1609.«اسم» اللهِ [1127] ← اله |
---|
الله، نام مخصوص و مبارک پروردگار عالمیان |
آیات |
---|
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ (فاتحه: 1) به نام خداوند بخشنده بخشايشگر (1) |
الْحَمْدُ لِاللهِ رَبِّ الْعالَمِينَ (فاتحه: 2) ستايش مخصوص خداوندى است كه پروردگار جهانيان است. (2) |
وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ آمَنَّا بِاللهِ وَ بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَ مَا هُمْ بِمُؤْمِنِينَ (بقره: 8) گروهى از مردم كسانى هستند كه مىگويند: «به خدا و روز رستاخيز ايمان آوردهايم.» در حالى كه ايمان ندارند. (8) |
الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ فِرَاشَاً وَالْسَّمَاءَ بِنَاءً وَ أَنْزَلَ مِنَ الْسَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّـمَرَاتِ رِزْقَاً لَكُمْ فَلاَ تَجْعَلُوا لِاللهِ أَنْدَادَاً وَ أَنتُمْ تَعْلَمُونَ (بقره: 22) آن كس كه زمين را بستر شما، و آسمان [جو زمين] را همچون سقفى بالاى سر شما قرار داد و از آسمان آبى فرو فرستاد و به وسيله آن، ميوهها را پرورش داد تا روزى شما باشد. بنا بر اين، براى خدا همتايانى قرار ندهيد، در حالى كه مىدانيد (هيچ يك از آنها، نه شما را آفريدهاند، و نه شما را روزى مىدهند). (22) |
وَ إِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ مِمَّا نَزَّلْنَا عَلَي عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَادْعُوا شُهَدَاءَكُمْ مِنْ دُونِ اللهِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ (بقره: 23) و اگر در باره آنچه بر بنده خود [پيامبر] نازل كردهايم شك و ترديد داريد، (دست كم) يك سوره همانند آن بياوريد و گواهان خود را- غير خدا- براى اين كار، فرا خوانيد اگر راست مىگوييد! (23) |
الَّذِينَ يَنْقُضُونَ عَهْدَ اللهِ مِنْ بَعْدِ مِيثَاقِهِ وَ يَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَ يُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ أُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ (بقره: 27) فاسقان كسانى هستند كه پيمان خدا را، پس از محكم ساختن آن، ميشكنند و پيوندهايى را كه خدا دستور داده برقرار سازند، قطع نموده، و در روى زمين فساد ميكنند اينها زيانكارانند. (27) |
كَيْفَ تَكْفُرُونَ بِاللهِ وَ كُنْتُمْ أَمْواتَاً فَأَحْيَاكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يُحْيِيكُمْ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ (بقره: 28) چگونه به خداوند كافر مىشويد؟! در حالى كه شما مردگان (و اجسام بىروحى) بوديد، و او شما را زنده كرد سپس شما را مىميراند و بار ديگر شما را زنده مىكند سپس به سوى او بازگردانده مىشويد. (بنا بر اين، نه حيات و زندگى شما از شماست، و نه مرگتان آنچه داريد از خداست). (28) |
وَ إِذِ اسْتَسْقَي مُوسَي لِقَوْمِهِ فَقُلْنَا اضْرِبْ بِعَصَاكَ الْحَجَرَ فَانْفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَيْنَاً قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُنَاسٍ مَشْرَبَهُمْ كُلُوا وَاشْرَبُوا مِنْ رِزْقِ اللهِ وَ لاَ تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ (بقره: 60) و (به ياد آوريد) زمانى را كه موسى براى قوم خويش، آب طلبيد، به او دستور داديم: «عصاى خود را بر آن سنگ مخصوص بزن!» ناگاه دوازده چشمه آب از آن جوشيد آن گونه كه هر يك (از طوايف دوازدهگانه بنى اسرائيل)، چشمه مخصوص خود را مىشناختند! (و گفتيم:) «از روزيهاى الهى بخوريد و بياشاميد! و در زمين فساد نكنيد!» (60) |
وَ إِذْ قُلْتُمْ يَا مُوسَي لَنْ نَصْبِرَ عَلَي طَعَامٍ وَاحِدٍ فَادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُخْرِجْ لَنَا مِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ مِنْ بَقْلِهَا وَ قِثَّائِهَا وَ فُومِهَا وَ عَدَسِهَا وَ بَصَلِهَا قَالَ أَتَسْتَبْدِلُونَ الَّذِي هُوَ أَدْنَي بِالَّذِي هُوَ خَيْرٌ اهْبِطُوا مِصْرَاً فَإِنَّ لَكُمْ مَا سَأَلْتُمْ وَ ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ وَالْمَسْكَنَةُ وَ بَاءُوا بِغَضَبٍ مِنَ اللهِ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ كَانُوا يَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللهِ وَ يَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ الْحَقِّ ذَلِكَ بِمَا عَصَوْا وَ كَانُوا يَعْتَدُونَ (بقره: 61) و (نيز به خاطر بياوريد) زمانى را كه گفتيد: «اى موسى! هرگز حاضر نيستيم به يك نوع غذا اكتفاء كنيم! از خداى خود بخواه كه از آنچه زمين مىروياند، از سبزيجات و خيار و سير و عدس و پيازش، براى ما فراهم سازد.» موسى گفت: «آيا غذاى پستتر را به جاى غذاى بهتر انتخاب مىكنيد؟! (اكنون كه چنين است، بكوشيد از اين بيابان) در شهرى فرود آئيد زيرا هر چه خواستيد، در آنجا براى شما هست.» و (مهر) ذلت و نياز، بر پيشانى آنها زده شد و باز گرفتار خشم خدايى شدند چرا كه آنان نسبت به آيات الهى، كفر مىورزيدند و پيامبران را به ناحق مىكشتند. اينها به خاطر آن بود كه گناهكار و متجاوز بودند. (61) |
إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَادُوا وَالنَّصَارَي وَالصَّابِئِينَ مَنْ آمَنَ بِاللهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَ عَمِلَ صَالِحَاً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَ لاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لاَ هُمْ يَحْزَنُونَ (بقره: 62) كسانى كه (به پيامبر اسلام) ايمان آوردهاند، و كسانى كه به آئين يهود گرويدند و نصارى و صابئان [پيروان يحيى] هر گاه به خدا و روز رستاخيز ايمان آورند، و عمل صالح انجام دهند، پاداششان نزد پروردگارشان مسلم است و هيچ گونه ترس و اندوهى براى آنها نيست. (هر كدام از پيروان اديان الهى، كه در عصر و زمان خود، بر طبق وظايف و فرمان دين عمل كردهاند، مأجور و رستگارند.) (62) |
ثُمَّ تَوَلَّيْتُمْ مِنْ بَعْدِ ذَلِكَ فَلَوْلاَ فَضْلُ اللهِ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَتُهُ لَكُنْتُمْ مِنَ الْخَاسِرِينَ (بقره: 64) سپس شما پس از اين، روگردان شديد و اگر فضل و رحمت خداوند بر شما نبود، از زيانكاران بوديد. (64) |
وَ إِذْ قَالَ مُوسَي لِقَوْمِهِ إِنَّ اللهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تَذْبَحُوا بَقَرَةً قَالُوا أَتَتَّخِذُنَا هُزُوَاً قَالَ أَعُوذُ بِاللهِ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْجَاهِلِينَ (بقره: 67) و (به ياد آوريد) هنگامى را كه موسى به قوم خود گفت: «خداوند به شما دستور مىدهد ماده گاوى را ذبح كنيد (و قطعهاى از بدن آن را به مقتولى كه قاتل او شناخته نشده بزنيد، تا زنده شود و قاتل خويش را معرفى كند و غوغا خاموش گردد.)» گفتند: «آيا ما را مسخره مىكنى؟» (موسى) گفت: «به خدا پناه مىبرم از اينكه از جاهلان باشم!» (67) |
ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُكُمْ مِنْ بَعْدِ ذَلِكَ فَهِيَ كَالْحِجَارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً وَ إِنَّ مِنَ الْحِجَارَةِ لَمَا يَتَفَجَّرُ مِنْهُ الْأَنْهَارُ وَ إِنَّ مِنْهَا لَمَا يَشَّقَّقُ فَيَخْرُجُ مِنْهُ الْمَاءُ وَ إِنَّ مِنْهَا لَمَا يَهْبِطُ مِنْ خَشْيَةِ اللهِ وَ مَا اللهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ (بقره: 74) سپس دلهاى شما بعد از اين واقعه سخت شد همچون سنگ، يا سختتر! چرا كه پارهاى از سنگها مىشكافد، و از آن نهرها جارى مىشود و پارهاى از آنها شكاف برمىدارد، و آب از آن تراوش مىكند و پارهاى از خوف خدا (از فراز كوه) به زير مىافتد (اما دلهاى شما، نه از خوف خدا مىتپد، و نه سرچشمه علم و دانش و عواطف انسانى است!) و خداوند از اعمال شما غافل نيست. (74) |
أَفَتَطْمَعُونَ أَنْ يُؤْمِنُوا لَكُمْ وَ قَدْ كَانَ فَرِيقٌ مِنْهُمْ يَسْمَعُونَ كَلاَمَ اللهِ ثُمَّ يُحَرِّفُونَهُ مِنْ بَعْدِ مَا عَقَلُوهُ وَ هُمْ يَعْلَمُونَ (بقره: 75) آيا انتظار داريد به (آئين) شما ايمان بياورند، با اينكه عدهاى از آنان، سخنان خدا را مىشنيدند و پس از فهميدن، آن را تحريف مىكردند، در حالى كه علم و اطلاع داشتند؟! (75) |
فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ يَكْتُبُونَ الْكِتَابَ بِأَيْدِيهِمْ ثُمَّ يَقُولُونَ هَذَا مِنْ عِنْدِ اللهِ لِيَشْتَرُوا بِهِ ثَمَناً قَلِيلاً فَوَيْلٌ لَهُمْ مِمَّا كَتَبَتْ أَيْدِيهِمْ وَ وَيْلٌ لَهُمْ مِمَّا يَكْسِبُونَ (بقره: 79) پس واى بر آنها كه نوشتهاى با دست خود مىنويسند، سپس مىگويند: «اين، از طرف خداست.» تا آن را به بهاى كمى بفروشند. پس واى بر آنها از آنچه با دست خود نوشتند و واى بر آنان از آنچه از اين راه به دست مىآورند! (79) |
وَ قَالُوا لَنْ تَمَسَّنَا النَّارُ إِلاَّ أَيَّامَاً مَعْدُودَةً قُلْ أَتَّخَذْتُمْ عِنْدَ اللهِ عَهْدَاً فَلَنْ يُخْلِفَ اللهُ عَهْدَهُ أَمْ تَقُولُونَ عَلَي اللهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ (بقره: 80) و گفتند: «هرگز آتش دوزخ، جز چند روزى، به ما نخواهد رسيد.» بگو: «آيا پيمانى از خدا گرفتهايد؟!- و خداوند هرگز از پيمانش تخلف نمىورزد- يا چيزى را كه نمىدانيد به خدا نسبت مىدهيد»؟! (80) |
وَ لَمَّا جَاءَهُمْ كِتَابٌ مِنْ عِنْدِ اللهِ مُصَدِّقٌ لِمَا مَعَهُمْ وَ كَانُوا مِنْ قَبْلُ يَسْتَفْتِحُونَ عَلَي الَّذِينَ كَفَرُوا فَلَمَّا جَاءَهُمْ مَا عَرَفُوا كَفَرُوا بِهِ فَلَعْنَةُ اللهِ عَلَي الْكَافِرِينَ (بقره: 89) و هنگامى كه از طرف خداوند، كتابى براى آنها آمد كه موافق نشانههايى بود كه با خود داشتند، و پيش از اين، به خود نويد پيروزى بر كافران مىدادند (كه با كمك آن، بر دشمنان پيروز گردند.) با اين همه، هنگامى كه اين كتاب، و پيامبرى را كه از قبل شناخته بودند نزد آنها آمد، به او كافر شدند لعنت خدا بر كافران باد! (89) |
وَ إِذَا قِيلَ لَهُمْ آمِنُوا بِمَا أَنْزَلَ اللهُ قَالُوا نُؤْمِنُ بِمَا أُنْزِلَ عَلَيْنَا وَ يَكْفُرُونَ بِمَا وَرَاءَهُ وَ هُوَ الْحَقُّ مُصَدِّقَاً لِمَا مَعَهُمْ قُلْ فَلِمَ تَقْتُلُونَ أَنْبِيَاءَ اللهِ مِنْ قَبْلُ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ (بقره: 91) و هنگامى كه به آنها گفته شود: «به آنچه خداوند نازل فرموده، ايمان بياوريد!» مىگويند: «ما به چيزى ايمان مىآوريم كه بر خود ما نازل شده است.» و به غير آن، كافر مىشوند در حالى كه حق است و آياتى را كه بر آنها نازل شده، تصديق مىكند. بگو: «اگر (راست مىگوييد، و به آياتى كه بر خودتان نازل شده) ايمان داريد، پس چرا پيامبران خدا را پيش از اين، به قتل مىرسانديد؟!» (91) |
قُلْ إِنْ كَانَتْ لَكُمُ الدَّارُ الْآخِرَةُ عِنْدَ اللهِ خَالِصَةً مِنْ دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ (بقره: 94) بگو: «اگر آن (چنان كه مدعى هستيد) سراى ديگر در نزد خدا، مخصوص شماست نه ساير مردم، پس آرزوى مرگ كنيد اگر راست مىگوييد!» (94) |
قُلْ مَنْ كَانَ عَدُوَّاً لِجِبْرِيلَ فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلَي قَلْبِكَ بِإِذْنِ اللهِ مُصَدِّقَاً لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ وَ هُدَيً وَ بُشْرَي لِلْمُؤْمِنِينَ (بقره: 97) (آنها مىگويند: «چون فرشتهاى كه وحى را بر تو نازل مىكند، جبرئيل است، و ما با جبرئيل دشمن هستيم، به تو ايمان نمىآوريم!») بگو: «كسى كه دشمن جبرئيل باشد (در حقيقت دشمن خداست) چرا كه او به فرمان خدا، قرآن را بر قلب تو نازل كرده است در حالى كه كتب آسمانى پيشين را تصديق مىكند و هدايت و بشارت است براى مؤمنان.» (97) |
مَنْ كَانَ عَدُوَّاً لِاللهِ وَ مَلاَئِكَتِهِ وَ رُسُلِهِ وَ جِبْرِيلَ وَ مِيكَالَ فَإِنَّ اللهَ عَدُوٌّ لِلْكَافِرِينَ (بقره: 98) كسى كه دشمن خدا و فرشتگان و رسولان او و جبرئيل و ميكائيل باشد (كافر است و) خداوند دشمن كافران است. (98) |
وَ لَمَّا جَاءَهُمْ رَسُولٌ مِنْ عِنْدِ اللهِ مُصَدِّقٌ لِمَا مَعَهُمْ نَبَذَ فَرِيقٌ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ كِتَابَ اللهِ وَرَاءَ ظُهُورِهِمْ كَأَنَّهُمْ لاَ يَعْلَمُونَ (بقره: 101) و هنگامى كه فرستادهاى از سوى خدا به سراغشان آمد، و با نشانههايى كه نزد آنها بود مطابقت داشت، جمعى از آنان كه به آنها كتاب (آسمانى) داده شده بود، كتاب خدا را پشت سر افكندند گويى هيچ از آن خبر ندارند!! (101) |
وَاتَّبَعُوا مَا تَتْلُو الشَّيَاطِينُ عَلَي مُلْكِ سُلَيَمانَ وَ مَا كَفَرَ سُلَيْمانُ وَ لَكِنَّ الشَّيَاطِينَ كَفَرُوا يُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَ مَا أُنْزِلَ عَلَي الْمَلَكَيْنِ بِبَابِلَ هَارُوتَ وَ مَارُوتَ وَ مَا يُعَلِّمَانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّي يَقُولاَ إِنَّمَا نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلاَ تَكْفُرْ فَيَتَعَلَّمُونَ مِنْهُمَا مَا يُفَرِّقُونَ بِهِ بَيْنَ الْمَرْءِ وَ زَوْجِهِ وَ مَا هُمْ بِضَارِّينَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللهِ وَ يَتَعَلَّمُونَ مَا يَضُرُّهُمْ وَ لاَ يَنْفَعُهُمْ وَ لَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ اشْتَرَاهُ مَا لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ خَلاَقٍ وَ لَبِئْسَ مَا شَرَوا بِهِ أَنْفُسَهُمْ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ (بقره: 102) و (يهود) از آنچه شياطين در عصر سليمان بر مردم مىخواندند پيروى كردند. سليمان هرگز (دست به سحر نيالود و) كافر نشد ولى شياطين كفر ورزيدند و به مردم سحر آموختند. و (نيز يهود) از آنچه بر دو فرشته بابل «هاروت» و «ماروت»، نازل شد پيروى كردند. (آن دو، راه سحر كردن را، براى آشنايى با طرز ابطال آن، به مردم ياد مىدادند. و) به هيچ كس چيزى ياد نمىدادند، مگر اينكه از پيش به او مىگفتند: «ما وسيله آزمايشيم كافر نشو! (و از اين تعليمات، سوء استفاده نكن!)» ولى آنها از آن دو فرشته، مطالبى را مىآموختند كه بتوانند به وسيله آن، ميان مرد و همسرش جدايى بيفكنند ولى هيچ گاه نمىتوانند بدون اجازه خداوند، به انسانى زيان برسانند. آنها قسمتهايى را فرامىگرفتند كه به آنان زيان مىرسانيد و نفعى نمىداد. و مسلما مىدانستند هر كسى خريدار اين گونه متاع باشد، در آخرت بهرهاى نخواهد داشت. و چه زشت و ناپسند بود آنچه خود را به آن فروختند، اگر مىدانستند!! (102) |
وَ لَوْ أَنَّهُمْ آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَمَثُوبَةٌ مِنْ عِنْدِ اللهِ خَيْرٌ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ (بقره: 103) و اگر آنها ايمان مىآوردند و پرهيزكارى پيشه مىكردند، پاداشى كه نزد خداست، براى آنان بهتر بود، اگر آگاهى داشتند!! (103) |
أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللهَ لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَ مَا لَكُمْ مِنْ دُونِ اللهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لاَ نَصِيرٍ (بقره: 107) آيا نمىدانستى كه حكومت آسمانها و زمين، از آن خداست؟! (و حق دارد هر گونه تغيير و تبديلى در احكام خود طبق مصالح بدهد؟!) و جز خدا، ولى و ياورى براى شما نيست. (و اوست كه مصلحت شما را مىداند و تعيين مىكند). (107) |
وَ أَقِيمُوا الصَّلاَةَ وَ آتُوا الزَّكَاةَ وَ مَا تُقَدِّمُوا لِأَنفُسِكُمْ مِنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللهِ إِنَّ اللهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ (بقره: 110) و نماز را برپا داريد و زكات را ادا كنيد و هر كار خيرى را براى خود از پيش مىفرستيد، آن را نزد خدا (در سراى ديگر) خواهيد يافت خداوند به اعمال شما بيناست. (110) |
بَلَي مَنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِاللهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ فَلَهُ أَجْرُهُ عِنْدَ رَبِّهِ وَ لاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لاَ هُمْ يَحْزَنُونَ (بقره: 112) آرى، كسى كه روى خود را تسليم خدا كند و نيكوكار باشد، پاداش او نزد پروردگارش ثابت است نه ترسى بر آنهاست و نه غمگين مىشوند. (بنا بر اين، بهشت خدا در انحصار هيچ گروهى نيست.) (112) |
وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَسَاجِدَ اللهِ أَنْ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ وَ سَعَي فِي خَرَابِهَا أُولَئِكَ مَا كَانَ لَهُمْ أَنْ يَدْخُلُوهَا إِلاَّ خَائِفِينَ لَهُمْ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ (بقره: 114) كيست ستمكارتر از آن كس كه از بردن نام خدا در مساجد او جلوگيرى كرد و سعى در ويرانى آنها نمود؟! شايسته نيست آنان، جز با ترس و وحشت، وارد اين (كانونهاى عبادت) شوند. بهره آنها در دنيا (فقط) رسوايى است و در سراى ديگر، عذاب عظيم (الهى)!! (114) |
وَ لِاللهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ فَأَيْنََمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللهِ إِنَّ اللهَ وَاسِعٌ عَلِيمٌ (بقره: 115) مشرق و مغرب، از آن خداست! و به هر سو رو كنيد، خدا آنجاست! خداوند بىنياز و داناست! (115) |
وَ لَنْ تَرْضَي عَنْكَ الْيَهُودُ وَ لاَ النَّصَارَي حَتَّي تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَي اللهِ هُوَ الْهُدَي وَ لَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ بَعْدَ الَّذِي جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لاَ نَصِيرٍ (بقره: 120) هرگز يهود و نصارى از تو راضى نخواهند شد، (تا به طور كامل، تسليم خواستههاى آنها شوى، و) از آيين (تحريف يافته) آنان، پيروى كنى. بگو: «هدايت، تنها هدايت الهى است!» و اگر از هوى و هوسهاى آنان پيروى كنى، بعد از آنكه آگاه شدهاى، هيچ سرپرست و ياورى از سوى خدا براى تو نخواهد بود. (120) |
وَ إِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا بَلَدَاً آمِنَاً وَارْزُقْ أَهْلَهُ مِنَ الثَّـمَراتِ مَنْ آمَنَ مِنْهُمْ بِاللهِ وَالْيَومِ الْآخِرِ قَالَ وَ مَنْ كَفَرَ فَأُمَتِّعُهُ قَلِيلاً ثُمَّ أَضْطَرُّهُ إِلي عَذَابِ النَّارِ وَ بِئْسَ الْمَصِيرُ (بقره: 126) و (به ياد آوريد) هنگامى را كه ابراهيم عرض كرد: «پروردگارا! اين سرزمين را شهر امنى قرار ده! و اهل آن را- آنها كه به خدا و روز بازپسين، ايمان آوردهاند- از ثمرات (گوناگون)، روزى ده!» (گفت:) «ما دعاى تو را اجابت كرديم و مؤمنان را از انواع بركات، بهرهمند ساختيم (اما به آنها كه كافر شدند، بهره كمى خواهيم داد سپس آنها را به عذاب آتش مىكشانيم و چه بد سرانجامى دارند» (126) |
قُولُوا آمَنَّا بِاللهِ وَ مَا أُنْزِلَ إِلَيْنَا وَ مَا أُنْزِلَ إِلَي إِبْرَاهِيمَ وَ إِسْمَاعِيلَ وَ إِسْحَاقَ وَ يَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَ مَا أُوتِيَ مُوسَي وَ عِيسَي وَ مَا أُوتِيَ النَّبِيُّونَ مِنْ رَبِّهِمْ لاَ نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ (بقره: 136) بگوييد: «ما به خدا ايمان آوردهايم و به آنچه بر ما نازل شده و آنچه بر ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و يعقوب و پيامبران از فرزندان او نازل گرديد، و (همچنين) آنچه به موسى و عيسى و پيامبران (ديگر) از طرف پروردگار داده شده است، و در ميان هيچ يك از آنها جدايى قائل نمىشويم، و در برابر فرمان خدا تسليم هستيم (و تعصبات نژادى و اغراض شخصى، سبب نمىشود كه بعضى را بپذيريم و بعضى را رها كنيم.)» (136) |
صِبْغَةَ اللهِ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللهِ صِبْغَةً وَ نَحْنُ لَهُ عَابِدُونَ (بقره: 138) رنگ خدايى (بپذيريد! رنگ ايمان و توحيد و اسلام) و چه رنگى از رنگ خدايى بهتر است؟! و ما تنها او را عبادت مىكنيم. (138) |
قُلْ أَتُحَاجُّونَنَا فِي اللهِ وَ هُوَ رَبُّنَا وَ رَبُّكُمْ وَ لَنَا أَعْمَالُنَا وَ لَكُمْ أَعْمَالُكُمْ وَ نَحْنُ لَهُ مُخْلِصُونَ (بقره: 139) بگو: «آيا در باره خداوند با ما محاجه مىكنيد؟! در حالى كه او، پروردگار ما و شماست و اعمال ما از آن ما، و اعمال شما از آن شماست و ما او را با اخلاص پرستش مىكنيم، (و موحد خالصيم).» (139) |
أَمْ تَقُولُونَ إِنَّ إِبْرَاهِيمَ وَ إِسْمَاعِيلَ وَ إِسْحَاقَ وَ يَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطَ كَانُوا هُودَاً أَوْ نَصَاري قُلْ أَأَنْتُمْ أَعْلَمُ أَمِ اللهُ وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَتَمَ شَهَادَةً عِنْدَهُ مِنَ اللهِ وَ مَا اللهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ (بقره: 140) يا مىگوييد: «ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و يعقوب و اسباط، يهودى يا نصرانى بودند»؟! بگو: «شما بهتر مىدانيد يا خدا؟! (و با اينكه مىدانيد آنها يهودى يا نصرانى نبودند، چرا حقيقت را كتمان مىكنيد؟)» و چه كسى ستمكارتر است از آن كس كه گواهى و شهادت الهى را كه نزد اوست، كتمان مىكند؟! و خدا از اعمال شما غافل نيست. (140) |
سَيَقُولُ السُّفَهَاءُ مِنَ النَّاسِ مَا وَلاَّهُمْ عَنْ قِبْلَتِهِمُ الَّتِي كَانُوا عَلَيْهَا قُلْ لِاللهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ إِلَي صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ (بقره: 142) به زودى سبك مغزان از مردم مىگويند: «چه چيز آنها [مسلمانان] را، از قبلهاى كه بر آن بودند، بازگردانيد؟!» بگو: «مشرق و مغرب، از آن خداست خدا هر كس را بخواهد، به راه راست هدايت مىكند.» (142) |
وَ لاَ تَقُولُوا لِمَنْ يُقْتَلُ فِي سَبِيلِ اللهِ أَمْوَاتٌ بَلْ أَحْيَاءٌ وَ لَكِنْ لاَ تَشْعُرُونَ (بقره: 154) و به آنها كه در راه خدا كشته مىشوند، مرده نگوييد! بلكه آنان زندهاند، ولى شما نمىفهميد! (154) |
الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِاللهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ (بقره: 156) آنها كه هر گاه مصيبتى به ايشان مىرسد، مىگويند: «ما از آنِ خدائيم و به سوى او بازمىگرديم!» (156) |
إِنَّ الصَّفَا وَالْمَرْوَةَ مِنْ شَعَائِرِ اللهِ فَمَنْ حَجَّ الْبَيْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلاَ جُنَاحَ عَلَيْهِ أَنْ يَطَّوَّفَ بِهِمَا وَ مَنْ تَطَوَّعَ خَيْرَاً فَإِنَّ اللهَ شَاكِرٌ عَلِيمٌ (بقره: 158) «صفا» و «مروه» از شعائر (و نشانههاى) خداست! بنا بر اين، كسانى كه حج خانه خدا و يا عمره انجام مىدهند، مانعى نيست كه بر آن دو طواف كنند (و سعىِ صفا و مروه انجام دهند. و هرگز اعمال بىرويّه مشركان، كه بتهايى بر اين دو كوه نصب كرده بودند، از موقعيّت اين دو مكان مقدّس نمىكاهد!) و كسى كه فرمان خدا را در انجام كارهاى نيك اطاعت كند، خداوند (در برابر عمل او) شكرگزار، و (از افعال وى) آگاه است. (158) |
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ مَاتُوا وَ هُمْ كُفَّارٌ أُولَئِكَ عَلَيْهِمْ لَعْنَةُ اللهِ وَالْمَلاَئِكَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ (بقره: 161) كسانى كه كافر شدند، و در حالِ كفر از دنيا رفتند، لعنت خداوند و فرشتگان و همه مردم بر آنها خواهد بود! (161) |
وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللهِ أَنْدَادَاً يُحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللهِ وَالَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبَّاً لِاللهِ وَ لَوْ يَرَي الَّذِينَ ظَلَمُوا إِذْ يَرَوْنَ الْعَذَابَ أَنَّ الْقُوَّةَ لِاللهِ جَمِيعَاً وَ أَنَّ اللهَ شَدِيدُ الْعَذَابِ (بقره: 165) بعضى از مردم، معبودهايى غير از خداوند براى خود انتخاب مىكنند و آنها را همچون خدا دوست مىدارند. امّا آنها كه ايمان دارند، عشقشان به خدا، (از مشركان نسبت به معبودهاشان،) شديدتر است. و آنها كه ستم كردند، (و معبودى غير خدا برگزيدند،) هنگامى كه عذاب (الهى) را مشاهده كنند، خواهند دانست كه تمامِ قدرت، از آنِ خداست و خدا داراى مجازات شديد است (نه معبودهاى خيالى كه از آنها مىهراسند.) (165) |
إِنَّمَا يَأْمُرُكُمْ بِالسُّوءِ وَالْفَحْشَاءِ وَ أَنْ تَقُولُوا عَلَي اللهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ (بقره: 169) او شما را فقط به بديها و كار زشت فرمان مىدهد (و نيز دستور مىدهد) آنچه را كه نمىدانيد، به خدا نسبت دهيد. (169) |
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُلُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَاشْكُرُوا لِاللهِ إِنْ كُنْتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ (بقره: 172) اى كسانى كه ايمان آوردهايد! از نعمتهاى پاكيزهاى كه به شما روزى دادهايم، بخوريد و شكر خدا را بجا آوريد اگر او را پرستش مىكنيد! (172) |
إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ وَالدَّمَ وَ لَحْمَ الْخِنْزِيرِ وَ مَا أُهِلَّ بِهِ لِغَيْرِ اللهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغٍ وَ لاَ عَادٍ فَلاَ إِثْمَ عَلَيْهِ إِنَّ اللهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ (بقره: 173) خداوند، تنها (گوشت) مردار، خون، گوشت خوك و آنچه را نام غيرِ خدا به هنگام ذبح بر آن گفته شود، حرام كرده است. (ولى) آن كس كه مجبور شود، در صورتى كه ستمگر و متجاوز نباشد، گناهى بر او نيست (و مىتواند براى حفظ جان خود، در موقع ضرورت، از آن بخورد) خداوند بخشنده و مهربان است. (173) |
لَيْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَ لَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللهِ وَالْيَومِ الْآخِرِ وَالْمَلاَئِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ وَ آتَي الْمَالَ عَلَي حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَي وَالْيَتَامَي وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ الْسَّبِيلِ وَالسَّائِلِينَ وَ فِي الرِّقابِ وَ أَقَامَ الصَّلاَةَ وَ آتَي الزَّكَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُوا وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ وَ حِينَ الْبَأْسِ أُولَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوْا وَ أُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ (بقره: 177) نيكى، (تنها) اين نيست كه (به هنگام نماز،) روىِ خود را به سوى مشرق و (يا) مغرب كنيد (و تمام گفتگوى شما، در باره قبله و تغيير آن باشد و همه وقت خود را مصروف آن سازيد) بلكه نيكى (و نيكوكار) كسى است كه به خدا، و روز رستاخيز، و فرشتگان، و كتاب (آسمانى)، و پيامبران، ايمان آورده و مال (خود) را، با همه علاقهاى كه به آن دارد، به خويشاوندان و يتيمان و مسكينان و واماندگان در راه و سائلان و بردگان، انفاق مىكند نماز را برپا مىدارد و زكات را مىپردازد و (همچنين) كسانى كه به عهد خود- به هنگامى كه عهد بستند- وفا مىكنند و در برابر محروميتها و بيماريها و در ميدان جنگ، استقامت به خرج مىدهند اينها كسانى هستند كه راست مىگويند و (گفتارشان با اعتقادشان هماهنگ است) و اينها هستند پرهيزكاران! (177) |
أُحِلَّ لَكُمْ لَيْلَةَ الصِّيَامِ الرَّفَثُ إِلَي نِسَائِكُمْ هُنَّ لِبَاسٌ لَكُمْ وَ أَنْتُمْ لِبَاسٌ لَهُنَّ عَلِمَ اللهُ أَنَّكُمْ كُنْتُمْ تَخْتَانُونَ أَنْفُسَكُمْ فَتَابَ عَلَيْكُمْ وَ عَفَا عَنْكُمْ فَالْآنَ بَاشِرُوهُنَّ وَابْتَغُوا مَا كَتَبَ اللهُ لَكُمْ وَ كُلُوا وَاشْرَبُوا حَتَّي يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْخَيْطُ الْأَبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّيَامَ إِلَي اللَّيْلِ وَ لاَ تُبَاشِرُوهُنَّ وَ أَنْتُمْ عَاكِفُونَ فِي الْمَسَاجِدِ تِلْكَ حُدُودُ اللهِ فَلاَ تَقْرَبُوهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللهُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ (بقره: 187) آميزش جنسى با همسرانتان، در شبِ روزهايى كه روزه مىگيريد، حلال است. آنها لباس شما هستند و شما لباس آنها (هر دو زينت هم و سبب حفظ يكديگريد). خداوند مىدانست كه شما به خود خيانت مىكرديد (و اين كارِ ممنوع را انجام مىداديد) پس توبه شما را پذيرفت و شما را بخشيد. اكنون با آنها آميزش كنيد، و آنچه را خدا براى شما مقرر داشته، طلب نماييد! و بخوريد و بياشاميد، تا رشته سپيد صبح، از رشته سياه (شب) براى شما آشكار گردد! سپس روزه را تا شب، تكميل كنيد! و در حالى كه در مساجد به اعتكاف پرداختهايد، با زنان آميزش نكنيد! اين، مرزهاى الهى است پس به آن نزديك نشويد! خداوند، اين چنين آيات خود را براى مردم، روشن مىسازد، باشد كه پرهيزكار گردند! (187) |
وَ قَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ وَ لاَ تَعْتَدُوا إِنَّ اللهَ لاَ يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ (بقره: 190) و در راه خدا، با كسانى كه با شما مىجنگند، نبرد كنيد! و از حدّ تجاوز نكنيد، كه خدا تعدّىكنندگان را دوست نمىدارد! (190) |
وَ قَاتِلُوهُمْ حَتَّي لاَ تَكُونَ فِتْنَةٌ وَ يَكُونَ الدِّينُ لِاللهِ فَإِنِ انْتَهَوْا فَلاَ عُدْوَانَ إِلاَّ عَلَي الظَّالِمِينَ (بقره: 193) و با آنها پيكار كنيد! تا فتنه (و بت پرستى، و سلب آزادى از مردم،) باقى نماند و دين، مخصوص خدا گردد. پس اگر (از روش نادرست خود) دست برداشتند، (مزاحم آنها نشويد! زيرا) تعدّى جز بر ستمكاران روا نيست. (193) |
وَ أَنْفِقُوْا فِي سَبِيلِ اللهِ وَ لاَ تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَي التَّهْلُكَةِ وَ أَحْسِنُوا إِنَّ اللهَ يُحِبُّ الْمُـحْسِنِينَ (بقره: 195) و در راهِ خدا، انفاق كنيد! و (با ترك انفاق،) خود را به دست خود، به هلاكت نيفكنيد! و نيكى كنيد! كه خداوند، نيكوكاران را دوست مىدارد. (195) |
وَ أَتِمُّوا الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ لِاللهِ فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْي وَ لاَ تَحْلِقُوا رُؤُوسَكُمْ حَتَّي يَبْلُغَ الْهَدْيُ مَحِلَّهُ فَمَنْ كَانَ مِنْكُمْ مَرِيضَاً أَوْ بِهِ أَذيً مِنْ رَأْسِهِ فَفِدْيَةٌ مِنْ صِيَامٍ أَوْ صَدَقَةٍ أَوْ نُسُكٍ فَإِذَا أَمِنْتُمْ فَمَنْ تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَي الْحَجِّ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيَامُ ثَلاَثَةِ أَيَّامٍ فِي الْحَجِّ وَ سَبْعَةٍ إِذَا رَجَعْتُمْ تِلْكَ عَشَرَةٌ كَامِلَةٌ ذَلِكَ لِمَنْ لَمْ يَكُنْ أَهْلُهُ حَاضِرِي الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَاتَّقُوْا اللهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ (بقره: 196) و حج و عمره را براى خدا به اتمام برسانيد! و اگر محصور شديد، (و مانعى مانند ترس از دشمن يا بيمارى، اجازه نداد كه پس از احرامبستن، وارد مكه شويد،) آنچه از قربانى فراهم شود (ذبح كنيد، و از احرام خارج شويد)! و سرهاى خود را نتراشيد، تا قربانى به محلش برسد (و در قربانگاه ذبح شود)! و اگر كسى از شما بيمار بود، و يا ناراحتى در سر داشت، (و ناچار بود سر خود را بتراشد،) بايد فديه و كفّارهاى از قبيل روزه يا صدقه يا گوسفندى بدهد! و هنگامى كه (از بيمارى و دشمن) در امان بوديد، هر كس با ختم عمره، حج را آغاز كند، آنچه از قربانى براى او ميسّر است (ذبح كند)! و هر كه نيافت، سه روز در ايام حج، و هفت روز هنگامى كه باز مىگرديد، روزه بدارد! اين، ده روز كامل است. (البته) اين براى كسى است كه خانواده او، نزد مسجد الحرام نباشد [اهل مكّه و اطرافِ آن نباشد]. و از خدا بپرهيزيد! و بدانيد كه او، سختكيفر است! (196) |
وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللهِ وَاللهُ رَؤُوفٌ بِالْعِبَادِ (بقره: 207) بعضى از مردم (با ايمان و فداكار، همچون على (ع) در «ليلة المبيت» به هنگام خفتن در جايگاه پيغمبر ص)، جان خود را به خاطر خشنودى خدا مىفروشند و خداوند نسبت به بندگان مهربان است. (207) |
هَلْ يَنْظُرُونَ إِلاَّ أَنْ يَأْتِيَهُمُ اللهُ فِي ظُلَلٍ مِنَ الْغَمَامِ وَالْمَلاَئِكَةُ وَ قُضِيَ الْأَمْرُ وَ إِلَي اللهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ (بقره: 210) آيا (پيروان فرمان شيطان، پس از اين همه نشانهها و برنامههاى روشن) انتظار دارند كه خداوند و فرشتگان، در سايههايى از ابرها به سوى آنان بيايند (و دلايل تازهاى در اختيارشان بگذارند؟! با اينكه چنين چيزى محال است!) و همه چيز انجام شده، و همه كارها به سوى خدا بازمىگردد. (210) |
سَلْ بَنِي إِسرَائِيلَ كَمْ آتَيْنَاهُمْ مِنْ آيَةٍ بَيِّنَةٍ وَ مَنْ يُبَدِّلْ نِعْمَةَ اللهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُ فَإِنَّ اللهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ (بقره: 211) از بنى اسرائيل بپرس: «چه اندازه نشانههاى روشن به آنها داديم؟» (ولى آنان، نعمتها و امكانات مادى و معنوى را كه خداوند در اختيارشان گذاشته بود، در راه غلط به كار گرفتند.) و كسى كه نعمت خدا را، پس از آن كه به سراغش آمد، تبديل كند (و در مسير خلاف به كار گيرد، گرفتار عذاب شديد الهى خواهد شد) كه خداوند شديد العقاب است. (211) |
أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَ لَمَّا يَأْتِكُمْ مَثَلُ الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِكُمْ مَسَّتْهُمُ الْبَأْسَاءُ وَالضَّرَّاءُ وَ زُلْزِلُوا حَتَّي يَقُولَ الرَّسُولُ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ مَتَي نَصْرُ اللهِ أَلاَ إِنَّ نَصْرَ اللهِ قَرِيبٌ (بقره: 214) آيا گمان كرديد داخل بهشت مىشويد، بىآنكه حوادثى همچون حوادث گذشتگان به شما برسد؟! همانان كه گرفتاريها و ناراحتيها به آنها رسيد، و آن چنان ناراحت شدند كه پيامبر و افرادى كه ايمان آورده بودند گفتند: «پس يارى خدا كى خواهد آمد؟!» (در اين هنگام، تقاضاى يارى از او كردند، و به آنها گفته شد:) آگاه باشيد، يارىِ خدا نزديك است! (214) |
يَسْأَلُونَكَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرَامِ قِتَالٍ فِيهِ قُلْ قِتَالٌ فِيهِ كَبِيرٌ وَ صَدٌّ عَنْ سَبِيلِ اللهِ وَ كُفْرٌ بِهِ وَالْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَ إِخْرَاجُ أَهْلِهِ مِنْهُ أَكْبَرُ عِنْدَ اللهِ وَالْفِتْنَةُ أَكْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ وَ لاَ يَزَالُونَ يُقَاتِلُونَكُمْ حَتَّي يَرُدُّوكُمْ عَنْ دِينِكُمْ إِنِ اسْتَطَاعُوا وَ مَنْ يَرْتَدِدْ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَيَمُتْ وَ هُوَ كَافِرٌ فَأُولَئِكَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِي الْدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَ أُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ (بقره: 217) از تو، در باره جنگ كردن در ماه حرام، سؤال مىكنند بگو: «جنگ در آن، (گناهى) بزرگ است ولى جلوگيرى از راه خدا (و گرايش مردم به آيين حق) و كفر ورزيدن نسبت به او و هتك احترام مسجد الحرام، و اخراج ساكنان آن، نزد خداوند مهمتر از آن است و ايجاد فتنه، (و محيط نامساعد، كه مردم را به كفر، تشويق و از ايمان بازمىدارد) حتّى از قتل بالاتر است. و مشركان، پيوسته با شما مىجنگند، تا اگر بتوانند شما را از آيينتان برگردانند ولى كسى كه از آيينش برگردد، و در حال كفر بميرد، تمام اعمال نيك (گذشته) او، در دنيا و آخرت، بر باد مىرود و آنان اهل دوزخند و هميشه در آن خواهند بود. (217) |
إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَاجَرُوا وَ جَاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللهِ أُولَئِكَ يَرْجُونَ رَحْمَةَ اللهِ وَاللهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ (بقره: 218) كسانى كه ايمان آورده و كسانى كه هجرت كرده و در راه خدا جهاد نمودهاند، آنها اميد به رحمت پروردگار دارند و خداوند آمرزنده و مهربان است. (218) |
وَالْمُطَلَّقَاتُ يَتَرَبَّصْنَ بِأَنفُسِهِنَّ ثَلاَثَةَ قُرُوءٍ وَ لاَ يَحِلُّ لَهُنَّ أَنْ يَكْتُمْنَ مَا خَلَقَ اللهُ فِي أَرْحَامِهِنَّ إِنْ كُنَّ يُؤْمِنَّ بِاللهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَ بُعُولَتُهُنَّ أَحَقُّ بِرَدِّهِنَّ فِي ذَلِكَ إِنْ أَرَادُوا إِصْلاَحَاً وَ لَهُنَّ مِثْلُ الَّذِي عَلَيْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَ لِلرِّجَالِ عَلَيْهِنَّ دَرَجَةٌ وَاللهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ (بقره: 228) زنان مطلقه، بايد به مدت سه مرتبه عادت ماهانه ديدن (و پاك شدن) انتظار بكشند! [عده نگه دارند] و اگر به خدا و روز رستاخيز، ايمان دارند، براى آنها حلال نيست كه آنچه را خدا در رحمهايشان آفريده، كتمان كنند. و همسرانشان، براى بازگرداندن آنها (و از سرگرفتن زندگى زناشويى) در اين مدت، (از ديگران) سزاوارترند در صورتى كه (براستى) خواهان اصلاح باشند. و براى آنان، همانند وظايفى كه بر دوش آنهاست، حقوق شايستهاى قرار داده شده و مردان بر آنان برترى دارند و خداوند توانا و حكيم است. (228) |
الطَّلاَقُ مَرَّتَانِ فَإِمْسَاكٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِيحٌ بِإِحْسَانٍ وَ لاَ يَحِلُّ لَكُمْ أَنْ تَأْخُدُوا مِمَّا آتَيْتُمُوهُنَّ شَيْءً إِلاَّ أَنْ يَخَافَا أَنْ لاَ يُقِيَما حُدُودَ اللهِ فَإِنْ خِفْتُمْ أَنْ لاَ يُقِيَما حُدُودَ اللهِ فَلاَ جُنَاحَ عَلَيْهِمَا فِيمَا افْتَدَتْ بِهِ تِلْكَ حُدُودُ اللهِ فَلاَ تَعْتَدُوهَا وَ مَنْ يَتَعَدَّ حُدُودَ اللهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ (بقره: 229) طلاق، (طلاقى كه رجوع و بازگشت دارد،) دو مرتبه است (و در هر مرتبه،) بايد به طور شايسته همسر خود را نگاهدارى كند (و آشتى نمايد)، يا با نيكى او را رها سازد (و از او جدا شود). و براى شما حلال نيست كه چيزى از آنچه به آنها دادهايد، پس بگيريد مگر اينكه دو همسر، بترسند كه حدود الهى را برپا ندارند. اگر بترسيد كه حدود الهى را رعايت نكنند، مانعى براى آنها نيست كه زن، فديه و عوضى بپردازد (و طلاق بگيرد). اينها حدود و مرزهاى الهى است از آن، تجاوز نكنيد! و هر كس از آن تجاوز كند، ستمگر است. (229) |
فَإِنْ طَلَّقَهَا فَلاَ تَحِلُّ لَهُ مِنْ بَعْدُ حَتَّي تَنْكِحَ زَوْجَاً غَيْرَهُ فَإِنْ طَلَّقَهَا فَلاَ جُنَاحَ عَلَيْهِمَا أَنْ يَتَرَاجَعَا إِنْ ظَنَّا أَنْ يُقِيَما حُدُودَ اللهِ وَ تِلْكَ حُدُودُ اللهِ يُبَيِّنُهَا لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ (بقره: 230) اگر (بعد از دو طلاق و رجوع، بار ديگر) او را طلاق داد، از آن به بعد، زن بر او حلال نخواهد بود مگر اينكه همسر ديگرى انتخاب كند (و با او، آميزش جنسى نمايد. در اين صورت،) اگر (همسر دوم) او را طلاق گفت، گناهى ندارد كه بازگشت كنند (و با همسر اول، دوباره ازدواج نمايد) در صورتى كه اميد داشته باشند كه حدود الهى را محترم ميشمرند. اينها حدود الهى است كه (خدا) آن را براى گروهى كه آگاهند، بيان مىنمايد. (230) |
وَ إِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ سَرِّحُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَ لاَ تُمْسِكُوهُنَّ ضِرَارَاً لِتَعْتَدُوا وَ مَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ وَ لاَ تَتَّخِذُوا آيَاتِ اللهِ هُزُوَاً وَاذْكُرُوا نِعْمَتَ اللهِ عَلَيْكُمْ وَ مَا أَنْزَلَ عَلَيْكُمْ مِنَ الْكِتَابِ وَالْحِكْمَةِ يَعِظُكُمْ بِهِ وَاتَّقُوا اللهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ (بقره: 231) و هنگامى كه زنان را طلاق داديد، و به آخرين روزهاى «عدّه» رسيدند، يا به طرز صحيحى آنها را نگاه داريد (و آشتى كنيد)، و يا به طرز پسنديدهاى آنها را رها سازيد! و هيچ گاه به خاطر زيان رساندن و تعدّى كردن، آنها را نگاه نداريد! و كسى كه چنين كند، به خويشتن ستم كرده است. (و با اين اعمال، و سوء استفاده از قوانين الهى،) آيات خدا را به استهزا نگيريد! و به ياد بياوريد نعمت خدا را بر خود، و كتاب آسمانى و علم و دانشى كه بر شما نازل كرده، و شما را با آن، پند مىدهد! و از خدا بپرهيزيد! و بدانيد خداوند از هر چيزى آگاه است (و از نيات كسانى كه از قوانين او، سوء استفاده مىكنند، با خبر است)! (231) |
وَ إِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلاَ تَعْضُلُوهُنَّ أَنْ يَنْكِحْنَ أَزْوَاجَهُنَّ إِذَا تَرَاضَوْا بَيْنَهُمْ بِالْمَعْرُوفِ ذَلِكَ يُوعَظُ بِهِ مَنْ كَانَ مِنْكُمْ يُؤْمِنُ بِاللهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَلِكُمْ أَزْكَي لَكُمْ وَ أَطْهَرُ وَاللهُ يَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ (بقره: 232) و هنگامى كه زنان را طلاق داديد و عدّه خود را به پايان رساندند، مانع آنها نشويد كه با همسران (سابق) خويش، ازدواج كنند! اگر در ميان آنان، به طرز پسنديدهاى تراضى برقرار گردد. اين دستورى است كه تنها افرادى از شما، كه ايمان به خدا و روز قيامت دارند، از آن، پند مىگيرند (و به آن، عمل مىكنند). اين (دستور)، براى رشد (خانوادههاى) شما مؤثرتر، و براى شستن آلودگيها مفيدتر است و خدا مىداند و شما نمىدانيد. (232) |
حَافِظُوا عَلَي الصَّلَوَاتِ وَالصَّلاَةِ الْوُسْطَي وَ قُومُوا لِاللهِ قَانِتِينَ (بقره: 238) در انجام همه نمازها، (به خصوص) نماز وسطى [نماز ظهر] كوشا باشيد! و از روى خضوع و اطاعت، براى خدا بپاخيزيد! (238) |
وَ قَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللهِ وَاعْلَمُوْا أَنَّ اللهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ (بقره: 244) و در راه خدا، پيكار كنيد! و بدانيد خداوند، شنوا و داناست. (244) |
أَلَمْ تَرَ إِلَي الْمَلَإِ مِنْ بَنَي إِسْرَائِيلَ مِنْ بَعْدِ مُوسَي إِذْ قَالُوا لِنَبِيٍّ لَهُمُ ابْعَثْ لَنَا مَلِكَاً نُقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللهِ قَالَ هَلْ عَسَيْتُمْ إِنْ كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ أَنْ لاَ تُقَاتِلُوا قَالُوا وَ مَا لَنَا أَنْ لاَ نُقَاتِلَ فِي سَبِيلِ اللهِ وَ قَدْ أُخْرِجْنَا مِنْ دِيَارِنَا وَ أَبْنَائِنَا فَلَمَّا كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقِتَالُ تَوَلَّوْا إِلاَّ قَلِيلاً مِنْهُمْ وَاللهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ (بقره: 246) آيا مشاهده نكردى جمعى از بنى اسرائيل را بعد از موسى، كه به پيامبر خود گفتند: «زمامدار (و فرماندهى) براى ما انتخاب كن! تا (زير فرمان او) در راه خدا پيكار كنيم. پيامبر آنها گفت: «شايد اگر دستور پيكار به شما داده شود، (سرپيچى كنيد، و) در راه خدا، جهاد و پيكار نكنيد!» گفتند: «چگونه ممكن است در راه خدا پيكار نكنيم، در حالى كه از خانهها و فرزندانمان رانده شدهايم، (و شهرهاى ما به وسيله دشمن اشغال، و فرزندان ما اسير شدهاند)؟!» اما هنگامى كه دستور پيكار به آنها داده شد، جز عدّه كمى از آنان، همه سرپيچى كردند. و خداوند از ستمكاران، آگاه است. (246) |
فَلَمَّا فَصَلَ طَالُوتُ بِالْجُنُودِ قَالَ إِنَّ اللهَ مُبْتَلِيكُمْ بِنَهَرٍ فَمَنْ شَرِبَ مِنْهُ فَلَيْسَ مِنِّي وَ مَنْ لَمْ يَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّي إِلاّ مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِيَدِهِ فَشَرِبُوا مِنْهُ إِلاَّ قَلِيلاً مِنْهُمْ فَلَمَّا جَاوَزَهُ هُوَ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ قَالُوا لاَ طَاقَةَ لَنَا الْيَوْمَ بِجَالُوتَ وَ جُنُودِهِ قَالَ الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاَقُوا اللهِ كَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اللهِ وَاللهُ مَعَ الصَّابِرِينَ (بقره: 249) و هنگامى كه طالوت (به فرماندهى لشكر بنى اسرائيل منصوب شد، و) سپاهيان را با خود بيرون برد، به آنها گفت: «خداوند، شما را به وسيله يك نهر آب، آزمايش مىكند آنها (كه به هنگام تشنگى،) از آن بنوشند، از من نيستند و آنها كه جز يك پيمانه با دست خود، بيشتر از آن نخورند، از من هستند» جز عده كمى، همگى از آن آب نوشيدند. سپس هنگامى كه او، و افرادى كه با او ايمان آورده بودند، (و از بوته آزمايش، سالم بهدر آمدند،) از آن نهر گذشتند، (از كمى نفرات خود، ناراحت شدند و عدهاى) گفتند: «امروز، ما توانايى مقابله با (جالوت) و سپاهيان او را نداريم.» اما آنها كه مىدانستند خدا را ملاقات خواهند كرد (و به روز رستاخيز، ايمان داشتند) گفتند: «چه بسيار گروههاى كوچكى كه به فرمان خدا، بر گروههاى عظيمى پيروز شدند!» و خداوند، با صابران و استقامتكنندگان) است. (249) |
فَهَزَمُوهُمْ بِإِذْنِ اللهِ وَ قَتَلَ دَاوُدُ جَالُوتَ وَ آتَاهُ اللهُ الْمُلْكَ وَالْحِكْمَةَ وَ عَلَّمَهُ مِمَّا يَشَاءُ وَ لَوْلاَ دَفْعُ اللهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَفَسَدَتِ الْأَرْضُ وَ لَكِنَّ اللهَ ذُو فَضْلٍ عَلَي الْعَالَمِينَ (بقره: 251) :::: 000: 832: [152] سپس به فرمان خدا، آنها سپاه دشمن را به هزيمت واداشتند. و «داوود» (نوجوان نيرومند و شجاعى كه در لشكر «طالوت» بود)، «جالوت» را كشت و خداوند، حكومت و دانش را به او بخشيد و از آنچه مىخواست به او تعليم داد. و اگر خداوند، بعضى از مردم را به وسيله بعضى ديگر دفع نمىكرد، زمين را فساد فرامىگرفت، ولى خداوند نسبت به جهانيان، لطف و احسان دارد. (251) |
تِلْكَ آيَاتُ اللهِ نَتْلُوهَا عَلَيْكَ بِالحَقِّ وَ إِنَّكَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ (بقره: 252) اينها، آيات خداست كه به حق، بر تو مىخوانيم و تو از رسولان (ما) هستى. (252) |
لاَ إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ يُؤْمِنْ بِاللهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَي لاَ انْفِصَامَ لَهَا وَاللهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ (بقره: 256) در قبول دين، اكراهى نيست. (زيرا) راه درست از راه انحرافى، روشن شده است. بنا بر اين، كسى كه به طاغوت [بت و شيطان، و هر موجود طغيانگر] كافر شود و به خدا ايمان آورد، به دستگيره محكمى چنگ زده است، كه گسستن براى آن نيست. و خداوند، شنوا و داناست. (256) |
مَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِي كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِئَةُ حَبَّةٍ وَاللهُ يُضَاعِفُ لِمَنْ يَشَاءُ وَاللهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ (بقره: 261) كسانى كه اموال خود را در راه خدا انفاق مىكنند، همانند بذرى هستند كه هفت خوشه بروياند كه در هر خوشه، يكصد دانه باشد و خداوند آن را براى هر كس بخواهد (و شايستگى داشته باشد)، دو يا چند برابر مىكند و خدا (از نظر قدرت و رحمت،) وسيع، و (به همه چيز) داناست. (261) |
الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللهِ ثُمَّ لاَ يُتْبِعُونَ مَا أَنْفَقُوا مَنَّاً وَ لاَ أَذَيً لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لاَ هُمْ يَحْزَنُونَ (بقره: 262) كسانى كه اموال خود را در راه خدا انفاق مىكنند، سپس به دنبال انفاقى كه كردهاند، منت نمىگذارند و آزارى نمىرسانند، پاداش آنها نزد پروردگارشان (محفوظ) است و نه ترسى دارند، و نه غمگين مىشوند. (262) |
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لاَ تُبْطِلُوا صَدَقَاتِكُمْ بِالْمَنِّ وَالْأَذَي كَالَّذِي يُنْفِقُ مَالَهُ رِئَاءَ النَّاسِ وَ لاَ يُؤْمِنُ بِاللهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ صَفْوَانٍ عَلَيْهِ تُرَابٌ فَأَصَابَهُ وَابِلٌ فَتَرَكَهُ صَلْدَاً لاَ يَقْدِرُونَ عَلَي شَيْءٍ مِمَّا كَسَبُوا وَاللهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ (بقره: 264) اى كسانى كه ايمان آوردهايد! بخششهاى خود را با منت و آزار، باطل نسازيد! همانند كسى كه مال خود را براى نشان دادن به مردم، انفاق مىكند و به خدا و روز رستاخيز، ايمان نمىآورد (كار او) همچون قطعه سنگى است كه بر آن، (قشر نازكى از) خاك باشد (و بذرهايى در آن افشانده شود) و رگبار باران به آن برسد، (و همه خاكها و بذرها را بشويد،) و آن را صاف (و خالى از خاك و بذر) رها كند. آنها از كارى كه انجام دادهاند، چيزى به دست نمىآورند و خداوند، جمعيت كافران را هدايت نمىكند. (264) |
وَ مَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللهِ وَ تَثْبِيتَاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ كَمَثَلِ جَنَّةٍ بِرَبْوَةٍ أَصَابَهَا وَابِلٌ فَآتَتْ اُكُلَهَا ضِعْفَيْنِ فَإِنْ لَمْ يُصِبْهَا وَابِلٌ فَطَلٌّ وَاللهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ (بقره: 265) و (كار) كسانى كه اموال خود را براى خشنودى خدا، و تثبيت (ملكات انسانى در) روح خود، انفاق مىكنند، همچون باغى است كه در نقطه بلندى باشد، و بارانهاى درشت به آن برسد، (و از هواى آزاد و نور آفتاب، به حد كافى بهره گيرد،) و ميوه خود را دو چندان دهد (كه هميشه شاداب و با طراوت است.) و خداوند به آنچه انجام مىدهيد، بيناست. (265) |
لَيْسَ عَلَيْكَ هُدَاهُمْ وَ لَكِنَّ اللهَ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ وَ مَا تُنْفِقُوا مِنْ خَيْرٍ فَلِأَنْفُسِكُمْ وَ مَا تُنْفِقُونَ إلاَّ ابْتِغَاءَ وَجْهِ اللهِ وَ مَا تُنْفِقُوا مِنْ خَيْرٍ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَ أَنْتُمْ لاَ تُظْلَمُونَ (بقره: 272) هدايت آنها (بهطور اجبار،) بر تو نيست (بنا بر اين، ترك انفاق به غير مسلمانان، براى اجبار به اسلام، صحيح نيست) ولى خداوند، هر كه را بخواهد (و شايسته بداند)، هدايت مىكند. و آنچه را از خوبيها و اموال انفاق مىكنيد، براى خودتان است (ولى) جز براى رضاى خدا، انفاق نكنيد! و آنچه از خوبيها انفاق مىكنيد، (پاداش آن) به طور كامل به شما داده مىشود و به شما ستم نخواهد شد. (272) |
لِلْفُقَرَاءِ الَّذِينَ أُحْصِرُوا فِي سَبِيلِ اللهِ لاَ يَسْتَطِيعُونَ ضَرْبَاً فِي الْأَرْضِ يَحْسَبُهُمُ الْجَاهِلُ أَغْنِيَاءَ مِنَ التَّعَفُّفِ تَعْرِفُهُمْ بِسِيَماهُمْ لاَ يَسْأَلُونَ النَّاسَ إِلْحَافَاً وَ مَا تُنْفِقُوا مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللهَ بِهِ عَلِيمٌ (بقره: 273) (انفاقِ شما، مخصوصاً بايد) براى نيازمندانى باشد كه در راه خدا، در تنگنا قرار گرفتهاند (و توجّه به آيين خدا، آنها را از وطنهاى خويش آواره ساخته و شركت در ميدانِ جهاد، به آنها اجازه نمىدهد تا براى تأمين هزينه زندگى، دست به كسب و تجارتى بزنند) نمىتوانند مسافرتى كنند (و سرمايهاى به دست آورند) و از شدّت خويشتندارى، افراد ناآگاه آنها را بىنياز مىپندارند امّا آنها را از چهرههايشان مىشناسى و هرگز با اصرار چيزى از مردم نمىخواهند. (اين است مشخّصات آنها!) و هر چيز خوبى در راه خدا انفاق كنيد، خداوند از آن آگاه است. (273) |
الَّذِينَ يَأْكُلُونَ الرِّبَا لاَ يَقُومُونَ إِلاَّ كَمَا يَقُومُ الَّذِي يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطَانُ مِنَ الْمَسِّ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا إِنَّمَا الْبَيْعُ مِثْلُ الرِّبَا وَ أَحَلَّ اللهُ الْبَيْعَ وَ حَرَّمَ الرِّبَا فَمَنْ جَاءَهُ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَانْتَهَي فَلَهُ مَا سَلَفَ وَ أَمْرُهُ إِلَي اللهِ وَ مَنْ عَادَ فَأُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ (بقره: 275) كسانى كه ربا مىخورند، (در قيامت) برنمىخيزند مگر مانند كسى كه بر اثر تماسّ شيطان، ديوانه شده (و نمىتواند تعادل خود را حفظ كند گاهى زمين مىخورد، گاهى بپا مىخيزد). اين، به خاطر آن است كه گفتند: «داد و ستد هم مانند ربا است (و تفاوتى ميان آن دو نيست.)» در حالى كه خدا بيع را حلال كرده، و ربا را حرام! (زيرا فرق ميان اين دو، بسيار است.) و اگر كسى اندرز الهى به او رسد، و (از رباخوارى) خوددارى كند، سودهايى كه در سابق [قبل از نزول حكم تحريم] به دست آورده، مال اوست (و اين حكم، گذشته را شامل نمىگردد) و كار او به خدا واگذار مىشود (و گذشته او را خواهد بخشيد.) امّا كسانى كه بازگردند (و بار ديگر مرتكب اين گناه شوند)، اهل آتشند و هميشه در آن مىمانند. (275) |
فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللهِ وَ رَسُولِهِ وَ إِنْ تُبْتُمْ فَلَكُمْ رُؤُوسُ أَمْوَالِكُمْ لاَ تَظْلِمُونَ وَ لاَ تُظْلَمُونَ (بقره: 279) اگر (چنين) نمىكنيد، بدانيد خدا و رسولش، با شما پيكار خواهند كرد! و اگر توبه كنيد، سرمايههاى شما، از آنِ شماست [اصل سرمايه، بدون سود] نه ستم مىكنيد، و نه بر شما ستم وارد مىشود. (279) |
وَاتَّقُوا يَوْمَاً تُرْجَعُونَ فِيهِ إِلَي اللهِ ثُمَّ تُوَفَّي كُلُّ نَفْسٍ مَا كَسَبَتْ وَ هُمْ لاَ يُظْلَمُونَ (بقره: 281) و از روزى بپرهيزيد (و بترسيد) كه در آن روز، شما را به سوى خدا بازمىگردانند سپس به هر كس، آنچه انجام داده، به طور كامل باز پس داده مىشود، و به آنها ستم نخواهد شد. (چون هر چه مىبينند، نتايج اعمال خودشان است.) (281) |
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوْا إِذَا تَدَايَنْتُمْ بِدَيْنٍ إِلَي أََجَلٍ مُسَمَّيً فَاكْتُبُوهُ وَلْيَكْتُبْ بَيْنَكُمْ كَاتِبٌ بِالْعَدْلِ وَ لاَ يَأْبَ كَاتِبٌ أَنْ يَكْتُبَ كَمَا عَلَّمَهُ اللهُ فَلْيَكْتُبْ وَلْـيُمْلِلِ الَّذِي عَلَيْهِ الْحَقُّ وَلْيَتَّقِ اللهَ رَبَّهُ وَ لاَ يَبْخَسْ مِنْهُ شَيْءً فَإِنْ كَانَ الَّذِي عَلَيْهِ الْحَقُّ سَفِيهَاً أَوْ ضَعِيفَاً أَوْ لاَ يَسْتَطِيعُ أَنْ يُمِلَّ هُوَ فَلْيُمْلِلْ وَلِيُّهُ بِالْعَدْلِ وَاسْتَشْهِدُوا شَهِیدَيْنِ مِنْ رِجَالِكُمْ فَإِنْ لَمْ يَكُونَا رَجُلَيْنِ فَرَجِلٌ وَامْرَأَتَانِ مِمَّن تَرْضَوْنَ مِنَ الشُّهَدَاءِ أَنْ تَضِلَّ إِحْدَاهُمَا فَتُذَكِّرَ إِحْدَاهُمَا الْأُخْرَي وَ لاَ يَأْبَ الشُّهَدَاءُ إِذَا مَا دُعُوا وَ لاَ تَسْأَمُوا أَنْ تَكْتُبُوهُ صَغِيرَاً أَوْ كَبِيرَاً إِلَي أَجَلِهِ ذَلِكُمْ أَقْسَطُ عِنْدَ اللهِ وَ أَقْوَمُ لِلشَّهَادَةِ وَ أَدْنَي أَنْ لاَ تَرْتَابُوا إِلاَّ أَنْ تَكُونَ تِجَارَةً حَاضِرَةً تُدِيرُونَهَا بَيْنَكُمْ فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَنْ لاَ تَكْتُبُوهَا وَ أَشْهِدُوا إِذَا تَبَايَعْتُمْ وَ لاَ يُضَارَّ كَاتِبٌ وَ لاَ شَهِيدٌ وَ إِنْ تَفْعَلُوا فَإِنَّهُ فُسُوقٌ بِكُمْ وَاتَّقُوا اللهَ وَ يُعَلِّمُكُمْ اللهُ وَاللهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ (بقره: 282) اى كسانى كه ايمان آوردهايد! هنگامى كه بدهى مدّتدارى (به خاطر وام يا داد و ستد) به يكديگر پيدا كنيد، آن را بنويسيد! و بايد نويسندهاى از روى عدالت، (سند را) در ميان شما بنويسد! و كسى كه قدرت بر نويسندگى دارد، نبايد از نوشتن- همان طور كه خدا به او تعليم داده- خوددارى كند! پس بايد بنويسد، و آن كس كه حق بر عهده اوست، بايد املا كند، و از خدا كه پروردگار اوست بپرهيزد، و چيزى را فروگذار ننمايد! و اگر كسى كه حق بر ذمه اوست، سفيه (يا از نظر عقل) ضعيف (و مجنون) است، يا (به خاطر لال بودن،) توانايى بر املا كردن ندارد، بايد ولىّ او (به جاى او،) با رعايت عدالت، املا كند! و دو نفر از مردان (عادل) خود را (بر اين حقّ) شاهد بگيريد! و اگر دو مرد نبودند، يك مرد و دو زن، از كسانى كه مورد رضايت و اطمينان شما هستند، انتخاب كنيد! (و اين دو زن، بايد با هم شاهد قرار گيرند،) تا اگر يكى انحرافى يافت، ديگرى به او يادآورى كند. و شهود نبايد به هنگامى كه آنها را (براى شهادت) دعوت مىكنند، خوددارى نمايند! و از نوشتن (بدهىِ خود،) چه كوچك باشد يا بزرگ، ملول نشويد (هر چه باشد بنويسيد)! اين، در نزد خدا به عدالت نزديكتر، و براى شهادت مستقيم تر، و براى جلوگيرى از ترديد و شك (و نزاع و گفتگو) بهتر مىباشد مگر اينكه داد و ستد نقدى باشد كه بين خود، دست به دست مىكنيد. در اين صورت، گناهى بر شما نيست كه آن را ننويسيد. ولى هنگامى كه خريد و فروش (نقدى) مىكنيد، شاهد بگيريد! و نبايد به نويسنده و شاهد، (به خاطر حقگويى،) زيانى برسد (و تحت فشار قرار گيرند)! و اگر چنين كنيد، از فرمان پروردگار خارج شدهايد. از خدا بپرهيزيد! و خداوند به شما تعليم مىدهد خداوند به همه چيز داناست. (282) |
لِاللهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِي الْأَرْضِ وَ إِنْ تُبْدُوا مَا فِي أَنْفُسِكُمْ أَوْ تُخْفُوهُ يُحَاسِبْكُمْ بِهِ اللهُ فَيَغْفِرُ لِمَنْ يَشَاءُ وَ يُعَذِّبُ مَنْ يَشَاءُ وَاللهُ عَلَي كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ (بقره: 284) آنچه در آسمانها و زمين است، از آنِ خداست. و (از اين رو) اگر آنچه را در دل داريد، آشكار سازيد يا پنهان، خداوند شما را بر طبق آن، محاسبه مىكند. سپس هر كس را بخواهد (و شايستگى داشته باشد)، مىبخشد و هر كس را بخواهد (و مستحق باشد)، مجازات مىكند. و خداوند به همه چيز قدرت دارد. (284) |
آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِاللهِ وَ مَلاَئِكَتِهِ وَ كُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ لاَ نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ وَ قَالُوا سَمِعْنَا وَ أَطَعْنَا غُفْرَانَكَ رَبَّنَا وَ إِلَيْكَ الْمَصِيرُ (بقره: 285) پيامبر، به آنچه از سوى پروردگارش بر او نازل شده، ايمان آورده است. (و او، به تمام سخنان خود، كاملًا مؤمن مىباشد.) و همه مؤمنان (نيز)، به خدا و فرشتگان او و كتابها و فرستادگانش، ايمان آوردهاند (و مىگويند:) ما در ميان هيچ يك از پيامبران او، فرق نمىگذاريم (و به همه ايمان داريم). و (مؤمنان) گفتند: «ما شنيديم و اطاعت كرديم. پروردگارا! (انتظارِ) آمرزش تو را (داريم) و بازگشت (ما) به سوى توست.» (285) |
مِنْ قَبْلُ هُدَيً لِلنَّاسِ وَ أَنْزَلَ الْفُرْقَانَ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِ اللهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ وَاللهُ عَزِيزٌ ذُو انْتِقَامٍ (آلعمران: 4) پيش از آن، براى هدايت مردم فرستاد و (نيز) كتابى كه حق را از باطل مشخّص مىسازد، نازل كرد كسانى كه به آيات خدا كافر شدند، كيفر شديدى دارند و خداوند (براى كيفرِ بدكاران و كافران لجوج،) توانا و صاحب انتقام است. (4) |
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَنْ تُغْنِيَ عَنْهُمْ أَمْوَالُهُمْ وَ لاَ أَوْلاَدُهُمْ مِنَ اللهِ شَيْءً وَ أُولَئِكَ هُمْ وَقُودُ النَّارِ (آلعمران: 10) ثروتها و فرزندانِ كسانى كه كافر شدند، نمىتواند آنان را از (عذابِ) خداوند باز دارد (و از كيفر، رهايى بخشد.) و آنان خود، آتشگيره دوزخند. (10) |
قَدْ كَانَ لَكُمْ آيَةٌ فِي فِئَتَيْنِ الْتَقَتَا فِئَةٌ تُقَاتِلُ فِي سَبِيلِ اللهِ وَ أُخْرَي كَافِرَةٌ يَرَوْنَهُمْ مِثْلَيْهِمْ رَأْيَ الْعَيْنِ وَاللهُ يُؤَيِّدُ بِنَصْرِهِ مَنْ يَشَاءُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَعِبْرَةً لِأُولِي الْأَبْصَارِ (آلعمران: 13) در دو گروهى كه (در ميدان جنگ بدر،) با هم رو به رو شدند، نشانه (و درس عبرتى) براى شما بود: يك گروه، در راه خدا نبرد مىكرد و جمع ديگرى كه كافر بود، (در راه شيطان و بت،) در حالى كه آنها (گروه مؤمنان) را با چشم خود، دو برابر آنچه بودند، مىديدند. (و اين خود عاملى براى وحشت و شكست آنها شد.) و خداوند، هر كس را بخواهد (و شايسته بداند)، با يارى خود، تأييد مىكند. در اين، عبرتى است براى بينايان! (13) |
قُلْ أَأُنَبِّئُكُمْ بِخَيْرٍ مِنْ ذَلِكُمْ لِلَّذِينَ اتَّقَوْا عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَ أَزْوَاجٌ مُطَهَّرَةٌ وَ رِضْوَانٌ مِنَ اللهِ وَاللهُ بَصِيرٌ بِالعِبَادِ (آلعمران: 15) بگو: «آيا شما را از چيزى آگاه كنم كه از اين (سرمايههاى مادى)، بهتر است؟» براى كسانى كه پرهيزگارى پيشه كردهاند، (و از اين سرمايهها، در راه مشروع و حق و عدالت، استفاده مىكنند،) در نزد پروردگارشان (در جهان ديگر)، باغهايى است كه نهرها از پاىِ درختانش مىگذرد هميشه در آن خواهند بود و همسرانى پاكيزه، و خشنودى خداوند (نصيب آنهاست). و خدا به (امورِ) بندگان، بيناست. (15) |
إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللهِ الْإِسْلاَمُ وَ مَا اخْتَلَفَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ إِلاَّ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْيَاً بَيْنَهُمْ وَ مَنْ يَكْفُرْ بِآيَاتِ اللهِ فَإِنَّ اللهَ سَرِيعُ الحِسَابِ (آلعمران: 19) دين در نزد خدا، اسلام (و تسليم بودن در برابر حق) است. و كسانى كه كتاب آسمانى به آنان داده شد، اختلافى (در آن) ايجاد نكردند، مگر بعد از آگاهى و علم، آن هم به خاطر ظلم و ستم در ميان خود و هر كس به آيات خدا كفر ورزد، (خدا به حساب او مىرسد زيرا) خداوند، سريع الحساب است. (19) |
فَإِنْ حَاجُّوكَ فَقُلْ أَسْلَمْتُ وَجْهِيَ لِاللهِ وَ مَنِ اتَّبَعَنِ وَ قُلْ لِلَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ وَالْأُمِّيِّينَ أَأَسْلَمْتُمْ فَإِنْ أَسْلَمُوا فَقَدِ اهْتَدَوْا وَ إِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلاَغُ وَاللهُ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ (آلعمران: 20) اگر با تو، به گفتگو و ستيز برخيزند، (با آنها مجادله نكن! و) بگو: «من و پيروانم، در برابر خداوند (و فرمان او)، تسليم شدهايم.» و به آنها كه اهل كتاب هستند [يهود و نصارى] و بىسوادان [مشركان] بگو: «آيا شما هم تسليم شدهايد؟» اگر (در برابر فرمان و منطق حق، تسليم شوند، هدايت مىيابند و اگر سرپيچى كنند، (نگران مباش! زيرا) بر تو، تنها ابلاغ (رسالت) است و خدا نسبت به (اعمال و عقايد) بندگان، بيناست. (20) |
إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللهِ وَ يَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ حَقٍّ وَ يَقْتُلُونَ الَّذِينَ يَأْمُرُونَ بِالْقِسْطِ مِنَ النَّاسِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ (آلعمران: 21) كسانى كه نسبت به آيات خدا كفر مىورزند و پيامبران را بناحق مىكشند، و (نيز) مردمى را كه امر به عدالت مىكنند به قتل مىرسانند، و به كيفر دردناك (الهى) بشارت ده! (21) |
