فهرست الفبایی




2.«حرف» و [9639]
و / نیز / در حالیکه / با / قَسَم / ...
آیات

إِِیِّاك‌َ نَعْبُدُ وَ إِِيَّاك‌َ نَسْتَعِين‌ُ (فاتحه: 5)

(پروردگارا!) تنها تو را مى‏پرستيم و تنها از تو يارى مى‏جوييم. (5)


صِرَاط‌َ الَّذِين‌َ أَنْعَمْت‌َ عَلَيْهِم‌ْ غَيْرِ الْمَغْضُوب‌ِ عَلَيْهِم‌ْ وَ لاَ الضَّالِّين‌َ (فاتحه: 7)

راه كسانى كه آنان را مشمول نعمت خود ساختى نه كسانى كه بر آنان غضب كرده‏اى و نه گمراهان. (7)


الَّذِين‌َ يُؤْمِنُون‌َ بِالْغَيْب‌ِ وَ يُقِيمُون‌َ الصَّلاة‌َ وَ مِمَّا رَزَقْناهُم‌ْ يُنْفِقُون‌َ (بقره: 3)

(پرهيزكاران) كسانى هستند كه به غيب [آنچه از حس پوشيده و پنهان است‏] ايمان مى‏آورند و نماز را برپا مى‏دارند و از تمام نعمتها و مواهبى كه به آنان روزى داده‏ايم، انفاق مى‏كنند. (3)


وَالَّذِين‌َ يُؤْمِنُون‌َ بِمَا أُنْزِل‌َ إِلَيْك‌َ وَ مَا أُنْزِل‌َ مِنْ‌ قَبْلِك‌َ وَ بِالْآخِرَة‌ِ هُم‌ْ يُوقِنُون‌َ (بقره: 4)

و آنان كه به آنچه بر تو نازل شده، و آنچه پيش از تو (بر پيامبران پيشين) نازل گرديده، ايمان مى‏آورند و به رستاخيز يقين دارند. (4)


أُولَئِك‌َ عَلَي‌ هُدَي‌ً مِن‌ْ رَبِّهِم‌ْ وَ أُولَئِك‌َ هُم‌ُ الْمُفْلِحُون‌َ (بقره: 5)

آنان بر طريق هدايت پروردگارشانند و آنان رستگارانند. (5)


خَتَم‌َ الله‌ُ عَلَي‌ قُلُوبِهِم‌ْ وَ عَلَي‌ سَمْعِهِم‌ْ وَ عَلَي‌ أَبْصَارِهِم‌ْ غِشَاوَة‌ٌ وَ لَهُم‌ْ عَذَاب‌ٌ عَظِيم‌ٌ (بقره: 7)

خدا بر دلها و گوشهاى آنان مهر نهاده و بر چشمهايشان پرده‏اى افكنده شده و عذاب بزرگى در انتظار آنهاست. (7)


وَ مِن‌َ النَّاس‌ِ مَن‌ْ يَقُول‌ُ آمَنَّا بِالله‌ِ وَ بِالْيَوْم‌ِ الْآخِرِ وَ مَا هُم‌ْ بِمُؤْمِنِين‌َ (بقره: 8)

گروهى از مردم كسانى هستند كه مى‏گويند: «به خدا و روز رستاخيز ايمان آورده‏ايم.» در حالى كه ايمان ندارند. (8)


يُخادِعُون‌َ الله‌َ وَالَّذِين‌َ آمَنُوا وَ مَا يَخْدَعُون‌َ إِلاَّ أَنْفُسَهُم‌ْ وَ مَا يَشْعُرُون‌َ (بقره: 9)

مى‏خواهند خدا و مؤمنان را فريب دهند در حالى كه جز خودشان را فريب نمى‏دهند (اما) نمى‏فهمند. (9)


فِي‌ قُلُوبِهِم‌ْ مَرَض‌ٌ فَزَادَهُم‌ُ الله‌ُ مَرَضَاً وَ لَهُم‌ْ عَذَاب‌ٌ أَلِيم‌ٌ بِمَا كَانُوا يَكْذِبُون‌َ (بقره: 10)

در دلهاى آنان يك نوع بيمارى است خداوند بر بيمارى آنان افزوده و به خاطر دروغهايى كه ميگفتند، عذاب دردناكى در انتظار آنهاست. (10)


وَ إِذَا قِيل‌َ لَهُم‌ْ لاَ تُفْسِدُوا فِي‌ الْأَرْض‌ِ قَالُوا إِنَّمَا نَحْن‌ُ مُصْلِحُون‌َ (بقره: 11)

و هنگامى كه به آنان گفته شود: «در زمين فساد نكنيد» مى‏گويند: «ما فقط اصلاح كننده‏ايم»! (11)


أَلاَ إِنَّهُم‌ْ هُم‌ُ الْمُفْسِدُون‌َ وَ لَكِنْ‌ لاَ يَشْعُرُون‌َ (بقره: 12)

آگاه باشيد! اينها همان مفسدانند ولى نمى‏فهمند. (12)


وَ إِذَا قِيل‌َ لَهُم‌ْ آمِنُوا كَمَا آمَن‌َ النَّاس‌ُ قَالُوا أَنُؤْمِن‌ُ كَمَا آمَن‌َ السُّفَهَاءُ أَلاَ إِنَّهُم‌ْ هُم‌ُ السُّفَهَاءُ وَ لَكِنْ‌ لاَ يَعْلَمُون‌َ (بقره: 13)

و هنگامى كه به آنان گفته شود: «همانند (ساير) مردم ايمان بياوريد!» مى‏گويند: «آيا همچون ابلهان ايمان بياوريم؟!» بدانيد اينها همان ابلهانند ولى نمى‏دانند! (13)


وَ إِذَا لَقُوا الَّذِين‌َ آمَنُوا قَالُوا آمَنَّا وَ إِذَا خَلَوْا إِلَي‌ شَيَاطِينِهِم‌ْ قَالُوا إِنَّا مَعَكُم‌ْ إِنَّمَا نَحْن‌ُ مُسْتَهْزِئُون‌َ (بقره: 14)

و هنگامى كه افراد باايمان را ملاقات مى‏كنند، و مى‏گويند: «ما ايمان آورده‏ايم!» (ولى) هنگامى كه با شيطانهاى خود خلوت مى‏كنند، مى‏گويند: «ما با شمائيم! ما فقط (آنها را) مسخره مى‏كنيم!» (14)


الله‌ُ يَسْتَهْزِئ‌ُ بِهِم‌ْ وَ يَمُدُّهُم‌ْ فِي‌ طُغْيَانِهِم‌ْ يَعْمَهُون‌َ (بقره: 15)

خداوند آنان را استهزا مى‏كند و آنها را در طغيانشان نگه مى‏دارد، تا سرگردان شوند. (15)


أُولَئِك‌َ الَّذِين‌َ اشْتَرَوُا الضَّلاَلَة‌َ بِالْهُدَي‌ فَمَا رَبِحَت‌ْ تِجَارَتُهُم‌ْ وَ مَا كَانُوا مُهْتَدِين‌َ (بقره: 16)

آنان كسانى هستند كه «هدايت» را به «گمراهى» فروخته‏اند و (اين) تجارت آنها سودى نداده و هدايت نيافته‏اند. (16)


مَثَلُهُم‌ْ كَمَثَل‌ِ الَّذِي‌ اسْتَوْقَدَ نَارَاً فَلَمَّا أَضَاءَت‌ْ مَا حَوْلَه‌ُ ذَهَب‌َ الله‌ُ بِنُورِهِم‌ْ وَ تَرَكَهُم‌ْ فِي‌ ظُلُمَات‌ٍ لاَ يُبْصِرُون‌َ (بقره: 17)

آنان [منافقان‏] همانند كسى هستند كه آتشى افروخته (تا در بيابان تاريك، راه خود را پيدا كند)، ولى هنگامى كه آتش اطراف او را روشن ساخت، خداوند (طوفانى مى‏فرستد و) آن را خاموش مى‏كند و در تاريكيهاى وحشتناكى كه چشم كار نمى‏كند، آنها را رها مى‏سازد. (17)


أَوْ كَصَيِّب‌ٍ مِن‌َ السَّمَاءِ فِيه‌ِ ظُلُمَات‌ٌ وَ رَعْدٌ وَ بَرْق‌ٌ يَجْعَلُون‌َ أَصَابِعَهُم‌ْ فِي‌ آذَانِهِم‌ْ مِن‌َ الصَّوَاعِق‌ِ حَذَرَ الْمَوْت‌ِ وَالله‌ُ مُحِيط‌ٌ بِالْكَافِرِين‌َ (بقره: 19)

يا همچون بارانى از آسمان، كه در شب تاريك همراه با رعد و برق و صاعقه (بر سر رهگذران) ببارد. آنها از ترس مرگ، انگشتانشان را در گوشهاى خود مى‏گذارند تا صداى صاعقه را نشنوند. و خداوند به كافران احاطه دارد (و در قبضه قدرت او هستند). (19)


يَكَادُ الْبَرْق‌ُ يَخْطَف‌ُ أَبْصَارَهُم‌ْ كُلَّمَا أَضَاءَ لَهُم‌ْ مَشَوْا فِيه‌ِ وَ إِذَا أَظْلَم‌َ عَلَيْهِم‌ْ قَامُوا وَ لَوْ شَاءَ الله‌ُ لَذَهَب‌َ بِسَمْعِهِم‌ْ وَ أَبْصَارِهِم‌ْ إِن‌َّ الله‌َ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ قَدِيرٌ (بقره: 20)

(روشنايى خيره كننده) برق، نزديك است چشمانشان را بربايد. هر زمان كه (برق جستن مى‏كند، و صفحه بيابان را) براى آنها روشن مى‏سازد، (چند گامى) در پرتو آن راه مى‏روند و چون خاموش مى‏شود، توقف مى‏كنند. و اگر خدا بخواهد، گوش و چشم آنها را از بين مى‏برد چرا كه خداوند بر هر چيز تواناست. (20)


يَا أَيُّهَا النَّاس‌ُ اعْبُدُوا رَبَّكُم‌ُ الَّذِي‌ خَلَقَكُم‌ْ وَالَّذِين‌َ مِن‌ْ قَبْلِكُم‌ْ لَعَلَّكُم‌ْ تَتَّقُون‌َ (بقره: 21)

اى مردم! پروردگار خود را پرستش كنيد آن كس كه شما، و كسانى را كه پيش از شما بودند آفريد، تا پرهيزكار شويد. (21)


الَّذِي‌ جَعَل‌َ لَكُم‌ُ الْأَرْض‌َ فِرَاشَاً وَالْسَّمَاءَ بِنَاءً وَ أَنْزَل‌َ مِن‌َ الْسَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَج‌َ بِه‌ِ مِن‌َ الثَّـمَرَات‌ِ رِزْقَاً لَكُم‌ْ فَلاَ تَجْعَلُوا لِالله‌ِ أَنْدَادَاً وَ أَنتُم‌ْ تَعْلَمُون‌َ (بقره: 22)

آن كس كه زمين را بستر شما، و آسمان [جو زمين‏] را همچون سقفى بالاى سر شما قرار داد و از آسمان آبى فرو فرستاد و به وسيله آن، ميوه‏ها را پرورش داد تا روزى شما باشد. بنا بر اين، براى خدا همتايانى قرار ندهيد، در حالى كه مى‏دانيد (هيچ يك از آنها، نه شما را آفريده‏اند، و نه شما را روزى مى‏دهند). (22)


وَ إِن‌ْ كُنْتُم‌ْ فِي‌ رَيْب‌ٍ مِمَّا نَزَّلْنَا عَلَي‌ عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسُورَة‌ٍ مِنْ‌ مِثْلِه‌ِ وَادْعُوا شُهَدَاءَكُم‌ْ مِن‌ْ دُون‌ِ الله‌ِ إِن‌ْ كُنْتُم‌ْ صَادِقِين‌َ (بقره: 23)

و اگر در باره آنچه بر بنده خود [پيامبر] نازل كرده‏ايم شك و ترديد داريد، (دست كم) يك سوره همانند آن بياوريد و گواهان خود را- غير خدا- براى اين كار، فرا خوانيد اگر راست مى‏گوييد! (23)


فَإِن‌ْ لَم‌ْ تَفْعَلُوا وَ لَن‌ْ تَفْعَلُوا فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِي‌ وَقُودُهَا النَّاس‌ُ وَالْحِجَارَة‌ُ أُعِدَّت‌ْ لِلْكَافِرِين‌َ (بقره: 24)

پس اگر چنين نكنيد- كه هرگز نخواهيد كرد- از آتشى بترسيد كه هيزم آن، بدنهاى مردم (گنهكار) و سنگها [بتها] است، و براى كافران، آماده شده است! (24)


وَ بَشِّرِ الَّذِين‌َ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَات‌ِ أَن‌َّ لَهُم‌ْ جَنَّات‌ٍ تَجْرِي‌ْ مِن‌ْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ كُلَّمَا رُزِقُوا مِنْهَا مِن‌ْ ثَمَرَة‌ٍ رِزْقَاً قَالُوا هَذَا الَّذِي‌ْ رُزِقْنَا مِن‌ْ قَبْل‌ُ وَ أُتُوا بِه‌ِ مُتَشَابِهَاً وَ لَهُم‌ْ فِيهَا أَزْوَاج‌ٌ مُطَهَّرَة‌ٌ وَ هُم‌ْ فِيهَا خَالِدُون‌َ (بقره: 25)

به كسانى كه ايمان آورده، و كارهاى شايسته انجام داده‏اند، بشارت ده كه باغهايى از بهشت براى آنهاست كه نهرها از زير درختانش جاريست. هر زمان كه ميوه‏اى از آن، به آنان داده شود، مى‏گويند: «اين همان است كه قبلا به ما روزى داده شده بود. (ولى اينها چقدر از آنها بهتر و عاليتر است.)» و ميوه‏هايى كه براى آنها آورده مى‏شود، همه (از نظر خوبى و زيبايى) يكسانند. و براى آنان همسرانى پاك و پاكيزه است، و جاودانه در آن خواهند بود. (25)


إِن‌َّ الله‌َ لاَ يَسْتَحْيِي‌ أَن‌ْ يَضْرِب‌َ مَثَلاً مَا بَعُوضَة‌ً فَمَا فَوْقَهَا فَأَمَّا الَّذِين‌َ آمَنُوا فَيَعْلَمُون‌َ أَنَّه‌ُ الْحَق‌ُّ مِن‌ْ رَبِّهِم‌ْ وَ أَمَّا الَّذِين‌َ كَفَرُوا فَيَقُولُون‌َ مَاذَا أَرَادَ الله‌ُ بِهَذَا مَثَلاً يُضِل‌ُّ بِه‌ِ كَثِيرَاً وَ يَهْدِي‌ بِه‌ِ كَثِيرَاً وَ مَا يُضِل‌ُّ بِه‌ِ إِلاَّ الْفَاسِقِين‌َ (بقره: 26)

خداوند از اين كه (به موجودات ظاهرا كوچكى مانند) پشه، و حتى كمتر از آن، مثال بزند شرم نمى‏كند. (در اين ميان) آنان كه ايمان آورده‏اند، مى‏دانند كه آن، حقيقتى است از طرف پروردگارشان و اما آنها كه راه كفر را پيموده‏اند، (اين موضوع را بهانه كرده) مى‏گويند: «منظور خداوند از اين مثل چه بوده است؟!» (آرى،) خدا جمع زيادى را با آن گمراه، و گروه بسيارى را هدايت مى‏كند ولى تنها فاسقان را با آن گمراه مى‏سازد! (26)


الَّذِين‌َ يَنْقُضُون‌َ عَهْدَ الله‌ِ مِن‌ْ بَعْدِ مِيثَاقِه‌ِ وَ يَقْطَعُون‌َ مَا أَمَرَ الله‌ُ بِه‌ِ أَن‌ْ يُوصَل‌َ وَ يُفْسِدُون‌َ فِي‌ الْأَرْض‌ِ أُولَئِك‌َ هُم‌ُ الْخَاسِرُون‌َ (بقره: 27)

فاسقان كسانى هستند كه پيمان خدا را، پس از محكم ساختن آن، ميشكنند و پيوندهايى را كه خدا دستور داده برقرار سازند، قطع نموده، و در روى زمين فساد ميكنند اينها زيانكارانند. (27)


كَيْف‌َ تَكْفُرُون‌َ بِالله‌ِ وَ كُنْتُم‌ْ أَمْواتَاً فَأَحْيَاكُم‌ْ ثُم‌َّ يُمِيتُكُم‌ْ ثُم‌َّ يُحْيِيكُم‌ْ ثُم‌َّ إِلَيْه‌ِ تُرْجَعُون‌َ (بقره: 28)

چگونه به خداوند كافر مى‏شويد؟! در حالى كه شما مردگان (و اجسام بى‏روحى) بوديد، و او شما را زنده كرد سپس شما را مى‏ميراند و بار ديگر شما را زنده مى‏كند سپس به سوى او بازگردانده مى‏شويد. (بنا بر اين، نه حيات و زندگى شما از شماست، و نه مرگتان آنچه داريد از خداست). (28)


هُوَ الَّذِي‌ خَلَق‌َ لَكُمْ‌ مَا فِي‌ الْأَرْض‌ِ جَمِيعَاً ثُم‌َّ اسْتَوَي‌ إِلَي‌ السَّمَاءِ فَسَوَّاهُن‌َّ سَبْع‌َ سَمَاوَات‌ٍ وَ هُوَ بِكُل‌ِّ شَي‌ْءٍ عَلِيم‌ٌ (بقره: 29)

او خدايى است كه همه آنچه را (از نعمتها) در زمين وجود دارد، براى شما آفريد سپس به آسمان پرداخت و آنها را به صورت هفت آسمان مرتب نمود و او به هر چيز آگاه است. (29)


وَ إِذْ قَال‌َ رَبُّك‌َ لِلْمَلاَئِكَة‌ِ إِنِّي‌ جَاعِل‌ٌ فِي‌ الْأَرْض‌ِ خَلِيفَة‌ً قَالُوا أَتَجْعَل‌ُ فِيهَا مَن‌ْ يُفْسِدُ فِيهَا وَ يَسْفِك‌ُ الدِّمَاءَ وَ نَحْن‌ُ نُسَبِّح‌ُ بِحَمْدِك‌َ وَ نُقَدِّس‌ُ لَك‌َ قَال‌َ إِنِّي‌ أَعْلَم‌ُ مَا لاَ تَعْلَمُون‌َ (بقره: 30)

(به خاطر بياور) هنگامى را كه پروردگارت به فرشتگان گفت: «من در روى زمين، جانشينى [نماينده‏اى‏] قرار خواهم داد.» فرشتگان گفتند: «پروردگارا!» آيا كسى را در آن قرار مى‏دهى كه فساد و خونريزى كند؟! (زيرا موجودات زمينى ديگر، كه قبل از اين آدم وجود داشتند نيز، به فساد و خونريزى آلوده شدند. اگر هدف از آفرينش اين انسان، عبادت است،) ما تسبيح و حمد تو را بجا مى‏آوريم، و تو را تقديس مى‏كنيم.» پروردگار فرمود: «من حقايقى را مى‏دانم كه شما نمى‏دانيد.» (30)


وَ عَلَّم‌َ آدَم‌َ الْأَسْماءَ كُلَّهَا ثُم‌َّ عَرَضَهُم‌ْ عَلَي‌ الْمَلاَئِكَة‌ِ فَقَال‌َ أَنْبِئُونِي‌ بِأَسْمَاءِ هَؤُلاَءِ إِن‌ْ كُنْتُم‌ْ صَادِقِين‌َ (بقره: 31)

سپس علم اسماء [علم اسرار آفرينش و نامگذارى موجودات‏] را همگى به آدم آموخت. بعد آنها را به فرشتگان عرضه داشت و فرمود: «اگر راست مى‏گوييد، اسامى اينها را به من خبر دهيد!» (31)


قَال‌َ يَا آدَم‌ُ أَنْبِئْهُم‌ْ بِأَسْمَائِهِم‌ْ فَلَمَّا أَنْبَأَهُم‌ْ بِأَسْمَائِهِم‌ْ قَال‌َ أَلَم‌ْ أَقُل‌ْ لَكُم‌ْ إِنِّي‌ أَعْلَم‌ُ غَيْب‌َ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ وَ أَعْلَم‌ُ مَا تُبْدُون‌َ وَ مَا كُنْتُم‌ْ تَكْتُمُون‌َ (بقره: 33)

فرمود: «اى آدم! آنان را از اسامى (و اسرار) اين موجودات آگاه كن.» هنگامى كه آنان را آگاه كرد، خداوند فرمود: «آيا به شما نگفتم كه من، غيب آسمانها و زمين را ميدانم؟! و نيز ميدانم آنچه را شما آشكار ميكنيد، و آنچه را پنهان ميداشتيد!» (33)


وَ إِذْ قُلْنَا لِلْمَلاَئِكَة‌ِ اسْجُدُوا لِآدَم‌َ فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْلِيس‌َ أَبَي‌ وَاسْتَكْبَرَ وَ كَان‌َ مِن‌َ الْكَافِرِين‌َ (بقره: 34)

و (ياد كن) هنگامى را كه به فرشتگان گفتيم: «براى آدم سجده و خضوع كنيد!» همگى سجده كردند جز ابليس كه سر باز زد، و تكبر ورزيد، (و به خاطر نافرمانى و تكبرش) از كافران شد. (34)


وَ قُلْنَا يَا آدَم‌ُ اسْكُن‌ْ أَنْت‌َ وَ زَوْجُك‌َ الْجَنَّة‌َ وَ كُلاَ مِنْهَا رَغَداً حَيْث‌ُ شِئْتُمَا وَ لاَ تَقْرَبَا هَذِه‌ِ الشَّجَرَة‌َ فَتَكُونَا مِن‌َ الظَّالِمِين‌َ (بقره: 35)

و گفتيم: «اى آدم! تو با همسرت در بهشت سكونت كن و از (نعمتهاى) آن، از هر جا مى‏خواهيد، گوارا بخوريد (اما) نزديك اين درخت نشويد كه از ستمگران خواهيد شد. (35)


فَأَزَلَّهُمَا الشَّيْطَان‌ُ عَنْهَا فَأَخْرَجَهُمَا مِمَّا كَانَا فِيه‌ِ وَ قُلْنَا اهْبِطُوا بَعْضُكُم‌ْ لِبَعْض‌ٍ عَدُوٌّ وَ لَكُم‌ْ فِي‌ الْأَرْض‌ِ مُسْتَقَرٌّ وَ مَتَاع‌ٌ إِلَي‌ حِين‌ٍ (بقره: 36)

پس شيطان موجب لغزش آنها از بهشت شد و آنان را از آنچه در آن بودند، بيرون كرد. و (در اين هنگام) به آنها گفتيم: «همگى (به زمين) فرود آييد! در حالى كه بعضى دشمن ديگرى خواهيد بود. و براى شما در زمين، تا مدت معينى قرارگاه و وسيله بهره بردارى خواهد بود.» (36)


قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْهَا جَمِيعَاً فَإِنْ مَا يَأْتِيَنَّكُم‌ْ مِنِّي‌ هُدَي‌ً فَمَن‌ْ تَبِع‌َ هُدَاي‌َ فَلاَ خَوْف‌ٌ عَلَيْهِم‌ْ وَ لاَ هُم‌ْ يَحْزَنُون‌َ (بقره: 38)

گفتيم: «همگى از آن، فرود آييد! هر گاه هدايتى از طرف من براى شما آمد، كسانى كه از آن پيروى كنند، نه ترسى بر آنهاست، و نه غمگين شوند.» (38)


وَالَّذِين‌َ كَفَرُوا وَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا أُولَئِك‌َ أَصْحَاب‌ُ النَّارِ هُم‌ْ فِيهَا خَالِدُون‌َ (بقره: 39)

و كسانى كه كافر شدند، و آيات ما را دروغ پنداشتند اهل دوزخند و هميشه در آن خواهند بود. (39)


يَا بَنِي‌ إِسْرَائِيل‌َ اذْكُرُوا نِعْمَتِي‌َ الَّتِي‌ أَنْعَمْت‌ُ عَلَيْكُم‌ْ وَ أَوْفُوا بِعَهْدِي‌ أُوف‌ِ بِعَهْدِكُم‌ْ وَ إِيَّاي‌َ فَارْهَبُون‌ِ (بقره: 40)

اى فرزندان اسرائيل! نعمتهايى را كه به شما ارزانى داشتم به ياد آوريد! و به پيمانى كه با من بسته‏ايد وفا كنيد، تا من نيز به پيمان شما وفا كنم. (و در راه انجام وظيفه، و عمل به پيمانها) تنها از من بترسيد! (40)


وَ آمِنُوا بِمَا أَنْزَلْت‌ُ مُصَدِّقَاً لِمَا مَعَكُم‌ْ وَ لاَ تَكُونُوا أَوَّل‌َ كَافِرٍ بِه‌ِ وَ لاَ تَشْتَرُوا بِآيَاتِي‌ ثَمَنَاً قَلِيلاً وَ إِيَّاي‌َ فَاتَّقُون‌ِ (بقره: 41)

و به آنچه نازل كرده‏ام [قرآن‏] ايمان بياوريد! كه نشانه‏هاى آن، با آنچه در كتابهاى شماست، مطابقت دارد و نخستين كافر به آن نباشيد! و آيات مرا به بهاى ناچيزى نفروشيد! (و به خاطر درآمد مختصرى، نشانه‏هاى قرآن و پيامبر اسلام را، كه در كتب شما موجود است، پنهان نكنيد!) و تنها از من (و مخالفت دستورهايم) بترسيد (نه از مردم)! (41)


وَ لاَ تَلْبِسُوا الْحَق‌َّ بِالْبَاطِل‌ِ وَ تَكْتُمُوا الْحَق‌َّ وَ أَنْتُم‌ْ تَعْلَمُون‌َ (بقره: 42)

و حق را با باطل نياميزيد! و حقيقت را با اينكه مى‏دانيد كتمان نكنيد! (42)


وَ أَقِيمُوا الصَّلاَة‌َ وَ آتُوا الْزَّكَاة‌َ وَارْكَعُوا مَع‌َ الرَّاكِعِين‌َ (بقره: 43)

و نماز را بپا داريد، و زكات را بپردازيد، و همراه ركوع كنندگان ركوع كنيد (و نماز را با جماعت بگزاريد)! (43)


أَتَأْمُرُون‌َ الْنَّاس‌َ بِالْبِرِّ وَ تَنْسَوْن‌َ أَنْفُسَكُم‌ْ وَ أَنْتُم‌ْ تَتْلُون‌َ الْكِتَاب‌َ أَفَلاَ تَعْقِلُون‌َ (بقره: 44)

آيا مردم را به نيكى (و ايمان به پيامبرى كه صفات او آشكارا در تورات آمده) دعوت مى‏كنيد، اما خودتان را فراموش مى‏نماييد با اينكه شما كتاب (آسمانى) را مى‏خوانيد! آيا نمى‏انديشيد؟! (44)


وَاسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَة‌ِ وَ إِنَّهَا لَكَبِيرَة‌ٌ إِلاَّ عَلَي‌ الْخَاشِعِين‌َ (بقره: 45)

از صبر و نماز يارى جوييد (و با استقامت و مهار هوسهاى درونى و توجه به پروردگار، نيرو بگيريد) و اين كار، جز براى خاشعان، گران است. (45)


الَّذِين‌َ يَظُنُّون‌َ أَنَّهُم‌ْ مُلاَقُوا رَبِّهِم‌ْ وَ أَنَّهُم‌ْ إِلَيْه‌ِ رَاجِعُون‌َ (بقره: 46)

آنها كسانى هستند كه مى‏دانند ديداركننده پروردگار خويشند، و به سوى او بازمى‏گردند. (46)


يَا بَنِي‌ إِسْرَائِيل‌َ اذْكُرُوا نِعْمَتِي‌َ الَّتِي‌ أَنْعَمْت‌ُ عَلَيْكُم‌ْ وَ أَنِّي‌ فَضَّلْتُكُم‌ْ عَلَي‌ الْعَالَمِين‌َ (بقره: 47)

اى بنى اسرائيل! نعمتهايى را كه به شما ارزانى داشتم به خاطر بياوريد و (نيز به ياد آوريد كه) من، شما را بر جهانيان، برترى بخشيدم. (47)


وَاتَّقُوا يَوْمَاً لاَ تَجْزِي‌ نَفْس‌ٌ عَن‌ْ نَفْس‌ٍ شَيْءً وَ لاَ يُقْبَل‌ُ مِنْهَا شَفَاعَة‌ٌ وَ لاَ يُؤْخَذُ مِنْهَا عَدْل‌ٌ وَ لاَ هُم‌ْ يُنْصَرُون‌َ (بقره: 48)

و از آن روز بترسيد كه كسى مجازات ديگرى را نمى‏پذيرد و نه از او شفاعت پذيرفته مى‏شود و نه غرامت از او قبول خواهد شد و نه يارى مى‏شوند. (48)


وَ إِذْ نَجَّيْنَاكُم‌ْ مِن‌ْ آل‌ِ فِرْعَوْن‌َ يَسُومُونَكُم‌ْ سُوءَ الْعَذَاب‌ِ يُذَبِّحُون‌َ أَبْنَاءَكُم‌ْ وَ يَسْتَحْيُون‌َ نِسَاءَكُم‌ْ وَ فِي‌ ذَلِكُم‌ْ بَلاَءٌ مِن‌ْ رَبِّكُم‌ْ عَظِيم‌ٌ (بقره: 49)

و (نيز به ياد آوريد) آن زمان كه شما را از چنگال فرعونيان رهايى بخشيديم كه همواره شما را به بدترين صورت آزار مى‏دادند: پسران شما را سر مى‏بريدند و زنان شما را (براى كنيزى) زنده نگه مى‏داشتند. و در اينها، آزمايش بزرگى از طرف پروردگارتان براى شما بود. (49)


وَ إِذْ فَرَقْنَا بِكُم‌ُ الْبَحْرَ فَأَنْجَيْنَاكُم‌ْ وَ أَغْرَقْنَا آل‌َ فِرْعَوْن‌َ وَ أَنْتُم‌ْ تَنْظُرُون‌َ (بقره: 50)

و (به خاطر بياوريد) هنگامى را كه دريا را براى شما شكافتيم و شما را نجات داديم و فرعونيان را غرق ساختيم در حالى كه شما تماشا مى‏كرديد. (50)


وَ إِذْ وَاعَدْنَا مُوسَي‌ أَرْبَعِين‌َ لَيْلَة‌ً ثُم‌َّ اتَّخَذْتُم‌ُ الْعِجْل‌َ مِن‌ْ بَعْدِه‌ِ وَ أَنْتُم‌ْ ظَالِمُون‌َ (بقره: 51)

و (به ياد آوريد) هنگامى را كه با موسى چهل شب وعده گذارديم (و او، براى گرفتن فرمانهاى الهى، به ميعادگاه آمد) سپس شما گوساله را بعد از او (معبود خود) انتخاب نموديد در حالى كه ستمكار بوديد. (51)


وَ إِذْ آتَيْنَا مُوسَي‌ الْكِتَاب‌َ وَالْفُرْقَان‌َ لَعَلَّكُم‌ْ تَهْتَدُون‌َ (بقره: 53)

و (نيز به خاطر آوريد) هنگامى را كه به موسى، كتاب و وسيله تشخيص (حق از باطل) را داديم تا هدايت شويد. (53)


وَ إِذْ قَال‌َ مُوسَي‌ لِقَوْمِه‌ِ يَا قَوْم‌ِ إِنَّكُم‌ْ ظَلَمْتُم‌ْ أَنْفُسَكُم‌ْ بِاتِّخَاذِكُم‌ُ الْعِجْل‌َ فَتُوبُوا إِلَي‌ بَارِئِكُم‌ْ فَاقْتُلُوا أَنْفُسَكُم‌ْ ذَلِكُم‌ْ خَيْرٌ لَكُم‌ْ عِنْدَ بَارِئِكُم‌ْ فَتَاب‌َ عَلَيْكُم‌ْ إِنَّه‌ُ هُوَ التَّوَّاب‌ُ الرَّحِيم‌ُ (بقره: 54)

و زمانى را كه موسى به قوم خود گفت: «اى قوم من! شما با انتخاب گوساله (براى پرستش) به خود ستم كرديد! پس توبه كنيد و به سوى خالق خود باز گرديد! و خود را [يكديگر را] به قتل برسانيد! اين كار، براى شما در پيشگاه پروردگارتان بهتر است.» سپس خداوند توبه شما را پذيرفت زيرا كه او توبه‏پذير و رحيم است. (54)


وَ إِذْ قُلْتُم‌ْ يَا مُوسَي‌ لَن‌ْ نُؤْمِن‌َ لَك‌َ حَتَّي‌ نَرَي‌ الله‌َ جَهْرَة‌ً فَأَخَذَتْكُم‌ُ الصَّاعِقَة‌ُ وَ أَنْتُم‌ْ تَنْظُرُون‌َ (بقره: 55)

و (نيز به ياد آوريد) هنگامى را كه گفتيد: «اى موسى! ما هرگز به تو ايمان نخواهيم آورد مگر اينكه خدا را آشكارا (با چشم خود) ببينيم!» پس صاعقه شما را گرفت در حالى كه تماشا مى‏كرديد. (55)


وَ ظَلَّلْنَا عَلَيْكُم‌ُ الْغَمَام‌َ وَ أَنْزَلْنَا عَلَيْكُم‌ُ الْمَن‌َّ وَالسَّلْوي‌ كُلُوا مِن‌ْ طَيِّبَات‌ِ مَا رَزَقْنَاكُم‌ْ وَ مَا ظَلَمُونَا وَ لَكِنْ‌ كَانُوا أَنْفُسَهُم‌ْ يَظْلِمُون‌َ (بقره: 57)

و ابر را بر شما سايبان قرار داديم و «من» [شيره مخصوص و لذيذ درختان‏] و «سلوى» [مرغان مخصوص شبيه كبوتر] را بر شما فرستاديم (و گفتيم:) «از نعمتهاى پاكيزه‏اى كه به شما روزى داده‏ايم بخوريد!» (ولى شما كفران كرديد!) آنها به ما ستم نكردند بلكه به خود ستم مى‏نمودند. (57)


وَ إِذْ قُلْنَا ادْخُلُوا هَذِه‌ِ الْقَرْيَة‌َ فَكُلُوا مِنْهَا حَيْث‌ُ شِئْتُم‌ْ رَغَدَاً وَادْخُلُوا الْبَاب‌َ سُجَّدَاً وَ قُولُوا حِطَّة‌ٌ نَغْفِرْ لَكُم‌ْ خَطَايَاكُم‌ْ وَ سَنَزِيدُ الْمُـحْسِنِين‌َ (بقره: 58)

و (به خاطر بياوريد) زمانى را كه گفتيم: «در اين شهر [بيت المقدس‏] وارد شويد! و از نعمتهاى فراوان آن، هر چه مى‏خواهيد بخوريد! و از در (معبد بيت المقدس) با خضوع و خشوع وارد گرديد! و بگوييد: «خداوندا! گناهان ما را بريز!» تا خطاهاى شما را ببخشيم و به نيكوكاران پاداش بيشترى خواهيم داد.» (58)


وَ إِذِ اسْتَسْقَي‌ مُوسَي‌ لِقَوْمِه‌ِ فَقُلْنَا اضْرِب‌ْ بِعَصَاك‌َ الْحَجَرَ فَانْفَجَرَت‌ْ مِنْه‌ُ اثْنَتَا عَشْرَة‌َ عَيْنَاً قَدْ عَلِم‌َ كُل‌ُّ أُنَاس‌ٍ مَشْرَبَهُم‌ْ كُلُوا وَاشْرَبُوا مِن‌ْ رِزْق‌ِ الله‌ِ وَ لاَ تَعْثَوْا فِي‌ الْأَرْض‌ِ مُفْسِدِين‌َ (بقره: 60)

و (به ياد آوريد) زمانى را كه موسى براى قوم خويش، آب طلبيد، به او دستور داديم: «عصاى خود را بر آن سنگ مخصوص بزن!» ناگاه دوازده چشمه آب از آن جوشيد آن گونه كه هر يك (از طوايف دوازده‏گانه بنى اسرائيل)، چشمه مخصوص خود را مى‏شناختند! (و گفتيم:) «از روزيهاى الهى بخوريد و بياشاميد! و در زمين فساد نكنيد!» (60)


وَ إِذْ قُلْتُم‌ْ يَا مُوسَي‌ لَن‌ْ نَصْبِرَ عَلَي‌ طَعَام‌ٍ وَاحِدٍ فَادْع‌ُ لَنَا رَبَّك‌َ يُخْرِج‌ْ لَنَا مِمَّا تُنْبِت‌ُ الْأَرْض‌ُ مِن‌ْ بَقْلِهَا وَ قِثَّائِهَا وَ فُومِهَا وَ عَدَسِهَا وَ بَصَلِهَا قَال‌َ أَتَسْتَبْدِلُون‌َ الَّذِي‌ هُوَ أَدْنَي‌ بِالَّذِي‌ هُوَ خَيْرٌ اهْبِطُوا مِصْرَاً فَإِن‌َّ لَكُم‌ْ مَا سَأَلْتُم‌ْ وَ ضُرِبَت‌ْ عَلَيْهِم‌ُ الذِّلَّة‌ُ وَالْمَسْكَنَة‌ُ وَ بَاءُوا بِغَضَب‌ٍ مِن‌َ الله‌ِ ذَلِك‌َ بِأَنَّهُم‌ْ كَانُوا يَكْفُرُون‌َ بِآيَات‌ِ الله‌ِ وَ يَقْتُلُون‌َ النَّبِيِّين‌َ بِغَيْرِ الْحَق‌ِّ ذَلِك‌َ بِمَا عَصَوْا وَ كَانُوا يَعْتَدُون‌َ (بقره: 61)

و (نيز به خاطر بياوريد) زمانى را كه گفتيد: «اى موسى! هرگز حاضر نيستيم به يك نوع غذا اكتفاء كنيم! از خداى خود بخواه كه از آنچه زمين مى‏روياند، از سبزيجات و خيار و سير و عدس و پيازش، براى ما فراهم سازد.» موسى گفت: «آيا غذاى پست‏تر را به جاى غذاى بهتر انتخاب مى‏كنيد؟! (اكنون كه چنين است، بكوشيد از اين بيابان) در شهرى فرود آئيد زيرا هر چه خواستيد، در آنجا براى شما هست.» و (مهر) ذلت و نياز، بر پيشانى آنها زده شد و باز گرفتار خشم خدايى شدند چرا كه آنان نسبت به آيات الهى، كفر مى‏ورزيدند و پيامبران را به ناحق مى‏كشتند. اينها به خاطر آن بود كه گناهكار و متجاوز بودند. (61)


إِن‌َّ الَّذِين‌َ آمَنُوا وَالَّذِين‌َ هَادُوا وَالنَّصَارَي‌ وَالصَّابِئِين‌َ مَن‌ْ آمَن‌َ بِالله‌ِ وَالْيَوْم‌ِ الْآخِرِ وَ عَمِل‌َ صَالِحَاً فَلَهُم‌ْ أَجْرُهُم‌ْ عِندَ رَبِّهِم‌ْ وَ لاَ خَوْف‌ٌ عَلَيْهِم‌ْ وَ لاَ هُم‌ْ يَحْزَنُون‌َ (بقره: 62)

كسانى كه (به پيامبر اسلام) ايمان آورده‏اند، و كسانى كه به آئين يهود گرويدند و نصارى و صابئان [پيروان يحيى‏] هر گاه به خدا و روز رستاخيز ايمان آورند، و عمل صالح انجام دهند، پاداششان نزد پروردگارشان مسلم است و هيچ گونه ترس و اندوهى براى آنها نيست. (هر كدام از پيروان اديان الهى، كه در عصر و زمان خود، بر طبق وظايف و فرمان دين عمل كرده‏اند، مأجور و رستگارند.) (62)


وَ إِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَكُم‌ْ وَ رَفَعْنَا فَوْقَكُم‌ُ الطُّورَ خُذُوا مَا آتَيْنَاكُم‌ْ بِقُوَّة‌ٍ وَاذْكُرُوا مَا فِيه‌ِ لَعَلَّكُم‌ْ تَتَّقُون‌َ (بقره: 63)

و (به ياد آوريد) زمانى را كه از شما پيمان گرفتيم و كوه طور را بالاى سر شما قرار داديم (و به شما گفتيم:) «آنچه را (از آيات و دستورهاى خداوند) به شما داده‏ايم، با قدرت بگيريد و آنچه را در آن است به ياد داشته باشيد (و به آن عمل كنيد) شايد پرهيزكار شويد!» (63)


ثُم‌َّ تَوَلَّيْتُم‌ْ مِن‌ْ بَعْدِ ذَلِك‌َ فَلَوْلاَ فَضْل‌ُ الله‌ِ عَلَيْكُم‌ْ وَ رَحْمَتُه‌ُ لَكُنْتُم‌ْ مِن‌َ الْخَاسِرِين‌َ (بقره: 64)

سپس شما پس از اين، روگردان شديد و اگر فضل و رحمت خداوند بر شما نبود، از زيانكاران بوديد. (64)


وَ لَقَدْ عَلِمْتُم‌ُ الَّذِين‌َ اعْتَدَوْا مِنْكُم‌ْ فِي‌ السَّبْت‌ِ فَقُلْنَا لَهُم‌ْ كُونُوا قِرَدَة‌ً خَاسِئِين‌َ (بقره: 65)

به طور قطع از حال كسانى از شما، كه در روز شنبه نافرمانى و گناه كردند، آگاه شده‏ايد! ما به آنها گفتيم: «به صورت بوزينه‏هايى طردشده درآييد!» (65)


فَجَعَلْنَاهَا نَكَالاً لِمَا بَيْن‌َ يَدَيْهَا وَ مَا خَلْفَهَا وَ مَوْعِظَة‌ً لِلْمُتَّقِين‌َ (بقره: 66)

ما اين كيفر را درس عبرتى براى مردم آن زمان و نسلهاى بعد از آنان، و پند و اندرزى براى پرهيزكاران قرار داديم. (66)


وَ إِذْ قَال‌َ مُوسَي‌ لِقَوْمِه‌ِ إِن‌َّ الله‌َ يَأْمُرُكُم‌ْ أَنْ‌ تَذْبَحُوا بَقَرَة‌ً قَالُوا أَتَتَّخِذُنَا هُزُوَاً قَال‌َ أَعُوذُ بِالله‌ِ أَن‌ْ أَكُون‌َ مِن‌َ الْجَاهِلِين‌َ (بقره: 67)

و (به ياد آوريد) هنگامى را كه موسى به قوم خود گفت: «خداوند به شما دستور مى‏دهد ماده گاوى را ذبح كنيد (و قطعه‏اى از بدن آن را به مقتولى كه قاتل او شناخته نشده بزنيد، تا زنده شود و قاتل خويش را معرفى كند و غوغا خاموش گردد.)» گفتند: «آيا ما را مسخره مى‏كنى؟» (موسى) گفت: «به خدا پناه مى‏برم از اينكه از جاهلان باشم!» (67)


قَالُوا ادْع‌ُ لَنَا رَبَّك‌َ يُبَيِّن‌ْ لَنَا مَا هِي‌َ قَال‌َ إِنَّه‌ُ يَقُول‌ُ إِنَّهَا بَقَرَة‌ٌ لاَ فَارِض‌ٌ وَ لاَ بِكْرٌ عَوَان‌ٌ بَيْن‌َ ذَلِك‌َ فَافْعَلُوا مَا تُؤْمَرُون‌َ (بقره: 68)

گفتند: « (پس) از خداى خود بخواه كه براى ما روشن كند اين ماده گاو چگونه ماده گاوى باشد؟» گفت: خداوند مى‏فرمايد: «ماده گاوى است كه نه پير و از كار افتاده باشد، و نه بكر و جوان بلكه ميان اين دو باشد. آنچه به شما دستور داده شده، (هر چه زودتر) انجام دهيد.» (68)


قَالُوا ادْع‌ُ لَنَا رَبَّك‌َ يُبَيِّن‌ْ لَنَا مَا هِي‌َ إِن‌َّ الْبَقَرَ تَشَابَه‌َ عَلَيْنَا وَ إِنَّا إِن‌ْ شَاءَ الله‌ُ لَمُهْتَدُون‌َ (بقره: 70)

گفتند: «از خدايت بخواه براى ما روشن كند كه چگونه گاوى بايد باشد؟ زيرا اين گاو براى ما مبهم شده! و اگر خدا بخواهد ما هدايت خواهيم شد!» (70)


قَال‌َ إِنَّه‌ُ يَقُول‌ُ إِنَّهَا بَقَرَة‌ٌ لاَ ذَلُول‌ٌ تُثِيرُ الْأَرْض‌َ وَ لاَ تَسْقِي‌ الْحَرْث‌َ مُسَلَّمَة‌ٌ لاَ شِيَة‌َ فِيهَا قَالُوا الْآن‌َ جَئْت‌َ بِالْحَق‌ِّ فَذَبَحُوهَا وَ مَا كَادُوا يَفْعَلُون‌َ (بقره: 71)

گفت: خداوند مى‏فرمايد: «گاوى باشد كه نه براى شخم زدن رام شده و نه براى زراعت آبكشى كند از هر عيبى بركنار باشد، و حتى هيچ گونه رنگ ديگرى در آن نباشد.» گفتند: «الان حق مطلب را آوردى!» سپس (چنان گاوى را پيدا كردند و) آن را سر بريدند ولى مايل نبودند اين كار را انجام دهند. (71)


وَ إِذْ قَتَلْتُم‌ْ نَفْسَاً فَادَّارَأْتُم‌ْ فِيهَا وَالله‌ُ مُخْرِج‌ٌ مَا كُنْتُم‌ْ تَكْتُمُون‌َ (بقره: 72)

و (به ياد آوريد) هنگامى را كه فردى را به قتل رسانديد سپس درباره (قاتل) او به نزاع پرداختيد و خداوند آنچه را مخفى مى‏داشتيد، آشكار مى‏سازد. (72)


فَقُلْنَا اضْرِبُوه‌ُ بِبَعْضِهَا كَذَلِك‌َ يُحْيِي‌ الله‌ُ الْمَوْتَي‌ وَ يُرِيكُم‌ْ آيَاتِه‌ِ لَعَلَّكُم‌ْ تَعْقِلُون‌َ (بقره: 73)

سپس گفتيم: «قسمتى از گاو را به مقتول بزنيد! (تا زنده شود، و قاتل را معرفى كند.) خداوند اين گونه مردگان را زنده مى‏كند و آيات خود را به شما نشان مى‏دهد شايد انديشه كنيد!» (73)


ثُم‌َّ قَسَت‌ْ قُلُوبُكُم‌ْ مِن‌ْ بَعْدِ ذَلِك‌َ فَهِي‌َ كَالْحِجَارَة‌ِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَة‌ً وَ إِن‌َّ مِن‌َ الْحِجَارَة‌ِ لَمَا يَتَفَجَّرُ مِنْه‌ُ الْأَنْهَارُ وَ إِن‌َّ مِنْهَا لَمَا يَشَّقَّق‌ُ فَيَخْرُج‌ُ مِنْه‌ُ الْمَاءُ وَ إِن‌َّ مِنْهَا لَمَا يَهْبِط‌ُ مِن‌ْ خَشْيَة‌ِ الله‌ِ وَ مَا الله‌ُ بِغَافِل‌ٍ عَمَّا تَعْمَلُون‌َ (بقره: 74)

سپس دلهاى شما بعد از اين واقعه سخت شد همچون سنگ، يا سخت‏تر! چرا كه پاره‏اى از سنگها مى‏شكافد، و از آن نهرها جارى مى‏شود و پاره‏اى از آنها شكاف برمى‏دارد، و آب از آن تراوش مى‏كند و پاره‏اى از خوف خدا (از فراز كوه) به زير مى‏افتد (اما دلهاى شما، نه از خوف خدا مى‏تپد، و نه سرچشمه علم و دانش و عواطف انسانى است!) و خداوند از اعمال شما غافل نيست. (74)


أَفَتَطْمَعُون‌َ أَن‌ْ يُؤْمِنُوا لَكُم‌ْ وَ قَدْ كَان‌َ فَرِيق‌ٌ مِنْهُم‌ْ يَسْمَعُون‌َ كَلاَم‌َ الله‌ِ ثُم‌َّ يُحَرِّفُونَه‌ُ مِن‌ْ بَعْدِ مَا عَقَلُوه‌ُ وَ هُم‌ْ يَعْلَمُون‌َ (بقره: 75)

آيا انتظار داريد به (آئين) شما ايمان بياورند، با اينكه عده‏اى از آنان، سخنان خدا را مى‏شنيدند و پس از فهميدن، آن را تحريف مى‏كردند، در حالى كه علم و اطلاع داشتند؟! (75)


وَ إِذَا لَقُوا الَّذِين‌َ آمَنُوا قَالُوا آمَنَّا وَ إِذَا خَلاَ بَعْضُهُم‌ْ إِلَي‌ بَعْض‌ٍ قَالُوا أَتُحَدِّثُونَهُمْ‌ بِمَا فَتَح‌َ الله‌ُ عَلَيْكُم‌ْ لِيُحَاجُّوكُم‌ْ بِه‌ِ عِنْدَ رَبِّكُم‌ْ أَفَلاَ تَعْقِلُون‌َ (بقره: 76)

و هنگامى كه مؤمنان را ملاقات كنند، مى‏گويند: «ايمان آورده‏ايم.» ولى هنگامى كه با يكديگر خلوت مى‏كنند، (بعضى به بعضى ديگر اعتراض كرده،) مى‏گويند: «چرا مطالبى را كه خداوند (در باره صفات پيامبر اسلام) براى شما بيان كرد، به مسلمانان بازگو مى‏كنيد تا (روز رستاخيز) در پيشگاه خدا، بر ضد شما به آن استدلال كنند؟! آيا نمى‏فهميد؟!» (76)


أَوَ لاَ يَعْلَمُون‌َ أَن‌َّ الله‌َ يَعْلَم‌ُ مَا يُسِرُّون‌َ وَ مَا يُعْلِنُون‌َ (بقره: 77)

آيا اينها نمى‏دانند خداوند آنچه را پنهان مى‏دارند يا آشكار مى‏كنند مى‏داند؟! (77)


وَ مِنْهُم‌ْ أُمِّيُّون‌َ لاَ يَعْلَمُون‌َ الْكِتَاب‌َ إِلاَّ أَمَانِي‌َّ وَ إِن‌ْ هُم‌ْ إِلاَّ يَظُنُّون‌َ (بقره: 78)

و پاره‏اى از آنان عوامانى هستند كه كتاب خدا را جز يك مشت خيالات و آرزوها نمى‏دانند و تنها به پندارهايشان دل بسته‏اند. (78)


فَوَيْل‌ٌ لِلَّذِين‌َ يَكْتُبُون‌َ الْكِتَاب‌َ بِأَيْدِيهِم‌ْ ثُم‌َّ يَقُولُون‌َ هَذَا مِن‌ْ عِنْدِ الله‌ِ لِيَشْتَرُوا بِه‌ِ ثَمَناً قَلِيلاً فَوَيْل‌ٌ لَهُم‌ْ مِمَّا كَتَبَت‌ْ أَيْدِيهِم‌ْ وَ وَيْل‌ٌ لَهُم‌ْ مِمَّا يَكْسِبُون‌َ (بقره: 79)

پس واى بر آنها كه نوشته‏اى با دست خود مى‏نويسند، سپس مى‏گويند: «اين، از طرف خداست.» تا آن را به بهاى كمى بفروشند. پس واى بر آنها از آنچه با دست خود نوشتند و واى بر آنان از آنچه از اين راه به دست مى‏آورند! (79)


وَ قَالُوا لَن‌ْ تَمَسَّنَا النَّارُ إِلاَّ أَيَّامَاً مَعْدُودَة‌ً قُل‌ْ أَتَّخَذْتُم‌ْ عِنْدَ الله‌ِ عَهْدَاً فَلَن‌ْ يُخْلِف‌َ الله‌ُ عَهْدَه‌ُ أَم‌ْ تَقُولُون‌َ عَلَي‌ الله‌ِ مَا لاَ تَعْلَمُون‌َ (بقره: 80)

و گفتند: «هرگز آتش دوزخ، جز چند روزى، به ما نخواهد رسيد.» بگو: «آيا پيمانى از خدا گرفته‏ايد؟!- و خداوند هرگز از پيمانش تخلف نمى‏ورزد- يا چيزى را كه نمى‏دانيد به خدا نسبت مى‏دهيد»؟! (80)


بَلَي‌ مَن‌ْ كَسَب‌َ سَيِّئَة‌ً وَ أَحَاطَت‌ْ بِه‌ِ خَطِيئَتُه‌ُ فَأُولَئِك‌َ أَصْحَاب‌ُ النَّارِ هُم‌ْ فِيهَا خَالِدُون‌َ (بقره: 81)

آرى، كسانى كه كسب گناه كنند، و آثار گناه، سراسر وجودشان را بپوشاند، آنها اهل آتشند و جاودانه در آن خواهند بود. (81)


وَالَّذِين‌َ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَات‌ِ أُولَئِك‌َ أَصْحَاب‌ُ الْجَنَّة‌ِ هُم‌ْ فِيهَا خَالِدُون‌َ (بقره: 82)

و آنها كه ايمان آورده، و كارهاى شايسته انجام داده‏اند، آنان اهل بهشتند و هميشه در آن خواهند ماند. (82)


وَ إِذْ أَخَذْنَا مِيثَاق‌َ بَنِي‌ إِسْرَائِيل‌َ لاَ تَعْبُدُون‌َ إِلاَّ الله‌َ وَ بِالْوَالِدَيْن‌ِ إِحْسَانَاً وَ ذِي‌ الْقُرْبَي‌ وَالْيَتَامَي‌ وَالْمَسَاكِين‌ِ وَ قُولُوا لِلنَّاس‌ِ حُسْنَاً وَ أَقِيمُوا الصَّلاَة‌َ وَ آتُوا الزَّكَاة‌َ ثُم‌َّ تَوَلَّيْتُم‌ْ إِلاَّ قَلِيلاً مِنْكُم‌ْ وَ أَنْتُم‌ْ مُعْرِضُون‌َ (بقره: 83)

و (به ياد آوريد) زمانى را كه از بنى اسرائيل پيمان گرفتيم كه جز خداوند يگانه را پرستش نكنيد و به پدر و مادر و نزديكان و يتيمان و بينوايان نيكى كنيد و به مردم نيك بگوييد نماز را برپا داريد و زكات بدهيد. سپس (با اينكه پيمان بسته بوديد) همه شما- جز عده كمى- سرپيچى كرديد و (از وفاى به پيمان خود) روى‏گردان شديد. (83)


وَ إِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَكُم‌ْ لاَ تَسْفِكُون‌َ دِمَاءَكُم‌ْ وَ لاَ تُخْرِجُون‌َ أَنْفُسَكُم‌ْ مِن‌ْ دِيَارِكُم‌ْ ثُم‌َّ أَقْرَرْتُم‌ْ وَ أَنْتُم‌ْ تَشْهَدُون‌َ (بقره: 84)

و هنگامى را كه از شما پيمان گرفتيم كه خون هم را نريزيد و يكديگر را از سرزمين خود، بيرون نكنيد. سپس شما اقرار كرديد (و بر اين پيمان) گواه بوديد. (84)


ثُم‌َّ أَنْتُم‌ْ هَؤُلاَءِ تَقْتُلُون‌َ أَنْفُسَكُم‌ْ وَ تُخْرِجُون‌َ فَرِيقَاً مِنْكُم‌ْ مِن‌ْ دِيَارِهِم‌ْ تَظَاهَرُون‌َ عَلَيْهِم‌ْ بِالْإِثْم‌ِ وَالْعُدْوَان‌ِ وَ إِن‌ْ يَأْتُوكُم‌ْ أُسَارَي‌ تُفَادُوهُم‌ْ وَ هُوَ مُحَرَّم‌ٌ عَلَيْكُم‌ْ إِخْرَاجُهُم‌ْ أَفَتُؤْمِنُون‌َ بِبَعْض‌ِ الْكِتَاب‌ِ وَ تَكْفُرُون‌َ بِبَعْض‌ٍ فَمَا جَزَاءُ مَن‌ْ يَفْعَل‌ُ ذَلِك‌َ مِنْكُم‌ْ إِلاَّ خِزْي‌ٌ فِي‌ الْحَياة‌ِ الدُّنْيَا وَ يَوْم‌َ الْقِيَامَة‌ِ يُرَدُّون‌َ إِلَي‌ أَشَدِّ الْعَذَاب‌ِ وَ مَا الله‌ُ بِغَافِل‌ٍ عَمَّا تَعْمَلُون‌َ (بقره: 85)

اما اين شما هستيد كه يكديگر را مى‏كشيد و جمعى از خودتان را از سرزمينشان بيرون مى‏كنيد و در اين گناه و تجاوز، به يكديگر كمك مى‏نماييد (و اينها همه نقض پيمانى است كه با خدا بسته‏ايد) در حالى كه اگر بعضى از آنها به صورت اسيران نزد شما آيند، فديه مى‏دهيد و آنان را آزاد مى‏سازيد! با اينكه بيرون ساختن آنان بر شما حرام بود. آيا به بعضى از دستورات كتاب آسمانى ايمان مى‏آوريد، و به بعضى كافر مى‏شويد؟! براى كسى از شما كه اين عمل (تبعيض در ميان احكام و قوانين الهى) را انجام دهد، جز رسوايى در اين جهان، چيزى نخواهد بود، و روز رستاخيز به شديدترين عذابها گرفتار مى‏شوند. و خداوند از آنچه انجام مى‏دهيد غافل نيست. (85)


أُولَئِك‌َ الَّذِين‌َ اشْتَرَوُا الْحَيَاة‌َ الدُّنْيَا بِالْآخِرَة‌ِ فَلاَ يُخَفَّف‌ُ عَنْهُم‌ُ الْعَذَاب‌ُ وَ لاَ هُم‌ْ يُنْصَرُون‌َ (بقره: 86)

اينها همان كسانند كه آخرت را به زندگى دنيا فروخته‏اند از اين رو عذاب آنها تخفيف داده نمى‏شود و كسى آنها را يارى نخواهد كرد. (86)


وَ لَقَدْ آتَيْنَا مُوسَي‌ الْكِتَاب‌َ وَ قَفَّيْنَا مِن‌ْ بَعْدِه‌ِ بِالرُّسُل‌ِ وَ آتَيْنَا عِيسَي‌ ابْن‌َ مَرْيَم‌َ الْبَيِّنَات‌ِ وَ أَيَّدْنَاه‌ُ بِرُوح‌ِ الْقُدُس‌ِ أَفَكُلَّمَا جَاءَكُم‌ْ رَسُول‌ٌ بِمَا لاَ تَهْوَي‌ أَنْفُسُكُم‌ُ اسْتَكْبَرْتُم‌ْ فَفَرِيقَاً كَذَّبْتُم‌ْ وَ فَرِيقَاً تَقْتُلُون‌َ (بقره: 87)

ما به موسى كتاب (تورات) داديم و بعد از او، پيامبرانى پشت سر هم فرستاديم و به عيسى بن مريم دلايل روشن داديم و او را به وسيله روح القدس تأييد كرديم. آيا چنين نيست كه هر زمان، پيامبرى چيزى بر خلاف هواى نفس شما آورد، در برابر او تكبر كرديد (و از ايمان آوردن به او خوددارى نموديد) پس عده‏اى را تكذيب كرده، و جمعى را به قتل رسانديد؟! (87)


وَ قَالُوا قُلُوبُنَا غُلْف‌ٌ بَل‌ْ لَعَنَهُم‌ُ الله‌ُ بِكُفْرِهِم‌ْ فَقَلِيلاً مَا يُؤْمِنُون‌َ (بقره: 88)

و (آنها از روى استهزا) گفتند: دلهاى ما در غلاف است! (و ما از گفته تو چيزى نمى‏فهميم. آرى، همين طور است!) خداوند آنها را به خاطر كفرشان، از رحمت خود دور ساخته، (به همين دليل، چيزى درك نمى‏كنند) و كمتر ايمان مى‏آورند. (88)


وَ لَمَّا جَاءَهُم‌ْ كِتَاب‌ٌ مِن‌ْ عِنْدِ الله‌ِ مُصَدِّق‌ٌ لِمَا مَعَهُم‌ْ وَ كَانُوا مِن‌ْ قَبْل‌ُ يَسْتَفْتِحُون‌َ عَلَي‌ الَّذِين‌َ كَفَرُوا فَلَمَّا جَاءَهُم‌ْ مَا عَرَفُوا كَفَرُوا بِه‌ِ فَلَعْنَة‌ُ الله‌ِ عَلَي‌ الْكَافِرِين‌َ (بقره: 89)

و هنگامى كه از طرف خداوند، كتابى براى آنها آمد كه موافق نشانه‏هايى بود كه با خود داشتند، و پيش از اين، به خود نويد پيروزى بر كافران مى‏دادند (كه با كمك آن، بر دشمنان پيروز گردند.) با اين همه، هنگامى كه اين كتاب، و پيامبرى را كه از قبل شناخته بودند نزد آنها آمد، به او كافر شدند لعنت خدا بر كافران باد! (89)


بِئْسَ مَا اشْتَرَوْا بِه‌ِ أَنْفُسَهُم‌ْ أَن‌ْ يَكْفُروا بِمَا أَنْزَل‌َ الله‌ُ بَغْيَاً أَن‌ْ يُنَزِّل‌َ الله‌ُ مِن‌ْ فَضْلِه‌ِ عَلَي‌ مَن‌ْ يَشَاءُ مِن‌ْ عِبَادِه‌ِ فَبَاءُوا بِغَضَب‌ٍ عَلَي‌ غَضَب‌ٍ وَ لِلْكَافِرِين‌َ عَذَاب‌ٌ مُهِين‌ٌ (بقره: 90)

ولى آنها در مقابل بهاى بدى، خود را فروختند كه به ناروا، به آياتى كه خدا فرستاده بود، كافر شدند. و معترض بودند، چرا خداوند به فضل خويش، بر هر كس از بندگانش بخواهد، آيات خود را نازل مى‏كند؟! از اين رو به خشمى بعد از خشمى (از سوى خدا) گرفتار شدند. و براى كافران مجازاتى خواركننده است. (90)


وَ إِذَا قِيل‌َ لَهُم‌ْ آمِنُوا بِمَا أَنْزَل‌َ الله‌ُ قَالُوا نُؤْمِن‌ُ بِمَا أُنْزِل‌َ عَلَيْنَا وَ يَكْفُرُون‌َ بِمَا وَرَاءَه‌ُ وَ هُوَ الْحَق‌ُّ مُصَدِّقَاً لِمَا مَعَهُم‌ْ قُل‌ْ فَلِم‌َ تَقْتُلُون‌َ أَنْبِيَاءَ الله‌ِ مِن‌ْ قَبْل‌ُ إِن‌ْ كُنْتُم‌ْ مُؤْمِنِين‌َ (بقره: 91)

و هنگامى كه به آنها گفته شود: «به آنچه خداوند نازل فرموده، ايمان بياوريد!» مى‏گويند: «ما به چيزى ايمان مى‏آوريم كه بر خود ما نازل شده است.» و به غير آن، كافر مى‏شوند در حالى كه حق است و آياتى را كه بر آنها نازل شده، تصديق مى‏كند. بگو: «اگر (راست مى‏گوييد، و به آياتى كه بر خودتان نازل شده) ايمان داريد، پس چرا پيامبران خدا را پيش از اين، به قتل مى‏رسانديد؟!» (91)


وَ لَقَدْ جَاءَكُم‌ْ مُوسَي‌ بِالْبَيِّنَات‌ِ ثُم‌َّ اتَّخَذْتُم‌ُ الْعِجْل‌َ مِن‌ْ بَعْدِه‌ِ وَ أَنْتُم‌ْ ظَالِمُون‌َ (بقره: 92)

و (نيز) موسى آن همه معجزات را براى شما آورد، و شما پس از (غيبت) او، گوساله را انتخاب كرديد در حالى كه ستمگر بوديد. (92)


وَ إِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَكُم‌ْ وَ رَفَعْنَا فَوْقَكُم‌ُ الطُّورَ خُذُوا مَا آتَيْنَاكُم‌ْ بِقُوَّة‌ٍ وَاسْمَعُوا قَالُوا سَمِعْنَا وَ عَصَيْنَا وَ أُشْرِبُوا فِي‌ قُلُوبِهِم‌ُ الْعِجْل‌َ بِكُفْرِهِم‌ْ قُل‌ْ بِئْسَ مَا يَأْمُرُكُم‌ْ بِه‌ِ إِيمَانُكُم‌ْ إِن‌ْ كُنْتُم‌ْ مُؤْمِنِين‌َ (بقره: 93)

و (به ياد آوريد) زمانى را كه از شما پيمان گرفتيم و كوه طور را بالاى سر شما برافراشتيم (و گفتيم:) «اين دستوراتى را كه به شما داده‏ايم محكم بگيريد، و درست بشنويد!» آنها گفتند: «شنيديم ولى مخالفت كرديم.» و دلهاى آنها، بر اثر كفرشان، با محبت گوساله آميخته شد. بگو: «ايمان شما، چه فرمان بدى به شما مى‏دهد، اگر ايمان داريد!» (93)


وَ لَن‌ْ يَتَمَنَّوْه‌ُ أَبَدَاً بِمَا قَدَّمَت‌ْ أَيْدِيهِم‌ْ وَالله‌ُ عَلِيم‌ٌ بِالظَّالِمِين‌َ (بقره: 95)

ولى آنها، به خاطر اعمال بدى كه پيش از خود فرستاده‏اند، هرگز آرزوى مرگ نخواهند كرد و خداوند از ستمگران آگاه است. (95)


وَ لَتَجِدَنَّهُم‌ْ أَحْرَص‌َ النَّاس‌ِ عَلَي‌ حَيَاة‌ٍ وَ مِن‌َ الَّذِين‌َ أَشْرَكُوا يَوَدُّ أَحَدُهُم‌ْ لَوْ يُعَمَّرُ أَلْف‌َ سَنَة‌ٍ وَ مَا هُوَ بِمُزَحْزِحِه‌ِ مِن‌َ الْعَذَاب‌ِ أَن‌ْ يُعَمَّرَ وَالله‌ُ بَصِيرٌ بِمَا يَعْمَلُون‌َ (بقره: 96)

و آنها را حريص‏ترين مردم- حتى حريصتر از مشركان- بر زندگى (اين دنيا، و اندوختن ثروت) خواهى يافت (تا آنجا) كه هر يك از آنها آرزو دارد هزار سال عمر به او داده شود! در حالى كه اين عمر طولانى، او را از كيفر (الهى) باز نخواهد داشت. و خداوند به اعمال آنها بيناست. (96)


قُل‌ْ مَن‌ْ كَان‌َ عَدُوَّاً لِجِبْرِيل‌َ فَإِنَّه‌ُ نَزَّلَه‌ُ عَلَي‌ قَلْبِك‌َ بِإِذْن‌ِ الله‌ِ مُصَدِّقَاً لِمَا بَيْن‌َ يَدَيْه‌ِ وَ هُدَي‌ً وَ بُشْرَي‌ لِلْمُؤْمِنِين‌َ (بقره: 97)

(آنها مى‏گويند: «چون فرشته‏اى كه وحى را بر تو نازل مى‏كند، جبرئيل است، و ما با جبرئيل دشمن هستيم، به تو ايمان نمى‏آوريم!») بگو: «كسى كه دشمن جبرئيل باشد (در حقيقت دشمن خداست) چرا كه او به فرمان خدا، قرآن را بر قلب تو نازل كرده است در حالى كه كتب آسمانى پيشين را تصديق مى‏كند و هدايت و بشارت است براى مؤمنان.» (97)


مَن‌ْ كَان‌َ عَدُوَّاً لِالله‌ِ وَ مَلاَئِكَتِه‌ِ وَ رُسُلِه‌ِ وَ جِبْرِيل‌َ وَ مِيكَال‌َ فَإِن‌َّ الله‌َ عَدُوٌّ لِلْكَافِرِين‌َ (بقره: 98)

كسى كه دشمن خدا و فرشتگان و رسولان او و جبرئيل و ميكائيل باشد (كافر است و) خداوند دشمن كافران است. (98)


وَ لَقَدْ أَنْزَلْنَا إِلَيْك‌َ آيَات‌ٍ بَيِّنَات‌ٍ وَ مَا يَكْفُرُ بِهَا إِلاَّ الْفَاسِقُون‌َ (بقره: 99)

ما نشانه‏هاى روشنى براى تو فرستاديم و جز فاسقان كسى به آنها كفر نمى‏ورزد. (99)


أَوَ كُلَّمَا عَاهَدُوا عَهْدَاً نَبَذَه‌ُ فَرِيق‌ٌ مِنْهُم‌ْ بَل‌ْ أَكْثَرُهُم‌ْ لاَ يُؤْمِنُون‌َ (بقره: 100)

و آيا چنين نيست كه هر بار آنها [يهود] پيمانى (با خدا و پيامبر) بستند، جمعى آن را دور افكندند (و مخالفت كردند.) آرى، بيشتر آنان ايمان نمى‏آورند. (100)


وَ لَمَّا جَاءَهُم‌ْ رَسُول‌ٌ مِن‌ْ عِنْدِ الله‌ِ مُصَدِّق‌ٌ لِمَا مَعَهُم‌ْ نَبَذَ فَرِيق‌ٌ مِن‌َ الَّذِين‌َ أُوتُوا الْكِتَاب‌َ كِتَاب‌َ الله‌ِ وَرَاءَ ظُهُورِهِم‌ْ كَأَنَّهُمْ‌ لاَ يَعْلَمُون‌َ (بقره: 101)

و هنگامى كه فرستاده‏اى از سوى خدا به سراغشان آمد، و با نشانه‏هايى كه نزد آنها بود مطابقت داشت، جمعى از آنان كه به آنها كتاب (آسمانى) داده شده بود، كتاب خدا را پشت سر افكندند گويى هيچ از آن خبر ندارند!! (101)


وَاتَّبَعُوا مَا تَتْلُو الشَّيَاطِين‌ُ عَلَي‌ مُلْك‌ِ سُلَيَمان‌َ وَ مَا كَفَرَ سُلَيْمان‌ُ وَ لَكِنَّ‌ الشَّيَاطِين‌َ كَفَرُوا يُعَلِّمُون‌َ النَّاس‌َ السِّحْرَ وَ مَا أُنْزِل‌َ عَلَي‌ الْمَلَكَيْن‌ِ بِبَابِل‌َ هَارُوت‌َ وَ مَارُوت‌َ وَ مَا يُعَلِّمَان‌ِ مِن‌ْ أَحَدٍ حَتَّي‌ يَقُولاَ إِنَّمَا نَحْن‌ُ فِتْنَة‌ٌ فَلاَ تَكْفُرْ فَيَتَعَلَّمُون‌َ مِنْهُمَا مَا يُفَرِّقُون‌َ بِه‌ِ بَيْن‌َ الْمَرْءِ وَ زَوْجِه‌ِ وَ مَا هُم‌ْ بِضَارِّين‌َ بِه‌ِ مِن‌ْ أَحَدٍ إِلاَّ بِإِذْن‌ِ الله‌ِ وَ يَتَعَلَّمُون‌َ مَا يَضُرُّهُم‌ْ وَ لاَ يَنْفَعُهُم‌ْ وَ لَقَدْ عَلِمُوا لَمَن‌ِ اشْتَرَاه‌ُ مَا لَه‌ُ فِي‌ الْآخِرَة‌ِ مِن‌ْ خَلاَق‌ٍ وَ لَبِئْس‌َ مَا شَرَوا بِه‌ِ أَنْفُسَهُم‌ْ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُون‌َ (بقره: 102)

و (يهود) از آنچه شياطين در عصر سليمان بر مردم مى‏خواندند پيروى كردند. سليمان هرگز (دست به سحر نيالود و) كافر نشد ولى شياطين كفر ورزيدند و به مردم سحر آموختند. و (نيز يهود) از آنچه بر دو فرشته بابل «هاروت» و «ماروت»، نازل شد پيروى كردند. (آن دو، راه سحر كردن را، براى آشنايى با طرز ابطال آن، به مردم ياد مى‏دادند. و) به هيچ كس چيزى ياد نمى‏دادند، مگر اينكه از پيش به او مى‏گفتند: «ما وسيله آزمايشيم كافر نشو! (و از اين تعليمات، سوء استفاده نكن!)» ولى آنها از آن دو فرشته، مطالبى را مى‏آموختند كه بتوانند به وسيله آن، ميان مرد و همسرش جدايى بيفكنند ولى هيچ گاه نمى‏توانند بدون اجازه خداوند، به انسانى زيان برسانند. آنها قسمتهايى را فرامى‏گرفتند كه به آنان زيان مى‏رسانيد و نفعى نمى‏داد. و مسلما مى‏دانستند هر كسى خريدار اين گونه متاع باشد، در آخرت بهره‏اى نخواهد داشت. و چه زشت و ناپسند بود آنچه خود را به آن فروختند، اگر مى‏دانستند!! (102)


وَ لَوْ أَنَّهُم‌ْ آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَمَثُوبَة‌ٌ مِن‌ْ عِنْدِ الله‌ِ خَيْرٌ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُون‌َ (بقره: 103)

و اگر آنها ايمان مى‏آوردند و پرهيزكارى پيشه مى‏كردند، پاداشى كه نزد خداست، براى آنان بهتر بود، اگر آگاهى داشتند!! (103)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا لاَ تَقُولُوا رَاعِنَا وَ قُولُوا انْظُرْنَا وَاسْمَعُوا وَ لِلْكَافِرِين‌َ عَذَاب‌ٌ أَلِيم‌ٌ (بقره: 104)

اى افراد باايمان! (هنگامى كه از پيغمبر تقاضاى مهلت براى درك آيات قرآن مى‏كنيد) نگوييد: «راعنا» بلكه بگوييد: «انظرنا». (زيرا كلمه اول، هم به معنى «ما را مهلت بده!»، و هم به معنى «ما را تحميق كن!» مى‏باشد و دستاويزى براى دشمنان است.) و (آنچه به شما دستور داده مى‏شود) بشنويد! و براى كافران (و استهزاكنندگان) عذاب دردناكى است. (104)


مَا يَوَدُّ الَّذِين‌َ كَفَرُوا مِن‌ْ أَهْل‌ِ الْكِتَاب‌ِ وَ لاَ الْمُشْرِكِين‌َ أَن‌ْ يُنَزَّل‌َ عَلَيْكُم‌ْ مِن‌ْ خَيْرٍ مِن‌ْ رَبِّكُم‌ْ وَالله‌ُ يَخْتَص‌ُّ بِرَحْمَتِه‌ِ مَن‌ْ يَشَاءُ وَالله‌ُ ذُو الْفَضْل‌ِ الْعَظِيم‌ِ (بقره: 105)

كافران اهل كتاب، و (همچنين) مشركان، دوست ندارند كه از سوى خداوند، خير و بركتى بر شما نازل گردد در حالى كه خداوند، رحمت خود را به هر كس بخواهد، اختصاص مى‏دهد و خداوند، صاحب فضل بزرگ است. (105)


أَلَم‌ْ تَعْلَم‌ْ أَن‌َّ الله‌َ لَه‌ُ مُلْك‌ُ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ وَ مَا لَكُم‌ْ مِن‌ْ دُون‌ِ الله‌ِ مِن‌ْ وَلِي‌ٍّ وَ لاَ نَصِيرٍ (بقره: 107)

آيا نمى‏دانستى كه حكومت آسمانها و زمين، از آن خداست؟! (و حق دارد هر گونه تغيير و تبديلى در احكام خود طبق مصالح بدهد؟!) و جز خدا، ولى و ياورى براى شما نيست. (و اوست كه مصلحت شما را مى‏داند و تعيين مى‏كند). (107)


أَم‌ْ تُرِيدُون‌َ أَن‌ْ تَسْأَلُوا رَسُولَكُم‌ْ كَمَا سُئِل‌َ مُوسَي‌ مِن‌ْ قَبْل‌ُ وَ مَن‌ْ يَتَبَدَّل‌ِ الْكُفْرَ بِالْإِيمَان‌ِ فَقَدْ ضَل‌َّ سَوَاءَ السَّبِيل‌ِ (بقره: 108)

آيا مى‏خواهيد از پيامبر خود، همان تقاضاى (نامعقولى را) بكنيد كه پيش از اين، از موسى كردند؟! (و با اين بهانه‏جويى‏ها، از ايمان آوردن سر باز زدند.) كسى كه كفر را به جاى ايمان بپذيرد، از راه مستقيم (عقل و فطرت) گمراه شده است. (108)


وَدَّ كَثِيرٌ مِن‌ْ أَهْل‌ِ الْكِتَاب‌ِ لَوْ يَرُدُّونَكُم‌ْ مِن‌ْ بَعْدِ إِيمَانِكُم‌ْ كُفَّارَاً حَسَدَاً مِن‌ْ عِندِ أَنْفُسِهِم‌ْ مِن‌ْ بَعْدِ مَا تَبَيَّن‌َ لَهُم‌ُ الْحَق‌ُّ فَاعْفُوا وَاصْفَحُوا حَتَّي‌ يَأْتِي‌َ الله‌ُ بِأَمْرِه‌ِ إِن‌َّ الله‌َ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ قَدِيرٌ (بقره: 109)

بسيارى از اهل كتاب، از روى حسد- كه در وجود آنها ريشه دوانده- آرزو مى‏كردند شما را بعد از اسلام و ايمان، به حال كفر باز گردانند با اينكه حق براى آنها كاملا روشن شده است. شما آنها را عفو كنيد و گذشت نماييد تا خداوند فرمان خودش (فرمان جهاد) را بفرستد خداوند بر هر چيزى تواناست. (109)


وَ أَقِيمُوا الصَّلاَة‌َ وَ آتُوا الزَّكَاة‌َ وَ مَا تُقَدِّمُوا لِأَنفُسِكُم‌ْ مِن‌ْ خَيْرٍ تَجِدُوه‌ُ عِنْدَ الله‌ِ إِن‌َّ الله‌َ بِمَا تَعْمَلُون‌َ بَصِيرٌ (بقره: 110)

و نماز را برپا داريد و زكات را ادا كنيد و هر كار خيرى را براى خود از پيش مى‏فرستيد، آن را نزد خدا (در سراى ديگر) خواهيد يافت خداوند به اعمال شما بيناست. (110)


وَ قَالُوا لَن‌ْ يَدْخُل‌َ الْجَنَّة‌َ إِلاَّ مَن‌ْ كَان‌َ هُودَاً أَوْ نَصَارَي‌ تِلْك‌َ أَمَانِيُّهُم‌ْ قُل‌ْ هَاتُوا بُرْهَانَكُم‌ْ إِن‌ْ كُنْتُم‌ْ صَادِقِين‌َ (بقره: 111)

آنها گفتند: «هيچ كس، جز يهود يا نصارى، هرگز داخل بهشت نخواهد شد.» اين آرزوى آنهاست! بگو: «اگر راست مى‏گوييد، دليل خود را (بر اين موضوع) بياوريد!» (111)


بَلَي‌ مَن‌ْ أَسْلَم‌َ وَجْهَه‌ُ لِالله‌ِ وَ هُوَ مُحْسِن‌ٌ فَلَه‌ُ أَجْرُه‌ُ عِنْدَ رَبِّه‌ِ وَ لاَ خَوْف‌ٌ عَلَيْهِم‌ْ وَ لاَ هُم‌ْ يَحْزَنُون‌َ (بقره: 112)

آرى، كسى كه روى خود را تسليم خدا كند و نيكوكار باشد، پاداش او نزد پروردگارش ثابت است نه ترسى بر آنهاست و نه غمگين مى‏شوند. (بنا بر اين، بهشت خدا در انحصار هيچ گروهى نيست.) (112)


وَ قَالَت‌ِ الْيَهُودُ لَيْسَت‌ِ النَّصَارَي‌ عَلَي‌ شَي‌ْءٍ وَ قَالَت‌ِ النَّصَارَي‌ لَيْسَت‌ِ الْيَهُودُ عَلَي‌ شَي‌ْءٍ وَ هُم‌ْ يَتْلُون‌َ الْكِتَاب‌َ كَذَلِك‌َ قَال‌َ الَّذِين‌َ لاَ يَعْلَمُون‌َ مِثْل‌َ قَوْلِهِم‌ْ فَالله‌ُ يَحْكُم‌ُ بَيْنَهُم‌ْ يَوْم‌َ الْقِيَامَة‌ِ فِيمَا كَانُوا فِيه‌ِ يَخْتَلِفُون‌َ (بقره: 113)

يهوديان گفتند: «مسيحيان هيچ موقعيتى (نزد خدا) ندارند»، و مسيحيان نيز گفتند: «يهوديان هيچ موقعيتى ندارند (و بر باطلند)» در حالى كه هر دو دسته، كتاب آسمانى را مى‏خوانند (و بايد از اين گونه تعصبها بركنار باشند) افراد نادان (ديگر، همچون مشركان) نيز، سخنى همانند سخن آنها داشتند! خداوند، روز قيامت، در باره آنچه در آن اختلاف داشتند، داورى مى‏كند. (113)


وَ مَن‌ْ أَظْلَم‌ُ مِمَّن‌ْ مَنَع‌َ مَسَاجِدَ الله‌ِ أَن‌ْ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُه‌ُ وَ سَعَي‌ فِي‌ خَرَابِهَا أُولَئِك‌َ مَا كَان‌َ لَهُم‌ْ أَن‌ْ يَدْخُلُوهَا إِلاَّ خَائِفِين‌َ لَهُم‌ْ فِي‌ الدُّنْيَا خِزْي‌ٌ وَ لَهُم‌ْ فِي‌ الْآخِرَة‌ِ عَذَاب‌ٌ عَظِيم‌ٌ (بقره: 114)

كيست ستمكارتر از آن كس كه از بردن نام خدا در مساجد او جلوگيرى كرد و سعى در ويرانى آنها نمود؟! شايسته نيست آنان، جز با ترس و وحشت، وارد اين (كانونهاى عبادت) شوند. بهره آنها در دنيا (فقط) رسوايى است و در سراى ديگر، عذاب عظيم (الهى)!! (114)


وَ لِالله‌ِ الْمَشْرِق‌ُ وَالْمَغْرِب‌ُ فَأَيْنََمَا تُوَلُّوا فَثَم‌َّ وَجْه‌ُ الله‌ِ إِن‌َّ الله‌َ وَاسِع‌ٌ عَلِيم‌ٌ (بقره: 115)

مشرق و مغرب، از آن خداست! و به هر سو رو كنيد، خدا آنجاست! خداوند بى‏نياز و داناست! (115)


وَ قَالُوا اتَّخَذَ الله‌ُ وَلَدَاً سُبْحَانَه‌ُ بَل‌ْ لَه‌ُ مَا فِي‌ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ كُل‌ٌّ لَه‌ُ قَانِتُون‌َ (بقره: 116)

و (يهود و نصارى و مشركان) گفتند: «خداوند، فرزندى براى خود انتخاب كرده است»!- منزه است او- بلكه آنچه در آسمانها و زمين است، از آن اوست و همه در برابر او خاضعند! (116)


بَدِيع‌ُ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ وَ إِذَا قَضَي‌ أَمْرَاً فَإِنَّمَا يَقُول‌ُ لَه‌ُ كُن‌ْ فَيَكُون‌ُ (بقره: 117)

هستى بخش آسمانها و زمين اوست! و هنگامى كه فرمان وجود چيزى را صادر كند، تنها مى‏گويد: «موجود باش!» و آن، فورى موجود مى‏شود. (117)


وَ قَال‌َ الَّذِين‌َ لاَ يَعْلَمُون‌َ لَوْلاَ يُكَلِّمُنَا الله‌ُ أَوْ تَأْتِينَا آيَة‌ٌ كَذَلِك‌َ قَال‌َ الَّذِين‌َ مِن‌ْ قَبْلِهِم‌ْ مِثْل‌َ قَوْلِهِم‌ْ تَشَابَهَت‌ْ قُلُوبُهُم‌ْ قَدْ بَيَّنَّا الْآيَات‌ِ لِقَوْم‌ٍ يُوقِنُون‌َ (بقره: 118)

افراد ناآگاه گفتند: «چرا خدا با ما سخن نمى‏گويد؟! و يا چرا آيه و نشانه‏اى براى خود ما نمى‏آيد؟!» پيشينيان آنها نيز، همين گونه سخن مى‏گفتند دلها و افكارشان مشابه يكديگر است ولى ما (به اندازه كافى) آيات و نشانه‏ها را براى اهل يقين (و حقيقت‏جويان) روشن ساخته‏ايم. (118)


إِنَّا أَرْسَلْنَاك‌َ بِالْحَق‌ِّ بَشِيرَاً وَ نَذِيرَاً وَ لاَ تُسْأَل‌ُ عَن‌ْ أَصْحَاب‌ِ الْجَحِيم‌ِ (بقره: 119)

ما تو را به حق، براى بشارت و بيم دادن (مردم جهان) فرستاديم و تو مسئول (گمراهى) دوزخيان (پس از ابلاغ رسالت) نيستى! (119)


وَ لَن‌ْ تَرْضَي‌ عَنْك‌َ الْيَهُودُ وَ لاَ النَّصَارَي‌ حَتَّي‌ تَتَّبِع‌َ مِلَّتَهُم‌ْ قُل‌ْ إِن‌َّ هُدَي‌ الله‌ِ هُوَ الْهُدَي‌ وَ لَئِن‌ِ اتَّبَعْت‌َ أَهْوَاءَهُمْ‌ بَعْدَ الَّذِي‌ جَاءَك‌َ مِن‌َ الْعِلْم‌ِ مَا لَك‌َ مِن‌َ الله‌ِ مِن‌ْ وَلِي‌ٍّ وَ لاَ نَصِيرٍ (بقره: 120)

هرگز يهود و نصارى از تو راضى نخواهند شد، (تا به طور كامل، تسليم خواسته‏هاى آنها شوى، و) از آيين (تحريف يافته) آنان، پيروى كنى. بگو: «هدايت، تنها هدايت الهى است!» و اگر از هوى و هوسهاى آنان پيروى كنى، بعد از آنكه آگاه شده‏اى، هيچ سرپرست و ياورى از سوى خدا براى تو نخواهد بود. (120)


الَّذِين‌َ آتَيْنَاهُم‌ُ الْكِتَاب‌َ يَتْلُونَه‌ُ حَق‌َّ تِلاَوَتِه‌ِ أُولَئِك‌َ يُؤْمِنُون‌َ بِه‌ِ وَ مَن‌ْ يَكْفُرْ بِه‌ِ فَأُولَئِك‌َ هُم‌ُ الْخَاسِرُون‌َ (بقره: 121)

كسانى كه كتاب آسمانى به آنها داده‏ايم [يهود و نصارى‏] آن را چنان كه شايسته آن است مى‏خوانند آنها به پيامبر اسلام ايمان مى‏آورند و كسانى كه به او كافر شوند، زيانكارند. (121)


يَا بَنِي‌ إِسْرَائِيل‌َ اذْكُرُوا نِعْمَتِي‌َ الَّتِي‌ أَنْعَمْت‌ُ عَلَيْكُم‌ْ وَ أَنِّي‌ فَضَّلْتُكُم‌ْ عَلَي‌ الْعَالَمِين‌َ (بقره: 122)

اى بنى اسرائيل! نعمت مرا، كه به شما ارزانى داشتم، به ياد آوريد! و (نيز به خاطر آوريد) كه من شما را بر جهانيان برترى بخشيدم! (122)


وَاتَّقُوا يَوْمَاً لاَ تَجْزِي‌ نَفْس‌ٌ عَن‌ْ نَفْس‌ٍ شَيْءً وَ لاَ يُقْبَل‌ُ مِنْهَا عَدْل‌ٌ وَ لاَ تَنْفَعُهَا شَفَاعَة‌ٌ وَ لاَ هُم‌ْ يُنْصَرُون‌َ (بقره: 123)

از روزى بترسيد كه هيچ كس از ديگرى دفاع نمى‏كند و هيچ گونه عوضى از او قبول نمى‏شود و شفاعت، او را سود نمى‏دهد و (از هيچ سويى) يارى نمى‏شوند! (123)


وَ إِذِ ابْتَلَي‌ إِبْرَاهِيم‌َ رَبُّه‌ُ بِكَلِمَات‌ٍ فَأَتَمَّهُن‌َّ قَال‌َ إِنِّي‌ جَاعِلُك‌َ لِلنَّاس‌ِ إِمَامَاً قَال‌َ وَ مِن‌ْ ذُرِّيَتِي‌ قَال‌َ لاَ يَنَال‌ُ عَهْدِي‌ الظَّالِمِين‌َ (بقره: 124)

(به خاطر آوريد) هنگامى كه خداوند، ابراهيم را با وسايل گوناگونى آزمود. و او به خوبى از عهده اين آزمايشها برآمد. خداوند به او فرمود: «من تو را امام و پيشواى مردم قرار دادم!» ابراهيم عرض كرد: «از دودمان من (نيز امامانى قرار بده!)» خداوند فرمود: «پيمان من، به ستمكاران نمى‏رسد! (و تنها آن دسته از فرزندان تو كه پاك و معصوم باشند، شايسته اين مقامند)». (124)


وَ إِذْ جَعَلْنَا الْبَيْت‌َ مَثَابَة‌ً لِلنَّاس‌ِ وَ أَمْنَاً وَاتَّخِذُوا مِن‌ْ مَقَام‌ِ إِبْرَاهِيم‌َ مُصَلَّيً‌ وَ عَهِدْنَا إِلَي‌ إِبْرَاهِيم‌َ وَ إِسْمَاعِيل‌َ أَنْ‌ طَهِّرَا بَيْتِي‌َ لِلطَّائِفِين‌َ وَالْعَاكِفِين‌َ وَالرُّكَّع‌ِ السُّجُودِ (بقره: 125)

و (به خاطر بياوريد) هنگامى كه خانه كعبه را محل بازگشت و مركز امن و امان براى مردم قرار داديم! و (براى تجديد خاطره،) از مقام ابراهيم، عبادتگاهى براى خود انتخاب كنيد! و ما به ابراهيم و اسماعيل امر كرديم كه: «خانه مرا براى طواف‏كنندگان و مجاوران و ركوع‏كنندگان و سجده كنندگان، پاك و پاكيزه كنيد!» (125)


وَ إِذْ قَال‌َ إِبْرَاهِيم‌ُ رَب‌ِّ اجْعَل‌ْ هَذَا بَلَدَاً آمِنَاً وَارْزُق‌ْ أَهْلَه‌ُ مِن‌َ الثَّـمَرات‌ِ مَن‌ْ آمَن‌َ مِنْهُمْ‌ بِالله‌ِ وَالْيَوم‌ِ الْآخِرِ قَال‌َ وَ مَنْ‌ كَفَرَ فَأُمَتِّعُه‌ُ قَلِيلاً ثُم‌َّ أَضْطَرُّه‌ُ إِلي‌ عَذَاب‌ِ النَّارِ وَ بِئْس‌َ الْمَصِيرُ (بقره: 126)

و (به ياد آوريد) هنگامى را كه ابراهيم عرض كرد: «پروردگارا! اين سرزمين را شهر امنى قرار ده! و اهل آن را- آنها كه به خدا و روز بازپسين، ايمان آورده‏اند- از ثمرات (گوناگون)، روزى ده!» (گفت:) «ما دعاى تو را اجابت كرديم و مؤمنان را از انواع بركات، بهره‏مند ساختيم (اما به آنها كه كافر شدند، بهره كمى خواهيم داد سپس آنها را به عذاب آتش مى‏كشانيم و چه بد سرانجامى دارند» (126)


وَ إِذْ يَرْفَع‌ُ إِبْرَاهِيم‌ُ الْقَوَاعِدَ مِن‌َ الْبَيْت‌ِ وَ إِسْمَاعِيل‌ُ رَبَّنَا تَقَبَّل‌ْ مِنَّا إِنَّك‌َ أَنْت‌َ السَّمِيع‌ُ الْعَلِيم‌ُ (بقره: 127)

و (نيز به ياد آوريد) هنگامى را كه ابراهيم و اسماعيل، پايه‏هاى خانه (كعبه) را بالا مى‏بردند، (و مى‏گفتند:) «پروردگارا! از ما بپذير، كه تو شنوا و دانايى! (127)


رَبَّنَا وَاجْعَلْنَا مُسْلِمَيْن‌ِ لَك‌َ وَ مِنْ‌ ذُرِّيَّتِنَا أُمَّة‌ً مُسْلِمَة‌ً لَك‌َ وَ أَرِنَا مَنَاسِكَنَا وَ تُب‌ْ عَلَيْنَا إِنَّك‌َ أَنْت‌َ التَّوَّاب‌ُ الرَّحِيم‌ُ (بقره: 128)

پروردگارا! ما را تسليم فرمان خود قرار ده! و از دودمان ما، امتى كه تسليم فرمانت باشند، به وجود آور! و طرز عبادتمان را به ما نشان ده و توبه ما را بپذير، كه تو توبه‏پذير و مهربانى! (128)


رَبَّنَا وَابْعَث‌ْ فِيهِم‌ْ رَسُولاً مِنْهُم‌ْ يَتْلُو عَلَيْهِم‌ْ آيَاتِك‌َ وَ يُعَلِّمُهُم‌ُ الْكِتَاب‌َ وَالْحِكْمَة‌َ وَ يُزَكِّيهِم‌ْ إِنَّك‌َ أَنْت‌َ الْعَزِيزُ الْحَكِيم‌ُ (بقره: 129)

پروردگارا! در ميان آنها پيامبرى از خودشان برانگيز، تا آيات تو را بر آنان بخواند، و آنها را كتاب و حكمت بياموزد، و پاكيزه كند زيرا تو توانا و حكيمى (و بر اين كار، قادرى)!» (129)


وَ مَنْ‌ يَرْغَب‌ُ عَنْ‌ مِلَّة‌ِ إِبْرَاهِيم‌َ إِلاَّ مَنْ‌ سَفِه‌َ نَفْسَه‌ُ وَ لَقَدِ اصْطَفَيْنَاه‌ُ فِي‌ الدُّنْيَا وَ إِنَّه‌ُ فِي‌ الْآخِرَة‌ِ لَمِن‌َ الصَّالِحِين‌َ (بقره: 130)

جز افراد سفيه و نادان، چه كسى از آيين ابراهيم، (با آن پاكى و درخشندگى،) روى‏گردان خواهد شد؟! ما او را در اين جهان برگزيديم و او در جهان ديگر، از صالحان است. (130)


وَ وَصَّي‌ بِهَا إِبْرَاهِيم‌ُ بَنِيه‌ِ وَ يَعْقُوب‌ُ يَا بَنِي‌َّ إِن‌َّ الله‌َ اصْطَفَي‌ لَكُم‌ُ الدِّين‌َ فَلاَ تَمُوتُن‌َّ إِلاِّ وَ أَنْتُمْ‌ مُسْلِمُون‌َ (بقره: 132)

و ابراهيم و يعقوب (در واپسين لحظات عمر،) فرزندان خود را به اين آيين، وصيت كردند (و هر كدام به فرزندان خويش گفتند:) «فرزندان من! خداوند اين آيين پاك را براى شما برگزيده است و شما، جز به آيين اسلام [تسليم در برابر فرمان خدا] از دنيا نرويد!» (132)


أَم‌ْ كُنْتُم‌ْ شُهَدَاءَ إِذْ حَضَرَ يَعْقُوب‌َ الْمَوْت‌ُ إِذْ قَال‌َ لِبَنِيه‌ِ مَا تَعْبُدُون‌َ مِنْ‌ بَعْدِي‌ قَالُوا نَعْبُدُ إِلهَك‌َ وَ إِله‌َ آبائِك‌َ إِبْرَاهِيم‌َ وَ إِسْمَاعِيل‌َ وَ إِسْحَاق‌َ إِلَهَاً وَاحِدَاً وَ نَحْن‌ُ لَه‌ُ مُسْلِمُون‌َ (بقره: 133)

آيا هنگامى كه مرگ يعقوب فرا رسيد، شما حاضر بوديد؟! در آن هنگام كه به فرزندان خود گفت: «پس از من، چه چيز را مى‏پرستيد؟» گفتند: «خداى تو، و خداى پدرانت، ابراهيم و اسماعيل و اسحاق، خداوند يكتا را، و ما در برابر او تسليم هستيم.» (133)


تِلْك‌َ أُمَّة‌ٌ قَدْ خَلَت‌ْ لَهَا مَا كَسَبَت‌ْ وَ لَكُمْ‌ مَا كَسَبْتُم‌ْ وَ لاَ تُسْأَلُون‌َ عَمَّا كَانُوا يَعْمَلُون‌َ (بقره: 134)

آنها امتى بودند كه درگذشتند. اعمال آنان، مربوط به خودشان بود و اعمال شما نيز مربوط به خود شماست و شما هيچ گاه مسئول اعمال آنها نخواهيد بود. (134)


وَ قَالُوا كُونُوا هُودَاً أَوْ نَصَارَي‌ تَهْتَدُوا قُل‌ْ بَل‌ْ مِلَّة‌َ إِبْرَاهِيم‌َ حَنِيفَاً وَ مَا كَان‌َ مِن‌َ الْمُشْرِكِين‌َ (بقره: 135)

(اهل كتاب) گفتند: «يهودى يا مسيحى شويد، تا هدايت يابيد!» بگو: « (اين آيينهاى تحريف شده، هرگز نمى‏تواند موجب هدايت گردد،) بلكه از آيين خالص ابراهيم پيروى كنيد! و او هرگز از مشركان نبود!» (135)


قُولُوا آمَنَّا بِالله‌ِ وَ مَا أُنْزِل‌َ إِلَيْنَا وَ مَا أُنْزِل‌َ إِلَي‌ إِبْرَاهِيم‌َ وَ إِسْمَاعِيل‌َ وَ إِسْحَاق‌َ وَ يَعْقُوب‌َ وَالْأَسْبَاط‌ِ وَ مَا أُوتِي‌َ مُوسَي‌ وَ عِيسَي‌ وَ مَا أُوتِي‌َ النَّبِيُّون‌َ مِنْ‌ رَبِّهِم‌ْ لاَ نُفَرِّق‌ُ بَيْن‌َ أَحَدٍ مِنْهُم‌ْ وَ نَحْن‌ُ لَه‌ُ مُسْلِمُون‌َ (بقره: 136)

بگوييد: «ما به خدا ايمان آورده‏ايم و به آنچه بر ما نازل شده و آنچه بر ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و يعقوب و پيامبران از فرزندان او نازل گرديد، و (همچنين) آنچه به موسى و عيسى و پيامبران (ديگر) از طرف پروردگار داده شده است، و در ميان هيچ يك از آنها جدايى قائل نمى‏شويم، و در برابر فرمان خدا تسليم هستيم (و تعصبات نژادى و اغراض شخصى، سبب نمى‏شود كه بعضى را بپذيريم و بعضى را رها كنيم.)» (136)


فَإِنْ‌ آمَنُوا بِمِثْل‌ِ مَا آمَنْتُم‌ْ بِه‌ِ فَقَدِ اهتَدَوْا وَ إِنْ‌ تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا هُم‌ْ فِي‌ شِقَاق‌ٍ فَسَيَكْفِيكَهُم‌ُ الله‌ُ وَ هُوَ السَّمِيع‌ُ الْعَلِيم‌ُ (بقره: 137)

اگر آنها نيز به مانند آنچه شما ايمان آورده‏ايد ايمان بياورند، هدايت يافته‏اند و اگر سرپيچى كنند، از حق جدا شده‏اند و خداوند، شر آنها را از تو دفع مى‏كند و او شنونده و داناست. (137)


صِبْغَة‌َ الله‌ِ وَ مَن‌ْ أَحْسَن‌ُ مِن‌َ الله‌ِ صِبْغَة‌ً وَ نَحْن‌ُ لَه‌ُ عَابِدُون‌َ (بقره: 138)

رنگ خدايى (بپذيريد! رنگ ايمان و توحيد و اسلام) و چه رنگى از رنگ خدايى بهتر است؟! و ما تنها او را عبادت مى‏كنيم. (138)


قُل‌ْ أَتُحَاجُّونَنَا فِي‌ الله‌ِ وَ هُوَ رَبُّنَا وَ رَبُّكُم‌ْ وَ لَنَا أَعْمَالُنَا وَ لَكُم‌ْ أَعْمَالُكُم‌ْ وَ نَحْن‌ُ لَه‌ُ مُخْلِصُون‌َ (بقره: 139)

بگو: «آيا در باره خداوند با ما محاجه مى‏كنيد؟! در حالى كه او، پروردگار ما و شماست و اعمال ما از آن ما، و اعمال شما از آن شماست و ما او را با اخلاص پرستش مى‏كنيم، (و موحد خالصيم).» (139)


أَم‌ْ تَقُولُون‌َ إِن‌َّ إِبْرَاهِيم‌َ وَ إِسْمَاعِيل‌َ وَ إِسْحَاق‌َ وَ يَعْقُوب‌َ وَالْأَسْبَاط‌َ كَانُوا هُودَاً أَوْ نَصَاري‌ قُل‌ْ أَأَنْتُم‌ْ أَعْلَم‌ُ أَم‌ِ الله‌ُ وَ مَن‌ْ أَظْلَم‌ُ مِمَّن‌ْ كَتَم‌َ شَهَادَة‌ً عِنْدَه‌ُ مِن‌َ الله‌ِ وَ مَا الله‌ُ بِغَافِل‌ٍ عَمَّا تَعْمَلُون‌َ (بقره: 140)

يا مى‏گوييد: «ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و يعقوب و اسباط، يهودى يا نصرانى بودند»؟! بگو: «شما بهتر مى‏دانيد يا خدا؟! (و با اينكه مى‏دانيد آنها يهودى يا نصرانى نبودند، چرا حقيقت را كتمان مى‏كنيد؟)» و چه كسى ستمكارتر است از آن كس كه گواهى و شهادت الهى را كه نزد اوست، كتمان مى‏كند؟! و خدا از اعمال شما غافل نيست. (140)


تِلْك‌َ أُمَّة‌ٌ قَدْ خَلَت‌ْ لَهَا مَا كَسَبَت‌ْ وَ لَكُم‌ْ مَا كَسَبْتُم‌ْ وَ لاَ تُسْأَلُون‌َ عَمَّا كَانُوا يَعْمَلُون‌َ (بقره: 141)

(به هر حال) آنها امتى بودند كه درگذشتند. آنچه كردند، براى خودشان است و آنچه هم شما كرده‏ايد، براى خودتان است و شما مسئول اعمال آنها نيستيد. (141)


سَيَقُول‌ُ السُّفَهَاءُ مِن‌َ النَّاس‌ِ مَا وَلاَّهُم‌ْ عَنْ‌ قِبْلَتِهِم‌ُ الَّتِي‌ كَانُوا عَلَيْهَا قُل‌ْ لِالله‌ِ الْمَشْرِق‌ُ وَالْمَغْرِب‌ُ يَهْدِي‌ مَنْ‌ يَشَاءُ إِلَي‌ صِرَاط‌ٍ مُسْتَقِيم‌ٍ (بقره: 142)

به زودى سبك مغزان از مردم مى‏گويند: «چه چيز آنها [مسلمانان‏] را، از قبله‏اى كه بر آن بودند، بازگردانيد؟!» بگو: «مشرق و مغرب، از آن خداست خدا هر كس را بخواهد، به راه راست هدايت مى‏كند.» (142)


وَ كَذَلِك‌َ جَعَلْنَاكُم‌ْ أُمَّة‌ً وَسَطَاً لِتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَي‌ النَّاس‌ِ وَ يَكُون‌َ الرَّسُول‌ُ عَلَيْكُم‌ْ شَهِيدَاً وَ مَا جَعَلْنَا الْقِبْلَة‌َ الَّتِي‌ كُنْت‌َ عَلَيْهَا إِلاَّ لِنَعْلَم‌َ مَنْ‌ يَتَّبِع‌ُ الرَّسُول‌َ مِمَّن‌ْ يَنْقَلِب‌ُ عَلَي‌ عَقِبَيْه‌ِ وَ إِنْ‌ كَانَت‌ْ لَكَبِيرَة‌ً إِلاَّ عَلَي‌ الَّذِين‌َ هَدَي‌ الله‌ُ وَ مَا كَان‌َ الله‌ُ لِيُضِيع‌َ إِيمَانَكُم‌ْ إِن‌َّ الله‌َ بِالنَّاس‌ِ لَرَؤُوف‌ٌ رَحِيم‌ٌ (بقره: 143)

همان‏گونه (كه قبله شما، يك قبله ميانه است) شما را نيز، امت ميانه‏اى قرار داديم (در حد اعتدال، ميان افراط و تفريط) تا بر مردم گواه باشيد و پيامبر هم بر شما گواه است. و ما، آن قبله‏اى را كه قبلا بر آن بودى، تنها براى اين قرار داديم كه افرادى كه از پيامبر پيروى مى‏كنند، از آنها كه به جاهليت بازمى‏گردند، مشخص شوند. و مسلماً اين حكم، جز بر كسانى كه خداوند آنها را هدايت كرده، دشوار بود. (اين را نيز بدانيد كه نمازهاى شما در برابر قبله سابق، صحيح بوده است) و خدا هرگز ايمان [نماز] شما را ضايع نمى‏گرداند زيرا خداوند، نسبت به مردم، رحيم و مهربان است. (143)


قَدْ نَرَي‌ تَقَلُّب‌َ وَجْهِك‌َ فِي‌ السَّمَاءِ فَلَنُوَلِّيَنَّك‌َ قِبْلَة‌ً تَرْضَاهَا فَوَل‌ِّ وَجْهَك‌َ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَام‌ِ وَ حَيْثُمَا كُنْتُم‌ْ فَوَلُّوا وُجُوهَكُم‌ْ شَطْرَه‌ُ وَ إِن‌َّ الَّذِين‌َ أُوتُوا الْكِتَاب‌َ لَيَعْلَمُون‌َ أَنَّه‌ُ الْحَق‌ُّ مِنْ‌ رَبِّهِم‌ْ وَ مَا الله‌ُ بِغَافِل‌ٍ عَمَّا يَعْمَلُون‌َ (بقره: 144)

نگاه‏هاى انتظارآميز تو را به سوى آسمان (براى تعيين قبله نهايى) مى‏بينيم! اكنون تو را به سوى قبله‏اى كه از آن خشنود باشى، باز مى‏گردانيم. پس روى خود را به سوى مسجد الحرام كن! و هر جا باشيد، روى خود را به سوى آن بگردانيد! و كسانى كه كتاب آسمانى به آنها داده شده، بخوبى مى‏دانند اين فرمانِ حقى است كه از ناحيه پروردگارشان صادر شده (و در كتابهاى خود خوانده‏اند كه پيغمبر اسلام، به سوى دو قبله، نماز مى‏خواند). و خداوند از اعمال آنها (در مخفى داشتن اين آيات) غافل نيست! (144)


وَ لَئِن‌ْ أَتَيْت‌َ الَّذِين‌َ أُوتُوا الْكِتَاب‌َ بِكُل‌ِّ آيَة‌ٍ مَا تَبِعُوا قِبْلَتَك‌َ وَ مَا أَنْت‌َ بِتَابِع‌ٍ قِبْلَتَهُم‌ْ وَ مَا بَعْضُهُمْ‌ بِتَابِع‌ٍ قِبْلَة‌َ بَعْض‌ٍ وَ لَئِن‌ِ اتَّبَعْت‌َ أَهْوَاءَهُم‌ْ مِنْ‌ بَعْدِ مَا جَاءَك‌َ مِن‌َ الْعِلْم‌ِ إِنَّك‌َ إِذَاً لَمِن‌َ الظَّالِمِين‌َ (بقره: 145)

سوگند كه اگر براى (اين گروه از) اهل كتاب، هر گونه آيه (و نشانه و دليلى) بياورى، از قبله تو پيروى نخواهند كرد و تو نيز، هيچ گاه از قبله آنان، پيروى نخواهى نمود. (آنها نبايد تصور كنند كه بار ديگر، تغيير قبله امكان‏پذير است!) و حتى هيچ يك از آنها، پيروى از قبله ديگرى نخواهد كرد! و اگر تو، پس از اين آگاهى، متابعت هوسهاى آنها كنى، مسلماً از ستمگران خواهى بود! (145)


الَّذِين‌َ آتَيْنَاهُم‌ُ الْكِتَاب‌َ يَعْرِفُونَه‌ُ كَمَا يَعْرِفُون‌َ أَبْنَاءَهُم‌ْ وَ إِن‌َّ فَرِيقَاً مِنْهُم‌ْ لَيَكْتُمُون‌َ الْحَق‌َّ وَ هُم‌ْ يَعْلَمُون‌َ (بقره: 146)

كسانى كه كتاب آسمانى به آنان داده‏ايم، او [پيامبر] را همچون فرزندان خود مى‏شناسند (ولى) جمعى از آنان، حق را آگاهانه كتمان مى‏كنند! (146)


وَ لِكُل‌ٍّ وِجْهَة‌ٌ هُوَ مُوَلِّيهَا فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَات‌ِ أَيْنَمَا تَكُونُوا يَأْت‌ِ بِكُم‌ُ الله‌ُ جَمِيعَاً إِن‌َّ الله‌َ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ قَدِيرٌ (بقره: 148)

هر طايفه‏اى قبله‏اى دارد كه خداوند آن را تعيين كرده است (بنا بر اين، زياد در باره قبله گفتگو نكنيد! و به جاى آن،) در نيكى‏ها و اعمال خير، بر يكديگر سبقت جوييد! هر جا باشيد، خداوند همه شما را (براى پاداش و كيفر در برابر اعمال نيك و بد، در روز رستاخيز،) حاضر مى‏كند زيرا او، بر هر كارى تواناست. (148)


وَ مِن‌ْ حَيْث‌ُ خَرَجْت‌َ فَوَل‌ِّ وَجْهَك‌َ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَام‌ِ وَ إِنَّه‌ُ لَلْحَق‌ُّ مِنْ‌ رَبِّك‌َ وَ مَا الله‌ُ بِغَافِل‌ٍ عَمَّا تَعْمَلُون‌َ (بقره: 149)

از هر جا (و از هر شهر و نقطه‏اى) خارج شدى، (به هنگام نماز،) روى خود را به جانب «مسجد الحرام» كن! اين دستور حقى از طرف پروردگار توست! و خداوند، از آنچه انجام مى‏دهيد، غافل نيست! (149)


وَ مِن‌ْ حَيْث‌ُ خَرَجْت‌َ فَوَل‌ِّ وَجْهَك‌َ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَام‌ِ وَ حَيْثُمَا كُنْتُم‌ْ فَوَلُّوا وُجُوهَكُم‌ْ شَطْرَه‌ُ لِئَلاَّ يَكُون‌َ لِلنَّاس‌ِ عَلَيْكُم‌ْ حُجَّة‌ٌ إِلاَّ الَّذِين‌َ ظَلَمُوا مِنْهُم‌ْ فَلاَ تَخْشَوْهُم‌ْ وَاخْشَوْنِي‌ وَ لِأُتِم‌َّ نِعْمَتِي‌ عَلَيْكُم‌ْ وَ لَعَلَّكُم‌ْ تَهْتَدُون‌َ (بقره: 150)

و از هر جا خارج شدى، روى خود را به جانب مسجد الحرام كن! و هر جا بوديد، روى خود را به سوى آن كنيد! تا مردم، جز ظالمان (كه دست از لجاجت برنمى‏دارند،) دليلى بر ضدّ شما نداشته باشند (زيرا از نشانه‏هاى پيامبر، كه در كتب آسمانى پيشين آمده، اين است كه او، به سوى دو قبله، نماز مى‏خواند.) از آنها نترسيد! و (تنها) از من بترسيد! (اين تغيير قبله، به خاطر آن بود كه) نعمت خود را بر شما تمام كنم، شايد هدايت شويد! (150)


كَمَا أَرْسَلْنَا فِيكُم‌ْ رَسُولاً مِنْكُم‌ْ يَتْلُو عَلَيْكُم‌ْ آيَاتِنَا وَ يُزَكِّيكُم‌ْ وَ يُعَلِّمُكُم‌ُ الْكِتَاب‌َ وَالْحِكْمَة‌َ وَ يُعَلِّمُكُم‌ْ مَا لَم‌ْ تَكُونُوا تَعْلَمُون‌َ (بقره: 151)

همان‏گونه (كه با تغيير قبله، نعمت خود را بر شما كامل كرديم،) رسولى از خودتان در ميان شما فرستاديم تا آيات ما را بر شما بخواند و شما را پاك كند و به شما، كتاب و حكمت بياموزد و آنچه را نمى‏دانستيد، به شما ياد دهد. (151)


فَاذْكُرُونِي‌ أَذْكُرْكُم‌ْ وَاشْكُرُوا لِي‌ وَ لاَ تَكْفُرُون‌ِ (بقره: 152)

پس به ياد من باشيد، تا به ياد شما باشم! و شكر مرا گوييد و (در برابر نعمتهايم) كفران نكنيد! (152)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَة‌ِ إِن‌َّ الله‌َ مَع‌َ الصَّابِرِين‌َ (بقره: 153)

اى افرادى كه ايمان آورده‏ايد! از صبر (و استقامت) و نماز، كمك بگيريد! (زيرا) خداوند با صابران است. (153)


وَ لاَ تَقُولُوا لِمَنْ‌ يُقْتَلُ فِي‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ أَمْوَات‌ٌ بَل‌ْ أَحْيَاءٌ وَ لَكِنْ‌ لاَ تَشْعُرُون‌َ (بقره: 154)

و به آنها كه در راه خدا كشته مى‏شوند، مرده نگوييد! بلكه آنان زنده‏اند، ولى شما نمى‏فهميد! (154)


وَ لَنَبْلُوَنَّكُم‌ْ بِشَي‌ْءٍ مِن‌َ الْخَوْف‌ِ وَالْجُوع‌ِ وَ نَقْص‌ٍ مِن‌َ الْأَمْوَال‌ِ وَالْأَنْفُسِ وَالَّثمَرَات‌ِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرِين‌َ (بقره: 155)

قطعاً همه شما را با چيزى از ترس، گرسنگى، و كاهش در مالها و جانها و ميوه‏ها، آزمايش مى‏كنيم و بشارت ده به استقامت‏كنندگان! (155)


الَّذِين‌َ إِذَا أَصَابَتْهُم‌ْ مُصِيبَة‌ٌ قَالُوا إِنَّا لِالله‌ِ وَ إِنَّا إِلَيْه‌ِ رَاجِعُون‌َ (بقره: 156)

آنها كه هر گاه مصيبتى به ايشان مى‏رسد، مى‏گويند: «ما از آنِ خدائيم و به سوى او بازمى‏گرديم!» (156)


أُولَئِك‌َ عَلَيْهِم‌ْ صَلَوَات‌ٌ مِنْ‌ رَبِّهِم‌ْ وَ رَحْمَة‌ٌ وَ أُولَئِك‌َ هُم‌ُ الْمُهْتَدُون‌َ (بقره: 157)

اينها، همانها هستند كه الطاف و رحمت خدا شامل حالشان شده و آنها هستند هدايت‏يافتگان! (157)


إِن‌َّ الصَّفَا وَالْمَرْوَة‌َ مِنْ‌ شَعَائِرِ الله‌ِ فَمَن‌ْ حَج‌َّ الْبَيْت‌َ أَوِ اعْتَمَرَ فَلاَ جُنَاح‌َ عَلَيْه‌ِ أَنْ‌ يَطَّوَّف‌َ بِهِمَا وَ مَنْ‌ تَطَوَّع‌َ خَيْرَاً فَإِن‌َّ الله‌َ شَاكِرٌ عَلِيم‌ٌ (بقره: 158)

«صفا» و «مروه» از شعائر (و نشانه‏هاى) خداست! بنا بر اين، كسانى كه حج خانه خدا و يا عمره انجام مى‏دهند، مانعى نيست كه بر آن دو طواف كنند (و سعىِ صفا و مروه انجام دهند. و هرگز اعمال بى‏رويّه مشركان، كه بتهايى بر اين دو كوه نصب كرده بودند، از موقعيّت اين دو مكان مقدّس نمى‏كاهد!) و كسى كه فرمان خدا را در انجام كارهاى نيك اطاعت كند، خداوند (در برابر عمل او) شكرگزار، و (از افعال وى) آگاه است. (158)


إِن‌َّ الَّذِين‌َ يَكْتُمُون‌َ مَا أَنْزَلْنَا مِن‌َ الْبَيِّنَات‌ِ وَالْهُدَي‌ مِنْ‌ بَعْدِ مَا بَيَّنَّاه‌ُ لِلنَّاس‌ِ فِي‌ الْكِتَاب‌ِ أُولَئِك‌َ يَلْعَنُهُم‌ُ الله‌ُ وَ يَلْعَنُهُم‌ُ اللاَّعِنُون‌َ (بقره: 159)

كسانى كه دلايل روشن، و وسيله هدايتى را كه نازل كرده‏ايم، بعد از آنكه در كتاب براى مردم بيان نموديم، كتمان كنند، خدا آنها را لعنت مى‏كند و همه لعن‏كنندگان نيز، آنها را لعن مى‏كنند (159)


إِلاَّ الَّذِين‌َ تَابُوا وَ أَصْلَحُوا وَ بَيَّنُوا فَأُولَئِك‌َ أَتُوب‌ُ عَلَيْهِم‌ْ وَ أَنَا التَّوَّاب‌ُ الرَّحِيم‌ُ (بقره: 160)

مگر آنها كه توبه و بازگشت كردند، و (اعمال بد خود را، با اعمال نيك،) اصلاح نمودند، (و آنچه را كتمان كرده بودند آشكار ساختند) من توبه آنها را مى‏پذيرم كه من توّاب و رحيمم. (160)


إِن‌َّ الَّذِين‌َ كَفَرُوا وَ مَاتُوا وَ هُم‌ْ كُفَّارٌ أُولَئِك‌َ عَلَيْهِم‌ْ لَعْنَة‌ُ الله‌ِ وَالْمَلاَئِكَة‌ِ وَالنَّاس‌ِ أَجْمَعِين‌َ (بقره: 161)

كسانى كه كافر شدند، و در حالِ كفر از دنيا رفتند، لعنت خداوند و فرشتگان و همه مردم بر آنها خواهد بود! (161)


خَالِدِين‌َ فِيهَا لاَ يُخَفَّف‌ُ عَنْهُم‌ُ الْعَذَاب‌ُ وَ لاَ هُم‌ْ يُنْظَرُون‌َ (بقره: 162)

هميشه در آن (لعن و دورى از رحمت پروردگار) باقى مى‏مانند نه در عذاب آنان تخفيف داده مى‏شود، و نه مهلتى خواهند داشت! (162)


وَ إِلَهُكُم‌ْ إِلَه‌ٌ وَاحِدٌ لاَ إِله‌َ إِلاَّ هُوَ الرَّحْمَن‌ُ الرَّحِيم‌ُ (بقره: 163)

و خداى شما، خداوند يگانه‏اى است، كه غير از او معبودى نيست! اوست بخشنده و مهربان (و داراى رحمت عام و خاصّ)! (163)


إِن‌َّ فِي‌ خَلْق‌ِ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ وَاخْتِلاَف‌ِ اللَّيْل‌ِ وَالنَّهَارِ وَالْفُلْك‌ِ الَّتِي‌ تَجْرِي‌ فِي‌ الْبَحْرِ بِمَا يَنْفَع‌ُ النَّاس‌َ وَ مَا أَنْزَل‌َ الله‌ُ مِن‌َ السَّمَاءِ مِنْ‌ مَاءٍ فَأَحْيَا بِه‌ِ الْأَرْض‌َ بَعْدَ مَوْتِهَا وَ بَث‌َّ فِيهَا مِنْ‌ كُل‌ِّ دَابَّة‌ٍ وَ تَصْرِيف‌ِ الرِّيَاح‌ِ وَالسَّحَاب‌ِ الْمُسَخَّرِ بَيْن‌َ السَّمَاءِ وَالْأَرْض‌ِ لَآيَات‌ٍ لِقَوْم‌ٍ يَعْقِلُون‌َ (بقره: 164)

در آفرينش آسمانها و زمين، و آمد و شد شب و روز، و كشتيهايى كه در دريا به سود مردم در حركتند، و آبى كه خداوند از آسمان نازل كرده، و با آن، زمين را پس از مرگ، زنده نموده، و انواع جنبندگان را در آن گسترده، و (همچنين) در تغيير مسير بادها و ابرهايى كه ميان زمين و آسمان مسخرند، نشانه‏هايى است (از ذات پاك خدا و يگانگى او) براى مردمى كه عقل دارند و مى‏انديشند! (164)


وَ مِن‌َ النَّاس‌ِ مَنْ‌ يَتَّخِذُ مِن‌ْ دُون‌ِ الله‌ِ أَنْدَادَاً يُحِبُّونَهُم‌ْ كَحُب‌ِّ الله‌ِ وَالَّذِين‌َ آمَنُوا أَشَدُّ حُبَّاً لِالله‌ِ وَ لَوْ يَرَي‌ الَّذِين‌َ ظَلَمُوا إِذْ يَرَوْن‌َ الْعَذَاب‌َ أَن‌َّ الْقُوَّة‌َ لِالله‌ِ جَمِيعَاً وَ أَن‌َّ الله‌َ شَدِيدُ الْعَذَاب‌ِ (بقره: 165)

بعضى از مردم، معبودهايى غير از خداوند براى خود انتخاب مى‏كنند و آنها را همچون خدا دوست مى‏دارند. امّا آنها كه ايمان دارند، عشقشان به خدا، (از مشركان نسبت به معبودهاشان،) شديدتر است. و آنها كه ستم كردند، (و معبودى غير خدا برگزيدند،) هنگامى كه عذاب (الهى) را مشاهده كنند، خواهند دانست كه تمامِ قدرت، از آنِ خداست و خدا داراى مجازات شديد است (نه معبودهاى خيالى كه از آنها مى‏هراسند.) (165)


إِذْ تَبَرَّأَ الَّذِين‌َ اتُّبِعُوا مِن‌َ الَّذِين‌َ اتَّبَعُوْا وَ رَأَوُا الْعَذَاب‌َ وَ تَقَطَّعَت‌ْ بِهِم‌ُ الْأَسْبَاب‌ُ (بقره: 166)

در آن هنگام، رهبران (گمراه و گمراه‏كننده) از پيروانِ خود، بيزارى مى‏جويند و كيفر خدا را مشاهده مى‏كنند و دستشان از همه جا كوتاه مى‏شود. (166)


وَ قَال‌َ الَّذِين‌َ اتَّبَعُوا لَوْ أَن‌َّ لَنَا كَرَّة‌ً فَنَتَبَرَّأَ مِنْهُم‌ْ كَمَا تَبَرَّءُوا مِنَّا كَذَلِك‌َ يُرِيهِم‌ُ الله‌ُ أَعْمَالَهُم‌ْ حَسَرَات‌ٍ عَلَيْهِم‌ْ وَ مَا هُم‌ْ بِخَارِجِين‌َ مِن‌َ النَّارِ (بقره: 167)

و (در اين هنگام) پيروان مى‏گويند: «كاش بار ديگر به دنيا برمى‏گشتيم، تا از آنها [پيشوايان گمراه‏] بيزارى جوييم، آن چنان كه آنان (امروز) از ما بيزارى جستند! (آرى،) خداوند اين چنين اعمال آنها را به صورت حسرت‏زايى به آنان نشان مى‏دهد و هرگز از آتش (دوزخ) خارج نخواهند شد! (167)


يَا أَيُّهَا النَّاس‌ُ كُلُوا مِمَّا فِي‌ الْأَرْض‌ِ حَلاَلاً طَيِّبَاً وَ لاَ تَتَّبِعُوا خُطُوات‌ِ الشَّيْطان‌ِ إِنَّه‌ُ لَكُم‌ْ عَدُوٌّ مُبِين‌ٌ (بقره: 168)

اى مردم! از آنچه در زمين است، حلال و پاكيزه بخوريد! و از گامهاى شيطان، پيروى نكنيد! چه اينكه او، دشمن آشكار شماست! (168)


إِنَّمَا يَأْمُرُكُم‌ْ بِالسُّوءِ وَالْفَحْشَاءِ وَ أَنْ‌ تَقُولُوا عَلَي‌ الله‌ِ مَا لاَ تَعْلَمُون‌َ (بقره: 169)

او شما را فقط به بديها و كار زشت فرمان مى‏دهد (و نيز دستور مى‏دهد) آنچه را كه نمى‏دانيد، به خدا نسبت دهيد. (169)


وَ إِذَا قِيل‌َ لَهُم‌ُ اتَّبِعُوا مَا أَنْزَل‌َ الله‌ُ قَالُوا بَل‌ْ نَتَّبِع‌ُ مَا أَلْفَيْنَا عَلَيْه‌ِ آبَاءَنَا أَوَ لَوْ كَان‌َ آبَاؤُهُم‌ْ لاَ يَعْقِلُون‌َ شَيْءً وَ لاَ يَهْتَدُون‌َ (بقره: 170)

و هنگامى كه به آنها گفته شود: «از آنچه خدا نازل كرده است، پيروى كنيد!» مى‏گويند: «نه، ما از آنچه پدران خود را بر آن يافتيم، پيروى مى‏نماييم.» آيا اگر پدران آنها، چيزى نمى‏فهميدند و هدايت نيافتند (باز از آنها پيروى خواهند كرد)؟! (170)


وَ مَثَل‌ُ الَّذِين‌َ كَفَرُوا كَمَثَل‌ِ الَّذِي‌ يَنْعِق‌ُ بِمَا لاَ يَسْمَع‌ُ إِلاَّ دُعَاءً وَ نِدَاءً صُم‌ٌّ بُكْم‌ٌ عُمْي‌ٌ فَهُم‌ْ لاَ يَعْقِلُون‌َ (بقره: 171)

مَثَل (تو در دعوت) كافران، بسان كسى است كه (گوسفندان و حيوانات را براى نجات از چنگال خطر،) صدا مى‏زند ولى آنها چيزى جز سر و صدا نمى‏شنوند (و حقيقت و مفهوم گفتار او را درك نمى‏كنند. اين كافران، در واقع) كر و لال و نابينا هستند از اين رو چيزى نمى‏فهمند! (171)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا كُلُوا مِنْ‌ طَيِّبَات‌ِ مَا رَزَقْنَاكُم‌ْ وَاشْكُرُوا لِالله‌ِ إِنْ‌ كُنْتُم‌ْ إِيَّاه‌ُ تَعْبُدُون‌َ (بقره: 172)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! از نعمتهاى پاكيزه‏اى كه به شما روزى داده‏ايم، بخوريد و شكر خدا را بجا آوريد اگر او را پرستش مى‏كنيد! (172)


إِنَّمَا حَرَّم‌َ عَلَيْكُم‌ُ الْمَيْتَة‌َ وَالدَّم‌َ وَ لَحْم‌َ الْخِنْزِيرِ وَ مَا أُهِل‌َّ بِه‌ِ لِغَيْرِ الله‌ِ فَمَن‌ِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغ‌ٍ وَ لاَ عَادٍ فَلاَ إِثْم‌َ عَلَيْه‌ِ إِن‌َّ الله‌َ غَفُورٌ رَحِيم‌ٌ (بقره: 173)

خداوند، تنها (گوشت) مردار، خون، گوشت خوك و آنچه را نام غيرِ خدا به هنگام ذبح بر آن گفته شود، حرام كرده است. (ولى) آن كس كه مجبور شود، در صورتى كه ستمگر و متجاوز نباشد، گناهى بر او نيست (و مى‏تواند براى حفظ جان خود، در موقع ضرورت، از آن بخورد) خداوند بخشنده و مهربان است. (173)


إِن‌َّ الَّذِين‌َ يَكْتُمُون‌َ مَا أَنْزَل‌َ الله‌ُ مِن‌َ الْكِتَاب‌ِ وَ يَشْتَرُون‌َ بِه‌ِ ثَمَنَاً قَلِيلاً أُولَئِك‌َ مَا يَأْكُلُون‌َ فِي‌ بُطُونِهِم‌ْ إِلاَّ النَّارَ وَ لاَ يُكَلِّمُهُم‌ُ الله‌ُ يَوْم‌َ الْقِيَامَة‌ِ وَ لاَ يُزَكِّيهِم‌ْ وَ لَهُم‌ْ عَذَاب‌ٌ أَلِيم‌ٌ (بقره: 174)

كسانى كه كتمان مى‏كنند آنچه را خدا از كتاب نازل كرده، و آن را به بهاى كمى مى‏فروشند، آنها جز آتش چيزى نمى‏خورند (و هدايا و اموالى كه از اين رهگذر به دست مى‏آورند، در حقيقت آتش سوزانى است.) و خداوند، روز قيامت، با آنها سخن نمى‏گويد و آنان را پاكيزه نمى‏كند و براى آنها عذاب دردناكى است. (174)


أُولَئِك‌َ الَّذِين‌َ اشْتَرَوُا الضَّلاَلَة‌َ بِالْهُدَي‌ وَالْعَذَاب‌َ بِالْمَغْفِرَة‌ِ فَمَا أَصْبَرَهُم‌ْ عَلَي‌ النَّارِ (بقره: 175)

اينان، همانهايى هستند كه گمراهى را با هدايت، و عذاب را با آمرزش، مبادله كرده‏اند راستى چقدر در برابر عذاب خداوند، شكيبا هستند!! (175)


ذَلِك‌َ بِأَنَّ‌ الله‌َ نَزَّل‌َ الْكِتَاب‌َ بِالْحَق‌ِّ وَ إِن‌َّ الَّذِين‌َ اخْتَلَفُوا فِي‌ الْكِتَاب‌ِ لَفِي‌ شِقَاق‌ٍ بَعِيدٍ (بقره: 176)

اينها، به خاطر آن است كه خداوند، كتاب (آسمانى) را به حق، (و توأم با نشانه‏ها و دلايل روشن،) نازل كرده و آنها كه در آن اختلاف مى‏كنند، (و با كتمان و تحريف، اختلاف به وجود مى‏آورند،) در شكاف و (پراكندگى) عميقى قرار دارند. (176)


لَيْس‌َ الْبِرَّ أَن‌ْ تُوَلُّوا وُجُوهَكُم‌ْ قِبَل‌َ الْمَشْرِق‌ِ وَالْمَغْرِب‌ِ وَ لَكِنَّ‌ الْبِرَّ مَن‌ْ آمَن‌َ بِالله‌ِ وَالْيَوم‌ِ الْآخِرِ وَالْمَلاَئِكَة‌ِ وَالْكِتَاب‌ِ وَالنَّبِيِّين‌َ وَ آتَي‌ الْمَال‌َ عَلَي‌ حُبِّه‌ِ ذَوِي‌ الْقُرْبَي‌ وَالْيَتَامَي‌ وَالْمَسَاكِين‌َ وَابْن‌َ الْسَّبِيل‌ِ وَالسَّائِلِين‌َ وَ فِي‌ الرِّقاب‌ِ وَ أَقَام‌َ الصَّلاَة‌َ وَ آتَي‌ الزَّكَاة‌َ وَالْمُوفُون‌َ بِعَهْدِهِم‌ْ إِذَا عَاهَدُوا وَالصَّابِرِين‌َ فِي‌ الْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ وَ حِين‌َ الْبَأْس‌ِ أُولَئِك‌َ الَّذِين‌َ صَدَقُوْا وَ أُولَئِك‌َ هُم‌ُ الْمُتَّقُون‌َ (بقره: 177)

نيكى، (تنها) اين نيست كه (به هنگام نماز،) روىِ خود را به سوى مشرق و (يا) مغرب كنيد (و تمام گفتگوى شما، در باره قبله و تغيير آن باشد و همه وقت خود را مصروف آن سازيد) بلكه نيكى (و نيكوكار) كسى است كه به خدا، و روز رستاخيز، و فرشتگان، و كتاب (آسمانى)، و پيامبران، ايمان آورده و مال (خود) را، با همه علاقه‏اى كه به آن دارد، به خويشاوندان و يتيمان و مسكينان و واماندگان در راه و سائلان و بردگان، انفاق مى‏كند نماز را برپا مى‏دارد و زكات را مى‏پردازد و (همچنين) كسانى كه به عهد خود- به هنگامى كه عهد بستند- وفا مى‏كنند و در برابر محروميتها و بيماريها و در ميدان جنگ، استقامت به خرج مى‏دهند اينها كسانى هستند كه راست مى‏گويند و (گفتارشان با اعتقادشان هماهنگ است) و اينها هستند پرهيزكاران! (177)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا كُتِب‌َ عَلَيْكُم‌ُ الْقِصَاص‌ُ فِي‌ الْقَتْلَي‌ الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَالْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَالْأُنْثَي‌ بِالْأُنْثَي‌ فَمَن‌ْ عُفِي‌َ لَه‌ُ مِن‌ْ أَخِيه‌ِ شَي‌ْءٌ فَاتِّبَاع‌ٌ بِالمَعْرُوف‌ِ وَ أَدَاءٌ إِلَيْه‌ِ بِإِحْسَان‌ٍ ذَلِك‌َ تَخْفِيف‌ٌ مِنْ‌ رَبِّكُم‌ْ وَ رَحْمَة‌ٌ فَمَن‌ِ اعْتَدَي‌ بَعْدَ ذَلِك‌َ فَلَه‌ُ عَذَاب‌ٌ أَلِيم‌ٌ (بقره: 178)

اى افرادى كه ايمان آورده‏ايد! حكم قصاص در مورد كشتگان، بر شما نوشته شده است: آزاد در برابر آزاد، و برده در برابر برده، و زن در برابر زن، پس اگر كسى از سوى برادر (دينى) خود، چيزى به او بخشيده شود، (و حكم قصاص او، تبديل به خونبها گردد،) بايد از راه پسنديده پيروى كند. (و صاحب خون، حال پرداخت كننده ديه را در نظر بگيرد.) و او [قاتل‏] نيز، به نيكى ديه را (به ولى مقتول) بپردازد (و در آن، مسامحه نكند.) اين، تخفيف و رحمتى است از ناحيه پروردگار شما! و كسى كه بعد از آن، تجاوز كند، عذاب دردناكى خواهد داشت. (178)


وَ لَكُم‌ْ فِي‌ الْقِصَاص‌ِ حَيَاة‌ٌ يَا أُولِي‌ الْأَلْبَاب‌ِ لَعَلَّكُم‌ْ تَتَّقُون‌َ (بقره: 179)

و براى شما در قصاص، حيات و زندگى است، اى صاحبان خِرد! شايد شما تقوا پيشه كنيد. (179)


كُتِب‌َ عَلَيْكُم‌ْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَكُم‌ُ الْمَوْت‌ُ إِنْ‌ تَرَك‌َ خَيْرَاً الْوَصِيَّة‌ُ لِلْوَالِدَيْن‌ِ وَالْأَقْرَبِين‌َ بِالْمَعْرُوف‌ِ حَقَّاً عَلَي‌ الْمُتَّقِين‌َ (بقره: 180)

بر شما نوشته شده: «هنگامى كه يكى از شما را مرگ فرا رسد، اگر چيز خوبى [مالى‏] از خود به جاى گذارده، براى پدر و مادر و نزديكان، بطور شايسته وصيت كند! اين حقّى است بر پرهيزكاران!» (180)


أَيَّامَاً مَعْدُودَات‌ٍ فَمَنْ‌ كَان‌َ مِنْكُمْ‌ مَرِيضَاً أَوْ عَلَي‌ سَفَرٍ فَعِدَّة‌ٌ مِن‌ْ أَيَّام‌ٍ أُخَرَ وَ عَلَي‌ الَّذِين‌َ يُطِيقُونَه‌ُ فِدْيَة‌ٌ طَعَام‌ُ مِسْكِين‌ٍ فَمَنْ‌ تَطَوَّع‌َ خَيْرَاً فَهُوَ خَيْرٌ لَه‌ُ وَ أَنْ‌ تَصُومُوا خَيْرٌ لَكُم‌ْ إِنْ‌ كُنْتُم‌ْ تَعْلَمُون‌َ (بقره: 184)

چند روز معدودى را (بايد روزه بداريد!) و هر كس از شما بيمار يا مسافر باشد تعدادى از روزهاى ديگر را (روزه بدارد) و بر كسانى كه روزه براى آنها طاقت‏فرساست (همچون بيماران مزمن، و پير مردان و پير زنان،) لازم است كفّاره بدهند: مسكينى را اطعام كنند و كسى كه كارِ خيرى انجام دهد، براى او بهتر است و روزه داشتن براى شما بهتر است اگر بدانيد! (184)


شَهْرُ رَمَضَان‌َ الَّذِي‌ أُنْزِل‌َ فِيه‌ِ الْقُرْآن‌ُ هُدَي‌ً لِلنَّاس‌ِ وَ بَيِّنَات‌ٍ مِن‌َ الْهُدَي‌ وَالْفُرْقَان‌ِ فَمَنْ‌ شَهِدَ مِنْكُم‌ُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْه‌ُ وَ مَنْ‌ كَان‌َ مَرِيضَاً أَوْ عَلَي‌ سَفَرٍ فَعِدَّة‌ٌ مِن‌ْ أَيَّام‌ٍ أُخَرَ يُرِيدُ الله‌ُ بِكُم‌ُ الْيُسْرَ وَ لاَ يُرِيدُ بِكُم‌ُ الْعُسْرَ وَ لِتُكْمِلُوا الْعِدَّة‌َ وَ لِتُكَبِّرُوا الله‌َ عَلَي‌ مَا هَدَاكُم‌ْ وَ لَعَلَّكُم‌ْ تَشْكُرُون‌َ (بقره: 185)

(روزه، در چند روز معدودِ) ماهِ رمضان است ماهى كه قرآن، براى راهنمايى مردم، و نشانه‏هاى هدايت، و فرق ميان حق و باطل، در آن نازل شده است. پس آن كس از شما كه در ماه رمضان در حضر باشد، روزه بدارد! و آن كس كه بيمار يا در سفر است، روزهاى ديگرى را به جاى آن، روزه بگيرد! خداوند، راحتى شما را مى‏خواهد، نه زحمت شما را! هدف اين است كه اين روزها را تكميل كنيد و خدا را بر اينكه شما را هدايت كرده، بزرگ بشمريد باشد كه شكرگزارى كنيد! (185)


وَ إِذَا سَأَلَك‌َ عِبَادِي‌ عَنِّي‌ فَإِنِّي‌ قَرِيب‌ٌ أُجِيب‌ُ دَعْوَة‌َ الدَّاع‌ِ إِذَا دَعَان‌ِ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَلْيُؤْمِنُوا بِي‌ لَعَلَّهُم‌ْ يَرْشُدُون‌َ (بقره: 186)

و هنگامى كه بندگان من، از تو در باره من سؤال كنند، (بگو:) من نزديكم! دعاى دعا كننده را، به هنگامى كه مرا مى‏خواند، پاسخ مى‏گويم! پس بايد دعوت مرا بپذيرند، و به من ايمان بياورند، تا راه يابند (و به مقصد برسند)! (186)


أُحِل‌َّ لَكُم‌ْ لَيْلَة‌َ الصِّيَام‌ِ الرَّفَث‌ُ إِلَي‌ نِسَائِكُم‌ْ هُن‌َّ لِبَاس‌ٌ لَكُم‌ْ وَ أَنْتُم‌ْ لِبَاس‌ٌ لَهُن‌َّ عَلِم‌َ الله‌ُ أَنَّكُم‌ْ كُنْتُم‌ْ تَخْتَانُون‌َ أَنْفُسَكُم‌ْ فَتَاب‌َ عَلَيْكُم‌ْ وَ عَفَا عَنْكُم‌ْ فَالْآن‌َ بَاشِرُوهُن‌َّ وَابْتَغُوا مَا كَتَب‌َ الله‌ُ لَكُم‌ْ وَ كُلُوا وَاشْرَبُوا حَتَّي‌ يَتَبَيَّن‌َ لَكُم‌ُ الْخَيْط‌ُ الْأَبْيَض‌ُ مِن‌َ الْخَيْط‌ِ الْأَسْوَدِ مِن‌َ الْفَجْرِ ثُم‌َّ أَتِمُّوا الصِّيَام‌َ إِلَي‌ اللَّيْل‌ِ وَ لاَ تُبَاشِرُوهُن‌َّ وَ أَنْتُم‌ْ عَاكِفُون‌َ فِي‌ الْمَسَاجِدِ تِلْك‌َ حُدُودُ الله‌ِ فَلاَ تَقْرَبُوهَا كَذَلِك‌َ يُبَيِّن‌ُ الله‌ُ آيَاتِه‌ِ لِلنَّاس‌ِ لَعَلَّهُم‌ْ يَتَّقُون‌َ (بقره: 187)

آميزش جنسى با همسرانتان، در شبِ روزهايى كه روزه مى‏گيريد، حلال است. آنها لباس شما هستند و شما لباس آنها (هر دو زينت هم و سبب حفظ يكديگريد). خداوند مى‏دانست كه شما به خود خيانت مى‏كرديد (و اين كارِ ممنوع را انجام مى‏داديد) پس توبه شما را پذيرفت و شما را بخشيد. اكنون با آنها آميزش كنيد، و آنچه را خدا براى شما مقرر داشته، طلب نماييد! و بخوريد و بياشاميد، تا رشته سپيد صبح، از رشته سياه (شب) براى شما آشكار گردد! سپس روزه را تا شب، تكميل كنيد! و در حالى كه در مساجد به اعتكاف پرداخته‏ايد، با زنان آميزش نكنيد! اين، مرزهاى الهى است پس به آن نزديك نشويد! خداوند، اين چنين آيات خود را براى مردم، روشن مى‏سازد، باشد كه پرهيزكار گردند! (187)


وَ لاَ تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُم‌ْ بَيْنَكُم‌ْ بِالْبَاطِل‌ِ وَ تُدْلُوا بِهَا إِلَي‌ الْحُكَّام‌ِ لِتَأْكُلُوا فَرِيقَاً مِن‌ْ أَمْوَال‌ِ النَّاس‌ِ بِالْإِثْم‌ِ وَ أَنْتُم‌ْ تَعْلَمُون‌َ (بقره: 188)

و اموال يكديگر را به باطل (و ناحق) در ميان خود نخوريد! و براى خوردن بخشى از اموال مردم به گناه، (قسمتى از) آن را (به عنوان رشوه) به قضات ندهيد، در حالى كه مى‏دانيد (اين كار، گناه است)! (188)


يَسْألُونَك‌َ عَن‌ِ الْأَهِلَّة‌ِ قُل‌ْ هِي‌َ مَوَاقِيت‌ُ لِلنَّاس‌ِ وَالحَج‌ِّ وَ لَيْس‌َ الْبِرُّ بِأَنْ‌ تَأْتُوا الْبُيُوت‌َ مِن‌ْ ظُهُورِهَا وَ لَكِنَّ‌ الْبِرَّ مَن‌ِ اتَّقَي‌ وَأْتُوا الْبُيُوت‌َ مِنْ‌ أَبْوَابِهِا وَاتَّقُوا الله‌َ لَعَلَّكُم‌ْ تُفْلِحُون‌َ (بقره: 189)

در باره «هلالهاى ماه» از تو سؤال مى‏كنند بگو: «آنها، بيان اوقات (و تقويم طبيعى) براى (نظامِ زندگىِ) مردم و (تعيينِ وقتِ) حج است». و (آن چنان كه در جاهليّت مرسوم بود كه به هنگام حج، كه جامه احرام مى‏پوشيدند، از درِ خانه وارد نمى‏شدند، و از نقبِ پشتِ خانه وارد مى‏شدند، نكنيد!) كارِ نيك، آن نيست كه از پشتِ خانه‏ها وارد شويد بلكه نيكى اين است كه پرهيزگار باشيد! و از درِ خانه‏ها وارد شويد و تقوا پيشه كنيد، تا رستگار گرديد! (189)


وَ قَاتِلُوا فِي‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ الَّذِين‌َ يُقَاتِلُونَكُم‌ْ وَ لاَ تَعْتَدُوا إِن‌َّ الله‌َ لاَ يُحِب‌ُّ الْمُعْتَدِين‌َ (بقره: 190)

و در راه خدا، با كسانى كه با شما مى‏جنگند، نبرد كنيد! و از حدّ تجاوز نكنيد، كه خدا تعدّى‏كنندگان را دوست نمى‏دارد! (190)


وَاقْتُلُوهُم‌ْ حَيْث‌ُ ثَقِفْتُمُوهُمْ‌ وَ أَخْرِجُوهُم‌ْ مِن‌ْ حَيْث‌ُ أَخْرَجُوكُم‌ْ وَالْفِتْنَة‌ُ أَشَدُّ مِن‌َ القَتْل‌ِ وَ لاَ تُقَاتِلُوهُم‌ْ عِنْدَ الْمَسْجِدِ الْحَرَام‌ِ حَتَّي‌ يُقَاتِلُوكُم‌ْ فِيه‌ِ فَإِنْ‌ قَاتَلُوكُم‌ْ فَاقْتُلُوهُم‌ْ كَذَلِك‌َ جَزَاءُ الْكَافِرِين‌َ (بقره: 191)

و آنها را [بت پرستانى كه از هيچ گونه جنايتى ابا ندارند] هر كجا يافتيد، به قتل برسانيد! و از آن جا كه شما را بيرون ساختند [مكه‏]، آنها را بيرون كنيد! و فتنه (و بت پرستى) از كشتار هم بدتر است! و با آنها، در نزد مسجد الحرام (در منطقه حرم)، جنگ نكنيد! مگر اينكه در آن جا با شما بجنگند. پس اگر (در آن جا) با شما پيكار كردند، آنها را به قتل برسانيد! چنين است جزاى كافران! (191)


وَ قَاتِلُوهُم‌ْ حَتَّي‌ لاَ تَكُون‌َ فِتْنَة‌ٌ وَ يَكُون‌َ الدِّين‌ُ لِالله‌ِ فَإِن‌ِ انْتَهَوْا فَلاَ عُدْوَان‌َ إِلاَّ عَلَي‌ الظَّالِمِين‌َ (بقره: 193)

و با آنها پيكار كنيد! تا فتنه (و بت پرستى، و سلب آزادى از مردم،) باقى نماند و دين، مخصوص خدا گردد. پس اگر (از روش نادرست خود) دست برداشتند، (مزاحم آنها نشويد! زيرا) تعدّى جز بر ستمكاران روا نيست. (193)


الشَّهْرُ الْحَرَام‌ُ بِالشَّهْرِ الْحَرَام‌ِ وَالْحُرُمَات‌ُ قِصَاص‌ٌ فَمَن‌ِ اعْتَدَي‌ عَلَيْكُم‌ْ فَاعْتَدُوا عَلَيْه‌ِ بِمِثْل‌ِ مَا اعْتَدَي‌ عَلَيْكُم‌ْ وَاتَّقُوا الله‌َ وَاعْلَمُوا أَن‌َّ الله‌َ مَع‌َ الْمُتَّقِين‌َ (بقره: 194)

ماهِ حرام، در برابر ماهِ حرام! (اگر دشمنان، احترام آن را شكستند، و در آن با شما جنگيدند، شما نيز حق داريد مقابله به مثل كنيد.) و تمام حرامها، (قابلِ) قصاص است. و (به طور كلّى) هر كس به شما تجاوز كرد، همانند آن بر او تعدّى كنيد! و از خدا بپرهيزيد (و زياده روى ننماييد)! و بدانيد خدا با پرهيزكاران است! (194)


وَ أَنْفِقُوْا فِي‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ وَ لاَ تُلْقُوا بِأَيْدِيكُم‌ْ إِلَي‌ التَّهْلُكَة‌ِ وَ أَحْسِنُوا إِن‌َّ الله‌َ يُحِب‌ُّ الْمُـحْسِنِين‌َ (بقره: 195)

و در راهِ خدا، انفاق كنيد! و (با ترك انفاق،) خود را به دست خود، به هلاكت نيفكنيد! و نيكى كنيد! كه خداوند، نيكوكاران را دوست مى‏دارد. (195)


وَ أَتِمُّوا الْحَج‌َّ وَالْعُمْرَة‌َ لِالله‌ِ فَإِن‌ْ أُحْصِرْتُم‌ْ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِن‌َ الْهَدْي‌ وَ لاَ تَحْلِقُوا رُؤُوسَكُم‌ْ حَتَّي‌ يَبْلُغ‌َ الْهَدْي‌ُ مَحِلَّه‌ُ فَمَنْ‌ كَان‌َ مِنْكُم‌ْ مَرِيضَاً أَوْ بِه‌ِ أَذي‌ً مِن‌ْ رَأْسِه‌ِ فَفِدْيَة‌ٌ مِنْ‌ صِيَام‌ٍ أَوْ صَدَقَة‌ٍ أَوْ نُسُك‌ٍ فَإِذَا أَمِنْتُم‌ْ فَمَنْ‌ تَمَتَّع‌َ بِالْعُمْرَة‌ِ إِلَي‌ الْحَج‌ِّ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِن‌َ الْهَدْي‌ِ فَمَنْ‌ لَم‌ْ يَجِدْ فَصِيَام‌ُ ثَلاَثَة‌ِ أَيَّام‌ٍ فِي‌ الْحَج‌ِّ وَ سَبْعَة‌ٍ إِذَا رَجَعْتُم‌ْ تِلْك‌َ عَشَرَة‌ٌ كَامِلَة‌ٌ ذَلِك‌َ لِمَنْ‌ لَم‌ْ يَكُن‌ْ أَهْلُه‌ُ حَاضِرِي‌ الْمَسْجِدِ الْحَرَام‌ِ وَاتَّقُوْا الله‌َ وَاعْلَمُوا أَن‌َّ الله‌َ شَدِيدُ الْعِقَاب‌ِ (بقره: 196)

و حج و عمره را براى خدا به اتمام برسانيد! و اگر محصور شديد، (و مانعى مانند ترس از دشمن يا بيمارى، اجازه نداد كه پس از احرام‏بستن، وارد مكه شويد،) آنچه از قربانى فراهم شود (ذبح كنيد، و از احرام خارج شويد)! و سرهاى خود را نتراشيد، تا قربانى به محلش برسد (و در قربانگاه ذبح شود)! و اگر كسى از شما بيمار بود، و يا ناراحتى در سر داشت، (و ناچار بود سر خود را بتراشد،) بايد فديه و كفّاره‏اى از قبيل روزه يا صدقه يا گوسفندى بدهد! و هنگامى كه (از بيمارى و دشمن) در امان بوديد، هر كس با ختم عمره، حج را آغاز كند، آنچه از قربانى براى او ميسّر است (ذبح كند)! و هر كه نيافت، سه روز در ايام حج، و هفت روز هنگامى كه باز مى‏گرديد، روزه بدارد! اين، ده روز كامل است. (البته) اين براى كسى است كه خانواده او، نزد مسجد الحرام نباشد [اهل مكّه و اطرافِ آن نباشد]. و از خدا بپرهيزيد! و بدانيد كه او، سخت‏كيفر است! (196)


الْحَج‌ُّ أَشْهُرٌ مَعْلُومَات‌ٌ فَمَنْ‌ فَرَض‌َ فِيهِن‌َّ الْحَج‌ِّ فَلاَ رَفَث‌َ وَ لاَ فُسُوق‌َ وَ لاَ جِدَال‌َ فِي‌ الْحَج‌ِّ وَ مَا تَفْعَلُوا مِن‌ْ خَيْرٍ يَعْلَمْه‌ُ الله‌ُ وَ تَزَوَّدُوا فَإِن‌َّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوَي‌ وَاتَّقُون‌ِ يَا أُولِي‌ الْأَلْبَاب‌ِ (بقره: 197)

حج، در ماه‏هاى معينى است! و كسانى كه (با بستن احرام، و شروع به مناسك حج،) حج را بر خود فرض كرده‏اند، (بايد بدانند كه) در حج، آميزش جنسى با زنان، و گناه و جدال نيست! و آنچه از كارهاى نيك انجام دهيد، خدا آن را مى‏داند. و زاد و توشه تهيه كنيد، كه بهترين زاد و توشه، پرهيزكارى است! و از من بپرهيزيد اى خردمندان! (197)


لَيْس‌َ عَلَيْكُم‌ْ جُنَاح‌ٌ أَنْ‌ تَبْتَغُوا فَضْلاً مِنْ‌ رَبِّكُم‌ْ فَإِذَا أَفَضْتُم‌ْ مِن‌ْ عَرَفَات‌ٍ فَاذْكُرُوا الله‌َ عِنْدَ الْمَشْعَرِ الْحَرَام‌ِ وَاذْكُرُوه‌ُ كَمَا هَدَاكُم‌ْ وَ إِنْ‌ كُنْتُم‌ْ مِنْ‌ قَبْلِه‌ِ لَمِن‌َ الضَّالِّين‌َ (بقره: 198)

گناهى بر شما نيست كه از فضلِ پروردگارتان (و از منافع اقتصادى در ايّام حج) طلب كنيد (كه يكى از منافع حج، پى ريزىِ يك اقتصادِ صحيح است). و هنگامى كه از «عرفات» كوچ كرديد، خدا را نزد «مشعَر الحرام» ياد كنيد! او را ياد كنيد همان طور كه شما را هدايت نمود و قطعاً شما پيش از اين، از گمراهان بوديد. (198)


ثُم‌َّ أَفِيضُوا مِن‌ْ حَيْث‌ُ أَفَاض‌َ النَّاس‌ُ وَاسْتَغْفِرُوا الله‌َ إِن‌َّ الله‌َ غَفُورٌ رَحِيم‌ٌ (بقره: 199)

سپس از همان جا كه مردم كوچ مى‏كنند، (به سوى سرزمين منى) كوچ كنيد! و از خداوند، آمرزش بطلبيد، كه خدا آمرزنده مهربان است! (199)


فَإِذَا قَضَيْتُم‌ْ مَنَاسِكَكُم‌ْ فَاذْكُرُوا الله‌َ كَذِكْرِكُم‌ْ آبَاءَكُم‌ْ أَوْ أَشَدَّ ذِكْرَاً فَمِن‌َ النَّاس‌ِ مَنْ‌ يَقُول‌ُ رَبَّنَا آتِنَا فِي‌ الدُّنْيَا وَ مَا لَه‌ُ فِي‌ الْآخِرَة‌ِ مِن‌ْ خَلاَق‌ٍ (بقره: 200)

و هنگامى كه مناسكِ (حج) خود را انجام داديد، خدا را ياد كنيد، همانند يادآورى از پدرانتان (آن گونه كه رسم آن زمان بود) بلكه از آن هم بيشتر! (در اين مراسم، مردم دو گروهند:) بعضى از مردم مى‏گويند: «خداوندا! به ما در دنيا، (نيكى) عطا كن!» ولى در آخرت، بهره‏اى ندارند. (200)


وَ مِنْهُم‌ْ مَنْ‌ يَقُول‌ُ رَبَّنَا آتِنَا فِي‌ الدُّنْيَا حَسَنَة‌ً وَ فِي‌ الْآخِرَة‌ِ حَسَنَة‌ً وَ قِنَا عَذَاب‌َ النَّارِ (بقره: 201)

و بعضى مى‏گويند: «پروردگارا! به ما در دنيا (نيكى) عطا كن! و در آخرت نيز (نيكى) مرحمت فرما! و ما را از عذابِ آتش نگاه دار!» (201)


أُولَئِك‌َ لَهُم‌ْ نَصِيب‌ٌ مِمَّا كَسَبُوا وَالله‌ُ سَرِيع‌ُ الْحِسَاب‌ِ (بقره: 202)

آنها از كار (و دعاى) خود، نصيب و بهره‏اى دارند و خداوند، سريع الحساب است. (202)


وَاذْكُرُوا الله‌َ فِي‌ أَيَّام‌ٍ مَعْدُودَات‌ٍ فَمَنْ‌ تَعَجَّل‌َ فِي‌ يَوْمَيْن‌ِ فَلاَ إِثْم‌َ عَلَيْه‌ِ وَ مَنْ‌ تَأَخَّرَ فَلاَ إِثْم‌َ عَلَيْه‌ِ لِمَن‌ِ اتَّقَي‌ وَاتَّقُوا الله‌َ وَاعْلَمُوا أَنَّكُم‌ْ إِلَيْه‌ِ تُحْشَرُون‌َ (بقره: 203)

و خدا را در روزهاى معيّنى ياد كنيد! (روزهاى 11 و 12 و 13 ماه ذى حجه). و هر كس شتاب كند، (و ذكر خدا را) در دو روز انجام دهد، گناهى بر او نيست، و هر كه تأخير كند، (و سه روز انجام دهد نيز) گناهى بر او نيست براى كسى كه تقوا پيشه كند. و از خدا بپرهيزيد! و بدانيد شما به سوى او محشور خواهيد شد! (203)


وَ مِن‌َ النَّاس‌ِ مَنْ‌ يُعْجِبُك‌َ قَوْلُه‌ُ فِي‌ الْحَيَاة‌ِ الدُّنْيَا وَ يُشْهِدُ الله‌َ عَلَي‌ مَا فِي‌ قَلْبِه‌ِ وَ هُوَ أَلَدُّ الْخِصَام‌ِ (بقره: 204)

و از مردم، كسانى هستند كه گفتار آنان، در زندگى دنيا مايه اعجاب تو مى‏شود (در ظاهر، اظهار محبّت شديد مى‏كنند) و خدا را بر آنچه در دل دارند گواه مى‏گيرند. (اين در حالى است كه) آنان، سرسخت‏ترين دشمنانند. (204)


وَ إِذَا تَوَلَّي‌ سَعَي‌ فِي‌ الْأَرْض‌ِ لِيُفْسِدَ فِيهَا وَ يُهْلِك‌َ الْحَرْث‌َ وَالنَّسْل‌َ وَالله‌ُ لاَ يُحِب‌ُّ الْفَسَادَ (بقره: 205)

(نشانه آن، اين است كه) هنگامى كه روى برمى‏گردانند (و از نزد تو خارج مى‏شوند)، در راه فساد در زمين، كوشش مى‏كنند، و زراعتها و چهارپايان را نابود مى‏سازند (با اينكه مى‏دانند) خدا فساد را دوست نمى‏دارد. (205)


وَ إِذَا قِيل‌َ لَه‌ُ اتَّق‌ِ الله‌َ أَخَذَتْه‌ُ الْعِزَّة‌ُ بِالْإِثْم‌ِ فَحَسْبُه‌ُ جَهَنَّم‌ُ وَ لَبِئْس‌َ الْمِهَادُ (بقره: 206)

و هنگامى كه به آنها گفته شود: «از خدا بترسيد!» (لجاجت آنان بيشتر مى‏شود)، و لجاجت و تعصب، آنها را به گناه مى‏كشاند. آتش دوزخ براى آنان كافى است و چه بد جايگاهى است! (206)


وَ مِن‌َ النَّاس‌ِ مَنْ‌ يَشْرِي‌ نَفْسَه‌ُ ابْتِغَاءَ مَرْضَات‌ِ الله‌ِ وَالله‌ُ رَؤُوف‌ٌ بِالْعِبَادِ (بقره: 207)

بعضى از مردم (با ايمان و فداكار، همچون على (ع) در «ليلة المبيت» به هنگام خفتن در جايگاه پيغمبر ص)، جان خود را به خاطر خشنودى خدا مى‏فروشند و خداوند نسبت به بندگان مهربان است. (207)


يَا أيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا ادْخُلُوا فِي‌ السِّلْم‌ِ كَافَّة‌ً وَ لاَ تَتَّبِعُوا خُطُوَات‌ِ الشَّيَطان‌ِ إِنَّه‌ُ لَكُم‌ْ عَدُوٌّ مُبِين‌ٌ (بقره: 208)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد همگى در صلح و آشتى درآييد! و از گامهاى شيطان، پيروى نكنيد كه او دشمن آشكار شماست (208)


هَل‌ْ يَنْظُرُون‌َ إِلاَّ أَنْ‌ يَأْتِيَهُم‌ُ الله‌ُ فِي‌ ظُلَل‌ٍ مِن‌َ الْغَمَام‌ِ وَالْمَلاَئِكَة‌ُ وَ قُضِي‌َ الْأَمْرُ وَ إِلَي‌ الله‌ِ تُرْجَع‌ُ الْأُمُورُ (بقره: 210)

آيا (پيروان فرمان شيطان، پس از اين همه نشانه‏ها و برنامه‏هاى روشن) انتظار دارند كه خداوند و فرشتگان، در سايه‏هايى از ابرها به سوى آنان بيايند (و دلايل تازه‏اى در اختيارشان بگذارند؟! با اينكه چنين چيزى محال است!) و همه چيز انجام شده، و همه كارها به سوى خدا بازمى‏گردد. (210)


سَل‌ْ بَنِي‌ إِسرَائِيل‌َ كَم‌ْ آتَيْنَاهُم‌ْ مِن‌ْ آيَة‌ٍ بَيِّنَة‌ٍ وَ مَنْ‌ يُبَدِّل‌ْ نِعْمَة‌َ الله‌ِ مِنْ‌ بَعْدِ مَا جَاءَتْه‌ُ فَإِن‌َّ الله‌َ شَدِيدُ الْعِقَاب‌ِ (بقره: 211)

از بنى اسرائيل بپرس: «چه اندازه نشانه‏هاى روشن به آنها داديم؟» (ولى آنان، نعمتها و امكانات مادى و معنوى را كه خداوند در اختيارشان گذاشته بود، در راه غلط به كار گرفتند.) و كسى كه نعمت خدا را، پس از آن كه به سراغش آمد، تبديل كند (و در مسير خلاف به كار گيرد، گرفتار عذاب شديد الهى خواهد شد) كه خداوند شديد العقاب است. (211)


زُيِّن‌َ لِلَّذِين‌َ كَفَرُوا الْحَيَاة‌ُ الدُّنْيَا وَ يَسْخَرُون‌َ مِن‌َ الَّذِين‌َ آمَنُوا وَالَّذِين‌َ اتَّقَوْا فَوْقَهُم‌ْ يَوْم‌َ الْقِيَامَة‌ِ وَالله‌ُ يَرْزُق‌ُ مَنْ‌ يَشَاءُ بِغَيْرِ حِسَاب‌ٍ (بقره: 212)

زندگى دنيا براى كافران زينت داده شده است، از اين رو افراد باايمان را (كه گاهى دستشان تهى است)، مسخره مى‏كنند در حالى كه پرهيزگاران در قيامت، بالاتر از آنان هستند (چرا كه ارزشهاى حقيقى در آنجا آشكار مى‏گردد، و صورت عينى به خود مى‏گيرد) و خداوند، هر كس را بخواهد بدون حساب روزى مى‏دهد. (212)


كَان‌َ النَّاس‌ُ أُمَّة‌ً وَاحِدَة‌ً فَبَعَث‌َ الله‌ُ النَّبِيِّين‌َ مُبَشِّرِين‌َ وَ مُنْذِرِين‌َ وَ أَنْزَل‌َ مَعَهُم‌ُ الْكِتَاب‌َ بِالْحَق‌ِّ لِيَحْكُم‌َ بَيْن‌َ النَّاس‌ِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيه‌ِ وَ مَا اخْتَلَف‌َ فِيه‌ِ إِلاَّ الَّذِين‌َ أُوتُوه‌ُ مِنْ‌ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُم‌ُ الْبَيِّنات‌ُ بَغْيَاً بَيْنَهُم‌ْ فَهَدَي‌ الله‌ُ الَّذِين‌َ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِيه‌ِ مِن‌َ الْحَق‌ِّ بِإِذْنِه‌ِ وَالله‌ُ يَهْدِي‌ مَنْ‌ يَشَاءُ إِلَي‌ صِرَاط‌ٍ مُسْتَقِيم‌ٍ (بقره: 213)

مردم (در آغاز) يك دسته بودند (و تضادى در ميان آنها وجود نداشت. بتدريج جوامع و طبقات پديد آمد و اختلافات و تضادهايى در ميان آنها پيدا شد، در اين حال) خداوند، پيامبران را برانگيخت تا مردم را بشارت و بيم دهند و كتاب آسمانى، كه به سوى حق دعوت مى‏كرد، با آنها نازل نمود تا در ميان مردم، در آنچه اختلاف داشتند، داورى كند. (افراد باايمان، در آن اختلاف نكردند) تنها (گروهى از) كسانى كه كتاب را دريافت داشته بودند، و نشانه‏هاى روشن به آنها رسيده بود، به خاطر انحراف از حق و ستمگرى، در آن اختلاف كردند. خداوند، آنهايى را كه ايمان آورده بودند، به حقيقت آنچه مورد اختلاف بود، به فرمان خودش، رهبرى نمود. (امّا افراد بى‏ايمان، هم چنان در گمراهى و اختلاف، باقى ماندند.) و خدا، هر كس را بخواهد، به راه راست هدايت مى‏كند. (213)


أَم‌ْ حَسِبْتُم‌ْ أَنْ‌ تَدْخُلُوا الْجَنَّة‌َ وَ لَمَّا يَأْتِكُم‌ْ مَثَل‌ُ الَّذِين‌َ خَلَوْا مِنْ‌ قَبْلِكُم‌ْ مَسَّتْهُم‌ُ الْبَأْسَاءُ وَالضَّرَّاءُ وَ زُلْزِلُوا حَتَّي‌ يَقُول‌َ الرَّسُول‌ُ وَالَّذِين‌َ آمَنُوا مَعَه‌ُ مَتَي‌ نَصْرُ الله‌ِ أَلاَ إِن‌َّ نَصْرَ الله‌ِ قَرِيب‌ٌ (بقره: 214)

آيا گمان كرديد داخل بهشت مى‏شويد، بى‏آنكه حوادثى همچون حوادث گذشتگان به شما برسد؟! همانان كه گرفتاريها و ناراحتيها به آنها رسيد، و آن چنان ناراحت شدند كه پيامبر و افرادى كه ايمان آورده بودند گفتند: «پس يارى خدا كى خواهد آمد؟!» (در اين هنگام، تقاضاى يارى از او كردند، و به آنها گفته شد:) آگاه باشيد، يارىِ خدا نزديك است! (214)


يَسْأَلُونَك‌َ مَاذَا يُنْفِقُون‌َ قُل‌ْ مَا أَنْفَقْتُم‌ْ مِن‌ْ خَيْرٍ فَلِلْوَالِدَيْن‌ِ وَالْأَقْرَبِين‌َ وَالْيَتَامَي‌ وَالْمَسَاكِين‌ِ وَابْن‌ِ السَّبِيل‌ِ وَ مَا تَفْعَلُوا مِن‌ْ خَيْرٍ فَإِن‌َّ الله‌َ بِه‌ِ عَلِيم‌ٌ (بقره: 215)

از تو سؤال مى‏كنند چه چيز انفاق كنند؟ بگو: «هر خير و نيكى (و سرمايه سودمند مادى و معنوى) كه انفاق مى‏كنيد، بايد براى پدر و مادر و نزديكان و يتيمان و مستمندان و درماندگان در راه باشد.» و هر كار خيرى كه انجام دهيد، خداوند از آن آگاه است. (لازم نيست تظاهر كنيد، او مى‏داند). (215)


كُتِب‌َ عَلَيْكُم‌ُ الْقِتَال‌ُ وَ هُوَ كُرْه‌ٌ لَكُم‌ْ وَ عَسَي‌ أَنْ‌ تَكْرَهُوا شَيْءً وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُم‌ْ وَ عَسَي‌ أَنْ‌ تُحِبُّوا شَيْءً وَ هُوَ شَرٌّ لَكُم‌ْ وَالله‌ُ يَعْلَم‌ُ وَ أَنْتُم‌ْ لاَ تَعْلَمُون‌َ (بقره: 216)

جهاد در راه خدا، بر شما مقرّر شد در حالى كه برايتان ناخوشايند است. چه بسا چيزى را خوش نداشته باشيد، حال آن كه خيرِ شما در آن است. و يا چيزى را دوست داشته باشيد، حال آنكه شرِّ شما در آن است. و خدا مى‏داند، و شما نمى‏دانيد. (216)


يَسْأَلُونَك‌َ عَن‌ِ الشَّهْرِ الْحَرَام‌ِ قِتَال‌ٍ فِيه‌ِ قُل‌ْ قِتَال‌ٌ فِيه‌ِ كَبِيرٌ وَ صَدٌّ عَنْ‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ وَ كُفْرٌ بِه‌ِ وَالْمَسْجِدِ الْحَرَام‌ِ وَ إِخْرَاج‌ُ أَهْلِه‌ِ مِنْه‌ُ أَكْبَرُ عِنْدَ الله‌ِ وَالْفِتْنَة‌ُ أَكْبَرُ مِن‌َ الْقَتْل‌ِ وَ لاَ يَزَالُون‌َ يُقَاتِلُونَكُم‌ْ حَتَّي‌ يَرُدُّوكُم‌ْ عَنْ‌ دِينِكُم‌ْ إِن‌ِ اسْتَطَاعُوا وَ مَنْ‌ يَرْتَدِدْ مِنْكُم‌ْ عَنْ‌ دِينِه‌ِ فَيَمُت‌ْ وَ هُوَ كَافِرٌ فَأُولَئِك‌َ حَبِطَت‌ْ أَعْمَالُهُم‌ْ فِي‌ الْدُّنْيَا وَالْآخِرَة‌ِ وَ أُولَئِك‌َ أَصْحَاب‌ُ النَّارِ هُم‌ْ فِيهَا خَالِدُون‌َ (بقره: 217)

از تو، در باره جنگ كردن در ماه حرام، سؤال مى‏كنند بگو: «جنگ در آن، (گناهى) بزرگ است ولى جلوگيرى از راه خدا (و گرايش مردم به آيين حق) و كفر ورزيدن نسبت به او و هتك احترام مسجد الحرام، و اخراج ساكنان آن، نزد خداوند مهمتر از آن است و ايجاد فتنه، (و محيط نامساعد، كه مردم را به كفر، تشويق و از ايمان بازمى‏دارد) حتّى از قتل بالاتر است. و مشركان، پيوسته با شما مى‏جنگند، تا اگر بتوانند شما را از آيينتان برگردانند ولى كسى كه از آيينش برگردد، و در حال كفر بميرد، تمام اعمال نيك (گذشته) او، در دنيا و آخرت، بر باد مى‏رود و آنان اهل دوزخند و هميشه در آن خواهند بود. (217)


إِن‌َّ الَّذِين‌َ آمَنُوا وَالَّذِين‌َ هَاجَرُوا وَ جَاهَدُوا فِي‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ أُولَئِك‌َ يَرْجُون‌َ رَحْمَة‌َ الله‌ِ وَالله‌ُ غَفُورٌ رَحِيم‌ٌ (بقره: 218)

كسانى كه ايمان آورده و كسانى كه هجرت كرده و در راه خدا جهاد نموده‏اند، آنها اميد به رحمت پروردگار دارند و خداوند آمرزنده و مهربان است. (218)


يَسْأَلُونَك‌َ عَن‌ِ الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ قُل‌ْ فِيهِمَا إِثْم‌ٌ كَبِيرٌ وَ مَنَافِع‌ُ لِلنَّاس‌ِ وَ إِثْمُهُمَا أَكْبَرُ مِنْ‌ نَفْعِهِمَا وَ يَسْأَلُونَك‌َ مَاذَا يُنْفِقُون‌َ قُل‌ِ الْعَفْوَ كَذَلِك‌َ يُبَيِّن‌ُ الله‌ُ لَكُم‌ُ الْآيَات‌ِ لَعَلَّكُم‌ْ تَتَفَكَّرُون‌َ (بقره: 219)

در باره شراب و قمار از تو سؤال مى‏كنند، بگو: «در آنها گناه و زيان بزرگى است و منافعى (از نظر مادى) براى مردم در بردارد (ولى) گناه آنها از نفعشان بيشتر است. و از تو مى‏پرسند چه چيز انفاق كنند؟ بگو: از ما زاد نيازمندى خود.» اينچنين خداوند آيات را براى شما روشن مى‏سازد، شايد انديشه كنيد! (219)


فِي‌ الدُّنْيَا وَالْآخِرَة‌ِ وَ يَسْأَلُونَك‌َ عَن‌ِ الْيَتَامَي‌ قُل‌ْ إِصْلاَح‌ٌ لَهُم‌ْ خَيْرٌ وَ إِنْ‌ تُخَالِطُوهُم‌ْ فَإِخْوَانُكُم‌ْ وَالله‌ُ يَعْلَم‌ُ الْمُفْسِدَ مِن‌َ الْمُصْلِح‌ِ وَ لَوْ شَاءَ الله‌ُ لَأَعْنَتَكُم‌ْ إِن‌َّ الله‌َ عَزِيزٌ حَكِيم‌ٌ (بقره: 220)

(تا انديشه كنيد) درباره دنيا و آخرت! و از تو در باره يتيمان سؤال مى‏كنند، بگو: «اصلاح كار آنان بهتر است. و اگر زندگى خود را با زندگى آنان بياميزيد، (مانعى ندارد) آنها برادر (دينى) شما هستند.» (و همچون يك برادر با آنها رفتار كنيد!) خداوند، مفسدان را از مصلحان، بازمى‏شناسد. و اگر خدا بخواهد، شما را به زحمت مى‏اندازد (و دستور مى‏دهد در عين سرپرستى يتيمان، زندگى و اموال آنها را بكلى از اموال خود، جدا سازيد ولى خداوند چنين نمى‏كند) زيرا او توانا و حكيم است. (220)


وَ لاَ تَنْكِحُوا الْمُشْرِكَات‌ِ حَتَّي‌ يُؤْمِن‌َّ وَ لَأََمَة‌ٌ مُؤْمِنَة‌ٌ خَيْرٌ مِنْ‌ مُشْرِكَة‌ٍ وَ لَوْ أَعْجَبَتْكُم‌ْ وَ لاَ تُنْكِحُوا الْمُشْرِكِين‌َ حَتَّي‌ يُؤْمِنُوا وَ لَعَبْدٌ مُؤْمِن‌ٌ خَيْرٌ مِنْ‌ مُشْرِك‌ٍ وَ لَوْ أَعْجَبَكُم‌ْ أُولَئِك‌َ يَدْعُون‌َ إِلَي‌ النَّارِ وَالله‌ُ يَدْعُو إِلَي‌ الْجَنَّة‌ِ وَالْمَغْفِرَة‌ِ بِإِذْنِه‌ِ وَ يُبَيِّن‌ُ آيَاتِه‌ِ لِلنَّاس‌ِ لَعَلَّهُم‌ْ يَتَذَكَّرُون‌َ (بقره: 221)

و با زنان مشرك و بت‏پرست، تا ايمان نياورده‏اند، ازدواج نكنيد! (اگر چه جز به ازدواج با كنيزان، دسترسى نداشته باشيد زيرا) كنيز باايمان، از زن آزاد بت‏پرست، بهتر است هر چند (زيبايى، يا ثروت، يا موقعيت او) شما را به شگفتى آورد. و زنان خود را به ازدواج مردان بت‏پرست، تا ايمان نياورده‏اند، در نياوريد! (اگر چه ناچار شويد آنها را به همسرى غلامان باايمان درآوريد زيرا) يك غلام باايمان، از يك مرد آزاد بت‏پرست، بهتر است هر چند (مال و موقعيت و زيبايى او،) شما را به شگفتى آورد. آنها دعوت به سوى آتش مى‏كنند و خدا دعوت به بهشت و آمرزش به فرمان خود مى‏نمايد، و آيات خويش را براى مردم روشن مى‏سازد شايد متذكر شوند! (221)


وَ يَسْأَلُونَك‌َ عَن‌ِ المَـحِيض‌ِ قُل‌ْ هُوَ أَذَي‌ً فَاعْتَزِلُوا النِّسَاءَ فِي‌ الْمَـحِيض‌ِ وَ لاَ تَقْرَبُوهُن‌َّ حَتَّي‌ يَطْهُرْن‌َ فَإِذَا تَطَهَّرْن‌َ فَأْتُوهُن‌َّ مِن‌ْ حَيْث‌ُ أَمَرَكُم‌ُ الله‌ُ إِن‌َّ الله‌َ يُحِب‌ُّ التَّوَّابِين‌َ وَ يُحِب‌ُّ الْمُتَطَهِّرِين‌َ (بقره: 222)

و از تو، در باره خون حيض سؤال مى‏كنند، بگو: «چيز زيانبار و آلوده‏اى است از اين رو در حالت قاعدگى، از آنان كناره‏گيرى كنيد! و با آنها نزديكى ننمايد، تا پاك شوند! و هنگامى كه پاك شدند، از طريقى كه خدا به شما فرمان داده، با آنها آميزش كنيد! خداوند، توبه‏كنندگان را دوست دارد، و پاكان را (نيز) دوست دارد. (222)


نِسَاؤُكُم‌ْ حَرْث‌ٌ لَكُم‌ْ فَأْتوا حَرْثَكُم‌ْ أَنَّي‌ شِئْتُم‌ْ وَ قَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُم‌ْ وَاتَّقُوا الله‌َ وَاعْلَمُوا أَنَّكُم‌ْ مُلاَقُوه‌ُ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِين‌َ (بقره: 223)

زنان شما، محل بذرافشانى شما هستند پس هر زمان كه بخواهيد، مى‏توانيد با آنها آميزش كنيد. و (سعى نمائيد از اين فرصت بهره گرفته، با پرورش فرزندان صالح) اثر نيكى براى خود، از پيش بفرستيد! و از خدا بپرهيزيد و بدانيد او را ملاقات خواهيد كرد و به مؤمنان، بشارت ده! (223)


وَ لاَ تَجْعَلُوا الله‌َ عُرْضَة‌ً لِأَيْمَانِكُم‌ْ أَنْ‌ تَبَرُّوا وَ تَتَّقُوا وَ تُصْلِحُوا بَيْن‌َ النَّاس‌ِ وَالله‌ُ سَمِيع‌ٌ عَلِيم‌ٌ (بقره: 224)

خدا را در معرض سوگندهاى خود قرار ندهيد! و براى اينكه نيكى كنيد، و تقوا پيشه سازيد، و در ميان مردم اصلاح كنيد (سوگند ياد ننماييد)! و خداوند شنوا و داناست. (224)


لاَ يُؤَاخِدُكُم‌ُ الله‌ُ بِاللَّغْوِ فِي‌ أَيْمَانِكُم‌ْ وَ لَكِنْ‌ يُؤَاخِذُكُم‌ْ بِمَا كَسَبَت‌ْ قُلُوبُكُم‌ْ وَالله‌ُ غَفُورٌ حَلِيم‌ٌ (بقره: 225)

