود، (از دوش و گردنشان) بر مى‏دارد، پس كسانى كه به او ايمان آوردند، و حمايت و ياريش كردند، و از نورى كه با او نازل شده پيروى نمودند، آنان رستگارانند. (157)


وَ قَطَّعْنَاهُم‌ُ اثْنَتَي‌ْ عَشْرَة‌َ أَسْبَاطَاً أُمَمَاً وَ أَوْحَيْنَا إِلَي‌ مُوسَي‌ إِذِ اسْتَسْقَاه‌ُ قَوْمُه‌ُ أَن‌ِ اضْرِب‌ بِعَصَاك‌َ الْحَجَرَ فَانْبَجَسَت‌ْ مِنْه‌ُ اثْنَتَا عَشْرَة‌َ عَيْنَاً قَدْ عَلِم‌َ كُل‌ُّ أُنَاس‌ٍ مَشْرَبَهُم‌ْ وَ ظَلَّلْنَا عَلَيْهِم‌ُ الْغَمَام‌َ وَ أَنْزَلْنَا عَلَيْهِم‌ُ الْمَن‌َّ وَالسَّلْوَي‌ كُلُوا مِنْ‌ طَيِّبَات‌ِ مَا رَزَقْنَاكُم‌ْ وَ مَا ظَلَمُونَا وَ لَكِنْ‌ كَانُوا أَنْفُسَهُم‌ْ يَظْلِمُون‌َ (اعراف: 160)

ما آنها را به دوازده گروه- كه هر يك شاخه‏اى (از دودمان اسرائيل) بود- تقسيم كرديم. و هنگامى كه قوم موسى (در بيابان) از او تقاضاى آب كردند، به او وحى فرستاديم كه: «عصاى خود را بر سنگ بزن!» ناگهان دوازده چشمه از آن بيرون جست آن چنان كه هر گروه، چشمه و آبشخور خود را مى‏شناخت. و ابر را بر سر آنها سايبان ساختيم و بر آنها «مَن» و «سَلوى» فرستاديم (و به آنان گفتيم:) از روزيهاى پاكيزه‏اى كه به شما داده‏ايم، بخوريد! (و شكر خدا را بجا آوريد! آنها نافرمانى و ستم كردند ولى) به ما ستم نكردند، لكن به خودشان ستم مى‏نمودند. (160)


فَبَدَّل‌َ الَّذِين‌َ ظَلَمُوا مِنْهُم‌ْ قَوْلاً غَيْرَ الَّذِي‌ قِيل‌َ لَهُم‌ْ فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِم‌ْ رِجْزَاً مِن‌َ السَّمَاءِ بِمَا كَانُوا يَظْلِمُون‌َ (اعراف: 162)

اما ستمگران آنها، اين سخن (و آن فرمانها) را، بغير آنچه به آنها گفته شده بود، تغيير دادند از اين رو بخاطر ستمى كه روا ميداشتند، بلايى از آسمان بر آنها فرستاديم (و مجازاتشان كرديم). (162)


وَ إِذْ تَاَذَّن‌َ رَبُّك‌َ لَيَبْعَثَن‌َّ عَلَيْهِم‌ْ إِلَي‌ يَوْم‌ِ الْقِيَامَة‌ِ مَنْ‌ يَسُومُهُم‌ْ سُوءَ الْعَذَاب‌ِ إِن‌َّ رَبَّك‌َ لَسَرِيع‌ُ الْعِقَاب‌ِ وَ إِنَّه‌ُ لَغَفُورٌ رَحِيم‌ٌ (اعراف: 167)

و (نيز به خاطر بياور) هنگامى را كه پروردگارت اعلام كرد: تا دامنه قيامت، كسى را بر آنها مسلّط خواهد ساخت كه همواره آنها را در عذاب سختى قرار دهد زيرا پروردگارت مجازاتش سريع، (و در عين حال، نسبت به توبه‏كاران) آمرزنده و مهربان است. (167)


فَخَلَف‌َ مِنْ‌ بَعْدِهِم‌ْ خَلْف‌ٌ وَرِثُوا الْكِتَاب‌َ يَأْخُذُون‌َ عَرَض‌َ هَذَا الْأَدْنَي‌ وَ يَقُولُون‌َ سَيُغْفَرُ لَنَا وَ إِنْ‌ يَأْتِهِم‌ْ عَرَض‌ٌ مِثْلُه‌ُ يَأْخُذُوه‌ُ أَلَم‌ْ يُؤْخَذْ عَلَيْهِم‌ْ مِيثَاق‌ُ الْكِتَاب‌ِ أَنْ‌ لاَ يَقُولُوا عَلَي‌ الله‌ِ إِلاَّ الْحَق‌َّ وَ دَرَسُوا مَا فِيه‌ِ وَالدَّارُ الْآخِرَة‌ُ خَيْرٌ لِلَّذِين‌َ يَتَّقُون‌َ أَفَلاَ تَعْقِلُون‌َ (اعراف: 169)

پس از آنها، فرزندانى جاى آنها را گرفتند كه وارث كتاب (آسمانى، تورات) شدند (امّا با اين حال،) متاع اين دنياى پست را گرفته، (بر اطاعت فرمان خدا ترجيح مى‏دهند) و مى‏گويند: « (اگر ما گنهكاريم توبه مى‏كنيم و) بزودى بخشيده خواهيم شد!» اما اگر متاع ديگرى همانند آن به دستشان بيفتد، آن را (نيز) مى‏گيرند، (و باز حكم خدا را پشت سر مى‏افكنند.) آيا پيمان كتاب (خدا) از آنها گرفته نشده كه بر خدا (دروغ نبندند، و) جز حق نگويند، و آنان بارها آن را خوانده‏اند؟! و سراى آخرت براى پرهيزگاران بهتر است، آيا نمى‏فهميد؟! (169)


وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّك‌َ مِنْ‌ بَنِي‌ آدَم‌َ مِنْ‌ ظُهُورِهِم‌ْ ذُرِّيَّتَهُم‌ْ وَ أَشْهَدَهُم‌ْ عَلَي‌ أَنْفُسِهِم‌ْ أَلَسْت‌ُ بِرَبِّكُم‌ْ قَالُوا بَلَي‌ شَهِدْنَا أَنْ‌ تَقُولُوا يَوْم‌َ الْقِيَامَة‌ِ إِنَّا كُنَّا عَن‌ْ هَذَا غَافِلِين‌َ (اعراف: 172)

و (به خاطر بياور) زمانى را كه پروردگارت از پشت و صلب فرزندان آدم، ذريه آنها را برگرفت و آنها را گواه بر خويشتن ساخت (و فرمود:) «آيا من پروردگار شما نيستم؟» گفتند: «آرى، گواهى مى‏دهيم!» (چنين كرد مبادا) روز رستاخيز بگوييد: «ما از اين، غافل بوديم (و از پيمان فطرى توحيد بى‏خبر مانديم)»! (172)


وَاتْل‌ُ عَلَيْهِم‌ْ نَبَأَ الَّذِي‌ آتَيْنَاه‌ُ آيَاتِنَا فَانْسَلَخ‌َ مِنْهَا فَأَتْبَعَه‌ُ الشَّيْطَان‌ُ فَكَان‌َ مِن‌َ الْغَاوِين‌َ (اعراف: 175)

و بر آنها بخوان سرگذشت آن كس را كه آيات خود را به او داديم ولى (سرانجام) خود را از آن تهى ساخت و شيطان در پى او افتاد، و از گمراهان شد! (175)


وَ لَوْ شِئْنَا لَرَفَعْنَاه‌ُ بِهَا وَ لَكِنَّه‌ُ أَخْلَدَ إِلَي‌ الْأَرْض‌ِ وَاتَّبَع‌َ هَوَاه‌ُ فَمَثَلُه‌ُ كَمَثَل‌ِ الْكَلْب‌ِ إِنْ‌ تَحْمِل‌ْ عَلَيْه‌ِ يَلْهَث‌ْ أَوْ تَتْرُكْه‌ُ يَلْهَث‌ْ ذَلِك‌َ مَثَل‌ُ الْقَوْم‌ِ الَّذِين‌َ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا فَاقْصُص‌ِ الْقَصَص‌َ لَعَلَّهُم‌ْ يَتَفَكَّرُون‌َ (اعراف: 176)

و اگر مى‏خواستيم، (مقام) او را با اين آيات (و علوم و دانشها) بالا مى‏برديم (اما اجبار، بر خلاف سنت ماست پس او را به حال خود رها كرديم) و او به پستى گراييد، و از هواى نفس پيروى كرد! مثل او همچون سگ (هار) است كه اگر به او حمله كنى، دهانش را باز، و زبانش را برون مى‏آورد، و اگر او را به حال خود واگذارى، باز همين كار را مى‏كند (گويى چنان تشنه دنياپرستى است كه هرگز سيراب نمى‏شود! (اين مثل گروهى است كه آيات ما را تكذيب كردند اين داستانها را (براى آنها) بازگو كن، شايد بينديشند (و بيدار شوند)! (176)


وَ إِنْ‌ تَدْعُوهُم‌ْ إِلَي‌ الْهُدَي‌ لاَ يَتَّبِعُوكُم‌ْ سَوَاءٌ عَلَيْكُم‌ْ أَدَعَوْتُمُوهُم‌ْ أَم‌ْ أَنْتُم‌ْ صَامِتُون‌َ (اعراف: 193)

و هر گاه آنها را به سوى هدايت دعوت كنيد، از شما پيروى نمى‏كنند و براى شما يكسان است چه آنها را دعوت كنيد و چه خاموش باشيد؟! (193)


إِنَّمَا الْمُؤْمِنُون‌َ الَّذِين‌َ إِذَا ذُكِرَ الله‌ُ وَجِلَت‌ْ قُلُوبُهُم‌ْ وَ إِذَا تُلِيَت‌ْ عَلَيْهِم‌ْ آيَاتُه‌ُ زَادَتْهُم‌ْ إِيمَانَاً وَ عَلَي‌ رَبِّهِم‌ْ يَتَوَكَّلُون‌َ (انفال: 2)

مؤمنان، تنها كسانى هستند كه هر گاه نام خدا برده شود، دلهاشان ترسان ميگردد و هنگامى كه آيات او بر آنها خوانده مى‏شود، ايمانشان فزونتر مى‏گردد و تنها بر پروردگارشان توكل دارند. (2)


إِذْ يُغْشِّيكُم‌ُ النُّعَاس‌َ أَمَنَة‌ً مِنْه‌ُ وَ يُنَزِّل‌ُ عَلَيْكُمْ‌ مِن‌َ السَّمَاءِ مَاءً لِيُطَهِّرَكُمْ‌ بِه‌ِ وَ يُذْهِب‌َ عَنْكُم‌ْ رِجْزَ الشَّيْطَان‌ِ وَ لِيَرْبِط‌َ عَلَي‌ قُلُوبِكُم‌ْ وَ يُثَبِّت‌َ بِه‌ِ الْأَقْدَام‌َ (انفال: 11)

و (ياد آوريد) هنگامى را كه خواب سبكى كه مايه آرامش از سوى خدا بود، شما را فراگرفت و آبى از آسمان برايتان فرستاد، تا شما را با آن پاك كند و پليدى شيطان را از شما دور سازد و دلهايتان را محكم، و گامها را با آن استوار دارد! (11)


وَ إِذَا تُتْلَي‌ عَلَيْهِم‌ْ آيَاتُنَا قَالُوا قَدْ سَمِعْنَا لَوْ نَشَاءُ لَقُلْنَا مِثْل‌َ هَذَا إِن‌ْ هَذَا إِلاَّ أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِين‌َ (انفال: 31)

و هنگامى كه آيات ما بر آنها خوانده مى‏شود، مى‏گويند: «شنيديم (چيز مهمّى نيست) ما هم اگر بخواهيم مثل آن را مى‏گوييم اينها همان افسانه‏هاى پيشينيان است!» (ولى دروغ مى‏گويند، و هرگز مثل آن را نمى‏آورند.) (31)


وَ إِذْ قَالُوا اللَّهُم‌َّ إِنْ‌ كَان‌َ هَذَا هُوَ الْحَق‌َّ مِن‌ْ عِنْدِك‌َ فَأَمْطِرْ عَلَيْنَا حِجَارَة‌ً مِن‌َ السَّمَاءِ أَوِ ائْتِنَا بِعَذَاب‌ٍ أَلِيم‌ٍ (انفال: 32)

و (به خاطر بياور) زمانى را كه گفتند: «پروردگارا! اگر اين حق است و از طرف توست، بارانى از سنگ از آسمان بر ما فرود آر! يا عذاب دردناكى براى ما بفرست!» (32)


إِن‌َّ الَّذِين‌َ كَفَرُوا يُنْفِقُون‌َ أَمْوَالَهُم‌ْ لِيَصُدُّوا عَنْ‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ فَسَيُنْفِقُونَهَا ثُم‌َّ تَكُون‌ُ عَلَيْهِم‌ْ حَسْرَة‌ً ثُم‌َّ يُغْلَبُون‌َ وَالَّذِين‌َ كَفَرُوا إِلَي‌ جَهَنَّم‌َ يُحْشَرُون‌َ (انفال: 36)

آنها كه كافر شدند، اموالشان را براى بازداشتن (مردم) از راه خدا خرج مى‏كنند آنان اين اموال را (كه براى به دست آوردنش زحمت كشيده‏اند، در اين راه) مصرف مى‏كنند، امّا مايه حسرت و اندوهشان خواهد شد و سپس شكست خواهند خورد و (در جهان ديگر) كافران همگى به سوى دوزخ گردآورى خواهند شد. (36)


لِيَـمِيزَ الله‌ُ الْخَبِيث‌َ مِن‌َ الطَّيِّب‌ِ وَ يَجْعَل‌َ الْخَبِيث‌َ بَعْضَه‌ُ عَلَي‌ بَعْض‌ٍ فَيَرْكُمَه‌ُ جَمِيعَاً فَيَجْعَلَه‌ُ فِي‌ جَهَنَّم‌َ أُولَئِك‌َ هُم‌ُ الْخَاسِرُون‌َ (انفال: 37)

(اينها همه) بخاطر آن است كه خداوند (مى‏خواهد) ناپاك را از پاك جدا سازد، و ناپاكها را روى هم بگذارد، و همه را متراكم سازد، و يك جا در دوزخ قرار دهد و اينها هستند زيانكاران! (37)


وَاعْلَمُوا أَنَّ مَا غَنِمْتُمْ‌ مِنْ‌ شَي‌ْءٍ فَأَن‌َّ لِالله‌ِ خُمُسَه‌ُ وَ لِلرَّسُول‌ِ وَ لِذِي‌ الْقُرْبَي‌ وَالْيَتَامَي‌ وَالْمَسَاكِين‌ِ وَابْن‌ِ السَّبِيل‌ِ إِنْ‌ كُنْتُم‌ْ آمَنْتُمْ‌ بِالله‌ِ وَ مَا أَنْزَلْنَا عَلَي‌ عَبْدِنَا يَوْم‌َ الْفُرْقَان‌ِ يَوْم‌َ الْتَقَي‌ الْجَمْعَان‌ِ وَالله‌ُ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ قَدِيرٌ (انفال: 41)

بدانيد هر گونه غنيمتى به دست آوريد، خمس آن براى خدا، و براى پيامبر، و براى ذى القربى و يتيمان و مسكينان و واماندگان در راه (از آنها) است، اگر به خدا و آنچه بر بنده خود در روز جدايى حق از باطل، روز درگيرى دو گروه (باايمان و بى‏ايمان) [روز جنگ بدر] نازل كرديم، ايمان آورده‏ايد و خداوند بر هر چيزى تواناست! (41)


وَ إِذْ زَيَّن‌َ لَهُم‌ُ الشَّيْطَان‌ُ أَعْمَالَهُم‌ْ وَ قَال‌َ لاَ غَالِب‌َ لَكُم‌ُ الْيَوْم‌َ مِن‌َ النَّاس‌ِ وَ إِنِّي‌ جَارٌ لَكُم‌ْ فَلَمَّا تَرَاءَت‌ِ الْفِئَتَان‌ِ نَكَص‌َ عَلَي‌ عَقِبَيْه‌ِ وَ قَال‌َ إِنِّي‌ بَرِي‌ءٌ مِنْكُم‌ْ إِنِّي‌ أَرَي‌ مَا لاَ تَرَوْن‌َ إِنِّي‌ أَخَاف‌ُ الله‌َ وَالله‌ُ شَدِيدُ الْعِقَاب‌ِ (انفال: 48)

و (به ياد آور) هنگامى را كه شيطان، اعمال آنها [مشركان‏] را در نظرشان جلوه داد، و گفت: «امروز هيچ كس از مردم بر شما پيروز نمى‏گردد! و من، همسايه (و پناه‏دهنده) شما هستم!» امّا هنگامى كه دو گروه (كافران، و مؤمنان مورد حمايت فرشتگان) در برابر يكديگر قرار گرفتند، به عقب برگشت و گفت: «من از شما (دوستان و پيروانم) بيزارم! من چيزى مى‏بينم كه شما نمى‏بينيد من از خدا مى‏ترسم، خداوند شديد العقاب است!» (48)


إِذْ يَقُول‌ُ الْمُنَافِقُون‌َ وَالَّذِين‌َ فِي‌ قُلُوبِهِمْ‌ مَرَض‌ٌ غَرَّ هَؤُلاَءِ دِينُهُم‌ْ وَ مَنْ‌ يَتَوَكَّل‌ْ عَلَي‌ الله‌ِ فَإِن‌َّ الله‌َ عَزِيزٌ حَكِيم‌ٌ (انفال: 49)

و هنگامى را كه منافقان، و آنها كه در دلهايشان بيمارى است مى‏گفتند: «اين گروه (مسلمانان) را دينشان مغرور ساخته است.» (آنها نمى‏دانستند كه) هر كس بر خدا توكّل كند، (پيروز مى‏گردد) خداوند قدرتمند و حكيم است! (49)


ذَلِك‌َ بِأَنَّ‌ الله‌َ لَم‌ْ يَك‌ُ مُغَيِّرَاً نِعْمَة‌ً أَنْعَمَهَا عَلَي‌ قَوْم‌ٍ حَتَّي‌ يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِم‌ْ وَ أَن‌َّ الله‌َ سَمِيع‌ٌ عَلِيم‌ٌ (انفال: 53)

اين، بخاطر آن است كه خداوند، هيچ نعمتى را كه به گروهى داده، تغيير نمى‏دهد جز آنكه آنها خودشان را تغيير دهند و خداوند، شنوا و داناست! (53)


وَ إِنْ مَا تَخَافَن‌َّ مِنْ‌ قَوْم‌ٍ خِيَانَة‌ً فَانْبِذْ إِلَيْهِم‌ْ عَلَي‌ سَوَاءٍ إِن‌َّ الله‌َ لاَ يُحِب‌ُّ الْخَائِنِين‌َ (انفال: 58)

و هر گاه (با ظهور نشانه‏هايى،) از خيانت گروهى بيم داشته باشى (كه عهد خود را شكسته، حمله غافلگيرانه كنند)، بطور عادلانه به آنها اعلام كن كه پيمانشان لغو شده است زيرا خداوند، خائنان را دوست نمى‏دارد! (58)


وَ إِنْ‌ جَنَحُوا لِلسَّلْم‌ِ فَاجْنَح‌ْ لَهَا وَ تَوَكَّل‌ْ عَلَي‌ الله‌ِ إِنَّه‌ُ هُوَ الْسَّمِيع‌ُ الْعَلِيم‌ُ (انفال: 61)

و اگر تمايل به صلح نشان دهند، تو نيز از در صلح درآى و بر خدا توكّل كن، كه او شنوا و داناست! (61)


يَا أَيُّهَا النَّبِي‌ُّ حَرِّض‌ِ الْمُؤْمِنِين‌َ عَلَي‌ الْقِتَال‌ِ إِنْ‌ يَكُنْ‌ مِنْكُم‌ْ عِشْرُون‌َ صَابِرُون‌َ يَغْلِبُوا مِئَتَيْن‌ِ وَ إِنْ‌ يَكُنْ‌ مِنْكُم‌ْ مِئَة‌ٌ يَغْلِبُوا أَلْفَاً مِن‌َ الَّذِين‌َ كَفَرُوا بِأَنَّهُم‌ْ قَوْم‌ٌ لاَ يَفْقَهُون‌َ (انفال: 65)

اى پيامبر! مؤمنان را به جنگ (با دشمن) تشويق كن! هر گاه بيست نفر با استقامت از شما باشند، بر دويست نفر غلبه مى‏كنند و اگر صد نفر باشند، بر هزار نفر از كسانى كه كافر شدند، پيروز مى‏گردند چرا كه آنها گروهى هستند كه نمى‏فهمند! (65)


إِن‌َّ الَّذِين‌َ آمَنُوا وَ هَاجَرُوا وَ جَاهَدُوا بِأَمْوالِهِم‌ْ وَ أَنْفُسِهِم‌ْ فِي‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ وَالَّذِين‌َ آوَوْا وَ نَصَرُوا أُولَئِك‌َ بَعْضُهُم‌ْ أَوْلِيَاءُ بَعْض‌ٍ وَالَّذِين‌َ آمَنُوا وَ لَم‌ْ يُهَاجِرُوا مَا لَكُم‌ْ مِنْ‌ وَلاَيَتِهِمْ‌ مِنْ‌ شَي‌ْءٍ حَتَّي‌ يُهَاجِرُوا وَ إِنِ اسْتَنْصَرُوكُم‌ْ فِي‌ الدِّين‌ِ فَعَلَيْكُم‌ُ النَّصْرُ إِلاَّ عَلَي‌ قَوْم‌ٍ بَيْنَكُم‌ْ وَ بَيْنَهُمْ‌ مِيثَاق‌ٌ وَالله‌ُ بِمَا تَعْمَلُون‌َ بَصِيرٌ (انفال: 72)

كسانى كه ايمان آوردند و هجرت نمودند و با اموال و جانهاى خود در راه خدا جهاد كردند، و آنها كه پناه دادند و يارى نمودند، آنها ياران يكديگرند و آنها كه ايمان آوردند و مهاجرت نكردند، هيچ گونه ولايت [دوستى و تعهّدى‏] در برابر آنها نداريد تا هجرت كنند! و (تنها) اگر در (حفظ) دين (خود) از شما يارى طلبند، بر شماست كه آنها را يارى كنيد، جز بر ضدّ گروهى كه ميان شما و آنها، پيمان (ترك مخاصمه) است و خداوند به آنچه عمل مى‏كنيد، بيناست! (72)


إِلاَّ الَّذِين‌َ عَاهَدْتُم‌ْ مِن‌َ الْمُشْرِكِين‌َ ثُم‌َّ لَم‌ْ يَنْقُصُوكُم‌ْ شَيْءً وَ لَم‌ْ يُظَاهِرُوا عَلَيْكُم‌ْ أَحَدَاً فَأَتِمُّوا إِلَيْهِم‌ْ عَهْدَهُم‌ْ إِلَي‌ مُدَّتِهِم‌ْ إِن‌َّ الله‌َ يُحِب‌ُّ الْمُتَّقِين‌َ (توبه: 4)

مگر كسانى از مشركان كه با آنها عهد بستيد، و چيزى از آن را در حقّ شما فروگذار نكردند، و احدى را بر ضدّ شما تقويت ننمودند پيمان آنها را تا پايان مدّتشان محترم بشمريد زيرا خداوند پرهيزگاران را دوست دارد! (4)


كَيْف‌َ وَ إِنْ‌ يَظْهَرُوا عَلَيْكُم‌ْ لاَ يَرْقُبُوا فِيكُم‌ْ إِلاًّ وَ لاَ ذِمَّة‌ً يُرْضُونَكُمْ‌ بِأَفْوَاهِهِم‌ْ وَ تَأْبَي‌ قُلُوبُهُم‌ْ وَ أَكْثَرُهُم‌ْ فَاسِقُون‌َ (توبه: 8)

چگونه (پيمان مشركان ارزش دارد)، در حالى كه اگر بر شما غالب شوند، نه ملاحظه خويشاوندى با شما را مى‏كنند، و نه پيمان را؟! شما را با زبان خود خشنود مى‏كنند، ولى دلهايشان ابا دارد و بيشتر آنها فرمانبردار نيستند! (8)


قَاتِلُوهُم‌ْ يُعَذِّبْهُم‌ُ الله‌ُ بِأَيْدِيكُم‌ْ وَ يُخْزِهِم‌ْ وَ يَنْصُرْكُم‌ْ عَلَيْهِم‌ْ وَ يَشْف‌ِ صُدُورَ قَوْم‌ٍ مُؤْمِنِين‌َ (توبه: 14)