أَلَمْ تَرَ إِلَي الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيبَاً مِنَ الْكِتَابِ يُدْعَوْنَ إِلَي كِتَابِ اللهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ يَتَوَلَّي فَرِيقٌ مِنْهُمْ وَ هُمْ مُعْرِضُونَ (آلعمران: 23) آيا نديدى كسانى را كه بهرهاى از كتاب (آسمانى) داشتند، به سوى كتاب الهى دعوت شدند تا در ميان آنها داورى كند، سپس گروهى از آنان، (با علم و آگاهى،) روى مىگردانند، در حالى كه (از قبول حق) اعراض دارند؟ (23) |
لاَ يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ وَ مَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ فَلَيْسَ مِنَ اللهِ فِيْ شَيْءٍ إِلاَّ أَنْ تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقَاةً وَ يُحَذِّرُكُمُ اللهُ نَفْسَهُ وَ إِلَي اللهِ الْمَصِيرُ (آلعمران: 28) افراد باايمان نبايد به جاى مؤمنان، كافران را دوست و سرپرست خود انتخاب كنند و هر كس چنين كند، هيچ رابطهاى با خدا ندارد (و پيوند او بكلّى از خدا گسسته مىشود) مگر اينكه از آنها بپرهيزيد (و به خاطر هدفهاى مهمترى تقيّه كنيد). خداوند شما را از (نافرمانى) خود، بر حذر مىدارد و بازگشت (شما) به سوى خداست. (28) |
فَتَقَبَّلَهَا رَبُّهَا بِقَبُولٍ حَسَنٍ وَ أَنْبَتَهَا نَبَاتَاً حَسَنَاً وَ كَفَّلَهَا زَكَرِيَّا كُلَّمَا دَخَلَ عَلَيْهَا زَكَرِيَّا الْمِـحْرَابَ وَجَدَ عِنْدَهَا رِزْقَاً قَالَ يَا مَرْيَمُ أَنَّي لَكِ هَذَا قَالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللهِ إِنَّ اللهَ يَرْزُقُ مَنْ يَشَاءُ بِغَيْرِ حِسَابٍ (آلعمران: 37) خداوند، او [مريم] را به طرز نيكويى پذيرفت و به طرز شايستهاى، (نهال وجود) او را رويانيد (و پرورش داد) و كفالت او را به «زكريا» سپرد. هر زمان زكريا وارد محراب او مىشد، غذاى مخصوصى در آن جا مىديد. از او پرسيد: «اى مريم! اين را از كجا آوردهاى؟!» گفت: «اين از سوى خداست. خداوند به هر كس بخواهد، بى حساب روزى مىدهد.» (37) |
فَنَادَتْهُ الْمَلاَئِكَةُ وَ هُوَ قَائِمٌ يُصَلِّي فِي الْمَـحْرَابِ أَنَّ اللهَ يُبَشِّرُكَ بِيَحْيَي مُصَدِّقَاً بِكَلِمَةٍ مِنَ اللهِ وَ سَيِّدَاً وَ حَصُورَاً وَ نَبِيَّاً مِنَ الصَّالِحِينَ (آلعمران: 39) و هنگامى كه او در محراب ايستاده، مشغول نيايش بود، فرشتگان او را صدا زدند كه: «خدا تو را به» يحيى «بشارت مىدهد (كسى) كه كلمه خدا [مسيح] را تصديق مىكند و رهبر خواهد بود و از هوسهاى سركش بركنار، و پيامبرى از صالحان است.» (39) |
وَ رَسُولاً إِلَي بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنِّي قَدْ جِئْتُكُمْ بِآيَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ أَنِّي أَخْلُقُ لَكُمْ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنْفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْرَاً بِإِذْنِ اللهِ وَ أُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَالْأَبْرَصَ وَ أُحْيِي الْمَوْتَي بِإِذْنِ اللهِ وَ أُنَبِّئُكُمْ بِمَا تَأْكُلُونَ وَ مَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ (آلعمران: 49) و (او را به عنوان) رسول و فرستاده به سوى بنى اسرائيل (قرار داده، كه به آنها مىگويد:) من نشانهاى از طرف پروردگار شما، برايتان آوردهام من از گِل، چيزى به شكل پرنده مىسازم سپس در آن مىدمم و به فرمان خدا، پرندهاى مىگردد. و به اذن خدا، كورِ مادرزاد و مبتلايان به برص [پيسى] را بهبودى مىبخشم و مردگان را به اذن خدا زنده مىكنم و از آنچه مىخوريد، و در خانههاى خود ذخيره مىكنيد، به شما خبر مىدهم مسلماً در اينها، نشانهاى براى شماست، اگر ايمان داشته باشيد! (49) |
فَلَمَّا أَحَسَّ عِيسَي مِنْهُمُ الْكُفْرَ قَالَ مَنْ أَنْصَارِي إِلَي اللهِ قَالَ الْحَوَارِيُّونَ نَحْنُ أَنْصَارُ اللهِ آمَنَّا بِاللهِ وَاشْهَدْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ (آلعمران: 52) هنگامى كه عيسى از آنان احساس كفر (و مخالفت) كرد، گفت: «كيست كه ياور من به سوى خدا (براى تبليغ آيين او) گردد؟» حواريان [شاگردانِ مخصوصِ او] گفتند: «ما ياوران خداييم به خدا ايمان آورديم و تو (نيز) گواه باش كه ما اسلام آوردهايم. (52) |
إِنَّ مَثَلَ عِيسَي عِنْدَ اللهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ (آلعمران: 59) مَثَل عيسى در نزد خدا، همچون آدم است كه او را از خاك آفريد، و سپس به او فرمود: «موجود باش!» او هم فوراً موجود شد. (بنا بر اين، ولادت مسيح بدون پدر، هرگز دليل بر الوهيّت او نيست.) (59) |
فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَكُمْ وَ نِسَاءَنَا وَ نِسَاءَكُمْ وَ أَنْفُسَنَا وَ أَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَةَ اللهِ عَلَي الْكَاذِبِينَ (آلعمران: 61) هر گاه بعد از علم و دانشى كه (در باره مسيح) به تو رسيده، (باز) كسانى با تو به محاجّه و ستيز برخيزند، به آنها بگو: «بياييد ما فرزندان خود را دعوت كنيم، شما هم فرزندان خود را ما زنان خويش را دعوت نماييم، شما هم زنان خود را ما از نفوس خود دعوت كنيم، شما هم از نفوس خود آن گاه مباهله كنيم و لعنت خدا را بر دروغگويان قرار دهيم. (61) |
قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَي كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَ بَيْنَكُمْ أَنْ لاَ نَعْبُدَ إِلاَّ اللهَ وَ لاَ نُشْرِكَ بِهِ شَيْءً وَ لاَ يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضَاً أَرْبَابَاً مِنْ دُونِ اللهِ فَإِنْ تَوَلَّوا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ (آلعمران: 64) بگو: «اى اهل كتاب! بياييد به سوى سخنى كه ميان ما و شما يكسان است كه جز خداوند يگانه را نپرستيم و چيزى را همتاى او قرار ندهيم و بعضى از ما، بعضى ديگر را- غير از خداى يگانه- به خدايى نپذيرد.» هر گاه (از اين دعوت،) سرباز زنند، بگوييد: «گواه باشيد كه ما مسلمانيم!» (64) |
يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لِمَ تَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللهِ وَ أَنْتُمْ تَشْهَدُونَ (آلعمران: 70) اى اهل كتاب! چرا به آيات خدا كافر مىشويد، در حالى كه (به درستى آن) گواهى مىدهيد؟! (70) |
وَ لاَ تُؤْمِنُوا إِلاَّ لِمَنْ تَبِعَ دِينَكُمْ قُلْ إِنَّ الْهُدَي هُدَي اللهِ أَنْ يُؤْتَي أَحَدٌ مِثْلَ مَا أُوتِيتُمْ أَوْ يُحَاجُّوكُمْ عِنْدَ رَبِّكُمْ قُلْ إِنَّ الْفَضْلَ بِيَدِ اللهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ وَاللهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ (آلعمران: 73) و جز به كسى كه از آيين شما پيروى مىكند، (واقعاً) ايمان نياوريد!» بگو: «هدايت، هدايت الهى است! (و اين توطئه شما، در برابر آن بى اثر است)»! (سپس اضافه كردند: «تصور نكنيد) به كسى همانند شما (كتاب آسمانى) داده مىشود، يا اينكه مىتوانند در پيشگاه پروردگارتان، با شما بحث و گفتگو كنند، (بلكه نبوّت و منطق، هر دو نزد شماست!)» بگو: «فضل (و موهبت نبوّت و عقل و منطق، در انحصار كسى نيست بلكه) به دست خداست و به هر كس بخواهد (و شايسته بداند،) مىدهد و خداوند، واسع [داراى مواهب گسترده] و آگاه (از موارد شايسته آن) است. (73) |
وَ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ مَنْ إِنْ تَأْمَنْهُ بِقِنْطَارٍ يُؤَدِّهِ إِليْكَ وَ مِنْهُمْ مَنْ إِنْ تَأْمَنْهُ بِدِينَارٍ لاَ يُؤَدِّهِ إِلَيْكَ إِلاَّ مَا دُمْتَ عَلَيْهِ قَائِمَاً ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا لَيْسَ عَلَيْنَا فِي الْأُمِّيِّينَ سَبِيلٌ وَ يَقُولُونَ عَلَي اللهِ الْكَذِبَ وَ هُمْ يَعْلَمُونَ (آلعمران: 75) و در ميان اهل كتاب، كسانى هستند كه اگر ثروت زيادى به رسم امانت به آنها بسپارى، به تو باز مىگردانند و كسانى هستند كه اگر يك دينار هم به آنان بسپارى، به تو باز نمىگردانند مگر تا زمانى كه بالاى سر آنها ايستاده (و بر آنها مسلّط) باشى! اين بخاطر آن است كه مىگويند: «ما در برابر امّيّين [غير يهود]، مسئول نيستيم.» و بر خدا دروغ مىبندند در حالى كه مىدانند (اين سخن دروغ است). (75) |
إِنَّ الَّذِينَ يَشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللهِ وَ أَيْمَانِهِمْ ثَمَنَاً قَلِيلاً أُولَئِكَ لاَ خَلاَقَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ وَ لاَ يُكَلِّمُهُمُ اللهُ وَ لاَ يَنْظُرُ إِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ لاَ يُزَكِّيهِمْ وَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ (آلعمران: 77) كسانى كه پيمان الهى و سوگندهاى خود (به نام مقدس او) را به بهاى ناچيزى مىفروشند، آنها بهرهاى در آخرت نخواهند داشت و خداوند با آنها سخن نمىگويد و به آنان در قيامت نمىنگرد و آنها را (از گناه) پاك نمىسازد و عذاب دردناكى براى آنهاست. (77) |
وَ إِنَّ مِنْهُمْ لَفَرِيقَاً يَلْوُونَ أَلْسِنَتَهُمْ بِالْكِتَابِ لِتَحْسَبُوهُ مِنَ الْكِتَابِ وَ مَا هُوَ مِنَ الْكِتَابِ وَ يَقُولُونَ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللهِ وَ مَا هُوَ مِنْ عِنْدِ اللهِ وَ يَقُولُونَ عَلَي اللهِ الْكَذِبَ وَ هُمْ يَعْلَمُونَ (آلعمران: 78) در ميان آنها [يهود] كسانى هستند كه به هنگام تلاوت كتاب (خدا)، زبان خود را چنان مىگردانند كه گمان كنيد (آنچه را مىخوانند،) از كتاب (خدا) است در حالى كه از كتاب (خدا) نيست! (و با صراحت) مىگويند: «آن از طرف خداست!» با اينكه از طرف خدا نيست، و به خدا دروغ مىبندند در حالى كه مىدانند! (78) |
مَا كَانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُؤْتِيَهُ اللهُ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ ثُمَّ يَقُولَ لِلنَّاسِ كُونُوا عِبَادَاً لِي مِنْ دُونِ اللهِ وَ لَكِنْ كُونُوا رَبَّانِيِّينَ بِمَا كُنْتُمْ تُعَلِّمُونَ الْكِتَابَ وَ بِمَا كُنْتُمْ تَدْرُسُونَ (آلعمران: 79) براى هيچ بشرى سزاوار نيست كه خداوند، كتاب آسمانى و حكم و نبوّت به او دهد سپس او به مردم بگويد: «غير از خدا، مرا پرستش كنيد!» بلكه (سزاوار مقام او، اين است كه بگويد:) مردمى الهى باشيد، آن گونه كه كتاب خدا را مىآموختيد و درس مىخوانديد! (و غير از خدا را پرستش نكنيد!) (79) |
أَفَغَيْرَ دِينِ اللهِ يَبْغُونَ وَ لَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ طَوْعَاً وَ كَرْهَاً وَ إِلَيْهِ يُرْجَعُونَ (آلعمران: 83) آيا آنها غير از آيين خدا مىطلبند؟! (آيين او همين اسلام است) و تمام كسانى كه در آسمانها و زمين هستند، از روى اختيار يا از روى اجبار، در برابرِ (فرمان) او تسليمند، و همه به سوى او بازگردانده مىشوند. (83) |
قُلْ آمَنَّا بِاللهِ وَ مَا أُنْزِلَ عَلَيْنَا وَ مَا أُنْزِلَ عَلَي إِبْرَاهِيمَ وَ إِسْمَاعِيلَ وَ إِسْحَاقَ وَ يَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَ مَا أُوتِيَ مُوسَي وَ عِيسَي وَالنَّبِيُّونَ مِنْ رَبِّهِمْ لاَ نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ (آلعمران: 84) بگو: «به خدا ايمان آورديم و (همچنين) به آنچه بر ما و بر ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و يعقوب و اسباط نازل گرديده و آنچه به موسى و عيسى و (ديگر) پيامبران، از طرف پروردگارشان داده شده است ما در ميان هيچ يك از آنان فرقى نمىگذاريم و در برابرِ (فرمان) او تسليم هستيم.» (84) |
أُولَئِكَ جَزَاؤُهُمْ أَنَّ عَلَيْهِمْ لَعْنَةَ اللهِ وَالمَلاَئِكَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ (آلعمران: 87) كيفر آنها، اين است كه لعن (و طرد) خداوند و فرشتگان و مردم همگى بر آنهاست. (87) |
فَمَنِ افْتَرَي عَلَي اللهِ الْكَذِبَ مِنْ بَعْدِ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ (آلعمران: 94) بنا بر اين، آنها كه بعد از اين به خدا دروغ مىبندند، ستمگرند! (زيرا از روى علم و عمد چنين مىكنند). (94) |
فِيهِ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ مَقَامُ إِبْرَاهِيمَ وَ مَنْ دَخَلَهُ كَانَ آمِنَاً وَ لِاللهِ عَلَي النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلاً وَ مَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعَالَمِينَ (آلعمران: 97) در آن، نشانههاى روشن، (از جمله) مقام ابراهيم است و هر كس داخل آن [خانه خدا] شود در امان خواهد بود، و براى خدا بر مردم است كه آهنگ خانه (او) كنند، آنها كه توانايى رفتن به سوى آن دارند. و هر كس كفر ورزد (و حج را ترك كند، به خود زيان رسانده)، خداوند از همه جهانيان، بىنياز است. (97) |
قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لِمَ تَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللهِ وَاللهُ شَهِيدٌ عَلَي مَا تَعْمَلُونَ (آلعمران: 98) بگو: «اى اهل كتاب! چرا به آيات خدا كفر مىورزيد؟! و خدا گواه است بر اعمالى كه انجام مىدهيد!» (98) |
قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لِمَ تَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللهِ مَنْ آمَنَ تَبْغُونَهَا عِوَجَاً وَ أَنْتُمْ شُهَدَاءُ وَ مَا اللهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ (آلعمران: 99) بگو: «اى اهل كتاب! چرا افرادى را كه ايمان آوردهاند، از راه خدا بازمىداريد، و مىخواهيد اين راه را كج سازيد؟! در حالى كه شما (به درستى اين راه) گواه هستيد و خداوند از آنچه انجام مىدهيد، غافل نيست!» (99) |
وَ كَيْفَ تَكْفُرُونَ وَ أَنْتُمْ تُتْلَي عَلَيْكُمْ آيَاتُ اللهِ وَ فِيكُمْ رَسُولُهُ وَ مَنْ يَعْتَصِمْ بِاللهِ فَقَدْ هُدِيَ إِلَي صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ (آلعمران: 101) و چگونه ممكن است شما كافر شويد، با اينكه (در دامان وحى قرار گرفتهايد، و) آيات خدا بر شما خوانده مىشود، و پيامبر او در ميان شماست؟! (بنا بر اين، به خدا تمسّك جوييد!) و هر كس به خدا تمسّك جويد، به راهى راست، هدايت شده است. (101) |
وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللهِ جَمِيعَاً وَ لاَ تَفَرَّقُوا وَاذْكُرُوا نِعْمَةَ اللهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانَاً وَ كُنْتُمْ عَلَي شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ (آلعمران: 103) و همگى به ريسمان خدا [قرآن و اسلام، و هر گونه وسيله وحدت]، چنگ زنيد، و پراكنده نشويد! و نعمت (بزرگِ) خدا را بر خود، به ياد آريد كه چگونه دشمن يكديگر بوديد، و او ميان دلهاى شما، الفت ايجاد كرد، و به بركتِ نعمتِ او، برادر شديد! و شما بر لبِ حفرهاى از آتش بوديد، خدا شما را از آن نجات داد اين چنين، خداوند آيات خود را براى شما آشكار مىسازد شايد پذيراى هدايت شويد. (103) |
وَ أَمَّا الَّذِينَ ابْيَضَّتْ وُجُوهُهُمْ فَفِي رَحْمَةِ اللهِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ (آلعمران: 107) و امّا آنها كه چهرههايشان سفيد شده، در رحمت خداوند خواهند بود و جاودانه در آن مىمانند. (107) |
تِلْكَ آيَاتُ اللهِ نَتْلُوهَا عَلَيْكَ بِالحَقِّ وَ مَا اللهُ يُرِيدُ ظُلْمَاً لِلْعَالَمِينَ (آلعمران: 108) اينها آيات خداست كه بحق بر تو مىخوانيم. و خداوند (هيچ گاه) ستمى براى (احدى از) جهانيان نمىخواهد. (108) |
وَ لِاللهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِي الْأَرْضِ وَ إِلَي اللهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ (آلعمران: 109) و (چگونه ممكن است خدا ستم كند؟! در حالى كه) آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است، مال اوست و همه كارها، به سوى او باز مىگردد (و به فرمان اوست.) (109) |
كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ تُؤْمِنُونَ بِاللهِ وَ لَوْ آمَنَ أَهْلُ الْكِتَابِ لَكَانَ خَيْرَاً لَهُمْ مِنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَ أَكْثَرُهُمُ الْفَاسِقُونَ (آلعمران: 110) شما بهترين امتى بوديد كه به سود انسانها آفريده شدهاند (چه اينكه) امر به معروف و نهى از منكر مىكنيد و به خدا ايمان داريد. و اگر اهل كتاب، (به چنين برنامه و آيين درخشانى،) ايمان آورند، براى آنها بهتر است! (ولى تنها) عده كمى از آنها با ايمانند، و بيشتر آنها فاسقند، (و خارج از اطاعت پروردگار) (110) |
ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ أَيْنَمَا ثُقِفُوا إِلاَّ بِحَبْلٍ مِنَ اللهِ وَ حَبْلٍ مِنَ النَّاسِ وَ بَاءُوا بِغَضَبٍ مِنَ اللهِ وَ ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الْمَسْكَنَةُ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ كَانُوا يَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللهِ وَ يَقْتُلُونَ الْأَنْبِيَاءَ بِغَيْرِ حَقٍّ ذَلِكَ بِمَا عَصَوْا وَ كَانُوا يَعْتَدُونَ (آلعمران: 112) هر جا يافت شوند، مهر ذلت بر آنان خورده است مگر با ارتباط به خدا، (و تجديد نظر در روش ناپسند خود،) و (يا) با ارتباط به مردم (و وابستگى به اين و آن) و به خشم خدا، گرفتار شدهاند و مهر بيچارگى بر آنها زده شده چرا كه آنها به آيات خدا، كفر مىورزيدند و پيامبران را بناحق مىكشتند. اينها بخاطر آن است كه گناه كردند و (به حقوق ديگران،) تجاوز مىنمودند. (112) |
لَيْسُوا سَوَاءً مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ أُمَّةٌ قَائِمَةٌ يَتْلُونَ آيَاتِ اللهِ آنَاءَ اللَّيْلِ وَ هُمْ يَسْجُدُونَ (آلعمران: 113) آنها همه يكسان نيستند از اهل كتاب، جمعيّتى هستند كه (به حق و ايمان) قيام مىكنند و پيوسته در اوقات شب، آيات خدا را مىخوانند در حالى كه سجده مىنمايند. (113) |
يُؤْمِنُونَ بِاللهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ يُسَارِعُونَ فِي الْخَيْرَاتِ وَ أُولَئِكَ مِنَ الصَّالِحِينَ (آلعمران: 114) به خدا و روز ديگر ايمان مىآورند امر به معروف و نهى از منكر مىكنند و در انجام كارهاى نيك، پيشى مىگيرند و آنها از صالحانند. (114) |
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَنْ تُغْنِيَ عَنْهُمْ أَمْوَالُهُمْ وَ لاَ أَوْلاَدُهُمْ مِنَ اللهِ شَيْءً وَ أُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ (آلعمران: 116) كسانى كه كافر شدند، هرگز نمىتوانند در پناه اموال و فرزندانشان، از مجازات خدا در امان بمانند! آنها اصحاب دوزخند و جاودانه در آن خواهند ماند. (116) |
إِذْ هَمَّتْ طَائِفَتَانِ مِنْكُمْ أَنْ تَفْشَلاَ وَاللهُ وَلِيُّهُمَا وَ عَلَي اللهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ (آلعمران: 122) (و نيز به ياد آور) زمانى را كه دو طايفه از شما تصميم گرفتند سستى نشان دهند (و از وسط راه بازگردند) و خداوند پشتيبان آنها بود (و به آنها كمك كرد كه از اين فكر بازگردند) و افراد باايمان، بايد تنها بر خدا توكّل كنند! (122) |
وَ مَا جَعَلَهُ اللهُ إِلاَّ بُشْرَي لَكُمْ وَ لِتَطْمَئِنَّ قُلُوبُكُمْ بِهِ وَ مَا النَّصْرُ إِلاَّ مِنْ عِنْدِ اللهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ (آلعمران: 126) ولى اينها را خداوند فقط بشارت، و براى اطمينان خاطر شما قرار داده و گر نه، پيروزى تنها از جانب خداوند تواناى حكيم است! (126) |
وَ لِاللهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِي الْأَرْضِ يَغْفِرُ لِمَنْ يَشَاءُ وَ يُعَذِّبُ مَنْ يَشَاءُ وَاللهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ (آلعمران: 129) و آنچه در آسمانها و زمين است، از آن خداست. هر كس را بخواهد (و شايسته بداند)، مىبخشد و هر كس را بخواهد، مجازات مىكند و خداوند آمرزنده مهربان است. (129) |
وَ مَا كَانَ لِنَفْسٍ أَنْ تَمُوتَ إِلاَّ بِإِذْنِ اللهِ كِتَابَاً مُؤَجَّلاً وَ مَنْ يُرِدْ ثَوابَ الدُّنْيَا نُؤْتِهِ مِنْهَا وَ مَنْ يُرِدْ ثَوَابَ الْآخِرَةِ نُؤْتِهِ مِنْهَا وَ سَنَجْزِي الشَّاكِرِينَ (آلعمران: 145) هيچ كس، جز به فرمان خدا، نمىميرد سرنوشتى است تعيين شده (بنا بر اين، مرگ پيامبر يا ديگران، يك سنّت الهى است.) هر كس پاداش دنيا را بخواهد (و در زندگى خود، در اين راه گام بردارد،) چيزى از آن به او خواهيم داد و هر كس پاداش آخرت را بخواهد، از آن به او مىدهيم و بزودى سپاسگزاران را پاداش خواهيم داد. (145) |
وَ كَأَيِّنْ مِنْ نَبِيٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ فَمَا وَهَنُوا لِمَا أَصَابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللهِ وَ مَا ضَعُفُوا وَ مَا اسْتَكَانُوا وَاللهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ (آلعمران: 146) چه بسيار پيامبرانى كه مردان الهى فراوانى به همراه آنان جنگ كردند! آنها هيچ گاه در برابر آنچه در راه خدا به آنان مىرسيد، سست و ناتوان نشدند (و تن به تسليم ندادند) و خداوند استقامتكنندگان را دوست دارد. (146) |
سَنُلْقِي فِي قُلُوبِ الَّذِينَ كَفَرُوا الرُّعْبَ بِمَا أَشْرَكُوا بِاللهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانَاً وَ مَأْوَاهُمُ النَّارُ وَ بِئْسَ مَثْوَي الظَّالِمِينَ (آلعمران: 151) بزودى در دلهاى كافران، بخاطر اينكه بدون دليل، چيزهايى را براى خدا همتا قرار دادند، رعب و ترس مىافكنيم و جايگاه آنها، آتش است و چه بد جايگاهى است جايگاه ستمكاران! (151) |
ثُمَّ أَنْزَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ بَعْدِ الْغَمِّ أَمَنَةً نُعَاسَاً يَغْشَي طَائِفَةً مِنْكُمْ وَ طَائِفَةٌ قَدْ أَهَمَّتْهُمْ أَنْفُسُهُمْ يَظُنُّونَ بِاللهِ غَيْرَ الْحَقِّ ظَنَّ الْجَاهِلِيَّةِ يَقُولُونَ هَلْ لَنَا مِنَ الْأَمْرِ مِنْ شَيْءٍ قُلْ إِنَّ الْأَمْرَ كُلَّهُ لِاللهِ يُخْفُونَ فِي أَنْفُسِهِمْ مَا لاَ يُبْدُونَ لَكَ يَقُولُونَ لَوْ كَانَ لَنَا مِنَ الْأَمْرِ شَيْءٌ مَا قُتِلْنَا هَهُنَا قُلْ لَوْ كُنْتُمْ فِي بُيُوتِكُمْ لَبَرَزَ الَّذِينَ كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقَتْلُ إِلَي مَضَاجِعِهِمْ وَ لِيَبْتَلِيَ اللهُ مَا فِي صُدُورِكُمْ وَ لِيُمَحِّصَ مَا فِي قُلُوبِكُمْ وَاللهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ (آلعمران: 154) سپس بدنبال اين غم و اندوه، آرامشى بر شما فرستاد. اين آرامش، بصورت خواب سبكى بود كه (در شب بعد از حادثه احد،) گروهى از شما را فرا گرفت اما گروه ديگرى در فكر جان خويش بودند (و خواب به چشمانشان نرفت.) آنها گمانهاى نادرستى- همچون گمانهاى دوران جاهليت- درباره خدا داشتند و مىگفتند: «آيا چيزى از پيروزى نصيب ما مىشود؟!» بگو: «همه كارها (و پيروزيها) به دست خداست!» آنها در دل خود، چيزى را پنهان مىدارند كه براى تو آشكار نمىسازند مىگويند: «اگر ما سهمى از پيروزى داشتيم، در اين جا كشته نمىشديم!» بگو: «اگر هم در خانههاى خود بوديد، آنهايى كه كشتهشدن بر آنها مقرر شده بود، قطعاً به سوى آرامگاههاى خود، بيرون مىآمدند (و آنها را به قتل مىرساندند). و اينها براى اين است كه خداوند، آنچه در سينههايتان پنهان داريد، بيازمايد و آنچه را در دلهاى شما (از ايمان) است، خالص گرداند و خداوند از آنچه در درون سينههاست، با خبر است. (154) |
وَ لَئِنْ قُتِلْتُمْ فِي سَبِيلِ اللهِ أَوْ مُتُّمْ لَمَغْفِرَةٌ مِنَ اللهِ وَ رَحْمَةٌ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ (آلعمران: 157) اگر هم در راه خدا كشته شويد يا بميريد، (زيان نكردهايد زيرا) آمرزش و رحمت خدا، از تمام آنچه آنها (در طول عمر خود،) جمع آورى ميكنند، بهتر است! (157) |
وَ لَئِنْ مُتُّمْ أَوْ قُتِلْتُمْ لَإِلَي اللهِ تُحْشَرُونَ (آلعمران: 158) و اگر بميريد يا كشته شويد، به سوى خدا محشور مىشويد. (بنا بر اين، فانى نمىشويد كه از فنا، وحشت داشته باشيد.) (158) |
فَبِمَـا رَحْمَةٍ مِنَ اللهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ كُنْتَ فَظَّاً غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَ شَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَي اللهِ إِنَّ اللهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ (آلعمران: 159) به (بركت) رحمت الهى، در برابر آنان [مردم] نرم (و مهربان) شدى! و اگر خشن و سنگدل بودى، از اطراف تو، پراكنده مىشدند. پس آنها را ببخش و براى آنها آمرزش بطلب! و در كارها، با آنان مشورت كن! اما هنگامى كه تصميم گرفتى، (قاطع باش! و) بر خدا توكل كن! زيرا خداوند متوكلان را دوست دارد. (159) |
إِنْ يَنْصُرْكُمُ اللهُ فَلاَ غَالِبَ لَكُمْ وَ إِنْ يَخْذُلْكُمْ فَمَنْ ذَا الَّذِي يَنْصُرُكُمْ مِنْ بَعْدِهِ وَ عَلَي اللهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ (آلعمران: 160) اگر خداوند شما را يارى كند، هيچ كس بر شما پيروز نخواهد شد! و اگر دست از يارى شما بردارد، كيست كه بعد از او، شما را يارى كند؟! و مؤمنان، تنها بر خداوند بايد توكل كنند! (160) |
أَفَمَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَ اللهِ كَمَنْ بَاءَ بِسَخَطٍ مِنَ اللهِ وَ مَأْوَاهُ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمَصِيرُ (آلعمران: 162) آيا كسى كه از رضاى خدا پيروى كرده، همانند كسى است كه به خشم و غضب خدا بازگشته؟! و جايگاه او جهنم، و پايان كار او بسيار بد است. (162) |
هُمْ دَرَجَاتٌ عِنْدَ اللهِ وَاللهُ بَصِيرٌ بِمَا يَعْمَلُونَ (آلعمران: 163) هر يك از آنان، درجه و مقامى در پيشگاه خدا دارند و خداوند به آنچه انجام مىدهند، بيناست. (163) |
وَ مَا أَصَابَكُمْ يَوْمَ الْتَقَي الْجَمْعَانِ فَبِإِذْنِ اللهِ وَ لِيَعْلَمَ الْمُؤْمِنِينَ (آلعمران: 166) و آنچه (در روز احد،) در روزى كه دو دسته [مؤمنان و كافران] با هم نبرد كردند به شما رسيد، به فرمان خدا (و طبق سنت الهى) بود و براى اين بود كه مؤمنان را مشخص كند. (166) |
وَ لِيَعْلَمَ الَّذِينَ نَافَقُوا وَ قِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْا قَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللهِ أَوِ ادْفَعُوا قَالُوا لَوْ نَعْلَمُ قِتَالاً لَاتَّبَعْنَاكُمْ هُمْ لِلْكُفْرِ يَوْمَئِذٍ أَقْرَبُ مِنْهُمْ لِلْإِيمَانِ يَقُولُونَ بِأَفْوَاهِهِمْ مَا لَيْسَ فِي قُلُوبِهِمْ وَاللهُ أَعْلَمُ بِمَا يَكْتُمُونَ (آلعمران: 167) و نيز براى اين بود كه منافقان شناخته شوند آنهايى كه به ايشان گفته شد: «بياييد در راه خدا نبرد كنيد! يا (حد اقل) از حريم خود، دفاع نماييد!» گفتند: «اگر مىدانستيم جنگى روى خواهد داد، از شما پيروى مىكرديم. (اما مىدانيم جنگى نمىشود.)» آنها در آن هنگام، به كفر نزديكتر بودند تا به ايمان به زبان خود چيزى مىگويند كه در دلهايشان نيست! و خداوند از آنچه كتمان مىكنند، آگاهتر است. (167) |
وَ لاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللهِ أَمْوَاتَاً بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ (آلعمران: 169) (اى پيامبر!) هرگز گمان مبر كسانى كه در راه خدا كشته شدند، مردگانند! بلكه آنان زندهاند، و نزد پروردگارشان روزى داده مىشوند. (169) |
يَسْتَبْشِرُونَ بِنِعْمَةٍ مِنَ اللهِ وَ فَضْلٍ وَ أَنَّ اللهَ لاَ يُضِيعُ أَجْرَ الْمُؤْمِنِينَ (آلعمران: 171) و از نعمت خدا و فضل او (نسبت به خودشان نيز) مسرورند و (مىبينند كه) خداوند، پاداش مؤمنان را ضايع نمىكند (نه پاداش شهيدان، و نه پاداش مجاهدانى كه شهيد نشدند). (171) |
الَّذِينَ اسْتَجَابُوا لِاللهِ وَالرَّسُولِ مِنْ بَعْدِ مَا أَصَابَهُمُ الْقَرْحُ لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا مِنْهُمْ وَاتَّقَوْا أَجْرٌ عَظِيمٌ (آلعمران: 172) آنها كه دعوت خدا و پيامبر (ص) را، پس از آن همه جراحاتى كه به ايشان رسيد، اجابت كردند (و هنوز زخمهاى ميدان احد التيام نيافته بود، به سوى ميدان «حمراء الاسد» حركت نمودند) براى كسانى از آنها، كه نيكى كردند و تقوا پيش گرفتند، پاداش بزرگى است. (172) |
فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ وَاتَّبَعُوا رِضْوَانَ اللهِ وَاللهُ ذُو فَضْلٍ عَظِيمٍ (آلعمران: 174) به همين جهت، آنها (از اين ميدان،) با نعمت و فضل پروردگارشان، بازگشتند در حالى كه هيچ ناراحتى به آنان نرسيد و از رضاى خدا، پيروى كردند و خداوند داراى فضل و بخشش بزرگى است. (174) |
مَا كَانَ اللهُ لِيَذَرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلَي مَا أَنْتُمْ عَلَيْهِ حَتَّي يَمِيزَ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ وَ مَا كَانَ اللهُ لِيُطْلِعَكُمْ عَلَي الْغَيْبِ وَ لَكِنَّ اللهَ يَجْتَبِي مِنْ رُسُلِهِ مَنْ يَشَاءُ فَآمِنُوا بِاللهِ وَ رُسُلِهِ وَ إِنْ تُؤْمِنُوا وَ تَتَّقُوا فَلَكُمْ أَجْرٌ عَظِيمٌ (آلعمران: 179) چنين نبود كه خداوند، مؤمنان را به همانگونه كه شما هستيد واگذارد مگر آنكه ناپاك را از پاك جدا سازد. و نيز چنين نبود كه خداوند شما را از اسرار غيب، آگاه كند (تا مؤمنان و منافقان را از اين راه بشناسيد اين بر خلاف سنت الهى است) ولى خداوند از ميان رسولان خود، هر كس را بخواهد برميگزيند (و قسمتى از اسرار نهان را كه براى مقام رهبرى او لازم است، در اختيار او مىگذارد.) پس (اكنون كه اين جهان، بوته آزمايش پاك و ناپاك است،) به خدا و رسولان او ايمان بياوريد! و اگر ايمان بياوريد و تقوا پيشه كنيد، پاداش بزرگى براى شماست. (179) |
وَ لاَ يَحْسَبَنَّ الَّذِينَ يَبْخَلُونَ بِمَا آتَاهُمُ اللهُ مِنْ فَضْلِهِ هُوَ خَيْرَاً لَهُمْ بَلْ هُوَ شَرٌّ لَهُمْ سَيُطَوَّقُونَ مَا بَخِلُوا بِهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ لِاللهِ مِيرَاثُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاللهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ (آلعمران: 180) كسانى كه بخل مىورزند، و آنچه را خدا از فضل خويش به آنان داده، انفاق نمىكنند، گمان نكنند اين كار به سود آنها است بلكه براى آنها شر است بزودى در روز قيامت، آنچه را نسبت به آن بخل ورزيدند، همانند طوقى به گردنشان مىافكنند. و ميراث آسمانها و زمين، از آن خداست و خداوند، از آنچه انجام مىدهيد، آگاه است. (180) |
وَ لِاللهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاللهُ عَلَي كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ (آلعمران: 189) و حكومت آسمانها و زمين، از آن خداست و خدا بر همه چيز تواناست. (189) |
فَاسْتَجَابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ أَنِّي لاَ أُضِيعُ عَمَلَ عَامِلٍ مِنْكُمْ مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَي بَعْضُكُمْ مِنْ بَعْضٍ فَالَّذِينَ هَاجَرُوا وَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ وَ أُوذُوا فِي سَبِيلِي وَ قَاتَلُوا وَ قُتِلُوا لَأَُكَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَ لَأَُدْخِلَنَّهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ ثَوَابَاً مِنْ عِنْدِ اللهِ وَاللهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الثَّوَابِ (آلعمران: 195) خداوند، درخواست آنها را پذيرفت (و فرمود:) من عمل هيچ عملكنندهاى از شما را، زن باشد يا مرد، ضايع نخواهم كرد شما همنوعيد، و از جنس يكديگر! آنها كه در راه خدا هجرت كردند، و از خانههاى خود بيرون رانده شدند و در راه من آزار ديدند، و جنگ كردند و كشته شدند، بيقين گناهانشان را مىبخشم و آنها را در باغهاى بهشتى، كه از زير درختانش نهرها جارى است، وارد مىكنم. اين پاداشى است از طرف خداوند و بهترين پاداشها نزد پروردگار است. (195) |
لَكِنِ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا نُزُلاً مِنْ عِنْدِ اللهِ وَ مَا عِنْدَ اللهِ خَيْرٌ لِلْأَبْرَارِ (آلعمران: 198) ولى كسانى (كه ايمان دارند، و) از پروردگارشان مىپرهيزند، براى آنها باغهايى از بهشت است، كه از زير درختانش نهرها جارى است هميشه در آن خواهند بود. اين، نخستين پذيرايى است كه از سوى خداوند به آنها مىرسد و آنچه در نزد خداست، براى نيكان بهتر است! (198) |
وَ إِنَّ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَمَنْ يُؤْمِنُ بِاللهِ وَ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ وَ مَا أُنْزِلَ إِلَيْهِمْ خَاشِعِينَ لِاللهِ لاَ يَشْتَرُونَ بِآيَاتِ اللهِ ثَمَنَاً قَلِيلاً أُولَئِكَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ إِنَّ اللهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ (آلعمران: 199) و از اهل كتاب، كسانى هستند كه به خدا، و آنچه بر شما نازل شده، و آنچه بر خودشان نازل گرديده، ايمان دارند در برابر (فرمان) خدا خاضعند و آيات خدا را به بهاى ناچيزى نمىفروشند. پاداش آنها، نزد پروردگارشان است. خداوند، سريع الحساب است. (تمام اعمال نيك آنها را به سرعت حساب مىكند، و پاداش مىدهد.) (199) |
وَابْتَلُوا الْيَتَامَي حَتَّي إِذَا بَلَغُوا النِّكَاحَ فَإِنْ آنَسْتُمْ مِنْهُمْ رُشْدَاً فَادْفَعُوا إِلَيْهِمْ أَمْوَالَهُمْ وَ لاَ تَأْكُلُوهَا إِسْرَافَاً وَ بِدَارَاً أَنْ يَكْبَرُوا وَ مَنْ كَانَ غَنِيَّاً فَلْيَسْتَعْفِفْ وَ مَنْ كَانَ فَقِيرَاً فَلْيَأْكُلْ بِالْمَعْرُوفِ فَإِذَا دَفَعْتُمْ إِلَيْهِمْ أَمْوَالَهُمْ فَأَشْهِدُوا عَلَيْهِمْ وَ كَفَي بِاللهِ حَسِيبَاً (نساء: 6) و يتيمان را چون به حد بلوغ برسند، بيازماييد! اگر در آنها رشد (كافى) يافتيد، اموالشان را به آنها بدهيد! و پيش از آنكه بزرگ شوند، اموالشان را از روى اسراف نخوريد! هر كس كه بىنياز است، (از برداشت حق الزحمه) خوددارى كند و آن كس كه نيازمند است، به طور شايسته (و مطابق زحمتى كه مىكشد،) از آن بخورد. و هنگامى كه اموالشان را به آنها بازمىگردانيد، شاهد بگيريد! اگر چه خداوند براى محاسبه كافى است. (6) |
يُوصِيكُمُ اللهُ فِي أَوْلاَدِكُمْ لِلْذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَيَيْنِ فَإِنْ كُنَّ نِسَاءً فَوْقَ اثْنَتَيْنِ فَلَهُنَّ ثُلُثَا مَا تَرَكَ وَ إِنْ كَانَتْ وَاحِدَةً فَلَهَا النِّصْفُ وَ لِأَبَوَيْهِ لِكُلِّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا السُّدُسُ مِمَّا تَرَكَ إِنْ كَانَ لَهُ وَلَدٌ فَإِنْ لَمْ يَكُنْ لَهُ وَلَدٌ وَ وَرِثَهُ أَبَوَاهُ فَلِأُمِّهِ الثُّلُثُ فَإِنْ كَانَ لَهُ إِخْوَةٌ فَلِأُمِّهِ السُّدُسُ مِنْ بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصِي بِهَا أَوْ دَيْنٍ آبَاؤُكُمْ وَ أَبْنَاؤُكُمْ لاَ تَدْرُونَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ لَكُمْ نَفْعَاً فَرِيضَةً مِنَ اللهِ إِنَّ اللهَ كَانَ عَلِيمَاً حَكِيمَاً (نساء: 11) خداوند در باره فرزندانتان به شما سفارش مىكند كه سهم (ميراث) پسر، به اندازه سهم دو دختر باشد و اگر فرزندان شما، (دو دختر و) بيش از دو دختر باشند، دو سوم ميراث از آن آنهاست و اگر يكى باشد، نيمى (از ميراث،) از آن اوست. و براى هر يك از پدر و مادر او، يك ششم ميراث است، اگر (ميت) فرزندى داشته باشد و اگر فرزندى نداشته باشد، و (تنها) پدر و مادر از او ارث برند، براى مادر او يك سوم است (و بقيه از آن پدر است) و اگر او برادرانى داشته باشد، مادرش يك ششم مىبرد (و پنج ششم باقيمانده، براى پدر است). (همه اينها،) بعد از انجام وصيتى است كه او كرده، و بعد از اداى دين است- شما نمىدانيد پدران و مادران و فرزندانتان، كداميك براى شما سودمندترند!- اين فريضه الهى است و خداوند، دانا و حكيم است. (11) |
وَ لَكُمْ نِصْفُ مَا تَرَكَ أَزْوَاجُكُمْ إِنْ لَمْ يَكُنْ لَهُنَّ وَلَدٌ فَإِنْ كَانَ لَهُنَّ وَلَدٌ فَلَكُمُ الرُّبُعُ مِمَّا تَرَكْنَ مِنْ بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصِينَ بِهَا أَوْ دَيْنٍ وَ لَهُنَّ الرُّبُعُ مِمَّا تَرَكْتُمْ إِنْ لَمْ يَكُنْ لَكُمْ وَلَدٌ فَإِنْ كَانَ لَكُمْ وَلَدٌ فَلَهُنَّ الثُّمُنُ مِمَّا تَرَكْتُمْ مِنْ بَعْدِ وَصِيَّةٍ تُوصُونَ بِهَا أَوْ دَيْنٍ وَ إِنْ كَانَ رَجُلٌ يُورَثُ كَلاَلَةً أَوِ امْرَأَةٌ وَ لَهُ أَخٌ أَوْ اُخْتٌ فَلِكُلِّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا السُّدُسُ فَإِنْ كَانُوا أَكْثَرَ مِنْ ذَلِكَ فَهُمْ شُرَكَاءُ فِي الثُّلُثِ مِنْ بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصَي بِهَا أَوْ دَيْنٍ غَيْرَ مُضَارٍّ وَصِيَّةً مِنَ اللهِ وَاللهُ عَلِيمٌ حَلِيمٌ (نساء: 12) و براى شما، نصف ميراث زنانتان است، اگر آنها فرزندى نداشته باشند و اگر فرزندى داشته باشند، يك چهارم از آن شماست پس از انجام وصيتى كه كردهاند، و اداى دين (آنها). و براى زنان شما، يك چهارم ميراث شماست، اگر فرزندى نداشته باشيد و اگر براى شما فرزندى باشد، يك هشتم از آن آنهاست بعد از انجام وصيتى كه كردهايد، و اداى دين. و اگر مردى بوده باشد كه كلاله [خواهر يا برادر] از او ارث مىبرد، يا زنى كه برادر يا خواهرى دارد، سهم هر كدام، يك ششم است (اگر برادران و خواهران مادرى باشند) و اگر بيش از يك نفر باشند، آنها در يك سوم شريكند پس از انجام وصيتى كه شده، و اداى دين بشرط آنكه (از طريق وصيت و اقرار به دين،) به آنها ضرر نزند. اين سفارش خداست و خدا دانا و بردبار است. (12) |
تِلْكَ حُدُودُ اللهِ وَ مَنْ يُطِعِ اللهَ وَ رَسُولَهُ يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَ ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ (نساء: 13) اينها مرزهاى الهى است و هر كس خدا و پيامبرش را اطاعت كند، (و قوانين او را محترم بشمرد،) خداوند وى را در باغهايى از بهشت وارد مىكند كه همواره، آب از زير درختانش جارى است جاودانه در آن مىمانند و اين، پيروزى بزرگى است! (13) |
إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَي اللهِ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهَالَةٍ ثُمَّ يَتُوبُونَ مِنْ قَرِيبٍ فَأُولَئِكَ يَتُوبُ اللهُ عَلَيْهِمْ وَ كَانَ اللهُ عَلِيمَاً حَكِيمَاً (نساء: 17) پذيرش توبه از سوى خدا، تنها براى كسانى است كه كار بدى را از روى جهالت انجام مىدهند، سپس زود توبه مىكنند. خداوند، توبه چنين اشخاصى را مىپذيرد و خدا دانا و حكيم است. (17) |
وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ النِّسَاءِ إِلاَّ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ كِتَابَ اللهِ عَلَيْكُمْ وَ أُحِلَّ لَكُمْ مَا وَرَاءَ ذَلِكُمْ أَنْ تَبْتَغُوا بِأَمْوالِكُمْ مُحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةً وَ لاَ جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا تَرَاضَيْتُمْ بِهِ مِنْ بَعْدِ الْفَرِيضَةِ إِنَّ اللهَ كَانَ عَلِيمَاً حَكِيمَاً (نساء: 24) و زنان شوهردار (بر شما حرام است) مگر آنها را كه (از راه اسارت) مالك شدهايد (زيرا اسارت آنها در حكم طلاق است) اينها احكامى است كه خداوند بر شما مقرّر داشته است. اما زنان ديگر غير از اينها (كه گفته شد)، براى شما حلال است كه با اموال خود، آنان را اختيار كنيد در حالى كه پاكدامن باشيد و از زنا، خوددارى نماييد. و زنانى را كه متعه [ازدواج موقت] مىكنيد، واجب است مهر آنها را بپردازيد. و گناهى بر شما نيست در آنچه بعد از تعيين مهر، با يكديگر توافق كردهايد. (بعداً مىتوانيد با توافق، آن را كم يا زياد كنيد.) خداوند، دانا و حكيم است. (24) |
وَ مَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ عُدْوَانَاً وَ ظُلْمَاً فَسَوْفَ نُصْلِيهِ نَارَاً وَ كَانَ ذَلِكَ عَلَي اللهِ يَسِيرَاً (نساء: 30) و هر كس اين عمل را از روى تجاوز و ستم انجام دهد، بزودى او را در آتشى وارد خواهيم ساخت و اين كار براى خدا آسان است. (30) |
وَالَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ رِئَاءَ النَّاسِ وَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِاللهِ وَ لاَ بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَ مَنْ يَكُنِ الشَّيْطَانُ لَهُ قَرِينَاً فَسَاءَ قَرِينَاً (نساء: 38) و آنها كسانى هستند كه اموال خود را براى نشاندادن به مردم انفاق مىكنند، و ايمان به خدا و روز بازپسين ندارند (چرا كه شيطان، رفيق و همنشين آنهاست) و كسى كه شيطان قرين او باشد، بد همنشين و قرينى است. (38) |
وَ مَاذَا عَلَيْهِمْ لَوْ آمَنُوا بِاللهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَ أَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقَهُمُ اللهُ وَ كَانَ اللهُ بِهِمْ عَلِيمَاً (نساء: 39) چه مىشد اگر آنها به خدا و روز بازپسين ايمان مىآوردند، و از آنچه خدا به آنان روزى داده، (در راه او) انفاق مىكردند؟! و خداوند از (اعمال و نيات) آنها آگاه است. (39) |
وَاللهُ أَعْلَمُ بِأَعْدَائِكُمْ وَ كَفَي بِاللهِ وَلِيَّاً وَ كَفَي بِاللهِ نَصِيرَاً (نساء: 45) خدا به دشمنان شما آگاهتر است (ولى آنها زيانى به شما نمىرسانند.) و كافى است كه خدا ولىِّ شما باشد و كافى است كه خدا ياور شما باشد. (45) |
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ آمِنُوا بِمَا نَزَّلْنَا مُصَدِّقَاً لِمَا مَعَكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَطْمِسَ وُجُوهَاً فَنَرُدَّهَا عَلَي أَدْبَارِهَا أَوْ نَلْعَنَهُمْ كَمَا لَعَنَّا أَصْحَابَ السَّبْتِ وَ كَانَ أَمْرُ اللهِ مَفْعُولاً (نساء: 47) اى كسانى كه كتاب (خدا) به شما داده شده! به آنچه (بر پيامبر خود) نازل كرديم- و هماهنگ با نشانههايى است كه با شماست- ايمان بياوريد، پيش از آنكه صورتهايى را محو كنيم، سپس به پشت سر بازگردانيم، يا آنها را از رحمت خود دور سازيم، همان گونه كه «اصحاب سبت» [گروهى از تبهكاران بنى اسرائيل] را دور ساختيم و فرمان خدا، در هر حال انجام شدنى است! (47) |
إِنَّ اللهَ لاَ يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ وَ يَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِكَ لِمَنْ يَشَاءُ وَ مَنْ يُشْرِكْ بِاللهِ فَقَدِ افْتَرَي إِثْمَاً عَظِيمَاً (نساء: 48) خداوند (هرگز) شرك را نمىبخشد! و پايينتر از آن را براى هر كس (بخواهد و شايسته بداند) مىبخشد. و آن كسى كه براى خدا، شريكى قرار دهد، گناه بزرگى مرتكب شده است. (48) |
انْظُرْ كَيْفَ يَفْتَرُونَ عَلَي اللهِ الْكَذِبَ وَ كَفَي بِهِ إِثْمَاً مُبِينَاً (نساء: 50) ببين چگونه بر خدا دروغ مىبندند! و همين گناه آشكار، (براى مجازات آنان) كافى است. (50) |
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَي اللهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللهِ وَالْيَومِ الْآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْوِيلاً (نساء: 59) اى كسانى كه ايمان آوردهايد! اطاعت كنيد خدا را! و اطاعت كنيد پيامبر خدا و اولو الأمر [اوصياى پيامبر] را! و هر گاه در چيزى نزاع داشتيد، آن را به خدا و پيامبر بازگردانيد (و از آنها داورى بطلبيد) اگر به خدا و روز رستاخيز ايمان داريد! اين (كار) براى شما بهتر، و عاقبت و پايانش نيكوتر است. (59) |
فَكَيْفَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ ثُمَّ جَاءُوكَ يَحْلِفُونَ بِاللهِ إِنْ أَرَدْنَا إِلاَّ إِحْسَانَاً وَ تَوْفِيقَاً (نساء: 62) پس چگونه وقتى به خاطر اعمالشان، گرفتار مصيبتى مىشوند، سپس به سراغ تو مىآيند، سوگند ياد مىكنند كه منظورِ (ما از بردنِ داورى نزد ديگران)، جز نيكى كردن و توافق (ميان طرفين نزاع،) نبوده است؟! (62) |
وَ مَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ لِيُطَاعَ بِإِذْنِ اللهِ وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرَوا اللهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللهَ تَوَّابَاً رَحِيمَاً (نساء: 64) ما هيچ پيامبرى را نفرستاديم مگر براى اين كه به فرمان خدا، از وى اطاعت شود. و اگر اين مخالفان، هنگامى كه به خود ستم مىكردند (و فرمانهاى خدا را زير پا مىگذاردند)، به نزد تو مىآمدند و از خدا طلب آمرزش مىكردند و پيامبر هم براى آنها استغفار مىكرد خدا را توبه پذير و مهربان مىيافتند. (64) |
ذَلِكَ الْفَضْلُ مِنَ اللهِ وَ كَفَي بِاللهِ عَلِيمَاً (نساء: 70) اين موهبتى از ناحيه خداست. و كافى است كه او، (از حالِ بندگان، و نيّات و اعمالشان) آگاه است. (70) |
وَ لَئِنْ أَصَابَكُمْ فَضْلٌ مِنَ اللهِ لَيَقُولَنَّ كَأَنْ لَمْ تَكُنْ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَهُ مَوَدَّةٌ يَا لَيْتَنِي كُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزَاً عَظِيمَاً (نساء: 73) و اگر غنيمتى از جانب خدا به شما برسد، درست مثل اينكه هرگز ميان شما و آنها دوستى و مودّتى نبوده، مىگويند: «اى كاش ما هم با آنها بوديم، و به رستگارى (و پيروزى) بزرگى مىرسيديم!» (73) |
فَلْيُقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللهِ الَّذِينَ يَشْرُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا بِالْآخِرَةِ وَ مَنْ يُقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللهِ فَيُقْتَلْ أَوْ يَغْلِبْ فَسَوْفَ نُؤْتِيهِ أَجْرَاً عَظِيمَاً (نساء: 74) كسانى كه زندگى دنيا را به آخرت فروختهاند، بايد در راه خدا پيكار كنند! و آن كس كه در راه خدا پيكار كند، و كشته شود يا پيروز گردد، پاداش بزرگى به او خواهيم داد. (74) |
وَ مَا لَكُمْ لاَ تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ وَلِيَّاً وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ نَصِيرَاً (نساء: 75) چرا در راه خدا، و (در راه) مردان و زنان و كودكانى كه (به دست ستمگران) تضعيف شدهاند، پيكار نمىكنيد؟! همان افراد (ستمديدهاى) كه مىگويند: «پروردگارا! ما را از اين شهر (مكه)، كه اهلش ستمگرند، بيرون ببر! و از طرف خود، براى ما سرپرستى قرار ده! و از جانب خود، يار و ياورى براى ما تعيين فرما! (75) |
الَّذِينَ آمَنُوا يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللهِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ الطَّاغُوتِ فَقَاتِلُوا أَوْلِيَاءَ الشَّيْطَانِ إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطَانِ كَانَ ضَعِيفَاً (نساء: 76) كسانى كه ايمان دارند، در راه خدا پيكار مىكنند و آنها كه كافرند، در راه طاغوت [بت و افراد طغيانگر]. پس شما با ياران شيطان، پيكار كنيد! (و از آنها نهراسيد!) زيرا كه نقشه شيطان، (همانند قدرتش) ضعيف است. (76) |
أَلَمْ تَرَ إِلَي الَّذِينَ قِيلَ لَهُمْ كُفُّوا أَيْدِيَكُمْ وَ أَقِيمُوا الصَّلاَةَ وَ آتُوا الزَّكَاةَ فَلَمَّا كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقِتَالُ إِذَا فَرِيقٌ مِنْهُمْ يَخْشَوْنَ النَّاسَ كَخَشْيَةِ اللهِ أَوْ أَشَدَّ خَشْيَةً وَ قَالُوا رَبَّنَا لِمَ كَتَبْتَ عَلَيْنَا الْقِتَالَ لَوْلا أَخَّرْتَنَا إِلَي أَجَلٍ قَرِيبٍ قُلْ مَتَاعُ الدُّنْيَا قَلِيلٌ وَالْآخِرَةُ خَيْرٌ لِمَنِ اتَّقَي وَ لاَ تُظْلَمُونَ فَتِيلاً (نساء: 77) آيا نديدى كسانى را كه (در مكّه) به آنها گفته شد: «فعلا) دست از جهاد بداريد! و نماز را برپا كنيد! و زكات بپردازيد!» (امّا آنها از اين دستور، ناراحت بودند)، ولى هنگامى كه (در مدينه) فرمان جهاد به آنها داده شد، جمعى از آنان، از مردم مىترسيدند، همان گونه كه از خدا مىترسند، بلكه بيشتر! و گفتند: «پروردگارا! چرا جهاد را بر ما مقرّر داشتى؟! چرا اين فرمان را تا زمان نزديكى تأخير نينداختى؟!» به آنها بگو: «سرمايه زندگى دنيا، ناچيز است! و سراى آخرت، براى كسى كه پرهيزگار باشد، بهتر است! و به اندازه رشته شكافِ هسته خرمايى، به شما ستم نخواهد شد! (77) |
أَيْنََمَا تَكُونُوا يُدْرِكْكُمُ الْمَوْتُ وَ لَوْ كُنْتُمْ فِي بُرُوجٍ مُشَيَّدَةٍ وَ إِنْ تُصِبْهُمْ حَسَنَةٌ يَقُولُوا هَذِهِ مِنْ عِنْدِ اللهِ وَ إِنْ تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ يَقُولُوا هَذِهِ مِنْ عِنْدِكَ قُلْ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللهِ فَمَا لِ هَؤُلاَءِ الْقَوْمِ لاَ يَكَادُونَ يَفْقَهُونَ حَدِيثَاً (نساء: 78) هر جا باشيد، مرگ شما را درمىيابد هر چند در برجهاى محكم باشيد! و اگر به آنها [منافقان] حسنه (و پيروزى) برسد، مىگويند: «اين، از ناحيه خداست.» و اگر سيّئه (و شكستى) برسد، مىگويند: «اين، از ناحيه توست.» بگو: «همه اينها از ناحيه خداست.» پس چرا اين گروه حاضر نيستند سخنى را درك كنند؟! (78) |
مَا أَصَابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللهِ وَ مَا أَصَابَكَ مِنْ سَيِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِكَ وَ أَرْسَلْنَاكَ لِلنَّاسِ رَسُولاً وَ كَفَي بِاللهِ شَهِيدَاً (نساء: 79) (آرى،) آنچه از نيكيها به تو مىرسد، از طرف خداست و آنچه از بدى به تو مىرسد، از سوى خود توست. و ما تو را رسول براى مردم فرستاديم و گواهى خدا در اين باره، كافى است! (79) |
وَ يَقُولُونَ طَاعةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِنْدِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ وَاللهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَ تَوَكَّلْ عَلَي اللهِ وَ كَفَي بِاللهِ وَكِيلاً (نساء: 81) آنها در حضور تو مىگويند: «فرمانبرداريم» امّا هنگامى كه از نزد تو بيرون مىروند، جمعى از آنان بر خلاف گفتههاى تو، جلسات سرّى شبانه تشكيل مىدهند آنچه را در اين جلسات مىگويند، خداوند مىنويسد. اعتنايى به آنها نكن! (و از نقشههاى آنان وحشت نداشته باش!) و بر خدا توكّل كن! كافى است كه او يار و مدافع تو باشد. (81) |
أَفَلاَ يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَ لَوْ كَانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلاَفاً كَثِيرَاً (نساء: 82) آيا درباره قرآن نمىانديشند؟! اگر از سوى غير خدا بود، اختلاف فراوانى در آن مىيافتند. (82) |
وَ إِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ وَ لَوْ رَدُّوهُ إِلَي الرَّسُولِ وَ إِلَي أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَ لَوْلاَ فَضْلُ اللهِ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلاَّ قَلِيلاً (نساء: 83) و هنگامى كه خبرى از پيروزى يا شكست به آنها برسد، (بدون تحقيق،) آن را شايع مىسازند در حالى كه اگر آن را به پيامبر و پيشوايان- كه قدرت تشخيص كافى دارند- بازگردانند، از ريشههاى مسائل آگاه خواهند شد. و اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود، جز عدّه كمى، همگى از شيطان پيروى مىكرديد (و گمراه مىشديد). (83) |
فَقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللهِ لاَ تُكَلَّفُ إِلاَّ نَفْسَكَ وَ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ عَسَي اللهُ أَنْ يَكُفَّ بَأْسَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَاللهُ أَشَدُّ بَأْسَاً وَ أَشَدُّ تَنْكِيلاً (نساء: 84) در راه خدا پيكار كن! تنها مسئول وظيفه خود هستى! و مؤمنان را (بر اين كار،) تشويق نما! اميد است خداوند از قدرت كافران جلوگيرى كند (حتى اگر تنها خودت به ميدان بروى)! و خداوند قدرتش بيشتر، و مجازاتش دردناكتر است. (84) |
اللهُ لاَ إِلهَ إِلاَّ هُوَ لَيَجْمَعَنَّكُمْ إِلَي يَوْمِ الْقِيَامَةِ لاَ رَيْبَ فِيهِ وَ مَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللهِ حَدِيثَاً (نساء: 87) خداوند، معبودى جز او نيست! و به يقين، همه شما را در روز رستاخيز- كه شكى در آن نيست- جمع مىكند! و كيست كه از خداوند، راستگوتر باشد؟ (87) |
وَدُّوا لَوْ تَكْفُرُونَ كَمَا كَفَرُوا فَتَكُونُونَ سَوَاءً فَلاَ تَتَّخِذُوا مِنْهُمْ أَوْلِيَاءَ حَتَّي يُهاجِرُوا فِي سَبِيلِ اللهِ فَإِنْ تَوَلَّوا فَخُذُوهُمْ وَاقْتُلُوهُمْ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ وَ لاَ تَتَّخِذُوا مِنْهُمْ وَلِيَّاً وَ لاَ نَصِيرَاً (نساء: 89) آنان آرزو مىكنند كه شما هم مانند ايشان كافر شويد، و مساوى يكديگر باشيد. بنا بر اين، از آنها دوستانى انتخاب نكنيد، مگر اينكه (توبه كنند، و) در راه خدا هجرت نمايند. هر گاه از اين كار سر باز زنند، (و به اقدام بر ضدّ شما ادامه دهند،) هر جا آنها را يافتيد، اسير كنيد! و (در صورت احساس خطر) به قتل برسانيد! و از ميان آنها، دوست و يار و ياورى اختيار نكنيد!. (89) |
وَ مَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ أَنْ يَقْتُلَ مُؤْمِناً إِلاَّ خَطَأً وَ مَنْ قَتَلَ مُؤْمِناً خَطَأً فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ وَ دِيَةٌ مُسَلَّمَةٌ إِلَي أَهْلِهِ إِلاَّ أَنْ يَصَّدَّقُوا فَإِنْ كَانَ مِنْ قَوْمٍ عَدُوٍّ لَكُمْ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ وَ إِنْ كَانَ مِنْ قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَهُمْ مِيثَاقٌ فَدِيَةٌ مُسَلَّمَةٌ إِلَي أَهْلِهِ وَ تَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيَامُ شَهْرَيْنِ مُتَتَابِعَيْنِ تَوْبَةً مِنَ اللهِ وَ كَانَ اللهُ عَلِيمَاً حَكِيمَاً (نساء: 92) هيچ فرد باايمانى مجاز نيست كه مؤمنى را به قتل برساند، مگر اينكه اين كار از روى خطا و اشتباه از او سر زند (و در عين حال،) كسى كه مؤمنى را از روى خطا به قتل رساند، بايد يك برده مؤمن را آزاد كند و خونبهايى به كسان او بپردازد مگر اينكه آنها خونبها را ببخشند. و اگر مقتول، از گروهى باشد كه دشمنان شما هستند (و كافرند)، ولى مقتول باايمان بوده، (تنها) بايد يك برده مؤمن را آزاد كند (و پرداختن خونبها لازم نيست). و اگر از جمعيّتى باشد كه ميان شما و آنها پيمانى برقرار است، بايد خونبهاى او را به كسان او بپردازد، و يك برده مؤمن (نيز) آزاد كند. و آن كس كه دسترسى (به آزاد كردن برده) ندارد، دو ماه پى در پى روزه مىگيرد. اين، (يك نوع تخفيف، و) توبه الهى است. و خداوند، دانا و حكيم است. (92) |
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا ضَرَبْتُمْ فِي سَبِيلِ اللهِ فَتَبَيَّنُوا وَ لاَ تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقَي إِلَيْكُمُ السَّلاَمَ لَسْتَ مُؤْمِنَاً تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَيَاةِ الْدُّنْيَا فَعِنْدَ اللهِ مَغَانِمُ كَثِيرَةٌ كَذَلِكَ كُنْتُمْ مِنْ قَبْلُ فَمَنَّ اللهُ عَلَيْكُمْ فَتَبَيَّنُوا إِنَّ اللهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرَاً (نساء: 94) اى كسانى كه ايمان آوردهايد! هنگامى كه در راه خدا گام مىزنيد (و به سفرى براى جهاد مىرويد)، تحقيق كنيد! و بخاطر اينكه سرمايه ناپايدار دنيا (و غنايمى) به دست آوريد، به كسى كه اظهار صلح و اسلام مىكند نگوييد: «مسلمان نيستى» زيرا غنيمتهاى فراوانى (براى شما) نزد خداست. شما قبلًا چنين بوديد و خداوند بر شما منّت نهاد (و هدايت شديد). پس، (بشكرانه اين نعمت بزرگ،) تحقيق كنيد! خداوند به آنچه انجام مىدهيد آگاه است. (94) |
لاَ يَسْتَوِي الْقَاعِدُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ غَيْرُ أُولِي الضَّرَرِ وَالْمُـجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ فَضَّلَ اللهُ الْمُـجَاهِدِينَ بِأَمْوَالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ عَلَي الْقَاعِدِينَ دَرَجَةً وَ كُلاًّ وَعَدَ اللهُ الْحُسْنَي وَ فَضَّلَ اللهُ الْمُـجَاهِدِينَ عَلَي الْقَاعِدِينَ أَجْرَاً عَظِيمَاً (نساء: 95) (هرگز) افراد باايمانى كه بدون بيمارى و ناراحتى، از جهاد بازنشستند، با مجاهدانى كه در راه خدا با مال و جان خود جهاد كردند، يكسان نيستند! خداوند، مجاهدانى را كه با مال و جان خود جهاد نمودند، بر قاعدان [ترككنندگان جهاد] برترى مهمّى بخشيده و به هر يك از اين دو گروه (به نسبت اعمال نيكشان،) خداوند وعده پاداش نيك داده، و مجاهدان را بر قاعدان، با پاداش عظيمى برترى بخشيده است. (95) |
إِنَّ الَّذِينَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلاَئِكَةُ ظَالِمِي أَنْفُسِهِمْ قَالُوا فِيمَ كُنْتُمْ قَالُوا كُنَّا مُسْتَضْعَفِينَ فِي الْأَرْضِ قَالُوا أَلَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُوا فِيهَا فَأُولَئِكَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَ سَاءَتْ مَصِيرَاً (نساء: 97) كسانى كه فرشتگان (قبض ارواح)، روح آنها را گرفتند در حالى كه به خويشتن ستم كرده بودند، به آنها گفتند: «شما در چه حالى بوديد؟ (و چرا با اينكه مسلمان بوديد، در صفِ كفّار جاى داشتيد؟!)» گفتند: «ما در سرزمين خود، تحت فشار و مستضعف بوديم.» آنها [فرشتگان] گفتند: «مگر سرزمين خدا، پهناور نبود كه مهاجرت كنيد؟!» آنها (عذرى نداشتند، و) جايگاهشان دوزخ است، و سرانجام بدى دارند. (97) |
وَ مَنْ يُهَاجِرْ فِي سَبِيلِ اللهِ يَجِدْ فِي الْأَرْضِ مُرَاغَمَاً كَثِيرَاً وَ سَعَةً وَ مَنْ يَخْرُجْ مِنْ بَيْتِهِ مُهَاجِرَاً إِلَي اللهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ يُدْرِكْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَي اللهِ وَ كَانَ اللهُ غَفُورَاً رَحِيمَاً (نساء: 100) كسى كه در راه خدا هجرت كند، جاهاى امنِ فراوان و گستردهاى در زمين مىيابد. و هر كس بعنوان مهاجرت به سوى خدا و پيامبر او، از خانه خود بيرون رود، سپس مرگش فرا رسد، پاداش او بر خداست و خداوند، آمرزنده و مهربان است. (100) |
وَ لاَ تَهِنُوا فِي ابْتِغَاءِ الْقَوْمِ إِنْ تَكُونُوا تَأْلَمُونَ فَإِنَّهُمْ يَأْلَمُونَ كَمَا تَأْلَمُونَ وَ تَرْجُونَ مِنَ اللهِ مَا لاَ يَرْجُونَ وَ كَانَ اللهُ عَلِيمَاً حَكِيمَاً (نساء: 104) و در راه تعقيب دشمن، (هرگز) سست نشويد! (زيرا) اگر شما درد و رنج مىبينيد، آنها نيز همانند شما درد و رنج مىبينند ولى شما اميدى از خدا داريد كه آنها ندارند و خداوند، دانا و حكيم است. (104) |
يَسْتَخْفُونَ مِنَ النَّاسِ وَ لاَ يَسْتَخْفُونَ مِنَ اللهِ وَ هُوَ مَعَهُمْ إِذْ يُبَيِّتُونَ مَا لاَ يَرْضَي مِنَ الْقَوْلِ وَ كَانَ اللهُ بِمَا يَعْمَلُونَ مُحِيطَاً (نساء: 108) آنها زشتكارىِ خود را از مردم پنهان مىدارند اما از خدا پنهان نمىدارند، و هنگامى كه در مجالس شبانه، سخنانى كه خدا راضى نبود مىگفتند، خدا با آنها بود، خدا به آنچه انجام مىدهند، احاطه دارد. (108) |
وَ لَوْلاَ فَضْلُ اللهِ عَلَيْكَ وَ رَحْمَتُهُ لَهَمَّتْ طَائِفَةٌ مِنْهُمْ أَنْ يُضِلُّوكَ وَ مَا يُضِلُّونَ إِلاَّ أَنْفُسَهُمْ وَ مَا يَضُرُّونَكَ مِنْ شَيْءٍ وَ أَنْزَلَ اللهُ عَلَيْكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَ عَلَّمَكَ مَا لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ وَ كَانَ فَضْلُ اللهِ عَلَيْكَ عَظِيمَاً (نساء: 113) اگر فضل و رحمت خدا شامل حال تو نبود، گروهى از آنان تصميم داشتند تو را گمراه كنند اما جز خودشان را گمراه نمىكنند و هيچ گونه زيانى به تو نمىرسانند. و خداوند، كتاب و حكمت بر تو نازل كرد و آنچه را نمىدانستى، به تو آموخت و فضل خدا بر تو (همواره) بزرگ بوده است. (113) |
لاَ خَيْرَ فِي كَثِيرٍ مِنْ نَجْوَاهُمْ إِلاَّ مَنْ أَمَرَ بِصَدَقَةٍ أَوْ مَعْرُوفٍ أَوْ إِصْلاَحٍ بَيْنَ النَّاسِ وَ مَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللهِ فَسَوْفَ نُؤْتِيهِ أَجْرَاً عَظِيمَاً (نساء: 114) در بسيارى از سخنانِ درِگوشى (و جلسات محرمانه) آنها، خير و سودى نيست مگر كسى كه (به اين وسيله،) امر به كمك به ديگران، يا كار نيك، يا اصلاح در ميان مردم كند و هر كس براى خشنودى پروردگار چنين كند، پاداش بزرگى به او خواهيم داد. (114) |
إِنَّ اللهَ لاَ يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ وَ يَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِكَ لِمَنْ يَشَاءُ وَ مَنْ يُشْرِكْ بِاللهِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلاَلاً بَعِيدَاً (نساء: 116) خداوند، شرك به او را نمىآمرزد (ولى) كمتر از آن را براى هر كس بخواهد (و شايسته بداند) مىآمرزد. و هر كس براى خدا همتايى قرار دهد، در گمراهى دورى افتاده است. (116) |
وَ لَأَُضِلَّنَّهُمْ وَ لَأَُمَنِّيَنَّهُمْ وَ لَآَمُرَنَّهُمْ فَلَيُبَتِّكُنَّ آذَانَ الْأَنْعَامِ وَ لَآمُرَنَّهُمْ فَلَيُغَيِّرُنَّ خَلْقَ اللهِ وَ مَنْ يَتَّخِذِ الشَّيْطَانَ وَلِيَّاً مِنْ دُونِ اللهِ فَقَدْ خَسِرَ خُسْرَانَاً مُبِينَاً (نساء: 119) و آنها را گمراه مىكنم! و به آرزوها سرگرم مىسازم! و به آنان دستور مىدهم كه (اعمال خرافى انجام دهند، و) گوش چهارپايان را بشكافند، و آفرينشِ پاك خدايى را تغيير دهند! (و فطرت توحيد را به شرك بيالايند!)» و هر كس، شيطان را به جاى خدا ولى خود برگزيند، زيانِ آشكارى كرده است. (119) |
وَالَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَنُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدَاً وَعْدَ اللهِ حَقَّاً وَ مَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللهِ قِيلاً (نساء: 122) و كسانى كه ايمان آوردهاند و اعمال صالح انجام دادهاند، بزودى آن را در باغهايى از بهشت وارد مىكنيم كه نهرها از زير درختانش جارى است جاودانه در آن خواهند ماند. وعده حق خداوند است و كيست كه در گفتار و وعدههايش، از خدا صادقتر باشد؟! (122) |
لَيْسَ بِأَمَانِيِّكُمْ وَ لاَ أَمَانِيِّ أَهْلِ الْكِتَابِ مَنْ يَعْمَلْ سُوءً يُجْزَ بِهِ وَ لاَ يَجِدْ لَهُ مِنْ دُونِ اللهِ وَلِيَّاً وَ لاَ نَصِيرَاً (نساء: 123) (فضيلت و برترى) به آرزوهاى شما و آرزوهاى اهل كتاب نيست هر كس عمل بدى انجام دهد، كيفر داده مىشود و كسى را جز خدا، ولّى و ياور خود نخواهد يافت. (123) |
وَ مَنْ أَحْسَنُ دِينَاً مِمَّنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِاللهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ وَاتَّبَعَ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفَاً وَاتَّخَذَ اللهُ إِبْرَاهِيمَ خَلِيلاً (نساء: 125) دين و آيين چه كسى بهتر است از آن كس كه خود را تسليم خدا كند، و نيكوكار باشد، و پيرو آيين خالص و پاكِ ابراهيم گردد؟ و خدا ابراهيم را به دوستىِ خود، انتخاب كرد. (125) |
