91.«اسم» ذِهِ [47] ← ذا- ذو |
---|
ذه واقع در(هَذِهِ) / این |
آیات |
---|
وَ قُلْنَا يَا آدَمُ اسْكُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُكَ الْجَنَّةَ وَ كُلاَ مِنْهَا رَغَداً حَيْثُ شِئْتُمَا وَ لاَ تَقْرَبَا هَذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الظَّالِمِينَ (بقره: 35) و گفتيم: «اى آدم! تو با همسرت در بهشت سكونت كن و از (نعمتهاى) آن، از هر جا مىخواهيد، گوارا بخوريد (اما) نزديك اين درخت نشويد كه از ستمگران خواهيد شد. (35) |
وَ إِذْ قُلْنَا ادْخُلُوا هَذِهِ الْقَرْيَةَ فَكُلُوا مِنْهَا حَيْثُ شِئْتُمْ رَغَدَاً وَادْخُلُوا الْبَابَ سُجَّدَاً وَ قُولُوا حِطَّةٌ نَغْفِرْ لَكُمْ خَطَايَاكُمْ وَ سَنَزِيدُ الْمُـحْسِنِينَ (بقره: 58) و (به خاطر بياوريد) زمانى را كه گفتيم: «در اين شهر [بيت المقدس] وارد شويد! و از نعمتهاى فراوان آن، هر چه مىخواهيد بخوريد! و از در (معبد بيت المقدس) با خضوع و خشوع وارد گرديد! و بگوييد: «خداوندا! گناهان ما را بريز!» تا خطاهاى شما را ببخشيم و به نيكوكاران پاداش بيشترى خواهيم داد.» (58) |
أَوْ كَالَّذِي مَرَّ عَلَي قَرْيَةٍ وَ هِيَ خَاوِيَةٌ عَلَي عُرُوشِهَا قَالَ أَنَّي يُحْيِي هَذِهِ اللهُ بَعْدَ مَوْتِهَا فَأَمَاتَهُ اللهُ مِئَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ قَالَ كَمْ لَبِثْتَ قَالَ لَبِثْتُ يَوْمَاً أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ قَالَ بَلْ لَبِثْتَ مِئَةَ عَامٍ فَانْظُرْ إِلَي طَعَامِكَ وَ شَرَابِكَ لَمْ يَتَسَنَّهْ وَانْظُرْ إِلَي حِمَارِكَ وَ لِنَجْعَلَكَ آيَةً لِلنَّاسِ وَانْظُرْ إِلَي الْعِظَامِ كَيْفَ نُنْشِزُهَا ثُمَّ نَكْسُوهَا لَحْمَاً فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ قَالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللهَ عَلَي كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ (بقره: 259) يا همانند كسى كه از كنار يك آبادى (ويران شده) عبور كرد، در حالى كه ديوارهاى آن، به روى سقفها فرو ريخته بود، (و اجساد و استخوانهاى اهل آن، در هر سو پراكنده بود او با خود) گفت: «چگونه خدا اينها را پس از مرگ، زنده مىكند؟!» (در اين هنگام،) خدا او را يكصد سال ميراند سپس زنده كرد و به او گفت: «چقدر درنگ كردى؟» گفت: «يك روز يا بخشى از يك روز.» فرمود: «نه، بلكه يكصد سال درنگ كردى! نگاه كن به غذا و نوشيدنى خود (كه همراه داشتى، با گذشت سالها) هيچ گونه تغيير نيافته است! (خدايى كه يك چنين مواد فاسدشدنى را در طول اين مدت، حفظ كرده، بر همه چيز قادر است!) ولى به الاغ خود نگاه كن (كه چگونه از هم متلاشى شده! اين زنده شدن تو پس از مرگ، هم براى اطمينان خاطر توست، و هم) براى اينكه تو را نشانهاى براى مردم (در مورد معاد) قرار دهيم. (اكنون) به استخوانها (ى مركب سوارى خود نگاه كن كه چگونه آنها را برداشته، به هم پيوند مىدهيم، و گوشت بر آن مىپوشانيم!» هنگامى كه (اين حقايق) بر او آشكار شد، گفت: «مىدانم خدا بر هر كارى توانا است». (259) |