با آنها پيكار كنيد، كه خداوند آنان را به دست شما مجازات مى‏كند و آنان را رسوا مى‏سازد و سينه گروهى از مؤمنان را شفا مى‏بخشد (و بر قلب آنها مرهم مى‏نهد) (14)


وَ يُذْهِب‌ْ غَيْظ‌َ قُلُوبِهِم‌ْ وَ يَتُوب‌ُ الله‌ُ عَلَي‌ مَنْ‌ يَشَاءُ وَالله‌ُ عَلِيم‌ٌ حَكِيم‌ٌ (توبه: 15)

و خشم دلهاى آنان را از ميان مى‏برد! و خدا توبه هر كس را بخواهد (و شايسته بداند)، مى‏پذيرد و خداوند دانا و حكيم است. (15)


مَا كَان‌َ لِلْمُشْرِكِين‌َ أَنْ‌ يَعْمُرُوا مَسَاجِدَ الله‌ِ شَاهِدِين‌َ عَلَي‌ أَنْفُسِهِمْ‌ بِالْكُفْرِ أُولَئِك‌َ حَبِطَت‌ْ أَعْمَالُهُم‌ْ وَ فِي‌ النَّارِ هُم‌ْ خَالِدُون‌َ (توبه: 17)

مشركان حق ندارند مساجد خدا را آباد كنند در حالى كه به كفر خويش گواهى مى‏دهند! آنها اعمالشان نابود (و بى‏ارزش) شده و در آتش (دوزخ)، جاودانه خواهند ماند! (17)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا لاَ تَتَّخِذُوا آبَاءَكُم‌ْ وَ إِخْوَانَكُم‌ْ أَوْلِيَاءَ إِنِ‌ اسْتَحَبُّوا الْكُفْرَ عَلَي‌ الْإِيمَانِ وَ مَنْ‌ يَتَوَلَّهُمْ‌ مِنْكُم‌ْ فَأُولَئِك‌َ هُم‌ُ الظَّالِمُون‌َ (توبه: 23)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! هر گاه پدران و برادران شما، كفر را بر ايمان ترجيح دهند، آنها را ولىّ (و يار و ياور و تكيه‏گاه) خود قرار ندهيد! و كسانى از شما كه آنان را ولىّ خود قرار دهند، ستمگرند! (23)


لَقَدْ نَصَرَكُم‌ُ الله‌ُ فِي‌ مَوَاطِن‌َ كَثِيرَة‌ٍ وَ يَوْم‌َ حُنَيْن‌ٍ إِذْ أَعْجَبَتْكُم‌ْ كَثْرَتُكُم‌ْ فَلَم‌ْ تُغْن‌ِ عَنْكُم‌ْ شَيْءً وَ ضَاقَت‌ْ عَلَيْكُم‌ُ الْأَرْض‌ُ بِمَا رَحُبَت‌ْ ثُم‌َّ وَلَّيْتُمْ‌ مُدْبِرِين‌َ (توبه: 25)

خداوند شما را در جاهاى زيادى يارى كرد (و بر دشمن پيروز شديد) و در روز حنين (نيز يارى نمود) در آن هنگام كه فزونى جمعيّتتان شما را مغرور ساخت، ولى (اين فزونى جمعيّت) هيچ به دردتان نخورد و زمين با همه وسعتش بر شما تنگ شده سپس پشت (به دشمن) كرده، فرار نموديد! (25)


ثُم‌َّ أَنْزَل‌َ الله‌ُ سَكِينَتَه‌ُ عَلَي‌ رَسُولِه‌ِ وَ عَلَي‌ الْمُؤْمِنِين‌َ وَ أَنْزَل‌َ جُنُودَاً لَم‌ْ تَرَوْهَا وَ عَذَّب‌َ الَّذِين‌َ كَفَرُوا وَ ذَلِك‌َ جَزَاءُ الْكَافِرِين‌َ (توبه: 26)

سپس خداوند «سكينه» خود را بر پيامبرش و بر مؤمنان نازل كرد و لشكرهايى فرستاد كه شما نمى‏ديديد و كافران را مجازات كرد و اين است جزاى كافران! (26)


ثُم‌َّ يَتُوب‌ُ الله‌ُ مِنْ‌ بَعْدِ ذَلِك‌َ عَلَي‌ مَنْ‌ يَشَاءُ وَالله‌ُ غَفُورٌ رَحِيم‌ٌ (توبه: 27)

سپس خداوند- بعد از آن- توبه هر كس را بخواهد (و شايسته بداند)، مى‏پذيرد و خداوند آمرزنده و مهربان است. (27)


هُوَ الَّذِي‌ أَرْسَل‌َ رَسُولَه‌ُ بِالْهُدَي‌ وَ دِين‌ِ الْحَق‌ِّ لِيُظْهِرَه‌ُ عَلَي‌ الدِّين‌ِ كُلِّه‌ِ وَ لَوْ كَرِه‌َ الْمُشْرِكُون‌َ (توبه: 33)

او كسى است كه رسولش را با هدايت و آيين حق فرستاد، تا آن را بر همه آيين‏ها غالب گرداند، هر چند مشركان كراهت داشته باشند! (33)


يَوْم‌َ يُحْمَي‌ عَلَيْهَا فِي‌ نَارِ جَهَنَّم‌َ فَتُكْوَي‌ بِهَا جِبَاهُهُم‌ْ وَ جُنُوبُهُم‌ْ وَ ظُهُورُهُم‌ْ هَذَا مَا كَنَزْتُم‌ْ لِأَنْفُسِكُم‌ْ فَذُوقُوا مَا كُنْتُم‌ْ تَكْنِزُون‌َ (توبه: 35)

در آن روز كه آن را در آتش جهنم، گرم و سوزان كرده، و با آن صورتها و پهلوها و پشتهايشان را داغ مى‏كنند (و به آنها مى‏گويند): اين همان چيزى است كه براى خود اندوختيد (و گنجينه ساختيد)! پس بچشيد چيزى را كه براى خود مى‏اندوختيد! (35)


إِنْ لاَ تَنْفِرُوا يُعَذِّبْكُم‌ْ عَذَابَاً أَلِيمَاً وَ يَسْتَبْدِل‌ْ قَوْمَاً غَيْرَكُم‌ْ وَ لاَ تَضُرُّوه‌ُ شَيْءً وَالله‌ُ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ قَدِيرٌ (توبه: 39)

اگر (به سوى ميدان جهاد) حركت نكنيد، شما را مجازات دردناكى مى‏كند، و گروه ديگرى غير از شما را به جاى شما قرار مى‏دهد و هيچ زيانى به او نمى‏رسانيد و خداوند بر هر چيزى تواناست! (39)


إِنْ لاَ تَنْصُرُوه‌ُ فَقَدْ نَصَرَه‌ُ الله‌ُ إِذْ أَخْرَجَه‌ُ الَّذِين‌َ كَفَرُوا ثَانِي‌َ اثْنَيْن‌ِ إِذْ هُمَا فِي‌ الْغَارِ إِذْ يَقُول‌ُ لِصَاحِبِه‌ِ لاَ تَحْزَن‌ْ إِن‌َّ الله‌َ مَعَنَا فَأَنْزَل‌َ الله‌ُ سَكِينَتَه‌ُ عَلَيْه‌ِ وَ أَيَّدَه‌ُ بِجُنُودٍ لَم‌ْ تَرَوْهَا وَ جَعَل‌َ كَلِمَة‌َ الَّذِين‌َ كَفَرُوا السُّفْلَي‌ وَ كَلِمَة‌ُ الله‌ِ هِي‌َ الْعُلْيَا وَالله‌ُ عَزِيزٌ حَكِيم‌ٌ (توبه: 40)

اگر او را يارى نكنيد، خداوند او را يارى كرد (و در مشكلترين ساعات، او را تنها نگذاشت) آن هنگام كه كافران او را (از مكّه) بيرون كردند، در حالى كه دوّمين نفر بود (و يك نفر بيشتر همراه نداشت) در آن هنگام كه آن دو در غار بودند، و او به همراه خود مى‏گفت: «غم مخور، خدا با ماست!» در اين موقع، خداوند سكينه (و آرامش) خود را بر او فرستاد و با لشكرهايى كه مشاهده نمى‏كرديد، او را تقويت نمود و گفتار (و هدف) كافران را پايين قرار داد، (و آنها را با شكست مواجه ساخت) و سخن خدا (و آيين او)، بالا (و پيروز) است و خداوند عزيز و حكيم است! (40)


لَوْ كَان‌َ عَرَضَاً قَرِيبَاً وَ سَفَرَاً قَاصِدَاً لَاتَّبَعُوك‌َ وَ لَكِنْ‌ بَعُدَت‌ْ عَلَيْهِم‌ُ الشُّقَّة‌ُ وَ سَيَحْلِفُون‌َ بِالله‌ِ لَوِ اسْتَطَعْنَا لَخَرَجْنَا مَعَكُم‌ْ يُهْلِكُون‌َ أَنْفُسَهُم‌ْ وَالله‌ُ يَعْلَم‌ُ إِنَّهُم‌ْ لَكَاذِبُون‌َ (توبه: 42)

(امّا گروهى از آنها، چنانند كه) اگر غنايمى نزديك (و در دسترس)، و سفرى آسان باشد، (به طمع دنيا) از تو پيروى مى‏كنند ولى (اكنون كه براى ميدان تبوك،) راه بر آنها دور (و پر مشقت) است، (سرباز مى‏زنند) و بزودى به خدا سوگند ياد مى‏كنند كه: «اگر توانايى داشتيم، همراه شما حركت مى‏كرديم!» (آنها با اين اعمال و اين دروغها، در واقع) خود را هلاك مى‏كنند و خداوند مى‏داند آنها دروغگو هستند! (42)


قُلْ‌ لَن‌ْ يُصِيبَنَا إِلاَّ مَا كَتَب‌َ الله‌ُ لَنَا هُوَ مَوْلاَنَا وَ عَلَي‌ الله‌ِ فَلْيَتَوَكَّل‌ِ الْمُؤْمِنُون‌َ (توبه: 51)

بگو: «هيچ حادثه‏اى براى ما رخ نمى‏دهد، مگر آنچه خداوند براى ما نوشته و مقرّر داشته است او مولا (و سرپرست) ماست و مؤمنان بايد تنها بر خدا توكّل كنند!» (51)


إِنَّمَا الصَّدَقَات‌ُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِين‌ِ وَالْعَامِلِين‌َ عَلَيْهَا وَالْمُؤَلَّفَة‌ِ قُلُوبُهُم‌ْ وَ فِي‌ الرِّقَاب‌ِ وَالْغَارِمِين‌َ وَ فِي‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ وَابْن‌ِ السَّبِيل‌ِ فَرِيضَة‌ً مِن‌َ الله‌ِ وَالله‌ُ عَلِيم‌ٌ حَكِيم‌ٌ (توبه: 60)

زكاتها مخصوص فقرا و مساكين و كاركنانى است كه براى (جمع آورى) آن زحمت مى‏كشند، و كسانى كه براى جلب محبّتشان اقدام مى‏شود، و براى (آزادى) بردگان، و (اداى دين) بدهكاران، و در راه (تقويت آيين) خدا، و واماندگان در راه اين، يك فريضه (مهم) الهى است و خداوند دانا و حكيم است! (60)


يَحْذَرُ الْمُنَافِقُون‌َ أَنْ‌ تُنَزَّل‌َ عَلَيْهِم‌ْ سُورَة‌ٌ تُنَبِّئُهُمْ‌ بِمَا فِي‌ قُلُوبِهِم‌ْ قُل‌ِ اسْتَهْزِئُوا إِن‌َّ الله‌َ مُخْرِج‌ٌ مَا تَحْذَرُون‌َ (توبه: 64)

منافقان از آن بيم دارند كه سوره‏اى بر ضدّ آنان نازل گردد، و به آنها از اسرار درون قلبشان خبر دهد. بگو: «استهزا كنيد! خداوند، آنچه را از آن بيم داريد، آشكار مى‏سازد!» (64)


يَا أَيُّهَا النَّبِي‌ُّ جَاهِدِ الْكُفَّارَ وَالْمُنَافِقِين‌َ وَاغْلُظ‌ْ عَلَيْهِم‌ْ وَ مَأْوَاهُم‌ْ جَهَنَّم‌ُ وَ بِئْس‌َ الْمَصِيرُ (توبه: 73)

اى پيامبر! با كافران و منافقان جهاد كن، و بر آنها سخت بگير! جايگاهشان جهنم است و چه بد سرنوشتى دارند! (73)


وَ لاَ تُصَل‌ِّ عَلَي‌ أَحَدٍ مِنْهُمْ‌ مَات‌َ أَبَدَاً وَ لاَ تَقُم‌ْ عَلَي‌ قَبْرِه‌ِ إِنَّهُم‌ْ كَفَرُوا بِالله‌ِ وَ رَسُولِه‌ِ وَ مَاتُوا وَ هُم‌ْ فَاسِقُون‌َ (توبه: 84)

هرگز بر مرده هيچ يك از آنان، نماز نخوان! و بر كنار قبرش، (براى دعا و طلب آمرزش،) نايست! چرا كه آنها به خدا و رسولش كافر شدند و در حالى كه فاسق بودند از دنيا رفتند! (84)


رَضُوا بِأَنْ‌ يَكُونُوا مَع‌َ الْخَوَالِف‌ِ وَ طُبِع‌َ عَلَي‌ قُلُوبِهِم‌ْ فَهُم‌ْ لاَ يَفْقَهُون‌َ (توبه: 87)

(آرى،) آنها راضى شدند كه با متخلّفان باشند و بر دلهايشان مهر نهاده شده از اين رو (چيزى) نمى‏فهمند! (87)


لَيْس‌َ عَلَي‌ الضُّعَفَاءِ وَ لاَ عَلَي‌ الْمَرْضَي‌ وَ لاَ عَلَي‌ الَّذِين‌َ لاَ يَجِدُون‌َ مَا يُنْفِقُون‌َ حَرَج‌ٌ إِذَا نَصَحُوا لِالله‌ِ وَ رَسُولِه‌ِ مَا عَلَي‌ الْمُـحْسِنِين‌َ مِنْ‌ سَبِيل‌ٍ وَالله‌ُ غَفُورٌ رَحِيم‌ٌ (توبه: 91)

بر ضعيفان و بيماران و آنها كه وسيله‏اى براى انفاق (در راه جهاد) ندارند، ايرادى نيست (كه در ميدان جنگ شركت نجويند،) هر گاه براى خدا و رسولش خيرخواهى كنند (و از آنچه در توان دارند، مضايقه ننمايند). بر نيكوكاران راه مؤاخذه نيست و خداوند آمرزنده و مهربان است! (91)


وَ لاَ عَلَي‌ الَّذِين‌َ إِذَا مَا أَتَوْك‌َ لِتَحْمِلَهُم‌ْ قُلْت‌َ لاَ أَجِدُ مَا أَحْمِلُكُم‌ْ عَلَيْه‌ِ تَوَلَّوا وَ أَعْيُنُهُم‌ْ تَفِيض‌ُ مِن‌َ الدَّمْع‌ِ حَزَنَاً أَنْ لاَ يَجِدُوا مَا يُنْفِقُون‌َ (توبه: 92)

و (نيز) ايرادى نيست بر آنها كه وقتى نزد تو آمدند كه آنان را بر مركبى (براى جهاد) سوار كنى، گفتى: «مركبى كه شما را بر آن سوار كنم، ندارم!» (از نزد تو) بازگشتند در حالى كه چشمانشان از اندوه اشكبار بود زيرا چيزى نداشتند كه در راه خدا انفاق كنند (و با آن به ميدان بروند) (92)


إِنَّمَا السَّبِيل‌ُ عَلَي‌ الَّذِين‌َ يَسْتَأْذِنُونَك‌َ وَ هُم‌ْ أَغْنِيَاءُ رَضُوا بِأَنْ‌ يَكُونُوا مَع‌َ الْخَوَالِف‌ِ وَ طَبَع‌َ الله‌ُ عَلَي‌ قُلُوبِهِم‌ْ فَهُم‌ْ لاَ يَعْلَمُون‌َ (توبه: 93)

راه مؤاخذه تنها به روى كسانى باز است كه از تو اجازه مى‏خواهند در حالى كه توانگرند (و امكانات كافى براى جهاد دارند) آنها راضى شدند كه با متخلّفان [زنان و كودكان و بيماران‏] بمانند و خداوند بر دلهايشان مهر نهاده به همين جهت چيزى نمى‏دانند! (93)


الْأَعْرَاب‌ُ أَشَدُّ كُفْرَاً وَ نِفَاقَاً وَ أَجْدَرُ أَنْ لاَ يَعْلَمُوا حُدُودَ مَا أَنْزَل‌َ الله‌ُ عَلَي‌ رَسُولِه‌ِ وَالله‌ُ عَلِيم‌ٌ حَكِيم‌ٌ (توبه: 97)

باديه‏نشينان عرب، كفر و نفاقشان شديدتر است و به ناآگاهى از حدود و احكامى كه خدا بر پيامبرش نازل كرده، سزاوارترند و خداوند دانا و حكيم است! (97)


وَ مِن‌َ الْأَعْرَاب‌ِ مَنْ‌ يَتَّخِذُ مَا يُنْفِق‌ُ مَغْرَمَاً وَ يَتَرَبَّص‌ُ بِكُم‌ُ الدَّوَائِرَ عَلَيْهِم‌ْ دَائِرَة‌ُ السَّوْءِ وَالله‌ُ سَمِيع‌ٌ عَلِيم‌ٌ (توبه: 98)

گروهى از (اين) اعراب باديه‏نشين، چيزى را كه (در راه خدا) انفاق مى‏كنند، غرامت محسوب مى‏دارند و انتظار حوادث دردناكى براى شما مى‏كشند حوادث دردناك براى خود آنهاست و خداوند شنوا و داناست! (98)


وَ مِمَّن‌ْ حَوْلَكُمْ‌ مِن‌َ الْأَعْرَاب‌ِ مُنَافِقُون‌َ وَ مِن‌ْ أَهْل‌ِ الْمَدِينَة‌ِ مَرَدُوا عَلَي‌ النِّفَاق‌ِ لاَ تَعْلَمُهُم‌ْ نَحْن‌ُ نَعْلَمُهُم‌ْ سَنُعَذِّبُهُمْ‌ مَرَّتَيْن‌ِ ثُم‌َّ يُرَدُّون‌َ إِلَي‌ عَذَاب‌ٍ عَظِيم‌ٍ (توبه: 101)

و از (ميان) اعراب باديه‏نشين كه اطراف شما هستند، جمعى منافقند و از اهل مدينه (نيز)، گروهى سخت به نفاق پاى بندند. تو آنها را نمى‏شناسى، ولى ما آنها را مى شناسيم. بزودى آنها را دو بار مجازات مى‏كنيم (: مجازاتى با رسوايى در دنيا، و مجازاتى به هنگام مرگ) سپس بسوى مجازات بزرگى (در قيامت) فرستاده مى‏شوند. (101)


وَ آخَرُون‌َ اعْتَرَفُوا بِذُنُوبِهِم‌ْ خَلَطُوا عَمَلاً صَالِحَاً وَ آخَرَ سَيِّئً عَسَي‌ الله‌ُ أَنْ‌ يَتُوب‌َ عَلَيْهِم‌ْ إِن‌َّ الله‌َ غَفُورٌ رَحِيم‌ٌ (توبه: 102)

و گروهى ديگر، به گناهان خود اعتراف كردند و كار خوب و بد را به هم آميختند اميد مى‏رود كه خداوند توبه آنها را بپذيرد به يقين، خداوند آمرزنده و مهربان است! (102)


خُذْ مِن‌ْ أَمْوَالِهِم‌ْ صَدَقَة‌ً تُطَهِّرُهُم‌ْ وَ تُزَكِّيهِمْ‌ بِهَا وَ صَل‌ِّ عَلَيْهِم‌ْ إِن‌َّ صَلاتَك‌َ سَكَن‌ٌ لَهُم‌ْ وَالله‌ُ سَمِيع‌ٌ عَلِيم‌ٌ (توبه: 103)

از اموال آنها صدقه‏اى (بعنوان زكات) بگير، تا بوسيله آن، آنها را پاك سازى و پرورش دهى! و (به هنگام گرفتن زكات،) به آنها دعا كن كه دعاى تو، مايه آرامش آنهاست و خداوند شنوا و داناست! (103)


وَ آخَرُون‌َ مُرْجَوْن‌َ لِأَمْرِ الله‌ِ إِمَّا يُعَذِّبُهُم‌ْ وَ إِمَّا يَتُوب‌ُ عَلَيْهِم‌ْ وَالله‌ُ عَلِيم‌ٌ حَكِيم‌ٌ (توبه: 106)

و گروهى ديگر، به فرمان خدا واگذار شده‏اند (و كارشان با خداست) يا آنها را مجازات مى‏كند، و يا توبه آنان را مى‏پذيرد (، هر طور كه شايسته باشند) و خداوند دانا و حكيم است! (106)


لاَ تَقُم‌ْ فِيه‌ِ أَبَدَاً لَمَسْجِدٌ أُسِّس‌َ عَلَي‌ التَّقْوَي‌ مِن‌ْ أَوَّل‌ِ يَوْم‌ٍ أَحَق‌ُّ أَنْ‌ تَقُوم‌َ فِيه‌ِ فِيه‌ِ رِجَال‌ٌ يُحِبُّون‌َ أَنْ‌ يَتَطَهَّرُوا وَالله‌ُ يُحِب‌ُّ الْمُطَّهِّرِين‌َ (توبه: 108)

هرگز در آن (مسجد به عبادت) نايست! آن مسجدى كه از روز نخست بر پايه تقوا بنا شده، شايسته‏تر است كه در آن (به عبادت) بايستى در آن، مردانى هستند كه دوست مى‏دارند پاكيزه باشند و خداوند پاكيزگان را دوست دارد! (108)


أَفَمَن‌ْ أَسَّس‌َ بُنْيَانَه‌ُ عَلَي‌ تَقْوَي‌ مِن‌َ الله‌ِ وَ رِضْوَان‌ٍ خَيْرٌ أَمْ‌ مَن‌ْ أَسَّس‌َ بُنْيَانَه‌ُ عَلَي‌ شَفَا جُرُف‌ٍ هَارٍ فَانْهَارَ بِه‌ِ فِي‌ نَارِ جَهَنَّم‌َ وَالله‌ُ لاَ يَهْدِي‌ الْقَوْم‌َ الظَّالِمِين‌َ (توبه: 109)

آيا كسى كه شالوده آن را بر تقواى الهى و خشنودى او بنا كرده بهتر است، يا كسى كه اساس آن را بر كنار پرتگاه سستى بنا نموده كه ناگهان در آتش دوزخ فرومى‏ريزد؟ و خداوند گروه ستمگران را هدايت نمى‏كند! (109)


إِن‌َّ الله‌َ اشْتَرَي‌ مِن‌َ الْمُؤْمِنِين‌َ أَنْفُسَهُم‌ْ وَ أَمْوَالَهُمْ‌ بِأَنَّ‌ لَهُم‌ُ الْجَنَّة‌َ يُقَاتِلُون‌َ فِي‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ فَيَقْتُلُون‌َ وَ يُقْتَلُون‌َ وَعْدَاً عَلَيْه‌ِ حَقَّاً فِي‌ التَّوْرَاة‌ِ وَالْإِنْجِيل‌ِ وَالْقُرْآن‌ِ وَ مَن‌ْ أَوْفَي‌ بِعَهْدِه‌ِ مِن‌َ الله‌ِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِكُم‌ُ الَّذِي‌ بَايَعْتُمْ‌ بِه‌ِ وَ ذَلِك‌َ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيم‌ُ (توبه: 111)

خداوند از مؤمنان، جانها و اموالشان را خريدارى كرده، كه (در برابرش) بهشت براى آنان باشد (به اين گونه كه:) در راه خدا پيكار مى‏كنند، مى‏كشند و كشته مى‏شوند اين وعده حقّى است بر او، كه در تورات و انجيل و قرآن ذكر فرموده و چه كسى از خدا به عهدش وفادارتر است؟! اكنون بشارت باد بر شما، به داد و ستدى كه با خدا كرده‏ايد و اين است آن پيروزى بزرگ! (111)