وَ لِاللهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِي الْأَرْضِ وَ كَانَ اللهُ بِكُلِّ شَيْءٍ مُحِيطَاً (نساء: 126) آنچه در آسمانها و زمين است، از آن خداست و خداوند به هر چيزى احاطه دارد. (126) |
وَ لِاللهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِي الْأَرْضِ وَ لَقَدْ وَصَّيْنَا الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَ إِيَّاكُمْ أَنِ اتَّقُوا اللهَ وَ إِنْ تَكْفُرُوا فَإِنَّ لِاللهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِي الْأَرْضِ وَ كَانَ اللهُ غَنِيَّاً حَمِيدَاً (نساء: 131) آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است، از آن خداست. و ما به كسانى كه پيش از شما، كتاب آسمانى به آنها داده شده بود، سفارش كرديم، (همچنين) به شما (نيز) سفارش مىكنيم كه از (نافرمانى) خدا بپرهيزيد! و اگر كافر شويد، (به خدا زيانى نمىرسد زيرا) براى خداست آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است، و خداوند، بىنياز و ستوده است. (131) |
وَ لِاللهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِي الْأَرْضِ وَ كَفَي بِاللهِ وَكِيلاً (نساء: 132) براى خداست آنچه در آسمانها و زمين است و كافى است كه خدا، حافظ و نگاهبان آنها باشد. (132) |
مَنْ كَانَ يُرِيدُ ثَوَابَ الدُّنْيَا فَعِنْدَ اللهِ ثَوَابُ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَ كَانَ اللهُ سَمِيعَاً بَصِيرَاً (نساء: 134) كسانى كه پاداش دنيوى بخواهند، (و در قيد نتايج معنوى و اخروى نباشند، در اشتباهند زيرا) پاداش دنيا و آخرت نزد خداست و خداوند، شنوا و بيناست. (134) |
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ شُهَدَاءَ لِاللهِ وَ لَوْ عَلَي أَنْفُسِكُمْ أَوِ الْوَالِدَيْنِ وَالْأَقْرَبِينَ إِنْ يَكُنْ غَنِيَّاً أَوْ فَقِيرَاً فَاللهُ أَوْلَي بِهِمَا فَلاَ تَتَّبِعُوا الْهَوَي أَنْ تَعْدِلُوا وَ إِنْ تَلْوُو أَوْ تُعْرِضُوا فَإِنَّ اللهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرَاً (نساء: 135) اى كسانى كه ايمان آوردهايد! كاملًا قيام به عدالت كنيد! براى خدا شهادت دهيد، اگر چه (اين گواهى) به زيان خود شما، يا پدر و مادر و نزديكان شما بوده باشد! (چرا كه) اگر آنها غنىّ يا فقير باشند، خداوند سزاوارتر است كه از آنان حمايت كند. بنا بر اين، از هوى و هوس پيروى نكنيد كه از حق، منحرف خواهيد شد! و اگر حق را تحريف كنيد، و يا از اظهار آن، اعراض نماييد، خداوند به آنچه انجام مىدهيد، آگاه است. (135) |
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللهِ وَ رَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي نَزَّلَ عَلَي رَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي أَنْزَلَ مِنْ قَبْلُ وَ مَنْ يَكْفُرْ بِاللهِ وَ مَلاَئِكَتِهِ وَ كُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلاَلاً بَعِيدَاً (نساء: 136) اى كسانى كه ايمان آوردهايد! به خدا و پيامبرش، و كتابى كه بر او نازل كرده، و كتب (آسمانى) كه پيش از اين فرستاده است، ايمان (واقعى) بياوريد كسى كه خدا و فرشتگان او و كتابها و پيامبرانش و روز واپسين را انكار كند، در گمراهى دور و درازى افتاده است. (136) |
الَّذِينَ يَتَّخِذُونَ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ أَيَبْتَغُونَ عِنْدَهُمُ الْعِزَّةَ فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِاللهِ جَمِيعَاً (نساء: 139) همانها كه كافران را به جاى مؤمنان، دوست خود انتخاب مىكنند. آيا عزّت و آبرو نزد آنان مىجويند؟ با اينكه همه عزّتها از آن خداست؟! (139) |
وَ قَدْ نَزَّلَ عَلَيْكُمْ فِي الْكِتَابِ أَنْ إِذَا سَمِعْتُمْ آيَاتِ اللهِ يُكْفَرُ بِهَا وَ يُسْتَهْزَأُ بِهَا فَلاَ تَقْعُدُوا مَعَهُمْ حَتَّي يَخُوضُوا فِي حَدِيثٍ غَيْرِهِ إِنَّكُمْ إِذَاً مِثْلُهُمْ إِنَّ اللهَ جَامِعُ الْمُنَافِقِينَ وَالْكَافِرِينَ فِي جَهَنَّمَ جَمِيعَاً (نساء: 140) و خداوند (اين حكم را) در قرآن بر شما نازل كرده كه هر گاه بشنويد افرادى آيات خدا را انكار و استهزا مىكنند، با آنها ننشينيد تا به سخن ديگرى بپردازند! و گر نه، شما هم مثل آنان خواهيد بود. خداوند، منافقان و كافران را همگى در دوزخ جمع مىكند. (140) |
الَّذِينَ يَتَرَبَّصُونَ بِكُمْ فَإِنْ كَانَ لَكُمْ فَتْحٌ مِنَ اللهِ قَالُوا أَلَمْ نَكُنْ مَعَكُمْ وَ إِنْ كَانَ لِلْكَافِرِينَ نَصيبٌ قَالُوا أَلَمْ نَسْتَحْوِذْ عَلَيْكُمْ وَ نَمْنَعْكُمْ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ فَاللهُ يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ لَنْ يَجْعَلَ اللهُ لِلْكَافِرِينَ عَلَي الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلاً (نساء: 141) منافقان همانها هستند كه پيوسته انتظار مىكشند و مراقب شما هستند اگر فتح و پيروزى نصيب شما گردد، مىگويند: مگر ما با شما نبوديم؟ (پس ما نيز در افتخارات و غنايم شريكيم!) «و اگر بهرهاى نصيب كافران گردد، به آنان مىگويند: مگر ما شما را به مبارزه و عدم تسليم در برابر مؤمنان، تشويق نمىكرديم؟ (پس با شما شريك خواهيم بود!)» خداوند در روز رستاخيز، ميان شما داورى مىكند و خداوند هرگز كافران را بر مؤمنان تسلّطى نداده است. (141) |
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لاَ تَتَّخِذُوا الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ أَتُرِيدُونَ أَنْ تَجْعَلُوا لِاللهِ عَلَيْكُمْ سُلْطَانَاً مُبِينَاً (نساء: 144) اى كسانى كه ايمان آوردهايد! غير از مؤمنان، كافران را ولّى و تكيهگاه خود قرار ندهيد! آيا مىخواهيد (با اين عمل،) دليل آشكارى بر ضدّ خود در پيشگاه خدا قرار دهيد؟! (144) |
إِلاَّ الَّذِينَ تَابُوا وَ أَصْلَحُوا وَاعْتَصَمُوا بِاللهِ وَ أَخْلَصُوا دِينَهُمْ لِاللهِ فَأُولَئِكَ مَعَ الْمُؤْمِنِينَ وَ سَوْفَ يُؤْتِ اللهُ الْمُؤْمِنِينَ أَجْرَاً عَظِيمَاً (نساء: 146) مگر آنها كه توبه كنند، و جبران و اصلاح نمايند، به (دامن لطف) خدا، چنگ زنند، و دين خود را براى خدا خالص كنند آنها با مؤمنان خواهند بود و خداوند به افراد باايمان، پاداش عظيمى خواهد داد. (146) |
إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِاللهِ وَ رُسُلِهِ وَ يُرِيدُونَ أَنْ يُفَرِّقُوا بَيْنَ اللهِ وَ رُسُلِهِ وَ يَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَكْفُرُ بِبَعْضٍ وَ يُرِيدُونَ أَنْ يَتَّخِذُوا بَيْنَ ذَلِكَ سَبِيلاً (نساء: 150) كسانى كه خدا و پيامبرانِ او را انكار مىكنند، و مىخواهند ميان خدا و پيامبرانش تبعيض قائل شوند، و مىگويند: «به بعضى ايمان مىآوريم، و بعضى را انكار مى كنيم» و مىخواهند در ميان اين دو، راهى براى خود انتخاب كنند ... (150) |
وَالَّذِينَ آمَنُوا بِاللهِ وَ رُسُلِهِ وَ لَمْ يُفَرِّقُوا بَيْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ أُولَئِكَ سَوْفَ يُؤْتِيهِمْ أُجُورَهُمْ وَ كَانَ اللهُ غَفُورَاً رَحِيمَاً (نساء: 152) (ولى) كسانى كه به خدا و رسولان او ايمان آورده، و ميان احدى از آنها فرق نمىگذارند، پاداششان را خواهد داد خداوند، آمرزنده و مهربان است. (152) |
فَبِمَـا نَقْضِهِمْ مِيثَاقَهُمْ وَ كُفْرِهِمْ بِآيَاتِ اللهِ وَ قَتْلِهِمُ الْأَنْبِيَاءَ بِغَيْرِ حَقٍّ وَ قَوْلِهِمْ قُلُوبُنَا غُلْفٌ بَلْ طَبَعَ اللهُ عَلَيْهَا بِكُفْرِهِمْ فَلاَ يُؤْمِنُونَ إِلاَّ قَلِيلاً (نساء: 155) (ولى) بخاطر پيمانشكنى آنها، و انكار آيات خدا، و كشتن پيامبران بناحق، و بخاطر اينكه (از روى استهزا) مىگفتند: «بر دلهاى ما، پرده افكنده (شده و سخنان پيامبر را درك نمىكنيم!» رانده درگاه خدا شدند.) آرى، خداوند بعلّت كفرشان، بر دلهاى آنها مهر زده كه جز عده كمى (كه راه حق مىپويند و لجاج ندارند،) ايمان نمىآورند. (155) |
وَ قَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِيحَ عِيسَي ابْنَ مَرْيَمَ رَسُولَ اللهِ وَ مَا قَتَلُوهُ وَ مَا صَلَبُوهُ وَ لَكِنْ شُبِّهَ لَهُمْ وَ إِنَّ الَّذِينَ اخْتَلَفُوا فِيهِ لَفِي شَكٍّ مِنْهُ مَا لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلاَّ اتِّبَاعَ الظَّنِّ وَ مَا قَتَلُوهُ يَقِينَاً (نساء: 157) و گفتارشان كه: «ما، مسيح عيسى بن مريم، پيامبر خدا را كشتيم!» در حالى كه نه او را كشتند، و نه بر دار آويختند لكن امر بر آنها مشتبه شد. و كسانى كه در مورد (قتل) او اختلاف كردند، از آن در شك هستند و علم به آن ندارند و تنها از گمان پيروى مىكنند و قطعاً او را نكشتند! (157) |
فَبِظُلْمٍ مِنَ الَّذِينَ هَادُوا حَرَّمْنَا عَلَيْهِمْ طَيِّبَاتٍ أُحِلَّتْ لَهُمْ وَ بِصَدِّهِمْ عَنْ سَبِيلِ اللهِ كَثِيرَاً (نساء: 160) بخاطر ظلمى كه از يهود صادر شد، و (نيز) بخاطر جلوگيرى بسيار آنها از راه خدا، بخشى از چيزهاى پاكيزه را كه بر آنها حلال بود، حرام كرديم. (160) |
لَكِنِ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ مِنْهُمْ وَالْمُؤْمِنُونَ يُؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَ مَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ وَالْمُقِيمِينَ الصَّلاَةَ وَالْمُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَالْمُؤْمِنُونَ بِاللهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ أُؤلَئِكَ سَنُؤْتِيهِمْ أَجْرَاً عَظِيمَاً (نساء: 162) ولى راسخانِ در علم از آنها، و مؤمنان (از امّت اسلام،) به تمام آنچه بر تو نازل شده، و آنچه پيش از تو نازل گرديده، ايمان مىآورند. (همچنين) نمازگزاران و زكاتدهندگان و ايمانآورندگان به خدا و روز قيامت، بزودى به همه آنان پاداش عظيمى خواهيم داد. (162) |
رُسُلاً مُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرِينَ لِئَلاَّ يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَي اللهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ وَ كَانَ اللهُ عَزِيزَاً حَكِيمَاً (نساء: 165) پيامبرانى كه بشارتدهنده و بيمدهنده بودند، تا بعد از اين پيامبران، حجتى براى مردم بر خدا باقى نماند، (و بر همه اتمام حجت شود) و خداوند، توانا و حكيم است. (165) |
لَكِنِ اللهُ يَشْهَدُ بِمَا أَنْزَلَ إِلَيْكَ أَنْزَلَهُ بِعِلْمِهِ وَالْمَلاَئِكَةُ يَشْهَدُونَ وَ كَفَي بِاللهِ شَهِيدَاً (نساء: 166) ولى خداوند گواهى مىدهد به آنچه بر تو نازل كرده كه از روى علمش نازل كرده است، و فرشتگان (نيز) گواهى مىدهند هر چند گواهى خدا كافى است. (166) |
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ صَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللهِ قَدْ ضَلُّوا ضَلاَلاً بَعِيدَاً (نساء: 167) كسانى كه كافر شدند، و (مردم را) از راه خدا بازداشتند، در گمراهى دورى گرفتار شدهاند. (167) |
إِلاَّ طَرِيقَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدَاً وَ كَانَ ذَلِكَ عَلَي اللهِ يَسِيرَاً (نساء: 169) مگر به راه دوزخ! كه جاودانه در آن خواهند ماند و اين كار براى خدا آسان است! (169) |
يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُمُ الرَّسُولُ بِالحَقِّ مِنْ رَبِّكُمْ فَآمِنُوا خَيْرَاً لَكُمْ وَ إِنْ تَكْفُرُوا فَإِنَّ لِاللهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَ كَانَ اللهُ عَلِيمَاً حَكِيمَاً (نساء: 170) اى مردم! پيامبر (ى كه انتظارش را مىكشيديد،) حق را از جانب پروردگارتان آورد به او ايمان بياوريد كه براى شما بهتر است! و اگر كافر شويد، (به خدا زيانى نمى رسد، زيرا) آنچه در آسمانها و زمين است از آن خداست، و خداوند، دانا و حكيم است. (170) |
يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لاَ تَغْلُوا فِي دِينِكُمْ وَ لاَ تَقُولُوا عَلَي اللهِ إِلاَّ الْحَقَّ إِنَّمَا الْمَسِيحُ عِيسَي ابْنُ مَرْيَمَ رَسُولُ اللهِ وَ كَلِمَتُهُ أَلْقَاهَا إِلَي مَرْيَمَ وَ رُوحٌ مِنْهُ فَآمِنُوا بِاللهِ وَ رُسُلِهِ وَ لاَ تَقُولُوا ثَلاَثَةٌ انْتَهُوا خَيْرَاً لَكُمْ إِنَّمَا اللهُ إِلَهٌ وَاحِدٌ سُبْحَانَهُ أَنْ يَكُونَ لَهُ وَلَدٌ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِي الْأَرْضِ وَ كَفَي بِاللهِ وَكِيلاً (نساء: 171) اى اهل كتاب! در دين خود، غلوّ (و زياده روى) نكنيد! و در باره خدا، غير از حق نگوييد! مسيح عيسى بن مريم فقط فرستاده خدا، و كلمه (و مخلوق) اوست، كه او را به مريم القا نمود و روحى (شايسته) از طرف او بود. بنا بر اين، به خدا و پيامبران او، ايمان بياوريد! و نگوييد: « (خداوند) سهگانه است!» (از اين سخن) خوددارى كنيد كه براى شما بهتر است! خدا، تنها معبود يگانه است او منزه است كه فرزندى داشته باشد (بلكه) از آن اوست آنچه در آسمانها و در زمين است و براى تدبير و سرپرستى آنها، خداوند كافى است. (171) |
لَنْ يَسْتَنْكِفَ الْمَسِيحُ أَنْ يَكُونَ عَبْدَاً لِاللهِ وَ لاَ الْمَلاَئِكَةُ الْمُقَرَّبُونَ وَ مَنْ يَسْتَنْكِفْ عَنْ عِبَادَتِهِ وَ يَسْتَكْبِرْ فَسَيَحْشُرُهُمْ إِلَيْهِ جَمِيعَاً (نساء: 172) هرگز مسيح از اين ابا نداشت كه بنده خدا باشد و نه فرشتگان مقرّب او (از اين ابا دارند). و آنها كه از عبوديّت و بندگى او، روى برتابند و تكبّر كنند، بزودى همه آنها را (در قيامت) نزد خود جمع خواهد كرد. (172) |
فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فَيُوَفِّيهِمْ أُجُورَهُمْ وَ يَزِيدُهُمْ مِنْ فَضْلِهِ وَ أَمَّا الَّذِينَ اسْتَنْكَفُوا وَاسْتَكْبَرُوا فَيُعَذِّبُهُمْ عَذَابَاً أَلِيمَاً وَ لاَ يَجِدُونَ لَهُمْ مِنْ دُونِ اللهِ وَلِيَّاً وَ لاَ نَصِيرَاً (نساء: 173) امّا آنها كه ايمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند، پاداششان را بطور كامل خواهد داد و از فضل و بخشش خود، بر آنها خواهد افزود. و آنها را كه ابا كردند و تكبّر ورزيدند، مجازات دردناكى خواهد كرد و براى خود، غير از خدا، سرپرست و ياورى نخواهند يافت. (173) |
فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا بِاللهِ وَاعْتَصَمُوا بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فِي رَحْمَةٍ مِنْهُ وَ فَضْلٍ وَ يَهْدِيهِمْ إِلَيْهِ صِرَاطَاً مُسْتَقِيمَاً (نساء: 175) امّا آنها كه به خدا ايمان آوردند و به (آن كتاب آسمانى) چنگ زدند، بزودى همه را در رحمت و فضل خود، وارد خواهد ساخت و در راه راستى، به سوى خودش هدايت مىكند. (175) |
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لاَ تُحِلُّوا شَعَائِرَ اللهِ وَ لاَ الشَّهْرَ الْحَرَامَ وَ لاَ الْهَدْيَ وَ لاَ الْقَلاَئِدَ وَ لاَ آمِّينَ الْبَيْتَ الْحَرَامَ يَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنْ رَبِّهِمْ وَ رِضْوَانَاً وَ إِذَا حَلَلْتُمْ فَاصْطَادُوا وَ لاَ يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَئَانُ قَوْمٍ أَنْ صَدُّوكُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ أَنْ تَعْتَدُوا وَ تَعَاوَنُوا عَلَي الْبِرِّ وَالتَّقْوَي وَ لاَ تَعَاوَنُوا عَلَي الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَاتَّقُوا اللهَ إِنَّ اللهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ (مائده: 2) اى كسانى كه ايمان آوردهايد! شعائر و حدود الهى (و مراسم حج را محترم بشمريد! و مخالفت با آنها) را حلال ندانيد! و نه ماه حرام را، و نه قربانيهاى بىنشان و نشاندار را، و نه آنها را كه به قصد خانه خدا براى به دست آوردن فضل پروردگار و خشنودى او مىآيند! اما هنگامى كه از احرام بيرون آمديد، صيدكردن براى شما مانعى ندارد. و خصومت با جمعيّتى كه شما را از آمدن به مسجد الحرام (در سال حديبيه) بازداشتند، نبايد شما را وادار به تعدّى و تجاوز كند! و (همواره) در راه نيكى و پرهيزگارى با هم تعاون كنيد! و (هرگز) در راه گناه و تعدّى همكارى ننماييد! و از (مخالفت فرمان) خدا بپرهيزيد كه مجازات خدا شديد است! (2) |
حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ وَالدَّمُ وَ لَحْمُ الْخِنْزِيرِ وَ مَا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللهِ بِهِ وَالْمُنْخَنِقَةُ وَالْمَوْقُوذَةُ وَالْمُتَرَدِّيَةُ وَالنَّطِيحَةُ وَ مَا أَكَلَ السَّبُعُ إِلاَّ مَا ذَكَّيْتُمْ وَ مَا ذُبِحَ عَلَي النُّصُبِ وَ أَنْ تَسْتَقْسِمُوا بِالْأَزْلاَمِ ذَلِكُمْ فِسْقٌ الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ فَلاَ تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلاَمَ دِينَاً فَمَنِ اضْطُرَّ فِي مَخْمَصَةٍ غَيْرَ مُتَجَانِفٍ لِإِثْمٍ فَإِنَّ اللهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ (مائده: 3) گوشت مردار، و خون، و گوشت خوك، و حيواناتى كه به غير نام خدا ذبح شوند، و حيوانات خفه شده، و به زجر كشته شده، و آنها كه بر اثر پرتشدن از بلندى بميرند، و آنها كه به ضرب شاخ حيوان ديگرى مرده باشند، و باقيمانده صيد حيوان درنده- مگر آنكه (بموقع به آن حيوان برسيد، و) آن را سرببريد- و حيواناتى كه روى بتها (يا در برابر آنها) ذبح مىشوند، (همه) بر شما حرام شده است و (همچنين) قسمت كردن گوشت حيوان به وسيله چوبههاى تير مخصوص بخت آزمايى تمام اين اعمال، فسق و گناه است- امروز، كافران از (زوال) آيين شما، مأيوس شدند بنا بر اين، از آنها نترسيد! و از (مخالفت) من بترسيد! امروز، دين شما را كامل كردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان آيين (جاودان) شما پذيرفتم- امّا آنها كه در حال گرسنگى، دستشان به غذاى ديگرى نرسد، و متمايل به گناه نباشند، (مانعى ندارد كه از گوشتهاى ممنوع بخورند) خداوند، آمرزنده و مهربان است. (3) |
يَسْأَلُونَكَ مَاذَا أُحِلَّ لَهُمْ قُلْ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّبَاتُ وَ مَا عَلَّمْتُمْ مِنَ الْجَوَارِحِ مُكَلِّبِينَ تُعَلِّمُونَهُنَّ مِمَّا عَلَّمَكُمُ اللهُ فَكُلُوا مِمَّا أَمْسَكْنَ عَلَيْكُمْ وَاذْكُرُوا اسْمَ اللهِ عَلَيْهِ وَاتَّقُوا اللهَ إِنَّ اللهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ (مائده: 4) از تو سؤال مىكنند چه چيزهايى براى آنها حلال شده است؟ بگو: «آنچه پاكيزه است، براى شما حلال گرديده (و نيز صيد) حيوانات شكارى و سگهاى آموخته (و تربيت يافته) كه از آنچه خداوند به شما تعليم داده به آنها ياد دادهايد، (بر شما حلال است) پس، از آنچه اين حيوانات براى شما (صيد مىكنند و) نگاه مىدارند، بخوريد و نام خدا را (به هنگام فرستادن حيوان براى شكار،) بر آن ببريد و از (معصيت) خدا بپرهيزيد كه خداوند سريع الحساب است!» (4) |
وَاذْكُرُوا نِعْمَةَ اللهِ عَلَيْكُمْ وَ مِيثَاقَهُ الَّذِي وَاثَقَكُمْ بِهِ إِذْ قُلْتُمْ سَمِعْنَا وَ أَطَعْنَا وَاتَّقُوا اللهَ إِنَّ اللهَ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ (مائده: 7) و به ياد آوريد نعمت خدا را بر شما، و پيمانى را كه با تأكيد از شما گرفت، آن زمان كه گفتيد: «شنيديم و اطاعت كرديم»! و از (مخالفت فرمان) خدا بپرهيزيد كه خدا، از آنچه درون سينههاست، آگاه است! (7) |
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ لِاللهِ شُهَدَاءَ بِالْقِسْطِ وَ لاَ يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَئَانُ قَوْمٍ عَلَي أَنْ لاَ تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَي وَاتَّقُوا اللهَ إِنَّ اللهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ (مائده: 8) اى كسانى كه ايمان آوردهايد! همواره براى خدا قيام كنيد، و از روى عدالت، گواهى دهيد! دشمنى با جمعيّتى، شما را به گناه و ترك عدالت نكشاند! عدالت كنيد، كه به پرهيزگارى نزديكتر است! و از (معصيت) خدا بپرهيزيد، كه از آنچه انجام مىدهيد، با خبر است! (8) |
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللهِ عَلَيْكُمْ إِذْ هَمَّ قَوْمٌ أَنْ يَبْسُطُوا إِلَيْكُمْ أَيْدِيَهُمْ فَكَفَّ أَيْدِيَهُمْ عَنْكُمْ وَاتَّقُوا اللهَ وَ عَلَي اللهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ (مائده: 11) اى كسانى كه ايمان آوردهايد! نعمتى را كه خدا به شما بخشيد، به ياد آوريد آن زمان كه جمعى (از دشمنان)، قصد داشتند دست به سوى شما دراز كنند (و شما را از ميان بردارند)، اما خدا دست آنها را از شما باز داشت! از خدا بپرهيزيد! و مؤمنان بايد تنها بر خدا توكّل كنند! (11) |
يَا أَهْلَ الْكِتَابِ قَدْ جَاءَكُمْ رَسُولُنَا يُبَيِّنُ لَكُمْ كَثِيرَاً مِمَّا كُنْتُمْ تُخْفُونَ مِنَ الْكِتَابِ وَ يَعْفُو عَنْ كَثِيرٍ قَدْ جَاءَكُمْ مِنَ اللهِ نُورٌ وَ كِتَابٌ مُبِينٌ (مائده: 15) اى اهل كتاب! پيامبر ما، كه بسيارى از حقايق كتاب آسمانى را كه شما كتمان مىكرديد روشن مىسازد، به سوى شما آمد و از بسيارى از آن، (كه فعلًا افشاى آن مصلحت نيست،) صرف نظر مىنمايد. (آرى،) از طرف خدا، نور و كتاب آشكارى به سوى شما آمد. (15) |
لَقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللهَ هُوَ الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ قُلْ فَمَنْ يَمْلِكُ مِنَ اللهِ شَيْءً إِنْ أَرَادَ أَنْ يُهْلِكَ الْمَسِيحَ ابْنَ مَرْيَمَ وَ أُمَّهُ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ جَمِيعَاً وَ لِاللهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَ مَا بَيْنَهُمَا يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ وَاللهُ عَلَي كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ (مائده: 17) آنها كه گفتند: «خدا، همان مسيح بن مريم است»، بطور مسلّم كافر شدند بگو: «اگر خدا بخواهد مسيح بن مريم و مادرش و همه كسانى را كه روى زمين هستند هلاك كند، چه كسى مىتواند جلوگيرى كند؟ (آرى،) حكومت آسمانها و زمين، و آنچه ميان آن دو قرار دارد از آن خداست هر چه بخواهد، مىآفريند (حتّى انسانى بدون پدر، مانند مسيح) و او، بر هر چيزى تواناست.» (17) |
وَ قَالَتِ الْيَهُودُ وَالنَّصَارَي نَحْنُ أَبْنَاءُ اللهِ وَ أَحِبَّاؤُهُ قُلْ فَلِمَ يُعَذِّبُكُمْ بِذُنُوبِكُمْ بَلْ أَنْتُمْ بَشَرٌ مِمَّنْ خَلَقَ يَغْفِرُ لِمَنْ يَشَاءُ وَ يُعَذِّبُ مَنْ يَشَاءُ وَ لِاللهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَ مَا بَيْنَهُمَا وَ إِلَيْهِ الْمَصِيرُ (مائده: 18) يهود و نصارى گفتند: «ما، فرزندان خدا و دوستان (خاصّ) او هستيم.» بگو: «پس چرا شما را در برابر گناهانتان مجازات مىكند؟! بلكه شما هم بشرى هستيد از مخلوقاتى كه آفريده هر كس را بخواهد (و شايسته بداند)، مىبخشد و هر كس را بخواهد (و مستحق بداند)، مجازات مىكند و حكومت آسمانها و زمين و آنچه در ميان آنهاست، از آن اوست و بازگشت همه موجودات، به سوى اوست.» (18) |
وَ إِذْ قَالَ مُوسَي لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللهِ عَلَيْكُمْ إِذْ جَعَلَ فِيكُمْ أَنْبِيَاءَ وَ جَعَلَكُمْ مُلُوكَاً وَ آتَاكُمْ مَا لَمْ يُؤْتِ أَحَدَاً مِنَ الْعَالَمِينَ (مائده: 20) (به ياد آوريد) هنگامى را كه موسى به قوم خود گفت: «اى قوم من! نعمت خدا را بر خود متذكّر شويد هنگامى كه در ميان شما، پيامبرانى قرار داد (و زنجير بندگى و اسارت فرعونى را شكست) و شما را حاكم و صاحب اختيار خود قرار داد و به شما چيزهايى بخشيد كه به هيچ يك از جهانيان نداده بود! (20) |
قَالَ رَجُلاَنِ مِنَ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَنْعَمَ اللهُ عَلَيْهِمَا ادْخُلُوا عَلَيْهِمُ الْبَابَ فَإِذَا دَخَلْتُمُوهُ فَإِنَّكُمْ غَالِبُونَ وَ عَلَي اللهِ فَتَوَكَّلُوا إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ (مائده: 23) (ولى) دو نفر از مردانى كه از خدا مىترسيدند، و خداوند به آنها، نعمت (عقل و ايمان و شهامت) داده بود، گفتند: «شما وارد دروازه شهر آنان شويد! هنگامى كه وارد شديد، پيروز خواهيد شد. و بر خدا توكل كنيد اگر ايمان داريد!» (23) |
وَالسَّارِقُ وَالسَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَيْدِيَهُمَا جَزَاءً بِمَا كَسَبَا نَكَالاً مِنَ اللهِ وَاللهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ (مائده: 38) دست مرد دزد و زن دزد را، به كيفر عملى كه انجام دادهاند، بعنوان يك مجازات الهى، قطع كنيد! و خداوند توانا و حكيم است. (38) |
يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ لاَ يَحْزُنْكَ الَّذِينَ يُسَارِعُونَ فِي الْكُفْرِ مِنَ الَّذِينَ قَالُوا آمَنَّا بِأَفْوَاهِهِمْ وَ لَمْ تُؤْمِنْ قُلُوبُهُمْ وَ مِنَ الَّذِينَ هَادُوا سَمَّـاعُونَ لِلْكَذِبِ سَمَّـاعُونَ لِقَوْمٍ آخَرِينَ لَمْ يَأْتُوكَ يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ مِنْ بَعْدِ مَواضِعِهِ يَقُولُونَ إِنْ أُوتِيتُمْ هَذَا فَخُذُوهُ وَ إِنْ لَمْ تُؤْتَوْهُ فَاحْذَرُوا وَ مَنْ يُرِدِ اللهُ فِتْنَتَهُ فَلَنْ تَمْلِكَ لَهُ مِنَ اللهِ شَيْءً أُولَئِكَ الَّذِينَ لَمْ يُرِدِ اللهُ أَنْ يُطَهِّرَ قُلُوبَهُمْ لَهُمْ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ (مائده: 41) اى فرستاده (خدا)! آنها كه در مسير كفر شتاب مىكنند و با زبان مىگويند: «ايمان آورديم» و قلب آنها ايمان نياورده، تو را اندوهگين نسازند! و (همچنين) گروهى از يهوديان كه خوب به سخنان تو گوش مىدهند، تا دستاويزى براى تكذيب تو بيابند آنها جاسوسان گروه ديگرى هستند كه خودشان نزد تو نيامدهاند آنها سخنان را از مفهوم اصليش تحريف مىكنند، و (به يكديگر) مىگويند: «اگر اين (كه ما مىخواهيم) به شما داده شد (و محمد بر طبق خواسته شما داورى كرد،) بپذيريد، و گر نه (از او) دورى كنيد!» (ولى) كسى را كه خدا (بر اثر گناهان پى در پى او) بخواهد مجازات كند، قادر به دفاع از او نيستى آنها كسانى هستند كه خدا نخواسته دلهايشان را پاك كند در دنيا رسوايى، و در آخرت مجازات بزرگى نصيبشان خواهد شد. (41) |
وَ كَيْفَ يُحَكِّمُونَكَ وَ عِنْدَهُمُ التَّوْرَاةُ فِيهَا حُكْمُ اللهِ ثُمَّ يَتَوَلَّوْنَ مِنْ بَعْدِ ذَلِكَ وَ مَا أُولَئِكَ بِالْمُؤْمِنِينَ (مائده: 43) چگونه تو را به داورى مىطلبند؟! در حالى كه تورات نزد ايشان است و در آن، حكم خدا هست. (وانگهى) پس از داورىخواستن از حكم تو، (چرا) روى مى گردانند؟! آنها مؤمن نيستند. (43) |
إِنَّا أَنْزَلْنَا التَّوْرَاةَ فِيهَا هُدَيً وَ نُورٌ يَحْكُمُ بِهَا النَّبِيُّونَ الَّذِينَ أَسْلَمُوا لِلَّذِينَ هَادُوا وَالرَّبَّانِيُّونَ وَالْأَحْبَارُ بِمَا اسْتُحْفِظُوا مِنْ كِتَابِ اللهِ وَ كَانُوا عَلَيْهِ شُهَدَاءَ فَلاَ تَخْشَوُا النَّاسَ وَاخْشَوْنِ وَ لاَ تَشْتَرُوا بِآيَاتِي ثَمَنَاً قَلِيلاً وَ مَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ (مائده: 44) ما تورات را نازل كرديم در حالى كه در آن، هدايت و نور بود و پيامبران، كه در برابر فرمان خدا تسليم بودند، با آن براى يهود حكم مىكردند و (همچنين) علما و دانشمندان به اين كتاب كه به آنها سپرده شده و بر آن گواه بودند، داورى مىنمودند. بنا بر اين، (بخاطر داورى بر طبق آيات الهى،) از مردم نهراسيد! و از من بترسيد! و آيات مرا به بهاى ناچيزى نفروشيد! و آنها كه به احكامى كه خدا نازل كرده حكم نمىكنند، كافرند. (44) |
وَ أَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقَاً لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَ مُهَيْمِنَاً عَلَيْهِ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللهُ وَ لاَ تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ عَمَّا جَاءَكَ مِنَ الحَقِّ لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنْكُمْ شِرْعَةً وَ مِنْهَاجَاً وَ لَوْ شَاءَ اللهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَ لَكِنْ لِيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُمْ فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ إِلَي اللهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعَاً فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ (مائده: 48) و اين كتاب [قرآن] را به حق بر تو نازل كرديم، در حالى كه كتب پيشين را تصديق مىكند، و حافظ و نگاهبان آنهاست پس بر طبق احكامى كه خدا نازل كرده، در ميان آنها حكم كن! از هوى و هوسهاى آنان پيروى نكن! و از احكام الهى، روى مگردان! ما براى هر كدام از شما، آيين و طريقه روشنى قرار داديم و اگر خدا مىخواست، همه شما را امت واحدى قرار مىداد ولى خدا مىخواهد شما را در آنچه به شما بخشيده بيازمايد (و استعدادهاى مختلف شما را پرورش دهد). پس در نيكيها بر يكديگر سبقت جوييد! بازگشت همه شما، به سوى خداست سپس از آنچه در آن اختلاف مىكرديد به شما خبر خواهد داد. (48) |
أَفَحُكْمَ الْجَاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللهِ حُكْمَاً لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ (مائده: 50) آيا آنها حكم جاهليّت را (از تو) مىخواهند؟! و چه كسى بهتر از خدا، براى قومى كه اهل يقين هستند، حكم مىكند؟! (50) |
وَ يَقُولُ الَّذِينَ آمَنُوا أَهَؤُلاَءِ الَّذِينَ أَقْسَمُوا بِاللهِ جَهْدَ أَيْمَانِهِمْ إِنَّهُمْ لَمَعَكُمْ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فَأَصْبَحُوا خَاسِرِينَ (مائده: 53) آنها كه ايمان آوردهاند مىگويند: «آيا اين (منافقان) همانها هستند كه با نهايت تأكيد سوگند ياد كردند كه با شما هستند؟! (چرا كارشان به اينجا رسيد؟!)» (آرى،) اعمالشان نابود گشت، و زيانكار شدند. (53) |
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَي الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَي الْكَافِرينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللهِ وَ لاَ يَخَافُونَ لَوْمَةَ لاَئِمٍ ذَلِكَ فَضْلُ اللهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ وَاللهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ (مائده: 54) اى كسانى كه ايمان آوردهايد! هر كس از شما، از آيين خود بازگردد، (به خدا زيانى نمىرساند خداوند جمعيّتى را مىآورد كه آنها را دوست دارد و آنان (نيز) او را دوست دارند، در برابر مؤمنان متواضع، و در برابر كافران سرسخت و نيرومندند آنها در راه خدا جهاد مىكنند، و از سرزنش هيچ ملامتگرى هراسى ندارند. اين، فضل خداست كه به هر كس بخواهد (و شايسته ببيند) مىدهد و (فضل) خدا وسيع، و خداوند داناست. (54) |
وَ مَنْ يَتَوَلَّ اللهَ وَ رَسُولَهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللهِ هُمُ الْغَالِبُونَ (مائده: 56) و كسانى كه ولايت خدا و پيامبر او و افراد باايمان را بپذيرند، پيروزند (زيرا) حزب و جمعيّت خدا پيروز است. (56) |
قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ هَلْ تَنْقِمُونَ مِنَّا إِلاَّ أَنْ آمَنَّا بِاللهِ وَ مَا أُنْزِلَ إِلَيْنَا وَ مَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلُ وَ أَنَّ أَكْثَرَكُمْ فَاسِقُونَ (مائده: 59) بگو: «اى اهل كتاب! آيا به ما خرده مىگيريد؟ (مگر ما چه كردهايم) جز اينكه به خداوند يگانه، و به آنچه بر ما نازل شده، و به آنچه پيش از اين نازل گرديده، ايمان آوردهايم. و اين، بخاطر آن است كه بيشتر شما، از راه حق، خارج شدهايد.» (59) |
قُلْ هَلْ أُنَبِّئُكُمْ بِشَرٍّ مِنْ ذَلِكَ مَثُوبَةً عِنْدَ اللهِ مَنْ لَعَنَهُ اللهُ وَ غَضِبَ عَلَيْهِ وَ جَعَلَ مِنْهُمُ الْقِرَدَةَ وَالْخَنَازِيرَ وَ عَبَدَ الطَّاغُوتَ أُولَئِكَ شَرٌّ مَكَانَاً وَ أَضَلُّ عَنْ سَوَاءِ السَّبِيلِ (مائده: 60) بگو: «آيا شما را از كسانى كه موقعيّت و پاداششان نزد خدا برتر از اين است، با خبر كنم؟ كسانى كه خداوند آنها را از رحمت خود دور ساخته، و مورد خشم قرار داده، (و مسخ كرده،) و از آنها، ميمونها و خوكهايى قرار داده، و پرستش بت كردهاند موقعيّت و محل آنها، بدتر است و از راه راست، گمراهترند.» (60) |
وَ قَالَتِ الْيَهُودُ يَدُ اللهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَيْدِيهِمْ وَ لُعِنُوا بِمَا قَالُوا بَلْ يَدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ يُنفِقُ كَيْفَ يَشَاءُ وَ لَيَزِيدَنَّ كَثِيرَاً مِنْهُمْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ طُغْيَانَاً وَ كُفْرَاً وَ أَلْقَيْنَا بَيْنَهُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ إِلَي يَوْمِ الْقِيَامَةِ كُلَّمَا أَوْقَدُوا نَارَاً لِلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللهُ وَ يَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَسَادَاً وَاللهُ لاَ يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ (مائده: 64) و يهود گفتند: «دست خدا (با زنجير) بسته است.» دستهايشان بسته باد! و بخاطر اين سخن، از رحمت (الهى) دور شوند! بلكه هر دو دست (قدرت) او، گشاده است هر گونه بخواهد، مىبخشد! ولى اين آيات، كه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده، بر طغيان و كفر بسيارى از آنها مىافزايد. و ما در ميان آنها تا روز قيامت عداوت و دشمنى افكنديم. هر زمان آتش جنگى افروختند، خداوند آن را خاموش ساخت و براى فساد در زمين، تلاش مىكنند و خداوند، مفسدان را دوست ندارد. (64) |
إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَادُوا وَالصَّابِئُونَ وَالنَّصَارَي مَنْ آمَنَ بِاللهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَ عَمِلَ صَالِحَاً فَلاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لاَ هُمْ يَحْزَنُونَ (مائده: 69) آنها كه ايمان آوردهاند، و يهود و صابئان و مسيحيان، هر گاه به خداوند يگانه و روز جزا، ايمان بياورند، و عمل صالح انجام دهند، نه ترسى بر آنهاست، و نه غمگين خواهند شد. (69) |
لَقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللهَ هُوَ الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ وَ قَالَ الْمَسِيحُ يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اعْبُدُوا اللهَ رَبِّي وَ رَبَّكُمْ إِنَّهُ مَنْ يُشْرِكْ بِاللهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللهُ عَلَيْهِ الْجَنَّةَ وَ مَأْوَاهُ النَّارُ وَ مَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنْصَارٍ (مائده: 72) آنها كه گفتند: «خداوند همان مسيح بن مريم است»، بيقين كافر شدند، (با اينكه خود) مسيح گفت: اى بنى اسرائيل! خداوند يگانه را، كه پروردگار من و شماست، پرستش كنيد! زيرا هر كس شريكى براى خدا قرار دهد، خداوند بهشت را بر او حرام كرده است و جايگاه او دوزخ است و ستمكاران، يار و ياورى ندارند. (72) |
أَفَلاَ يَتُوبُونَ إِلَي اللهِ وَ يَسْتَغْفِرُونَهُ وَاللهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ (مائده: 74) يا به سوى خدا بازنمىگردند، و از او طلب آمرزش نمىكنند؟ (در حالى كه) خداوند آمرزنده مهربان است. (74) |
قُلْ أَتَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللهِ مَا لاَ يَمْلِكُ لَكُمْ ضَرَّاً وَ لاَ نَفْعَاً وَاللهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ (مائده: 76) بگو: «آيا جز خدا چيزى را مىپرستيد كه مالك سود و زيان شما نيست؟! و خداوند، شنوا و داناست.» (76) |
وَ لَوْ كَانُوا يُؤْمِنُونَ بِاللهِ وَالنَّبِيِّ وَ مَا أُنْزِلَ إِلَيْهِ مَا اتَّخَذُوهُمْ أَوْلِيَاءَ وَ لَكِنَّ كَثِيرَاً مِنْهُمْ فَاسِقُونَ (مائده: 81) و اگر به خدا و پيامبر (ص) و آنچه بر او نازل شده، ايمان مىآوردند، (هرگز) آنان [كافران] را به دوستى اختيار نمىكردند ولى بسيارى از آنها فاسقند. (81) |
وَ مَا لَنَا لاَ نُؤْمِنُ بِاللهِ وَ مَا جَاءَنَا مِنَ الْحَقِّ وَ نَطْمَعُ أَنْ يُدْخِلَنَا رَبُّنَا مَعَ الْقَوْمِ الصَّالِحِينَ (مائده: 84) چرا ما به خدا و آنچه از حق به ما رسيده است، ايمان نياوريم، در حالى كه آرزو داريم پروردگارمان ما را در زمره صالحان قرار دهد؟!» (84) |
إِنَّمَا يُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَنْ يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ فِي الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ وَ يَصُدَّكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللهِ وَ عَنِ الصَّلاَةِ فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ (مائده: 91) شيطان مىخواهد به وسيله شراب و قمار، در ميان شما عداوت و كينه ايجاد كند، و شما را از ياد خدا و از نماز بازدارد. آيا (با اين همه زيان و فساد، و با اين نهى اكيد،) خوددارى خواهيد كرد؟! (91) |
مَا جَعَلَ اللهُ مِنْ بَحِيرَةٍ وَ لاَ سَائِبَةٍ وَ لاَ وَصِيلَةٍ وَ لاَ حَامٍ وَ لَكِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا يَفْتَرُونَ عَلَي اللهِ الْكَذِبَ وَ أَكْثَرُهُمْ لاَ يَعْقِلُونَ (مائده: 103) خداوند هيچ گونه «بحيره» و «سائبه» و «وصيله» و «حام» قرار نداده است [اشاره به چهار نوع از حيوانات اهلى است كه در زمان جاهليت، استفاده از آنها را بعللى حرام مىدانستند و اين بدعت، در اسلام ممنوع شد.] ولى كسانى كه كافر شدند، بر خدا دروغ مىبندند و بيشتر آنها نمىفهمند! (103) |
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُمْ لاَ يَضُرُّكُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَيْتُمْ إِلَي اللهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعَاً فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ (مائده: 105) اى كسانى كه ايمان آوردهايد! مراقب خود باشيد! اگر شما هدايت يافتهايد، گمراهى كسانى كه گمراه شدهاند، به شما زيانى نمىرساند. بازگشت همه شما به سوى خداست و شما را از آنچه عمل مىكرديد، آگاه مىسازد. (105) |
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا شَهَادَةُ بَيْنِكُمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ حِينَ الْوَصِيَّةِ اثْنَانِ ذَوَا عَدْلٍ مِنْكُمْ أَوْ آخَرَانِ مِنْ غَيْرِكُمْ إِنْ أَنْتُمْ ضَرَبْتُمْ فِي الْأَرْضِ فَأَصَابَتْكُمْ مُصِيبَةُ الْمَوْتِ تَحْبِسُونَهُمَا مِنْ بَعْدِ الصَّلاَةِ فَيُقْسِمَانِ بِاللهِ إِنِ ارْتَبْتُمْ لاَ نَشْتَرِي بِهِ ثَمَنَاً وَ لَوْ كَانَ ذَا قُرْبَي وَ لاَ نَكْتُمُ شَهَادَةَ اللهِ إِنَّا إِذَاً لَمِنَ الْآثِمِينَ (مائده: 106) اى كسانى كه ايمان آوردهايد! هنگامى كه مرگ يكى از شما فرا رسد، در موقع وصيت بايد از ميان شما، دو نفر عادل را به شهادت بطلبد يا اگر مسافرت كرديد، و مصيبت مرگ شما فرا رسيد، (و در آن جا مسلمانى نيافتيد،) دو نفر از غير خودتان را به گواهى بطلبيد، و اگر به هنگام اداى شهادت، در صدق آنها شك كرديد، آنها را بعد از نماز نگاه مىداريد تا سوگند ياد كنند كه: «ما حاضر نيستيم حق را به چيزى بفروشيم، هر چند در مورد خويشاوندان ما باشد! و شهادت الهى را كتمان نمىكنيم، كه از گناهكاران خواهيم بود!» (106) |
فَإِنْ عُثِرَ عَلَي أَنَّهُمَا اسْتَحَقَّا إِثْمَاً فَآخَرَانِ يَقُومَانِ مَقَامَهُمَا مِنَ الَّذِينَ اسْتَحَقَّ عَلَيْهِمُ الْأَوْلَيَانِ فَيُقْسِمَانِ بِاللهِ لَشَهَادَتُنَا أَحَقُّ مِنْ شَهَادَتِهِمَا وَ مَا اعْتَدَيْنَا إِنَّا إِذَاً لَمِنَ الظَّالِمِينَ (مائده: 107) و اگر اطلاعى حاصل شود كه آن دو، مرتكب گناهى شدهاند (و حق را كتمان كردهاند)، دو نفر از كسانى كه نسبت به ميت، اولى هستند، به جاى آنها قرار مىگيرند، و به خدا سوگند ياد مىكنند كه: «گواهى ما، از گواهى آن دو، به حق نزديكتر است! و ما تجاوزى نكردهايم كه اگر چنين كرده باشيم، از ظالمان خواهيم بود!» (107) |
وَ إِذْ قَالَ اللهُ يَا عِيسَي ابْنَ مَرْيَمَ أَأَنْتَ قُلْتَ لِلنَّاسِ اتَّخِذُونِي وَ أُمِّيَ إِلَهَيْنِ مِنْ دُونِ اللهِ قَالَ سُبْحَانَكَ مَا يَكُونُ لِي أَنْ أَقُولَ مَا لَيْسَ لِي بِحَقٍّ إِنْ كُنْتُ قُلْتُهُ فَقَدْ عَلِمْتَهُ تَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِي وَ لاَ أَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِكَ إِنَّكَ أَنْتَ عَلاَّمُ الْغُيُوبِ (مائده: 116) و آن گاه كه خداوند به عيسى بن مريم مىگويد: «آيا تو به مردم گفتى كه من و مادرم را بعنوان دو معبود غير از خدا انتخاب كنيد؟!»، او مىگويد: «منزهى تو! من حق ندارم آنچه را كه شايسته من نيست، بگويم! اگر چنين سخنى را گفته باشم، تو مىدانى! تو از آنچه در روح و جان من است، آگاهى و من از آنچه در ذات (پاك) توست، آگاه نيستم! بيقين تو از تمام اسرار و پنهانيها با خبرى. (116) |
لِاللهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَ مَا فِيهِنَّ وَ هُوَ عَلَي كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ (مائده: 120) حكومت آسمانها و زمين و آنچه در آنهاست، از آن خداست و او بر هر چيزى تواناست. (120) |
الْحَمْدُ لِاللهِ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَ جَعَلَ الظُّلُمَاتِ وَالنُّورَ ثُمَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِرَبِّهِمْ يَعْدِلُونَ (انعام: 1) ستايش براى خداوندى است كه آسمانها و زمين را آفريد، و ظلمتها و نور را پديد آورد اما كافران براى پروردگار خود، شريك و شبيه قرار مىدهند (با اينكه دلايل توحيد و يگانگى او، در آفرينش جهان آشكار است)! (1) |
قُلْ لِمَنْ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ قُلْ لِاللهِ كَتَبَ عَلَي نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ لَيَجْمَعَنَّكُمْ إِلَي يَوْمِ الْقِيَامَةِ لاَ رَيْبَ فِيهِ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ فَهُمْ لاَ يُؤْمِنُونَ (انعام: 12) بگو: «آنچه در آسمانها و زمين است، از آن كيست؟» بگو: «از آن خداست رحمت (و بخشش) را بر خود، حتم كرده (و به همين دليل،) بطور قطع همه شما را در روز قيامت، كه در آن شكّ و ترديدى نيست، گرد خواهد آورد. (آرى،) فقط كسانى كه سرمايههاى وجود خويش را از دست داده و گرفتار خسران شدند، ايمان نمىآورند. (12) |
قُلْ أَغَيْرَ اللهِ أَتَّخِذُ وَلِيَّاً فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَ هُوَ يُطْعِمُ وَ لاَ يُطْعَمُ قُلْ إِنِّي أُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ أَوَّلَ مَنْ أَسْلَمَ وَ لاَ تَكُونَنَّ مِنَ الْمُشْرِكِينَ (انعام: 14) بگو: «آيا غير خدا را ولىّ خود انتخاب كنم؟! (خدايى) كه آفريننده آسمانها و زمين است اوست كه روزى مىدهد، و از كسى روزى نمىگيرد.» بگو: «من مأمورم كه نخستين مسلمان باشم و (خداوند به من دستور داده كه) از مشركان نباش!» (14) |
قُلْ أَيُّ شَيْءٍ أَكْبَرُ شَهَادَةً قُلِ اللهُ شَهِيدٌ بَيْنِي وَ بَيْنَكُمْ وَ أُوحِيَ إِلَيَّ هَذَا الْقُرْآنُ لِأُنْذِرَكُمْ بِهِ وَ مَنْ بَلَغَ أَئِنَّكُمْ لَتَشْهَدُونَ أَنَّ مَعَ اللهِ آلِهَةً أُخْرَي قُلْ لاَ أَشْهَدُ قُلْ إِنَّمَا هُوَ إِلَهٌ وَاحِدٌ وَ إِنَّنِي بَرِيءٌ مِمَّا تُشْرِكُونَ (انعام: 19) بگو: «بالاترين گواهى، گواهى كيست؟» (و خودت پاسخ بده و) بگو: «خداوند، گواه ميان من و شماست و (بهترين دليل آن اين است كه) اين قرآن بر من وحى شده، تا شما و تمام كسانى را كه اين قرآن به آنها مىرسد، بيم دهم (و از مخالفت فرمان خدا بترسانم). آيا براستى شما گواهى مىدهيد كه معبودان ديگرى با خداست؟!» بگو: «من هرگز چنين گواهى نمىدهم». بگو: «اوست تنها معبود يگانه و من از آنچه براى او شريك قرار مىدهيد، بيزارم!» (19) |
وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَي عَلَي اللهِ كَذِبَاً أَوْ كَذَّبَ بِآيَاتِهِ إِنَّهُ لاَ يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ (انعام: 21) چه كسى ستمكارتر است از آن كس كه بر خدا دروغ بسته [همتايى براى او قائل شده]، و يا آيات او را تكذيب كرده است؟! مسلماً ظالمان، رستگار نخواهند شد! (21) |
ثُمَّ لَمْ تَكُنْ فِتْنَتُهُمْ إِلاَّ أَنْ قَالُوا وَاللهِ رَبِّنَا مَا كُنَّا مُشْرِكِينَ (انعام: 23) سپس پاسخ و عذر آنها، چيزى جز اين نيست كه مىگويند: «به خداوندى كه پروردگار ماست سوگند كه ما مشرك نبوديم!» (23) |
قَدْ خَسِرَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِلِقَاءِ اللهِ حَتَّي إِذَا جَاءَتْهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً قَالُوا يَا حَسْرَتَنَا عَلَي مَا فَرَّطْنَا فِيهَا وَ هُمْ يَحْمِلُونَ أَوْزَارَهُمْ عَلَي ظُهُورِهِمْ أَلاَ سَاءَ مَا يَزِرُونَ (انعام: 31) آنها كه لقاى پروردگار را تكذيب كردند، مسلماً زيان ديدند (و اين تكذيب، ادامه مى يابد) تا هنگامى كه ناگهان قيامت به سراغشان بيايد مىگويند: «اى افسوس بر ما كه درباره آن، كوتاهى كرديم!» و آنها (بار سنگين) گناهانشان را بر دوش مىكشند چه بد بارى بر دوش خواهند داشت! (31) |
قَدْ نَعْلَمُ إِنَّهُ لَيَحْزُنُكَ الَّذِي يَقُولُونَ فَإِنَّهُمْ لاَ يُكَذِّبُونَكَ وَ لَكِنَّ الظَّالِمِينَ بِآيَاتِ اللهِ يَجْحَدُونَ (انعام: 33) ما مىدانيم كه گفتار آنها، تو را غمگين مىكند ولى (غم مخور! و بدان كه) آنها تو را تكذيب نمىكنند بلكه ظالمان، آيات خدا را انكار مىنمايند. (33) |
وَ لَقَدْ كُذِّبَتْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِكَ فَصَبَرُوا عَلَي مَا كُذِّبُوا وَ أُوذُوا حَتَّي أَتَاهُمْ نَصْرُنَا وَ لاَ مُبَدِّلَ لِكَلِمَاتِ اللهِ وَ لَقَدْ جَاءَكَ مِنْ نَبَإِ الْمُرْسَلِينَ (انعام: 34) پيش از تو نيز پيامبرانى تكذيب شدند و در برابر تكذيبها، صبر و استقامت كردند و (در اين راه،) آزار ديدند، تا هنگامى كه يارى ما به آنها رسيد. (تو نيز چنين باش! و اين، يكى از سنتهاى الهى است) و هيچ چيز نمىتواند سنن خدا را تغيير دهد و اخبار پيامبران به تو رسيده است. (34) |
قُلْ أَرَأَيْتَكُمْ إِنْ أَتَاكُمْ عَذَابُ اللهِ أَوْ أَتَتْكُمُ السَّاعَةُ أَغَيْرَ اللهِ تَدْعُونَ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ (انعام: 40) بگو: «به من خبر دهيد اگر عذاب پروردگار به سراغ شما آيد، يا رستاخيز برپا شود، آيا (براى حل مشكلات خود،) غير خدا را مىخوانيد اگر راست مىگوييد؟!» (40) |
فَقُطِعَ دَابِرُ الْقَوْمِ الَّذِينَ ظَلَمُوا وَالْحَمْدُ لِاللهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ (انعام: 45) و (به اين ترتيب،) دنباله (زندگى) جمعيّتى كه ستم كرده بودند، قطع شد. و ستايش مخصوص خداوند، پروردگار جهانيان است. (45) |
قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ أَخَذَ اللهُ سَمْعَكُمْ وَ أَبْصَارَكُمْ وَ خَتَمَ عَلَي قُلُوبِكُمْ مَنْ إِلَهٌ غَيْرُ اللهِ يَأْتِيكُمْ بِهِ انْظُرْ كَيْفَ نُصَرِّفُ الْآيَاتِ ثُمَّ هُمْ يَصْدِفُونَ (انعام: 46) بگو: «به من خبر دهيد اگر خداوند، گوش و چشمهايتان را بگيرد، و بر دلهاى شما مهر نهد (كه چيزى را نفهميد)، چه كسى جز خداست كه آنها را به شما بدهد؟!» ببين چگونه آيات را به گونههاى مختلف براى آنها شرح مىدهيم، سپس آنها روى مىگردانند! (46) |
قُلْ أَرَأَيْتَكُمْ إِنْ أَتَاكُمْ عَذَابُ اللهِ بَغْتَةً أَوْ جَهْرَةً هَلْ يُهْلَكُ إِلاَّ الْقَوْمُ الظَّالِمُونَ (انعام: 47) بگو: «به من خبر دهيد اگر عذاب خدا بطور ناگهانى (و پنهانى) يا آشكارا به سراغ شما بيايد، آيا جز جمعيّت ستمكار هلاك مىشوند؟!» (47) |
قُلْ لاَ أَقُولُ لَكُمْ عِنْدِي خَزَائِنُ اللهِ وَ لاَ أَعْلَمُ الْغَيْبَ وَ لاَ أَقُولُ لَكُمْ إِنِّي مَلَكٌ إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ مَا يُوحَي إِلَيَّ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الْأَعْمَي وَالْبَصِيرُ أَفَلاَ تَتَفَكَّرُونَ (انعام: 50) بگو: «من نمىگويم خزاين خدا نزد من است و من، (جز آنچه خدا به من بياموزد،) از غيب آگاه نيستم! و به شما نمىگويم من فرشتهام تنها از آنچه به من وحى مىشود پيروى مىكنم.» بگو: «آيا نابينا و بينا مساويند؟! پس چرا نمىانديشيد؟!» (50) |
قُلْ إِنِّي نُهِيتُ أَنْ أَعْبُدَ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللهِ قُلْ لاَ أَتَّبِعُ أَهْوَاءَكُمْ قَدْ ضَلَلْتُ إِذَاً وَ مَا أَنَا مِنَ الْمُهْتَدِينَ (انعام: 56) بگو: «من از پرستش كسانى كه غير از خدا مىخوانيد، نهى شدهام!» بگو: «من از هوى و هوسهاى شما، پيروى نمىكنم اگر چنين كنم، گمراه شدهام و از هدايتيافتگان نخواهم بود!» (56) |
قُلْ إِنِّي عَلَي بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّي وَ كَذَّبْتُمْ بِهِ مَا عِنْدِي مَا تَسْتَعْجِلُونَ بِهِ إِنِ الْحُكْمُ إِلاَّ لِاللهِ يَقُصُّ الْحَقَّ وَ هُوَ خَيْرُ الْفَاصِلِينَ (انعام: 57) بگو: «من دليل روشنى از پروردگارم دارم و شما آن را تكذيب كردهايد! آنچه شما در باره آن (از نزول عذاب الهى) عجله داريد، به دستِ من نيست! حكم و فرمان، تنها از آنِ خداست! حق را از باطل جدا مىكند، و او بهترين جدا كننده (حق از باطل) است.» (57) |
ثُمَّ رُدُّوا إِلَي اللهِ مَوْلاَهُمُ الْحَقِّ أَلاَ لَهُ الْحُكْمُ وَ هُوَ أَسْرَعُ الْحَاسِبِينَ (انعام: 62) سپس (تمام بندگان) به سوى خدا، كه مولاى حقيقى آنهاست، بازمىگردند. بدانيد كه حكم و داورى، مخصوص اوست و او، سريعترين حسابگران است! (62) |
وَ ذَرِ الَّذِينَ اتَّخَذُوا دِينَهُمْ لَعِبَاً وَ لَهْوَاً وَ غَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَ ذَكِّرْ بِهِ أَنْ تُبْسَلَ نَفْسٌ بِمَا كَسَبَتْ لَيْسَ لَهَا مِنْ دُونِ اللهِ وَلِيٌّ وَ لاَ شَفِيعٌ وَ إِنْ تَعْدِلْ كُلَّ عَدْلٍ لاَ يُؤْخَذْ مِنْهَا أُولَئِكَ الَّذِينَ أُبْسِلُوا بِمَا كَسَبُوا لَهُمْ شَرَابٌ مِنْ حَمِيمٍ وَ عَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُوا يَكْفُرُونَ (انعام: 70) و رها كن كسانى را كه آيين (فطرى) خود را به بازى و سرگرمى گرفتند، و زندگى دنيا، آنها را مغرور ساخته، و با اين (قرآن)، به آنها يادآورى نما، تا گرفتار (عواقب شوم) اعمال خود نشوند! (و در قيامت) جز خدا، نه ياورى دارند، و نه شفاعتكنندهاى! و (چنين كسى) هر گونه عوضى بپردازد، از او پذيرفته نخواهد شد آنها كسانى هستند كه گرفتار اعمالى شدهاند كه خود انجام دادهاند نوشابهاى از آب سوزان براى آنهاست و عذاب دردناكى بخاطر اينكه كفر مىورزيدند (و آيات الهى را انكار) مىكردند. (70) |
قُلْ أَنَدْعُوا مِنْ دُونِ اللهِ مَا لاَ يَنْفَعُنَا وَ لاَ يَضُرُّنَا وَ نُرَدُّ عَلَي أَعْقَابِنَا بَعْدَ إِذْ هَدَانَا اللهُ كَالَّذِي اسْتَهْوَتْهُ الشَّيَاطِينُ فِي الْأَرْضِ حَيْرَانَ لَهُ أَصْحَابٌ يَدْعُونَهُ إِلَي الْهُدَي ائْتِنَا قُلْ إِنَّ هُدَي اللهِ هُوَ الْهُدَي وَ أُمِرْنَا لِنُسْلِمَ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ (انعام: 71) بگو: «آيا غير از خدا، چيزى را بخوانيم (و عبادت كنيم) كه نه سودى به حال مال دارد، نه زيانى و (به اين ترتيب،) به عقب برگرديم بعد از آنكه خداوند ما را هدايت كرده است؟! همانند كسى كه بر اثر وسوسههاى شيطان، در روى زمين راه را گم كرده، و سرگردان مانده است در حالى كه يارانى هم دارد كه او را به هدايت دعوت مىكنند (و مىگويند:) به سوى ما بيا!» بگو: «تنها هدايت خداوند، هدايت است و ما دستور داديم كه تسليم پروردگار عالميان باشيم. (71) |
وَ حَاجَّهُ قَوْمُهُ قَالَ أَتُحَاجُّونِّي فِي اللهِ وَ قَدْ هَدَانِ وَ لاَ أَخَافُ مَا تُشْرِكُونَ بِهِ إِلاَّ أَنْ يَشَاءَ رَبِّي شَيْءً وَسِعَ رَبِّي كُلَّ شَيْءٍ عِلْمَاً أَفَلاَ تَتَذَكَّرُونَ (انعام: 80) ولى قوم او [ابراهيم]، با وى به گفتگو و ستيز پرداختند گفت: «آيا درباره خدا با من گفتگو و ستيز مىكنيد؟! در حالى كه خداوند، مرا با دلايل روشن هدايت كرده و من از آنچه شما همتاى (خدا) قرار مىدهيد، نمىترسم (و به من زيانى نمى رسانند)! مگر پروردگارم چيزى را بخواهد! وسعت آگاهى پروردگارم همه چيز را در برمىگيرد آيا متذكّر (و بيدار) نمىشويد؟! (80) |
وَ كَيْفَ أَخَافُ مَا أَشْرَكْتُمْ وَ لاَ تَخَافُونَ أَنَّكُمْ أَشْرَكْتُمْ بِاللهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ عَلَيْكُمْ سُلْطَانَاً فَأَيُّ الْفَرِيقَيْنِ أَحَقُّ بِالْأَمْنِ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ (انعام: 81) چگونه من از بتهاى شما بترسم؟! در حالى كه شما از اين نمىترسيد كه براى خدا، همتايى قرار دادهايد كه هيچ گونه دليلى درباره آن، بر شما نازل نكرده است! (راست بگوييد) كدام يك از اين دو دسته (بتپرستان و خداپرستان)، شايستهتر به ايمنى (از مجازات) هستند اگر مىدانيد؟! (81) |
ذَلِكَ هُدَي اللهِ يَهْدِي بِهِ مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَ لَوْ أَشْرَكُوا لَحَبِطَ عَنْهُمْ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ (انعام: 88) اين، هدايت خداست كه هر كس از بندگان خود را بخواهد با آن راهنمايى مىكند! و اگر آنها مشرك شوند، اعمال (نيكى) كه انجام دادهاند، نابود مىگردد (و نتيجهاى از آن نمىگيرند). (88) |
وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَي عَلَي اللهِ كَذِبَاً أَوْ قَالَ أُوحِيَ إِلَيَّ وَ لَمْ يُوحَ إِلَيْهِ شَيْءٌ وَ مَنْ قَالَ سَأُنْزِلُ مِثْلَ مَا أَنْزَلَ اللهُ وَ لَوْ تَرَي إِذِ الظَّالِمُونَ فِي غَمَرَاتِ الْمَوْتِ وَالْمَلاَئِكَةُ بَاسِطُوا أَيْدِيهِمْ أَخْرِجُوا أَنْفُسَكُمُ الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهونِ بِمَا كُنْتُمْ تَقُولُونَ عَلَي اللهِ غَيْرَ الْحَقِّ وَ كُنْتُمْ عَنْ آيَاتِهِ تَسْتَكْبِرُونَ (انعام: 93) چه كسى ستمكارتر است از كسى كه دروغى به خدا ببندد، يا بگويد: «بر من، وحى فرستاده شده»، در حالى كه به او وحى نشده است، و كسى كه بگويد: «من نيز همانند آنچه خدا نازل كرده است، نازل مىكنم»؟! و اگر ببينى هنگامى كه (اين) ظالمان در شدايد مرگ فرو رفتهاند، و فرشتگان دستها را گشوده، به آنان مىگويند: «جان خود را خارج سازيد! امروز در برابر دروغهايى كه به خدا بستيد و نسبت به آيات او تكبّر ورزيديد، مجازات خواركنندهاى خواهيد ديد»! (به حال آنها تأسف خواهى خورد) (93) |
وَ جَعَلُوا لِاللهِ شُرَكَاءَ الْجِنَّ وَ خَلَقَهُمْ وَ خَرَقُوا لَهُ بَنِينَ وَ بَنَاتٍ بِغَيْرِ عِلْمٍ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَي عَمَّا يَصِفُونَ (انعام: 100) آنان براى خدا همتايانى از جنّ قرار دادند، در حالى كه خداوند همه آنها را آفريده است و براى خدا، به دروغ و از روى جهل، پسران و دخترانى ساختند منزّه است خدا، و برتر است از آنچه توصيف مىكنند! (100) |
وَ لاَ تَسُبُّوا الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللهِ فَيَسُبُّوا اللهَ عَدْوَاً بِغَيْرِ عِلْمٍ كَذَلِكَ زَيَّنَّا لِكُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ ثُمَّ إِلَي رَبِّهِمْ مَرْجِعُهُمْ فَيُنَبِّئُهُمْ بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ (انعام: 108) (به معبود) كسانى كه غير خدا را مىخوانند دشنام ندهيد، مبادا آنها (نيز) از روى (ظلم و) جهل، خدا را دشنام دهند! اينچنين براى هر امّتى عملشان را زينت داديم سپس بازگشت همه آنان به سوى پروردگارشان است و آنها را از آنچه عمل مىكردند، آگاه مىسازد (و پاداش و كيفر مىدهد). (108) |
وَ أَقْسَمُوا بِاللهِ جَهْدَ أَيْمَانِهِمْ لَئِنْ جَاءَتْهُمْ آيَةٌ لَيُؤْمِنُنَّ بِهَا قُلْ إِنَّمَا الْآيَاتُ عِنْدَ اللهِ وَ مَا يُشْعِرُكُمْ أَنَّهَا إِذَا جَاءَتْ لاَ يُؤْمِنُونَ (انعام: 109) با نهايت اصرار، به خدا سوگند ياد كردند كه اگر نشانهاى [معجزهاى] براى آنان بيايد، حتماً به آن ايمان مىآورند بگو: «معجزات فقط از سوى خداست (و در اختيار من نيست كه به ميل شما معجزهاى بياورم) و شما از كجا مىدانيد كه هر گاه معجزهاى بيايد (ايمان مىآورند؟ خير،) ايمان نمىآورند!» (109) |
أَفَغَيْرَ اللهِ أَبْتَغِي حَكَمَاً وَ هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ إِلَيْكُمُ الْكِتَابَ مُفَصَّلاً وَالَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْلَمُونَ أَنَّهُ مُنَزَّلٌ مِنْ رَبِّكَ بِالْحَقِّ فَلاَ تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ (انعام: 114) (با اين حال،) آيا غير خدا را به داورى طلبم؟! در حالى كه اوست كه اين كتاب آسمانى را، كه همه چيز در آن آمده، به سوى شما فرستاده است و كسانى كه به آنها كتاب آسمانى دادهايم مىدانند اين كتاب، بحق از طرف پروردگارت نازل شده بنا بر اين از ترديدكنندگان مباش! (114) |
وَ إِنْ تُطِعْ أَكْثَرَ مَنْ فِي الْأَرْضِ يُضِلُّوكَ عَنْ سَبِيلِ اللهِ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ وَ إِنْ هُمْ إِلاَّ يَخْرُصُونَ (انعام: 116) اگر از بيشتر كسانى كه در روى زمين هستند اطاعت كنى، تو را از راه خدا گمراه مى كنند (زيرا) آنها تنها از گمان پيروى مىنمايند، و تخمين و حدس (واهى) مىزنند. (116) |
فَكُلُوا مِمَّا ذُكِرَ اسْمُ اللهِ عَلَيْهِ إِنْ كُنْتُمْ بِآيَاتِهِ مُؤْمِنِينَ (انعام: 118) از (گوشت) آنچه نام خدا (هنگام سر بريدن) بر آن گفته شده، بخوريد (و غير از آن نخوريد) اگر به آيات او ايمان داريد! (118) |
وَ مَا لَكُمْ أَنْ لاَ تَأْكُلُوا مِمَّا ذُكِرَ اسْمُ اللهِ عَلَيْهِ وَ قَدْ فَصَّلَ لَكُمْ مَا حَرَّمَ عَلَيْكُمْ إِلاَّ مَا اضْطُرِرْتُمْ إِلَيْهِ وَ إِنَّ كَثِيرَاً لَيُضِلُّونَ بِأَهْوَائِهِمْ بِغَيْرِ عِلْمٍ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُعْتَدِينَ (انعام: 119) چرا از چيزها [گوشتها] يى كه نام خدا بر آنها برده شده نمىخوريد؟! در حالى كه (خداوند) آنچه را بر شما حرام بوده، بيان كرده است! مگر اينكه ناچار باشيد (كه در اين صورت، خوردن از گوشت آن حيوانات جايز است.) و بسيارى از مردم، به خاطر هوى و هوس و بىدانشى، (ديگران را) گمراه مىسازند و پروردگارت، تجاوزكاران را بهتر مىشناسد. (119) |
وَ لاَ تَأْكُلُوا مِمَّا لَمْ يُذْكَرِ اسْمُ اللهِ عَلَيْهِ وَ إِنَّهُ لَفِسْقٌ وَ إِنَّ الشَّيَاطِينَ لَيُوحُونَ إِلَي أَوْلِيَائِهِمْ لِيُجَادِلُوكُمْ وَ إِنْ أَطَعْتُمُوهُمْ إِنَّكُمْ لَمُشْرِكُونَ (انعام: 121) و از آنچه نام خدا بر آن برده نشده، نخوريد! اين كار گناه است و شياطين به دوستان خود مطالبى مخفيانه القا مىكنند، تا با شما به مجادله برخيزند اگر از آنها اطاعت كنيد، شما هم مشرك خواهيد بود! (121) |
وَ إِذَا جَاءَتْهُمْ آيَةٌ قَالُوا لَنْ نُؤْمِنَ حَتَّي نُؤْتَي مِثْلَ مَا أُوتِيَ رُسُلُ اللهِ اللهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالَتَهُ سَيُصِيبُ الَّذِينَ أَجْرَمُوا صَغَارٌ عِنْدَ اللهِ وَ عَذَابٌ شَدِيدٌ بِمَا كَانُوا يَمْكُرُونَ (انعام: 124) و هنگامى كه آيهاى براى آنها بيايد، مىگويند: «ما هرگز ايمان نمىآوريم، مگر اينكه همانند چيزى كه به پيامبران خدا داده شده، به ما هم داده شود!» خداوند آگاهتر است كه رسالت خويش را كجا قرار دهد! بزودى كسانى كه مرتكب گناه شدند، (و مردم را از راه حق منحرف ساختند،) در مقابل مكر (و فريب و نيرنگى) كه مىكردند، گرفتار حقارت در پيشگاه خدا، و عذاب شديد خواهند شد. (124) |
وَ جَعَلُوا لِاللهِ مِمَّا ذَرَأَ مِنَ الْحَرْثِ وَالْأَنْعَامِ نَصِيبَاً فَقَالُوا هَذَا لِاللهِ بِزَعْمِهِمْ وَ هَذَا لِشُرَكَائِنَا فَمَا كَانَ لِشُرَكَائِهِمْ فَلاَ يَصِلُ إِلَي اللهِ وَ مَا كَانَ لِاللهِ فَهُوَ يَصِلُ إِلَي شُرَكَائِهِمْ سَاءَ مَا يَحْكُمُونَ (انعام: 136) آنها [مشركان] سهمى از آنچه خداوند از زراعت و چهارپايان آفريده، براى او قرار دادند (و سهمى براى بتها!) و بگمان خود گفتند: «اين مال خداست! و اين هم مال شركاى ما [يعنى بتها] است!» آنچه مال شركاى آنها بود، به خدا نمىرسيد ولى آنچه مال خدا بود، به شركايشان مىرسيد! (آرى، اگر سهم بتها با كمبودى مواجه مىشد، مال خدا را به بتها مىدادند امّا عكس آن را مجاز نمىدانستند!) چه بد حكم مىكنند (كه علاوه بر شرك، حتّى خدا را كمتر از بتها مىدانند)! (136) |
وَ قَالُوا هَذِهِ أَنْعَامٌ وَ حَرْثٌ حِجْرٌ لاَ يَطْعَمُهَا إِلاَّ مَنْ نَشَاءُ بِزَعْمِهِمْ وَ أَنْعَامٌ حُرِّمَتْ ظُهُورُهَا وَ أَنْعَامٌ لاَ يَذْكُرُونَ اسْمَ اللهِ عَلَيْهَا افْتِرَاءً عَلَيْهِ سَيَجْزِيهِمْ بِمَا كَانُوا يَفْتَرُونَ (انعام: 138) و گفتند: «اين قسمت از چهارپايان و زراعت (كه مخصوص بتهاست، براى همه) ممنوع است و جز كسانى كه ما بخواهيم- به گمان آنها- نبايد از آن بخورند! و (اينها) چهارپايانى است كه سوارشدن بر آنها (بر ما) حرام شده است!» و (نيز) چهارپايانى (بود) كه (هنگام ذبح،) نام خدا را بر آن نمىبردند، و به خدا دروغ مىبستند (و مىگفتند: «اين احكام، همه از ناحيه اوست.») بزودى (خدا) كيفر افتراهاى آنها را مىدهد! (138) |
قَدْ خَسِرَ الَّذِينَ قَتَلُوا أَوْلاَدَهُمْ سَفَهَاً بِغَيْرِ عِلْمٍ وَ حَرَّمُوا مَا رَزَقَهُمُ اللهُ افْتِرَاءً عَلَي اللهِ قَدْ ضَلُّوا وَ مَا كَانُوا مُهْتَدِينَ (انعام: 140) به يقين آنها كه فرزندان خود را از روى جهل و نادانى كشتند، گرفتار خسران شدند (زيرا) آنچه را خدا به آنها روزى داده بود، بر خود تحريم كردند و بر خدا افترا بستند. آنها گمراه شدند و (هرگز) هدايت نيافته بودند. (140) |
وَ مِنَ الْإِبِلِ اثْنَيْنِ وَ مِنَ الْبَقَرِ اثْنَيْنِ قُلْ آلذَّكَرَيْنِ حَرَّمَ أَمِ الْأُنْثَيَيْنِ أَمَّا اشْتَمَلَتْ عَلَیْهِ أَرْحامُ الْأُنْثَيَيْنِ أَمْ كُنْتُمْ شُهَدَاءَ إِذْ وَصَّاكُمُ اللهُ بِهَذَا فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَي عَلَي اللهِ كَذِبَاً لِيُضِلَّ النَّاسَ بِغَيْرِ عِلْمٍ إِنَّ اللهَ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ (انعام: 144) و از شتر يك جفت، و از گاو هم يك جفت (براى شما آفريد) بگو: «كداميك از اينها را خدا حرام كرده است؟ نرها يا مادهها را؟ يا آنچه را شكم مادهها دربرگرفته؟ يا هنگامى كه خدا شما را به اين موضوع توصيه كرد، شما گواه (بر اين تحريم) بوديد؟! پس چه كسى ستمكارتر است از آن كس كه بر خدا دروغ مىبندد، تا مردم را از روى جهل گمراه سازد؟! خداوند هيچ گاه ستمگران را هدايت نمىكند» (144) |