مَثَلُ مَا يُنْفِقُونَ فِي هَذِهِ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا كَمَثَلِ رِيحٍ فِيهَا صِرٌّ أَصَابَتْ حَرْثَ قَوْمٍ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ فَأَهْلَكَتْهُ وَ مَا ظَلَمَهُمُ اللهُ وَ لَكِنْ أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ (آلعمران: 117) آنچه آنها در اين زندگى پست دنيوى انفاق مىكنند، همانند باد سوزانى است كه به زراعت قومى كه بر خود ستم كرده (و در غير محل و وقت مناسب، كشت نمودهاند)، بوزد و آن را نابود سازد. خدا به آنها ستم نكرده بلكه آنها، خودشان به خويشتن ستم مىكنند. (117) |
وَ مَا لَكُمْ لاَ تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ وَلِيَّاً وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ نَصِيرَاً (نساء: 75) چرا در راه خدا، و (در راه) مردان و زنان و كودكانى كه (به دست ستمگران) تضعيف شدهاند، پيكار نمىكنيد؟! همان افراد (ستمديدهاى) كه مىگويند: «پروردگارا! ما را از اين شهر (مكه)، كه اهلش ستمگرند، بيرون ببر! و از طرف خود، براى ما سرپرستى قرار ده! و از جانب خود، يار و ياورى براى ما تعيين فرما! (75) |
أَيْنََمَا تَكُونُوا يُدْرِكْكُمُ الْمَوْتُ وَ لَوْ كُنْتُمْ فِي بُرُوجٍ مُشَيَّدَةٍ وَ إِنْ تُصِبْهُمْ حَسَنَةٌ يَقُولُوا هَذِهِ مِنْ عِنْدِ اللهِ وَ إِنْ تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ يَقُولُوا هَذِهِ مِنْ عِنْدِكَ قُلْ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللهِ فَمَا لِ هَؤُلاَءِ الْقَوْمِ لاَ يَكَادُونَ يَفْقَهُونَ حَدِيثَاً (نساء: 78) هر جا باشيد، مرگ شما را درمىيابد هر چند در برجهاى محكم باشيد! و اگر به آنها [منافقان] حسنه (و پيروزى) برسد، مىگويند: «اين، از ناحيه خداست.» و اگر سيّئه (و شكستى) برسد، مىگويند: «اين، از ناحيه توست.» بگو: «همه اينها از ناحيه خداست.» پس چرا اين گروه حاضر نيستند سخنى را درك كنند؟! (78) |
قُلْ مَنْ يُنَجِّيكُمْ مِنْ ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ تَدْعُونَهُ تَضَرُّعَاً وَ خُفْيَةً لَئِنْ أَنْجَانَا مِنْ هَذِهِ لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ (انعام: 63) بگو: «چه كسى شما را از تاريكيهاى خشكى و دريا رهايى مىبخشد؟ در حالى كه او را با حالت تضرع (و آشكارا) و در پنهانى مىخوانيد (و مىگوييد:) اگر از اين (خطرات و ظلمتها) ما را رهايى مىبخشد، از شكرگزاران خواهيم بود.» (63) |
