فهرست الفبایی




1781.«حرف» أَن‌ْ [628]
اینکه / بدرستیکه / بیقین / قطعا / ... [البته أن واقع در (کأن) به تعداد 9 مورد را نیز شامل است.]
آیات

إِن‌َّ الله‌َ لاَ يَسْتَحْيِي‌ أَن‌ْ يَضْرِب‌َ مَثَلاً مَا بَعُوضَة‌ً فَمَا فَوْقَهَا فَأَمَّا الَّذِين‌َ آمَنُوا فَيَعْلَمُون‌َ أَنَّه‌ُ الْحَق‌ُّ مِن‌ْ رَبِّهِم‌ْ وَ أَمَّا الَّذِين‌َ كَفَرُوا فَيَقُولُون‌َ مَاذَا أَرَادَ الله‌ُ بِهَذَا مَثَلاً يُضِل‌ُّ بِه‌ِ كَثِيرَاً وَ يَهْدِي‌ بِه‌ِ كَثِيرَاً وَ مَا يُضِل‌ُّ بِه‌ِ إِلاَّ الْفَاسِقِين‌َ (بقره: 26)

خداوند از اين كه (به موجودات ظاهرا كوچكى مانند) پشه، و حتى كمتر از آن، مثال بزند شرم نمى‏كند. (در اين ميان) آنان كه ايمان آورده‏اند، مى‏دانند كه آن، حقيقتى است از طرف پروردگارشان و اما آنها كه راه كفر را پيموده‏اند، (اين موضوع را بهانه كرده) مى‏گويند: «منظور خداوند از اين مثل چه بوده است؟!» (آرى،) خدا جمع زيادى را با آن گمراه، و گروه بسيارى را هدايت مى‏كند ولى تنها فاسقان را با آن گمراه مى‏سازد! (26)


الَّذِين‌َ يَنْقُضُون‌َ عَهْدَ الله‌ِ مِن‌ْ بَعْدِ مِيثَاقِه‌ِ وَ يَقْطَعُون‌َ مَا أَمَرَ الله‌ُ بِه‌ِ أَن‌ْ يُوصَل‌َ وَ يُفْسِدُون‌َ فِي‌ الْأَرْض‌ِ أُولَئِك‌َ هُم‌ُ الْخَاسِرُون‌َ (بقره: 27)

فاسقان كسانى هستند كه پيمان خدا را، پس از محكم ساختن آن، ميشكنند و پيوندهايى را كه خدا دستور داده برقرار سازند، قطع نموده، و در روى زمين فساد ميكنند اينها زيانكارانند. (27)


وَ إِذْ قَال‌َ مُوسَي‌ لِقَوْمِه‌ِ إِن‌َّ الله‌َ يَأْمُرُكُم‌ْ أَنْ‌ تَذْبَحُوا بَقَرَة‌ً قَالُوا أَتَتَّخِذُنَا هُزُوَاً قَال‌َ أَعُوذُ بِالله‌ِ أَن‌ْ أَكُون‌َ مِن‌َ الْجَاهِلِين‌َ (بقره: 67)

و (به ياد آوريد) هنگامى را كه موسى به قوم خود گفت: «خداوند به شما دستور مى‏دهد ماده گاوى را ذبح كنيد (و قطعه‏اى از بدن آن را به مقتولى كه قاتل او شناخته نشده بزنيد، تا زنده شود و قاتل خويش را معرفى كند و غوغا خاموش گردد.)» گفتند: «آيا ما را مسخره مى‏كنى؟» (موسى) گفت: «به خدا پناه مى‏برم از اينكه از جاهلان باشم!» (67)


أَفَتَطْمَعُون‌َ أَن‌ْ يُؤْمِنُوا لَكُم‌ْ وَ قَدْ كَان‌َ فَرِيق‌ٌ مِنْهُم‌ْ يَسْمَعُون‌َ كَلاَم‌َ الله‌ِ ثُم‌َّ يُحَرِّفُونَه‌ُ مِن‌ْ بَعْدِ مَا عَقَلُوه‌ُ وَ هُم‌ْ يَعْلَمُون‌َ (بقره: 75)

آيا انتظار داريد به (آئين) شما ايمان بياورند، با اينكه عده‏اى از آنان، سخنان خدا را مى‏شنيدند و پس از فهميدن، آن را تحريف مى‏كردند، در حالى كه علم و اطلاع داشتند؟! (75)


بِئْسَ مَا اشْتَرَوْا بِه‌ِ أَنْفُسَهُم‌ْ أَن‌ْ يَكْفُروا بِمَا أَنْزَل‌َ الله‌ُ بَغْيَاً أَن‌ْ يُنَزِّل‌َ الله‌ُ مِن‌ْ فَضْلِه‌ِ عَلَي‌ مَن‌ْ يَشَاءُ مِن‌ْ عِبَادِه‌ِ فَبَاءُوا بِغَضَب‌ٍ عَلَي‌ غَضَب‌ٍ وَ لِلْكَافِرِين‌َ عَذَاب‌ٌ مُهِين‌ٌ (بقره: 90)

ولى آنها در مقابل بهاى بدى، خود را فروختند كه به ناروا، به آياتى كه خدا فرستاده بود، كافر شدند. و معترض بودند، چرا خداوند به فضل خويش، بر هر كس از بندگانش بخواهد، آيات خود را نازل مى‏كند؟! از اين رو به خشمى بعد از خشمى (از سوى خدا) گرفتار شدند. و براى كافران مجازاتى خواركننده است. (90)


وَ لَتَجِدَنَّهُم‌ْ أَحْرَص‌َ النَّاس‌ِ عَلَي‌ حَيَاة‌ٍ وَ مِن‌َ الَّذِين‌َ أَشْرَكُوا يَوَدُّ أَحَدُهُم‌ْ لَوْ يُعَمَّرُ أَلْف‌َ سَنَة‌ٍ وَ مَا هُوَ بِمُزَحْزِحِه‌ِ مِن‌َ الْعَذَاب‌ِ أَن‌ْ يُعَمَّرَ وَالله‌ُ بَصِيرٌ بِمَا يَعْمَلُون‌َ (بقره: 96)

و آنها را حريص‏ترين مردم- حتى حريصتر از مشركان- بر زندگى (اين دنيا، و اندوختن ثروت) خواهى يافت (تا آنجا) كه هر يك از آنها آرزو دارد هزار سال عمر به او داده شود! در حالى كه اين عمر طولانى، او را از كيفر (الهى) باز نخواهد داشت. و خداوند به اعمال آنها بيناست. (96)


مَا يَوَدُّ الَّذِين‌َ كَفَرُوا مِن‌ْ أَهْل‌ِ الْكِتَاب‌ِ وَ لاَ الْمُشْرِكِين‌َ أَن‌ْ يُنَزَّل‌َ عَلَيْكُم‌ْ مِن‌ْ خَيْرٍ مِن‌ْ رَبِّكُم‌ْ وَالله‌ُ يَخْتَص‌ُّ بِرَحْمَتِه‌ِ مَن‌ْ يَشَاءُ وَالله‌ُ ذُو الْفَضْل‌ِ الْعَظِيم‌ِ (بقره: 105)

كافران اهل كتاب، و (همچنين) مشركان، دوست ندارند كه از سوى خداوند، خير و بركتى بر شما نازل گردد در حالى كه خداوند، رحمت خود را به هر كس بخواهد، اختصاص مى‏دهد و خداوند، صاحب فضل بزرگ است. (105)


أَم‌ْ تُرِيدُون‌َ أَن‌ْ تَسْأَلُوا رَسُولَكُم‌ْ كَمَا سُئِل‌َ مُوسَي‌ مِن‌ْ قَبْل‌ُ وَ مَن‌ْ يَتَبَدَّل‌ِ الْكُفْرَ بِالْإِيمَان‌ِ فَقَدْ ضَل‌َّ سَوَاءَ السَّبِيل‌ِ (بقره: 108)

آيا مى‏خواهيد از پيامبر خود، همان تقاضاى (نامعقولى را) بكنيد كه پيش از اين، از موسى كردند؟! (و با اين بهانه‏جويى‏ها، از ايمان آوردن سر باز زدند.) كسى كه كفر را به جاى ايمان بپذيرد، از راه مستقيم (عقل و فطرت) گمراه شده است. (108)


وَ مَن‌ْ أَظْلَم‌ُ مِمَّن‌ْ مَنَع‌َ مَسَاجِدَ الله‌ِ أَن‌ْ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُه‌ُ وَ سَعَي‌ فِي‌ خَرَابِهَا أُولَئِك‌َ مَا كَان‌َ لَهُم‌ْ أَن‌ْ يَدْخُلُوهَا إِلاَّ خَائِفِين‌َ لَهُم‌ْ فِي‌ الدُّنْيَا خِزْي‌ٌ وَ لَهُم‌ْ فِي‌ الْآخِرَة‌ِ عَذَاب‌ٌ عَظِيم‌ٌ (بقره: 114)

كيست ستمكارتر از آن كس كه از بردن نام خدا در مساجد او جلوگيرى كرد و سعى در ويرانى آنها نمود؟! شايسته نيست آنان، جز با ترس و وحشت، وارد اين (كانونهاى عبادت) شوند. بهره آنها در دنيا (فقط) رسوايى است و در سراى ديگر، عذاب عظيم (الهى)!! (114)


وَ إِذْ جَعَلْنَا الْبَيْت‌َ مَثَابَة‌ً لِلنَّاس‌ِ وَ أَمْنَاً وَاتَّخِذُوا مِن‌ْ مَقَام‌ِ إِبْرَاهِيم‌َ مُصَلَّيً‌ وَ عَهِدْنَا إِلَي‌ إِبْرَاهِيم‌َ وَ إِسْمَاعِيل‌َ أَنْ‌ طَهِّرَا بَيْتِي‌َ لِلطَّائِفِين‌َ وَالْعَاكِفِين‌َ وَالرُّكَّع‌ِ السُّجُودِ (بقره: 125)

و (به خاطر بياوريد) هنگامى كه خانه كعبه را محل بازگشت و مركز امن و امان براى مردم قرار داديم! و (براى تجديد خاطره،) از مقام ابراهيم، عبادتگاهى براى خود انتخاب كنيد! و ما به ابراهيم و اسماعيل امر كرديم كه: «خانه مرا براى طواف‏كنندگان و مجاوران و ركوع‏كنندگان و سجده كنندگان، پاك و پاكيزه كنيد!» (125)


وَ مِن‌ْ حَيْث‌ُ خَرَجْت‌َ فَوَل‌ِّ وَجْهَك‌َ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَام‌ِ وَ حَيْثُمَا كُنْتُم‌ْ فَوَلُّوا وُجُوهَكُم‌ْ شَطْرَه‌ُ لِئَلاَّ يَكُون‌َ لِلنَّاس‌ِ عَلَيْكُم‌ْ حُجَّة‌ٌ إِلاَّ الَّذِين‌َ ظَلَمُوا مِنْهُم‌ْ فَلاَ تَخْشَوْهُم‌ْ وَاخْشَوْنِي‌ وَ لِأُتِم‌َّ نِعْمَتِي‌ عَلَيْكُم‌ْ وَ لَعَلَّكُم‌ْ تَهْتَدُون‌َ (بقره: 150)

و از هر جا خارج شدى، روى خود را به جانب مسجد الحرام كن! و هر جا بوديد، روى خود را به سوى آن كنيد! تا مردم، جز ظالمان (كه دست از لجاجت برنمى‏دارند،) دليلى بر ضدّ شما نداشته باشند (زيرا از نشانه‏هاى پيامبر، كه در كتب آسمانى پيشين آمده، اين است كه او، به سوى دو قبله، نماز مى‏خواند.) از آنها نترسيد! و (تنها) از من بترسيد! (اين تغيير قبله، به خاطر آن بود كه) نعمت خود را بر شما تمام كنم، شايد هدايت شويد! (150)


إِن‌َّ الصَّفَا وَالْمَرْوَة‌َ مِنْ‌ شَعَائِرِ الله‌ِ فَمَن‌ْ حَج‌َّ الْبَيْت‌َ أَوِ اعْتَمَرَ فَلاَ جُنَاح‌َ عَلَيْه‌ِ أَنْ‌ يَطَّوَّف‌َ بِهِمَا وَ مَنْ‌ تَطَوَّع‌َ خَيْرَاً فَإِن‌َّ الله‌َ شَاكِرٌ عَلِيم‌ٌ (بقره: 158)

«صفا» و «مروه» از شعائر (و نشانه‏هاى) خداست! بنا بر اين، كسانى كه حج خانه خدا و يا عمره انجام مى‏دهند، مانعى نيست كه بر آن دو طواف كنند (و سعىِ صفا و مروه انجام دهند. و هرگز اعمال بى‏رويّه مشركان، كه بتهايى بر اين دو كوه نصب كرده بودند، از موقعيّت اين دو مكان مقدّس نمى‏كاهد!) و كسى كه فرمان خدا را در انجام كارهاى نيك اطاعت كند، خداوند (در برابر عمل او) شكرگزار، و (از افعال وى) آگاه است. (158)


إِنَّمَا يَأْمُرُكُم‌ْ بِالسُّوءِ وَالْفَحْشَاءِ وَ أَنْ‌ تَقُولُوا عَلَي‌ الله‌ِ مَا لاَ تَعْلَمُون‌َ (بقره: 169)

او شما را فقط به بديها و كار زشت فرمان مى‏دهد (و نيز دستور مى‏دهد) آنچه را كه نمى‏دانيد، به خدا نسبت دهيد. (169)


لَيْس‌َ الْبِرَّ أَن‌ْ تُوَلُّوا وُجُوهَكُم‌ْ قِبَل‌َ الْمَشْرِق‌ِ وَالْمَغْرِب‌ِ وَ لَكِنَّ‌ الْبِرَّ مَن‌ْ آمَن‌َ بِالله‌ِ وَالْيَوم‌ِ الْآخِرِ وَالْمَلاَئِكَة‌ِ وَالْكِتَاب‌ِ وَالنَّبِيِّين‌َ وَ آتَي‌ الْمَال‌َ عَلَي‌ حُبِّه‌ِ ذَوِي‌ الْقُرْبَي‌ وَالْيَتَامَي‌ وَالْمَسَاكِين‌َ وَابْن‌َ الْسَّبِيل‌ِ وَالسَّائِلِين‌َ وَ فِي‌ الرِّقاب‌ِ وَ أَقَام‌َ الصَّلاَة‌َ وَ آتَي‌ الزَّكَاة‌َ وَالْمُوفُون‌َ بِعَهْدِهِم‌ْ إِذَا عَاهَدُوا وَالصَّابِرِين‌َ فِي‌ الْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ وَ حِين‌َ الْبَأْس‌ِ أُولَئِك‌َ الَّذِين‌َ صَدَقُوْا وَ أُولَئِك‌َ هُم‌ُ الْمُتَّقُون‌َ (بقره: 177)

نيكى، (تنها) اين نيست كه (به هنگام نماز،) روىِ خود را به سوى مشرق و (يا) مغرب كنيد (و تمام گفتگوى شما، در باره قبله و تغيير آن باشد و همه وقت خود را مصروف آن سازيد) بلكه نيكى (و نيكوكار) كسى است كه به خدا، و روز رستاخيز، و فرشتگان، و كتاب (آسمانى)، و پيامبران، ايمان آورده و مال (خود) را، با همه علاقه‏اى كه به آن دارد، به خويشاوندان و يتيمان و مسكينان و واماندگان در راه و سائلان و بردگان، انفاق مى‏كند نماز را برپا مى‏دارد و زكات را مى‏پردازد و (همچنين) كسانى كه به عهد خود- به هنگامى كه عهد بستند- وفا مى‏كنند و در برابر محروميتها و بيماريها و در ميدان جنگ، استقامت به خرج مى‏دهند اينها كسانى هستند كه راست مى‏گويند و (گفتارشان با اعتقادشان هماهنگ است) و اينها هستند پرهيزكاران! (177)


أَيَّامَاً مَعْدُودَات‌ٍ فَمَنْ‌ كَان‌َ مِنْكُمْ‌ مَرِيضَاً أَوْ عَلَي‌ سَفَرٍ فَعِدَّة‌ٌ مِن‌ْ أَيَّام‌ٍ أُخَرَ وَ عَلَي‌ الَّذِين‌َ يُطِيقُونَه‌ُ فِدْيَة‌ٌ طَعَام‌ُ مِسْكِين‌ٍ فَمَنْ‌ تَطَوَّع‌َ خَيْرَاً فَهُوَ خَيْرٌ لَه‌ُ وَ أَنْ‌ تَصُومُوا خَيْرٌ لَكُم‌ْ إِنْ‌ كُنْتُم‌ْ تَعْلَمُون‌َ (بقره: 184)

چند روز معدودى را (بايد روزه بداريد!) و هر كس از شما بيمار يا مسافر باشد تعدادى از روزهاى ديگر را (روزه بدارد) و بر كسانى كه روزه براى آنها طاقت‏فرساست (همچون بيماران مزمن، و پير مردان و پير زنان،) لازم است كفّاره بدهند: مسكينى را اطعام كنند و كسى كه كارِ خيرى انجام دهد، براى او بهتر است و روزه داشتن براى شما بهتر است اگر بدانيد! (184)


يَسْألُونَك‌َ عَن‌ِ الْأَهِلَّة‌ِ قُل‌ْ هِي‌َ مَوَاقِيت‌ُ لِلنَّاس‌ِ وَالحَج‌ِّ وَ لَيْس‌َ الْبِرُّ بِأَنْ‌ تَأْتُوا الْبُيُوت‌َ مِن‌ْ ظُهُورِهَا وَ لَكِنَّ‌ الْبِرَّ مَن‌ِ اتَّقَي‌ وَأْتُوا الْبُيُوت‌َ مِنْ‌ أَبْوَابِهِا وَاتَّقُوا الله‌َ لَعَلَّكُم‌ْ تُفْلِحُون‌َ (بقره: 189)

در باره «هلالهاى ماه» از تو سؤال مى‏كنند بگو: «آنها، بيان اوقات (و تقويم طبيعى) براى (نظامِ زندگىِ) مردم و (تعيينِ وقتِ) حج است». و (آن چنان كه در جاهليّت مرسوم بود كه به هنگام حج، كه جامه احرام مى‏پوشيدند، از درِ خانه وارد نمى‏شدند، و از نقبِ پشتِ خانه وارد مى‏شدند، نكنيد!) كارِ نيك، آن نيست كه از پشتِ خانه‏ها وارد شويد بلكه نيكى اين است كه پرهيزگار باشيد! و از درِ خانه‏ها وارد شويد و تقوا پيشه كنيد، تا رستگار گرديد! (189)


لَيْس‌َ عَلَيْكُم‌ْ جُنَاح‌ٌ أَنْ‌ تَبْتَغُوا فَضْلاً مِنْ‌ رَبِّكُم‌ْ فَإِذَا أَفَضْتُم‌ْ مِن‌ْ عَرَفَات‌ٍ فَاذْكُرُوا الله‌َ عِنْدَ الْمَشْعَرِ الْحَرَام‌ِ وَاذْكُرُوه‌ُ كَمَا هَدَاكُم‌ْ وَ إِنْ‌ كُنْتُم‌ْ مِنْ‌ قَبْلِه‌ِ لَمِن‌َ الضَّالِّين‌َ (بقره: 198)

گناهى بر شما نيست كه از فضلِ پروردگارتان (و از منافع اقتصادى در ايّام حج) طلب كنيد (كه يكى از منافع حج، پى ريزىِ يك اقتصادِ صحيح است). و هنگامى كه از «عرفات» كوچ كرديد، خدا را نزد «مشعَر الحرام» ياد كنيد! او را ياد كنيد همان طور كه شما را هدايت نمود و قطعاً شما پيش از اين، از گمراهان بوديد. (198)


هَل‌ْ يَنْظُرُون‌َ إِلاَّ أَنْ‌ يَأْتِيَهُم‌ُ الله‌ُ فِي‌ ظُلَل‌ٍ مِن‌َ الْغَمَام‌ِ وَالْمَلاَئِكَة‌ُ وَ قُضِي‌َ الْأَمْرُ وَ إِلَي‌ الله‌ِ تُرْجَع‌ُ الْأُمُورُ (بقره: 210)

آيا (پيروان فرمان شيطان، پس از اين همه نشانه‏ها و برنامه‏هاى روشن) انتظار دارند كه خداوند و فرشتگان، در سايه‏هايى از ابرها به سوى آنان بيايند (و دلايل تازه‏اى در اختيارشان بگذارند؟! با اينكه چنين چيزى محال است!) و همه چيز انجام شده، و همه كارها به سوى خدا بازمى‏گردد. (210)


أَم‌ْ حَسِبْتُم‌ْ أَنْ‌ تَدْخُلُوا الْجَنَّة‌َ وَ لَمَّا يَأْتِكُم‌ْ مَثَل‌ُ الَّذِين‌َ خَلَوْا مِنْ‌ قَبْلِكُم‌ْ مَسَّتْهُم‌ُ الْبَأْسَاءُ وَالضَّرَّاءُ وَ زُلْزِلُوا حَتَّي‌ يَقُول‌َ الرَّسُول‌ُ وَالَّذِين‌َ آمَنُوا مَعَه‌ُ مَتَي‌ نَصْرُ الله‌ِ أَلاَ إِن‌َّ نَصْرَ الله‌ِ قَرِيب‌ٌ (بقره: 214)

آيا گمان كرديد داخل بهشت مى‏شويد، بى‏آنكه حوادثى همچون حوادث گذشتگان به شما برسد؟! همانان كه گرفتاريها و ناراحتيها به آنها رسيد، و آن چنان ناراحت شدند كه پيامبر و افرادى كه ايمان آورده بودند گفتند: «پس يارى خدا كى خواهد آمد؟!» (در اين هنگام، تقاضاى يارى از او كردند، و به آنها گفته شد:) آگاه باشيد، يارىِ خدا نزديك است! (214)


كُتِب‌َ عَلَيْكُم‌ُ الْقِتَال‌ُ وَ هُوَ كُرْه‌ٌ لَكُم‌ْ وَ عَسَي‌ أَنْ‌ تَكْرَهُوا شَيْءً وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُم‌ْ وَ عَسَي‌ أَنْ‌ تُحِبُّوا شَيْءً وَ هُوَ شَرٌّ لَكُم‌ْ وَالله‌ُ يَعْلَم‌ُ وَ أَنْتُم‌ْ لاَ تَعْلَمُون‌َ (بقره: 216)

جهاد در راه خدا، بر شما مقرّر شد در حالى كه برايتان ناخوشايند است. چه بسا چيزى را خوش نداشته باشيد، حال آن كه خيرِ شما در آن است. و يا چيزى را دوست داشته باشيد، حال آنكه شرِّ شما در آن است. و خدا مى‏داند، و شما نمى‏دانيد. (216)


وَ لاَ تَجْعَلُوا الله‌َ عُرْضَة‌ً لِأَيْمَانِكُم‌ْ أَنْ‌ تَبَرُّوا وَ تَتَّقُوا وَ تُصْلِحُوا بَيْن‌َ النَّاس‌ِ وَالله‌ُ سَمِيع‌ٌ عَلِيم‌ٌ (بقره: 224)

خدا را در معرض سوگندهاى خود قرار ندهيد! و براى اينكه نيكى كنيد، و تقوا پيشه سازيد، و در ميان مردم اصلاح كنيد (سوگند ياد ننماييد)! و خداوند شنوا و داناست. (224)


وَالْمُطَلَّقَات‌ُ يَتَرَبَّصْن‌َ بِأَنفُسِهِن‌َّ ثَلاَثَة‌َ قُرُوءٍ وَ لاَ يَحِل‌ُّ لَهُن‌َّ أَنْ‌ يَكْتُمْن‌َ مَا خَلَق‌َ الله‌ُ فِي‌ أَرْحَامِهِن‌َّ إِنْ‌ كُن‌َّ يُؤْمِن‌َّ بِالله‌ِ وَالْيَوْم‌ِ الْآخِرِ وَ بُعُولَتُهُن‌َّ أَحَق‌ُّ بِرَدِّهِن‌َّ فِي‌ ذَلِك‌َ إِن‌ْ أَرَادُوا إِصْلاَحَاً وَ لَهُن‌َّ مِثْل‌ُ الَّذِي‌ عَلَيْهِن‌َّ بِالْمَعْرُوف‌ِ وَ لِلرِّجَال‌ِ عَلَيْهِن‌َّ دَرَجَة‌ٌ وَالله‌ُ عَزِيزٌ حَكِيم‌ٌ (بقره: 228)

زنان مطلقه، بايد به مدت سه مرتبه عادت ماهانه ديدن (و پاك شدن) انتظار بكشند! [عده نگه دارند] و اگر به خدا و روز رستاخيز، ايمان دارند، براى آنها حلال نيست كه آنچه را خدا در رحمهايشان آفريده، كتمان كنند. و همسرانشان، براى بازگرداندن آنها (و از سرگرفتن زندگى زناشويى) در اين مدت، (از ديگران) سزاوارترند در صورتى كه (براستى) خواهان اصلاح باشند. و براى آنان، همانند وظايفى كه بر دوش آنهاست، حقوق شايسته‏اى قرار داده شده و مردان بر آنان برترى دارند و خداوند توانا و حكيم است. (228)


الطَّلاَق‌ُ مَرَّتَان‌ِ فَإِمْسَاك‌ٌ بِمَعْرُوف‌ٍ أَوْ تَسْرِيح‌ٌ بِإِحْسَان‌ٍ وَ لاَ يَحِل‌ُّ لَكُم‌ْ أَنْ‌ تَأْخُدُوا مِمَّا آتَيْتُمُوهُن‌َّ شَيْءً إِلاَّ أَنْ‌ يَخَافَا أَنْ لاَ يُقِيَما حُدُودَ الله‌ِ فَإِن‌ْ خِفْتُم‌ْ أَنْ لاَ يُقِيَما حُدُودَ الله‌ِ فَلاَ جُنَاح‌َ عَلَيْهِمَا فِيمَا افْتَدَت‌ْ بِه‌ِ تِلْك‌َ حُدُودُ الله‌ِ فَلاَ تَعْتَدُوهَا وَ مَنْ‌ يَتَعَدَّ حُدُودَ الله‌ِ فَأُولَئِك‌َ هُم‌ُ الظَّالِمُونَ‌ (بقره: 229)

طلاق، (طلاقى كه رجوع و بازگشت دارد،) دو مرتبه است (و در هر مرتبه،) بايد به طور شايسته همسر خود را نگاهدارى كند (و آشتى نمايد)، يا با نيكى او را رها سازد (و از او جدا شود). و براى شما حلال نيست كه چيزى از آنچه به آنها داده‏ايد، پس بگيريد مگر اينكه دو همسر، بترسند كه حدود الهى را برپا ندارند. اگر بترسيد كه حدود الهى را رعايت نكنند، مانعى براى آنها نيست كه زن، فديه و عوضى بپردازد (و طلاق بگيرد). اينها حدود و مرزهاى الهى است از آن، تجاوز نكنيد! و هر كس از آن تجاوز كند، ستمگر است. (229)


فَإِنْ‌ طَلَّقَهَا فَلاَ تَحِل‌ُّ لَه‌ُ مِنْ‌ بَعْدُ حَتَّي‌ تَنْكِح‌َ زَوْجَاً غَيْرَه‌ُ فَإِنْ‌ طَلَّقَهَا فَلاَ جُنَاح‌َ عَلَيْهِمَا أَن‌ْ يَتَرَاجَعَا إِن‌ْ ظَنَّا أَنْ‌ يُقِيَما حُدُودَ الله‌ِ وَ تِلْك‌َ حُدُودُ الله‌ِ يُبَيِّنُهَا لِقَوْم‌ٍ يَعْلَمُون‌َ (بقره: 230)

اگر (بعد از دو طلاق و رجوع، بار ديگر) او را طلاق داد، از آن به بعد، زن بر او حلال نخواهد بود مگر اينكه همسر ديگرى انتخاب كند (و با او، آميزش جنسى نمايد. در اين صورت،) اگر (همسر دوم) او را طلاق گفت، گناهى ندارد كه بازگشت كنند (و با همسر اول، دوباره ازدواج نمايد) در صورتى كه اميد داشته باشند كه حدود الهى را محترم ميشمرند. اينها حدود الهى است كه (خدا) آن را براى گروهى كه آگاهند، بيان مى‏نمايد. (230)


وَ إِذَا طَلَّقْتُم‌ُ النِّسَاءَ فَبَلَغْن‌َ أَجَلَهُن‌َّ فَلاَ تَعْضُلُوهُن‌َّ أَنْ‌ يَنْكِحْن‌َ أَزْوَاجَهُن‌َّ إِذَا تَرَاضَوْا بَيْنَهُم‌ْ بِالْمَعْرُوف‌ِ ذَلِك‌َ يُوعَظ‌ُ بِه‌ِ مَن‌ْ كَان‌َ مِنْكُم‌ْ يُؤْمِن‌ُ بِالله‌ِ وَالْيَوْم‌ِ الْآخِرِ ذَلِكُم‌ْ أَزْكَي‌ لَكُم‌ْ وَ أَطْهَرُ وَالله‌ُ يَعْلَم‌ُ وَ أَنْتُم‌ْ لاَ تَعْلَمُون‌َ (بقره: 232)

و هنگامى كه زنان را طلاق داديد و عدّه خود را به پايان رساندند، مانع آنها نشويد كه با همسران (سابق) خويش، ازدواج كنند! اگر در ميان آنان، به طرز پسنديده‏اى تراضى برقرار گردد. اين دستورى است كه تنها افرادى از شما، كه ايمان به خدا و روز قيامت دارند، از آن، پند مى‏گيرند (و به آن، عمل مى‏كنند). اين (دستور)، براى رشد (خانواده‏هاى) شما مؤثرتر، و براى شستن آلودگيها مفيدتر است و خدا مى‏داند و شما نمى‏دانيد. (232)


وَالْوَالِدَات‌ُ يُرْضِعْن‌َ أَوْلاَدَهُن‌َّ حَوْلَيْن‌ِ كَامِلَيْن‌ِ لِمَن‌ْ أَرَادَ أَنْ‌ يُتِم‌َّ الرَّضَاعَة‌َ وَ عَلَي‌ الْمَوْلُودِ لَه‌ُ رِزْقُهُن‌َّ وَ كِسْوَتُهُن‌َّ بِالْمَعْرُوف‌ِ لاَ تُكَلَّف‌ُ نَفْس‌ٌ إِلاَّ وُسْعَهَا لاَ تُضَارَّ وَالِدَة‌ٌ بِوَلَدِهَا وَ لاَ مَوْلُودٌ لَه‌ُ بِوَلَدِه‌ِ وَ عَلَي‌ الْوَارِث‌ِ مِثْل‌ُ ذَلِك‌َ فَإِن‌ْ أَرَادَا فِصَالاً عَنْ‌ تَرَاض‌ٍ مِنْهُمَا وَ تَشَاوُرٍ فَلاَ جُنَاح‌َ عَلَيْهِمَا وَ إِن‌ْ أَرَدْتُم‌ْ أَنْ‌ تَسْتَرْضِعُوا أَوْلاَدَكُم‌ْ فَلاَ جُنَاح‌َ عَلَيْكُم‌ْ إِذَا سَلَّمْتُم‌ْ مَا آتَيْتُم‌ْ بِالْمَعْرُوف‌ِ وَاتَّقُوا الله‌َ وَاعْلَمُوا أَن‌َّ الله‌َ بِمَا تَعْمَلُون‌َ بَصِيرٌ (بقره: 233)

مادران، فرزندان خود را دو سال تمام، شير مى‏دهند. (اين) براى كسى است كه بخواهد دوران شيرخوارگى را تكميل كند. و بر آن كس كه فرزند براى او متولّد شده [پدر]، لازم است خوراك و پوشاك مادر را به طور شايسته (در مدت شير دادن بپردازد حتى اگر طلاق گرفته باشد.) هيچ كس موظّف به بيش از مقدار توانايى خود نيست! نه مادر (به خاطر اختلاف با پدر) حق ضرر زدن به كودك را دارد، و نه پدر. و بر وارث او نيز لازم است اين كار را انجام دهد [هزينه مادر را در دوران شيرخوارگى تأمين نمايد]. و اگر آن دو، با رضايت يكديگر و مشورت، بخواهند كودك را (زودتر) از شير بازگيرند، گناهى بر آنها نيست. و اگر (با عدم توانايى، يا عدم موافقت مادر) خواستيد دايه‏اى براى فرزندان خود بگيريد، گناهى بر شما نيست به شرط اينكه حق گذشته مادر را به طور شايسته بپردازيد. و از (مخالفت فرمان) خدا بپرهيزيد! و بدانيد خدا، به آنچه انجام مى‏دهيد، بيناست! (233)


وَ لاَ جُنَاح‌َ عَلَيْكُم‌ْ فِيمَا عَرَّضْتُم‌ْ بِه‌ِ مِن‌ْ خِطْبَة‌ِ النِّسَاءِ أَوْ أَكْنَنْتُم‌ْ فِي‌ أَنْفُسِكُم‌ْ عَلِم‌َ الله‌ُ أَنَّكُم‌ْ سَتَذْكُرُونَهُن‌َّ وَ لَكِنْ‌ لاَ تُوَاعِدُوهُن‌َّ سِرَّاً إِلاَّ أَنْ‌ تَقُولُوا قَوْلاً مَعْرُوفَاً وَ لاَ تَعْزِمُوا عُقْدَة‌َ النِّكَاح‌ِ حَتَّي‌ يَبْلُغ‌َ الْكِتَاب‌ُ أَجَلَه‌ُ وَاعْلَمُوا أَن‌َّ الله‌َ يَعْلَم‌ُ مَا فِي‌ أَنْفُسِكُم‌ْ فَاحْذَرُوه‌ُ وَاعْلَمُوا أَن‌َّ الله‌َ غَفُورٌ حَلِيم‌ٌ (بقره: 235)

و گناهى بر شما نيست كه به طور كنايه، (از زنانى كه همسرانشان مرده‏اند) خواستگارى كنيد، و يا در دل تصميم بر اين كار بگيريد (بدون اينكه آن را اظهار كنيد). خداوند مى‏دانست شما به ياد آنها خواهيد افتاد (و با خواسته طبيعى شما به شكل معقول، مخالف نيست) ولى پنهانى با آنها قرار زناشويى نگذاريد، مگر اينكه به طرز پسنديده‏اى (به طور كنايه) اظهار كنيد! (ولى در هر حال،) اقدام به ازدواج ننماييد، تا عدّه آنها سرآيد! و بدانيد خداوند آنچه را در دل داريد، مى‏داند! از مخالفت او بپرهيزيد! و بدانيد خداوند، آمرزنده و بردبار است (و در مجازات بندگان، عجله نمى‏كند)! (235)


وَ إِنْ‌ طَلَّقْتُمُوهُن‌َّ مِنْ‌ قَبْل‌ِ أَنْ‌ تَمَسُّوهُن‌َّ وَ قَدْ فَرَضْتُم‌ْ لَهُن‌َّ فَرِيضَة‌ً فَنِصْف‌ُ مَا فَرَضْتُم‌ْ إِلاَّ أَنْ‌ يَعْفُون‌َ أَوْ يَعْفُوَ الَّذِي‌ بِيَدِه‌ِ عُقْدَة‌ُ النِّكَاح‌ِ وَ أَنْ‌ تَعْفُوا أَقْرَب‌ُ لِلتَّقْوَي‌ وَ لاَ تَنْسَوُا الْفَضْل‌َ بَيْنَكُم‌ْ إِن‌َّ الله‌َ بِمَا تَعْمَلُون‌َ بَصِيرٌ (بقره: 237)

و اگر آنان را، پيش از آن كه با آنها تماس بگيريد و (آميزش جنسى كنيد) طلاق دهيد، در حالى كه مهرى براى آنها تعيين كرده‏ايد، (لازم است) نصف آنچه را تعيين كرده‏ايد (به آنها بدهيد) مگر اينكه آنها (حق خود را) ببخشند يا (در صورتى كه صغير و سفيه باشند، ولىّ آنها، يعنى) آن كس كه گره ازدواج به دست اوست، آن را ببخشد. و گذشت كردن شما (و بخشيدن تمام مهر به آنها) به پرهيزكارى نزديكتر است، و گذشت و نيكوكارى را در ميان خود فراموش نكنيد، كه خداوند به آنچه انجام مى‏دهيد، بيناست! (237)


أَلَم‌ْ تَرَ إِلَي‌ الْمَلَإِ مِنْ‌ بَنَي‌ إِسْرَائِيل‌َ مِنْ‌ بَعْدِ مُوسَي‌ إِذْ قَالُوا لِنَبِي‌ٍّ لَهُم‌ُ ابْعَث‌ْ لَنَا مَلِكَاً نُقَاتِل‌ْ فِي‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ قَال‌َ هَل‌ْ عَسَيْتُم‌ْ إِنْ‌ كُتِب‌َ عَلَيْكُم‌ُ الْقِتَال‌ُ أَنْ لاَ تُقَاتِلُوا قَالُوا وَ مَا لَنَا أَنْ لاَ نُقَاتِل‌َ فِي‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ وَ قَدْ أُخْرِجْنَا مِنْ‌ دِيَارِنَا وَ أَبْنَائِنَا فَلَمَّا كُتِب‌َ عَلَيْهِم‌ُ الْقِتَال‌ُ تَوَلَّوْا إِلاَّ قَلِيلاً مِنْهُم‌ْ وَالله‌ُ عَلِيم‌ٌ بِالظَّالِمِين‌َ (بقره: 246)

آيا مشاهده نكردى جمعى از بنى اسرائيل را بعد از موسى، كه به پيامبر خود گفتند: «زمامدار (و فرماندهى) براى ما انتخاب كن! تا (زير فرمان او) در راه خدا پيكار كنيم. پيامبر آنها گفت: «شايد اگر دستور پيكار به شما داده شود، (سرپيچى كنيد، و) در راه خدا، جهاد و پيكار نكنيد!» گفتند: «چگونه ممكن است در راه خدا پيكار نكنيم، در حالى كه از خانه‏ها و فرزندانمان رانده شده‏ايم، (و شهرهاى ما به وسيله دشمن اشغال، و فرزندان ما اسير شده‏اند)؟!» اما هنگامى كه دستور پيكار به آنها داده شد، جز عدّه كمى از آنان، همه سرپيچى كردند. و خداوند از ستمكاران، آگاه است. (246)


وَ قَال‌َ لَهُم‌ْ نَبِيُّهُم‌ْ إِن‌َّ آيَة‌َ مُلْكِه‌ِ أَنْ‌ يَأْتِيَكُم‌ُ التَّابُوت‌ُ فِيه‌ِ سَكِينَة‌ٌ مِنْ‌ رَبِّكُم‌ْ وَ بَقِيَّة‌ٌ مِمَّا تَرَك‌َ آل‌ُ مُوسَي‌ وَ آل‌ُ هَارُون‌َ تَحْمِلُه‌ُ الْمَلاَئِكَة‌ُ إِن‌َّ فِي‌ ذَلِك‌َ لَآيَة‌ً لَكُم‌ْ إِنْ‌ كُنْتُمْ‌ مُؤْمِنِين‌َ (بقره: 248)

و پيامبرشان به آنها گفت: «نشانه حكومت او، اين است كه (صندوق عهد) به سوى شما خواهد آمد. (همان صندوقى كه) در آن، آرامشى از پروردگار شما، و يادگارهاى خاندان موسى و هارون قرار دارد در حالى كه فرشتگان، آن را حمل مى‏كنند. در اين موضوع، نشانه‏اى (روشن) براى شماست اگر ايمان داشته باشيد.» (248)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْنَاكُمْ‌ مِنْ‌ قَبْل‌ِ أَنْ‌ يَأْتِي‌َ يَوْم‌ٌ لاَ بَيْع‌ٌ فِيه‌ِ وَ لاَ خُلَّة‌ٌ وَ لاَ شَفَاعَة‌ٌ وَالكَافِرُون‌َ هُم‌ُ الظَّالِمُون‌َ (بقره: 254)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! از آنچه به شما روزى داده‏ايم، انفاق كنيد! پيش از آنكه روزى فرا رسد كه در آن، نه خريد و فروش است (تا بتوانيد سعادت و نجات از كيفر را براى خود خريدارى كنيد)، و نه دوستى (و رفاقتهاى مادى سودى دارد)، و نه شفاعت (زيرا شما شايسته شفاعت نخواهيد بود.) و كافران، خود ستمگرند (هم به خودشان ستم مى‏كنند، هم به ديگران). (254)


أَلَم‌ْ تَرَ إِلَي‌ الَّذِي‌ حَاج‌َّ إِبْرَاهِيم‌َ فِي‌ رَبِّه‌ِ أَن‌ْ آتَاه‌ُ الله‌ُ الْمُلْك‌َ إِذْ قَال‌َ إِبْرَاهِيم‌ُ رَبِّي‌َ الَّذِي‌ يُحْيِي وَ يُمِيت‌ُ قَال‌َ أَنَا أُحْيِي‌ وَ أُمِيت‌ُ قَال‌َ إِبْرَاهِيم‌ُ فَإِن‌َّ الله‌َ يَأْتِي‌ بِالشَّمْس‌ِ مِن‌َ الْمَشْرِق‌ِ فَأْت‌ِ بِهَا مِن‌َ الْمَغْرِب‌ِ فَبُهِت‌َ الَّذِي‌ كَفَرَ وَالله‌ُ لاَ يَهْدِي‌ الْقَوْم‌َ الظَّالِمِين‌َ (بقره: 258)

آيا نديدى (و آگاهى ندارى از) كسى [نمرود] كه با ابراهيم در باره پروردگارش محاجه و گفتگو كرد؟ زيرا خداوند به او حكومت داده بود (و بر اثر كمى ظرفيت، از باده غرور سرمست شده بود) هنگامى كه ابراهيم گفت: «خداى من آن كسى است كه زنده مى‏كند و مى‏ميراند.» او گفت: «من نيز زنده مى‏كنم و مى‏ميرانم!» (و براى اثبات اين كار و مشتبه ساختن بر مردم دستور داد دو زندانى را حاضر كردند، فرمان آزادى يكى و قتل ديگرى را داد) ابراهيم گفت: «خداوند، خورشيد را از افق مشرق مى‏آورد (اگر راست مى‏گويى كه حاكم بر جهان هستى تويى،) خورشيد را از مغرب بياور!» (در اينجا) آن مرد كافر، مبهوت و وامانده شد. و خداوند، قوم ستمگر را هدايت نمى‏كند. (258)


أَيَوَدُّ أَحَدُكُم‌ْ أَنْ‌ تَكُون‌َ لَه‌ُ جَنَّة‌ٌ مِنْ‌ نَخِيل‌ٍ وَ أَعْنَاب‌ٍ تَجْرِي‌ مِنْ‌ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ لَه‌ُ فِيهَا مِنْ‌ كُل‌ِّ الَّثمَرَات‌ِ وَ أَصَابَه‌ُ الْكِبَرُ وَ لَه‌ُ ذُرِّيَّة‌ٌ ضُعَفَاءُ فَأَصَابَهَا إِعْصَارٌ فِيه‌ِ نَارٌ فَاحْتَرَقَت‌ْ كَذَلِك‌َ يُبَيِّن‌ُ الله‌ُ لَكُم‌ُ الْآيَات‌ِ لَعَلَّكُم‌ْ تَتَفَكَّرُون‌َ (بقره: 266)

آيا كسى از شما دوست دارد كه باغى از درختان خرما و انگور داشته باشد كه از زير درختان آن، نهرها بگذرد، و براى او در آن (باغ)، از هر گونه ميوه‏اى وجود داشته باشد، در حالى كه به سن پيرى رسيده و فرزندانى (كوچك و) ضعيف دارد (در اين هنگام،) گردبادى (كوبنده)، كه در آن آتش (سوزانى) است، به آن برخورد كند و شعله‏ور گردد و بسوزد؟! (همين طور است حال كسانى كه انفاقهاى خود را، با ريا و منت و آزار، باطل مى‏كنند.) اين چنين خداوند آيات خود را براى شما آشكار مى‏سازد شايد بينديشيد (و با انديشه، راه حق را بيابيد)! (266)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِنْ‌ طَيِّبَات‌ِ مَا كَسَبْتُم‌ْ وَ مِمَّا أَخْرَجْنَا لَكُمْ‌ مِن‌َ الْأَرْض‌ِ وَ لاَ تَيَمَّمُوا الْخَبِيث‌َ مِنْه‌ُ تُنْفِقُون‌َ وَ لَسْتُمْ‌ بِآخِذِيه‌ِ إِلاَّ أَنْ‌ تُغْمِضُوا فِيه‌ِ وَاعْلَمُوا أَن‌َّ الله‌َ غَنِي‌ٌّ حَمِيدٌ (بقره: 267)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! از قسمتهاى پاكيزه اموالى كه (از طريق تجارت) به دست آورده‏ايد، و از آنچه از زمين براى شما خارج ساخته‏ايم (از منابع و معادن و درختان و گياهان)، انفاق كنيد! و براى انفاق، به سراغ قسمتهاى ناپاك نرويد در حالى كه خود شما، (به هنگام پذيرش اموال،) حاضر نيستيد آنها را بپذيريد مگر از روى اغماض و كراهت! و بدانيد خداوند، بى‏نياز و شايسته ستايش است. (267)


وَ إِنْ‌ كَان‌َ ذُو عُسْرَة‌ٍ فَنَظِرَة‌ٌ إِلَي‌ مَيْسَرَة‌ٍ وَ أَنْ‌ تَصَدَّقُوا خَيْرٌ لَكُم‌ْ إِنْ‌ كُنْتُم‌ْ تَعْلَمُون‌َ (بقره: 280)

و اگر (بدهكار،) قدرت پرداخت نداشته باشد، او را تا هنگام توانايى، مهلت دهيد! (و در صورتى كه براستى قدرت پرداخت را ندارد،) براى خدا به او ببخشيد بهتر است اگر (منافع اين كار را) بدانيد! (280)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوْا إِذَا تَدَايَنْتُمْ‌ بِدَيْن‌ٍ إِلَي‌ أََجَل‌ٍ مُسَمَّي‌ً فَاكْتُبُوه‌ُ وَلْيَكْتُبْ‌ بَيْنَكُم‌ْ كَاتِب‌ٌ بِالْعَدْل‌ِ وَ لاَ يَأْب‌َ كَاتِب‌ٌ أَنْ‌ يَكْتُب‌َ كَمَا عَلَّمَه‌ُ الله‌ُ فَلْيَكْتُب‌ْ وَلْـيُمْلِل‌ِ الَّذِي‌ عَلَيْه‌ِ الْحَق‌ُّ وَلْيَتَّق‌ِ الله‌َ رَبَّه‌ُ وَ لاَ يَبْخَس‌ْ مِنْه‌ُ شَيْءً فَإِنْ‌ كَان‌َ الَّذِي‌ عَلَيْه‌ِ الْحَق‌ُّ سَفِيهَاً أَوْ ضَعِيفَاً أَوْ لاَ يَسْتَطِيع‌ُ أَنْ‌ يُمِل‌َّ هُوَ فَلْيُمْلِل‌ْ وَلِيُّه‌ُ بِالْعَدْل‌ِ وَاسْتَشْهِدُوا شَهِیدَيْن‌ِ مِنْ‌ رِجَالِكُم‌ْ فَإِنْ‌ لَم‌ْ يَكُونَا رَجُلَيْن‌ِ فَرَجِل‌ٌ وَامْرَأَتَان‌ِ مِمَّن‌ تَرْضَوْن‌َ مِن‌َ الشُّهَدَاءِ أَنْ‌ تَضِل‌َّ إِحْدَاهُمَا فَتُذَكِّرَ إِحْدَاهُمَا الْأُخْرَي‌ وَ لاَ يَأْب‌َ الشُّهَدَاءُ إِذَا مَا دُعُوا وَ لاَ تَسْأَمُوا أَنْ‌ تَكْتُبُوه‌ُ صَغِيرَاً أَوْ كَبِيرَاً إِلَي‌ أَجَلِه‌ِ ذَلِكُم‌ْ أَقْسَط‌ُ عِنْدَ الله‌ِ وَ أَقْوَم‌ُ لِلشَّهَادَة‌ِ وَ أَدْنَي‌ أَنْ لاَ تَرْتَابُوا إِلاَّ أَنْ‌ تَكُون‌َ تِجَارَة‌ً حَاضِرَة‌ً تُدِيرُونَهَا بَيْنَكُم‌ْ فَلَيْس‌َ عَلَيْكُم‌ْ جُنَاح‌ٌ أَنْ لاَ تَكْتُبُوهَا وَ أَشْهِدُوا إِذَا تَبَايَعْتُم‌ْ وَ لاَ يُضَارَّ كَاتِب‌ٌ وَ لاَ شَهِيدٌ وَ إِن‌ْ تَفْعَلُوا فَإِنَّه‌ُ فُسُوق‌ٌ بِكُمْ‌ وَاتَّقُوا الله‌َ وَ يُعَلِّمُكُم‌ْ الله‌ُ وَالله‌ُ بِكُل‌ِّ شَي‌ْءٍ عَلِيم‌ٌ (بقره: 282)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! هنگامى كه بدهى مدّت‏دارى (به خاطر وام يا داد و ستد) به يكديگر پيدا كنيد، آن را بنويسيد! و بايد نويسنده‏اى از روى عدالت، (سند را) در ميان شما بنويسد! و كسى كه قدرت بر نويسندگى دارد، نبايد از نوشتن- همان طور كه خدا به او تعليم داده- خوددارى كند! پس بايد بنويسد، و آن كس كه حق بر عهده اوست، بايد املا كند، و از خدا كه پروردگار اوست بپرهيزد، و چيزى را فروگذار ننمايد! و اگر كسى كه حق بر ذمه اوست، سفيه (يا از نظر عقل) ضعيف (و مجنون) است، يا (به خاطر لال بودن،) توانايى بر املا كردن ندارد، بايد ولىّ او (به جاى او،) با رعايت عدالت، املا كند! و دو نفر از مردان (عادل) خود را (بر اين حقّ) شاهد بگيريد! و اگر دو مرد نبودند، يك مرد و دو زن، از كسانى كه مورد رضايت و اطمينان شما هستند، انتخاب كنيد! (و اين دو زن، بايد با هم شاهد قرار گيرند،) تا اگر يكى انحرافى يافت، ديگرى به او يادآورى كند. و شهود نبايد به هنگامى كه آنها را (براى شهادت) دعوت مى‏كنند، خوددارى نمايند! و از نوشتن (بدهىِ خود،) چه كوچك باشد يا بزرگ، ملول نشويد (هر چه باشد بنويسيد)! اين، در نزد خدا به عدالت نزديكتر، و براى شهادت مستقيم تر، و براى جلوگيرى از ترديد و شك (و نزاع و گفتگو) بهتر مى‏باشد مگر اينكه داد و ستد نقدى باشد كه بين خود، دست به دست مى‏كنيد. در اين صورت، گناهى بر شما نيست كه آن را ننويسيد. ولى هنگامى كه خريد و فروش (نقدى) مى‏كنيد، شاهد بگيريد! و نبايد به نويسنده و شاهد، (به خاطر حقگويى،) زيانى برسد (و تحت فشار قرار گيرند)! و اگر چنين كنيد، از فرمان پروردگار خارج شده‏ايد. از خدا بپرهيزيد! و خداوند به شما تعليم مى‏دهد خداوند به همه چيز داناست. (282)


لاَ يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُون‌َ الْكَافِرِين‌َ أَوْلِيَاءَ مِن‌ْ دُون‌ِ الْمُؤْمِنِين‌َ وَ مَنْ‌ يَفْعَل‌ْ ذَلِك‌َ فَلَيْس‌َ مِن‌َ الله‌ِ فِي‌ْ شَي‌ْءٍ إِلاَّ أَن‌ْ تَتَّقُوا مِنْهُم‌ْ تُقَاة‌ً وَ يُحَذِّرُكُم‌ُ الله‌ُ نَفْسَه‌ُ وَ إِلَي‌ الله‌ِ الْمَصِيرُ (آل‌عمران: 28)

افراد باايمان نبايد به جاى مؤمنان، كافران را دوست و سرپرست خود انتخاب كنند و هر كس چنين كند، هيچ رابطه‏اى با خدا ندارد (و پيوند او بكلّى از خدا گسسته مى‏شود) مگر اينكه از آنها بپرهيزيد (و به خاطر هدفهاى مهمترى تقيّه كنيد). خداوند شما را از (نافرمانى) خود، بر حذر مى‏دارد و بازگشت (شما) به سوى خداست. (28)


قَال‌َ رَب‌ِّ اجْعَلْ‌ لِي‌ آيَة‌ً قَال‌َ آيَتُك‌َ أَنْ لاَ تُكَلِّم‌َ النَّاس‌َ ثَلاَثَة‌َ أَيَّام‌ٍ إِلاَّ رَمْزَاً وَاذْكُرْ رَبَّك‌َ كَثِيرَاً وَ سَبِّح‌ْ بِالعَشِي‌ِّ وَالْإِبْكَارِ (آل‌عمران: 41)

(زكريا) عرض كرد: «پروردگارا! نشانه‏اى براى من قرار ده!» گفت: «نشانه تو آن است كه سه روز، جز به اشاره و رمز، با مردم سخن نخواهى گفت. (و زبان تو، بدون هيچ علّت ظاهرى، براى گفتگو با مردم از كار مى‏افتد.) پروردگار خود را (به شكرانه اين نعمت بزرگ،) بسيار ياد كن! و به هنگام صبح و شام، او را تسبيح بگو! (41)


قُل‌ْ يَا أَهْل‌َ الْكِتَاب‌ِ تَعَالَوْا إِلَي‌ كَلِمَة‌ٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَ بَيْنَكُم‌ْ أَنْ لاَ نَعْبُدَ إِلاَّ الله‌َ وَ لاَ نُشْرِك‌َ بِه‌ِ شَيْءً وَ لاَ يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضَاً أَرْبَابَاً مِن‌ْ دُون‌ِ الله‌ِ فَإِنْ‌ تَوَلَّوا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُون‌َ (آل‌عمران: 64)

بگو: «اى اهل كتاب! بياييد به سوى سخنى كه ميان ما و شما يكسان است كه جز خداوند يگانه را نپرستيم و چيزى را همتاى او قرار ندهيم و بعضى از ما، بعضى ديگر را- غير از خداى يگانه- به خدايى نپذيرد.» هر گاه (از اين دعوت،) سرباز زنند، بگوييد: «گواه باشيد كه ما مسلمانيم!» (64)


وَ لاَ تُؤْمِنُوا إِلاَّ لِمَنْ‌ تَبِع‌َ دِينَكُم‌ْ قُل‌ْ إِن‌َّ الْهُدَي‌ هُدَي‌ الله‌ِ أَنْ‌ يُؤْتَي‌ أَحَدٌ مِثْل‌َ مَا أُوتِيتُمْ‌ أَوْ يُحَاجُّوكُم‌ْ عِنْدَ رَبِّكُم‌ْ قُل‌ْ إِن‌َّ الْفَضْل‌َ بِيَدِ الله‌ِ يُؤْتِيه‌ِ مَنْ‌ يَشَاءُ وَالله‌ُ وَاسِع‌ٌ عَلِيم‌ٌ (آل‌عمران: 73)

و جز به كسى كه از آيين شما پيروى مى‏كند، (واقعاً) ايمان نياوريد!» بگو: «هدايت، هدايت الهى است! (و اين توطئه شما، در برابر آن بى اثر است)»! (سپس اضافه كردند: «تصور نكنيد) به كسى همانند شما (كتاب آسمانى) داده مى‏شود، يا اينكه مى‏توانند در پيشگاه پروردگارتان، با شما بحث و گفتگو كنند، (بلكه نبوّت و منطق، هر دو نزد شماست!)» بگو: «فضل (و موهبت نبوّت و عقل و منطق، در انحصار كسى نيست بلكه) به دست خداست و به هر كس بخواهد (و شايسته بداند،) مى‏دهد و خداوند، واسع [داراى مواهب گسترده‏] و آگاه (از موارد شايسته آن) است. (73)


مَا كَان‌َ لِبَشَرٍ أَنْ‌ يُؤْتِيَه‌ُ الله‌ُ الْكِتَاب‌َ وَالْحُكْم‌َ وَالنُّبُوَّة‌َ ثُم‌َّ يَقُول‌َ لِلنَّاس‌ِ كُونُوا عِبَادَاً لِي‌ مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ وَ لَكِنْ‌ كُونُوا رَبَّانِيِّين‌َ بِمَا كُنْتُم‌ْ تُعَلِّمُون‌َ الْكِتَاب‌َ وَ بِمَا كُنْتُم‌ْ تَدْرُسُون‌َ (آل‌عمران: 79)

براى هيچ بشرى سزاوار نيست كه خداوند، كتاب آسمانى و حكم و نبوّت به او دهد سپس او به مردم بگويد: «غير از خدا، مرا پرستش كنيد!» بلكه (سزاوار مقام او، اين است كه بگويد:) مردمى الهى باشيد، آن گونه كه كتاب خدا را مى‏آموختيد و درس مى‏خوانديد! (و غير از خدا را پرستش نكنيد!) (79)


وَ لاَ يَأْمُرَكُمْ‌ أَن‌ْ تَتَّخِذُوا الْمَلاَئِكَة‌َ وَالنَّبِيِّيِن‌َ أَرْبَابَاً أَيَأْمُرُكُم‌ْ بِالْكُفْرِ بَعْدَ إِذْ أَنْتُمْ‌ مُسْلِمُون‌َ (آل‌عمران: 80)

و نه اينكه به شما دستور دهد كه فرشتگان و پيامبران را، پروردگار خود انتخاب كنيد. آيا شما را، پس از آنكه مسلمان شديد، به كفر دعوت مى‏كند؟! (80)


كُل‌ُّ الطَّعام‌ِ كَان‌َ حِلاًّ لِبَنِي‌ إِسْرَائِيل‌َ إِلاَّ مَا حَرَّم‌َ إِسْرَائِيل‌ُ عَلَي‌ نَفْسِه‌ِ مِنْ‌ قَبْل‌ِ أَنْ‌ تُنَزَّل‌َ التَّوْرَاة‌ُ قُل‌ْ فَأْتُوا بِالتَّوْرَاة‌ِ فَاتْلُوهَا إِنْ‌ كُنْتُم‌ْ صَادِقِين‌َ (آل‌عمران: 93)

همه غذاها (ى پاك) بر بنى اسرائيل حلال بود، جز آنچه اسرائيل (يعقوب)، پيش از نزول تورات، بر خود تحريم كرده بود (مانند گوشت شتر كه براى او ضرر داشت.) بگو: «اگر راست مى‏گوييد تورات را بياوريد و بخوانيد! (اين نسبتهايى كه به پيامبران پيشين مى‏دهيد، حتّى در تورات تحريف شده شما نيست!)» (93)


إِذْ هَمَّتْ‌ طَائِفَتَان‌ِ مِنْكُم‌ْ أَنْ‌ تَفْشَلاَ وَالله‌ُ وَلِيُّهُمَا وَ عَلَي‌ الله‌ِ فَلْيَتَوَكَّل‌ِ الْمُؤْمِنُون‌َ (آل‌عمران: 122)