قُلْ لاَ أَجِدُ فِي مَا أُوحِيَ إِلَيَّ مُحَرَّمَاً عَلَي طَاعِمٍ يَطْعَمُهُ إِلاَّ أَنْ يَكُونَ مَيْتَةً أَوْ دَمَاً مَسْفُوحَاً أَوْ لَحْمَ خِنْزِيرٍ فَإِنَّهُ رِجْسٌ أَوْ فِسْقَاً أُهِلَّ لِغَيْرِ اللهِ بِهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغٍ وَ لاَ عَادٍ فَإِنَّ رَبَّكَ غَفُورٌ رَحِيمٌ (انعام: 145) بگو: «در آنچه بر من وحى شده، هيچ غذاى حرامى نمىيابم بجز اينكه مردار باشد، يا خونى كه (از بدن حيوان) بيرون ريخته، يا گوشت خوك- كه اينها همه پليدند- يا حيوانى كه به گناه، هنگام سر بريدن، نام غير خدا [نام بتها] بر آن برده شده است.» اما كسى كه مضطر (به خوردن اين محرمات) شود، بى آنكه خواهان لذت باشد و يا زياده روى كند (گناهى بر او نيست) زيرا پروردگارت، آمرزنده مهربان است. (145) |
قُلْ فَلِاللهِ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ فَلَوْ شَاءَ لَهَدَاكُمْ أَجْمَعِينَ (انعام: 149) بگو: «دليل رسا (و قاطع) براى خداست (دليلى كه براى هيچ كس بهانهاى باقى نمىگذارد). و اگر او بخواهد، همه شما را (به اجبار) هدايت مىكند. (ولى چون هدايت اجبارى بىثمر است، اين كار را نمىكند.)» (149) |
وَ لاَ تَقْرَبُوا مَالَ الْيَتِيمِ إِلاَّ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ حَتَّي يَبْلُغَ أَشُدَّهُ وَ أَوْفُوا الْكَيْلَ وَالْمِيزَانَ بِالْقِسْطِ لاَ نُكَلِّفُ نَفْسَاً إِلاَّ وُسْعَهَا وَ إِذَا قُلْتُمْ فَاعْدِلُوا وَ لَوْ كَانَ ذَا قُرْبَي وَ بِعَهْدِ اللهِ أَوْفُوا ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ (انعام: 152) و به مال يتيم، جز به بهترين صورت (و براى اصلاح)، نزديك نشويد، تا به حد رشد خود برسد! و حق پيمانه و وزن را بعدالت ادا كنيد!- هيچ كس را، جز بمقدار تواناييش، تكليف نمىكنيم- و هنگامى كه سخنى مىگوييد، عدالت را رعايت نماييد، حتى اگر در مورد نزديكان (شما) بوده باشد و به پيمان خدا وفا كنيد، اين چيزى است كه خداوند شما را به آن سفارش مىكند، تا متذكّر شويد! (152) |
أَوْ تَقُولُوا لَوْ أَنَّا أُنْزِلَ عَلَيْنَا الْكِتَابُ لَكُنَّا أَهْدَي مِنْهُمْ فَقَدْ جَاءَكُمْ بَيِّنَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَ هُدَيً وَ رَحْمَةٌ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَذَّبَ بِآيَاتِ اللهِ وَ صَدَفَ عَنْهَا سَنَجْزِي الَّذِينَ يَصْدِفُونَ عَنْ آيَاتِنَا سُوءَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُوا يَصْدِفُونَ (انعام: 157) يا نگوييد: «اگر كتاب آسمانى بر ما نازل مىشد، از آنها هدايت يافتهتر بوديم»! اينك آيات و دلايل روشن از جانب پروردگارتان، و هدايت و رحمت براى شما آمد! پس، چه كسى ستمكارتر است از كسى كه آيات خدا را تكذيب كرده، و از آن روى گردانده است؟! اما بزودى كسانى را كه از آيات ما روى مىگردانند، بخاطر همين اعراض بىدليلشان، مجازات شديد خواهيم كرد! (157) |
إِنَّ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَ كَانُوا شِيَعَاً لَسْتَ مِنْهُمْ فِي شَيْءٍ إِنَّمَا أَمْرُهُمْ إِلَي اللهِ ثُمَّ يُنَبِّئُهُمْ بِمَا كَانُوا يَفْعَلُونَ (انعام: 159) كسانى كه آيين خود را پراكنده ساختند، و به دستههاى گوناگون (و مذاهب مختلف) تقسيم شدند، تو هيچ گونه رابطهاى با آنها ندارى! سر و كار آنها تنها با خداست سپس خدا آنها را از آنچه انجام مىدادند، با خبر مىكند. (159) |
قُلْ إِنَّ صَلاَتِي وَ نُسُكِي وَ مَحْيَايَ وَ مَمَاتِي لِاللهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ (انعام: 162) بگو: «نماز و تمام عبادات من، و زندگى و مرگ من، همه براى خداوند پروردگار جهانيان است. (162) |
قُلْ أَغَيْرَ اللهِ أَبْغِي رَبَّاً وَ هُوَ رَبُّ كُلِّ شَيْءٍ وَ لاَ تَكْسِبُ كُلُّ نَفْسٍ إِلاَّ عَلَيْهَا وَ لاَ تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَي ثُمَّ إِلَي رَبِّكُمْ مَرْجِعُكُمْ فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ (انعام: 164) بگو: «آيا غير خدا، پروردگارى را بطلبم، در حالى كه او پروردگار همه چيز است؟! هيچ كس، عمل (بدى) جز به زيان خودش، انجام نمىدهد و هيچ گنهكارى گناه ديگرى را متحمّل نمىشود سپس بازگشت همه شما به سوى پروردگارتان است و شما را از آنچه در آن اختلاف داشتيد، خبر خواهد داد. (164) |
يَا بَنِي آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنَا عَلَيْكُمْ لِبَاسَاً يُوَارِي سَوْآتِكُمْ وَ رِيشَاً وَ لِبَاسُ التَّقْوَي ذَلِكَ خَيْرٌ ذَلِكَ مِنْ آيَاتِ اللهِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ (اعراف: 26) اى فرزندان آدم! لباسى براى شما فرستاديم كه اندام شما را مىپوشاند و مايه زينت شماست اما لباس پرهيزگارى بهتر است! اينها (همه) از آيات خداست، تا متذكّر (نعمتهاى او) شوند! (26) |
وَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً قَالُوا وَجَدْنَا عَلَيْهَا آبَاءَنَا وَاللهُ أَمَرَنَا بِهَا قُلْ إِنَّ اللهَ لاَ يَأْمُرُ بِالْفَحْشَاءِ أَتَقُولُونَ عَلَي اللهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ (اعراف: 28) و هنگامى كه كار زشتى انجام مىدهند مىگويند: «پدران خود را بر اين عمل يافتيم و خداوند ما را به آن دستور داده است!» بگو: «خداوند (هرگز) به كار زشت فرمان نمىدهد! آيا چيزى به خدا نسبت مىدهيد كه نمىدانيد؟!» (28) |
فَرِيقَاً هَدَي وَ فَرِيقَاً حَقَّ عَلَيْهِمُ الضَّلاَلَةُ إِنَّهُمُ اتَّخَذُوا الشَّيَاطِينَ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِ اللهِ وَ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ مُهْتَدُونَ (اعراف: 30) جمعى را هدايت كرده و جمعى (كه شايستگى نداشتهاند،) گمراهى بر آنها مسلّم شده است. آنها (كسانى هستند كه) شياطين را به جاى خداوند، اولياى خود انتخاب كردند و گمان مىكنند هدايت يافتهاند! (30) |
قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللهِ الَّتِي أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَالطَّيِّبَاتِ مِنَ الرِّزْقِ قُلْ هِيَ لِلَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا خَالِصَةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ كَذَلِكَ نُفَصِّلُ الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ (اعراف: 32) بگو: «چه كسى زينتهاى الهى را كه براى بندگان خود آفريده، و روزيهاى پاكيزه را حرام كرده است؟!» بگو: «اينها در زندگى دنيا، براى كسانى است كه ايمان آوردهاند (اگر چه ديگران نيز با آنها مشاركت دارند ولى) در قيامت، خالص (براى مؤمنان) خواهد بود.» اين گونه آيات (خود) را براى كسانى كه آگاهند، شرح مىدهيم! (32) |
قُلْ إِنَّمَا حَرَّمَ رَبِّيَ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَ مَا بَطَنَ وَالْإِثْمَ وَالْبَغْيَ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَ أَنْ تُشْرِكُوا بِاللهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانَاً وَ أَنْ تَقُولُوا عَلَي اللهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ (اعراف: 33) بگو: «خداوند، تنها اعمال زشت را، چه آشكار باشد چه پنهان، حرام كرده است و (همچنين) گناه و ستم بناحق را و اينكه چيزى را كه خداوند دليلى براى آن نازل نكرده، شريك او قرار دهيد و به خدا مطلبى نسبت دهيد كه نمىدانيد.» (33) |
فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَي عَلَي اللهِ كَذِبَاً أَوْ كَذَّبَ بِآيَاتِهِ أُولَئِكَ يَنَالُهُمْ نَصِيبُهُمْ مِنَ الْكِتَابِ حَتَّي إِذَا جَاءَتْهُمْ رُسُلُنَا يَتَوَفَّوْنَهُمْ قَالُوا أَيْنَ مَا كُنْتُمْ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللهِ قَالُوا ضَلُّوا عَنَّا وَ شَهِدُوا عَلَي أَنْفُسِهِمْ أَنَّهُمْ كَانُوا كَافِرِينَ (اعراف: 37) چه كسى ستمكارتر است از آنها كه بر خدا دروغ مىبندند، يا آيات او را تكذيب مى كنند؟! آنها نصيبشان را از آنچه مقدّر شده (از نعمتها و مواهب اين جهان) مىبرند تا زمانى كه فرستادگان ما [فرشتگان قبض ارواح] به سراغشان روند و جانشان را بگيرند از آنها مىپرسند: «كجايند معبودهايى كه غير از خدا مىخوانديد؟! (چرا به يارى شما نمىآيند؟!)» مىگويند: «آنها (همه) گم شدند (و از ما دور گشتند!)» و بر ضدّ خود گواهى مىدهند كه كافر بودند! (37) |
وَ نَزَعْنَا مَا فِي صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهِمُ الْأَنْهَارُ وَ قَالُوا الْحَمْدُ لِاللهِ الَّذِي هَدَانَا لِهَذَا وَ مَا كُنَّا لِنَهْتَدِيَ لَوْلاَ أَنْ هَدَانَا اللهُ لَقَدْ جَاءَتْ رُسُلُ رَبِّنَا بِالْحَقِّ وَ نُودُوا أَنْ تِلْكُمُ الْجَنَّةُ أُورِثْتُمُوهَا بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ (اعراف: 43) و آنچه در دلها از كينه و حسد دارند، برمىكنيم (تا در صفا و صميميّت با هم زندگى كنند) و از زير (قصرها و درختان) آنها، نهرها جريان دارد مىگويند: «ستايش مخصوص خداوندى است كه ما را به اين (همه نعمتها) رهنمون شد و اگر خدا ما را هدايت نكرده بود، ما (به اينها) راه نمىيافتيم! مسلّماً فرستادگان پروردگار ما حق را آوردند!» و (در اين هنگام) به آنان ندا داده مىشود كه: «اين بهشت را در برابر اعمالى كه انجام مىداديد، به ارث برديد!» (43) |
وَ نَادَي أَصْحَابُ الْجَنَّةِ أَصْحَابَ النَّارِ أَنْ قَدْ وَجَدْنَا مَا وَعَدَنَا رَبُّنَا حَقَّاً فَهَلْ وَجَدْتُمْ مَا وَعَدَ رَبُّكُمْ حَقَّاً قَالُوا نَعَمْ فَأَذَّنَ مُؤَذِّنٌ بَيْنَهُمْ أَنْ لَعْنَةُ اللهِ عَلَي الظَّالِمِينَ (اعراف: 44) و بهشتيان دوزخيان را صدا مىزنند كه: «آنچه را پروردگارمان به ما وعده داده بود، همه را حق يافتيم آيا شما هم آنچه را پروردگارتان به شما وعده داده بود حق يافتيد؟!» در اين هنگام، ندادهندهاى در ميان آنها ندا مىدهد كه: «لعنت خدا بر ستمگران باد! (44) |
الَّذِينَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللهِ وَ يَبْغُونَهَا عِوَجَاً وَ هُمْ بِالْآخِرَةِ كَافِرُونَ (اعراف: 45) همانها كه (مردم را) از راه خدا بازمىدارند، و (با القاى شبهات) مىخواهند آن را كج و معوج نشان دهند و آنها به آخرت كافرند!» (45) |
وَ لاَ تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاَحِهَا وَادْعُوهُ خَوْفَاً وَ طَمَعَاً إِنَّ رَحْمَتَ اللهِ قَرِيبٌ مِنَ الْمُـحْسِنِينَ (اعراف: 56) و در زمين پس از اصلاح آن فساد نكنيد، و او را با بيم و اميد بخوانيد! (بيم از مسئوليتها، و اميد به رحمتش. و نيكى كنيد) زيرا رحمت خدا به نيكوكاران نزديك است! (56) |
أُبَلِّغُكُمْ رِسَالاَتِ رَبِّي وَ أَنْصَحُ لَكُمْ وَ أَعْلَمُ مِنَ اللهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ (اعراف: 62) رسالتهاى پروردگارم را به شما ابلاغ مىكنم و خيرخواه شما هستم و از خداوند چيزهايى مىدانم كه شما نمىدانيد. (62) |
أَوَ عَجِبْتُمْ أَنْ جَاءَكُمْ ذِكْرٌ مِنْ رَبِّكُمْ عَلَي رَجُلٍ مِنْكُمْ لِيُنْذِرَكُمْ وَاذْكُرُوا إِذْ جَعَلَكُمْ خُلَفَاءَ مِنْ بَعْدِ قَوْمِ نُوحٍ وَ زَادَكُمْ فِي الْخَلْقِ بَصْطَةً فَاذْكُرُوا آلاَءَ اللهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ (اعراف: 69) آيا تعجّب كردهايد كه دستور آگاه كننده پروردگارتان به وسيله مردى از ميان شما به شما برسد تا (از مجازات الهى) بيمتان دهد؟! و به ياد آوريد هنگامى كه شما را جانشينان قوم نوح قرار داد و شما را از جهت خلقت (جسمانى) گسترش (و قدرت) داد پس نعمتهاى خدا را به ياد آوريد، شايد رستگار شويد!» (69) |
وَ إِلَي ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحَاً قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ قَدْ جَاءَتْكُمْ بَيِّنَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ هَذِهِ نَاقَةُ اللهِ لَكُمْ آيَةً فَذَرُوهَا تَأْكُلْ فِي أَرْضِ اللهِ وَ لاَ تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ فَيَأْخُذَكُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ (اعراف: 73) و به سوى (قوم) ثمود، برادرشان صالح را (فرستاديم) گفت: «اى قوم من! (تنها) خدا را بپرستيد، كه جز او، معبودى براى شما نيست! دليل روشنى از طرف پروردگارتان براى شما آمده: اين «ناقه» الهى براى شما معجزهاى است او را به حال خود واگذاريد كه در زمين خدا (از علفهاى بيابان) بخورد! و آن را آزار نرسانيد، كه عذاب دردناكى شما را خواهد گرفت! (73) |
وَاذْكُرُوا إِذْ جَعَلَكُمْ خُلَفَاءَ مِنْ بَعْدِ عَادٍ وَ بَوَّأَكُمْ فِي الْأَرْضِ تَتَّخِذُونَ مِنْ سُهُولِهَا قُصُورَاً وَ تَنْحِتُونَ الْجِبَالَ بُيُوتَاً فَاذْكُرُوا آلاَءَ اللهِ وَ لاَ تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ (اعراف: 74) و به خاطر بياوريد كه شما را جانشينان قوم «عاد» قرار داد، و در زمين مستقر ساخت، كه در دشتهايش، قصرها براى خود بنا مىكنيد و در كوهها، براى خود خانهها مى تراشيد! بنا بر اين، نعمتهاى خدا را متذكر شويد! و در زمين، به فساد نكوشيد!» (74) |
وَ لاَ تَقْعُدُوا بِكُلِّ صِرَاطٍ تُوعِدُونَ وَ تَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللهِ مَنْ آمَنَ بِهِ وَ تَبْغُونَهَا عِوَجَاً وَاذْكُرُوا إِذْ كُنْتُمْ قَلِيلاً فَكَثَّرَكُمْ وَانْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ (اعراف: 86) و بر سر هر راه ننشينيد كه (مردم با ايمان را) تهديد كنيد و مؤمنان را از راه خدا باز داريد، و با (القاى شبهات،) آن را كج و معوج نشان دهيد! و به خاطر بياوريد زمانى را كه اندك بوديد، و او شما را فزونى داد! و بنگريد سرانجام مفسدان چگونه بود! (86) |
قَدِ افْتَرَيْنَا عَلَي اللهِ كَذِبَاً إِنْ عُدْنَا فِي مِلَّتِكُمْ بَعْدَ إِذْ نَجَّانَا اللهُ مِنْهَا وَ مَا يَكُونُ لَنَا أَنْ نَعُودَ فِيهَا إِلاَّ أَنْ يَشَاءَ اللهُ رَبُّنَا وَسِعَ رَبُّنَا كُلَّ شَيْءٍ عِلْمَاً عَلَي اللهِ تَوَكَّلْنَا رَبَّنَا افْتَحْ بَيْنَنَا وَ بَيْنَ قَوْمِنَا بِالْحَقِّ وَ أَنْتَ خَيْرُ الْفَاتِحِينَ (اعراف: 89) اگر ما به آيين شما بازگرديم، بعد از آنكه خدا ما را از آن نجات بخشيده، به خدا دروغ بستهايم و شايسته نيست كه ما به آن بازگرديم مگر اينكه خدايى كه پروردگار ماست بخواهد علم پروردگار ما، به همه چيز احاطه دارد. تنها بر خدا توكل كردهايم. پروردگارا! ميان ما و قوم ما بحق داورى كن، كه تو بهترين داورانى!» (89) |
أَفَأَمِنُوا مَكْرَ اللهِ فَلاَ يَأْمَنُ مَكْرَ اللهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْخَاسِرُونَ (اعراف: 99) آيا آنها خود را از مكر الهى در امان مىدانند؟! در حالى كه جز زيانكاران، خود را از مكر (و مجازات) خدا ايمن نمىدانند! (99) |
حَقِيقٌ عَلَي أَنْ لاَ أَقُولَ عَلَي اللهِ إِلاَّ الْحَقَّ قَدْ جِئْتُكُمْ بِبَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ فَأَرْسِلْ مَعِيَ بَنِي إِسْرَائِيلَ (اعراف: 105) سزاوار است كه بر خدا جز حق نگويم. من دليل روشنى از پروردگارتان براى شما آوردهام پس بنى اسرائيل را با من بفرست!» (105) |
قَالَ مُوسَي لِقَوْمِهِ اسْتَعِينُوا بِاللهِ وَاصْبِرُوا إِنَّ الْأَرْضَ لِاللهِ يُورِثُهَا مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ (اعراف: 128) موسى به قوم خود گفت: «از خدا يارى جوييد، و استقامت پيشه كنيد، كه زمين از آن خداست، و آن را به هر كس از بندگانش كه بخواهد، واگذار مىكند و سرانجام (نيك) براى پرهيزكاران است!» (128) |
فَإِذَا جَاءَتْهُمُ الْحَسَنَةُ قَالُوا لَنَا هَذِهِ وَ إِنْ تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ يَطَّيَّرُوا بِمُوسَي وَ مَنْ مَعَهُ أَلاَ إِنَّمَا طَائِرُهُمْ عِنْدَ اللهِ وَ لَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لاَ يَعْلَمُونَ (اعراف: 131) (اما آنها نه تنها پند نگرفتند، بلكه) هنگامى كه نيكى (و نعمت) به آنها مىرسيد، مىگفتند: «بخاطر خود ماست.» ولى موقعى كه بدى (و بلا) به آنها مىرسيد، مىگفتند: «از شومى موسى و كسان اوست»! آگاه باشيد سرچشمه همه اينها، نزد خداست ولى بيشتر آنها نمىدانند! (131) |
قَالَ أَغَيْرَ اللهِ أَبْغِيكُمْ إِلَهَاً وَ هُوَ فَضَّلَكُمْ عَلَي الْعَالَمِينَ (اعراف: 140) (سپس) گفت: «آيا غير از خداوند، معبودى براى شما بطلبم؟! خدايى كه شما را بر جهانيان (و مردم عصرتان) برترى داد!» (140) |
قُلْ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنِّي رَسُولُ اللهِ إِلَيْكُمْ جَمِيعَاً الَّذِي لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لاَ إِلهَ إِلاَّ هُوَ يُحْيِي وَ يُمِيتُ فَآمِنُوا بِاللهِ وَ رَسُولِهِ النَّبِيِّ الْأُمِّيِّ الَّذِي يُؤْمِنُ بِاللهِ وَ كَلِمَاتِهِ وَاتَّبِعُوهُ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ (اعراف: 158) بگو: «اى مردم! من فرستاده خدا به سوى همه شما هستم همان خدايى كه حكومت آسمانها و زمين، از آن اوست معبودى جز او نيست زنده مىكند و مىميراند پس ايمان بياوريد به خدا و فرستادهاش، آن پيامبر درس نخواندهاى كه به خدا و كلماتش ايمان دارد و از او پيروى كنيد تا هدايت يابيد!» (158) |
فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ وَرِثُوا الْكِتَابَ يَأْخُذُونَ عَرَضَ هَذَا الْأَدْنَي وَ يَقُولُونَ سَيُغْفَرُ لَنَا وَ إِنْ يَأْتِهِمْ عَرَضٌ مِثْلُهُ يَأْخُذُوهُ أَلَمْ يُؤْخَذْ عَلَيْهِمْ مِيثَاقُ الْكِتَابِ أَنْ لاَ يَقُولُوا عَلَي اللهِ إِلاَّ الْحَقَّ وَ دَرَسُوا مَا فِيهِ وَالدَّارُ الْآخِرَةُ خَيْرٌ لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ أَفَلاَ تَعْقِلُونَ (اعراف: 169) پس از آنها، فرزندانى جاى آنها را گرفتند كه وارث كتاب (آسمانى، تورات) شدند (امّا با اين حال،) متاع اين دنياى پست را گرفته، (بر اطاعت فرمان خدا ترجيح مىدهند) و مىگويند: « (اگر ما گنهكاريم توبه مىكنيم و) بزودى بخشيده خواهيم شد!» اما اگر متاع ديگرى همانند آن به دستشان بيفتد، آن را (نيز) مىگيرند، (و باز حكم خدا را پشت سر مىافكنند.) آيا پيمان كتاب (خدا) از آنها گرفته نشده كه بر خدا (دروغ نبندند، و) جز حق نگويند، و آنان بارها آن را خواندهاند؟! و سراى آخرت براى پرهيزگاران بهتر است، آيا نمىفهميد؟! (169) |
وَ لِاللهِ الْأَسْماءُ الْحُسْنَي فَادْعُوهُ بِهَا وَ ذَرُوا الَّذِينَ يُلْحِدُونَ فِي أَسْمائِهِ سَيُجْزَوْنَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ (اعراف: 180) و براى خدا، نامهاى نيك است خدا را به آن (نامها) بخوانيد! و كسانى را كه در اسماء خدا تحريف مىكنند (و بر غير او مىنهند، و شريك برايش قائل مىشوند)، رها سازيد! آنها بزودى جزاى اعمالى را كه انجام مىدادند، مىبينند! (180) |
يَسْأَلُونَكَ عَنِ السَّاعَةِ أَيَّانَ مُرْسَاهَا قُلْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِنْدَ رَبِّي لاَ يُجَلِّيهَا لِوَقْتِهَا إِلاَّ هُوَ ثَقُلَتْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لاَ تَأْتِيكُمْ إِلاَّ بَغْتَةً يَسْأَلُونَكَ كَأَنَّكَ حَفِيٌّ عَنْهَا قُلْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِنْدَ اللهِ وَ لَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يَعْلَمُونَ (اعراف: 187) درباره قيامت از تو سؤال مىكنند، كى فرامىرسد؟! بگو: «علمش فقط نزد پروردگار من است و هيچ كس جز او (نمىتواند) وقت آن را آشكار سازد (اما قيام قيامت، حتى) در آسمانها و زمين، سنگين (و بسيار پر اهميت) است و جز بطور ناگهانى، به سراغ شما نمىآيد!» (باز) از تو سؤال مىكنند، چنان كه گويى تو از زمان وقوع آن با خبرى! بگو: «علمش تنها نزد خداست ولى بيشتر مردم نمىدانند.» (187) |
إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللهِ عِبَادٌ أَمْثَالُكُمْ فَادْعُوهُمْ فَلْيَسْتَجِيبُوا لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ (اعراف: 194) آنهايى را كه غير از خدا مىخوانيد (و پرستش مىكنيد)، بندگانى همچون خود شما هستند آنها را بخوانيد، و اگر راست مىگوييد بايد به شما پاسخ دهند (و تقاضايتان را برآورند)! (194) |
وَ إِنْ مَا يَنْزَغَنَّكَ مِنَ الشَّيْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللهِ إِنَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ (اعراف: 200) و هر گاه وسوسهاى از شيطان به تو رسد، به خدا پناه بر كه او شنونده و داناست! (200) |
يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْأَنْفَالِ قُلِ الْأَنْفَالُ لِاللهِ وَالرَّسُولِ فَاتَّقُوا اللهَ وَ أَصْلِحُوا ذَاتَ بَيْنِكُمْ وَ أَطِيعُوا اللهَ وَ رَسُولَهُ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ (انفال: 1) از تو درباره انفال [غنايم، و هر گونه مال بدون مالك مشخص] سؤال مىكنند بگو: «انفال مخصوص خدا و پيامبر است پس، از (مخالفت فرمان) خدا بپرهيزيد! و خصومتهايى را كه در ميان شماست، آشتى دهيد! و خدا و پيامبرش را اطاعت كنيد اگر ايمان داريد! (1) |
وَ مَا جَعَلَهُ اللهُ إِلاَّ بُشْرَي وَ لِتَطْمَئِنَّ بِهِ قُلُوبُكُمْ وَ مَا النَّصْرُ إِلاَّ مِنْ عِنْدِ اللهِ إِنَّ اللهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ (انفال: 10) ولى خداوند، اين را تنها براى شادى و اطمينان قلب شما قرار داد و گر نه، پيروزى جز از طرف خدا نيست خداوند توانا و حكيم است! (10) |
وَ مَنْ يُوَلِّهِمْ يَوْمَئِذٍ دُبُرَهُ إِلاَّ مُتَحَرِّفَاً لِقِتَالٍ أَوْ مُتَحَيِّزَاً إِلَي فِئَةٍ فَقَدْ بَاءَ بِغَضَبٍ مِنَ اللهِ وَ مَأْوَاهُ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمَصِيرُ (انفال: 16) و هر كس در آن هنگام به آنها پشت كند- مگر آنكه هدفش كنارهگيرى از ميدان براى حمله مجدد، و يا به قصد پيوستن به گروهى (از مجاهدان) بوده باشد- (چنين كسى) به غضب خدا گرفتار خواهد شد و جايگاه او جهنم، و چه بد جايگاهى است! (16) |
إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللهِ الصُّمُّ الْبُكْمُ الَّذِينَ لاَ يَعْقِلُونَ (انفال: 22) بدترين جنبندگان نزد خدا، افراد كر و لالى هستند كه انديشه نمىكنند. (22) |
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِاللهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ وَ أَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ (انفال: 24) اى كسانى كه ايمان آوردهايد! دعوت خدا و پيامبر را اجابت كنيد هنگامى كه شما را به سوى چيزى مىخواند كه شما را حيات مىبخشد! و بدانيد خداوند ميان انسان و قلب او حايل مىشود، و همه شما (در قيامت) نزد او گردآورى مىشويد! (24) |
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ لِيَصُدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللهِ فَسَيُنْفِقُونَهَا ثُمَّ تَكُونُ عَلَيْهِمْ حَسْرَةً ثُمَّ يُغْلَبُونَ وَالَّذِينَ كَفَرُوا إِلَي جَهَنَّمَ يُحْشَرُونَ (انفال: 36) آنها كه كافر شدند، اموالشان را براى بازداشتن (مردم) از راه خدا خرج مىكنند آنان اين اموال را (كه براى به دست آوردنش زحمت كشيدهاند، در اين راه) مصرف مىكنند، امّا مايه حسرت و اندوهشان خواهد شد و سپس شكست خواهند خورد و (در جهان ديگر) كافران همگى به سوى دوزخ گردآورى خواهند شد. (36) |
وَ قَاتِلُوهُمْ حَتَّي لاَ تَكُونَ فِتْنَةٌ وَ يَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِاللهِ فَإِنِ انْتَهَوْا فَإِنَّ اللهَ بِمَا يَعْمَلُونَ بَصِيرٌ (انفال: 39) و با آنها پيكار كنيد، تا فتنه [شرك و سلب آزادى] برچيده شود، و دين (و پرستش) همه مخصوص خدا باشد! و اگر آنها (از راه شرك و فساد بازگردند، و از اعمال نادرست) خوددارى كنند، (خداوند آنها را مىپذيرد) خدا به آنچه انجام مىدهند بيناست. (39) |
وَاعْلَمُوا أَنَّ مَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِاللهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِي الْقُرْبَي وَالْيَتَامَي وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ إِنْ كُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللهِ وَ مَا أَنْزَلْنَا عَلَي عَبْدِنَا يَوْمَ الْفُرْقَانِ يَوْمَ الْتَقَي الْجَمْعَانِ وَاللهُ عَلَي كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ (انفال: 41) بدانيد هر گونه غنيمتى به دست آوريد، خمس آن براى خدا، و براى پيامبر، و براى ذى القربى و يتيمان و مسكينان و واماندگان در راه (از آنها) است، اگر به خدا و آنچه بر بنده خود در روز جدايى حق از باطل، روز درگيرى دو گروه (باايمان و بىايمان) [روز جنگ بدر] نازل كرديم، ايمان آوردهايد و خداوند بر هر چيزى تواناست! (41) |
وَ إِذْ يُرِيكُمُوهُمْ إِذِ الْتَقَيْتُمْ فِي أَعْيُنِكُمْ قَلِيلاً وَ يُقَلِّلُكُمْ فِي أَعْيُنِهِمْ لِيَقْضِيَ اللهُ أَمْرَاً كَانَ مَفْعُولاً وَ إِلَي اللهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ (انفال: 44) و در آن هنگام (كه در ميدان نبرد،) با هم رو به رو شديد، آنها را به چشم شما كم نشان مىداد و شما را (نيز) به چشم آنها كم مىنمود تا خداوند، كارى را كه مىبايست انجام گيرد، صورت بخشد (شما نترسيد و اقدام به جنگ كنيد، آنها هم وحشت نكنند و حاضر به جنگ شوند، و سرانجام شكست بخورند!) و همه كارها به خداوند باز مىگردد. (44) |
وَ لاَ تَكُونُوا كَالَّذِينَ خَرَجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ بَطَرَاً وَ رِئَاءَ النَّاسِ وَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللهِ وَاللهُ بِمَا يَعْمَلُونَ مُحِيطٌ (انفال: 47) و مانند كسانى نباشيد كه از روى هوى پرستى و غرور و خودنمايى در برابر مردم، از سرزمين خود به (سوى ميدان بدر) بيرون آمدند و (مردم را) از راه خدا بازمىداشتند (و سرانجام شكست خوردند) و خداوند به آنچه عمل مىكنند، احاطه (و آگاهى) دارد! (47) |
إِذْ يَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ غَرَّ هَؤُلاَءِ دِينُهُمْ وَ مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَي اللهِ فَإِنَّ اللهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ (انفال: 49) و هنگامى را كه منافقان، و آنها كه در دلهايشان بيمارى است مىگفتند: «اين گروه (مسلمانان) را دينشان مغرور ساخته است.» (آنها نمىدانستند كه) هر كس بر خدا توكّل كند، (پيروز مىگردد) خداوند قدرتمند و حكيم است! (49) |
كَدَأْبِ آلِ فِرْعَوْنَ وَالَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ كَفَرُوا بِآيَاتِ اللهِ فَأَخَذَهُمُ اللهُ بِذُنُوبِهِمْ إِنَّ اللهَ قَوِيٌّ شَدِيدُ الْعِقَابِ (انفال: 52) (حال اين گروه مشركان،) همانند حال نزديكان فرعون، و كسانى است كه پيش از آنان بودند آنها آيات خدا را انكار كردند خداوند هم آنان را به گناهانشان كيفر داد خداوند قوىّ، و كيفرش شديد است (52) |
إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللهِ الَّذِينَ كَفَرُوا فَهُمْ لاَ يُؤْمِنُونَ (انفال: 55) به يقين، بدترين جنبندگان نزد خدا، كسانى هستند كه كافر شدند و ايمان نمىآورند. (55) |
وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا استَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَ مِنْ رِبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللهِ وَ عَدُوَّكُمْ وَ آخَرِينَ مِنْ دُونِهِمْ لاَ تَعْلَمُونَهُمُ اللهُ يَعْلَمُهُمْ وَ مَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فِي سَبِيلِ اللهِ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَ أَنْتُمْ لاَ تُظْلَمُونَ (انفال: 60) هر نيرويى در قدرت داريد، براى مقابله با آنها [دشمنان]، آماده سازيد! و (همچنين) اسبهاى ورزيده (براى ميدان نبرد)، تا به وسيله آن، دشمن خدا و دشمن خويش را بترسانيد! و (همچنين) گروه ديگرى غير از اينها را، كه شما نمىشناسيد و خدا آنها را مىشناسد! و هر چه در راه خدا (و تقويت بنيه دفاعى اسلام) انفاق كنيد، بطور كامل به شما بازگردانده مىشود، و به شما ستم نخواهد شد! (60) |
وَ إِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَهَا وَ تَوَكَّلْ عَلَي اللهِ إِنَّهُ هُوَ الْسَّمِيعُ الْعَلِيمُ (انفال: 61) و اگر تمايل به صلح نشان دهند، تو نيز از در صلح درآى و بر خدا توكّل كن، كه او شنوا و داناست! (61) |
الْآنَ خَفَّفَ اللهُ عَنْكُمْ وَ عَلِمَ أَنَّ فِيكُمْ ضَعْفَاً فَإِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ مِئَةٌ صَابِرَةٌ يَغْلِبُوا مِئَتَينِ وَ إِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ أَلْفٌ يَغْلِبُوا أَلْفَيْنِ بِإِذْنِ اللهِ وَاللهُ مَعَ الصَّابِرِينَ (انفال: 66) هم اكنون خداوند به شما تخفيف داد، و دانست كه در شما ضعفى است بنا بر اين، هر گاه يكصد نفر با استقامت از شما باشند، بر دويست نفر پيروز مىشوند و اگر يكهزار نفر باشند، بر دو هزار نفر به فرمان خدا غلبه خواهند كرد! و خدا با صابران است! (66) |
لَوْلاَ كِتَابٌ مِنَ اللهِ سَبَقَ لَمَسَّكُمْ فِيمَا أَخَذْتُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ (انفال: 68) اگر فرمان سابق خدا نبود (كه بدون ابلاغ، هيچ امّتى را كيفر ندهد)، بخاطر چيزى [اسيرانى] كه گرفتيد، مجازات بزرگى به شما مىرسيد. (68) |
إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ هَاجَرُوا وَ جَاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللهِ وَالَّذِينَ آوَوْا وَ نَصَرُوا أُولَئِكَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَ لَمْ يُهَاجِرُوا مَا لَكُمْ مِنْ وَلاَيَتِهِمْ مِنْ شَيْءٍ حَتَّي يُهَاجِرُوا وَ إِنِ اسْتَنْصَرُوكُمْ فِي الدِّينِ فَعَلَيْكُمُ النَّصْرُ إِلاَّ عَلَي قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَهُمْ مِيثَاقٌ وَاللهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ (انفال: 72) كسانى كه ايمان آوردند و هجرت نمودند و با اموال و جانهاى خود در راه خدا جهاد كردند، و آنها كه پناه دادند و يارى نمودند، آنها ياران يكديگرند و آنها كه ايمان آوردند و مهاجرت نكردند، هيچ گونه ولايت [دوستى و تعهّدى] در برابر آنها نداريد تا هجرت كنند! و (تنها) اگر در (حفظ) دين (خود) از شما يارى طلبند، بر شماست كه آنها را يارى كنيد، جز بر ضدّ گروهى كه ميان شما و آنها، پيمان (ترك مخاصمه) است و خداوند به آنچه عمل مىكنيد، بيناست! (72) |
وَالَّذِينَ آمَنُوا وَ هَاجَرُوا وَ جَاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللهِ وَالَّذِينَ آوَوْا وَ نَصَرُوا أُولَئِكَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقَّاً لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ كَرِيمٌ (انفال: 74) و آنها كه ايمان آوردند و هجرت نمودند و در راه خدا جهاد كردند، و آنها كه پناه دادند و يارى نمودند، آنان مؤمنان حقيقىاند براى آنها، آمرزش (و رحمت خدا) و روزى شايستهاى است. (74) |
وَالَّذِينَ آمَنُوا مِنْ بَعْدُ وَ هَاجَرُوا وَ جَاهَدُوا مَعَكُمْ فَأُولَئِكَ مِنْكُمْ وَ أُولُوا الْأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَي بِبَعْضٍ فِي كِتَابِ اللهِ إِنَّ اللهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ (انفال: 75) و كسانى كه بعداً ايمان آوردند و هجرت كردند و با شما جهاد نمودند، از شما هستند و خويشاوندان نسبت به يكديگر، در احكامى كه خدا مقرّر داشته، (از ديگران) سزاوارترند خداوند به همه چيز داناست. (75) |
بَرَاءَةٌ مِنَ اللهِ وَ رَسُولِهِ إِلَي الَّذِينَ عَاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ (توبه: 1) (اين، اعلام) بيزارى از سوى خدا و پيامبر او، به كسانى از مشركان است كه با آنها عهد بستهايد! (1) |
فَسِيحُوا فِي الْأَرْضِ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ غَيْرُ مُعْجِزِي اللهِ وَ أَنَّ اللهَ مُخْزِي الْكَافِرِينَ (توبه: 2) با اين حال، چهار ماه (مهلت داريد كه آزادانه) در زمين سير كنيد (و هر جا مىخواهيد برويد، و بينديشيد)! و بدانيد شما نمىتوانيد خدا را ناتوان سازيد، (و از قدرت او فرار كنيد! و بدانيد) خداوند خواركننده كافران است! (2) |
وَ أَذَانٌ مِنَ اللهِ وَ رَسُولِهِ إِلَي النَّاسِ يَوْمَ الْحَجِّ الْأَكْبَرِ أَنَّ اللهَ بَرِيءٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ وَ رَسُولُهُ فَإِنْ تُبْتُمْ فَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَ إِنْ تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ غَيْرُ مُعْجِزِي اللهِ وَ بَشِّرِ الَّذِينَ كَفَرُوا بِعَذَابٍ أَلِيمٍ (توبه: 3) و اين، اعلامى است از ناحيه خدا و پيامبرش به (عموم) مردم در روز حج اكبر [روز عيد قربان] كه: خداوند و پيامبرش از مشركان بيزارند! با اين حال، اگر توبه كنيد، براى شما بهتر است! و اگر سرپيچى نماييد، بدانيد شما نمىتوانيد خدا را ناتوان سازيد (و از قلمرو قدرتش خارج شويد)! و كافران را به مجازات دردناك بشارت ده! (3) |
وَ إِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ اسْتَجَارَكَ فَأَجِرْهُ حَتَّي يَسْمَعَ كَلاَمَ اللهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لاَ يَعْلَمُونَ (توبه: 6) و اگر يكى از مشركان از تو پناهندگى بخواهد، به او پناه ده تا سخن خدا را بشنود (و در آن بينديشد)! سپس او را به محل امنش برسان، چرا كه آنها گروهى ناآگاهند! (6) |
كَيْفَ يَكُونُ لِلْمُشْرِكِينَ عَهْدٌ عِنْدَ اللهِ وَ عِنْدَ رَسُولِهِ إِلاَّ الَّذِينَ عَاهَدْتُمْ عِنْدَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ فَمَا اسْتَقَامُوا لَكُمْ فَاسْتَقِيمُوا لَهُمْ إِنَّ اللهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ (توبه: 7) چگونه براى مشركان پيمانى نزد خدا و رسول او خواهد بود (در حالى كه آنها همواره آماده شكستن پيمانشان هستند)؟! مگر كسانى كه نزد مسجد الحرام با آنان پيمان بستيد (و پيمان خود را محترم شمردند) تا زمانى كه در برابر شما وفادار باشند، شما نيز وفادارى كنيد، كه خداوند پرهيزگاران را دوست دارد! (7) |
اشْتَرَوْا بِآيَاتِ اللهِ ثَمَنَاً قَلِيلاً فَصَدُّوا عَنْ سَبِيلِهِ إِنَّهُمْ سَاءَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ (توبه: 9) آنها آيات خدا را به بهاى كمى فروختند و (مردم را) از راه او باز داشتند آنها اعمال بدى انجام مىدادند! (9) |
أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تُتْرَكُوا وَ لَمَّا يَعْلَمِ اللهُ الَّذِينَ جَاهَدُوا مِنْكُمْ وَ لَمْ يَتَّخِذُوا مِنْ دُونِ اللهِ وَ لاَ رَسُولِهِ وَ لاَ الْمُؤْمِنِينَ وَلِيجَةً وَاللهُ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ (توبه: 16) آيا گمان كرديد كه (به حال خود) رها مىشويد در حالى كه هنوز كسانى كه از شما جهاد كردند، و غير از خدا و رسولش و مؤمنان را محرم اسرار خويش انتخاب ننمودند، (از ديگران) مشخّص نشدهاند؟! (بايد آزمون شويد و صفوف از هم جدا گردد) و خداوند به آنچه عمل مىكنيد، آگاه است! (16) |
مَا كَانَ لِلْمُشْرِكِينَ أَنْ يَعْمُرُوا مَسَاجِدَ اللهِ شَاهِدِينَ عَلَي أَنْفُسِهِمْ بِالْكُفْرِ أُولَئِكَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ وَ فِي النَّارِ هُمْ خَالِدُونَ (توبه: 17) مشركان حق ندارند مساجد خدا را آباد كنند در حالى كه به كفر خويش گواهى مىدهند! آنها اعمالشان نابود (و بىارزش) شده و در آتش (دوزخ)، جاودانه خواهند ماند! (17) |
إِنَّمَا يَعْمُرُ مَسَاجِدَ اللهِ مَنْ آمَنَ بِاللهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَ أَقَامَ الصَّلاَةَ وَ آتَي الزَّكَاةَ وَ لَمْ يَخْشَ إِلاَّ اللهَ فَعَسَي أُولَئِكَ أَنْ يَكُونُوا مِنَ الْمُهْتَدِينَ (توبه: 18) مساجد خدا را تنها كسى آباد مىكند كه ايمان به خدا و روز قيامت آورده، و نماز را برپا دارد، و زكات را بپردازد، و جز از خدا نترسد اميد است چنين گروهى از هدايتيافتگان باشند. (18) |
أَجَعَلْتُمْ سِقَايَةَ الْحَاجِّ وَ عِمَارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ كَمَنْ آمَنَ بِاللهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَ جَاهَدَ فِي سَبِيلِ اللهِ لاَ يَسْتَوُونَ عِنْدَ اللهِ وَاللهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ (توبه: 19) آيا سيراب كردن حجاج، و آباد ساختن مسجد الحرام را، همانند (عمل) كسى قرار داديد كه به خدا و روز قيامت ايمان آورده، و در راه او جهاد كرده است؟! (اين دو،) نزد خدا مساوى نيستند! و خداوند گروه ظالمان را هدايت نمىكند! (19) |
الَّذِينَ آمَنُوا وَ هَاجَرُوا وَ جَاهَدَوا فِي سَبِيلِ اللهِ بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللهِ وَ أُولَئِكَ هُمُ الْفَائِزُونَ (توبه: 20) آنها كه ايمان آوردند، و هجرت كردند، و با اموال و جانهايشان در راه خدا جهاد نمودند، مقامشان نزد خدا برتر است و آنها پيروز و رستگارند! (20) |
قُلْ إِنْ كَانَ آبَاؤُكُمْ وَ أَبْنَاؤُكُمْ وَ إِخْوَانُكُمْ وَ أَزْوَاجُكُمْ وَ عَشِيرَتُكُمْ وَ أَمْوَالٌ اقْتَرَفْتُمُوهَا وَ تِجَارَةٌ تَخْشَوْنَ كَسَادَهَا وَ مَسَاكِنُ تَرْضَوْنَهَا أَحَبَّ إِلَيْكُمْ مِنَ اللهِ وَ رَسُولِهِ وَ جِهَادٍ فِي سَبِيلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتَّي يَأْتِيَ اللهُ بِأَمْرِهِ وَاللهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ (توبه: 24) بگو: «اگر پدران و فرزندان و برادران و همسران و طايفه شما، و اموالى كه به دست آوردهايد، و تجارتى كه از كساد شدنش مىترسيد، و خانه هايى كه به آن علاقه داريد، در نظرتان از خداوند و پيامبرش و جهاد در راهش محبوبتر است، در انتظار باشيد كه خداوند عذابش را بر شما نازل كند و خداوند جمعيّت نافرمانبردار را هدايت نمىكند! (24) |
قَاتِلُوا الَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِاللهِ وَ لاَ بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَ لاَ يُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللهُ وَ رَسُولُهُ وَ لاَ يَدِينُونَ دِينَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ حَتَّي يُعْطُوا الْجِزْيَةَ عَنْ يَدٍ وَ هُمْ صَاغِرُونَ (توبه: 29) با كسانى از اهل كتاب كه نه به خدا، و نه به روز جزا ايمان دارند، و نه آنچه را خدا و رسولش تحريم كرده حرام مىشمرند، و نه آيين حق را مىپذيرند، پيكار كنيد تا زمانى كه با خضوع و تسليم، جزيه را به دست خود بپردازند! (29) |
وَ قَالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْنُ اللهِ وَ قَالَتِ النَّصَارَي الْمَسِيحُ ابْنُ اللهِ ذَلِكَ قَوْلُهُمْ بِأَفْوَاهِهِمْ يُضَاهِئُونَ قَوْلَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَبْلُ قَاتَلَهُمُ اللهُ أَنَّي يُؤْفَكُونَ (توبه: 30) يهود گفتند: «عزير پسر خداست!» و نصارى گفتند: «مسيح پسر خداست!» اين سخنى است كه با زبان خود مىگويند، كه همانند گفتار كافران پيشين است خدا آنان را بكشد، چگونه از حق انحراف مىيابند؟! (30) |
اتَّخَذُوا أَحْبَارَهُمْ وَ رُهْبَانَهُمْ أَرْبَابَاً مِنْ دُونِ اللهِ وَالْمَسِيحَ ابْنَ مَرْيَمَ وَ مَا أُمِرُوا إِلاَّ لِيَعْبُدُوا إِلَهَاً وَاحِدَاً لاَ إِلهَ إِلاَّ هُوَ سُبْحَانَهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ (توبه: 31) (آنها) دانشمندان و راهبان خويش را معبودهايى در برابر خدا قرار دادند، و (همچنين) مسيح فرزند مريم را در حالى كه دستور نداشتند جز خداوند يكتايى را كه معبودى جز او نيست، بپرستند، او پاك و منزه است از آنچه همتايش قرار مىدهند! (31) |
يُرِيدُونَ أَنْ يُطْفِئُوا نُورَ اللهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَ يَأْبَي اللهُ إِلاَّ أَنْ يُتِمَّ نُورَهُ وَ لَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ (توبه: 32) آنها مىخواهند نور خدا را با دهان خود خاموش كنند ولى خدا جز اين نمىخواهد كه نور خود را كامل كند، هر چند كافران ناخشنود باشند! (32) |
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ كَثِيرَاً مِنَ الْأَحْبَارِ وَالرُّهْبَانِ لَيَأْكُلُونَ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللهِ وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَ لاَ يُنْفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ (توبه: 34) اى كسانى كه ايمان آوردهايد! بسيارى از دانشمندان (اهل كتاب) و راهبان، اموال مردم را بباطل مىخورند، و (آنان را) از راه خدا بازمىدارند! و كسانى كه طلا و نقره را گنجينه (و ذخيره و پنهان) مىسازند، و در راه خدا انفاق نمىكنند، به مجازات دردناكى بشارت ده! (34) |
إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللهِ اثْنَا عَشَرَ شَهْرَاً فِي كِتَابِ اللهِ يَوْمَ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ مِنْهَا أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ فَلاَ تَظْلِمُوا فِيهِنَّ أَنْفُسَكُمْ وَ قَاتِلُوا الْمُشْرِكِينَ كَافَّةً كَمَا يُقَاتِلُونَكُمْ كَافَّةً وَاعْلَمُوا أَنَّ اللهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ (توبه: 36) تعداد ماهها نزد خداوند در كتاب الهى، از آن روز كه آسمانها و زمين را آفريده، دوازده ماه است كه چهار ماه از آن، ماه حرام است (و جنگ در آن ممنوع مىباشد.) اين، آيين ثابت و پابرجا (ى الهى) است! بنا بر اين، در اين ماهها به خود ستم نكنيد (و از هر گونه خونريزى بپرهيزيد)! و (به هنگام نبرد) با مشركان، دسته جمعى پيكار كنيد، همان گونه كه آنها دسته جمعى با شما پيكار مىكنند و بدانيد خداوند با پرهيزگاران است! (36) |
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَا لَكُمْ إِذَا قِيلَ لَكُمُ انْفِرُوا فِي سَبِيلِ اللهِ اثَّاقَلْتُمْ إِلَي الْأَرْضِ أَرَضِيتُمْ بِالْحَيَاةِ الدُّنْيَا مِنَ الْآخِرَةِ فَمَا مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فِي الْآخِرَةِ إِلاَّ قَلِيلٌ (توبه: 38) اى كسانى كه ايمان آوردهايد! چرا هنگامى كه به شما گفته مىشود: «به سوى جهاد در راه خدا حركت كنيد!» بر زمين سنگينى مىكنيد (و سستى به خرج مىدهيد)؟! آيا به زندگى دنيا به جاى آخرت راضى شدهايد؟! با اينكه متاع زندگى دنيا، در برابر آخرت، جز اندكى نيست! (38) |
إِنْ لاَ تَنْصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذِينَ كَفَرُوا ثَانِيَ اثْنَيْنِ إِذْ هُمَا فِي الْغَارِ إِذْ يَقُولُ لِصَاحِبِهِ لاَ تَحْزَنْ إِنَّ اللهَ مَعَنَا فَأَنْزَلَ اللهُ سَكِينَتَهُ عَلَيْهِ وَ أَيَّدَهُ بِجُنُودٍ لَمْ تَرَوْهَا وَ جَعَلَ كَلِمَةَ الَّذِينَ كَفَرُوا السُّفْلَي وَ كَلِمَةُ اللهِ هِيَ الْعُلْيَا وَاللهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ (توبه: 40) اگر او را يارى نكنيد، خداوند او را يارى كرد (و در مشكلترين ساعات، او را تنها نگذاشت) آن هنگام كه كافران او را (از مكّه) بيرون كردند، در حالى كه دوّمين نفر بود (و يك نفر بيشتر همراه نداشت) در آن هنگام كه آن دو در غار بودند، و او به همراه خود مىگفت: «غم مخور، خدا با ماست!» در اين موقع، خداوند سكينه (و آرامش) خود را بر او فرستاد و با لشكرهايى كه مشاهده نمىكرديد، او را تقويت نمود و گفتار (و هدف) كافران را پايين قرار داد، (و آنها را با شكست مواجه ساخت) و سخن خدا (و آيين او)، بالا (و پيروز) است و خداوند عزيز و حكيم است! (40) |
انْفِرُوا خِفَافَاً وَ ثِقَالاً وَ جَاهِدُوا بِأَمْوالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ (توبه: 41) (همگى به سوى ميدان جهاد) حركت كنيد سبكبار باشيد يا سنگين بار! و با اموال و جانهاى خود، در راه خدا جهاد نماييد اين براى شما بهتر است اگر بدانيد! (41) |
لَوْ كَانَ عَرَضَاً قَرِيبَاً وَ سَفَرَاً قَاصِدَاً لَاتَّبَعُوكَ وَ لَكِنْ بَعُدَتْ عَلَيْهِمُ الشُّقَّةُ وَ سَيَحْلِفُونَ بِاللهِ لَوِ اسْتَطَعْنَا لَخَرَجْنَا مَعَكُمْ يُهْلِكُونَ أَنْفُسَهُمْ وَاللهُ يَعْلَمُ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ (توبه: 42) (امّا گروهى از آنها، چنانند كه) اگر غنايمى نزديك (و در دسترس)، و سفرى آسان باشد، (به طمع دنيا) از تو پيروى مىكنند ولى (اكنون كه براى ميدان تبوك،) راه بر آنها دور (و پر مشقت) است، (سرباز مىزنند) و بزودى به خدا سوگند ياد مىكنند كه: «اگر توانايى داشتيم، همراه شما حركت مىكرديم!» (آنها با اين اعمال و اين دروغها، در واقع) خود را هلاك مىكنند و خداوند مىداند آنها دروغگو هستند! (42) |
لاَ يَسْتَأْذِنُكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِاللهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ أَنْ يُجَاهِدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ وَاللهُ عَلِيمٌ بِالْمُتَّقِينَ (توبه: 44) آنها كه به خدا و روز جزا ايمان دارند، هيچ گاه براى ترك جهاد (در راه خدا) با اموال و جانهايشان، از تو اجازه نمىگيرند و خداوند پرهيزگاران را مىشناسد. (44) |
إِنَّمَا يَسْتَأْذِنُكَ الَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِاللهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَارْتَابَتْ قُلُوبُهُمْ فَهُمْ فِي رَيْبِهِمْ يَتَرَدَّدُونَ (توبه: 45) تنها كسانى از تو اجازه (اين كار را) مىگيرند كه به خدا و روز جزا ايمان ندارند، و دلهايشان با شكّ و ترديد آميخته است آنها در ترديد خود سرگردانند. (45) |
لَقَدِ ابْتَغَوُا الْفِتْنَةَ مِنْ قَبْلُ وَ قَلَّبُوا لَكَ الْأُمُورَ حَتَّي جَاءَ الْحَقُّ وَ ظَهَرَ أَمْرُ اللهِ وَ هُمْ كَارِهُونَ (توبه: 48) آنها پيش از اين (نيز) در پى فتنهانگيزى بودند، و كارها را بر تو دگرگون ساختند (و به هم ريختند) تا آن كه حق فرا رسيد، و فرمان خدا آشكار گشت (و پيروز شديد)، در حالى كه آنها كراهت داشتند. (48) |
قُلْ لَنْ يُصِيبَنَا إِلاَّ مَا كَتَبَ اللهُ لَنَا هُوَ مَوْلاَنَا وَ عَلَي اللهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ (توبه: 51) بگو: «هيچ حادثهاى براى ما رخ نمىدهد، مگر آنچه خداوند براى ما نوشته و مقرّر داشته است او مولا (و سرپرست) ماست و مؤمنان بايد تنها بر خدا توكّل كنند!» (51) |
وَ مَا مَنَعَهُمْ أَنْ تُقْبَلَ مِنْهُمْ نَفَقَاتُهُمْ إِلاَّ أَنَّهُمْ كَفَرُوا بِاللهِ وَ بِرَسُولِهِ وَ لاَ يَأْتُونَ الصَّلاَةَ إِلاَّ وَ هُمْ كُسَالَي وَ لاَ يُنْفِقُونَ إِلاَّ وَ هُمْ كَارِهُونَ (توبه: 54) هيچ چيز مانع قبول انفاقهاى آنها نشد، جز اينكه آنها به خدا و پيامبرش كافر شدند، و نماز بجا نمىآورند جز با كسالت، و انفاق نمىكنند مگر با كراهت! (54) |
وَ يَحْلِفُونَ بِاللهِ إِنَّهُمْ لَمِنْكُمْ وَ مَا هُمْ مِنْكُمْ وَ لَكِنَّهُمْ قَوْمٌ يَفْرَقُونَ (توبه: 56) آنها به خدا سوگند مىخورند كه از شما هستند، در حالى كه از شما نيستند ولى آنها گروهى هستند كه مىترسند (و به خاطر ترس از فاش شدن اسرارشان دروغ مىگويند)! (56) |
وَ لَوْ أَنَّهُمْ رَضُوا مَا آتَاهُمُ اللهُ وَ رَسُولُهُ وَ قَالُوا حَسْبُنَا اللهُ سَيُؤْتِينَا اللهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ رَسُولُهُ إِنَّا إِلَي اللهِ رَاغِبُونَ (توبه: 59) (در حالى كه) اگر به آنچه خدا و پيامبرش به آنان داده راضى باشند، و بگويند: «خداوند براى ما كافى است! و بزودى خدا و رسولش، از فضل خود به ما مىبخشند ما تنها رضاى او را مىطلبيم.» (براى آنها بهتر است)! (59) |
إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَ فِي الرِّقَابِ وَالْغَارِمِينَ وَ فِي سَبِيلِ اللهِ وَابْنِ السَّبِيلِ فَرِيضَةً مِنَ اللهِ وَاللهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ (توبه: 60) زكاتها مخصوص فقرا و مساكين و كاركنانى است كه براى (جمع آورى) آن زحمت مىكشند، و كسانى كه براى جلب محبّتشان اقدام مىشود، و براى (آزادى) بردگان، و (اداى دين) بدهكاران، و در راه (تقويت آيين) خدا، و واماندگان در راه اين، يك فريضه (مهم) الهى است و خداوند دانا و حكيم است! (60) |
وَ مِنْهُمُ الَّذِينَ يُؤْذُونَ النَّبِيَّ وَ يَقُولُونَ هُوَ اُذُنٌ قُلْ أُذُنُ خَيْرٍ لَكُمْ يُؤْمِنُ بِاللهِ وَ يُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ رَحْمَةٌ لِلَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَالَّذِينَ يُؤْذُونَ رَسُولَ اللهِ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ (توبه: 61) از آنها كسانى هستند كه پيامبر را آزار مىدهند و مىگويند: «او آدم خوشباورى است!» بگو: «خوشباور بودن او به نفع شماست! (ولى بدانيد) او به خدا ايمان دارد و (تنها) مؤمنان را تصديق مىكند و رحمت است براى كسانى از شما كه ايمان آوردهاند!» و آنها كه رسول خدا را آزار مىدهند، عذاب دردناكى دارند! (61) |
يَحْلِفُونَ بِاللهِ لَكُمْ لِيُرْضُوكُمْ وَاللهُ وَ رَسُولُهُ أَحَقُّ أَنْ يُرْضُوهُ إِنْ كَانُوا مُؤْمِنِينَ (توبه: 62) آنها براى شما به خدا سوگند ياد مىكنند، تا شما را راضى سازند در حالى كه شايستهتر اين است كه خدا و رسولش را راضى كنند، اگر ايمان دارند! (62) |
وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ لَيَقُولُنَّ إِنَّمَا كُنَّا نَخُوضُ وَ نَلْعَبُ قُلْ أَبِاللهِ وَ آيَاتِهِ وَ رَسُولِهِ كُنْتُمْ تَسْتَهْزِئُونَ (توبه: 65) و اگر از آنها بپرسى (: «چرا اين اعمال خلاف را انجام داديد؟!»)، مىگويند: «ما بازى و شوخى مىكرديم!» بگو: «آيا خدا و آيات او و پيامبرش را مسخره مىكرديد؟!» (65) |
وَعَدَ اللهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَ مَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ وَ رِضْوَانٌ مِنَ اللهِ أَكْبَرُ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ (توبه: 72) خداوند به مردان و زنان باايمان، باغهايى از بهشت وعده داده كه نهرها از زير درختانش جارى است جاودانه در آن خواهند ماند و مسكنهاى پاكيزهاى در بهشتهاى جاودان (نصيب آنها ساخته) و (خشنودى و) رضاى خدا، (از همه اينها) برتر است و پيروزى بزرگ، همين است! (72) |
يَحْلِفُونَ بِاللهِ مَا قَالُوا وَ لَقَدْ قَالُوا كَلِمَةَ الْكُفْرِ وَ كَفَرُوا بَعْدَ إِسْلاَمِهِمْ وَ هَمُّوا بِمَا لَمْ يَنَالُوا وَ مَا نَقَمُوا إِلاَّ أَنْ أَغْنَاهُمُ اللهُ وَ رَسُولُهُ مِنْ فَضْلِهِ فَإِنْ يَتُوبُوا يَكُ خَيْرَاً لَهُمْ وَ إِنْ يَتَوَلَّوْا يُعَذِّبْهُمُ اللهُ عَذَابَاً أَلِيمَاً فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَ مَا لَهُمْ فِي الْأَرْضِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لاَ نَصِيرٍ (توبه: 74) به خدا سوگند مىخورند كه (در غياب پيامبر، سخنان نادرست) نگفتهاند در حالى كه قطعاً سخنان كفرآميز گفتهاند و پس از اسلامآوردنشان، كافر شدهاند و تصميم (به كار خطرناكى) گرفتند، كه به آن نرسيدند. آنها فقط از اين انتقام مىگيرند كه خداوند و رسولش، آنان را به فضل (و كرم) خود، بىنياز ساختند! (با اين حال،) اگر توبه كنند، براى آنها بهتر است و اگر روى گردانند، خداوند آنها را در دنيا و آخرت، به مجازات دردناكى كيفر خواهد داد و در سراسر زمين، نه ولىّ و حامى دارند، و نه ياورى! (74) |
اسْتَغْفِرْ لَهُمْ أَوْ لاَ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ إِنْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعِينَ مَرَّةً فَلَنْ يَغْفِرَ اللهُ لَهُمْ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ كَفَرُوا بِاللهِ وَ رَسُولِهِ وَاللهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ (توبه: 80) چه براى آنها استغفار كنى، و چه نكنى، (حتّى) اگر هفتاد بار براى آنها استغفار كنى، هرگز خدا آنها را نمىآمرزد! چرا كه خدا و پيامبرش را انكار كردند و خداوند جمعيّت فاسقان را هدايت نمىكند! (80) |
فَرِحَ الْمُـخَلَّفُونَ بِمَقْعَدِهِمْ خِلاَفَ رَسُولِ اللهِ وَ كَرِهُوا أَنْ يُجَاهِدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللهِ وَ قَالُوا لاَ تَنْفِرُوا فِي الْحَرِّ قُلْ نَارُ جَهَنَّمَ أَشَدُّ حَرَّاً لَوْ كَانُوا يَفْقَهُونَ (توبه: 81) تخلّفجويان (از جنگ تبوك،) از مخالفت با رسول خدا خوشحال شدند و كراهت داشتند كه با اموال و جانهاى خود، در راه خدا جهاد كنند و (به يكديگر و به مؤمنان) گفتند: «در اين گرما، (بسوى ميدان) حركت نكنيد!» (به آنان) بگو: «آتش دوزخ از اين هم گرمتر است!» اگر مىدانستند! (81) |
وَ لاَ تُصَلِّ عَلَي أَحَدٍ مِنْهُمْ مَاتَ أَبَدَاً وَ لاَ تَقُمْ عَلَي قَبْرِهِ إِنَّهُمْ كَفَرُوا بِاللهِ وَ رَسُولِهِ وَ مَاتُوا وَ هُمْ فَاسِقُونَ (توبه: 84) هرگز بر مرده هيچ يك از آنان، نماز نخوان! و بر كنار قبرش، (براى دعا و طلب آمرزش،) نايست! چرا كه آنها به خدا و رسولش كافر شدند و در حالى كه فاسق بودند از دنيا رفتند! (84) |
وَ إِذَا أُنْزِلَتْ سُورَةٌ أَنْ آمِنُوا بِاللهِ وَ جَاهِدُوا مَعَ رَسُولِهِ اسْتَأْذَنَكَ أُولُوا الطَّوْلِ مِنْهُمْ وَ قَالُوا ذَرْنَا نَكُنْ مَعَ الْقَاعِدِينَ (توبه: 86) و هنگامى كه سورهاى نازل شود (و به آنان دستور دهد) كه: «به خدا ايمان بياوريد! و همراه پيامبرش جهاد كنيد!»، افرادى از آنها [گروه منافقان] كه توانايى دارند، از تو اجازه مىخواهند و مىگويند: «بگذار ما با قاعدين [آنها كه از جهاد معافند] باشيم!» (86) |
لَيْسَ عَلَي الضُّعَفَاءِ وَ لاَ عَلَي الْمَرْضَي وَ لاَ عَلَي الَّذِينَ لاَ يَجِدُونَ مَا يُنْفِقُونَ حَرَجٌ إِذَا نَصَحُوا لِاللهِ وَ رَسُولِهِ مَا عَلَي الْمُـحْسِنِينَ مِنْ سَبِيلٍ وَاللهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ (توبه: 91) بر ضعيفان و بيماران و آنها كه وسيلهاى براى انفاق (در راه جهاد) ندارند، ايرادى نيست (كه در ميدان جنگ شركت نجويند،) هر گاه براى خدا و رسولش خيرخواهى كنند (و از آنچه در توان دارند، مضايقه ننمايند). بر نيكوكاران راه مؤاخذه نيست و خداوند آمرزنده و مهربان است! (91) |
سَيَحْلِفُونَ بِاللهِ لَكُمْ إِذَا انْقَلَبْتُمْ إِلَيْهِمْ لِتُعْرِضُوا عَنْهُمْ فَأَعْرِضُوا عَنْهُمْ إِنَّهُمْ رِجْسٌ وَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ جَزَاءً بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ (توبه: 95) هنگامى كه بسوى آنان بازگرديد، براى شما به خدا سوگند ياد مىكنند، تا از آنها اعراض (و صرف نظر) كنيد از آنها اعراض كنيد (و روى بگردانيد) چرا كه پليدند! و جايگاهشان دوزخ است، بكيفر اعمالى كه انجام مىدادند. (95) |
وَ مِنَ الْأَعْرَابِ مَنْ يُؤْمِنُ بِاللهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَ يَتَّخِذُ مَا يُنْفِقُ قُرُبَاتٍ عِنْدَ اللهِ وَ صَلَوَاتِ الرَّسُولِ أَلاَ إِنَّهَا قُرْبَةٌ لَهُمْ سَيُدْخِلُهُمُ اللهُ فِي رَحْمَتِهِ إِنَّ اللهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ (توبه: 99) گروهى (ديگر) از عربهاى باديهنشين، به خدا و روز رستاخيز ايمان دارند و آنچه را انفاق مىكنند، مايه تقرّب به خدا، و دعاى پيامبر مىدانند آگاه باشيد اينها مايه تقرّب آنهاست! خداوند بزودى آنان را در رحمت خود وارد خواهد ساخت به يقين، خداوند آمرزنده و مهربان است! (99) |
وَ آخَرُونَ مُرْجَوْنَ لِأَمْرِ اللهِ إِمَّا يُعَذِّبُهُمْ وَ إِمَّا يَتُوبُ عَلَيْهِمْ وَاللهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ (توبه: 106) و گروهى ديگر، به فرمان خدا واگذار شدهاند (و كارشان با خداست) يا آنها را مجازات مىكند، و يا توبه آنان را مىپذيرد (، هر طور كه شايسته باشند) و خداوند دانا و حكيم است! (106) |
أَفَمَنْ أَسَّسَ بُنْيَانَهُ عَلَي تَقْوَي مِنَ اللهِ وَ رِضْوَانٍ خَيْرٌ أَمْ مَنْ أَسَّسَ بُنْيَانَهُ عَلَي شَفَا جُرُفٍ هَارٍ فَانْهَارَ بِهِ فِي نَارِ جَهَنَّمَ وَاللهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ (توبه: 109) آيا كسى كه شالوده آن را بر تقواى الهى و خشنودى او بنا كرده بهتر است، يا كسى كه اساس آن را بر كنار پرتگاه سستى بنا نموده كه ناگهان در آتش دوزخ فرومىريزد؟ و خداوند گروه ستمگران را هدايت نمىكند! (109) |
إِنَّ اللهَ اشْتَرَي مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللهِ فَيَقْتُلُونَ وَ يُقْتَلُونَ وَعْدَاً عَلَيْهِ حَقَّاً فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ وَالْقُرْآنِ وَ مَنْ أَوْفَي بِعَهْدِهِ مِنَ اللهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بَايَعْتُمْ بِهِ وَ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ (توبه: 111) خداوند از مؤمنان، جانها و اموالشان را خريدارى كرده، كه (در برابرش) بهشت براى آنان باشد (به اين گونه كه:) در راه خدا پيكار مىكنند، مىكشند و كشته مىشوند اين وعده حقّى است بر او، كه در تورات و انجيل و قرآن ذكر فرموده و چه كسى از خدا به عهدش وفادارتر است؟! اكنون بشارت باد بر شما، به داد و ستدى كه با خدا كردهايد و اين است آن پيروزى بزرگ! (111) |
التَّائِبُونَ الْعَابِدُونَ الْحَامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاكِعُونَ السَّاجِدُونَ الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّاهُونَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَالْحَافِظُونَ لِحُدُودِ اللهِ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ (توبه: 112) توبهكنندگان، عبادت كاران، سپاسگويان، سياحت كنندگان، ركوع كنندگان، سجدهآوران، آمران به معروف، نهى كنندگان از منكر، و حافظان حدود (و مرزهاى) الهى، (مؤمنان حقيقىاند) و بشارت ده به (اينچنين) مؤمنان! (112) |
وَ مَا كَانَ اسْتِغْفَارُ إِبْرَاهِيمَ لِأَبِيهِ إِلاَّ عَنْ مَوْعِدَةٍ وَعَدَهَا إِيَّاهُ فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِاللهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ إِنَّ إِبْرَاهِيمَ لَأََوَّاهٌ حَلِيمٌ (توبه: 114) و استغفار ابراهيم براى پدرش [عمويش آزر]، فقط بخاطر وعدهاى بود كه به او داده بود (تا وى را بسوى ايمان جذب كند) امّا هنگامى كه براى او روشن شد كه وى دشمن خداست، از او بيزارى جست به يقين، ابراهيم مهربان و بردبار بود! (114) |
إِنَّ اللهَ لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ يُحْيِي وَ يُمِيتُ وَ مَا لَكُمْ مِنْ دُونِ اللهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لاَ نَصِيرٍ (توبه: 116) حكومت آسمانها و زمين تنها از آن خداست زنده مىكند و مىميراند و جز خدا، ولىّ و ياورى نداريد! (116) |
وَ عَلَي الثَّلاَثَةِ الَّذِينَ خُلِّفُوا حَتَّي إِذَا ضَاقَتْ عَلَيْهِمُ الْأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ وَ ضَاقَتْ عَلَيْهِمْ أَنْفُسُهُمْ وَ ظَنُّوا أَنْ لاَ مَلْجَأَ مِنَ اللهِ إِلاَّ إِلَيْهِ ثُمَّ تَابَ عَلَيْهِمْ لِيَتُوبُوا إِنَّ اللهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ (توبه: 118) (همچنين) آن سه نفر كه (از شركت در جنگ تبوك) تخلّف جستند، (و مسلمانان با آنان قطع رابطه نمودند،) تا آن حدّ كه زمين با همه وسعتش بر آنها تنگ شد (حتّى) در وجود خويش، جايى براى خود نمىيافتند (در آن هنگام) دانستند پناهگاهى از خدا جز بسوى او نيست سپس خدا رحمتش را شامل حال آنها نمود، (و به آنان توفيق داد) تا توبه كنند خداوند بسيار توبهپذير و مهربان است! (118) |
مَا كَانَ لِأَهْلِ الْمَدِينَةِ وَ مَنْ حَوْلَهُمْ مِنَ الْأَعْرَابِ أَنْ يَتَخَلَّفُوا عَنْ رَسُولِ اللهِ وَ لاَ يَرْغَبُوا بِأَنْفُسِهِمْ عَنْ نَفْسِهِ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ لاَ يُصِيبُهُمْ ظَمَأٌ وَ لاَ نَصَبٌ وَ لاَ مَخْمَصَةٌ فِي سَبِيلِ اللهِ وَ لاَ يَطَئُونَ مَوْطِئَاً يَغِيظُ الْكُفَّارَ وَ لاَ يَنَالُونَ مِنْ عَدُوٍّ نَيْلاً إِلاَّ كُتِبَ لَهُمْ بِهِ عَمَلٌ صَالِحٌ إِنَّ اللهَ لاَ يُضِيعُ أَجْرَ الْمُـحْسِنِينَ (توبه: 120) سزاوار نيست كه اهل مدينه، و باديهنشينانى كه اطراف آنها هستند، از رسول خدا تخلّف جويند و براى حفظ جان خويش، از جان او چشم بپوشند! اين بخاطر آن است كه هيچ تشنگى و خستگى، و گرسنگى در راه خدا به آنها نمىرسد و هيچ گامى كه موجب خشم كافران مىشود برنمىدارند، و ضربهاى از دشمن نمىخورند، مگر اينكه به خاطر آن، عمل صالحى براى آنها نوشته مىشود زيرا خداوند پاداش نيكوكاران را تباه نمىكند! (120) |
إِلَيْهِ مَرْجِعِكُمْ جَمِيعَاً وَعْدَ اللهِ حَقَّاً إِنَّهُ يَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ لِيَجْزِيَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ بِالْقِسْطِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا لَهُمْ شَرَابٌ مِنْ حَمِيمٍ وَ عَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُوا يَكْفُرُونَ (يونس: 4) بازگشت همه شما بسوى اوست! خداوند وعده حقّى فرموده او آفرينش را آغاز مىكند، سپس آن را بازمىگرداند، تا كسانى را كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام دادهاند، بعدالت جزا دهد و براى كسانى كه كافر شدند، نوشيدنى از مايع سوزان است و عذابى دردناك، بخاطر آنكه كفر مىورزيدند! (4) |
دَعْوَاهُمْ فِيهَا سُبْحَانَكَ اللَّهُمَّ وَ تَحِيَّتُهُمْ فِيهَا سَلاَمٌ وَ آخِرُ دَعْوَاهُمْ أَنِ الْحَمْدُ لِاللهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ (يونس: 10) گفتار (و دعاى) آنها در بهشت اين است كه: «خداوندا، منزهى تو!» و تحيّت آنها در آنجا: سلام و آخرين سخنشان اين است كه: «حمد، مخصوص پروردگار عالميان است!» (10) |
فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَي عَلَي اللهِ كَذِبَاً أَوْ كَذَّبَ بِآيَاتِهِ إِنَّهُ لاَ يُفْلِحُ الْمُـجْرِمُونَ (يونس: 17) چه كسى ستمكارتر است از آن كس كه بر خدا دروغ مىبندد، يا آيات او را تكذيب مىكند؟! مسلماً مجرمان رستگار نخواهند شد! (17) |