خداوند شما را به خاطر سوگندهايى كه بدون توجه ياد مى‏كنيد، مؤاخذه نخواهد كرد، اما به آنچه دلهاى شما كسب كرده، (و سوگندهايى كه از روى اراده و اختيار، ياد مى‏كنيد،) مؤاخذه مى‏كند. و خداوند، آمرزنده و بردبار است. (225)


وَ إِن‌ْ عَزَمُوا الطَّلاق‌َ فَإِن‌َّ الله‌َ سَمِيع‌ٌ عَلِيم‌ٌ (بقره: 227)

و اگر تصميم به جدايى گرفتند، (آن هم با شرايطش مانعى ندارد) خداوند شنوا و داناست. (227)


وَالْمُطَلَّقَات‌ُ يَتَرَبَّصْن‌َ بِأَنفُسِهِن‌َّ ثَلاَثَة‌َ قُرُوءٍ وَ لاَ يَحِل‌ُّ لَهُن‌َّ أَنْ‌ يَكْتُمْن‌َ مَا خَلَق‌َ الله‌ُ فِي‌ أَرْحَامِهِن‌َّ إِنْ‌ كُن‌َّ يُؤْمِن‌َّ بِالله‌ِ وَالْيَوْم‌ِ الْآخِرِ وَ بُعُولَتُهُن‌َّ أَحَق‌ُّ بِرَدِّهِن‌َّ فِي‌ ذَلِك‌َ إِن‌ْ أَرَادُوا إِصْلاَحَاً وَ لَهُن‌َّ مِثْل‌ُ الَّذِي‌ عَلَيْهِن‌َّ بِالْمَعْرُوف‌ِ وَ لِلرِّجَال‌ِ عَلَيْهِن‌َّ دَرَجَة‌ٌ وَالله‌ُ عَزِيزٌ حَكِيم‌ٌ (بقره: 228)

زنان مطلقه، بايد به مدت سه مرتبه عادت ماهانه ديدن (و پاك شدن) انتظار بكشند! [عده نگه دارند] و اگر به خدا و روز رستاخيز، ايمان دارند، براى آنها حلال نيست كه آنچه را خدا در رحمهايشان آفريده، كتمان كنند. و همسرانشان، براى بازگرداندن آنها (و از سرگرفتن زندگى زناشويى) در اين مدت، (از ديگران) سزاوارترند در صورتى كه (براستى) خواهان اصلاح باشند. و براى آنان، همانند وظايفى كه بر دوش آنهاست، حقوق شايسته‏اى قرار داده شده و مردان بر آنان برترى دارند و خداوند توانا و حكيم است. (228)


الطَّلاَق‌ُ مَرَّتَان‌ِ فَإِمْسَاك‌ٌ بِمَعْرُوف‌ٍ أَوْ تَسْرِيح‌ٌ بِإِحْسَان‌ٍ وَ لاَ يَحِل‌ُّ لَكُم‌ْ أَنْ‌ تَأْخُدُوا مِمَّا آتَيْتُمُوهُن‌َّ شَيْءً إِلاَّ أَنْ‌ يَخَافَا أَنْ لاَ يُقِيَما حُدُودَ الله‌ِ فَإِن‌ْ خِفْتُم‌ْ أَنْ لاَ يُقِيَما حُدُودَ الله‌ِ فَلاَ جُنَاح‌َ عَلَيْهِمَا فِيمَا افْتَدَت‌ْ بِه‌ِ تِلْك‌َ حُدُودُ الله‌ِ فَلاَ تَعْتَدُوهَا وَ مَنْ‌ يَتَعَدَّ حُدُودَ الله‌ِ فَأُولَئِك‌َ هُم‌ُ الظَّالِمُونَ‌ (بقره: 229)

طلاق، (طلاقى كه رجوع و بازگشت دارد،) دو مرتبه است (و در هر مرتبه،) بايد به طور شايسته همسر خود را نگاهدارى كند (و آشتى نمايد)، يا با نيكى او را رها سازد (و از او جدا شود). و براى شما حلال نيست كه چيزى از آنچه به آنها داده‏ايد، پس بگيريد مگر اينكه دو همسر، بترسند كه حدود الهى را برپا ندارند. اگر بترسيد كه حدود الهى را رعايت نكنند، مانعى براى آنها نيست كه زن، فديه و عوضى بپردازد (و طلاق بگيرد). اينها حدود و مرزهاى الهى است از آن، تجاوز نكنيد! و هر كس از آن تجاوز كند، ستمگر است. (229)


فَإِنْ‌ طَلَّقَهَا فَلاَ تَحِل‌ُّ لَه‌ُ مِنْ‌ بَعْدُ حَتَّي‌ تَنْكِح‌َ زَوْجَاً غَيْرَه‌ُ فَإِنْ‌ طَلَّقَهَا فَلاَ جُنَاح‌َ عَلَيْهِمَا أَن‌ْ يَتَرَاجَعَا إِن‌ْ ظَنَّا أَنْ‌ يُقِيَما حُدُودَ الله‌ِ وَ تِلْك‌َ حُدُودُ الله‌ِ يُبَيِّنُهَا لِقَوْم‌ٍ يَعْلَمُون‌َ (بقره: 230)

اگر (بعد از دو طلاق و رجوع، بار ديگر) او را طلاق داد، از آن به بعد، زن بر او حلال نخواهد بود مگر اينكه همسر ديگرى انتخاب كند (و با او، آميزش جنسى نمايد. در اين صورت،) اگر (همسر دوم) او را طلاق گفت، گناهى ندارد كه بازگشت كنند (و با همسر اول، دوباره ازدواج نمايد) در صورتى كه اميد داشته باشند كه حدود الهى را محترم ميشمرند. اينها حدود الهى است كه (خدا) آن را براى گروهى كه آگاهند، بيان مى‏نمايد. (230)


وَ إِذَا طَلَّقْتُم‌ُ النِّسَاءَ فَبَلَغْن‌َ أَجَلَهُن‌َّ فَأَمْسِكُوهُن‌َّ بِمَعْرُوف‌ٍ أَوْ سَرِّحُوهُن‌َّ بِمَعْرُوف‌ٍ وَ لاَ تُمْسِكُوهُن‌َّ ضِرَارَاً لِتَعْتَدُوا وَ مَنْ‌ يَفْعَل‌ْ ذَلِك‌َ فَقَدْ ظَلَم‌َ نَفْسَه‌ُ وَ لاَ تَتَّخِذُوا آيَات‌ِ الله‌ِ هُزُوَاً وَاذْكُرُوا نِعْمَت‌َ الله‌ِ عَلَيْكُم‌ْ وَ مَا أَنْزَل‌َ عَلَيْكُمْ‌ مِن‌َ الْكِتَاب‌ِ وَالْحِكْمَة‌ِ يَعِظُكُمْ‌ بِه‌ِ وَاتَّقُوا الله‌َ وَاعْلَمُوا أَن‌َّ الله‌َ بِكُل‌ِّ شَي‌ْءٍ عَلِيم‌ٌ (بقره: 231)

و هنگامى كه زنان را طلاق داديد، و به آخرين روزهاى «عدّه» رسيدند، يا به طرز صحيحى آنها را نگاه داريد (و آشتى كنيد)، و يا به طرز پسنديده‏اى آنها را رها سازيد! و هيچ گاه به خاطر زيان رساندن و تعدّى كردن، آنها را نگاه نداريد! و كسى كه چنين كند، به خويشتن ستم كرده است. (و با اين اعمال، و سوء استفاده از قوانين الهى،) آيات خدا را به استهزا نگيريد! و به ياد بياوريد نعمت خدا را بر خود، و كتاب آسمانى و علم و دانشى كه بر شما نازل كرده، و شما را با آن، پند مى‏دهد! و از خدا بپرهيزيد! و بدانيد خداوند از هر چيزى آگاه است (و از نيات كسانى كه از قوانين او، سوء استفاده مى‏كنند، با خبر است)! (231)


وَ إِذَا طَلَّقْتُم‌ُ النِّسَاءَ فَبَلَغْن‌َ أَجَلَهُن‌َّ فَلاَ تَعْضُلُوهُن‌َّ أَنْ‌ يَنْكِحْن‌َ أَزْوَاجَهُن‌َّ إِذَا تَرَاضَوْا بَيْنَهُم‌ْ بِالْمَعْرُوف‌ِ ذَلِك‌َ يُوعَظ‌ُ بِه‌ِ مَن‌ْ كَان‌َ مِنْكُم‌ْ يُؤْمِن‌ُ بِالله‌ِ وَالْيَوْم‌ِ الْآخِرِ ذَلِكُم‌ْ أَزْكَي‌ لَكُم‌ْ وَ أَطْهَرُ وَالله‌ُ يَعْلَم‌ُ وَ أَنْتُم‌ْ لاَ تَعْلَمُون‌َ (بقره: 232)

و هنگامى كه زنان را طلاق داديد و عدّه خود را به پايان رساندند، مانع آنها نشويد كه با همسران (سابق) خويش، ازدواج كنند! اگر در ميان آنان، به طرز پسنديده‏اى تراضى برقرار گردد. اين دستورى است كه تنها افرادى از شما، كه ايمان به خدا و روز قيامت دارند، از آن، پند مى‏گيرند (و به آن، عمل مى‏كنند). اين (دستور)، براى رشد (خانواده‏هاى) شما مؤثرتر، و براى شستن آلودگيها مفيدتر است و خدا مى‏داند و شما نمى‏دانيد. (232)


وَالْوَالِدَات‌ُ يُرْضِعْن‌َ أَوْلاَدَهُن‌َّ حَوْلَيْن‌ِ كَامِلَيْن‌ِ لِمَن‌ْ أَرَادَ أَنْ‌ يُتِم‌َّ الرَّضَاعَة‌َ وَ عَلَي‌ الْمَوْلُودِ لَه‌ُ رِزْقُهُن‌َّ وَ كِسْوَتُهُن‌َّ بِالْمَعْرُوف‌ِ لاَ تُكَلَّف‌ُ نَفْس‌ٌ إِلاَّ وُسْعَهَا لاَ تُضَارَّ وَالِدَة‌ٌ بِوَلَدِهَا وَ لاَ مَوْلُودٌ لَه‌ُ بِوَلَدِه‌ِ وَ عَلَي‌ الْوَارِث‌ِ مِثْل‌ُ ذَلِك‌َ فَإِن‌ْ أَرَادَا فِصَالاً عَنْ‌ تَرَاض‌ٍ مِنْهُمَا وَ تَشَاوُرٍ فَلاَ جُنَاح‌َ عَلَيْهِمَا وَ إِن‌ْ أَرَدْتُم‌ْ أَنْ‌ تَسْتَرْضِعُوا أَوْلاَدَكُم‌ْ فَلاَ جُنَاح‌َ عَلَيْكُم‌ْ إِذَا سَلَّمْتُم‌ْ مَا آتَيْتُم‌ْ بِالْمَعْرُوف‌ِ وَاتَّقُوا الله‌َ وَاعْلَمُوا أَن‌َّ الله‌َ بِمَا تَعْمَلُون‌َ بَصِيرٌ (بقره: 233)

مادران، فرزندان خود را دو سال تمام، شير مى‏دهند. (اين) براى كسى است كه بخواهد دوران شيرخوارگى را تكميل كند. و بر آن كس كه فرزند براى او متولّد شده [پدر]، لازم است خوراك و پوشاك مادر را به طور شايسته (در مدت شير دادن بپردازد حتى اگر طلاق گرفته باشد.) هيچ كس موظّف به بيش از مقدار توانايى خود نيست! نه مادر (به خاطر اختلاف با پدر) حق ضرر زدن به كودك را دارد، و نه پدر. و بر وارث او نيز لازم است اين كار را انجام دهد [هزينه مادر را در دوران شيرخوارگى تأمين نمايد]. و اگر آن دو، با رضايت يكديگر و مشورت، بخواهند كودك را (زودتر) از شير بازگيرند، گناهى بر آنها نيست. و اگر (با عدم توانايى، يا عدم موافقت مادر) خواستيد دايه‏اى براى فرزندان خود بگيريد، گناهى بر شما نيست به شرط اينكه حق گذشته مادر را به طور شايسته بپردازيد. و از (مخالفت فرمان) خدا بپرهيزيد! و بدانيد خدا، به آنچه انجام مى‏دهيد، بيناست! (233)


وَالَّذِين‌َ يُتَوَفَّوْن‌َ مِنْكُم‌ْ وَ يَذَرُون‌َ أَزْوَاجَاً يَتَرَبَّصْن‌َ بِأَنفُسِهِن‌َّ أَرْبَعَة‌َ أَشْهُرٍ وَ عَشْرَاً فَإِذَا بَلَغْن‌َ أَجَلَهُن‌َّ فَلاَ جُنَاح‌َ عَلَيْكُم‌ْ فِيمَا فَعَلْن‌َ فِي‌ أَنْفُسِهِن‌َّ بِالْمَعْرُوف‌ِ وَالله‌ُ بِمَا تَعْمَلُون‌َ خَبِيرٌ (بقره: 234)

و كسانى كه از شما مى‏ميرند و همسرانى باقى مى‏گذارند، بايد چهار ماه و ده روز، انتظار بكشند (و عدّه نگه دارند)! و هنگامى كه به آخر مدتشان رسيدند، گناهى بر شما نيست كه هر چه مى‏خواهند، در باره خودشان به طور شايسته انجام دهند (و با مرد دلخواه خود، ازدواج كنند). و خدا به آنچه عمل مى‏كنيد، آگاه است. (234)


وَ لاَ جُنَاح‌َ عَلَيْكُم‌ْ فِيمَا عَرَّضْتُم‌ْ بِه‌ِ مِن‌ْ خِطْبَة‌ِ النِّسَاءِ أَوْ أَكْنَنْتُم‌ْ فِي‌ أَنْفُسِكُم‌ْ عَلِم‌َ الله‌ُ أَنَّكُم‌ْ سَتَذْكُرُونَهُن‌َّ وَ لَكِنْ‌ لاَ تُوَاعِدُوهُن‌َّ سِرَّاً إِلاَّ أَنْ‌ تَقُولُوا قَوْلاً مَعْرُوفَاً وَ لاَ تَعْزِمُوا عُقْدَة‌َ النِّكَاح‌ِ حَتَّي‌ يَبْلُغ‌َ الْكِتَاب‌ُ أَجَلَه‌ُ وَاعْلَمُوا أَن‌َّ الله‌َ يَعْلَم‌ُ مَا فِي‌ أَنْفُسِكُم‌ْ فَاحْذَرُوه‌ُ وَاعْلَمُوا أَن‌َّ الله‌َ غَفُورٌ حَلِيم‌ٌ (بقره: 235)

و گناهى بر شما نيست كه به طور كنايه، (از زنانى كه همسرانشان مرده‏اند) خواستگارى كنيد، و يا در دل تصميم بر اين كار بگيريد (بدون اينكه آن را اظهار كنيد). خداوند مى‏دانست شما به ياد آنها خواهيد افتاد (و با خواسته طبيعى شما به شكل معقول، مخالف نيست) ولى پنهانى با آنها قرار زناشويى نگذاريد، مگر اينكه به طرز پسنديده‏اى (به طور كنايه) اظهار كنيد! (ولى در هر حال،) اقدام به ازدواج ننماييد، تا عدّه آنها سرآيد! و بدانيد خداوند آنچه را در دل داريد، مى‏داند! از مخالفت او بپرهيزيد! و بدانيد خداوند، آمرزنده و بردبار است (و در مجازات بندگان، عجله نمى‏كند)! (235)


لاَ جُنَاح‌َ عَلَيْكُم‌ْ إِنْ‌ طَلَّقْتُم‌ُ النِّسَاءَ مَا لَم‌ْ تَمَسُّوهُن‌َّ أَوْ تَفْرِضُوا لَهُن‌َّ فَرِيضَة‌ً وَ مَتِّعُوهُن‌َّ عَلَي‌ الْمُوسِع‌ِ قَدَرُه‌ُ وَ عَلَي‌ الْمُقْتِرِ قَدَرُه‌ُ مَتَاعَاً بِالْمَعْرُوف‌ِ حَقَّاً عَلَي‌ الْمُـحْسِنِين‌َ (بقره: 236)

اگر زنان را قبل از آميزش جنسى يا تعيين مهر، (به عللى) طلاق دهيد، گناهى بر شما نيست. (و در اين موقع،) آنها را (با هديه‏اى مناسب،) بهره‏مند سازيد! آن كس كه توانايى دارد، به اندازه تواناييش، و آن كس كه تنگدست است، به اندازه خودش، هديه‏اى شايسته (كه مناسب حال دهنده و گيرنده باشد) بدهد! و اين بر نيكوكاران، الزامى است. (236)


وَ إِنْ‌ طَلَّقْتُمُوهُن‌َّ مِنْ‌ قَبْل‌ِ أَنْ‌ تَمَسُّوهُن‌َّ وَ قَدْ فَرَضْتُم‌ْ لَهُن‌َّ فَرِيضَة‌ً فَنِصْف‌ُ مَا فَرَضْتُم‌ْ إِلاَّ أَنْ‌ يَعْفُون‌َ أَوْ يَعْفُوَ الَّذِي‌ بِيَدِه‌ِ عُقْدَة‌ُ النِّكَاح‌ِ وَ أَنْ‌ تَعْفُوا أَقْرَب‌ُ لِلتَّقْوَي‌ وَ لاَ تَنْسَوُا الْفَضْل‌َ بَيْنَكُم‌ْ إِن‌َّ الله‌َ بِمَا تَعْمَلُون‌َ بَصِيرٌ (بقره: 237)

و اگر آنان را، پيش از آن كه با آنها تماس بگيريد و (آميزش جنسى كنيد) طلاق دهيد، در حالى كه مهرى براى آنها تعيين كرده‏ايد، (لازم است) نصف آنچه را تعيين كرده‏ايد (به آنها بدهيد) مگر اينكه آنها (حق خود را) ببخشند يا (در صورتى كه صغير و سفيه باشند، ولىّ آنها، يعنى) آن كس كه گره ازدواج به دست اوست، آن را ببخشد. و گذشت كردن شما (و بخشيدن تمام مهر به آنها) به پرهيزكارى نزديكتر است، و گذشت و نيكوكارى را در ميان خود فراموش نكنيد، كه خداوند به آنچه انجام مى‏دهيد، بيناست! (237)


حَافِظُوا عَلَي‌ الصَّلَوَات‌ِ وَالصَّلاَة‌ِ الْوُسْطَي‌ وَ قُومُوا لِالله‌ِ قَانِتِين‌َ (بقره: 238)

در انجام همه نمازها، (به خصوص) نماز وسطى [نماز ظهر] كوشا باشيد! و از روى خضوع و اطاعت، براى خدا بپاخيزيد! (238)


وَالَّذِين‌َ يُتَوَفَّوْن‌َ مِنْكُم‌ْ وَ يَذَرُون‌َ أَزْوَاجَاً وَصِيَّة‌ً لِأَزْوَاجِهِم‌ْ مَتَاعَاً إِلَي‌ الْحَوْل‌ِ غَيْرَ إِخْرَاج‌ٍ فَإِن‌ْ خَرَجْن‌َ فَلاَ جُنَاح‌َ عَلَيْكُم‌ْ فِي‌ مَا فَعَلْن‌َ فِي‌ أَنْفُسِهِن‌َّ مِن‌ْ مَعْرُوف‌ٍ وَالله‌ُ عَزِيزٌ حَكِيم‌ٌ (بقره: 240)

و كسانى كه از شما در آستانه مرگ قرار مى‏گيرند و همسرانى از خود به‏جا مى‏گذارند، بايد براى همسران خود وصيت كنند كه تا يك سال، آنها را (با پرداختن هزينه زندگى) بهره‏مند سازند به شرط اينكه آنها (از خانه شوهر) بيرون نروند (و اقدام به ازدواج مجدد نكنند). و اگر بيرون روند، (حقى در هزينه ندارند ولى) گناهى بر شما نيست نسبت به آنچه در باره خود، به طور شايسته انجام مى‏دهند. و خداوند، توانا و حكيم است. (240)


وَ لِلْمُطَلَّقَات‌ِ مَتَاع‌ٌ بِالْمَعْرُوف‌ِ حَقَّاً عَلَي‌ الْمُتَّقِين‌َ (بقره: 241)

و براى زنان مطلقه، هديه مناسبى لازم است (كه از طرف شوهر، پرداخت گردد). اين، حقى است بر مردان پرهيزكار. (241)


أَلَم‌ْ تَرَ إِلَي‌ الَّذِين‌َ خَرَجُوا مِنْ‌ دِيَارِهِم‌ْ وَ هُم‌ْ أُلُوف‌ٌ حَذَرَ الْمَوْت‌ِ فَقَال‌َ لَهُم‌ُ الله‌ُ مُوتُوا ثُم‌َّ أَحْيَاهُم‌ْ إِن‌َّ الله‌َ لَذُو فَضْل‌ٍ عَلَي‌ النَّاس‌ِ وَ لَكِنَّ‌ أَكْثَرَ النَّاس‌ِ لاَ يَشْكُرُون‌َ (بقره: 243)

آيا نديدى جمعيتى را كه از ترس مرگ، از خانه‏هاى خود فرار كردند؟ و آنان، هزارها نفر بودند (كه به بهانه بيمارى طاعون، از شركت در ميدان جهاد خوددارى نمودند). خداوند به آنها گفت: بميريد! (و به همان بيمارى، كه آن را بهانه قرار داده بودند، مردند.) سپس خدا آنها را زنده كرد (و ماجراى زندگى آنها را درس عبرتى براى آيندگان قرار داد.) خداوند نسبت به بندگان خود احسان مى‏كند ولى بيشتر مردم، شكر (او را) بجا نمى‏آورند. (243)


وَ قَاتِلُوا فِي‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ وَاعْلَمُوْا أَن‌َّ الله‌َ سَمِيع‌ٌ عَلِيم‌ٌ (بقره: 244)

و در راه خدا، پيكار كنيد! و بدانيد خداوند، شنوا و داناست. (244)


مَنْ‌ ذَا الَّذِي‌ يُقْرِض‌ُ الله‌َ قَرْضَاً حَسَناً فَيُضَاعِفَه‌ُ لَه‌ُ أَضْعَافَاً كَثِيرَة‌ً وَالله‌ُ يَقْبِض‌ُ وَ يَبْسُط‌ُ وَ إِلَيْه‌ِ تُرْجَعُون‌َ (بقره: 245)

كيست كه به خدا «قرض الحسنه‏اى» دهد، (و از اموالى كه خدا به او بخشيده، انفاق كند،) تا آن را براى او، چندين برابر كند؟ و خداوند است (كه روزى بندگان را) محدود يا گسترده مى‏سازد (و انفاق، هرگز باعث كمبود روزى آنها نمى‏شود). و به سوى او باز مى‏گرديد (و پاداش خود را خواهيد گرفت). (245)


أَلَم‌ْ تَرَ إِلَي‌ الْمَلَإِ مِنْ‌ بَنَي‌ إِسْرَائِيل‌َ مِنْ‌ بَعْدِ مُوسَي‌ إِذْ قَالُوا لِنَبِي‌ٍّ لَهُم‌ُ ابْعَث‌ْ لَنَا مَلِكَاً نُقَاتِل‌ْ فِي‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ قَال‌َ هَل‌ْ عَسَيْتُم‌ْ إِنْ‌ كُتِب‌َ عَلَيْكُم‌ُ الْقِتَال‌ُ أَنْ لاَ تُقَاتِلُوا قَالُوا وَ مَا لَنَا أَنْ لاَ نُقَاتِل‌َ فِي‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ وَ قَدْ أُخْرِجْنَا مِنْ‌ دِيَارِنَا وَ أَبْنَائِنَا فَلَمَّا كُتِب‌َ عَلَيْهِم‌ُ الْقِتَال‌ُ تَوَلَّوْا إِلاَّ قَلِيلاً مِنْهُم‌ْ وَالله‌ُ عَلِيم‌ٌ بِالظَّالِمِين‌َ (بقره: 246)

آيا مشاهده نكردى جمعى از بنى اسرائيل را بعد از موسى، كه به پيامبر خود گفتند: «زمامدار (و فرماندهى) براى ما انتخاب كن! تا (زير فرمان او) در راه خدا پيكار كنيم. پيامبر آنها گفت: «شايد اگر دستور پيكار به شما داده شود، (سرپيچى كنيد، و) در راه خدا، جهاد و پيكار نكنيد!» گفتند: «چگونه ممكن است در راه خدا پيكار نكنيم، در حالى كه از خانه‏ها و فرزندانمان رانده شده‏ايم، (و شهرهاى ما به وسيله دشمن اشغال، و فرزندان ما اسير شده‏اند)؟!» اما هنگامى كه دستور پيكار به آنها داده شد، جز عدّه كمى از آنان، همه سرپيچى كردند. و خداوند از ستمكاران، آگاه است. (246)


وَ قَال‌َ لَهُم‌ْ نَبِيُّهُم‌ْ إِن‌َّ الله‌َ قَدْ بَعَث‌َ لَكُم‌ْ طَالُوت‌َ مَلِكَاً قَالُوا أَنَّي‌ يَكُون‌ُ لَه‌ُ الْمُلْك‌ُ عَلَيْنَا وَ نَحْن‌ُ أَحَق‌ُّ بِالْمُلْك‌ِ مِنْه‌ُ وَ لَم‌ْ يُؤْت‌َ سَعَة‌ً مِن‌َ الْمَال‌ِ قَال‌َ إِن‌َّ الله‌َ اصْطَفَاه‌ُ عَلَيْكُم‌ْ وَ زَادَه‌ُ بَسْطَة‌ً فِي‌ الْعِلْم‌ِ وَالْجِسْم‌ِ وَالله‌ُ يُؤْتِي‌ مُلْكَه‌ُ مَنْ‌ يَشَاءُ وَالله‌ُ وَاسِع‌ٌ عَلِيم‌ٌ (بقره: 247)

و پيامبرشان به آنها گفت: «خداوند (طالوت) را براى زمامدارى شما مبعوث (و انتخاب) كرده است.» گفتند: «چگونه او بر ما حكومت كند، با اينكه ما از او شايسته‏تريم، و او ثروت زيادى ندارد؟!» گفت: «خدا او را بر شما برگزيده، و او را در علم و (قدرت) جسم، وسعت بخشيده است. خداوند، ملكش را به هر كس بخواهد، مى‏بخشد و احسان خداوند، وسيع است و (از لياقت افراد براى منصب‏ها) آگاه است.» (247)


وَ قَال‌َ لَهُم‌ْ نَبِيُّهُم‌ْ إِن‌َّ آيَة‌َ مُلْكِه‌ِ أَنْ‌ يَأْتِيَكُم‌ُ التَّابُوت‌ُ فِيه‌ِ سَكِينَة‌ٌ مِنْ‌ رَبِّكُم‌ْ وَ بَقِيَّة‌ٌ مِمَّا تَرَك‌َ آل‌ُ مُوسَي‌ وَ آل‌ُ هَارُون‌َ تَحْمِلُه‌ُ الْمَلاَئِكَة‌ُ إِن‌َّ فِي‌ ذَلِك‌َ لَآيَة‌ً لَكُم‌ْ إِنْ‌ كُنْتُمْ‌ مُؤْمِنِين‌َ (بقره: 248)

و پيامبرشان به آنها گفت: «نشانه حكومت او، اين است كه (صندوق عهد) به سوى شما خواهد آمد. (همان صندوقى كه) در آن، آرامشى از پروردگار شما، و يادگارهاى خاندان موسى و هارون قرار دارد در حالى كه فرشتگان، آن را حمل مى‏كنند. در اين موضوع، نشانه‏اى (روشن) براى شماست اگر ايمان داشته باشيد.» (248)


فَلَمَّا فَصَل‌َ طَالُوت‌ُ بِالْجُنُودِ قَال‌َ إِن‌َّ الله‌َ مُبْتَلِيكُمْ‌ بِنَهَرٍ فَمَنْ‌ شَرِب‌َ مِنْه‌ُ فَلَيْس‌َ مِنِّي وَ مَنْ‌ لَم‌ْ يَطْعَمْه‌ُ فَإِنَّه‌ُ مِنِّي‌ إِلاّ مَن‌ِ اغْتَرَف‌َ غُرْفَة‌ً بِيَدِه‌ِ فَشَرِبُوا مِنْه‌ُ إِلاَّ قَلِيلاً مِنْهُم‌ْ فَلَمَّا جَاوَزَه‌ُ هُوَ وَالَّذِين‌َ آمَنُوا مَعَه‌ُ قَالُوا لاَ طَاقَة‌َ لَنَا الْيَوْم‌َ بِجَالُوت‌َ وَ جُنُودِه‌ِ قَال‌َ الَّذِين‌َ يَظُنُّون‌َ أَنَّهُمْ‌ مُلاَقُوا الله‌ِ كَم‌ْ مِنْ‌ فِئَة‌ٍ قَلِيلَة‌ٍ غَلَبَت‌ْ فِئَة‌ً كَثِيرَة‌ً بِإِذْن‌ِ الله‌ِ وَالله‌ُ مَع‌َ الصَّابِرِين‌َ (بقره: 249)

و هنگامى كه طالوت (به فرماندهى لشكر بنى اسرائيل منصوب شد، و) سپاهيان را با خود بيرون برد، به آنها گفت: «خداوند، شما را به وسيله يك نهر آب، آزمايش مى‏كند آنها (كه به هنگام تشنگى،) از آن بنوشند، از من نيستند و آنها كه جز يك پيمانه با دست خود، بيشتر از آن نخورند، از من هستند» جز عده كمى، همگى از آن آب نوشيدند. سپس هنگامى كه او، و افرادى كه با او ايمان آورده بودند، (و از بوته آزمايش، سالم به‏در آمدند،) از آن نهر گذشتند، (از كمى نفرات خود، ناراحت شدند و عده‏اى) گفتند: «امروز، ما توانايى مقابله با (جالوت) و سپاهيان او را نداريم.» اما آنها كه مى‏دانستند خدا را ملاقات خواهند كرد (و به روز رستاخيز، ايمان داشتند) گفتند: «چه بسيار گروه‏هاى كوچكى كه به فرمان خدا، بر گروه‏هاى عظيمى پيروز شدند!» و خداوند، با صابران و استقامت‏كنندگان) است. (249)


وَ لَمَّا بَرَزُوا لِجَالُوت‌َ وَ جُنُودِه‌ِ قَالُوا رَبَّنَا أَفْرِغ‌ْ عَلَيْنَا صَبْرَاً وَ ثَبِّت‌ْ أَقْدَامَنَا وَانْصُرْنَا عَلَي‌ الْقَوْم‌ِ الْكَافِرِين‌َ (بقره: 250)

و هنگامى كه در برابر (جالوت) و سپاهيان او قرار گرفتند گفتند: «پروردگارا! پيمانه شكيبايى و استقامت را بر ما بريز! و قدمهاى ما را ثابت بدار! و ما را بر جمعيّت كافران، پيروز بگردان! (250)


فَهَزَمُوهُمْ‌ بِإِذْن‌ِ الله‌ِ وَ قَتَل‌َ دَاوُدُ جَالُوت‌َ وَ آتَاه‌ُ الله‌ُ الْمُلْك‌َ وَالْحِكْمَة‌َ وَ عَلَّمَه‌ُ مِمَّا يَشَاءُ وَ لَوْلاَ دَفْع‌ُ الله‌ِ النَّاس‌َ بَعْضَهُمْ‌ بِبَعْض‌ٍ لَفَسَدَت‌ِ الْأَرْض‌ُ وَ لَكِنَّ‌ الله‌َ ذُو فَضْل‌ٍ عَلَي‌ الْعَالَمِين‌َ (بقره: 251)

:::: 000: 832: [152] سپس به فرمان خدا، آنها سپاه دشمن را به هزيمت واداشتند. و «داوود» (نوجوان نيرومند و شجاعى كه در لشكر «طالوت» بود)، «جالوت» را كشت و خداوند، حكومت و دانش را به او بخشيد و از آنچه مى‏خواست به او تعليم داد. و اگر خداوند، بعضى از مردم را به وسيله بعضى ديگر دفع نمى‏كرد، زمين را فساد فرامى‏گرفت، ولى خداوند نسبت به جهانيان، لطف و احسان دارد. (251)


تِلْك‌َ آيَات‌ُ الله‌ِ نَتْلُوهَا عَلَيْك‌َ بِالحَق‌ِّ وَ إِنَّك‌َ لَمِن‌َ الْمُرْسَلِين‌َ (بقره: 252)

اينها، آيات خداست كه به حق، بر تو مى‏خوانيم و تو از رسولان (ما) هستى. (252)


تِلْك‌َ الرُّسُل‌ُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُم‌ْ عَلَي‌ بَعْض‌ٍ مِنْهُمْ‌ مَنْ‌ كَلَّم‌َ الله‌ُ وَ رَفَع‌َ بَعْضَهُم‌ْ دَرَجَات‌ٍ وَ آتَيْنَا عِيسَي‌ ابْن‌َ مَرْيَم‌َ الْبَيِّنَات‌ِ وَ أَيَّدْنَاه‌ُ بِرُوح‌ِ الْقُدُس‌ِ وَ لَوْ شَاءَ الله‌ُ مَا اقْتَتَل‌َ الَّذِين‌َ مِنْ‌ بَعْدِهِمْ‌ مِنْ‌ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُم‌ُ الْبَيِّنَات‌ُ وَ لَكِنِ‌ اخْتَلَفُوا فَمِنْهُمْ‌ مَنْ‌ آمَن‌َ وَ مِنْهُمْ‌ مَنْ‌ كَفَرَ وَ لَوْ شَاءَ الله‌ُ مَا اقْتَتَلُوا وَ لَكِنَّ‌ الله‌َ يَفْعَل‌ُ مَا يُرِيدُ (بقره: 253)

بعضى از آن رسولان را بر بعضى ديگر برترى داديم برخى از آنها، خدا با او سخن مى‏گفت و بعضى را درجاتى برتر داد و به عيسى بن مريم، نشانه‏هاى روشن داديم و او را با «روح القدس» تأييد نموديم (ولى فضيلت و مقام آن پيامبران، مانع اختلاف امتها نشد.) و اگر خدا مى‏خواست، كسانى كه بعد از آنها بودند، پس از آن همه نشانه‏هاى روشن كه براى آنها آمد، جنگ و ستيز نمى‏كردند (اما خدا مردم را مجبور نساخته و آنها را در پيمودن راه سعادت، آزاد گذارده است) ولى اين امتها بودند كه با هم اختلاف كردند بعضى ايمان آوردند و بعضى كافر شدند (و جنگ و خونريزى بروز كرد. و باز) اگر خدا مى‏خواست، با هم پيكار نمى‏كردند ولى خداوند، آنچه را مى‏خواهد، (از روى حكمت) انجام مى‏دهد (و هيچ كس را به قبول چيزى مجبور نمى‏كند). (253)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْنَاكُمْ‌ مِنْ‌ قَبْل‌ِ أَنْ‌ يَأْتِي‌َ يَوْم‌ٌ لاَ بَيْع‌ٌ فِيه‌ِ وَ لاَ خُلَّة‌ٌ وَ لاَ شَفَاعَة‌ٌ وَالكَافِرُون‌َ هُم‌ُ الظَّالِمُون‌َ (بقره: 254)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! از آنچه به شما روزى داده‏ايم، انفاق كنيد! پيش از آنكه روزى فرا رسد كه در آن، نه خريد و فروش است (تا بتوانيد سعادت و نجات از كيفر را براى خود خريدارى كنيد)، و نه دوستى (و رفاقتهاى مادى سودى دارد)، و نه شفاعت (زيرا شما شايسته شفاعت نخواهيد بود.) و كافران، خود ستمگرند (هم به خودشان ستم مى‏كنند، هم به ديگران). (254)


الله‌ُ لاَ إِلَه‌َ إِلاَّ هُوَ الْحَي‌ُّ الْقَيُّوم‌ُ لاَ تَأْخُذُه‌ُ سِنَة‌ٌ وَ لاَ نَوْم‌ٌ لَه‌ُ مَا فِي‌ السَّمَاوَات‌ِ وَ مَا فِي‌ الْأَرْض‌ِ مَنْ‌ ذَا الَّذِي‌ يَشْفَع‌ُ عِنْدَه‌ُ إِلاَّ بِإِذْنِه‌ِ يَعْلَم‌ُ مَا بَيْن‌َ أَيْدِيهِم‌ْ وَ مَا خَلْفَهُم‌ْ وَ لاَ يُحِيطُون‌َ بِشَي‌ْءٍ مِن‌ْ عِلْمِه‌ِ إِلاَّ بِمَا شَاءَ وَسِع‌َ كُرْسِيُّه‌ُ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌َ وَ لاَ يَؤُودُه‌ُ حِفْظُهُمَا وَ هُوَ الْعَلِيُّ‌ الْعَظِيم‌ُ (بقره: 255)

هيچ معبودى نيست جز خداوند يگانه زنده، كه قائم به ذات خويش است، و موجودات ديگر، قائم به او هستند هيچگاه خواب سبك و سنگينى او را فرانمى‏گيرد (و لحظه‏اى از تدبير جهان هستى، غافل نمى‏ماند) آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است، از آن اوست كيست كه در نزد او، جز به فرمان او شفاعت كند؟! (بنا بر اين، شفاعت شفاعت‏كنندگان، براى آنها كه شايسته شفاعتند، از مالكيت مطلقه او نمى‏كاهد.) آنچه را در پيش روى آنها [بندگان‏] و پشت سرشان است مى‏داند (و گذشته و آينده، در پيشگاه علم او، يكسان است.) و كسى از علم او آگاه نمى‏گردد جز به مقدارى كه او بخواهد. (اوست كه به همه چيز آگاه است و علم و دانش محدود ديگران، پرتوى از علم بى‏پايان و نامحدود اوست.) تخت (حكومت) او، آسمانها و زمين را دربرگرفته و نگاهدارى آن دو [آسمان و زمين‏]، او را خسته نميكند. بلندى مقام و عظمت، مخصوص اوست. (255)


لاَ إِكْرَاه‌َ فِي‌ الدِّين‌ِ قَدْ تَبَيَّن‌َ الرُّشْدُ مِن‌َ الْغَي‌ِّ فَمَنْ‌ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوت‌ِ وَ يُؤْمِنْ‌ بِالله‌ِ فَقَدِ اسْتَمْسَك‌َ بِالْعُرْوَة‌ِ الْوُثْقَي‌ لاَ انْفِصَام‌َ لَهَا وَالله‌ُ سَمِيع‌ٌ عَلِيم‌ٌ (بقره: 256)

در قبول دين، اكراهى نيست. (زيرا) راه درست از راه انحرافى، روشن شده است. بنا بر اين، كسى كه به طاغوت [بت و شيطان، و هر موجود طغيانگر] كافر شود و به خدا ايمان آورد، به دستگيره محكمى چنگ زده است، كه گسستن براى آن نيست. و خداوند، شنوا و داناست. (256)


الله‌ُ وَلِي‌ُّ الَّذِين‌َ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ‌ مِن‌َ الظُّلُمَات‌ِ إِلَي‌ النُّورِ وَالَّذِين‌َ كَفَرُوا أَوْلِيَاؤُهُم‌ُ الطَّاغُوت‌ُ يُخْرِجُونَهُمْ‌ مِن‌َ النُّورِ إِلَي‌ الظُّلُمَات‌ِ أُولَئِك‌َ أَصْحَاب‌ُ النَّارِ هُم‌ْ فِيهَا خَالِدُون‌َ (بقره: 257)

خداوند، ولى و سرپرست كسانى است كه ايمان آورده‏اند آنها را از ظلمتها، به سوى نور بيرون مى‏برد. (اما) كسانى كه كافر شدند، اولياى آنها طاغوتها هستند كه آنها را از نور، به سوى ظلمتها بيرون مى‏برند آنها اهل آتشند و هميشه در آن خواهند ماند. (257)


أَلَم‌ْ تَرَ إِلَي‌ الَّذِي‌ حَاج‌َّ إِبْرَاهِيم‌َ فِي‌ رَبِّه‌ِ أَن‌ْ آتَاه‌ُ الله‌ُ الْمُلْك‌َ إِذْ قَال‌َ إِبْرَاهِيم‌ُ رَبِّي‌َ الَّذِي‌ يُحْيِي وَ يُمِيت‌ُ قَال‌َ أَنَا أُحْيِي‌ وَ أُمِيت‌ُ قَال‌َ إِبْرَاهِيم‌ُ فَإِن‌َّ الله‌َ يَأْتِي‌ بِالشَّمْس‌ِ مِن‌َ الْمَشْرِق‌ِ فَأْت‌ِ بِهَا مِن‌َ الْمَغْرِب‌ِ فَبُهِت‌َ الَّذِي‌ كَفَرَ وَالله‌ُ لاَ يَهْدِي‌ الْقَوْم‌َ الظَّالِمِين‌َ (بقره: 258)

آيا نديدى (و آگاهى ندارى از) كسى [نمرود] كه با ابراهيم در باره پروردگارش محاجه و گفتگو كرد؟ زيرا خداوند به او حكومت داده بود (و بر اثر كمى ظرفيت، از باده غرور سرمست شده بود) هنگامى كه ابراهيم گفت: «خداى من آن كسى است كه زنده مى‏كند و مى‏ميراند.» او گفت: «من نيز زنده مى‏كنم و مى‏ميرانم!» (و براى اثبات اين كار و مشتبه ساختن بر مردم دستور داد دو زندانى را حاضر كردند، فرمان آزادى يكى و قتل ديگرى را داد) ابراهيم گفت: «خداوند، خورشيد را از افق مشرق مى‏آورد (اگر راست مى‏گويى كه حاكم بر جهان هستى تويى،) خورشيد را از مغرب بياور!» (در اينجا) آن مرد كافر، مبهوت و وامانده شد. و خداوند، قوم ستمگر را هدايت نمى‏كند. (258)


أَوْ كَالَّذِي‌ مَرَّ عَلَي‌ قَرْيَة‌ٍ وَ هِي‌َ خَاوِيَة‌ٌ عَلَي‌ عُرُوشِهَا قَال‌َ أَنَّي‌ يُحْيِي هَذِه‌ِ الله‌ُ بَعْدَ مَوْتِهَا فَأَمَاتَه‌ُ الله‌ُ مِئَة‌َ عَام‌ٍ ثُم‌َّ بَعَثَه‌ُ قَال‌َ كَم‌ْ لَبِثْت‌َ قَال‌َ لَبِثْت‌ُ يَوْمَاً أَوْ بَعْض‌َ يَوْم‌ٍ قَال‌َ بَلْ‌ لَبِثْت‌َ مِئَة‌َ عَام‌ٍ فَانْظُرْ إِلَي‌ طَعَامِك‌َ وَ شَرَابِك‌َ لَم‌ْ يَتَسَنَّه‌ْ وَانْظُرْ إِلَي‌ حِمَارِك‌َ وَ لِنَجْعَلَك‌َ آيَة‌ً لِلنَّاس‌ِ وَانْظُرْ إِلَي‌ الْعِظَام‌ِ كَيْف‌َ نُنْشِزُهَا ثُم‌َّ نَكْسُوهَا لَحْمَاً فَلَمَّا تَبَيَّن‌َ لَه‌ُ قَال‌َ أَعْلَم‌ُ أَن‌َّ الله‌َ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ قَدِيرٌ (بقره: 259)

يا همانند كسى كه از كنار يك آبادى (ويران شده) عبور كرد، در حالى كه ديوارهاى آن، به روى سقفها فرو ريخته بود، (و اجساد و استخوانهاى اهل آن، در هر سو پراكنده بود او با خود) گفت: «چگونه خدا اينها را پس از مرگ، زنده مى‏كند؟!» (در اين هنگام،) خدا او را يكصد سال ميراند سپس زنده كرد و به او گفت: «چقدر درنگ كردى؟» گفت: «يك روز يا بخشى از يك روز.» فرمود: «نه، بلكه يكصد سال درنگ كردى! نگاه كن به غذا و نوشيدنى خود (كه همراه داشتى، با گذشت سالها) هيچ گونه تغيير نيافته است! (خدايى كه يك چنين مواد فاسدشدنى را در طول اين مدت، حفظ كرده، بر همه چيز قادر است!) ولى به الاغ خود نگاه كن (كه چگونه از هم متلاشى شده! اين زنده شدن تو پس از مرگ، هم براى اطمينان خاطر توست، و هم) براى اينكه تو را نشانه‏اى براى مردم (در مورد معاد) قرار دهيم. (اكنون) به استخوانها (ى مركب سوارى خود نگاه كن كه چگونه آنها را برداشته، به هم پيوند مى‏دهيم، و گوشت بر آن مى‏پوشانيم!» هنگامى كه (اين حقايق) بر او آشكار شد، گفت: «مى‏دانم خدا بر هر كارى توانا است». (259)


وَ إِذْ قَال‌َ إِبْرَاهِيم‌ُ رَب‌ِّ أَرِنِي‌ كَيْف‌َ تُحْيِي‌ الْمَوْتَي‌ قَال‌َ أَوَ لَم‌ْ تُؤْمِنْ‌ قَال‌َ بَلَي‌ وَ لَكِنْ‌ لِيَطْمَئِن‌َّ قَلْبِي‌ قَال‌َ فَخُذْ أَرْبَعَة‌ً مِن‌َ الطَّيْرِ فَصُرْهُن‌َّ إِلَيْك‌َ ثُم‌َّ اجْعَل‌ْ عَلَي‌ كُل‌ِّ جَبَل‌ٍ مِنْهُن‌َّ جُزْءً ثُم‌َّ ادْعُهُن‌َّ يَأْتِينَك‌َ سَعْيَاً وَاعْلَم‌ْ أَن‌َّ الله‌َ عَزِيزٌ حَكِيم‌ٌ (بقره: 260)

و (به خاطر بياور) هنگامى را كه ابراهيم گفت: «خدايا! به من نشان بده چگونه مردگان را زنده مى‏كنى؟» فرمود: «مگر ايمان نياورده‏اى؟!» عرض كرد: «آرى، ولى مى‏خواهم قلبم آرامش يابد.» فرمود: «در اين صورت، چهار نوع از مرغان را انتخاب كن! و آنها را (پس از ذبح كردن،) قطعه قطعه كن (و در هم بياميز)! سپس بر هر كوهى، قسمتى از آن را قرار بده، بعد آنها را بخوان، به سرعت به سوى تو مى‏آيند! و بدان خداوند قادر و حكيم است (هم از ذرات بدن مردگان آگاه است، و هم توانايى بر جمع آنها دارد)». (260)


مَثَل‌ُ الَّذِين‌َ يُنْفِقُون‌َ أَمْوَالَهُم‌ْ فِي‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ كَمَثَل‌ِ حَبَّة‌ٍ أَنْبَتَت‌ْ سَبْع‌َ سَنَابِل‌َ فِي‌ كُل‌ِّ سُنْبُلَة‌ٍ مِئَة‌ُ حَبَّة‌ٍ وَالله‌ُ يُضَاعِف‌ُ لِمَنْ‌ يَشَاءُ وَالله‌ُ وَاسِع‌ٌ عَلِيم‌ٌ (بقره: 261)

كسانى كه اموال خود را در راه خدا انفاق مى‏كنند، همانند بذرى هستند كه هفت خوشه بروياند كه در هر خوشه، يكصد دانه باشد و خداوند آن را براى هر كس بخواهد (و شايستگى داشته باشد)، دو يا چند برابر مى‏كند و خدا (از نظر قدرت و رحمت،) وسيع، و (به همه چيز) داناست. (261)


الَّذِين‌َ يُنْفِقُون‌َ أَمْوَالَهُم‌ْ فِي‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ ثُم‌َّ لاَ يُتْبِعُون‌َ مَا أَنْفَقُوا مَنَّاً وَ لاَ أَذَي‌ً لَهُم‌ْ أَجْرُهُم‌ْ عِنْدَ رَبِّهِم‌ْ وَ لاَ خَوْف‌ٌ عَلَيْهِمْ‌ وَ لاَ هُم‌ْ يَحْزَنُون‌َ (بقره: 262)

كسانى كه اموال خود را در راه خدا انفاق مى‏كنند، سپس به دنبال انفاقى كه كرده‏اند، منت نمى‏گذارند و آزارى نمى‏رسانند، پاداش آنها نزد پروردگارشان (محفوظ) است و نه ترسى دارند، و نه غمگين مى‏شوند. (262)


قَوْل‌ٌ مَعْرُوف‌ٌ وَ مَغْفِرَة‌ٌ خَيْرٌ مِنْ‌ صَدَقَة‌ٍ يَتْبَعُهَا أَذَي‌ً وَالله‌ُ غَنِي‌ٌّ حَلِيم‌ٌ (بقره: 263)

گفتار پسنديده (در برابر نيازمندان)، و عفو (و گذشت از خشونتهاى آنها)، از بخششى كه آزارى به دنبال آن باشد، بهتر است و خداوند، بى‏نياز و بردبار است. (263)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا لاَ تُبْطِلُوا صَدَقَاتِكُمْ‌ بِالْمَن‌ِّ وَالْأَذَي‌ كَالَّذِي‌ يُنْفِق‌ُ مَالَه‌ُ رِئَاءَ النَّاس‌ِ وَ لاَ يُؤْمِن‌ُ بِالله‌ِ وَالْيَوْم‌ِ الْآخِرِ فَمَثَلُه‌ُ كَمَثَل‌ِ صَفْوَان‌ٍ عَلَيْه‌ِ تُرَاب‌ٌ فَأَصَابَه‌ُ وَابِل‌ٌ فَتَرَكَه‌ُ صَلْدَاً لاَ يَقْدِرُون‌َ عَلَي‌ شَي‌ْءٍ مِمَّا كَسَبُوا وَالله‌ُ لاَ يَهْدِي‌ الْقَوْم‌َ الْكَافِرِين‌َ (بقره: 264)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! بخششهاى خود را با منت و آزار، باطل نسازيد! همانند كسى كه مال خود را براى نشان دادن به مردم، انفاق مى‏كند و به خدا و روز رستاخيز، ايمان نمى‏آورد (كار او) همچون قطعه سنگى است كه بر آن، (قشر نازكى از) خاك باشد (و بذرهايى در آن افشانده شود) و رگبار باران به آن برسد، (و همه خاكها و بذرها را بشويد،) و آن را صاف (و خالى از خاك و بذر) رها كند. آنها از كارى كه انجام داده‏اند، چيزى به دست نمى‏آورند و خداوند، جمعيت كافران را هدايت نمى‏كند. (264)


وَ مَثَل‌ُ الَّذِين‌َ يُنْفِقُون‌َ أَمْوَالَهُم‌ُ ابْتِغَاءَ مَرْضَات‌ِ الله‌ِ وَ تَثْبِيتَاً مِن‌ْ أَنْفُسِهِم‌ْ كَمَثَل‌ِ جَنَّة‌ٍ بِرَبْوَة‌ٍ أَصَابَهَا وَابِل‌ٌ فَآتَت‌ْ اُكُلَهَا ضِعْفَيْن‌ِ فَإِنْ‌ لَم‌ْ يُصِبْهَا وَابِل‌ٌ فَطَل‌ٌّ وَالله‌ُ بِمَا تَعْمَلُون‌َ بَصِيرٌ (بقره: 265)

و (كار) كسانى كه اموال خود را براى خشنودى خدا، و تثبيت (ملكات انسانى در) روح خود، انفاق مى‏كنند، همچون باغى است كه در نقطه بلندى باشد، و بارانهاى درشت به آن برسد، (و از هواى آزاد و نور آفتاب، به حد كافى بهره گيرد،) و ميوه خود را دو چندان دهد (كه هميشه شاداب و با طراوت است.) و خداوند به آنچه انجام مى‏دهيد، بيناست. (265)


أَيَوَدُّ أَحَدُكُم‌ْ أَنْ‌ تَكُون‌َ لَه‌ُ جَنَّة‌ٌ مِنْ‌ نَخِيل‌ٍ وَ أَعْنَاب‌ٍ تَجْرِي‌ مِنْ‌ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ لَه‌ُ فِيهَا مِنْ‌ كُل‌ِّ الَّثمَرَات‌ِ وَ أَصَابَه‌ُ الْكِبَرُ وَ لَه‌ُ ذُرِّيَّة‌ٌ ضُعَفَاءُ فَأَصَابَهَا إِعْصَارٌ فِيه‌ِ نَارٌ فَاحْتَرَقَت‌ْ كَذَلِك‌َ يُبَيِّن‌ُ الله‌ُ لَكُم‌ُ الْآيَات‌ِ لَعَلَّكُم‌ْ تَتَفَكَّرُون‌َ (بقره: 266)

آيا كسى از شما دوست دارد كه باغى از درختان خرما و انگور داشته باشد كه از زير درختان آن، نهرها بگذرد، و براى او در آن (باغ)، از هر گونه ميوه‏اى وجود داشته باشد، در حالى كه به سن پيرى رسيده و فرزندانى (كوچك و) ضعيف دارد (در اين هنگام،) گردبادى (كوبنده)، كه در آن آتش (سوزانى) است، به آن برخورد كند و شعله‏ور گردد و بسوزد؟! (همين طور است حال كسانى كه انفاقهاى خود را، با ريا و منت و آزار، باطل مى‏كنند.) اين چنين خداوند آيات خود را براى شما آشكار مى‏سازد شايد بينديشيد (و با انديشه، راه حق را بيابيد)! (266)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِنْ‌ طَيِّبَات‌ِ مَا كَسَبْتُم‌ْ وَ مِمَّا أَخْرَجْنَا لَكُمْ‌ مِن‌َ الْأَرْض‌ِ وَ لاَ تَيَمَّمُوا الْخَبِيث‌َ مِنْه‌ُ تُنْفِقُون‌َ وَ لَسْتُمْ‌ بِآخِذِيه‌ِ إِلاَّ أَنْ‌ تُغْمِضُوا فِيه‌ِ وَاعْلَمُوا أَن‌َّ الله‌َ غَنِي‌ٌّ حَمِيدٌ (بقره: 267)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! از قسمتهاى پاكيزه اموالى كه (از طريق تجارت) به دست آورده‏ايد، و از آنچه از زمين براى شما خارج ساخته‏ايم (از منابع و معادن و درختان و گياهان)، انفاق كنيد! و براى انفاق، به سراغ قسمتهاى ناپاك نرويد در حالى كه خود شما، (به هنگام پذيرش اموال،) حاضر نيستيد آنها را بپذيريد مگر از روى اغماض و كراهت! و بدانيد خداوند، بى‏نياز و شايسته ستايش است. (267)


الشَّيْطَان‌ُ يَعِدُكُم‌ُ الْفَقْرَ وَ يَأْمُرُكُمْ‌ بِالْفَحْشَاءِ وَالله‌ُ يَعِدُكُمْ‌ مَغْفِرَة‌ً مِنْه‌ُ وَ فَضْلاً وَالله‌ُ وَاسِع‌ٌ عَلِيم‌ٌ (بقره: 268)

شيطان، شما را (به هنگام انفاق،) وعده فقر و تهيدستى مى‏دهد و به فحشا (و زشتيها) امر مى‏كند ولى خداوند وعده «آمرزش» و «فزونى» به شما مى‏دهد و خداوند، قدرتش وسيع، و (به هر چيز) داناست. (به همين دليل، به وعده‏هاى خود، وفا مى‏كند.) (268)


يُؤْتِي‌ الْحِكْمَة‌َ مَنْ‌ يَشَاءُ وَ مَنْ‌ يُؤْت‌َ الْحِكْمَة‌َ فَقَدْ أُوتِي‌َ خَيْراً كَثِيرَاً وَ مَا يَذَّكَّرُ إِلاَّ أُولُوا الْأَلْبَاب‌ِ (بقره: 269)

(خدا) دانش و حكمت را به هر كس بخواهد (و شايسته بداند) مى‏دهد و به هر كس دانش داده شود، خير فراوانى داده شده است. و جز خردمندان، (اين حقايق را درك نمى‏كنند، و) متذكر نمى‏گردند. (269)


وَ مَا أَنْفَقْتُمْ‌ مِنْ‌ نَفَقَة‌ٍ أَوْ نَذَرْتُمْ‌ مِنْ‌ نَذْرٍ فَإِن‌َّ الله‌َ يَعْلَمُه‌ُ وَ مَا لِلظَّالِمِين‌َ مِن‌ْ أَنْصَارٍ (بقره: 270)

و هر چيز را كه انفاق مى‏كنيد، يا (اموالى را كه) نذر كرده‏ايد (در راه خدا انفاق كنيد)، خداوند آنها را مى‏داند. و ستمگران ياورى ندارند. (270)


إِنْ‌ تُبْدُوا الصَّدَقَات‌ِ فَنِعِمَّا هِي‌َ وَ إِنْ‌ تُخْفُوهَا وَ تُؤْتُوهَا الْفُقَرَاءَ فَهُوَ خَيْرٌ لَكُم‌ْ وَ يُكَفِّرُ عَنْكُمْ‌ مِنْ‌ سَيِّئَاتِكُمْ‌ وَالله‌ُ بِمَا تَعْمَلُون‌َ خَبِيرٌ (بقره: 271)

اگر انفاقها را آشكار كنيد، خوب است! و اگر آنها را مخفى ساخته و به نيازمندان بدهيد، براى شما بهتر است! و قسمتى از گناهان شما را مى‏پوشاند (و در پرتو بخشش در راه خدا، بخشوده خواهيد شد.) و خداوند به آنچه انجام مى‏دهيد، آگاه است. (271)


لَيْس‌َ عَلَيْك‌َ هُدَاهُم‌ْ وَ لَكِنَّ‌ الله‌َ يَهْدِي‌ مَنْ‌ يَشَاءُ وَ مَا تُنْفِقُوا مِن‌ْ خَيْرٍ فَلِأَنْفُسِكُم‌ْ وَ مَا تُنْفِقُون‌َ إلاَّ ابْتِغَاءَ وَجْه‌ِ الله‌ِ وَ مَا تُنْفِقُوا مِن‌ْ خَيْرٍ يُوَف‌َّ إِلَيْكُم‌ْ وَ أَنْتُم‌ْ لاَ تُظْلَمُون‌َ (بقره: 272)

هدايت آنها (به‏طور اجبار،) بر تو نيست (بنا بر اين، ترك انفاق به غير مسلمانان، براى اجبار به اسلام، صحيح نيست) ولى خداوند، هر كه را بخواهد (و شايسته بداند)، هدايت مى‏كند. و آنچه را از خوبيها و اموال انفاق مى‏كنيد، براى خودتان است (ولى) جز براى رضاى خدا، انفاق نكنيد! و آنچه از خوبيها انفاق مى‏كنيد، (پاداش آن) به طور كامل به شما داده مى‏شود و به شما ستم نخواهد شد. (272)


لِلْفُقَرَاءِ الَّذِين‌َ أُحْصِرُوا فِي‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ لاَ يَسْتَطِيعُون‌َ ضَرْبَاً فِي‌ الْأَرْض‌ِ يَحْسَبُهُم‌ُ الْجَاهِل‌ُ أَغْنِيَاءَ مِن‌َ التَّعَفُّف‌ِ تَعْرِفُهُمْ‌ بِسِيَماهُم‌ْ لاَ يَسْأَلُون‌َ النَّاس‌َ إِلْحَافَاً وَ مَا تُنْفِقُوا مِن‌ْ خَيْرٍ فَإِن‌َّ الله‌َ بِه‌ِ عَلِيم‌ٌ (بقره: 273)

(انفاقِ شما، مخصوصاً بايد) براى نيازمندانى باشد كه در راه خدا، در تنگنا قرار گرفته‏اند (و توجّه به آيين خدا، آنها را از وطنهاى خويش آواره ساخته و شركت در ميدانِ جهاد، به آنها اجازه نمى‏دهد تا براى تأمين هزينه زندگى، دست به كسب و تجارتى بزنند) نمى‏توانند مسافرتى كنند (و سرمايه‏اى به دست آورند) و از شدّت خويشتن‏دارى، افراد ناآگاه آنها را بى‏نياز مى‏پندارند امّا آنها را از چهره‏هايشان مى‏شناسى و هرگز با اصرار چيزى از مردم نمى‏خواهند. (اين است مشخّصات آنها!) و هر چيز خوبى در راه خدا انفاق كنيد، خداوند از آن آگاه است. (273)


الَّذِين‌َ يُنْفِقُون‌َ أَمْوَالَهُمْ‌ بِاللَّيْل‌ِ وَالنَّهَارِ سِرَّاً وَ عَلاَنِيَة‌ً فَلَهُم‌ْ أَجْرُهُم‌ْ عِنْدَ رَبِّهِم‌ْ وَ لاَ خَوْف‌ٌ عَلَيْهِم‌ْ وَ لاَ هُم‌ْ يَحْزَنُون‌َ (بقره: 274)

آنها كه اموال خود را، شب و روز، پنهان و آشكار، انفاق مى‏كنند، مزدشان نزد پروردگارشان است نه ترسى بر آنهاست، و نه غمگين مى‏شوند. (274)


الَّذِين‌َ يَأْكُلُون‌َ الرِّبَا لاَ يَقُومُون‌َ إِلاَّ كَمَا يَقُوم‌ُ الَّذِي‌ يَتَخَبَّطُه‌ُ الشَّيْطَان‌ُ مِن‌َ الْمَس‌ِّ ذَلِك‌َ بِأَنَّهُم‌ْ قَالُوا إِنَّمَا الْبَيْع‌ُ مِثْل‌ُ الرِّبَا وَ أَحَل‌َّ الله‌ُ الْبَيْع‌َ وَ حَرَّم‌َ الرِّبَا فَمَنْ‌ جَاءَه‌ُ مَوْعِظَة‌ٌ مِنْ‌ رَبِّه‌ِ فَانْتَهَي‌ فَلَه‌ُ مَا سَلَف‌َ وَ أَمْرُه‌ُ إِلَي‌ الله‌ِ وَ مَن‌ْ عَادَ فَأُولَئِك‌َ أَصْحَاب‌ُ النَّارِ هُم‌ْ فِيهَا خَالِدُون‌َ (بقره: 275)

كسانى كه ربا مى‏خورند، (در قيامت) برنمى‏خيزند مگر مانند كسى كه بر اثر تماسّ شيطان، ديوانه شده (و نمى‏تواند تعادل خود را حفظ كند گاهى زمين مى‏خورد، گاهى بپا مى‏خيزد). اين، به خاطر آن است كه گفتند: «داد و ستد هم مانند ربا است (و تفاوتى ميان آن دو نيست.)» در حالى كه خدا بيع را حلال كرده، و ربا را حرام! (زيرا فرق ميان اين دو، بسيار است.) و اگر كسى اندرز الهى به او رسد، و (از رباخوارى) خوددارى كند، سودهايى كه در سابق [قبل از نزول حكم تحريم‏] به دست آورده، مال اوست (و اين حكم، گذشته را شامل نمى‏گردد) و كار او به خدا واگذار مى‏شود (و گذشته او را خواهد بخشيد.) امّا كسانى كه بازگردند (و بار ديگر مرتكب اين گناه شوند)، اهل آتشند و هميشه در آن مى‏مانند. (275)


يَمْحَق‌ُ الله‌ُ الرِّبَا وَ يُرْبِي‌ الصَّدَقَات‌ِ وَالله‌ُ لاَ يُحِب‌ُّ كُل‌َّ كَفَّارٍ أَثِيم‌ٍ (بقره: 276)

خداوند، ربا را نابود مى‏كند و صدقات را افزايش مى‏دهد! و خداوند، هيچ انسانِ ناسپاسِ گنهكارى را دوست نمى‏دارد. (276)


إِن‌َّ الَّذِين‌َ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَات‌ِ وَ أَقَامُوا الصَّلاة‌َ وَ آتَوُا الزَّكَاة‌َ لَهُم‌ْ أَجْرُهُم‌ْ عِنْدَ رَبِّهِم‌ْ وَ لاَ خَوْف‌ٌ عَلَيْهِم‌ْ وَ لاَ هُم‌ْ يَحْزَنُون‌َ (بقره: 277)

كسانى كه ايمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند و نماز را برپا داشتند و زكات را پرداختند، اجرشان نزد پروردگارشان است و نه ترسى بر آنهاست، و نه غمگين مى‏شوند. (277)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا اتَّقُوا الله‌َ وَ ذَرُوا مَا بَقِي‌َ مِن‌َ الرِّبَا إِنْ‌ كُنْتُمْ‌ مُؤْمِنِين‌َ (بقره: 278)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! از (مخالفت فرمان) خدا بپرهيزيد، و آنچه از (مطالبات) ربا باقى مانده، رها كنيد اگر ايمان داريد! (278)


فَإِنْ‌ لَم‌ْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْب‌ٍ مِن‌َ الله‌ِ وَ رَسُولِه‌ِ وَ إِنْ‌ تُبْتُم‌ْ فَلَكُم‌ْ رُؤُوس‌ُ أَمْوَالِكُم‌ْ لاَ تَظْلِمُون‌َ وَ لاَ تُظْلَمُون‌َ (بقره: 279)

اگر (چنين) نمى‏كنيد، بدانيد خدا و رسولش، با شما پيكار خواهند كرد! و اگر توبه كنيد، سرمايه‏هاى شما، از آنِ شماست [اصل سرمايه، بدون سود] نه ستم مى‏كنيد، و نه بر شما ستم وارد مى‏شود. (279)


وَ إِنْ‌ كَان‌َ ذُو عُسْرَة‌ٍ فَنَظِرَة‌ٌ إِلَي‌ مَيْسَرَة‌ٍ وَ أَنْ‌ تَصَدَّقُوا خَيْرٌ لَكُم‌ْ إِنْ‌ كُنْتُم‌ْ تَعْلَمُون‌َ (بقره: 280)

و اگر (بدهكار،) قدرت پرداخت نداشته باشد، او را تا هنگام توانايى، مهلت دهيد! (و در صورتى كه براستى قدرت پرداخت را ندارد،) براى خدا به او ببخشيد بهتر است اگر (منافع اين كار را) بدانيد! (280)


وَاتَّقُوا يَوْمَاً تُرْجَعُون‌َ فِيه‌ِ إِلَي‌ الله‌ِ ثُم‌َّ تُوَفَّي‌ كُل‌ُّ نَفْس‌ٍ مَا كَسَبَت‌ْ وَ هُم‌ْ لاَ يُظْلَمُون‌َ (بقره: 281)

و از روزى بپرهيزيد (و بترسيد) كه در آن روز، شما را به سوى خدا بازمى‏گردانند سپس به هر كس، آنچه انجام داده، به طور كامل باز پس داده مى‏شود، و به آنها ستم نخواهد شد. (چون هر چه مى‏بينند، نتايج اعمال خودشان است.) (281)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوْا إِذَا تَدَايَنْتُمْ‌ بِدَيْن‌ٍ إِلَي‌ أََجَل‌ٍ مُسَمَّي‌ً فَاكْتُبُوه‌ُ وَلْيَكْتُبْ‌ بَيْنَكُم‌ْ كَاتِب‌ٌ بِالْعَدْل‌ِ وَ لاَ يَأْب‌َ كَاتِب‌ٌ أَنْ‌ يَكْتُب‌َ كَمَا عَلَّمَه‌ُ الله‌ُ فَلْيَكْتُب‌ْ وَلْـيُمْلِل‌ِ الَّذِي‌ عَلَيْه‌ِ الْحَق‌ُّ وَلْيَتَّق‌ِ الله‌َ رَبَّه‌ُ وَ لاَ يَبْخَس‌ْ مِنْه‌ُ شَيْءً فَإِنْ‌ كَان‌َ الَّذِي‌ عَلَيْه‌ِ الْحَق‌ُّ سَفِيهَاً أَوْ ضَعِيفَاً أَوْ لاَ يَسْتَطِيع‌ُ أَنْ‌ يُمِل‌َّ هُوَ فَلْيُمْلِل‌ْ وَلِيُّه‌ُ بِالْعَدْل‌ِ وَاسْتَشْهِدُوا شَهِیدَيْن‌ِ مِنْ‌ رِجَالِكُم‌ْ فَإِنْ‌ لَم‌ْ يَكُونَا رَجُلَيْن‌ِ فَرَجِل‌ٌ وَامْرَأَتَان‌ِ مِمَّن‌ تَرْضَوْن‌َ مِن‌َ الشُّهَدَاءِ أَنْ‌ تَضِل‌َّ إِحْدَاهُمَا فَتُذَكِّرَ إِحْدَاهُمَا الْأُخْرَي‌ وَ لاَ يَأْب‌َ الشُّهَدَاءُ إِذَا مَا دُعُوا وَ لاَ تَسْأَمُوا أَنْ‌ تَكْتُبُوه‌ُ صَغِيرَاً أَوْ كَبِيرَاً إِلَي‌ أَجَلِه‌ِ ذَلِكُم‌ْ أَقْسَط‌ُ عِنْدَ الله‌ِ وَ أَقْوَم‌ُ لِلشَّهَادَة‌ِ وَ أَدْنَي‌ أَنْ لاَ تَرْتَابُوا إِلاَّ أَنْ‌ تَكُون‌َ تِجَارَة‌ً حَاضِرَة‌ً تُدِيرُونَهَا بَيْنَكُم‌ْ فَلَيْس‌َ عَلَيْكُم‌ْ جُنَاح‌ٌ أَنْ لاَ تَكْتُبُوهَا وَ أَشْهِدُوا إِذَا تَبَايَعْتُم‌ْ وَ لاَ يُضَارَّ كَاتِب‌ٌ وَ لاَ شَهِيدٌ وَ إِن‌ْ تَفْعَلُوا فَإِنَّه‌ُ فُسُوق‌ٌ بِكُمْ‌ وَاتَّقُوا الله‌َ وَ يُعَلِّمُكُم‌ْ الله‌ُ وَالله‌ُ بِكُل‌ِّ شَي‌ْءٍ عَلِيم‌ٌ (بقره: 282)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! هنگامى كه بدهى مدّت‏دارى (به خاطر وام يا داد و ستد) به يكديگر پيدا كنيد، آن را بنويسيد! و بايد نويسنده‏اى از روى عدالت، (سند را) در ميان شما بنويسد! و كسى كه قدرت بر نويسندگى دارد، نبايد از نوشتن- همان طور كه خدا به او تعليم داده- خوددارى كند! پس بايد بنويسد، و آن كس كه حق بر عهده اوست، بايد املا كند، و از خدا كه پروردگار اوست بپرهيزد، و چيزى را فروگذار ننمايد! و اگر كسى كه حق بر ذمه اوست، سفيه (يا از نظر عقل) ضعيف (و مجنون) است، يا (به خاطر لال بودن،) توانايى بر املا كردن ندارد، بايد ولىّ او (به جاى او،) با رعايت عدالت، املا كند! و دو نفر از مردان (عادل) خود را (بر اين حقّ) شاهد بگيريد! و اگر دو مرد نبودند، يك مرد و دو زن، از كسانى كه مورد رضايت و اطمينان شما هستند، انتخاب كنيد! (و اين دو زن، بايد با هم شاهد قرار گيرند،) تا اگر يكى انحرافى يافت، ديگرى به او يادآورى كند. و شهود نبايد به هنگامى كه آنها را (براى شهادت) دعوت مى‏كنند، خوددارى نمايند! و از نوشتن (بدهىِ خود،) چه كوچك باشد يا بزرگ، ملول نشويد (هر چه باشد بنويسيد)! اين، در نزد خدا به عدالت نزديكتر، و براى شهادت مستقيم تر، و براى جلوگيرى از ترديد و شك (و نزاع و گفتگو) بهتر مى‏باشد مگر اينكه داد و ستد نقدى باشد كه بين خود، دست به دست مى‏كنيد. در اين صورت، گناهى بر شما نيست كه آن را ننويسيد. ولى هنگامى كه خريد و فروش (نقدى) مى‏كنيد، شاهد بگيريد! و نبايد به نويسنده و شاهد، (به خاطر حقگويى،) زيانى برسد (و تحت فشار قرار گيرند)! و اگر چنين كنيد، از فرمان پروردگار خارج شده‏ايد. از خدا بپرهيزيد! و خداوند به شما تعليم مى‏دهد خداوند به همه چيز داناست. (282)


وَ إِنْ‌ كُنْتُم‌ْ عَلَي‌ سَفَرٍ وَ لَم‌ْ تَجِدُوا كَاتِبَاً فَرِهَان‌ٌ مَقْبُوضَة‌ٌ فَإِن‌ْ أَمِن‌َ بَعْضُكُمْ‌ بَعْضَاً فَلْيُؤَدِّ الَّذِي‌ اؤْتُمِن‌َ أَمَانَتَه‌ُ وَلْيَتَّق‌ِ الله‌َ رَبَّه‌ُ وَ لاَ تَكْتُمُوا الشَّهَادَة‌َ وَ مَنْ‌ يَكْتُمْهَا فَإِنَّه‌ُ آثِم‌ٌ قَلْبُه‌ُ وَالله‌ُ بِمَا تَعْمَلُون‌َ عَلِيم‌ٌ (بقره: 283)

و اگر در سفر بوديد، و نويسنده‏اى نيافتيد، گروگان بگيريد! (گروگانى كه در اختيار طلبكار قرار گيرد.) و اگر به يكديگر اطمينان (كامل) داشته باشيد، (گروگان لازم نيست، و) بايد كسى كه امين شمرده شده (و بدون گروگان، چيزى از ديگرى گرفته)، امانت (و بدهى خود را بموقع) بپردازد و از خدايى كه پروردگار اوست. بپرهيزد! و شهادت را كتمان نكنيد! و هر كس آن را كتمان كند، قلبش گناهكار است. و خداوند، به آنچه انجام مى‏دهيد، داناست. (283)


لِالله‌ِ مَا فِي‌ السَّمَاوَات‌ِ وَ مَا فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَ إِنْ‌ تُبْدُوا مَا فِي‌ أَنْفُسِكُم‌ْ أَوْ تُخْفُوه‌ُ يُحَاسِبْكُمْ‌ بِه‌ِ الله‌ُ فَيَغْفِرُ لِمَنْ‌ يَشَاءُ وَ يُعَذِّب‌ُ مَنْ‌ يَشَاءُ وَالله‌ُ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ قَدِيرٌ (بقره: 284)

آنچه در آسمانها و زمين است، از آنِ خداست. و (از اين رو) اگر آنچه را در دل داريد، آشكار سازيد يا پنهان، خداوند شما را بر طبق آن، محاسبه مى‏كند. سپس هر كس را بخواهد (و شايستگى داشته باشد)، مى‏بخشد و هر كس را بخواهد (و مستحق باشد)، مجازات مى‏كند. و خداوند به همه چيز قدرت دارد. (284)


آمَن‌َ الرَّسُول‌ُ بِمَا أُنْزِل‌َ إِلَيْه‌ِ مِنْ‌ رَبِّه‌ِ وَالْمُؤْمِنُون‌َ كُل‌ٌّ آمَن‌َ بِالله‌ِ وَ مَلاَئِكَتِه‌ِ وَ كُتُبِه‌ِ وَ رُسُلِه‌ِ لاَ نُفَرِّق‌ُ بَيْن‌َ أَحَدٍ مِنْ‌ رُسُلِه‌ِ وَ قَالُوا سَمِعْنَا وَ أَطَعْنَا غُفْرَانَك‌َ رَبَّنَا وَ إِلَيْك‌َ الْمَصِيرُ (بقره: 285)

پيامبر، به آنچه از سوى پروردگارش بر او نازل شده، ايمان آورده است. (و او، به تمام سخنان خود، كاملًا مؤمن مى‏باشد.) و همه مؤمنان (نيز)، به خدا و فرشتگان او و كتابها و فرستادگانش، ايمان آورده‏اند (و مى‏گويند:) ما در ميان هيچ يك از پيامبران او، فرق نمى‏گذاريم (و به همه ايمان داريم). و (مؤمنان) گفتند: «ما شنيديم و اطاعت كرديم. پروردگارا! (انتظارِ) آمرزش تو را (داريم) و بازگشت (ما) به سوى توست.» (285)


لاَ يُكَلِّف‌ُ الله‌ُ نَفْسَاً إِلاَّ وُسْعَهَا لَهَا مَا كَسَبَت‌ْ وَ عَلَيْهَا مَا اكْتَسَبَت‌ْ رَبَّنَا لاَ تُؤَاخِذْنَا إِنْ‌ نَسِينَا أَوْ أَخْطَأْنَا رَبَّنَا وَ لاَ تَحْمِل‌ْ عَلَيْنَا إِصْرَاً كَمَا حَمَلْتَه‌ُ عَلَي‌ الَّذِين‌َ مِن‌ْ قَبْلِنَا رَبَّنَا وَ لاَ تُحَمِّلْنَا مَا لاَ طَاقَة‌َ لَنَا بِه‌ِ وَاعْف‌ُ عَنَّا وَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا أَنْت‌َ مَوْلاَنَا فَانْصُرْنَا عَلَي‌ الْقَوْم‌ِ الْكَافِرِين‌َ (بقره: 286)

خداوند هيچ كس را، جز به اندازه تواناييش، تكليف نمى‏كند. (انسان،) هر كار (نيكى) را انجام دهد، براى خود انجام داده و هر كار (بدى) كند، به زيان خود كرده است. (مؤمنان مى‏گويند:) پروردگارا! اگر ما فراموش يا خطا كرديم، ما را مؤاخذه مكن! پروردگارا! تكليف سنگينى بر ما قرار مده، آن چنان كه (به خاطر گناه و طغيان،) بر كسانى كه پيش از ما بودند، قرار دادى! پروردگارا! آنچه طاقت تحمل آن را نداريم، بر ما مقرّر مدار! و آثار گناه را از ما بشوى! ما را ببخش و در رحمت خود قرار ده! تو مولا و سرپرست مايى، پس ما را بر جمعيّت كافران، پيروز گردان! (286)


نَزَّل‌َ عَلَيْك‌َ الْكِتَاب‌َ بِالْحَق‌ِّ مُصَدِّقَاً لِمَا بَيْن‌َ يَدَيْه‌ِ وَ أَنْزَل‌َ التَّوْرَاة‌َ وَالْإِِنْجِيل‌َ (آل‌عمران: 3)

(همان كسى كه) كتاب را بحق بر تو نازل كرد، كه با نشانه‏هاى كتب پيشين، منطبق است و «تورات» و «انجيل» را. (3)


مِنْ‌ قَبْل‌ُ هُدَي‌ً لِلنَّاس‌ِ وَ أَنْزَل‌َ الْفُرْقَان‌َ إِن‌َّ الَّذِين‌َ كَفَرُوا بِآيَات‌ِ الله‌ِ لَهُم‌ْ عَذَاب‌ٌ شَدِيدٌ وَالله‌ُ عَزِيزٌ ذُو انْتِقَام‌ٍ (آل‌عمران: 4)

پيش از آن، براى هدايت مردم فرستاد و (نيز) كتابى كه حق را از باطل مشخّص مى‏سازد، نازل كرد كسانى كه به آيات خدا كافر شدند، كيفر شديدى دارند و خداوند (براى كيفرِ بدكاران و كافران لجوج،) توانا و صاحب انتقام است. (4)


إِن‌َّ الله‌َ لاَ يَخْفَي‌ عَلَيْه‌ِ شَي‌ْءٌ فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَ لاَ فِي‌ السَّمَاءِ (آل‌عمران: 5)

هيچ چيز، در آسمان و زمين، بر خدا مخفى نمى‏ماند. (بنا بر اين، تدبير آنها بر او مشكل نيست.) (5)


هُوَ الَّذِي‌ أَنْزَل‌َ عَلَيْك‌َ الْكِتَاب‌َ مِنْه‌ُ آيَات‌ٌ مُحْكَمَات‌ٌ هُن‌َّ أُم‌ُّ الْكِتَاب‌ِ وَ أُخَرُ مُتَشَابِهات‌ٌ فَأَمَّا الَّذِين‌َ فِي‌ قُلُوبِهِم‌ْ زَيْغ‌ٌ فَيَتَّبِعُون‌َ مَا تَشَابَه‌َ مِنْه‌ُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَة‌ِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِيلِه‌ِ وَ مَا يَعْلَم‌ُ تَأْوِيلَه‌ُ إِلاَّ الله‌ُ وَالرَّاسِخُون‌َ فِي‌ الْعِلْم‌ِ يَقُولُون‌َ آمَنَّا بِه‌ِ كُل‌ٌّ مِن‌ْ عِنْدِ رَبِّنَا وَ مَا يَذَّكَّرُ إِلاَّ أُولُوا الْأَلْبَاب‌ِ (آل‌عمران: 7)

او كسى است كه اين كتاب (آسمانى) را بر تو نازل كرد، كه قسمتى از آن، آيات «محكم» [صريح و روشن‏] است كه اساس اين كتاب مى‏باشد (و هر گونه پيچيدگى در آيات ديگر، با مراجعه به اينها، برطرف مى‏گردد.) و قسمتى از آن، «متشابه» است [آياتى كه به خاطر بالا بودن سطح مطلب و جهات ديگر، در نگاه اول، احتمالات مختلفى در آن مى‏رود ولى با توجه به آيات محكم، تفسير آنها آشكار مى‏گردد.] اما آنها كه در قلوبشان انحراف است، به دنبال متشابهاتند، تا فتنه‏انگيزى كنند (و مردم را گمراه سازند) و تفسير (نادرستى) براى آن مى‏طلبند در حالى كه تفسير آنها را، جز خدا و راسخان در علم، نمى‏دانند. (آنها كه به دنبال فهم و دركِ اسرارِ همه آيات قرآن در پرتو علم و دانش الهى) مى‏گويند: «ما به همه آن ايمان آورديم همه از طرف پروردگارِ ماست.» و جز صاحبان عقل، متذكر نمى‏شوند (و اين حقيقت را درك نمى‏كنند). (7)


رَبَّنَا لاَ تُزِغ‌ْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا وَ هَب‌ْ لَنَا مِنْ‌ لَدُنْـك‌َ رَحْمَة‌ً إِنَّك‌َ أَنْت‌َ الْوَهَّاب‌ُ (آل‌عمران: 8)

(راسخانِ در علم، مى‏گويند:) «پروردگارا! دلهايمان را، بعد از آنكه ما را هدايت كردى، (از راه حق) منحرف مگردان! و از سوى خود، رحمتى بر ما ببخش، زيرا تو بخشنده‏اى! (8)


إِن‌َّ الَّذِين‌َ كَفَرُوا لَن‌ْ تُغْنِيَ‌ عَنْهُم‌ْ أَمْوَالُهُم‌ْ وَ لاَ أَوْلاَدُهُمْ‌ مِن‌َ الله‌ِ شَيْءً وَ أُولَئِك‌َ هُم‌ْ وَقُودُ النَّارِ (آل‌عمران: 10)

ثروتها و فرزندانِ كسانى كه كافر شدند، نمى‏تواند آنان را از (عذابِ) خداوند باز دارد (و از كيفر، رهايى بخشد.) و آنان خود، آتشگيره دوزخند. (10)


كَدَأْب‌ِ آل‌ِ فِرْعَوْن‌َ وَالَّذِين‌َ مِنْ‌ قَبْلِهِم‌ْ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا فَأَخَذَهُم‌ُ الله‌ُ بِذُنُوبِهِم‌ْ وَالله‌ُ شَدِيدُ الْعِقَاب‌ِ (آل‌عمران: 11)

(عادت آنان در انكار و تحريفِ حقايق،) همچون عادتِ آل فرعون و كسانى است كه پيش از آنها بودند آيات ما را تكذيب كردند، و خداوند آنها را به (كيفر) گناهانشان گرفت و خداوند، شديد العقاب است. (11)


قُلْ‌ لِلَّذِين‌َ كَفَرُوا سَتُغْلَبُون‌َ وَ تُحْشَرُون‌َ إِلَي‌ جَهَنَّم‌َ وَ بِئْس‌َ الْمِهَادُ (آل‌عمران: 12)

به آنها كه كافر شدند بگو: « (از پيروزى موقت خود در جنگ احُد، شاد نباشيد!) بزودى مغلوب خواهيد شد (و سپس در رستاخيز) به سوى جهنم، محشور خواهيد شد. و چه بد جايگاهى است! (12)


قَدْ كَان‌َ لَكُم‌ْ آيَة‌ٌ فِي‌ فِئَتَيْن‌ِ الْتَقَتَا فِئَة‌ٌ تُقَاتِل‌ُ فِي‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ وَ أُخْرَي‌ كَافِرَة‌ٌ يَرَوْنَهُمْ‌ مِثْلَيْهِم‌ْ رَأْي‌َ الْعَيْن‌ِ وَالله‌ُ يُؤَيِّدُ بِنَصْرِه‌ِ مَنْ‌ يَشَاءُ إِن‌َّ فِي‌ ذَلِك‌َ لَعِبْرَة‌ً لِأُولِي‌ الْأَبْصَارِ (آل‌عمران: 13)

در دو گروهى كه (در ميدان جنگ بدر،) با هم رو به رو شدند، نشانه (و درس عبرتى) براى شما بود: يك گروه، در راه خدا نبرد مى‏كرد و جمع ديگرى كه كافر بود، (در راه شيطان و بت،) در حالى كه آنها (گروه مؤمنان) را با چشم خود، دو برابر آنچه بودند، مى‏ديدند. (و اين خود عاملى براى وحشت و شكست آنها شد.) و خداوند، هر كس را بخواهد (و شايسته بداند)، با يارى خود، تأييد مى‏كند. در اين، عبرتى است براى بينايان! (13)


زُيِّن‌َ لِلنَّاس‌ِ حُب‌ُّ الشَّهَوَات‌ِ مِن‌َ النِّسَاءِ وَالْبَنِين‌َ وَالْقَنَاطِيرِ الْمُقَنْطَرَة‌ِ مِن‌َ الذَّهَب‌ِ وَالْفِضَّة‌ِ وَالْخَيْل‌ِ الْمُسَوَّمَة‌ِ وَالْأَنْعَام‌ِ وَالْحَرْث‌ِ ذَلِك‌َ مَتَاع‌ُ الْحَيَاة‌ِ الدُّنْيَا وَالله‌ُ عِنْدَه‌ُ حُسْن‌ُ الْمَآب‌ِ (آل‌عمران: 14)

محبّت امور مادى، از زنان و فرزندان و اموال هنگفت از طلا و نقره و اسبهاى ممتاز و چهارپايان و زراعت، در نظر مردم جلوه داده شده است (تا در پرتو آن، آزمايش و تربيت شوند ولى) اينها (در صورتى كه هدف نهايى آدمى را تشكيل دهند،) سرمايه زندگى پست (مادى) است و سرانجام نيك (و زندگىِ والا و جاويدان)، نزد خداست. (14)


قُل‌ْ أَأُنَبِّئُكُم‌ْ بِخَيْرٍ مِنْ‌ ذَلِكُم‌ْ لِلَّذِين‌َ اتَّقَوْا عِنْدَ رَبِّهِم‌ْ جَنَّات‌ٌ تَجْرِي‌ مِنْ‌ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِين‌َ فِيهَا وَ أَزْوَاج‌ٌ مُطَهَّرَة‌ٌ وَ رِضْوَان‌ٌ مِن‌َ الله‌ِ وَالله‌ُ بَصِيرٌ بِالعِبَادِ (آل‌عمران: 15)

بگو: «آيا شما را از چيزى آگاه كنم كه از اين (سرمايه‏هاى مادى)، بهتر است؟» براى كسانى كه پرهيزگارى پيشه كرده‏اند، (و از اين سرمايه‏ها، در راه مشروع و حق و عدالت، استفاده مى‏كنند،) در نزد پروردگارشان (در جهان ديگر)، باغهايى است كه نهرها از پاىِ درختانش مى‏گذرد هميشه در آن خواهند بود و همسرانى پاكيزه، و خشنودى خداوند (نصيب آنهاست). و خدا به (امورِ) بندگان، بيناست. (15)


الَّذِين‌َ يَقُولُون‌َ رَبَّنَا إِنَّنَا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَ قِنَا عَذَاب‌َ النَّارِ (آل‌عمران: 16)

همان كسانى كه مى‏گويند: «پروردگارا! ما ايمان آورده‏ايم پس گناهان ما را بيامرز، و ما را از عذابِ آتش، نگاهدار!» (16)


الصَّابِرِين‌َ وَالصَّادِقِين‌َ وَالْقَانِتِين‌َ وَالْمُنْفِقِين‌َ وَالْمُسْتَغْفِرِين‌َ بِالْأَسْحَارِ (آل‌عمران: 17)

آنها كه (در برابر مشكلات، و در مسير اطاعت و ترك گناه،) استقامت مى‏ورزند، راستگو هستند، (در برابر خدا) خضوع، و (در راه او) انفاق مى‏كنند، و در سحرگاهان، استغفار مى‏نمايند. (17)


شَهِدَ الله‌ُ أَنَّه‌ُ لاَ إِله‌َ إِلاَّ هُوَ وَالْمَلاَئِكَة‌ُ وَ أُولُوا الْعِلْم‌ِ قَائِمَاً بِالْقِسْط‌ِ لاَ إِلهَ‌ إِلاَّ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيم‌ُ (آل‌عمران: 18)

خداوند، (با ايجادِ نظامِ واحدِ جهانِ هستى،) گواهى مى‏دهد كه معبودى جز او نيست و فرشتگان و صاحبان دانش، (هر كدام به گونه‏اى بر اين مطلب،) گواهى مى‏دهند در حالى كه (خداوند در تمام عالم) قيام به عدالت دارد معبودى جز او نيست، كه هم توانا و هم حكيم است. (18)


إِن‌َّ الدِّين‌َ عِنْدَ الله‌ِ الْإِسْلاَم‌ُ وَ مَا اخْتَلَف‌َ الَّذِين‌َ أُوتُوا الْكِتَاب‌َ إِلاَّ مِنْ‌ بَعْدِ مَا جَاءَهُم‌ُ الْعِلْم‌ُ بَغْيَاً بَيْنَهُم‌ْ وَ مَنْ‌ يَكْفُرْ بِآيَات‌ِ الله‌ِ فَإِن‌َّ الله‌َ سَرِيع‌ُ الحِسَاب‌ِ (آل‌عمران: 19)

دين در نزد خدا، اسلام (و تسليم بودن در برابر حق) است. و كسانى كه كتاب آسمانى به آنان داده شد، اختلافى (در آن) ايجاد نكردند، مگر بعد از آگاهى و علم، آن هم به خاطر ظلم و ستم در ميان خود و هر كس به آيات خدا كفر ورزد، (خدا به حساب او مى‏رسد زيرا) خداوند، سريع الحساب است. (19)


فَإِن‌ْ حَاجُّوك‌َ فَقُل‌ْ أَسْلَمْت‌ُ وَجْهِي‌َ لِالله‌ِ وَ مَن‌ِ اتَّبَعَن‌ِ وَ قُلْ‌ لِلَّذِين‌َ أُوتُوا الْكِتَاب‌َ وَالْأُمِّيِّين‌َ أَأَسْلَمْتُم‌ْ فَإِن‌ْ أَسْلَمُوا فَقَدِ اهْتَدَوْا وَ إِن‌ْ تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَيْك‌َ الْبَلاَغ‌ُ وَالله‌ُ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ (آل‌عمران: 20)

اگر با تو، به گفتگو و ستيز برخيزند، (با آنها مجادله نكن! و) بگو: «من و پيروانم، در برابر خداوند (و فرمان او)، تسليم شده‏ايم.» و به آنها كه اهل كتاب هستند [يهود و نصارى‏] و بى‏سوادان [مشركان‏] بگو: «آيا شما هم تسليم شده‏ايد؟» اگر (در برابر فرمان و منطق حق، تسليم شوند، هدايت مى‏يابند و اگر سرپيچى كنند، (نگران مباش! زيرا) بر تو، تنها ابلاغ (رسالت) است و خدا نسبت به (اعمال و عقايد) بندگان، بيناست. (20)


إِن‌َّ الَّذِين‌َ يَكْفُرُون‌َ بِآيَات‌ِ الله‌ِ وَ يَقْتُلُون‌َ النَّبِيِّين‌َ بِغَيْرِ حَق‌ٍّ وَ يَقْتُلُون‌َ الَّذِين‌َ يَأْمُرُون‌َ بِالْقِسْط‌ِ مِن‌َ النَّاس‌ِ فَبَشِّرْهُمْ‌ بِعَذَاب‌ٍ أَلِيم‌ٍ (آل‌عمران: 21)

كسانى كه نسبت به آيات خدا كفر مى‏ورزند و پيامبران را بناحق مى‏كشند، و (نيز) مردمى را كه امر به عدالت مى‏كنند به قتل مى‏رسانند، و به كيفر دردناك (الهى) بشارت ده! (21)


أُولَئِك‌َ الَّذِين‌َ حَبِطَت‌ْ أَعْمَالُهُم‌ْ فِي‌ الدُّنْيَا وَالْآخِرَة‌ِ وَ مَا لَهُمْ‌ مِنْ‌ نَاصِرِين‌َ (آل‌عمران: 22)

آنها كسانى هستند كه اعمال (نيكشان، به خاطر اين گناهان بزرگ،) در دنيا و آخرت تباه شده، و ياور و مددكار (و شفاعت كننده‏اى) ندارند. (22)


أَلَم‌ْ تَرَ إِلَي‌ الَّذِين‌َ أُوتُوا نَصِيبَاً مِن‌َ الْكِتَاب‌ِ يُدْعَوْن‌َ إِلَي‌ كِتَاب‌ِ الله‌ِ لِيَحْكُم‌َ بَيْنَهُم‌ْ ثُم‌َّ يَتَوَلَّي‌ فَرِيق‌ٌ مِنْهُم‌ْ وَ هُمْ‌ مُعْرِضُون‌َ (آل‌عمران: 23)

آيا نديدى كسانى را كه بهره‏اى از كتاب (آسمانى) داشتند، به سوى كتاب الهى دعوت شدند تا در ميان آنها داورى كند، سپس گروهى از آنان، (با علم و آگاهى،) روى مى‏گردانند، در حالى كه (از قبول حق) اعراض دارند؟ (23)


ذَلِك‌َ بِأَنَّهُم‌ْ قَالُوا لَن‌ْ تَمَسَّنَا النَّارُ إِلاَّ أَيَّامَاً مَعْدُودَات‌ٍ وَ غَرَّهُم‌ْ فِي‌ دِينِهِمْ‌ مَا كَانُوا يَفْتَرُون‌َ (آل‌عمران: 24)

اين عمل آنها، به خاطر آن است كه مى‏گفتند: «آتش (دوزخ)، جز چند روزى به ما نمى‏رسد. (و كيفر ما، به خاطر امتيازى كه بر اقوام ديگر داريم، بسيار محدود است.)» اين افترا (و دروغى كه به خدا بسته بودند،) آنها را در دينشان مغرور ساخت (و گرفتار انواع گناهان شدند). (24)


فَكَيْف‌َ إِذَا جَمَعْنَاهُم‌ْ لِيَوْم‌ٍ لاَ رَيْب‌َ فِيه‌ِ وَ وُفِّيَت‌ْ كُل‌ُّ نَفْس‌ٍ مَا كَسَبَت‌ْ وَ هُم‌ْ لاَ يُظْلَمُون‌َ (آل‌عمران: 25)

پس چه گونه خواهند بود هنگامى كه آنها را براى روزى كه شكّى در آن نيست [روز رستاخيز] جمع كنيم، و به هر كس، آنچه (از اعمال براى خود) فراهم كرده، بطور كامل داده شود؟ و به آنها ستم نخواهد شد (زيرا محصول اعمال خود را مى‏چينند). (25)


قُل‌ِ اللَّهُم‌َّ مَالِك‌َ الْمُلْك‌ِ تُؤْتِي‌ الْمُلْك‌َ مَنْ‌ تَشَاءُ وَ تَنْزِع‌ُ الْمُلْك‌َ مِمَّنْ‌ تَشَاءُ وَ تُعِزُّ مَن‌ْ تَشَاءُ وَ تُذِل‌ُّ مَن‌ْ تَشَاءُ بِيَدِك‌َ الخَيْرُ إِنَّك‌َ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ قَدِيرٌ (آل‌عمران: 26)

بگو: «بارالها! مالك حكومتها تويى به هر كس بخواهى، حكومت مى‏بخشى و از هر كس بخواهى، حكومت را مى‏گيرى هر كس را بخواهى، عزت مى‏دهى و هر كه را بخواهى خوار مى‏كنى. تمام خوبيها به دست توست تو بر هر چيزى قادرى. (26)


تُولِج‌ُ اللَّيْل‌َ فِي‌ النَّهَارِ وَ تُولِج‌ُ النَّهَارَ فِي‌ اللَّيْل‌ِ وَ تُخْرِج‌ُ الْحَي‌َّ مِن‌َ الْمَيِّت‌ِ وَ تُخْرِج‌ُ الْمَيِّت‌َ مِن‌َ الْحَي‌ِّ وَ تَرْزُق‌ُ مَن‌ْ تَشَاءُ بِغَيْرِ حِسَاب‌ٍ (آل‌عمران: 27)

شب را در روز داخل مى‏كنى، و روز را در شب و زنده را از مرده بيرون مى‏آورى، و مرده را زنده و به هر كس بخواهى، بدون حساب، روزى مى‏بخشى.» (27)


لاَ يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُون‌َ الْكَافِرِين‌َ أَوْلِيَاءَ مِن‌ْ دُون‌ِ الْمُؤْمِنِين‌َ وَ مَنْ‌ يَفْعَل‌ْ ذَلِك‌َ فَلَيْس‌َ مِن‌َ الله‌ِ فِي‌ْ شَي‌ْءٍ إِلاَّ أَن‌ْ تَتَّقُوا مِنْهُم‌ْ تُقَاة‌ً وَ يُحَذِّرُكُم‌ُ الله‌ُ نَفْسَه‌ُ وَ إِلَي‌ الله‌ِ الْمَصِيرُ (آل‌عمران: 28)

افراد باايمان نبايد به جاى مؤمنان، كافران را دوست و سرپرست خود انتخاب كنند و هر كس چنين كند، هيچ رابطه‏اى با خدا ندارد (و پيوند او بكلّى از خدا گسسته مى‏شود) مگر اينكه از آنها بپرهيزيد (و به خاطر هدفهاى مهمترى تقيّه كنيد). خداوند شما را از (نافرمانى) خود، بر حذر مى‏دارد و بازگشت (شما) به سوى خداست. (28)


قُل‌ْ إِنْ‌ تُخْفُوا مَا فِي‌ صُدُورِكُم‌ْ أَوْ تُبْدُوه‌ُ يَعْلَمْه‌ُ الله‌ُ وَ يَعْلَم‌ُ مَا فِي‌ السَّمَاوَات‌ِ وَ مَا فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَالله‌ُ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ قَدِيرٌ (آل‌عمران: 29)

بگو: «اگر آنچه را در سينه‏هاى شماست، پنهان داريد يا آشكار كنيد، خداوند آن را مى‏داند و (نيز) از آنچه در آسمانها و زمين است، آگاه مى‏باشد و خداوند بر هر چيزى تواناست. (29)


يَوْم‌َ تَجِدُ كُل‌ُّ نَفْس‌ٍ مَا عَمِلَت‌ْ مِن‌ْ خَيْرٍ مُحْضَرَاً وَ مَا عَمِلَت‌ْ مِنْ‌ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَن‌َّ بَيْنَهَا وَ بَيْنَه‌ُ أَمَدَاً بَعِيدَاً وَ يُحَذِّرُكُم‌ُ الله‌ُ نَفْسَه‌ُ وَالله‌ُ رَؤوف‌ٌ بِالْعِبَادِ (آل‌عمران: 30)

روزى كه هر كس، آنچه را از كار نيك انجام داده، حاضر مى‏بيند و آرزو مى‏كند ميان او، و آنچه از اعمال بد انجام داده، فاصله زمانىِ زيادى باشد. خداوند شما را از (نافرمانى) خودش، بر حذر مى‏دارد و (در عين حال،) خدا نسبت به همه بندگان، مهربان است.» (30)


قُل‌ْ إِنْ‌ كُنْتُم‌ْ تُحِبُّون‌َ الله‌َ فَاتَّبِعُونِي‌ يُحْبِبْكُم‌ُ الله‌ُ وَ يَغْفِرْ لَكُم‌ْ ذُنُوبَكُم‌ْ وَالله‌ُ غَفُورٌ رَحِيم‌ٌ (آل‌عمران: 31)

بگو: «اگر خدا را دوست مى‏داريد، از من پيروى كنيد! تا خدا (نيز) شما را دوست بدارد و گناهانتان را ببخشد و خدا آمرزنده مهربان است.» (31)


قُل‌ْ أَطِيعُوا الله‌َ وَالرَّسُول‌َ فَإِنْ‌ تَوَلَّوا فَإِن‌َّ الله‌َ لاَ يُحِب‌ُّ الْكَافِرِين‌َ (آل‌عمران: 32)

بگو: «از خدا و فرستاده (او)، اطاعت كنيد! و اگر سرپيچى كنيد، خداوند كافران را دوست نمى‏دارد.» (32)


إِن‌َّ الله‌َ اصْطَفَي‌ آدَم‌َ وَ نُوحَاً وَ آل‌َ إِبْرَاهِيم‌َ وَ آل‌َ عِمْرَان‌َ عَلَي‌ الْعَالَمِين‌َ (آل‌عمران: 33)

خداوند، آدم و نوح و آل ابراهيم و آل عمران را بر جهانيان برترى داد. (33)


ذُرِّيَّة‌ً بَعْضُهَا مِنْ‌ بَعْض‌ٍ وَالله‌ُ سَمِيع‌ٌ عَلِيم‌ٌ (آل‌عمران: 34)

آنها فرزندان و (دودمانى) بودند كه (از نظر پاكى و تقوا و فضيلت،) بعضى از بعض ديگر گرفته شده بودند و خداوند، شنوا و داناست (و از كوششهاى آنها در مسير رسالت خود، آگاه مى‏باشد). (34)


فَلَمَّا وَضَعَتْهَا قَالَت‌ْ رَب‌ِّ إِنِّي‌ وَضَعْتُهَا أُنْثَي‌ وَالله‌ُ أَعْلَم‌ُ بِمَا وَضَعَت‌ْ وَ لَيْس‌َ الذَّكَرُ كَالْأُنْثَي‌ وَ إِنِّي‌ سَمَّيْتُهَا مَرْيَم‌َ وَ إِنِّي‌ أُعِيذُهَا بِك‌َ وَ ذُرِّيَّتَهَا مِن‌َ الشَّيْطَان‌ِ الرَّجِيم‌ِ (آل‌عمران: 36)

ولى هنگامى كه او را به دنيا آورد، (و او را دختر يافت،) گفت: «خداوندا! من او را دختر آوردم- ولى خدا از آنچه او به دنيا آورده بود، آگاهتر بود- و پسر، همانند دختر نيست. (دختر نمى‏تواند وظيفه خدمتگزارى معبد را همانند پسر انجام دهد.) من او را مريم نام گذاردم و او و فرزندانش را از (وسوسه‏هاى) شيطان رانده شده، در پناه تو قرار مى‏دهم.» (36)


فَتَقَبَّلَهَا رَبُّهَا بِقَبُول‌ٍ حَسَن‌ٍ وَ أَنْبَتَهَا نَبَاتَاً حَسَنَاً وَ كَفَّلَهَا زَكَرِيَّا كُلَّمَا دَخَل‌َ عَلَيْهَا زَكَرِيَّا الْمِـحْرَاب‌َ وَجَدَ عِنْدَهَا رِزْقَاً قَال‌َ يَا مَرْيَم‌ُ أَنَّي‌ لَك‌ِ هَذَا قَالَت‌ْ هُوَ مِن‌ْ عِنْدِ الله‌ِ إِن‌َّ الله‌َ يَرْزُق‌ُ مَنْ‌ يَشَاءُ بِغَيْرِ حِسَاب‌ٍ (آل‌عمران: 37)

خداوند، او [مريم‏] را به طرز نيكويى پذيرفت و به طرز شايسته‏اى، (نهال وجود) او را رويانيد (و پرورش داد) و كفالت او را به «زكريا» سپرد. هر زمان زكريا وارد محراب او مى‏شد، غذاى مخصوصى در آن جا مى‏ديد. از او پرسيد: «اى مريم! اين را از كجا آورده‏اى؟!» گفت: «اين از سوى خداست. خداوند به هر كس بخواهد، بى حساب روزى مى‏دهد.» (37)


فَنَادَتْه‌ُ الْمَلاَئِكَة‌ُ وَ هُوَ قَائِم‌ٌ يُصَلِّي‌ فِي‌ الْمَـحْرَاب‌ِ أَن‌َّ الله‌َ يُبَشِّرُك‌َ بِيَحْيَي‌ مُصَدِّقَاً بِكَلِمَة‌ٍ مِن‌َ الله‌ِ وَ سَيِّدَاً وَ حَصُورَاً وَ نَبِيَّاً مِن‌َ الصَّالِحِين‌َ (آل‌عمران: 39)

و هنگامى كه او در محراب ايستاده، مشغول نيايش بود، فرشتگان او را صدا زدند كه: «خدا تو را به» يحيى «بشارت مى‏دهد (كسى) كه كلمه خدا [مسيح‏] را تصديق مى‏كند و رهبر خواهد بود و از هوسهاى سركش بركنار، و پيامبرى از صالحان است.» (39)


قَال‌َ رَب‌ِّ أَنَّي‌ يَكُون‌ُ لِي‌ غُلاَم‌ٌ وَ قَدْ بَلَغَنِي‌ الْكِبَرُ وَامْرَأَتِي‌ عَاقِرٌ قَال‌َ كَذَلِك‌َ الله‌ُ يَفْعَل‌ُ مَا يَشَاءُ (آل‌عمران: 40)

او عرض كرد: «پروردگارا! چگونه ممكن است فرزندى براى من باشد، در حالى كه پيرى به سراغ من آمده، و همسرم نازاست؟!» فرمود: «بدين گونه خداوند هر كارى را بخواهد انجام مى‏دهد.» (40)


قَال‌َ رَب‌ِّ اجْعَلْ‌ لِي‌ آيَة‌ً قَال‌َ آيَتُك‌َ أَنْ لاَ تُكَلِّم‌َ النَّاس‌َ ثَلاَثَة‌َ أَيَّام‌ٍ إِلاَّ رَمْزَاً وَاذْكُرْ رَبَّك‌َ كَثِيرَاً وَ سَبِّح‌ْ بِالعَشِي‌ِّ وَالْإِبْكَارِ (آل‌عمران: 41)

(زكريا) عرض كرد: «پروردگارا! نشانه‏اى براى من قرار ده!» گفت: «نشانه تو آن است كه سه روز، جز به اشاره و رمز، با مردم سخن نخواهى گفت. (و زبان تو، بدون هيچ علّت ظاهرى، براى گفتگو با مردم از كار مى‏افتد.) پروردگار خود را (به شكرانه اين نعمت بزرگ،) بسيار ياد كن! و به هنگام صبح و شام، او را تسبيح بگو! (41)


وَ إِذْ قَالَت‌ِ الْمَلاَئِكَة‌ُ يَا مَرْيَم‌ُ إِن‌َّ الله‌َ اصْطَفَاك‌ِ وَ طَهَّرَك‌ِ وَاصْطَفَاك‌ِ عَلَي‌ نِسَاءِ الْعَالَمِين‌َ (آل‌عمران: 42)

و (به ياد آوريد) هنگامى را كه فرشتگان گفتند: «اى مريم! خدا تو را برگزيده و پاك ساخته و بر تمام زنان جهان، برترى داده است. (42)


يَا مَرْيَم‌ُ اقْنُتِي‌ لِرَبِّك‌ِ وَاسْجُدِي‌ وَارْكَعِي‌ مَع‌َ الرَّاكِعِين‌َ (آل‌عمران: 43)

اى مريم! (به شكرانه اين نعمت) براى پروردگار خود، خضوع كن و سجده بجا آور! و با ركوع‏كنندگان، ركوع كن! (43)


ذَلِك‌َ مِن‌ْ أَنْبَاءِ الْغَيْب‌ِ نُوحِيه‌ِ إِلَيْك‌َ وَ مَا كُنْت‌َ لَدَيْهِم‌ْ إِذْ يُلْقُون‌َ أَقلاَمَهُم‌ْ أَيُّهُم‌ْ يَكْفُل‌ُ مَرْيَم‌َ وَ مَا كُنْت‌َ لَدَيْهِم‌ْ إِذْ يَخْتَصِمُون‌َ (آل‌عمران: 44)

(اى پيامبر!) اين، از خبرهاى غيبى است كه به تو وحى مى‏كنيم و تو در آن هنگام كه قلمهاى خود را (براى قرعه‏كشى) به آب مى‏افكندند تا كداميك كفالت و سرپرستى مريم را عهده‏دار شود، و (نيز) به هنگامى كه (دانشمندان بنى اسرائيل، براى كسب افتخار سرپرستى او،) با هم كشمكش داشتند، حضور نداشتى و همه اينها، از راه وحى به تو گفته شد.) (44)


إِذْ قَالَت‌ِ الْمَلاَئِكَة‌ُ يَا مَرْيَم‌ُ إِن‌َّ الله‌َ يُبَشِّرُك‌ِ بِكَلِمَة‌ٍ مِنْه‌ُ اسْمُه‌ُ الْمَسِيح‌ُ عِيسَي‌ ابْن‌ُ مَرْيَم‌َ وَجِيهَاً فِي‌ الْدُّنْيَا وَالْآخِرَة‌ِ وَ مِن‌َ الْمُقَرَّبِين‌َ (آل‌عمران: 45)

(به ياد آوريد) هنگامى را كه فرشتگان گفتند: «اى مريم! خداوند تو را به كلمه‏اى [وجود با عظمتى‏] از طرف خودش بشارت مى‏دهد كه نامش «مسيح، عيسى پسر مريم» است در حالى كه در اين جهان و جهان ديگر، صاحب شخصيّت خواهد بود و از مقرّبان (الهى) است. (45)


وَ يُكَلِّم‌ُ النَّاس‌َ فِي‌ الْمَهْدِ وَ كَهْلاً وَ مِن‌َ الصَّالِحِين‌َ (آل‌عمران: 46)

و با مردم، در گاهواره و در حالت كهولت (و ميانسال شدن) سخن خواهد گفت و از شايستگان است.» (46)


قَالَت‌ْ رَب‌ِّ أَنَّي‌ يَكُون‌ُ لِي‌ وَلَدٌ وَ لَم‌ْ يَمْسَسْنِي‌ بَشَرٌ قَال‌َ كَذَلِكِ الله‌ُ يَخْلُق‌ُ مَا يَشَاءُ إِذَا قَضَي‌ أَمْرَاً فَإِنَّمَا يَقُول‌ُ لَه‌ُ كُن‌ْ فَيَكُون‌ُ (آل‌عمران: 47)

(مريم) گفت: «پروردگارا! چگونه ممكن است فرزندى براى من باشد، در حالى كه انسانى با من تماس نگرفته است؟!» فرمود: «خداوند، اين گونه هر چه را بخواهد مى‏آفريند! هنگامى كه چيزى را مقرّر دارد (و فرمان هستى آن را صادر كند)، فقط به آن مى‏گويد: «موجود باش!» آن نيز فوراً موجود مى‏شود. (47)


وَ يُعَلِّمُه‌ُ الْكِتَاب‌َ وَالْحِكْمَة‌َ وَالتَّوْرَاة‌َ وَالْإِِنْجِيل‌َ (آل‌عمران: 48)

و به او، كتاب و دانش و تورات و انجيل، مى‏آموزد. (48)


وَ رَسُولاً إِلَي‌ بَنِي‌ إِسْرَائِيل‌َ أَنِّي‌ قَدْ جِئْتُكُمْ‌ بِآيَة‌ٍ مِنْ‌ رَبِّكُم‌ْ أَنِّي‌ أَخْلُق‌ُ لَكُمْ‌ مِن‌َ الطِّين‌ِ كَهَيْئَة‌ِ الطَّيْرِ فَأَنْفُخ‌ُ فِيه‌ِ فَيَكُون‌ُ طَيْرَاً بِإِذْن‌ِ الله‌ِ وَ أُبْرِئ‌ُ الْأَكْمَه‌َ وَالْأَبْرَص‌َ وَ أُحْيِي‌ الْمَوْتَي‌ بِإِذْن‌ِ الله‌ِ وَ أُنَبِّئُكُمْ‌ بِمَا تَأْكُلُون‌َ وَ مَا تَدَّخِرُون‌َ فِي‌ بُيُوتِكُم‌ْ إِن‌َّ فِي‌ ذَلِك‌َ لَآيَة‌ً لَكُم‌ْ إِن‌ْ كُنْتُم‌ْ مُؤْمِنِين‌َ (آل‌عمران: 49)

و (او را به عنوان) رسول و فرستاده به سوى بنى اسرائيل (قرار داده، كه به آنها مى‏گويد:) من نشانه‏اى از طرف پروردگار شما، برايتان آورده‏ام من از گِل، چيزى به شكل پرنده مى‏سازم سپس در آن مى‏دمم و به فرمان خدا، پرنده‏اى مى‏گردد. و به اذن خدا، كورِ مادرزاد و مبتلايان به برص [پيسى‏] را بهبودى مى‏بخشم و مردگان را به اذن خدا زنده مى‏كنم و از آنچه مى‏خوريد، و در خانه‏هاى خود ذخيره مى‏كنيد، به شما خبر مى‏دهم مسلماً در اينها، نشانه‏اى براى شماست، اگر ايمان داشته باشيد! (49)


وَ مُصَدِّقَاً لِمَا بَيْن‌َ يَدَي‌َّ مِن‌َ التَّوْرَاة‌ِ وَ لِأُحِل‌َّ لَكُمْ‌ بَعْض‌َ الَّذِي‌ حُرِّم‌َ عَلَيْكُم‌ْ وَ جِئْتُكُم‌ْ بِآيَة‌ٍ مِنْ‌ رَبِّكُم‌ْ فَاتَّقُوا الله‌َ وَ أَطِيعُون‌ِ (آل‌عمران: 50)

و آنچه را پيش از من از تورات بوده، تصديق مى‏كنم و (آمده‏ام) تا پاره‏اى از چيزهايى را كه (بر اثر ظلم و گناه،) بر شما حرام شده، (مانند گوشت بعضى از چهارپايان و ماهيها،) حلال كنم و نشانه‏اى از طرف پروردگار شما، برايتان آورده‏ام پس از خدا بترسيد، و مرا اطاعت كنيد! (50)


إِن‌َّ الله‌َ رَبِّي‌ وَ رَبُّكُم‌ْ فَاعْبُدُوه‌ُ هَذَا صِرَاط‌ٌ مُستَقِيم‌ٌ (آل‌عمران: 51)

خداوند، پروردگار من و شماست او را بپرستيد (نه من، و نه چيز ديگر را)! اين است راه راست!» (51)


فَلَمَّا أَحَس‌َّ عِيسَي‌ مِنْهُم‌ُ الْكُفْرَ قَال‌َ مَن‌ْ أَنْصَارِي‌ إِلَي‌ الله‌ِ قَال‌َ الْحَوَارِيُّون‌َ نَحْن‌ُ أَنْصَارُ الله‌ِ آمَنَّا بِالله‌ِ وَاشْهَدْ بِأَنَّا مُسْلِمُون‌َ (آل‌عمران: 52)

هنگامى كه عيسى از آنان احساس كفر (و مخالفت) كرد، گفت: «كيست كه ياور من به سوى خدا (براى تبليغ آيين او) گردد؟» حواريان [شاگردانِ مخصوصِ او] گفتند: «ما ياوران خداييم به خدا ايمان آورديم و تو (نيز) گواه باش كه ما اسلام آورده‏ايم. (52)


رَبَّنَا آمَنَّا بِمَا أَنْزَلْت‌َ وَاتَّبَعْنَا الرَّسُول‌َ فَاكْتُبْنَا مَع‌َ الشَّاهِدِين‌َ (آل‌عمران: 53)

پروردگارا! به آنچه نازل كرده‏اى، ايمان آورديم و از فرستاده (تو) پيروى نموديم ما را در زمره گواهان بنويس!» (53)


وَ مَكَرُوا وَ مَكَرَ الله‌ُ وَالله‌ُ خَيْرُ الْمَاكِرِين‌َ (آل‌عمران: 54)

و (يهود و دشمنان مسيح، براى نابودى او و آيينش،) نقشه كشيدند و خداوند (بر حفظ او و آيينش،) چاره‏جويى كرد و خداوند، بهترين چاره‏جويان است. (54)


إِذْ قَال‌َ الله‌ُ يَا عِيسَي‌ إِنِّي‌ مُتَوَفِّيك‌َ وَ رَافِعُك‌َ إِلَيَّ‌ وَ مُطَهِّرُك‌َ مِن‌َ الَّذِين‌َ كَفَرُوا وَ جَاعِل‌ُ الَّذِين‌َ اتَّبَعُوك‌َ فَوْق‌َ الَّذِين‌َ كَفَرُوا إِلَي‌ يَوْم‌ِ الْقِيَامَة‌ِ ثُم‌َّ إِلَيَّ‌ مَرْجِعُكُم‌ْ فَأَحْكُم‌ُ بَيْنَكُم‌ْ فِيمَا كُنْتُم‌ْ فِيه‌ِ تَخْتَلِفُون‌َ (آل‌عمران: 55)

(به ياد آوريد) هنگامى را كه خدا به عيسى فرمود: «من تو را برمى‏گيرم و به سوى خود، بالا مى‏برم و تو را از كسانى كه كافر شدند، پاك مى‏سازم و كسانى را كه از تو پيروى كردند، تا روز رستاخيز، برتر از كسانى كه كافر شدند، قرار مى‏دهم سپس بازگشت شما به سوى من است و در ميان شما، در آنچه اختلاف داشتيد، داورى مى‏كنم. (55)


فَأَمَّا الَّذِين‌َ كَفَرُوا فَأُعَذِّبُهُم‌ْ عَذَابَاً شَدِيدَاً فِي‌ الدُّنْيَا وَالْآخِرَة‌ِ وَ مَا لَهُمْ‌ مِنْ‌ نَاصِرِين‌َ (آل‌عمران: 56)

امّا آنها كه كافر شدند، (و پس از شناختن حق، آن را انكار كردند،) در دنيا و آخرت، آنان را مجازات دردناكى خواهم كرد و براى آنها، ياورانى نيست. (56)


وَ أَمَّا الَّذِين‌َ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَات‌ِ فَيُوَفِّيهِم‌ْ أُجُورَهُم‌ْ وَالله‌ُ لاَ يُحِب‌ُّ الظَّالِمِين‌َ (آل‌عمران: 57)

امّا آنها كه ايمان آوردند، و اعمال صالح انجام دادند، خداوند پاداش آنان را بطور كامل خواهد داد و خداوند، ستمكاران را دوست نمى‏دارد.» (57)


ذَلِك‌َ نَتْلُوه‌ُ عَلَيْك‌َ مِن‌َ الْآيَات‌ِ وَالذِّكْرِ الْحَكِيم‌ِ (آل‌عمران: 58)

اينها را كه بر تو مى‏خوانيم، از نشانه‏ها (ى حقّانيّت تو) است، و يادآورى حكيمانه است. (58)


فَمَن‌ْ حَاجَّك‌َ فِيه‌ِ مِنْ‌ بَعْدِ مَا جَاءَك‌َ مِن‌َ الْعِلْم‌ِ فَقُل‌ْ تَعَالَوْا نَدْع‌ُ أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَكُم‌ْ وَ نِسَاءَنَا وَ نِسَاءَكُم‌ْ وَ أَنْفُسَنَا وَ أَنْفُسَكُم‌ْ ثُم‌َّ نَبْتَهِلْ‌ فَنَجْعَل‌ْ لَعْنَة‌َ الله‌ِ عَلَي‌ الْكَاذِبِين‌َ (آل‌عمران: 61)

هر گاه بعد از علم و دانشى كه (در باره مسيح) به تو رسيده، (باز) كسانى با تو به محاجّه و ستيز برخيزند، به آنها بگو: «بياييد ما فرزندان خود را دعوت كنيم، شما هم فرزندان خود را ما زنان خويش را دعوت نماييم، شما هم زنان خود را ما از نفوس خود دعوت كنيم، شما هم از نفوس خود آن گاه مباهله كنيم و لعنت خدا را بر دروغگويان قرار دهيم. (61)


إِن‌َّ هَذَا لَهُوَ الْقَصَص‌ُ الْحَق‌ُّ وَ مَا مِن‌ْ إِلَه‌ٍ إِلاَّ الله‌ُ وَ إِن‌َّ الله‌َ لَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيم‌ُ (آل‌عمران: 62)

اين همان سرگذشتِ واقعى (مسيح) است. (و ادعاهايى همچون الوهيّت او، يا فرزند خدا بودنش، بى‏اساس است.) و هيچ معبودى، جز خداوند يگانه نيست و خداوند توانا و حكيم است. (62)


قُل‌ْ يَا أَهْل‌َ الْكِتَاب‌ِ تَعَالَوْا إِلَي‌ كَلِمَة‌ٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَ بَيْنَكُم‌ْ أَنْ لاَ نَعْبُدَ إِلاَّ الله‌َ وَ لاَ نُشْرِك‌َ بِه‌ِ شَيْءً وَ لاَ يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضَاً أَرْبَابَاً مِن‌ْ دُون‌ِ الله‌ِ فَإِنْ‌ تَوَلَّوا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُون‌َ (آل‌عمران: 64)

بگو: «اى اهل كتاب! بياييد به سوى سخنى كه ميان ما و شما يكسان است كه جز خداوند يگانه را نپرستيم و چيزى را همتاى او قرار ندهيم و بعضى از ما، بعضى ديگر را- غير از خداى يگانه- به خدايى نپذيرد.» هر گاه (از اين دعوت،) سرباز زنند، بگوييد: «گواه باشيد كه ما مسلمانيم!» (64)


يَا أَهْل‌َ الْكِتَاب‌ِ لِم‌َ تُحَاجُّون‌َ فِي‌ إِبْرَاهِيم‌َ وَ مَا أُنْزِلَت‌ِ التَّوْرَاة‌ُ وَالْإِنْجِيل‌ُ إِلاَّ مِن‌ْ بَعْدِه‌ِ أَفَلاَ تَعْقِلُون‌َ (آل‌عمران: 65)

اى اهل كتاب! چرا درباره ابراهيم، گفتگو و نزاع مى‏كنيد (و هر كدام، او را پيرو آيين خودتان معرفى مى‏نماييد)؟! در حالى كه تورات و انجيل، بعد از او نازل شده است! آيا انديشه نمى‏كنيد؟! (65)


هَا أَنْتُم‌ْ هَؤُلاَءِ حَاجَجْتُم‌ْ فِيمَا لَكُمْ‌ بِه‌ِ عِلْم‌ٌ فَلِم‌َ تُحَاجُّون‌َ فِيمَا لَيْس‌َ لَكُمْ‌ بِه‌ِ عِلْم‌ٌ وَالله‌ُ يَعْلَم‌ُ وَ أَنْتُم‌ْ لاَ تَعْلَمُون‌َ (آل‌عمران: 66)

شما كسانى هستيد كه درباره آنچه نسبت به آن آگاه بوديد، گفتگو و ستيز كرديد چرا درباره آنچه آگاه نيستيد، گفتگو مى‏كنيد؟! و خدا مى‏داند، و شما نمى‏دانيد. (66)


مَا كَان‌َ إِبْرَاهِيم‌ُ يَهُودِيَّاً وَ لاَ نَصْرَانِيَّاً وَ لَكِنْ‌ كَان‌َ حَنِيفَاً مُسْلِمَاً وَ مَا كَان‌َ مِن‌َ الْمُشْرِكِين‌َ (آل‌عمران: 67)

ابراهيم نه يهودى بود و نه نصرانى بلكه موحّدى خالص و مسلمان بود و هرگز از مشركان نبود. (67)


إِن‌َّ أَوْلَي‌ النَّاس‌ِ بِإِبْرَاهِيم‌َ لَلَّذِين‌َ اتَّبَعُوه‌ُ وَ هَذَا النَّبِي‌ُّ وَالَّذِين‌َ آمَنُوا وَالله‌ُ وَلِي‌ُّ الْمُؤْمِنِين‌َ (آل‌عمران: 68)

سزاوارترين مردم به ابراهيم، آنها هستند كه از او پيروى كردند، و (در زمان و عصر او، به مكتب او وفادار بودند همچنين) اين پيامبر و كسانى كه (به او) ايمان آورده‏اند (از همه سزاوارترند) و خداوند، ولىّ و سرپرست مؤمنان است. (68)


وَدَّتْ‌ طَائِفَة‌ٌ مِن‌ْ أَهْل‌ِ الْكِتَاب‌ِ لَوْ يُضِلُّونَكُم‌ْ وَ مَا يُضِلُّون‌َ إِلاَّ أَنْفُسَهُم‌ْ وَ مَا يَشْعُرُون‌َ (آل‌عمران: 69)

جمعى از اهل كتاب (از يهود)، دوست داشتند (و آرزو مى‏كردند) شما را گمراه كنند (امّا آنها بايد بدانند كه نمى‏توانند شما را گمراه سازند،) آنها گمراه نمى‏كنند مگر خودشان را، و نمى‏فهمند! (69)


يَا أَهْل‌َ الْكِتَاب‌ِ لِم‌َ تَكْفُرُون‌َ بِآيَات‌ِ الله‌ِ وَ أَنْتُم‌ْ تَشْهَدُون‌َ (آل‌عمران: 70)

اى اهل كتاب! چرا به آيات خدا كافر مى‏شويد، در حالى كه (به درستى آن) گواهى مى‏دهيد؟! (70)


يَا أَهْل‌َ الكِتَاب‌ِ لِم‌َ تَلْبِسُون‌َ الْحَق‌َّ بِالْبَاطِل‌ِ وَ تَكْتُمُون‌َ الْحَق‌َّ وَ أَنْتُم‌ْ تَعْلَمُون‌َ (آل‌عمران: 71)

اى اهل كتاب! چرا حق را با باطل (ميآميزيد و) مشتبه مى‏كنيد (تا ديگران نفهمند و گمراه شوند)، و حقيقت را پوشيده مى‏داريد در حالى كه مى‏دانيد؟! (71)


وَ قَالَتْ‌ طَائِفَة‌ٌ مِن‌ْ أَهْل‌ِ الْكِتَاب‌ِ آمِنُوا بِالَّذِي‌ أُنْزِل‌َ عَلَي‌ الَّذِين‌َ آمَنُوا وَجْه‌َ النَّهَارِ وَاكْفُرُوا آخِرَه‌ُ لَعَلَّهُم‌ْ يَرْجِعُون‌َ (آل‌عمران: 72)

و جمعى از اهل كتاب (از يهود) گفتند: « (برويد در ظاهر) به آنچه بر مؤمنان نازل شده، در آغاز روز ايمان بياوريد و در پايان روز، كافر شويد (و باز گرديد)! شايد آنها (از آيين خود) بازگردند! (زيرا شما را، اهل كتاب و آگاه از بشارات آسمانى پيشين مى‏دانند و اين توطئه كافى است كه آنها را متزلزل سازد). (72)


وَ لاَ تُؤْمِنُوا إِلاَّ لِمَنْ‌ تَبِع‌َ دِينَكُم‌ْ قُل‌ْ إِن‌َّ الْهُدَي‌ هُدَي‌ الله‌ِ أَنْ‌ يُؤْتَي‌ أَحَدٌ مِثْل‌َ مَا أُوتِيتُمْ‌ أَوْ يُحَاجُّوكُم‌ْ عِنْدَ رَبِّكُم‌ْ قُل‌ْ إِن‌َّ الْفَضْل‌َ بِيَدِ الله‌ِ يُؤْتِيه‌ِ مَنْ‌ يَشَاءُ وَالله‌ُ وَاسِع‌ٌ عَلِيم‌ٌ (آل‌عمران: 73)

و جز به كسى كه از آيين شما پيروى مى‏كند، (واقعاً) ايمان نياوريد!» بگو: «هدايت، هدايت الهى است! (و اين توطئه شما، در برابر آن بى اثر است)»! (سپس اضافه كردند: «تصور نكنيد) به كسى همانند شما (كتاب آسمانى) داده مى‏شود، يا اينكه مى‏توانند در پيشگاه پروردگارتان، با شما بحث و گفتگو كنند، (بلكه نبوّت و منطق، هر دو نزد شماست!)» بگو: «فضل (و موهبت نبوّت و عقل و منطق، در انحصار كسى نيست بلكه) به دست خداست و به هر كس بخواهد (و شايسته بداند،) مى‏دهد و خداوند، واسع [داراى مواهب گسترده‏] و آگاه (از موارد شايسته آن) است. (73)


يَخْتَص‌ُّ بِرَحْمَتِه‌ِ مَنْ‌ يَشَاءُ وَالله‌ُ ذُو الْفَضْل‌ِ الْعَظِيم‌ِ (آل‌عمران: 74)

هر كس را بخواهد، ويژه رحمت خود مى‏كند و خداوند، داراى مواهب عظيم است.» (74)


وَ مِن‌ْ أَهْل‌ِ الْكِتَاب‌ِ مَن‌ْ إِنْ‌ تَأْمَنْه‌ُ بِقِنْطَارٍ يُؤَدِّه‌ِ إِليْك‌َ وَ مِنْهُمْ‌ مَن‌ْ إِنْ‌ تَأْمَنْه‌ُ بِدِينَارٍ لاَ يُؤَدِّه‌ِ إِلَيْك‌َ إِلاَّ مَا دُمْت‌َ عَلَيْه‌ِ قَائِمَاً ذَلِك‌َ بِأَنَّهُم‌ْ قَالُوا لَيْس‌َ عَلَيْنَا فِي‌ الْأُمِّيِّين‌َ سَبِيل‌ٌ وَ يَقُولُون‌َ عَلَي‌ الله‌ِ الْكَذِب‌َ وَ هُم‌ْ يَعْلَمُون‌َ (آل‌عمران: 75)

و در ميان اهل كتاب، كسانى هستند كه اگر ثروت زيادى به رسم امانت به آنها بسپارى، به تو باز مى‏گردانند و كسانى هستند كه اگر يك دينار هم به آنان بسپارى، به تو باز نمى‏گردانند مگر تا زمانى كه بالاى سر آنها ايستاده (و بر آنها مسلّط) باشى! اين بخاطر آن است كه مى‏گويند: «ما در برابر امّيّين [غير يهود]، مسئول نيستيم.» و بر خدا دروغ مى‏بندند در حالى كه مى‏دانند (اين سخن دروغ است). (75)


بَلَي‌ مَن‌ْ أَوْفَي‌ بِعَهْدِه‌ِ وَاتَّقَي‌ فَإِن‌َّ الله‌َ يُحِب‌ُّ الْمُتَّقِين‌َ (آل‌عمران: 76)

آرى، كسى كه به پيمان خود وفا كند و پرهيزگارى پيشه نمايد، (خدا او را دوست مى‏دارد زيرا) خداوند پرهيزگاران را دوست دارد. (76)


إِن‌َّ الَّذِين‌َ يَشْتَرُون‌َ بِعَهْدِ الله‌ِ وَ أَيْمَانِهِم‌ْ ثَمَنَاً قَلِيلاً أُولَئِك‌َ لاَ خَلاَق‌َ لَهُم‌ْ فِي‌ الْآخِرَة‌ِ وَ لاَ يُكَلِّمُهُم‌ُ الله‌ُ وَ لاَ يَنْظُرُ إِلَيْهِم‌ْ يَوْم‌َ الْقِيَامَة‌ِ وَ لاَ يُزَكِّيهِم‌ْ وَ لَهُم‌ْ عَذَاب‌ٌ أَلِيم‌ٌ (آل‌عمران: 77)

كسانى كه پيمان الهى و سوگندهاى خود (به نام مقدس او) را به بهاى ناچيزى مى‏فروشند، آنها بهره‏اى در آخرت نخواهند داشت و خداوند با آنها سخن نمى‏گويد و به آنان در قيامت نمى‏نگرد و آنها را (از گناه) پاك نمى‏سازد و عذاب دردناكى براى آنهاست. (77)


وَ إِن‌َّ مِنْهُم‌ْ لَفَرِيقَاً يَلْوُون‌َ أَلْسِنَتَهُمْ‌ بِالْكِتَاب‌ِ لِتَحْسَبُوه‌ُ مِن‌َ الْكِتَاب‌ِ وَ مَا هُوَ مِن‌َ الْكِتَاب‌ِ وَ يَقُولُون‌َ هُوَ مِن‌ْ عِنْدِ الله‌ِ وَ مَا هُوَ مِن‌ْ عِنْدِ الله‌ِ وَ يَقُولُون‌َ عَلَي‌ الله‌ِ الْكَذِب‌َ وَ هُم‌ْ يَعْلَمُون‌َ (آل‌عمران: 78)

در ميان آنها [يهود] كسانى هستند كه به هنگام تلاوت كتاب (خدا)، زبان خود را چنان مى‏گردانند كه گمان كنيد (آنچه را مى‏خوانند،) از كتاب (خدا) است در حالى كه از كتاب (خدا) نيست! (و با صراحت) مى‏گويند: «آن از طرف خداست!» با اينكه از طرف خدا نيست، و به خدا دروغ مى‏بندند در حالى كه مى‏دانند! (78)


مَا كَان‌َ لِبَشَرٍ أَنْ‌ يُؤْتِيَه‌ُ الله‌ُ الْكِتَاب‌َ وَالْحُكْم‌َ وَالنُّبُوَّة‌َ ثُم‌َّ يَقُول‌َ لِلنَّاس‌ِ كُونُوا عِبَادَاً لِي‌ مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ وَ لَكِنْ‌ كُونُوا رَبَّانِيِّين‌َ بِمَا كُنْتُم‌ْ تُعَلِّمُون‌َ الْكِتَاب‌َ وَ بِمَا كُنْتُم‌ْ تَدْرُسُون‌َ (آل‌عمران: 79)

براى هيچ بشرى سزاوار نيست كه خداوند، كتاب آسمانى و حكم و نبوّت به او دهد سپس او به مردم بگويد: «غير از خدا، مرا پرستش كنيد!» بلكه (سزاوار مقام او، اين است كه بگويد:) مردمى الهى باشيد، آن گونه كه كتاب خدا را مى‏آموختيد و درس مى‏خوانديد! (و غير از خدا را پرستش نكنيد!) (79)


وَ لاَ يَأْمُرَكُمْ‌ أَن‌ْ تَتَّخِذُوا الْمَلاَئِكَة‌َ وَالنَّبِيِّيِن‌َ أَرْبَابَاً أَيَأْمُرُكُم‌ْ بِالْكُفْرِ بَعْدَ إِذْ أَنْتُمْ‌ مُسْلِمُون‌َ (آل‌عمران: 80)

و نه اينكه به شما دستور دهد كه فرشتگان و پيامبران را، پروردگار خود انتخاب كنيد. آيا شما را، پس از آنكه مسلمان شديد، به كفر دعوت مى‏كند؟! (80)


وَ إِذْ أَخَذَ الله‌ُ مِيثَاق‌َ النَّبِيِّين‌َ لَمَا آتَيْتُكُمْ‌ مِنْ‌ كِتَاب‌ٍ وَ حِكْمَة‌ٍ ثُم‌َّ جَاءَكُم‌ْ رَسُول‌ٌ مُصَدِّق‌ٌ لِمَا مَعَكُم‌ْ لَتُؤْمِنُن‌َّ بِه‌ِ وَ لَتَنْصُرُنَّه‌ُ قَال‌َ أَأَقْرَرْتُم‌ْ وَ أَخَذْتُم‌ْ عَلَي‌ ذَلِكُم‌ْ إِصْرِي‌ قَالُوا أَقْرَرْنَا قَال‌َ فَاشْهَدُوا وَ أَنَا مَعَكُمْ‌ مِن‌َ الشَّاهِدِين‌َ (آل‌عمران: 81)

و (به خاطر بياوريد) هنگامى را كه خداوند، از پيامبران (و پيروان آنها)، پيمان مؤكّد گرفت، كه هر گاه كتاب و دانش به شما دادم، سپس پيامبرى به سوى شما آمد كه آنچه را با شماست تصديق مى‏كند، به او ايمان بياوريد و او را يارى كنيد! سپس (خداوند) به آنها گفت: «آيا به اين موضوع، اقرار داريد؟ و بر آن، پيمان مؤكّد بستيد؟» گفتند: « (آرى) اقرار داريم!» (خداوند به آنها) گفت: «پس گواه باشيد! و من نيز با شما از گواهانم.» (81)


أَفَغَيْرَ دِين‌ِ الله‌ِ يَبْغُون‌َ وَ لَه‌ُ أَسْلَم‌َ مَن‌ْ فِي‌ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ طَوْعَاً وَ كَرْهَاً وَ إِلَيْه‌ِ يُرْجَعُون‌َ (آل‌عمران: 83)

آيا آنها غير از آيين خدا مى‏طلبند؟! (آيين او همين اسلام است) و تمام كسانى كه در آسمانها و زمين هستند، از روى اختيار يا از روى اجبار، در برابرِ (فرمان) او تسليمند، و همه به سوى او بازگردانده مى‏شوند. (83)


قُل‌ْ آمَنَّا بِالله‌ِ وَ مَا أُنْزِل‌َ عَلَيْنَا وَ مَا أُنْزِل‌َ عَلَي‌ إِبْرَاهِيم‌َ وَ إِسْمَاعِيل‌َ وَ إِسْحَاق‌َ وَ يَعْقُوب‌َ وَالْأَسْبَاط‌ِ وَ مَا أُوتِي‌َ مُوسَي‌ وَ عِيسَي‌ وَالنَّبِيُّون‌َ مِنْ‌ رَبِّهِم‌ْ لاَ نُفَرِّق‌ُ بَيْن‌َ أَحَدٍ مِنْهُم‌ْ وَ نَحْن‌ُ لَه‌ُ مُسْلِمُون‌َ (آل‌عمران: 84)

بگو: «به خدا ايمان آورديم و (همچنين) به آنچه بر ما و بر ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و يعقوب و اسباط نازل گرديده و آنچه به موسى و عيسى و (ديگر) پيامبران، از طرف پروردگارشان داده شده است ما در ميان هيچ يك از آنان فرقى نمى‏گذاريم و در برابرِ (فرمان) او تسليم هستيم.» (84)


وَ مَنْ‌ يَبْتَغ‌ِ غَيْرَ الْإِسْلاَم‌ِ دِينَاً فَلَن‌ْ يُقْبَل‌َ مِنْه‌ُ وَ هُوَ فِي‌ الْآخِرَة‌ِ مِن‌َ الْخَاسِرِين‌َ (آل‌عمران: 85)

و هر كس جز اسلام (و تسليم در برابر فرمان حق،) آيينى براى خود انتخاب كند، از او پذيرفته نخواهد شد و او در آخرت، از زيانكاران است. (85)


كَيْف‌َ يَهْدِي‌ الله‌ُ قَوْمَاً كَفَرُوا بَعْدَ إِيمَانِهِم‌ْ وَ شَهِدُوا أَن‌َّ الرَّسُول‌َ حَق‌ٌّ وَ جَاءَهُم‌ُ الْبَيِّنَات‌ُ وَالله‌ُ لاَ يَهْدِي‌ الْقَوْم‌َ الظَّالِمِين‌َ (آل‌عمران: 86)

چگونه خداوند جمعيّتى را هدايت مى‏كند كه بعد از ايمان و گواهى به حقّانيّت رسول و آمدن نشانه‏هاى روشن براى آنها، كافر شدند؟! و خدا، جمعيّت ستمكاران را هدايت نخواهد كرد! (86)


أُولَئِك‌َ جَزَاؤُهُم‌ْ أَن‌َّ عَلَيْهِم‌ْ لَعْنَة‌َ الله‌ِ وَالمَلاَئِكَة‌ِ وَالنَّاس‌ِ أَجْمَعِين‌َ (آل‌عمران: 87)

كيفر آنها، اين است كه لعن (و طرد) خداوند و فرشتگان و مردم همگى بر آنهاست. (87)


خَالِدِين‌َ فِيهَا لاَ يُخَفَّف‌ُ عَنْهُم‌ُ الْعَذَاب‌ُ وَ لاَ هُم‌ْ يُنْظَرُون‌َ (آل‌عمران: 88)

همواره در اين لعن (و طرد و نفرين) مى‏مانند مجازاتشان تخفيف نمى‏يابد و به آنها مهلت داده نمى‏شود. (88)


إِلاَّ الَّذِين‌َ تَابُوا مِن‌ْ بَعْدِ ذَلِك‌َ وَ أَصْلَحُوا فَإِن‌َّ الله‌َ غَفُورٌ رَحِيم‌ٌ (آل‌عمران: 89)

مگر كسانى كه پس از آن، توبه كنند و اصلاح نمايند (و در مقام جبران گناهان گذشته برآيند، كه توبه آنها پذيرفته خواهد شد) زيرا خداوند، آمرزنده و بخشنده است. (89)


إِن‌َّ الَّذِين‌َ كَفَرُوا بَعْدَ إِيمَانِهِم‌ْ ثُم‌َّ ازْدَادُوا كُفْرَاً لَن‌ْ تُقْبَل‌َ تَوْبَتُهُم‌ْ وَ أُولَئِك‌َ هُم‌ُ الضَّالُّون‌َ (آل‌عمران: 90)

كسانى كه پس از ايمان كافر شدند و سپس بر كفر (خود) افزودند، (و در اين راه اصرار ورزيدند،) هيچ گاه توبه آنان، (كه از روى ناچارى يا در آستانه مرگ صورت مى‏گيرد،) قبول نمى‏شود و آنها گمراهان (واقعى) اند (چرا كه هم راه خدا را گم كرده‏اند، و هم راه توبه را!). (90)


إِن‌َّ الَّذِين‌َ كَفَرُوا وَ مَاتُوا وَ هُم‌ْ كُفَّارٌ فَلَن‌ْ يُقْبَل‌َ مِن‌ْ أَحَدِهِمْ‌ مِل‌ْءُ الْأَرْض‌ِ ذَهَبَاً وَ لَوِ افْتَدَي‌ بِه‌ِ أُولَئِك‌َ لَهُم‌ْ عَذَاب‌ٌ أَلِيم‌ٌ وَ مَا لَهُمْ‌ مِنْ‌ نَاصِرِين‌َ (آل‌عمران: 91)

كسانى كه كافر شدند و در حال كفر از دنيا رفتند، اگر چه روى زمين پر از طلا باشد، و آن را بعنوان فديه (و كفّاره اعمال بد خويش) بپردازند، هرگز از هيچ يك آنها قبول نخواهد شد و براى آنان، مجازاتِ دردناك است و ياورانى ندارند. (91)


لَن‌ْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّي‌ تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّون‌َ وَ مَا تُنْفِقُوا مِنْ‌ شَي‌ْءٍ فَإِن‌َّ الله‌َ بِه‌ِ عَلِيم‌ٌ (آل‌عمران: 92)

هرگز به (حقيقت) نيكوكارى نمى‏رسيد مگر اينكه از آنچه دوست مى‏داريد، (در راه خدا) انفاق كنيد و آنچه انفاق مى‏كنيد، خداوند از آن آگاه است. (92)


قُل‌ْ صَدَق‌َ الله‌ُ فَاتَّبِعُوا مِلَّة‌َ إِبْرَاهِيم‌َ حَنِيفَاً وَ مَا كَان‌َ مِن‌َ الْمُشْرِكِين‌َ (آل‌عمران: 95)

بگو: «خدا راست گفته (و اينها در آيين پاك ابراهيم نبوده) است. بنا بر اين، از آيين ابراهيم پيروى كنيد، كه به حق گرايش داشت، و از مشركان نبود!» (95)


إِن‌َّ أَوَّل‌َ بَيْت‌ٍ وُضِع‌َ لِلنَّاس‌ِ لَلَّذِي‌ بِبَكَّة‌َ مُبَارَكَاً وَ هُدَي‌ً لِلْعَالَمِين‌َ (آل‌عمران: 96)

نخستين خانه‏اى كه براى مردم (و نيايش خداوند) قرار داده شد، همان است كه در سرزمين مكّه است، كه پر بركت، و مايه هدايت جهانيان است. (96)


فِيه‌ِ آيَات‌ٌ بَيِّنَات‌ٌ مَقَام‌ُ إِبْرَاهِيم‌َ وَ مَنْ‌ دَخَلَه‌ُ كَان‌َ آمِنَاً وَ لِالله‌ِ عَلَي‌ النَّاس‌ِ حِج‌ُّ الْبَيْت‌ِ مَن‌ِ اسْتَطَاع‌َ إِلَيْه‌ِ سَبِيلاً وَ مَنْ‌ كَفَرَ فَإِن‌َّ الله‌َ غَنِي‌ٌّ عَن‌ِ الْعَالَمِين‌َ (آل‌عمران: 97)

در آن، نشانه‏هاى روشن، (از جمله) مقام ابراهيم است و هر كس داخل آن [خانه خدا] شود در امان خواهد بود، و براى خدا بر مردم است كه آهنگ خانه (او) كنند، آنها كه توانايى رفتن به سوى آن دارند. و هر كس كفر ورزد (و حج را ترك كند، به خود زيان رسانده)، خداوند از همه جهانيان، بى‏نياز است. (97)


قُل‌ْ يَا أَهْل‌َ الْكِتَاب‌ِ لِم‌َ تَكْفُرُون‌َ بِآيَات‌ِ الله‌ِ وَالله‌ُ شَهِيدٌ عَلَي‌ مَا تَعْمَلُون‌َ (آل‌عمران: 98)

بگو: «اى اهل كتاب! چرا به آيات خدا كفر مى‏ورزيد؟! و خدا گواه است بر اعمالى كه انجام مى‏دهيد!» (98)


قُل‌ْ يَا أَهْل‌َ الْكِتَاب‌ِ لِم‌َ تَصُدُّون‌َ عَنْ‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ مَن‌ْ آمَن‌َ تَبْغُونَهَا عِوَجَاً وَ أَنْتُم‌ْ شُهَدَاءُ وَ مَا الله‌ُ بِغَافِل‌ٍ عَمَّا تَعْمَلُون‌َ (آل‌عمران: 99)

بگو: «اى اهل كتاب! چرا افرادى را كه ايمان آورده‏اند، از راه خدا بازمى‏داريد، و مى‏خواهيد اين راه را كج سازيد؟! در حالى كه شما (به درستى اين راه) گواه هستيد و خداوند از آنچه انجام مى‏دهيد، غافل نيست!» (99)


وَ كَيْف‌َ تَكْفُرُون‌َ وَ أَنْتُم‌ْ تُتْلَي‌ عَلَيْكُم‌ْ آيَات‌ُ الله‌ِ وَ فِيكُم‌ْ رَسُولُه‌ُ وَ مَنْ‌ يَعْتَصِمْ‌ بِالله‌ِ فَقَدْ هُدِي‌َ إِلَي‌ صِرَاط‌ٍ مُسْتَقِيم‌ٍ (آل‌عمران: 101)

و چگونه ممكن است شما كافر شويد، با اينكه (در دامان وحى قرار گرفته‏ايد، و) آيات خدا بر شما خوانده مى‏شود، و پيامبر او در ميان شماست؟! (بنا بر اين، به خدا تمسّك جوييد!) و هر كس به خدا تمسّك جويد، به راهى راست، هدايت شده است. (101)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا اتَّقُوا الله‌َ حَق‌َّ تُقَاتِه‌ِ وَ لاَ تَمُوتُن‌َّ إِلاَّ وَ أَنْتُمْ‌ مُسْلِمُون‌َ (آل‌عمران: 102)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! آن گونه كه حق تقوا و پرهيزكارى است، از خدا بپرهيزيد! و از دنيا نرويد، مگر اينكه مسلمان باشيد! (بايد گوهر ايمان را تا پايان عمر، حفظ كنيد!) (102)


وَاعْتَصِمُوا بِحَبْل‌ِ الله‌ِ جَمِيعَاً وَ لاَ تَفَرَّقُوا وَاذْكُرُوا نِعْمَة‌َ الله‌ِ عَلَيْكُم‌ْ إِذْ كُنْتُم‌ْ أَعْدَاءً فَأَلَّف‌َ بَيْن‌َ قُلُوبِكُم‌ْ فَأَصْبَحْتُمْ‌ بِنِعْمَتِه‌ِ إِخْوَانَاً وَ كُنْتُم‌ْ عَلَي‌ شَفَا حُفْرَة‌ٍ مِن‌َ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ‌ مِنْهَا كَذَلِك‌َ يُبَيِّن‌ُ الله‌ُ لَكُم‌ْ آيَاتِه‌ِ لَعَلَّكُم‌ْ تَهْتَدُون‌َ (آل‌عمران: 103)

و همگى به ريسمان خدا [قرآن و اسلام، و هر گونه وسيله وحدت‏]، چنگ زنيد، و پراكنده نشويد! و نعمت (بزرگِ) خدا را بر خود، به ياد آريد كه چگونه دشمن يكديگر بوديد، و او ميان دلهاى شما، الفت ايجاد كرد، و به بركتِ نعمتِ او، برادر شديد! و شما بر لبِ حفره‏اى از آتش بوديد، خدا شما را از آن نجات داد اين چنين، خداوند آيات خود را براى شما آشكار مى‏سازد شايد پذيراى هدايت شويد. (103)


وَلْتَكُنْ‌ مِنْكُم‌ْ أُمَّة‌ٌ يَدْعُون‌َ إِلَي‌ الْخَيْرِ وَ يَأْمُرُون‌َ بِالْمَعْرُوف‌ِ وَ يَنْهَوْن‌َ عَن‌ِ الْمُنْكَرِ وَ أُولَئِك‌َ هُم‌ُ الْمُفْلِحُون‌َ (آل‌عمران: 104)

بايد از ميان شما، جمعى دعوت به نيكى، و امر به معروف و نهى از منكر كنند! و آنها همان رستگارانند. (104)


وَ لاَ تَكُونُوا كَالَّذِين‌َ تَفَرَّقُوا وَاخْتَلَفُوا مِنْ‌ بَعْدِ مَا جَاءَهُم‌ُ الْبَيِّنَات‌ُ وَ أُولَئِك‌َ لَهُم‌ْ عَذَاب‌ٌ عَظِيم‌ٌ (آل‌عمران: 105)

و مانند كسانى نباشيد كه پراكنده شدند و اختلاف كردند (آن هم) پس از آنكه نشانه‏هاى روشن (پروردگار) به آنان رسيد! و آنها عذاب عظيمى دارند. (105)


يَوْم‌َ تَبْيَض‌ُّ وُجُوه‌ٌ وَ تَسْوَدُّ وُجُوه‌ٌ فَأَمَّا الَّذِين‌َ اسْوَدَّتْ‌ وُجُوهُهُم‌ْ أَكَفَرْتُمْ‌ بَعْدَ إِيمَانِكُم‌ْ فَذُوقُوا الْعَذَاب‌َ بِمَا كُنْتُم‌ْ تَكْفُرُون‌َ (آل‌عمران: 106)

(آن عذاب عظيم) روزى خواهد بود كه چهره‏هايى سفيد، و چهره‏هايى سياه مى‏گردد، اما آنها كه صورتهايشان سياه شده، (به آنها گفته مى‏شود:) آيا بعد از ايمان، و (اخوّت و برادرى در سايه آن،) كافر شديد؟! پس بچشيد عذاب را، به سبب آنچه كفر مى‏ورزيديد! (106)


وَ أَمَّا الَّذِين‌َ ابْيَضَّت‌ْ وُجُوهُهُم‌ْ فَفِي‌ رَحْمَة‌ِ الله‌ِ هُم‌ْ فِيهَا خَالِدُون‌َ (آل‌عمران: 107)

و امّا آنها كه چهره‏هايشان سفيد شده، در رحمت خداوند خواهند بود و جاودانه در آن مى‏مانند. (107)


تِلْك‌َ آيَات‌ُ الله‌ِ نَتْلُوهَا عَلَيْك‌َ بِالحَق‌ِّ وَ مَا الله‌ُ يُرِيدُ ظُلْمَاً لِلْعَالَمِين‌َ (آل‌عمران: 108)

اينها آيات خداست كه بحق بر تو مى‏خوانيم. و خداوند (هيچ گاه) ستمى براى (احدى از) جهانيان نمى‏خواهد. (108)


وَ لِالله‌ِ مَا فِي‌ السَّمَاوَات‌ِ وَ مَا فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَ إِلَي‌ الله‌ِ تُرْجَع‌ُ الْأُمُورُ (آل‌عمران: 109)

و (چگونه ممكن است خدا ستم كند؟! در حالى كه) آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است، مال اوست و همه كارها، به سوى او باز مى‏گردد (و به فرمان اوست.) (109)


كُنْتُم‌ْ خَيْرَ أُمَّة‌ٍ أُخْرِجَت‌ْ لِلنَّاس‌ِ تَأْمُرُون‌َ بِالْمَعْرُوف‌ِ وَ تَنْهَوْن‌َ عَن‌ِ الْمُنْكَرِ وَ تُؤْمِنُون‌َ بِالله‌ِ وَ لَوْ آمَن‌َ أَهْل‌ُ الْكِتَاب‌ِ لَكَان‌َ خَيْرَاً لَهُم‌ْ مِنْهُم‌ُ الْمُؤْمِنُون‌َ وَ أَكْثَرُهُم‌ُ الْفَاسِقُون‌َ (آل‌عمران: 110)

شما بهترين امتى بوديد كه به سود انسانها آفريده شده‏اند (چه اينكه) امر به معروف و نهى از منكر مى‏كنيد و به خدا ايمان داريد. و اگر اهل كتاب، (به چنين برنامه و آيين درخشانى،) ايمان آورند، براى آنها بهتر است! (ولى تنها) عده كمى از آنها با ايمانند، و بيشتر آنها فاسقند، (و خارج از اطاعت پروردگار) (110)


لَن‌ْ يَضُرُّوكُم‌ْ إِلاَّ أَذَي‌ً وَ إِنْ‌ يُقَاتِلُوكُم‌ْ يُوَلُّوكُم‌ُ الْأَدْبَارَ ثُم‌َّ لاَ يُنْصَرُون‌َ (آل‌عمران: 111)

آنها [اهل كتاب، مخصوصا» يهود] هرگز نمى‏توانند به شما زيان برسانند، جز آزارهاى مختصر و اگر با شما پيكار كنند، به شما پشت خواهند كرد (و شكست مى‏خورند سپس كسى آنها را يارى نمى‏كند. (111)


ضُرِبَت‌ْ عَلَيْهِم‌ُ الذِّلَّة‌ُ أَيْنَمَا ثُقِفُوا إِلاَّ بِحَبْل‌ٍ مِن‌َ الله‌ِ وَ حَبْل‌ٍ مِن‌َ النَّاس‌ِ وَ بَاءُوا بِغَضَب‌ٍ مِن‌َ الله‌ِ وَ ضُرِبَت‌ْ عَلَيْهِم‌ُ الْمَسْكَنَة‌ُ ذَلِك‌َ بِأَنَّهُم‌ْ كَانُوا يَكْفُرُون‌َ بِآيَات‌ِ الله‌ِ وَ يَقْتُلُون‌َ الْأَنْبِيَاءَ بِغَيْرِ حَق‌ٍّ ذَلِك‌َ بِمَا عَصَوْا وَ كَانُوا يَعْتَدُون‌َ (آل‌عمران: 112)

هر جا يافت شوند، مهر ذلت بر آنان خورده است مگر با ارتباط به خدا، (و تجديد نظر در روش ناپسند خود،) و (يا) با ارتباط به مردم (و وابستگى به اين و آن) و به خشم خدا، گرفتار شده‏اند و مهر بيچارگى بر آنها زده شده چرا كه آنها به آيات خدا، كفر مى‏ورزيدند و پيامبران را بناحق مى‏كشتند. اينها بخاطر آن است كه گناه كردند و (به حقوق ديگران،) تجاوز مى‏نمودند. (112)


لَيْسُوا سَوَاءً مِن‌ْ أَهْل‌ِ الْكِتَاب‌ِ أُمَّة‌ٌ قَائِمَة‌ٌ يَتْلُون‌َ آيَات‌ِ الله‌ِ آنَاءَ اللَّيْل‌ِ وَ هُم‌ْ يَسْجُدُون‌َ (آل‌عمران: 113)

آنها همه يكسان نيستند از اهل كتاب، جمعيّتى هستند كه (به حق و ايمان) قيام مى‏كنند و پيوسته در اوقات شب، آيات خدا را مى‏خوانند در حالى كه سجده مى‏نمايند. (113)


يُؤْمِنُون‌َ بِالله‌ِ وَالْيَوْم‌ِ الْآخِرِ وَ يَأْمُرُون‌َ بِالْمَعْرُوف‌ِ وَ يَنْهَوْن‌َ عَن‌ِ الْمُنْكَرِ وَ يُسَارِعُون‌َ فِي‌ الْخَيْرَات‌ِ وَ أُولَئِك‌َ مِن‌َ الصَّالِحِين‌َ (آل‌عمران: 114)

به خدا و روز ديگر ايمان مى‏آورند امر به معروف و نهى از منكر مى‏كنند و در انجام كارهاى نيك، پيشى مى‏گيرند و آنها از صالحانند. (114)


وَ مَا يَفْعَلُوا مِن‌ْ خَيْرٍ فَلَن‌ْ يُكْفَرُوه‌ُ وَالله‌ُ عَلِيم‌ٌ بِالمُتَّقِين‌َ (آل‌عمران: 115)

و آنچه از اعمال نيك انجام دهند، هرگز كفران نخواهد شد! (و پاداش شايسته آن را مى‏بينند.) و خدا از پرهيزكاران، آگاه است. (115)


إِن‌َّ الَّذِين‌َ كَفَرُوا لَن‌ْ تُغْنِي‌َ عَنْهُم‌ْ أَمْوَالُهُم‌ْ وَ لاَ أَوْلاَدُهُم‌ْ مِن‌َ الله‌ِ شَيْءً وَ أُولَئِك‌َ أَصْحَاب‌ُ النَّارِ هُم‌ْ فِيهَا خَالِدُون‌َ (آل‌عمران: 116)

كسانى كه كافر شدند، هرگز نمى‏توانند در پناه اموال و فرزندانشان، از مجازات خدا در امان بمانند! آنها اصحاب دوزخند و جاودانه در آن خواهند ماند. (116)


مَثَل‌ُ مَا يُنْفِقُون‌َ فِي‌ هَذِه‌ِ الْحَيَاة‌ِ الدُّنْيَا كَمَثَل‌ِ رِيح‌ٍ فِيهَا صِرٌّ أَصَابَت‌ْ حَرْث‌َ قَوْم‌ٍ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُم‌ْ فَأَهْلَكَتْه‌ُ وَ مَا ظَلَمَهُم‌ُ الله‌ُ وَ لَكِنْ‌ أَنْفُسَهُم‌ْ يَظْلِمُون‌َ (آل‌عمران: 117)

آنچه آنها در اين زندگى پست دنيوى انفاق مى‏كنند، همانند باد سوزانى است كه به زراعت قومى كه بر خود ستم كرده (و در غير محل و وقت مناسب، كشت نموده‏اند)، بوزد و آن را نابود سازد. خدا به آنها ستم نكرده بلكه آنها، خودشان به خويشتن ستم مى‏كنند. (117)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا لاَ تَتَّخِذُوا بِطَانَة‌ً مِنْ‌ دُونِكُم‌ْ لاَ يَأْلُونَكُم‌ْ خَبَالاً وَدُّوا مَا عَنِتُّم‌ْ قَدْ بَدَت‌ِ الْبَغْضَاءُ مِنْ‌ أَفْوَاهِهِم‌ْ وَ مَا تُخْفِي‌ْ صُدُورُهُم‌ْ أَكْبَرُ قَدْ بَيَّنَّا لَكُم‌ُ الْآيَات‌ِ إِنْ‌ كُنْتُم‌ْ تَعْقِلُون‌َ (آل‌عمران: 118)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! محرم اسرارى از غير خود، انتخاب نكنيد! آنها از هر گونه شرّ و فسادى در باره شما، كوتاهى نمى‏كنند. آنها دوست دارند شما در رنج و زحمت باشيد. (نشانه‏هاى) دشمنى از دهان (و كلام) شان آشكار شده و آنچه در دلهايشان پنهان مى‏دارند، از آن مهمتر است. ما آيات (و راه‏هاى پيشگيرى از شرّ آنها) را براى شما بيان كرديم اگر انديشه كنيد! (118)


هَا أَنْتُم‌ْ أُوْلاَءِ تُحِبُّونَهُم‌ْ وَ لاَ يُحِبُّونَكُم‌ْ وَ تُؤْمِنُون‌َ بِالْكِتَاب‌ِ كُلِّه‌ِ وَ إِذَا لَقُوكُم‌ْ قَالُوا آمَنَّا وَ إِذَا خَلَوْا عَضُّوا عَلَيْكُم‌ُ الْأَنَامِل‌َ مِن‌َ الغَيْظ‌ِ قُل‌ْ مُوتُوا بِغَيْظِكُم‌ْ إِن‌َّ الله‌َ عَلِيم‌ٌ بِذَات‌ِ الصُّدُورِ (آل‌عمران: 119)

شما كسانى هستيد كه آنها را دوست مى‏داريد امّا آنها شما را دوست ندارند! در حالى كه شما به همه كتابهاى آسمانى ايمان داريد (و آنها به كتاب آسمانى شما ايمان ندارند). هنگامى كه شما را ملاقات مى‏كنند، (به دروغ) مى‏گويند: «ايمان آورده‏ايم!» امّا هنگامى كه تنها مى‏شوند، از شدّت خشم بر شما، سر انگشتان خود را به دندان مى‏گزند! بگو: «با همين خشمى كه داريد بميريد! خدا از (اسرار) درون سينه‏ها آگاه است.» (119)


إِنْ‌ تَمْسَسْكُم‌ْ حَسَنَة‌ٌ تَسُؤْهُم‌ْ وَ إِنْ‌ تُصِبْكُم‌ْ سَيِّئَة‌ٌ يَفْرَحُوا بِهَا وَ إِن‌ْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا لاَ يَضُرُّكُم‌ْ كَيْدُهُم‌ْ شَيْءً إِن‌َّ الله‌َ بِمَا يَعْمَلُون‌َ مُحِيط‌ٌ (آل‌عمران: 120)

اگر نيكى به شما برسد، آنها را ناراحت مى‏كند و اگر حادثه ناگوارى براى شما رخ دهد، خوشحال مى‏شوند. (امّا) اگر (در برابرشان) استقامت و پرهيزگارى پيشه كنيد، نقشه‏هاى (خائنانه) آنان، به شما زيانى نمى‏رساند خداوند به آنچه انجام مى‏دهند، احاطه دارد. (120)


وَ إِذْ غَدَوْت‌َ مِن‌ْ أَهْلِك‌َ تُبَوِّئ‌ُ الْمُؤْمِنِين‌َ مَقَاعِدَ لِلْقِتَال‌ِ وَالله‌ُ سَمِيع‌ٌ عَلِيم‌ٌ (آل‌عمران: 121)

و (به ياد آور) زمانى را كه صبحگاهان، از ميان خانواده خود، جهت انتخاب اردوگاه جنگ براى مؤمنان، بيرون رفتى! و خداوند، شنوا و داناست (گفتگوهاى مختلفى را كه درباره طرح جنگ گفته مى‏شد، مى‏شنيد و انديشه‏هايى را كه بعضى در سر مى‏پروراندند، مى‏دانست). (121)


إِذْ هَمَّتْ‌ طَائِفَتَان‌ِ مِنْكُم‌ْ أَنْ‌ تَفْشَلاَ وَالله‌ُ وَلِيُّهُمَا وَ عَلَي‌ الله‌ِ فَلْيَتَوَكَّل‌ِ الْمُؤْمِنُون‌َ (آل‌عمران: 122)

(و نيز به ياد آور) زمانى را كه دو طايفه از شما تصميم گرفتند سستى نشان دهند (و از وسط راه بازگردند) و خداوند پشتيبان آنها بود (و به آنها كمك كرد كه از اين فكر بازگردند) و افراد باايمان، بايد تنها بر خدا توكّل كنند! (122)


وَ لَقَدْ نَصَرَكُم‌ُ الله‌ُ بِبَدْرٍ وَ أَنْتُم‌ْ أَذِلَّة‌ٌ فَاتَّقُوا الله‌َ لَعَلَّكُم‌ْ تَشْكُرُون‌َ (آل‌عمران: 123)

خداوند شما را در «بدر» يارى كرد (و بر دشمنان خطرناك، پيروز ساخت) در حالى كه شما (نسبت به آنها)، ناتوان بوديد. پس، از خدا بپرهيزيد (و در برابر دشمن، مخالفتِ فرمانِ پيامبر نكنيد)، تا شكر نعمت او را بجا آورده باشيد! (123)


بَلَي‌ إِنْ‌ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا وَ يَأْتُوكُمْ‌ مِنْ‌ فَوْرِهِم‌ْ هَذَا يُمْدِدْكُم‌ْ رَبُّكُم‌ْ بِخَمْسَة‌ِ آلاَف‌ٍ مِن‌َ الْمَلاَئِكَة‌ِ مُسَوِّمِين‌َ (آل‌عمران: 125)

آرى، (امروز هم) اگر استقامت و تقوا پيشه كنيد، و دشمن به همين زودى به سراغ شما بيايد، خداوند شما را به پنج هزار نفر از فرشتگان، كه نشانه‏هايى با خود دارند، مدد خواهد داد! (125)


وَ مَا جَعَلَه‌ُ الله‌ُ إِلاَّ بُشْرَي‌ لَكُم‌ْ وَ لِتَطْمَئِن‌َّ قُلُوبُكُمْ‌ بِه‌ِ وَ مَا النَّصْرُ إِلاَّ مِن‌ْ عِنْدِ الله‌ِ الْعَزِيزِ الْحَكِيم‌ِ (آل‌عمران: 126)

ولى اينها را خداوند فقط بشارت، و براى اطمينان خاطر شما قرار داده و گر نه، پيروزى تنها از جانب خداوند تواناى حكيم است! (126)


وَ لِالله‌ِ مَا فِي‌ السَّمَاوَات‌ِ وَ مَا فِي‌ الْأَرْض‌ِ يَغْفِرُ لِمَنْ‌ يَشَاءُ وَ يُعَذِّب‌ُ مَنْ‌ يَشَاءُ وَالله‌ُ غَفُورٌ رَحِيم‌ٌ (آل‌عمران: 129)

و آنچه در آسمانها و زمين است، از آن خداست. هر كس را بخواهد (و شايسته بداند)، مى‏بخشد و هر كس را بخواهد، مجازات مى‏كند و خداوند آمرزنده مهربان است. (129)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا لاَ تَأْكُلُوا الرِّبَا أَضْعَافَاً مُضَاعَفَة‌ً وَاتَّقُوا الله‌َ لَعَلَّكُم‌ْ تُفْلِحُون‌َ (آل‌عمران: 130)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! ربا (و سود پول) را چند برابر نخوريد! از خدا بپرهيزيد، تا رستگار شويد! (130)


وَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِي‌ أُعِدَّت‌ْ لِلْكَافِرِين‌َ (آل‌عمران: 131)

و از آتشى بپرهيزيد كه براى كافران آماده شده است! (131)


وَ أَطِيعُوا الله‌َ وَالرَّسُول‌َ لَعَلَّكُم‌ْ تُرْحَمُون‌َ (آل‌عمران: 132)

و خدا و پيامبر را اطاعت كنيد، تا مشمول رحمت شويد! (132)


وَ سَارِعُوا إِلَي‌ مَغْفِرَة‌ٍ مِنْ‌ رَبِّكُم‌ْ وَ جَنَّة‌ٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَات‌ُ وَالْأَرْض‌ُ أُعِدَّت‌ْ لِلْمُتَّقِين‌َ (آل‌عمران: 133)

و شتاب كنيد براى رسيدن به آمرزش پروردگارتان و بهشتى كه وسعت آن، آسمانها و زمين است و براى پرهيزگاران آماده شده است. (133)


الَّذِين‌َ يُنْفِقُون‌َ فِي‌ السَّرَّاءِ وَالضَّرَّاءِ وَالْكَاظِمِين‌َ الْغَيْظ‌َ وَالْعَافِين‌َ عَن‌ِ النَّاس‌ِ وَالله‌ُ يُحِب‌ُّ الْمُـحْسِنِين‌َ (آل‌عمران: 134)

همانها كه در توانگرى و تنگدستى، انفاق مى‏كنند و خشم خود را فرو مى‏برند و از خطاى مردم درمى‏گذرند و خدا نيكوكاران را دوست دارد. (134)


وَالَّذِين‌َ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَة‌ً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُم‌ْ ذَكَرُوا الله‌َ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِم‌ْ وَ مَنْ‌ يَغْفِرُ الذُّنُوب‌َ إِلاَّ الله‌ُ وَ لَم‌ْ يُصِرُّوا عَلَي‌ مَا فَعَلُوا وَ هُم‌ْ يَعْلَمُون‌َ (آل‌عمران: 135)

و آنها كه وقتى مرتكب عمل زشتى شوند، يا به خود ستم كنند، به ياد خدا مى‏افتند و براى گناهان خود، طلب آمرزش مى‏كنند- و كيست جز خدا كه گناهان را ببخشد؟- و بر گناه، اصرار نمى‏ورزند، با اينكه مى‏دانند. (135)


أُولَئِك‌َ جَزَاؤُهُمْ‌ مَغْفِرَة‌ٌ مِنْ‌ رَبِّهِم‌ْ وَ جَنَّات‌ٌ تَجْرِي‌ مِنْ‌ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِين‌َ فِيهَا وَ نِعْم‌َ أَجْرُ الْعَامِلِين‌َ (آل‌عمران: 136)

آنها پاداششان آمرزش پروردگار، و بهشتهايى است كه از زير درختانش، نهرها جارى است جاودانه در آن ميمانند چه نيكو است پاداش اهل عمل! (136)


هَذَا بَيَان‌ٌ لِلنَّاس‌ِ وَ هُدَي‌ً وَ مَوْعِظَة‌ٌ لِلْمُتَّقِين‌َ (آل‌عمران: 138)

اين، بيانى است براى عموم مردم و هدايت و اندرزى است براى پرهيزگاران! (138)


وَ لاَ تَهِنُوا وَ لاَ تَحْزَنُوا وَ أَنْتُم‌ُ الْأَعْلَوْن‌َ إِنْ‌ كُنْتُم‌ مُؤْمِنِين‌َ (آل‌عمران: 139)

و سست نشويد! و غمگين نگرديد! و شما برتريد اگر ايمان داشته باشيد! (139)


إِنْ‌ يَمْسَسْكُم‌ْ قَرْح‌ٌ فَقَدْ مَس‌َّ الْقَوْم‌َ قَرْح‌ٌ مِثْلُه‌ُ وَ تِلْك‌َ الْأَيَّام‌ُ نُدَاوِلُهَا بَيْن‌َ النَّاس‌ِ وَ لِيَعْلَم‌َ الله‌ُ الَّذِين‌َ آمَنُوا وَ يَتَّخِذَ مِنْكُم‌ْ شُهَدَاءَ وَالله‌ُ لاَ يُحِب‌ُّ الظَّالِمِين‌َ (آل‌عمران: 140)

اگر (در ميدان احد،) به شما جراحتى رسيد (و ضربه‏اى وارد شد)، به آن جمعيّت نيز (در ميدان بدر)، جراحتى همانند آن وارد گرديد. و ما اين روزها (ى پيروزى و شكست) را در ميان مردم مى‏گردانيم (- و اين خاصيّت زندگى دنياست-) تا خدا، افرادى را كه ايمان آورده‏اند، بداند (و شناخته شوند) و خداوند از ميان شما، شاهدانى بگيرد. و خدا ظالمان را دوست نمى‏دارد. (140)


وَ لِيُـمَحِّص‌َ الله‌ُ الَّذِين‌َ آمَنُوا وَ يَمْحَق‌َ الْكَافِرِين‌َ (آل‌عمران: 141)

و تا خداوند، افراد باايمان را خالص گرداند (و ورزيده شوند) و كافران را به تدريج نابود سازد. (141)


أَم‌ْ حَسِبْتُم‌ْ أَنْ‌ تَدْخُلُوا الْجَنَّة‌َ وَ لَمَّا يَعْلَم‌ِ الله‌ُ الَّذِين‌َ جَاهَدُوا مِنْكُم‌ْ وَ يَعْلَم‌َ الصَّابِرِين‌َ (آل‌عمران: 142)

آيا چنين پنداشتيد كه (تنها با ادّعاى ايمان) وارد بهشت خواهيد شد، در حالى كه خداوند هنوز مجاهدان از شما و صابران را مشخّص نساخته است؟! (142)


وَ لَقَدْ كُنْتُم‌ْ تَمَنَّوْن‌َ الْمَوْت‌َ مِنْ‌ قَبْل‌ِ أَنْ‌ تَلْقَوْه‌ُ فَقَدْ رَأَيْتُمُوه‌ُ وَ أَنْتُم‌ْ تَنْظُرُون‌َ (آل‌عمران: 143)

و شما مرگ (و شهادت در راه خدا) را، پيش از آنكه با آن رو به رو شويد، آرزو مى‏كرديد سپس آن را با چشم خود ديديد، در حالى كه به آن نگاه مى‏كرديد (و حاضر نبوديد به آن تن دردهيد! چقدر ميان گفتار و كردار شما فاصله است؟!) (143)


وَ مَا مُحمَّدٌ إِلاَّ رَسُول‌ٌ قَدْ خَلَت‌ْ مِنْ‌ قَبْلِه‌ِ الرُّسُل‌ُ أَفَإِن‌ْ مَات‌َ أَوْ قُتِل‌َ انْقَلَبْتُم‌ْ عَلَي‌ أَعْقَابِكُم‌ْ وَ مَنْ‌ يَنْقَلِب‌ْ عَلَي‌ عَقِبَيْه‌ِ فَلَن‌ْ يَضُرَّ الله‌َ شَيْءً وَ سَيَجْزِي‌ الله‌ُ الشَّاكِرِين‌َ (آل‌عمران: 144)

محمد (ص) فقط فرستاده خداست و پيش از او، فرستادگان ديگرى نيز بودند آيا اگر او بميرد و يا كشته شود، شما به عقب برمى‏گرديد؟ (و اسلام را رها كرده به دوران جاهليّت و كفر بازگشت خواهيد نمود؟) و هر كس به عقب باز گردد، هرگز به خدا ضررى نمى‏زند و خداوند بزودى شاكران (و استقامت‏كنندگان) را پاداش خواهد داد. (144)


وَ مَا كَان‌َ لِنَفْس‌ٍ أَنْ‌ تَمُوت‌َ إِلاَّ بِإِذْن‌ِ الله‌ِ كِتَابَاً مُؤَجَّلاً وَ مَنْ‌ يُرِدْ ثَواب‌َ الدُّنْيَا نُؤْتِه‌ِ مِنْهَا وَ مَنْ‌ يُرِدْ ثَوَاب‌َ الْآخِرَة‌ِ نُؤْتِه‌ِ مِنْهَا وَ سَنَجْزِي‌ الشَّاكِرِين‌َ (آل‌عمران: 145)

هيچ كس، جز به فرمان خدا، نمى‏ميرد سرنوشتى است تعيين شده (بنا بر اين، مرگ پيامبر يا ديگران، يك سنّت الهى است.) هر كس پاداش دنيا را بخواهد (و در زندگى خود، در اين راه گام بردارد،) چيزى از آن به او خواهيم داد و هر كس پاداش آخرت را بخواهد، از آن به او مى‏دهيم و بزودى سپاسگزاران را پاداش خواهيم داد. (145)


وَ كَأَيِّنْ‌ مِن‌ْ نَبِي‌ٍّ قَاتَل‌َ مَعَه‌ُ رِبِّيُّون‌َ كَثِيرٌ فَمَا وَهَنُوا لِمَا أَصَابَهُم‌ْ فِي‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ وَ مَا ضَعُفُوا وَ مَا اسْتَكَانُوا وَالله‌ُ يُحِب‌ُّ الصَّابِرِين‌َ (آل‌عمران: 146)

چه بسيار پيامبرانى كه مردان الهى فراوانى به همراه آنان جنگ كردند! آنها هيچ گاه در برابر آنچه در راه خدا به آنان مى‏رسيد، سست و ناتوان نشدند (و تن به تسليم ندادند) و خداوند استقامت‏كنندگان را دوست دارد. (146)


وَ مَا كَان‌َ قَوْلَهُم‌ْ إِلاَّ أَن‌ْ قَالُوا رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَ إِسْرَافَنَا فِي‌ أَمْرِنَا وَ ثَبِّت‌ْ أَقْدَامَنَا وَانْصُرْنَا عَلَي‌ الْقَوْم‌ِ الْكَافِرِين‌َ (آل‌عمران: 147)

سخنشان تنها اين بود كه: «پروردگارا! گناهان ما را ببخش! و از تندرويهاى ما در كارها، چشم‏پوشى كن! قدمهاى ما را استوار بدار! و ما را بر جمعيّت كافران، پيروز گردان! (147)


فَآتَاهُم‌ُ الله‌ُ ثَوَاب‌َ الدُّنْيَا وَ حُسْن‌َ ثَوَاب‌ِ الْآخِرَة‌ِ وَالله‌ُ يُحِب‌ُّ الْمُـحْسِنِين‌َ (آل‌عمران: 148)

از اين رو خداوند پاداش اين جهان، و پاداش نيك آن جهان را به آنها داد و خداوند نيكوكاران را دوست مى‏دارد. (148)


بَل‌ِ الله‌ُ مَوْلاَكُم‌ْ وَ هُوَ خَيْرُ النَّاصِرِين‌َ (آل‌عمران: 150)

(آنها تكيه‏گاه شما نيستند،) بلكه ولى و سرپرست شما، خداست و او بهترين ياوران است. (150)


سَنُلْقِي‌ فِي‌ قُلُوب‌ِ الَّذِين‌َ كَفَرُوا الرُّعْب‌َ بِمَا أَشْرَكُوا بِالله‌ِ مَا لَم‌ْ يُنَزِّل‌ْ بِه‌ِ سُلْطَانَاً وَ مَأْوَاهُم‌ُ النَّارُ وَ بِئْس‌َ مَثْوَي‌ الظَّالِمِين‌َ (آل‌عمران: 151)

بزودى در دلهاى كافران، بخاطر اينكه بدون دليل، چيزهايى را براى خدا همتا قرار دادند، رعب و ترس مى‏افكنيم و جايگاه آنها، آتش است و چه بد جايگاهى است جايگاه ستمكاران! (151)