لَقَدْ تَاب‌َ الله‌ُ عَلَي‌ النَّبِي‌ِّ وَالْمُهَاجِرِين‌َ وَالْأَنْصَارِ الَّذِين‌َ اتَّبَعُوه‌ُ فِي‌ سَاعَة‌ِ الْعُسْرَة‌ِ مِنْ‌ بَعْدِ مَا كَادَ يَزِيغ‌ُ قُلُوب‌ُ فَرِيق‌ٍ مِنْهُم‌ْ ثُم‌َّ تَاب‌َ عَلَيْهِم‌ْ إِنَّه‌ُ بِهِم‌ْ رَؤُوف‌ٌ رَحِيم‌ٌ (توبه: 117)

مسلّماً خداوند رحمت خود را شامل حال پيامبر و مهاجران و انصار، كه در زمان عسرت و شدّت (در جنگ تبوك) از او پيروى كردند، نمود بعد از آنكه نزديك بود دلهاى گروهى از آنها، از حقّ منحرف شود (و از ميدان جنگ بازگردند) سپس خدا توبه آنها را پذيرفت، كه او نسبت به آنان مهربان و رحيم است! (117)


وَ عَلَي‌ الثَّلاَثَة‌ِ الَّذِين‌َ خُلِّفُوا حَتَّي‌ إِذَا ضَاقَت‌ْ عَلَيْهِم‌ُ الْأَرْض‌ُ بِمَا رَحُبَت‌ْ وَ ضَاقَت‌ْ عَلَيْهِم‌ْ أَنْفُسُهُم‌ْ وَ ظَنُّوا أَنْ‌ لاَ مَلْجَأَ مِن‌َ الله‌ِ إِلاَّ إِلَيْه‌ِ ثُم‌َّ تَاب‌َ عَلَيْهِم‌ْ لِيَتُوبُوا إِن‌َّ الله‌َ هُوَ التَّوَّاب‌ُ الرَّحِيم‌ُ (توبه: 118)

(همچنين) آن سه نفر كه (از شركت در جنگ تبوك) تخلّف جستند، (و مسلمانان با آنان قطع رابطه نمودند،) تا آن حدّ كه زمين با همه وسعتش بر آنها تنگ شد (حتّى) در وجود خويش، جايى براى خود نمى‏يافتند (در آن هنگام) دانستند پناهگاهى از خدا جز بسوى او نيست سپس خدا رحمتش را شامل حال آنها نمود، (و به آنان توفيق داد) تا توبه كنند خداوند بسيار توبه‏پذير و مهربان است! (118)


لَقَدْ جَاءَكُم‌ْ رَسُول‌ٌ مِن‌ْ أَنْفُسِكُم‌ْ عَزِيزٌ عَلَيْه‌ِ مَا عَنِتُّم‌ْ حَرِيص‌ٌ عَلَيْكُمْ‌ بِالْمُؤْمِنِين‌َ رَؤُوف‌ٌ رَحِيم‌ٌ (توبه: 128)

به يقين، رسولى از خود شما بسويتان آمد كه رنجهاى شما بر او سخت است و اصرار بر هدايت شما دارد و نسبت به مؤمنان، رئوف و مهربان است! (128)


فَإِنْ‌ تَوَلَّوْا فَقُل‌ْ حَسْبِي‌َ الله‌ُ لاَ إِله‌َ إِلاَّ هُوَ عَلَيْه‌ِ تَوَكَّلْت‌ُ وَ هُوَ رَب‌ُّ الْعَرْش‌ِ الْعَظِيم‌ِ (توبه: 129)

اگر آنها (از حق) روى بگردانند، (نگران مباش!) بگو: «خداوند مرا كفايت مى‏كند هيچ معبودى جز او نيست بر او توكّل كردم و او صاحب عرش بزرگ است!» (129)


إِن‌َّ رَبَّكُم‌ُ الله‌ُ الَّذِي‌ خَلَق‌َ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌َ فِي‌ سِتَّة‌ِ أَيَّام‌ٍ ثُم‌َّ اسْتَوَي‌ عَلَي‌ الْعَرْش‌ِ يُدَبِّرُ الْأَمْرَ مَا مِنْ‌ شَفِيع‌ٍ إِلاَّ مِن‌ْ بَعْدِ إِذْنِه‌ِ ذَلِكُم‌ُ الله‌ُ رَبُّكُم‌ْ فَاعْبُدُوه‌ُ أَفَلاَ تَذَكَّرُون‌َ (يونس: 3)

پروردگار شما، خداوندى است كه آسمانها و زمين را در شش روز [شش دوران‏] آفريد سپس بر تخت (قدرت) قرار گرفت، و به تدبير كار (جهان) پرداخت هيچ شفاعت كننده‏اى، جز با اذن او نيست اين است خداوند، پروردگار شما! پس او را پرستش كنيد! آيا متذكّر نمى‏شويد؟! (3)


وَ إِذَا تُتْلَي‌ عَلَيْهِم‌ْ آيَاتُنَا بَيِّنَات‌ٍ قَال‌َ الَّذِين‌َ لاَ يَرْجُون‌َ لِقَاءَنَا ائْت‌ِ بِقُرْآن‌ٍ غَيْرِ هَذَا أَوْ بَدِّلْه‌ُ قُل‌ْ مَا يَكُون‌ُ لِي‌ أَن‌ْ أُبَدِّلَه‌ُ مِنْ‌ تِلْقَاءِ نَفْسِي‌ إِن‌ْ أَتَّبِع‌ُ إِلاَّ مَا يُوحَي‌ إِلَيَّ‌ إِنِّي‌ أَخَاف‌ُ إِن‌ْ عَصَيْت‌ُ رَبِّي‌ عَذَاب‌َ يَوْم‌ٍ عَظِيم‌ٍ (يونس: 15)

و هنگامى كه آيات روشن ما بر آنها خوانده مى‏شود، كسانى كه ايمان به لقاى ما (و روز رستاخيز) ندارند مى‏گويند: «قرآنى غير از اين بياور، يا آن را تبديل كن! (و آيات نكوهش بتها را بردار)» بگو: «من حق ندارم كه از پيش خود آن را تغيير دهم فقط از چيزى كه بر من وحى مى‏شود، پيروى مى‏كنم! من اگر پروردگارم را نافرمانى كنم، از مجازات روز بزرگ (قيامت) مى‏ترسم!» (15)


قُلْ لَوْ شَاءَ الله‌ُ مَا تَلَوْتُه‌ُ عَلَيْكُم‌ْ وَ لاَ أَدْرَاكُم‌ْ بِه‌ِ فَقَدْ لَبِثْت‌ُ فِيكُم‌ْ عُمُرَاً مِنْ‌ قَبْلِه‌ِ أَفَلاَ تَعْقِلُون‌َ (يونس: 16)

بگو: «اگر خدا مى‏خواست، من اين آيات را بر شما نمى‏خواندم و خداوند از آن آگاهتان نمى‏كرد چه اينكه مدّتها پيش از اين، در ميان شما زندگى نمودم (و هرگز آيه‏اى نياوردم) آيا نمى‏فهميد؟!» (16)


فَمَن‌ْ أَظْلَم‌ُ مِمَّن‌ِ افْتَرَي‌ عَلَي‌ الله‌ِ كَذِبَاً أَوْ كَذَّب‌َ بِآيَاتِه‌ِ إِنَّه‌ُ لاَ يُفْلِح‌ُ الْمُـجْرِمُون‌َ (يونس: 17)

چه كسى ستمكارتر است از آن كس كه بر خدا دروغ مى‏بندد، يا آيات او را تكذيب مى‏كند؟! مسلماً مجرمان رستگار نخواهند شد! (17)


وَ يَقُولُون‌َ لَوْلاَ أُنْزِل‌َ عَلَيْه‌ِ آيَة‌ٌ مِنْ‌ رَبِّه‌ِ فَقُل‌ْ إِنَّمَا الْغَيْب‌ُ لِالله‌ِ فَانْتَظِرُوا إِنِّي‌ مَعَكُمْ‌ مِن‌َ الْمُنْتَظِرِين‌َ (يونس: 20)

مى‏گويند: «چرا معجزه‏اى از پروردگارش بر او نازل نمى‏شود؟!» بگو: «غيب (و معجزات) تنها براى خدا (و به فرمان او) است! شما در انتظار باشيد، من هم با شما در انتظارم! (شما در انتظار معجزات بهانه‏جويانه باشيد، و من هم در انتظار مجازات شما!)» (20)


فَلَمَّا أَنْجَاهُم‌ْ إِذَا هُم‌ْ يَبْغُون‌َ فِي‌ الْأَرْض‌ِ بِغَيْرِ الْحَق‌ِّ يَا أَيُّهَا النَّاس‌ُ إِنَّمَا بَغْيُكُم‌ْ عَلَي‌ أَنْفُسِكُمْ‌ مَتَاع‌َ الْحَيَاة‌ِ الدُّنْيَا ثُم‌َّ إِلَيْنَا مَرجِعُكُم‌ْ فَنُنَبِّئُكُمْ‌ بِمَا كُنْتُمْ‌ تَعْمَلُون‌َ (يونس: 23)

امّا هنگامى كه خدا آنها را رهايى بخشيد، (باز) به ناحق، در زمين ستم ميكنند. اى مردم! ستمهاى شما، به زيان خود شماست! از زندگى دنيا بهره (ميبريد)، سپس بازگشت شما بسوى ماست و ما، شما را به آنچه عمل ميكرديد، خبر ميدهيم! (23)


إِنَّمَا مَثَل‌ُ الْحَيَاة‌ِ الدُّنْيَا كَمَاءٍ أَنْزَلْنَاه‌ُ مِن‌َ السَّمَاءِ فَاخْتَلَط‌َ بِه‌ِ نَبَات‌ُ الْأَرْض‌ِ مِمَّا يَأْكُل‌ُ النَّاس‌ُ وَالْأَنْعَام‌ُ حَتَّي‌ إِذَا أَخَذَت‌ِ الْأَرْض‌ُ زُخْرُفَهَا وَازَّيَّنَت‌ْ وَ ظَن‌َّ أَهْلُهَا أَنَّهُم‌ْ قَادِرُون‌َ عَلَيْهَا أَتَاهَا أَمْرُنَا لَيْلاً أَوْ نَهَارَاً فَجَعَلْنَاهَا حَصِيدَاً كَأَن‌ْ لَم‌ْ تَغْن‌َ بِالْأَمْس‌ِ كَذَلِك‌َ نُفَصِّل‌ُ الْآيَات‌ِ لِقَوْم‌ٍ يَتَفَكَّرُون‌َ (يونس: 24)

مثل زندگى دنيا، همانند آبى است كه از آسمان نازل كرده‏ايم كه در پى آن، گياهان (گوناگون) زمين- كه مردم و چهارپايان از آن مى‏خورند- مى‏رويد تا زمانى كه زمين، زيبايى خود را يافته و آراسته مى‏گردد، و اهل آن مطمئن مى‏شوند كه مى‏توانند از آن بهره‏مند گردند، (ناگهان) فرمان ما، شب‏هنگام يا در روز، (براى نابودى آن) فرامى‏رسد (سرما يا صاعقه‏اى را بر آن مسلّط مى‏سازيم) و آن چنان آن را درو مى‏كنيم كه گويى ديروز هرگز (چنين كشتزارى) نبوده است! اين گونه، آيات خود را براى گروهى كه مى‏انديشند، شرح مى‏دهيم! (24)


كَذَلِك‌َ حَقَّت‌ْ كَلِمَت‌ُ رَبِّك‌َ عَلَي‌ الَّذِين‌َ فَسَقُوا أَنَّهُم‌ْ لاَ يُؤْمِنُون‌َ (يونس: 33)

اينچنين فرمان پروردگارت بر فاسقان مسلّم شده كه آنها (پس از اين همه لجاجت و گناه)، ايمان نخواهند آورد! (33)


وَ إِنْ مَا نُرِيَنَّك‌َ بَعْض‌َ الَّذِي‌ نَعِدُهُم‌ْ أَوْ نَتَوَفَّيَنَّك‌َ فَإِلَيْنَا مَرْجِعُهُم‌ْ ثُم‌َّ الله‌ُ شَهِيدٌ عَلَي‌ مَا يَفْعَلُون‌َ (يونس: 46)

اگر ما، پاره‏اى از مجازاتهايى را كه به آنها وعده داده‏ايم، (در حال حيات تو (به تو نشان دهيم، و يا) پيش از آنكه گرفتار عذاب شوند،) تو را از دنيا ببريم، در هر حال، بازگشتشان به سوى ماست سپس خداوند بر آنچه آنها انجام مى‏دادند گواه است! (46)


قُل‌ْ أَرَأَيْتُمْ‌ مَا أَنْزَل‌َ الله‌ُ لَكُمْ‌ مِنْ‌ رِزْق‌ٍ فَجَعَلْتُم‌ْ مِنْه‌ُ حَرَامَاً وَ حَلاَلاً قُل‌ْ آلله‌ُ أَذِن‌َ لَكُم‌ْ أَم‌ْ عَلَي‌ الله‌ِ تَفْتَرُون‌َ (يونس: 59)

بگو: «آيا روزيهايى را كه خداوند بر شما نازل كرده ديده‏ايد، كه بعضى از آن را حلال، و بعضى را حرام نموده‏ايد؟!» بگو: «آيا خداوند به شما اجازه داده، يا بر خدا افترا مى بنديد (و از پيش خود، حلال و حرام مى‏كنيد؟!)» (59)


وَ مَا ظَن‌ُّ الَّذِين‌َ يَفْتَرُون‌َ عَلَي‌ الله‌ِ الْكَذِب‌َ يَوْم‌َ الْقِيَامَة‌ِ إِن‌َّ الله‌َ لَذُو فَضْل‌ٍ عَلَي‌ النَّاس‌ِ وَ لَكِنَّ‌ أَكْثَرَهُم‌ْ لاَ يَشْكُرُون‌َ (يونس: 60)

آنها كه بر خدا افترا مى‏بندند، درباره (مجازات) روز رستاخيز، چه مى‏انديشند؟! خداوند نسبت به همه مردم فضل (و بخشش) دارد، امّا اكثر آنها سپاسگزارى نمى‏كنند! (60)


وَ مَا تَكُون‌ُ فِي‌ شَأْن‌ٍ وَ مَا تَتْلُو مِنْه‌ُ مِنْ‌ قُرْآن‌ٍ وَ لاَ تَعْمَلُون‌َ مِن‌ْ عَمَل‌ٍ إِلاَّ كُنَّا عَلَيْكُم‌ْ شُهُودَاً إِذْ تُفِيضُون‌َ فِيه‌ِ وَ مَا يَعْزُب‌ُ عَنْ‌ رَبِّك‌َ مِنْ‌ مِثْقَال‌ِ ذَرَّة‌ٍ فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَ لاَ فِي‌ السَّمَاءِ وَ لاَ أَصْغَرَ مِنْ‌ ذَلِك‌َ وَ لاَ أَكْبَرَ إِلاَّ فِي‌ كِتَاب‌ٍ مُبِين‌ٍ (يونس: 61)

در هيچ حال (و انديشه‏اى) نيستى، و هيچ قسمتى از قرآن را تلاوت نمى‏كنى، و هيچ عملى را انجام نمى‏دهيد، مگر اينكه ما گواه بر شما هستيم در آن هنگام كه وارد آن مى شويد! و هيچ چيز در زمين و آسمان، از پروردگار تو مخفى نمى‏ماند حتّى به اندازه سنگينى ذرّه‏اى، و نه كوچكتر از آن و نه بزرگتر، مگر اينكه (همه آنها) در كتاب آشكار (و لوح محفوظ علم خداوند) ثبت است! (61)


أَلاَ إِن‌َّ أَوْلِيَاءَ الله‌ِ لاَ خَوْف‌ٌ عَلَيْهِم‌ْ وَ لاَ هُم‌ْ يَحْزَنُون‌َ (يونس: 62)

آگاه باشيد (دوستان و) اولياى خدا، نه ترسى دارند و نه غمگين مى‏شوند! (62)


قَالُوا اتَّخَذَ الله‌ُ وَلَدَاً سُبْحَانَه‌ُ هُوَ الْغَنِي‌ُّ لَه‌ُ مَا فِي‌ السَّمَاوَات‌ِ وَ مَا فِي‌ الْأَرْض‌ِ إِن‌ْ عِنْدَكُمْ‌ مِنْ‌ سُلْطَان‌ٍ بِهَذَا أَتَقُولُون‌َ عَلَي‌ الله‌ِ مَا لاَ تَعْلَمُون‌َ (يونس: 68)

گفتند: «خداوند فرزندى براى خود انتخاب كرده است»! (از هر عيب و نقص و احتياجى) منزه است! او بى‏نياز است! از آن اوست آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است! شما هيچ گونه دليلى بر اين ادعا نداريد! آيا به خدا نسبتى مى‏دهيد كه نمى‏دانيد؟! (68)


قُل‌ْ إِن‌َّ الَّذِين‌َ يَفْتَرُون‌َ عَلَي‌ الله‌ِ الْكَذِب‌َ لاَ يُفْلِحُون‌َ (يونس: 69)

بگو: «آنها كه به خدا دروغ مى‏بندند، (هرگز) رستگار نمى‏شوند! (69)


وَاتْل‌ُ عَلَيْهِم‌ْ نَبَأَ نُوح‌ٍ إِذْ قَال‌َ لِقَوْمِه‌ِ يَا قَوم‌ِ إِنْ‌ كَان‌َ كَبُرَ عَلَيْكُمْ‌ مَقَامِي‌ وَ تَذْكِيرِي‌ بِآيات‌ِ الله‌ِ فَعَلَي‌ الله‌ِ تَوَكَّلْت‌ُ فَأَجْمِعُوا أَمْرَكُم‌ْ وَ شُرَكَاءَكُم‌ْ ثُم‌َّ لاَ يَكُن‌ْ أَمْرُكُم‌ْ عَلَيْكُم‌ْ غُمَّة‌ً ثُم‌َّ اقْضُوا إِلَيَّ‌ وَ لاَ تُنْظِرُون‌ِ (يونس: 71)

سرگذشت نوح را بر آنها بخوان! در آن هنگام كه به قوم خود گفت: «اى قوم من! اگر تذكّرات من نسبت به آيات الهى، بر شما سنگين (و غير قابل تحمّل) است، (هر كار از دستتان ساخته است بكنيد.) من بر خدا توكّل كرده‏ام! فكر خود، و قدرت معبودهايتان را جمع كنيد سپس هيچ چيز بر شما پوشيده نماند (تمام جوانب كارتان را بنگريد) سپس به حيات من پايان دهيد، و (لحظه‏اى) مهلتم ندهيد! (امّا توانايى نداريد!) (71)


فَإِنْ‌ تَوَلَّيْتُم‌ْ فَمَا سَأَلْتُكُمْ‌ مِن‌ْ أَجْرٍ إِن‌ْ أَجْرِي‌َ إِلاَّ عَلَي‌ الله‌ِ وَ أُمِرْت‌ُ أَن‌ْ أَكُون‌َ مِن‌َ الْمُسْلِمِين‌َ (يونس: 72)

و اگر از قبول دعوتم روى بگردانيد، (كار نادرستى كرده‏ايد چه اينكه) من از شما مزدى نمى‏خواهم مزد من، تنها بر خداست! و من مأمورم كه از مسلمين [تسليم شدگان در برابر فرمان خدا] باشم!» (72)


ثُم‌َّ بَعَثْنَا مِنْ‌ بَعْدِه‌ِ رُسُلاً إِلَي‌ قَوْمِهِم‌ْ فَجَاءُوهُمْ‌ بِالْبَيِّنَات‌ِ فَمَا كَانُوا لِيُؤْمِنُوا بِمَا كَذَّبُوا بِه‌ِ مِنْ‌ قَبْل‌ُ كَذَلِك‌َ نَطْبَع‌ُ عَلَي‌ قُلُوب‌ِ الْمُعْتَدِين‌َ (يونس: 74)

سپس بعد از نوح، رسولانى به سوى قومشان فرستاديم آنان دلايل روشن برايشان آوردند امّا آنها، به چيزى كه پيش از آن تكذيب كرده بودند، ايمان نياوردند! اينچنين بر دلهاى تجاوزكاران مهر مى‏نهيم (تا چيزى را درك نكنند)! (74)


قَالُوا أَجِئْتَنَا لِتَلْفِتَنَا عَمَّا وَجَدْنَا عَلَيْه‌ِ آباءَنَا وَ تَكُون‌َ لَكُمَا الْكِبْرِيَاءُ فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَ مَا نَحْن‌ُ لَكُمَا بِمُؤْمِنِين‌َ (يونس: 78)

گفتند: «آيا آمده‏اى كه ما را، از آنچه پدرانمان را بر آن يافتيم، منصرف سازى و بزرگى (و رياست) در روى زمين، از آن شما دو تن باشد؟! ما (هرگز) به شما ايمان نمى‏آوريم!» (78)


فَمَا آمَن‌َ لِمُوسَي‌ إِلاَّ ذُرِّيَّة‌ٌ مِنْ‌ قَوْمِه‌ِ عَلَي‌ خَوْف‌ٍ مِنْ‌ فِرْعَوْن‌َ وَ مَلَئِهِم‌ْ أَنْ‌ يَفْتِنَهُم‌ْ وَ إِن‌َّ فِرْعَوْن‌َ لَعَال‌ٍ فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَ إِنَّه‌ُ لَمِن‌َ الْمُسْرِفِين‌َ (يونس: 83)

(در آغاز،) هيچ كس به موسى ايمان نياورد، مگر گروهى از فرزندان قوم او (آن هم) با ترس از فرعون و اطرافيانش، مبادا آنها را شكنجه كنند زيرا فرعون، برترى‏جويى در زمين داشت و از اسرافكاران بود! (83)


وَ قَال‌َ مُوسَي‌ يَا قَوْم‌ِ إِنْ‌ كُنْتُم‌ْ آمَنْتُمْ‌ بِالله‌ِ فَعَلَيْه‌ِ تَوَكَّلُوا إِنْ‌ كُنْتُمْ‌ مُسْلِمِين‌َ (يونس: 84)

موسى گفت: «اى قوم من! اگر شما به خدا ايمان آورده‏ايد، بر او توكّل كنيد اگر تسليم فرمان او هستيد!» (84)


فَقَالُوا عَلَي‌ الله‌ِ تَوَكَّلْنَا رَبَّنَا لاَ تَجْعَلْنَا فِتْنَة‌ً لِلْقَوْم‌ِ الظَّالِمِين‌َ (يونس: 85)

گفتند: «تنها بر خدا توكل داريم پروردگارا! ما را مورد شكنجه گروه ستمگر قرار مده! (85)


وَ قَال‌َ مُوسَي‌ رَبَّنَا إِنَّك‌َ آتَيْت‌َ فِرْعَوْن‌َ وَ مَلَأَه‌ُ زِينَة‌ً وَ أَمْوَالاً فِي‌ الْحَيَاة‌ِ الدُّنْيَا رَبَّنَا لِيُضِلُّوا عَنْ‌ سَبِيلِك‌َ رَبَّنَا اطْمِس‌ْ عَلَي‌ أَمْوَالِهِم‌ْ وَاشْدُدْ عَلَي‌ قُلُوبِهِم‌ْ فَلاَ يُؤْمِنُوا حَتَّي‌ يَرَوُا الْعَذَاب‌َ الْأَلِيم‌َ (يونس: 88)

موسى گفت: «پروردگارا! تو فرعون و اطرافيانش را زينت و اموالى (سرشار) در زندگى دنيا داده‏اى، پروردگارا! در نتيجه (بندگانت را) از راه تو گمراه مى‏سازند! پروردگارا! اموالشان را نابود كن! و (بجرم گناهانشان،) دلهايشان را سخت و سنگين ساز، به گونه‏اى كه ايمان نياورند تا عذاب دردناك را ببينند!» (88)


إِن‌َّ الَّذِين‌َ حَقَّت‌ْ عَلَيْهِم‌ْ كَلِمَت‌ُ رَبِّك‌َ لاَ يُؤْمِنُون‌َ (يونس: 96)

(و بدان) آنها كه فرمان پروردگار تو بر آنان تحقق يافته، (و بجرم اعمالشان، توفيق هدايت را از آنها گرفته هرگز) ايمان نمى‏آورند، (96)


وَ مَا كَان‌َ لِنَفْس‌ٍ أَن‌ْ تُؤْمِن‌َ إِلاَّ بِإِذْن‌ِ الله‌ِ وَ يَجْعَل‌ُ الرِّجْس‌َ عَلَي‌ الَّذِين‌َ لاَ يَعْقِلُون‌َ (يونس: 100)