وَ قَالُوا هَذِهِ أَنْعَامٌ وَ حَرْثٌ حِجْرٌ لاَ يَطْعَمُهَا إِلاَّ مَنْ نَشَاءُ بِزَعْمِهِمْ وَ أَنْعَامٌ حُرِّمَتْ ظُهُورُهَا وَ أَنْعَامٌ لاَ يَذْكُرُونَ اسْمَ اللهِ عَلَيْهَا افْتِرَاءً عَلَيْهِ سَيَجْزِيهِمْ بِمَا كَانُوا يَفْتَرُونَ (انعام: 138) و گفتند: «اين قسمت از چهارپايان و زراعت (كه مخصوص بتهاست، براى همه) ممنوع است و جز كسانى كه ما بخواهيم- به گمان آنها- نبايد از آن بخورند! و (اينها) چهارپايانى است كه سوارشدن بر آنها (بر ما) حرام شده است!» و (نيز) چهارپايانى (بود) كه (هنگام ذبح،) نام خدا را بر آن نمىبردند، و به خدا دروغ مىبستند (و مىگفتند: «اين احكام، همه از ناحيه اوست.») بزودى (خدا) كيفر افتراهاى آنها را مىدهد! (138) |
وَ قَالُوا مَا فِي بُطُونِ هَذِهِ الْأَنْعَامِ خَالِصَةٌ لِذُكُورِنَا وَ مُحَرَّمٌ عَلَي أَزْوَاجِنَا وَ إِنْ يَكُنْ مَيْتَةً فَهُمْ فِيهِ شُرَكَاءُ سَيَجْزِيهِمْ وَصْفَهُمْ إِنَّهُ حَكِيمٌ عَلِيمٌ (انعام: 139) و گفتند: «آنچه (از بچّه) در شكم اين حيوانات است، مخصوص مردان ماست و بر همسران ما حرام است! امّا اگر مرده باشد [مرده متولّد شود]، همگى در آن شريكند.» بزودى (خدا) كيفر اين توصيف (و احكام دروغين) آنها را مىدهد او حكيم و داناست. (139) |
وَ يَا آدَمُ اسْكُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُكَ الْجَنَّةَ فَكُلاَ مِنْ حَيْثُ شِئْتُمَـا وَ لاَ تَقْرَبَا هَذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الْظَّالِمِينَ (اعراف: 19) و اى آدم! تو و همسرت در بهشت ساكن شويد! و از هر جا كه خواستيد، بخوريد! امّا به اين درخت نزديك نشويد، كه از ستمكاران خواهيد بود!» (19) |
فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّيْطَانُ لِيُبْدِيَ لَهُمَا مَا وُورِيَ عَنْهُمَا مِنْ سَوْآتِهِمَا وَ قَالَ مَا نَهَاكُمَا رَبُّكُمَا عَنْ هَذِهِ الشَّجَرَةِ إِلاَّ أَنْ تَكُونَا مَلَكَيْنِ أَوْ تَكُونَا مِنَ الخَالِدِينَ (اعراف: 20) سپس شيطان آن دو را وسوسه كرد، تا آنچه را از اندامشان پنهان بود، آشكار سازد و گفت: «پروردگارتان شما را از اين درخت نهى نكرده مگر بخاطر اينكه (اگر از آن بخوريد،) فرشته خواهيد شد، يا جاودانه (در بهشت) خواهيد ماند!» (20) |
وَ إِلَي ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحَاً قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ قَدْ جَاءَتْكُمْ بَيِّنَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ هَذِهِ نَاقَةُ اللهِ لَكُمْ آيَةً فَذَرُوهَا تَأْكُلْ فِي أَرْضِ اللهِ وَ لاَ تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ فَيَأْخُذَكُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ (اعراف: 73) و به سوى (قوم) ثمود، برادرشان صالح را (فرستاديم) گفت: «اى قوم من! (تنها) خدا را بپرستيد، كه جز او، معبودى براى شما نيست! دليل روشنى از طرف پروردگارتان براى شما آمده: اين «ناقه» الهى براى شما معجزهاى است او را به حال خود واگذاريد كه در زمين خدا (از علفهاى بيابان) بخورد! و آن را آزار نرسانيد، كه عذاب دردناكى شما را خواهد گرفت! (73) |