وَ لَقَدْ صَدَقَكُم‌ُ الله‌ُ وَعْدَه‌ُ إِذْ تَحُسُّونَهُمْ‌ بِإِذْنِه‌ِ حَتَّي‌ إِذَا فَشِلْتُم‌ْ وَ تَنَازَعْتُم‌ْ فِي‌ الْأَمْرِ وَ عَصَيْتُمْ‌ مِنْ‌ بَعْدِ مَا أَرَاكُمْ‌ مَا تُحِبُّون‌َ مِنْكُمْ‌ مَنْ‌ يُرِيدُ الدُّنْيَا وَ مِنْكُمْ‌ مَنْ‌ يُرِيدُ الْآخِرَة‌َ ثُم‌َّ صَرَفَكُم‌ْ عَنْهُم‌ْ لِيَبْتَلِيَكُم‌ْ وَ لَقَدْ عَفَا عَنْكُم‌ْ وَالله‌ُ ذُو فَضْل‌ٍ عَلَي‌ الْمُؤْمِنِين‌َ (آل‌عمران: 152)

خداوند، وعده خود را به شما، (در باره پيروزى بر دشمن در احد،) تحقق بخشيد در آن هنگام (كه در آغاز جنگ،) دشمنان را به فرمان او، به قتل مى‏رسانديد (و اين پيروزى ادامه داشت) تا اينكه سست شديد و (بر سر رهاكردن سنگرها،) در كار خود به نزاع پرداختيد و بعد از آن كه آنچه را دوست مى‏داشتيد (از غلبه بر دشمن) به شما نشان داد، نافرمانى كرديد. بعضى از شما، خواهان دنيا بودند و بعضى خواهان آخرت. سپس خداوند شما را از آنان منصرف ساخت (و پيروزى شما به شكست انجاميد) تا شما را آزمايش كند. و او شما را بخشيد و خداوند نسبت به مؤمنان، فضل و بخشش دارد. (152)


إِذْ تُصْعِدُون‌َ وَ لاَ تَلْوُون‌َ عَلَي‌ أَحَدٍ وَالرَّسُول‌ُ يَدْعُوكُم‌ْ فِي‌ أُخْرَاكُم‌ْ فَأَثَابَكُم‌ْ غَمَّاً بِغَم‌ٍّ لِكَيْلاَ تَحْزَنُوا عَلَي‌ مَا فَاتَكُم‌ْ وَ لاَ مَا أَصَابَكُم‌ْ وَالله‌ُ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُون‌َ (آل‌عمران: 153)

(به خاطر بياوريد) هنگامى را كه از كوه بالا ميرفتيد و جمعى در وسط بيابان پراكنده شدند و از شدت وحشت،) به عقب ماندگان نگاه نمى‏كرديد، و پيامبر از پشت سر، شما را صدا مى‏زد. سپس اندوه‏ها را يكى پس از ديگرى به شما جزا داد اين بخاطر آن بود كه ديگر براى از دست رفتن (غنايم جنگى) غمگين نشويد، و نه بخاطر مصيبت‏هايى كه بر شما وارد مى‏گردد. و خداوند از آنچه انجام مى‏دهيد، آگاه است. (153)


ثُم‌َّ أَنْزَل‌َ عَلَيْكُمْ‌ مِنْ‌ بَعْدِ الْغَم‌ِّ أَمَنَة‌ً نُعَاسَاً يَغْشَي‌ طَائِفَة‌ً مِنْكُم‌ْ وَ طَائِفَة‌ٌ قَدْ أَهَمَّتْهُم‌ْ أَنْفُسُهُم‌ْ يَظُنُّون‌َ بِالله‌ِ غَيْرَ الْحَق‌ِّ ظَن‌َّ الْجَاهِلِيَّة‌ِ يَقُولُون‌َ هَلْ‌ لَنَا مِن‌َ الْأَمْرِ مِن‌ْ شَيْ‌ءٍ قُل‌ْ إِن‌َّ الْأَمْرَ كُلَّه‌ُ لِالله‌ِ يُخْفُون‌َ فِي‌ أَنْفُسِهِمْ‌ مَا لاَ يُبْدُون‌َ لَك‌َ يَقُولُون‌َ لَوْ كَان‌َ لَنَا مِن‌َ الْأَمْرِ شَيْ‌ءٌ مَا قُتِلْنَا هَهُنَا قُل‌ْ لَوْ كُنْتُم‌ْ فِي‌ بُيُوتِكُم‌ْ لَبَرَزَ الَّذِين‌َ كُتِب‌َ عَلَيْهِم‌ُ الْقَتْل‌ُ إِلَي‌ مَضَاجِعِهِم‌ْ وَ لِيَبْتَلِي‌َ الله‌ُ مَا فِي‌ صُدُورِكُم‌ْ وَ لِيُمَحِّص‌َ مَا فِي‌ قُلُوبِكُم‌ْ وَالله‌ُ عَلِيم‌ٌ بِذَات‌ِ الصُّدُورِ (آل‌عمران: 154)

سپس بدنبال اين غم و اندوه، آرامشى بر شما فرستاد. اين آرامش، بصورت خواب سبكى بود كه (در شب بعد از حادثه احد،) گروهى از شما را فرا گرفت اما گروه ديگرى در فكر جان خويش بودند (و خواب به چشمانشان نرفت.) آنها گمانهاى نادرستى- همچون گمانهاى دوران جاهليت- درباره خدا داشتند و مى‏گفتند: «آيا چيزى از پيروزى نصيب ما مى‏شود؟!» بگو: «همه كارها (و پيروزيها) به دست خداست!» آنها در دل خود، چيزى را پنهان مى‏دارند كه براى تو آشكار نمى‏سازند مى‏گويند: «اگر ما سهمى از پيروزى داشتيم، در اين جا كشته نمى‏شديم!» بگو: «اگر هم در خانه‏هاى خود بوديد، آنهايى كه كشته‏شدن بر آنها مقرر شده بود، قطعاً به سوى آرامگاه‏هاى خود، بيرون مى‏آمدند (و آنها را به قتل مى‏رساندند). و اينها براى اين است كه خداوند، آنچه در سينه‏هايتان پنهان داريد، بيازمايد و آنچه را در دلهاى شما (از ايمان) است، خالص گرداند و خداوند از آنچه در درون سينه‏هاست، با خبر است. (154)


إِن‌َّ الَّذِين‌َ تَوَلَّوْا مِنْكُم‌ْ يَوْم‌َ الْتَقَي‌ الْجَمْعَان‌ِ إِنَّمَا اسْتَزَلَّهُم‌ُ الشَّيْطَان‌ُ بِبَعْض‌ِ مَا كَسَبُوا وَ لَقَدْ عَفَا الله‌ُ عَنْهُم‌ْ إِن‌َّ الله‌َ غَفُورٌ حَلِيم‌ٌ (آل‌عمران: 155)

كسانى كه در روز روبرو شدن دو جمعيت با يكديگر (در جنگ احد)، فرار كردند، شيطان آنها را بر اثر بعضى از گناهانى كه مرتكب شده بودند، به لغزش انداخت و خداوند آنها را بخشيد. خداوند، آمرزنده و بردبار است. (155)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا لاَ تَكُونُوا كَالَّذِين‌َ كَفَرُوا وَ قَالُوا لِإِخْوانِهِم‌ْ إِذَا ضَرَبُوا فِي‌ الْأَرْض‌ِ أَوْ كَانُوا غُزَّيً‌ لَوْ كَانُوا عِنْدَنَا مَا مَاتُوا وَ مَا قُتِلُوا لِيَجْعَل‌َ الله‌ُ ذَلِك‌َ حَسْرَة‌ً فِي‌ قُلُوبِهِم‌ْ وَالله‌ُ يُحْيِي‌ وَ يُمِيت‌ُ وَالله‌ُ بِمَا تَعْمَلُون‌َ بَصِيرٌ (آل‌عمران: 156)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! همانند كافران نباشيد كه چون برادرانشان به مسافرتى مى‏روند، يا در جنگ شركت مى‏كنند (و از دنيا مى‏روند و يا كشته مى‏شوند)، مى‏گويند: «اگر آنها نزد ما بودند، نمى‏مردند و كشته نمى‏شدند!» (شما از اين گونه سخنان نگوييد،) تا خدا اين حسرت را بر دل آنها [كافران‏] بگذارد. خداوند، زنده مى‏كند و مى‏ميراند (و زندگى و مرگ، به دست اوست) و خدا به آنچه انجام مى‏دهيد، بيناست. (156)


وَ لَئِنْ‌ قُتِلْتُم‌ْ فِي‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ أَوْ مُتُّم‌ْ لَمَغْفِرَة‌ٌ مِن‌َ الله‌ِ وَ رَحْمَة‌ٌ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُون‌َ (آل‌عمران: 157)

اگر هم در راه خدا كشته شويد يا بميريد، (زيان نكرده‏ايد زيرا) آمرزش و رحمت خدا، از تمام آنچه آنها (در طول عمر خود،) جمع آورى ميكنند، بهتر است! (157)


وَ لَئِنْ‌ مُتُّم‌ْ أَوْ قُتِلْتُم‌ْ لَإِلَي‌ الله‌ِ تُحْشَرُون‌َ (آل‌عمران: 158)

و اگر بميريد يا كشته شويد، به سوى خدا محشور مى‏شويد. (بنا بر اين، فانى نمى‏شويد كه از فنا، وحشت داشته باشيد.) (158)


فَبِمَـا رَحْمَة‌ٍ مِن‌َ الله‌ِ لِنْت‌َ لَهُم‌ْ وَ لَوْ كُنْت‌َ فَظَّاً غَلِيظ‌َ الْقَلْب‌ِ لَانْفَضُّوا مِن‌ْ حَوْلِك‌َ فَاعْف‌ُ عَنْهُم‌ْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُم‌ْ وَ شَاوِرْهُم‌ْ فِي‌ الْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْت‌َ فَتَوَكَّل‌ْ عَلَي‌ الله‌ِ إِن‌َّ الله‌َ يُحِب‌ُّ الْمُتَوَكِّلِين‌َ (آل‌عمران: 159)

به (بركت) رحمت الهى، در برابر آنان [مردم‏] نرم (و مهربان) شدى! و اگر خشن و سنگدل بودى، از اطراف تو، پراكنده مى‏شدند. پس آنها را ببخش و براى آنها آمرزش بطلب! و در كارها، با آنان مشورت كن! اما هنگامى كه تصميم گرفتى، (قاطع باش! و) بر خدا توكل كن! زيرا خداوند متوكلان را دوست دارد. (159)


إِنْ‌ يَنْصُرْكُم‌ُ الله‌ُ فَلاَ غَالِب‌َ لَكُم‌ْ وَ إِنْ‌ يَخْذُلْكُم‌ْ فَمَنْ‌ ذَا الَّذِي‌ يَنْصُرُكُمْ‌ مِنْ‌ بَعْدِه‌ِ وَ عَلَي‌ الله‌ِ فَلْيَتَوَكَّل‌ِ الْمُؤْمِنُون‌َ (آل‌عمران: 160)

اگر خداوند شما را يارى كند، هيچ كس بر شما پيروز نخواهد شد! و اگر دست از يارى شما بردارد، كيست كه بعد از او، شما را يارى كند؟! و مؤمنان، تنها بر خداوند بايد توكل كنند! (160)


وَ مَا كَان‌َ لِنَبِي‌ٍّ أَنْ‌ يَغُل‌َّ وَ مَنْ‌ يَغْلُل‌ْ يَأْت‌ِ بِمَا غَل‌َّ يَوْم‌َ الْقِيَامَة‌ِ ثُم‌َّ تُوَفَّي‌ كُل‌ُّ نَفْس‌ٍ مَا كَسَبَت‌ْ وَ هُم‌ْ لاَ يُظْلَمُون‌َ (آل‌عمران: 161)

(گمان كرديد ممكن است پيامبر به شما خيانت كند؟! در حالى كه) ممكن نيست هيچ پيامبرى خيانت كند! و هر كس خيانت كند، روز رستاخيز، آنچه را در آن خيانت كرده، با خود (به صحنه محشر) مى‏آورد سپس به هر كس، آنچه را فراهم كرده (و انجام داده است)، بطور كامل داده مى‏شود و (به همين دليل) به آنها ستم نخواهد شد (چرا كه محصول اعمال خود را خواهند ديد). (161)


أَفَمَن‌ِ اتَّبَع‌َ رِضْوَان‌َ الله‌ِ كَمَن‌ْ بَاءَ بِسَخَط‌ٍ مِن‌َ الله‌ِ وَ مَأْوَاه‌ُ جَهَنَّم‌ُ وَ بِئْس‌َ الْمَصِيرُ (آل‌عمران: 162)

آيا كسى كه از رضاى خدا پيروى كرده، همانند كسى است كه به خشم و غضب خدا بازگشته؟! و جايگاه او جهنم، و پايان كار او بسيار بد است. (162)


هُم‌ْ دَرَجَات‌ٌ عِنْدَ الله‌ِ وَالله‌ُ بَصِيرٌ بِمَا يَعْمَلُون‌َ (آل‌عمران: 163)

هر يك از آنان، درجه و مقامى در پيشگاه خدا دارند و خداوند به آنچه انجام مى‏دهند، بيناست. (163)


لَقَدْ مَن‌َّ الله‌ُ عَلَي‌ الْمُؤْمِنِين‌َ إِذْ بَعَث‌َ فِيهِم‌ْ رَسُولاً مِن‌ْ أَنْفُسِهِم‌ْ يَتْلُو عَلَيْهِم‌ْ آيَاتِه‌ِ وَ يُزَكِّيهِم‌ْ وَ يُعَلِّمُهُم‌ُ الْكِتَاب‌َ وَالْحِكْمَة‌َ وَ إِنْ‌ كَانُوا مِنْ‌ قَبْل‌ُ لَفِي‌ ضَلاَل‌ٍ مُبِين‌ٍ (آل‌عمران: 164)

خداوند بر مؤمنان منت نهاد [نعمت بزرگى بخشيد] هنگامى كه در ميان آنها، پيامبرى از خودشان برانگيخت كه آيات او را بر آنها بخواند، و آنها را پاك كند و كتاب و حكمت بياموزد هر چند پيش از آن، در گمراهى آشكارى بودند. (164)


أَوَ لَمَّا أَصَابَتْكُمْ‌ مُصِيبَة‌ٌ قَدْ أَصَبْتُم‌ْ مِثْلَيْهَا قُلْتُم‌ْ أَنَّي‌ هَذَا قُل‌ْ هُوَ مِن‌ْ عِنْدِ أَنْفُسِكُم‌ْ إِن‌َّ الله‌َ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ قَدِيرٌ (آل‌عمران: 165)

آيا هنگامى كه مصيبتى (در ميدان جنك احد) به شما رسيد، در حالى كه دو برابر آن را (در ميدان جنگ بدر بر دشمن) وارد ساخته بوديد، گفتيد: «اين مصيبت از كجاست؟!» بگو: «از ناحيه خود شماست (كه در ميدان جنگ احد، با دستور پيامبر مخالفت كرديد)! خداوند بر هر چيزى قادر است. (و چنانچه روش خود را اصلاح كنيد، در آينده شما را پيروز مى‏كند.)» (165)


وَ مَا أَصَابَكُم‌ْ يَوْم‌َ الْتَقَي‌ الْجَمْعَان‌ِ فَبِإِذْن‌ِ الله‌ِ وَ لِيَعْلَم‌َ الْمُؤْمِنِين‌َ (آل‌عمران: 166)

و آنچه (در روز احد،) در روزى كه دو دسته [مؤمنان و كافران‏] با هم نبرد كردند به شما رسيد، به فرمان خدا (و طبق سنت الهى) بود و براى اين بود كه مؤمنان را مشخص كند. (166)


وَ لِيَعْلَم‌َ الَّذِين‌َ نَافَقُوا وَ قِيل‌َ لَهُم‌ْ تَعَالَوْا قَاتِلُوا فِي‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ أَوِ ادْفَعُوا قَالُوا لَوْ نَعْلَم‌ُ قِتَالاً لَاتَّبَعْنَاكُم‌ْ هُم‌ْ لِلْكُفْرِ يَوْمَئِذٍ أَقْرَب‌ُ مِنْهُم‌ْ لِلْإِيمَانِ يَقُولُون‌َ بِأَفْوَاهِهِمْ‌ مَا لَيْس‌َ فِي‌ قُلُوبِهِم‌ْ وَالله‌ُ أَعْلَم‌ُ بِمَا يَكْتُمُون‌َ (آل‌عمران: 167)

و نيز براى اين بود كه منافقان شناخته شوند آنهايى كه به ايشان گفته شد: «بياييد در راه خدا نبرد كنيد! يا (حد اقل) از حريم خود، دفاع نماييد!» گفتند: «اگر مى‏دانستيم جنگى روى خواهد داد، از شما پيروى مى‏كرديم. (اما مى‏دانيم جنگى نمى‏شود.)» آنها در آن هنگام، به كفر نزديكتر بودند تا به ايمان به زبان خود چيزى مى‏گويند كه در دلهايشان نيست! و خداوند از آنچه كتمان مى‏كنند، آگاهتر است. (167)


الَّذِين‌َ قَالُوا لِإِخْوانِهِم‌ْ وَ قَعَدُوا لَوْ أَطَاعُونَا مَا قُتِلُوا قُل‌ْ فَادْرَءُوا عَن‌ْ أَنْفُسِكُم‌ُ الْمَوْت‌َ إِنْ‌ كُنْتُم‌ْ صَادِقِين‌َ (آل‌عمران: 168)

(منافقان) آنها هستند كه به برادران خود- در حالى كه از حمايت آنها دست كشيده بودند- گفتند: «اگر آنها از ما پيروى مى‏كردند، كشته نمى‏شدند!» بگو: « (مگر شما مى‏توانيد مرگ افراد را پيش‏بينى كنيد؟!) پس مرگ را از خودتان دور سازيد اگر راست مى‏گوييد!» (168)


وَ لاَ تَحْسَبَن‌َّ الَّذِين‌َ قُتِلُوا فِي‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ أَمْوَاتَاً بَل‌ْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِم‌ْ يُرْزَقُون‌َ (آل‌عمران: 169)

(اى پيامبر!) هرگز گمان مبر كسانى كه در راه خدا كشته شدند، مردگانند! بلكه آنان زنده‏اند، و نزد پروردگارشان روزى داده مى‏شوند. (169)


فَرِحِين‌َ بِمَا آتَاهُم‌ُ الله‌ُ مِنْ‌ فَضْلِه‌ِ وَ يَسْتَبْشِرُون‌َ بِالَّذِين‌َ لَم‌ْ يَلْحَقُوا بِهِمْ‌ مِنْ‌ خَلْفِهِم‌ْ أَنْ لاَ خَوْف‌ٌ عَلَيْهِم‌ْ وَ لاَ هُم‌ْ يَحْزَنُون‌َ (آل‌عمران: 170)

آنها بخاطر نعمتهاى فراوانى كه خداوند از فضل خود به ايشان بخشيده است، خوشحالند و بخاطر كسانى كه هنوز به آنها ملحق نشده‏اند [مجاهدان و شهيدان آينده‏]، خوشوقتند (زيرا مقامات برجسته آنها را در آن جهان مى‏بينند و مى‏دانند) كه نه ترسى بر آنهاست، و نه غمى خواهند داشت. (170)


يَسْتَبْشِرُون‌َ بِنِعْمَة‌ٍ مِن‌َ الله‌ِ وَ فَضْل‌ٍ وَ أَن‌َّ الله‌َ لاَ يُضِيع‌ُ أَجْرَ الْمُؤْمِنِين‌َ (آل‌عمران: 171)

و از نعمت خدا و فضل او (نسبت به خودشان نيز) مسرورند و (مى‏بينند كه) خداوند، پاداش مؤمنان را ضايع نمى‏كند (نه پاداش شهيدان، و نه پاداش مجاهدانى كه شهيد نشدند). (171)


الَّذِين‌َ اسْتَجَابُوا لِالله‌ِ وَالرَّسُول‌ِ مِنْ‌ بَعْدِ مَا أَصَابَهُم‌ُ الْقَرْح‌ُ لِلَّذِين‌َ أَحْسَنُوا مِنْهُم‌ْ وَاتَّقَوْا أَجْرٌ عَظِيم‌ٌ (آل‌عمران: 172)

آنها كه دعوت خدا و پيامبر (ص) را، پس از آن همه جراحاتى كه به ايشان رسيد، اجابت كردند (و هنوز زخمهاى ميدان احد التيام نيافته بود، به سوى ميدان «حمراء الاسد» حركت نمودند) براى كسانى از آنها، كه نيكى كردند و تقوا پيش گرفتند، پاداش بزرگى است. (172)


الَّذِين‌َ قَال‌َ لَهُم‌ُ النَّاس‌ُ إِن‌َّ النَّاس‌َ قَدْ جَمَعُوا لَكُم‌ْ فَاخْشَوْهُم‌ْ فَزَادَهُم‌ْ إِيمَانَاً وَ قَالُوا حَسْبُنَا الله‌ُ وَ نِعْم‌َ الْوَكِيل‌ُ (آل‌عمران: 173)

اينها كسانى بودند كه (بعضى از) مردم، به آنان گفتند: «مردم [لشكر دشمن‏] براى (حمله به) شما اجتماع كرده‏اند از آنها بترسيد!» اما اين سخن، بر ايمانشان افزود و گفتند: «خدا ما را كافى است و او بهترين حامى ماست.» (173)


فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَة‌ٍ مِن‌َ الله‌ِ وَ فَضْل‌ٍ لَم‌ْ يَمْسَسْهُم‌ْ سُوءٌ وَاتَّبَعُوا رِضْوَان‌َ الله‌ِ وَالله‌ُ ذُو فَضْل‌ٍ عَظِيم‌ٍ (آل‌عمران: 174)

به همين جهت، آنها (از اين ميدان،) با نعمت و فضل پروردگارشان، بازگشتند در حالى كه هيچ ناراحتى به آنان نرسيد و از رضاى خدا، پيروى كردند و خداوند داراى فضل و بخشش بزرگى است. (174)


إِنَّمَا ذَلِكُم‌ُ الشَّيْطَان‌ُ يُخَوِّف‌ُ أَوْلِيَاءَه‌ُ فَلاَ تَخَافُوهُم‌ْ وَ خَافُون‌ِ إِن‌ْ كُنْتُمْ‌ مُؤْمِنِين‌َ (آل‌عمران: 175)

اين فقط شيطان است كه پيروان خود را (با سخنان و شايعات بى‏اساس،) مى‏ترساند. از آنها نترسيد! و تنها از من بترسيد اگر ايمان داريد! (175)


وَ لاَ يَحْزُنْك‌َ الَّذِين‌َ يُسَارِعُون‌َ فِي‌ الْكُفْرِ إِنَّهُم‌ْ لَن‌ْ يَضُرُّوا الله‌َ شَيْءً يُرِيدُ الله‌ُ أَنْ لاَ يَجْعَل‌َ لَهُم‌ْ حَظَّاً فِي‌ الْآخِرَة‌ِ وَ لَهُم‌ْ عَذَاب‌ٌ عَظِيم‌ٌ (آل‌عمران: 176)

كسانى كه در راه كفر، شتاب ميكنند، تو را غمگين نسازند! به يقين، آنها هرگز زيانى به خداوند نمى‏رسانند. (بعلاوه) خدا مى‏خواهد (آنها را به حال خودشان واگذارد و در نتيجه،) بهره‏اى براى آنها در آخرت قرار ندهد. و براى آنها مجازات بزرگى است! (176)


إِن‌َّ الَّذِين‌َ اشْتَرَوُا الْكُفْرَ بِالْإِيمَانِ لَن‌ْ يَضُرُّوا الله‌َ شَيْءً وَ لَهُم‌ْ عَذَاب‌ٌ أَلِيم‌ٌ (آل‌عمران: 177)

(آرى،) كسانى كه ايمان را دادند و كفر را خريدارى كردند، هرگز به خدا زيانى نمى‏رسانند و براى آنها، مجازات دردناكى است! (177)


وَ لاَ يَحْسَبَن‌َّ الَّذِين‌َ كَفَرُوا أَنَّ مَا نُمْلِي‌ لَهُم‌ْ خَيْرٌ لِأَنْفُسِهِم‌ْ إِنَّمَا نُمْلِي‌ لَهُم‌ْ لِيَزْدَادُوا إِثْمَاً وَ لَهُم‌ْ عَذَاب‌ٌ مُهِين‌ٌ (آل‌عمران: 178)

آنها كه كافر شدند، (و راه طغيان پيش گرفتند،) تصور نكنند اگر به آنان مهلت مى‏دهيم، به سودشان است! ما به آنان مهلت مى‏دهيم فقط براى اينكه بر گناهان خود بيفزايند و براى آنها، عذاب خواركننده‏اى (آماده شده) است! (178)


مَا كَان‌َ الله‌ُ لِيَذَرَ الْمُؤْمِنِين‌َ عَلَي‌ مَا أَنْتُم‌ْ عَلَيْه‌ِ حَتَّي‌ يَمِيزَ الْخَبِيث‌َ مِن‌َ الطَّيِّب‌ِ وَ مَا كَان‌َ الله‌ُ لِيُطْلِعَكُم‌ْ عَلَي‌ الْغَيْب‌ِ وَ لَكِنَّ‌ الله‌َ يَجْتَبِي‌ مِنْ‌ رُسُلِه‌ِ مَنْ‌ يَشَاءُ فَآمِنُوا بِالله‌ِ وَ رُسُلِه‌ِ وَ إِنْ‌ تُؤْمِنُوا وَ تَتَّقُوا فَلَكُم‌ْ أَجْرٌ عَظِيم‌ٌ (آل‌عمران: 179)

چنين نبود كه خداوند، مؤمنان را به همان‏گونه كه شما هستيد واگذارد مگر آنكه ناپاك را از پاك جدا سازد. و نيز چنين نبود كه خداوند شما را از اسرار غيب، آگاه كند (تا مؤمنان و منافقان را از اين راه بشناسيد اين بر خلاف سنت الهى است) ولى خداوند از ميان رسولان خود، هر كس را بخواهد برميگزيند (و قسمتى از اسرار نهان را كه براى مقام رهبرى او لازم است، در اختيار او مى‏گذارد.) پس (اكنون كه اين جهان، بوته آزمايش پاك و ناپاك است،) به خدا و رسولان او ايمان بياوريد! و اگر ايمان بياوريد و تقوا پيشه كنيد، پاداش بزرگى براى شماست. (179)


وَ لاَ يَحْسَبَن‌َّ الَّذِين‌َ يَبْخَلُون‌َ بِمَا آتَاهُم‌ُ الله‌ُ مِنْ‌ فَضْلِه‌ِ هُوَ خَيْرَاً لَهُم‌ْ بَل‌ْ هُوَ شَرٌّ لَهُم‌ْ سَيُطَوَّقُون‌َ مَا بَخِلُوا بِه‌ِ يَوْم‌َ الْقِيَامَة‌ِ وَ لِالله‌ِ مِيرَاث‌ُ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ وَالله‌ُ بِمَا تَعْمَلُون‌َ خَبِيرٌ (آل‌عمران: 180)

كسانى كه بخل مى‏ورزند، و آنچه را خدا از فضل خويش به آنان داده، انفاق نمى‏كنند، گمان نكنند اين كار به سود آنها است بلكه براى آنها شر است بزودى در روز قيامت، آنچه را نسبت به آن بخل ورزيدند، همانند طوقى به گردنشان مى‏افكنند. و ميراث آسمانها و زمين، از آن خداست و خداوند، از آنچه انجام مى‏دهيد، آگاه است. (180)


لَقَدْ سَمِع‌َ الله‌ُ قَوْل‌َ الَّذِين‌َ قَالُوا إِن‌َّ الله‌َ فَقِيرٌ وَ نَحْن‌ُ أَغْنِيَاءُ سَنَكْتُب‌ُ مَا قَالُوا وَ قَتْلَهُم‌ُ الْأَنْبِيَاءَ بِغَيْرِ حَق‌ٍّ وَ نَقُول‌ُ ذُوقُوا عَذَاب‌َ الْحَرِيق‌ِ (آل‌عمران: 181)

خداوند، سخن آنها را كه گفتند: «خدا فقير است، و ما بى‏نيازيم»، شنيد! به زودى آنچه را گفتند، خواهيم نوشت و (همچنين) كشتن پيامبران را بناحق (مى‏نويسيم) و به آنها مى‏گوييم: «بچشيد عذاب سوزان را (در برابر كارهايتان!)» (181)


ذَلِك‌َ بِمَا قَدَّمَت‌ْ أَيْدِيكُم‌ْ وَ أَن‌َّ الله‌َ لَيْس‌َ بِظَلاَّم‌ٍ لِلْعَبِيدِ (آل‌عمران: 182)

اين بخاطر چيزى است كه دستهاى شما از پيش فرستاده (و نتيجه كار شماست) و بخاطر آن است كه خداوند، به بندگان (خود)، ستم نمى‏كند. (182)


الَّذِين‌َ قَالُوا إِن‌َّ الله‌َ عَهِدَ إِلَيْنَا أَنْ لاَ نُؤْمِن‌َ لِرَسُول‌ٍ حَتَّي‌ يَأْتِيَنَا بِقُرْبَان‌ٍ تَأْكُلُه‌ُ النَّارُ قُل‌ْ قَدْ جَاءَكُم‌ْ رُسُل‌ٌ مِنْ‌ قَبْلِي‌ بِالْبَيِّنَات‌ِ وَ بِالَّذِي‌ قُلْتُم‌ْ فَلِم‌َ قَتَلْتُمُوهُم‌ْ إِنْ‌ كُنْتُم‌ْ صَادِقِين‌َ (آل‌عمران: 183)

(اينها) همان كسانى (هستند) كه گفتند: «خداوند از ما پيمان گرفته كه به هيچ پيامبرى ايمان نياوريم تا (اين معجزه را انجام دهد:) يك قربانى بياورد، كه آتش [صاعقه آسمانى‏] آن را بخورد!» بگو: «پيامبرانى پيش از من، براى شما آمدند و دلايل روشن، و آنچه را گفتيد آوردند پس چرا آنها را به قتل رسانديد اگر راست مى‏گوييد؟!» (183)


فَإِنْ‌ كَذَّبُوك‌َ فَقَدْ كُذِّب‌َ رُسُل‌ٌ مِنْ‌ قَبْلِك‌َ جَاءُوا بِالْبَيِّنَات‌ِ وَالزُّبُرِ وَالْكِتَاب‌ِ الْمُنِيرِ (آل‌عمران: 184)

پس (اگر اين بهانه‏جويان،) تو را تكذيب كنند، (چيز تازه‏اى نيست) رسولان پيش از تو (نيز) تكذيب شدند پيامبرانى كه دلايل آشكار، و نوشته‏هاى متين و محكم، و كتاب روشنى‏بخش آورده بودند. (184)


كُل‌ُّ نَفْس‌ٍ ذَائِقَة‌ُ الْمَوْت‌ِ وَ إِنَّمَا تُوَفَّوْن‌َ أُجُورَكُم‌ْ يَوْم‌َ الْقِيَامَة‌ِ فَمَنْ‌ زُحْزِح‌َ عَن‌ِ النَّارِ وَ أُدْخِل‌َ الْجَنَّة‌َ فَقَدْ فَازَ وَ مَا الْحَيَاة‌ُ الدُّنْيَا إِلاَّ مَتَاع‌ُ الْغُرُورِ (آل‌عمران: 185)

هر كسى مرگ را مى‏چشد و شما پاداش خود را بطور كامل در روز قيامت خواهيد گرفت آنها كه از آتش (دوزخ) دور شده، و به بهشت وارد شوند نجات يافته و رستگار شده‏اند و زندگى دنيا، چيزى جز سرمايه فريب نيست! (185)


لَتُبْلَوُن‌َّ فِي‌ أَمْوَالِكُم‌ْ وَ أَنْفُسِكُم‌ْ وَ لَتَسْمَعُن‌َّ مِن‌َ الَّذين‌َ أُوتُوا الْكِتَاب‌َ مِنْ‌ قَبْلِكُم‌ْ وَ مِن‌َ الَّذِين‌َ أَشْرَكُوا أَذَي‌ً كَثِيرَاً وَ إِنْ‌ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا فَإِن‌َّ ذَلِك‌َ مِن‌ْ عَزْم‌ِ الْأُمُورِ (آل‌عمران: 186)

به يقين (همه شما) در اموال و جانهاى خود، آزمايش مى‏شويد! و از كسانى كه پيش از شما به آنها كتاب (آسمانى) داده شده [يهود]، و (همچنين) از مشركان، سخنان آزاردهنده فراوان خواهيد شنيد! و اگر استقامت كنيد و تقوا پيشه سازيد، (شايسته‏تر است زيرا) اين از كارهاى مهم و قابل اطمينان است. (186)


وَ إِذْ أَخَذَ الله‌ُ مِيثَاق‌َ الَّذِين‌َ أُوتُوا الْكِتَاب‌َ لَتُبَيِّنُنَّه‌ُ لِلنَّاس‌ِ وَ لاَ تَكْتُمُونَه‌ُ فَنَبَذُوه‌ُ وَرَاءَ ظُهُورِهِم‌ْ وَاشْتَرَوْا بِه‌ِ ثَمَنَاً قَلِيلاً فَبِئْس‌َ مَا يَشْتَرُون‌َ (آل‌عمران: 187)

و (به خاطر بياوريد) هنگامى را كه خدا، از كسانى كه كتاب (آسمانى) به آنها داده شده، پيمان گرفت كه حتماً آن را براى مردم آشكار سازيد و كتمان نكنيد! ولى آنها، آن را پشت سر افكندند و به بهاى كمى فروختند و چه بد متاعى مى‏خرند؟! (187)


لاَ تَحْسَبَن‌َّ الَّذِين‌َ يَفْرَحُون‌َ بِمَا أَتَوْا وَ يُحِبُّون‌َ أَنْ‌ يُحْمَدُوا بِمَا لَم‌ْ يَفْعَلُوا فَلاَ تَحْسَبَنَّهُمْ‌ بِمَفَازَة‌ٍ مِن‌َ الْعَذَاب‌ِ وَ لَهُم‌ْ عَذَاب‌ٌ أَلِيم‌ٌ (آل‌عمران: 188)

گمان مبر آنها كه از اعمال (زشت) خود خوشحال مى‏شوند، و دوست دارند در برابر كار (نيكى) كه انجام نداده‏اند مورد ستايش قرار گيرند، از عذاب (الهى) بركنارند! (بلكه) براى آنها، عذاب دردناكى است! (188)


وَ لِالله‌ِ مُلْك‌ُ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ وَالله‌ُ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ قَدِيرٌ (آل‌عمران: 189)

و حكومت آسمانها و زمين، از آن خداست و خدا بر همه چيز تواناست. (189)


إِن‌َّ فِي‌ خَلْق‌ِ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ وَاخْتِلاَف‌ِ اللَّيْل‌ِ وَالنَّهَارِ لَآيَات‌ٍ لِأُولِي‌ الْأَلْبَاب‌ِ (آل‌عمران: 190)

مسلماً در آفرينش آسمانها و زمين، و آمد و رفت شب و روز، نشانه‏هاى (روشنى) براى خردمندان است. (190)


الَّذِين‌َ يَذْكُرُون‌َ الله‌َ قِيَامَاً وَ قُعُودَاً وَ عَلَي‌ جُنُوبِهِم‌ْ وَ يَتَفَكَّرُون‌َ فِي‌ خَلْق‌ِ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ رَبَّنَا مَا خَلَقْت‌َ هَذَا بَاطِلاً سُبْحَانَك‌َ فَقِنَا عَذَاب‌َ النَّارِ (آل‌عمران: 191)

همانها كه خدا را در حال ايستاده و نشسته، و آن گاه كه بر پهلو خوابيده‏اند، ياد مى‏كنند و در اسرار آفرينش آسمانها و زمين مى‏انديشند (و مى‏گويند:) بار الها! اينها را بيهوده نيافريده‏اى! منزهى تو! ما را از عذاب آتش، نگاه دار! (191)


رَبَّنَا إِنَّك‌َ مَنْ‌ تُدْخِل‌ِ النَّارَ فَقَدْ أَخْزَيْتَه‌ُ وَ مَا لِلظَّالِمِين‌َ مِن‌ْ أَنْصَارٍ (آل‌عمران: 192)

پروردگارا! هر كه را تو (بخاطر اعمالش،) به آتش افكنى، او را خوار و رسوا ساخته‏اى! و براى افراد ستمگر، هيچ ياورى نيست! (192)


رَبَّنَا إِنَّنَا سَمِعْنَا مُنَادِيَاً يُنَادِي‌ لِلْإِيمَانِ أَن‌ْ آمِنُوا بِرَبِّكُم‌ْ فَآمَنَّا رَبَّنَا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَ كَفِّرْ عَنَّا سَيِّئَاتِنَا وَ تَوَفَّنَا مَع‌َ الْأَبْرَارِ (آل‌عمران: 193)

پروردگارا! ما صداى منادى (تو) را شنيديم كه به ايمان دعوت مى‏كرد كه: «به پروردگار خود، ايمان بياوريد!» و ما ايمان آورديم پروردگارا! گناهان ما را ببخش! و بديهاى ما را بپوشان! و ما را با نيكان (و در مسير آنها) بميران! (193)


رَبَّنَا وَ آتِنَا مَا وَعَدْتَنَا عَلَي‌ رُسُلِك‌َ وَ لاَ تُخْزِنَا يَوْم‌َ الْقِيَامَة‌ِ إِنَّك‌َ لاَ تُخْلِف‌ُ الْمِيعَادَ (آل‌عمران: 194)

پروردگارا! آنچه را به وسيله پيامبرانت به ما وعده فرمودى، به ما عطا كن! و ما را در روز رستاخيز، رسوا مگردان! زيرا تو هيچ گاه از وعده خود، تخلف نمى‏كنى. (194)


فَاسْتَجَاب‌َ لَهُم‌ْ رَبُّهُم‌ْ أَنِّي‌ لاَ أُضِيع‌ُ عَمَل‌َ عَامِل‌ٍ مِنْكُمْ‌ مِنْ‌ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَي‌ بَعْضُكُمْ‌ مِنْ‌ بَعْض‌ٍ فَالَّذِين‌َ هَاجَرُوا وَ أُخْرِجُوا مِنْ‌ دِيَارِهِم‌ْ وَ أُوذُوا فِي‌ سَبِيلِي‌ وَ قَاتَلُوا وَ قُتِلُوا لَأَُكَفِّرَن‌َّ عَنْهُمْ‌ سَيِّئَاتِهِم‌ْ وَ لَأَُدْخِلَنَّهُم‌ْ جَنَّات‌ٍ تَجْرِي‌ مِنْ‌ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ ثَوَابَاً مِن‌ْ عِنْدِ الله‌ِ وَالله‌ُ عِنْدَه‌ُ حُسْن‌ُ الثَّوَاب‌ِ (آل‌عمران: 195)

خداوند، درخواست آنها را پذيرفت (و فرمود:) من عمل هيچ عمل‏كننده‏اى از شما را، زن باشد يا مرد، ضايع نخواهم كرد شما همنوعيد، و از جنس يكديگر! آنها كه در راه خدا هجرت كردند، و از خانه‏هاى خود بيرون رانده شدند و در راه من آزار ديدند، و جنگ كردند و كشته شدند، بيقين گناهانشان را مى‏بخشم و آنها را در باغهاى بهشتى، كه از زير درختانش نهرها جارى است، وارد مى‏كنم. اين پاداشى است از طرف خداوند و بهترين پاداشها نزد پروردگار است. (195)


مَتَاع‌ٌ قَلِيل‌ٌ ثُم‌َّ مَأْوَاهُم‌ْ جَهَنَّم‌ُ وَ بِئْس‌َ الْمِهَادُ (آل‌عمران: 197)

اين متاع ناچيزى است و سپس جايگاهشان دوزخ، و چه بد جايگاهى است! (197)


لَكِنِ‌ الَّذِين‌َ اتَّقَوْا رَبَّهُم‌ْ لَهُم‌ْ جَنَّات‌ٌ تَجْرِي‌ مِنْ‌ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِين‌َ فِيهَا نُزُلاً مِن‌ْ عِنْدِ الله‌ِ وَ مَا عِنْدَ الله‌ِ خَيْرٌ لِلْأَبْرَارِ (آل‌عمران: 198)

ولى كسانى (كه ايمان دارند، و) از پروردگارشان مى‏پرهيزند، براى آنها باغهايى از بهشت است، كه از زير درختانش نهرها جارى است هميشه در آن خواهند بود. اين، نخستين پذيرايى است كه از سوى خداوند به آنها مى‏رسد و آنچه در نزد خداست، براى نيكان بهتر است! (198)


وَ إِن‌َّ مِن‌ْ أَهْل‌ِ الْكِتَاب‌ِ لَمَنْ‌ يُؤْمِن‌ُ بِالله‌ِ وَ مَا أُنْزِل‌َ إِلَيْكُم‌ْ وَ مَا أُنْزِل‌َ إِلَيْهِم‌ْ خَاشِعِين‌َ لِالله‌ِ لاَ يَشْتَرُون‌َ بِآيَات‌ِ الله‌ِ ثَمَنَاً قَلِيلاً أُولَئِك‌َ لَهُم‌ْ أَجْرُهُم‌ْ عِنْدَ رَبِّهِم‌ْ إِن‌َّ الله‌َ سَرِيع‌ُ الْحِسَاب‌ِ (آل‌عمران: 199)

و از اهل كتاب، كسانى هستند كه به خدا، و آنچه بر شما نازل شده، و آنچه بر خودشان نازل گرديده، ايمان دارند در برابر (فرمان) خدا خاضعند و آيات خدا را به بهاى ناچيزى نمى‏فروشند. پاداش آنها، نزد پروردگارشان است. خداوند، سريع الحساب است. (تمام اعمال نيك آنها را به سرعت حساب مى‏كند، و پاداش مى‏دهد.) (199)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صَابِرُوا وَ رَابِطُوا وَاتَّقُوا الله‌َ لَعَلَّكُم‌ْ تُفْلِحُون‌َ (آل‌عمران: 200)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! (در برابر مشكلات و هوسها،) استقامت كنيد! و در برابر دشمنان (نيز)، پايدار باشيد و از مرزهاى خود، مراقبت كنيد و از خدا بپرهيزيد، شايد رستگار شويد! (200)


يَا أَيُّهَا النَّاس‌ُ اتَّقُوا رَبَّكُم‌ُ الَّذِي‌ خَلَقَكُمْ‌ مِنْ‌ نَفْس‌ٍ وَاحِدَة‌ٍ وَ خَلَق‌َ مِنْهَا زَوْجَهَا وَ بَث‌َّ مِنْهُمَا رِجَالاً كَثِيرَاً وَ نِسَاءً وَاتَّقُوا الله‌َ الَّذِي‌ تَسَاءَلُون‌َ بِه‌ِ وَالْأَرْحَام‌َ إِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ عَلَيْكُم‌ْ رَقِيبَاً (نساء: 1)

اى مردم! از (مخالفت) پروردگارتان بپرهيزيد! همان كسى كه همه شما را از يك انسان آفريد و همسر او را (نيز) از جنس او خلق كرد و از آن دو، مردان و زنان فراوانى (در روى زمين) منتشر ساخت. و از خدايى بپرهيزيد كه (همگى به عظمت او معترفيد و) هنگامى كه چيزى از يكديگر مى‏خواهيد، نام او را مى‏بريد! (و نيز) (از قطع رابطه با) خويشاوندان خود، پرهيز كنيد! زيرا خداوند، مراقب شماست. (1)


وَ آتُوا الْيَتَامَي‌ أَمْوَالَهُم‌ْ وَ لاَ تَتَبَدَّلُوا الْخَبِيث‌َ بِالطَّيِّب‌ِ وَ لاَ تَأْكُلُوا أَمْوَالَهُم‌ْ إِلَي‌ أَمْوَالِكُم‌ْ إِنَّه‌ُ كَان‌َ حُوبَاً كَبِيرَاً (نساء: 2)

و اموال يتيمان را (هنگامى كه به حد رشد رسيدند) به آنها بدهيد! و اموال بد (خود) را، با اموال خوب (آنها) عوض نكنيد! و اموال آنان را همراه اموال خودتان (با مخلوط كردن يا تبديل نمودن) نخوريد، زيرا اين گناه بزرگى است! (2)


وَ إِن‌ْ خِفْتُم‌ْ أَنْ لاَ تُقْسِطُوا فِي‌ الْيَتَامَي‌ فَانْكِحُوا مَا طَاب‌َ لَكُمْ‌ مِن‌َ النِّسَاءِ مَثْنَي‌ وَ ثُلاَث‌َ وَ رُبَاع‌َ فَإِن‌ْ خِفْتُم‌ْ أَنْ لاَ تَعْدِلُوا فَوَاحِدَة‌ً أَوْ مَا مَلَكَت‌ْ أَيْمَانُكُم‌ْ ذَلِك‌َ أَدْنَي‌ أَنْ لاَ تَعُولُوا (نساء: 3)

و اگر مى‏ترسيد كه (بهنگام ازدواج با دختران يتيم،) عدالت را رعايت نكنيد، (از ازدواج با آنان، چشم‏پوشى كنيد و) با زنان پاك (ديگر) ازدواج نمائيد، دو يا سه يا چهار همسر و اگر مى‏ترسيد عدالت را (درباره همسران متعدد) رعايت نكنيد، تنها يك همسر بگيريد، و يا از زنانى كه مالك آنهائيد استفاده كنيد، اين كار، از ظلم و ستم بهتر جلوگيرى مى‏كند. (3)


وَ آتُوا النِّسَاءَ صَدُقَاتِهِن‌َّ نِحْلَة‌ً فَإِنْ‌ طِبْن‌َ لَكُم‌ْ عَنْ‌ شَي‌ْءٍ مِنْه‌ُ نَفْسَاً فَكُلُوه‌ُ هَنِيئَاً مَرِيئَاً (نساء: 4)

و مهر زنان را (بطور كامل) بعنوان يك بدهى (يا عطيه،) به آنان بپردازيد! (ولى) اگر آنها چيزى از آن را با رضايت خاطر به شما ببخشند، حلال و گوارا مصرف كنيد! (4)


وَ لاَ تُؤْتُوا السُّفَهَاءَ أَمْوَالَكُم‌ُ الَّتِي‌ جَعَل‌َ الله‌ُ لَكُم‌ْ قِيَامَاً وَارْزُقُوهُم‌ْ فِيهَا وَاكْسُوهُم‌ْ وَ قُولُوا لَهُم‌ْ قَوْلاً مَعْرُوفَاً (نساء: 5)

اموال خود را، كه خداوند وسيله قوام زندگى شما قرار داده، به دست سفيهان نسپاريد و از آن، به آنها روزى دهيد! و لباس بر آنان بپوشانيد و با آنها سخن شايسته بگوييد! (5)


وَابْتَلُوا الْيَتَامَي‌ حَتَّي‌ إِذَا بَلَغُوا النِّكَاح‌َ فَإِن‌ْ آنَسْتُم‌ْ مِنْهُم‌ْ رُشْدَاً فَادْفَعُوا إِلَيْهِم‌ْ أَمْوَالَهُم‌ْ وَ لاَ تَأْكُلُوهَا إِسْرَافَاً وَ بِدَارَاً أَنْ‌ يَكْبَرُوا وَ مَنْ‌ كَان‌َ غَنِيَّاً فَلْيَسْتَعْفِف‌ْ وَ مَنْ‌ كَان‌َ فَقِيرَاً فَلْيَأْكُل‌ْ بِالْمَعْرُوف‌ِ فَإِذَا دَفَعْتُم‌ْ إِلَيْهِم‌ْ أَمْوَالَهُم‌ْ فَأَشْهِدُوا عَلَيْهِم‌ْ وَ كَفَي‌ بِالله‌ِ حَسِيبَاً (نساء: 6)

و يتيمان را چون به حد بلوغ برسند، بيازماييد! اگر در آنها رشد (كافى) يافتيد، اموالشان را به آنها بدهيد! و پيش از آنكه بزرگ شوند، اموالشان را از روى اسراف نخوريد! هر كس كه بى‏نياز است، (از برداشت حق الزحمه) خوددارى كند و آن كس كه نيازمند است، به طور شايسته (و مطابق زحمتى كه مى‏كشد،) از آن بخورد. و هنگامى كه اموالشان را به آنها بازمى‏گردانيد، شاهد بگيريد! اگر چه خداوند براى محاسبه كافى است. (6)


لِلرِّجَال‌ِ نَصِيب‌ٌ مِمَّا تَرَك‌َ الْوَالِدَان‌ِ وَالْأَقْرَبُون‌َ وَ لِلنِّسَاءِ نَصِيب‌ٌ مِمَّا تَرَك‌َ الْوَالِدَان‌ِ وَالْأَقْرَبُون‌َ مِمَّا قَل‌َّ مِنْه‌ُ أَوْ كَثُرَ نَصِيبَاً مَفْرُوضَاً (نساء: 7)

براى مردان، از آنچه پدر و مادر و خويشاوندان از خود بر جاى مى‏گذارند، سهمى است و براى زنان نيز، از آنچه پدر و مادر و خويشاوندان مى‏گذارند، سهمى خواه آن مال، كم باشد يا زياد اين سهمى است تعيين شده و پرداختنى. (7)


وَ إِذَا حَضَرَ الْقِسْمَة‌َ أُولُوا الْقُرْبَي‌ وَالْيَتَامَي‌ وَالْمَسَاكِين‌ُ فَارْزُقُوهُمْ‌ مِنْه‌ُ وَ قُولُوا لَهُم‌ْ قَوْلاً مَعْرُوفَاً (نساء: 8)

و اگر بهنگام تقسيم (ارث)، خويشاوندان (و طبقه‏اى كه ارث نمى‏برند) و يتيمان و مستمندان، حضور داشته باشند، چيزى از آن اموال را به آنها بدهيد! و با آنان به طور شايسته سخن بگوييد! (8)


وَلْيَخْش‌َ الَّذِين‌َ لَوْ تَرَكُوا مِن‌ْ خَلْفِهِم‌ْ ذُرِّيَّة‌ً ضِعَافَاً خَافُوا عَلَيْهِم‌ْ فَلْيَتَّقُوا الله‌َ وَلْيَقُولُوا قَوْلاً سَدِيدَاً (نساء: 9)

كسانى كه اگر فرزندان ناتوانى از خود بيادگار بگذارند از آينده آنان مى‏ترسند، بايد (از ستم درباره يتيمان مردم) بترسند! از (مخالفت) خدا بپرهيزند، و سخنى استوار بگويند. (9)


إِن‌َّ الَّذِين‌َ يَأْكُلُون‌َ أَمْوَال‌َ الْيَتَامَي‌ ظُلْمَاً إِنَّمَا يَأْكُلُون‌َ فِي‌ بُطُونِهِم‌ْ نَارَاً وَ سَيَصْلَوْن‌َ سَعِيرَاً (نساء: 10)

كسانى كه اموال يتيمان را به ظلم و ستم مى‏خورند، (در حقيقت،) تنها آتش مى‏خورند و بزودى در شعله‏هاى آتش (دوزخ) مى‏سوزند. (10)


يُوصِيكُم‌ُ الله‌ُ فِي‌ أَوْلاَدِكُمْ‌ لِلْذَّكَرِ مِثْل‌ُ حَظ‌ِّ الْأُنْثَيَيْن‌ِ فَإِنْ‌ كُن‌َّ نِسَاءً فَوْق‌َ اثْنَتَيْن‌ِ فَلَهُن‌َّ ثُلُثَا مَا تَرَك‌َ وَ إِنْ‌ كَانَت‌ْ وَاحِدَة‌ً فَلَهَا النِّصْف‌ُ وَ لِأَبَوَيْه‌ِ لِكُل‌ِّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا السُّدُس‌ُ مِمَّا تَرَك‌َ إِنْ‌ كَان‌َ لَه‌ُ وَلَدٌ فَإِنْ‌ لَم‌ْ يَكُنْ‌ لَه‌ُ وَلَدٌ وَ وَرِثَه‌ُ أَبَوَاه‌ُ فَلِأُمِّه‌ِ الثُّلُث‌ُ فَإِنْ‌ كَان‌َ لَه‌ُ إِخْوَة‌ٌ فَلِأُمِّه‌ِ السُّدُس‌ُ مِنْ‌ بَعْدِ وَصِيَّة‌ٍ يُوصِي‌ بِهَا أَوْ دَيْن‌ٍ آبَاؤُكُم‌ْ وَ أَبْنَاؤُكُم‌ْ لاَ تَدْرُون‌َ أَيُّهُم‌ْ أَقْرَب‌ُ لَكُم‌ْ نَفْعَاً فَرِيضَة‌ً مِن‌َ الله‌ِ إِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ عَلِيمَاً حَكِيمَاً (نساء: 11)

خداوند در باره فرزندانتان به شما سفارش مى‏كند كه سهم (ميراث) پسر، به اندازه سهم دو دختر باشد و اگر فرزندان شما، (دو دختر و) بيش از دو دختر باشند، دو سوم ميراث از آن آنهاست و اگر يكى باشد، نيمى (از ميراث،) از آن اوست. و براى هر يك از پدر و مادر او، يك ششم ميراث است، اگر (ميت) فرزندى داشته باشد و اگر فرزندى نداشته باشد، و (تنها) پدر و مادر از او ارث برند، براى مادر او يك سوم است (و بقيه از آن پدر است) و اگر او برادرانى داشته باشد، مادرش يك ششم مى‏برد (و پنج ششم باقيمانده، براى پدر است). (همه اينها،) بعد از انجام وصيتى است كه او كرده، و بعد از اداى دين است- شما نمى‏دانيد پدران و مادران و فرزندانتان، كداميك براى شما سودمندترند!- اين فريضه الهى است و خداوند، دانا و حكيم است. (11)


وَ لَكُم‌ْ نِصْف‌ُ مَا تَرَك‌َ أَزْوَاجُكُم‌ْ إِنْ‌ لَمْ‌ يَكُنْ‌ لَهُن‌َّ وَلَدٌ فَإِنْ‌ كَان‌َ لَهُن‌َّ وَلَدٌ فَلَكُم‌ُ الرُّبُع‌ُ مِمَّا تَرَكْن‌َ مِنْ‌ بَعْدِ وَصِيَّة‌ٍ يُوصِين‌َ بِهَا أَوْ دَيْن‌ٍ وَ لَهُن‌َّ الرُّبُع‌ُ مِمَّا تَرَكْتُم‌ْ إِنْ‌ لَم‌ْ يَكُنْ‌ لَكُم‌ْ وَلَدٌ فَإِنْ‌ كَان‌َ لَكُم‌ْ وَلَدٌ فَلَهُن‌َّ الثُّمُن‌ُ مِمَّا تَرَكْتُمْ‌ مِنْ‌ بَعْدِ وَصِيَّة‌ٍ تُوصُون‌َ بِهَا أَوْ دَيْن‌ٍ وَ إِنْ‌ كَان‌َ رَجُل‌ٌ يُورَث‌ُ كَلاَلَة‌ً أَوِ امْرَأَة‌ٌ وَ لَه‌ُ أَخ‌ٌ أَوْ اُخْت‌ٌ فَلِكُل‌ِّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا السُّدُس‌ُ فَإِنْ‌ كَانُوا أَكْثَرَ مِنْ‌ ذَلِك‌َ فَهُم‌ْ شُرَكَاءُ فِي الثُّلُث‌ِ مِن‌ْ بَعْدِ وَصِيَّة‌ٍ يُوصَي‌ بِهَا أَوْ دَيْن‌ٍ غَيْرَ مُضَارٍّ وَصِيَّة‌ً مِن‌َ الله‌ِ وَالله‌ُ عَلِيم‌ٌ حَلِيم‌ٌ (نساء: 12)

و براى شما، نصف ميراث زنانتان است، اگر آنها فرزندى نداشته باشند و اگر فرزندى داشته باشند، يك چهارم از آن شماست پس از انجام وصيتى كه كرده‏اند، و اداى دين (آنها). و براى زنان شما، يك چهارم ميراث شماست، اگر فرزندى نداشته باشيد و اگر براى شما فرزندى باشد، يك هشتم از آن آنهاست بعد از انجام وصيتى كه كرده‏ايد، و اداى دين. و اگر مردى بوده باشد كه كلاله [خواهر يا برادر] از او ارث مى‏برد، يا زنى كه برادر يا خواهرى دارد، سهم هر كدام، يك ششم است (اگر برادران و خواهران مادرى باشند) و اگر بيش از يك نفر باشند، آنها در يك سوم شريكند پس از انجام وصيتى كه شده، و اداى دين بشرط آنكه (از طريق وصيت و اقرار به دين،) به آنها ضرر نزند. اين سفارش خداست و خدا دانا و بردبار است. (12)


تِلْك‌َ حُدُودُ الله‌ِ وَ مَنْ‌ يُطِع‌ِ الله‌َ وَ رَسُولَه‌ُ يُدْخِلْه‌ُ جَنَّات‌ٍ تَجْرِي‌ مِنْ‌ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِين‌َ فِيهَا وَ ذَلِك‌َ الْفَوْزُ الْعَظِيم‌ُ (نساء: 13)

اينها مرزهاى الهى است و هر كس خدا و پيامبرش را اطاعت كند، (و قوانين او را محترم بشمرد،) خداوند وى را در باغهايى از بهشت وارد مى‏كند كه همواره، آب از زير درختانش جارى است جاودانه در آن مى‏مانند و اين، پيروزى بزرگى است! (13)


وَ مَنْ‌ يَعْص‌ِ الله‌َ وَ رَسُولَه‌ُ وَ يَتَعَدَّ حُدُودَه‌ُ يُدْخِلْه‌ُ نَارَاً خَالِدَاً فِيهَا وَ لَه‌ُ عَذَاب‌ٌ مُهِين‌ٌ (نساء: 14)

و آن كس كه نافرمانى خدا و پيامبرش را كند و از مرزهاى او تجاوز نمايد، او را در آتشى وارد مى‏كند كه جاودانه در آن خواهد ماند و براى او مجازات خواركننده‏اى است. (14)


وَالاَّتِي‌‌ يَأْتِين‌َ الْفَاحِشَة‌َ مِنْ‌ نِسَائِكُم‌ْ فَاسْتَشْهِدُوا عَلَيْهِن‌َّ أَرْبَعَة‌ً مِنْكُم‌ْ فَإِنْ‌ شَهِدُوا فَأَمْسِكُوهُن‌َّ فِي‌ الْبُيُوت‌ِ حَتَّي‌ يَتَوَفَّاهُن‌َّ الْمَوْت‌ُ أَوْ يَجْعَل‌َ الله‌ُ لَهُن‌َّ سَبِيلاً (نساء: 15)

و كسانى از زنان شما كه مرتكب زنا شوند، چهار نفر از مسلمانان را بعنوان شاهد بر آنها بطلبيد! اگر گواهى دادند، آنان [زنان‏] را در خانه ها (ى خود) نگاه داريد تا مرگشان فرارسد يا اينكه خداوند، راهى براى آنها قرار دهد. (15)


وَالَّذَان‌ِ يَأْتِيَانِهَا مِنْكُم‌ْ فَآذُوهُمَا فَإِنْ‌ تَابَا وَ أَصْلَحَا فَأَعْرِضُوا عَنْهُمَا إِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ تَوَّابَاً رَحِيمَاً (نساء: 16)

و از ميان شما، آن مردان و زنانى كه (همسر ندارند، و) مرتكب آن كار (زشت) مى‏شوند، آنها را آزار دهيد (و حد بر آنان جارى نماييد)! و اگر توبه كنند، و (خود را) اصلاح نمايند، (و به جبران گذشته بپردازند،) از آنها درگذريد! زيرا خداوند، توبه‏پذير و مهربان است. (16)


إِنَّمَا التَّوْبَة‌ُ عَلَي‌ الله‌ِ لِلَّذِين‌َ يَعْمَلُون‌َ السُّوءَ بِجَهَالَة‌ٍ ثُم‌َّ يَتُوبُون‌َ مِنْ‌ قَرِيب‌ٍ فَأُولَئِك‌َ يَتُوب‌ُ الله‌ُ عَلَيْهِم‌ْ وَ كَان‌َ الله‌ُ عَلِيمَاً حَكِيمَاً (نساء: 17)

پذيرش توبه از سوى خدا، تنها براى كسانى است كه كار بدى را از روى جهالت انجام مى‏دهند، سپس زود توبه مى‏كنند. خداوند، توبه چنين اشخاصى را مى‏پذيرد و خدا دانا و حكيم است. (17)


وَ لَيْسَت‌ِ التَّوْبَة‌ُ لِلَّذِين‌َ يَعْمَلُون‌َ السَّيِّئَات‌ِ حَتَّي‌ إِذَا حَضَرَ أَحَدَهُم‌ُ الْمَوْت‌ُ قَال‌َ إِنِّي‌ تُبْت‌ُ الْآن‌َ وَ لاَ الَّذِين‌َ يَمُوتُون‌َ وَ هُم‌ْ كُفَّارٌ أُولَئِك‌َ أَعْتَدْنَا لَهُم‌ْ عَذَابَاً أَلِيمَاً (نساء: 18)

براى كسانى كه كارهاى بد را انجام مى‏دهند، و هنگامى كه مرگ يكى از آنها فرا مى‏رسد مى‏گويد: «الان توبه كردم!» توبه نيست و نه براى كسانى كه در حال كفر از دنيا مى‏روند اينها كسانى هستند كه عذاب دردناكى برايشان فراهم كرده‏ايم. (18)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا لاَ يَحِل‌ُّ لَكُم‌ْ أَنْ‌ تَرِثُوا النِّسَاءَ كَرْهَاً وَ لاَ تَعْضُلُوهُن‌َّ لِتَذْهَبُوا بِبَعْض‌ِ مَا آتَيْتُمُوهُن‌َّ إِلاَّ أَنْ‌ يَأْتِين‌َ بِفَاحِشَة‌ٍ مُبَيِّنَة‌ٍ وَ عَاشِرُوهُن‌َّ بِالْمَعْرُوف‌ِ فَإِنْ‌ كَرِهْتُمُوهُن‌َّ فَعَسَي‌ أَنْ‌ تَكْرَهُوا شَيْءً وَ يَجْعَل‌َ الله‌ُ فِيه‌ِ خَيْرَاً كَثِيرَاً (نساء: 19)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! براى شما حلال نيست كه از زنان، از روى اكراه (و ايجاد ناراحتى براى آنها،) ارث ببريد! و آنان را تحت فشار قرار ندهيد كه قسمتى از آنچه را به آنها داده‏ايد (از مهر)، تملك كنيد! مگر اينكه آنها عمل زشت آشكارى انجام دهند. و با آنان، بطور شايسته رفتار كنيد! و اگر از آنها، (بجهتى) كراهت داشتيد، (فوراً تصميم به جدايى نگيريد!) چه بسا چيزى خوشايند شما نباشد، و خداوند خير فراوانى در آن قرار مى‏دهد! (19)


وَ إِن‌ْ أَرَدْتُم‌ُ اسْتِبْدَال‌َ زَوْج‌ٍ مَكَان‌َ زَوْج‌ٍ وَ آتَيْتُم‌ْ إِحْدَاهُن‌َّ قِنْطَارَاً فَلاَ تَأْخُذُوا مِنْه‌ُ شَيْءً أَتَأْخُذُونَه‌ُ بُهْتَانَاً وَ إِثْمَاً مُبِينَاً (نساء: 20)

و اگر تصميم گرفتيد كه همسر ديگرى به جاى همسر خود انتخاب كنيد، و مال فراوانى (بعنوان مهر) به او پرداخته‏ايد، چيزى از آن را پس نگيريد! آيا براى بازپس گرفتن مهر آنان، به تهمت و گناه آشكار متوسل مى‏شويد؟! (20)


وَ كَيْف‌َ تَأْخُذُونَه‌ُ وَ قَدْ أَفْضَي‌ بَعْضُكُم‌ْ إِلَي‌ بَعْض‌ٍ وَ أَخَذْن‌َ مِنْكُمْ‌ مِيثَاقَاً غَلِيظَاً (نساء: 21)

و چگونه آن را باز پس مى‏گيريد، در حالى كه شما با يكديگر تماس و آميزش كامل داشته‏ايد؟ و (از اين گذشته،) آنها (هنگام ازدواج،) از شما پيمان محكمى گرفته‏اند! (21)


وَ لاَ تَنْكِحُوا مَا نَكَح‌َ آبَاؤُكُم‌ْ مِن‌َ النِّسَاءِ إِلاَّ مَا قَدْ سَلَف‌َ إِنَّه‌ُ كَان‌َ فَاحِشَة‌ً وَ مَقْتَاً وَ سَاءَ سَبِيلاً (نساء: 22)

با زنانى كه پدران شما با آنها ازدواج كرده‏اند، هرگز ازدواج نكنيد! مگر آنچه در گذشته (پيش از نزول اين حكم) انجام شده است زيرا اين كار، عملى زشت و تنفرآور و راه نادرستى است. (22)


حُرِّمَت‌ْ عَلَيْكُم‌ْ أُمَّهَاتُكُم‌ْ وَ بَنَاتُكُم‌ْ وَ أَخَوَاتُكُم‌ْ وَ عَمَّاتُكُم‌ْ وَ خَالاَتُكُم‌ْ وَ بَنَات‌ُ الْأَخ‌ِ وَ بَنَات‌ُ الْأُخْت‌ِ وَ أُمَّهَاتُكُم‌ُ الاَّتِي‌‌ أَرْضَعْنَكُم‌ْ وَ أَخَوَاتُكُمْ‌ مِن‌َ الرَّضَاعَة‌ِ وَ أُمَّهَاتُ نِسَائِكُم‌ْ وَ رَبَائِبُكُم‌ُ الاَّتِي‌‌ فِي‌ حُجُورِكُمْ‌ مِنْ‌ نِسَائِكُم‌ُ الاَّتِي‌‌ دَخَلْتُمْ‌ بِهِن‌َّ فَإِنْ‌ لَم‌ْ تَكُونُوا دَخَلْتُمْ‌ بِهِن‌َّ فَلاَ جُنَاح‌َ عَلَيْكُم‌ْ وَ حَلاَئِل‌ُ أَبْنَائِكُم‌ُ الَّذِين‌َ مِن‌ْ أَصْلاَبِكُم‌ْ وَ أَنْ‌ تَجْمَعُوا بَيْن‌َ الْأُخْتَيْن‌ِ إِلاَّ مَا قَدْ سَلَف‌َ إِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ غَفُورَاً رَحِيمَاً (نساء: 23)

حرام شده است بر شما، مادرانتان، و دختران، و خواهران، و عمه‏ها، و خاله‏ها، و دختران برادر، و دختران خواهر شما، و مادرانى كه شما را شير داده‏اند، و خواهران رضاعى شما، و مادران همسرانتان، و دختران همسرتان كه در دامان شما پرورش يافته‏اند از همسرانى كه با آنها آميزش جنسى داشته‏ايد- و چنانچه با آنها آميزش جنسى نداشته‏ايد، (دختران آنها) براى شما مانعى ندارد- و (همچنين) همسرهاى پسرانتان كه از نسل شما هستند (- نه پسرخوانده‏ها-) و (نيز حرام است بر شما) جمع ميان دو خواهر كنيد مگر آنچه در گذشته واقع شده چرا كه خداوند، آمرزنده و مهربان است. (23)


وَالْمُحْصَنَات‌ُ مِن‌َ النِّسَاءِ إِلاَّ مَا مَلَكَت‌ْ أَيْمَانُكُم‌ْ كِتَاب‌َ الله‌ِ عَلَيْكُم‌ْ وَ أُحِل‌َّ لَكُمْ‌ مَا وَرَاءَ ذَلِكُم‌ْ أَنْ‌ تَبْتَغُوا بِأَمْوالِكُمْ‌ مُحْصِنِين‌َ غَيْرَ مُسَافِحِين‌َ فَمَا اسْتَمْتَعْتُم‌ْ بِه‌ِ مِنْهُن‌َّ فَآتُوهُن‌َّ أُجُورَهُن‌َّ فَرِيضَة‌ً وَ لاَ جُنَاح‌َ عَلَيْكُم‌ْ فِيمَا تَرَاضَيْتُمْ‌ بِه‌ِ مِنْ‌ بَعْدِ الْفَرِيضَة‌ِ إِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ عَلِيمَاً حَكِيمَاً (نساء: 24)

و زنان شوهردار (بر شما حرام است) مگر آنها را كه (از راه اسارت) مالك شده‏ايد (زيرا اسارت آنها در حكم طلاق است) اينها احكامى است كه خداوند بر شما مقرّر داشته است. اما زنان ديگر غير از اينها (كه گفته شد)، براى شما حلال است كه با اموال خود، آنان را اختيار كنيد در حالى كه پاكدامن باشيد و از زنا، خوددارى نماييد. و زنانى را كه متعه [ازدواج موقت‏] مى‏كنيد، واجب است مهر آنها را بپردازيد. و گناهى بر شما نيست در آنچه بعد از تعيين مهر، با يكديگر توافق كرده‏ايد. (بعداً مى‏توانيد با توافق، آن را كم يا زياد كنيد.) خداوند، دانا و حكيم است. (24)


وَ مَنْ‌ لَمْ‌ يَسْتَطِع‌ْ مِنْكُم‌ْ طَوْلاً أَنْ‌ يَنْكِح‌َ الْمُـحْصَنَات‌ِ الْمُؤْمِنَات‌ِ فَمِن‌ْ مَا مَلَكَت‌ْ أَيْمَانِكُمْ‌ مِنْ‌ فَتَيَاتِكُم‌ُ الْمُؤْمِنَات‌ِ وَالله‌ُ أَعْلَم‌ُ بِإيِمَانِكُم‌ْ بَعْضُكُمْ‌ مِنْ‌ بَعْض‌ٍ فَانْكِحُوهُن‌َّ بِإِذْن‌ِ أَهْلِهِن‌َّ وَ آتُوهُن‌َّ أُجُورَهُن‌َّ بِالْمَعْرُوف‌ِ مُحْصَنَات‌ٍ غَيْرَ مُسَافِحَات‌ٍ وَ لاَ مُتَّخِذَات‌ِ أَخْدَان‌ٍ فَإِذَا أُحْصِن‌َّ فَإِن‌ْ أَتَيْن‌َ بِفَاحِشَة‌ٍ فَعَلَيْهِن‌َّ نِصْف‌ُ مَا عَلَي‌ الْمُـحْصَنَات‌ِ مِن‌َ الْعَذَاب‌ِ ذَلِك‌َ لِمَن‌ْ خَشِي‌َ الْعَنَت‌َ مِنْكُم‌ْ وَ أَنْ‌ تَصْبِرُوا خَيْرٌ لَكُم‌ْ وَالله‌ُ غَفُورٌ رَحِيم‌ٌ (نساء: 25)

و آنها كه توانايى ازدواج با زنان (آزاد) پاكدامن باايمان را ندارند، مى‏توانند با زنان پاكدامن از بردگان باايمانى كه در اختيار داريد ازدواج كنند- خدا به ايمان شما آگاه‏تر است و همگى اعضاى يك پيكريد- آنها را با اجازه صاحبان آنان تزويج نماييد، و مهرشان را به خودشان بدهيد به شرط آنكه پاكدامن باشند، نه بطور آشكار مرتكب زنا شوند، و نه دوست پنهانى بگيرند. و در صورتى كه «محصنه» باشند و مرتكب عمل منافى عفت شوند، نصف مجازات زنان آزاد را خواهند داشت. اين (اجازه ازدواج با كنيزان) براى كسانى از شماست كه بترسند (از نظر غريزه جنسى) به زحمت بيفتند و (با اين حال نيز) خوددارى (از ازدواج با آنان) براى شما بهتر است. و خداوند، آمرزنده و مهربان است. (25)


يُرِيدُ الله‌ُ لِيُبَيِّن‌َ لَكُم‌ْ وَ يَهْدِيَكُم‌ْ سُنَن‌َ الَّذِين‌َ مِنْ‌ قَبْلِكُم‌ْ وَ يَتُوب‌َ عَلَيْكُم‌ْ وَالله‌ُ عَلِيم‌ٌ حَكِيم‌ٌ (نساء: 26)

خداوند مى‏خواهد (با اين دستورها، راه‏هاى خوشبختى و سعادت را) براى شما آشكار سازد، و به سنتهاى (صحيح) پيشينيان رهبرى كند. و خداوند دانا و حكيم است. (26)


وَالله‌ُ يُرِيدُ أَنْ‌ يَتُوب‌َ عَلَيْكُم‌ْ وَ يُرِيدُ الَّذِين‌َ يَتَّبِعُون‌َ الشَّهَوَات‌ِ أَنْ‌ تَمِيلُوا مَيْلاً عَظِيمَاً (نساء: 27)

خدا مى‏خواهد شما را ببخشد (و از آلودگى پاك نمايد)، امّا آنها كه پيرو شهواتند، مى‏خواهند شما بكلى منحرف شويد. (27)


يُرِيدُ الله‌ُ أَنْ‌ يُخَفِّف‌َ عَنْكُم‌ْ وَ خُلِق‌َ الْإِنْسَان‌ُ ضَعِيفَاً (نساء: 28)

خدا ميخواهد (با احكام مربوط به ازدواج با كنيزان و مانند آن،) كار را بر شما سبك كند و انسان، ضعيف آفريده شده (و در برابر طوفان غرايز، مقاومت او كم است) (28)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا لاَ تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُمْ‌ بَيْنَكُمْ‌ بِالْبَاطِل‌ِ إِلاَّ أَنْ‌ تَكُون‌َ تِجَارَة‌ً عَنْ‌ تَرَاض‌ٍ مِنْكُم‌ْ وَ لاَ تَقْتُلُوا أَنْفُسَكُم‌ْ إِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ بِكُم‌ْ رَحِيمَاً (نساء: 29)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! اموال يكديگر را به باطل (و از طرق نامشروع) نخوريد مگر اينكه تجارتى با رضايت شما انجام گيرد. و خودكشى نكنيد! خداوند نسبت به شما مهربان است. (29)


وَ مَنْ‌ يَفْعَل‌ْ ذَلِك‌َ عُدْوَانَاً وَ ظُلْمَاً فَسَوْف‌َ نُصْلِيه‌ِ نَارَاً وَ كَان‌َ ذَلِك‌َ عَلَي‌ الله‌ِ يَسِيرَاً (نساء: 30)

و هر كس اين عمل را از روى تجاوز و ستم انجام دهد، بزودى او را در آتشى وارد خواهيم ساخت و اين كار براى خدا آسان است. (30)


إِنْ‌ تَجْتَنِبُوا كَبَائِرَ مَا تُنْهَوْن‌َ عَنْه‌ُ نُكَفِّرْ عَنْكُم‌ْ سَيِّئَاتِكُمْ‌ وَ نُدْخِلْكُمْ‌ مُدْخَلاً كَرِيمَاً (نساء: 31)

اگر از گناهان بزرگى كه از آن نهى مى‏شويد پرهيز كنيد، گناهان كوچك شما را مى‏پوشانيم و شما را در جايگاه خوبى وارد مى‏سازيم. (31)


وَ لاَ تَتَمَنَّوْا مَا فَضَّل‌َ الله‌ُ بِه‌ِ بَعْضَكُم‌ْ عَلَي‌ بَعْض‌ٍ لِلرِّجَال‌ِ نَصِيب‌ٌ مِمَّا اكْتَسَبُوا وَ لِلنِّسَاءِ نَصِيب‌ٌ مِمَّا اكْتَسَبْن‌َ وَاسْأَلُوا الله‌َ مِنْ‌ فَضْلِه‌ِ إِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ بِكُل‌ِّ شَي‌ْءٍ عَلِيمَاً (نساء: 32)

برتريهايى را كه خداوند براى بعضى از شما بر بعضى ديگر قرار داده آرزو نكنيد! (اين تفاوتهاى طبيعى و حقوقى، براى حفظ نظام زندگى شما، و بر طبق عدالت است. ولى با اين حال،) مردان نصيبى از آنچه به دست مى‏آورند دارند، و زنان نيز نصيبى (و نبايد حقوق هيچ يك پايمال گردد). و از فضل (و رحمت و بركت) خدا، براى رفع تنگناها طلب كنيد! و خداوند به هر چيز داناست. (32)


وَ لِكُل‌ٍّ جَعَلْنَا مَوَالِي‌َ مِمَّا تَرَك‌َ الْوَالِدَان‌ِ وَالْأَقْرَبُون‌َ وَالَّذِين‌َ عَقَدَت‌ْ أَيْمَانُكُم‌ْ فَآتُوهُم‌ْ نَصِيبَهُم‌ْ إِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ شَهِيدَاً (نساء: 33)

براى هر كسى، وارثانى قرار داديم، كه از ميراث پدر و مادر و نزديكان ارث ببرند و (نيز) كسانى كه با آنها پيمان بسته‏ايد، نصيبشان را بپردازيد! خداوند بر هر چيز، شاهد و ناظر است. (33)


الرِّجَال‌ُ قَوَّامُون‌َ عَلَي‌ النِّسَاءِ بِمَا فَضَّل‌َ الله‌ُ بَعْضَهُم‌ْ عَلَي‌ بَعْض‌ٍ وَ بِمَا أَنْفَقُوا مِن‌ْ أَمْوَالِهِم‌ْ فَالصَّالِحَات‌ُ قَانِتَات‌ٌ حَافِظَات‌ٌ لِلْغَيْب‌ِ بِمَا حَفِظ‌َ الله‌ُ وَالاَّتِي تَخَافُون‌َ نُشُوزَهُن‌َّ فَعِظُوهُن‌َّ وَاهْجُرُوهُن‌َّ فِي‌ الْمَضَاجِع‌ِ وَاضْرِبُوهُن‌َّ فَإِن‌ْ أَطَعْنَكُم‌ْ فَلاَ تَبْغُوا عَلَيْهِن‌َّ سَبِيلاً إِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ عَلِيَّاً كَبِيرَاً (نساء: 34)

مردان، سرپرست و نگهبان زنانند، بخاطر برتريهايى كه خداوند (از نظر نظام اجتماع) براى بعضى نسبت به بعضى ديگر قرار داده است، و بخاطر انفاقهايى كه از اموالشان (در مورد زنان) مى‏كنند. و زنان صالح، زنانى هستند كه متواضعند، و در غياب (همسر خود،) اسرار و حقوق او را، در مقابل حقوقى كه خدا براى آنان قرار داده، حفظ مى‏كنند. و (امّا) آن دسته از زنان را كه از سركشى و مخالفتشان بيم داريد، پند و اندرز دهيد! (و اگر مؤثر واقع نشد،) در بستر از آنها دورى نماييد! و (اگر هيچ راهى جز شدت عمل، براى وادار كردن آنها به انجام وظايفشان نبود،) آنها را تنبيه كنيد! و اگر از شما پيروى كردند، راهى براى تعدّى بر آنها نجوييد! (بدانيد) خداوند، بلندمرتبه و بزرگ است. (و قدرت او، بالاترين قدرتهاست.) (34)


وَ إِن‌ْ خِفْتُم‌ْ شِقَاق‌َ بَيْنِهِمَا فَابْعَثُوا حَكَمَاً مِن‌ْ أَهْلِه‌ِ وَ حَكَمَاً مِن‌ْ أَهْلِهَا إِنْ‌ يُرِيدَا إِصْلاَحَاً يُوَفِّق‌ِ الله‌ُ بَيْنَهُمَا إِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ عَلِيمَاً خَبِيرَاً (نساء: 35)

و اگر از جدايى و شكاف ميان آن دو (همسر) بيم داشته باشيد، يك داور از خانواده شوهر، و يك داور از خانواده زن انتخاب كنيد (تا به كار آنان رسيدگى كنند). اگر اين دو داور، تصميم به اصلاح داشته باشند، خداوند به توافق آنها كمك مى‏كند زيرا خداوند، دانا و آگاه است (و از نيات همه، با خبر است). (35)


وَاعْبُدُوا الله‌َ وَ لاَ تُشْرِكُوا بِه‌ِ شَيْءً وَ بِالْوَالِدَيْن‌ِ إِحْسَانَاً وَ بِذِي‌ الْقُرْبَي‌ وَالْيَتَامَي‌ وَالْمَسَاكِين‌ِ وَالْجَارِ ذِي‌ الْقُرْبَي‌ وَالْجَارِ الْجُنُب‌ِ وَالصَّاحِب‌ِ بِالْجَنْب‌ِ وَابْن‌ِ السَّبِيل‌ِ وَ مَا مَلَكَت‌ْ أَيْمَانُكُم‌ْ إِن‌َّ الله‌َ لاَ يُحِب‌ُّ مَنْ‌ كَان‌َ مُخْتَالاً فَخُورَاً (نساء: 36)

و خدا را بپرستيد! و هيچ چيز را همتاى او قرار ندهيد! و به پدر و مادر، نيكى كنيد همچنين به خويشاوندان و يتيمان و مسكينان، و همسايه نزديك، و همسايه دور، و دوست و همنشين، و واماندگان در سفر، و بردگانى كه مالك آنها هستيد زيرا خداوند، كسى را كه متكبر و فخر فروش است، (و از اداى حقوق ديگران سرباز مى‏زند،) دوست نمى‏دارد. (36)


الَّذِين‌َ يَبْخَلُون‌َ وَ يَأْمُرُون‌َ النَّاس‌َ بِالْبُخْل‌ِ وَ يَكْتُمُون‌َ مَا آتَاهُم‌ُ الله‌ُ مِنْ‌ فَضْلِه‌ِ وَ أَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِين‌َ عَذَابَاً مُهِينَاً (نساء: 37)

آنها كسانى هستند كه بخل مى‏ورزند، و مردم را به بخل دعوت مى‏كنند، و آنچه را كه خداوند از فضل (و رحمت) خود به آنها داده، كتمان مى‏نمايند. (اين عمل، در حقيقت از كفرشان سرچشمه گرفته) و ما براى كافران، عذاب خواركننده‏اى آماده كرده‏ايم. (37)


وَالَّذِين‌َ يُنْفِقُون‌َ أَمْوَالَهُم‌ْ رِئَاءَ النَّاس‌ِ وَ لاَ يُؤْمِنُون‌َ بِالله‌ِ وَ لاَ بِالْيَوْم‌ِ الْآخِرِ وَ مَنْ‌ يَكُن‌ِ الشَّيْطَان‌ُ لَه‌ُ قَرِينَاً فَسَاءَ قَرِينَاً (نساء: 38)

و آنها كسانى هستند كه اموال خود را براى نشان‏دادن به مردم انفاق مى‏كنند، و ايمان به خدا و روز بازپسين ندارند (چرا كه شيطان، رفيق و همنشين آنهاست) و كسى كه شيطان قرين او باشد، بد همنشين و قرينى است. (38)


وَ مَاذَا عَلَيْهِم‌ْ لَوْ آمَنُوا بِالله‌ِ وَالْيَوْم‌ِ الْآخِرِ وَ أَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقَهُم‌ُ الله‌ُ وَ كَان‌َ الله‌ُ بِهِم‌ْ عَلِيمَاً (نساء: 39)

چه مى‏شد اگر آنها به خدا و روز بازپسين ايمان مى‏آوردند، و از آنچه خدا به آنان روزى داده، (در راه او) انفاق مى‏كردند؟! و خداوند از (اعمال و نيات) آنها آگاه است. (39)


إِن‌َّ الله‌َ لاَ يَظْلِم‌ُ مِثْقَال‌َ ذَرَّة‌ٍ وَ إِنْ‌ تَك‌ُ حَسَنَة‌ً يُضَاعِفْهَا وَ يُؤْت‌ِ مِنْ‌ لَدُنْه‌ُ أَجْرَاً عَظِيمَاً (نساء: 40)

خداوند (حتّى) به اندازه سنگينى ذره‏اى ستم نمى‏كند و اگر كار نيكى باشد، آن را دو چندان مى‏سازد و از نزد خود، پاداش عظيمى (در برابر آن) مى‏دهد. (40)


فَكَيْف‌َ إِذَا جِئْنَا مِنْ‌ كُل‌ِّ أُمَّة‌ٍ بِشَهِيدٍ وَ جِئْنَا بِك‌َ عَلَي‌ هَؤُلاَءِ شَهِيدَاً (نساء: 41)

حال آنها چگونه است آن روزى كه از هر امتى، شاهد و گواهى (بر اعمالشان) مى‏آوريم، و تو را نيز بر آنان گواه خواهيم آورد؟ (41)


يَوْمَئِذٍ يَوَدُّ الَّذِين‌َ كَفَرُوا وَ عَصَوُا الرَّسُول‌َ لَوْ تُسَوَّي‌ بِهِم‌ُ الْأَرْض‌ُ وَ لاَ يَكْتُمُون‌َ الله‌َ حَدِيثَاً (نساء: 42)

در آن روز، آنها كه كافر شدند و با پيامبر (ص) بمخالفت برخاستند، آرزو مى‏كنند كه اى كاش (خاك بودند، و) خاك آنها با زمينهاى اطراف يكسان مى‏شد (و بكلى محو و فراموش مى‏شدند). در آن روز، (با آن همه گواهان،) سخنى را نمى‏توانند از خدا پنهان كنند. (42)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا لاَ تَقْرَبُوا الصَّلاَة‌َ وَ أَنْتُم‌ْ سُكَارَي‌ حَتَّي‌ تَعْلَمُوا مَا تَقُولُون‌َ وَ لاَ جُنُبَاً إِلاَّ عَابِرِي‌ سَبِيل‌ٍ حَتَّي‌ تَغْتَسِلُوا وَ إِنْ‌ كُنْتُمْ‌ مَرْضَي‌ أَوْ عَلَي‌ سَفَرٍ أَوْ جَاءَ أَحَدٌ مِنْكُمْ‌ مِن‌َ الْغَائِط‌ِ أَوْ لاَمَسْتُم‌ُ النِّسَاءَ فَلَم‌ْ تَجِدُوا مَاءً فَتَيَمَّمُوا صَعِيدَاً طَيِّبَاً فَامْسَحُوا بِوُجُوهِكُم‌ْ وَ أَيْدِيكُم‌ْ إِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ عَفُوَّاً غَفُورَاً (نساء: 43)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! در حال مستى به نماز نزديك نشويد، تا بدانيد چه مى‏گوييد! و همچنين هنگامى كه جنب هستيد- مگر اينكه مسافر باشيد- تا غسل كنيد. و اگر بيماريد، يا مسافر، و يا «قضاى حاجت» كرده‏ايد، و يا با زنان آميزش جنسى داشته‏ايد، و در اين حال، آب (براى وضو يا غسل) نيافتيد، با خاك پاكى تيمّم كنيد! (به اين طريق كه) صورتها و دستهايتان را با آن مسح نماييد. خداوند، بخشنده و آمرزنده است. (43)


أَلَم‌ْ تَرَ إِلَي‌ الَّذِين‌َ أُوتُوا نَصِيبَاً مِن‌َ الْكِتَاب‌ِ يَشْتَرُون‌َ الضَّلاَلَة‌َ وَ يُرِيدُون‌َ أَنْ‌ تَضِلُّوا السَّبِيل‌َ (نساء: 44)

آيا نديدى كسانى را كه بهره‏اى از كتاب (خدا) به آنها داده شده بود، (به جاى اينكه از آن، براى هدايت خود و ديگران استفاده كنند، براى خويش) گمراهى مى‏خرند، و مى‏خواهند شما نيز گمراه شويد؟ (44)


وَالله‌ُ أَعْلَم‌ُ بِأَعْدَائِكُم‌ْ وَ كَفَي‌ بِالله‌ِ وَلِيَّاً وَ كَفَي‌ بِالله‌ِ نَصِيرَاً (نساء: 45)

خدا به دشمنان شما آگاهتر است (ولى آنها زيانى به شما نمى‏رسانند.) و كافى است كه خدا ولىِّ شما باشد و كافى است كه خدا ياور شما باشد. (45)


مِن‌َ الَّذِين‌َ هَادُوا يُحَرِّفُون‌َ الْكَلِم‌َ عَنْ‌ مَواضِعِه‌ِ وَ يَقُولُون‌َ سَمِعْنَا وَ عَصَيْنَا وَاسْمَع‌ْ غَيْرَ مُسْمَع‌ٍ وَ رَاعِنَا لَيَّاً بِأَلْسِنَتِهِم‌ْ وَ طَعْنَاً فِي‌ الدِّين‌ِ وَ لَوْ أَنَّهُم‌ْ قَالُوا سَمِعْنَا وَ أَطَعْنَا وَاسْمَع‌ْ وَانْظُرْنَا لَكَان‌َ خَيْرَاً لَهُم‌ْ وَ أَقْوَم‌َ وَ لَكِنْ‌ لَعَنَهُم‌ُ الله‌ُ بِكُفْرِهِم‌ْ فَلاَ يُؤْمِنُون‌َ إِلاَّ قَلِيلاً (نساء: 46)

بعضى از يهود، سخنان را از جاى خود، تحريف مى‏كنند و (به جاى اينكه بگويند: «شنيديم و اطاعت كرديم»)، مى‏گويند: «شنيديم و مخالفت كرديم! و (نيز مى‏گويند:) بشنو! كه هرگز نشنوى! و (از روى تمسخر مى‏گويند:) راعنا [ما را تحميق كن!]» تا با زبان خود، حقايق را بگردانند و در آيين خدا، طعنه زنند. ولى اگر آنها (به جاى اين همه لجاجت) مى‏گفتند: «شنيديم و اطاعت كرديم و سخنان ما را بشنو و به ما مهلت ده (تا حقايق را درك كنيم)»، براى آنان بهتر، و با واقعيت سازگارتر بود. ولى خداوند، آنها را بخاطر كفرشان، از رحمت خود دور ساخته است از اين رو جز عدّه كمى ايمان نمى‏آورند. (46)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ أُوتُوا الْكِتَاب‌َ آمِنُوا بِمَا نَزَّلْنَا مُصَدِّقَاً لِمَا مَعَكُمْ‌ مِنْ‌ قَبْل‌ِ أَنْ‌ نَطْمِس‌َ وُجُوهَاً فَنَرُدَّهَا عَلَي‌ أَدْبَارِهَا أَوْ نَلْعَنَهُم‌ْ كَمَا لَعَنَّا أَصْحَاب‌َ السَّبْت‌ِ وَ كَان‌َ أَمْرُ الله‌ِ مَفْعُولاً (نساء: 47)

اى كسانى كه كتاب (خدا) به شما داده شده! به آنچه (بر پيامبر خود) نازل كرديم- و هماهنگ با نشانه‏هايى است كه با شماست- ايمان بياوريد، پيش از آنكه صورتهايى را محو كنيم، سپس به پشت سر بازگردانيم، يا آنها را از رحمت خود دور سازيم، همان گونه كه «اصحاب سبت» [گروهى از تبهكاران بنى اسرائيل‏] را دور ساختيم و فرمان خدا، در هر حال انجام شدنى است! (47)


إِن‌َّ الله‌َ لاَ يَغْفِرُ أَنْ‌ يُشْرَك‌َ بِه‌ِ وَ يَغْفِرُ مَا دُون‌َ ذَلِك‌َ لِمَنْ‌ يَشَاءُ وَ مَنْ‌ يُشْرِك‌ْ بِالله‌ِ فَقَدِ افْتَرَي‌ إِثْمَاً عَظِيمَاً (نساء: 48)

خداوند (هرگز) شرك را نمى‏بخشد! و پايين‏تر از آن را براى هر كس (بخواهد و شايسته بداند) مى‏بخشد. و آن كسى كه براى خدا، شريكى قرار دهد، گناه بزرگى مرتكب شده است. (48)


أَلَم‌ْ تَرَ إِلَي‌ الَّذِين‌َ يُزَكُّون‌َ أَنْفُسَهُمْ‌ بَل‌ِ الله‌ُ يُزَكِّي مَنْ‌ يَشَاءُ وَ لاَ يُظْلَمُون‌َ فَتِيلاً (نساء: 49)

آيا نديدى كسانى را كه خودستايى مى‏كنند؟! (اين خودستاييها، بى‏ارزش است) بلكه خدا هر كس را بخواهد، ستايش مى‏كند و كمترين ستمى به آنها نخواهد شد. (49)


انْظُرْ كَيْف‌َ يَفْتَرُون‌َ عَلَي‌ الله‌ِ الْكَذِب‌َ وَ كَفَي‌ بِه‌ِ إِثْمَاً مُبِينَاً (نساء: 50)

ببين چگونه بر خدا دروغ مى‏بندند! و همين گناه آشكار، (براى مجازات آنان) كافى است. (50)


أَلَم‌ْ تَرَ إِلَي‌ الَّذِين‌َ أُوتُوا نَصِيبَاً مِن‌َ الْكِتَاب‌ِ يُؤْمِنُون‌َ بِالْجِبْت‌ِ وَالطَّاغُوت‌ِ وَ يَقُولُون‌َ لِلَّذِين‌َ كَفَرُوا هَؤُلاَءِ أَهْدَي‌ مِن‌َ الَّذِين‌َ آمَنُوا سَبِيلاً (نساء: 51)

آيا نديدى كسانى را كه بهره‏اى از كتاب (خدا) به آنان داده شده، (با اين حال)، به «جبت» و «طاغوت» [بت و بت‏پرستان‏] ايمان مى‏آورند، و درباره كافران مى‏گويند: «آنها، از كسانى كه ايمان آورده‏اند، هدايت يافته‏ترند»؟! (51)


أُولَئِك‌َ الَّذِين‌َ لَعَنَهُم‌ُ الله‌ُ وَ مَنْ‌ يَلْعَن‌ِ الله‌ُ فَلَن‌ْ تَجِدَ لَه‌ُ نَصِيرَاً (نساء: 52)

آنها كسانى هستند كه خداوند، ايشان را از رحمت خود، دور ساخته است و هر كس را خدا از رحمتش دور سازد، ياورى براى او نخواهى يافت. (52)


أَم‌ْ يَحْسُدُون‌َ النَّاس‌َ عَلَي مَا آتَاهُم‌ُ الله‌ُ مِنْ‌ فَضْلِه‌ِ فَقَدْ آتَيْنَا آل‌َ إِبرَاهِيم‌َ الْكِتَاب‌َ وَالْحِكْمَة‌َ وَ آتَيْنَاهُمْ‌ مُلْكَاً عَظِيمَاً (نساء: 54)

يا اينكه نسبت به مردم [پيامبر و خاندانش‏]، و بر آنچه خدا از فضلش به آنان بخشيده، حسد مى‏ورزند؟ ما به آل ابراهيم، (كه يهود از خاندان او هستند نيز،) كتاب و حكمت داديم و حكومت عظيمى در اختيار آنها [پيامبران بنى اسرائيل‏] قرار داديم. (54)


فَمِنْهُمْ‌ مَن‌ْ آمَن‌َ بِه‌ِ وَ مِنْهُمْ‌ مَنْ‌ صَدَّ عَنْه‌ُ وَ كَفَي‌ بِجَهَنَّم‌َ سَعِيرَاً (نساء: 55)

ولى جمعى از آنها به آن ايمان آوردند و جمعى راه (مردم را) بر آن بستند. و شعله فروزانِ آتش دوزخ، براى آنها كافى است! (55)


وَالَّذِين‌َ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَات‌ِ سَنُدْخِلُهُم‌ْ جَنَّات‌ٍ تَجْرِي‌ مِنْ‌ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِين‌َ فِيهَا أَبَدَاً لَهُم‌ْ فِيهَا أَزْوَاج‌ٌ مُطَهَّرَة‌ٌ وَ نُدْخِلُهُم‌ْ ظِلاًّ ظَلِيلاً (نساء: 57)

و كسانى كه ايمان آوردند و كارهاى شايسته انجام دادند، بزودى آنها را در باغهايى از بهشت وارد مى‏كنيم كه نهرها از زير درختانش جارى است هميشه در آن خواهند ماند و همسرانى پاكيزه براى آنها خواهد بود و آنان را در سايه‏هاى گسترده (و فرح بخش) جاى ميدهيم. (57)


إِن‌َّ الله‌َ يَأْمُرُكُم‌ْ أَنْ‌ تُؤَدُّوا الْأَمَانَات‌ِ إِلَي‌ أَهْلِهَا وَ إِذَا حَكَمْتُمْ‌ بَيْن‌َ النَّاس‌ِ أَنْ‌ تَحْكُمُوا بِالْعَدْل‌ِ إِن‌َّ الله‌َ نِعِمَّا يَعِظُكُمْ‌ بِه‌ِ إِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ سَمِيعَاً بَصِيرَاً (نساء: 58)

خداوند به شما فرمان مى‏دهد كه امانتها را به صاحبانش بدهيد! و هنگامى كه ميان مردم داورى مى‏كنيد، به عدالت داورى كنيد! خداوند، اندرزهاى خوبى به شما مى‏دهد! خداوند، شنوا و بيناست. (58)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا أَطِيعُوا الله‌َ وَ أَطِيعُوا الرَّسُول‌َ وَ أُولِي‌ الْأَمْرِ مِنْكُم‌ْ فَإِنْ‌ تَنَازَعْتُم‌ْ فِي‌ شَي‌ْءٍ فَرُدُّوه‌ُ إِلَي‌ الله‌ِ وَالرَّسُول‌ِ إِنْ‌ كُنْتُم‌ْ تُؤْمِنُون‌َ بِالله‌ِ وَالْيَوم‌ِ الْآخِرِ ذَلِك‌َ خَيْرٌ وَ أَحْسَن‌ُ تَأْوِيلاً (نساء: 59)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! اطاعت كنيد خدا را! و اطاعت كنيد پيامبر خدا و اولو الأمر [اوصياى پيامبر] را! و هر گاه در چيزى نزاع داشتيد، آن را به خدا و پيامبر بازگردانيد (و از آنها داورى بطلبيد) اگر به خدا و روز رستاخيز ايمان داريد! اين (كار) براى شما بهتر، و عاقبت و پايانش نيكوتر است. (59)


أَلَم‌ْ تَرَ إِلَي‌ الَّذِين‌َ يَزْعُمُون‌َ أَنَّهُم‌ْ آمَنُوا بِمَا أُنْزِل‌َ إِلَيْك‌َ وَ مَا أُنْزِل‌َ مِنْ‌ قَبْلِك‌َ يُرِيدُون‌َ أَنْ‌ يَتَحَاكَمُوا إِلَي‌ الطَّاغُوت‌ِ وَ قَدْ أُمِرُوا أَنْ‌ يَكْفُروا بِه‌ِ وَ يُرِيدُ الشَّيْطَان‌ُ أَنْ‌ يُضِلَّهُم‌ْ ضَلاَلاً بَعِيدَاً (نساء: 60)

آيا نديدى كسانى را كه گمان مى‏كنند به آنچه (از كتابهاى آسمانى كه) بر تو و بر پيشينيان نازل شده، ايمان آورده‏اند، ولى مى‏خواهند براى داورى نزد طاغوت و حكّام باطل بروند؟! با اينكه به آنها دستور داده شده كه به طاغوت كافر شوند. امّا شيطان مى‏خواهد آنان را گمراه كند، و به بيراهه‏هاى دور دستى بيفكند. (60)


وَ إِذَا قِيل‌َ لَهُم‌ْ تَعَالَوْا إِلَي‌ مَا أَنْزَل‌َ الله‌ُ وَ إِلَي‌ الرَّسُول‌ِ رَأَيْت‌َ الْمُنَافِقِين‌َ يَصُدُّون‌َ عَنْك‌َ صُدُودَاً (نساء: 61)

و هنگامى كه به آنها گفته شود: «به سوى آنچه خداوند نازل كرده، و به سوى پيامبر بياييد»، منافقان را مى‏بينى كه (از قبول دعوت) تو، اعراض مى‏كنند! (61)


فَكَيْف‌َ إِذَا أَصَابَتْهُمْ‌ مُصِيبَة‌ٌ بِمَا قَدَّمَت‌ْ أَيْدِيهِم‌ْ ثُم‌َّ جَاءُوك‌َ يَحْلِفُون‌َ بِالله‌ِ إِن‌ْ أَرَدْنَا إِلاَّ إِحْسَانَاً وَ تَوْفِيقَاً (نساء: 62)

پس چگونه وقتى به خاطر اعمالشان، گرفتار مصيبتى مى‏شوند، سپس به سراغ تو مى‏آيند، سوگند ياد مى‏كنند كه منظورِ (ما از بردنِ داورى نزد ديگران)، جز نيكى كردن و توافق (ميان طرفين نزاع،) نبوده است؟! (62)


أُولَئِك‌َ الَّذِين‌َ يَعْلَم‌ُ الله‌ُ مَا فِي‌ قُلُوبِهِم‌ْ فَأَعْرِض‌ْ عَنْهُم‌ْ وَ عِظْهُم‌ْ وَ قُلْ‌ لَهُم‌ْ فِي‌ أَنْفُسِهِم‌ْ قَوْلاً بَلِيغَاً (نساء: 63)

آنها كسانى هستند كه خدا، آنچه را در دل دارند، مى‏داند. از (مجازات) آنان صرف نظر كن! و آنها را اندرز ده! و با بيانى رسا، نتايج اعمالشان را به آنها گوشزد نما! (63)


وَ مَا أَرْسَلْنَا مِنْ‌ رَسُول‌ٍ إِلاَّ لِيُطَاع‌َ بِإِذْن‌ِ الله‌ِ وَ لَوْ أَنَّهُم‌ْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُم‌ْ جَاءُوك‌َ فَاسْتَغْفَرَوا الله‌َ وَاسْتَغْفَرَ لَهُم‌ُ الرَّسُول‌ُ لَوَجَدُوا الله‌َ تَوَّابَاً رَحِيمَاً (نساء: 64)

ما هيچ پيامبرى را نفرستاديم مگر براى اين كه به فرمان خدا، از وى اطاعت شود. و اگر اين مخالفان، هنگامى كه به خود ستم مى‏كردند (و فرمانهاى خدا را زير پا مى‏گذاردند)، به نزد تو مى‏آمدند و از خدا طلب آمرزش مى‏كردند و پيامبر هم براى آنها استغفار مى‏كرد خدا را توبه پذير و مهربان مى‏يافتند. (64)


فَلاَ وَ رَبِّك‌َ لاَ يُؤْمِنُون‌َ حَتَّي‌ يُحَكِّمُوك‌َ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُم‌ْ ثُم‌َّ لاَ يَجِدُوا فِي‌ أَنْفُسِهِم‌ْ حَرَجَاً مِمَّا قَضَيْت‌َ وَ يُسَلِّمُوا تَسْلِيمَاً (نساء: 65)

به پروردگارت سوگند كه آنها مؤمن نخواهند بود، مگر اينكه در اختلافات خود، تو را به داورى طلبند و سپس از داورى تو، در دل خود احساس ناراحتى نكنند و كاملا تسليم باشند. (65)


وَ لَوْ أَنَّا كَتَبْنَا عَلَيْهِم‌ْ أَن‌ِ اقْتُلُوا أَنْفُسَكُم‌ْ أَوِ اخْرُجُوا مِنْ‌ دِيَارِكُمْ‌ مَا فَعَلُوه‌ُ إِلاَّ قَلِيل‌ٌ مِنْهُم‌ْ وَ لَوْ أَنَّهُم‌ْ فَعَلُوا مَا يُوعَظُون‌َ بِه‌ِ لَكَان‌َ خَيْرَاً لَهُم‌ْ وَ أَشَدَّ تَثْبِيتَاً (نساء: 66)

اگر (همانند بعضى از امتهاى پيشين،) به آنان دستور مى‏داديم: «يكديگر را به قتل برسانيد»، و يا: «از وطن و خانه خود، بيرون رويد»، تنها عده كمى از آنها عمل مى‏كردند! و اگر اندرزهايى را كه به آنان داده مى‏شد انجام مى‏دادند، براى آنها بهتر بود و موجب تقويت ايمان آنها مى‏شد. (66)


وَ إِذَاً لَآتَيْنَاهُمْ‌ مِنْ‌ لَدُنَّا أَجْرَاً عَظِيمَاً (نساء: 67)

و در اين صورت، پاداش بزرگى از ناحيه خود به آنها مى‏داديم. (67)


وَ لَهَدَيْنَاهُم‌ْ صِرَاطَاً مُسْتَقِيمَاً (نساء: 68)

و آنان را به راه راست، هدايت مى‏كرديم. (68)


وَ مَنْ‌ يُطِع‌ِ الله‌َ وَالرَّسُول‌َ فَأُولَئِك‌َ مَع‌َ الَّذِين‌َ أَنْعَم‌َ الله‌ُ عَلَيْهِمْ‌ مِن‌َ النَّبِيِّين‌َ وَالصِّدِّيقِين‌َ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِين‌َ وَ حَسُن‌َ أُولَئِك‌َ رَفِيقَاً (نساء: 69)

و كسى كه خدا و پيامبر را اطاعت كند، (در روز رستاخيز،) همنشين كسانى خواهد بود كه خدا، نعمت خود را بر آنان تمام كرده از پيامبران و صدّيقان و شهدا و صالحان و آنها رفيقهاى خوبى هستند! (69)


ذَلِك‌َ الْفَضْل‌ُ مِن‌َ الله‌ِ وَ كَفَي‌ بِالله‌ِ عَلِيمَاً (نساء: 70)

اين موهبتى از ناحيه خداست. و كافى است كه او، (از حالِ بندگان، و نيّات و اعمالشان) آگاه است. (70)


وَ إِن‌َّ مِنْكُم‌ْ لَمَنْ‌ لَيُبَطِّئَن‌َّ فَإِن‌ْ أَصَابَتْكُم‌ْ مُصِيبَة‌ٌ قَال‌َ قَدْ أَنْعَم‌َ الله‌ُ عَلَيَّ‌ إِذْ لَم‌ْ أَكُنْ‌ مَعَهُم‌ْ شَهِيدَاً (نساء: 72)

در ميان شما، افرادى (منافق) هستند، كه (هم خودشان سست مى‏باشند، و هم) ديگران را به سستى مى‏كشانند اگر مصيبتى به شما برسد، مى‏گويند: «خدا به ما نعمت داد كه با مجاهدان نبوديم، تا شاهد (آن مصيبت) باشيم!» (72)


وَ لَئِن‌ْ أَصَابَكُم‌ْ فَضْل‌ٌ مِن‌َ الله‌ِ لَيَقُولَن‌َّ كَأَن‌ْ لَمْ‌ تَكُن‌ْ بَيْنَكُم‌ْ وَ بَيْنَه‌ُ مَوَدَّة‌ٌ يَا لَيْتَنِي‌ كُنْت‌ُ مَعَهُم‌ْ فَأَفُوزَ فَوْزَاً عَظِيمَاً (نساء: 73)

و اگر غنيمتى از جانب خدا به شما برسد، درست مثل اينكه هرگز ميان شما و آنها دوستى و مودّتى نبوده، مى‏گويند: «اى كاش ما هم با آنها بوديم، و به رستگارى (و پيروزى) بزرگى مى‏رسيديم!» (73)


فَلْيُقَاتِل‌ْ فِي‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ الَّذِين‌َ يَشْرُون‌َ الْحَيَاة‌َ الدُّنْيَا بِالْآخِرَة‌ِ وَ مَنْ‌ يُقَاتِل‌ْ فِي‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ فَيُقْتَل‌ْ أَوْ يَغْلِب‌ْ فَسَوْف‌َ نُؤْتِيه‌ِ أَجْرَاً عَظِيمَاً (نساء: 74)

كسانى كه زندگى دنيا را به آخرت فروخته‏اند، بايد در راه خدا پيكار كنند! و آن كس كه در راه خدا پيكار كند، و كشته شود يا پيروز گردد، پاداش بزرگى به او خواهيم داد. (74)


وَ مَا لَكُم‌ْ لاَ تُقَاتِلُون‌َ فِي‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ وَالْمُسْتَضْعَفِين‌َ مِن‌َ الرِّجَال‌ِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَان‌ِ الَّذِين‌َ يَقُولُون‌َ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِن‌ْ هَذِه‌ِ الْقَرْيَة‌ِ الظَّالِم‌ِ أَهْلُهَا وَاجْعَلْ‌ لَنَا مِنْ‌ لَدُنْك‌َ وَلِيَّاً وَاجْعَل‌ْ لَنَا مِنْ‌ لَدُنْك‌َ نَصِيرَاً (نساء: 75)

چرا در راه خدا، و (در راه) مردان و زنان و كودكانى كه (به دست ستمگران) تضعيف شده‏اند، پيكار نمى‏كنيد؟! همان افراد (ستمديده‏اى) كه مى‏گويند: «پروردگارا! ما را از اين شهر (مكه)، كه اهلش ستمگرند، بيرون ببر! و از طرف خود، براى ما سرپرستى قرار ده! و از جانب خود، يار و ياورى براى ما تعيين فرما! (75)


الَّذِين‌َ آمَنُوا يُقَاتِلُون‌َ فِي‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ وَالَّذِين‌َ كَفَرُوا يُقَاتِلُون‌َ فِي‌ سَبِيل‌ِ الطَّاغُوت‌ِ فَقَاتِلُوا أَوْلِيَاءَ الشَّيْطَان‌ِ إِن‌َّ كَيْدَ الشَّيْطَان‌ِ كَان‌َ ضَعِيفَاً (نساء: 76)

كسانى كه ايمان دارند، در راه خدا پيكار مى‏كنند و آنها كه كافرند، در راه طاغوت [بت و افراد طغيانگر]. پس شما با ياران شيطان، پيكار كنيد! (و از آنها نهراسيد!) زيرا كه نقشه شيطان، (همانند قدرتش) ضعيف است. (76)


أَلَم‌ْ تَرَ إِلَي‌ الَّذِين‌َ قِيل‌َ لَهُم‌ْ كُفُّوا أَيْدِيَكُم‌ْ وَ أَقِيمُوا الصَّلاَة‌َ وَ آتُوا الزَّكَاة‌َ فَلَمَّا كُتِب‌َ عَلَيْهِم‌ُ الْقِتَال‌ُ إِذَا فَرِيق‌ٌ مِنْهُم‌ْ يَخْشَوْن‌َ النَّاس‌َ كَخَشْيَة‌ِ الله‌ِ أَوْ أَشَدَّ خَشْيَة‌ً وَ قَالُوا رَبَّنَا لِم‌َ كَتَبْت‌َ عَلَيْنَا الْقِتَال‌َ لَوْلا أَخَّرْتَنَا إِلَي‌ أَجَل‌ٍ قَرِيب‌ٍ قُل‌ْ مَتَاع‌ُ الدُّنْيَا قَلِيل‌ٌ وَالْآخِرَة‌ُ خَيْرٌ لِمَن‌ِ اتَّقَي‌ وَ لاَ تُظْلَمُون‌َ فَتِيلاً (نساء: 77)

آيا نديدى كسانى را كه (در مكّه) به آنها گفته شد: «فعلا) دست از جهاد بداريد! و نماز را برپا كنيد! و زكات بپردازيد!» (امّا آنها از اين دستور، ناراحت بودند)، ولى هنگامى كه (در مدينه) فرمان جهاد به آنها داده شد، جمعى از آنان، از مردم مى‏ترسيدند، همان گونه كه از خدا مى‏ترسند، بلكه بيشتر! و گفتند: «پروردگارا! چرا جهاد را بر ما مقرّر داشتى؟! چرا اين فرمان را تا زمان نزديكى تأخير نينداختى؟!» به آنها بگو: «سرمايه زندگى دنيا، ناچيز است! و سراى آخرت، براى كسى كه پرهيزگار باشد، بهتر است! و به اندازه رشته شكافِ هسته خرمايى، به شما ستم نخواهد شد! (77)


أَيْنََمَا تَكُونُوا يُدْرِكْكُم‌ُ الْمَوْت‌ُ وَ لَوْ كُنْتُم‌ْ فِي‌ بُرُوج‌ٍ مُشَيَّدَة‌ٍ وَ إِنْ‌ تُصِبْهُم‌ْ حَسَنَة‌ٌ يَقُولُوا هَذِه‌ِ مِن‌ْ عِنْدِ الله‌ِ وَ إِنْ‌ تُصِبْهُم‌ْ سَيِّئَة‌ٌ يَقُولُوا هَذِه‌ِ مِنْ‌ عِنْدِك‌َ قُل‌ْ كُل‌ٌّ مِن‌ْ عِنْدِ الله‌ِ فَمَا ل‌ِ هَؤُلاَءِ الْقَوْم‌ِ لاَ يَكَادُون‌َ يَفْقَهُون‌َ حَدِيثَاً (نساء: 78)

هر جا باشيد، مرگ شما را درمى‏يابد هر چند در برجهاى محكم باشيد! و اگر به آنها [منافقان‏] حسنه (و پيروزى) برسد، مى‏گويند: «اين، از ناحيه خداست.» و اگر سيّئه (و شكستى) برسد، مى‏گويند: «اين، از ناحيه توست.» بگو: «همه اينها از ناحيه خداست.» پس چرا اين گروه حاضر نيستند سخنى را درك كنند؟! (78)


مَا أَصَابَك‌َ مِن‌ْ حَسَنَة‌ٍ فَمِن‌َ الله‌ِ وَ مَا أَصَابَك‌َ مِنْ‌ سَيِّئَة‌ٍ فَمِنْ‌ نَفْسِك‌َ وَ أَرْسَلْنَاك‌َ لِلنَّاس‌ِ رَسُولاً وَ كَفَي‌ بِالله‌ِ شَهِيدَاً (نساء: 79)

(آرى،) آنچه از نيكيها به تو مى‏رسد، از طرف خداست و آنچه از بدى به تو مى‏رسد، از سوى خود توست. و ما تو را رسول براى مردم فرستاديم و گواهى خدا در اين باره، كافى است! (79)


مَنْ‌ يُطِع‌ِ الرَّسُول‌َ فَقَدْ أَطَاع‌َ الله‌َ وَ مَنْ‌ تَوَلَّي‌ فَمَا أَرْسَلْنَاك‌َ عَلَيْهِم‌ْ حَفِيظَاً (نساء: 80)

كسى كه از پيامبر اطاعت كند، خدا را اطاعت كرده و كسى كه سرباز زند، تو را نگهبان (و مراقب) او نفرستاديم (و در برابر او، مسئول نيستى). (80)


وَ يَقُولُون‌َ طَاعة‌ٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِن‌ْ عِنْدِك‌َ بَيَّت‌َ طَائِفَة‌ٌ مِنْهُم‌ْ غَيْرَ الَّذِي‌ تَقُول‌ُ وَالله‌ُ يَكْتُب‌ُ مَا يُبَيِّتُون‌َ فَأَعْرِض‌ْ عَنْهُم‌ْ وَ تَوَكَّل‌ْ عَلَي‌ الله‌ِ وَ كَفَي‌ بِالله‌ِ وَكِيلاً (نساء: 81)

آنها در حضور تو مى‏گويند: «فرمانبرداريم» امّا هنگامى كه از نزد تو بيرون مى‏روند، جمعى از آنان بر خلاف گفته‏هاى تو، جلسات سرّى شبانه تشكيل مى‏دهند آنچه را در اين جلسات مى‏گويند، خداوند مى‏نويسد. اعتنايى به آنها نكن! (و از نقشه‏هاى آنان وحشت نداشته باش!) و بر خدا توكّل كن! كافى است كه او يار و مدافع تو باشد. (81)


أَفَلاَ يَتَدَبَّرُون‌َ الْقُرْآن‌َ وَ لَوْ كَان‌َ مِن‌ْ عِنْدِ غَيْرِ الله‌ِ لَوَجَدُوا فِيه‌ِ اخْتِلاَفاً كَثِيرَاً (نساء: 82)

آيا درباره قرآن نمى‏انديشند؟! اگر از سوى غير خدا بود، اختلاف فراوانى در آن مى‏يافتند. (82)


وَ إِذَا جَاءَهُم‌ْ أَمْرٌ مِن‌َ الْأَمْن‌ِ أَوِ الْخَوْف‌ِ أَذَاعُوا بِه‌ِ وَ لَوْ رَدُّوه‌ُ إِلَي‌ الرَّسُول‌ِ وَ إِلَي‌ أُولِي‌ الْأَمْرِ مِنْهُم‌ْ لَعَلِمَه‌ُ الَّذِين‌َ يَسْتَنْبِطُونَه‌ُ مِنْهُم‌ْ وَ لَوْلاَ فَضْل‌ُ الله‌ِ عَلَيْكُم‌ْ وَ رَحْمَتُه‌ُ لَاتَّبَعْتُم‌ُ الشَّيْطَان‌َ إِلاَّ قَلِيلاً (نساء: 83)

و هنگامى كه خبرى از پيروزى يا شكست به آنها برسد، (بدون تحقيق،) آن را شايع مى‏سازند در حالى كه اگر آن را به پيامبر و پيشوايان- كه قدرت تشخيص كافى دارند- بازگردانند، از ريشه‏هاى مسائل آگاه خواهند شد. و اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود، جز عدّه كمى، همگى از شيطان پيروى مى‏كرديد (و گمراه مى‏شديد). (83)


فَقَاتِل‌ْ فِي‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ لاَ تُكَلَّف‌ُ إِلاَّ نَفْسَك‌َ وَ حَرِّض‌ِ الْمُؤْمِنِين‌َ عَسَي‌ الله‌ُ أَنْ‌ يَكُف‌َّ بَأْس‌َ الَّذِين‌َ كَفَرُوا وَالله‌ُ أَشَدُّ بَأْسَاً وَ أَشَدُّ تَنْكِيلاً (نساء: 84)

در راه خدا پيكار كن! تنها مسئول وظيفه خود هستى! و مؤمنان را (بر اين كار،) تشويق نما! اميد است خداوند از قدرت كافران جلوگيرى كند (حتى اگر تنها خودت به ميدان بروى)! و خداوند قدرتش بيشتر، و مجازاتش دردناكتر است. (84)


مَنْ‌ يَشْفَع‌ْ شَفَاعَة‌ً حَسَنَة‌ً يَكُنْ‌ لَه‌ُ نَصِيب‌ٌ مِنْهَا وَ مَنْ‌ يَشْفَع‌ْ شَفَاعَة‌ً سَيِّئَة‌ً يَكُنْ‌ لَه‌ُ كِفْل‌ٌ مِنْهَا وَ كَان‌َ الله‌ُ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ مُقِيتَاً (نساء: 85)

كسى كه شفاعت [تشويق و كمك‏] به كار نيكى كند، نصيبى از آن براى او خواهد بود و كسى كه شفاعت [تشويق و كمك‏] به كار بدى كند، سهمى از آن خواهد داشت. و خداوند، حسابرس و نگهدار هر چيز است. (85)


وَ إِذَا حُيِّيتُمْ‌ بِتَحِيَّة‌ٍ فَحَيُّوا بِأَحْسَن‌َ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا إِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ حَسِيبَاً (نساء: 86)

هر گاه به شما تحيّت گويند، پاسخ آن را بهتر از آن بدهيد يا (لا اقل) به همان گونه پاسخ گوييد! خداوند حساب همه چيز را دارد. (86)


الله‌ُ لاَ إِله‌َ إِلاَّ هُوَ لَيَجْمَعَنَّكُم‌ْ إِلَي‌ يَوْم‌ِ الْقِيَامَة‌ِ لاَ رَيْب‌َ فِيه‌ِ وَ مَن‌ْ أَصْدَق‌ُ مِن‌َ الله‌ِ حَدِيثَاً (نساء: 87)

خداوند، معبودى جز او نيست! و به يقين، همه شما را در روز رستاخيز- كه شكى در آن نيست- جمع مى‏كند! و كيست كه از خداوند، راستگوتر باشد؟ (87)


فَمَا لَكُم‌ْ فِي‌ الْمُنَافِقِين‌َ فِئَتَيْن‌ِ وَالله‌ُ أَرْكَسَهُمْ‌ بِمَا كَسَبُوا أَتُرِيدُون‌َ أَنْ‌ تَهْدُوا مَن‌ْ أَضَل‌َّ الله‌ُ وَ مَنْ‌ يُضْلِل‌ِ الله‌ُ فَلَن‌ْ تَجِدَ لَه‌ُ سَبِيلاً (نساء: 88)

چرا درباره منافقين دو دسته شده‏ايد؟! (بعضى جنگ با آنها را ممنوع، و بعضى مجاز مى‏دانيد.) در حالى كه خداوند بخاطر اعمالشان، (افكار) آنها را كاملًا وارونه كرده است! آيا شما مى‏خواهيد كسانى را كه خداوند (بر اثر اعمال زشتشان) گمراه كرده، هدايت كنيد؟! در حالى كه هر كس را خداوند گمراه كند، راهى براى او نخواهى يافت. (88)


وَدُّوا لَوْ تَكْفُرُون‌َ كَمَا كَفَرُوا فَتَكُونُون‌َ سَوَاءً فَلاَ تَتَّخِذُوا مِنْهُم‌ْ أَوْلِيَاءَ حَتَّي‌ يُهاجِرُوا فِي‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ فَإِنْ‌ تَوَلَّوا فَخُذُوهُم‌ْ وَاقْتُلُوهُم‌ْ حَيْث‌ُ وَجَدْتُمُوهُمْ‌ وَ لاَ تَتَّخِذُوا مِنْهُم‌ْ وَلِيَّاً وَ لاَ نَصِيرَاً (نساء: 89)

آنان آرزو مى‏كنند كه شما هم مانند ايشان كافر شويد، و مساوى يكديگر باشيد. بنا بر اين، از آنها دوستانى انتخاب نكنيد، مگر اينكه (توبه كنند، و) در راه خدا هجرت نمايند. هر گاه از اين كار سر باز زنند، (و به اقدام بر ضدّ شما ادامه دهند،) هر جا آنها را يافتيد، اسير كنيد! و (در صورت احساس خطر) به قتل برسانيد! و از ميان آنها، دوست و يار و ياورى اختيار نكنيد!. (89)


إِلاَّ الَّذِين‌َ يَصِلُون‌َ إِلَي‌ قَوْم‌ٍ بَيْنَكُم‌ْ وَ بَيْنَهُم‌ْ مِيثَاق‌ٌ أَوْ جَاءُوكُم‌ْ حَصِرَت‌ْ صُدُورُهُم‌ْ أَنْ‌ يُقَاتِلُوكُم‌ْ أَوْ يُقَاتِلُوا قَوْمَهُم‌ْ وَ لَوْ شَاءَ الله‌ُ لَسَلَّطَهُم‌ْ عَلَيْكُم‌ْ فَلَقَاتَلُوكُم‌ْ فَإِنِ‌ اعْتَزَلُوكُم‌ْ فَلَم‌ْ يُقَاتِلُوكُم‌ْ وَ أَلْقَوْا إِلَيْكُم‌ُ السَّلَم‌َ فَمَا جَعَل‌َ الله‌ُ لَكُم‌ْ عَلَيْهِم‌ْ سَبِيلاً (نساء: 90)

مگر آنها كه با همپيمانان شما، پيمان بسته‏اند يا آنها كه به سوى شما مى‏آيند، و از پيكار با شما، يا پيكار با قوم خود ناتوان شده‏اند (نه سر جنگ با شما دارند، و نه توانايى مبارزه با قوم خود.) و اگر خداوند بخواهد، آنان را بر شما مسلّط مى‏كند تا با شما پيكار كنند. پس اگر از شما كناره‏گيرى كرده و با شما پيكار ننمودند، (بلكه) پيشنهاد صلح كردند، خداوند به شما اجازه نمى‏دهد كه متعرّض آنان شويد. (90)


سَتَجِدُون‌َ آخَرِين‌َ يُرِيدُون‌َ أَنْ‌ يَأْمَنُوكُم‌ْ وَ يَأْمَنُوا قَوْمَهُم‌ْ كُلَّمَا رُدُّوا إِلَي‌ الْفِتْنَة‌ِ أُرْكِسُوا فِيهَا فَإِنْ‌ لَم‌ْ يَعْتَزِلُوكُم‌ْ وَ يُلْقُوا إِلَيْكُم‌ُ السَّلَم‌َ وَ يَكُفُّوا أَيْدِيَهُم‌ْ فَخُذُوهُم‌ْ وَاقْتُلُوهُم‌ْ حَيْث‌ُ ثَقِفْتُمُوهُم‌ْ وَ أُولَئِكُمْ‌ جَعَلْنَا لَكُم‌ْ عَلَيْهِم‌ْ سُلْطَانَاً مُبِينَاً (نساء: 91)

بزودى جمعيّت ديگرى را مى‏يابيد كه مى‏خواهند هم از ناحيه شما در امان باشند، و هم از ناحيه قوم خودشان (كه مشركند. لذا نزد شما ادّعاى ايمان مى‏كنند ولى) هر زمان آنان را به سوى فتنه (و بت پرستى) بازگردانند، با سر در آن فرو مى‏روند! اگر از درگيرى با شما كنار نرفتند و پيشنهاد صلح نكردند و دست از شما نكشيدند، آنها را هر جا يافتيد اسير كنيد و (يا) به قتل برسانيد! آنها كسانى هستند كه ما براى شما، تسلّط آشكارى نسبت به آنان قرار داده‏ايم. (91)


وَ مَا كَان‌َ لِمُؤْمِن‌ٍ أَنْ‌ يَقْتُل‌َ مُؤْمِناً إِلاَّ خَطَأً وَ مَنْ‌ قَتَل‌َ مُؤْمِناً خَطَأً فَتَحْرِيرُ رَقَبَة‌ٍ مُؤْمِنَة‌ٍ وَ دِيَة‌ٌ مُسَلَّمَة‌ٌ إِلَي‌ أَهْلِه‌ِ إِلاَّ أَنْ‌ يَصَّدَّقُوا فَإِنْ‌ كَان‌َ مِنْ‌ قَوْم‌ٍ عَدُوٍّ لَكُم‌ْ وَ هُوَ مُؤْمِن‌ٌ فَتَحْرِيرُ رَقَبَة‌ٍ مُؤْمِنَة‌ٍ وَ إِنْ‌ كَان‌َ مِنْ‌ قَوْم‌ٍ بَيْنَكُم‌ْ وَ بَيْنَهُمْ‌ مِيثَاق‌ٌ فَدِيَة‌ٌ مُسَلَّمَة‌ٌ إِلَي‌ أَهْلِه‌ِ وَ تَحْرِيرُ رَقَبَة‌ٍ مُؤْمِنَة‌ٍ فَمَنْ‌ لَم‌ْ يَجِدْ فَصِيَام‌ُ شَهْرَيْن‌ِ مُتَتَابِعَيْن‌ِ تَوْبَة‌ً مِن‌َ الله‌ِ وَ كَان‌َ الله‌ُ عَلِيمَاً حَكِيمَاً (نساء: 92)

هيچ فرد باايمانى مجاز نيست كه مؤمنى را به قتل برساند، مگر اينكه اين كار از روى خطا و اشتباه از او سر زند (و در عين حال،) كسى كه مؤمنى را از روى خطا به قتل رساند، بايد يك برده مؤمن را آزاد كند و خونبهايى به كسان او بپردازد مگر اينكه آنها خونبها را ببخشند. و اگر مقتول، از گروهى باشد كه دشمنان شما هستند (و كافرند)، ولى مقتول باايمان بوده، (تنها) بايد يك برده مؤمن را آزاد كند (و پرداختن خونبها لازم نيست). و اگر از جمعيّتى باشد كه ميان شما و آنها پيمانى برقرار است، بايد خونبهاى او را به كسان او بپردازد، و يك برده مؤمن (نيز) آزاد كند. و آن كس كه دسترسى (به آزاد كردن برده) ندارد، دو ماه پى در پى روزه مى‏گيرد. اين، (يك نوع تخفيف، و) توبه الهى است. و خداوند، دانا و حكيم است. (92)


وَ مَنْ‌ يَقْتُل‌ْ مُؤْمِنَاً مُتَعَمِّدَاً فَجَزَاؤُه‌ُ جَهَنَّم‌ُ خَالِدَاً فِيهَا وَ غَضِب‌َ الله‌ُ عَلَيْه‌ِ وَ لَعَنَه‌ُ وَ أَعَدَّ لَه‌ُ عَذَاباً عَظِيمَاً (نساء: 93)

و هر كس، فرد باايمانى را از روى عمد به قتل برساند، مجازاتِ او دوزخ است در حالى كه جاودانه در آن مى‏ماند و خداوند بر او غضب مى‏كند و او را از رحمتش دور مى‏سازد و عذاب عظيمى براى او آماده ساخته است. (93)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا إِذَا ضَرَبْتُم‌ْ فِي‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ فَتَبَيَّنُوا وَ لاَ تَقُولُوا لِمَن‌ْ أَلْقَي‌ إِلَيْكُم‌ُ السَّلاَم‌َ لَسْت‌َ مُؤْمِنَاً تَبْتَغُون‌َ عَرَض‌َ الْحَيَاة‌ِ الْدُّنْيَا فَعِنْدَ الله‌ِ مَغَانِم‌ُ كَثِيرَة‌ٌ كَذَلِك‌َ كُنْتُمْ‌ مِن‌ْ قَبْل‌ُ فَمَن‌َّ الله‌ُ عَلَيْكُمْ‌ فَتَبَيَّنُوا إِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ بِمَا تَعْمَلُون‌َ خَبِيرَاً (نساء: 94)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! هنگامى كه در راه خدا گام مى‏زنيد (و به سفرى براى جهاد مى‏رويد)، تحقيق كنيد! و بخاطر اينكه سرمايه ناپايدار دنيا (و غنايمى) به دست آوريد، به كسى كه اظهار صلح و اسلام مى‏كند نگوييد: «مسلمان نيستى» زيرا غنيمتهاى فراوانى (براى شما) نزد خداست. شما قبلًا چنين بوديد و خداوند بر شما منّت نهاد (و هدايت شديد). پس، (بشكرانه اين نعمت بزرگ،) تحقيق كنيد! خداوند به آنچه انجام مى‏دهيد آگاه است. (94)


لاَ يَسْتَوِي‌ الْقَاعِدُون‌َ مِن‌َ الْمُؤْمِنِين‌َ غَيْرُ أُولِي‌ الضَّرَرِ وَالْمُـجَاهِدُون‌َ فِي‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ بِأَمْوَالِهِم‌ْ وَ أَنْفُسِهِم‌ْ فَضَّل‌َ الله‌ُ الْمُـجَاهِدِين‌َ بِأَمْوَالِهِم‌ْ وَ أَنْفُسِهِم‌ْ عَلَي‌ الْقَاعِدِين‌َ دَرَجَة‌ً وَ كُلاًّ وَعَدَ الله‌ُ الْحُسْنَي‌ وَ فَضَّل‌َ الله‌ُ الْمُـجَاهِدِين‌َ عَلَي‌ الْقَاعِدِين‌َ أَجْرَاً عَظِيمَاً (نساء: 95)

(هرگز) افراد باايمانى كه بدون بيمارى و ناراحتى، از جهاد بازنشستند، با مجاهدانى كه در راه خدا با مال و جان خود جهاد كردند، يكسان نيستند! خداوند، مجاهدانى را كه با مال و جان خود جهاد نمودند، بر قاعدان [ترك‏كنندگان جهاد] برترى مهمّى بخشيده و به هر يك از اين دو گروه (به نسبت اعمال نيكشان،) خداوند وعده پاداش نيك داده، و مجاهدان را بر قاعدان، با پاداش عظيمى برترى بخشيده است. (95)


دَرَجَات‌ٍ مِنْه‌ُ وَ مَغْفِرَة‌ً وَ رَحْمَة‌ً وَ كَان‌َ الله‌ُ غَفُورَاً رَحِيمَاً (نساء: 96)

درجات (مهمّى) از ناحيه خداوند، و آمرزش و رحمت (نصيب آنان مى‏گردد) و (اگر لغزشهايى داشته‏اند،) خداوند آمرزنده و مهربان است. (96)


إِن‌َّ الَّذِين‌َ تَوَفَّاهُم‌ُ الْمَلاَئِكَة‌ُ ظَالِمِي‌ أَنْفُسِهِم‌ْ قَالُوا فِيم‌َ كُنْتُم‌ْ قَالُوا كُنَّا مُسْتَضْعَفِين‌َ فِي‌ الْأَرْض‌ِ قَالُوا أَلَم‌ْ تَكُن‌ْ أَرْض‌ُ الله‌ِ وَاسِعَة‌ً فَتُهَاجِرُوا فِيهَا فَأُولَئِك‌َ مَأْوَاهُم‌ْ جَهَنَّم‌ُ وَ سَاءَت‌ْ مَصِيرَاً (نساء: 97)

كسانى كه فرشتگان (قبض ارواح)، روح آنها را گرفتند در حالى كه به خويشتن ستم كرده بودند، به آنها گفتند: «شما در چه حالى بوديد؟ (و چرا با اينكه مسلمان بوديد، در صفِ كفّار جاى داشتيد؟!)» گفتند: «ما در سرزمين خود، تحت فشار و مستضعف بوديم.» آنها [فرشتگان‏] گفتند: «مگر سرزمين خدا، پهناور نبود كه مهاجرت كنيد؟!» آنها (عذرى نداشتند، و) جايگاهشان دوزخ است، و سرانجام بدى دارند. (97)


إِلاَّ الْمُسْتَضْعَفِين‌َ مِن‌َ الرِّجَال‌ِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَان‌ِ لاَ يَسْتَطِيعُون‌َ حِيلَة‌ً وَ لاَ يَهْتَدُون‌َ سَبِيلاً (نساء: 98)

مگر آن دسته از مردان و زنان و كودكانى كه براستى تحت فشار قرار گرفته‏اند (و حقيقتاً مستضعفند) نه چاره‏اى دارند، و نه راهى (براى نجات از آن محيط آلوده) مى‏يابند. (98)


فَأُولَئِك‌َ عَسَي‌ الله‌ُ أَن‌ْ يَعْفُوَ عَنْهُم‌ْ وَ كَان‌َ الله‌ُ عَفُوَّاً غَفُورَاً (نساء: 99)

ممكن است خداوند، آنها را مورد عفو قرار دهد و خداوند، عفو كننده و آمرزنده است. (99)


وَ مَنْ‌ يُهَاجِرْ فِي‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ يَجِدْ فِي‌ الْأَرْض‌ِ مُرَاغَمَاً كَثِيرَاً وَ سَعَة‌ً وَ مَنْ‌ يَخْرُج‌ْ مِنْ‌ بَيْتِه‌ِ مُهَاجِرَاً إِلَي‌ الله‌ِ وَ رَسُولِه‌ِ ثُم‌َّ يُدْرِكْه‌ُ الْمَوْت‌ُ فَقَدْ وَقَع‌َ أَجْرُه‌ُ عَلَي‌ الله‌ِ وَ كَان‌َ الله‌ُ غَفُورَاً رَحِيمَاً (نساء: 100)

كسى كه در راه خدا هجرت كند، جاهاى امنِ فراوان و گسترده‏اى در زمين مى‏يابد. و هر كس بعنوان مهاجرت به سوى خدا و پيامبر او، از خانه خود بيرون رود، سپس مرگش فرا رسد، پاداش او بر خداست و خداوند، آمرزنده و مهربان است. (100)


وَ إِذَا ضَرَبْتُم‌ْ فِي‌ الْأَرْض‌ِ فَلَيْس‌َ عَلَيْكُم‌ْ جُنَاح‌ٌ أَنْ‌ تَقْصُرُوا مِن‌َ الصَّلاَة‌ِ إِن‌ْ خِفْتُم‌ْ أَنْ‌ يَفْتِنَكُم‌ُ الَّذِين‌َ كَفَرُوا إِن‌َّ الْكَافِرِين‌َ كَانُوا لَكُم‌ْ عَدُوَّاَ مُبِينَاً (نساء: 101)

هنگامى كه سفر مى‏كنيد، گناهى بر شما نيست كه نماز را كوتاه كنيد اگر از فتنه (و خطر) كافران بترسيد زيرا كافران، براى شما دشمن آشكارى هستند. (101)


وَ إِذَا كُنْت‌َ فِيهِم‌ْ فَأَقَمْت‌َ لَهُم‌ُ الصَّلاَة‌َ فَلْتَقُم‌ْ طَائِفَة‌ٌ مِنْهُمْ‌ مَعَك‌َ وَلْيَأْخُذُوا أَسْلِحَتَهُم‌ْ فَإِذَا سَجَدُوا فَلْيَكُونُوا مِنْ‌ وَرَائِكُم‌ْ وَلْتَأْت‌ِ طَائِفَة‌ٌ أُخْرَي‌ لَم‌ْ يُصَلُّوا فَلْيُصَلُّوا مَعَك‌َ وَلْيَأْخُذُوا حِذْرَهُم‌ْ وَ أَسْلِحَتَهُم‌ْ وَدَّ الَّذِين‌َ كَفَرُوا لَوْ تَغْفُلُون‌َ عَن‌ْ أَسْلِحَتِكُم‌ْ وَ أَمْتِعَتِكُم‌ْ فَيَمِيلُون‌َ عَلَيْكُمْ‌ مَيْلَة‌ً وَاحِدَة‌ً وَ لاَ جُنَاح‌َ عَلَيْكُم‌ْ إِنْ‌ كَان‌َ بِكُم‌ْ أَذَي‌ً مِنْ‌ مَطَرٍ أَوْ كُنْتُمْ‌ مَرْضَي‌ أَنْ‌ تَضَعُوا أَسْلِحَتَكُم‌ْ وَ خُذُوا حِذْرَكُم‌ْ إِن‌َّ الله‌َ أَعَدَّ لِلْكَافِرِين‌َ عَذَابَاً مُهِينَاً (نساء: 102)

و هنگامى كه در ميان آنها باشى، و (در ميدان جنگ) براى آنها نماز را برپا كنى، بايد دسته‏اى از آنها با تو (به نماز) برخيزند، و سلاحهايشان را با خود برگيرند و هنگامى كه سجده كردند (و نماز را به پايان رساندند)، بايد به پشتِ سرِ شما (به ميدان نبرد) بروند، و آن دسته ديگر كه نماز نخوانده‏اند (و مشغول پيكار بوده‏اند)، بيايند و با تو نماز بخوانند آنها بايد وسايل دفاعى و سلاحهايشان (را در حال نماز) با خود حمل كنند (زيرا) كافران آرزو دارند كه شما از سلاحها و متاعهاى خود غافل شويد و يكباره به شما هجوم آورند. و اگر از باران ناراحتيد، و يا بيمار (و مجروح) هستيد، مانعى ندارد كه سلاحهاى خود را بر زمين بگذاريد ولى وسايل دفاعى (مانند زره و خود را) با خود برداريد خداوند، عذاب خواركننده‏اى براى كافران فراهم ساخته است. (102)


فَإِذَا قَضَيْتُم‌ُ الصَّلاَة‌َ فَاذْكُرُوا الله‌َ قِيَامَاً وَ قُعُودَاً وَ عَلَي‌ جُنُوبِكُم‌ْ فَإِذَا اطْمَأْنَنْتُم‌ْ فَأَقِيمُوا الصَّلاَة‌َ إِن‌َّ الصَّلاَة‌َ كَانَت‌ْ عَلَي‌ الْمُؤْمِنِين‌َ كِتَاباً مَوْقُوتَاً (نساء: 103)

و هنگامى كه نماز را به پايان رسانديد، خدا را ياد كنيد ايستاده، و نشسته، و در حالى كه به پهلو خوابيده‏ايد! و هر گاه آرامش يافتيد (و حالت ترس زايل گشت)، نماز را (به طور معمول) انجام دهيد، زيرا نماز، وظيفه ثابت و معيّنى براى مؤمنان است! (103)


وَ لاَ تَهِنُوا فِي‌ ابْتِغَاءِ الْقَوْم‌ِ إِنْ‌ تَكُونُوا تَأْلَمُون‌َ فَإِنَّهُم‌ْ يَأْلَمُون‌َ كَمَا تَأْلَمُون‌َ وَ تَرْجُون‌َ مِن‌َ الله‌ِ مَا لاَ يَرْجُون‌َ وَ كَان‌َ الله‌ُ عَلِيمَاً حَكِيمَاً (نساء: 104)

و در راه تعقيب دشمن، (هرگز) سست نشويد! (زيرا) اگر شما درد و رنج مى‏بينيد، آنها نيز همانند شما درد و رنج مى‏بينند ولى شما اميدى از خدا داريد كه آنها ندارند و خداوند، دانا و حكيم است. (104)


إِنَّا أَنْزَلْنَا إِلَيْك‌َ الْكِتَاب‌َ بِالْحَق‌ِّ لِتَحْكُم‌َ بَيْن‌َ النَّاس‌ِ بِمَا أَرَاك‌َ الله‌ُ وَ لاَ تَكُنْ‌ لِلْخَائِنِين‌َ خَصِيمَاً (نساء: 105)

ما اين كتاب را بحق بر تو نازل كرديم تا به آنچه خداوند به تو آموخته، در ميان مردم قضاوت كنى و از كسانى مباش كه از خائنان حمايت نمايى! (105)


وَاسْتَغْفِرِ الله‌َ إِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ غَفُورَاً رَحِيمَاً (نساء: 106)

و از خداوند، طلب آمرزش نما! كه خداوند، آمرزنده و مهربان است. (106)


وَ لاَ تُجَادِل‌ْ عَن‌ِ الَّذِين‌َ يَخْتَانُون‌َ أَنْفُسَهُم‌ْ إِن‌َّ الله‌َ لاَ يُحِب‌ُّ مَنْ‌ كَان‌َ خَوَّانَاً أَثِيمَاً (نساء: 107)

و از آنها كه به خود خيانت كردند، دفاع مكن! زيرا خداوند، افراد خيانت‏پيشه گنهكار را دوست ندارد. (107)


يَسْتَخْفُون‌َ مِن‌َ النَّاس‌ِ وَ لاَ يَسْتَخْفُون‌َ مِن‌َ الله‌ِ وَ هُوَ مَعَهُم‌ْ إِذْ يُبَيِّتُون‌َ مَا لاَ يَرْضَي‌ مِن‌َ الْقَوْل‌ِ وَ كَان‌َ الله‌ُ بِمَا يَعْمَلُون‌َ مُحِيطَاً (نساء: 108)

آنها زشتكارىِ خود را از مردم پنهان مى‏دارند اما از خدا پنهان نمى‏دارند، و هنگامى كه در مجالس شبانه، سخنانى كه خدا راضى نبود مى‏گفتند، خدا با آنها بود، خدا به آنچه انجام مى‏دهند، احاطه دارد. (108)


وَ مَنْ‌ يَعْمَل‌ْ سُوءً أَوْ يَظْلِم‌ْ نَفْسَه‌ُ ثُم‌َّ يَسْتَغْفِرِ الله‌َ يَجِدِ الله‌َ غَفُورَاً رَحِيمَاً (نساء: 110)

كسى كه كار بدى انجام دهد يا به خود ستم كند، سپس از خداوند طلب آمرزش نمايد، خدا را آمرزنده و مهربان خواهد يافت. (110)


وَ مَنْ‌ يَكْسِب‌ْ إِثْمَاً فَإِنَّمَا يَكْسِبُه‌ُ عَلَي‌ نَفْسِه‌ِ وَ كَان‌َ الله‌ُ عَلِيمَاً حَكِيمَاً (نساء: 111)

و كسى كه گناهى مرتكب شود، به زيان خود مرتكب شده خداوند، دانا و حكيم است. (111)


وَ مَنْ‌ يَكْسِب‌ْ خَطِيئَة‌ً أَوْ إِثْمَاً ثُم‌َّ يَرْم‌ِ بِه‌ِ بَرِيئَاً فَقَدِ احْتَمَل‌َ بُهْتَانَاً وَ إِثْمَاً مُبِينَاً (نساء: 112)

و كسى كه خطا يا گناهى مرتكب شود، سپس بيگناهى را متهم سازد، بار بهتان و گناهِ آشكارى بر دوش گرفته است. (112)


وَ لَوْلاَ فَضْل‌ُ الله‌ِ عَلَيْك‌َ وَ رَحْمَتُه‌ُ لَهَمَّت‌ْ طَائِفَة‌ٌ مِنْهُم‌ْ أَنْ‌ يُضِلُّوك‌َ وَ مَا يُضِلُّون‌َ إِلاَّ أَنْفُسَهُم‌ْ وَ مَا يَضُرُّونَك‌َ مِنْ‌ شَي‌ْءٍ وَ أَنْزَل‌َ الله‌ُ عَلَيْك‌َ الْكِتَاب‌َ وَالْحِكْمَة‌َ وَ عَلَّمَك‌َ مَا لَم‌ْ تَكُنْ‌ تَعْلَم‌ُ وَ كَان‌َ فَضْل‌ُ الله‌ِ عَلَيْك‌َ عَظِيمَاً (نساء: 113)

اگر فضل و رحمت خدا شامل حال تو نبود، گروهى از آنان تصميم داشتند تو را گمراه كنند اما جز خودشان را گمراه نمى‏كنند و هيچ گونه زيانى به تو نمى‏رسانند. و خداوند، كتاب و حكمت بر تو نازل كرد و آنچه را نمى‏دانستى، به تو آموخت و فضل خدا بر تو (همواره) بزرگ بوده است. (113)


لاَ خَيْرَ فِي‌ كَثِيرٍ مِنْ‌ نَجْوَاهُم‌ْ إِلاَّ مَن‌ْ أَمَرَ بِصَدَقَة‌ٍ أَوْ مَعْرُوف‌ٍ أَوْ إِصْلاَح‌ٍ بَيْن‌َ النَّاس‌ِ وَ مَنْ‌ يَفْعَل‌ْ ذَلِك‌َ ابْتِغَاءَ مَرْضَات‌ِ الله‌ِ فَسَوْف‌َ نُؤْتِيه‌ِ أَجْرَاً عَظِيمَاً (نساء: 114)

در بسيارى از سخنانِ درِگوشى (و جلسات محرمانه) آنها، خير و سودى نيست مگر كسى كه (به اين وسيله،) امر به كمك به ديگران، يا كار نيك، يا اصلاح در ميان مردم كند و هر كس براى خشنودى پروردگار چنين كند، پاداش بزرگى به او خواهيم داد. (114)


وَ مَنْ‌ يُشَاقِق‌ِ الرَّسُول‌َ مِنْ‌ بَعْدِ مَا تَبَيَّن‌َ لَه‌ُ الْهُدَي‌ وَ يَتَّبِع‌ْ غَيْرَ سَبِيل‌ِ الْمُؤْمِنِين‌َ نُوَلِّه‌ِ مَا تَوَلَّي‌ وَ نُصْلِه‌ِ جَهَنَّم‌َ وَ سَاءَت‌ْ مَصِيرَاً (نساء: 115)

كسى كه بعد از آشكار شدن حق، با پيامبر مخالفت كند، و از راهى جز راه مؤمنان پيروى نمايد، ما او را به همان راه كه مى‏رود مى‏بريم و به دوزخ داخل مى‏كنيم و جايگاه بدى دارد. (115)


إِن‌َّ الله‌َ لاَ يَغْفِرُ أَنْ‌ يُشْرَك‌َ بِه‌ِ وَ يَغْفِرُ مَا دُون‌َ ذَلِك‌َ لِمَنْ‌ يَشَاءُ وَ مَنْ‌ يُشْرِك‌ْ بِالله‌ِ فَقَدْ ضَل‌َّ ضَلاَلاً بَعِيدَاً (نساء: 116)

خداوند، شرك به او را نمى‏آمرزد (ولى) كمتر از آن را براى هر كس بخواهد (و شايسته بداند) مى‏آمرزد. و هر كس براى خدا همتايى قرار دهد، در گمراهى دورى افتاده است. (116)


إِنْ‌ يَدْعُون‌َ مِنْ‌ دُونِه‌ِ إِلاَّ إِنَاثَاً وَ إِنْ‌ يَدْعُون‌َ إِلاَّ شَيْطَانَاً مَرِيدَاً (نساء: 117)

آنچه غير از خدا مى‏خوانند، فقط بتهايى است (بى‏روح)، كه هيچ اثرى ندارد و (يا) شيطان سركش و ويرانگر است. (117)


لَعَنَه‌ُ الله‌ُ وَ قَال‌َ لَأََتَّخِذَن‌َّ مِن‌ْ عِبَادِك‌َ نَصِيبَاً مَفْرُوضَاً (نساء: 118)

خدا او را از رحمت خويش دور ساخته و او گفته است: «از بندگان تو، سهم معيّنى خواهم گرفت! (118)


وَ لَأَُضِلَّنَّهُم‌ْ وَ لَأَُمَنِّيَنَّهُم‌ْ وَ لَآَمُرَنَّهُم‌ْ فَلَيُبَتِّكُن‌َّ آذَان‌َ الْأَنْعَام‌ِ وَ لَآمُرَنَّهُم‌ْ فَلَيُغَيِّرُن‌َّ خَلْق‌َ الله‌ِ وَ مَنْ‌ يَتَّخِذِ الشَّيْطَان‌َ وَلِيَّاً مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ فَقَدْ خَسِرَ خُسْرَانَاً مُبِينَاً (نساء: 119)

و آنها را گمراه مى‏كنم! و به آرزوها سرگرم مى‏سازم! و به آنان دستور مى‏دهم كه (اعمال خرافى انجام دهند، و) گوش چهارپايان را بشكافند، و آفرينشِ پاك خدايى را تغيير دهند! (و فطرت توحيد را به شرك بيالايند!)» و هر كس، شيطان را به جاى خدا ولى خود برگزيند، زيانِ آشكارى كرده است. (119)


يَعِدُهُم‌ْ وَ يُمَنِّيهِم‌ْ وَ مَا يَعِدُهُم‌ُ الشَّيْطَان‌ُ إِلاَّ غُرُورَاً (نساء: 120)

شيطان به آنها وعده‏ها (ى دروغين) مى‏دهد و به آرزوها، سرگرم مى‏سازد در حالى كه جز فريب و نيرنگ، به آنها وعده نمى‏دهد. (120)


أُولَئِك‌َ مَأْوَاهُم‌ْ جَهَنَّم‌ُ وَ لاَ يَجِدُون‌َ عَنْهَا مَحِيصَاً (نساء: 121)

آنها [پيروان شيطان‏] جايگاهشان جهنم است و هيچ راه فرارى ندارند. (121)


وَالَّذِين‌َ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَات‌ِ سَنُدْخِلُهُم‌ْ جَنَّات‌ٍ تَجْرِي‌ مِنْ‌ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِين‌َ فِيهَا أَبَدَاً وَعْدَ الله‌ِ حَقَّاً وَ مَن‌ْ أَصْدَق‌ُ مِن‌َ الله‌ِ قِيلاً (نساء: 122)

و كسانى كه ايمان آورده‏اند و اعمال صالح انجام داده‏اند، بزودى آن را در باغهايى از بهشت وارد مى‏كنيم كه نهرها از زير درختانش جارى است جاودانه در آن خواهند ماند. وعده حق خداوند است و كيست كه در گفتار و وعده‏هايش، از خدا صادقتر باشد؟! (122)


لَيْس‌َ بِأَمَانِيِّكُم‌ْ وَ لاَ أَمَانِي‌ِّ أَهْل‌ِ الْكِتَاب‌ِ مَنْ‌ يَعْمَل‌ْ سُوءً يُجْزَ بِه‌ِ وَ لاَ يَجِدْ لَه‌ُ مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ وَلِيَّاً وَ لاَ نَصِيرَاً (نساء: 123)

(فضيلت و برترى) به آرزوهاى شما و آرزوهاى اهل كتاب نيست هر كس عمل بدى انجام دهد، كيفر داده مى‏شود و كسى را جز خدا، ولّى و ياور خود نخواهد يافت. (123)


وَ مَنْ‌ يَعْمَل‌ْ مِن‌َ الصَّالِحَات‌ِ مِنْ‌ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَي‌ وَ هُوَ مُؤْمِن‌ٌ فَأُولَئِك‌َ يَدْخُلُون‌َ الْجَنَّة‌َ وَ لاَ يُظْلَمُون‌َ نَقِيرَاً (نساء: 124)

و كسى كه چيزى از اعمال صالح را انجام دهد، خواه مرد باشد يا زن، در حالى كه ايمان داشته باشد، چنان كسانى داخل بهشت مى‏شوند و كمترين ستمى به آنها نخواهد شد. (124)


وَ مَن‌ْ أَحْسَن‌ُ دِينَاً مِمَّن‌ْ أَسْلَم‌َ وَجْهَه‌ُ لِالله‌ِ وَ هُوَ مُحْسِن‌ٌ وَاتَّبَع‌َ مِلَّة‌َ إِبْرَاهِيم‌َ حَنِيفَاً وَاتَّخَذَ الله‌ُ إِبْرَاهِيم‌َ خَلِيلاً (نساء: 125)

دين و آيين چه كسى بهتر است از آن كس كه خود را تسليم خدا كند، و نيكوكار باشد، و پيرو آيين خالص و پاكِ ابراهيم گردد؟ و خدا ابراهيم را به دوستىِ خود، انتخاب كرد. (125)


وَ لِالله‌ِ مَا فِي‌ السَّمَاوَات‌ِ وَ مَا فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَ كَان‌َ الله‌ُ بِكُل‌ِّ شَي‌ْءٍ مُحِيطَاً (نساء: 126)

آنچه در آسمانها و زمين است، از آن خداست و خداوند به هر چيزى احاطه دارد. (126)


وَ يَسْتَفْتُونَك‌َ فِي‌ النِّسَاءِ قُل‌ِ الله‌ُ يُفْتِيكُم‌ْ فِيهِن‌َّ وَ مَا يُتْلَي‌ عَلَيْكُم‌ْ فِي‌ الْكِتَاب‌ِ فِي‌ يَتَامَي‌ النِّسَاءِ الاَّتِي‌‌ لاَ تُؤْتُونَهُن‌َّ مَا كُتِب‌َ لَهُن‌َّ وَ تَرْغَبُون‌َ أَنْ‌ تَنْكِحُوهُن‌َّ وَالْمُسْتَضْعَفِين‌َ مِن‌َ الْوِلْدَان‌ِ وَ أَنْ‌ تَقُومُوا لِلْيَتَامَي‌ بِالْقِسْط‌ِ وَ مَا تَفْعَلُوا مِن‌ْ خَيْرٍ فَإِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ بِه‌ِ عَلِيمَاً (نساء: 127)

از تو درباره حكم زنان سؤال مى‏كنند بگو: «خداوند درباره آنان به شما پاسخ مى دهد: آنچه در قرآن درباره زنان يتيمى كه حقوقشان را به آنها نمى‏دهيد، و مى‏خواهيد با آنها ازدواج كنيد، و نيز آنچه درباره كودكان صغير و ناتوان براى شما بيان شده است، (قسمتى از سفارشهاى خداوند در اين زمينه مى‏باشد و نيز به شما سفارش مى‏كند كه) با يتيمان به عدالت رفتار كنيد! و آنچه از نيكيها انجام مى‏دهيد خداوند از آن آگاه است (و به شما پاداش شايسته مى‏دهد). (127)


وَ إِنِ‌ امْرَأَة‌ٌ خَافَت‌ْ مِنْ‌ بَعْلِهَا نُشُوزَاً أَوْ إِعْرَاضَاً فَلاَ جُنَاح‌َ عَلَيْهِمَا أَنْ‌ يُصْلِحَا بَيْنَهُمَا صُلْحَاً وَالصُّلْح‌ُ خَيْرٌ وَ أُحْضِرَت‌ِ الْأَنْفُس‌ُ الشُّح‌َّ وَ إِنْ‌ تُحْسِنُوا وَ تَتَّقُوا فَإِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ بِمَا تَعْمَلُون‌َ خَبِيرَاً (نساء: 128)

و اگر زنى، از طغيان و سركشى يا اعراضِ شوهرش، بيم داشته باشد، مانعى ندارد با هم صلح كنند (و زن يا مرد، از پاره‏اى از حقوق خود، بخاطر صلح، صرف نظر نمايد.) و صلح، بهتر است اگر چه مردم (طبق غريزه حبّ ذات، در اين گونه موارد) بخل مى‏ورزند. و اگر نيكى كنيد و پرهيزگارى پيشه سازيد (و بخاطر صلح، گذشت نماييد)، خداوند به آنچه انجام مى‏دهيد، آگاه است (و پاداش شايسته به شما خواهد داد). (128)


وَ لَن‌ْ تَسْتَطِيعُوا أَنْ‌ تَعْدِلُوا بَيْن‌َ النِّسَاءِ وَ لَوْ حَرَصْتُم‌ْ فَلاَ تَمِيلُوا كُل‌َّ الْمَيْل‌ِ فَتَذَرُوهَا كَالْمُعَلَّقَة‌ِ وَ إِنْ‌ تُصْلِحُوا وَ تَتَّقُوا فَإِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ غَفُورَاً رَحِيمَاً (نساء: 129)

شما هرگز نمى‏توانيد (از نظر محبّت قلبى) در ميان زنان، عدالت برقرار كنيد، هر چند كوشش نماييد! ولى تمايل خود را بكلّى متوجّه يك طرف نسازيد كه ديگرى را بصورت زنى كه شوهرش را از دست داده درآوريد! و اگر راه صلاح و پرهيزگارى پيش گيريد، خداوند آمرزنده و مهربان است. (129)


وَ إِنْ‌ يَتَفَرَّقا يُغْن‌ِ الله‌ُ كُلاًّ مِنْ‌ سَعَتِه‌ِ وَ كَان‌َ الله‌ُ وَاسِعَاً حَكِيمَاً (نساء: 130)

(اما) اگر (راهى براى اصلاح در ميان خود نيابند، و) از هم جدا شوند، خداوند هر كدام از آنها را با فضل و كرم خود، بى‏نياز مى‏كند و خداوند، داراى فضل و كرم، و حكيم است. (130)


وَ لِالله‌ِ مَا فِي‌ السَّمَاوَات‌ِ وَ مَا فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَ لَقَدْ وَصَّيْنَا الَّذِين‌َ أُوتُوا الْكِتَاب‌َ مِنْ‌ قَبْلِكُم‌ْ وَ إِيَّاكُم‌ْ أَن‌ِ اتَّقُوا الله‌َ وَ إِنْ‌ تَكْفُرُوا فَإِن‌َّ لِالله‌ِ مَا فِي‌ السَّمَاوَات‌ِ وَ مَا فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَ كَان‌َ الله‌ُ غَنِيَّاً حَمِيدَاً (نساء: 131)

آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است، از آن خداست. و ما به كسانى كه پيش از شما، كتاب آسمانى به آنها داده شده بود، سفارش كرديم، (همچنين) به شما (نيز) سفارش مى‏كنيم كه از (نافرمانى) خدا بپرهيزيد! و اگر كافر شويد، (به خدا زيانى نمى‏رسد زيرا) براى خداست آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است، و خداوند، بى‏نياز و ستوده است. (131)


وَ لِالله‌ِ مَا فِي‌ السَّمَاوَات‌ِ وَ مَا فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَ كَفَي‌ بِالله‌ِ وَكِيلاً (نساء: 132)

براى خداست آنچه در آسمانها و زمين است و كافى است كه خدا، حافظ و نگاهبان آنها باشد. (132)


إِنْ‌ يَشَأْ يُذْهِبْكُم‌ْ أَيُّهَا النَّاس‌ُ وَ يَأْت‌ِ بِآخَرِين‌َ وَ كَان‌َ الله‌ُ عَلَي‌ ذَلِك‌َ قَدِيرَاً (نساء: 133)

اى مردم! اگر او بخواهد، شما را از ميان مى‏برد و افراد ديگرى را (به جاى شما) مى آورد، و خداوند، بر اين كار تواناست. (133)


مَنْ‌ كَان‌َ يُرِيدُ ثَوَاب‌َ الدُّنْيَا فَعِنْدَ الله‌ِ ثَوَاب‌ُ الدُّنْيَا وَالْآخِرَة‌ِ وَ كَان‌َ الله‌ُ سَمِيعَاً بَصِيرَاً (نساء: 134)

كسانى كه پاداش دنيوى بخواهند، (و در قيد نتايج معنوى و اخروى نباشند، در اشتباهند زيرا) پاداش دنيا و آخرت نزد خداست و خداوند، شنوا و بيناست. (134)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِين‌َ بِالْقِسْط‌ِ شُهَدَاءَ لِالله‌ِ وَ لَوْ عَلَي‌ أَنْفُسِكُم‌ْ أَوِ الْوَالِدَيْن‌ِ وَالْأَقْرَبِين‌َ إِنْ‌ يَكُن‌ْ غَنِيَّاً أَوْ فَقِيرَاً فَالله‌ُ أَوْلَي‌ بِهِمَا فَلاَ تَتَّبِعُوا الْهَوَي‌ أَنْ‌ تَعْدِلُوا وَ إِنْ‌ تَلْوُو أَوْ تُعْرِضُوا فَإِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ بِمَا تَعْمَلُون‌َ خَبِيرَاً (نساء: 135)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! كاملًا قيام به عدالت كنيد! براى خدا شهادت دهيد، اگر چه (اين گواهى) به زيان خود شما، يا پدر و مادر و نزديكان شما بوده باشد! (چرا كه) اگر آنها غنىّ يا فقير باشند، خداوند سزاوارتر است كه از آنان حمايت كند. بنا بر اين، از هوى و هوس پيروى نكنيد كه از حق، منحرف خواهيد شد! و اگر حق را تحريف كنيد، و يا از اظهار آن، اعراض نماييد، خداوند به آنچه انجام مى‏دهيد، آگاه است. (135)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا آمِنُوا بِالله‌ِ وَ رَسُولِه‌ِ وَالْكِتَاب‌ِ الَّذِي‌ نَزَّل‌َ عَلَي‌ رَسُولِه‌ِ وَالْكِتَاب‌ِ الَّذِي‌ أَنْزَل‌َ مِنْ‌ قَبْل‌ُ وَ مَنْ‌ يَكْفُرْ بِالله‌ِ وَ مَلاَئِكَتِه‌ِ وَ كُتُبِه‌ِ وَ رُسُلِه‌ِ وَالْيَوْم‌ِ الْآخِرِ فَقَدْ ضَل‌َّ ضَلاَلاً بَعِيدَاً (نساء: 136)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! به خدا و پيامبرش، و كتابى كه بر او نازل كرده، و كتب (آسمانى) كه پيش از اين فرستاده است، ايمان (واقعى) بياوريد كسى كه خدا و فرشتگان او و كتابها و پيامبرانش و روز واپسين را انكار كند، در گمراهى دور و درازى افتاده است. (136)


إِن‌َّ الَّذِين‌َ آمَنُوا ثُم‌َّ كَفَرُوا ثُم‌َّ آمَنُوا ثُم‌َّ كَفَرُوا ثُم‌َّ ازْدَادُوا كُفْرَاً لَم‌ْ يَكُن‌ِ الله‌ُ لِيَغْفِرَ لَهُم‌ْ وَ لاَ لِيَهْدِيَهُم‌ْ سَبِيلاً (نساء: 137)

كسانى كه ايمان آوردند، سپس كافر شدند، باز هم ايمان آوردند، و ديگربار كافر شدند، سپس بر كفر خود افزودند، خدا هرگز آنها را نخواهد بخشيد، و آنها را به راه (راست) هدايت نخواهد كرد. (137)


وَ قَدْ نَزَّل‌َ عَلَيْكُم‌ْ فِي‌ الْكِتَاب‌ِ أَن‌ْ إِذَا سَمِعْتُم‌ْ آيَات‌ِ الله‌ِ يُكْفَرُ بِهَا وَ يُسْتَهْزَأُ بِهَا فَلاَ تَقْعُدُوا مَعَهُم‌ْ حَتَّي‌ يَخُوضُوا فِي‌ حَدِيث‌ٍ غَيْرِه‌ِ إِنَّكُم‌ْ إِذَاً مِثْلُهُم‌ْ إِن‌َّ الله‌َ جَامِع‌ُ الْمُنَافِقِين‌َ وَالْكَافِرِين‌َ فِي‌ جَهَنَّم‌َ جَمِيعَاً (نساء: 140)

و خداوند (اين حكم را) در قرآن بر شما نازل كرده كه هر گاه بشنويد افرادى آيات خدا را انكار و استهزا مى‏كنند، با آنها ننشينيد تا به سخن ديگرى بپردازند! و گر نه، شما هم مثل آنان خواهيد بود. خداوند، منافقان و كافران را همگى در دوزخ جمع مى‏كند. (140)


الَّذِين‌َ يَتَرَبَّصُون‌َ بِكُم‌ْ فَإِنْ‌ كَان‌َ لَكُم‌ْ فَتْح‌ٌ مِن‌َ الله‌ِ قَالُوا أَلَم‌ْ نَكُنْ‌ مَعَكُم‌ْ وَ إِنْ‌ كَان‌َ لِلْكَافِرِين‌َ نَصيب‌ٌ قَالُوا أَلَم‌ْ نَسْتَحْوِذْ عَلَيْكُم‌ْ وَ نَمْنَعْكُمْ‌ مِن‌َ الْمُؤْمِنِين‌َ فَالله‌ُ يَحْكُم‌ُ بَيْنَكُم‌ْ يَوْم‌َ الْقِيَامَة‌ِ وَ لَن‌ْ يَجْعَل‌َ الله‌ُ لِلْكَافِرِين‌َ عَلَي‌ الْمُؤْمِنِين‌َ سَبِيلاً (نساء: 141)

منافقان همانها هستند كه پيوسته انتظار مى‏كشند و مراقب شما هستند اگر فتح و پيروزى نصيب شما گردد، مى‏گويند: مگر ما با شما نبوديم؟ (پس ما نيز در افتخارات و غنايم شريكيم!) «و اگر بهره‏اى نصيب كافران گردد، به آنان مى‏گويند: مگر ما شما را به مبارزه و عدم تسليم در برابر مؤمنان، تشويق نمى‏كرديم؟ (پس با شما شريك خواهيم بود!)» خداوند در روز رستاخيز، ميان شما داورى مى‏كند و خداوند هرگز كافران را بر مؤمنان تسلّطى نداده است. (141)


إِن‌َّ الْمُنَافِقِين‌َ يُخَادِعُون‌َ الله‌َ وَ هُوَ خَادِعُهُم‌ْ وَ إِذَا قَامُوا إِلَي‌ الصَّلاَة‌ِ قَامُوا كُسَالَي‌ يُرَاءُون‌َ النَّاس‌َ وَ لاَ يَذْكُرُون‌َ الله‌َ إِلاَّ قَلِيلاً (نساء: 142)

منافقان مى‏خواهند خدا را فريب دهند در حالى كه او آنها را فريب مى‏دهد و هنگامى كه به نماز برمى‏خيزند، با كسالت برمى‏خيزند و در برابر مردم ريا مى‏كنند و خدا را جز اندكى ياد نمى‏نمايند! (142)


مُذَبْذَبِين‌َ بَيْن‌َ ذَلِك‌َ لاَ إِلَي‌ هَؤُلاَءِ وَ لاَ إِلَي‌ هَؤُلاَءِ وَ مَنْ‌ يُضْلِل‌ِ الله‌ُ فَلَن‌ْ تَجِدَ لَه‌ُ سَبِيلاً (نساء: 143)

آنها افراد بى‏هدفى هستند كه نه سوى اينها، و نه سوى آنهايند! (نه در صف مؤمنان قرار دارند، و نه در صف كافران!) و هر كس را خداوند گمراه كند، راهى براى او نخواهى يافت. (143)


إِن‌َّ الْمُنَافِقِين‌َ فِي‌ الدَّرْك‌ِ الْأَسْفَل‌ِ مِن‌َ النَّارِ وَ لَن‌ْ تَجِدَ لَهُم‌ْ نَصِيرَاً (نساء: 145)

منافقان در پايين‏ترين دركات دوزخ قرار دارند و هرگز ياورى براى آنها نخواهى يافت! (بنا بر اين، از طرح دوستى با دشمنان خدا، كه نشانه نفاق است، بپرهيزيد!) (145)


إِلاَّ الَّذِين‌َ تَابُوا وَ أَصْلَحُوا وَاعْتَصَمُوا بِالله‌ِ وَ أَخْلَصُوا دِينَهُم‌ْ لِالله‌ِ فَأُولَئِك‌َ مَع‌َ الْمُؤْمِنِين‌َ وَ سَوْف‌َ يُؤْت‌ِ الله‌ُ الْمُؤْمِنِين‌َ أَجْرَاً عَظِيمَاً (نساء: 146)

مگر آنها كه توبه كنند، و جبران و اصلاح نمايند، به (دامن لطف) خدا، چنگ زنند، و دين خود را براى خدا خالص كنند آنها با مؤمنان خواهند بود و خداوند به افراد باايمان، پاداش عظيمى خواهد داد. (146)


مَا يَفْعَل‌ُ الله‌ُ بِعَذَابِكُم‌ْ إِنْ‌ شَكَرْتُم‌ْ وَ آمَنْتُم‌ْ وَ كَان‌َ الله‌ُ شَاكِرَاً عَلِيمَاً (نساء: 147)

خدا چه نيازى به مجازات شما دارد اگر شكرگزارى كنيد و ايمان آوريد؟ خدا شكرگزار و آگاه است. (اعمال و نيّات شما را مى‏داند، و به اعمال نيك، پاداش نيك مى دهد.) (147)


لاَ يُحِب‌ُّ الله‌ُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِن‌َ الْقَوْل‌ِ إِلاَّ مَنْ‌ ظُلِم‌َ وَ كَان‌َ الله‌ُ سَمِيعَاً عَلِيمَاً (نساء: 148)

خداوند دوست ندارد كسى با سخنان خود، بديها (ى ديگران) را اظهار كند مگر آن كس كه مورد ستم واقع شده باشد. خداوند، شنوا و داناست. (148)


إِن‌َّ الَّذِين‌َ يَكْفُرُون‌َ بِالله‌ِ وَ رُسُلِه‌ِ وَ يُرِيدُون‌َ أَنْ‌ يُفَرِّقُوا بَيْن‌َ الله‌ِ وَ رُسُلِه‌ِ وَ يَقُولُون‌َ نُؤْمِن‌ُ بِبَعْض‌ٍ وَ نَكْفُرُ بِبَعْض‌ٍ وَ يُرِيدُون‌َ أَنْ‌ يَتَّخِذُوا بَيْن‌َ ذَلِك‌َ سَبِيلاً (نساء: 150)

كسانى كه خدا و پيامبرانِ او را انكار مى‏كنند، و مى‏خواهند ميان خدا و پيامبرانش تبعيض قائل شوند، و مى‏گويند: «به بعضى ايمان مى‏آوريم، و بعضى را انكار مى كنيم» و مى‏خواهند در ميان اين دو، راهى براى خود انتخاب كنند ... (150)


أُولَئِك‌َ هُم‌ُ الْكَافِرُون‌َ حَقَّاً وَ أَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِين‌َ عَذَابَاً مُهِينَاً (نساء: 151)

آنها كافران حقيقى‏اند و براى كافران، مجازات خواركننده‏اى فراهم ساخته‏ايم. (151)


وَالَّذِين‌َ آمَنُوا بِالله‌ِ وَ رُسُلِه‌ِ وَ لَم‌ْ يُفَرِّقُوا بَيْن‌َ أَحَدٍ مِنْهُم‌ْ أُولَئِك‌َ سَوْف‌َ يُؤْتِيهِم‌ْ أُجُورَهُم‌ْ وَ كَان‌َ الله‌ُ غَفُورَاً رَحِيمَاً (نساء: 152)

(ولى) كسانى كه به خدا و رسولان او ايمان آورده، و ميان احدى از آنها فرق نمى‏گذارند، پاداششان را خواهد داد خداوند، آمرزنده و مهربان است. (152)


يَسْأَلُك‌َ أَهْل‌ُ الْكِتَاب‌ِ أَنْ‌ تُنَزِّل‌َ عَلَيْهِم‌ْ كِتَابَاً مِن‌َ السَّمَاءِ فَقَدْ سَأَلُوا مُوسَي‌ أَكْبَرَ مِنْ‌ ذَلِك‌َ فَقَالُوا أَرِنَا الله‌َ جَهْرَة‌ً فَأَخَذَتْهُم‌ُ الصَّاعِقَة‌ُ بِظُلْمِهِم‌ْ ثُم‌َّ اتَّخَذُوا الْعِجْل‌َ مِنْ‌ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُم‌ُ الْبَيِّنَات‌ُ فَعَفَوْنَا عَنْ‌ ذَلِك‌َ وَ آتَيْنَا مُوسَي‌ سُلْطَانَاً مُبِينَاً (نساء: 153)

اهل كتاب از تو مى‏خواهند كتابى از آسمان (يك جا) بر آنها نازل كنى (در حالى كه اين يك بهانه است) آنها از موسى، بزرگتر از اين را خواستند، و گفتند: «خدا را آشكارا به ما نشان ده!» و بخاطر اين ظلم و ستم، صاعقه آنها را فرا گرفت. سپس گوساله (سامرى) را، پس از آن همه دلايل روشن كه براى آنها آمد، (به خدايى) انتخاب كردند، ولى ما از آن درگذشتيم (و عفو كرديم) و به موسى، برهان آشكارى داديم. (153)


وَ رَفَعْنَا فَوْقَهُم‌ُ الطُّورَ بِمِيِثَاقِهِم‌ْ وَ قُلْنَا لَهُم‌ُ ادْخُلُوا الْبَاب‌َ سُجَّدَاً وَ قُلْنَا لَهُم‌ْ لاَ تَعْدُوا فِي‌ السَّبْت‌ِ وَ أَخَذْنَا مِنْهُمْ‌ مِيثَاقَاً غَلِيظَاً (نساء: 154)

و كوه طور را بر فراز آنها برافراشتيم و در همان حال از آنها پيمان گرفتيم، و به آنها گفتيم: « (براى توبه،) از در (بيت المقدس) با خضوع درآييد!» و (نيز) گفتيم: «روز شنبه تعدّى نكنيد (و دست از كار بكشيد!)» و از آنان (در برابر همه اينها،) پيمان محكمى گرفتيم. (154)


فَبِمَـا نَقْضِهِمْ‌ مِيثَاقَهُم‌ْ وَ كُفْرِهِمْ‌ بِآيَات‌ِ الله‌ِ وَ قَتْلِهِم‌ُ الْأَنْبِيَاءَ بِغَيْرِ حَق‌ٍّ وَ قَوْلِهِم‌ْ قُلُوبُنَا غُلْف‌ٌ بَل‌ْ طَبَع‌َ الله‌ُ عَلَيْهَا بِكُفْرِهِم‌ْ فَلاَ يُؤْمِنُون‌َ إِلاَّ قَلِيلاً (نساء: 155)

(ولى) بخاطر پيمان‏شكنى آنها، و انكار آيات خدا، و كشتن پيامبران بناحق، و بخاطر اينكه (از روى استهزا) مى‏گفتند: «بر دلهاى ما، پرده افكنده (شده و سخنان پيامبر را درك نمى‏كنيم!» رانده درگاه خدا شدند.) آرى، خداوند بعلّت كفرشان، بر دلهاى آنها مهر زده كه جز عده كمى (كه راه حق مى‏پويند و لجاج ندارند،) ايمان نمى‏آورند. (155)


وَ بِكُفْرِهِم‌ْ وَ قَوْلِهِم‌ْ عَلَي‌ مَرْيَم‌َ بُهْتَانَاً عَظِيمَاً (نساء: 156)

و (نيز) بخاطر كفرشان، و تهمت بزرگى كه بر مريم زدند. (156)


وَ قَوْلِهِم‌ْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِيح‌َ عِيسَي‌ ابْن‌َ مَرْيَم‌َ رَسُول‌َ الله‌ِ وَ مَا قَتَلُوه‌ُ وَ مَا صَلَبُوه‌ُ وَ لَكِنْ‌ شُبِّه‌َ لَهُم‌ْ وَ إِن‌َّ الَّذِين‌َ اخْتَلَفُوا فِيه‌ِ لَفِي‌ شَك‌ٍّ مِنْه‌ُ مَا لَهُم‌ْ بِه‌ِ مِن‌ْ عِلْم‌ٍ إِلاَّ اتِّبَاع‌َ الظَّن‌ِّ وَ مَا قَتَلُوه‌ُ يَقِينَاً (نساء: 157)

و گفتارشان كه: «ما، مسيح عيسى بن مريم، پيامبر خدا را كشتيم!» در حالى كه نه او را كشتند، و نه بر دار آويختند لكن امر بر آنها مشتبه شد. و كسانى كه در مورد (قتل) او اختلاف كردند، از آن در شك هستند و علم به آن ندارند و تنها از گمان پيروى مى‏كنند و قطعاً او را نكشتند! (157)


بَلْ‌ رَفَعَه‌ُ الله‌ُ إِلَيْه‌ِ وَ كَان‌َ الله‌ُ عَزِيزَاً حَكِيمَاً (نساء: 158)

بلكه خدا او را به سوى خود، بالا برد. و خداوند، توانا و حكيم است. (158)


وَ إِنْ‌ مِن‌ْ أَهْل‌ِ الْكِتَاب‌ِ إِلاَّ لَيُؤْمِنَن‌َّ بِه‌ِ قَبْل‌َ مَوْتِه‌ِ وَ يَوْم‌َ الْقِيَامَة‌ِ يَكُون‌ُ عَلَيْهِم‌ْ شَهِيدَاً (نساء: 159)

و هيچ يك از اهل كتاب نيست مگر اينكه پيش از مرگش به او [حضرت مسيح‏] ايمان مى‏آورد و روز قيامت، بر آنها گواه خواهد بود. (159)


فَبِظُلْم‌ٍ مِن‌َ الَّذِين‌َ هَادُوا حَرَّمْنَا عَلَيْهِم‌ْ طَيِّبَات‌ٍ أُحِلَّت‌ْ لَهُم‌ْ وَ بِصَدِّهِم‌ْ عَنْ‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ كَثِيرَاً (نساء: 160)

بخاطر ظلمى كه از يهود صادر شد، و (نيز) بخاطر جلوگيرى بسيار آنها از راه خدا، بخشى از چيزهاى پاكيزه را كه بر آنها حلال بود، حرام كرديم. (160)


وَ أَخْذِهِم‌ُ الرِّبَا وَ قَدْ نُهُوا عَنْه‌ُ وَ أَكْلِهِم‌ْ أَمْوَال‌َ النَّاس‌ِ بِالْبَاطِل‌ِ وَ أَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِين‌َ مِنْهُم‌ْ عَذَابَاً أَلِيمَاً (نساء: 161)

و (همچنين) بخاطر ربا گرفتن، در حالى كه از آن نهى شده بودند و خوردن اموال مردم بباطل و براى كافران آنها، عذاب دردناكى آماده كرده‏ايم. (161)