وَ يَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللهِ مَا لاَ يَضُرُّهُمْ وَ لاَ يَنْفَعُهُمْ وَ يَقُولُونَ هَؤُلاَءِ شُفَعَاؤُنَا عِنْدَ اللهِ قُلْ أَتُنَبِّئُونَ اللهَ بِمَا لاَ يَعلَمُ فِي السَّمَاوَاتِ وَ لاَ فِي الْأَرْضِ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَي عَمَّا يُشْرِكُونَ (يونس: 18) آنها غير از خدا، چيزهايى را مىپرستند كه نه به آنان زيان مىرساند، و نه سودى مىبخشد و مىگويند: «اينها شفيعان ما نزد خدا هستند!» بگو: «آيا خدا را به چيزى خبر مىدهيد كه در آسمانها و زمين سراغ ندارد؟!» منزه است او، و برتر است از آن همتايانى كه قرار مىدهند! (18) |
وَ يَقُولُونَ لَوْلاَ أُنْزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَقُلْ إِنَّمَا الْغَيْبُ لِاللهِ فَانْتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِينَ (يونس: 20) مىگويند: «چرا معجزهاى از پروردگارش بر او نازل نمىشود؟!» بگو: «غيب (و معجزات) تنها براى خدا (و به فرمان او) است! شما در انتظار باشيد، من هم با شما در انتظارم! (شما در انتظار معجزات بهانهجويانه باشيد، و من هم در انتظار مجازات شما!)» (20) |
وَالَّذِينَ كَسَبُوا السَّيِّئَاتِ جَزَاءُ سَيِّئَةٍ بِمِثْلِهَا وَ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ مَا لَهُمْ مِنَ اللهِ مِنْ عَاصِمٍ كَأَنَّمَا أُغْشِيَتْ وُجُوهُهُمْ قِطَعَاً مِنَ اللَّيْلِ مُظْلِمَاً أُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ (يونس: 27) امّا كسانى كه مرتكب گناهان شدند، جزاى بدى بمقدار آن دارند و ذلّت و خوارى، چهره آنان را مىپوشاند و هيچ چيز نمىتواند آنها را از (مجازات) خدا نگه دارد! (چهرههايشان آن چنان تاريك است كه) گويى با پارههايى از شب تاريك، صورت آنها پوشيده شده! آنها اهل دوزخند و جاودانه در آن خواهند ماند! (27) |
فَكَفَي بِاللهِ شَهِيدَاً بَيْنَنَا وَ بَيْنَكُمْ إِنْ كُنَّا عَنْ عِبَادَتِكُمْ لَغَافِلِينَ (يونس: 29) (آنها در پاسخ مىگويند:) همين بس كه خدا ميان ما و شما گواه باشد، اگر ما از عبادت شما غافل بوديم! (29) |
هُنَالِكَ تَبْلُو كُلُّ نَفْسٍ مَا أَسْلَفَتْ وَ رُدُّوا إِلَي اللهِ مَوْلاَهُمُ الْحَقِّ وَ ضَلَّ عَنْهُمْ مَا كَانُوا يَفْتَرُونَ (يونس: 30) در آن جا، هر كس عملى را كه قبلًا انجام داده است، مىآزمايد. و همگى بسوى «اللَّه»- مولا و سرپرستِ حقيقى خود- بازگردانده مىشوند و چيزهايى را كه بدروغ همتاى خدا قرار داده بودند، گم و نابود مىشوند! (30) |
وَ مَا كَانَ هَذَا الْقُرْآنُ أَنْ يُفْتَرَي مِنْ دُونِ اللهِ وَ لَكِنْ تَصْدِيقَ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَ تَفْصِيلَ الْكِتَابِ لاَ رَيْبَ فِيهِ مِنْ رَبِّ الْعَالَمِينَ (يونس: 37) شايسته نبود (و امكان نداشت) كه اين قرآن، بدون وحى الهى به خدا نسبت داده شود ولى تصديقى است براى آنچه پيش از آن است (از كتب آسمانى)، و شرح و تفصيلى بر آنها است شكّى در آن نيست، و از طرف پروردگار جهانيان است. (37) |
أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِثْلِهِ وَادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللهِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ (يونس: 38) آيا آنها مىگويند: «او قرآن را بدروغ به خدا نسبت داده است»؟! بگو: «اگر راست مى گوييد، يك سوره همانند آن بياوريد و غير از خدا، هر كس را مىتوانيد (به يارى) طلبيد!» (38) |
وَ يَوْمَ يَحْشُرُهُمْ كأَنْ لَمْ يَلْبَثوا إِلاَّ سَاعَةً مِنَ النَّهَارِ يَتَعَارَفُونَ بَيْنَهُمْ قَدْ خَسِرَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِلِقَاءِ اللهِ وَ مَا كَانُوا مُهْتَدِينَ (يونس: 45) (به ياد آور) روزى را كه (خداوند) آنها را جمع (و محشور) مىسازد آن چنان كه (احساس مىكنند) گويى جز ساعتى از روز، (در دنيا) توقّف نكردند به آن مقدار كه يكديگر را (ببينند و) بشناسند! مسلّماً آنها كه لقاى خداوند (و روز رستاخيز) را تكذيب كردند، زيان بردند و هدايت نيافتند! (45) |
أَلاَ إِنَّ لِاللهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ أَلاَ إِنَّ وَعْدَ اللهِ حَقٌّ وَ لَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لاَ يَعْلَمُونَ (يونس: 55) آگاه باشيد آنچه در آسمانها و زمين است، از آن خداست! آگاه باشيد وعده خدا حقّ است، ولى بيشتر آنها نمىدانند! (55) |
قُلْ بِفَضْلِ اللهِ وَ بِرَحْمَتِهِ فَبِذَلِكَ فَلْيَفْرَحُوا هُوَ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ (يونس: 58) بگو: «به فضل و رحمت خدا بايد خوشحال شوند كه اين، از تمام آنچه گردآورى كردهاند، بهتر است!» (58) |
قُلْ أَرَأَيْتُمْ مَا أَنْزَلَ اللهُ لَكُمْ مِنْ رِزْقٍ فَجَعَلْتُمْ مِنْهُ حَرَامَاً وَ حَلاَلاً قُلْ آللهُ أَذِنَ لَكُمْ أَمْ عَلَي اللهِ تَفْتَرُونَ (يونس: 59) بگو: «آيا روزيهايى را كه خداوند بر شما نازل كرده ديدهايد، كه بعضى از آن را حلال، و بعضى را حرام نمودهايد؟!» بگو: «آيا خداوند به شما اجازه داده، يا بر خدا افترا مى بنديد (و از پيش خود، حلال و حرام مىكنيد؟!)» (59) |
وَ مَا ظَنُّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَي اللهِ الْكَذِبَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّ اللهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَي النَّاسِ وَ لَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لاَ يَشْكُرُونَ (يونس: 60) آنها كه بر خدا افترا مىبندند، درباره (مجازات) روز رستاخيز، چه مىانديشند؟! خداوند نسبت به همه مردم فضل (و بخشش) دارد، امّا اكثر آنها سپاسگزارى نمىكنند! (60) |
أَلاَ إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللهِ لاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لاَ هُمْ يَحْزَنُونَ (يونس: 62) آگاه باشيد (دوستان و) اولياى خدا، نه ترسى دارند و نه غمگين مىشوند! (62) |
لَهُمُ الْبُشْرَي فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَ فِي الْآخِرَةِ لاَ تَبْدِيلَ لِكَلِمَاتِ اللهِ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ (يونس: 64) در زندگى دنيا و در آخرت، شاد (و مسرور) ند وعدههاى الهى تخلّف ناپذير است! اين است آن رستگارى بزرگ! (64) |
وَ لاَ يَحْزُنْكَ قَوْلُهُمْ إِنَّ الْعِزَّةَ لِاللهِ جَمِيعَاً هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ (يونس: 65) سخن آنها تو را غمگين نسازد! تمام عزّت (و قدرت)، از آن خداست و او شنوا و داناست! (65) |
أَلاَ إِنَّ لِاللهِ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ وَ مَا يَتَّبِعُ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللهِ شُرَكَاءَ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ وَ إِنْ هُمْ إِلاَّ يَخْرُصُونَ (يونس: 66) آگاه باشيد تمام كسانى كه در آسمانها و زمين هستند، از آن خدا مىباشند! و آنها كه غير خدا را همتاى او مىخوانند، (از منطق و دليلى) پيروى نمىكنند آنها فقط از پندار بى اساس پيروى مىكنند و آنها فقط دروغ مىگويند! (66) |
قَالُوا اتَّخَذَ اللهُ وَلَدَاً سُبْحَانَهُ هُوَ الْغَنِيُّ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِي الْأَرْضِ إِنْ عِنْدَكُمْ مِنْ سُلْطَانٍ بِهَذَا أَتَقُولُونَ عَلَي اللهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ (يونس: 68) گفتند: «خداوند فرزندى براى خود انتخاب كرده است»! (از هر عيب و نقص و احتياجى) منزه است! او بىنياز است! از آن اوست آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است! شما هيچ گونه دليلى بر اين ادعا نداريد! آيا به خدا نسبتى مىدهيد كه نمىدانيد؟! (68) |
قُلْ إِنَّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَي اللهِ الْكَذِبَ لاَ يُفْلِحُونَ (يونس: 69) بگو: «آنها كه به خدا دروغ مىبندند، (هرگز) رستگار نمىشوند! (69) |
وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ نُوحٍ إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ يَا قَومِ إِنْ كَانَ كَبُرَ عَلَيْكُمْ مَقَامِي وَ تَذْكِيرِي بِآياتِ اللهِ فَعَلَي اللهِ تَوَكَّلْتُ فَأَجْمِعُوا أَمْرَكُمْ وَ شُرَكَاءَكُمْ ثُمَّ لاَ يَكُنْ أَمْرُكُمْ عَلَيْكُمْ غُمَّةً ثُمَّ اقْضُوا إِلَيَّ وَ لاَ تُنْظِرُونِ (يونس: 71) سرگذشت نوح را بر آنها بخوان! در آن هنگام كه به قوم خود گفت: «اى قوم من! اگر تذكّرات من نسبت به آيات الهى، بر شما سنگين (و غير قابل تحمّل) است، (هر كار از دستتان ساخته است بكنيد.) من بر خدا توكّل كردهام! فكر خود، و قدرت معبودهايتان را جمع كنيد سپس هيچ چيز بر شما پوشيده نماند (تمام جوانب كارتان را بنگريد) سپس به حيات من پايان دهيد، و (لحظهاى) مهلتم ندهيد! (امّا توانايى نداريد!) (71) |
فَإِنْ تَوَلَّيْتُمْ فَمَا سَأَلْتُكُمْ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلاَّ عَلَي اللهِ وَ أُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُسْلِمِينَ (يونس: 72) و اگر از قبول دعوتم روى بگردانيد، (كار نادرستى كردهايد چه اينكه) من از شما مزدى نمىخواهم مزد من، تنها بر خداست! و من مأمورم كه از مسلمين [تسليم شدگان در برابر فرمان خدا] باشم!» (72) |
وَ قَالَ مُوسَي يَا قَوْمِ إِنْ كُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللهِ فَعَلَيْهِ تَوَكَّلُوا إِنْ كُنْتُمْ مُسْلِمِينَ (يونس: 84) موسى گفت: «اى قوم من! اگر شما به خدا ايمان آوردهايد، بر او توكّل كنيد اگر تسليم فرمان او هستيد!» (84) |
فَقَالُوا عَلَي اللهِ تَوَكَّلْنَا رَبَّنَا لاَ تَجْعَلْنَا فِتْنَةً لِلْقَوْمِ الظَّالِمِينَ (يونس: 85) گفتند: «تنها بر خدا توكل داريم پروردگارا! ما را مورد شكنجه گروه ستمگر قرار مده! (85) |
وَ لاَ تَكُونَنَّ مِنَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِ اللهِ فَتَكُونَ مِنَ الْخَاسِرِينَ (يونس: 95) و از آنها مباش كه آيات خدا را تكذيب كردند، كه از زيانكاران خواهى بود! (95) |
وَ مَا كَانَ لِنَفْسٍ أَنْ تُؤْمِنَ إِلاَّ بِإِذْنِ اللهِ وَ يَجْعَلُ الرِّجْسَ عَلَي الَّذِينَ لاَ يَعْقِلُونَ (يونس: 100) (اما) هيچ كس نمىتواند ايمان بياورد، جز به فرمان خدا (و توفيق و يارى و هدايت او)! و پليدى (كفر و گناه) را بر كسانى قرار مىدهد كه نمىانديشند. (100) |
قُلْ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنْ كُنْتُمْ فِي شَكٍّ مِنْ دِينِي فَلاَ أَعْبُدُ الَّذِينَ تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللهِ وَ لَكِنْ أَعْبُدُ اللهَ الَّذِي يَتَوَفَّاكُمْ وَ أُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ (يونس: 104) بگو: «اى مردم! اگر در عقيده من شك داريد، من آنهايى را كه جز خدا مىپرستيد، نمىپرستم! تنها خداوندى را پرستش مىكنم كه شما را مىميراند! و من مأمورم كه از مؤمنان باشم! (104) |
وَ لاَ تَدْعُ مِنْ دُونِ اللهِ مَا لاَ يَنْفَعُكَ وَ لاَ يَضُرُّكَ فَإِنْ فَعَلْتَ فَإِنَّكَ إِذَاً مِنَ الظَّالِمِينَ (يونس: 106) و جز خدا، چيزى را كه نه سودى به تو مىرساند و نه زيانى، مخوان! كه اگر چنين كنى، از ستمكاران خواهى بود! (106) |
إِلَي اللهِ مَرْجِعُكُمْ وَ هُوَ عَلَي كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ (هود: 4) (بدانيد) بازگشت شما بسوى «اللَّه» است، و او بر هر چيز تواناست! (4) |
وَ مَا مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ إِلاَّ عَلَي اللهِ رِزْقُهَا وَ يَعْلَمُ مُسْتَقَرَّهَا وَ مُسْتَوْدَعَهَا كُلٌّ فِي كِتَابٍ مُبِينٍ (هود: 6) هيچ جنبندهاى در زمين نيست مگر اينكه روزى او بر خداست! او قرارگاه و محل نقل و انتقالش را مىداند همه اينها در كتاب آشكارى ثبت است! [در لوح محفوظ، در كتاب علم خدا] (6) |
أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ فَأْتُوا بِعَشْرِ سُوَرٍ مِثْلِهِ مُفْتَرَيَاتٍ وَادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللهِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ (هود: 13) آنها مىگويند: «او به دروغ اين (قرآن) را (به خدا) نسبت داده (و ساختگى است)!» بگو: «اگر راست مىگوييد، شما هم ده سوره ساختگى همانند اين قرآن بياوريد و تمام كسانى را كه مىتوانيد- غير از خدا- (براى اين كار) دعوت كنيد!» (13) |
فَإِنْ لَمْ يَسْتَجِيبُوا لَكُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّمَا أُنْزِلَ بِعِلمِ اللهِ وَ أَنْ لاَ إِلهَ إِلاَّ هُوَ فَهَلْ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ (هود: 14) و اگر آنها دعوت شما را نپذيرفتند، بدانيد (قرآن) تنها با علم الهى نازل شده و هيچ معبودى جز او نيست! آيا با اين حال، تسليم مىشويد؟ (14) |
وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَي عَلَي اللهِ كَذِبَاً أُولَئِكَ يُعْرَضُونَ عَلَي رَبِّهِمْ وَ يَقُولُ الْأَشْهَادُ هَؤُلاَءِ الَّذِين كَذَبُوا عَلَي رَبِّهِمْ أَلاَ لَعْنَةُ اللهِ عَلَي الظَّالِمِينَ (هود: 18) چه كسى ستمكارتر است از كسانى كه بر خدا افترا مىبندند؟! آنان (روز رستاخيز) بر پروردگارشان عرضه مىشوند، در حالى كه شاهدان [پيامبران و فرشتگان] مىگويند: «اينها همانها هستند كه به پروردگارشان دروغ بستند! اى لعنت خدا بر ظالمان باد!» (18) |
الَّذِينَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللهِ وَ يَبْغُونَهَا عِوَجَاً وَ هُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كَافِرُونَ (هود: 19) همانها كه (مردم را) از راه خدا بازمىدارند و راه حق را كج و معوج نشان مىدهند و به سراى آخرت كافرند! (19) |
أُولَئِكَ لَمْ يَكُونُوا مُعْجِزِينَ فِي الْأَرْضِ وَ مَا كَانَ لَهُمْ مِنْ دُونِ اللهِ مِنْ أَوْلِيَاءَ يُضَاعَفُ لَهُمُ الْعَذَابُ مَا كَانُوا يَسْتَطِيعُونَ السَّمْعَ وَ مَا كَانُوا يُبْصِرُونَ (هود: 20) آنها هيچ گاه توانايى فرار در زمين را ندارند و جز خدا، پشتيبانهايى نمىيابند! عذاب خدا براى آنها مضاعف خواهد بود (چرا كه هم خودشان گمراه بودند، و هم ديگران را گمراه ساختند) آنها هرگز توانايى شنيدن (حق را) نداشتند و (حقيقت را) نمىديدند! (20) |
وَ يَا قَوْمِ لاَ أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مَالاً إِنْ أَجْرِيَ إِلاَّ عَلَي اللهِ وَ مَا أَنَا بِطَارِدِ الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّهُمْ مُلاَقُوا رَبِّهِمْ وَ لَكِنِّي أَرَاكُمْ قَوْمَاً تَجْهَلُونَ (هود: 29) اى قوم! من به خاطر اين دعوت، اجر و پاداشى از شما نمىطلبم اجر من، تنها بر خداست! و من، آنها را كه ايمان آوردهاند، (بخاطر شما) از خود طرد نمىكنم چرا كه آنها پروردگارشان را ملاقات خواهند كرد (اگر آنها را از خود برانم، در دادگاه قيامت، خصم من خواهند بود) ولى شما را قوم جاهلى مىبينم! (29) |
وَ يَا قَوْمِ مَنْ يَنْصُرُنِي مِنَ اللهِ إِنْ طَرَدْتُهُمْ أَفَلاَ تَذَكَّرُونَ (هود: 30) اى قوم! چه كسى مرا در برابر (مجازات) خدا يارى مىدهد اگر آنان را طرد كنم؟! آيا انديشه نمىكنيد؟! (30) |
وَ لاَ أَقُولُ لَكُمْ عِنْدِي خَزَائِنُ اللهِ وَ لاَ أَعْلَمُ الْغَيْبَ وَ لاَ أَقُولُ إِنِّي مَلَكٌ وَ لاَ أَقُولُ لِلَّذِينَ تَزْدَرِي أَعْيُنُكُمْ لَنْ يُؤْتِيَهُمُ اللهُ خَيْرَاً اللهُ أَعْلَمُ بِمَا فِي أَنْفُسِهِمْ إِنِّي إِذَاً لَمِنَ الظَّالِمِينَ (هود: 31) من هرگز به شما نمىگويم خزائن الهى نزد من است! و غيب هم نمىدانم! و نمىگويم من فرشتهام! و (نيز) نمىگويم كسانى كه در نظر شما خوار مىآيند، خداوند خيرى به آنها نخواهد داد خدا از دل آنان آگاهتر است! (با اين حال، اگر آنها را برانم،) در اين صورت از ستمكاران خواهم بود!» (31) |
وَ قَالَ ارْكَبُوا فِيهَا بِسْمِ اللهِ مَجْرَيهَا وَ مُرْسَاهَا إِنَّ رَبِّي لَغَفُورٌ رَحِيمٌ (هود: 41) او گفت: «به نام خدا بر آن سوار شويد! و هنگام حركت و توقف كشتى، ياد او كنيد، كه پروردگارم آمرزنده و مهربان است!» (41) |
قَالَ سَآوِي إِلَي جَبَلٍ يَعْصِمُنِي مِنَ الْمَاءِ قَالَ لاَ عَاصِمَ الْيَوْمَ مِنْ أَمْرِ اللهِ إِلاَّ مَنْ رَحِمَ وَ حَالَ بَيْنَهُمَا الْمَوْجُ فَكَانَ مِنَ الْمُغْرَقِينَ (هود: 43) گفت: «بزودى به كوهى پناه ميبرم تا مرا از آب حفظ كند!» (نوح) گفت: «امروز هيچ نگهدارى در برابر فرمان خدا نيست مگر آن كس را كه او رحم كند!» در اين هنگام، موج در ميان آن دو حايل شد و او در زمره غرقشدگان قرار گرفت! (43) |
إِنِّي تَوَكَّلْتُ عَلَي اللهِ رَبِّي وَ رَبِّكُمْ مَا مِنْ دَابَّةٍ إِلاَّ هُوَ آخِذٌ بِنَاصِيَتِهَا إِنَّ رَبِّي عَلَي صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ (هود: 56) من، بر «اللَّه» كه پروردگار من و شماست، توكل كردهام! هيچ جنبندهاى نيست مگر اينكه او بر آن تسلط دارد (اما سلطهاى با عدالت! چرا كه) پروردگار من بر راه راست است! (56) |
قَالَ يَا قَوْمِ أَرَأَيْتُمْ إِنْ كُنْتُ عَلَي بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّي وَ آتَانِي مِنْهُ رَحْمَةً فَمَنْ يَنْصُرُنِي مِنَ اللهِ إِنْ عَصَيْتُهُ فَمَا تَزِيدُونَنِي غَيْرَ تَخْسِيرٍ (هود: 63) گفت: «اى قوم! اگر من دليل آشكارى از پروردگارم داشته باشم، و رحمتى از جانب خود به من داده باشد (، مىتوانم از ابلاغ رسالت او سرپيچى كنم)؟! اگر من نافرمانى او كنم، چه كسى مىتواند مرا در برابر وى يارى دهد؟! پس، (سخنان) شما، جز اطمينان به زيانكار بودنتان، چيزى بر من نمىافزايد! (63) |
وَ يَا قَوْمِ هَذِهِ نَاقَةُ اللهِ لَكُمْ آيَةً فَذَرُوهَا تَأْكُلْ فِي أَرْضِ اللهِ وَ لاَ تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ فَيَاْخُذَكُمْ عَذَابٌ قَرِيبٌ (هود: 64) اى قوم من! اين «ناقه» خداوند است، كه براى شما نشانهاى است بگذاريد در زمين خدا به چرا مشغول شود هيچ گونه آزارى به آن نرسانيد، كه بزودى عذاب خدا شما را خواهد گرفت!» (64) |
قَالُوا أَتَعْجَبِينَ مِنْ أَمْرِ اللهِ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَكَاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ إِنَّهُ حَمِيدٌ مَجِيدٌ (هود: 73) گفتند: «آيا از فرمان خدا تعجب ميكنى؟! اين رحمت خدا و بركاتش بر شما خانواده است چرا كه او ستوده و والا است!» (73) |
بَقِيَّۀُ اللهِ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ وَ مَا أَنَا عَلَيْكُمْ بِحَفِيظٍ (هود: 86) آنچه خداوند براى شما باقى گذارده (از سرمايههاى حلال)، برايتان بهتر است اگر ايمان داشته باشيد! و من، پاسدار شما (و مأمور بر اجبارتان به ايمان) نيستم! (86) |
قَالَ يَا قَوْمِ أَرَأَيْتُمْ إِنْ كُنْتُ عَلَي بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّي وَ رَزَقَنِي مِنْهُ رِزْقَاً حَسَنَاً وَ مَا أُرِيدُ أَنْ أُخَالِفَكُمْ إِلَي مَا أَنْهَاكُمْ عَنْهُ إِنْ أُرِيدُ إِلاَّ الْإِصْلاَحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَ مَا تَوْفِيقِي إِلاَّ بِاللهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَ إِلَيْهِ أُنِيبُ (هود: 88) گفت: «اى قوم! به من بگوييد، هر گاه من دليل آشكارى از پروردگارم داشته باشم، و رزق (و موهبت) خوبى به من داده باشد، (آيا مىتوانم بر خلاف فرمان او رفتار كنم؟!) من هرگز نمىخواهم چيزى كه شما را از آن باز مىدارم، خودم مرتكب شوم! من جز اصلاح- تا آنجا كه توانايى دارم- نمىخواهم! و توفيق من، جز به خدا نيست! بر او توكّل كردم و به سوى او بازمىگردم! (88) |
قَالَ يَا قَوْمِ أَرَهْطِي أَعَزُّ عَلَيْكُمْ مِنَ اللهِ وَاتَّخَذْتُمُوهُ وَرَاءَكُمْ ظِهْرِيَّاً إِنَّ رَبِّي بِمَا تَعْمَلُونَ مُحِيطٌ (هود: 92) گفت: «اى قوم! آيا قبيله كوچك من، نزد شما عزيزتر از خداوند است؟! در حالى كه (فرمان) او را پشت سر انداختهايد! پروردگارم به آنچه انجام مىدهيد، احاطه دارد (و آگاه است)! (92) |
وَ مَا ظَلَمْنَاهُمْ وَ لَكِنْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ فَمَا أَغْنَتْ عَنْهُمْ آلِهَتُهُمُ الَّتِي يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللهِ مِنْ شَيْءٍ لَمَّا جَاءَ أَمْرُ رَبِّكَ وَ مَا زَادُوهُمْ غَيْرَ تَتْبِيبٍ (هود: 101) ما به آنها ستم نكرديم بلكه آنها خودشان بر خويشتن ستم روا داشتند! و هنگامى كه فرمان مجازات الهى فرا رسيد، معبودانى را كه غير از خدا مىخواندند، آنها را يارى نكردند و جز بر هلاكت آنان نيفزودند! (101) |
وَ لاَ تَرْكَنُوا إِلَي الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ وَ مَا لَكُمْ مِنْ دُونِ اللهِ مِنْ أَوْلِيَاءَ ثُمَّ لاَ تُنْصَرُونَ (هود: 113) و بر ظالمان تكيه ننماييد، كه موجب مىشود آتش شما را فرا گيرد و در آن حال، هيچ ولىّ و سرپرستى جز خدا نخواهيد داشت و يارى نمىشويد! (113) |
وَ لِاللهِ غَيْبُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَ إِلَيْهِ يُرْجَعُ الْأَمْرُ كُلُّهُ فَاعْبُدْهُ وَ تَوَكَّلْ عَلَيْهِ وَ مَا رَبُّكَ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ (هود: 123) و (آگاهى از) غيب (و اسرار نهان) آسمانها و زمين، تنها از آن خداست و همه كارها به سوى او بازمىگردد! پس او را پرستش كن! و بر او توكّل نما! و پروردگارت از كارهايى كه مىكنيد، هرگز غافل نيست! (123) |
وَ رَاوَدَتْهُ الَّتِي هُوَ فِي بَيْتِهَا عَنْ نَفْسِهِ وَ غَلَّقَتِ الْأَبَوْابَ وَ قَالَتْ هَيْتَ لَكَ قَالَ مَعَاذَ اللهِ إِنَّهُ رَبِّي أَحْسَنَ مَثْوَايَ إِنَّهُ لاَ يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ (يوسف: 23) و آن زن كه يوسف در خانه او بود، از او تمنّاى كامجويى كرد درها را بست و گفت: «بيا (بسوى آنچه براى تو مهياست!)» (يوسف) گفت: «پناه مىبرم به خدا! او [عزيز مصر] صاحب نعمت من است مقام مرا گرامى داشته (آيا ممكن است به او ظلم و خيانت كنم؟!) مسلّماً ظالمان رستگار نمىشوند!» (23) |
فَلَمَّا سَمِعَتْ بِمَكْرِهِنَّ أَرْسَلَتْ إِلَيْهِنَّ وَ أَعْتَدَتْ لَهُنَّ مُتَّكَأً وَ آتَتْ كُلَّ وَاحِدَةٍ مِنْهُنَّ سِكِّينَاً وَ قَالَتِ اخْرُجْ عَلَيْهِنَّ فَلَمَّا رَأَيْنَهُ أَكْبَرْنَهُ وَ قَطَّعْنَ أَيْدِيَهُنَّ وَ قُلْنَ حَاشَ لِاللهِ مَا هَذَا بَشَرَاً إِنْ هَذَا إِلاَّ مَلَكٌ كَرِيمٌ (يوسف: 31) هنگامى كه (همسر عزيز) از فكر آنها با خبر شد، به سراغشان فرستاد (و از آنها دعوت كرد) و براى آنها پشتى (گرانبها، و مجلس باشكوهى) فراهم ساخت و به دست هر كدام، چاقويى (براى بريدن ميوه) داد و در اين موقع (به يوسف) گفت: «وارد مجلس آنان شو!» هنگامى كه چشمشان به او افتاد، او را بسيار بزرگ (و زيبا) شمردند و (بىتوجه) دستهاى خود را بريدند و گفتند: «منزّه است خدا! اين بشر نيست اين يك فرشته بزرگوار است!» (31) |
قَالَ لاَ يَأْتِيكُمَا طَعَامٌ تُرْزَقَانِهِ إِلاَّ نَبَّأْتُكُمَا بِتَأْوِيلِهِ قَبْلَ أَنْ يَأْتِيَكُمَا ذَلِكُمَا مِمَّا عَلَّمَنِي رَبِّي إِنِّي تَرَكْتُ مِلَّةَ قَوْمٍ لاَ يُؤْمِنُونَ بِاللهِ وَ هُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كَافِرُونَ (يوسف: 37) (يوسف) گفت: «پيش از آنكه جيره غذايى شما فرا رسد، شما را از تعبير خوابتان آگاه خواهم ساخت. اين، از دانشى است كه پروردگارم به من آموخته است. من آيين قومى را كه به خدا ايمان ندارند، و به سراى ديگر كافرند، ترك گفتم (و شايسته چنين موهبتى شدم)! (37) |
وَاتَّبَعْتُ مِلَّةَ آبَائِي إِبْرَاهِيمَ وَ إِسْحَاقَ وَ يَعْقُوبَ مَا كَانَ لَنَا أَنْ نُشْرِكَ بِاللهِ مِنْ شَيْءٍ ذَلِكَ مِنْ فَضْلِ اللهِ عَلَيْنَا وَ عَلَي النَّاسِ وَ لَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يَشْكُرُونَ (يوسف: 38) من از آيين پدرانم ابراهيم و اسحاق و يعقوب پيروى كردم! براى ما شايسته نبود چيزى را همتاى خدا قرار دهيم اين از فضل خدا بر ما و بر مردم است ولى بيشتر مردم شكرگزارى نمىكنند! (38) |
مَا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِهِ إِلاَّ أَسْمَاءً سَمَّيْتُمُوهَا أَنْتُمْ وَ آبَاؤُكُمْ مَا أَنْزَلَ اللهُ بِهَا مِنْ سُلْطَانٍ إِنِ الْحُكْمُ إِلاَّ لِاللهِ أَمَرَ أَنْ لاَ تَعْبُدُوا إِلاَّ إِيَّاهُ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَ لَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يَعْلَمُونَ (يوسف: 40) اين معبودهايى كه غير از خدا مىپرستيد، چيزى جز اسمهايى (بىمسمّا) كه شما و پدرانتان آنها را خدا ناميدهايد، نيست خداوند هيچ دليلى بر آن نازل نكرده حكم تنها از آن خداست فرمان داده كه غير از او را نپرستيد! اين است آيين پابرجا ولى بيشتر مردم نمىدانند! (40) |
قَالَ مَا خَطْبُكُنَّ إِذْ رَاوَدْتُنَّ يُوسُفَ عَنْ نَفْسِهِ قُلْنَ حَاشَ لِاللهِ مَا عَلِمْنَا عَلَيْهِ مِنْ سُوءٍ قَالَتِ امْرَأَةُ الْعَزيِزِ الْآنَ حَصْحَصَ الْحَقُّ أَنَا رَاوَدْتُهُ عَنْ نَفْسِهِ وَ إِنَّهُ لَمِنَ الصَّادِقِينَ (يوسف: 51) (پادشاه آن زنان را طلبيد و) گفت: «به هنگامى كه يوسف را به سوى خويش دعوت كرديد، جريان كار شما چه بود؟» گفتند: «منزّه است خدا، ما هيچ عيبى در او نيافتيم!» (در اين هنگام) همسر عزيز گفت: «الآن حق آشكار گشت! من بودم كه او را به سوى خود دعوت كردم و او از راستگويان است! (51) |
قَالَ لَنْ أُرْسِلَهُ مَعَكُمْ حَتَّي تُؤْتُونِ مَوْثِقَاً مِنَ اللهِ لَتَأْتُنَّنِي بِهِ إِلاَّ أَنْ يُحَاطَ بِكُمْ فَلَمَّا آتَوْهُ مَوْثِقَهُمْ قَالَ اللهُ عَلَي مَا نَقُولُ وَكِيلٌ (يوسف: 66) گفت: «من هرگز او را با شما نخواهم فرستاد، تا پيمان مؤكّد الهى بدهيد كه او را حتماً نزد من خواهيد آورد! مگر اينكه (بر اثر مرگ يا علّت ديگر،) قدرت از شما سلب گردد. و هنگامى كه آنها پيمان استوار خود را در اختيار او گذاردند، گفت: «خداوند، نسبت به آنچه مىگوييم، ناظر و نگهبان است!» (66) |
وَ قَالَ يَا بَنِيَّ لاَ تَدْخُلُوا مِنْ بَابٍ وَاحدٍ وَادْخُلُوا مِنْ أَبْوَابٍ مُتَفَرِّقَةٍ وَ مَا أُغْنِي عَنْكُمْ مِنَ اللهِ مِنْ شَيْءٍ إِنِ الْحُكْمُ إِلاَّ لِاللهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَ عَلَيْهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُتَوَكِّلُونَ (يوسف: 67) و (هنگامى كه مىخواستند حركت كنند، يعقوب) گفت: «فرزندان من! از يك در وارد نشويد بلكه از درهاى متفرّق وارد گرديد (تا توجه مردم به سوى شما جلب نشود)! و (من با اين دستور،) نمىتوانم حادثهاى را كه از سوى خدا حتمى است، از شما دفع كنم! حكم و فرمان، تنها از آنِ خداست! بر او توكّل كردهام و همه متوكّلان بايد بر او توكّل كنند!» (67) |
وَ لَمَّا دَخَلُوا مِنْ حَيْثُ أَمَرَهُمْ أَبُوهُمْ مَا كَانَ يُغْنِي عَنْهُمْ مِنَ اللهِ مِنْ شَيْءٍ إِلاَّ حَاجَةً فِي نَفْسِ يَعْقُوبَ قَضَاهَا وَ إِنَّهُ لَذُو عِلْمٍ لِمَا عَلَّمْنَاهُ وَ لَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يَعْلَمُونَ (يوسف: 68) و هنگامى كه از همان طريق كه پدر به آنها دستور داده بود وارد شدند، اين كار هيچ حادثه حتمى الهى را نمىتوانست از آنها دور سازد، جز حاجتى در دل يعقوب (كه از اين طريق) انجام شد (و خاطرش آرام گرفت) و او به خاطر تعليمى كه ما به او داديم، علم فراوانى داشت ولى بيشتر مردم نمىدانند! (68) |
قَالُوا تَاللهِ لَقَدْ عَلِمْتُمْ مَا جِئْنَا لِنُفْسِدَ فِي الْأَرْضِ وَ مَا كُنَّا سَارِقِينَ (يوسف: 73) گفتند: «به خدا سوگند شما مىدانيد ما نيامدهايم كه در اين سرزمين فساد كنيم و ما (هرگز) دزد نبودهايم!» (73) |
قَالَ مَعَاذَ اللهِ أَنْ نَأْخُذَ إِلاَّ مَنْ وَجَدْنَا مَتَاعَنَا عِنْدَهُ إِنَّا إِذَاً لَظَالِمُونَ (يوسف: 79) گفت: «پناه بر خدا كه ما غير از آن كس كه متاع خود را نزد او يافتهايم بگيريم در آن صورت، از ظالمان خواهيم بود!» (79) |
فَلَمَّا اسْتَيْأَسُوا مِنْهُ خَلَصُوا نَجِيَّاً قَالَ كَبِيرُهُمْ أَلَمْ تَعْلَمُوا أَنَّ أَبَاكُمْ قَدْ أَخَذَ عَلَيْكُمْ مَوْثِقَاً مِنَ اللهِ وَ مِنْ قَبْلُ مَا فَرَّطْتُمْ فِي يُوسُفَ فَلَنْ أَبْرَحَ الْأَرْضَ حَتَّي يَأْذَنَ لِي أَبِي أَوْ يَحْكُمَ اللهُ لِي وَ هُوَ خَيْرُ الْحَاكِمِينَ (يوسف: 80) هنگامى كه (برادران) از او مأيوس شدند، به كنارى رفتند و با هم به نجوا پرداختند (برادر) بزرگشان گفت: «آيا نمىدانيد پدرتان از شما پيمان الهى گرفته و پيش از اين درباره يوسف كوتاهى كرديد؟! من از اين سرزمين حركت نمىكنم، تا پدرم به من اجازه دهد يا خدا درباره من داورى كند، كه او بهترين حكمكنندگان است! (80) |
قَالُوا تَاللهِ تَفْتَأُ تَذْكُرُ يُوسُفَ حَتَّي تَكُونَ حَرَضَاً أَوْ تَكُونَ مِنَ الْهَالِكِينَ (يوسف: 85) گفتند: «به خدا تو آن قدر ياد يوسف مىكنى تا در آستانه مرگ قرار گيرى، يا هلاك گردى!» (85) |
قَالَ إِنَّمَا أَشْكُو بَثِّي وَ حُزْنِي إِلَي اللهِ وَ أَعْلَمُ مِنَ اللهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ (يوسف: 86) گفت: «من غم و اندوهم را تنها به خدا مىگويم (و شكايت نزد او مىبرم)! و از خدا چيزهايى مىدانم كه شما نمىدانيد! (86) |
يَا بَنِيَّ اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِنْ يُوسُفَ وَ أَخِيهِ وَ لاَ تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللهِ إِنَّهُ لاَ يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْكَافِرُونَ (يوسف: 87) پسرانم! برويد، و از يوسف و برادرش جستجو كنيد و از رحمت خدا مأيوس نشويد كه تنها گروه كافران، از رحمت خدا مأيوس مىشوند!» (87) |
قَالُوا تَاللهِ لَقَدْ آثَرَكَ اللهُ عَلَيْنَا وَ إِنْ كُنَّا لَخَاطِئِينَ (يوسف: 91) گفتند: «به خدا سوگند، خداوند تو را بر ما برترى بخشيده و ما خطاكار بوديم!» (91) |
قَالُوا تَاللهِ إِنَّكَ لَفِي ضَلاَلِكَ الْقَدِيِمِ (يوسف: 95) گفتند: «به خدا تو در همان گمراهى سابقت هستى!» (95) |
فَلَمَّا أَنْ جَاءَ الْبَشِيرُ أَلْقَاهُ عَلَي وَجهِهِ فَارْتَدَّ بَصِيرَاً قَالَ أَلَمْ أَقُلْ لَكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ مِنَ اللهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ (يوسف: 96) امّا هنگامى كه بشارت دهنده فرا رسيد، آن (پيراهن) را بر صورت او افكند ناگهان بينا شد! گفت: «آيا به شما نگفتم من از خدا چيزهايى مىدانم كه شما نمىدانيد؟!» (96) |
وَ مَا يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللهِ إِلاَّ وَ هُمْ مُشْرِكُونَ (يوسف: 106) و بيشتر آنها كه مدعى ايمان به خدا هستند، مشركند! (106) |
أَفَأَمِنُوا أَنْ تَأْتِيَهُمْ غاشِيَةٌ مِنْ عَذَابِ اللهِ أَوْ تَأْتِيَهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً وَ هُمْ لاَ يَشْعُرُونَ (يوسف: 107) آيا ايمن از آنند كه عذاب فراگيرى از سوى خدا به سراغ آنان بيايد، يا ساعت رستاخيز ناگهان فرارسد، در حالى كه متوجّه نيستند؟! (107) |
قُلْ هَذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَي اللهِ عَلَي بَصِيرَةٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنِي وَ سُبْحَانَ اللهِ وَ مَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكينَ (يوسف: 108) بگو: «اين راه من است من و پيروانم، و با بصيرت كامل، همه مردم را به سوى خدا دعوت مىكنيم! منزّه است خدا! و من از مشركان نيستم!» (108) |
لَهُ مُعَقِّبَاتٌ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ يَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللهِ إِنَّ اللهَ لاَ يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّي يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ وَ إِذَا أَرَادَ اللهُ بِقَوْمٍ سُوءً فَلاَ مَرَدَّ لَهُ وَ مَا لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَالٍ (رعد: 11) براى انسان، مأمورانى است كه پى در پى، از پيش رو، و از پشت سرش او را از فرمان خدا [حوادث غير حتمى] حفظ مىكنند (امّا) خداوند سرنوشت هيچ قوم (و ملّتى) را تغيير نمىدهد مگر آنكه آنان آنچه را در خودشان است تغيير دهند! و هنگامى كه خدا اراده سويى به قومى (بخاطر اعمالشان) كند، هيچ چيز مانع آن نخواهد شد و جز خدا، سرپرستى نخواهند داشت! (11) |
وَ يُسَبِّحُ الرَّعْدُ بِحَمْدِهِ وَالْمَلاَئِكَةُ مِنْ خِيفَتِهِ وَ يُرْسِلُ الصَّوَاعِقَ فَيُصِيبُ بِهَا مَنْ يَشَاءُ وَ هُمْ يُجَادِلُونَ فِي اللهِ وَ هُوَ شَدِيدُ الْمِـحَالِ (رعد: 13) و رعد، تسبيح و حمد او مىگويد و (نيز) فرشتگان از ترس او! و صاعقهها را مىفرستد و هر كس را بخواهد گرفتار آن مىسازد، (در حالى كه آنها با مشاهده اين همه آيات الهى، باز هم) درباره خدا به مجادله مشغولند! و او قدرتى بىانتها (و مجازاتى دردناك) دارد! (13) |
وَ لِاللهِ يَسْجُدُ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ طَوْعَاً وَ كَرْهَاً وَ ظِلاَلُهُمْ بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ (رعد: 15) تمام كسانى كه در آسمانها و زمين هستند- از روى اطاعت يا اكراه- و همچنين سايههايشان، هر صبح و عصر براى خدا سجده مىكنند. (15) |
قُلْ مَنْ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ قُلِ اللهُ قُلْ أَفَاتَّخَذْتُمْ مِنْ دُونِهِ أَوْلِيَاءَ لاَ يَمْلِكُونَ لِأَنْفُسِهِمْ نَفْعَاً وَ لاَ ضَرَّاً قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الْأَعْمَي وَالْبَصِيرُ أَمْ هَلْ تَسْتَوِي الظُّلُمَاتُ وَالنُّورُ أَمْ جَعَلُوا لِاللهِ شُرَكَاءَ خَلَقُوا كَخَلْقِهِ فَتَشَابَهَ الْخَلْقُ عَلَيْهِمْ قُلِ اللهُ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ وَ هُوَ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ (رعد: 16) بگو: «چه كسى پروردگار آسمانها و زمين است؟» بگو: «اللَّه!» (سپس) بگو: «آيا اوليا (و خدايانى) غير از او براى خود برگزيدهايد كه (حتّى) مالك سود و زيان خود نيستند (تا چه رسد به شما؟!)» بگو: «آيا نابينا و بينا يكسانند؟! يا ظلمتها و نور برابرند؟! آيا آنها همتايانى براى خدا قرار دادند بخاطر اينكه آنان همانند خدا آفرينشى داشتند، و اين آفرينشها بر آنها مشتبه شده است؟!» بگو: «خدا خالق همه چيز است و اوست يكتا و پيروز!» (16) |
الَّذِينَ يُوفُونَ بِعَهْدِ اللهِ وَ لاَ يَنْقُضُونَ الْمِيثَاقَ (رعد: 20) آنها كه به عهد الهى وفا مىكنند، و پيمان را نمىشكنند ... (20) |
وَالَّذِينَ يَنْقُضُونَ عَهْدَ اللهِ مِنْ بَعْدِ مِيثَاقِهِ وَ يَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَ يُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ أُولَئِكَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَ لَهُمْ سُوءُ الدَّارِ (رعد: 25) آنها كه عهد الهى را پس از محكم كردن مىشكنند، و پيوندهايى را كه خدا دستور به برقرارى آن داده قطع مىكنند، و در روى زمين فساد مىنمايند، لعنت براى آنهاست و بدى (و مجازات) سراى آخرت! (25) |
الَّذِينَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللهِ أَلاَ بِذِكْرِ اللهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ (رعد: 28) آنها كسانى هستند كه ايمان آوردهاند، و دلهايشان به ياد خدا مطمئن (و آرام) است آگاه باشيد، تنها با ياد خدا دلها آرامش مىيابد! (28) |
وَ لَوْ أَنَّ قُرآنَاً سُيِّرَتْ بِهِ الْجِبَالُ أَوْ قُطِّعَتْ بِهِ الْأَرْضُ أَوْ كُلِّمَ بِهِ الْمَوْتَي بِلْ لِاللهِ الْأَمْرُ جَمِيعَاً أَفَلَمْ يَيَأْسِ الَّذِينَ آمَنوا أَنْ لَوْ يَشَاءُ اللهُ لَهَدَي النَّاسَ جَمِيعَاً وَ لاَ يَزَالُ الَّذِينَ كَفَرُوا تُصِيبُهُمْ بِمَا صَنَعُوا قَارِعَةٌ أَوْ تَحُلُّ قَرِيبَاً مِنْ دَارِهِمْ حَتَّي يَأْتِيَ وَعْدُ اللهِ إِنَّ اللهَ لاَ يُخْلِفُ الْمِيعَادَ (رعد: 31) اگر بوسيله قرآن، كوهها به حركت درآيند يا زمينها قطعه قطعه شوند، يا بوسيله آن با مردگان سخن گفته شود، (باز هم ايمان نخواهند آورد!) ولى همه كارها در اختيار خداست! آيا آنها كه ايمان آوردهاند نمىدانند كه اگر خدا بخواهد همه مردم را (به اجبار) هدايت مىكند (امّا هدايت اجبارى سودى ندارد)! و پيوسته بلاهاى كوبندهاى بر كافران بخاطر اعمالشان وارد مىشود، و يا بنزديكى خانه آنها فرود مىآيد، تا وعده (نهايى) خدا فرا رسد به يقين خداوند در وعد خود تخلّف نمىكند! (31) |
أَفَمَنْ هُوَ قَائِمٌ عَلَي كُلِّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ وَ جَعَلُوا لِاللهِ شُرَكَاءَ قُلْ سَمُّوهُمْ أَمْ تُنَبِّئُونَهُ بِمَا لاَ يَعْلَمُ فِي الْأَرْضِ أَمْ بِظَاهِرٍ مِنَ الْقَوْلِ بَلْ زُيِّنَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا مَكْرُهُمْ وَ صُدُّوا عَنِ السَّبِيلِ وَ مَنْ يُضْلِلِ اللهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ (رعد: 33) آيا كسى كه بالاى سر همه ايستاده، (و حافظ و نگهبان و مراقب همه است،) و اعمال همه را مىبيند (، همچون كسى است كه هيچ يك از اين صفات را ندارد)؟! آنان براى خدا همتايانى قرار دادند بگو: «آنها را نام ببريد! آيا چيزى را به او خبر مىدهيد كه از وجود آن در روى زمين بىخبر است، يا سخنان ظاهرى (و تو خالى) مىگوييد؟!» (نه، شريكى براى خدا وجود ندارد) بلكه در نظر كافران، دروغهايشان زينت داده شده، (و بر اثر ناپاكى درون، چنين مىپندارند كه واقعيتى دارد) و آنها از راه (خدا) بازداشته شدهاند و هر كس را خدا گمراه كند، راهنمايى براى او وجود نخواهد داشت! (33) |
لَهُمْ عَذَابٌ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَ لَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَشَقُّ وَ مَا لَهُمْ مِنَ اللهِ مِنْ وَاقٍ (رعد: 34) در دنيا، براى آنها عذابى (دردناك) است و عذاب آخرت سختتر است و در برابر (عذاب) خدا، هيچ كس نمىتواند آنها را نگه دارد! (34) |
وَ كَذَلِكَ أَنْزَلْنَاهُ حُكْمَاً عَرَبِيَّاً وَ لَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ بَعْدَ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لاَ وَاقٍ (رعد: 37) همانگونه (كه به پيامبران پيشين كتاب آسمانى داديم،) بر تو نيز اين (قرآن) را بعنوان فرمان روشن و صريحى نازل كرديم و اگر از هوسهاى آنان- بعد از آنكه آگاهى براى تو آمده- پيروى كنى، هيچ كس در برابر خدا، از تو حمايت و جلوگيرى نخواهد كرد. (37) |
وَ لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلاً مِنْ قَبْلِكَ وَ جَعَلْنَا لَهُمْ أَزْوَاجَاً وَ ذُرِّيَّةً وَ مَا كَانَ لِرَسُولٍ أَنْ يَأْتِيَ بِآيَةٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللهِ لِكُلِّ أَجَلٍ كِتَابٌ (رعد: 38) ما پيش از تو (نيز) رسولانى فرستاديم و براى آنها همسران و فرزندانى قرار داديم و هيچ رسولى نمىتوانست ا (ز پيش خود) معجزهاى بياورد، مگر بفرمان خدا! هر زمانى نوشتهاى دارد (و براى هر كارى، موعدى مقرّر است)! (38) |
وَ قَدْ مَكَرَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلِاللهِ الْمَكْرُ جَمِيعَاً يَعْلَمُ مَا تَكْسِبُ كُلُّ نَفْسٍ وَ سَيَعْلَمُ الْكُفَّارُ لِمَنْ عُقْبَي الدَّارِ (رعد: 42) پيش از آنان نيز كسانى طرحها و نقشهها كشيدند ولى تمام طرحها و نقشهها از آن خداست! او از كار هر كس آگاه است و بزودى كفّار مىدانند سرانجام (نيك و بد) در سراى ديگر از آن كيست! (42) |
وَ يَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلاً قُلْ كَفَي بِاللهِ شَهِيدَاً بَيْنِي وَ بَيْنَكُمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ (رعد: 43) آنها كه كافر شدند مىگويند: «تو پيامبر نيستى!» بگو: «كافى است كه خداوند، و كسى كه علم كتاب (و آگاهى بر قرآن) نزد اوست، ميان من و شما گواه باشند!» (43) |
اللهِ الَّذِي لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِي الْأَرْضِ وَ وَيْلٌ لِلْكَافِرِينَ مِنْ عَذَابٍ شَدِيدٍ (ابراهيم: 2) همان خدايى كه آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است، از آن اوست واى بر كافران از مجازات شديد (الهى)! (2) |
الَّذِينَ يَسْتَحِبُّونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا عَلَي الْآخِرَةِ وَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللهِ وَ يَبْغُونَهَا عِوَجَاً أُولَئِكَ فِي ضَلالٍ بَعِيدٍ (ابراهيم: 3) همانها كه زندگى دنيا را بر آخرت ترجيح مىدهند و (مردم را) از راه خدا باز مىدارند و مىخواهند راه حق را منحرف سازند آنها در گمراهى دورى هستند! (3) |
وَ لَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَي بِآيَاتِنَا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَكَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَي النُّورِ وَ ذَكِّرْهُمْ بِأَيَّامِ اللهِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ (ابراهيم: 5) ما موسى را با آيات خود فرستاديم (و دستور داديم:) قومت را از ظلمات به نور بيرون آر! و «ايّام اللَّه» را به آنان ياد آور! در اين، نشانههايى است براى هر صبر كننده شكرگزار! (5) |
وَ إِذْ قَالَ مُوسَي لِقَوْمِهِ اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللهِ عَلَيْكُمْ إِذْ أَنْجَاكُمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَسُومُونَكُمْ سُوءَ الْعَذَابِ وَ يُذَبِّحُونَ أَبْنَاءَكُمْ وَ يَسْتَحْيُونَ نِسَاءَكُمْ وَ فِي ذَلِكُمْ بَلاَءٌ مِنْ رَبِّكُمْ عَظِيمٌ (ابراهيم: 6) و (به خاطر بياور) هنگامى را كه موسى به قومش گفت: «نعمت خدا را بر خود به ياد داشته باشيد، زمانى كه شما را از (چنگال) آل فرعون رهايى بخشيد! همانها كه شما را به بدترين وجهى عذاب مىكردند پسرانتان را سر مىبريدند، و زنانتان را (براى خدمتكارى) زنده مىگذاشتند و در اين، آزمايش بزرگى از طرف پروردگارتان براى شما بود!» (6) |
قَالَتْ رُسُلُهُمْ أَفِي اللهِ شَكٌّ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ يَدْعُوكُمْ لِيَغْفِرَ لَكُمْ مِنْ ذُنُوبِكُمْ وَ يُؤَخِّرَكُمْ إِلَي أَجَلٍ مُسَمَّيً قَالُوا إِنْ أَنْتُمْ إِلاَّ بَشَرٌ مِثْلُنَا تُرِيدُونَ أَنْ تَصُدُّونَا عَمَّا كَانَ يَعْبُدُ آبَاؤُنَا فَأْتُونَا بِسُلْطَانٍ مُبِينٍ (ابراهيم: 10) رسولان آنها گفتند: «آيا در خدا شكّ است؟! خدايى كه آسمانها و زمين را آفريده او شما را دعوت مىكند تا گناهانتان را ببخشد، و تا موعد مقرّرى شما را باقى گذارد!» آنها گفتند: « (ما اينها را نمىفهميم! همين اندازه مىدانيم كه) شما انسانهايى همانند ما هستيد، مىخواهيد ما را از آنچه پدرانمان مىپرستيدند بازداريد شما دليل و معجزه روشنى براى ما بياوريد!» (10) |
قَالَتْ لَهُمْ رُسُلُهُمْ إِنْ نَحْنُ إِلاَّ بَشَرٌ مِثْلُكُمْ وَ لَكِنَّ اللهَ يَمُنُّ عَلَي مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَ مَا كَانَ لَنَا أَنْ نَأْتِيَكُمْ بِسُلْطَانٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللهِ وَ عَلَي اللهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ (ابراهيم: 11) پيامبرانشان به آنها گفتند: «درست است كه ما بشرى همانند شما هستيم، ولى خداوند بر هر كس از بندگانش بخواهد (و شايسته بداند)، نعمت مىبخشد (و مقام رسالت عطا مىكند)! و ما هرگز نمىتوانيم معجزهاى جز بفرمان خدا بياوريم! (و از تهديدهاى شما نمىهراسيم) افراد باايمان بايد تنها بر خدا توكّل كنند! (11) |
وَ مَا لَنَا أَنْ لاَ نَتَوَكَّلَ عَلَي اللهِ وَ قَدْ هَدَانَا سُبُلَنَا وَ لَنَصْبِرَنَّ عَلَي مَا آذَيْتُمُونَا وَ عَلَي اللهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُتَوَكِّلُونَ (ابراهيم: 12) و چرا بر خدا توكّل نكنيم، با اينكه ما را به راههاى (سعادت) رهبرى كرده است؟! و ما بطور مسلّم در برابر آزارهاى شما صبر خواهيم كرد (و دست از رسالت خويش بر نمىداريم)! و توكّل كنندگان، بايد فقط بر خدا توكّل كنند!» (12) |
وَ مَا ذَلِكَ عَلَي اللهِ بِعَزيزٍ (ابراهيم: 20) و اين كار براى خدا مشكل نيست! (20) |
وَ بَرَزُوا لِاللهِ جَمِيعَاً فَقَالَ الضُّعَفَاءُ لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا إِنَّا كُنَّا لَكُمْ تَبَعَاً فَهَلْ أَنْتُمْ مُغْنُونَ عَنَّا مِنْ عَذَابِ اللهِ مِنْ شَيْءٍ قَالُوا لَوْ هَدَانَا اللهُ لَهَدَيْنَاكُمْ سَوَاءٌ عَلَيْنَا أَجَزِعْنَا أَمْ صَبَرْنَا مَا لَنَا مِنْ مَحِيصٍ (ابراهيم: 21) و (در قيامت)، همه آنها در برابر خدا ظاهر مىشوند در اين هنگام، ضعفا [دنبالهروان نادان] به مستكبران (و رهبران گمراه) مىگويند: «ما پيروان شما بوديم! آيا (اكنون كه بخاطر پيروى از شما گرفتار مجازات الهى شدهايم،) شما حاضريد سهمى از عذاب الهى را بپذيريد و از ما برداريد؟» آنها مىگويند: «اگر خدا ما را هدايت كرده بود، ما نيز شما را هدايت مىكرديم! (ولى كار از اينها گذشته است،) چه بيتابى كنيم و چه شكيبايى، تفاوتى براى ما ندارد راه گريزى براى ما نيست!» (21) |
أَلَمْ تَرَ إِلَي الَّذِينَ بَدَّلُوا نِعْمَتَ اللهِ كُفْرَاً وَ أَحَلُّوا قَوْمَهُمْ دَارَ الْبَوَارِ (ابراهيم: 28) آيا نديدى كسانى را كه نعمت خدا را به كفران تبديل كردند، و قوم خود را به سراى نيستى و نابودى كشاندند؟! (28) |
وَ جَعَلُوا لِاللهِ أَندَادَاً لِيُضِلُّوا عَنْ سَبِيلِهِ قُلْ تَمَتَّعُوا فَإِنَّ مَصِيرَكُمْ إِلَي النَّارِ (ابراهيم: 30) آنها براى خدا همتايانى قرار دادهاند، تا (مردم را) از راه او (منحرف و) گمراه سازند بگو: « (چند روزى از زندگى دنيا و لذّات آن) بهره گيريد امّا عاقبت كار شما به سوى آتش (دوزخ) است!» (30) |
وَ آتَاكُمْ مِنْ كُلِّ مَا سَاَلْتُـمُوهُ وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللهِ لاَ تُحْصُوهَا إِنَّ الْإِنْسَانَ لَظَلُومٌ كَفَّارٌ (ابراهيم: 34) و از هر چيزى كه از او خواستيد، به شما داد و اگر نعمتهاى خدا را بشماريد، هرگز آنها را شماره نتوانيد كرد! انسان، ستمگر و ناسپاس است! (34) |
رَبَّنَا إِنَّكَ تَعْلَمُ مَا نُخْفِي وَ مَا نُعْلِنُ وَ مَا يَخْفَي عَلَي اللهِ مِنْ شَيْءٍ فِي الْأَرْضِ وَ لاَ فِي السَّمَاءِ (ابراهيم: 38) پروردگارا! تو مىدانى آنچه را ما پنهان و يا آشكار مىكنيم و چيزى در زمين و آسمان بر خدا پنهان نيست! (38) |
الْحَمْدُ لِاللهِ الَّذِي وَهَبَ لِي عَلَي الْكِبَرِ إِسْمَاعِيلَ وَ إِسْحَاقَ إِنَّ رَبِّي لَسَمِيعُ الدُّعَاءِ (ابراهيم: 39) حمد خداى را كه در پيرى، اسماعيل و اسحاق را به من بخشيد مسلّماً پروردگار من، شنونده (و اجابت كننده) دعاست. (39) |
وَ قَدْ مَكَرُوا مَكْرَهُمْ وَ عِنْدَ اللهِ مَكْرُهُمْ وَ إِنْ كَانَ مَكْرُهُمْ لِتَزُولَ مِنْهُ الْجِبَالُ (ابراهيم: 46) آنها نهايت مكر (و نيرنگ) خود را به كار زدند و همه مكرها (و توطئههايشان) نزد خدا آشكار است، هر چند مكرشان چنان باشد كه كوهها را از جا بركند! (46) |
يَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَيْرَ الْأَرْضِ وَالسَّمَاوَاتُ وَ بَرَزُوا لِاللهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ (ابراهيم: 48) در آن روز كه اين زمين به زمين ديگر، و آسمانها (به آسمانهاى ديگرى) مبدل مىشود، و آنان در پيشگاه خداوند واحد قهار ظاهر مىگردند! (48) |
الَّذِينَ يَجْعَلُونَ مَعَ اللهِ إِلَهَاً آخَرَ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ (حجر: 96) همانها كه معبود ديگرى با خدا قرار دادند امّا بزودى مىفهمند! (96) |
أَتَي أَمْرُ اللهِ فَلاَ تَسْتَعْجِلُوهُ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَي عَمَّا يُشْرِكُونَ (نحل: 1) فرمان خدا (براى مجازات مشركان و مجرمان،) فرا رسيده است براى آن عجله نكنيد! منزّه و برتر است خداوند از آنچه همتاى او قرار مىدهند! (1) |
وَ عَلَي اللهِ قَصْدُ السَّبِيلِ وَ مِنْهَا جَائِرٌ وَ لَوْ شَاءَ لَهَدَاكُمْ أَجْمَعِينَ (نحل: 9) و بر خداست كه راه راست را (به بندگان) نشان دهد امّا بعضى از راهها بيراهه است! و اگر خدا بخواهد، همه شما را (به اجبار) هدايت مىكند (ولى اجبار سودى ندارد). (9) |
وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللهِ لاَ تُحْصُوهَا إِنَّ اللهَ لَغَفُورٌ رَحِيمٌ (نحل: 18) و اگر نعمتهاى خدا را بشماريد، هرگز نمىتوانيد آنها را احصا كنيد خداوند بخشنده و مهربان است! (18) |
وَالَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللهِ لاَ يَخْلُقُونَ شَيْءً وَ هُمْ يُخْلَقُونَ (نحل: 20) معبودهايى را كه غير از خدا مىخوانند، چيزى را خلق نمىكنند بلكه خودشان هم مخلوقند! (20) |
وَ أَقْسَمُوا بِاللهِ جَهْدَ أَيْمَانِهِمْ لاَ يَبْعَثُ اللهُ مَنْ يَمُوتُ بَلَي وَعْدَاً عَلَيْهِ حَقَّاً وَ لَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يَعْلَمُونَ (نحل: 38) آنها سوگندهاى شديد به خدا ياد كردند كه: «هرگز خداوند كسى را كه مىميرد، برنمىانگيزد!» آرى، اين وعده قطعى خداست (كه همه مردگان را براى جزا بازمىگرداند) ولى بيشتر مردم نمىدانند! (38) |
وَالَّذِينَ هَاجَرُوا فِي اللهِ مِنْ بَعْدِ مَا ظُلِمُوا لَنُبَوِّئَنَّهُمْ فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَ لَأََجْرُ الْآخِرَةِ أَكْبَرُ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ (نحل: 41) آنها كه پس از ستم ديدن در راه خدا، هجرت كردند، در اين دنيا جايگاه (و مقام) خوبى به آنها مىدهيم و پاداش آخرت، از آن هم بزرگتر است اگر مىدانستند! (41) |
أَوَ لَمْ يَرَوْا إِلَي مَا خَلَقَ اللهُ مِنْ شَيْءٍ يَتَفَيَّأُ ظِلاَلُهُ عَنِ الْيَـمِينِ وَالشَّمَائِلِ سُجَّدَاً لِاللهِ وَ هُمْ دَاخِرُونَ (نحل: 48) آيا آنها مخلوقات خدا را نديدند كه سايههايشان از راست و چپ حركت دارند، و با خضوع براى خدا سجده مىكنند؟! (48) |
وَ لِاللهِ يَسْجُدُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِي الْأَرْضِ مِنْ دَابَّةٍ وَالْمَلاَئِكَةُ وَ هُمْ لاَ يَسْتَكْبِرُونَ (نحل: 49) (نه تنها سايهها، بلكه) تمام آنچه در آسمانها و زمين از جنبندگان وجود دارد، و همچنين فرشتگان، براى خدا سجده مىكنند و تكبّر نمىورزند. (49) |
وَ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَ لَهُ الدِّينُ وَاصِبَاً أَفَغَيْرَ اللهِ تَتَّقُونَ (نحل: 52) آنچه در آسمانها و زمين است، از آن اوست و دين خالص (نيز) همواره از آن او مىباشد آيا از غير او مىترسيد؟! (52) |
وَ مَا بِكُمْ مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنَ اللهِ ثُمَّ إِذَا مَسَّكُمُ الضُّرُّ فَإِلَيْهِ تَجْأَرُونَ (نحل: 53) آنچه از نعمتها داريد، همه از سوى خداست! و هنگامى كه ناراحتى به شما رسد، فقط او را مىخوانيد! (53) |
وَ يَجْعَلُونَ لِمَا لاَ يَعْلَمُونَ نَصِيبَاً مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ تَاللهِ لَتُسْأَلُنَّ عَمَّا كُنْتُمْ تَفْتَرُونَ (نحل: 56) آنان براى بتهايى كه هيچ گونه سود و زيانى از آنها سراغ ندارند، سهمى از آنچه به آنان روزى دادهايم قرار مىدهند به خدا سوگند، (در دادگاه قيامت،) از اين افتراها كه مىبنديد، بازپرسى خواهيد شد! (56) |
وَ يَجْعَلُونَ لِاللهِ الْبَنَاتِ سُبْحَانَهُ وَ لَهُمْ مَا يَشْتَهُونَ (نحل: 57) آنها (در پندار خود،) براى خداوند دختران قرار مىدهند- منزّه است (از اينكه فرزندى داشته باشد)- ولى براى خودشان، آنچه را ميل دارند قائل مىشوند ... (57) |
لِلَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ مَثَلُ السَّوْءِ وَ لِاللهِ الْمَثَلُ الْأَعْلَي وَ هُوَ الْعَزِيرُ الْحَكِيمُ (نحل: 60) براى آنها كه به سراى آخرت ايمان ندارند، صفات زشت است و براى خدا، صفات عالى است و او قدرتمند و حكيم است. (60) |
وَ يَجْعَلُونَ لِاللهِ مَا يَكْرَهُونَ وَ تَصِفُ أَلْسِنَتُهُمُ الْكَذِبَ أَنَّ لَهُمُ الْحُسْنَي لاَ جَرَمَ أَنَّ لَهُمُ النَّارَ وَ أَنَّهُمْ مُفْرَطُونَ (نحل: 62) آنها براى خدا چيزهايى قرار مىدهند كه خودشان از آن كراهت دارند [فرزندان دختر] با اين حال زبانشان به دروغ مىگويد سرانجام نيكى دارند! از اين رو براى آنان آتش است و آنها از پيشگامان (دوزخ) اند. (62) |
تَاللهِ لَقَدْ أَرْسَلْنَا إِلَي أُمَمٍ مِنْ قَبْلِكَ فَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَهُوَ وَلِيُّهُمُ الْيَوْمَ وَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ (نحل: 63) به خدا سوگند، به سوى امتهاى پيش از تو پيامبرانى فرستاديم امّا شيطان اعمالشان را در نظرشان آراست و امروز او ولىّ و سرپرستشان است و مجازات دردناكى براى آنهاست! (63) |
وَاللهُ فَضَّلَ بَعْضَكُمْ عَلَي بَعْضٍ فِي الرِّزْقِ فَمَا الَّذِينَ فُضِّلُوا بِرَادِّي رِزْقِهِمْ عَلَي مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ فَهُمْ فيهِ سَوَاءٌ أَفَبِنِعْمَةِ اللهِ يَجْحَدُونَ (نحل: 71) خداوند بعضى از شما را بر بعضى ديگر از نظر روزى برترى داد (چرا كه استعدادها و تلاشهايتان متفاوت است)! اما آنها كه برترى داده شدهاند، حاضر نيستند از روزى خود به بردگانشان بدهند و همگى در آن مساوى گردند آيا آنان نعمت خدا را انكار مىنمايند (كه شكر او را ادا نمىكنند)؟! (71) |
وَاللهُ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجَاً وَ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَزْوَاجِكُمْ بَنِينَ وَ حَفَدَةً وَ رَزَقَكُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ أَفَبِالْباطِلِ يُؤْمِنُونَ وَ بِنِعْمَتِ اللهِ هُمْ يَكْفُرُونَ (نحل: 72) خداوند براى شما از جنس خودتان همسرانى قرار داد و از همسرانتان براى شما فرزندان و نوههايى به وجود آورد و از پاكيزهها به شما روزى داد آيا به باطل ايمان مىآورند، و نعمت خدا را انكار مىكنند؟! (72) |
وَ يَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللهِ مَا لاَ يَمْلِكُ لَهُمْ رِزْقَاً مِنَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ شَيْءً وَ لاَ يَسْتَطِيعُونَ (نحل: 73) آنها غير از خدا، موجوداتى را مىپرستند كه هيچ رزقى را براى آنان از آسمانها و زمين در اختيار ندارند و توان اين كار را نيز ندارند. (73) |
فَلاَ تَضْرِبُوا لِاللهِ الْأَمْثَالَ إِنَّ اللهَ يَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ (نحل: 74) پس، براى خدا امثال (و شبيهها) قائل نشويد! خدا مىداند، و شما نمىدانيد. (74) |
ضَرَبَ اللهُ مَثَلاً عَبْدَاً مَمْلُوكَاً لاَ يَقْدِرُ عَلَي شَيْءٍ وَ مَنْ رَزَقْنَاهُ مِنَّا رِزْقَاً حَسَنَاً فَهُوَ يُنْفِقُ مِنْهُ سِرَّاً وَ جَهْرَاً هَلْ يَسْتَوُونَ الْحَمْدُ لِاللهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لاَ يَعْلَمُونَ (نحل: 75) خداوند مثالى زده: برده مملوكى را كه قادر بر هيچ چيز نيست و انسان (با ايمانى) را كه از جانب خود، رزقى نيكو به او بخشيدهايم، و او پنهان و آشكار از آنچه خدا به او داده، انفاق مىكند آيا اين دو نفر يكسانند؟! شكر مخصوص خداست، ولى اكثر آنها نمىدانند! (75) |
وَ لِاللهِ غَيْبُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَ مَا أَمْرُ السَّاعَةِ إِلاَّ كَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ إِنَّ اللهَ عَلَي كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ (نحل: 77) غيب آسمانها و زمين، مخصوص خداست (و او همه را مىداند) و امر قيامت (بقدرى نزديك و آسان است) درست همانند چشم برهم زدن، و يا از آن هم نزديكتر چرا كه خدا بر هر چيزى تواناست! (77) |
يَعْرِفُونَ نِعْمَتَ اللهِ ثُمَّ يُنْكِرُونَهَا وَ أَكْثَرُهُمُ الْكَافِرُونَ (نحل: 83) آنها نعمت خدا را مىشناسند سپس آن را انكار مىكنند و اكثرشان كافرند! (83) |
وَ أَلْقَوْا إِلَي اللهِ يَوْمَئِذٍ السَّلَمَ وَ ضَلَّ عَنْهُمْ مَا كَانُوا يَفْتَرُونَ (نحل: 87) و در آن روز، همگى (ناگزير) در پيشگاه خدا تسليم مىشوند و تمام آنچه را (نسبت به خدا) دروغ مىبستند، گم و نابود مىشود! (87) |
الَّذِينَ كَفَرُوا وَ صَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللهِ زِدْنَاهُمْ عَذَابَاً فَوْقَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُوا يُفْسِدُونَ (نحل: 88) كسانى كه كافر شدند و (مردم را) از راه خدا بازداشتند، بخاطر فسادى كه مىكردند، عذابى بر عذابشان مىافزاييم! (88) |
وَ أَوْفُوا بِعَهْدِ اللهِ إِذَا عَاهَدْتُمْ وَ لاَ تَنْقُضُوا الْأَيْمَانَ بَعْدَ تَوْكِيدِهَا وَ قَدْ جَعَلْتُمُ اللهَ عَلَيْكُمْ كَفِيلاً إِنَّ اللهَ يَعْلَمُ مَا تَفْعَلُونَ (نحل: 91) و هنگامى كه با خدا عهد بستيد، به عهد او وفا كنيد! و سوگندها را بعد از محكم ساختن نشكنيد، در حالى كه خدا را كفيل و ضامن بر (سوگند) خود قرار دادهايد، به يقين خداوند از آنچه انجام مىدهيد، آگاه است! (91) |
وَ لاَ تَتَّخِذُوا أَيْمَانَكُمْ دَخَلاً بَيْنَكُمْ فَتَزِلَّ قَدَمٌ بَعْدَ ثُبُوتِهَا وَ تَذُوقُوا السُّوءَ بِمَا صَدَدْتُمْ عَنْ سَبِيلِ اللهِ وَ لَكُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ (نحل: 94) سوگندهايتان را وسيله تقلّب و خيانت در ميان خود قرار ندهيد، مبادا گامى بعد از ثابتگشتن (بر ايمان) متزلزل شود و به خاطر بازداشتن (مردم) از راه خدا، آثار سوء آن را بچشيد! و براى شما، عذاب عظيمى خواهد بود! (94) |
وَ لاَ تَشْتَرُوا بِعَهْدِ اللهِ ثَمَنَاً قَلِيلاً إِنَّ مَا عِنْدَ اللهِ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ (نحل: 95) و (هرگز) پيمان الهى را با بهاى كمى مبادله نكنيد (و هر بهايى در برابر آن ناچيز است!) آنچه نزد خداست، براى شما بهتر است اگر مىدانستيد. (95) |
مَا عِنْدَكُمْ يَنْفَدُ وَ مَا عِنْدَ اللهِ بَاقٍ وَ لَنَجْزِيَنَّ الَّذِينَ صَبَرُوا أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا كَانُو يَعْمَلُونَ (نحل: 96) آنچه نزد شماست فانى مىشود امّا آنچه نزد خداست باقى است و به كسانى كه صبر و استقامت پيشه كنند، مطابق بهترين اعمالى كه انجام مىدادند پاداش خواهيم داد. (96) |
فَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ (نحل: 98) هنگامى كه قرآن مىخوانى، از شرّ شيطان مطرود، به خدا پناه بر! (98) |
إِنَّ الَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِآيَاتِ اللهِ لاَ يَهْدِيهِمُ اللهُ وَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ (نحل: 104) به يقين، كسانى كه به آيات الهى ايمان نمىآورند، خدا آنها را هدايت نمىكند و براى آنان عذاب دردناكى است. (104) |
إِنَّمَا يَفْتَرِي الْكَذِبَ الَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِآيَاتِ اللهِ وَ أُولَئِكَ هُمُ الْكَاذِبُونَ (نحل: 105) تنها كسانى دروغ مىبندند كه به آيات خدا ايمان ندارند (آرى،) دروغگويان واقعى آنها هستند! (105) |
مَنْ كَفَرَ بِاللهِ مِنْ بَعْدِ إِيمَانِهِ إِلاَّ مَنْ أُكْرِهَ وَ قَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإِيمَانِ وَ لَكِنْ مَنْ شَرَحَ بِالْكُفْرِ صَدْرَاً فَعَلَيْهِمْ غَضَبٌ مِنَ اللهِ وَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ (نحل: 106) كسانى كه بعد از ايمان كافر شوند- بجز آنها كه تحت فشار واقع شدهاند در حالى كه قلبشان آرام و با ايمان است- آرى، آنها كه سينه خود را براى پذيرش كفر گشودهاند، غضب خدا بر آنهاست و عذاب عظيمى در انتظارشان! (106) |
وَ ضَرَبَ اللهُ مَثَلاً قَرْيَةً كَانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً يَأْتِيهَا رِزْقُهَا رَغَدَاً مِنْ كُلِّ مَكَانٍ فَكَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللهِ فَأَذَاقَهَا اللهُ لِبَاسَ الْجُوعِ وَالْخَوْفِ بِمَا كَانُوا يَصْنَعُونَ (نحل: 112) خداوند (براى آنان كه كفران نعمت مىكنند،) مثلى زده است: منطقه آبادى كه امن و آرام و مطمئن بود و همواره روزيش از هر جا مىرسيد امّا به نعمتهاى خدا ناسپاسى كردند و خداوند به خاطر اعمالى كه انجام مىدادند، لباس گرسنگى و ترس را بر اندامشان پوشانيد! (112) |
فَكُلُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللهُ حَلاَلاً طَيِّبَاً وَاشْكُرُوا نِعْمَتَ اللهِ إِنْ كُنْتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ (نحل: 114) پس، از آنچه خدا روزيتان كرده است، حلال و پاكيزه بخوريد و شكر نعمت خدا را بجا آوريد اگر او را مىپرستيد! (114) |
إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ وَالدَّمَ وَ لَحْمَ الْخِنْزِيرِ وَ مَا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللهِ بِهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغٍ وَ لاَ عَادٍ فَإِنَّ اللهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ (نحل: 115) خداوند، تنها مردار، خون، گوشت خوك و آنچه را با نام غير خدا سر بريدهاند، بر شما حرام كرده است امّا كسانى كه ناچار شوند، در حالى كه تجاوز و تعدّى از حدّ ننمايند، (خدا آنها را مىبخشد چرا كه) خدا بخشنده و مهربان است. (115) |
وَ لاَ تَقُولُوا لِمَا تَصِفُ أَلْسِنَتُكُمُ الْكَذِبَ هَذَا حَلاَلٌ وَ هَذَا حَرَامٌ لِتَفْتَرُوا عَلَي اللهِ الْكَذِبَ إِنَّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَي اللهِ الْكَذِبَ لاَ يُفْلِحُونَ (نحل: 116) به خاطر دروغى كه بر زبانتان جارى مىشود (و چيزى را مجاز و چيزى را ممنوع مىكنيد،) نگوييد: «اين حلال است و آن حرام»، تا بر خدا افترا ببنديد به يقين كسانى كه به خدا دروغ مىبندند، رستگار نخواهند شد! (116) |
إِنَّ إِبْرَاهِيمَ كَانَ أُمَّةً قَانِتَاً لِاللهِ حَنِيفَاً وَ لَمْ يَكُ مِنَ الْمُشْرِكِينَ (نحل: 120) ابراهيم (به تنهايى) امّتى بود مطيع فرمان خدا خالى از هر گونه انحراف و از مشركان نبود (120) |
وَاصْبِرْ وَ مَا صَبْرُكَ إِلاَّ بِاللهِ وَ لاَ تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَ لاَ تَكُ فِي ضَيْقٍ مِمَّا يَمْكُرُونَ (نحل: 127) صبر كن، و صبر تو فقط براى خدا و به توفيق خدا باشد! و بخاطر (كارهاى) آنها، اندوهگين و دلسرد مشو! و از توطئههاى آنها، در تنگنا قرار مگير! (127) |
لاَ تَجْعَلْ مَعَ اللهِ إِلَهَاً آخَرَ فَتَقْعُدَ مَذْمُومَاً مَخْذُولاً (اسراء: 22) هرگز معبود ديگرى را با خدا قرار مده، كه نكوهيده و بىيار و ياور خواهى نشست! (22) |