(و نيز به ياد آور) زمانى را كه دو طايفه از شما تصميم گرفتند سستى نشان دهند (و از وسط راه بازگردند) و خداوند پشتيبان آنها بود (و به آنها كمك كرد كه از اين فكر بازگردند) و افراد باايمان، بايد تنها بر خدا توكّل كنند! (122)


إِذْ تَقُول‌ُ لِلْمُؤْمِنِين‌َ أَلَن‌ْ يَكْفِيَكُم‌ْ أَنْ‌ يُمِدَّكُم‌ْ رَبُّكُم‌ْ بِثَلاَثَة‌ِ آلاَف‌ٍ مِن‌َ الْمَلاَئِكَة‌ٍ مُنْزَلِين‌َ (آل‌عمران: 124)

در آن هنگام كه تو به مؤمنان مى‏گفتنى: «آيا كافى نيست كه پروردگارتان، شما را به سه هزار نفر از فرشتگان، كه از آسمان فرود مى‏آيند، يارى كند؟!» (124)


أَم‌ْ حَسِبْتُم‌ْ أَنْ‌ تَدْخُلُوا الْجَنَّة‌َ وَ لَمَّا يَعْلَم‌ِ الله‌ُ الَّذِين‌َ جَاهَدُوا مِنْكُم‌ْ وَ يَعْلَم‌َ الصَّابِرِين‌َ (آل‌عمران: 142)

آيا چنين پنداشتيد كه (تنها با ادّعاى ايمان) وارد بهشت خواهيد شد، در حالى كه خداوند هنوز مجاهدان از شما و صابران را مشخّص نساخته است؟! (142)


وَ لَقَدْ كُنْتُم‌ْ تَمَنَّوْن‌َ الْمَوْت‌َ مِنْ‌ قَبْل‌ِ أَنْ‌ تَلْقَوْه‌ُ فَقَدْ رَأَيْتُمُوه‌ُ وَ أَنْتُم‌ْ تَنْظُرُون‌َ (آل‌عمران: 143)

و شما مرگ (و شهادت در راه خدا) را، پيش از آنكه با آن رو به رو شويد، آرزو مى‏كرديد سپس آن را با چشم خود ديديد، در حالى كه به آن نگاه مى‏كرديد (و حاضر نبوديد به آن تن دردهيد! چقدر ميان گفتار و كردار شما فاصله است؟!) (143)


وَ مَا كَان‌َ لِنَفْس‌ٍ أَنْ‌ تَمُوت‌َ إِلاَّ بِإِذْن‌ِ الله‌ِ كِتَابَاً مُؤَجَّلاً وَ مَنْ‌ يُرِدْ ثَواب‌َ الدُّنْيَا نُؤْتِه‌ِ مِنْهَا وَ مَنْ‌ يُرِدْ ثَوَاب‌َ الْآخِرَة‌ِ نُؤْتِه‌ِ مِنْهَا وَ سَنَجْزِي‌ الشَّاكِرِين‌َ (آل‌عمران: 145)

هيچ كس، جز به فرمان خدا، نمى‏ميرد سرنوشتى است تعيين شده (بنا بر اين، مرگ پيامبر يا ديگران، يك سنّت الهى است.) هر كس پاداش دنيا را بخواهد (و در زندگى خود، در اين راه گام بردارد،) چيزى از آن به او خواهيم داد و هر كس پاداش آخرت را بخواهد، از آن به او مى‏دهيم و بزودى سپاسگزاران را پاداش خواهيم داد. (145)


وَ مَا كَان‌َ قَوْلَهُم‌ْ إِلاَّ أَن‌ْ قَالُوا رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَ إِسْرَافَنَا فِي‌ أَمْرِنَا وَ ثَبِّت‌ْ أَقْدَامَنَا وَانْصُرْنَا عَلَي‌ الْقَوْم‌ِ الْكَافِرِين‌َ (آل‌عمران: 147)

سخنشان تنها اين بود كه: «پروردگارا! گناهان ما را ببخش! و از تندرويهاى ما در كارها، چشم‏پوشى كن! قدمهاى ما را استوار بدار! و ما را بر جمعيّت كافران، پيروز گردان! (147)


وَ مَا كَان‌َ لِنَبِي‌ٍّ أَنْ‌ يَغُل‌َّ وَ مَنْ‌ يَغْلُل‌ْ يَأْت‌ِ بِمَا غَل‌َّ يَوْم‌َ الْقِيَامَة‌ِ ثُم‌َّ تُوَفَّي‌ كُل‌ُّ نَفْس‌ٍ مَا كَسَبَت‌ْ وَ هُم‌ْ لاَ يُظْلَمُون‌َ (آل‌عمران: 161)

(گمان كرديد ممكن است پيامبر به شما خيانت كند؟! در حالى كه) ممكن نيست هيچ پيامبرى خيانت كند! و هر كس خيانت كند، روز رستاخيز، آنچه را در آن خيانت كرده، با خود (به صحنه محشر) مى‏آورد سپس به هر كس، آنچه را فراهم كرده (و انجام داده است)، بطور كامل داده مى‏شود و (به همين دليل) به آنها ستم نخواهد شد (چرا كه محصول اعمال خود را خواهند ديد). (161)


فَرِحِين‌َ بِمَا آتَاهُم‌ُ الله‌ُ مِنْ‌ فَضْلِه‌ِ وَ يَسْتَبْشِرُون‌َ بِالَّذِين‌َ لَم‌ْ يَلْحَقُوا بِهِمْ‌ مِنْ‌ خَلْفِهِم‌ْ أَنْ لاَ خَوْف‌ٌ عَلَيْهِم‌ْ وَ لاَ هُم‌ْ يَحْزَنُون‌َ (آل‌عمران: 170)

آنها بخاطر نعمتهاى فراوانى كه خداوند از فضل خود به ايشان بخشيده است، خوشحالند و بخاطر كسانى كه هنوز به آنها ملحق نشده‏اند [مجاهدان و شهيدان آينده‏]، خوشوقتند (زيرا مقامات برجسته آنها را در آن جهان مى‏بينند و مى‏دانند) كه نه ترسى بر آنهاست، و نه غمى خواهند داشت. (170)


وَ لاَ يَحْزُنْك‌َ الَّذِين‌َ يُسَارِعُون‌َ فِي‌ الْكُفْرِ إِنَّهُم‌ْ لَن‌ْ يَضُرُّوا الله‌َ شَيْءً يُرِيدُ الله‌ُ أَنْ لاَ يَجْعَل‌َ لَهُم‌ْ حَظَّاً فِي‌ الْآخِرَة‌ِ وَ لَهُم‌ْ عَذَاب‌ٌ عَظِيم‌ٌ (آل‌عمران: 176)

كسانى كه در راه كفر، شتاب ميكنند، تو را غمگين نسازند! به يقين، آنها هرگز زيانى به خداوند نمى‏رسانند. (بعلاوه) خدا مى‏خواهد (آنها را به حال خودشان واگذارد و در نتيجه،) بهره‏اى براى آنها در آخرت قرار ندهد. و براى آنها مجازات بزرگى است! (176)


الَّذِين‌َ قَالُوا إِن‌َّ الله‌َ عَهِدَ إِلَيْنَا أَنْ لاَ نُؤْمِن‌َ لِرَسُول‌ٍ حَتَّي‌ يَأْتِيَنَا بِقُرْبَان‌ٍ تَأْكُلُه‌ُ النَّارُ قُل‌ْ قَدْ جَاءَكُم‌ْ رُسُل‌ٌ مِنْ‌ قَبْلِي‌ بِالْبَيِّنَات‌ِ وَ بِالَّذِي‌ قُلْتُم‌ْ فَلِم‌َ قَتَلْتُمُوهُم‌ْ إِنْ‌ كُنْتُم‌ْ صَادِقِين‌َ (آل‌عمران: 183)

(اينها) همان كسانى (هستند) كه گفتند: «خداوند از ما پيمان گرفته كه به هيچ پيامبرى ايمان نياوريم تا (اين معجزه را انجام دهد:) يك قربانى بياورد، كه آتش [صاعقه آسمانى‏] آن را بخورد!» بگو: «پيامبرانى پيش از من، براى شما آمدند و دلايل روشن، و آنچه را گفتيد آوردند پس چرا آنها را به قتل رسانديد اگر راست مى‏گوييد؟!» (183)


لاَ تَحْسَبَن‌َّ الَّذِين‌َ يَفْرَحُون‌َ بِمَا أَتَوْا وَ يُحِبُّون‌َ أَنْ‌ يُحْمَدُوا بِمَا لَم‌ْ يَفْعَلُوا فَلاَ تَحْسَبَنَّهُمْ‌ بِمَفَازَة‌ٍ مِن‌َ الْعَذَاب‌ِ وَ لَهُم‌ْ عَذَاب‌ٌ أَلِيم‌ٌ (آل‌عمران: 188)

گمان مبر آنها كه از اعمال (زشت) خود خوشحال مى‏شوند، و دوست دارند در برابر كار (نيكى) كه انجام نداده‏اند مورد ستايش قرار گيرند، از عذاب (الهى) بركنارند! (بلكه) براى آنها، عذاب دردناكى است! (188)


رَبَّنَا إِنَّنَا سَمِعْنَا مُنَادِيَاً يُنَادِي‌ لِلْإِيمَانِ أَن‌ْ آمِنُوا بِرَبِّكُم‌ْ فَآمَنَّا رَبَّنَا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَ كَفِّرْ عَنَّا سَيِّئَاتِنَا وَ تَوَفَّنَا مَع‌َ الْأَبْرَارِ (آل‌عمران: 193)

پروردگارا! ما صداى منادى (تو) را شنيديم كه به ايمان دعوت مى‏كرد كه: «به پروردگار خود، ايمان بياوريد!» و ما ايمان آورديم پروردگارا! گناهان ما را ببخش! و بديهاى ما را بپوشان! و ما را با نيكان (و در مسير آنها) بميران! (193)


وَ إِن‌ْ خِفْتُم‌ْ أَنْ لاَ تُقْسِطُوا فِي‌ الْيَتَامَي‌ فَانْكِحُوا مَا طَاب‌َ لَكُمْ‌ مِن‌َ النِّسَاءِ مَثْنَي‌ وَ ثُلاَث‌َ وَ رُبَاع‌َ فَإِن‌ْ خِفْتُم‌ْ أَنْ لاَ تَعْدِلُوا فَوَاحِدَة‌ً أَوْ مَا مَلَكَت‌ْ أَيْمَانُكُم‌ْ ذَلِك‌َ أَدْنَي‌ أَنْ لاَ تَعُولُوا (نساء: 3)

و اگر مى‏ترسيد كه (بهنگام ازدواج با دختران يتيم،) عدالت را رعايت نكنيد، (از ازدواج با آنان، چشم‏پوشى كنيد و) با زنان پاك (ديگر) ازدواج نمائيد، دو يا سه يا چهار همسر و اگر مى‏ترسيد عدالت را (درباره همسران متعدد) رعايت نكنيد، تنها يك همسر بگيريد، و يا از زنانى كه مالك آنهائيد استفاده كنيد، اين كار، از ظلم و ستم بهتر جلوگيرى مى‏كند. (3)


وَابْتَلُوا الْيَتَامَي‌ حَتَّي‌ إِذَا بَلَغُوا النِّكَاح‌َ فَإِن‌ْ آنَسْتُم‌ْ مِنْهُم‌ْ رُشْدَاً فَادْفَعُوا إِلَيْهِم‌ْ أَمْوَالَهُم‌ْ وَ لاَ تَأْكُلُوهَا إِسْرَافَاً وَ بِدَارَاً أَنْ‌ يَكْبَرُوا وَ مَنْ‌ كَان‌َ غَنِيَّاً فَلْيَسْتَعْفِف‌ْ وَ مَنْ‌ كَان‌َ فَقِيرَاً فَلْيَأْكُل‌ْ بِالْمَعْرُوف‌ِ فَإِذَا دَفَعْتُم‌ْ إِلَيْهِم‌ْ أَمْوَالَهُم‌ْ فَأَشْهِدُوا عَلَيْهِم‌ْ وَ كَفَي‌ بِالله‌ِ حَسِيبَاً (نساء: 6)

و يتيمان را چون به حد بلوغ برسند، بيازماييد! اگر در آنها رشد (كافى) يافتيد، اموالشان را به آنها بدهيد! و پيش از آنكه بزرگ شوند، اموالشان را از روى اسراف نخوريد! هر كس كه بى‏نياز است، (از برداشت حق الزحمه) خوددارى كند و آن كس كه نيازمند است، به طور شايسته (و مطابق زحمتى كه مى‏كشد،) از آن بخورد. و هنگامى كه اموالشان را به آنها بازمى‏گردانيد، شاهد بگيريد! اگر چه خداوند براى محاسبه كافى است. (6)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا لاَ يَحِل‌ُّ لَكُم‌ْ أَنْ‌ تَرِثُوا النِّسَاءَ كَرْهَاً وَ لاَ تَعْضُلُوهُن‌َّ لِتَذْهَبُوا بِبَعْض‌ِ مَا آتَيْتُمُوهُن‌َّ إِلاَّ أَنْ‌ يَأْتِين‌َ بِفَاحِشَة‌ٍ مُبَيِّنَة‌ٍ وَ عَاشِرُوهُن‌َّ بِالْمَعْرُوف‌ِ فَإِنْ‌ كَرِهْتُمُوهُن‌َّ فَعَسَي‌ أَنْ‌ تَكْرَهُوا شَيْءً وَ يَجْعَل‌َ الله‌ُ فِيه‌ِ خَيْرَاً كَثِيرَاً (نساء: 19)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! براى شما حلال نيست كه از زنان، از روى اكراه (و ايجاد ناراحتى براى آنها،) ارث ببريد! و آنان را تحت فشار قرار ندهيد كه قسمتى از آنچه را به آنها داده‏ايد (از مهر)، تملك كنيد! مگر اينكه آنها عمل زشت آشكارى انجام دهند. و با آنان، بطور شايسته رفتار كنيد! و اگر از آنها، (بجهتى) كراهت داشتيد، (فوراً تصميم به جدايى نگيريد!) چه بسا چيزى خوشايند شما نباشد، و خداوند خير فراوانى در آن قرار مى‏دهد! (19)


حُرِّمَت‌ْ عَلَيْكُم‌ْ أُمَّهَاتُكُم‌ْ وَ بَنَاتُكُم‌ْ وَ أَخَوَاتُكُم‌ْ وَ عَمَّاتُكُم‌ْ وَ خَالاَتُكُم‌ْ وَ بَنَات‌ُ الْأَخ‌ِ وَ بَنَات‌ُ الْأُخْت‌ِ وَ أُمَّهَاتُكُم‌ُ الاَّتِي‌‌ أَرْضَعْنَكُم‌ْ وَ أَخَوَاتُكُمْ‌ مِن‌َ الرَّضَاعَة‌ِ وَ أُمَّهَاتُ نِسَائِكُم‌ْ وَ رَبَائِبُكُم‌ُ الاَّتِي‌‌ فِي‌ حُجُورِكُمْ‌ مِنْ‌ نِسَائِكُم‌ُ الاَّتِي‌‌ دَخَلْتُمْ‌ بِهِن‌َّ فَإِنْ‌ لَم‌ْ تَكُونُوا دَخَلْتُمْ‌ بِهِن‌َّ فَلاَ جُنَاح‌َ عَلَيْكُم‌ْ وَ حَلاَئِل‌ُ أَبْنَائِكُم‌ُ الَّذِين‌َ مِن‌ْ أَصْلاَبِكُم‌ْ وَ أَنْ‌ تَجْمَعُوا بَيْن‌َ الْأُخْتَيْن‌ِ إِلاَّ مَا قَدْ سَلَف‌َ إِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ غَفُورَاً رَحِيمَاً (نساء: 23)

حرام شده است بر شما، مادرانتان، و دختران، و خواهران، و عمه‏ها، و خاله‏ها، و دختران برادر، و دختران خواهر شما، و مادرانى كه شما را شير داده‏اند، و خواهران رضاعى شما، و مادران همسرانتان، و دختران همسرتان كه در دامان شما پرورش يافته‏اند از همسرانى كه با آنها آميزش جنسى داشته‏ايد- و چنانچه با آنها آميزش جنسى نداشته‏ايد، (دختران آنها) براى شما مانعى ندارد- و (همچنين) همسرهاى پسرانتان كه از نسل شما هستند (- نه پسرخوانده‏ها-) و (نيز حرام است بر شما) جمع ميان دو خواهر كنيد مگر آنچه در گذشته واقع شده چرا كه خداوند، آمرزنده و مهربان است. (23)


وَالْمُحْصَنَات‌ُ مِن‌َ النِّسَاءِ إِلاَّ مَا مَلَكَت‌ْ أَيْمَانُكُم‌ْ كِتَاب‌َ الله‌ِ عَلَيْكُم‌ْ وَ أُحِل‌َّ لَكُمْ‌ مَا وَرَاءَ ذَلِكُم‌ْ أَنْ‌ تَبْتَغُوا بِأَمْوالِكُمْ‌ مُحْصِنِين‌َ غَيْرَ مُسَافِحِين‌َ فَمَا اسْتَمْتَعْتُم‌ْ بِه‌ِ مِنْهُن‌َّ فَآتُوهُن‌َّ أُجُورَهُن‌َّ فَرِيضَة‌ً وَ لاَ جُنَاح‌َ عَلَيْكُم‌ْ فِيمَا تَرَاضَيْتُمْ‌ بِه‌ِ مِنْ‌ بَعْدِ الْفَرِيضَة‌ِ إِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ عَلِيمَاً حَكِيمَاً (نساء: 24)

و زنان شوهردار (بر شما حرام است) مگر آنها را كه (از راه اسارت) مالك شده‏ايد (زيرا اسارت آنها در حكم طلاق است) اينها احكامى است كه خداوند بر شما مقرّر داشته است. اما زنان ديگر غير از اينها (كه گفته شد)، براى شما حلال است كه با اموال خود، آنان را اختيار كنيد در حالى كه پاكدامن باشيد و از زنا، خوددارى نماييد. و زنانى را كه متعه [ازدواج موقت‏] مى‏كنيد، واجب است مهر آنها را بپردازيد. و گناهى بر شما نيست در آنچه بعد از تعيين مهر، با يكديگر توافق كرده‏ايد. (بعداً مى‏توانيد با توافق، آن را كم يا زياد كنيد.) خداوند، دانا و حكيم است. (24)


وَ مَنْ‌ لَمْ‌ يَسْتَطِع‌ْ مِنْكُم‌ْ طَوْلاً أَنْ‌ يَنْكِح‌َ الْمُـحْصَنَات‌ِ الْمُؤْمِنَات‌ِ فَمِن‌ْ مَا مَلَكَت‌ْ أَيْمَانِكُمْ‌ مِنْ‌ فَتَيَاتِكُم‌ُ الْمُؤْمِنَات‌ِ وَالله‌ُ أَعْلَم‌ُ بِإيِمَانِكُم‌ْ بَعْضُكُمْ‌ مِنْ‌ بَعْض‌ٍ فَانْكِحُوهُن‌َّ بِإِذْن‌ِ أَهْلِهِن‌َّ وَ آتُوهُن‌َّ أُجُورَهُن‌َّ بِالْمَعْرُوف‌ِ مُحْصَنَات‌ٍ غَيْرَ مُسَافِحَات‌ٍ وَ لاَ مُتَّخِذَات‌ِ أَخْدَان‌ٍ فَإِذَا أُحْصِن‌َّ فَإِن‌ْ أَتَيْن‌َ بِفَاحِشَة‌ٍ فَعَلَيْهِن‌َّ نِصْف‌ُ مَا عَلَي‌ الْمُـحْصَنَات‌ِ مِن‌َ الْعَذَاب‌ِ ذَلِك‌َ لِمَن‌ْ خَشِي‌َ الْعَنَت‌َ مِنْكُم‌ْ وَ أَنْ‌ تَصْبِرُوا خَيْرٌ لَكُم‌ْ وَالله‌ُ غَفُورٌ رَحِيم‌ٌ (نساء: 25)

و آنها كه توانايى ازدواج با زنان (آزاد) پاكدامن باايمان را ندارند، مى‏توانند با زنان پاكدامن از بردگان باايمانى كه در اختيار داريد ازدواج كنند- خدا به ايمان شما آگاه‏تر است و همگى اعضاى يك پيكريد- آنها را با اجازه صاحبان آنان تزويج نماييد، و مهرشان را به خودشان بدهيد به شرط آنكه پاكدامن باشند، نه بطور آشكار مرتكب زنا شوند، و نه دوست پنهانى بگيرند. و در صورتى كه «محصنه» باشند و مرتكب عمل منافى عفت شوند، نصف مجازات زنان آزاد را خواهند داشت. اين (اجازه ازدواج با كنيزان) براى كسانى از شماست كه بترسند (از نظر غريزه جنسى) به زحمت بيفتند و (با اين حال نيز) خوددارى (از ازدواج با آنان) براى شما بهتر است. و خداوند، آمرزنده و مهربان است. (25)


وَالله‌ُ يُرِيدُ أَنْ‌ يَتُوب‌َ عَلَيْكُم‌ْ وَ يُرِيدُ الَّذِين‌َ يَتَّبِعُون‌َ الشَّهَوَات‌ِ أَنْ‌ تَمِيلُوا مَيْلاً عَظِيمَاً (نساء: 27)

خدا مى‏خواهد شما را ببخشد (و از آلودگى پاك نمايد)، امّا آنها كه پيرو شهواتند، مى‏خواهند شما بكلى منحرف شويد. (27)


يُرِيدُ الله‌ُ أَنْ‌ يُخَفِّف‌َ عَنْكُم‌ْ وَ خُلِق‌َ الْإِنْسَان‌ُ ضَعِيفَاً (نساء: 28)

خدا ميخواهد (با احكام مربوط به ازدواج با كنيزان و مانند آن،) كار را بر شما سبك كند و انسان، ضعيف آفريده شده (و در برابر طوفان غرايز، مقاومت او كم است) (28)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا لاَ تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُمْ‌ بَيْنَكُمْ‌ بِالْبَاطِل‌ِ إِلاَّ أَنْ‌ تَكُون‌َ تِجَارَة‌ً عَنْ‌ تَرَاض‌ٍ مِنْكُم‌ْ وَ لاَ تَقْتُلُوا أَنْفُسَكُم‌ْ إِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ بِكُم‌ْ رَحِيمَاً (نساء: 29)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! اموال يكديگر را به باطل (و از طرق نامشروع) نخوريد مگر اينكه تجارتى با رضايت شما انجام گيرد. و خودكشى نكنيد! خداوند نسبت به شما مهربان است. (29)


أَلَم‌ْ تَرَ إِلَي‌ الَّذِين‌َ أُوتُوا نَصِيبَاً مِن‌َ الْكِتَاب‌ِ يَشْتَرُون‌َ الضَّلاَلَة‌َ وَ يُرِيدُون‌َ أَنْ‌ تَضِلُّوا السَّبِيل‌َ (نساء: 44)

آيا نديدى كسانى را كه بهره‏اى از كتاب (خدا) به آنها داده شده بود، (به جاى اينكه از آن، براى هدايت خود و ديگران استفاده كنند، براى خويش) گمراهى مى‏خرند، و مى‏خواهند شما نيز گمراه شويد؟ (44)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ أُوتُوا الْكِتَاب‌َ آمِنُوا بِمَا نَزَّلْنَا مُصَدِّقَاً لِمَا مَعَكُمْ‌ مِنْ‌ قَبْل‌ِ أَنْ‌ نَطْمِس‌َ وُجُوهَاً فَنَرُدَّهَا عَلَي‌ أَدْبَارِهَا أَوْ نَلْعَنَهُم‌ْ كَمَا لَعَنَّا أَصْحَاب‌َ السَّبْت‌ِ وَ كَان‌َ أَمْرُ الله‌ِ مَفْعُولاً (نساء: 47)

اى كسانى كه كتاب (خدا) به شما داده شده! به آنچه (بر پيامبر خود) نازل كرديم- و هماهنگ با نشانه‏هايى است كه با شماست- ايمان بياوريد، پيش از آنكه صورتهايى را محو كنيم، سپس به پشت سر بازگردانيم، يا آنها را از رحمت خود دور سازيم، همان گونه كه «اصحاب سبت» [گروهى از تبهكاران بنى اسرائيل‏] را دور ساختيم و فرمان خدا، در هر حال انجام شدنى است! (47)


إِن‌َّ الله‌َ لاَ يَغْفِرُ أَنْ‌ يُشْرَك‌َ بِه‌ِ وَ يَغْفِرُ مَا دُون‌َ ذَلِك‌َ لِمَنْ‌ يَشَاءُ وَ مَنْ‌ يُشْرِك‌ْ بِالله‌ِ فَقَدِ افْتَرَي‌ إِثْمَاً عَظِيمَاً (نساء: 48)

خداوند (هرگز) شرك را نمى‏بخشد! و پايين‏تر از آن را براى هر كس (بخواهد و شايسته بداند) مى‏بخشد. و آن كسى كه براى خدا، شريكى قرار دهد، گناه بزرگى مرتكب شده است. (48)


إِن‌َّ الله‌َ يَأْمُرُكُم‌ْ أَنْ‌ تُؤَدُّوا الْأَمَانَات‌ِ إِلَي‌ أَهْلِهَا وَ إِذَا حَكَمْتُمْ‌ بَيْن‌َ النَّاس‌ِ أَنْ‌ تَحْكُمُوا بِالْعَدْل‌ِ إِن‌َّ الله‌َ نِعِمَّا يَعِظُكُمْ‌ بِه‌ِ إِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ سَمِيعَاً بَصِيرَاً (نساء: 58)

خداوند به شما فرمان مى‏دهد كه امانتها را به صاحبانش بدهيد! و هنگامى كه ميان مردم داورى مى‏كنيد، به عدالت داورى كنيد! خداوند، اندرزهاى خوبى به شما مى‏دهد! خداوند، شنوا و بيناست. (58)


أَلَم‌ْ تَرَ إِلَي‌ الَّذِين‌َ يَزْعُمُون‌َ أَنَّهُم‌ْ آمَنُوا بِمَا أُنْزِل‌َ إِلَيْك‌َ وَ مَا أُنْزِل‌َ مِنْ‌ قَبْلِك‌َ يُرِيدُون‌َ أَنْ‌ يَتَحَاكَمُوا إِلَي‌ الطَّاغُوت‌ِ وَ قَدْ أُمِرُوا أَنْ‌ يَكْفُروا بِه‌ِ وَ يُرِيدُ الشَّيْطَان‌ُ أَنْ‌ يُضِلَّهُم‌ْ ضَلاَلاً بَعِيدَاً (نساء: 60)

آيا نديدى كسانى را كه گمان مى‏كنند به آنچه (از كتابهاى آسمانى كه) بر تو و بر پيشينيان نازل شده، ايمان آورده‏اند، ولى مى‏خواهند براى داورى نزد طاغوت و حكّام باطل بروند؟! با اينكه به آنها دستور داده شده كه به طاغوت كافر شوند. امّا شيطان مى‏خواهد آنان را گمراه كند، و به بيراهه‏هاى دور دستى بيفكند. (60)


وَ لَوْ أَنَّا كَتَبْنَا عَلَيْهِم‌ْ أَن‌ِ اقْتُلُوا أَنْفُسَكُم‌ْ أَوِ اخْرُجُوا مِنْ‌ دِيَارِكُمْ‌ مَا فَعَلُوه‌ُ إِلاَّ قَلِيل‌ٌ مِنْهُم‌ْ وَ لَوْ أَنَّهُم‌ْ فَعَلُوا مَا يُوعَظُون‌َ بِه‌ِ لَكَان‌َ خَيْرَاً لَهُم‌ْ وَ أَشَدَّ تَثْبِيتَاً (نساء: 66)

اگر (همانند بعضى از امتهاى پيشين،) به آنان دستور مى‏داديم: «يكديگر را به قتل برسانيد»، و يا: «از وطن و خانه خود، بيرون رويد»، تنها عده كمى از آنها عمل مى‏كردند! و اگر اندرزهايى را كه به آنان داده مى‏شد انجام مى‏دادند، براى آنها بهتر بود و موجب تقويت ايمان آنها مى‏شد. (66)


وَ لَئِن‌ْ أَصَابَكُم‌ْ فَضْل‌ٌ مِن‌َ الله‌ِ لَيَقُولَن‌َّ كَأَن‌ْ لَمْ‌ تَكُن‌ْ بَيْنَكُم‌ْ وَ بَيْنَه‌ُ مَوَدَّة‌ٌ يَا لَيْتَنِي‌ كُنْت‌ُ مَعَهُم‌ْ فَأَفُوزَ فَوْزَاً عَظِيمَاً (نساء: 73)

و اگر غنيمتى از جانب خدا به شما برسد، درست مثل اينكه هرگز ميان شما و آنها دوستى و مودّتى نبوده، مى‏گويند: «اى كاش ما هم با آنها بوديم، و به رستگارى (و پيروزى) بزرگى مى‏رسيديم!» (73)


فَقَاتِل‌ْ فِي‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ لاَ تُكَلَّف‌ُ إِلاَّ نَفْسَك‌َ وَ حَرِّض‌ِ الْمُؤْمِنِين‌َ عَسَي‌ الله‌ُ أَنْ‌ يَكُف‌َّ بَأْس‌َ الَّذِين‌َ كَفَرُوا وَالله‌ُ أَشَدُّ بَأْسَاً وَ أَشَدُّ تَنْكِيلاً (نساء: 84)

در راه خدا پيكار كن! تنها مسئول وظيفه خود هستى! و مؤمنان را (بر اين كار،) تشويق نما! اميد است خداوند از قدرت كافران جلوگيرى كند (حتى اگر تنها خودت به ميدان بروى)! و خداوند قدرتش بيشتر، و مجازاتش دردناكتر است. (84)


فَمَا لَكُم‌ْ فِي‌ الْمُنَافِقِين‌َ فِئَتَيْن‌ِ وَالله‌ُ أَرْكَسَهُمْ‌ بِمَا كَسَبُوا أَتُرِيدُون‌َ أَنْ‌ تَهْدُوا مَن‌ْ أَضَل‌َّ الله‌ُ وَ مَنْ‌ يُضْلِل‌ِ الله‌ُ فَلَن‌ْ تَجِدَ لَه‌ُ سَبِيلاً (نساء: 88)

چرا درباره منافقين دو دسته شده‏ايد؟! (بعضى جنگ با آنها را ممنوع، و بعضى مجاز مى‏دانيد.) در حالى كه خداوند بخاطر اعمالشان، (افكار) آنها را كاملًا وارونه كرده است! آيا شما مى‏خواهيد كسانى را كه خداوند (بر اثر اعمال زشتشان) گمراه كرده، هدايت كنيد؟! در حالى كه هر كس را خداوند گمراه كند، راهى براى او نخواهى يافت. (88)


إِلاَّ الَّذِين‌َ يَصِلُون‌َ إِلَي‌ قَوْم‌ٍ بَيْنَكُم‌ْ وَ بَيْنَهُم‌ْ مِيثَاق‌ٌ أَوْ جَاءُوكُم‌ْ حَصِرَت‌ْ صُدُورُهُم‌ْ أَنْ‌ يُقَاتِلُوكُم‌ْ أَوْ يُقَاتِلُوا قَوْمَهُم‌ْ وَ لَوْ شَاءَ الله‌ُ لَسَلَّطَهُم‌ْ عَلَيْكُم‌ْ فَلَقَاتَلُوكُم‌ْ فَإِنِ‌ اعْتَزَلُوكُم‌ْ فَلَم‌ْ يُقَاتِلُوكُم‌ْ وَ أَلْقَوْا إِلَيْكُم‌ُ السَّلَم‌َ فَمَا جَعَل‌َ الله‌ُ لَكُم‌ْ عَلَيْهِم‌ْ سَبِيلاً (نساء: 90)

مگر آنها كه با همپيمانان شما، پيمان بسته‏اند يا آنها كه به سوى شما مى‏آيند، و از پيكار با شما، يا پيكار با قوم خود ناتوان شده‏اند (نه سر جنگ با شما دارند، و نه توانايى مبارزه با قوم خود.) و اگر خداوند بخواهد، آنان را بر شما مسلّط مى‏كند تا با شما پيكار كنند. پس اگر از شما كناره‏گيرى كرده و با شما پيكار ننمودند، (بلكه) پيشنهاد صلح كردند، خداوند به شما اجازه نمى‏دهد كه متعرّض آنان شويد. (90)


سَتَجِدُون‌َ آخَرِين‌َ يُرِيدُون‌َ أَنْ‌ يَأْمَنُوكُم‌ْ وَ يَأْمَنُوا قَوْمَهُم‌ْ كُلَّمَا رُدُّوا إِلَي‌ الْفِتْنَة‌ِ أُرْكِسُوا فِيهَا فَإِنْ‌ لَم‌ْ يَعْتَزِلُوكُم‌ْ وَ يُلْقُوا إِلَيْكُم‌ُ السَّلَم‌َ وَ يَكُفُّوا أَيْدِيَهُم‌ْ فَخُذُوهُم‌ْ وَاقْتُلُوهُم‌ْ حَيْث‌ُ ثَقِفْتُمُوهُم‌ْ وَ أُولَئِكُمْ‌ جَعَلْنَا لَكُم‌ْ عَلَيْهِم‌ْ سُلْطَانَاً مُبِينَاً (نساء: 91)

بزودى جمعيّت ديگرى را مى‏يابيد كه مى‏خواهند هم از ناحيه شما در امان باشند، و هم از ناحيه قوم خودشان (كه مشركند. لذا نزد شما ادّعاى ايمان مى‏كنند ولى) هر زمان آنان را به سوى فتنه (و بت پرستى) بازگردانند، با سر در آن فرو مى‏روند! اگر از درگيرى با شما كنار نرفتند و پيشنهاد صلح نكردند و دست از شما نكشيدند، آنها را هر جا يافتيد اسير كنيد و (يا) به قتل برسانيد! آنها كسانى هستند كه ما براى شما، تسلّط آشكارى نسبت به آنان قرار داده‏ايم. (91)


وَ مَا كَان‌َ لِمُؤْمِن‌ٍ أَنْ‌ يَقْتُل‌َ مُؤْمِناً إِلاَّ خَطَأً وَ مَنْ‌ قَتَل‌َ مُؤْمِناً خَطَأً فَتَحْرِيرُ رَقَبَة‌ٍ مُؤْمِنَة‌ٍ وَ دِيَة‌ٌ مُسَلَّمَة‌ٌ إِلَي‌ أَهْلِه‌ِ إِلاَّ أَنْ‌ يَصَّدَّقُوا فَإِنْ‌ كَان‌َ مِنْ‌ قَوْم‌ٍ عَدُوٍّ لَكُم‌ْ وَ هُوَ مُؤْمِن‌ٌ فَتَحْرِيرُ رَقَبَة‌ٍ مُؤْمِنَة‌ٍ وَ إِنْ‌ كَان‌َ مِنْ‌ قَوْم‌ٍ بَيْنَكُم‌ْ وَ بَيْنَهُمْ‌ مِيثَاق‌ٌ فَدِيَة‌ٌ مُسَلَّمَة‌ٌ إِلَي‌ أَهْلِه‌ِ وَ تَحْرِيرُ رَقَبَة‌ٍ مُؤْمِنَة‌ٍ فَمَنْ‌ لَم‌ْ يَجِدْ فَصِيَام‌ُ شَهْرَيْن‌ِ مُتَتَابِعَيْن‌ِ تَوْبَة‌ً مِن‌َ الله‌ِ وَ كَان‌َ الله‌ُ عَلِيمَاً حَكِيمَاً (نساء: 92)

هيچ فرد باايمانى مجاز نيست كه مؤمنى را به قتل برساند، مگر اينكه اين كار از روى خطا و اشتباه از او سر زند (و در عين حال،) كسى كه مؤمنى را از روى خطا به قتل رساند، بايد يك برده مؤمن را آزاد كند و خونبهايى به كسان او بپردازد مگر اينكه آنها خونبها را ببخشند. و اگر مقتول، از گروهى باشد كه دشمنان شما هستند (و كافرند)، ولى مقتول باايمان بوده، (تنها) بايد يك برده مؤمن را آزاد كند (و پرداختن خونبها لازم نيست). و اگر از جمعيّتى باشد كه ميان شما و آنها پيمانى برقرار است، بايد خونبهاى او را به كسان او بپردازد، و يك برده مؤمن (نيز) آزاد كند. و آن كس كه دسترسى (به آزاد كردن برده) ندارد، دو ماه پى در پى روزه مى‏گيرد. اين، (يك نوع تخفيف، و) توبه الهى است. و خداوند، دانا و حكيم است. (92)


فَأُولَئِك‌َ عَسَي‌ الله‌ُ أَن‌ْ يَعْفُوَ عَنْهُم‌ْ وَ كَان‌َ الله‌ُ عَفُوَّاً غَفُورَاً (نساء: 99)

ممكن است خداوند، آنها را مورد عفو قرار دهد و خداوند، عفو كننده و آمرزنده است. (99)


وَ إِذَا ضَرَبْتُم‌ْ فِي‌ الْأَرْض‌ِ فَلَيْس‌َ عَلَيْكُم‌ْ جُنَاح‌ٌ أَنْ‌ تَقْصُرُوا مِن‌َ الصَّلاَة‌ِ إِن‌ْ خِفْتُم‌ْ أَنْ‌ يَفْتِنَكُم‌ُ الَّذِين‌َ كَفَرُوا إِن‌َّ الْكَافِرِين‌َ كَانُوا لَكُم‌ْ عَدُوَّاَ مُبِينَاً (نساء: 101)

هنگامى كه سفر مى‏كنيد، گناهى بر شما نيست كه نماز را كوتاه كنيد اگر از فتنه (و خطر) كافران بترسيد زيرا كافران، براى شما دشمن آشكارى هستند. (101)


وَ إِذَا كُنْت‌َ فِيهِم‌ْ فَأَقَمْت‌َ لَهُم‌ُ الصَّلاَة‌َ فَلْتَقُم‌ْ طَائِفَة‌ٌ مِنْهُمْ‌ مَعَك‌َ وَلْيَأْخُذُوا أَسْلِحَتَهُم‌ْ فَإِذَا سَجَدُوا فَلْيَكُونُوا مِنْ‌ وَرَائِكُم‌ْ وَلْتَأْت‌ِ طَائِفَة‌ٌ أُخْرَي‌ لَم‌ْ يُصَلُّوا فَلْيُصَلُّوا مَعَك‌َ وَلْيَأْخُذُوا حِذْرَهُم‌ْ وَ أَسْلِحَتَهُم‌ْ وَدَّ الَّذِين‌َ كَفَرُوا لَوْ تَغْفُلُون‌َ عَن‌ْ أَسْلِحَتِكُم‌ْ وَ أَمْتِعَتِكُم‌ْ فَيَمِيلُون‌َ عَلَيْكُمْ‌ مَيْلَة‌ً وَاحِدَة‌ً وَ لاَ جُنَاح‌َ عَلَيْكُم‌ْ إِنْ‌ كَان‌َ بِكُم‌ْ أَذَي‌ً مِنْ‌ مَطَرٍ أَوْ كُنْتُمْ‌ مَرْضَي‌ أَنْ‌ تَضَعُوا أَسْلِحَتَكُم‌ْ وَ خُذُوا حِذْرَكُم‌ْ إِن‌َّ الله‌َ أَعَدَّ لِلْكَافِرِين‌َ عَذَابَاً مُهِينَاً (نساء: 102)

و هنگامى كه در ميان آنها باشى، و (در ميدان جنگ) براى آنها نماز را برپا كنى، بايد دسته‏اى از آنها با تو (به نماز) برخيزند، و سلاحهايشان را با خود برگيرند و هنگامى كه سجده كردند (و نماز را به پايان رساندند)، بايد به پشتِ سرِ شما (به ميدان نبرد) بروند، و آن دسته ديگر كه نماز نخوانده‏اند (و مشغول پيكار بوده‏اند)، بيايند و با تو نماز بخوانند آنها بايد وسايل دفاعى و سلاحهايشان (را در حال نماز) با خود حمل كنند (زيرا) كافران آرزو دارند كه شما از سلاحها و متاعهاى خود غافل شويد و يكباره به شما هجوم آورند. و اگر از باران ناراحتيد، و يا بيمار (و مجروح) هستيد، مانعى ندارد كه سلاحهاى خود را بر زمين بگذاريد ولى وسايل دفاعى (مانند زره و خود را) با خود برداريد خداوند، عذاب خواركننده‏اى براى كافران فراهم ساخته است. (102)


وَ لَوْلاَ فَضْل‌ُ الله‌ِ عَلَيْك‌َ وَ رَحْمَتُه‌ُ لَهَمَّت‌ْ طَائِفَة‌ٌ مِنْهُم‌ْ أَنْ‌ يُضِلُّوك‌َ وَ مَا يُضِلُّون‌َ إِلاَّ أَنْفُسَهُم‌ْ وَ مَا يَضُرُّونَك‌َ مِنْ‌ شَي‌ْءٍ وَ أَنْزَل‌َ الله‌ُ عَلَيْك‌َ الْكِتَاب‌َ وَالْحِكْمَة‌َ وَ عَلَّمَك‌َ مَا لَم‌ْ تَكُنْ‌ تَعْلَم‌ُ وَ كَان‌َ فَضْل‌ُ الله‌ِ عَلَيْك‌َ عَظِيمَاً (نساء: 113)

اگر فضل و رحمت خدا شامل حال تو نبود، گروهى از آنان تصميم داشتند تو را گمراه كنند اما جز خودشان را گمراه نمى‏كنند و هيچ گونه زيانى به تو نمى‏رسانند. و خداوند، كتاب و حكمت بر تو نازل كرد و آنچه را نمى‏دانستى، به تو آموخت و فضل خدا بر تو (همواره) بزرگ بوده است. (113)


إِن‌َّ الله‌َ لاَ يَغْفِرُ أَنْ‌ يُشْرَك‌َ بِه‌ِ وَ يَغْفِرُ مَا دُون‌َ ذَلِك‌َ لِمَنْ‌ يَشَاءُ وَ مَنْ‌ يُشْرِك‌ْ بِالله‌ِ فَقَدْ ضَل‌َّ ضَلاَلاً بَعِيدَاً (نساء: 116)

خداوند، شرك به او را نمى‏آمرزد (ولى) كمتر از آن را براى هر كس بخواهد (و شايسته بداند) مى‏آمرزد. و هر كس براى خدا همتايى قرار دهد، در گمراهى دورى افتاده است. (116)


وَ يَسْتَفْتُونَك‌َ فِي‌ النِّسَاءِ قُل‌ِ الله‌ُ يُفْتِيكُم‌ْ فِيهِن‌َّ وَ مَا يُتْلَي‌ عَلَيْكُم‌ْ فِي‌ الْكِتَاب‌ِ فِي‌ يَتَامَي‌ النِّسَاءِ الاَّتِي‌‌ لاَ تُؤْتُونَهُن‌َّ مَا كُتِب‌َ لَهُن‌َّ وَ تَرْغَبُون‌َ أَنْ‌ تَنْكِحُوهُن‌َّ وَالْمُسْتَضْعَفِين‌َ مِن‌َ الْوِلْدَان‌ِ وَ أَنْ‌ تَقُومُوا لِلْيَتَامَي‌ بِالْقِسْط‌ِ وَ مَا تَفْعَلُوا مِن‌ْ خَيْرٍ فَإِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ بِه‌ِ عَلِيمَاً (نساء: 127)

از تو درباره حكم زنان سؤال مى‏كنند بگو: «خداوند درباره آنان به شما پاسخ مى دهد: آنچه در قرآن درباره زنان يتيمى كه حقوقشان را به آنها نمى‏دهيد، و مى‏خواهيد با آنها ازدواج كنيد، و نيز آنچه درباره كودكان صغير و ناتوان براى شما بيان شده است، (قسمتى از سفارشهاى خداوند در اين زمينه مى‏باشد و نيز به شما سفارش مى‏كند كه) با يتيمان به عدالت رفتار كنيد! و آنچه از نيكيها انجام مى‏دهيد خداوند از آن آگاه است (و به شما پاداش شايسته مى‏دهد). (127)


وَ إِنِ‌ امْرَأَة‌ٌ خَافَت‌ْ مِنْ‌ بَعْلِهَا نُشُوزَاً أَوْ إِعْرَاضَاً فَلاَ جُنَاح‌َ عَلَيْهِمَا أَنْ‌ يُصْلِحَا بَيْنَهُمَا صُلْحَاً وَالصُّلْح‌ُ خَيْرٌ وَ أُحْضِرَت‌ِ الْأَنْفُس‌ُ الشُّح‌َّ وَ إِنْ‌ تُحْسِنُوا وَ تَتَّقُوا فَإِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ بِمَا تَعْمَلُون‌َ خَبِيرَاً (نساء: 128)

و اگر زنى، از طغيان و سركشى يا اعراضِ شوهرش، بيم داشته باشد، مانعى ندارد با هم صلح كنند (و زن يا مرد، از پاره‏اى از حقوق خود، بخاطر صلح، صرف نظر نمايد.) و صلح، بهتر است اگر چه مردم (طبق غريزه حبّ ذات، در اين گونه موارد) بخل مى‏ورزند. و اگر نيكى كنيد و پرهيزگارى پيشه سازيد (و بخاطر صلح، گذشت نماييد)، خداوند به آنچه انجام مى‏دهيد، آگاه است (و پاداش شايسته به شما خواهد داد). (128)


وَ لَن‌ْ تَسْتَطِيعُوا أَنْ‌ تَعْدِلُوا بَيْن‌َ النِّسَاءِ وَ لَوْ حَرَصْتُم‌ْ فَلاَ تَمِيلُوا كُل‌َّ الْمَيْل‌ِ فَتَذَرُوهَا كَالْمُعَلَّقَة‌ِ وَ إِنْ‌ تُصْلِحُوا وَ تَتَّقُوا فَإِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ غَفُورَاً رَحِيمَاً (نساء: 129)

شما هرگز نمى‏توانيد (از نظر محبّت قلبى) در ميان زنان، عدالت برقرار كنيد، هر چند كوشش نماييد! ولى تمايل خود را بكلّى متوجّه يك طرف نسازيد كه ديگرى را بصورت زنى كه شوهرش را از دست داده درآوريد! و اگر راه صلاح و پرهيزگارى پيش گيريد، خداوند آمرزنده و مهربان است. (129)


وَ لِالله‌ِ مَا فِي‌ السَّمَاوَات‌ِ وَ مَا فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَ لَقَدْ وَصَّيْنَا الَّذِين‌َ أُوتُوا الْكِتَاب‌َ مِنْ‌ قَبْلِكُم‌ْ وَ إِيَّاكُم‌ْ أَن‌ِ اتَّقُوا الله‌َ وَ إِنْ‌ تَكْفُرُوا فَإِن‌َّ لِالله‌ِ مَا فِي‌ السَّمَاوَات‌ِ وَ مَا فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَ كَان‌َ الله‌ُ غَنِيَّاً حَمِيدَاً (نساء: 131)

آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است، از آن خداست. و ما به كسانى كه پيش از شما، كتاب آسمانى به آنها داده شده بود، سفارش كرديم، (همچنين) به شما (نيز) سفارش مى‏كنيم كه از (نافرمانى) خدا بپرهيزيد! و اگر كافر شويد، (به خدا زيانى نمى‏رسد زيرا) براى خداست آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است، و خداوند، بى‏نياز و ستوده است. (131)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِين‌َ بِالْقِسْط‌ِ شُهَدَاءَ لِالله‌ِ وَ لَوْ عَلَي‌ أَنْفُسِكُم‌ْ أَوِ الْوَالِدَيْن‌ِ وَالْأَقْرَبِين‌َ إِنْ‌ يَكُن‌ْ غَنِيَّاً أَوْ فَقِيرَاً فَالله‌ُ أَوْلَي‌ بِهِمَا فَلاَ تَتَّبِعُوا الْهَوَي‌ أَنْ‌ تَعْدِلُوا وَ إِنْ‌ تَلْوُو أَوْ تُعْرِضُوا فَإِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ بِمَا تَعْمَلُون‌َ خَبِيرَاً (نساء: 135)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! كاملًا قيام به عدالت كنيد! براى خدا شهادت دهيد، اگر چه (اين گواهى) به زيان خود شما، يا پدر و مادر و نزديكان شما بوده باشد! (چرا كه) اگر آنها غنىّ يا فقير باشند، خداوند سزاوارتر است كه از آنان حمايت كند. بنا بر اين، از هوى و هوس پيروى نكنيد كه از حق، منحرف خواهيد شد! و اگر حق را تحريف كنيد، و يا از اظهار آن، اعراض نماييد، خداوند به آنچه انجام مى‏دهيد، آگاه است. (135)


وَ قَدْ نَزَّل‌َ عَلَيْكُم‌ْ فِي‌ الْكِتَاب‌ِ أَن‌ْ إِذَا سَمِعْتُم‌ْ آيَات‌ِ الله‌ِ يُكْفَرُ بِهَا وَ يُسْتَهْزَأُ بِهَا فَلاَ تَقْعُدُوا مَعَهُم‌ْ حَتَّي‌ يَخُوضُوا فِي‌ حَدِيث‌ٍ غَيْرِه‌ِ إِنَّكُم‌ْ إِذَاً مِثْلُهُم‌ْ إِن‌َّ الله‌َ جَامِع‌ُ الْمُنَافِقِين‌َ وَالْكَافِرِين‌َ فِي‌ جَهَنَّم‌َ جَمِيعَاً (نساء: 140)

و خداوند (اين حكم را) در قرآن بر شما نازل كرده كه هر گاه بشنويد افرادى آيات خدا را انكار و استهزا مى‏كنند، با آنها ننشينيد تا به سخن ديگرى بپردازند! و گر نه، شما هم مثل آنان خواهيد بود. خداوند، منافقان و كافران را همگى در دوزخ جمع مى‏كند. (140)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا لاَ تَتَّخِذُوا الْكَافِرِين‌َ أَوْلِيَاءَ مِنْ‌ دُون‌ِ الْمُؤْمِنِين‌َ أَتُرِيدُون‌َ أَن‌ْ تَجْعَلُوا لِالله‌ِ عَلَيْكُم‌ْ سُلْطَانَاً مُبِينَاً (نساء: 144)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! غير از مؤمنان، كافران را ولّى و تكيه‏گاه خود قرار ندهيد! آيا مى‏خواهيد (با اين عمل،) دليل آشكارى بر ضدّ خود در پيشگاه خدا قرار دهيد؟! (144)


إِن‌َّ الَّذِين‌َ يَكْفُرُون‌َ بِالله‌ِ وَ رُسُلِه‌ِ وَ يُرِيدُون‌َ أَنْ‌ يُفَرِّقُوا بَيْن‌َ الله‌ِ وَ رُسُلِه‌ِ وَ يَقُولُون‌َ نُؤْمِن‌ُ بِبَعْض‌ٍ وَ نَكْفُرُ بِبَعْض‌ٍ وَ يُرِيدُون‌َ أَنْ‌ يَتَّخِذُوا بَيْن‌َ ذَلِك‌َ سَبِيلاً (نساء: 150)

كسانى كه خدا و پيامبرانِ او را انكار مى‏كنند، و مى‏خواهند ميان خدا و پيامبرانش تبعيض قائل شوند، و مى‏گويند: «به بعضى ايمان مى‏آوريم، و بعضى را انكار مى كنيم» و مى‏خواهند در ميان اين دو، راهى براى خود انتخاب كنند ... (150)


يَسْأَلُك‌َ أَهْل‌ُ الْكِتَاب‌ِ أَنْ‌ تُنَزِّل‌َ عَلَيْهِم‌ْ كِتَابَاً مِن‌َ السَّمَاءِ فَقَدْ سَأَلُوا مُوسَي‌ أَكْبَرَ مِنْ‌ ذَلِك‌َ فَقَالُوا أَرِنَا الله‌َ جَهْرَة‌ً فَأَخَذَتْهُم‌ُ الصَّاعِقَة‌ُ بِظُلْمِهِم‌ْ ثُم‌َّ اتَّخَذُوا الْعِجْل‌َ مِنْ‌ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُم‌ُ الْبَيِّنَات‌ُ فَعَفَوْنَا عَنْ‌ ذَلِك‌َ وَ آتَيْنَا مُوسَي‌ سُلْطَانَاً مُبِينَاً (نساء: 153)

اهل كتاب از تو مى‏خواهند كتابى از آسمان (يك جا) بر آنها نازل كنى (در حالى كه اين يك بهانه است) آنها از موسى، بزرگتر از اين را خواستند، و گفتند: «خدا را آشكارا به ما نشان ده!» و بخاطر اين ظلم و ستم، صاعقه آنها را فرا گرفت. سپس گوساله (سامرى) را، پس از آن همه دلايل روشن كه براى آنها آمد، (به خدايى) انتخاب كردند، ولى ما از آن درگذشتيم (و عفو كرديم) و به موسى، برهان آشكارى داديم. (153)


رُسُلاً مُبَشِّرِين‌َ وَ مُنْذِرِين‌َ لِئَلاَّ يَكُون‌َ لِلنَّاس‌ِ عَلَي‌ الله‌ِ حُجَّة‌ٌ بَعْدَ الرُّسُل‌ِ وَ كَان‌َ الله‌ُ عَزِيزَاً حَكِيمَاً (نساء: 165)

پيامبرانى كه بشارت‏دهنده و بيم‏دهنده بودند، تا بعد از اين پيامبران، حجتى براى مردم بر خدا باقى نماند، (و بر همه اتمام حجت شود) و خداوند، توانا و حكيم است. (165)


يَا أَهْل‌َ الْكِتَاب‌ِ لاَ تَغْلُوا فِي‌ دِينِكُم‌ْ وَ لاَ تَقُولُوا عَلَي‌ الله‌ِ إِلاَّ الْحَق‌َّ إِنَّمَا الْمَسِيح‌ُ عِيسَي‌ ابْن‌ُ مَرْيَم‌َ رَسُول‌ُ الله‌ِ وَ كَلِمَتُه‌ُ أَلْقَاهَا إِلَي‌ مَرْيَم‌َ وَ رُوح‌ٌ مِنْه‌ُ فَآمِنُوا بِالله‌ِ وَ رُسُلِه‌ِ وَ لاَ تَقُولُوا ثَلاَثَة‌ٌ انْتَهُوا خَيْرَاً لَكُم‌ْ إِنَّمَا الله‌ُ إِلَه‌ٌ وَاحِدٌ سُبْحَانَه‌ُ أَنْ‌ يَكُون‌َ لَه‌ُ وَلَدٌ لَه‌ُ مَا فِي‌ السَّمَاوَات‌ِ وَ مَا فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَ كَفَي‌ بِالله‌ِ وَكِيلاً (نساء: 171)

اى اهل كتاب! در دين خود، غلوّ (و زياده روى) نكنيد! و در باره خدا، غير از حق نگوييد! مسيح عيسى بن مريم فقط فرستاده خدا، و كلمه (و مخلوق) اوست، كه او را به مريم القا نمود و روحى (شايسته) از طرف او بود. بنا بر اين، به خدا و پيامبران او، ايمان بياوريد! و نگوييد: « (خداوند) سه‏گانه است!» (از اين سخن) خوددارى كنيد كه براى شما بهتر است! خدا، تنها معبود يگانه است او منزه است كه فرزندى داشته باشد (بلكه) از آن اوست آنچه در آسمانها و در زمين است و براى تدبير و سرپرستى آنها، خداوند كافى است. (171)


لَن‌ْ يَسْتَنْكِف‌َ الْمَسِيح‌ُ أَنْ‌ يَكُون‌َ عَبْدَاً لِالله‌ِ وَ لاَ الْمَلاَئِكَة‌ُ الْمُقَرَّبُون‌َ وَ مَنْ‌ يَسْتَنْكِف‌ْ عَن‌ْ عِبَادَتِه‌ِ وَ يَسْتَكْبِرْ فَسَيَحْشُرُهُم‌ْ إِلَيْه‌ِ جَمِيعَاً (نساء: 172)

هرگز مسيح از اين ابا نداشت كه بنده خدا باشد و نه فرشتگان مقرّب او (از اين ابا دارند). و آنها كه از عبوديّت و بندگى او، روى برتابند و تكبّر كنند، بزودى همه آنها را (در قيامت) نزد خود جمع خواهد كرد. (172)


يَسْتَفْتُونَك‌َ قُل‌ِ الله‌ُ يُفْتِيكُم‌ْ فِي‌ الْكَلاَلَة‌ِ إِنِ‌ امْرِئٌ هَلَك‌َ لَيْس‌َ لَه‌ُ وَلَدٌ وَ لَه‌ُ أُخْت‌ٌ فَلَهَا نِصْف‌ُ مَا تَرَك‌َ وَ هُوَ يَرِثُهَا إِنْ‌ لَم‌ْ يَكُنْ‌ لَهَا وَلَدٌ فَإِنْ‌ كَانَتَا اثْنَتَيْن‌ِ فَلَهُمَا الثُّلُثَان‌ِ مِمَّا تَرَك‌َ وَ إِنْ‌ كَانُوا إِخْوَة‌ً رِجَالاً وَ نِسَاءً فَلِلذَّكَرِ مِثْل‌ُ حَظ‌ِّ الْأُنْثَيَيْن‌ِ يُبَيِّن‌ُ الله‌ُ لَكُم‌ْ أَنْ‌ تَضِلُّوا وَالله‌ُ بِكُل‌ِّ شَي‌ْءٍ عَلِيم‌ٌ (نساء: 176)