لَكِنِ‌ الرَّاسِخُون‌َ فِي‌ الْعِلْم‌ِ مِنْهُم‌ْ وَالْمُؤْمِنُون‌َ يُؤْمِنُون‌َ بِمَا أُنْزِل‌َ إِلَيْك‌َ وَ مَا أُنْزِل‌َ مِنْ‌ قَبْلِك‌َ وَالْمُقِيمِين‌َ الصَّلاَة‌َ وَالْمُؤْتُون‌َ الزَّكَاة‌َ وَالْمُؤْمِنُون‌َ بِالله‌ِ وَالْيَوْم‌ِ الْآخِرِ أُؤلَئِك‌َ سَنُؤْتِيهِم‌ْ أَجْرَاً عَظِيمَاً (نساء: 162)

ولى راسخانِ در علم از آنها، و مؤمنان (از امّت اسلام،) به تمام آنچه بر تو نازل شده، و آنچه پيش از تو نازل گرديده، ايمان مى‏آورند. (همچنين) نمازگزاران و زكات‏دهندگان و ايمان‏آورندگان به خدا و روز قيامت، بزودى به همه آنان پاداش عظيمى خواهيم داد. (162)


إِنَّا أَوْحَيْنَا إِلَيْك‌َ كَمَا أَوْحَيْنَا إِلَي‌ نُوح‌ٍ وَالنَّبِيِّين‌َ مِنْ‌ بَعْدِه‌ِ وَ أَوْحَيْنَا إِلَي‌ إِبْرَاهِيم‌َ وَ إِسْمَاعِيل‌َ وَ إِسْحَاق‌َ وَ يَعْقُوب‌َ وَالْأَسْبَاط‌ِ وَ عِيسَي‌ وَ أَيُّوب‌َ وَ يُونُس‌َ وَ هَارُون‌َ وَ سُلَيْمان‌َ وَ آتَيْنَا دَاوُدَ زَبُورَاً (نساء: 163)

ما به تو وحى فرستاديم همان گونه كه به نوح و پيامبران بعد از او وحى فرستاديم و (نيز) به ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و يعقوب و اسباط [بنى اسرائيل‏] و عيسى و ايّوب و يونس و هارون و سليمان وحى نموديم و به داوود زبور داديم. (163)


وَ رُسُلاً قَدْ قَصَصْنَاهُم‌ْ عَلَيْك‌َ مِنْ‌ قَبْل‌ُ وَ رُسُلاً لَم‌ْ نَقْصُصْهُم‌ْ عَلَيْك‌َ وَ كَلَّم‌َ الله‌ُ مُوسَي‌ تَكْلِيمَاً (نساء: 164)

و پيامبرانى كه سرگذشت آنها را پيش از اين، براى تو باز گفته‏ايم و پيامبرانى كه سرگذشت آنها را بيان نكرده‏ايم و خداوند با موسى سخن گفت. (و اين امتياز، از آن او بود.) (164)


رُسُلاً مُبَشِّرِين‌َ وَ مُنْذِرِين‌َ لِئَلاَّ يَكُون‌َ لِلنَّاس‌ِ عَلَي‌ الله‌ِ حُجَّة‌ٌ بَعْدَ الرُّسُل‌ِ وَ كَان‌َ الله‌ُ عَزِيزَاً حَكِيمَاً (نساء: 165)

پيامبرانى كه بشارت‏دهنده و بيم‏دهنده بودند، تا بعد از اين پيامبران، حجتى براى مردم بر خدا باقى نماند، (و بر همه اتمام حجت شود) و خداوند، توانا و حكيم است. (165)


لَكِنِ‌ الله‌ُ يَشْهَدُ بِمَا أَنْزَل‌َ إِلَيْك‌َ أَنْزَلَه‌ُ بِعِلْمِه‌ِ وَالْمَلاَئِكَة‌ُ يَشْهَدُون‌َ وَ كَفَي‌ بِالله‌ِ شَهِيدَاً (نساء: 166)

ولى خداوند گواهى مى‏دهد به آنچه بر تو نازل كرده كه از روى علمش نازل كرده است، و فرشتگان (نيز) گواهى مى‏دهند هر چند گواهى خدا كافى است. (166)


إِن‌َّ الَّذِين‌َ كَفَرُوا وَ صَدُّوا عَنْ‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ قَدْ ضَلُّوا ضَلاَلاً بَعِيدَاً (نساء: 167)

كسانى كه كافر شدند، و (مردم را) از راه خدا بازداشتند، در گمراهى دورى گرفتار شده‏اند. (167)


إِن‌َّ الَّذِين‌َ كَفَرُوا وَ ظَلَمُوا لَم‌ْ يَكُن‌ِ الله‌ُ لِيَغْفِرَ لَهُم‌ْ وَ لاَ لِيَهْدِيَهُم‌ْ طَرِيقَاً (نساء: 168)

كسانى كه كافر شدند، و (به خود و ديگران) ستم كردند، هرگز خدا آنها را نخواهد بخشيد، و آنان را به هيچ راهى هدايت نخواهد كرد، (168)


إِلاَّ طَرِيق‌َ جَهَنَّم‌َ خَالِدِين‌َ فِيهَا أَبَدَاً وَ كَان‌َ ذَلِك‌َ عَلَي‌ الله‌ِ يَسِيرَاً (نساء: 169)

مگر به راه دوزخ! كه جاودانه در آن خواهند ماند و اين كار براى خدا آسان است! (169)


يَا أَيُّهَا النَّاس‌ُ قَدْ جَاءَكُم‌ُ الرَّسُول‌ُ بِالحَق‌ِّ مِنْ‌ رَبِّكُم‌ْ فَآمِنُوا خَيْرَاً لَكُم‌ْ وَ إِنْ‌ تَكْفُرُوا فَإِن‌َّ لِالله‌ِ مَا فِي‌ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ وَ كَان‌َ الله‌ُ عَلِيمَاً حَكِيمَاً (نساء: 170)

اى مردم! پيامبر (ى كه انتظارش را مى‏كشيديد،) حق را از جانب پروردگارتان آورد به او ايمان بياوريد كه براى شما بهتر است! و اگر كافر شويد، (به خدا زيانى نمى رسد، زيرا) آنچه در آسمانها و زمين است از آن خداست، و خداوند، دانا و حكيم است. (170)


يَا أَهْل‌َ الْكِتَاب‌ِ لاَ تَغْلُوا فِي‌ دِينِكُم‌ْ وَ لاَ تَقُولُوا عَلَي‌ الله‌ِ إِلاَّ الْحَق‌َّ إِنَّمَا الْمَسِيح‌ُ عِيسَي‌ ابْن‌ُ مَرْيَم‌َ رَسُول‌ُ الله‌ِ وَ كَلِمَتُه‌ُ أَلْقَاهَا إِلَي‌ مَرْيَم‌َ وَ رُوح‌ٌ مِنْه‌ُ فَآمِنُوا بِالله‌ِ وَ رُسُلِه‌ِ وَ لاَ تَقُولُوا ثَلاَثَة‌ٌ انْتَهُوا خَيْرَاً لَكُم‌ْ إِنَّمَا الله‌ُ إِلَه‌ٌ وَاحِدٌ سُبْحَانَه‌ُ أَنْ‌ يَكُون‌َ لَه‌ُ وَلَدٌ لَه‌ُ مَا فِي‌ السَّمَاوَات‌ِ وَ مَا فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَ كَفَي‌ بِالله‌ِ وَكِيلاً (نساء: 171)

اى اهل كتاب! در دين خود، غلوّ (و زياده روى) نكنيد! و در باره خدا، غير از حق نگوييد! مسيح عيسى بن مريم فقط فرستاده خدا، و كلمه (و مخلوق) اوست، كه او را به مريم القا نمود و روحى (شايسته) از طرف او بود. بنا بر اين، به خدا و پيامبران او، ايمان بياوريد! و نگوييد: « (خداوند) سه‏گانه است!» (از اين سخن) خوددارى كنيد كه براى شما بهتر است! خدا، تنها معبود يگانه است او منزه است كه فرزندى داشته باشد (بلكه) از آن اوست آنچه در آسمانها و در زمين است و براى تدبير و سرپرستى آنها، خداوند كافى است. (171)


لَن‌ْ يَسْتَنْكِف‌َ الْمَسِيح‌ُ أَنْ‌ يَكُون‌َ عَبْدَاً لِالله‌ِ وَ لاَ الْمَلاَئِكَة‌ُ الْمُقَرَّبُون‌َ وَ مَنْ‌ يَسْتَنْكِف‌ْ عَن‌ْ عِبَادَتِه‌ِ وَ يَسْتَكْبِرْ فَسَيَحْشُرُهُم‌ْ إِلَيْه‌ِ جَمِيعَاً (نساء: 172)

هرگز مسيح از اين ابا نداشت كه بنده خدا باشد و نه فرشتگان مقرّب او (از اين ابا دارند). و آنها كه از عبوديّت و بندگى او، روى برتابند و تكبّر كنند، بزودى همه آنها را (در قيامت) نزد خود جمع خواهد كرد. (172)


فَأَمَّا الَّذِين‌َ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَات‌ِ فَيُوَفِّيهِم‌ْ أُجُورَهُم‌ْ وَ يَزِيدُهُم‌ْ مِنْ‌ فَضْلِه‌ِ وَ أَمَّا الَّذِين‌َ اسْتَنْكَفُوا وَاسْتَكْبَرُوا فَيُعَذِّبُهُم‌ْ عَذَابَاً أَلِيمَاً وَ لاَ يَجِدُون‌َ لَهُمْ‌ مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ وَلِيَّاً وَ لاَ نَصِيرَاً (نساء: 173)

امّا آنها كه ايمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند، پاداششان را بطور كامل خواهد داد و از فضل و بخشش خود، بر آنها خواهد افزود. و آنها را كه ابا كردند و تكبّر ورزيدند، مجازات دردناكى خواهد كرد و براى خود، غير از خدا، سرپرست و ياورى نخواهند يافت. (173)


يَا أَيُّهَا النَّاس‌ُ قَدْ جَاءَكُمْ‌ بُرْهَان‌ٌ مِنْ‌ رَبِّكُم‌ْ وَ أَنْزَلْنَا إِلَيْكُم‌ْ نُورَاً مُبِينَاً (نساء: 174)

اى مردم! دليل روشن از طرف پروردگارتان براى شما آمد و نور آشكارى به سوى شما نازل كرديم. (174)


فَأَمَّا الَّذِين‌َ آمَنُوا بِالله‌ِ وَاعْتَصَمُوا بِه‌ِ فَسَيُدْخِلُهُم‌ْ فِي‌ رَحْمَة‌ٍ مِنْه‌ُ وَ فَضْل‌ٍ وَ يَهْدِيهِم‌ْ إِلَيْه‌ِ صِرَاطَاً مُسْتَقِيمَاً (نساء: 175)

امّا آنها كه به خدا ايمان آوردند و به (آن كتاب آسمانى) چنگ زدند، بزودى همه را در رحمت و فضل خود، وارد خواهد ساخت و در راه راستى، به سوى خودش هدايت مى‏كند. (175)


يَسْتَفْتُونَك‌َ قُل‌ِ الله‌ُ يُفْتِيكُم‌ْ فِي‌ الْكَلاَلَة‌ِ إِنِ‌ امْرِئٌ هَلَك‌َ لَيْس‌َ لَه‌ُ وَلَدٌ وَ لَه‌ُ أُخْت‌ٌ فَلَهَا نِصْف‌ُ مَا تَرَك‌َ وَ هُوَ يَرِثُهَا إِنْ‌ لَم‌ْ يَكُنْ‌ لَهَا وَلَدٌ فَإِنْ‌ كَانَتَا اثْنَتَيْن‌ِ فَلَهُمَا الثُّلُثَان‌ِ مِمَّا تَرَك‌َ وَ إِنْ‌ كَانُوا إِخْوَة‌ً رِجَالاً وَ نِسَاءً فَلِلذَّكَرِ مِثْل‌ُ حَظ‌ِّ الْأُنْثَيَيْن‌ِ يُبَيِّن‌ُ الله‌ُ لَكُم‌ْ أَنْ‌ تَضِلُّوا وَالله‌ُ بِكُل‌ِّ شَي‌ْءٍ عَلِيم‌ٌ (نساء: 176)

از تو (در باره ارث خواهران و برادران) سؤال مى‏كنند، بگو: «خداوند، حكم كلاله (خواهر و برادر) را براى شما بيان مى‏كند: اگر مردى از دنيا برود، كه فرزند نداشته باشد، و براى او خواهرى باشد، نصف اموالى را كه به جا گذاشته، از او (ارث) مى‏برد و (اگر خواهرى از دنيا برود، وارث او يك برادر باشد،) او تمام مال را از آن خواهر به ارث مى‏برد، در صورتى كه (ميّت) فرزند نداشته باشد و اگر دو خواهر (از او) باقى باشند دو سوم اموال را مى‏برند و اگر برادران و خواهران با هم باشند، (تمام اموال را ميان خود تقسيم مى‏كنند و) براى هر مذكّر، دو برابر سهم مؤنّث است. خداوند (احكام خود را) براى شما بيان مى‏كند تا گمراه نشويد و خداوند به همه چيز داناست.» (176)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ أُحِلَّت‌ْ لَكُم‌ْ بَهِيمَة‌ُ الْأَنْعَام‌ِ إِلاَّ مَا يُتْلَي‌ عَلَيْكُم‌ْ غَيْرَ مُحِلِّي‌ الصَّيْدِ وَ أَنْتُم‌ْ حُرُم‌ٌ إِن‌َّ الله‌َ يَحْكُم‌ُ مَا يُرِيدُ (مائده: 1)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! به پيمانها (و قراردادها) وفا كنيد! چهارپايان (و جنين آنها) براى شما حلال شده است مگر آنچه بر شما خوانده مى‏شود (و استثنا خواهد شد). و به هنگام احرام، صيد را حلال نشمريد! خداوند هر چه بخواهد (و مصلحت باشد) حكم مى‏كند. (1)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا لاَ تُحِلُّوا شَعَائِرَ الله‌ِ وَ لاَ الشَّهْرَ الْحَرَام‌َ وَ لاَ الْهَدْي‌َ وَ لاَ الْقَلاَئِدَ وَ لاَ آمِّين‌َ الْبَيْت‌َ الْحَرَام‌َ يَبْتَغُون‌َ فَضْلاً مِنْ‌ رَبِّهِم‌ْ وَ رِضْوَانَاً وَ إِذَا حَلَلْتُم‌ْ فَاصْطَادُوا وَ لاَ يَجْرِمَنَّكُم‌ْ شَنَئَان‌ُ قَوْم‌ٍ أَنْ‌ صَدُّوكُم‌ْ عَن‌ِ الْمَسْجِدِ الْحَرَام‌ِ أَنْ‌ تَعْتَدُوا وَ تَعَاوَنُوا عَلَي‌ الْبِرِّ وَالتَّقْوَي‌ وَ لاَ تَعَاوَنُوا عَلَي‌ الْإِثْم‌ِ وَالْعُدْوَان‌ِ وَاتَّقُوا الله‌َ إِن‌َّ الله‌َ شَدِيدُ الْعِقَاب‌ِ (مائده: 2)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! شعائر و حدود الهى (و مراسم حج را محترم بشمريد! و مخالفت با آنها) را حلال ندانيد! و نه ماه حرام را، و نه قربانيهاى بى‏نشان و نشاندار را، و نه آنها را كه به قصد خانه خدا براى به دست آوردن فضل پروردگار و خشنودى او مى‏آيند! اما هنگامى كه از احرام بيرون آمديد، صيدكردن براى شما مانعى ندارد. و خصومت با جمعيّتى كه شما را از آمدن به مسجد الحرام (در سال حديبيه) بازداشتند، نبايد شما را وادار به تعدّى و تجاوز كند! و (همواره) در راه نيكى و پرهيزگارى با هم تعاون كنيد! و (هرگز) در راه گناه و تعدّى همكارى ننماييد! و از (مخالفت فرمان) خدا بپرهيزيد كه مجازات خدا شديد است! (2)


حُرِّمَت‌ْ عَلَيْكُم‌ُ الْمَيْتَة‌ُ وَالدَّم‌ُ وَ لَحْم‌ُ الْخِنْزِيرِ وَ مَا أُهِل‌َّ لِغَيْرِ الله‌ِ بِه‌ِ وَالْمُنْخَنِقَة‌ُ وَالْمَوْقُوذَة‌ُ وَالْمُتَرَدِّيَة‌ُ وَالنَّطِيحَة‌ُ وَ مَا أَكَل‌َ السَّبُع‌ُ إِلاَّ مَا ذَكَّيْتُم‌ْ وَ مَا ذُبِح‌َ عَلَي‌ النُّصُب‌ِ وَ أَنْ‌ تَسْتَقْسِمُوا بِالْأَزْلاَم‌ِ ذَلِكُم‌ْ فِسْق‌ٌ الْيَوْم‌َ يَئِس‌َ الَّذِين‌َ كَفَرُوا مِنْ‌ دِينِكُم‌ْ فَلاَ تَخْشَوْهُم‌ْ وَاخْشَوْن‌ِ الْيَوْم‌َ أَكْمَلْت‌ُ لَكُم‌ْ دِينَكُم‌ْ وَ أَتْمَمْت‌ُ عَلَيْكُم‌ْ نِعْمَتِي‌ وَ رَضِيت‌ُ لَكُم‌ُ الْإِسْلاَم‌َ دِينَاً فَمَن‌ِ اضْطُرَّ فِي‌ مَخْمَصَة‌ٍ غَيْرَ مُتَجَانِف‌ٍ لِإِثْم‌ٍ فَإِن‌َّ الله‌َ غَفُورٌ رَحِيم‌ٌ (مائده: 3)

گوشت مردار، و خون، و گوشت خوك، و حيواناتى كه به غير نام خدا ذبح شوند، و حيوانات خفه شده، و به زجر كشته شده، و آنها كه بر اثر پرت‏شدن از بلندى بميرند، و آنها كه به ضرب شاخ حيوان ديگرى مرده باشند، و باقيمانده صيد حيوان درنده- مگر آنكه (بموقع به آن حيوان برسيد، و) آن را سرببريد- و حيواناتى كه روى بتها (يا در برابر آنها) ذبح مى‏شوند، (همه) بر شما حرام شده است و (همچنين) قسمت كردن گوشت حيوان به وسيله چوبه‏هاى تير مخصوص بخت آزمايى تمام اين اعمال، فسق و گناه است- امروز، كافران از (زوال) آيين شما، مأيوس شدند بنا بر اين، از آنها نترسيد! و از (مخالفت) من بترسيد! امروز، دين شما را كامل كردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان آيين (جاودان) شما پذيرفتم- امّا آنها كه در حال گرسنگى، دستشان به غذاى ديگرى نرسد، و متمايل به گناه نباشند، (مانعى ندارد كه از گوشتهاى ممنوع بخورند) خداوند، آمرزنده و مهربان است. (3)


يَسْأَلُونَك‌َ مَاذَا أُحِل‌َّ لَهُم‌ْ قُل‌ْ أُحِل‌َّ لَكُم‌ُ الطَّيِّبَات‌ُ وَ مَا عَلَّمْتُمْ‌ مِن‌َ الْجَوَارِح‌ِ مُكَلِّبِين‌َ تُعَلِّمُونَهُن‌َّ مِمَّا عَلَّمَكُم‌ُ الله‌ُ فَكُلُوا مِمَّا أَمْسَكْن‌َ عَلَيْكُم‌ْ وَاذْكُرُوا اسْم‌َ الله‌ِ عَلَيْه‌ِ وَاتَّقُوا الله‌َ إِن‌َّ الله‌َ سَرِيع‌ُ الْحِسَاب‌ِ (مائده: 4)

از تو سؤال مى‏كنند چه چيزهايى براى آنها حلال شده است؟ بگو: «آنچه پاكيزه است، براى شما حلال گرديده (و نيز صيد) حيوانات شكارى و سگهاى آموخته (و تربيت يافته) كه از آنچه خداوند به شما تعليم داده به آنها ياد داده‏ايد، (بر شما حلال است) پس، از آنچه اين حيوانات براى شما (صيد مى‏كنند و) نگاه مى‏دارند، بخوريد و نام خدا را (به هنگام فرستادن حيوان براى شكار،) بر آن ببريد و از (معصيت) خدا بپرهيزيد كه خداوند سريع الحساب است!» (4)


الْيَوْم‌َ أُحِل‌َّ لَكُم‌ُ الطَّيِّبَات‌ُ وَ طَعَام‌ُ الَّذِين‌َ أُوتُوا الْكِتَاب‌َ حِل‌ٌّ لَكُم‌ْ وَ طَعَامُكُم‌ْ حِل‌ٌّ لَهُم‌ْ وَالْمُـحْصَنَات‌ُ مِن‌َ الْمُؤْمِنَات‌ِ وَالْمُـحْصَنَات‌ُ مِن‌َ الَّذِين‌َ أُوتُوا الْكِتَاب‌َ مِنْ‌ قَبْلِكُم‌ْ إِذَا آتَيْتُمُوهُن‌َّ أُجُورَهُن‌َّ مُحْصِنِين‌َ غَيْرَ مُسَافِحِين‌َ وَ لاَ مُتَّخِذِي‌ أَخْدَان‌ٍ وَ مَنْ‌ يَكْفُرْ بِالْإِيمَانِ فَقَدْ حَبِط‌َ عَمَلُه‌ُ وَ هُوَ فِي‌ الْآخِرَة‌ِ مِن‌َ الْخَاسِرِين‌َ (مائده: 5)

امروز چيزهاى پاكيزه براى شما حلال شده و (همچنين) طعام اهل كتاب، براى شما حلال است و طعام شما براى آنها حلال و (نيز) آنان پاكدامن از مسلمانان، و آنان پاكدامن از اهل كتاب، حلالند هنگامى كه مهر آنها را بپردازيد و پاكدامن باشيد نه زناكار، و نه دوست پنهانى و نامشروع گيريد. و كسى كه انكار كند آنچه را بايد به آن ايمان بياورد، اعمال او تباه مى‏گردد و در سراى ديگر، از زيانكاران خواهد بود. (5)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا إِذَا قُمْتُم‌ْ إِلَي‌ الصَّلاَة‌ِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُم‌ْ وَ أَيْدِيَكُم‌ْ إِلَي‌ الْمَرَافِق‌ِ وَامْسَحُوا بِرُؤُوسِكُم‌ْ وَ أَرْجُلَكُم‌ْ إِلَي‌ الْكَعْبَيْن‌ِ وَ إِنْ‌ كُنْتُم‌ْ جُنُبَاً فَاطَّهَّرُوا وَ إِنْ‌ كُنْتُمْ‌ مَرْضَي‌ أَوْ عَلَي‌ سَفَرٍ أَوْ جَاءَ أَحَدٌ مِنْكُمْ‌ مِن‌َ الْغَائِط‌ِ أَوْ لاَمَسْتُم‌ُ النِّسَاءَ فَلَم‌ْ تَجِدُوا مَاءً فَتَيَمَّمُوا صَعِيدَاً طَيِّبَاً فَامْسَحُوا بِوُجُوهِكُم‌ْ وَ أَيْدِيكُمْ‌ مِنْه‌ُ مَا يُرِيدُ الله‌ُ لِيَجْعَل‌َ عَلَيْكُمْ‌ مِن‌ْ حَرَج‌ٍ وَ لَكِنْ‌ يُرِيدُ لِيُطَهِّرَكُم‌ْ وَ لِيُتِم‌َّ نِعْمَتَه‌ُ عَلَيْكُم‌ْ لَعَلَّكُم‌ْ تَشْكُرُون‌َ (مائده: 6)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! هنگامى كه به نماز مى‏ايستيد، صورت و دستها را تا آرنج بشوييد! و سر و پاها را تا مفصل [برآمدگى پشت پا] مسح كنيد! و اگر جنب باشيد، خود را بشوييد (و غسل كنيد)! و اگر بيمار يا مسافر باشيد، يا يكى از شما از محل پستى آمده [قضاى حاجت كرده‏]، يا با آنان تماس گرفته (و آميزش جنسى كرده‏ايد)، و آب (براى غسل يا وضو) نيابيد، با خاك پاكى تيمم كنيد! و از آن، بر صورت [پيشانى‏] و دستها بكشيد! خداوند نمى‏خواهد مشكلى براى شما ايجاد كند بلكه مى‏خواهد شما را پاك سازد و نعمتش را بر شما تمام نمايد شايد شكر او را بجا آوريد! (6)


وَاذْكُرُوا نِعْمَة‌َ الله‌ِ عَلَيْكُم‌ْ وَ مِيثَاقَه‌ُ الَّذِي‌ وَاثَقَكُمْ‌ بِه‌ِ إِذْ قُلْتُم‌ْ سَمِعْنَا وَ أَطَعْنَا وَاتَّقُوا الله‌َ إِن‌َّ الله‌َ عَلِيم‌ٌ بِذَات‌ِ الصُّدُورِ (مائده: 7)

و به ياد آوريد نعمت خدا را بر شما، و پيمانى را كه با تأكيد از شما گرفت، آن زمان كه گفتيد: «شنيديم و اطاعت كرديم»! و از (مخالفت فرمان) خدا بپرهيزيد كه خدا، از آنچه درون سينه‏هاست، آگاه است! (7)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِين‌َ لِالله‌ِ شُهَدَاءَ بِالْقِسْط‌ِ وَ لاَ يَجْرِمَنَّكُم‌ْ شَنَئَان‌ُ قَوْم‌ٍ عَلَي‌ أَنْ لاَ تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَب‌ُ لِلتَّقْوَي‌ وَاتَّقُوا الله‌َ إِن‌َّ الله‌َ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُون‌َ (مائده: 8)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! همواره براى خدا قيام كنيد، و از روى عدالت، گواهى دهيد! دشمنى با جمعيّتى، شما را به گناه و ترك عدالت نكشاند! عدالت كنيد، كه به پرهيزگارى نزديكتر است! و از (معصيت) خدا بپرهيزيد، كه از آنچه انجام مى‏دهيد، با خبر است! (8)


وَعَدَ الله‌ُ الَّذِين‌َ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الْصَّالِحَات‌ِ لَهُمْ‌ مَغْفِرَة‌ٌ وَ أَجْرٌ عَظِيم‌ٌ (مائده: 9)

خداوند، به آنها كه ايمان آورده و اعمال صالح انجام داده‏اند، وعده آمرزش و پاداش عظيمى داده است. (9)


وَالَّذِين‌َ كَفَرُوا وَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا أُولَئِك‌َ أَصْحَاب‌ُ الْجَحِيم‌ِ (مائده: 10)

و كسانى كه كافر شدند و آيات ما را تكذيب كردند، اهل دوزخند. (10)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا اذْكُرُوا نِعْمَت‌َ الله‌ِ عَلَيْكُم‌ْ إِذْ هَم‌َّ قَوْم‌ٌ أَنْ‌ يَبْسُطُوا إِلَيْكُم‌ْ أَيْدِيَهُم‌ْ فَكَف‌َّ أَيْدِيَهُم‌ْ عَنْكُم‌ْ وَاتَّقُوا الله‌َ وَ عَلَي‌ الله‌ِ فَلْيَتَوَكَّل‌ِ الْمُؤْمِنُون‌َ (مائده: 11)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! نعمتى را كه خدا به شما بخشيد، به ياد آوريد آن زمان كه جمعى (از دشمنان)، قصد داشتند دست به سوى شما دراز كنند (و شما را از ميان بردارند)، اما خدا دست آنها را از شما باز داشت! از خدا بپرهيزيد! و مؤمنان بايد تنها بر خدا توكّل كنند! (11)


وَ لَقَدْ أَخَذَ الله‌ُ مِيثَاق‌َ بَنِي‌ إِسْرَائِيل‌َ وَ بَعَثْنَا مِنْهُم‌ُ اثْنَي‌ْ عَشَرَ نَقِيبَاً وَ قَال‌َ الله‌ُ إِنِّي‌ مَعَكُم‌ْ لَئِن‌ْ أَقَمْتُم‌ُ الصَّلاَة‌َ وَ آتَيْتُم‌ُ الزَّكَاة‌َ وَ آمَنْتُمْ‌ بِرُسُلِي‌ وَ عَزَّرْتُمُوهُم‌ْ وَ أَقْرَضْتُم‌ُ الله‌َ قَرْضَاً حَسَنَاً لَأَُكَفِّرَن‌َّ عَنْكُم‌ْ سَيِّئَاتِكُم‌ْ وَ لَأَُدْخِلَنَّكُم‌ْ جَنَّات‌ٍ تَجْرِي‌ مِنْ‌ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ فَمَنْ‌ كَفَرَ بَعْدَ ذَلِك‌َ مِنْكُم‌ْ فَقَدْ ضَل‌َّ سَوَاءَ السَّبِيل‌ِ (مائده: 12)

خدا از بنى اسرائيل پيمان گرفت. و از آنها، دوازده نقيب [سرپرست‏] برانگيختيم. و خداوند (به آنها) گفت: «من با شما هستم! اگر نماز را برپا داريد، و زكات را بپردازيد، و به رسولان من ايمان بياوريد و آنها را يارى كنيد، و به خدا قرض الحسن بدهيد [در راه او، به نيازمندان كمك كنيد]، گناهان شما را مى‏پوشانم [مى بخشم‏] و شما را در باغهايى از بهشت، كه نهرها از زير درختانش جارى است، وارد مى‏كنم. اما هر كس از شما بعد از اين كافر شود، از راه راست منحرف گرديده است. (12)


فَبِمَـا نَقْضِهِمْ‌ مِيثَاقَهُم‌ْ لَعَنَّاهُم‌ْ وَ جَعَلْنَا قُلُوبَهُم‌ْ قَاسِيَة‌ً يُحَرِّفُون‌َ الْكَلِم‌َ عَنْ‌ مَوَاضِعِه‌ِ وَ نَسُوا حَظَّاً مِمَّا ذُكِّرُوا بِه‌ِ وَ لاَ تَزَال‌ُ تَطَّلِع‌ُ عَلَي‌ خَائِنَة‌ٍ مِنْهُم‌ْ إِلاَّ قَلِيلاً مِنْهُم‌ْ فَاعْف‌ُ عَنْهُم‌ْ وَاصْفَح‌ْ إِن‌َّ الله‌َ يُحِب‌ُّ الْمُـحْسِنِين‌َ (مائده: 13)

ولى بخاطر پيمان‏شكنى، آنها را از رحمت خويش دور ساختيم و دلهاى آنان را سخت و سنگين نموديم سخنان (خدا) را از موردش تحريف مى‏كنند و بخشى از آنچه را به آنها گوشزد شده بود، فراموش كردند و هر زمان، از خيانتى (تازه) از آنها آگاه مى‏شوى، مگر عده كمى از آنان ولى از آنها درگذر و صرف نظر كن، كه خداوند نيكوكاران را دوست مى‏دارد! (13)


وَ مِن‌َ الَّذِين‌َ قَالُوا إِنَّا نَصَارَي‌ أَخَذْنَا مِيثَاقَهُم‌ْ فَنَسُوا حَظَّاً مِمَّا ذُكِّرُوا بِه‌ِ فَأَغْرَيْنَا بَيْنَهُم‌ُ الْعَدَاوَة‌َ وَالْبَغْضَاءَ إِلَي‌ يَوْم‌ِ الْقِيَامَة‌ِ وَ سَوْف‌َ يُنَبِّئُهُم‌ُ الله‌ُ بِمَا كَانُوا يَصْنَعُون‌َ (مائده: 14)

و از كسانى كه ادّعاى نصرانيّت (و يارى مسيح) داشتند (نيز) پيمان گرفتيم ولى آنها قسمت مهمّى را از آنچه به آنان تذكّر داده شده بود فراموش كردند از اين رو در ميان آنها، تا دامنه قيامت، عداوت و دشمنى افكنديم. و خداوند، (در قيامت) آنها را از آنچه انجام مى‏دادند (و نتايج آن)، آگاه خواهد ساخت. (14)


يَا أَهْل‌َ الْكِتَاب‌ِ قَدْ جَاءَكُم‌ْ رَسُولُنَا يُبَيِّن‌ُ لَكُم‌ْ كَثِيرَاً مِمَّا كُنْتُم‌ْ تُخْفُون‌َ مِن‌َ الْكِتَاب‌ِ وَ يَعْفُو عَنْ‌ كَثِيرٍ قَدْ جَاءَكُمْ‌ مِن‌َ الله‌ِ نُورٌ وَ كِتَاب‌ٌ مُبِين‌ٌ (مائده: 15)

اى اهل كتاب! پيامبر ما، كه بسيارى از حقايق كتاب آسمانى را كه شما كتمان مى‏كرديد روشن مى‏سازد، به سوى شما آمد و از بسيارى از آن، (كه فعلًا افشاى آن مصلحت نيست،) صرف نظر مى‏نمايد. (آرى،) از طرف خدا، نور و كتاب آشكارى به سوى شما آمد. (15)


يَهْدِي‌ بِه‌ِ الله‌ُ مَن‌ِ اتَّبَع‌َ رِضْوَانَه‌ُ سُبُل‌َ السَّلاَم‌ِ وَ يُخْرِجُهُمْ‌ مِن‌َ الظُّلُمَات‌ِ إِلَي‌ النُّورِ بِإِذْنِه‌ِ وَ يَهْدِيهِم‌ْ إِلَي‌ صِرَاط‌ٍ مُسْتَقِيم‌ٍ (مائده: 16)

خداوند به بركت آن، كسانى را كه از خشنودى او پيروى كنند، به راه‏هاى سلامت، هدايت مى‏كند و به فرمان خود، از تاريكيها به سوى روشنايى مى‏برد و آنها را به سوى راه راست، رهبرى مى‏نمايد. (16)


لَقَدْ كَفَرَ الَّذِين‌َ قَالُوا إِن‌َّ الله‌َ هُوَ الْمَسِيح‌ُ ابْن‌ُ مَرْيَم‌َ قُل‌ْ فَمَنْ‌ يَمْلِك‌ُ مِن‌َ الله‌ِ شَيْءً إِن‌ْ أَرَادَ أَن‌ْ يُهْلِك‌َ الْمَسِيح‌َ ابْن‌َ مَرْيَم‌َ وَ أُمَّه‌ُ وَ مَنْ‌ فِي‌ الْأَرْض‌ِ جَمِيعَاً وَ لِالله‌ِ مُلْك‌ُ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ وَ مَا بَيْنَهُمَا يَخْلُق‌ُ مَا يَشَاءُ وَالله‌ُ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ قَدِيرٌ (مائده: 17)

آنها كه گفتند: «خدا، همان مسيح بن مريم است»، بطور مسلّم كافر شدند بگو: «اگر خدا بخواهد مسيح بن مريم و مادرش و همه كسانى را كه روى زمين هستند هلاك كند، چه كسى مى‏تواند جلوگيرى كند؟ (آرى،) حكومت آسمانها و زمين، و آنچه ميان آن دو قرار دارد از آن خداست هر چه بخواهد، مى‏آفريند (حتّى انسانى بدون پدر، مانند مسيح) و او، بر هر چيزى تواناست.» (17)


وَ قَالَت‌ِ الْيَهُودُ وَالنَّصَارَي‌ نَحْن‌ُ أَبْنَاءُ الله‌ِ وَ أَحِبَّاؤُه‌ُ قُل‌ْ فَلِم‌َ يُعَذِّبُكُمْ‌ بِذُنُوبِكُمْ‌ بَل‌ْ أَنْتُمْ‌ بَشَرٌ مِمَّن‌ْ خَلَق‌َ يَغْفِرُ لِمَنْ‌ يَشَاءُ وَ يُعَذِّب‌ُ مَنْ‌ يَشَاءُ وَ لِالله‌ِ مُلْك‌ُ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ وَ مَا بَيْنَهُمَا وَ إِلَيْه‌ِ الْمَصِيرُ (مائده: 18)

يهود و نصارى گفتند: «ما، فرزندان خدا و دوستان (خاصّ) او هستيم.» بگو: «پس چرا شما را در برابر گناهانتان مجازات مى‏كند؟! بلكه شما هم بشرى هستيد از مخلوقاتى كه آفريده هر كس را بخواهد (و شايسته بداند)، مى‏بخشد و هر كس را بخواهد (و مستحق بداند)، مجازات مى‏كند و حكومت آسمانها و زمين و آنچه در ميان آنهاست، از آن اوست و بازگشت همه موجودات، به سوى اوست.» (18)


يَا أَهْل‌َ الْكِتَاب‌ِ قَدْ جَاءَكُم‌ْ رَسُولُنَا يُبَيِّن‌ُ لَكُم‌ْ عَلَي‌ فَتْرَة‌ٍ مِن‌َ الرُّسُل‌ِ أَنْ‌ تَقُولُوا مَا جَاءَنَا مِن‌ْ بَشِيرٍ وَ لاَ نَذِيرٍ فَقَدْ جَاءَكُم‌ْ بَشِيرٌ وَ نَذِيرٌ وَالله‌ُ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ قَدِيرٌ (مائده: 19)

اى اهل كتاب! رسول ما، پس از فاصله و فترتى ميان پيامبران، به سوى شما آمد در حالى كه حقايق را براى شما بيان مى‏كند تا مبادا (روز قيامت) بگوييد: «نه بشارت دهنده‏اى به سراغ ما آمد، و نه بيم دهنده‏اى»! (هم اكنون، پيامبر) بشارت‏دهنده و بيم‏دهنده، به سوى شما آمد! و خداوند بر همه چيز تواناست. (19)


وَ إِذْ قَال‌َ مُوسَي‌ لِقَوْمِه‌ِ يَا قَوْم‌ِ اذْكُرُوا نِعْمَة‌َ الله‌ِ عَلَيْكُم‌ْ إِذْ جَعَل‌َ فِيكُم‌ْ أَنْبِيَاءَ وَ جَعَلَكُمْ‌ مُلُوكَاً وَ آتَاكُمْ‌ مَا لَم‌ْ يُؤْت‌ِ أَحَدَاً مِن‌َ الْعَالَمِين‌َ (مائده: 20)

(به ياد آوريد) هنگامى را كه موسى به قوم خود گفت: «اى قوم من! نعمت خدا را بر خود متذكّر شويد هنگامى كه در ميان شما، پيامبرانى قرار داد (و زنجير بندگى و اسارت فرعونى را شكست) و شما را حاكم و صاحب اختيار خود قرار داد و به شما چيزهايى بخشيد كه به هيچ يك از جهانيان نداده بود! (20)


يَا قَوْم‌ِ ادْخُلُوا الْأَرْض‌َ الْمُقَدَّسَة‌َ الَّتِي‌ كَتَب‌َ الله‌ُ لَكُم‌ْ وَ لاَ تَرْتَدُّوا عَلَي‌ أَدْبَارِكُم‌ْ فَتَنْقَلِبُوا خَاسِرِين‌َ (مائده: 21)

اى قوم! به سرزمين مقدّسى كه خداوند براى شما مقرّر داشته، وارد شويد! و به پشت سر خود بازنگرديد (و عقب گرد نكنيد) كه زيانكار خواهيد بود!» (21)


قَالُوا يَا مُوسي‌ إِن‌َّ فِيهَا قَوْمَاً جَبَّارِين‌َ وَ إِنَّا لَن‌ْ نَدْخُلَهَا حَتَّي‌ يَخْرُجُوا مِنْهَا فَإِنْ‌ يَخْرُجُوا مِنْهَا فَإِنَّا دَاخِلُون‌َ (مائده: 22)

گفتند: «اى موسى! در آن (سرزمين)، جمعيّتى (نيرومند و) ستمگرند و ما هرگز وارد آن نمى‏شويم تا آنها از آن خارج شوند اگر آنها از آن خارج شوند، ما وارد خواهيم شد!» (22)


قَال‌َ رَجُلاَن‌ِ مِن‌َ الَّذِين‌َ يَخَافُون‌َ أَنْعَم‌َ الله‌ُ عَلَيْهِمَا ادْخُلُوا عَلَيْهِم‌ُ الْبَاب‌َ فَإِذَا دَخَلْتُمُوه‌ُ فَإِنَّكُم‌ْ غَالِبُون‌َ وَ عَلَي‌ الله‌ِ فَتَوَكَّلُوا إِنْ‌ كُنْتُمْ‌ مُؤْمِنِين‌َ (مائده: 23)

(ولى) دو نفر از مردانى كه از خدا مى‏ترسيدند، و خداوند به آنها، نعمت (عقل و ايمان و شهامت) داده بود، گفتند: «شما وارد دروازه شهر آنان شويد! هنگامى كه وارد شديد، پيروز خواهيد شد. و بر خدا توكل كنيد اگر ايمان داريد!» (23)


قَالُوا يَا مُوسَي‌ إِنَّا لَن‌ْ نَدْخُلَهَا أَبَدَاً مَا دَامُوا فِيهَا فَاذْهَب‌ْ أَنْت‌َ وَ رَبُّك‌َ فَقَاتِلاَ إِنَّا هَهُنَا قَاعِدُون‌َ (مائده: 24)

(بنى اسرائيل) گفتند: «اى موسى! تا آنها در آنجا هستند، ما هرگز وارد نخواهيم شد! تو و پروردگارت برويد و (با آنان) بجنگيد، ما همين جا نشسته‏ايم»! (24)


قَال‌َ رَب‌ِّ إِنِّي‌ لاَ أَمْلِك‌ُ إِلاَّ نَفْسِي‌ وَ أَخِي‌ فَافْرُق‌ْ بَيْنَنَا وَ بَيْن‌َ الْقَوْم‌ِ الْفَاسِقِين‌َ (مائده: 25)

(موسى) گفت: «پروردگارا! من تنها اختيار خودم و برادرم را دارم، ميان ما و اين جمعيّت گنهكار، جدايى بيفكن!» (25)


وَاتْل‌ُ عَلَيْهِم‌ْ نَبَأَ ابْنَي‌ْ آدَم‌َ بِالْحَق‌ِّ إِذْ قَرَّبَا قُرْبَانَاً فَتُقُبِّل‌َ مِن‌ْ أَحَدِهِمَا وَ لَم‌ْ يُتَقَبَّل‌ْ مِن‌َ الْآخَرِ قَال‌َ لَأََقْتُلَنَّك‌َ قَال‌َ إِنَّمَا يَتَقَبَّل‌ُ الله‌ُ مِن‌َ الْمُتَّقِين‌َ (مائده: 27)

و داستان دو فرزند آدم را بحقّ بر آنها بخوان: هنگامى كه هر كدام، كارى براى تقرّب (به پروردگار) انجام دادند امّا از يكى پذيرفته شد، و از ديگرى پذيرفته نشد (برادرى كه عملش مردود شده بود، به برادر ديگر) گفت: «به خدا سوگند تو را خواهم كشت!» (برادر ديگر) گفت: « (من چه گناهى دارم؟ زيرا) خدا، تنها از پرهيزگاران مى‏پذيرد! (27)


إِنِّي‌ أُرِيدُ أَنْ‌ تَبُوءَ بِإِثْمِي‌ وَ إِثْمِك‌َ فَتَكُون‌َ مِن‌ْ أَصْحَاب‌ِ النَّارِ وَ ذَلِك‌َ جَزَاءُ الظَّالِمِين‌َ (مائده: 29)

من مى‏خواهم تو با گناه من و خودت (از اين عمل) بازگردى (و بار هر دو گناه را به دوش كشى) و از دوزخيان گردى. و همين است سزاى ستمكاران! (29)


مِنْ‌ أَجْل‌ِ ذَلِك‌َ كَتَبْنَا عَلَي‌ بَنِي‌ إِسْرَائِيل‌َ أَنَّه‌ُ مَنْ‌ قَتَل‌َ نَفْسَاً بِغَيْرِ نَفْس‌ٍ أَوْ فَسَادٍ فِي‌ الْأَرْض‌ِ فَكَأَنَّمَا قَتَل‌َ النَّاس‌َ جَمِيعَاً وَ مَن‌ْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاس‌َ جَمِيعَاً وَ لَقَدْ جَاءَتْهُم‌ْ رُسُلُنَا بِالْبَيِّنَات‌ِ ثُم‌َّ إِن‌َّ كَثِيرَاً مِنْهُمْ‌ بَعْدَ ذَلِك‌َ فِي‌ الْأَرْض‌ِ لَمُسْرِفُون‌َ (مائده: 32)

به همين جهت، بر بنى اسرائيل مقرّر داشتيم كه هر كس، انسانى را بدون ارتكاب قتل يا فساد در روى زمين بكشد، چنان است كه گويى همه انسانها را كشته و هر كس، انسانى را از مرگ رهايى بخشد، چنان است كه گويى همه مردم را زنده كرده است. و رسولان ما، دلايل روشن براى بنى اسرائيل آوردند، اما بسيارى از آنها، پس از آن در روى زمين، تعدّى و اسراف كردند. (32)


إِنَّمَا جَزَاءُ الَّذِين‌َ يُحَارِبُون‌َ الله‌َ وَ رَسُولَه‌ُ وَ يَسْعَوْن‌َ فِي‌ الْأَرْض‌ِ فَسَادَاً أَنْ‌ يُقَتَّلُوا أَوْ يُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّع‌َ أَيْدِيهِم‌ْ وَ أَرْجُلُهُمْ‌ مِن‌ْ خِلاَف‌ٍ أَوْ يُنفَوْا مِن‌َ الْأَرْض‌ِ ذَلِك‌َ لَهُم‌ْ خِزْي‌ٌ فِي‌ الدُّنْيَا وَ لَهُم‌ْ فِي‌ الْآخِرَة‌ِ عَذَاب‌ٌ عَظِيم‌ٌ (مائده: 33)

كيفر آنها كه با خدا و پيامبرش به جنگ برمى‏خيزند، و اقدام به فساد در روى زمين مى‏كنند، (و با تهديد اسلحه، به جان و مال و ناموس مردم حمله مى‏برند،) فقط اين است كه اعدام شوند يا به دار آويخته گردند يا (چهار انگشت از) دست (راست) و پاى (چپ) آنها، بعكس يكديگر، بريده شود و يا از سرزمين خود تبعيد گردند. اين رسوايى آنها در دنياست و در آخرت، مجازات عظيمى دارند. (33)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا اتَّقُوا الله‌َ وَابْتَغُوا إِلَيْه‌ِ الْوَسِيلَة‌َ وَ جَاهِدُوا فِي‌ سَبِيلِه‌ِ لَعَلَّكُم‌ْ تُفْلِحُون‌َ (مائده: 35)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! از (مخالفت فرمان) خدا بپرهيزيد! و وسيله‏اى براى تقرب به او بجوئيد! و در راه او جهاد كنيد، باشد كه رستگار شويد! (35)


إِن‌َّ الَّذِين‌َ كَفَرُوا لَوْ أَن‌َّ لَهُمْ‌ مَا فِي‌ الْأَرْض‌ِ جَمِيعَاً وَ مِثْلَه‌ُ مَعَه‌ُ لِيَفْتَدُوا بِه‌ِ مِن‌ْ عَذَاب‌ِ يَوْم‌ِ الْقِيَامَة‌ِ مَا تُقُبِّل‌َ مِنْهُم‌ْ وَ لَهُم‌ْ عَذَاب‌ٌ أَلِيم‌ٌ (مائده: 36)

بيقين كسانى كه كافر شدند، اگر تمام آنچه روى زمين است و همانند آن، مال آنها باشد و همه آن را براى نجات از كيفر روز قيامت بدهند، از آنان پذيرفته نخواهد شد و مجازات دردناكى خواهند داشت. (36)


يُرِيدُون‌َ أَنْ‌ يَخْرُجُوا مِن‌َ النَّارِ وَ مَا هُمْ‌ بِخَارِجِين‌َ مِنْهَا وَ لَهُم‌ْ عَذَاب‌ٌ مُقِيم‌ٌ (مائده: 37)

پيوسته مى‏خواهند از آتش خارج شوند، ولى نمى‏توانند از آن خارج گردند و براى آنها مجازاتى پايدار است. (37)


وَالسَّارِق‌ُ وَالسَّارِقَة‌ُ فَاقْطَعُوا أَيْدِيَهُمَا جَزَاءً بِمَا كَسَبَا نَكَالاً مِن‌َ الله‌ِ وَالله‌ُ عَزِيزٌ حَكِيم‌ٌ (مائده: 38)

دست مرد دزد و زن دزد را، به كيفر عملى كه انجام داده‏اند، بعنوان يك مجازات الهى، قطع كنيد! و خداوند توانا و حكيم است. (38)


فَمَنْ‌ تَاب‌َ مِنْ‌ بَعْدِ ظُلْمِه‌ِ وَ أَصْلَح‌َ فَإِن‌َّ الله‌َ يَتُوب‌ُ عَلَيْه‌ِ إِن‌َّ الله‌َ غَفُورٌ رَحِيم‌ٌ (مائده: 39)

اما آن كس كه پس از ستم كردن، توبه و جبران نمايد، خداوند توبه او را مى‏پذيرد (و از اين مجازات معاف مى‏شود، زيرا) خداوند، آمرزنده و مهربان است. (39)


أَلَم‌ْ تَعْلَم‌ْ أَن‌َّ الله‌َ لَه‌ُ مُلْك‌ُ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ يُعَذِّب‌ُ مَنْ‌ يَشَاءُ وَ يَغْفِرُ لِمَنْ‌ يَشَاءُ وَالله‌ُ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ قَدِيرٌ (مائده: 40)

آيا نمى‏دانى كه حكومت و فرمانروايى آسمانها و زمين از آن خداست؟ هر كس را بخواهد (و مستحق بداند)، كيفر مى‏كند و هر كس را بخواهد و شايسته بداند، مى‏بخشد و خداوند بر هر چيزى قادر است. (40)


يَا أَيُّهَا الرَّسُول‌ُ لاَ يَحْزُنْك‌َ الَّذِين‌َ يُسَارِعُون‌َ فِي‌ الْكُفْرِ مِن‌َ الَّذِين‌َ قَالُوا آمَنَّا بِأَفْوَاهِهِم‌ْ وَ لَم‌ْ تُؤْمِن‌ْ قُلُوبُهُم‌ْ وَ مِن‌َ الَّذِين‌َ هَادُوا سَمَّـاعُون‌َ لِلْكَذِب‌ِ سَمَّـاعُون‌َ لِقَوْم‌ٍ آخَرِين‌َ لَم‌ْ يَأْتُوك‌َ يُحَرِّفُون‌َ الْكَلِم‌َ مِن‌ْ بَعْدِ مَواضِعِه‌ِ يَقُولُون‌َ إِن‌ْ أُوتِيتُمْ‌ هَذَا فَخُذُوه‌ُ وَ إِنْ‌ لَم‌ْ تُؤْتَوْه‌ُ فَاحْذَرُوا وَ مَنْ‌ يُرِدِ الله‌ُ فِتْنَتَه‌ُ فَلَن‌ْ تَمْلِك‌َ لَه‌ُ مِن‌َ الله‌ِ شَيْءً أُولَئِك‌َ الَّذِين‌َ لَم‌ْ يُرِدِ الله‌ُ أَنْ‌ يُطَهِّرَ قُلُوبَهُم‌ْ لَهُم‌ْ فِي‌ الدُّنْيَا خِزْي‌ٌ وَ لَهُم‌ْ فِي‌ الْآخِرَة‌ِ عَذَاب‌ٌ عَظِيم‌ٌ (مائده: 41)

اى فرستاده (خدا)! آنها كه در مسير كفر شتاب مى‏كنند و با زبان مى‏گويند: «ايمان آورديم» و قلب آنها ايمان نياورده، تو را اندوهگين نسازند! و (همچنين) گروهى از يهوديان كه خوب به سخنان تو گوش مى‏دهند، تا دستاويزى براى تكذيب تو بيابند آنها جاسوسان گروه ديگرى هستند كه خودشان نزد تو نيامده‏اند آنها سخنان را از مفهوم اصليش تحريف مى‏كنند، و (به يكديگر) مى‏گويند: «اگر اين (كه ما مى‏خواهيم) به شما داده شد (و محمد بر طبق خواسته شما داورى كرد،) بپذيريد، و گر نه (از او) دورى كنيد!» (ولى) كسى را كه خدا (بر اثر گناهان پى در پى او) بخواهد مجازات كند، قادر به دفاع از او نيستى آنها كسانى هستند كه خدا نخواسته دلهايشان را پاك كند در دنيا رسوايى، و در آخرت مجازات بزرگى نصيبشان خواهد شد. (41)


سَمَّـاعُون‌َ لِلْكَذِب‌ِ أَكَّالُون‌َ لِلسُّحْت‌ِ فَإِنْ‌ جَاءُوك‌َ فَاحْكُمْ‌ بَيْنَهُم‌ْ أَوْ أَعْرِض‌ْ عَنْهُم‌ْ وَ إِنْ‌ تُعْرِض‌ْ عَنْهُم‌ْ فَلَن‌ْ يَضُرُّوك‌َ شَيْءً وَ إِن‌ْ حَكَمْت‌َ فَاحْكُمْ‌ بَيْنَهُمْ‌ بِالْقِسْط‌ِ إِن‌َّ الله‌َ يُحِب‌ُّ الْمُقْسِطِين‌َ (مائده: 42)

آنها بسيار به سخنان تو گوش مى‏دهند تا آن را تكذيب كنند مال حرام فراوان مى خورند پس اگر نزد تو آمدند، در ميان آنان داورى كن، يا (اگر صلاح دانستى) آنها را به حال خود واگذار! و اگر از آنان صرف نظر كنى، به تو هيچ زيانى نمى‏رسانند و اگر ميان آنها داورى كنى، با عدالت داورى كن، كه خدا عادلان را دوست دارد! (42)


وَ كَيْف‌َ يُحَكِّمُونَك‌َ وَ عِنْدَهُم‌ُ التَّوْرَاة‌ُ فِيهَا حُكْم‌ُ الله‌ِ ثُم‌َّ يَتَوَلَّوْن‌َ مِن‌ْ بَعْدِ ذَلِك‌َ وَ مَا أُولَئِك‌َ بِالْمُؤْمِنِين‌َ (مائده: 43)

چگونه تو را به داورى مى‏طلبند؟! در حالى كه تورات نزد ايشان است و در آن، حكم خدا هست. (وانگهى) پس از داورى‏خواستن از حكم تو، (چرا) روى مى گردانند؟! آنها مؤمن نيستند. (43)


إِنَّا أَنْزَلْنَا التَّوْرَاة‌َ فِيهَا هُدَي‌ً وَ نُورٌ يَحْكُم‌ُ بِهَا النَّبِيُّون‌َ الَّذِين‌َ أَسْلَمُوا لِلَّذِين‌َ هَادُوا وَالرَّبَّانِيُّون‌َ وَالْأَحْبَارُ بِمَا اسْتُحْفِظُوا مِنْ‌ كِتَاب‌ِ الله‌ِ وَ كَانُوا عَلَيْه‌ِ شُهَدَاءَ فَلاَ تَخْشَوُا النَّاس‌َ وَاخْشَوْن‌ِ وَ لاَ تَشْتَرُوا بِآيَاتِي‌ ثَمَنَاً قَلِيلاً وَ مَنْ‌ لَم‌ْ يَحْكُمْ‌ بِمَا أَنْزَل‌َ الله‌ُ فَأُولَئِك‌َ هُم‌ُ الْكَافِرُون‌َ (مائده: 44)

ما تورات را نازل كرديم در حالى كه در آن، هدايت و نور بود و پيامبران، كه در برابر فرمان خدا تسليم بودند، با آن براى يهود حكم مى‏كردند و (همچنين) علما و دانشمندان به اين كتاب كه به آنها سپرده شده و بر آن گواه بودند، داورى مى‏نمودند. بنا بر اين، (بخاطر داورى بر طبق آيات الهى،) از مردم نهراسيد! و از من بترسيد! و آيات مرا به بهاى ناچيزى نفروشيد! و آنها كه به احكامى كه خدا نازل كرده حكم نمى‏كنند، كافرند. (44)


وَ كَتَبْنَا عَلَيْهِم‌ْ فِيهَا أَن‌َّ النَّفْس‌َ بِالنَّفْس‌ِ وَالْعَيْن‌َ بِالْعَيْن‌ِ وَالْأَنْف‌َ بِالْأَنْف‌ِ وَالْأُذُن‌َ بِالْأُذُن‌ِ وَالسِّن‌َّ بِالسِّن‌ِّ وَالْجُرُوح‌َ قِصَاص‌ٌ فَمَنْ‌ تَصَدَّق‌َ بِه‌ِ فَهُوَ كَفَّارَة‌ٌ لَه‌ُ وَ مَنْ‌ لَم‌ْ يَحْكُمْ‌ بِمَا أَنْزَل‌َ الله‌ُ فَأُولَئِك‌َ هُم‌ُ الظَّالِمُون‌َ (مائده: 45)

و بر آنها [بنى اسرائيل‏] در آن [تورات‏]، مقرر داشتيم كه جان در مقابل جان، و چشم در مقابل چشم، و بينى در برابر بينى، و گوش در مقابل گوش، و دندان در برابر دندان مى‏باشد و هر زخمى، قصاص دارد و اگر كسى آن را ببخشد (و از قصاص، صرف نظر كند)، كفاره (گناهان) او محسوب مى‏شود و هر كس به احكامى كه خدا نازل كرده حكم نكند، ستمگر است. (45)


وَ قَفَّيْنَا عَلَي‌ آثَارِهِمْ‌ بِعِيسَي‌ ابْن‌ِ مَرْيَم‌َ مُصَدِّقَاً لِمَا بَيْن‌َ يَدَيْه‌ِ مِن‌َ التَّوْرَاة‌ِ وَ آتَيْنَاه‌ُ الْإِنْجِيل‌َ فِيه‌ِ هُدَي‌ً وَ نُورٌ وَ مُصَدِّقَاً لِمَا بَيْن‌َ يَدَيْه‌ِ مِن‌َ التَّوْرَاة‌ِ وَ هُدَي‌ً وَ مَوْعِظَة‌ً لِلْمُتَّقِين‌َ (مائده: 46)

و بدنبال آنها [پيامبران پيشين‏]، عيسى بن مريم را فرستاديم در حالى كه كتاب تورات را كه پيش از او فرستاده شده بود تصديق داشت و انجيل را به او داديم كه در آن، هدايت و نور بود و (اين كتاب آسمانى نيز) تورات را، كه قبل از آن بود، تصديق مى‏كرد و هدايت و موعظه‏اى براى پرهيزگاران بود. (46)


وَلْيَحْكُم‌ْ أَهْل‌ُ الْإِنْجِيل‌ِ بِمَا أَنْزَل‌َ الله‌ُ فِيه‌ِ وَ مَنْ‌ لَم‌ْ يَحْكُمْ‌ بِمَا أَنْزَل‌َ الله‌ُ فَأُولَئِك‌َ هُم‌ُ الْفَاسِقُون‌َ (مائده: 47)

اهل انجيل [پيروان مسيح‏] نيز بايد به آنچه خداوند در آن نازل كرده حكم كنند! و كسانى كه بر طبق آنچه خدا نازل كرده حكم نمى‏كنند، فاسقند. (47)


وَ أَنْزَلْنَا إِلَيْك‌َ الْكِتَاب‌َ بِالْحَق‌ِّ مُصَدِّقَاً لِمَا بَيْن‌َ يَدَيْه‌ِ مِن‌َ الْكِتَاب‌ِ وَ مُهَيْمِنَاً عَلَيْه‌ِ فَاحْكُمْ‌ بَيْنَهُمْ‌ بِمَا أَنْزَل‌َ الله‌ُ وَ لاَ تَتَّبِع‌ْ أَهْوَاءَهُم‌ْ عَمَّا جَاءَك‌َ مِن‌َ الحَق‌ِّ لِكُل‌ٍّ جَعَلْنَا مِنْكُم‌ْ شِرْعَة‌ً وَ مِنْهَاجَاً وَ لَوْ شَاءَ الله‌ُ لَجَعَلَكُم‌ْ أُمَّة‌ً وَاحِدَة‌ً وَ لَكِنْ‌ لِيَبْلُوَكُم‌ْ فِي‌ مَا آتَاكُم‌ْ فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَات‌ِ إِلَي‌ الله‌ِ مَرْجِعُكُم‌ْ جَمِيعَاً فَيُنَبِّئُكُمْ‌ بِمَا كُنْتُم‌ْ فِيه‌ِ تَخْتَلِفُون‌َ (مائده: 48)

و اين كتاب [قرآن‏] را به حق بر تو نازل كرديم، در حالى كه كتب پيشين را تصديق مى‏كند، و حافظ و نگاهبان آنهاست پس بر طبق احكامى كه خدا نازل كرده، در ميان آنها حكم كن! از هوى و هوسهاى آنان پيروى نكن! و از احكام الهى، روى مگردان! ما براى هر كدام از شما، آيين و طريقه روشنى قرار داديم و اگر خدا مى‏خواست، همه شما را امت واحدى قرار مى‏داد ولى خدا مى‏خواهد شما را در آنچه به شما بخشيده بيازمايد (و استعدادهاى مختلف شما را پرورش دهد). پس در نيكيها بر يكديگر سبقت جوييد! بازگشت همه شما، به سوى خداست سپس از آنچه در آن اختلاف مى‏كرديد به شما خبر خواهد داد. (48)


وَ أَن‌ِ احْكُم‌ْ بَيْنَهُمْ‌ بِمَا أَنْزَل‌َ الله‌ُ وَ لاَ تَتَّبِع‌ْ أَهْوَاءَهُم‌ْ وَاحْذَرْهُم‌ْ أَنْ‌ يَفْتِنُوك‌َ عَن‌ْ بَعْض‌ِ مَا أَنْزَل‌َ الله‌ُ إِلَيْك‌َ فَإِنْ‌ تَوَلَّوْا فَاعْلَم‌ْ أَنَّمَا يُرِيدُ الله‌ُ أَنْ‌ يُصِيبَهُمْ‌ بِبَعْض‌ِ ذُنُوبِهِم‌ْ وَ إِن‌َّ كَثِيرَاً مِن‌َ النَّاس‌ِ لَفَاسِقُون‌َ (مائده: 49)

و در ميان آنها [اهل كتاب‏]، طبق آنچه خداوند نازل كرده، داورى كن! و از هوسهاى آنان پيروى مكن! و از آنها بر حذر باش، مبادا تو را از بعض احكامى كه خدا بر تو نازل كرده، منحرف سازند! و اگر آنها (از حكم و داورى تو)، روى گردانند، بدان كه خداوند مى‏خواهد آنان را بخاطر پاره‏اى از گناهانشان مجازات كند و بسيارى از مردم فاسقند. (49)


أَفَحُكْم‌َ الْجَاهِلِيَّة‌ِ يَبْغُون‌َ وَ مَن‌ْ أَحْسَن‌ُ مِن‌َ الله‌ِ حُكْمَاً لِقَوْم‌ٍ يُوقِنُون‌َ (مائده: 50)

آيا آنها حكم جاهليّت را (از تو) مى‏خواهند؟! و چه كسى بهتر از خدا، براى قومى كه اهل يقين هستند، حكم مى‏كند؟! (50)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا لاَ تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ وَالنَّصَارَي‌ أَوْلِيَاءَ بَعْضُهُم‌ْ أَوْلِيَاءُ بَعْض‌ٍ وَ مَنْ‌ يَتَوَلَّهُمْ‌ مِنْكُم‌ْ فَإِنَّه‌ُ مِنْهُم‌ْ إِن‌َّ الله‌َ لاَ يَهْدِي‌ الْقَوْم‌َ الظَّالِمِين‌َ (مائده: 51)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! يهود و نصارى را ولّى (و دوست و تكيه‏گاه خود،) انتخاب نكنيد! آنها اولياى يكديگرند و كسانى كه از شما با آنان دوستى كنند، از آنها هستند خداوند، جمعيّت ستمكار را هدايت نمى‏كند (51)


وَ يَقُول‌ُ الَّذِين‌َ آمَنُوا أَهَؤُلاَءِ الَّذِين‌َ أَقْسَمُوا بِالله‌ِ جَهْدَ أَيْمَانِهِم‌ْ إِنَّهُم‌ْ لَمَعَكُم‌ْ حَبِطَت‌ْ أَعْمَالُهُم‌ْ فَأَصْبَحُوا خَاسِرِين‌َ (مائده: 53)

آنها كه ايمان آورده‏اند مى‏گويند: «آيا اين (منافقان) همانها هستند كه با نهايت تأكيد سوگند ياد كردند كه با شما هستند؟! (چرا كارشان به اينجا رسيد؟!)» (آرى،) اعمالشان نابود گشت، و زيانكار شدند. (53)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا مَن‌ْ يَرْتَدَّ مِنْكُم‌ْ عَنْ‌ دِينِه‌ِ فَسَوْف‌َ يَأْتِي‌ الله‌ُ بِقَوْم‌ٍ يُحِبُّهُم‌ْ وَ يُحِبُّونَه‌ُ أَذِلَّة‌ٍ عَلَي‌ الْمُؤْمِنِين‌َ أَعِزَّة‌ٍ عَلَي‌ الْكَافِرين‌َ يُجَاهِدُون‌َ فِي‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ وَ لاَ يَخَافُون‌َ لَوْمَة‌َ لاَئِم‌ٍ ذَلِك‌َ فَضْل‌ُ الله‌ِ يُؤْتِيه‌ِ مَنْ‌ يَشَاءُ وَالله‌ُ وَاسِع‌ٌ عَلِيم‌ٌ (مائده: 54)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! هر كس از شما، از آيين خود بازگردد، (به خدا زيانى نمى‏رساند خداوند جمعيّتى را مى‏آورد كه آنها را دوست دارد و آنان (نيز) او را دوست دارند، در برابر مؤمنان متواضع، و در برابر كافران سرسخت و نيرومندند آنها در راه خدا جهاد مى‏كنند، و از سرزنش هيچ ملامتگرى هراسى ندارند. اين، فضل خداست كه به هر كس بخواهد (و شايسته ببيند) مى‏دهد و (فضل) خدا وسيع، و خداوند داناست. (54)


إِنَّمَا وَلِيُّكُم‌ُ الله‌ُ وَ رَسُولُه‌ُ وَالَّذِين‌َ آمَنُوا الَّذِين‌َ يُقِيمُون‌َ الصَّلاَة‌َ وَ يُؤْتُون‌َ الزَّكَاة‌َ وَ هُم‌ْ رَاكِعُون‌َ (مائده: 55)

سرپرست و ولىّ شما، تنها خداست و پيامبر او و آنها كه ايمان آورده‏اند همانها كه نماز را برپا مى‏دارند، و در حال ركوع، زكات مى‏دهند. (55)


وَ مَنْ‌ يَتَوَل‌َّ الله‌َ وَ رَسُولَه‌ُ وَالَّذِين‌َ آمَنُوا فَإِن‌َّ حِزْب‌َ الله‌ِ هُم‌ُ الْغَالِبُون‌َ (مائده: 56)

و كسانى كه ولايت خدا و پيامبر او و افراد باايمان را بپذيرند، پيروزند (زيرا) حزب و جمعيّت خدا پيروز است. (56)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا لاَ تَتَّخِذُوا الَّذِين‌َ اتَّخَذُوا دِينَكُم‌ْ هُزُوَاً وَ لَعِبَاً مِن‌َ الَّذِين‌َ أُوتُوا الْكِتَاب‌َ مِنْ‌ قَبْلِكُم‌ْ وَالْكُفَّارَ أَوْلِيَاءَ وَاتَّقُوا الله‌َ إِنْ‌ كُنْتُمْ‌ مُؤْمِنِين‌َ (مائده: 57)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! افرادى كه آيين شما را به باد استهزاء و بازى مى‏گيرند- از اهل كتاب و مشركان- ولىّ خود انتخاب نكنيد 1 و از خدا بپرهيزيد اگر ايمان داريد! (57)


وَ إِذَا نَادَيْتُم‌ْ إِلَي‌ الصَّلاَة‌ِ اتَّخَذُوهَا هُزُوَاً وَ لَعِبَاً ذَلِك‌َ بِأَنَّهُم‌ْ قَوْم‌ٌ لاَ يَعْقِلُون‌َ (مائده: 58)

آنها هنگامى كه (اذان مى‏گوييد، و مردم را) به نماز فرا مى‏خوانيد، آن را به مسخره و بازى مى‏گيرند اين بخاطر آن است كه آنها جمعى نابخردند. (58)


قُل‌ْ يَا أَهْل‌َ الْكِتَاب‌ِ هَل‌ْ تَنْقِمُون‌َ مِنَّا إِلاَّ أَن‌ْ آمَنَّا بِالله‌ِ وَ مَا أُنْزِل‌َ إِلَيْنَا وَ مَا أُنْزِل‌َ مِنْ‌ قَبْل‌ُ وَ أَن‌َّ أَكْثَرَكُم‌ْ فَاسِقُون‌َ (مائده: 59)

بگو: «اى اهل كتاب! آيا به ما خرده مى‏گيريد؟ (مگر ما چه كرده‏ايم) جز اينكه به خداوند يگانه، و به آنچه بر ما نازل شده، و به آنچه پيش از اين نازل گرديده، ايمان آورده‏ايم. و اين، بخاطر آن است كه بيشتر شما، از راه حق، خارج شده‏ايد.» (59)


قُل‌ْ هَل‌ْ أُنَبِّئُكُمْ‌ بِشَرٍّ مِنْ‌ ذَلِك‌َ مَثُوبَة‌ً عِنْدَ الله‌ِ مَنْ‌ لَعَنَه‌ُ الله‌ُ وَ غَضِب‌َ عَلَيْه‌ِ وَ جَعَل‌َ مِنْهُم‌ُ الْقِرَدَة‌َ وَالْخَنَازِيرَ وَ عَبَدَ الطَّاغُوت‌َ أُولَئِك‌َ شَرٌّ مَكَانَاً وَ أَضَل‌ُّ عَنْ‌ سَوَاءِ السَّبِيل‌ِ (مائده: 60)

بگو: «آيا شما را از كسانى كه موقعيّت و پاداششان نزد خدا برتر از اين است، با خبر كنم؟ كسانى كه خداوند آنها را از رحمت خود دور ساخته، و مورد خشم قرار داده، (و مسخ كرده،) و از آنها، ميمونها و خوكهايى قرار داده، و پرستش بت كرده‏اند موقعيّت و محل آنها، بدتر است و از راه راست، گمراهترند.» (60)


وَ إِذَا جَاءُوكُم‌ْ قَالُوا آمَنَّا وَ قَدْ دَخَلُوا بِالْكُفْرِ وَ هُم‌ْ قَدْ خَرَجُوا بِه‌ِ وَالله‌ُ أَعْلَم‌ُ بِمَا كَانُوا يَكْتُمُون‌َ (مائده: 61)

هنگامى كه نزد شما مى‏آيند، مى‏گويند: «ايمان آورده‏ايم!» (امّا) با كفر وارد مى‏شوند، و با كفر خارج مى‏گردند و خداوند، از آنچه كتمان مى‏كردند، آگاهتر است! (61)


وَ تَرَي‌ كَثِيرَاً مِنْهُم‌ْ يُسَارِعُون‌َ فِي‌ الْإِثْم‌ِ وَالْعُدْوَان‌ِ وَ أَكْلِهِم‌ُ السُّحْت‌َ لَبِئْس‌َ مَا كَانُوا يَعْمَلُون‌َ (مائده: 62)

بسيارى از آنان را مى‏بينى كه در گناه و تعدّى، و خوردن مال حرام، شتاب مى‏كنند! چه زشت است كارى كه انجام مى‏دادند! (62)


لَوْلاَ يَنْهَاهُم‌ُ الرَّبَّانِيُّون‌َ وَالْأَحْبَارُ عَنْ‌ قَوْلِهِم‌ُ الْإِثْم‌َ وَ أَكْلِهِم‌ُ السُّحْت‌َ لَبِئْس‌َ مَا كَانُوا يَصْنَعُون‌َ (مائده: 63)

چرا دانشمندان نصارى و علماى يهود، آنها را از سخنان گناه‏آميز و خوردن مال حرام، نهى نمى‏كنند؟! چه زشت است عملى كه انجام مى‏دادند! (63)


وَ قَالَت‌ِ الْيَهُودُ يَدُ الله‌ِ مَغْلُولَة‌ٌ غُلَّت‌ْ أَيْدِيهِم‌ْ وَ لُعِنُوا بِمَا قَالُوا بَل‌ْ يَدَاه‌ُ مَبْسُوطَتَان‌ِ يُنفِق‌ُ كَيْف‌َ يَشَاءُ وَ لَيَزِيدَن‌َّ كَثِيرَاً مِنْهُمْ‌ مَا أُنْزِل‌َ إِلَيْك‌َ مِنْ‌ رَبِّك‌َ طُغْيَانَاً وَ كُفْرَاً وَ أَلْقَيْنَا بَيْنَهُم‌ُ الْعَدَاوَة‌َ وَالْبَغْضَاءَ إِلَي‌ يَوْم‌ِ الْقِيَامَة‌ِ كُلَّمَا أَوْقَدُوا نَارَاً لِلْحَرْب‌ِ أَطْفَأَهَا الله‌ُ وَ يَسْعَوْن‌َ فِي‌ الْأَرْض‌ِ فَسَادَاً وَالله‌ُ لاَ يُحِب‌ُّ الْمُفْسِدِين‌َ (مائده: 64)

و يهود گفتند: «دست خدا (با زنجير) بسته است.» دستهايشان بسته باد! و بخاطر اين سخن، از رحمت (الهى) دور شوند! بلكه هر دو دست (قدرت) او، گشاده است هر گونه بخواهد، مى‏بخشد! ولى اين آيات، كه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده، بر طغيان و كفر بسيارى از آنها مى‏افزايد. و ما در ميان آنها تا روز قيامت عداوت و دشمنى افكنديم. هر زمان آتش جنگى افروختند، خداوند آن را خاموش ساخت و براى فساد در زمين، تلاش مى‏كنند و خداوند، مفسدان را دوست ندارد. (64)


وَ لَوْ أَن‌َّ أَهْل‌َ الْكِتَاب‌ِ آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَكَفَّرْنَا عَنْهُم‌ْ سَيِّئَاتِهِم‌ْ وَ لَأََدْخَلْنَاهُم‌ْ جَنَّات‌ِ النَّعِيم‌ِ (مائده: 65)

و اگر اهل كتاب ايمان بياورند و تقوا پيشه كنند، گناهان آنها را مى‏بخشيم و آنها را در باغهاى پرنعمت بهشت، وارد مى‏سازيم. (65)


وَ لَوْ أَنَّهُم‌ْ أَقَامُوا التَّوْرَاة‌َ وَالْإِِنْجِيل‌َ وَ مَا أُنْزِل‌َ إِلَيْهِمْ‌ مِنْ‌ رَبِّهِم‌ْ لَأََكَلُوا مِنْ‌ فَوْقِهِم‌ْ وَ مِنْ‌ تَحْت‌ِ أَرْجُلِهِم‌ْ مِنْهُم‌ْ أُمَّة‌ٌ مُقْتَصِدَة‌ٌ وَ كَثِيرٌ مِنْهُم‌ْ سَاءَ مَا يَعْمَلُون‌َ (مائده: 66)

و اگر آنان، تورات و انجيل و آنچه را از سوى پروردگارشان بر آنها نازل شده [قرآن‏] برپا دارند، از آسمان و زمين، روزى خواهند خورد جمعى از آنها، معتدل و ميانه‏رو هستند، ولى بيشترشان اعمال بدى انجام مى‏دهند. (66)


يَا أَيُّهَا الرَّسُول‌ُ بَلِّغ‌ْ مَا أُنْزِل‌َ إِلَيْك‌َ مِنْ‌ رَبِّك‌َ وَ إِنْ‌ لَم‌ْ تَفْعَل‌ْ فَمَا بَلَّغْت‌َ رِسَالَتَه‌ُ وَالله‌ُ يَعْصِمُك‌َ مِن‌َ النَّاس‌ِ إِن‌َّ الله‌َ لاَ يَهْدِي‌ الْقَوْم‌َ الْكَافِرِين‌َ (مائده: 67)

اى پيامبر! آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است، كاملًا (به مردم) برسان! و اگر نكنى، رسالت او را انجام نداده‏اى! خداوند تو را از (خطرات احتمالى) مردم، نگاه مى‏دارد و خداوند، جمعيّت كافران (لجوج) را هدايت نمى‏كند. (67)


قُل‌ْ يَا أَهْل‌َ الْكِتَاب‌ِ لَسْتُم‌ْ عَلَي‌ شَي‌ْءٍ حَتَّي‌ تُقِيمُوا التَّوْرَاة‌َ وَالْإِِنجِيل‌َ وَ مَا أُنْزِل‌َ إِلَيْكُم‌ْ مِنْ‌ رَبِّكُم‌ْ وَ لَيَزِيدَن‌َّ كَثِيرَاً مِنْهُمْ‌ مَا أُنْزِل‌َ إِلَيْك‌َ مِنْ‌ رَبِّك‌َ طُغْيَانَاً وَ كُفْرَاً فَلاَ تَأْس‌َ عَلَي‌ الْقَوْم‌ِ الْكَافِرِين‌َ (مائده: 68)

اى اهل كتاب! شما هيچ آيين صحيحى نداريد، مگر اينكه تورات و انجيل و آنچه را از طرف پروردگارتان بر شما نازل شده است، برپا داريد. ولى آنچه بر تو از سوى پروردگارت نازل شده، (نه تنها مايه بيدارى آنها نمى‏گردد، بلكه) بر طغيان و كفر بسيارى از آنها مى‏افزايد. بنا بر اين، از اين قوم كافر، (و مخالفت آنها،) غمگين مباش! (68)


إِن‌َّ الَّذِين‌َ آمَنُوا وَالَّذِين‌َ هَادُوا وَالصَّابِئُون‌َ وَالنَّصَارَي‌ مَن‌ْ آمَن‌َ بِالله‌ِ وَالْيَوْم‌ِ الْآخِرِ وَ عَمِل‌َ صَالِحَاً فَلاَ خَوْف‌ٌ عَلَيْهِم‌ْ وَ لاَ هُم‌ْ يَحْزَنُون‌َ (مائده: 69)

آنها كه ايمان آورده‏اند، و يهود و صابئان و مسيحيان، هر گاه به خداوند يگانه و روز جزا، ايمان بياورند، و عمل صالح انجام دهند، نه ترسى بر آنهاست، و نه غمگين خواهند شد. (69)


لَقَدْ أَخَذْنَا مِيثَاق‌َ بَنِي‌ إِسْرَائِيل‌َ وَ أَرْسَلْنَا إِلَيْهِم‌ْ رُسُلاً كُلَّمَا جَاءَهُم‌ْ رَسُول‌ٌ بِمَا لاَ تَهْوَي‌ أَنْفُسُهُم‌ْ فَرِيقَاً كَذَّبُوا وَ فَرِيقَاً يَقْتُلُون‌َ (مائده: 70)

ما از بنى اسرائيل پيمان گرفتيم و رسولانى به سوى آنها فرستاديم (ولى) هر زمان پيامبرى حكمى بر خلاف هوسها و دلخواه آنها مى‏آورد، عده‏اى را تكذيب مى‏كردند و عده‏اى را مى‏كشتند. (70)


وَ حَسِبُوا أَنْ لاَ تَكُون‌َ فِتْنَة‌ٌ فَعَمُوا وَ صَمُّوا ثُم‌َّ تَاب‌َ الله‌ُ عَلَيْهِم‌ْ ثُم‌َّ عَمُوا وَ صَمُّوا كَثِيرٌ مِنْهُم‌ْ وَالله‌ُ بَصِيرٌ بِمَا يَعْمَلُون‌َ (مائده: 71)

گمان كردند مجازاتى در كار نخواهد بود! از اين رو (از ديدن حقايق و شنيدن سخنان حق،) نابينا و كر شدند سپس (بيدار گشتند، و) خداوند توبه آنها را پذيرفت، ديگربار (در خواب غفلت فرو رفتند، و) بسيارى از آنها كور و كر شدند و خداوند، به آنچه انجام مى‏دهند، بيناست. (71)


لَقَدْ كَفَرَ الَّذِين‌َ قَالُوا إِن‌َّ الله‌َ هُوَ الْمَسِيح‌ُ ابْن‌ُ مَرْيَم‌َ وَ قَال‌َ الْمَسِيح‌ُ يَا بَنِي‌ إِسْرَائِيل‌َ اعْبُدُوا الله‌َ رَبِّي‌ وَ رَبَّكُم‌ْ إِنَّه‌ُ مَنْ‌ يُشْرِك‌ْ بِالله‌ِ فَقَدْ حَرَّم‌َ الله‌ُ عَلَيْه‌ِ الْجَنَّة‌َ وَ مَأْوَاه‌ُ النَّارُ وَ مَا لِلظَّالِمِين‌َ مِن‌ْ أَنْصَارٍ (مائده: 72)

آنها كه گفتند: «خداوند همان مسيح بن مريم است»، بيقين كافر شدند، (با اينكه خود) مسيح گفت: اى بنى اسرائيل! خداوند يگانه را، كه پروردگار من و شماست، پرستش كنيد! زيرا هر كس شريكى براى خدا قرار دهد، خداوند بهشت را بر او حرام كرده است و جايگاه او دوزخ است و ستمكاران، يار و ياورى ندارند. (72)


لَقَدْ كَفَرَ الَّذِين‌َ قَالُوا إِن‌َّ الله‌َ ثَالِث‌ُ ثَلاَثَة‌ٍ وَ مَا مِن‌ْ إِلَه‌ٍ إِلاَّ إِلَه‌ٌ وَاحِدٌ وَ إِنْ‌ لَم‌ْ يَنْتَهُوا عَمَّا يَقُولُون‌َ لَيَـمَسَّن‌َّ الَّذِين‌َ كَفَرُوا مِنْهُم‌ْ عَذَاب‌ٌ أَلِيم‌ٌ (مائده: 73)

آنها كه گفتند: «خداوند، يكى از سه خداست» (نيز) بيقين كافر شدند معبودى جز معبود يگانه نيست و اگر از آنچه مى‏گويند دست بر ندارند، عذاب دردناكى به كافران آنها (كه روى اين عقيده ايستادگى كنند،) خواهد رسيد. (73)


أَفَلاَ يَتُوبُون‌َ إِلَي‌ الله‌ِ وَ يَسْتَغْفِرُونَه‌ُ وَالله‌ُ غَفُورٌ رَحِيم‌ٌ (مائده: 74)

يا به سوى خدا بازنمى‏گردند، و از او طلب آمرزش نمى‏كنند؟ (در حالى كه) خداوند آمرزنده مهربان است. (74)


مَا الْمَسِيح‌ُ ابْن‌ُ مَرْيَم‌َ إِلاَّ رَسُول‌ٌ قَدْ خَلَت‌ْ مِنْ‌ قَبْلِه‌ِ الرُّسُل‌ُ وَ أُمُّه‌ُ صِدِّيقَة‌ٌ كَانَا يَأْكُلاَن‌ِ الطَّعَام‌َ انْظُرْ كَيْف‌َ نُبَيِّن‌ُ لَهُم‌ُ الْآيَات‌ِ ثُم‌َّ انْظُرْ أَنَّي‌ يُؤْفَكُون‌َ (مائده: 75)

مسيح فرزند مريم، فقط فرستاده (خدا) بود پيش از وى نيز، فرستادگان ديگرى بودند، مادرش، زن بسيار راستگويى بود هر دو، غذا مى‏خوردند (با اين حال، چگونه دعوى الوهيّت مسيح و پرستش مريم را داريد؟!) بنگر چگونه نشانه را براى آنها آشكار مى‏سازيم! سپس بنگر چگونه از حق بازگردانده مى‏شوند! (75)


قُل‌ْ أَتَعْبُدُون‌َ مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ مَا لاَ يَمْلِك‌ُ لَكُم‌ْ ضَرَّاً وَ لاَ نَفْعَاً وَالله‌ُ هُوَ السَّمِيع‌ُ الْعَلِيم‌ُ (مائده: 76)

بگو: «آيا جز خدا چيزى را مى‏پرستيد كه مالك سود و زيان شما نيست؟! و خداوند، شنوا و داناست.» (76)


قُل‌ يَا أَهْل‌َ الْكِتَاب‌ِ لاَ تَغْلُوا فِي‌ دِينِكُم‌ْ غَيْرَ الْحَق‌ِّ وَ لاَ تَتَّبِعُوا أَهْوَاءَ قَوْم‌ٍ قَدْ ضَلُّوا مِنْ‌ قَبْل‌ُ وَ أَضَلُّوا كَثِيرَاً وَ ضَلُّوا عَنْ‌ سَوَاءِ السَّبِيل‌ِ (مائده: 77)

بگو: «اى اهل كتاب! در دين خود، غلوّ (و زياده روى) نكنيد! و غير از حق نگوييد! و از هوسهاى جمعيّتى كه پيشتر گمراه شدند و ديگران را گمراه كردند و از راه راست منحرف گشتند، پيروى ننماييد!» (77)


لُعِن‌َ الَّذِين‌َ كَفَرُوا مِنْ‌ بَنِي‌ إِسْرَائِيل‌َ عَلَي‌ لِسَان‌ِ دَاوُدَ وَ عِيسَي‌ ابْن‌ِ مَرْيَم‌َ ذَلِك‌َ بِمَا عَصَوْا وَ كَانُوا يَعْتَدُون‌َ (مائده: 78)

كافران بنى اسرائيل، بر زبان داوود و عيسى بن مريم، لعن (و نفرين) شدند! اين بخاطر آن بود كه گناه كردند، و تجاوز مى‏نمودند. (78)


تَرَي‌ كَثِيرَاً مِنْهُم‌ْ يَتَوَلَّوْن‌َ الَّذِين‌َ كَفَرُوا لَبِئْس‌َ مَا قَدَّمَت‌ْ لَهُم‌ْ أَنْفُسُهُم‌ْ أَنْ‌ سَخِط‌َ الله‌ُ عَلَيْهِم‌ْ وَ فِي‌ الْعَذَاب‌ِ هُم‌ْ خَالِدُون‌َ (مائده: 80)

بسيارى از آنها را مى‏بينى كه كافران (و بت‏پرستان) را دوست مى‏دارند (و با آنها طرح دوستى مى‏ريزند) نفس (سركش) آنها، چه بد اعمالى از پيش براى (معاد) آنها فرستاد! كه نتيجه آن، خشم خداوند بود و در عذاب (الهى) جاودانه خواهند ماند. (80)


وَ لَوْ كَانُوا يُؤْمِنُون‌َ بِالله‌ِ وَالنَّبِي‌ِّ وَ مَا أُنْزِل‌َ إِلَيْه‌ِ مَا اتَّخَذُوهُم‌ْ أَوْلِيَاءَ وَ لَكِنَّ‌ كَثِيرَاً مِنْهُم‌ْ فَاسِقُون‌َ (مائده: 81)

و اگر به خدا و پيامبر (ص) و آنچه بر او نازل شده، ايمان مى‏آوردند، (هرگز) آنان [كافران‏] را به دوستى اختيار نمى‏كردند ولى بسيارى از آنها فاسقند. (81)


لَتَجِدَن‌َّ أَشَدَّ النَّاس‌ِ عَدَاوَة‌ً لِلَّذِين‌َ آمَنُوا الْيَهُودَ وَالَّذِين‌َ أَشْرَكُوا وَ لَتَجِدَن‌َّ أَقْرَبَهُمْ‌ مَوَدَّة‌ً لِلَّذِين‌َ آمَنُوا الَّذِين‌َ قَالُوا إِنَّا نَصَارَي‌ ذَلِك‌َ بِأَنَّ‌ مِنْهُم‌ْ قِسِّيسِين‌َ وَ رُهْبَانَاً وَ أَنَّهُم‌ْ لاَ يَسْتَكْبِرُون‌َ (مائده: 82)

بطور مسلّم، دشمنترين مردم نسبت به مؤمنان را، يهود و مشركان خواهى يافت و نزديكترين دوستان به مؤمنان را كسانى مى‏يابى كه مى‏گويند: «ما نصارى هستيم» اين بخاطر آن است كه در ميان آنها، افرادى عالم و تارك دنيا هستند و آنها (در برابر حق) تكبّر نمى‏ورزند. (82)


وَ إِذَا سَمِعُوا مَا أُنْزِل‌َ إِلَي‌ الرَّسُول‌ِ تَرَي‌ أَعْيُنَهُم‌ْ تَفِيض‌ُ مِن‌َ الدَّمْع‌ِ مِمَّا عَرَفُوا مِن‌َ الْحَق‌ِّ يَقُولُون‌َ رَبَّنَا آمَنَّا فَاكْتُبْنَا مَع‌َ الشَّاهِدِين‌َ (مائده: 83)

و هر زمان آياتى را كه بر پيامبر (اسلام) نازل شده بشنوند، چشمهاى آنها را مى‏بينى كه (از شوق،) اشك مى‏ريزد، بخاطر حقيقتى كه دريافته‏اند آنها مى‏گويند: «پروردگارا! ايمان آورديم پس ما را با گواهان (و شاهدان حق، در زمره ياران محمد) بنويس! (83)


وَ مَا لَنَا لاَ نُؤْمِن‌ُ بِالله‌ِ وَ مَا جَاءَنَا مِن‌َ الْحَق‌ِّ وَ نَطْمَع‌ُ أَنْ‌ يُدْخِلَنَا رَبُّنَا مَع‌َ الْقَوْم‌ِ الصَّالِحِين‌َ (مائده: 84)

چرا ما به خدا و آنچه از حق به ما رسيده است، ايمان نياوريم، در حالى كه آرزو داريم پروردگارمان ما را در زمره صالحان قرار دهد؟!» (84)


فَأَثَابَهُم‌ُ الله‌ُ بِمَا قَالُوا جَنَّات‌ٍ تَجْرِي‌ مِنْ‌ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِين‌َ فِيهَا وَ ذَلِك‌َ جَزَاءُ الْمُـحْسِنِين‌َ (مائده: 85)

خداوند بخاطر اين سخن، به آنها باغهايى از بهشت پاداش داد كه از زير درختانش، نهرها جارى است جاودانه در آن خواهند ماند و اين است جزاى نيكوكاران! (85)


وَالَّذِين‌َ كَفَرُوا وَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا أُولَئِك‌َ أَصْحَاب‌ُ الْجَحِيم‌ِ (مائده: 86)

و كسانى كه كافر شدند و آيات ما را تكذيب كردند، همانها اهل دوزخند. (86)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا لاَ تُحَرِّمُوا طَيِّبَات‌ِ مَا أَحَل‌َّ الله‌ُ لَكُم‌ْ وَ لاَ تَعْتَدُوا إِن‌َّ الله‌َ لاَ يُحِب‌ُّ الْمُعْتَدِين‌َ (مائده: 87)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! چيزهاى پاكيزه را كه خداوند براى شما حلال كرده است، حرام نكنيد! و از حدّ، تجاوز ننماييد! زيرا خداوند متجاوزان را دوست نمى‏دارد. (87)


وَ كُلُوا مِمَّا رَزَقَكُم‌ُ الله‌ُ حَلاَلاً طَيِّبَاً وَاتَّقُوا الله‌َ الَّذِي‌ أَنْتُم‌ْ بِه‌ِ مُؤْمِنُون‌َ (مائده: 88)

و از نعمتهاى حلال و پاكيزه‏اى كه خداوند به شما روزى داده است، بخوريد! و از (مخالفت) خداوندى كه به او ايمان داريد، بپرهيزيد! (88)


لاَ يُؤَاخِذُكُم‌ُ الله‌ُ بِاللَّغْوِ فِي‌ أَيْمَانِكُم‌ْ وَ لَكِنْ‌ يُؤَاخِذُكُمْ‌ بِمَا عَقَّدْتُم‌ُ الْأَيْمَان‌َ فَكَفَّارَتُه‌ُ إِطْعَام‌ُ عَشَرَة‌ِ مَسَاكِين‌َ مِن‌ْ أَوْسَط‌ِ مَا تُطْعِمُون‌َ أَهْلِيكُم‌ْ أَوْ كِسْوَتُهُم‌ْ أَوْ تَحْرِيرُ رَقَبَة‌ٍ فَمَنْ‌ لَم‌ْ يَجِدْ فَصِيَام‌ُ ثَلاَثَة‌ِ أَيَّام‌ٍ ذَلِك‌َ كَفَّارَة‌ُ أَيْمَانِكُم‌ْ إِذَا حَلَفْتُم‌ْ وَاحْفَظُوا أَيْمَانَكُم‌ْ كَذَلِك‌َ يُبَيِّن‌ُ الله‌ُ لَكُم‌ْ آيَاتِه‌ِ لَعَلَّكُم‌ْ تَشْكُرُون‌َ (مائده: 89)

خداوند شما را بخاطر سوگندهاى بيهوده (و خالى از اراده،) مؤاخذه نمى‏كند ولى در برابر سوگندهايى كه (از روى اراده) محكم كرده‏ايد، مؤاخذه مى‏نمايد. كفاره اين گونه قسمها، اطعام ده نفر مستمند، از غذاهاى معمولى است كه به خانواده خود مى‏دهيد يا لباس پوشاندن بر آن ده نفر و يا آزاد كردن يك برده و كسى كه هيچ كدام از اينها را نيابد، سه روز روزه مى‏گيرد اين، كفاره سوگندهاى شماست به هنگامى كه سوگند ياد مى‏كنيد (و مخالفت مى‏نماييد). و سوگندهاى خود را حفظ كنيد (و نشكنيد!) خداوند آيات خود را اين چنين براى شما بيان مى‏كند، شايد شكر او را بجا آوريد! (89)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيْسِرُ وَالْأَنْصَاب‌ُ وَالْأَزْلاَم‌ُ رِجْس‌ٌ مِن‌ْ عَمَل‌ِ الشَّيْطَان‌ِ فَاجْتَنِبُوه‌ُ لَعَلَّكُم‌ْ تُفْلِحُون‌َ (مائده: 90)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! شراب و قمار و بتها و ازلام [نوعى بخت‏آزمايى‏]، پليد و از عمل شيطان است، از آنها دورى كنيد تا رستگار شويد! (90)


إِنَّمَا يُرِيدُ الشَّيْطَان‌ُ أَن‌ْ يُوقِع‌َ بَيْنَكُم‌ُ الْعَدَاوَة‌َ وَالْبَغْضَاءَ فِي‌ الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ وَ يَصُدَّكُم‌ْ عَنْ‌ ذِكْرِ الله‌ِ وَ عَن‌ِ الصَّلاَة‌ِ فَهَل‌ْ أَنْتُم‌ْ مُنْتَهُون‌َ (مائده: 91)

شيطان مى‏خواهد به وسيله شراب و قمار، در ميان شما عداوت و كينه ايجاد كند، و شما را از ياد خدا و از نماز بازدارد. آيا (با اين همه زيان و فساد، و با اين نهى اكيد،) خوددارى خواهيد كرد؟! (91)


وَ أَطِيعُوا الله‌َ وَ أَطِيعُوا الرَّسُول‌َ وَاحْذَرُوا فَإِنْ‌ تَوَلِّيْتُم‌ْ فَاعْلَمُوا أَنَّمَا عَلَي‌ رَسُولِنَا الْبَلاَغ‌ُ الْمُبِين‌ُ (مائده: 92)

اطاعت خدا و اطاعت پيامبر كنيد! و (از مخالفت فرمان او) بترسيد! و اگر روى برگردانيد، (مستحق مجازات خواهيد بود و) بدانيد بر پيامبر ما، جز ابلاغ آشكار، چيز ديگرى نيست (و اين وظيفه را در برابر شما، انجام داده است). (92)


لَيْس‌َ عَلَي‌ الَّذِين‌َ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَات‌ِ جُنَاح‌ٌ فِيمَا طَعِمُوا إِذَا مَا اتَّقَوْا وَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَات‌ِ ثُم‌َّ اتَّقَوْا وَ آمَنُوا ثُم‌َّ اتَّقَوْا وَ أَحْسَنُوا وَالله‌ُ يُحِب‌ُّ الْمُـحْسِنِين‌َ (مائده: 93)

بر كسانى كه ايمان آورده و اعمال صالح انجام داده‏اند، گناهى در آنچه خورده‏اند نيست (و نسبت به نوشيدن شراب، قبل از نزول حكم تحريم، مجازات نمى‏شوند) اگر تقوا پيشه كنند، و ايمان بياورند، و اعمال صالح انجام دهند سپس تقوا پيشه كنند و ايمان آورند سپس تقوا پيشه كنند و نيكى نمايند. و خداوند، نيكوكاران را دوست مى‏دارد. (93)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا لَيَبْلُوَنَّكُم‌ُ الله‌ُ بِشَي‌ْءٍ مِن‌َ الصَّيْدِ تَنَالُه‌ُ أَيْدِيكُم‌ْ وَ رِمَاحُكُم‌ْ لِيَعْلَم‌َ الله‌ُ مَنْ‌ يَخَافُه‌ُ بِالْغَيْب‌ِ فَمَن‌ِ اعْتَدَي‌ بَعْدَ ذَلِك‌َ فَلَه‌ُ عَذَاب‌ٌ أَلِيم‌ٌ (مائده: 94)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! خداوند شما را به چيزى از شكار كه (به نزديكى شما مى‏آيد، بطورى كه) دستها و نيزه‏هايتان به آن مى‏رسد، مى‏آزمايد تا معلوم شود چه كسى باايمان به غيب، از خدا مى‏ترسد و هر كس بعد از آن تجاوز كند، مجازات دردناكى خواهد داشت. (94)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا لاَ تَقْتُلُوا الصَّيْدَ وَ أَنْتُم‌ْ حُرُم‌ٌ وَ مَنْ‌ قَتَلَه‌ُ مِنْكُمْ‌ مُتَعَمِّدَاً فَجَزَاءٌ مِثْل‌ُ مَا قَتَل‌َ مِن‌َ النَّعَم‌ِ يَحْكُم‌ُ بِه‌ِ ذَوا عَدْل‌ٍ مِنْكُم‌ْ هَدْيَاً بَالِغ‌َ الْكَعْبَة‌ِ أَوْ كَفَّارَة‌ٌ طَعَام‌ُ مَسَاكِين‌َ أَوْ عَدْل‌ُ ذَلِك‌َ صِيَامَاً لِيَذُوق‌َ وَبَال‌َ أَمْرِه‌ِ عَفَا الله‌ُ عَمَّا سَلَف‌َ وَ مَنْ‌ عَادَ فَيَنْتَقِم‌ُ الله‌ُ مِنْه‌ُ وَالله‌ُ عَزِيرٌ ذُو انْتِقَام‌ٍ (مائده: 95)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! در حال احرام، شكار نكنيد، و هر كس از شما عمداً آن را به قتل برساند، بايد كفاره‏اى معادل آن از چهارپايان بدهد كفاره‏اى كه دو نفر عادل از شما، معادل بودن آن را تصديق كنند و به صورت قربانى به (حريم) كعبه برسد يا (به جاى قربانى،) اطعام مستمندان كند يا معادل آن، روزه بگيرد، تا كيفر كار خود را بچشد. خداوند گذشته را عفو كرده، ولى هر كس تكرار كند، خدا از او انتقام مى‏گيرد و خداوند، توانا و صاحب انتقام است. (95)


أُحِل‌َّ لَكُم‌ْ صَيْدُ الْبَحْرِ وَ طَعَامُه‌ُ مَتَاعَاً لَكُم‌ْ وَ لِلسَّيَّارَة‌ِ وَ حُرِّم‌َ عَلَيْكُم‌ْ صَيْدَ الْبَرِّ مَا دُمْتُم‌ْ حُرُمَاً وَاتَّقُوا الله‌َ الَّذِي‌ إِلَيْه‌ِ تُحْشَرُون‌َ (مائده: 96)

صيد دريا و طعام آن براى شما و كاروانيان حلال است تا (در حال احرام) از آن بهره‏مند شويد ولى ما دام كه محرم هستيد، شكار صحرا براى شما حرام است و از (نافرمانى) خدايى كه به سوى او محشور مى‏شويد، بترسيد! (96)


جَعَل‌َ الله‌ُ الْكَعْبَة‌َ الْبَيْت‌َ الْحَرَام‌َ قِيَامَاً لِلنَّاس‌ِ وَالشَّهْرَ الْحَرَام‌َ وَالْهَدْي‌َ وَالْقَلاَئِدَ ذَلِك‌َ لِتَعْلَمُوا أَن‌َّ الله‌َ يَعْلَم‌ُ مَا فِي‌ السَّمَاوَات‌ِ وَ مَا فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَ أَن‌َّ الله‌َ بِكُل‌ِّ شَي‌ْءٍ عَلِيم‌ٌ (مائده: 97)

خداوند، كعبه- بيت الحرام- را وسيله‏اى براى استوارى و سامان بخشيدن به كار مردم قرار داده و همچنين ماه حرام، و قربانيهاى بى‏نشان، و قربانيهاى نشاندار را اين گونه احكام (حساب شده و دقيق،) بخاطر آن است كه بدانيد خداوند، آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است، مى‏داند و خدا به هر چيزى داناست. (97)


اعْلَمُوا أَن‌َّ الله‌َ شَدِيدُ الْعِقَاب‌ِ وَ أَن‌َّ الله‌َ غَفُورٌ رَحِيم‌ٌ (مائده: 98)

بدانيد خدا داراى مجازات شديد، و (در عين حال) آمرزنده و مهربان است. (98)


مَا عَلَي‌ الرَّسُول‌ِ إِلاَّ الْبَلاَغ‌ُ وَالله‌ُ يَعْلَم‌ُ مَا تُبْدُون‌َ وَ مَا تَكْتُمُون‌َ (مائده: 99)

پيامبر وظيفه‏اى جز رسانيدن پيام (الهى) ندارد (و مسئول اعمال شما نيست). و خداوند آنچه را آشكار، و آنچه را پنهان مى‏داريد مى‏داند. (99)


قُلْ‌ لاَ يَسْتَوِي‌ الْخَبِيث‌ُ وَالطَّيِّب‌ُ وَ لَوْ أَعْجَبَك‌َ كَثْرَة‌ُ الْخَبِيث‌ِ فَاتَّقُوا الله‌َ يَا أُولِي‌ الْأَلْبَاب‌ِ لَعَلَّكُم‌ْ تُفْلِحُون‌َ (مائده: 100)

بگو: « (هيچ گاه) ناپاك و پاك مساوى نيستند هر چند فزونى ناپاكها، تو را به شگفتى اندازد! از (مخالفت) خدا بپرهيزيد اى صاحبان خرد، شايد رستگار شويد! (100)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا لاَ تَسْأَلُوا عَن‌ْ أَشْيَاءَ إِنْ‌ تُبْدَ لَكُم‌ْ تَسُؤْكُم‌ْ وَ إِنْ‌ تَسْأَلُوا عَنْهَا حِين‌َ يُنَزَّل‌ُ الْقُرْآن‌ُ تُبْدَ لَكُم‌ْ عَفَا الله‌ُ عَنْهَا وَالله‌ُ غَفُورٌ حَلِيم‌ٌ (مائده: 101)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! از چيزهايى نپرسيد كه اگر براى شما آشكار گردد، شما را ناراحت مى‏كند! و اگر به هنگام نزول قرآن، از آنها سؤال كنيد، براى شما آشكار مى‏شود خداوند آنها را بخشيده (و ناديده گرفته) است. و خداوند، آمرزنده و بردبار است. (101)


مَا جَعَل‌َ الله‌ُ مِنْ‌ بَحِيرَة‌ٍ وَ لاَ سَائِبَة‌ٍ وَ لاَ وَصِيلَة‌ٍ وَ لاَ حَام‌ٍ وَ لَكِنَّ‌ الَّذِين‌َ كَفَرُوا يَفْتَرُون‌َ عَلَي‌ الله‌ِ الْكَذِب‌َ وَ أَكْثَرُهُم‌ْ لاَ يَعْقِلُون‌َ (مائده: 103)

خداوند هيچ گونه «بحيره» و «سائبه» و «وصيله» و «حام» قرار نداده است [اشاره به چهار نوع از حيوانات اهلى است كه در زمان جاهليت، استفاده از آنها را بعللى حرام مى‏دانستند و اين بدعت، در اسلام ممنوع شد.] ولى كسانى كه كافر شدند، بر خدا دروغ مى‏بندند و بيشتر آنها نمى‏فهمند! (103)


وَ إِذَا قِيل‌َ لَهُم‌ْ تَعَالَوْا إِلَي‌ مَا أَنْزَل‌َ الله‌ُ وَ إِلَي‌ الرَّسُول‌ِ قَالُوا حَسْبُنَا مَا وَجَدْنَا عَلَيْه‌ِ آبَاءَنَا أَوَ لَوْ كَان‌َ آبَاؤُهُم‌ْ لاَ يَعْلَمُون‌َ شَيْءً وَ لاَ يَهْتَدُون‌َ (مائده: 104)

و هنگامى كه به آنها گفته شود: «به سوى آنچه خدا نازل كرده، و به سوى پيامبر بياييد!»، مى‏گويند: «آنچه از پدران خود يافته‏ايم، ما را بس است!» آيا اگر پدران آنها چيزى نمى‏دانستند، و هدايت نيافته بودند (باز از آنها پيروى مى‏كنند)؟! (104)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا شَهَادَة‌ُ بَيْنِكُم‌ْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَكُم‌ُ الْمَوْت‌ُ حِين‌َ الْوَصِيَّة‌ِ اثْنَان‌ِ ذَوَا عَدْل‌ٍ مِنْكُم‌ْ أَوْ آخَرَان‌ِ مِن‌ْ غَيْرِكُم‌ْ إِن‌ْ أَنْتُم‌ْ ضَرَبْتُم‌ْ فِي‌ الْأَرْض‌ِ فَأَصَابَتْكُم‌ْ مُصِيبَة‌ُ الْمَوْت‌ِ تَحْبِسُونَهُمَا مِنْ‌ بَعْدِ الصَّلاَة‌ِ فَيُقْسِمَان‌ِ بِالله‌ِ إِنِ‌ ارْتَبْتُم‌ْ لاَ نَشْتَرِي‌ بِه‌ِ ثَمَنَاً وَ لَوْ كَان‌َ ذَا قُرْبَي‌ وَ لاَ نَكْتُم‌ُ شَهَادَة‌َ الله‌ِ إِنَّا إِذَاً لَمِن‌َ الْآثِمِين‌َ (مائده: 106)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! هنگامى كه مرگ يكى از شما فرا رسد، در موقع وصيت بايد از ميان شما، دو نفر عادل را به شهادت بطلبد يا اگر مسافرت كرديد، و مصيبت مرگ شما فرا رسيد، (و در آن جا مسلمانى نيافتيد،) دو نفر از غير خودتان را به گواهى بطلبيد، و اگر به هنگام اداى شهادت، در صدق آنها شك كرديد، آنها را بعد از نماز نگاه مى‏داريد تا سوگند ياد كنند كه: «ما حاضر نيستيم حق را به چيزى بفروشيم، هر چند در مورد خويشاوندان ما باشد! و شهادت الهى را كتمان نمى‏كنيم، كه از گناهكاران خواهيم بود!» (106)


فَإِن‌ْ عُثِرَ عَلَي‌ أَنَّهُمَا اسْتَحَقَّا إِثْمَاً فَآخَرَان‌ِ يَقُومَان‌ِ مَقَامَهُمَا مِن‌َ الَّذِين‌َ اسْتَحَق‌َّ عَلَيْهِم‌ُ الْأَوْلَيَان‌ِ فَيُقْسِمَان‌ِ بِالله‌ِ لَشَهَادَتُنَا أَحَق‌ُّ مِنْ‌ شَهَادَتِهِمَا وَ مَا اعْتَدَيْنَا إِنَّا إِذَاً لَمِن‌َ الظَّالِمِين‌َ (مائده: 107)

و اگر اطلاعى حاصل شود كه آن دو، مرتكب گناهى شده‏اند (و حق را كتمان كرده‏اند)، دو نفر از كسانى كه نسبت به ميت، اولى هستند، به جاى آنها قرار مى‏گيرند، و به خدا سوگند ياد مى‏كنند كه: «گواهى ما، از گواهى آن دو، به حق نزديكتر است! و ما تجاوزى نكرده‏ايم كه اگر چنين كرده باشيم، از ظالمان خواهيم بود!» (107)


ذَلِك‌َ أَدْنَي‌ أَنْ‌ يَأْتُوا بِالشَّهَادَة‌ِ عَلَي‌ وَجْهِهَا أَوْ يَخَافُوا أَنْ‌ تُرَدَّ أَيْمَان‌ٌ بَعْدَ أَيْمَانِهِم‌ْ وَاتَّقُوا الله‌َ وَاسْمَعُوا وَالله‌ُ لاَ يَهْدِي‌ الْقَوْم‌َ الْفَاسِقِين‌َ (مائده: 108)

اين كار، نزديكتر است به اينكه گواهى بحق دهند، (و از خدا بترسند،) و يا (از مردم) بترسند كه (دروغشان فاش گردد، و) سوگندهايى جاى سوگندهاى آنها را بگيرد. از (مخالفت) خدا بپرهيزيد، و گوش فرا دهيد! و خداوند، جمعيّت فاسقان را هدايت نمى‏كند. (108)


إِذْ قَال‌َ الله‌ُ يَا عِيسَي‌ ابْن‌َ مَرْيَم‌َ اذْكُرْ نِعْمَتِي‌ عَلَيْك‌َ وَ عَلَي‌ وَالِدَتِك‌َ إِذْ أَيَّدتُّك‌َ بِرُوح‌ِ الْقُدُس‌ِ تُكَلِّم‌ُ النَّاس‌َ فِي‌ الْمَهْدِ وَ كَهْلاً وَ إِذْ عَلَّمْتُك‌َ الْكِتَاب‌َ وَالْحِكْمَة‌َ وَالتَّوْرَاة‌َ وَالْإِنْجِيل‌َ وَ إِذْ تَخْلُق‌ُ مِن‌َ الطِّين‌ِ كَهَيْئَة‌ِ الطَّيْرِ بِإِذْنِي‌ فَتَنْفُخ‌ُ فِيهَا فَتَكُون‌َ طَيْرَاً بِإِذْنِي‌ وَ تُبْرِءُ‌ الْأَكْمَه‌َ وَالْأَبْرَص‌َ بِإِذْنِي‌ وَ إِذْ تُخْرِج‌ُ الْمَوْتَي‌ بِإِذْنِي‌ وَ إِذْ كَفَفْت‌ُ بَنِي‌ إِسْرَائِيل‌َ عَنْك‌َ إِذْ جِئْتَهُمْ‌ بِالْبَيِّنَات‌ِ فَقَال‌َ الَّذِين‌َ كَفَرُوا مِنْهُم‌ْ إِن‌ْ هَذَا إِلاَّ سِحْرٌ مُبِين‌ٌ (مائده: 110)

(به خاطر بياور) هنگامى را كه خداوند به عيسى بن مريم گفت: «ياد كن نعمتى را كه به تو و مادرت بخشيدم! زمانى كه تو را با» روح القدس «تقويت كردم كه در گاهواره و به هنگام بزرگى، با مردم سخن مى‏گفتى و هنگامى كه كتاب و حكمت و تورات و انجيل را به تو آموختم و هنگامى كه به فرمان من، از گل چيزى بصورت پرنده مى‏ساختى، و در آن مى‏دميدى، و به فرمان من، پرنده‏اى مى‏شد و كور مادرزاد، و مبتلا به بيمارى پيسى را به فرمان من، شفا مى‏دادى و مردگان را (نيز) به فرمان من زنده مى‏كردى و هنگامى كه بنى اسرائيل را از آسيب رساندن به تو، بازداشتم در آن موقع كه دلايل روشن براى آنها آوردى، ولى جمعى از كافران آنها گفتند: اينها جز سحر آشكار نيست!» (110)


وَ إِذْ أَوْحَيْت‌ُ إِلَي‌ الْحَوَارِيِّين‌َ أَن‌ْ آمِنُوا بِي‌ وَ بِرَسُولِي‌ قَالُوا آمَنَّا وَاشْهَدْ بِأَنَّنَا مُسْلِمُون‌َ (مائده: 111)

و (به ياد آور) زمانى را كه به حواريون وحى فرستادم كه: «به من و فرستاده من، ايمان بياوريد!» آنها گفتند: «ايمان آورديم، و گواه باش كه ما مسلمانيم!» (111)


قَالُوا نُرِيدُ أَنْ‌ نَأْكُل‌َ مِنْهَا وَ تَطْمَئِن‌َّ قُلُوبُنَا وَ نَعْلَم‌َ أَنْ‌ قَدْ صَدَقْتَنَا وَ نَكُون‌َ عَلَيْهَا مِن‌َ الشَّاهِدِين‌َ (مائده: 113)

گفتند: « (ما نظر بدى نداريم،) مى‏خواهيم از آن بخوريم، و دلهاى ما (به رسالت تو) مطمئن گردد و بدانيم به ما راست گفته‏اى و بر آن، گواه باشيم.» (113)


قَال‌َ عِيسَي‌ ابْن‌ُ مَرْيَم‌َ اللَّهُم‌َّ رَبَّنَا أَنْزِل‌ْ عَلَيْنَا مَائِدَة‌ً مِن‌َ السَّمَاءِ تَكُون‌ُ لَنَا عِيدَاً لِأََوَّلِنَا وَ آخِرِنَا وَ آيَة‌ً مِنْك‌َ وَارْزُقْنَا وَ أَنْت‌َ خَيْرُ الرَّازِقِين‌َ (مائده: 114)

عيسى بن مريم عرض كرد: «خداوندا! پروردگارا! از آسمان مائده‏اى بر ما بفرست! تا براى اول و آخر ما، عيدى باشد، و نشانه‏اى از تو و به ما روزى ده! تو بهترين روزى دهندگانى!» (114)


وَ إِذْ قَال‌َ الله‌ُ يَا عِيسَي‌ ابْن‌َ مَرْيَم‌َ أَأَنْت‌َ قُلْت‌َ لِلنَّاس‌ِ اتَّخِذُونِي‌ وَ أُمِّي‌َ إِلَهَيْن‌ِ مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ قَال‌َ سُبْحَانَك‌َ مَا يَكُون‌ُ لِي‌ أَن‌ْ أَقُول‌َ مَا لَيْس‌َ لِي‌ بِحَق‌ٍّ إِنْ‌ كُنْت‌ُ قُلْتُه‌ُ فَقَدْ عَلِمْتَه‌ُ تَعْلَم‌ُ مَا فِي‌ نَفْسِي‌ وَ لاَ أَعْلَم‌ُ مَا فِي‌ نَفْسِك‌َ إِنَّك‌َ أَنْت‌َ عَلاَّم‌ُ الْغُيُوب‌ِ (مائده: 116)

و آن گاه كه خداوند به عيسى بن مريم مى‏گويد: «آيا تو به مردم گفتى كه من و مادرم را بعنوان دو معبود غير از خدا انتخاب كنيد؟!»، او مى‏گويد: «منزهى تو! من حق ندارم آنچه را كه شايسته من نيست، بگويم! اگر چنين سخنى را گفته باشم، تو مى‏دانى! تو از آنچه در روح و جان من است، آگاهى و من از آنچه در ذات (پاك) توست، آگاه نيستم! بيقين تو از تمام اسرار و پنهانيها با خبرى. (116)


مَا قُلْت‌ُ لَهُم‌ْ إِلاَّ مَا أَمَرْتَنِي‌ بِه‌ِ أَن‌ِ اعْبُدُوا الله‌َ رَبِّي‌ وَ رَبَّكُم‌ْ وَ كُنْت‌ُ عَلَيْهِم‌ْ شَهِيدَاً مَا دُمْت‌ُ فِيهِم‌ْ فَلَمَّا تَوَفَّيْتَنِي‌ كُنْت‌َ أَنْت‌َ الرَّقِيب‌َ عَلَيْهِم‌ْ وَ أَنْت‌َ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ شَهيدٌ (مائده: 117)

من، جز آنچه مرا به آن فرمان دادى، چيزى به آنها نگفتم (به آنها گفتم:) خداوندى را بپرستيد كه پروردگار من و پروردگار شماست! و تا زمانى كه در ميان آنها بودم، مراقب و گواهشان بودم ولى هنگامى كه مرا از ميانشان برگرفتى، تو خود مراقب آنها بودى و تو بر هر چيز، گواهى! (117)


إِنْ‌ تُعَذِّبْهُم‌ْ فَإِنَّهُم‌ْ عِبَادُك‌َ وَ إِنْ‌ تَغْفِرْ لَهُم‌ْ فَإِنَّك‌َ أَنْت‌َ الْعَزِيزُ الْحَكِيم‌ُ (مائده: 118)

(با اين حال،) اگر آنها را مجازات كنى، بندگان تواند. (و قادر به فرار از مجازات تو نيستند) و اگر آنان را ببخشى، توانا و حكيمى! (نه كيفر تو نشانه بى‏حكمتى است، و نه بخشش تو نشانه ضعف!)» (118)


قَال‌َ الله‌ُ هَذَا يَوْم‌ُ يَنْفَع‌ُ الصَّادِقِين‌َ صِدْقُهُم‌ْ لَهُم‌ْ جَنَّات‌ٌ تَجْرِي‌ مِنْ‌ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِين‌َ فِيهَا أَبَدَاً رَضِي‌َ الله‌ُ عَنْهُم‌ْ وَ رَضُوا عَنْه‌ُ ذَلِك‌َ الْفَوْزُ الْعَظِيم‌ُ (مائده: 119)

خداوند مى‏گويد: «امروز، روزى است كه راستى راستگويان، به آنها سود مى‏بخشد براى آنها باغهايى از بهشت است كه نهرها از زير (درختان) آن مى‏گذرد، و تا ابد، جاودانه در آن مى‏مانند هم خداوند از آنها خشنود است، و هم آنها از خدا خشنودند اين، رستگارى بزرگ است!» (119)


لِالله‌ِ مُلْك‌ُ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ وَ مَا فِيهِن‌َّ وَ هُوَ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ قَدِيرٌ (مائده: 120)

حكومت آسمانها و زمين و آنچه در آنهاست، از آن خداست و او بر هر چيزى تواناست. (120)


الْحَمْدُ لِالله‌ِ الَّذِي‌ خَلَق‌َ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌َ وَ جَعَل‌َ الظُّلُمَات‌ِ وَالنُّورَ ثُم‌َّ الَّذِين‌َ كَفَرُوا بِرَبِّهِم‌ْ يَعْدِلُون‌َ (انعام: 1)

ستايش براى خداوندى است كه آسمانها و زمين را آفريد، و ظلمتها و نور را پديد آورد اما كافران براى پروردگار خود، شريك و شبيه قرار مى‏دهند (با اينكه دلايل توحيد و يگانگى او، در آفرينش جهان آشكار است)! (1)


هُوَ الَّذِي‌ خَلَقَكُمْ‌ مِنْ‌ طِين‌ٍ ثُم‌َّ قَضَي‌ أجَلاً وَ أَجَل‌ٌ مُسَمَّي‌ً عِنْدَه‌ُ ثُم‌َّ أَنْتُم‌ْ تَمْتَرُون‌َ (انعام: 2)

او كسى است كه شما را از گل آفريد سپس مدتى مقرّر داشت (تا انسان تكامل يابد) و اجل حتمى نزد اوست (و فقط او از آن آگاه است). با اين همه، شما (مشركان در توحيد و يگانگى و قدرت او،) ترديد مى‏كنيد! (2)


وَ هُوَ الله‌ُ فِي‌ السَّمَاوَات‌ِ وَ فِي‌ الْأَرْض‌ِ يَعْلَم‌ُ سِرَّكُم‌ْ وَ جَهْرَكُم‌ْ وَ يَعْلَم‌ُ مَا تَكْسِبُون‌َ (انعام: 3)

اوست خداوند در آسمانها و در زمين پنهان و آشكار شما را مى‏داند و از آنچه (انجام مى‏دهيد و) به دست مى‏آوريد، با خبر است. (3)


وَ مَا تَأْتِيهِمْ‌ مِن‌ْ آيَة‌ٍ مِن‌ْ آيَات‌ِ رَبِّهِم‌ْ إِلاَّ كَانُوا عَنْهَا مُعْرِضِين‌َ (انعام: 4)

هيچ نشانه و آيه‏اى از آيات پروردگارشان براى آنان نمى‏آيد، مگر اينكه از آن رويگردان مى‏شوند! (4)


أَلَم‌ْ يَرَوْا كَم‌ْ أَهْلَكْنَا مِنْ‌ قَبْلِهِم‌ْ مِنْ‌ قَرْن‌ٍ مَكَّنَّاهُم‌ْ فِي‌ الْأَرْض‌ِ مَا لَم‌ْ نُمَكِّنْ‌ لَكُم‌ْ وَ أَرْسَلْنَا السَّمَاءَ عَلَيْهِمْ‌ مِدْرَارَاً وَ جَعَلْنَا الْأَنْهَارَ تَجْرِي‌ مِنْ‌ تَحْتِهِم‌ْ فَأَهْلَكْنَاهُمْ‌ بِذُنُوبِهِم‌ْ وَ أَنْشَأْنَا مِنْ‌ بَعْدِهِم‌ْ قَرْنَاً آخَرِين‌َ (انعام: 6)

آيا نديدند چقدر از اقوام پيشين را هلاك كرديم؟! اقوامى كه (از شما نيرومندتر بودند و) قدرتهايى به آنها داده بوديم كه به شما نداديم بارانهاى پى در پى براى آنها فرستاديم و از زير (آباديهاى) آنها، نهرها را جارى ساختيم (اما هنگامى كه سركشى و طغيان كردند،) آنان را بخاطر گناهانشان نابود كرديم و جمعيت ديگرى بعد از آنان پديد آورديم. (6)


وَ لَوْ نَزَّلْنَا عَلَيْك‌َ كِتَابَاً فِي‌ قِرْطَاس‌ٍ فَلَمَسُوه‌ُ بِأَيْدِيهِم‌ْ لَقَال‌َ الَّذِين‌َ كَفَرُوا إِن‌ْ هَذَا إِلاَّ سِحْرٌ مُبِين‌ٌ (انعام: 7)

(حتّى) اگر ما نامه‏اى روى صفحه‏اى بر تو نازل كنيم، و (علاوه بر ديدن و خواندن،) آن را با دستهاى خود لمس كنند، باز كافران مى‏گويند: «اين، چيزى جز يك سحر آشكار نيست»! (7)


وَ قَالُوا لَوْلاَ أُنْزِل‌َ عَلَيْه‌ِ مَلَك‌ٌ وَ لَوْ أَنْزَلْنَا مَلَكَاً لَقُضِي‌َ الْأَمْرُ ثُم‌َّ لاَ يُنْظَرُون‌َ (انعام: 8)

(از بهانه‏هاى آنها اين بود كه) گفتند: «چرا فرشته‏اى بر او نازل نشده (تا او را در دعوت مردم به سوى خدا همراهى كند؟!)» ولى اگر فرشته‏اى بفرستيم، (و موضوع، جنبه حسى و شهود پيدا كند،) كار تمام مى‏شود (يعنى اگر مخالفت كنند،) ديگر به آنها مهلت داده نخواهد شد (و همه هلاك مى‏شوند). (8)


وَ لَوْ جَعَلْنَاه‌ُ مَلَكَاً لَجَعَلْنَاه‌ُ رَجُلاً وَ لَلَبَسْنَا عَلَيْهِمْ‌ مَا يَلْبِسُون‌َ (انعام: 9)

و اگر او را فرشته‏اى قرار مى‏داديم، حتماً وى را بصورت انسانى درمى‏آورديم (باز به پندار آنان،) كار را بر آنها مشتبه مى‏ساختيم همان طور كه آنها كار را بر ديگران مشتبه مى‏سازند! (9)


وَ لَقَدِ اسْتُهْزِأَ بِرُسُل‌ٍ مِنْ‌ قَبْلِك‌َ فَحَاق‌َ بِالَّذِين‌َ سَخِرُوا مِنْهُمْ‌ مَا كَانُوا بِه‌ِ يَسْتَهْزِئُون‌َ (انعام: 10)

(با اين حال، نگران نباش!) جمعى از پيامبران پيش از تو را استهزا كردند امّا سرانجام، آنچه را مسخره مى‏كردند، دامانشان را مى‏گرفت (و عذاب الهى بر آنها فرود آمد). (10)


قُلْ‌ لِمَنْ‌ مَا فِي‌ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ قُلْ‌ لِالله‌ِ كَتَب‌َ عَلَي‌ نَفْسِه‌ِ الرَّحْمَة‌َ لَيَجْمَعَنَّكُم‌ْ إِلَي‌ يَوْم‌ِ الْقِيَامَة‌ِ لاَ رَيْب‌َ فِيه‌ِ الَّذِين‌َ خَسِرُوا أَنْفُسَهُم‌ْ فَهُم‌ْ لاَ يُؤْمِنُون‌َ (انعام: 12)

بگو: «آنچه در آسمانها و زمين است، از آن كيست؟» بگو: «از آن خداست رحمت (و بخشش) را بر خود، حتم كرده (و به همين دليل،) بطور قطع همه شما را در روز قيامت، كه در آن شكّ و ترديدى نيست، گرد خواهد آورد. (آرى،) فقط كسانى كه سرمايه‏هاى وجود خويش را از دست داده و گرفتار خسران شدند، ايمان نمى‏آورند. (12)


وَ لَه‌ُ مَا سَكَن‌َ فِي‌ اللَّيْل‌ِ وَالنَّهَارِ وَ هُوَ السَّمِيع‌ُ الْعَلِيم‌ُ (انعام: 13)

و براى اوست آنچه در شب و روز قرار دارد و او، شنوا و داناست. (13)


قُل‌ْ أَغَيْرَ الله‌ِ أَتَّخِذُ وَلِيَّاً فَاطِرِ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ وَ هُوَ يُطْعِم‌ُ وَ لاَ يُطْعَم‌ُ قُل‌ْ إِنِّي‌ أُمِرْت‌ُ أَن‌ْ أَكُون‌َ أَوَّل‌َ مَن‌ْ أَسْلَم‌َ وَ لاَ تَكُونَن‌َّ مِن‌َ الْمُشْرِكِين‌َ (انعام: 14)

بگو: «آيا غير خدا را ولىّ خود انتخاب كنم؟! (خدايى) كه آفريننده آسمانها و زمين است اوست كه روزى مى‏دهد، و از كسى روزى نمى‏گيرد.» بگو: «من مأمورم كه نخستين مسلمان باشم و (خداوند به من دستور داده كه) از مشركان نباش!» (14)


مَنْ‌ يُصْرَف‌ْ عَنْه‌ُ يَوْمَئِذٍ فَقَدْ رَحِمَه‌ُ وَ ذَلِك‌َ الْفَوْزُ الْمُبِين‌ُ (انعام: 16)

آن كس كه در آن روز، مجازات الهى به او نرسد، خداوند او را مشمول رحمت خويش ساخته و اين همان پيروزى آشكار است.» (16)


وَ إِنْ‌ يَمْسَسْك‌َ الله‌ُ بِضُرٍّ فَلاَ كَاشِف‌َ لَه‌ُ إِلاَّ هُوَ وَ إِنْ‌ يَمْسَسْك‌َ بِخَيْرٍ فَهُوَ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ قَدِيرٌ (انعام: 17)

اگر خداوند زيانى به تو برساند، هيچ كس جز او نمى‏تواند آن را برطرف سازد! و اگر خيرى به تو رساند، او بر همه چيز تواناست (و از قدرت او، هر گونه نيكى ساخته است.) (17)


وَ هُوَ الْقَاهِرُ فَوْق‌َ عِبَادِه‌ِ وَ هُوَ الْحَكِيم‌ُ الْخَبِيرُ (انعام: 18)

اوست كه بر بندگان خود، قاهر و مسلّط است و اوست حكيم آگاه! (18)


قُل‌ْ أَي‌ُّ شَي‌ْءٍ أَكْبَرُ شَهَادَة‌ً قُل‌ِ الله‌ُ شَهِيدٌ بَيْنِي‌ وَ بَيْنَكُم‌ْ وَ أُوحِيَ إِلَيَّ‌ هَذَا الْقُرْآن‌ُ لِأُنْذِرَكُمْ‌ بِه‌ِ وَ مَنْ‌ بَلَغ‌َ أَئِنَّكُم‌ْ لَتَشْهَدُون‌َ أَن‌َّ مَع‌َ الله‌ِ آلِهَة‌ً أُخْرَي‌ قُلْ‌ لاَ أَشْهَدُ قُل‌ْ إِنَّمَا هُوَ إِلَه‌ٌ وَاحِدٌ وَ إِنَّنِي‌ بَرِي‌ءٌ مِمَّا تُشْرِكُون‌َ (انعام: 19)

بگو: «بالاترين گواهى، گواهى كيست؟» (و خودت پاسخ بده و) بگو: «خداوند، گواه ميان من و شماست و (بهترين دليل آن اين است كه) اين قرآن بر من وحى شده، تا شما و تمام كسانى را كه اين قرآن به آنها مى‏رسد، بيم دهم (و از مخالفت فرمان خدا بترسانم). آيا براستى شما گواهى مى‏دهيد كه معبودان ديگرى با خداست؟!» بگو: «من هرگز چنين گواهى نمى‏دهم». بگو: «اوست تنها معبود يگانه و من از آنچه براى او شريك قرار مى‏دهيد، بيزارم!» (19)


وَ مَن‌ْ أَظْلَم‌ُ مِمَّن‌ِ افْتَرَي‌ عَلَي‌ الله‌ِ كَذِبَاً أَوْ كَذَّب‌َ بِآيَاتِه‌ِ إِنَّه‌ُ لاَ يُفْلِح‌ُ الظَّالِمُون‌َ (انعام: 21)

چه كسى ستمكارتر است از آن كس كه بر خدا دروغ بسته [همتايى براى او قائل شده‏]، و يا آيات او را تكذيب كرده است؟! مسلماً ظالمان، رستگار نخواهند شد! (21)


وَ يَوْم‌َ نَحْشُرُهُم‌ْ جَمِيعَاً ثُم‌َّ نَقُول‌ُ لِلَّذِين‌َ أَشْرَكُوا أَيْن‌َ شُرَكَاؤُكُم‌ُ الَّذِين‌َ كُنْتُم‌ْ تَزْعُمُون‌َ (انعام: 22)

آن روز كه همه آنها را محشور مى‏كنيم سپس به مشركان مى‏گوييم: «معبودهايتان، كه همتاى خدا مى‏پنداشتيد، كجايند؟» (چرا به يارى شما نمى‏شتابند؟!) (22)


ثُم‌َّ لَم‌ْ تَكُنْ‌ فِتْنَتُهُم‌ْ إِلاَّ أَنْ‌ قَالُوا وَالله‌ِ رَبِّنَا مَا كُنَّا مُشْرِكِين‌َ (انعام: 23)

سپس پاسخ و عذر آنها، چيزى جز اين نيست كه مى‏گويند: «به خداوندى كه پروردگار ماست سوگند كه ما مشرك نبوديم!» (23)


انْظُرْ كَيْف‌َ كَذَبُوا عَلَي‌ أَنْفُسِهِم‌ْ وَ ضَل‌َّ عَنْهُمْ‌ مَا كَانُوا يَفْتَرُون‌َ (انعام: 24)

ببين چگونه به خودشان (نيز) دروغ مى‏گويند، و آنچه را بدروغ همتاى خدا مى‏پنداشتند، از دست مى‏دهند! (24)


وَ مِنْهُمْ‌ مَنْ‌ يَسْتَمِع‌ُ إِلَيْك‌َ وَ جَعَلْنَا عَلَي‌ قُلُوبِهِم‌ْ أَكِنَّة‌ً أَنْ‌ يَفْقَهُوه‌ُ وَ فِي‌ آذَانِهِم‌ْ وَقْرَاً وَ إِنْ‌ يَرَوْا كُل‌َّ آيَة‌ٍ لاَ يُؤْمِنُوا بِهَا حَتَّي‌ إِذَا جَاءُوك‌َ يُجَادِلُونَك‌َ يَقُول‌ُ الَّذِين‌َ كَفَرُوا إِن‌ْ هَذَا إِلاَّ أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِين‌َ (انعام: 25)

پاره‏اى از آنها به (سخنان) تو، گوش فرامى‏دهند ولى بر دلهاى آنان پرده‏ها افكنده‏ايم تا آن را نفهمند و در گوش آنها، سنگينى قرار داده‏ايم. و (آنها بقدرى لجوجند كه) اگر تمام نشانه‏هاى حق را ببينند، ايمان نمى‏آورند تا آنجا كه وقتى به سراغ تو مى‏آيند كه با تو پرخاشگرى كنند، كافران مى‏گويند: «اينها فقط افسانه‏هاى پيشينيان است!» (25)


وَ هُم‌ْ يَنْهَوْن‌َ عَنْه‌ُ وَ يَنْأَوْن‌َ عَنْه‌ُ وَ إِنْ‌ يُهْلِكُون‌َ إِلاَّ أَنْفُسَهُم‌ْ وَ مَا يَشْعُرُون‌َ (انعام: 26)

آنها ديگران را از آن بازمى‏دارند و خود نيز از آن دورى مى‏كنند آنها جز خود را هلاك نمى‏كنند، ولى نمى‏فهمند! (26)


وَ لَوْ تَرَي‌ إِذْ وُقِفُوا عَلَي‌ النَّارِ فَقَالُوا يَا لَيْتَنَا نُرَدُّ وَ لاَ نُكَذِّب‌َ بِآيَات‌ِ رَبِّنَا وَ نَكُون‌َ مِن‌َ الْمُؤْمِنِين‌َ (انعام: 27)

كاش (حال آنها را) هنگامى كه در برابر آتش (دوزخ) ايستاده‏اند، ببينى! مى‏گويند: اى كاش (بار ديگر، به دنيا) بازگردانده مى‏شديم، و آيات پروردگارمان را تكذيب نمى‏كرديم، و از مؤمنان مى‏بوديم! (27)


بَل‌ْ بَدَا لَهُمْ‌ مَا كَانُوا يُخْفُون‌َ مِنْ‌ قَبْل‌ُ وَ لَوْ رُدُّوا لَعَادُوا لِمَا نُهُوا عَنْه‌ُ وَ إِنَّهُم‌ْ لَكَاذِبُون‌َ (انعام: 28)

(آنها در واقع پشيمان نيستند،) بلكه اعمال و نيّاتى را كه قبلًا پنهان مى‏كردند، در برابر آنها آشكار شده (و به وحشت افتاده‏اند). و اگر بازگردند، به همان اعمالى كه از آن نهى شده بودند بازمى‏گردند آنها دروغگويانند. (28)


وَ قَالُوا إِن‌ْ هِي‌َ إِلاَّ حَيَاتُنَا الدُّنْيَا وَ مَا نَحْن‌ُ بِمَبْعُوثِين‌َ (انعام: 29)

آنها گفتند: «چيزى جز اين زندگى دنياى ما نيست و ما هرگز برانگيخته نخواهيم شد!» (29)


وَ لَوْ تَرَي‌ إِذْ وُقِفُوا عَلَي‌ رَبِّهِم‌ْ قَال‌َ أَلَيْس‌َ هَذَا بِالْحَق‌ِّ قَالُوا بَلَي‌ وَ رَبِّنَا قَال‌َ فَذُوقُوا الْعَذَاب‌َ بِمَا كُنْتُم‌ْ تَكْفُرُون‌َ (انعام: 30)

اگر آنها را به هنگامى كه در پيشگاه پروردگارشان ايستاده‏اند، ببينى! (به آنها) مى‏گويد: «آيا اين حق نيست؟» مى‏گويند: «آرى، قسم به پروردگارمان (حق است!)» مى‏گويد: «پس مجازات را بچشيد به سزاى آنچه انكار مى‏كرديد!» (30)


قَدْ خَسِرَ الَّذِين‌َ كَذَّبُوا بِلِقَاءِ الله‌ِ حَتَّي‌ إِذَا جَاءَتْهُم‌ُ السَّاعَة‌ُ بَغْتَة‌ً قَالُوا يَا حَسْرَتَنَا عَلَي‌ مَا فَرَّطْنَا فِيهَا وَ هُم‌ْ يَحْمِلُون‌َ أَوْزَارَهُم‌ْ عَلَي‌ ظُهُورِهِم‌ْ أَلاَ سَاءَ مَا يَزِرُون‌َ (انعام: 31)

آنها كه لقاى پروردگار را تكذيب كردند، مسلماً زيان ديدند (و اين تكذيب، ادامه مى يابد) تا هنگامى كه ناگهان قيامت به سراغشان بيايد مى‏گويند: «اى افسوس بر ما كه درباره آن، كوتاهى كرديم!» و آنها (بار سنگين) گناهانشان را بر دوش مى‏كشند چه بد بارى بر دوش خواهند داشت! (31)


وَ مَا الْحَيَاة‌ُ الدُّنْيَا إِلاَّ لَعِب‌ٌ وَ لَهْوٌ وَ لَلدَّارُ الْآخِرَة‌ُ خَيْرٌ لِلَّذِين‌َ يَتَّقُون‌َ أَفَلاَ تَعْقِلُون‌َ (انعام: 32)

زندگى دنيا، چيزى جز بازى و سرگرمى نيست! و سراى آخرت، براى آنها كه پرهيزگارند، بهتر است! آيا نمى‏انديشيد؟! (32)


قَدْ نَعْلَم‌ُ إِنَّه‌ُ لَيَحْزُنُك‌َ الَّذِي‌ يَقُولُون‌َ فَإِنَّهُم‌ْ لاَ يُكَذِّبُونَك‌َ وَ لَكِنَّ‌ الظَّالِمِين‌َ بِآيَات‌ِ الله‌ِ يَجْحَدُون‌َ (انعام: 33)

ما مى‏دانيم كه گفتار آنها، تو را غمگين مى‏كند ولى (غم مخور! و بدان كه) آنها تو را تكذيب نمى‏كنند بلكه ظالمان، آيات خدا را انكار مى‏نمايند. (33)


وَ لَقَدْ كُذِّبَت‌ْ رُسُل‌ٌ مِنْ‌ قَبْلِك‌َ فَصَبَرُوا عَلَي‌ مَا كُذِّبُوا وَ أُوذُوا حَتَّي‌ أَتَاهُم‌ْ نَصْرُنَا وَ لاَ مُبَدِّل‌َ لِكَلِمَات‌ِ الله‌ِ وَ لَقَدْ جَاءَك‌َ مِنْ‌ نَبَإِ الْمُرْسَلِين‌َ (انعام: 34)

پيش از تو نيز پيامبرانى تكذيب شدند و در برابر تكذيبها، صبر و استقامت كردند و (در اين راه،) آزار ديدند، تا هنگامى كه يارى ما به آنها رسيد. (تو نيز چنين باش! و اين، يكى از سنتهاى الهى است) و هيچ چيز نمى‏تواند سنن خدا را تغيير دهد و اخبار پيامبران به تو رسيده است. (34)


وَ إِنْ‌ كَان‌َ كَبُرَ عَلَيْك‌َ إِعْرَاضُهُم‌ْ فَإِنِ‌ اسْتَطَعْت‌َ أَنْ‌ تَبْتَغِي‌َ نَفَقَاً فِي‌ الْأَرْض‌ِ أَوْ سُلَّمَاً فِي‌ السَّمَاءِ فَتَأْتِيَهُمْ‌ بِآيَة‌ٍ وَ لَوْ شَاءَ الله‌ُ لَجَمَعَهُم‌ْ عَلَي‌ الْهُدَي‌ فَلاَ تَكُونَن‌َّ مِن‌َ الْجَاهِلِين‌َ (انعام: 35)

و اگر اعراض آنها بر تو سنگين است، چنانچه بتوانى نقبى در زمين بزنى، يا نردبانى به آسمان بگذارى (و اعماق زمين و آسمانها را جستجو كنى، چنين كن) تا آيه (و نشانه ديگرى) براى آنها بياورى! (ولى بدان كه اين لجوجان، ايمان نمى‏آورند!) امّا اگر خدا بخواهد، آنها را (به اجبار) بر هدايت جمع خواهد كرد. (ولى هدايت اجبارى، چه سودى دارد؟) پس هرگز از جاهلان مباش! (35)


إِنَّمَا يَسْتَجِيب‌ُ الَّذِين‌َ يَسْمَعُون‌َ وَالْمَوْتَي‌ يَبْعَثُهُم‌ُ الله‌ُ ثُم‌َّ إِلَيْه‌ِ يُرْجَعُون‌َ (انعام: 36)

تنها كسانى (دعوت تو را) مى‏پذيرند كه گوش شنوا دارند امّا مردگان (و آنها كه روح انسانى را از دست داده‏اند، ايمان نمى‏آورند و) خدا آنها را (در قيامت) برمى‏انگيزد سپس به سوى او، بازمى‏گردند. (36)


وَ قَالُوا لَوْلاَ نُزِّل‌َ عَلَيْه‌ِ آيَة‌ٌ مِنْ‌ رَبِّه‌ِ قُل‌ْ إِن‌َّ الله‌َ قَادِرٌ عَلَي‌ أَنْ‌ يُنَزِّل‌َ آيَة‌ً وَ لَكِنَّ‌ أَكْثَرَهُم‌ْ لاَ يَعْلَمُون‌َ (انعام: 37)

و گفتند: «چرا نشانه (و معجزه‏اى) از طرف پروردگارش بر او نازل نمى‏شود؟!» بگو: «خداوند، قادر است كه نشانه‏اى نازل كند ولى بيشتر آنها نمى‏دانند!» (37)


وَ مَا مِنْ‌ دَابَّة‌ٍ فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَ لاَ طَائِرٍ يَطِيرُ بِجَنَاحَيْه‌ِ إِلاَّ أُمَم‌ٌ أَمْثَالُكُم‌ْ مَا فَرَّطْنَا فِي‌ الْكِتَاب‌ِ مِنْ‌ شَي‌ْءٍ ثُم‌َّ إِلَي‌ رَبِّهِم‌ْ يُحْشَرُون‌َ (انعام: 38)

هيچ جنبنده‏اى در زمين، و هيچ پرنده‏اى كه با دو بال خود پرواز مى‏كند، نيست مگر اينكه امتهايى همانند شما هستند. ما هيچ چيز را در اين كتاب، فرو گذار نكرديم سپس همگى به سوى پروردگارشان محشور مى‏گردند. (38)


وَالَّذِين‌َ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا صُم‌ٌّ وَ بُكْم‌ٌّ فِي‌ الظُّلُمَات‌ِ مَنْ‌ يَشَإِ الله‌ُ يُضْلِلْه‌ُ وَ مَنْ‌ يَشَأْ يَجْعَلْه‌ُ عَلَي‌ صِرَاط‌ٍ مُسْتَقِيم‌ٍ (انعام: 39)

آنها كه آيات ما را تكذيب كردند، كرها و لالهايى هستند كه در تاريكيها قرار دارند. هر كس را خدا بخواهد (و مستحق باشد،) گمراه مى‏كند و هر كس را بخواهد (و شايسته بداند،) بر راه راست قرار خواهد داد. (39)


بَل‌ْ إِيَّاه‌ُ تَدْعُون‌َ فَيَكْشِف‌ُ مَا تَدْعُون‌َ إِلَيْه‌ِ إِنْ‌ شَاءَ وَ تَنْسَوْن‌َ مَا تُشْرِكُون‌َ (انعام: 41)

(نه،) بلكه تنها او را مى‏خوانيد! و او اگر بخواهد، مشكلى را كه بخاطر آن او را خوانده‏ايد، برطرف مى‏سازد و آنچه را (امروز) همتاى خدا قرار مى‏دهيد، (در آن روز) فراموش خواهيد كرد. (41)


وَ لَقَدْ أَرْسَلْنَا إِلَي‌ أُمَم‌ٍ مِنْ‌ قَبْلِك‌َ فَأَخَذْنَاهُمْ بِالْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ لَعَلَّهُم‌ْ يَتَضَرَّعُون‌َ (انعام: 42)

ما به سوى امتهايى كه پيش از تو بودند، (پيامبرانى) فرستاديم (و هنگامى كه با اين پيامبران به مخالفت برخاستند،) آنها را با شدّت و رنج و ناراحتى مواجه ساختيم شايد (بيدار شوند و در برابر حق،) خضوع كنند و تسليم گردند! (42)


فَلَوْلاَ إِذْ جَاءَهُمْ‌ بَأْسُنَا تَضَرَّعُوا وَ لَكِنْ‌ قَسَت‌ْ قُلُوبُهُم‌ْ وَ زَيَّن‌َ لَهُم‌ُ الشَّيْطَان‌ُ مَا كَانُوا يَعْمَلُون‌َ (انعام: 43)

چرا هنگامى كه مجازات ما به آنان رسيد، (خضوع نكردند و) تسليم نشدند؟! بلكه دلهاى آنها قساوت پيدا كرد و شيطان، هر كارى را كه مى‏كردند، در نظرشان زينت داد! (43)


فَقُطِع‌َ دَابِرُ الْقَوْم‌ِ الَّذِين‌َ ظَلَمُوا وَالْحَمْدُ لِالله‌ِ رَب‌ِّ الْعَالَمِين‌َ (انعام: 45)

و (به اين ترتيب،) دنباله (زندگى) جمعيّتى كه ستم كرده بودند، قطع شد. و ستايش مخصوص خداوند، پروردگار جهانيان است. (45)


قُل‌ْ أَرَأَيْتُم‌ْ إِن‌ْ أَخَذَ الله‌ُ سَمْعَكُم‌ْ وَ أَبْصَارَكُم‌ْ وَ خَتَم‌َ عَلَي‌ قُلُوبِكُمْ‌ مَن‌ْ إِلَه‌ٌ غَيْرُ الله‌ِ يَأْتِيكُمْ‌ بِه‌ِ انْظُرْ كَيْف‌َ نُصَرِّف‌ُ الْآيَات‌ِ ثُم‌َّ هُم‌ْ يَصْدِفُون‌َ (انعام: 46)

بگو: «به من خبر دهيد اگر خداوند، گوش و چشمهايتان را بگيرد، و بر دلهاى شما مهر نهد (كه چيزى را نفهميد)، چه كسى جز خداست كه آنها را به شما بدهد؟!» ببين چگونه آيات را به گونه‏هاى مختلف براى آنها شرح مى‏دهيم، سپس آنها روى مى‏گردانند! (46)


وَ مَا نُرْسِل‌ُ الْمُرْسَلِين‌َ إِلاَّ مُبَشِّرِين‌َ وَ مُنْذِرِين‌َ فَمَن‌ْ آمَن‌َ وَ أَصْلَح‌َ فَلاَ خَوْف‌ٌ عَلَيْهِم‌ْ وَ لاَ هُم‌ْ يَحْزَنُون‌َ (انعام: 48)

ما پيامبران را، جز (به عنوان) بشارت دهنده و بيم دهنده، نمى‏فرستيم آنها كه ايمان بياورند و (خويشتن را) اصلاح كنند، نه ترسى بر آنهاست و نه غمگين مى‏شوند. (48)


وَالَّذِين‌َ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا يَمَسُّهُم‌ُ الْعَذَاب‌ُ بِمَا كَانُوا يَفْسُقُون‌َ (انعام: 49)

و آنها كه آيات ما را تكذيب كردند، عذاب (پروردگار) بخاطر نافرمانيها به آنان مى‏رسد. (49)


قُلْ‌ لاَ أَقُول‌ُ لَكُم‌ْ عِنْدِي‌ خَزَائِن‌ُ الله‌ِ وَ لاَ أَعْلَم‌ُ الْغَيْب‌َ وَ لاَ أَقُول‌ُ لَكُم‌ْ إِنِّي‌ مَلَك‌ٌ إِن‌ْ أَتَّبِع‌ُ إِلاَّ مَا يُوحَي‌ إِلَيَّ‌ قُل‌ْ هَل‌ْ يَسْتَوِي‌ الْأَعْمَي‌ وَالْبَصِيرُ أَفَلاَ تَتَفَكَّرُون‌َ (انعام: 50)

بگو: «من نمى‏گويم خزاين خدا نزد من است و من، (جز آنچه خدا به من بياموزد،) از غيب آگاه نيستم! و به شما نمى‏گويم من فرشته‏ام تنها از آنچه به من وحى مى‏شود پيروى مى‏كنم.» بگو: «آيا نابينا و بينا مساويند؟! پس چرا نمى‏انديشيد؟!» (50)


وَ أَنْذِرْ بِه‌ِ الَّذِين‌َ يَخَافُون‌َ أَنْ‌ يُحْشَرُوا إِلَي‌ رَبِّهِم‌ْ لَيْس‌َ لَهُمْ‌ مِنْ‌ دُونِه‌ِ وَلِي‌ٌّ وَ لاَ شَفِيع‌ٌ لَعَلَّهُم‌ْ يَتَّقُون‌َ (انعام: 51)

و به وسيله آن (قرآن)، كسانى را كه از روز حشر و رستاخيز مى‏ترسند، بيم ده! (روزى كه در آن،) ياور و سرپرست و شفاعت‏كننده‏اى جز او [خدا] ندارند شايد پرهيزگارى پيشه كنند! (51)


وَ لاَ تَطْرُدِ الَّذِين‌َ يَدْعُون‌َ رَبَّهُمْ‌ بِالْغَدَاة‌ِ وَالْعَشِي‌ِّ يُرِيدُون‌َ وَجْهَه‌ُ مَا عَلَيْك‌َ مِن‌ْ حِسَابِهِمْ‌ مِنْ‌ شَي‌ْءٍ وَ مَا مِنْ‌ حِسَابِك‌َ عَلَيْهِم‌ْ مِنْ‌ شَي‌ْءٍ فَتَطْرُدَهُم‌ْ فَتَكُون‌َ مِن‌َ الظَّالِمِين‌َ (انعام: 52)

و كسانى را كه صبح و شام خدا را مى‏خوانند، و جز ذات پاك او نظرى ندارند، از خود دور مكن! نه چيزى از حساب آنها بر توست، و نه چيزى از حساب تو بر آنها! اگر آنها را طرد كنى، از ستمگران خواهى بود! (52)


وَ كَذَلِك‌َ فَتَنَّا بَعْضَهُمْ‌ بِبَعْض‌ٍ لِيَقُولُوا أَهَؤُلاَءِ مَن‌َّ الله‌ُ عَلَيْهِم‌ْ مِنْ بَيْنِنَا أَلَيْس‌َ الله‌ُ بِأَعْلَم‌َ بِالشَّاكِرِين‌َ (انعام: 53)

و اين چنين بعضى از آنها را با بعض ديگر آزموديم (توانگران را بوسيله فقيران) تا بگويند: «آيا اينها هستند كه خداوند از ميان ما (برگزيده، و) بر آنها منّت گذارده (و نعمت ايمان بخشيده است؟!» آيا خداوند، شاكران را بهتر نمى‏شناسد؟! (53)


وَ إِذَا جَاءَك‌َ الَّذِين‌َ يُؤْمِنُون‌َ بِآيَاتِنَا فَقُل‌ْ سَلاَم‌ٌ عَلَيْكُم‌ْ كَتَب‌َ رَبُّكُم‌ْ عَلَي‌ نَفْسِه‌ِ الرَّحْمَة‌َ أَنَّه‌ُ مَن‌ْ عَمِل‌َ مِنْكُم‌ْ سُوءً بِجَهَالَة‌ٍ ثُم‌َّ تَاب‌َ مِنْ‌ بَعْدِه‌ِ وَ أَصْلَح‌َ فَأَنَّه‌ُ غَفُورٌ رَحِيم‌ٌ (انعام: 54)

هر گاه كسانى كه به آيات ما ايمان دارند نزد تو آيند، به آنها بگو: «سلام بر شما پروردگارتان، رحمت را بر خود فرض كرده هر كس از شما كار بدى از روى نادانى كند، سپس توبه و اصلاح (و جبران) نمايد، (مشمول رحمت خدا مى‏شود چرا كه) او آمرزنده مهربان است.» (54)


وَ كَذَلِك‌َ نُفَصِّل‌ُ الْآيَات‌ِ وَ لِتَسْتَبِين‌َ سَبِيل‌ُ الْمُـجْرِمِين‌َ (انعام: 55)

و اين چنين آيات را برميشمريم، (تا حقيقت بر شما روشن شود،) و راه گناهكاران آشكار گردد. (55)


قُل‌ْ إِنِّي‌ نُهِيت‌ُ أَن‌ْ أَعْبُدَ الَّذِين‌َ تَدْعُون‌َ مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ قُلْ‌ لاَ أَتَّبِع‌ُ أَهْوَاءَكُم‌ْ قَدْ ضَلَلْت‌ُ إِذَاً وَ مَا أَنَا مِن‌َ الْمُهْتَدِين‌َ (انعام: 56)

بگو: «من از پرستش كسانى كه غير از خدا مى‏خوانيد، نهى شده‏ام!» بگو: «من از هوى و هوسهاى شما، پيروى نمى‏كنم اگر چنين كنم، گمراه شده‏ام و از هدايت‏يافتگان نخواهم بود!» (56)


قُل‌ْ إِنِّي‌ عَلَي‌ بَيِّنَة‌ٍ مِنْ‌ رَبِّي‌ وَ كَذَّبْتُمْ‌ بِه‌ِ مَا عِنْدِي‌ مَا تَسْتَعْجِلُون‌َ بِه‌ِ إِنِ‌ الْحُكْم‌ُ إِلاَّ لِالله‌ِ يَقُص‌ُّ الْحَق‌َّ وَ هُوَ خَيْرُ الْفَاصِلِين‌َ (انعام: 57)

بگو: «من دليل روشنى از پروردگارم دارم و شما آن را تكذيب كرده‏ايد! آنچه شما در باره آن (از نزول عذاب الهى) عجله داريد، به دستِ من نيست! حكم و فرمان، تنها از آنِ خداست! حق را از باطل جدا مى‏كند، و او بهترين جدا كننده (حق از باطل) است.» (57)


قُلْ‌ لَوْ أَن‌َّ عِنْدِي‌ مَا تَسْتَعْجِلُون‌َ بِه‌ِ لَقُضِي‌َ الْأَمْرُ بَيْنِي‌ وَ بَيْنَكُم‌ْ وَالله‌ُ أَعْلَم‌ُ بِالظَّالِمِين‌َ (انعام: 58)

بگو: «اگر آنچه درباره آن عجله داريد نزد من بود، (و به درخواست شما ترتيب‏اثر مى‏دادم، عذاب الهى بر شما نازل مى‏گشت) و كار ميان من و شما پايان گرفته بود ولى خداوند ظالمان را بهتر مى‏شناسد (و بموقع مجازات مى‏كند.)» (58)


وَ عِنْدَه‌ُ مَفَاتِح‌ُ الْغَيْب‌ِ لاَ يَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ وَ يَعْلَم‌ُ مَا فِي‌ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَ مَا تَسْقُط‌ُ مِنْ‌ وَرَقَة‌ٍ إِلاَّ يَعْلَمُهَا وَ لاَ حَبَّة‌ٍ فِي‌ ظُلُمَات‌ِ الْأَرْض‌ِ وَ لاَ رَطْب‌ٍ وَ لاَ يَابِس‌ٍ إِلاَّ فِي‌ كِتَاب‌ٍ مُبِين‌ٍ (انعام: 59)

كليدهاى غيب، تنها نزد اوست و جز او، كسى آنها را نمى‏داند. او آنچه را در خشكى و درياست مى‏داند هيچ برگى (از درختى) نمى‏افتد، مگر اينكه از آن آگاه است و نه هيچ دانه‏اى در تاريكيهاى زمين، و نه هيچ تر و خشكى وجود دارد، جز اينكه در كتابى آشكار [در كتاب علم خدا] ثبت است. (59)


وَ هُوَ الَّذِي‌ يَتَوَفَّاكُمْ‌ بِاللَّيْل‌ِ وَ يَعْلَم‌ُ مَا جَرَحْتُمْ‌ بِالنَّهَارِ ثُم‌َّ يَبْعَثُكُم‌ْ فِيه‌ِ لِيُقْضَي‌ أَجَل‌ٌ مُسَمَّي‌ً ثُم‌َّ إِلَيْه‌ِ مَرْجِعُكُم‌ْ ثُم‌َّ يُنَبِّئُكُم‌ْ بِمَا كُنْتُم‌ْ تَعْمَلُون‌َ (انعام: 60)

او كسى است كه (روح) شما را در شب (به هنگام خواب) مى‏گيرد و از آنچه در روز كرده‏ايد، با خبر است سپس در روز شما را (از خواب) برمى‏انگيزد و (اين وضع هم چنان ادامه مى‏يابد) تا سرآمد معينى فرا رسد سپس بازگشت شما به سوى اوست و سپس شما را از آنچه عمل مى‏كرديد، با خبر مى‏سازد. (60)


وَ هُوَ الْقَاهِرُ فَوْق‌َ عِبَادِه‌ِ وَ يُرْسِل‌ُ عَلَيْكُم‌ْ حَفَظَة‌ً حَتَّي‌ إِذَا جَاءَ أَحَدَكُم‌ُ الْمَوْت‌ُ تَوَفَّتْه‌ُ رُسُلُنَا وَ هُم‌ْ لاَ يُفَرِّطُون‌َ (انعام: 61)

او بر بندگان خود تسلّط كامل دارد و مراقبانى بر شما مى‏گمارد تا زمانى كه يكى از شما را مرگ فرا رسد (در اين موقع،) فرستادگان ما جان او را مى‏گيرند و آنها (در نگاهدارى حساب عمر و اعمال بندگان،) كوتاهى نمى‏كنند. (61)


ثُم‌َّ رُدُّوا إِلَي‌ الله‌ِ مَوْلاَهُم‌ُ الْحَق‌ِّ أَلاَ لَه‌ُ الْحُكْم‌ُ وَ هُوَ أَسْرَع‌ُ الْحَاسِبِين‌َ (انعام: 62)

سپس (تمام بندگان) به سوى خدا، كه مولاى حقيقى آنهاست، بازمى‏گردند. بدانيد كه حكم و داورى، مخصوص اوست و او، سريعترين حسابگران است! (62)


قُل‌ْ مَنْ‌ يُنَجِّيكُمْ‌ مِنْ‌ ظُلُمَات‌ِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ تَدْعُونَه‌ُ تَضَرُّعَاً وَ خُفْيَة‌ً لَئِن‌ْ أَنْجَانَا مِنْ‌ هَذِه‌ِ لَنَكُونَن‌َّ مِن‌َ الشَّاكِرِين‌َ (انعام: 63)

بگو: «چه كسى شما را از تاريكيهاى خشكى و دريا رهايى مى‏بخشد؟ در حالى كه او را با حالت تضرع (و آشكارا) و در پنهانى مى‏خوانيد (و مى‏گوييد:) اگر از اين (خطرات و ظلمتها) ما را رهايى مى‏بخشد، از شكرگزاران خواهيم بود.» (63)


قُل‌ِ الله‌ُ يُنَجِّيكُمْ‌ مِنْهَا وَ مِنْ‌ كُل‌ِّ كَرْب‌ٍ ثُم‌َّ أَنْتُم‌ْ تُشْرِكُون‌َ (انعام: 64)

بگو: «خداوند شما را از اينها، و از هر مشكل و ناراحتى، نجات مى‏دهد باز هم شما براى او شريك قرار مى‏دهيد! (و راه كفر مى‏پوييد.)» (64)


قُل‌ْ هُوَ الْقَادِرُ عَلَي‌ أَنْ‌ يَبْعَث‌َ عَلَيْكُم‌ْ عَذَابَاً مِنْ‌ فَوْقِكُم‌ْ أَوْ مِنْ‌ تَحْت‌ِ أَرْجُلِكُم‌ْ أَوْ يَلْبِسَكُم‌ْ شِيَعَاً وَ يُذِيق‌َ بَعْضَكُمْ‌ بَأْس‌َ بَعْض‌ٍ انْظُرْ كَيْف‌َ نُصَرِّف‌ُ الْآيَات‌ِ لَعَلَّهُم‌ْ يَفْقَهُون‌َ (انعام: 65)

بگو: «او قادر است كه از بالا يا از زير پاى شما، عذابى بر شما بفرستد يا بصورت دسته‏هاى پراكنده شما را با هم بياميزد و طعم جنگ (و اختلاف) را به هر يك از شما بوسيله ديگرى بچشاند.» ببين چگونه آيات گوناگون را (براى آنها) بازگو مى‏كنيم! شايد بفهمند (و بازگردند)! (65)


وَ كَذَّب‌َ بِه‌ِ قَوْمُك‌َ وَ هُوَ الْحَق‌ُّ قُلْ‌ لَسْت‌ُ عَلَيْكُمْ‌ بِوَكِيل‌ٍ (انعام: 66)

قوم و جمعيّت تو، آن (آيات الهى) را تكذيب و انكار كردند، در حالى كه حق است! (به آنها) بگو: «من مسئول (ايمان‏آوردن) شما نيستم! (وظيفه من، تنها ابلاغ رسالت است، نه اجبار شما بر ايمان.)» (66)


لِكُل‌ِّ نَبَإٍ مُسْتَقَرٌّ وَ سَوْف‌َ تَعْلَمُون‌َ (انعام: 67)

هر خيرى (كه خداوند به شما داده،) سرانجام قرارگاهى دارد، (و در موعد خود انجام ميگيرد.) و بزودى خواهيد دانست! (67)


وَ إِذَا رَأَيْت‌َ الَّذِين‌َ يَخُوضُون‌َ فِي‌ آيَاتِنَا فَأَعْرِض‌ْ عَنْهُم‌ْ حَتَّي‌ يَخُوضُوا فِي‌ حَدِيث‌ٍ غَيْرِه‌ِ وَ إِنْ مَا يُنْسِيَنَّك‌َ الشَّيْطَان‌ُ فَلاَ تَقْعُدْ بَعْدَ الذِّكْرَي‌ مَع‌َ الْقَوْم‌ِ الظَّالِمِين‌َ (انعام: 68)

هر گاه كسانى را ديدى كه آيات ما را استهزا مى‏كنند، از آنها روى بگردان تا به سخن ديگرى بپردازند! و اگر شيطان از ياد تو ببرد، هرگز پس از ياد آمدن با اين جمعيّت ستمگر منشين! (68)


وَ مَا عَلَي‌ الَّذِين‌َ يَتَّقُون‌َ مِن‌ْ حِسَابِهِمْ‌ مِنْ‌ شَي‌ْءٍ وَ لَكِنْ‌ ذِكْرَي‌ لَعَلَّهُم‌ْ يَتَّقُون‌َ (انعام: 69)

و (اگر) افراد با تقوا (براى ارشاد و اندرز با آنها بنشينند)، چيزى از حساب (و گناه) آنها بر ايشان نيست ولى (اين كار، بايد تنها) براى يادآورى آنها باشد، شايد (بشنوند و) تقوى پيشه كنند! (69)


وَ ذَرِ الَّذِين‌َ اتَّخَذُوا دِينَهُم‌ْ لَعِبَاً وَ لَهْوَاً وَ غَرَّتْهُم‌ُ الْحَيَاة‌ُ الدُّنْيَا وَ ذَكِّرْ بِه‌ِ أَنْ‌ تُبْسَل‌َ نَفْس‌ٌ بِمَا كَسَبَت‌ْ لَيْس‌َ لَهَا مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ وَلِي‌ٌّ وَ لاَ شَفِيع‌ٌ وَ إِنْ‌ تَعْدِل‌ْ كُل‌َّ عَدْل‌ٍ لاَ يُؤْخَذْ مِنْهَا أُولَئِك‌َ الَّذِين‌َ أُبْسِلُوا بِمَا كَسَبُوا لَهُم‌ْ شَرَاب‌ٌ مِنْ‌ حَمِيم‌ٍ وَ عَذَاب‌ٌ أَلِيم‌ٌ بِمَا كَانُوا يَكْفُرُون‌َ (انعام: 70)

و رها كن كسانى را كه آيين (فطرى) خود را به بازى و سرگرمى گرفتند، و زندگى دنيا، آنها را مغرور ساخته، و با اين (قرآن)، به آنها يادآورى نما، تا گرفتار (عواقب شوم) اعمال خود نشوند! (و در قيامت) جز خدا، نه ياورى دارند، و نه شفاعت‏كننده‏اى! و (چنين كسى) هر گونه عوضى بپردازد، از او پذيرفته نخواهد شد آنها كسانى هستند كه گرفتار اعمالى شده‏اند كه خود انجام داده‏اند نوشابه‏اى از آب سوزان براى آنهاست و عذاب دردناكى بخاطر اينكه كفر مى‏ورزيدند (و آيات الهى را انكار) مى‏كردند. (70)


قُل‌ْ أَنَدْعُوا مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ مَا لاَ يَنْفَعُنَا وَ لاَ يَضُرُّنَا وَ نُرَدُّ عَلَي‌ أَعْقَابِنَا بَعْدَ إِذْ هَدَانَا الله‌ُ كَالَّذِي‌ اسْتَهْوَتْه‌ُ الشَّيَاطِين‌ُ فِي‌ الْأَرْض‌ِ حَيْرَان‌َ لَه‌ُ أَصْحَاب‌ٌ يَدْعُونَه‌ُ إِلَي‌ الْهُدَي‌ ائْتِنَا قُل‌ْ إِن‌َّ هُدَي‌ الله‌ِ هُوَ الْهُدَي‌ وَ أُمِرْنَا لِنُسْلِم‌َ لِرَب‌ِّ الْعَالَمِين‌َ (انعام: 71)

بگو: «آيا غير از خدا، چيزى را بخوانيم (و عبادت كنيم) كه نه سودى به حال مال دارد، نه زيانى و (به اين ترتيب،) به عقب برگرديم بعد از آنكه خداوند ما را هدايت كرده است؟! همانند كسى كه بر اثر وسوسه‏هاى شيطان، در روى زمين راه را گم كرده، و سرگردان مانده است در حالى كه يارانى هم دارد كه او را به هدايت دعوت مى‏كنند (و مى‏گويند:) به سوى ما بيا!» بگو: «تنها هدايت خداوند، هدايت است و ما دستور داديم كه تسليم پروردگار عالميان باشيم. (71)


وَ أَن‌ْ أَقِيمُوا الصَّلاَة‌َ وَاتَّقُوه‌ُ وَ هُوَ الَّذِي‌ إِلَيْه‌ِ تُحْشَرُون‌َ (انعام: 72)

و (نيز به ما فرمان داده شده به) اينكه: نماز را برپا داريد! و از او بپرهيزيد! و تنها اوست كه به سويش محشور خواهيد شد.» (72)


وَ هُوَ الَّذِي‌ خَلَق‌َ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌َ بِالْحَق‌ِّ وَ يَوْم‌َ يَقُول‌ُ كُنْ‌ فَيَكُون‌ُ قَوْلُه‌ُ الْحَق‌ُّ وَ لَه‌ُ الْمُلْك‌ُ يَوْم‌َ يُنْفَخ‌ُ فِي‌ الصُّورِ عَالِم‌ُ الْغَيْب‌ِ وَالشَّهَادَة‌ِ وَ هُوَ الْحَكِيم‌ُ الْخَبِيرُ (انعام: 73)

اوست كه آسمانها و زمين را بحق آفريد و آن روز كه (به هر چيز) مى‏گويد: «موجود باش!» موجود مى‏شود سخن او، حق است و در آن روز كه در «صور» دميده مى‏شود، حكومت مخصوص اوست، از پنهان و آشكار با خبر است، و اوست حكيم و آگاه. (73)


وَ إِذْ قَال‌َ إِبْرَاهِيم‌ُ لِأَبِيه‌ِ آزَرَ أَتَتَّخِذُ أَصْنَامَاً آلِهَة‌ً إِنِّي‌ أَرَاك‌َ وَ قَوْمَك‌َ فِي‌ ضَلاَل‌ٍ مُبِين‌ٍ (انعام: 74)

(به خاطر بياوريد) هنگامى را كه ابراهيم به پدرش [عمويش‏] «آزر» گفت: «آيا بتهايى را معبودان خود انتخاب مى‏كنى؟! من، تو و قوم تو را در گمراهى آشكارى مى‏بينم.» (74)


وَ كَذَلِك‌َ نُرِي‌ إِبْرَاهِيم‌َ مَلَكُوت‌َ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ وَ لِيَكُون‌َ مِن‌َ الْمُوقِنِين‌َ (انعام: 75)

و اين چنين، ملكوت آسمانها و زمين (و حكومت مطلقه خداوند بر آنها) را به ابراهيم نشان داديم (تا به آن استدلال كند،) و اهل يقين گردد. (75)


إِنِّي‌ وَجَّهْت‌ُ وَجْهِي‌َ لِلَّذِي‌ فَطَرَ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌َ حَنِيفَاً وَ مَا أَنَا مِن‌َ الْمُشْرِكِين‌َ (انعام: 79)

من روى خود را به سوى كسى كردم كه آسمانها و زمين را آفريده من در ايمان خود خالصم و از مشركان نيستم! (79)


وَ حَاجَّه‌ُ قَوْمُه‌ُ قَال‌َ أَتُحَاجُّونِّي‌ فِي‌ الله‌ِ وَ قَدْ هَدَان‌ِ وَ لاَ أَخَاف‌ُ مَا تُشْرِكُون‌َ بِه‌ِ إِلاَّ أَنْ‌ يَشَاءَ رَبِّي‌ شَيْءً وَسِع‌َ رَبِّي‌ كُل‌َّ شَي‌ْءٍ عِلْمَاً أَفَلاَ تَتَذَكَّرُون‌َ (انعام: 80)

ولى قوم او [ابراهيم‏]، با وى به گفتگو و ستيز پرداختند گفت: «آيا درباره خدا با من گفتگو و ستيز مى‏كنيد؟! در حالى كه خداوند، مرا با دلايل روشن هدايت كرده و من از آنچه شما همتاى (خدا) قرار مى‏دهيد، نمى‏ترسم (و به من زيانى نمى رسانند)! مگر پروردگارم چيزى را بخواهد! وسعت آگاهى پروردگارم همه چيز را در برمى‏گيرد آيا متذكّر (و بيدار) نمى‏شويد؟! (80)


وَ كَيْف‌َ أَخَاف‌ُ مَا أَشْرَكْتُم‌ْ وَ لاَ تَخَافُون‌َ أَنَّكُم‌ْ أَشْرَكْتُم‌ْ بِالله‌ِ مَا لَم‌ْ يُنَزِّل‌ْ بِه‌ِ عَلَيْكُم‌ْ سُلْطَانَاً فَأَي‌ُّ الْفَرِيقَيْن‌ِ أَحَق‌ُّ بِالْأَمْن‌ِ إِنْ‌ كُنْتُم‌ْ تَعْلَمُون‌َ (انعام: 81)

چگونه من از بتهاى شما بترسم؟! در حالى كه شما از اين نمى‏ترسيد كه براى خدا، همتايى قرار داده‏ايد كه هيچ گونه دليلى درباره آن، بر شما نازل نكرده است! (راست بگوييد) كدام يك از اين دو دسته (بت‏پرستان و خداپرستان)، شايسته‏تر به ايمنى (از مجازات) هستند اگر مى‏دانيد؟! (81)


الَّذِين‌َ آمَنُوا وَ لَم‌ْ يَلْبِسُوا إِيمَانَهُمْ‌ بِظُلْم‌ٍ أُولَئِك‌َ لَهُم‌ُ الْأَمْن‌ُ وَ هُمْ‌ مُهْتَدُون‌َ (انعام: 82)

(آرى،) آنها كه ايمان آوردند، و ايمان خود را با شرك و ستم نيالودند، ايمنى تنها از آن آنهاست و آنها هدايت‏يافتگانند!» (82)


وَ تِلْك‌َ حُجَّتُنَا آتَيْنَاهَا إِبْرَاهِيم‌َ عَلَي‌ قَوْمِه‌ِ نَرْفَع‌ُ دَرَجَات‌ٍ مَنْ‌ نَشَاءُ إِن‌َّ رَبَّك‌َ حَكِيم‌ٌ عَلِيم‌ٌ (انعام: 83)

اينها دلايل ما بود كه به ابراهيم در برابر قومش داديم! درجات هر كس را بخواهيم (و شايسته بدانيم،) بالا مى‏بريم پروردگار تو، حكيم و داناست. (83)


وَ وَهَبْنَا لَه‌ُ إِسْحَاق‌َ وَ يَعْقُوب‌َ كُلاًّ هَدَيْنَا وَ نُوحَاً هَدَيْنَا مِنْ‌ قَبْل‌ُ وَ مِنْ‌ ذُرِّيَّتِه‌ِ دَاوُدَ وَ سُلَيْمَـان‌َ وَ أَيُّوب‌َ وَ يُوسُف‌َ وَ مُوسَي‌ وَ هَارُون‌َ وَ كَذَلِك‌َ نَجْزِي‌ الْمُـحْسِنِين‌َ (انعام: 84)

و اسحاق و يعقوب را به او [ابراهيم‏] بخشيديم و هر دو را هدايت كرديم و نوح را (نيز) پيش از آن هدايت نموديم و از فرزندان او، داوود و سليمان و ايّوب و يوسف و موسى و هارون را (هدايت كرديم) اين گونه نيكوكاران را پاداش مى‏دهيم! (84)


وَ زَكَرِيَّا وَ يَحْيَي‌ وَ عِيسَي‌ وَ إِلْيَاس‌َ كُل‌ٌّ مِن‌َ الصَّالِحِين‌َ (انعام: 85)

و (همچنين) زكريّا و يحيى و عيسى و الياس را همه از صالحان بودند. (85)


وَ إِسْمَاعِيل‌َ وَالْيَسَع‌َ وَ يُونُس‌َ وَ لُوطَاً وَ كُلاًّ فَضَّلْنَا عَلَي‌ الْعَالَمِين‌َ (انعام: 86)

و اسماعيل و اليسع و يونس و لوط را و همه را بر جهانيان برترى داديم. (86)


وَ مِن‌ْ آبَائِهِم‌ْ وَ ذُرِّيَّاتِهِم‌ْ وَ إِخْوَانِهِم‌ْ وَاجْتَبَيْنَاهُم‌ْ وَ هَدَيْنَاهُم‌ْ إِلَي‌ صِرَاط‌ٍ مُسْتَقِيم‌ٍ (انعام: 87)

و از پدران و فرزندان و برادران آنها (افرادى را برترى داديم) و برگزيديم و به راه راست، هدايت نموديم. (87)


ذَلِك‌َ هُدَي‌ الله‌ِ يَهْدِي‌ بِه‌ِ مَنْ‌ يَشَاءُ مِن‌ْ عِبَادِه‌ِ وَ لَوْ أَشْرَكُوا لَحَبِط‌َ عَنْهُمْ‌ مَا كَانُوا يَعْمَلُون‌َ (انعام: 88)

اين، هدايت خداست كه هر كس از بندگان خود را بخواهد با آن راهنمايى مى‏كند! و اگر آنها مشرك شوند، اعمال (نيكى) كه انجام داده‏اند، نابود مى‏گردد (و نتيجه‏اى از آن نمى‏گيرند). (88)


أُولَئِك‌َ الَّذِين‌َ آتَيْنَاهُم‌ُ الْكِتَاب‌َ وَالْحُكْم‌َ وَالنُّبُوَّة‌َ فَإِنْ‌ يَكْفُرْ بِهَا هَؤُلاَءِ فَقَدْ وَكَّلْنَا بِهَا قَوْمَاً لَيْسُوا بِهَا بِكَافِرِين‌َ (انعام: 89)

آنها كسانى هستند كه كتاب و حكم و نبوّت به آنان داديم و اگر (بفرض) نسبت به آن كفر ورزند، (آيين حقّ زمين نمى‏ماند زيرا) كسان ديگرى را نگاهبان آن مى‏سازيم كه نسبت به آن، كافر نيستند. (89)


وَ مَا قَدَرُوا الله‌َ حَق‌َّ قَدْرِه‌ِ إِذْ قَالُوا مَا أَنْزَل‌َ الله‌ُ عَلَي‌ بَشَرٍ مِنْ‌ شَي‌ْءٍ قُل‌ْ مَن‌ْ أَنْزَل‌َ الْكِتَاب‌َ الَّذِي‌ جَاءَ بِه‌ِ مُوسَي‌ نُورَاً وَ هُدَي‌ً لِلنَّاس‌ِ تَجْعَلُونَه‌ُ قَرَاطِيس‌َ تُبْدُونَهَا وَ تُخْفُون‌َ كَثِيرَاً وَ عُلِّمْتُمْ‌ مَا لَم‌ْ تَعْلَمُوا أَنْتُم‌ْ وَ لاَ آبَاؤُكُم‌ْ قُل‌ِ الله‌ُ ثُم‌َّ ذَرْهُم‌ْ فِي‌ خَوْضِهِم‌ْ يَلْعَبُون‌َ (انعام: 91)

آنها خدا را درست نشناختند كه گفتند: «خدا، هيچ چيز بر هيچ انسانى، نفرستاده است!» بگو: «چه كسى كتابى را كه موسى آورد، نازل كرد؟! كتابى كه براى مردم، نور و هدايت بود 0 امّا شما) آن را بصورت پراكنده قرار مى‏دهيد قسمتى را آشكار، و قسمت زيادى را پنهان مى‏داريد و مطالبى به شما تعليم داده شده كه نه شما و نه پدرانتان، از آن با خبر نبوديد!» بگو: «خدا!» سپس آنها را در گفتگوهاى لجاجت‏آميزشان رها كن، تا بازى كنند! (91)


وَ هَذَا كِتَاب‌ٌ أَنْزَلْنَاه‌ُ مُبَارَك‌ٌ مُصَدِّق‌ُ الَّذِي‌ بَيْن‌َ يَدَيْه‌ِ وَ لِتُنْذِرَ أُم‌َّ الْقُرَي‌ وَ مَن‌ْ حَوْلَهَا وَالَّذِين‌َ يُؤْمِنُون‌َ بِالْآخِرَة‌ِ يُؤْمِنُون‌َ بِه‌ِ وَ هُم‌ْ عَلَي‌ صَلاَتِهِم‌ْ يُحَافِظُون‌َ (انعام: 92)

و اين كتابى است كه ما آن را نازل كرديم كتابى است پربركت، كه آنچه را پيش از آن آمده، تصديق مى‏كند (آن را فرستاديم تا مردم را به پاداشهاى الهى، بشارت دهى،) و تا (اهل) أمّ القرى [مكّه‏] و كسانى را كه گرد آن هستند، بترسانى! (يقين بدان) آنها كه به آخرت ايمان دارند، و به آن ايمان مى‏آورند و بر نمازهاى خويش، مراقبت مى كنند! (92)