(اما) هيچ كس نمى‏تواند ايمان بياورد، جز به فرمان خدا (و توفيق و يارى و هدايت او)! و پليدى (كفر و گناه) را بر كسانى قرار مى‏دهد كه نمى‏انديشند. (100)


ثُم‌َّ نُنَجِّي‌ رُسُلَنَا وَالَّذِين‌َ آمَنُوا كَذَلِك‌َ حَقَّاً عَلَيْنَا نُنْجِ الْمُؤْمِنِين‌َ (يونس: 103)

سپس (هنگام نزول بلا و مجازات،) فرستادگان خود و كسانى را كه (به آنان) ايمان مى‏آورند، نجات مى‏دهيم و همين گونه، بر ما حق است كه مؤمنان (به تو) را (نيز) رهايى بخشيم! (103)


قُل‌ْ يَا أَيُّهَا النَّاس‌ُ قَدْ جَاءَكُم‌ُ الْحَق‌ُّ مِنْ‌ رَبِّكُم‌ْ فَمَن‌ِ اهْتَدَي‌ فَإِنَّمَا يَهْتَدِي‌ لِنَفْسِه‌ِ وَ مَنْ‌ ضَل‌َّ فَإِنَّمَا يَضِل‌ُّ عَلَيْهَا وَ مَا أَنَا عَلَيْكُمْ‌ بِوَكِيل‌ٍ (يونس: 108)

بگو: «اى مردم! حق از طرف پروردگارتان به سراغ شما آمده هر كس (در پرتو آن) هدايت يابد، براى خود هدايت شده و هر كس گمراه گردد، به زيان خود گمراه مى‏گردد و من مأمور (به اجبار) شما نيستم!» (108)


وَ أَن‌ِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُم‌ْ ثُم‌َّ تُوبُوا إِلَيْه‌ِ يُمَتِّعْكُمْ‌ مَتَاعَاً حَسَنَاً إِلَي‌ أَجَل‌ٍ مُسَمَّي‌ً وَ يُؤْت‌ِ كُل‌َّ ذِي‌ فَضْل‌ٍ فَضْلَه‌ُ وَ إِنْ‌ تَوَلَّوْا فَإِنِّي‌ أَخَاف‌ُ عَلَيْكُم‌ْ عَذَاب‌َ يَوْم‌ٍ كَبِيرٍ (هود: 3)

و اينكه: از پروردگار خويش آمرزش بطلبيد سپس بسوى او بازگرديد تا شما را تا مدّت معيّنى، (از مواهب زندگى اين جهان،) به خوبى بهره‏مند سازد و به هر صاحب فضيلتى، به مقدار فضيلتش ببخشد! و اگر (از اين فرمان) روى گردان شويد، من بر شما از عذاب روز بزرگى بيمناكم! (3)


إِلَي‌ الله‌ِ مَرْجِعُكُم‌ْ وَ هُوَ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ قَدِيرٌ (هود: 4)

(بدانيد) بازگشت شما بسوى «اللَّه» است، و او بر هر چيز تواناست! (4)


وَ مَا مِنْ‌ دَابَّة‌ٍ فِي‌ الْأَرْض‌ِ إِلاَّ عَلَي‌ الله‌ِ رِزْقُهَا وَ يَعْلَم‌ُ مُسْتَقَرَّهَا وَ مُسْتَوْدَعَهَا كُل‌ٌّ فِي‌ كِتَاب‌ٍ مُبِين‌ٍ (هود: 6)

هيچ جنبنده‏اى در زمين نيست مگر اينكه روزى او بر خداست! او قرارگاه و محل نقل و انتقالش را مى‏داند همه اينها در كتاب آشكارى ثبت است! [در لوح محفوظ، در كتاب علم خدا] (6)


وَ هُوَ الَّذِي‌ خَلَق‌َ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌َ فِي‌ سِتَّة‌ِ أَيَّام‌ٍ وَ كَان‌َ عَرْشُه‌ُ عَلَي‌ الْمَاءِ لِيَبْلُوَكُم‌ْ أَيُّكُم‌ْ أَحْسَن‌ُ عَمَلاً وَ لَئِنْ‌ قُلْت‌َ إِنَّكُمْ‌ مَبْعُوثُون‌َ مِنْ‌ بَعْدِ الْمَوْت‌ِ لَيَقُولَنَّ الَّذِين‌َ كَفَرُوا إِن‌ْ هَذَا إِلاَّ سِحْرٌ مُبِين‌ٌ (هود: 7)

او كسى است كه آسمانها و زمين را در شش روز [شش دوران‏] آفريد و عرش (حكومت) او، بر آب قرار داشت (بخاطر اين آفريد) تا شما را بيازمايد كه كداميك عملتان بهتر است! و اگر (به آنها) بگويى: «شما بعد از مرگ، برانگيخته مى‏شويد! «، مسلّماً» كافران مى‏گويند: «اين سحرى آشكار است!» (7)


فَلَعَلَّك‌َ تَارِك‌ٌ بَعْض‌َ مَا يُوحَي‌ إِلَيْك‌َ وَ ضَائِق‌ٌ بِه‌ِ صَدْرُك‌َ أَنْ‌ يَقُولُوا لَوْلاَ أُنْزِل‌َ عَلَيْه‌ِ كَنْزٌ أَوْ جَاءَ مَعَه‌ُ مَلَك‌ٌ إِنَّمَا أَنْت‌َ نَذيرٌ وَالله‌ُ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ وَكِيل‌ٌ (هود: 12)

شايد (ابلاغ) بعض آياتى را كه به تو وحى مى‏شود، (بخاطر عدم پذيرش آنها) ترك كنى (و به تأخير اندازى) و سينه‏ات از اين جهت تنگ (و ناراحت) شود كه مى‏گويند: «چرا گنجى بر او نازل نشده؟! و يا چرا فرشته‏اى همراه او نيامده است؟!» (ابلاغ كن، و نگران و ناراحت مباش! چرا كه) تو فقط بيم دهنده‏اى و خداوند، نگاهبان و ناظر بر همه چيز است (و به حساب آنان مى‏رسد)! (12)


أَفَمَنْ‌ كَان‌َ عَلَي‌ بَيِّنَة‌ٍ مِن‌ْ رَبِّه‌ِ وَ يَتْلُوه‌ُ شَاهِدٌ مِنْه‌ُ وَ مِنْ‌ قَبْلِه‌ِ كِتَاب‌ُ مُوسَي‌ إِمَامَاً وَ رَحْمَة‌ً أُولَئِك‌َ يُؤْمِنُون‌َ بِه‌ِ وَ مَنْ‌ يَكْفُرْ بِه‌ِ مِن‌َ الْأَحْزَاب‌ِ فَالنَّارُ مَوْعِدُه‌ُ فَلاَ تَك‌ُ فِي‌ مِرْيَة‌ٍ مِنْه‌ُ إِنَّه‌ُ الْحَق‌ُّ مِنْ‌ رَبِّك‌َ وَ لَكِنَّ‌ أَكْثَرَ النَّاس‌ِ لاَ يُؤْمِنُون‌َ (هود: 17)

آيا آن كس كه دليل آشكارى از پروردگار خويش دارد، و بدنبال آن، شاهدى از سوى او مى‏باشد، و پيش از آن، كتاب موسى كه پيشوا و رحمت بود (گواهى بر آن مى‏دهد، همچون كسى است كه چنين نباشد)؟! آنها [حق‏طلبان و حقيقت‏جويان‏] به او (كه داراى اين ويژگيهاست،) ايمان مى‏آورند! و هر كس از گروه‏هاى مختلف به او كافر شود، آتش وعده‏گاه اوست! پس، ترديدى در آن نداشته باش كه آن حق است از پروردگارت! ولى بيشتر مردم ايمان نمى‏آورند! (17)


وَ مَن‌ْ أَظْلَم‌ُ مِمَّن‌ِ افْتَرَي‌ عَلَي‌ الله‌ِ كَذِبَاً أُولَئِك‌َ يُعْرَضُون‌َ عَلَي‌ رَبِّهِم‌ْ وَ يَقُول‌ُ الْأَشْهَادُ هَؤُلاَءِ الَّذِين‌ كَذَبُوا عَلَي‌ رَبِّهِم‌ْ أَلاَ لَعْنَة‌ُ الله‌ِ عَلَي‌ الظَّالِمِين‌َ (هود: 18)

چه كسى ستمكارتر است از كسانى كه بر خدا افترا مى‏بندند؟! آنان (روز رستاخيز) بر پروردگارشان عرضه مى‏شوند، در حالى كه شاهدان [پيامبران و فرشتگان‏] مى‏گويند: «اينها همانها هستند كه به پروردگارشان دروغ بستند! اى لعنت خدا بر ظالمان باد!» (18)


أَنْ‌ لاَ تَعْبُدُوا إِلاَّ الله‌َ إِنِّي‌ أَخَاف‌ُ عَلَيْكُم‌ْ عَذَاب‌َ يَوْم‌ٍ أَلِيم‌ٍ (هود: 26)

جز «اللَّه» [خداى يگانه يكتا] را نپرستيد زيرا بر شما از عذاب روز دردناكى مى‏ترسم! (26)


فَقَال‌َ الْمَلَأُ الَّذِين‌َ كَفَرُوا مِنْ‌ قَوْمِه‌ِ مَا نَرَاك‌َ إِلاَّ بَشَرَاً مِثْلَنَا وَ مَا نَرَاك‌َ اتَّبَعَك‌َ إِلاَّ الَّذِين‌َ هُم‌ْ أَرَاذِلُنَا بَادِي‌َ الرَّأْي‌ِ وَ مَا نَرَي‌ لَكُم‌ْ عَلَيْنَا مِنْ‌ فَضْل‌ٍ بَل‌ْ نَظُنُّكُم‌ْ كَاذِبِين‌َ (هود: 27)

اشراف كافر قومش (در پاسخ او) گفتند: «ما تو را جز بشرى همچون خودمان نمى‏بينيم! و كسانى را كه از تو پيروى كرده‏اند، جز گروهى اراذل ساده‏لوح، مشاهده نمى‏كنيم و براى شما فضيلتى نسبت به خود نمى‏بينيم بلكه شما را دروغگو تصور مى‏كنيم!» (27)


قَال‌َ يَا قَوْم‌ِ أَرَأَيْتُم‌ْ إِنْ‌ كُنْت‌ُ عَلَي‌ بَيِّنَة‌ٍ مِنْ‌ رَبِّي‌ وَ آتَانِي‌ رَحْمَة‌ً مِن‌ْ عِنْدِه‌ِ فَعُمِّيَت‌ْ عَلَيْكُم‌ْ أَنُلْزِمُكُمُوهَا وَ أَنْتُم‌ْ لَهَا كَارِهُون‌َ (هود: 28)

(نوح) گفت: «اگر من دليل روشنى از پروردگارم داشته باشم، و از نزد خودش رحمتى به من داده باشد- و بر شما مخفى مانده- (آيا باز هم رسالت مرا انكار مى‏كنيد)؟! آيا ما مى‏توانيم شما را به پذيرش اين دليل روشن مجبور سازيم، با اينكه شما كراهت داريد؟! (28)


وَ يَا قَوْم‌ِ لاَ أَسْأَلُكُمْ‌ عَلَيْه‌ِ مَالاً إِن‌ْ أَجْرِي‌َ إِلاَّ عَلَي‌ الله‌ِ وَ مَا أَنَا بِطَارِدِ الَّذِين‌َ آمَنُوا إِنَّهُمْ‌ مُلاَقُوا رَبِّهِم‌ْ وَ لَكِنِّي‌ أَرَاكُم‌ْ قَوْمَاً تَجْهَلُون‌َ (هود: 29)

اى قوم! من به خاطر اين دعوت، اجر و پاداشى از شما نمى‏طلبم اجر من، تنها بر خداست! و من، آنها را كه ايمان آورده‏اند، (بخاطر شما) از خود طرد نمى‏كنم چرا كه آنها پروردگارشان را ملاقات خواهند كرد (اگر آنها را از خود برانم، در دادگاه قيامت، خصم من خواهند بود) ولى شما را قوم جاهلى مى‏بينم! (29)


أَم‌ْ يَقُولُون‌َ افْتَرَاه‌ُ قُل‌ْ إِنِ‌ افْتَرَيْتُه‌ُ فَعَلَيَّ‌ إِجْرَامِي‌ وَ أَنَا بَرِي‌ءٌ مِمَّا تُجْرِمُون‌َ (هود: 35)

(مشركان) مى‏گويند: «او [محمد (ص)] اين سخنان را بدروغ به خدا نسبت داده است! «بگو: «اگر من اينها را از پيش خود ساخته باشم و به او نسبت دهم، گناهش بر عهده من است ولى من از گناهان شما بيزارم!» (35)


وَ يَصْنَع‌ُ الْفُلْك‌َ وَ كُلَّمَا مَرَّ عَلَيْه‌ِ مَلَأٌَ مِنْ‌ قَوْمِه‌ِ سَخِرُوا مِنْه‌ُ قَال‌َ إِنْ‌ تَسْخَرُوا مِنَّا فَإِنَّا نَسْخَرُ مِنْكُمْ‌ كَمَا تَسْخَرُون‌َ (هود: 38)

او مشغول ساختن كشتى بود، و هر زمان گروهى از اشراف قومش بر او مى‏گذشتند، او را مسخره مى‏كردند (ولى نوح) گفت: «اگر ما را مسخره مى‏كنيد، ما نيز شما را همين گونه مسخره خواهيم كرد! (38)


فَسَوْف‌َ تَعْلَمُون‌َ مَنْ‌ يَأْتِيه‌ِ عَذَاب‌ٌ يُخْزِيه‌ِ وَ يَحِل‌ُّ عَلَيْه‌ِ عَذَاب‌ٌ مُقِيم‌ٌ (هود: 39)

بزودى خواهيد دانست چه كسى عذاب خواركننده به سراغش خواهد آمد، و مجازات جاودان بر او وارد خواهد شد!» (39)


حَتَّي‌ إِذَا جَاءَ أَمْرُنَا وَ فَارَ التَّنُّورُ قُلْنَا احْمِل‌ْ فِيهَا مِنْ‌ كُل‌ٍّ زَوْجَيْن‌ِ اثْنَيْن‌ِ وَ أَهْلَك‌َ إِلاَّ مَنْ‌ سَبَق‌َ عَلَيْه‌ِ الْقَوْل‌ُ وَ مَن‌ْ آمَن‌َ وَ مَا آمَن‌َ مَعَه‌ُ إِلاَّ قَلِيل‌ٌ (هود: 40)

(اين وضع هم چنان ادامه يافت) تا آن زمان كه فرمان ما فرا رسيد، و تنور جوشيدن گرفت (به نوح) گفتيم: «از هر جفتى از حيوانات (از نر و ماده) يك زوج در آن (كشتى) حمل كن! همچنين خاندانت را (بر آن سوار كن)- مگر آنها كه قبلًا وعده هلاك آنان داده شده [همسر و يكى از فرزندانت‏]- و همچنين مؤمنان را!» اما جز عده كمى همراه او ايمان نياوردند! (40)


وَ قِيل‌َ يَا أَرْض‌ُ ابْلَعِي‌ مَاءَك‌ِ وَ يَا سَمَاءُ أَقْلِعِي‌ وَ غِيض‌َ الْمَاءُ وَ قُضِيَ‌ الْأَمْرُ وَاسْتَوَت‌ْ عَلَي‌ الْجُودِي‌ِّ وَ قِيل‌َ بُعْدَاً لِلْقَوْم‌ِ الظَّالِمِين‌َ (هود: 44)

و گفته شد: «اى زمين، آبت را فرو بر! و اى آسمان، خوددارى كن! و آب فرو نشست و كار پايان يافت و (كشتى) بر (دامنه كوه) جودى، پهلو گرفت و (در اين هنگام،) گفته شد:» دور باد قوم ستمگر (از سعادت و نجات و رحمت خدا!)» (44)


قِيل‌َ يَا نُوح‌ُ اهْبِط‌ْ بِسَلاَم‌ٍ مِنَّا وَ بَرَكَات‌ٍ عَلَيْك‌َ وَ عَلَي‌ أُمَم‌ٍ مِمَّنْ‌ مَعَك‌َ وَ أُمَم‌ٌ سَنُمَتِّعُهُم‌ْ ثُم‌َّ يَمَسُّهُمْ‌ مِنَّا عَذَاب‌ٌ أَلِيم‌ٌ (هود: 48)

(به نوح) گفته شد: «اى نوح! با سلامت و بركاتى از ناحيه ما بر تو و بر تمام امتهايى كه با تواند، فرود آى! و امتهاى نيز هستند كه ما آنها را از نعمتها بهره‏مند خواهيم ساخت، سپس عذاب دردناكى از سوى ما به آنها مى‏رسد (، چرا كه اين نعمتها را كفران مى‏كنند!)» (48)


يَا قَوْم‌ِ لاَ أَسْأَلُكُم‌ْ عَلَيْه‌ِ أَجْرَاً إِن‌ْ أَجْرِي‌َ إِلاَّ عَلَي‌ الَّذِي‌ فَطَرَنِي‌ أَفَلاَ تَعْقِلُون‌َ (هود: 51)

اى قوم من! من از شما براى اين (رسالت)، پاداشى نمى‏طلبم پاداش من، تنها بر كسى است كه مرا آفريده است آيا نمى‏فهميد؟! (51)


وَ يَا قَوْم‌ِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُم‌ْ ثُم‌َّ تُوبُوا إِلَيْه‌ِ يُرْسِل‌ِ السَّمَاءَ عَلَيْكُمْ‌ مِدْرَارَاً وَ يَزِدْكُم‌ْ قُوَّة‌ً إِلَي‌ قُوَّتِكُم‌ْ وَ لاَ تَتَوَلَّوْا مُجْرِمِين‌َ (هود: 52)

و اى قوم من! از پروردگارتان طلب آمرزش كنيد، سپس به سوى او بازگرديد، تا (باران) آسمان را پى در پى بر شما بفرستد و نيرويى بر نيرويتان بيفزايد! و گنهكارانه، روى (از حق) بر نتابيد!» (52)


إِنِّي‌ تَوَكَّلْت‌ُ عَلَي‌ الله‌ِ رَبِّي‌ وَ رَبِّكُمْ‌ مَا مِنْ‌ دَابَّة‌ٍ إِلاَّ هُوَ آخِذٌ بِنَاصِيَتِهَا إِن‌َّ رَبِّي‌ عَلَي‌ صِرَاط‌ٍ مُسْتَقِيم‌ٍ (هود: 56)

من، بر «اللَّه» كه پروردگار من و شماست، توكل كرده‏ام! هيچ جنبنده‏اى نيست مگر اينكه او بر آن تسلط دارد (اما سلطه‏اى با عدالت! چرا كه) پروردگار من بر راه راست است! (56)


فَإِنْ‌ تَوَلَّوْا فَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْ‌ مَا أُرْسِلْت‌ُ بِه‌ِ إِلَيْكُم‌ْ وَ يَسْتَخْلِف‌ُ رَبِّي‌ قَوْمَاً غَيْرَكُم‌ْ وَ لاَ تَضُرُّونَه‌ُ شَيْءً إِن‌َّ رَبِّي‌ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ حَفِيظ‌ٌ (هود: 57)

پس اگر روى برگردانيد، من رسالتى را كه مأمور بودم به شما رساندم و پروردگارم گروه ديگرى را جانشين شما مى‏كند و شما كمترين ضررى به او نمى‏رسانيد پروردگارم حافظ و نگاهبان هر چيز است!» (57)


قَال‌َ يَا قَوْم‌ِ أَرَأَيْتُم‌ْ إِنْ‌ كُنْت‌ُ عَلَي‌ بَيِّنَة‌ٍ مِنْ‌ رَبِّي‌ وَ آتَانِي‌ مِنْه‌ُ رَحْمَة‌ً فَمَنْ‌ يَنْصُرُنِي‌ مِن‌َ الله‌ِ إِن‌ْ عَصَيْتُه‌ُ فَمَا تَزِيدُونَنِي‌ غَيْرَ تَخْسِيرٍ (هود: 63)

گفت: «اى قوم! اگر من دليل آشكارى از پروردگارم داشته باشم، و رحمتى از جانب خود به من داده باشد (، مى‏توانم از ابلاغ رسالت او سرپيچى كنم)؟! اگر من نافرمانى او كنم، چه كسى مى‏تواند مرا در برابر وى يارى دهد؟! پس، (سخنان) شما، جز اطمينان به زيانكار بودنتان، چيزى بر من نمى‏افزايد! (63)


قَالُوا أَتَعْجَبِين‌َ مِن‌ْ أَمْرِ الله‌ِ رَحْمَة‌ُ الله‌ِ وَ بَرَكَاتُه‌ُ عَلَيْكُم‌ْ أَهْل‌َ الْبَيْت‌ِ إِنَّه‌ُ حَمِيدٌ مَجِيدٌ (هود: 73)

گفتند: «آيا از فرمان خدا تعجب ميكنى؟! اين رحمت خدا و بركاتش بر شما خانواده است چرا كه او ستوده و والا است!» (73)


فَلَمَّا جَاءَ أَمْرُنَا جَعَلْنَا عَالِيَهَا سَافِلَهَا وَ أَمْطَرْنَا عَلَيْهَا حِجَارَة‌ً مِنْ‌ سِجِّيل‌ٍ مَنْضُودٍ (هود: 82)

و هنگامى كه فرمان ما فرا رسيد، آن (شهر و ديار) را زير و رو كرديم و بارانى از سنگ [گِلهاى متحجر] متراكم بر روى هم، بر آنها نازل نموديم ... (82)


وَ إِلَي‌ مَدْيَن‌َ أَخَاهُم‌ْ شُعَيْبَاً قَال‌َ يَا قَوْم‌ِ اعْبُدُوا الله‌َ مَا لَكُمْ‌ مِن‌ْ إِلَه‌ٍ غَيْرُه‌ُ وَ لاَ تَنْقُصُوا الْمِكْيَال‌َ وَالْمِيزَان‌َ إِنِّي‌ أَرَاكُمْ‌ بِخَيْرٍ وَ إِنِّي‌ أَخَاف‌ُ عَلَيْكُم‌ْ عَذَاب‌َ يَوْم‌ٍ مُحِيط‌ٍ (هود: 84)

و بسوى «مدين» برادرشان شعيب را (فرستاديم) گفت: «اى قوم من! خدا را پرستش كنيد، كه جز او، معبود ديگرى براى شما نيست! پيمانه و وزن را كم نكنيد (و دست به كم‏فروشى نزنيد)! من (هم اكنون) شما را در نعمت مى‏بينم (ولى) از عذاب روز فراگير، بر شما بيمناكم! (84)


بَقِيَّۀُ الله‌ِ خَيْرٌ لَكُم‌ْ إِنْ‌ كُنْتُمْ‌ مُؤْمِنِين‌َ وَ مَا أَنَا عَلَيْكُم‌ْ بِحَفِيظ‌ٍ (هود: 86)

آنچه خداوند براى شما باقى گذارده (از سرمايه‏هاى حلال)، برايتان بهتر است اگر ايمان داشته باشيد! و من، پاسدار شما (و مأمور بر اجبارتان به ايمان) نيستم! (86)


قَال‌َ يَا قَوْم‌ِ أَرَأَيْتُم‌ْ إِنْ‌ كُنْت‌ُ عَلَي‌ بَيِّنَة‌ٍ مِنْ‌ رَبِّي‌ وَ رَزَقَنِي‌ مِنْه‌ُ رِزْقَاً حَسَنَاً وَ مَا أُرِيدُ أَن‌ْ أُخَالِفَكُم‌ْ إِلَي‌ مَا أَنْهَاكُم‌ْ عَنْه‌ُ إِن‌ْ أُرِيدُ إِلاَّ الْإِصْلاَح‌َ مَا اسْتَطَعْت‌ُ وَ مَا تَوْفِيقِي‌ إِلاَّ بِالله‌ِ عَلَيْه‌ِ تَوَكَّلْت‌ُ وَ إِلَيْه‌ِ أُنِيب‌ُ (هود: 88)

گفت: «اى قوم! به من بگوييد، هر گاه من دليل آشكارى از پروردگارم داشته باشم، و رزق (و موهبت) خوبى به من داده باشد، (آيا مى‏توانم بر خلاف فرمان او رفتار كنم؟!) من هرگز نمى‏خواهم چيزى كه شما را از آن باز مى‏دارم، خودم مرتكب شوم! من جز اصلاح- تا آنجا كه توانايى دارم- نمى‏خواهم! و توفيق من، جز به خدا نيست! بر او توكّل كردم و به سوى او بازمى‏گردم! (88)