از تو (در باره ارث خواهران و برادران) سؤال مى‏كنند، بگو: «خداوند، حكم كلاله (خواهر و برادر) را براى شما بيان مى‏كند: اگر مردى از دنيا برود، كه فرزند نداشته باشد، و براى او خواهرى باشد، نصف اموالى را كه به جا گذاشته، از او (ارث) مى‏برد و (اگر خواهرى از دنيا برود، وارث او يك برادر باشد،) او تمام مال را از آن خواهر به ارث مى‏برد، در صورتى كه (ميّت) فرزند نداشته باشد و اگر دو خواهر (از او) باقى باشند دو سوم اموال را مى‏برند و اگر برادران و خواهران با هم باشند، (تمام اموال را ميان خود تقسيم مى‏كنند و) براى هر مذكّر، دو برابر سهم مؤنّث است. خداوند (احكام خود را) براى شما بيان مى‏كند تا گمراه نشويد و خداوند به همه چيز داناست.» (176)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا لاَ تُحِلُّوا شَعَائِرَ الله‌ِ وَ لاَ الشَّهْرَ الْحَرَام‌َ وَ لاَ الْهَدْي‌َ وَ لاَ الْقَلاَئِدَ وَ لاَ آمِّين‌َ الْبَيْت‌َ الْحَرَام‌َ يَبْتَغُون‌َ فَضْلاً مِنْ‌ رَبِّهِم‌ْ وَ رِضْوَانَاً وَ إِذَا حَلَلْتُم‌ْ فَاصْطَادُوا وَ لاَ يَجْرِمَنَّكُم‌ْ شَنَئَان‌ُ قَوْم‌ٍ أَنْ‌ صَدُّوكُم‌ْ عَن‌ِ الْمَسْجِدِ الْحَرَام‌ِ أَنْ‌ تَعْتَدُوا وَ تَعَاوَنُوا عَلَي‌ الْبِرِّ وَالتَّقْوَي‌ وَ لاَ تَعَاوَنُوا عَلَي‌ الْإِثْم‌ِ وَالْعُدْوَان‌ِ وَاتَّقُوا الله‌َ إِن‌َّ الله‌َ شَدِيدُ الْعِقَاب‌ِ (مائده: 2)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! شعائر و حدود الهى (و مراسم حج را محترم بشمريد! و مخالفت با آنها) را حلال ندانيد! و نه ماه حرام را، و نه قربانيهاى بى‏نشان و نشاندار را، و نه آنها را كه به قصد خانه خدا براى به دست آوردن فضل پروردگار و خشنودى او مى‏آيند! اما هنگامى كه از احرام بيرون آمديد، صيدكردن براى شما مانعى ندارد. و خصومت با جمعيّتى كه شما را از آمدن به مسجد الحرام (در سال حديبيه) بازداشتند، نبايد شما را وادار به تعدّى و تجاوز كند! و (همواره) در راه نيكى و پرهيزگارى با هم تعاون كنيد! و (هرگز) در راه گناه و تعدّى همكارى ننماييد! و از (مخالفت فرمان) خدا بپرهيزيد كه مجازات خدا شديد است! (2)


حُرِّمَت‌ْ عَلَيْكُم‌ُ الْمَيْتَة‌ُ وَالدَّم‌ُ وَ لَحْم‌ُ الْخِنْزِيرِ وَ مَا أُهِل‌َّ لِغَيْرِ الله‌ِ بِه‌ِ وَالْمُنْخَنِقَة‌ُ وَالْمَوْقُوذَة‌ُ وَالْمُتَرَدِّيَة‌ُ وَالنَّطِيحَة‌ُ وَ مَا أَكَل‌َ السَّبُع‌ُ إِلاَّ مَا ذَكَّيْتُم‌ْ وَ مَا ذُبِح‌َ عَلَي‌ النُّصُب‌ِ وَ أَنْ‌ تَسْتَقْسِمُوا بِالْأَزْلاَم‌ِ ذَلِكُم‌ْ فِسْق‌ٌ الْيَوْم‌َ يَئِس‌َ الَّذِين‌َ كَفَرُوا مِنْ‌ دِينِكُم‌ْ فَلاَ تَخْشَوْهُم‌ْ وَاخْشَوْن‌ِ الْيَوْم‌َ أَكْمَلْت‌ُ لَكُم‌ْ دِينَكُم‌ْ وَ أَتْمَمْت‌ُ عَلَيْكُم‌ْ نِعْمَتِي‌ وَ رَضِيت‌ُ لَكُم‌ُ الْإِسْلاَم‌َ دِينَاً فَمَن‌ِ اضْطُرَّ فِي‌ مَخْمَصَة‌ٍ غَيْرَ مُتَجَانِف‌ٍ لِإِثْم‌ٍ فَإِن‌َّ الله‌َ غَفُورٌ رَحِيم‌ٌ (مائده: 3)

گوشت مردار، و خون، و گوشت خوك، و حيواناتى كه به غير نام خدا ذبح شوند، و حيوانات خفه شده، و به زجر كشته شده، و آنها كه بر اثر پرت‏شدن از بلندى بميرند، و آنها كه به ضرب شاخ حيوان ديگرى مرده باشند، و باقيمانده صيد حيوان درنده- مگر آنكه (بموقع به آن حيوان برسيد، و) آن را سرببريد- و حيواناتى كه روى بتها (يا در برابر آنها) ذبح مى‏شوند، (همه) بر شما حرام شده است و (همچنين) قسمت كردن گوشت حيوان به وسيله چوبه‏هاى تير مخصوص بخت آزمايى تمام اين اعمال، فسق و گناه است- امروز، كافران از (زوال) آيين شما، مأيوس شدند بنا بر اين، از آنها نترسيد! و از (مخالفت) من بترسيد! امروز، دين شما را كامل كردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان آيين (جاودان) شما پذيرفتم- امّا آنها كه در حال گرسنگى، دستشان به غذاى ديگرى نرسد، و متمايل به گناه نباشند، (مانعى ندارد كه از گوشتهاى ممنوع بخورند) خداوند، آمرزنده و مهربان است. (3)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِين‌َ لِالله‌ِ شُهَدَاءَ بِالْقِسْط‌ِ وَ لاَ يَجْرِمَنَّكُم‌ْ شَنَئَان‌ُ قَوْم‌ٍ عَلَي‌ أَنْ لاَ تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَب‌ُ لِلتَّقْوَي‌ وَاتَّقُوا الله‌َ إِن‌َّ الله‌َ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُون‌َ (مائده: 8)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! همواره براى خدا قيام كنيد، و از روى عدالت، گواهى دهيد! دشمنى با جمعيّتى، شما را به گناه و ترك عدالت نكشاند! عدالت كنيد، كه به پرهيزگارى نزديكتر است! و از (معصيت) خدا بپرهيزيد، كه از آنچه انجام مى‏دهيد، با خبر است! (8)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا اذْكُرُوا نِعْمَت‌َ الله‌ِ عَلَيْكُم‌ْ إِذْ هَم‌َّ قَوْم‌ٌ أَنْ‌ يَبْسُطُوا إِلَيْكُم‌ْ أَيْدِيَهُم‌ْ فَكَف‌َّ أَيْدِيَهُم‌ْ عَنْكُم‌ْ وَاتَّقُوا الله‌َ وَ عَلَي‌ الله‌ِ فَلْيَتَوَكَّل‌ِ الْمُؤْمِنُون‌َ (مائده: 11)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! نعمتى را كه خدا به شما بخشيد، به ياد آوريد آن زمان كه جمعى (از دشمنان)، قصد داشتند دست به سوى شما دراز كنند (و شما را از ميان بردارند)، اما خدا دست آنها را از شما باز داشت! از خدا بپرهيزيد! و مؤمنان بايد تنها بر خدا توكّل كنند! (11)


لَقَدْ كَفَرَ الَّذِين‌َ قَالُوا إِن‌َّ الله‌َ هُوَ الْمَسِيح‌ُ ابْن‌ُ مَرْيَم‌َ قُل‌ْ فَمَنْ‌ يَمْلِك‌ُ مِن‌َ الله‌ِ شَيْءً إِن‌ْ أَرَادَ أَن‌ْ يُهْلِك‌َ الْمَسِيح‌َ ابْن‌َ مَرْيَم‌َ وَ أُمَّه‌ُ وَ مَنْ‌ فِي‌ الْأَرْض‌ِ جَمِيعَاً وَ لِالله‌ِ مُلْك‌ُ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ وَ مَا بَيْنَهُمَا يَخْلُق‌ُ مَا يَشَاءُ وَالله‌ُ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ قَدِيرٌ (مائده: 17)

آنها كه گفتند: «خدا، همان مسيح بن مريم است»، بطور مسلّم كافر شدند بگو: «اگر خدا بخواهد مسيح بن مريم و مادرش و همه كسانى را كه روى زمين هستند هلاك كند، چه كسى مى‏تواند جلوگيرى كند؟ (آرى،) حكومت آسمانها و زمين، و آنچه ميان آن دو قرار دارد از آن خداست هر چه بخواهد، مى‏آفريند (حتّى انسانى بدون پدر، مانند مسيح) و او، بر هر چيزى تواناست.» (17)


يَا أَهْل‌َ الْكِتَاب‌ِ قَدْ جَاءَكُم‌ْ رَسُولُنَا يُبَيِّن‌ُ لَكُم‌ْ عَلَي‌ فَتْرَة‌ٍ مِن‌َ الرُّسُل‌ِ أَنْ‌ تَقُولُوا مَا جَاءَنَا مِن‌ْ بَشِيرٍ وَ لاَ نَذِيرٍ فَقَدْ جَاءَكُم‌ْ بَشِيرٌ وَ نَذِيرٌ وَالله‌ُ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ قَدِيرٌ (مائده: 19)

اى اهل كتاب! رسول ما، پس از فاصله و فترتى ميان پيامبران، به سوى شما آمد در حالى كه حقايق را براى شما بيان مى‏كند تا مبادا (روز قيامت) بگوييد: «نه بشارت دهنده‏اى به سراغ ما آمد، و نه بيم دهنده‏اى»! (هم اكنون، پيامبر) بشارت‏دهنده و بيم‏دهنده، به سوى شما آمد! و خداوند بر همه چيز تواناست. (19)


إِنِّي‌ أُرِيدُ أَنْ‌ تَبُوءَ بِإِثْمِي‌ وَ إِثْمِك‌َ فَتَكُون‌َ مِن‌ْ أَصْحَاب‌ِ النَّارِ وَ ذَلِك‌َ جَزَاءُ الظَّالِمِين‌َ (مائده: 29)

من مى‏خواهم تو با گناه من و خودت (از اين عمل) بازگردى (و بار هر دو گناه را به دوش كشى) و از دوزخيان گردى. و همين است سزاى ستمكاران! (29)


فَبَعَث‌َ الله‌ُ غُرَابَاً يَبْحَث‌ُ فِي‌ الْأَرْض‌ِ لِيُرِيَه‌ُ كَيْف‌َ يُوَارِي‌ سَوْءَة‌َ أَخِيه‌ِ قَال‌َ يَا وَيْلَتَي‌ أَعَجَزْت‌ُ أَن‌ْ أَكُون‌َ مِثْل‌َ هَذَا الْغُرَاب‌ِ فَأُوَارِي‌َ سَوْءَة‌َ أَخِي‌ فَأَصْبَح‌َ مِن‌َ النَّادِمِين‌َ (مائده: 31)

سپس خداوند زاغى را فرستاد كه در زمين، جستجو (و كندوكاو) مى‏كرد تا به او نشان دهد چگونه جسد برادر خود را دفن كند. او گفت: «واى بر من! آيا من نتوانستم مثل اين زاغ باشم و جسد برادرم را دفن كنم؟!» و سرانجام (از ترس رسوايى، و بر اثر فشار و جدان، از كار خود) پشيمان شد. (31)


إِنَّمَا جَزَاءُ الَّذِين‌َ يُحَارِبُون‌َ الله‌َ وَ رَسُولَه‌ُ وَ يَسْعَوْن‌َ فِي‌ الْأَرْض‌ِ فَسَادَاً أَنْ‌ يُقَتَّلُوا أَوْ يُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّع‌َ أَيْدِيهِم‌ْ وَ أَرْجُلُهُمْ‌ مِن‌ْ خِلاَف‌ٍ أَوْ يُنفَوْا مِن‌َ الْأَرْض‌ِ ذَلِك‌َ لَهُم‌ْ خِزْي‌ٌ فِي‌ الدُّنْيَا وَ لَهُم‌ْ فِي‌ الْآخِرَة‌ِ عَذَاب‌ٌ عَظِيم‌ٌ (مائده: 33)

كيفر آنها كه با خدا و پيامبرش به جنگ برمى‏خيزند، و اقدام به فساد در روى زمين مى‏كنند، (و با تهديد اسلحه، به جان و مال و ناموس مردم حمله مى‏برند،) فقط اين است كه اعدام شوند يا به دار آويخته گردند يا (چهار انگشت از) دست (راست) و پاى (چپ) آنها، بعكس يكديگر، بريده شود و يا از سرزمين خود تبعيد گردند. اين رسوايى آنها در دنياست و در آخرت، مجازات عظيمى دارند. (33)


إِلاَّ الَّذِين‌َ تَابُوا مِنْ‌ قَبْل‌ِ أَنْ‌ تَقْدِرُوا عَلَيْهِم‌ْ فَاعْلَمُوا أَن‌َّ الله‌َ غَفُورٌ رَحِيم‌ٌ (مائده: 34)

مگر آنها كه پيش از دست يافتن شما بر آنان، توبه كنند پس بدانيد (خدا توبه آنها را مى‏پذيرد) خداوند آمرزنده و مهربان است. (34)


يُرِيدُون‌َ أَنْ‌ يَخْرُجُوا مِن‌َ النَّارِ وَ مَا هُمْ‌ بِخَارِجِين‌َ مِنْهَا وَ لَهُم‌ْ عَذَاب‌ٌ مُقِيم‌ٌ (مائده: 37)

پيوسته مى‏خواهند از آتش خارج شوند، ولى نمى‏توانند از آن خارج گردند و براى آنها مجازاتى پايدار است. (37)


يَا أَيُّهَا الرَّسُول‌ُ لاَ يَحْزُنْك‌َ الَّذِين‌َ يُسَارِعُون‌َ فِي‌ الْكُفْرِ مِن‌َ الَّذِين‌َ قَالُوا آمَنَّا بِأَفْوَاهِهِم‌ْ وَ لَم‌ْ تُؤْمِن‌ْ قُلُوبُهُم‌ْ وَ مِن‌َ الَّذِين‌َ هَادُوا سَمَّـاعُون‌َ لِلْكَذِب‌ِ سَمَّـاعُون‌َ لِقَوْم‌ٍ آخَرِين‌َ لَم‌ْ يَأْتُوك‌َ يُحَرِّفُون‌َ الْكَلِم‌َ مِن‌ْ بَعْدِ مَواضِعِه‌ِ يَقُولُون‌َ إِن‌ْ أُوتِيتُمْ‌ هَذَا فَخُذُوه‌ُ وَ إِنْ‌ لَم‌ْ تُؤْتَوْه‌ُ فَاحْذَرُوا وَ مَنْ‌ يُرِدِ الله‌ُ فِتْنَتَه‌ُ فَلَن‌ْ تَمْلِك‌َ لَه‌ُ مِن‌َ الله‌ِ شَيْءً أُولَئِك‌َ الَّذِين‌َ لَم‌ْ يُرِدِ الله‌ُ أَنْ‌ يُطَهِّرَ قُلُوبَهُم‌ْ لَهُم‌ْ فِي‌ الدُّنْيَا خِزْي‌ٌ وَ لَهُم‌ْ فِي‌ الْآخِرَة‌ِ عَذَاب‌ٌ عَظِيم‌ٌ (مائده: 41)

اى فرستاده (خدا)! آنها كه در مسير كفر شتاب مى‏كنند و با زبان مى‏گويند: «ايمان آورديم» و قلب آنها ايمان نياورده، تو را اندوهگين نسازند! و (همچنين) گروهى از يهوديان كه خوب به سخنان تو گوش مى‏دهند، تا دستاويزى براى تكذيب تو بيابند آنها جاسوسان گروه ديگرى هستند كه خودشان نزد تو نيامده‏اند آنها سخنان را از مفهوم اصليش تحريف مى‏كنند، و (به يكديگر) مى‏گويند: «اگر اين (كه ما مى‏خواهيم) به شما داده شد (و محمد بر طبق خواسته شما داورى كرد،) بپذيريد، و گر نه (از او) دورى كنيد!» (ولى) كسى را كه خدا (بر اثر گناهان پى در پى او) بخواهد مجازات كند، قادر به دفاع از او نيستى آنها كسانى هستند كه خدا نخواسته دلهايشان را پاك كند در دنيا رسوايى، و در آخرت مجازات بزرگى نصيبشان خواهد شد. (41)


وَ أَن‌ِ احْكُم‌ْ بَيْنَهُمْ‌ بِمَا أَنْزَل‌َ الله‌ُ وَ لاَ تَتَّبِع‌ْ أَهْوَاءَهُم‌ْ وَاحْذَرْهُم‌ْ أَنْ‌ يَفْتِنُوك‌َ عَن‌ْ بَعْض‌ِ مَا أَنْزَل‌َ الله‌ُ إِلَيْك‌َ فَإِنْ‌ تَوَلَّوْا فَاعْلَم‌ْ أَنَّمَا يُرِيدُ الله‌ُ أَنْ‌ يُصِيبَهُمْ‌ بِبَعْض‌ِ ذُنُوبِهِم‌ْ وَ إِن‌َّ كَثِيرَاً مِن‌َ النَّاس‌ِ لَفَاسِقُون‌َ (مائده: 49)

و در ميان آنها [اهل كتاب‏]، طبق آنچه خداوند نازل كرده، داورى كن! و از هوسهاى آنان پيروى مكن! و از آنها بر حذر باش، مبادا تو را از بعض احكامى كه خدا بر تو نازل كرده، منحرف سازند! و اگر آنها (از حكم و داورى تو)، روى گردانند، بدان كه خداوند مى‏خواهد آنان را بخاطر پاره‏اى از گناهانشان مجازات كند و بسيارى از مردم فاسقند. (49)


فَتَرَي‌ الَّذِين‌َ فِي‌ قُلُوبِهِمْ‌ مَرَض‌ٌ يُسَارِعُون‌َ فِيهِم‌ْ يَقُولُون‌َ نَخْشَي‌ أَنْ‌ تُصِيبَنَا دَائِرَة‌ٌ فَعَسَي‌ الله‌ُ أَنْ‌ يَأْتِي‌َ بِالْفَتْح‌ِ أَوْ أَمْرٍ مِن‌ْ عِنْدِه‌ِ فَيُصْبِحُوا عَلَي‌ مَا أَسَرُّوا فِي‌ أَنْفُسِهِم‌ْ نَادِمِين‌َ (مائده: 52)

(ولى) كسانى را كه در دلهايشان بيمارى است مى‏بينى كه در (دوستى با آنان)، بر يكديگر پيشى مى‏گيرند، و مى‏گويند: «مى‏ترسيم حادثه‏اى براى ما اتفاق بيفتد (و نياز به كمك آنها داشته باشيم!)» شايد خداوند پيروزى يا حادثه ديگرى از سوى خود (به نفع مسلمانان) پيش بياورد و اين دسته، از آنچه در دل پنهان داشتند، پشيمان گردند! (52)


قُل‌ْ يَا أَهْل‌َ الْكِتَاب‌ِ هَل‌ْ تَنْقِمُون‌َ مِنَّا إِلاَّ أَن‌ْ آمَنَّا بِالله‌ِ وَ مَا أُنْزِل‌َ إِلَيْنَا وَ مَا أُنْزِل‌َ مِنْ‌ قَبْل‌ُ وَ أَن‌َّ أَكْثَرَكُم‌ْ فَاسِقُون‌َ (مائده: 59)

بگو: «اى اهل كتاب! آيا به ما خرده مى‏گيريد؟ (مگر ما چه كرده‏ايم) جز اينكه به خداوند يگانه، و به آنچه بر ما نازل شده، و به آنچه پيش از اين نازل گرديده، ايمان آورده‏ايم. و اين، بخاطر آن است كه بيشتر شما، از راه حق، خارج شده‏ايد.» (59)


وَ حَسِبُوا أَنْ لاَ تَكُون‌َ فِتْنَة‌ٌ فَعَمُوا وَ صَمُّوا ثُم‌َّ تَاب‌َ الله‌ُ عَلَيْهِم‌ْ ثُم‌َّ عَمُوا وَ صَمُّوا كَثِيرٌ مِنْهُم‌ْ وَالله‌ُ بَصِيرٌ بِمَا يَعْمَلُون‌َ (مائده: 71)

گمان كردند مجازاتى در كار نخواهد بود! از اين رو (از ديدن حقايق و شنيدن سخنان حق،) نابينا و كر شدند سپس (بيدار گشتند، و) خداوند توبه آنها را پذيرفت، ديگربار (در خواب غفلت فرو رفتند، و) بسيارى از آنها كور و كر شدند و خداوند، به آنچه انجام مى‏دهند، بيناست. (71)


تَرَي‌ كَثِيرَاً مِنْهُم‌ْ يَتَوَلَّوْن‌َ الَّذِين‌َ كَفَرُوا لَبِئْس‌َ مَا قَدَّمَت‌ْ لَهُم‌ْ أَنْفُسُهُم‌ْ أَنْ‌ سَخِط‌َ الله‌ُ عَلَيْهِم‌ْ وَ فِي‌ الْعَذَاب‌ِ هُم‌ْ خَالِدُون‌َ (مائده: 80)

بسيارى از آنها را مى‏بينى كه كافران (و بت‏پرستان) را دوست مى‏دارند (و با آنها طرح دوستى مى‏ريزند) نفس (سركش) آنها، چه بد اعمالى از پيش براى (معاد) آنها فرستاد! كه نتيجه آن، خشم خداوند بود و در عذاب (الهى) جاودانه خواهند ماند. (80)


وَ مَا لَنَا لاَ نُؤْمِن‌ُ بِالله‌ِ وَ مَا جَاءَنَا مِن‌َ الْحَق‌ِّ وَ نَطْمَع‌ُ أَنْ‌ يُدْخِلَنَا رَبُّنَا مَع‌َ الْقَوْم‌ِ الصَّالِحِين‌َ (مائده: 84)

چرا ما به خدا و آنچه از حق به ما رسيده است، ايمان نياوريم، در حالى كه آرزو داريم پروردگارمان ما را در زمره صالحان قرار دهد؟!» (84)


إِنَّمَا يُرِيدُ الشَّيْطَان‌ُ أَن‌ْ يُوقِع‌َ بَيْنَكُم‌ُ الْعَدَاوَة‌َ وَالْبَغْضَاءَ فِي‌ الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ وَ يَصُدَّكُم‌ْ عَنْ‌ ذِكْرِ الله‌ِ وَ عَن‌ِ الصَّلاَة‌ِ فَهَل‌ْ أَنْتُم‌ْ مُنْتَهُون‌َ (مائده: 91)

شيطان مى‏خواهد به وسيله شراب و قمار، در ميان شما عداوت و كينه ايجاد كند، و شما را از ياد خدا و از نماز بازدارد. آيا (با اين همه زيان و فساد، و با اين نهى اكيد،) خوددارى خواهيد كرد؟! (91)


ذَلِك‌َ أَدْنَي‌ أَنْ‌ يَأْتُوا بِالشَّهَادَة‌ِ عَلَي‌ وَجْهِهَا أَوْ يَخَافُوا أَنْ‌ تُرَدَّ أَيْمَان‌ٌ بَعْدَ أَيْمَانِهِم‌ْ وَاتَّقُوا الله‌َ وَاسْمَعُوا وَالله‌ُ لاَ يَهْدِي‌ الْقَوْم‌َ الْفَاسِقِين‌َ (مائده: 108)

اين كار، نزديكتر است به اينكه گواهى بحق دهند، (و از خدا بترسند،) و يا (از مردم) بترسند كه (دروغشان فاش گردد، و) سوگندهايى جاى سوگندهاى آنها را بگيرد. از (مخالفت) خدا بپرهيزيد، و گوش فرا دهيد! و خداوند، جمعيّت فاسقان را هدايت نمى‏كند. (108)


وَ إِذْ أَوْحَيْت‌ُ إِلَي‌ الْحَوَارِيِّين‌َ أَن‌ْ آمِنُوا بِي‌ وَ بِرَسُولِي‌ قَالُوا آمَنَّا وَاشْهَدْ بِأَنَّنَا مُسْلِمُون‌َ (مائده: 111)

و (به ياد آور) زمانى را كه به حواريون وحى فرستادم كه: «به من و فرستاده من، ايمان بياوريد!» آنها گفتند: «ايمان آورديم، و گواه باش كه ما مسلمانيم!» (111)


إِذْ قَال‌َ الْحَوارِيُّون‌َ يَا عِيسَي‌ ابْن‌َ مَرْيَم‌َ هَل‌ْ يَسْتَطِيع‌ُ رَبُّك‌َ أَنْ‌ يُنَزِّل‌َ عَلَيْنَا مَائِدَة‌ً مِن‌َ السَّمَاءِ قَال‌َ اتَّقُوا الله‌َ إِنْ‌ كُنْتُمْ‌ مُؤْمِنِين‌َ (مائده: 112)

در آن هنگام كه حواريون گفتند: «اى عيسى بن مريم! آيا پروردگارت مى‏تواند مائده‏اى از آسمان بر ما نازل كند؟» او (در پاسخ) گفت: «از خدا بپرهيزيد اگر با ايمان هستيد!» (112)


قَالُوا نُرِيدُ أَنْ‌ نَأْكُل‌َ مِنْهَا وَ تَطْمَئِن‌َّ قُلُوبُنَا وَ نَعْلَم‌َ أَنْ‌ قَدْ صَدَقْتَنَا وَ نَكُون‌َ عَلَيْهَا مِن‌َ الشَّاهِدِين‌َ (مائده: 113)

گفتند: « (ما نظر بدى نداريم،) مى‏خواهيم از آن بخوريم، و دلهاى ما (به رسالت تو) مطمئن گردد و بدانيم به ما راست گفته‏اى و بر آن، گواه باشيم.» (113)


وَ إِذْ قَال‌َ الله‌ُ يَا عِيسَي‌ ابْن‌َ مَرْيَم‌َ أَأَنْت‌َ قُلْت‌َ لِلنَّاس‌ِ اتَّخِذُونِي‌ وَ أُمِّي‌َ إِلَهَيْن‌ِ مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ قَال‌َ سُبْحَانَك‌َ مَا يَكُون‌ُ لِي‌ أَن‌ْ أَقُول‌َ مَا لَيْس‌َ لِي‌ بِحَق‌ٍّ إِنْ‌ كُنْت‌ُ قُلْتُه‌ُ فَقَدْ عَلِمْتَه‌ُ تَعْلَم‌ُ مَا فِي‌ نَفْسِي‌ وَ لاَ أَعْلَم‌ُ مَا فِي‌ نَفْسِك‌َ إِنَّك‌َ أَنْت‌َ عَلاَّم‌ُ الْغُيُوب‌ِ (مائده: 116)

و آن گاه كه خداوند به عيسى بن مريم مى‏گويد: «آيا تو به مردم گفتى كه من و مادرم را بعنوان دو معبود غير از خدا انتخاب كنيد؟!»، او مى‏گويد: «منزهى تو! من حق ندارم آنچه را كه شايسته من نيست، بگويم! اگر چنين سخنى را گفته باشم، تو مى‏دانى! تو از آنچه در روح و جان من است، آگاهى و من از آنچه در ذات (پاك) توست، آگاه نيستم! بيقين تو از تمام اسرار و پنهانيها با خبرى. (116)


مَا قُلْت‌ُ لَهُم‌ْ إِلاَّ مَا أَمَرْتَنِي‌ بِه‌ِ أَن‌ِ اعْبُدُوا الله‌َ رَبِّي‌ وَ رَبَّكُم‌ْ وَ كُنْت‌ُ عَلَيْهِم‌ْ شَهِيدَاً مَا دُمْت‌ُ فِيهِم‌ْ فَلَمَّا تَوَفَّيْتَنِي‌ كُنْت‌َ أَنْت‌َ الرَّقِيب‌َ عَلَيْهِم‌ْ وَ أَنْت‌َ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ شَهيدٌ (مائده: 117)

من، جز آنچه مرا به آن فرمان دادى، چيزى به آنها نگفتم (به آنها گفتم:) خداوندى را بپرستيد كه پروردگار من و پروردگار شماست! و تا زمانى كه در ميان آنها بودم، مراقب و گواهشان بودم ولى هنگامى كه مرا از ميانشان برگرفتى، تو خود مراقب آنها بودى و تو بر هر چيز، گواهى! (117)


قُل‌ْ أَغَيْرَ الله‌ِ أَتَّخِذُ وَلِيَّاً فَاطِرِ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ وَ هُوَ يُطْعِم‌ُ وَ لاَ يُطْعَم‌ُ قُل‌ْ إِنِّي‌ أُمِرْت‌ُ أَن‌ْ أَكُون‌َ أَوَّل‌َ مَن‌ْ أَسْلَم‌َ وَ لاَ تَكُونَن‌َّ مِن‌َ الْمُشْرِكِين‌َ (انعام: 14)

بگو: «آيا غير خدا را ولىّ خود انتخاب كنم؟! (خدايى) كه آفريننده آسمانها و زمين است اوست كه روزى مى‏دهد، و از كسى روزى نمى‏گيرد.» بگو: «من مأمورم كه نخستين مسلمان باشم و (خداوند به من دستور داده كه) از مشركان نباش!» (14)


ثُم‌َّ لَم‌ْ تَكُنْ‌ فِتْنَتُهُم‌ْ إِلاَّ أَنْ‌ قَالُوا وَالله‌ِ رَبِّنَا مَا كُنَّا مُشْرِكِين‌َ (انعام: 23)

سپس پاسخ و عذر آنها، چيزى جز اين نيست كه مى‏گويند: «به خداوندى كه پروردگار ماست سوگند كه ما مشرك نبوديم!» (23)


وَ مِنْهُمْ‌ مَنْ‌ يَسْتَمِع‌ُ إِلَيْك‌َ وَ جَعَلْنَا عَلَي‌ قُلُوبِهِم‌ْ أَكِنَّة‌ً أَنْ‌ يَفْقَهُوه‌ُ وَ فِي‌ آذَانِهِم‌ْ وَقْرَاً وَ إِنْ‌ يَرَوْا كُل‌َّ آيَة‌ٍ لاَ يُؤْمِنُوا بِهَا حَتَّي‌ إِذَا جَاءُوك‌َ يُجَادِلُونَك‌َ يَقُول‌ُ الَّذِين‌َ كَفَرُوا إِن‌ْ هَذَا إِلاَّ أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِين‌َ (انعام: 25)

پاره‏اى از آنها به (سخنان) تو، گوش فرامى‏دهند ولى بر دلهاى آنان پرده‏ها افكنده‏ايم تا آن را نفهمند و در گوش آنها، سنگينى قرار داده‏ايم. و (آنها بقدرى لجوجند كه) اگر تمام نشانه‏هاى حق را ببينند، ايمان نمى‏آورند تا آنجا كه وقتى به سراغ تو مى‏آيند كه با تو پرخاشگرى كنند، كافران مى‏گويند: «اينها فقط افسانه‏هاى پيشينيان است!» (25)


وَ إِنْ‌ كَان‌َ كَبُرَ عَلَيْك‌َ إِعْرَاضُهُم‌ْ فَإِنِ‌ اسْتَطَعْت‌َ أَنْ‌ تَبْتَغِي‌َ نَفَقَاً فِي‌ الْأَرْض‌ِ أَوْ سُلَّمَاً فِي‌ السَّمَاءِ فَتَأْتِيَهُمْ‌ بِآيَة‌ٍ وَ لَوْ شَاءَ الله‌ُ لَجَمَعَهُم‌ْ عَلَي‌ الْهُدَي‌ فَلاَ تَكُونَن‌َّ مِن‌َ الْجَاهِلِين‌َ (انعام: 35)

و اگر اعراض آنها بر تو سنگين است، چنانچه بتوانى نقبى در زمين بزنى، يا نردبانى به آسمان بگذارى (و اعماق زمين و آسمانها را جستجو كنى، چنين كن) تا آيه (و نشانه ديگرى) براى آنها بياورى! (ولى بدان كه اين لجوجان، ايمان نمى‏آورند!) امّا اگر خدا بخواهد، آنها را (به اجبار) بر هدايت جمع خواهد كرد. (ولى هدايت اجبارى، چه سودى دارد؟) پس هرگز از جاهلان مباش! (35)


وَ قَالُوا لَوْلاَ نُزِّل‌َ عَلَيْه‌ِ آيَة‌ٌ مِنْ‌ رَبِّه‌ِ قُل‌ْ إِن‌َّ الله‌َ قَادِرٌ عَلَي‌ أَنْ‌ يُنَزِّل‌َ آيَة‌ً وَ لَكِنَّ‌ أَكْثَرَهُم‌ْ لاَ يَعْلَمُون‌َ (انعام: 37)

و گفتند: «چرا نشانه (و معجزه‏اى) از طرف پروردگارش بر او نازل نمى‏شود؟!» بگو: «خداوند، قادر است كه نشانه‏اى نازل كند ولى بيشتر آنها نمى‏دانند!» (37)


وَ أَنْذِرْ بِه‌ِ الَّذِين‌َ يَخَافُون‌َ أَنْ‌ يُحْشَرُوا إِلَي‌ رَبِّهِم‌ْ لَيْس‌َ لَهُمْ‌ مِنْ‌ دُونِه‌ِ وَلِي‌ٌّ وَ لاَ شَفِيع‌ٌ لَعَلَّهُم‌ْ يَتَّقُون‌َ (انعام: 51)

و به وسيله آن (قرآن)، كسانى را كه از روز حشر و رستاخيز مى‏ترسند، بيم ده! (روزى كه در آن،) ياور و سرپرست و شفاعت‏كننده‏اى جز او [خدا] ندارند شايد پرهيزگارى پيشه كنند! (51)


قُل‌ْ إِنِّي‌ نُهِيت‌ُ أَن‌ْ أَعْبُدَ الَّذِين‌َ تَدْعُون‌َ مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ قُلْ‌ لاَ أَتَّبِع‌ُ أَهْوَاءَكُم‌ْ قَدْ ضَلَلْت‌ُ إِذَاً وَ مَا أَنَا مِن‌َ الْمُهْتَدِين‌َ (انعام: 56)

بگو: «من از پرستش كسانى كه غير از خدا مى‏خوانيد، نهى شده‏ام!» بگو: «من از هوى و هوسهاى شما، پيروى نمى‏كنم اگر چنين كنم، گمراه شده‏ام و از هدايت‏يافتگان نخواهم بود!» (56)


قُل‌ْ هُوَ الْقَادِرُ عَلَي‌ أَنْ‌ يَبْعَث‌َ عَلَيْكُم‌ْ عَذَابَاً مِنْ‌ فَوْقِكُم‌ْ أَوْ مِنْ‌ تَحْت‌ِ أَرْجُلِكُم‌ْ أَوْ يَلْبِسَكُم‌ْ شِيَعَاً وَ يُذِيق‌َ بَعْضَكُمْ‌ بَأْس‌َ بَعْض‌ٍ انْظُرْ كَيْف‌َ نُصَرِّف‌ُ الْآيَات‌ِ لَعَلَّهُم‌ْ يَفْقَهُون‌َ (انعام: 65)

بگو: «او قادر است كه از بالا يا از زير پاى شما، عذابى بر شما بفرستد يا بصورت دسته‏هاى پراكنده شما را با هم بياميزد و طعم جنگ (و اختلاف) را به هر يك از شما بوسيله ديگرى بچشاند.» ببين چگونه آيات گوناگون را (براى آنها) بازگو مى‏كنيم! شايد بفهمند (و بازگردند)! (65)


وَ ذَرِ الَّذِين‌َ اتَّخَذُوا دِينَهُم‌ْ لَعِبَاً وَ لَهْوَاً وَ غَرَّتْهُم‌ُ الْحَيَاة‌ُ الدُّنْيَا وَ ذَكِّرْ بِه‌ِ أَنْ‌ تُبْسَل‌َ نَفْس‌ٌ بِمَا كَسَبَت‌ْ لَيْس‌َ لَهَا مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ وَلِي‌ٌّ وَ لاَ شَفِيع‌ٌ وَ إِنْ‌ تَعْدِل‌ْ كُل‌َّ عَدْل‌ٍ لاَ يُؤْخَذْ مِنْهَا أُولَئِك‌َ الَّذِين‌َ أُبْسِلُوا بِمَا كَسَبُوا لَهُم‌ْ شَرَاب‌ٌ مِنْ‌ حَمِيم‌ٍ وَ عَذَاب‌ٌ أَلِيم‌ٌ بِمَا كَانُوا يَكْفُرُون‌َ (انعام: 70)

و رها كن كسانى را كه آيين (فطرى) خود را به بازى و سرگرمى گرفتند، و زندگى دنيا، آنها را مغرور ساخته، و با اين (قرآن)، به آنها يادآورى نما، تا گرفتار (عواقب شوم) اعمال خود نشوند! (و در قيامت) جز خدا، نه ياورى دارند، و نه شفاعت‏كننده‏اى! و (چنين كسى) هر گونه عوضى بپردازد، از او پذيرفته نخواهد شد آنها كسانى هستند كه گرفتار اعمالى شده‏اند كه خود انجام داده‏اند نوشابه‏اى از آب سوزان براى آنهاست و عذاب دردناكى بخاطر اينكه كفر مى‏ورزيدند (و آيات الهى را انكار) مى‏كردند. (70)


وَ أَن‌ْ أَقِيمُوا الصَّلاَة‌َ وَاتَّقُوه‌ُ وَ هُوَ الَّذِي‌ إِلَيْه‌ِ تُحْشَرُون‌َ (انعام: 72)

و (نيز به ما فرمان داده شده به) اينكه: نماز را برپا داريد! و از او بپرهيزيد! و تنها اوست كه به سويش محشور خواهيد شد.» (72)


وَ حَاجَّه‌ُ قَوْمُه‌ُ قَال‌َ أَتُحَاجُّونِّي‌ فِي‌ الله‌ِ وَ قَدْ هَدَان‌ِ وَ لاَ أَخَاف‌ُ مَا تُشْرِكُون‌َ بِه‌ِ إِلاَّ أَنْ‌ يَشَاءَ رَبِّي‌ شَيْءً وَسِع‌َ رَبِّي‌ كُل‌َّ شَي‌ْءٍ عِلْمَاً أَفَلاَ تَتَذَكَّرُون‌َ (انعام: 80)

ولى قوم او [ابراهيم‏]، با وى به گفتگو و ستيز پرداختند گفت: «آيا درباره خدا با من گفتگو و ستيز مى‏كنيد؟! در حالى كه خداوند، مرا با دلايل روشن هدايت كرده و من از آنچه شما همتاى (خدا) قرار مى‏دهيد، نمى‏ترسم (و به من زيانى نمى رسانند)! مگر پروردگارم چيزى را بخواهد! وسعت آگاهى پروردگارم همه چيز را در برمى‏گيرد آيا متذكّر (و بيدار) نمى‏شويد؟! (80)


وَ لَوْ أَنَّنَا نَزَّلْنَا إِلَيْهِم‌ُ الْمَلاَئِكَة‌َ وَ كَلَّمَهُم‌ُ الْمَوْتَي‌ وَ حَشَرْنَا عَلَيْهِم‌ْ كُل‌َّ شَي‌ْءٍ قُبُلاً مَا كَانُوا لِيُؤْمِنُوا إِلاَّ أَنْ‌ يَشَاءَ الله‌ُ وَ لَكِنَّ‌ أَكْثَرَهُم‌ْ يَجْهَلُون‌َ (انعام: 111)

(و حتّى) اگر فرشتگان را بر آنها نازل مى‏كرديم، و مردگان با آنان سخن مى‏گفتند، و همه چيز را در برابر آنها جمع مى‏نموديم، هرگز ايمان نمى‏آوردند مگر آنكه خدا بخواهد! ولى بيشتر آنها نمى‏دانند! (111)


وَ مَا لَكُم‌ْ أَنْ لاَ تَأْكُلُوا مِمَّا ذُكِرَ اسْم‌ُ الله‌ِ عَلَيْه‌ِ وَ قَدْ فَصَّل‌َ لَكُمْ‌ مَا حَرَّم‌َ عَلَيْكُم‌ْ إِلاَّ مَا اضْطُرِرْتُم‌ْ إِلَيْه‌ِ وَ إِن‌َّ كَثِيرَاً لَيُضِلُّون‌َ بِأَهْوَائِهِمْ‌ بِغَيْرِ عِلْم‌ٍ إِن‌َّ رَبَّك‌َ هُوَ أَعْلَم‌ُ بِالْمُعْتَدِين‌َ (انعام: 119)

چرا از چيزها [گوشتها] يى كه نام خدا بر آنها برده شده نمى‏خوريد؟! در حالى كه (خداوند) آنچه را بر شما حرام بوده، بيان كرده است! مگر اينكه ناچار باشيد (كه در اين صورت، خوردن از گوشت آن حيوانات جايز است.) و بسيارى از مردم، به خاطر هوى و هوس و بى‏دانشى، (ديگران را) گمراه مى‏سازند و پروردگارت، تجاوزكاران را بهتر مى‏شناسد. (119)


فَمَنْ‌ يُرِدِ الله‌ُ أَنْ‌ يَهْدِيَه‌ُ يَشْرَح‌ْ صَدْرَه‌ُ لِلْإِسْلاَم‌ِ وَ مَنْ‌ يُرِدْ أَنْ‌ يُضِلَّه‌ُ يَجْعَل‌ْ صَدْرَه‌ُ ضَيِّقَاً حَرَجَاً كَأَنَّمَا يَصَّعَّدُ فِي‌ السَّمَاءِ كَذَلِك‌َ يَجْعَل‌ُ الله‌ُ الرِّجْس‌َ عَلَي‌ الَّذِين‌َ لاَ يُؤْمِنُون‌َ (انعام: 125)

آن كس را كه خدا بخواهد هدايت كند، سينه‏اش را براى (پذيرش) اسلام، گشاده مى سازد و آن كس را كه بخاطر اعمال خلافش بخواهد گمراه سازد، سينه‏اش را آن چنان تنگ مى‏كند كه گويا مى‏خواهد به آسمان بالا برود اين گونه خداوند پليدى را بر افرادى كه ايمان نمى‏آورند قرار مى‏دهد! (125)


ذَلِك‌َ أَنْ‌ لَم‌ْ يَكُنْ‌ رَبُّك‌َ مُهْلِك‌َ الْقُرَي‌ بِظُلْم‌ٍ وَ أَهْلُهَا غَافِلُون‌َ (انعام: 131)

اين بخاطر آن است كه پروردگارت هيچ گاه (مردم) شهرها و آباديها را بخاطر ستمهايشان در حال غفلت و بى‏خبرى هلاك نمى‏كند. (بلكه قبلًا رسولانى براى آنها مى‏فرستد.) (131)


قُلْ‌ لاَ أَجِدُ فِي‌ مَا أُوحِي‌َ إِلَيَّ‌ مُحَرَّمَاً عَلَي‌ طَاعِم‌ٍ يَطْعَمُه‌ُ إِلاَّ أَنْ‌ يَكُون‌َ مَيْتَة‌ً أَوْ دَمَاً مَسْفُوحَاً أَوْ لَحْم‌َ خِنْزِيرٍ فَإِنَّه‌ُ رِجْس‌ٌ أَوْ فِسْقَاً أُهِل‌َّ لِغَيْرِ الله‌ِ بِه‌ِ فَمَن‌ِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغ‌ٍ وَ لاَ عَادٍ فَإِن‌َّ رَبَّك‌َ غَفُورٌ رَحِيم‌ٌ (انعام: 145)

بگو: «در آنچه بر من وحى شده، هيچ غذاى حرامى نمى‏يابم بجز اينكه مردار باشد، يا خونى كه (از بدن حيوان) بيرون ريخته، يا گوشت خوك- كه اينها همه پليدند- يا حيوانى كه به گناه، هنگام سر بريدن، نام غير خدا [نام بتها] بر آن برده شده است.» اما كسى كه مضطر (به خوردن اين محرمات) شود، بى آنكه خواهان لذت باشد و يا زياده روى كند (گناهى بر او نيست) زيرا پروردگارت، آمرزنده مهربان است. (145)


قُل‌ْ تَعَالَوْا أَتْل‌ُ مَا حَرَّم‌َ رَبُّكُم‌ْ عَلَيْكُم‌ْ أَنْ لاَ تُشْرِكُوا بِه‌ِ شَيْءً وَ بِالْوَالِدَيْن‌ِ إِحْسَانَاً وَ لاَ تَقْتُلُوا أَوْلاَدَكُمْ‌ مِن‌ْ إِمْلاق‌ٍ نَحْن‌ُ نَرْزُقُكُم‌ْ وَ إِيَّاهُم‌ْ وَ لاَ تَقْرَبُوا الْفَوَاحِش‌َ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَ مَا بَطَن‌َ وَ لاَ تَقْتُلُوا النَّفْس‌َ الَّتِي‌ حَرَّم‌َ الله‌ُ إِلاَّ بِالْحَق‌ِّ ذَلِكُم‌ْ وَصَّاكُمْ‌ بِه‌ِ لَعَلَّكُم‌ْ تَعْقِلُون‌َ (انعام: 151)

بگو: «بياييد آنچه را پروردگارتان بر شما حرام كرده است برايتان بخوانم: اينكه چيزى را شريك خدا قرار ندهيد! و به پدر و مادر نيكى كنيد! و فرزندانتان را از (ترس) فقر، نكشيد! ما شما و آنها را روزى مى‏دهيم و نزديك كارهاى زشت نرويد، چه آشكار باشد چه پنهان! و انسانى را كه خداوند محترم شمرده، به قتل نرسانيد! مگر بحق (و از روى استحقاق) اين چيزى است كه خداوند شما را به آن سفارش كرده، شايد درك كنيد! (151)


أَنْ‌ تَقُولُوا إِنَّمَا أُنْزِل‌َ الْكِتَاب‌ُ عَلَي‌ طَائِفَتَيْن‌ِ مِنْ‌ قَبْلِنَا وَ إِنْ‌ كُنَّا عَنْ‌ دِرَاسَتِهِم‌ْ لَغَافِلِين‌َ (انعام: 156)

(ما اين كتاب را با اين امتيازات نازل كرديم) تا نگوييد: «كتاب آسمانى تنها بر دو طايفه پيش از ما [يهود و نصارى‏] نازل شده بود و ما از بحث و بررسى آنها بى خبر بوديم»! (156)


هَل‌ْ يَنْظُرُون‌َ إِلاَّ أَنْ‌ تَأْتِيَهُم‌ُ الْمَلاَئِكَة‌ُ أَوْ يَأْتِي‌َ رَبُّك‌َ أَوْ يَأْتِي‌َ بَعْض‌ُ آيَات‌ِ رَبِّك‌َ يَوْم‌َ يَأْتِي‌ بَعْض‌ُ آيَات‌ِ رَبِّك‌َ لاَ يَنْفَع‌ُ نَفْسَاً إِيمَانُهَا لَم‌ْ تَكُن‌ْ آمَنَت‌ْ مِنْ‌ قَبْل‌ُ أَوْ كَسَبَت‌ْ فِي‌ إِيمَانِهَا خَيْرَاً قُل‌ِ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُون‌َ (انعام: 158)

آيا جز اين انتظار دارند كه فرشتگان (مرگ) به سراغشان آيند، يا خداوند (خودش) به سوى آنها بيايد، يا بعضى از آيات پروردگارت (و نشانه‏هاى رستاخيز)؟! اما آن روز كه بعضى از آيات پروردگارت تحقّق پذيرد، ايمان‏آوردن افرادى كه قبلًا ايمان نياورده‏اند، يا در ايمانشان عمل نيكى انجام نداده‏اند، سودى به حالشان نخواهد داشت! بگو: « (اكنون كه شما چنين انتظارات نادرستى داريد،) انتظار بكشيد ما هم انتظار (كيفر شما را) مى‏كشيم!» (158)


فَمَا كَان‌َ دَعْوَاهُم‌ْ إِذْ جَاءَهُمْ‌ بَأْسُنَا إِلاَّ أَنْ‌ قَالُوا إِنَّا كُنَّا ظَالِمِين‌َ (اعراف: 5)

و در آن موقع كه عذاب ما به سراغ آنها آمد، سخنى نداشتند جز اينكه گفتند: «ما ظالم بوديم!» (ولى اين اعتراف به گناه، ديگر دير شده بود و سودى به حالشان نداشت.) (5)


قَال‌َ مَا مَنَعَك‌َ أَنْ لاَ تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُك‌َ قَال‌َ أَنَا خَيْرٌ مِنْه‌ُ خَلَقْتَنِي‌ مِنْ‌ نَارٍ وَ خَلَقْتَه‌ُ مِنْ‌ طِين‌ٍ (اعراف: 12)

(خداوند به او) فرمود: «در آن هنگام كه به تو فرمان دادم، چه چيز تو را مانع شد كه سجده كنى؟» گفت: «من از او بهترم مرا از آتش آفريده‏اى و او را از گل!» (12)


قَال‌َ فَاهْبِط‌ْ مِنْهَا فَمَا يَكُون‌ُ لَك‌َ أَن‌ْ تَتَكَبَّرَ فِيهَا فَاخْرُج‌ْ إِنَّك‌َ مِن‌َ الصَّاغِرِين‌َ (اعراف: 13)

گفت: «از آن (مقام و مرتبه‏ات) فرود آى! تو حقّ ندارى در آن (مقام و مرتبه) تكبّر كنى! بيرون رو، كه تو از افراد پست و كوچكى! (13)


فَوَسْوَس‌َ لَهُمَا الشَّيْطَان‌ُ لِيُبْدِي‌َ لَهُمَا مَا وُورِي‌َ عَنْهُمَا مِنْ‌ سَوْآتِهِمَا وَ قَال‌َ مَا نَهَاكُمَا رَبُّكُمَا عَن‌ْ هَذِه‌ِ الشَّجَرَة‌ِ إِلاَّ أَنْ‌ تَكُونَا مَلَكَيْن‌ِ أَوْ تَكُونَا مِن‌َ الخَالِدِين‌َ (اعراف: 20)

سپس شيطان آن دو را وسوسه كرد، تا آنچه را از اندامشان پنهان بود، آشكار سازد و گفت: «پروردگارتان شما را از اين درخت نهى نكرده مگر بخاطر اينكه (اگر از آن بخوريد،) فرشته خواهيد شد، يا جاودانه (در بهشت) خواهيد ماند!» (20)


قُل‌ْ إِنَّمَا حَرَّم‌َ رَبِّي‌َ الْفَوَاحِش‌َ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَ مَا بَطَن‌َ وَالْإِثْم‌َ وَالْبَغْي‌َ بِغَيْرِ الْحَق‌ِّ وَ أَنْ‌ تُشْرِكُوا بِالله‌ِ مَا لَم‌ْ يُنَزِّل‌ْ بِه‌ِ سُلْطَانَاً وَ أَن‌ْ تَقُولُوا عَلَي‌ الله‌ِ مَا لاَ تَعْلَمُون‌َ (اعراف: 33)

بگو: «خداوند، تنها اعمال زشت را، چه آشكار باشد چه پنهان، حرام كرده است و (همچنين) گناه و ستم بناحق را و اينكه چيزى را كه خداوند دليلى براى آن نازل نكرده، شريك او قرار دهيد و به خدا مطلبى نسبت دهيد كه نمى‏دانيد.» (33)


وَ نَزَعْنَا مَا فِي‌ صُدُورِهِمْ‌ مِن‌ْ غِل‌ٍّ تَجْرِي‌ مِنْ‌ تَحْتِهِم‌ُ الْأَنْهَارُ وَ قَالُوا الْحَمْدُ لِالله‌ِ الَّذِي‌ هَدَانَا لِهَذَا وَ مَا كُنَّا لِنَهْتَدِي‌َ لَوْلاَ أَن‌ْ هَدَانَا الله‌ُ لَقَدْ جَاءَت‌ْ رُسُل‌ُ رَبِّنَا بِالْحَق‌ِّ وَ نُودُوا أَنْ‌ تِلْكُم‌ُ الْجَنَّة‌ُ أُورِثْتُمُوهَا بِمَا كُنْتُم‌ْ تَعْمَلُون‌َ (اعراف: 43)

و آنچه در دلها از كينه و حسد دارند، برمى‏كنيم (تا در صفا و صميميّت با هم زندگى كنند) و از زير (قصرها و درختان) آنها، نهرها جريان دارد مى‏گويند: «ستايش مخصوص خداوندى است كه ما را به اين (همه نعمتها) رهنمون شد و اگر خدا ما را هدايت نكرده بود، ما (به اينها) راه نمى‏يافتيم! مسلّماً فرستادگان پروردگار ما حق را آوردند!» و (در اين هنگام) به آنان ندا داده مى‏شود كه: «اين بهشت را در برابر اعمالى كه انجام مى‏داديد، به ارث برديد!» (43)


وَ نَادَي‌ أَصْحَاب‌ُ الْجَنَّة‌ِ أَصْحَاب‌َ النَّارِ أَن‌ْ قَدْ وَجَدْنَا مَا وَعَدَنَا رَبُّنَا حَقَّاً فَهَل‌ْ وَجَدْتُم‌ْ مَا وَعَدَ رَبُّكُم‌ْ حَقَّاً قَالُوا نَعَم‌ْ فَأَذَّن‌َ مُؤَذِّن‌ٌ بَيْنَهُم‌ْ أَنْ‌ لَعْنَة‌ُ الله‌ِ عَلَي‌ الظَّالِمِين‌َ (اعراف: 44)

و بهشتيان دوزخيان را صدا مى‏زنند كه: «آنچه را پروردگارمان به ما وعده داده بود، همه را حق يافتيم آيا شما هم آنچه را پروردگارتان به شما وعده داده بود حق يافتيد؟!» در اين هنگام، ندادهنده‏اى در ميان آنها ندا مى‏دهد كه: «لعنت خدا بر ستمگران باد! (44)


وَ بَيْنَهُمَا حِجَاب‌ٌ وَ عَلَي‌ الْأَعْرَاف‌ِ رِجَال‌ٌ يَعْرِفُون‌َ كُلاًّ بِسِيَماهُم‌ْ وَ نَادَوْا أَصْحَاب‌َ الْجَنَّة‌ِ أَنْ‌ سَلاَم‌ٌ عَلَيْكُم‌ْ لَم‌ْ يَدْخُلُوهَا وَ هُم‌ْ يَطْمَعُون‌َ (اعراف: 46)

و در ميان آن دو [بهشتيان و دوزخيان‏]، حجابى است و بر «اعراف» مردانى هستند كه هر يك از آن دو را از چهره‏شان مى‏شناسند و به بهشتيان صدا مى‏زنند كه: «درود بر شما باد!» امّا داخل بهشت نمى‏شوند، در حالى كه اميد آن را دارند. (46)


وَ نَادَي‌ أَصْحَاب‌ُ النَّارِ أَصْحَاب‌َ الْجَنَّة‌ِ أَن‌ْ أَفِيضُوا عَلَيْنَا مِن‌َ الْمَاءِ أَوْ مِمَّا رَزَقَكُم‌ُ الله‌ُ قَالُوا إِن‌َّ الله‌َ حَرَّمَهُمَا عَلَي‌ الْكَافِرِين‌َ (اعراف: 50)

و دوزخيان، بهشتيان را صدا مى‏زنند كه: « (محبّت كنيد) و مقدارى آب، يا از آنچه خدا به شما روزى داده، به ما ببخشيد!» آنها (در پاسخ) مى‏گويند: «خداوند اينها را بر كافران حرام كرده است!» (50)


أَوَ عَجِبْتُم‌ْ أَن‌ْ جَاءَكُم‌ْ ذِكْرٌ مِن‌ْ رَبِّكُم‌ْ عَلَي‌ رَجُل‌ٍ مِنْكُم‌ْ لِيُنْذِرَكُم‌ْ وَ لِتَتَّقُوا وَ لَعَلَّكُم‌ْ تُرْحَمُون‌َ (اعراف: 63)

آيا تعجّب كرده‏ايد كه دستور آگاه كننده پروردگارتان به وسيله مردى از ميان شما به شما برسد، تا (از عواقب اعمال خلاف) بيمتان دهد، و (در پرتو اين دستور،) پرهيزگارى پيشه كنيد و شايد مشمول رحمت (الهى) گرديد؟! (63)


أَوَ عَجِبْتُم‌ْ أَنْ‌ جَاءَكُم‌ْ ذِكْرٌ مِنْ‌ رَبِّكُم‌ْ عَلَي‌ رَجُل‌ٍ مِنْكُم‌ْ لِيُنْذِرَكُم‌ْ وَاذْكُرُوا إِذْ جَعَلَكُم‌ْ خُلَفَاءَ مِن‌ْ بَعْدِ قَوْم‌ِ نُوح‌ٍ وَ زَادَكُم‌ْ فِي‌ الْخَلْق‌ِ بَصْطَة‌ً فَاذْكُرُوا آلاَءَ الله‌ِ لَعَلَّكُم‌ْ تُفْلِحُون‌َ (اعراف: 69)

آيا تعجّب كرده‏ايد كه دستور آگاه كننده پروردگارتان به وسيله مردى از ميان شما به شما برسد تا (از مجازات الهى) بيمتان دهد؟! و به ياد آوريد هنگامى كه شما را جانشينان قوم نوح قرار داد و شما را از جهت خلقت (جسمانى) گسترش (و قدرت) داد پس نعمتهاى خدا را به ياد آوريد، شايد رستگار شويد!» (69)


وَ مَا كَان‌َ جَوَاب‌َ قَوْمِه‌ِ إِلاَّ أَن‌ْ قَالُوا أَخْرِجُوهُم‌ْ مِنْ‌ قَرْيَتِكُم‌ْ إِنَّهُم‌ْ أُنَاس‌ٌ يَتَطَهَّرُون‌َ (اعراف: 82)

ولى پاسخ قومش چيزى جز اين نبود كه گفتند: «اينها را از شهر و ديار خود بيرون كنيد، كه اينها مردمى هستند كه پاكدامنى را مى‏طلبند (و با ما همصدا نيستند!)» (82)


قَدِ افْتَرَيْنَا عَلَي‌ الله‌ِ كَذِبَاً إِن‌ْ عُدْنَا فِي‌ مِلَّتِكُم‌ْ بَعْدَ إِذْ نَجَّانَا الله‌ُ مِنْهَا وَ مَا يَكُون‌ُ لَنَا أَن‌ْ نَعُودَ فِيهَا إِلاَّ أَن‌ْ يَشَاءَ الله‌ُ رَبُّنَا وَسِع‌َ رَبُّنَا كُل‌َّ شَي‌ْءٍ عِلْمَاً عَلَي‌ الله‌ِ تَوَكَّلْنَا رَبَّنَا افْتَح‌ْ بَيْنَنَا وَ بَيْن‌َ قَوْمِنَا بِالْحَق‌ِّ وَ أَنْت‌َ خَيْرُ الْفَاتِحِين‌َ (اعراف: 89)

اگر ما به آيين شما بازگرديم، بعد از آنكه خدا ما را از آن نجات بخشيده، به خدا دروغ بسته‏ايم و شايسته نيست كه ما به آن بازگرديم مگر اينكه خدايى كه پروردگار ماست بخواهد علم پروردگار ما، به همه چيز احاطه دارد. تنها بر خدا توكل كرده‏ايم. پروردگارا! ميان ما و قوم ما بحق داورى كن، كه تو بهترين داورانى!» (89)


الَّذِين‌َ كَذَّبُوا شُعَيْبَاً كَأَن‌ْ لَم‌ْ يَغْنَوْا فِيهَا الَّذِين‌َ كَذَّبُوا شُعَيْبَاً كَانُوا هُم‌ُ الْخَاسِرِين‌َ (اعراف: 92)

آنها كه شعيب را تكذيب كردند، (آن چنان نابود شدند كه) گويا هرگز در آن (خانه‏ها) سكونت نداشتند! آنها كه شعيب را تكذيب كردند، زيانكار بودند! (92)


أَفَأَمِن‌َ أَهْل‌ُ الْقُرَي‌ أَن‌ْ يَأْتِيَهُم‌ْ بَأْسُنَا بَيَاتَاً وَ هُم‌ْ نَائِمُون‌َ (اعراف: 97)