وَ مَن‌ْ أَظْلَم‌ُ مِمَّن‌ِ افْتَرَي‌ عَلَي‌ الله‌ِ كَذِبَاً أَوْ قَال‌َ أُوحِي‌َ إِلَيَّ‌ وَ لَم‌ْ يُوح‌َ إِلَيْه‌ِ شَي‌ْءٌ وَ مَنْ‌ قَال‌َ سَأُنْزِل‌ُ مِثْل‌َ مَا أَنْزَل‌َ الله‌ُ وَ لَوْ تَرَي‌ إِذِ الظَّالِمُون‌َ فِي‌ غَمَرَات‌ِ الْمَوْت‌ِ وَالْمَلاَئِكَة‌ُ بَاسِطُوا أَيْدِيهِم‌ْ أَخْرِجُوا أَنْفُسَكُم‌ُ الْيَوْم‌َ تُجْزَوْن‌َ عَذَاب‌َ الْهون‌ِ بِمَا كُنْتُم‌ْ تَقُولُون‌َ عَلَي‌ الله‌ِ غَيْرَ الْحَق‌ِّ وَ كُنْتُم‌ْ عَن‌ْ آيَاتِه‌ِ تَسْتَكْبِرُون‌َ (انعام: 93)

چه كسى ستمكارتر است از كسى كه دروغى به خدا ببندد، يا بگويد: «بر من، وحى فرستاده شده»، در حالى كه به او وحى نشده است، و كسى كه بگويد: «من نيز همانند آنچه خدا نازل كرده است، نازل مى‏كنم»؟! و اگر ببينى هنگامى كه (اين) ظالمان در شدايد مرگ فرو رفته‏اند، و فرشتگان دستها را گشوده، به آنان مى‏گويند: «جان خود را خارج سازيد! امروز در برابر دروغهايى كه به خدا بستيد و نسبت به آيات او تكبّر ورزيديد، مجازات خواركننده‏اى خواهيد ديد»! (به حال آنها تأسف خواهى خورد) (93)


وَ لَقَدْ جِئْتُمُونَا فُرَادَي‌ كَمَا خَلَقْنَاكُم‌ْ أَوَّل‌َ مَرَّة‌ٍ وَ تَرَكْتُمْ‌ مَا خَوَّلْنَاكُم‌ْ وَرَاءَ ظُهُورِكُم‌ْ وَ مَا نَرَي‌ مَعَكُم‌ْ شُفَعَاءَكُم‌ُ الَّذِين‌َ زَعَمْتُم‌ْ أَنَّهُم‌ْ فِيكُم‌ْ شُرَكَاءُ لَقَدْ تَقَطَّع‌َ بَيْنَكُم‌ْ وَ ضَل‌َّ عَنْكُمْ‌ مَا كُنْتُم‌ْ تَزْعُمُون‌َ (انعام: 94)

و (روز قيامت به آنها گفته مى‏شود:) همه شما تنها به سوى ما بازگشت نموديد، همان‏گونه كه روز اوّل شما را آفريديم! و آنچه را به شما بخشيده بوديم، پشت سر گذارديد! و شفيعانى را كه شريك در شفاعت خود مى‏پنداشتيد، با شما نمى‏بينيم! پيوندهاى شما بريده شده است و تمام آنچه را تكيه‏گاه خود تصوّر مى‏كرديد، از شما دور و گم شده‏اند! (94)


إِن‌َّ الله‌َ فَالِق‌ُ الْحَب‌ِّ وَالنَّوَي‌ يُخْرِج‌ُ الْحَي‌َّ مِن‌َ الْمَيِّت‌ِ وَ مُخْرِج‌ُ الْمَيِّت‌ِ مِن‌َ الْحَي‌ِّ ذَلِكُم‌ُ الله‌ُ فَأَنَّي‌ تُؤْفَكُون‌َ (انعام: 95)

خداوند، شكافنده دانه و هسته است زنده را از مرده خارج مى‏سازد، و مرده را از زنده بيرون مى‏آورد اين است خداى شما! پس چگونه از حقّ منحرف مى‏شويد؟! (95)


فَالِق‌ُ الْإِصْبَاح‌ِ وَ جَعَل‌َ اللَّيْل‌َ سَكَنَاً وَالشَّمْس‌َ وَالْقَمَرَ حُسْبَانَاً ذَلِك‌َ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيم‌ِ (انعام: 96)

او شكافنده صبح است و شب را مايه آرامش، و خورشيد و ماه را وسيله حساب قرار داده است اين، اندازه‏گيرى خداوند تواناى داناست! (96)


وَ هُوَ الَّذِي‌ جَعَل‌َ لَكُم‌ُ النُّجُوم‌َ لِتَهْتَدُوا بِهَا فِي‌ ظُلُمَات‌ِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ قَدْ فَصَّلْنَا الْآيَات‌ِ لِقَوْم‌ٍ يَعْلَمُون‌َ (انعام: 97)

او كسى است كه ستارگان را براى شما قرار داد، تا در تاريكيهاى خشكى و دريا، به وسيله آنها راه يابيد! ما نشانه‏ها (ى خود) را براى كسانى كه مى‏دانند، (و اهل فكر و انديشه‏اند) بيان داشتيم! (97)


وَ هُوَ الَّذِي‌ أَنْشَأَكُم‌ْ مِنْ‌ نَفْس‌ٍ وَاحِدَة‌ٍ فَمُسْتَقَرٌّ وَ مُسْتَوْدَع‌ٌ قَدْ فَصَّلْنَا الْآيَات‌ِ لِقَوْم‌ٍ يَفْقَهُون‌َ (انعام: 98)

او كسى است كه شما را از يك نفس آفريد! و شما دو گروه هستيد: بعضى پايدار (از نظر ايمان يا خلقت كامل)، و بعضى ناپايدار ما آيات خود را براى كسانى كه مى‏فهمند، تشريح نموديم! (98)


وَ هُوَ الَّذِي‌ أَنْزَل‌َ مِن‌َ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجْنَا بِه‌ِ نَبَات‌َ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ فَأَخْرَجْنَا مِنْه‌ُ خَضِرَاً نُخْرِج‌ُ مِنْه‌ُ حَبَّاً مُتَرَاكِبَاً وَ مِن‌َ النَّخْل‌ِ مِنْ‌ طَلْعِهَا قِنْوَان‌ٌ دَانِيَة‌ٌ وَ جَنَّات‌ٍ مِنْ‌ أَعْنَاب‌ٍ وَالزَّيْتُون‌َ وَالرُّمَان‌َ مُشْتَبِهَاً وَ غَيْرَ مُتَشَابِه‌ٍ انْظُرُوا إِلَي‌ ثَمَرِه‌ِ إِذَا أَثْمَرَ وَ يَنْعِه‌ِ إِن‌َّ فِي‌ ذَلِكُم‌ْ لَآيَات‌ٍ لِقَوْم‌ٍ يُؤْمِنُون‌َ (انعام: 99)

او كسى است كه از آسمان، آبى نازل كرد، و به وسيله آن، گياهان گوناگون رويانديم و از آن، ساقه‏ها و شاخه‏هاى سبز، خارج ساختيم و از آنها دانه‏هاى متراكم، و از شكوفه نخل، شكوفه‏هايى با رشته‏هاى باريك بيرون فرستاديم و باغهايى از انواع انگور و زيتون و انار، (گاه) شبيه به يكديگر، و (گاه) بى‏شباهت! هنگامى كه ميوه مى دهد، به ميوه آن و طرز رسيدنش بنگريد كه در آن، نشانه‏هايى (از عظمت خدا) براى افراد باايمان است! (99)


وَ جَعَلُوا لِالله‌ِ شُرَكَاءَ الْجِن‌َّ وَ خَلَقَهُم‌ْ وَ خَرَقُوا لَه‌ُ بَنِين‌َ وَ بَنَات‌ٍ بِغَيْرِ عِلْم‌ٍ سُبْحَانَه‌ُ وَ تَعَالَي‌ عَمَّا يَصِفُون‌َ (انعام: 100)

آنان براى خدا همتايانى از جنّ قرار دادند، در حالى كه خداوند همه آنها را آفريده است و براى خدا، به دروغ و از روى جهل، پسران و دخترانى ساختند منزّه است خدا، و برتر است از آنچه توصيف مى‏كنند! (100)


بَدِيع‌ُ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ أَنَّي‌ يَكُون‌ُ لَه‌ُ وَلَدٌ وَ لَم‌ْ تَكُنْ‌ لَه‌ُ صَاحِبَة‌ٌ وَ خَلَق‌َ كُل‌َّ شَي‌ْءٍ وَ هُوَ بِكُل‌ِّ شَي‌ْءٍ عَلِيم‌ٌ (انعام: 101)

او پديد آورنده آسمانها و زمين است چگونه ممكن است فرزندى داشته باشد؟! حال آنكه همسرى نداشته، و همه چيز را آفريده و او به همه چيز داناست. (101)


ذَلِكُم‌ُ الله‌ُ رَبُّكُم‌ْ لاَ إِله‌َ إِلاَّ هُوَ خَالِق‌ُ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ فَاعْبُدُوه‌ُ وَ هُوَ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ وَكِيل‌ٌ (انعام: 102)

(آرى،) اين است پروردگار شما! هيچ معبودى جز او نيست آفريدگار همه چيز است او را بپرستيد و او نگهبان و مدبّر همه موجودات است. (102)


لاَ تُدْرِكُه‌ُ الْأَبْصَارُ وَ هُوَ يُدْرِك‌ُ الْأَبْصَارَ وَ هُوَ اللَّطِيف‌ُ الْخَبِيرُ (انعام: 103)

چشمها او را نمى‏بينند ولى او همه چشمها را مى‏بيند و او بخشنده (انواع نعمتها، و با خبر از دقايق موجودات،) و آگاه (از همه) چيز است. (103)


قَدْ جَاءَكُمْ‌ بَصَائِرُ مِنْ‌ رَبِّكُم‌ْ فَمَن‌ْ أَبْصَرَ فَلِنَفْسِه‌ِ وَ مَن‌ْ عَمِي‌َ فَعَلَيْهَا وَ مَا أَنَا عَلَيْكُم‌ْ بِحَفِيظ‌ٍ (انعام: 104)

دلايل روشن از طرف پروردگارتان براى شما آمد كسى كه (به وسيله آن، حقّ را) ببيند، به سود خود اوست و كسى كه از ديدن آن چشم بپوشد، به زيان خودش مى‏باشد و من نگاهبان شما نيستم (و شما را بر قبول ايمان مجبور نمى‏كنم) (104)


وَ كَذَلِك‌َ نُصَرِّف‌ُ الْآيَات‌ِ وَ لِيَقُولُوا دَرَسْت‌َ وَ لِنُبَيِّنَه‌ُ لِقَوْم‌ٍ يَعْلَمُون‌َ (انعام: 105)

و اينچنين آيات (خود) را تشريح مى‏كنيم بگذار آنها بگويند: «تو درس خوانده‏اى (و آنها را از ديگرى آموخته‏اى)»! مى‏خواهيم آن را براى كسانى كه آماده درك حقايقند، روشن سازيم. (105)


اتَّبِع‌ْ مَا أُوحِي‌َ إِلَيْك‌َ مِنْ‌ رَبِّك‌َ لاَ إِله‌َ إِلاَّ هُوَ وَ أَعْرِض‌ْ عَن‌ِ الْمُشْرِكِين‌َ (انعام: 106)

از آنچه كه از سوى پروردگارت بر تو وحى شده، پيروى كن! هيچ معبودى جز او نيست! و از مشركان، روى بگردان! (106)


وَ لَوْ شَاءَ الله‌ُ مَا أَشْرَكُوا وَ مَا جَعَلْنَاك‌َ عَلَيْهِم‌ْ حَفِيظَاً وَ مَا أَنْت‌َ عَلَيْهِمْ‌ بِوَكِيل‌ٍ (انعام: 107)

اگر خدا مى‏خواست، (همه به اجبار ايمان مى‏آوردند،) و هيچ يك مشرك نمى‏شدند و ما تو را مسئول (اعمال) آنها قرار نداده‏ايم و وظيفه ندارى آنها را (به ايمان) مجبور سازى! (107)


وَ لاَ تَسُبُّوا الَّذِين‌َ يَدْعُون‌َ مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ فَيَسُبُّوا الله‌َ عَدْوَاً بِغَيْرِ عِلْم‌ٍ كَذَلِك‌َ زَيَّنَّا لِكُل‌ِّ أُمَّة‌ٍ عَمَلَهُم‌ْ ثُم‌َّ إِلَي‌ رَبِّهِم‌ْ مَرْجِعُهُم‌ْ فَيُنَبِّئُهُم‌ْ بِمَا كَانُوا يَعْمَلُون‌َ (انعام: 108)

(به معبود) كسانى كه غير خدا را مى‏خوانند دشنام ندهيد، مبادا آنها (نيز) از روى (ظلم و) جهل، خدا را دشنام دهند! اينچنين براى هر امّتى عملشان را زينت داديم سپس بازگشت همه آنان به سوى پروردگارشان است و آنها را از آنچه عمل مى‏كردند، آگاه مى‏سازد (و پاداش و كيفر مى‏دهد). (108)


وَ أَقْسَمُوا بِالله‌ِ جَهْدَ أَيْمَانِهِم‌ْ لَئِنْ‌ جَاءَتْهُم‌ْ آيَة‌ٌ لَيُؤْمِنُن‌َّ بِهَا قُل‌ْ إِنَّمَا الْآيَات‌ُ عِنْدَ الله‌ِ وَ مَا يُشْعِرُكُم‌ْ أَنَّهَا إِذَا جَاءَت‌ْ لاَ يُؤْمِنُون‌َ (انعام: 109)

با نهايت اصرار، به خدا سوگند ياد كردند كه اگر نشانه‏اى [معجزه‏اى‏] براى آنان بيايد، حتماً به آن ايمان مى‏آورند بگو: «معجزات فقط از سوى خداست (و در اختيار من نيست كه به ميل شما معجزه‏اى بياورم) و شما از كجا مى‏دانيد كه هر گاه معجزه‏اى بيايد (ايمان مى‏آورند؟ خير،) ايمان نمى‏آورند!» (109)


وَ نُقَلِّب‌ُ أَفْئِدَتَهُم‌ْ وَ أَبْصَارَهُم‌ْ كَمَا لَم‌ْ يُؤْمِنُوا بِه‌ِ أَوَّل‌َ مَرَّة‌ٍ وَ نَذَرُهُم‌ْ فِي‌ طُغْيَانِهِم‌ْ يَعْمَهُون‌َ (انعام: 110)

و ما دلها و چشمهاى آنها را واژگونه مى‏سازيم (آرى آنها ايمان نمى‏آورند) همان‏گونه كه در آغاز، به آن ايمان نياوردند! و آنان را در حال طغيان و سركشى، به خود وامى‏گذاريم تا سرگردان شوند! (110)


وَ لَوْ أَنَّنَا نَزَّلْنَا إِلَيْهِم‌ُ الْمَلاَئِكَة‌َ وَ كَلَّمَهُم‌ُ الْمَوْتَي‌ وَ حَشَرْنَا عَلَيْهِم‌ْ كُل‌َّ شَي‌ْءٍ قُبُلاً مَا كَانُوا لِيُؤْمِنُوا إِلاَّ أَنْ‌ يَشَاءَ الله‌ُ وَ لَكِنَّ‌ أَكْثَرَهُم‌ْ يَجْهَلُون‌َ (انعام: 111)

(و حتّى) اگر فرشتگان را بر آنها نازل مى‏كرديم، و مردگان با آنان سخن مى‏گفتند، و همه چيز را در برابر آنها جمع مى‏نموديم، هرگز ايمان نمى‏آوردند مگر آنكه خدا بخواهد! ولى بيشتر آنها نمى‏دانند! (111)


وَ كَذَلِك‌َ جَعَلْنَا لِكُل‌ِّ نَبِي‌ٍّ عَدُوَّاً شَيَاطِين‌َ الْإِنْس‌ِ وَالْجِن‌ِّ يُوحِي‌ بَعْضُهُم‌ْ إِلَي‌ بَعْض‌ٍ زُخْرُف‌َ الْقَوْل‌ِ غُرُورَاً وَ لَوْ شَاءَ رَبُّك‌َ مَا فَعَلُوه‌ُ فَذَرْهُم‌ْ وَ مَا يَفْتَرُون‌َ (انعام: 112)

اينچنين در برابر هر پيامبرى، دشمنى از شياطين انس و جنّ قرار داديم آنها بطور سرى (و درگوشى) سخنان فريبنده و بى‏اساس (براى اغفال مردم) به يكديگر مى‏گفتند و اگر پروردگارت مى‏خواست، چنين نمى‏كردند (و مى‏توانست جلو آنها را بگيرد ولى اجبار سودى ندارد.) بنا بر اين، آنها و تهمتهايشان را به حال خود واگذار! (112)


وَ لِتَصْغَي‌ إِلَيْه‌ِ أَفْئِدَة‌ُ الَّذِين‌َ لاَ يُؤْمِنُون‌َ بِالْآخِرَة‌ِ وَ لِيَرْضَوْه‌ُ وَ لِيَقْتَرِفُوا مَا هُمْ‌ مُقْتَرِفُون‌َ (انعام: 113)

نتيجه (وسوسه‏هاى شيطان و تبليغات شيطان‏صفتان) اين خواهد شد كه دلهاى منكران قيامت، به آنها متمايل گردد و به آن راضى شوند و هر گناهى كه بخواهند، انجام دهند! (113)


أَفَغَيْرَ الله‌ِ أَبْتَغِي‌ حَكَمَاً وَ هُوَ الَّذِي‌ أَنْزَل‌َ إِلَيْكُم‌ُ الْكِتَاب‌َ مُفَصَّلاً وَالَّذِين‌َ آتَيْنَاهُم‌ُ الْكِتَاب‌َ يَعْلَمُون‌َ أَنَّه‌ُ مُنَزَّل‌ٌ مِنْ‌ رَبِّك‌َ بِالْحَق‌ِّ فَلاَ تَكُونَن‌َّ مِن‌َ الْمُمْتَرِين‌َ (انعام: 114)

(با اين حال،) آيا غير خدا را به داورى طلبم؟! در حالى كه اوست كه اين كتاب آسمانى را، كه همه چيز در آن آمده، به سوى شما فرستاده است و كسانى كه به آنها كتاب آسمانى داده‏ايم مى‏دانند اين كتاب، بحق از طرف پروردگارت نازل شده بنا بر اين از ترديدكنندگان مباش! (114)


وَ تَمَّت‌ْ كَلِمَت‌ُ رَبِّك‌َ صِدْقَاً وَ عَدْلاً لاَ مُبَدِّل‌َ لِكَلِمَاتِه‌ِ وَ هُوَ السَّمِيع‌ُ الْعَلِيم‌ُ (انعام: 115)

و كلام پروردگار تو، با صدق و عدل، به حدّ تمام رسيد هيچ كس نمى‏تواند كلمات او را دگرگون سازد و او شنونده داناست. (115)


وَ إِنْ‌ تُطِع‌ْ أَكْثَرَ مَنْ‌ فِي‌ الْأَرْض‌ِ يُضِلُّوك‌َ عَنْ‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ إِنْ‌ يَتَّبِعُون‌َ إِلاَّ الظَّن‌َّ وَ إِن‌ْ هُم‌ْ إِلاَّ يَخْرُصُون‌َ (انعام: 116)

اگر از بيشتر كسانى كه در روى زمين هستند اطاعت كنى، تو را از راه خدا گمراه مى كنند (زيرا) آنها تنها از گمان پيروى مى‏نمايند، و تخمين و حدس (واهى) مى‏زنند. (116)


إِن‌َّ رَبَّك‌َ هُوَ أَعْلَم‌ُ مَنْ‌ يَضِل‌ُّ عَنْ‌ سَبِيلِه‌ِ وَ هُوَ أَعْلَم‌ُ بِالْمُهْتَدِين‌َ (انعام: 117)

پروردگارت به كسانى كه از راه او گمراه گشته‏اند، آگاهتر است و همچنين از كسانى كه هدايت يافته‏اند. (117)


وَ مَا لَكُم‌ْ أَنْ لاَ تَأْكُلُوا مِمَّا ذُكِرَ اسْم‌ُ الله‌ِ عَلَيْه‌ِ وَ قَدْ فَصَّل‌َ لَكُمْ‌ مَا حَرَّم‌َ عَلَيْكُم‌ْ إِلاَّ مَا اضْطُرِرْتُم‌ْ إِلَيْه‌ِ وَ إِن‌َّ كَثِيرَاً لَيُضِلُّون‌َ بِأَهْوَائِهِمْ‌ بِغَيْرِ عِلْم‌ٍ إِن‌َّ رَبَّك‌َ هُوَ أَعْلَم‌ُ بِالْمُعْتَدِين‌َ (انعام: 119)

چرا از چيزها [گوشتها] يى كه نام خدا بر آنها برده شده نمى‏خوريد؟! در حالى كه (خداوند) آنچه را بر شما حرام بوده، بيان كرده است! مگر اينكه ناچار باشيد (كه در اين صورت، خوردن از گوشت آن حيوانات جايز است.) و بسيارى از مردم، به خاطر هوى و هوس و بى‏دانشى، (ديگران را) گمراه مى‏سازند و پروردگارت، تجاوزكاران را بهتر مى‏شناسد. (119)


وَ ذَرُوا ظَاهِرَ الْإِثْم‌ِ وَ بَاطِنَه‌ُ إِن‌َّ الَّذِين‌َ يَكْسِبُون‌َ الْإِثْمَ سَيُجْزَوْن‌َ بِمَا كَانُوا يَقْتَرِفُون‌َ (انعام: 120)

گناهان آشكار و پنهان را رها كنيد! زيرا كسانى كه گناه مى‏كنند، بزودى در برابر آنچه مرتكب مى‏شدند، مجازات خواهند شد. (120)


وَ لاَ تَأْكُلُوا مِمَّا لَم‌ْ يُذْكَرِ اسْم‌ُ الله‌ِ عَلَيْه‌ِ وَ إِنَّه‌ُ لَفِسْق‌ٌ وَ إِن‌َّ الشَّيَاطِين‌َ لَيُوحُون‌َ إِلَي‌ أَوْلِيَائِهِم‌ْ لِيُجَادِلُوكُم‌ْ وَ إِن‌ْ أَطَعْتُمُوهُم‌ْ إِنَّكُم‌ْ لَمُشْرِكُون‌َ (انعام: 121)

و از آنچه نام خدا بر آن برده نشده، نخوريد! اين كار گناه است و شياطين به دوستان خود مطالبى مخفيانه القا مى‏كنند، تا با شما به مجادله برخيزند اگر از آنها اطاعت كنيد، شما هم مشرك خواهيد بود! (121)


أَوَ مَنْ‌ كَان‌َ مَيْتَاً فَأَحْيَيْنَاه‌ُ وَ جَعَلْنَا لَه‌ُ نُورَاً يَمْشِي‌ بِه‌ِ فِي‌ النَّاس‌ِ كَمَنْ‌ مَثَلُه‌ُ فِي‌ الظُّلُمَات‌ِ لَيْس‌َ بِخَارِج‌ٍ مِنْهَا كَذَلِك‌َ زُيِّن‌َ لِلْكَافِرِين‌َ مَا كَانُوا يَعْمَلُون‌َ (انعام: 122)

آيا كسى كه مرده بود، سپس او را زنده كرديم، و نورى برايش قرار داديم كه با آن در ميان مردم راه برود، همانند كسى است كه در ظلمتها باشد و از آن خارج نگردد؟! اين گونه براى كافران، اعمال (زشتى) كه انجام مى‏دادند، تزيين شده (و زيبا جلوه كرده) است. (122)


وَ كَذَلِك‌َ جَعَلْنَا فِي‌ كُل‌ِّ قَرْيَة‌ٍ أَكَابِرَ مُجْرِمِيهَا لِيَـمْكُرُوا فِيهَا وَ مَا يَمْكُرُون‌َ إِلاَّ بِأَنْفُسِهِم‌ْ وَ مَا يَشْعُرُون‌َ (انعام: 123)

و (نيز) اين گونه در هر شهر و آبادى، بزرگان گنهكارى قرار داديم (افرادى كه همه گونه قدرت در اختيارشان گذارديم اما آنها سوء استفاده كرده، و راه خطا پيش گرفتند) و سرانجام كارشان اين شد كه به مكر (و فريب مردم) پرداختند ولى تنها خودشان را فريب مى‏دهند و نمى‏فهمند! (123)


وَ إِذَا جَاءَتْهُم‌ْ آيَة‌ٌ قَالُوا لَن‌ْ نُؤْمِن‌َ حَتَّي‌ نُؤْتَي‌ مِثْل‌َ مَا أُوتِي‌َ رُسُل‌ُ الله‌ِ الله‌ُ أَعْلَم‌ُ حَيْث‌ُ يَجْعَل‌ُ رِسَالَتَه‌ُ سَيُصِيب‌ُ الَّذِين‌َ أَجْرَمُوا صَغَارٌ عِنْدَ الله‌ِ وَ عَذَاب‌ٌ شَدِيدٌ بِمَا كَانُوا يَمْكُرُون‌َ (انعام: 124)

و هنگامى كه آيه‏اى براى آنها بيايد، مى‏گويند: «ما هرگز ايمان نمى‏آوريم، مگر اينكه همانند چيزى كه به پيامبران خدا داده شده، به ما هم داده شود!» خداوند آگاهتر است كه رسالت خويش را كجا قرار دهد! بزودى كسانى كه مرتكب گناه شدند، (و مردم را از راه حق منحرف ساختند،) در مقابل مكر (و فريب و نيرنگى) كه مى‏كردند، گرفتار حقارت در پيشگاه خدا، و عذاب شديد خواهند شد. (124)


فَمَنْ‌ يُرِدِ الله‌ُ أَنْ‌ يَهْدِيَه‌ُ يَشْرَح‌ْ صَدْرَه‌ُ لِلْإِسْلاَم‌ِ وَ مَنْ‌ يُرِدْ أَنْ‌ يُضِلَّه‌ُ يَجْعَل‌ْ صَدْرَه‌ُ ضَيِّقَاً حَرَجَاً كَأَنَّمَا يَصَّعَّدُ فِي‌ السَّمَاءِ كَذَلِك‌َ يَجْعَل‌ُ الله‌ُ الرِّجْس‌َ عَلَي‌ الَّذِين‌َ لاَ يُؤْمِنُون‌َ (انعام: 125)

آن كس را كه خدا بخواهد هدايت كند، سينه‏اش را براى (پذيرش) اسلام، گشاده مى سازد و آن كس را كه بخاطر اعمال خلافش بخواهد گمراه سازد، سينه‏اش را آن چنان تنگ مى‏كند كه گويا مى‏خواهد به آسمان بالا برود اين گونه خداوند پليدى را بر افرادى كه ايمان نمى‏آورند قرار مى‏دهد! (125)


وَ هَذَا صِرَاط‌ُ رَبِّك‌َ مُسْتَقِيمَاً قَدْ فَصَّلْنَا الْآيَات‌ِ لِقَوْم‌ٍ يَذَّكَّرُون‌َ (انعام: 126)

و اين راه مستقيم (و سنت جاويدان) پروردگار توست ما آيات خود را براى كسانى كه پند مى‏گيرند، بيان كرديم! (126)


لَهُم‌ْ دَارُ السَّلاَم‌ِ عِنْدَ رَبِّهِم‌ْ وَ هُوَ وَلِيُّهُمْ‌ بِمَا كَانُوا يَعْمَلُون‌َ (انعام: 127)

براى آنها (در بهشت) خانه امن و امان نزد پروردگارشان خواهد بود و او، ولىّ و ياور آنهاست بخاطر اعمال (نيكى) كه انجام مى‏دادند. (127)


وَ يَوْم‌َ يَحْشُرُهُم‌ْ جَمِيعَاً يَا مَعْشَرَ الْجِن‌ِّ قَدِ اسْتَكْثَرْتُمْ‌ مِن‌َ الْإِنْس‌ِ وَ قَال‌َ أَوْلِيَاؤُهُمْ‌ مِن‌َ الْإِنْس‌ِ رَبَّنَا اسْتَمْتَع‌َ بَعْضُنَا بِبَعْض‌ٍ وَ بَلَغْنَا أَجَلَنَا الَّذِي‌ أَجَّلْت‌َ لَنَا قَال‌َ النَّارُ مَثْواكُم‌ْ خَالِدِين‌َ فِيهَا إِلاَّ مَا شَاءَ الله‌ُ إِن‌َّ رَبَّك‌َ حَكِيم‌ٌ عَلِيم‌ٌ (انعام: 128)

در آن روز كه (خدا) همه آنها را جمع و محشور ميسازد، (مى‏گويد:) اى جمعيّت شياطين و جن! شما افراد زيادى از انسانها را گمراه ساختيد! دوستان و پيروان آنها از ميان انسانها مى‏گويند: «پروردگارا! هر يك از ما دو گروه [پيشوايان و پيروان گمراه‏] از ديگرى استفاده كرديم (ما به لذّات هوس آلود و زودگذر رسيديم و آنها بر ما حكومت كردند) و به اجلى كه براى ما مقرّر داشته بودى رسيديم.» (خداوند) مى‏گويد: «آتش جايگاه شماست جاودانه در آن خواهيد ماند، مگر آنچه خدا بخواهد» پروردگار تو حكيم و داناست. (128)


وَ كَذَلِك‌َ نُوَلِّي‌ بَعْض‌َ الظَّالِمِين‌َ بَعْضَاً بِمَا كَانُوا يَكْسِبُون‌َ (انعام: 129)

ما اين گونه بعضى از ستمگران را به بعضى ديگر وامى‏گذاريم به سبب اعمالى كه انجام مى‏دادند. (129)


يَا مَعْشَرَ الْجِن‌ِّ وَالْإِنْس‌ِ أَلَم‌ْ يَأْتِكُم‌ْ رُسُل‌ٌ مِنْكُم‌ْ يَقُصُّون‌َ عَلَيْكُم‌ْ آيَاتِي‌ وَ يُنْذِرُونَكُم‌ْ لِقَاءَ يَوْمِكُم‌ْ هَذَا قَالُوا شَهِدْنَا عَلَي‌ أَنْفُسِنَا وَ غَرَّتْهُم‌ُ الْحَيَاة‌ُ الدُّنْيَا وَ شَهِدُوا عَلَي‌ أَنْفُسِهِم‌ْ أَنَّهُم‌ْ كَانُوا كَافِرِين‌َ (انعام: 130)

(در آن روز به آنها مى‏گويد:) اى گروه جنّ و انس! آيا رسولانى از شما به سوى شما نيامدند كه آيات مرا برايتان بازگو مى‏كردند، و شما را از ملاقات چنين روزى بيم مى دادند؟! آنها مى‏گويند: «بر ضدّ خودمان گواهى مى‏دهيم (آرى،) ما بد كرديم)» و زندگى (پر زرق و برق) دنيا آنها را فريب داد و به زيان خود گواهى مى‏دهند كه كافر بودند! (130)


ذَلِك‌َ أَنْ‌ لَم‌ْ يَكُنْ‌ رَبُّك‌َ مُهْلِك‌َ الْقُرَي‌ بِظُلْم‌ٍ وَ أَهْلُهَا غَافِلُون‌َ (انعام: 131)

اين بخاطر آن است كه پروردگارت هيچ گاه (مردم) شهرها و آباديها را بخاطر ستمهايشان در حال غفلت و بى‏خبرى هلاك نمى‏كند. (بلكه قبلًا رسولانى براى آنها مى‏فرستد.) (131)


وَ لِكُل‌ٍّ دَرَجَات‌ٌ مِمَّا عَمِلُوا وَ مَا رَبُّك‌َ بِغَافِل‌ٍ عَمَّا يَعْمَلُون‌َ (انعام: 132)

و براى هر يك (از اين دو دسته)، درجات (و مراتبى) است از آنچه عمل كردند و پروردگارت از اعمالى كه انجام مى‏دهند، غافل نيست. (132)


وَ رَبُّك‌َ الْغَنِي‌ُّ ذُو الرَّحْمَة‌ِ إِنْ‌ يَشَأْ يُذْهِبْكُم‌ْ وَ يَسْتَخْلِف‌ْ مِن‌ْ بَعْدِكُمْ‌ مَا يَشَاءُ كَمَا أَنْشَأَكُمْ‌ مِنْ‌ ذُرِّيَّة‌ِ قَوْم‌ٍ آخَرِين‌َ (انعام: 133)

پروردگارت بى‏نياز و مهربان است (پس به كسى ستم نمى‏كند بلكه همه، نتيجه اعمال خود را مى‏گيرند) اگر بخواهد، همه شما را مى‏برد سپس هر كس را بخواهد جانشين شما مى‏سازد همان طور كه شما را از نسل اقوام ديگرى به وجود آورد. (133)


إِن‌َّ مَا تُوعَدُون‌َ لَآت‌ٍ وَ مَا أَنْتُمْ‌ بِمُعْجِزِين‌َ (انعام: 134)

آنچه به شما وعده داده مى‏شود، يقيناً مى‏آيد و شما نمى‏توانيد (خدا را) ناتوان سازيد (و از عدالت و كيفر او فرار كنيد)! (134)


وَ جَعَلُوا لِالله‌ِ مِمَّا ذَرَأَ مِن‌َ الْحَرْث‌ِ وَالْأَنْعَام‌ِ نَصِيبَاً فَقَالُوا هَذَا لِالله‌ِ بِزَعْمِهِم‌ْ وَ هَذَا لِشُرَكَائِنَا فَمَا كَان‌َ لِشُرَكَائِهِم‌ْ فَلاَ يَصِل‌ُ إِلَي‌ الله‌ِ وَ مَا كَان‌َ لِالله‌ِ فَهُوَ يَصِل‌ُ إِلَي‌ شُرَكَائِهِم‌ْ سَاءَ مَا يَحْكُمُون‌َ (انعام: 136)

آنها [مشركان‏] سهمى از آنچه خداوند از زراعت و چهارپايان آفريده، براى او قرار دادند (و سهمى براى بتها!) و بگمان خود گفتند: «اين مال خداست! و اين هم مال شركاى ما [يعنى بتها] است!» آنچه مال شركاى آنها بود، به خدا نمى‏رسيد ولى آنچه مال خدا بود، به شركايشان مى‏رسيد! (آرى، اگر سهم بتها با كمبودى مواجه مى‏شد، مال خدا را به بتها مى‏دادند امّا عكس آن را مجاز نمى‏دانستند!) چه بد حكم مى‏كنند (كه علاوه بر شرك، حتّى خدا را كمتر از بتها مى‏دانند)! (136)


وَ كَذَلِك‌َ زَيَّن‌َ لِكَثِيرٍ مِن‌َ الْمُشْرِكِين‌َ قَتْل‌َ أَوْلاَدِهِم‌ْ شُرَكَاؤُهُم‌ْ لِيُرْدُوهُم‌ْ وَ لِيَلْبِسُوا عَلَيْهِم‌ْ دِينَهُم‌ْ وَ لَوْ شَاءَ الله‌ُ مَا فَعَلُوه‌ُ فَذَرْهُم‌ْ وَ مَا يَفْتَرُون‌َ (انعام: 137)

همين گونه شركاى آنها [بتها]، قتل فرزندانشان را در نظرشان جلوه دادند (كودكان خود را قربانى بتها مى‏كردند، و افتخار مى‏نمودند!) سرانجام آنها را به هلاكت افكندند و آيينشان را بر آنان مشتبه ساختند. و اگر خدا مى‏خواست، چنين نمى‏كردند (زيرا مى‏توانست جلو آنان را بگيرد ولى اجبار سودى ندارد.) بنا بر اين، آنها و تهمتهايشان را به حال خود واگذار (و به آنها اعتنا مكن)! (137)


وَ قَالُوا هَذِه‌ِ أَنْعَام‌ٌ وَ حَرْث‌ٌ حِجْرٌ لاَ يَطْعَمُهَا إِلاَّ مَنْ‌ نَشَاءُ بِزَعْمِهِم‌ْ وَ أَنْعَام‌ٌ حُرِّمَت‌ْ ظُهُورُهَا وَ أَنْعَام‌ٌ لاَ يَذْكُرُون‌َ اسْم‌َ الله‌ِ عَلَيْهَا افْتِرَاءً عَلَيْه‌ِ سَيَجْزِيهِمْ‌ بِمَا كَانُوا يَفْتَرُون‌َ (انعام: 138)

و گفتند: «اين قسمت از چهارپايان و زراعت (كه مخصوص بتهاست، براى همه) ممنوع است و جز كسانى كه ما بخواهيم- به گمان آنها- نبايد از آن بخورند! و (اينها) چهارپايانى است كه سوارشدن بر آنها (بر ما) حرام شده است!» و (نيز) چهارپايانى (بود) كه (هنگام ذبح،) نام خدا را بر آن نمى‏بردند، و به خدا دروغ مى‏بستند (و مى‏گفتند: «اين احكام، همه از ناحيه اوست.») بزودى (خدا) كيفر افتراهاى آنها را مى‏دهد! (138)


وَ قَالُوا مَا فِي‌ بُطُون‌ِ هَذِه‌ِ الْأَنْعَام‌ِ خَالِصَة‌ٌ لِذُكُورِنَا وَ مُحَرَّم‌ٌ عَلَي‌ أَزْوَاجِنَا وَ إِنْ‌ يَكُنْ‌ مَيْتَة‌ً فَهُم‌ْ فِيه‌ِ شُرَكَاءُ سَيَجْزِيهِم‌ْ وَصْفَهُم‌ْ إِنَّه‌ُ حَكِيم‌ٌ عَلِيم‌ٌ (انعام: 139)

و گفتند: «آنچه (از بچّه) در شكم اين حيوانات است، مخصوص مردان ماست و بر همسران ما حرام است! امّا اگر مرده باشد [مرده متولّد شود]، همگى در آن شريكند.» بزودى (خدا) كيفر اين توصيف (و احكام دروغين) آنها را مى‏دهد او حكيم و داناست. (139)


قَدْ خَسِرَ الَّذِين‌َ قَتَلُوا أَوْلاَدَهُم‌ْ سَفَهَاً بِغَيْرِ عِلْم‌ٍ وَ حَرَّمُوا مَا رَزَقَهُم‌ُ الله‌ُ افْتِرَاءً عَلَي‌ الله‌ِ قَدْ ضَلُّوا وَ مَا كَانُوا مُهْتَدِين‌َ (انعام: 140)

به يقين آنها كه فرزندان خود را از روى جهل و نادانى كشتند، گرفتار خسران شدند (زيرا) آنچه را خدا به آنها روزى داده بود، بر خود تحريم كردند و بر خدا افترا بستند. آنها گمراه شدند و (هرگز) هدايت نيافته بودند. (140)


وَ هُوَ الَّذِي‌ أَنْشَأَ جَنَّات‌ٍ مَعْرُوشَات‌ٍ وَ غَيْرَ مَعْرُوشَات‌ٍ وَالنَّخْل‌َ وَالزَّرْع‌َ مُخْتَلِفَاً أُكُلُه‌ُ وَالزَّيْتُون‌َ وَالرُّمَّان‌َ مُتَشَابِهَاً وَ غَيْرَ مُتَشَابِه‌ٍ كُلُوا مِنْ‌ ثَمَرِه‌ِ إِذَا أَثْمَرَ وَ آتُوا حَقَّه‌ُ يَوْم‌َ حَصَادِه‌ِ وَ لاَ تُسْرِفُوا إِنَّه‌ُ لاَ يُحِب‌ُّ الْمُسْرِفِين‌َ (انعام: 141)

اوست كه باغهاى معروش [باغهايى كه درختانش روى داربست‏ها قرار دارد]، و باغهاى غير معروش [باغهايى كه نياز به داربست ندارد] را آفريد همچنين نخل و انواع زراعت را، كه از نظر ميوه و طعم با هم متفاوتند و (نيز) درخت زيتون و انار را، كه از جهتى با هم شبيه، و از جهتى تفاوت دارند (برگ و ساختمان ظاهريشان شبيه يكديگر است، در حالى كه طعم ميوه آنها متفاوت مى‏باشد.) از ميوه آن، به هنگامى كه به ثمر مى‏نشيند، بخوريد! و حقّ آن را به هنگام درو، بپردازيد! و اسراف نكنيد، كه خداوند مسرفان را دوست ندارد! (141)


وَ مِن‌َ الْأَنْعَام‌ِ حَمُولَة‌ً وَ فَرْشَاً كُلُوا مِمَّا رَزَقَكُم‌ُ الله‌ُ وَ لاَ تَتَّبِعُوا خُطُوَات‌ِ الشَّيْطَان‌ِ إِنَّه‌ُ لَكُم‌ْ عَدُوٌّ مُبِين‌ٌ (انعام: 142)

(او كسى است كه) از چهارپايان، براى شما حيوانات باربر، و حيوانات كوچك (براى منافع ديگر) آفريد از آنچه به شما روزى داده است، بخوريد! و از گامهاى شيطان پيروى ننماييد، كه او دشمن آشكار شماست! (142)


ثَمَانِيَة‌َ أَزْوَاج‌ٍ مِن‌َ الضَّأْن‌ِ اثْنَيْن‌ِ وَ مِن‌َ الْمَعْزِ اثْنَيْن‌ِ قُل‌ْ آلذَّكَرَيْن‌ِ حَرَّم‌َ أَم‌ِ الْأُنْثَيَيْن‌ِ أَمَّا اشْتَمَلَت‌ْ عَلَیْهِ أَرْحام‌ُ الْأُنْثَيَيْن‌ِ نَبِّئُونِي‌ بِعِلْم‌ٍ إِنْ‌ كُنْتُم‌ْ صَادِقِين‌َ (انعام: 143)

هشت جفت از چهارپايان (براى شما) آفريد از ميش دو جفت، و از بز دو جفت بگو: «آيا خداوند نرهاى آنها را حرام كرده، يا ماده‏ها را؟ يا آنچه شكم ماده‏ها در برگرفته؟ اگر راست مى‏گوييد (و بر تحريم اينها دليلى داريد)، به من خبر دهيد!» (143)


وَ مِن‌َ الْإِبِل‌ِ اثْنَيْن‌ِ وَ مِن‌َ الْبَقَرِ اثْنَيْن‌ِ قُل‌ْ آلذَّكَرَيْن‌ِ حَرَّم‌َ أَم‌ِ الْأُنْثَيَيْن‌ِ أَمَّا اشْتَمَلَت‌ْ عَلَیْهِ أَرْحام‌ُ الْأُنْثَيَيْن‌ِ أَم‌ْ كُنْتُم‌ْ شُهَدَاءَ إِذْ وَصَّاكُم‌ُ الله‌ُ بِهَذَا فَمَن‌ْ أَظْلَم‌ُ مِمَّن‌ِ افْتَرَي‌ عَلَي‌ الله‌ِ كَذِبَاً لِيُضِل‌َّ النَّاس‌َ بِغَيْرِ عِلْم‌ٍ إِن‌َّ الله‌َ لاَ يَهْدِي‌ الْقَوْم‌َ الظَّالِمِين‌َ (انعام: 144)

و از شتر يك جفت، و از گاو هم يك جفت (براى شما آفريد) بگو: «كداميك از اينها را خدا حرام كرده است؟ نرها يا ماده‏ها را؟ يا آنچه را شكم ماده‏ها دربرگرفته؟ يا هنگامى كه خدا شما را به اين موضوع توصيه كرد، شما گواه (بر اين تحريم) بوديد؟! پس چه كسى ستمكارتر است از آن كس كه بر خدا دروغ مى‏بندد، تا مردم را از روى جهل گمراه سازد؟! خداوند هيچ گاه ستمگران را هدايت نمى‏كند» (144)


قُلْ‌ لاَ أَجِدُ فِي‌ مَا أُوحِي‌َ إِلَيَّ‌ مُحَرَّمَاً عَلَي‌ طَاعِم‌ٍ يَطْعَمُه‌ُ إِلاَّ أَنْ‌ يَكُون‌َ مَيْتَة‌ً أَوْ دَمَاً مَسْفُوحَاً أَوْ لَحْم‌َ خِنْزِيرٍ فَإِنَّه‌ُ رِجْس‌ٌ أَوْ فِسْقَاً أُهِل‌َّ لِغَيْرِ الله‌ِ بِه‌ِ فَمَن‌ِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغ‌ٍ وَ لاَ عَادٍ فَإِن‌َّ رَبَّك‌َ غَفُورٌ رَحِيم‌ٌ (انعام: 145)

بگو: «در آنچه بر من وحى شده، هيچ غذاى حرامى نمى‏يابم بجز اينكه مردار باشد، يا خونى كه (از بدن حيوان) بيرون ريخته، يا گوشت خوك- كه اينها همه پليدند- يا حيوانى كه به گناه، هنگام سر بريدن، نام غير خدا [نام بتها] بر آن برده شده است.» اما كسى كه مضطر (به خوردن اين محرمات) شود، بى آنكه خواهان لذت باشد و يا زياده روى كند (گناهى بر او نيست) زيرا پروردگارت، آمرزنده مهربان است. (145)


وَ عَلَي‌ الَّذِين‌َ هَادُوا حَرَّمْنَا كُل‌َّ ذِي‌ ظُفُرٍ وَ مِن‌َ الْبَقَرِ وَالْغَنَم‌ِ حَرَّمْنَا عَلَيْهِم‌ْ شُحُومَهُمَا إِلاَّ مَا حَمَلَت‌ْ ظُهُورُهُمَا أَوِ الْحَوَايَا أَوْ مَا اخْتَلَط‌َ بِعَظْم‌ٍ ذَلِك‌َ جَزَيْنَاهُمْ‌ بِبَغْيِهِم‌ْ وَ إِنَّا لَصَادِقُون‌َ (انعام: 146)

و بر يهوديان، هر حيوان ناخن‏دار [حيواناتى كه سم يكپارچه دارند] را حرام كرديم و از گاو و گوسفند، پيه و چربيشان را بر آنان تحريم نموديم مگر چربيهايى كه بر پشت آنها قرار دارد، و يا در دو طرف پهلوها، و يا آنها كه با استخوان آميخته است اين را بخاطر ستمى كه مى‏كردند به آنها كيفر داديم و ما راست مى‏گوييم. (146)


فَإِنْ‌ كَذَّبُوك‌َ فَقُلْ‌ رَبُّكُم‌ْ ذُو رَحْمَة‌ٍ وَاسِعَة‌ٍ وَ لاَ يُرَدُّ بَأْسُه‌ُ عَن‌ِ الْقَوْم‌ِ الْمُـجْرِمِين‌َ (انعام: 147)

اگر تو را تكذيب كنند (و اين حقايق را نپذيرند)، به آنها بگو: «پروردگار شما، رحمت گسترده‏اى دارد اما مجازات او هم از مجرمان دفع شدنى نيست! (و اگر ادامه دهيد كيفر شما حتمى است) (147)


سَيَقُول‌ُ الَّذِين‌َ أَشْرَكُوا لَوْ شَاءَ الله‌ُ مَا أَشْرَكْنَا وَ لاَ آبَاؤُنَا وَ لاَ حَرَّمْنَا مِنْ‌ شَي‌ْءٍ كَذَلِك‌َ كَذَّب‌َ الَّذِين‌َ مِنْ‌ قَبْلِهِم‌ْ حَتَّي‌ ذَاقُوا بَأْسَنَا قُل‌ْ هَل‌ْ عِنْدَكُمْ‌ مِن‌ْ عِلْم‌ٍ فَتُخْرِجُوه‌ُ لَنَا إِنْ‌ تَتَّبِعُون‌َ إِلاَّ الظَّن‌َّ وَ إِن‌ْ أَنْتُم‌ْ إِلاَّ تَخْرُصُون‌َ (انعام: 148)

بزودى مشركان (براى تبرئه خويش) مى‏گويند: «اگر خدا مى‏خواست، نه ما مشرك مى‏شديم و نه پدران ما و نه چيزى را تحريم مى‏كرديم!» كسانى كه پيش از آنها بودند نيز، همين گونه دروغ مى‏گفتند و سرانجام (طعم) كيفر ما را چشيدند. بگو: «آيا دليل روشنى (بر اين موضوع) داريد؟ پس آن را به ما نشان دهيد؟ شما فقط از پندارهاى بى‏اساس پيروى مى‏كنيد، و تخمينهاى نابجا مى‏زنيد.» (148)


قُل‌ْ هَلُم‌َّ شُهَدَاءَكُم‌ُ الَّذِين‌َ يَشْهَدُون‌َ أَن‌َّ الله‌َ حَرَّم‌َ هَذَا فَإِنْ‌ شَهِدُوا فَلاَ تَشْهَدْ مَعَهُم‌ْ وَ لاَ تَتَّبِع‌ْ أَهْوَاءَ الَّذِين‌َ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَالَّذِين‌َ لاَ يُؤْمِنُون‌َ بِالْآخِرَة‌ِ وَ هُمْ‌ بِرَبِّهِم‌ْ يَعْدِلُون‌َ (انعام: 150)

بگو: «گواهان خود را، كه گواهى مى‏دهند خداوند اينها را حرام كرده است، بياوريد!» اگر آنها (بدروغ) گواهى دهند، تو با آنان (همصدا نشو! و) گواهى نده! و از هوى و هوس كسانى كه آيات ما را تكذيب كردند، و كسانى كه به آخرت ايمان ندارند و براى خدا شريك قائلند، پيروى مكن! (150)


قُل‌ْ تَعَالَوْا أَتْل‌ُ مَا حَرَّم‌َ رَبُّكُم‌ْ عَلَيْكُم‌ْ أَنْ لاَ تُشْرِكُوا بِه‌ِ شَيْءً وَ بِالْوَالِدَيْن‌ِ إِحْسَانَاً وَ لاَ تَقْتُلُوا أَوْلاَدَكُمْ‌ مِن‌ْ إِمْلاق‌ٍ نَحْن‌ُ نَرْزُقُكُم‌ْ وَ إِيَّاهُم‌ْ وَ لاَ تَقْرَبُوا الْفَوَاحِش‌َ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَ مَا بَطَن‌َ وَ لاَ تَقْتُلُوا النَّفْس‌َ الَّتِي‌ حَرَّم‌َ الله‌ُ إِلاَّ بِالْحَق‌ِّ ذَلِكُم‌ْ وَصَّاكُمْ‌ بِه‌ِ لَعَلَّكُم‌ْ تَعْقِلُون‌َ (انعام: 151)

بگو: «بياييد آنچه را پروردگارتان بر شما حرام كرده است برايتان بخوانم: اينكه چيزى را شريك خدا قرار ندهيد! و به پدر و مادر نيكى كنيد! و فرزندانتان را از (ترس) فقر، نكشيد! ما شما و آنها را روزى مى‏دهيم و نزديك كارهاى زشت نرويد، چه آشكار باشد چه پنهان! و انسانى را كه خداوند محترم شمرده، به قتل نرسانيد! مگر بحق (و از روى استحقاق) اين چيزى است كه خداوند شما را به آن سفارش كرده، شايد درك كنيد! (151)


وَ لاَ تَقْرَبُوا مَال‌َ الْيَتِيم‌ِ إِلاَّ بِالَّتِي‌ هِي‌َ أَحْسَن‌ُ حَتَّي‌ يَبْلُغ‌َ أَشُدَّه‌ُ وَ أَوْفُوا الْكَيْل‌َ وَالْمِيزَان‌َ بِالْقِسْط‌ِ لاَ نُكَلِّف‌ُ نَفْسَاً إِلاَّ وُسْعَهَا وَ إِذَا قُلْتُم‌ْ فَاعْدِلُوا وَ لَوْ كَان‌َ ذَا قُرْبَي‌ وَ بِعَهْدِ الله‌ِ أَوْفُوا ذَلِكُم‌ْ وَصَّاكُمْ‌ بِه‌ِ لَعَلَّكُم‌ْ تَذَكَّرُون‌َ (انعام: 152)

و به مال يتيم، جز به بهترين صورت (و براى اصلاح)، نزديك نشويد، تا به حد رشد خود برسد! و حق پيمانه و وزن را بعدالت ادا كنيد!- هيچ كس را، جز بمقدار تواناييش، تكليف نمى‏كنيم- و هنگامى كه سخنى مى‏گوييد، عدالت را رعايت نماييد، حتى اگر در مورد نزديكان (شما) بوده باشد و به پيمان خدا وفا كنيد، اين چيزى است كه خداوند شما را به آن سفارش مى‏كند، تا متذكّر شويد! (152)


وَ أَن‌َّ هَذَا صِرَاطِي‌ مُسْتَقِيمَاً فَاتَّبِعُوه‌ُ وَ لاَ تَتَّبِعُوا السُّبُل‌َ فَتَفَرَّق‌َ بِكُم‌ْ عَنْ‌ سَبِيلِه‌ِ ذَلِكُم‌ْ وَصَّاكُمْ‌ بِه‌ِ لَعَلَّكُم‌ْ تَتَّقُون‌َ (انعام: 153)

اين راه مستقيم من است، از آن پيروى كنيد! و از راه‏هاى پراكنده (و انحرافى) پيروى نكنيد، كه شما را از طريق حق، دور مى‏سازد! اين چيزى است كه خداوند شما را به آن سفارش مى‏كند، شايد پرهيزگارى پيشه كنيد!» (153)


ثُم‌َّ آتَيْنَا مُوسَي‌ الْكِتَاب‌َ تَمَامَاً عَلَي‌ الَّذِي‌ أَحْسَن‌َ وَ تَفْصِيلاً لِكُل‌ِّ شَي‌ْءٍ وَ هُدَي‌ً وَ رَحْمَة‌ً لَعَلَّهُمْ‌ بِلِقاءِ رَبِّهِم‌ْ يُؤْمِنُون‌َ (انعام: 154)

سپس به موسى كتاب (آسمانى) داديم (و نعمت خود را) بر آنها كه نيكوكار بودند، كامل كرديم و همه چيز را (كه مورد نياز آنها بود، در آن) روشن ساختيم كتابى كه مايه هدايت و رحمت بود شايد به لقاى پروردگارشان (و روز رستاخيز)، ايمان بياورند! (154)


وَ هَذَا كِتَاب‌ٌ أَنْزَلْنَاه‌ُ مُبَارَك‌ٌ فَاتَّبِعُوه‌ُ وَاتَّقُوا لَعَلَّكُم‌ْ تُرْحَمُون‌َ (انعام: 155)

و اين كتابى است پر بركت، كه ما (بر تو) نازل كرديم از آن پيروى كنيد، و پرهيزگارى پيشه نمائيد، باشد كه مورد رحمت (خدا) قرار گيريد! (155)


أَنْ‌ تَقُولُوا إِنَّمَا أُنْزِل‌َ الْكِتَاب‌ُ عَلَي‌ طَائِفَتَيْن‌ِ مِنْ‌ قَبْلِنَا وَ إِنْ‌ كُنَّا عَنْ‌ دِرَاسَتِهِم‌ْ لَغَافِلِين‌َ (انعام: 156)

(ما اين كتاب را با اين امتيازات نازل كرديم) تا نگوييد: «كتاب آسمانى تنها بر دو طايفه پيش از ما [يهود و نصارى‏] نازل شده بود و ما از بحث و بررسى آنها بى خبر بوديم»! (156)


أَوْ تَقُولُوا لَوْ أَنَّا أُنْزِل‌َ عَلَيْنَا الْكِتَاب‌ُ لَكُنَّا أَهْدَي‌ مِنْهُم‌ْ فَقَدْ جَاءَكُمْ‌ بَيِّنَة‌ٌ مِنْ‌ رَبِّكُم‌ْ وَ هُدَي‌ً وَ رَحْمَة‌ٌ فَمَن‌ْ أَظْلَم‌ُ مِمَّنْ‌ كَذَّب‌َ بِآيَات‌ِ الله‌ِ وَ صَدَف‌َ عَنْهَا سَنَجْزِي‌ الَّذِين‌َ يَصْدِفُون‌َ عَن‌ْ آيَاتِنَا سُوءَ الْعَذَاب‌ِ بِمَا كَانُوا يَصْدِفُون‌َ (انعام: 157)

يا نگوييد: «اگر كتاب آسمانى بر ما نازل مى‏شد، از آنها هدايت يافته‏تر بوديم»! اينك آيات و دلايل روشن از جانب پروردگارتان، و هدايت و رحمت براى شما آمد! پس، چه كسى ستمكارتر است از كسى كه آيات خدا را تكذيب كرده، و از آن روى گردانده است؟! اما بزودى كسانى را كه از آيات ما روى مى‏گردانند، بخاطر همين اعراض بى‏دليلشان، مجازات شديد خواهيم كرد! (157)


إِن‌َّ الَّذِين‌َ فَرَّقُوا دِينَهُم‌ْ وَ كَانُوا شِيَعَاً لَسْت‌َ مِنْهُم‌ْ فِي‌ شَي‌ْءٍ إِنَّمَا أَمْرُهُم‌ْ إِلَي‌ الله‌ِ ثُم‌َّ يُنَبِّئُهُمْ‌ بِمَا كَانُوا يَفْعَلُون‌َ (انعام: 159)

كسانى كه آيين خود را پراكنده ساختند، و به دسته‏هاى گوناگون (و مذاهب مختلف) تقسيم شدند، تو هيچ گونه رابطه‏اى با آنها ندارى! سر و كار آنها تنها با خداست سپس خدا آنها را از آنچه انجام مى‏دادند، با خبر مى‏كند. (159)


مَنْ‌ جَاءَ بِالْحَسَنَة‌ِ فَلَه‌ُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا وَ مَنْ‌ جَاءَ بِالسَّيِّئَة‌ِ فَلاَ يُجْزَي‌ إِلاَّ مِثْلَهَا وَ هُم‌ْ لاَ يُظْلَمُون‌َ (انعام: 160)

هر كس كار نيكى بجا آورد، ده برابر آن پاداش دارد، و هر كس كار بدى انجام دهد، جز بمانند آن، كيفر نخواهد ديد و ستمى بر آنها نخواهد شد. (160)


قُل‌ْ إِنَّنِي‌ هَدَانِي‌ رَبِّي‌ إِلَي‌ صِرَاط‌ٍ مُسْتَقِيم‌ٍ دِينَاً قِيَمَاً مِلَّة‌َ إِبْرَاهِيم‌َ حَنِيفَاً وَ مَا كَان‌َ مِن‌َ الْمُشْرِكِين‌َ (انعام: 161)

بگو: «پروردگارم مرا به راه راست هدايت كرده آيينى پابرجا (و ضامن سعادت دين و دنيا) آيين ابراهيم كه از آيينهاى خرافى روى برگرداند و از مشركان نبود.» (161)


قُل‌ْ إِن‌َّ صَلاَتِي‌ وَ نُسُكِي‌ وَ مَحْيَاي‌َ وَ مَمَاتِي‌ لِالله‌ِ رَب‌ِّ الْعَالَمِين‌َ (انعام: 162)

بگو: «نماز و تمام عبادات من، و زندگى و مرگ من، همه براى خداوند پروردگار جهانيان است. (162)


لاَ شَرِيك‌َ لَه‌ُ وَ بِذَلِك‌َ أُمِرْت‌ُ وَ أَنَا أَوَّل‌ُ الْمُسْلِمِين‌َ (انعام: 163)

همتايى براى او نيست و به همين مأمور شده‏ام و من نخستين مسلمانم!» (163)


قُل‌ْ أَغَيْرَ الله‌ِ أَبْغِي‌ رَبَّاً وَ هُوَ رَب‌ُّ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ وَ لاَ تَكْسِب‌ُ كُل‌ُّ نَفْس‌ٍ إِلاَّ عَلَيْهَا وَ لاَ تَزِرُ وَازِرَة‌ٌ وِزْرَ أُخْرَي‌ ثُم‌َّ إِلَي‌ رَبِّكُمْ‌ مَرْجِعُكُم‌ْ فَيُنَبِّئُكُمْ‌ بِمَا كُنْتُم‌ْ فِيه‌ِ تَخْتَلِفُون‌َ (انعام: 164)

بگو: «آيا غير خدا، پروردگارى را بطلبم، در حالى كه او پروردگار همه چيز است؟! هيچ كس، عمل (بدى) جز به زيان خودش، انجام نمى‏دهد و هيچ گنهكارى گناه ديگرى را متحمّل نمى‏شود سپس بازگشت همه شما به سوى پروردگارتان است و شما را از آنچه در آن اختلاف داشتيد، خبر خواهد داد. (164)


وَ هُوَ الَّذِي‌ جَعَلَكُم‌ْ خَلاَئِف‌َ الْأَرْض‌ِ وَ رَفَع‌َ بَعْضَكُم‌ْ فَوْق‌َ بَعْض‌ٍ دَرَجَات‌ٍ لِيَبْلُوَكُم‌ْ فِي‌ مَا آتَاكُم‌ْ إِن‌َّ رَبَّك‌َ سَرِيع‌ُ الْعِقَاب‌ِ وَ إِنَّه‌ُ لَغَفُورٌ رَحِيم‌ٌ (انعام: 165)

و او كسى است كه شما را جانشينان (و نمايندگان) خود در زمين ساخت، و درجات بعضى از شما را بالاتر از بعضى ديگر قرار داد، تا شما را به وسيله آنچه در اختيارتان قرار داده بيازمايد به يقين پروردگار تو سريع العقاب و آمرزنده مهربان است. (كيفر كسانى را كه از بوته امتحان نادرست درآيند، زود مى‏دهد و نسبت به حق پويان مهربان است.) (165)


كِتَاب‌ٌ أُنْزِل‌َ إِلَيْك‌َ فَلاَ يَكُنْ‌ فِي‌ صَدْرِك‌َ حَرَج‌ٌ مِنْه‌ُ لِتُنْذِرَ بِه‌ِ وَ ذِكْرَي‌ لِلْمُؤْمِنِين‌َ (اعراف: 2)

اين كتابى است كه بر تو نازل شده و نبايد از ناحيه آن، ناراحتى در سينه داشته باشى! تا به وسيله آن، (مردم را از عواقب سوء عقايد و اعمال نادرستشان) بيم دهى و تذكّرى است براى مؤمنان. (2)


اتَّبِعُوا مَا أُنْزِل‌َ إِلَيْكُمْ‌ مِنْ‌ رَبِّكُم‌ْ وَ لاَ تَتَّبِعُوا مِنْ‌ دُونِه‌ِ أَوْلِيَاءَ قَلِيلاً مَا تَذَكَّرُون‌َ (اعراف: 3)

از چيزى كه از طرف پروردگارتان بر شما نازل شده، پيروى كنيد! و از اوليا و معبودهاى ديگر جز او، پيروى نكنيد! اما كمتر متذكّر مى‏شويد! (3)


وَ كَمْ‌ مِنْ‌ قَرْيَة‌ٍ أَهْلَكْنَاهَا فَجَاءَهَا بَأْسُنَا بَيَاتَاً أَوْ هُم‌ْ قَائِلُون‌َ (اعراف: 4)

چه بسيار شهرها و آباديها كه آنها را (بر اثر گناه فراوانشان) هلاك كرديم! و عذاب ما شب‏هنگام، يا در روز هنگامى كه استراحت كرده بودند، به سراغشان آمد. (4)


فَلَنَسْأَلَنَّ الَّذِين‌َ أُرْسِل‌َ إِلَيْهِم‌ْ وَ لَنَسْأَلَنَّ الْمُرْسَلِين‌َ (اعراف: 6)

به يقين، (هم) از كسانى كه پيامبران به سوى آنها فرستاده شدند سؤال خواهيم كرد (و هم) از پيامبران سؤال مى‏كنيم! (6)


فَلَنَقُصَّن‌َّ عَلَيْهِم‌ْ بِعِلْم‌ٍ وَ مَا كُنَّا غَائِبِين‌َ (اعراف: 7)

و مسلماً (اعمالشان را) با علم (خود) براى آنان شرح خواهيم داد و ما هرگز غايب نبوديم (بلكه همه جا حاضر و ناظر اعمال بندگان هستيم)! (7)


وَالْوَزْن‌ُ يَوْمَئِذٍ الْحَق‌ُّ فَمَنْ‌ ثَقُلَت‌ْ مَوَازِينُه‌ُ فَأُولَئِك‌َ هُم‌ُ الْمُفْلِحُون‌َ (اعراف: 8)

وزن كردن (اعمال، و سنجش ارزش آنها) در آن روز، حقّ است! كسانى كه ميزانهاى (عمل) آنها سنگين است، همان رستگارانند! (8)


وَ مَن‌ْ خَفَّت‌ْ مَوَازِينُه‌ُ فَأُولَئِك‌َ الَّذِين‌َ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ‌ بِمَا كَانُوا بِآيَاتِنَا يَظْلِمُون‌َ (اعراف: 9)

و كسانى كه ميزانهاى (عمل) آنها سبك است، افرادى هستند كه سرمايه وجود خود را، بخاطر ظلم و ستمى كه نسبت به آيات ما مى‏كردند، از دست داده‏اند. (9)


وَ لَقَدْ مَكَّنَّاكُم‌ْ فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَ جَعَلْنَا لَكُم‌ْ فِيهَا مَعَايِش‌َ قَلِيلاً مَا تَشْكُرُون‌َ (اعراف: 10)

ما تسلّط و مالكيّت و حكومت بر زمين را براى شما قرار داديم و انواع وسايل زندگى را براى شما فراهم ساختيم اما كمتر شكرگزارى مى‏كنيد! (10)


وَ لَقَدْ خَلَقْنَاكُم‌ْ ثُم‌َّ صَوَّرْنَاكُم‌ْ ثُم‌َّ قُلْنَا لِلْمَلاَئِكِة‌ِ اسْجُدُوا لِآدَم‌َ فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْلِيس‌َ لَم‌ْ يَكُنْ‌ مِن‌َ السَّاجِدِين‌َ (اعراف: 11)

ما شما را آفريديم سپس صورت بندى كرديم بعد به فرشتگان گفتيم: «براى آدم خضوع كنيد!» آنها همه سجده كردند جز ابليس كه از سجده كنندگان نبود. (11)


قَال‌َ مَا مَنَعَك‌َ أَنْ لاَ تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُك‌َ قَال‌َ أَنَا خَيْرٌ مِنْه‌ُ خَلَقْتَنِي‌ مِنْ‌ نَارٍ وَ خَلَقْتَه‌ُ مِنْ‌ طِين‌ٍ (اعراف: 12)

(خداوند به او) فرمود: «در آن هنگام كه به تو فرمان دادم، چه چيز تو را مانع شد كه سجده كنى؟» گفت: «من از او بهترم مرا از آتش آفريده‏اى و او را از گل!» (12)


ثُم‌َّ لَآتِيَنَّهُمْ‌ مِنْ‌ بَيْن‌ِ أَيْدِيهِم‌ْ وَ مِن‌ْ خَلْفِهِم‌ْ وَ عَن‌ْ أَيْمَانِهِم‌ْ وَ عَن‌ْ شَمَائِلِهِم‌ْ وَ لاَ تَجِدُ أَكْثَرَهُم‌ْ شَاكِرِين‌َ (اعراف: 17)

سپس از پيش رو و از پشت سر، و از طرف راست و از طرف چپ آنها، به سراغشان مى‏روم و بيشتر آنها را شكرگزار نخواهى يافت!» (17)


وَ يَا آدَم‌ُ اسْكُن‌ْ أَنْت‌َ وَ زَوْجُك‌َ الْجَنَّة‌َ فَكُلاَ مِن‌ْ حَيْث‌ُ شِئْتُمَـا وَ لاَ تَقْرَبَا هَذِه‌ِ الشَّجَرَة‌َ فَتَكُونَا مِن‌َ الْظَّالِمِين‌َ (اعراف: 19)

و اى آدم! تو و همسرت در بهشت ساكن شويد! و از هر جا كه خواستيد، بخوريد! امّا به اين درخت نزديك نشويد، كه از ستمكاران خواهيد بود!» (19)


فَوَسْوَس‌َ لَهُمَا الشَّيْطَان‌ُ لِيُبْدِي‌َ لَهُمَا مَا وُورِي‌َ عَنْهُمَا مِنْ‌ سَوْآتِهِمَا وَ قَال‌َ مَا نَهَاكُمَا رَبُّكُمَا عَن‌ْ هَذِه‌ِ الشَّجَرَة‌ِ إِلاَّ أَنْ‌ تَكُونَا مَلَكَيْن‌ِ أَوْ تَكُونَا مِن‌َ الخَالِدِين‌َ (اعراف: 20)

سپس شيطان آن دو را وسوسه كرد، تا آنچه را از اندامشان پنهان بود، آشكار سازد و گفت: «پروردگارتان شما را از اين درخت نهى نكرده مگر بخاطر اينكه (اگر از آن بخوريد،) فرشته خواهيد شد، يا جاودانه (در بهشت) خواهيد ماند!» (20)


وَ قَاسَمَهُمَا إِنِّي‌ لَكُمَا لَمِن‌َ النَّاصِحِين‌َ (اعراف: 21)

و براى آنها سوگند ياد كرد كه من براى شما از خيرخواهانم. (21)


فَدَلاَّهُمَا بِغُرُورٍ فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَة‌َ بَدَت‌ْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَ طَفِقَا يَخْصِفَان‌ِ عَلَيْهِمَا مِنْ‌ وَرَق‌ِ الْجَنَّة‌ِ وَ نَادَاهُمَا رَبُّهُمَا أَلَم‌ْ أَنْهَكُمَا عَنْ‌ تِلْكُمَا الشَّجَرَة‌ِ وَ أَقُلْ‌ لَكُمَا إِن‌َّ الشَّيْطَان‌َ لَكُمَا عَدُوٌّ مُبِين‌ٌ (اعراف: 22)

و به اين ترتيب، آنها را با فريب (از مقامشان) فرودآورد. و هنگامى كه از آن درخت چشيدند، اندامشان [عورتشان‏] بر آنها آشكار شد و شروع كردند به قرار دادن برگهاى (درختان) بهشتى بر خود، تا آن را بپوشانند. و پروردگارشان آنها را نداد داد كه: «آيا شما را از آن درخت نهى نكردم؟! و نگفتم كه شيطان براى شما دشمن آشكارى است؟!» (22)


قَالاَ رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنْفُسَنَا وَ إِنْ‌ لَم‌ْ تَغْفِرْ لَنَا وَ تَرْحَمْنَا لَنَكُونَن‌َّ مِن‌َ الْخَاسِرِين‌َ (اعراف: 23)

گفتند: «پروردگارا! ما به خويشتن ستم كرديم! و اگر ما را نبخشى و بر ما رحم نكنى، از زيانكاران خواهيم بود!» (23)


قَال‌َ اهْبِطُوا بَعْضُكُم‌ْ لِبَعْض‌ٍ عَدُوٌّ وَ لَكُم‌ْ فِي‌ الْأَرْض‌ِ مُسْتَقَرٌّ وَ مَتَاع‌ٌ إِلَي‌ حِين‌ٍ (اعراف: 24)

فرمود: « (از مقام خويش،) فرود آييد، در حالى كه بعضى از شما نسبت به بعض ديگر، دشمن خواهيد بود! (شيطان دشمن شماست، و شما دشمن او!) و براى شما در زمين، قرارگاه و وسيله بهره‏گيرى تا زمان معينى خواهد بود.» (24)


قَال‌َ فِيهَا تَحْيَوْن‌َ وَ فِيهَا تَمُوتُون‌َ وَ مِنْهَا تُخْرَجُون‌َ (اعراف: 25)

فرمود: «در آن [زمين‏] زنده مى‏شويد و در آن مى‏ميريد و (در رستاخيز) از آن خارج خواهيد شد.» (25)


يَا بَنِي‌ آدَم‌َ قَدْ أَنْزَلْنَا عَلَيْكُم‌ْ لِبَاسَاً يُوَارِي‌ سَوْآتِكُم‌ْ وَ رِيشَاً وَ لِبَاس‌ُ التَّقْوَي‌ ذَلِك‌َ خَيْرٌ ذَلِك‌َ مِن‌ْ آيَات‌ِ الله‌ِ لَعَلَّهُم‌ْ يَذَّكَّرُون‌َ (اعراف: 26)

اى فرزندان آدم! لباسى براى شما فرستاديم كه اندام شما را مى‏پوشاند و مايه زينت شماست اما لباس پرهيزگارى بهتر است! اينها (همه) از آيات خداست، تا متذكّر (نعمتهاى او) شوند! (26)


يَا بَنِي‌ آدَم‌َ لاَ يَفْتِنَنَّكُم‌ُ الشَّيْطَان‌ُ كَمَا أَخْرَج‌َ أَبَوَيْكُمْ‌ مِن‌َ الْجَنَّة‌ِ يَنْزِع‌ُ عَنْهُمَا لِبَاسَهُمَا لِيُرِيَهُمَا سَوْآتِهِمَا إِنَّه‌ُ يَرَاكُم‌ْ هُوَ وَ قَبِيلُه‌ُ مِن‌ْ حَيْث‌ُ لاَ تَرَوْنَهُم‌ْ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّيَاطِين‌َ أَوْلِيَاءَ لِلَّذِين‌َ لاَ يُؤْمِنُون‌َ (اعراف: 27)

اى فرزندان آدم! شيطان شما را نفريبد، آن گونه كه پدر و مادر شما را از بهشت بيرون كرد، و لباسشان را از تنشان بيرون ساخت تا عورتشان را به آنها نشان دهد! چه اينكه او و همكارانش شما را مى‏بينند از جايى كه شما آنها را نمى‏بينيد (امّا بدانيد) ما شياطين را اولياى كسانى قرار داديم كه ايمان نمى‏آورند! (27)


وَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَة‌ً قَالُوا وَجَدْنَا عَلَيْهَا آبَاءَنَا وَالله‌ُ أَمَرَنَا بِهَا قُل‌ْ إِن‌َّ الله‌َ لاَ يَأْمُرُ بِالْفَحْشَاءِ أَتَقُولُون‌َ عَلَي‌ الله‌ِ مَا لاَ تَعْلَمُون‌َ (اعراف: 28)

و هنگامى كه كار زشتى انجام مى‏دهند مى‏گويند: «پدران خود را بر اين عمل يافتيم و خداوند ما را به آن دستور داده است!» بگو: «خداوند (هرگز) به كار زشت فرمان نمى‏دهد! آيا چيزى به خدا نسبت مى‏دهيد كه نمى‏دانيد؟!» (28)


قُل‌ْ أَمَرَ رَبِّي‌ بِالْقِسْط‌ِ وَ أَقِيمُوا وُجُوهَكُم‌ْ عِنْدَ كُل‌ِّ مَسْجِدٍ وَادْعُوه‌ُ مُخْلِصِين‌َ لَه‌ُ الدِّين‌َ كَمَا بَدَأَكُم‌ْ تَعُودُون‌َ (اعراف: 29)

بگو: «پروردگارم امر به عدالت كرده است و توجّه خويش را در هر مسجد (و به هنگام عبادت) به سوى او كنيد! و او را بخوانيد، در حالى كه دين (خود) را براى او خالص گردانيد! (و بدانيد) همان گونه كه در آغاز شما را آفريد، (بار ديگر در رستاخيز) بازمى‏گرديد! (29)


فَرِيقَاً هَدَي‌ وَ فَرِيقَاً حَق‌َّ عَلَيْهِم‌ُ الضَّلاَلَة‌ُ إِنَّهُم‌ُ اتَّخَذُوا الشَّيَاطِين‌َ أَوْلِيَاءَ مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ وَ يَحْسَبُون‌َ أَنَّهُمْ‌ مُهْتَدُون‌َ (اعراف: 30)

جمعى را هدايت كرده و جمعى (كه شايستگى نداشته‏اند،) گمراهى بر آنها مسلّم شده است. آنها (كسانى هستند كه) شياطين را به جاى خداوند، اولياى خود انتخاب كردند و گمان مى‏كنند هدايت يافته‏اند! (30)


يَا بَنِي‌ آدَم‌َ خُذُوا زِينَتَكُم‌ْ عِنْدَ كُل‌ِّ مَسْجِدٍ وَ كُلُوا وَاشْرَبُوا وَ لاَ تُسْرِفُوا إِنَّه‌ُ لاَ يُحِب‌ُّ الْمُسْرِفِين‌َ (اعراف: 31)

اى فرزندان آدم! زينت خود را به هنگام رفتن به مسجد، با خود برداريد! و (از نعمتهاى الهى) بخوريد و بياشاميد، ولى اسراف نكنيد كه خداوند مسرفان را دوست نمى‏دارد! (31)


قُل‌ْ مَن‌ْ حَرَّم‌َ زِينَة‌َ الله‌ِ الَّتِي‌ أَخْرَج‌َ لِعِبَادِه‌ِ وَالطَّيِّبَات‌ِ مِن‌َ الرِّزْق‌ِ قُل‌ْ هِي‌َ لِلَّذِين‌َ آمَنُوا فِي‌ الْحَيَاة‌ِ الدُّنْيَا خَالِصَة‌ً يَوْم‌َ الْقِيَامَة‌ِ كَذَلِك‌َ نُفَصِّل‌ُ الْآيَات‌ِ لِقَوْم‌ٍ يَعْلَمُون‌َ (اعراف: 32)

بگو: «چه كسى زينتهاى الهى را كه براى بندگان خود آفريده، و روزيهاى پاكيزه را حرام كرده است؟!» بگو: «اينها در زندگى دنيا، براى كسانى است كه ايمان آورده‏اند (اگر چه ديگران نيز با آنها مشاركت دارند ولى) در قيامت، خالص (براى مؤمنان) خواهد بود.» اين گونه آيات (خود) را براى كسانى كه آگاهند، شرح مى‏دهيم! (32)


قُل‌ْ إِنَّمَا حَرَّم‌َ رَبِّي‌َ الْفَوَاحِش‌َ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَ مَا بَطَن‌َ وَالْإِثْم‌َ وَالْبَغْي‌َ بِغَيْرِ الْحَق‌ِّ وَ أَنْ‌ تُشْرِكُوا بِالله‌ِ مَا لَم‌ْ يُنَزِّل‌ْ بِه‌ِ سُلْطَانَاً وَ أَن‌ْ تَقُولُوا عَلَي‌ الله‌ِ مَا لاَ تَعْلَمُون‌َ (اعراف: 33)

بگو: «خداوند، تنها اعمال زشت را، چه آشكار باشد چه پنهان، حرام كرده است و (همچنين) گناه و ستم بناحق را و اينكه چيزى را كه خداوند دليلى براى آن نازل نكرده، شريك او قرار دهيد و به خدا مطلبى نسبت دهيد كه نمى‏دانيد.» (33)


وَ لِكُل‌ِّ أُمَّة‌ٍ أَجَل‌ٌ فَإِذَا جَاءَ أَجَلُهُم‌ْ لاَ يَستَأْخِرُون‌َ سَاعَة‌ً وَ لاَ يَسْتَقْدِمُون‌َ (اعراف: 34)

براى هر قوم و جمعيّتى، زمان و سرآمد (معيّنى) است و هنگامى كه سرآمد آنها فرا رسد، نه ساعتى از آن تأخير مى‏كنند، و نه بر آن پيشى مى‏گيرند. (34)


يَا بَنِي‌ آدَم‌َ إِنْ مَا يَأْتِيَنَّكُم‌ْ رُسُل‌ٌ مِنْكُم‌ْ يَقُصُّون‌َ عَلَيْكُم‌ْ آيَاتِي‌ فَمَن‌ِ اتَّقَي‌ وَ أَصْلَح‌َ فَلاَ خَوْف‌ٌ عَلَيْهِم‌ْ وَ لاَ هُم‌ْ يَحْزَنُون‌َ (اعراف: 35)

اى فرزندان آدم! اگر رسولانى از خود شما به سراغتان بيايند كه آيات مرا براى شما بازگو كنند، (از آنها پيروى كنيد) كسانى كه پرهيزگارى پيشه كنند و عمل صالح انجام دهند (و در اصلاح خويش و ديگران بكوشند)، نه ترسى بر آنهاست و نه غمناك مى شوند. (35)


وَالَّذِين‌َ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَاسْتَكْبَرُوا عَنْهَا أُولَئِك‌َ أَصْحَاب‌ُ النَّارِ هُم‌ْ فِيهَا خَالِدُون‌َ (اعراف: 36)

و آنها كه آيات ما را تكذيب كنند، و در برابر آن تكبّر ورزند، اهل دوزخند جاودانه در آن خواهند ماند. (36)


فَمَن‌ْ أَظْلَم‌ُ مِمَّن‌ِ افْتَرَي‌ عَلَي‌ الله‌ِ كَذِبَاً أَوْ كَذَّب‌َ بِآيَاتِه‌ِ أُولَئِك‌َ يَنَالُهُم‌ْ نَصِيبُهُمْ‌ مِن‌َ الْكِتَاب‌ِ حَتَّي‌ إِذَا جَاءَتْهُم‌ْ رُسُلُنَا يَتَوَفَّوْنَهُم‌ْ قَالُوا أَيْن‌َ مَا كُنْتُم‌ْ تَدْعُون‌َ مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ قَالُوا ضَلُّوا عَنَّا وَ شَهِدُوا عَلَي‌ أَنْفُسِهِم‌ْ أَنَّهُم‌ْ كَانُوا كَافِرِين‌َ (اعراف: 37)

چه كسى ستمكارتر است از آنها كه بر خدا دروغ مى‏بندند، يا آيات او را تكذيب مى كنند؟! آنها نصيبشان را از آنچه مقدّر شده (از نعمتها و مواهب اين جهان) مى‏برند تا زمانى كه فرستادگان ما [فرشتگان قبض ارواح‏] به سراغشان روند و جانشان را بگيرند از آنها مى‏پرسند: «كجايند معبودهايى كه غير از خدا مى‏خوانديد؟! (چرا به يارى شما نمى‏آيند؟!)» مى‏گويند: «آنها (همه) گم شدند (و از ما دور گشتند!)» و بر ضدّ خود گواهى مى‏دهند كه كافر بودند! (37)


قَال‌َ ادْخُلُوا فِي‌ أُمَم‌ٍ قَدْ خَلَت‌ْ مِنْ‌ قَبْلِكُمْ‌ مِن‌َ الْجِن‌ِّ وَالْإِنْس‌ِ فِي‌ النَّارِ كُلَّمَا دَخَلَت‌ْ أُمَّة‌ٌ لَعَنَت‌ْ أُخْتَهَا حَتَّي‌ إِذَا ادَّارَكُوا فِيهَا جَمِيعَاً قَالَت‌ْ أُخْرَاهُم‌ْ لِأُولاَهُم‌ْ رَبَّنَا هَؤُلاَءِ أَضَلُّونَا فَآتِهِم‌ْ عَذَابَاً ضِعْفَاً مِن‌َ النَّارِ قَال‌َ لِكُل‌ٍّ ضِعْف‌ٌ وَ لَكِنْ‌ لاَ تَعْلَمُون‌َ (اعراف: 38)

(خداوند به آنها) مى‏گويد: «در صفّ گروه‏هاى مشابه خود از جنّ و انس در آتش وارد شويد!» هر زمان كه گروهى وارد مى‏شوند، گروه ديگر را لعن مى‏كنند تا همگى با ذلّت در آن قرار گيرند. (در اين هنگام) گروه پيروان درباره پيشوايان خود مى‏گويند: «خداوندا! اينها بودند كه ما را گمراه ساختند پس كيفر آنها را از آتش دو برابر كن! (كيفرى براى گمراهيشان، و كيفرى بخاطر گمراه ساختن ما.)» مى‏فرمايد: «براى هر كدام (از شما) عذاب مضاعف است ولى نمى‏دانيد! (چرا كه پيروان اگر گرد پيشوايان گمراه را نگرفته بودند، قدرتى بر اغواى مردم نداشتند.)» (38)


وَ قَالَت‌ْ أُولاَهُم‌ْ لِأُخْرَاهُم‌ْ فَمَا كَان‌َ لَكُم‌ْ عَلَيْنَا مِنْ‌ فَضْل‌ٍ فَذُوقُوا الْعَذَاب‌َ بِمَا كُنْتُم‌ْ تَكْسِبُون‌َ (اعراف: 39)

و پيشوايان آنها به پيروان خود مى‏گويند: «شما امتيازى بر ما نداشتيد پس بچشيد عذاب (الهى) را در برابر آنچه انجام مى‏داديد! (39)


إِن‌َّ الَّذِين‌َ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَاسْتَكْبَرُوا عَنْهَا لاَ تُفَتَّح‌ُ لَهُم‌ْ أَبْوَاب‌ُ السَّمَاءِ وَ لاَ يَدْخُلُون‌َ الْجَنَّة‌َ حَتَّي‌ يَلِج‌َ الْجَمَل‌ُ فِي‌ سَم‌ِّ الْخِيَاط‌ِ وَ كَذَلِك‌َ نَجْزِي‌ الْمُـجْرِمِين‌َ (اعراف: 40)

كسانى كه آيات ما را تكذيب كردند، و در برابر آن تكبّر ورزيدند، (هرگز) درهاى آسمان به رويشان گشوده نمى‏شود و (هيچ گاه) داخل بهشت نخواهند شد مگر اينكه شتر از سوراخ سوزن بگذرد! اين گونه، گنهكاران را جزا مى‏دهيم! (40)


لَهُمْ‌ مِنْ‌ جَهَنَّم‌َ مِهَادٌ وَ مِنْ‌ فَوْقِهِم‌ْ غَوَاش‌ٍ وَ كَذَلِك‌َ نَجْزِي‌ الظَّالِمِين‌َ (اعراف: 41)

براى آنها بسترى از (آتش) دوزخ، و روى آنها پوششهايى (از آن) است و اينچنين ظالمان را جزا ميدهيم! (41)


وَالَّذِين‌َ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَات‌ِ لاَ نُكَلِّف‌ُ نَفْسَاً إِلاَّ وُسْعَهَا أُولَئِك‌َ أَصْحَاب‌ُ الْجَنَّة‌ِ هُم‌ْ فِيهَا خَالِدُون‌َ (اعراف: 42)

و كسانى كه ايمان آورده و اعمال صالح انجام داده‏اند- البته هيچ كس را جز به اندازه تواناييش تكليف نمى‏كنيم- آنها اهل بهشتند و جاودانه در آن خواهند ماند. (42)


وَ نَزَعْنَا مَا فِي‌ صُدُورِهِمْ‌ مِن‌ْ غِل‌ٍّ تَجْرِي‌ مِنْ‌ تَحْتِهِم‌ُ الْأَنْهَارُ وَ قَالُوا الْحَمْدُ لِالله‌ِ الَّذِي‌ هَدَانَا لِهَذَا وَ مَا كُنَّا لِنَهْتَدِي‌َ لَوْلاَ أَن‌ْ هَدَانَا الله‌ُ لَقَدْ جَاءَت‌ْ رُسُل‌ُ رَبِّنَا بِالْحَق‌ِّ وَ نُودُوا أَنْ‌ تِلْكُم‌ُ الْجَنَّة‌ُ أُورِثْتُمُوهَا بِمَا كُنْتُم‌ْ تَعْمَلُون‌َ (اعراف: 43)

و آنچه در دلها از كينه و حسد دارند، برمى‏كنيم (تا در صفا و صميميّت با هم زندگى كنند) و از زير (قصرها و درختان) آنها، نهرها جريان دارد مى‏گويند: «ستايش مخصوص خداوندى است كه ما را به اين (همه نعمتها) رهنمون شد و اگر خدا ما را هدايت نكرده بود، ما (به اينها) راه نمى‏يافتيم! مسلّماً فرستادگان پروردگار ما حق را آوردند!» و (در اين هنگام) به آنان ندا داده مى‏شود كه: «اين بهشت را در برابر اعمالى كه انجام مى‏داديد، به ارث برديد!» (43)


وَ نَادَي‌ أَصْحَاب‌ُ الْجَنَّة‌ِ أَصْحَاب‌َ النَّارِ أَن‌ْ قَدْ وَجَدْنَا مَا وَعَدَنَا رَبُّنَا حَقَّاً فَهَل‌ْ وَجَدْتُم‌ْ مَا وَعَدَ رَبُّكُم‌ْ حَقَّاً قَالُوا نَعَم‌ْ فَأَذَّن‌َ مُؤَذِّن‌ٌ بَيْنَهُم‌ْ أَنْ‌ لَعْنَة‌ُ الله‌ِ عَلَي‌ الظَّالِمِين‌َ (اعراف: 44)

و بهشتيان دوزخيان را صدا مى‏زنند كه: «آنچه را پروردگارمان به ما وعده داده بود، همه را حق يافتيم آيا شما هم آنچه را پروردگارتان به شما وعده داده بود حق يافتيد؟!» در اين هنگام، ندادهنده‏اى در ميان آنها ندا مى‏دهد كه: «لعنت خدا بر ستمگران باد! (44)


الَّذِين‌َ يَصُدُّون‌َ عَنْ‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ وَ يَبْغُونَهَا عِوَجَاً وَ هُمْ‌ بِالْآخِرَة‌ِ كَافِرُون‌َ (اعراف: 45)

همانها كه (مردم را) از راه خدا بازمى‏دارند، و (با القاى شبهات) مى‏خواهند آن را كج و معوج نشان دهند و آنها به آخرت كافرند!» (45)


وَ بَيْنَهُمَا حِجَاب‌ٌ وَ عَلَي‌ الْأَعْرَاف‌ِ رِجَال‌ٌ يَعْرِفُون‌َ كُلاًّ بِسِيَماهُم‌ْ وَ نَادَوْا أَصْحَاب‌َ الْجَنَّة‌ِ أَنْ‌ سَلاَم‌ٌ عَلَيْكُم‌ْ لَم‌ْ يَدْخُلُوهَا وَ هُم‌ْ يَطْمَعُون‌َ (اعراف: 46)

و در ميان آن دو [بهشتيان و دوزخيان‏]، حجابى است و بر «اعراف» مردانى هستند كه هر يك از آن دو را از چهره‏شان مى‏شناسند و به بهشتيان صدا مى‏زنند كه: «درود بر شما باد!» امّا داخل بهشت نمى‏شوند، در حالى كه اميد آن را دارند. (46)


وَ إِذَا صُرِفَت‌ْ أَبْصَارُهُم‌ْ تِلْقَاءَ أَصْحَاب‌ِ النَّارِ قَالُوا رَبَّنَا لاَ تَجْعَلْنَا مَع‌َ الْقَوْم‌ِ الظَّالِمِين‌َ (اعراف: 47)

و هنگامى كه چشمشان به دوزخيان مى‏افتد مى‏گويند: «پروردگارا! ما را با گروه ستمگران قرار مده!» (47)


وَ نَادَي‌ أَصْحَاب‌ُ الْأَعْرَاف‌ِ رِجَالاً يَعْرِفُونَهُمْ‌ بِسِيَماهُمْ‌ قَالُوا مَا أَغْنَي‌ عَنْكُم‌ْ جَمْعُكُم‌ْ وَ مَا كُنْتُم‌ْ تَسْتَكْبِرُون‌َ (اعراف: 48)

و اصحاب اعراف، مردانى (از دوزخيان را) كه از سيمايشان آنها را مى‏شناسند، صدا مى‏زنند و مى‏گويند: « (ديديد كه) گردآورى شما (از مال و ثروت و آن و فرزند) و تكبّرهاى شما، به حالتان سودى نداد!» (48)


أَهَؤُلاَءِ الَّذِين‌َ أَقْسَمْتُم‌ْ لاَ يَنَالُهُم‌ُ الله‌ُ بِرَحْمَتِه‌ِ ادْخُلُوا الْجَنَّة‌َ لاَ خَوْف‌ٌ عَلَيْكُم‌ْ وَ لاَ أَنْتُم‌ْ تَحْزَنُون‌َ (اعراف: 49)

آيا اينها [اين واماندگان بر اعراف‏] همانان نيستند كه سوگند ياد كرديد رحمت خدا هرگز شامل حالشان نخواهد شد؟! (ولى خداوند بخاطر ايمان و بعضى اعمال خيرشان، آنها را بخشيد هم اكنون به آنها گفته مى‏شود:) داخل بهشت شويد، كه نه ترسى داريد و نه غمناك مى‏شويد! (49)


وَ نَادَي‌ أَصْحَاب‌ُ النَّارِ أَصْحَاب‌َ الْجَنَّة‌ِ أَن‌ْ أَفِيضُوا عَلَيْنَا مِن‌َ الْمَاءِ أَوْ مِمَّا رَزَقَكُم‌ُ الله‌ُ قَالُوا إِن‌َّ الله‌َ حَرَّمَهُمَا عَلَي‌ الْكَافِرِين‌َ (اعراف: 50)

و دوزخيان، بهشتيان را صدا مى‏زنند كه: « (محبّت كنيد) و مقدارى آب، يا از آنچه خدا به شما روزى داده، به ما ببخشيد!» آنها (در پاسخ) مى‏گويند: «خداوند اينها را بر كافران حرام كرده است!» (50)


الَّذِين‌َ اتَّخَذُوا دِينَهُم‌ْ لَهْوَاً وَ لَعِبَاً وَ غَرَّتْهُم‌ُ الْحَيَاة‌ُ الدُّنْيَا فَالْيَوْم‌َ نَنْسَاهُم‌ْ كَمَا نَسُوا لِقَاءَ يَوْمِهِم‌ْ هَذَا وَ مَا كَانُوا بِآيَاتِنَا يَجْحَدُون‌َ (اعراف: 51)

همانها كه دين و آيين خود را سرگرمى و بازيچه گرفتند و زندگى دنيا آنان را مغرور ساخت امروز ما آنها را فراموش مى‏كنيم، همان گونه كه لقاى چنين روزى را فراموش كردند و آيات ما را انكار نمودند. (51)


وَ لَقَدْ جِئْنَاهُم‌ْ بِكِتَاب‌ٍ فَصَّلْنَاه‌ُ عَلَي‌ عِلْم‌ٍ هُدَي‌ً وَ رَحْمَة‌ً لِقَوْم‌ٍ يُؤْمِنُون‌َ (اعراف: 52)

ما كتابى براى آنها آورديم كه (اسرار و رموز) آن را با آگاهى شرح داديم (كتابى) كه مايه هدايت و رحمت براى جمعيّتى است كه ايمان مى‏آورند. (52)


هَل‌ْ يَنْظُرُون‌َ إِلاَّ تَأْوِيلَه‌ُ يَوْم‌َ يَأْتِي‌ تَأْوِيلُه‌ُ يَقُول‌ُ الَّذِين‌َ نَسُوه‌ُ مِنْ‌ قَبْل‌ُ قَدْ جَاءَت‌ْ رُسُل‌ُ رَبِّنَا بِالْحَق‌ِّ فَهَلْ‌ لَنَا مِنْ‌ شُفَعَاءَ فَيَشْفَعُوا لَنَا أَوْ نُرَدُّ فَنَعْمَل‌َ غَيْرَ الَّذِي‌ كُنَّا نَعْمَل‌ُ قَدْ خَسِرُوا أَنْفُسَهُم‌ْ وَ ضَل‌َّ عَنْهُم‌ْ مَا كَانُوا يَفْتَرُون‌َ (اعراف: 53)

آيا آنها جز انتظار تأويل آيات (و فرا رسيدن تهديدهاى الهى) دارند؟ آن روز كه تأويل آنها فرا رسد، (كار از كار گذشته، و پشيمانى سودى ندارد و) كسانى كه قبلًا آن را فراموش كرده بودند مى‏گويند: «فرستادگان پروردگار ما، حق را آوردند آيا (امروز) شفيعانى براى ما وجود دارند كه براى ما شفاعت كنند؟ يا (به ما اجازه داده شود به دنيا) بازگرديم، و اعمالى غير از آنچه انجام مى‏داديم، انجام دهيم؟!» (ولى) آنها سرمايه وجود خود را از دست داده‏اند و معبودهايى را كه به دروغ ساخته بودند، همگى از نظرشان: گم مى‏شوند. (نه راه بازگشتى دارند، و نه شفيعانى!) (53)


إِن‌َّ رَبَّكُم‌ُ الله‌ُ الَّذِي‌ خَلَق‌َ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌َ فِي‌ سِتَّة‌ِ أَيَّام‌ٍ ثُم‌َّ اسْتَوَي‌ عَلَي‌ الْعَرْش‌ِ يُغْشِي‌ اللَّيْل‌َ النَّهَارَ يَطْلُبُه‌ُ حَثِيثَاً وَالشَّمْس‌َ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُوم‌َ مُسَخَّرَات‌ٍ بِأَمْرِه‌ِ أَلاَ لَه‌ُ الْخَلْق‌ُ وَالْأَمْرُ تَبَارَك‌َ الله‌ُ رَب‌ُّ الْعَالَمِين‌َ (اعراف: 54)

پروردگار شما، خداوندى است كه آسمانها و زمين را در شش روز [شش دوران‏] آفريد سپس به تدبير جهان هستى پرداخت با (پرده تاريك) شب، روز را مى پوشاند و شب به دنبال روز، به سرعت در حركت است و خورشيد و ماه و ستارگان را آفريد، كه مسخّر فرمان او هستند. آگاه باشيد كه آفرينش و تدبير (جهان)، از آن او (و به فرمان او) ست! پر بركت (و زوال‏ناپذير) است خداوندى كه پروردگار جهانيان است! (54)


ادْعُوا رَبَّكُم‌ْ تَضَرُّعَاً وَ خُفْيَة‌ً إِنَّه‌ُ لاَ يُحِب‌ُّ الْمُـعْتَدين‌َ (اعراف: 55)

پروردگار خود را (آشكارا) از روى تضرّع، و در پنهانى، بخوانيد! (و از تجاوز، دست برداريد كه) او متجاوزان را دوست نمى‏دارد! (55)


وَ لاَ تُفْسِدُوا فِي‌ الْأَرْض‌ِ بَعْدَ إِصْلاَحِهَا وَادْعُوه‌ُ خَوْفَاً وَ طَمَعَاً إِن‌َّ رَحْمَت‌َ الله‌ِ قَرِيب‌ٌ مِن‌َ الْمُـحْسِنِين‌َ (اعراف: 56)

و در زمين پس از اصلاح آن فساد نكنيد، و او را با بيم و اميد بخوانيد! (بيم از مسئوليتها، و اميد به رحمتش. و نيكى كنيد) زيرا رحمت خدا به نيكوكاران نزديك است! (56)


وَ هُوَ الَّذِي‌ يُرْسِل‌ُ الرِّيَاح‌َ بُشْرَاً بَيْن‌َ يَدَي‌ْ رَحْمَتِه‌ِ حَتَّي‌ إِذَا أَقَلَّت‌ْ سَحَابَاً ثِقَالاً سُقْنَاه‌ُ لِبَلَدٍ مَيِّت‌ٍ فَأَنْزَلْنَا بِه‌ِ الْمَاءَ فَأَخْرَجْنَا بِه‌ِ مِنْ‌ كُل‌ِّ الَّثمَرَات‌ِ كَذَلِك‌َ نُخْرِج‌ُ الْمَوْتَي‌ لَعَلَّكُم‌ْ تَذَكَّرُون‌َ (اعراف: 57)

او كسى است كه بادها را بشارت دهنده در پيشاپيش (باران) رحمتش مى‏فرستد تا ابرهاى سنگين‏بار را (بر دوش) كشند (سپس) ما آنها را به سوى زمينهاى مرده مى‏فرستيم و به وسيله آنها، آب (حياتبخش) را نازل مى‏كنيم و با آن، از هر گونه ميوه‏اى (از خاك تيره) بيرون مى‏آوريم اين گونه (كه زمينهاى مرده را زنده كرديم،) مردگان را (نيز در قيامت) زنده مى‏كنيم، شايد (با توجه به اين مثال) متذكّر شويد! (57)


وَالْبَلَدُ الطَّيِّب‌ُ يَخْرُج‌ُ نَبَاتُه‌ُ بِإِذْن‌ِ رَبِّه‌ِ وَالَّذِي‌ خَبُث‌َ لاَ يَخْرُج‌ُ إِلاَّ نَكِدَاً كَذَلِك‌َ نُصَرِّف‌ُ الْآيَات‌ِ لِقَوْم‌ٍ يَشْكُرُون‌َ (اعراف: 58)

سرزمين پاكيزه 0 و شيرين)، گياهش به فرمان پروردگار مى‏رويد امّا سرزمينهاى بد طينت (و شوره‏زار)، جز گياه ناچيز و بى‏ارزش، از آن نمى‏رويد اين گونه آيات (خود) را براى آنها كه شكرگزارند، بيان مى‏كنيم! (58)


قَال‌َ يَا قَوْم‌ِ لَيْس‌َ بِي‌ ضَلاَلَة‌ٌ وَ لَكِنِّي‌ رَسُول‌ٌ مِنْ‌ رَب‌ِّ الْعَالَمِين‌َ (اعراف: 61)

گفت: «اى قوم من! هيچ گونه گمراهى در من نيست ولى من فرستاده‏اى از جانب پروردگار جهانيانم! (61)


أُبَلِّغُكُم‌ْ رِسَالاَت‌ِ رَبِّي‌ وَ أَنْصَح‌ُ لَكُم‌ْ وَ أَعْلَم‌ُ مِن‌َ الله‌ِ مَا لاَ تَعْلَمُون‌َ (اعراف: 62)

رسالتهاى پروردگارم را به شما ابلاغ مى‏كنم و خيرخواه شما هستم و از خداوند چيزهايى مى‏دانم كه شما نمى‏دانيد. (62)


أَوَ عَجِبْتُم‌ْ أَن‌ْ جَاءَكُم‌ْ ذِكْرٌ مِن‌ْ رَبِّكُم‌ْ عَلَي‌ رَجُل‌ٍ مِنْكُم‌ْ لِيُنْذِرَكُم‌ْ وَ لِتَتَّقُوا وَ لَعَلَّكُم‌ْ تُرْحَمُون‌َ (اعراف: 63)

آيا تعجّب كرده‏ايد كه دستور آگاه كننده پروردگارتان به وسيله مردى از ميان شما به شما برسد، تا (از عواقب اعمال خلاف) بيمتان دهد، و (در پرتو اين دستور،) پرهيزگارى پيشه كنيد و شايد مشمول رحمت (الهى) گرديد؟! (63)


فَكَذَّبُوه‌ُ فَأَنْجَيْنَاه‌ُ وَالَّذِين‌َ مَعَه‌ُ فِي‌ الْفُلْك‌ِ وَ أَغْرَقْنَا الَّذِين‌َ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا إِنَّهُم‌ْ كَانُوا قَوْمَاً عَمِين‌َ (اعراف: 64)

امّا سرانجام او را تكذيب كردند و ما او و كسانى را كه با وى در كشتى بودند، رهايى بخشيديم و كسانى كه آيات ما را تكذيب كردند، غرق كرديم چه اينكه آنها گروهى نابينا (و كوردل) بودند. (64)


وَ إِلَي‌ عَادٍ أَخَاهُم‌ْ هُودَاً قَال‌َ يَا قَوْم‌ِ اعْبُدُوا الله‌َ مَا لَكُم‌ْ مِن‌ْ إِلَه‌ٍ غَيْرُه‌ُ أَفَلاَ تَتَّقُون‌َ (اعراف: 65)

و به سوى قوم عاد، برادرشان «هود» را (فرستاديم) گفت: «اى قوم من! (تنها) خدا را پرستش كنيد، كه جز او معبودى براى شما نيست! آيا پرهيزگارى پيشه نمى‏كنيد؟!» (65)


قَال‌َ الْمَلَأَُ الَّذِين‌َ كَفَرُوا مِنْ‌ قَوْمِه‌ِ إِنَّا لَنَرَاك‌َ فِي‌ سَفَاهَة‌ٍ وَ إِنَّا لَنَظُنُّك‌َ مِن‌َ الْكَاذِبِين‌َ (اعراف: 66)

اشراف كافر قوم او گفتند: «ما تو را در سفاهت (و نادانى و سبك مغزى) مى‏بينيم، و ما مسلّماً تو را از دروغگويان مى‏دانيم!» (66)


قَال‌َ يَا قَوْم‌ِ لَيْس‌َ بِي‌ سَفَاهَة‌ٌ وَ لَكِنِّي‌ رَسُول‌ٌ مِنْ‌ رَب‌ِّ الْعَالَمِين‌َ (اعراف: 67)

گرفت: «اى قوم من! هيچ گونه سفاهتى در من نيست ولى فرستاده‏اى از طرف پروردگار جهانيانم. (67)


أُبَلِّغُكُم‌ْ رِسَالات‌ِ رَبِّي‌ وَ أَنَا لَكُم‌ْ نَاصِح‌ٌ أَمِين‌ٌ (اعراف: 68)

رسالتهاى پروردگارم را به شما ابلاغ مى‏كنم و من خيرخواه امينى براى شما هستم. (68)


أَوَ عَجِبْتُم‌ْ أَنْ‌ جَاءَكُم‌ْ ذِكْرٌ مِنْ‌ رَبِّكُم‌ْ عَلَي‌ رَجُل‌ٍ مِنْكُم‌ْ لِيُنْذِرَكُم‌ْ وَاذْكُرُوا إِذْ جَعَلَكُم‌ْ خُلَفَاءَ مِن‌ْ بَعْدِ قَوْم‌ِ نُوح‌ٍ وَ زَادَكُم‌ْ فِي‌ الْخَلْق‌ِ بَصْطَة‌ً فَاذْكُرُوا آلاَءَ الله‌ِ لَعَلَّكُم‌ْ تُفْلِحُون‌َ (اعراف: 69)

آيا تعجّب كرده‏ايد كه دستور آگاه كننده پروردگارتان به وسيله مردى از ميان شما به شما برسد تا (از مجازات الهى) بيمتان دهد؟! و به ياد آوريد هنگامى كه شما را جانشينان قوم نوح قرار داد و شما را از جهت خلقت (جسمانى) گسترش (و قدرت) داد پس نعمتهاى خدا را به ياد آوريد، شايد رستگار شويد!» (69)


قَالُوا أَجِئْتَنَا لِنَعْبُدَ الله‌َ وَحْدَه‌ُ وَ نَذَرَ مَا كَان‌َ يَعْبُدُ آبَاؤُنَا فَأْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِنْ‌ كُنْت‌َ مِن‌َ الْصَّادِقِين‌َ (اعراف: 70)

گفتند: «آيا به سراغ ما آمده‏اى كه تنها خداى يگانه را بپرستيم، و آنچه را پدران ما مى‏پرستند، رها كنيم؟! پس اگر راست مى‏گويى آنچه را (از بلا و عذاب الهى) به ما وعده مى‏دهى، بياور»! (70)


قَال‌َ قَدْ وَقَع‌َ عَلَيْكُم‌ْ مِنْ‌ رَبِّكُم‌ْ رِجْس‌ٌ وَ غَضَب‌ٌ أَتُجَادِلُونَنِي‌ فِي‌ أَسْمَاءٍ سَمَّيْتُمُوهَا أَنْتُم‌ْ وَ آبَاؤُكُم‌ْ مَا نَزَّل‌َ الله‌ُ بِهَا مِنْ‌ سُلْطَان‌ٍ فَانْتَظِرُوا إِنِّي‌ مَعَكُم‌ْ مِن‌َ الْمُنْتَظِرِين‌َ (اعراف: 71)

گفت: «پليدى و غضب پروردگارتان، شما را فرا گرفته است! آيا با من در مورد نامهايى مجادله مى‏كنيد كه شما و پدرانتان 0 بعنوان معبود و خدا، بر بتها) گذارده‏ايد، در حالى كه خداوند هيچ دليلى درباره آن نازل نكرده است؟! پس شما منتظر باشيد، من هم با شما انتظار مى‏كشم! (شما انتظار شكست من، و من انتظار عذاب الهى براى شما!)» (71)


فَأَنجَيْنَاه‌ُ وَالَّذِين‌َ مَعَه‌ُ بِرَحْمَة‌ٍ مِنَّا وَ قَطَعْنَا دَابِرَ الَّذِين‌َ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَ مَا كَانُوا مُؤْمِنِين‌َ (اعراف: 72)

سرانجام، او و كسانى را كه با او بودند، برحمت خود نجات بخشيديم و ريشه كسانى كه آيات ما را تكذيب كردند و ايمان نياوردند، قطع كرديم! (72)


وَ إِلَي‌ ثَمُودَ أَخَاهُم‌ْ صَالِحَاً قَال‌َ يَا قَوْم‌ِ اعْبُدُوا الله‌َ مَا لَكُم‌ْ مِنْ‌ إِلَه‌ٍ غَيْرُه‌ُ قَدْ جَاءَتْكُم‌ْ بَيِّنَة‌ٌ مِن‌ْ رَبِّكُم‌ْ هَذِه‌ِ نَاقَة‌ُ الله‌ِ لَكُم‌ْ آيَة‌ً فَذَرُوهَا تَأْكُل‌ْ فِي‌ أَرْض‌ِ الله‌ِ وَ لاَ تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ فَيَأْخُذَكُم‌ْ عَذَاب‌ٌ أَلِيم‌ٌ (اعراف: 73)

و به سوى (قوم) ثمود، برادرشان صالح را (فرستاديم) گفت: «اى قوم من! (تنها) خدا را بپرستيد، كه جز او، معبودى براى شما نيست! دليل روشنى از طرف پروردگارتان براى شما آمده: اين «ناقه» الهى براى شما معجزه‏اى است او را به حال خود واگذاريد كه در زمين خدا (از علفهاى بيابان) بخورد! و آن را آزار نرسانيد، كه عذاب دردناكى شما را خواهد گرفت! (73)


وَاذْكُرُوا إِذْ جَعَلَكُم‌ْ خُلَفَاءَ مِن‌ْ بَعْدِ عَادٍ وَ بَوَّأَكُم‌ْ فِي‌ الْأَرْض‌ِ تَتَّخِذُون‌َ مِنْ‌ سُهُولِهَا قُصُورَاً وَ تَنْحِتُون‌َ الْجِبَال‌َ بُيُوتَاً فَاذْكُرُوا آلاَءَ الله‌ِ وَ لاَ تَعْثَوْا فِي‌ الْأَرْض‌ِ مُفْسِدِين‌َ (اعراف: 74)

و به خاطر بياوريد كه شما را جانشينان قوم «عاد» قرار داد، و در زمين مستقر ساخت، كه در دشتهايش، قصرها براى خود بنا مى‏كنيد و در كوه‏ها، براى خود خانه‏ها مى تراشيد! بنا بر اين، نعمتهاى خدا را متذكر شويد! و در زمين، به فساد نكوشيد!» (74)


فَعَقَرُوا النَّاقَة‌َ وَ عَتَوْا عَن‌ْ أَمْرِ رَبِّهِم‌ْ وَ قَالُوا يَا صَالِح‌ُ ائْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِنْ‌ كُنْت‌َ مِن‌َ الْمُرْسَلِين‌َ (اعراف: 77)

سپس «ناقه» را پى كردند، و از فرمان پروردگارشان سرپيچيدند و گفتند: «اى صالح! اگر تو از فرستادگان (خدا) هستى، آنچه ما را با آن تهديد مى‏كنى، بياور!» (77)


فَتَوَلَّي‌ عَنْهُم‌ْ وَ قَال‌َ يَا قَوْم‌ِ لَقَدْ أَبْلَغْتُكُم‌ْ رِسَالَة‌َ رَبِّي‌ وَ نَصَحْت‌ُ لَكُم‌ْ وَ لَكِنْ‌ لاَ تُحِبُّون‌َ النَّاصِحِين‌َ (اعراف: 79)

(صالح) از آنها روى برتافت و گفت: «اى قوم! من رسالت پروردگارم را به شما ابلاغ كردم، و شرط خيرخواهى را انجام دادم، ولى (چه كنم كه) شما خيرخواهان را دوست نداريد!» (79)


وَ لُوطَاً إِذْ قَال‌َ لِقَوْمِه‌ِ أَتَأْتُون‌َ الْفَاحِشَة‌َ مَا سَبَقَكُم‌ْ بِهَا مِنْ‌ أَحَدٍ مِن‌َ الْعَالَمِين‌َ (اعراف: 80)

و (به خاطر آوريد) لوط را، هنگامى كه به قوم خود گفت: «آيا عمل بسيار زشتى را انجام مى‏دهيد كه هيچيك از جهانيان، پيش از شما انجام نداده است؟! (80)


وَ مَا كَان‌َ جَوَاب‌َ قَوْمِه‌ِ إِلاَّ أَن‌ْ قَالُوا أَخْرِجُوهُم‌ْ مِنْ‌ قَرْيَتِكُم‌ْ إِنَّهُم‌ْ أُنَاس‌ٌ يَتَطَهَّرُون‌َ (اعراف: 82)

ولى پاسخ قومش چيزى جز اين نبود كه گفتند: «اينها را از شهر و ديار خود بيرون كنيد، كه اينها مردمى هستند كه پاكدامنى را مى‏طلبند (و با ما همصدا نيستند!)» (82)


فَأَنْجَيْنَاه‌ُ وَ أَهْلَه‌ُ إِلاَّ امْرَأَتَه‌ُ كَانَت‌ْ مِن‌َ الْغَابِرِين‌َ (اعراف: 83)

(چون كار به اينجا رسيد،) ما او و خاندانش را رهايى بخشيديم جز همسرش، كه از بازماندگان (در شهر) بود. (83)


وَ أَمْطَرْنَا عَلَيْهِم‌ْ مَطَرَاً فَانْظُرْ كَيْف‌َ كَان‌َ عَاقِبَة‌ُ الْمُـجْرِمِين‌َ (اعراف: 84)

و (سپس چنان) بارانى (از سنگ) بر آنها فرستاديم (كه آنها را در هم كوبيد و نابود ساخت.) پس بنگر سرانجام كار مجرمان چه شد! (84)


وَ إِلَي‌ مَدْيَن‌َ أَخَاهُم‌ْ شُعَيْبَاً قَال‌َ يَا قَوْم‌ِ اعْبُدُوا الله‌َ مَا لَكُم‌ْ مِن‌ْ إِلَه‌ٍ غَيْرُه‌ُ قَدْ جَاءَتْكُم‌ْ بَيِّنَة‌ٌ مِن‌ْ رَبِّكُم‌ْ فَأَوْفُوا الْكَيْل‌َ وَالْمِيزَان‌َ وَ لاَ تَبْخَسُوا النَّاس‌َ أَشْيَاءَهُم‌ْ وَ لاَ تُفْسِدُوا فِي‌ الْأَرْض‌ِ بَعْدَ إِصْلاَحِهَا ذَلِكُم‌ْ خَيْرٌ لَكُم‌ْ إِن‌ْ كُنْتُم‌ْ مُؤْمِنِين‌َ (اعراف: 85)

و به سوى مدين، برادرشان شعيب را (فرستاديم) گفت: «اى قوم من! خدا را بپرستيد، كه جز او معبودى نداريد! دليل روشنى از طرف پروردگارتان براى شما آمده است بنا بر اين، حق پيمانه و وزن را ادا كنيد! و از اموال مردم چيزى نكاهيد! و در روى زمين، بعد از آنكه (در پرتو ايمان و دعوت انبياء) اصلاح شده است، فساد نكنيد! اين براى شما بهتر است اگر با ايمان هستيد! (85)


وَ لاَ تَقْعُدُوا بِكُل‌ِّ صِرَاط‌ٍ تُوعِدُون‌َ وَ تَصُدُّون‌َ عَن‌ْ سَبِيل‌ِ الله‌ِ مَن‌ْ آمَن‌َ بِه‌ِ وَ تَبْغُونَهَا عِوَجَاً وَاذْكُرُوا إِذْ كُنْتُم‌ْ قَلِيلاً فَكَثَّرَكُم‌ْ وَانْظُرُوا كَيْف‌َ كَان‌َ عَاقِبَة‌ُ الْمُفْسِدِين‌َ (اعراف: 86)

و بر سر هر راه ننشينيد كه (مردم با ايمان را) تهديد كنيد و مؤمنان را از راه خدا باز داريد، و با (القاى شبهات،) آن را كج و معوج نشان دهيد! و به خاطر بياوريد زمانى را كه اندك بوديد، و او شما را فزونى داد! و بنگريد سرانجام مفسدان چگونه بود! (86)


وَ إِنْ‌ كَان‌َ طَائِفَة‌ٌ مِنْكُم‌ْ آمَنُوا بِالَّذِي‌ أُرْسِلْت‌ُ بِه‌ِ وَ طَائِفَة‌ٌ لَم‌ْ يُؤْمِنُوا فَاصْبِرُوا حَتَّي‌ يَحْكُم‌َ الله‌ُ بَيْنَنَا وَ هُوَ خَيْرُ الْحَاكِمِين‌َ (اعراف: 87)

و اگر گروهى از شما به آنچه من به آن فرستاده شده‏ام ايمان آورده‏اند، و گروهى ايمان نياورده‏اند، صبر كنيد تا خداوند ميان ما داورى كند، كه او بهترين داوران است! (87)


قَال‌َ الْمَلَأَُ الَّذِين‌َ اسْتَكْبَرُوا مِن‌ْ قَوْمِه‌ِ لَنُخْرِجَنَّك‌َ يَا شُعَيْب‌ُ وَالَّذِين‌َ آمَنُوا مَعَك‌َ مِنْ‌ قَرْيَتِنَا أَوْ لَتَعُودُن‌َّ فِي‌ مِلَّتِنَا قَال‌َ أَوَ لَوْ كُنَّا كَارِهِين‌َ (اعراف: 88)

اشراف زورمند و متكبّر از قوم او گفتند: «اى شعيب! به يقين، تو و كسانى را كه به تو ايمان آورده‏اند، از شهر و ديار خود بيرون خواهيم كرد، يا به آيين ما بازگرديد!» كفت: «آيا (مى‏خواهيد ما را بازگردانيد) اگر چه مايل نباشيم؟! (88)


قَدِ افْتَرَيْنَا عَلَي‌ الله‌ِ كَذِبَاً إِن‌ْ عُدْنَا فِي‌ مِلَّتِكُم‌ْ بَعْدَ إِذْ نَجَّانَا الله‌ُ مِنْهَا وَ مَا يَكُون‌ُ لَنَا أَن‌ْ نَعُودَ فِيهَا إِلاَّ أَن‌ْ يَشَاءَ الله‌ُ رَبُّنَا وَسِع‌َ رَبُّنَا كُل‌َّ شَي‌ْءٍ عِلْمَاً عَلَي‌ الله‌ِ تَوَكَّلْنَا رَبَّنَا افْتَح‌ْ بَيْنَنَا وَ بَيْن‌َ قَوْمِنَا بِالْحَق‌ِّ وَ أَنْت‌َ خَيْرُ الْفَاتِحِين‌َ (اعراف: 89)

اگر ما به آيين شما بازگرديم، بعد از آنكه خدا ما را از آن نجات بخشيده، به خدا دروغ بسته‏ايم و شايسته نيست كه ما به آن بازگرديم مگر اينكه خدايى كه پروردگار ماست بخواهد علم پروردگار ما، به همه چيز احاطه دارد. تنها بر خدا توكل كرده‏ايم. پروردگارا! ميان ما و قوم ما بحق داورى كن، كه تو بهترين داورانى!» (89)


وَ قَال‌َ الْمَلَأَُ الَّذِين‌َ كَفَرُوا مِن‌ْ قَوْمِه‌ِ لَئِنِ اتَّبَعْتُم‌ْ شُعَيْبَاً إِنَّكُم‌ْ إِذَاً لَخَاسِرُون‌َ (اعراف: 90)

اشراف زورمند از قوم او كه كافر شده بودند گفتند: «اگر از شعيب پيروى كنيد، شما هم زيانكار خواهيد شد!» (90)


فَتَوَلَّي‌ عَنْهُم‌ْ وَ قَال‌َ يَا قَوْم‌ِ لَقَدْ أَبْلَغْتُكُم‌ْ رِسَالاَت‌ِ رَبِّي‌ وَ نَصَحْت‌ُ لَكُم‌ْ فَكَيْف‌َ آسَي‌ عَلَي‌ قَوْم‌ٍ كَافِرِين‌َ (اعراف: 93)

سپس از آنان روى برتافت و گفت: «اى قوم من! من رسالتهاى پروردگارم را به شما ابلاغ كردم و براى شما خيرخواهى نمودم با اين حال، چگونه بر حال قوم بى‏ايمان تأسف بخورم؟!» (93)


وَ مَا أَرْسَلْنَا فِي‌ قَرْيَة‌ٍ مِن‌ْ نَبِي‌ٍّ إِلاَّ أَخَذْنَا أَهْلَهَا بِالْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ لَعَلَّهُم‌ْ يَضَّرَّعُون‌َ (اعراف: 94)

و ما در هيچ شهر و آبادى پيامبرى نفرستاديم مگر اينكه اهل آن را به ناراحتيها و خسارتها گرفتار ساختيم شايد (به خود آيند، و به سوى خدا) بازگردند و تضرع كنند! (94)


ثُم‌َّ بَدَّلْنَا مَكَان‌َ السَّيِّئَة‌ِ الْحَسَنَة‌َ حَتَّي‌ عَفَوْا وَ قَالُوا قَدْ مَس‌َّ آبَاءَنَا الضَّرَّاءُ وَالسَّرَّاءُ فَأَخَذْنَاهُم‌ْ بَغْتَة‌ً وَ هُم‌ْ لاَ يَشْعُرُون‌َ (اعراف: 95)

سپس (هنگامى كه اين هشدارها در آنان اثر نگذاشت)، نيكى (و فراوانى نعمت و رفاه) را به جاى بدى (و ناراحتى و گرفتارى) قرار داديم آن چنان كه فزونى گرفتند، (و همه‏گونه نعمت و بركت يافتند، و مغرور شدند،) و گفتند: « (تنها ما نبوديم كه گرفتار اين مشكلات شديم) به پدران ما نيز ناراحتيهاى جسمى و مالى رسيد.» چون چنين شد، آنها را ناگهان (به سبب اعمالشان) گرفتيم (و مجازات كرديم)، در حالى كه نمى‏فهميدند. (95)


وَ لَوْ أَن‌َّ أَهْل‌َ الْقُرَي‌ آمَنُوا وَاتَّقَوا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِم‌ْ بَرَكَات‌ٍ مِن‌َ السَّمَاءِ وَالْأَرْض‌ِ وَ لَكِنْ‌ كَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُم‌ْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُون‌َ (اعراف: 96)

و اگر اهل شهرها و آباديها، ايمان مى‏آوردند و تقوا پيشه مى‏كردند، بركات آسمان و زمين را بر آنها مى‏گشوديم ولى (آنها حق را) تكذيب كردند ما هم آنان را به كيفر اعمالشان مجازات كرديم. (96)


أَفَأَمِن‌َ أَهْل‌ُ الْقُرَي‌ أَن‌ْ يَأْتِيَهُم‌ْ بَأْسُنَا بَيَاتَاً وَ هُم‌ْ نَائِمُون‌َ (اعراف: 97)

آيا اهل اين آباديها، از اين ايمنند كه عذاب ما شبانه به سراغ آنها بيايد در حالى كه در خواب باشند؟! (97)


أَوَ أَمِن‌َ أَهْل‌ُ الْقُرَي‌ أَن‌ْ يَأْتِيَهُم‌ْ بَأْسُنَا ضُحَي‌ً وَ هُم‌ْ يَلْعَبُون‌َ (اعراف: 98)

آيا اهل اين آباديها، از اين ايمنند كه عذاب ما هنگام روز به سراغشان بيايد در حالى كه سرگرم بازى هستند؟! (98)


أَوَ لَم‌ْ يَهْدِ لِلَّذِين‌َ يَرِثُون‌َ الْأَرْض‌َ مِن‌ْ بَعْدِ أَهْلِهَا أَن‌ْ لَوْ نَشَاءُ أَصَبْنَاهُم‌ْ بِذُنُوبِهِم‌ْ وَ نَطْبَع‌ُ عَلَي‌ قُلُوبِهِم‌ْ فَهُم‌ْ لاَ يَسْمَعُون‌َ (اعراف: 100)

آيا كسانى كه وارث روى زمين بعد از صاحبان آن مى‏شوند، عبرت نمى‏گيرند كه اگر بخواهيم، آنها را نيز به گناهانشان هلاك مى‏كنيم، و بر دلهايشان مهر مى‏نهيم تا (صداى حق را) نشنوند؟! (100)


تِلْك‌َ الْقُرَي‌ نَقُص‌ُّ عَلَيْك‌َ مِن‌ْ أَنْبَائِهَا وَ لَقَدْ جَاءَتْهُم‌ْ رُسُلُهُم‌ْ بِالْبَيِّنَات‌ِ فَمَا كَانُوا لِيُؤْمِنُوا بِمَا كَذَّبُوا مِنْ‌ قَبْل‌ُ كَذَلِك‌َ يَطْبَع‌ُ الله‌ُ عَلَي‌ قُلُوب‌ِ الْكَافِرِين‌َ (اعراف: 101)

اينها، شهرها و آباديهايى است كه قسمتى از اخبار آن را براى تو شرح مى‏دهيم پيامبرانشان دلايل روشن براى آنان آوردند (ولى آنها چنان لجوج بودند كه) به آنچه قبلًا تكذيب كرده بودند، ايمان نمى‏آوردند! اين گونه خداوند بر دلهاى كافران مهر مى‏نهد (و بر اثر لجاجت و ادامه گناه، حس تشخيصشان را سلب مى‏كند)! (101)


وَ مَا وَجَدْنَا لِأَكْثَرِهِم‌ْ مِن‌ْ عَهْدٍ وَ إِن‌ْ وَجَدْنَا أَكْثَرَهُم‌ْ لَفَاسِقِين‌َ (اعراف: 102)

و بيشتر آنها را بر سر پيمان خود نيافتيم (بلكه) اكثر آنها را فاسق و گنهكار يافتيم! (102)


ثُم‌َّ بَعَثْنَا مِن‌ْ بَعْدِهِم‌ْ مُوسَي‌ بِآيَاتِنَا إِلَي‌ فِرْعَوْن‌َ وَ مَلَئِه‌ِ فَظَلَمُوا بِهَا فَانْظُرْ كَيْف‌َ كَان‌َ عَاقِبَة‌ُ الْمُفْسِدِين‌َ (اعراف: 103)

سپس بدنبال آنها [پيامبران پيشين‏] موسى را با آيات خويش به سوى فرعون و اطرافيان او فرستاديم اما آنها (با عدم پذيرش)، به آن (آيات) ظلم كردند. ببين عاقبت مفسدان چگونه بود! (103)


وَ قَال‌َ مُوسَي‌ يَا فِرْعَوْن‌ُ إِنِّي‌ رَسُول‌ٌ مِن‌ْ رَب‌ِّ الْعَالَمِين‌َ (اعراف: 104)

و موسى گفت: «اى فرعون! من فرستاده‏اى از سوى پروردگار جهانيانم. (104)


وَ نَزَع‌َ يَدَه‌ُ فَإِذَا هِي‌َ بَيْضَاءُ لِلنَّاظِرِين‌َ (اعراف: 108)

و دست خود را (از گريبان) بيرون آورد سفيد (و درخشان) براى بينندگان بود! (108)


قَالُوا أَرْجِهْ‌ وَ أَخَاه‌ُ وَ أَرْسِل‌ْ فِي‌ الْمَدَائِن‌ِ حَاشِرِين‌َ (اعراف: 111)

(سپس به فرعون) گفتند: « (كار) او و برادرش را به تأخير انداز، و جمع‏آورى كنندگان را به همه شهرها بفرست ... (111)


وَ جَاءَ الْسَّحَرَة‌ُ فِرْعَوْن‌َ قَالُوا إِن‌َّ لَنَا لَأََجْرَاً إِن‌ْ كُنَّا نَحْن‌ُ الْغَالِبين‌َ (اعراف: 113)

ساحران نزد فرعون آمدند و گفتند: «آيا اگر ما پيروز گرديم، اجر و پاداش مهمى خواهيم داشت؟!» (113)


قَال‌َ نَعَم‌ْ وَ إِنَّكُم‌ْ لَمِن‌َ الْمُقَرَّبِين‌َ (اعراف: 114)

گفت: «آرى، و شما از مقربان خواهيد بود!» (114)


قَالُوا يَا مُوسَي‌ إِمَّا أَن‌ْ تُلْقِي‌َ وَ إِمَّا أَن‌ْ نَكُون‌َ نَحْن‌ُ الْمُلْقِين‌َ (اعراف: 115)

(روز مبارزه فرا رسيد. ساحران) گفتند: «اى موسى! يا تو (وسايل سحرت را) بيفكن، يا ما مى‏افكنيم!» (115)


قَال‌َ أَلْقُوا فَلَمَّا أَلْقَوْا سَحَرُوا أَعْيُن‌َ النَّاس‌ِ وَاسْتَرْهَبُوهُم‌ْ وَ جَاءُوا بِسِحْرٍ عَظِيم‌ٍ (اعراف: 116)

گفت: «شما بيفكنيد!» و هنگامى (كه وسايل سحر خود را) افكندند، مردم را چشم‏بندى كردند و ترساندند و سحر عظيمى پديد آوردند. (116)


وَ أَوْحَيْنَا إِلَي‌ مُوسَي‌ أَن‌ْ أَلْق‌ِ عَصَاك‌َ فَإِذَا هِي‌َ تَلْقَف‌ُ مَا يَأْفِكُون‌َ (اعراف: 117)

(ما) به موسى وحى كرديم كه: «عصاى خود را بيفكن!» ناگهان (بصورت مار عظيمى در آمد كه) وسايل دروغين آنها را بسرعت برمى‏گرفت. (117)


فَوَقَع‌َ الْحَق‌ُّ وَ بَطَل‌َ مَا كَانُوا يَعْمَلُون‌َ (اعراف: 118)

(در اين هنگام،) حق آشكار شد و آنچه آنها ساخته بودند، باطل گشت. (118)


فَغُلِبُوا هُنَالِك‌َ وَانْقَلَبُوا صَاغِرِين‌َ (اعراف: 119)

و در آنجا (همگى) مغلوب شدند و خوار و كوچك گشتند. (119)


وَ أُلْقِي‌َ السَّحَرَة‌ُ سَاجِدِين‌َ (اعراف: 120)

و ساحران (بى‏اختيار) به سجده افتادند. (120)


رَب‌ِّ مُوسَي‌ وَ هَارُون‌َ (اعراف: 122)

پروردگار موسى و هارون!» (122)


قَال‌َ فِرْعَوْن‌ُ آمَنْتُم‌ْ بِه‌ِ قَبْل‌َ أَن‌ْ آذَن‌َ لَكُم‌ْ إِن‌َّ هَذَا لَمَكْرٌ مَكَرْتُمُوه‌ُ فِي‌ الْمَدِينَة‌ِ لِتُخْرِجُوا مِنْهَا أَهْلَهَا فَسَوْف‌َ تَعْلَمُون‌َ (اعراف: 123)

فرعون گفت: «آيا پيش از آنكه به شما اجازه دهم، به او ايمان آورديد؟! حتماً اين نيرنگ و توطئه‏اى است كه در اين شهر (و ديار) چيده‏ايد، تا اهلش را از آن بيرون كنيد ولى بزودى خواهيد دانست! (123)


لَأَُقَطِّعَن‌َّ أَيْدِيَكُم‌ْ وَ أَرْجُلَكُم‌ْ مِن‌ْ خِلاَف‌ٍ ثُم‌َّ لَأَُصَلِّبَنَّكُم‌ْ أَجْمَعِين‌َ (اعراف: 124)

سوگند مى‏خورم كه دستها و پاهاى شما را بطور مخالف [دست راست با پاى چپ، يا دست چپ با پاى راست‏] قطع مى‏كنم سپس همگى را به دار مى‏آويزم! (124)


وَ مَا تَنْقِم‌ُ مِنَّا إِلاَّ أَن‌ْ آمَنَّا بِآيَات‌ِ رَبِّنَا لَمَّا جَاءَتْنَا رَبَّنَا أَفْرِغ‌ْ عَلَيْنَا صَبْرَاً وَ تَوَفَّنَا مُسْلِمِين‌َ (اعراف: 126)

انتقام تو از ما، تنها بخاطر اين است كه ما به آيات پروردگار خويش- هنگامى كه به سراغ ما آمد- ايمان آورديم. بار الها! صبر و استقامت بر ما فرو ريز! (و آخرين درجه شكيبايى را به ما مرحمت فرما!) و ما را مسلمان بميران!» (126)


وَ قَال‌َ الْمَلَأَُ مِن‌ْ قَوْم‌ِ فِرْعَوْن‌َ أَتَذَرُ مُوسَي‌ وَ قَوْمَه‌ُ لِيُفْسِدُوا فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَ يَذَرَك‌َ وَ آلِهَتَك‌َ قَال‌َ سَنُقَتِّل‌ُ أَبْنَاءَهُم‌ْ وَ نَسْتَحْيِي‌ نِسَاءَهُم‌ْ وَ إِنَّا فَوْقَهُم‌ْ قَاهِرُون‌َ (اعراف: 127)

و اشراف قوم فرعون (به او) گفتند: «آيا موسى و قومش را رها مى‏كنى كه در زمين فساد كنند، و تو و خدايانت را رها سازد؟!» گفت: «بزودى پسرانشان را مى‏كشيم، و دخترانشان را زنده نگه مى‏داريم (تا به ما خدمت كنند) و ما بر آنها كاملًا مسلّطيم!» (127)


قَال‌َ مُوسَي‌ لِقَوْمِه‌ِ اسْتَعِينُوا بِالله‌ِ وَاصْبِرُوا إِن‌َّ الْأَرْض‌َ لِالله‌ِ يُورِثُهَا مَن‌ْ يَشَاءُ مِن‌ْ عِبَادِه‌ِ وَالْعَاقِبَة‌ُ لِلْمُتَّقِين‌َ (اعراف: 128)

موسى به قوم خود گفت: «از خدا يارى جوييد، و استقامت پيشه كنيد، كه زمين از آن خداست، و آن را به هر كس از بندگانش كه بخواهد، واگذار مى‏كند و سرانجام (نيك) براى پرهيزكاران است!» (128)


قَالُوا أُوذِينَا مِن‌ْ قَبْل‌ِ أَن‌ْ تَأْتِيَنَا وَ مِن‌ْ بَعْدِ مَا جِئْتَنَا قَال‌َ عَسَي‌ رَبُّكُم‌ْ أَن‌ْ يُهْلِك‌َ عَدُوَّكُم‌ْ وَ يَسْتَخْلِفَكُم‌ْ فِي‌ الْأَرْض‌ِ فَيَنْظُرَ كَيْف‌َ تَعْمَلُون‌َ (اعراف: 129)

گفتند: «پيش از آنكه به سوى ما بيايى آزار ديديم، (هم اكنون) پس از آمدنت نيز آزار مى‏بينيم! (كى اين آزارها سر خواهد آمد؟)» گفت: «اميد است پروردگارتان دشمن شما را هلاك كند، و شما را در زمين جانشين (آنها) سازد، و بنگرد چگونه عمل مى‏كنيد!» (129)


وَ لَقَدْ أَخَذْنَا آل‌َ فِرْعَوْن‌َ بِالسِّنِين‌َ وَ نَقْص‌ٍ مِن‌َ الثَّـمَرَات‌ِ لَعَلَّهُم‌ْ يَذَّكَّرُون‌َ (اعراف: 130)

و ما نزديكان فرعون (و قوم او) را به خشكسالى و كمبود ميوه‏ها گرفتار كرديم، شايد متذكر گردند! (130)


فَإِذَا جَاءَتْهُم‌ُ الْحَسَنَة‌ُ قَالُوا لَنَا هَذِه‌ِ وَ إِن‌ْ تُصِبْهُم‌ْ سَيِّئَة‌ٌ يَطَّيَّرُوا بِمُوسَي‌ وَ مَن‌ْ مَعَه‌ُ أَلاَ إِنَّمَا طَائِرُهُم‌ْ عِنْدَ الله‌ِ وَ لَكِنَّ‌ أَكْثَرَهُم‌ْ لاَ يَعْلَمُون‌َ (اعراف: 131)

(اما آنها نه تنها پند نگرفتند، بلكه) هنگامى كه نيكى (و نعمت) به آنها مى‏رسيد، مى‏گفتند: «بخاطر خود ماست.» ولى موقعى كه بدى (و بلا) به آنها مى‏رسيد، مى‏گفتند: «از شومى موسى و كسان اوست»! آگاه باشيد سرچشمه همه اينها، نزد خداست ولى بيشتر آنها نمى‏دانند! (131)


وَ قَالُوا مَهْمَا تَأْتِنَا بِه‌ِ مِن‌ْ آيَة‌ٍ لِتَسْحَرَنَا بِهَا فَمَا نَحْن‌ُ لَك‌َ بِمُؤْمِنِين‌َ (اعراف: 132)

و گفتند: «هر زمان نشانه و معجزه‏اى براى ما بياورى كه سحرمان كنى، ما به تو ايمان نمى‏آوريم!» (132)


فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِم‌ُ الطُّوفَان‌َ وَالْجَرَادَ وَالْقُمَّل‌َ وَالضَّفَادِع‌َ وَالدَّم‌َ آيَات‌ٍ مُفَصَّلاَت‌ٍ فَاسْتَكْبَرُوا وَ كَانُوا قَوْمَاً مُجْرِمِين‌َ (اعراف: 133)

سپس (بلاها را پشت سر هم بر آنها نازل كرديم:) طوفان و ملخ و آفت گياهى و قورباغه‏ها و خون را- كه نشانه‏هايى از هم جدا بودند- بر آنها فرستاديم (ولى باز بيدار نشدند، و) تكبر ورزيدند، و جمعيّت گنهكارى بودند! (133)


وَ لَمَّا وَقَع‌َ عَلَيْهِم‌ُ الرِّجْزُ قَالُوا يَا مُوسَي‌ ادْع‌ُ لَنَا رَبَّك‌َ بِمَا عَهِدَ عِنْدَك‌َ لَئِن‌ْ كَشَفْت‌َ عَنَّا الْرِّجْزَ لَنُؤْمِنَن‌َّ لَك‌َ وَ لَنُرْسِلَنَّ مَعَك‌َ بَنِي‌ إِسْرَائِيل‌َ (اعراف: 134)

هنگامى كه بلا بر آنها مسلط مى‏شد، مى‏گفتند: «اى موسى! از خدايت براى ما بخواه به عهدى كه با تو كرده، رفتار كند! اگر اين بلا را از ما مرتفع سازى، قطعاً به تو ايمان مى‏آوريم، و بنى اسرائيل را با تو خواهيم فرستاد!» (134)


فَانْتَقَمْنَا مِنْهُم‌ْ فَأَغْرَقْنَاهُم‌ْ فِي‌ الْيَم‌ِّ بِأَنَّهُم‌ْ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَ كَانُوا عَنْهَا غَافِلِين‌َ (اعراف: 136)

سرانجام از آنها انتقام گرفتيم، و آنان را در دريا غرق كرديم زيرا آيات ما را تكذيب كردند، و از آن غافل بودند. (136)


وَ أَوْرَثْنَا الْقَوْم‌َ الَّذِين‌َ كَانُوا يُسْتَضْعَفُون‌َ مَشَارِق‌َ الْأَرْض‌ِ وَ مَغَارِبَهَا الَّتِي‌ بَارَكْنَا فِيهَا وَ تَمَّت‌ْ كَلِمَت‌ُ رَبِّك‌َ الْحُسْنَي‌ عَلَي‌ بَنِي‌ إِسْرَائِيل‌َ بِمَا صَبَرُوا وَ دَمَّرْنَا مَا كَان‌َ يَصْنَع‌ُ فِرْعَوْن‌ُ وَ قَوْمُه‌ُ وَ مَا كَانُوا يَعْرِشُون‌َ (اعراف: 137)

و مشرقها و مغربهاى پر بركت زمين را به آن قومِ به ضعف كشانده شده (زير زنجير ظلم و ستم)، واگذار كرديم و وعده نيك پروردگارت بر بنى اسرائيل، بخاطر صبر و استقامتى كه به خرج دادند، تحقّق يافت و آنچه فرعون و فرعونيان (از كاخهاى مجلّل) مى‏ساختند، و آنچه از باغهاى داربست‏دار فراهم ساخته بودند، در هم كوبيديم! (137)


وَ جَاوَزْنَا بِبَنِي‌ إِسْرَائِيل‌َ الْبَحْرَ فَأَتَوْا عَلَي‌ قَوْم‌ٍ يَعْكُفُون‌َ عَلَي‌ أَصْنَام‌ٍ لَهُم‌ْ قَالُوا يَا مُوسَي‌ اجْعَل‌ْ لَنَا إِلَهَاً كَمَا لَهُم‌ْ آلِهَة‌ٌ قَال‌َ إِنَّكُم‌ْ قَوْم‌ٌ تَجْهَلُون‌َ (اعراف: 138)

و بنى اسرائيل را (سالم) از دريا عبور داديم (ناگاه) در راه خود به گروهى رسيدند كه اطراف بتهايشان، با تواضع و خضوع، گرد آمده بودند. (در اين هنگام، بنى اسرائيل) به موسى گفتند: «تو هم براى ما معبودى قرار ده، همان‏گونه كه آنها معبودان (و خدايانى) دارند!» گفت: «شما جمعيّتى جاهل و نادان هستيد! (138)


إِن‌َّ هَؤُلاَءِ مُتَبَّرٌ مَا هُم‌ْ فِيه‌ِ وَ بَاطِل‌ٌ مَا كَانُوا يَعْمَلُون‌َ (اعراف: 139)

اينها (را كه مى‏بينيد)، سرانجام كارشان نابودى است و آنچه انجام مى‏دهند، باطل (و بيهوده) است. (139)


قَال‌َ أَغَيْرَ الله‌ِ أَبْغِيكُم‌ْ إِلَهَاً وَ هُوَ فَضَّلَكُم‌ْ عَلَي‌ الْعَالَمِين‌َ (اعراف: 140)

(سپس) گفت: «آيا غير از خداوند، معبودى براى شما بطلبم؟! خدايى كه شما را بر جهانيان (و مردم عصرتان) برترى داد!» (140)


وَ إِذْ أَنْجَيْنَاكُم‌ْ مِن‌ْ آل‌ِ فِرْعَوْن‌َ يَسُومُونَكُم‌ْ سُوءَ الْعَذَاب‌ِ يُقَتِّلُون‌َ أَبْنَاءَكُم‌ْ وَ يَسْتَحْيُون‌َ نِسَاءَكُم‌ْ وَ فِي‌ ذَلِكُم‌ْ بَلاَءٌ مِن‌ْ رَبِّكُم‌ْ عَظِيم‌ٌ (اعراف: 141)

(به خاطر بياوريد) زمانى را كه از (چنگال) فرعونيان نجاتتان بخشيديم! آنها كه پيوسته شما را شكنجه مى‏دادند، پسرانتان را مى‏كشتند، و زنانتان را (براى خدمتكارى) زنده مى‏گذاشتند و در اين، آزمايش بزرگى از سوى خدا براى شما بود. (141)


وَ وَاعَدْنَا مُوسَي‌ ثَلاَثِين‌َ لَيْلَة‌ً وَ أَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَم‌َّ مِيقَات‌ُ رَبِّه‌ِ أَرْبَعِين‌َ لَيْلَة‌ً وَ قَال‌َ مُوسَي‌ لِأَخِيه‌ِ هَارُون‌َ اخْلُفْنِي‌ فِي‌ قَوْمِي‌ وَ أَصْلِح‌ْ وَ لاَ تَتَّبِع‌ْ سَبِيل‌َ الْمُفْسِدِين‌َ (اعراف: 142)

و ما با موسى، سى شب وعده گذاشتيم سپس آن را با ده شب (ديگر) تكميل نموديم به اين ترتيب، ميعاد پروردگارش (با او)، چهل شب تمام شد. و موسى به برادرش هارون گفت: «جانشين من در ميان قومم باش. و (آنها) را اصلاح كن! و از روش مفسدان، پيروى منما!» (142)


وَ لَمَّا جَاءَ مُوسَي‌ لِمِيقَاتِنَا وَ كَلَّمَه‌ُ رَبُّه‌ُ قَال‌َ رَب‌ِّ أَرِنِي‌ أَنْظُرْ إِلَيْك‌َ قَال‌َ لَن‌ْ تَرَانِي‌ وَ لَكِنِ‌ انْظُرْ إِلَي‌ الْجَبَل‌ِ فَإِنِ‌ اسْتَقَرَّ مَكَانَه‌ُ فَسَوْف‌َ تَرَانِي‌ فَلَمَّا تَجَلَّي‌ رَبُّه‌ُ لِلْجَبَل‌ِ جَعَلَه‌ُ دَكَّاً وَ خَرَّ مُوسَي‌ صَعِقَاً فَلَمَّا أَفَاق‌َ قَال‌َ سُبْحَانَك‌َ تُبْت‌ُ إِلَيْك‌َ وَ أَنَا أَوَّل‌ُ الْمُؤْمِنِين‌َ (اعراف: 143)

و هنگامى كه موسى به ميعادگاه ما آمد، و پروردگارش با او سخن گفت، عرض كرد: «پروردگارا! خودت را به من نشان ده، تا تو را ببينم!» گفت: «هرگز مرا نخواهى ديد! ولى به كوه بنگر، اگر در جاى خود ثابت ماند، مرا خواهى ديد!» اما هنگامى كه پروردگارش بر كوه جلوه كرد، آن را همسان خاك قرار داد و موسى مدهوش به زمين افتاد. چون به هوش آمد، عرض كرد: «خداوندا! منزهى تو (از اينكه با چشم تو را ببينم)! من به سوى تو بازگشتم! و من نخستين مؤمنانم!» (143)


قَال‌َ يَا مُوسَي‌ إِنِّي‌ اصْطَفَيْتُك‌َ عَلَي‌ النَّاس‌ِ بِرِسَالاَتِي‌ وَ بِكَلاَمِي‌ فَخُذْ مَا آتَيْتُك‌َ وَ كُن‌ْ مِن‌َ الشَّاكِرِين‌َ (اعراف: 144)

(خداوند) فرمود: «اى موسى! من تو را با رسالتهاى خويش، و با سخن‏گفتنم (با تو)، بر مردم برترى دادم و برگزيدم پس آنچه را به تو داده‏ام بگير و از شكرگزاران باش!» (144)


وَ كَتَبْنَا لَه‌ُ فِي‌ الْأَلْوَاح‌ِ مِن‌ْ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ مَوْعِظَة‌ً وَ تَفْصِيلاً لِكُل‌ِّ شَي‌ْءٍ فَخُذْهَا بِقُوَّة‌ٍ وَأْمُرْ قَوْمَك‌َ يَأْخُذُوا بِأَحْسَنِهَا سَأُرِيكُم‌ْ دَارَ الْفَاسِقِين‌َ (اعراف: 145)

و براى او در الواح اندرزى از هر موضوعى نوشتيم و بيانى از هر چيز كرديم- «پس آن را با جدّيت بگير! و به قوم خود بگو: به نيكوترين آنها عمل كنند! (و آنها كه به مخالفت برخيزند، كيفرشان دوزخ است) و بزودى جايگاه فاسقان را به شما نشان خواهم داد!» (145)


سَأَصْرِف‌ُ عَن‌ْ آيَاتِي‌ الَّذِين‌َ يَتَكَبَّرُون‌َ فِي‌ الْأَرْض‌ِ بِغَيْرِ الْحَق‌ِّ وَ إِنْ‌ يَرَوْا كُل‌َّ آيَة‌ٍ لاَ يُؤْمِنُوا بِهَا وَ إِنْ‌ يَرَوْا سَبِيل‌َ الرُّشْدِ لاَ يَتَّخِذُوه‌ُ سَبِيلاً وَ إِنْ‌ يَرَوْا سَبِيل‌َ الْغَي‌ِّ يَتَّخِذُوه‌ُ سَبِيلاً ذَلِك‌َ بِأَنَّهُم‌ْ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَ كَانُوا عَنْهَا غَافِلِين‌َ (اعراف: 146)

بزودى كسانى را كه در روى زمين بناحق تكبّر مى‏ورزند، از (ايمان به) آيات خود، منصرف مى‏سازم! آنها چنانند كه اگر هر آيه و نشانه‏اى را ببينند، به آن ايمان نمى‏آورند اگر راه هدايت را ببينند، آن را راه خود انتخاب نمى‏كنند و اگر طريق گمراهى را ببينند، آن را راه خود انتخاب مى‏كنند! (همه اينها) بخاطر آن است كه آيات ما را تكذيب كردند، و از آن غافل بودند! (146)


وَالَّذِين‌َ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَ لِقَاءِ الْآخِرَة‌ِ حَبِطَت‌ْ أَعْمَالُهُم‌ْ هَل‌ْ يُجْزَوْن‌َ إِلاَّ مَا كَانُوا يَعْمَلُون‌َ (اعراف: 147)

و كسانى كه آيات، و ديدار رستاخيز را تكذيب (و انكار) كنند، اعمالشان نابود مى گردد آيا جز آنچه را عمل مى‏كردند پاداش داده مى‏شوند؟! (147)


وَاتَّخَذَ قَوْم‌ُ مُوسَي‌ مِنْ‌ بَعْدِه‌ِ مِن‌ْ حُلِيِّهِم‌ْ عِجْلاً جَسَداً لَه‌ُ خُوَارٌ أَلَم‌ْ يَرَوْا أَنَّه‌ُ لاَ يُكَلِّمُهُم‌ْ وَ لاَ يَهْدِيهِم‌ْ سَبِيلاً اتَّخَذُوه‌ُ وَ كَانُوا ظَالِمِين‌َ (اعراف: 148)

قوم موسى بعد (از رفتن) او (به ميعادگاه خدا)، از زيورهاى خود گوساله‏اى ساختند جسد بى‏جانى كه صداى گوساله داشت! آيا آنها نمى‏ديدند كه با آنان سخن نمى‏گويد، و به راه (راست) هدايتشان نمى‏كند؟! آن را (خداى خود) انتخاب كردند، و ظالم بودند! (148)


وَ لَمَّا سُقِط‌َ فِي‌ أَيْدِيهِم‌ْ وَ رَأَوْا أَنَّهُم‌ْ قَدْ ضَلُّوا قَالُوا لَئِنْ‌ لَم‌ْ يَرْحَمْنَا رَبُّنَا وَ يَغْفِرْ لَنَا لَنَكُونَن‌َّ مِن‌َ الْخَاسِرِين‌َ (اعراف: 149)

و هنگامى كه حقيقت به دستشان افتاد، و ديدند گمراه شده‏اند، گفتند: «اگر پروردگارمان به ما رحم نكند، و ما را نيامرزد، بطور قطع از زيانكاران خواهيم بود!» (149)


وَ لَمَّا رَجَع‌َ مُوسَي‌ إِلَي‌ قَوْمِه‌ِ غَضْبَان‌َ أَسِفَاً قَال‌َ بِئْسَمَا خَلَفْتُمُونِي‌ مِنْ‌ بَعْدِي‌ أَعَجِلْتُم‌ْ أَمْرَ رَبِّكُم‌ْ وَ أَلْقَي‌ الْأَلْوَاح‌َ وَ أَخَذَ بِرَأْس‌ِ أَخِيه‌ِ يَجُرُّه‌ُ إِلَيْه‌ِ قَال‌َ ابْن‌َ أُم‌َّ إِن‌َّ الْقَوْم‌َ اسْتَضْعَفُونِي‌ وَ كَادُوا يَقْتُلُونَنِي‌ فَلاَ تُشْمِت‌ْ بِي‌َ الْأَعْدَاءَ وَ لاَ تَجْعَلْنِي‌ مَع‌َ الْقَوْم‌ِ الظَّالِمِين‌َ (اعراف: 150)

و هنگامى كه موسى خشمگين و اندوهناك به سوى قوم خود بازگشت، گفت: «پس از من، بد جانشينانى برايم بوديد (و آيين مرا ضايع كرديد)! آيا در مورد فرمان پروردگارتان (و تمديد مدّت ميعاد او)، عجله نموديد (و زود قضاوت كرديد؟!)» سپس الواح را افكند، و سر برادر خود را گرفت (و با عصبانيت) به سوى خود كشيد او گفت: «فرزند مادرم! اين گروه، مرا در فشار گذاردند و ناتوان كردند و نزديك بود مرا بكشند، پس كارى نكن كه دشمنان مرا شماتت كنند و مرا با گروه ستمكاران قرار مده!» (150)


قَال‌َ رَب‌ِّ اغْفِرْ لِي‌ وَ لِأَخِي‌ وَ أَدْخِلْنَا فِي‌ رَحْمَتِك‌َ وَ أَنْت‌َ أَرْحَم‌ُ الرَّاحِمِين‌َ (اعراف: 151)

(موسى) گفت: «پروردگارا! من و برادرم را بيامرز، و ما را در رحمت خود داخل فرما، و تو مهربانترين مهربانانى!» (151)


إِن‌َّ الَّذِين‌َ اتَّخَذُوا الْعِجْل‌َ سَيَنَالُهُم‌ْ غَضَب‌ٌ مِنْ‌ رَبِّهِم‌ْ وَ ذِلَّة‌ٌ فِي‌ الْحَيَاة‌ِ الدُّنْيَا وَ كَذَلِك‌َ نَجْزِي‌ الْمُفْتَرِين‌َ (اعراف: 152)

كسانى كه گوساله را (معبود خود) قرار دادند، بزودى خشم پروردگارشان، و ذلّت در زندگى دنيا به آنها مى‏رسد و اينچنين، كسانى را كه (بر خدا) افترا مى‏بندند، كيفر مى دهيم! (152)


وَالَّذِين‌َ عَمِلُوا السَّيِّئَات‌ِ ثُم‌َّ تَابُوا مِنْ‌ بَعْدِهَا وَ آمَنُوا إِن‌َّ رَبَّك‌َ مِنْ‌ بَعْدِهَا لَغَفُورٌ رَحِيم‌ٌ (اعراف: 153)

و آنها كه گناه كردند، و بعد از آن توبه نمودند و ايمان آوردند، (اميد عفو او را دارند زيرا) پروردگار تو، در پى اين كار، آمرزنده و مهربان است. (153)


وَ لَمَّا سَكَت‌َ عَنْ‌ مُوسَي‌ الْغَضَب‌ُ أَخَذَ الْأَلْوَاح‌َ وَ فِي‌ نُسْخَتِهَا هُدَي‌ً وَ رَحْمَة‌ٌ لِلَّذِين‌َ هُم‌ْ لِرَبِّهِم‌ْ يَرْهَبُون‌َ (اعراف: 154)

هنگامى كه خشم موسى فرو نشست الواح (تورات) را برگرفت و در نوشته‏هاى آن، هدايت و رحمت براى كسانى بود كه از پروردگار خويش مى‏ترسند (و از مخالفت فرمانش بيم دارند). (154)


وَاخْتَارَ مُوسَي‌ قَوْمَه‌ُ سَبْعِين‌َ رَجُلاً لِمِيقَاتِنَا فَلَمَّا أَخَذَتْهُم‌ُ الرَّجْفَة‌ُ قَال‌َ رَب‌ِّ لَوْ شِئْت‌َ أَهْلَكْتَهُمْ‌ مِنْ‌ قَبْل‌ُ وَ إِيَّاي‌َ أَتُهْلِكُنَا بِمَا فَعَل‌َ السُّفَهَاءُ مِنَّا إِن‌ْ هِي‌َ إِلاَّ فِتْنَتُك‌َ تُضِل‌ُّ بِهَا مَنْ‌ تَشَاءُ وَ تَهْدِي‌ مَنْ‌ تَشَاءُ أَنْت‌َ وَلِيُّنَا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا وَ أَنْت‌َ خَيْرُ الْغَافِرِين‌َ (اعراف: 155)

موسى از قوم خود، هفتاد تن از مردان را براى ميعادگاه ما برگزيد و هنگامى كه زمين‏لرزه آنها را فرا گرفت (و هلاك شدند)، گفت: «پروردگارا! اگر مى‏خواستى، مى توانستى آنها و مرا پيش از اين نيز هلاك كنى! آيا ما را به آنچه سفيهانمان انجام داده‏اند، (مجازات و) هلاك مى‏كنى؟! اين، جز آزمايش تو، چيز ديگر نيست كه هر كس را بخواهى (و مستحق بدانى)، به وسيله آن گمراه مى‏سازى و هر كس را بخواهى (و شايسته ببينى)، هدايت مى‏كنى! تو ولىّ مايى، و ما را بيامرز، بر ما رحم كن، و تو بهترين آمرزندگانى! (155)


وَاكْتُب‌ْ لَنَا فِي‌ هَذِه‌ِ الدُّنْيَا حَسَنَة‌ً وَ فِي‌ الْآخِرَة‌ِ إِنَّا هُدْنَا إِلَيْك‌َ قَال‌َ عَذَابِي‌ أُصِيب‌ُ بِه‌ِ مَن‌ْ أَشَاءُ وَ رَحْمَتِي‌ وَسِعَت‌ْ كُل‌َّ شَي‌ْءٍ فَسَأَكْتُبُهَا لِلَّذِين‌َ يَتَّقُون‌َ وَ يُؤْتُون‌َ الزَّكَاة‌َ وَالَّذِين‌َ هُمْ‌ بِآيَاتِنَا يُؤْمِنُون‌َ (اعراف: 156)

و براى ما، در اين دنيا و سراى ديگر، نيكى مقرّر فرما چه اينكه ما به سوى تو بازگشت كرده‏ايم! « (خداوند در برابر اين تقاضا، به موسى) گفت:» مجازاتم را به هر كس بخواهم مى‏رسانم و رحمتم همه چيز را فراگرفته و آن را براى آنها كه تقوا پيشه كنند، و زكات را بپردازند، و آنها كه به آيات ما ايمان مى‏آورند، مقرّر خواهم داشت! (156)


الَّذِين‌َ يَتَّبِعُون‌َ الرَّسُول‌َ النَّبِي‌َّ الْأُمِّي‌َّ الَّذِي‌ يَجِدُونَه‌ُ مَكْتُوبَاً عِنْدَهُم‌ْ فِي‌ التَّورَاة‌ِ وَالْإِنْجِيل‌ِ يَأْمُرُهُمْ‌ بِالْمَعْرُوف‌ِ وَ يَنْهَاهُم‌ْ عَن‌ِ الْمُنْكَرِ وَ يُحِل‌ُّ لَهُم‌ُ الطَّيِّبَات‌ِ وَ يُحَرِّم‌ُ عَلَيْهِم‌ُ الْخَبَائِث‌َ وَ يَضَع‌ُ عَنْهُم‌ْ إِصْرَهُم‌ْ وَالْأَغْلاَل‌َ الَّتِي‌ كَانَت‌ْ عَلَيْهِم‌ْ فَالَّذِين‌َ آمَنُوا بِه‌ِ وَ عَزَّرُوه‌ُ وَ نَصَرُوه‌ُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِي‌ أُنْزِل‌َ مَعَه‌ُ أُولَئِك‌َ هُم‌ُ الْمُفْلِحُون‌َ (اعراف: 157)

همانها كه از فرستاده (خدا)، پيامبر «امّى» پيروى مى‏كنند پيامبرى كه صفاتش را، در تورات و انجيلى كه نزدشان است، مى‏يابند آنها را به معروف دستور مى‏دهد، و از منكر باز ميدارد أشياء پاكيزه را براى آنها حلال مى‏شمرد، و ناپاكيها را تحريم مى كند و بارهاى سنگين، و زنجيرهايى را كه بر آنها بود، (از دوش و گردنشان) بر مى‏دارد، پس كسانى كه به او ايمان آوردند، و حمايت و ياريش كردند، و از نورى كه با او نازل شده پيروى نمودند، آنان رستگارانند. (157)


قُل‌ْ يَا أَيُّهَا النَّاس‌ُ إِنِّي‌ رَسُول‌ُ الله‌ِ إِلَيْكُم‌ْ جَمِيعَاً الَّذِي‌ لَه‌ُ مُلْك‌ُ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ لاَ إِله‌َ إِلاَّ هُوَ يُحْيِي‌ وَ يُمِيت‌ُ فَآمِنُوا بِالله‌ِ وَ رَسُولِه‌ِ النَّبِي‌ِّ الْأُمِّي‌ِّ الَّذِي‌ يُؤْمِن‌ُ بِالله‌ِ وَ كَلِمَاتِه‌ِ وَاتَّبِعُوه‌ُ لَعَلَّكُم‌ْ تَهْتَدُون‌َ (اعراف: 158)

بگو: «اى مردم! من فرستاده خدا به سوى همه شما هستم همان خدايى كه حكومت آسمانها و زمين، از آن اوست معبودى جز او نيست زنده مى‏كند و مى‏ميراند پس ايمان بياوريد به خدا و فرستاده‏اش، آن پيامبر درس نخوانده‏اى كه به خدا و كلماتش ايمان دارد و از او پيروى كنيد تا هدايت يابيد!» (158)


وَ مِنْ‌ قَوْم‌ِ مُوسَي‌ أُمَّة‌ٌ يَهْدُون‌َ بِالحَق‌ِّ وَ بِه‌ِ يَعْدِلُون‌َ (اعراف: 159)

و از قوم موسى، گروهى هستند كه به سوى حق هدايت مى‏كنند و به حق و عدالت حكم مى‏نمايند. (159)


وَ قَطَّعْنَاهُم‌ُ اثْنَتَي‌ْ عَشْرَة‌َ أَسْبَاطَاً أُمَمَاً وَ أَوْحَيْنَا إِلَي‌ مُوسَي‌ إِذِ اسْتَسْقَاه‌ُ قَوْمُه‌ُ أَن‌ِ اضْرِب‌ بِعَصَاك‌َ الْحَجَرَ فَانْبَجَسَت‌ْ مِنْه‌ُ اثْنَتَا عَشْرَة‌َ عَيْنَاً قَدْ عَلِم‌َ كُل‌ُّ أُنَاس‌ٍ مَشْرَبَهُم‌ْ وَ ظَلَّلْنَا عَلَيْهِم‌ُ الْغَمَام‌َ وَ أَنْزَلْنَا عَلَيْهِم‌ُ الْمَن‌َّ وَالسَّلْوَي‌ كُلُوا مِنْ‌ طَيِّبَات‌ِ مَا رَزَقْنَاكُم‌ْ وَ مَا ظَلَمُونَا وَ لَكِنْ‌ كَانُوا أَنْفُسَهُم‌ْ يَظْلِمُون‌َ (اعراف: 160)

ما آنها را به دوازده گروه- كه هر يك شاخه‏اى (از دودمان اسرائيل) بود- تقسيم كرديم. و هنگامى كه قوم موسى (در بيابان) از او تقاضاى آب كردند، به او وحى فرستاديم كه: «عصاى خود را بر سنگ بزن!» ناگهان دوازده چشمه از آن بيرون جست آن چنان كه هر گروه، چشمه و آبشخور خود را مى‏شناخت. و ابر را بر سر آنها سايبان ساختيم و بر آنها «مَن» و «سَلوى» فرستاديم (و به آنان گفتيم:) از روزيهاى پاكيزه‏اى كه به شما داده‏ايم، بخوريد! (و شكر خدا را بجا آوريد! آنها نافرمانى و ستم كردند ولى) به ما ستم نكردند، لكن به خودشان ستم مى‏نمودند. (160)


وَ إِذْ قِيل‌َ لَهُم‌ُ اسْكُنُوا هَذِه‌ِ الْقَرْيَة‌َ وَ كُلُوا مِنْهَا حَيْث‌ُ شِئْتُم‌ْ وَ قُولُوا حِطَّة‌ٌ وَادْخُلُوا الْبَاب‌َ سُجَّدَاً نَغْفِرْ لَكُم‌ْ خَطِيئَاتِكُم‌ْ سَنَزِيدُ الْمُـحْسِنِين‌َ (اعراف: 161)

و (به خاطر بياوريد) هنگامى را كه به آنها گفته شد: «در اين شهر [بيت المقدّس‏] ساكن شويد، و از هر جا (و به هر كيفيت) بخواهيد، از آن بخوريد (و بهره گيريد)! و بگوييد: خداوندا! گناهان ما را بريز! و از درِ (بيت المقدس) با تواضع وارد شويد! كه اگر چنين كنيد، گناهان شما را مى‏بخشم و نيكوكاران را پاداش بيشتر خواهيم داد.» (161)


وَاسْأَلْهُم‌ْ عَن‌ِ الْقَرْيَة‌ِ الَّتِي‌ كَانَت‌ْ حَاضِرَة‌َ الْبَحْرِ إِذْ يَعْدُون‌َ فِي‌ السَّبْت‌ِ إِذْ تَأْتِيهِم‌ْ حِيتَانُهُم‌ْ يَوْم‌َ سَبْتِهِم‌ْ شُرَّعَاً وَ يَوْم‌َ لاَ يَسْبِتُون‌َ لاَ تَأْتِيهِم‌ْ كَذَلِك‌َ نَبْلُوهُمْ‌ بِمَا كَانُوا يَفْسُقُون‌َ (اعراف: 163)

و از آنها درباره (سرگذشت) شهرى كه در ساحل دريا بود بپرس! زمانى كه آنها در روزهاى شنبه، تجاوز (و نافرمانى) خدا مى‏كردند همان هنگام كه ماهيانشان، روز شنبه (كه روز تعطيل و استراحت و عبادت بود، بر سطح آب،) آشكار مى‏شدند امّا در غير روز شنبه، به سراغ آنها نمى‏آمدند اين چنين آنها را به چيزى آزمايش كرديم كه نافرمانى مى‏كردند! (163)


وَ إِذْ قَالَت‌ْ أُمَّة‌ٌ مِنْهُم‌ْ لِم‌َ تَعِظُون‌َ قَوْمَاً الله‌ُ مُهْلِكُهُم‌ْ أَوْ مُعَذِّبُهُم‌ْ عَذَابَاً شَدِيدَاً قَالُوا مَعْذِرَة‌ً إِلَي‌ رَبِّكُم‌ْ وَ لَعَلَّهُم‌ْ يَتَّقُون‌َ (اعراف: 164)

و (به ياد آر) هنگامى را كه گروهى از آنها (به گروه ديگر) گفتند: «چرا جمعى (گنهكار) را اندرز مى‏دهيد كه سرانجام خداوند آنها را هلاك خواهد كرد، يا به عذاب شديدى گرفتار خواهد ساخت؟! (آنها را به حال خود واگذاريد تا نابود شوند!)» گفتند: « (اين اندرزها،) براى اعتذار (و رفع مسئوليت) در پيشگاه پروردگار شماست بعلاوه شايد آنها (بپذيرند، و از گناه باز ايستند، و) تقوا پيشه كنند!» (164)


فَلَمَّا نَسُوا مَا ذُكِّرُوا بِه‌ِ أَنْجَيْنَا الَّذِين‌َ يَنْهَوْن‌َ عَن‌ِ السُّوءِ وَ أَخَذْنَا الَّذِين‌َ ظَلَمُوا بِعَذَاب‌ٍ بَئِيس‌ٍ بِمَا كَانُوا يَفْسُقُون‌َ (اعراف: 165)

امّا هنگامى كه تذكراتى را كه به آنها داده شده بود فراموش كردند، (لحظه عذاب فرا رسيد و) نهى كنندگان از بدى را رهايى بخشيديم و كسانى را كه ستم كردند، بخاطر نافرمانيشان به عذاب شديدى گرفتار ساختيم. (165)


وَ إِذْ تَاَذَّن‌َ رَبُّك‌َ لَيَبْعَثَن‌َّ عَلَيْهِم‌ْ إِلَي‌ يَوْم‌ِ الْقِيَامَة‌ِ مَنْ‌ يَسُومُهُم‌ْ سُوءَ الْعَذَاب‌ِ إِن‌َّ رَبَّك‌َ لَسَرِيع‌ُ الْعِقَاب‌ِ وَ إِنَّه‌ُ لَغَفُورٌ رَحِيم‌ٌ (اعراف: 167)

و (نيز به خاطر بياور) هنگامى را كه پروردگارت اعلام كرد: تا دامنه قيامت، كسى را بر آنها مسلّط خواهد ساخت كه همواره آنها را در عذاب سختى قرار دهد زيرا پروردگارت مجازاتش سريع، (و در عين حال، نسبت به توبه‏كاران) آمرزنده و مهربان است. (167)


وَ قَطَّعْنَاهُم‌ْ فِي‌ الْأَرْض‌ِ أُمَمَاً مِنْهُم‌ُ الصَّالِحُون‌َ وَ مِنْهُم‌ْ دُون‌َ ذَلِك‌َ وَ بَلَوْنَاهُمْ‌ بِالْحَسَنَات‌ِ وَالسَّيِّئَات‌ِ لَعَلَّهُم‌ْ يَرْجِعُون‌َ (اعراف: 168)

و آنها را در زمين بصورت گروه‏هايى، پراكنده ساختيم گروهى از آنها صالح، و گروهى ناصالحند. و آنها را با نيكى‏ها و بدى‏ها آزموديم، شايد بازگردند! (168)


فَخَلَف‌َ مِنْ‌ بَعْدِهِم‌ْ خَلْف‌ٌ وَرِثُوا الْكِتَاب‌َ يَأْخُذُون‌َ عَرَض‌َ هَذَا الْأَدْنَي‌ وَ يَقُولُون‌َ سَيُغْفَرُ لَنَا وَ إِنْ‌ يَأْتِهِم‌ْ عَرَض‌ٌ مِثْلُه‌ُ يَأْخُذُوه‌ُ أَلَم‌ْ يُؤْخَذْ عَلَيْهِم‌ْ مِيثَاق‌ُ الْكِتَاب‌ِ أَنْ‌ لاَ يَقُولُوا عَلَي‌ الله‌ِ إِلاَّ الْحَق‌َّ وَ دَرَسُوا مَا فِيه‌ِ وَالدَّارُ الْآخِرَة‌ُ خَيْرٌ لِلَّذِين‌َ يَتَّقُون‌َ أَفَلاَ تَعْقِلُون‌َ (اعراف: 169)

پس از آنها، فرزندانى جاى آنها را گرفتند كه وارث كتاب (آسمانى، تورات) شدند (امّا با اين حال،) متاع اين دنياى پست را گرفته، (بر اطاعت فرمان خدا ترجيح مى‏دهند) و مى‏گويند: « (اگر ما گنهكاريم توبه مى‏كنيم و) بزودى بخشيده خواهيم شد!» اما اگر متاع ديگرى همانند آن به دستشان بيفتد، آن را (نيز) مى‏گيرند، (و باز حكم خدا را پشت سر مى‏افكنند.) آيا پيمان كتاب (خدا) از آنها گرفته نشده كه بر خدا (دروغ نبندند، و) جز حق نگويند، و آنان بارها آن را خوانده‏اند؟! و سراى آخرت براى پرهيزگاران بهتر است، آيا نمى‏فهميد؟! (169)


وَالَّذِين‌َ يُمَسِّكُون‌َ بِالْكِتَاب‌ِ وَ أَقَامُوا الصَّلاَة‌َ إِنَّا لاَ نُضِيع‌ُ أَجْرَ الْمُصْلِحِين‌َ (اعراف: 170)

و آنها كه به كتاب (خدا) تمسّك جويند، و نماز را برپا دارند، (پاداش بزرگى خواهند داشت زيرا) ما پاداش مصلحان را ضايع نخواهيم كرد! (170)


وَ إِذْ نَتَقْنَا الْجَبَل‌َ فَوْقَهُم‌ْ كَأَنَّه‌ُ ظُلَّة‌ٌ وَ ظَنُّوا أَنَّه‌ُ وَاقِع‌ٌ بِهِم‌ْ خُذُوا مَا آتَيْنَاكُمْ‌ بِقُوَّة‌ٍ وَاذْكُرُوا مَا فِيه‌ِ لَعَلَّكُم‌ْ تَتَّقُون‌َ (اعراف: 171)

و (نيز به خاطر بياور) هنگامى كه كوه را همچون سايبانى بر فراز آنها بلند كرديم، آن چنان كه گمان كردند بر آنان فرود مى‏آمد (و در همين حال، از آنها پيمان گرفتيم و گفتيم:) آنچه را (از احكام و دستورها) به شما داده‏ايم، با قوّت (و جديت) بگيريد! و آنچه در آن است، به ياد داشته باشيد، (و عمل كنيد،) تا پرهيزگار شويد! (171)


وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّك‌َ مِنْ‌ بَنِي‌ آدَم‌َ مِنْ‌ ظُهُورِهِم‌ْ ذُرِّيَّتَهُم‌ْ وَ أَشْهَدَهُم‌ْ عَلَي‌ أَنْفُسِهِم‌ْ أَلَسْت‌ُ بِرَبِّكُم‌ْ قَالُوا بَلَي‌ شَهِدْنَا أَنْ‌ تَقُولُوا يَوْم‌َ الْقِيَامَة‌ِ إِنَّا كُنَّا عَن‌ْ هَذَا غَافِلِين‌َ (اعراف: 172)

و (به خاطر بياور) زمانى را كه پروردگارت از پشت و صلب فرزندان آدم، ذريه آنها را برگرفت و آنها را گواه بر خويشتن ساخت (و فرمود:) «آيا من پروردگار شما نيستم؟» گفتند: «آرى، گواهى مى‏دهيم!» (چنين كرد مبادا) روز رستاخيز بگوييد: «ما از اين، غافل بوديم (و از پيمان فطرى توحيد بى‏خبر مانديم)»! (172)


أَوْ تَقُولُوا إِنَّمَا أَشْرَك‌َ آبَاؤُنَا مِنْ‌ قَبْل‌ُ وَ كُنَّا ذُرِّيَّة‌ً مِنْ‌ بَعْدِهِم‌ْ أَفَتُهْلِكُنَا بِمَا فَعَل‌َ الْمُبْطِلُون‌َ (اعراف: 173)

يا بگوييد: «پدرانمان پيش از ما مشرك بودند، ما هم فرزندانى بعد از آنها بوديم (و چاره‏اى جز پيروى از آنان نداشتيم) آيا ما را به آنچه باطل‏گرايان انجام دادند مجازات مى‏كنى؟!» (173)


وَ كَذَلِك‌َ نُفَصِّل‌ُ الْآيَات‌ِ وَ لَعَلَّهُم‌ْ يَرْجِعُون‌َ (اعراف: 174)

اين گونه، آيات را توضيح مى‏دهيم و شايد به سوى حق بازگردند (و بدانند نداى توحيد در درون جانشان، از روز نخست بوده است)! (174)


وَاتْل‌ُ عَلَيْهِم‌ْ نَبَأَ الَّذِي‌ آتَيْنَاه‌ُ آيَاتِنَا فَانْسَلَخ‌َ مِنْهَا فَأَتْبَعَه‌ُ الشَّيْطَان‌ُ فَكَان‌َ مِن‌َ الْغَاوِين‌َ (اعراف: 175)

و بر آنها بخوان سرگذشت آن كس را كه آيات خود را به او داديم ولى (سرانجام) خود را از آن تهى ساخت و شيطان در پى او افتاد، و از گمراهان شد! (175)


وَ لَوْ شِئْنَا لَرَفَعْنَاه‌ُ بِهَا وَ لَكِنَّه‌ُ أَخْلَدَ إِلَي‌ الْأَرْض‌ِ وَاتَّبَع‌َ هَوَاه‌ُ فَمَثَلُه‌ُ كَمَثَل‌ِ الْكَلْب‌ِ إِنْ‌ تَحْمِل‌ْ عَلَيْه‌ِ يَلْهَث‌ْ أَوْ تَتْرُكْه‌ُ يَلْهَث‌ْ ذَلِك‌َ مَثَل‌ُ الْقَوْم‌ِ الَّذِين‌َ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا فَاقْصُص‌ِ الْقَصَص‌َ لَعَلَّهُم‌ْ يَتَفَكَّرُون‌َ (اعراف: 176)

و اگر مى‏خواستيم، (مقام) او را با اين آيات (و علوم و دانشها) بالا مى‏برديم (اما اجبار، بر خلاف سنت ماست پس او را به حال خود رها كرديم) و او به پستى گراييد، و از هواى نفس پيروى كرد! مثل او همچون سگ (هار) است كه اگر به او حمله كنى، دهانش را باز، و زبانش را برون مى‏آورد، و اگر او را به حال خود واگذارى، باز همين كار را مى‏كند (گويى چنان تشنه دنياپرستى است كه هرگز سيراب نمى‏شود! (اين مثل گروهى است كه آيات ما را تكذيب كردند اين داستانها را (براى آنها) بازگو كن، شايد بينديشند (و بيدار شوند)! (176)


سَاءَ مَثَلاً الْقَوْم‌ُ الَّذِين‌َ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَ أَنْفُسَهُم‌ْ كَانُوا يَظْلِمُون‌َ (اعراف: 177)

چه بد مثلى دارند گروهى كه آيات ما را تكذيب كردند و آنها تنها به خودشان ستم مى‏نمودند! (177)


مَنْ‌ يَهْدِ الله‌ُ فَهُوَ الْمُهْتَدِي‌ وَ مَنْ‌ يُضْلِل‌ْ فَأُولَئِك‌َ هُم‌ُ الْخَاسِرُون‌َ (اعراف: 178)

آن كس را كه خدا هدايت كند، هدايت يافته (واقعى) اوست و كسانى را كه (بخاطر اعمالشان) گمراه سازد، زيانكاران (واقعى) آنها هستند! (178)


وَ لَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّم‌َ كَثِيرَاً مِن‌َ الْجِن‌ِّ وَالْإِنْس‌ِ لَهُم‌ْ قُلُوب‌ٌ لاَ يَفْقَهُون‌َ بِهَا وَ لَهُم‌ْ أَعْيُن‌ٌ لاَ يُبْصِرُون‌َ بِهَا وَ لَهُم‌ْ آذَان‌ٌ لاَ يَسْمَعُون‌َ بِهَا أُولَئِك‌َ كَالْأَنْعَام‌ِ بَل‌ْ هُم‌ْ أَضَل‌ُّ أُولَئِك‌َ هُم‌ُ الْغَافِلُون‌َ (اعراف: 179)

به يقين، گروه بسيارى از جن و انس را براى دوزخ آفريديم آنها دلها [عقلها] يى دارند كه با آن (انديشه نمى‏كنند، و) نمى‏فهمند و چشمانى كه با آن نمى‏بينند و گوشهايى كه با آن نمى‏شنوند آنها همچون چهارپايانند بلكه گمراهتر! اينان همان غافلانند (چرا كه با داشتن همه‏گونه امكانات هدايت، باز هم گمراهند)! (179)


وَ لِالله‌ِ الْأَسْماءُ الْحُسْنَي‌ فَادْعُوه‌ُ بِهَا وَ ذَرُوا الَّذِين‌َ يُلْحِدُون‌َ فِي‌ أَسْمائِه‌ِ سَيُجْزَوْن‌َ مَا كَانُوا يَعْمَلُون‌َ (اعراف: 180)