ذَلِكَ مِمَّا أَوْحَي إِلَيْكَ رَبُّكَ مِنَ الْحِكْمَةِ وَ لاَ تَجْعَلْ مَعَ اللهِ إِلَهَاً آخَرَ فَتُلْقَي فِي جَهَنَّمَ مَلُومَاً مَدْحُورَاً (اسراء: 39) اين (احكام)، از حكمتهايى است كه پروردگارت به تو وحى فرستاده و هرگز معبودى با خدا قرار مده، كه در جهنم افكنده مىشوى، در حالى كه سرزنش شده، و رانده (درگاه خدا) خواهى بود! (39) |
أَوْ تُسْقِطَ السَّمَاءَ كَمَا زَعَمْتَ عَلَيْنَا كِسَفَاً أَوْ تَأْتِيَ بِاللهِ وَالْمَلاَئِكَةِ قَبِيلاً (اسراء: 92) يا قطعات (سنگهاى) آسمان را- آن چنان كه مىپندارى- بر سر ما فرود آرى يا خداوند و فرشتگان را در برابر ما بياورى ... (92) |
قُلْ كَفَي بِاللهِ شَهِيدَاً بَيْنِي وَ بَيْنَكُمْ إِنَّهُ كَانَ بِعِبَادِهِ خَبِيرَاً بَصِيرَاً (اسراء: 96) بگو: «همين كافى است كه خداوند، ميان من و شما گواه باشد چرا كه او نسبت به بندگانش آگاه و بيناست! (96) |
وَ قُلِ الْحَمْدُ لِاللهِ الَّذِي لَمْ يَتَّخِذْ وَلَدَاً وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ شَرِيكٌ فِي الْمُلْكِ وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ وَلِيٌّ مِنَ الذُّلِّ وَ كَبِّرْهُ تَكْبِيرَاً (اسراء: 111) و بگو: «ستايش براى خداوندى است كه نه فرزندى براى خود انتخاب كرده، و نه شريكى در حكومت دارد، و نه بخاطر ضعف و ذلّت، (حامى و) سرپرستى براى اوست!» و او را بسيار بزرگ بشمار! (111) |
الْحَمْدُ لِاللهِ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَي عَبْدِهِ الْكِتَابَ وَ لَمْ يَجْعَلْ لَهُ عِوَجَاً (كهف: 1) حمد مخصوص خدايى است كه اين كتاب (آسمانى) را بر بنده (برگزيده) اش نازل كرد، و هيچ گونه كژى در آن قرار نداد ... (1) |
هَؤُلاَءِ قَوْمُنَا اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ آلِهَةً لَوْلاَ يَأْتُونَ عَلَيْهِمْ بِسُلْطَانٍ بَيِّنٍ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَي عَلَي اللهِ كَذِبَاً (كهف: 15) اين قوم ما هستند كه معبودهايى جز خدا انتخاب كردهاند چرا دليل آشكارى (بر اين كار) نمىآورند؟! و چه كسى ظالمتر است از آن كس كه بر خدا دروغ ببندد؟!» (15) |
وَ تَرَي الشَّمْسَ إِذَا طَلَعَتْ تَزَاوَرُ عَنْ كَهْفِهِمْ ذَاتَ الْيَـمِينِ وَ إِذَا غَرَبَتْ تَقْرِضُهُمْ ذَاتَ الشِّمَالِ وَ هُمْ فِي فَجْوَةٍ مِنْهُ ذَلِكَ مِنْ آيَاتِ اللهِ مَنْ يَهْدِ اللهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِ وَ مَنْ يُضْلِلْ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ وَلِيَّاً مُرْشِدَاً (كهف: 17) و (اگر در آنجا بودى) خورشيد را مىديدى كه به هنگام طلوع، به سمت راست غارشان متمايل مىگردد و به هنگام غروب، به سمت چپ و آنها در محل وسيعى از آن (غار) قرار داشتند اين از آيات خداست! هر كس را خدا هدايت كند، هدايت يافته واقعى اوست و هر كس را گمراه نمايد، هرگز ولىّ و راهنمايى براى او نخواهى يافت! (17) |
وَ كَذَلِكَ أَعْثَرْنَا عَلَيْهِمْ لِيَعْلَمُوا أَنَّ وَعْدَ اللهِ حَقٌّ وَ أَنَّ السَّاعَةَ لاَ رَيْبَ فِيهَا إِذْ يَتَنَازَعُونَ بَيْنَهُمْ أَمْرَهُمْ فَقَالُوا ابْنُوا عَلَيْهِمْ بُنْيَانَاً رَبُّهُمْ أَعْلَمُ بِهِمْ قَالَ الَّذِينَ غَلَبُوا عَلَي أَمْرِهِمْ لَنَتَّخِذَنَّ عَلَيْهِمْ مَسْجِدَاً (كهف: 21) و اينچنين مردم را متوجّه حال آنها كرديم، تا بدانند كه وعده خداوند (در مورد رستاخيز) حقّ است و در پايان جهان و قيام قيامت شكّى نيست! در آن هنگام كه ميان خود درباره كار خويش نزاع داشتند، گروهى مىگفتند: «بنايى بر آنان بسازيد (تا براى هميشه از نظر پنهان شوند! و از آنها سخن نگوييد كه) پروردگارشان از وضع آنها آگاهتر است!» ولى آنها كه از رازشان آگاهى يافتند (و آن را دليلى بر رستاخيز ديدند) گفتند: «ما مسجدى در كنار (مدفن) آنها مىسازيم (تا خاطره آنان فراموش نشود.)» (21) |
وَ لَوْلاَ إِذْ دَخَلْتَ جَنَّتَكَ قُلْتَ مَا شَاءَ اللهُ لاَ قُوَّةَ إِلاَّ بِاللهِ إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مَالاً وَ وَلَدَاً (كهف: 39) چرا هنگامى كه وارد باغت شدى، نگفتى اين نعمتى است كه خدا خواسته است؟! قوّت (و نيرويى) جز از ناحيه خدا نيست! و اگر مىبينى من از نظر مال و فرزند از تو كمترم (مطلب مهمّى نيست)! (39) |
وَ لَمْ تَكُنْ لَهُ فِئَةٌ يَنْصُرُونَهُ مِنْ دُونِ اللهِ وَ مَا كَانَ مُنْتَصِرَاً (كهف: 43) و گروهى نداشت كه او را در برابر (عذاب) خداوند يارى دهند و از خودش (نيز) نمىتوانست يارى گيرد. (43) |
هُنَالِكَ الْوَلاَيَةُ لِاللهِ الْحَقِّ هُوَ خَيْرٌ ثَوَابَاً وَ خَيْرٌ عُقْبَاً (كهف: 44) در آنجا ثابت شد كه ولايت (و قدرت) از آن خداوند بر حق است! اوست كه برترين ثواب، و بهترين عاقبت را (براى مطيعان) دارد! (44) |
قَالَ إِنِّي عَبْدُ اللهِ آتَانِيَ الْكِتَابَ وَ جَعَلَنِي نَبِيَّاً (مريم: 30) (ناگهان عيسى زبان به سخن گشود و) گفت: «من بنده خدايم او كتاب (آسمانى) به من داده و مرا پيامبر قرار داده است! (30) |
مَا كَانَ لِاللهِ أَنْ يَتَّخِذَ مِنْ وَلَدٍ سُبْحَانَهُ إِذَا قَضَي أَمْرَاً فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ (مريم: 35) هرگز براى خدا شايسته نبود كه فرزندى اختيار كند! منزّه است او! هر گاه چيزى را فرمان دهد، مىگويد: «موجود باش!» همان دم موجود مىشود! (35) |
وَ أَعْتَزِلُكُمْ وَ مَا تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللهِ وَ أَدْعُو رَبِّي عَسَي أَنْ لاَ أَكُونَ بِدُعَاءِ رَبِّي شَقِيَّاً (مريم: 48) و از شما، و آنچه غير خدا مىخوانيد، كنارهگيرى مىكنم و پروردگارم را مىخوانم و اميدوارم در خواندن پروردگارم بىپاسخ نمانم!» (48) |
فَلَمَّا اعْتَزَلَهُمْ وَ مَا يَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللهِ وَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَ يَعْقُوبَ وَ كُلاًّ جَعَلْنَا نَبِيَّاً (مريم: 49) هنگامى كه از آنان و آنچه غير خدا مىپرستيدند كنارهگيرى كرد، ما اسحاق و يعقوب را به او بخشيديم و هر يك را پيامبرى (بزرگ) قرار داديم! (49) |
وَاتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللهِ آلِهَةً لِيَكُونُوا لَهُمْ عِزَّاً (مريم: 81) و آنان غير از خدا، معبودانى را براى خود برگزيدند تا مايه عزّتشان باشد! (چه پندار خامى!) (81) |
قَالَ لَهُمْ مُوسَي وَيْلَكُمْ لاَ تَفْتَرُوا عَلَي اللهِ كَذِبَاً فَيُسْحِتَكُمْ بِعَذَابٍ وَ قَدْ خَابَ مَنِ افْتَرَي (طه: 61) موسى به آنان گفت: «واى بر شما! دروغ بر خدا نبنديد، كه شما را با عذابى نابود مىسازد! و هر كس كه (بر خدا) دروغ ببندد، نوميد (و شكست خورده) مىشود!» (61) |
لَوْ كَانَ فِيهِمَا آلِهَةٌ إِلاَّ اللهُ لَفَسَدَتَا فَسُبْحَانَ اللهِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا يَصِفُونَ (انبياء: 22) اگر در آسمان و زمين، جز «اللَّه» خدايان ديگرى بود، فاسد مىشدند (و نظام جهان به هم مىخورد)! منزه است خداوند پروردگار عرش، از توصيفى كه آنها مىكنند! (22) |
وَ تَاللهِ لَأََكِيدَنَّ أَصْنَامَكُمْ بَعْدَ أَنْ تُوَلُّوا مُدْبِرِينَ (انبياء: 57) و به خدا سوگند، در غياب شما، نقشهاى براى نابودى بتهايتان مىكشم!» (57) |
قَالَ أَفَتَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللهِ مَا لاَ يَنْفَعُكُمْ شَيْءً وَ لاَ يَضُرُّكُمْ (انبياء: 66) (ابراهيم) گفت: «آيا جز خدا چيزى را مىپرستيد كه نه كمترين سودى براى شما دارد، و نه زيانى به شما مىرساند! (نه اميدى به سودشان داريد، و نه ترسى از زيانشان!) (66) |
أُفٍّ لَكُمْ وَ لِمَا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللهِ أَفَلاَ تَعْقِلُونَ (انبياء: 67) اف بر شما و بر آنچه جز خدا مىپرستيد! آيا انديشه نمىكنيد (و عقل نداريد)؟! (67) |
إِنَّكُمْ وَ مَا تَعْبُدُونَ مِنْ دوُنِ اللهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ أَنْتُمْ لَهَا وَارِدُونَ (انبياء: 98) شما و آنچه غير خدا مىپرستيد، هيزم جهنّم خواهيد بود و همگى در آن وارد مىشويد. (98) |
يَوْمَ تَرَوْنَهَا تَذْهَلُ كُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمَّا أَرْضَعَتْ وَ تَضَعُ كُلُّ ذَاتِ حَمْلٍ حَمْلَهَا وَ تَرَي النَّاسَ سُكَارَي وَ مَا هُمْ بِسُكَارَي وَ لَكِنَّ عَذَابَ اللهِ شَدِيدٌ (حج: 2) روزى كه آن را مىبينيد، (آن چنان وحشت سراپاى همه را فرامىگيرد كه) هر مادر شيردهى، كودك شيرخوارش را فراموش مىكند و هر باردارى جنين خود را بر زمين مىنهد و مردم را مست مىبينى، در حالى كه مست نيستند ولى عذاب خدا شديد است! (2) |
وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يُجَادِلُ فِي اللهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَ يَتَّبِعُ كُلَّ شَيْطَانٍ مَرِيدٍ (حج: 3) گروهى از مردم، بدون هيچ علم و دانشى، به مجادله درباره خدا برمىخيزند و از هر شيطان سركشى پيروى مىكنند. (3) |
وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يُجَادِلُ فِي اللهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَ لاَ هُدَيً وَ لاَ كِتَابٍ مُنِيرٍ (حج: 8) و گروهى از مردم، بدون هيچ دانش و هيچ هدايت و كتاب روشنى بخشى، درباره خدا مجادله مىكنند! (8) |
ثَانِيَ عِطْفِهِ لِيُضِلَّ عَنْ سَبِيلِ اللهِ لَهُ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَ نُذِيقُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ عَذَابَ الْحَرِيقِ (حج: 9) آنها با تكبّر و بىاعتنايى (نسبت به سخنان الهى)، مىخواهند مردم را از راه خدا گمراه سازند! براى آنان در دنيا رسوايى است و در قيامت، عذاب سوزان به آنها مىچشانيم! (9) |
يَدْعُو مِنْ دُونِ اللهِ مَا لاَ يَضُرُّهُ وَ مَا لاَ يَنْفَعُهُ ذَلِكَ هُوَ الضَّلاَلُ الْبَعِيدُ (حج: 12) او جز خدا كسى را مىخواند كه نه زيانى به او مىرساند، و نه سودى اين همان گمراهى بسيار عميق است. (12) |
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللهِ وَالْمَسْجِدِ الْحَرَامِ الَّذِي جَعَلْنَاهُ لِلنَّاسِ سَوَاءً الْعَاكِفُ فِيهِ وَالْبَادِ وَ مَنْ يُرِدْ فِيهِ بِإِلْحَادٍ بِظُلْمٍ نُذِقْهُ مِنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ (حج: 25) كسانى كه كافر شدند، و مؤمنان را از راه خدا بازداشتند، و (همچنين) از مسجد الحرام، كه آن را براى همه مردم، برابر قرار داديم، چه كسانى كه در آنجا زندگى مىكنند يا از نقاط دور وارد مىشوند (، مستحقّ عذابى دردناكند) و هر كس بخواهد در اين سرزمين از راه حق منحرف گردد و دست به ستم زند، ما از عذابى دردناك به او مىچشانيم! (25) |
لِيَشْهَدُوا مَنَافِعَ لَهُمْ وَ يَذْكُرُوا اسْمَ اللهِ فِي أَيَّامٍ مَعْلُومَاتٍ عَلَي مَا رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِيمَةِ الْأَنْعَامِ فَكُلُوا مِنْهَا وَ أَطْعِمُوا الْبَائِسَ الْفَقِيرَ (حج: 28) تا شاهد منافع گوناگون خويش (در اين برنامه حياتبخش) باشند و در ايّام معيّنى نام خدا را، بر چهارپايانى كه به آنان داده است، (به هنگام قربانى كردن) ببرند پس از گوشت آنها بخوريد و بينواى فقير را نيز اطعام نماييد! (28) |
ذَلِكَ وَ مَنْ يُعَظِّمْ حُرُمَاتِ اللهِ فَهُوَ خَيْرٌ لَهُ عِنْدَ رَبِّهِ وَ أُحِلَّتْ لَكُمُ الْأَنْعَامُ إِلاَّ مَا يُتْلَي عَلَيْكُمْ فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الْأَوْثَانِ وَاجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ (حج: 30) (مناسك حج) اين است! و هر كس برنامههاى الهى را بزرگ دارد، نزد پروردگارش براى او بهتر است! و چهارپايان براى شما حلال شده، مگر آنچه (ممنوع بودنش) بر شما خوانده مىشود. از پليديهاى بتها اجتناب كنيد! و از سخن باطل بپرهيزيد! (30) |
حُنَفَاءَ لِاللهِ غَيْرَ مُشْرِكِينَ بِهِ وَ مَنْ يُشْرِكْ بِاللهِ فَكَأَنَّمَا خَرَّ مِنَ السَّمَاءِ فَتَخْطَفُهُ الطَّيْرُ أَوْ تَهْوِي بِهِ الرِّيحُ فِي مَكَانٍ سَحيقٍ (حج: 31) (برنامه و مناسك حج را انجام دهيد) در حالى كه همگى خالص براى خدا باشد! هيچ گونه همتايى براى او قائل نشويد! و هر كس همتايى براى خدا قرار دهد، گويى از آسمان سقوب كرده، و پرندگان (در وسط هوا) او را مىربايند و يا تندباد او را به جاى دوردستى پرتاب مىكند! (31) |
ذَلِكَ وَ مَنْ يُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللهِ فَإِنَّهَا مِنْ تَقْوَي الْقُلُوبِ (حج: 32) اين است (مناسك حج)! و هر كس شعائر الهى را بزرگ دارد، اين كار نشانه تقواى دلهاست. (32) |
وَ لِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنا مَنْسَكَاً لِيَذْكُرُوا اسْمَ اللهِ عَلَي مَا رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِيمَةِ الْأَنْعَامِ فَإِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَلَهُ أَسْلِمُوا وَ بَشِّرِ الْمُـخْبِتِينَ (حج: 34) براى هر امّتى قربانگاهى قرار داديم، تا نام خدا را (به هنگام قربانى) بر چهارپايانى كه به آنان روزى دادهايم ببرند، و خداى شما معبود واحدى است در برابر (فرمان) او تسليم شويد و بشارت ده متواضعان و تسليمشوندگان را. (34) |
وَالْبُدْنَ جَعَلْنَاهَا لَكُمْ مِنْ شَعَائِرِ اللهِ لَكُمْ فِيهَا خَيْرٌ فَاذْكُرُوا اسْمَ اللهِ عَلَيْهَا صَوَافَّ فَإِذَا وَجَبَتْ جُنُوبُهَا فَكُلُوا مِنْهَا وَ أَطْعِمُوا الْقَانِعَ وَالْمُعْتَرَّ كَذَلِكَ سَخَّرْنَاهَا لَكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ (حج: 36) و شترهاى چاق و فربه را (در مراسم حج) براى شما از شعائر الهى قرار داديم در آنها براى شما خير و بركت است نام خدا را (هنگام قربانى كردن) در حالى كه به صف ايستادهاند بر آنها ببريد و هنگامى كه پهلوهايشان آرام گرفت (و جان دادند)، از گوشت آنها بخوريد، و مستمندان قانع و فقيران را نيز از آن اطعام كنيد! اين گونه ما آنها را مسخّرتان ساختيم، تا شكر خدا را بجا آوريد. (36) |
الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ بِغَيْرِ حَقٍّ إِلاَّ أَنْ يَقُولُوا رَبُّنَا اللهُ وَ لَوْلاَ دَفْعُ اللهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَ بِيَعٌ وَ صَلَوَاتٌ وَ مَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ اللهِ كَثِيرَاً وَ لَيَنْصُرَنَّ اللهُ مَنْ يَنْصُرُهُ إِنَّ اللهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ (حج: 40) همانها كه از خانه و شهر خود، به ناحق رانده شدند، جز اينكه مىگفتند: «پروردگار ما، خداى يكتاست!» و اگر خداوند بعضى از مردم را بوسيله بعضى ديگر دفع نكند، ديرها و صومعهها، و معابد يهود و نصارا، و مساجدى كه نام خدا در آن بسيار برده مىشود، ويران مىگردد! و خداوند كسانى را كه يارى او كنند (و از آيينش دفاع نمايند) يارى مىكند خداوند قوى و شكست ناپذير است. (40) |
الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلاَةَ وَ آتَوُا الزَّكَاةَ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ وَ لِاللهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ (حج: 41) همان كسانى كه هر گاه در زمين به آنها قدرت بخشيديم، نماز را برپا مىدارند، و زكات مىدهند، و امر به معروف و نهى از منكر مىكنند، و پايان همه كارها از آن خداست! (41) |
الْمُلْكُ يَوْمَئِذٍ لِاللهِ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ فَالَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ (حج: 56) حكومت و فرمانروايى در آن روز از آن خداست و ميان آنها داورى مىكند: كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام دادهاند، در باغهاى پرنعمت بهشتند (56) |
وَالَّذِينَ هَاجَرُوا فِي سَبِيلِ اللهِ ثُمَّ قُتِلُوا أَوْ مَاتُوا لَيَرْزُقَنَّهُمُ اللهُ رِزْقَاً حَسَنَاً وَ إِنَّ اللهَ لَهُوَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ (حج: 58) و كسانى كه در راه خدا هجرت كردند، سپس كشته شدند يا به مرگ طبيعى از دنيا رفتند، خداوند به آنها روزى نيكويى مىدهد كه او بهترين روزىدهندگان است! (58) |
أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللهَ يَعْلَمُ مَا فِي السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ إِنَّ ذَلِكَ فِي كِتَابٍ إِنَّ ذَلِكَ عَلَي اللهِ يَسِيرٌ (حج: 70) آيا نمىدانستى خداوند آنچه را در آسمان و زمين است مىداند؟! همه اينها در كتابى ثبت است (همان كتاب علم بىپايان پروردگار) و اين بر خداوند آسان است! (70) |
وَ يَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانَاً وَ مَا لَيْسَ لَهُمْ بِهِ عِلْمٌ وَ مَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ نَصِيرٍ (حج: 71) آنها غير از خداوند، چيزهايى را مىپرستند كه او هيچ گونه دليلى بر آن نازل نكرده است، و چيزهايى را كه علم و آگاهى به آن ندارند! و براى ستمگران، ياور و راهنمايى نيست! (71) |
يَا أَيُّهَا النَّاسُ ضُرِبَ مَثَلٌ فَاسْتَمِعُوا لَهُ إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللهِ لَنْ يَخْلُقُوا ذُبَابَاً وَ لَوِ اجْتَمَعُوا لَهُ وَ إِنْ يَسْلُبْهُمْ الذُّبَابُ شَيْءً لاَ يَسْتَنْقِذُوهُ مِنْهُ ضَعُفَ الطَّالِبُ وَالْمَطْلُوبُ (حج: 73) اى مردم! مثلى زده شده است، به آن گوش فرا دهيد: كسانى را كه غير از خدا مىخوانيد، هرگز نمىتوانند مگسى بيافرينند، هر چند براى اين كار دست به دست هم دهند! و هر گاه مگس چيزى از آنها بربايد، نمىتوانند آن را باز پس گيرند! هم اين طلبكنندگان ناتوانند، و هم آن مطلوبان (هم اين عابدان، و هم آن معبودان)! (73) |
يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ مَا خَلْفَهُمْ وَ إِلَي اللهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ (حج: 76) آنچه را در پيش روى آنها و پشت سر آنهاست مىداند و همه امور بسوى خدا بازمىگردد. (76) |
وَ جَاهِدُوا فِي اللهِ حَقَّ جِهَادِهِ هُوَ اجْتَبَاكُمْ وَ مَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ مِلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْرَاهِيمَ هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمِينَ مِنْ قَبْلُ وَ فِي هَذَا لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهِيدَاً عَلَيْكُمْ وَ تَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَي النَّاسِ فَأَقِيمُوا الصَّلاَةَ وَ آتُوا الزَّكَاةَ وَاعْتَصِمُوا بِاللهِ هُوَ مَوْلاَكُمْ فَنِعْمَ الْمَوْلَي وَ نِعْمَ النَّصِيرُ (حج: 78) و در راه خدا جهاد كنيد، و حقّ جهادش را ادا نماييد! او شما را برگزيد، و در دين (اسلام) كار سنگين و سختى بر شما قرار ندارد از آيين پدرتان ابراهيم پيروى كنيد خداوند شما را در كتابهاى پيشين و در اين كتاب آسمانى «مسلمان» ناميد، تا پيامبر گواه بر شما باشد، و شما گواهان بر مردم! پس نماز را برپا داريد، و زكات را بدهيد، و به خدا تمسّك جوييد، كه او مولا و سرپرست شماست! چه مولاى خوب، و چه ياور شايستهاى! (78) |
فَإِذَا اسْتَوَيْتَ أَنْتَ وَ مَنْ مَعَكَ عَلَي الْفُلْكِ فَقُلِ الْحَمْدُ لِاللهِ الَّذِي نَجَّانَا مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ (مؤمنون: 28) و هنگامى كه تو و همه كسانى كه با تو هستند بر كشتى سوار شديد، بگو: «ستايش براى خدايى است كه ما را از قوم ستمگر نجات بخشيد!» (28) |
إِنْ هُوَ إِلاَّ رَجُلٌ افْتَرَي عَلَي اللهِ كَذِبَاً وَ مَا نَحْنُ لَهُ بِمُؤْمِنِينَ (مؤمنون: 38) او فقط مردى دروغگوست كه بر خدا افترا بسته و ما هرگز به او ايمان نخواهيم آورد!» (38) |
سَيَقُولُونَ لِاللهِ قُلْ أَفَلاَ تَذَكَّرُونَ (مؤمنون: 85) بزودى (در پاسخ تو) مىگويند: «همه از آن خداست!» بگو: «آيا متذكّر نمىشويد؟!» (85) |
سَيَقُولُونَ لِاللهِ قُلْ أَفَلاَ تَتَّقُونَ (مؤمنون: 87) بزودى خواهند گفت: «همه اينها از آن خداست!» بگو: «آيا تقوا پيشه نمىكنيد (و از خدا نمىترسيد و دست از شرك برنمىداريد)؟!» (87) |
سَيَقُولُونَ لِاللهِ قُلْ فَأَنَّي تُسْحَرُونَ (مؤمنون: 89) خواهند گفت: « (همه اينها) از آن خداست» بگو: «با اين حال چگونه مىگوييد سحر شدهايد (و اين سخنان سحر و افسون است)؟!» (89) |
مَا اتَّخَذَ اللهُ مِنْ وَلَدٍ وَ مَا كَانَ مَعَهُ مِنْ إِلَهٍ إِذَاً لَذَهَبَ كُلُّ إِلَهٍ بِمَا خَلَقَ وَ لَعَلاَ بَعْضُهُمْ عَلَي بَعْضٍ سُبْحَانَ اللهِ عَمَّا يَصِفُونَ (مؤمنون: 91) خدا هرگز فرزندى براى خود انتخاب نكرده و معبود ديگرى با او نيست كه اگر چنين مىشد، هر يك از خدايان مخلوقات خود را تدبير و اداره مىكردند و بعضى بر بعضى ديگر برترى مىجستند (و جهان هستى به تباهى كشيده مىشد) منزّه است خدا از آنچه آنان توصيف مىكنند! (91) |
وَ مَنْ يَدْعُ مَعَ اللهِ إِلَهَاً آخَرَ لاَ بُرْهَانَ لَهُ بِهِ فَإِنَّمَا حِسَابُهُ عِنْدَ رَبِّهِ إِنَّهُ لاَ يُفْلِحُ الْكَافِرُونَ (مؤمنون: 117) و هر كس معبود ديگرى را با خدا بخواند- و مسلّماً هيچ دليلى بر آن نخواهد داشت- حساب او نزد پروردگارش خواهد بود يقيناً كافران رستگار نخواهند شد! (117) |
الزَّانِيَةُ وَالزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا مِئَةَ جَلْدَةٍ وَ لاَ تَأْخُذْكُمْ بِهِمَا رَأْفَةٌ فِي دِينِ اللهِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَلْيَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ (نور: 2) هر يك از زن و مرد زناكار را صد تازيانه بزنيد و نبايد رأفت (و محبّت كاذب) نسبت به آن دو شما را از اجراى حكم الهى مانع شود، اگر به خدا و روز جزا ايمان داريد! و بايد گروهى از مؤمنان مجازاتشان را مشاهده كنند! (2) |
وَالَّذِينَ يَرْمُونَ أَزْوَاجَهُمْ وَ لَمْ يَكُنْ لَهُمْ شُهَدَاءُ إِلاَّ أَنْفُسُهُمْ فَشَهَادَةُ أَحَدِهِمْ أَرْبَعُ شَهَادَاتٍ بِاللهِ إِنَّهُ لَمِنَ الصَّادِقِينَ (نور: 6) و كسانى كه همسران خود را (به عمل منافى عفّت) متّهم مىكنند، و گواهانى جز خودشان ندارند، هر يك از آنها بايد چهار مرتبه به نام خدا شهادت دهد كه از راستگويان است (6) |
وَالْخَامِسَةُ أَنَّ لَعْنَتَ اللهِ عَلَيْهِ إِنْ كَانَ مِنَ الْكَاذِبِينَ (نور: 7) و در پنجمين بار بگويد كه لعنت خدا بر او باد اگر از دروغگويان باشد. (7) |
وَ يَدْرَأُ عَنْهَا الْعَذَابَ أَنْ تَشْهَدَ أَرْبَعَ شَهَادَاتٍ بِاللهِ إِنَّهُ لَمِنَ الْكَاذِبِينَ (نور: 8) آن زن نيز مىتواند كيفر (زنا) را از خود دور كند، به اين طريق كه چهار بار خدا را به شهادت طلبد كه آن مرد (در اين نسبتى كه به او مىدهد) از دروغگويان است. (8) |
وَالْخَامِسَةَ أَنَّ غَضَبَ اللهِ عَلَيْهَا إِنْ كَانَ مِنَ الصَّادِقِينَ (نور: 9) و بار پنجم بگويد كه غضب خدا بر او باد اگر آن مرد از راستگويان باشد. (9) |
وَ لَوْلاَ فَضْلُ اللهِ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَتُهُ وَ أَنَّ اللهَ تَوَّابٌ حَكِيمٌ (نور: 10) و اگر فضل و رحمت خدا شامل حال شما نبود و اينكه او توبهپذير و حكيم است (بسيارى از شما گرفتار مجازات سخت الهى مىشديد)! (10) |
لَوْلاَ جَاءُوا عَلَيْهِ بِأَرْبَعَةِ شُهَدَاءَ فَإِذْ لَمْ يَأْتُوا بِالشُّهَدَاءِ فَأُولَئِكَ عِنْدَ اللهِ هُمُ الْكَاذبُونَ (نور: 13) چرا چهار شاهد براى آن نياوردند؟! اكنون كه اين گواهان را نياوردند، آنان در پيشگاه خدا دروغگويانند! (13) |
وَ لَوْلاَ فَضْلُ اللهِ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَتُهُ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ لَمَسَّكُمْ فِي مَا أَفَضْتُمْ فِيهِ عَذَابٌ عَظِيمٌ (نور: 14) و اگر فضل و رحمت الهى در دنيا و آخرت شامل شما نمىشد، بخاطر اين گناهى كه كرديد عذاب سختى به شما مىرسيد! (14) |
إِذْ تَلَقَّوْنَهُ بِأَلْسِنَتِكُمْ وَ تَقُولُونَ بِأَفْوَاهِكُمْ مَا لَيْسَ لَكُمْ بِهِ عِلْمٌ وَ تَحْسَبُونَهُ هَيِّنَاً وَ هُوَ عِنْدَ اللهِ عَظِيمٌ (نور: 15) به خاطر بياوريد زمانى را كه اين شايعه را از زبان يكديگر مىگرفتيد، و با دهان خود سخنى مىگفتيد كه به آن يقين نداشتيد و آن را كوچك مىپنداشتيد در حالى كه نزد خدا بزرگ است! (15) |
وَ لَوْلاَ فَضْلُ اللهِ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَتُهُ وَ أَنَّ اللهَ رَؤُوفٌ رَحِيمٌ (نور: 20) و اگر فضل و رحمت الهى شامل حال شما نبود و اينكه خدا مهربان و رحيم است (مجازات سختى دامانتان را مىگرفت)! (20) |
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لاَ تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ وَ مَنْ يَتَّبِعْ خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ فَإِنَّهُ يَأْمُرُ بِالْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ وَ لَوْلاَ فَضْلُ اللهِ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَتُهُ مَا زَكَي مِنْكُمْ مِنْ أَحَدٍ أَبَدَاً وَ لَكِنَّ اللهَ يُزَكِّي مَنْ يَشَاءُ وَاللهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ (نور: 21) اى كسانى كه ايمان آوردهايد! از گامهاى شيطان پيروى نكنيد! هر كس پيرو شيطان شود (گمراهش مىسازد، زيرا) او به فحشا و منكر فرمان مىدهد! و اگر فضل و رحمت الهى بر شما نبود، هرگز احدى از شما پاك نمىشد ولى خداوند هر كه را بخواهد تزكيه مىكند، و خدا شنوا و داناست! (21) |
وَ لاَ يَأْتَلِ أُولُوا الْفَضْلِ مِنْكُمْ وَالسَّعَةِ أَنْ يُؤْتُوا أُولِي الْقُرْبَي وَالْمَسَاكِينَ وَالْمُهَاجِرِينَ فِي سَبِيلِ اللهِ وَلْيَعْفُوا وَلْيَصْفَحُوا أَلاَ تُحِبُّونَ أَنْ يَغْفِرَ اللهُ لَكُمْ وَاللهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ (نور: 22) آنها كه از ميان شما داراى برترى (مالى) و وسعت زندگى هستند نبايد سوگند ياد كنند كه از انفاق نسبت به نزديكان و مستمندان و مهاجران در راه خدا دريغ نمايند آنها بايد عفو كنند و چشم بپوشند آيا دوست نمىداريد خداوند شما را ببخشد؟! و خداوند آمرزنده و مهربان است! (22) |
وَ قُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَ يَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لاَ يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَي جُيُوبِهِنَّ وَ لاَ يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيْرِ أُولِي الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلَي عَوْرَاتِ النِّسَاءِ وَ لاَ يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِنْ زِينَتِهِنَّ وَ تُوبُوا إِلَي اللهِ جَمِيعَاً أَيُّهَ الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ (نور: 31) و به آنان با ايمان بگو چشمهاى خود را (از نگاه هوسآلود) فروگيرند، و دامان خويش را حفظ كنند و زينت خود را- جز آن مقدار كه نمايان است- آشكار ننمايند و (اطراف) روسرىهاى خود را بر سينه خود افكنند (تا گردن و سينه با آن پوشانده شود)، و زينت خود را آشكار نسازند مگر براى شوهرانشان، يا پدرانشان، يا پدر شوهرانشان، يا پسرانشان، يا پسران همسرانشان، يا برادرانشان، يا پسران برادرانشان، يا پسران خواهرانشان، يا زنان همكيششان، يا بردگانشان [كنيزانشان]، يا افراد سفيه كه تمايلى به زن ندارند، يا كودكانى كه از امور جنسى مربوط به زنان آگاه نيستند و هنگام راه رفتن پاهاى خود را به زمين نزنند تا زينت پنهانيشان دانسته شود (و صداى خلخال كه برپا دارند به گوش رسد). و همگى بسوى خدا بازگرديد اى مؤمنان، تا رستگار شويد! (31) |
وَلْيَسْتَعْفِفِ الَّذِينَ لاَ يَجِدُونَ نِكَاحَاً حَتَّي يُغْنِيَهُمُ اللهُ مِنْ فَضْلِهِ وَالَّذِينَ يَبْتَغُونَ الْكِتَابَ مِمَّا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ فَكَاتِبُوهُمْ إِنْ عَلِمْتُمْ فِيهِمْ خَيْرَاً وَ آتُوهُمْ مِنْ مَالِ اللهِ الَّذِي آتَاكُمْ وَ لاَ تُكْرِهُوا فَتَيَاتِكُمْ عَلَي الْبِغَاءِ إِنْ أَرَدْنَ تَحَصُّنَاً لِتَبْتَغُوا عَرَضَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَ مَنْ يُكْرِهْهُنَّ فَإِنَّ اللهَ مِنْ بَعْدِ إِكْرَاهِهِنَّ غَفُورٌ رَحِيمٌ (نور: 33) و كسانى كه امكانى براى ازدواج نمىيابند، بايد پاكدامنى پيشه كنند تا خداوند از فضل خود آنان را بىنياز گرداند! و آن بردگانتان كه خواستار مكاتبه [قرار داد مخصوص براى آزاد شدن] هستند، با آنان قرار داد ببنديد اگر رشد و صلاح در آنان احساس مىكنيد (كه بعد از آزادى، توانايى زندگى مستقل را دارند) و چيزى از مال خدا را كه به شما داده است به آنان بدهيد! و كنيزان خود را براى دستيابى متاع ناپايدار زندگى دنيا مجبور به خود فروشى نكنيد اگر خودشان مىخواهند پاك بمانند! و هر كس آنها را (بر اين كار) اجبار كند، (سپس پشيمان گردد،) خداوند بعد از اين اجبار آنها غفور و رحيم است! (توبه كنيد و بازگرديد، تا خدا شما را ببخشد!) (33) |
رِجَالٌ لاَ تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَ لاَ بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللهِ وَ إِقَامِ الصَّلاَةِ وَ إِيتَاءِ الزَّكَاةِ يَخَافُونَ يَوْمَاً تَتَقَلَّبُ فِيهِ الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَارُ (نور: 37) مردانى كه نه تجارت و نه معاملهاى آنان را از ياد خدا و برپاداشتن نماز و اداى زكات غافل نمىكند آنها از روزى مىترسند كه در آن، دلها و چشمها زير و رو مىشود. (37) |
وَ لِاللهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَ إِلَي اللهِ الْمَصِيرُ (نور: 42) و از براى خداست حكومت و مالكيّت آسمانها و زمين و بازگشت (تمامى موجودات) بسوى اوست! (42) |
وَ يَقُولُونَ آمَنَّا بِاللهِ وَ بِالرَّسُولِ وَ أَطَعْنَا ثُمَّ يَتَوَلَّي فَرِيقٌ مِنْهُمْ مِنْ بَعْدِ ذَلِكَ وَ مَا أُولَئِكَ بِالْمُؤْمِنِينَ (نور: 47) آنها مىگويند: «به خدا و پيامبر ايمان داريم و اطاعت مىكنيم!» ولى بعد از اين ادّعا، گروهى از آنان رويگردان مىشوند آنها (در حقيقت) مؤمن نيستند! (47) |
وَ إِذَا دُعُوا إِلَي اللهِ وَ رَسُولِهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ إِذَا فَرِيقٌ مِنْهُمْ مُعْرِضُونَ (نور: 48) و هنگامى كه از آنان دعوت شود كه بسوى خدا و پيامبرش بيايند تا در ميانشان داورى كند، ناگهان گروهى از آنان رويگردان مىشوند! (48) |
إِنَّمَا كَانَ قَوْلَ الْمُؤْمِنِينَ إِذَا دُعُوا إِلَي اللهِ وَ رَسُولِهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ أَنْ يَقُولُوا سَمِعْنا وَ أَطَعْنَا وَ أُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (نور: 51) سخن مؤمنان، هنگامى كه بسوى خدا و رسولش دعوت شوند تا ميان آنان داورى كند، تنها اين است كه مىگويند: «شنيديم و اطاعت كرديم!» و اينها همان رستگاران واقعى هستند. (51) |
وَ أَقْسَمُوا بِاللهِ جَهْدَ أَيْمَانِهِمْ لَئِنْ أَمَرْتَهُمْ لَيَخْرُجُنَّ قُلْ لاَ تُقْسِمُوا طَاعَةٌ مَعْرُوفَةٌ إِنَّ اللهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ (نور: 53) آنها با نهايت تأكيد سوگند ياد كردند كه اگر به آنان فرمان دهى، (از خانه و اموال خود) بيرون مىروند (و جان را در طبق اخلاص گذارده تقديم مىكنند) بگو: «سوگند ياد نكنيد شما طاعت خالصانه نشان دهيد كه خداوند به آنچه انجام مىدهيد آگاه است!» (53) |
لَيْسَ عَلَي الْأَعْمَي حَرَجٌ وَ لاَ عَلَي الْأَعرَجِ حَرَجٌ وَ لاَ عَلَي الْمَرِيضِ حَرَجٌ وَ لاَ عَلَي أَنْفُسِكُمْ أَنْ تَأْكُلُوا مِنْ بُيُوتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ آبَائِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أُمَّهَاتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ إِخْوَانِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أَخَوَاتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أَعْمَامِكُمْ أَوْ بُيُوتِ عَمَّاتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أَخْوَالِكُمْ أَوْ بُيُوتِ خَالاَتِكُمْ أَوْ مَا مَلَكْتُمْ مَفَاتِحَهُ أَوْ صَدِيقِكُمْ لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَنْ تَأْكُلُوا جَمِيعَاً أَوْ أَشْتَاتَاً فَإِذَا دَخَلْتُمْ بُيُوتَاً فَسَلِّمُوا عَلَي أَنْفُسِكُمْ تَحِيَّةً مِنْ عِنْدِ اللهِ مُبَارَكَةً طَيِّبَةً كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللهُ لَكُمُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ (نور: 61) بر نابينا و افراد لنگ و بيمار گناهى نيست (كه با شما هم غذا شوند)، و بر شما نيز گناهى نيست كه از خانههاى خودتان [خانههاى فرزندان يا همسرانتان كه خانه خود شما محسوب مىشود بدون اجازه خاصّى] غذا بخوريد و همچنين خانههاى پدرانتان، يا خانههاى مادرانتان، يا خانههاى برادرانتان، يا خانههاى خواهرانتان، يا خانههاى عموهايتان، يا خانههاى عمّههايتان، يا خانههاى داييهايتان، يا خانههاى خالههايتان، يا خانهاى كه كليدش در اختيار شماست، يا خانههاى دوستانتان، بر شما گناهى نيست كه بطور دستهجمعى يا جداگانه غذا بخوريد و هنگامى كه داخل خانهاى شديد، بر خويشتن سلام كنيد، سلام و تحيّتى از سوى خداوند، سلامى پربركت و پاكيزه! اين گونه خداوند آيات را براى شما روشن مىكند، باشد كه بينديشيد! (61) |
إِنَّمَا المُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللهِ وَ رَسُولِهِ وَ إِذَا كَانُوا مَعَهُ عَلَي أَمْرٍ جَامِعٍ لَمْ يَذْهَبُوا حَتَّي يَسْتَأْذِنُوهُ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَأْذِنُونَكَ أُولَئِكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِاللهِ وَ رَسُولِهِ فَإِذَا اسْتَأْذَنُوكَ لِبَعْضِ شَأْنِهِمْ فَأْذَنْ لِمَنْ شِئْتَ مِنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمُ اللهَ إِنَّ اللهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ (نور: 62) مؤمنان واقعى كسانى هستند كه به خدا و رسولش ايمان آوردهاند و هنگامى كه در كار مهمّى با او باشند، بىاجازه او جايى نمىروند كسانى كه از تو اجازه مىگيرند، براستى به خدا و پيامبرش ايمان آوردهاند! در اين صورت، هر گاه براى بعضى كارهاى مهمّ خود از تو اجازه بخواهند، به هر يك از آنان كه مىخواهى (و صلاح مىبينى) اجازه ده، و برايشان از خدا آمرزش بخواه كه خداوند آمرزنده و مهربان است! (62) |
أَلاَ إِنَّ لِاللهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ قَدْ يَعْلَمُ مَا أَنْتُمْ عَلَيْهِ وَ يَوْمَ يُرْجَعُونَ إِلَيْهِ فَيُنَبِّئُهُمْ بِمَا عَمِلُوا وَاللهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ (نور: 64) آگاه باشيد كه براى خداست آنچه در آسمانها و زمين است او مىداند آنچه را كه شما بر آن هستيد، و (مىداند) روزى را كه بسوى او بازمىگردند و (در آن روز) آنها را از اعمالى كه انجام دادند آگاه مىسازد و خداوند به هر چيزى داناست! (64) |
وَ يَوْمَ يَحْشُرُهُمْ وَ مَا يَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللهِ فَيَقُولُ أَأَنْتُمْ أَضْلَلْتُمْ عِبَادِي هَؤُلاَءِ أَمْ هُمْ ضَلُّوا السَّبِيلَ (فرقان: 17) (به خاطر بياور) روزى را كه همه آنان و معبودهايى را كه غير از خدا مىپرستند جمع مىكند، آن گاه به آنها مىگويد: «آيا شما اين بندگان مرا گمراه كرديد يا خود آنان راه را گم كردند؟!» (17) |
وَ يَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللهِ مَا لاَ يَنْفَعُهُمْ وَ لاَ يَضُرُّهُمْ وَ كَانَ الْكَافِرُ عَلَي رَبِّهِ ظَهِيرَاً (فرقان: 55) آنان جز خدا چيزهايى را مىپرستند كه نه به آنان سودى مىرساند و نه زيانى و كافران هميشه در برابر پروردگارشان (در طريق كفر) پشتيبان يكديگرند. (55) |
وَالَّذِينَ لاَ يَدْعُونَ مَعَ اللهِ إِلَهَاً آخَرَ وَ لاَ يَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ وَ لاَ يَزْنُونَ وَ مَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ يَلْقَ أَثَامَاً (فرقان: 68) و كسانى كه معبود ديگرى را با خداوند نمىخوانند و انسانى را كه خداوند خونش را حرام شمرده، جز بحق نمىكشند و زنا نمىكنند و هر كس چنين كند، مجازات سختى خواهد ديد! (68) |
وَ مَنْ تَابَ وَ عَمِلَ صَالِحَاً فَإِنَّهُ يَتُوبُ إِلَي اللهِ مَتَابَاً (فرقان: 71) و كسى كه توبه كند و عمل صالح انجام دهد، بسوى خدا بازگشت مىكند (و پاداش خود را از او مىگيرد.) (71) |
مِنْ دُونِ اللهِ هَلْ يَنْصُرُونَكُمْ أَوْ يَنْتَصِرُونَ (شعراء: 93) معبودهايى غير از خدا؟! آيا آنها شما را يارى مىكنند، يا كسى به يارى آنها مىآيد؟!» (93) |
تَاللهِ إِنْ كُنَّا لَفِي ضَلاَلٍ مُبِينٍ (شعراء: 97) «به خدا سوگند كه ما در گمراهى آشكارى بوديم، (97) |
فَلاَ تَدْعُ مَعَ اللهِ إِلَهَاً آخَرَ فَتَكُونَ مِنَ الْمُعَذَّبِينَ (شعراء: 213) (اى پيامبر!) هيچ معبودى را با خداوند مخوان، كه از معذّبين خواهى بود! (213) |
فَلَمَّا جَاءَهَا نُودِيَ أَنْ بُورِكَ مَنْ فِي النَّارِ وَ مَنْ حَوْلَهَا وَ سُبْحَانَ اللهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ (نمل: 8) هنگامى كه نزد آتش آمد، ندايى برخاست كه: «مبارك باد آن كس كه در آتش است و كسى كه در اطراف آن است [فرشتگان و موسى] و منزّه است خداوندى كه پروردگار جهانيان است! (8) |
وَ لَقَدْ آتَيْنَا دَاوُدَ وَ سُلَيْمَـانَ عِلْمَاً وَ قَالاَ الْحَمْدُ لِاللهِ الَّذِي فَضَّلَنَا عَلَي كَثِيرٍ مِنْ عِبَادِهِ الْمُؤْمِنِينَ (نمل: 15) و ما به داوود و سليمان، دانشى عظيم داديم و آنان گفتند: «ستايش از آن خداوندى است كه ما را بر بسيارى از بندگان مؤمنش برترى بخشيد.» (15) |
وَجَدْتُهَا وَ قَوْمَهَا يَسْجُدُونَ لِلشَّمْسِ مِنْ دُونِ اللهِ وَ زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبِيلِ فَهُمْ لاَ يَهْتَدُونَ (نمل: 24) او و قومش را ديدم كه براى غير خدا- خورشيد- سجده مىكنند و شيطان اعمالشان را در نظرشان جلوه داده، و آنها را از راه بازداشته و از اين رو هدايت نمىشوند!» (24) |
أَنْ لاَ يَسْجُدُوا لِاللهِ الَّذِي يُخْرِجُ الْخَبْءَ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَ يَعْلَمُ مَا تُخْفُونَ وَ مَا تُعْلِنُونَ (نمل: 25) چرا براى خداوندى سجده نمىكنند كه آنچه را در آسمانها و زمين پنهان است خارج (و آشكار) مىسازد، و آنچه را پنهان مىداريد يا آشكار مىكنيد مىداند؟! (25) |
إِنَّهُ مِنْ سُلَيْمَـانَ وَ إِنَّهُ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ (نمل: 30) اين نامه از سليمان است، و چنين مىباشد: به نام خداوند بخشنده مهربان (30) |
وَ صَدَّهَا مَا كَانَتْ تَعْبُدُ مِنْ دُونِ اللهِ إِنَّهَا كَانَتْ مِنْ قَوْمٍ كَافِرِينَ (نمل: 43) و او را از آنچه غير از خدا ميپرستيد بازداشت، كه او [ملكه سبا] از قوم كافران بود. (43) |
قِيلَ لَهَا ادْخُلِي الصَّرْحَ فَلَمَّا رَأَتْهُ حَسِبَتْهُ لُجَّةً وَ كَشَفَتْ عَنْ سَاقَيْهَا قَالَ إِنَّهُ صَرْحٌ مُمَرَّدٌ مِنْ قَوَارِيرَ قَالَتْ رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي وَ أَسْلَمْتُ مَعَ سُلَيْمَـانَ لِاللهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ (نمل: 44) به او گفته شد: «داخل حياط (قصر) شو!» هنگامى كه نظر به آن افكند، پنداشت نهر آبى است و ساق پاهاى خود را برهنه كرد (تا از آب بگذرد امّا سليمان) گفت: « (اين آب نيست،) بلكه قصرى است از بلور صاف!» (ملكه سبا) گفت: «پروردگارا! من به خود ستم كردم و (اينك) با سليمان براى خداوندى كه پروردگار عالميان است اسلام آوردم!» (44) |
قَالُوا اطَّيَّرْنَا بِكَ وَ بِمَنْ مَعَكَ قَالَ طَائِرُكُمْ عِنْدَ اللهِ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ تُفْتَنُونَ (نمل: 47) آنها گفتند: «ما تو را و كسانى كه با تو هستند به فال بد گرفتيم!» (صالح) گفت: «فال (نيك و) بد شما نزد خداست (و همه مقدّرات به قدرت او تعيين مىگردد) بلكه شما گروهى هستيد فريبخورده! (47) |
قَالُوا تَقَاسَمُوا بِاللهِ لَنُبَيِّتَنَّهُ وَ أَهْلَهُ ثُمَّ لَنَقُولَنَّ لِوَلِيِّهِ مَا شَهِدْنَا مَهْلِكَ أَهْلِهِ وَ إِنَّا لَصَادِقُونَ (نمل: 49) آنها گفتند: «بياييد قسم ياد كنيد به خدا كه بر او [صالح] و خانواده اش شبيخون مى زنيم (و آنها را به قتل مىرسانيم) سپس به ولىّ دم او مىگوييم: ما هرگز از هلاكت خانواده او خبر نداشتيم و در اين گفتار خود صادق هستيم!» (49) |
قُلِ الْحَمْدُ لِاللهِ وَ سَلاَمٌ عَلَي عِبَادِهِ الَّذِينَ اصْطَفَي آللهُ خَيْرٌ أَمَّا يُشْرِكُونَ (نمل: 59) بگو: «حمد مخصوص خداست و سلام بر بندگان برگزيدهاش!» آيا خداوند بهتر است يا بتهايى كه همتاى او قرار مىدهند؟! (59) |
أَمَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَ أَنْزَلَ لَكُمْ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَنْبَتْنَا بِهِ حَدَائِقَ ذَاتَ بَهْجَةٍ مَا كَانَ لَكُمْ أَنْ تُنْبِتُوا شَجَرَهَا أَإِلَهٌ مَعَ اللهِ بَلْ هُمْ قَوْمٌ يَعْدِلُونَ (نمل: 60) (آيا بتهايى كه معبود شما هستند بهترند) يا كسى كه آسمانها و زمين را آفريده؟! و براى شما از آسمان، آبى فرستاد كه با آن، باغهايى زيبا و سرورانگيز رويانديم شما هرگز قدرت نداشتيد درختان آن را برويانيد! آيا معبود ديگرى با خداست؟! نه، بلكه آنها گروهى هستند كه (از روى نادانى، مخلوقات را) همطراز (پروردگارشان) قرار مىدهند! (60) |
أَمَّنْ جَعَلَ الْأَرْضَ قَرَارَاً وَ جَعَلَ خِلاَلَهَا أَنْهَارَاً وَ جَعَلَ لَهَا رَوَاسِيَ وَ جَعَلَ بَيْنَ الْبَحْرَيْنِ حَاجِزَاً أَإِلَهٌ مَعَ اللهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لاَ يَعْلَمُونَ (نمل: 61) يا كسى كه زمين را مستقرّ و آرام قرار داد، و ميان آن نهرهايى روان ساخت، و براى آن كوههاى ثابت و پابرجا ايجاد كرد، و ميان دو دريا مانعى قرار داد (تا با هم مخلوط نشوند با اين حال) آيا معبودى با خداست؟! نه، بلكه بيشتر آنان نمىدانند (و جاهلند)! (61) |
أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ وَ يَجْعَلُكُمْ خُلَفَاءَ الْأَرْضِ أَإِلَهٌ مَعَ اللهِ قَلِيلاً مَا تَذَكَّرُونَ (نمل: 62) يا كسى كه دعاى مضطرّ را اجابت مىكند و گرفتارى را برطرف مىسازد، و شما را خلفاى زمين قرار مىدهد آيا معبودى با خداست؟! كمتر متذكّر مىشويد! (62) |
أَمَّنْ يَهْدِيكُمْ فِي ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَ مَنْ يُرْسِلُ الرِّيَاحَ بُشْرَاً بَيْنَ يَدَيْ رَحْمَتِهِ أَإِلَهٌ مَعَ اللهِ تَعَالَي اللهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ (نمل: 63) يا كسى كه شما را در تاريكيهاى صحرا و دريا هدايت مىكند، و كسى كه بادها را بعنوان بشارت پيش از نزول رحمتش مىفرستد آيا معبودى با خداست؟! خداوند برتر است از آنچه براى او شريك قرار مىدهند! (63) |
أَمَّنْ يَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ وَ مَنْ يَرْزُقُكُمْ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ أَإِلَهٌ مَّعَ اللهِ قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ (نمل: 64) يا كسى كه آفرينش را آغاز كرد، سپس آن را تجديد مىكند، و كسى كه شما را از آسمان و زمين روزى مىدهد آيا معبودى با خداست؟! بگو: «دليلتان را بياوريد اگر راست مىگوييد!» (64) |
فَتَوَكَّلْ عَلَي اللهِ إِنَّكَ عَلَي الْحَقِّ الْمُبِينِ (نمل: 79) پس بر خدا توكّل كن، كه تو بر حقّ آشكار هستى! (79) |
وَ تَرَي الْجِبَالَ تَحْسَبُهَا جَامِدَةً وَ هِيَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ صُنْعَ اللهِ الَّذِي أَتْقَنَ كُلَّ شَيْءٍ إِنَّهُ خَبِيرٌ بِمَا تَفْعَلُونَ (نمل: 88) كوهها را مىبينى، و آنها را ساكن و جامد مىپندارى، در حالى كه مانند ابر در حركتند اين صنع و آفرينش خداوندى است كه همه چيز را متقن آفريده او از كارهايى كه شما انجام مىدهيد مسلّماً آگاه است! (88) |
وَ قُلِ الْحَمْدُ لِاللهِ سَيُرِيكُمْ آيَاتِهِ فَتَعْرِفُونَهَا وَ مَا رَبُّكَ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ (نمل: 93) بگو: «حمد و ستايش مخصوص ذات خداست بزودى آياتش را به شما نشان مىدهد تا آن را بشناسيد و پروردگار تو از آنچه انجام مىدهيد غافل نيست! (93) |
فَرَدَدْنَاهُ إِلَي أُمِّهِ كَيْ تَقَرَّ عَيْنُهَا وَ لاَ تَحْزَنَ وَ لِتَعْلَمَ أَنَّ وَعْدَ اللهِ حَقٌّ وَ لَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لاَ يَعْلَمُونَ (قصص: 13) ما او را به مادرش بازگردانديم تا چشمش روشن شود و غمگين نباشد و بداند كه وعده الهى حق است ولى بيشتر آنان نمىدانند! (13) |
قُلْ فَأْتُوا بِكِتَابٍ مِنْ عِنْدِ اللهِ هُوَ أَهْدَي مِنْهُمَا أَتَّبِعْهُ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ (قصص: 49) بگو: «اگر راست مىگوييد (كه تورات و قرآن از سوى خدا نيست)، كتابى هدايتبخشتر از اين دو از نزد خدا بياوريد، تا من از آن پيروى كنم!» (49) |
فَإِنْ لَمْ يَسْتَجِيبُوا لَكَ فَاعْلَمْ أَنَّمَا يَتَّبِعُونَ أَهْوَاءَهُمْ وَ مَنْ أَضَلُّ مِمَّنِ اتَّبَعَ هَوَاهُ بِغَيْرِ هُدَيً مِنَ اللهِ إِنَّ اللهَ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ (قصص: 50) اگر اين پيشنهاد تو را نپذيرند، بدان كه آنان تنها از هوسهاى خود پيروى مىكنند! و آيا گمراهتر از آن كس كه پيروى هواى نفس خويش كرده و هيچ هدايت الهى را نپذيرفته، كسى پيدا مىشود؟! مسلّماً خداوند قوم ستمگر را هدايت نمىكند! (50) |
وَ مَا أُوتِيتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَمَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَ زِينَتُهَا وَ مَا عِنْدَ اللهِ خَيْرٌ وَ أَبْقَي أَفَلاَ تَعْقِلُونَ (قصص: 60) آنچه به شما داده شده، متاع زندگى دنيا و زينت آن است و آنچه نزد خداست بهتر و پايدارتر است آيا انديشه نمىكنيد؟! (60) |
وَ رَبُّكَ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ وَ يَخْتَارُ مَا كَانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ سُبْحَانَ اللهِ وَ تَعَالَي عَمَّا يُشْرِكُونَ (قصص: 68) پروردگار تو هر چه بخواهد مىآفريند، و هر چه بخواهد برمىگزيند آنان (در برابر او) اختيارى ندارند منزه است خداوند، و برتر است از همتايانى كه براى او قائل مىشوند! (68) |
قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ جَعَلَ اللهُ عَلَيْكُمُ اللَّيْلَ سَرْمَدَاً إِلَي يَوْمِ الْقِيَامَةِ مَنْ إِلَهٌ غَيْرُ اللهِ يَأْتِيكُمْ بِضِيَاءٍ أَفَلاَ تَسْمَعُونَ (قصص: 71) بگو: «به من خبر دهيد اگر خداوند شب را تا قيامت بر شما جاودان سازد، آيا معبودى جز خدا مىتواند روشنايى براى شما بياورد؟! آيا نمىشنويد؟!» (71) |
قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ جَعَلَ اللهُ عَلَيْكُمُ النَّهَارَ سَرْمَدَاً إِلَي يَوْمِ الْقِيَامَةِ مَنْ إِلَهٌ غَيْرُ اللهِ يَأْتِيكُمْ بِلَيْلٍ تَسْكُنُونَ فِيهِ أَفَلاَ تُبْصِرُونَ (قصص: 72) بگو: «به من خبر دهيد اگر خداوند روز را تا قيامت بر شما جاودان كند، كدام معبود غير از خداست كه شبى براى شما بياورد تا در آن آرامش يابيد؟ آيا نمىبينيد؟!» (72) |
وَ نَزَعْنَا مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيدَاً فَقُلْنَا هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ فَعَلِمُوا أَنَّ الْحَقَّ لِاللهِ وَ ضَلَّ عَنْهُمْ مَا كَانُوا يَفْتَرُونَ (قصص: 75) (در آن روز) از هر امتى گواهى برمىگزينيم و (به مشركان) مىگوييم: «دليل خود را بياوريد!» اما آنها مىدانند كه حق از آن خداست، و تمام آنچه را افترا مىبستند از (نظر) آنها گم خواهد شد! (75) |
وَ قَالَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَيْلَكُمْ ثَوَابُ اللهِ خَيْرٌ لِمَنْ آمَنَ وَ عَمِلَ صَالِحَاً وَ لاَ يُلَقَّاهَا إِلاَّ الصَّابِرُونَ (قصص: 80) اما كسانى كه علم و دانش به آنها داده شده بود گفتند: «واى بر شما ثواب الهى براى كسانى كه ايمان آوردهاند و عمل صالح انجام مىدهند بهتر است، اما جز صابران آن را دريافت نمىكنند.» (80) |
فَخَسَفْنَا بِهِ وَ بِدَارِهِ الْأَرْضَ فَمَا كَانَ لَهُ مِنْ فِئَةٍ يَنْصُرُونَهُ مِنْ دُونِ اللهِ وَ مَا كَانَ مِنَ الْمُنْتَصِرِينَ (قصص: 81) سپس ما، او و خانهاش را در زمين فرو برديم، و گروهى نداشت كه او را در برابر عذاب الهى يارى كنند، و خود نيز نمىتوانست خويشتن را يارى دهد. (81) |
وَ لاَ يَصُدُّنَّكَ عَنْ آيَاتِ اللهِ بَعْدَ إِذْ أُنْزِلَتْ إِلَيْكَ وَادْعُ إِلَي رَبِّكَ وَ لاَ تَكُونَنَّ مِنَ الْمُشْرِكِينَ (قصص: 87) و هرگز (آنها) تو را از آيات خداوند، بعد از آنكه بر تو نازل گشت، بازندارند! و بسوى پروردگارت دعوت كن، و هرگز از مشركان مباش! (87) |
وَ لاَ تَدْعُ مَعَ اللهِ إِلَهَاً آخَرَ لاَ إِلهَ إِلاَّ هُوَ كُلُّ شَيْءٍ هَالِكٌ إِلاَّ وَجْهَهُ لَهُ الْحُكْمُ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ (قصص: 88) معبود ديگرى را با خدا مخوان، كه هيچ معبودى جز او نيست همه چيز جز ذات (پاك) او فانى مىشود حاكميت تنها از آن اوست و همه بسوى او بازگردانده مى شويد! (88) |
مَنْ كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ اللهِ فَإِنَّ أَجَلَ اللهِ لَآتٍ وَ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ (عنكبوت: 5) كسى كه اميد به لقاء اللَّه (و رستاخيز) دارد (بايد در اطاعت فرمان او بكوشد!) زيرا سرآمدى را كه خدا تعيين كرده فرامىرسد و او شنوا و داناست! (5) |
وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ آمَنَّا بِاللهِ فَإِذَا أُوذِيَ فِي اللهِ جَعَلَ فِتْنَةَ النَّاسِ كَعَذَابِ اللهِ وَ لَئِنْ جَاءَ نَصْرٌ مِنْ رَبِّكَ لَيَقُولُنَّ إِنَّا كُنَّا مَعَكُمْ أَوَ لَيْسَ اللهُ بِأَعْلَمَ بِمَا فِي صُدُورِ الْعَالَمِينَ (عنكبوت: 10) و از مردم كسانى هستند كه مىگويند: «به خدا ايمان آوردهايم!» اما هنگامى كه در راه خدا شكنجه و آزار مىبينند، آزار مردم را همچون عذاب الهى مىشمارند (و از آن سخت وحشت مىكنند) ولى هنگامى كه پيروزى از سوى پروردگارت (براى شما) بيايد، مىگويند: «ما هم با شما بوديم (و در اين پيروزى شريكيم)»!! آيا خداوند به آنچه در سينههاى جهانيان است آگاهتر نيست؟! (10) |
إِنَّمَا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللهِ أَوْثَانَاً وَ تَخْلُقُونَ إِفْكَاً إِنَّ الَّذِينَ تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللهِ لاَ يَمْلِكُونَ لَكُمْ رِزْقَاً فَابْتَغُوا عِنْدَ اللهِ الرِّزْقَ وَاعْبُدُوهُ وَاشْكُرُوا لَهُ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ (عنكبوت: 17) شما غير از خدا فقط بتهايى (از سنگ و چوب) را مىپرستيد و دروغى به هم مىبافيد آنهايى را كه غير از خدا پرستش مىكنيد، مالك هيچ رزقى براى شما نيستند روزى را تنها نزد خدا بطلبيد و او را پرستش كنيد و شكر او را بجا آوريد كه بسوى او بازگشت داده مىشويد! (17) |
أَوَ لَمْ يَرَوْا كَيْفَ يُبْدِئُ اللهُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ إِنَّ ذَلِكَ عَلَي اللهِ يَسِيرٌ (عنكبوت: 19) آيا آنان نديدند چگونه خداوند آفرينش را آغاز مىكند، سپس بازمىگرداند؟! اين كار براى خدا آسان است! (19) |
وَ مَا أَنْتُمْ بِمُعْجِزِينَ فِي الْأَرْضِ وَ لاَ فِي السَّمَاءِ وَ مَا لَكُمْ مِنْ دُونِ اللهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لاَ نَصِيرٍ (عنكبوت: 22) شما هرگز نمىتوانيد بر اراده خدا چيره شويد و از حوزه قدرت او در زمين و آسمان بگريزيد و براى شما جز خدا، ولى و ياورى نيست!» (22) |
وَالَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِ اللهِ وَ لِقَائِهِ أُولَئِكَ يَئِسُوا مِنْ رَحْمَتِي وَ أُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ (عنكبوت: 23) كسانى كه به آيات خدا و ديدار او كافر شدند، از رحمت من مأيوسند و براى آنها عذاب دردناكى است! (23) |
وَ قَالَ إِنَّمَا اتَّخَذْتُمْ مِنْ دُونِ اللهِ أَوْثَانَاً مَوَدَّةَ بَيْنِكُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ثُمَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ يَكْفُرُ بَعْضُكُمْ بِبَعْضٍ وَ يَلْعَنُ بَعْضُكُمْ بَعْضَاً وَ مَأْوَاكُمُ النَّارُ وَ مَا لَكُمْ مِنْ نَاصِرِينَ (عنكبوت: 25) (ابراهيم) گفت: «شما غير از خدا بتهايى براى خود انتخاب كردهايد كه مايه دوستى و محبت ميان شما در زندگى دنيا باشد سپس روز قيامت از يكديگر بيزارى مىجوييد و يكديگر را لعن مىكنيد و جايگاه (همه) شما آتش است و هيچ يار و ياورى براى شما نخواهد بود!» (25) |
أَإِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجَالَ وَ تَقْطَعُونَ السَّبِيلَ وَ تَأْتُونَ فِي نَادِيكُمُ الْمُنْكَرَ فَمَا كَانَ جَوَابَ قَوْمِهِ إِلاَّ أَنْ قَالُوا ائْتِنَا بِعَذَابِ اللهِ إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ (عنكبوت: 29) آيا شما به سراغ مردان مىرويد و راه (تداوم نسل انسان) را قطع مىكنيد و در مجلستان اعمال ناپسند انجام مىدهيد؟! «اما پاسخ قومش جز اين نبود كه گفتند:» اگر راست مىگويى عذاب الهى را براى ما بياور! (29) |
مَثَلُ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللهِ أَوْلِيَاءَ كَمَثَلِ الْعَنكَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَيْتَاً وَ إِنَّ أَوْهَنَ الْبُيُوتِ لَبَيْتُ الْعَنكَبُوتِ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ (عنكبوت: 41) مثَل كسانى كه غير از خدا را اولياى خود برگزيدند، مثَل عنكبوت است كه خانهاى براى خود انتخاب كرده در حالى كه سستترين خانههاى خانه عنكبوت است اگر مىدانستند! (41) |
اتْلُ مَا أُوحِيَ إِلَيْكَ مِنَ الْكِتَابِ وَ أَقِمِ الصَّلاَةَ إِنَّ الصَّلاَةَ تَنْهَي عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ وَ لَذِكْرُ اللهِ أَكْبَرُ وَاللهُ يَعْلَمُ مَا تَصْنَعُونَ (عنكبوت: 45) آنچه را از كتاب (آسمانى) به تو وحى شده تلاوت كن، و نماز را برپا دار، كه نماز (انسان را) از زشتيها و گناه بازمىدارد، و ياد خدا بزرگتر است و خداوند مىداند شما چه كارهايى انجام مىدهيد! (45) |
وَ قَالُوا لَوْلاَ أُنْزِلَ عَلَيْهِ آيَاتٌ مِنْ رَبِّهِ قُلْ إِنَّمَا الْآيَاتُ عِنْدَ اللهِ وَ إِنَّمَا أَنَا نَذِيرٌ مُبِينٌ (عنكبوت: 50) گفتند: «چرا معجزاتى از سوى پروردگارش بر او نازل نشده؟!» بگو: «معجزات همه نزد خداست (و به فرمان او نازل مىشود، نه به ميل من و شما) من تنها بيم دهندهاى آشكارم! (50) |
قُلْ كَفَي بِاللهِ بَيْنِي وَ بَيْنَكُمْ شَهِيدَاً يَعْلَمُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالَّذِينَ آمَنُوا بِالْبَاطِلِ وَ كَفَرُوا بِاللهِ أُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ (عنكبوت: 52) بگو: «همين بس كه خدا ميان من و شما گواه است آنچه را در آسمانها و زمين است مىداند و كسانى كه به باطل ايمان آوردند و به خدا كافر شدند زيانكاران واقعى هستند! (52) |
وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ نَزَّلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَحْيَا بِهِ الْأَرْضَ مِنْ بَعْدِ مَوْتِهَا لَيَقُولُنَّ اللهُ قُلِ الْحَمْدُ لِاللهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لاَ يَعْقِلُونَ (عنكبوت: 63) و اگر از آنان بپرسى: «چه كسى از آسمان آبى فرستاد و بوسيله آن زمين را پس از مردنش زنده كرد؟ مىگويند: «اللَّه»! بگو: «حمد و ستايش مخصوص خداست!» امّا بيشتر آنها نمىدانند. (63) |
أَوَ لَمْ يَرَوْا أَنَّا جَعَلْنَا حَرَمَاً آمِنَاً وَ يُتَخَطَّفُ النَّاسُ مِنْ حَوْلِهِمْ أَفَبِالْبَاطِلِ يُؤْمِنُونَ وَ بِنِعْمَةِ اللهِ يَكْفُرُونَ (عنكبوت: 67) آيا نديدند كه ما حرم امنى (براى آنها) قرار داديم در حالى كه مردم را در اطراف آنان (در بيرون اين حرم) مىربايند؟! آيا به باطل ايمان مىآورند و نعمت خدا را كفران مىكنند؟! (67) |
وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَي عَلَي اللهِ كَذِبَاً أَوْ كَذَّبَ بِالْحَقِّ لَمَّا جَاءَهُ أَلَيْسَ فِي جَهَنَّمَ مَثْوَيً لِلْكَافِرِينَ (عنكبوت: 68) چه كسى ستمكارتر از آن كس است كه بر خدا دروغ بسته يا حق را پس از آنكه به سراغش آمده تكذيب نمايد؟! آيا جايگاه كافران در دوزخ نيست؟! (68) |
فِي بِضْعِ سِنِينَ لِاللهِ الْأَمْرُ مِنْ قَبْلُ وَ مِنْ بَعْدُ وَ يَوْمَئِذٍ يَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ (روم: 4) در چند سال همه كارها از آن خداست چه قبل و چه بعد (از اين شكست و پيروزى) و در آن روز، مؤمنان (بخاطر پيروزى ديگرى) خوشحال خواهند شد ... (4) |
بِنَصْرِ اللهِ يَنْصُرُ مَنْ يَشَاءُ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ (روم: 5) به سبب يارى خداوند و او هر كس را بخواهد يارى مىدهد و او صاحب قدرت و رحيم است! (5) |
وَعْدَ اللهِ لاَ يُخْلِفُ اللهُ وَعْدَهُ وَ لَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يَعْلَمُونَ (روم: 6) اين وعدهاى است كه خدا كرده و خداوند هرگز از وعدهاش تخلّف نمىكند ولى بيشتر مردم نمىدانند! (6) |
ثُمَّ كَانَ عَاقِبَةَ الَّذِينَ أَسَاءُوا السُّوءَي أَنْ كَذَّبُوا بِآيَاتِ اللهِ وَ كَانُوا بِهَا يَسْتَهْزِئُونَ (روم: 10) سپس سرانجام كسانى كه اعمال بد مرتكب شدند به جايى رسيد كه آيات خدا را تكذيب كردند و آن را به مسخره گرفتند! (10) |
فَسُبْحَانَ اللهِ حِينَ تُمْسُونَ وَ حِينَ تُصْبِحُونَ (روم: 17) منزّه است خداوند به هنگامى كه شام مىكنيد و صبح مىكنيد (17) |
فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفَاً فِطْرَتَ اللهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لاَ تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللهِ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَ لَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يَعْلَمُونَ (روم: 30) پس روى خود را متوجّه آيين خالص پروردگار كن! اين فطرتى است كه خداوند، انسانها را بر آن آفريده دگرگونى در آفرينش الهى نيست اين است آيين استوار ولى اكثر مردم نمىدانند! (30) |
فَآتِ ذَا الْقُرْبَي حَقَّهُ وَالْمِسْكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ ذَلِكَ خَيْرٌ لِلَّذِينَ يُرِيدُونَ وَجْهَ اللهِ وَ أُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (روم: 38) پس حقّ نزديكان و مسكينان و در راهماندگان را ادا كن! اين براى آنها كه رضاى خدا را مىطلبند بهتر است، و چنين كسانى رستگارانند. (38) |
وَ مَا آتَيْتُمْ مِنْ رِبَاً لِيَرْبُوَ فِي أَمْوَالِ النَّاسِ فَلاَ يَرْبُو عِنْدَ اللهِ وَ مَا آتَيْتُمْ مِنْ زَكَاةٍ تُرِيدُونَ وَجْهَ اللهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُضْعِفُونَ (روم: 39) آنچه بعنوان ربا مىپردازيد تا در اموال مردم فزونى يابد، نزد خدا فزونى نخواهد يافت و آنچه را بعنوان زكات مىپردازيد و تنها رضاى خدا را مىطلبيد (مايه بركت است و) كسانى كه چنين مىكنند داراى پاداش مضاعفند. (39) |
فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ الْقَيِّمِ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ لاَ مَرَدَّ لَهُ مِنَ اللهِ يَوْمَئِذٍ يَصَّدَّعُونَ (روم: 43) روى خود را بسوى آيين مستقيم و پايدار بدار، پيش از آنكه روزى فرا رسد كه هيچ كس نمىتواند آن را از خدا بازگرداند در آن روز مردم به گروههايى تقسيم مىشوند: (43) |
فَانْظُرْ إِلَي آثَارِ رَحْمَةِ اللهِ كَيْفَ يُحْيِي الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا إِنَّ ذَلِكَ لَـمُحْيِي الْمَوْتَي وَ هُوَ عَلَي كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ (روم: 50) به آثار رحمت الهى بنگر كه چگونه زمين را بعد از مردنش زنده مىكند چنين كسى (كه زمين مرده را زنده كرد) زنده كننده مردگان (در قيامت) است و او بر همه چيز تواناست! (50) |
وَ قَالَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَالْإِيمَانَ لَقَدْ لَبِثْتُمْ فِي كِتَابِ اللهِ إِلَي يَوْمِ الْبَعْثِ فَهَذَا يَوْمُ الْبَعْثِ وَ لَكِنَّكُمْ كُنْتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ (روم: 56) ولى كسانى كه علم و ايمان به آنان داده شده مىگويند: «شما بفرمان خدا تا روز قيامت (در عالم برزخ) درنگ كرديد، و اكنون روز رستاخيز است، امّا شما نمىدانستيد!» (56) |
فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللهِ حَقٌّ وَ لاَ يَسْتَخِفَّنَّكَ الَّذِينَ لاَ يُوقِنُونَ (روم: 60) اكنون كه چنين است صبر پيشه كن كه وعده خدا حق است و هرگز كسانى كه ايمان ندارند تو را خشمگين نسازند (و از راه خود منحرف نكنند)! (60) |
وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْتَرِي لَهْوَ الْحَدِيثِ لِيُضِلَّ عَنْ سَبِيلِ اللهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَ يَتَّخِذَهَا هُزُوَاً أُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ مُهِينٌ (لقمان: 6) و بعضى از مردم سخنان بيهوده را مىخرند تا مردم را از روى نادانى، از راه خدا گمراه سازند و آيات الهى را به استهزا گيرند براى آنان عذابى خواركننده است! (6) |
خَالِدِينَ فِيهَا وَعْدَ اللهِ حَقَّاً وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ (لقمان: 9) جاودانه در آن خواهند ماند اين وعده حتمى الهى است و اوست عزيز و حكيم (شكستناپذير و دانا). (9) |
هَذَا خَلْقُ اللهِ فَأَرُونِي مَاذَا خَلَقَ الَّذِينَ مِنْ دُونِهِ بَلِ الظَّالِمُونَ فِي ضَلاَلٍ مُبِينٍ (لقمان: 11) اين آفرينش خداست امّا به من نشان دهيد معبودانى غير او چه چيز را آفريدهاند؟! ولى ظالمان در گمراهى آشكارند. (11) |
وَ لَقَدْ آتَيْنَا لُقْمَانَ الْحِكْمَةَ أَنِ اشْكُرْ لِاللهِ وَ مَنْ يَشْكُرْ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ وَ مَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللهَ غَنِيٌّ حَمِيدٌ (لقمان: 12) ما به لقمان حكمت داديم (و به او گفتيم:) شكر خدا را بجاى آور هر كس شكرگزارى كند، تنها به سود خويش شكر كرده و آن كس كه كفران كند، (زيانى به خدا نمىرساند) چرا كه خداوند بىنياز و ستوده است. (12) |