آيا اهل اين آباديها، از اين ايمنند كه عذاب ما شبانه به سراغ آنها بيايد در حالى كه در خواب باشند؟! (97)


أَوَ أَمِن‌َ أَهْل‌ُ الْقُرَي‌ أَن‌ْ يَأْتِيَهُم‌ْ بَأْسُنَا ضُحَي‌ً وَ هُم‌ْ يَلْعَبُون‌َ (اعراف: 98)

آيا اهل اين آباديها، از اين ايمنند كه عذاب ما هنگام روز به سراغشان بيايد در حالى كه سرگرم بازى هستند؟! (98)


أَوَ لَم‌ْ يَهْدِ لِلَّذِين‌َ يَرِثُون‌َ الْأَرْض‌َ مِن‌ْ بَعْدِ أَهْلِهَا أَن‌ْ لَوْ نَشَاءُ أَصَبْنَاهُم‌ْ بِذُنُوبِهِم‌ْ وَ نَطْبَع‌ُ عَلَي‌ قُلُوبِهِم‌ْ فَهُم‌ْ لاَ يَسْمَعُون‌َ (اعراف: 100)

آيا كسانى كه وارث روى زمين بعد از صاحبان آن مى‏شوند، عبرت نمى‏گيرند كه اگر بخواهيم، آنها را نيز به گناهانشان هلاك مى‏كنيم، و بر دلهايشان مهر مى‏نهيم تا (صداى حق را) نشنوند؟! (100)


حَقِيق‌ٌ عَلَي‌ أَن‌ْ لاَ أَقُول‌َ عَلَي‌ الله‌ِ إِلاَّ الْحَق‌َّ قَدْ جِئْتُكُم‌ْ بِبَيِّنَة‌ٍ مِن‌ْ رَبِّكُم‌ْ فَأَرْسِل‌ْ مَعِي‌َ بَنِي‌ إِسْرَائِيل‌َ (اعراف: 105)

سزاوار است كه بر خدا جز حق نگويم. من دليل روشنى از پروردگارتان براى شما آورده‏ام پس بنى اسرائيل را با من بفرست!» (105)


يُرِيدُ أَن‌ْ يُخْرِجَكُم‌ْ مِن‌ْ أَرْضِكُم‌ْ فَمَاذَا تَأْمُرُون‌َ (اعراف: 110)

مى‏خواهد شما را از سرزمينتان بيرون كند (نظر شما چيست، و) در برابر او چه دستورى داريد؟» (110)


قَالُوا يَا مُوسَي‌ إِمَّا أَن‌ْ تُلْقِي‌َ وَ إِمَّا أَن‌ْ نَكُون‌َ نَحْن‌ُ الْمُلْقِين‌َ (اعراف: 115)

(روز مبارزه فرا رسيد. ساحران) گفتند: «اى موسى! يا تو (وسايل سحرت را) بيفكن، يا ما مى‏افكنيم!» (115)


وَ أَوْحَيْنَا إِلَي‌ مُوسَي‌ أَن‌ْ أَلْق‌ِ عَصَاك‌َ فَإِذَا هِي‌َ تَلْقَف‌ُ مَا يَأْفِكُون‌َ (اعراف: 117)

(ما) به موسى وحى كرديم كه: «عصاى خود را بيفكن!» ناگهان (بصورت مار عظيمى در آمد كه) وسايل دروغين آنها را بسرعت برمى‏گرفت. (117)


قَال‌َ فِرْعَوْن‌ُ آمَنْتُم‌ْ بِه‌ِ قَبْل‌َ أَن‌ْ آذَن‌َ لَكُم‌ْ إِن‌َّ هَذَا لَمَكْرٌ مَكَرْتُمُوه‌ُ فِي‌ الْمَدِينَة‌ِ لِتُخْرِجُوا مِنْهَا أَهْلَهَا فَسَوْف‌َ تَعْلَمُون‌َ (اعراف: 123)

فرعون گفت: «آيا پيش از آنكه به شما اجازه دهم، به او ايمان آورديد؟! حتماً اين نيرنگ و توطئه‏اى است كه در اين شهر (و ديار) چيده‏ايد، تا اهلش را از آن بيرون كنيد ولى بزودى خواهيد دانست! (123)


وَ مَا تَنْقِم‌ُ مِنَّا إِلاَّ أَن‌ْ آمَنَّا بِآيَات‌ِ رَبِّنَا لَمَّا جَاءَتْنَا رَبَّنَا أَفْرِغ‌ْ عَلَيْنَا صَبْرَاً وَ تَوَفَّنَا مُسْلِمِين‌َ (اعراف: 126)

انتقام تو از ما، تنها بخاطر اين است كه ما به آيات پروردگار خويش- هنگامى كه به سراغ ما آمد- ايمان آورديم. بار الها! صبر و استقامت بر ما فرو ريز! (و آخرين درجه شكيبايى را به ما مرحمت فرما!) و ما را مسلمان بميران!» (126)


قَالُوا أُوذِينَا مِن‌ْ قَبْل‌ِ أَن‌ْ تَأْتِيَنَا وَ مِن‌ْ بَعْدِ مَا جِئْتَنَا قَال‌َ عَسَي‌ رَبُّكُم‌ْ أَن‌ْ يُهْلِك‌َ عَدُوَّكُم‌ْ وَ يَسْتَخْلِفَكُم‌ْ فِي‌ الْأَرْض‌ِ فَيَنْظُرَ كَيْف‌َ تَعْمَلُون‌َ (اعراف: 129)

گفتند: «پيش از آنكه به سوى ما بيايى آزار ديديم، (هم اكنون) پس از آمدنت نيز آزار مى‏بينيم! (كى اين آزارها سر خواهد آمد؟)» گفت: «اميد است پروردگارتان دشمن شما را هلاك كند، و شما را در زمين جانشين (آنها) سازد، و بنگرد چگونه عمل مى‏كنيد!» (129)


وَ قَطَّعْنَاهُم‌ُ اثْنَتَي‌ْ عَشْرَة‌َ أَسْبَاطَاً أُمَمَاً وَ أَوْحَيْنَا إِلَي‌ مُوسَي‌ إِذِ اسْتَسْقَاه‌ُ قَوْمُه‌ُ أَن‌ِ اضْرِب‌ بِعَصَاك‌َ الْحَجَرَ فَانْبَجَسَت‌ْ مِنْه‌ُ اثْنَتَا عَشْرَة‌َ عَيْنَاً قَدْ عَلِم‌َ كُل‌ُّ أُنَاس‌ٍ مَشْرَبَهُم‌ْ وَ ظَلَّلْنَا عَلَيْهِم‌ُ الْغَمَام‌َ وَ أَنْزَلْنَا عَلَيْهِم‌ُ الْمَن‌َّ وَالسَّلْوَي‌ كُلُوا مِنْ‌ طَيِّبَات‌ِ مَا رَزَقْنَاكُم‌ْ وَ مَا ظَلَمُونَا وَ لَكِنْ‌ كَانُوا أَنْفُسَهُم‌ْ يَظْلِمُون‌َ (اعراف: 160)

ما آنها را به دوازده گروه- كه هر يك شاخه‏اى (از دودمان اسرائيل) بود- تقسيم كرديم. و هنگامى كه قوم موسى (در بيابان) از او تقاضاى آب كردند، به او وحى فرستاديم كه: «عصاى خود را بر سنگ بزن!» ناگهان دوازده چشمه از آن بيرون جست آن چنان كه هر گروه، چشمه و آبشخور خود را مى‏شناخت. و ابر را بر سر آنها سايبان ساختيم و بر آنها «مَن» و «سَلوى» فرستاديم (و به آنان گفتيم:) از روزيهاى پاكيزه‏اى كه به شما داده‏ايم، بخوريد! (و شكر خدا را بجا آوريد! آنها نافرمانى و ستم كردند ولى) به ما ستم نكردند، لكن به خودشان ستم مى‏نمودند. (160)


فَخَلَف‌َ مِنْ‌ بَعْدِهِم‌ْ خَلْف‌ٌ وَرِثُوا الْكِتَاب‌َ يَأْخُذُون‌َ عَرَض‌َ هَذَا الْأَدْنَي‌ وَ يَقُولُون‌َ سَيُغْفَرُ لَنَا وَ إِنْ‌ يَأْتِهِم‌ْ عَرَض‌ٌ مِثْلُه‌ُ يَأْخُذُوه‌ُ أَلَم‌ْ يُؤْخَذْ عَلَيْهِم‌ْ مِيثَاق‌ُ الْكِتَاب‌ِ أَنْ‌ لاَ يَقُولُوا عَلَي‌ الله‌ِ إِلاَّ الْحَق‌َّ وَ دَرَسُوا مَا فِيه‌ِ وَالدَّارُ الْآخِرَة‌ُ خَيْرٌ لِلَّذِين‌َ يَتَّقُون‌َ أَفَلاَ تَعْقِلُون‌َ (اعراف: 169)

پس از آنها، فرزندانى جاى آنها را گرفتند كه وارث كتاب (آسمانى، تورات) شدند (امّا با اين حال،) متاع اين دنياى پست را گرفته، (بر اطاعت فرمان خدا ترجيح مى‏دهند) و مى‏گويند: « (اگر ما گنهكاريم توبه مى‏كنيم و) بزودى بخشيده خواهيم شد!» اما اگر متاع ديگرى همانند آن به دستشان بيفتد، آن را (نيز) مى‏گيرند، (و باز حكم خدا را پشت سر مى‏افكنند.) آيا پيمان كتاب (خدا) از آنها گرفته نشده كه بر خدا (دروغ نبندند، و) جز حق نگويند، و آنان بارها آن را خوانده‏اند؟! و سراى آخرت براى پرهيزگاران بهتر است، آيا نمى‏فهميد؟! (169)


وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّك‌َ مِنْ‌ بَنِي‌ آدَم‌َ مِنْ‌ ظُهُورِهِم‌ْ ذُرِّيَّتَهُم‌ْ وَ أَشْهَدَهُم‌ْ عَلَي‌ أَنْفُسِهِم‌ْ أَلَسْت‌ُ بِرَبِّكُم‌ْ قَالُوا بَلَي‌ شَهِدْنَا أَنْ‌ تَقُولُوا يَوْم‌َ الْقِيَامَة‌ِ إِنَّا كُنَّا عَن‌ْ هَذَا غَافِلِين‌َ (اعراف: 172)

و (به خاطر بياور) زمانى را كه پروردگارت از پشت و صلب فرزندان آدم، ذريه آنها را برگرفت و آنها را گواه بر خويشتن ساخت (و فرمود:) «آيا من پروردگار شما نيستم؟» گفتند: «آرى، گواهى مى‏دهيم!» (چنين كرد مبادا) روز رستاخيز بگوييد: «ما از اين، غافل بوديم (و از پيمان فطرى توحيد بى‏خبر مانديم)»! (172)


أَوَ لَم‌ْ يَنْظُرُوا فِي‌ مَلَكُوت‌ِ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ وَ مَا خَلَق‌َ الله‌ُ مِن‌ شَي‌ْءٍ وَ أَن‌ْ عَسَي‌ أَنْ‌ يَكُون‌َ قَدِ اقْتَرَب‌َ أَجَلُهُم‌ْ فَبِأَي‌ِّ حَدِيث‌ٍ بَعْدَه‌ُ يُؤْمِنُون‌َ (اعراف: 185)

آيا در حكومت و نظام آسمانها و زمين، و آنچه خدا آفريده است، (از روى دقت و عبرت) نظر نيفكندند؟! (و آيا در اين نيز انديشه نكردند كه) شايد پايان زندگى آنها نزديك شده باشد؟! (اگر به اين كتاب آسمانى روشن ايمان نياورند،) بعد از آن به كدام سخن ايمان خواهند آورد؟! (185)


وَ إِذْ يَعِدُكُم‌ُ الله‌ُ إِحْدَي‌ الطَّائِفَتَيْن‌ِ أَنَّهَا لَكُم‌ْ وَ تَوَدُّون‌َ أَن‌َّ غَيْرَ ذَات‌ِ الشَّوْكَة‌ِ تَكُون‌ُ لَكُم‌ْ وَ يُرِيدُ الله‌ُ أَنْ‌ يُحِق‌َّ الْحَق‌َّ بِكَلِمَاتِه‌ِ وَ يَقْطَع‌َ دَابِرَ الْكَافِرِين‌َ (انفال: 7)

و (به ياد آريد) هنگامى را كه خداوند به شما وعده داد كه يكى از دو گروه [كاروان تجارى قريش، يا لشكر مسلح آنها] نصيب شما خواهد بود و شما دوست مى‏داشتيد كه كاروان (غير مسلح) براى شما باشد (و بر آن پيروز شويد) ولى خداوند مى‏خواهد حق را با كلمات خود تقويت، و ريشه كافران را قطع كند (از اين رو شما را بر خلاف ميلتان با لشكر قريش درگير ساخت، و آن پيروزى بزرگ نصيبتان شد.) (7)


وَاذْكُرُوا إِذْ أَنْتُم‌ْ قَلِيل‌ٌ مُسْتَضْعَفُون‌َ فِي‌ الْأَرْض‌ِ تَخَافُون‌َ أَن‌ْ يَتَخَطَّفَكُم‌ُ النَّاس‌ُ فَآوَاكُم‌ْ وَ أَيَّدَكُمْ‌ بِنَصْرِه‌ِ وَ رَزَقَكُمْ‌ مِن‌َ الطَّيِّبَات‌ِ لَعَلَّكُم‌ْ تَشْكُرُون‌َ (انفال: 26)

و به خاطر بياوريد هنگامى را كه شما در روى زمين، گروهى كوچك و اندك و زبون بوديد آن چنان كه مى‏ترسيديد مردم شما را بربايند! ولى او شما را پناه داد و با يارى خود تقويت كرد و از روزيهاى پاكيزه بهره‏مند ساخت شايد شكر نعمتش را بجا آوريد! (26)


وَ مَا لَهُم‌ْ أَنْ لاَ يُعَذِّبَهُم‌ُ الله‌ُ وَ هُم‌ْ يَصُدُّون‌َ عَن‌ِ الْمَسْجِدِ الْحَرَام‌ِ وَ مَا كَانُوا أَوْلِيَاءَه‌ُ إِن‌ْ أَوْلِياؤُه‌ُ إِلاَّ الْمُتَّقُون‌َ وَ لَكِنَّ‌ أَكْثَرَهُم‌ْ لاَ يَعْلَمُون‌َ (انفال: 34)

چرا خدا آنها را مجازات نكند، با اينكه از (عبادت موحّدان در كنار) مسجد الحرام جلوگيرى مى‏كنند در حالى كه سرپرست آن نيستند؟! سرپرست آن، فقط پرهيزگارانند ولى بيشتر آنها نمى‏دانند. (34)


وَ إِنْ‌ يُرِيدُوا أَنْ‌ يَخْدَعُوك‌َ فَإِن‌َّ حَسْبَك‌َ الله‌ُ هُوَ الَّذِي‌ أَيَّدَك‌َ بِنَصْرِه‌ِ وَ بِالْمُؤْمِنِين‌َ (انفال: 62)

و اگر بخواهند تو را فريب دهند، خدا براى تو كافى است او همان كسى است كه تو را، با يارى خود و مؤمنان، تقويت كرد ... (62)


مَا كَان‌َ لِنَبِي‌ٍّ أَنْ‌ يَكُون‌َ لَه‌ُ أَسْرَي‌ حَتَّي‌ يُثْخِن‌َ فِي‌ الْأَرْض‌ِ تُرِيدُون‌َ عَرَض‌َ الدُّنْيَا وَالله‌ُ يُرِيدُ الْآخِرَة‌َ وَالله‌ُ عَزِيزٌ حَكِيم‌ٌ (انفال: 67)

هيچ پيامبرى حق ندارد اسيرانى (از دشمن) بگيرد تا كاملًا بر آنها پيروز گردد (و جاى پاى خود را در زمين محكم كند)! شما متاع ناپايدار دنيا را مى‏خواهيد (و مايليد اسيران بيشترى بگيريد، و در برابر گرفتن فديه آزاد كنيد ولى خداوند، سراى ديگر را (براى شما) مى‏خواهد و خداوند قادر و حكيم است! (67)


أَلاَ تُقَاتِلُون‌َ قَوْمَاً نَكَثُوا أَيْمَانَهُم‌ْ وَ هَمُّوا بِإِخْرَاج‌ِ الرَّسُول‌ِ وَ هُمْ‌ بَدَءُوكُم‌ْ أَوَّل‌َ مَرَّة‌ٍ أَتَخْشَوْنَهُم‌ْ فَالله‌ُ أَحَق‌ُّ أَنْ‌ تَخْشَوْه‌ُ إِنْ‌ كُنْتُمْ‌ مُؤْمِنِين‌َ (توبه: 13)

آيا با گروهى كه پيمانهاى خود را شكستند، و تصميم به اخراج پيامبر گرفتند، پيكار نمى‏كنيد؟! در حالى كه آنها نخستين بار (پيكار با شما را) آغاز كردند آيا از آنها مى‏ترسيد؟! با اينكه خداوند سزاوارتر است كه از او بترسيد، اگر مؤمن هستيد! (13)


أَم‌ْ حَسِبْتُم‌ْ أَنْ‌ تُتْرَكُوا وَ لَمَّا يَعْلَم‌ِ الله‌ُ الَّذِين‌َ جَاهَدُوا مِنْكُم‌ْ وَ لَم‌ْ يَتَّخِذُوا مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ وَ لاَ رَسُولِه‌ِ وَ لاَ الْمُؤْمِنِين‌َ وَلِيجَة‌ً وَالله‌ُ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُون‌َ (توبه: 16)

آيا گمان كرديد كه (به حال خود) رها مى‏شويد در حالى كه هنوز كسانى كه از شما جهاد كردند، و غير از خدا و رسولش و مؤمنان را محرم اسرار خويش انتخاب ننمودند، (از ديگران) مشخّص نشده‏اند؟! (بايد آزمون شويد و صفوف از هم جدا گردد) و خداوند به آنچه عمل مى‏كنيد، آگاه است! (16)


مَا كَان‌َ لِلْمُشْرِكِين‌َ أَنْ‌ يَعْمُرُوا مَسَاجِدَ الله‌ِ شَاهِدِين‌َ عَلَي‌ أَنْفُسِهِمْ‌ بِالْكُفْرِ أُولَئِك‌َ حَبِطَت‌ْ أَعْمَالُهُم‌ْ وَ فِي‌ النَّارِ هُم‌ْ خَالِدُون‌َ (توبه: 17)

مشركان حق ندارند مساجد خدا را آباد كنند در حالى كه به كفر خويش گواهى مى‏دهند! آنها اعمالشان نابود (و بى‏ارزش) شده و در آتش (دوزخ)، جاودانه خواهند ماند! (17)


إِنَّمَا يَعْمُرُ مَسَاجِدَ الله‌ِ مَن‌ْ آمَن‌َ بِالله‌ِ وَالْيَوْم‌ِ الْآخِرِ وَ أَقَام‌َ الصَّلاَة‌َ وَ آتَي‌ الزَّكَاة‌َ وَ لَم‌ْ يَخْش‌َ إِلاَّ الله‌َ فَعَسَي‌ أُولَئِك‌َ أَنْ‌ يَكُونُوا مِن‌َ الْمُهْتَدِين‌َ (توبه: 18)

مساجد خدا را تنها كسى آباد مى‏كند كه ايمان به خدا و روز قيامت آورده، و نماز را برپا دارد، و زكات را بپردازد، و جز از خدا نترسد اميد است چنين گروهى از هدايت‏يافتگان باشند. (18)


يُرِيدُون‌َ أَنْ‌ يُطْفِئُوا نُورَ الله‌ِ بِأَفْوَاهِهِم‌ْ وَ يَأْبَي‌ الله‌ُ إِلاَّ أَنْ‌ يُتِم‌َّ نُورَه‌ُ وَ لَوْ كَرِه‌َ الْكَافِرُون‌َ (توبه: 32)

آنها مى‏خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش كنند ولى خدا جز اين نمى‏خواهد كه نور خود را كامل كند، هر چند كافران ناخشنود باشند! (32)


لاَ يَسْتَأْذِنُك‌َ الَّذِين‌َ يُؤْمِنُون‌َ بِالله‌ِ وَالْيَوْم‌ِ الْآخِرِ أَنْ‌ يُجَاهِدُوا بِأَمْوالِهِم‌ْ وَ أَنْفُسِهِم‌ْ وَالله‌ُ عَلِيم‌ٌ بِالْمُتَّقِين‌َ (توبه: 44)

آنها كه به خدا و روز جزا ايمان دارند، هيچ گاه براى ترك جهاد (در راه خدا) با اموال و جانهايشان، از تو اجازه نمى‏گيرند و خداوند پرهيزگاران را مى‏شناسد. (44)


قُل‌ْ هَل‌ْ تَرَبَّصُون‌َ بِنَا إِلاَّ إِحْدَي‌ الْحُسْنَيَيْن‌ِ وَ نَحْن‌ُ نَتَرَبَّص‌ُ بِكُم‌ْ أَنْ‌ يُصِيبَكُم‌ُ الله‌ُ بِعَذَاب‌ٍ مِن‌ْ عِنْدِه‌ِ أَوْ بِأَيْدِينَا فَتَرَبَّصُوا إِنَّا مَعَكُم‌ْ مُتَرَبِّصُون‌َ (توبه: 52)

بگو: «آيا درباره ما، جز يكى از دو نيكى را انتظار داريد؟! (: يا پيروزى يا شهادت) ولى ما انتظار داريم كه خداوند، عذابى از سوى خودش (در آن جهان) به شما برساند، يا (در اين جهان) به دست ما (مجازات شويد) اكنون كه چنين است، شما انتظار بكشيد، ما هم با شما انتظار مى‏كشيم!» (52)


وَ مَا مَنَعَهُم‌ْ أَنْ‌ تُقْبَل‌َ مِنْهُم‌ْ نَفَقَاتُهُم‌ْ إِلاَّ أَنَّهُم‌ْ كَفَرُوا بِالله‌ِ وَ بِرَسُولِه‌ِ وَ لاَ يَأْتُون‌َ الصَّلاَة‌َ إِلاَّ وَ هُم‌ْ كُسَالَي‌ وَ لاَ يُنْفِقُون‌َ إِلاَّ وَ هُم‌ْ كَارِهُون‌َ (توبه: 54)

هيچ چيز مانع قبول انفاقهاى آنها نشد، جز اينكه آنها به خدا و پيامبرش كافر شدند، و نماز بجا نمى‏آورند جز با كسالت، و انفاق نمى‏كنند مگر با كراهت! (54)


يَحْلِفُون‌َ بِالله‌ِ لَكُم‌ْ لِيُرْضُوكُم‌ْ وَالله‌ُ وَ رَسُولُه‌ُ أَحَق‌ُّ أَنْ‌ يُرْضُوه‌ُ إِنْ‌ كَانُوا مُؤْمِنِين‌َ (توبه: 62)

آنها براى شما به خدا سوگند ياد مى‏كنند، تا شما را راضى سازند در حالى كه شايسته‏تر اين است كه خدا و رسولش را راضى كنند، اگر ايمان دارند! (62)


يَحْذَرُ الْمُنَافِقُون‌َ أَنْ‌ تُنَزَّل‌َ عَلَيْهِم‌ْ سُورَة‌ٌ تُنَبِّئُهُمْ‌ بِمَا فِي‌ قُلُوبِهِم‌ْ قُل‌ِ اسْتَهْزِئُوا إِن‌َّ الله‌َ مُخْرِج‌ٌ مَا تَحْذَرُون‌َ (توبه: 64)

منافقان از آن بيم دارند كه سوره‏اى بر ضدّ آنان نازل گردد، و به آنها از اسرار درون قلبشان خبر دهد. بگو: «استهزا كنيد! خداوند، آنچه را از آن بيم داريد، آشكار مى‏سازد!» (64)


يَحْلِفُون‌َ بِالله‌ِ مَا قَالُوا وَ لَقَدْ قَالُوا كَلِمَة‌َ الْكُفْرِ وَ كَفَرُوا بَعْدَ إِسْلاَمِهِم‌ْ وَ هَمُّوا بِمَا لَم‌ْ يَنَالُوا وَ مَا نَقَمُوا إِلاَّ أَن‌ْ أَغْنَاهُم‌ُ الله‌ُ وَ رَسُولُه‌ُ مِنْ‌ فَضْلِه‌ِ فَإِنْ‌ يَتُوبُوا يَك‌ُ خَيْرَاً لَهُم‌ْ وَ إِنْ‌ يَتَوَلَّوْا يُعَذِّبْهُم‌ُ الله‌ُ عَذَابَاً أَلِيمَاً فِي‌ الدُّنْيَا وَالْآخِرَة‌ِ وَ مَا لَهُم‌ْ فِي‌ الْأَرْض‌ِ مِنْ‌ وَلِي‌ٍّ وَ لاَ نَصِيرٍ (توبه: 74)

به خدا سوگند مى‏خورند كه (در غياب پيامبر، سخنان نادرست) نگفته‏اند در حالى كه قطعاً سخنان كفرآميز گفته‏اند و پس از اسلام‏آوردنشان، كافر شده‏اند و تصميم (به كار خطرناكى) گرفتند، كه به آن نرسيدند. آنها فقط از اين انتقام مى‏گيرند كه خداوند و رسولش، آنان را به فضل (و كرم) خود، بى‏نياز ساختند! (با اين حال،) اگر توبه كنند، براى آنها بهتر است و اگر روى گردانند، خداوند آنها را در دنيا و آخرت، به مجازات دردناكى كيفر خواهد داد و در سراسر زمين، نه ولىّ و حامى دارند، و نه ياورى! (74)


فَرِح‌َ الْمُـخَلَّفُون‌َ بِمَقْعَدِهِم‌ْ خِلاَف‌َ رَسُول‌ِ الله‌ِ وَ كَرِهُوا أَنْ‌ يُجَاهِدُوا بِأَمْوالِهِم‌ْ وَ أَنْفُسِهِم‌ْ فِي‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ وَ قَالُوا لاَ تَنْفِرُوا فِي‌ الْحَرِّ قُل‌ْ نَارُ جَهَنَّم‌َ أَشَدُّ حَرَّاً لَوْ كَانُوا يَفْقَهُون‌َ (توبه: 81)

تخلّف‏جويان (از جنگ تبوك،) از مخالفت با رسول خدا خوشحال شدند و كراهت داشتند كه با اموال و جانهاى خود، در راه خدا جهاد كنند و (به يكديگر و به مؤمنان) گفتند: «در اين گرما، (بسوى ميدان) حركت نكنيد!» (به آنان) بگو: «آتش دوزخ از اين هم گرمتر است!» اگر مى‏دانستند! (81)


وَ لاَ تُعْجِبْك‌َ أَمْوَالُهُم‌ْ وَ أَوْلاَدُهُم‌ْ إِنَّمَا يُرِيدُ الله‌ُ أَنْ‌ يُعَذِّبَهُمْ‌ بِهَا فِي‌ الدُّنْيَا وَ تَزْهَق‌َ أَنْفُسُهُم‌ْ وَ هُم‌ْ كَافِرُون‌َ (توبه: 85)

مبادا اموال و فرزندانشان، مايه شگفتى تو گردد! (اين براى آنها نعمت نيست بلكه) خدا مى‏خواهد آنها را به اين وسيله در دنيا عذاب كند، و جانشان برآيد در حالى كه كافرند! (85)


وَ إِذَا أُنْزِلَت‌ْ سُورَة‌ٌ أَن‌ْ آمِنُوا بِالله‌ِ وَ جَاهِدُوا مَع‌َ رَسُولِه‌ِ اسْتَأْذَنَك‌َ أُولُوا الطَّوْل‌ِ مِنْهُم‌ْ وَ قَالُوا ذَرْنَا نَكُنْ‌ مَع‌َ الْقَاعِدِين‌َ (توبه: 86)

و هنگامى كه سوره‏اى نازل شود (و به آنان دستور دهد) كه: «به خدا ايمان بياوريد! و همراه پيامبرش جهاد كنيد!»، افرادى از آنها [گروه منافقان‏] كه توانايى دارند، از تو اجازه مى‏خواهند و مى‏گويند: «بگذار ما با قاعدين [آنها كه از جهاد معافند] باشيم!» (86)


رَضُوا بِأَنْ‌ يَكُونُوا مَع‌َ الْخَوَالِف‌ِ وَ طُبِع‌َ عَلَي‌ قُلُوبِهِم‌ْ فَهُم‌ْ لاَ يَفْقَهُون‌َ (توبه: 87)

(آرى،) آنها راضى شدند كه با متخلّفان باشند و بر دلهايشان مهر نهاده شده از اين رو (چيزى) نمى‏فهمند! (87)


وَ لاَ عَلَي‌ الَّذِين‌َ إِذَا مَا أَتَوْك‌َ لِتَحْمِلَهُم‌ْ قُلْت‌َ لاَ أَجِدُ مَا أَحْمِلُكُم‌ْ عَلَيْه‌ِ تَوَلَّوا وَ أَعْيُنُهُم‌ْ تَفِيض‌ُ مِن‌َ الدَّمْع‌ِ حَزَنَاً أَنْ لاَ يَجِدُوا مَا يُنْفِقُون‌َ (توبه: 92)

و (نيز) ايرادى نيست بر آنها كه وقتى نزد تو آمدند كه آنان را بر مركبى (براى جهاد) سوار كنى، گفتى: «مركبى كه شما را بر آن سوار كنم، ندارم!» (از نزد تو) بازگشتند در حالى كه چشمانشان از اندوه اشكبار بود زيرا چيزى نداشتند كه در راه خدا انفاق كنند (و با آن به ميدان بروند) (92)


إِنَّمَا السَّبِيل‌ُ عَلَي‌ الَّذِين‌َ يَسْتَأْذِنُونَك‌َ وَ هُم‌ْ أَغْنِيَاءُ رَضُوا بِأَنْ‌ يَكُونُوا مَع‌َ الْخَوَالِف‌ِ وَ طَبَع‌َ الله‌ُ عَلَي‌ قُلُوبِهِم‌ْ فَهُم‌ْ لاَ يَعْلَمُون‌َ (توبه: 93)

راه مؤاخذه تنها به روى كسانى باز است كه از تو اجازه مى‏خواهند در حالى كه توانگرند (و امكانات كافى براى جهاد دارند) آنها راضى شدند كه با متخلّفان [زنان و كودكان و بيماران‏] بمانند و خداوند بر دلهايشان مهر نهاده به همين جهت چيزى نمى‏دانند! (93)


الْأَعْرَاب‌ُ أَشَدُّ كُفْرَاً وَ نِفَاقَاً وَ أَجْدَرُ أَنْ لاَ يَعْلَمُوا حُدُودَ مَا أَنْزَل‌َ الله‌ُ عَلَي‌ رَسُولِه‌ِ وَالله‌ُ عَلِيم‌ٌ حَكِيم‌ٌ (توبه: 97)

باديه‏نشينان عرب، كفر و نفاقشان شديدتر است و به ناآگاهى از حدود و احكامى كه خدا بر پيامبرش نازل كرده، سزاوارترند و خداوند دانا و حكيم است! (97)


وَ آخَرُون‌َ اعْتَرَفُوا بِذُنُوبِهِم‌ْ خَلَطُوا عَمَلاً صَالِحَاً وَ آخَرَ سَيِّئً عَسَي‌ الله‌ُ أَنْ‌ يَتُوب‌َ عَلَيْهِم‌ْ إِن‌َّ الله‌َ غَفُورٌ رَحِيم‌ٌ (توبه: 102)

و گروهى ديگر، به گناهان خود اعتراف كردند و كار خوب و بد را به هم آميختند اميد مى‏رود كه خداوند توبه آنها را بپذيرد به يقين، خداوند آمرزنده و مهربان است! (102)


لاَ تَقُم‌ْ فِيه‌ِ أَبَدَاً لَمَسْجِدٌ أُسِّس‌َ عَلَي‌ التَّقْوَي‌ مِن‌ْ أَوَّل‌ِ يَوْم‌ٍ أَحَق‌ُّ أَنْ‌ تَقُوم‌َ فِيه‌ِ فِيه‌ِ رِجَال‌ٌ يُحِبُّون‌َ أَنْ‌ يَتَطَهَّرُوا وَالله‌ُ يُحِب‌ُّ الْمُطَّهِّرِين‌َ (توبه: 108)

هرگز در آن (مسجد به عبادت) نايست! آن مسجدى كه از روز نخست بر پايه تقوا بنا شده، شايسته‏تر است كه در آن (به عبادت) بايستى در آن، مردانى هستند كه دوست مى‏دارند پاكيزه باشند و خداوند پاكيزگان را دوست دارد! (108)


لاَ يَزَال‌ُ بُنْيَانُهُم‌ُ الَّذِي‌ بَنَوْا رِيبَة‌ً فِي‌ قُلُوبِهِم‌ْ إِلاَّ أَنْ‌ تَقَطَّع‌َ قُلُوبُهُم‌ْ وَالله‌ُ عَلِيم‌ٌ حَكِيم‌ٌ (توبه: 110)

(امّا) اين بنايى را كه آنها ساختند، همواره بصورت يك وسيله شك و ترديد، در دلهايشان باقى مى‏ماند مگر اينكه دلهايشان پاره پاره شود (و بميرند و گر نه، هرگز از دل آنها بيرون نمى‏رود) و خداوند دانا و حكيم است! (110)


مَا كَان‌َ لِلنَّبِي‌ِّ وَالَّذِين‌َ آمَنُوا أَنْ‌ يَسْتَغْفِرُوا لِلْمُشْرِكِين‌َ وَ لَوْ كَانُوا أُولِي‌ قُرْبَي‌ مِنْ‌ بَعْدِ مَا تَبَيَّن‌َ لَهُم‌ْ أَنَّهُم‌ْ أَصْحَاب‌ُ الْجَحِيم‌ِ (توبه: 113)

براى پيامبر و مؤمنان، شايسته نبود كه براى مشركان (از خداوند) طلب آمرزش كنند، هر چند از نزديكانشان باشند (آن هم) پس از آنكه بر آنها روشن شد كه اين گروه، اهل دوزخند! (113)


وَ عَلَي‌ الثَّلاَثَة‌ِ الَّذِين‌َ خُلِّفُوا حَتَّي‌ إِذَا ضَاقَت‌ْ عَلَيْهِم‌ُ الْأَرْض‌ُ بِمَا رَحُبَت‌ْ وَ ضَاقَت‌ْ عَلَيْهِم‌ْ أَنْفُسُهُم‌ْ وَ ظَنُّوا أَنْ‌ لاَ مَلْجَأَ مِن‌َ الله‌ِ إِلاَّ إِلَيْه‌ِ ثُم‌َّ تَاب‌َ عَلَيْهِم‌ْ لِيَتُوبُوا إِن‌َّ الله‌َ هُوَ التَّوَّاب‌ُ الرَّحِيم‌ُ (توبه: 118)

(همچنين) آن سه نفر كه (از شركت در جنگ تبوك) تخلّف جستند، (و مسلمانان با آنان قطع رابطه نمودند،) تا آن حدّ كه زمين با همه وسعتش بر آنها تنگ شد (حتّى) در وجود خويش، جايى براى خود نمى‏يافتند (در آن هنگام) دانستند پناهگاهى از خدا جز بسوى او نيست سپس خدا رحمتش را شامل حال آنها نمود، (و به آنان توفيق داد) تا توبه كنند خداوند بسيار توبه‏پذير و مهربان است! (118)


مَا كَان‌َ لِأَهْل‌ِ الْمَدِينَة‌ِ وَ مَن‌ْ حَوْلَهُمْ‌ مِن‌َ الْأَعْرَاب‌ِ أَنْ‌ يَتَخَلَّفُوا عَنْ‌ رَسُول‌ِ الله‌ِ وَ لاَ يَرْغَبُوا بِأَنْفُسِهِم‌ْ عَنْ‌ نَفْسِه‌ِ ذَلِك‌َ بِأَنَّهُم‌ْ لاَ يُصِيبُهُم‌ْ ظَمَأٌ وَ لاَ نَصَب‌ٌ وَ لاَ مَخْمَصَة‌ٌ فِي‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ وَ لاَ يَطَئُون‌َ مَوْطِئَاً يَغِيظ‌ُ الْكُفَّارَ وَ لاَ يَنَالُون‌َ مِن‌ْ عَدُوٍّ نَيْلاً إِلاَّ كُتِب‌َ لَهُمْ‌ بِه‌ِ عَمَل‌ٌ صَالِح‌ٌ إِن‌َّ الله‌َ لاَ يُضِيع‌ُ أَجْرَ الْمُـحْسِنِين‌َ (توبه: 120)

سزاوار نيست كه اهل مدينه، و باديه‏نشينانى كه اطراف آنها هستند، از رسول خدا تخلّف جويند و براى حفظ جان خويش، از جان او چشم بپوشند! اين بخاطر آن است كه هيچ تشنگى و خستگى، و گرسنگى در راه خدا به آنها نمى‏رسد و هيچ گامى كه موجب خشم كافران مى‏شود برنمى‏دارند، و ضربه‏اى از دشمن نمى‏خورند، مگر اينكه به خاطر آن، عمل صالحى براى آنها نوشته مى‏شود زيرا خداوند پاداش نيكوكاران را تباه نمى‏كند! (120)


أَكَان‌َ لِلنَّاس‌ِ عَجَبَاً أَن‌ْ أَوْحَيْنَا إِلَي‌ رَجُل‌ٍ مِنْهُم‌ْ أَن‌ْ أَنْذِرِ النَّاس‌َ وَ بَشِّرِ الَّذِين‌َ آمَنُوا أَن‌َّ لَهُم‌ْ قَدَم‌َ صِدْق‌ٍ عِنْدَ رَبِّهِم‌ْ قَال‌َ الْكَافِرُون‌َ إِن‌َّ هَذَا لَسَاحِرٌ مُبِين‌ٌ (يونس: 2)

آيا براى مردم، موجب شگفتى بود كه به مردى از آنها وحى فرستاديم كه مردم را (از عواقب كفر و گناه) بترسان، و به كسانى كه ايمان آورده‏اند بشارت ده كه براى آنها، سابقه نيك (و پاداشهاى مسلّم) نزد پروردگارشان است؟! (امّا) كافران گفتند: «اين مرد، ساحر آشكارى است!» (2)


دَعْوَاهُم‌ْ فِيهَا سُبْحَانَك‌َ اللَّهُم‌َّ وَ تَحِيَّتُهُم‌ْ فِيهَا سَلاَم‌ٌ وَ آخِرُ دَعْوَاهُم‌ْ أَن‌ِ الْحَمْدُ لِالله‌ِ رَب‌ِّ الْعَالَمِين‌َ (يونس: 10)

گفتار (و دعاى) آنها در بهشت اين است كه: «خداوندا، منزهى تو!» و تحيّت آنها در آنجا: سلام و آخرين سخنشان اين است كه: «حمد، مخصوص پروردگار عالميان است!» (10)


وَ إِذَا مَس‌َّ الْإِنْسَان‌َ الضُّرُّ دَعَانَا لِجَنْبِه‌ِ أَوْ قَاعِدَاً أَوْ قَائِمَاً فَلَمَّا كَشَفْنَا عَنْه‌ُ ضُرَّه‌ُ مَرَّ كَأَن‌ْ لَم‌ْ يَدْعُنَا إِلَي‌ ضُرٍّ مَسَّه‌ُ كَذَلِك‌َ زُيِّن‌َ لِلْمُسْرِفِين‌َ مَا كَانُوا يَعْمَلُون‌َ (يونس: 12)

هنگامى كه به انسان زيان (و ناراحتى) رسد، ما را (در هر حال:) در حالى كه به پهلو خوابيده، يا نشسته، يا ايستاده است، مى‏خواند امّا هنگامى كه ناراحتى را از او برطرف ساختيم، چنان مى‏رود كه گويى هرگز ما را براى حل مشكلى كه به او رسيده بود، نخوانده است! اين گونه براى اسرافكاران، اعمالشان زينت داده شده است (كه زشتى اين عمل را درك نمى‏كنند)! (12)


وَ إِذَا تُتْلَي‌ عَلَيْهِم‌ْ آيَاتُنَا بَيِّنَات‌ٍ قَال‌َ الَّذِين‌َ لاَ يَرْجُون‌َ لِقَاءَنَا ائْت‌ِ بِقُرْآن‌ٍ غَيْرِ هَذَا أَوْ بَدِّلْه‌ُ قُل‌ْ مَا يَكُون‌ُ لِي‌ أَن‌ْ أُبَدِّلَه‌ُ مِنْ‌ تِلْقَاءِ نَفْسِي‌ إِن‌ْ أَتَّبِع‌ُ إِلاَّ مَا يُوحَي‌ إِلَيَّ‌ إِنِّي‌ أَخَاف‌ُ إِن‌ْ عَصَيْت‌ُ رَبِّي‌ عَذَاب‌َ يَوْم‌ٍ عَظِيم‌ٍ (يونس: 15)

و هنگامى كه آيات روشن ما بر آنها خوانده مى‏شود، كسانى كه ايمان به لقاى ما (و روز رستاخيز) ندارند مى‏گويند: «قرآنى غير از اين بياور، يا آن را تبديل كن! (و آيات نكوهش بتها را بردار)» بگو: «من حق ندارم كه از پيش خود آن را تغيير دهم فقط از چيزى كه بر من وحى مى‏شود، پيروى مى‏كنم! من اگر پروردگارم را نافرمانى كنم، از مجازات روز بزرگ (قيامت) مى‏ترسم!» (15)


إِنَّمَا مَثَل‌ُ الْحَيَاة‌ِ الدُّنْيَا كَمَاءٍ أَنْزَلْنَاه‌ُ مِن‌َ السَّمَاءِ فَاخْتَلَط‌َ بِه‌ِ نَبَات‌ُ الْأَرْض‌ِ مِمَّا يَأْكُل‌ُ النَّاس‌ُ وَالْأَنْعَام‌ُ حَتَّي‌ إِذَا أَخَذَت‌ِ الْأَرْض‌ُ زُخْرُفَهَا وَازَّيَّنَت‌ْ وَ ظَن‌َّ أَهْلُهَا أَنَّهُم‌ْ قَادِرُون‌َ عَلَيْهَا أَتَاهَا أَمْرُنَا لَيْلاً أَوْ نَهَارَاً فَجَعَلْنَاهَا حَصِيدَاً كَأَن‌ْ لَم‌ْ تَغْن‌َ بِالْأَمْس‌ِ كَذَلِك‌َ نُفَصِّل‌ُ الْآيَات‌ِ لِقَوْم‌ٍ يَتَفَكَّرُون‌َ (يونس: 24)

مثل زندگى دنيا، همانند آبى است كه از آسمان نازل كرده‏ايم كه در پى آن، گياهان (گوناگون) زمين- كه مردم و چهارپايان از آن مى‏خورند- مى‏رويد تا زمانى كه زمين، زيبايى خود را يافته و آراسته مى‏گردد، و اهل آن مطمئن مى‏شوند كه مى‏توانند از آن بهره‏مند گردند، (ناگهان) فرمان ما، شب‏هنگام يا در روز، (براى نابودى آن) فرامى‏رسد (سرما يا صاعقه‏اى را بر آن مسلّط مى‏سازيم) و آن چنان آن را درو مى‏كنيم كه گويى ديروز هرگز (چنين كشتزارى) نبوده است! اين گونه، آيات خود را براى گروهى كه مى‏انديشند، شرح مى‏دهيم! (24)


قُل‌ْ هَل‌ْ مِنْ‌ شُرَكَائِكُمْ‌ مَنْ‌ يَهْدِي‌ إِلَي‌ الْحَق‌ِّ قُل‌ِ الله‌ُ يَهْدِي‌ لِلْحَق‌ِّ أَفَمَنْ‌ يَهْدِي‌ إِلَي‌ الْحَق‌ِّ أَحَق‌ُّ أَنْ‌ يُتَّبَع‌َ أَم‌ْ مَنْ‌ لاَ يَهِدِّي‌ إِلاَّ أَنْ‌ يُهْدَي‌ فَمَا لَكُم‌ْ كَيْف‌َ تَحْكُمُون‌َ (يونس: 35)

بگو: «آيا هيچ يك از معبودهاى شما، به سوى حق هدايت مى‏كند؟! بگو: «تنها خدا به حق هدايت مى‏كند! آيا كسى كه هدايت به سوى حق مى‏كند براى پيروى شايسته‏تر است، يا آن كس كه خود هدايت نمى‏شود مگر هدايتش كنند؟ شما را چه مى‏شود، چگونه داورى مى‏كنيد؟!» (35)


وَ مَا كَان‌َ هَذَا الْقُرْآن‌ُ أَنْ‌ يُفْتَرَي‌ مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ وَ لَكِنْ‌ تَصْدِيق‌َ الَّذِي‌ بَيْن‌َ يَدَيْه‌ِ وَ تَفْصِيل‌َ الْكِتَاب‌ِ لاَ رَيْب‌َ فِيه‌ِ مِنْ‌ رَب‌ِّ الْعَالَمِين‌َ (يونس: 37)

شايسته نبود (و امكان نداشت) كه اين قرآن، بدون وحى الهى به خدا نسبت داده شود ولى تصديقى است براى آنچه پيش از آن است (از كتب آسمانى)، و شرح و تفصيلى بر آنها است شكّى در آن نيست، و از طرف پروردگار جهانيان است. (37)


وَ يَوْم‌َ يَحْشُرُهُم‌ْ كأَنْ‌ لَم‌ْ يَلْبَثوا إِلاَّ سَاعَة‌ً مِن‌َ النَّهَارِ يَتَعَارَفُون‌َ بَيْنَهُم‌ْ قَدْ خَسِرَ الَّذِين‌َ كَذَّبُوا بِلِقَاءِ الله‌ِ وَ مَا كَانُوا مُهْتَدِين‌َ (يونس: 45)

(به ياد آور) روزى را كه (خداوند) آنها را جمع (و محشور) مى‏سازد آن چنان كه (احساس مى‏كنند) گويى جز ساعتى از روز، (در دنيا) توقّف نكردند به آن مقدار كه يكديگر را (ببينند و) بشناسند! مسلّماً آنها كه لقاى خداوند (و روز رستاخيز) را تكذيب كردند، زيان بردند و هدايت نيافتند! (45)


فَإِنْ‌ تَوَلَّيْتُم‌ْ فَمَا سَأَلْتُكُمْ‌ مِن‌ْ أَجْرٍ إِن‌ْ أَجْرِي‌َ إِلاَّ عَلَي‌ الله‌ِ وَ أُمِرْت‌ُ أَن‌ْ أَكُون‌َ مِن‌َ الْمُسْلِمِين‌َ (يونس: 72)

و اگر از قبول دعوتم روى بگردانيد، (كار نادرستى كرده‏ايد چه اينكه) من از شما مزدى نمى‏خواهم مزد من، تنها بر خداست! و من مأمورم كه از مسلمين [تسليم شدگان در برابر فرمان خدا] باشم!» (72)


فَمَا آمَن‌َ لِمُوسَي‌ إِلاَّ ذُرِّيَّة‌ٌ مِنْ‌ قَوْمِه‌ِ عَلَي‌ خَوْف‌ٍ مِنْ‌ فِرْعَوْن‌َ وَ مَلَئِهِم‌ْ أَنْ‌ يَفْتِنَهُم‌ْ وَ إِن‌َّ فِرْعَوْن‌َ لَعَال‌ٍ فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَ إِنَّه‌ُ لَمِن‌َ الْمُسْرِفِين‌َ (يونس: 83)

(در آغاز،) هيچ كس به موسى ايمان نياورد، مگر گروهى از فرزندان قوم او (آن هم) با ترس از فرعون و اطرافيانش، مبادا آنها را شكنجه كنند زيرا فرعون، برترى‏جويى در زمين داشت و از اسرافكاران بود! (83)


وَ أَوْحَيْنَا إِلَي‌ مُوسَي‌ وَ أَخِيه‌ِ أَنْ‌ تَبَوَّءَا لِقَوْمِكُمَا بِمِصْرَ بُيُوتَاً وَاجْعَلُوا بُيُوتَكُم‌ْ قِبْلَة‌ً وَ أَقِيمُوا الصَّلاَة‌َ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِين‌َ (يونس: 87)

و به موسى و برادرش وحى كرديم كه: «براى قوم خود، خانه‏هايى در سرزمين مصر انتخاب كنيد و خانه‏هايتان را مقابل يكديگر (و متمركز) قرار دهيد! و نماز را برپا داريد! و به مؤمنان بشارت ده (كه سرانجام پيروز مى‏شوند!)» (87)


وَ مَا كَان‌َ لِنَفْس‌ٍ أَن‌ْ تُؤْمِن‌َ إِلاَّ بِإِذْن‌ِ الله‌ِ وَ يَجْعَل‌ُ الرِّجْس‌َ عَلَي‌ الَّذِين‌َ لاَ يَعْقِلُون‌َ (يونس: 100)

(اما) هيچ كس نمى‏تواند ايمان بياورد، جز به فرمان خدا (و توفيق و يارى و هدايت او)! و پليدى (كفر و گناه) را بر كسانى قرار مى‏دهد كه نمى‏انديشند. (100)


قُل‌ْ يَا أَيُّهَا النَّاس‌ُ إِن‌ْ كُنْتُم‌ْ فِي‌ شَك‌ٍّ مِن‌ْ دِينِي‌ فَلاَ أَعْبُدُ الَّذِين‌َ تَعْبُدُون‌َ مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ وَ لَكِنْ‌ أَعْبُدُ الله‌َ الَّذِي‌ يَتَوَفَّاكُم‌ْ وَ أُمِرْت‌ُ أَن‌ْ أَكُون‌َ مِن‌َ الْمُؤْمِنِين‌َ (يونس: 104)

بگو: «اى مردم! اگر در عقيده من شك داريد، من آنهايى را كه جز خدا مى‏پرستيد، نمى‏پرستم! تنها خداوندى را پرستش مى‏كنم كه شما را مى‏ميراند! و من مأمورم كه از مؤمنان باشم! (104)


وَ أَن‌ْ أَقِم‌ْ وَجْهَك‌َ لِلدِّين‌ِ حَنِيفَاً وَ لاَ تَكُونَن‌َّ مِن‌َ الْمُشْرِكِين‌َ (يونس: 105)

و (به من دستور داده شده كه:) روى خود را به آيينى متوجه ساز كه از هر گونه شرك، خالى است و از مشركان مباش! (105)


أَنْ لاَ تَعْبُدُوا إِلاَّ الله‌َ إِنَّنِي‌ لَكُمْ‌ مِنْه‌ُ نَذِيرٌ وَ بَشِيرٌ (هود: 2)

(دعوت من اين است) كه: جز «اللَّه» را نپرستيد! من از سوى او براى شما بيم دهنده و بشارت دهنده‏ام! (2)


وَ أَن‌ِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُم‌ْ ثُم‌َّ تُوبُوا إِلَيْه‌ِ يُمَتِّعْكُمْ‌ مَتَاعَاً حَسَنَاً إِلَي‌ أَجَل‌ٍ مُسَمَّي‌ً وَ يُؤْت‌ِ كُل‌َّ ذِي‌ فَضْل‌ٍ فَضْلَه‌ُ وَ إِنْ‌ تَوَلَّوْا فَإِنِّي‌ أَخَاف‌ُ عَلَيْكُم‌ْ عَذَاب‌َ يَوْم‌ٍ كَبِيرٍ (هود: 3)

و اينكه: از پروردگار خويش آمرزش بطلبيد سپس بسوى او بازگرديد تا شما را تا مدّت معيّنى، (از مواهب زندگى اين جهان،) به خوبى بهره‏مند سازد و به هر صاحب فضيلتى، به مقدار فضيلتش ببخشد! و اگر (از اين فرمان) روى گردان شويد، من بر شما از عذاب روز بزرگى بيمناكم! (3)


فَلَعَلَّك‌َ تَارِك‌ٌ بَعْض‌َ مَا يُوحَي‌ إِلَيْك‌َ وَ ضَائِق‌ٌ بِه‌ِ صَدْرُك‌َ أَنْ‌ يَقُولُوا لَوْلاَ أُنْزِل‌َ عَلَيْه‌ِ كَنْزٌ أَوْ جَاءَ مَعَه‌ُ مَلَك‌ٌ إِنَّمَا أَنْت‌َ نَذيرٌ وَالله‌ُ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ وَكِيل‌ٌ (هود: 12)

شايد (ابلاغ) بعض آياتى را كه به تو وحى مى‏شود، (بخاطر عدم پذيرش آنها) ترك كنى (و به تأخير اندازى) و سينه‏ات از اين جهت تنگ (و ناراحت) شود كه مى‏گويند: «چرا گنجى بر او نازل نشده؟! و يا چرا فرشته‏اى همراه او نيامده است؟!» (ابلاغ كن، و نگران و ناراحت مباش! چرا كه) تو فقط بيم دهنده‏اى و خداوند، نگاهبان و ناظر بر همه چيز است (و به حساب آنان مى‏رسد)! (12)


فَإِنْ لَم‌ْ يَسْتَجِيبُوا لَكُم‌ْ فَاعْلَمُوا أَنَّمَا أُنْزِل‌َ بِعِلم‌ِ الله‌ِ وَ أَنْ‌ لاَ إِله‌َ إِلاَّ هُوَ فَهَل‌ْ أَنْتُمْ‌ مُسْلِمُون‌َ (هود: 14)

و اگر آنها دعوت شما را نپذيرفتند، بدانيد (قرآن) تنها با علم الهى نازل شده و هيچ معبودى جز او نيست! آيا با اين حال، تسليم مى‏شويد؟ (14)


أَنْ‌ لاَ تَعْبُدُوا إِلاَّ الله‌َ إِنِّي‌ أَخَاف‌ُ عَلَيْكُم‌ْ عَذَاب‌َ يَوْم‌ٍ أَلِيم‌ٍ (هود: 26)

جز «اللَّه» [خداى يگانه يكتا] را نپرستيد زيرا بر شما از عذاب روز دردناكى مى‏ترسم! (26)


وَ لاَ يَنْفَعُكُم‌ْ نُصْحِي‌ إِن‌ْ أَرَدْتُ أَن‌ْ أَنصَح‌َ لَكُم‌ْ إِنْ‌ كَان‌َ الله‌ُ يُرِيدُ أَنْ‌ يُغْوِيَكُم‌ْ هُوَ رَبُّكُم‌ْ وَ إِلَيْه‌ِ تُرْجَعُون‌َ (هود: 34)

(اما چه سود كه) هر گاه خدا بخواهد شما را (بخاطر گناهانتان) گمراه سازد، و من بخواهم شما را اندرز دهم، اندرز من سودى به حالتان نخواهد داشت! او پروردگار شماست و بسوى او بازگشت داده مى‏شويد.» (34)


قَال‌َ يَا نُوح‌ُ إِنَّه‌ُ لَيْس‌َ مِن‌ْ أَهْلِك‌َ إِنَّه‌ُ عَمَل‌ٌ غَيْرُ صَالِح‌ٍ فَلاَ تَسْأَلْنِ مَا لَيْس‌َ لَك‌َ بِه‌ِ عِلْم‌ٌ إِنِّي‌ أَعِظُك‌َ أَنْ‌ تَكُون‌َ مِن‌َ الْجَاهِلِين‌َ (هود: 46)

فرمود: «اى نوح! او از اهل تو نيست! او عمل غير صالحى است [فرد ناشايسته‏اى است‏]! پس، آنچه را از آن آگاه نيستى، از من مخواه! من به تو اندرز مى‏دهم تا از جاهلان نباشى!!» (46)


قَال‌َ رَب‌ِّ إِنِّي‌ أَعُوذُ بِك‌َ أَن‌ْ أَسْأَلَك‌َ مَا لَيْس‌َ لِي‌ بِه‌ِ عِلْم‌ٌ وَ إِنْ لاَ تَغْفِرْ لِي‌ وَ تَرْحَمْنِي‌ أَكُنْ‌ مِن‌َ الْخَاسِرِين‌َ (هود: 47)

عرض كرد: «پروردگارا! من به تو پناه مى‏برم كه از تو چيزى بخواهم كه از آن آگاهى ندارم! و اگر مرا نبخشى، و بر من رحم نكنى، از زيانكاران خواهم بود!» (47)


قَالُوا يَا صَالِح‌ُ قَدْ كُنْت‌َ فِينَا مَرْجُوَّاً قَبْل‌َ هَذَا أَتَنْهَانَا أَنْ‌ نَعْبُدَ مَا يَعْبُدُ آبَاؤُنَا وَ إِنَّنَا لَفِي‌ شَك‌ٍّ مِمَّا تَدْعُونَا إِلَيْه‌ِ مُرِيب‌ٍ (هود: 62)

گفتند: «اى صالح! تو پيش از اين، مايه اميد ما بودى! آيا ما را از پرستش آنچه پدرانمان مى‏پرستيدند، نهى مى‏كنى؟! در حالى كه ما، در مورد آنچه به سوى آن دعوتمان مى‏كنى، در شك و ترديد هستيم!» (62)


كَأَن‌ْ لَم‌ْ يَغْنَوْا فِيهَا أَلاَ إِن‌َّ ثَمُودَ كَفَرُوا رَبَّهُم‌ْ أَلاَ بُعْدَاً لِثَـمُودَ (هود: 68)

آن چنان كه گويى هرگز ساكن آن ديار نبودند! بدانيد قوم ثمود، پروردگارشان را انكار كردند! دور باد قوم ثمود (از رحمت پروردگار)! (68)


وَ لَقَدْ جَاءَت‌ْ رُسُلُنَا إِبْرَاهِيمَ‌ بِالْبُشْرَي‌ قَالُوا سَلاَمَاً قَال‌َ سَلاَم‌ٌ فَمَا لَبِث‌َ أَنْ‌ جَاءَ بِعِجْل‌ٍ حَنِيذٍ (هود: 69)

فرستادگان ما [فرشتگان‏] براى ابراهيم بشارت آوردند گفتند: «سلام!» (او نيز) گفت: «سلام!» و طولى نكشيد كه گوساله بريانى (براى آنها) آورد. (69)


قَالُوا يَا شُعَيْب‌ُ أَصَلاتُك‌َ تَأْمُرُك‌َ أَنْ‌ نَتْرُك‌َ مَا يَعْبُدُ آبَاؤُنَا أَوْ أَنْ‌ نَفْعَل‌َ فِي‌ أَمْوَالِنَا مَا نَشَاءُ إِنَّك‌َ لَأَنْت‌َ الْحَلِيم‌ُ الرَّشِيدُ (هود: 87)

گفتند: «اى شعيب! آيا نمازت به تو دستور مى‏دهد كه آنچه را پدرانمان مى‏پرستيدند، ترك كنيم يا آنچه را مى‏خواهيم در اموالمان انجام ندهيم؟! تو كه مرد بردبار و فهميده‏اى هستى!» (87)