و براى خدا، نامهاى نيك است خدا را به آن (نامها) بخوانيد! و كسانى را كه در اسماء خدا تحريف مى‏كنند (و بر غير او مى‏نهند، و شريك برايش قائل مى‏شوند)، رها سازيد! آنها بزودى جزاى اعمالى را كه انجام مى‏دادند، مى‏بينند! (180)


وَ مِمَّن‌ْ خَلَقْنَا أُمَّة‌ٌ يَهْدُون‌َ بِالْحَق‌ِّ وَ بِه‌ِ يَعْدِلُون‌َ (اعراف: 181)

و از آنها كه آفريديم، گروهى بحق هدايت مى‏كنند، و بحق اجراى عدالت مى‏نمايند. (181)


وَالَّذِين‌َ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا سَنَسْتَدْرِجُهُمْ‌ مِن‌ْ حَيْث‌ُ لاَ يَعْلَمُون‌َ (اعراف: 182)

و آنها كه آيات ما را تكذيب كردند، به تدريج از جايى كه نمى‏دانند، گرفتار مجازاتشان خواهيم كرد. (182)


وَ أُمْلِي‌ لَهُم‌ْ إِن‌َّ كَيْدِي‌ مَتِين‌ٌ (اعراف: 183)

و به آنها مهلت مى‏دهم (تا مجازاتشان دردناكتر باشد) زيرا طرح و نقشه من، قوى (و حساب شده) است. (و هيچ كس را قدرت فرار از آن نيست.) (183)


أَوَ لَم‌ْ يَتَفَكَّرُوا مَا بِصَاحِبِهِمْ‌ مِنْ‌ جِنَّة‌ٍ إِن‌ْ هُوَ إِلاَّ نَذِيرٌ مُبِين‌ٌ (اعراف: 184)

آيا فكر نكردند كه همنشين آنها [پيامبر] هيچ گونه (اثرى از) جنون ندارد؟! (پس چگونه چنين نسبت ناروايى به او مى‏دهند؟!) او فقط بيم دهنده آشكارى است (كه مردم را متوجه وظايفشان مى‏سازد). (184)


أَوَ لَم‌ْ يَنْظُرُوا فِي‌ مَلَكُوت‌ِ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ وَ مَا خَلَق‌َ الله‌ُ مِن‌ شَي‌ْءٍ وَ أَن‌ْ عَسَي‌ أَنْ‌ يَكُون‌َ قَدِ اقْتَرَب‌َ أَجَلُهُم‌ْ فَبِأَي‌ِّ حَدِيث‌ٍ بَعْدَه‌ُ يُؤْمِنُون‌َ (اعراف: 185)

آيا در حكومت و نظام آسمانها و زمين، و آنچه خدا آفريده است، (از روى دقت و عبرت) نظر نيفكندند؟! (و آيا در اين نيز انديشه نكردند كه) شايد پايان زندگى آنها نزديك شده باشد؟! (اگر به اين كتاب آسمانى روشن ايمان نياورند،) بعد از آن به كدام سخن ايمان خواهند آورد؟! (185)


مَنْ‌ يُضْلِل‌ِ الله‌ُ فَلاَ هَادِي‌َ لَه‌ُ وَ يَذَرُهُم‌ْ فِي‌ طُغْيَانِهِم‌ْ يَعْمَهُون‌َ (اعراف: 186)

هر كس را خداوند (به جرم اعمال زشتش) گمراه سازد، هدايت كننده‏اى ندارد و آنها را در طغيان و سركشى‏شان رها مى‏سازد، تا سرگردان شوند! (186)


يَسْأَلُونَك‌َ عَن‌ِ السَّاعَة‌ِ أَيَّان‌َ مُرْسَاهَا قُل‌ْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِنْدَ رَبِّي‌ لاَ يُجَلِّيهَا لِوَقْتِهَا إِلاَّ هُوَ ثَقُلَت‌ْ فِي‌ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ لاَ تَأْتِيكُم‌ْ إِلاَّ بَغْتَة‌ً يَسْأَلُونَك‌َ كَأَنَّك‌َ حَفِي‌ٌّ عَنْهَا قُل‌ْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِنْدَ الله‌ِ وَ لَكِنَّ‌ أَكْثَرَ النَّاس‌ِ لاَ يَعْلَمُون‌َ (اعراف: 187)

درباره قيامت از تو سؤال مى‏كنند، كى فرامى‏رسد؟! بگو: «علمش فقط نزد پروردگار من است و هيچ كس جز او (نمى‏تواند) وقت آن را آشكار سازد (اما قيام قيامت، حتى) در آسمانها و زمين، سنگين (و بسيار پر اهميت) است و جز بطور ناگهانى، به سراغ شما نمى‏آيد!» (باز) از تو سؤال مى‏كنند، چنان كه گويى تو از زمان وقوع آن با خبرى! بگو: «علمش تنها نزد خداست ولى بيشتر مردم نمى‏دانند.» (187)


قُلْ‌ لاَ أَمْلِك‌ُ لِنَفْسِي‌ نَفْعَاً وَ لاَ ضَرَّاً إِلاَّ مَا شَاءَ الله‌ُ وَ لَوْ كُنْت‌ُ أَعْلَم‌ُ الْغَيْب‌َ لَاسْتَكْثَرْت‌ُ مِن‌َ الْخَيْرِ وَ مَا مَسَّنِي‌َ السُّوءُ إِن‌ْ أَنَا إِلاَّ نَذِيرٌ وَ بَشِيرٌ لِقَوْم‌ٍ يُؤْمِنُون‌َ (اعراف: 188)

بگو: «من مالك سود و زيان خويش نيستم، مگر آنچه را خدا بخواهد (و از غيب و اسرار نهان نيز خبر ندارم، مگر آنچه خداوند اراده كند) و اگر از غيب با خبر بودم، سود فراوانى براى خود فراهم مى‏كردم، و هيچ بدى (و زيانى) به من نمى‏رسيد من فقط بيم‏دهنده و بشارت‏دهنده‏ام براى گروهى كه ايمان مى‏آورند! (و آماده پذيرش حقند) (188)


هُوَ الَّذِي‌ خَلَقَكُمْ‌ مِنْ‌ نَفْس‌ٍ وَاحِدَة‌ٍ وَ جَعَل‌َ مِنْهَا زَوْجَهَا لِيَسْكُن‌َ إِلَيْهَا فَلَمَّا تَغَشَّاهَا حَمَلَت‌ْ حَمْلاً خَفِيفَاً فَمَرَّت‌ْ بِه‌ِ فَلَمَّا أَثْقَلَتْ‌ دَعَوَا الله‌َ رَبَّهُمَا لَئِن‌ْ آتَيْتَنَا صَالِحَاً لَنَكُونَن‌َّ مِن‌َ الشَّاكِرِين‌َ (اعراف: 189)

او خدايى است كه (همه) شما را از يك فرد آفريد و همسرش را نيز از جنس او قرار داد، تا در كنار او بياسايد. سپس هنگامى كه با او آميزش كرد، حملى سبك برداشت، كه با وجود آن، به كارهاى خود ادامه مى‏داد و چون سنگين شد، هر دو از خداوند و پروردگار خود خواستند «اگر فرزند صالحى به ما دهى، از شاكران خواهيم بود!» (189)


أَيُشْرِكُون‌َ مَا لاَ يَخْلُق‌ُ شَيْءً وَ هُم‌ْ يُخْلَقُون‌َ (اعراف: 191)

آيا موجوداتى را همتاى او قرار مى‏دهند كه چيزى را نمى‏آفرينند، و خودشان مخلوقند. (191)


وَ لاَ يَسْتَطِيعُون‌َ لَهُم‌ْ نَصْرَاً وَ لاَ أَنْفُسَهُم‌ْ يَنصُرُون‌َ (اعراف: 192)

و نمى‏توانند آنان را يارى كنند، و نه خودشان را يارى مى‏دهند. (192)


وَ إِنْ‌ تَدْعُوهُم‌ْ إِلَي‌ الْهُدَي‌ لاَ يَتَّبِعُوكُم‌ْ سَوَاءٌ عَلَيْكُم‌ْ أَدَعَوْتُمُوهُم‌ْ أَم‌ْ أَنْتُم‌ْ صَامِتُون‌َ (اعراف: 193)

و هر گاه آنها را به سوى هدايت دعوت كنيد، از شما پيروى نمى‏كنند و براى شما يكسان است چه آنها را دعوت كنيد و چه خاموش باشيد؟! (193)


إِن‌َّ وَلِيِّي‌َ الله‌ُ الَّذِي‌ نَزَّل‌َ الْكِتَاب‌َ وَ هُوَ يَتَوَلَّي‌ الصَّالِحِين‌َ (اعراف: 196)

ولى و سرپرست من، خدايى است كه اين كتاب را نازل كرده و او همه صالحان را سرپرستى مى‏كند. (196)


وَالَّذِين‌َ تَدْعُون‌َ مِنْ‌ دُونِه‌ِ لاَ يَسْتَطِيعُون‌َ نَصْرَكُم‌ْ وَ لاَ أَنْفُسَهُم‌ْ يَنْصُرُون‌َ (اعراف: 197)

و آنهايى را كه جز او مى‏خوانيد، نمى‏توانند ياريتان كنند، و نه (حتى) خودشان را يارى دهند (197)


وَ إِنْ‌ تَدْعُوهُم‌ْ إِلَي‌ الْهُدَي‌ لاَ يَسْمَعُوا وَ تَرَاهُم‌ْ يَنْظُرُون‌َ إِلَيْك‌َ وَ هُم‌ْ لاَ يُبْصِرُون‌َ (اعراف: 198)

و اگر آنها را به هدايت فرا خوانيد، سخنانتان را نمى‏شنوند! و آنها را مى‏بينى (كه با چشمهاى مصنوعيشان) به تو نگاه مى‏كنند، اما در حقيقت نمى‏بينند!» (198)


خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْف‌ِ وَ أَعْرِض‌ْ عَن‌ِ الْجَاهِلِين‌َ (اعراف: 199)

(به هر حال) با آنها مدارا كن و عذرشان را بپذير، و به نيكى‏ها دعوت نما، و از جاهلان روى بگردان (و با آنان ستيزه مكن)! (199)


وَ إِنْ مَا يَنْزَغَنَّك‌َ مِن‌َ الشَّيْطَان‌ِ نَزْغ‌ٌ فَاسْتَعِذْ بِالله‌ِ إِنَّه‌ُ سَمِيع‌ٌ عَلِيم‌ٌ (اعراف: 200)

و هر گاه وسوسه‏اى از شيطان به تو رسد، به خدا پناه بر كه او شنونده و داناست! (200)


وَ إِخْوَانُهُم‌ْ يَمُدُّونَهُم‌ْ فِي‌ الْغَي‌ِّ ثُم‌َّ لاَ يُقْصِرُون‌َ (اعراف: 202)

و (ناپرهيزگاران را) برادرانشان (از شياطين) پيوسته در گمراهى پيش مى‏برند، و باز نمى‏ايستند! (202)


وَ إِذَا لَم‌ْ تَأْتِهِمْ‌ بِآيَة‌ٍ قَالُوا لَوْلاَ اجْتَبَيْتَهَا قُل‌ْ إِنَّمَا أَتَّبِع‌ُ مَا يُوحَي‌ إِلَيَّ‌ مِنْ‌ رَبِّي‌ هَذَا بَصَائِرُ مِنْ‌ رَبِّكُم‌ْ وَ هُدَي‌ً وَ رَحْمَة‌ٌ لِقَوْم‌ٍ يُؤْمِنُون‌َ (اعراف: 203)

هنگامى كه (در نزول وحى تاخير افتد، و) آيه‏اى براى آنان نياورى، مى‏گويند: «چرا خودت (از پيش خود) آن را برنگزيدى؟!» بگو: «من تنها از چيزى پيروى مى‏كنم كه بر من وحى مى‏شود اين وسيله بينايى از طرف پروردگارتان، و مايه هدايت و رحمت است براى جمعيّتى كه ايمان مى‏آورند. (203)


وَ إِذَا قُرِئ‌َ الْقُرْآن‌ُ فَاسْتَمِعُوا لَه‌ُ وَ أَنْصِتُوا لَعَلَّكُم‌ْ تُرْحَمُون‌َ (اعراف: 204)

هنگامى كه قرآن خوانده شود، گوش فرا دهيد و خاموش باشيد شايد مشمول رحمت خدا شويد! (204)


وَاذْكُر رَبَّك‌َ فِي‌ نَفْسِك‌َ تَضَرُّعَاً وَ خِيفَة‌ً وَ دُون‌َ الْجَهْرِ مِن‌َ الْقَوْل‌ِ بِالْغُدُوِّ وَالْآصَال‌ِ وَ لاَ تَكُنْ‌ مِن‌َ الْغَافِلِين‌َ (اعراف: 205)

پروردگارت را در دل خود، از روى تضرع و خوف، آهسته و آرام، صبحگاهان و شامگاهان، ياد كن و از غافلان مباش! (205)


إِن‌َّ الَّذِين‌َ عِنْدَ رَبِّك‌َ لاَ يَسْتَكْبِرُون‌َ عَن‌ْ عِبَادَتِه‌ِ وَ يُسَبِّحُونَه‌ُ وَ لَه‌ُ يَسْجُدُون‌َ (اعراف: 206)

آنها كه (در مقام قرب) نزد پروردگار تو هستند، (هيچ گاه) از عبادتش تكبر نمى‏ورزند، و او را تسبيح مى‏گويند، و برايش سجده مى‏كنند. (206)


يَسْأَلُونَك‌َ عَن‌ِ الْأَنْفَال‌ِ قُل‌ِ الْأَنْفَال‌ُ لِالله‌ِ وَالرَّسُول‌ِ فَاتَّقُوا الله‌َ وَ أَصْلِحُوا ذَات‌َ بَيْنِكُم‌ْ وَ أَطِيعُوا الله‌َ وَ رَسُولَه‌ُ إِنْ‌ كُنْتُمْ‌ مُؤْمِنِين‌َ (انفال: 1)

از تو درباره انفال [غنايم، و هر گونه مال بدون مالك مشخص‏] سؤال مى‏كنند بگو: «انفال مخصوص خدا و پيامبر است پس، از (مخالفت فرمان) خدا بپرهيزيد! و خصومتهايى را كه در ميان شماست، آشتى دهيد! و خدا و پيامبرش را اطاعت كنيد اگر ايمان داريد! (1)


إِنَّمَا الْمُؤْمِنُون‌َ الَّذِين‌َ إِذَا ذُكِرَ الله‌ُ وَجِلَت‌ْ قُلُوبُهُم‌ْ وَ إِذَا تُلِيَت‌ْ عَلَيْهِم‌ْ آيَاتُه‌ُ زَادَتْهُم‌ْ إِيمَانَاً وَ عَلَي‌ رَبِّهِم‌ْ يَتَوَكَّلُون‌َ (انفال: 2)

مؤمنان، تنها كسانى هستند كه هر گاه نام خدا برده شود، دلهاشان ترسان ميگردد و هنگامى كه آيات او بر آنها خوانده مى‏شود، ايمانشان فزونتر مى‏گردد و تنها بر پروردگارشان توكل دارند. (2)


الَّذِين‌َ يُقِيمُون‌َ الصَّلاَة‌َ وَ مِمَّا رَزَقْنَاهُم‌ْ يُنْفِقُون‌َ (انفال: 3)

آنها كه نماز را برپا مى‏دارند و از آنچه به آنها روزى داده‏ايم، انفاق مى‏كنند. (3)


أُولَئِك‌َ هُم‌ُ الْمُؤْمِنُون‌َ حَقَّاً لَهُم‌ْ دَرَجَات‌ٌ عِنْدَ رَبِّهِم‌ْ وَ مَغْفِرَة‌ٌ وَ رِزْق‌ٌ كَرِيم‌ٌ (انفال: 4)

(آرى،) مؤمنان حقيقى آنها هستند براى آنان درجاتى (مهم) نزد پروردگارشان است و براى آنها، آمرزش و روزى بى‏نقص و عيب است. (4)


كَمَا أَخْرَجَك‌َ رَبُّك‌َ مِنْ‌ بَيْتِك‌َ بِالْحَق‌ِّ وَ إِن‌َّ فَرِيقَاً مِن‌َ الْمُؤْمِنِين‌َ لَكَارِهُون‌َ (انفال: 5)

همان‏گونه كه خدا تو را بحق از خانه (به سوى ميدان بدر،) بيرون فرستاد، در حالى كه گروهى از مؤمنان ناخشنود بودند (ولى سرانجامش پيروزى بود! ناخشنودى عده‏اى از چگونگى تقسيم غنايم بدر نيز چنين است)! (5)


يُجَادِلُونَك‌َ فِي‌ الْحَق‌ِّ بَعْدَ مَا تَبَيَّن‌َ كَأَنَّمَا يُساقُون‌َ إِلَي‌ الْمَوْت‌ِ وَ هُم‌ْ يَنْظُرون‌َ (انفال: 6)

آنها پس از روشن شدن حق، باز با تو مجادله مى‏كردند (و چنان ترس و وحشت آنها را فراگرفته بود، كه) گويى به سوى مرگ رانده مى‏شوند، و آن را با چشم خود مى‏نگرند! (6)


وَ إِذْ يَعِدُكُم‌ُ الله‌ُ إِحْدَي‌ الطَّائِفَتَيْن‌ِ أَنَّهَا لَكُم‌ْ وَ تَوَدُّون‌َ أَن‌َّ غَيْرَ ذَات‌ِ الشَّوْكَة‌ِ تَكُون‌ُ لَكُم‌ْ وَ يُرِيدُ الله‌ُ أَنْ‌ يُحِق‌َّ الْحَق‌َّ بِكَلِمَاتِه‌ِ وَ يَقْطَع‌َ دَابِرَ الْكَافِرِين‌َ (انفال: 7)

و (به ياد آريد) هنگامى را كه خداوند به شما وعده داد كه يكى از دو گروه [كاروان تجارى قريش، يا لشكر مسلح آنها] نصيب شما خواهد بود و شما دوست مى‏داشتيد كه كاروان (غير مسلح) براى شما باشد (و بر آن پيروز شويد) ولى خداوند مى‏خواهد حق را با كلمات خود تقويت، و ريشه كافران را قطع كند (از اين رو شما را بر خلاف ميلتان با لشكر قريش درگير ساخت، و آن پيروزى بزرگ نصيبتان شد.) (7)


لِيُحِق‌َّ الْحَق‌َّ وَ يُبْطِل‌َ الْبَاطِل‌َ وَ لَوْ كَرِه‌َ الْمُـجْرِمُون‌َ (انفال: 8)

تا حق را تثبيت كند، و باطل را از ميان بردارد، هر چند مجرمان كراهت داشته باشند. (8)


وَ مَا جَعَلَه‌ُ الله‌ُ إِلاَّ بُشْرَي‌ وَ لِتَطْمَئِن‌َّ بِه‌ِ قُلُوبُكُم‌ْ وَ مَا النَّصْرُ إِلاَّ مِن‌ْ عِنْدِ الله‌ِ إِن‌َّ الله‌َ عَزِيزٌ حَكِيم‌ٌ (انفال: 10)

ولى خداوند، اين را تنها براى شادى و اطمينان قلب شما قرار داد و گر نه، پيروزى جز از طرف خدا نيست خداوند توانا و حكيم است! (10)


إِذْ يُغْشِّيكُم‌ُ النُّعَاس‌َ أَمَنَة‌ً مِنْه‌ُ وَ يُنَزِّل‌ُ عَلَيْكُمْ‌ مِن‌َ السَّمَاءِ مَاءً لِيُطَهِّرَكُمْ‌ بِه‌ِ وَ يُذْهِب‌َ عَنْكُم‌ْ رِجْزَ الشَّيْطَان‌ِ وَ لِيَرْبِط‌َ عَلَي‌ قُلُوبِكُم‌ْ وَ يُثَبِّت‌َ بِه‌ِ الْأَقْدَام‌َ (انفال: 11)

و (ياد آوريد) هنگامى را كه خواب سبكى كه مايه آرامش از سوى خدا بود، شما را فراگرفت و آبى از آسمان برايتان فرستاد، تا شما را با آن پاك كند و پليدى شيطان را از شما دور سازد و دلهايتان را محكم، و گامها را با آن استوار دارد! (11)


إِذْ يُوحِي‌ رَبُّك‌َ إِلَي‌ الْمَلاَئِكَة‌ِ أَنِّي‌ مَعَكُم‌ْ فَثَبِّتُوا الَّذِين‌َ آمَنُوا سَأُلْقِي‌ فِي‌ قُلُوب‌ِ الَّذِين‌َ كَفَرُوا الرُّعْب‌َ فَاضْرِبُوا فَوْق‌َ الْأَعْنَاق‌ِ وَاضْرِبُوا مِنْهُم‌ْ كُل‌َّ بَنَان‌ٍ (انفال: 12)

و (به ياد آر) موقعى را كه پروردگارت به فرشتگان وحى كرد: «من با شما هستم كسانى را كه ايمان آورده‏اند، ثابت قدم داريد! بزودى در دلهاى كافران ترس و وحشت مى‏افكنم ضربه‏ها را بر بالاتر از گردن (بر سرهاى دشمنان) فرود آريد! و همه انگشتانشان را قطع كنيد! (12)


ذَلِك‌َ بِأَنَّهُم‌ْ شَاقُّوا الله‌َ وَ رَسُولَه‌ُ وَ مَنْ‌ يُشَاقِق‌ِ الله‌َ وَ رَسُولَه‌ُ فَإِن‌َّ الله‌َ شَدِيدُ الْعِقَاب‌ِ (انفال: 13)

اين بخاطر آن است كه آنها با خدا و پيامبرش (ص) دشمنى ورزيدند و هر كس با خدا و پيامبرش دشمنى كند، (كيفر شديدى مى‏بيند) و خداوند شديد العقاب است! (13)


ذَلِكُم‌ْ فَذُوقُوه‌ُ وَ أَن‌َّ لِلْكَافِرِين‌َ عَذَاب‌َ النَّارِ (انفال: 14)

اين (مجازات دنيا) را بچشيد! و براى كافران، مجازات آتش (در جهان ديگر) خواهد بود! (14)


وَ مَنْ‌ يُوَلِّهِم‌ْ يَوْمَئِذٍ دُبُرَه‌ُ إِلاَّ مُتَحَرِّفَاً لِقِتَال‌ٍ أَوْ مُتَحَيِّزَاً إِلَي‌ فِئَة‌ٍ فَقَدْ بَاءَ بِغَضَب‌ٍ مِن‌َ الله‌ِ وَ مَأْوَاه‌ُ جَهَنَّم‌ُ وَ بِئْس‌َ الْمَصِيرُ (انفال: 16)

و هر كس در آن هنگام به آنها پشت كند- مگر آنكه هدفش كناره‏گيرى از ميدان براى حمله مجدد، و يا به قصد پيوستن به گروهى (از مجاهدان) بوده باشد- (چنين كسى) به غضب خدا گرفتار خواهد شد و جايگاه او جهنم، و چه بد جايگاهى است! (16)


فَلَم‌ْ تَقْتُلُوهُم‌ْ وَ لَكِنَّ‌ الله‌َ قَتَلَهُم‌ْ وَ مَا رَمَيْت‌َ إِذْ رَمَيْت‌َ وَ لَكِنَّ‌ الله‌َ رَمَي‌ وَ لِيُبْلِي‌َ الْمُؤْمِنِين‌َ مِنْه‌ُ بَلاَءً حَسَنَاً إِن‌َّ الله‌َ سَمِيع‌ٌ عَلِيم‌ٌ (انفال: 17)

اين شما نبوديد كه آنها را كشتيد بلكه خداوند آنها را كشت! و اين تو نبودى (اى پيامبر كه خاك و سنگ به صورت آنها) انداختى بلكه خدا انداخت! و خدا مى‏خواست مؤمنان را به اين وسيله امتحان خوبى كند خداوند شنوا و داناست. (17)


ذَلِكُم‌ْ وَ أَن‌َّ الله‌َ مُوهِن‌ُ كَيْدِ الْكَافِرِين‌َ (انفال: 18)

سرنوشت مؤمنان و كافران، همان بود كه ديديد! و خداوند سست‏كننده نقشه‏هاى كافران است. (18)


إِنْ‌ تَسْتَفْتِحُوا فَقَدْ جَاءَكُم‌ُ الْفَتْح‌ُ وَ إِنْ‌ تَنْتَهُوا فَهُوَ خَيْرٌ لَكُم‌ْ وَ إِنْ‌ تَعُودُوا نَعُدْ وَ لَن‌ْ تُغْنِي‌َ عَنْكُم‌ْ فِئَتُكُم‌ْ شَيْءً وَ لَوْ كَثُرَت‌ْ وَ أَن‌َّ الله‌َ مَع‌َ الْمُؤْمِنِين‌َ (انفال: 19)

اگر شما فتح و پيروزى مى‏خواهيد، پيروزى به سراغ شما آمد! و اگر (از مخالفت) خوددارى كنيد، براى شما بهتر است! و اگر بازگرديد، ما هم باز خواهيم گشت و جمعيت شما هر چند زياد باشد، شما را (از يارى خدا) بى‏نياز نخواهد كرد و خداوند با مؤمنان است! (19)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا أَطِيعُوا الله‌َ وَ رَسُولَه‌ُ وَ لاَ تَوَلَّوْا عَنْه‌ُ وَ أَنْتُم‌ْ تَسْمَعُون‌َ (انفال: 20)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! خدا و پيامبرش را اطاعت كنيد و سرپيچى ننماييد در حالى كه (سخنان او را) مى‏شنويد! (20)


وَ لاَ تَكُونُوا كَالَّذِين‌َ قَالُوا سَمِعْنَا وَ هُم‌ْ لاَ يَسْمَعُون‌َ (انفال: 21)

و همانند كسانى نباشيد كه مى‏گفتند: «شنيديم!» ولى در حقيقت نمى‏شنيدند! (21)


وَ لَوْ عَلِم‌َ الله‌ُ فِيهِم‌ْ خَيْرَاً لَأََسْمَعَهُم‌ْ وَ لَوْ أَسْمَعَهُم‌ْ لَتَوَلَّوْا وَ هُم‌ْ مُعْرِضُون‌َ (انفال: 23)

و اگر خداوند خيرى در آنها مى‏دانست، (حرف حق را) به گوش آنها مى‏رساند ولى (با اين حال كه دارند،) اگر حق را به گوش آنها برساند، سرپيچى كرده و روگردان مى‏شوند. (23)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِالله‌ِ وَ لِلرَّسُول‌ِ إِذَا دَعَاكُم‌ْ لِمَا يُحْيِيكُم‌ْ وَاعْلَمُوا أَن‌َّ الله‌َ يَحُول‌ُ بَيْن‌َ الْمَرْءِ وَ قَلْبِه‌ِ وَ أَنَّه‌ُ إِلَيْه‌ِ تُحْشَرُون‌َ (انفال: 24)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! دعوت خدا و پيامبر را اجابت كنيد هنگامى كه شما را به سوى چيزى مى‏خواند كه شما را حيات مى‏بخشد! و بدانيد خداوند ميان انسان و قلب او حايل مى‏شود، و همه شما (در قيامت) نزد او گردآورى مى‏شويد! (24)


وَاتَّقُوا فِتْنَة‌ً لاَ تُصِيبَن‌َّ الَّذِين‌َ ظَلَمُوا مِنْكُم‌ْ خَاصَّة‌ً وَاعْلَمُوا أَن‌َّ الله‌َ شَدِيدُ الْعِقَاب‌ِ (انفال: 25)

و از فتنه‏اى بپرهيزيد كه تنها به ستمكاران شما نمى‏رسد (بلكه همه را فرا خواهد گرفت چرا كه ديگران سكوت اختيار كردند.) و بدانيد خداوند كيفر شديد دارد! (25)


وَاذْكُرُوا إِذْ أَنْتُم‌ْ قَلِيل‌ٌ مُسْتَضْعَفُون‌َ فِي‌ الْأَرْض‌ِ تَخَافُون‌َ أَن‌ْ يَتَخَطَّفَكُم‌ُ النَّاس‌ُ فَآوَاكُم‌ْ وَ أَيَّدَكُمْ‌ بِنَصْرِه‌ِ وَ رَزَقَكُمْ‌ مِن‌َ الطَّيِّبَات‌ِ لَعَلَّكُم‌ْ تَشْكُرُون‌َ (انفال: 26)

و به خاطر بياوريد هنگامى را كه شما در روى زمين، گروهى كوچك و اندك و زبون بوديد آن چنان كه مى‏ترسيديد مردم شما را بربايند! ولى او شما را پناه داد و با يارى خود تقويت كرد و از روزيهاى پاكيزه بهره‏مند ساخت شايد شكر نعمتش را بجا آوريد! (26)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا لاَ تَخُونُوا الله‌َ وَالرَّسُول‌َ وَ تَخُونُوا أَمَانَاتِكُم‌ْ وَ أَنْتُم‌ْ تَعْلَمُون‌َ (انفال: 27)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! به خدا و پيامبر خيانت نكنيد! و (نيز) در امانات خود خيانت روا مداريد، در حالى كه ميدانيد (اين كار، گناه بزرگى است)! (27)


وَاعْلَمُوا أَنَّمَا أَمْوَالُكُم‌ْ وَ أَوْلاَدُكُم‌ْ فِتْنَة‌ٌ وَ أَن‌َّ الله‌َ عِنْدَه‌ُ أَجْرٌ عَظِيم‌ٌ (انفال: 28)

و بدانيد اموال و اولاد شما، وسيله آزمايش است و (براى كسانى كه از عهده امتحان برآيند،) پاداش عظيمى نزد خداست! (28)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا إِنْ‌ تَتَّقُوا الله‌َ يَجْعَلْ‌ لَكُم‌ْ فُرْقَانَاً وَ يُكَفِّرْ عَنْكُم‌ْ سَيِّئَاتِكُم‌ْ وَ يَغْفِرْ لَكُم‌ْ وَالله‌ُ ذُو الْفَضْل‌ِ الْعَظِيم‌ِ (انفال: 29)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! اگر از (مخالفت فرمان) خدا بپرهيزيد، براى شما وسيله‏اى جهت جدا ساختن حق از باطل قرار مى‏دهد (روشن‏بينى خاصّى كه در پرتو آن، حق را از باطل خواهيد شناخت) و گناهانتان را مى‏پوشاند و شما را ميآمرزد و خداوند صاحب فضل و بخشش عظيم است! (29)


وَ إِذْ يَمْكُرُ بِك‌َ الَّذِين‌َ كَفَرُوا لِيُثْبِتُوك‌َ أَوْ يَقْتُلُوك‌َ أَوْ يُخْرِجُوك‌َ وَ يَمْكُرُون‌َ وَ يَمْكُرُ الله‌ُ وَالله‌ُ خَيْرُ الْمَاكِرِين‌َ (انفال: 30)

(به خاطر بياور) هنگامى را كه كافران نقشه مى‏كشيدند كه تو را به زندان بيفكنند، يا به قتل برسانند، و يا (از مكّه) خارج سازند آنها چاره مى‏انديشيدند (و نقشه مى‏كشيدند)، و خداوند هم تدبير مى‏كرد و خدا بهترين چاره جويان و تدبيركنندگان است! (30)


وَ إِذَا تُتْلَي‌ عَلَيْهِم‌ْ آيَاتُنَا قَالُوا قَدْ سَمِعْنَا لَوْ نَشَاءُ لَقُلْنَا مِثْل‌َ هَذَا إِن‌ْ هَذَا إِلاَّ أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِين‌َ (انفال: 31)

و هنگامى كه آيات ما بر آنها خوانده مى‏شود، مى‏گويند: «شنيديم (چيز مهمّى نيست) ما هم اگر بخواهيم مثل آن را مى‏گوييم اينها همان افسانه‏هاى پيشينيان است!» (ولى دروغ مى‏گويند، و هرگز مثل آن را نمى‏آورند.) (31)


وَ إِذْ قَالُوا اللَّهُم‌َّ إِنْ‌ كَان‌َ هَذَا هُوَ الْحَق‌َّ مِن‌ْ عِنْدِك‌َ فَأَمْطِرْ عَلَيْنَا حِجَارَة‌ً مِن‌َ السَّمَاءِ أَوِ ائْتِنَا بِعَذَاب‌ٍ أَلِيم‌ٍ (انفال: 32)

و (به خاطر بياور) زمانى را كه گفتند: «پروردگارا! اگر اين حق است و از طرف توست، بارانى از سنگ از آسمان بر ما فرود آر! يا عذاب دردناكى براى ما بفرست!» (32)


وَ مَا كَان‌َ الله‌ُ لِيُعَذِّبَهُم‌ْ وَ أَنْت‌َ فِيهِم‌ْ وَ مَا كَان‌َ الله‌ُ مُعَذِّبَهُم‌ْ وَ هُم‌ْ يَسْتَغْفِرُون‌َ (انفال: 33)

ولى (اى پيامبر!) تا تو در ميان آنها هستى، خداوند آنها را مجازات نخواهد كرد و (نيز) تا استغفار مى‏كنند، خدا عذابشان نمى‏كند. (33)


وَ مَا لَهُم‌ْ أَنْ لاَ يُعَذِّبَهُم‌ُ الله‌ُ وَ هُم‌ْ يَصُدُّون‌َ عَن‌ِ الْمَسْجِدِ الْحَرَام‌ِ وَ مَا كَانُوا أَوْلِيَاءَه‌ُ إِن‌ْ أَوْلِياؤُه‌ُ إِلاَّ الْمُتَّقُون‌َ وَ لَكِنَّ‌ أَكْثَرَهُم‌ْ لاَ يَعْلَمُون‌َ (انفال: 34)

چرا خدا آنها را مجازات نكند، با اينكه از (عبادت موحّدان در كنار) مسجد الحرام جلوگيرى مى‏كنند در حالى كه سرپرست آن نيستند؟! سرپرست آن، فقط پرهيزگارانند ولى بيشتر آنها نمى‏دانند. (34)


وَ مَا كَان‌َ صَلاَتُهُم‌ْ عِنْدَ الْبَيْت‌ِ إِلاَّ مُكَاءً وَ تَصْدِيَة‌ً فَذُوقُوا الْعَذَاب‌َ بِمَا كُنْتُم‌ْ تَكْفُرُون‌َ (انفال: 35)

(آنها كه مدّعى هستند ما هم نماز داريم،) نمازشان نزد خانه (خدا)، چيزى جز «سوت كشيدن» «كف زدن» نبود پس بچشيد عذاب (الهى) را بخاطر كفرتان! (35)


إِن‌َّ الَّذِين‌َ كَفَرُوا يُنْفِقُون‌َ أَمْوَالَهُم‌ْ لِيَصُدُّوا عَنْ‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ فَسَيُنْفِقُونَهَا ثُم‌َّ تَكُون‌ُ عَلَيْهِم‌ْ حَسْرَة‌ً ثُم‌َّ يُغْلَبُون‌َ وَالَّذِين‌َ كَفَرُوا إِلَي‌ جَهَنَّم‌َ يُحْشَرُون‌َ (انفال: 36)

آنها كه كافر شدند، اموالشان را براى بازداشتن (مردم) از راه خدا خرج مى‏كنند آنان اين اموال را (كه براى به دست آوردنش زحمت كشيده‏اند، در اين راه) مصرف مى‏كنند، امّا مايه حسرت و اندوهشان خواهد شد و سپس شكست خواهند خورد و (در جهان ديگر) كافران همگى به سوى دوزخ گردآورى خواهند شد. (36)


لِيَـمِيزَ الله‌ُ الْخَبِيث‌َ مِن‌َ الطَّيِّب‌ِ وَ يَجْعَل‌َ الْخَبِيث‌َ بَعْضَه‌ُ عَلَي‌ بَعْض‌ٍ فَيَرْكُمَه‌ُ جَمِيعَاً فَيَجْعَلَه‌ُ فِي‌ جَهَنَّم‌َ أُولَئِك‌َ هُم‌ُ الْخَاسِرُون‌َ (انفال: 37)

(اينها همه) بخاطر آن است كه خداوند (مى‏خواهد) ناپاك را از پاك جدا سازد، و ناپاكها را روى هم بگذارد، و همه را متراكم سازد، و يك جا در دوزخ قرار دهد و اينها هستند زيانكاران! (37)


قُلْ‌ لِلَّذِين‌َ كَفَرُوا إِنْ‌ يَنْتَهُوا يُغْفَرْ لَهُم‌ْ مَا قَدْ سَلَف‌َ وَ إِنْ‌ يَعُودُوا فَقَدْ مَضَت‌ْ سُنَّت‌ُ الْأَوَّلِين‌َ (انفال: 38)

به آنها كه كافر شدند بگو: «چنانچه از مخالفت باز ايستند، (و ايمان آورند،) گذشته آنها بخشوده خواهد شد و اگر به اعمال سابق بازگردند، سنّت خداوند در گذشتگان، درباره آنها جارى مى‏شود (و حكم نابودى آنان صادر مى‏گردد). (38)


وَ قَاتِلُوهُم‌ْ حَتَّي‌ لاَ تَكُون‌َ فِتْنَة‌ٌ وَ يَكُون‌َ الدِّين‌ُ كُلُّه‌ُ لِالله‌ِ فَإِنِ‌ انْتَهَوْا فَإِن‌َّ الله‌َ بِمَا يَعْمَلُون‌َ بَصِيرٌ (انفال: 39)

و با آنها پيكار كنيد، تا فتنه [شرك و سلب آزادى‏] برچيده شود، و دين (و پرستش) همه مخصوص خدا باشد! و اگر آنها (از راه شرك و فساد بازگردند، و از اعمال نادرست) خوددارى كنند، (خداوند آنها را مى‏پذيرد) خدا به آنچه انجام مى‏دهند بيناست. (39)


وَ إِنْ‌ تَوَلَّوْا فَاعْلَمُوا أَن‌َّ الله‌َ مَوْلاَكُم‌ْ نِعْم‌َ الْمَوْلَي‌ وَ نِعْم‌َ النَّصِيرُ (انفال: 40)

و اگر سرپيچى كنند، بدانيد (ضررى به شما نمى‏رسانند) خداوند سرپرست شماست! چه سرپرست خوبى! و چه ياور خوبى! (40)


وَاعْلَمُوا أَنَّ مَا غَنِمْتُمْ‌ مِنْ‌ شَي‌ْءٍ فَأَن‌َّ لِالله‌ِ خُمُسَه‌ُ وَ لِلرَّسُول‌ِ وَ لِذِي‌ الْقُرْبَي‌ وَالْيَتَامَي‌ وَالْمَسَاكِين‌ِ وَابْن‌ِ السَّبِيل‌ِ إِنْ‌ كُنْتُم‌ْ آمَنْتُمْ‌ بِالله‌ِ وَ مَا أَنْزَلْنَا عَلَي‌ عَبْدِنَا يَوْم‌َ الْفُرْقَان‌ِ يَوْم‌َ الْتَقَي‌ الْجَمْعَان‌ِ وَالله‌ُ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ قَدِيرٌ (انفال: 41)

بدانيد هر گونه غنيمتى به دست آوريد، خمس آن براى خدا، و براى پيامبر، و براى ذى القربى و يتيمان و مسكينان و واماندگان در راه (از آنها) است، اگر به خدا و آنچه بر بنده خود در روز جدايى حق از باطل، روز درگيرى دو گروه (باايمان و بى‏ايمان) [روز جنگ بدر] نازل كرديم، ايمان آورده‏ايد و خداوند بر هر چيزى تواناست! (41)


إِذْ أَنْتُمْ‌ بِالْعُدْوَة‌ِ الدُّنْيَا وَ هُمْ‌ بِالْعُدْوَة‌ِ الْقُصْوَي‌ وَالرَّكْب‌ُ أَسْفَل‌َ مِنْكُم‌ْ وَ لَوْ تَوَاعَدْتُم‌ْ لَأَخْتَلَفْتُم‌ْ فِي‌ الْمِيعَادِ وَ لَكِنْ‌ لِيَقْضِي‌َ الله‌ُ أَمْرَاً كَان‌َ مَفْعُولاً لِيَهْلِك‌َ مَن‌ْ هَلَك‌َ عَنْ‌ بَيِّنَة‌ٍ وَ يَحْيَي‌ مَن‌ْ حَي‌َّ عَن‌ْ بَيِّنَة‌ٍ وَ إِن‌َّ الله‌َ لَسَمِيع‌ٌ عَلِيم‌ٌ (انفال: 42)

در آن هنگام كه شما در طرف پايين بوديد، و آنها در طرف بالا (و دشمن بر شما برترى داشت) و كاروان (قريش)، پايين تر از شما بود (و وضع چنان سخت بود كه) اگر با يكديگر وعده مى‏گذاشتيد (كه در ميدان نبرد حاضر شويد)، در انجام وعده خود اختلاف مى‏كرديد ولى (همه اينها) براى آن بود كه خداوند، كارى را كه مى‏بايست انجام شود، تحقّق بخشد تا آنها كه هلاك (و گمراه) مى‏شوند، از روى اتمام حجّت باشد و آنها كه زنده مى‏شوند (و هدايت مى‏يابند)، از روى دليل روشن باشد و خداوند شنوا و داناست. (42)


إِذْ يُرِيكَهُم‌ُ الله‌ُ فِي‌ مَنَامِك‌َ قَلِيلاً وَ لَوْ أَرَاكَهُم‌ْ كَثِيرَاً لَفَشِلْتُم‌ْ وَ لَتَنَازَعْتُم‌ْ فِي‌ الْأَمْرِ وَ لَكِنَّ‌ الله‌َ سَلَّم‌َ إِنَّه‌ُ عَلِيم‌ٌ بِذَات‌ِ الصُّدُورِ (انفال: 43)

در آن هنگام كه خداوند تعداد آنها را در خواب به تو كم نشان داد و اگر فراوان نشان مى‏داد، مسلّماً سست مى‏شديد و (درباره شروع جنگ با آنها) كارتان به اختلاف مى‏كشيد ولى خداوند (شما را از شرّ اينها) سالم نگه داشت خداوند به آنچه درون سينه‏هاست، داناست. (43)


وَ إِذْ يُرِيكُمُوهُم‌ْ إِذِ الْتَقَيْتُم‌ْ فِي‌ أَعْيُنِكُم‌ْ قَلِيلاً وَ يُقَلِّلُكُم‌ْ فِي‌ أَعْيُنِهِم‌ْ لِيَقْضِي‌َ الله‌ُ أَمْرَاً كَان‌َ مَفْعُولاً وَ إِلَي‌ الله‌ِ تُرْجَع‌ُ الْأُمُورُ (انفال: 44)

و در آن هنگام (كه در ميدان نبرد،) با هم رو به رو شديد، آنها را به چشم شما كم نشان مى‏داد و شما را (نيز) به چشم آنها كم مى‏نمود تا خداوند، كارى را كه مى‏بايست انجام گيرد، صورت بخشد (شما نترسيد و اقدام به جنگ كنيد، آنها هم وحشت نكنند و حاضر به جنگ شوند، و سرانجام شكست بخورند!) و همه كارها به خداوند باز مى‏گردد. (44)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا إِذَا لَقِيتُم‌ْ فِئَة‌ً فَاثْبُتُوا وَاذْكُرُوا الله‌َ كَثِيرَاً لَعَلَّكُم‌ْ تُفْلِحُون‌َ (انفال: 45)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! هنگامى كه (در ميدان نبرد) با گروهى رو به رو مى‏شويد، ثابت قدم باشيد! و خدا را فراوان ياد كنيد، تا رستگار شويد! (45)


وَ أَطِيعُوا الله‌َ وَ رَسُولَه‌ُ وَ لاَ تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَ تَذْهَب‌َ رِيحُكُم‌ْ وَاصْبِرُوا إِن‌َّ الله‌َ مَع‌َ الصَّابِرِين‌َ (انفال: 46)

و (فرمان) خدا و پيامبرش را اطاعت نماييد! و نزاع (و كشمكش) نكنيد، تا سست نشويد، و قدرت (و شوكت) شما از ميان نرود! و صبر و استقامت كنيد كه خداوند با استقامت كنندگان است! (46)


وَ لاَ تَكُونُوا كَالَّذِين‌َ خَرَجُوا مِنْ‌ دِيَارِهِمْ‌ بَطَرَاً وَ رِئَاءَ النَّاس‌ِ وَ يَصُدُّون‌َ عَنْ‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ وَالله‌ُ بِمَا يَعْمَلُون‌َ مُحِيط‌ٌ (انفال: 47)

و مانند كسانى نباشيد كه از روى هوى پرستى و غرور و خودنمايى در برابر مردم، از سرزمين خود به (سوى ميدان بدر) بيرون آمدند و (مردم را) از راه خدا بازمى‏داشتند (و سرانجام شكست خوردند) و خداوند به آنچه عمل مى‏كنند، احاطه (و آگاهى) دارد! (47)


وَ إِذْ زَيَّن‌َ لَهُم‌ُ الشَّيْطَان‌ُ أَعْمَالَهُم‌ْ وَ قَال‌َ لاَ غَالِب‌َ لَكُم‌ُ الْيَوْم‌َ مِن‌َ النَّاس‌ِ وَ إِنِّي‌ جَارٌ لَكُم‌ْ فَلَمَّا تَرَاءَت‌ِ الْفِئَتَان‌ِ نَكَص‌َ عَلَي‌ عَقِبَيْه‌ِ وَ قَال‌َ إِنِّي‌ بَرِي‌ءٌ مِنْكُم‌ْ إِنِّي‌ أَرَي‌ مَا لاَ تَرَوْن‌َ إِنِّي‌ أَخَاف‌ُ الله‌َ وَالله‌ُ شَدِيدُ الْعِقَاب‌ِ (انفال: 48)

و (به ياد آور) هنگامى را كه شيطان، اعمال آنها [مشركان‏] را در نظرشان جلوه داد، و گفت: «امروز هيچ كس از مردم بر شما پيروز نمى‏گردد! و من، همسايه (و پناه‏دهنده) شما هستم!» امّا هنگامى كه دو گروه (كافران، و مؤمنان مورد حمايت فرشتگان) در برابر يكديگر قرار گرفتند، به عقب برگشت و گفت: «من از شما (دوستان و پيروانم) بيزارم! من چيزى مى‏بينم كه شما نمى‏بينيد من از خدا مى‏ترسم، خداوند شديد العقاب است!» (48)


إِذْ يَقُول‌ُ الْمُنَافِقُون‌َ وَالَّذِين‌َ فِي‌ قُلُوبِهِمْ‌ مَرَض‌ٌ غَرَّ هَؤُلاَءِ دِينُهُم‌ْ وَ مَنْ‌ يَتَوَكَّل‌ْ عَلَي‌ الله‌ِ فَإِن‌َّ الله‌َ عَزِيزٌ حَكِيم‌ٌ (انفال: 49)

و هنگامى را كه منافقان، و آنها كه در دلهايشان بيمارى است مى‏گفتند: «اين گروه (مسلمانان) را دينشان مغرور ساخته است.» (آنها نمى‏دانستند كه) هر كس بر خدا توكّل كند، (پيروز مى‏گردد) خداوند قدرتمند و حكيم است! (49)


وَ لَوْ تَرَي‌ إِذْ يَتَوَفَّي‌ الَّذِين‌َ كَفَرُوا الْمَلاَئِكَة‌ُ يَضْرِبُون‌َ وُجُوهَهُم‌ْ وَ أَدْبَارَهُم‌ْ وَ ذُوقُوا عَذَاب‌َ الْحَرِيق‌ِ (انفال: 50)

و اگر ببينى كافران را هنگامى كه فرشتگان (مرگ)، جانشان را مى‏گيرند و بر صورت و پشت آنها مى‏زنند و (مى‏گويند:) بچشيد عذاب سوزنده را (، به حال آنان تأسف خواهى خورد)! (50)


ذَلِك‌َ بِمَا قَدَّمَت‌ْ أَيْدِيكُم‌ْ وَ أَن‌َّ الله‌َ لَيْس‌َ بِظَلاَّم‌ٍ لِلْعَبِيدِ (انفال: 51)

اين، در مقابل كارهايى است كه از پيش فرستاده‏ايد و خداوند نسبت به بندگانش، هرگز ستم روا نمى‏دارد! (51)


كَدَأْب‌ِ آل‌ِ فِرْعَوْن‌َ وَالَّذِين‌َ مِنْ‌ قَبْلِهِم‌ْ كَفَرُوا بِآيَات‌ِ الله‌ِ فَأَخَذَهُم‌ُ الله‌ُ بِذُنُوبِهِم‌ْ إِن‌َّ الله‌َ قَوِي‌ٌّ شَدِيدُ الْعِقَاب‌ِ (انفال: 52)

(حال اين گروه مشركان،) همانند حال نزديكان فرعون، و كسانى است كه پيش از آنان بودند آنها آيات خدا را انكار كردند خداوند هم آنان را به گناهانشان كيفر داد خداوند قوىّ، و كيفرش شديد است (52)


ذَلِك‌َ بِأَنَّ‌ الله‌َ لَم‌ْ يَك‌ُ مُغَيِّرَاً نِعْمَة‌ً أَنْعَمَهَا عَلَي‌ قَوْم‌ٍ حَتَّي‌ يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِم‌ْ وَ أَن‌َّ الله‌َ سَمِيع‌ٌ عَلِيم‌ٌ (انفال: 53)

اين، بخاطر آن است كه خداوند، هيچ نعمتى را كه به گروهى داده، تغيير نمى‏دهد جز آنكه آنها خودشان را تغيير دهند و خداوند، شنوا و داناست! (53)


كَدَأْب‌ِ آل‌ِ فِرْعَوْن‌َ وَالَّذِين‌َ مِنْ‌ قَبْلِهِم‌ْ كَذَّبُوا بِآيَات‌ِ رَبِّهِم‌ْ فَأَهْلَكْنَاهُمْ‌ بِذُنُوبِهِم‌ْ وَ أَغْرَقْنَا آل‌َ فِرْعَوْن‌َ وَ كُل‌ٌّ كَانُوا ظَالِمِين‌َ (انفال: 54)

اين، (درست) شبيه (حال) فرعونيان و كسانى است كه پيش از آنها بودند آيات پروردگارشان را تكذيب كردند ما هم بخاطر گناهانشان، آنها را هلاك كرديم، و فرعونيان را غرق نموديم و همه آنها ظالم (و ستمگر) بودند! (54)


الَّذِين‌َ عَاهَدْتَ مِنْهُم‌ْ ثُم‌َّ يَنْقُضُون‌َ عَهْدَهُم‌ْ فِي‌ كُل‌ِّ مَرَّة‌ٍ وَ هُم‌ْ لاَ يَتَّقُون‌َ (انفال: 56)

همان كسانى كه با آنها پيمان بستى سپس هر بار عهد و پيمان خود را مى‏شكنند و (از پيمان شكنى و خيانت،) پرهيز ندارند. (56)


وَ إِنْ مَا تَخَافَن‌َّ مِنْ‌ قَوْم‌ٍ خِيَانَة‌ً فَانْبِذْ إِلَيْهِم‌ْ عَلَي‌ سَوَاءٍ إِن‌َّ الله‌َ لاَ يُحِب‌ُّ الْخَائِنِين‌َ (انفال: 58)

و هر گاه (با ظهور نشانه‏هايى،) از خيانت گروهى بيم داشته باشى (كه عهد خود را شكسته، حمله غافلگيرانه كنند)، بطور عادلانه به آنها اعلام كن كه پيمانشان لغو شده است زيرا خداوند، خائنان را دوست نمى‏دارد! (58)


وَ لاَ يَحْسَبَن‌َّ الَّذِين‌َ كَفَرُوا سَبَقُوا إِنَّهُم‌ْ لاَ يُعْجِزُون‌َ (انفال: 59)

آنها كه راه كفر پيش گرفتند، گمان نكنند (با اين اعمال،) پيش برده‏اند (و از قلمرو كيفر ما، بيرون رفته‏اند)! آنها هرگز ما را ناتوان نخواهند كرد! (59)


وَ أَعِدُّوا لَهُمْ‌ مَا استَطَعْتُمْ‌ مِنْ‌ قُوَّة‌ٍ وَ مِنْ‌ رِبَاط‌ِ الْخَيْل‌ِ تُرْهِبُون‌َ بِه‌ِ عَدُوَّ الله‌ِ وَ عَدُوَّكُم‌ْ وَ آخَرِين‌َ مِنْ‌ دُونِهِم‌ْ لاَ تَعْلَمُونَهُم‌ُ الله‌ُ يَعْلَمُهُم‌ْ وَ مَا تُنْفِقُوا مِنْ‌ شَي‌ْءٍ فِي‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ يُوَف‌َّ إِلَيْكُم‌ْ وَ أَنْتُم‌ْ لاَ تُظْلَمُون‌َ (انفال: 60)

هر نيرويى در قدرت داريد، براى مقابله با آنها [دشمنان‏]، آماده سازيد! و (همچنين) اسبهاى ورزيده (براى ميدان نبرد)، تا به وسيله آن، دشمن خدا و دشمن خويش را بترسانيد! و (همچنين) گروه ديگرى غير از اينها را، كه شما نمى‏شناسيد و خدا آنها را مى‏شناسد! و هر چه در راه خدا (و تقويت بنيه دفاعى اسلام) انفاق كنيد، بطور كامل به شما بازگردانده مى‏شود، و به شما ستم نخواهد شد! (60)


وَ إِنْ‌ جَنَحُوا لِلسَّلْم‌ِ فَاجْنَح‌ْ لَهَا وَ تَوَكَّل‌ْ عَلَي‌ الله‌ِ إِنَّه‌ُ هُوَ الْسَّمِيع‌ُ الْعَلِيم‌ُ (انفال: 61)

و اگر تمايل به صلح نشان دهند، تو نيز از در صلح درآى و بر خدا توكّل كن، كه او شنوا و داناست! (61)


وَ إِنْ‌ يُرِيدُوا أَنْ‌ يَخْدَعُوك‌َ فَإِن‌َّ حَسْبَك‌َ الله‌ُ هُوَ الَّذِي‌ أَيَّدَك‌َ بِنَصْرِه‌ِ وَ بِالْمُؤْمِنِين‌َ (انفال: 62)

و اگر بخواهند تو را فريب دهند، خدا براى تو كافى است او همان كسى است كه تو را، با يارى خود و مؤمنان، تقويت كرد ... (62)


وَ أَلَّف‌َ بَيْن‌َ قُلُوبِهِم‌ْ لَوْ أَنْفَقْت‌َ مَا فِي‌ الْأَرْض‌ِ جَمِيعَاً مَا أَلَّفْت‌َ بَيْن‌َ قُلُوبِهِم‌ْ وَ لَكِنَّ‌ الله‌َ أَلَّف‌َ بَيْنَهُم‌ْ إِنَّه‌ُ عَزِيزٌ حَكِيم‌ٌ (انفال: 63)

و دلهاى آنها را با هم، الفت داد! اگر تمام آنچه را روى زمين است صرف مى‏كردى كه ميان دلهاى آنان الفت دهى، نمى‏توانستى! ولى خداوند در ميان آنها الفت ايجاد كرد! او توانا و حكيم است! (63)


يَا أَيُّهَا النَّبِي‌ُّ حَسْبُك‌َ الله‌ُ وَ مَن‌ِ اتَّبَعَك‌َ مِن‌َ الْمُؤْمِنِين‌َ (انفال: 64)

اى پيامبر! خداوند و مؤمنانى كه از تو پيروى مى‏كنند، براى حمايت تو كافى است (فقط بر آنها تكيه كن)! (64)


يَا أَيُّهَا النَّبِي‌ُّ حَرِّض‌ِ الْمُؤْمِنِين‌َ عَلَي‌ الْقِتَال‌ِ إِنْ‌ يَكُنْ‌ مِنْكُم‌ْ عِشْرُون‌َ صَابِرُون‌َ يَغْلِبُوا مِئَتَيْن‌ِ وَ إِنْ‌ يَكُنْ‌ مِنْكُم‌ْ مِئَة‌ٌ يَغْلِبُوا أَلْفَاً مِن‌َ الَّذِين‌َ كَفَرُوا بِأَنَّهُم‌ْ قَوْم‌ٌ لاَ يَفْقَهُون‌َ (انفال: 65)

اى پيامبر! مؤمنان را به جنگ (با دشمن) تشويق كن! هر گاه بيست نفر با استقامت از شما باشند، بر دويست نفر غلبه مى‏كنند و اگر صد نفر باشند، بر هزار نفر از كسانى كه كافر شدند، پيروز مى‏گردند چرا كه آنها گروهى هستند كه نمى‏فهمند! (65)


الْآن‌َ خَفَّف‌َ الله‌ُ عَنْكُم‌ْ وَ عَلِم‌َ أَن‌َّ فِيكُم‌ْ ضَعْفَاً فَإِنْ‌ يَكُنْ‌ مِنْكُمْ‌ مِئَة‌ٌ صَابِرَة‌ٌ يَغْلِبُوا مِئَتَين‌ِ وَ إِنْ‌ يَكُنْ‌ مِنْكُم‌ْ أَلْف‌ٌ يَغْلِبُوا أَلْفَيْن‌ِ بِإِذْن‌ِ الله‌ِ وَالله‌ُ مَع‌َ الصَّابِرِين‌َ (انفال: 66)

هم اكنون خداوند به شما تخفيف داد، و دانست كه در شما ضعفى است بنا بر اين، هر گاه يكصد نفر با استقامت از شما باشند، بر دويست نفر پيروز مى‏شوند و اگر يكهزار نفر باشند، بر دو هزار نفر به فرمان خدا غلبه خواهند كرد! و خدا با صابران است! (66)


مَا كَان‌َ لِنَبِي‌ٍّ أَنْ‌ يَكُون‌َ لَه‌ُ أَسْرَي‌ حَتَّي‌ يُثْخِن‌َ فِي‌ الْأَرْض‌ِ تُرِيدُون‌َ عَرَض‌َ الدُّنْيَا وَالله‌ُ يُرِيدُ الْآخِرَة‌َ وَالله‌ُ عَزِيزٌ حَكِيم‌ٌ (انفال: 67)

هيچ پيامبرى حق ندارد اسيرانى (از دشمن) بگيرد تا كاملًا بر آنها پيروز گردد (و جاى پاى خود را در زمين محكم كند)! شما متاع ناپايدار دنيا را مى‏خواهيد (و مايليد اسيران بيشترى بگيريد، و در برابر گرفتن فديه آزاد كنيد ولى خداوند، سراى ديگر را (براى شما) مى‏خواهد و خداوند قادر و حكيم است! (67)


فَكُلُوا مِمَّا غَنِمْتُم‌ْ حَلاَلاً طَيِّبَاً وَاتَّقُوا الله‌َ إِن‌َّ الله‌َ غَفُورٌ رَحِيم‌ٌ (انفال: 69)

از آنچه به غنيمت گرفته‏ايد، حلال و پاكيزه بخوريد و از خدا بپرهيزيد خداوند آمرزنده و مهربان است! (69)


يَا أَيُّهَا النَّبِي‌ُّ قُلْ‌ لِمَنْ‌ فِي‌ أَيْدِيكُمْ‌ مِن‌َ الْأَسْرَي‌ إِنْ‌ يَعْلَم‌ِ الله‌ُ فِي‌ قُلُوبِكُم‌ْ خَيْرَاً يُؤْتِكُم‌ْ خَيْرَاً مِمَّا أُخِذَ مِنْكُم‌ْ وَ يَغْفِرْ لَكُم‌ْ وَالله‌ُ غَفُورٌ رَحِيم‌ٌ (انفال: 70)

اى پيامبر! به اسيرانى كه در دست شما هستند بگو: «اگر خداوند، خيرى در دلهاى شما بداند، (و نيّات پاكى داشته باشيد،) بهتر از آنچه از شما گرفته شده به شما مى‏دهد و شما را مى‏بخشد و خداوند آمرزنده و مهربان است!» (70)


وَ إِنْ‌ يُرِيدُوا خِيَانَتَك‌َ فَقَدْ خَانُوا الله‌َ مِنْ‌ قَبْل‌ُ فَأَمْكَن‌َ مِنْهُم‌ْ وَالله‌ُ عَلِيم‌ٌ حَكِيم‌ٌ (انفال: 71)

امّا اگر بخواهند با تو خيانت كنند، (تازگى ندارد) آنها پيش از اين (نيز) به خدا خيانت كردند و خداوند (شما را) بر آنها پيروز كرد خداوند دانا و حكيم است! (71)


إِن‌َّ الَّذِين‌َ آمَنُوا وَ هَاجَرُوا وَ جَاهَدُوا بِأَمْوالِهِم‌ْ وَ أَنْفُسِهِم‌ْ فِي‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ وَالَّذِين‌َ آوَوْا وَ نَصَرُوا أُولَئِك‌َ بَعْضُهُم‌ْ أَوْلِيَاءُ بَعْض‌ٍ وَالَّذِين‌َ آمَنُوا وَ لَم‌ْ يُهَاجِرُوا مَا لَكُم‌ْ مِنْ‌ وَلاَيَتِهِمْ‌ مِنْ‌ شَي‌ْءٍ حَتَّي‌ يُهَاجِرُوا وَ إِنِ اسْتَنْصَرُوكُم‌ْ فِي‌ الدِّين‌ِ فَعَلَيْكُم‌ُ النَّصْرُ إِلاَّ عَلَي‌ قَوْم‌ٍ بَيْنَكُم‌ْ وَ بَيْنَهُمْ‌ مِيثَاق‌ٌ وَالله‌ُ بِمَا تَعْمَلُون‌َ بَصِيرٌ (انفال: 72)

كسانى كه ايمان آوردند و هجرت نمودند و با اموال و جانهاى خود در راه خدا جهاد كردند، و آنها كه پناه دادند و يارى نمودند، آنها ياران يكديگرند و آنها كه ايمان آوردند و مهاجرت نكردند، هيچ گونه ولايت [دوستى و تعهّدى‏] در برابر آنها نداريد تا هجرت كنند! و (تنها) اگر در (حفظ) دين (خود) از شما يارى طلبند، بر شماست كه آنها را يارى كنيد، جز بر ضدّ گروهى كه ميان شما و آنها، پيمان (ترك مخاصمه) است و خداوند به آنچه عمل مى‏كنيد، بيناست! (72)


وَالَّذِين‌َ كَفَرُوا بَعْضُهُم‌ْ أَوْلِيَاءُ بَعْض‌ٍ إِنْ لاَ تَفْعَلُوه‌ُ تَكُنْ‌ فِتْنَة‌ٌ فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَ فَسَادٌ كَبِيرٌ (انفال: 73)

كسانى كه كافر شدند، اولياء (و ياوران و مدافعان) يكديگرند اگر (اين دستور را) انجام ندهيد، فتنه و فساد عظيمى در زمين روى مى‏دهد. (73)


وَالَّذِين‌َ آمَنُوا وَ هَاجَرُوا وَ جَاهَدُوا فِي‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ وَالَّذِين‌َ آوَوْا وَ نَصَرُوا أُولَئِك‌َ هُم‌ُ الْمُؤْمِنُون‌َ حَقَّاً لَهُمْ‌ مَغْفِرَة‌ٌ وَ رِزْق‌ٌ كَرِيم‌ٌ (انفال: 74)

و آنها كه ايمان آوردند و هجرت نمودند و در راه خدا جهاد كردند، و آنها كه پناه دادند و يارى نمودند، آنان مؤمنان حقيقى‏اند براى آنها، آمرزش (و رحمت خدا) و روزى شايسته‏اى است. (74)


وَالَّذِين‌َ آمَنُوا مِنْ‌ بَعْدُ وَ هَاجَرُوا وَ جَاهَدُوا مَعَكُم‌ْ فَأُولَئِك‌َ مِنْكُم‌ْ وَ أُولُوا الْأَرْحَام‌ِ بَعْضُهُم‌ْ أَوْلَي‌ بِبَعْض‌ٍ فِي‌ كِتَاب‌ِ الله‌ِ إِن‌َّ الله‌َ بِكُل‌ِّ شَي‌ْءٍ عَلِيم‌ٌ (انفال: 75)

و كسانى كه بعداً ايمان آوردند و هجرت كردند و با شما جهاد نمودند، از شما هستند و خويشاوندان نسبت به يكديگر، در احكامى كه خدا مقرّر داشته، (از ديگران) سزاوارترند خداوند به همه چيز داناست. (75)


بَرَاءَة‌ٌ مِن‌َ الله‌ِ وَ رَسُولِه‌ِ إِلَي‌ الَّذِين‌َ عَاهَدْتُمْ‌ مِن‌َ الْمُشْرِكِين‌َ (توبه: 1)

(اين، اعلام) بيزارى از سوى خدا و پيامبر او، به كسانى از مشركان است كه با آنها عهد بسته‏ايد! (1)


فَسِيحُوا فِي‌ الْأَرْض‌ِ أَرْبَعَة‌َ أَشْهُرٍ وَاعْلَمُوا أَنَّكُم‌ْ غَيْرُ مُعْجِزِي‌ الله‌ِ وَ أَن‌َّ الله‌َ مُخْزِي‌ الْكَافِرِين‌َ (توبه: 2)

با اين حال، چهار ماه (مهلت داريد كه آزادانه) در زمين سير كنيد (و هر جا مى‏خواهيد برويد، و بينديشيد)! و بدانيد شما نمى‏توانيد خدا را ناتوان سازيد، (و از قدرت او فرار كنيد! و بدانيد) خداوند خواركننده كافران است! (2)


وَ أَذَان‌ٌ مِن‌َ الله‌ِ وَ رَسُولِه‌ِ إِلَي‌ النَّاس‌ِ يَوْم‌َ الْحَج‌ِّ الْأَكْبَرِ أَن‌َّ الله‌َ بَرِي‌ءٌ مِن‌َ الْمُشْرِكِين‌َ وَ رَسُولُه‌ُ فَإِنْ‌ تُبْتُم‌ْ فَهُوَ خَيْرٌ لَكُم‌ْ وَ إِنْ‌ تَوَلَّيْتُم‌ْ فَاعْلَمُوا أَنَّكُم‌ْ غَيْرُ مُعْجِزِي‌ الله‌ِ وَ بَشِّرِ الَّذِين‌َ كَفَرُوا بِعَذَاب‌ٍ أَلِيم‌ٍ (توبه: 3)

و اين، اعلامى است از ناحيه خدا و پيامبرش به (عموم) مردم در روز حج اكبر [روز عيد قربان‏] كه: خداوند و پيامبرش از مشركان بيزارند! با اين حال، اگر توبه كنيد، براى شما بهتر است! و اگر سرپيچى نماييد، بدانيد شما نمى‏توانيد خدا را ناتوان سازيد (و از قلمرو قدرتش خارج شويد)! و كافران را به مجازات دردناك بشارت ده! (3)


إِلاَّ الَّذِين‌َ عَاهَدْتُم‌ْ مِن‌َ الْمُشْرِكِين‌َ ثُم‌َّ لَم‌ْ يَنْقُصُوكُم‌ْ شَيْءً وَ لَم‌ْ يُظَاهِرُوا عَلَيْكُم‌ْ أَحَدَاً فَأَتِمُّوا إِلَيْهِم‌ْ عَهْدَهُم‌ْ إِلَي‌ مُدَّتِهِم‌ْ إِن‌َّ الله‌َ يُحِب‌ُّ الْمُتَّقِين‌َ (توبه: 4)

مگر كسانى از مشركان كه با آنها عهد بستيد، و چيزى از آن را در حقّ شما فروگذار نكردند، و احدى را بر ضدّ شما تقويت ننمودند پيمان آنها را تا پايان مدّتشان محترم بشمريد زيرا خداوند پرهيزگاران را دوست دارد! (4)


فَإِذَا انْسَلَخ‌َ الْأَشْهُرُ الْحُرُم‌ُ فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِين‌َ حَيْث‌ُ وَجَدْتُمُوهُم‌ْ وَ خُذُوهُم‌ْ وَاحْصُرُوهُم‌ْ وَاقْعُدُوا لَهُم‌ْ كُل‌َّ مَرْصَدٍ فَإِنْ‌ تَابُوا وَ أَقَامُوا الْصَّلاَة‌َ وَ آتَوُا الزَّكَاة‌َ فَخَلُّوا سَبِيلَهُم‌ْ إِن‌َّ الله‌َ غَفُورٌ رَحِيم‌ٌ (توبه: 5)

(امّا) وقتى ماه‏هاى حرام پايان گرفت، مشركان را هر جا يافتيد به قتل برسانيد و آنها را اسير سازيد و محاصره كنيد و در هر كمينگاه، بر سر راه آنها بنشينيد! هر گاه توبه كنند، و نماز را برپا دارند، و زكات را بپردازند، آنها را رها سازيد زيرا خداوند آمرزنده و مهربان است! (5)


وَ إِن‌ْ أَحَدٌ مِن‌َ الْمُشْرِكِين‌َ اسْتَجَارَك‌َ فَأَجِرْه‌ُ حَتَّي‌ يَسْمَع‌َ كَلاَم‌َ الله‌ِ ثُم‌َّ أَبْلِغْه‌ُ مَأْمَنَه‌ُ ذَلِك‌َ بِأَنَّهُم‌ْ قَوْم‌ٌ لاَ يَعْلَمُون‌َ (توبه: 6)

و اگر يكى از مشركان از تو پناهندگى بخواهد، به او پناه ده تا سخن خدا را بشنود (و در آن بينديشد)! سپس او را به محل امنش برسان، چرا كه آنها گروهى ناآگاهند! (6)


كَيْف‌َ يَكُون‌ُ لِلْمُشْرِكِين‌َ عَهْدٌ عِنْدَ الله‌ِ وَ عِنْدَ رَسُولِه‌ِ إِلاَّ الَّذِين‌َ عَاهَدْتُم‌ْ عِنْدَ الْمَسْجِدِ الْحَرَام‌ِ فَمَا اسْتَقَامُوا لَكُم‌ْ فَاسْتَقِيمُوا لَهُم‌ْ إِن‌َّ الله‌َ يُحِب‌ُّ الْمُتَّقِين‌َ (توبه: 7)

چگونه براى مشركان پيمانى نزد خدا و رسول او خواهد بود (در حالى كه آنها همواره آماده شكستن پيمانشان هستند)؟! مگر كسانى كه نزد مسجد الحرام با آنان پيمان بستيد (و پيمان خود را محترم شمردند) تا زمانى كه در برابر شما وفادار باشند، شما نيز وفادارى كنيد، كه خداوند پرهيزگاران را دوست دارد! (7)


كَيْف‌َ وَ إِنْ‌ يَظْهَرُوا عَلَيْكُم‌ْ لاَ يَرْقُبُوا فِيكُم‌ْ إِلاًّ وَ لاَ ذِمَّة‌ً يُرْضُونَكُمْ‌ بِأَفْوَاهِهِم‌ْ وَ تَأْبَي‌ قُلُوبُهُم‌ْ وَ أَكْثَرُهُم‌ْ فَاسِقُون‌َ (توبه: 8)

چگونه (پيمان مشركان ارزش دارد)، در حالى كه اگر بر شما غالب شوند، نه ملاحظه خويشاوندى با شما را مى‏كنند، و نه پيمان را؟! شما را با زبان خود خشنود مى‏كنند، ولى دلهايشان ابا دارد و بيشتر آنها فرمانبردار نيستند! (8)


لاَ يَرْقُبُون‌َ فِي‌ مُؤْمِن‌ٍ إِلاًّ وَ لاَ ذِمَّة‌ً وَ أُولَئِك‌َ هُم‌ُ الْمُعْتَدُون‌َ (توبه: 10)

(نه تنها درباره شما،) درباره هيچ فرد باايمانى رعايت خويشاوندى و پيمان را نمى‏كنند و آنها همان تجاوز كارانند! (10)


فَإِنْ‌ تَابُوا وَ أَقَامُوا الصَّلاَة‌َ وَ آتَوُا الزَّكَاة‌َ فَإِخْوَانُكُم‌ْ فِي‌ الدِّين‌ِ وَ نُفَصِّل‌ُ الْآيَات‌ِ لِقَوْم‌ٍ يَعْلَمُون‌َ (توبه: 11)

(ولى) اگر توبه كنند، نماز را برپا دارند، و زكات را بپردازند، برادر دينى شما هستند و ما آيات خود را براى گروهى كه مى‏دانند (و مى‏انديشند)، شرح مى‏دهيم! (11)


وَ إِنْ‌ نَكَثُوا أَيْمَانَهُمْ‌ مِنْ‌ بَعْدِ عَهْدِهِم‌ْ وَ طَعَنُوا فِي‌ دِينِكُم‌ْ فَقَاتِلُوا أَئِمَّة‌َ الْكُفْرِ إِنَّهُم‌ْ لاَ أَيْمَان‌َ لَهُم‌ْ لَعَلَّهُم‌ْ يَنْتَهُون‌َ (توبه: 12)

و اگر پيمانهاى خود را پس از عهد خويش بشكنند، و آيين شما را مورد طعن قرار دهند، با پيشوايان كفر پيكار كنيد چرا كه آنها پيمانى ندارند شايد (با شدّت عمل) دست بردارند! (12)


أَلاَ تُقَاتِلُون‌َ قَوْمَاً نَكَثُوا أَيْمَانَهُم‌ْ وَ هَمُّوا بِإِخْرَاج‌ِ الرَّسُول‌ِ وَ هُمْ‌ بَدَءُوكُم‌ْ أَوَّل‌َ مَرَّة‌ٍ أَتَخْشَوْنَهُم‌ْ فَالله‌ُ أَحَق‌ُّ أَنْ‌ تَخْشَوْه‌ُ إِنْ‌ كُنْتُمْ‌ مُؤْمِنِين‌َ (توبه: 13)

آيا با گروهى كه پيمانهاى خود را شكستند، و تصميم به اخراج پيامبر گرفتند، پيكار نمى‏كنيد؟! در حالى كه آنها نخستين بار (پيكار با شما را) آغاز كردند آيا از آنها مى‏ترسيد؟! با اينكه خداوند سزاوارتر است كه از او بترسيد، اگر مؤمن هستيد! (13)


قَاتِلُوهُم‌ْ يُعَذِّبْهُم‌ُ الله‌ُ بِأَيْدِيكُم‌ْ وَ يُخْزِهِم‌ْ وَ يَنْصُرْكُم‌ْ عَلَيْهِم‌ْ وَ يَشْف‌ِ صُدُورَ قَوْم‌ٍ مُؤْمِنِين‌َ (توبه: 14)

با آنها پيكار كنيد، كه خداوند آنان را به دست شما مجازات مى‏كند و آنان را رسوا مى‏سازد و سينه گروهى از مؤمنان را شفا مى‏بخشد (و بر قلب آنها مرهم مى‏نهد) (14)


وَ يُذْهِب‌ْ غَيْظ‌َ قُلُوبِهِم‌ْ وَ يَتُوب‌ُ الله‌ُ عَلَي‌ مَنْ‌ يَشَاءُ وَالله‌ُ عَلِيم‌ٌ حَكِيم‌ٌ (توبه: 15)

و خشم دلهاى آنان را از ميان مى‏برد! و خدا توبه هر كس را بخواهد (و شايسته بداند)، مى‏پذيرد و خداوند دانا و حكيم است. (15)


أَم‌ْ حَسِبْتُم‌ْ أَنْ‌ تُتْرَكُوا وَ لَمَّا يَعْلَم‌ِ الله‌ُ الَّذِين‌َ جَاهَدُوا مِنْكُم‌ْ وَ لَم‌ْ يَتَّخِذُوا مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ وَ لاَ رَسُولِه‌ِ وَ لاَ الْمُؤْمِنِين‌َ وَلِيجَة‌ً وَالله‌ُ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُون‌َ (توبه: 16)

آيا گمان كرديد كه (به حال خود) رها مى‏شويد در حالى كه هنوز كسانى كه از شما جهاد كردند، و غير از خدا و رسولش و مؤمنان را محرم اسرار خويش انتخاب ننمودند، (از ديگران) مشخّص نشده‏اند؟! (بايد آزمون شويد و صفوف از هم جدا گردد) و خداوند به آنچه عمل مى‏كنيد، آگاه است! (16)


مَا كَان‌َ لِلْمُشْرِكِين‌َ أَنْ‌ يَعْمُرُوا مَسَاجِدَ الله‌ِ شَاهِدِين‌َ عَلَي‌ أَنْفُسِهِمْ‌ بِالْكُفْرِ أُولَئِك‌َ حَبِطَت‌ْ أَعْمَالُهُم‌ْ وَ فِي‌ النَّارِ هُم‌ْ خَالِدُون‌َ (توبه: 17)

مشركان حق ندارند مساجد خدا را آباد كنند در حالى كه به كفر خويش گواهى مى‏دهند! آنها اعمالشان نابود (و بى‏ارزش) شده و در آتش (دوزخ)، جاودانه خواهند ماند! (17)


إِنَّمَا يَعْمُرُ مَسَاجِدَ الله‌ِ مَن‌ْ آمَن‌َ بِالله‌ِ وَالْيَوْم‌ِ الْآخِرِ وَ أَقَام‌َ الصَّلاَة‌َ وَ آتَي‌ الزَّكَاة‌َ وَ لَم‌ْ يَخْش‌َ إِلاَّ الله‌َ فَعَسَي‌ أُولَئِك‌َ أَنْ‌ يَكُونُوا مِن‌َ الْمُهْتَدِين‌َ (توبه: 18)

مساجد خدا را تنها كسى آباد مى‏كند كه ايمان به خدا و روز قيامت آورده، و نماز را برپا دارد، و زكات را بپردازد، و جز از خدا نترسد اميد است چنين گروهى از هدايت‏يافتگان باشند. (18)


أَجَعَلْتُم‌ْ سِقَايَة‌َ الْحَاج‌ِّ وَ عِمَارَة‌َ الْمَسْجِدِ الْحَرَام‌ِ كَمَن‌ْ آمَن‌َ بِالله‌ِ وَالْيَوْم‌ِ الْآخِرِ وَ جَاهَدَ فِي‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ لاَ يَسْتَوُون‌َ عِنْدَ الله‌ِ وَالله‌ُ لاَ يَهْدِي‌ الْقَوْم‌َ الظَّالِمِين‌َ (توبه: 19)

آيا سيراب كردن حجاج، و آباد ساختن مسجد الحرام را، همانند (عمل) كسى قرار داديد كه به خدا و روز قيامت ايمان آورده، و در راه او جهاد كرده است؟! (اين دو،) نزد خدا مساوى نيستند! و خداوند گروه ظالمان را هدايت نمى‏كند! (19)


الَّذِين‌َ آمَنُوا وَ هَاجَرُوا وَ جَاهَدَوا فِي‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ بِأَمْوالِهِم‌ْ وَ أَنْفُسِهِم‌ْ أَعْظَم‌ُ دَرَجَة‌ً عِنْدَ الله‌ِ وَ أُولَئِك‌َ هُم‌ُ الْفَائِزُون‌َ (توبه: 20)

آنها كه ايمان آوردند، و هجرت كردند، و با اموال و جانهايشان در راه خدا جهاد نمودند، مقامشان نزد خدا برتر است و آنها پيروز و رستگارند! (20)


يُبَشِّرُهُم‌ْ رَبُّهُم‌ْ بِرَحْمَة‌ٍ مِنْه‌ُ وَ رِضْوَان‌ٍ وَ جَنَّات‌ٍ لَهُم‌ْ فِيهَا نَعِيم‌ٌ مُقِيم‌ٌ (توبه: 21)

پروردگارشان آنها را به رحمتى از ناحيه خود، و رضايت (خويش)، و باغهايى از بهشت بشارت مى‏دهد كه در آن، نعمتهاى جاودانه دارند (21)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا لاَ تَتَّخِذُوا آبَاءَكُم‌ْ وَ إِخْوَانَكُم‌ْ أَوْلِيَاءَ إِنِ‌ اسْتَحَبُّوا الْكُفْرَ عَلَي‌ الْإِيمَانِ وَ مَنْ‌ يَتَوَلَّهُمْ‌ مِنْكُم‌ْ فَأُولَئِك‌َ هُم‌ُ الظَّالِمُون‌َ (توبه: 23)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! هر گاه پدران و برادران شما، كفر را بر ايمان ترجيح دهند، آنها را ولىّ (و يار و ياور و تكيه‏گاه) خود قرار ندهيد! و كسانى از شما كه آنان را ولىّ خود قرار دهند، ستمگرند! (23)


قُل‌ْ إِنْ‌ كَان‌َ آبَاؤُكُم‌ْ وَ أَبْنَاؤُكُم‌ْ وَ إِخْوَانُكُم‌ْ وَ أَزْوَاجُكُم‌ْ وَ عَشِيرَتُكُم‌ْ وَ أَمْوَال‌ٌ اقْتَرَفْتُمُوهَا وَ تِجَارَة‌ٌ تَخْشَوْن‌َ كَسَادَهَا وَ مَسَاكِن‌ُ تَرْضَوْنَهَا أَحَب‌َّ إِلَيْكُمْ‌ مِن‌َ الله‌ِ وَ رَسُولِه‌ِ وَ جِهَادٍ فِي‌ سَبِيلِه‌ِ فَتَرَبَّصُوا حَتَّي‌ يَأْتِي‌َ الله‌ُ بِأَمْرِه‌ِ وَالله‌ُ لاَ يَهْدِي‌ الْقَوْم‌َ الْفَاسِقِين‌َ (توبه: 24)

بگو: «اگر پدران و فرزندان و برادران و همسران و طايفه شما، و اموالى كه به دست آورده‏ايد، و تجارتى كه از كساد شدنش مى‏ترسيد، و خانه هايى كه به آن علاقه داريد، در نظرتان از خداوند و پيامبرش و جهاد در راهش محبوبتر است، در انتظار باشيد كه خداوند عذابش را بر شما نازل كند و خداوند جمعيّت نافرمانبردار را هدايت نمى‏كند! (24)


لَقَدْ نَصَرَكُم‌ُ الله‌ُ فِي‌ مَوَاطِن‌َ كَثِيرَة‌ٍ وَ يَوْم‌َ حُنَيْن‌ٍ إِذْ أَعْجَبَتْكُم‌ْ كَثْرَتُكُم‌ْ فَلَم‌ْ تُغْن‌ِ عَنْكُم‌ْ شَيْءً وَ ضَاقَت‌ْ عَلَيْكُم‌ُ الْأَرْض‌ُ بِمَا رَحُبَت‌ْ ثُم‌َّ وَلَّيْتُمْ‌ مُدْبِرِين‌َ (توبه: 25)

خداوند شما را در جاهاى زيادى يارى كرد (و بر دشمن پيروز شديد) و در روز حنين (نيز يارى نمود) در آن هنگام كه فزونى جمعيّتتان شما را مغرور ساخت، ولى (اين فزونى جمعيّت) هيچ به دردتان نخورد و زمين با همه وسعتش بر شما تنگ شده سپس پشت (به دشمن) كرده، فرار نموديد! (25)


ثُم‌َّ أَنْزَل‌َ الله‌ُ سَكِينَتَه‌ُ عَلَي‌ رَسُولِه‌ِ وَ عَلَي‌ الْمُؤْمِنِين‌َ وَ أَنْزَل‌َ جُنُودَاً لَم‌ْ تَرَوْهَا وَ عَذَّب‌َ الَّذِين‌َ كَفَرُوا وَ ذَلِك‌َ جَزَاءُ الْكَافِرِين‌َ (توبه: 26)

سپس خداوند «سكينه» خود را بر پيامبرش و بر مؤمنان نازل كرد و لشكرهايى فرستاد كه شما نمى‏ديديد و كافران را مجازات كرد و اين است جزاى كافران! (26)


ثُم‌َّ يَتُوب‌ُ الله‌ُ مِنْ‌ بَعْدِ ذَلِك‌َ عَلَي‌ مَنْ‌ يَشَاءُ وَالله‌ُ غَفُورٌ رَحِيم‌ٌ (توبه: 27)

سپس خداوند- بعد از آن- توبه هر كس را بخواهد (و شايسته بداند)، مى‏پذيرد و خداوند آمرزنده و مهربان است. (27)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا إِنَّمَا الْمُشْرِكُون‌َ نَجَس‌ٌ فَلاَ يَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرَام‌َ بَعْدَ عَامِهِم‌ْ هَذَا وَ إِن‌ْ خِفْتُم‌ْ عَيْلَة‌ً فَسَوْف‌َ يُغْنِيكُم‌ُ الله‌ُ مِنْ‌ فَضْلِه‌ِ إِنْ‌ شَاءَ إِن‌َّ الله‌َ عَلِيم‌ٌ حَكِيم‌ٌ (توبه: 28)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! مشركان ناپاكند پس نبايد بعد از امسال، نزديك مسجد الحرام شوند! و اگر از فقر مى‏ترسيد، خداوند هر گاه بخواهد، شما را به كرمش بى‏نياز مى‏سازد (و از راه ديگر جبران مى‏كند) خداوند دانا و حكيم است. (28)


قَاتِلُوا الَّذِين‌َ لاَ يُؤْمِنُون‌َ بِالله‌ِ وَ لاَ بِالْيَوْم‌ِ الْآخِرِ وَ لاَ يُحَرِّمُون‌َ مَا حَرَّم‌َ الله‌ُ وَ رَسُولُه‌ُ وَ لاَ يَدِينُون‌َ دِين‌َ الْحَق‌ِّ مِن‌َ الَّذِين‌َ أُوتُوا الْكِتَاب‌َ حَتَّي‌ يُعْطُوا الْجِزْيَة‌َ عَنْ‌ يَدٍ وَ هُم‌ْ صَاغِرُون‌َ (توبه: 29)

با كسانى از اهل كتاب كه نه به خدا، و نه به روز جزا ايمان دارند، و نه آنچه را خدا و رسولش تحريم كرده حرام مى‏شمرند، و نه آيين حق را مى‏پذيرند، پيكار كنيد تا زمانى كه با خضوع و تسليم، جزيه را به دست خود بپردازند! (29)


وَ قَالَت‌ِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْن‌ُ الله‌ِ وَ قَالَت‌ِ النَّصَارَي‌ الْمَسِيح‌ُ ابْن‌ُ الله‌ِ ذَلِك‌َ قَوْلُهُم‌ْ بِأَفْوَاهِهِم‌ْ يُضَاهِئُون‌َ قَوْل‌َ الَّذِين‌َ كَفَرُوا مِنْ‌ قَبْل‌ُ قَاتَلَهُم‌ُ الله‌ُ أَنَّي‌ يُؤْفَكُون‌َ (توبه: 30)

يهود گفتند: «عزير پسر خداست!» و نصارى گفتند: «مسيح پسر خداست!» اين سخنى است كه با زبان خود مى‏گويند، كه همانند گفتار كافران پيشين است خدا آنان را بكشد، چگونه از حق انحراف مى‏يابند؟! (30)


اتَّخَذُوا أَحْبَارَهُم‌ْ وَ رُهْبَانَهُم‌ْ أَرْبَابَاً مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ وَالْمَسِيح‌َ ابْن‌َ مَرْيَم‌َ وَ مَا أُمِرُوا إِلاَّ لِيَعْبُدُوا إِلَهَاً وَاحِدَاً لاَ إِله‌َ إِلاَّ هُوَ سُبْحَانَه‌ُ عَمَّا يُشْرِكُون‌َ (توبه: 31)

(آنها) دانشمندان و راهبان خويش را معبودهايى در برابر خدا قرار دادند، و (همچنين) مسيح فرزند مريم را در حالى كه دستور نداشتند جز خداوند يكتايى را كه معبودى جز او نيست، بپرستند، او پاك و منزه است از آنچه همتايش قرار مى‏دهند! (31)


يُرِيدُون‌َ أَنْ‌ يُطْفِئُوا نُورَ الله‌ِ بِأَفْوَاهِهِم‌ْ وَ يَأْبَي‌ الله‌ُ إِلاَّ أَنْ‌ يُتِم‌َّ نُورَه‌ُ وَ لَوْ كَرِه‌َ الْكَافِرُون‌َ (توبه: 32)

آنها مى‏خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش كنند ولى خدا جز اين نمى‏خواهد كه نور خود را كامل كند، هر چند كافران ناخشنود باشند! (32)


هُوَ الَّذِي‌ أَرْسَل‌َ رَسُولَه‌ُ بِالْهُدَي‌ وَ دِين‌ِ الْحَق‌ِّ لِيُظْهِرَه‌ُ عَلَي‌ الدِّين‌ِ كُلِّه‌ِ وَ لَوْ كَرِه‌َ الْمُشْرِكُون‌َ (توبه: 33)

او كسى است كه رسولش را با هدايت و آيين حق فرستاد، تا آن را بر همه آيين‏ها غالب گرداند، هر چند مشركان كراهت داشته باشند! (33)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا إِن‌َّ كَثِيرَاً مِن‌َ الْأَحْبَارِ وَالرُّهْبَان‌ِ لَيَأْكُلُون‌َ أَمْوَال‌َ النَّاس‌ِ بِالْبَاطِل‌ِ وَ يَصُدُّون‌َ عَنْ‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ وَالَّذِين‌َ يَكْنِزُون‌َ الذَّهَب‌َ وَالْفِضَّة‌َ وَ لاَ يُنْفِقُونَهَا فِي‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ فَبَشِّرْهُم‌ْ بِعَذَاب‌ٍ أَلِيم‌ٍ (توبه: 34)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! بسيارى از دانشمندان (اهل كتاب) و راهبان، اموال مردم را بباطل مى‏خورند، و (آنان را) از راه خدا بازمى‏دارند! و كسانى كه طلا و نقره را گنجينه (و ذخيره و پنهان) مى‏سازند، و در راه خدا انفاق نمى‏كنند، به مجازات دردناكى بشارت ده! (34)


يَوْم‌َ يُحْمَي‌ عَلَيْهَا فِي‌ نَارِ جَهَنَّم‌َ فَتُكْوَي‌ بِهَا جِبَاهُهُم‌ْ وَ جُنُوبُهُم‌ْ وَ ظُهُورُهُم‌ْ هَذَا مَا كَنَزْتُم‌ْ لِأَنْفُسِكُم‌ْ فَذُوقُوا مَا كُنْتُم‌ْ تَكْنِزُون‌َ (توبه: 35)

در آن روز كه آن را در آتش جهنم، گرم و سوزان كرده، و با آن صورتها و پهلوها و پشتهايشان را داغ مى‏كنند (و به آنها مى‏گويند): اين همان چيزى است كه براى خود اندوختيد (و گنجينه ساختيد)! پس بچشيد چيزى را كه براى خود مى‏اندوختيد! (35)


إِن‌َّ عِدَّة‌َ الشُّهُورِ عِنْدَ الله‌ِ اثْنَا عَشَرَ شَهْرَاً فِي‌ كِتَاب‌ِ الله‌ِ يَوْم‌َ خَلَق‌َ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌َ مِنْهَا أَرْبَعَة‌ٌ حُرُم‌ٌ ذَلِك‌َ الدِّين‌ُ الْقَيِّم‌ُ فَلاَ تَظْلِمُوا فِيهِن‌َّ أَنْفُسَكُم‌ْ وَ قَاتِلُوا الْمُشْرِكِين‌َ كَافَّة‌ً كَمَا يُقَاتِلُونَكُم‌ْ كَافَّة‌ً وَاعْلَمُوا أَن‌َّ الله‌َ مَع‌َ الْمُتَّقِين‌َ (توبه: 36)

تعداد ماه‏ها نزد خداوند در كتاب الهى، از آن روز كه آسمانها و زمين را آفريده، دوازده ماه است كه چهار ماه از آن، ماه حرام است (و جنگ در آن ممنوع مى‏باشد.) اين، آيين ثابت و پابرجا (ى الهى) است! بنا بر اين، در اين ماه‏ها به خود ستم نكنيد (و از هر گونه خونريزى بپرهيزيد)! و (به هنگام نبرد) با مشركان، دسته جمعى پيكار كنيد، همان گونه كه آنها دسته جمعى با شما پيكار مى‏كنند و بدانيد خداوند با پرهيزگاران است! (36)


إِنَّمَا النَّسِي‌ءُ زِيَادَة‌ٌ فِي‌ الْكُفْرِ يُضَل‌ُّ بِه‌ِ الَّذِين‌َ كَفَرُوا يُحِلُّونَه‌ُ عَامَاً وَ يُحَرِّمُونَه‌ُ عَامَاً لِيُوَاطِئُوا عِدَّة‌َ مَا حَرَّم‌َ الله‌ُ فَيُحِلُّوا مَا حَرَّم‌َ الله‌ُ زُيِّن‌َ لَهُم‌ْ سُوءُ أَعْمَالِهِم‌ْ وَالله‌ُ لاَ يَهْدِي‌ الْقَوْم‌َ الْكَافِرِين‌َ (توبه: 37)

نسى‏ء [جا به جا كردن و تأخير ماه‏هاى حرام‏]، افزايشى در كفر (مشركان) است كه با آن، كافران گمراه مى‏شوند يك سال، آن را حلال، و سال ديگر آن را حرام مى كنند، تا به مقدار ماه‏هايى كه خداوند تحريم كرده بشود (و عدد چهار ماه، به پندارشان تكميل گردد) و به اين ترتيب، آنچه را خدا حرام كرده، حلال بشمرند. اعمال زشتشان در نظرشان زيبا جلوه داده شده و خداوند جمعيّت كافران را هدايت نمى‏كند! (37)


إِنْ لاَ تَنْفِرُوا يُعَذِّبْكُم‌ْ عَذَابَاً أَلِيمَاً وَ يَسْتَبْدِل‌ْ قَوْمَاً غَيْرَكُم‌ْ وَ لاَ تَضُرُّوه‌ُ شَيْءً وَالله‌ُ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ قَدِيرٌ (توبه: 39)

اگر (به سوى ميدان جهاد) حركت نكنيد، شما را مجازات دردناكى مى‏كند، و گروه ديگرى غير از شما را به جاى شما قرار مى‏دهد و هيچ زيانى به او نمى‏رسانيد و خداوند بر هر چيزى تواناست! (39)


إِنْ لاَ تَنْصُرُوه‌ُ فَقَدْ نَصَرَه‌ُ الله‌ُ إِذْ أَخْرَجَه‌ُ الَّذِين‌َ كَفَرُوا ثَانِي‌َ اثْنَيْن‌ِ إِذْ هُمَا فِي‌ الْغَارِ إِذْ يَقُول‌ُ لِصَاحِبِه‌ِ لاَ تَحْزَن‌ْ إِن‌َّ الله‌َ مَعَنَا فَأَنْزَل‌َ الله‌ُ سَكِينَتَه‌ُ عَلَيْه‌ِ وَ أَيَّدَه‌ُ بِجُنُودٍ لَم‌ْ تَرَوْهَا وَ جَعَل‌َ كَلِمَة‌َ الَّذِين‌َ كَفَرُوا السُّفْلَي‌ وَ كَلِمَة‌ُ الله‌ِ هِي‌َ الْعُلْيَا وَالله‌ُ عَزِيزٌ حَكِيم‌ٌ (توبه: 40)

اگر او را يارى نكنيد، خداوند او را يارى كرد (و در مشكلترين ساعات، او را تنها نگذاشت) آن هنگام كه كافران او را (از مكّه) بيرون كردند، در حالى كه دوّمين نفر بود (و يك نفر بيشتر همراه نداشت) در آن هنگام كه آن دو در غار بودند، و او به همراه خود مى‏گفت: «غم مخور، خدا با ماست!» در اين موقع، خداوند سكينه (و آرامش) خود را بر او فرستاد و با لشكرهايى كه مشاهده نمى‏كرديد، او را تقويت نمود و گفتار (و هدف) كافران را پايين قرار داد، (و آنها را با شكست مواجه ساخت) و سخن خدا (و آيين او)، بالا (و پيروز) است و خداوند عزيز و حكيم است! (40)


انْفِرُوا خِفَافَاً وَ ثِقَالاً وَ جَاهِدُوا بِأَمْوالِكُم‌ْ وَ أَنْفُسِكُم‌ْ فِي‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ ذَلِكُم‌ْ خَيْرٌ لَكُم‌ْ إِنْ‌ كُنْتُم‌ْ تَعْلَمُون‌َ (توبه: 41)

(همگى به سوى ميدان جهاد) حركت كنيد سبكبار باشيد يا سنگين بار! و با اموال و جانهاى خود، در راه خدا جهاد نماييد اين براى شما بهتر است اگر بدانيد! (41)


لَوْ كَان‌َ عَرَضَاً قَرِيبَاً وَ سَفَرَاً قَاصِدَاً لَاتَّبَعُوك‌َ وَ لَكِنْ‌ بَعُدَت‌ْ عَلَيْهِم‌ُ الشُّقَّة‌ُ وَ سَيَحْلِفُون‌َ بِالله‌ِ لَوِ اسْتَطَعْنَا لَخَرَجْنَا مَعَكُم‌ْ يُهْلِكُون‌َ أَنْفُسَهُم‌ْ وَالله‌ُ يَعْلَم‌ُ إِنَّهُم‌ْ لَكَاذِبُون‌َ (توبه: 42)

(امّا گروهى از آنها، چنانند كه) اگر غنايمى نزديك (و در دسترس)، و سفرى آسان باشد، (به طمع دنيا) از تو پيروى مى‏كنند ولى (اكنون كه براى ميدان تبوك،) راه بر آنها دور (و پر مشقت) است، (سرباز مى‏زنند) و بزودى به خدا سوگند ياد مى‏كنند كه: «اگر توانايى داشتيم، همراه شما حركت مى‏كرديم!» (آنها با اين اعمال و اين دروغها، در واقع) خود را هلاك مى‏كنند و خداوند مى‏داند آنها دروغگو هستند! (42)


عَفَا الله‌ُ عَنْك‌َ لِم‌َ أَذِنْت‌َ لَهُم‌ْ حَتَّي‌ يَتَبَيَّن‌َ لَك‌َ الَّذِين‌َ صَدَقُوا وَ تَعْلَم‌َ الْكاذِبِين‌َ (توبه: 43)

خداوند تو را بخشيد چرا پيش از آنكه راستگويان و دروغگويان را بشناسى، به آنها اجازه دادى؟! (خوب بود صبر مى‏كردى، تا هر دو گروه خود را نشان دهند!) (43)


لاَ يَسْتَأْذِنُك‌َ الَّذِين‌َ يُؤْمِنُون‌َ بِالله‌ِ وَالْيَوْم‌ِ الْآخِرِ أَنْ‌ يُجَاهِدُوا بِأَمْوالِهِم‌ْ وَ أَنْفُسِهِم‌ْ وَالله‌ُ عَلِيم‌ٌ بِالْمُتَّقِين‌َ (توبه: 44)

آنها كه به خدا و روز جزا ايمان دارند، هيچ گاه براى ترك جهاد (در راه خدا) با اموال و جانهايشان، از تو اجازه نمى‏گيرند و خداوند پرهيزگاران را مى‏شناسد. (44)


إِنَّمَا يَسْتَأْذِنُك‌َ الَّذِين‌َ لاَ يُؤْمِنُون‌َ بِالله‌ِ وَالْيَوْم‌ِ الْآخِرِ وَارْتَابَت‌ْ قُلُوبُهُم‌ْ فَهُم‌ْ فِي‌ رَيْبِهِم‌ْ يَتَرَدَّدُون‌َ (توبه: 45)

تنها كسانى از تو اجازه (اين كار را) مى‏گيرند كه به خدا و روز جزا ايمان ندارند، و دلهايشان با شكّ و ترديد آميخته است آنها در ترديد خود سرگردانند. (45)


وَ لَوْ أَرَادُوا الْخُرُوج‌َ لَأََعَدُّوا لَه‌ُ عُدَّة‌ً وَ لَكِنْ‌ كَرِه‌َ الله‌ُ انْبِعَاثَهُم‌ْ فَثَبَّطَهُم‌ْ وَ قِيل‌َ اقْعُدُوا مَع‌َ الْقَاعِدِين‌َ (توبه: 46)

اگر آنها (راست مى‏گفتند، و) اراده داشتند كه (بسوى ميدان جهاد) خارج شوند، وسيله‏اى براى آن فراهم مى‏ساختند! ولى خدا از حركت آنها كراهت داشت از اين رو (توفيقش را از آنان سلب كرد و) آنها را (از جهاد) باز داشت و به آنان گفته شد: «با «قاعدين» [كودكان و پيران و بيماران‏] بنشينيد!» (46)


لَوْ خَرَجُوا فِيكُم‌ْ مَا زَادُوكُم‌ْ إِلاَّ خَبَالاً وَ لَأََوْضَعُوا خِلاَلَكُم‌ْ يَبْغُونَكُم‌ُ الْفِتْنَة‌َ وَ فِيكُم‌ْ سَمَّاعُون‌َ لَهُم‌ْ وَالله‌ُ عَلِيم‌ٌ بِالظَّالِمِين‌َ (توبه: 47)

اگر آنها همراه شما (بسوى ميدان جهاد) خارج مى‏شدند، جز اضطراب و ترديد، چيزى بر شما نمى‏افزودند و بسرعت در بين شما به فتنه‏انگيزى (و ايجاد تفرقه و نفاق) مى‏پرداختند و در ميان شما، افرادى (سست و ضعيف) هستند كه به سخنان آنها كاملًا گوش فرامى‏دهند و خداوند، ظالمان را مى‏شناسد. (47)


لَقَدِ ابْتَغَوُا الْفِتْنَة‌َ مِنْ‌ قَبْل‌ُ وَ قَلَّبُوا لَك‌َ الْأُمُورَ حَتَّي‌ جَاءَ الْحَق‌ُّ وَ ظَهَرَ أَمْرُ الله‌ِ وَ هُم‌ْ كَارِهُون‌َ (توبه: 48)

آنها پيش از اين (نيز) در پى فتنه‏انگيزى بودند، و كارها را بر تو دگرگون ساختند (و به هم ريختند) تا آن كه حق فرا رسيد، و فرمان خدا آشكار گشت (و پيروز شديد)، در حالى كه آنها كراهت داشتند. (48)


وَ مِنْهُمْ‌ مَنْ‌ يَقُول‌ُ ائْذَنْ‌ لِي‌ وَ لاَ تَفْتِنِّي‌ أَلاَ فِي‌ الْفِتْنَة‌ِ سَقَطُوا وَ إِن‌َّ جَهَنَّم‌َ لَمُحِيطَة‌ٌ بِالْكَافِرِين‌َ (توبه: 49)

بعضى از آنها مى‏گويند: «به ما اجازه ده (تا در جهاد شركت نكنيم)، و ما را به گناه نيفكن»! آگاه باشيد آنها (هم اكنون) در گناه سقوط كرده‏اند و جهنم، كافران را احاطه كرده است! (49)


إِنْ‌ تُصِبْك‌َ حَسَنَة‌ٌ تَسُؤْهُم‌ْ وَ إِنْ‌ تُصِبْك‌َ مُصِيبَة‌ٌ يَقُولُوا قَدْ أَخَذْنَا أَمْرَنَا مِنْ قَبْل‌ُ وَ يَتَوَلَّوْا وَ هُم‌ْ فَرِحُون‌َ (توبه: 50)

هر گاه نيكى به تو رسد، آنها را ناراحت مى‏كند و اگر مصيبتى به تو رسد، مى‏گويند: «ما تصميم خود را از پيش گرفته‏ايم.» و بازمى‏گردند در حالى كه خوشحالند! (50)


قُلْ‌ لَن‌ْ يُصِيبَنَا إِلاَّ مَا كَتَب‌َ الله‌ُ لَنَا هُوَ مَوْلاَنَا وَ عَلَي‌ الله‌ِ فَلْيَتَوَكَّل‌ِ الْمُؤْمِنُون‌َ (توبه: 51)

بگو: «هيچ حادثه‏اى براى ما رخ نمى‏دهد، مگر آنچه خداوند براى ما نوشته و مقرّر داشته است او مولا (و سرپرست) ماست و مؤمنان بايد تنها بر خدا توكّل كنند!» (51)


قُل‌ْ هَل‌ْ تَرَبَّصُون‌َ بِنَا إِلاَّ إِحْدَي‌ الْحُسْنَيَيْن‌ِ وَ نَحْن‌ُ نَتَرَبَّص‌ُ بِكُم‌ْ أَنْ‌ يُصِيبَكُم‌ُ الله‌ُ بِعَذَاب‌ٍ مِن‌ْ عِنْدِه‌ِ أَوْ بِأَيْدِينَا فَتَرَبَّصُوا إِنَّا مَعَكُم‌ْ مُتَرَبِّصُون‌َ (توبه: 52)

بگو: «آيا درباره ما، جز يكى از دو نيكى را انتظار داريد؟! (: يا پيروزى يا شهادت) ولى ما انتظار داريم كه خداوند، عذابى از سوى خودش (در آن جهان) به شما برساند، يا (در اين جهان) به دست ما (مجازات شويد) اكنون كه چنين است، شما انتظار بكشيد، ما هم با شما انتظار مى‏كشيم!» (52)


وَ مَا مَنَعَهُم‌ْ أَنْ‌ تُقْبَل‌َ مِنْهُم‌ْ نَفَقَاتُهُم‌ْ إِلاَّ أَنَّهُم‌ْ كَفَرُوا بِالله‌ِ وَ بِرَسُولِه‌ِ وَ لاَ يَأْتُون‌َ الصَّلاَة‌َ إِلاَّ وَ هُم‌ْ كُسَالَي‌ وَ لاَ يُنْفِقُون‌َ إِلاَّ وَ هُم‌ْ كَارِهُون‌َ (توبه: 54)

هيچ چيز مانع قبول انفاقهاى آنها نشد، جز اينكه آنها به خدا و پيامبرش كافر شدند، و نماز بجا نمى‏آورند جز با كسالت، و انفاق نمى‏كنند مگر با كراهت! (54)


فَلاَ تُعْجِبْك‌َ أَمْوَالُهُم‌ْ وَ لاَ أَوْلاَدُهُم‌ْ إِنَّمَا يُرِيدُ الله‌ُ لِيُعَذِّبَهُمْ‌ بِهَا فِي‌ الْحَيَاة‌ِ الدُّنْيَا وَ تَزْهَقَ أَنْفُسُهُم‌ْ وَ هُم‌ْ كَافِرُون‌َ (توبه: 55)

و (فزونى) اموال و اولاد آنها، تو را در شگفتى فرو نبرد خدا مى‏خواهد آنان را به وسيله آن، در زندگى دنيا عذاب كند، و در حال كفر بميرند! (55)


وَ يَحْلِفُون‌َ بِالله‌ِ إِنَّهُم‌ْ لَمِنْكُم‌ْ وَ مَا هُم‌ْ مِنْكُم‌ْ وَ لَكِنَّهُم‌ْ قَوْم‌ٌ يَفْرَقُون‌َ (توبه: 56)

آنها به خدا سوگند مى‏خورند كه از شما هستند، در حالى كه از شما نيستند ولى آنها گروهى هستند كه مى‏ترسند (و به خاطر ترس از فاش شدن اسرارشان دروغ مى‏گويند)! (56)


لَوْ يَجِدُون‌َ مَلْجَأً أَوْ مَغَارَات‌ٍ أَوْ مُدَّخَلاً لَوَلَّوْا إِلَيْه‌ِ وَ هُم‌ْ يَجْمَحُون‌َ (توبه: 57)

اگر پناهگاه يا غارها يا راهى در زير زمين بيابند، بسوى آن حركت مى‏كنند، و با سرعت و شتاب فرار مى‏كنند. (57)


وَ مِنْهُم‌ْ مَنْ‌ يَلْمِزُك‌َ فِي‌ الصَّدَقَات‌ِ فَإِن‌ْ أُعْطُوا مِنْهَا رَضُوا وَ إِنْ‌ لَم‌ْ يُعْطَوْا مِنْهَا إِذَا هُم‌ْ يَسْخَطُون‌َ (توبه: 58)

و در ميان آنها كسانى هستند كه در (تقسيم) غنايم به تو خرده ميگيرند اگر از آن (غنايم، سهمى) به آنها داده شود، راضى مى‏شوند و اگر داده نشود، خشم مى‏گيرند (خواه حقّ آنها باشد يا نه)! (58)


وَ لَوْ أَنَّهُم‌ْ رَضُوا مَا آتَاهُم‌ُ الله‌ُ وَ رَسُولُه‌ُ وَ قَالُوا حَسْبُنَا الله‌ُ سَيُؤْتِينَا الله‌ُ مِنْ‌ فَضْلِه‌ِ وَ رَسُولُه‌ُ إِنَّا إِلَي‌ الله‌ِ رَاغِبُون‌َ (توبه: 59)

(در حالى كه) اگر به آنچه خدا و پيامبرش به آنان داده راضى باشند، و بگويند: «خداوند براى ما كافى است! و بزودى خدا و رسولش، از فضل خود به ما مى‏بخشند ما تنها رضاى او را مى‏طلبيم.» (براى آنها بهتر است)! (59)


إِنَّمَا الصَّدَقَات‌ُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِين‌ِ وَالْعَامِلِين‌َ عَلَيْهَا وَالْمُؤَلَّفَة‌ِ قُلُوبُهُم‌ْ وَ فِي‌ الرِّقَاب‌ِ وَالْغَارِمِين‌َ وَ فِي‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ وَابْن‌ِ السَّبِيل‌ِ فَرِيضَة‌ً مِن‌َ الله‌ِ وَالله‌ُ عَلِيم‌ٌ حَكِيم‌ٌ (توبه: 60)

زكاتها مخصوص فقرا و مساكين و كاركنانى است كه براى (جمع آورى) آن زحمت مى‏كشند، و كسانى كه براى جلب محبّتشان اقدام مى‏شود، و براى (آزادى) بردگان، و (اداى دين) بدهكاران، و در راه (تقويت آيين) خدا، و واماندگان در راه اين، يك فريضه (مهم) الهى است و خداوند دانا و حكيم است! (60)


وَ مِنْهُم‌ُ الَّذِين‌َ يُؤْذُون‌َ النَّبِي‌َّ وَ يَقُولُون‌َ هُوَ اُذُن‌ٌ قُل‌ْ أُذُن‌ُ خَيْرٍ لَكُم‌ْ يُؤْمِن‌ُ بِالله‌ِ وَ يُؤْمِن‌ُ لِلْمُؤْمِنِين‌َ وَ رَحْمَة‌ٌ لِلَّذِين‌َ آمَنُوا مِنْكُم‌ْ وَالَّذِين‌َ يُؤْذُون‌َ رَسُول‌َ الله‌ِ لَهُم‌ْ عَذَاب‌ٌ أَلِيم‌ٌ (توبه: 61)

از آنها كسانى هستند كه پيامبر را آزار مى‏دهند و مى‏گويند: «او آدم خوش‏باورى است!» بگو: «خوش‏باور بودن او به نفع شماست! (ولى بدانيد) او به خدا ايمان دارد و (تنها) مؤمنان را تصديق مى‏كند و رحمت است براى كسانى از شما كه ايمان آورده‏اند!» و آنها كه رسول خدا را آزار مى‏دهند، عذاب دردناكى دارند! (61)


يَحْلِفُون‌َ بِالله‌ِ لَكُم‌ْ لِيُرْضُوكُم‌ْ وَالله‌ُ وَ رَسُولُه‌ُ أَحَق‌ُّ أَنْ‌ يُرْضُوه‌ُ إِنْ‌ كَانُوا مُؤْمِنِين‌َ (توبه: 62)

آنها براى شما به خدا سوگند ياد مى‏كنند، تا شما را راضى سازند در حالى كه شايسته‏تر اين است كه خدا و رسولش را راضى كنند، اگر ايمان دارند! (62)


أَلَم‌ْ يَعْلَمُوا أَنَّه‌ُ مَنْ‌ يُحَادِدِ الله‌َ وَ رَسُولَه‌ُ فَأَن‌َّ لَه‌ُ نَارَ جَهَنَّم‌َ خَالِدَاً فِيهَا ذَلِك‌َ الْخِزْي‌ُ الْعَظِيم‌ُ (توبه: 63)

آيا نمى‏دانند هر كس با خدا و رسولش دشمنى كند، براى او آتش دوزخ است جاودانه در آن مى‏ماند؟! اين، همان رسوايى بزرگ است! (63)


وَ لَئِنْ‌ سَأَلْتَهُم‌ْ لَيَقُولُن‌َّ إِنَّمَا كُنَّا نَخُوض‌ُ وَ نَلْعَب‌ُ قُل‌ْ أَبِالله‌ِ وَ آيَاتِه‌ِ وَ رَسُولِه‌ِ كُنْتُم‌ْ تَسْتَهْزِئُون‌َ (توبه: 65)

و اگر از آنها بپرسى (: «چرا اين اعمال خلاف را انجام داديد؟!»)، مى‏گويند: «ما بازى و شوخى مى‏كرديم!» بگو: «آيا خدا و آيات او و پيامبرش را مسخره مى‏كرديد؟!» (65)


الْمُنَافِقُون‌َ وَالْمُنَافِقَات‌ُ بَعْضُهُمْ‌ مِنْ‌ بَعْض‌ٍ يَأْمُرُون‌َ بِالْمُنْكَرِ وَ يَنْهَوْن‌َ عَن‌ِ الْمَعْرُوف‌ِ وَ يَقْبِضُون‌َ أَيْدِيَهُم‌ْ نَسُوا الله‌َ فَنَسِيَهُم‌ْ إِن‌َّ الْمُنَافِقِين‌َ هُم‌ُ الْفَاسِقُون‌َ (توبه: 67)

مردان منافق و زنان منافق، همه از يك گروهند! آنها امر به منكر، و نهى از معروف مى‏كنند و دستهايشان را (از انفاق و بخشش) مى‏بندند خدا را فراموش كردند، و خدا (نيز) آنها را فراموش كرد (، و رحمتش را از آنها قطع نمود) به يقين، منافقان همان فاسقانند! (67)


وَعَدَ الله‌ُ الْمُنَافِقِين‌َ وَالْمُنَافِقَات‌ِ وَالْكُفَّارَ نَارَ جَهَنَّم‌َ خَالِدِين‌َ فِيهَا هِي‌َ حَسْبُهُم‌ْ وَ لَعَنَهُم‌ْ الله‌ُ وَ لَهُم‌ْ عَذَاب‌ٌ مُقِيم‌ٌ (توبه: 68)

خداوند به مردان و زنان منافق و كفّار، وعده آتش دوزخ داده جاودانه در آن خواهند ماند- همان براى آنها كافى است!- و خدا آنها را از رحمت خود دور ساخته و عذاب هميشگى براى آنهاست! (68)


كَالَّذِين‌َ مِنْ‌ قَبْلِكُم‌ْ كَانُوا أَشَدَّ مِنْكُم‌ْ قُوَّة‌ً وَ أَكْثَرَ أَمْوَالاً وَ أَوْلاَدَاً فَاسْتَمْتَعُوا بِخَلاقِهِم‌ْ فَاسْتَمْتَعْتُم‌ْ بِخَلاَقِكُم‌ْ كَمَا اسْتَمْتَع‌َ الَّذِين‌َ مِنْ‌ قَبْلِكُمْ‌ بِخَلاَقِهِم‌ْ وَ خُضْتُم‌ْ كَالَّذِي‌ خَاضُوا أُولَئِك‌َ حَبِطَت‌ْ أَعْمَالُهُم‌ْ فِي‌ الدُّنْيَا وَالْآخِرَة‌ِ وَ أُولَئِك‌َ هُم‌ُ الْخَاسِرُون‌َ (توبه: 69)

(شما منافقان،) همانند كسانى هستيد كه قبل از شما بودند (و راه نفاق پيمودند بلكه) آنها از شما نيرومندتر، و اموال و فرزندانشان بيشتر بود! آنها از بهره خود (از مواهب الهى در راه گناه و هوس) استفاده كردند شما نيز از بهره خود، (در اين راه) استفاده كرديد، همان گونه كه آنها استفاده كردند شما (در كفر و نفاق و استهزاى مؤمنان) فرو رفتيد، همان گونه كه آنها فرو رفتند (ولى سرانجام) اعمالشان در دنيا و آخرت نابود شد و آنها همان زيانكارانند! (69)


أَلَم‌ْ يَأْتِهِم‌ْ نَبَأُ الَّذِين‌َ مِنْ‌ قَبْلِهِم‌ْ قَوْم‌ِ نُوح‌ٍ وَ عَادٍ وَ ثَمُودَ وَ قَوْم‌ِ إِبْرَاهِيم‌َ وَ أَصْحَاب‌ِ مَدْيَن‌َ وَالْمُؤْتَفِكَات‌ِ أَتَتْهُم‌ْ رُسُلُهُمْ‌ بِالْبَيِّنَات‌ِ فَمَا كَان‌َ الله‌ُ لِيَظْلِمَهُم‌ْ وَ لَكِنْ‌ كَانُوا أَنْفُسَهُم‌ْ يَظْلِمُون‌َ (توبه: 70)

آيا خبر كسانى كه پيش از آنها بودند، به آنان نرسيده است؟! «قوم نوح» و «عاد» و «ثمود» و «قوم ابراهيم» و «اصحاب مدين» [قوم شعيب‏] و «شهرهاى زير و رو شده» [قوم لوط] پيامبرانشان دلايل روشن براى آنان آوردند، (ولى نپذيرفتند) خداوند به آنها ستم نكرد، امّا خودشان بر خويشتن ستم مى‏كردند! (70)


وَالْمُؤْمِنُون‌َ وَالْمُؤْمِنَات‌ُ بَعْضُهُم‌ْ أَولِياءُ بَعْض‌ٍ يَأْمُرُون‌َ بِالْمَعْرُوف‌ِ وَ يَنْهَوْن‌َ عَن‌ِ الْمُنْكَرِ وَ يُقِيمُون‌َ الصَّلاَة‌َ وَ يُؤْتُون‌َ الزَّكَاة‌َ وَ يُطِيعُون‌َ الله‌َ وَ رَسُولَه‌ُ أُولَئِك‌َ سَيَرْحَمُهُم‌ْ الله‌ُ إِن‌َّ الله‌َ عَزِيزٌ حَكِيم‌ٌ (توبه: 71)

مردان و زنان باايمان، ولىّ (و يار و ياور) يكديگرند امر به معروف، و نهى از منكر مى‏كنند نماز را برپا مى‏دارند و زكات را مى‏پردازند و خدا و رسولش را اطاعت مى‏كنند بزودى خدا آنان را مورد رحمت خويش قرار مى‏دهد خداوند توانا و حكيم است! (71)


وَعَدَ الله‌ُ الْمُؤْمِنِين‌َ وَالْمُؤْمِنَات‌ِ جَنَّات‌ٍ تَجْرِي‌ مِنْ‌ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِين‌َ فِيهَا وَ مَسَاكِن‌َ طَيِّبَة‌ً فِي‌ جَنَّات‌ِ عَدْن‌ٍ وَ رِضْوَان‌ٌ مِن‌َ الله‌ِ أَكْبَرُ ذَلِك‌َ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيم‌ُ (توبه: 72)

خداوند به مردان و زنان باايمان، باغهايى از بهشت وعده داده كه نهرها از زير درختانش جارى است جاودانه در آن خواهند ماند و مسكن‏هاى پاكيزه‏اى در بهشتهاى جاودان (نصيب آنها ساخته) و (خشنودى و) رضاى خدا، (از همه اينها) برتر است و پيروزى بزرگ، همين است! (72)


يَا أَيُّهَا النَّبِي‌ُّ جَاهِدِ الْكُفَّارَ وَالْمُنَافِقِين‌َ وَاغْلُظ‌ْ عَلَيْهِم‌ْ وَ مَأْوَاهُم‌ْ جَهَنَّم‌ُ وَ بِئْس‌َ الْمَصِيرُ (توبه: 73)

اى پيامبر! با كافران و منافقان جهاد كن، و بر آنها سخت بگير! جايگاهشان جهنم است و چه بد سرنوشتى دارند! (73)


يَحْلِفُون‌َ بِالله‌ِ مَا قَالُوا وَ لَقَدْ قَالُوا كَلِمَة‌َ الْكُفْرِ وَ كَفَرُوا بَعْدَ إِسْلاَمِهِم‌ْ وَ هَمُّوا بِمَا لَم‌ْ يَنَالُوا وَ مَا نَقَمُوا إِلاَّ أَن‌ْ أَغْنَاهُم‌ُ الله‌ُ وَ رَسُولُه‌ُ مِنْ‌ فَضْلِه‌ِ فَإِنْ‌ يَتُوبُوا يَك‌ُ خَيْرَاً لَهُم‌ْ وَ إِنْ‌ يَتَوَلَّوْا يُعَذِّبْهُم‌ُ الله‌ُ عَذَابَاً أَلِيمَاً فِي‌ الدُّنْيَا وَالْآخِرَة‌ِ وَ مَا لَهُم‌ْ فِي‌ الْأَرْض‌ِ مِنْ‌ وَلِي‌ٍّ وَ لاَ نَصِيرٍ (توبه: 74)

به خدا سوگند مى‏خورند كه (در غياب پيامبر، سخنان نادرست) نگفته‏اند در حالى كه قطعاً سخنان كفرآميز گفته‏اند و پس از اسلام‏آوردنشان، كافر شده‏اند و تصميم (به كار خطرناكى) گرفتند، كه به آن نرسيدند. آنها فقط از اين انتقام مى‏گيرند كه خداوند و رسولش، آنان را به فضل (و كرم) خود، بى‏نياز ساختند! (با اين حال،) اگر توبه كنند، براى آنها بهتر است و اگر روى گردانند، خداوند آنها را در دنيا و آخرت، به مجازات دردناكى كيفر خواهد داد و در سراسر زمين، نه ولىّ و حامى دارند، و نه ياورى! (74)


وَ مِنْهُم‌ْ مَن‌ْ عَاهَدَ الله‌َ لَئِن‌ْ آتَانَا مِنْ‌ فَضْلِه‌ِ لَنَصَّدَّقَن‌َّ وَ لَنَكُونَن‌َّ مِن‌َ الصَّالِحِين‌َ (توبه: 75)

بعضى از آنها با خدا پيمان بسته بودند كه: «اگر خداوند ما را از فضل خود روزى دهد، قطعاً صدقه خواهيم داد و از صالحان (و شاكران) خواهيم بود!» (75)


فَلَمَّا آتَاهُمْ‌ مِنْ‌ فَضْلِه‌ِ بَخِلُوا بِه‌ِ وَ تَوَلَّوا وَ هُم‌ْ مُعْرِضُون‌َ (توبه: 76)

امّا هنگامى كه خدا از فضل خود به آنها بخشيد، بخل ورزيدند و سرپيچى كردند و روى برتافتند! (76)


فَأَعْقَبَهُم‌ْ نِفَاقَاً فِي‌ قُلُوبِهِم‌ْ إِلَي‌ يَوْم‌ِ يَلْقَوْنَه‌ُ بِمَا أَخْلَفُوا الله‌َ مَا وَعَدُوه‌ُ وَ بِمَا كَانُوا يَكْذِبُون‌َ (توبه: 77)

اين عمل، (روح) نفاق را، تا روزى كه خدا را ملاقات كنند، در دلهايشان برقرار ساخت. اين بخاطر آن است كه از پيمان الهى تخلّف جستند و بخاطر آن است كه دروغ مى‏گفتند. (77)


أَلَم‌ْ يَعْلَمُوا أَن‌َّ الله‌َ يَعْلَم‌ُ سِرَّهُم‌ْ وَ نَجْوَاهُم‌ْ وَ أَن‌َّ الله‌َ عَلاَّم‌ُ الْغُيُوب‌ِ (توبه: 78)

آيا نمى‏دانستند كه خداوند، اسرار و سخنان درگوشى آنها را مى‏داند و خداوند داناى همه غيبها (و امور پنهانى) است؟! (78)


الَّذِين‌َ يَلْمِزُون‌َ الْمُطَّوِّعِين‌َ مِن‌َ الْمُؤْمِنِين‌َ فِي‌ الصَّدَقَات‌ِ وَالَّذِين‌َ لاَ يَجِدُون‌َ إِلاَّ جُهْدَهُم‌ْ فَيَسْخَرُون‌َ مِنْهُم‌ْ سَخِرَ الله‌ُ مِنْهُم‌ْ وَ لَهُم‌ْ عَذَاب‌ٌ أَلِيم‌ٌ (توبه: 79)

آنهايى كه از مؤمنان اطاعت كار، در صدقاتشان عيبجويى مى‏كنند، و كسانى را كه (براى انفاق در راه خدا) جز به مقدار (ناچيز) توانايى خود دسترسى ندارند، مسخره مى‏نمايند، خدا آنها را مسخره مى‏كند (و كيفر استهزاكنندگان را به آنها مى‏دهد) و براى آنها عذاب دردناكى است! (79)


اسْتَغْفِرْ لَهُم‌ْ أَوْ لاَ تَسْتَغْفِرْ لَهُم‌ْ إِنْ‌ تَسْتَغْفِرْ لَهُم‌ْ سَبْعِين‌َ مَرَّة‌ً فَلَن‌ْ يَغْفِرَ الله‌ُ لَهُم‌ْ ذَلِك‌َ بِأَنَّهُم‌ْ كَفَرُوا بِالله‌ِ وَ رَسُولِه‌ِ وَالله‌ُ لاَ يَهْدِي‌ الْقَوْم‌َ الْفَاسِقِين‌َ (توبه: 80)

چه براى آنها استغفار كنى، و چه نكنى، (حتّى) اگر هفتاد بار براى آنها استغفار كنى، هرگز خدا آنها را نمى‏آمرزد! چرا كه خدا و پيامبرش را انكار كردند و خداوند جمعيّت فاسقان را هدايت نمى‏كند! (80)


فَرِح‌َ الْمُـخَلَّفُون‌َ بِمَقْعَدِهِم‌ْ خِلاَف‌َ رَسُول‌ِ الله‌ِ وَ كَرِهُوا أَنْ‌ يُجَاهِدُوا بِأَمْوالِهِم‌ْ وَ أَنْفُسِهِم‌ْ فِي‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ وَ قَالُوا لاَ تَنْفِرُوا فِي‌ الْحَرِّ قُل‌ْ نَارُ جَهَنَّم‌َ أَشَدُّ حَرَّاً لَوْ كَانُوا يَفْقَهُون‌َ (توبه: 81)

تخلّف‏جويان (از جنگ تبوك،) از مخالفت با رسول خدا خوشحال شدند و كراهت داشتند كه با اموال و جانهاى خود، در راه خدا جهاد كنند و (به يكديگر و به مؤمنان) گفتند: «در اين گرما، (بسوى ميدان) حركت نكنيد!» (به آنان) بگو: «آتش دوزخ از اين هم گرمتر است!» اگر مى‏دانستند! (81)


فَلْيَضْحَكُوا قَلِيلاً وَلْيَبْكُوا كَثِيرَاً جَزَاءً بِمَا كَانُوا يَكْسِبُون‌َ (توبه: 82)

از اين رو آنها بايد كمتر بخندند و بسيار بگريند! (چرا كه آتش جهنم در انتظارشان است) اين، جزاى كارهايى است كه انجام مى‏دادند! (82)


فَإِنْ‌ رَجَعَك‌َ الله‌ُ إِلَي‌ طَائِفَة‌ٍ مِنْهُم‌ْ فَاسْتَأْذَنُوك‌َ لِلْخُرُوج‌ِ فَقُلْ‌ لَن‌ْ تَخْرُجُوا مَعِي‌َ أَبَدَاً وَ لَن‌ْ تُقَاتِلُوا مَعِي‌َ عَدُوَّاً إِنَّكُمْ‌ رَضِيتُم‌ْ بِالْقُعُودِ أَوَّل‌َ مَرَّة‌ٍ فَاقْعُدُوا مَع‌َ الْخَالِفِين‌َ (توبه: 83)

هر گاه خداوند تو را بسوى گروهى از آنان بازگرداند، و از تو اجازه خروج (بسوى ميدان جهاد) بخواهند، بگو: «هيچ گاه با من خارج نخواهيد شد! و هرگز همراه من، با دشمنى نخواهيد جنگيد! شما نخستين بار به كناره‏گيرى راضى شديد، اكنون نيز با متخلّفان بمانيد!» (83)


وَ لاَ تُصَل‌ِّ عَلَي‌ أَحَدٍ مِنْهُمْ‌ مَات‌َ أَبَدَاً وَ لاَ تَقُم‌ْ عَلَي‌ قَبْرِه‌ِ إِنَّهُم‌ْ كَفَرُوا بِالله‌ِ وَ رَسُولِه‌ِ وَ مَاتُوا وَ هُم‌ْ فَاسِقُون‌َ (توبه: 84)

هرگز بر مرده هيچ يك از آنان، نماز نخوان! و بر كنار قبرش، (براى دعا و طلب آمرزش،) نايست! چرا كه آنها به خدا و رسولش كافر شدند و در حالى كه فاسق بودند از دنيا رفتند! (84)


وَ لاَ تُعْجِبْك‌َ أَمْوَالُهُم‌ْ وَ أَوْلاَدُهُم‌ْ إِنَّمَا يُرِيدُ الله‌ُ أَنْ‌ يُعَذِّبَهُمْ‌ بِهَا فِي‌ الدُّنْيَا وَ تَزْهَق‌َ أَنْفُسُهُم‌ْ وَ هُم‌ْ كَافِرُون‌َ (توبه: 85)

مبادا اموال و فرزندانشان، مايه شگفتى تو گردد! (اين براى آنها نعمت نيست بلكه) خدا مى‏خواهد آنها را به اين وسيله در دنيا عذاب كند، و جانشان برآيد در حالى كه كافرند! (85)


وَ إِذَا أُنْزِلَت‌ْ سُورَة‌ٌ أَن‌ْ آمِنُوا بِالله‌ِ وَ جَاهِدُوا مَع‌َ رَسُولِه‌ِ اسْتَأْذَنَك‌َ أُولُوا الطَّوْل‌ِ مِنْهُم‌ْ وَ قَالُوا ذَرْنَا نَكُنْ‌ مَع‌َ الْقَاعِدِين‌َ (توبه: 86)

و هنگامى كه سوره‏اى نازل شود (و به آنان دستور دهد) كه: «به خدا ايمان بياوريد! و همراه پيامبرش جهاد كنيد!»، افرادى از آنها [گروه منافقان‏] كه توانايى دارند، از تو اجازه مى‏خواهند و مى‏گويند: «بگذار ما با قاعدين [آنها كه از جهاد معافند] باشيم!» (86)


رَضُوا بِأَنْ‌ يَكُونُوا مَع‌َ الْخَوَالِف‌ِ وَ طُبِع‌َ عَلَي‌ قُلُوبِهِم‌ْ فَهُم‌ْ لاَ يَفْقَهُون‌َ (توبه: 87)

(آرى،) آنها راضى شدند كه با متخلّفان باشند و بر دلهايشان مهر نهاده شده از اين رو (چيزى) نمى‏فهمند! (87)


لَكِنِ‌ الْرَّسُول‌ُ وَالَّذِين‌َ آمَنُوا مَعَه‌ُ جَاهَدُوا بِأَمْوالِهِم‌ْ وَ أَنْفُسِهِم‌ْ وَ أُولَئِك‌َ لَهُم‌ُ الْخَيْرَات‌ُ وَ أُولَئِك‌َ هُم‌ُ الْمُفْلِحُون‌َ (توبه: 88)

ولى پيامبر و كسانى كه با او ايمان آوردند، با اموال و جانهايشان جهاد كردند و همه نيكيها براى آنهاست و آنها همان رستگارانند! (88)


وَ جَاءَ الْمُعَذِّرُون‌َ مِن‌َ الْأَعْرَاب‌ِ لِيُؤْذَن‌َ لَهُم‌ْ وَ قَعَدَ الَّذِين‌َ كَذَبُوا الله‌َ وَ رَسُولَه‌ُ سَيُصِيب‌ُ الَّذِين‌َ كَفَرُوا مِنْهُم‌ْ عَذَاب‌ٌ أَلِيم‌ٌ (توبه: 90)

و عذرآورندگان از اعراب، (نزد تو) آمدند كه به آنها اجازه (عدم شركت در جهاد) داده شود و آنها كه به خدا و پيامبرش دروغ گفتند، (بدون هيچ عذرى در خانه خود) نشستند بزودى به كسانى از آنها كه مخالفت كردند (و معذور نبودند)، عذاب دردناكى خواهد رسيد! (90)


لَيْس‌َ عَلَي‌ الضُّعَفَاءِ وَ لاَ عَلَي‌ الْمَرْضَي‌ وَ لاَ عَلَي‌ الَّذِين‌َ لاَ يَجِدُون‌َ مَا يُنْفِقُون‌َ حَرَج‌ٌ إِذَا نَصَحُوا لِالله‌ِ وَ رَسُولِه‌ِ مَا عَلَي‌ الْمُـحْسِنِين‌َ مِنْ‌ سَبِيل‌ٍ وَالله‌ُ غَفُورٌ رَحِيم‌ٌ (توبه: 91)

بر ضعيفان و بيماران و آنها كه وسيله‏اى براى انفاق (در راه جهاد) ندارند، ايرادى نيست (كه در ميدان جنگ شركت نجويند،) هر گاه براى خدا و رسولش خيرخواهى كنند (و از آنچه در توان دارند، مضايقه ننمايند). بر نيكوكاران راه مؤاخذه نيست و خداوند آمرزنده و مهربان است! (91)


وَ لاَ عَلَي‌ الَّذِين‌َ إِذَا مَا أَتَوْك‌َ لِتَحْمِلَهُم‌ْ قُلْت‌َ لاَ أَجِدُ مَا أَحْمِلُكُم‌ْ عَلَيْه‌ِ تَوَلَّوا وَ أَعْيُنُهُم‌ْ تَفِيض‌ُ مِن‌َ الدَّمْع‌ِ حَزَنَاً أَنْ لاَ يَجِدُوا مَا يُنْفِقُون‌َ (توبه: 92)

و (نيز) ايرادى نيست بر آنها كه وقتى نزد تو آمدند كه آنان را بر مركبى (براى جهاد) سوار كنى، گفتى: «مركبى كه شما را بر آن سوار كنم، ندارم!» (از نزد تو) بازگشتند در حالى كه چشمانشان از اندوه اشكبار بود زيرا چيزى نداشتند كه در راه خدا انفاق كنند (و با آن به ميدان بروند) (92)


إِنَّمَا السَّبِيل‌ُ عَلَي‌ الَّذِين‌َ يَسْتَأْذِنُونَك‌َ وَ هُم‌ْ أَغْنِيَاءُ رَضُوا بِأَنْ‌ يَكُونُوا مَع‌َ الْخَوَالِف‌ِ وَ طَبَع‌َ الله‌ُ عَلَي‌ قُلُوبِهِم‌ْ فَهُم‌ْ لاَ يَعْلَمُون‌َ (توبه: 93)

راه مؤاخذه تنها به روى كسانى باز است كه از تو اجازه مى‏خواهند در حالى كه توانگرند (و امكانات كافى براى جهاد دارند) آنها راضى شدند كه با متخلّفان [زنان و كودكان و بيماران‏] بمانند و خداوند بر دلهايشان مهر نهاده به همين جهت چيزى نمى‏دانند! (93)


يَعْتَذِرُون‌َ إِلَيْكُم‌ْ إِذَا رَجَعْتُم‌ْ إِلَيْهِم‌ْ قُل‌ْ لاَ تَعْتَذِرُوا لَن‌ْ نُؤْمِن‌َ لَكُم‌ْ قَدْ نَبَّأَنَا الله‌ُ مِن‌ْ أَخْبَارِكُم‌ْ وَ سَيَرَي‌ الله‌ُ عَمَلَكُم‌ْ وَ رَسُولُه‌ُ ثُم‌َّ تُرَدُّون‌َ إِلَي‌ عَالِم‌ِ الْغَيْب‌ِ وَالشَّهَادَة‌ِ فَيُنَبِّئُكُم‌ْ بِمَا كُنْتُم‌ْ تَعْمَلُون‌َ (توبه: 94)

هنگامى كه بسوى آنها (كه از جهاد تخلّف كردند) باز گرديد، از شما عذرخواهى مى‏كنند بگو: «عذرخواهى نكنيد، ما هرگز به شما ايمان نخواهيم آورد! چرا كه خدا ما را از اخبارتان آگاه ساخته و خدا و رسولش، اعمال شما را مى‏بينند سپس به سوى كسى كه داناى پنهان و آشكار است بازگشت داده مى‏شويد و او شما را به آنچه انجام مى‏داديد، آگاه مى‏كند (و جزا مى‏دهد!)» (94)


سَيَحْلِفُون‌َ بِالله‌ِ لَكُم‌ْ إِذَا انْقَلَبْتُم‌ْ إِلَيْهِم‌ْ لِتُعْرِضُوا عَنْهُم‌ْ فَأَعْرِضُوا عَنْهُم‌ْ إِنَّهُم‌ْ رِجْس‌ٌ وَ مَأْوَاهُم‌ْ جَهَنَّم‌ُ جَزَاءً بِمَا كَانُوا يَكْسِبُون‌َ (توبه: 95)

هنگامى كه بسوى آنان بازگرديد، براى شما به خدا سوگند ياد مى‏كنند، تا از آنها اعراض (و صرف نظر) كنيد از آنها اعراض كنيد (و روى بگردانيد) چرا كه پليدند! و جايگاهشان دوزخ است، بكيفر اعمالى كه انجام مى‏دادند. (95)


الْأَعْرَاب‌ُ أَشَدُّ كُفْرَاً وَ نِفَاقَاً وَ أَجْدَرُ أَنْ لاَ يَعْلَمُوا حُدُودَ مَا أَنْزَل‌َ الله‌ُ عَلَي‌ رَسُولِه‌ِ وَالله‌ُ عَلِيم‌ٌ حَكِيم‌ٌ (توبه: 97)

باديه‏نشينان عرب، كفر و نفاقشان شديدتر است و به ناآگاهى از حدود و احكامى كه خدا بر پيامبرش نازل كرده، سزاوارترند و خداوند دانا و حكيم است! (97)


وَ مِن‌َ الْأَعْرَاب‌ِ مَنْ‌ يَتَّخِذُ مَا يُنْفِق‌ُ مَغْرَمَاً وَ يَتَرَبَّص‌ُ بِكُم‌ُ الدَّوَائِرَ عَلَيْهِم‌ْ دَائِرَة‌ُ السَّوْءِ وَالله‌ُ سَمِيع‌ٌ عَلِيم‌ٌ (توبه: 98)

گروهى از (اين) اعراب باديه‏نشين، چيزى را كه (در راه خدا) انفاق مى‏كنند، غرامت محسوب مى‏دارند و انتظار حوادث دردناكى براى شما مى‏كشند حوادث دردناك براى خود آنهاست و خداوند شنوا و داناست! (98)


وَ مِن‌َ الْأَعْرَاب‌ِ مَنْ‌ يُؤْمِن‌ُ بِالله‌ِ وَالْيَوْم‌ِ الْآخِرِ وَ يَتَّخِذُ مَا يُنْفِق‌ُ قُرُبَات‌ٍ عِنْدَ الله‌ِ وَ صَلَوَات‌ِ الرَّسُول‌ِ أَلاَ إِنَّهَا قُرْبَة‌ٌ لَهُم‌ْ سَيُدْخِلُهُم‌ُ الله‌ُ فِي‌ رَحْمَتِه‌ِ إِن‌َّ الله‌َ غَفُورٌ رَحِيم‌ٌ (توبه: 99)

گروهى (ديگر) از عربهاى باديه‏نشين، به خدا و روز رستاخيز ايمان دارند و آنچه را انفاق مى‏كنند، مايه تقرّب به خدا، و دعاى پيامبر مى‏دانند آگاه باشيد اينها مايه تقرّب آنهاست! خداوند بزودى آنان را در رحمت خود وارد خواهد ساخت به يقين، خداوند آمرزنده و مهربان است! (99)


وَالسَّابِقُون‌َ الْأَوَّلُون‌َ مِن‌َ الْمُهَاجِرِين‌َ وَالْأَنْصَارِ وَالَّذِين‌َ اتَّبَعُوهُمْ‌ بِإِحْسَان‌ٍ رَضِي‌َ الله‌ُ عَنْهُم‌ْ وَ رَضُوا عَنْه‌ُ وَ أَعَدَّ لَهُم‌ْ جَنَّات‌ٍ تَجْرِي‌ تَحْتَهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِين‌َ فِيهَا أَبَدَاً ذَلِك‌َ الْفَوْزُ الْعَظِيم‌ُ (توبه: 100)

پيشگامان نخستين از مهاجرين و انصار، و كسانى كه به نيكى از آنها پيروى كردند، خداوند از آنها خشنود گشت، و آنها (نيز) از او خشنود شدند و باغهايى از بهشت براى آنان فراهم ساخته، كه نهرها از زير درختانش جارى است جاودانه در آن خواهند ماند و اين است پيروزى بزرگ! (100)


وَ مِمَّن‌ْ حَوْلَكُمْ‌ مِن‌َ الْأَعْرَاب‌ِ مُنَافِقُون‌َ وَ مِن‌ْ أَهْل‌ِ الْمَدِينَة‌ِ مَرَدُوا عَلَي‌ النِّفَاق‌ِ لاَ تَعْلَمُهُم‌ْ نَحْن‌ُ نَعْلَمُهُم‌ْ سَنُعَذِّبُهُمْ‌ مَرَّتَيْن‌ِ ثُم‌َّ يُرَدُّون‌َ إِلَي‌ عَذَاب‌ٍ عَظِيم‌ٍ (توبه: 101)

و از (ميان) اعراب باديه‏نشين كه اطراف شما هستند، جمعى منافقند و از اهل مدينه (نيز)، گروهى سخت به نفاق پاى بندند. تو آنها را نمى‏شناسى، ولى ما آنها را مى شناسيم. بزودى آنها را دو بار مجازات مى‏كنيم (: مجازاتى با رسوايى در دنيا، و مجازاتى به هنگام مرگ) سپس بسوى مجازات بزرگى (در قيامت) فرستاده مى‏شوند. (101)


وَ آخَرُون‌َ اعْتَرَفُوا بِذُنُوبِهِم‌ْ خَلَطُوا عَمَلاً صَالِحَاً وَ آخَرَ سَيِّئً عَسَي‌ الله‌ُ أَنْ‌ يَتُوب‌َ عَلَيْهِم‌ْ إِن‌َّ الله‌َ غَفُورٌ رَحِيم‌ٌ (توبه: 102)

و گروهى ديگر، به گناهان خود اعتراف كردند و كار خوب و بد را به هم آميختند اميد مى‏رود كه خداوند توبه آنها را بپذيرد به يقين، خداوند آمرزنده و مهربان است! (102)


خُذْ مِن‌ْ أَمْوَالِهِم‌ْ صَدَقَة‌ً تُطَهِّرُهُم‌ْ وَ تُزَكِّيهِمْ‌ بِهَا وَ صَل‌ِّ عَلَيْهِم‌ْ إِن‌َّ صَلاتَك‌َ سَكَن‌ٌ لَهُم‌ْ وَالله‌ُ سَمِيع‌ٌ عَلِيم‌ٌ (توبه: 103)

از اموال آنها صدقه‏اى (بعنوان زكات) بگير، تا بوسيله آن، آنها را پاك سازى و پرورش دهى! و (به هنگام گرفتن زكات،) به آنها دعا كن كه دعاى تو، مايه آرامش آنهاست و خداوند شنوا و داناست! (103)


أَلَم‌ْ يَعْلَمُوا أَن‌َّ الله‌َ هُوَ يَقْبَل‌ُ التَّوبَة‌َ عَن‌ْ عِبَادِه‌ِ وَ يَأْخُذُ الصَّدَقَات‌ِ وَ أَن‌َّ الله‌َ هُوَ التَّوَّاب‌ُ الرَّحِيم‌ُ (توبه: 104)

آيا نمى‏دانستند كه فقط خداوند توبه را از بندگانش مى‏پذيرد، و صدقات را مى‏گيرد، و خداوند توبه‏پذير و مهربان است؟! (104)


وَ قُل‌ِ اعْمَلُوا فَسَيَرَي‌ الله‌ُ عَمَلَكُم‌ْ وَ رَسُولُه‌ُ وَالْمُؤْمِنُون‌َ وَ سَتُرَدُّون‌َ إِلَي‌ عَالِم‌ِ الْغَيْب‌ِ وَالشَّهَادَة‌ِ فَيُنَبِّئُكُم‌ْ بِمَا كُنْتُم‌ْ تَعْمَلُون‌َ (توبه: 105)

بگو: «عمل كنيد! خداوند و فرستاده او و مؤمنان، اعمال شما را مى‏بينند! و بزودى، بسوى داناى نهان و آشكار، بازگردانده مى‏شويد و شما را به آنچه عمل مى‏كرديد، خبر مى‏دهد!» (105)


وَ آخَرُون‌َ مُرْجَوْن‌َ لِأَمْرِ الله‌ِ إِمَّا يُعَذِّبُهُم‌ْ وَ إِمَّا يَتُوب‌ُ عَلَيْهِم‌ْ وَالله‌ُ عَلِيم‌ٌ حَكِيم‌ٌ (توبه: 106)

و گروهى ديگر، به فرمان خدا واگذار شده‏اند (و كارشان با خداست) يا آنها را مجازات مى‏كند، و يا توبه آنان را مى‏پذيرد (، هر طور كه شايسته باشند) و خداوند دانا و حكيم است! (106)


وَالَّذِين‌َ اتَّخَذُوا مَسْجِدَاً ضِرَارَاً وَ كُفْرَاً وَ تَفْرِيقَاً بَيْن‌َ الْمُؤْمِنِين‌َ وَ إِرْصَادَاً لِمَن‌ْ حَارَب‌َ الله‌َ وَ رَسُولَه‌ُ مِنْ‌ قَبْل‌ُ وَ لَيَحْلِفُن‌َّ إِن‌ْ أَرَدْنَا إِلاَّ الْحُسْنَي‌ وَالله‌ُ يَشْهَدُ إِنَّهُم‌ْ لَكَاذِبُون‌َ (توبه: 107)

(گروهى ديگر از آنها) كسانى هستند كه مسجدى ساختند براى زيان (به مسلمانان)، و (تقويت) كفر، و تفرقه‏افكنى ميان مؤمنان، و كمينگاه براى كسى كه از پيش با خدا و پيامبرش مبارزه كرده بود آنها سوگند ياد مى‏كنند كه: «جز نيكى (و خدمت)، نظرى نداشته‏ايم!» امّا خداوند گواهى مى‏دهد كه آنها دروغگو هستند! (107)


لاَ تَقُم‌ْ فِيه‌ِ أَبَدَاً لَمَسْجِدٌ أُسِّس‌َ عَلَي‌ التَّقْوَي‌ مِن‌ْ أَوَّل‌ِ يَوْم‌ٍ أَحَق‌ُّ أَنْ‌ تَقُوم‌َ فِيه‌ِ فِيه‌ِ رِجَال‌ٌ يُحِبُّون‌َ أَنْ‌ يَتَطَهَّرُوا وَالله‌ُ يُحِب‌ُّ الْمُطَّهِّرِين‌َ (توبه: 108)

هرگز در آن (مسجد به عبادت) نايست! آن مسجدى كه از روز نخست بر پايه تقوا بنا شده، شايسته‏تر است كه در آن (به عبادت) بايستى در آن، مردانى هستند كه دوست مى‏دارند پاكيزه باشند و خداوند پاكيزگان را دوست دارد! (108)


أَفَمَن‌ْ أَسَّس‌َ بُنْيَانَه‌ُ عَلَي‌ تَقْوَي‌ مِن‌َ الله‌ِ وَ رِضْوَان‌ٍ خَيْرٌ أَمْ‌ مَن‌ْ أَسَّس‌َ بُنْيَانَه‌ُ عَلَي‌ شَفَا جُرُف‌ٍ هَارٍ فَانْهَارَ بِه‌ِ فِي‌ نَارِ جَهَنَّم‌َ وَالله‌ُ لاَ يَهْدِي‌ الْقَوْم‌َ الظَّالِمِين‌َ (توبه: 109)

آيا كسى كه شالوده آن را بر تقواى الهى و خشنودى او بنا كرده بهتر است، يا كسى كه اساس آن را بر كنار پرتگاه سستى بنا نموده كه ناگهان در آتش دوزخ فرومى‏ريزد؟ و خداوند گروه ستمگران را هدايت نمى‏كند! (109)


لاَ يَزَال‌ُ بُنْيَانُهُم‌ُ الَّذِي‌ بَنَوْا رِيبَة‌ً فِي‌ قُلُوبِهِم‌ْ إِلاَّ أَنْ‌ تَقَطَّع‌َ قُلُوبُهُم‌ْ وَالله‌ُ عَلِيم‌ٌ حَكِيم‌ٌ (توبه: 110)

(امّا) اين بنايى را كه آنها ساختند، همواره بصورت يك وسيله شك و ترديد، در دلهايشان باقى مى‏ماند مگر اينكه دلهايشان پاره پاره شود (و بميرند و گر نه، هرگز از دل آنها بيرون نمى‏رود) و خداوند دانا و حكيم است! (110)


إِن‌َّ الله‌َ اشْتَرَي‌ مِن‌َ الْمُؤْمِنِين‌َ أَنْفُسَهُم‌ْ وَ أَمْوَالَهُمْ‌ بِأَنَّ‌ لَهُم‌ُ الْجَنَّة‌َ يُقَاتِلُون‌َ فِي‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ فَيَقْتُلُون‌َ وَ يُقْتَلُون‌َ وَعْدَاً عَلَيْه‌ِ حَقَّاً فِي‌ التَّوْرَاة‌ِ وَالْإِنْجِيل‌ِ وَالْقُرْآن‌ِ وَ مَن‌ْ أَوْفَي‌ بِعَهْدِه‌ِ مِن‌َ الله‌ِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِكُم‌ُ الَّذِي‌ بَايَعْتُمْ‌ بِه‌ِ وَ ذَلِك‌َ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيم‌ُ (توبه: 111)

خداوند از مؤمنان، جانها و اموالشان را خريدارى كرده، كه (در برابرش) بهشت براى آنان باشد (به اين گونه كه:) در راه خدا پيكار مى‏كنند، مى‏كشند و كشته مى‏شوند اين وعده حقّى است بر او، كه در تورات و انجيل و قرآن ذكر فرموده و چه كسى از خدا به عهدش وفادارتر است؟! اكنون بشارت باد بر شما، به داد و ستدى كه با خدا كرده‏ايد و اين است آن پيروزى بزرگ! (111)


التَّائِبُون‌َ الْعَابِدُون‌َ الْحَامِدُون‌َ السَّائِحُون‌َ الرَّاكِعُون‌َ السَّاجِدُون‌َ الْآمِرُون‌َ بِالْمَعْرُوف‌ِ وَالنَّاهُون‌َ عَن‌ِ الْمُنْكَرِ وَالْحَافِظُون‌َ لِحُدُودِ الله‌ِ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِين‌َ (توبه: 112)

توبه‏كنندگان، عبادت كاران، سپاسگويان، سياحت كنندگان، ركوع كنندگان، سجده‏آوران، آمران به معروف، نهى كنندگان از منكر، و حافظان حدود (و مرزهاى) الهى، (مؤمنان حقيقى‏اند) و بشارت ده به (اينچنين) مؤمنان! (112)


مَا كَان‌َ لِلنَّبِي‌ِّ وَالَّذِين‌َ آمَنُوا أَنْ‌ يَسْتَغْفِرُوا لِلْمُشْرِكِين‌َ وَ لَوْ كَانُوا أُولِي‌ قُرْبَي‌ مِنْ‌ بَعْدِ مَا تَبَيَّن‌َ لَهُم‌ْ أَنَّهُم‌ْ أَصْحَاب‌ُ الْجَحِيم‌ِ (توبه: 113)

براى پيامبر و مؤمنان، شايسته نبود كه براى مشركان (از خداوند) طلب آمرزش كنند، هر چند از نزديكانشان باشند (آن هم) پس از آنكه بر آنها روشن شد كه اين گروه، اهل دوزخند! (113)


وَ مَا كَان‌َ اسْتِغْفَارُ إِبْرَاهِيم‌َ لِأَبِيه‌ِ إِلاَّ عَنْ‌ مَوْعِدَة‌ٍ وَعَدَهَا إِيَّاه‌ُ فَلَمَّا تَبَيَّن‌َ لَه‌ُ أَنَّه‌ُ عَدُوٌّ لِالله‌ِ تَبَرَّأَ مِنْه‌ُ إِن‌َّ إِبْرَاهِيم‌َ لَأََوَّاه‌ٌ حَلِيم‌ٌ (توبه: 114)

و استغفار ابراهيم براى پدرش [عمويش آزر]، فقط بخاطر وعده‏اى بود كه به او داده بود (تا وى را بسوى ايمان جذب كند) امّا هنگامى كه براى او روشن شد كه وى دشمن خداست، از او بيزارى جست به يقين، ابراهيم مهربان و بردبار بود! (114)


وَ مَا كَان‌َ الله‌ُ لِيُضِل‌َّ قَوْمَاً بَعْدَ إِذْ هَدَاهُم‌ْ حَتَّي‌ يُبَيِّن‌َ لَهُمْ‌ مَا يَتَّقُون‌َ إِن‌َّ الله‌َ بِكُل‌ِّ شَي‌ْءٍ عَلِيم‌ٌ (توبه: 115)

چنان نبود كه خداوند قومى را، پس از آن كه آنها را هدايت كرد (و ايمان آوردند) گمراه (و مجازات) كند مگر آنكه امورى را كه بايد از آن بپرهيزند، براى آنان بيان نمايد (و آنها مخالفت كنند) زيرا خداوند به هر چيزى داناست! (115)


إِن‌َّ الله‌َ لَه‌ُ مُلْك‌ُ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ يُحْيِي‌ وَ يُمِيت‌ُ وَ مَا لَكُمْ‌ مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ مِنْ‌ وَلِي‌ٍّ وَ لاَ نَصِيرٍ (توبه: 116)

حكومت آسمانها و زمين تنها از آن خداست زنده مى‏كند و مى‏ميراند و جز خدا، ولىّ و ياورى نداريد! (116)


لَقَدْ تَاب‌َ الله‌ُ عَلَي‌ النَّبِي‌ِّ وَالْمُهَاجِرِين‌َ وَالْأَنْصَارِ الَّذِين‌َ اتَّبَعُوه‌ُ فِي‌ سَاعَة‌ِ الْعُسْرَة‌ِ مِنْ‌ بَعْدِ مَا كَادَ يَزِيغ‌ُ قُلُوب‌ُ فَرِيق‌ٍ مِنْهُم‌ْ ثُم‌َّ تَاب‌َ عَلَيْهِم‌ْ إِنَّه‌ُ بِهِم‌ْ رَؤُوف‌ٌ رَحِيم‌ٌ (توبه: 117)

مسلّماً خداوند رحمت خود را شامل حال پيامبر و مهاجران و انصار، كه در زمان عسرت و شدّت (در جنگ تبوك) از او پيروى كردند، نمود بعد از آنكه نزديك بود دلهاى گروهى از آنها، از حقّ منحرف شود (و از ميدان جنگ بازگردند) سپس خدا توبه آنها را پذيرفت، كه او نسبت به آنان مهربان و رحيم است! (117)


وَ عَلَي‌ الثَّلاَثَة‌ِ الَّذِين‌َ خُلِّفُوا حَتَّي‌ إِذَا ضَاقَت‌ْ عَلَيْهِم‌ُ الْأَرْض‌ُ بِمَا رَحُبَت‌ْ وَ ضَاقَت‌ْ عَلَيْهِم‌ْ أَنْفُسُهُم‌ْ وَ ظَنُّوا أَنْ‌ لاَ مَلْجَأَ مِن‌َ الله‌ِ إِلاَّ إِلَيْه‌ِ ثُم‌َّ تَاب‌َ عَلَيْهِم‌ْ لِيَتُوبُوا إِن‌َّ الله‌َ هُوَ التَّوَّاب‌ُ الرَّحِيم‌ُ (توبه: 118)

(همچنين) آن سه نفر كه (از شركت در جنگ تبوك) تخلّف جستند، (و مسلمانان با آنان قطع رابطه نمودند،) تا آن حدّ كه زمين با همه وسعتش بر آنها تنگ شد (حتّى) در وجود خويش، جايى براى خود نمى‏يافتند (در آن هنگام) دانستند پناهگاهى از خدا جز بسوى او نيست سپس خدا رحمتش را شامل حال آنها نمود، (و به آنان توفيق داد) تا توبه كنند خداوند بسيار توبه‏پذير و مهربان است! (118)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا اتَّقُوا الله‌َ وَ كُونُوا مَع‌َ الصَّادِقِين‌َ (توبه: 119)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! از (مخالفت فرمان) خدا بپرهيزيد، و با صادقان باشيد! (119)


مَا كَان‌َ لِأَهْل‌ِ الْمَدِينَة‌ِ وَ مَن‌ْ حَوْلَهُمْ‌ مِن‌َ الْأَعْرَاب‌ِ أَنْ‌ يَتَخَلَّفُوا عَنْ‌ رَسُول‌ِ الله‌ِ وَ لاَ يَرْغَبُوا بِأَنْفُسِهِم‌ْ عَنْ‌ نَفْسِه‌ِ ذَلِك‌َ بِأَنَّهُم‌ْ لاَ يُصِيبُهُم‌ْ ظَمَأٌ وَ لاَ نَصَب‌ٌ وَ لاَ مَخْمَصَة‌ٌ فِي‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ وَ لاَ يَطَئُون‌َ مَوْطِئَاً يَغِيظ‌ُ الْكُفَّارَ وَ لاَ يَنَالُون‌َ مِن‌ْ عَدُوٍّ نَيْلاً إِلاَّ كُتِب‌َ لَهُمْ‌ بِه‌ِ عَمَل‌ٌ صَالِح‌ٌ إِن‌َّ الله‌َ لاَ يُضِيع‌ُ أَجْرَ الْمُـحْسِنِين‌َ (توبه: 120)

سزاوار نيست كه اهل مدينه، و باديه‏نشينانى كه اطراف آنها هستند، از رسول خدا تخلّف جويند و براى حفظ جان خويش، از جان او چشم بپوشند! اين بخاطر آن است كه هيچ تشنگى و خستگى، و گرسنگى در راه خدا به آنها نمى‏رسد و هيچ گامى كه موجب خشم كافران مى‏شود برنمى‏دارند، و ضربه‏اى از دشمن نمى‏خورند، مگر اينكه به خاطر آن، عمل صالحى براى آنها نوشته مى‏شود زيرا خداوند پاداش نيكوكاران را تباه نمى‏كند! (120)


وَ لاَ يُنْفِقُون‌َ نَفَقَة‌ً صَغِيرَة‌ً وَ لاَ كَبِيرَة‌ً وَ لاَ يَقْطَعُون‌َ وَادِيَاً إِلاَّ كُتِب‌َ لَهُم‌ْ لِيَجْزِيَهُم‌ُ الله‌ُ أَحْسَن‌َ مَا كَانُوا يَعْمَلُون‌َ (توبه: 121)

و هيچ مال كوچك يا بزرگى را (در اين راه) انفاق نمى‏كنند، و هيچ سرزمينى را (بسوى ميدان جهاد و يا در بازگشت) نمى‏پيمايند، مگر اينكه براى آنها نوشته مى‏شود تا خداوند آن را بعنوان بهترين اعمالشان، پاداش دهد. (121)


وَ مَا كَان‌َ الْمُؤْمِنُون‌َ لِيَنْفِرُوا كَافَّة‌ً فَلَوْلاَ نَفَرَ مِنْ‌ كُل‌ِّ فِرْقَة‌ٍ مِنْهُم‌ْ طَائِفَة‌ٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي‌ الدِّين‌ِ وَ لِيُنْذِرُوا قَوْمَهُم‌ْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِم‌ْ لَعَلَّهُم‌ْ يَحْذَرُون‌َ (توبه: 122)

شايسته نيست مؤمنان همگى (بسوى ميدان جهاد) كوچ كنند چرا از هر گروهى از آنان، طايفه‏اى كوچ نمى‏كند (و طايفه‏اى در مدينه بماند)، تا در دين (و معارف و احكام اسلام) آگاهى يابند و به هنگام بازگشت بسوى قوم خود، آنها را بيم دهند؟! شايد (از مخالفت فرمان پروردگار) بترسند، و خوددارى كنند! (122)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا قَاتِلُوا الَّذِين‌َ يَلُونَكُمْ‌ مِن‌َ الْكُفَّارِ وَلْيَجِدُوا فِيكُم‌ْ غِلْظَة‌ً وَاعْلَمُوا أَن‌َّ الله‌َ مَع‌َ الْمُتَّقِين‌َ (توبه: 123)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! با كافرانى كه به شما نزديكترند، پيكار كنيد! (و دشمن دورتر، شما را از دشمنان نزديك غافل نكند!) آنها بايد در شما شدّت و خشونت (و قدرت) احساس كنند و بدانيد خداوند با پرهيزگاران است! (123)


وَ إِذَا مَا أُنْزِلَت‌ْ سُورَة‌ٌ فَمِنْهُمْ‌ مَنْ‌ يَقُول‌ُ أَيُّكُم‌ْ زَادَتْه‌ُ هَذِه‌ِ إِيمَانَاً فَأَمَّا الَّذِين‌َ آمَنُوا فَزَادَتْهُم‌ْ إِيمَانَاً وَ هُم‌ْ يَسْتَبْشِرُون‌َ (توبه: 124)

و هنگامى كه سوره‏اى نازل مى‏شود، بعضى از آنان (به ديگران) مى‏گويند: «اين سوره، ايمان كدام يك از شما را افزون ساخت؟!» (به آنها بگو:) اما كسانى كه ايمان آورده‏اند، بر ايمانشان افزوده و آنها (به فضل و رحمت الهى) خوشحالند. (124)


وَ أَمَّا الَّذِين‌َ فِي‌ قُلُوبِهِمْ‌ مَرَض‌ٌ فَزَادَتْهُم‌ْ رِجْسَاً إِلَي‌ رِجْسِهِم‌ْ وَ مَاتُوا وَ هُم‌ْ كَافِرُون‌َ (توبه: 125)

و امّا آنها كه در دلهايشان بيمارى است، پليدى بر پليديشان افزوده و از دنيا رفتند در حالى كه كافر بودند. (125)


أَوَ لاَ يَرَوْن‌َ أَنَّهُم‌ْ يُفْتَنُون‌َ فِي‌ كُل‌ِّ عَام‌ٍ مَرَّة‌ً أَوْ مَرَّتَيْن‌ِ ثُم‌َّ لاَ يَتُوبُون‌َ وَ لاَ هُم‌ْ يَذَّكَّرُون‌َ (توبه: 126)

آيا آنها نمى‏بينند كه در هر سال، يك يا دو بار آزمايش مى‏شوند؟! باز توبه نمى‏كنند، و متذكّر هم نمى‏گردند! (126)


وَ إِذَا مَا أُنْزِلَت‌ْ سُورَة‌ٌ نَظَرَ بَعْضُهُم‌ْ إِلَي‌ بَعْض‌ٍ هَل‌ْ يَرَاكُمْ‌ مِن‌ْ أَحَدٍ ثُم‌َّ انْصَرَفُوا صَرَف‌َ الله‌ُ قُلُوبَهُم‌ْ بِأَنَّهُم‌ْ قَوْم‌ٌ لاَ يَفْقَهُون‌َ (توبه: 127)

و هنگامى كه سوره‏اى نازل مى‏شود، بعضى از آنها [منافقان‏] به يكديگر نگاه مى‏كنند و مى‏گويند: «آيا كسى شما را مى‏بيند؟ (اگر از حضور پيامبر بيرون رويم، كسى متوجّه ما نمى‏شود!)» سپس منصرف مى‏شوند (و بيرون مى‏روند) خداوند دلهايشان را (از حق) منصرف ساخته چرا كه آنها، گروهى هستند كه نمى‏فهمند (و بى‏دانشند)! (127)


فَإِنْ‌ تَوَلَّوْا فَقُل‌ْ حَسْبِي‌َ الله‌ُ لاَ إِله‌َ إِلاَّ هُوَ عَلَيْه‌ِ تَوَكَّلْت‌ُ وَ هُوَ رَب‌ُّ الْعَرْش‌ِ الْعَظِيم‌ِ (توبه: 129)

اگر آنها (از حق) روى بگردانند، (نگران مباش!) بگو: «خداوند مرا كفايت مى‏كند هيچ معبودى جز او نيست بر او توكّل كردم و او صاحب عرش بزرگ است!» (129)


أَكَان‌َ لِلنَّاس‌ِ عَجَبَاً أَن‌ْ أَوْحَيْنَا إِلَي‌ رَجُل‌ٍ مِنْهُم‌ْ أَن‌ْ أَنْذِرِ النَّاس‌َ وَ بَشِّرِ الَّذِين‌َ آمَنُوا أَن‌َّ لَهُم‌ْ قَدَم‌َ صِدْق‌ٍ عِنْدَ رَبِّهِم‌ْ قَال‌َ الْكَافِرُون‌َ إِن‌َّ هَذَا لَسَاحِرٌ مُبِين‌ٌ (يونس: 2)

آيا براى مردم، موجب شگفتى بود كه به مردى از آنها وحى فرستاديم كه مردم را (از عواقب كفر و گناه) بترسان، و به كسانى كه ايمان آورده‏اند بشارت ده كه براى آنها، سابقه نيك (و پاداشهاى مسلّم) نزد پروردگارشان است؟! (امّا) كافران گفتند: «اين مرد، ساحر آشكارى است!» (2)


إِن‌َّ رَبَّكُم‌ُ الله‌ُ الَّذِي‌ خَلَق‌َ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌َ فِي‌ سِتَّة‌ِ أَيَّام‌ٍ ثُم‌َّ اسْتَوَي‌ عَلَي‌ الْعَرْش‌ِ يُدَبِّرُ الْأَمْرَ مَا مِنْ‌ شَفِيع‌ٍ إِلاَّ مِن‌ْ بَعْدِ إِذْنِه‌ِ ذَلِكُم‌ُ الله‌ُ رَبُّكُم‌ْ فَاعْبُدُوه‌ُ أَفَلاَ تَذَكَّرُون‌َ (يونس: 3)

پروردگار شما، خداوندى است كه آسمانها و زمين را در شش روز [شش دوران‏] آفريد سپس بر تخت (قدرت) قرار گرفت، و به تدبير كار (جهان) پرداخت هيچ شفاعت كننده‏اى، جز با اذن او نيست اين است خداوند، پروردگار شما! پس او را پرستش كنيد! آيا متذكّر نمى‏شويد؟! (3)


إِلَيْه‌ِ مَرْجِعِكُم‌ْ جَمِيعَاً وَعْدَ الله‌ِ حَقَّاً إِنَّه‌ُ يَبْدَأُ الْخَلْق‌َ ثُم‌َّ يُعِيدُه‌ُ لِيَجْزِي‌َ الَّذِين‌َ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَات‌ِ بِالْقِسْط‌ِ وَالَّذِين‌َ كَفَرُوا لَهُم‌ْ شَرَاب‌ٌ مِن‌ْ حَمِيم‌ٍ وَ عَذَاب‌ٌ أَلِيم‌ٌ بِمَا كَانُوا يَكْفُرُون‌َ (يونس: 4)

بازگشت همه شما بسوى اوست! خداوند وعده حقّى فرموده او آفرينش را آغاز مى‏كند، سپس آن را بازمى‏گرداند، تا كسانى را كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام داده‏اند، بعدالت جزا دهد و براى كسانى كه كافر شدند، نوشيدنى از مايع سوزان است و عذابى دردناك، بخاطر آنكه كفر مى‏ورزيدند! (4)


هُوَ الَّذِي‌ جَعَل‌َ الشَّمْس‌َ ضِيَاءً وَالْقَمَرَ نُورَاً وَ قَدَّرَه‌ُ مَنَازِل‌َ لِتَعْلَمُوا عَدَدَ السِّنِين‌َ وَالْحِسَاب‌َ مَا خَلَق‌َ الله‌ُ ذَلِك‌َ إِلاَّ بِالْحَق‌ِّ يُفَصِّل‌ُ الْآيَات‌ِ لِقَوْم‌ٍ يَعْلَمُون‌َ (يونس: 5)

او كسى است كه خورشيد را روشنايى، و ماه را نور قرار داد و براى آن منزلگاه‏هايى مقدّر كرد، تا عدد سالها و حساب (كارها) را بدانيد خداوند اين را جز بحق نيافريده او آيات (خود را) براى گروهى كه اهل دانشند، شرح مى‏دهد! (5)


إِن‌َّ فِي‌ اخْتِلاَف‌ِ اللَّيْل‌ِ وَالنَّهَارِ وَ مَا خَلَق‌َ الله‌ُ فِي‌ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ لَآيَات‌ٍ لِقَوْم‌ٍ يَتَّقُون‌َ (يونس: 6)

مسلّماً در آمد و شد شب و روز، و آنچه خداوند در آسمانها و زمين آفريده، آيات (و نشانه‏هايى) است براى گروهى كه پرهيزگارند (و حقايق را مى‏بينند). (6)


إِن‌َّ الَّذِين‌َ لاَ يَرْجُون‌َ لِقَاءَنَا وَ رَضُوا بِالْحَيَاة‌ِ الدُّنْيَا وَاطْمَأَنُّوا بِهَا وَالَّذِين‌َ هُم‌ْ عَن‌ْ آيَاتِنَا غَافِلُون‌َ (يونس: 7)

آنها كه ايمان به ملاقات ما (و روز رستاخيز) ندارند، و به زندگى دنيا خشنود شدند و بر آن تكيه كردند، و آنها كه از آيات ما غافلند، (7)


إِن‌َّ الَّذِين‌َ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَات‌ِ يَهْدِيهِم‌ْ رَبُّهُمْ‌ بِإِيمَانِهِم‌ْ تَجْرِي‌ مِنْ‌ تَحْتِهِم‌ُ الْأَنْهَارُ فِي‌ جَنَّات‌ِ النَّعِيم‌ِ (يونس: 9)

(ولى) كسانى كه ايمان آوردند و كارهاى شايسته انجام دادند، پروردگارشان آنها را در پرتو ايمانشان هدايت مى‏كند از زير (قصرهاى) آنها در باغهاى بهشت، نهرها جارى است. (9)


دَعْوَاهُم‌ْ فِيهَا سُبْحَانَك‌َ اللَّهُم‌َّ وَ تَحِيَّتُهُم‌ْ فِيهَا سَلاَم‌ٌ وَ آخِرُ دَعْوَاهُم‌ْ أَن‌ِ الْحَمْدُ لِالله‌ِ رَب‌ِّ الْعَالَمِين‌َ (يونس: 10)

گفتار (و دعاى) آنها در بهشت اين است كه: «خداوندا، منزهى تو!» و تحيّت آنها در آنجا: سلام و آخرين سخنشان اين است كه: «حمد، مخصوص پروردگار عالميان است!» (10)


وَ لَوْ يُعَجِّل‌ُ الله‌ُ لِلنَّاس‌ِ الشَّرَّ اسْتِعْجَالَهُمْ‌ بِالْخَيْرِ لَقُضِي‌َ إِلَيْهِم‌ْ أَجَلُهُم‌ْ فَنَذَرُ الَّذِين‌َ لاَ يَرْجُون‌َ لِقَاءَنَا فِي‌ طُغْيَانِهِم‌ْ يَعْمَهُون‌َ (يونس: 11)

اگر همان گونه كه مردم در به دست آوردن «خوبى» ها عجله دارند، خداوند در مجازاتشان شتاب مى‏كرد، (بزودى) عمرشان به پايان مى‏رسيد (و همگى نابود مى‏شدند) ولى كسانى را كه ايمان به لقاى ما ندارند، به حال خود رها مى‏كنيم تا در طغيانشان سرگردان شوند! (11)


وَ إِذَا مَس‌َّ الْإِنْسَان‌َ الضُّرُّ دَعَانَا لِجَنْبِه‌ِ أَوْ قَاعِدَاً أَوْ قَائِمَاً فَلَمَّا كَشَفْنَا عَنْه‌ُ ضُرَّه‌ُ مَرَّ كَأَن‌ْ لَم‌ْ يَدْعُنَا إِلَي‌ ضُرٍّ مَسَّه‌ُ كَذَلِك‌َ زُيِّن‌َ لِلْمُسْرِفِين‌َ مَا كَانُوا يَعْمَلُون‌َ (يونس: 12)

هنگامى كه به انسان زيان (و ناراحتى) رسد، ما را (در هر حال:) در حالى كه به پهلو خوابيده، يا نشسته، يا ايستاده است، مى‏خواند امّا هنگامى كه ناراحتى را از او برطرف ساختيم، چنان مى‏رود كه گويى هرگز ما را براى حل مشكلى كه به او رسيده بود، نخوانده است! اين گونه براى اسرافكاران، اعمالشان زينت داده شده است (كه زشتى اين عمل را درك نمى‏كنند)! (12)


وَ لَقَدْ أَهْلَكْنَا الْقُرُون‌َ مِنْ‌ قَبْلِكُم‌ْ لَمَّا ظَلَمُوا وَ جَاءَتْهُم‌ْ رُسُلُهُمْ‌ بِالبَيِّنَات‌ِ وَ مَا كَانُوا لِيُؤْمِنُوا كَذَلِك‌َ نَجْزِي‌ الْقَوْم‌َ الْمُـجْرِمِين‌َ (يونس: 13)

ما امّتهاى پيش از شما را، هنگامى كه ظلم كردند، هلاك نموديم در حالى كه پيامبرانشان دلايل روشن براى آنها آوردند، ولى آنها ايمان نياوردند اين گونه گروه مجرمان را كيفر مى‏دهيم! (13)


وَ إِذَا تُتْلَي‌ عَلَيْهِم‌ْ آيَاتُنَا بَيِّنَات‌ٍ قَال‌َ الَّذِين‌َ لاَ يَرْجُون‌َ لِقَاءَنَا ائْت‌ِ بِقُرْآن‌ٍ غَيْرِ هَذَا أَوْ بَدِّلْه‌ُ قُل‌ْ مَا يَكُون‌ُ لِي‌ أَن‌ْ أُبَدِّلَه‌ُ مِنْ‌ تِلْقَاءِ نَفْسِي‌ إِن‌ْ أَتَّبِع‌ُ إِلاَّ مَا يُوحَي‌ إِلَيَّ‌ إِنِّي‌ أَخَاف‌ُ إِن‌ْ عَصَيْت‌ُ رَبِّي‌ عَذَاب‌َ يَوْم‌ٍ عَظِيم‌ٍ (يونس: 15)

و هنگامى كه آيات روشن ما بر آنها خوانده مى‏شود، كسانى كه ايمان به لقاى ما (و روز رستاخيز) ندارند مى‏گويند: «قرآنى غير از اين بياور، يا آن را تبديل كن! (و آيات نكوهش بتها را بردار)» بگو: «من حق ندارم كه از پيش خود آن را تغيير دهم فقط از چيزى كه بر من وحى مى‏شود، پيروى مى‏كنم! من اگر پروردگارم را نافرمانى كنم، از مجازات روز بزرگ (قيامت) مى‏ترسم!» (15)


قُلْ لَوْ شَاءَ الله‌ُ مَا تَلَوْتُه‌ُ عَلَيْكُم‌ْ وَ لاَ أَدْرَاكُم‌ْ بِه‌ِ فَقَدْ لَبِثْت‌ُ فِيكُم‌ْ عُمُرَاً مِنْ‌ قَبْلِه‌ِ أَفَلاَ تَعْقِلُون‌َ (يونس: 16)

بگو: «اگر خدا مى‏خواست، من اين آيات را بر شما نمى‏خواندم و خداوند از آن آگاهتان نمى‏كرد چه اينكه مدّتها پيش از اين، در ميان شما زندگى نمودم (و هرگز آيه‏اى نياوردم) آيا نمى‏فهميد؟!» (16)


وَ يَعْبُدُون‌َ مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ مَا لاَ يَضُرُّهُم‌ْ وَ لاَ يَنْفَعُهُم‌ْ وَ يَقُولُون‌َ هَؤُلاَءِ شُفَعَاؤُنَا عِنْدَ الله‌ِ قُل‌ْ أَتُنَبِّئُون‌َ الله‌َ بِمَا لاَ يَعلَم‌ُ فِي‌ السَّمَاوَات‌ِ وَ لاَ فِي‌ الْأَرْض‌ِ سُبْحَانَه‌ُ وَ تَعَالَي‌ عَمَّا يُشْرِكُون‌َ (يونس: 18)

آنها غير از خدا، چيزهايى را مى‏پرستند كه نه به آنان زيان مى‏رساند، و نه سودى مى‏بخشد و مى‏گويند: «اينها شفيعان ما نزد خدا هستند!» بگو: «آيا خدا را به چيزى خبر مى‏دهيد كه در آسمانها و زمين سراغ ندارد؟!» منزه است او، و برتر است از آن همتايانى كه قرار مى‏دهند! (18)


وَ مَا كَان‌َ النَّاس‌ُ إِلاَّ أُمَّة‌ً وَاحِدَة‌ً فَاخْتَلَفُوا وَ لَوْلاَ كَلِمَة‌ٌ سَبَقَت‌ْ مِنْ‌ رَبِّك‌َ لَقُضِي‌َ بَيْنَهُم‌ْ فِيمَا فِيه‌ِ يَخْتَلِفُون‌َ (يونس: 19)

(در آغاز) همه مردم امّت واحدى بودند سپس اختلاف كردند و اگر فرمانى از طرف پروردگارت (درباره عدم مجازات سريع آنان) از قبل صادر نشده بود، در ميان آنها در آنچه اختلاف داشتند داورى مى‏شد (و سپس همگى به مجازات مى‏رسيدند). (19)


وَ يَقُولُون‌َ لَوْلاَ أُنْزِل‌َ عَلَيْه‌ِ آيَة‌ٌ مِنْ‌ رَبِّه‌ِ فَقُل‌ْ إِنَّمَا الْغَيْب‌ُ لِالله‌ِ فَانْتَظِرُوا إِنِّي‌ مَعَكُمْ‌ مِن‌َ الْمُنْتَظِرِين‌َ (يونس: 20)

مى‏گويند: «چرا معجزه‏اى از پروردگارش بر او نازل نمى‏شود؟!» بگو: «غيب (و معجزات) تنها براى خدا (و به فرمان او) است! شما در انتظار باشيد، من هم با شما در انتظارم! (شما در انتظار معجزات بهانه‏جويانه باشيد، و من هم در انتظار مجازات شما!)» (20)


وَ إِذَا أَذَقْنَا النَّاس‌َ رَحْمَة‌ً مِنْ‌ بَعْدِ ضَرَّاءَ مَسَّتْهُم‌ْ إِذَا لَهُمْ‌ مَكْرٌ فِي‌ آيَاتِنَا قُل‌ِ الله‌ُ أَسْرَع‌ُ مَكْرَاً إِن‌َّ رُسُلَنَا يَكْتُبُون‌َ مَا تَمْكُرُون‌َ (يونس: 21)