فَإِذَا جَاءَتْهُمُ الْحَسَنَةُ قَالُوا لَنَا هَذِهِ وَ إِنْ تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ يَطَّيَّرُوا بِمُوسَي وَ مَنْ مَعَهُ أَلاَ إِنَّمَا طَائِرُهُمْ عِنْدَ اللهِ وَ لَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لاَ يَعْلَمُونَ (اعراف: 131) (اما آنها نه تنها پند نگرفتند، بلكه) هنگامى كه نيكى (و نعمت) به آنها مىرسيد، مىگفتند: «بخاطر خود ماست.» ولى موقعى كه بدى (و بلا) به آنها مىرسيد، مىگفتند: «از شومى موسى و كسان اوست»! آگاه باشيد سرچشمه همه اينها، نزد خداست ولى بيشتر آنها نمىدانند! (131) |
وَاكْتُبْ لَنَا فِي هَذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةً وَ فِي الْآخِرَةِ إِنَّا هُدْنَا إِلَيْكَ قَالَ عَذَابِي أُصِيبُ بِهِ مَنْ أَشَاءُ وَ رَحْمَتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ فَسَأَكْتُبُهَا لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَالَّذِينَ هُمْ بِآيَاتِنَا يُؤْمِنُونَ (اعراف: 156) و براى ما، در اين دنيا و سراى ديگر، نيكى مقرّر فرما چه اينكه ما به سوى تو بازگشت كردهايم! « (خداوند در برابر اين تقاضا، به موسى) گفت:» مجازاتم را به هر كس بخواهم مىرسانم و رحمتم همه چيز را فراگرفته و آن را براى آنها كه تقوا پيشه كنند، و زكات را بپردازند، و آنها كه به آيات ما ايمان مىآورند، مقرّر خواهم داشت! (156) |
وَ إِذْ قِيلَ لَهُمُ اسْكُنُوا هَذِهِ الْقَرْيَةَ وَ كُلُوا مِنْهَا حَيْثُ شِئْتُمْ وَ قُولُوا حِطَّةٌ وَادْخُلُوا الْبَابَ سُجَّدَاً نَغْفِرْ لَكُمْ خَطِيئَاتِكُمْ سَنَزِيدُ الْمُـحْسِنِينَ (اعراف: 161) و (به خاطر بياوريد) هنگامى را كه به آنها گفته شد: «در اين شهر [بيت المقدّس] ساكن شويد، و از هر جا (و به هر كيفيت) بخواهيد، از آن بخوريد (و بهره گيريد)! و بگوييد: خداوندا! گناهان ما را بريز! و از درِ (بيت المقدس) با تواضع وارد شويد! كه اگر چنين كنيد، گناهان شما را مىبخشم و نيكوكاران را پاداش بيشتر خواهيم داد.» (161) |
وَ إِذَا مَا أُنْزِلَتْ سُورَةٌ فَمِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ أَيُّكُمْ زَادَتْهُ هَذِهِ إِيمَانَاً فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا فَزَادَتْهُمْ إِيمَانَاً وَ هُمْ يَسْتَبْشِرُونَ (توبه: 124) و هنگامى كه سورهاى نازل مىشود، بعضى از آنان (به ديگران) مىگويند: «اين سوره، ايمان كدام يك از شما را افزون ساخت؟!» (به آنها بگو:) اما كسانى كه ايمان آوردهاند، بر ايمانشان افزوده و آنها (به فضل و رحمت الهى) خوشحالند. (124) |