وَ إِذْ قَالَ لُقْمَانُ لِابْنِهِ وَ هُوَ يَعِظُهُ يَا بُنَيَّ لاَ تُشْرِكْ بِاللهِ إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ (لقمان: 13) (به خاطر بياور) هنگامى را كه لقمان به فرزندش- در حالى كه او را موعظه مىكرد- گفت: «پسرم! چيزى را همتاى خدا قرار مده كه شرك، ظلم بزرگى است.» (13) |
أَلَمْ تَرَوْا أَنَّ اللهَ سَخَّرَ لَكُمْ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِي الْأَرْضِ وَ أَسْبَغَ عَلَيْكُمْ نِعَمَهُ ظَاهِرَةً وَ بَاطِنَةً وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يُجَادِلُ فِي اللهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَ لاَ هُدَيً وَ لاَ كِتَابٍ مُنِيرٍ (لقمان: 20) آيا نديديد خداوند آنچه را در آسمانها و زمين است مسخّر شما كرده، و نعمتهاى آشكار و پنهان خود را به طور فراوان بر شما ارزانى داشته است؟! ولى بعضى از مردم بدون هيچ دانش و هدايت و كتاب روشنگرى درباره خدا مجادله مىكنند! (20) |
وَ مَنْ يُسْلِمْ وَجْهَهُ إِلَي اللهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَي وَ إِلَي اللهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ (لقمان: 22) كسى كه روى خود را تسليم خدا كند در حالى كه نيكوكار باشد، به دستگيره محكمى چنگ زده (و به تكيهگاه مطمئنى تكيه كرده است) و عاقبت همه كارها به سوى خداست. (22) |
وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ اللهُ قُلِ الْحَمْدُ لِاللهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لاَ يَعْلَمُونَ (لقمان: 25) و هر گاه از آنان سؤال كنى: «چه كسى آسمانها و زمين را آفريده است؟» مسلّماً مىگويند: «اللَّه»، بگو: «الحمد للَّه (كه خود شما معترفيد)!» ولى بيشتر آنان نمىدانند! (25) |
لِاللهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ إِنَّ اللهَ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ (لقمان: 26) آنچه در آسمانها و زمين است از آن خداست، چرا كه خداوند بىنياز و شايسته ستايش است! (26) |
وَ لَوْ أَنَّ مَا فِي الْأَرْضِ مِنْ شَجَرَةٍ أَقْلاَمٌ وَالْبَحْرُ يَمُدُّهُ مِنْ بَعْدِهِ سَبْعَةُ أَبْحُرٍ مَا نَفِدَتْ كَلِمَاتُ اللهِ إِنَّ اللهَ عَزِيرٌ حَكِيمٌ (لقمان: 27) و اگر همه درختان روى زمين قلم شود، و دريا براى آن مركّب گردد، و هفت درياچه به آن افزوده شود، اينها همه تمام مىشود ولى كلمات خدا پايان نمىگيرد خداوند عزيز و حكيم است. (27) |
أَلَمْ تَرَ أَنَّ الْفُلْكَ تَجْرِي فِي الْبَحْرِ بِنِعْمَتِ اللهِ لِيُرِيَكُمْ مِنْ آيَاتِهِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ (لقمان: 31) آيا نديدى كشتيها بر (صفحه) درياها به فرمان خدا، و به (بركت) نعمت او حركت مىكنند تا بخشى از آياتش را به شما نشان دهد؟! در اينها نشانههايى است براى كسانى كه شكيبا و شكرگزارند! (31) |
يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمْ وَاخْشَوْا يَوْمَاً لاَ يَجْزِي وَالِدٌ عَنْ وَلَدِهِ وَ لاَ مَوْلُودٌ هُوَ جَازٍ عَنْ وَالِدِهِ شَيْءً إِنَّ وَعْدَ اللهِ حَقٌّ فَلاَ تَغُرَّنَّكُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَ لاَ يَغُرَّنَّكُمْ بِاللهِ الْغَرُورُ (لقمان: 33) اى مردم! تقواى الهى پيشه كنيد و بترسيد از روزى كه نه پدر كيفر اعمال فرزندش را تحمّل مىكند، و نه فرزند چيزى از كيفر (اعمال) پدرش را به يقين وعده الهى حقّ است پس مبادا زندگانى دنيا شما را بفريبد، و مبادا (شيطان) فريبكار شما را (به كرم) خدا مغرور سازد! (33) |
وَ تَوَكَّلْ عَلَي اللهِ وَ كَفَي بِاللهِ وَكِيلاً (احزاب: 3) و بر خدا توكّل كن، و همين بس كه خداوند حافظ و مدافع (انسان) باشد! (3) |
ادْعُوهُمْ لِآبَائِهِمْ هُوَ أَقْسَطُ عِنْدَ اللهِ فَإِنْ لَمْ تَعْلَمُوا آبَاءَهُمْ فَإِخْوَانُكُمْ فِي الدِّينِ وَ مَوالِيكُمْ وَ لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ فِيمَا أَخْطَأْتُمْ بِهِ وَ لَكِنْ مَا تَعَمَّدَتْ قُلُوبُكُمْ وَ كَانَ اللهُ غَفُورَاً رَحِيمَاً (احزاب: 5) آنها را به نام پدرانشان بخوانيد كه اين كار نزد خدا عادلانهتر است و اگر پدرانشان را نمىشناسيد، آنها برادران دينى و موالى شما هستند امّا گناهى بر شما نيست در خطاهايى كه از شما سرمىزند (و بىتوجّه آنها را به نام ديگران صدا مىزنيد)، ولى آنچه را از روى عمد مىگوييد (مورد حساب قرار خواهد داد) و خداوند آمرزنده و رحيم است. (5) |
النَّبِيُّ أَوْلَي بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ أَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ وَ أُولُوا الْأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَي بِبَعْضٍ فِي كِتَابِ اللهِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُهَاجِرِينَ إِلاَّ أَنْ تَفْعَلُوا إِلَي أَوْلِيَائِكُمْ مَعْرُوفَاً كَانَ ذَلِكَ فِي الْكِتَابِ مَسْطُورَاً (احزاب: 6) پيامبر نسبت به مؤمنان از خودشان سزاوارتر است و همسران او مادران آنها [مؤمنان] محسوب مىشوند و خويشاوندان نسبت به يكديگر از مؤمنان و مهاجران در آنچه خدا مقرّر داشته اولى هستند، مگر اينكه بخواهيد نسبت به دوستانتان نيكى كنيد (و سهمى از اموال خود را به آنها بدهيد) اين حكم در كتاب (الهى) نوشته شده است. (6) |
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللهِ عَلَيْكُمْ إِذْ جَاءَتْكُمْ جُنُودٌ فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِيحَاً وَ جُنُودَاً لَمْ تَرَوْهَا وَ كَانَ اللهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرَاً (احزاب: 9) اى كسانى كه ايمان آوردهايد! نعمت خدا را بر خود به ياد آوريد در آن هنگام كه لشكرهايى (عظيم) به سراغ شما آمدند ولى ما باد و طوفان سختى بر آنان فرستاديم و لشكريانى كه آنها را نمىديديد (و به اين وسيله آنها را در هم شكستيم) و خداوند هميشه به آنچه انجام مىدهيد بينا بوده است. (9) |
إِذْ جَاءُوكُمْ مِنْ فَوْقِكُمْ وَ مِنْ أَسْفَلَ مِنْكُمْ وَ إِذْ زَاغَتِ الْأَبْصَارُ وَ بَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَنَاجِرَ وَ تَظُنُّونَ بِاللهِ الظُّنُونَاْ (احزاب: 10) (به خاطر بياوريد) زمانى را كه آنها از طرف بالا و پايين (شهر) بر شما وارد شدند (و مدينه را محاصره كردند) و زمانى را كه چشمها از شدّت وحشت خيره شده و جانها به لب رسيده بود، و گمانهاى گوناگون بدى به خدا مىبرديد. (10) |
وَ لَقَدْ كَانُوا عَاهَدُوا اللهَ مِنْ قَبْلُ لاَ يُوَلُّونَ الْأَدْبَارَ وَ كَانَ عَهْدُ اللهِ مَسْؤُولاً (احزاب: 15) (در حالى كه) آنان قبل از اين با خدا عهد كرده بودند كه پشت به دشمن نكنند و عهد الهى مورد سؤال قرار خواهد گرفت (و در برابر آن مسئولند)! (15) |
قُلْ مَنْ ذَا الَّذِي يَعْصِمُكُمْ مِنَ اللهِ إِنْ أَرَادَ بِكُمْ سُوءً أَوْ أَرَادَ بِكُمْ رَحْمَةً وَ لاَ يَجِدُونَ لَهُمْ مِنْ دُونِ اللهِ وَلِيَّاً وَ لاَ نَصِيرَاً (احزاب: 17) بگو: «چه كسى مىتواند شما را در برابر اراده خدا حفظ كند اگر او بدى يا رحمتى را براى شما اراده كند؟!» و آنها جز خدا هيچ سرپرست و ياورى براى خود نخواهند يافت. (17) |
أَشِحَّةً عَلَيْكُمْ فَإِذَا جَاءَ الْخَوْفُ رَأَيْتَهُمْ يَنْظُرُونَ إِلَيْكَ تَدُورُ أَعْيُنُهُمْ كَالَّذِي يُغْشَي عَلَيْهِ مِنَ الْمَوْتِ فَإِذَا ذَهَبَ الْخَوْفُ سَلَقُوكُمْ بِأَلْسِنَةٍ حِدَادٍ أَشِحَّةً عَلَي الْخَيْرِ أُولَئِكَ لَمْ يُؤْمِنُوا فَأَحْبَطَ اللهُ أَعْمَالَهُمْ وَ كَانَ ذَلِكَ عَلَي اللهِ يَسِيرَاً (احزاب: 19) آنها در همه چيز نسبت به شما بخيلند و هنگامى كه (لحظات) ترس (و بحرانى) پيش آيد، مىبينى آن چنان به تو نگاه مىكنند، و چشمهايشان در حدقه مىچرخد، كه گويى مىخواهند قالب تهى كنند! امّا وقتى حالت خوف و ترس فرو نشست، زبانهاى تند و خشن خود را با انبوهى از خشم و عصبانيت بر شما مىگشايند (و سهم خود را از غنايم مطالبه مىكنند!) در حالى كه در آن نيز حريص و بخيلند آنها (هرگز) ايمان نياوردهاند، از اين رو خداوند اعمالشان را حبط و نابود كرد و اين كار بر خدا آسان است. (19) |
لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَ ذَكَرَ اللهَ كَثِيرَاً (احزاب: 21) مسلّماً براى شما در زندگى رسول خدا سرمشق نيكويى بود، براى آنها كه اميد به رحمت خدا و روز رستاخيز دارند و خدا را بسيار ياد مىكنند. (21) |
يَا نِسَاءَ النَّبِيِّ مَنْ يَأْتِ مِنْكُنَّ بِفَاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ يُضَاعَفْ لَهَا الْعَذَابُ ضِعْفَيْنِ وَ كَانَ ذَلِكَ عَلَي اللهِ يَسِيرَاً (احزاب: 30) اى همسران پيامبر! هر كدام از شما گناه آشكار و فاحشى مرتكب شود، عذاب او دوچندان خواهد بود و اين براى خدا آسان است. (30) |
وَ مَنْ يَقْنُتْ مِنْكُنَّ لِاللهِ وَ رَسُولِهِ وَ تَعْمَلْ صَالِحَاً نُؤْتِهَا أَجْرَهَا مَرَّتَيْنِ وَ أَعْتَدْنَا لَهَا رِزْقَاً كَرِيمَاً (احزاب: 31) و هر كس از شما براى خدا و پيامبرش خضوع كند و عمل صالح انجام دهد، پاداش او را دو چندان خواهيم ساخت، و روزى پرارزشى براى او آماده كردهايم. (31) |
وَاذْكُرْنَ مَا يُتْلَي فِي بُيُوتِكُنَّ مِنْ آيَاتِ اللهِ وَالْحِكْمَةِ إِنَّ اللهَ كَانَ لَطِيفَاً خَبِيرَاً (احزاب: 34) آنچه را در خانههاى شما از آيات خداوند و حكمت و دانش خوانده مىشود ياد كنيد خداوند لطيف و خبير است! (34) |
وَ إِذْ تَقُولُ لِلَّذِي أَنْعَمَ اللهُ عَلَيْهِ وَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِ أَمْسِكْ عَلَيْكَ زَوْجَكَ وَاتَّقِ اللهَ وَ تُخْفِي فِي نَفْسِكَ مَا اللهُ مُبْدِيهِ وَ تَخْشَي النَّاسَ وَاللهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشَاهُ فَلَمَّا قَضَي زَيْدٌ مِنْهَا وَطَرَاً زَوَّجْنَاكَهَا لِكَيْلاَ يَكُونَ عَلَي الْمُؤْمِنِينَ حَرَجٌ فِي أَزْوَاجِ أَدْعِيَائِهِمْ إِذَا قَضَوْا مِنْهُنَّ وَطَرَاً وَ كَانَ أَمْرُ اللهِ مَفْعُولاً (احزاب: 37) (به خاطر بياور) زمانى را كه به آن كس كه خداوند به او نعمت داده بود و تو نيز به او نعمت داده بودى [به فرزند خواندهات «زيد»] مىگفتى: «همسرت را نگاهدار و از خدا بپرهيز!» (و پيوسته اين امر را تكرار مىكردى) و در دل چيزى را پنهان مىداشتى كه خداوند آن را آشكار مىكند و از مردم مىترسيدى در حالى كه خداوند سزاوارتر است كه از او بترسى! هنگامى كه زيد نيازش را از آن زن به سرآورد (و از او جدا شد)، ما او را به همسرى تو درآورديم تا مشكلى براى مؤمنان در ازدواج با همسران پسر خواندههايشان- هنگامى كه طلاق گيرند- نباشد و فرمان خدا انجام شدنى است (و سنّت غلط تحريم اين زنان بايد شكسته شود). (37) |
مَا كَانَ عَلَي النَّبِيِّ مِنْ حَرَجٍ فِيمَا فَرَضَ اللهُ لَهُ سُنَّةَ اللهِ فِي الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلُ وَ كَانَ أَمْرُ اللهِ قَدَرَاً مَقْدُورَاً (احزاب: 38) هيچ گونه منعى بر پيامبر در آنچه خدا بر او واجب كرده نيست اين سنّت الهى در مورد كسانى كه پيش از اين بودهاند نيز جارى بوده و فرمان خدا روى حساب و برنامه دقيقى است! (38) |
الَّذِينَ يُبَلِّغُونَ رِسَالاَتِ اللهِ وَ يَخْشَوْنَهُ وَ لاَ يَخْشَوْنَ أَحَدَاً إِلاَّ اللهَ وَ كَفَي بِاللهِ حَسِيبَاً (احزاب: 39) (پيامبران) پيشين كسانى بودند كه تبليغ رسالتهاى الهى مىكردند و (تنها) از او مى ترسيدند، و از هيچ كس جز خدا بيم نداشتند و همين بس كه خداوند حسابگر (و پاداشدهنده اعمال آنها) است! (39) |
مَا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِنْ رِجَالِكُمْ وَ لَكِنْ رَسُولَ اللهِ وَ خَاتَمَ النَّبِيِّينَ وَ كَانَ اللهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمَاً (احزاب: 40) محمّد (ص) پدر هيچ يك از مردان شما نبوده و نيست ولى رسول خدا و ختمكننده و آخرين پيامبران است و خداوند به همه چيز آگاه است! (40) |
وَ دَاعِيَاً إِلَي اللهِ بِإِذْنِهِ وَ سِرَاجَاً مُنِيرَاً (احزاب: 46) و تو را دعوتكننده بسوى خدا به فرمان او قرار داديم، و چراغى روشنىبخش! (46) |
وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ بِأَنَّ لَهُمْ مِنَ اللهِ فَضْلاً كَبِيرَاً (احزاب: 47) و مؤمنان را بشارت ده كه براى آنان از سوى خدا فضل بزرگى است. (47) |
وَ لاَ تُطِعِ الْكَافِرِينَ وَالْمُنَافِقِينَ وَ دَعْ أَذَاهُمْ وَ تَوَكَّلْ عَلَي اللهِ وَ كَفَي بِاللهِ وَكِيلاً (احزاب: 48) و از كافران و منافقان اطاعت مكن، و به آزارهاى آنها اعتنا منما، و بر خدا توكّل كن، و همين بس كه خدا حامى و مدافع (تو) است! (48) |
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لاَ تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلاَّ أَنْ يُؤْذَنَ لَكُمْ إِلَي طَعَامٍ غَيْرَ نَاظِرِينَ إِنَاهُ وَ لَكِنْ إِذَا دُعِيتُمْ فَادْخُلُوا فَإِذَا طَعِمْتُمْ فَانْتَشِرُوا وَ لاَ مُسْتَأْنِسِينَ لِحَدِيثٍ إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ يُؤْذِي النَّبِيَّ فَيَسْتَحْيِی مِنْكُمْ وَاللهُ لاَ يَسْتَحْیِي مِنَ الْحَقِّ وَ إِذَا سَأَلْتُـمُوهُنَّ مَتَاعَاً فَاسْأَلُوهُنَّ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ ذَلِكُمْ أَطْهَر لِقُلُوبِكُمْ وَ قُلُوبِهِنَّ وَ مَا كَانَ لَكُمْ أَنْ تُؤْذُوا رَسُولَ اللهِ وَ لاَ أَنْ تَنْكِحُوا أَزْوَاجَهُ مِنْ بَعْدِهِ أَبَدَاً إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ عِنْدَ اللهِ عَظِيمَاً (احزاب: 53) اى كسانى كه ايمان آوردهايد! در خانههاى پيامبر داخل نشويد مگر به شما براى صرف غذا اجازه داده شود، در حالى كه (قبل از موعد نياييد و) در انتظار وقت غذا ننشينيد امّا هنگامى كه دعوت شديد داخل شويد و وقتى غذا خورديد پراكنده شويد، و (بعد از صرف غذا) به بحث و صحبت ننشينيد اين عمل، پيامبر را ناراحت مىنمايد، ولى از شما شرم مىكند (و چيزى نمىگويد) امّا خداوند از (بيان) حق شرم ندارد! و هنگامى كه چيزى از وسايل زندگى را (بعنوان عاريت) از آنان [همسران پيامبر] مىخواهيد از پشت پرده بخواهيد اين كار براى پاكى دلهاى شما و آنها بهتر است! و شما حق نداريد رسول خدا را آزار دهيد، و نه هرگز همسران او را بعد از او به همسرى خود درآوريد كه اين كار نزد خدا بزرگ است! (53) |
سُنَّةَ اللهِ فِي الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلُ وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللهِ تَبْدِيلاً (احزاب: 62) اين سنّت خداوند در اقوام پيشين است، و براى سنّت الهى هيچ گونه تغيير نخواهى يافت! (62) |
يَسْأَلُكَ النَّاسُ عَنِ السَّاعَةِ قُلْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِنْدَ اللهِ وَ مَا يُدْرِيكَ لَعَلَّ السَّاعَةَ تَكُونُ قَرِيبَاً (احزاب: 63) مردم از تو درباره (زمان قيام) قيامت سؤال مىكنند، بگو: «علم آن تنها نزد خداست!» و چه مىدانى شايد قيامت نزديك باشد! (63) |
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لاَ تَكُونُوا كَالَّذِينَ آذَوْا مُوسَي فَبَرَّأَهُ اللهُ مِمَّا قَالُوا وَ كَانَ عِنْدَ اللهِ وَجِيهَاً (احزاب: 69) اى كسانى كه ايمان آوردهايد! همانند كسانى نباشيد كه موسى را آزار دادند و خداوند او را از آنچه در حق او مىگفتند مبرا ساخت و او نزد خداوند، آبرومند (و گرانقدر) بود! (69) |
الْحَمْدُ لِاللهِ الَّذِي لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِي الْأَرْضِ وَ لَهُ الْحَمْدُ فِي الْآخِرَةِ وَ هُوَ الْحَكِيمُ الْخَبِيرُ (سبأ: 1) حمد (و ستايش) مخصوص خداوندى است كه تمام آنچه در آسمانها و زمين است از آن اوست و (نيز) حمد (و سپاس) براى اوست در سراى آخرت و او حكيم و آگاه است. (1) |
أَفْتَرَي عَلَي اللهِ كَذِبَاً أَمْ بِهِ جِنَّةٌ بَلِ الَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ فِي الْعَذَابِ وَالضَّلاَلِ الْبَعِيدِ (سبأ: 8) آيا او بر خدا دروغ بسته يا به نوعى جنون گرفتار است؟!» (چنين نيست)، بلكه كسانى كه به آخرت ايمان نمىآورند، در عذاب و گمراهى دورى هستند (و نشانه گمراهى آنها همين انكار شديد است). (8) |
قُلِ ادْعُوا الَّذِينَ زَعَمْتُمْ مِنْ دُونِ اللهِ لاَ يَمْلِكُونَ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَ لاَ فِي الْأَرْضِ وَ مَا لَهُمْ فِيهِمَا مِنْ شِرْكٍ وَ مَا لَهُ مِنْهُمْ مِنْ ظَهِيرٍ (سبأ: 22) بگو: «كسانى را كه غير از خدا (معبود خود) مىپنداريد بخوانيد! (آنها هرگز گرهى از كار شما نمىگشايند، چرا كه) آنها به اندازه ذرّهاى در آسمانها و زمين مالك نيستند، و نه در (خلقت و مالكيّت) آنها شريكند، و نه ياور او (در آفرينش) بودند. (22) |
وَ قَالَ الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا بَلْ مَكْرُ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ إِذْ تَأْمُرُونَنَا أَنْ نَكْفُرَ بِاللهِ وَ نَجْعَلَ لَهُ أَندَادَاً وَ أَسَرُّوا النَّدَامَةَ لَمَّا رَأَوُا الْعَذَابَ وَ جَعَلْنَا الْأَغْلاَلَ فِي أَعْنَاقِ الَّذِينَ كَفَرُوا هَلْ يُجْزَوْنَ إِلاَّ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ (سبأ: 33) و مستضعفان به مستكبران مىگويند: «وسوسههاى فريبكارانه شما در شب و روز (مايه گمراهى ما شد)، هنگامى كه به ما دستور مىداديد كه به خداوند كافر شويم و همتايانى براى او قرار دهيم!» و آنان هنگامى كه عذاب (الهى) را مىبينند پشيمانى خود را پنهان مىكنند (تا بيشتر رسوا نشوند)! و ما غل و زنجيرها در گردن كافران مى نهيم آيا جز آنچه عمل مىكردند به آنها جزا داده مىشود؟! (33) |
قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُمْ بِوَاحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِاللهِ مَثْنَي وَ فُرَادَي ثُمَّ تَتَفَكَّرُوا مَا بِصَاحِبِكُمْ مِنْ جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلاَّ نَذِيرٌ لَكُمْ بَيْنَ يَدَيْ عَذَابٍ شَدِيدٍ (سبأ: 46) بگو: «شما را تنها به يك چيز اندرز مىدهم، و آن اينكه: دو نفر دو نفر يا يك نفر يك نفر براى خدا قيام كنيد، سپس بينديشيد اين دوست و همنشين شما [محمّد] هيچ گونه جنونى ندارد او فقط بيمدهنده شما در برابر عذاب شديد (الهى) است!» (46) |
قُلْ مَا سَأَلْتُكُمْ مِنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَكُمْ إِنْ أَجْرِيَ إِلاَّ عَلَي اللهِ وَ هُوَ عَلَي كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ (سبأ: 47) بگو: «هر اجر و پاداشى از شما خواستهام براى خود شماست اجر من تنها بر خداوند است، و او بر همه چيز گواه است!» (47) |
الْحَمْدُ لِاللهِ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ جَاعِلِ الْمَلاَئِكَةِ رُسُلاً أُولِي أَجْنِحَةٍ مَثْنَي وَ ثُلاَثَ وَ رُبَاعَ يَزِيدُ فِي الْخَلْقِ مَا يَشَاءُ إِنَّ اللهَ عَلَي كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ (فاطر: 1) ستايش مخصوص خداوندى است آفريننده آسمانها و زمين، كه فرشتگان را رسولانى قرار داد داراى بالهاى دوگانه و سهگانه و چهارگانه، او هر چه بخواهد در آفرينش مىافزايد، و او بر هر چيزى تواناست! (1) |
يَا أَيُّهَا النَّاسُ اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللهِ عَلَيْكُمْ هَلْ مِنْ خَالِقٍ غَيْرُ اللهِ يَرْزُقُكُمْ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ لاَ إِلهَ إِلاَّ هُوَ فَأَنَّي تُؤْفَكُونَ (فاطر: 3) اى مردم! به ياد آوريد نعمت خدا را بر شما آيا آفرينندهاى جز خدا هست كه شما را از آسمان و زمين روزى دهد؟! هيچ معبودى جز او نيست با اين حال چگونه به سوى باطل منحرف مىشويد؟! (3) |
وَ إِنْ يُكَذِّبُوكَ فَقَدْ كُذِّبَتْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِكَ وَ إِلَي اللهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ (فاطر: 4) اگر تو را تكذيب كنند (غم مخور، موضوع تازهاى نيست) پيامبران پيش از تو نيز تكذيب شدند و همه كارها بسوى خدا بازمىگردد. (4) |
يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ وَعْدَ اللهِ حَقٌّ فَلاَ تَغُرَّنَّكُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَ لاَ يَغُرَّنَّكُمْ بِاللهِ الْغَرُورُ (فاطر: 5) اى مردم! وعده خداوند حقّ است مبادا زندگى دنيا شما را بفريبد، و مبادا شيطان شما را فريب دهد و به (كرم) خدا مغرور سازد! (5) |
مَنْ كَانَ يُرِيدُ الْعِزَّةَ فَلِاللهِ الْعِزَّةُ جَمِيعَاً إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ وَالَّذِينَ يَمْكُرُونَ السَّيِّئَاتِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ وَ مَكْرُ أُولَئِكَ هُوَ يَبُورُ (فاطر: 10) كسى كه خواهان عزّت است (بايد از خدا بخواهد چرا كه) تمام عزّت براى خداست سخنان پاكيزه به سوى او صعود مىكند، و عمل صالح را بالا مىبرد و آنها كه نقشههاى بد مىكشند، عذاب سختى براى آنهاست و مكر (و تلاش افسادگرانه) آنان نابود مىشود (و به جايى نمىرسد)! (10) |
وَاللهُ خَلَقَكُمْ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ جَعَلَكُمْ أَزْوَاجَاً وَ مَا تَحْمِلُ مِنْ أُنْثَي وَ لاَ تَضَعُ إِلاَّ بِعِلْمِهِ وَ مَا يُعَمَّرُ مِنْ مُعَمَّرٍ وَ لاَ يُنْقَصُ مِنْ عُمُرِهِ إِلاَّ فِي كِتَابٍ إِنَّ ذَلِكَ عَلَي اللهِ يَسِيرٌ (فاطر: 11) خداوند شما را از خاكى آفريد، سپس از نطفهاى سپس شما را بصورت زوجهايى قرار داد هيچ جنس مادهاى باردار نمىشود و وضع حمل نمىكند مگر به علم او، و هيچ كس عمر طولانى نمىكند، يا از عمرش كاسته نمىشود مگر اينكه در كتاب (علم خداوند) ثبت است اينها همه براى خداوند آسان است. (11) |
يَا أَيُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَي اللهِ وَاللهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ (فاطر: 15) اى مردم شما (همگى) نيازمند به خدائيد تنها خداوند است كه بىنياز و شايسته هر گونه حمد و ستايش است! (15) |
وَ مَا ذَلِكَ عَلَي اللهِ بِعَزِيزٍ (فاطر: 17) و اين براى خداوند مشكل نيست! (17) |
وَ لاَ تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَي وَ إِنْ تَدْعُ مُثْقَلَةٌ إِلَي حِمْلِهَا لاَ يُحْمَلْ مِنْهُ شَيْءٌ وَ لَوْ كَانَ ذَا قُرْبَي إِنَّمَا تُنْذِرُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَيْبِ وَ أَقَامُوا الصَّلاَةَ وَ مَنْ تَزَكَّي فَإِنَّمَا يَتَزَكَّي لِنَفْسِهِ وَ إِلَي اللهِ الْمَصِيرُ (فاطر: 18) هيچ گنهكارى بار گناه ديگرى را بر دوش نمىكشد و اگر شخص سنگينبارى ديگرى را براى حمل گناه خود بخواند، چيزى از آن را بر دوش نخواهد گرفت، هر چند از نزديكان او باشد! تو فقط كسانى را بيممىدهى كه از پروردگار خود در پنهانى مىترسند و نماز را برپا مىدارند و هر كس پاكى (و تقوا) پيشه كند، نتيجه آن به خودش بازمىگردد و بازگشت (همگان) به سوى خداست! (18) |
إِنَّ الَّذِينَ يَتْلُونَ كِتَابَ اللهِ وَ أَقَامُوا الصَّلاَةَ وَ أَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرَّاً وَ عَلاَنِيَةً يَرْجُونَ تِجَارَةً لَنْ تَبُورَ (فاطر: 29) كسانى كه كتاب الهى را تلاوت مىكنند و نماز را برپا مىدارند و از آنچه به آنان روزى دادهايم پنهان و آشكار انفاق مىكنند، تجارتى (پرسود و) بىزيان و خالى از كساد را اميد دارند. (29) |
ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِنَفْسِهِ وَ مِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَ مِنْهُمْ سَابِقٌ بِالْخَيْرَاتِ بِإِذْنِ اللهِ ذَلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبِيرُ (فاطر: 32) سپس اين كتاب (آسمانى) را به گروهى از بندگان برگزيده خود به ميراث داديم (امّا) از ميان آنها عدهاى بر خود ستم كردند، و عدهاى ميانه رو بودند، و گروهى به اذن خدا در نيكيها (از همه) پيشى گرفتند، و اين، همان فضيلت بزرگ است! (32) |
وَ قَالُوا الْحَمْدُ لِاللهِ الَّذِي أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ إِنَّ رَبَّنَا لَغَفُورٌ شَكُورٌ (فاطر: 34) آنها مىگويند: «حمد (و ستايش) براى خداوندى است كه اندوه را از ما برطرف ساخت پروردگار ما آمرزنده و سپاسگزار است! (34) |
قُلْ أَرَأَيْتُمْ شُرَكَاءَكُمُ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللهِ أَرُونِي مَاذَا خَلَقُوا مِنَ الْأَرْضِ أَمْ لَهُمْ شِرْكٌ فِي السَّمَاوَاتِ أَمْ آتَيْنَاهُمْ كِتَابَاً فَهُمْ عَلَي بَيِّنَتٍ مِنْهُ بَلْ إِنْ يَعِدُ الظَّالِمُونَ بَعْضُهُمْ بَعْضَاً إِلاَّ غُرُورَاً (فاطر: 40) بگو: «اين معبودانى را كه جز خدا مىخوانيد به من نشان دهيد چه چيزى از زمين را آفريدهاند، يا اينكه شركتى در (آفرينش و مالكيّت) آسمانها دارند؟! يا به آنان كتابى (آسمانى) دادهايم و دليلى از آن براى (شرك) خود دارند؟!» نه هيچ يك از اينها نيست، ظالمان فقط وعدههاى دروغين به يكديگر مىدهند! (40) |
وَ أَقْسَمُوا بِاللهِ جَهْدَ أَيْمَانِهِمْ لَئِنْ جَاءَهُمْ نَذِيرٌ لَيَكُونُنَّ أَهْدَي مِنْ إِحْدَي الْأُمَمِ فَلَمَّا جَاءَهُمْ نَذِيرٌ مَا زَادَهُمْ إِلاَّ نُفُورَاً (فاطر: 42) آنان با نهايت تأكيد به خدا سوگند خوردند كه اگر پيامبرى انذاركننده به سراغشان آيد، هدايت يافتهترين امّتها خواهند بود امّا چون پيامبرى براى آنان آمد، جز فرار و فاصلهگرفتن از (حق) چيزى بر آنها نيفزود! (42) |
اسْتِكْبَارَاً فِي الْأَرْضِ وَ مَكْرَ السَّيِّئِ وَ لاَ يَحِيقُ الْمَكْرُ السَّيِّئُ إِلاَّ بِأَهْلِهِ فَهَلْ يَنْظُرُونَ إِلاَّ سُنَّتَ الْأَوَّلِينَ فَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللهِ تَبْدِيلاً وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللهِ تَحْوِيلاً (فاطر: 43) اينها همه بخاطر استكبار در زمين و نيرنگهاى بدشان بود امّا اين نيرنگها تنها دامان صاحبانش را مىگيرد آيا آنها چيزى جز سنّت پيشينيان و (عذابهاى دردناك آنان) را انتظار دارند؟! هرگز براى سنّت خدا تبديل نخواهى يافت، و هرگز براى سنّت الهى تغييرى نمىيابى! (43) |
وَاتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللهِ آلِهَةً لَعَلَّهُمْ يُنْصَرُونَ (يس: 74) آنان غير از خدا معبودانى براى خويش برگزيدند به اين اميد كه يارى شوند! (74) |
مِنْ دُونِ اللهِ فَاهْدُوهُمْ إِلَي صِرَاطِ الْجَحِيمِ (صافات: 23) (آرى آنچه را) جز خدا مىپرستيدند جمع كنيد و بسوى راه دوزخ هدايتشان كنيد! (23) |
إِلاَّ عِبَادَ اللهِ الْمُـخْلَصِينَ (صافات: 40) جز بندگان مخلص خدا (كه از اين كيفرها بركنارند)! (40) |
قَالَ تَاللهِ إِنْ كِدْتَ لَتُرْدِينِ (صافات: 56) مىگويد: «به خدا سوگند نزديك بود مرا (نيز) به هلاكت بكشانى! (56) |
إِلاَّ عِبَادَ اللهِ الْمُـخْلَصِينَ (صافات: 74) مگر بندگان مخلص خدا! (74) |
أَإِفْكَاً آلِهَةً دُونَ اللهِ تُرِيدُونَ (صافات: 86) آيا غير از خدا به سراغ اين معبودان دروغين مىرويد؟! (86) |
إِلاَّ عِبَادَ اللهِ الْمُـخْلَصِينَ (صافات: 128) مگر بندگان مخلص خدا! (128) |
سُبْحَانَ اللهِ عَمَّا يَصِفُونَ (صافات: 159) منزّه است خداوند از آنچه توصيف مىكنند، (159) |
إِلاَّ عِبَادَ اللهِ الْمُـخْلَصِينَ (صافات: 160) مگر بندگان مخلص خدا! (160) |
لَكُنَّا عِبَادَ اللهِ الْمُـخْلَصِينَ (صافات: 169) به يقين، ما بندگان مخلص خدا بوديم!» (169) |
وَالْحَمْدُ لِاللهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ (صافات: 182) حمد و ستايش مخصوص خداوندى است كه پروردگار جهانيان است! (182) |
يَا دَاوُدُ إِنَّا جَعَلْنَاكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ فَاحْكُمْ بَيْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَ لاَ تَتَّبِعِ الْهَوَي فَيُضِلَّكَ عَنْ سَبِيلِ اللهِ إِنَّ الَّذِينَ يَضِلُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ بِمَا نَسُوا يَوْمَ الْحِسَابِ (ص: 26) اى داوود! ما تو را خليفه و (نماينده خود) در زمين قرار داديم پس در ميان مردم بحق داورى كن، و از هواى نفس پيروى مكن كه تو را از راه خدا منحرف سازد كسانى كه از راه خدا گمراه شوند، عذاب شديدى بخاطر فراموش كردن روز حساب دارند! (26) |
تَنْزِيلُ الْكِتَابِ مِنَ اللهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ (زمر: 1) اين كتابى است كه از سوى خداوند عزيز و حكيم نازل شده است. (1) |
أَلاَ لِاللهِ الدِّينُ الْخَالِصُ وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِيَاءَ مَا نَعْبُدُهُمْ إِلاَّ لِيُقَرِّبُونَا إِلَي اللهِ زُلْفَي إِنَّ اللهَ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ فِي مَا هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ إِنَّ اللهَ لاَ يَهْدِي مَنْ هُوَ كَاذِبٌ كَفَّارٌ (زمر: 3) آگاه باشيد كه دين خالص از آن خداست، و آنها كه غير خدا را اولياى خود قرار دادند و دليلشان اين بود كه: «اينها را نمىپرستيم مگر بخاطر اينكه ما را به خداوند نزديك كنند»، خداوند روز قيامت ميان آنان در آنچه اختلاف داشتند داورى مىكند خداوند آن كس را كه دروغگو و كفرانكننده است هرگز هدايت نمىكند! (3) |
وَ إِذَا مَسَّ الْإِنْسَانَ ضُرٌّ دَعَا رَبَّهُ مُنِيبَاً إِلَيْهِ ثُمَّ إِذَا خَوَّلَهُ نِعْمَةً مِنْهُ نَسِيَ مَا كَانَ يَدْعُو إِلَيْهِ مِنْ قَبْلُ وَ جَعَلَ لِاللهِ أَندَادَاً لِيُضِلَّ عَنْ سَبِيلِهِ قُلْ تَمَتَّعْ بِكُفْرِكَ قَلِيلاً إِنَّكَ مِنْ أَصْحَابِ النَّارِ (زمر: 8) هنگامى كه انسان را زيانى رسد، پروردگار خود را مىخواند و بسوى او باز مى گردد امّا هنگامى كه نعمتى از خود به او عطا كند، آنچه را به خاطر آن قبلًا خدا را مى خواند از ياد مىبرد و براى خداوند همتايانى قرار مىدهد تا مردم را از راه او منحرف سازد بگو: «چند روزى از كفرت بهرهگير كه از دوزخيانى!» (8) |
قُلْ يَا عِبَادِ الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا رَبَّكُمْ لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا فِي هَذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةٌ وَ أَرْضُ اللهِ وَاسِعَةٌ إِنَّمَا يُوَفَّي الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَيْرِ حِسَابٍ (زمر: 10) بگو: «اى بندگان من كه ايمان آوردهايد! از (مخالفت) پروردگارتان بپرهيزيد! براى كسانى كه در اين دنيا نيكى كردهاند پاداش نيكى است! و زمين خدا وسيع است، (اگر تحت فشار سران كفر بوديد مهاجرت كنيد) كه صابران اجر و پاداش خود را بىحساب دريافت مىدارند! (10) |
وَالَّذِينَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَنْ يَعْبُدُوهَا وَ أَنَابُوا إِلَي اللهِ لَهُمُ الْبُشْرَي فَبَشِّرْ عِبَادِ (زمر: 17) و كسانى كه از عبادت طاغوت پرهيز كردند و به سوى خداوند بازگشتند، بشارت از آن آنهاست پس بندگان مرا بشارت ده! (17) |
لَكِنِ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ لَهُمْ غُرَفٌ مِنْ فَوْقِهَا غُرَفٌ مَبْنِيَّةٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَعْدَ اللهِ لاَ يُخْلِفُ اللهُ الْمِيعَادَ (زمر: 20) ولى آنها كه تقواى الهى پيشه كردند، غرفههايى در بهشت دارند كه بر فراز آنها غرفههاى ديگرى بنا شده و از زير آنها نهرها جارى است اين وعده الهى است، و خداوند در وعده خود تخلّف نمىكند! (20) |
أَفَمَنْ شَرَحَ اللهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلاَمِ فَهُوَ عَلَي نُورٍ مِنْ رَبِّهِ فَوَيْلٌ لِلْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِكْرِ اللهِ أُولَئِكَ فِي ضَلاَلٍ مُبِينٍ (زمر: 22) آيا كسى كه خدا سينهاش را براى اسلام گشاده است و بر فراز مركبى از نور الهى قرار گرفته (همچون كوردلان گمراه است؟!) واى بر آنان كه قلبهايى سخت در برابر ذكر خدا دارند! آنها در گمراهى آشكارى هستند! (22) |
اللهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِيثِ كِتَابَاً مُتَشَابِهَاً مَثَانِيَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلِينُ جُلُودُهُمْ وَ قُلُوبُهُمْ إِلَي ذِكْرِ اللهِ ذَلِكَ هُدَي اللهِ يَهْدِي بِهِ مَنْ يَشاءُ وَ مَنْ يُضْلِلِ اللهُ فَمَا لَهُ مِنْ هادٍ (زمر: 23) خداوند بهترين سخن را نازل كرده، كتابى كه آياتش (در لطف و زيبايى و عمق و محتوا) همانند يكديگر است آياتى مكرّر دارد (با تكرارى شوقانگيز) كه از شنيدن آياتش لرزه بر اندام كسانى كه از پروردگارشان مىترسند مىافتد سپس برون و درونشان نرم و متوجّه ذكر خدا مىشود اين هدايت الهى است كه هر كس را بخواهد با آن راهنمايى مىكند و هر كس را خداوند گمراه سازد، راهنمايى براى او نخواهد بود! (23) |
ضَرَبَ اللهُ مَثَلاً رَجُلاً فِيهِ شُرَكَاءُ مُتَشَاكِسُونَ وَ رَجُلاً سَلَمَاً لِرَجُلٍ هَلْ يَسْتَوِيَانِ مَثَلاً الْحَمْدُ لِاللهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لاَ يَعْلَمُونَ (زمر: 29) خداوند مثالى زده است: مردى را كه مملوك شريكانى است كه درباره او پيوسته با هم به مشاجره مشغولند، و مردى كه تنها تسليم يك نفر است آيا اين دو يكسانند؟! حمد، مخصوص خداست، ولى بيشتر آنان نمىدانند. (29) |
فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَذَبَ عَلَي اللهِ وَ كَذَّبَ بِالصِّدْقِ إِذْ جَاءَهُ أَلَيْسَ فِي جَهَنَّمَ مَثْوَيً لِلْكَافِرِينَ (زمر: 32) پس چه كسى ستمكارتر است از آن كسى كه بر خدا دروغ ببندد و سخن راست را هنگامى كه به سراغ او آمده تكذيب كند؟! آيا در جهنّم جايگاهى براى كافران نيست؟! (32) |
وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ اللهُ قُلْ أَفَرَأَيْتُمْ مَا تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللهِ إِنْ أَرَادَنِيَ اللهُ بِضُرٍّ هَلْ هُنَّ كَاشِفَاتُ ضُرِّهِ أَوْ أَرَادَنِي بِرَحْمَةٍ هَلْ هُنَّ مُمْسِكَاتُ رَحْمَتِهِ قُلْ حَسْبِيَ اللهُ عَلَيْهِ يَتَوَكَّلُ الْمُتَوَكِّلُونَ (زمر: 38) و اگر از آنها بپرسى: «چه كسى آسمانها و زمين را آفريده؟» حتماً مىگويند: «خدا!» بگو: «آيا هيچ درباره معبودانى كه غير از خدا مىخوانيد انديشه مىكنيد كه اگر خدا زيانى براى من بخواهد، آيا آنها مىتوانند گزند او را برطرف سازند؟! و يا اگر رحمتى براى من بخواهد، آيا آنها مىتوانند جلو رحمت او را بگيرند؟!» بگو: «خدا مرا كافى است و همه متوكّلان تنها بر او توكّل مىكنند!» (38) |
أَمِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللهِ شُفَعَاءَ قُلْ أَوَ لَوْ كَانُوا لاَ يَمْلِكُونَ شَيْءً وَ لاَ يَعْقِلُونَ (زمر: 43) آيا آنان غير از خدا شفيعانى گرفتهاند؟! به آنان بگو: «آيا (از آنها شفاعت مىطلبيد) هر چند مالك چيزى نباشند و درك و شعورى براى آنها نباشد؟!» (43) |
قُلْ لِاللهِ الشَّفَاعَةُ جَمِيعَاً لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ (زمر: 44) بگو: «تمام شفاعت از آن خداست، (زيرا) حاكميّت آسمانها و زمين از آن اوست و سپس همه شما را به سوى او بازمىگردانند!» (44) |
وَ لَوْ أَنَّ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا مَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعَاً وَ مِثْلَهُ مَعَهُ لَافْتَدَوْا بِهِ مِنْ سُوءِ الْعَذَابِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ بَدَا لَهُمْ مِنَ اللهِ مَا لَمْ يَكُونُوا يَحْتَسِبُونَ (زمر: 47) اگر ستمكاران تمام آنچه را روى زمين است مالك باشند و همانند آن بر آن افزوده شود، حاضرند همه را فدا كنند تا از عذاب شديد روز قيامت رهايى يابند و از سوى خدا براى آنها امورى ظاهر مىشود كه هرگز گمان نمىكردند! (47) |
قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَي أَنْفُسِهِمْ لاَ تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللهِ إِنَّ اللهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعَاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ (زمر: 53) بگو: «اى بندگان من كه بر خود اسراف و ستم كردهايد! از رحمت خداوند نوميد نشويد كه خدا همه گناهان را مىآمرزد، زيرا او بسيار آمرزنده و مهربان است. (53) |
أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ يَا حَسْرَتَي عَلَي مَا فَرَّطْتُ فِي جَنْبِ اللهِ وَ إِنْ كُنْتُ لَمِنَ السَّاخِرِينَ (زمر: 56) (اين دستورها براى آن است كه) مبادا كسى روز قيامت بگويد: «افسوس بر من از كوتاهيهايى كه در اطاعت فرمان خدا كردم و از مسخرهكنندگان (آيات او) بودم!» (56) |
وَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ تَرَي الَّذِينَ كَذَبُوا عَلَي اللهِ وُجُوهُهُمْ مُسْوَدَّةٌ أَلَيْسَ فِي جَهَنَّمَ مَثْوَيً لِلْمُتَكَبِّرِينَ (زمر: 60) و روز قيامت كسانى را كه بر خدا دروغ بستند مىبينى كه صورتهايشان سياه است آيا در جهنّم جايگاهى براى متكبّران نيست؟! (60) |
لَهُ مَقَالِيدُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِ اللهِ أُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ (زمر: 63) كليدهاى آسمانها و زمين از آن اوست و كسانى كه به آيات خداوند كافر شدند زيانكارانند. (63) |
قُلْ أَفَغَيْرَ اللهِ تَأْمُرُونِّي أَعْبُدُ أَيُّهَا الْجَاهِلُونَ (زمر: 64) بگو: «آيا به من دستور مىدهيد كه غير خدا را بپرستم اى جاهلان؟!» (64) |
وَ قَالُوا الْحَمْدُ لِاللهِ الَّذِي صَدَقَنَا وَعْدَهُ وَ أَوْرَثَنَا الْأَرْضَ نَتَبَوَّأُ مِنَ الْجَنَّةِ حَيْثُ نَشَاءُ فَنِعْمَ أَجْرُ الْعَامِلِينَ (زمر: 74) آنها مىگويند: «حمد و ستايش مخصوص خداوندى است كه به وعده خويش درباره ما وفا كرد و زمين (بهشت) را ميراث ما قرار داد كه هر جا را بخواهيم منزلگاه خود قرار دهيم چه نيكوست پاداش عمل كنندگان!» (74) |
وَ تَرَي الْمَلاَئِكَةَ حَافِّينَ مِنْ حَوْلِ الْعَرْشِ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَ قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْحَقِّ وَ قِيلَ الْحَمْدُ لِاللهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ (زمر: 75) (در آن روز) فرشتگان را مىبينى كه بر گرد عرش خدا حلقه زدهاند و با ستايش پروردگارشان تسبيح مىگويند و در ميان بندگان بحق داورى مىشود و (سرانجام) گفته خواهد شد: «حمد مخصوص خدا پروردگار جهانيان است!» (75) |
تَنْزِيلُ الْكِتَابِ مِنَ اللهِ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ (غافر: 2) اين كتابى است كه از سوى خداوند قادر و دانا نازل شده است. (2) |
مَا يُجَادِلُ فِي آيَاتِ اللهِ إِلاَّ الَّذِينَ كَفَرُوا فَلاَ يَغْرُرْكَ تَقَلُّبُهُمْ فِي الْبِلاَدِ (غافر: 4) تنها كسانى كه در آيات ما مجادله مىكنند كه (از روى عناد) كافر شدهاند پس مبادا رفت و آمد آنان در شهرها (و قدرتنمايى آنان) تو را بفريبد! (4) |
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا يُنَادَوْنَ لَمَقْتُ اللهِ أَكْبَرُ مِنْ مَقْتِكُمْ أَنْفُسَكُمْ إِذْ تُدْعَوْنَ إِلَي الْإِيمَانِ فَتَكْفُرُونَ (غافر: 10) كسانى را كه كافر شدند روز قيامت صدا مىزنند كه عداوت و خشم خداوند نسبت به شما از عداوت و خشم خودتان نسبت به خودتان بيشتر است، چرا كه بسوى ايمان دعوت مىشديد، ولى انكار مىكرديد! (10) |
ذَلِكُمْ بِأَنَّهُ إِذَا دُعِيَ اللهُ وَحْدَهُ كَفَرْتُمْ وَ إِنْ يُشْرَكْ بِهِ تُؤْمِنُوا فَالْحُكْمُ لِاللهِ الْعَلِيِّ الْكَبِيرِ (غافر: 12) اين بخاطر آن است كه وقتى خداوند به يگانگى خوانده مىشد انكار مىكرديد، و اگر براى او همتايى مىپنداشتند ايمان مىآورديد اكنون داورى مخصوص خداوند بلندمرتبه و بزرگ است (و شما را مطابق عدل خود كيفر مىدهد). (12) |
يَوْمَ هُمْ بَارِزُونَ لاَ يَخْفَي عَلَي اللهِ مِنْهُمْ شَيْءٌ لِمَنِ الْمُلْكُ الْيَوْمَ لِاللهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ (غافر: 16) روزى كه همه آنان آشكار مىشوند و چيزى از آنها بر خدا پنهان نخواهد ماند (و گفته مىشود:) حكومت امروز براى كيست؟ براى خداوند يكتاى قهّار است! (16) |
أَوَ لَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ كَانُوا مِنْ قَبْلِهِمْ كَانُوا هُمْ أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَ آثَارَاً فِي الْأَرْضِ فَأَخَذَهُمُ اللهُ بِذُنُوبِهِمْ وَ مَا كَانَ لَهُمْ مِنَ اللهِ مِنْ وَاقٍ (غافر: 21) آيا آنها روى زمين سير نكردند تا ببينند عاقبت كسانى كه پيش از آنان بودند چگونه بود؟! آنها در قدرت و ايجاد آثار مهمّ در زمين از اينها برتر بودند ولى خداوند ايشان را به گناهانشان گرفت، و در برابر عذاب او مدافعى نداشتند! (21) |
يَا قَوْمِ لَكُمُ الْمُلْكُ الْيَوْمَ ظَاهِرِينَ فِي الْأَرْضِ فَمَنْ يَنْصُرُنَا مِنْ بَأْسِ اللهِ إِنْ جَاءَنَا قَالَ فِرْعَوْنُ مَا أُرِيكُمْ إِلاَّ مَا أَرَي وَ مَا أَهْدِيكُمْ إِلاَّ سَبِيلَ الرَّشَادِ (غافر: 29) اى قوم من! امروز حكومت از آن شماست و در اين سرزمين پيروزيد اگر عذاب خدا به سراغ ما آيد، چه كسى ما را يارى خواهد كرد؟!» فرعون گفت: «من جز آنچه را معتقدم به شما ارائه نمىدهم، و شما را جز به راه صحيح راهنمايى نمىكنم! (دستور، همان قتل موسى است!)» (29) |
يَوْمَ تُوَلُّونَ مُدْبِرِينَ مَا لَكُمْ مِنَ اللهِ مِنْ عَاصِمٍ وَ مَنْ يُضْلِلِ اللهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ (غافر: 33) همان روزى كه روى مىگردانيد و فرار مىكنيد امّا هيچ پناهگاهى در برابر عذاب خداوند براى شما نيست و هر كس را خداوند (بخاطر اعمالش) گمراه سازد، هدايتكنندهاى براى او نيست! (33) |
الَّذِينَ يُجَادِلُونَ فِي آيَاتِ اللهِ بِغَيْرِ سُلْطَانٍ أَتَاهُمْ كَبُرَ مَقْتَاً عِنْدَ اللهِ وَ عِنْدَ الَّذِينَ آمَنُوا كَذَلِكَ يَطْبَعُ اللهُ عَلَي كُلِّ قَلْبِ مُتَكَبِّرٍ جَبَّارٍ (غافر: 35) همانها كه در آيات خدا بىآنكه دليلى برايشان آمده باشد به مجادله برمىخيزند (اين كارشان) خشم عظيمى نزد خداوند و نزد آنان كه ايمان آوردهاند به بار مىآورد اين گونه خداوند بر دل هر متكبّر جبّارى مُهر مىنهد!» (35) |
تَدْعُونَنِي لِأَكْفُرَ بِاللهِ وَ أُشْرِكَ بِهِ مَا لَيْسَ لِي بِهِ عِلْمٌ وَ أَنَا أَدْعُوكُمْ إِلَي الْعَزِيزِ الْغَفَّارِ (غافر: 42) مرا دعوت مىكنيد كه به خداوند يگانه كافر شوم و همتايى كه به آن علم ندارم براى او قرار دهم، در حالى كه من شما را بسوى خداوند عزيز غفّار دعوت مىكنم! (42) |
لاَ جَرَمَ أَنَّ مَا تَدْعُونَنِي إِلَيْهِ لَيْسَ لَهُ دَعْوَةٌ فِي الدُّنْيَا وَ لاَ فِي الْآخِرَةِ وَ أَنَّ مَرَدَّنَا إِلَي اللهِ وَ أَنَّ الْمُسْرِفِينَ هُمْ أَصْحَابُ النَّارِ (غافر: 43) قطعاً آنچه مرا بسوى آن مىخوانيد، نه دعوت (و حاكميّتى) در دنيا دارد و نه در آخرت و تنها بازگشت ما در قيامت بسوى خداست و مسرفان اهل آتشند! (43) |
فَسَتَذْكُرُونَ مَا أَقُولُ لَكُمْ وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَي اللهِ إِنَّ اللهَ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ (غافر: 44) و بزودى آنچه را به شما مىگويم به خاطر خواهيد آورد! من كار خود را به خدا واگذارم كه خداوند نسبت به بندگانش بيناست!» (44) |
فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللهِ حَقٌّ وَاسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ بِالْعَشِيِّ وَالْإِبْكَارِ (غافر: 55) پس (اى پيامبر!) صبر و شكيبايى پيشه كن كه وعده خدا حقّ است، و براى گناهت استغفار كن، و هر صبح و شام تسبيح و حمد پروردگارت را بجا آور! (55) |
إِنَّ الَّذِينَ يُجَادِلُونَ فِي آيَاتِ اللهِ بِغَيْرِ سُلْطَانٍ أَتَاهُمْ إِنْ فِي صُدُورِهِمْ إِلاَّ كِبْرٌ مَا هُمْ بِبَالِغِيهِ فَاسْتَعِذْ بِاللهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ (غافر: 56) كسانى كه در آيات خداوند بدون دليلى كه براى آنها آمده باشد ستيزهجويى مىكنند، در سينههايشان فقط تكبّر (و غرور) است، و هرگز به خواسته خود نخواهند رسيد، پس به خدا پناه بر كه او شنوا و بيناست! (56) |
كَذَلِكَ يُؤْفَكُ الَّذِينَ كَانُوا بِآيَاتِ اللهِ يَجْحَدُونَ (غافر: 63) اينچنين كسانى كه آيات خدا را انكار مىكردند (از راه راست) منحرف مىشوند! (63) |
هُوَ الْحَيُّ لاَ إِلهَ إِلاَّ هُوَ فَادْعُوهُ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ الْحَمْدُ لِاللهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ (غافر: 65) زنده (واقعى) اوست معبودى جز او نيست پس او را بخوانيد در حالى كه دين خود را براى او خالص كردهايد! ستايش مخصوص خداوندى است كه پروردگار جهانيان است! (65) |
قُلْ إِنِّي نُهِيتُ أَنْ أَعْبُدَ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللهِ لَمَّا جَاءَنِيَ الْبَيِّنَاتُ مِنْ رَبِّي وَ أُمِرْتُ أَنْ أُسْلِمَ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ (غافر: 66) بگو: «من نهى شدهام از اينكه معبودهايى را كه شما غير از خدا مىخوانيد بپرستم، چون دلايل روشن از جانب پروردگارم براى من آمده است و مأمورم كه تنها در برابر پروردگار عالميان تسليم باشم!» (66) |
أَلَمْ تَرَ إِلَي الَّذِينَ يُجَادِلُونَ فِي آيَاتِ اللهِ أَنَّي يُصْرَفُونَ (غافر: 69) آيا نديدى كسانى را كه در آيات خدا مجادله مىكنند، چگونه از راه حقّ منحرف مى شوند؟! (69) |
مِنْ دُونِ اللهِ قَالُوا ضَلُّوا عَنَّا بَلْ لَمْ نَكُنْ نَدْعُوا مِنْ قَبْلُ شَيْءً كَذَلِكَ يُضِلُّ اللهُ الْكَافِرِينَ (غافر: 74) همان معبودهايى را كه جز خدا پرستش مىكرديد؟!» آنها مىگويند: «همه از نظر ما پنهان و گم شدند بلكه ما اصلًا پيش از اين چيزى را پرستش نمىكرديم»! اين گونه خداوند كافران را گمراه مىسازد! (74) |
فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللهِ حَقٌّ فَإِنْ مَا نُرِيَنَّكَ بَعْضَ الَّذِي نَعِدُهُمْ أَوْ نَتَوَفَّيَنَّكَ فَإِلَيْنَا يُرْجَعُونَ (غافر: 77) پس (اى پيامبر) صبر كن كه وعده خدا حقّ است و هر گاه قسمتى از مجازاتهايى را كه به آنها وعده دادهايم در حال حياتت به تو ارائه دهيم، يا تو را (پيش از آن) از دنيا ببريم (مهمّ نيست) چرا كه همه آنان را تنها بسوى ما باز مىگردانند! (77) |
وَ لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلاً مِنْ قَبْلِكَ مِنْهُمْ مَنْ قَصَصْنَا عَلَيْكَ وَ مِنْهُمْ مَنْ لَمْ نَقْصُصْ عَلَيْكَ وَ مَا كَانَ لِرَسُولٍ أَنْ يَأْتِيَ بِآيَةٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللهِ فَإِذَا جَاءَ أَمْرُ اللهِ قُضِيَ بِالْحَقِّ وَ خَسِرَ هُنَالِكَ الْمُبْطِلُونَ (غافر: 78) ما پيش از تو رسولانى فرستاديم سرگذشت گروهى از آنان را براى تو بازگفته، و گروهى را براى تو بازگو نكردهايم و هيچ پيامبرى حق نداشت معجزهاى جز بفرمان خدا بياورد و هنگامى كه فرمان خداوند (براى مجازات آنها) صادر شود، بحق داورى خواهد شد و آنجا اهل باطل زيان خواهند كرد! (78) |
وَ يُرِيكُمْ آيَاتِهِ فَأَيَّ آيَاتِ اللهِ تُنْكِرُونَ (غافر: 81) او آياتش را همواره به شما نشان مىدهد پس كدام يك از آيات او را انكار مىكنيد؟! (81) |
فَلَمَّا رَأَوْا بَأْسَنَا قَالُوا آمَنَّا بِاللهِ وَحْدَهُ وَ كَفَرْنَا بِمَا كُنَّا بِهِ مُشْرِكِينَ (غافر: 84) هنگامى كه عذاب (شديد) ما را ديدند گفتند: «هم اكنون به خداوند يگانه ايمان آورديم و به معبودهايى كه همتاى او مىشمرديم كافر شديم!» (84) |
فَلَمْ يَكُ يَنْفَعُهُمْ إِيمَانُهُمْ لَمَّا رَأَوْا بَأْسَنَا سُنَّتَ اللهِ الَّتِي قَدْ خَلَتْ فِي عِبَادِهِ وَ خَسِرَ هُنَالِكَ الْكَافِرُونَ (غافر: 85) امّا هنگامى كه عذاب ما را مشاهده كردند، ايمانشان براى آنها سودى نداشت! اين سنّت خداوند است كه همواره در ميان بندگانش اجرا شده، و آنجا كافران زيانكار شدند! (85) |
وَ يَوْمَ يُحْشَرُ أَعْدَاءُ اللهِ إِلَي النَّارِ فَهُمْ يُوزَعُونَ (فصلت: 19) به خاطر بياوريد روزى را كه دشمنان خدا را جمع كرده به سوى دوزخ مىبرند، و صفوف پيشين را نگه مىدارند (تا صفهاى بعد به آنها ملحق شوند!) (19) |
ذَلِكَ جَزَاءُ أَعْدَاءِ اللهِ النَّارُ لَهُمْ فِيهَا دَارُ الْخُلْدِ جَزَاءً بِمَا كَانُوا بِآيَاتِنَا يَجْحَدُونَ (فصلت: 28) اين آتش كيفر دشمنان خدا است، سراى جاويدشان در آن خواهد بود، كيفرى است بخاطر اينكه آيات ما را انكار مىكردند. (28) |
وَ مَنْ أَحْسَنُ قَوْلاً مِمَّن دَعَا إِلَي اللهِ وَ عَمِلَ صَالِحَاً وَ قَالَ إِنَّنِي مِنَ الْمُسْلِمِينَ (فصلت: 33) چه كسى خوش گفتارتر است از آن كس كه دعوت به سوى خدا مىكند و عمل صالح انجام مىدهد و مىگويد: «من از مسلمانانم»؟! (33) |
وَ إِنْ مَا يَنْزَغَنَّكَ مِنَ الشَّيْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ (فصلت: 36) و هر گاه وسوسههايى از شيطان متوجّه تو گردد، از خدا پناه بخواه كه او شنوده و داناست! (36) |
وَ مِنْ آيَاتِهِ اللَّيْلُ وَالنَّهَارُ وَالشَّمْسُ وَالْقَمَرُ لاَ تَسْجُدُوا لِلشَّمْسِ وَ لاَ لِلْقَمَرِ وَاسْجُدُوا لِاللهِ الَّذِي خَلَقَهُنَّ إِنْ كُنْتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ (فصلت: 37) و از نشانههاى او، شب و روز و خورشيد و ماه است براى خورشيد و ماه سجده نكنيد، براى خدايى كه آفريننده آنهاست سجده كنيد اگر مىخواهيد او را بپرستيد! (37) |
قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ كَانَ مِنْ عِنْدِ اللهِ ثُمَّ كَفَرْتُمْ بِهِ مَنْ أَضَلُّ مِمَّنْ هُوَ فِي شِقَاقٍ بَعِيدٍ (فصلت: 52) بگو: «به من خبر دهيد اگر اين قرآن از سوى خداوند باشد و شما به آن كافر شويد، چه كسى گمراهتر خواهد بود از كسى كه در مخالفت شديدى قرار دارد؟! (52) |
وَ مَا اخْتَلَفْتُمْ فِيهِ مِنْ شَيْءٍ فَحُكْمُهُ إِلَي اللهِ ذَلِكُمُ اللهُ رَبِّي عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَ إِلَيْهِ أُنِيبُ (شوري: 10) در هر چيز اختلاف كنيد، داوريش با خداست اين است خداوند، پروردگار من، بر او توكّل كردهام و به سوى او بازمىگردم! (10) |
وَالَّذِينَ يُحَاجُّونَ فِي اللهِ مِنْ بَعْدِ مَا اسْتُجِيبَ لَهُ حُجَّتُهُمْ دَاحِضَةٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ عَلَيْهِمْ غَضَبٌ وَ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ (شوري: 16) كسانى كه (از روى لجاجت) درباره خدا بعد از پذيرفتن (و ايمان به) او، محاجّه مى كنند، دليلشان نزد پروردگارشان باطل و بىپايه است و غضب بر آنهاست و عذابى شديد دارند. (16) |
أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَي عَلَي اللهِ كَذِبَاً فَإِنْ يَشَإِ اللهُ يَخْتِمْ عَلَي قَلْبِكَ وَ يَمْحُ اللهُ الْبَاطِلَ وَ يُحِقُّ الْحَقَّ بِكَلِمَاتِهِ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ (شوري: 24) آيا مىگويند: «او بر خدا دروغ بسته است»؟! در حالى كه اگر خدا بخواهد بر قلب تو مُهر مىنهد (و اگر خلاف بگويى قدرت اظهار اين آيات را از تو مىگيرد) و باطل را محو مىكند و حقّ را بفرمانش پابرجا مىسازد چرا كه او از آنچه درون سينههاست آگاه است. (24) |
وَ مَا أَنْتُمْ بِمُعْجِزِينَ فِي الْأَرْضِ وَ مَا لَكُمْ مِنْ دُونِ اللهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لاَ نَصِيرٍ (شوري: 31) و شما هرگز نمىتوانيد در زمين از قدرت خداوند فرار كنيد و غير از خدا هيچ ولىّ و ياورى براى شما نيست. (31) |
فَمَا أُوتِيتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَمَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَ مَا عِنْدَ اللهِ خَيْرٌ وَ أَبْقَي لِلَّذِينَ آمَنُوا وَ عَلَي رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ (شوري: 36) آنچه به شما عطا شده متاع زودگذر زندگى دنياست، و آنچه نزد خداست براى كسانى كه ايمان آورده و بر پروردگارشان توكّل مىكنند بهتر و پايدارتر است. (36) |
وَ جَزاءُ سَيِّئَةٍ سَيِّئَةٌ مِثْلُهَا فَمَنْ عَفَا وَ أَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَي اللهِ إِنَّهُ لاَ يُحِبُّ الظَّالِمِينَ (شوري: 40) كيفر بدى، مجازاتى است همانند آن و هر كس عفو و اصلاح كند، پاداش او با خداست خداوند ظالمان را دوست ندارد! (40) |
وَ مَا كَانَ لَهُمْ مِنْ أَوْلِيَاءَ يَنْصُرُونَهُمْ مِنْ دُونِ اللهِ وَ مَنْ يُضْلِلِ اللهُ فَمَا لَهُ مِنْ سَبِيلٍ (شوري: 46) آنها جز خدا اوليا و ياورانى ندارند كه ياريشان كنند و هر كس را خدا گمراه سازد، هيچ راه نجاتى براى او نيست! (46) |
اسْتَجِيبُوا لِرَبِّكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ لاَ مَرَدَّ لَهُ مِنَ اللهِ مَا لَكُمْ مِنْ مَلْجَإٍ يَوْمَئِذٍ وَ مَا لَكُمْ مِنْ نَكِيرٍ (شوري: 47) اجابت كنيد دعوت پروردگار خود را پيش از آنكه روزى فرا رسد كه بازگشتى براى آن در برابر اراده خدا نيست و در آن روز، نه پناهگاهى داريد و نه مدافعى! (47) |
لِاللهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ يَهَبُ لِمَنْ يَشَاءُ إِنَاثَاً وَ يَهَبُ لِمَنْ يَشَاءُ الذُّكُورَ (شوري: 49) مالكيّت و حاكميّت آسمانها و زمين از آن خداست هر چه را بخواهد مىآفريند به هر كس اراده كند دختر مىبخشد و به هر كس بخواهد پسر، (49) |
صِرَاطِ اللهِ الَّذِي لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِي الْأَرْضِ أَلاَ إِلَي اللهِ تَصِيرُ الْأُمُورُ (شوري: 53) راه خداوندى كه تمامى آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است از آن اوست آگاه باشيد كه همه كارها تنها بسوى خدا بازمىگردد! (53) |
أَنْ أَدُّوا إِلَيَّ عِبَادَ اللهِ إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ (دخان: 18) (و به آنان گفت: امور) بندگان خدا را به من واگذاريد كه من فرستاده امينى براى شما هستم! (18) |
وَ أَنْ لاَ تَعْلُوا عَلَي اللهِ إِنِّي آتِيكُمْ بِسُلْطَانٍ مُبِينٍ (دخان: 19) و در برابر خداوند تكبر نورزيد كه من براى شما دليل روشنى آوردهام! (19) |
تَنْزِيلُ الْكِتَابِ مِنَ اللهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ (جاثيه: 2) اين كتاب از سوى خداوند عزيز و حكيم نازل شده است! (2) |
تِلْكَ آيَاتُ اللهِ نَتْلُوهَا عَلَيْكَ بِالْحَقِّ فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَ اللهِ وَ آيَاتِهِ يُؤْمِنُونَ (جاثيه: 6) اينها آيات خداوند است كه ما آن را بحقّ بر تو تلاوت مىكنيم اگر آنها به اين آيات ايمان نياورند، به كدام سخن بعد از سخن خدا و آياتش ايمان مىآورند؟! (6) |
يَسْمَعُ آيَاتِ اللهِ تُتْلَي عَلَيْهِ ثُمَّ يُصِرُّ مُسْتَكْبِرَاً كَأَنْ لَمْ يَسْمَعْهَا فَبَشِّرْهُ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ (جاثيه: 8) كه پيوسته آيات خدا را مىشنود كه بر او تلاوت مىشود، امّا از روى تكبّر اصرار بر مخالفت دارد گويى اصلًا آن را هيچ نشنيده است چنين كسى را به عذابى دردناك بشارت ده! (8) |
مِنْ وَرَائِهِمْ جَهَنَّمُ وَ لاَ يُغْنِي عَنْهُمْ مَا كَسَبُوا شَيْءً وَ لاَ مَا اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللهِ أَوْلِيَاءَ وَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ (جاثيه: 10) و پشت سرشان دوزخ است و هرگز آنچه را به دست آوردهاند آنها را (از عذاب الهى) رهايى نمىبخشد، و نه اوليايى كه غير از خدا براى خود برگزيدند (مايه نجاتشان خواهند بود) و عذاب بزرگى براى آنهاست! (10) |
قُلْ لِلَّذِينَ آمَنُوا يَغْفِرُوا لِلَّذِينَ لاَ يَرْجُونَ أَيَّامَ اللهِ لِيَجْزِيَ قَوْمَاً بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ (جاثيه: 14) به مؤمنان بگو: «كسانى را كه اميد به ايّام اللَّه [روز رستاخيز] ندارند مورد عفو قرار دهند تا خداوند هر قومى را به اعمالى كه انجام مىدادند جزا دهد»! (14) |
إِنَّهُمْ لَنْ يُغْنُوا عَنْكَ مِنَ اللهِ شَيْءً وَ إِنَّ الظَّالِمِينَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ وَاللهُ وَلِيُّ الْمُتَّقِينَ (جاثيه: 19) آنها هرگز نمىتوانند تو را در برابر خداوند بىنياز كنند (و از عذابش برهانند) و ظالمان يار و ياور يكديگرند، امّا خداوند يار و ياور پرهيزگاران است! (19) |
أَفَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ وَ أَضَلَّهُ اللهُ عَلَي عِلْمٍ وَ خَتَمَ عَلَي سَمْعِهِ وَ قَلْبِهِ وَ جَعَلَ عَلَي بَصَرِهِ غِشَاوَةً فَمَنْ يَهْدِيهِ مِنْ بَعْدِ اللهِ أَفَلاَ تَذَكَّرُونَ (جاثيه: 23) آيا ديدى كسى را كه معبود خود را هواى نفس خويش قرار داده و خداوند او را با آگاهى (بر اينكه شايسته هدايت نيست) گمراه ساخته و بر گوش و قلبش مُهر زده و بر چشمش پردهاى افكنده است؟! با اين حال چه كسى مىتواند غير از خدا او را هدايت كند؟! آيا متذكّر نمىشويد؟! (23) |
وَ لِاللهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَ يَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ يَوْمَئِذٍ يَخْسَرُ الْمُبْطِلُونَ (جاثيه: 27) مالكيّت و حاكميّت آسمانها و زمين براى خداست و آن روز كه قيامت برپا شود اهل باطل زيان مىبينند! (27) |
وَ إِذَا قِيلَ إِنَّ وَعْدَ اللهِ حَقٌّ وَالسَّاعَةُ لاَ رَيْبَ فِيهَا قُلْتُمْ مَا نَدْرِي مَا السَّاعَةُ إِنْ نَظُنُّ إِلاَّ ظَنَّاً وَ مَا نَحْنُ بِمُسْتَيْقِنِينَ (جاثيه: 32) و هنگامى كه گفته مىشد: «وعده خداوند حقّ است، و در قيامت هيچ شكّى نيست»، شما مىگفتيد: «ما نمىدانيم قيامت چيست؟ ما تنها گمانى در اين باره داريم، و به هيچ وجه يقين نداريم!» (32) |
ذَلِكُمْ بِأَنَّكُمُ اتَّخَذْتُمْ آيَاتِ اللهِ هُزُوَاً وَ غَرَّتْكُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا فَالْيَوْمَ لاَ يُخْرَجُونَ مِنْهَا وَ لاَ هُمْ يُسْتَعْتَبُونَ (جاثيه: 35) اين بخاطر آن است كه شما آيات خدا را به مسخره گرفتيد و زندگى دنيا شما را فريب داد! «امروز نه آنان را از دوزخ بيرون مىآورند، و نه هيچ گونه عذرى از آنها پذيرفته مىشود! (35) |
فَلِاللهِ الْحَمْدُ رَبِّ السَّمَاوَاتِ وَ رَبِّ الْأَرْضِ رَبِّ الْعَالَمِينَ (جاثيه: 36) پس حمد و ستايش مخصوص خداست، پروردگار آسمانها و پروردگار زمين و پروردگار همه جهانيان! (36) |
تَنْزِيلُ الْكِتَابِ مِنَ اللهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ (احقاف: 2) اين كتاب از سوى خداوند عزيز و حكيم نازل شده است! (2) |
قُلْ أَرَأَيْتُمْ مَا تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللهِ أَرُونِي مَاذَا خَلَقُوا مِنَ الْأَرْضِ أَمْ لَهُمْ شِرْكٌ فِي السَّمَاوَاتِ ائْتُونِي بِكِتَابٍ مِنْ قَبْلِ هَذَا أَوْ أَثَارَةٍ مِنْ عِلْمٍ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ (احقاف: 4) به آنان بگو: «اين معبودهايى را كه غير از خدا پرستش مىكنيد به من نشان دهيد چه چيزى از زمين را آفريدهاند، يا شركتى در آفرينش آسمانها دارند؟ كتابى آسمانى پيش از اين، يا اثر علمى از گذشتگان براى من بياوريد (كه دليل صدق گفتار شما باشد) اگر راست مىگوييد!» (4) |
وَ مَنْ أَضَلُّ مِمَّن يَدْعُوا مِنْ دُونِ اللهِ مَنْ لاَ يَسْتَجِيبُ لَهُ إِلَي يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ هُمْ عَنْ دُعَائِهِمْ غَافِلُونَ (احقاف: 5) چه كسى گمراهتر است از آن كس كه معبودى غير خدا را مىخواند كه تا قيامت هم به او پاسخ نمىگويد و از خواندن آنها (كاملا) بىخبر است؟! (و صداى آنها را هيچ نمىشنود!) (5) |
أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ إِنِ افْتَرَيْتُهُ فَلاَ تَمْلِكُونَ لِي مِنَ اللهِ شَيْءً هُوَ أَعْلَمُ بِمَا تُفِيضُونَ فِيهِ كَفَي بِهِ شَهِيدَاً بَيْنِي وَ بَيْنَكُمْ وَ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ (احقاف: 8) بلكه مىگويند: «اين آيات را بر خدا افترا بسته است!» بگو: «اگر من آن را بدروغ به خدا نسبت داده باشم (لازم است مرا رسوا كند و) شما نمىتوانيد در برابر خداوند از من دفاع كنيد! او كارهايى را كه شما در آن وارد مىشويد بهتر مىداند همين بس كه خداوند گواه ميان من و شما باشد و او آمرزنده و مهربان است!» (8) |
قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ كَانَ مِنْ عِنْدِ اللهِ وَ كَفَرْتُمْ بِهِ وَ شَهِدَ شَاهِدٌ مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ عَلَي مِثْلِهِ فَآمَنَ وَاسْتَكْبَرْتُمْ إِنَّ اللهَ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ (احقاف: 10) بگو: «به من خبر دهيد اگر اين قرآن از سوى خدا باشد و شما به آن كافر شويد، در حالى كه شاهدى از بنى اسرائيل بر آن شهادت دهد، و او ايمان آورد و شما استكبار كنيد (چه كسى گمراهتر از شما خواهد بود)؟! خداوند گروه ستمگر را هدايت نمىكند!» (10) |
وَالَّذِي قَالَ لِوَالِدَيْهِ أُفٍّ لَكُمَا أَتَعِدَانِنِي أَنْ أُخْرَجَ وَ قَدْ خَلَتِ الْقُرُونُ مِنْ قَبْلِي وَ هُمَا يَسْتَغِيثَانِ اللهَ وَيْلَكَ آمِنْ إِنَّ وَعْدَ اللهِ حَقٌّ فَيَقُولُ مَا هَذَا إِلاَّ أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ (احقاف: 17) و كسى كه به پدر و مادرش مىگويد: «اف بر شما! آيا به من وعده مىدهيد كه من روز قيامت مبعوث مىشوم؟! در حالى كه پيش از من اقوام زيادى بودند (و هرگز مبعوث نشدند)! و آن دو پيوسته فرياد مىكشند و خدا را به يارى مىطلبند كه: واى بر تو، ايمان بياور كه وعده خدا حق است امّا او پيوسته مىگويد:» اينها چيزى جز افسانههاى پيشينيان نيست! (17) |
قَالَ إِنَّمَا الْعِلْمُ عِنْدَ اللهِ وَ أُبَلِّغُكُمْ مَا أُرْسِلْتُ بِهِ وَ لَكِنِّي أَرَاكُمْ قَوْمَاً تَجْهَلُونَ (احقاف: 23) گفت: «علم (آن) تنها نزد خداست (و او مىداند چه زمانى شما را مجازات كند) من آنچه را به آن فرستاده شدهام به شما مىرسانم، (وظيفه من همين است!) ولى شما را قومى مىبينيم كه پيوسته در نادانى هستيد!» (23) |
وَ لَقَدْ مَكَّنَّاهُمْ فِيمَا إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِيهِ وَ جَعَلْنَا لَهُمْ سَمْعَاً وَ أَبْصَارَاً وَ أَفْئِدَةً فَمَا أَغْنَي عَنْهُمْ سَمْعُهُمْ وَ لاَ أَبْصَارُهُمْ وَ لاَ أَفْئِدَتُهُمْ مِنْ شَيْءٍ إِذْ كَانُوا يَجْحَدُونَ بِآيَاتِ اللهِ وَ حَاقَ بِهِمْ مَا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ (احقاف: 26) ما به آنها [قوم عاد] قدرتى داديم كه به شما نداديم، و براى آنان گوش و چشم و دل قرار داديم (امّا به هنگام نزول عذاب) نه گوشها و چشمها و نه عقلهايشان براى آنان هيچ سودى نداشت، چرا كه آيات خدا را انكار مىكردند و سرانجام آنچه را استهزا مىكردند بر آنها وارد شد! (26) |