هنگامى كه به مردم، پس از ناراحتى كه به آنها رسيده است، رحمتى بچشانيم، در آيات ما نيرنگ مى‏كنند (، و براى آن نعمت و رحمت توجيهات ناروا مى‏كنند) بگو: «خداوند سريعتر از شما مكر [چاره‏جويى‏] مى‏كند و رسولان [فرشتگان‏] ما، آنچه نيرنگ مى‏كنيد (و نقشه مى‏كشيد)، مى‏نويسند!» (21)


هُوَ الَّذِي‌ يُسَيِّرُكُم‌ْ فِي‌ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ حَتَّي‌ إِذَا كُنْتُم‌ْ فِي‌ الْفُلْك‌ِ وَ جَرَيْن‌َ بِهِمْ‌ بِرِيح‌ٍ طَيِّبَة‌ٍ وَ فَرِحُوا بِهَا جَاءَتْهَا رِيح‌ٌ عَاصِف‌ٌ وَ جَاءَهُم‌ُ الْمَوْج‌ُ مِنْ‌ كُل‌ِّ مَكَان‌ٍ وَ ظَنُّوا أَنَّهُم‌ْ أُحِيط‌َ بِهِم‌ْ دَعَوُا الله‌َ مُخْلِصِين‌َ لَه‌ُ الدِّين‌َ لَئِن‌ْ أَنْجَيْتَنَا مِن‌ْ هَذِه‌ِ لَنَكُونَن‌َّ مِن‌َ الشَّاكِرِين‌َ (يونس: 22)

او كسى است كه شما را در خشكى و دريا سير مى‏دهد زمانى كه در كشتى قرار مى‏گيريد، و بادهاى موافق آنان را (بسوى مقصد) حركت ميدهد و خوشحال مى‏شوند، ناگهان طوفان شديدى مى‏وزد و امواج از هر سو به سراغ آنها مى‏آيد و گمان مى‏كنند هلاك خواهند شد در آن هنگام، خدا را از روى اخلاص مى‏خوانند كه: «اگر ما را از اين گرفتارى نجات دهى، حتماً از سپاسگزاران خواهيم بود!» (22)


إِنَّمَا مَثَل‌ُ الْحَيَاة‌ِ الدُّنْيَا كَمَاءٍ أَنْزَلْنَاه‌ُ مِن‌َ السَّمَاءِ فَاخْتَلَط‌َ بِه‌ِ نَبَات‌ُ الْأَرْض‌ِ مِمَّا يَأْكُل‌ُ النَّاس‌ُ وَالْأَنْعَام‌ُ حَتَّي‌ إِذَا أَخَذَت‌ِ الْأَرْض‌ُ زُخْرُفَهَا وَازَّيَّنَت‌ْ وَ ظَن‌َّ أَهْلُهَا أَنَّهُم‌ْ قَادِرُون‌َ عَلَيْهَا أَتَاهَا أَمْرُنَا لَيْلاً أَوْ نَهَارَاً فَجَعَلْنَاهَا حَصِيدَاً كَأَن‌ْ لَم‌ْ تَغْن‌َ بِالْأَمْس‌ِ كَذَلِك‌َ نُفَصِّل‌ُ الْآيَات‌ِ لِقَوْم‌ٍ يَتَفَكَّرُون‌َ (يونس: 24)

مثل زندگى دنيا، همانند آبى است كه از آسمان نازل كرده‏ايم كه در پى آن، گياهان (گوناگون) زمين- كه مردم و چهارپايان از آن مى‏خورند- مى‏رويد تا زمانى كه زمين، زيبايى خود را يافته و آراسته مى‏گردد، و اهل آن مطمئن مى‏شوند كه مى‏توانند از آن بهره‏مند گردند، (ناگهان) فرمان ما، شب‏هنگام يا در روز، (براى نابودى آن) فرامى‏رسد (سرما يا صاعقه‏اى را بر آن مسلّط مى‏سازيم) و آن چنان آن را درو مى‏كنيم كه گويى ديروز هرگز (چنين كشتزارى) نبوده است! اين گونه، آيات خود را براى گروهى كه مى‏انديشند، شرح مى‏دهيم! (24)


وَالله‌ُ يَدْعُو إِلَي‌ دَارِ السَّلاَم‌ِ وَ يَهْدِي‌ مَنْ‌ يَشَاءُ إِلَي‌ صِرَاطٍ مُسْتَقِيم‌ٍ (يونس: 25)

و خداوند به سراى صلح و سلامت دعوت مى‏كند و هر كس را بخواهد (و شايسته و لايق ببيند)، به راه راست هدايت مى‏نمايد. (25)


لِلَّذِين‌َ أَحْسَنُوا الْحُسْنَي‌ وَ زِيَادَة‌ٌ وَ لاَ يَرْهَق‌ُ وُجُوهَهُم‌ْ قَتَرٌ وَ لاَ ذِلَّة‌ٌ أُولَئِك‌َ أَصْحَاب‌ُ الْجَنَّة‌ِ هُم‌ْ فِيهَا خَالِدُون‌َ (يونس: 26)

كسانى كه نيكى كردند، پاداش نيك و افزون بر آن دارند و تاريكى و ذلّت، چهره‏هايشان را نمى‏پوشاند آنها اهل بهشتند، و جاودانه در آن خواهند ماند. (26)


وَالَّذِين‌َ كَسَبُوا السَّيِّئَات‌ِ جَزَاءُ سَيِّئَة‌ٍ بِمِثْلِهَا وَ تَرْهَقُهُم‌ْ ذِلَّة‌ٌ مَا لَهُمْ‌ مِن‌َ الله‌ِ مِن‌ْ عَاصِم‌ٍ كَأَنَّمَا أُغْشِيَت‌ْ وُجُوهُهُم‌ْ قِطَعَاً مِن‌َ اللَّيْل‌ِ مُظْلِمَاً أُولَئِك‌َ أَصْحَاب‌ُ النَّارِ هُم‌ْ فِيهَا خَالِدُون‌َ (يونس: 27)

امّا كسانى كه مرتكب گناهان شدند، جزاى بدى بمقدار آن دارند و ذلّت و خوارى، چهره آنان را مى‏پوشاند و هيچ چيز نمى‏تواند آنها را از (مجازات) خدا نگه دارد! (چهره‏هايشان آن چنان تاريك است كه) گويى با پاره‏هايى از شب تاريك، صورت آنها پوشيده شده! آنها اهل دوزخند و جاودانه در آن خواهند ماند! (27)


وَ يَوْم‌َ نَحْشُرُهُم‌ْ جَمِيعَاً ثُم‌َّ نَقُول‌ُ لِلَّذِين‌َ أَشْرَكُوا مَكَانَكُم‌ْ أَنْتُم‌ْ وَ شُرَكَاؤُكُم‌ْ فَزَيَّلْنَا بَيْنَهُم‌ْ وَ قَال‌َ شُرَكَاؤُهُمْ‌ مَا كُنْتُم‌ْ إِيَّانَا تَعْبُدُون‌َ (يونس: 28)

(به خاطر بياوريد) روزى را كه همه آنها را جمع مى‏كنيم، سپس به مشركان مى‏گوييم: «شما و معبودهايتان در جاى خودتان باشيد (تا به حسابتان رسيدگى شود!)» سپس آنها را از هم جدا مى‏سازيم (و از هر يك جداگانه سؤال مى‏كنيم). و معبودهايشان (به آنها) مى‏گويند: «شما (هرگز) ما را عبادت نمى‏كرديد!» (28)


فَكَفَي‌ بِالله‌ِ شَهِيدَاً بَيْنَنَا وَ بَيْنَكُم‌ْ إِنْ‌ كُنَّا عَن‌ْ عِبَادَتِكُم‌ْ لَغَافِلِين‌َ (يونس: 29)

(آنها در پاسخ مى‏گويند:) همين بس كه خدا ميان ما و شما گواه باشد، اگر ما از عبادت شما غافل بوديم! (29)


هُنَالِك‌َ تَبْلُو كُل‌ُّ نَفْس‌ٍ مَا أَسْلَفَت‌ْ وَ رُدُّوا إِلَي‌ الله‌ِ مَوْلاَهُم‌ُ الْحَق‌ِّ وَ ضَل‌َّ عَنْهُمْ‌ مَا كَانُوا يَفْتَرُون‌َ (يونس: 30)

در آن جا، هر كس عملى را كه قبلًا انجام داده است، مى‏آزمايد. و همگى بسوى «اللَّه»- مولا و سرپرستِ حقيقى خود- بازگردانده مى‏شوند و چيزهايى را كه بدروغ همتاى خدا قرار داده بودند، گم و نابود مى‏شوند! (30)


قُل‌ْ مَنْ‌ يَرْزُقُكُمْ‌ مِن‌َ السَّمَاءِ وَالْأَرْض‌ِ أَمْ مَنْ‌ يَمْلِك‌ُ السَّمْع‌َ وَالْأَبْصَارَ وَ مَنْ‌ يُخْرِج‌ُ الْحَي‌َّ مِن‌َ الْمَيِّت‌ِ وَ يُخْرِج‌ُ الْمَيِّت‌َ مِن‌َ الْحَي‌ِّ وَ مَنْ‌ يُدَبِّرُ الْأَمْرَ فَسَيَقُولُون‌َ الله‌ُ فَقُل‌ْ أَفَلاَ تَتَّقُون‌َ (يونس: 31)

بگو: «چه كسى شما را از آسمان و زمين روزى مى‏دهد؟ يا چه كسى مالك (و خالق) گوش و چشمهاست؟ و چه كسى زنده را از مرده، و مرده را از زنده بيرون مى‏آورد؟ و چه كسى امور (جهان) را تدبير مى‏كند؟» بزودى (در پاسخ) مى‏گويند: «خدا»، بگو: «پس چرا تقوا پيشه نمى‏كنيد (و از خدا نمى‏ترسيد)؟! (31)


وَ مَا يَتَّبِع‌ُ أَكْثَرُهُم‌ْ إِلاَّ ظَنَّاً إِن‌َّ الظَّن‌َّ لاَ يُغْنِي‌ مِن‌َ الْحَق‌ِّ شَيْءً إِن‌َّ الله‌َ عَلِيم‌ٌ بِمَا يَفْعَلُون‌َ (يونس: 36)

و بيشتر آنها، جز از گمان (و پندارهاى بى‏اساس)، پيروى نمى‏كنند (در حالى كه) گمان، هرگز انسان را از حقّ بى‏نياز نمى‏سازد (و به حق نمى‏رساند)! به يقين، خداوند از آنچه انجام مى‏دهند، آگاه است! (36)


وَ مَا كَان‌َ هَذَا الْقُرْآن‌ُ أَنْ‌ يُفْتَرَي‌ مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ وَ لَكِنْ‌ تَصْدِيق‌َ الَّذِي‌ بَيْن‌َ يَدَيْه‌ِ وَ تَفْصِيل‌َ الْكِتَاب‌ِ لاَ رَيْب‌َ فِيه‌ِ مِنْ‌ رَب‌ِّ الْعَالَمِين‌َ (يونس: 37)

شايسته نبود (و امكان نداشت) كه اين قرآن، بدون وحى الهى به خدا نسبت داده شود ولى تصديقى است براى آنچه پيش از آن است (از كتب آسمانى)، و شرح و تفصيلى بر آنها است شكّى در آن نيست، و از طرف پروردگار جهانيان است. (37)


أَم‌ْ يَقُولُون‌َ افْتَرَاه‌ُ قُل‌ْ فَأْتُوا بِسُورَة‌ٍ مِثْلِه‌ِ وَادْعُوا مَن‌ِ اسْتَطَعْتُمْ‌ مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ إِنْ‌ كُنْتُم‌ْ صَادِقِين‌َ (يونس: 38)

آيا آنها مى‏گويند: «او قرآن را بدروغ به خدا نسبت داده است»؟! بگو: «اگر راست مى گوييد، يك سوره همانند آن بياوريد و غير از خدا، هر كس را مى‏توانيد (به يارى) طلبيد!» (38)


بَل‌ْ كَذَّبُوا بِمَا لَم‌ْ يُحِيطُوا بِعِلْمِه‌ِ وَ لَمَّا يَأْتِهِم‌ْ تَأْوِيلُه‌ُ كَذَلِك‌َ كَذَّب‌َ الَّذِين‌َ مِنْ‌ قَبْلِهِم‌ْ فَانْظُرْ كَيْف‌َ كَان‌َ عَاقِبَة‌ُ الظَّالِمِين‌َ (يونس: 39)

(ولى آنها از روى علم و دانش قرآن را انكار نكردند) بلكه چيزى را تكذيب كردند كه آگاهى از آن نداشتند، و هنوز واقعيتش بر آنان روشن نشده است! پيشينيان آنها نيز همين گونه تكذيب كردند پس بنگر عاقبت كار ظالمان چگونه بود! (39)


وَ مِنْهُمْ‌ مَنْ‌ يُؤْمِن‌ُ بِه‌ِ وَ مِنْهُمْ‌ مَنْ‌ لاَ يُؤْمِن‌ُ بِه‌ِ وَ رَبُّك‌َ أَعْلَم‌ُ بِالْمُفْسِدِين‌َ (يونس: 40)

بعضى از آنها، به آن ايمان مى‏آورند و بعضى ايمان نمى‏آورند و پروردگارت به مفسدان آگاهتر است (و آنها را بهتر مى‏شناسد)! (40)


وَ إِنْ‌ كَذَّبُوك‌َ فَقُلْ‌ لِي‌ عَمَلِي‌ وَ لَكُم‌ْ عَمَلُكُم‌ْ أَنْتُمْ‌ بَرِيئُون‌َ مِمَّا أَعْمَل‌ُ وَ أَنَا بَرِي‌ءٌ مِمَّا تَعْمَلُون‌َ (يونس: 41)

و اگر تو را تكذيب كردند، بگو: «عمل من براى من، و عمل شما براى شماست! شما از آنچه من انجام مى‏دهم بيزاريد و من (نيز) از آنچه شما انجام مى‏دهيد بيزارم!» (41)


وَ مِنْهُمْ‌ مَنْ‌ يَسْتَمِعُون‌َ إِلَيْك‌َ أَفَأَنْت‌َ تُسْمِع‌ُ الصُّم‌َّ وَ لَوْ كَانُوا لاَ يَعْقِلُون‌َ (يونس: 42)

گروهى از آنان، بسوى تو گوش فرامى‏دهند (امّا گويى هيچ نمى‏شنوند و كرند)! آيا تو مى‏توانى سخن خود را به گوش كران برسانى، هر چند نفهمند؟! (42)


وَ مِنْهُمْ‌ مَنْ‌ يَنْظُرُ إِلَيْك‌َ أَفَأَنْت‌َ تَهْدِي‌ الْعُمْي‌َ وَ لَوْ كَانُوا لاَ يُبْصِرُون‌َ (يونس: 43)

و گروهى از آنان، به سوى تو مى‏نگرند (امّا گويى هيچ نمى‏بينند)! آيا تو مى‏توانى نابينايان را هدايت كنى، هر چند نبينند؟! (43)


إِن‌َّ الله‌َ لاَ يَظْلِم‌ُ النَّاس‌َ شَيْءً وَ لَكِنَّ‌ النَّاس‌َ أَنْفُسَهُم‌ْ يَظْلِمُون‌َ (يونس: 44)

خداوند هيچ به مردم ستم نمى‏كند ولى اين مردمند كه به خويشتن ستم مى‏كند! (44)


وَ يَوْم‌َ يَحْشُرُهُم‌ْ كأَنْ‌ لَم‌ْ يَلْبَثوا إِلاَّ سَاعَة‌ً مِن‌َ النَّهَارِ يَتَعَارَفُون‌َ بَيْنَهُم‌ْ قَدْ خَسِرَ الَّذِين‌َ كَذَّبُوا بِلِقَاءِ الله‌ِ وَ مَا كَانُوا مُهْتَدِين‌َ (يونس: 45)

(به ياد آور) روزى را كه (خداوند) آنها را جمع (و محشور) مى‏سازد آن چنان كه (احساس مى‏كنند) گويى جز ساعتى از روز، (در دنيا) توقّف نكردند به آن مقدار كه يكديگر را (ببينند و) بشناسند! مسلّماً آنها كه لقاى خداوند (و روز رستاخيز) را تكذيب كردند، زيان بردند و هدايت نيافتند! (45)


وَ إِنْ مَا نُرِيَنَّك‌َ بَعْض‌َ الَّذِي‌ نَعِدُهُم‌ْ أَوْ نَتَوَفَّيَنَّك‌َ فَإِلَيْنَا مَرْجِعُهُم‌ْ ثُم‌َّ الله‌ُ شَهِيدٌ عَلَي‌ مَا يَفْعَلُون‌َ (يونس: 46)

اگر ما، پاره‏اى از مجازاتهايى را كه به آنها وعده داده‏ايم، (در حال حيات تو (به تو نشان دهيم، و يا) پيش از آنكه گرفتار عذاب شوند،) تو را از دنيا ببريم، در هر حال، بازگشتشان به سوى ماست سپس خداوند بر آنچه آنها انجام مى‏دادند گواه است! (46)


وَ لِكُل‌ِّ أُمَّة‌ٍ رَسُول‌ٌ فَإِذَا جَاءَ رَسُولُهُم‌ْ قُضِي‌َ بَيْنَهُمْ‌ بِالْقِسْط‌ِ وَ هُم‌ْ لاَ يُظْلَمُون‌َ (يونس: 47)

براى هر امّتى، رسولى است هنگامى كه رسولشان به سوى آنان بيايد، بعدالت در ميان آنها داورى مى‏شود و ستمى به آنها نخواهد شد! (47)


وَ يَقُولُون‌َ مَتَي‌ هَذَا الْوَعْدُ إِنْ‌ كُنْتُم‌ْ صَادِقِين‌َ (يونس: 48)

و مى‏گويند: «اگر راست مى‏گويى، اين وعده (مجازات) كى خواهد بود؟» (48)


قُل‌ْ لاَ أَمْلِك‌ُ لِنَفْسِي‌ ضَرَّاً وَ لاَ نَفْعَاً إِلاَّ مَا شَاءَ الله‌ُ لِكُل‌ِّ أُمَّة‌ٍ أَجَل‌ٌ إِذَا جَاءَ أَجَلُهُم‌ْ فَلاَ يَسْتَأْخِرُون‌َ سَاعَة‌ً وَ لاَ يَستَقْدِمُون‌َ (يونس: 49)

بگو: «من (حتّى) براى خودم زيان و سودى را مالك نيستم، (تا چه رسد براى شما!) مگر آنچه خدا بخواهد. (اين مقدار مى‏دانم كه) براى هر قوم و ملّتى، سرآمدى است هنگامى كه اجل آنها فرا رسد، (و فرمان مجازات يا مرگشان صادر شود،) نه ساعتى تأخير مى‏كنند، و نه پيشى مى‏گيرند! (49)


أَثُم‌َّ إِذَا مَا وَقَع‌َ آمَنْتُمْ‌ بِه‌ِ آلْآن‌َ وَ قَدْ كُنْتُمْ‌ بِه‌ِ تَستَعْجِلُون‌َ (يونس: 51)

يا اينكه آن گاه كه واقع شد، به آن ايمان مى‏آوريد! (به شما گفته مى‏شود:) حالا؟! در حالى كه قبلًا براى آن عجله مى‏كرديد! (ولى اكنون چه سود!) (51)


وَ يَسْتَنْبِئُونَك‌َ أَحَق‌ٌّ هُوَ قُل‌ْ إِيْ‌ وَ رَبِّي‌ إِنَّه‌ُ لَحَق‌ٌّ وَ مَا أَنْتُمْ‌ بِمُعْجِزِين‌َ (يونس: 53)

از تو مى‏پرسند: «آيا آن (وعده مجازات الهى) حقّ است؟» بگو: «آرى، به پروردگارم سوگند، قطعاً حقّ است و شما نمى‏توانيد از آن جلوگيرى كنيد!» (53)


وَ لَوْ أَن‌َّ لِكُل‌ِّ نَفْس‌ٍ ظَلَمَت‌ْ مَا فِي‌ الْأَرْض‌ِ لَافْتَدَت‌ْ بِه‌ِ وَ أَسَرُّوا النَّدَامَة‌َ لَمَّا رَأَوُا الْعَذَاب‌َ وَ قُضِي‌َ بَيْنَهُمْ‌ بِالْقِسْط‌ِ وَ هُم‌ْ لاَ يُظْلَمُون‌َ (يونس: 54)

و هر كس كه ستم كرده، اگر تمامى آنچه روى زمين است در اختيار داشته باشد، (همه را از هول عذاب،) براى نجات خويش مى‏دهد! و هنگامى كه عذاب را ببينند، (پشيمان مى‏شوند امّا) پشيمانى خود را كتمان مى‏كنند (، مبادا رسواتر شوند)! و در ميان آنها، بعدالت داورى مى‏شود و ستمى بر آنها نخواهد شد! (54)


أَلاَ إِن‌َّ لِالله‌ِ مَا فِي‌ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ أَلاَ إِن‌َّ وَعْدَ الله‌ِ حَق‌ٌّ وَ لَكِنَّ‌ أَكْثَرَهُم‌ْ لاَ يَعْلَمُون‌َ (يونس: 55)

آگاه باشيد آنچه در آسمانها و زمين است، از آن خداست! آگاه باشيد وعده خدا حقّ است، ولى بيشتر آنها نمى‏دانند! (55)


هُوَ يُحْيِي‌ وَ يُمِيت‌ُ وَ إِلَيْه‌ِ تُرْجَعُون‌َ (يونس: 56)

اوست كه زنده مى‏كند و مى‏ميراند، و به سوى او بازگردانده مى‏شويد! (56)


يَا أيُّهَا النَّاس‌ُ قَدْ جَاءَتْكُمْ‌ مَوْعِظَة‌ٌ مِنْ‌ رَبِّكُم‌ْ وَ شِفَاءٌ لِمَا فِي‌ الصُّدُورِ وَ هُدَي‌ً وَ رَحْمَة‌ٌ لِلْمُؤْمِنِين‌َ (يونس: 57)

اى مردم! اندرزى از سوى پروردگارتان براى شما آمده است و درمانى براى آنچه در سينه‏هاست (درمانى براى دلهاى شما) و هدايت و رحمتى است براى مؤمنان! (57)


قُل‌ْ بِفَضْل‌ِ الله‌ِ وَ بِرَحْمَتِه‌ِ فَبِذَلِك‌َ فَلْيَفْرَحُوا هُوَ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُون‌َ (يونس: 58)

بگو: «به فضل و رحمت خدا بايد خوشحال شوند كه اين، از تمام آنچه گردآورى كرده‏اند، بهتر است!» (58)


قُل‌ْ أَرَأَيْتُمْ‌ مَا أَنْزَل‌َ الله‌ُ لَكُمْ‌ مِنْ‌ رِزْق‌ٍ فَجَعَلْتُم‌ْ مِنْه‌ُ حَرَامَاً وَ حَلاَلاً قُل‌ْ آلله‌ُ أَذِن‌َ لَكُم‌ْ أَم‌ْ عَلَي‌ الله‌ِ تَفْتَرُون‌َ (يونس: 59)

بگو: «آيا روزيهايى را كه خداوند بر شما نازل كرده ديده‏ايد، كه بعضى از آن را حلال، و بعضى را حرام نموده‏ايد؟!» بگو: «آيا خداوند به شما اجازه داده، يا بر خدا افترا مى بنديد (و از پيش خود، حلال و حرام مى‏كنيد؟!)» (59)


وَ مَا ظَن‌ُّ الَّذِين‌َ يَفْتَرُون‌َ عَلَي‌ الله‌ِ الْكَذِب‌َ يَوْم‌َ الْقِيَامَة‌ِ إِن‌َّ الله‌َ لَذُو فَضْل‌ٍ عَلَي‌ النَّاس‌ِ وَ لَكِنَّ‌ أَكْثَرَهُم‌ْ لاَ يَشْكُرُون‌َ (يونس: 60)

آنها كه بر خدا افترا مى‏بندند، درباره (مجازات) روز رستاخيز، چه مى‏انديشند؟! خداوند نسبت به همه مردم فضل (و بخشش) دارد، امّا اكثر آنها سپاسگزارى نمى‏كنند! (60)


وَ مَا تَكُون‌ُ فِي‌ شَأْن‌ٍ وَ مَا تَتْلُو مِنْه‌ُ مِنْ‌ قُرْآن‌ٍ وَ لاَ تَعْمَلُون‌َ مِن‌ْ عَمَل‌ٍ إِلاَّ كُنَّا عَلَيْكُم‌ْ شُهُودَاً إِذْ تُفِيضُون‌َ فِيه‌ِ وَ مَا يَعْزُب‌ُ عَنْ‌ رَبِّك‌َ مِنْ‌ مِثْقَال‌ِ ذَرَّة‌ٍ فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَ لاَ فِي‌ السَّمَاءِ وَ لاَ أَصْغَرَ مِنْ‌ ذَلِك‌َ وَ لاَ أَكْبَرَ إِلاَّ فِي‌ كِتَاب‌ٍ مُبِين‌ٍ (يونس: 61)

در هيچ حال (و انديشه‏اى) نيستى، و هيچ قسمتى از قرآن را تلاوت نمى‏كنى، و هيچ عملى را انجام نمى‏دهيد، مگر اينكه ما گواه بر شما هستيم در آن هنگام كه وارد آن مى شويد! و هيچ چيز در زمين و آسمان، از پروردگار تو مخفى نمى‏ماند حتّى به اندازه سنگينى ذرّه‏اى، و نه كوچكتر از آن و نه بزرگتر، مگر اينكه (همه آنها) در كتاب آشكار (و لوح محفوظ علم خداوند) ثبت است! (61)


أَلاَ إِن‌َّ أَوْلِيَاءَ الله‌ِ لاَ خَوْف‌ٌ عَلَيْهِم‌ْ وَ لاَ هُم‌ْ يَحْزَنُون‌َ (يونس: 62)

آگاه باشيد (دوستان و) اولياى خدا، نه ترسى دارند و نه غمگين مى‏شوند! (62)


الَّذِين‌َ آمَنُوا وَ كَانُوا يَتَّقُون‌َ (يونس: 63)

همانها كه ايمان آوردند، و (از مخالفت فرمان خدا) پرهيز مى‏كردند. (63)


لَهُم‌ُ الْبُشْرَي‌ فِي‌ الْحَيَاة‌ِ الدُّنْيَا وَ فِي‌ الْآخِرَة‌ِ لاَ تَبْدِيل‌َ لِكَلِمَات‌ِ الله‌ِ ذَلِك‌َ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيم‌ُ (يونس: 64)

در زندگى دنيا و در آخرت، شاد (و مسرور) ند وعده‏هاى الهى تخلّف ناپذير است! اين است آن رستگارى بزرگ! (64)


وَ لاَ يَحْزُنْك‌َ قَوْلُهُم‌ْ إِن‌َّ الْعِزَّة‌َ لِالله‌ِ جَمِيعَاً هُوَ السَّمِيع‌ُ الْعَلِيم‌ُ (يونس: 65)

سخن آنها تو را غمگين نسازد! تمام عزّت (و قدرت)، از آن خداست و او شنوا و داناست! (65)


أَلاَ إِن‌َّ لِالله‌ِ مَنْ‌ فِي‌ السَّمَاوَات‌ِ وَ مَنْ‌ فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَ مَا يَتَّبِع‌ُ الَّذِين‌َ يَدْعُون‌َ مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ شُرَكَاءَ إِنْ‌ يَتَّبِعُون‌َ إِلاَّ الظَّن‌َّ وَ إِن‌ْ هُم‌ْ إِلاَّ يَخْرُصُون‌َ (يونس: 66)

آگاه باشيد تمام كسانى كه در آسمانها و زمين هستند، از آن خدا مى‏باشند! و آنها كه غير خدا را همتاى او مى‏خوانند، (از منطق و دليلى) پيروى نمى‏كنند آنها فقط از پندار بى اساس پيروى مى‏كنند و آنها فقط دروغ مى‏گويند! (66)


هُوَ الَّذِي‌ جَعَل‌َ لَكُم‌ُ اللَّيْل‌َ لِتَسْكُنُوا فِيه‌ِ وَالنَّهَارَ مُبْصِرَاً إِن‌َّ فِي‌ ذَلِك‌َ لَآيَات‌ٍ لِقَوْم‌ٍ يَسْمَعُون‌َ (يونس: 67)

او كسى است كه شب را براى شما آفريد، تا در آن آرامش بيابيد و روز را روشنى بخش (تا به تلاش زندگى پردازيد) در اينها نشانه‏هايى است براى كسانى كه گوش شنوا دارند! (67)


قَالُوا اتَّخَذَ الله‌ُ وَلَدَاً سُبْحَانَه‌ُ هُوَ الْغَنِي‌ُّ لَه‌ُ مَا فِي‌ السَّمَاوَات‌ِ وَ مَا فِي‌ الْأَرْض‌ِ إِن‌ْ عِنْدَكُمْ‌ مِنْ‌ سُلْطَان‌ٍ بِهَذَا أَتَقُولُون‌َ عَلَي‌ الله‌ِ مَا لاَ تَعْلَمُون‌َ (يونس: 68)

گفتند: «خداوند فرزندى براى خود انتخاب كرده است»! (از هر عيب و نقص و احتياجى) منزه است! او بى‏نياز است! از آن اوست آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است! شما هيچ گونه دليلى بر اين ادعا نداريد! آيا به خدا نسبتى مى‏دهيد كه نمى‏دانيد؟! (68)


وَاتْل‌ُ عَلَيْهِم‌ْ نَبَأَ نُوح‌ٍ إِذْ قَال‌َ لِقَوْمِه‌ِ يَا قَوم‌ِ إِنْ‌ كَان‌َ كَبُرَ عَلَيْكُمْ‌ مَقَامِي‌ وَ تَذْكِيرِي‌ بِآيات‌ِ الله‌ِ فَعَلَي‌ الله‌ِ تَوَكَّلْت‌ُ فَأَجْمِعُوا أَمْرَكُم‌ْ وَ شُرَكَاءَكُم‌ْ ثُم‌َّ لاَ يَكُن‌ْ أَمْرُكُم‌ْ عَلَيْكُم‌ْ غُمَّة‌ً ثُم‌َّ اقْضُوا إِلَيَّ‌ وَ لاَ تُنْظِرُون‌ِ (يونس: 71)

سرگذشت نوح را بر آنها بخوان! در آن هنگام كه به قوم خود گفت: «اى قوم من! اگر تذكّرات من نسبت به آيات الهى، بر شما سنگين (و غير قابل تحمّل) است، (هر كار از دستتان ساخته است بكنيد.) من بر خدا توكّل كرده‏ام! فكر خود، و قدرت معبودهايتان را جمع كنيد سپس هيچ چيز بر شما پوشيده نماند (تمام جوانب كارتان را بنگريد) سپس به حيات من پايان دهيد، و (لحظه‏اى) مهلتم ندهيد! (امّا توانايى نداريد!) (71)


فَإِنْ‌ تَوَلَّيْتُم‌ْ فَمَا سَأَلْتُكُمْ‌ مِن‌ْ أَجْرٍ إِن‌ْ أَجْرِي‌َ إِلاَّ عَلَي‌ الله‌ِ وَ أُمِرْت‌ُ أَن‌ْ أَكُون‌َ مِن‌َ الْمُسْلِمِين‌َ (يونس: 72)

و اگر از قبول دعوتم روى بگردانيد، (كار نادرستى كرده‏ايد چه اينكه) من از شما مزدى نمى‏خواهم مزد من، تنها بر خداست! و من مأمورم كه از مسلمين [تسليم شدگان در برابر فرمان خدا] باشم!» (72)


فَكَذَّبُوه‌ُ فَنَجَّيْنَاه‌ُ وَ مَنْ‌ مَعَه‌ُ فِي‌ الْفُلْك‌ِ وَ جَعَلْنَاهُم‌ْ خَلائِف‌َ وَ أَغْرَقْنَا الَّذِين‌َ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا فَانْظُرْ كَيْف‌َ كَان‌َ عَاقِبَة‌ُ الْمُنْذَرِين‌َ (يونس: 73)

امّا آنها او را تكذيب كردند! و ما، او و كسانى را كه با او در كشتى بودند، نجات داديم و آنان را جانشين (و وارث كافران) قرار داديم و كسانى را كه آيات ما را تكذيب كردند، غرق نموديم! پس ببين عاقبت كار كسانى كه انذار شدند (و به انذار الهى اهميّت ندادند)، چگونه بود! (73)


ثُم‌َّ بَعَثْنَا مِنْ‌ بَعْدِهِمْ‌ مُوسَي‌ وَ هَارُون‌َ إِلَي‌ فِرْعَوْن‌َ وَ مَلَئِه‌ِ بِآيَاتِنَا فَاسْتَكْبَرُوا وَ كَانُوا قَوْمَاً مُجْرِمِين‌َ (يونس: 75)

بعد از آنها، موسى و هارون را با آيات خود به سوى فرعون و اطرافيانش فرستاديم اما آنها تكبّر كردند (و زير بار حق نرفتند چرا كه) آنها گروهى مجرم بودند! (75)


قَال‌َ مُوسَي‌ أَتَقُولُون‌َ لِلْحَق‌ِّ لَمَّا جَاءَكُم‌ْ أَسِحْرٌ هَذَا وَ لاَ يُفْلِح‌ُ السَّاحِرُون‌َ (يونس: 77)

موسى گفت: «آيا درباره حقّ، هنگامى كه به سوى شما آمد، (چنين) مى‏گوييد؟! آيا اين سحر است؟! در حالى كه ساحران (هرگز) رستگار (و پيروز) نمى‏شوند! (77)


قَالُوا أَجِئْتَنَا لِتَلْفِتَنَا عَمَّا وَجَدْنَا عَلَيْه‌ِ آباءَنَا وَ تَكُون‌َ لَكُمَا الْكِبْرِيَاءُ فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَ مَا نَحْن‌ُ لَكُمَا بِمُؤْمِنِين‌َ (يونس: 78)

گفتند: «آيا آمده‏اى كه ما را، از آنچه پدرانمان را بر آن يافتيم، منصرف سازى و بزرگى (و رياست) در روى زمين، از آن شما دو تن باشد؟! ما (هرگز) به شما ايمان نمى‏آوريم!» (78)


وَ قَال‌َ فِرْعَوْن‌ُ ائْتُونِي‌ بِكُل‌ِّ سَاحِرٍ عَلِيم‌ٍ (يونس: 79)

فرعون گفت: « (برويد و) هر جادوگر (و ساحر) دانايى را نزد من آوريد!» (79)


وَ يُحِق‌ُّ الله‌ُ الْحَق‌َّ بِكَلِمَاتِه‌ِ وَ لَوْ كَرِه‌َ الْمُـجْرِمُون‌َ (يونس: 82)

او حق را به وعده خويش، تحقق مى‏بخشد هر چند مجرمان كراهت داشته باشند!» (82)


فَمَا آمَن‌َ لِمُوسَي‌ إِلاَّ ذُرِّيَّة‌ٌ مِنْ‌ قَوْمِه‌ِ عَلَي‌ خَوْف‌ٍ مِنْ‌ فِرْعَوْن‌َ وَ مَلَئِهِم‌ْ أَنْ‌ يَفْتِنَهُم‌ْ وَ إِن‌َّ فِرْعَوْن‌َ لَعَال‌ٍ فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَ إِنَّه‌ُ لَمِن‌َ الْمُسْرِفِين‌َ (يونس: 83)

(در آغاز،) هيچ كس به موسى ايمان نياورد، مگر گروهى از فرزندان قوم او (آن هم) با ترس از فرعون و اطرافيانش، مبادا آنها را شكنجه كنند زيرا فرعون، برترى‏جويى در زمين داشت و از اسرافكاران بود! (83)


وَ قَال‌َ مُوسَي‌ يَا قَوْم‌ِ إِنْ‌ كُنْتُم‌ْ آمَنْتُمْ‌ بِالله‌ِ فَعَلَيْه‌ِ تَوَكَّلُوا إِنْ‌ كُنْتُمْ‌ مُسْلِمِين‌َ (يونس: 84)

موسى گفت: «اى قوم من! اگر شما به خدا ايمان آورده‏ايد، بر او توكّل كنيد اگر تسليم فرمان او هستيد!» (84)


وَ نَجِّنَا بِرَحْمَتِك‌َ مِن‌َ الْقَوْم‌ِ الْكَافِرِين‌َ (يونس: 86)

و ما را با رحمتت از (دست) قوم كافر رهايى بخش! (86)


وَ أَوْحَيْنَا إِلَي‌ مُوسَي‌ وَ أَخِيه‌ِ أَنْ‌ تَبَوَّءَا لِقَوْمِكُمَا بِمِصْرَ بُيُوتَاً وَاجْعَلُوا بُيُوتَكُم‌ْ قِبْلَة‌ً وَ أَقِيمُوا الصَّلاَة‌َ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِين‌َ (يونس: 87)

و به موسى و برادرش وحى كرديم كه: «براى قوم خود، خانه‏هايى در سرزمين مصر انتخاب كنيد و خانه‏هايتان را مقابل يكديگر (و متمركز) قرار دهيد! و نماز را برپا داريد! و به مؤمنان بشارت ده (كه سرانجام پيروز مى‏شوند!)» (87)


وَ قَال‌َ مُوسَي‌ رَبَّنَا إِنَّك‌َ آتَيْت‌َ فِرْعَوْن‌َ وَ مَلَأَه‌ُ زِينَة‌ً وَ أَمْوَالاً فِي‌ الْحَيَاة‌ِ الدُّنْيَا رَبَّنَا لِيُضِلُّوا عَنْ‌ سَبِيلِك‌َ رَبَّنَا اطْمِس‌ْ عَلَي‌ أَمْوَالِهِم‌ْ وَاشْدُدْ عَلَي‌ قُلُوبِهِم‌ْ فَلاَ يُؤْمِنُوا حَتَّي‌ يَرَوُا الْعَذَاب‌َ الْأَلِيم‌َ (يونس: 88)

موسى گفت: «پروردگارا! تو فرعون و اطرافيانش را زينت و اموالى (سرشار) در زندگى دنيا داده‏اى، پروردگارا! در نتيجه (بندگانت را) از راه تو گمراه مى‏سازند! پروردگارا! اموالشان را نابود كن! و (بجرم گناهانشان،) دلهايشان را سخت و سنگين ساز، به گونه‏اى كه ايمان نياورند تا عذاب دردناك را ببينند!» (88)


قَال‌َ قَدْ أُجِيبَت‌ْ دَعْوَتُكُمَا فَاسْتَقِيَمَا وَ لاَ تَتَّبِعَان‌ِّ سَبِيل‌َ الَّذِين‌َ لاَ يَعْلَمُون‌َ (يونس: 89)

فرمود: «دعاى شما پذيرفته شد! استقامت به خرج دهيد و از راه (و رسم) كسانى كه نمى‏دانند، تبعيت نكنيد!» (89)


وَ جَاوَزْنَا بِبَنِي‌ إِسْرَائِيل‌َ الْبَحْرَ فَأَتْبَعَهُم‌ْ فِرْعَوْن‌ُ وَ جُنُودُه‌ُ بَغْيَاً وَ عَدْوَاً حَتَّي‌ إِذَا أَدْرَكَه‌ُ الْغَرَق‌ُ قَال‌َ آمَنْت‌ُ أَنَّه‌ُ لاَ إِله‌َ إِلاَّ الَّذِي‌ آمَنَت‌ْ بِه‌ِ بَنُو إِسْرَائِيل‌َ وَ أَنَا مِن‌َ الْمُسْلِمِين‌َ (يونس: 90)

(سرانجام) بنى اسرائيل را از دريا [رود عظيم نيل‏] عبور داديم و فرعون و لشكرش از سر ظلم و تجاوز، به دنبال آنها رفتند هنگامى كه غرقاب دامن او را گرفت، گفت: «ايمان آوردم كه هيچ معبودى، جز كسى كه بنى اسرائيل به او ايمان آورده‏اند، وجود ندارد و من از مسلمين هستم!» (90)


آلْآن‌َ وَ قَدْ عَصَيْت‌َ قَبْل‌ُ وَ كُنْت‌َ مِن‌َ الْمُفْسِدِين‌َ (يونس: 91)

(امّا به او خطاب شد:) الآن؟!! در حالى كه قبلًا عصيان كردى، و از مفسدان بودى! (91)


فَالْيَوْم‌َ نُنَجِّيك‌َ بِبَدَنِك‌َ لِتَكُون‌َ لِمَن‌ْ خَلْفَك‌َ آيَة‌ً وَ إِن‌َّ كَثِيرَاً مِن‌َ النَّاس‌ِ عَن‌ْ آيَاتِنَا لَغَافِلُون‌َ (يونس: 92)

ولى امروز، بدنت را (از آب) نجات مى‏دهيم، تا عبرتى براى آيندگان باشى! و بسيارى از مردم، از آيات ما غافلند! (92)


وَ لَقَدْ بَوَّأْنَا بَنِي‌ إِسْرَائِيل‌َ مُبَوَّأَ صِدْق‌ٍ وَ رَزَقْنَاهُمْ‌ مِن‌َ الطَّيِّبَات‌ِ فَمَا اخْتَلَفُوا حَتَّي‌ جَاءَهُم‌ُ الْعِلْم‌ُ إِن‌َّ رَبَّك‌َ يَقْضِي‌ بَيْنَهُم‌ْ يَوْم‌َ الْقِيَامَة‌ِ فِيمَا كَانُوا فِيه‌ِ يَخْتَلِفُون‌َ (يونس: 93)

(سپس) بنى اسرائيل را در جايگاه صدق (و راستى) منزل داديم و از روزيهاى پاكيزه به آنها عطا كرديم (امّا آنها به نزاع و اختلاف برخاستند!) و اختلاف نكردند، مگر بعد از آنكه علم و آگاهى به سراغشان آمد! پروردگار تو روز قيامت، در آنچه اختلاف مى‏كردند، ميان آنها داورى مى‏كند! (93)


وَ لاَ تَكُونَن‌َّ مِن‌َ الَّذِين‌َ كَذَّبُوا بِآيَات‌ِ الله‌ِ فَتَكُون‌َ مِن‌َ الْخَاسِرِين‌َ (يونس: 95)

و از آنها مباش كه آيات خدا را تكذيب كردند، كه از زيانكاران خواهى بود! (95)


وَ لَوْ جَاءَتْهُمْ‌ كُل‌ُّ آيَة‌ٍ حَتَّي‌ يَرَوُا الْعَذَاب‌َ الْأَلِيم‌َ (يونس: 97)

هر چند تمام آيات (و نشانه‏هاى الهى) به آنان برسد، تا زمانى كه عذاب دردناك را ببينند! (زيرا تاريكى گناه، قلبهايشان را فرا گرفته، و راهى به روشنايى ندارند!) (97)


فَلَوْلاَ كَانَت‌ْ قَرْيَة‌ٌ آمَنَت‌ْ فَنَفَعَهَا إِيمَانُهَا إِلاَّ قَوْم‌َ يُونُس‌َ لَمَّا آمَنُوا كَشَفْنَا عَنْهُم‌ْ عَذَاب‌َ الْخِزْي‌ِ فِي‌ الْحَيَاة‌ِ الدُّنْيَا وَ مَتَّعْنَاهُم‌ْ إِلَي‌ حِين‌ٍ (يونس: 98)

چرا هيچ يك از شهرها و آباديها ايمان نياوردند كه (ايمانشان بموقع باشد، و) به حالشان مفيد افتد؟! مگر قوم يونس، هنگامى كه آنها ايمان آوردند، عذاب رسوا كننده را در زندگى دنيا از آنان برطرف ساختيم و تا مدّت معيّنى [پايان زندگى و اجلشان‏] آنها را بهره‏مند ساختيم. (98)


وَ لَوْ شَاءَ رَبُّك‌َ لَآمَن‌َ مَن‌ْ فِي‌ الْأَرْض‌ِ كُلُّهُم‌ْ جَميعَاً أَفَأَنْت‌َ تُكْرِه‌ُ النَّاس‌َ حَتَّي‌ يَكُونُوا مُؤْمِنِين‌َ (يونس: 99)

و اگر پروردگار تو مى‏خواست، تمام كسانى كه روى زمين هستند، همگى به (اجبار) ايمان مى‏آوردند آيا تو مى‏خواهى مردم را مجبور سازى كه ايمان بياورند؟! (ايمان اجبارى چه سودى دارد؟!) (99)


وَ مَا كَان‌َ لِنَفْس‌ٍ أَن‌ْ تُؤْمِن‌َ إِلاَّ بِإِذْن‌ِ الله‌ِ وَ يَجْعَل‌ُ الرِّجْس‌َ عَلَي‌ الَّذِين‌َ لاَ يَعْقِلُون‌َ (يونس: 100)

(اما) هيچ كس نمى‏تواند ايمان بياورد، جز به فرمان خدا (و توفيق و يارى و هدايت او)! و پليدى (كفر و گناه) را بر كسانى قرار مى‏دهد كه نمى‏انديشند. (100)


قُل‌ِ انْظُرُوا مَاذَا فِي‌ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ وَ مَا تُغْنِي‌ الْآيَات‌ُ وَالنُّذُرُ عَنْ‌ قَوْم‌ٍ لاَ يُؤْمِنُون‌َ (يونس: 101)

بگو: «نگاه كنيد چه چيز (از آيات خدا و نشانه‏هاى توحيدش) در آسمانها و زمين است!» اما اين آيات و انذارها به حال كسانى كه (به خاطر لجاجت) ايمان نمى‏آورند مفيد نخواهد بود! (101)


ثُم‌َّ نُنَجِّي‌ رُسُلَنَا وَالَّذِين‌َ آمَنُوا كَذَلِك‌َ حَقَّاً عَلَيْنَا نُنْجِ الْمُؤْمِنِين‌َ (يونس: 103)

سپس (هنگام نزول بلا و مجازات،) فرستادگان خود و كسانى را كه (به آنان) ايمان مى‏آورند، نجات مى‏دهيم و همين گونه، بر ما حق است كه مؤمنان (به تو) را (نيز) رهايى بخشيم! (103)


قُل‌ْ يَا أَيُّهَا النَّاس‌ُ إِن‌ْ كُنْتُم‌ْ فِي‌ شَك‌ٍّ مِن‌ْ دِينِي‌ فَلاَ أَعْبُدُ الَّذِين‌َ تَعْبُدُون‌َ مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ وَ لَكِنْ‌ أَعْبُدُ الله‌َ الَّذِي‌ يَتَوَفَّاكُم‌ْ وَ أُمِرْت‌ُ أَن‌ْ أَكُون‌َ مِن‌َ الْمُؤْمِنِين‌َ (يونس: 104)

بگو: «اى مردم! اگر در عقيده من شك داريد، من آنهايى را كه جز خدا مى‏پرستيد، نمى‏پرستم! تنها خداوندى را پرستش مى‏كنم كه شما را مى‏ميراند! و من مأمورم كه از مؤمنان باشم! (104)


وَ أَن‌ْ أَقِم‌ْ وَجْهَك‌َ لِلدِّين‌ِ حَنِيفَاً وَ لاَ تَكُونَن‌َّ مِن‌َ الْمُشْرِكِين‌َ (يونس: 105)

و (به من دستور داده شده كه:) روى خود را به آيينى متوجه ساز كه از هر گونه شرك، خالى است و از مشركان مباش! (105)


وَ لاَ تَدْع‌ُ مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ مَا لاَ يَنْفَعُك‌َ وَ لاَ يَضُرُّك‌َ فَإِنْ‌ فَعَلْت‌َ فَإِنَّك‌َ إِذَاً مِن‌َ الظَّالِمِين‌َ (يونس: 106)

و جز خدا، چيزى را كه نه سودى به تو مى‏رساند و نه زيانى، مخوان! كه اگر چنين كنى، از ستمكاران خواهى بود! (106)


وَ إِنْ‌ يَمْسَسْك‌َ الله‌ُ بِضُرٍّ فَلاَ كَاشِف‌َ لَه‌ُ إِلاَّ هُوَ وَ إِنْ‌ يُرِدْك‌َ بِخَيْرٍ فَلاَ رَادَّ لِفَضْلِه‌ِ يُصِيب‌ُ بِه‌ِ مَنْ‌ يَشَاءُ مِن‌ْ عِبَادِه‌ِ وَ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيم‌ُ (يونس: 107)

و اگر خداوند، (براى امتحان يا كيفر گناه،) زيانى به تو رساند، هيچ كس جز او آن را برطرف نمى‏سازد و اگر اراده خيرى براى تو كند، هيچ كس مانع فضل او نخواهد شد! آن را به هر كس از بندگانش بخواهد مى‏رساند و او غفور و رحيم است!» (107)


قُل‌ْ يَا أَيُّهَا النَّاس‌ُ قَدْ جَاءَكُم‌ُ الْحَق‌ُّ مِنْ‌ رَبِّكُم‌ْ فَمَن‌ِ اهْتَدَي‌ فَإِنَّمَا يَهْتَدِي‌ لِنَفْسِه‌ِ وَ مَنْ‌ ضَل‌َّ فَإِنَّمَا يَضِل‌ُّ عَلَيْهَا وَ مَا أَنَا عَلَيْكُمْ‌ بِوَكِيل‌ٍ (يونس: 108)

بگو: «اى مردم! حق از طرف پروردگارتان به سراغ شما آمده هر كس (در پرتو آن) هدايت يابد، براى خود هدايت شده و هر كس گمراه گردد، به زيان خود گمراه مى‏گردد و من مأمور (به اجبار) شما نيستم!» (108)


وَاتَّبِع‌ْ مَا يُوحَي‌ إِلَيْك‌َ وَاصْبِرْ حَتَّي‌ يَحْكُم‌َ الله‌ُ وَ هُوَ خَيْرُ الْحَاكِمِين‌َ (يونس: 109)

و از آنچه بر تو وحى مى‏شود پيروى كن، و شكيبا باش (و استقامت نما)، تا خداوند فرمان (پيروزى) را صادر كند و او بهترين حاكمان است! (109)


أَنْ لاَ تَعْبُدُوا إِلاَّ الله‌َ إِنَّنِي‌ لَكُمْ‌ مِنْه‌ُ نَذِيرٌ وَ بَشِيرٌ (هود: 2)

(دعوت من اين است) كه: جز «اللَّه» را نپرستيد! من از سوى او براى شما بيم دهنده و بشارت دهنده‏ام! (2)


وَ أَن‌ِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُم‌ْ ثُم‌َّ تُوبُوا إِلَيْه‌ِ يُمَتِّعْكُمْ‌ مَتَاعَاً حَسَنَاً إِلَي‌ أَجَل‌ٍ مُسَمَّي‌ً وَ يُؤْت‌ِ كُل‌َّ ذِي‌ فَضْل‌ٍ فَضْلَه‌ُ وَ إِنْ‌ تَوَلَّوْا فَإِنِّي‌ أَخَاف‌ُ عَلَيْكُم‌ْ عَذَاب‌َ يَوْم‌ٍ كَبِيرٍ (هود: 3)

و اينكه: از پروردگار خويش آمرزش بطلبيد سپس بسوى او بازگرديد تا شما را تا مدّت معيّنى، (از مواهب زندگى اين جهان،) به خوبى بهره‏مند سازد و به هر صاحب فضيلتى، به مقدار فضيلتش ببخشد! و اگر (از اين فرمان) روى گردان شويد، من بر شما از عذاب روز بزرگى بيمناكم! (3)


إِلَي‌ الله‌ِ مَرْجِعُكُم‌ْ وَ هُوَ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ قَدِيرٌ (هود: 4)

(بدانيد) بازگشت شما بسوى «اللَّه» است، و او بر هر چيز تواناست! (4)


أَلاَ إِنَّهُم‌ْ يَثْنُون‌َ صُدُورَهُم‌ْ لِيَسْتَخْفُوا مِنْه‌ُ أَلاَ حِين‌َ يَسْتَغْشُون‌َ ثِيَابَهُم‌ْ يَعْلَم‌ُ مَا يُسِرُّون‌َ وَ مَا يُعْلِنُون‌َ إِنَّه‌ُ عَلِيم‌ٌ بِذَات‌ِ الصُّدُورِ (هود: 5)

آگاه باشيد، آنها (سرها را به هم نزديك ساخته، و) سينه‏هاشان را در كنار هم قرار مى‏دهند، تا خود (و سخنان خويش) را از او [پيامبر] پنهان دارند! آگاه باشيد، آن گاه كه آنها لباسهايشان را به خود مى‏پيچند و خويش را در آن پنهان مى‏كنند، (خداوند) مى‏داند آنچه را پنهان مى‏كنند و آنچه را آشكار مى‏سازند چرا كه او، از اسرار درون سينه‏ها، آگاه است! (5)


وَ مَا مِنْ‌ دَابَّة‌ٍ فِي‌ الْأَرْض‌ِ إِلاَّ عَلَي‌ الله‌ِ رِزْقُهَا وَ يَعْلَم‌ُ مُسْتَقَرَّهَا وَ مُسْتَوْدَعَهَا كُل‌ٌّ فِي‌ كِتَاب‌ٍ مُبِين‌ٍ (هود: 6)

هيچ جنبنده‏اى در زمين نيست مگر اينكه روزى او بر خداست! او قرارگاه و محل نقل و انتقالش را مى‏داند همه اينها در كتاب آشكارى ثبت است! [در لوح محفوظ، در كتاب علم خدا] (6)


وَ هُوَ الَّذِي‌ خَلَق‌َ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌َ فِي‌ سِتَّة‌ِ أَيَّام‌ٍ وَ كَان‌َ عَرْشُه‌ُ عَلَي‌ الْمَاءِ لِيَبْلُوَكُم‌ْ أَيُّكُم‌ْ أَحْسَن‌ُ عَمَلاً وَ لَئِنْ‌ قُلْت‌َ إِنَّكُمْ‌ مَبْعُوثُون‌َ مِنْ‌ بَعْدِ الْمَوْت‌ِ لَيَقُولَنَّ الَّذِين‌َ كَفَرُوا إِن‌ْ هَذَا إِلاَّ سِحْرٌ مُبِين‌ٌ (هود: 7)

او كسى است كه آسمانها و زمين را در شش روز [شش دوران‏] آفريد و عرش (حكومت) او، بر آب قرار داشت (بخاطر اين آفريد) تا شما را بيازمايد كه كداميك عملتان بهتر است! و اگر (به آنها) بگويى: «شما بعد از مرگ، برانگيخته مى‏شويد! «، مسلّماً» كافران مى‏گويند: «اين سحرى آشكار است!» (7)


وَ لَئِن‌ْ أَخَّرْنَا عَنْهُم‌ُ الْعَذَاب‌َ إِلَي‌ أُمَّة‌ٍ مَعْدُودَة‌ٍ لَيَقُولُن‌َّ مَا يَحْبِسُه‌ُ أَلاَ يَوْم‌َ يَأْتِيهِم‌ْ لَيْس‌َ مَصْرُوفَاً عَنْهُم‌ْ وَ حَاق‌َ بِهِمْ‌ مَا كَانُوا بِه‌ِ يَسْتَهْزِئُون‌َ (هود: 8)

و اگر مجازات را تا زمان محدودى از آنها به تأخير اندازيم، (از روى استهزا مى‏گويند: «چه چيز مانع آن شده است؟!» آگاه باشيد، آن روز كه (عذاب) به سراغشان آيد، از آنها بازگردانده نخواهد شد (و هيچ قدرتى مانع آن نخواهد بود) و آنچه را مسخره مى‏كردند، دامانشان را مى‏گيرد! (8)


وَ لَئِن‌ْ أَذَقْنَا الْإِنْسَان‌َ مِنَّا رَحْمَة‌ً ثُم‌َّ نَزَعْنَاهَا مِنْه‌ُ إِنَّه‌ُ لَيَؤُوس‌ٌ كَفُورٌ (هود: 9)

و اگر از جانب خويش، نعمتى به انسان بچشانيم، سپس آن را از او بگيريم، بسيار نوميد و ناسپاس خواهد بود! (9)


وَ لَئِن‌ْ أَذَقْنَاه‌ُ نَعْمَاءَ بَعْدَ ضَرَّاءَ مَسَّتْه‌ُ لَيَقُولَنَّ ذَهَب‌َ السَّيِّئَات‌ُ عَنِّي‌ إِنَّه‌ُ لَفَرِح‌ٌ فَخُورٌ (هود: 10)

و اگر بعد از شدّت و رنجى كه به او رسيده، نعمتهايى به او بچشانيم، مى‏گويد: «مشكلات از من برطرف شد، و ديگر باز نخواهد گشت!» و غرق شادى و غفلت و فخرفروشى مى‏شود ... (10)


إِلاَّ الَّذِين‌َ صَبَرُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَات‌ِ أُولَئِك‌َ لَهُمْ‌ مَغْفِرَة‌ٌ وَ أَجْرٌ كَبِيرٌ (هود: 11)

مگر آنها كه (در سايه ايمان راستين،) صبر و استقامت ورزيدند و كارهاى شايسته انجام دادند كه براى آنها، آمرزش و اجر بزرگى است! (11)


فَلَعَلَّك‌َ تَارِك‌ٌ بَعْض‌َ مَا يُوحَي‌ إِلَيْك‌َ وَ ضَائِق‌ٌ بِه‌ِ صَدْرُك‌َ أَنْ‌ يَقُولُوا لَوْلاَ أُنْزِل‌َ عَلَيْه‌ِ كَنْزٌ أَوْ جَاءَ مَعَه‌ُ مَلَك‌ٌ إِنَّمَا أَنْت‌َ نَذيرٌ وَالله‌ُ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ وَكِيل‌ٌ (هود: 12)

شايد (ابلاغ) بعض آياتى را كه به تو وحى مى‏شود، (بخاطر عدم پذيرش آنها) ترك كنى (و به تأخير اندازى) و سينه‏ات از اين جهت تنگ (و ناراحت) شود كه مى‏گويند: «چرا گنجى بر او نازل نشده؟! و يا چرا فرشته‏اى همراه او نيامده است؟!» (ابلاغ كن، و نگران و ناراحت مباش! چرا كه) تو فقط بيم دهنده‏اى و خداوند، نگاهبان و ناظر بر همه چيز است (و به حساب آنان مى‏رسد)! (12)


أَم‌ْ يَقُولُون‌َ افْتَرَاه‌ُ قُل‌ْ فَأْتُوا بِعَشْرِ سُوَرٍ مِثْلِه‌ِ مُفْتَرَيَات‌ٍ وَادْعُوا مَن‌ِ اسْتَطَعْتُمْ‌ مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ إِنْ‌ كُنْتُم‌ْ صَادِقِين‌َ (هود: 13)

آنها مى‏گويند: «او به دروغ اين (قرآن) را (به خدا) نسبت داده (و ساختگى است)!» بگو: «اگر راست مى‏گوييد، شما هم ده سوره ساختگى همانند اين قرآن بياوريد و تمام كسانى را كه مى‏توانيد- غير از خدا- (براى اين كار) دعوت كنيد!» (13)


فَإِنْ لَم‌ْ يَسْتَجِيبُوا لَكُم‌ْ فَاعْلَمُوا أَنَّمَا أُنْزِل‌َ بِعِلم‌ِ الله‌ِ وَ أَنْ‌ لاَ إِله‌َ إِلاَّ هُوَ فَهَل‌ْ أَنْتُمْ‌ مُسْلِمُون‌َ (هود: 14)

و اگر آنها دعوت شما را نپذيرفتند، بدانيد (قرآن) تنها با علم الهى نازل شده و هيچ معبودى جز او نيست! آيا با اين حال، تسليم مى‏شويد؟ (14)


مَنْ‌ كَان‌َ يُرِيدُ الْحَيَاة‌َ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا نُوَف‌ِّ إِلَيْهِم‌ْ أَعْمَالَهُم‌ْ فِيهَا وَ هُم‌ْ فِيهَا لاَ يُبْخَسُون‌َ (هود: 15)

كسانى كه زندگى دنيا و زينت آن را بخواهند، (نتيجه) اعمالشان را در همين دنيا بطور كامل به آنها مى‏دهيم و چيزى كم و كاست از آنها نخواهد شد! (15)


أُولَئِك‌َ الَّذِين‌َ لَيْس‌َ لَهُم‌ْ فِي‌ الْآخِرَة‌ِ إِلاَّ النَّارُ وَ حَبِط‌َ مَا صَنَعُوا فِيهَا وَ بَاطِل‌ٌ مَا كَانُوا يَعْمَلُون‌َ (هود: 16)

(ولى) آنها در آخرت، جز آتش، (سهمى) نخواهند داشت و آنچه را در دنيا (براى غير خدا) انجام دادند، بر باد مى‏رود و آنچه را عمل مى‏كردند، باطل و بى‏اثر مى‏شود! (16)


أَفَمَنْ‌ كَان‌َ عَلَي‌ بَيِّنَة‌ٍ مِن‌ْ رَبِّه‌ِ وَ يَتْلُوه‌ُ شَاهِدٌ مِنْه‌ُ وَ مِنْ‌ قَبْلِه‌ِ كِتَاب‌ُ مُوسَي‌ إِمَامَاً وَ رَحْمَة‌ً أُولَئِك‌َ يُؤْمِنُون‌َ بِه‌ِ وَ مَنْ‌ يَكْفُرْ بِه‌ِ مِن‌َ الْأَحْزَاب‌ِ فَالنَّارُ مَوْعِدُه‌ُ فَلاَ تَك‌ُ فِي‌ مِرْيَة‌ٍ مِنْه‌ُ إِنَّه‌ُ الْحَق‌ُّ مِنْ‌ رَبِّك‌َ وَ لَكِنَّ‌ أَكْثَرَ النَّاس‌ِ لاَ يُؤْمِنُون‌َ (هود: 17)

آيا آن كس كه دليل آشكارى از پروردگار خويش دارد، و بدنبال آن، شاهدى از سوى او مى‏باشد، و پيش از آن، كتاب موسى كه پيشوا و رحمت بود (گواهى بر آن مى‏دهد، همچون كسى است كه چنين نباشد)؟! آنها [حق‏طلبان و حقيقت‏جويان‏] به او (كه داراى اين ويژگيهاست،) ايمان مى‏آورند! و هر كس از گروه‏هاى مختلف به او كافر شود، آتش وعده‏گاه اوست! پس، ترديدى در آن نداشته باش كه آن حق است از پروردگارت! ولى بيشتر مردم ايمان نمى‏آورند! (17)


وَ مَن‌ْ أَظْلَم‌ُ مِمَّن‌ِ افْتَرَي‌ عَلَي‌ الله‌ِ كَذِبَاً أُولَئِك‌َ يُعْرَضُون‌َ عَلَي‌ رَبِّهِم‌ْ وَ يَقُول‌ُ الْأَشْهَادُ هَؤُلاَءِ الَّذِين‌ كَذَبُوا عَلَي‌ رَبِّهِم‌ْ أَلاَ لَعْنَة‌ُ الله‌ِ عَلَي‌ الظَّالِمِين‌َ (هود: 18)

چه كسى ستمكارتر است از كسانى كه بر خدا افترا مى‏بندند؟! آنان (روز رستاخيز) بر پروردگارشان عرضه مى‏شوند، در حالى كه شاهدان [پيامبران و فرشتگان‏] مى‏گويند: «اينها همانها هستند كه به پروردگارشان دروغ بستند! اى لعنت خدا بر ظالمان باد!» (18)


الَّذِين‌َ يَصُدُّون‌َ عَنْ‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ وَ يَبْغُونَهَا عِوَجَاً وَ هُم‌ْ بِالْآخِرَة‌ِ هُم‌ْ كَافِرُون‌َ (هود: 19)

همانها كه (مردم را) از راه خدا بازمى‏دارند و راه حق را كج و معوج نشان مى‏دهند و به سراى آخرت كافرند! (19)


أُولَئِك‌َ لَم‌ْ يَكُونُوا مُعْجِزِين‌َ فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَ مَا كَان‌َ لَهُم‌ْ مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ مِن‌ْ أَوْلِيَاءَ يُضَاعَف‌ُ لَهُم‌ُ الْعَذَاب‌ُ مَا كَانُوا يَسْتَطِيعُون‌َ السَّمْع‌َ وَ مَا كَانُوا يُبْصِرُون‌َ (هود: 20)

آنها هيچ گاه توانايى فرار در زمين را ندارند و جز خدا، پشتيبانهايى نمى‏يابند! عذاب خدا براى آنها مضاعف خواهد بود (چرا كه هم خودشان گمراه بودند، و هم ديگران را گمراه ساختند) آنها هرگز توانايى شنيدن (حق را) نداشتند و (حقيقت را) نمى‏ديدند! (20)


أُولَئِك‌َ الَّذِين‌َ خَسِرُوا أَنْفُسَهُم‌ْ وَ ضَل‌َّ عَنْهُمْ‌ مَا كَانُوا يَفْتَرُون‌َ (هود: 21)

آنان كسانى هستند كه سرمايه وجود خود را از دست داده‏اند و تمام معبودهاى دروغين از نظرشان گم شدند ... (21)


إِن‌َّ الَّذِين‌َ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَات‌ِ وَ أَخْبَتُوا إِلَي‌ رَبِّهِم‌ْ أُولَئِك‌َ أَصْحَاب‌ُ الْجَنَّة‌ِ هُم‌ْ فِيهَا خَالِدُون‌َ (هود: 23)

كسانى كه ايمان آوردند و كارهاى شايسته انجام دادند و در برابر پروردگارشان خضوع و خشوع كردند، آنها اهل بهشتند و جاودانه در آن خواهند ماند! (23)


مَثَل‌ُ الْفَرِيقَيْن‌ِ كَالْأَعْمَي‌ وَالْأَصَم‌ِّ وَالْبَصيرِ وَالسَّمِيع‌ِ هَل‌ْ يَسْتَوِيَان‌ِ مَثَلاً أَفَلاَ تَذَكَّرُون‌َ (هود: 24)

حال اين دو گروه [مؤمنان و منكران‏]، حال «نابينا و كر» و «بينا و شنوا» است آيا اين دو، همانند يكديگرند؟! آيا پند نمى‏گيرند؟! (24)


وَ لَقَدْ أَرْسْلْنَا نُوحَاً إِلَي‌ قَوْمِه‌ِ إِنِّي‌ لَكُم‌ْ نَذِيرٌ مُبِين‌ٌ (هود: 25)

ما نوح را بسوى قومش فرستاديم (نخستين بار به آنها گفت): «من براى شما بيم‏دهنده‏اى آشكارم! (25)


فَقَال‌َ الْمَلَأُ الَّذِين‌َ كَفَرُوا مِنْ‌ قَوْمِه‌ِ مَا نَرَاك‌َ إِلاَّ بَشَرَاً مِثْلَنَا وَ مَا نَرَاك‌َ اتَّبَعَك‌َ إِلاَّ الَّذِين‌َ هُم‌ْ أَرَاذِلُنَا بَادِي‌َ الرَّأْي‌ِ وَ مَا نَرَي‌ لَكُم‌ْ عَلَيْنَا مِنْ‌ فَضْل‌ٍ بَل‌ْ نَظُنُّكُم‌ْ كَاذِبِين‌َ (هود: 27)

اشراف كافر قومش (در پاسخ او) گفتند: «ما تو را جز بشرى همچون خودمان نمى‏بينيم! و كسانى را كه از تو پيروى كرده‏اند، جز گروهى اراذل ساده‏لوح، مشاهده نمى‏كنيم و براى شما فضيلتى نسبت به خود نمى‏بينيم بلكه شما را دروغگو تصور مى‏كنيم!» (27)


قَال‌َ يَا قَوْم‌ِ أَرَأَيْتُم‌ْ إِنْ‌ كُنْت‌ُ عَلَي‌ بَيِّنَة‌ٍ مِنْ‌ رَبِّي‌ وَ آتَانِي‌ رَحْمَة‌ً مِن‌ْ عِنْدِه‌ِ فَعُمِّيَت‌ْ عَلَيْكُم‌ْ أَنُلْزِمُكُمُوهَا وَ أَنْتُم‌ْ لَهَا كَارِهُون‌َ (هود: 28)

(نوح) گفت: «اگر من دليل روشنى از پروردگارم داشته باشم، و از نزد خودش رحمتى به من داده باشد- و بر شما مخفى مانده- (آيا باز هم رسالت مرا انكار مى‏كنيد)؟! آيا ما مى‏توانيم شما را به پذيرش اين دليل روشن مجبور سازيم، با اينكه شما كراهت داريد؟! (28)


وَ يَا قَوْم‌ِ لاَ أَسْأَلُكُمْ‌ عَلَيْه‌ِ مَالاً إِن‌ْ أَجْرِي‌َ إِلاَّ عَلَي‌ الله‌ِ وَ مَا أَنَا بِطَارِدِ الَّذِين‌َ آمَنُوا إِنَّهُمْ‌ مُلاَقُوا رَبِّهِم‌ْ وَ لَكِنِّي‌ أَرَاكُم‌ْ قَوْمَاً تَجْهَلُون‌َ (هود: 29)

اى قوم! من به خاطر اين دعوت، اجر و پاداشى از شما نمى‏طلبم اجر من، تنها بر خداست! و من، آنها را كه ايمان آورده‏اند، (بخاطر شما) از خود طرد نمى‏كنم چرا كه آنها پروردگارشان را ملاقات خواهند كرد (اگر آنها را از خود برانم، در دادگاه قيامت، خصم من خواهند بود) ولى شما را قوم جاهلى مى‏بينم! (29)


وَ يَا قَوْم‌ِ مَنْ‌ يَنْصُرُنِي‌ مِن‌َ الله‌ِ إِنْ‌ طَرَدْتُهُم‌ْ أَفَلاَ تَذَكَّرُون‌َ (هود: 30)

اى قوم! چه كسى مرا در برابر (مجازات) خدا يارى مى‏دهد اگر آنان را طرد كنم؟! آيا انديشه نمى‏كنيد؟! (30)


وَ لاَ أَقُول‌ُ لَكُم‌ْ عِنْدِي‌ خَزَائِن‌ُ الله‌ِ وَ لاَ أَعْلَم‌ُ الْغَيْب‌َ وَ لاَ أَقُول‌ُ إِنِّي‌ مَلَك‌ٌ وَ لاَ أَقُول‌ُ لِلَّذِين‌َ تَزْدَرِي‌ أَعْيُنُكُم‌ْ لَن‌ْ يُؤْتِيَهُم‌ُ الله‌ُ خَيْرَاً الله‌ُ أَعْلَم‌ُ بِمَا فِي‌ أَنْفُسِهِم‌ْ إِنِّي‌ إِذَاً لَمِن‌َ الظَّالِمِين‌َ (هود: 31)

من هرگز به شما نمى‏گويم خزائن الهى نزد من است! و غيب هم نمى‏دانم! و نمى‏گويم من فرشته‏ام! و (نيز) نمى‏گويم كسانى كه در نظر شما خوار مى‏آيند، خداوند خيرى به آنها نخواهد داد خدا از دل آنان آگاهتر است! (با اين حال، اگر آنها را برانم،) در اين صورت از ستمكاران خواهم بود!» (31)


قَال‌َ إِنَّمَا يَأْتِيكُمْ‌ بِه‌ِ الله‌ُ إِنْ‌ شَاءَ وَ مَا أَنْتُمْ‌ بِمُعْجِزِين‌َ (هود: 33)

گفتند: «اى نوح! با ما جر و بحث كردى، و زياد هم جر و بحث كردى! (بس است!) اكنون اگر راستى مى‏گويى، آنچه را (از عذاب الهى) به ما وعده مى‏دهى بياور!» (33)


وَ لاَ يَنْفَعُكُم‌ْ نُصْحِي‌ إِن‌ْ أَرَدْتُ أَن‌ْ أَنصَح‌َ لَكُم‌ْ إِنْ‌ كَان‌َ الله‌ُ يُرِيدُ أَنْ‌ يُغْوِيَكُم‌ْ هُوَ رَبُّكُم‌ْ وَ إِلَيْه‌ِ تُرْجَعُون‌َ (هود: 34)

(اما چه سود كه) هر گاه خدا بخواهد شما را (بخاطر گناهانتان) گمراه سازد، و من بخواهم شما را اندرز دهم، اندرز من سودى به حالتان نخواهد داشت! او پروردگار شماست و بسوى او بازگشت داده مى‏شويد.» (34)


أَم‌ْ يَقُولُون‌َ افْتَرَاه‌ُ قُل‌ْ إِنِ‌ افْتَرَيْتُه‌ُ فَعَلَيَّ‌ إِجْرَامِي‌ وَ أَنَا بَرِي‌ءٌ مِمَّا تُجْرِمُون‌َ (هود: 35)

(مشركان) مى‏گويند: «او [محمد (ص)] اين سخنان را بدروغ به خدا نسبت داده است! «بگو: «اگر من اينها را از پيش خود ساخته باشم و به او نسبت دهم، گناهش بر عهده من است ولى من از گناهان شما بيزارم!» (35)


وَ أُوحِي‌َ إِلَي‌ نُوح‌ٍ أَنَّه‌ُ لَن‌ْ يُؤْمِن‌َ مِنْ‌ قَوْمِك‌َ إِلاَّ مَنْ‌ قَدْ آمَن‌َ فَلاَ تَبْتَئِس‌ْ بِمَا كَانُوا يَفْعَلُون‌َ (هود: 36)

به نوح وحى شد كه: «جز آنها كه (تا كنون) ايمان آورده‏اند، ديگر هيچ كس از قوم تو ايمان نخواهد آورد! پس، از كارهايى كه مى‏كردند، غمگين مباش! (36)


وَاصْنَع‌ِ الْفُلْك‌َ بِأَعْيُنِنَا وَ وَحْيِنَا وَ لاَ تُخَاطِبْنِي‌ فِي‌ الَّذين‌َ ظَلَمُوا إِنَّهُمْ‌ مُغْرَقُون‌َ (هود: 37)

و (اكنون) در حضور ما و طبق وحى ما، كشتى بساز! و درباره آنها كه ستم كردند شفاعت مكن، كه (همه) آنها غرق شدنى هستند!» (37)


وَ يَصْنَع‌ُ الْفُلْك‌َ وَ كُلَّمَا مَرَّ عَلَيْه‌ِ مَلَأٌَ مِنْ‌ قَوْمِه‌ِ سَخِرُوا مِنْه‌ُ قَال‌َ إِنْ‌ تَسْخَرُوا مِنَّا فَإِنَّا نَسْخَرُ مِنْكُمْ‌ كَمَا تَسْخَرُون‌َ (هود: 38)

او مشغول ساختن كشتى بود، و هر زمان گروهى از اشراف قومش بر او مى‏گذشتند، او را مسخره مى‏كردند (ولى نوح) گفت: «اگر ما را مسخره مى‏كنيد، ما نيز شما را همين گونه مسخره خواهيم كرد! (38)


فَسَوْف‌َ تَعْلَمُون‌َ مَنْ‌ يَأْتِيه‌ِ عَذَاب‌ٌ يُخْزِيه‌ِ وَ يَحِل‌ُّ عَلَيْه‌ِ عَذَاب‌ٌ مُقِيم‌ٌ (هود: 39)

بزودى خواهيد دانست چه كسى عذاب خواركننده به سراغش خواهد آمد، و مجازات جاودان بر او وارد خواهد شد!» (39)


حَتَّي‌ إِذَا جَاءَ أَمْرُنَا وَ فَارَ التَّنُّورُ قُلْنَا احْمِل‌ْ فِيهَا مِنْ‌ كُل‌ٍّ زَوْجَيْن‌ِ اثْنَيْن‌ِ وَ أَهْلَك‌َ إِلاَّ مَنْ‌ سَبَق‌َ عَلَيْه‌ِ الْقَوْل‌ُ وَ مَن‌ْ آمَن‌َ وَ مَا آمَن‌َ مَعَه‌ُ إِلاَّ قَلِيل‌ٌ (هود: 40)

(اين وضع هم چنان ادامه يافت) تا آن زمان كه فرمان ما فرا رسيد، و تنور جوشيدن گرفت (به نوح) گفتيم: «از هر جفتى از حيوانات (از نر و ماده) يك زوج در آن (كشتى) حمل كن! همچنين خاندانت را (بر آن سوار كن)- مگر آنها كه قبلًا وعده هلاك آنان داده شده [همسر و يكى از فرزندانت‏]- و همچنين مؤمنان را!» اما جز عده كمى همراه او ايمان نياوردند! (40)


وَ قَال‌َ ارْكَبُوا فِيهَا بِسْم‌ِ الله‌ِ مَجْرَيهَا وَ مُرْسَاهَا إِن‌َّ رَبِّي‌ لَغَفُورٌ رَحِيم‌ٌ (هود: 41)

او گفت: «به نام خدا بر آن سوار شويد! و هنگام حركت و توقف كشتى، ياد او كنيد، كه پروردگارم آمرزنده و مهربان است!» (41)


وَ هِي‌َ تَجْرِي‌ بِهِم‌ْ فِي‌ مَوْج‌ٍ كَالْجِبَال‌ِ وَ نَادَي‌ نُوح‌ٌ ابْنَه‌ُ وَ كَان‌َ فِي‌ مَعْزِل‌ٍ يَا بُنَي‌َّ ارْكَب‌ْ مَعَنَا وَ لاَ تَكُنْ‌ مَع‌َ الْكَافِرِين‌َ (هود: 42)

و آن كشتى، آنها را از ميان امواجى همچون كوه‏ها حركت ميداد (در اين هنگام،) نوح فرزندش را كه در گوشه‏اى بود صدا زد: «پسرم! همراه ما سوار شو، و با كافران مباش!» (42)


قَال‌َ سَآوِي‌ إِلَي‌ جَبَل‌ٍ يَعْصِمُنِي‌ مِن‌َ الْمَاءِ قَال‌َ لاَ عَاصِم‌َ الْيَوْم‌َ مِن‌ْ أَمْرِ الله‌ِ إِلاَّ مَنْ‌ رَحِم‌َ وَ حَال‌َ بَيْنَهُمَا الْمَوْج‌ُ فَكَان‌َ مِن‌َ الْمُغْرَقِين‌َ (هود: 43)

گفت: «بزودى به كوهى پناه ميبرم تا مرا از آب حفظ كند!» (نوح) گفت: «امروز هيچ نگهدارى در برابر فرمان خدا نيست مگر آن كس را كه او رحم كند!» در اين هنگام، موج در ميان آن دو حايل شد و او در زمره غرق‏شدگان قرار گرفت! (43)


وَ قِيل‌َ يَا أَرْض‌ُ ابْلَعِي‌ مَاءَك‌ِ وَ يَا سَمَاءُ أَقْلِعِي‌ وَ غِيض‌َ الْمَاءُ وَ قُضِيَ‌ الْأَمْرُ وَاسْتَوَت‌ْ عَلَي‌ الْجُودِي‌ِّ وَ قِيل‌َ بُعْدَاً لِلْقَوْم‌ِ الظَّالِمِين‌َ (هود: 44)

و گفته شد: «اى زمين، آبت را فرو بر! و اى آسمان، خوددارى كن! و آب فرو نشست و كار پايان يافت و (كشتى) بر (دامنه كوه) جودى، پهلو گرفت و (در اين هنگام،) گفته شد:» دور باد قوم ستمگر (از سعادت و نجات و رحمت خدا!)» (44)


وَ نَادَي‌ نُوح‌ٌ رَبَّه‌ُ فَقَال‌َ رَب‌ِّ إِن‌َّ ابْنِي‌ مِن‌ْ أَهْلِي‌ وَ إِن‌َّ وَعْدَك‌َ الْحَق‌ُّ وَ أَنْت‌َ أَحْكَم‌ُ الْحَاكِمِين‌َ (هود: 45)

نوح به پروردگارش عرض كرد: «پروردگارا! پسرم از خاندان من است و وعده تو (در مورد نجات خاندانم) حق است و تو از همه حكم‏كنندگان برترى!» (45)


قَال‌َ رَب‌ِّ إِنِّي‌ أَعُوذُ بِك‌َ أَن‌ْ أَسْأَلَك‌َ مَا لَيْس‌َ لِي‌ بِه‌ِ عِلْم‌ٌ وَ إِنْ لاَ تَغْفِرْ لِي‌ وَ تَرْحَمْنِي‌ أَكُنْ‌ مِن‌َ الْخَاسِرِين‌َ (هود: 47)

عرض كرد: «پروردگارا! من به تو پناه مى‏برم كه از تو چيزى بخواهم كه از آن آگاهى ندارم! و اگر مرا نبخشى، و بر من رحم نكنى، از زيانكاران خواهم بود!» (47)


قِيل‌َ يَا نُوح‌ُ اهْبِط‌ْ بِسَلاَم‌ٍ مِنَّا وَ بَرَكَات‌ٍ عَلَيْك‌َ وَ عَلَي‌ أُمَم‌ٍ مِمَّنْ‌ مَعَك‌َ وَ أُمَم‌ٌ سَنُمَتِّعُهُم‌ْ ثُم‌َّ يَمَسُّهُمْ‌ مِنَّا عَذَاب‌ٌ أَلِيم‌ٌ (هود: 48)

(به نوح) گفته شد: «اى نوح! با سلامت و بركاتى از ناحيه ما بر تو و بر تمام امتهايى كه با تواند، فرود آى! و امتهاى نيز هستند كه ما آنها را از نعمتها بهره‏مند خواهيم ساخت، سپس عذاب دردناكى از سوى ما به آنها مى‏رسد (، چرا كه اين نعمتها را كفران مى‏كنند!)» (48)


تِلْك‌َ مِن‌ْ أَنبَاءِ الْغَيْب‌ِ نُوحِيهَا إِلَيْك‌َ مَا كُنْت‌َ تَعْلَمُهَا أَنْت‌َ وَ لاَ قَوْمُك‌َ مِنْ‌ قَبْل‌ِ هَذَا فَاصْبِرْ إِن‌َّ الْعَاقِبَة‌َ لِلْمُتَّقِين‌َ (هود: 49)

اينها از خبرهاى غيب است كه به تو (اى پيامبر) وحى مى‏كنيم نه تو، و نه قومت، اينها را پيش از اين نمى‏دانستيد! بنا بر اين، صبر و استقامت كن، كه عاقبت از آن پرهيزگاران است! (49)


وَ إِلَي‌ عَادٍ أَخَاهُم‌ْ هُودَاً قَال‌َ يَا قَوْم‌ِ اعْبُدُوا الله‌َ مَا لَكُمْ‌ مِن‌ْ إِلَه‌ٍ غَيْرُه‌ُ إِن‌ْ أَنْتُم‌ْ إِلاَّ مُفْتَرُون‌َ (هود: 50)

(ما) به سوى (قوم) عاد، برادرشان «هود» را فرستاديم (به آنها) گفت: «اى قوم من! خدا را پرستش كنيد، كه معبودى جز او براى شما نيست! شما فقط تهمت مى‏زنيد (و بتها را شريك او مى‏خوانيد)! (50)


وَ يَا قَوْم‌ِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُم‌ْ ثُم‌َّ تُوبُوا إِلَيْه‌ِ يُرْسِل‌ِ السَّمَاءَ عَلَيْكُمْ‌ مِدْرَارَاً وَ يَزِدْكُم‌ْ قُوَّة‌ً إِلَي‌ قُوَّتِكُم‌ْ وَ لاَ تَتَوَلَّوْا مُجْرِمِين‌َ (هود: 52)

و اى قوم من! از پروردگارتان طلب آمرزش كنيد، سپس به سوى او بازگرديد، تا (باران) آسمان را پى در پى بر شما بفرستد و نيرويى بر نيرويتان بيفزايد! و گنهكارانه، روى (از حق) بر نتابيد!» (52)


قَالُوا يَا هُودُ مَا جِئْتَنَا بِبَيِّنَة‌ٍ وَ مَا نَحْن‌ُ بِتَارِكِي‌ آلِهَتِنَا عَنْ‌ قَوْلِك‌َ وَ مَا نَحْن‌ُ لَك‌َ بِمُؤْمِنِين‌َ (هود: 53)

گفتند: «اى هود! تو دليل روشنى براى ما نياورده‏اى! و ما خدايان خود را بخاطر حرف تو، رها نخواهيم كرد! و ما (اصلًا) به تو ايمان نمى‏آوريم! (53)


إِنْ‌ نَقُول‌ُ إِلاَّ اعْتَرَاك‌َ بَعْض‌ُ آلِهَتِنَا بِسُوءٍ قَال‌َ إِنِّي‌ أُشْهِدُ الله‌َ وَاشْهَدُوا أَنِّي‌ بَرِي‌ءٌ مِمَّا تُشْرِكُون‌َ (هود: 54)

ما (درباره تو) فقط مى‏گوييم: بعضى از خدايان ما، به تو زيان رسانده (و عقلت را ربوده) اند!» (هود) گفت: «من خدا را به شهادت مى‏طلبم، شما نيز گواه باشيد كه من بيزارم از آنچه شريك (خدا) قرار مى‏دهيد ... (54)


إِنِّي‌ تَوَكَّلْت‌ُ عَلَي‌ الله‌ِ رَبِّي‌ وَ رَبِّكُمْ‌ مَا مِنْ‌ دَابَّة‌ٍ إِلاَّ هُوَ آخِذٌ بِنَاصِيَتِهَا إِن‌َّ رَبِّي‌ عَلَي‌ صِرَاط‌ٍ مُسْتَقِيم‌ٍ (هود: 56)

من، بر «اللَّه» كه پروردگار من و شماست، توكل كرده‏ام! هيچ جنبنده‏اى نيست مگر اينكه او بر آن تسلط دارد (اما سلطه‏اى با عدالت! چرا كه) پروردگار من بر راه راست است! (56)


فَإِنْ‌ تَوَلَّوْا فَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْ‌ مَا أُرْسِلْت‌ُ بِه‌ِ إِلَيْكُم‌ْ وَ يَسْتَخْلِف‌ُ رَبِّي‌ قَوْمَاً غَيْرَكُم‌ْ وَ لاَ تَضُرُّونَه‌ُ شَيْءً إِن‌َّ رَبِّي‌ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ حَفِيظ‌ٌ (هود: 57)

پس اگر روى برگردانيد، من رسالتى را كه مأمور بودم به شما رساندم و پروردگارم گروه ديگرى را جانشين شما مى‏كند و شما كمترين ضررى به او نمى‏رسانيد پروردگارم حافظ و نگاهبان هر چيز است!» (57)


وَ لَمَّا جَاءَ أَمْرُنَا نَجَّيْنَا هُودَاً وَالَّذِين‌َ آمَنُوا مَعَه‌ُ بِرَحْمَة‌ٍ مِنَّا وَ نَجَّيْنَاهُمْ‌ مِن‌ْ عَذَاب‌ٍ غَلِيظ‌ٍ (هود: 58)

و هنگامى كه فرمان ما فرا رسيد، «هود» و كسانى را كه با او ايمان آورده بودند، به رحمت خود نجات داديم و آنها را از عذاب شديد، رهايى بخشيديم! (58)


وَ تِلْك‌َ عَادٌ جَحَدُوا بِآيَات‌ِ رَبِّهِم‌ْ وَ عَصَوْا رُسُلَه‌ُ وَاتَّبَعُوا أَمْرَ كُل‌ِّ جَبَّارٍ عَنِيدٍ (هود: 59)

و اين قوم «عاد» بود كه آيات پروردگارشان را انكار كردند و پيامبران او را معصيت نمودند و از فرمان هر ستمگر دشمن حق، پيروى كردند! (59)


وَ أُتْبِعُوا فِي‌ هَذِه‌ِ الدُّنْيَا لَعْنَة‌ً وَ يَوْم‌َ الْقِيَامَة‌ِ أَلاَ إِن‌َّ عَادَاً كَفَرُوا رَبَّهُم‌ْ أَلاَ بُعْدَاً لِعَادٍ قَوْم‌ِ هُودٍ (هود: 60)

آنان، در اين دنيا و روز قيامت، لعنت (و نام ننگينى) بدنبال دارند! بدانيد «عاد» نسبت به پروردگارشان كفر ورزيدند! دور باد «عاد»- قوم هود- (از رحمت خدا، و خير و سعادت)! (60)


وَ إِلَي‌ ثَمُودَ أَخَاهُم‌ْ صَالِحَاً قَال‌َ يَا قَوْم‌ِ اعْبُدُوا الله‌َ مَا لَكُمْ‌ مِن‌ْ إِلَه‌ٍ غَيْرُه‌ُ هُوَ أَنشَأَكُمْ‌ مِن‌َ الْأَرْض‌ِ وَاسْتَعْمَرَكُم‌ْ فِيهَا فَاسْتَغْفِرُوه‌ُ ثُم‌َّ تُوبُوا إِلَيْه‌ِ إِن‌َّ رَبِّي‌ قَرِيب‌ٌ مُجِيب‌ٌ (هود: 61)

و بسوى قوم «ثمود»، برادرشان «صالح» را (فرستاديم) گفت: «اى قوم من! خدا را پرستش كنيد، كه معبودى جز او براى شما نيست! اوست كه شما را از زمين آفريد، و آبادى آن را به شما واگذاشت! از او آمرزش بطلبيد، سپس به سوى او بازگرديد، كه پروردگارم (به بندگان خود) نزديك، و اجابت‏كننده (خواسته‏هاى آنها) است!» (61)


قَالُوا يَا صَالِح‌ُ قَدْ كُنْت‌َ فِينَا مَرْجُوَّاً قَبْل‌َ هَذَا أَتَنْهَانَا أَنْ‌ نَعْبُدَ مَا يَعْبُدُ آبَاؤُنَا وَ إِنَّنَا لَفِي‌ شَك‌ٍّ مِمَّا تَدْعُونَا إِلَيْه‌ِ مُرِيب‌ٍ (هود: 62)

گفتند: «اى صالح! تو پيش از اين، مايه اميد ما بودى! آيا ما را از پرستش آنچه پدرانمان مى‏پرستيدند، نهى مى‏كنى؟! در حالى كه ما، در مورد آنچه به سوى آن دعوتمان مى‏كنى، در شك و ترديد هستيم!» (62)


قَال‌َ يَا قَوْم‌ِ أَرَأَيْتُم‌ْ إِنْ‌ كُنْت‌ُ عَلَي‌ بَيِّنَة‌ٍ مِنْ‌ رَبِّي‌ وَ آتَانِي‌ مِنْه‌ُ رَحْمَة‌ً فَمَنْ‌ يَنْصُرُنِي‌ مِن‌َ الله‌ِ إِن‌ْ عَصَيْتُه‌ُ فَمَا تَزِيدُونَنِي‌ غَيْرَ تَخْسِيرٍ (هود: 63)

گفت: «اى قوم! اگر من دليل آشكارى از پروردگارم داشته باشم، و رحمتى از جانب خود به من داده باشد (، مى‏توانم از ابلاغ رسالت او سرپيچى كنم)؟! اگر من نافرمانى او كنم، چه كسى مى‏تواند مرا در برابر وى يارى دهد؟! پس، (سخنان) شما، جز اطمينان به زيانكار بودنتان، چيزى بر من نمى‏افزايد! (63)


وَ يَا قَوْم‌ِ هَذِه‌ِ نَاقَة‌ُ الله‌ِ لَكُم‌ْ آيَة‌ً فَذَرُوهَا تَأْكُل‌ْ فِي‌ أَرْض‌ِ الله‌ِ وَ لاَ تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ فَيَاْخُذَكُم‌ْ عَذَاب‌ٌ قَرِيب‌ٌ (هود: 64)

اى قوم من! اين «ناقه» خداوند است، كه براى شما نشانه‏اى است بگذاريد در زمين خدا به چرا مشغول شود هيچ گونه آزارى به آن نرسانيد، كه بزودى عذاب خدا شما را خواهد گرفت!» (64)


فَلَمَّا جَاءَ أَمْرُنَا نَجَّيْنَا صَالِحَاً وَالَّذِين‌َ آمَنُوا مَعَه‌ُ بِرَحْمَة‌ٍ مِنَّا وَ مِن‌ْ خِزْي‌ِ يَوْمِئِذٍ إِن‌َّ رَبَّك‌َ هُوَ الْقَوِي‌ُّ الْعَزِيرُ (هود: 66)

و هنگامى كه فرمان (مجازات) ما فرا رسيد، صالح و كسانى را كه با او ايمان آورده بودند، به رحمت خود (از آن عذاب) و از رسوايى آن روز، رهايى بخشيديم چرا كه پروردگارت قوى و شكست ناپذير است! (66)


وَ أَخَذَ الَّذيِن‌َ ظَلَمُوا الصَّيْحَة‌ُ فَأَصْبَحُوا فِي‌ دِيَارِهِم‌ْ جَاثِمِين‌َ (هود: 67)

و كسانى را كه ستم كرده بودند، صيحه (آسمانى) فروگرفت و در خانه‏هايشان به روى افتادند و مردند ... (67)


وَ لَقَدْ جَاءَت‌ْ رُسُلُنَا إِبْرَاهِيمَ‌ بِالْبُشْرَي‌ قَالُوا سَلاَمَاً قَال‌َ سَلاَم‌ٌ فَمَا لَبِث‌َ أَنْ‌ جَاءَ بِعِجْل‌ٍ حَنِيذٍ (هود: 69)

فرستادگان ما [فرشتگان‏] براى ابراهيم بشارت آوردند گفتند: «سلام!» (او نيز) گفت: «سلام!» و طولى نكشيد كه گوساله بريانى (براى آنها) آورد. (69)


فَلَمَّا رَأَي‌ أَيْدِيَهُم‌ْ لاَ تَصِل‌ُ إِلَيْه‌ِ نَكِرَهُم‌ْ وَ أَوْجَس‌َ مِنْهُم‌ْ خِيفَة‌ً قَالُوا لاَ تَخَف‌ْ إِنَّا أُرْسِلْنَا إِلَي‌ قَوْم‌ِ لُوط‌ٍ (هود: 70)

(اما) هنگامى كه ديد دست آنها به آن نمى‏رسد (و از آن نمى‏خورند، كار) آنها را زشت شمرد و در دل احساس ترس نمود. به او گفتند: «نترس! ما به سوى قوم لوط فرستاده شده‏ايم!» (70)


وَامْرَأَتُه‌ُ قَائِمَة‌ٌ فَضَحِكَت‌ْ فَبَشَّرْنَاهَا بِإِسْحَاق‌َ وَ مِنْ‌ وَرَاءِ إِسْحَاق‌َ يَعْقُوب‌َ (هود: 71)

و همسرش ايستاده بود، (از خوشحالى) خنديد پس او را بشارت به اسحاق، و بعد از او يعقوب داديم. (71)


قَالَت‌ْ يَا وَيْلَتَي‌ أَأَلِدُ وَ أَنَا عَجُوزٌ وَ هَذَا بَعْلِي‌ شَيْخَاً إِن‌َّ هَذَا لَشَيْ‌ءٌ عَجِيب‌ٌ (هود: 72)

گفت: «اى واى بر من! آيا من فرزند مى‏آورم در حالى كه پير زنم، و اين شوهرم پير مردى است؟! اين راستى چيز عجيبى است!» (72)


قَالُوا أَتَعْجَبِين‌َ مِن‌ْ أَمْرِ الله‌ِ رَحْمَة‌ُ الله‌ِ وَ بَرَكَاتُه‌ُ عَلَيْكُم‌ْ أَهْل‌َ الْبَيْت‌ِ إِنَّه‌ُ حَمِيدٌ مَجِيدٌ (هود: 73)

گفتند: «آيا از فرمان خدا تعجب ميكنى؟! اين رحمت خدا و بركاتش بر شما خانواده است چرا كه او ستوده و والا است!» (73)


فَلَمَّا ذَهَب‌َ عَن‌ْ إِبْرَاهِيم‌َ الرَّوْع‌ُ وَ جَاءَتْه‌ُ الْبُشْرَي‌ يُجَادِلُنَا فِي‌ قَوْم‌ِ لُوط‌ٍ (هود: 74)

هنگامى كه ترس ابراهيم فرو نشست، و بشارت به او رسيد، درباره قوم لوط با ما مجادله مى‏كرد ... (74)


يَا إِبْرَاهِيم‌ُ أَعْرِض‌ْ عَن‌ْ هَذَا إِنَّه‌ُ قَدْ جَاءَ أَمْرُ رَبِّك‌َ وَ إِنَّهُم‌ْ آتِيهِم‌ْ عَذَاب‌ٌ غَيْرُ مَرْدُودٍ (هود: 76)

اى ابراهيم! از اين (درخواست) صرف نظر كن، كه فرمان پروردگارت فرا رسيده و بطور قطع عذاب (الهى) به سراغ آنها مى‏آيد و برگشت ندارد! (76)


وَ لَمَّا جَاءَت‌ْ رُسُلُنَا لُوطَاً سِي‌ءَ بِهِم‌ْ وَ ضَاق‌َ بِهِم‌ْ ذَرْعَاً وَ قَال‌َ هَذَا يَوْم‌ٌ عَصِيب‌ٌ (هود: 77)

و هنگامى كه رسولان ما [فرشتگان عذاب‏] به سراغ لوط آمدند، از آمدنشان ناراحت شد و قلبش پريشان گشت و گفت: «امروز روز سختى است!» (زيرا آنها را نشناخت و ترسيد قوم تبهكار مزاحم آنها شوند.) (77)


وَ جَاءَه‌ُ قَوْمُه‌ُ يُهْرَعُون‌َ إِلَيْه‌ِ وَ مِنْ‌ قَبْل‌ُ كَانُوا يَعْمَلُون‌َ السَّيِّئَات‌ِ قَال‌َ يَا قَوْم‌ِ هَؤُلاَءِ بَنَاتِي‌ هُن‌َّ أَطْهَرُ لَكُم‌ْ فَاتَّقُوا الله‌َ وَ لاَ تُخْزُون‌ِ فِي‌ ضَيْفِي‌ أَلَيْس‌َ مِنْكُم‌ْ رَجُل‌ٌ رَشِيدٌ (هود: 78)

قوم او (بقصد مزاحمت ميهمانان) بسرعت به سراغ او آمدند- و قبلًا كارهاى بد انجام مى‏دادند- گفت: «اى قوم من! اينها دختران منند براى شما پاكيزه‏ترند! (با آنها ازدواج كنيد و از زشتكارى چشم بپوشيد!) از خدا بترسيد و مرا در مورد ميهمانانم رسوا نسازيد! آيا در ميان شما يك مرد فهميده و آگاه وجود ندارد؟!» (78)


قَالُوا لَقَدْ عَلِمْت‌َ مَا لَنَا فِي‌ بَنَاتِك‌َ مِن‌ْ حَق‌ٍّ وَ إِنَّك‌َ لَتَعْلَم‌ُ مَا نُرِيدُ (هود: 79)

گفتند: «تو كه مى‏دانى ما تمايلى به دختران تو نداريم و خوب مى‏دانى ما چه مى‏خواهيم!» (79)


قَالُوا يَا لُوط‌ُ إِنَّا رُسُل‌ُ رَبِّك‌َ لَن‌ْ يَصِلُوا إِلَيْك‌َ فَأَسْرِ بِأَهْلِك‌َ بِقِطْع‌ٍ مِن‌َ اللَّيْل‌ِ وَ لاَ يَلْتَفِت‌ْ مِنْكُم‌ْ أَحَدٌ إِلاَّ امْرَأَتَك‌َ إِنَّه‌ُ مُصِيبُهَا مَا أَصَابَهُم‌ْ إِن‌َّ مَوْعِدَهُم‌ُ الصُّبْح‌ُ أَلَيْس‌َ الصُّبْح‌ُ بِقَرِيب‌ٍ (هود: 81)

(فرشتگان عذاب) گفتند: «اى لوط! ما فرستادگان پروردگار توايم! آنها هرگز دسترسى به تو پيدا نخواهند كرد! در دل شب، خانواده‏ات را (از اين شهر) حركت ده! و هيچ يك از شما پشت سرش را نگاه نكند مگر همسرت، كه او هم به همان بلايى كه آنها گرفتار مى‏شوند، گرفتار خواهد شد! موعد آنها صبح است آيا صبح نزديك نيست؟!» (81)


فَلَمَّا جَاءَ أَمْرُنَا جَعَلْنَا عَالِيَهَا سَافِلَهَا وَ أَمْطَرْنَا عَلَيْهَا حِجَارَة‌ً مِنْ‌ سِجِّيل‌ٍ مَنْضُودٍ (هود: 82)

و هنگامى كه فرمان ما فرا رسيد، آن (شهر و ديار) را زير و رو كرديم و بارانى از سنگ [گِلهاى متحجر] متراكم بر روى هم، بر آنها نازل نموديم ... (82)


مُسَوَّمَة‌ً عِنْدَ رَبِّك‌َ وَ مَا هِي‌َ مِن‌َ الظَّالِمِين‌َ بِبَعِيدٍ (هود: 83)

(سنگهايى كه) نزد پروردگارت نشاندار بود و آن، (از ساير) ستمگران دور نيست! (83)


وَ إِلَي‌ مَدْيَن‌َ أَخَاهُم‌ْ شُعَيْبَاً قَال‌َ يَا قَوْم‌ِ اعْبُدُوا الله‌َ مَا لَكُمْ‌ مِن‌ْ إِلَه‌ٍ غَيْرُه‌ُ وَ لاَ تَنْقُصُوا الْمِكْيَال‌َ وَالْمِيزَان‌َ إِنِّي‌ أَرَاكُمْ‌ بِخَيْرٍ وَ إِنِّي‌ أَخَاف‌ُ عَلَيْكُم‌ْ عَذَاب‌َ يَوْم‌ٍ مُحِيط‌ٍ (هود: 84)

و بسوى «مدين» برادرشان شعيب را (فرستاديم) گفت: «اى قوم من! خدا را پرستش كنيد، كه جز او، معبود ديگرى براى شما نيست! پيمانه و وزن را كم نكنيد (و دست به كم‏فروشى نزنيد)! من (هم اكنون) شما را در نعمت مى‏بينم (ولى) از عذاب روز فراگير، بر شما بيمناكم! (84)


وَ يَا قَوْم‌ِ أَوْفُوا الْمِكْيَال‌َ وَالْمِيزَان‌َ بِالْقِسْط‌ِ وَ لاَ تَبْخَسُوا النَّاس‌َ أَشْيَاءَهُم‌ْ وَ لاَ تَعْثَوْا فِي‌ الْأَرْض‌ِ مُفْسِدِين‌َ (هود: 85)

و اى قوم من! پيمانه و وزن را با عدالت، تمام دهيد! و بر اشياء (و اجناس) مردم، عيب نگذاريد و از حق آنان نكاهيد! و در زمين به فساد نكوشيد! (85)


بَقِيَّۀُ الله‌ِ خَيْرٌ لَكُم‌ْ إِنْ‌ كُنْتُمْ‌ مُؤْمِنِين‌َ وَ مَا أَنَا عَلَيْكُم‌ْ بِحَفِيظ‌ٍ (هود: 86)

آنچه خداوند براى شما باقى گذارده (از سرمايه‏هاى حلال)، برايتان بهتر است اگر ايمان داشته باشيد! و من، پاسدار شما (و مأمور بر اجبارتان به ايمان) نيستم! (86)


قَال‌َ يَا قَوْم‌ِ أَرَأَيْتُم‌ْ إِنْ‌ كُنْت‌ُ عَلَي‌ بَيِّنَة‌ٍ مِنْ‌ رَبِّي‌ وَ رَزَقَنِي‌ مِنْه‌ُ رِزْقَاً حَسَنَاً وَ مَا أُرِيدُ أَن‌ْ أُخَالِفَكُم‌ْ إِلَي‌ مَا أَنْهَاكُم‌ْ عَنْه‌ُ إِن‌ْ أُرِيدُ إِلاَّ الْإِصْلاَح‌َ مَا اسْتَطَعْت‌ُ وَ مَا تَوْفِيقِي‌ إِلاَّ بِالله‌ِ عَلَيْه‌ِ تَوَكَّلْت‌ُ وَ إِلَيْه‌ِ أُنِيب‌ُ (هود: 88)

گفت: «اى قوم! به من بگوييد، هر گاه من دليل آشكارى از پروردگارم داشته باشم، و رزق (و موهبت) خوبى به من داده باشد، (آيا مى‏توانم بر خلاف فرمان او رفتار كنم؟!) من هرگز نمى‏خواهم چيزى كه شما را از آن باز مى‏دارم، خودم مرتكب شوم! من جز اصلاح- تا آنجا كه توانايى دارم- نمى‏خواهم! و توفيق من، جز به خدا نيست! بر او توكّل كردم و به سوى او بازمى‏گردم! (88)


وَ يَا قَوْم‌ِ لاَ يَجْرِمَنَّكُم‌ْ شِقَاقِي‌ أَنْ‌ يُصِيبَكُمْ‌ مِثْل‌ُ مَا أَصَاب‌َ قَوْم‌َ نُوح‌ٍ أَوْ قَوْم‌َ هُودٍ أَوْ قَوْم‌َ صَالِح‌ٍ وَ مَا قَوْم‌ُ لُوط‌ٍ مِنْكُمْ‌ بِبَعِيدٍ (هود: 89)

و اى قوم من! دشمنى و مخالفت با من، سبب نشود كه شما به همان سرنوشتى كه قوم نوح يا قوم هود يا قوم صالح گرفتار شدند، گرفتار شويد! و قوم لوط از شما چندان دور نيست! (89)


وَاسْتَغْفِرُوا رَبَّكُم‌ْ ثُم‌َّ تُوبُوا إِلَيْه‌ِ إِن‌َّ رَبِّي‌ رَحِيم‌ٌ وَدُودٌ (هود: 90)

از پروردگار خود، آمرزش بطلبيد و به سوى او بازگرديد كه پروردگارم مهربان و دوستدار (بندگان توبه‏كار) است!» (90)


قَالُوا يَا شُعَيْب‌ُ مَا نَفْقَه‌ُ كَثِيرَاً مِمَّا تَقُول‌ُ وَ إِنَّا لَنَرَاك‌َ فِينَا ضَعِيفَاً وَ لَوْلاَ رَهْطُك‌َ لَرَجَمْنَاك‌َ وَ مَا أَنْت‌َ عَلَيْنَا بِعَزِيزٍ (هود: 91)

گفتند: «اى شعيب! بسيارى از آنچه را مى‏گويى، ما نمى‏فهميم! و ما تو را در ميان خود، ضعيف مى‏يابيم و اگر (بخاطر) قبيله كوچكت نبود، تو را سنگسار مى‏كرديم و تو در برابر ما قدرتى ندارى!» (91)


قَال‌َ يَا قَوْم‌ِ أَرَهْطِي‌ أَعَزُّ عَلَيْكُمْ‌ مِن‌َ الله‌ِ وَاتَّخَذْتُمُوه‌ُ وَرَاءَكُم‌ْ ظِهْرِيَّاً إِن‌َّ رَبِّي‌ بِمَا تَعْمَلُون‌َ مُحِيط‌ٌ (هود: 92)

گفت: «اى قوم! آيا قبيله كوچك من، نزد شما عزيزتر از خداوند است؟! در حالى كه (فرمان) او را پشت سر انداخته‏ايد! پروردگارم به آنچه انجام مى‏دهيد، احاطه دارد (و آگاه است)! (92)


وَ يَا قَوْم‌ِ اعْمَلُوا عَلَي‌ مَكَانَتِكُم‌ْ إِنِّي‌ عَامِل‌ٌ سَوْف‌َ تَعْلَمُون‌َ مَنْ‌ يَأْتِيه‌ِ عَذَاب‌ٌ يُخْزِيه‌ِ وَ مَن‌ْ هُوَ كَاذِب‌ٌ وَارْتَقِبُوا إِنِّي‌ مَعَكُم‌ْ رَقِيب‌ٌ (هود: 93)

اى قوم! هر كارى از دستتان ساخته است، انجام دهيد، من هم كار خود را خواهم كرد و بزودى خواهيد دانست چه كسى عذاب خواركننده به سراغش مى‏آيد، و چه كسى دروغگوست! شما انتظار بكشيد، من هم در انتظارم!» (93)


وَ لَمَّا جَاءَ أَمْرُنَا نَجَّيْنَا شُعَيْبَاً وَالَّذِين‌َ آمَنُوا مَعَه‌ُ بِرَحْمَة‌ٍ مِنَّا وَ أَخَذَت‌ِ الَّذِين‌َ ظَلَمُوا الصَّيْحَة‌ُ فَأَصْبَحُوا فِي‌ دِيَارِهِم‌ْ جَاثِمِين‌َ (هود: 94)

و هنگامى كه فرمان ما فرا رسيد، شعيب و كسانى را كه با او ايمان آورده بودند، به رحمت خود نجات داديم و آنها را كه ستم كردند، صيحه (آسمانى) فرو گرفت و در ديار خود، به رو افتادند (و مردند) ... (94)


وَ لَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَي‌ بِآيَاتِنَا وَ سُلْطَان‌ٍ مُبِين‌ٍ (هود: 96)

ما، موسى را با آيات خود و دليل آشكارى فرستاديم ... (96)


إِلَي‌ فِرْعَوْن‌َ وَ مَلَئِه‌ِ فَاتَّبَعُوا أَمْرَ فِرْعَوْن‌َ وَ مَا أَمْرُ فِرْعَوْن‌َ بِرَشِيدٍ (هود: 97)

بسوى فرعون و اطرافيانش اما آنها از فرمان فرعون پيروى كردند در حالى كه فرمان فرعون، مايه رشد و نجات نبود! (97)


يَقْدُم‌ُ قَوْمَه‌ُ يَوْم‌َ الْقِيَامَة‌ِ فَأَوْرَدَهُم‌ُ النَّارَ وَ بِئْس‌َ الْوِرْدُ الْمَوْرُودُ (هود: 98)

روز قيامت، او در پيشاپيش قومش خواهد بود و (به جاى چشمه‏هاى زلال بهشت) آنها را وارد آتش مى‏كند! و چه بد آبشخورى است (آتش)، كه بر آن وارد مى‏شوند! (98)


وَ أُتْبِعُوا فِي‌ هَذِه‌ِ لَعْنَة‌ً وَ يَوْم‌َ الْقِيَامَة‌ِ بِئْس‌َ الرِّفْدُ الْمَرْفُودُ (هود: 99)

آنان در اين جهان و روز قيامت، لعنتى بدنبال دارند و چه بد عطايى است (لعن و دورى از رحمت خدا)، كه نصيب آنان مى‏شود! (99)


ذَلِك‌َ مِن‌ْ أَنْبَاءِ الْقُرَي‌ نَقُصُّه‌ُ عَلَيْك‌َ مِنْهَا قَائِم‌ٌ وَ حَصِيدٌ (هود: 100)

اين از اخبار شهرها و آباديهاست كه ما براى تو بازگو مى‏كنيم كه بعضى (هنوز) برپا هستند، و بعضى درو شده‏اند (و از ميان رفته‏اند)! (100)


وَ مَا ظَلَمْنَاهُم‌ْ وَ لَكِنْ‌ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُم‌ْ فَمَا أَغْنَت‌ْ عَنْهُم‌ْ آلِهَتُهُم‌ُ الَّتِي‌ يَدْعُون‌َ مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ مِنْ‌ شَي‌ْءٍ لَمَّا جَاءَ أَمْرُ رَبِّك‌َ وَ مَا زَادُوهُم‌ْ غَيْرَ تَتْبِيب‌ٍ (هود: 101)

ما به آنها ستم نكرديم بلكه آنها خودشان بر خويشتن ستم روا داشتند! و هنگامى كه فرمان مجازات الهى فرا رسيد، معبودانى را كه غير از خدا مى‏خواندند، آنها را يارى نكردند و جز بر هلاكت آنان نيفزودند! (101)


وَ كَذَلِك‌َ أَخْذُ رَبِّك‌َ إِذَا أَخَذَ الْقُرَي‌ وَ هِي‌َ ظَالِمَة‌ٌ إِن‌َّ أَخْذَه‌ُ أَلِيم‌ٌ شَدِيدٌ (هود: 102)

و اينچنين است مجازات پروردگار تو، هنگامى كه شهرها و آباديهاى ظالم را مجازات مى‏كند! (آرى،) مجازات او، دردناك و شديد است! (102)


إِن‌َّ فِي‌ ذَلِك‌َ لَآيَة‌ً لِمَن‌ْ خَاف‌َ عَذَاب‌َ الْآخِرَة‌ِ ذَلِك‌َ يَوْم‌ٌ مَجْمُوع‌ٌ لَه‌ُ النَّاس‌ُ وَ ذَلِك‌َ يَوْم‌ٌ مَشْهُودٌ (هود: 103)

در اين، نشانه‏اى است براى كسى كه از عذاب آخرت مى‏ترسد همان روزى است كه مردم در آن جمع مى‏شوند، و روزى كه همه آن را مشاهده مى‏كنند. (103)


وَ مَا نُأَخِّرُه‌ُ إِلاَّ لِأَجَل‌ٍ مَعْدُودٍ (هود: 104)

و ما آن (مجازات) را، جز تا زمان محدودى، تأخير نمى‏اندازيم! (104)


يَوْم‌َ يَأْت‌ِ لاَ تَكَلَّم‌ُ نَفْس‌ٌ إِلاَّ بِإِذْنِه‌ِ فَمِنْهُم‌ْ شَقِي‌ٌّ وَ سَعِيدٌ (هود: 105)

آن روز كه (قيامت و زمان مجازات) فرا رسد، هيچ كس جز به اجازه او سخن نمى‏گويد گروهى بدبختند و گروهى خوشبخت! (105)


فَأَمَّا الَّذِين‌َ شَقُوا فَفِي‌ النَّارِ لَهُم‌ْ فِيهَا زَفِيرٌ وَ شَهِيق‌ٌ (هود: 106)

امّا آنها كه بدبخت شدند، در آتشند و براى آنان در آنجا، «زفير» و «شهيق» [ناله‏هاى طولانى دم و بازدم‏] است ... (106)


خَالِدِين‌َ فِيهَا مَا دَامَت‌ِ السَّمَاوَات‌ُ وَالْأَرْض‌ُ إِلاَّ مَا شَاءَ رَبُّك‌َ إِن‌َّ رَبَّك‌َ فَعَّال‌ٌ لِمَا يُرِيدُ (هود: 107)

جاودانه در آن خواهند ماند، تا آسمانها و زمين برپاست مگر آنچه پروردگارت بخواهد! پروردگارت هر چه را بخواهد انجام مى‏دهد! (107)


وَ أَمَّا الَّذِين‌َ سُعِدُوا فَفِي‌ الْجَنَّة‌ِ خَالِدِين‌َ فِيهَا مَا دَامَت‌ِ السَّمَاوَات‌ُ وَالْأَرْض‌ُ إِلاَّ مَا شَاءَ رَبُّك‌َ عَطَاءً غَيْرَ مَجْذُوذٍ (هود: 108)

امّا آنها كه خوشبخت و سعادتمند شدند، جاودانه در بهشت خواهند ماند، تا آسمانها و زمين برپاست، مگر آنچه پروردگارت بخواهد! بخششى است قطع نشدنى! (108)


فَلاَ تَك‌ُ فِي‌ مِرْيَة‌ٍ مِمَّا يَعْبُدُ هَؤُلاَءِ مَا يَعْبُدُون‌َ إِلاَّ كَمَا يَعْبُدُ آبَاؤُهُمْ‌ مِنْ‌ قَبْل‌ُ وَ إِنَّا لَمُوَفُّوهُم‌ْ نَصِيبَهُم‌ْ غَيْرَ مَنْقُوص‌ٍ (هود: 109)

پس شكّ و ترديدى (در باطل بودن) معبودهايى كه آنها مى‏پرستند، به خود راه مده! آنها همان‏گونه اين معبودها را پرستش مى‏كنند كه پدرانشان قبلًا مى‏پرستيدند، و ما نصيب آنان را بى‏كم و كاست خواهيم داد! (109)


وَ لَقَدْ آتَيْنَا مُوسَي‌ الْكِتَاب‌َ فَاخْتُلِف‌َ فِيه‌ِ وَ لَوْلاَ كَلِمَة‌ٌ سَبَقَت‌ْ مِنْ‌ رَبِّك‌َ لَقُضِي‌َ بَيْنَهُم‌ْ وَ إِنَّهُم‌ْ لَفِي‌ شَك‌ٍّ مِنْه‌ُ مُرِيب‌ٍ (هود: 110)

ما به موسى كتاب آسمانى داديم سپس در آن اختلاف شد و اگر فرمان قبلى خدا (در زمينه آزمايش و اتمام حجّت بر آنها) نبود، در ميان آنان داورى مى‏شد! و آنها (هنوز) در شكّ‏اند، شكّى آميخته به بدگمانى! (110)


وَ إِن‌َّ كُلاًّ لَمَّا لَيُوَفِّيَنَّهُم‌ْ رَبُّك‌َ أَعْمَالَهُم‌ْ إِنَّه‌ُ بِمَا يَعْمَلُون‌َ خَبِيرٌ (هود: 111)

و پروردگارت اعمال هر يك را بى‏كم و كاست به آنها خواهد داد او به آنچه عمل مى‏كنند آگاه است! (111)


فَاسْتَقِم‌ْ كَمَا أُمِرْت‌َ وَ مَنْ‌ تَاب‌َ مَعَك‌َ وَ لاَ تَطْغَوْا إِنَّه‌ُ بِمَا تَعْمَلُون‌َ بَصِيرٌ (هود: 112)

پس همان‏گونه كه فرمان يافته‏اى، استقامت كن و همچنين كسانى كه با تو بسوى خدا آمده‏اند (بايد استقامت كنند)! و طغيان نكنيد، كه خداوند آنچه را انجام مى‏دهيد مى‏بيند! (112)


وَ لاَ تَرْكَنُوا إِلَي‌ الَّذِين‌َ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ وَ مَا لَكُمْ‌ مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ مِن‌ْ أَوْلِيَاءَ ثُم‌َّ لاَ تُنْصَرُون‌َ (هود: 113)

و بر ظالمان تكيه ننماييد، كه موجب مى‏شود آتش شما را فرا گيرد و در آن حال، هيچ ولىّ و سرپرستى جز خدا نخواهيد داشت و يارى نمى‏شويد! (113)


وَ أَقِم‌ِ الصَّلاَة‌َ طَرَفَي‌ِ النَّهَارِ وَ زُلَفَاً مِن‌َ اللَّيْل‌ِ إِن‌َّ الْحَسَنَات‌ِ يُذْهِبْن‌َ السَّيِّئَات‌ِ ذَلِك‌َ ذِكْرَي‌ لِلذَّاكِرِين‌َ (هود: 114)

در دو طرف روز، و اوايل شب، نماز را برپا دار چرا كه حسنات، سيئات (و آثار آنها را) از بين مى‏برند اين تذكّرى است براى كسانى كه اهل تذكّرند! (114)


وَاصْبِرْ فَإِن‌َّ الله‌َ لاَ يُضِيع‌ُ أَجْرَ الْمُـحْسِنِين‌َ (هود: 115)

و شكيبايى كن، كه خداوند پاداش نيكوكاران را ضايع نخواهد كرد! (115)


فَلَوْلاَ كَان‌َ مِن‌َ الْقُرُون‌ِ مِنْ‌ قَبْلِكُم‌ْ أُولُوا بَقِيَّة‌ٍ يَنْهَوْن‌َ عَن‌ِ الْفَسَادِ فِي‌ الْأَرْض‌ِ إِلاَّ قَلِيلاً مِمَّن‌ْ أَنْجَيْنَا مِنْهُم‌ْ وَاتَّبَع‌َ الَّذِين‌َ ظَلَمُوا مَا أُتْرِفُوا فِيه‌ِ وَ كَانُوا مُجْرِمِين‌َ (هود: 116)

چرا در قرون (و اقوام) قبل از شما، دانشمندان صاحب قدرتى نبودند كه از فساد در زمين جلوگيرى كنند؟! مگر اندكى از آنها، كه نجاتشان داديم! و آنان كه ستم مى‏كردند، از تنعّم و كامجويى پيروى كردند و گناهكار بودند (و نابود شدند)! (116)


وَ مَا كَان‌َ رَبُّك‌َ لِيُهْلِك‌َ الْقُرَي‌ بِظُلْم‌ٍ وَ أَهْلُهَا مُصْلِحُون‌َ (هود: 117)

و چنين نبود كه پروردگارت آباديها را بظلم و ستم نابود كند در حالى كه اهلش در صدد اصلاح بوده باشند! (117)


وَ لَوْ شَاءَ رَبُّك‌َ لَجَعَل‌َ النَّاس‌َ أُمَّة‌ً وَاحِدَة‌ً وَ لاَ يَزَالُون‌َ مُخْتَلِفِين‌َ (هود: 118)

و اگر پروردگارت مى‏خواست، همه مردم را يك امّت (بدون هيچ گونه اختلاف) قرار مى‏داد ولى آنها همواره مختلفند ... (118)


إِلاَّ مَنْ‌ رَحِم‌َ رَبُّك‌َ وَ لِذَلِك‌َ خَلَقَهُم‌ْ وَ تَمَّت‌ْ كَلِمَة‌ُ رَبِّك‌َ لَأََمْلَأََن‌َّ جَهَنَّم‌َ مِن‌َ الْجِنَّة‌ِ وَالنَّاس‌ِ أَجْمَعِين‌َ (هود: 119)

مگر كسى را كه پروردگارت رحم كند! و براى همين (پذيرش رحمت) آنها را آفريد! و فرمان پروردگارت قطعى شده كه: جهنّم را از همه (سركشان و طاغيان) جنّ و انس پر خواهم كرد! (119)


وَ كُلاًّ نَقُص‌ُّ عَلَيْك‌َ مِن‌ْ أَنبَاءِ الرُّسُل‌ِ مَا نُثَبِّت‌ُ بِه‌ِ فُؤَادَك‌َ وَ جَاءَك‌َ فِي‌ هَذِه‌ِ الْحَق‌ُّ وَ مَوْعِظَة‌ٌ وَ ذِكْرَي‌ لِلْمُؤْمِنِين‌َ (هود: 120)

ما از هر يك از سرگذشتهاى انبيا براى تو بازگو كرديم، تا به وسيله آن، قلبت را آرامش بخشيم و اراده‏ات قوىّ گردد. و در اين (اخبار و سرگذشتها،) براى تو حقّ، و براى مؤمنان موعظه و تذكّر آمده است. (120)


وَ قُلْ‌ لِلَّذِين‌َ لاَ يُؤْمِنُون‌َ اعْمَلُوا عَلَي‌ مَكَانَتِكُم‌ْ إِنَّا عَامِلُون‌َ (هود: 121)

و به آنها كه ايمان نمى‏آورند، بگو: «هر چه در قدرت داريد، انجام دهيد! ما هم انجام مى‏دهيم! (121)


وَانْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُون‌َ (هود: 122)

و انتظار بكشيد! ما هم منتظريم! (122)


وَ لِالله‌ِ غَيْب‌ُ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ وَ إِلَيْه‌ِ يُرْجَع‌ُ الْأَمْرُ كُلُّه‌ُ فَاعْبُدْه‌ُ وَ تَوَكَّل‌ْ عَلَيْه‌ِ وَ مَا رَبُّك‌َ بِغَافِل‌ٍ عَمَّا تَعْمَلُون‌َ (هود: 123)

و (آگاهى از) غيب (و اسرار نهان) آسمانها و زمين، تنها از آن خداست و همه كارها به سوى او بازمى‏گردد! پس او را پرستش كن! و بر او توكّل نما! و پروردگارت از كارهايى كه مى‏كنيد، هرگز غافل نيست! (123)


نَحْن‌ُ نَقُص‌ُّ عَلَيْك‌َ أَحْسَن‌َ الْقَصَص‌ِ بِمَا أَوْحَيْنَا إِلَيْك‌َ هَذَا الْقُرْآن‌َ وَ إِنْ‌ كُنْت‌َ مِنْ‌ قَبْلِه‌ِ لَمِن‌َ الْغَافِلِين‌َ (يوسف: 3)

ما بهترين سرگذشتها را از طريق اين قرآن- كه به تو وحى كرديم- بر تو بازگو مى‏كنيم و مسلّماً پيش از اين، از آن خبر نداشتى! (3)


إِذْ قَال‌َ يُوسُف‌ُ لِأَبِيه‌ِ يَا أبَت‌ِ إِنِّي‌ رَأَيْت‌ُ أَحَدَ عَشَرَ كَوْكَبَاً وَالشَّمْس‌َ وَالْقَمَرَ رَأَيْتُهُم‌ْ لِي‌ سَاجِدِين‌َ (يوسف: 4)

(به خاطر بياور) هنگامى را كه يوسف به پدرش گفت: «پدرم! من در خواب ديدم كه يازده ستاره، و خورشيد و ماه در برابرم سجده مى‏كنند!» (4)


وَ كَذَلِك‌َ يَجْتَبِيك‌َ رَبُّك‌َ وَ يُعَلِّمُك‌َ مِنْ‌ تَأْوِيل‌ِ الْأَحَادِيث‌ِ وَ يُتِم‌ُّ نِعْمَتَه‌ُ عَلَيْك‌َ وَ عَلَي‌ آل‌ِ يَعْقُوب‌َ كَمَا أَتَمَّهَا عَلَي‌ أَبَوَيْك‌َ مِنْ‌ قَبْل‌ُ إِبْرَاهِيم‌َ وَ إِسْحَاق‌َ إِن‌َّ رَبَّك‌َ عَلِيم‌ٌ حَكِيم‌ٌ (يوسف: 6)

و اين گونه پروردگارت تو را برمى‏گزيند و از تعبير خوابها به تو مى‏آموزد و نعمتش را بر تو و بر خاندان يعقوب تمام و كامل مى‏كند، همان‏گونه كه پيش از اين، بر پدرانت ابراهيم و اسحاق تمام كرد به يقين، پروردگار تو دانا و حكيم است!» (6)


لَقَدْ كَان‌َ فِي‌ يُوسُف‌َ وَ إِخْوَتِه‌ِ آيَات‌ٌ لِلسَّائِلِين‌َ (يوسف: 7)

در (داستان) يوسف و برادرانش، نشانه‏ها (ى هدايت) براى سؤال كنندگان بود! (7)


إِذْ قَالُوا لَيُوسُف‌ُ وَ أَخُوه‌ُ أَحَب‌ُّ إلَي‌ أَبِينَا مِنَّا وَ نَحْن‌ُ عُصْبَة‌ٌ إِن‌َّ أَبَانَا لَفِي‌ ضَلال‌ٍ مُبِين‌ٍ (يوسف: 8)

هنگامى كه (برادران) گفتند: «يوسف و برادرش [بنيامين‏] نزد پدر، از ما محبوبترند در حالى كه ما گروه نيرومندى هستيم! مسلّماً پدر ما، در گمراهى آشكارى است! (8)


اقْتُلُوا يُوسُف‌َ أَوِ اطْرَحُوه‌ُ أَرْضَاً يَخْل‌ُ لَكُم‌ْ وَجْه‌ُ أَبِيكُم‌ْ وَ تَكُونُوا مِنْ‌ بَعْدِه‌ِ قَوْمَاً صَالِحِين‌َ (يوسف: 9)

يوسف را بكشيد يا او را به سرزمين دوردستى بيفكنيد تا توجه پدر، فقط به شما باشد و بعد از آن، (از گناه خود توبه مى‏كنيد و) افراد صالحى خواهيد بود! (9)


قَال‌َ قَائِل‌ٌ مِنْهُم‌ْ لاَ تَقْتُلُوا يُوسُف‌َ وَ أَلْقُوه‌ُ فِي‌ غَيَابَت‌ِ الْجُب‌ِّ يَلْتَقِطْه‌ُ بَعْض‌ُ السَّيَّارَة‌ِ إِنْ‌ كُنْتُم‌ْ فَاعِلِين‌َ (يوسف: 10)

يكى از آنها گفت: «يوسف را نكشيد! و اگر مى‏خواهيد كارى انجام دهيد، او را در نهانگاه چاه بيفكنيد تا بعضى از قافله‏ها او را برگيرند (و با خود به مكان دورى ببرند)!» (10)


قَالُوا يَا أَبَانَا مَا لَك‌َ لاَ تَأْمَنَّا عَلَي‌ يُوسُف‌َ وَ إِنَّا لَه‌ُ لَنَاصِحُون‌َ (يوسف: 11)

(و براى انجام اين كار، برادران نزد پدر آمدند و) گفتند: «پدرجان! چرا تو درباره (برادرمان) يوسف، به ما اطمينان نمى‏كنى؟! در حالى كه ما خيرخواه او هستيم! (11)


أَرْسِلْه‌ُ مَعَنَا غَدَاً يَرْتَع‌ْ وَ يَلْعَب‌ْ وَ إِنَّا لَه‌ُ لَحَافِظُون‌َ (يوسف: 12)

فردا او را با ما (به خارج شهر) بفرست، تا غذاى كافى بخورد و تفريح كند و ما نگهبان او هستيم!» (12)


قَال‌َ إِنِّي‌ لَيَحْزُنُنِي‌ أَنْ‌ تَذْهَبُوا بِه‌ِ وَ أَخَاف‌ُ أَنْ‌ يَأْكُلَه‌ُ الذِّئْب‌ُ وَ أَنْتُم‌ْ عَنْه‌ُ غَافِلُون‌َ (يوسف: 13)

(پدر) گفت: «من از بردن او غمگين مى‏شوم و از اين مى‏ترسم كه گرگ او را بخورد، و شما از او غافل باشيد!» (13)


قَالُوا لَئِن‌ْ أَكَلَه‌ُ الذِّئْب‌ُ وَ نَحْن‌ُ عُصْبَة‌ٌ إِنَّا إِذَاً لَخَاسِرُون‌َ (يوسف: 14)

گفتند: «با اينكه ما گروه نيرومندى هستيم، اگر گرگ او را بخورد، ما از زيانكاران خواهيم بود (و هرگز چنين چيزى) ممكن نيست!)» (14)


فَلَمَّا ذَهَبُوا بِه‌ِ وَ أَجْمَعُوا أَنْ‌ يَجْعَلُوه‌ُ فِي‌ غَيَابَت‌ِ الْجُب‌ِّ وَ أَوَحَيْنَا إِلَيْه‌ِ لَتُنَبِّئَنَّهُمْ‌ بِأَمْرِهِم‌ْ هَذَا وَ هُم‌ْ لاَ يَشْعُرُون‌َ (يوسف: 15)

هنگامى كه او را با خود بردند، و تصميم گرفتند وى را در مخفى‏گاه چاه قرار دهند، (سرانجام مقصد خود را عملى ساختند) و به او وحى فرستاديم كه آنها را در آينده از اين كارشان با خبر خواهى ساخت در حالى كه آنها نمى‏دانند! (15)


وَ جَاءُوا أَبَاهُم‌ْ عِشَاءً يَبْكُون‌َ (يوسف: 16)

(برادران يوسف) شب هنگام، گريان به سراغ پدر آمدند. (16)


قَالُوا يَا أَبَانَا إِنَّا ذَهَبْنَا نَسْتَبِق‌ُ وَ تَرَكْنَا يُوسُف‌َ عِنْدَ مَتَاعِنَا فَأَكَلَه‌ُ الذِّئْب‌ُ وَ مَا أَنْت‌َ بِمُؤْمِن‌ٍ لَنَا وَ لَوْ كُنَّا صَادِقِين‌َ (يوسف: 17)

گفتند: «اى پدر! ما رفتيم و مشغول مسابقه شديم، و يوسف را نزد اثاث خود گذارديم و گرگ او را خورد! تو هرگز سخن ما را باور نخواهى كرد، هر چند راستگو باشيم!» (17)


وَ جَاءُوا عَلَي‌ قَميِصِه‌ِ بِدَم‌ٍ كَذِب‌ٍ قَال‌َ بَل‌ْ سَوَّلَت‌ْ لَكُم‌ْ أَنْفُسُكُم‌ْ أَمْرَاً فَصَبْرٌ جَمِيل‌ٌ وَالله‌ُ الْمُسْتَعَان‌ُ عَلَي‌ مَا تَصِفُون‌َ (يوسف: 18)

و پيراهن او را با خونى دروغين (آغشته ساخته، نزد پدر) آوردند گفت: «هوسهاى نفسانى شما اين كار را برايتان آراسته! من صبر جميل (و شكيبايى خالى از ناسپاسى) خواهم داشت و در برابر آنچه مى‏گوييد، از خداوند يارى مى‏طلبم!» (18)


وَ جَاءَت‌ْ سَيَّارَة‌ٌ فَأَرْسَلُوا وَارِدَهُم‌ْ فَأَدْلَي‌ دَلْوَه‌ُ قَال‌َ يَا بُشْرَي‌ هَذَا غُلام‌ٌ وَ أَسَرُّوه‌ُ بِضَاعَة‌ً وَالله‌ُ عَلِيم‌ٌ بِمَا يَعْمَلُون‌َ (يوسف: 19)

و (در همين حال) كاروانى فرا رسيد و مأمور آب را (به سراغ آب) فرستادند او دلو خود را در چاه افكند (ناگهان) صدا زد: «مژده باد! اين كودكى است (زيبا و دوست داشتنى!)» و اين امر را بعنوان يك سرمايه از ديگران مخفى داشتند. و خداوند به آنچه آنها انجام مى‏دادند، آگاه بود. (19)


وَ شَرَوْه‌ُ بِثَمَن‌ٍ بَخْس‌ٍ دَرَاهِم‌َ مَعْدُودَة‌ٍ وَ كَانُوا فِيه‌ِ مِن‌َ الزَّاهِدِين‌َ (يوسف: 20)

و (سرانجام،) او را به بهاى كمى- چند درهم- فروختند و نسبت به (فروختن) او، بى رغبت بودند (چرا كه مى‏ترسيدند رازشان فاش شود). (20)


وَ قَال‌َ الَّذِي‌ اشْتَرَاه‌ُ مِنْ‌ مِصْرَ لِامْرَأَتِه‌ِ أَكْرِمِي‌ مَثْوَاه‌ُ عَسَي‌ أَنْ‌ يَنْفَعَنَا أَوْ نَتَّخِذَه‌ُ وَلَدَاً وَ كَذَلِك‌َ مَكَّنَّا لِيُوسُف‌َ فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَ لِنُعَلِّمَه‌ُ مِنْ‌ تَأْوِيل‌ِ الْأَحَادِيث‌ِ وَالله‌ُ غَالِب‌ٌ عَلَي‌ أَمْرِه‌ِ وَ لَكِنَّ‌ أَكْثَرَ النَّاس‌ِ لاَ يَعْلَمُون‌َ (يوسف: 21)

و آن كس كه او را از سرزمين مصر خريد [عزيز مصر]، به همسرش گفت: «مقام وى را گرامى دار، شايد براى ما سودمند باشد و يا او را بعنوان فرزند انتخاب كنيم!» و اينچنين يوسف را در آن سرزمين متمكّن ساختيم! (ما اين كار را كرديم، تا او را بزرگ داريم و) از علم تعبير خواب به او بياموزيم خداوند بر كار خود پيروز است، ولى بيشتر مردم نمى‏دانند! (21)


وَ لَمَّا بَلَغ‌َ أَشُدَّه‌ُ آتَيْنَاه‌ُ حُكْمَاً وَ عِلْمَاً وَ كَذَلِك‌َ نَجْزِي‌ الْمُـحْسِنِين‌َ (يوسف: 22)

و هنگامى كه به بلوغ و قوّت رسيد، ما «حكم» [نبوّت‏] و «علم» به او داديم و اينچنين نيكوكاران را پاداش مى‏دهيم! (22)


وَ رَاوَدَتْه‌ُ الَّتِي‌ هُوَ فِي‌ بَيْتِهَا عَنْ‌ نَفْسِه‌ِ وَ غَلَّقَت‌ِ الْأَبَوْاب‌َ وَ قَالَت‌ْ هَيْت‌َ لَك‌َ قَال‌َ مَعَاذَ الله‌ِ إِنَّه‌ُ رَبِّي‌ أَحْسَن‌َ مَثْوَاي‌َ إِنَّه‌ُ لاَ يُفْلِح‌ُ الظَّالِمُون‌َ (يوسف: 23)

و آن زن كه يوسف در خانه او بود، از او تمنّاى كامجويى كرد درها را بست و گفت: «بيا (بسوى آنچه براى تو مهياست!)» (يوسف) گفت: «پناه مى‏برم به خدا! او [عزيز مصر] صاحب نعمت من است مقام مرا گرامى داشته (آيا ممكن است به او ظلم و خيانت كنم؟!) مسلّماً ظالمان رستگار نمى‏شوند!» (23)


وَ لَقَدْ هَمَّت‌ْ بِه‌ِ وَ هَم‌َّ بِهَا لَوْلاَ أَنْ‌ رَأي‌ بُرْهَان‌َ رَبِّه‌ِ كَذَلِك‌َ لِنَصْرِف‌َ عَنْه‌ُ السُّوءَ وَالْفَحْشَاءَ إِنَّه‌ُ مِن‌ْ عِبَادِنَا الْمُـخْلَصِين‌َ (يوسف: 24)

آن زن قصد او كرد و او نيز- اگر برهان پروردگار را نمى‏ديد- قصد وى مى‏نمود! اينچنين كرديم تا بدى و فحشا را از او دور سازيم چرا كه او از بندگان مخلص ما بود! (24)


وَاسْتَبَقَا الْبَاب‌َ وَ قَدَّت‌ْ قَمِيصَه‌ُ مِنْ‌ دُبُرٍ وَ أَلْفَيَا سَيِّدَهَا لَدَيْ‌ الْبَاب‌ِ قَالَت‌ْ مَا جَزَاءُ مَن‌ْ أَرَادَ بِأَهْلِك‌َ سُوءً إِلاَّ أَنْ‌ يُسْجَن‌َ أَوْ عَذَاب‌ٌ أَلِيم‌ٌ (يوسف: 25)

و هر دو به سوى در، دويدند (در حالى كه همسر عزيز، يوسف را تعقيب مى‏كرد) و پيراهن او را از پشت (كشيد و) پاره كرد. و در اين هنگام، آقاى آن زن را دم در يافتند! آن زن گفت: «كيفر كسى كه بخواهد نسبت به اهل تو خيانت كند، جز زندان و يا عذاب دردناك، چه خواهد بود؟!» (25)


قَال‌َ هِي‌َ رَاوَدَتْنِي‌ عَنْ‌ نَفْسِي‌ وَ شَهِدَ شَاهِدٌ مِن‌ْ أَهْلِهَا إِنْ‌ كَان‌َ قَمِيصُه‌ُ قُدَّ مِنْ‌ قُبُل‌ٍ فَصَدَقَت‌ْ وَ هُوَ مِن‌َ الْكَاذِبِين‌َ (يوسف: 26)

(يوسف) گفت: «او مرا با اصرار به سوى خود دعوت كرد!» و در اين هنگام، شاهدى از خانواده آن زن شهادت داد كه: «اگر پيراهن او از پيش رو پاره شده، آن آن راست مى‏گويد، و او از دروغگويان است. (26)


وَ إِنْ‌ كَان‌َ قَمِيصُه‌ُ قُدَّ مِنْ‌ دُبُرٍ فَكَذَبَت‌ْ وَ هُوَ مِن‌َ الصَّادِقِين‌َ (يوسف: 27)

و اگر پيراهنش از پشت پاره شده، آن زن دروغ مى‏گويد، و او از راستگويان است.» (27)


يُوسُف‌ُ أَعْرِض‌ْ عَن‌ْ هَذَا وَاسْتَغْفِرِي‌ لِذَنبِك‌ِ إِنَّك‌ِ كُنْت‌ِ مِن‌َ الْخَاطِئِين‌َ (يوسف: 29)

يوسف از اين موضوع، صرف نظر كن! و تو اى زن نيز از گناهت استغفار كن، كه از خطاكاران بودى!» (29)


وَ قَال‌َ نِسْوَة‌ٌ فِي‌ الْمَدِينَة‌ِ امْرَأَۀُ الْعَزِيزِ تُرَاوِدُ فَتَاهَا عَنْ‌ نَفْسِه‌ِ قَدْ شَغَفَهَا حُبَّاً إِنَّا لَنَرَاهَا فِي‌ ضَلال‌ٍ مُبِين‌ٍ (يوسف: 30)

(اين جريان در شهر منعكس شد) گروهى از زنان شهر گفتند: «همسر عزيز، جوانش [غلامش‏] را بسوى خود دعوت مى‏كند! عشق اين جوان، در اعماق قلبش نفوذ كرده، ما او را در گمراهى آشكارى مى‏بينيم!» (30)


فَلَمَّا سَمِعَت‌ْ بِمَكْرِهِن‌َّ أَرْسَلَت‌ْ إِلَيْهِن‌َّ وَ أَعْتَدَت‌ْ لَهُن‌َّ مُتَّكَأً وَ آتَت‌ْ كُل‌َّ وَاحِدَة‌ٍ مِنْهُن‌َّ سِكِّينَاً وَ قَالَت‌ِ اخْرُج‌ْ عَلَيْهِن‌َّ فَلَمَّا رَأَيْنَه‌ُ أَكْبَرْنَه‌ُ وَ قَطَّعْن‌َ أَيْدِيَهُن‌َّ وَ قُلْن‌َ حَاش‌َ لِالله‌ِ مَا هَذَا بَشَرَاً إِن‌ْ هَذَا إِلاَّ مَلَك‌ٌ كَرِيم‌ٌ (يوسف: 31)

هنگامى كه (همسر عزيز) از فكر آنها با خبر شد، به سراغشان فرستاد (و از آنها دعوت كرد) و براى آنها پشتى (گرانبها، و مجلس باشكوهى) فراهم ساخت و به دست هر كدام، چاقويى (براى بريدن ميوه) داد و در اين موقع (به يوسف) گفت: «وارد مجلس آنان شو!» هنگامى كه چشمشان به او افتاد، او را بسيار بزرگ (و زيبا) شمردند و (بى‏توجه) دستهاى خود را بريدند و گفتند: «منزّه است خدا! اين بشر نيست اين يك فرشته بزرگوار است!» (31)


قَالَت‌ْ فَذَلِكُن‌َّ الَّذِي‌ لُمْتُنَّنِي‌ فِيه‌ِ وَ لَقَدْ رَاوَدْتُه‌ُ عَنْ‌ نَفْسِه‌ِ فَاسْتَعْصَم‌َ وَ لَئِنْ‌ لَم‌ْ يَفْعَل‌َ مَا آمُرُه‌ُ لَيُسْجَنَن‌َّ وَ لَيَكُونَاً مِن‌َ الصَّاغِرِين‌َ (يوسف: 32)

(همسر عزيز) گفت: «اين همان كسى است كه بخاطر (عشق) او مرا سرزنش كرديد! (آرى،) من او را به خويشتن دعوت كردم و او خوددارى كرد! و اگر آنچه را دستور مى‏دهم انجام ندهد، به زندان خواهد افتاد و مسلّماً خوار و ذليل خواهد شد!» (32)


قَال‌َ رَب‌ِّ السِّجْن‌ُ أَحَب‌ُّ إِلَيَّ‌ مِمَّا يَدْعُونَنِي‌ إِلَيْه‌ِ وَ إِنْ لاَ تَصْرِف‌ْ عَنِّي‌ كَيْدَهُن‌َّ أَصْب‌ُ إِلَيْهِنَّ وَ أَكُنْ‌ مِن‌َ الْجَاهِلِين‌َ (يوسف: 33)

(يوسف) گفت: «پروردگارا! زندان نزد من محبوبتر است از آنچه اينها مرا بسوى آن مى‏خوانند! و اگر مكر و نيرنگ آنها را از من باز نگردانى، بسوى آنان متمايل خواهم شد و از جاهلان خواهم بود!» (33)


وَ دَخَل‌َ مَعَه‌ُ السِّجْن‌َ فَتَيَان‌ِ قَال‌َ أَحَدُهُمَا إِنِّي‌ أَرَانِي‌ أَعْصِرُ خَمْرَاً وَ قَال‌َ الْآخَرُ إِنِّي‌ أَرَانِي‌ أَحْمِل‌ُ فَوْق‌َ رَأْسِي‌ خُبْزَاً تَأْكُل‌ُ الطَّيْرُ مِنْه‌ُ نَبِّئْنَا بِتَأْوِيلِه‌ِ إِنَّا نَرَاك‌َ مِن‌َ الْمُـحْسِنِين‌َ (يوسف: 36)

و دو جوان، همراه او وارد زندان شدند يكى از آن دو گفت: «من در خواب ديدم كه (انگور براى) شراب مى‏فشارم!» و ديگرى گفت: «من در خواب ديدم كه نان بر سرم حمل مى‏كنم و پرندگان از آن مى‏خورند ما را از تعبير اين خواب آگاه كن كه تو را از نيكوكاران مى‏بينيم.» (36)


قَال‌َ لاَ يَأْتِيكُمَا طَعَام‌ٌ تُرْزَقَانِه‌ِ إِلاَّ نَبَّأْتُكُمَا بِتَأْوِيلِه‌ِ قَبْل‌َ أَنْ‌ يَأْتِيَكُمَا ذَلِكُمَا مِمَّا عَلَّمَنِي‌ رَبِّي‌ إِنِّي‌ تَرَكْت‌ُ مِلَّة‌َ قَوْم‌ٍ لاَ يُؤْمِنُون‌َ بِالله‌ِ وَ هُمْ‌ بِالْآخِرَة‌ِ هُم‌ْ كَافِرُون‌َ (يوسف: 37)

(يوسف) گفت: «پيش از آنكه جيره غذايى شما فرا رسد، شما را از تعبير خوابتان آگاه خواهم ساخت. اين، از دانشى است كه پروردگارم به من آموخته است. من آيين قومى را كه به خدا ايمان ندارند، و به سراى ديگر كافرند، ترك گفتم (و شايسته چنين موهبتى شدم)! (37)


وَاتَّبَعْت‌ُ مِلَّة‌َ آبَائِي‌ إِبْرَاهِيم‌َ وَ إِسْحَاق‌َ وَ يَعْقُوب‌َ مَا كَان‌َ لَنَا أَنْ‌ نُشْرِك‌َ بِالله‌ِ مِنْ‌ شَي‌ْءٍ ذَلِك‌َ مِنْ‌ فَضْل‌ِ الله‌ِ عَلَيْنَا وَ عَلَي‌ النَّاس‌ِ وَ لَكِنَّ‌ أَكْثَرَ النَّاس‌ِ لاَ يَشْكُرُون‌َ (يوسف: 38)

من از آيين پدرانم ابراهيم و اسحاق و يعقوب پيروى كردم! براى ما شايسته نبود چيزى را همتاى خدا قرار دهيم اين از فضل خدا بر ما و بر مردم است ولى بيشتر مردم شكرگزارى نمى‏كنند! (38)


مَا تَعْبُدُون‌َ مِنْ‌ دُونِه‌ِ إِلاَّ أَسْمَاءً سَمَّيْتُمُوهَا أَنْتُم‌ْ وَ آبَاؤُكُمْ‌ مَا أَنْزَل‌َ الله‌ُ بِهَا مِنْ‌ سُلْطَان‌ٍ إِنِ‌ الْحُكْم‌ُ إِلاَّ لِالله‌ِ أَمَرَ أَنْ لاَ تَعْبُدُوا إِلاَّ إِيَّاه‌ُ ذَلِك‌َ الدِّين‌ُ الْقَيِّم‌ُ وَ لَكِنَّ‌ أَكْثَرَ النَّاس‌ِ لاَ يَعْلَمُون‌َ (يوسف: 40)

اين معبودهايى كه غير از خدا مى‏پرستيد، چيزى جز اسمهايى (بى‏مسمّا) كه شما و پدرانتان آنها را خدا ناميده‏ايد، نيست خداوند هيچ دليلى بر آن نازل نكرده حكم تنها از آن خداست فرمان داده كه غير از او را نپرستيد! اين است آيين پابرجا ولى بيشتر مردم نمى‏دانند! (40)


يَا صَاحِبَي‌ِ السِّجْن‌ِ أَمَّا أَحَدُكُمَا فَيَسْقِي‌ رَبَّه‌ُ خَمْرَاً وَ أَمَّا الْآخَرُ فَيُصْلَب‌ُ فَتَأْكُل‌ُ الطَّيْرُ مِنْ‌ رَأْسِه‌ِ قُضِي‌َ الْأَمْرُ الَّذِي‌ فِيه‌ِ تَسْتَفْتِيَان‌ِ (يوسف: 41)

اى دوستان زندانى من! امّا يكى از شما (دو نفر، آزاد مى‏شود و) ساقى شراب براى صاحب خود خواهد شد و امّا ديگرى به دار آويخته مى‏شود و پرندگان از سر او مى‏خورند! و مطلبى كه درباره آن (از من) نظر خواستيد، قطعى و حتمى است!» (41)


وَ قَال‌َ لِلَّذِي‌ ظَن‌َّ أَنَّه‌ُ نَاج‌ٍ مِنْهُمَا اذْكُرْنِي‌ عِنْدَ رَبِّك‌َ فَأَنْسَاه‌ُ الشَّيْطَان‌ُ ذِكْرَ رَبِّه‌ِ فَلَبِث‌َ فِي‌ السِّجْن‌ِ بِضْع‌َ سِنِين‌َ (يوسف: 42)

و به آن يكى از آن دو نفر، كه مى‏دانست رهايى مى‏يابد، گفت: «مرا نزد صاحبت [سلطان مصر] يادآورى كن!» ولى شيطان يادآورى او را نزد صاحبش از خاطر وى برد و بدنبال آن، (يوسف) چند سال در زندان باقى ماند. (42)


وَ قَال‌َ الْمَلِك‌ُ إِنِّي‌ أَرَي‌ سَبْع‌َ بَقَرَات‌ٍ سِمَان‌ٍ يَأْكُلُهُن‌َّ سَبْع‌ٌ عِجَاف‌ٌ وَ سَبْع‌َ سُنْبُلات‌ٍ خُضْرٍ وَ أُخَرَ يَابِسَات‌ٍ يَا أَيُّهَا الْمَلَأَُ أَفْتُونِي‌ فِي‌ رُؤيَاي‌َ إِنْ‌ كُنْتُم‌ْ لِلرُّؤْيَا تَعْبُرُون‌َ (يوسف: 43)

پادشاه گفت: «من در خواب ديدم هفت گاو چاق را كه هفت گاو لاغر آنها را مى‏خورند و هفت خوشه سبز و هفت خوشه خشكيده (كه خشكيده‏ها بر سبزها پيچيدند و آنها را از بين بردند.) اى جمعيّت اشراف! درباره خواب من نظر دهيد، اگر خواب را تعبير مى‏كنيد!» (43)


قَالُوا أَضْغَاث‌ُ أَحْلاَم‌ٍ وَ مَا نَحْن‌ُ بِتَأْوِيل‌ِ الْأَحْلام‌ِ بِعَالِمِين‌َ (يوسف: 44)

گفتند: «خوابهاى پريشان و پراكنده‏اى است و ما از تعبير اين گونه خوابها آگاه نيستيم!» (44)


وَ قَال‌َ الَّذِي‌ نَجَا مِنْهُمَا وَادَّكَرَ بَعْدَ أُمَّة‌ٍ أَنَا أُنَبِّئُكُمْ‌ بِتَأْوِيلِه‌ِ فَأَرْسِلُون‌ِ (يوسف: 45)

و يكى از آن دو كه نجات يافته بود- و بعد از مدّتى به خاطرش آمد- گفت: «من تأويل آن را به شما خبر مى‏دهم مرا (به سراغ آن جوان زندانى) بفرستيد!» (45)


يُوسُف‌ُ أَيُّهَا الصِّدِّيق‌ُ أَفْتِنَا فِي‌ سَبْع‌ِ بَقَرَات‌ٍ سِمَان‌ٍ يَأْكُلُهُن‌َّ سَبْع‌ٌ عِجَاف‌ٌ وَ سَبْع‌ِ سُنْبُلات‌ٍ خُضْرٍ وَ أُخَرَ يَابِسَات‌ٍ لَعَلِّي‌ أَرْجِع‌ُ إِلَي‌ النَّاس‌ِ لَعَلَّهُم‌ْ يَعْلَمُون‌َ (يوسف: 46)

(او به زندان آمد، و چنين گفت:) يوسف، اى مرد بسيار راستگو! درباره اين خواب اظهار نظر كن كه هفت گاو چاق را هفت گاو لاغر مى‏خورند و هفت خوشه تر، و هفت خوشه خشكيده تا من بسوى مردم بازگردم، شايد (از تعبير اين خواب) آگاه شوند! (46)


ثُم‌َّ يَأْتِي‌ مِنْ‌ بَعْدِ ذَلِك‌َ عَام‌ٌ فِيه‌ِ يُغَاث‌ُ النَّاس‌ُ وَ فِيه‌ِ يَعْصِرُون‌َ (يوسف: 49)

سپس سالى فرامى‏رسد كه باران فراوان نصيب مردم مى‏شود و در آن سال، مردم عصاره (ميوه‏ها و دانه‏هاى روغنى را) مى‏گيرند (و سال پر بركتى است.)» (49)


وَ قَال‌َ الْمَلِك‌ُ ائْتُونِي‌ بِه‌ِ فَلَمَّا جَاءَه‌ُ الرَّسُول‌ُ قَال‌َ ارْجِع‌ْ إِلَي‌ رَبِّك‌َ فَاسْأَلْه‌ُ مَا بَال‌ُ النِّسْوَة‌ِ الاَّتِي‌‌ قَطَّعْن‌َ أَيْدِيَهُن‌َّ إِن‌َّ رَبِّي‌ بِكَيْدِهِن‌َّ عَلِيم‌ٌ (يوسف: 50)

پادشاه گفت: «او را نزد من آوريد!» ولى هنگامى كه فرستاده او نزد وى [يوسف‏] آمد گفت: «به سوى صاحبت بازگرد، و از او بپرس ماجراى زنانى كه دستهاى خود را بريدند چه بود؟ كه خداى من به نيرنگ آنها آگاه است.» (50)


قَال‌َ مَا خَطْبُكُن‌َّ إِذْ رَاوَدْتُن‌َّ يُوسُف‌َ عَنْ‌ نَفْسِه‌ِ قُلْن‌َ حَاش‌َ لِالله‌ِ مَا عَلِمْنَا عَلَيْه‌ِ مِنْ‌ سُوءٍ قَالَت‌ِ امْرَأَة‌ُ الْعَزيِزِ الْآن‌َ حَصْحَص‌َ الْحَق‌ُّ أَنَا رَاوَدْتُه‌ُ عَنْ‌ نَفْسِه‌ِ وَ إِنَّه‌ُ لَمِن‌َ الصَّادِقِين‌َ (يوسف: 51)

(پادشاه آن زنان را طلبيد و) گفت: «به هنگامى كه يوسف را به سوى خويش دعوت كرديد، جريان كار شما چه بود؟» گفتند: «منزّه است خدا، ما هيچ عيبى در او نيافتيم!» (در اين هنگام) همسر عزيز گفت: «الآن حق آشكار گشت! من بودم كه او را به سوى خود دعوت كردم و او از راستگويان است! (51)


ذَلِك‌َ لِيَعْلَم‌َ أَنِّي‌ لَم‌ْ أَخُنْه‌ُ بِالْغَيْب‌ِ وَ أَن‌َّ الله‌َ لاَ يَهْدِي‌ كَيْدَ الْخَائِنِين‌َ (يوسف: 52)

اين سخن را بخاطر آن گفتم تا بداند من در غياب به او خيانت نكردم و خداوند مكر خائنان را هدايت نمى‏كند! (52)


وَ مَا أُبَرِّئ‌ُ نَفْسِي‌ إِن‌َّ النَّفْس‌َ لَأََمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلاَّ مَا رَحِم‌َ رَبِّي‌ إِن‌َّ رَبِّي‌ غَفُورٌ رَحِيم‌ٌ (يوسف: 53)

من هرگز خودم را تبرئه نمى‏كنم، كه نفس (سركش) بسيار به بديها امر مى‏كند مگر آنچه را پروردگارم رحم كند! پروردگارم آمرزنده و مهربان است.» (53)


وَ قَال‌َ الْمَلِك‌ُ ائْتُونِي‌ بِه‌ِ أَسْتَخْلِصْه‌ُ لِنَفْسِي‌ فَلَمَّا كَلَّمَه‌ُ قَال‌َ إِنَّك‌َ الْيَوْم‌َ لَدَيْنَا مَكِين‌ٌ أَمِين‌ٌ (يوسف: 54)

پادشاه گفت: «او [يوسف‏] را نزد من آوريد، تا وى را مخصوص خود گردانم!» هنگامى كه (يوسف نزد وى آمد و) با او صحبت كرد، (پادشاه به عقل و درايت او پى برد و) گفت: «تو امروز نزد ما جايگاهى والا دارى، و مورد اعتماد هستى!» (54)


وَ كَذَلِك‌َ مَكَّنَّا لِيُوسُف‌َ فِي‌ الْأَرْض‌ِ يَتَبَوَّأُ مِنْهَا حَيْث‌ُ يَشَاءُ نُصِيب‌ُ بِرَحْمَتِنَا مَنْ‌ نَشَاءُ وَ لاَ نُضِيع‌ُ أَجْرَ الْمُـحْسِنِين‌َ (يوسف: 56)

و اين گونه ما به يوسف در سرزمين (مصر) قدرت داديم، كه هر جا مى‏خواست در آن منزل مى‏گزيد (و تصرّف مى‏كرد)! ما رحمت خود را به هر كس بخواهيم (و شايسته بدانيم) ميبخشيم و پاداش نيكوكاران را ضايع نمى‏كنيم! (56)


وَ لَأَجْرُ الْآخِرَة‌ِ خَيْرٌ لِلَّذِين‌َ آمَنُوا وَ كَانُوا يَتَّقُون‌َ (يوسف: 57)

(امّا) پاداش آخرت، براى كسانى كه ايمان آورده و پرهيزگارى داشتند، بهتر است! (57)


وَ جَاءَ إِخْوَة‌ُ يُوسُف‌َ فَدَخَلُوا عَلَيْه‌ِ فَعَرَفَهُم‌ْ وَ هُم‌ْ لَه‌ُ مُنْكِرُون‌َ (يوسف: 58)

(سرزمين كنعان را قحطى فرا گرفت) برادران يوسف (در پى موادّ غذايى به مصر) آمدند و بر او وارد شدند. او آنان را شناخت ولى آنها او را نشناختند. (58)


وَ لَمَّا جَهَّزَهُمْ‌ بِجَهَازِهِم‌ْ قَال‌َ ائْتُونِي‌ بِأَخ‌ٍ لَكُمْ‌ مِن‌ْ أَبِيكُم‌ْ أَلاَ تَرَوْن‌َ أَنِّي‌ أُوفِي‌ الْكَيْل‌َ وَ أَنَا خَيْرُ الْمُنْزِلِين‌َ (يوسف: 59)

و هنگامى كه (يوسف) بارهاى آنان را آماده ساخت، گفت: « (نوبت آينده) آن برادرى را كه از پدر داريد، نزد من آوريد! آيا نمى‏بينيد من حق پيمانه را ادا مى‏كنم، و من بهترين ميزبانان هستم؟! (59)


فَإِنْ‌ لَم‌ْ تَأْتُونِي‌ بِه‌ِ فَلاَ كَيْل‌َ لَكُم‌ْ عِنْدِي‌ وَ لاَ تَقْرَبُون‌ِ (يوسف: 60)

و اگر او را نزد من نياوريد، نه كيل (و پيمانه‏اى از غلّه) نزد من خواهيد داشت و نه (اصلًا) به من نزديك شويد!» (60)


قَالُوا سَنُرَاوِدُ عَنْه‌ُ أَبَاه‌ُ وَ إِنَّا لَفَاعِلُون‌َ (يوسف: 61)

گفتند: «ما با پدرش گفتگو خواهيم كرد (و سعى مى‏كنيم موافقتش را جلب نمائيم) و ما اين كار را خواهيم كرد!» (61)


وَ قَال‌َ لِفِتْيَانِه‌ِ اجْعَلُوا بِضَاعَتَهُم‌ْ فِي‌ رِحَالِهِم‌ْ لَعَلَّهُم‌ْ يَعْرِفُونَهَا إِذَا انْقَلَبُوا إِلَي‌ أَهْلِهِم‌ْ لَعَلَّهُم‌ْ يَرْجِعُون‌َ (يوسف: 62)

(سپس) به كارگزاران خود گفت: «آنچه را بعنوان قيمت پرداخته‏اند، در بارهايشان بگذاريد! شايد پس از بازگشت به خانواده خويش، آن را بشناسند و شايد برگردند!» (62)


فَلَمَّا رَجَعُوا إِلَي‌ أَبِيهِم‌ْ قَالُوا يَا أَبَانَا مُنِع‌َ مِنَّا الْكَيْل‌ُ فَأَرْسِل‌ْ مَعَنَا أَخَانَا نَكْتَل‌ْ وَ إِنَّا لَه‌ُ لَحَافِظُون‌َ (يوسف: 63)

هنگامى كه به سوى پدرشان بازگشتند، گفتند: «اى پدر! دستور داده شده كه (بدون حضور برادرمان بنيامين) پيمانه‏اى (از غلّه) به ما ندهند پس برادرمان را با ما بفرست، تا سهمى (از غلّه) دريافت داريم و ما او را محافظت خواهيم كرد!» (63)


قَال‌َ هَل‌ْ آَمَنُكُم‌ْ عَلَيْه‌ِ إِلاَّ كَمَا أَمِنْتُكُم‌ْ عَلَي‌ أَخِيه‌ِ مِنْ‌ قَبْل‌ُ فَالله‌ُ خَيْرٌ حَافِظَاً وَ هُوَ أَرْحَم‌ُ الرَّاحِمين‌َ (يوسف: 64)

گفت: «آيا نسبت به او به شما اطمينان كنم همان‏گونه كه نسبت به برادرش (يوسف) اطمينان كردم (و ديديد چه شد)؟! و (در هر حال،) خداوند بهترين حافظ، و مهربانترين مهربانان است» (64)


وَ لَمَّا فَتَحُوا مَتَاعَهُم‌ْ وَجَدُوا بِضَاعَتَهُم‌ْ رُدَّت‌ْ إِلَيْهِم‌ْ قَالُوا يَا أَبَانَا مَا نَبْغِي‌ هَذه‌ِ بِضَاعَتُنَا رُدَّت‌ْ إِلَيْنَا وَ نَميرُ أَهْلَنَا وَ نَحْفَظ‌ُ أَخَانَا وَ نَزْدَادُ كَيْل‌َ بَعِيرٍ ذَلِك‌َ كَيْل‌ٌ يَسِيرٌ (يوسف: 65)

و هنگامى كه متاع خود را گشودند، ديدند سرمايه آنها به آنها بازگردانده شده! گفتند: «پدر! ما ديگر چه ميخواهيم؟! اين سرمايه ماست كه به ما باز پس گردانده شده است! (پس چه بهتر كه برادر را با ما بفرستى) و ما براى خانواده خويش موادّ غذايى مى‏آوريم و برادرمان را حفظ خواهيم كرد و يك بار شتر زيادتر دريافت خواهيم داشت اين پيمانه (بار) كوچكى است!» (65)


وَ قَال‌َ يَا بَنِي‌َّ لاَ تَدْخُلُوا مِنْ‌ بَاب‌ٍ وَاحدٍ وَادْخُلُوا مِن‌ْ أَبْوَاب‌ٍ مُتَفَرِّقَة‌ٍ وَ مَا أُغْنِي‌ عَنْكُمْ‌ مِن‌َ الله‌ِ مِنْ‌ شَي‌ْءٍ إِنِ‌ الْحُكْم‌ُ إِلاَّ لِالله‌ِ عَلَيْه‌ِ تَوَكَّلْت‌ُ وَ عَلَيْه‌ِ فَلْيَتَوَكَّل‌ِ الْمُتَوَكِّلُون‌َ (يوسف: 67)

و (هنگامى كه مى‏خواستند حركت كنند، يعقوب) گفت: «فرزندان من! از يك در وارد نشويد بلكه از درهاى متفرّق وارد گرديد (تا توجه مردم به سوى شما جلب نشود)! و (من با اين دستور،) نمى‏توانم حادثه‏اى را كه از سوى خدا حتمى است، از شما دفع كنم! حكم و فرمان، تنها از آنِ خداست! بر او توكّل كرده‏ام و همه متوكّلان بايد بر او توكّل كنند!» (67)


وَ لَمَّا دَخَلُوا مِن‌ْ حَيْث‌ُ أَمَرَهُم‌ْ أَبُوهُمْ‌ مَا كَان‌َ يُغْنِي‌ عَنْهُمْ‌ مِن‌َ الله‌ِ مِنْ‌ شَي‌ْءٍ إِلاَّ حَاجَة‌ً فِي‌ نَفْس‌ِ يَعْقُوب‌َ قَضَاهَا وَ إِنَّه‌ُ لَذُو عِلْم‌ٍ لِمَا عَلَّمْنَاه‌ُ وَ لَكِنَّ‌ أَكْثَرَ النَّاس‌ِ لاَ يَعْلَمُون‌َ (يوسف: 68)

و هنگامى كه از همان طريق كه پدر به آنها دستور داده بود وارد شدند، اين كار هيچ حادثه حتمى الهى را نمى‏توانست از آنها دور سازد، جز حاجتى در دل يعقوب (كه از اين طريق) انجام شد (و خاطرش آرام گرفت) و او به خاطر تعليمى كه ما به او داديم، علم فراوانى داشت ولى بيشتر مردم نمى‏دانند! (68)


وَ لَمَّا دَخَلُوا عَلَي‌ يُوسُف‌َ آوَي‌ إِلَيْه‌ِ أَخَاه‌ُ قَال‌َ إِنِّي‌ أَنَا أَخُوك‌َ فَلاَ تَبْتَئِس‌ْ بِمَا كَانُوا يَعْمَلُون‌َ (يوسف: 69)

هنگامى كه (برادران) بر يوسف وارد شدند، برادرش را نزد خود جاى داد و گفت: «من برادر تو هستم، از آنچه آنها انجام مى‏دادند، غمگين و ناراحت نباش!» (69)


قَالُوا وَ أَقْبَلُوا عَلَيْهِمْ‌ مَاذَا تَفْقِدُون‌َ (يوسف: 71)

آنها رو به سوى او كردند و گفتند: «چه چيز گم كرده‏ايد؟» (71)


قَالُوا نَفْقِدُ صُوَاع‌َ الْمَلِك‌ِ وَ لِمَنْ‌ جَاءَ بِه‌ِ حِمْل‌ُ بَعِيرٍ وَ أَنَا بِه‌ِ زَعِيم‌ٌ (يوسف: 72)

گفتند: «پيمانه پادشاه را! و هر كس آن را بياورد، يك بار شتر (غلّه) به او داده مى‏شود و من ضامن اين (پاداش) هستم!» (72)


قَالُوا تَالله‌ِ لَقَدْ عَلِمْتُمْ‌ مَا جِئْنَا لِنُفْسِدَ فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَ مَا كُنَّا سَارِقِين‌َ (يوسف: 73)

گفتند: «به خدا سوگند شما مى‏دانيد ما نيامده‏ايم كه در اين سرزمين فساد كنيم و ما (هرگز) دزد نبوده‏ايم!» (73)


فَبَدَأَ بِأَوْعِيَتِهِم‌ْ قَبْل‌َ وِعَاءِ أَخِيه‌ِ ثُم‌َّ اسْتَخْرَجَهَا مِنْ‌ وِعَاءِ أَخِيه‌ِ كَذَلِك‌َ كِدْنَا لِيُوسُف‌َ مَا كَان‌َ لِيَأْخُذَ أَخَاه‌ُ فِي‌ دين‌ِ الْمَلِك‌ِ إِلاَّ أَنْ‌ يَشَاءَ الله‌ُ نَرْفَع‌ُ دَرَجَات‌ٍ مَنْ‌ نَشَاءُ وَ فَوْق‌َ كُل‌ِّ ذِي‌ عِلْم‌ٍ عَلِيم‌ٌ (يوسف: 76)

در اين هنگام، (يوسف) قبل از بار برادرش، به كاوش بارهاى آنها پرداخت سپس آن را از بارِ برادرش بيرون آورد اين گونه راه چاره را به يوسف ياد داديم! او هرگز نمى‏توانست برادرش را مطابق آيين پادشاه (مصر) بگيرد، مگر آنكه خدا بخواهد! درجات هر كس را بخواهيم بالا مى‏بريم و برتر از هر صاحب علمى، عالمى است! (76)


قَالُوا إِنْ‌ يَسْرِق‌ْ فَقَدْ سَرَق‌َ أَخ‌ٌ لَه‌ُ مِنْ‌ قَبْل‌ُ فَأَسَرَّهَا يُوسُف‌ُ فِي‌ نَفْسِه‌ِ وَ لَم‌ْ يُبْدِهَا لَهُم‌ْ قَال‌َ أَنْتُم‌ْ شَرٌّ مَكَانَاً وَالله‌ُ أَعْلَم‌ُ بِمَا تَصِفُون‌َ (يوسف: 77)

(برادران) گفتند: «اگر او [بنيامين‏] دزدى كند، (جاى تعجب نيست) برادرش (يوسف) نيز قبل از او دزدى كرد» يوسف (سخت ناراحت شد، و) اين (ناراحتى) را در درون خود پنهان داشت، و براى آنها آشكار نكرد (همين اندازه) گفت: «شما (از ديدگاه من،) از نظر منزلت بدترين مردميد! و خدا از آنچه توصيف مى‏كنيد، آگاهتر است!» (77)


فَلَمَّا اسْتَيْأَسُوا مِنْه‌ُ خَلَصُوا نَجِيَّاً قَال‌َ كَبِيرُهُمْ‌ أَلَم‌ْ تَعْلَمُوا أَن‌َّ أَبَاكُم‌ْ قَدْ أَخَذَ عَلَيْكُمْ‌ مَوْثِقَاً مِن‌َ الله‌ِ وَ مِنْ‌ قَبْل‌ُ مَا فَرَّطْتُم‌ْ فِي‌ يُوسُف‌َ فَلَن‌ْ أَبْرَح‌َ الْأَرْض‌َ حَتَّي‌ يَأْذَن‌َ لِي‌ أَبِي‌ أَوْ يَحْكُم‌َ الله‌ُ لِي‌ وَ هُوَ خَيْرُ الْحَاكِمِين‌َ (يوسف: 80)

هنگامى كه (برادران) از او مأيوس شدند، به كنارى رفتند و با هم به نجوا پرداختند (برادر) بزرگشان گفت: «آيا نمى‏دانيد پدرتان از شما پيمان الهى گرفته و پيش از اين درباره يوسف كوتاهى كرديد؟! من از اين سرزمين حركت نمى‏كنم، تا پدرم به من اجازه دهد يا خدا درباره من داورى كند، كه او بهترين حكم‏كنندگان است! (80)


ارْجِعُوا إِلَي‌ أَبِيكُم‌ْ فَقُولُوا يَا أَبَانَا إِن‌َّ ابْنَك‌َ سَرَق‌َ وَ مَا شَهِدْنَا إِلاَّ بِمَا عَلِمْنَا وَ مَا كُنَّا لِلْغَيْب‌ِ حَافِظِين‌َ (يوسف: 81)

شما به سوى پدرتان بازگرديد و بگوييد: پدر (جان)، پسرت دزدى كرد! و ما جز به آنچه مى‏دانستيم گواهى نداديم و ما از غيب آگاه نبوديم! (81)


وَاسْأَل‌ِ الْقَرْيَة‌َ الَّتِي‌ كُنَّا فِيهَا وَالْعِيرَ الَّتِي‌ أَقْبَلْنَا فِيهَا وَ إِنَّا لَصَادِقُون‌َ (يوسف: 82)

(و اگر اطمينان ندارى،) از آن شهر كه در آن بوديم سؤال كن، و نيز از آن قافله كه با آن آمديم (بپرس)! و ما (در گفتار خود) صادق هستيم!» (82)


وَ تَوَلَّي‌ عَنْهُم‌ْ وَ قَال‌َ يَا أَسَفَي‌ عَلَي‌ يُوسُف‌َ وَابْيَضَّت‌ْ عَينَاه‌ُ مِن‌َ الْحُزْن‌ِ فَهُوَ كَظِيمٌ‌ (يوسف: 84)

و از آنها روى برگرداند و گفت: «وا اسفا بر يوسف!» و چشمان او از اندوه سفيد شد، اما خشم خود را فرو مى‏برد (و هرگز كفران نمى‏كرد)! (84)


قَال‌َ إِنَّمَا أَشْكُو بَثِّي‌ وَ حُزْنِي‌ إِلَي‌ الله‌ِ وَ أَعْلَم‌ُ مِن‌َ الله‌ِ مَا لاَ تَعْلَمُون‌َ (يوسف: 86)

گفت: «من غم و اندوهم را تنها به خدا مى‏گويم (و شكايت نزد او مى‏برم)! و از خدا چيزهايى مى‏دانم كه شما نمى‏دانيد! (86)


يَا بَنِي‌َّ اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِنْ‌ يُوسُف‌َ وَ أَخِيه‌ِ وَ لاَ تَيْأَسُوا مِنْ‌ رَوْح‌ِ الله‌ِ إِنَّه‌ُ لاَ يَيْأَس‌ُ مِنْ‌ رَوْح‌ِ الله‌ِ إِلاَّ الْقَوْم‌ُ الْكَافِرُون‌َ (يوسف: 87)

پسرانم! برويد، و از يوسف و برادرش جستجو كنيد و از رحمت خدا مأيوس نشويد كه تنها گروه كافران، از رحمت خدا مأيوس مى‏شوند!» (87)


فَلَمَّا دَخَلُوا عَلَيْه‌ِ قَالُوا يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنَا وَ أَهْلَنَا الضُّرُّ وَ جِئْنَا بِبِضَاعَة‌ٍ مُزْجَاة‌ٍ فَأَوْف‌ِ لَنَا الْكَيْل‌َ وَ تَصَدَّق‌ْ عَلَيْنَا إِن‌َّ الله‌َ يَجْزِي‌ الْمُتَصَدِّقِين‌َ (يوسف: 88)

هنگامى كه آنها بر او [يوسف‏] وارد شدند، گفتند: «اى عزيز! ما و خاندان ما را ناراحتى فرا گرفته، و متاع كمى (براى خريد موادّ غذايى) با خود آورده‏ايم پيمانه را براى ما كامل كن و بر ما تصدّق و بخشش نما، كه خداوند بخشندگان را پاداش مى‏دهد!» (88)


قَال‌َ هَل‌ْ عَلِمْتُمْ‌ مَا فَعَلْتُمْ‌ بِيُوسُف‌َ وَ أَخِيه‌ِ إِذْ أَنْتُم‌ْ جَاهِلُون‌َ (يوسف: 89)

گفت: «آيا دانستيد با يوسف و برادرش چه كرديد، آن گاه كه جاهل بوديد؟!» (89)


قَالُوا أَإِنَّك‌َ لَأَنْت‌َ يُوسُف‌ُ قَال‌َ أَنَا يُوسُف‌ُ وَ هَذَا أَخِي‌ قَدْ مَن‌َّ الله‌ُ عَلَيْنَا إِنَّه‌ُ مَنْ‌ يَتَّق‌ِ وَ يَصْبِرْ فَإِن‌َّ الله‌َ لاَ يُضِيع‌ُ أَجْرَ الْمُـحْسِنِين‌َ (يوسف: 90)

گفتند: «آيا تو همان يوسفى؟!» گفت: « (آرى،) من يوسفم، و اين برادر من است! خداوند بر ما منّت گذارد هر كس تقوا پيشه كند، و شكيبايى و استقامت نمايد، (سرانجام پيروز مى‏شود) چرا كه خداوند پاداش نيكوكاران را ضايع نمى‏كند!» (90)


قَالُوا تَالله‌ِ لَقَدْ آثَرَك‌َ الله‌ُ عَلَيْنَا وَ إِنْ‌ كُنَّا لَخَاطِئِين‌َ (يوسف: 91)

گفتند: «به خدا سوگند، خداوند تو را بر ما برترى بخشيده و ما خطاكار بوديم!» (91)


قَال‌َ لاَ تَثْرِيب‌َ عَلَيْكُم‌ُ الْيَوْم‌َ يَغْفِرُ الله‌ُ لَكُم‌ْ وَ هُوَ أَرْحَم‌ُ الرَّاحِمِين‌َ (يوسف: 92)

(يوسف) گفت: «امروز ملامت و توبيخى بر شما نيست! خداوند شما را مى‏بخشد و او مهربانترين مهربانان است! (92)


اذْهَبُوا بِقَمِيصِي‌ هَذَا فَأَلْقُوه‌ُ عَلَي‌ وَجْه‌ِ أَبِي‌ يَأْت‌ِ بَصِيرَاً وَأْتُونِي‌ بِأَهْلِكُم‌ْ أَجْمَعِين‌َ (يوسف: 93)

اين پيراهن مرا ببريد، و بر صورت پدرم بيندازيد، بينا مى‏شود! و همه نزديكان خود را نزد من بياوريد!» (93)


وَ لَمَّا فَصَلَت‌ِ الْعِيرُ قَال‌َ أَبُوهُم‌ْ إِنِّي‌ لَأََجِدُ رِيح‌َ يُوسُف‌َ لَوْلاَ أَنْ‌ تُفَنِّدُون‌ِ (يوسف: 94)

هنگامى كه كاروان (از سرزمين مصر) جدا شد، پدرشان [يعقوب‏] گفت: «من بوى يوسف را احساس مى‏كنم، اگر مرا به نادانى و كم عقلى نسبت ندهيد!» (94)


فَلَمَّا دَخَلُوا عَلَي‌ يُوسُف‌َ آوَي‌ إِلَيْه‌ِ أَبَوَيْه‌ِ وَ قَال‌َ ادْخُلُوا مِصْرَ إِنْ‌ شَاءَ الله‌ُ آمِنِين‌َ (يوسف: 99)

و هنگامى كه بر يوسف وارد شدند، او پدر و مادر خود را در آغوش گرفت، و گفت: «همگى داخل مصر شويد، كه انشاء اللَّه در امن و امان خواهيد بود!» (99)