قَالُوا يَا شُعَيْب‌ُ مَا نَفْقَه‌ُ كَثِيرَاً مِمَّا تَقُول‌ُ وَ إِنَّا لَنَرَاك‌َ فِينَا ضَعِيفَاً وَ لَوْلاَ رَهْطُك‌َ لَرَجَمْنَاك‌َ وَ مَا أَنْت‌َ عَلَيْنَا بِعَزِيزٍ (هود: 91)

گفتند: «اى شعيب! بسيارى از آنچه را مى‏گويى، ما نمى‏فهميم! و ما تو را در ميان خود، ضعيف مى‏يابيم و اگر (بخاطر) قبيله كوچكت نبود، تو را سنگسار مى‏كرديم و تو در برابر ما قدرتى ندارى!» (91)


قَال‌َ يَا قَوْم‌ِ أَرَهْطِي‌ أَعَزُّ عَلَيْكُمْ‌ مِن‌َ الله‌ِ وَاتَّخَذْتُمُوه‌ُ وَرَاءَكُم‌ْ ظِهْرِيَّاً إِن‌َّ رَبِّي‌ بِمَا تَعْمَلُون‌َ مُحِيط‌ٌ (هود: 92)

گفت: «اى قوم! آيا قبيله كوچك من، نزد شما عزيزتر از خداوند است؟! در حالى كه (فرمان) او را پشت سر انداخته‏ايد! پروردگارم به آنچه انجام مى‏دهيد، احاطه دارد (و آگاه است)! (92)


وَ يَا قَوْم‌ِ اعْمَلُوا عَلَي‌ مَكَانَتِكُم‌ْ إِنِّي‌ عَامِل‌ٌ سَوْف‌َ تَعْلَمُون‌َ مَنْ‌ يَأْتِيه‌ِ عَذَاب‌ٌ يُخْزِيه‌ِ وَ مَن‌ْ هُوَ كَاذِب‌ٌ وَارْتَقِبُوا إِنِّي‌ مَعَكُم‌ْ رَقِيب‌ٌ (هود: 93)

اى قوم! هر كارى از دستتان ساخته است، انجام دهيد، من هم كار خود را خواهم كرد و بزودى خواهيد دانست چه كسى عذاب خواركننده به سراغش مى‏آيد، و چه كسى دروغگوست! شما انتظار بكشيد، من هم در انتظارم!» (93)


ذَلِك‌َ مِن‌ْ أَنْبَاءِ الْقُرَي‌ نَقُصُّه‌ُ عَلَيْك‌َ مِنْهَا قَائِم‌ٌ وَ حَصِيدٌ (هود: 100)

اين از اخبار شهرها و آباديهاست كه ما براى تو بازگو مى‏كنيم كه بعضى (هنوز) برپا هستند، و بعضى درو شده‏اند (و از ميان رفته‏اند)! (100)


وَ كُلاًّ نَقُص‌ُّ عَلَيْك‌َ مِن‌ْ أَنبَاءِ الرُّسُل‌ِ مَا نُثَبِّت‌ُ بِه‌ِ فُؤَادَك‌َ وَ جَاءَك‌َ فِي‌ هَذِه‌ِ الْحَق‌ُّ وَ مَوْعِظَة‌ٌ وَ ذِكْرَي‌ لِلْمُؤْمِنِين‌َ (هود: 120)

ما از هر يك از سرگذشتهاى انبيا براى تو بازگو كرديم، تا به وسيله آن، قلبت را آرامش بخشيم و اراده‏ات قوىّ گردد. و در اين (اخبار و سرگذشتها،) براى تو حقّ، و براى مؤمنان موعظه و تذكّر آمده است. (120)


وَ قُلْ‌ لِلَّذِين‌َ لاَ يُؤْمِنُون‌َ اعْمَلُوا عَلَي‌ مَكَانَتِكُم‌ْ إِنَّا عَامِلُون‌َ (هود: 121)

و به آنها كه ايمان نمى‏آورند، بگو: «هر چه در قدرت داريد، انجام دهيد! ما هم انجام مى‏دهيم! (121)


وَ لِالله‌ِ غَيْب‌ُ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ وَ إِلَيْه‌ِ يُرْجَع‌ُ الْأَمْرُ كُلُّه‌ُ فَاعْبُدْه‌ُ وَ تَوَكَّل‌ْ عَلَيْه‌ِ وَ مَا رَبُّك‌َ بِغَافِل‌ٍ عَمَّا تَعْمَلُون‌َ (هود: 123)

و (آگاهى از) غيب (و اسرار نهان) آسمانها و زمين، تنها از آن خداست و همه كارها به سوى او بازمى‏گردد! پس او را پرستش كن! و بر او توكّل نما! و پروردگارت از كارهايى كه مى‏كنيد، هرگز غافل نيست! (123)


نَحْن‌ُ نَقُص‌ُّ عَلَيْك‌َ أَحْسَن‌َ الْقَصَص‌ِ بِمَا أَوْحَيْنَا إِلَيْك‌َ هَذَا الْقُرْآن‌َ وَ إِنْ‌ كُنْت‌َ مِنْ‌ قَبْلِه‌ِ لَمِن‌َ الْغَافِلِين‌َ (يوسف: 3)

ما بهترين سرگذشتها را از طريق اين قرآن- كه به تو وحى كرديم- بر تو بازگو مى‏كنيم و مسلّماً پيش از اين، از آن خبر نداشتى! (3)


قَال‌َ يَا بُنَي‌َّ لاَ تَقْصُص‌ْ رُؤْيَاك‌َ عَلَي‌ إِخْوَتِك‌َ فَيَكِيدُوا لَك‌َ كَيْدَاً إِن‌َّ الشَّيْطَان‌َ لِلْإِنْسَان‌ِ عَدُوٌّ مُبِين‌ٌ (يوسف: 5)

گفت: «فرزندم! خواب خود را براى برادرانت بازگو مكن، كه براى تو نقشه (خطرناكى) مى‏كشند چرا كه شيطان، دشمن آشكار انسان است! (5)


وَ كَذَلِك‌َ يَجْتَبِيك‌َ رَبُّك‌َ وَ يُعَلِّمُك‌َ مِنْ‌ تَأْوِيل‌ِ الْأَحَادِيث‌ِ وَ يُتِم‌ُّ نِعْمَتَه‌ُ عَلَيْك‌َ وَ عَلَي‌ آل‌ِ يَعْقُوب‌َ كَمَا أَتَمَّهَا عَلَي‌ أَبَوَيْك‌َ مِنْ‌ قَبْل‌ُ إِبْرَاهِيم‌َ وَ إِسْحَاق‌َ إِن‌َّ رَبَّك‌َ عَلِيم‌ٌ حَكِيم‌ٌ (يوسف: 6)

و اين گونه پروردگارت تو را برمى‏گزيند و از تعبير خوابها به تو مى‏آموزد و نعمتش را بر تو و بر خاندان يعقوب تمام و كامل مى‏كند، همان‏گونه كه پيش از اين، بر پدرانت ابراهيم و اسحاق تمام كرد به يقين، پروردگار تو دانا و حكيم است!» (6)


قَالُوا يَا أَبَانَا مَا لَك‌َ لاَ تَأْمَنَّا عَلَي‌ يُوسُف‌َ وَ إِنَّا لَه‌ُ لَنَاصِحُون‌َ (يوسف: 11)

(و براى انجام اين كار، برادران نزد پدر آمدند و) گفتند: «پدرجان! چرا تو درباره (برادرمان) يوسف، به ما اطمينان نمى‏كنى؟! در حالى كه ما خيرخواه او هستيم! (11)


وَ جَاءُوا عَلَي‌ قَميِصِه‌ِ بِدَم‌ٍ كَذِب‌ٍ قَال‌َ بَل‌ْ سَوَّلَت‌ْ لَكُم‌ْ أَنْفُسُكُم‌ْ أَمْرَاً فَصَبْرٌ جَمِيل‌ٌ وَالله‌ُ الْمُسْتَعَان‌ُ عَلَي‌ مَا تَصِفُون‌َ (يوسف: 18)

و پيراهن او را با خونى دروغين (آغشته ساخته، نزد پدر) آوردند گفت: «هوسهاى نفسانى شما اين كار را برايتان آراسته! من صبر جميل (و شكيبايى خالى از ناسپاسى) خواهم داشت و در برابر آنچه مى‏گوييد، از خداوند يارى مى‏طلبم!» (18)


وَ قَال‌َ الَّذِي‌ اشْتَرَاه‌ُ مِنْ‌ مِصْرَ لِامْرَأَتِه‌ِ أَكْرِمِي‌ مَثْوَاه‌ُ عَسَي‌ أَنْ‌ يَنْفَعَنَا أَوْ نَتَّخِذَه‌ُ وَلَدَاً وَ كَذَلِك‌َ مَكَّنَّا لِيُوسُف‌َ فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَ لِنُعَلِّمَه‌ُ مِنْ‌ تَأْوِيل‌ِ الْأَحَادِيث‌ِ وَالله‌ُ غَالِب‌ٌ عَلَي‌ أَمْرِه‌ِ وَ لَكِنَّ‌ أَكْثَرَ النَّاس‌ِ لاَ يَعْلَمُون‌َ (يوسف: 21)

و آن كس كه او را از سرزمين مصر خريد [عزيز مصر]، به همسرش گفت: «مقام وى را گرامى دار، شايد براى ما سودمند باشد و يا او را بعنوان فرزند انتخاب كنيم!» و اينچنين يوسف را در آن سرزمين متمكّن ساختيم! (ما اين كار را كرديم، تا او را بزرگ داريم و) از علم تعبير خواب به او بياموزيم خداوند بر كار خود پيروز است، ولى بيشتر مردم نمى‏دانند! (21)


فَلَمَّا سَمِعَت‌ْ بِمَكْرِهِن‌َّ أَرْسَلَت‌ْ إِلَيْهِن‌َّ وَ أَعْتَدَت‌ْ لَهُن‌َّ مُتَّكَأً وَ آتَت‌ْ كُل‌َّ وَاحِدَة‌ٍ مِنْهُن‌َّ سِكِّينَاً وَ قَالَت‌ِ اخْرُج‌ْ عَلَيْهِن‌َّ فَلَمَّا رَأَيْنَه‌ُ أَكْبَرْنَه‌ُ وَ قَطَّعْن‌َ أَيْدِيَهُن‌َّ وَ قُلْن‌َ حَاش‌َ لِالله‌ِ مَا هَذَا بَشَرَاً إِن‌ْ هَذَا إِلاَّ مَلَك‌ٌ كَرِيم‌ٌ (يوسف: 31)

هنگامى كه (همسر عزيز) از فكر آنها با خبر شد، به سراغشان فرستاد (و از آنها دعوت كرد) و براى آنها پشتى (گرانبها، و مجلس باشكوهى) فراهم ساخت و به دست هر كدام، چاقويى (براى بريدن ميوه) داد و در اين موقع (به يوسف) گفت: «وارد مجلس آنان شو!» هنگامى كه چشمشان به او افتاد، او را بسيار بزرگ (و زيبا) شمردند و (بى‏توجه) دستهاى خود را بريدند و گفتند: «منزّه است خدا! اين بشر نيست اين يك فرشته بزرگوار است!» (31)


وَاتَّبَعْت‌ُ مِلَّة‌َ آبَائِي‌ إِبْرَاهِيم‌َ وَ إِسْحَاق‌َ وَ يَعْقُوب‌َ مَا كَان‌َ لَنَا أَنْ‌ نُشْرِك‌َ بِالله‌ِ مِنْ‌ شَي‌ْءٍ ذَلِك‌َ مِنْ‌ فَضْل‌ِ الله‌ِ عَلَيْنَا وَ عَلَي‌ النَّاس‌ِ وَ لَكِنَّ‌ أَكْثَرَ النَّاس‌ِ لاَ يَشْكُرُون‌َ (يوسف: 38)

من از آيين پدرانم ابراهيم و اسحاق و يعقوب پيروى كردم! براى ما شايسته نبود چيزى را همتاى خدا قرار دهيم اين از فضل خدا بر ما و بر مردم است ولى بيشتر مردم شكرگزارى نمى‏كنند! (38)


قَال‌َ مَا خَطْبُكُن‌َّ إِذْ رَاوَدْتُن‌َّ يُوسُف‌َ عَنْ‌ نَفْسِه‌ِ قُلْن‌َ حَاش‌َ لِالله‌ِ مَا عَلِمْنَا عَلَيْه‌ِ مِنْ‌ سُوءٍ قَالَت‌ِ امْرَأَة‌ُ الْعَزيِزِ الْآن‌َ حَصْحَص‌َ الْحَق‌ُّ أَنَا رَاوَدْتُه‌ُ عَنْ‌ نَفْسِه‌ِ وَ إِنَّه‌ُ لَمِن‌َ الصَّادِقِين‌َ (يوسف: 51)

(پادشاه آن زنان را طلبيد و) گفت: «به هنگامى كه يوسف را به سوى خويش دعوت كرديد، جريان كار شما چه بود؟» گفتند: «منزّه است خدا، ما هيچ عيبى در او نيافتيم!» (در اين هنگام) همسر عزيز گفت: «الآن حق آشكار گشت! من بودم كه او را به سوى خود دعوت كردم و او از راستگويان است! (51)


قَال‌َ اجْعَلْنِي‌ عَلَي‌ خَزَائِن‌ِ الْأَرْض‌ِ إِنِّي‌ حَفِيظ‌ٌ عَلِيم‌ٌ (يوسف: 55)

(يوسف) گفت: «مرا سرپرست خزائن سرزمين (مصر) قرار ده، كه نگهدارنده و آگاهم!» (55)


وَ جَاءَ إِخْوَة‌ُ يُوسُف‌َ فَدَخَلُوا عَلَيْه‌ِ فَعَرَفَهُم‌ْ وَ هُم‌ْ لَه‌ُ مُنْكِرُون‌َ (يوسف: 58)

(سرزمين كنعان را قحطى فرا گرفت) برادران يوسف (در پى موادّ غذايى به مصر) آمدند و بر او وارد شدند. او آنان را شناخت ولى آنها او را نشناختند. (58)


قَال‌َ هَل‌ْ آَمَنُكُم‌ْ عَلَيْه‌ِ إِلاَّ كَمَا أَمِنْتُكُم‌ْ عَلَي‌ أَخِيه‌ِ مِنْ‌ قَبْل‌ُ فَالله‌ُ خَيْرٌ حَافِظَاً وَ هُوَ أَرْحَم‌ُ الرَّاحِمين‌َ (يوسف: 64)

گفت: «آيا نسبت به او به شما اطمينان كنم همان‏گونه كه نسبت به برادرش (يوسف) اطمينان كردم (و ديديد چه شد)؟! و (در هر حال،) خداوند بهترين حافظ، و مهربانترين مهربانان است» (64)


قَال‌َ لَن‌ْ أُرْسِلَه‌ُ مَعَكُم‌ْ حَتَّي‌ تُؤْتُون‌ِ مَوْثِقَاً مِن‌َ الله‌ِ لَتَأْتُنَّنِي‌ بِه‌ِ إِلاَّ أَنْ‌ يُحَاط‌َ بِكُم‌ْ فَلَمَّا آتَوْه‌ُ مَوْثِقَهُم‌ْ قَال‌َ الله‌ُ عَلَي‌ مَا نَقُول‌ُ وَكِيل‌ٌ (يوسف: 66)

گفت: «من هرگز او را با شما نخواهم فرستاد، تا پيمان مؤكّد الهى بدهيد كه او را حتماً نزد من خواهيد آورد! مگر اينكه (بر اثر مرگ يا علّت ديگر،) قدرت از شما سلب گردد. و هنگامى كه آنها پيمان استوار خود را در اختيار او گذاردند، گفت: «خداوند، نسبت به آنچه مى‏گوييم، ناظر و نگهبان است!» (66)


وَ قَال‌َ يَا بَنِي‌َّ لاَ تَدْخُلُوا مِنْ‌ بَاب‌ٍ وَاحدٍ وَادْخُلُوا مِن‌ْ أَبْوَاب‌ٍ مُتَفَرِّقَة‌ٍ وَ مَا أُغْنِي‌ عَنْكُمْ‌ مِن‌َ الله‌ِ مِنْ‌ شَي‌ْءٍ إِنِ‌ الْحُكْم‌ُ إِلاَّ لِالله‌ِ عَلَيْه‌ِ تَوَكَّلْت‌ُ وَ عَلَيْه‌ِ فَلْيَتَوَكَّل‌ِ الْمُتَوَكِّلُون‌َ (يوسف: 67)

و (هنگامى كه مى‏خواستند حركت كنند، يعقوب) گفت: «فرزندان من! از يك در وارد نشويد بلكه از درهاى متفرّق وارد گرديد (تا توجه مردم به سوى شما جلب نشود)! و (من با اين دستور،) نمى‏توانم حادثه‏اى را كه از سوى خدا حتمى است، از شما دفع كنم! حكم و فرمان، تنها از آنِ خداست! بر او توكّل كرده‏ام و همه متوكّلان بايد بر او توكّل كنند!» (67)


وَ لَمَّا دَخَلُوا عَلَي‌ يُوسُف‌َ آوَي‌ إِلَيْه‌ِ أَخَاه‌ُ قَال‌َ إِنِّي‌ أَنَا أَخُوك‌َ فَلاَ تَبْتَئِس‌ْ بِمَا كَانُوا يَعْمَلُون‌َ (يوسف: 69)

هنگامى كه (برادران) بر يوسف وارد شدند، برادرش را نزد خود جاى داد و گفت: «من برادر تو هستم، از آنچه آنها انجام مى‏دادند، غمگين و ناراحت نباش!» (69)


قَالُوا وَ أَقْبَلُوا عَلَيْهِمْ‌ مَاذَا تَفْقِدُون‌َ (يوسف: 71)

آنها رو به سوى او كردند و گفتند: «چه چيز گم كرده‏ايد؟» (71)


فَلَمَّا اسْتَيْأَسُوا مِنْه‌ُ خَلَصُوا نَجِيَّاً قَال‌َ كَبِيرُهُمْ‌ أَلَم‌ْ تَعْلَمُوا أَن‌َّ أَبَاكُم‌ْ قَدْ أَخَذَ عَلَيْكُمْ‌ مَوْثِقَاً مِن‌َ الله‌ِ وَ مِنْ‌ قَبْل‌ُ مَا فَرَّطْتُم‌ْ فِي‌ يُوسُف‌َ فَلَن‌ْ أَبْرَح‌َ الْأَرْض‌َ حَتَّي‌ يَأْذَن‌َ لِي‌ أَبِي‌ أَوْ يَحْكُم‌َ الله‌ُ لِي‌ وَ هُوَ خَيْرُ الْحَاكِمِين‌َ (يوسف: 80)

هنگامى كه (برادران) از او مأيوس شدند، به كنارى رفتند و با هم به نجوا پرداختند (برادر) بزرگشان گفت: «آيا نمى‏دانيد پدرتان از شما پيمان الهى گرفته و پيش از اين درباره يوسف كوتاهى كرديد؟! من از اين سرزمين حركت نمى‏كنم، تا پدرم به من اجازه دهد يا خدا درباره من داورى كند، كه او بهترين حكم‏كنندگان است! (80)


وَ تَوَلَّي‌ عَنْهُم‌ْ وَ قَال‌َ يَا أَسَفَي‌ عَلَي‌ يُوسُف‌َ وَابْيَضَّت‌ْ عَينَاه‌ُ مِن‌َ الْحُزْن‌ِ فَهُوَ كَظِيمٌ‌ (يوسف: 84)

و از آنها روى برگرداند و گفت: «وا اسفا بر يوسف!» و چشمان او از اندوه سفيد شد، اما خشم خود را فرو مى‏برد (و هرگز كفران نمى‏كرد)! (84)


فَلَمَّا دَخَلُوا عَلَيْه‌ِ قَالُوا يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنَا وَ أَهْلَنَا الضُّرُّ وَ جِئْنَا بِبِضَاعَة‌ٍ مُزْجَاة‌ٍ فَأَوْف‌ِ لَنَا الْكَيْل‌َ وَ تَصَدَّق‌ْ عَلَيْنَا إِن‌َّ الله‌َ يَجْزِي‌ الْمُتَصَدِّقِين‌َ (يوسف: 88)

هنگامى كه آنها بر او [يوسف‏] وارد شدند، گفتند: «اى عزيز! ما و خاندان ما را ناراحتى فرا گرفته، و متاع كمى (براى خريد موادّ غذايى) با خود آورده‏ايم پيمانه را براى ما كامل كن و بر ما تصدّق و بخشش نما، كه خداوند بخشندگان را پاداش مى‏دهد!» (88)


قَالُوا أَإِنَّك‌َ لَأَنْت‌َ يُوسُف‌ُ قَال‌َ أَنَا يُوسُف‌ُ وَ هَذَا أَخِي‌ قَدْ مَن‌َّ الله‌ُ عَلَيْنَا إِنَّه‌ُ مَنْ‌ يَتَّق‌ِ وَ يَصْبِرْ فَإِن‌َّ الله‌َ لاَ يُضِيع‌ُ أَجْرَ الْمُـحْسِنِين‌َ (يوسف: 90)

گفتند: «آيا تو همان يوسفى؟!» گفت: « (آرى،) من يوسفم، و اين برادر من است! خداوند بر ما منّت گذارد هر كس تقوا پيشه كند، و شكيبايى و استقامت نمايد، (سرانجام پيروز مى‏شود) چرا كه خداوند پاداش نيكوكاران را ضايع نمى‏كند!» (90)


قَالُوا تَالله‌ِ لَقَدْ آثَرَك‌َ الله‌ُ عَلَيْنَا وَ إِنْ‌ كُنَّا لَخَاطِئِين‌َ (يوسف: 91)

گفتند: «به خدا سوگند، خداوند تو را بر ما برترى بخشيده و ما خطاكار بوديم!» (91)


قَال‌َ لاَ تَثْرِيب‌َ عَلَيْكُم‌ُ الْيَوْم‌َ يَغْفِرُ الله‌ُ لَكُم‌ْ وَ هُوَ أَرْحَم‌ُ الرَّاحِمِين‌َ (يوسف: 92)

(يوسف) گفت: «امروز ملامت و توبيخى بر شما نيست! خداوند شما را مى‏بخشد و او مهربانترين مهربانان است! (92)


اذْهَبُوا بِقَمِيصِي‌ هَذَا فَأَلْقُوه‌ُ عَلَي‌ وَجْه‌ِ أَبِي‌ يَأْت‌ِ بَصِيرَاً وَأْتُونِي‌ بِأَهْلِكُم‌ْ أَجْمَعِين‌َ (يوسف: 93)

اين پيراهن مرا ببريد، و بر صورت پدرم بيندازيد، بينا مى‏شود! و همه نزديكان خود را نزد من بياوريد!» (93)


فَلَمَّا أَنْ‌ جَاءَ الْبَشِيرُ أَلْقَاه‌ُ عَلَي‌ وَجهِه‌ِ فَارْتَدَّ بَصِيرَاً قَال‌َ أَلَم‌ْ أَقُلْ‌ لَكُم‌ْ إِنِّي‌ أَعْلَم‌ُ مِن‌َ الله‌ِ مَا لاَ تَعْلَمُون‌َ (يوسف: 96)

امّا هنگامى كه بشارت دهنده فرا رسيد، آن (پيراهن) را بر صورت او افكند ناگهان بينا شد! گفت: «آيا به شما نگفتم من از خدا چيزهايى مى‏دانم كه شما نمى‏دانيد؟!» (96)


فَلَمَّا دَخَلُوا عَلَي‌ يُوسُف‌َ آوَي‌ إِلَيْه‌ِ أَبَوَيْه‌ِ وَ قَال‌َ ادْخُلُوا مِصْرَ إِنْ‌ شَاءَ الله‌ُ آمِنِين‌َ (يوسف: 99)

و هنگامى كه بر يوسف وارد شدند، او پدر و مادر خود را در آغوش گرفت، و گفت: «همگى داخل مصر شويد، كه انشاء اللَّه در امن و امان خواهيد بود!» (99)