قَال‌َ يَا قَوْم‌ِ أَرَأَيْتُم‌ْ إِنْ‌ كُنْت‌ُ عَلَي‌ بَيِّنَة‌ٍ مِنْ‌ رَبِّي‌ وَ رَزَقَنِي‌ مِنْه‌ُ رِزْقَاً حَسَنَاً وَ مَا أُرِيدُ أَن‌ْ أُخَالِفَكُم‌ْ إِلَي‌ مَا أَنْهَاكُم‌ْ عَنْه‌ُ إِن‌ْ أُرِيدُ إِلاَّ الْإِصْلاَح‌َ مَا اسْتَطَعْت‌ُ وَ مَا تَوْفِيقِي‌ إِلاَّ بِالله‌ِ عَلَيْه‌ِ تَوَكَّلْت‌ُ وَ إِلَيْه‌ِ أُنِيب‌ُ (هود: 88)

گفت: «اى قوم! به من بگوييد، هر گاه من دليل آشكارى از پروردگارم داشته باشم، و رزق (و موهبت) خوبى به من داده باشد، (آيا مى‏توانم بر خلاف فرمان او رفتار كنم؟!) من هرگز نمى‏خواهم چيزى كه شما را از آن باز مى‏دارم، خودم مرتكب شوم! من جز اصلاح- تا آنجا كه توانايى دارم- نمى‏خواهم! و توفيق من، جز به خدا نيست! بر او توكّل كردم و به سوى او بازمى‏گردم! (88)


وَ يَا قَوْم‌ِ لاَ يَجْرِمَنَّكُم‌ْ شِقَاقِي‌ أَنْ‌ يُصِيبَكُمْ‌ مِثْل‌ُ مَا أَصَاب‌َ قَوْم‌َ نُوح‌ٍ أَوْ قَوْم‌َ هُودٍ أَوْ قَوْم‌َ صَالِح‌ٍ وَ مَا قَوْم‌ُ لُوط‌ٍ مِنْكُمْ‌ بِبَعِيدٍ (هود: 89)

و اى قوم من! دشمنى و مخالفت با من، سبب نشود كه شما به همان سرنوشتى كه قوم نوح يا قوم هود يا قوم صالح گرفتار شدند، گرفتار شويد! و قوم لوط از شما چندان دور نيست! (89)


كَأَن‌ْ لَم‌ْ يَغْنَوْا فِيهَا أَلاَ بُعْدَاً لِمَدْيَن‌َ كَمَا بَعِدَت‌ْ ثَمُودُ (هود: 95)

آن چنان كه گويى هرگز از ساكنان آن (ديار) نبودند! دور باد مدين (و اهل آن) از رحمت خدا، همان گونه كه قوم ثمود دور شدند! (95)


قَال‌َ إِنِّي‌ لَيَحْزُنُنِي‌ أَنْ‌ تَذْهَبُوا بِه‌ِ وَ أَخَاف‌ُ أَنْ‌ يَأْكُلَه‌ُ الذِّئْب‌ُ وَ أَنْتُم‌ْ عَنْه‌ُ غَافِلُون‌َ (يوسف: 13)

(پدر) گفت: «من از بردن او غمگين مى‏شوم و از اين مى‏ترسم كه گرگ او را بخورد، و شما از او غافل باشيد!» (13)


فَلَمَّا ذَهَبُوا بِه‌ِ وَ أَجْمَعُوا أَنْ‌ يَجْعَلُوه‌ُ فِي‌ غَيَابَت‌ِ الْجُب‌ِّ وَ أَوَحَيْنَا إِلَيْه‌ِ لَتُنَبِّئَنَّهُمْ‌ بِأَمْرِهِم‌ْ هَذَا وَ هُم‌ْ لاَ يَشْعُرُون‌َ (يوسف: 15)

هنگامى كه او را با خود بردند، و تصميم گرفتند وى را در مخفى‏گاه چاه قرار دهند، (سرانجام مقصد خود را عملى ساختند) و به او وحى فرستاديم كه آنها را در آينده از اين كارشان با خبر خواهى ساخت در حالى كه آنها نمى‏دانند! (15)


وَ قَال‌َ الَّذِي‌ اشْتَرَاه‌ُ مِنْ‌ مِصْرَ لِامْرَأَتِه‌ِ أَكْرِمِي‌ مَثْوَاه‌ُ عَسَي‌ أَنْ‌ يَنْفَعَنَا أَوْ نَتَّخِذَه‌ُ وَلَدَاً وَ كَذَلِك‌َ مَكَّنَّا لِيُوسُف‌َ فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَ لِنُعَلِّمَه‌ُ مِنْ‌ تَأْوِيل‌ِ الْأَحَادِيث‌ِ وَالله‌ُ غَالِب‌ٌ عَلَي‌ أَمْرِه‌ِ وَ لَكِنَّ‌ أَكْثَرَ النَّاس‌ِ لاَ يَعْلَمُون‌َ (يوسف: 21)

و آن كس كه او را از سرزمين مصر خريد [عزيز مصر]، به همسرش گفت: «مقام وى را گرامى دار، شايد براى ما سودمند باشد و يا او را بعنوان فرزند انتخاب كنيم!» و اينچنين يوسف را در آن سرزمين متمكّن ساختيم! (ما اين كار را كرديم، تا او را بزرگ داريم و) از علم تعبير خواب به او بياموزيم خداوند بر كار خود پيروز است، ولى بيشتر مردم نمى‏دانند! (21)


وَ لَقَدْ هَمَّت‌ْ بِه‌ِ وَ هَم‌َّ بِهَا لَوْلاَ أَنْ‌ رَأي‌ بُرْهَان‌َ رَبِّه‌ِ كَذَلِك‌َ لِنَصْرِف‌َ عَنْه‌ُ السُّوءَ وَالْفَحْشَاءَ إِنَّه‌ُ مِن‌ْ عِبَادِنَا الْمُـخْلَصِين‌َ (يوسف: 24)

آن زن قصد او كرد و او نيز- اگر برهان پروردگار را نمى‏ديد- قصد وى مى‏نمود! اينچنين كرديم تا بدى و فحشا را از او دور سازيم چرا كه او از بندگان مخلص ما بود! (24)


وَاسْتَبَقَا الْبَاب‌َ وَ قَدَّت‌ْ قَمِيصَه‌ُ مِنْ‌ دُبُرٍ وَ أَلْفَيَا سَيِّدَهَا لَدَيْ‌ الْبَاب‌ِ قَالَت‌ْ مَا جَزَاءُ مَن‌ْ أَرَادَ بِأَهْلِك‌َ سُوءً إِلاَّ أَنْ‌ يُسْجَن‌َ أَوْ عَذَاب‌ٌ أَلِيم‌ٌ (يوسف: 25)

و هر دو به سوى در، دويدند (در حالى كه همسر عزيز، يوسف را تعقيب مى‏كرد) و پيراهن او را از پشت (كشيد و) پاره كرد. و در اين هنگام، آقاى آن زن را دم در يافتند! آن زن گفت: «كيفر كسى كه بخواهد نسبت به اهل تو خيانت كند، جز زندان و يا عذاب دردناك، چه خواهد بود؟!» (25)


قَال‌َ لاَ يَأْتِيكُمَا طَعَام‌ٌ تُرْزَقَانِه‌ِ إِلاَّ نَبَّأْتُكُمَا بِتَأْوِيلِه‌ِ قَبْل‌َ أَنْ‌ يَأْتِيَكُمَا ذَلِكُمَا مِمَّا عَلَّمَنِي‌ رَبِّي‌ إِنِّي‌ تَرَكْت‌ُ مِلَّة‌َ قَوْم‌ٍ لاَ يُؤْمِنُون‌َ بِالله‌ِ وَ هُمْ‌ بِالْآخِرَة‌ِ هُم‌ْ كَافِرُون‌َ (يوسف: 37)

(يوسف) گفت: «پيش از آنكه جيره غذايى شما فرا رسد، شما را از تعبير خوابتان آگاه خواهم ساخت. اين، از دانشى است كه پروردگارم به من آموخته است. من آيين قومى را كه به خدا ايمان ندارند، و به سراى ديگر كافرند، ترك گفتم (و شايسته چنين موهبتى شدم)! (37)


وَاتَّبَعْت‌ُ مِلَّة‌َ آبَائِي‌ إِبْرَاهِيم‌َ وَ إِسْحَاق‌َ وَ يَعْقُوب‌َ مَا كَان‌َ لَنَا أَنْ‌ نُشْرِك‌َ بِالله‌ِ مِنْ‌ شَي‌ْءٍ ذَلِك‌َ مِنْ‌ فَضْل‌ِ الله‌ِ عَلَيْنَا وَ عَلَي‌ النَّاس‌ِ وَ لَكِنَّ‌ أَكْثَرَ النَّاس‌ِ لاَ يَشْكُرُون‌َ (يوسف: 38)

من از آيين پدرانم ابراهيم و اسحاق و يعقوب پيروى كردم! براى ما شايسته نبود چيزى را همتاى خدا قرار دهيم اين از فضل خدا بر ما و بر مردم است ولى بيشتر مردم شكرگزارى نمى‏كنند! (38)


مَا تَعْبُدُون‌َ مِنْ‌ دُونِه‌ِ إِلاَّ أَسْمَاءً سَمَّيْتُمُوهَا أَنْتُم‌ْ وَ آبَاؤُكُمْ‌ مَا أَنْزَل‌َ الله‌ُ بِهَا مِنْ‌ سُلْطَان‌ٍ إِنِ‌ الْحُكْم‌ُ إِلاَّ لِالله‌ِ أَمَرَ أَنْ لاَ تَعْبُدُوا إِلاَّ إِيَّاه‌ُ ذَلِك‌َ الدِّين‌ُ الْقَيِّم‌ُ وَ لَكِنَّ‌ أَكْثَرَ النَّاس‌ِ لاَ يَعْلَمُون‌َ (يوسف: 40)

اين معبودهايى كه غير از خدا مى‏پرستيد، چيزى جز اسمهايى (بى‏مسمّا) كه شما و پدرانتان آنها را خدا ناميده‏ايد، نيست خداوند هيچ دليلى بر آن نازل نكرده حكم تنها از آن خداست فرمان داده كه غير از او را نپرستيد! اين است آيين پابرجا ولى بيشتر مردم نمى‏دانند! (40)


قَال‌َ لَن‌ْ أُرْسِلَه‌ُ مَعَكُم‌ْ حَتَّي‌ تُؤْتُون‌ِ مَوْثِقَاً مِن‌َ الله‌ِ لَتَأْتُنَّنِي‌ بِه‌ِ إِلاَّ أَنْ‌ يُحَاط‌َ بِكُم‌ْ فَلَمَّا آتَوْه‌ُ مَوْثِقَهُم‌ْ قَال‌َ الله‌ُ عَلَي‌ مَا نَقُول‌ُ وَكِيل‌ٌ (يوسف: 66)

گفت: «من هرگز او را با شما نخواهم فرستاد، تا پيمان مؤكّد الهى بدهيد كه او را حتماً نزد من خواهيد آورد! مگر اينكه (بر اثر مرگ يا علّت ديگر،) قدرت از شما سلب گردد. و هنگامى كه آنها پيمان استوار خود را در اختيار او گذاردند، گفت: «خداوند، نسبت به آنچه مى‏گوييم، ناظر و نگهبان است!» (66)


فَبَدَأَ بِأَوْعِيَتِهِم‌ْ قَبْل‌َ وِعَاءِ أَخِيه‌ِ ثُم‌َّ اسْتَخْرَجَهَا مِنْ‌ وِعَاءِ أَخِيه‌ِ كَذَلِك‌َ كِدْنَا لِيُوسُف‌َ مَا كَان‌َ لِيَأْخُذَ أَخَاه‌ُ فِي‌ دين‌ِ الْمَلِك‌ِ إِلاَّ أَنْ‌ يَشَاءَ الله‌ُ نَرْفَع‌ُ دَرَجَات‌ٍ مَنْ‌ نَشَاءُ وَ فَوْق‌َ كُل‌ِّ ذِي‌ عِلْم‌ٍ عَلِيم‌ٌ (يوسف: 76)

در اين هنگام، (يوسف) قبل از بار برادرش، به كاوش بارهاى آنها پرداخت سپس آن را از بارِ برادرش بيرون آورد اين گونه راه چاره را به يوسف ياد داديم! او هرگز نمى‏توانست برادرش را مطابق آيين پادشاه (مصر) بگيرد، مگر آنكه خدا بخواهد! درجات هر كس را بخواهيم بالا مى‏بريم و برتر از هر صاحب علمى، عالمى است! (76)


قَال‌َ مَعَاذَ الله‌ِ أَنْ‌ نَأْخُذَ إِلاَّ مَنْ‌ وَجَدْنَا مَتَاعَنَا عِنْدَه‌ُ إِنَّا إِذَاً لَظَالِمُون‌َ (يوسف: 79)

گفت: «پناه بر خدا كه ما غير از آن كس كه متاع خود را نزد او يافته‏ايم بگيريم در آن صورت، از ظالمان خواهيم بود!» (79)


قَال‌َ بَل‌ْ سَوَّلَت‌ْ لَكُم‌ْ أَنْفُسُكُم‌ْ أَمْرَاً فَصَبْرٌ جَميل‌ٌ عَسَي‌ الله‌ُ أَنْ‌ يَأْتِيَنِي‌ بِهِمْ‌ جَميعَاً إِنَّه‌ُ هُوَ الْعَلِيم‌ُ الْحَكِيم‌ُ (يوسف: 83)

(يعقوب) گفت: « (هواى) نفس شما، مسأله را چنين در نظرتان آراسته است! من صبر مى‏كنم، صبرى زيبا (و خالى از كفران)! اميدوارم خداوند همه آنها را به من بازگرداند چرا كه او دانا و حكيم است! (83)


وَ لَمَّا فَصَلَت‌ِ الْعِيرُ قَال‌َ أَبُوهُم‌ْ إِنِّي‌ لَأََجِدُ رِيح‌َ يُوسُف‌َ لَوْلاَ أَنْ‌ تُفَنِّدُون‌ِ (يوسف: 94)

هنگامى كه كاروان (از سرزمين مصر) جدا شد، پدرشان [يعقوب‏] گفت: «من بوى يوسف را احساس مى‏كنم، اگر مرا به نادانى و كم عقلى نسبت ندهيد!» (94)


فَلَمَّا أَنْ‌ جَاءَ الْبَشِيرُ أَلْقَاه‌ُ عَلَي‌ وَجهِه‌ِ فَارْتَدَّ بَصِيرَاً قَال‌َ أَلَم‌ْ أَقُلْ‌ لَكُم‌ْ إِنِّي‌ أَعْلَم‌ُ مِن‌َ الله‌ِ مَا لاَ تَعْلَمُون‌َ (يوسف: 96)

امّا هنگامى كه بشارت دهنده فرا رسيد، آن (پيراهن) را بر صورت او افكند ناگهان بينا شد! گفت: «آيا به شما نگفتم من از خدا چيزهايى مى‏دانم كه شما نمى‏دانيد؟!» (96)


وَ رَفَع‌َ أَبَوَيْه‌ِ عَلَي‌ الْعَرْش‌ِ وَ خَرُّوا لَه‌ُ سُجَّدَاً وَ قَال‌َ يَا أَبَت‌ِ هَذَا تَأْوِيل‌ُ رُؤْياي‌َ مِنْ‌ قَبْل‌ُ قَدْ جَعَلَهَا رَبِّي‌ حَقَّاً وَ قَدْ أَحْسَن‌َ بِي‌ إِذْ أَخْرَجَنِي‌ مِن‌َ السِّجْن‌ِ وَ جَاءَ بِكُمْ‌ مِن‌َ الْبَدْوِ مِنْ‌ بَعْدِ أَنْ‌ نَزَغ‌َ الشَّيْطَان‌ُ بَينِي‌ وَ بَيْن‌َ إِخْوَتِي‌ إِن‌َّ رَبِّي‌ لَطِيف‌ٌ لِمَا يَشَاءُ إِنَّه‌ُ هُوَ الْعَلِيم‌ُ الْحَكِيم‌ُ (يوسف: 100)

و پدر و مادر خود را بر تخت نشاند و همگى بخاطر او به سجده افتادند و گفت: «پدر! اين تعبير خوابى است كه قبلًا ديدم پروردگارم آن را حقّ قرار داد! و او به من نيكى كرد هنگامى كه مرا از زندان بيرون آورد، و شما را از آن بيابان (به اينجا) آورد بعد از آنكه شيطان، ميان من و برادرانم فساد كرد. پروردگارم نسبت به آنچه مى‏خواهد (و شايسته مى‏داند،) صاحب لطف است چرا كه او دانا و حكيم است! (100)


أَفَأَمِنُوا أَنْ‌ تَأْتِيَهُم‌ْ غاشِيَة‌ٌ مِن‌ْ عَذَاب‌ِ الله‌ِ أَوْ تَأْتِيَهُم‌ُ السَّاعَة‌ُ بَغْتَة‌ً وَ هُم‌ْ لاَ يَشْعُرُون‌َ (يوسف: 107)

آيا ايمن از آنند كه عذاب فراگيرى از سوى خدا به سراغ آنان بيايد، يا ساعت رستاخيز ناگهان فرارسد، در حالى كه متوجّه نيستند؟! (107)


وَالَّذِين‌َ يَصِلُون‌َ مَا أَمَرَ الله‌ُ بِه‌ِ أَنْ‌ يُوصَل‌َ وَ يَخْشَوْن‌َ رَبَّهُم‌ْ وَ يَخَافُون‌َ سُوءَ الْحِسَاب‌ِ (رعد: 21)

و آنها كه پيوندهايى را كه خدا دستور به برقرارى آن داده، برقرار ميدارند و از پروردگارشان مى‏ترسند و از بدى حساب (روز قيامت) بيم دارند ... (21)


وَالَّذِين‌َ يَنْقُضُون‌َ عَهْدَ الله‌ِ مِن‌ْ بَعْدِ مِيثَاقِه‌ِ وَ يَقْطَعُون‌َ مَا أَمَرَ الله‌ُ بِه‌ِ أَنْ‌ يُوصَل‌َ وَ يُفْسِدُون‌َ فِي‌ الْأَرْض‌ِ أُولَئِك‌َ لَهُم‌ُ اللَّعْنَة‌ُ وَ لَهُم‌ْ سُوءُ الدَّارِ (رعد: 25)

آنها كه عهد الهى را پس از محكم كردن مى‏شكنند، و پيوندهايى را كه خدا دستور به برقرارى آن داده قطع مى‏كنند، و در روى زمين فساد مى‏نمايند، لعنت براى آنهاست و بدى (و مجازات) سراى آخرت! (25)


وَ لَوْ أَن‌َّ قُرآنَاً سُيِّرَت‌ْ بِه‌ِ الْجِبَال‌ُ أَوْ قُطِّعَت‌ْ بِه‌ِ الْأَرْض‌ُ أَوْ كُلِّم‌َ بِه‌ِ الْمَوْتَي‌ بِلْ‌ لِالله‌ِ الْأَمْرُ جَمِيعَاً أَفَلَم‌ْ يَيَأْس‌ِ الَّذِين‌َ آمَنوا أَنْ‌ لَوْ يَشَاءُ الله‌ُ لَهَدَي‌ النَّاس‌َ جَمِيعَاً وَ لاَ يَزَال‌ُ الَّذِين‌َ كَفَرُوا تُصِيبُهُمْ‌ بِمَا صَنَعُوا قَارِعَة‌ٌ أَوْ تَحُل‌ُّ قَرِيبَاً مِنْ‌ دَارِهِم‌ْ حَتَّي‌ يَأْتِي‌َ وَعْدُ الله‌ِ إِن‌َّ الله‌َ لاَ يُخْلِف‌ُ الْمِيعَادَ (رعد: 31)

اگر بوسيله قرآن، كوه‏ها به حركت درآيند يا زمينها قطعه قطعه شوند، يا بوسيله آن با مردگان سخن گفته شود، (باز هم ايمان نخواهند آورد!) ولى همه كارها در اختيار خداست! آيا آنها كه ايمان آورده‏اند نمى‏دانند كه اگر خدا بخواهد همه مردم را (به اجبار) هدايت مى‏كند (امّا هدايت اجبارى سودى ندارد)! و پيوسته بلاهاى كوبنده‏اى بر كافران بخاطر اعمالشان وارد مى‏شود، و يا بنزديكى خانه آنها فرود مى‏آيد، تا وعده (نهايى) خدا فرا رسد به يقين خداوند در وعد خود تخلّف نمى‏كند! (31)


وَالَّذِين‌َ آتَيْنَاهُم‌ُ الْكِتَاب‌َ يَفْرَحُون‌َ بِمَا أُنْزِل‌َ إِلَيْك‌َ وَ مِن‌َ الْأَحْزَاب‌ِ مَنْ‌ يُنْكِرُ بَعْضَه‌ُ قُل‌ْ إِنَّمَا أُمِرْت‌ُ أَن‌ْ أَعْبُدَ الله‌َ وَ لاَ أُشْرِك‌َ بِه‌ِ إِلَيْه‌ِ أَدْعُو وَ إِلَيْه‌ِ مَآب‌ِ (رعد: 36)

كسانى كه كتاب آسمانى به آنان داده‏ايم، از آنچه بر تو نازل شده، خوشحالند و بعضى از احزاب (و گروه‏ها)، قسمتى از آن را انكار مى‏كنند بگو: «من مأمورم كه «اللَّه» را بپرستم و شريكى براى او قائل نشوم! به سوى او دعوت مى‏كنم و بازگشت من بسوى اوست!» (36)


وَ لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلاً مِنْ‌ قَبْلِك‌َ وَ جَعَلْنَا لَهُم‌ْ أَزْوَاجَاً وَ ذُرِّيَّة‌ً وَ مَا كَان‌َ لِرَسُول‌ٍ أَنْ‌ يَأْتِي‌َ بِآيَة‌ٍ إِلاَّ بِإِذْن‌ِ الله‌ِ لِكُل‌ِّ أَجَل‌ٍ كِتَاب‌ٌ (رعد: 38)

ما پيش از تو (نيز) رسولانى فرستاديم و براى آنها همسران و فرزندانى قرار داديم و هيچ رسولى نمى‏توانست ا (ز پيش خود) معجزه‏اى بياورد، مگر بفرمان خدا! هر زمانى نوشته‏اى دارد (و براى هر كارى، موعدى مقرّر است)! (38)


وَ لَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَي‌ بِآيَاتِنَا أَن‌ْ أَخْرِج‌ْ قَوْمَك‌َ مِن‌َ الظُّلُمَات‌ِ إِلَي‌ النُّورِ وَ ذَكِّرْهُمْ‌ بِأَيَّام‌ِ الله‌ِ إِن‌َّ فِي‌ ذَلِك‌َ لَآيَات‌ٍ لِكُل‌ِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ (ابراهيم: 5)

ما موسى را با آيات خود فرستاديم (و دستور داديم:) قومت را از ظلمات به نور بيرون آر! و «ايّام اللَّه» را به آنان ياد آور! در اين، نشانه‏هايى است براى هر صبر كننده شكرگزار! (5)


قَالَت‌ْ رُسُلُهُم‌ْ أَفِي‌ الله‌ِ شَك‌ٌّ فَاطِرِ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ يَدْعُوكُم‌ْ لِيَغْفِرَ لَكُمْ‌ مِنْ‌ ذُنُوبِكُم‌ْ وَ يُؤَخِّرَكُم‌ْ إِلَي‌ أَجَل‌ٍ مُسَمَّي‌ً قَالُوا إِن‌ْ أَنْتُم‌ْ إِلاَّ بَشَرٌ مِثْلُنَا تُرِيدُون‌َ أَنْ‌ تَصُدُّونَا عَمَّا كَان‌َ يَعْبُدُ آبَاؤُنَا فَأْتُونَا بِسُلْطَان‌ٍ مُبِين‌ٍ (ابراهيم: 10)

رسولان آنها گفتند: «آيا در خدا شكّ است؟! خدايى كه آسمانها و زمين را آفريده او شما را دعوت مى‏كند تا گناهانتان را ببخشد، و تا موعد مقرّرى شما را باقى گذارد!» آنها گفتند: « (ما اينها را نمى‏فهميم! همين اندازه مى‏دانيم كه) شما انسانهايى همانند ما هستيد، مى‏خواهيد ما را از آنچه پدرانمان مى‏پرستيدند بازداريد شما دليل و معجزه روشنى براى ما بياوريد!» (10)


قَالَت‌ْ لَهُم‌ْ رُسُلُهُم‌ْ إِنْ‌ نَحْن‌ُ إِلاَّ بَشَرٌ مِثْلُكُم‌ْ وَ لَكِنَّ‌ الله‌َ يَمُن‌ُّ عَلَي‌ مَنْ‌ يَشَاءُ مِن‌ْ عِبَادِه‌ِ وَ مَا كَان‌َ لَنَا أَنْ‌ نَأْتِيَكُمْ‌ بِسُلْطَان‌ٍ إِلاَّ بِإِذْن‌ِ الله‌ِ وَ عَلَي‌ الله‌ِ فَلْيَتَوَكَّل‌ِ الْمُؤْمِنُون‌َ (ابراهيم: 11)

پيامبرانشان به آنها گفتند: «درست است كه ما بشرى همانند شما هستيم، ولى خداوند بر هر كس از بندگانش بخواهد (و شايسته بداند)، نعمت مى‏بخشد (و مقام رسالت عطا مى‏كند)! و ما هرگز نمى‏توانيم معجزه‏اى جز بفرمان خدا بياوريم! (و از تهديدهاى شما نمى‏هراسيم) افراد باايمان بايد تنها بر خدا توكّل كنند! (11)


وَ مَا لَنَا أَنْ لاَ نَتَوَكَّل‌َ عَلَي‌ الله‌ِ وَ قَدْ هَدَانَا سُبُلَنَا وَ لَنَصْبِرَن‌َّ عَلَي‌ مَا آذَيْتُمُونَا وَ عَلَي‌ الله‌ِ فَلْيَتَوَكَّل‌ِ الْمُتَوَكِّلُون‌َ (ابراهيم: 12)

و چرا بر خدا توكّل نكنيم، با اينكه ما را به راه‏هاى (سعادت) رهبرى كرده است؟! و ما بطور مسلّم در برابر آزارهاى شما صبر خواهيم كرد (و دست از رسالت خويش بر نمى‏داريم)! و توكّل كنندگان، بايد فقط بر خدا توكّل كنند!» (12)


وَ قَال‌َ الشَّيْطَان‌ُ لَمَّا قُضِي‌َ الْأَمْرُ إِن‌َّ الله‌َ وَعَدَكُم‌ْ وَعْدَ الْحَق‌ِّ وَ وَعَدْتُكُم‌ْ فَأَخْلَفْتُكُم‌ْ وَ مَا كَان‌َ لِي‌َ عَلَيْكُمْ‌ مِنْ‌ سُلْطَان‌ٍ إِلاَّ أَنْ‌ دَعَوْتُكُم‌ْ فَاسْتَجَبْتُم‌ْ لِي‌ فَلاَ تَلُومُونِي‌ وَ لُومُوا أَنْفُسَكُمْ‌ مَا أَنَا بِمُصْرِخِكُم‌ْ وَ مَا أَنْتُمْ بِمُصْرِخِي‌َّ إِنِّي‌ كَفَرْت‌ُ بِمَا أَشْرَكْتُمُون‌ِ مِنْ‌ قَبْل‌ُ إِن‌َّ الظَّالِمِين‌َ لَهُم‌ْ عَذَاب‌ٌ أَلِيم‌ٌ (ابراهيم: 22)

و شيطان، هنگامى كه كار تمام مى‏شود، مى‏گويد: «خداوند به شما وعده حق داد و من به شما وعده (باطل) دادم، و تخلّف كردم! من بر شما تسلّطى نداشتم، جز اينكه دعوتتان كردم و شما دعوت مرا پذيرفتيد! بنا بر اين، مرا سرزنش نكنيد خود را سرزنش كنيد! نه من فريادرس شما هستم، و نه شما فريادرس من! من نسبت به شرك شما درباره خود، كه از قبل داشتيد، (و اطاعت مرا همرديف اطاعت خدا قرار داديد) بيزار و كافرم!» مسلّماً ستمكاران عذاب دردناكى دارند! (22)


قُلْ‌ لِعِبَادِي‌َ الَّذِين‌َ آمَنُوا يُقِيمُوا الصَّلاة‌َ وَ يُنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُم‌ْ سِرَّاً وَ عَلاَنِيَة‌ً مِنْ‌ قَبْل‌ِ أَنْ‌ يَأْتِي‌َ يَوْم‌ٌ لاَ بَيْع‌ٌ فِيه‌ِ وَ لاَ خِلال‌ٌ (ابراهيم: 31)

به بندگان من كه ايمان آورده‏اند بگو نماز را برپا دارند و از آنچه به آنها روزى داده‏ايم، پنهان و آشكار، انفاق كنند پيش از آنكه روزى فرا رسد كه نه در آن خريد و فروش است، و نه دوستى! (نه با مال مى‏توانند از كيفر خدا رهايى يابند، و نه با پيوندهاى مادى!) (31)


وَ إِذْ قَال‌َ إِبْرَاهِيم‌ُ رَب‌ِّ اجْعَل‌ْ هَذَا الْبَلَدَ آمِنَاً وَاجْنُبْنِي‌ وَ بَنِي‌َّ أَنْ‌ نَعْبُدَ الْأَصْنَام‌َ (ابراهيم: 35)

(به ياد آوريد) زمانى را كه ابراهيم گفت: «پروردگارا! اين شهر [مكّه‏] را شهر امنى قرار ده! و من و فرزندانم را از پرستش بتها دور نگاه دار! (35)


إِلاَّ إِبْلِيس‌َ أَبَي‌ أَنْ‌ يَكُون‌َ مَع‌َ السَّاجِدِين‌َ (حجر: 31)

جز ابليس، كه ابا كرد از اينكه با سجده كنندگان باشد. (31)


قَال‌َ يَا إِبْلِيس‌ُ مَا لَك‌َ أَنْ لاَ تَكُون‌َ مَع‌َ السَّاجِدِين‌َ (حجر: 32)

(خداوند) فرمود: «اى ابليس! چرا با سجده كنندگان نيستى؟!» (32)


قَال‌َ أَبَشَّرْتُمُونِي‌ عَلَي‌ أَنْ‌ مَسَّنِي‌َ الْكِبَرُ فَبِم‌َ تُبَشِّرُون‌َ (حجر: 54)

گفت: «آيا به من (چنين) بشارت مى‏دهيد با اينكه پير شده‏ام؟! به چه چيز بشارت مى‏دهيد؟!» (54)


يُنَزِّل‌ُ الْمَلاَئِكَة‌َ بِالرُّوح‌ِ مِن‌ْ أَمْرِه‌ِ عَلَي‌ مَنْ‌ يَشَاءُ مِن‌ْ عِبَادِه‌ِ أَن‌ْ أَنْذِرُوا أَنَّه‌ُ لاَ إِله‌َ إِلاَّ أَنَا فَاتَّقُون‌ِ (نحل: 2)

فرشتگان را با روح (الهى) بفرمانش بر هر كس از بندگانش بخواهد نازل مى‏كند (و به آنها دستور مى‏دهد) كه مردم را انذار كنيد (و بگوييد:) معبودى جز من نيست از (مخالفت دستور) من، بپرهيزيد! (2)


وَ أَلْقَي‌ فِي‌ الْأَرْض‌ِ رَوَاسِي‌َ أَنْ‌ تَمِيدَ بِكُم‌ْ وَ أَنْهَارَاً وَ سُبُلاً لَعَلَّكُم‌ْ تَهْتَدُون‌َ (نحل: 15)

و در زمين، كوه‏هاى ثابت و محكمى افكند تا لرزش آن را نسبت به شما بگيرد و نهرها و راه‏هايى ايجاد كرد، تا هدايت شويد. (15)


هَل‌ْ يَنْظُرُون‌َ إِلاَّ أَنْ‌ تَأْتِيَهُم‌ُ الْمَلاَئِكَة‌ُ أَوْ يَأْتِي‌َ أَمْرُ رَبِّك‌َ كَذَلِك‌َ فَعَل‌َ الَّذِين‌َ مِنْ‌ قَبْلِهِم‌ْ وَ مَا ظَلَمَهُم‌ُ الله‌ُ وَ لَكِنْ‌ كَانُوا أَنْفُسَهُم‌ْ يَظْلِمُون‌َ (نحل: 33)

آيا آنها انتظارى جز اين دارند كه فرشتگان (قبض ارواح) به سراغشان بيايند، يا فرمان پروردگارت (براى مجازاتشان) فرا رسد (آن گاه توبه كنند؟! ولى توبه آنها در آن زمان بى اثر است! آرى،) كسانى كه پيش از ايشان بودند نيز چنين كردند! خداوند به آنها ستم نكرد ولى آنان به خويشتن ستم مى‏نمودند! (33)


وَ لَقَدْ بَعَثْنَا فِي‌ كُل‌ِّ أُمَّة‌ٍ رَسُولاً أَن‌ِ اعْبُدُوا الله‌َ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوت‌َ فَمِنْهُمْ‌ مَن‌ْ هَدَي‌ الله‌ُ وَ مِنْهُمْ‌ مَن‌ْ حَقَّت‌ْ عَلَيْه‌ِ الضَّلاَلَة‌ُ فَسِيرُوا فِي‌ الْأَرْض‌ِ فَانْظُرُوا كَيْف‌َ كَان‌َ عَاقِبَة‌ُ الْمُكَذِّبِين‌َ (نحل: 36)

ما در هر امتى رسولى برانگيختيم كه: «خداى يكتا را بپرستيد و از طاغوت اجتناب كنيد!» خداوند گروهى را هدايت كرد و گروهى ضلالت و گمراهى دامانشان را گرفت پس در روى زمين بگرديد و ببينيد عاقبت تكذيب‏كنندگان چگونه بود! (36)


إِنَّمَا قَوْلُنَا لِشَي‌ْءٍ إِذَا أَرَدْنَاه‌ُ أَنْ‌ نَقُول‌َ لَه‌ُ كُنْ‌ فَيَكُون‌ُ (نحل: 40)

(رستاخيز مردگان براى ما مشكل نيست زيرا) وقتى چيزى را اراده مى‏كنيم، فقط به آن مى‏گوييم: «موجود باش!» بلافاصله موجود مى‏شود. (40)


أَفَأَمِن‌َ الَّذِين‌َ مَكَرُوا السَّيِّئَات‌ِ أَنْ‌ يَخْسِف‌َ الله‌ُ بِهِم‌ُ الْأَرْض‌َ أَوْ يَأْتِيَهُم‌ُ الْعَذَاب‌ُ مِن‌ْ حَيْث‌ُ لاَ يَشْعُرُون‌َ (نحل: 45)

آيا توطئه‏گران از اين ايمن گشتند كه ممكن است خدا آنها را در زمين فروبرد، و يا مجازات (الهى)، از آن جا كه انتظارش را ندارند، به سراغشان آيد؟! ... (45)


وَ أَوْحَي‌ رَبُّك‌َ إِلَي‌ النَّحْل‌ِ أَن‌ِ اتَّخِذِي‌ مِن‌َ الْجِبَال‌ِ بُيُوتَاً وَ مِن‌َ الشَّجَرِ وَ مِمَّا يَعْرِشُون‌َ (نحل: 68)

و پروردگار تو به زنبور عسل «وحى» (و الهام غريزى) نمود كه: «از كوه‏ها و درختان و داربستهايى كه مردم مى‏سازند، خانه‏هايى برگزين! (68)


وَ لاَ تَكُونُوا كَالَّتِي‌ نَقَضَت‌ْ غَزْلَهَا مِنْ‌ بَعْدِ قُوَّة‌ٍ أَنْكَاثَاً تَتَّخِذُون‌َ أَيْمَانَكُم‌ْ دَخَلاً بَيْنَكُم‌ْ أَنْ‌ تَكُون‌َ أُمَّة‌ٌ هِي‌َ أَرْبَي‌ مِن‌ْ أُمَّة‌ٍ إِنَّمَا يَبْلُوكُم‌ُ الله‌ُ بِه‌ِ وَ لَيُبَيِّنَن‌َّ لَكُم‌ْ يَوْم‌َ الْقِيَامَة‌ِ مَا كُنْتُم‌ْ فِيه‌ِ تَخْتَلِفُون‌َ (نحل: 92)

همانند آن زن (سبك مغز) نباشيد كه پشمهاى تابيده خود را، پس از استحكام، وامى‏تابيد! در حالى كه (سوگند و پيمان) خود را وسيله خيانت و فساد قرار مى‏دهيد بخاطر اينكه گروهى، جمعيّتشان از گروه ديگر بيشتر است (و كثرت دشمن را بهانه‏اى براى شكستن بيعت با پيامبر مى‏شمريد)! خدا فقط شما را با اين وسيله آزمايش مى‏كند و به يقين روز قيامت، آنچه را در آن اختلاف داشتيد، براى شما روشن مى‏سازد! (92)


ثُم‌َّ أَوْحَيْنَا إِلَيْك‌َ أَن‌ِ اتَّبِع‌ْ مِلَّة‌َ إِبْرَاهِيم‌َ حَنِيفَاً وَ مَا كَان‌َ مِن‌َ الْمُشْرِكِين‌َ (نحل: 123)

سپس به تو وحى فرستاديم كه از آيين ابراهيم- كه ايمانى خالص داشت و از مشركان نبود- پيروى كن! (123)


وَ آتَيْنَا مُوسَي‌ الْكِتَاب‌َ وَ جَعَلْنَاه‌ُ هُدَي‌ً لِبَنِي‌ إِسْرَائِيل‌َ أَنْ لاَ تَتَّخِذُوا مِنْ‌ دُونِي‌ وَكِيلاً (اسراء: 2)

ما به موسى كتاب آسمانى داديم و آن را وسيله هدايت بنى اسرائيل ساختيم (و گفتيم:) غير ما را تكيه‏گاه خود قرار ندهيد! (2)


عَسَي‌ رَبُّكُم‌ْ أَنْ‌ يَرْحَمَكُم‌ْ وَ إِن‌ْ عُدْتُم‌ْ عُدْنَا وَ جَعَلْنَا جَهَنَّم‌َ لِلْكَافِرِين‌َ حَصِيرَاً (اسراء: 8)

اميد است پروردگارتان به شما رحم كند! هر گاه برگرديد، ما هم بازمى‏گرديم و جهنّم را براى كافران، زندان سختى قرار داديم. (8)


وَ إِذَا أَرَدْنَا أَنْ‌ نُهْلِك‌َ قَرْيَة‌ً أَمَرْنَا مُتْرَفِيهَا فَفَسَقُوا فِيهَا فَحَق‌َّ عَلَيْهَا الْقَوْل‌ُ فَدَمَّرْنَاهَا تَدْمِيرَاً (اسراء: 16)

و هنگامى كه بخواهيم شهر و ديارى را هلاك كنيم، نخست اوامر خود را براى «مترفين» (و ثروتمندان مست شهوت) آنجا، بيان مى‏داريم، سپس هنگامى كه به مخالفت برخاستند و استحقاق مجازات يافتند، آنها را به شدّت درهم مى‏كوبيم. (16)


وَ قَضَي‌ رَبُّك‌َ أَنْ لاَ تَعْبُدُوا إِلاَّ إِيَّاه‌ُ وَ بِالْوَالِدَيْن‌ِ إِحْسَانَاً إِنْ مَا يَبْلُغَن‌َّ عِنْدَك‌َ الْكِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ كِلاَهُمَا فَلاَ تَقُلْ‌ لَهُمَا أُف‌ٍّ وَ لاَ تَنْهَرْهُمَا وَ قُلْ‌ لَهُمَا قَوْلاً كَرِيمَاً (اسراء: 23)

و پروردگارت فرمان داده: جز او را نپرستيد! و به پدر و مادر نيكى كنيد! هر گاه يكى از آن دو، يا هر دوى آنها، نزد تو به سن پيرى رسند، كمترين اهانتى به آنها روا مدار! و بر آنها فرياد مزن! و گفتار لطيف و سنجيده و بزرگوارانه به آنها بگو! (23)


وَ جَعَلْنَا عَلَي‌ قُلُوبِهِم‌ْ أَكِنَّة‌ً أَنْ‌ يَفْقَهُوه‌ُ وَ فِي‌ آذَانِهِم‌ْ وَقْرَاً وَ إِذَا ذَكَرْت‌َ رَبَّك‌َ فِي‌ الْقُرْآن‌ِ وَحْدَه‌ُ وَلَّوْا عَلَي‌ أَدْبَارِهِم‌ْ نُفُورَاً (اسراء: 46)

و بر دلهايشان پوششهايى، تا آن را نفهمند و در گوشهايشان سنگينى و هنگامى كه پروردگارت را در قرآن به يگانگى ياد مى‏كنى، آنها پشت مى‏كنند و از تو روى بر مى‏گردانند. (46)


أَوْ خَلْقَاً مِمَّا يَكْبُرُ فِي‌ صُدُورِكُم‌ْ فَسَيَقُولُون‌َ مَنْ‌ يُعِيدُنَا قُل‌ِ الَّذِي‌ فَطَرَكُم‌ْ أَوَّل‌َ مَرَّة‌ٍ فَسَيُنْغِضُون‌َ إِلَيْك‌َ رُؤُوسَهُم‌ْ وَ يَقُولُون‌َ مَتَي‌ هُوَ قُل‌ْ عَسَي‌ أَنْ‌ يَكُون‌َ قَرِيبَاً (اسراء: 51)

يا هر مخلوقى كه در نظر شما، از آن هم سخت‏تر است (و از حيات و زندگى دورتر مى‏باشد، باز خدا قادر است شما را به زندگى مجدد بازگرداند). آنها بزودى مى گويند: «چه كسى ما را بازمى‏گرداند؟!» بگو: «همان كسى كه نخستين بار شما را آفريد.» آنان سر خود را (از روى تعجب و انكار،) به سوى تو خم مى‏كنند و مى‏گويند: «در چه زمانى خواهد بود؟!» بگو: «شايد نزديك باشد! (51)


وَ مَا مَنَعَنَا أَنْ‌ نُرْسِل‌َ بِالْآيَات‌ِ إِلاَّ أَنْ‌ كَذَّب‌َ بِهَا الْأَوَّلُون‌َ وَ آتَيْنَا ثَمُودَ النَّاقَة‌َ مُبْصِرَة‌ً فَظَلَمُوا بِهَا وَ مَا نُرْسِل‌ُ بِالْآيَات‌ِ إِلاَّ تَخْوِيفَاً (اسراء: 59)

هيچ چيز مانع ما نبود كه اين معجزات (درخواستى بهانه‏جويان) را بفرستيم جز اينكه پيشينيان (كه همين درخواستها را داشتند، و با ايشان هماهنگ بودند)، آن را تكذيب كردند (از جمله،) ما به (قوم) ثمود، ناقه داديم (معجزه‏اى) كه روشنگر بود اما بر آن ستم كردند (و ناقه را كشتند). ما معجزات را فقط براى بيم دادن (و اتمام حجت) مى‏فرستيم. (59)


أَفَأَمِنْتُم‌ْ أَنْ‌ يَخْسِف‌َ بِكُم‌ْ جَانِب‌َ الْبَرِّ أَوْ يُرْسِل‌َ عَلَيْكُم‌ْ حَاصِبَاً ثُم‌َّ لاَ تَجِدُوا لَكُم‌ْ وَكِيلاً (اسراء: 68)

آيا از اين ايمن هستيد كه در خشكى (با يك زلزله شديد) شما را در زمين فرو ببرد، يا طوفانى از سنگريزه بر شما بفرستد (و در آن مدفونتان كند)، سپس حافظ (و ياورى) براى خود نيابيد؟! (68)


أَم‌ْ أَمِنْتُم‌ْ أَنْ‌ يُعِيدَكُم‌ْ فِيه‌ِ تَارَة‌ً أُخْرَي‌ فَيُرْسِل‌َ عَلَيْكُم‌ْ قَاصِفَاً مِن‌َ الرِّيح‌ِ فَيُغْرِقَكُمْ‌ بِمَا كَفَرْتُم‌ْ ثُم‌َّ لاَ تَجِدُوا لَكُم‌ْ عَلَيْنَا بِه‌ِ تَبِيعَاً (اسراء: 69)

يا اينكه ايمن هستيد كه بار ديگر شما را به دريا بازگرداند، و تندباد كوبنده‏اى بر شما بفرستد، و شما را بخاطر كفرتان غرق كند، سپس دادخواه و خونخواهى در برابر ما پيدا نكنيد؟! (69)


وَ لَوْلاَ أَنْ‌ ثَبَّتْنَاك‌َ لَقَدْ كِدْت‌َ تَرْكَن‌ُ إِلَيْهِم‌ْ شَيْءً قَلِيلاً (اسراء: 74)

و اگر ما تو را ثابت قدم نمى‏ساختيم (و در پرتو مقام عصمت، مصون از انحراف نبودى)، نزديك بود به آنان تمايل كنى. (74)


وَ مِن‌َ اللَّيْل‌ِ فَتَهَجَّدْ بِه‌ِ نَافِلَة‌ً لَك‌َ عَسَي‌ أَنْ‌ يَبْعَثَك‌َ رَبُّك‌َ مَقَامَاً مَحمُودَاً (اسراء: 79)

و پاسى از شب را (از خواب برخيز، و) قرآن (و نماز) بخوان! اين يك وظيفه اضافى براى توست اميد است پروردگارت تو را به مقامى در خور ستايش برانگيزد! (79)


قُلْ‌ لَئِن‌ِ اجْتَمَعَت‌ِ الْإِنْس‌ُ وَالْجِن‌ُّ عَلَي‌ أَنْ‌ يَأْتُوا بِمِثْل‌ِ هَذَا الْقُرْآن‌ِ لاَ يَأْتُون‌َ بِمِثْلِه‌ِ وَ لَوْ كَان‌َ بَعْضُهُم‌ْ لِبَعْض‌ٍ ظَهِيرَاً (اسراء: 88)

بگو: «اگر انسانها و پريان (جن و انس) اتفاق كنند كه همانند اين قرآن را بياورند، همانند آن را نخواهند آورد هر چند يكديگر را (در اين كار) كمك كنند. (88)


وَ مَا مَنَع‌َ النَّاس‌َ أَنْ‌ يُؤْمِنُوا إِذْ جَاءَهُم‌ُ الْهُدَي‌ إِلاَّ أَنْ‌ قَالُوا أَبَعَث‌َ الله‌ُ بَشَرَاً رَسُولاً (اسراء: 94)

تنها چيزى كه بعد از آمدن هدايت مانع شد مردم ايمان بياورند، اين بود (كه از روى نادانى و بى‏خبرى) گفتند: «آيا خداوند بشرى را بعنوان رسول فرستاده است؟!» (94)


أَوَ لَم‌ يَرَوْا أَن‌َّ الله‌َ الَّذِي‌ خَلَق‌َ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌َ قَادِرٌ عَلَي‌ أَنْ‌ يَخْلُق‌َ مِثْلَهُم‌ْ وَ جَعَل‌َ لَهُم‌ْ أَجَلاً لاَ رَيْب‌َ فِيه‌ِ فَأَبَي‌ الظَّالِمُون‌َ إِلاَّ كُفُورَاً (اسراء: 99)

آيا نمى‏دانند خدايى كه آسمانها و زمين را آفريده، قادر است مثل آنان را بيافريند (و به زندگى جديد بازشان گرداند)؟! و براى آنان سرآمدى قطعى- كه شكّى در آن نيست- قرار داده امّا ظالمان، جز كفر و انكار را پذيرا نيستند! (99)


فَأرَادَ أَنْ‌ يَسْتَفِزَّهُمْ‌ مِن‌َ الْأَرْض‌ِ فَأَغْرَقْناه‌ُ وَ مَنْ‌ مَعَه‌ُ جَمِيعَاً (اسراء: 103)

پس (فرعون) تصميم گرفت آنان را از آن سرزمين ريشه كن سازد ولى ما، او و تمام كسانى را كه با او بودند، غرق كرديم. (103)


إِلاَّ أَنْ‌ يَشَاءَ الله‌ُ وَاذْكُرْ رَبَّك‌َ إِذَا نَسِيت‌َ وَ قُل‌ْ عَسَي‌ أَنْ‌ يَهْدِيَن‌ِ رَبِّي‌ لِأَقْرَب‌َ مِن‌ْ هَذَا رَشَدَاً (كهف: 24)

مگر اينكه خدا بخواهد! و هر گاه فراموش كردى، (جبران كن) و پروردگارت را به خاطر بياور و بگو: «اميدوارم كه پروردگارم مرا به راهى روشنتر از اين هدايت كند!» (24)


وَ دَخَل‌َ جَنَّتَه‌ُ وَ هُوَ ظَالِم‌ٌ لِنَفْسِه‌ِ قَال‌َ مَا أَظُن‌ُّ أَنْ‌ تَبِيدَ هَذِه‌ِ أَبَدَاً (كهف: 35)

و در حالى كه نسبت به خود ستمكار بود، در باغ خويش گام نهاد، و گفت: «من گمان نمى‏كنم هرگز اين باغ نابود شود! (35)


فَعَسَي‌ رَبِّي‌ أَنْ‌ يُؤْتِيَن‌ِ خَيْرَاً مِنْ‌ جَنَّتِك‌َ وَ يُرْسِل‌َ عَلَيْهَا حُسْبَانَاً مِن‌َ السَّمَاءِ فَتُصْبِح‌َ صَعِيدَاً زَلَقَاً (كهف: 40)

شايد پروردگارم بهتر از باغ تو به من بدهد و مجازات حساب شده‏اى از آسمان بر باغ تو فروفرستد، بگونه‏اى كه آن را به زمين بى‏گياه لغزنده‏اى مبدّل كند! (40)


وَ عُرِضُوا عَلَي‌ رَبِّك‌َ صَفَّاً لَقَدْ جِئْتُمُونَا كَمَا خَلَقْنَاكُم‌ْ أَوَّل‌َ مَرَّة‌ٍ بَل‌ْ زَعَمْتُم‌ْ أَنْ لَن‌ْ نَجْعَل‌َ لَكُمْ‌ مَوْعِدَاً (كهف: 48)

آنها همه در يك صف به (پيشگاه) پروردگارت عرضه مى‏شوند (و به آنان گفته مى‏شود:) همگى نزد ما آمديد، همان گونه كه نخستين بار شما را آفريديم! اما شما گمان مى‏كرديد ما هرگز موعدى برايتان قرار نخواهيم داد! (48)


وَ مَا مَنَع‌َ النَّاس‌َ أَنْ‌ يُؤْمِنُوا إِذْ جَاءَهُم‌ُ الْهُدَي‌ وَ يَسْتَغْفِرُوا رَبَّهُم‌ْ إِلاَّ أَنْ‌ تَأْتِيَهُم‌ْ سُنَّة‌ُ الْأَوَّلِين‌َ أَوْ يَأْتِيَهُم‌ُ الْعَذَاب‌ُ قُبُلاً (كهف: 55)

و چيزى مردم را بازنداشت از اينكه- وقتى هدايت به سراغشان آمد- ايمان بياورند و از پروردگارشان طلب آمرزش كنند، جز اينكه (خيره‏سرى كردند گويى مى‏خواستند) سرنوشت پيشينيان براى آنان بيايد، يا عذاب (الهى) در برابرشان قرار گيرد! (55)


وَ مَن‌ْ أَظْلَم‌ُ مِمَّنْ‌ ذُكِّرَ بِآيَات‌ِ رَبِّه‌ِ فَأَعْرَض‌َ عَنْهَا وَ نَسِي‌َ مَا قَدَّمَت‌ْ يَدَاه‌ُ إِنَّا جَعَلْنَا عَلَي‌ قُلُوبِهِم‌ْ أَكِنَّة‌ً أَنْ‌ يَفْقَهُوه‌ُ وَ فِي‌ آذَانِهِم‌ْ وَقْرَاً وَ إِنْ‌ تَدْعُهُم‌ْ إِلَي‌ الْهُدَي‌ فَلَن‌ْ يَهْتَدُوا إِذَاً أَبَدَاً (كهف: 57)

چه كسى ستمكارتر است از آن كس كه آيات پروردگارش به او تذكّر داده شده، و از آن روى گرداند، و آنچه را با دستهاى خود پيش فرستاد فراموش كرد؟! ما بر دلهاى اينها پرده‏هايى افكنده‏ايم تا نفهمند و در گوشهايشان سنگينى قرار داده‏ايم (تا صداى حق را نشنوند)! و از اين رو اگر آنها را به سوى هدايت بخوانى، هرگز هدايت نمى‏شوند! (57)


قَال‌َ أَرَأَيْت‌َ إِذْ أَوَيْنَا إِلَي‌ الصَّخْرَة‌ِ فَإِنِّي‌ نَسِيت‌ُ الْحُوت‌َ وَ مَا أَنْسَانِيه‌ُ إِلاَّ الشَّيْطَان‌ُ أَنْ‌ أَذْكُرَه‌ُ وَاتَّخَذَ سَبِيلَه‌ُ فِي‌ الْبَحْرِ عَجَبَاً (كهف: 63)

گفت: «به خاطر دارى هنگامى كه ما (براى استراحت) به كنار آن صخره پناه برديم، من (در آن جا) فراموش كردم جريان ماهى را بازگو كنم- و فقط شيطان بود كه آن را از خاطر من برد- و ماهى بطرز شگفت‏آورى راه خود را در دريا پيش گرفت!» (63)


قَال‌َ لَه‌ُ مُوسَي‌ هَل‌ْ أَتَّبِعُك‌َ عَلَي‌ أَنْ‌ تُعَلِّمَن‌ِ مِمَّا عُلِّمْت‌َ رُشْدَاً (كهف: 66)

موسى به او گفت: «آيا از تو پيروى كنم تا از آنچه به تو تعليم داده شده و مايه رشد و صلاح است، به من بياموزى؟» (66)


فَانْطَلَقَا حتَّي‌ إِذَا أَتَيَا أَهْل‌َ قَرْيَة‌ٍ اسْتَطْعَمَا أَهْلَهَا فَأَبَوْا أَنْ‌ يُضَيِّفُوهُمَا فَوَجَدَا فِيهَا جِدَارَاً يُرِيدُ أَنْ‌ يَنقَض‌َّ فَأَقَامَه‌ُ قَال‌َ لَوْ شِئْت‌َ لَاتَّخَذْت‌َ عَلَيْه‌ِ أَجْرَاً (كهف: 77)

باز به راه خود ادامه دادند تا به مردم قريه‏اى رسيدند از آنان خواستند كه به ايشان غذا دهند ولى آنان از مهمان كردنشان خوددارى نمودند (با اين حال) در آن جا ديوارى يافتند كه مى‏خواست فروريزد و (آن مرد عالم) آن را برپا داشت. (موسى) گفت: « (لا اقل) مى‏خواستى در مقابل اين كار مزدى بگيرى!» (77)


أَمَّا السَّفِينَة‌ُ فَكَانَت‌ْ لِمَسَاكِين‌َ يَعْمَلُون‌َ فِي‌ الْبَحْرِ فَأَرَدْت‌ُ أَن‌ْ أَعِيبَهَا وَ كَان‌َ وَرَاءَهُمْ‌ مَلِك‌ٌ يَأْخُذُ كُل‌َّ سَفِينَة‌ٍ غَصْبَاً (كهف: 79)

اما آن كشتى مال گروهى از مستمندان بود كه با آن در دريا كار مى‏كردند و من خواستم آن را معيوب كنم (چرا كه) پشت سرشان پادشاهى (ستمگر) بود كه هر كشتى (سالمى) را بزور ميگرفت! (79)


وَ أَمَّا الْغُلاَم‌ُ فَكَان‌َ أَبَوَاه‌ُ مُؤْمِنَيْن‌ِ فَخَشِينَا أَنْ‌ يُرْهِقَهُمَا طُغْيَانَاً وَ كُفْرَاً (كهف: 80)

و اما آن نوجوان، پدر و مادرش با ايمان بودند و بيم داشتيم كه آنان را به طغيان و كفر وادارد! (80)


فَأَرَدْنَا أَنْ‌ يُبْدِلَهُمَا رَبُّهُمَا خَيْرَاً مِنْه‌ُ زَكَاة‌ً وَ أَقْرَب‌َ رُحْمَاً (كهف: 81)

از اين رو، خواستيم كه پروردگارشان به جاى او، فرزندى پاكتر و بامحبت‏تر به آن دو بدهد! (81)


وَ أَمَّا الْجِدَارُ فَكَان‌َ لِغُلاَمَيْن‌ِ يَتِيمَيْن‌ِ فِي‌ الْمَدِينَة‌ِ وَ كَان‌َ تَحْتَه‌ُ كَنْزٌ لَهُمَا وَ كَان‌َ أَبُوهُمَا صَالِحَاً فَأَرَادَ رَبُّك‌َ أَنْ‌ يَبْلُغَا أَشُدَّهُمَا وَ يَسْتَخْرِجَا كَنْزَهُمَا رَحْمَة‌ً مِنْ‌ رَبِّك‌َ وَ مَا فَعَلْتُه‌ُ عَن‌ْ أَمْرِي‌ ذَلِك‌َ تَأْوِيل‌ُ مَا لَم‌ْ تَسْطِعْ‌ عَلَيْه‌ِ صَبْرَاً (كهف: 82)

و اما آن ديوار، از آن دو نوجوان يتيم در آن شهر بود و زير آن، گنجى متعلق به آن دو وجود داشت و پدرشان مرد صالحى بود و پروردگار تو مى‏خواست آنها به حد بلوغ برسند و گنجشان را استخراج كنند اين رحمتى از پروردگارت بود و من آن (كارها) را خودسرانه انجام ندادم اين بود راز كارهايى كه نتوانستى در برابر آنها شكيبايى به خرج دهى!» (82)


حَتَّي‌ إِذَا بَلَغ‌َ مَغْرِب‌َ الشَّمْس‌ِ وَجَدَهَا تَغْرُب‌ُ فِي‌ عَيْن‌ٍ حَمِئَة‌ٍ وَ وَجَدَ عِنْدَهَا قَوْمَاً قُلْنَا يَا ذَا الْقَرْنَيْن‌ِ إِمَّا أَنْ‌ تُعَذِّب‌َ وَ إِمَّا أَنْ‌ تَتَّخِذَ فِيهِم‌ْ حُسْنَاً (كهف: 86)

تا به غروبگاه آفتاب رسيد (در آن جا) احساس كرد (و در نظرش مجسّم شد) كه خورشيد در چشمه تيره و گل‏آلودى فرو مى‏رود و در آن جا قومى را يافت گفتيم: «اى ذو القرنين! آيا مى‏خواهى (آنان) را مجازات كنى، و يا روش نيكويى در مورد آنها انتخاب نمايى؟» (86)


قَالُوا يَا ذَا الْقَرْنَيْن‌ِ إِن‌َّ يَأْجُوج‌َ وَ مَأْجُوج‌َ مُفْسِدُون‌َ فِي‌ الْأَرْض‌ِ فَهَل‌ْ نَجْعَل‌ُ لَك‌َ خَرْجَاً عَلَي‌ أَنْ‌ تَجْعَل‌َ بَيْنَنَا وَ بَيْنَهُم‌ْ سَدَّاً (كهف: 94)

