فهرست الفبایی




1701.«اسم» امْرَأَة‌ُ [7] ← مرا
زن / همسر
آیات

إِذْ قَالَت‌ِ امْرَأَة‌ُ عِمْرَان‌َ رَب‌ِّ إِنِّي‌ نَذَرْت‌ُ لَك‌َ مَا فِي‌ بَطْنِي‌ مُحَرَّرَاً فَتَقَبَّل‌ْ مِنِّي‌ إِنَّك‌َ أَنْت‌َ السَّمِيع‌ُ الْعَلِيم‌ُ (آل‌عمران: 35)

(به ياد آوريد) هنگامى را كه همسرِ «عمران» گفت: «خداوندا! آنچه را در رحم دارم، براى تو نذر كردم، كه «محرَّر» (و آزاد، براى خدمت خانه تو) باشد. از من بپذير، كه تو شنوا و دانايى! (35)


وَامْرَأَتُه‌ُ قَائِمَة‌ٌ فَضَحِكَت‌ْ فَبَشَّرْنَاهَا بِإِسْحَاق‌َ وَ مِنْ‌ وَرَاءِ إِسْحَاق‌َ يَعْقُوب‌َ (هود: 71)

و همسرش ايستاده بود، (از خوشحالى) خنديد پس او را بشارت به اسحاق، و بعد از او يعقوب داديم. (71)


وَ قَال‌َ نِسْوَة‌ٌ فِي‌ الْمَدِينَة‌ِ امْرَأَۀُ الْعَزِيزِ تُرَاوِدُ فَتَاهَا عَنْ‌ نَفْسِه‌ِ قَدْ شَغَفَهَا حُبَّاً إِنَّا لَنَرَاهَا فِي‌ ضَلال‌ٍ مُبِين‌ٍ (يوسف: 30)

(اين جريان در شهر منعكس شد) گروهى از زنان شهر گفتند: «همسر عزيز، جوانش [غلامش‏] را بسوى خود دعوت مى‏كند! عشق اين جوان، در اعماق قلبش نفوذ كرده، ما او را در گمراهى آشكارى مى‏بينيم!» (30)


قَال‌َ مَا خَطْبُكُن‌َّ إِذْ رَاوَدْتُن‌َّ يُوسُف‌َ عَنْ‌ نَفْسِه‌ِ قُلْن‌َ حَاش‌َ لِالله‌ِ مَا عَلِمْنَا عَلَيْه‌ِ مِنْ‌ سُوءٍ قَالَت‌ِ امْرَأَة‌ُ الْعَزيِزِ الْآن‌َ حَصْحَص‌َ الْحَق‌ُّ أَنَا رَاوَدْتُه‌ُ عَنْ‌ نَفْسِه‌ِ وَ إِنَّه‌ُ لَمِن‌َ الصَّادِقِين‌َ (يوسف: 51)

(پادشاه آن زنان را طلبيد و) گفت: «به هنگامى كه يوسف را به سوى خويش دعوت كرديد، جريان كار شما چه بود؟» گفتند: «منزّه است خدا، ما هيچ عيبى در او نيافتيم!» (در اين هنگام) همسر عزيز گفت: «الآن حق آشكار گشت! من بودم كه او را به سوى خود دعوت كردم و او از راستگويان است! (51)


وَ قَالَت‌ِ امْرَأَة‌ُ فِرْعَوْن‌َ قُرَّت‌ُ عَيْن‌ٍ لِي‌ وَ لَك‌َ لاَ تَقْتُلُوه‌ُ عَسَي‌ أَنْ‌ يَنْفَعَنَا أَوْ نَتَّخِذَه‌ُ وَلَدَاً وَ هُم‌ْ لاَ يَشْعُرُون‌َ (قصص: 9)

همسر فرعون (چون ديد آنها قصد كشتن كودك را دارند) گفت: «نور چشم من و توست! او را نكشيد شايد براى ما مفيد باشد، يا او را بعنوان پسر خود برگزينيم!» و آنها نمى‏فهميدند (كه دشمن اصلى خود را در آغوش خويش مى‏پرورانند)! (9)


فَأَقْبَلَت‌ِ امْرَأَتُه‌ُ فِي‌ صَرَّة‌ٍ فَصَكَّت‌ْ وَجْهَهَا وَ قَالَت‌ْ عَجُوزٌ عَقِيم‌ٌ (ذاريات: 29)

در اين هنگام همسرش جلو آمد در حالى كه (از خوشحالى و تعجّب) فرياد مى‏كشيد به صورت خود زد و گفت: « (آيا پسرى خواهم آورد در حالى كه) پير زنى نازا هستم؟!» (29)


وَامْرَأَتُه‌ُ حَمَّالَة‌َ الْحَطَب‌ِ (مسد: 4)

و (نيز) همسرش، در حالى كه هيزم‏كش (دوزخ) است، (4)



پدیدآورنده : دکتر صادق فرازی
همکاران : مرحمت زینالی ، فاطمه فرازی و روح الله فرازی
طراحی و پیاده سازی سایت : مهندس حسن زینالی


Email :
info@quran-mojam.ir

Tel :
09378764435


تماس با ما  ¦  درباره ما

کلیه حقوق وب سایت محفوظ بوده واستفاده از مطالب آن با ذکر منبع بلا مانع است