وَ رَفَع‌َ أَبَوَيْه‌ِ عَلَي‌ الْعَرْش‌ِ وَ خَرُّوا لَه‌ُ سُجَّدَاً وَ قَال‌َ يَا أَبَت‌ِ هَذَا تَأْوِيل‌ُ رُؤْياي‌َ مِنْ‌ قَبْل‌ُ قَدْ جَعَلَهَا رَبِّي‌ حَقَّاً وَ قَدْ أَحْسَن‌َ بِي‌ إِذْ أَخْرَجَنِي‌ مِن‌َ السِّجْن‌ِ وَ جَاءَ بِكُمْ‌ مِن‌َ الْبَدْوِ مِنْ‌ بَعْدِ أَنْ‌ نَزَغ‌َ الشَّيْطَان‌ُ بَينِي‌ وَ بَيْن‌َ إِخْوَتِي‌ إِن‌َّ رَبِّي‌ لَطِيف‌ٌ لِمَا يَشَاءُ إِنَّه‌ُ هُوَ الْعَلِيم‌ُ الْحَكِيم‌ُ (يوسف: 100)

و پدر و مادر خود را بر تخت نشاند و همگى بخاطر او به سجده افتادند و گفت: «پدر! اين تعبير خوابى است كه قبلًا ديدم پروردگارم آن را حقّ قرار داد! و او به من نيكى كرد هنگامى كه مرا از زندان بيرون آورد، و شما را از آن بيابان (به اينجا) آورد بعد از آنكه شيطان، ميان من و برادرانم فساد كرد. پروردگارم نسبت به آنچه مى‏خواهد (و شايسته مى‏داند،) صاحب لطف است چرا كه او دانا و حكيم است! (100)


وَ مَا تَسْأَلُهُم‌ْ عَلَيْه‌ِ مِن‌ْ أَجْرٍ إِن‌ْ هُوَ إِلاَّ ذِكْرٌ لِلْعَالَمِينَ‌ (يوسف: 104)

و تو (هرگز) از آنها پاداشى نمى‏طلبى آن نيست مگر تذكّرى براى جهانيان! (104)


وَ كَأَيِّنْ‌ مِن‌ْ آيَة‌ٍ فِي‌ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ يَمُرُّون‌َ عَلَيْهَا وَ هُم‌ْ عَنْهَا مُعْرِضُون‌َ (يوسف: 105)

و چه بسيار نشانه‏اى (از خدا) در آسمانها و زمين كه آنها از كنارش مى‏گذرند، و از آن رويگردانند! (105)


قُل‌ْ هَذِه‌ِ سَبِيلِي‌ أَدْعُو إِلَي‌ الله‌ِ عَلَي‌ بَصِيرَة‌ٍ أَنَا وَ مَن‌ِ اتَّبَعَنِي‌ وَ سُبْحَان‌َ الله‌ِ وَ مَا أَنَا مِن‌َ الْمُشْرِكين‌َ (يوسف: 108)

بگو: «اين راه من است من و پيروانم، و با بصيرت كامل، همه مردم را به سوى خدا دعوت مى‏كنيم! منزّه است خدا! و من از مشركان نيستم!» (108)


الله‌ُ الَّذِي‌ رَفَع‌َ السَّمَاوَات‌ِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا ثُم‌َّ اسْتَوَي‌ عَلَي‌ الْعَرْش‌ِ وَ سَخَّرَ الشَّمْس‌َ وَالْقَمَرَ كُل‌ٌّ يَجْرِي‌ لِأَجَل‌ٍ مُسَمَّي‌ً يُدَبِّرُ الْأَمْرَ يُفَصِّل‌ُ الْآيَات‌ِ لَعَلَّكُمْ‌ بِلِقَاءِ رَبِّكُم‌ْ تُوقِنُون‌َ (رعد: 2)

خدا همان كسى است كه آسمانها را، بدون ستونهايى كه براى شما ديدنى باشد، برافراشت، سپس بر عرش استيلا يافت (و زمام تدبير جهان را در كف قدرت گرفت) و خورشيد و ماه را مسخّر ساخت، كه هر كدام تا زمان معينى حركت دارند! كارها را او تدبير مى‏كند آيات را (براى شما) تشريح مى‏نمايد شايد به لقاى پروردگارتان يقين پيدا كنيد! (2)


وَ فِي‌ الْأَرْض‌ِ قِطَع‌ٌ مُتَجَاوِرَات‌ٌ وَ جَنَّات‌ٌ مِن‌ْ أَعْنَاب‌ٍ وَ زَرْع‌ٌ وَ نَخِيل‌ٌ صِنْوَان‌ٌ وَ غَيْرُ صِنْوَان‌ٍ يُسْقَي‌ بِمَاءٍ وَاحِدٍ وَ نُفَضِّل‌ُ بَعْضَهَا عَلَي‌ بَعْض‌ٍ فِي‌ الْأُكُل‌ِ إِن‌َّ فِي‌ ذَلِك‌َ لَآيَات‌ٍ لِقَوْم‌ٍ يَعْقِلُون‌َ (رعد: 4)

و در روى زمين، قطعاتى در كنار هم قرار دارد كه با هم متفاوتند و (نيز) باغهايى از انگور و زراعت و نخلها، (و درختان ميوه گوناگون) كه گاه بر يك پايه مى‏رويند و گاه بر دو پايه (و عجيب‏تر آنكه) همه آنها از يك آب سيراب مى‏شوند! و با اين حال، بعضى از آنها را از جهت ميوه بر ديگرى برترى مى‏دهيم در اينها نشانه‏هايى است براى گروهى كه عقل خويش را به كار مى‏گيرند! (4)


وَ يَسْتَعْجِلُونَك‌َ بِالسَّيِّئَة‌ِ قَبْل‌َ الْحَسَنَة‌ِ وَ قَدْ خَلَت‌ْ مِنْ‌ قَبْلِهِم‌ُ الْمَثُلات‌ُ وَ إِن‌َّ رَبَّك‌َ لَذُو مَغْفِرَة‌ٍ لِلنَّاس‌ِ عَلَي‌ ظُلْمِهِم‌ْ وَ إِن‌َّ رَبَّك‌َ لَشَديدُ الْعِقَاب‌ِ (رعد: 6)

آنها پيش از حسنه (و رحمت)، از تو تقاضاى شتاب در سيّئه (و عذاب) مى‏كنند با اينكه پيش از آنها بلاهاى عبرت انگيز نازل شده است! و پروردگار تو نسبت به مردم- با اينكه ظلم مى‏كنند- داراى مغفرت است و (در عين حال،) پروردگارت داراى عذاب شديد است! (6)


وَ يَقُول‌ُ الَّذِين‌َ كَفَرُوا لَوْلاَ أُنْزِل‌َ عَلَيْه‌ِ آيَة‌ٌ مِنْ‌ رَبِّه‌ِ إِنَّمَا أَنْت‌َ مُنْذِرٌ وَ لِكُل‌ِّ قَوْم‌ٍ هَادٍ (رعد: 7)

كسانى كه كافر شدند مى‏گويند: «چرا آيه (و معجزه‏اى) از پروردگارش بر او نازل نشده؟!» تو فقط بيم دهنده‏اى! و براى هر گروهى هدايت كننده‏اى است (و اينها همه بهانه است، نه براى جستجوى حقيقت)! (7)


قُل‌ْ مَنْ‌ رَب‌ُّ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ قُل‌ِ الله‌ُ قُل‌ْ أَفَاتَّخَذْتُمْ‌ مِنْ‌ دُونِه‌ِ أَوْلِيَاءَ لاَ يَمْلِكُون‌َ لِأَنْفُسِهِمْ‌ نَفْعَاً وَ لاَ ضَرَّاً قُل‌ْ هَل‌ْ يَسْتَوِي‌ الْأَعْمَي‌ وَالْبَصِيرُ أَم‌ْ هَل‌ْ تَسْتَوِي‌ الظُّلُمَات‌ُ وَالنُّورُ أَم‌ْ جَعَلُوا لِالله‌ِ شُرَكَاءَ خَلَقُوا كَخَلْقِه‌ِ فَتَشَابَه‌َ الْخَلْق‌ُ عَلَيْهِمْ‌ قُل‌ِ الله‌ُ خَالِق‌ُ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ وَ هُوَ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ (رعد: 16)

بگو: «چه كسى پروردگار آسمانها و زمين است؟» بگو: «اللَّه!» (سپس) بگو: «آيا اوليا (و خدايانى) غير از او براى خود برگزيده‏ايد كه (حتّى) مالك سود و زيان خود نيستند (تا چه رسد به شما؟!)» بگو: «آيا نابينا و بينا يكسانند؟! يا ظلمتها و نور برابرند؟! آيا آنها همتايانى براى خدا قرار دادند بخاطر اينكه آنان همانند خدا آفرينشى داشتند، و اين آفرينشها بر آنها مشتبه شده است؟!» بگو: «خدا خالق همه چيز است و اوست يكتا و پيروز!» (16)


أَنْزَل‌َ مِن‌َ السَّمَاءِ مَاءً فَسَالَت‌ْ أَوْدِيَة‌ٌ بِقَدَرِهَا فَاحْتَمَل‌َ السَّيْل‌ُ زَبَدَاً رَابِيَاً وَ مِمَّا يُوقِدُون‌َ عَلَيْه‌ِ فِي‌ النَّارِ ابْتِغَاءَ حِلْيَة‌ٍ أَوْ مَتَاع‌ٍ زَبَدٌ مِثْلُه‌ُ كَذَلِك‌َ يَضْرِب‌ُ الله‌ُ الْحَق‌َّ وَالْبَاطِل‌َ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَيَذْهَب‌ُ جُفَاءً وَ أَمَّا مَا يَنْفَع‌ُ النَّاس‌َ فَيَمْكُث‌ُ فِي‌ الْأَرْض‌ِ كَذَلِك‌َ يَضْرِب‌ُ الله‌ُ الْأَمْثَال‌َ (رعد: 17)

خداوند از آسمان آبى فرستاد و از هر درّه و رودخانه‏اى به اندازه آنها سيلابى جارى شد سپس سيل بر روى خود كفى حمل كرد و از آنچه (در كوره‏ها،) براى به دست آوردن زينت آلات يا وسايل زندگى، آتش روى آن روشن مى‏كنند نيز كفهايى مانند آن به وجود مى‏آيد- خداوند، حق و باطل را چنين مثل مى‏زند!- امّا كفها به بيرون پرتاب مى‏شوند، ولى آنچه به مردم سود مى‏رساند [آب يا فلز خالص‏] در زمين مى‏ماند خداوند اينچنين مثال مى‏زند! (17)


جَنَّات‌ُ عَدْن‌ٍ يَدْخُلُونَهَا وَ مَنْ‌ صَلَح‌َ مِن‌ْ آبَائِهِم‌ْ وَ أَزْوَاجِهِم‌ْ وَ ذُرِّيَّاتِهِم‌ْ وَالْمَلائِكَة‌ُ يَدْخُلُون‌َ عَلَيْهِمْ‌ مِنْ‌ كُل‌ِّ بَاب‌ٍ (رعد: 23)

(همان) باغهاى جاويدان بهشتى كه وارد آن مى‏شوند و همچنين پدران و همسران و فرزندان صالح آنها و فرشتگان از هر درى بر آنان وارد مى‏گردند ... (23)


سَلام‌ٌ عَلَيْكُمْ‌ بِمَا صَبَرْتُم‌ْ فَنِعْم‌َ عُقْبَي‌ الدَّارِ (رعد: 24)

(و به آنان مى‏گويند:) سلام بر شما بخاطر صبر و استقامتتان! چه نيكوست سرانجام آن سرا (ى جاويدان)! (24)


وَ يَقُول‌ُ الَّذِين‌َ كَفَرُوا لَوْلاَ أُنْزِل‌َ عَلَيْه‌ِ آيَة‌ٌ مِنْ‌ رَبِّه‌ِ قُل‌ْ إِن‌َّ الله‌َ يُضِل‌ُّ مَنْ‌ يَشَاءُ وَ يَهْدِي‌ إِلَيْه‌ِ مَن‌ْ أَنَاب‌َ (رعد: 27)

كسانى كه كافر شدند مى‏گويند: «چرا آيه (و معجزه) اى از پروردگارش بر او نازل نشده است؟!» بگو: «خداوند هر كس را بخواهد گمراه، و هر كس را كه بازگردد، به سوى خودش هدايت مى‏كند! (كمبودى در معجزه‏ها نيست لجاجت آنها مانع است!)» (27)


كَذَلِك‌َ أَرْسَلْنَاك‌َ فِي‌ أُمَّة‌ٍ قَدْ خَلَت‌ْ مِنْ‌ قَبْلِهَا أُمَم‌ٌ لِتَتْلُوَ عَلَيْهِم‌ُ الَّذِي‌ أَوْحَيْنَا إِلَيْك‌َ وَ هُم‌ْ يَكْفُرُون‌َ بِالرَّحْمَن‌ِ قُل‌ْ هُوَ رَبِّي‌ لاَ إِله‌َ إِلاَّ هُوَ عَلَيْه‌ِ تَوَكَّلْت‌ُ وَ إِلَيْه‌ِ مَتَاب‌ِ (رعد: 30)

همان گونه (كه پيامبران پيشين را مبعوث كرديم،) تو را به ميان امّتى فرستاديم كه پيش از آنها امّتهاى ديگرى آمدند و رفتند، تا آنچه را به تو وحى نموده‏ايم بر آنان بخوانى، در حالى كه به رحمان [خداوندى كه رحمتش همگان را فراگرفته‏] كفر مى‏ورزند بگو: «او پروردگار من است! معبودى جز او نيست! بر او توكّل كردم و بازگشتم بسوى اوست!» (30)


أَفَمَن‌ْ هُوَ قَائِم‌ٌ عَلَي‌ كُل‌ِّ نَفْس‌ٍ بِمَا كَسَبَت‌ْ وَ جَعَلُوا لِالله‌ِ شُرَكَاءَ قُل‌ْ سَمُّوهُم‌ْ أَم‌ْ تُنَبِّئُونَه‌ُ بِمَا لاَ يَعْلَم‌ُ فِي‌ الْأَرْض‌ِ أَمْ‌ بِظَاهِرٍ مِن‌َ الْقَوْل‌ِ بَل‌ْ زُيِّن‌َ لِلَّذِين‌َ كَفَرُوا مَكْرُهُم‌ْ وَ صُدُّوا عَن‌ِ السَّبِيل‌ِ وَ مَنْ‌ يُضْلِل‌ِ الله‌ُ فَمَا لَه‌ُ مِن‌ْ هَادٍ (رعد: 33)

آيا كسى كه بالاى سر همه ايستاده، (و حافظ و نگهبان و مراقب همه است،) و اعمال همه را مى‏بيند (، همچون كسى است كه هيچ يك از اين صفات را ندارد)؟! آنان براى خدا همتايانى قرار دادند بگو: «آنها را نام ببريد! آيا چيزى را به او خبر مى‏دهيد كه از وجود آن در روى زمين بى‏خبر است، يا سخنان ظاهرى (و تو خالى) مى‏گوييد؟!» (نه، شريكى براى خدا وجود ندارد) بلكه در نظر كافران، دروغهايشان زينت داده شده، (و بر اثر ناپاكى درون، چنين مى‏پندارند كه واقعيتى دارد) و آنها از راه (خدا) بازداشته شده‏اند و هر كس را خدا گمراه كند، راهنمايى براى او وجود نخواهد داشت! (33)


وَ إِنْ‌ مَا نُرِيَنَّك‌َ بَعْض‌َ الَّذِي‌ نَعِدُهُم‌ْ أَوْ نَتَوَفَّيَنَّك‌َ فَإِنَّمَا عَلَيْك‌َ الْبَلاغ‌ُ وَ عَلَيْنَا الْحِسَاب‌ُ (رعد: 40)

و اگر پاره‏اى از مجازاتها را كه به آنها وعده مى‏دهيم به تو نشان دهيم، يا (پيش از فرا رسيدن اين مجازاتها) تو را بميرانيم، در هر حال تو فقط مأمور ابلاغ هستى و حساب (آنها) بر ماست. (40)


الَّذِين‌َ يَسْتَحِبُّون‌َ الْحَيَاة‌َ الدُّنْيَا عَلَي‌ الْآخِرَة‌ِ وَ يَصُدُّون‌َ عَنْ‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ وَ يَبْغُونَهَا عِوَجَاً أُولَئِك‌َ فِي‌ ضَلال‌ٍ بَعِيدٍ (ابراهيم: 3)

همانها كه زندگى دنيا را بر آخرت ترجيح مى‏دهند و (مردم را) از راه خدا باز مى‏دارند و مى‏خواهند راه حق را منحرف سازند آنها در گمراهى دورى هستند! (3)


وَ إِذْ قَال‌َ مُوسَي‌ لِقَوْمِه‌ِ اذْكُرُوا نِعْمَة‌َ الله‌ِ عَلَيْكُم‌ْ إِذْ أَنْجَاكُمْ‌ مِن‌ْ آل‌ِ فِرْعَوْن‌َ يَسُومُونَكُم‌ْ سُوءَ الْعَذَاب‌ِ وَ يُذَبِّحُون‌َ أَبْنَاءَكُم‌ْ وَ يَسْتَحْيُون‌َ نِسَاءَكُم‌ْ وَ فِي‌ ذَلِكُمْ‌ بَلاَءٌ مِنْ‌ رَبِّكُم‌ْ عَظِيم‌ٌ (ابراهيم: 6)

و (به خاطر بياور) هنگامى را كه موسى به قومش گفت: «نعمت خدا را بر خود به ياد داشته باشيد، زمانى كه شما را از (چنگال) آل فرعون رهايى بخشيد! همانها كه شما را به بدترين وجهى عذاب مى‏كردند پسرانتان را سر مى‏بريدند، و زنانتان را (براى خدمتكارى) زنده مى‏گذاشتند و در اين، آزمايش بزرگى از طرف پروردگارتان براى شما بود!» (6)


قَالَت‌ْ لَهُم‌ْ رُسُلُهُم‌ْ إِنْ‌ نَحْن‌ُ إِلاَّ بَشَرٌ مِثْلُكُم‌ْ وَ لَكِنَّ‌ الله‌َ يَمُن‌ُّ عَلَي‌ مَنْ‌ يَشَاءُ مِن‌ْ عِبَادِه‌ِ وَ مَا كَان‌َ لَنَا أَنْ‌ نَأْتِيَكُمْ‌ بِسُلْطَان‌ٍ إِلاَّ بِإِذْن‌ِ الله‌ِ وَ عَلَي‌ الله‌ِ فَلْيَتَوَكَّل‌ِ الْمُؤْمِنُون‌َ (ابراهيم: 11)

پيامبرانشان به آنها گفتند: «درست است كه ما بشرى همانند شما هستيم، ولى خداوند بر هر كس از بندگانش بخواهد (و شايسته بداند)، نعمت مى‏بخشد (و مقام رسالت عطا مى‏كند)! و ما هرگز نمى‏توانيم معجزه‏اى جز بفرمان خدا بياوريم! (و از تهديدهاى شما نمى‏هراسيم) افراد باايمان بايد تنها بر خدا توكّل كنند! (11)


وَ مَا لَنَا أَنْ لاَ نَتَوَكَّل‌َ عَلَي‌ الله‌ِ وَ قَدْ هَدَانَا سُبُلَنَا وَ لَنَصْبِرَن‌َّ عَلَي‌ مَا آذَيْتُمُونَا وَ عَلَي‌ الله‌ِ فَلْيَتَوَكَّل‌ِ الْمُتَوَكِّلُون‌َ (ابراهيم: 12)

و چرا بر خدا توكّل نكنيم، با اينكه ما را به راه‏هاى (سعادت) رهبرى كرده است؟! و ما بطور مسلّم در برابر آزارهاى شما صبر خواهيم كرد (و دست از رسالت خويش بر نمى‏داريم)! و توكّل كنندگان، بايد فقط بر خدا توكّل كنند!» (12)


مَثَل‌ُ الَّذِين‌َ كَفَرُوا بِرَبِّهِم‌ْ أَعْمَالُهُم‌ْ كَرَمَادٍ اشْتَدَّت‌ْ بِه‌ِ الِّريح‌ُ فِي‌ يَوْم‌ٍ عَاصِف‌ٍ لاَ يَقْدِرُون‌َ مِمَّا كَسَبُوا عَلَي‌ شَي‌ْءٍ ذَلِك‌َ هُوَ الضَّلال‌ُ الْبَعِيدُ (ابراهيم: 18)

اعمال كسانى كه به پروردگارشان كافر شدند، همچون خاكسترى است در برابر تندباد در يك روز طوفانى! آنها توانايى ندارند كمترين چيزى از آنچه را انجام داده‏اند، به دست آورند و اين همان گمراهى دور و دراز است! (18)


وَ مَا ذَلِك‌َ عَلَي‌ الله‌ِ بِعَزيزٍ (ابراهيم: 20)

و اين كار براى خدا مشكل نيست! (20)


وَ بَرَزُوا لِالله‌ِ جَمِيعَاً فَقَال‌َ الضُّعَفَاءُ لِلَّذِين‌َ اسْتَكْبَرُوا إِنَّا كُنَّا لَكُم‌ْ تَبَعَاً فَهَل‌ْ أَنْتُمْ‌ مُغْنُون‌َ عَنَّا مِن‌ْ عَذَاب‌ِ الله‌ِ مِنْ‌ شَيْ‌ءٍ قَالُوا لَوْ هَدَانَا الله‌ُ لَهَدَيْنَاكُم‌ْ سَوَاءٌ عَلَيْنَا أَجَزِعْنَا أَم‌ْ صَبَرْنَا مَا لَنَا مِنْ‌ مَحِيص‌ٍ (ابراهيم: 21)

و (در قيامت)، همه آنها در برابر خدا ظاهر مى‏شوند در اين هنگام، ضعفا [دنباله‏روان نادان‏] به مستكبران (و رهبران گمراه) مى‏گويند: «ما پيروان شما بوديم! آيا (اكنون كه بخاطر پيروى از شما گرفتار مجازات الهى شده‏ايم،) شما حاضريد سهمى از عذاب الهى را بپذيريد و از ما برداريد؟» آنها مى‏گويند: «اگر خدا ما را هدايت كرده بود، ما نيز شما را هدايت مى‏كرديم! (ولى كار از اينها گذشته است،) چه بيتابى كنيم و چه شكيبايى، تفاوتى براى ما ندارد راه گريزى براى ما نيست!» (21)


وَ قَال‌َ الشَّيْطَان‌ُ لَمَّا قُضِي‌َ الْأَمْرُ إِن‌َّ الله‌َ وَعَدَكُم‌ْ وَعْدَ الْحَق‌ِّ وَ وَعَدْتُكُم‌ْ فَأَخْلَفْتُكُم‌ْ وَ مَا كَان‌َ لِي‌َ عَلَيْكُمْ‌ مِنْ‌ سُلْطَان‌ٍ إِلاَّ أَنْ‌ دَعَوْتُكُم‌ْ فَاسْتَجَبْتُم‌ْ لِي‌ فَلاَ تَلُومُونِي‌ وَ لُومُوا أَنْفُسَكُمْ‌ مَا أَنَا بِمُصْرِخِكُم‌ْ وَ مَا أَنْتُمْ بِمُصْرِخِي‌َّ إِنِّي‌ كَفَرْت‌ُ بِمَا أَشْرَكْتُمُون‌ِ مِنْ‌ قَبْل‌ُ إِن‌َّ الظَّالِمِين‌َ لَهُم‌ْ عَذَاب‌ٌ أَلِيم‌ٌ (ابراهيم: 22)

و شيطان، هنگامى كه كار تمام مى‏شود، مى‏گويد: «خداوند به شما وعده حق داد و من به شما وعده (باطل) دادم، و تخلّف كردم! من بر شما تسلّطى نداشتم، جز اينكه دعوتتان كردم و شما دعوت مرا پذيرفتيد! بنا بر اين، مرا سرزنش نكنيد خود را سرزنش كنيد! نه من فريادرس شما هستم، و نه شما فريادرس من! من نسبت به شرك شما درباره خود، كه از قبل داشتيد، (و اطاعت مرا همرديف اطاعت خدا قرار داديد) بيزار و كافرم!» مسلّماً ستمكاران عذاب دردناكى دارند! (22)


رَبَّنَا إِنَّك‌َ تَعْلَم‌ُ مَا نُخْفِي‌ وَ مَا نُعْلِن‌ُ وَ مَا يَخْفَي‌ عَلَي‌ الله‌ِ مِنْ‌ شَي‌ْءٍ فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَ لاَ فِي‌ السَّمَاءِ (ابراهيم: 38)