(آن گروه به او) گفتند: «اى ذو القرنين يأجوج و مأجوج در اين سرزمين فساد مى‏كنند آيا ممكن است ما هزينه‏اى براى تو قرار دهيم، كه ميان ما و آنها سدّى ايجاد كنى؟!» (94)


فَمَا اسْطَاعُوا أَنْ‌ يَظْهَرُوه‌ُ وَ مَا اسْتَطَاعُوا لَه‌ُ نَقْبَاً (كهف: 97)

(سرانجام چنان سدّ نيرومندى ساخت) كه آنها [طايفه يأجوج و مأجوج‏] قادر نبودند از آن بالا روند و نمى‏توانستند نقبى در آن ايجاد كنند. (97)


أَفَحَسِب‌َ الَّذِين‌َ كَفَرُوا أَنْ‌ يَتَّخِذُوا عِبَادِي‌ مِنْ‌ دُونِي‌ أَوْلِيَاءَ إِنَّا أَعْتَدْنَا جَهَنَّم‌َ لِلْكَافِرِين‌َ نُزُلاً (كهف: 102)

آيا كافران پنداشتند مى‏توانند بندگانم را به جاى من اولياى خود انتخاب كنند؟! ما جهنم را براى پذيرايى كافران آماده كرده‏ايم! (102)


قُلْ‌ لَوْ كَان‌َ الْبَحْرُ مِدَادَاً لِكَلِمَات‌ِ رَبِّي‌ لَنَفِدَ الْبَحْرُ قَبْل‌َ أَنْ‌ تَنْفَدَ كَلِمَات‌ُ رَبِّي‌ وَ لَوْ جِئْنَا بِمِثْلِه‌ِ مَدَدَاً (كهف: 109)

بگو: «اگر درياها براى (نوشتن) كلمات پروردگارم مركّب شود، درياها پايان مى‏گيرد. پيش از آنكه كلمات پروردگارم پايان يابد هر چند همانند آن (درياها) را كمك آن قرار دهيم!» (109)


قَال‌َ رَب‌ِّ اجْعَلْ‌ لِي‌ آيَة‌ً قَال‌َ آيَتُك‌َ أَنْ لاَ تُكَلِّم‌َ النَّاس‌َ ثَلاَث‌َ لَيَال‌ٍ سَوِيَّاً (مريم: 10)

عرض كرد: «پروردگارا! نشانه‏اى براى من قرار ده!» فرمود: «نشانه تو اين است كه سه شبانه روز قدرت تكلّم (با مردم) نخواهى داشت در حالى كه زبانت سالم است!» (10)


فَخَرَج‌َ عَلَي‌ قَوْمِه‌ِ مِن‌َ الْمِـحْرَاب‌ِ فَأَوْحَي‌ إِلَيْهِم‌ْ أَنْ‌ سَبِّحُوا بُكْرَة‌ً وَ عَشِيَّاً (مريم: 11)

او از محراب عبادتش به سوى مردم بيرون آمد و با اشاره به آنها گفت: « (بشكرانه اين موهبت،) صبح و شام خدا را تسبيح گوييد!» (11)


فَنَادَاهَا مِنْ‌ تَحْتِهَا أَنْ لاَ تَحْزَنِي‌ قَدْ جَعَل‌َ رَبُّك‌ِ تَحْتَك‌ِ سَرِيَّاً (مريم: 24)

ناگهان از طرف پايين پايش او را صدا زد كه: «غمگين مباش! پروردگارت زير پاى تو چشمه آبى (گوارا) قرار داده است! (24)


مَا كَان‌َ لِالله‌ِ أَنْ‌ يَتَّخِذَ مِن‌ْ وَلَدٍ سُبْحَانَه‌ُ إِذَا قَضَي‌ أَمْرَاً فَإِنَّمَا يَقُول‌ُ لَه‌ُ كُنْ‌ فَيَكُون‌ُ (مريم: 35)

هرگز براى خدا شايسته نبود كه فرزندى اختيار كند! منزّه است او! هر گاه چيزى را فرمان دهد، مى‏گويد: «موجود باش!» همان دم موجود مى‏شود! (35)


يَا أَبَت‌ِ إِنِّي‌ أَخَاف‌ُ أَنْ‌ يَمَسَّك‌َ عَذَاب‌ٌ مِن‌َ الرَّحْمَن‌ِ فَتَكُون‌َ لِلشَّيْطَان‌ِ وَلِيَّاً (مريم: 45)

اى پدر! من از اين مى‏ترسم كه از سوى خداوند رحمان عذابى به تو رسد، در نتيجه از دوستان شيطان باشى!» (45)


وَ أَعْتَزِلُكُم‌ْ وَ مَا تَدْعُون‌َ مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ وَ أَدْعُو رَبِّي‌ عَسَي‌ أَنْ لاَ أَكُون‌َ بِدُعَاءِ رَبِّي‌ شَقِيَّاً (مريم: 48)

و از شما، و آنچه غير خدا مى‏خوانيد، كناره‏گيرى مى‏كنم و پروردگارم را مى‏خوانم و اميدوارم در خواندن پروردگارم بى‏پاسخ نمانم!» (48)


أَنْ‌ دَعَوْا لِلرَّحْمَن‌ِ وَلَدَاً (مريم: 91)

از اين رو كه براى خداوند رحمان فرزندى قائل شدند! (91)


وَ مَا يَنْبَغِي‌ لِلرَّحْمَن‌ِ أَنْ‌ يَتَّخِذَ وَلَدَاً (مريم: 92)

در حالى كه هرگز براى خداوند رحمان سزاوار نيست كه فرزندى برگزيند! (92)


أَن‌ِ اقْذِفِيه‌ِ فِي‌ التَّابُوت‌ِ فَاقْذِفِيه‌ِ فِي‌ الْيَم‌ِّ فَلْيُلْقِه‌ِ الْيَم‌ُّ بِالسَّاحِل‌ِ يَأْخُذْه‌ُ عَدُوٌّ لِي‌ وَ عَدُوٌّ لَه‌ُ وَ أَلْقَيْت‌ُ عَلَيْك‌َ مَحَبَّة‌ً مِنِّي‌ وَ لِتُصْنَع‌َ عَلَي‌ عَيْنِي‌ (طه: 39)

كه: «او را در صندوقى بيفكن، و آن صندوق را به دريا بينداز، تا دريا آن را به ساحل افكند و دشمن من و دشمن او، آن را برگيرد!» و من محبّتى از خودم بر تو افكندم، تا در برابر ديدگان [علم‏] من، ساخته شوى (و پرورش يابى)! (39)


قَالاَ رَبَّنَا إِنَّنَا نَخَاف‌ُ أَنْ‌ يَفْرُط‌َ عَلَيْنَا أَوْ أَنْ‌ يَطْغَي‌ (طه: 45)

(موسى و هارون) گفتند: «پروردگارا! از اين مى‏ترسيم كه بر ما پيشى گيرد (و قبل از بيان حق، ما را آزار دهد) يا طغيان كند (و نپذيرد)!» (45)


قَال‌َ مَوْعِدُكُم‌ْ يَوْم‌ُ الزِّينَة‌ِ وَ أَنْ‌ يُحْشَرَ النَّاس‌ُ ضُحَي‌ً (طه: 59)

گفت: «ميعاد ما و شما روز زينت [روز عيد] است به شرط اينكه همه مردم، هنگامى كه روز، بالا مى‏آيد، جمع شوند!» (59)


قَالُوا إِن‌ْ هَذَان‌ِ لَسَاحِرَان‌ِ يُرِيدَان‌ِ أَنْ‌ يُخْرِجَاكُمْ‌ مِن‌ْ أَرْضِكُمْ‌ بِسِحْرِهِمَا وَ يَذْهَبَا بِطَرِيقَتِكُم‌ُ الْمُثْلَي‌ (طه: 63)

گفتند: «اين دو (نفر) مسلّماً ساحرند! مى‏خواهند با سحرشان شما را از سرزمينتان بيرون كنند و راه و رسم نمونه شما را از بين ببرند! (63)


قَالُوا يَا مُوسَي‌ إِمَّا أَنْ‌ تُلْقِي‌َ وَ إِمَّا أَنْ‌ نَكُون‌َ أَوَّل‌َ مَن‌ْ أَلْقَي‌ (طه: 65)

(ساحران) گفتند: «اى موسى! آيا تو اول (عصاى خود را) مى‏افكنى، يا ما كسانى باشيم كه اول بيفكنيم؟!» (65)


قَال‌َ آمَنْتُم‌ْ لَه‌ُ قَبْل‌َ أَن‌ْ آَذَن‌َ لَكُم‌ْ إِنَّه‌ُ لَكَبِيرُكُم‌ُ الَّذِي‌ عَلَّمَكُم‌ُ السِّحْرَ فَلَأُقَطِّعَن‌َّ أَيْدِيَكُم‌ْ وَ أَرْجُلَكُمْ‌ مِن‌ْ خِلاَف‌ٍ وَ لَأُصَلِّبَنَّكُم‌ْ فِي‌ جُذُوع‌ِ النَّخْل‌ِ وَ لَتَعْلَمُن‌َّ أَيُّنَا أَشَدُّ عَذَابَاً وَ أَبْقَي‌ (طه: 71)

(فرعون) گفت: «آيا پيش از آنكه به شما اذن دهم به او ايمان آورديد؟! مسلّماً او بزرگ شماست كه به شما سحر آموخته است! به يقين دستها و پاهايتان را بطور مخالف قطع مى‏كنم و شما را از تنه‏هاى نخل به دار مى‏آويزم و خواهيد دانست مجازات كدام يك از ما دردناكتر و پايدارتر است!» (71)


وَ لَقَدْ أَوْحَيْنَا إِلَي‌ مُوسَي‌ أَن‌ْ أَسْرِ بِعِبَادِي‌ فَاضْرِب‌ْ لَهُم‌ْ طَرِيقَاً فِي‌ الْبَحْرِ يَبَسَاً لاَ تَخَاف‌ُ دَرَكَاً وَ لاَ تَخْشَي‌ (طه: 77)

ما به موسى وحى فرستاديم كه: «شبانه بندگانم را (از مصر) با خود ببر و براى آنها راهى خشك در دريا بگشا كه نه از تعقيب (فرعونيان) خواهى ترسيد، و نه از غرق شدن در دريا!» (77)


فَرَجَع‌َ مُوسَي‌ إِلَي‌ قَوْمِه‌ِ غَضْبَان‌َ أَسِفَاً قَال‌َ يَا قَوْم‌ِ أَلَم‌ْ يَعِدْكُم‌ْ رَبُّكُم‌ْ وَعْدَاً حَسَنَاً أَفَطَال‌َ عَلَيْكُم‌ُ الْعَهْدُ أَم‌ْ أَرَدْتُم‌ْ أَنْ‌ يَحِل‌َّ عَلَيْكُم‌ْ غَضَب‌ٌ مِنْ‌ رَبِّكُم‌ْ فَأَخْلَفْتُمْ‌ مَوْعِدِي‌ (طه: 86)

موسى خشمگين و اندوهناك به سوى قوم خود بازگشت و گفت: «اى قوم من! مگر پروردگارتان وعده نيكويى به شما نداد؟! آيا مدّت جدايى من از شما به طول انجاميد، يا مى‏خواستيد غضب پروردگارتان بر شما نازل شود كه با وعده من مخالفت كرديد؟!» (86)


أَفَلاَ يَرَوْن‌َ أَنْ لاَ يَرْجِع‌ُ إِلَيْهِم‌ْ قَوْلاً وَ لاَ يَمْلِك‌ُ لَهُم‌ْ ضَرَّاً وَ لاَ نَفْعَاً (طه: 89)

آيا نمى‏بينند كه (اين گوساله) هيچ پاسخى به آنان نمى‏دهد، و مالك هيچ گونه سود و زيانى براى آنها نيست؟! (89)


أَنْ لاَ تَتَّبِعَن‌ِ أَفَعَصَيْت‌َ أَمْرِي‌ (طه: 93)

از من پيروى نكردى؟! آيا فرمان مرا عصيان نمودى؟!» (93)


قَال‌َ يَبْنَؤُم‌َّ لاَ تَأْخُذْ بِلِحْيَتِي‌ وَ لاَ بِرَأْسِي‌ إِنِّي‌ خَشِيت‌ُ أَنْ‌ تَقُول‌َ فَرَّقْت‌َ بَيْن‌َ بَنِي‌ إِسْرائِيل‌َ وَ لَم‌ْ تَرْقُب‌ْ قَوْلِي‌ (طه: 94)

(هارون) گفت: «اى فرزند مادرم! [اى برادر!] ريش و سر مرا مگير! من ترسيدم بگويى تو ميان بنى اسرائيل تفرقه انداختى، و سفارش مرا به كار نبستى!» (94)


قَال‌َ فَاذْهَب‌ْ فَإِن‌َّ لَك‌َ فِي الْحَيَاة‌ِ أَنْ‌ تَقُول‌َ لاَ مِسَاس‌َ وَ إِن‌َّ لَك‌َ مَوْعِدَاً لَن‌ْ تُخْلَفَه‌ُ وَانْظُرْ إِلَي‌ إِلَهِك‌َ الَّذِي‌ ظَلْت‌َ عَلَيْه‌ِ عَاكِفَاً لَنُحَرِّقَنَّه‌ُ ثُم‌َّ لَنَنْسِفَنَّه‌ُ فِي‌ الْيَم‌ِّ نَسْفَاً (طه: 97)

(موسى) گفت: «برو، كه بهره تو در زندگى دنيا اين است كه (هر كس با تو نزديك شود) بگويى «با من تماس نگير!» و تو ميعادى (از عذاب خدا) دارى، كه هرگز تخلّف نخواهد شد! (اكنون) بنگر به اين معبودت كه پيوسته آن را پرستش مى‏كردى! و ببين ما آن را نخست مى‏سوزانيم سپس ذرّات آن را به دريا مى‏پاشيم! (97)


فَتَعَالَي‌ الله‌ُ الْمَلِك‌ُ الْحَق‌ُّ وَ لاَ تَعْجَل‌ْ بِالْقُرْآن‌ِ مِنْ‌ قَبْل‌ِ أَنْ‌ يُقْضَي‌ إِلَيْك‌َ وَحْيُه‌ُ وَ قُلْ‌ رَب‌ِّ زِدْنِي‌ عِلْمَاً (طه: 114)

پس بلندمرتبه است خداوندى كه سلطان حقّ است! پس نسبت به (تلاوت) قرآن عجله مكن، پيش از آنكه وحى آن بر تو تمام شود و بگو: «پروردگارا! علم مرا افزون كن!» (114)


إِن‌َّ لَك‌َ أَنْ لاَ تَجُوع‌َ فِيهَا وَ لاَ تَعْرَي‌ (طه: 118)

(امّا تو در بهشت راحت هستى! و مزيّتش) براى تو اين است كه در آن گرسنه و برهنه نخواهى شد (118)


وَ لَوْ أَنَّا أَهْلَكْنَاهُمْ‌ بِعَذَاب‌ٍ مِنْ‌ قَبْلِه‌ِ لَقَالُوا رَبَّنَا لَوْلاَ أَرْسَلْت‌َ إِلَيْنَا رَسُولاً فَنَتَّبِع‌َ آيَاتِك‌َ مِنْ‌ قَبْل‌ِ أَنْ‌ نَذِل‌َّ وَ نَخْزَي‌ (طه: 134)

اگر ما آنان را پيش از آن (كه قرآن نازل شود) با عذابى هلاك مى‏كرديم، (در قيامت) مى‏گفتند: «پروردگارا! چرا پيامبرى براى ما نفرستادى تا از آيات تو پيروى كنيم، پيش از آنكه ذليل و رسوا شويم!» (134)


لَوْ أَرَدْنَا أَنْ‌ نَتَّخِذَ لَهوَاً لَاتَّخَذْنَاه‌ُ مِنْ‌ لَدُنَّا إِنْ‌ كُنَّا فَاعِلِين‌َ (انبياء: 17)

(بفرض محال) اگر مى‏خواستيم سرگرمى انتخاب كنيم، چيزى متناسب خود انتخاب مى‏كرديم! (17)


وَ جَعَلْنَا فِي‌ الْأَرْض‌ِ رَوَاسِي‌َ أَنْ‌ تَمِيدَ بِهِم‌ْ وَ جَعَلْنَا فِيهَا فِجَاجَاً سُبُلاً لَعَلَّهُم‌ْ يَهْتَدُون‌َ (انبياء: 31)

و در زمين، كوه‏هاى ثابت و پابرجايى قرار داديم، مبادا آنها را بلرزاند! و در آن، درّه‏ها و راه‏هايى قرار داديم تا هدايت شوند! (31)


وَ تَالله‌ِ لَأََكِيدَن‌َّ أَصْنَامَكُمْ‌ بَعْدَ أَنْ‌ تُوَلُّوا مُدْبِرِين‌َ (انبياء: 57)

و به خدا سوگند، در غياب شما، نقشه‏اى براى نابودى بتهايتان مى‏كشم!» (57)


وَ ذَا النُّون‌ِ إِذْ ذَهَب‌َ مُغَاضِبَاً فَظَن‌َّ أَنْ‌ لَن‌ْ نَقْدِرَ عَلَيْه‌ِ فَنَادَي‌ فِي‌ الظُّلُمَات‌ِ أَنْ‌ لاَ إِله‌َ إِلاَّ أَنْت‌َ سُبْحَانَك‌َ إِنِّي‌ كُنْت‌ُ مِن‌َ الظَّالِمِين‌َ (انبياء: 87)

و ذا النون [يونس‏] را (به ياد آور) در آن هنگام كه خشمگين (از ميان قوم خود) رفت و چنين مى‏پنداشت كه ما بر او تنگ نخواهيم گرفت (امّا موقعى كه در كام نهنگ فرو رفت،) در آن ظلمتها (ى متراكم) صدا زد: « (خداوندا!) جز تو معبودى نيست! منزّهى تو! من از ستمكاران بودم!» (87)


مَنْ‌ كَان‌َ يَظُن‌ُّ أَنْ‌ لَن‌ْ يَنْصُرَه‌ُ الله‌ُ فِي‌ الدُّنْيَا وَالْآخِرَة‌ِ فَلْيَمْدُدْ بِسَبَب‌ٍ إِلَي‌ السَّمَاءِ ثُم‌َّ لْيَقْطَع‌ْ فَلْيَنْظُرْ هَل‌ْ يُذْهِبَن‌َّ كَيْدُه‌ُ مَا يَغِيظ‌ُ (حج: 15)

هر كس گمان مى‏كند كه خدا پيامبرش را در دنيا و آخرت يارى نخواهد كرد (و از اين نظر عصبانى است، هر كارى از دستش ساخته است بكند)، ريسمانى به سقف خانه خود بياويزد، و خود را حلق آويز و نفس خود را قطع كند (و تا لبه پرتگاه مرگ پيش رود) ببيند آيا اين كار خشم او را فرو مى‏نشاند؟! (15)


كُلَّمَا أَرَادُوا أَنْ‌ يَخْرُجُوا مِنْهَا مِن‌ْ غَم‌ٍّ أُعِيدُوا فِيهَا وَ ذُوقُوا عَذَاب‌َ الْحَرِيق‌ِ (حج: 22)

هر گاه بخواهند از غم و اندوه‏هاى دوزخ خارج شوند، آنها را به آن بازمى‏گردانند و (به آنان گفته مى‏شود:) بچشيد عذاب سوزان را! (22)


وَ إِذْ بَوَّأْنَا لِإِبْرَاهِيم‌َ مَكَان‌َ الْبَيْت‌ِ أَنْ‌ لاَ تُشْرِك‌ْ بِي‌ شَيْءً وَ طَهِّرْ بَيْتِي‌َ لِلطَّائِفِين‌َ وَالْقَائِمِين‌َ وَالرُّكَّع‌ِ السُّجُودِ (حج: 26)

(به خاطر بياور) زمانى را كه جاى خانه (كعبه) را براى ابراهيم آماده ساختيم (تا خانه را بنا كند و به او گفتيم:) چيزى را همتاى من قرار مده! و خانه‏ام را براى طواف‏كنندگان و قيام‏كنندگان و ركوع‏كنندگان و سجودكنندگان (از آلودگى بتها و از هر گونه آلودگى) پاك ساز! (26)


الَّذِين‌َ أُخْرِجُوا مِنْ‌ دِيَارِهِمْ‌ بِغَيْرِ حَق‌ٍّ إِلاَّ أَنْ‌ يَقُولُوا رَبُّنَا الله‌ُ وَ لَوْلاَ دَفْع‌ُ الله‌ِ النَّاس‌َ بَعْضَهُمْ‌ بِبَعْض‌ٍ لَهُدِّمَت‌ْ صَوَامِع‌ُ وَ بِيَع‌ٌ وَ صَلَوَات‌ٌ وَ مَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْم‌ُ الله‌ِ كَثِيرَاً وَ لَيَنْصُرَن‌َّ الله‌ُ مَنْ‌ يَنْصُرُه‌ُ إِن‌َّ الله‌َ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ (حج: 40)

همانها كه از خانه و شهر خود، به ناحق رانده شدند، جز اينكه مى‏گفتند: «پروردگار ما، خداى يكتاست!» و اگر خداوند بعضى از مردم را بوسيله بعضى ديگر دفع نكند، ديرها و صومعه‏ها، و معابد يهود و نصارا، و مساجدى كه نام خدا در آن بسيار برده مى‏شود، ويران مى‏گردد! و خداوند كسانى را كه يارى او كنند (و از آيينش دفاع نمايند) يارى مى‏كند خداوند قوى و شكست ناپذير است. (40)


أَلَم‌ْ تَرَ أَن‌َّ الله‌َ سَخَّرَ لَكُمْ‌ مَا فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَالْفُلْك‌َ تَجْرِي‌ فِي‌ الْبَحْرِ بِأَمْرِه‌ِ وَ يُمْسِك‌ُ السَّمَاءَ أَنْ‌ تَقَع‌َ عَلَي‌ الْأَرْض‌ِ إِلاَّ بِإِذْنِه‌ِ إِن‌َّ الله‌َ بِالنَّاس‌ِ لَرَؤُوف‌ٌ رَحِيم‌ٌ (حج: 65)

آيا نديدى كه خداوند آنچه را در زمين است مسخّر شما كرد و (نيز) كشتيهايى را كه به فرمان او بر صفحه اقيانوسها حركت مى‏كنند و آسمان [كرات و سنگهاى آسمانى‏] را نگه مى‏دارد، تا جز بفرمان او، بر زمين فرو نيفتند؟ خداوند نسبت به مردم رحيم و مهربان است! (65)


فَقَال‌َ الْمَلَأَُ الَّذِين‌َ كَفَرُوا مِنْ‌ قَوْمِه‌ِ مَا هَذَا إِلاَّ بَشَرٌ مِثْلُكُم‌ْ يُرِيدُ أَنْ‌ يَتَفَضَّل‌َ عَلَيْكُم‌ْ وَ لَوْ شَاءَ الله‌ُ لَأََنْزَل‌َ مَلاَئِكَة‌ً مَا سَمِعْنَا بِهَذَا فِي‌ آبَائِنَا الْأَوَّلِين‌َ (مؤمنون: 24)

جمعيّت اشرافى (و مغرور) از قوم نوح كه كافر بودند گفتند: «اين مرد جز بشرى همچون شما نيست، كه مى‏خواهد بر شما برترى جويد! اگر خدا مى‏خواست (پيامبرى بفرستد) فرشتگانى نازل مى‏كرد ما چنين چيزى را هرگز در نياكان خود نشنيده‏ايم! (24)


فَأَوْحَينَا إِلَيْه‌ِ أَن‌ِ اصْنَع‌ِ الْفُلْك‌َ بِأَعْيُنِنَا وَ وَحْيِنَا فَإِذَا جَاءَ أَمْرُنَا وَ فَارَ التَّنُّورُ فَاسْلُك‌ْ فِيهَا مِنْ‌ كُل‌ٍّ زَوْجَيْن‌ِ اثْنَيْن‌ِ وَ أَهْلَك‌َ إِلاَّ مَنْ‌ سَبَق‌َ عَلَيْه‌ِ الْقَوْل‌ُ مِنْهُم‌ْ وَ لاَ تُخَاطِبْنِي‌ فِي‌ الَّذِين‌َ ظَلَمُوا إِنَّهُمْ‌ مُغْرَقُون‌َ (مؤمنون: 27)

ما به نوح وحى كرديم كه: «كشتى را در حضور ما، و مطابق وحى ما بساز. و هنگامى كه فرمان ما (براى غرق آنان) فرا رسد، و آب از تنور بجوشد (كه نشانه فرا رسيدن طوفان است)، از هر يك از انواع حيوانات يك جفت در كشتى سوار كن و همچنين خانواده‏ات را، مگر آنانى كه قبلًا وعده هلاكشان داده شده [همسر و فرزند كافرت‏] و ديگر درباره ستمگران با من سخن مگو، كه آنان همگى هلاك خواهند شد. (27)


فَأَرْسَلْنَا فِيهِم‌ْ رَسُولاً مِنْهُم‌ْ أَن‌ِ اعْبُدُوا الله‌َ مَا لَكُمْ‌ مِن‌ْ إِلَه‌ٍ غَيْرُه‌ُ أَفَلاَ تَتَّقُون‌َ (مؤمنون: 32)

و در ميان آنان رسولى از خودشان فرستاديم كه: «خدا را بپرستيد جز او معبودى براى شما نيست آيا (با اين همه، از شرك و بت پرستى) پرهيز نمى‏كنيد؟!» (32)


وَ إِنَّا عَلَي‌ أَنْ‌ نُرِيَك‌َ مَا نَعِدُهُم‌ْ لَقَادِرُون‌َ (مؤمنون: 95)

و ما تواناييم كه آنچه را به آنها وعده مى‏دهيم به تو نشان دهيم! (95)


وَ أَعُوذُ بِك‌َ رَب‌ِّ أَنْ‌ يَحْضُرُون‌ِ (مؤمنون: 98)

و از اينكه آنان نزد من حاضر شوند (نيز)- اى پروردگار من- به تو پناه مى‏برم!» (98)


وَ يَدْرَأُ عَنْهَا الْعَذَاب‌َ أَنْ‌ تَشْهَدَ أَرْبَع‌َ شَهَادَات‌ٍ بِالله‌ِ إِنَّه‌ُ لَمِن‌َ الْكَاذِبِين‌َ (نور: 8)

آن زن نيز مى‏تواند كيفر (زنا) را از خود دور كند، به اين طريق كه چهار بار خدا را به شهادت طلبد كه آن مرد (در اين نسبتى كه به او مى‏دهد) از دروغگويان است. (8)


وَ لَوْلاَ إِذْ سَمِعْتُمُوه‌ُ قُلْتُمْ‌ مَا يَكُون‌ُ لَنَا أَنْ‌ نَتَكَلَّم‌َ بِهَذَا سُبْحَانَك‌َ هَذَا بُهْتَان‌ٌ عَظِيم‌ٌ (نور: 16)

چرا هنگامى كه آن را شنيديد نگفتيد: «ما حق نداريم كه به اين سخن تكلّم كنيم خداوندا منزّهى تو، اين بهتان بزرگى است»؟! (16)


يَعِظُكُم‌ُ الله‌ُ أَنْ‌ تَعُودُوا لِمِثْلِه‌ِ أَبَدَاً إِنْ‌ كُنْتُمْ‌ مُؤْمِنِين‌َ (نور: 17)

خداوند شما را اندرز مى‏دهد كه هرگز چنين كارى را تكرار نكنيد اگر ايمان داريد! (17)


إِن‌َّ الَّذِين‌َ يُحِبُّون‌َ أَنْ‌ تَشِيع‌َ الْفَاحِشَة‌ُ فِي‌ الَّذِين‌َ آمَنُوا لَهُم‌ْ عَذَاب‌ٌ أَلِيم‌ٌ فِي‌ الدُّنْيَا وَالْآخِرَة‌ِ وَالله‌ُ يَعْلَم‌ُ وَ أَنْتُم‌ْ لاَ تَعْلَمُون‌َ (نور: 19)

كسانى كه دوست دارند زشتيها در ميان مردم با ايمان شيوع يابد، عذاب دردناكى براى آنان در دنيا و آخرت است و خداوند مى‏داند و شما نمى‏دانيد! (19)


وَ لاَ يَأْتَل‌ِ أُولُوا الْفَضْل‌ِ مِنْكُم‌ْ وَالسَّعَة‌ِ أَنْ‌ يُؤْتُوا أُولِي‌ الْقُرْبَي‌ وَالْمَسَاكِين‌َ وَالْمُهَاجِرِين‌َ فِي‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ وَلْيَعْفُوا وَلْيَصْفَحُوا أَلاَ تُحِبُّون‌َ أَنْ‌ يَغْفِرَ الله‌ُ لَكُم‌ْ وَالله‌ُ غَفُورٌ رَحِيم‌ٌ (نور: 22)

آنها كه از ميان شما داراى برترى (مالى) و وسعت زندگى هستند نبايد سوگند ياد كنند كه از انفاق نسبت به نزديكان و مستمندان و مهاجران در راه خدا دريغ نمايند آنها بايد عفو كنند و چشم بپوشند آيا دوست نمى‏داريد خداوند شما را ببخشد؟! و خداوند آمرزنده و مهربان است! (22)


لَيْس‌َ عَلَيْكُم‌ْ جُنَاح‌ٌ أَنْ‌ تَدْخُلُوا بُيُوتَاً غَيْرَ مَسْكُونَة‌ٍ فِيهَا مَتَاع‌ٌ لَكُم‌ْ وَالله‌ُ يَعْلَم‌ُ مَا تُبْدُون‌َ وَ مَا تَكْتُمُون‌َ (نور: 29)

(ولى) گناهى بر شما نيست كه وارد خانه‏هاى غير مسكونى بشويد كه در آن متاعى متعلّق به شما وجود دارد و خدا آنچه را آشكار مى‏كنيد و آنچه را پنهان مى‏داريد، مى‏داند! (29)


فِي‌ بُيُوت‌ٍ أَذِن‌َ الله‌ُ أَنْ‌ تُرْفَع‌َ وَ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُه‌ُ يُسَبِّح‌ُ لَه‌ُ فِيهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآصَال‌ِ (نور: 36)

(اين چراغ پرفروغ) در خانه‏هايى قرار دارد كه خداوند اذن فرموده ديوارهاى آن را بالا برند (تا از دستبرد شياطين و هوسبازان در امان باشد) خانه‏هايى كه نام خدا در آنها برده مى‏شود، و صبح و شام در آنها تسبيح او مى‏گويند ... (36)


أَفِي‌ قُلُوبِهِمْ‌ مَرَض‌ٌ أَم‌ِ ارْتَابُوا أَم‌ْ يَخَافُون‌َ أَنْ‌ يَحِيف‌َ الله‌ُ عَلَيْهِم‌ْ وَ رَسُولُه‌ُ بَل‌ْ أُولَئِك‌َ هُم‌ُ الظَّالِمُون‌َ (نور: 50)

آيا در دلهاى آنان بيمارى است، يا شكّ و ترديد دارند، يا مى‏ترسند خدا و رسولش بر آنان ستم كنند؟! نه، بلكه آنها خودشان ستمگرند! (50)


إِنَّمَا كَان‌َ قَوْل‌َ الْمُؤْمِنِين‌َ إِذَا دُعُوا إِلَي‌ الله‌ِ وَ رَسُولِه‌ِ لِيَحْكُم‌َ بَيْنَهُم‌ْ أَنْ‌ يَقُولُوا سَمِعْنا وَ أَطَعْنَا وَ أُولَئِك‌َ هُم‌ُ الْمُفْلِحُون‌َ (نور: 51)

سخن مؤمنان، هنگامى كه بسوى خدا و رسولش دعوت شوند تا ميان آنان داورى كند، تنها اين است كه مى‏گويند: «شنيديم و اطاعت كرديم!» و اينها همان رستگاران واقعى هستند. (51)


وَالْقَوَاعِدُ مِن‌َ النِّسَاءِ الاَّتِي‌‌ لاَ يَرْجُون‌َ نِكَاحَاً فَلَيْس‌َ عَلَيْهِنَّ جُنَاح‌ٌ أَنْ‌ يَضَعْن‌َ ثِيَابَهُن‌َّ غَيْرَ مُتَبَرِّجَات‌ٍ بِزِينَة‌ٍ وَ أَنْ‌ يَسْتَعْفِفْن‌َ خَيْرٌ لَهُن‌َّ وَالله‌ُ سَمِيع‌ٌ عَلِيم‌ٌ (نور: 60)

و زنان از كارافتاده‏اى كه اميد به ازدواج ندارند، گناهى بر آنان نيست كه لباسهاى (رويين) خود را بر زمين بگذارند، بشرط اينكه در برابر مردم خودآرايى نكنند و اگر خود را بپوشانند براى آنان بهتر است و خداوند شنوا و داناست. (60)


لَيْس‌َ عَلَي‌ الْأَعْمَي‌ حَرَج‌ٌ وَ لاَ عَلَي‌ الْأَعرَج‌ِ حَرَج‌ٌ وَ لاَ عَلَي‌ الْمَرِيض‌ِ حَرَج‌ٌ وَ لاَ عَلَي‌ أَنْفُسِكُم‌ْ أَنْ‌ تَأْكُلُوا مِن‌ْ بُيُوتِكُم‌ْ أَوْ بُيُوت‌ِ آبَائِكُم‌ْ أَوْ بُيُوت‌ِ أُمَّهَاتِكُم‌ْ أَوْ بُيُوت‌ِ إِخْوَانِكُم‌ْ أَوْ بُيُوت‌ِ أَخَوَاتِكُم‌ْ أَوْ بُيُوت‌ِ أَعْمَامِكُم‌ْ أَوْ بُيُوت‌ِ عَمَّاتِكُم‌ْ أَوْ بُيُوت‌ِ أَخْوَالِكُم‌ْ أَوْ بُيُوت‌ِ خَالاَتِكُم‌ْ أَوْ مَا مَلَكْتُمْ‌ مَفَاتِحَه‌ُ أَوْ صَدِيقِكُم‌ْ لَيْس‌َ عَلَيْكُم‌ْ جُنَاح‌ٌ أَنْ‌ تَأْكُلُوا جَمِيعَاً أَوْ أَشْتَاتَاً فَإِذَا دَخَلْتُمْ‌ بُيُوتَاً فَسَلِّمُوا عَلَي‌ أَنْفُسِكُم‌ْ تَحِيَّة‌ً مِن‌ْ عِنْدِ الله‌ِ مُبَارَكَة‌ً طَيِّبَة‌ً كَذَلِك‌َ يُبَيِّن‌ُ الله‌ُ لَكُم‌ُ الْآيَات‌ِ لَعَلَّكُم‌ْ تَعْقِلُون‌َ (نور: 61)

بر نابينا و افراد لنگ و بيمار گناهى نيست (كه با شما هم غذا شوند)، و بر شما نيز گناهى نيست كه از خانه‏هاى خودتان [خانه‏هاى فرزندان يا همسرانتان كه خانه خود شما محسوب مى‏شود بدون اجازه خاصّى‏] غذا بخوريد و همچنين خانه‏هاى پدرانتان، يا خانه‏هاى مادرانتان، يا خانه‏هاى برادرانتان، يا خانه‏هاى خواهرانتان، يا خانه‏هاى عموهايتان، يا خانه‏هاى عمّه‏هايتان، يا خانه‏هاى داييهايتان، يا خانه‏هاى خاله‏هايتان، يا خانه‏اى كه كليدش در اختيار شماست، يا خانه‏هاى دوستانتان، بر شما گناهى نيست كه بطور دسته‏جمعى يا جداگانه غذا بخوريد و هنگامى كه داخل خانه‏اى شديد، بر خويشتن سلام كنيد، سلام و تحيّتى از سوى خداوند، سلامى پربركت و پاكيزه! اين گونه خداوند آيات را براى شما روشن مى‏كند، باشد كه بينديشيد! (61)


لاَ تَجْعَلُوا دُعَاءَ الرَّسُول‌ِ بَيْنَكُم‌ْ كَدُعَاءِ بَعْضِكُمْ‌ بَعْضَاً قَدْ يَعْلَم‌ُ الله‌ُ الَّذِين‌َ يَتَسَلَّلُون‌َ مِنْكُم‌ْ لِوَاذَاً فَلْيَحْذَرِ الَّذِين‌َ يُخَالِفُون‌َ عَن‌ْ أَمْرِه‌ِ أَنْ تُصِيبَهُم‌ْ فِتْنَة‌ٌ أَوْ يُصِيبَهُم‌ْ عَذَاب‌ٌ أَلِيم‌ٌ (نور: 63)

صدا كردن پيامبر را در ميان خود، مانند صدا كردن يكديگر قرار ندهى خداوند كسانى از شما را كه پشت سر ديگران پنهان مى‏شوند، و يكى پس از ديگرى فرار مى‏كنند مى‏داند! پس آنان كه فرمان او را مخالفت مى‏كنند، بايد بترسند از اينكه فتنه‏اى دامنشان را بگيرد، يا عذابى دردناك به آنها برسد! (63)


قَالُوا سُبْحَانَك‌َ مَا كَان‌َ يَنْبَغِي‌ لَنَا أَنْ‌ نَتَّخِذَ مِنْ‌ دُونِك‌َ مِن‌ْ أَوْلِيَاءَ وَ لَكِنْ‌ مَتَّعْتَهُم‌ْ وَ آبَاءَهُم‌ْ حَتَّي‌ نَسُوا الذِّكْرَ وَ كَانُوا قَوْمَاً بُورَاً (فرقان: 18)

(در پاسخ) مى‏گويند: «منزّهى تو! براى ما شايسته نبود كه غير از تو اوليايى برگزينيم، ولى آنان و پدرانشان را از نعمتها برخوردار نمودى تا اينكه (به جاى شكر نعمت) ياد تو را فراموش كردند و تباه و هلاك شدند.» (18)


إِنْ‌ كَادَ لَيُضِلُّنَا عَن‌ْ آلِهَتِنَا لَوْلاَ أَنْ‌ صَبَرْنَا عَلَيْهَا وَ سَوْف‌َ يَعْلَمُون‌َ حِين‌َ يَرَوْن‌َ الْعَذَاب‌َ مَن‌ْ أَضَل‌ُّ سَبِيلاً (فرقان: 42)

اگر ما بر پرستش خدايانمان استقامت نمى‏كرديم، بيم آن مى‏رفت كه ما را گمراه سازد! امّا هنگامى كه عذاب الهى را ببينند، بزودى مى‏فهمند چه كسى گمراهتر بوده است! (42)


قُل‌ْ مَا أَسْأَلُكُم‌ْ عَلَيْه‌ِ مِن‌ْ أَجْرٍ إِلاَّ مَنْ‌ شَاءَ أَنْ‌ يَتَّخِذَ إِلَي‌ رَبِّه‌ِ سَبِيلاً (فرقان: 57)

بگو: «من در برابر آن (ابلاغ آيين خدا) هيچ گونه پاداشى از شما نمى‏طلبم مگر كسى كه بخواهد راهى بسوى پروردگارش برگزيند (اين پاداش من است.)» (57)


وَ هُوَ الَّذِي‌ جَعَل‌َ اللَّيْل‌َ وَالنَّهَارَ خِلْفَة‌ً لِمَن‌ْ أَرَادَ أَنْ‌ يَذَّكَّرَ أَوْ أَرَادَ شُكُورَاً (فرقان: 62)

و او همان كسى است كه شب و روز را جانشين يكديگر قرار داد براى كسى كه بخواهد متذكّر شود يا شكرگزارى كند (و آنچه را در روز كوتاهى كرده در شب انجام دهد و به عكس). (62)


لَعَلَّك‌َ بَاخِع‌ٌ نَفْسَك‌َ أَنْ لاَ يَكُونُوا مُؤْمِنِين‌َ (شعراء: 3)

گويى مى‏خواهى جان خود را از شدّت اندوه از دست دهى بخاطر اينكه آنها ايمان نمى‏آورند! (3)


وَ إِذْ نَادَي‌ رَبُّك‌َ مُوسَي‌ أَن‌ِ ائْت‌ِ الْقَوْم‌َ الظَّالِمِين‌َ (شعراء: 10)

(به خاطر بياور) هنگامى را كه پروردگارت موسى را ندا داد كه به سراغ قوم ستمگر برو ... (10)


قَال‌َ رَب‌ِّ إِنِّي‌ أَخَاف‌ُ أَنْ‌ يُكَذِّبُون‌ِ (شعراء: 12)

(موسى) عرض كرد: «پروردگارا! از آن بيم دارم كه مرا تكذيب كنند، (12)


وَ لَهُم‌ْ عَلَيَّ‌ ذَنْب‌ٌ فَأَخَاف‌ُ أَنْ‌ يَقْتُلُون‌ِ (شعراء: 14)

و آنان (به اعتقاد خودشان) بر گردن من گناهى دارند مى‏ترسم مرا بكشند (و اين رسالت به پايان نرسد)! (14)


أَن‌ْ أَرْسِل‌ْ مَعَنَا بَنِي‌ إِسْرَائِيل‌َ (شعراء: 17)

بنى اسرائيل را با ما بفرست!» (آنها به سراغ فرعون آمدند) (17)


وَ تِلْك‌َ نِعْمَة‌ٌ تَمُنُّهَا عَلَيَّ‌ أَن‌ْ عَبَّدْت‌َ بَنِي‌ إِسْرَائِيل‌َ (شعراء: 22)

آيا اين منتّى است كه تو بر من مى‏گذارى كه بنى اسرائيل را برده خود ساخته‏اى؟!» (22)


يُرِيدُ أَنْ‌ يُخْرِجَكُمْ‌ مِن‌ْ أَرْضِكُمْ‌ بِسِحْرِه‌ِ فَمَاذَا تَأْمُرُون‌َ (شعراء: 35)

او مى‏خواهد با سحرش شما را از سرزمينتان بيرون كند! شما چه نظر مى‏دهيد؟» (35)


قَال‌َ آمَنْتُم‌ْ لَه‌ُ قَبْل‌َ أَن‌ْ آذَن‌َ لَكُم‌ْ إِنَّه‌ُ لَكَبِيرُكُم‌ُ الَّذِي‌ عَلَّمَكُم‌ُ السِّحْرَ فَلَسَوْف‌َ تَعْلَمُون‌َ لَأُقَطِّعَن‌َّ أَيْدِيَكُم‌ْ وَ أَرْجُلَكُمْ‌ مِن‌ْ خِلاَف‌ٍ وَ لَأُصَلِّبَنَّكُم‌ْ أَجْمَعِين‌َ (شعراء: 49)

(فرعون) گفت: «آيا پيش از اينكه به شما اجازه دهم به او ايمان آورديد؟! مسلّماً او بزرگ و استاد شماست كه به شما سحر آموخته (و اين يك توطئه است)! امّا بزودى خواهيد دانست! دستها و پاهاى شما را بعكس يكديگر قطع مى‏كنم، و همه شما را به دار مى‏آويزم!» (49)


إِنَّا نَطْمَع‌ُ أَنْ‌ يَغْفِرَ لَنَا رَبُّنَا خَطَايَانَا أَنْ‌ كُنَّا أَوَّل‌َ الْمُؤْمِنِين‌َ (شعراء: 51)

ما اميدواريم كه پروردگارمان خطاهاى ما را ببخشد، چرا كه ما نخستين ايمان‏آورندگان بوديم!» (51)


وَ أَوْحَيْنَا إِلَي‌ مُوسَي‌ أَن‌ْ أَسْرِ بِعِبَادِي‌ إِنَّكُمْ‌ مُتَّبَعُون‌َ (شعراء: 52)

و به موسى وحى كرديم كه شبانه بندگانم را (از مصر) كوچ ده، زيرا شما مورد تعقيب هستيد!» (52)


فَأَوْحَينَا إِلَي‌ مُوسَي‌ أَن‌ِ اضْرِب‌ بِعَصَاك‌َ الْبَحْرَ فَانْفَلَق‌َ فَكَان‌َ كُل‌ُّ فِرْق‌ٍ كَالطَّوْدِ الْعَظِيم‌ِ (شعراء: 63)

و بدنبال آن به موسى وحى كرديم: «عصايت را به دريا بزن!» (عصايش را به دريا زد،) و دريا از هم شكافته شد، و هر بخشى همچون كوه عظيمى بود! (63)


وَالَّذِي‌ أَطْمَع‌ُ أَنْ‌ يَغْفِرَ لِي‌ خَطِيئَتِي‌ يَوْم‌َ الدِّين‌ِ (شعراء: 82)

و كسى كه اميد دارم گناهم را در روز جزا ببخشد! (82)


أَوَ لَم‌ْ يَكُن‌ لَهُم‌ْ آيَة‌ً أَنْ‌ يَعْلَمَه‌ُ عُلَمَاءُ بَنِي‌ إِسْرَائِيل‌َ (شعراء: 197)

آيا همين نشانه براى آنها كافى نيست كه علماى بنى اسرائيل بخوبى از آن آگاهند؟! (197)


فَلَمَّا جَاءَهَا نُودِي‌َ أَنْ‌ بُورِك‌َ مَنْ‌ فِي‌ النَّارِ وَ مَن‌ْ حَوْلَهَا وَ سُبْحَان‌َ الله‌ِ رَب‌ِّ الْعَالَمِين‌َ (نمل: 8)

هنگامى كه نزد آتش آمد، ندايى برخاست كه: «مبارك باد آن كس كه در آتش است و كسى كه در اطراف آن است [فرشتگان و موسى‏] و منزّه است خداوندى كه پروردگار جهانيان است! (8)


فَتَبَسَّم‌َ ضَاحِكَاً مِنْ‌ قَوْلِهَا وَ قَال‌َ رَب‌ِّ أَوْزِعْنِي‌ أَن‌ْ أَشْكُرَ نِعْمَتَك‌َ الَّتِي‌ أَنْعَمْت‌َ عَلَيَّ‌ وَ عَلَي‌ وَالِدَي‌َّ وَ أَن‌ْ أَعْمَل‌َ صَالِحَاً تَرْضَاه‌ُ وَ أَدْخِلْنِي‌ بِرَحْمَتِك‌َ فِي‌ عِبَادِك‌َ الصَّالِحِين‌َ (نمل: 19)

سليمان از سخن او تبسّمى كرد و خنديد و گفت: «پروردگارا! شكر نعمتهايى را كه بر من و پدر و مادرم ارزانى داشته‏اى به من الهام كن، و توفيق ده تا عمل صالحى كه موجب رضاى توست انجام دهم، و مرا برحمت خود در زمره بندگان صالحت وارد كن!» (19)


أَنْ لاَ يَسْجُدُوا لِالله‌ِ الَّذِي‌ يُخْرِج‌ُ الْخَب‌ْءَ فِي‌ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ وَ يَعْلَم‌ُ مَا تُخْفُون‌َ وَ مَا تُعْلِنُون‌َ (نمل: 25)

چرا براى خداوندى سجده نمى‏كنند كه آنچه را در آسمانها و زمين پنهان است خارج (و آشكار) مى‏سازد، و آنچه را پنهان مى‏داريد يا آشكار مى‏كنيد مى‏داند؟! (25)


أَنْ لاَ تَعْلُوا عَلَيَّ‌ وَأْتُونِي‌ مُسْلِمِين‌َ (نمل: 31)

توصيه من اين است كه نسبت به من برترى‏جويى نكنيد، و بسوى من آييد در حالى كه تسليم حقّ هستيد!» (31)


قَال‌َ يَا أَيُّهَا الْمَلَأُ أَيُّكُم‌ْ يَأْتِينِي‌ بِعَرْشِهَا قَبْل‌َ أَنْ‌ يَأْتُونِي‌ مُسْلِمِين‌َ (نمل: 38)

(سليمان) گفت: «اى بزرگان! كدام يك از شما تخت او را براى من مى‏آورد پيش از آنكه به حال تسليم نزد من آيند؟» (38)


قَال‌َ عِفْرِيت‌ٌ مِن‌َ الْجِن‌ِّ أَنَا آتِيك‌َ بِه‌ِ قَبْل‌َ أَنْ‌ تَقُوم‌َ مِنْ‌ مَقَامِك‌َ وَ إِنِّي‌ عَلَيْه‌ِ لَقَوِي‌ٌّ أَمِين‌ٌ (نمل: 39)

عفريتى از جنّ گفت: «من آن را نزد تو مى‏آورم پيش از آنكه از مجلست برخيزى و من نسبت به اين امر، توانا و امينم!» (39)


قَال‌َ الَّذِي‌ عِنْدَه‌ُ عِلْم‌ٌ مِن‌َ الْكِتَاب‌ِ أَنَا آتِيك‌َ بِه‌ِ قَبْل‌َ أَنْ‌ يَرْتَدَّ إِلَيْك‌َ طَرْفُك‌َ فَلَمَّا رَآه‌ُ مُسْتَقِرَّاً عِنْدَه‌ُ قَال‌َ هَذَا مِنْ‌ فَضْل‌ِ رَبِّي‌ لِيَبْلُوَنِي‌ أَأَشْكُرُ أَمْ‌ أَكْفُرُ وَ مَنْ‌ شَكَرَ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِه‌ِ وَ مَنْ‌ كَفَرَ فَإِن‌َّ رَبِّي‌ غَنِي‌ٌّ كَرِيم‌ٌ (نمل: 40)

(امّا) كسى كه دانشى از كتاب (آسمانى) داشت گفت: «پيش از آنكه چشم بر هم زنى، آن را نزد تو خواهم آورد!» و هنگامى كه (سليمان) آن (تخت) را نزد خود ثابت و پابرجا ديد گفت: «اين از فضل پروردگار من است، تا مرا آزمايش كند كه آيا شكر او را بجا مى‏آورم يا كفران مى‏كنم؟! و هر كس شكر كند، به نفع خود شكر مى‏كند و هر كس كفران نمايد (بزيان خويش نموده است، كه) پروردگار من، غنىّ و كريم است!» (40)


وَ لَقَدْ أَرْسَلْنَا إِلَي‌ ثَمُودَ أَخَاهُم‌ْ صَالِحَاً أَن‌ِ اعْبُدُوا الله‌َ فَإِذَا هُم‌ْ فَرِيقَان‌ِ يَخْتَصِمُون‌َ (نمل: 45)

ما به سوى «ثمود»، برادرشان «صالح» را فرستاديم كه: خداى يگانه را بپرستيد! امّا آنان به دو گروه تقسيم شدند كه به مخاصمه پرداختند. (45)


فَمَا كَان‌َ جَوَاب‌َ قَوْمِه‌ِ إِلاَّ أَنْ قَالُوا أَخْرِجُوا آل‌َ لُوط‌ٍ مِنْ‌ قَرْيَتِكُم‌ْ إِنَّهُم‌ْ أُنَاس‌ٌ يَتَطَهَّرُون‌َ (نمل: 56)

آنها پاسخى جز اين نداشتند كه (به يكديگر) گفتند: «خاندان لوط را از شهر و ديار خود بيرون كنيد، كه اينها افرادى پاكدامن هستند!» (56)


أَمَّن‌ْ خَلَق‌َ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌َ وَ أَنْزَل‌َ لَكُمْ‌ مِن‌َ السَّمَاءِ مَاءً فَأَنْبَتْنَا بِه‌ِ حَدَائِق‌َ ذَات‌َ بَهْجَة‌ٍ مَا كَان‌َ لَكُم‌ْ أَنْ‌ تُنْبِتُوا شَجَرَهَا أَإِلَه‌ٌ مَع‌َ الله‌ِ بَل‌ْ هُم‌ْ قَوْم‌ٌ يَعْدِلُون‌َ (نمل: 60)

(آيا بتهايى كه معبود شما هستند بهترند) يا كسى كه آسمانها و زمين را آفريده؟! و براى شما از آسمان، آبى فرستاد كه با آن، باغهايى زيبا و سرورانگيز رويانديم شما هرگز قدرت نداشتيد درختان آن را برويانيد! آيا معبود ديگرى با خداست؟! نه، بلكه آنها گروهى هستند كه (از روى نادانى، مخلوقات را) همطراز (پروردگارشان) قرار مى‏دهند! (60)


قُل‌ْ عَسَي‌ أَنْ‌ يَكُون‌َ رَدِف‌َ لَكُمْ‌ بَعْض‌ُ الَّذِي‌ تَسْتَعْجِلُون‌َ (نمل: 72)

بگو: «شايد پاره‏اى از آنچه درباره آن شتاب مى‏كنيد، نزديك و در كنار شما باشد!» (72)


إِنَّمَا أُمِرْت‌ُ أَن‌ْ أَعْبُدَ رَب‌َّ هَذِه‌ِ الْبَلْدَة‌ِ الَّذِي‌ حَرَّمَهَا وَ لَه‌ُ كُل‌ُّ شَي‌ْءٍ وَ أُمِرْت‌ُ أَن‌ْ أَكُون‌َ مِن‌َ الْمُسْلِمِين‌َ (نمل: 91)

(بگو:) من مأمورم پروردگار اين شهر (مقدّس مكّه) را عبادت كنم، همان كسى كه اين شهر را حرمت بخشيده در حالى كه همه چيز از آن اوست! و من مأمورم كه از مسلمين باشم (91)


وَ أَن‌ْ أَتْلُوَ الْقُرْآن‌َ فَمَن‌ِ اهْتَدَي‌ فَإِنَّمَا يَهْتَدِي‌ لِنَفْسِه‌ِ وَ مَنْ‌ ضَل‌َّ فَقُل‌ْ إِنَّمَا أَنَا مِن‌َ الْمُنْذِرِين‌َ (نمل: 92)

و اينكه قرآن را تلاوت كنم! هر كس هدايت شود بسود خود هدايت شده و هر كس گمراه گردد (زيانش متوجّه خود اوست) بگو: «من فقط از انذاركنندگانم!» (92)


وَ نُرِيدُ أَنْ‌ نَمُن‌َّ عَلَي‌ الَّذِين‌َ اسْتُضْعِفُوا فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَ نَجْعَلَهُم‌ْ أَئِمَّة‌ً وَ نَجْعَلَهُم‌ُ الْوَارِثِين‌َ (قصص: 5)

ما مى‏خواهيم بر مستضعفان زمين منّت نهيم و آنان را پيشوايان و وارثان روى زمين قرار دهيم! (5)


وَ أَوْحَيْنَا إِلَي‌ أُم‌ِّ مُوسَي‌ أَن‌ْ أَرْضِعِيه‌ِ فَإِذَا خِفْت‌ِ عَلَيْه‌ِ فَأَلْقِيه‌ِ فِي‌ الْيَم‌ِّ وَ لاَ تَخَافِي‌ وَ لاَ تَحْزَنِي‌ إِنَّا رَادُّوه‌ُ إِلَيْك‌ِ وَ جَاعِلُوه‌ُ مِن‌َ الْمُرْسَلِين‌َ (قصص: 7)

ما به مادر موسى الهام كرديم كه: «او را شير ده و هنگامى كه بر او ترسيدى، وى را در دريا (ى نيل) بيفكن و نترس و غمگين مباش، كه ما او را به تو بازمى‏گردانيم، و او را از رسولان قرار مى‏دهيم!» (7)


وَ قَالَت‌ِ امْرَأَة‌ُ فِرْعَوْن‌َ قُرَّت‌ُ عَيْن‌ٍ لِي‌ وَ لَك‌َ لاَ تَقْتُلُوه‌ُ عَسَي‌ أَنْ‌ يَنْفَعَنَا أَوْ نَتَّخِذَه‌ُ وَلَدَاً وَ هُم‌ْ لاَ يَشْعُرُون‌َ (قصص: 9)

همسر فرعون (چون ديد آنها قصد كشتن كودك را دارند) گفت: «نور چشم من و توست! او را نكشيد شايد براى ما مفيد باشد، يا او را بعنوان پسر خود برگزينيم!» و آنها نمى‏فهميدند (كه دشمن اصلى خود را در آغوش خويش مى‏پرورانند)! (9)


وَ أَصْبَح‌َ فُؤَادُ أُم‌ِّ مُوسَي‌ فَارِغَاً إِنْ‌ كَادَت‌ْ لَتُبْدِي‌ بِه‌ِ لَوْلاَ أَنْ‌ رَبَطْنَا عَلَي‌ قَلْبِهَا لِتَكُون‌َ مِن‌َ الْمُؤْمِنِين‌َ (قصص: 10)

(سرانجام) قلب مادر موسى از همه چيز (جز ياد فرزندش) تهى گشت و اگر دل او را (بوسيله ايمان و اميد) محكم نكرده بوديم، نزديك بود مطلب را افشا كند! (10)


فَلَمَّا أَن‌ْ أَرَادَ أَنْ‌ يَبْطِش‌َ بِالَّذِي‌ هُوَ عَدُوٌّ لَهُمَا قَال‌َ يَا مُوسَي‌ أَتُرِيدُ أَن‌ْ تَقْتُلَنِي‌ كَمَا قَتَلْت‌َ نَفْسَاً بِالْأَمْس‌ِ إِنْ‌ تُرِيدُ إِلاَّ أَنْ‌ تَكُون‌َ جَبَّارَاً فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَ مَا تُرِيدُ أَنْ‌ تَكُون‌َ مِن‌َ الْمُصْلِحِين‌َ (قصص: 19)

و هنگامى كه خواست با كسى كه دشمن هر دوى آنها بود درگير شود و با قدرت مانع او گردد، (فريادش بلند شد،) گفت: «اى موسى مى‏خواهى! مرا بكشى همان گونه كه ديروز انسانى را كشتى؟! تو فقط مى‏خواهى جبّارى در روى زمين باشى، و نمى‏خواهى از مصلحان باشى!» (19)


وَ لَمَّا تَوَجَّه‌َ تِلْقَاءَ مَدْيَن‌َ قَال‌َ عَسَي‌ رَبِّي‌ أَنْ‌ يَهْدِيَنِي‌ سَوَاءَ السَّبِيل‌ِ (قصص: 22)

و هنگامى كه متوجّه جانب مدين شد گفت: «اميدوارم پروردگارم مرا به راه راست هدايت كند!» (22)


قَال‌َ إِنِّي‌ أُرِيدُ أَن‌ْ أُنْكِحَك‌َ إِحْدَي‌ ابْنَتَي‌َّ هَاتَيْن‌ِ عَلَي‌ أَنْ‌ تَأْجُرَنِي‌ ثَمَانِي‌َ حِجَج‌ٍ فَإِن‌ْ أَتْمَمْت‌َ عَشْرَاً فَمِن‌ْ عِنْدِك‌َ وَ مَا أُرِيدُ أَن‌ْ أَشُق‌َّ عَلَيْك‌َ سَتَجِدُنِي‌ إِنْ‌ شَاءَ الله‌ُ مِن‌َ الصَّالِحِين‌َ (قصص: 27)

(شعيب) گفت: «من مى‏خواهم يكى از اين دو دخترم را به همسرى تو درآورم به اين شرط كه هشت سال براى من كار كنى و اگر آن را تا ده سال افزايش دهى، محبّتى از ناحيه توست من نمى‏خواهم كار سنگينى بر دوش تو بگذارم و ان شاء اللَّه مرا از صالحان خواهى يافت» (27)