هُوَ الَّذِي يُسَيِّرُكُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ حَتَّي إِذَا كُنْتُمْ فِي الْفُلْكِ وَ جَرَيْنَ بِهِمْ بِرِيحٍ طَيِّبَةٍ وَ فَرِحُوا بِهَا جَاءَتْهَا رِيحٌ عَاصِفٌ وَ جَاءَهُمُ الْمَوْجُ مِنْ كُلِّ مَكَانٍ وَ ظَنُّوا أَنَّهُمْ أُحِيطَ بِهِمْ دَعَوُا اللهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ لَئِنْ أَنْجَيْتَنَا مِنْ هَذِهِ لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ (يونس: 22) او كسى است كه شما را در خشكى و دريا سير مىدهد زمانى كه در كشتى قرار مىگيريد، و بادهاى موافق آنان را (بسوى مقصد) حركت ميدهد و خوشحال مىشوند، ناگهان طوفان شديدى مىوزد و امواج از هر سو به سراغ آنها مىآيد و گمان مىكنند هلاك خواهند شد در آن هنگام، خدا را از روى اخلاص مىخوانند كه: «اگر ما را از اين گرفتارى نجات دهى، حتماً از سپاسگزاران خواهيم بود!» (22) |
وَ أُتْبِعُوا فِي هَذِهِ الدُّنْيَا لَعْنَةً وَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَلاَ إِنَّ عَادَاً كَفَرُوا رَبَّهُمْ أَلاَ بُعْدَاً لِعَادٍ قَوْمِ هُودٍ (هود: 60) آنان، در اين دنيا و روز قيامت، لعنت (و نام ننگينى) بدنبال دارند! بدانيد «عاد» نسبت به پروردگارشان كفر ورزيدند! دور باد «عاد»- قوم هود- (از رحمت خدا، و خير و سعادت)! (60) |
وَ يَا قَوْمِ هَذِهِ نَاقَةُ اللهِ لَكُمْ آيَةً فَذَرُوهَا تَأْكُلْ فِي أَرْضِ اللهِ وَ لاَ تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ فَيَاْخُذَكُمْ عَذَابٌ قَرِيبٌ (هود: 64) اى قوم من! اين «ناقه» خداوند است، كه براى شما نشانهاى است بگذاريد در زمين خدا به چرا مشغول شود هيچ گونه آزارى به آن نرسانيد، كه بزودى عذاب خدا شما را خواهد گرفت!» (64) |
وَ أُتْبِعُوا فِي هَذِهِ لَعْنَةً وَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ بِئْسَ الرِّفْدُ الْمَرْفُودُ (هود: 99) آنان در اين جهان و روز قيامت، لعنتى بدنبال دارند و چه بد عطايى است (لعن و دورى از رحمت خدا)، كه نصيب آنان مىشود! (99) |
وَ كُلاًّ نَقُصُّ عَلَيْكَ مِنْ أَنبَاءِ الرُّسُلِ مَا نُثَبِّتُ بِهِ فُؤَادَكَ وَ جَاءَكَ فِي هَذِهِ الْحَقُّ وَ مَوْعِظَةٌ وَ ذِكْرَي لِلْمُؤْمِنِينَ (هود: 120) ما از هر يك از سرگذشتهاى انبيا براى تو بازگو كرديم، تا به وسيله آن، قلبت را آرامش بخشيم و ارادهات قوىّ گردد. و در اين (اخبار و سرگذشتها،) براى تو حقّ، و براى مؤمنان موعظه و تذكّر آمده است. (120) |
وَ لَمَّا فَتَحُوا مَتَاعَهُمْ وَجَدُوا بِضَاعَتَهُمْ رُدَّتْ إِلَيْهِمْ قَالُوا يَا أَبَانَا مَا نَبْغِي هَذهِ بِضَاعَتُنَا رُدَّتْ إِلَيْنَا وَ نَميرُ أَهْلَنَا وَ نَحْفَظُ أَخَانَا وَ نَزْدَادُ كَيْلَ بَعِيرٍ ذَلِكَ كَيْلٌ يَسِيرٌ (يوسف: 65) و هنگامى كه متاع خود را گشودند، ديدند سرمايه آنها به آنها بازگردانده شده! گفتند: «پدر! ما ديگر چه ميخواهيم؟! اين سرمايه ماست كه به ما باز پس گردانده شده است! (پس چه بهتر كه برادر را با ما بفرستى) و ما براى خانواده خويش موادّ غذايى مىآوريم و برادرمان را حفظ خواهيم كرد و يك بار شتر زيادتر دريافت خواهيم داشت اين پيمانه (بار) كوچكى است!» (65) |