پروردگارا! تو مى‏دانى آنچه را ما پنهان و يا آشكار مى‏كنيم و چيزى در زمين و آسمان بر خدا پنهان نيست! (38)


الْحَمْدُ لِالله‌ِ الَّذِي‌ وَهَب‌َ لِي‌ عَلَي‌ الْكِبَرِ إِسْمَاعِيل‌َ وَ إِسْحَاق‌َ إِن‌َّ رَبِّي‌ لَسَمِيع‌ُ الدُّعَاءِ (ابراهيم: 39)

حمد خداى را كه در پيرى، اسماعيل و اسحاق را به من بخشيد مسلّماً پروردگار من، شنونده (و اجابت كننده) دعاست. (39)


وَ قَالُوا يَا أَيُّهَا الَّذِي‌ نُزِّل‌َ عَلَيْه‌ِ الذِّكْرُ إِنَّك‌َ لَمَـجْنُون‌ٌ (حجر: 6)

و گفتند: «اى كسى كه «ذكر» [قرآن‏] بر او نازل شده، مسلماً تو ديوانه‏اى! (6)


وَ لَوْ فَتَحْنا عَلَيْهِمْ‌ بَابَاً مِن‌َ السَّمَاءِ فَظَلُّوا فِيه‌ِ يَعْرُجُون‌َ (حجر: 14)

و اگر درى از آسمان به روى آنان بگشاييم، و آنها پيوسته در آن بالا روند ... (14)


وَ إِن‌َّ عَلَيْك‌َ اللَّعْنَة‌َ إِلَي‌ يَوْم‌ِ الدِّين‌ِ (حجر: 35)

و لعنت (و دورى از رحمت حق) تا روز قيامت بر تو خواهد بود!» (35)


قَال‌َ هَذَا صِرَاط‌ٌ عَلَيَّ‌ مُسْتَقِيم‌ٌ (حجر: 41)

فرمود: «اين راه مستقيمى است كه بر عهده من است (و سنّت هميشگيم) ... (41)


إِن‌َّ عِبَادِي‌ لَيْس‌َ لَك‌َ عَلَيْهِم‌ْ سُلْطَان‌ٌ إِلاَّ مَن‌ِ اتَّبَعَك‌َ مِن‌َ الْغَاوِين‌َ (حجر: 42)

كه بر بندگانم تسلّط نخواهى يافت مگر گمراهانى كه از تو پيروى مى‏كنند (42)


وَ نَزَعْنَا مَا فِي‌ صُدُورِهِمْ‌ مِن‌ْ غِل‌ٍّ إِخْوَانَاً عَلَي‌ سُرُرٍ مُتَقابِلِين‌َ (حجر: 47)

هر گونه غلِّ [حسد و كينه و دشمنى‏] را از سينه آنها برمى‏كنيم (و روحشان را پاك مى‏سازيم) در حالى كه همه برابرند، و بر تختها رو به روى يكديگر قرار دارند. (47)


إِذْ دَخَلُوا عَلَيْه‌ِ فَقَالُوا سَلاَمَاً قَال‌َ إِنَّا مِنْكُم‌ْ وَجِلُون‌َ (حجر: 52)

هنگامى كه بر او وارد شدند و سلام كردند (ابراهيم) گفت: «ما از شما بيمناكيم!» (52)


قَال‌َ أَبَشَّرْتُمُونِي‌ عَلَي‌ أَنْ‌ مَسَّنِي‌َ الْكِبَرُ فَبِم‌َ تُبَشِّرُون‌َ (حجر: 54)

گفت: «آيا به من (چنين) بشارت مى‏دهيد با اينكه پير شده‏ام؟! به چه چيز بشارت مى‏دهيد؟!» (54)


فَجَعَلْنَا عَالِيَهَا سَافِلَهَا وَ أَمْطَرْنَا عَلَيْهِم‌ْ حِجَارَة‌ً مِنْ‌ سِجِّيل‌ٍ (حجر: 74)

سپس (شهر و آبادى آنها را زير و رو كرديم) بالاى آن را پايين قرار داديم و بارانى از سنگ بر آنها فرو ريختيم! (74)


لاَ تَمُدَّن‌َّ عَيْنَيْك‌َ إِلَي‌ مَا مَتَّعْنَا بِه‌ِ أَزْوَاجَاً مِنْهُم‌ْ وَ لاَ تَحْزَن‌ْ عَلَيْهِم‌ْ وَاخْفِض‌ْ جَنَاحَك‌َ لِلْمُؤْمِنِين‌َ (حجر: 88)

(بنا بر اين،) هرگز چشم خود را به نعمتهاى (مادّى)، كه به گروه‏هايى از آنها [كفّار] داديم، ميفكن! و بخاطر آنچه آنها دارند، غمگين مباش! و بال (عطوفت) خود را براى مؤمنين فرود آر! (88)


كَمَا أَنْزَلْنَا عَلَي‌ الْمُقْتَسِمِين‌َ (حجر: 90)

(ما بر آنها عذابى مى‏فرستيم) همان گونه كه بر تجزيه‏گران (آيات الهى) فرستاديم! (90)


يُنَزِّل‌ُ الْمَلاَئِكَة‌َ بِالرُّوح‌ِ مِن‌ْ أَمْرِه‌ِ عَلَي‌ مَنْ‌ يَشَاءُ مِن‌ْ عِبَادِه‌ِ أَن‌ْ أَنْذِرُوا أَنَّه‌ُ لاَ إِله‌َ إِلاَّ أَنَا فَاتَّقُون‌ِ (نحل: 2)

فرشتگان را با روح (الهى) بفرمانش بر هر كس از بندگانش بخواهد نازل مى‏كند (و به آنها دستور مى‏دهد) كه مردم را انذار كنيد (و بگوييد:) معبودى جز من نيست از (مخالفت دستور) من، بپرهيزيد! (2)


وَ عَلَي‌ الله‌ِ قَصْدُ السَّبِيل‌ِ وَ مِنْهَا جَائِرٌ وَ لَوْ شَاءَ لَهَدَاكُم‌ْ أَجْمَعِين‌َ (نحل: 9)

و بر خداست كه راه راست را (به بندگان) نشان دهد امّا بعضى از راه‏ها بيراهه است! و اگر خدا بخواهد، همه شما را (به اجبار) هدايت مى‏كند (ولى اجبار سودى ندارد). (9)


قَدْ مَكَرَ الَّذِين‌َ مِنْ‌ قَبْلِهِم‌ْ فَأَتَي‌ الله‌ُ بُنْيَانَهُمْ‌ مِن‌َ الْقَوَاعِدِ فَخَرَّ عَلَيْهِم‌ُ السَّقْف‌ُ مِنْ‌ فَوْقِهِم‌ْ وَ أَتَاهُم‌ُ الْعَذَاب‌ُ مِن‌ْ حَيث‌ُ لاَ يَشْعُرُون‌َ (نحل: 26)

كسانى كه قبل از ايشان بودند (نيز) از اين توطئه‏ها داشتند ولى خداوند به سراغ شالوده (زندگى) آنها رفت و آن را از اساس ويران كرد و سقف از بالا بر سرشان فرو ريخت و عذاب (الهى) از آن جايى كه نمى‏دانستند به سراغشان آمد! (26)


ثُم‌َّ يَوْم‌َ الْقِيَامَة‌ِ يُخْزِيهِم‌ْ وَ يَقُول‌ُ أَيْن‌َ شُرَكَائِي‌َ الَّذِين‌َ كُنْتُم‌ْ تُشَاقُّون‌َ فِيهِم‌ْ قَال‌َ الَّذِين‌َ أُوتُوا الْعِلْم‌َ إِن‌َّ الْخِزْي‌َ الْيَوْم‌َ وَالسُّوءَ عَلَي‌ الْكَافِرِين‌َ (نحل: 27)

سپس روز قيامت خدا آنها را رسوا مى‏سازد و مى‏گويد: «شريكانى كه شما براى من ساختيد، و بخاطر آنها با ديگران دشمنى مى‏كرديد، كجا هستيد؟!» (در اين هنگام،) كسانى كه به آنها علم داده شده مى‏گويند: «رسوايى و بدبختى، امروز بر كافران است!» (27)


الَّذِين‌َ تَتَوَفَّاهُم‌ُ الْمَلاَئِكَة‌ُ طَيِّبِين‌َ يَقُولُون‌َ سَلاَم‌ٌ عَلَيْكُم‌ُ ادْخُلُوا الْجَنَّة‌َ بِمَا كُنْتُمْ‌ تَعْمَلُون‌َ (نحل: 32)

همانها كه فرشتگان (مرگ) روحشان را مى‏گيرند در حالى كه پاك و پاكيزه‏اند به آنها مى‏گويند: «سلام بر شما! وارد بهشت شويد به خاطر اعمالى كه انجام مى‏داديد!» (32)


وَ قَال‌َ الَّذِين‌َ أَشْرَكُوا لَوْ شَاءَ الله‌ُ مَا عَبَدْنَا مِنْ‌ دُونِه‌ِ مِنْ‌ شَي‌ْءٍ نَحْن‌ُ وَ لاَ آبَاؤُنَا وَ لاَ حَرَّمْنَا مِنْ‌ دُونِه‌ِ مِنْ‌ شَي‌ْءٍ كَذَلِك‌َ فَعَل‌َ الَّذِين‌َ مِنْ‌ قَبْلِهِم‌ْ فَهَل‌ْ عَلَي‌ الرُّسُل‌ِ إِلاَّ الْبَلاَغ‌ُ الْمُبِين‌ُ (نحل: 35)

مشركان گفتند: «اگر خدا مى‏خواست، نه ما و نه پدران ما، غير او را پرستش نمى‏كرديم و چيزى را بدون اجازه او حرام نمى‏ساختيم!» (آرى،) كسانى كه پيش از ايشان بودند نيز همين كارها را انجام دادند ولى آيا پيامبران وظيفه‏اى جز ابلاغ آشكار دارند؟! (35)


وَ لَقَدْ بَعَثْنَا فِي‌ كُل‌ِّ أُمَّة‌ٍ رَسُولاً أَن‌ِ اعْبُدُوا الله‌َ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوت‌َ فَمِنْهُمْ‌ مَن‌ْ هَدَي‌ الله‌ُ وَ مِنْهُمْ‌ مَن‌ْ حَقَّت‌ْ عَلَيْه‌ِ الضَّلاَلَة‌ُ فَسِيرُوا فِي‌ الْأَرْض‌ِ فَانْظُرُوا كَيْف‌َ كَان‌َ عَاقِبَة‌ُ الْمُكَذِّبِين‌َ (نحل: 36)

ما در هر امتى رسولى برانگيختيم كه: «خداى يكتا را بپرستيد و از طاغوت اجتناب كنيد!» خداوند گروهى را هدايت كرد و گروهى ضلالت و گمراهى دامانشان را گرفت پس در روى زمين بگرديد و ببينيد عاقبت تكذيب‏كنندگان چگونه بود! (36)


إِنْ‌ تَحْرِص‌ْ عَلَي‌ هُدَاهُم‌ْ فَإِن‌َّ الله‌َ لاَ يَهْدِي‌ مَنْ‌ يُضِل‌ُّ وَ مَا لَهُمْ‌ مِنْ‌ نَاصِرِين‌َ (نحل: 37)

هر قدر بر هدايت آنها حريص باشى، (سودى ندارد چرا) كه خداوند كسى را كه گمراه ساخت، هدايت نمى‏كند و آنها ياورانى نخواهند داشت! (37)


وَ أَقْسَمُوا بِالله‌ِ جَهْدَ أَيْمَانِهِم‌ْ لاَ يَبْعَث‌ُ الله‌ُ مَنْ‌ يَمُوت‌ُ بَلَي‌ وَعْدَاً عَلَيْه‌ِ حَقَّاً وَ لَكِنَّ‌ أَكْثَرَ النَّاس‌ِ لاَ يَعْلَمُون‌َ (نحل: 38)

آنها سوگندهاى شديد به خدا ياد كردند كه: «هرگز خداوند كسى را كه مى‏ميرد، برنمى‏انگيزد!» آرى، اين وعده قطعى خداست (كه همه مردگان را براى جزا بازمى‏گرداند) ولى بيشتر مردم نمى‏دانند! (38)


الَّذِين‌َ صَبَرُوا وَ عَلَي‌ رَبِّهِم‌ْ يَتَوَكَّلُون‌َ (نحل: 42)

آنها كسانى هستند كه صبر و استقامت پيشه كردند، و تنها بر پروردگارشان توكّل مى‏كنند. (42)


أَوْ يَأْخُذَهُم‌ْ عَلَي‌ تَخَوُّف‌ٍ فَإِن‌َّ رَبَّكُم‌ْ لَرَؤُوف‌ٌ رَحِيم‌ٌ (نحل: 47)

يا بطور تدريجى، با هشدارهاى خوف‏انگيز آنان را گرفتار سازد؟! چرا كه پروردگار شما، رؤوف و رحيم است. (47)


يَتَوَارَي‌ مِن‌َ الْقَوْم‌ِ مِنْ‌ سُوءِ مَا بُشِّرَ بِه‌ِ أَيُمْسِكُه‌ُ عَلَي‌ هُون‌ٍ أَم‌ْ يَدُسُّه‌ُ فِي‌ التُّرَاب‌ِ أَلاَ سَاءَ مَا يَحْكُمُون‌َ (نحل: 59)

بخاطر بشارت بدى كه به او داده شده، از قوم و قبيله خود متوارى مى‏گردد (و نمى‏داند) آيا او را با قبول ننگ نگهدارد، يا در خاك پنهانش كند؟! چه بد حكم مى‏كنند! (59)


وَ لَوْ يُؤَاخِذُ الله‌ُ النَّاس‌َ بِظُلْمِهِمْ‌ مَا تَرَك‌َ عَلَيْهَا مِنْ‌ دَابَّة‌ٍ وَ لَكِنْ‌ يُؤَخِّرُهُم‌ْ إِلَي‌ أَجَل‌ٍ مُسَمَّي‌ً فَإِذَا جَاءَ أَجَلُهُم‌ْ لاَ يَسْتَأْخِرُون‌َ سَاعَة‌ً وَ لاَ يَسْتَقْدِمُون‌َ (نحل: 61)

و اگر خداوند مردم را بخاطر ظلمشان مجازات مى‏كرد، جنبنده‏اى را بر پشت زمين باقى نمى‏گذارد ولى آنها را تا زمان معيّنى به تأخير مى‏اندازد. و هنگامى كه اجلشان فرا رسد، نه ساعتى تأخير مى‏كنند، و نه ساعتى پيشى مى‏گيرند. (61)


وَ مَا أَنْزَلْنَا عَلَيْك‌َ الْكِتَاب‌َ إِلاَّ لِتُبَيِّن‌َ لَهُم‌ُ الَّذِي‌ اخْتَلَفُوا فِيه‌ِ وَ هُدَي‌ً وَ رَحْمَة‌ً لِقَوْم‌ٍ يُؤْمِنُون‌َ (نحل: 64)

ما قرآن را بر تو نازل نكرديم مگر براى اينكه آنچه را در آن اختلاف دارند، براى آنها روشن كنى و (اين قرآن) مايه هدايت و رحمت است براى قومى كه ايمان مى‏آورند! (64)


وَالله‌ُ فَضَّل‌َ بَعْضَكُم‌ْ عَلَي‌ بَعْض‌ٍ فِي‌ الرِّزْق‌ِ فَمَا الَّذِين‌َ فُضِّلُوا بِرَادِّي‌ رِزْقِهِم‌ْ عَلَي‌ مَا مَلَكَت‌ْ أَيْمَانُهُم‌ْ فَهُم‌ْ فيه‌ِ سَوَاءٌ أَفَبِنِعْمَة‌ِ الله‌ِ يَجْحَدُون‌َ (نحل: 71)

خداوند بعضى از شما را بر بعضى ديگر از نظر روزى برترى داد (چرا كه استعدادها و تلاشهايتان متفاوت است)! اما آنها كه برترى داده شده‏اند، حاضر نيستند از روزى خود به بردگانشان بدهند و همگى در آن مساوى گردند آيا آنان نعمت خدا را انكار مى‏نمايند (كه شكر او را ادا نمى‏كنند)؟! (71)


ضَرَب‌َ الله‌ُ مَثَلاً عَبْدَاً مَمْلُوكَاً لاَ يَقْدِرُ عَلَي‌ شَي‌ْءٍ وَ مَنْ‌ رَزَقْنَاه‌ُ مِنَّا رِزْقَاً حَسَنَاً فَهُوَ يُنْفِق‌ُ مِنْه‌ُ سِرَّاً وَ جَهْرَاً هَل‌ْ يَسْتَوُون‌َ الْحَمْدُ لِالله‌ِ بَل‌ْ أَكْثَرُهُم‌ْ لاَ يَعْلَمُون‌َ (نحل: 75)

خداوند مثالى زده: برده مملوكى را كه قادر بر هيچ چيز نيست و انسان (با ايمانى) را كه از جانب خود، رزقى نيكو به او بخشيده‏ايم، و او پنهان و آشكار از آنچه خدا به او داده، انفاق مى‏كند آيا اين دو نفر يكسانند؟! شكر مخصوص خداست، ولى اكثر آنها نمى‏دانند! (75)


وَ ضَرَب‌َ الله‌ُ مَثَلاً رَجُلَيْن‌ِ أَحَدُهُمَا أَبْكَم‌ُ لاَ يَقْدِرُ عَلَي‌ شَي‌ْءٍ وَ هُوَ كَل‌ٌّ عَلَي‌ مَوْلاَه‌ُ أَيْنَمَا يُوَجِّهْه‌ُ لاَ يَأْت‌ِ بِخَيرٍ هَل‌ْ يَسْتَوِي‌ هُوَ وَ مَنْ‌ يَأْمُرُ بِالْعَدْل‌ِ وَ هُوَ عَلَي‌ صِرَاط‌ٍ مُسْتَقِيم‌ٍ (نحل: 76)

خداوند مثالى (ديگر) زده است: دو نفر را، كه يكى از آن دو، گنگ مادرزاد است و قادر بر هيچ كارى نيست و سربار صاحبش مى‏باشد او را در پى هر كارى بفرستد، خوب انجام نمى‏دهد آيا چنين انسانى، با كسى كه امر به عدل و داد مى‏كند، و بر راهى راست قرار دارد، برابر است؟! (76)


وَ لِالله‌ِ غَيْب‌ُ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ وَ مَا أَمْرُ السَّاعَة‌ِ إِلاَّ كَلَمْح‌ِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَب‌ُ إِن‌َّ الله‌َ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ قَدِيرٌ (نحل: 77)

غيب آسمانها و زمين، مخصوص خداست (و او همه را مى‏داند) و امر قيامت (بقدرى نزديك و آسان است) درست همانند چشم برهم زدن، و يا از آن هم نزديكتر چرا كه خدا بر هر چيزى تواناست! (77)


وَالله‌ُ جَعَل‌َ لَكُمْ‌ مِمَّا خَلَق‌َ ظِلالاً وَ جَعَل‌َ لَكُمْ‌ مِن‌َ الْجِبَال‌َ أَكْنَانَاً وَ جَعَل‌َ لَكُم‌ْ سَرَابِيل‌َ تَقِيكُم‌ُ الْحَرَّ وَ سَرَابيل‌َ تَقِيكُمْ‌ بَأْسَكُم‌ْ كَذَلِك‌َ يُتِم‌ُّ نِعْمَتَه‌ُ عَلَيْكُم‌ْ لَعَلَّكُم‌ْ تُسْلِمُون‌َ (نحل: 81)

و (نيز) خداوند از آنچه آفريده است سايه‏هايى براى شما قرار داده و از كوه‏ها پناهگاه‏هايى و براى شما پيراهنهايى آفريده، كه شما را از گرما (و سرما) حفظ مى‏كند و پيراهنهايى كه به هنگام جنگ، حافظ شماست اين گونه نعمتهايش را بر شما كامل مى‏كند، شايد تسليم فرمان او شويد! (81)


فَإِنْ‌ تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَيْك‌َ الْبَلاَغ‌ُ الْمُبِين‌ُ (نحل: 82)

(با اين همه،) اگر روى برتابند، (نگران مباش) تو فقط وظيفه ابلاغ آشكار دارى. (82)


وَ يَوْم‌َ نَبْعَث‌ُ فِي‌ كُل‌ِّ أُمَّة‌ٍ شَهِيداً عَلَيْهِمْ‌ مِن‌ْ أَنْفُسِهِم‌ْ وَ جِئْنَا بِك‌َ شَهِيدَاً عَلَي‌ هَؤُلاَءِ وَ نَزَّلْنَا عَلَيْك‌َ الْكِتَاب‌َ تِبْيَانَاً لِكُل‌ِّ شَي‌ْءٍ وَ هُدَي‌ً وَ رَحْمَة‌ً وَ بُشْرَي‌ لِلْمُسْلِمِين‌َ (نحل: 89)

(به ياد آوريد) روزى را كه از هر امتى، گواهى از خودشان بر آنها برمى‏انگيزيم و تو را گواه بر آنان قرار مى‏دهيم! و ما اين كتاب را بر تو نازل كرديم كه بيانگر همه چيز، و مايه هدايت و رحمت و بشارت براى مسلمانان است! (89)


وَ أَوْفُوا بِعَهْدِ الله‌ِ إِذَا عَاهَدْتُم‌ْ وَ لاَ تَنْقُضُوا الْأَيْمَان‌َ بَعْدَ تَوْكِيدِهَا وَ قَدْ جَعَلْتُم‌ُ الله‌َ عَلَيْكُم‌ْ كَفِيلاً إِن‌َّ الله‌َ يَعْلَم‌ُ مَا تَفْعَلُون‌َ (نحل: 91)

و هنگامى كه با خدا عهد بستيد، به عهد او وفا كنيد! و سوگندها را بعد از محكم ساختن نشكنيد، در حالى كه خدا را كفيل و ضامن بر (سوگند) خود قرار داده‏ايد، به يقين خداوند از آنچه انجام مى‏دهيد، آگاه است! (91)


إِنَّه‌ُ لَيْس‌َ لَه‌ُ سُلْطَان‌ٌ عَلَي‌ الَّذِين‌َ آمَنُوا وَ عَلَي‌ رَبِّهِم‌ْ يَتَوَكَّلُون‌َ (نحل: 99)

چرا كه او، بر كسانى كه ايمان دارند و بر پروردگارشان توكّل مى‏كنند، تسلّطى ندارد. (99)


إِنَّمَا سُلْطَانُه‌ُ عَلَي‌ الَّذِين‌َ يَتَوَلَّوْنَه‌ُ وَالَّذِين‌َ هُمْ‌ بِه‌ِ مُشْرِكُون‌َ (نحل: 100)

تسلّط او تنها بر كسانى است كه او را به سرپرستى خود برگزيده‏اند، و آنها كه نسبت به او [خدا] شرك مى‏ورزند (و فرمان شيطان را به جاى فرمان خدا، گردن مى‏نهند) (100)


مَنْ‌ كَفَرَ بِالله‌ِ مِنْ‌ بَعْدِ إِيمَانِه‌ِ إِلاَّ مَن‌ْ أُكْرِه‌َ وَ قَلْبُه‌ُ مُطْمَئِن‌ٌّ بِالْإِيمَانِ وَ لَكِنْ‌ مَنْ‌ شَرَح‌َ بِالْكُفْرِ صَدْرَاً فَعَلَيْهِم‌ْ غَضَب‌ٌ مِن‌َ الله‌ِ وَ لَهُم‌ْ عَذَاب‌ٌ عَظِيم‌ٌ (نحل: 106)

كسانى كه بعد از ايمان كافر شوند- بجز آنها كه تحت فشار واقع شده‏اند در حالى كه قلبشان آرام و با ايمان است- آرى، آنها كه سينه خود را براى پذيرش كفر گشوده‏اند، غضب خدا بر آنهاست و عذاب عظيمى در انتظارشان! (106)


ذَلِك‌َ بِأَنَّهُم‌ُ اسْتَحَبُّوا الْحَيَاة‌َ الدُّنْيَا عَلَي‌ الْآخِرَة‌ِ وَ أَن‌َّ الله‌َ لاَ يَهْدِي‌ الْقَوْم‌َ الْكَافِرِين‌َ (نحل: 107)

اين به خاطر آن است كه زندگى دنيا (و پست را) بر آخرت ترجيح دادند و خداوند افراد بى‏ايمان (لجوج) را هدايت نمى‏كند. (107)