فَلَمَّا أَتَاهَا نُودِي‌َ مِنْ‌ شَاطِئ‌ِ الْوَادِ الْأَيْمَن‌ِ فِي‌ الْبُقْعَة‌ِ الْمُبَارَكَة‌ِ مِن‌َ الشَّجَرَة‌ِ أَنْ‌ يَا مُوسَي‌ إِنِّي‌ أَنَا الله‌ُ رَب‌ُّ الْعَالَمِين‌َ (قصص: 30)

هنگامى كه به سراغ آتش آمد، از كرانه راست درّه، در آن سرزمين پر بركت، از ميان يك درخت ندا داده شد كه: «اى موسى! منم خداوند، پروردگار جهانيان! (30)


وَ أَن‌ْ أَلْق‌ِ عَصَاك‌َ فَلَمَّا رَآهَا تَهْتَزُّ كَأَنَّهَا جَان‌ٌّ وَلَّي‌ مُدْبِرَاً وَ لَم‌ْ يُعَقِّب‌ْ يَا مُوسَي‌ أَقْبِل‌ْ وَ لاَ تَخَف‌ْ إِنَّك‌َ مِن‌َ الْآمِنِين‌َ (قصص: 31)

عصايت را بيفكن!» هنگامى كه (عصا را افكند و) ديد همچون مارى با سرعت حركت مى‏كند، ترسيد و به عقب برگشت، و حتّى پشت سر خود را نگاه نكرد! ندا آمد: «برگرد و نترس، تو در امان هستى! (31)


قَال‌َ رَب‌ِّ إِنِّي‌ قَتَلْت‌ُ مِنْهُم‌ْ نَفْسَاً فَأَخَاف‌ُ أَنْ‌ يَقْتُلُون‌ِ (قصص: 33)

عرض كرد: «پروردگارا! من يك تن از آنان را كشته‏ام مى‏ترسم مرا به قتل برسانند! (33)


وَ أَخِي‌ هَارُون‌ُ هُوَ أَفْصَح‌ُ مِنِّي‌ لِسَانَاً فَأَرْسِلْه‌ُ مَعِي‌َ رِدْءً يُصَدِّقُنِي‌ إِنِّي‌ أَخَاف‌ُ أَنْ‌ يُكَذِّبُون‌ِ (قصص: 34)

و برادرم هارون زبانش از من فصيحتر است او را همراه من بفرست تا ياور من باشد و مرا تصديق كند مى‏ترسم مرا تكذيب كنند!» (34)


وَ لَوْلاَ أَنْ‌ تُصِيبَهُمْ‌ مُصِيبَة‌ٌ بِمَا قَدَّمَت‌ْ أَيْدِيهِم‌ْ فَيَقُولُوا رَبَّنَا لَوْلاَ أَرْسَلْت‌َ إِلَيْنَا رَسُولاً فَنَتَّبِع‌َ آيَاتِك‌َ وَ نَكُون‌َ مِن‌َ الْمُؤْمِنِين‌َ (قصص: 47)

هر گاه (پيش از فرستادن پيامبرى) مجازات و مصيبتى بر اثر اعمالشان به آنان مى‏رسيد، مى‏گفتند: «پروردگارا! چرا رسولى براى ما نفرستادى تا از آيات تو پيروى كنيم و از مؤمنان باشيم؟!» (47)


فَأَمَّا مَنْ‌ تَاب‌َ وَ آمَن‌َ وَ عَمِل‌َ صَالِحَاً فَعَسَي‌ أَنْ‌ يَكُون‌َ مِن‌َ الْمُفْلِحِين‌َ (قصص: 67)

اما كسى كه توبه كند، و ايمان آورد و عمل صالحى انجام دهد، اميد است از رستگاران باشد! (67)


وَ أَصْبَح‌َ الَّذِين‌َ تَمَنَّوْا مَكَانَه‌ُ بِالْأَمْس‌ِ يَقُولُون‌َ وَيْكَأَن‌َّ الله‌َ يُبْسُط‌ُ الرِّزْق‌َ لِمَنْ‌ يَشَاءُ مِن‌ْ عِبَادِه‌ِ وَ يَقْدِرُ لَوْلاَ أَنْ‌ مَن‌َّ الله‌ُ عَلَيْنَا لَخَسَف‌َ بِنَا وَيْكَأَنَّه‌ُ لاَ يُفْلِح‌ُ الْكَافِرُون‌َ (قصص: 82)

و آنها كه ديروز آرزو مى‏كردند بجاى او باشند (هنگامى كه اين صحنه را ديدند) گفتند: «واى بر ما! گويى خدا روزى را بر هر كس از بندگانش بخواهد گسترش مى‏دهد يا تنگ مى‏گيرد! اگر خدا بر ما منت ننهاده بود، ما را نيز به قعر زمين فرو مى برد! اى واى گويى كافران هرگز رستگار نمى‏شوند! (82)


وَ مَا كُنْت‌َ تَرْجُو أَنْ‌ يُلْقَي‌ إِلَيْك‌َ الْكِتَاب‌ُ إِلاَّ رَحْمَة‌ً مِنْ‌ رَبِّك‌َ فَلاَ تَكُونَن‌َّ ظَهِيرَاً لِلْكَافِرِين‌َ (قصص: 86)

و تو هرگز اميد نداشتى كه اين كتاب آسمانى به تو القا گردد ولى رحمت پروردگارت چنين ايجاب كرد! اكنون كه چنين است، هرگز از كافران پشتيبانى مكن! (86)


أَحَسِب‌َ النَّاس‌ُ أَنْ‌ يُتْرَكُوا أَنْ‌ يَقُولُوا آمَنَّا وَ هُم‌ْ لاَ يُفْتَنُون‌َ (عنكبوت: 2)

آيا مردم گمان كردند همين كه بگويند: «ايمان آورديم»، به حال خود رها مى‏شوند و آزمايش نخواهند شد؟! (2)


أَم‌ْ حَسِب‌َ الَّذِين‌َ يَعْمَلُون‌َ السَّيِّئَات‌ِ أَنْ‌ يَسْبِقُونَا سَاءَ مَا يَحْكُمُون‌َ (عنكبوت: 4)

آيا كسانى كه اعمال بد انجام مى‏دهند گمان كردند بر قدرت ما چيره خواهند شد؟! چه بد داورى مى‏كنند! (4)


فَمَا كَان‌َ جَواب‌َ قَوْمِه‌ِ إِلاَّ أَنْ‌ قَالُوا اقْتُلُوه‌ُ أَوْ حَرِّقُوه‌ُ فَأَنجَاه‌ُ الله‌ُ مِن‌َ النَّارِ إِن‌َّ فِي‌ ذَلِك‌َ لَآيَات‌ٍ لِقَوْم‌ٍ يُؤْمِنُون‌َ (عنكبوت: 24)

اما جواب قوم او [ابراهيم‏] جز اين نبود كه گفتند: «او را بكشيد يا بسوزانيد!» ولى خداوند او را از آتش رهايى بخشيد در اين ماجرا نشانه‏هايى است براى كسانى كه ايمان مى‏آورند. (24)


أَإِنَّكُم‌ْ لَتَأْتُون‌َ الرِّجَال‌َ وَ تَقْطَعُون‌َ السَّبِيل‌َ وَ تَأْتُون‌َ فِي‌ نَادِيكُم‌ُ الْمُنْكَرَ فَمَا كَان‌َ جَوَاب‌َ قَوْمِه‌ِ إِلاَّ أَنْ‌ قَالُوا ائْتِنَا بِعَذَاب‌ِ الله‌ِ إِنْ‌ كُنْت‌َ مِن‌َ الصَّادِقِين‌َ (عنكبوت: 29)

آيا شما به سراغ مردان مى‏رويد و راه (تداوم نسل انسان) را قطع مى‏كنيد و در مجلستان اعمال ناپسند انجام مى‏دهيد؟! «اما پاسخ قومش جز اين نبود كه گفتند:» اگر راست مى‏گويى عذاب الهى را براى ما بياور! (29)


وَ لَمَّا أَنْ‌ جَاءَت‌ْ رُسُلُنَا لُوطَاً سِي‌ءَ بِهِم‌ْ وَ ضَاق‌َ بِهِم‌ْ ذَرْعَاً وَ قَالُوا لاَ تَخَف‌ْ وَ لاَ تَحْزَن‌ْ إِنَّا مُنَجُّوك‌َ وَ أَهْلَك‌َ إِلاَّ امْرَأَتَك‌َ كَانَت‌ْ مِن‌َ الْغَابِرِين‌َ (عنكبوت: 33)

هنگامى كه فرستادگان ما نزد لوط آمدند، از ديدن آنها بد حال و دلتنگ شد گفتند: «نترس و غمگين مباش، ما تو و خانواده‏ات را نجات خواهيم داد، جز همسرت كه در ميان قوم باقى مى‏ماند. (33)


ثُم‌َّ كَان‌َ عَاقِبَة‌َ الَّذِين‌َ أَسَاءُوا السُّوءَي‌ أَنْ‌ كَذَّبُوا بِآيَات‌ِ الله‌ِ وَ كَانُوا بِهَا يَسْتَهْزِئُون‌َ (روم: 10)

سپس سرانجام كسانى كه اعمال بد مرتكب شدند به جايى رسيد كه آيات خدا را تكذيب كردند و آن را به مسخره گرفتند! (10)


وَ مِن‌ْ آيَاتِه‌ِ أَن‌ْ خَلَقَكُمْ‌ مِنْ‌ تُرَاب‌ٍ ثُم‌َّ إِذَا أَنْتُمْ‌ بَشَرٌ تَنْتَشِرُون‌َ (روم: 20)

از نشانه‏هاى او اين است كه شما را از خاك آفريد، سپس بناگاه انسانهايى شديد و در روى زمين گسترش يافتيد! (20)


وَ مِن‌ْ آيَاتِه‌ِ أَن‌ْ خَلَق‌َ لَكُمْ‌ مِن‌ْ أَنْفُسِكُم‌ْ أَزْوَاجَاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَ جَعَل‌َ بَيْنَكُمْ‌ مَوَدَّة‌ً وَ رَحْمَة‌ً إِن‌َّ فِي‌ ذَلِك‌َ لَآيَات‌ٍ لِقَوْم‌ٍ يَتَفَكَّرُون‌َ (روم: 21)

و از نشانه‏هاى او اينكه همسرانى از جنس خودتان براى شما آفريد تا در كنار آنان آرامش يابيد، و در ميانتان مودّت و رحمت قرار داد در اين نشانه‏هايى است براى گروهى كه تفكّر مى‏كنند! (21)


وَ مِن‌ْ آيَاتِه‌ِ أَنْ‌ تَقُوم‌َ السَّمَاءُ وَالْأَرْض‌ُ بِأَمْرِه‌ِ ثُم‌َّ إِذَا دَعَاكُم‌ْ دَعْوَة‌ً مِن‌َ الْأَرْض‌ِ إِذَا أَنْتُم‌ْ تَخْرُجُون‌َ (روم: 25)

و از آيات او اين است كه آسمان و زمين به فرمان او برپاست سپس هنگامى كه شما را (در قيامت) از زمين فراخواند، ناگهان همه خارج مى‏شويد (و در صحنه محشر حضور مى‏يابيد)! (25)


فَأَقِم‌ْ وَجْهَك‌َ لِلدِّين‌ِ الْقَيِّم‌ِ مِنْ‌ قَبْل‌ِ أَنْ‌ يَأْتِي‌َ يَوْم‌ٌ لاَ مَرَدَّ لَه‌ُ مِن‌َ الله‌ِ يَوْمَئِذٍ يَصَّدَّعُون‌َ (روم: 43)

روى خود را بسوى آيين مستقيم و پايدار بدار، پيش از آنكه روزى فرا رسد كه هيچ كس نمى‏تواند آن را از خدا بازگرداند در آن روز مردم به گروه‏هايى تقسيم مى‏شوند: (43)


وَ مِن‌ْ آيَاتِه‌ِ أَنْ‌ يُرْسِل‌َ الرِّيَاح‌َ مُبَشِّرَات‌ٍ وَ لِيُذِيقَكُمْ‌ مِنْ‌ رَحْمَتِه‌ِ وَ لِتَجْرِي‌َ الْفُلْك‌ُ بِأَمْرِه‌ِ وَ لِتَبْتَغُوا مِنْ‌ فَضْلِه‌ِ وَ لَعَلَّكُم‌ْ تَشْكُرُون‌َ (روم: 46)

و از آيات (عظمت) خدا اين است كه بادها را بعنوان بشارتگرانى مى‏فرستد تا شما را از رحمتش بچشاند (و سيراب كند) و كشتيها بفرمانش حركت كنند و از فضل او بهره گيريد شايد شكرگزارى كنيد. (46)


وَ إِنْ‌ كَانُوا مِنْ‌ قَبْل‌ِ أَنْ‌ يُنَزَّل‌َ عَلَيْهِمْ‌ مِنْ‌ قَبْلِه‌ِ لَمُبْلِسِين‌َ (روم: 49)

و قطعاً پيش از آنكه بر آنان نازل شود مايوس بودند! (49)


وَ إِذَا تُتْلَي‌ عَلَيْه‌ِ آيَاتُنَا وَلَّي‌ مُسْتَكْبِرَاً كَأَن‌ْ لَم‌ْ يَسْمَعْهَا كَأَنَّ فِي‌ أُذُنَيْه‌ِ وَقْرَاً فَبَشِّرْه‌ُ بِعَذَاب‌ٍ أَلِيم‌ٍ (لقمان: 7)

و هنگامى كه آيات ما بر او خوانده مى‏شود، مستكبرانه روى برمى‏گرداند، گويى آن را نشنيده است گويى اصلًا گوشهايش سنگين است! او را به عذابى دردناك بشارت ده! (7)


خَلَق‌َ السَّمَاوَات‌ِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا وَ أَلْقَي‌ فِي‌ الْأَرْض‌ِ رَوَاسِي‌َ أَنْ‌ تَمِيدَ بِكُم‌ْ وَ بَث‌َّ فِيهَا مِنْ‌ كُل‌ِّ دَابَّة‌ٍ وَ أَنْزَلْنَا مِن‌َ السَّمَاءِ مَاءً فَأَنْبَتْنَا فِيهَا مِنْ‌ كُل‌ِّ زَوْج‌ٍ كَرِيم‌ٍ (لقمان: 10)

(او) آسمانها را بدون ستونى كه آن را ببينيد آفريد، و در زمين كوه‏هايى افكند تا شما را نلرزاند (و جايگاه شما آرام باشد) و از هر گونه جنبنده‏اى روى آن منتشر ساخت و از آسمان آبى نازل كرديم و بوسيله آن در روى زمين انواع گوناگونى از جفتهاى گياهان پر ارزش رويانديم. (10)


وَ لَقَدْ آتَيْنَا لُقْمَان‌َ الْحِكْمَة‌َ أَن‌ِ اشْكُرْ لِالله‌ِ وَ مَنْ‌ يَشْكُرْ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِه‌ِ وَ مَنْ‌ كَفَرَ فَإِن‌َّ الله‌َ غَنِي‌ٌّ حَمِيدٌ (لقمان: 12)

ما به لقمان حكمت داديم (و به او گفتيم:) شكر خدا را بجاى آور هر كس شكرگزارى كند، تنها به سود خويش شكر كرده و آن كس كه كفران كند، (زيانى به خدا نمى‏رساند) چرا كه خداوند بى‏نياز و ستوده است. (12)


وَ وَصَّيْنَا الْإِنْسَان‌َ بِوَالِدَيْه‌ِ حَمَلَتْه‌ُ أُمُّه‌ُ وَهْنَاً عَلَي‌ وَهْن‌ٍ وَ فِصَالُه‌ُ فِي‌ عَامَيْن‌ِ أَن‌ِ اشْكُرْ لِي‌ وَ لِوَالِدَيْك‌َ إِلَي‌َّ الْمَصِيرُ (لقمان: 14)

و ما به انسان درباره پدر و مادرش سفارش كرديم مادرش او را با ناتوانى روى ناتوانى حمل كرد (به هنگام باردارى هر روز رنج و ناراحتى تازه‏اى را متحمّل مى‏شد)، و دوران شيرخوارگى او در دو سال پايان مى‏يابد (آرى به او توصيه كردم) كه براى من و براى پدر و مادرت شكر بجا آور كه بازگشت (همه شما) به سوى من است! (14)


وَ إِنْ‌ جَاهَدَاك‌َ عَلَي‌ أَنْ‌ تُشْرِك‌َ بِي‌ مَا لَيْس‌َ لَك‌َ بِه‌ِ عِلْم‌ٌ فَلاَ تُطِعْهُمَا وَ صَاحِبْهُمَا فِي‌ الدُّنْيَا مَعْرُوفَاً وَاتَّبِع‌ْ سَبِيل‌َ مَن‌ْ أَنَاب‌َ إِلَيَّ‌ ثُم‌َّ إِلَيَّ‌ مَرْجِعُكُم‌ْ فَأُنَبِّئُكُمْ‌ بِمَا كُنْتُم‌ْ تَعْمَلُون‌َ (لقمان: 15)

و هر گاه آن دو، تلاش كنند كه تو چيزى را همتاى من قرار دهى، كه از آن آگاهى ندارى (بلكه مى‏دانى باطل است)، از ايشان اطاعت مكن، ولى با آن دو، در دنيا به طرز شايسته‏اى رفتار كن و از راه كسانى پيروى كن كه توبه‏كنان به سوى من آمده‏اند سپس بازگشت همه شما به سوى من است و من شما را از آنچه عمل مى‏كرديد آگاه مى‏كنم. (15)


وَ أَمَّا الَّذِين‌َ فَسَقُوا فَمَأْوَاهُم‌ُ النَّارُ كُلَّمَا أَرَادُوا أَنْ‌ يَخْرُجُوا مِنْهَا أُعِيدُوا فِيهَا وَ قِيل‌َ لَهُم‌ْ ذُوقُوا عَذَاب‌َ النَّارِ الَّذِي‌ كُنْتُمْ‌ بِه‌ِ تُكَذِّبُون‌َ (سجده: 20)

و امّا كسانى كه فاسق شدند (و از اطاعت خدا سرباز زدند)، جايگاه هميشگى آنها آتش است هر زمان بخواهند از آن خارج شوند، آنها را به آن بازمى‏گردانند و به آنان گفته مى‏شود: «بچشيد عذاب آتشى را كه انكار مى‏كرديد!» (20)


النَّبِي‌ُّ أَوْلَي‌ بِالْمُؤْمِنِين‌َ مِن‌ْ أَنْفُسِهِم‌ْ وَ أَزْوَاجُه‌ُ أُمَّهَاتُهُم‌ْ وَ أُولُوا الْأَرْحَام‌ِ بَعْضُهُم‌ْ أَوْلَي‌ بِبَعْض‌ٍ فِي‌ كِتَاب‌ِ الله‌ِ مِن‌َ الْمُؤْمِنِين‌َ وَالْمُهَاجِرِين‌َ إِلاَّ أَنْ‌ تَفْعَلُوا إِلَي‌ أَوْلِيَائِكُمْ‌ مَعْرُوفَاً كَان‌َ ذَلِك‌َ فِي‌ الْكِتَاب‌ِ مَسْطُورَاً (احزاب: 6)

پيامبر نسبت به مؤمنان از خودشان سزاوارتر است و همسران او مادران آنها [مؤمنان‏] محسوب مى‏شوند و خويشاوندان نسبت به يكديگر از مؤمنان و مهاجران در آنچه خدا مقرّر داشته اولى هستند، مگر اينكه بخواهيد نسبت به دوستانتان نيكى كنيد (و سهمى از اموال خود را به آنها بدهيد) اين حكم در كتاب (الهى) نوشته شده است. (6)


وَ مَا كَان‌َ لِمُؤْمِن‌ٍ وَ لاَ مُؤْمِنَة‌ٍ إِذَا قَضَي‌ الله‌ُ وَ رَسُولُه‌ُ أَمْرَاً أَنْ‌ يَكُون‌َ لَهُم‌ُ الْخِيَرَة‌ُ مِن‌ْ أَمْرِهِم‌ْ وَ مَنْ‌ يَعْص‌ِ الله‌َ وَ رَسُولَه‌ُ فَقَدْ ضَل‌َّ ضَلاَلاً مُبِينَاً (احزاب: 36)

هيچ مرد و زن با ايمانى حق ندارد هنگامى كه خدا و پيامبرش امرى را لازم بدانند، اختيارى (در برابر فرمان خدا) داشته باشد و هر كس نافرمانى خدا و رسولش را كند، به گمراهى آشكارى گرفتار شده است! (36)


وَ إِذْ تَقُول‌ُ لِلَّذِي‌ أَنْعَم‌َ الله‌ُ عَلَيْه‌ِ وَ أَنْعَمْت‌َ عَلَيْه‌ِ أَمْسِك‌ْ عَلَيْك‌َ زَوْجَك‌َ وَاتَّق‌ِ الله‌َ وَ تُخْفِي‌ فِي‌ نَفْسِك‌َ مَا الله‌ُ مُبْدِيه‌ِ وَ تَخْشَي‌ النَّاس‌َ وَالله‌ُ أَحَق‌ُّ أَنْ‌ تَخْشَاه‌ُ فَلَمَّا قَضَي‌ زَيْدٌ مِنْهَا وَطَرَاً زَوَّجْنَاكَهَا لِكَيْلاَ يَكُون‌َ عَلَي‌ الْمُؤْمِنِين‌َ حَرَج‌ٌ فِي‌ أَزْوَاج‌ِ أَدْعِيَائِهِم‌ْ إِذَا قَضَوْا مِنْهُن‌َّ وَطَرَاً وَ كَان‌َ أَمْرُ الله‌ِ مَفْعُولاً (احزاب: 37)

(به خاطر بياور) زمانى را كه به آن كس كه خداوند به او نعمت داده بود و تو نيز به او نعمت داده بودى [به فرزند خوانده‏ات «زيد»] مى‏گفتى: «همسرت را نگاه‏دار و از خدا بپرهيز!» (و پيوسته اين امر را تكرار مى‏كردى) و در دل چيزى را پنهان مى‏داشتى كه خداوند آن را آشكار مى‏كند و از مردم مى‏ترسيدى در حالى كه خداوند سزاوارتر است كه از او بترسى! هنگامى كه زيد نيازش را از آن زن به سرآورد (و از او جدا شد)، ما او را به همسرى تو درآورديم تا مشكلى براى مؤمنان در ازدواج با همسران پسر خوانده‏هايشان- هنگامى كه طلاق گيرند- نباشد و فرمان خدا انجام شدنى است (و سنّت غلط تحريم اين زنان بايد شكسته شود). (37)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا إِذَا نَكَحْتُم‌ُ الْمُؤْمِنَات‌ِ ثُم‌َّ طَلَّقْتُمُوهُن‌َّ مِنْ‌ قَبْل‌ِ أَنْ‌ تَمَسُّوهُن‌َّ فَمَا لَكُم‌ْ عَلَيْهِن‌َّ مِن‌ْ عِدَّة‌ٍ تَعْتَدُّونَهَا فَمَتِّعُوهُن‌َّ وَ سَرِّحُوهُن‌َّ سَرَاحَاً جَمِيلاً (احزاب: 49)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! هنگامى كه با زنان با ايمان ازدواج كرديد و قبل از همبستر شدن طلاق داديد، عدّه‏اى براى شما بر آنها نيست كه بخواهيد حساب آن را نگاه داريد آنها را با هديه مناسبى بهره‏مند سازيد و بطرز شايسته‏اى رهايشان كنيد. (49)


يَا أَيُّهَا النَّبِي‌ُّ إِنَّا أَحْلَلْنَا لَك‌َ أَزْوَاجَك‌َ الاَّتِي‌‌ آتَيْت‌َ أُجُورَهُن‌َّ وَ مَا مَلَكَت‌ْ يَمِينُك‌َ مِمَّا أَفَاءَ الله‌ُ عَلَيْك‌َ وَ بَنَات‌ِ عَمِّك‌َ وَ بَنَات‌ِ عَمَّاتِك‌َ وَ بَنَات‌ِ خَالِك‌َ وَ بَنَات‌ِ خَالاَتِك‌َ الاَّتِي‌‌ هَاجَرْن‌َ مَعَك‌َ وَامْرَأَة‌ً مُؤْمِنَة‌ً إِنْ‌ وَهَبَت‌ْ نَفْسَهَا لِلنَّبِي‌ِّ إِن‌ْ أَرَادَ النَّبِي‌ُّ أَنْ‌ يَسْتَنْكِحَهَا خَالِصَة‌ً لَك‌َ مِنْ‌ دُون‌ِ الْمُؤْمِنِين‌َ قَدْ عَلِمْنَا مَا فَرَضْنَا عَلَيْهِم‌ْ فِي‌ أَزْوَاجِهِم‌ْ وَ مَا مَلَكَت‌ْ أَيْمَانُهُم‌ْ لِكَيْلاَ يَكُون‌َ عَلَيْك‌َ حَرَج‌ٌ وَ كَان‌َ الله‌ُ غَفُورَاً رَحِيمَاً (احزاب: 50)

اى پيامبر! ما همسران تو را كه مهرشان را پرداخته‏اى براى تو حلال كرديم، و همچنين كنيزانى كه از طريق غنايمى كه خدا به تو بخشيده است مالك شده‏اى و دختران عموى تو، و دختران عمّه‏ها، و دختران دايى تو، و دختران خاله‏ها كه با تو مهاجرت كردند (ازدواج با آنها براى تو حلال است) و هر گاه رن با ايمانى خود را به پيامبر ببخشد (و مهرى براى خود نخواهد) چنانچه پيامبر بخواهد مى‏تواند او را به همسرى برگزيند امّا چنين ازدواجى تنها براى تو مجاز است نه ديگر مؤمنان ما مى‏دانيم براى آنان در مورد همسرانشان و كنيزانشان چه حكمى مقرّر داشته‏ايم (و مصلحت آنان چه حكمى را ايجاب مى‏كند) اين بخاطر آن است كه مشكلى (در اداى رسالت) بر تو نباشد (و از اين راه حاميان فزونترى فراهم سازى) و خداوند آمرزنده و مهربان است! (50)


تُرْجِي‌ مَنْ‌ تَشَاءُ مِنْهُن‌َّ وَ تُؤْوِي‌ إِلَیْکَ مَنْ‌ تَشَاءُ وَ مَن‌ِ ابْتَغَيْت‌َ مِمَّن‌ْ عَزَلْت‌َ فَلاَ جُنَاح‌َ عَلَيْك‌َ ذَلِك‌َ أَدْنَي‌ أَنْ‌ تَقَرَّ أَعْيُنُهُن‌َّ وَ لاَ يَحْزَن‌َّ وَ يَرْضَيْن‌َ بِمَا آتيْتَهُن‌َّ كُلُّهُن‌َّ وَالله‌ُ يَعْلَم‌ُ مَا فِي‌ قُلُوبِكُم‌ْ وَ كَان‌َ الله‌ُ عَلِيمَاً حَلِيمَاً (احزاب: 51)

(موعد) هر يك از همسرانت را بخواهى مى‏توانى به تأخير اندازى، و هر كدام را بخواهى نزد خود جاى دهى و هر گاه بعضى از آنان را كه بركنار ساخته‏اى بخواهى نزد خود جاى دهى، گناهى بر تو نيست اين حكم الهى براى روشنى چشم آنان، و اينكه غمگين نباشند و به آنچه به آنان مى‏دهى همگى راضى شوند نزديكتر است و خدا آنچه را در قلوب شماست مى‏داند، و خداوند دانا و بردبار است (از مصالح بندگان خود با خبر است، و در كيفر آنها عجله نمى‏كند)! (51)


لاَ يَحِل‌ُّ لَك‌َ النِّسَاءُ مِنْ‌ بَعْدُ وَ لاَ أَنْ‌ تَبَدَّل‌َ بِهِن‌َّ مِن‌ْ أَزْوَاج‌ٍ وَ لَوْ أَعْجَبَك‌َ حُسْنُهُن‌َّ إِلاَّ مَا مَلَكَت‌ْ يَمِينُك‌َ وَ كَان‌َ الله‌ُ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ رَقِيبَاً (احزاب: 52)

بعد از اين ديگر زنى بر تو حلال نيست، و نمى‏توانى همسرانت را به همسران ديگرى مبدّل كنى [بعضى را طلاق دهى و همسر ديگرى به جاى او برگزينى‏] هر چند جمال آنها مورد توجّه تو واقع شود، مگر آنچه كه بصورت كنيز در ملك تو درآيد! و خداوند ناظر و مراقب هر چيز است (و با اين حكم فشار قبايل عرب را در اختيار همسر از آنان، از تو برداشتيم). (52)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا لاَ تَدْخُلُوا بُيُوت‌َ النَّبِي‌ِّ إِلاَّ أَنْ‌ يُؤْذَن‌َ لَكُم‌ْ إِلَي‌ طَعَام‌ٍ غَيْرَ نَاظِرِين‌َ إِنَاه‌ُ وَ لَكِنْ‌ إِذَا دُعِيتُم‌ْ فَادْخُلُوا فَإِذَا طَعِمْتُم‌ْ فَانْتَشِرُوا وَ لاَ مُسْتَأْنِسِين‌َ لِحَدِيث‌ٍ إِن‌َّ ذَلِكُم‌ْ كَان‌َ يُؤْذِي‌ النَّبِي‌َّ فَيَسْتَحْيِی مِنْكُم‌ْ وَالله‌ُ لاَ يَسْتَحْیِي مِن‌َ الْحَق‌ِّ وَ إِذَا سَأَلْتُـمُوهُن‌َّ مَتَاعَاً فَاسْأَلُوهُن‌َّ مِنْ‌ وَرَاءِ حِجَاب‌ٍ ذَلِكُم‌ْ أَطْهَر لِقُلُوبِكُم‌ْ وَ قُلُوبِهِن‌َّ وَ مَا كَان‌َ لَكُم‌ْ أَنْ‌ تُؤْذُوا رَسُول‌َ الله‌ِ وَ لاَ أَنْ‌ تَنْكِحُوا أَزْوَاجَه‌ُ مِنْ‌ بَعْدِه‌ِ أَبَدَاً إِن‌َّ ذَلِكُم‌ْ كَان‌َ عِنْدَ الله‌ِ عَظِيمَاً (احزاب: 53)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! در خانه‏هاى پيامبر داخل نشويد مگر به شما براى صرف غذا اجازه داده شود، در حالى كه (قبل از موعد نياييد و) در انتظار وقت غذا ننشينيد امّا هنگامى كه دعوت شديد داخل شويد و وقتى غذا خورديد پراكنده شويد، و (بعد از صرف غذا) به بحث و صحبت ننشينيد اين عمل، پيامبر را ناراحت مى‏نمايد، ولى از شما شرم مى‏كند (و چيزى نمى‏گويد) امّا خداوند از (بيان) حق شرم ندارد! و هنگامى كه چيزى از وسايل زندگى را (بعنوان عاريت) از آنان [همسران پيامبر] مى‏خواهيد از پشت پرده بخواهيد اين كار براى پاكى دلهاى شما و آنها بهتر است! و شما حق نداريد رسول خدا را آزار دهيد، و نه هرگز همسران او را بعد از او به همسرى خود درآوريد كه اين كار نزد خدا بزرگ است! (53)


يَا أَيُّهَا النَّبِي‌ُّ قُل‌ْ لِأَِزْوَاجِك‌َ وَ بَنَاتِك‌َ وَ نِسَاءِ الْمُؤْمِنِين‌َ يُدْنِين‌َ عَلَيْهِن‌َّ مِنْ‌ جَلاَبِيبِهِن‌َّ ذَلِك‌َ أَدْنَي‌ أَنْ‌ يُعْرَفْن‌َ فَلاَ يُؤْذَيْن‌َ وَ كَان‌َ الله‌ُ غَفُورَاً رَحِيمَاً (احزاب: 59)

اى پيامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: «جلبابها [روسرى‏هاى بلند] خود را بر خويش فروافكنند، اين كار براى اينكه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگيرند بهتر است (و اگر تا كنون خطا و كوتاهى از آنها سر زده توبه كنند) خداوند همواره آمرزنده رحيم است. (59)


إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَة‌َ عَلَي‌ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ وَالْجِبَال‌ِ فَأَبَيْن‌َ أَنْ‌ يَحْمِلْنَهَا وَ أَشْفَقْن‌َ مِنْهَا وَ حَمَلَهَا الْإِنْسَان‌ُ إِنَّه‌ُ كَان‌َ ظَلُومَاً جَهُولاً (احزاب: 72)

ما امانت (تعهّد، تكليف، و ولايت الهيّه) را بر آسمانها و زمين و كوه‏ها عرضه داشتيم، آنها از حمل آن سر برتافتند، و از آن هراسيدند امّا انسان آن را بر دوش كشيد او بسيار ظالم و جاهل بود، (چون قدر اين مقام عظيم را نشناخت و به خود ستم كرد)! (72)


أَن‌ِ اعْمَل‌ْ سَابِغَات‌ٍ وَ قَدِّرْ فِي‌ السَّرْدِ وَاعْمَلُوا صَالِحَاً إِنِّي‌ بِمَا تَعْمَلُون‌َ بَصِيرٌ (سبأ: 11)

(و به او گفتيم:) زره‏هاى كامل و فراخ بساز، و حلقه‏ها را به اندازه و متناسب كن! و عمل صالح بجا آوريد كه من به آنچه انجام ميدهيد بينا هستم! (11)


فَلَمَّا قَضَيْنَا عَلَيْه‌ِ الْمَوْت‌َ مَا دَلَّهُم‌ْ عَلَي‌ مَوْتِه‌ِ إِلاَّ دَابَّة‌ُ الْأَرْض‌ِ تَأْكُل‌ُ مِنْسَأَتَه‌ُ فَلَمَّا خَرَّ تَبَيَّنَت‌ِ الْجِن‌ُّ أَنْ‌ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُون‌َ الْغَيْب‌َ مَا لَبِثُوا فِي‌ الْعَذَاب‌ِ الْمُهِين‌ِ (سبأ: 14)

(با اين همه جلال و شكوه سليمان) هنگامى كه مرگ را بر او مقرّر داشتيم، كسى آنها را از مرگ وى آگاه نساخت مگر جنبنده زمين [موريانه‏] كه عصاى او را مى‏خورد (تا شكست و پيكر سليمان فرو افتاد) هنگامى كه بر زمين افتاد جنّيان فهميدند كه اگر از غيب آگاه بودند در عذاب خواركننده باقى نمى‏ماندند! (14)


وَ قَال‌َ الَّذِين‌َ اسْتُضْعِفُوا لِلَّذِين‌َ اسْتَكْبَرُوا بَل‌ْ مَكْرُ اللَّيْل‌ِ وَالنَّهَارِ إِذْ تَأْمُرُونَنَا أَنْ‌ نَكْفُرَ بِالله‌ِ وَ نَجْعَل‌َ لَه‌ُ أَندَادَاً وَ أَسَرُّوا النَّدَامَة‌َ لَمَّا رَأَوُا الْعَذَاب‌َ وَ جَعَلْنَا الْأَغْلاَل‌َ فِي‌ أَعْنَاق‌ِ الَّذِين‌َ كَفَرُوا هَل‌ْ يُجْزَوْن‌َ إِلاَّ مَا كَانُوا يَعْمَلُون‌َ (سبأ: 33)

و مستضعفان به مستكبران مى‏گويند: «وسوسه‏هاى فريبكارانه شما در شب و روز (مايه گمراهى ما شد)، هنگامى كه به ما دستور مى‏داديد كه به خداوند كافر شويم و همتايانى براى او قرار دهيم!» و آنان هنگامى كه عذاب (الهى) را مى‏بينند پشيمانى خود را پنهان مى‏كنند (تا بيشتر رسوا نشوند)! و ما غل و زنجيرها در گردن كافران مى نهيم آيا جز آنچه عمل مى‏كردند به آنها جزا داده مى‏شود؟! (33)


وَ إِذَا تُتْلَي‌ عَلَيْهِم‌ْ آيَاتُنَا بَيِّنَات‌ٍ قَالُوا مَا هَذَا إِلاَّ رَجُل‌ٌ يُرِيدُ أَنْ‌ يَصُدَّكُم‌ْ عَمَّا كَان‌َ يَعْبُدُ آبَاؤُكُم‌ْ وَ قَالُوا مَا هَذَا إِلاَّ إِفْك‌ٌ مُفْتَرَي‌ً وَ قَال‌َ الَّذِين‌َ كَفَرُوا لِلْحَق‌ِّ لَمَّا جَاءَهُم‌ْ إِن‌ْ هَذَا إِلاَّ سِحْرٌ مُبِين‌ٌ (سبأ: 43)

و هنگامى كه آيات روشنگر ما بر آنان خوانده مى‏شود، مى‏گويند: «او فقط مردى است كه مى‏خواهد شما را از آنچه پدرانتان مى‏پرستيدند بازدارد!» و مى‏گويند: «اين جز دروغ بزرگى كه (به خدا) بسته شده چيز ديگرى نيست!» و كافران هنگامى كه حق به سراغشان آمد گفتند: «اين، جز افسونى آشكار نيست!» (43)


قُل‌ْ إِنَّمَا أَعِظُكُمْ‌ بِوَاحِدَة‌ٍ أَنْ‌ تَقُومُوا لِالله‌ِ مَثْنَي‌ وَ فُرَادَي‌ ثُم‌َّ تَتَفَكَّرُوا مَا بِصَاحِبِكُمْ‌ مِنْ‌ جِنَّة‌ٍ إِن‌ْ هُوَ إِلاَّ نَذِيرٌ لَكُمْ‌ بَيْن‌َ يَدَي‌ْ عَذَاب‌ٍ شَدِيدٍ (سبأ: 46)

بگو: «شما را تنها به يك چيز اندرز مى‏دهم، و آن اينكه: دو نفر دو نفر يا يك نفر يك نفر براى خدا قيام كنيد، سپس بينديشيد اين دوست و همنشين شما [محمّد] هيچ گونه جنونى ندارد او فقط بيم‏دهنده شما در برابر عذاب شديد (الهى) است!» (46)


إِن‌َّ الله‌َ يُمْسِك‌ُ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌َ أَنْ‌ تَزُولاَ وَ لَئِنْ‌ زَالَتَا إِن‌ْ أَمْسَكَهُمَا مِن‌ْ أَحَدٍ مِنْ‌ بَعْدِه‌ِ إِنَّه‌ُ كَان‌َ حَلِيمَاً غَفُورَاً (فاطر: 41)

خداوند آسمانها و زمين را نگاه مى‏دارد تا از نظام خود منحرف نشوند و هر گاه منحرف گردند، كسى جز او نمى‏تواند آنها را نگاه دارد، او بردبار و غفور است! (41)


لاَ الشَّمْس‌ُ يَنْبَغِي‌ لَهَا أَنْ‌ تُدْرِك‌َ الْقَمَرَ وَ لاَ اللَّيْل‌ُ سَابِق‌ُ النَّهَارِ وَ كُل‌ٌّ فِي‌ فَلَك‌ٍ يَسْبَحُون‌َ (يس: 40)

نه خورشيد را سزاست كه به ماه رسد، و نه شب بر روز پيشى مى‏گيرد و هر كدام در مسير خود شناورند. (40)


أَلَم‌ْ أَعْهَدْ إِلَيْكُم‌ْ يَا بَنِي‌ آدَم‌َ أَنْ‌ لاَ تَعْبُدُوا الشَّيْطَان‌َ إِنَّه‌ُ لَكُم‌ْ عَدُوٌّ مُبِين‌ٌ (يس: 60)

آيا با شما عهد نكردم اى فرزندان آدم كه شيطان را نپرستيد، كه او براى شما دشمن آشكارى است؟! (60)


وَ أَن‌ِ اعْبُدُونِي‌ هَذَا صِرَاط‌ٌ مُسْتَقِيم‌ٌ (يس: 61)

و اينكه مرا بپرستيد كه راه مستقيم اين است؟! (61)


أَوَ لَيْس‌َ الَّذِي‌ خَلَق‌َ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌َ بِقَادِرٍ عَلَي‌ أَنْ‌ يَخْلُق‌َ مِثْلَهُمْ‌ بَلَي‌ وَ هُوَ الْخَلاَّق‌ُ الْعَلِيم‌ُ (يس: 81)

آيا كسى كه آسمانها و زمين را آفريد، نمى‏تواند همانند آنان [انسانهاى خاك شده‏] را بيافريند؟! آرى (مى‏تواند)، و او آفريدگار داناست! (81)


إِنَّمَا أَمْرُه‌ُ إِذَا أَرَادَ شَيْءً أَنْ‌ يَقُول‌َ لَه‌ُ كُنْ‌ فَيَكُون‌ُ (يس: 82)

فرمان او چنين است كه هر گاه چيزى را اراده كند، تنها به آن مى‏گويد: «موجود باش!»، آن نيز بى‏درنگ موجود مى‏شود! (82)


وَ نَادَيْنَاه‌ُ أَنْ‌ يَا إِبْرَاهِيم‌ُ (صافات: 104)

او را ندا داديم كه: «اى ابراهيم! (104)


وَ عَجِبُوا أَنْ‌ جَاءَهُم‌ْ مُنْذِرٌ مِنْهُم‌ْ وَ قَال‌َ الْكَافِرُون‌َ هَذَا سَاحِرٌ كَذَّاب‌ٌ (ص: 4)

آنها تعجّب كردند كه پيامبر بيم‏دهنده‏اى از ميان آنان به سويشان آمده و كافران گفتند: اين ساحر بسيار دروغگويى است! (4)


وَانْطَلَق‌َ الْمَلَأَُ مِنْهُم‌ْ أَن‌ِ امْشُوا وَاصْبِرُوا عَلَي‌ آلِهَتِكُم‌ْ إِن‌َّ هَذَا لَشَي‌ْءٌ يُرَادُ (ص: 6)

سركردگان آنها بيرون آمدند و گفتند: «برويد و خدايانتان را محكم بچسبيد، اين چيزى است كه خواسته‏اند (شما را گمراه كنند)! (6)


قَال‌َ يَا إِبْلِيس‌ُ مَا مَنَعَك‌َ أَنْ‌ تَسْجُدَ لِمَا خَلَقْت‌ُ بِيَدَي‌َّ أَسْتَكْبَرْت‌َ أَم‌ْ كُنْت‌َ مِن‌َ الْعَالِين‌َ (ص: 75)

گفت: «اى ابليس! چه چيز مانع تو شد كه بر مخلوقى كه با قدرت خود او را آفريدم سجده كنى؟! آيا تكبّر كردى يا از برترينها بودى؟! (برتر از اينكه فرمان سجود به تو داده شود!)» (75)


لَوْ أَرَادَ الله‌ُ أَنْ‌ يَتَّخِذَ وَلَدَاً لَاصْطَفَي‌ مِمَّا يَخْلُق‌ُ مَا يَشَاءُ سُبْحَانَه‌ُ هُوَ الله‌ُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ (زمر: 4)

اگر (بفرض محال) خدا مى‏خواست فرزندى انتخاب كند، از ميان مخلوقاتش آنچه را مى‏خواست برميگزيد منزّه است (از اينكه فرزندى داشته باشد)! او خداوند يكتاى پيروز است! (4)


قُل‌ْ إِنِّي‌ أُمِرْت‌ُ أَنْ‌ أَعْبُدَ الله‌َ مُخْلِصَاً لَه‌ُ الدِّين‌َ (زمر: 11)

بگو: «من مأمورم كه خدا را پرستش كنم در حالى كه دينم را براى او خالص كرده باشم، (11)


وَ أُمِرْت‌ُ لِأَن‌ْ أَكُون‌َ أَوَّل‌َ الْمُسْلِمِين‌َ (زمر: 12)

و مأمورم كه نخستين مسلمان باشم! (12)


وَالَّذِين‌َ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوت‌َ أَنْ‌ يَعْبُدُوهَا وَ أَنَابُوا إِلَي‌ الله‌ِ لَهُم‌ُ الْبُشْرَي‌ فَبَشِّرْ عِبَادِ (زمر: 17)

و كسانى كه از عبادت طاغوت پرهيز كردند و به سوى خداوند بازگشتند، بشارت از آن آنهاست پس بندگان مرا بشارت ده! (17)


وَ أَنِيبُوا إِلَي‌ رَبِّكُم‌ْ وَ أَسْلِمُوا لَه‌ُ مِنْ‌ قَبْل‌ِ أَنْ‌ يَأْتِيَكُم‌ُ الْعَذَاب‌ُ ثُم‌َّ لاَ تُنْصَرُون‌َ (زمر: 54)

و به درگاه پروردگارتان بازگرديد و در برابر او تسليم شويد، پيش از آنكه عذاب به سراغ شما آيد، سپس از سوى هيچ كس يارى نشويد! (54)


وَاتَّبِعُوا أَحْسَن‌َ مَا أُنْزِل‌َ إِلَيْكُمْ‌ مِنْ‌ رَبِّكُمْ‌ مِنْ‌ قَبْل‌ِ أَنْ‌ يَأْتِيَكُم‌ُ الْعَذَاب‌ُ بَغْتَة‌ً وَ أَنْتُم‌ْ لاَ تَشْعُرُون‌َ (زمر: 55)

و از بهترين دستورهايى كه از سوى پروردگارتان بر شما نازل شده پيروى كنيد پيش از آنكه عذاب (الهى) ناگهان به سراغ شما آيد در حالى كه از آن خبر نداريد!» (55)


أَنْ‌ تَقُول‌َ نَفْس‌ٌ يَا حَسْرَتَي‌ عَلَي‌ مَا فَرَّطْت‌ُ فِي‌ جَنْب‌ِ الله‌ِ وَ إِنْ‌ كُنْت‌ُ لَمِن‌َ السَّاخِرِين‌َ (زمر: 56)

(اين دستورها براى آن است كه) مبادا كسى روز قيامت بگويد: «افسوس بر من از كوتاهيهايى كه در اطاعت فرمان خدا كردم و از مسخره‏كنندگان (آيات او) بودم!» (56)


وَ قَال‌َ فِرْعَوْن‌ُ ذَرُونِي‌ أَقْتُل‌ْ مُوسَي‌ وَلْيَدْع‌ُ رَبَّه‌ُ إِنِّي‌ أَخَاف‌ُ أَنْ‌ يُبَدِّل‌َ دِينَكُم‌ْ أَوْ أَنْ‌ يُظْهِرَ فِي‌ الْأَرْض‌ِ الْفَسَادَ (غافر: 26)

و فرعون گفت: «بگذاريد موسى را بكشم، و او پروردگارش را بخواند (تا نجاتش دهد)! زيرا من مى‏ترسم كه آيين شما را دگرگون سازد، و يا در اين سرزمين فساد بر پا كند!» (26)


وَ قَال‌َ رَجُل‌ٌ مُؤْمِن‌ٌ مِن‌ْ آل‌ِ فِرْعَوْن‌َ يَكْتُم‌ُ إِيمَانَه‌ُ أَتَقْتُلُون‌َ رَجُلاً أَن‌ْ يَقُول‌َ رَبِّي‌َ الله‌ُ وَ قَدْ جَاءَكُمْ‌ بِالْبَيِّنَات‌ِ مِنْ‌ رَبِّكُم‌ْ وَ إِنْ‌ يَك‌ُ كَاذِبَاً فَعَلَيْه‌ِ كَذِبُه‌ُ وَ إِنْ‌ يَك‌ُ صَادِقَاً يُصِبْكُمْ‌ بَعْض‌ُ الَّذِي‌ يَعِدُكُم‌ْ إِن‌َّ الله‌َ لاَ يَهْدِي‌ مَن‌ْ هُوَ مُسْرِف‌ٌ كَذَّاب‌ٌ (غافر: 28)

و مرد مؤمنى از آل فرعون كه ايمان خود را پنهان مى‏داشت گفت: «آيا مى‏خواهيد مردى را بكشيد بخاطر اينكه مى‏گويد: پروردگار من «اللَّه» است، در حالى كه دلايل روشنى از سوى پروردگارتان براى شما آورده است؟! اگر دروغگو باشد، دروغش دامن خودش را خواهد گرفت و اگر راستگو باشد، (لا اقل) بعضى از عذابهايى را كه وعده مى‏دهد به شما خواهد رسيد خداوند كسى را كه اسرافكار و بسيار دروغگوست هدايت نمى‏كند. (28)


قُل‌ْ إِنِّي‌ نُهِيت‌ُ أَن‌ْ أَعْبُدَ الَّذِين‌َ تَدْعُون‌َ مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ لَمَّا جَاءَنِي‌َ الْبَيِّنَات‌ُ مِنْ‌ رَبِّي‌ وَ أُمِرْت‌ُ أَن‌ْ أُسْلِم‌َ لِرَب‌ِّ الْعَالَمِين‌َ (غافر: 66)

بگو: «من نهى شده‏ام از اينكه معبودهايى را كه شما غير از خدا مى‏خوانيد بپرستم، چون دلايل روشن از جانب پروردگارم براى من آمده است و مأمورم كه تنها در برابر پروردگار عالميان تسليم باشم!» (66)


وَ لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلاً مِنْ‌ قَبْلِك‌َ مِنْهُمْ‌ مَنْ‌ قَصَصْنَا عَلَيْك‌َ وَ مِنْهُمْ‌ مَنْ‌ لَم‌ْ نَقْصُص‌ْ عَلَيْك‌َ وَ مَا كَان‌َ لِرَسُول‌ٍ أَنْ‌ يَأْتِي‌َ بِآيَة‌ٍ إِلاَّ بِإِذْن‌ِ الله‌ِ فَإِذَا جَاءَ أَمْرُ الله‌ِ قُضِي‌َ بِالْحَق‌ِّ وَ خَسِرَ هُنَالِك‌َ الْمُبْطِلُون‌َ (غافر: 78)

ما پيش از تو رسولانى فرستاديم سرگذشت گروهى از آنان را براى تو بازگفته، و گروهى را براى تو بازگو نكرده‏ايم و هيچ پيامبرى حق نداشت معجزه‏اى جز بفرمان خدا بياورد و هنگامى كه فرمان خداوند (براى مجازات آنها) صادر شود، بحق داورى خواهد شد و آنجا اهل باطل زيان خواهند كرد! (78)


إِذْ جَاءَتْهُم‌ُ الرُّسُل‌ُ مِن‌ بَيْن‌ِ أَيْدِيهِم‌ْ وَ مِن‌ْ خَلْفِهِم‌ْ أَنْ لاَ تَعْبُدُوا إِلاَّ الله‌َ قَالُوا لَوْ شَاءَ رَبُّنَا لَأََنْزَل‌َ مَلاَئِكَة‌ً فَإِنَّا بِمَا أُرْسِلْتُمْ‌ بِه‌ِ كَافِرُون‌َ (فصلت: 14)

در آن هنگام كه رسولان از پيش رو و پشت سر (و از هر سو) به سراغشان آمدند (و آنان را دعوت كردند) كه جز خدا را نپرستيد آنها گفتند: «اگر پروردگار ما مى‏خواست فرشتگانى نازل مى‏كرد از اين رو ما به آنچه شما مبعوث به آن هستيد كافريم!» (14)


وَ مَا كُنْتُم‌ْ تَسْتَتِرُون‌َ أَنْ‌ يَشْهَدَ عَلَيْكُم‌ْ سَمْعُكُم‌ْ وَ لاَ أَبْصَارُكُم‌ْ وَ لاَ جُلُودُكُم‌ْ وَ لَكِنْ‌ ظَنَنْتُم‌ْ أَن‌َّ الله‌َ لاَ يَعْلَم‌ُ كَثِيرَاً مِمَّا تَعْمَلُون‌َ (فصلت: 22)

شما اگر گناهانتان را مخفى مى‏كرديد نه بخاطر اين بود كه از شهادت گوش و چشمها و پوستهاى تنتان بيم داشتيد، بلكه شما گمان مى‏كرديد كه خداوند بسيارى از اعمالى را كه انجام مى‏دهيد نمى‏داند! (22)


إِن‌َّ الَّذِين‌َ قَالُوا رَبُّنَا الله‌ُ ثُم‌َّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّل‌ُ عَلَيْهِم‌ُ الْمَلاَئِكَة‌ُ أَنْ لاَ تَخَافُوا وَ لاَ تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّة‌ِ الَّتِي‌ كُنْتُم‌ْ تُوعَدُون‌َ (فصلت: 30)

به يقين كسانى كه گفتند: «پروردگار ما خداوند يگانه است!» سپس استقامت كردند، فرشتگان بر آنان نازل مى‏شوند كه: «نترسيد و غمگين مباشيد، و بشارت باد بر شما به آن بهشتى كه به شما وعده داده شده است! (30)


شَرَع‌َ لَكُم‌ مِن‌َ الدِّين‌ِ مَا وَصَّي‌ بِه‌ِ نُوحَاً وَالَّذِي‌ أَوْحَيْنَا إِلَيْك‌َ وَ مَا وَصَّيْنَا بِه‌ِ إِبْرَاهِيم‌َ وَ مُوسَي‌ وَ عِيسَي‌ أَن‌ْ أَقِيمُوا الدِّين‌َ وَ لاَ تَتَفَرَّقُوا فِيه‌ِ كَبُرَ عَلَي‌ الْمُشْرِكِين‌َ مَا تَدْعُوهُم‌ْ إِلَيْه‌ِ الله‌ُ يَجْتَبِي‌ إِلَيْه‌ِ مَنْ‌ يَشَاءُ وَ يَهْدِي‌ إِلَيْه‌ِ مَنْ‌ يُنِيب‌ُ (شوري: 13)

آيينى را براى شما تشريع كرد كه به نوح توصيه كرده بود و آنچه را بر تو وحى فرستاديم و به ابراهيم و موسى و عيسى سفارش كرديم اين بود كه: دين را برپا داريد و در آن تفرقه ايجاد نكنيد! و بر مشركان گران است آنچه شما آنان را به سويش دعوت مى كنيد! خداوند هر كس را بخواهد برمى‏گزيند، و كسى را كه به سوى او بازگردد هدايت مى‏كند. (13)


اسْتَجِيبُوا لِرَبِّكُمْ‌ مِنْ‌ قَبْل‌ِ أَنْ‌ يَأْتِي‌َ يَوْم‌ٌ لاَ مَرَدَّ لَه‌ُ مِن‌َ الله‌ِ مَا لَكُمْ‌ مِنْ‌ مَلْجَإٍ يَوْمَئِذٍ وَ مَا لَكُمْ‌ مِنْ‌ نَكِيرٍ (شوري: 47)

اجابت كنيد دعوت پروردگار خود را پيش از آنكه روزى فرا رسد كه بازگشتى براى آن در برابر اراده خدا نيست و در آن روز، نه پناهگاهى داريد و نه مدافعى! (47)


وَ مَا كَان‌َ لِبَشَرٍ أَنْ‌ يُكَلِّمَه‌ُ الله‌ُ إِلاَّ وَحْيَاً أَوْ مِنْ‌ وَرَاءِ حِجَاب‌ٍ أَوْ يُرْسِل‌َ رَسُولاً فَيُوحِي‌َ بِإِذْنِه‌ِ مَا يَشَاءُ إِنَّه‌ُ عَلِيٌّ حَكِيم‌ٌ (شوري: 51)

و شايسته هيچ انسانى نيست كه خدا با او سخن گويد، مگر از راه وحى يا از پشت حجاب، يا رسولى مى‏فرستد و بفرمان او آنچه را بخواهد وحى مى‏كند چرا كه او بلندمقام و حكيم است! (51)


أَفَنَضْرِب‌ُ عَنْكُم‌ُ الذِّكْرَ صَفْحَاً أَنْ‌ كُنْتُم‌ْ قَوْمَاً مُسْرِفِين‌َ (زخرف: 5)

آيا اين ذكر [قرآن‏] را از شما بازگيريم بخاطر اينكه قومى اسرافكاريد؟! (5)


وَ لَوْلاَ أَنْ‌ يَكُون‌َ النَّاس‌ُ أُمَّة‌ً وَاحِدَة‌ً لَجَعَلْنَا لِمَنْ‌ يَكْفُرُ بِالرَّحْمَن‌ِ لِبُيُوتِهِم‌ْ سُقُفَاً مِنْ‌ فِضَّة‌ٍ وَ مَعَارِج‌َ عَلَيْهَا يَظْهَرُون‌َ (زخرف: 33)

اگر (تمكّن كفّار از مواهب مادى) سبب نمى‏شد كه همه مردم امت واحد (گمراهى) شوند، ما براى كسانى كه به (خداوند) رحمان كافر مى‏شدند خانه‏هايى قرار مى‏داديم با سقفهايى از نقره و نردبانهايى كه از آن بالا روند، (33)


هَل‌ْ يَنْظُرُون‌َ إِلاَّ السَّاعَة‌َ أَنْ‌ تَأْتِيَهُمْ‌ بَغْتَة‌ً وَ هُم‌ْ لاَ يَشْعُرُون‌َ (زخرف: 66)

آيا جز اين انتظار دارند كه قيامت ناگهان به سراغشان آيد در حالى كه نمى‏فهمند؟ (66)


أَن‌ْ أَدُّوا إِلَيَّ‌ عِبَادَ الله‌ِ إِنِّي‌ لَكُم‌ْ رَسُول‌ٌ أَمِين‌ٌ (دخان: 18)

(و به آنان گفت: امور) بندگان خدا را به من واگذاريد كه من فرستاده امينى براى شما هستم! (18)


وَ أَنْ‌ لاَ تَعْلُوا عَلَي‌ الله‌ِ إِنِّي‌ آتِيكُمْ‌ بِسُلْطَان‌ٍ مُبِين‌ٍ (دخان: 19)

و در برابر خداوند تكبر نورزيد كه من براى شما دليل روشنى آورده‏ام! (19)


وَ إِنِّي‌ عُذْت‌ُ بِرَبِّي‌ وَ رَبِّكُم‌ْ أَنْ‌ تَرْجُمُون‌ِ (دخان: 20)

و من به پروردگار خود و پروردگار شما پناه مى‏برم از اينكه مرا متهم كنيد! (20)


يَسْمَع‌ُ آيَات‌ِ الله‌ِ تُتْلَي‌ عَلَيْه‌ِ ثُم‌َّ يُصِرُّ مُسْتَكْبِرَاً كَأَن‌ْ لَم‌ْ يَسْمَعْهَا فَبَشِّرْه‌ُ بِعَذَاب‌ٍ أَلِيم‌ٍ (جاثيه: 8)

كه پيوسته آيات خدا را مى‏شنود كه بر او تلاوت مى‏شود، امّا از روى تكبّر اصرار بر مخالفت دارد گويى اصلًا آن را هيچ نشنيده است چنين كسى را به عذابى دردناك بشارت ده! (8)


أَم‌ْ حَسِب‌َ الَّذِين‌َ اجْتَرَحُوا السَّيِّئَات‌ِ أَنْ‌ نَجْعَلَهُم‌ْ كَالَّذِين‌َ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَات‌ِ سَوَاءً مَحْيَاهُم‌ْ وَ مَمَاتُهُم‌ْ سَاءَ مَا يَحْكُمُون‌َ (جاثيه: 21)