قُلْ هَذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَي اللهِ عَلَي بَصِيرَةٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنِي وَ سُبْحَانَ اللهِ وَ مَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكينَ (يوسف: 108) بگو: «اين راه من است من و پيروانم، و با بصيرت كامل، همه مردم را به سوى خدا دعوت مىكنيم! منزّه است خدا! و من از مشركان نيستم!» (108) |
وَ قِيلَ لِلَّذِينَ اتَّقَوْا مَاذَا أَنْزَلَ رَبُّكُمْ قَالُوا خَيْرَاً لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا فِي هَذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةٌ وَ لَدَارُ الْآخِرَةِ خَيْرٌ وَ لَنِعْمَ دَارُ الْمُتَّقِينَ (نحل: 30) (ولى هنگامى كه) به پرهيزگاران گفته مىشد: «پروردگار شما چه چيز نازل كرده است؟» مىگفتند: «خير (و سعادت)» (آرى،) براى كسانى كه نيكى كردند، در اين دنيا نيكى است و سراى آخرت از آن هم بهتر است و چه خوب است سراى پرهيزگاران! (30) |
وَ مَنْ كَانَ فِي هَذِهِ أَعْمَي فَهُوَ فِي الْآخِرَةِ أَعْمَي وَ أَضَلُّ سَبِيلاً (اسراء: 72) اما كسى كه در اين جهان (از ديدن چهره حق) نابينا بوده است، در آخرت نيز نابينا و گمراهتر است! (72) |
وَ كَذَلِكَ بَعَثْنَاهُمْ لِيَتَسَاءَلُوا بَيْنَهُمْ قَالَ قَائِلٌ مِنْهُمْ كَمْ لَبِثْتُمْ قَالُوا لَبِثْنَا يَوْمَاً أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ قَالُوا رَبُّكُمْ أَعْلَمُ بِمَا لَبِثْتُمْ فَابْعَثُوا أَحَدَكُمْ بِوَرِقِكُمْ هَذِهِ إِلَي الْمَدِينَةِ فَلْيَنْظُرْ أَيُّهَا أَزْكَي طَعَامَاً فَلْيَأْتِكُمْ بِرِزْقٍ مِنْهُ وَلْيَتَلَطَّفْ وَ لاَ يُشْعِرَنَّ بِكُمْ أَحَدَاً (كهف: 19) اين گونه آنها را (از خواب) برانگيختيم تا از يكديگر سؤال كنند يكى از آنها گفت: «چه مدّت خوابيديد؟!» گفتند: «يك روز، يا بخشى از يك روز!» (و چون نتوانستند مدّت خوابشان را دقيقاً بدانند) گفتند: «پروردگارتان از مدّت خوابتان آگاهتر است! اكنون يك نفر از خودتان را با اين سكّهاى كه داريد به شهر بفرستيد، تا بنگرد كدام يك از آنها غذاى پاكيزهترى دارند، و مقدارى از آن براى روزى شما بياورد. امّا بايد دقّت كند، و هيچ كس را از وضع شما آگاه نسازد ... (19) |
وَ دَخَلَ جَنَّتَهُ وَ هُوَ ظَالِمٌ لِنَفْسِهِ قَالَ مَا أَظُنُّ أَنْ تَبِيدَ هَذِهِ أَبَدَاً (كهف: 35) و در حالى كه نسبت به خود ستمكار بود، در باغ خويش گام نهاد، و گفت: «من گمان نمىكنم هرگز اين باغ نابود شود! (35) |
قَالُوا لَنْ نُؤْثِرَكَ عَلَي مَا جَاءَنَا مِنَ الْبَيِّنَاتِ وَالَّذِي فَطَرَنَا فَاقْضِ مَا أَنْتَ قَاضٍ إِنَّمَا تَقْضِي هَذِهِ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا (طه: 72) گفتند: «سوگند به آن كسى كه ما را آفريده، هرگز تو را بر دلايل روشنى كه براى ما آمده، مقدّم نخواهيم داشت! هر حكمى مىخواهى بكن تو تنها در اين زندگى دنيا مىتوانى حكم كنى! (72) |
إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ وَ قَوْمِهِ مَا هَذِهِ التَّـمَاثِيلُ الَّتِي أَنْتُمْ لَهَا عَاكِفُونَ (انبياء: 52) آن هنگام كه به پدرش (آزر) و قوم او گفت: «اين مجسمههاى بىروح چيست كه شما همواره آنها را پرستش مىكنيد؟!» (52) |
إِنَّ هَذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَ أَنَا رَبُّكُمْ فَاعْبُدُونِ (انبياء: 92) اين (پيامبران بزرگ و پيروانشان) همه امّت واحدى بودند (و پيرو يك هدف) و من پروردگار شما هستم پس مرا پرستش كنيد! (92) |
وَ إِنَّ هَذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَ أَنَا رَبُّكُمْ فَاتَّقُونِ (مؤمنون: 52) و اين امّت شما امّت واحدى است و من پروردگار شما هستم پس، از مخالفت فرمان من بپرهيزيد! (52) |
قَالَ هَذِهِ نَاقَةٌ لَهَا شِرْبٌ وَ لَكُمْ شِرْبُ يَوْمٍ مَعْلُومٍ (شعراء: 155) گفت: «اين ناقهاى است (كه آيت الهى است) براى او سهمى (از آب قريه)، و براى شما سهم روز معيّنى است! (155) |
إِنَّمَا أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ رَبَّ هَذِهِ الْبَلْدَةِ الَّذِي حَرَّمَهَا وَ لَهُ كُلُّ شَيْءٍ وَ أُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُسْلِمِينَ (نمل: 91) (بگو:) من مأمورم پروردگار اين شهر (مقدّس مكّه) را عبادت كنم، همان كسى كه اين شهر را حرمت بخشيده در حالى كه همه چيز از آن اوست! و من مأمورم كه از مسلمين باشم (91) |
وَ أَتْبَعْنَاهُمْ فِي هَذِهِ الدُّنْيَا لَعْنَةً وَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ هُمْ مِنَ الْمَقْبُوحِينَ (قصص: 42) و در اين دنيا نيز لعنتى بدنبال آنان قرار داديم و روز قيامت از زشترويانند! (42) |
وَ لَمَّا جَاءَتْ رُسُلُنَا إِبْرَاهِيمَ بِالْبُشْرَي قَالُوا إِنَّا مُهْلِكُوا أَهْلِ هَذِهِ الْقَرْيَةِ إِنَّ أَهْلَهَا كَانُوا ظَالِمِينَ (عنكبوت: 31) و هنگامى كه فرستادگان ما (از فرشتگان) بشارت (تولد فرزند) براى ابراهيم آوردند، گفتند: «ما اهل اين شهر و آبادى را [و به شهرهاى قوم لوط اشاره كردند] هلاك خواهيم كرد، چرا كه اهل آن ستمگرند!» (31) |
إِنَّا مُنْزِلُونَ عَلَي أَهْلِ هَذِهِ الْقَرْيَةِ رِجْزَاً مِنَ السَّمَاءِ بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ (عنكبوت: 34) ما بر اهل اين شهر و آبادى به خاطر گناهانشان، عذابى از آسمان فرو خواهيم ريخت!» (34) |
وَ مَا هَذِهِ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلاَّ لَهْوٌ وَ لَعِبٌ وَ إِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوَانُ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ (عنكبوت: 64) اين زندگى دنيا چيزى جز سرگرمى و بازى نيست و زندگى واقعى سراى آخرت است، اگر مىدانستند! (64) |