أُولَئِك‌َ الَّذِين‌َ طَبَع‌َ الله‌ُ عَلَي‌ قُلُوبِهِم‌ْ وَ سَمْعِهِم‌ْ وَ أَبْصَارِهِم‌ْ وَ أُولَئِك‌َ هُم‌ُ الْغَافِلُون‌َ (نحل: 108)

آنها كسانى هستند كه (بر اثر فزونى گناه،) خدا بر قلب و گوش و چشمانشان مهر نهاده (به همين دليل نمى‏فهمند،) و غافلان واقعى همانها هستند! (108)


إِنَّمَا حَرَّم‌َ عَلَيْكُم‌ُ الْمَيْتَة‌َ وَالدَّم‌َ وَ لَحْم‌َ الْخِنْزِيرِ وَ مَا أُهِل‌َّ لِغَيْرِ الله‌ِ بِه‌ِ فَمَن‌ِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغ‌ٍ وَ لاَ عَادٍ فَإِن‌َّ الله‌َ غَفُورٌ رَحِيم‌ٌ (نحل: 115)

خداوند، تنها مردار، خون، گوشت خوك و آنچه را با نام غير خدا سر بريده‏اند، بر شما حرام كرده است امّا كسانى كه ناچار شوند، در حالى كه تجاوز و تعدّى از حدّ ننمايند، (خدا آنها را مى‏بخشد چرا كه) خدا بخشنده و مهربان است. (115)


وَ لاَ تَقُولُوا لِمَا تَصِف‌ُ أَلْسِنَتُكُم‌ُ الْكَذِب‌َ هَذَا حَلاَل‌ٌ وَ هَذَا حَرَام‌ٌ لِتَفْتَرُوا عَلَي‌ الله‌ِ الْكَذِب‌َ إِن‌َّ الَّذِين‌َ يَفْتَرُون‌َ عَلَي‌ الله‌ِ الْكَذِب‌َ لاَ يُفْلِحُون‌َ (نحل: 116)

به خاطر دروغى كه بر زبانتان جارى مى‏شود (و چيزى را مجاز و چيزى را ممنوع مى‏كنيد،) نگوييد: «اين حلال است و آن حرام»، تا بر خدا افترا ببنديد به يقين كسانى كه به خدا دروغ مى‏بندند، رستگار نخواهند شد! (116)


وَ عَلَي‌ الَّذِين‌َ هَادُوا حَرَّمْنَا مَا قَصَصْنَا عَلَيْك‌َ مِنْ‌ قَبْل‌ُ وَ مَا ظَلَمْنَاهُم‌ْ وَ لَكِنْ‌ كَانُوا أَنْفُسَهُم‌ْ يَظْلِمُون‌َ (نحل: 118)

چيزهايى را كه پيش از اين براى تو شرح داديم، بر يهود حرام كرديم ما به آنها ستم نكرديم، اما آنها به خودشان ظلم و ستم مى‏كردند! (118)


إِنَّمَا جُعِل‌َ السَّبْت‌ُ عَلَي‌ الَّذِين‌َ اخْتَلَفُوا فِيه‌ِ وَ إِن‌َّ رَبَّك‌َ لَيَحْكُم‌ُ بَيْنَهُم‌ْ يَوْم‌َ الْقِيَامَة‌ِ فِيمَا كَانُوا فِيه‌ِ يَخْتَلِفُون‌َ (نحل: 124)

(تحريمهاى) روز شنبه (براى يهود) فقط بعنوان يك مجازات بود، كه در آن هم اختلاف كردند و پروردگارت روز قيامت، در آنچه اختلاف داشتند، ميان آنها داورى مى‏كند! (124)


وَاصْبِرْ وَ مَا صَبْرُك‌َ إِلاَّ بِالله‌ِ وَ لاَ تَحْزَن‌ْ عَلَيْهِم‌ْ وَ لاَ تَك‌ُ فِي‌ ضَيْق‌ٍ مِمَّا يَمْكُرُون‌َ (نحل: 127)

صبر كن، و صبر تو فقط براى خدا و به توفيق خدا باشد! و بخاطر (كارهاى) آنها، اندوهگين و دلسرد مشو! و از توطئه‏هاى آنها، در تنگنا قرار مگير! (127)


فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ أُولاَهُمَا بَعَثْنَا عَلَيْكُم‌ْ عِبَادَاً لَنََا أُولِي‌ بَأْس‌ٍ شَدِيدٍ فَجَاسُوا خِلاَل‌َ الدِّيَارِ وَ كَان‌َ وَعْدَاً مَفْعُولاً (اسراء: 5)

هنگامى كه نخستين وعده فرا رسد، گروهى از بندگان پيكارجوى خود را بر ضدّ شما ميانگيزيم (تا شما را سخت در هم كوبند حتى براى به دست آوردن مجرمان)، خانه‏ها را جستجو مى‏كنند و اين وعده‏اى است قطعى! (5)


ثُم‌َّ رَدَدْنَا لَكُم‌ُ الْكَرَّة‌َ عَلَيْهِم‌ْ وَ أَمْدَدْنَاكُمْ‌ بِأَمْوال‌ٍ وَ بَنِين‌َ وَ جَعَلْنَاكُم‌ْ أَكْثَرَ نَفِيرَاً (اسراء: 6)

سپس شما را بر آنها چيره مى‏كنيم و شما را به وسيله داراييها و فرزندانى كمك خواهيم كرد و نفرات شما را بيشتر (از دشمن) قرار مى‏دهيم. (6)


اقْرَأْ كِتَابَك‌َ كَفَي‌ بِنَفْسِك‌َ الْيَوْم‌َ عَلَيْك‌َ حَسِيبَاً (اسراء: 14)

(و به او مى‏گوييم:) كتابت را بخوان، كافى است كه امروز، خود حسابگر خويش باشى! (14)


مَن‌ِ اهْتَدَي‌ فَإِنَّمَا يَهْتَدِي‌ لِنَفْسِه‌ِ وَ مَنْ‌ ضَل‌َّ فَإِنَّمَا يَضِل‌ُّ عَلَيْهَا وَ لاَ تَزِرُ وَازِرَة‌ٌ وِزْرَ أُخْرَي‌ وَ مَا كُنَّا مُعَذِّبِين‌َ حَتَّي‌ نَبْعَث‌َ رَسُولاً (اسراء: 15)

هر كس هدايت شود، براى خود هدايت يافته و آن كس كه گمراه گردد، به زيان خود گمراه شده است و هيچ كس بار گناه ديگرى را به دوش نمى‏كشد و ما هرگز (قومى را) مجازات نخواهيم كرد، مگر آنكه پيامبرى مبعوث كرده باشيم (تا وظايفشان را بيان كند.) (15)


وَ إِذَا أَرَدْنَا أَنْ‌ نُهْلِك‌َ قَرْيَة‌ً أَمَرْنَا مُتْرَفِيهَا فَفَسَقُوا فِيهَا فَحَق‌َّ عَلَيْهَا الْقَوْل‌ُ فَدَمَّرْنَاهَا تَدْمِيرَاً (اسراء: 16)

و هنگامى كه بخواهيم شهر و ديارى را هلاك كنيم، نخست اوامر خود را براى «مترفين» (و ثروتمندان مست شهوت) آنجا، بيان مى‏داريم، سپس هنگامى كه به مخالفت برخاستند و استحقاق مجازات يافتند، آنها را به شدّت درهم مى‏كوبيم. (16)


انْظُرْ كَيْف‌َ فَضَّلْنا بَعْضَهُم‌ْ عَلَي‌ بَعْض‌ٍ وَ لَلْآخِرَة‌ُ أَكْبَرُ دَرَجَات‌ٍ وَ أَكْبَرُ تَفْضِيلاً (اسراء: 21)

ببين چگونه بعضى را (در دنيا بخاطر تلاششان) بر بعضى ديگر برترى بخشيده‏ايم درجات آخرت و برتريهايش، از اين هم بيشتر است! (21)


وَ جَعَلْنَا عَلَي‌ قُلُوبِهِم‌ْ أَكِنَّة‌ً أَنْ‌ يَفْقَهُوه‌ُ وَ فِي‌ آذَانِهِم‌ْ وَقْرَاً وَ إِذَا ذَكَرْت‌َ رَبَّك‌َ فِي‌ الْقُرْآن‌ِ وَحْدَه‌ُ وَلَّوْا عَلَي‌ أَدْبَارِهِم‌ْ نُفُورَاً (اسراء: 46)

و بر دلهايشان پوششهايى، تا آن را نفهمند و در گوشهايشان سنگينى و هنگامى كه پروردگارت را در قرآن به يگانگى ياد مى‏كنى، آنها پشت مى‏كنند و از تو روى بر مى‏گردانند. (46)


رَبُّكُم‌ْ أَعْلَم‌ُ بِكُم‌ْ إِنْ‌ يَشَأْ يَرْحَمْكُم‌ْ أَوْ إِنْ‌ يَشَأْ يُعَذِّبْكُم‌ْ وَ مَا أَرْسَلْنَاك‌َ عَلَيْهِم‌ْ وَكِيلاً (اسراء: 54)

پروردگار شما، از (نيات و اعمال) شما آگاهتر است اگر بخواهد (و شايسته بداند)، شما را مشمول رحمت خود مى‏سازد و اگر بخواهد، مجازات مى‏كند و ما تو را بعنوان مأمور بر آنان نفرستاده‏ايم (كه آنان را مجبور به ايمان كنى!) (54)


وَ رَبُّك‌َ أَعْلَم‌ُ بِمَنْ‌ فِي‌ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ وَ لَقَدْ فَضَّلْنَا بَعْض‌َ النَّبِيِّين‌َ عَلَي‌ بَعْض‌ٍ وَ آتَيْنَا دَاوُدَ زَبُورَاً (اسراء: 55)

پروردگار تو، از حال همه كسانى كه در آسمانها و زمين هستند، آگاهتر است و (اگر تو را بر ديگران برترى داديم، بخاطر شايستگى توست،) ما بعضى از پيامبران را بر بعضى ديگر برترى داديم و به داوود، زبور بخشيديم. (55)


قَال‌َ أَرَأَيْتَك‌َ هَذَا الَّذِي‌ كَرَّمْت‌َ عَلَيَّ‌ لَئِن‌ْ أَخَّرْتَن‌ِ إِلَي‌ يَوْم‌ِ الْقِيَامَة‌ِ لَأََحْتَنِكَن‌َّ ذُرِّيَّتَه‌ُ إِلاَّ قَلِيلاً (اسراء: 62)

(سپس) گفت: «به من بگو، اين كسى را كه بر من برترى داده‏اى (به چه دليل بوده است؟) اگر مرا تا روز قيامت زنده بگذارى، همه فرزندانش را، جز عده كمى، گمراه و ريشه‏كن خواهم ساخت!» (62)


وَاسْتَفْزِزْ مَن‌ِ اسْتَطَعْت‌َ مِنْهُمْ‌ بِصَوْتِك‌َ وَ أَجْلِب‌ْ عَلَيْهِم‌ْ بِخَيْلِك‌َ وَ رَجِلِك‌َ وَ شَارِكْهُم‌ْ فِي‌ الْأَمْوَال‌ِ وَالْأَوْلاَدِ وَ عِدْهُم‌ْ وَ مَا يَعِدُهُم‌ُ الشَّيْطَان‌ُ إِلاَّ غُرُورَاً (اسراء: 64)

هر كدام از آنها را مى‏توانى با صدايت تحريك كن! و لشكر سواره و پياده‏ات را بر آنها گسيل دار! و در ثروت و فرزندانشان شركت جوى! و آنان را با وعده‏ها سرگرم كن!- ولى شيطان، جز فريب و دروغ، وعده‏اى به آنها نمى‏دهد- (64)


إِن‌َّ عِبَادِي‌ لَيْس‌َ لَك‌َ عَلَيْهِم‌ْ سُلْطَان‌ٌ وَ كَفَي‌ بِرَبِّك‌َ وَكِيلاً (اسراء: 65)

(اما بدان) تو هرگز سلطه‏اى بر بندگان من، نخواهى يافت (و آنها هيچ گاه به دام تو گرفتار نمى‏شوند)! همين قدر كافى است كه پروردگارت حافظ آنها باشد.» (65)


أَفَأَمِنْتُم‌ْ أَنْ‌ يَخْسِف‌َ بِكُم‌ْ جَانِب‌َ الْبَرِّ أَوْ يُرْسِل‌َ عَلَيْكُم‌ْ حَاصِبَاً ثُم‌َّ لاَ تَجِدُوا لَكُم‌ْ وَكِيلاً (اسراء: 68)

آيا از اين ايمن هستيد كه در خشكى (با يك زلزله شديد) شما را در زمين فرو ببرد، يا طوفانى از سنگريزه بر شما بفرستد (و در آن مدفونتان كند)، سپس حافظ (و ياورى) براى خود نيابيد؟! (68)


أَم‌ْ أَمِنْتُم‌ْ أَنْ‌ يُعِيدَكُم‌ْ فِيه‌ِ تَارَة‌ً أُخْرَي‌ فَيُرْسِل‌َ عَلَيْكُم‌ْ قَاصِفَاً مِن‌َ الرِّيح‌ِ فَيُغْرِقَكُمْ‌ بِمَا كَفَرْتُم‌ْ ثُم‌َّ لاَ تَجِدُوا لَكُم‌ْ عَلَيْنَا بِه‌ِ تَبِيعَاً (اسراء: 69)

يا اينكه ايمن هستيد كه بار ديگر شما را به دريا بازگرداند، و تندباد كوبنده‏اى بر شما بفرستد، و شما را بخاطر كفرتان غرق كند، سپس دادخواه و خونخواهى در برابر ما پيدا نكنيد؟! (69)


وَ لَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي‌ آدَم‌َ وَ حَمَلْنَاهُم‌ْ فِي‌ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَ رَزَقْنَاهُمْ‌ مِن‌َ الطَّيِّبَات‌ِ وَ فَضَّلْنَاهُم‌ْ عَلَي‌ كَثِيرٍ مِمَّن‌ْ خَلَقْنَا تَفْضِيلاً (اسراء: 70)

ما آدميزادگان را گرامى داشتيم و آنها را در خشكى و دريا، (بر مركبهاى راهوار) حمل كرديم و از انواع روزيهاى پاكيزه به آنان روزى داديم و آنها را بر بسيارى از موجوداتى كه خلق كرده‏ايم، برترى بخشيديم. (70)


وَ إِنْ‌ كَادُوا لَيَفْتِنُونَك‌َ عَن‌ِ الَّذِي‌ أَوْحَيْنَا إِلَيْك‌َ لِتَفْتَرِي‌َ عَلَيْنَا غَيْرَه‌ُ وَ إِذَاً لَاتَّخَذُوك‌َ خَلِيلاً (اسراء: 73)

نزديك بود آنها تو را (با وسوسه‏هاى خود) از آنچه بر تو وحى كرده‏ايم بفريبند، تا غير آن را به ما نسبت دهى و در آن صورت، تو را به دوستى خود برميگزينند! (73)


إِذَاً لَأََذَقْنَاك‌َ ضِعْف‌َ الْحَيَاة‌ِ وَ ضِعْف‌َ الْمَمَات‌ِ ثُم‌َّ لاَ تَجِدُ لَك‌َ عَلَيْنَا نَصِيرَاً (اسراء: 75)

اگر چنين مى‏كردى، ما دو برابر مجازات (مشركان) در زندگى دنيا، و دو برابر (مجازات) آنها را بعد از مرگ، به تو مى‏چشانديم سپس در برابر ما، ياورى براى خود نمى‏يافتى! (75)


وَ إِذَا أَنْعَمْنَا عَلَي‌ الْإِنْسَان‌ِ أَعْرَض‌َ وَ نَأَي‌ بِجَانِبِه‌ِ وَ إِذَا مَسَّه‌ُ الشَّرُّ كَان‌َ يَؤُوسَاً (اسراء: 83)

هنگامى كه به انسان نعمت مى‏بخشيم، (از حق) روى مى‏گرداند و متكبرانه دور مى‏شود و هنگامى كه (كمترين) بدى به او مى‏رسد، (از همه چيز) مايوس مى‏گردد! (83)


قُل‌ْ كُل‌ٌّ يَعْمَل‌ُ عَلَي‌ شَاكِلَتِه‌ِ فَرَبُّكُم‌ْ أَعْلَم‌ُ بِمَن‌ْ هُوَ أَهْدَي‌ سَبِيلاً (اسراء: 84)

بگو: «هر كس طبق روش (و خلق و خوى) خود عمل مى‏كند و پروردگارتان كسانى را كه راهشان نيكوتر است، بهتر مى‏شناسد.» (84)


وَ لَئِنْ‌ شِئْنَا لَنَذْهَبَن‌َّ بِالَّذِي‌ أَوْحَيْنَا إِلَيْك‌َ ثُم‌َّ لاَ تَجِدُ لَك‌َ بِه‌ِ عَلَيْنَا وَكِيلاً (اسراء: 86)

و اگر بخواهيم، آنچه را بر تو وحى فرستاده‏ايم، از تو مى‏گيريم سپس كسى را نمى‏يابى كه در برابر ما، از تو دفاع كند ... (86)


إِلاَّ رَحْمَة‌ً مِنْ‌ رَبِّك‌َ إِن‌َّ فَضْلَه‌ُ كَان‌َ عَلَيْك‌َ كَبِيرَاً (اسراء: 87)

مگر رحمت پروردگارت (شامل حالت گردد،) كه فضل پروردگارت بر تو بزرگ بوده است! (87)


قُلْ‌ لَئِن‌ِ اجْتَمَعَت‌ِ الْإِنْس‌ُ وَالْجِن‌ُّ عَلَي‌ أَنْ‌ يَأْتُوا بِمِثْل‌ِ هَذَا الْقُرْآن‌ِ لاَ يَأْتُون‌َ بِمِثْلِه‌ِ وَ لَوْ كَان‌َ بَعْضُهُم‌ْ لِبَعْض‌ٍ ظَهِيرَاً (اسراء: 88)

بگو: «اگر انسانها و پريان (جن و انس) اتفاق كنند كه همانند اين قرآن را بياورند، همانند آن را نخواهند آورد هر چند يكديگر را (در اين كار) كمك كنند. (88)


أَوْ تُسْقِط‌َ السَّمَاءَ كَمَا زَعَمْت‌َ عَلَيْنَا كِسَفَاً أَوْ تَأْتِي‌َ بِالله‌ِ وَالْمَلاَئِكَة‌ِ قَبِيلاً (اسراء: 92)

يا قطعات (سنگهاى) آسمان را- آن چنان كه مى‏پندارى- بر سر ما فرود آرى يا خداوند و فرشتگان را در برابر ما بياورى ... (92)


أَوْ يَكُون‌َ لَك‌َ بَيْت‌ٌ مِنْ‌ زُخْرُف‌ٍ أَوْ تَرْقَي‌ فِي‌ السَّمَاءِ وَ لَن‌ْ نُؤْمِن‌َ لِرُقِيِّك‌َ حَتَّي‌ تُنَزِّل‌َ عَلَيْنَا كِتَابَاً نَقْرَأُه‌ُ قُل‌ْ سُبْحَان‌َ رَبِّي‌ هَل‌ْ كُنْت‌ُ إِلاَّ بَشَرَاً رَسُولاً (اسراء: 93)

يا براى تو خانه‏اى پر نقش و نگار از طلا باشد يا به آسمان بالا روى حتى اگر به آسمان روى، ايمان نمى‏آوريم مگر آنكه نامه‏اى بر ما فرود آورى كه آن را بخوانيم! «بگو:» منزه است پروردگارم (از اين سخنان بى‏معنى)! مگر من جز انسانى فرستاده خدا هستم؟! (93)


قُل‌ْ لَوْ كَان‌َ فِي‌ الْأَرْض‌ِ مَلاَئِكَة‌ٌ يَمْشُون‌َ مُطْمَئِنِّين‌َ لَنَزَّلْنَا عَلَيْهِمْ‌ مِن‌َ السَّمَاءِ مَلَكَاً رَسُولاً (اسراء: 95)

بگو: « (حتى) اگر در روى زمين فرشتگانى (زندگى مى‏كردند، و) با آرامش گام برمى‏داشتند، ما فرشته‏اى را به عنوان رسول، بر آنها مى‏فرستاديم!» (چرا كه رهنماى هر گروهى بايد از جنس خودشان باشد). (95)


وَ مَنْ‌ يَهْدِ الله‌ُ فَهُوَ الْمُهْتَدِ وَ مَنْ‌ يُضْلِل‌ْ فَلَن‌ْ تَجِدَ لَهُم‌ْ أَوْلِيَاءَ مِنْ‌ دُونِه‌ِ وَ نَحْشُرُهُم‌ْ يَوْم‌َ الْقِيَامَة‌ِ عَلَي‌ وُجُوهِهِم‌ْ عُمْيَاً وَ بُكْمَاً وَ صُمَّاً مَأْوَاهُم‌ْ جَهَنَّم‌ُ كُلَّمَا خَبَت‌ْ زِدْنَاهُم‌ْ سَعِيرَاً (اسراء: 97)

هر كس را خدا هدايت كند، هدايت يافته واقعى اوست و هر كس را (بخاطر اعمالش) گمراه سازد، هاديان و سرپرستانى غير خدا براى او نخواهى يافت و روز قيامت، آنها را بر صورتهايشان محشور مى‏كنيم، در حالى كه نابينا و گنگ و كرند جايگاهشان دوزخ است هر زمان آتش آن فرونشيند، شعله تازه‏اى بر آنان مى‏افزاييم! (97)


أَوَ لَم‌ يَرَوْا أَن‌َّ الله‌َ الَّذِي‌ خَلَق‌َ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌َ قَادِرٌ عَلَي‌ أَنْ‌ يَخْلُق‌َ مِثْلَهُم‌ْ وَ جَعَل‌َ لَهُم‌ْ أَجَلاً لاَ رَيْب‌َ فِيه‌ِ فَأَبَي‌ الظَّالِمُون‌َ إِلاَّ كُفُورَاً (اسراء: 99)

آيا نمى‏دانند خدايى كه آسمانها و زمين را آفريده، قادر است مثل آنان را بيافريند (و به زندگى جديد بازشان گرداند)؟! و براى آنان سرآمدى قطعى- كه شكّى در آن نيست- قرار داده امّا ظالمان، جز كفر و انكار را پذيرا نيستند! (99)


وَ قُرْآنَاً فَرَقْنَاه‌ُ لِتَقْرَأَه‌ُ عَلَي‌ النَّاس‌ِ عَلَي‌ مُكْث‌ٍ وَ نَزَّلْنَاه‌ُ تَنْزِيلاً (اسراء: 106)

و قرآنى كه آياتش را از هم جدا كرديم، تا آن را با درنگ بر مردم بخوانى و آن را بتدريج نازل كرديم. (106)


قُل‌ْ آمِنُوا بِه‌ِ أَوْ لاَ تُؤْمِنُوا إِن‌َّ الَّذِين‌َ أُوتُوا الْعِلْم‌َ مِنْ‌ قَبْلِه‌ِ إِذَا يُتْلَي‌ عَلَيْهِم‌ْ يَخِرُّون‌َ لِلْأَذْقَان‌ِ سُجَّدَاً (اسراء: 107)

بگو: «خواه به آن ايمان بياوريد، و خواه ايمان نياوريد، كسانى كه پيش از آن به آنها دانش داده شده، هنگامى كه (اين آيات) بر آنان خوانده مى‏شود، سجده‏كنان به خاك مى‏افتند ... (107)


الْحَمْدُ لِالله‌ِ الَّذِي‌ أَنْزَل‌َ عَلَي‌ عَبْدِه‌ِ الْكِتَاب‌َ وَ لَم‌ْ يَجْعَلْ‌ لَه‌ُ عِوَجَاً (كهف: 1)

حمد مخصوص خدايى است كه اين كتاب (آسمانى) را بر بنده (برگزيده) اش نازل كرد، و هيچ گونه كژى در آن قرار نداد ... (1)


فَلَعَلَّك‌َ بَاخِع‌ٌ نَفْسَك‌َ عَلَي‌ آثَارِهِمْ‌ إِنْ‌ لَم‌ْ يُؤْمِنُوا بِهَذَا الْحَدِيث‌ِ أَسَفَاً (كهف: 6)

گويى مى‏خواهى بخاطر اعمال آنان، خود را از غم و اندوه هلاك كنى اگر به اين گفتار ايمان نياورند! (6)


إِنَّا جَعَلْنَا مَا عَلَي‌ الْأَرْض‌ِ زِينَة‌ً لَهَا لِنَبْلُوَهُم‌ْ أَيُّهُم‌ْ أَحْسَن‌ُ