آيا كسانى كه مرتكب بديها و گناهان شدند گمان كردند كه ما آنها را همچون كسانى قرار مى‏دهيم كه ايمان آورده و اعمال صالح انجام داده‏اند كه حيات و مرگشان يكسان باشد؟! چه بد داورى مى‏كنند! (21)


وَ إِذَا تُتْلَي‌ عَلَيْهِم‌ْ آيَاتُنَا بَيِّنَات‌ٍ مَا كَان‌َ حُجَّتَهُم‌ْ إِلاَّ أَنْ‌ قَالُوا ائْتُوا بِآبَائِنَا إِنْ‌ كُنْتُم‌ْ صَادِقِين‌َ (جاثيه: 25)

و هنگامى كه آيات روشن ما بر آنها خوانده مى‏شود، دليلى در برابر آن ندارند جز اينكه مى‏گويند: «اگر راست مى‏گوييد پدران ما را (زنده كنيد) و بياوريد (تا گواهى دهند)!» (25)


وَ وَصَّيْنَا الْإِنْسَان‌َ بِوَالِدَيْه‌ِ إِحْسَانَاً حَمَلَتْه‌ُ أُمُّه‌ُ كُرْهَاً وَ وَضَعَتْه‌ُ كُرْهَاً وَ حَمْلُه‌ُ وَ فِصَالُه‌ُ ثَلاَثُون‌َ شَهْرَاً حَتَّي‌ إِذَا بَلَغ‌َ أَشُدَّه‌ُ وَ بَلَغ‌َ أَرْبَعِين‌َ سَنَة‌ً قَال‌َ رَب‌ِّ أَوْزِعْنِي‌ أَن‌ْ أَشْكُرَ نِعْمَتَك‌َ الَّتِي‌ أَنْعَمْت‌َ عَلَيَّ‌ وَ عَلَي‌ وَالِدَي‌َّ وَ أَن‌ْ أَعْمَل‌َ صَالِحَاً تَرْضَاه‌ُ وَ أَصْلِح‌ْ لِي‌ فِي‌ ذُرِّيَّتِي‌ إِنِّي‌ تُبْت‌ُ إِلَيْك‌َ وَ إِنِّي‌ مِن‌َ الْمُسْلِمِين‌َ (احقاف: 15)

ما به انسان توصيه كرديم كه به پدر و مادرش نيكى كند، مادرش او را با ناراحتى حمل مى‏كند و با ناراحتى بر زمين مى‏گذارد و دوران حمل و از شير بازگرفتنش سى ماه است تا زمانى كه به كمال قدرت و رشد برسد و به چهل سالگى بالغ گردد مى‏گويد: «پروردگارا! مرا توفيق ده تا شكر نعمتى را كه به من و پدر و مادرم دادى بجا آورم و كار شايسته‏اى انجام دهم كه از آن خشنود باشى، و فرزندان مرا صالح گردان من به سوى تو بازمى‏گردم و توبه مى‏كنم، و من از مسلمانانم!» (15)


وَالَّذِي‌ قَال‌َ لِوَالِدَيْه‌ِ أُف‌ٍّ لَكُمَا أَتَعِدَانِنِي‌ أَن‌ْ أُخْرَج‌َ وَ قَدْ خَلَت‌ِ الْقُرُون‌ُ مِنْ‌ قَبْلِي‌ وَ هُمَا يَسْتَغِيثَان‌ِ الله‌َ وَيْلَك‌َ آمِن‌ْ إِن‌َّ وَعْدَ الله‌ِ حَق‌ٌّ فَيَقُول‌ُ مَا هَذَا إِلاَّ أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِين‌َ (احقاف: 17)

و كسى كه به پدر و مادرش مى‏گويد: «اف بر شما! آيا به من وعده مى‏دهيد كه من روز قيامت مبعوث مى‏شوم؟! در حالى كه پيش از من اقوام زيادى بودند (و هرگز مبعوث نشدند)! و آن دو پيوسته فرياد مى‏كشند و خدا را به يارى مى‏طلبند كه: واى بر تو، ايمان بياور كه وعده خدا حق است امّا او پيوسته مى‏گويد:» اينها چيزى جز افسانه‏هاى پيشينيان نيست! (17)


وَاذْكُرْ أَخَا عَادٍ إِذْ أَنْذَرَ قَوْمَه‌ُ بِالْأَحْقَاف‌ِ وَ قَدْ خَلَت‌ِ النُّذُرُ مِن‌ْ بَيْن‌ِ يَدَيْه‌ِ وَ مِن‌ْ خَلْفِه‌ِ أَنْ لاَ تَعْبُدُوا إِلاَّ الله‌َ إِنِّي‌ أَخَاف‌ُ عَلَيْكُم‌ْ عَذَاب‌َ يَوْم‌ٍ عَظِيم‌ٍ (احقاف: 21)

(سرگذشت هود) برادر قوم عاد را ياد كن، آن زمان كه قومش را در سرزمين «احقاف» بيم داد در حالى كه پيامبران زيادى قبل از او در گذشته‏هاى دور و نزديك آمده بودند كه: جز خداى يگانه را نپرستيد! (و گفت:) من بر شما از عذاب روزى بزرگ مى‏ترسم! (21)


أَوَ لَم‌ْ يَرَوْا أَن‌َّ الله‌َ الَّذِي‌ خَلَق‌َ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌َ وَ لَم‌ْ يَعْي‌َ بِخَلْقِهِن‌َّ بِقَادِرٍ عَلَي‌ أَنْ‌ يُحْيِي‌َ الْمَوْتَي‌ بَلَي‌ إِنَّه‌ُ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ قَدِيرٌ (احقاف: 33)

آيا آنها نمى‏دانند خداوندى كه آسمانها و زمين را آفريده و از آفرينش آنها ناتوان نشده است، مى‏تواند مُردگان را زنده كند؟! آرى او بر هر چيز تواناست! (33)


فَهَل‌ْ يَنْظُرُون‌َ إِلاَّ السَّاعَة‌َ أَنْ‌ تَأْتِيَهُمْ‌ بَغْتَة‌ً فَقَدْ جَاءَ أَشْرَاطُهَا فَأَنَّي‌ لَهُم‌ْ إِذَا جَاءَتْهُم‌ْ ذِكْرَاهُم‌ْ (محمد: 18)

آيا آنها [كافران‏] جز اين انتظارى دارند كه قيامت ناگهان فرا رسد (آن گاه ايمان آورند)، در حالى كه هم اكنون نشانه‏هاى آن آمده است اما هنگامى كه بيايد، تذكّر (و ايمان) آنها سودى نخواهد داشت! (18)


فَهَل‌ْ عَسَيْتُم‌ْ إِنْ‌ تَوَلَّيْتُم‌ْ أَنْ‌ تُفْسِدُوا فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَ تُقَطِّعُوا أَرْحَامَكُم‌ْ (محمد: 22)

اگر (از اين دستورها) روى گردان شويد، جز اين انتظار مى‏رود كه در زمين فساد و قطع پيوند خويشاوندى كنيد؟! (22)


أَم‌ْ حَسِب‌َ الَّذِين‌َ فِي‌ قُلُوبِهِمْ‌ مَرَض‌ٌ أَنْ‌ لَن‌ْ يُخْرِج‌َ الله‌ُ أَضْغَانَهُم‌ْ (محمد: 29)

آيا كسانى كه در دلهايشان بيمارى است گمان كردند خدا كينه‏هايشان را آشكار نمى‏كند؟! (29)


بَل‌ْ ظَنَنْتُم‌ْ أَنْ‌ لَن‌ْ يَنْقَلِب‌َ الرَّسُول‌ُ وَالْمُؤْمِنُون‌َ إِلَي‌ أَهْلِيهِم‌ْ أَبَدَاً وَ زُيِّن‌َ ذَلِك‌َ فِي‌ قُلُوبِكُم‌ْ وَ ظَنَنْتُم‌ْ ظَن‌َّ السَّوْءِ وَ كُنْتُم‌ْ قَوْمَاً بُورَاً (فتح: 12)

ولى شما گمان كرديد پيامبر و مؤمنان هرگز به خانواده‏هاى خود بازنخواهند گشت و اين (پندار غلط) در دلهاى شما زينت يافته بود و گمان بد كرديد و سرانجام (در دام شيطان افتاديد و) هلاك شديد! (12)


سَيَقُول‌ُ الْمُـخَلَّفُون‌َ إِذَا انْطَلَقْتُم‌ْ إِلَي‌ مَغَانِم‌َ لِتَأْخُذُوهَا ذَرُونَا نَتَّبِعْكُم‌ْ يُرِيدُون‌َ أَنْ‌ يُبَدِّلُوا كَلاَم‌َ الله‌ِ قُلْ‌ لَن‌ْ تَتَّبِعُونَا كَذَلِكُم‌ْ قَال‌َ الله‌ُ مِنْ‌ قَبْل‌ُ فَسَيَقُولُون‌َ بَل‌ْ تَحْسُدُونَنَا بَل‌ْ كَانُوا لاَ يَفْقَهُون‌َ إِلاَّ قَلِيلاً (فتح: 15)

هنگامى كه شما براى به دست آوردن غنايمى حركت كنيد، متخلّفان (حديبيه) مى‏گويند: «بگذاريد ما هم در پى شما بيائيم، آنها مى‏خواهند كلام خدا را تغيير دهند بگو: «هرگز نبايد بدنبال ما بياييد اين گونه خداوند از قبل گفته است!» آنها به زودى مى‏گويند: «شما نسبت به ما حسد مى‏ورزيد!» ولى آنها جز اندكى نمى‏فهمند! (15)


وَ هُوَ الَّذِي‌ كَف‌َّ أَيْدِيَهُم‌ْ عَنْكُم‌ْ وَ أَيْدِيَكُم‌ْ عَنْهُمْ‌ بِبَطْن‌ِ مَكَّة‌َ مِنْ‌ بَعْدِ أَن‌ْ أَظْفَرَكُم‌ْ عَلَيْهِم‌ْ وَ كَان‌َ الله‌ُ بِمَا تَعْمَلُون‌َ بَصِيرَاً (فتح: 24)

او كسى است كه دست آنها را از شما، و دست شما را از آنان در دل مكّه كوتاه كرد، بعد از آنكه شما را بر آنها پيروز ساخت و خداوند به آنچه انجام مى‏دهيد بيناست! (24)


هُم‌ُ الَّذِين‌َ كَفَرُوا وَ صَدُّوكُم‌ْ عَن‌ِ الْمَسْجِدِ الْحَرَام‌ِ وَالْهَدْي‌َ مَعْكُوفَاً أَنْ‌ يَبْلُغ‌َ مَحِلَّه‌ُ وَ لَوْلاَ رِجَال‌ٌ مُؤْمِنُون‌َ وَ نِسَاءٌ مُؤْمِنَات‌ٌ لَم‌ْ تَعْلَمُوهُم‌ْ أَنْ‌ تَطَئُوهُم‌ْ فَتُصِيبَكُمْ‌ مِنْهُمْ‌ مَعَرَّة‌ٌ بِغَيْرِ عِلْم‌ٍ لِيُدْخِل‌َ الله‌ُ فِي‌ رَحْمَتِه‌ِ مَنْ‌ يَشَاءُ لَوْ تَزَيَّلُوا لَعَذَّبْنَا الَّذِين‌َ كَفَرُوا مِنْهُم‌ْ عَذَابَاً أَلِيمَاً (فتح: 25)

آنها كسانى هستند كه كافر شدند و شما را از (زيارت) مسجد الحرام و رسيدن قربانيهايتان به محل قربانگاه بازداشتند و هر گاه مردان و زنان با ايمانى در اين ميان بدون آگاهى شما، زير دست و پا، از بين نمى‏رفتند كه از اين راه عيب و عارى ناآگاهانه به شما مى‏رسيد، (خداوند هرگز مانع اين جنگ نمى‏شد)! هدف اين بود كه خدا هر كس را مى‏خواهد در رحمت خود وارد كند و اگر مؤمنان و كفّار (در مكه) از هم جدا مى‏شدند، كافران را عذاب دردناكى مى‏كرديم! (25)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا لاَ تَرْفَعُوا أَصْوَاتَكُم‌ْ فَوْق‌َ صَوْت‌ِ النَّبِي‌ِّ وَ لاَ تَجْهَرُوا لَه‌ُ بِالْقَوْل‌ِ كَجَهْرِ بَعْضِكُم‌ْ لِبَعْض‌ٍ أَنْ‌ تَحْبَط‌َ أَعْمَالُكُم‌ْ وَ أَنْتُم‌ْ لاَ تَشْعُرُون‌َ (حجرات: 2)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! صداى خود را فراتر از صداى پيامبر نكنيد، و در برابر او بلند سخن مگوييد (و داد و فرياد نزنيد) آن گونه كه بعضى از شما در برابر بعضى بلند صدا مى‏كنند، مبادا اعمال شما نابود گردد در حالى كه نمى‏دانيد! (2)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا إِنْ‌ جَاءَكُم‌ْ فَاسِق‌ٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا أَنْ‌ تُصِيبُوا قَوْمَاً بِجَهَالَة‌ٍ فَتُصْبِحُوا عَلَي‌ مَا فَعَلْتُم‌ْ نَادِمِين‌َ (حجرات: 6)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! اگر شخص فاسقى خبرى براى شما بياورد، درباره آن تحقيق كنيد، مبادا به گروهى از روى نادانى آسيب برسانيد و از كرده خود پشيمان شويد! (6)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا لاَ يَسْخَرْ قَوْم‌ٌ مِنْ‌ قَوْم‌ٍ عَسَي‌ أَنْ‌ يَكُونُوا خَيْرَاً مِنْهُم‌ْ وَ لاَ نِسَاءٌ مِنْ‌ نِسَاءٍ عَسَي‌ أَنْ‌ يَكُن‌َّ خَيْرَاً مِنْهُن‌َّ وَ لاَ تَلْمِزُوا أَنْفُسَكُم‌ْ وَ لاَ تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَاب‌ِ بِئْس‌َ الْإِسْم‌ُ الْفُسُوق‌ُ بَعْدَ الْإِيمَان‌ِ وَ مَنْ‌ لَم‌ْ يَتُب‌ْ فَأُولَئِك‌َ هُم‌ُ الظَّالِمُون‌َ (حجرات: 11)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! نبايد گروهى از مردان شما گروه ديگر را مسخره كنند، شايد آنها از اينها بهتر باشند و نه زنانى زنان ديگر را، شايد آنان بهتر از اينان باشند و يكديگر را مورد طعن و عيبجويى قرار ندهيد و با القاب زشت و ناپسند يكديگر را ياد نكنيد، بسيار بد است كه بر كسى پس از ايمان نام كفرآميز بگذاريد و آنها كه توبه نكنند، ظالم و ستمگرند! (11)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيرَاً مِن‌َ الظَّن‌ِّ إِن‌َّ بَعْض‌َ الظَّن‌ِّ إِثْم‌ٌ وَ لاَ تَجَسَّسُوا وَ لاَ يَغْتَبْ‌ بَعْضُكُمْ‌ بَعْضَاً أَيُحِبُّ أَحَدُكُم‌ْ أَنْ‌ يَأْكُل‌َ لَحْم‌َ أَخِيه‌ِ مَيْتَاً فَكَرِهْتُمُوه‌ُ وَاتَّقُوا الله‌َ إِن‌َّ الله‌َ تَوَّاب‌ٌ رَحِيم‌ٌ (حجرات: 12)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! از بسيارى از گمانها بپرهيزيد، چرا كه بعضى از گمانها گناه است و هرگز (در كار ديگران) تجسّس نكنيد و هيچ يك از شما ديگرى را غيبت نكند، آيا كسى از شما دوست دارد كه گوشت برادر مرده خود را بخورد؟! (به يقين) همه شما از اين امر كراهت داريد تقواى الهى پيشه كنيد كه خداوند توبه‏پذير و مهربان است! (12)


يَمُنُّون‌َ عَلَيْك‌َ أَن‌ْ أَسْلَمُوا قُلْ‌ لاَ تَمُنُّوا عَلَيَّ‌ إِسْلاَمَكُمْ‌ بَل‌ِ الله‌ُ يَمُن‌ُّ عَلَيْكُم‌ْ أَن‌ْ هَدَاكُم‌ْ لِلْإِيمَانِ إِنْ‌ كُنْتُم‌ْ صَادِقِين‌َ (حجرات: 17)

آنها بر تو منّت مى‏نهند كه اسلام آورده‏اند بگو: «اسلام آوردن خود را بر من منّت نگذاريد، بلكه خداوند بر شما منّت مى‏نهد كه شما را به سوى ايمان هدايت كرده است، اگر (در ادّعاى ايمان) راستگو هستيد! (17)


بَل‌ْ عَجِبُوا أَنْ‌ جَاءَهُمْ‌ مُنْذِرٌ مِنْهُم‌ْ فَقَال‌َ الْكَافِرُون‌َ هَذَا شَي‌ْءٌ عَجِيب‌ٌ (ق: 2)

آنها تعجّب كردند كه پيامبرى انذارگر از ميان خودشان آمده و كافران گفتند: «اين چيز عجيبى است! (2)


مَا أُرِيدُ مِنْهُمْ‌ مِنْ‌ رِزْق‌ٍ وَ مَا أُرِيدُ أَنْ‌ يُطْعِمُون‌ِ (ذاريات: 57)

هرگز از آنها روزى نمى‏خواهم، و نمى‏خواهم مرا اطعام كنند! (57)


وَ كَمْ‌ مِنْ‌ مَلَك‌ٍ فِي‌ السَّمَاوَات‌ِ لاَ تُغْنِي‌ شَفَاعَتُهُم‌ْ شَيْءً إِلاَّ مِنْ‌ بَعْدِ أَنْ‌ يَأْذَن‌َ الله‌ُ لِمَنْ‌ يَشَاءُ وَ يَرْضَي‌ (نجم: 26)

و چه بسيار فرشتگان آسمانها كه شفاعت آنها سودى نمى‏بخشد مگر پس از آنكه خدا براى هر كس بخواهد و راضى باشد اجازه (شفاعت) دهد! (26)


أَنْ لاَ تَزِرُ وَازِرَة‌ٌ وِزْرَ أُخْرَي‌ (نجم: 38)

كه هيچ كس بار گناه ديگرى را بر دوش نمى‏گيرد، (38)


وَ أَنْ‌ لَيْس‌َ لِلْإِنْسَان‌ِ إِلاَّ مَا سَعَي‌ (نجم: 39)

و اينكه براى انسان بهره‏اى جز سعى و كوشش او نيست، (39)


أَنْ لاَ تَطْغَوْا فِي‌ الْمِيزَان‌ِ (الرحمن: 8)

تا در ميزان طغيان نكنيد (و از مسير عدالت منحرف نشويد)، (8)


يَا مَعْشَرَ الْجِن‌ِّ وَالْإِنْس‌ِ إِنِ‌ اسْتَطَعْتُم‌ْ أَنْ‌ تَنْفُذُوا مِنْ‌ أَقْطَارِ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ فَانْفُذُوا لاَ تَنْفُذُون‌َ إِلاَّ بِسُلْطَان‌ٍ (الرحمن: 33)

اى گروه جنّ و انس! اگر مى‏توانيد از مرزهاى آسمانها و زمين بگذريد، پس بگذريد، ولى هرگز نمى‏توانيد، مگر با نيرويى (فوق العاده)! (33)


عَلَي‌ أَنْ‌ نُبَدِّل‌َ أَمْثَالَكُم‌ْ وَ نُنْشِئَكُم‌ْ فِي‌ مَا لاَ تَعْلَمُون‌َ (واقعه: 61)

تا گروهى را به جاى گروه ديگرى بياوريم و شما را در جهانى كه نمى‏دانيد آفرينش تازه‏اى بخشيم! (61)


وَ مَا لَكُم‌ْ أَنْ لاَ تُنْفِقُوا فِي‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ وَ لِالله‌ِ مِيرَاث‌ُ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ لاَ يَسْتَوِي‌ مِنْكُمْ‌ مَن‌ْ أَنْفَق‌َ مِنْ‌ قَبْل‌ِ الْفَتْح‌ِ وَ قَاتَل‌َ أُولَئِك‌َ أَعْظَم‌ُ دَرَجَة‌ً مِن‌َ الَّذِين‌َ أَنْفَقُوا مِنْ‌ بَعْدُ وَ قَاتَلُوا وَ كُلاًّ وَعَدَ الله‌ُ الْحُسْنَي‌ وَالله‌ُ بِمَا تَعْمَلُون‌َ خَبِيرٌ (حديد: 10)

چرا در راه خدا انفاق نكنيد در حالى كه ميراث آسمانها و زمين همه از آن خداست (و كسى چيزى را با خود نمى‏برد)! كسانى كه قبل از پيروزى انفاق كردند و جنگيدند (با كسانى كه پس از پيروزى انفاق كردند) يكسان نيستند آنها بلندمقامتر از كسانى هستند كه بعد از فتح انفاق نمودند و جهاد كردند و خداوند به هر دو وعده نيك داده و خدا به آنچه انجام مى‏دهيد آگاه است. (10)


أَلَم‌ْ يَأْن‌ِ لِلَّذِين‌َ آمَنُوا أَنْ‌ تَخْشَع‌َ قُلُوبُهُم‌ْ لِذِكْرِ الله‌ِ وَ مَا نَزَل‌َ مِن‌َ الْحَق‌ِّ وَ لاَ يَكُونُوا كَالَّذِين‌َ أُوتُوا الْكِتَاب‌َ مِنْ‌ قَبْل‌ُ فَطَال‌َ عَلَيْهِم‌ُ الْأَمَدُ فَقَسَت‌ْ قُلُوبُهُم‌ْ وَ كَثِيرٌ مِنْهُم‌ْ فَاسِقُون‌َ (حديد: 16)

آيا وقت آن نرسيده است كه دلهاى مؤمنان در برابر ذكر خدا و آنچه از حقّ نازل كرده است خاشع گردد؟! و مانند كسانى نباشند كه در گذشته به آنها كتاب آسمانى داده شد، سپس زمانى طولانى بر آنها گذشت و قلبهايشان قساوت پيدا كرد و بسيارى از آنها گنهكارند! (16)


مَا أَصَاب‌َ مِنْ‌ مُصِيَبة‌ٍ فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَ لاَ فِي‌ أَنْفُسِكُم‌ْ إِلاَّ فِي‌ كِتَاب‌ٍ مِنْ‌ قَبْل‌ِ أَنْ‌ نَبْرَأَهَا إِن‌َّ ذَلِك‌َ عَلَي‌ الله‌ِ يَسِيرٌ (حديد: 22)

هيچ مصيبتى (ناخواسته) در زمين و نه در وجود شما روى نمى‏دهد مگر اينكه همه آنها قبل از آنكه زمين را بيافرينيم در لوح محفوظ ثبت است و اين امر براى خدا آسان است! (22)


لِئَلاَّ يَعْلَم‌َ أَهْل‌ُ الْكِتَاب‌ِ أَنْ لاَ يَقْدِرُون‌َ عَلَي‌ شَيْ‌ءٍ مِنْ‌ فَضْل‌ِ الله‌ِ وَ أَن‌َّ الْفَضْل‌َ بِيَدِ الله‌ِ يُؤْتِيه‌ِ مَنْ‌ يَشَاءُ وَالله‌ُ ذُو الْفَضْل‌ِ الْعَظِيم‌ِ (حديد: 29)

تا اهل كتاب بدانند كه قادر بر چيزى از فضل خدا نيستند، و تمام فضل (و رحمت) به دست اوست، به هر كس بخواهد آن را مى‏بخشد و خداوند داراى فضل عظيم است! (29)


وَالَّذِين‌َ يُظَاهِرُون‌َ مِنْ‌ نِسَائِهِم‌ْ ثُم‌َّ يَعُودُون‌َ لِمَا قَالُوا فَتَحْرِيرُ رَقَبَة‌ٍ مِنْ‌ قَبْل‌ِ أَنْ‌ يَتَمَـاسَّا ذَلِكُم‌ْ تُوعَظُون‌َ بِه‌ِ وَالله‌ُ بِمَا تَعْمَلُون‌َ خَبِيرٌ (مجادله: 3)

كسانى كه همسران خود را «ظِهار» مى‏كنند، سپس از گفته خود بازمى‏گردند، بايد پيش از آميزش جنسى با هم، برده‏اى را آزاد كنند اين دستورى است كه به آن اندرز داده مى‏شويد و خداوند به آنچه انجام مى‏دهيد آگاه است! (3)


فَمَنْ‌ لَم‌ْ يَجِدْ فَصِيَام‌ُ شَهْرَيْن‌ِ مُتَتَابِعَيْن‌ِ مِنْ‌ قَبْل‌ِ أَنْ‌ يَتَماسَّا فَمَن‌ْ لَم‌ْ يَسْتَطِع‌ْ فَإِطْعَام‌ُ سِتِّين‌َ مِسْكِينَاً ذَلِك‌َ لِتُؤْمِنُوا بِالله‌ِ وَ رَسُولِه‌ِ وَ تِلْك‌َ حُدُودُ الله‌ِ وَ لِلْكَافِرِين‌َ عَذَاب‌ٌ أَلِيم‌ٌ (مجادله: 4)

و كسى كه توانايى (آزاد كردن برده‏اى) نداشته باشد، دو ماه پياپى قبل از آميزش روزه بگيرد و كسى كه اين را هم نتواند، شصت مسكين را اطعام كند اين براى آن است كه به خدا و رسولش ايمان بياوريد اينها مرزهاى الهى است و كسانى كه با آن مخالفت كنند، عذاب دردناكى دارند! (4)


أَأَشْفَقْتُم‌ْ أَنْ‌ تُقَدِّمُوا بَيْن‌َ يَدَي‌ْ نَجْوَاكُم‌ْ صَدَقَات‌ٍ فَإِذْ لَم‌ْ تَفْعَلُوا وَ تَاب‌َ الله‌ُ عَلَيْكُم‌ْ فَأَقِيمُوا الصَّلاَة‌َ وَ آتُوا الزَّكَاة‌َ وَ أَطِيعُوا الله‌َ وَ رَسُولَه‌ُ وَالله‌ُ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُون‌َ (مجادله: 13)

آيا ترسيديد فقير شويد كه از دادن صدقات قبل از نجوا خوددارى كرديد؟! اكنون كه اين كار را نكرديد و خداوند توبه شما را پذيرفت، نماز را برپا داريد و زكات را ادا كنيد و خدا و پيامبرش را اطاعت نماييد و (بدانيد) خداوند از آنچه انجام مى‏دهيد با خبر است! (13)


هُوَ الَّذِي‌ أَخْرَج‌َ الَّذِين‌َ كَفَرُوا مِن‌ْ أَهْل‌ِ الْكِتَاب‌ِ مِنْ‌ دِيَارِهِم‌ْ لِأَوَّل‌ِ الْحَشْرِ مَا ظَنَنْتُم‌ْ أَنْ‌ يَخْرُجُوا وَ ظَنُّوا أَنَّهُمْ‌ مَانِعَتُهُم‌ْ حُصُونُهُمْ‌ مِن‌َ الله‌ِ فَأَتَاهُم‌ُ الله‌ُ مِن‌ْ حَيْث‌ُ لَم‌ْ يَحْتَسِبُوا وَ قَذَف‌َ فِي‌ قُلُوبِهِم‌ُ الرُّعْب‌َ يُخْرِبُون‌َ بُيُوتَهُمْ‌ بِأَيْدِيهِم‌ْ وَ أَيْدِي‌ الْمُؤْمِنِين‌َ فَاعْتَبِرُوا يَا أُولِي‌ الْأَبْصَارِ (حشر: 2)

او كسى است كه كافران اهل كتاب را در نخستين برخورد (با مسلمانان) از خانه‏هايشان بيرون راند! گمان نمى‏كرديد آنان خارج شوند، و خودشان نيز گمان مى‏كردند كه دِژهاى محكمشان آنها را از عذاب الهى مانع مى‏شود امّا خداوند از آنجا كه گمان نمى‏كردند به سراغشان آمد و در دلهايشان ترس و وحشت افكند، بگونه‏اى كه خانه‏هاى خود را با دست خويش و با دست مؤمنان ويران مى‏كردند پس عبرت بگيريد اى صاحبان چشم! (2)


وَ لَوْلاَ أَنْ‌ كَتَب‌َ الله‌ُ عَلَيْهِم‌ُ الْجَلاَءَ لَعَذَّبَهُم‌ْ فِي‌ الدُّنْيَا وَ لَهُم‌ْ فِي‌ الْآخِرَة‌ِ عَذَاب‌ُ النَّارِ (حشر: 3)

و اگر نه اين بود كه خداوند ترك وطن را بر آنان مقرّر داشته بود، آنها را در همين دنيا مجازات مى‏كرد و براى آنان در آخرت نيز عذاب آتش است! (3)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا لاَ تَتَّخِذُوا عَدُوِّي‌ وَ عَدُوَّكُم‌ْ أَوْلِيَاءَ تُلْقُون‌َ إِلَيْهِمْ‌ بِالْمَوَدَّة‌ِ وَ قَدْ كَفَرُوا بِمَا جَاءَكُمْ‌ مِن‌َ الْحَق‌ِّ يُخْرِجُون‌َ الرَّسُول‌َ وَ إِيَّاكُم‌ْ أَنْ‌ تُؤْمِنُوا بِالله‌ِ رَبِّكُم‌ْ إِنْ‌ كُنْتُمْ‌ خَرَجْتُم‌ْ جِهَادَاً فِي‌ سَبِيلي‌ وَابْتِغَاءَ مَرْضَاتِي‌ تُسِرُّون‌َ إِلَيْهِمْ‌ بِالْمَوَدَّة‌ِ وَ أَنَا أَعْلَم‌ُ بِمَا أَخْفَيْتُم‌ْ وَ مَا أَعْلَنْتُم‌ْ وَ مَنْ‌ يَفْعَلْه‌ُ مِنْكُم‌ْ فَقَدْ ضَل‌َّ سَوَاءَ السَّبِيل‌ِ (ممتحنه: 1)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! دشمن من و دشمن خودتان را دوست نگيريد! شما نسبت به آنان اظهار محبّت مى‏كنيد، در حالى كه آنها به آنچه از حقّ براى شما آمده كافر شده‏اند و رسول اللَّه و شما را به خاطر ايمان به خداوندى كه پروردگار همه شماست از شهر و ديارتان بيرون مى‏رانند اگر شما براى جهاد در راه من و جلب خشنوديم هجرت كرده‏ايد (پيوند دوستى با آنان برقرار نسازيد!) شما مخفيانه با آنها رابطه دوستى برقرار مى‏كنيد در حالى كه من به آنچه پنهان يا آشكار مى‏سازيد از همه داناترم! و هر كس از شما چنين كارى كند، از راه راست گمراه شده است! (1)


عَسَي‌ الله‌ُ أَنْ‌ يَجْعَل‌َ بَيْنَكُم‌ْ وَ بَيْن‌َ الَّذِين‌َ عَادَيْتُمْ‌ مِنْهُمْ‌ مَوَدَّة‌ً وَالله‌ُ قَدِيرٌ وَالله‌ُ غَفُورٌ رَحِيم‌ٌ (ممتحنه: 7)

اميد است خدا ميان شما و كسانى از مشركين كه با شما دشمنى كردند (از راه اسلام) پيوند محبّت برقرار كند خداوند تواناست و خداوند آمرزنده و مهربان است. (7)


لاَ يَنْهَاكُم‌ُ الله‌ُ عَن‌ِ الَّذِين‌َ لَم‌ْ يُقَاتِلُوكُم‌ْ فِي‌ الدِّين‌ِ وَ لَم‌ْ يُخْرِجُوكُمْ‌ مِنْ‌ دِيَارِكُم‌ْ أَنْ‌ تَبَرُّوهُم‌ْ وَ تُقْسِطُوا إِلَيْهِم‌ْ إِن‌َّ الله‌َ يُحِب‌ُّ الْمُقْسِطِين‌َ (ممتحنه: 8)

خدا شما را از نيكى كردن و رعايت عدالت نسبت به كسانى كه در راه دين با شما پيكار نكردند و از خانه و ديارتان بيرون نراندند نهى نمى‏كند چرا كه خداوند عدالت‏پيشگان را دوست دارد. (8)


إِنَّمَا يَنْهَاكُم‌ُ الله‌ُ عَن‌ِ الَّذِين‌َ قَاتَلُوكُم‌ْ فِي‌ الدِّين‌ِ وَ أَخْرَجُوكُمْ‌ مِنْ‌ دِيَارِكُم‌ْ وَ ظَاهَرُوا عَلَي‌ إِخْرَاجِكُم‌ْ أَنْ‌ تَوَلَّوْهُم‌ْ وَ مَنْ‌ يَتَوَلَّهُم‌ْ فَأُولَئِك‌َ هُم‌ُ الظَّالِمُون‌َ (ممتحنه: 9)

تنها شما را از دوستى و رابطه با كسانى نهى مى‏كند كه در امر دين با شما پيكار كردند و شما را از خانه هايتان بيرون راندند يا به بيرون‏راندن شما كمك كردند و هر كس با آنان رابطه دوستى داشته باشد ظالم و ستمگر است! (9)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا إِذَا جَاءَكُم‌ُ الْمُؤْمِنَات‌ُ مُهَاجِرَات‌ٍ فَامْتَحِنُوهُن‌َّ الله‌ُ أَعْلَم‌ُ بِإِيمَانِهِن‌َّ فَإِن‌ْ عَلِمْتُمُوهُن‌َّ مُؤْمِنَات‌ٍ فَلاَ تَرْجِعُوهُن‌َّ إِلَي‌ الْكُفَّارِ لاَ هُن‌َّ حِل‌ٌّ لَهُم‌ْ وَ لاَ هُم‌ْ يَحِلُّون‌َ لَهُن‌َّ وَ آتُوهُمْ‌ مَا أَنْفَقُوا وَ لاَ جُنَاح‌َ عَلَيْكُم‌ْ أَنْ‌ تَنْكِحُوهُن‌َّ إِذَا آتَيْتُمُوهُن‌َّ أُجُورَهُن‌َّ وَ لاَ تُمْسِكُوا بِعِصَم‌ِ الْكَوَافِرِ وَاسْأَلُوا مَا أَنْفَقْتُم‌ْ وَلْيَسْأَلُوا مَا أَنْفَقُوا ذَلِكُم‌ْ حُكْم‌ُ الله‌ِ يَحْكُم‌ُ بَيْنَكُم‌ْ وَالله‌ُ عَلِيم‌ٌ حَكِيم‌ٌ (ممتحنه: 10)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! هنگامى كه زنان باايمان بعنوان هجرت نزد شما آيند، آنها را آزمايش كنيد- خداوند به ايمانشان آگاهتر است- هر گاه آنان را مؤمن يافتيد، آنها را بسوى كفّار بازنگردانيد نه آنها براى كفّار حلالند و نه كفّار براى آنها حلال و آنچه را همسران آنها (براى ازدواج با اين زنان) پرداخته‏اند به آنان بپردازيد و گناهى بر شما نيست كه با آنها ازدواج كنيد هر گاه مَهرشان را به آنان بدهيد و هرگز زنان كافر را در همسرى خود نگه نداريد (و اگر كسى از زنان شما كافر شد و به بلاد كفر فرار كرد،) حق داريد مَهرى را كه پرداخته‏ايد مطالبه كنيد همان‏گونه كه آنها حق دارند مهر زنانشان را كه از آنان جدا شده‏اند) از شما مطالبه كنند اين حكم خداوند است كه در ميان شما حكم مى‏كند، و خداوند دانا و حكيم است! (10)


يَا أَيُّهَا النَّبِي‌ُّ إِذَا جَاءَك‌َ الْمُؤْمِنَات‌ُ يُبَايِعْنَك‌َ عَلَي‌ أَنْ‌ لاَ يُشْرِكْن‌َ بِالله‌ِ شَيْءً وَ لاَ يَسْرِقْن‌َ وَ لاَ يَزْنِين‌َ وَ لاَ يَقْتُلْن‌َ أَوْلاَدَهُن‌َّ وَ لاَ يَأْتِين‌َ بِبُهْتَان‌ٍ يَفْتَرِينَه‌ُ بَيْن‌َ أَيْدِيهِن‌َّ وَ أَرْجُلِهِن‌َّ وَ لاَ يَعْصِينَك‌َ فِي‌ مَعْرُوف‌ٍ فَبَايِعْهُن‌َّ وَاسْتَغْفِرْ لَهُن‌َّ الله‌َ إِن‌َّ الله‌َ غَفُورٌ رَحِيم‌ٌ (ممتحنه: 12)

اى پيامبر! هنگامى كه زنان مؤمن نزد تو آيند و با تو بيعت كنند كه چيزى را شريك خدا قرار ندهند، دزدى و زنا نكنند، فرزندان خود را نكشند، تهمت و افترايى پيش دست و پاى خود نياورند و در هيچ كار شايسته‏اى مخالفت فرمان تو نكنند، با آنها بيعت كن و براى آنان از درگاه خداوند آمرزش بطلب كه خداوند آمرزنده و مهربان است! (12)


كَبُرَ مَقْتَاً عِنْدَ الله‌ِ أَنْ‌ تَقُولُوا مَا لاَ تَفْعَلُون‌َ (صف: 3)

نزد خدا بسيار موجب خشم است كه سخنى بگوييد كه عمل نمى‏كنيد! (3)


وَ أَنْفِقُوا مِنْ‌ مَا رَزَقْنَاكُمْ‌ مِنْ‌ قَبْل‌ِ أَنْ‌ يَأْتِي‌َ أَحَدَكُم‌ُ الْمَوْت‌ُ فَيَقُول‌َ رَب‌ِّ لَوْلاَ أَخَّرْتَنِي‌ إِلَي‌ أَجَل‌ٍ قَرِيب‌ٍ فَأَصَّدَّق‌َ وَ أَكُنْ‌ مِن‌َ الصَّالِحِين‌َ (منافقون: 10)

از آنچه به شما روزى داده‏ايم انفاق كنيد، پيش از آنكه مرگ يكى از شما فرا رسد و بگويد: «پروردگارا! چرا (مرگ) مرا مدت كمى به تأخير نينداختى تا (در راه خدا) صدقه دهم و از صالحان باشم؟!» (10)


زَعَم‌َ الَّذِين‌َ كَفَرُوا أَنْ‌ لَن‌ْ يُبْعَثُوا قُل‌ْ بَلَي‌ وَ رَبِّي‌ لَتُبْعَثُن‌َّ ثُم‌َّ لَتُنَبَّأُن‌َّ بِمَا عَمِلْتُم‌ْ وَ ذَلِك‌َ عَلَي‌ الله‌ِ يَسِيرٌ (تغابن: 7)

كافران پنداشتند كه هرگز برانگيخته نخواهند شد، بگو: «آرى به پروردگارم سوگند كه همه شما (در قيامت) برانگيخته خواهيد شد، سپس آنچه را عمل مى‏كرديد به شما خبر داده مى‏شود، و اين براى خداوند آسان است!» (7)


يَا أَيُّهَا النَّبِي‌ُّ إِذَا طَلَّقْتُم‌ُ النِّسَاءَ فَطَلِّقُوهُن‌َّ لِعِدَّتِهِن‌َّ وَ أَحْصُوا الْعِدَّة‌َ وَاتَّقُوا الله‌َ رَبَّكُم‌ْ لاَ تُخْرِجُوهُن‌َّ مِنْ‌ بُيُوتِهِن‌َّ وَ لاَ يَخْرُجْن‌َ إِلاَّ أَنْ‌ يَأْتِين‌َ بِفَاحِشَة‌ٍ مُبَيِّنَة‌ٍ وَ تِلْك‌َ حُدُودُ الله‌ِ وَ مَن‌ يَتَعَدَّ حُدُودَ الله‌ِ فَقَدْ ظَلَم‌َ نَفْسَه‌ُ لاَ تَدْرِي‌ لَعَل‌َّ الله‌َ يُحْدِث‌ُ بَعْدَ ذَلِك‌َ أَمْرَاً (طلاق: 1)

اى پيامبر! هر زمان خواستيد زنان را طلاق دهيد، در زمان عدّه، آنها را طلاق گوييد [زمانى كه از عادت ماهانه پاك شده و با همسرشان نزديكى نكرده باشند]، و حساب عدّه را نگه داريد و از خدايى كه پروردگار شماست بپرهيزيد نه شما آنها را از خانه‏هايشان بيرون كنيد و نه آنها (در دوران عدّه) بيرون روند، مگر آنكه كار زشت آشكارى انجام دهند اين حدود خداست، و هر كس از حدود الهى تجاوز كند به خويشتن ستم كرده تو نمى‏دانى شايد خداوند بعد از اين، وضع تازه (و وسيله اصلاحى) فراهم كند! (1)


وَالاَّئِي‌ يَئِسْن‌َ مِن‌َ الْمَـحِيض‌ِ مِنْ‌ نِسَائِكُم‌ْ إِنِ‌ ارْتَبْتُم‌ْ فَعِدَّتُهُن‌َّ ثَلاَثَة‌ُ أَشْهُرٍ وَالاَّئِي‌ لَم‌ْ يَحِضْن‌َ وَ أُولاَت‌ُ الْأَحْمَال‌ِ أَجَلُهُن‌َّ أَنْ‌ يَضَعْن‌َ حَمْلَهُن‌َّ وَ مَنْ‌ يَتَّق‌ِ الله‌َ يَجْعَلْ‌ لَه‌ُ مِن‌ْ أَمْرِه‌ِ يُسْرَاً (طلاق: 4)

و از زنانتان، آنان كه از عادت ماهانه مأيوسند، اگر در وضع آنها (از نظر باردارى) شك كنيد، عده آنان سه ماه است، و همچنين آنها كه عادت ماهانه نديده‏اند و عده زنان باردار اين است كه بار خود را بر زمين بگذارند و هر كس تقواى الهى پيشه كند، خداوند كار را بر او آسان مى‏سازد! (4)


عَسَي‌ رَبُّه‌ُ إِنْ‌ طَلَّقَكُن‌َّ أَنْ‌ يُبْدِلَه‌ُ أَزْوَاجَاً خَيْرَاً مِنْكُن‌َّ مُسْلِمَات‌ٍ مُؤْمِنَات‌ٍ قَانِتَات‌ٍ تَائِبَات‌ٍ عَابِدَات‌ٍ سَائِحات‌ٍ ثَيِّبَات‌ٍ وَ أَبْكَارَاً (تحريم: 5)

اميد است كه اگر او شما را طلاق دهد، پروردگارش به جاى شما همسرانى بهتر براى او قرار دهد، همسرانى مسلمان، مؤمن، متواضع، توبه كار، عابد، هجرت‏كننده، زنانى غير باكره و باكره! (5)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا تُوبُوا إِلَي‌ الله‌ِ تَوْبَة‌ً نَصُوحَاً عَسَي‌ رَبُّكُم‌ْ أَنْ‌ يُكَفِّرَ عَنْكُم‌ْ سِيِّئَاتِكُم‌ْ وَ يُدْخِلَكُم‌ْ جَنَّات‌ٍ تَجْرِي‌ مِنْ‌ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ يَوْم‌َ لاَ يُخْزِي‌ الله‌ُ النَّبِي‌َّ وَالَّذِين‌َ آمَنُوا مَعَه‌ُ نُورُهُم‌ْ يَسْعَي‌ بَيْن‌َ أَيْدِيهِم‌ْ وَ بِأَيْمَانِهِم‌ْ يَقُولُون‌َ رَبَّنَا أَتْمِم‌ْ لَنَا نُورَنَا وَاغْفِرْ لَنَا إِنَّك‌َ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَيْ‌ءٍ قَدِيرٌ (تحريم: 8)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد بسوى خدا توبه كنيد، توبه‏اى خالص اميد است (با اين كار) پروردگارتان گناهانتان را ببخشد و شما را در باغهايى از بهشت كه نهرها از زير درختانش جارى است وارد كند، در آن روزى كه خداوند پيامبر و كسانى را كه با او ايمان آوردند خوار نمى‏كند اين در حالى است كه نورشان پيشاپيش آنان و از سوى راستشان در حركت است، و مى‏گويند: «پروردگارا! نور ما را كامل كن و ما را ببخش كه تو بر هر چيز توانايى!» (8)


أَأَمِنْتُمْ‌ مَنْ‌ فِي‌ السَّمَاءِ أَن‌ْ يَخْسِف‌َ بِكُم‌ُ الْأَرْض‌َ فَإِذَا هِي‌َ تَمُورُ (ملك: 16)

آيا خود را از عذاب كسى كه حاكم بر آسمان است در امان مى‏دانيد كه دستور دهد زمين بشكافد و شما را فرو برد و به لرزش خود ادامه دهد؟! (16)


أَم‌ْ أَمِنْتُمْ‌ مَنْ‌ فِي‌ السَّمَاءِ أَنْ‌ يُرْسِل‌َ عَلَيْكُم‌ْ حَاصِبَاً فَسَتَعْلَمُون‌َ كَيْف‌َ نَذِيرِ (ملك: 17)

يا خود را از عذاب خداوند آسمان در امان مى‏دانيد كه تندبادى پر از سنگريزه بر شما فرستد؟! و بزودى خواهيد دانست تهديدهاى من چگونه است! (17)


أَنْ‌ كَان‌َ ذَا مَال‌ٍ وَ بَنِين‌َ (قلم: 14)

مبادا بخاطر اينكه صاحب مال و فرزندان فراوان است (از او پيروى كنى)! (14)


أَن‌ِ اغْدُوا عَلَي‌ حَرْثِكُم‌ْ إِنْ‌ كُنْتُم‌ْ صَارِمِين‌َ (قلم: 22)

كه بسوى كشتزار و باغ خود حركت كنيد اگر قصد چيدن ميوه‏ها را داريد! (22)


أَنْ‌ لاَ يَدْخُلَنَّهَا الْيَوْم‌َ عَلَيْكُمْ‌ مِسْكِين‌ٌ (قلم: 24)

«مواظب باشيد امروز حتى يك فقير وارد بر شما نشود!» (24)


عَسَي‌ رَبُّنَا أَنْ‌ يُبْدِلَنَا خَيْرَاً مِنْهَا إِنَّا إِلَي‌ رَبِّنَا رَاغِبُون‌َ (قلم: 32)

اميدواريم پروردگارمان (ما را ببخشد و) بهتر از آن به جاى آن به ما بدهد، چرا كه ما به او علاقه‏منديم!» (32)


لَوْلاَ أَنْ‌ تَدَارَكَه‌ُ نِعْمَة‌ٌ مِنْ‌ رَبِّه‌ِ لَنُبِذَ بِالْعَرَاءِ وَ هُوَ مَذْمُوم‌ٌ (قلم: 49)

و اگر رحمت خدا به ياريش نيامده بود، (از شكم ماهى) بيرون افكنده مى‏شد در حالى كه نكوهيده بود! (49)


أَيَطْمَع‌ُ كُل‌ُّ امْرِئ‌ٍ مِنْهُم‌ْ أَنْ‌ يُدْخَل‌َ جَنَّة‌َ نَعِيم‌ٍ (معارج: 38)

آيا هر يك از آنها (با اين اعمال زشتش) طمع دارد كه او را در بهشت پر نعمت الهى وارد كنند؟! (38)


عَلَي‌ أَنْ‌ نُبَدِّل‌َ خَيْرَاً مِنْهُم‌ْ وَ مَا نَحْن‌ُ بِمَسْبُوقِين‌َ (معارج: 41)

كه جاى آنان را به كسانى بدهيم كه از آنها بهترند و ما هرگز مغلوب نخواهيم شد! (41)


إِنَّا أَرْسَلْنَا نُوحَاً إِلَي‌ قَوْمِه‌ِ أَن‌ْ أَنْذِرْ قَوْمَك‌َ مِنْ‌ قَبْل‌ِ أَنْ‌ يَأْتِيَهُم‌ْ عَذَاب‌ٌ أَلِيم‌ٌ (نوح: 1)

ما نوح را به سوى قومش فرستاديم و گفتيم: «قوم خود را انذار كن پيش از آنكه عذاب دردناك به سراغشان آيد!» (1)


أَن‌ِ اعْبُدُوا الله‌َ وَاتَّقُوه‌ُ وَ أَطِيعُون‌ِ (نوح: 3)

كه خدا را پرستش كنيد و از مخالفت او بپرهيزيد و مرا اطاعت نماييد! (3)


وَ أَنَّا ظَنَنَّا أَنْ‌ لَن‌ْ تَقُول‌َ الْإِنْس‌ُ وَالْجِن‌ُّ عَلَي‌ الله‌ِ كَذِبَاً (جن: 5)

و اينكه ما گمان مى‏كرديم كه انس و جنّ هرگز بر خدا دروغ نمى‏بندند! (5)


وَ أَنَّهُم‌ْ ظَنُّوا كَمَا ظَنَنْتُم‌ْ أَنْ‌ لَن‌ْ يَبْعَث‌َ الله‌ُ أَحَدَاً (جن: 7)

و اينكه آنها گمان كردند- همان‏گونه كه شما گمان مى‏كرديد- كه خداوند هرگز كسى را (به نبوّت) مبعوث نمى‏كند! (7)


وَ أَنَّا ظَنَنَّا أَنْ‌ لَن‌ْ نُعْجِزَ الله‌َ فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَ لَن‌ْ نُعْجِزَه‌ُ هَرَبَاً (جن: 12)

و اينكه ما يقين داريم هرگز نمى‏توانيم بر اراده خداوند در زمين غالب شويم و نمى‏توانيم از (پنجه قدرت) او بگريزيم! (12)


وَ أَنْ لَوِ اسْتَقَامُوا عَلَي‌ الطَّرِيقَة‌ِ لَأََسْقَيْنَاهُمْ‌ مَاءً غَدَقَاً (جن: 16)

و اينكه اگر آنها [جنّ و انس‏] در راه (ايمان) استقامت ورزند، با آب فراوان سيرابشان مى‏كنيم! (16)


لِيَعْلَم‌َ أَنْ‌ قَدْ أَبْلَغُوا رِسَالاَت‌ِ رَبِّهِم‌ْ وَ أَحَاط‌َ بِمَا لَدَيْهِم‌ْ وَ أَحْصَي‌ كُل‌َّ شَيْ‌ءٍ عَدَدَاً (جن: 28)

تا بداند پيامبرانش رسالتهاى پروردگارشان را ابلاغ كرده‏اند و او به آنچه نزد آنهاست احاطه دارد و همه چيز را احصار كرده است!» (28)


إِن‌َّ رَبَّك‌َ يَعْلَم‌ُ أَنَّك‌َ تَقُوم‌ُ أَدْنَي‌ مِنْ‌ ثُلُثَي‌ِ اللَّيْل‌ِ وَ نِصْفَه‌ُ وَ ثُلُثَه‌ُ وَ طائِفَة‌ٌ مِن‌َ الَّذِين‌َ مَعَك‌َ وَالله‌ُ يُقَدِّرُ اللَّيْل‌َ وَالنَّهَارَ عَلِم‌َ أَنْ‌ لَن‌ْ تُحْصُوه‌ُ فَتَاب‌َ عَلَيْكُم‌ْ فَاقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَ مِن‌َ الْقُرآن‌ِ عَلِم‌َ أَنْ‌ سَيَكُون‌ُ مِنْكُمْ‌ مَرْضَي‌ وَ آخَرُون‌َ يَضْرِبُون‌َ فِي‌ الْأَرْض‌ِ يَبْتَغُون‌َ مِنْ‌ فَضْل‌ِ الله‌ِ وَ آخَرُون‌َ يُقَاتِلُون‌َ فِي‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ فَاقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَ مِنْه‌ُ وَ أَقِيمُوا الصَّلاَة‌َ وَ آتُوا الزَّكَاة‌َ وَ أَقْرِضُوا الله‌َ قَرْضَاً حَسَنَاً وَ مَا تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ‌ مِن‌ْ خَيْرٍ تَجِدُوه‌ُ عِنْدَ الله‌ِ هُوَ خَيْرَاً وَ أَعْظَم‌َ أَجْرَاً وَاسْتَغْفِرُوا الله‌َ إِن‌َّ الله‌َ غَفُورٌ رَحِيم‌ٌ (مزمل: 20)

پروردگارت مى‏داند كه تو و گروهى از آنها كه با تو هستند نزديك دو سوم از شب يا نصف يا ثلث آن را به پا مى‏خيزند خداوند شب و روز را اندازه‏گيرى مى‏كند او مى‏داند كه شما نمى‏توانيد مقدار آن را (به دقّت) اندازه‏گيرى كنيد (براى عبادت كردن)، پس شما را بخشيد اكنون آنچه براى شما ميسّر است قرآن بخوانيد او مى‏داند بزودى گروهى از شما بيمار مى‏شوند، و گروهى ديگر براى به دست آوردن فضل الهى (و كسب روزى) به سفر مى‏روند، و گروهى ديگر در راه خدا جهاد مى‏كنند (و از تلاوت قرآن بازمى‏مانند)، پس به اندازه‏اى كه براى شما ممكن است از آن تلاوت كنيد و نماز را بر پا داريد و زكات بپردازيد و به خدا «قرض الحسنه» دهيد [در راه او انفاق نماييد] و (بدانيد) آنچه را از كارهاى نيك براى خود از پيش مى‏فرستيد نزد خدا به بهترين وجه و بزرگترين پاداش خواهيد يافت و از خدا آمرزش بطلبيد كه خداوند آمرزنده و مهربان است! (20)


ثُم‌َّ يَطْمَع‌ُ أَن‌ْ أَزِيدَ (مدثر: 15)

باز هم طمع دارد كه بر او بيفزايم! (15)


لِمَنْ‌ شَاءَ مِنْكُم‌ْ أَنْ‌ يَتَقَدَّم‌َ أَوْ يَتَأَخَّرَ (مدثر: 37)

براى كسانى از شما كه مى‏خواهند پيش افتند يا عقب بمانند [بسوى هدايت و نيكى پيش روند يا نروند]! (37)


بَل‌ْ يُرِيدُ كُل‌ُّ امْرِئ‌ٍ مِنْهُم‌ْ أَنْ‌ يُؤْتَي‌ صُحُفَاً مُنَشَّرَة‌ً (مدثر: 52)

بلكه هر كدام از آنها انتظار دارد نامه جداگانه‏اى (از سوى خدا) براى او فرستاده شود! (52)


وَ مَا يَذْكُرُون‌َ إِلاَّ أَنْ‌ يَشَاءَ الله‌ُ هُوَ أَهْل‌ُ التَّقْوَي‌ وَ أَهْل‌ُ الْمَغْفِرَة‌ِ (مدثر: 56)

و هيچ كس پند نمى‏گيرد مگر اينكه خدا بخواهد او اهل تقوا و اهل آمرزش است! (56)


أَيَحْسَب‌ُ الْإِنْسَان‌ُ أَنْ لَن‌ْ نَجْمَع‌َ عِظَامَه‌ُ (قيامة: 3)

آيا انسان مى‏پندارد كه هرگز استخوانهاى او را جمع نخواهيم كرد؟! (3)


بَلَي‌ قَادِرِين‌َ عَلَي‌ أَنْ‌ نُسَوِّي‌َ بَنَانَه‌ُ (قيامة: 4)

آرى قادريم كه (حتّى خطوط سر) انگشتان او را موزون و مرتّب كنيم! (4)


تَظُن‌ُّ أَنْ‌ يُفْعَل‌َ بِهَا فَاقِرَة‌ٌ (قيامة: 25)

زيرا مى‏داند عذابى در پيش دارد كه پشت را در هم مى‏شكند! (25)


أَيَحْسَب‌ُ الْإِنْسَان‌ُ أَنْ‌ يُتْرَك‌َ سُدَي‌ً (قيامة: 36)

آيا انسان گمان مى‏كند بى‏هدف رها مى‏شود؟! (36)


أَلَيْس‌َ ذَلِك‌َ بِقَادِرٍ عَلَي‌ أَنْ‌ يُحْيِي‌َ الْمَوْتَي‌ (قيامة: 40)

آيا چنين كسى قادر نيست كه مردگان را زنده كند؟! (40)


وَ مَا تَشَاءُون‌َ إِلاَّ أَنْ‌ يَشَاءَ الله‌ُ إِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ عَلِيمَاً حَكِيمَاً (انسان: 30)

و شما هيچ چيز را نمى‏خواهيد مگر اينكه خدا بخواهد، خداوند دانا و حكيم بوده و هست! (30)


فَقُل‌ْ هَلْ‌ لَك‌َ إِلَي‌ أَن‌ْ تَزَكَّي‌ (نازعات: 18)

و به او بگو: «آيا مى‏خواهى پاكيزه شوى؟! (18)


أَنْ‌ جَاءَه‌ُ الْأَعْمَي‌ (عبس: 2)

از اينكه نابينايى به سراغ او آمده بود! (2)


وَ مَا عَلَيْك‌َ أَنْ لاَ يَزَّكَّي‌ (عبس: 7)

در حالى كه اگر او خود را پاك نسازد، چيزى بر تو نيست! (7)


لِمَنْ‌ شَاءَ مِنْكُم‌ْ أَنْ‌ يَسْتَقِيم‌َ (تكوير: 28)

براى كسى از شما كه بخواهد راه مستقيم در پيش گيرد! (28)


وَ مَا تَشَاءُون‌َ إِلاَّ أَنْ‌ يَشَاءَ الله‌ُ رَب‌ُّ الْعَالَمِين‌َ (تكوير: 29)

و شما اراده نمى‏كنيد مگر اينكه خداوند- پروردگار جهانيان- اراده كند و بخواهد! (29)


إِنَّه‌ُ ظَن‌َّ أَنْ‌ لَن‌ْ يَحُورَ (انشقاق: 14)

او گمان مى‏كرد هرگز بازگشت نمى‏كند! (14)


وَ مَا نَقَمُوا مِنْهُم‌ْ إِلاَّ أَنْ‌ يُؤْمِنُوا بِالله‌ِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ (بروج: 8)

آنها هيچ ايرادى بر مؤمنان نداشتند جز اينكه به خداوند عزيز و حميد ايمان آورده بودند (8)


أَيَحْسَب‌ُ أَنْ‌ لَن‌ْ يَقْدِرَ عَلَيْه‌ِ أَحَدٌ (بلد: 5)

آيا او گمان مى‏كند كه هيچ كس نمى‏تواند بر او دست يابد؟! (5)


أَيَحْسَب‌ُ أَنْ‌ لَم‌ْ يَرَه‌ُ أَحَدٌ (بلد: 7)

آيا (انسان) گمان مى‏كند هيچ كس او را نديده (كه عمل خيرى انجام نداده) است؟! (7)


أَنْ‌ رَآه‌ُ اسْتَغْنَي‌ (علق: 7)

از اينكه خود را بى‏نياز ببيند! (7)



پدیدآورنده : دکتر صادق فرازی
همکاران : مرحمت زینالی ، فاطمه فرازی و روح الله فرازی
طراحی و پیاده سازی سایت : مهندس حسن زینالی


Email :
info@quran-mojam.ir

Tel :
09378764435


تماس با ما  ¦  درباره ما

کلیه حقوق وب سایت محفوظ بوده واستفاده از مطالب آن با ذکر منبع بلا مانع است