هَذِهِ جَهَنَّمُ الَّتِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ (يس: 63) اين همان دوزخى است كه به شما وعده داده مىشد! (63) |
قُلْ يَا عِبَادِ الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا رَبَّكُمْ لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا فِي هَذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةٌ وَ أَرْضُ اللهِ وَاسِعَةٌ إِنَّمَا يُوَفَّي الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَيْرِ حِسَابٍ (زمر: 10) بگو: «اى بندگان من كه ايمان آوردهايد! از (مخالفت) پروردگارتان بپرهيزيد! براى كسانى كه در اين دنيا نيكى كردهاند پاداش نيكى است! و زمين خدا وسيع است، (اگر تحت فشار سران كفر بوديد مهاجرت كنيد) كه صابران اجر و پاداش خود را بىحساب دريافت مىدارند! (10) |
يَا قَوْمِ إِنَّمَا هَذهِ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا مَتَاعٌ وَ إِنَّ الْآخِرَةَ هِيَ دَارُ الْقَرَارِ (غافر: 39) اى قوم من! اين زندگى دنيا، تنها متاع زودگذرى است و آخرت سراى هميشگى است! (39) |
وَ نَادَي فِرْعَوْنُ فِي قَوْمِهِ قَالَ يَا قَوْمِ أَلَيْسَ لِي مُلْكُ مِصْرَ وَ هَذِهِ الْأَنْهَارُ تَجْرِي مِنْ تَحْتِي أَفَلاَ تُبْصِرُونَ (زخرف: 51) فرعون در ميان قوم خود ندا داد و گفت: «اى قوم من! آيا حكومت مصر از آن من نيست، و اين نهرها تحت فرمان من جريان ندارد؟ آيا نمىبينيد؟ (51) |
وَعَدَكُمُ اللهُ مَغَانِمَ كَثِيرَةً تَأْخُذُونَهَا فَعَجَّلَ لَكُمْ هَذِهِ وَ كَفَّ أَيْدِيَ النَّاسِ عَنْكُمْ وَ لِتَكُونَ آيَةً لِلْمُؤْمِنِينَ وَ يَهْدِيَكُمْ صِرَاطَاً مُسْتَقِيمَاً (فتح: 20) خداوند غنايم فراوانى به شما وعده داده بود كه آنها را به دست مىآوريد، ولى اين يكى را زودتر براى شما فراهم ساخت و دست تعدّى مردم [دشمنان] را از شما بازداشت تا نشانهاى براى مؤمنان باشد و شما را به راه راست هدايت كند! (20) |
هَذِهِ النَّارُ الَّتِي كُنْتُمْ بِهَا تُكَذِّبُونَ (طور: 14) (به آنها مىگويند:) اين همان آتشى است كه آن را انكار مىكرديد. (14) |
هَذِهِ جَهَنَّمُ الَّتِي يُكَذِّبُ بِهَا الْمُـجْرِمُونَ (الرحمن: 43) اين همان دوزخى است كه مجرمان آن را انكار مىكردند! (43) |
إِنَّ هَذِهِ تَذْكِرَةٌ فَمَنْ شَاءَ اتَّخَذَ إِلَي رَبِّهِ سَبِيلاً (مزمل: 19) اين هشدار و تذكّرى است، پس هر كس بخواهد راهى به سوى پروردگارش برمىگزيند! (19) |
إِنَّ هَذِهِ تَذْكِرَةٌ فَمَنْ شَاءَ اتَّخَذَ إِلَي رَبِّهِ سَبِيلاً (انسان: 29) اين يك تذكر و يادآورى است، و هر كس بخواهد (با استفاده از آن) راهى به سوى پروردگارش برمىگزيند! (29) |
پدیدآورنده : دکتر صادق فرازی
همکاران : مرحمت زینالی ، فاطمه فرازی و روح الله فرازی
طراحی و پیاده سازی سایت : مهندس حسن زینالی
Email :
info@quran-mojam.ir
Tel :
09378764435
کلیه حقوق وب سایت محفوظ بوده واستفاده از مطالب آن با ذکر منبع بلا مانع است