فَلَوْلاَ نَصَرَهُمُ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللهِ قُرْبَانَاً آلِهَةً بَلْ ضَلُّوا عَنْهُمْ وَ ذَلِكَ إِفْكُهُمْ وَ مَا كَانُوا يَفْتَرُونَ (احقاف: 28) پس چرا معبودانى را كه غير از خدا برگزيدند- به گمان اينكه به خدا نزديكشان سازد- آنها را يارى نكردند؟! بلكه از ميانشان گم شدند! اين بود نتيجه دروغ آنها و آنچه افترا مىبستند! (28) |
يَا قَوْمَنَا أَجِيبُوا دَاعِيَ اللهِ وَ آمِنُوا بِهِ يَغْفِرْ لَكُمْ مِنْ ذُنُوبِكُمْ وَ يُجِرْكُمْ مِنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ (احقاف: 31) اى قوم ما! دعوت كننده الهى را اجابت كنيد و به او ايمان آوريد تا گناهانتان را ببخشد و شما را از عذابى دردناك پناه دهد! (31) |
وَ مَنْ لاَ يُجِبْ دَاعِيَ اللهِ فَلَيْسَ بِمُعْجِزٍ فِي الْأَرْضِ وَ لَيْسَ لَهُ مِنْ دُونِهِ أَوْلِيَاءُ أُولَئِكَ فِي ضَلاَلٍ مُبِينٍ (احقاف: 32) و هر كس به دعوت كننده الهى پاسخ نگويد، هرگز نمىتواند از چنگال عذاب الهى در زمين فرار كند، و غير از خدا يار و ياورى براى او نيست چنين كسانى در گمراهى آشكارند!» (32) |
الَّذِينَ كَفَرُوا وَ صَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللهِ أَضَلَّ أَعْمَالَهُمْ (محمد: 1) كسانى كه كافر شدند و (مردم را) از راه خدا بازداشتند، (خداوند) اعمالشان را نابود مىكند! (1) |
فَإِذَا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَابِ حَتَّي إِذَا أَثْخَنْتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنَّاً بَعْدُ وَ إِمَّا فِدَاءً حَتَّي تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزَارَهَا ذَلِكَ وَ لَوْ يَشَاءُ اللهُ لَانْتَصَرَ مِنْهُمْ وَ لَكِنْ لِيَبْلُوَ بَعْضَكُمْ بِبَعْضٍ وَالَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللهِ فَلَنْ يُضِلَّ أَعْمَالَهُمْ (محمد: 4) و هنگامى كه با كافران (جنايتپيشه) در ميدان جنگ رو به رو شديد گردنهايشان را بزنيد، (و اين كار را هم چنان ادامه دهيد) تا به اندازه كافى دشمن را در هم بكوبيد در اين هنگام اسيران را محكم ببنديد سپس يا بر آنان منّت گذاريد (و آزادشان كنيد) يا در برابر آزادى از آنان فديه [غرامت] بگيريد (و اين وضع بايد هم چنان ادامه يابد) تا جنگ بار سنگين خود را بر زمين نهد، (آرى) برنامه اين است! و اگر خدا مىخواست خودش آنها را مجازات مىكرد، اما مىخواهد بعضى از شما را با بعضى ديگر بيازمايد و كسانى كه در راه خدا كشته شدند، خداوند هرگز اعمالشان را از بين نمىبرد! (4) |
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ صَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللهِ وَ شَاقُّوا الرَّسُولَ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ الْهُدَي لَنْ يَضُرُّوا اللهَ شَيْءً وَ سَيُحْبِطُ أَعْمَالَهُمْ (محمد: 32) آنان كه كافر شدند و (مردم را) از راه خدا بازداشتند و بعد از روشنشدن هدايت براى آنان (باز) به مخالفت با رسول (خدا) برخاستند، هرگز زيانى به خدا نمىرسانند و (خداوند) بزودى اعمالشان را نابود مىكند! (32) |
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ صَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللهِ ثُمَّ مَاتُوا وَ هُمْ كُفَّارٌ فَلَنْ يَغْفِرَ اللهُ لَهُمْ (محمد: 34) كسانى كه كافر شدند و (مردم را) از راه خدا بازداشتند سپس در حال كفر از دنيا رفتند، خدا هرگز آنها را نخواهد بخشيد. (34) |
هَا أَنْتُمْ هَؤُلاَءِ تُدْعَوْنَ لِتُنْفِقُوا فِي سَبِيلِ اللهِ فَمِنْكُمْ مَنْ يَبْخَلُ وَ مَنْ يَبْخَلْ فَإِنَّمَا يَبْخَلُ عَنْ نَفْسِهِ وَاللهُ الْغَنِيُّ وَ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ وَ إِنْ تَتَوَلَّوْا يَسْتَبْدِلْ قَوْمَاً غَيْرَكُمْ ثُمَّ لاَ يَكُونُوا أَمْثَالَكُمْ (محمد: 38) آرى، شما همان گروهى هستيد كه براى انفاق در راه خدا دعوت مىشويد، بعضى از شما بخل مىورزند و هر كس بخل ورزد، نسبت به خود بخل كرده است و خداوند بىنياز است و شما همه نيازمنديد و هر گاه سرپيچى كنيد، خداوند گروه ديگرى را جاى شما مىآورد پس آنها مانند شما نخواهند بود (و سخاوتمندانه در راه خدا انفاق مىكنند). (38) |
هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ السَّكِينَةَ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ لِيَزْدَادُوا إِيمَانَاً مَعَ إِيمَانِهِمْ وَ لِاللهِ جُنُودُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَ كَانَ اللهُ عَلِيمَاً حَكِيمَاً (فتح: 4) او كسى است كه آرامش را در دلهاى مؤمنان نازل كرد تا ايمانى بر ايمانشان بيفزايند لشكريان آسمانها و زمين از آن خداست، و خداوند دانا و حكيم است. (4) |
لِيُدْخِلَ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَ يُكَفِّرَ عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَ كَانَ ذَلِكَ عِنْدَ اللهِ فَوْزَاً عَظِيمَاً (فتح: 5) هدف (ديگر از آن فتح مبين) اين بود كه مردان و زنان با ايمان را در باغهايى (از بهشت) وارد كند كه نهرها از زير (درختانش) جارى است، در حالى كه جاودانه در آن مىمانند، و گناهانشان را مىبخشد، و اين نزد خدا رستگارى بزرگى است! (5) |
وَ يُعَذِّبَ الْمُنَافِقِينَ وَالْمُنَافِقَاتِ وَالْمُشْرِكِينَ وَالْمُشْرِكَاتِ الظَّانِّينَ بِاللهِ ظَنَّ السَّوْءِ عَلَيْهِمْ دَائِرَةُ السَّوْءِ وَ غَضِبَ اللهُ عَلَيْهِمْ وَ لَعَنَهُمْ وَ أَعَدَّ لَهُمْ جَهَنَّمَ وَ سَاءَتْ مَصِيرَاً (فتح: 6) و (نيز) مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشرك را كه به خدا گمان بد مىبرند مجازات كند (آرى) حوادث ناگوارى (كه براى مؤمنان انتظار مىكشند) تنها بر خودشان نازل مىشود! خداوند بر آنان غضب كرده و از رحمت خود دورشان ساخته و جهنم را براى آنان آماده كرده و چه بد سرانجامى است! (6) |
وَ لِاللهِ جُنُودُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَ كَانَ اللهُ عَزِيزَاً حَكِيمَاً (فتح: 7) لشكريان آسمانها و زمين تنها از آن خداست و خداوند شكستناپذير و حكيم است.! (7) |
لِتُؤْمِنُوا بِاللهِ وَ رَسُولِهِ وَ تُعَزِّرُوهُ وَ تُوَقِّرُوهُ وَ تُسَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَ أَصِيلاً (فتح: 9) تا (شما مردم) به خدا و رسولش ايمان بياوريد و از او دفاع كنيد و او را بزرگ داريد، و خدا را صبح و شام تسبيح گوييد. (9) |
إِنَّ الَّذِينَ يُبَايِعُونَكَ إِنَّمَا يُبَايِعُونَ اللهَ يَدُ اللهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ فَمَنْ نَكَثَ فَإِنَّمَا يَنْكُثُ عَلَي نَفْسِهِ وَ مَنْ أَوْفَي بِمَا عَاهَدَ عَلَيْهُ اللهَ فَسَيُؤْتِيهِ أَجْرَاً عَظِيمَاً (فتح: 10) كسانى كه با تو بيعت مىكنند (در حقيقت) تنها با خدا بيعت مىنمايند، و دست خدا بالاى دست آنهاست پس هر كس پيمانشكنى كند، تنها به زيان خود پيمان شكسته است و آن كس كه نسبت به عهدى كه با خدا بسته وفا كند، بزودى پاداش عظيمى به او خواهد داد. (10) |
سَيَقُولُ لَكَ الْمُـخَلَّفُونَ مِنَ الْأَعْرَابِ شَغَلَتْنَا أَمْوَالُنَا وَ أَهْلُونَا فَاسْتَغْفِرْ لَنَا يَقُولُونَ بِأَلْسِنَتِهِمْ مَا لَيْسَ فِي قُلُوبِهِمْ قُلْ فَمَنْ يَمْلِكُ لَكُمْ مِنَ اللهِ شَيْءً إِنْ أَرَادَ بِكُمْ ضَرَّاً أَوْ أَرَادَ بِكُمْ نَفْعَاً بَلْ كَانَ اللهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرَاً (فتح: 11) بزودى متخلّفان از اعراب باديهنشين (عذرتراشى كرده) مىگويند: « (حفظ) اموال و خانوادههاى ما، ما را به خود مشغول داشت (و نتوانستيم در سفر حديبيه تو را همراهى كنيم)، براى ما طلب آمرزش كن!» آنها به زبان خود چيزى مىگويند كه در دل ندارند! بگو: «چه كسى مىتواند در برابر خداوند از شما دفاع كند هر گاه زيانى براى شما بخواهد، و يا اگر نفعى اراده كند (مانع گردد)؟! و خداوند به همه كارهايى كه انجام مىدهيد آگاه است!» (11) |
وَ مَنْ لَمْ يؤْمِنْ بِاللهِ وَ رَسُولِهِ فَإِنَّا أَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ سَعِيرَاً (فتح: 13) آن كس كه به خدا و پيامبرش ايمان نياورده (سرنوشتش دوزخ است)، چرا كه ما براى كافران آتش فروزان آماده كردهايم! (13) |
وَ لِاللهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ يَغْفِرُ لِمَنْ يَشَاءُ وَ يُعَذِّبُ مَنْ يَشَاءُ وَ كَانَ اللهُ غَفُورَاً رَحِيمَاً (فتح: 14) مالكيت و حاكميت آسمانها و زمين از آن خداست هر كس را بخواهد (و شايسته بداند) مىبخشد، و هر كس را بخواهد مجازات مىكند و خداوند آمرزنده و رحيم است. (14) |
سَيَقُولُ الْمُـخَلَّفُونَ إِذَا انْطَلَقْتُمْ إِلَي مَغَانِمَ لِتَأْخُذُوهَا ذَرُونَا نَتَّبِعْكُمْ يُرِيدُونَ أَنْ يُبَدِّلُوا كَلاَمَ اللهِ قُلْ لَنْ تَتَّبِعُونَا كَذَلِكُمْ قَالَ اللهُ مِنْ قَبْلُ فَسَيَقُولُونَ بَلْ تَحْسُدُونَنَا بَلْ كَانُوا لاَ يَفْقَهُونَ إِلاَّ قَلِيلاً (فتح: 15) هنگامى كه شما براى به دست آوردن غنايمى حركت كنيد، متخلّفان (حديبيه) مىگويند: «بگذاريد ما هم در پى شما بيائيم، آنها مىخواهند كلام خدا را تغيير دهند بگو: «هرگز نبايد بدنبال ما بياييد اين گونه خداوند از قبل گفته است!» آنها به زودى مىگويند: «شما نسبت به ما حسد مىورزيد!» ولى آنها جز اندكى نمىفهمند! (15) |
سُنَّةَ اللهِ الَّتِي قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلُ وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللهِ تَبْدِيلاً (فتح: 23) اين سنّت الهى است كه در گذشته نيز بوده است و هرگز براى سنّت الهى تغيير و تبديلى نخواهى يافت! (23) |
هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَي وَ دِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَي الدِّينِ كُلِّهِ وَ كَفَي بِاللهِ شَهِيدَاً (فتح: 28) او كسى است كه رسولش را با هدايت و دين حق فرستاده تا آن را بر همه اديان پيروز كند و كافى است كه خدا گواه اين موضوع باشد! (28) |
مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَي الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُكَّعَاً سُجَّدَاً يَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنَ اللهِ وَ رِضْوَانَاً سِيَماهُمْ فِي وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَ مَثَلُهُمْ فِي الْإِنْجِيلِ كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْءَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَي عَلَي سُوقِهِ يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيَغِيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ وَعَدَ اللهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُمْ مَغْفِرَةً وَ أَجْرَاً عَظِيمَاً (فتح: 29) محمّد (ص) فرستاده خداست و كسانى كه با او هستند در برابر كفّار سرسخت و شديد، و در ميان خود مهربانند پيوسته آنها را در حال ركوع و سجود مىبينى در حالى كه همواره فضل خدا و رضاى او را مىطلبند نشانه آنها در صورتشان از اثر سجده نمايان است اين توصيف آنان در تورات و توصيف آنان در انجيل است، همانند زراعتى كه جوانههاى خود را خارج ساخته، سپس به تقويت آن پرداخته تا محكم شده و بر پاى خود ايستاده است و بقدرى نموّ و رشد كرده كه زارعان را به شگفتى وامىدارد اين براى آن است كه كافران را به خشم آورد (ولى) كسانى از آنها را كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام دادهاند، خداوند وعده آمرزش و اجر عظيمى داده است. (29) |
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لاَ تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيِ اللهِ وَ رسُولِهِ وَاتَّقُوا اللهَ إِنَّ اللهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ (حجرات: 1) اى كسانى كه ايمان آوردهايد! چيزى را بر خدا و رسولش مقدّم نشمريد (و پيشى مگيريد)، و تقواى الهى پيشه كنيد كه خداوند شنوا و داناست! (1) |
إِنَّ الَّذِينَ يَغُضُّونَ أَصْوَاتَهُمْ عِنْدَ رَسُولِ اللهِ أُولَئِكَ الَّذِينَ امْتَحَنَ اللهُ قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوَي لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ عَظِيمٌ (حجرات: 3) آنها كه صداى خود را نزد رسول خدا كوتاه مىكنند همان كسانى هستند كه خداوند دلهايشان را براى تقوا خالص نموده، و براى آنان آمرزش و پاداش عظيمى است! (3) |
وَاعْلَمُوا أَنَّ فِيكُمْ رَسُولَ اللهِ لَوْ يُطِيعُكُمْ فِي كَثِيرٍ مِنَ الْأَمْرِ لَعَنِتُّمْ وَ لَكِنَّ اللهَ حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإِيمَانَ وَ زَيَّنَهُ فِي قُلُوبِكُمْ وَ كَرَّهَ إِلَيْكُمُ الْكُفْرَ وَالْفُسُوقَ وَالْعِصْيَانَ أُولَئِكَ هُمُ الرَّاشِدُونَ (حجرات: 7) و بدانيد رسول خدا در ميان شماست هر گاه در بسيارى از كارها از شما اطاعت كند، به مشقّت خواهيد افتاد ولى خداوند ايمان را محبوب شما قرار داده و آن را در دلهايتان زينت بخشيده، و (به عكس) كفر و فسق و گناه را منفورتان قرار داده است كسانى كه داراى اين صفاتند هدايت يافتگانند! (7) |
فَضْلاً مِنَ اللهِ وَ نِعْمَةً وَاللهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ (حجرات: 8) (و اين براى شما بعنوان) فضل و نعمتى از سوى خداست و خداوند دانا و حكيم است.! (8) |
وَ إِنْ طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا فَإِنْ بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَي الْأُخْرَي فَقَاتِلُوا الَّتِي تَبْغِي حَتَّي تَفِيءَ إِلَي أَمْرِ اللهِ فَإِنْ فَاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَ أَقْسِطُوا إِنَّ اللهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ (حجرات: 9) و هر گاه دو گروه از مؤمنان با هم به نزاع و جنگ پردازند، آنها را آشتى دهيد و اگر يكى از آن دو بر ديگرى تجاوز كند، با گروه متجاوز پيكار كنيد تا به فرمان خدا بازگردد و هر گاه بازگشت (و زمينه صلح فراهم شد)، در ميان آن دو به عدالت صلح برقرار سازيد و عدالت پيشه كنيد كه خداوند عدالت پيشگان را دوست مىدارد. (9) |
يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثَي وَ جَعَلْنَاكُمْ شُعُوبَاً وَ قَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ (حجرات: 13) اى مردم! ما شما را از يك مرد و زن آفريديم و شما را تيرهها و قبيلهها قرار داديم تا يكديگر را بشناسيد (اينها ملاك امتياز نيست،) گرامىترين شما نزد خداوند با تقواترين شماست خداوند دانا و آگاه است! (13) |
إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ يَرْتَابُوا وَ جَاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللهِ أُولَئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ (حجرات: 15) مؤمنان واقعى تنها كسانى هستند كه به خدا و رسولش ايمان آوردهاند، سپس هرگز شكّ و ترديدى به خود راه نداده و با اموال و جانهاى خود در راه خدا جهاد كردهاند آنها راستگويانند. (15) |
الَّذِي جَعَلَ مَعَ اللهِ إِلَهَاً آخَرَ فَأَلْقِيَاهُ فِي الْعَذَابِ الشَّدِيدِ (ق: 26) همان كسى كه معبود ديگرى با خدا قرار داده، (آرى) او را در عذاب شديد بيفكنيد! (26) |
فَفِرُّوا إِلَي اللهِ إِنِّي لَكُمْ مِنْهُ نَذِيرٌ مُبِينٌ (ذاريات: 50) پس به سوى خدا بگريزيد، كه من از سوى او براى شما بيمدهندهاى آشكارم! (50) |
وَ لاَ تَجْعَلُوا مَعَ اللهِ إِلَهَاً آخَرَ إِنِّي لَكُمْ مِنْهُ نَذِيرٌ مُبِينٌ (ذاريات: 51) و با خدا معبود ديگرى قرار ندهيد، كه من براى شما از سوى او بيمدهندهاى آشكارم! (51) |
أَمْ لَهُمْ إِلَهٌ غَيْرُ اللهِ سُبْحَانَ اللهِ عَمَّا يُشْرِكُونَ (طور: 43) يا معبودى غير خداوند دارند (كه قول يارى به آنها داده)؟! منزّه است خدا از آنچه همتاى او قرار مىدهند! (43) |
فَلِاللهِ الْآخِرَةُ وَالْأُولَي (نجم: 25) در حالى كه آخرت و دنيا از آن خداست! (25) |
وَ لِاللهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِي الْأَرْضِ لِيَجْزِيَ الَّذِينَ أَسَاءُوا بِمَا عَمِلُوا وَ يَجْزِيَ الَّذِينَ أَحْسَنُوا بِالْحُسْنَي (نجم: 31) و براى خداست آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است تا بدكاران را به كيفر كارهاى بدشان برساند و نيكوكاران را در برابر اعمال نيكشان پاداش دهد! (31) |
لَيْسَ لَهَا مِنْ دُونِ اللهِ كَاشِفَةٌ (نجم: 58) و هيچ كس جز خدا نمىتواند سختيهاى آن را برطرف سازد! (58) |
فَاسْجُدُوا لِاللهِ وَاعْبُدُوا (نجم: 62) حال كه چنين است همه براى خدا سجده كنيد و او را بپرستيد! (62) |
سَبَّحَ لِاللهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ (حديد: 1) آنچه در آسمانها و زمين است براى خدا تسبيح مىگويند و او عزيز و حكيم است. (1) |
لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَ إِلَي اللهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ (حديد: 5) مالكيّت آسمانها و زمين از آن اوست و همه كارها به سوى او بازمىگردد. (5) |
آمِنُوا بِاللهِ وَ رَسُولِهِ وَ أَنْفِقُوا مِمَّا جَعَلَكُمْ مُسْتَخْلَفِينَ فِيهِ فَالَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ أَنْفَقُوا لَهُمْ أَجْرٌ كَبِيرٌ (حديد: 7) به خدا و رسولش ايمان بياوريد و از آنچه شما را جانشين و نماينده (خود) در آن قرار داده انفاق كنيد (زيرا) كسانى كه از شما ايمان بياورند و انفاق كنند، اجر بزرگى دارند! (7) |
وَ مَا لَكُمْ لاَ تُؤْمِنُونَ بِاللهِ وَالرَّسُولُ يَدْعُوكُمْ لِتُؤْمِنُوا بِرَبِّكُمْ وَ قَدْ أَخَذَ مِيثَاقَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ (حديد: 8) چرا به خدا ايمان نياوريد در حالى كه رسول (او) شما را مىخواند كه به پروردگارتان ايمان بياوريد، و از شما پيمان گرفته است (پيمانى از طريق فطرت و خِرد)، اگر آماده ايمانآوردنيد. (8) |
وَ مَا لَكُمْ أَنْ لاَ تُنْفِقُوا فِي سَبِيلِ اللهِ وَ لِاللهِ مِيرَاثُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لاَ يَسْتَوِي مِنْكُمْ مَنْ أَنْفَقَ مِنْ قَبْلِ الْفَتْحِ وَ قَاتَلَ أُولَئِكَ أَعْظَمُ دَرَجَةً مِنَ الَّذِينَ أَنْفَقُوا مِنْ بَعْدُ وَ قَاتَلُوا وَ كُلاًّ وَعَدَ اللهُ الْحُسْنَي وَاللهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ (حديد: 10) چرا در راه خدا انفاق نكنيد در حالى كه ميراث آسمانها و زمين همه از آن خداست (و كسى چيزى را با خود نمىبرد)! كسانى كه قبل از پيروزى انفاق كردند و جنگيدند (با كسانى كه پس از پيروزى انفاق كردند) يكسان نيستند آنها بلندمقامتر از كسانى هستند كه بعد از فتح انفاق نمودند و جهاد كردند و خداوند به هر دو وعده نيك داده و خدا به آنچه انجام مىدهيد آگاه است. (10) |
يُنَادُونَهُمْ أَلَمْ نَكُنْ مَعَكُمْ قَالُوا بَلَي وَ لَكِنَّكُمْ فَتَنْتُمْ أَنْفُسَكُمْ وَ تَرَبَّصْتُمْ وَارْتَبْتُمْ وَ غَرَّتْكُمُ الْأَمَانِيُّ حَتَّي جَاءَ أَمْرُ اللهِ وَ غَرَّكُمْ بِاللهِ الْغَرُورُ (حديد: 14) آنها را صدا مىزنند: «مگر ما با شما نبوديم؟!» مىگويند: «آرى، ولى شما خود را به هلاكت افكنديد و انتظار (مرگ پيامبر را) كشيديد، و (در همه چيز) شكّ و ترديد داشتيد، و آرزوهاى دور و دراز شما را فريب داد تا فرمان خدا فرا رسيد، و شيطان فريبكار شما را در برابر (فرمان) خداوند فريب داد! (14) |
أَلَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللهِ وَ مَا نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ وَ لاَ يَكُونُوا كَالَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلُ فَطَالَ عَلَيْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَ كَثِيرٌ مِنْهُمْ فَاسِقُونَ (حديد: 16) آيا وقت آن نرسيده است كه دلهاى مؤمنان در برابر ذكر خدا و آنچه از حقّ نازل كرده است خاشع گردد؟! و مانند كسانى نباشند كه در گذشته به آنها كتاب آسمانى داده شد، سپس زمانى طولانى بر آنها گذشت و قلبهايشان قساوت پيدا كرد و بسيارى از آنها گنهكارند! (16) |
وَالَّذِينَ آمَنُوا بِاللهِ وَ رُسُلِهِ أُولَئِكَ هُمُ الصِّدِّيقُونَ وَالشُّهَدَاءُ عِنْدَ رَبِّهِمْ لَهُمْ أَجْرُهُمْ وَ نُورُهُمْ وَالَّذِينَ كَفَرُوا وَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا أُولَئِكَ أَصْحَابُ الْجَحِيمِ (حديد: 19) كسانى كه به خدا و رسولانش ايمان آوردند، آنها صدّيقين و شهدا نزد پروردگارشانند براى آنان است پاداش (اعمال) شان و نور (ايمان) شان و كسانى كه كافر شدند و آيات ما را تكذيب كردند، آنها دوزخيانند. (19) |
اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ زِينَةٌ وَ تَفَاخُرٌ بَيْنَكُمْ وَ تَكَاثُرٌ فِي الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلاَدِ كَمَثَلِ غَيْثٍ أَعْجَبَ الْكُفَّارَ نَبَاتُهُ ثُمَّ يَهِيجُ فَتَرَاهُ مُصْفَرَّاً ثُمَّ يَكُونُ حُطَامَاً وَ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ شَدِيدٌ وَ مَغْفِرَةٌ مِنَ اللهِ وَ رِضْوَانٌ وَ مَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلاَّ مَتَاعُ الْغُرُورِ (حديد: 20) بدانيد زندگى دنيا تنها بازى و سرگرمى و تجمّل پرستى و فخرفروشى در ميان شما و افزون طلبى در اموال و فرزندان است، همانند بارانى كه محصولش كشاورزان را در شگفتى فرو مىبرد، سپس خشك مىشود بگونهاى كه آن را زردرنگ مىبينى سپس تبديل به كاه مىشود! و در آخرت، عذاب شديد است يا مغفرت و رضاى الهى و (به هر حال) زندگى دنيا چيزى جز متاع فريب نيست! (20) |
سَابِقُوا إِلَي مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَ جَنَّةٍ عَرْضُهَا كَعَرْضِ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ أُعِدَّتْ لِلَّذِينَ آمَنُوا بِاللهِ وَ رُسُلِهِ ذَلِكَ فَضْلُ اللهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ وَاللهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ (حديد: 21) به پيش تازيد براى رسيدن به مغفرت پروردگارتان و بهشتى كه پهنه آن مانند پهنه آسمان و زمين است و براى كسانى كه به خدا و رسولانش ايمان آوردهاند آماده شده است، اين فضل خداوند است كه به هر كس بخواهد مىدهد و خداوند صاحب فضل عظيم است! (21) |
مَا أَصَابَ مِنْ مُصِيَبةٍ فِي الْأَرْضِ وَ لاَ فِي أَنْفُسِكُمْ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَهَا إِنَّ ذَلِكَ عَلَي اللهِ يَسِيرٌ (حديد: 22) هيچ مصيبتى (ناخواسته) در زمين و نه در وجود شما روى نمىدهد مگر اينكه همه آنها قبل از آنكه زمين را بيافرينيم در لوح محفوظ ثبت است و اين امر براى خدا آسان است! (22) |
ثُمَّ قَفَّيْنَا عَلَي آثَارِهِمْ بِرُسُلِنَا وَ قَفَّيْنَا بِعِيسَي ابْنِ مَرْيَمَ وَ آتَيْنَاهُ الْإِنْجِيلَ وَ جَعَلْنَا فِي قُلُوبِ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُ رَأْفَةً وَ رَحْمَةً وَ رَهْبَانِيَّةً ابْتَدَعُوهَا مَا كَتَبْنَاهَا عَلَيْهِمْ إِلاَّ ابْتِغَاءَ رِضْوَانِ اللهِ فَمَا رَعَوْهَا حَقَّ رِعَايَتِهَا فَآتَيْنَا الَّذِينَ آمَنُوا مِنْهُمْ أَجْرَهُمْ وَ كَثِيرٌ مِنْهُمْ فَاسِقُونَ (حديد: 27) سپس در پى آنان رسولان ديگر خود را فرستاديم، و بعد از آنان عيسى بن مريم را مبعوث كرديم و به او انجيل عطا كرديم، و در دل كسانى كه از او پيروى كردند رأفت و رحمت قرار داديم و رهبانيّتى را كه ابداع كرده بودند، ما بر آنان مقرّر نداشته بوديم گرچه هدفشان جلب خشنودى خدا بود، ولى حقّ آن را رعايت نكردند از اين رو ما به كسانى از آنها كه ايمان آوردند پاداششان را داديم و بسيارى از آنها فاسقند! (27) |
لِئَلاَّ يَعْلَمَ أَهْلُ الْكِتَابِ أَنْ لاَ يَقْدِرُونَ عَلَي شَيْءٍ مِنْ فَضْلِ اللهِ وَ أَنَّ الْفَضْلَ بِيَدِ اللهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ وَاللهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ (حديد: 29) تا اهل كتاب بدانند كه قادر بر چيزى از فضل خدا نيستند، و تمام فضل (و رحمت) به دست اوست، به هر كس بخواهد آن را مىبخشد و خداوند داراى فضل عظيم است! (29) |
قَدْ سَمِعَ اللهُ قَوْلَ الَّتِي تُجَادِلُكَ فِي زَوْجِهَا وَ تَشْتَكِي إِلَي اللهِ وَاللهُ يَسْمَعُ تَحَاوُرَكُمَا إِنَّ اللهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ (مجادله: 1) خداوند سخن زنى را كه درباره شوهرش به تو مراجعه كرده بود و به خداوند شكايت مىكرد شنيد (و تقاضاى او را اجابت كرد) خداوند گفتگوى شما را با هم (و اصرار آن زن را درباره حل مشكلش) مىشنيد و خداوند شنوا و بيناست. (1) |
فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيَامُ شَهْرَيْنِ مُتَتَابِعَيْنِ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَتَماسَّا فَمَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ فَإِطْعَامُ سِتِّينَ مِسْكِينَاً ذَلِكَ لِتُؤْمِنُوا بِاللهِ وَ رَسُولِهِ وَ تِلْكَ حُدُودُ اللهِ وَ لِلْكَافِرِينَ عَذَابٌ أَلِيمٌ (مجادله: 4) و كسى كه توانايى (آزاد كردن بردهاى) نداشته باشد، دو ماه پياپى قبل از آميزش روزه بگيرد و كسى كه اين را هم نتواند، شصت مسكين را اطعام كند اين براى آن است كه به خدا و رسولش ايمان بياوريد اينها مرزهاى الهى است و كسانى كه با آن مخالفت كنند، عذاب دردناكى دارند! (4) |
إِنَّمَا النَّجْوَي مِنَ الشَّيْطَانِ لِيَحْزُنَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ لَيْسَ بِضَارِّهِمْ شَيْءً إِلاَّ بِإِذْنِ اللهِ وَ عَلَي اللهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ (مجادله: 10) نجوا تنها از سوى شيطان است مىخواهد با آن مؤمنان غمگين شوند ولى نمى تواند هيچ گونه ضررى به آنها برساند جز بفرمان خدا پس مؤمنان تنها بر خدا توكّل كنند! (10) |
اتَّخَذُوا أَيْمَانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللهِ فَلَهُمْ عَذَابٌ مُهِينٌ (مجادله: 16) آنها سوگندهاى خود را سپرى قرار دادند و مردم را از راه خدا بازداشتند از اين رو براى آنان عذاب خواركنندهاى است! (16) |
لَنْ تُغْنِيَ عَنْهُمْ أَمْوَالُهُمْ وَ لاَ أَوْلاَدُهُمْ مِنَ اللهِ شَيْءً أُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ (مجادله: 17) هرگز اموال و اولادشان آنها را از عذاب الهى حفظ نمىكند آنها اهل آتشند و جاودانه در آن مىمانند! (17) |
اسْتَحْوَذَ عَلَيْهِمُ الشَّيْطَانُ فَأَنْسَاهُمْ ذِكْرَ اللهِ أُولَئِكَ حِزْبُ الشَّيْطَانِ أَلاَ إِنَّ حِزْبَ الشَّيْطَانِ هُمُ الْخَاسِرُونَ (مجادله: 19) شيطان بر آنان مسلّط شده و ياد خدا را از خاطر آنها برده آنان حزب شيطانند! بدانيد حزب شيطان زيانكارانند! (19) |
لاَ تَجِدُ قَوْمَاً يُؤْمِنُونَ بِاللهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ يُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللهَ وَ رَسُولَهُ وَ لَوْ كَانُوا آبَاءَهُمْ أَوْ أَبْنَاءَهُمْ أَوْ إِخْوَانَهُمْ أَوْ عَشِيرَتَهُمْ أُولَئِكَ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الْإِيمَانَ وَ أَيَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ وَ يُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا رَضِيَ اللهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ أُولَئِكَ حِزْبُ اللهِ أَلاَ إِنَّ حِزْبَ اللهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (مجادله: 22) هيچ قومى را كه ايمان به خدا و روز رستاخيز دارند نمىيابى كه با دشمنان خدا و رسولش دوستى كنند، هر چند پدران يا فرزندان يا برادران يا خويشاوندانشان باشند آنان كسانى هستند كه خدا ايمان را بر صفحه دلهايشان نوشته و با روحى از ناحيه خودش آنها را تقويت فرموده، و آنها را در باغهايى از بهشت وارد مىكند كه نهرها از زير (درختانش) جارى است، جاودانه در آن مىمانند خدا از آنها خشنود است، و آنان نيز از خدا خشنودند آنها «حزب اللَّه» اند بدانيد «حزب اللَّه» پيروزان و رستگارانند. (22) |
سَبَّحَ لِاللهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِي الْأَرْضِ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ (حشر: 1) آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است، براى خدا تسبيح مىگويد و او عزيز و حكيم است! (1) |
هُوَ الَّذِي أَخْرَجَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ مِنْ دِيَارِهِمْ لِأَوَّلِ الْحَشْرِ مَا ظَنَنْتُمْ أَنْ يَخْرُجُوا وَ ظَنُّوا أَنَّهُمْ مَانِعَتُهُمْ حُصُونُهُمْ مِنَ اللهِ فَأَتَاهُمُ اللهُ مِنْ حَيْثُ لَمْ يَحْتَسِبُوا وَ قَذَفَ فِي قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ يُخْرِبُونَ بُيُوتَهُمْ بِأَيْدِيهِمْ وَ أَيْدِي الْمُؤْمِنِينَ فَاعْتَبِرُوا يَا أُولِي الْأَبْصَارِ (حشر: 2) او كسى است كه كافران اهل كتاب را در نخستين برخورد (با مسلمانان) از خانههايشان بيرون راند! گمان نمىكرديد آنان خارج شوند، و خودشان نيز گمان مىكردند كه دِژهاى محكمشان آنها را از عذاب الهى مانع مىشود امّا خداوند از آنجا كه گمان نمىكردند به سراغشان آمد و در دلهايشان ترس و وحشت افكند، بگونهاى كه خانههاى خود را با دست خويش و با دست مؤمنان ويران مىكردند پس عبرت بگيريد اى صاحبان چشم! (2) |
مَا قَطَعْتُمْ مِنْ لِينَةٍ أَوْ تَرَكْتُمُوهَا قَائِمَةً عَلَي أُصُولِهَا فَبِإِذْنِ اللهِ وَ لِيُخْزِيَ الْفَاسِقِينَ (حشر: 5) هر درخت با ارزش نخل را قطع كرديد يا آن را به حال خود واگذاشتيد، همه به فرمان خدا بود و براى اين بود كه فاسقان را خوار و رسوا كند! (5) |
مَا أَفَاءَ اللهُ عَلَي رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرَي فَلِاللهِ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِي الْقُرْبَي وَالْيَتَامَي وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ كَيْلاَ يَكُونَ دُوْلَةً بَيْنَ الْأَغْنِيَاءِ مِنْكُمْ وَ مَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ مَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا وَاتَّقُوا اللهَ إِنَّ اللهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ (حشر: 7) آنچه را خداوند از اهل اين آباديها به رسولش بازگرداند، از آن خدا و رسول و خويشاوندان او، و يتيمان و مستمندان و در راه ماندگان است، تا (اين اموال عظيم) در ميان ثروتمندان شما دست به دست نگردد! آنچه را رسول خدا براى شما آورده بگيريد (و اجرا كنيد)، و از آنچه نهى كرده خوددارى نماييد و از (مخالفت) خدا بپرهيزيد كه خداوند كيفرش شديد است! (7) |
لِلْفُقَرَاءِ الْمُهَاجِرِينَ الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ وَ أَمَوَالِهِمْ يَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنَ اللهِ وَ رِضْوَانَاً وَ يَنْصُرُونَ اللهَ وَ رَسُولَهُ أُولَئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ (حشر: 8) اين اموال براى فقيران مهاجرانى است كه از خانه و كاشانه و اموال خود بيرون رانده شدند در حالى كه فضل الهى و رضاى او را مىطلبند و خدا و رسولش را يارى مىكنند و آنها راستگويانند! (8) |
لَأَنْتُمْ أَشَدُّ رَهْبَةً فِي صُدُورِهِمْ مِنَ اللهِ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لاَ يَفْقَهُونَ (حشر: 13) وحشت از شما در دلهاى آنها بيش از ترس از خداست اين به خاطر آن است كه آنها گروهى نادانند! (13) |
لَوْ أَنْزَلْنَا هَذَا الْقُرْآنَ عَلَي جَبَلٍ لَرَأَيْتَهُ خَاشِعَاً مُتَصَدِّعَاً مِنْ خَشْيَةِ اللهِ وَ تِلْكَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ (حشر: 21) اگر اين قرآن را بر كوهى نازل مىكرديم، مىديدى كه در برابر آن خاشع مىشود و از خوف خدا مىشكافد! اينها مثالهايى است كه براى مردم مىزنيم، شايد در آن بينديشيد! (21) |
هُوَ اللهُ الَّذِي لاَ إِلهَ إِلاَّ هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلاَمُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكَبِّرُ سُبْحَانَ اللهِ عَمَّا يُشْرِكُونَ (حشر: 23) و خدايى است كه معبودى جز او نيست، حاكم و مالك اصلى اوست، از هر عيب منزّه است، به كسى يتم نمىكند، امنيّت بخش است، مراقب همه چيز است، قدرتمندى شكستناپذير كه با اراده نافذ خود هر امرى را اصلاح مىكند، و شايسته عظمت است خداوند منزّه است از آنچه شريك براى او قرار مىدهند! (23) |
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لاَ تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَ عَدُوَّكُمْ أَوْلِيَاءَ تُلْقُونَ إِلَيْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ وَ قَدْ كَفَرُوا بِمَا جَاءَكُمْ مِنَ الْحَقِّ يُخْرِجُونَ الرَّسُولَ وَ إِيَّاكُمْ أَنْ تُؤْمِنُوا بِاللهِ رَبِّكُمْ إِنْ كُنْتُمْ خَرَجْتُمْ جِهَادَاً فِي سَبِيلي وَابْتِغَاءَ مَرْضَاتِي تُسِرُّونَ إِلَيْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ وَ أَنَا أَعْلَمُ بِمَا أَخْفَيْتُمْ وَ مَا أَعْلَنْتُمْ وَ مَنْ يَفْعَلْهُ مِنْكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاءَ السَّبِيلِ (ممتحنه: 1) اى كسانى كه ايمان آوردهايد! دشمن من و دشمن خودتان را دوست نگيريد! شما نسبت به آنان اظهار محبّت مىكنيد، در حالى كه آنها به آنچه از حقّ براى شما آمده كافر شدهاند و رسول اللَّه و شما را به خاطر ايمان به خداوندى كه پروردگار همه شماست از شهر و ديارتان بيرون مىرانند اگر شما براى جهاد در راه من و جلب خشنوديم هجرت كردهايد (پيوند دوستى با آنان برقرار نسازيد!) شما مخفيانه با آنها رابطه دوستى برقرار مىكنيد در حالى كه من به آنچه پنهان يا آشكار مىسازيد از همه داناترم! و هر كس از شما چنين كارى كند، از راه راست گمراه شده است! (1) |
قَدْ كَانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْرَاهِيمَ وَالَّذِينَ مَعَهُ إِذْ قَالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَآءُ مِنْكُمْ وَ مِمَّا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللهِ كَفَرْنَا بِكُمْ وَ بَدَا بَيْنَنَا وَ بَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةُ وَالْبَغَضاءُ أَبَدَاً حَتَّي تُؤْمِنُوا بِاللهِ وَحْدَهُ إِلاَّ قَوْلَ إِبْرَاهِيمَ لِأَبِيهِ لَأََسْتَغْفِرَنَّ لَكَ وَ مَا أَمْلِكُ لَكَ مِنَ اللهِ مِنْ شَيْءٍ رَبَّنَا عَلَيْكَ تَوَكَّلْنَا وَ إِلَيْكَ أَنَبْنَا وَ إِلَيْكَ الْمَصِيرُ (ممتحنه: 4) براى شما سرمشق خوبى در زندگى ابراهيم و كسانى كه با او بودند وجود داشت، در آن هنگامى كه به قوم (مشرك) خود گفتند: «ما از شما و آنچه غير از خدا مىپرستيد بيزاريم ما نسبت به شما كافريم و ميان ما و شما عداوت و دشمنى هميشگى آشكار شده است تا آن زمان كه به خداى يگانه ايمان بياوريد!- جز آن سخن ابراهيم كه به پدرش [عمويش آزر] گفت (و وعده داد) كه براى تو آمرزش طلب مىكنم، و در عين حال در برابر خداوند براى تو مالك چيزى نيستم (و اختيارى ندارم)!- پروردگارا! ما بر تو توكّل كرديم و به سوى تو بازگشتيم، و همه فرجامها بسوى تو است! (4) |
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا جَاءَكُمُ الْمُؤْمِنَاتُ مُهَاجِرَاتٍ فَامْتَحِنُوهُنَّ اللهُ أَعْلَمُ بِإِيمَانِهِنَّ فَإِنْ عَلِمْتُمُوهُنَّ مُؤْمِنَاتٍ فَلاَ تَرْجِعُوهُنَّ إِلَي الْكُفَّارِ لاَ هُنَّ حِلٌّ لَهُمْ وَ لاَ هُمْ يَحِلُّونَ لَهُنَّ وَ آتُوهُمْ مَا أَنْفَقُوا وَ لاَ جُنَاحَ عَلَيْكُمْ أَنْ تَنْكِحُوهُنَّ إِذَا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ وَ لاَ تُمْسِكُوا بِعِصَمِ الْكَوَافِرِ وَاسْأَلُوا مَا أَنْفَقْتُمْ وَلْيَسْأَلُوا مَا أَنْفَقُوا ذَلِكُمْ حُكْمُ اللهِ يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ وَاللهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ (ممتحنه: 10) اى كسانى كه ايمان آوردهايد! هنگامى كه زنان باايمان بعنوان هجرت نزد شما آيند، آنها را آزمايش كنيد- خداوند به ايمانشان آگاهتر است- هر گاه آنان را مؤمن يافتيد، آنها را بسوى كفّار بازنگردانيد نه آنها براى كفّار حلالند و نه كفّار براى آنها حلال و آنچه را همسران آنها (براى ازدواج با اين زنان) پرداختهاند به آنان بپردازيد و گناهى بر شما نيست كه با آنها ازدواج كنيد هر گاه مَهرشان را به آنان بدهيد و هرگز زنان كافر را در همسرى خود نگه نداريد (و اگر كسى از زنان شما كافر شد و به بلاد كفر فرار كرد،) حق داريد مَهرى را كه پرداختهايد مطالبه كنيد همانگونه كه آنها حق دارند مهر زنانشان را كه از آنان جدا شدهاند) از شما مطالبه كنند اين حكم خداوند است كه در ميان شما حكم مىكند، و خداوند دانا و حكيم است! (10) |
يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذَا جَاءَكَ الْمُؤْمِنَاتُ يُبَايِعْنَكَ عَلَي أَنْ لاَ يُشْرِكْنَ بِاللهِ شَيْءً وَ لاَ يَسْرِقْنَ وَ لاَ يَزْنِينَ وَ لاَ يَقْتُلْنَ أَوْلاَدَهُنَّ وَ لاَ يَأْتِينَ بِبُهْتَانٍ يَفْتَرِينَهُ بَيْنَ أَيْدِيهِنَّ وَ أَرْجُلِهِنَّ وَ لاَ يَعْصِينَكَ فِي مَعْرُوفٍ فَبَايِعْهُنَّ وَاسْتَغْفِرْ لَهُنَّ اللهَ إِنَّ اللهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ (ممتحنه: 12) اى پيامبر! هنگامى كه زنان مؤمن نزد تو آيند و با تو بيعت كنند كه چيزى را شريك خدا قرار ندهند، دزدى و زنا نكنند، فرزندان خود را نكشند، تهمت و افترايى پيش دست و پاى خود نياورند و در هيچ كار شايستهاى مخالفت فرمان تو نكنند، با آنها بيعت كن و براى آنان از درگاه خداوند آمرزش بطلب كه خداوند آمرزنده و مهربان است! (12) |
سَبَّحَ لِاللهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِي الْأَرْضِ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ (صف: 1) آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است همه تسبيح خدا مىگويند و او شكستناپذير و حكيم است! (1) |
كَبُرَ مَقْتَاً عِنْدَ اللهِ أَنْ تَقُولُوا مَا لاَ تَفْعَلُونَ (صف: 3) نزد خدا بسيار موجب خشم است كه سخنى بگوييد كه عمل نمىكنيد! (3) |
وَ إِذْ قَالَ مُوسَي لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ لِمَ تُؤْذُونَنِي وَ قَدْ تَعْلَمُونَ أَنِّي رَسُولُ اللهِ إِلَيْكُمْ فَلَمَّا زَاغُوا أَزَاغَ اللهُ قُلُوبَهُمْ وَاللهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ (صف: 5) (به ياد آوريد) هنگامى را كه موسى به قومش گفت: «اى قوم من! چرا مرا آزار مىدهيد با اينكه مىدانيد من فرستاده خدا به سوى شما هستم؟!» هنگامى كه آنها از حق منحرف شدند، خداوند قلوبشان را منحرف ساخت و خدا فاسقان را هدايت نمىكند! (5) |
وَ إِذْ قَالَ عِيسَي ابْنُ مَرْيَمَ يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ إِنِّي رَسُولُ اللهِ إِلَيْكُمْ مُصَدِّقَاً لِمَا بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَ مُبَشِّرَاً بِرَسُولٍ يَأْتِي مِنْ بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَدُ فَلَمَّا جَاءَهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ قَالُوا هَذَا سِحْرٌ مُبِينٌ (صف: 6) و (به ياد آوريد) هنگامى را كه عيسى بن مريم گفت: «اى بنى اسرائيل! من فرستاده خدا به سوى شما هستم در حالى كه تصديقكننده كتابى كه قبل از من فرستاده شده [تورات] مىباشم، و بشارتدهنده به رسولى كه بعد از من مىآيد و نام او احمد است!» هنگامى كه او [احمد] با معجزات و دلايل روشن به سراغ آنان آمد، گفتند: «اين سحرى است آشكار»! (6) |
وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَي عَلَي اللهِ الْكَذِبَ وَ هُوَ يُدْعَي إِلَي الْإِسْلاَمِ وَاللهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ (صف: 7) چه كسى ظالمتر است از آن كس كه بر خدا دروغ بسته در حالى كه دعوت به اسلام مىشود؟! خداوند گروه ستمكاران را هدايت نمىكند! (7) |
يُرِيدُونَ لِيُطْفِئُوا نُورَ اللهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ (صف: 8) آنان مىخواهند نور خدا را با دهان خود خاموش سازند ولى خدا نور خود را كامل مىكند هر چند كافران خوش نداشته باشند! (8) |
تُؤْمِنُونَ بِاللهِ وَ رَسُولِهِ وَ تُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللهِ بِأَمْوَالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ (صف: 11) به خدا و رسولش ايمان بياوريد و با اموال و جانهايتان در راه خدا جهاد كنيد اين براى شما (از هر چيز) بهتر است اگر بدانيد! (11) |
وَ أُخْرَي تُحِبُّونَهَا نَصْرٌ مِنَ اللهِ وَ فَتْحٌ قَرِيبٌ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ (صف: 13) و (نعمت) ديگرى كه آن را دوست داريد به شما مىبخشد، و آن يارى خداوند و پيروزى نزديك است و مؤمنان را بشارت ده (به اين پيروزى بزرگ)! (13) |
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا أَنْصَارَ اللهِ كَمَا قَالَ عِيسَي ابْنُ مَرْيَمَ لِلْحَوَارِيِّينَ مَنْ أَنْصَارِي إِلَي اللهِ قَالَ الْحَوَارِيُّونَ نَحْنُ اَنصَارُ اللهِ فَآمَنَتْ طَائِفَةٌ مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَ كَفَرَتْ طَائِفَةٌ فَأَيَّدْنَا الَّذِينَ آمَنُوا عَلَي عَدُوِّهِمْ فَأَصْبَحُوا ظَاهِرِينَ (صف: 14) اى كسانى كه ايمان آوردهايد! ياوران خدا باشيد همانگونه كه عيسى بن مريم به حواريون گفت: «چه كسانى در راه خدا ياوران من هستند؟!» حواريون گفتند: «ما ياوران خدائيم» در اين هنگام گروهى از بنى اسرائيل ايمان آوردند و گروهى كافر شدند ما كسانى را كه ايمان آورده بودند در برابر دشمنانشان تأييد كرديم و سرانجام بر آنان پيروز شدند! (14) |
يُسَبِّحُ لِاللهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِي الْأَرْضِ الْمَلِكِ الْقُدُّوسِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ (جمعه: 1) آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است همواره تسبيح خدا مىگويند، خداوندى كه مالك و حاكم است و از هر عيب و نقصى مبرا، و عزيز و حكيم است! (1) |
ذَلِكَ فَضْلُ اللهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ وَاللهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ (جمعه: 4) اين فضل خداست كه به هر كس بخواهد (و شايسته بداند) مىبخشد و خداوند صاحب فضل عظيم است! (4) |
مَثَلُ الَّذِينَ حُمِّلُوا التَّوْرَاةَ ثُمَّ لَمْ يَحْمِلُوهَا كَمَثَلِ الْحِمَارِ يَحْمِلُ أَسْفَارَاً بِئْسَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِ اللهِ وَاللهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ (جمعه: 5) كسانى كه مكلف به تورات شدند ولى حق آن را ادا نكردند، مانند درازگوشى هستند كه كتابهايى حمل مىكند، (آن را بر دوش مىكشد اما چيزى از آن نمىفهمد)! گروهى كه آيات خدا را انكار كردند مثال بدى دارند، و خداوند قوم ستمگر را هدايت نمىكند! (5) |
قُلْ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ هَادُوا إِنْ زَعَمْتُمْ أَنَّكُمْ أَوْلِيَاءُ لِاللهِ مِنْ دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ (جمعه: 6) بگو: «اى يهوديان! اگر گمان مىكنيد كه (فقط) شما دوستان خدائيد نه ساير مردم، پس آرزوى مرگ كنيد اگر راست مىگوييد (تا به لقاى محبوبتان برسيد)!» (6) |
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نُودِيَ لِلصَّلاَةِ مِنْ يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلَي ذِكْرِ اللهِ وَ ذَرُوا الْبَيْعَ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ (جمعه: 9) اى كسانى كه ايمان آوردهايد! هنگامى كه براى نماز روز جمعه اذان گفته شود، به سوى ذكر خدا بشتابيد و خريد و فروش را رها كنيد كه اين براى شما بهتر است اگر مىدانستيد! (9) |
فَإِذَا قُضِيَتِ الصَّلاَةُ فَانْتَشِرُوا فِي الْأَرْضِ وَابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ اللهِ وَاذْكُرُوا اللهَ كَثِيرَاً لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ (جمعه: 10) و هنگامى كه نماز پايان گرفت (شما آزاديد) در زمين پراكنده شويد و از فضل خدا بطلبيد، و خدا را بسيار ياد كنيد شايد رستگار شويد! (10) |
وَ إِذَا رَأَوْا تِجَارَةً أَوْ لَهْوَاً انْفَضُّوا إِلَيْهَا وَ تَرَكُوكَ قَائِمَاً قُلْ مَا عِنْدَ اللهِ خَيْرٌ مِنَ اللَّهْوِ وَ مِنَ التِّجَارَةِ وَاللهُ خَيْرُ الرَّازِقِينَ (جمعه: 11) هنگامى كه آنها تجارت يا سرگرمى و لهوى را ببينند پراكنده مىشوند و به سوى آن مى روند و تو را ايستاده به حال خود رها مىكنند بگو: آنچه نزد خداست بهتر از لهو و تجارت است، و خداوند بهترين روزىدهندگان است. (11) |
إِذَا جَاءَكَ الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّكَ لَرَسُولُ اللهِ وَاللهُ يَعْلَمُ إِنَّكَ لَرَسُولُهُ وَاللهُ يَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَكَاذِبُونَ (منافقون: 1) هنگامى كه منافقان نزد تو آيند مىگويند: «ما شهادت مىدهيم كه يقيناً تو رسول خدايى!» خداوند مىداند كه تو رسول او هستى، ولى خداوند شهادت مىدهد كه منافقان دروغگو هستند (و به گفته خود ايمان ندارند). (1) |
اتَّخَذُوا أَيْمَانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللهِ إِنَّهُمْ سَاءَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ (منافقون: 2) آنها سوگندهايشان را سپر ساختهاند تا مردم را از راه خدا باز دارند، و كارهاى بسيار بدى انجام مىدهند! (2) |
وَ إِذَا قِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْا يَسْتَغْفِرْ لَكُمْ رُسُولُ اللهِ لَوَّوْا رُؤُوسَهُمْ وَ رَأَيْتَهُمْ يَصُدُّونَ وَ هُمْ مُسْتَكْبِرُونَ (منافقون: 5) هنگامى كه به آنان گفته شود: «بياييد تا رسول خدا براى شما استغفار كند!»، سرهاى خود را (از روى استهزا و كبر و غرور) تكان مىدهند و آنها را مىبينى كه از سخنان تو اعراض كرده و تكبر مىورزند! (5) |
هُمُ الَّذِينَ يَقُولُونَ لاَ تُنْفِقُوا عَلَي مَنْ عِنْدَ رَسُولِ اللهِ حَتَّي يَنْفَضُّوا وَ لِاللهِ خَزَائِنُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَ لَكِنَّ الْمُنَافِقِينَ لاَ يَفْقَهُونَ (منافقون: 7) آنها كسانى هستند كه مىگويند: «به افرادى كه نزد رسول خدا هستند انفاق نكنيد تا پراكنده شوند!» (غافل از اينكه) خزاين آسمانها و زمين از آن خداست، ولى منافقان نمىفهمند! (7) |
يَقُولُونَ لَئِنْ رَجَعْنَا إِلَي الْمَدِينَةِ لَيُخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ وَ لِاللهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ لَكِنَّ الْمُنَافِقِينَ لاَ يَعْلَمُونَ (منافقون: 8) آنها مىگويند: «اگر به مدينه بازگرديم، عزيزان ذليلان را بيرون مىكنند!» در حالى كه عزت مخصوص خدا و رسول او و مؤمنان است ولى منافقان نمىدانند! (8) |
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لاَ تُلْهِكُمْ أَمْوَالُكُمْ وَ لاَ أَوْلاَدُكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللهِ وَ مَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ (منافقون: 9) اى كسانى كه ايمان آوردهايد! اموال و فرزندانتان شما را از ياد خدا غافل نكند! و كسانى كه چنين كنند، زيانكارانند! (9) |
يُسَبِّحُ لِاللهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِي الْأَرْضِ لَهُ الْمُلْكُ وَ لَهُ الْحَمْدُ وَ هُوَ عَلَي كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ (تغابن: 1) آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است براى خدا تسبيح مىگويند مالكيت و حكومت از آن اوست و ستايش از آن او و او بر همه چيز تواناست! (1) |
زَعَمَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنْ لَنْ يُبْعَثُوا قُلْ بَلَي وَ رَبِّي لَتُبْعَثُنَّ ثُمَّ لَتُنَبَّأُنَّ بِمَا عَمِلْتُمْ وَ ذَلِكَ عَلَي اللهِ يَسِيرٌ (تغابن: 7) كافران پنداشتند كه هرگز برانگيخته نخواهند شد، بگو: «آرى به پروردگارم سوگند كه همه شما (در قيامت) برانگيخته خواهيد شد، سپس آنچه را عمل مىكرديد به شما خبر داده مىشود، و اين براى خداوند آسان است!» (7) |
فَآمِنُوا بِاللهِ وَ رَسُولِهِ وَالنُّورِ الَّذِي أَنْزَلْنَا وَاللهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ (تغابن: 8) حال كه چنين است، به خدا و رسول او و نورى كه نازل كردهايم ايمان بياوريد و بدانيد خدا به آنچه انجام مىدهيد آگاه است! (8) |
يَوْمَ يَجْمَعُكُمْ لِيَوْمِ الْجَمْعِ ذَلِكَ يَوْمُ التَّغَابُنِ وَ مَنْ يُؤْمِنْ بِاللهِ وَ يَعْمَلْ صَالِحَاً يُكَفِّرْ عَنْهُ سَيِّئَاتِهِ وَ يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدَاً ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ (تغابن: 9) اين در زمانى خواهد بود كه همه شما را در روز اجتماع [روز رستاخيز] گردآورى مىكند آن روز روز تغابن است (روز احساس خسارت و پشيمانى)! و هر كس به خدا ايمان بياورد و عمل صالح انجام دهد، گناهان او را مىبخشد و او را در باغهايى از بهشت كه نهرها از زير درختانش جارى است وارد مىكند، جاودانه در آن مى مانند و اين پيروزى بزرگ است! (9) |
مَا أَصَابَ مِنْ مُصِيبَةٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللهِ وَ مَنْ يُؤْمِنْ بِاللهِ يَهْدِ قَلْبَهُ وَاللهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ (تغابن: 11) هيچ مصيبتى رخ نمىدهد مگر به اذن خدا! و هر كس به خدا ايمان آورد، خداوند قلبش را هدايت مىكند و خدا به هر چيز داناست! (11) |
اللهُ لاَ إِلهَ إِلاَّ هُوَ وَ عَلَي اللهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ (تغابن: 13) خداوند كسى است كه هيچ معبودى جز او نيست، و مؤمنان بايد فقط بر او توكل كنند! (13) |
يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ فَطَلِّقُوهُنَّ لِعِدَّتِهِنَّ وَ أَحْصُوا الْعِدَّةَ وَاتَّقُوا اللهَ رَبَّكُمْ لاَ تُخْرِجُوهُنَّ مِنْ بُيُوتِهِنَّ وَ لاَ يَخْرُجْنَ إِلاَّ أَنْ يَأْتِينَ بِفَاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ وَ تِلْكَ حُدُودُ اللهِ وَ مَن يَتَعَدَّ حُدُودَ اللهِ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ لاَ تَدْرِي لَعَلَّ اللهَ يُحْدِثُ بَعْدَ ذَلِكَ أَمْرَاً (طلاق: 1) اى پيامبر! هر زمان خواستيد زنان را طلاق دهيد، در زمان عدّه، آنها را طلاق گوييد [زمانى كه از عادت ماهانه پاك شده و با همسرشان نزديكى نكرده باشند]، و حساب عدّه را نگه داريد و از خدايى كه پروردگار شماست بپرهيزيد نه شما آنها را از خانههايشان بيرون كنيد و نه آنها (در دوران عدّه) بيرون روند، مگر آنكه كار زشت آشكارى انجام دهند اين حدود خداست، و هر كس از حدود الهى تجاوز كند به خويشتن ستم كرده تو نمىدانى شايد خداوند بعد از اين، وضع تازه (و وسيله اصلاحى) فراهم كند! (1) |
فَإِذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ فَارِقُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَ أَشْهِدُوا ذَوَيْ عَدْلٍ مِنْكُمْ وَ أَقِيمُوا الشَّهَادَةَ لِاللهِ ذَلِكُمْ يُوعَظُ بِهِ مَنْ كَانَ يُؤْمِنُ بِاللهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَ مَنْ يَتَّقِ اللهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجَاً (طلاق: 2) و چون عده آنها سرآمد، آنها را بطرز شايستهاى نگه داريد يا بطرز شايستهاى از آنان جدا شويد و دو مرد عادل از خودتان را گواه گيريد و شهادت را براى خدا برپا داريد اين چيزى است كه مؤمنان به خدا و روز قيامت به آن اندرز داده مىشوند! و هر كس تقواى الهى پيشه كند، خداوند راه نجاتى براى او فراهم مىكند، (2) |
وَ يَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لاَ يَحْتَسِبُ وَ مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَي اللهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْرَاً (طلاق: 3) و او را از جايى كه گمان ندارد روزى مىدهد و هر كس بر خدا توكّل كند، كفايت امرش را مىكند خداوند فرمان خود را به انجام مىرساند و خدا براى هر چيزى اندازهاى قرار داده است! (3) |
ذَلِكَ أَمْرُ اللهِ أَنْزَلَهُ إِلَيْكُمْ وَ مَنْ يَتَّقِ اللهَ يُكَفِّرْ عَنْهُ سَيِّئَاتِهِ وَ يُعْظِمْ لَهُ أَجْرَاً (طلاق: 5) اين فرمان خداست كه بر شما نازل كرده و هر كس تقواى الهى پيشه كند، خداوند گناهانش را مىبخشد و پاداش او را بزرگ مىدارد! (5) |
رَسُولاً يَتْلُو عَلَيْكُمْ آيَاتِ اللهِ مُبَيِّنَاتٍ لِيُخْرِجَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَي النُّورِ وَ مَنْ يُؤْمِنْ بِاللهِ وَ يَعْمَلْ صَالِحَاً يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدَاً قَدْ أَحْسَنَ اللهُ لَهُ رِزْقَاً (طلاق: 11) رسولى به سوى شما فرستاده كه آيات روشن خدا را بر شما تلاوت مىكند تا كسانى را كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام دادهاند، از تاريكيها بسوى نور خارج سازد! و هر كس به خدا ايمان آورده و اعمال صالح انجام دهد، او را در باغهايى از بهشت وارد سازد كه از زير (درختانش) نهرها جارى است، جاودانه در آن مىمانند، و خداوند روزى نيكويى براى او قرار داده است! (11) |
إِنْ تَتُوبَا إِلَي اللهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُمَا وَ إِنْ تَظَاهَرَا عَلَيْهِ فَإِنَّ اللهَ هُوَ مَوْلاَهُ وَ جِبْرِيلُ وَ صَالِحُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمَلاَئِكَةُ بَعْدَ ذَلِكَ ظَهِيرٌ (تحريم: 4) اگر شما (همسران پيامبر) از كار خود توبه كنيد (به نفع شماست، زيرا) دلهايتان از حق منحرف گشته و اگر بر ضدّ او دست به دست هم دهيد، (كارى از پيش نخواهيد برد) زيرا خداوند ياور اوست و همچنين جبرئيل و مؤمنان صالح، و فرشتگان بعد از آنان پشتيبان اويند. (4) |
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَي اللهِ تَوْبَةً نَصُوحَاً عَسَي رَبُّكُمْ أَنْ يُكَفِّرَ عَنْكُمْ سِيِّئَاتِكُمْ وَ يُدْخِلَكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ يَوْمَ لاَ يُخْزِي اللهُ النَّبِيَّ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ نُورُهُمْ يَسْعَي بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ بِأَيْمَانِهِمْ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَتْمِمْ لَنَا نُورَنَا وَاغْفِرْ لَنَا إِنَّكَ عَلَي كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ (تحريم: 8) اى كسانى كه ايمان آوردهايد بسوى خدا توبه كنيد، توبهاى خالص اميد است (با اين كار) پروردگارتان گناهانتان را ببخشد و شما را در باغهايى از بهشت كه نهرها از زير درختانش جارى است وارد كند، در آن روزى كه خداوند پيامبر و كسانى را كه با او ايمان آوردند خوار نمىكند اين در حالى است كه نورشان پيشاپيش آنان و از سوى راستشان در حركت است، و مىگويند: «پروردگارا! نور ما را كامل كن و ما را ببخش كه تو بر هر چيز توانايى!» (8) |
ضَرَبَ اللهُ مَثَلاً لِلَّذِينَ كَفَرُوا امْرَأَةَ نُوحٍ وَامْرَأَةَ لُوطٍ كَانَتَا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبَادِنَا صَالِحَيْنِ فَخَانَتَاهُمَا فَلَمْ يُغْنِيَا عَنْهُمَا مِنَ اللهِ شَيْءً وَ قِيلَ ادْخُلاَ النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِينَ (تحريم: 10) خداوند براى كسانى كه كافر شدهاند به همسر نوح و همسر لوط مثَل زده است، آن دو تحت سرپرستى دو بنده از بندگان صالح ما بودند، ولى به آن دو خيانت كردند و ارتباط با اين دو (پيامبر) سودى به حالشان (در برابر عذاب الهى) نداشت، و به آنها گفته شد: «وارد آتش شويد همراه كسانى كه وارد مىشوند!» (10) |
قُلْ إِنَّمَا الْعِلْمُ عِنْدَ اللهِ وَ إِنَّمَا أَنَا نَذِيرٌ مُبِينٌ (ملك: 26) بگو: «علم آن تنها نزد خداست و من فقط بيمدهنده آشكارى هستم!» (26) |
إِنَّهُ كَانَ لاَ يُؤْمِنُ بِاللهِ الْعَظِيمِ (حاقه: 33) چرا كه او هرگز به خداوند بزرگ ايمان نمىآورد، (33) |
مِنَ اللهِ ذِي الْمَعَارِجِ (معارج: 3) از سوى خداوند ذى المعارج [خداوندى كه فرشتگانش بر آسمانها صعود و عروج مىكنند]! (3) |
يَغْفِرْ لَكُمْ مِنْ ذُنُوبِكُمْ وَ يُؤَخِّرْكُمْ إِلَي أَجَلٍ مُسَمَّيً إِنَّ أَجَلَ اللهِ إِذَا جَاءَ لاَ يُؤَخَّرُ لَوْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ (نوح: 4) اگر چنين كنيد، خدا گناهانتان را مىآمرزد و تا زمان معيّنى شما را عمر مىدهد زيرا هنگامى كه اجل الهى فرا رسد، تأخيرى نخواهد داشت اگر مىدانستيد!» (4) |
مَا لَكُمْ لاَ تَرْجُونَ لِاللهِ وَقَارَاً (نوح: 13) چرا شما براى خدا عظمت قائل نيستيد؟! (13) |
مِمَّا خَطِيئاتِهِمْ أُغْرِقُوا فَأُدْخِلُوا نَارَاً فَلَمْ يَجِدُوا لَهُمْ مِنْ دُونِ اللهِ أَنصَارَاً (نوح: 25) (آرى، سرانجام) همگى بخاطر گناهانشان غرق شدند و در آتش دوزخ وارد گشتند، و جز خدا ياورانى براى خود نيافتند! (25) |
وَ أَنَّهُ كَانَ يَقُولُ سَفِيهُنَا عَلَي اللهِ شَطَطَاً (جن: 4) و اينكه سفيه ما (ابليس) درباره خداوند سخنان ناروا مىگفت! (4) |
وَ أَنَّا ظَنَنَّا أَنْ لَنْ تَقُولَ الْإِنْسُ وَالْجِنُّ عَلَي اللهِ كَذِبَاً (جن: 5) و اينكه ما گمان مىكرديم كه انس و جنّ هرگز بر خدا دروغ نمىبندند! (5) |
وَ أَنَّ الْمَسَاجِدَ لِاللهِ فَلاَ تَدْعُوا مَعَ اللهِ أَحَدَاً (جن: 18) و اينكه مساجد از آن خداست، پس هيچ كس را با خدا نخوانيد! (18) |
وَ أَنَّهُ لَمَّا قَامَ عَبْدُ اللهِ يَدْعُوهُ كَادُوا يَكُونُونَ عَلَيْهِ لِبَدَاً (جن: 19) و اينكه هنگامى كه بنده خدا [محمّد (ص)] به عبادت برمىخاست و او را مىخواند، گروهى پيرامون او بشدّت ازدحام مىكردند!» (19) |
قُلْ إِنِّي لَنْ يُجِيرَنِي مِنَ اللهِ أَحَدٌ وَ لَنْ أَجِدَ مِنْ دُونِهِ مُلْتَحَدَاً (جن: 22) بگو: « (اگر من نيز بر خلاف فرمانش رفتار كنم) هيچ كس مرا در برابر او حمايت نمىكند و پناهگاهى جز او نمىيابم (22) |
إِلاَّ بَلاَغَاً مِنَ اللهِ وَ رِسَالاتِهِ وَ مَنْ يَعْصِ اللهَ وَ رَسُولَهُ فَإِنَّ لَهُ نَارَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدَاً (جن: 23) تنها وظيفه من ابلاغ از سوى خدا و رساندن رسالات اوست و هر كس نافرمانى خدا و رسولش كند، آتش دوزخ از آن اوست و جاودانه در آن مىمانند! (23) |
إِنَّ رَبَّكَ يَعْلَمُ أَنَّكَ تَقُومُ أَدْنَي مِنْ ثُلُثَيِ اللَّيْلِ وَ نِصْفَهُ وَ ثُلُثَهُ وَ طائِفَةٌ مِنَ الَّذِينَ مَعَكَ وَاللهُ يُقَدِّرُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ عَلِمَ أَنْ لَنْ تُحْصُوهُ فَتَابَ عَلَيْكُمْ فَاقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرآنِ عَلِمَ أَنْ سَيَكُونُ مِنْكُمْ مَرْضَي وَ آخَرُونَ يَضْرِبُونَ فِي الْأَرْضِ يَبْتَغُونَ مِنْ فَضْلِ اللهِ وَ آخَرُونَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللهِ فَاقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَ مِنْهُ وَ أَقِيمُوا الصَّلاَةَ وَ آتُوا الزَّكَاةَ وَ أَقْرِضُوا اللهَ قَرْضَاً حَسَنَاً وَ مَا تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ مِنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللهِ هُوَ خَيْرَاً وَ أَعْظَمَ أَجْرَاً وَاسْتَغْفِرُوا اللهَ إِنَّ اللهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ (مزمل: 20) پروردگارت مىداند كه تو و گروهى از آنها كه با تو هستند نزديك دو سوم از شب يا نصف يا ثلث آن را به پا مىخيزند خداوند شب و روز را اندازهگيرى مىكند او مىداند كه شما نمىتوانيد مقدار آن را (به دقّت) اندازهگيرى كنيد (براى عبادت كردن)، پس شما را بخشيد اكنون آنچه براى شما ميسّر است قرآن بخوانيد او مىداند بزودى گروهى از شما بيمار مىشوند، و گروهى ديگر براى به دست آوردن فضل الهى (و كسب روزى) به سفر مىروند، و گروهى ديگر در راه خدا جهاد مىكنند (و از تلاوت قرآن بازمىمانند)، پس به اندازهاى كه براى شما ممكن است از آن تلاوت كنيد و نماز را بر پا داريد و زكات بپردازيد و به خدا «قرض الحسنه» دهيد [در راه او انفاق نماييد] و (بدانيد) آنچه را از كارهاى نيك براى خود از پيش مىفرستيد نزد خدا به بهترين وجه و بزرگترين پاداش خواهيد يافت و از خدا آمرزش بطلبيد كه خداوند آمرزنده و مهربان است! (20) |
عَيْنَاً يَشْرَبُ بِهَا عِبَادُ اللهِ يُفَجِّرُونَهَا تَفْجِيرَاً (انسان: 6) از چشمهاى كه بندگان خاص خدا از آن مىنوشند، و از هر جا بخواهند آن را جارى مىسازند! (6) |
إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللهِ لاَ نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزَاءً وَ لاَ شُكُورَاً (انسان: 9) (و مىگويند:) ما شما را بخاطر خدا اطعام مىكنيم، و هيچ پاداش و سپاسى از شما نمىخواهيم! (9) |
يَوْمَ لاَ تَمْلِكُ نَفْسٌ لِنَفْسٍ شَيْءً وَالْأَمْرُ يَوْمَئِذٍ لِاللهِ (انفطار: 19) روزى است كه هيچ كس قادر بر انجام كارى به سود ديگرى نيست، و همه امور در آن روز از آن خداست! (19) |
وَ مَا نَقَمُوا مِنْهُمْ إِلاَّ أَنْ يُؤْمِنُوا بِاللهِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ (بروج: 8) آنها هيچ ايرادى بر مؤمنان نداشتند جز اينكه به خداوند عزيز و حميد ايمان آورده بودند (8) |
فَقَالَ لَهُمْ رَسُولُ اللهِ نَاقَةَ اللهِ وَ سُقْيَاهَا (شمس: 13) و فرستاده الهى [صالح] به آنان گفت: «ناقه خدا [همان شترى كه معجزه الهى بود] را با آبشخورش واگذاريد (و مزاحم آن نشويد)!» (13) |
رَسُولٌ مِنَ اللهِ يَتْلُو صُحُفَاً مُطَهَّرَةً (بينه: 2) پيامبرى از سوى خدا (بيايد) كه صحيفههاى پاكى را (بر آنها) بخواند، (2) |
نَارُ اللهِ الْمُوقَدَةُ (همزه: 6) آتش برافروخته الهى است، (6) |
إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللهِ وَالْفَتْحُ (نصر: 1) هنگامى كه يارى خدا و پيروزى فرارسد، (1) |
وَ رَأَيْتَ النَّاسَ يَدْخُلُونَ فِي دِينِ اللهِ أَفْوَاجَاً (نصر: 2) و ببينى مردم گروه گروه وارد دين خدا مىشوند، (2) |
پدیدآورنده : دکتر صادق فرازی
همکاران : مرحمت زینالی ، فاطمه فرازی و روح الله فرازی
طراحی و پیاده سازی سایت : مهندس حسن زینالی
Email :
info@quran-mojam.ir
Tel :
09378764435
کلیه حقوق وب سایت محفوظ بوده واستفاده از مطالب آن با ذکر منبع بلا مانع است