وَ رَفَع‌َ أَبَوَيْه‌ِ عَلَي‌ الْعَرْش‌ِ وَ خَرُّوا لَه‌ُ سُجَّدَاً وَ قَال‌َ يَا أَبَت‌ِ هَذَا تَأْوِيل‌ُ رُؤْياي‌َ مِنْ‌ قَبْل‌ُ قَدْ جَعَلَهَا رَبِّي‌ حَقَّاً وَ قَدْ أَحْسَن‌َ بِي‌ إِذْ أَخْرَجَنِي‌ مِن‌َ السِّجْن‌ِ وَ جَاءَ بِكُمْ‌ مِن‌َ الْبَدْوِ مِنْ‌ بَعْدِ أَنْ‌ نَزَغ‌َ الشَّيْطَان‌ُ بَينِي‌ وَ بَيْن‌َ إِخْوَتِي‌ إِن‌َّ رَبِّي‌ لَطِيف‌ٌ لِمَا يَشَاءُ إِنَّه‌ُ هُوَ الْعَلِيم‌ُ الْحَكِيم‌ُ (يوسف: 100)

و پدر و مادر خود را بر تخت نشاند و همگى بخاطر او به سجده افتادند و گفت: «پدر! اين تعبير خوابى است كه قبلًا ديدم پروردگارم آن را حقّ قرار داد! و او به من نيكى كرد هنگامى كه مرا از زندان بيرون آورد، و شما را از آن بيابان (به اينجا) آورد بعد از آنكه شيطان، ميان من و برادرانم فساد كرد. پروردگارم نسبت به آنچه مى‏خواهد (و شايسته مى‏داند،) صاحب لطف است چرا كه او دانا و حكيم است! (100)


رَب‌ِّ قَدْ آتَيْتَنِي‌ مِن‌َ الْمُلْك‌ِ وَ عَلَّمْتَنِي‌ مِنْ‌ تَأْوِيل‌ِ الْأَحَاديث‌ِ فَاطِرَ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ أَنْت‌َ وَلِیِّي‌ فِي‌ الدُّنْيَا وَالْآخِرَة‌ِ تَوَفَّنِي‌ مُسْلِمَاً وَ أَلْحِقْنِي‌ بِالصَّالِحِين‌َ (يوسف: 101)

پروردگارا! بخشى (عظيم) از حكومت به من بخشيدى، و مرا از علم تعبير خوابها آگاه ساختى! اى آفريننده آسمانها و زمين! تو ولىّ و سرپرست من در دنيا و آخرت هستى، مرا مسلمان بميران و به صالحان ملحق فرما!» (101)


ذَلِك‌َ مِن‌ْ أَنْبَاءِ الْغَيْب‌ِ نُوحِيه‌ِ إِلَيْك‌َ وَ مَا كُنْت‌َ لَدَيْهِم‌ْ إِذْ أَجْمَعُوا أَمْرَهُم‌ْ وَ هُم‌ْ يَمْكُرُون‌َ (يوسف: 102)

اين از خبرهاى غيب است كه به تو وحى مى‏فرستيم! تو (هرگز) نزد آنها نبودى هنگامى كه تصميم مى‏گرفتند و نقشه مى‏كشيدند! (102)


وَ مَا أَكْثَرُ النَّاس‌ِ وَ لَوْ حَرَصْت‌َ بِمُؤْمِنِين‌َ (يوسف: 103)

و بيشتر مردم، هر چند اصرار داشته باشى، ايمان نمى‏آورند! (103)


وَ مَا تَسْأَلُهُم‌ْ عَلَيْه‌ِ مِن‌ْ أَجْرٍ إِن‌ْ هُوَ إِلاَّ ذِكْرٌ لِلْعَالَمِينَ‌ (يوسف: 104)

و تو (هرگز) از آنها پاداشى نمى‏طلبى آن نيست مگر تذكّرى براى جهانيان! (104)


وَ كَأَيِّنْ‌ مِن‌ْ آيَة‌ٍ فِي‌ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ يَمُرُّون‌َ عَلَيْهَا وَ هُم‌ْ عَنْهَا مُعْرِضُون‌َ (يوسف: 105)

و چه بسيار نشانه‏اى (از خدا) در آسمانها و زمين كه آنها از كنارش مى‏گذرند، و از آن رويگردانند! (105)


وَ مَا يُؤْمِن‌ُ أَكْثَرُهُمْ‌ بِالله‌ِ إِلاَّ وَ هُمْ‌ مُشْرِكُون‌َ (يوسف: 106)

و بيشتر آنها كه مدعى ايمان به خدا هستند، مشركند! (106)


أَفَأَمِنُوا أَنْ‌ تَأْتِيَهُم‌ْ غاشِيَة‌ٌ مِن‌ْ عَذَاب‌ِ الله‌ِ أَوْ تَأْتِيَهُم‌ُ السَّاعَة‌ُ بَغْتَة‌ً وَ هُم‌ْ لاَ يَشْعُرُون‌َ (يوسف: 107)

آيا ايمن از آنند كه عذاب فراگيرى از سوى خدا به سراغ آنان بيايد، يا ساعت رستاخيز ناگهان فرارسد، در حالى كه متوجّه نيستند؟! (107)


قُل‌ْ هَذِه‌ِ سَبِيلِي‌ أَدْعُو إِلَي‌ الله‌ِ عَلَي‌ بَصِيرَة‌ٍ أَنَا وَ مَن‌ِ اتَّبَعَنِي‌ وَ سُبْحَان‌َ الله‌ِ وَ مَا أَنَا مِن‌َ الْمُشْرِكين‌َ (يوسف: 108)

بگو: «اين راه من است من و پيروانم، و با بصيرت كامل، همه مردم را به سوى خدا دعوت مى‏كنيم! منزّه است خدا! و من از مشركان نيستم!» (108)


وَ مَا أَرْسَلْنَا مِنْ‌ قَبْلِك‌َ إِلاَّ رِجَالاً نُوحِي‌ إِلَيْهِمْ‌ مِن‌ْ أَهْل‌ِ الْقُرَي‌ أَفَلَم‌ْ يَسِيرُوا فِي‌ الْأَرْض‌ِ فَيَنْظُرُوا كَيْف‌َ كَان‌َ عَاقِبَة‌ُ الَّذِين‌َ مِنْ‌ قَبْلِهِم‌ْ وَ لَدَارُ الْآخِرَة‌ِ خَيْرٌ لِلَّذِين‌َ اتَّقَوْا أَفَلاَ تَعْقِلُون‌َ (يوسف: 109)

و ما نفرستاديم پيش از تو، جز مردانى از اهل آباديها كه به آنها وحى مى‏كرديم! آيا (مخالفان دعوت تو،) در زمين سير نكردند تا ببينند عاقبت كسانى كه پيش از آنها بودند چه شد؟! و سراى آخرت براى پرهيزكاران بهتر است! آيا فكر نمى‏كنيد؟! (109)


حَتَّي‌ إِذَا اسْتَيْأَس‌َ الرُّسُل‌ُ وَ ظَنُّوا أَنَّهُم‌ْ قَدْ كُذِبُوا جَاءَهُم‌ْ نَصْرُنَا فَنُجِّي‌َ مَنْ‌ نَشَاءُ وَ لاَ يُرَدُّ بَأْسُنَا عَن‌ِ الْقَوْم‌ِ الْمُـجْرِمِين‌َ (يوسف: 110)

(پيامبران به دعوت خود، و دشمنان آنها به مخالفت خود هم چنان ادامه دادند) تا آن گاه كه رسولان مأيوس شدند، و (مردم) گمان كردند كه به آنان دروغ گفته شده است در اين هنگام، يارى ما به سراغ آنها آمد آنان را كه خواستيم نجات يافتند و مجازات و عذاب ما از قوم گنهكار بازگردانده نمى‏شود! (110)


لَقَدْ كَان‌َ فِي‌ قَصَصِهِم‌ْ عِبْرَة‌ٌ لِأُولِي‌ الْأَلْْبَاب‌ِ مَا كَان‌َ حَدِيثَاً يُفْتَرَي‌ وَ لَكِنْ‌ تَصْدِيق‌َ الَّذِي‌ بَيْن‌َ يَدَيْه‌ِ وَ تَفْصِيل‌َ كُل‌ِّ شَيْ‌ءٍ وَ هُدَي‌ً وَ رَحْمَة‌ً لِقَوْم‌ٍ يُؤْمِنُون‌َ (يوسف: 111)

در سرگذشت آنها درس عبرتى براى صاحبان انديشه بود! اينها داستان دروغين نبود بلكه (وحى آسمانى است، و) هماهنگ است با آنچه پيش روى او (از كتب آسمانى پيشين) قرار دارد و شرح هر چيزى (كه پايه سعادت انسان است) و هدايت و رحمتى است براى گروهى كه ايمان مى‏آورند! (111)


المر تِلْك‌َ آيَات‌ُ الْكِتَاب‌ِ وَالَّذِي‌ أُنْزِل‌َ إِلَيْك‌َ مِنْ‌ رَّبِّك‌َ الْحَق‌ُّ وَ لَكِنَّ‌ أَكْثَرَ النَّاس‌ِ لاَ يُؤْمِنُون‌َ (رعد: 1)

المر، اينها آيات كتاب (آسمانى) است و آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده، حقّ است ولى بيشتر مردم ايمان نمى‏آورند! (1)


الله‌ُ الَّذِي‌ رَفَع‌َ السَّمَاوَات‌ِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا ثُم‌َّ اسْتَوَي‌ عَلَي‌ الْعَرْش‌ِ وَ سَخَّرَ الشَّمْس‌َ وَالْقَمَرَ كُل‌ٌّ يَجْرِي‌ لِأَجَل‌ٍ مُسَمَّي‌ً يُدَبِّرُ الْأَمْرَ يُفَصِّل‌ُ الْآيَات‌ِ لَعَلَّكُمْ‌ بِلِقَاءِ رَبِّكُم‌ْ تُوقِنُون‌َ (رعد: 2)

خدا همان كسى است كه آسمانها را، بدون ستونهايى كه براى شما ديدنى باشد، برافراشت، سپس بر عرش استيلا يافت (و زمام تدبير جهان را در كف قدرت گرفت) و خورشيد و ماه را مسخّر ساخت، كه هر كدام تا زمان معينى حركت دارند! كارها را او تدبير مى‏كند آيات را (براى شما) تشريح مى‏نمايد شايد به لقاى پروردگارتان يقين پيدا كنيد! (2)


وَ هُوَ الَّذِي‌ مَدَّ الْأَرْض‌َ وَ جَعَل‌َ فِيهَا رَوَاسِي‌َ وَ أَنْهَارَاً وَ مِنْ‌ كُل‌ِّ الثَّـمَرَات‌ِ جَعَل‌َ فِيهَا زَوْجَيْن‌ِ اثْنَيْن‌ِ يُغْشِي‌ اللَّيْل‌َ النَّهَارَ إِن‌َّ فِي‌ ذَلِك‌َ لَآيَات‌ٍ لِقَوْم‌ٍ يَتَفَكَّرُون‌َ (رعد: 3)

و او كسى است كه زمين را گسترد و در آن كوه‏ها و نهرهايى قرار داد و در آن از تمام ميوه‏ها دو جفت آفريد (پرده سياه) شب را بر روز مى‏پوشاند در اينها آياتى است براى گروهى كه تفكر مى‏كنند! (3)


وَ فِي‌ الْأَرْض‌ِ قِطَع‌ٌ مُتَجَاوِرَات‌ٌ وَ جَنَّات‌ٌ مِن‌ْ أَعْنَاب‌ٍ وَ زَرْع‌ٌ وَ نَخِيل‌ٌ صِنْوَان‌ٌ وَ غَيْرُ صِنْوَان‌ٍ يُسْقَي‌ بِمَاءٍ وَاحِدٍ وَ نُفَضِّل‌ُ بَعْضَهَا عَلَي‌ بَعْض‌ٍ فِي‌ الْأُكُل‌ِ إِن‌َّ فِي‌ ذَلِك‌َ لَآيَات‌ٍ لِقَوْم‌ٍ يَعْقِلُون‌َ (رعد: 4)

و در روى زمين، قطعاتى در كنار هم قرار دارد كه با هم متفاوتند و (نيز) باغهايى از انگور و زراعت و نخلها، (و درختان ميوه گوناگون) كه گاه بر يك پايه مى‏رويند و گاه بر دو پايه (و عجيب‏تر آنكه) همه آنها از يك آب سيراب مى‏شوند! و با اين حال، بعضى از آنها را از جهت ميوه بر ديگرى برترى مى‏دهيم در اينها نشانه‏هايى است براى گروهى كه عقل خويش را به كار مى‏گيرند! (4)


وَ إِنْ‌ تَعْجَب‌ْ فَعَجَب‌ٌ قَوْلُهُم‌ْ أَإِذَا كُنَّا تُرَابَاً أَإِنَّا لَفِي‌ خَلْق‌ٍ جَدِيدٍ أُولَئِك‌َ الَّذِين‌َ كَفَرُوا بِرَبِّهِم‌ْ وَ أُولَئِك‌َ الْأَغْلال‌ُ فِي‌ أَعْنَاقِهِم‌ْ وَ أُولَئِك‌َ أَصْحَاب‌ُ النَّارِ هُم‌ْ فِيهَا خَالِدُون‌َ (رعد: 5)

و اگر (از چيزى) تعجب مى‏كنى، عجيب گفتار آنهاست كه مى‏گويند: «آيا هنگامى كه ما خاك شديم، (بار ديگر زنده مى‏شويم و) به خلقت جديدى بازمى‏گرديم؟!» آنها كسانى هستند كه به پروردگارشان كافر شده‏اند و آنان غل و زنجيرها در گردنشان است و آنها اهل دوزخند، و جاودانه در آن خواهند ماند! (5)


وَ يَسْتَعْجِلُونَك‌َ بِالسَّيِّئَة‌ِ قَبْل‌َ الْحَسَنَة‌ِ وَ قَدْ خَلَت‌ْ مِنْ‌ قَبْلِهِم‌ُ الْمَثُلات‌ُ وَ إِن‌َّ رَبَّك‌َ لَذُو مَغْفِرَة‌ٍ لِلنَّاس‌ِ عَلَي‌ ظُلْمِهِم‌ْ وَ إِن‌َّ رَبَّك‌َ لَشَديدُ الْعِقَاب‌ِ (رعد: 6)

آنها پيش از حسنه (و رحمت)، از تو تقاضاى شتاب در سيّئه (و عذاب) مى‏كنند با اينكه پيش از آنها بلاهاى عبرت انگيز نازل شده است! و پروردگار تو نسبت به مردم- با اينكه ظلم مى‏كنند- داراى مغفرت است و (در عين حال،) پروردگارت داراى عذاب شديد است! (6)


وَ يَقُول‌ُ الَّذِين‌َ كَفَرُوا لَوْلاَ أُنْزِل‌َ عَلَيْه‌ِ آيَة‌ٌ مِنْ‌ رَبِّه‌ِ إِنَّمَا أَنْت‌َ مُنْذِرٌ وَ لِكُل‌ِّ قَوْم‌ٍ هَادٍ (رعد: 7)

كسانى كه كافر شدند مى‏گويند: «چرا آيه (و معجزه‏اى) از پروردگارش بر او نازل نشده؟!» تو فقط بيم دهنده‏اى! و براى هر گروهى هدايت كننده‏اى است (و اينها همه بهانه است، نه براى جستجوى حقيقت)! (7)


الله‌ُ يَعْلَم‌ُ مَا تَحْمِل‌ُ كُل‌ُّ أُنْثَي‌ وَ مَا تَغِيض‌ُ الْأَرْحَام‌ُ وَ مَا تَزْدَادُ وَ كُل‌ُّ شَي‌ْءٍ عِنْدَه‌ُ بِمِقْدَارٍ (رعد: 8)

خدا از جنين‏هايى كه هر (انسان يا حيوان) مادّه‏اى حمل مى‏كند آگاه است و نيز از آنچه رحمها كم مى‏كنند (و پيش از موعد مقرّر مى‏زايند)، و هم از آنچه افزون مى‏كنند (و بعد از موقع ميزايند) و هر چيز نزد او مقدار معينى دارد. (8)


عَالِم‌ُ الْغَيْب‌ِ وَالشَّهَادَة‌ِ الْكَبِيرُ الْمُتَعَال‌ِ (رعد: 9)

او از غيب و شهود آگاه، و بزرگ و متعالى است! (9)


سَوَاءٌ مِنْكُم‌ْ مَن‌ْ أَسَرَّ الْقَوْل‌َ وَ مَنْ‌ جَهَرَ بِه‌ِ وَ مَن‌ْ هُوَ مُسْتَخْف‌ٍ بِاللَّيْل‌ِ وَ سَارِبٌ بِالنَّهَارِ (رعد: 10)

براى او يكسان است كسانى از شما كه پنهانى سخن بگويند، يا آن را آشكار سازند و كسانى كه شبانگاه مخفيانه حركت مى‏كنند، يا در روشنايى روز. (10)


لَه‌ُ مُعَقِّبَات‌ٌ مِنْ‌ بَيْن‌ِ يَدَيْه‌ِ وَ مِن‌ْ خَلْفِه‌ِ يَحْفَظُونَه‌ُ مِن‌ْ أَمْرِ الله‌ِ إِن‌َّ الله‌َ لاَ يُغَيِّرُ مَا بِقَوْم‌ٍ حَتَّي‌ يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِم‌ْ وَ إِذَا أَرَادَ الله‌ُ بِقَوْم‌ٍ سُوءً فَلاَ مَرَدَّ لَه‌ُ وَ مَا لَهُمْ‌ مِنْ‌ دُونِه‌ِ مِنْ‌ وَال‌ٍ (رعد: 11)

براى انسان، مأمورانى است كه پى در پى، از پيش رو، و از پشت سرش او را از فرمان خدا [حوادث غير حتمى‏] حفظ مى‏كنند (امّا) خداوند سرنوشت هيچ قوم (و ملّتى) را تغيير نمى‏دهد مگر آنكه آنان آنچه را در خودشان است تغيير دهند! و هنگامى كه خدا اراده سويى به قومى (بخاطر اعمالشان) كند، هيچ چيز مانع آن نخواهد شد و جز خدا، سرپرستى نخواهند داشت! (11)


هُوَ الَّذِي‌ يُرِيكُم‌ُ الْبَرْق‌َ خَوْفَاً وَ طَمَعَاً وَ يُنْشِئ‌ُ السَّحَاب‌َ الثِّقَال‌َ (رعد: 12)

او كسى است كه برق را به شما نشان مى‏دهد، كه هم مايه ترس است و هم مايه اميد و ابرهاى سنگين‏بار ايجاد مى‏كند! (12)


وَ يُسَبِّح‌ُ الرَّعْدُ بِحَمْدِه‌ِ وَالْمَلاَئِكَة‌ُ مِن‌ْ خِيفَتِه‌ِ وَ يُرْسِل‌ُ الصَّوَاعِق‌َ فَيُصِيب‌ُ بِهَا مَنْ‌ يَشَاءُ وَ هُم‌ْ يُجَادِلُون‌َ فِي‌ الله‌ِ وَ هُوَ شَدِيدُ الْمِـحَال‌ِ (رعد: 13)

و رعد، تسبيح و حمد او مى‏گويد و (نيز) فرشتگان از ترس او! و صاعقه‏ها را مى‏فرستد و هر كس را بخواهد گرفتار آن مى‏سازد، (در حالى كه آنها با مشاهده اين همه آيات الهى، باز هم) درباره خدا به مجادله مشغولند! و او قدرتى بى‏انتها (و مجازاتى دردناك) دارد! (13)


لَه‌ُ دَعْوَة‌ُ الْحَق‌ِّ وَالَّذِين‌َ يَدْعُون‌َ مِنْ‌ دُونِه‌ِ لاَ يَسْتَجِيبُون‌َ لَهُمْ‌ بِشَيْ‌ءٍ إِلاَّ كَبَاسِط‌ِ كَفَّيْه‌ِ إِلَي‌ الْمَاءِ لِيَبْلُغ‌َ فَاه‌ُ وَ مَا هُوَ بِبَالِغِه‌ِ وَ مَا دُعَاءُ الْكَافِرِين‌َ إِلاَّ فِي‌ ضَلاَل‌ٍ (رعد: 14)

دعوت حق از آن اوست! و كسانى را كه (مشركان) غير از خدا مى‏خوانند، (هرگز) به دعوت آنها پاسخ نمى‏گويند! آنها همچون كسى هستند كه كفهاى (دست) خود را به سوى آب مى‏گشايد تا آب به دهانش برسد، و هرگز نخواهد رسيد! و دعاى كافران، جز در ضلال (و گمراهى) نيست! (14)


وَ لِالله‌ِ يَسْجُدُ مَنْ‌ فِي‌ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ طَوْعَاً وَ كَرْهَاً وَ ظِلاَلُهُمْ‌ بِالْغُدُوِّ وَالْآصَال‌ِ (رعد: 15)

تمام كسانى كه در آسمانها و زمين هستند- از روى اطاعت يا اكراه- و همچنين سايه‏هايشان، هر صبح و عصر براى خدا سجده مى‏كنند. (15)


قُل‌ْ مَنْ‌ رَب‌ُّ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ قُل‌ِ الله‌ُ قُل‌ْ أَفَاتَّخَذْتُمْ‌ مِنْ‌ دُونِه‌ِ أَوْلِيَاءَ لاَ يَمْلِكُون‌َ لِأَنْفُسِهِمْ‌ نَفْعَاً وَ لاَ ضَرَّاً قُل‌ْ هَل‌ْ يَسْتَوِي‌ الْأَعْمَي‌ وَالْبَصِيرُ أَم‌ْ هَل‌ْ تَسْتَوِي‌ الظُّلُمَات‌ُ وَالنُّورُ أَم‌ْ جَعَلُوا لِالله‌ِ شُرَكَاءَ خَلَقُوا كَخَلْقِه‌ِ فَتَشَابَه‌َ الْخَلْق‌ُ عَلَيْهِمْ‌ قُل‌ِ الله‌ُ خَالِق‌ُ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ وَ هُوَ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ (رعد: 16)

بگو: «چه كسى پروردگار آسمانها و زمين است؟» بگو: «اللَّه!» (سپس) بگو: «آيا اوليا (و خدايانى) غير از او براى خود برگزيده‏ايد كه (حتّى) مالك سود و زيان خود نيستند (تا چه رسد به شما؟!)» بگو: «آيا نابينا و بينا يكسانند؟! يا ظلمتها و نور برابرند؟! آيا آنها همتايانى براى خدا قرار دادند بخاطر اينكه آنان همانند خدا آفرينشى داشتند، و اين آفرينشها بر آنها مشتبه شده است؟!» بگو: «خدا خالق همه چيز است و اوست يكتا و پيروز!» (16)


أَنْزَل‌َ مِن‌َ السَّمَاءِ مَاءً فَسَالَت‌ْ أَوْدِيَة‌ٌ بِقَدَرِهَا فَاحْتَمَل‌َ السَّيْل‌ُ زَبَدَاً رَابِيَاً وَ مِمَّا يُوقِدُون‌َ عَلَيْه‌ِ فِي‌ النَّارِ ابْتِغَاءَ حِلْيَة‌ٍ أَوْ مَتَاع‌ٍ زَبَدٌ مِثْلُه‌ُ كَذَلِك‌َ يَضْرِب‌ُ الله‌ُ الْحَق‌َّ وَالْبَاطِل‌َ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَيَذْهَب‌ُ جُفَاءً وَ أَمَّا مَا يَنْفَع‌ُ النَّاس‌َ فَيَمْكُث‌ُ فِي‌ الْأَرْض‌ِ كَذَلِك‌َ يَضْرِب‌ُ الله‌ُ الْأَمْثَال‌َ (رعد: 17)

خداوند از آسمان آبى فرستاد و از هر درّه و رودخانه‏اى به اندازه آنها سيلابى جارى شد سپس سيل بر روى خود كفى حمل كرد و از آنچه (در كوره‏ها،) براى به دست آوردن زينت آلات يا وسايل زندگى، آتش روى آن روشن مى‏كنند نيز كفهايى مانند آن به وجود مى‏آيد- خداوند، حق و باطل را چنين مثل مى‏زند!- امّا كفها به بيرون پرتاب مى‏شوند، ولى آنچه به مردم سود مى‏رساند [آب يا فلز خالص‏] در زمين مى‏ماند خداوند اينچنين مثال مى‏زند! (17)


لِلَّذِين‌َ اسْتَجَابُوا لِرَبِّهِم‌ُ الْحُسْنَي‌ وَالَّذِين‌َ لَم‌ْ يَسْتَجِيبُوا لَه‌ُ لَوْ أَن‌َّ لَهُمْ‌ مَا فِي‌ الْأَرْض‌ِ جَمِيعَاً وَ مِثْلَه‌ُ مَعَه‌ُ لَافْتَدَوْا بِه‌ِ أُولَئِك‌َ لَهُم‌ْ سُوءُ الْحِسَاب‌ِ وَ مَأْوَاهُم‌ْ جَهَنَّم‌ُ وَ بِئْس‌َ الْمِهَادُ (رعد: 18)

براى آنها كه دعوت پروردگارشان را اجابت كردند، (سرانجام و) نتيجه نيكوتر است و كسانى كه دعوت او را اجابت نكردند، (آن چنان در وحشت عذاب الهى فرو مى‏روند، كه) اگر تمام آنچه روى زمين است، و همانندش، از آن آنها باشد، همه را براى رهايى از عذاب مى‏دهند! (ولى از آنها پذيرفته نخواهد شد!) براى آنها حساب بدى است و جايگاهشان جهنم، و چه بد جايگاهى است! (18)


الَّذِين‌َ يُوفُون‌َ بِعَهْدِ الله‌ِ وَ لاَ يَنْقُضُون‌َ الْمِيثَاق‌َ (رعد: 20)

آنها كه به عهد الهى وفا مى‏كنند، و پيمان را نمى‏شكنند ... (20)


وَالَّذِين‌َ يَصِلُون‌َ مَا أَمَرَ الله‌ُ بِه‌ِ أَنْ‌ يُوصَل‌َ وَ يَخْشَوْن‌َ رَبَّهُم‌ْ وَ يَخَافُون‌َ سُوءَ الْحِسَاب‌ِ (رعد: 21)

و آنها كه پيوندهايى را كه خدا دستور به برقرارى آن داده، برقرار ميدارند و از پروردگارشان مى‏ترسند و از بدى حساب (روز قيامت) بيم دارند ... (21)


وَالَّذِين‌َ صَبَرُوا ابْتِغَاءَ وَجْه‌ِ رَبِّهِم‌ْ وَ أَقَامُوا الصَّلاة‌َ وَ أَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُم‌ْ سِرَّاً وَ عَلاَنِيَة‌ً وَ يَدْرَءُون‌َ بِالْحَسَنَة‌ِ السَّيِّئَة‌َ أُولَئِك‌َ لَهُم‌ْ عُقْبَي‌ الدَّارِ (رعد: 22)

و آنها كه بخاطر ذات (پاك) پروردگارشان شكيبايى مى‏كنند و نماز را برپا مى‏دارند و از آنچه به آنها روزى داده‏ايم، در پنهان و آشكار، انفاق مى‏كنند و با حسنات، سيئات را از ميان مى‏برند پايان نيك سراى ديگر، از آن آنهاست ... (22)


جَنَّات‌ُ عَدْن‌ٍ يَدْخُلُونَهَا وَ مَنْ‌ صَلَح‌َ مِن‌ْ آبَائِهِم‌ْ وَ أَزْوَاجِهِم‌ْ وَ ذُرِّيَّاتِهِم‌ْ وَالْمَلائِكَة‌ُ يَدْخُلُون‌َ عَلَيْهِمْ‌ مِنْ‌ كُل‌ِّ بَاب‌ٍ (رعد: 23)

(همان) باغهاى جاويدان بهشتى كه وارد آن مى‏شوند و همچنين پدران و همسران و فرزندان صالح آنها و فرشتگان از هر درى بر آنان وارد مى‏گردند ... (23)


وَالَّذِين‌َ يَنْقُضُون‌َ عَهْدَ الله‌ِ مِن‌ْ بَعْدِ مِيثَاقِه‌ِ وَ يَقْطَعُون‌َ مَا أَمَرَ الله‌ُ بِه‌ِ أَنْ‌ يُوصَل‌َ وَ يُفْسِدُون‌َ فِي‌ الْأَرْض‌ِ أُولَئِك‌َ لَهُم‌ُ اللَّعْنَة‌ُ وَ لَهُم‌ْ سُوءُ الدَّارِ (رعد: 25)

آنها كه عهد الهى را پس از محكم كردن مى‏شكنند، و پيوندهايى را كه خدا دستور به برقرارى آن داده قطع مى‏كنند، و در روى زمين فساد مى‏نمايند، لعنت براى آنهاست و بدى (و مجازات) سراى آخرت! (25)


الله‌ُ يَبْسُط‌ُ الرِّزْق‌َ لِمَنْ‌ يَشَاءُ وَ يَقْدِرُ وَ فَرِحُوا بِالْحَيَاة‌ِ الدُّنْيَا وَ مَا الْحَيَاة‌ُ الدُّنْيَا فِي‌ الْآخِرَة‌ِ إِلاَّ مَتَاع‌ٌ (رعد: 26)

خدا روزى را براى هر كس بخواهد (و شايسته بداند) وسيع، براى هر كس بخواهد (و مصلحت بداند،) تنگ قرار مى‏دهد ولى آنها [كافران‏] به زندگى دنيا، شاد (و خوشحال) شدند در حالى كه زندگى دنيا در برابر آخرت، متاع ناچيزى است! (26)


وَ يَقُول‌ُ الَّذِين‌َ كَفَرُوا لَوْلاَ أُنْزِل‌َ عَلَيْه‌ِ آيَة‌ٌ مِنْ‌ رَبِّه‌ِ قُل‌ْ إِن‌َّ الله‌َ يُضِل‌ُّ مَنْ‌ يَشَاءُ وَ يَهْدِي‌ إِلَيْه‌ِ مَن‌ْ أَنَاب‌َ (رعد: 27)

كسانى كه كافر شدند مى‏گويند: «چرا آيه (و معجزه) اى از پروردگارش بر او نازل نشده است؟!» بگو: «خداوند هر كس را بخواهد گمراه، و هر كس را كه بازگردد، به سوى خودش هدايت مى‏كند! (كمبودى در معجزه‏ها نيست لجاجت آنها مانع است!)» (27)


الَّذِين‌َ آمَنُوا وَ تَطْمَئِن‌ُّ قُلُوبُهُمْ‌ بِذِكْرِ الله‌ِ أَلاَ بِذِكْرِ الله‌ِ تَطْمَئِن‌ُّ الْقُلُوب‌ُ (رعد: 28)

آنها كسانى هستند كه ايمان آورده‏اند، و دلهايشان به ياد خدا مطمئن (و آرام) است آگاه باشيد، تنها با ياد خدا دلها آرامش مى‏يابد! (28)


الَّذِين‌َ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَات‌ِ طُوبَي‌ لَهُم‌ْ وَ حُسْن‌ُ مَآب‌ٍ (رعد: 29)

آنها كه ايمان آوردند و كارهاى شايسته انجام دادند، پاكيزه‏ترين (زندگى) نصيبشان است و بهترين سرانجامها! (29)


كَذَلِك‌َ أَرْسَلْنَاك‌َ فِي‌ أُمَّة‌ٍ قَدْ خَلَت‌ْ مِنْ‌ قَبْلِهَا أُمَم‌ٌ لِتَتْلُوَ عَلَيْهِم‌ُ الَّذِي‌ أَوْحَيْنَا إِلَيْك‌َ وَ هُم‌ْ يَكْفُرُون‌َ بِالرَّحْمَن‌ِ قُل‌ْ هُوَ رَبِّي‌ لاَ إِله‌َ إِلاَّ هُوَ عَلَيْه‌ِ تَوَكَّلْت‌ُ وَ إِلَيْه‌ِ مَتَاب‌ِ (رعد: 30)

همان گونه (كه پيامبران پيشين را مبعوث كرديم،) تو را به ميان امّتى فرستاديم كه پيش از آنها امّتهاى ديگرى آمدند و رفتند، تا آنچه را به تو وحى نموده‏ايم بر آنان بخوانى، در حالى كه به رحمان [خداوندى كه رحمتش همگان را فراگرفته‏] كفر مى‏ورزند بگو: «او پروردگار من است! معبودى جز او نيست! بر او توكّل كردم و بازگشتم بسوى اوست!» (30)


وَ لَوْ أَن‌َّ قُرآنَاً سُيِّرَت‌ْ بِه‌ِ الْجِبَال‌ُ أَوْ قُطِّعَت‌ْ بِه‌ِ الْأَرْض‌ُ أَوْ كُلِّم‌َ بِه‌ِ الْمَوْتَي‌ بِلْ‌ لِالله‌ِ الْأَمْرُ جَمِيعَاً أَفَلَم‌ْ يَيَأْس‌ِ الَّذِين‌َ آمَنوا أَنْ‌ لَوْ يَشَاءُ الله‌ُ لَهَدَي‌ النَّاس‌َ جَمِيعَاً وَ لاَ يَزَال‌ُ الَّذِين‌َ كَفَرُوا تُصِيبُهُمْ‌ بِمَا صَنَعُوا قَارِعَة‌ٌ أَوْ تَحُل‌ُّ قَرِيبَاً مِنْ‌ دَارِهِم‌ْ حَتَّي‌ يَأْتِي‌َ وَعْدُ الله‌ِ إِن‌َّ الله‌َ لاَ يُخْلِف‌ُ الْمِيعَادَ (رعد: 31)

اگر بوسيله قرآن، كوه‏ها به حركت درآيند يا زمينها قطعه قطعه شوند، يا بوسيله آن با مردگان سخن گفته شود، (باز هم ايمان نخواهند آورد!) ولى همه كارها در اختيار خداست! آيا آنها كه ايمان آورده‏اند نمى‏دانند كه اگر خدا بخواهد همه مردم را (به اجبار) هدايت مى‏كند (امّا هدايت اجبارى سودى ندارد)! و پيوسته بلاهاى كوبنده‏اى بر كافران بخاطر اعمالشان وارد مى‏شود، و يا بنزديكى خانه آنها فرود مى‏آيد، تا وعده (نهايى) خدا فرا رسد به يقين خداوند در وعد خود تخلّف نمى‏كند! (31)


وَ لَقَدِ اسْتُهْزِأَ بِرُسُل‌ٍ مِنْ‌ قَبْلِك‌َ فَأَمْلَيْت‌ُ لِلَّذِين‌َ كَفَرُوا ثُم‌َّ أَخَذْتُهُم‌ْ فَكَيْف‌َ كَان‌َ عِقَاب‌ِ (رعد: 32)

(تنها تو را استهزا نكردند،) پيامبران پيش از تو را نيز مورد استهزا قرار دادند من به كافران مهلت دادم سپس آنها را گرفتم ديدى مجازات من چگونه بود؟! (32)


أَفَمَن‌ْ هُوَ قَائِم‌ٌ عَلَي‌ كُل‌ِّ نَفْس‌ٍ بِمَا كَسَبَت‌ْ وَ جَعَلُوا لِالله‌ِ شُرَكَاءَ قُل‌ْ سَمُّوهُم‌ْ أَم‌ْ تُنَبِّئُونَه‌ُ بِمَا لاَ يَعْلَم‌ُ فِي‌ الْأَرْض‌ِ أَمْ‌ بِظَاهِرٍ مِن‌َ الْقَوْل‌ِ بَل‌ْ زُيِّن‌َ لِلَّذِين‌َ كَفَرُوا مَكْرُهُم‌ْ وَ صُدُّوا عَن‌ِ السَّبِيل‌ِ وَ مَنْ‌ يُضْلِل‌ِ الله‌ُ فَمَا لَه‌ُ مِن‌ْ هَادٍ (رعد: 33)

آيا كسى كه بالاى سر همه ايستاده، (و حافظ و نگهبان و مراقب همه است،) و اعمال همه را مى‏بيند (، همچون كسى است كه هيچ يك از اين صفات را ندارد)؟! آنان براى خدا همتايانى قرار دادند بگو: «آنها را نام ببريد! آيا چيزى را به او خبر مى‏دهيد كه از وجود آن در روى زمين بى‏خبر است، يا سخنان ظاهرى (و تو خالى) مى‏گوييد؟!» (نه، شريكى براى خدا وجود ندارد) بلكه در نظر كافران، دروغهايشان زينت داده شده، (و بر اثر ناپاكى درون، چنين مى‏پندارند كه واقعيتى دارد) و آنها از راه (خدا) بازداشته شده‏اند و هر كس را خدا گمراه كند، راهنمايى براى او وجود نخواهد داشت! (33)


لَهُم‌ْ عَذَاب‌ٌ فِي‌ الْحَيَاة‌ِ الدُّنْيَا وَ لَعَذَاب‌ُ الْآخِرَة‌ِ أَشَق‌ُّ وَ مَا لَهُمْ‌ مِن‌َ الله‌ِ مِنْ‌ وَاق‌ٍ (رعد: 34)

در دنيا، براى آنها عذابى (دردناك) است و عذاب آخرت سخت‏تر است و در برابر (عذاب) خدا، هيچ كس نمى‏تواند آنها را نگه دارد! (34)


مَثَل‌ُ الْجَنَّة‌ِ الَّتِي‌ وُعِدَ الْمُتَّقُون‌َ تَجْرِي‌ مِنْ‌ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ أُكُلُهَا دَائِم‌ٌ وَ ظِلُّهَا تِلْك‌َ عُقْبَي‌ الَّذِين‌َ اتَّقَوْا وَ عُقْبَي‌ الْكَافِرِين‌َ النَّارُ (رعد: 35)

توصيف بهشتى كه به پرهيزگاران وعده داده شده، (اين است كه) نهرهاى آب از زير درختانش جارى است، ميوه آن هميشگى، و سايه‏اش دائمى است اين سرانجام كسانى است كه پرهيزگارى پيشه كردند و سرانجام كافران، آتش است! (35)


وَالَّذِين‌َ آتَيْنَاهُم‌ُ الْكِتَاب‌َ يَفْرَحُون‌َ بِمَا أُنْزِل‌َ إِلَيْك‌َ وَ مِن‌َ الْأَحْزَاب‌ِ مَنْ‌ يُنْكِرُ بَعْضَه‌ُ قُل‌ْ إِنَّمَا أُمِرْت‌ُ أَن‌ْ أَعْبُدَ الله‌َ وَ لاَ أُشْرِك‌َ بِه‌ِ إِلَيْه‌ِ أَدْعُو وَ إِلَيْه‌ِ مَآب‌ِ (رعد: 36)

كسانى كه كتاب آسمانى به آنان داده‏ايم، از آنچه بر تو نازل شده، خوشحالند و بعضى از احزاب (و گروه‏ها)، قسمتى از آن را انكار مى‏كنند بگو: «من مأمورم كه «اللَّه» را بپرستم و شريكى براى او قائل نشوم! به سوى او دعوت مى‏كنم و بازگشت من بسوى اوست!» (36)


وَ كَذَلِك‌َ أَنْزَلْنَاه‌ُ حُكْمَاً عَرَبِيَّاً وَ لَئِن‌ِ اتَّبَعْت‌َ أَهْوَاءَهُمْ‌ بَعْدَ مَا جَاءَك‌َ مِن‌َ الْعِلْم‌ِ مَا لَك‌َ مِن‌َ الله‌ِ مِنْ‌ وَلِي‌ٍّ وَ لاَ وَاق‌ٍ (رعد: 37)

همان‏گونه (كه به پيامبران پيشين كتاب آسمانى داديم،) بر تو نيز اين (قرآن) را بعنوان فرمان روشن و صريحى نازل كرديم و اگر از هوسهاى آنان- بعد از آنكه آگاهى براى تو آمده- پيروى كنى، هيچ كس در برابر خدا، از تو حمايت و جلوگيرى نخواهد كرد. (37)


وَ لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلاً مِنْ‌ قَبْلِك‌َ وَ جَعَلْنَا لَهُم‌ْ أَزْوَاجَاً وَ ذُرِّيَّة‌ً وَ مَا كَان‌َ لِرَسُول‌ٍ أَنْ‌ يَأْتِي‌َ بِآيَة‌ٍ إِلاَّ بِإِذْن‌ِ الله‌ِ لِكُل‌ِّ أَجَل‌ٍ كِتَاب‌ٌ (رعد: 38)

ما پيش از تو (نيز) رسولانى فرستاديم و براى آنها همسران و فرزندانى قرار داديم و هيچ رسولى نمى‏توانست ا (ز پيش خود) معجزه‏اى بياورد، مگر بفرمان خدا! هر زمانى نوشته‏اى دارد (و براى هر كارى، موعدى مقرّر است)! (38)


يَمْحُو الله‌ُ مَا يَشَاءُ وَ يُثْبِت‌ُ وَ عِنْدَه‌ُ أُم‌ُّ الْكِتَاب‌ِ (رعد: 39)

خداوند هر چه را بخواهد محو، و هر چه را بخواهد اثبات مى‏كند و «امّ الكتاب» [لوح محفوظ] نزد اوست! (39)


وَ إِنْ‌ مَا نُرِيَنَّك‌َ بَعْض‌َ الَّذِي‌ نَعِدُهُم‌ْ أَوْ نَتَوَفَّيَنَّك‌َ فَإِنَّمَا عَلَيْك‌َ الْبَلاغ‌ُ وَ عَلَيْنَا الْحِسَاب‌ُ (رعد: 40)

و اگر پاره‏اى از مجازاتها را كه به آنها وعده مى‏دهيم به تو نشان دهيم، يا (پيش از فرا رسيدن اين مجازاتها) تو را بميرانيم، در هر حال تو فقط مأمور ابلاغ هستى و حساب (آنها) بر ماست. (40)


أَوَ لَم‌ْ يَرَوْا أَنَّا نَأْتِي‌ الْأَرْض‌َ نَنْقُصُهَا مِن‌ْ أَطْرَافِهَا وَالله‌ُ يَحْكُم‌ُ لاَ مُعَقِّب‌َ لِحُكْمِه‌ِ وَ هُوَ سَرِيع‌ُ الْحِسَاب‌ِ (رعد: 41)

آيا نديدند كه ما پيوسته به سراغ زمين مى‏آييم و از اطراف (و جوانب) آن كم مى‏كنيم؟! (و جامعه‏ها، تمدّنها، و دانشمندان تدريجاً از ميان مى‏روند.) و خداوند حكومت مى‏كند و هيچ كس را ياراى جلوگيرى يا ردّ احكام او نيست و او سريع الحساب است! (41)


وَ قَدْ مَكَرَ الَّذِين‌َ مِنْ‌ قَبْلِهِم‌ْ فَلِالله‌ِ الْمَكْرُ جَمِيعَاً يَعْلَم‌ُ مَا تَكْسِب‌ُ كُل‌ُّ نَفْس‌ٍ وَ سَيَعْلَم‌ُ الْكُفَّارُ لِمَن‌ْ عُقْبَي‌ الدَّارِ (رعد: 42)

پيش از آنان نيز كسانى طرحها و نقشه‏ها كشيدند ولى تمام طرحها و نقشه‏ها از آن خداست! او از كار هر كس آگاه است و بزودى كفّار مى‏دانند سرانجام (نيك و بد) در سراى ديگر از آن كيست! (42)


وَ يَقُول‌ُ الَّذِين‌َ كَفَرُوا لَسْت‌َ مُرْسَلاً قُل‌ْ كَفَي‌ بِالله‌ِ شَهِيدَاً بَيْنِي‌ وَ بَيْنَكُم‌ْ وَ مَن‌ْ عِنْدَه‌ُ عِلْم‌ُ الْكِتَاب‌ِ (رعد: 43)

آنها كه كافر شدند مى‏گويند: «تو پيامبر نيستى!» بگو: «كافى است كه خداوند، و كسى كه علم كتاب (و آگاهى بر قرآن) نزد اوست، ميان من و شما گواه باشند!» (43)


اللهِ الَّذِي‌ لَه‌ُ مَا فِي‌ السَّمَاوَات‌ِ وَ مَا فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَ وَيْل‌ٌ لِلْكَافِرِين‌َ مِن‌ْ عَذَاب‌ٍ شَدِيدٍ (ابراهيم: 2)

همان خدايى كه آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است، از آن اوست واى بر كافران از مجازات شديد (الهى)! (2)


الَّذِين‌َ يَسْتَحِبُّون‌َ الْحَيَاة‌َ الدُّنْيَا عَلَي‌ الْآخِرَة‌ِ وَ يَصُدُّون‌َ عَنْ‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ وَ يَبْغُونَهَا عِوَجَاً أُولَئِك‌َ فِي‌ ضَلال‌ٍ بَعِيدٍ (ابراهيم: 3)

همانها كه زندگى دنيا را بر آخرت ترجيح مى‏دهند و (مردم را) از راه خدا باز مى‏دارند و مى‏خواهند راه حق را منحرف سازند آنها در گمراهى دورى هستند! (3)


وَ مَا أَرْسَلْنَا مِنْ‌ رَسُول‌ٍ إِلاَّ بِلِسَان‌ِ قَوْمِه‌ِ لِيُبَيِّن‌َ لَهُم‌ْ فَيُضِل‌ُّ الله‌ُ مَنْ‌ يَشَاءُ وَ يَهْدِي‌ مَنْ‌ يَشَاءُ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيم‌ُ (ابراهيم: 4)

ما هيچ پيامبرى را، جز به زبان قومش، نفرستاديم تا (حقايق را) براى آنها آشكار سازد سپس خدا هر كس را بخواهد (و مستحق بداند) گمراه، و هر كس را بخواهد (و شايسته بداند) هدايت مى‏كند و او توانا و حكيم است. (4)


وَ لَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَي‌ بِآيَاتِنَا أَن‌ْ أَخْرِج‌ْ قَوْمَك‌َ مِن‌َ الظُّلُمَات‌ِ إِلَي‌ النُّورِ وَ ذَكِّرْهُمْ‌ بِأَيَّام‌ِ الله‌ِ إِن‌َّ فِي‌ ذَلِك‌َ لَآيَات‌ٍ لِكُل‌ِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ (ابراهيم: 5)

ما موسى را با آيات خود فرستاديم (و دستور داديم:) قومت را از ظلمات به نور بيرون آر! و «ايّام اللَّه» را به آنان ياد آور! در اين، نشانه‏هايى است براى هر صبر كننده شكرگزار! (5)


وَ إِذْ قَال‌َ مُوسَي‌ لِقَوْمِه‌ِ اذْكُرُوا نِعْمَة‌َ الله‌ِ عَلَيْكُم‌ْ إِذْ أَنْجَاكُمْ‌ مِن‌ْ آل‌ِ فِرْعَوْن‌َ يَسُومُونَكُم‌ْ سُوءَ الْعَذَاب‌ِ وَ يُذَبِّحُون‌َ أَبْنَاءَكُم‌ْ وَ يَسْتَحْيُون‌َ نِسَاءَكُم‌ْ وَ فِي‌ ذَلِكُمْ‌ بَلاَءٌ مِنْ‌ رَبِّكُم‌ْ عَظِيم‌ٌ (ابراهيم: 6)

و (به خاطر بياور) هنگامى را كه موسى به قومش گفت: «نعمت خدا را بر خود به ياد داشته باشيد، زمانى كه شما را از (چنگال) آل فرعون رهايى بخشيد! همانها كه شما را به بدترين وجهى عذاب مى‏كردند پسرانتان را سر مى‏بريدند، و زنانتان را (براى خدمتكارى) زنده مى‏گذاشتند و در اين، آزمايش بزرگى از طرف پروردگارتان براى شما بود!» (6)


وَ إِذْ تَاَذَّن‌َ رَبُّكُم‌ْ لَئِنْ‌ شَكَرْتُم‌ْ لَأََزِيدَنَّكُم‌ْ وَ لَئِنْ‌ كَفَرْتُم‌ْ إِن‌َّ عَذَابِي‌ لَشَدِيدٌ (ابراهيم: 7)

و (همچنين به خاطر بياوريد) هنگامى را كه پروردگارتان اعلام داشت: «اگر شكرگزارى كنيد، (نعمت خود را) بر شما خواهم افزود و اگر ناسپاسى كنيد، مجازاتم شديد است!» (7)


وَ قَال‌َ مُوسَي‌ إِنْ‌ تَكْفُرُوا أَنْتُم‌ْ وَ مَنْ‌ فِي‌ الْأَرْض‌ِ جَمِيعَاً فَإِن‌َّ الله‌َ لَغَنِي‌ٌّ حَمِيدٌ (ابراهيم: 8)

و موسى (به بنى اسرائيل) گفت: «اگر شما و همه مردم روى زمين كافر شويد، (به خدا زيانى نمى‏رسد چرا كه) خداوند، بى‏نياز و شايسته ستايش است!» (8)


أَلَم‌ْ يَأْتِكُم‌ْ نَبَأُ الَّذِين‌َ مِنْ‌ قَبْلِكُم‌ْ قَوْم‌ِ نُوح‌ٍ وَ عَادٍ وَ ثَمُودَ وَالَّذِين‌َ مِنْ‌ بَعْدِهِم‌ْ لاَ يَعْلَمُهُم‌ْ إِلاَّ الله‌ُ جاءَتْهُم‌ْ رُسُلُهُم‌ْ بِالْبَيِّنات‌ِ فَرَدُّوا أَيْدِيَهُم‌ْ فِي‌ أَفْوَاهِهِم‌ْ وَ قَالُوا إِنَّا كَفَرْنَا بِمَا أُرْسِلْتُمْ‌ بِه‌ِ وَ إِنَّا لَفِي‌ شَك‌ٍّ مِمَّا تَدْعُونَنَا إِلَيْه‌ِ مُرِيب‌ٍ (ابراهيم: 9)

آيا خبر كسانى كه پيش از شما بودند، به شما نرسيد؟! «قوم نوح» و «عاد» و «ثمود» و آنها كه پس از ايشان بودند همانها كه جز خداوند از آنان آگاه نيست پيامبرانشان دلايل روشن براى آنان آوردند، ولى آنها (از روى تعجّب و استهزا) دست بر دهان گرفتند و گفتند: «ما به آنچه شما به آن فرستاده شده‏ايد، كافريم! و نسبت به آنچه ما را به سوى آن مى‏خوانيد، شكّ و ترديد داريم!» (9)


قَالَت‌ْ رُسُلُهُم‌ْ أَفِي‌ الله‌ِ شَك‌ٌّ فَاطِرِ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ يَدْعُوكُم‌ْ لِيَغْفِرَ لَكُمْ‌ مِنْ‌ ذُنُوبِكُم‌ْ وَ يُؤَخِّرَكُم‌ْ إِلَي‌ أَجَل‌ٍ مُسَمَّي‌ً قَالُوا إِن‌ْ أَنْتُم‌ْ إِلاَّ بَشَرٌ مِثْلُنَا تُرِيدُون‌َ أَنْ‌ تَصُدُّونَا عَمَّا كَان‌َ يَعْبُدُ آبَاؤُنَا فَأْتُونَا بِسُلْطَان‌ٍ مُبِين‌ٍ (ابراهيم: 10)

رسولان آنها گفتند: «آيا در خدا شكّ است؟! خدايى كه آسمانها و زمين را آفريده او شما را دعوت مى‏كند تا گناهانتان را ببخشد، و تا موعد مقرّرى شما را باقى گذارد!» آنها گفتند: « (ما اينها را نمى‏فهميم! همين اندازه مى‏دانيم كه) شما انسانهايى همانند ما هستيد، مى‏خواهيد ما را از آنچه پدرانمان مى‏پرستيدند بازداريد شما دليل و معجزه روشنى براى ما بياوريد!» (10)


قَالَت‌ْ لَهُم‌ْ رُسُلُهُم‌ْ إِنْ‌ نَحْن‌ُ إِلاَّ بَشَرٌ مِثْلُكُم‌ْ وَ لَكِنَّ‌ الله‌َ يَمُن‌ُّ عَلَي‌ مَنْ‌ يَشَاءُ مِن‌ْ عِبَادِه‌ِ وَ مَا كَان‌َ لَنَا أَنْ‌ نَأْتِيَكُمْ‌ بِسُلْطَان‌ٍ إِلاَّ بِإِذْن‌ِ الله‌ِ وَ عَلَي‌ الله‌ِ فَلْيَتَوَكَّل‌ِ الْمُؤْمِنُون‌َ (ابراهيم: 11)

پيامبرانشان به آنها گفتند: «درست است كه ما بشرى همانند شما هستيم، ولى خداوند بر هر كس از بندگانش بخواهد (و شايسته بداند)، نعمت مى‏بخشد (و مقام رسالت عطا مى‏كند)! و ما هرگز نمى‏توانيم معجزه‏اى جز بفرمان خدا بياوريم! (و از تهديدهاى شما نمى‏هراسيم) افراد باايمان بايد تنها بر خدا توكّل كنند! (11)


وَ مَا لَنَا أَنْ لاَ نَتَوَكَّل‌َ عَلَي‌ الله‌ِ وَ قَدْ هَدَانَا سُبُلَنَا وَ لَنَصْبِرَن‌َّ عَلَي‌ مَا آذَيْتُمُونَا وَ عَلَي‌ الله‌ِ فَلْيَتَوَكَّل‌ِ الْمُتَوَكِّلُون‌َ (ابراهيم: 12)

و چرا بر خدا توكّل نكنيم، با اينكه ما را به راه‏هاى (سعادت) رهبرى كرده است؟! و ما بطور مسلّم در برابر آزارهاى شما صبر خواهيم كرد (و دست از رسالت خويش بر نمى‏داريم)! و توكّل كنندگان، بايد فقط بر خدا توكّل كنند!» (12)


وَ قَال‌َ الَّذِين‌َ كَفَرُوا لِرُسُلِهِم‌ْ لَنُخْرِجَنَّكُمْ‌ مِن‌ْ أَرْضِنَا أَوْ لَتَعُودُن‌َّ فِي‌ مِلَّتِنَا فَأَوْحَي‌ إِلَيْهِم‌ْ رَبُّهُم‌ْ لَنُهْلِكَن‌َّ الظَّالِمِين‌َ (ابراهيم: 13)

(ولى) كافران به پيامبران خود گفتند: «ما قطعاً شما را از سرزمين خود بيرون خواهيم كرد، مگر اينكه به آيين ما بازگرديد!» در اين حال، پروردگارشان به آنها وحى فرستاد كه: «ما ظالمان را هلاك مى‏كنيم! (13)


وَ لَنُسْكِنَنَّكُم‌ُ الْأَرْض‌َ مِنْ‌ بَعْدِهِم‌ْ ذَلِك‌َ لِمَن‌ْ خَاف‌َ مَقَامِي‌ وَ خَاف‌َ وَعِيدِ (ابراهيم: 14)

و شما را بعد از آنان در زمين سكوت خواهيم داد، اين (موفقيّت)، براى كسى است كه از مقام (عدالت) من بترسد و از عذاب (من) بيمناك باشد!» (14)


وَاسْتَفْتَحُوا وَ خَاب‌َ كُل‌ُّ جَبَّارٍ عَنِيدٍ (ابراهيم: 15)

و آنها (از خدا) تقاضاى فتح و پيروزى (بر كفار) كردند و (سرانجام) هر گردنكش منحرفى نوميد و نابود شد! (15)


مِنْ‌ وَرائِه‌ِ جَهَنَّم‌ُ وَ يُسْقَي‌ مِنْ‌ مَاءٍ صَدِيدٍ (ابراهيم: 16)

به دنبال او جهنم خواهد بود و از آب بد بوى متعفّنى نوشانده مى‏شود! (16)


يَتَجَرَّعُه‌ُ وَ لاَ يَكَادُ يُسِيغُه‌ُ وَ يَأْتِيه‌ِ الْمَوْت‌ُ مِنْ‌ كُل‌ِّ مَكَان‌ٍ وَ مَا هُوَ بِمَيِّت‌ٍ وَ مِنْ‌ وَرائِه‌ِ عَذَاب‌ٌ غَلِيظ‌ٌ (ابراهيم: 17)

بزحمت جرعه جرعه آن را سرمى‏كشد و هرگز حاضر نيست به ميل خود آن را بياشامد و مرگ از هر جا به سراغ او مى‏آيد ولى با اين همه نمى‏ميرد! و بدنبال آن، عذاب شديدى است! (17)


أَلَم‌ْ تَرَ أَن‌َّ الله‌َ خَلَق‌َ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌َ بِالْحَق‌ِّ إِنْ‌ يَشَأْ يُذْهِبْكُم‌ْ وَ يَأْت‌ِ بِخَلْق‌ٍ جَدِيدٍ (ابراهيم: 19)

آيا نديدى خداوند، آسمانها و زمين را بحق آفريده است؟! اگر بخواهد، شما را مى‏برد و خلق تازه‏اى مى‏آورد! (19)


وَ مَا ذَلِك‌َ عَلَي‌ الله‌ِ بِعَزيزٍ (ابراهيم: 20)

و اين كار براى خدا مشكل نيست! (20)


وَ بَرَزُوا لِالله‌ِ جَمِيعَاً فَقَال‌َ الضُّعَفَاءُ لِلَّذِين‌َ اسْتَكْبَرُوا إِنَّا كُنَّا لَكُم‌ْ تَبَعَاً فَهَل‌ْ أَنْتُمْ‌ مُغْنُون‌َ عَنَّا مِن‌ْ عَذَاب‌ِ الله‌ِ مِنْ‌ شَيْ‌ءٍ قَالُوا لَوْ هَدَانَا الله‌ُ لَهَدَيْنَاكُم‌ْ سَوَاءٌ عَلَيْنَا أَجَزِعْنَا أَم‌ْ صَبَرْنَا مَا لَنَا مِنْ‌ مَحِيص‌ٍ (ابراهيم: 21)

و (در قيامت)، همه آنها در برابر خدا ظاهر مى‏شوند در اين هنگام، ضعفا [دنباله‏روان نادان‏] به مستكبران (و رهبران گمراه) مى‏گويند: «ما پيروان شما بوديم! آيا (اكنون كه بخاطر پيروى از شما گرفتار مجازات الهى شده‏ايم،) شما حاضريد سهمى از عذاب الهى را بپذيريد و از ما برداريد؟» آنها مى‏گويند: «اگر خدا ما را هدايت كرده بود، ما نيز شما را هدايت مى‏كرديم! (ولى كار از اينها گذشته است،) چه بيتابى كنيم و چه شكيبايى، تفاوتى براى ما ندارد راه گريزى براى ما نيست!» (21)


وَ قَال‌َ الشَّيْطَان‌ُ لَمَّا قُضِي‌َ الْأَمْرُ إِن‌َّ الله‌َ وَعَدَكُم‌ْ وَعْدَ الْحَق‌ِّ وَ وَعَدْتُكُم‌ْ فَأَخْلَفْتُكُم‌ْ وَ مَا كَان‌َ لِي‌َ عَلَيْكُمْ‌ مِنْ‌ سُلْطَان‌ٍ إِلاَّ أَنْ‌ دَعَوْتُكُم‌ْ فَاسْتَجَبْتُم‌ْ لِي‌ فَلاَ تَلُومُونِي‌ وَ لُومُوا أَنْفُسَكُمْ‌ مَا أَنَا بِمُصْرِخِكُم‌ْ وَ مَا أَنْتُمْ بِمُصْرِخِي‌َّ إِنِّي‌ كَفَرْت‌ُ بِمَا أَشْرَكْتُمُون‌ِ مِنْ‌ قَبْل‌ُ إِن‌َّ الظَّالِمِين‌َ لَهُم‌ْ عَذَاب‌ٌ أَلِيم‌ٌ (ابراهيم: 22)

و شيطان، هنگامى كه كار تمام مى‏شود، مى‏گويد: «خداوند به شما وعده حق داد و من به شما وعده (باطل) دادم، و تخلّف كردم! من بر شما تسلّطى نداشتم، جز اينكه دعوتتان كردم و شما دعوت مرا پذيرفتيد! بنا بر اين، مرا سرزنش نكنيد خود را سرزنش كنيد! نه من فريادرس شما هستم، و نه شما فريادرس من! من نسبت به شرك شما درباره خود، كه از قبل داشتيد، (و اطاعت مرا همرديف اطاعت خدا قرار داديد) بيزار و كافرم!» مسلّماً ستمكاران عذاب دردناكى دارند! (22)


وَ أُدْخِل‌َ الَّذِين‌َ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَات‌ِ جَنَّات‌ٍ تَجْرِي‌ مِنْ‌ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِين‌َ فِيهَا بِإِذْن‌ِ رَبِّهِم‌ْ تَحِيَّتُهُم‌ْ فِيهَا سَلاَم‌ٌ (ابراهيم: 23)

و كسانى را كه ايمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند، به باغهاى بهشت وارد مى‏كنند باغهايى كه نهرها از زير درختانش جارى است به اذن پروردگارشان، جاودانه در آن مى‏مانند و تحيّت آنها در آن، «سلام» است. (23)


أَلَم‌ْ تَرَ كَيْف‌َ ضَرَب‌َ الله‌ُ مَثَلاً كَلِمَة‌ً طَيِّبَة‌ً كَشَجَرَة‌ٍ طَيِّبَة‌ٍ أَصْلُهَا ثَابِت‌ٌ وَ فَرْعُهَا فِي‌ السَّمَاءِ (ابراهيم: 24)

آيا نديدى چگونه خداوند «كلمه طيبه» (و گفتار پاكيزه) را به درخت پاكيزه‏اى تشبيه كرده كه ريشه آن (در زمين) ثابت، و شاخه آن در آسمان است؟! (24)


تُؤْتِي‌ أُكُلَهَا كُل‌َّ حِين‌ٍ بِإِذْن‌ِ رَبِّهَا وَ يَضْرِب‌ُ الله‌ُ الْأَمْثَال‌َ لِلنَّاس‌ِ لَعَلَّهُم‌ْ يَتَذَكَّرُون‌َ (ابراهيم: 25)

هر زمان ميوه خود را به اذن پروردگارش مى‏دهد. و خداوند براى مردم مثلها مى‏زند، شايد متذكّر شوند (و پند گيرند)! (25)


وَ مَثَل‌ُ كَلِمَة‌ٍ خَبِيثَة‌ٍ كَشَجَرَة‌ٍ خَبِيثَة‌ٍ اجْتُثَّت‌ْ مِنْ‌ فَوْق‌ِ الْأَرْض‌ِ مَا لَهَا مِنْ‌ قَرَارٍ (ابراهيم: 26)

(همچنين) «كلمه خبيثه» (و سخن آلوده) را به درخت ناپاكى تشبيه كرده كه از روى زمين بركنده شده، و قرار و ثباتى ندارد. (26)


يُثَبِّت‌ُ الله‌ُ الَّذِين‌َ آمَنُوا بِالْقَوْل‌ِ الثَّابِت‌ِ فِي‌ الْحَيَاة‌ِ الدُّنْيَا وَ فِي‌ الْآخِرَة‌ِ وَ يُضِل‌ُّ الله‌ُ الظَّالِمِين‌َ وَ يَفْعَل‌ُ الله‌ُ مَا يَشَاءُ (ابراهيم: 27)

خداوند كسانى را كه ايمان آوردند، به خاطر گفتار و اعتقاد ثابتشان، استوار مى‏دارد هم در اين جهان، و هم در سراى ديگر! و ستمگران را گمراه مى‏سازد، (و لطف خود را از آنها برمى‏گيرد) خداوند هر كار را بخواهد (و مصلحت بداند) انجام مى‏دهد! (27)


أَلَم‌ْ تَرَ إِلَي‌ الَّذِين‌َ بَدَّلُوا نِعْمَت‌َ الله‌ِ كُفْرَاً وَ أَحَلُّوا قَوْمَهُم‌ْ دَارَ الْبَوَارِ (ابراهيم: 28)

آيا نديدى كسانى را كه نعمت خدا را به كفران تبديل كردند، و قوم خود را به سراى نيستى و نابودى كشاندند؟! (28)


جَهَنَّم‌َ يَصْلَوْنَهَا وَ بِئْس‌َ الْقَرَارُ (ابراهيم: 29)

(سراى نيستى و نابودى، همان) جهنم است كه آنها در آتش آن وارد مى‏شوند و بد قرارگاهى است! (29)


وَ جَعَلُوا لِالله‌ِ أَندَادَاً لِيُضِلُّوا عَنْ‌ سَبِيلِه‌ِ قُل‌ْ تَمَتَّعُوا فَإِن‌َّ مَصِيرَكُم‌ْ إِلَي‌ النَّارِ (ابراهيم: 30)

آنها براى خدا همتايانى قرار داده‏اند، تا (مردم را) از راه او (منحرف و) گمراه سازند بگو: « (چند روزى از زندگى دنيا و لذّات آن) بهره گيريد امّا عاقبت كار شما به سوى آتش (دوزخ) است!» (30)


قُلْ‌ لِعِبَادِي‌َ الَّذِين‌َ آمَنُوا يُقِيمُوا الصَّلاة‌َ وَ يُنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُم‌ْ سِرَّاً وَ عَلاَنِيَة‌ً مِنْ‌ قَبْل‌ِ أَنْ‌ يَأْتِي‌َ يَوْم‌ٌ لاَ بَيْع‌ٌ فِيه‌ِ وَ لاَ خِلال‌ٌ (ابراهيم: 31)

به بندگان من كه ايمان آورده‏اند بگو نماز را برپا دارند و از آنچه به آنها روزى داده‏ايم، پنهان و آشكار، انفاق كنند پيش از آنكه روزى فرا رسد كه نه در آن خريد و فروش است، و نه دوستى! (نه با مال مى‏توانند از كيفر خدا رهايى يابند، و نه با پيوندهاى مادى!) (31)


الله‌ُ الَّذِي‌ خَلَق‌َ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌َ وَ أَنْزَل‌َ مِن‌َ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَج‌َ بِه‌ِ مِن‌َ الثَّـمَرَات‌ِ رِزْقَاً لَكُم‌ْ وَ سَخَّرَ لَكُم‌ُ الْفُلْك‌َ لِتَجْرِي‌َ فِي‌ الْبَحْرِ بِأَمْرِه‌ِ وَ سَخَّرَ لَكُم‌ُ الْأَنْهَارَ (ابراهيم: 32)

خداوند همان كسى است كه آسمانها و زمين را آفريد و از آسمان، آبى نازل كرد و با آن، ميوه‏ها (ى مختلف) را براى روزى شما (از زمين) بيرون آورد و كشتى‏ها را مسخّر شما گردانيد، تا بر صفحه دريا به فرمان او حركت كنند و نهرها را (نيز) مسخّر شما نمود (32)


وَ سَخَّرَ لَكُم‌ُ الشَّمْس‌َ وَالْقَمَرَ دَائِبَيْن‌ِ وَ سَخَّرَ لَكُم‌ُ اللَّيْل‌َ وَالنَّهَارَ (ابراهيم: 33)

و خورشيد و ماه را- كه با برنامه منظّمى در كارند- به تسخير شما درآورد و شب و روز را (نيز) مسخّر شما ساخت (33)


وَ آتَاكُمْ‌ مِنْ‌ كُل‌ِّ مَا سَاَلْتُـمُوه‌ُ وَ إِنْ‌ تَعُدُّوا نِعْمَت‌َ الله‌ِ لاَ تُحْصُوهَا إِن‌َّ الْإِنْسَان‌َ لَظَلُوم‌ٌ كَفَّارٌ (ابراهيم: 34)

و از هر چيزى كه از او خواستيد، به شما داد و اگر نعمتهاى خدا را بشماريد، هرگز آنها را شماره نتوانيد كرد! انسان، ستمگر و ناسپاس است! (34)


وَ إِذْ قَال‌َ إِبْرَاهِيم‌ُ رَب‌ِّ اجْعَل‌ْ هَذَا الْبَلَدَ آمِنَاً وَاجْنُبْنِي‌ وَ بَنِي‌َّ أَنْ‌ نَعْبُدَ الْأَصْنَام‌َ (ابراهيم: 35)

(به ياد آوريد) زمانى را كه ابراهيم گفت: «پروردگارا! اين شهر [مكّه‏] را شهر امنى قرار ده! و من و فرزندانم را از پرستش بتها دور نگاه دار! (35)


رَب‌ِّ إِنَّهُن‌َّ أَضْلَلْن‌َ كَثيرَاً مِن‌َ النَّاس‌ِ فَمَنْ‌ تَبِعَنِي‌ فَإِنَّه‌ُ مِنِّي‌ وَ مَن‌ْ عَصَانِي‌ فَإِنَّك‌َ غَفُورٌ رَحِيم‌ٌ (ابراهيم: 36)

پروردگارا! آنها [بتها] بسيارى از مردم را گمراه ساختند! هر كس از من پيروى كند از من است و هر كس نافرمانى من كند، تو بخشنده و مهربانى! (36)


رَبَّنَا إِنِّي‌ أَسْكَنْت‌ُ مِنْ‌ ذُرِّيَّتِي‌ بِوَادٍ غَيْرِ ذِي‌ زَرْع‌ٍ عِنْدَ بَيْتِك‌َ الْمُـحَرَّم‌ِ رَبَّنَا لِيُقِيمُوا الصَّلاَة‌َ فَاجْعَل‌ْ أَفْئِدَة‌ً مِن‌َ النَّاس‌ِ تَهْوِي‌ إِلَيْهِم‌ْ وَارْزُقْهُمْ‌ مِن‌َ الَّثمَرَات‌ِ لَعَلَّهُم‌ْ يَشْكُرُون‌َ (ابراهيم: 37)

پروردگارا! من بعضى از فرزندانم را در سرزمين بى‏آب و علفى، در كنار خانه‏اى كه حرم توست، ساكن ساختم تا نماز را برپا دارند تو دلهاى گروهى از مردم را متوجّه آنها ساز و از ثمرات به آنها روزى ده شايد آنان شكر تو را بجاى آورند! (37)


رَبَّنَا إِنَّك‌َ تَعْلَم‌ُ مَا نُخْفِي‌ وَ مَا نُعْلِن‌ُ وَ مَا يَخْفَي‌ عَلَي‌ الله‌ِ مِنْ‌ شَي‌ْءٍ فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَ لاَ فِي‌ السَّمَاءِ (ابراهيم: 38)

پروردگارا! تو مى‏دانى آنچه را ما پنهان و يا آشكار مى‏كنيم و چيزى در زمين و آسمان بر خدا پنهان نيست! (38)


الْحَمْدُ لِالله‌ِ الَّذِي‌ وَهَب‌َ لِي‌ عَلَي‌ الْكِبَرِ إِسْمَاعِيل‌َ وَ إِسْحَاق‌َ إِن‌َّ رَبِّي‌ لَسَمِيع‌ُ الدُّعَاءِ (ابراهيم: 39)

حمد خداى را كه در پيرى، اسماعيل و اسحاق را به من بخشيد مسلّماً پروردگار من، شنونده (و اجابت كننده) دعاست. (39)


رَب‌ِّ اجْعَلْنِي‌ مُقِيم‌َ الصَّلاَة‌ِ وَ مِنْ‌ ذُرِّيَّتِي‌ رَبَّنَا وَ تَقَبَّل‌ْ دُعَاءِ (ابراهيم: 40)

پروردگارا: مرا برپا كننده نماز قرار ده، و از فرزندانم (نيز چنين فرما)، پروردگارا: دعاى مرا بپذير! (40)


رَبَّنَا اغْفِرْ لِي‌ وَ لِوَالِدَي‌َّ وَ لِلْمُؤْمِنِين‌َ يَوْم‌َ يَقُوم‌ُ الْحِسَاب‌ُ (ابراهيم: 41)

پروردگارا! من و پدر و مادرم و همه مؤمنان را، در آن روز كه حساب برپا مى‏شود، بيامرز! (41)


وَ لاَ تَحْسَبَن‌َّ الله‌َ غَافِلاً عَمَّا يَعْمَل‌ُ الظَّالِمُون‌َ إِنَّمَا يُؤَخِّرُهُم‌ْ لِيَوْم‌ٍ تَشْخَص‌ُ فِيه‌ِ الْأَبْصَارُ (ابراهيم: 42)

گمان مبر كه خدا، از آنچه ظالمان انجام مى‏دهند، غافل است! (نه، بلكه كيفر) آنها را براى روزى تأخير انداخته است كه چشمها در آن (به خاطر ترس و وحشت) از حركت بازمى‏ايستد ... (42)


مُهْطِعِين‌َ مُقْنِعِي‌ رُؤُوسِهِم‌ْ لاَ يَرْتَدُّ إِلَيْهِم‌ْ طَرْفُهُم‌ْ وَ أَفْئِدَتُهُم‌ْ هَوَاءٌ (ابراهيم: 43)

گردنها را كشيده، سرها را به آسمان بلندكرده، حتّى پلك چشمهايشان از حركت بازمى‏ماند زيرا به هر طرف نگاه كنند، آثار عذاب آشكار است!) و (در اين حال) دلهايشان (فرومى‏ريزد و از انديشه و اميد،) خالى مى‏گردد! (43)


وَ أَنْذِرِ النَّاس‌َ يَوْم‌َ يَأْتِيهِم‌ُ الْعَذَاب‌ُ فَيَقُول‌ُ الَّذِين‌َ ظَلَمُوا رَبَّنَا أَخِّرْنَا إِلَي‌ أَجَل‌ٍ قَرِيب‌ٍ نُجِب‌ْ دَعْوَتَك‌َ وَ نَتَّبِع‌ِ الرُّسُل‌َ أَوَ لَم‌ْ تَكُونُوا أَقْسَمْتُمْ‌ مِنْ‌ قَبْل‌ُ مَا لَكُمْ‌ مِنْ‌ زَوَال‌ٍ (ابراهيم: 44)

و مردم را از روزى كه عذاب الهى به سراغشان مى‏آيد، بترسان! آن روز كه ظالمان مى‏گويند: «پروردگارا! مدّت كوتاهى ما را مهلت ده، تا دعوت تو را بپذيريم و از پيامبران پيروى كنيم!» (امّا پاسخ مى‏شنوند كه:) مگر قبلًا سوگند ياد نكرده بوديد كه زوال و فنايى براى شما نيست؟! (44)


وَ سَكَنْتُم‌ْ فِي‌ مَسَاكِن‌ِ الَّذِين‌َ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُم‌ْ وَ تَبَيَّن‌َ لَكُم‌ْ كَيْف‌َ فَعَلْنَا بِهِم‌ْ وَ ضَرَبْنَا لَكُم‌ُ الْأَمْثَال‌َ (ابراهيم: 45)

(آرى شما بوديد كه) در منازل (و كاخهاى) كسانى كه به خويشتن ستم كردند، ساكن شديد و براى شما آشكار شد چگونه با آنان رفتار كرديم و براى شما، مثلها (از سرگذشت پيشينيان) زديم (باز هم بيدار نشديد)! (45)


وَ قَدْ مَكَرُوا مَكْرَهُم‌ْ وَ عِنْدَ الله‌ِ مَكْرُهُم‌ْ وَ إِنْ‌ كَان‌َ مَكْرُهُم‌ْ لِتَزُول‌َ مِنْه‌ُ الْجِبَال‌ُ (ابراهيم: 46)

آنها نهايت مكر (و نيرنگ) خود را به كار زدند و همه مكرها (و توطئه‏هايشان) نزد خدا آشكار است، هر چند مكرشان چنان باشد كه كوه‏ها را از جا بركند! (46)


يَوْم‌َ تُبَدَّل‌ُ الْأَرْض‌ُ غَيْرَ الْأَرْض‌ِ وَالسَّمَاوَات‌ُ وَ بَرَزُوا لِالله‌ِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ (ابراهيم: 48)

در آن روز كه اين زمين به زمين ديگر، و آسمانها (به آسمانهاى ديگرى) مبدل مى‏شود، و آنان در پيشگاه خداوند واحد قهار ظاهر مى‏گردند! (48)


وَ تَرَي‌ الْمُـجْرِمِين‌َ يَوْمَئِذٍ مُقَرَّنِين‌َ فِي‌ الْأَصْفَادِ (ابراهيم: 49)

و در آن روز، مجرمان را با هم در غل و زنجير مى‏بينى! (كه دستها و گردنهايشان را به هم بسته است!) (49)


سَرَابِيلُهُمْ‌ مِنْ‌ قَطِرَان‌ٍ وَ تَغْشَي‌ وُجُوهَهُم‌ُ النَّارُ (ابراهيم: 50)

لباسهايشان از قطران [ماده چسبنده بد بوى قابل اشتعال‏] است و صورتهايشان را آتش مى‏پوشاند ... (50)


هَذَا بَلاَغ‌ٌ لِلنَّاس‌ِ وَ لِيُنْذَرُوا بِه‌ِ وَ لِيَعْلَمُوا أَنَّمَا هُوَ إِلَه‌ٌ وَاحِدٌ وَ لِيَذَّكَّرَ أُولُوا الْأَلْبَاب‌ِ (ابراهيم: 52)

اين (قرآن،) پيام (و ابلاغى) براى (عموم) مردم است تا همه به وسيله آن انذار شوند، و بدانند او خدا يكتاست و تا صاحبان مغز (و انديشه) پند گيرند! (52)


الر تِلْك‌َ آيَات‌ُ الْكِتَاب‌ِ وَ قُرْآن‌ٍ مُبِين‌ٍ (حجر: 1)

الر، اين آيات كتاب، و قرآن مبين است. (1)


ذَرْهُم‌ْ يَأْكُلُوا وَ يَتَمَتَّعُوا وَ يُلْهِهِم‌ُ الْأَمَل‌ُ فَسَوْف‌َ يَعْلَمُون‌َ (حجر: 3)

بگذار آنها بخورند، و بهره گيرند، و آرزوها آنان را غافل سازد ولى بزودى خواهند فهميد! (3)


وَ مَا أَهْلَكْنَا مِنْ‌ قَرْيَة‌ٍ إِلاَّ وَ لَهَا كِتَاب‌ٌ مَعْلُوم‌ٌ (حجر: 4)

ما اهل هيچ شهر و ديارى را هلاك نكرديم مگر اينكه اجل معيّن (و زمان تغيير ناپذيرى) داشتند! (4)


مَا تَسْبِق‌ُ مِن‌ْ أُمَّة‌ٍ أَجَلَهَا وَ مَا يَسْتَأْخِرُون‌َ (حجر: 5)

هيچ گروهى از اجل خود پيشى نمى‏گيرد و از آن عقب نخواهد افتاد! (5)


وَ قَالُوا يَا أَيُّهَا الَّذِي‌ نُزِّل‌َ عَلَيْه‌ِ الذِّكْرُ إِنَّك‌َ لَمَـجْنُون‌ٌ (حجر: 6)

و گفتند: «اى كسى كه «ذكر» [قرآن‏] بر او نازل شده، مسلماً تو ديوانه‏اى! (6)


مَا نُنَزِّل‌ُ الْمَلاَئِكَة‌َ إِلاَّ بِالْحَق‌ِّ وَ مَا كَانُوا إِذَاً مُنْظَرِين‌َ (حجر: 8)

(امّا اينها بايد بدانند) ما فرشتگان را، جز بحق، نازل نمى‏كنيم، و هر گاه نازل شوند، ديگر به اينها مهلت داده نمى‏شود (و در صورت انكار، به عذاب الهى نابود مى‏گردند)! (8)


إِنَّا نَحْن‌ُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنَّا لَه‌ُ لَحَافِظُون‌َ (حجر: 9)

ما قرآن را نازل كرديم و ما بطور قطع نگهدار آنيم! (9)


وَ لَقَدْ أَرْسَلْنَا مِنْ‌ قَبْلِك‌َ فِي‌ شِيَع‌ِ الْأَوَّلِين‌َ (حجر: 10)

ما پيش از تو (نيز) پيامبرانى در ميان امّتهاى نخستين فرستاديم. (10)


وَ مَا يَأْتِيهِمْ‌ مِنْ‌ رَسُول‌ٍ إِلاَّ كَانُوا بِه‌ِ يَسْتَهْزِئُون‌َ (حجر: 11)

هيچ پيامبرى به سراغ آنها نمى‏آمد مگر اينكه او را مسخره مى‏كردند. (11)


لاَ يُؤْمِنُون‌َ بِه‌ِ وَ قَدْ خَلَت‌ْ سُنَّة‌ُ الْأَوَّلِين‌َ (حجر: 13)

(اما با اين حال،) آنها به آن ايمان نمى‏آورند روش اقوام پيشين نيز چنين بود! (13)


وَ لَوْ فَتَحْنا عَلَيْهِمْ‌ بَابَاً مِن‌َ السَّمَاءِ فَظَلُّوا فِيه‌ِ يَعْرُجُون‌َ (حجر: 14)

و اگر درى از آسمان به روى آنان بگشاييم، و آنها پيوسته در آن بالا روند ... (14)


وَ لَقَدْ جَعَلْنَا فِي‌ السَّمَاءِ بُرُوجَاً وَ زَيَّنَّاهَا لِلنَّاظِرِين‌َ (حجر: 16)

ما در آسمان برجهايى قرار داديم و آن را براى بينندگان آراستيم. (16)


وَ حَفِظْنَاهَا مِنْ‌ كُل‌ِّ شَيْطَان‌ٍ رَجِيم‌ٍ (حجر: 17)

و آن را از هر شيطان رانده شده‏اى حفظ كرديم (17)


وَالْأَرْض‌َ مَدَدْنَاهَا وَ أَلْقَيْنَا فِيهَا رَوَاسِي‌َ وَ أَنبَتْنَا فِيهَا مِنْ‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ مَوْزُون‌ٍ (حجر: 19)

و زمين را گسترديم و در آن كوه‏هاى ثابتى افكنديم و از هر گياه موزون، در آن رويانديم (19)


وَ جَعَلْنَا لَكُم‌ْ فِيهَا مَعَايِش‌َ وَ مَنْ‌ لَسْتُم‌ْ لَه‌ُ بِرَازِقِين‌َ (حجر: 20)

و براى شما انواع وسايل زندگى در آن قرار داديم همچنين براى كسانى كه شما نمى‏توانيد به آنها روزى دهيد! (20)


وَ إِنْ‌ مِنْ‌ شَي‌ْءٍ إِلاَّ عِنْدَنَا خَزَائِنُه‌ُ وَ مَا نُنَزِّلُه‌ُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَعْلُوم‌ٍ (حجر: 21)

و خزائن همه چيز، تنها نزد ماست ولى ما جز به اندازه معيّن آن را نازل نمى‏كنيم! (21)


وَ أَرْسَلْنَا الرِّيَاح‌َ لَوَاقِح‌َ فَأَنْزَلْنَا مِن‌َ السَّمَاءِ مَاءً فَأَسْقَيْنَاكُمُوه‌ُ وَ مَا أَنْتُم‌ْ لَه‌ُ بِخَازِنِين‌َ (حجر: 22)

ما بادها را براى بارور ساختن (ابرها و گياهان) فرستاديم و از آسمان آبى نازل كرديم، و شما را با آن سيراب ساختيم در حالى كه شما توانايى حفظ و نگهدارى آن را نداشتيد! (22)


وَ إِنَّا لَنَحْن‌ُ نُحْيِي‌ وَ نُمِيت‌ُ وَ نَحْن‌ُ الْوَارِثُون‌َ (حجر: 23)

ماييم كه زنده مى‏كنيم و مى‏ميرانيم و ماييم وارث (همه جهان)! (23)


وَ لَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَقْدِمِين‌َ مِنْكُم‌ْ وَ لَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَأْخِرِين‌َ (حجر: 24)

ما، هم پيشينيان شما را دانستيم و هم متأخّران را! (24)


وَ إِن‌َّ رَبَّك‌َ هُوَ يَحْشُرُهُم‌ْ إِنَّه‌ُ حَكِيم‌ٌ عَلِيم‌ٌ (حجر: 25)

پروردگار تو، قطعاً آنها را (در قيامت) جمع و محشور مى‏كند چرا كه او حكيم و داناست! (25)


وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَان‌َ مِنْ‌ صَلْصَال‌ٍ مِن‌ْ حَمَإٍ مَسْنُون‌ٍ (حجر: 26)

ما انسان را از گِل خشكيده‏اى (همچون سفال) كه از گِل بد بوى (تيره رنگى) گرفته شده بود آفريديم! (26)


وَالْجَان‌َّ خَلَقْنَاه‌ُ مِنْ‌ قَبْل‌ُ مِنْ‌ نَارِ السَّمُوم‌ِ (حجر: 27)

و جن را پيش از آن، از آتش گرم و سوزان خلق كرديم! (27)


وَ إِذْ قَال‌َ رَبُّك‌َ لِلْمَلائِكَة‌ِ إِنِّي‌ خَالِق‌ٌ بَشَرَاً مِنْ‌ صَلْصَال‌ٍ مِن‌ْ حَمَإٍ مَسْنُون‌ٍ (حجر: 28)

و (به خاطر بياور) هنگامى كه پروردگارت به فرشتگان گفت: «من بشرى را از گل خشكيده‏اى كه از گل بدبويى گرفته شده، مى‏آفرينم. (28)


فَإِذَا سَوَّيْتُه‌ُ وَ نَفَخْت‌ُ فِيه‌ِ مِنْ‌ رُوحِي‌ فَقَعُوا لَه‌ُ سَاجِدِين‌َ (حجر: 29)

هنگامى كه كار آن را به پايان رساندم، و در او از روح خود (يك روح شايسته و بزرگ) دميدم، همگى براى او سجده كنيد!» (29)


وَ إِن‌َّ عَلَيْك‌َ اللَّعْنَة‌َ إِلَي‌ يَوْم‌ِ الدِّين‌ِ (حجر: 35)

و لعنت (و دورى از رحمت حق) تا روز قيامت بر تو خواهد بود!» (35)


قَال‌َ رَب‌ِّ بِمَا أَغْوَيْتَنِي‌ لَأُزَيِّنَن‌َّ لَهُم‌ْ فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَ لَأُغْوِيَنَّهُم‌ْ أَجْمَعِين‌َ (حجر: 39)

گفت: «پروردگارا! چون مرا گمراه ساختى، من (نعمتهاى مادّى را) در زمين در نظر آنها زينت مى‏دهم، و همگى را گمراه خواهم ساخت، (39)


وَ إِن‌َّ جَهَنَّم‌َ لَمَوْعِدُهُم‌ْ أَجْمَعِين‌َ (حجر: 43)

و دوزخ، ميعادگاه همه آنهاست! (43)


إِن‌َّ الْمُتَّقِين‌َ فِي‌ جَنَّات‌ٍ وَ عُيُون‌ٍ (حجر: 45)

به يقين، پرهيزگاران در باغها (ى سرسبز بهشت) و در كنار چشمه‏ها هستند. (45)


وَ نَزَعْنَا مَا فِي‌ صُدُورِهِمْ‌ مِن‌ْ غِل‌ٍّ إِخْوَانَاً عَلَي‌ سُرُرٍ مُتَقابِلِين‌َ (حجر: 47)

هر گونه غلِّ [حسد و كينه و دشمنى‏] را از سينه آنها برمى‏كنيم (و روحشان را پاك مى‏سازيم) در حالى كه همه برابرند، و بر تختها رو به روى يكديگر قرار دارند. (47)


لاَ يَمَسُّهُم‌ْ فِيهَا نَصَب‌ٌ وَ مَا هُمْ‌ مِنْهَا بِمُخْرَجِين‌َ (حجر: 48)

هيچ خستگى و تعبى در آنجا به آنها نمى‏رسد، و هيچ گاه از آن اخراج نمى‏گردند! (48)


وَ أَن‌َّ عَذَابِي‌ هُوَ الْعَذَاب‌ُ الْأَلِيم‌ُ (حجر: 50)

و (اينكه) عذاب و كيفر من، همان عذاب دردناك است! (50)


وَ نَبِّئْهُم‌ْ عَنْ‌ ضَيْف‌ِ إِبْرَاهِيم‌َ (حجر: 51)

و به آنها از مهمانهاى ابراهيم خبر ده! (51)


قَال‌َ أَبَشَّرْتُمُونِي‌ عَلَي‌ أَنْ‌ مَسَّنِي‌َ الْكِبَرُ فَبِم‌َ تُبَشِّرُون‌َ (حجر: 54)

گفت: «آيا به من (چنين) بشارت مى‏دهيد با اينكه پير شده‏ام؟! به چه چيز بشارت مى‏دهيد؟!» (54)


قَال‌َ وَ مَنْ‌ يَقْنَط‌ُ مِنْ‌ رَحْمَة‌ِ رَبِّه‌ِ إِلاَّ الضَّالُّون‌َ (حجر: 56)

گفت: «جز گمراهان، چه كسى از رحمت پروردگارش مأيوس مى‏شود؟!» (56)


وَ أَتَيْنَاك‌َ بِالْحَق‌ِّ وَ إِنَّا لَصَادِقُون‌َ (حجر: 64)

ما واقعيّت مسلّمى را براى تو آورده‏ايم و راست مى‏گوييم! (64)


فَأَسْرِ بِأَهْلِك‌َ بِقِطْع‌ٍ مِن‌َ اللَّيْل‌ِ وَاتَّبِع‌ْ أَدْبَارَهُم‌ْ وَ لاَ يَلْتَفِت‌ْ مِنْكُم‌ْ أَحَدٌ وَامْضُوا حَيْث‌ُ تُؤْمَرُون‌َ (حجر: 65)

پس، خانواده‏ات را در اواخر شب با خود بردار، و از اينجا ببر و خودت به دنبال آنها حركت كن و كسى از شما به پشت سر خويش ننگرد مأمور هستيد برويد!» (65)


وَ قَضَيْنَا إِلَيْه‌ِ ذَلِك‌َ الْأَمْرَ أَن‌َّ دَابِرَ هَؤُلاَءِ مَقْطُوع‌ٌ مُصْبِحِين‌َ (حجر: 66)

و ما به لوط اين موضوع را وحى فرستاديم كه صبحگاهان، همه آنها ريشه‏كن خواهند شد. (66)


وَ جَاءَ أَهْل‌ُ الْمَدِينَة‌ِ يَسْتَبْشِرُون‌َ (حجر: 67)

(از سوى ديگر،) اهل شهر (از ورود ميهمانان با خبر شدند، و بطرف خانه لوط) آمدند در حالى كه شادمان بودند. (67)


وَاتَّقُوا الله‌َ وَ لاَ تُخْزُون‌ِ (حجر: 69)

و از خدا بترسيد، و مرا شرمنده نسازيد!» (69)


قَالُوا أَوَ لَم‌ْ نَنْهَك‌َ عَن‌ِ الْعَالَمِين‌َ (حجر: 70)

گفتند: «مگر ما تو را از جهانيان نهى نكرديم (و نگفتيم كسى را به ميهمانى نپذير؟!» (70)


فَجَعَلْنَا عَالِيَهَا سَافِلَهَا وَ أَمْطَرْنَا عَلَيْهِم‌ْ حِجَارَة‌ً مِنْ‌ سِجِّيل‌ٍ (حجر: 74)

سپس (شهر و آبادى آنها را زير و رو كرديم) بالاى آن را پايين قرار داديم و بارانى از سنگ بر آنها فرو ريختيم! (74)


وَ إِنَّهَا لَبِسَبِيل‌ٍ مُقِيم‌ٍ (حجر: 76)

و ويرانه‏هاى سرزمين آنها، بر سر راه (كاروانها)، همواره ثابت و برقرار است (76)


وَ إِنْ‌ كَان‌َ أَصْحَاب‌ُ الْأَيْكَة‌ِ لَظَالِمِين‌َ (حجر: 78)

«اصحاب الأيكه» [صاحبان سرزمينهاى پردرخت قوم شعيب‏] مسلماً قوم ستمگرى بودند! (78)


فَانْتَقَمْنَا مِنْهُم‌ْ وَ إِنَّهُمَا لَبِإِمَام‌ٍ مُبِين‌ٍ (حجر: 79)

ما از آنها انتقام گرفتيم و (شهرهاى ويران شده) اين دو [قوم لوط و اصحاب الأيكه‏] بر سر راه (شما در سفرهاى شام)، آشكار است! (79)


وَ لَقَدْ كَذَّب‌َ أَصْحَاب‌ُ الْحِجْرِ الْمُرْسَلِين‌َ (حجر: 80)

و «اصحاب حجر» [قوم ثمود] پيامبران را تكذيب كردند! (80)


وَ آتَيْنَاهُم‌ْ آيَاتِنَا فَكَانُوا عَنْهَا مُعْرِضِين‌َ (حجر: 81)

ما آيات خود را به آنان داديم ولى آنها از آن روى گرداندند! (81)


وَ كَانُوا يَنْحِتُون‌َ مِن‌َ الْجِبَال‌ِ بُيُوتَاً آمِنِين‌َ (حجر: 82)

آنها خانه‏هاى امن در دل كوه‏ها مى‏تراشيدند. (82)


وَ مَا خَلَقْنَا السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌َ وَ مَا بَيْنَهُمَا إِلاَّ بِالْحَق‌ِّ وَ إِن‌َّ السَّاعَة‌َ لَآتِيَة‌ٌ فَاصْفَح‌ِ الصَّفْح‌َ الْجَمِيل‌َ (حجر: 85)

ما آسمانها و زمين و آنچه را ميان آن دو است، جز بحق نيافريديم و ساعت موعود [قيامت‏] قطعاً فرا خواهد رسيد (و جزاى هر كس به او مى‏رسد)! پس، از آنها به طرز شايسته‏اى صرف نظر كن (و آنها را بر نادانيهايشان ملامت ننما)! (85)


وَ لَقَدْ آتَيْنَاك‌َ سَبْعَاً مِن‌َ الْمَثَانِي‌ وَالْقُرْآن‌َ الْعَظِيم‌َ (حجر: 87)

ما به تو سوره حمد و قرآن عظيم داديم! (87)


لاَ تَمُدَّن‌َّ عَيْنَيْك‌َ إِلَي‌ مَا مَتَّعْنَا بِه‌ِ أَزْوَاجَاً مِنْهُم‌ْ وَ لاَ تَحْزَن‌ْ عَلَيْهِم‌ْ وَاخْفِض‌ْ جَنَاحَك‌َ لِلْمُؤْمِنِين‌َ (حجر: 88)

(بنا بر اين،) هرگز چشم خود را به نعمتهاى (مادّى)، كه به گروه‏هايى از آنها [كفّار] داديم، ميفكن! و بخاطر آنچه آنها دارند، غمگين مباش! و بال (عطوفت) خود را براى مؤمنين فرود آر! (88)


وَ قُل‌ْ إِنِّي‌ أَنَا النَّذِيرُ الْمُبِين‌ُ (حجر: 89)

و بگو: «من انذاركننده آشكارم!» (89)


فَوَ رَبِّك‌َ لَنَسْأَلَنَّهُم‌ْ أَجْمَعِين‌َ (حجر: 92)

به پروردگارت سوگند، (در قيامت) از همه آنها سؤال خواهيم كرد ... (92)


فَاصْدَع‌ْ بِمَا تُؤْمَرُ وَ أَعْرِض‌ْ عَن‌ِ الْمُشْرِكِين‌َ (حجر: 94)

آنچه را مأموريت دارى، آشكارا بيان كن! و از مشركان روى گردان (و به آنها اعتنا نكن)! (94)


وَ لَقَدْ نَعْلَم‌ُ أَنَّك‌َ يَضِيق‌ُ صَدْرُك‌َ بِمَا يَقُولُون‌َ (حجر: 97)

ما مى‏دانيم سينه‏ات از آنچه آنها مى‏گويند تنگ مى‏شود (و تو را سخت ناراحت مى‏كنند). (97)


فَسَبِّح‌ْ بِحَمْدِ رَبِّك‌َ وَ كُنْ‌ مِن‌َ السَّاجِدِين‌َ (حجر: 98)

(براى دفع ناراحتى آنان) پروردگارت را تسبيح و حمد گو! و از سجده كنندگان باش! (98)


وَاعْبُدْ رَبَّك‌َ حَتَّي‌ يَأْتِيَك‌َ الْيَقِين‌ُ (حجر: 99)

و پروردگارت را عبادت كن تا يقين [مرگ‏] تو فرا رسد! (99)


أَتَي‌ أَمْرُ الله‌ِ فَلاَ تَسْتَعْجِلُوه‌ُ سُبْحَانَه‌ُ وَ تَعَالَي‌ عَمَّا يُشْرِكُون‌َ (نحل: 1)

فرمان خدا (براى مجازات مشركان و مجرمان،) فرا رسيده است براى آن عجله نكنيد! منزّه و برتر است خداوند از آنچه همتاى او قرار مى‏دهند! (1)


خَلَق‌َ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌َ بِالْحَق‌ِّ تَعَالَي‌ عَمَّا يُشْرِكُون‌َ (نحل: 3)

آسمانها و زمين را بحق آفريد او برتر است از اينكه همتايى براى او قرار مى‏دهند! (3)


وَالْأَنْعَام‌َ خَلَقَهَا لَكُم‌ْ فِيهَا دِف‌ْءٌ وَ مَنَافِع‌ُ وَ مِنْهَا تَأْكُلُون‌َ (نحل: 5)

و چهارپايان را آفريد در حالى كه در آنها، براى شما وسيله پوشش، و منافع ديگرى است و از گوشت آنها مى‏خوريد! (5)


وَ لَكُم‌ْ فِيهَا جَمَال‌ٌ حِين‌َ تُرِيحُون‌َ وَ حِين‌َ تَسْرَحُون‌َ (نحل: 6)

و در آنها براى شما زينت و شكوه است به هنگامى كه آنها را به استراحتگاهشان بازمى‏گردانيد، و هنگامى كه (صبحگاهان) به صحرا مى‏فرستيد! (6)


وَ تَحْمِل‌ُ أَثْقَالَكُم‌ْ إِلَي‌ بَلَدٍ لَم‌ْ تَكُونُوا بَالِغِيه‌ِ إِلاَّ بِشِق‌ِّ الْأَنْفُس‌ِ إِن‌َّ رَبَّكُم‌ْ لَرَؤُوف‌ٌ رَحِيم‌ٌ (نحل: 7)

آنها بارهاى سنگين شما را به شهرى حمل مى‏كنند كه جز با مشقّت زياد، به آن نمى‏رسيديد پروردگارتان رؤوف و رحيم است (كه اين وسايل حيات را در اختيارتان قرار داده)! (7)


وَالْخَيْل‌َ وَالْبِغَال‌َ وَالْحَمِيرَ لِتَرْكَبُوهَا وَ زِينَة‌ً وَ يَخْلُق‌ُ مَا لاَ تَعْلَمُون‌َ (نحل: 8)

همچنين اسبها و استرها و الاغها را آفريد تا بر آنها سوار شويد و زينت شما باشد، و چيزهايى مى‏آفريند كه نمى‏دانيد. (8)


وَ عَلَي‌ الله‌ِ قَصْدُ السَّبِيل‌ِ وَ مِنْهَا جَائِرٌ وَ لَوْ شَاءَ لَهَدَاكُم‌ْ أَجْمَعِين‌َ (نحل: 9)

و بر خداست كه راه راست را (به بندگان) نشان دهد امّا بعضى از راه‏ها بيراهه است! و اگر خدا بخواهد، همه شما را (به اجبار) هدايت مى‏كند (ولى اجبار سودى ندارد). (9)


هُوَ الَّذِي‌ أَنْزَل‌َ مِن‌َ السَّمَاءِ مَاءً لَكُمْ‌ مِنْه‌ُ شَرَاب‌ٌ وَ مِنْه‌ُ شَجَرٌ فِيه‌ِ تُسِيمُون‌َ (نحل: 10)

او كسى است كه از آسمان، آبى فرستاد، كه نوشيدن شما از آن است و (همچنين) گياهان و درختانى كه حيوانات خود را در آن به چرا مى‏بريد، نيز از آن است. (10)


يُنْبِت‌ُ لَكُمْ‌ بِه‌ِ الزَّرْع‌َ وَالزَّيْتُون‌َ وَالنَّخِيل‌َ وَالْأَعْنَاب‌َ وَ مِنْ‌ كُل‌ِّ الثَّـمَرَات‌ِ إِن‌َّ فِي‌ ذَلِك‌َ لَآيَة‌ً لِقَوْم‌ٍ يَتَفَكَّرُون‌َ (نحل: 11)

خداوند با آن (آب باران)، براى شما زراعت و زيتون و نخل و انگور، و از همه ميوه‏ها مى‏روياند مسلماً در اين، نشانه روشنى براى انديشمندان است. (11)


وَ سَخَّرَ لَكُم‌ُ اللَّيْل‌َ وَالنَّهَارَ وَالشَّمْس‌َ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُوم‌ُ مُسَخَّرَات‌ٌ بِأَمْرِه‌ِ إِن‌َّ فِي‌ ذَلِك‌َ لَآيَات‌ٍ لِقَوْم‌ٍ يَعْقِلُون‌َ (نحل: 12)

او شب و روز و خورشيد و ماه را مسخّر شما ساخت و ستارگان نيز به فرمان او مسخّر شمايند در اين، نشانه‏هايى است (از عظمت خدا،) براى گروهى كه عقل خود را به كار مى‏گيرند! (12)


وَ مَا ذَرَأَ لَكُم‌ْ فِي‌ الْأَرْض‌ِ مُخْتَلِفَاً أَلْوَانُه‌ُ إِن‌َّ فِي‌ ذَلِك‌َ لَآيَة‌ً لِقَوْم‌ٍ يَذَّكَّرُون‌َ (نحل: 13)

(علاوه بر اين،) مخلوقاتى را كه در زمين به رنگهاى گوناگون آفريده نيز مسخّر (فرمان شما) ساخت در اين، نشانه روشنى است براى گروهى كه متذكّر مى‏شوند! (13)


وَ هُوَ الَّذِي‌ سَخَّرَ الْبَحْرَ لِتَأْكُلُوا مِنْه‌ُ لَحْمَاً طَرِيَّاً وَ تَسْتَخْرِجوا مِنْه‌ُ حِلْيَة‌ً تَلْبَسُونَهَا وَ تَرَي‌ الْفُلْك‌َ مَوَاخِرَ فِيه‌ِ وَ لِتَبْتَغُوا مِنْ‌ فَضْلِه‌ِ وَ لَعَلَّكُم‌ْ تَشْكُرُون‌َ (نحل: 14)

او كسى است كه دريا را مسخّر (شما) ساخت تا از آن، گوشت تازه بخوريد و زيورى براى پوشيدن (مانند مرواريد) از آن استخراج كنيد و كشتيها را مى‏بينى كه سينه دريا را مى‏شكافند تا شما (به تجارت پردازيد و) از فضل خدا بهره گيريد شايد شكر نعمتهاى او را بجا آوريد! (14)


وَ أَلْقَي‌ فِي‌ الْأَرْض‌ِ رَوَاسِي‌َ أَنْ‌ تَمِيدَ بِكُم‌ْ وَ أَنْهَارَاً وَ سُبُلاً لَعَلَّكُم‌ْ تَهْتَدُون‌َ (نحل: 15)

و در زمين، كوه‏هاى ثابت و محكمى افكند تا لرزش آن را نسبت به شما بگيرد و نهرها و راه‏هايى ايجاد كرد، تا هدايت شويد. (15)


وَ عَلاَمَات‌ٍ وَ بِالنَّجْم‌ِ هُم‌ْ يَهْتَدُون‌َ (نحل: 16)

و (نيز) علاماتى قرار داد و (شب هنگام) به وسيله ستارگان هدايت مى‏شوند. (16)


وَ إِنْ‌ تَعُدُّوا نِعْمَة‌َ الله‌ِ لاَ تُحْصُوهَا إِن‌َّ الله‌َ لَغَفُورٌ رَحِيم‌ٌ (نحل: 18)

و اگر نعمتهاى خدا را بشماريد، هرگز نمى‏توانيد آنها را احصا كنيد خداوند بخشنده و مهربان است! (18)


وَالله‌ُ يَعْلَم‌ُ مَا تُسِرُّون‌َ وَ مَا تُعْلِنُون‌َ (نحل: 19)

خداوند آنچه را پنهان مى‏داريد و آنچه را آشكار مى‏سازيد، مى‏داند. (19)


وَالَّذِين‌َ يَدْعُون‌َ مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ لاَ يَخْلُقُون‌َ شَيْءً وَ هُم‌ْ يُخْلَقُون‌َ (نحل: 20)

معبودهايى را كه غير از خدا مى‏خوانند، چيزى را خلق نمى‏كنند بلكه خودشان هم مخلوقند! (20)


أَمْوَات‌ٌ غَيْرُ أَحْيَاءٍ وَ مَا يَشْعُرُون‌َ أَيَّان‌َ يُبْعَثُون‌َ (نحل: 21)

آنها مردگانى هستند كه هرگز استعداد حيات ندارند و نمى‏دانند (عبادت‏كنندگانشان) در چه زمانى محشور مى‏شوند! (21)


إِلَهُكُم‌ْ إِلَه‌ٌ وَاحِدٌ فَالَّذِين‌َ لاَ يُؤْمِنُون‌َ بِالْآخِرَة‌ِ قُلُوبُهُمْ‌ مُنْكِرَة‌ٌ وَ هُمْ‌ مُسْتَكْبِرُون‌َ (نحل: 22)

معبود شما خداوند يگانه است امّا كسانى كه به آخرت ايمان نمى‏آورند، دلهايشان (حق را) انكار مى‏كند و مستكبرند. (22)


لاَ جَرَم‌َ أَن‌َّ الله‌َ يَعْلَم‌ُ مَا يُسِرُّون‌َ وَ مَا يُعْلِنُون‌َ إِنَّه‌ُ لاَ يُحِب‌ُّ الْمُسْتَكْبِرِين‌َ (نحل: 23)

قطعاً خداوند از آنچه پنهان مى‏دارند و آنچه آشكار مى‏سازند با خبر است او مستكبران را دوست نمى‏دارد! (23)


وَ إِذَا قِيل‌َ لَهُمْ‌ مَاذَا أَنْزَل‌َ رَبُّكُم‌ْ قَالُوا أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِين‌َ (نحل: 24)

و هنگامى كه به آنها گفته شود: «پروردگار شما چه نازل كرده است؟» مى‏گويند: «اينها (وحى الهى نيست) همان افسانه‏هاى دروغين پيشينيان است!» (24)


لِيَحْمِلُوا أَوْزَارَهُم‌ْ كَامِلَة‌ً يَوْم‌َ الْقِيَامَة‌ِ وَ مِن‌ْ أَوْزَارِ الَّذِين‌َ يُضِلُّونَهُمْ‌ بِغَيْرِ عِلْم‌ٍ أَلاَ سَاءَ مَا يَزِرُون‌َ (نحل: 25)

آنها بايد روز قيامت، (هم) بار گناهان خود را بطور كامل بر دوش كشند و هم سهمى از گناهان كسانى كه بخاطر جهل، گمراهشان مى‏سازند! بدانيد آنها بار سنگين بدى بر دوش مى‏كشند! (25)


قَدْ مَكَرَ الَّذِين‌َ مِنْ‌ قَبْلِهِم‌ْ فَأَتَي‌ الله‌ُ بُنْيَانَهُمْ‌ مِن‌َ الْقَوَاعِدِ فَخَرَّ عَلَيْهِم‌ُ السَّقْف‌ُ مِنْ‌ فَوْقِهِم‌ْ وَ أَتَاهُم‌ُ الْعَذَاب‌ُ مِن‌ْ حَيث‌ُ لاَ يَشْعُرُون‌َ (نحل: 26)

كسانى كه قبل از ايشان بودند (نيز) از اين توطئه‏ها داشتند ولى خداوند به سراغ شالوده (زندگى) آنها رفت و آن را از اساس ويران كرد و سقف از بالا بر سرشان فرو ريخت و عذاب (الهى) از آن جايى كه نمى‏دانستند به سراغشان آمد! (26)


ثُم‌َّ يَوْم‌َ الْقِيَامَة‌ِ يُخْزِيهِم‌ْ وَ يَقُول‌ُ أَيْن‌َ شُرَكَائِي‌َ الَّذِين‌َ كُنْتُم‌ْ تُشَاقُّون‌َ فِيهِم‌ْ قَال‌َ الَّذِين‌َ أُوتُوا الْعِلْم‌َ إِن‌َّ الْخِزْي‌َ الْيَوْم‌َ وَالسُّوءَ عَلَي‌ الْكَافِرِين‌َ (نحل: 27)

سپس روز قيامت خدا آنها را رسوا مى‏سازد و مى‏گويد: «شريكانى كه شما براى من ساختيد، و بخاطر آنها با ديگران دشمنى مى‏كرديد، كجا هستيد؟!» (در اين هنگام،) كسانى كه به آنها علم داده شده مى‏گويند: «رسوايى و بدبختى، امروز بر كافران است!» (27)


وَ قِيل‌َ لِلَّذِين‌َ اتَّقَوْا مَاذَا أَنْزَل‌َ رَبُّكُم‌ْ قَالُوا خَيْرَاً لِلَّذِين‌َ أَحْسَنُوا فِي‌ هَذِه‌ِ الدُّنْيَا حَسَنَة‌ٌ وَ لَدَارُ الْآخِرَة‌ِ خَيْرٌ وَ لَنِعْم‌َ دَارُ الْمُتَّقِين‌َ (نحل: 30)

(ولى هنگامى كه) به پرهيزگاران گفته مى‏شد: «پروردگار شما چه چيز نازل كرده است؟» مى‏گفتند: «خير (و سعادت)» (آرى،) براى كسانى كه نيكى كردند، در اين دنيا نيكى است و سراى آخرت از آن هم بهتر است و چه خوب است سراى پرهيزگاران! (30)


هَل‌ْ يَنْظُرُون‌َ إِلاَّ أَنْ‌ تَأْتِيَهُم‌ُ الْمَلاَئِكَة‌ُ أَوْ يَأْتِي‌َ أَمْرُ رَبِّك‌َ كَذَلِك‌َ فَعَل‌َ الَّذِين‌َ مِنْ‌ قَبْلِهِم‌ْ وَ مَا ظَلَمَهُم‌ُ الله‌ُ وَ لَكِنْ‌ كَانُوا أَنْفُسَهُم‌ْ يَظْلِمُون‌َ (نحل: 33)

آيا آنها انتظارى جز اين دارند كه فرشتگان (قبض ارواح) به سراغشان بيايند، يا فرمان پروردگارت (براى مجازاتشان) فرا رسد (آن گاه توبه كنند؟! ولى توبه آنها در آن زمان بى اثر است! آرى،) كسانى كه پيش از ايشان بودند نيز چنين كردند! خداوند به آنها ستم نكرد ولى آنان به خويشتن ستم مى‏نمودند! (33)


فَأَصَابَهُم‌ْ سَيِّئَات‌ُ مَا عَمِلُوا وَ حَاق‌َ بِهِمْ‌ مَا كَانُوا بِه‌ِ يَسْتَهْزِئُون‌َ (نحل: 34)

و سرانجام بديهاى اعمالشان به آنها رسيد و آنچه را (از وعده‏هاى عذاب) استهزا مى‏كردند، بر آنان وارد شد. (34)


وَ قَال‌َ الَّذِين‌َ أَشْرَكُوا لَوْ شَاءَ الله‌ُ مَا عَبَدْنَا مِنْ‌ دُونِه‌ِ مِنْ‌ شَي‌ْءٍ نَحْن‌ُ وَ لاَ آبَاؤُنَا وَ لاَ حَرَّمْنَا مِنْ‌ دُونِه‌ِ مِنْ‌ شَي‌ْءٍ كَذَلِك‌َ فَعَل‌َ الَّذِين‌َ مِنْ‌ قَبْلِهِم‌ْ فَهَل‌ْ عَلَي‌ الرُّسُل‌ِ إِلاَّ الْبَلاَغ‌ُ الْمُبِين‌ُ (نحل: 35)

مشركان گفتند: «اگر خدا مى‏خواست، نه ما و نه پدران ما، غير او را پرستش نمى‏كرديم و چيزى را بدون اجازه او حرام نمى‏ساختيم!» (آرى،) كسانى كه پيش از ايشان بودند نيز همين كارها را انجام دادند ولى آيا پيامبران وظيفه‏اى جز ابلاغ آشكار دارند؟! (35)


وَ لَقَدْ بَعَثْنَا فِي‌ كُل‌ِّ أُمَّة‌ٍ رَسُولاً أَن‌ِ اعْبُدُوا الله‌َ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوت‌َ فَمِنْهُمْ‌ مَن‌ْ هَدَي‌ الله‌ُ وَ مِنْهُمْ‌ مَن‌ْ حَقَّت‌ْ عَلَيْه‌ِ الضَّلاَلَة‌ُ فَسِيرُوا فِي‌ الْأَرْض‌ِ فَانْظُرُوا كَيْف‌َ كَان‌َ عَاقِبَة‌ُ الْمُكَذِّبِين‌َ (نحل: 36)

ما در هر امتى رسولى برانگيختيم كه: «خداى يكتا را بپرستيد و از طاغوت اجتناب كنيد!» خداوند گروهى را هدايت كرد و گروهى ضلالت و گمراهى دامانشان را گرفت پس در روى زمين بگرديد و ببينيد عاقبت تكذيب‏كنندگان چگونه بود! (36)


إِنْ‌ تَحْرِص‌ْ عَلَي‌ هُدَاهُم‌ْ فَإِن‌َّ الله‌َ لاَ يَهْدِي‌ مَنْ‌ يُضِل‌ُّ وَ مَا لَهُمْ‌ مِنْ‌ نَاصِرِين‌َ (نحل: 37)

هر قدر بر هدايت آنها حريص باشى، (سودى ندارد چرا) كه خداوند كسى را كه گمراه ساخت، هدايت نمى‏كند و آنها ياورانى نخواهند داشت! (37)


وَ أَقْسَمُوا بِالله‌ِ جَهْدَ أَيْمَانِهِم‌ْ لاَ يَبْعَث‌ُ الله‌ُ مَنْ‌ يَمُوت‌ُ بَلَي‌ وَعْدَاً عَلَيْه‌ِ حَقَّاً وَ لَكِنَّ‌ أَكْثَرَ النَّاس‌ِ لاَ يَعْلَمُون‌َ (نحل: 38)

آنها سوگندهاى شديد به خدا ياد كردند كه: «هرگز خداوند كسى را كه مى‏ميرد، برنمى‏انگيزد!» آرى، اين وعده قطعى خداست (كه همه مردگان را براى جزا بازمى‏گرداند) ولى بيشتر مردم نمى‏دانند! (38)


لِيُبَيِّن‌َ لَهُم‌ُ الَّذِي‌ يَخْتَلِفُون‌َ فِيه‌ِ وَ لِيَعْلَم‌َ الَّذِين‌َ كَفَرُوا أَنَّهُم‌ْ كَانُوا كَاذِبِين‌َ (نحل: 39)

هدف اين است كه آنچه را در آن اختلاف داشتند، براى آنها روشن سازد و كسانى كه منكر شدند، بدانند دروغ مى‏گفتند! (39)


وَالَّذِين‌َ هَاجَرُوا فِي‌ الله‌ِ مِنْ‌ بَعْدِ مَا ظُلِمُوا لَنُبَوِّئَنَّهُمْ‌ فِي‌ الدُّنْيَا حَسَنَة‌ً وَ لَأََجْرُ الْآخِرَة‌ِ أَكْبَرُ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُون‌َ (نحل: 41)

آنها كه پس از ستم ديدن در راه خدا، هجرت كردند، در اين دنيا جايگاه (و مقام) خوبى به آنها مى‏دهيم و پاداش آخرت، از آن هم بزرگتر است اگر مى‏دانستند! (41)


الَّذِين‌َ صَبَرُوا وَ عَلَي‌ رَبِّهِم‌ْ يَتَوَكَّلُون‌َ (نحل: 42)

آنها كسانى هستند كه صبر و استقامت پيشه كردند، و تنها بر پروردگارشان توكّل مى‏كنند. (42)


وَ مَا أَرْسَلْنَا مِنْ‌ قَبْلِك‌َ إِلاَّ رِجَالاً نُوحِي‌ إِلَيْهِم‌ْ فَاسْأَلُوا أَهْل‌َ الذِّكْرِ إِنْ‌ كُنْتُمْ‌ لاَ تَعْلَمُون‌َ (نحل: 43)

و پيش از تو، جز مردانى كه به آنها وحى مى‏كرديم، نفرستاديم! اگر نمى‏دانيد، از آگاهان بپرسيد (تا تعجب نكنيد از اينكه پيامبر اسلام از ميان همين مردان برانگيخته شده است)! (43)


بِالْبَيِّنَات‌ِ وَالزُّبُرِ وَ أَنْزَلْنَا إِلَيْك‌َ الذِّكْرَ لِتُبَيِّن‌َ لِلنَّاس‌ِ مَا نُزِّل‌َ إِلَيْهِم‌ْ وَ لَعَلَّهُم‌ْ يَتَفَكَّرُون‌َ (نحل: 44)

(از آنها بپرسيد كه) از دلايل روشن و كتب (پيامبران پيشين آگاهند!) و ما اين ذكر [قرآن‏] را بر تو نازل كرديم، تا آنچه به سوى مردم نازل شده است براى آنها روشن سازى و شايد انديشه كنند! (44)


أَوَ لَمْ‌ يَرَوْا إِلَي‌ مَا خَلَق‌َ الله‌ُ مِنْ‌ شَي‌ْءٍ يَتَفَيَّأُ ظِلاَلُه‌ُ عَن‌ِ الْيَـمِين‌ِ وَالشَّمَائِل‌ِ سُجَّدَاً لِالله‌ِ وَ هُم‌ْ دَاخِرُون‌َ (نحل: 48)

آيا آنها مخلوقات خدا را نديدند كه سايه‏هايشان از راست و چپ حركت دارند، و با خضوع براى خدا سجده مى‏كنند؟! (48)


وَ لِالله‌ِ يَسْجُدُ مَا فِي‌ السَّمَاوَات‌ِ وَ مَا فِي‌ الْأَرْض‌ِ مِنْ‌ دَابَّة‌ٍ وَالْمَلاَئِكَة‌ُ وَ هُم‌ْ لاَ يَسْتَكْبِرُون‌َ (نحل: 49)

(نه تنها سايه‏ها، بلكه) تمام آنچه در آسمانها و زمين از جنبندگان وجود دارد، و همچنين فرشتگان، براى خدا سجده مى‏كنند و تكبّر نمى‏ورزند. (49)


يَخَافُون‌َ رَبَّهُمْ‌ مِنْ‌ فَوْقِهِم‌ْ وَ يَفْعَلُون‌َ مَا يُؤْمَرُون‌َ (نحل: 50)

آنها (تنها) از (مخالفت) پروردگارشان، كه حاكم بر آنهاست، مى‏ترسند و آنچه را مأموريت دارند انجام مى‏دهند. (50)


وَ قَال‌َ الله‌ُ لاَ تَتَّخِذُوا إِلَهَيْن‌ِ اثْنَيْن‌ِ إِنَّمَا هُوَ إِلَه‌ٌ وَاحِدٌ فَإِيَّاي‌َ فَارْهَبُون‌ِ (نحل: 51)

خداوند فرمان داده: «دو معبود (براى خود) انتخاب نكنيد معبود (شما) همان خداى يگانه است تنها از (كيفر) من بترسيد!» (51)


وَ لَه‌ُ مَا فِي‌ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ وَ لَه‌ُ الدِّين‌ُ وَاصِبَاً أَفَغَيْرَ الله‌ِ تَتَّقُون‌َ (نحل: 52)

آنچه در آسمانها و زمين است، از آن اوست و دين خالص (نيز) همواره از آن او مى‏باشد آيا از غير او مى‏ترسيد؟! (52)


وَ مَا بِكُمْ‌ مِنْ‌ نِعْمَة‌ٍ فَمِن‌َ الله‌ِ ثُم‌َّ إِذَا مَسَّكُم‌ُ الضُّرُّ فَإِلَيْه‌ِ تَجْأَرُون‌َ (نحل: 53)

آنچه از نعمتها داريد، همه از سوى خداست! و هنگامى كه ناراحتى به شما رسد، فقط او را مى‏خوانيد! (53)


وَ يَجْعَلُون‌َ لِمَا لاَ يَعْلَمُون‌َ نَصِيبَاً مِمَّا رَزَقْنَاهُم‌ْ تَالله‌ِ لَتُسْأَلُن‌َّ عَمَّا كُنْتُم‌ْ تَفْتَرُون‌َ (نحل: 56)

آنان براى بتهايى كه هيچ گونه سود و زيانى از آنها سراغ ندارند، سهمى از آنچه به آنان روزى داده‏ايم قرار مى‏دهند به خدا سوگند، (در دادگاه قيامت،) از اين افتراها كه مى‏بنديد، بازپرسى خواهيد شد! (56)


وَ يَجْعَلُون‌َ لِالله‌ِ الْبَنَات‌ِ سُبْحَانَه‌ُ وَ لَهُمْ‌ مَا يَشْتَهُون‌َ (نحل: 57)

آنها (در پندار خود،) براى خداوند دختران قرار مى‏دهند- منزّه است (از اينكه فرزندى داشته باشد)- ولى براى خودشان، آنچه را ميل دارند قائل مى‏شوند ... (57)


وَ إِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ‌ بِالْأُنْثَي‌ ظَل‌َّ وَجْهُه‌ُ مُسْوَدَّاً وَ هُوَ كَظِيم‌ٌ (نحل: 58)

در حالى كه هر گاه به يكى از آنها بشارت دهند دختر نصيب تو شده، صورتش (از فرط ناراحتى) سياه مى‏شود و به شدّت خشمگين مى‏گردد ... (58)


لِلَّذِين‌َ لاَ يُؤْمِنُون‌َ بِالْآخِرَة‌ِ مَثَل‌ُ السَّوْءِ وَ لِالله‌ِ الْمَثَل‌ُ الْأَعْلَي‌ وَ هُوَ الْعَزِيرُ الْحَكِيم‌ُ (نحل: 60)

براى آنها كه به سراى آخرت ايمان ندارند، صفات زشت است و براى خدا، صفات عالى است و او قدرتمند و حكيم است. (60)


وَ لَوْ يُؤَاخِذُ الله‌ُ النَّاس‌َ بِظُلْمِهِمْ‌ مَا تَرَك‌َ عَلَيْهَا مِنْ‌ دَابَّة‌ٍ وَ لَكِنْ‌ يُؤَخِّرُهُم‌ْ إِلَي‌ أَجَل‌ٍ مُسَمَّي‌ً فَإِذَا جَاءَ أَجَلُهُم‌ْ لاَ يَسْتَأْخِرُون‌َ سَاعَة‌ً وَ لاَ يَسْتَقْدِمُون‌َ (نحل: 61)

و اگر خداوند مردم را بخاطر ظلمشان مجازات مى‏كرد، جنبنده‏اى را بر پشت زمين باقى نمى‏گذارد ولى آنها را تا زمان معيّنى به تأخير مى‏اندازد. و هنگامى كه اجلشان فرا رسد، نه ساعتى تأخير مى‏كنند، و نه ساعتى پيشى مى‏گيرند. (61)


وَ يَجْعَلُون‌َ لِالله‌ِ مَا يَكْرَهُون‌َ وَ تَصِف‌ُ أَلْسِنَتُهُم‌ُ الْكَذِب‌َ أَن‌َّ لَهُم‌ُ الْحُسْنَي‌ لاَ جَرَم‌َ أَن‌َّ لَهُم‌ُ النَّارَ وَ أَنَّهُمْ‌ مُفْرَطُون‌َ (نحل: 62)

آنها براى خدا چيزهايى قرار مى‏دهند كه خودشان از آن كراهت دارند [فرزندان دختر] با اين حال زبانشان به دروغ مى‏گويد سرانجام نيكى دارند! از اين رو براى آنان آتش است و آنها از پيشگامان (دوزخ) اند. (62)


تَالله‌ِ لَقَدْ أَرْسَلْنَا إِلَي‌ أُمَم‌ٍ مِنْ‌ قَبْلِك‌َ فَزَيَّن‌َ لَهُم‌ُ الشَّيْطَان‌ُ أَعْمَالَهُم‌ْ فَهُوَ وَلِيُّهُم‌ُ الْيَوْم‌َ وَ لَهُم‌ْ عَذَاب‌ٌ أَلِيم‌ٌ (نحل: 63)

به خدا سوگند، به سوى امتهاى پيش از تو پيامبرانى فرستاديم امّا شيطان اعمالشان را در نظرشان آراست و امروز او ولىّ و سرپرستشان است و مجازات دردناكى براى آنهاست! (63)


وَ مَا أَنْزَلْنَا عَلَيْك‌َ الْكِتَاب‌َ إِلاَّ لِتُبَيِّن‌َ لَهُم‌ُ الَّذِي‌ اخْتَلَفُوا فِيه‌ِ وَ هُدَي‌ً وَ رَحْمَة‌ً لِقَوْم‌ٍ يُؤْمِنُون‌َ (نحل: 64)

ما قرآن را بر تو نازل نكرديم مگر براى اينكه آنچه را در آن اختلاف دارند، براى آنها روشن كنى و (اين قرآن) مايه هدايت و رحمت است براى قومى كه ايمان مى‏آورند! (64)


وَالله‌ُ أَنْزَل‌َ مِن‌َ السَّمَاءِ مَاءً فَأَحْيَا بِه‌ِ الْأَرْض‌َ بَعْدَ مَوْتِهَا إِن‌َّ فِي‌ ذَلِك‌َ لَآيَة‌ً لِقَوْم‌ٍ يَسْمَعُون‌َ (نحل: 65)

خداوند از آسمان، آبى فرستاد و زمين را، پس از آنكه مرده بود، حيات بخشيد! در اين، نشانه روشنى است براى جمعيّتى كه گوش شنوا دارند! (65)


وَ إِن‌َّ لَكُم‌ْ فِي‌ الْأَنْعَام‌ِ لَعِبْرَة‌ً نُسْقِيكُمْ‌ مِمَّا فِي‌ بُطُونِه‌ِ مِنْ‌ بَيْن‌ِ فَرْث‌ٍ وَ دَم‌ٍ لَبَنَاً خَالِصَاً سَائِغَاً لِلشَّارِبِين‌َ (نحل: 66)

و در وجود چهارپايان، براى شما (درسهاى) عبرتى است: از درون شكم آنها، از ميان غذاهاى هضم شده و خون، شير خالص و گوارا به شما مى‏نوشانيم! (66)


وَ مِنْ‌ ثَمَرَات‌ِ النَّخِيل‌ِ وَالْأَعْنَاب‌ِ تَتَّخِذُون‌َ مِنْه‌ُ سَكَرَاً وَ رِزْقَاً حَسَنَاً إِن‌َّ فِي‌ ذَلِك‌َ لَآيَة‌ً لِقَوْم‌ٍ يَعْقِلُون‌َ (نحل: 67)

و از ميوه‏هاى درختان نخل و انگور، مسكرات (ناپاك) و روزى خوب و پاكيزه مى‏گيريد در اين، نشانه روشنى است براى جمعيّتى كه انديشه مى‏كنند! (67)


وَ أَوْحَي‌ رَبُّك‌َ إِلَي‌ النَّحْل‌ِ أَن‌ِ اتَّخِذِي‌ مِن‌َ الْجِبَال‌ِ بُيُوتَاً وَ مِن‌َ الشَّجَرِ وَ مِمَّا يَعْرِشُون‌َ (نحل: 68)

و پروردگار تو به زنبور عسل «وحى» (و الهام غريزى) نمود كه: «از كوه‏ها و درختان و داربستهايى كه مردم مى‏سازند، خانه‏هايى برگزين! (68)


وَالله‌ُ خَلَقَكُم‌ْ ثُم‌َّ يَتَوَفَّاكُم‌ْ وَ مِنْكُمْ‌ مَنْ‌ يُرَدُّ إِلَي‌ أَرْذَل‌ِ الْعُمُرِ لِكَيْلاَ يَعْلَم‌َ بَعْدَ عِلْم‌ٍ شَيْءً إِن‌َّ الله‌َ عَلِيم‌ٌ قَدِيرٌ (نحل: 70)

خداوند شما را آفريد سپس شما را مى‏ميراند بعضى از شما به نامطلوب‏ترين سنين بالاى عمر مى‏رسند، تا بعد از علم و آگاهى، چيزى ندانند (و همه چيز را فراموش كنند) خداوند دانا و تواناست! (70)


وَالله‌ُ فَضَّل‌َ بَعْضَكُم‌ْ عَلَي‌ بَعْض‌ٍ فِي‌ الرِّزْق‌ِ فَمَا الَّذِين‌َ فُضِّلُوا بِرَادِّي‌ رِزْقِهِم‌ْ عَلَي‌ مَا مَلَكَت‌ْ أَيْمَانُهُم‌ْ فَهُم‌ْ فيه‌ِ سَوَاءٌ أَفَبِنِعْمَة‌ِ الله‌ِ يَجْحَدُون‌َ (نحل: 71)

خداوند بعضى از شما را بر بعضى ديگر از نظر روزى برترى داد (چرا كه استعدادها و تلاشهايتان متفاوت است)! اما آنها كه برترى داده شده‏اند، حاضر نيستند از روزى خود به بردگانشان بدهند و همگى در آن مساوى گردند آيا آنان نعمت خدا را انكار مى‏نمايند (كه شكر او را ادا نمى‏كنند)؟! (71)


وَالله‌ُ جَعَل‌َ لَكُمْ‌ مِن‌ْ أَنْفُسِكُم‌ْ أَزْوَاجَاً وَ جَعَل‌َ لَكُمْ‌ مِن‌ْ أَزْوَاجِكُمْ‌ بَنِين‌َ وَ حَفَدَة‌ً وَ رَزَقَكُمْ‌ مِن‌َ الطَّيِّبَات‌ِ أَفَبِالْباطِل‌ِ يُؤْمِنُون‌َ وَ بِنِعْمَت‌ِ الله‌ِ هُم‌ْ يَكْفُرُون‌َ (نحل: 72)

خداوند براى شما از جنس خودتان همسرانى قرار داد و از همسرانتان براى شما فرزندان و نوه‏هايى به وجود آورد و از پاكيزه‏ها به شما روزى داد آيا به باطل ايمان مى‏آورند، و نعمت خدا را انكار مى‏كنند؟! (72)


وَ يَعْبُدُون‌َ مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ مَا لاَ يَمْلِك‌ُ لَهُم‌ْ رِزْقَاً مِن‌َ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ شَيْءً وَ لاَ يَسْتَطِيعُون‌َ (نحل: 73)

آنها غير از خدا، موجوداتى را مى‏پرستند كه هيچ رزقى را براى آنان از آسمانها و زمين در اختيار ندارند و توان اين كار را نيز ندارند. (73)


فَلاَ تَضْرِبُوا لِالله‌ِ الْأَمْثَال‌َ إِن‌َّ الله‌َ يَعْلَم‌ُ وَ أَنْتُم‌ْ لاَ تَعْلَمُون‌َ (نحل: 74)

پس، براى خدا امثال (و شبيه‏ها) قائل نشويد! خدا مى‏داند، و شما نمى‏دانيد. (74)


ضَرَب‌َ الله‌ُ مَثَلاً عَبْدَاً مَمْلُوكَاً لاَ يَقْدِرُ عَلَي‌ شَي‌ْءٍ وَ مَنْ‌ رَزَقْنَاه‌ُ مِنَّا رِزْقَاً حَسَنَاً فَهُوَ يُنْفِق‌ُ مِنْه‌ُ سِرَّاً وَ جَهْرَاً هَل‌ْ يَسْتَوُون‌َ الْحَمْدُ لِالله‌ِ بَل‌ْ أَكْثَرُهُم‌ْ لاَ يَعْلَمُون‌َ (نحل: 75)

خداوند مثالى زده: برده مملوكى را كه قادر بر هيچ چيز نيست و انسان (با ايمانى) را كه از جانب خود، رزقى نيكو به او بخشيده‏ايم، و او پنهان و آشكار از آنچه خدا به او داده، انفاق مى‏كند آيا اين دو نفر يكسانند؟! شكر مخصوص خداست، ولى اكثر آنها نمى‏دانند! (75)


وَ ضَرَب‌َ الله‌ُ مَثَلاً رَجُلَيْن‌ِ أَحَدُهُمَا أَبْكَم‌ُ لاَ يَقْدِرُ عَلَي‌ شَي‌ْءٍ وَ هُوَ كَل‌ٌّ عَلَي‌ مَوْلاَه‌ُ أَيْنَمَا يُوَجِّهْه‌ُ لاَ يَأْت‌ِ بِخَيرٍ هَل‌ْ يَسْتَوِي‌ هُوَ وَ مَنْ‌ يَأْمُرُ بِالْعَدْل‌ِ وَ هُوَ عَلَي‌ صِرَاط‌ٍ مُسْتَقِيم‌ٍ (نحل: 76)

خداوند مثالى (ديگر) زده است: دو نفر را، كه يكى از آن دو، گنگ مادرزاد است و قادر بر هيچ كارى نيست و سربار صاحبش مى‏باشد او را در پى هر كارى بفرستد، خوب انجام نمى‏دهد آيا چنين انسانى، با كسى كه امر به عدل و داد مى‏كند، و بر راهى راست قرار دارد، برابر است؟! (76)


وَ لِالله‌ِ غَيْب‌ُ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ وَ مَا أَمْرُ السَّاعَة‌ِ إِلاَّ كَلَمْح‌ِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَب‌ُ إِن‌َّ الله‌َ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ قَدِيرٌ (نحل: 77)

غيب آسمانها و زمين، مخصوص خداست (و او همه را مى‏داند) و امر قيامت (بقدرى نزديك و آسان است) درست همانند چشم برهم زدن، و يا از آن هم نزديكتر چرا كه خدا بر هر چيزى تواناست! (77)


وَالله‌ُ أَخْرَجَكُمْ‌ مِنْ‌ بُطُون‌ِ أُمَّهَاتِكُم‌ْ لاَ تَعْلَمُون‌َ شَيْءً وَ جَعَل‌َ لَكُم‌ُ السَّمْع‌َ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَة‌َ لَعَلَّكُم‌ْ تَشْكُرُون‌َ (نحل: 78)

و خداوند شما را از شكم مادرانتان خارج نمود در حالى كه هيچ چيز نمى‏دانستيد و براى شما، گوش و چشم و عقل قرار داد، تا شكر نعمت او را بجا آوريد! (78)


وَالله‌ُ جَعَل‌َ لَكُمْ‌ مِنْ‌ بُيُوتِكُم‌ْ سَكَنَاً وَ جَعَل‌َ لَكُمْ‌ مِنْ‌ جُلُودِ الْأَنْعَام‌ِ بُيُوتَاً تَسْتَخِفُّونَهَا يَوْم‌َ ظَعْنِكُم‌ْ وَ يَوْم‌َ إِقَامَتِكُم‌ْ وَ مِن‌ْ أَصْوَافِهَا وَ أَوْبَارِهَا وَ أَشْعَارِهَا أَثَاثَاً وَ مَتَاعَاً إِلَي‌ حِين‌ٍ (نحل: 80)

و خدا براى شما از خانه‏هايتان محل سكونت (و آرامش) قرار داد و از پوست چهارپايان نيز براى شما خانه‏هايى قرار داد كه روز كوچ كردن و روز اقامتتان، به آسانى مى‏توانيد آنها را جا به جا كنيد و از پشم و كرك و موى آنها، براى شما اثاث و متاع (و وسايل مختلف زندگى) تا زمان معيّنى قرار داد. (80)


وَالله‌ُ جَعَل‌َ لَكُمْ‌ مِمَّا خَلَق‌َ ظِلالاً وَ جَعَل‌َ لَكُمْ‌ مِن‌َ الْجِبَال‌َ أَكْنَانَاً وَ جَعَل‌َ لَكُم‌ْ سَرَابِيل‌َ تَقِيكُم‌ُ الْحَرَّ وَ سَرَابيل‌َ تَقِيكُمْ‌ بَأْسَكُم‌ْ كَذَلِك‌َ يُتِم‌ُّ نِعْمَتَه‌ُ عَلَيْكُم‌ْ لَعَلَّكُم‌ْ تُسْلِمُون‌َ (نحل: 81)

و (نيز) خداوند از آنچه آفريده است سايه‏هايى براى شما قرار داده و از كوه‏ها پناهگاه‏هايى و براى شما پيراهنهايى آفريده، كه شما را از گرما (و سرما) حفظ مى‏كند و پيراهنهايى كه به هنگام جنگ، حافظ شماست اين گونه نعمتهايش را بر شما كامل مى‏كند، شايد تسليم فرمان او شويد! (81)


يَعْرِفُون‌َ نِعْمَت‌َ الله‌ِ ثُم‌َّ يُنْكِرُونَهَا وَ أَكْثَرُهُم‌ُ الْكَافِرُون‌َ (نحل: 83)

آنها نعمت خدا را مى‏شناسند سپس آن را انكار مى‏كنند و اكثرشان كافرند! (83)


وَ يَوْم‌َ نَبْعَث‌ُ مِنْ‌ كُل‌ِّ أُمَّة‌ٍ شَهِيدَاً ثُم‌َّ لاَ يُؤْذَن‌ُ لِلَّذِين‌َ كَفَرُوا وَ لاَ هُم‌ْ يُسْتَعْتَبُون‌َ (نحل: 84)

(به خاطر بياوريد) روزى را كه از هر امّتى گواهى بر آنان برمى‏انگيزيم سپس به آنان كه كفر ورزيدند، اجازه (سخن گفتن) داده نمى‏شود (بلكه دست و پا و گوش و چشم، حتّى پوست تن آنها گواهى مى‏دهند!) و (نيز) اجازه عذرخواهى و تقاضاى عفو به آنان نمى‏دهند! (84)


وَ إِذَا رَأَي‌ الَّذِين‌َ ظَلَمُوا الْعَذَاب‌َ فَلاَ يُخَفَّف‌ُ عَنْهُم‌ْ وَ لاَ هُم‌ْ يُنْظَرُون‌َ (نحل: 85)

و هنگامى كه ظالمان عذاب را ببينند، نه به آنها تخفيف داده مى‏شود، و نه مهلت! (85)


وَ إِذَا رَأَي‌ الَّذِين‌َ أَشْرَكُوا شُرَكَاءَهُم‌ْ قَالُوا رَبَّنَا هَؤُلاَءِ شُرَكَاؤُنَا الَّذِين‌َ كُنَّا نَدْعُوا مِنْ‌ دُونِك‌َ فَأَلْقَوْا إِلَيْهِم‌ُ الْقَوْل‌َ إِنَّكُم‌ْ لَكَاذِبُون‌َ (نحل: 86)

و هنگامى كه مشركان معبودهايى را كه همتاى خدا قرار دادند مى‏بينند، مى‏گويند: «پروردگارا! اينها همتايانى هستند كه ما به جاى تو، آنها را مى‏خوانديم! «در اين هنگام، معبودان به آنها مى‏گويند: «شما دروغگو هستيد! (شما هواى نفس خود را پرستش مى‏كرديد!)» (86)


وَ أَلْقَوْا إِلَي‌ الله‌ِ يَوْمَئِذٍ السَّلَم‌َ وَ ضَل‌َّ عَنْهُمْ‌ مَا كَانُوا يَفْتَرُون‌َ (نحل: 87)

و در آن روز، همگى (ناگزير) در پيشگاه خدا تسليم مى‏شوند و تمام آنچه را (نسبت به خدا) دروغ مى‏بستند، گم و نابود مى‏شود! (87)


الَّذِين‌َ كَفَرُوا وَ صَدُّوا عَنْ‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ زِدْنَاهُم‌ْ عَذَابَاً فَوْق‌َ الْعَذَاب‌ِ بِمَا كَانُوا يُفْسِدُون‌َ (نحل: 88)

كسانى كه كافر شدند و (مردم را) از راه خدا بازداشتند، بخاطر فسادى كه مى‏كردند، عذابى بر عذابشان مى‏افزاييم! (88)


وَ يَوْم‌َ نَبْعَث‌ُ فِي‌ كُل‌ِّ أُمَّة‌ٍ شَهِيداً عَلَيْهِمْ‌ مِن‌ْ أَنْفُسِهِم‌ْ وَ جِئْنَا بِك‌َ شَهِيدَاً عَلَي‌ هَؤُلاَءِ وَ نَزَّلْنَا عَلَيْك‌َ الْكِتَاب‌َ تِبْيَانَاً لِكُل‌ِّ شَي‌ْءٍ وَ هُدَي‌ً وَ رَحْمَة‌ً وَ بُشْرَي‌ لِلْمُسْلِمِين‌َ (نحل: 89)

(به ياد آوريد) روزى را كه از هر امتى، گواهى از خودشان بر آنها برمى‏انگيزيم و تو را گواه بر آنان قرار مى‏دهيم! و ما اين كتاب را بر تو نازل كرديم كه بيانگر همه چيز، و مايه هدايت و رحمت و بشارت براى مسلمانان است! (89)


إِن‌َّ الله‌َ يَأْمُرُ بِالْعَدْل‌ِ وَالْإِحْسَان‌ِ وَ إِيتَاءِ ذِي‌ الْقُرْبَي‌ وَ يَنْهَي‌ عَن‌ِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ وَالْبَغْي‌ِ يَعِظُكُم‌ْ لَعَلَّكُم‌ْ تَذَكَّرُون‌َ (نحل: 90)

خداوند به عدل و احسان و بخشش به نزديكان فرمان مى‏دهد و از فحشا و منكر و ستم، نهى مى‏كند خداوند به شما اندرز مى‏دهد، شايد متذكّر شويد! (90)


وَ أَوْفُوا بِعَهْدِ الله‌ِ إِذَا عَاهَدْتُم‌ْ وَ لاَ تَنْقُضُوا الْأَيْمَان‌َ بَعْدَ تَوْكِيدِهَا وَ قَدْ جَعَلْتُم‌ُ الله‌َ عَلَيْكُم‌ْ كَفِيلاً إِن‌َّ الله‌َ يَعْلَم‌ُ مَا تَفْعَلُون‌َ (نحل: 91)

و هنگامى كه با خدا عهد بستيد، به عهد او وفا كنيد! و سوگندها را بعد از محكم ساختن نشكنيد، در حالى كه خدا را كفيل و ضامن بر (سوگند) خود قرار داده‏ايد، به يقين خداوند از آنچه انجام مى‏دهيد، آگاه است! (91)


وَ لاَ تَكُونُوا كَالَّتِي‌ نَقَضَت‌ْ غَزْلَهَا مِنْ‌ بَعْدِ قُوَّة‌ٍ أَنْكَاثَاً تَتَّخِذُون‌َ أَيْمَانَكُم‌ْ دَخَلاً بَيْنَكُم‌ْ أَنْ‌ تَكُون‌َ أُمَّة‌ٌ هِي‌َ أَرْبَي‌ مِن‌ْ أُمَّة‌ٍ إِنَّمَا يَبْلُوكُم‌ُ الله‌ُ بِه‌ِ وَ لَيُبَيِّنَن‌َّ لَكُم‌ْ يَوْم‌َ الْقِيَامَة‌ِ مَا كُنْتُم‌ْ فِيه‌ِ تَخْتَلِفُون‌َ (نحل: 92)

همانند آن زن (سبك مغز) نباشيد كه پشمهاى تابيده خود را، پس از استحكام، وامى‏تابيد! در حالى كه (سوگند و پيمان) خود را وسيله خيانت و فساد قرار مى‏دهيد بخاطر اينكه گروهى، جمعيّتشان از گروه ديگر بيشتر است (و كثرت دشمن را بهانه‏اى براى شكستن بيعت با پيامبر مى‏شمريد)! خدا فقط شما را با اين وسيله آزمايش مى‏كند و به يقين روز قيامت، آنچه را در آن اختلاف داشتيد، براى شما روشن مى‏سازد! (92)


وَ لَوْ شَاءَ الله‌ُ لَجَعَلَكُم‌ْ أُمَّة‌ً وَاحِدَة‌ً وَ لَكِنْ‌ يُضِل‌ُّ مَنْ‌ يَشَاءُ وَ يَهْدِي‌ مَنْ‌ يَشَاءُ وَ لَتُسْأَلُن‌َّ عَمَّا كُنْتُمْ‌ تَعْمَلُون‌َ (نحل: 93)

و اگر خدا مى‏خواست، همه شما را امت واحدى قرار مى‏داد (و همه را به اجبار وادار به ايمان مى‏كرد امّا ايمان اجبارى فايده‏اى ندارد!) ولى خدا هر كس را بخواهد (و شايسته بداند) گمراه، و هر كس را بخواهد (و لايق بداند) هدايت مى‏كند! (به گروهى توفيق هدايت داده، و از گروهى سلب مى‏كند!) و يقيناً شما از آنچه انجام مى‏داديد، بازپرسى خواهيد شد! (93)


وَ لاَ تَتَّخِذُوا أَيْمَانَكُم‌ْ دَخَلاً بَيْنَكُم‌ْ فَتَزِل‌َّ قَدَم‌ٌ بَعْدَ ثُبُوتِهَا وَ تَذُوقُوا السُّوءَ بِمَا صَدَدْتُم‌ْ عَنْ‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ وَ لَكُم‌ْ عَذَاب‌ٌ عَظِيم‌ٌ (نحل: 94)

سوگندهايتان را وسيله تقلّب و خيانت در ميان خود قرار ندهيد، مبادا گامى بعد از ثابت‏گشتن (بر ايمان) متزلزل شود و به خاطر بازداشتن (مردم) از راه خدا، آثار سوء آن را بچشيد! و براى شما، عذاب عظيمى خواهد بود! (94)


وَ لاَ تَشْتَرُوا بِعَهْدِ الله‌ِ ثَمَنَاً قَلِيلاً إِنَّ مَا عِنْدَ الله‌ِ هُوَ خَيْرٌ لَكُم‌ْ إِنْ‌ كُنْتُم‌ْ تَعْلَمُون‌َ (نحل: 95)

و (هرگز) پيمان الهى را با بهاى كمى مبادله نكنيد (و هر بهايى در برابر آن ناچيز است!) آنچه نزد خداست، براى شما بهتر است اگر مى‏دانستيد. (95)


مَا عِنْدَكُم‌ْ يَنْفَدُ وَ مَا عِنْدَ الله‌ِ بَاق‌ٍ وَ لَنَجْزِيَن‌َّ الَّذِين‌َ صَبَرُوا أَجْرَهُمْ‌ بِأَحْسَنِ مَا كَانُو يَعْمَلُون‌َ (نحل: 96)

آنچه نزد شماست فانى مى‏شود امّا آنچه نزد خداست باقى است و به كسانى كه صبر و استقامت پيشه كنند، مطابق بهترين اعمالى كه انجام مى‏دادند پاداش خواهيم داد. (96)


مَن‌ْ عَمِل‌َ صَالِحَاً مِنْ‌ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَي‌ وَ هُوَ مُؤْمِن‌ٌ فَلَنُحْيِيَنَّه‌ُ حَيَاة‌ً طَيِّبَة‌ً وَ لَنَجْزِيَنَّهُم‌ْ أَجْرَهُمْ‌ بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُون‌َ (نحل: 97)

هر كس كار شايسته‏اى انجام دهد، خواه مرد باشد يا زن، در حالى كه مؤمن است، او را به حياتى پاك زنده مى‏داريم و پاداش آنها را به بهترين اعمالى كه انجام مى‏دادند، خواهيم داد. (97)


إِنَّه‌ُ لَيْس‌َ لَه‌ُ سُلْطَان‌ٌ عَلَي‌ الَّذِين‌َ آمَنُوا وَ عَلَي‌ رَبِّهِم‌ْ يَتَوَكَّلُون‌َ (نحل: 99)

چرا كه او، بر كسانى كه ايمان دارند و بر پروردگارشان توكّل مى‏كنند، تسلّطى ندارد. (99)


إِنَّمَا سُلْطَانُه‌ُ عَلَي‌ الَّذِين‌َ يَتَوَلَّوْنَه‌ُ وَالَّذِين‌َ هُمْ‌ بِه‌ِ مُشْرِكُون‌َ (نحل: 100)

تسلّط او تنها بر كسانى است كه او را به سرپرستى خود برگزيده‏اند، و آنها كه نسبت به او [خدا] شرك مى‏ورزند (و فرمان شيطان را به جاى فرمان خدا، گردن مى‏نهند) (100)


وَ إِذَا بَدَّلْنَا آيَة‌ً مَكَان‌َ آيَة‌ٍ وَالله‌ُ أَعْلَم‌ُ بِمَا يُنَزِّل‌ُ قَالُوا إِنَّمَا أَنْت‌َ مُفْتَرٍ بَل‌ْ أَكْثَرُهُم‌ْ لاَ يَعْلَمُون‌َ (نحل: 101)

و هنگامى كه آيه‏اى را به آيه ديگر مبدّل كنيم [حكمى را نسخ نماييم‏]- و خدا بهتر مى‏داند چه حكمى را نازل كند- آنها مى‏گويند: «تو افترا مى‏بندى!» امّا بيشترشان (حقيقت را) نمى‏دانند! (101)


قُل‌ْ نَزَّلَه‌ُ رُوح‌ُ الْقُدُس‌ِ مِنْ‌ رَبِّك‌َ بِالْحَق‌ِّ لِيُثَبِّت‌َ الَّذِين‌َ آمَنُوا وَ هُدَي‌ً وَ بُشْرَي‌ لِلْمُسْلِمِين‌َ (نحل: 102)

بگو، روح القدس آن را از جانب پروردگارت بحقّ نازل كرده، تا افراد باايمان را ثابت‏قدم گرداند و هدايت و بشارتى است براى عموم مسلمانان! (102)


وَ لَقَدْ نَعْلَم‌ُ أَنَّهُم‌ْ يَقُولُون‌َ إِنَّمَا يُعَلِّمُه‌ُ بَشَرٌ لِسَان‌ُ الَّذِي‌ يُلْحِدُون‌َ إِلَيْه‌ِ أَعْجَمِي‌ٌّ وَ هَذَا لِسَان‌ٌ عَرَبِي‌ٌّ مُبِين‌ٌ (نحل: 103)

ما مى‏دانيم كه آنها مى‏گويند: «اين آيات را انسانى به او تعليم مى‏دهد!» در حالى كه زبان كسى كه اينها را به او نسبت مى‏دهند عجمى است ولى اين (قرآن)، زبان عربى آشكار است! (103)


إِن‌َّ الَّذِين‌َ لاَ يُؤْمِنُون‌َ بِآيَات‌ِ الله‌ِ لاَ يَهْدِيهِم‌ُ الله‌ُ وَ لَهُم‌ْ عَذَاب‌ٌ أَلِيم‌ٌ (نحل: 104)

به يقين، كسانى كه به آيات الهى ايمان نمى‏آورند، خدا آنها را هدايت نمى‏كند و براى آنان عذاب دردناكى است. (104)


إِنَّمَا يَفْتَرِي‌ الْكَذِب‌َ الَّذِين‌َ لاَ يُؤْمِنُون‌َ بِآيَات‌ِ الله‌ِ وَ أُولَئِك‌َ هُم‌ُ الْكَاذِبُون‌َ (نحل: 105)

تنها كسانى دروغ مى‏بندند كه به آيات خدا ايمان ندارند (آرى،) دروغگويان واقعى آنها هستند! (105)


مَنْ‌ كَفَرَ بِالله‌ِ مِنْ‌ بَعْدِ إِيمَانِه‌ِ إِلاَّ مَن‌ْ أُكْرِه‌َ وَ قَلْبُه‌ُ مُطْمَئِن‌ٌّ بِالْإِيمَانِ وَ لَكِنْ‌ مَنْ‌ شَرَح‌َ بِالْكُفْرِ صَدْرَاً فَعَلَيْهِم‌ْ غَضَب‌ٌ مِن‌َ الله‌ِ وَ لَهُم‌ْ عَذَاب‌ٌ عَظِيم‌ٌ (نحل: 106)

كسانى كه بعد از ايمان كافر شوند- بجز آنها كه تحت فشار واقع شده‏اند در حالى كه قلبشان آرام و با ايمان است- آرى، آنها كه سينه خود را براى پذيرش كفر گشوده‏اند، غضب خدا بر آنهاست و عذاب عظيمى در انتظارشان! (106)


ذَلِك‌َ بِأَنَّهُم‌ُ اسْتَحَبُّوا الْحَيَاة‌َ الدُّنْيَا عَلَي‌ الْآخِرَة‌ِ وَ أَن‌َّ الله‌َ لاَ يَهْدِي‌ الْقَوْم‌َ الْكَافِرِين‌َ (نحل: 107)

اين به خاطر آن است كه زندگى دنيا (و پست را) بر آخرت ترجيح دادند و خداوند افراد بى‏ايمان (لجوج) را هدايت نمى‏كند. (107)


أُولَئِك‌َ الَّذِين‌َ طَبَع‌َ الله‌ُ عَلَي‌ قُلُوبِهِم‌ْ وَ سَمْعِهِم‌ْ وَ أَبْصَارِهِم‌ْ وَ أُولَئِك‌َ هُم‌ُ الْغَافِلُون‌َ (نحل: 108)

آنها كسانى هستند كه (بر اثر فزونى گناه،) خدا بر قلب و گوش و چشمانشان مهر نهاده (به همين دليل نمى‏فهمند،) و غافلان واقعى همانها هستند! (108)


ثُم‌َّ إِن‌َّ رَبَّك‌َ لِلَّذِين‌َ هَاجَرُوا مِنْ‌ بَعْدِ مَا فُتِنُوا ثُم‌َّ جَاهَدُوا وَ صَبَرُوا إِن‌َّ رَبَّك‌َ مِنْ‌ بَعْدِهَا لَغَفُورٌ رَحِيم‌ٌ (نحل: 110)

امّا پروردگار تو نسبت به كسانى كه بعد از فريب‏خوردن، (به ايمان بازگشتند و) هجرت كردند سپس جهاد كردند و در راه خدا استقامت نمودند پروردگارت، بعد از انجام اين كارها، بخشنده و مهربان است (و آنها را مشمول رحمت خود مى‏سازد). (110)


يَوْم‌َ تَأْتِي‌ كُل‌ُّ نَفْس‌ٍ تُجَادِل‌ُ عَنْ‌ نَفْسِهَا وَ تُوَفَّي‌ كُل‌ُّ نَفْس‌ٍ مَا عَمِلَت‌ْ وَ هُم‌ْ لاَ يُظْلَمُون‌َ (نحل: 111)

(به ياد آوريد) روزى را كه هر كس (در فكر خويشتن است و تنها) به دفاع از خود برمى‏خيزد و نتيجه اعمال هر كسى، بى‏كم و كاست، به او داده مى‏شود و به آنها ظلم نخواهد شد! (111)


وَ ضَرَب‌َ الله‌ُ مَثَلاً قَرْيَة‌ً كَانَت‌ْ آمِنَة‌ً مُطْمَئِنَّة‌ً يَأْتِيهَا رِزْقُهَا رَغَدَاً مِنْ‌ كُل‌ِّ مَكَان‌ٍ فَكَفَرَت‌ْ بِأَنْعُم‌ِ الله‌ِ فَأَذَاقَهَا الله‌ُ لِبَاس‌َ الْجُوع‌ِ وَالْخَوْف‌ِ بِمَا كَانُوا يَصْنَعُون‌َ (نحل: 112)

خداوند (براى آنان كه كفران نعمت مى‏كنند،) مثلى زده است: منطقه آبادى كه امن و آرام و مطمئن بود و همواره روزيش از هر جا مى‏رسيد امّا به نعمتهاى خدا ناسپاسى كردند و خداوند به خاطر اعمالى كه انجام مى‏دادند، لباس گرسنگى و ترس را بر اندامشان پوشانيد! (112)


وَ لَقَدْ جَاءَهُم‌ْ رَسُول‌ٌ مِنْهُم‌ْ فَكَذَّبُوه‌ُ فَأَخَذَهُم‌ُ الْعَذَاب‌ُ وَ هُم‌ْ ظَالِمُون‌َ (نحل: 113)

پيامبرى از خودشان به سراغ آنها آمد، او را تكذيب كردند از اين رو عذاب الهى آنها را فراگرفت در حالى كه ظالم بودند! (113)


فَكُلُوا مِمَّا رَزَقَكُم‌ُ الله‌ُ حَلاَلاً طَيِّبَاً وَاشْكُرُوا نِعْمَت‌َ الله‌ِ إِنْ‌ كُنْتُمْ‌ إِيَّاه‌ُ تَعْبُدُون‌َ (نحل: 114)

پس، از آنچه خدا روزيتان كرده است، حلال و پاكيزه بخوريد و شكر نعمت خدا را بجا آوريد اگر او را مى‏پرستيد! (114)


إِنَّمَا حَرَّم‌َ عَلَيْكُم‌ُ الْمَيْتَة‌َ وَالدَّم‌َ وَ لَحْم‌َ الْخِنْزِيرِ وَ مَا أُهِل‌َّ لِغَيْرِ الله‌ِ بِه‌ِ فَمَن‌ِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغ‌ٍ وَ لاَ عَادٍ فَإِن‌َّ الله‌َ غَفُورٌ رَحِيم‌ٌ (نحل: 115)

خداوند، تنها مردار، خون، گوشت خوك و آنچه را با نام غير خدا سر بريده‏اند، بر شما حرام كرده است امّا كسانى كه ناچار شوند، در حالى كه تجاوز و تعدّى از حدّ ننمايند، (خدا آنها را مى‏بخشد چرا كه) خدا بخشنده و مهربان است. (115)


وَ لاَ تَقُولُوا لِمَا تَصِف‌ُ أَلْسِنَتُكُم‌ُ الْكَذِب‌َ هَذَا حَلاَل‌ٌ وَ هَذَا حَرَام‌ٌ لِتَفْتَرُوا عَلَي‌ الله‌ِ الْكَذِب‌َ إِن‌َّ الَّذِين‌َ يَفْتَرُون‌َ عَلَي‌ الله‌ِ الْكَذِب‌َ لاَ يُفْلِحُون‌َ (نحل: 116)

به خاطر دروغى كه بر زبانتان جارى مى‏شود (و چيزى را مجاز و چيزى را ممنوع مى‏كنيد،) نگوييد: «اين حلال است و آن حرام»، تا بر خدا افترا ببنديد به يقين كسانى كه به خدا دروغ مى‏بندند، رستگار نخواهند شد! (116)


مَتَاع‌ٌ قَليل‌ٌ وَ لَهُم‌ْ عَذَاب‌ٌ أَلِيم‌ٌ (نحل: 117)

بهره كمى است (كه در اين دنيا نصيبشان مى‏شود) و عذاب دردناكى در انتظار آنان است! (117)


وَ عَلَي‌ الَّذِين‌َ هَادُوا حَرَّمْنَا مَا قَصَصْنَا عَلَيْك‌َ مِنْ‌ قَبْل‌ُ وَ مَا ظَلَمْنَاهُم‌ْ وَ لَكِنْ‌ كَانُوا أَنْفُسَهُم‌ْ يَظْلِمُون‌َ (نحل: 118)

چيزهايى را كه پيش از اين براى تو شرح داديم، بر يهود حرام كرديم ما به آنها ستم نكرديم، اما آنها به خودشان ظلم و ستم مى‏كردند! (118)


ثُم‌َّ إِن‌َّ رَبَّك‌َ لِلَّذِين‌َ عَمِلُوا السُّوءَ بِجَهَالَة‌ٍ ثُم‌َّ تَابُوا مِنْ‌ بَعْدِ ذَلِك‌َ وَ أَصْلَحُوا إِن‌َّ رَبَّك‌َ مِنْ‌ بَعْدِهَا لَغَفُورٌ رَحِيم‌ٌ (نحل: 119)

امّا پروردگارت نسبت به آنها كه از روى جهالت، بدى كرده‏اند، سپس توبه كرده و در مقام جبران برآمده‏اند، پروردگارت بعد از آن آمرزنده و مهربان است. (119)


إِن‌َّ إِبْرَاهِيم‌َ كَان‌َ أُمَّة‌ً قَانِتَاً لِالله‌ِ حَنِيفَاً وَ لَم‌ْ يَك‌ُ مِن‌َ الْمُشْرِكِين‌َ (نحل: 120)

ابراهيم (به تنهايى) امّتى بود مطيع فرمان خدا خالى از هر گونه انحراف و از مشركان نبود (120)


شَاكِرَاً لِأَنْعُمِه‌ِ اجْتَبَاه‌ُ وَ هَدَاه‌ُ إِلَي‌ صِرَاط‌ٍ مُسْتَقِيم‌ٍ (نحل: 121)

شكرگزار نعمتهاى پروردگار بود خدا او را برگزيد و به راهى راست هدايت نمود! (121)


وَ آتَيْنَاه‌ُ فِي‌ الدُّنْيَا حَسَنَة‌ً وَ إِنَّه‌ُ فِي‌ الْآخِرَة‌ِ لَمِن‌َ الصَّالِحِين‌َ (نحل: 122)

ما در دنيا به او (همّت) نيكويى داديم و در آخرت از نيكان است! (122)


ثُم‌َّ أَوْحَيْنَا إِلَيْك‌َ أَن‌ِ اتَّبِع‌ْ مِلَّة‌َ إِبْرَاهِيم‌َ حَنِيفَاً وَ مَا كَان‌َ مِن‌َ الْمُشْرِكِين‌َ (نحل: 123)

سپس به تو وحى فرستاديم كه از آيين ابراهيم- كه ايمانى خالص داشت و از مشركان نبود- پيروى كن! (123)


إِنَّمَا جُعِل‌َ السَّبْت‌ُ عَلَي‌ الَّذِين‌َ اخْتَلَفُوا فِيه‌ِ وَ إِن‌َّ رَبَّك‌َ لَيَحْكُم‌ُ بَيْنَهُم‌ْ يَوْم‌َ الْقِيَامَة‌ِ فِيمَا كَانُوا فِيه‌ِ يَخْتَلِفُون‌َ (نحل: 124)

(تحريمهاى) روز شنبه (براى يهود) فقط بعنوان يك مجازات بود، كه در آن هم اختلاف كردند و پروردگارت روز قيامت، در آنچه اختلاف داشتند، ميان آنها داورى مى‏كند! (124)


ادْع‌ُ إِلَي‌ سَبِيل‌ِ رَبِّك‌َ بِالْحِكْمَة‌ِ وَالْمَوْعِظَة‌ِ الْحَسَنَة‌ِ وَ جَادِلْهُمْ‌ بِالَّتِي‌ هِي‌َ أَحْسَن‌ُ إِن‌َّ رَبَّك‌َ هُوَ أَعْلَم‌ُ بِمَنْ‌ ضَل‌َّ عَنْ‌ سَبِيلِه‌ِ وَ هُوَ أَعْلَم‌ُ بِالْمُهْتَدِين‌َ (نحل: 125)

با حكمت و اندرز نيكو، به راه پروردگارت دعوت نما! و با آنها به روشى كه نيكوتر است، استدلال و مناظره كن! پروردگارت، از هر كسى بهتر مى‏داند چه كسى از راه او گمراه شده است و او به هدايت‏يافتگان داناتر است. (125)


وَ إِن‌ْ عَاقَبْتُم‌ْ فَعَاقِبُوا بِمِثْل‌ِ مَا عُوقِبْتُمْ‌ بِه‌ِ وَ لَئِنْ‌ صَبَرْتُم‌ْ لَهُوَ خَيْرٌ لِلصَّابِرِين‌َ (نحل: 126)

و هر گاه خواستيد مجازات كنيد، تنها بمقدارى كه به شما تعدّى شده كيفر دهيد! و اگر شكيبايى كنيد، اين كار براى شكيبايان بهتر است. (126)


وَاصْبِرْ وَ مَا صَبْرُك‌َ إِلاَّ بِالله‌ِ وَ لاَ تَحْزَن‌ْ عَلَيْهِم‌ْ وَ لاَ تَك‌ُ فِي‌ ضَيْق‌ٍ مِمَّا يَمْكُرُون‌َ (نحل: 127)

صبر كن، و صبر تو فقط براى خدا و به توفيق خدا باشد! و بخاطر (كارهاى) آنها، اندوهگين و دلسرد مشو! و از توطئه‏هاى آنها، در تنگنا قرار مگير! (127)


إِن‌َّ الله‌َ مَع‌َ الَّذِين‌َ اتَّقَوْا وَالَّذِين‌َ هُمْ‌ مُحْسِنُون‌َ (نحل: 128)

خداوند با كسانى است كه تقوا پيشه كرده‏اند، و كسانى كه نيكوكارند. (128)


وَ آتَيْنَا مُوسَي‌ الْكِتَاب‌َ وَ جَعَلْنَاه‌ُ هُدَي‌ً لِبَنِي‌ إِسْرَائِيل‌َ أَنْ لاَ تَتَّخِذُوا مِنْ‌ دُونِي‌ وَكِيلاً (اسراء: 2)

ما به موسى كتاب آسمانى داديم و آن را وسيله هدايت بنى اسرائيل ساختيم (و گفتيم:) غير ما را تكيه‏گاه خود قرار ندهيد! (2)


وَ قَضَيْنَا إِلَي‌ بَنِي‌ إِسْرَائِيل‌َ فِي‌ الْكِتَاب‌ِ لَتُفْسِدُن‌َّ فِي‌ الْأَرْض‌ِ مَرَّتَيْن‌ِ وَ لَتَعْلُن‌َّ عُلُوَّاً كَبِيرَاً (اسراء: 4)

ما به بنى اسرائيل در كتاب (تورات) اعلام كرديم كه دو بار در زمين فساد خواهيد كرد، و برترى‏جويى بزرگى خواهيد نمود. (4)


فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ أُولاَهُمَا بَعَثْنَا عَلَيْكُم‌ْ عِبَادَاً لَنََا أُولِي‌ بَأْس‌ٍ شَدِيدٍ فَجَاسُوا خِلاَل‌َ الدِّيَارِ وَ كَان‌َ وَعْدَاً مَفْعُولاً (اسراء: 5)

هنگامى كه نخستين وعده فرا رسد، گروهى از بندگان پيكارجوى خود را بر ضدّ شما ميانگيزيم (تا شما را سخت در هم كوبند حتى براى به دست آوردن مجرمان)، خانه‏ها را جستجو مى‏كنند و اين وعده‏اى است قطعى! (5)


ثُم‌َّ رَدَدْنَا لَكُم‌ُ الْكَرَّة‌َ عَلَيْهِم‌ْ وَ أَمْدَدْنَاكُمْ‌ بِأَمْوال‌ٍ وَ بَنِين‌َ وَ جَعَلْنَاكُم‌ْ أَكْثَرَ نَفِيرَاً (اسراء: 6)

سپس شما را بر آنها چيره مى‏كنيم و شما را به وسيله داراييها و فرزندانى كمك خواهيم كرد و نفرات شما را بيشتر (از دشمن) قرار مى‏دهيم. (6)


إِن‌ْ أَحْسَنْتُم‌ْ أَحْسَنْتُم‌ْ لِأَنْفُسِكُم‌ْ وَ إِن‌ْ أَسَأْتُم‌ْ فَلَهَا فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ الْآخِرَة‌ِ لِيَسُوءُوا وُجُوهَكُم‌ْ وَ لِيَدْخُلُوا الْمَسْجِدَ كَمَا دَخَلُوه‌ُ أَوَّل‌َ مَرَّة‌ٍ وَ لِيُتَبِّرُوا مَا عَلَوْا تَتْبِيرَاً (اسراء: 7)

اگر نيكى كنيد، به خودتان نيكى مى‏كنيد و اگر بدى كنيد باز هم به خود مى‏كنيد. و هنگامى كه وعده دوم فرا رسد، (آن چنان دشمن بر شما سخت خواهد گرفت كه) آثار غم و اندوه در صورتهايتان ظاهر مى‏شود و داخل مسجد (الاقصى) مى‏شوند همان گونه كه بار اول وارد شدند و آنچه را زير سلطه خود مى‏گيرند، در هم مى‏كوبند. (7)


عَسَي‌ رَبُّكُم‌ْ أَنْ‌ يَرْحَمَكُم‌ْ وَ إِن‌ْ عُدْتُم‌ْ عُدْنَا وَ جَعَلْنَا جَهَنَّم‌َ لِلْكَافِرِين‌َ حَصِيرَاً (اسراء: 8)

اميد است پروردگارتان به شما رحم كند! هر گاه برگرديد، ما هم بازمى‏گرديم و جهنّم را براى كافران، زندان سختى قرار داديم. (8)


إِن‌َّ هَذَا الْقُرْآن‌َ يَهْدِي‌ لِالَّتِي‌ هِي‌َ أَقْوَم‌ُ وَ يُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِين‌َ الَّذِين‌َ يَعْمَلُون‌َ الصَّالِحَات‌ِ أَن‌َّ لَهُم‌ْ أَجْرَاً كَبِيرَاً (اسراء: 9)

اين قرآن، به راهى كه استوارترين راه‏هاست، هدايت مى‏كند و به مؤمنانى كه اعمال صالح انجام مى‏دهند، بشارت مى‏دهد كه براى آنها پاداش بزرگى است. (9)


وَ أَن‌َّ الَّذِين‌َ لاَ يُؤْمِنُون‌َ بِالْآخِرَة‌ِ أَعْتَدْنَا لَهُم‌ْ عَذَابَاً أَلِيمَاً (اسراء: 10)

و اينكه آنها كه به قيامت ايمان نمى‏آورند، عذاب دردناكى براى آنان آماده ساخته‏ايم. (10)


وَ يَدْع‌ُ الْإِنْسَان‌ُ بِالشَّرِّ دُعَاءَه‌ُ بِالْخَيْرِ وَ كَان‌َ الْإِنْسَان‌ُ عَجُولاً (اسراء: 11)

انسان (بر اثر شتابزدگى)، بديها را طلب مى‏كند آن گونه كه نيكيها را مى‏طلبد و انسان، هميشه عجول بوده است! (11)


وَ جَعَلْنَا اللَّيْل‌َ وَالنَّهَارَ آيَتَيْن‌ِ فَمَحَوْنَا آيَة‌َ اللَّيْل‌ِ وَ جَعَلْنَا آيَة‌َ النَّهَارِ مُبْصِرَة‌ً لِتَبْتَغُوا فَضْلاً مِنْ‌ رَبِّكُم‌ْ وَ لِتَعْلَمُوا عَدَدَ السِّنِين‌َ وَالْحِسَاب‌َ وَ كُل‌َّ شَي‌ْءٍ فَصَّلْنَاه‌ُ تَفْصِيلاً (اسراء: 12)

ما شب و روز را دو نشانه توحيد و عظمت خود قرار داديم سپس نشانه شب را محو كرده، و نشانه روز را روشنى‏بخش ساختيم تا (در پرتو آن،) فضل پروردگارتان را بطلبيد (و به تلاش زندگى برخيزيد)، و عدد سالها و حساب را بدانيد و هر چيزى را بطور مشخّص و آشكار، بيان كرديم. (12)


وَ كُل‌َّ إِنْسَان‌ٍ أَلْزَمْنَاه‌ُ طَائِرَه‌ُ فِي‌ عُنُقِه‌ِ وَ نُخْرِج‌ُ لَه‌ُ يَوْم‌َ الْقِيَامَة‌ِ كِتَابَاً يَلْقَاه‌ُ مَنْشُورَاً (اسراء: 13)

و هر انسانى، اعمالش را بر گردنش آويخته‏ايم و روز قيامت، كتابى براى او بيرون مى‏آوريم كه آن را در برابر خود، گشوده مى‏بيند! (اين همان نامه اعمال اوست!) (13)


مَن‌ِ اهْتَدَي‌ فَإِنَّمَا يَهْتَدِي‌ لِنَفْسِه‌ِ وَ مَنْ‌ ضَل‌َّ فَإِنَّمَا يَضِل‌ُّ عَلَيْهَا وَ لاَ تَزِرُ وَازِرَة‌ٌ وِزْرَ أُخْرَي‌ وَ مَا كُنَّا مُعَذِّبِين‌َ حَتَّي‌ نَبْعَث‌َ رَسُولاً (اسراء: 15)

هر كس هدايت شود، براى خود هدايت يافته و آن كس كه گمراه گردد، به زيان خود گمراه شده است و هيچ كس بار گناه ديگرى را به دوش نمى‏كشد و ما هرگز (قومى را) مجازات نخواهيم كرد، مگر آنكه پيامبرى مبعوث كرده باشيم (تا وظايفشان را بيان كند.) (15)


وَ إِذَا أَرَدْنَا أَنْ‌ نُهْلِك‌َ قَرْيَة‌ً أَمَرْنَا مُتْرَفِيهَا فَفَسَقُوا فِيهَا فَحَق‌َّ عَلَيْهَا الْقَوْل‌ُ فَدَمَّرْنَاهَا تَدْمِيرَاً (اسراء: 16)

و هنگامى كه بخواهيم شهر و ديارى را هلاك كنيم، نخست اوامر خود را براى «مترفين» (و ثروتمندان مست شهوت) آنجا، بيان مى‏داريم، سپس هنگامى كه به مخالفت برخاستند و استحقاق مجازات يافتند، آنها را به شدّت درهم مى‏كوبيم. (16)


وَ كَم‌ْ أَهْلَكْنَا مِن‌َ الْقُرُون‌ِ مِنْ‌ بَعْدِ نُوح‌ٍ وَ كَفَي‌ بِرَبِّك‌َ بِذُنُوب‌ِ عِبَادِه‌ِ خَبِيرَاً بَصِيرَاً (اسراء: 17)

چه بسيار مردمى كه در قرون بعد از نوح، زندگى مى‏كردند (و طبق همين سنت،) آنها را هلاك كرديم! و كافى است كه پروردگارت از گناهان بندگانش آگاه، و نسبت به آن بيناست. (17)


وَ مَن‌ْ أَرَادَ الْآخِرَة‌َ وَ سَعَي‌ لَهَا سَعْيَهَا وَ هُوَ مُؤْمِن‌ٌ فَأُولَئِك‌َ كَان‌َ سَعْيُهُمْ‌ مَشْكُورَاً (اسراء: 19)

و آن كس كه سراى آخرت را بطلبد، و براى آن سعى و كوشش كند- در حالى كه ايمان داشته باشد- سعى و تلاش او، (از سوى خدا) پاداش داده خواهد شد. (19)


كُلاًّ نُمِدُّ هَؤُلاَءِ وَ هَؤُلاَءِ مِن‌ْ عَطَاءِ رَبِّك‌َ وَ مَا كَان‌َ عَطَاءُ رَبِّك‌َ مَحْظُورَاً (اسراء: 20)

هر يك از اين دو گروه را از عطاى پروردگارت، بهره و كمك مى‏دهيم و عطاى پروردگارت هرگز (از كسى) منع نشده است. (20)


انْظُرْ كَيْف‌َ فَضَّلْنا بَعْضَهُم‌ْ عَلَي‌ بَعْض‌ٍ وَ لَلْآخِرَة‌ُ أَكْبَرُ دَرَجَات‌ٍ وَ أَكْبَرُ تَفْضِيلاً (اسراء: 21)

ببين چگونه بعضى را (در دنيا بخاطر تلاششان) بر بعضى ديگر برترى بخشيده‏ايم درجات آخرت و برتريهايش، از اين هم بيشتر است! (21)


وَ قَضَي‌ رَبُّك‌َ أَنْ لاَ تَعْبُدُوا إِلاَّ إِيَّاه‌ُ وَ بِالْوَالِدَيْن‌ِ إِحْسَانَاً إِنْ مَا يَبْلُغَن‌َّ عِنْدَك‌َ الْكِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ كِلاَهُمَا فَلاَ تَقُلْ‌ لَهُمَا أُف‌ٍّ وَ لاَ تَنْهَرْهُمَا وَ قُلْ‌ لَهُمَا قَوْلاً كَرِيمَاً (اسراء: 23)

و پروردگارت فرمان داده: جز او را نپرستيد! و به پدر و مادر نيكى كنيد! هر گاه يكى از آن دو، يا هر دوى آنها، نزد تو به سن پيرى رسند، كمترين اهانتى به آنها روا مدار! و بر آنها فرياد مزن! و گفتار لطيف و سنجيده و بزرگوارانه به آنها بگو! (23)


وَاخْفِض‌ْ لَهُمَا جَنَاح‌َ الذُّل‌ِّ مِن‌َ الرَّحْمَة‌ِ وَ قُلْ‌ رَب‌ِّ ارْحَمْهُمَا كَمَا رَبَّيَانِي‌ صَغِيرَاً (اسراء: 24)

و بالهاى تواضع خويش را از محبّت و لطف، در برابر آنان فرود آر! و بگو: «پروردگارا! همان‏گونه كه آنها مرا در كوچكى تربيت كردند، مشمول رحمتشان قرار ده!» (24)


وَ آت‌ِ ذَا الْقُرْبَي‌ حَقَّه‌ُ وَالْمِسْكِين‌َ وَابْن‌َ السَّبِيل‌ِ وَ لاَ تُبَذِّرْ تَبْذِيرَاً (اسراء: 26)

و حقّ نزديكان را بپرداز، و (همچنين حق) مستمند و وامانده در راه را! و هرگز اسراف و تبذير مكن، (26)


إِن‌َّ الْمُبَذِّرِين‌َ كَانُوا إِخْوَانَ الشَّيَاطِين‌ِ وَ كَان‌َ الشَّيْطَان‌ُ لِرَبِّه‌ِ كَفُورَاً (اسراء: 27)

چرا كه تبذيركنندگان، برادران شياطينند و شيطان در برابر پروردگارش، بسيار ناسپاس بود! (27)


وَ إِنْ مَا تُعْرِضَن‌َّ عَنْهُم‌ُ ابْتِغَاءَ رَحْمَة‌ٍ مِنْ‌ رَبِّك‌َ تَرْجُوهَا فَقُلْ‌ لَهُم‌ْ قَوْلاً مَيْسُورَاً (اسراء: 28)

و هر گاه از آنان [مستمندان‏] روى برتابى، و انتظار رحمت پروردگارت را داشته باشى (تا گشايشى در كارت پديد آيد و به آنها كمك كنى)، با گفتار نرم و آميخته با لطف با آنها سخن بگو! (28)


وَ لاَ تَجْعَل‌ْ يَدَك‌َ مَغْلُولَة‌ً إِلَي‌ عُنُقِك‌َ وَ لاَ تَبْسُطْهَا كُل‌َّ الْبَسْط‌ِ فَتَقْعُدَ مَلُومَاً مَحْسُورَاً (اسراء: 29)

هرگز دستت را بر گردنت زنجير مكن، (و ترك انفاق و بخشش منما) و بيش از حدّ (نيز) دست خود را مگشاى، تا مورد سرزنش قرار گيرى و از كار فرومانى! (29)


إِن‌َّ رَبَّك‌َ يَبْسُط‌ُ الرِّزْق‌َ لِمَنْ‌ يَشَاءُ وَ يَقْدِرُ إِنَّه‌ُ كَان‌َ بِعِبَادِه‌ِ خَبِيرَاً بَصِيرَاً (اسراء: 30)

به يقين، پروردگارت روزى را براى هر كس بخواهد، گشاده يا تنگ مى‏دارد او نسبت به بندگانش، آگاه و بيناست. (30)


وَ لاَ تَقْتُلُوا أَوْلاَدَكُم‌ْ خَشْيَة‌َ إِمْلاَق‌ٍ نَحْن‌ُ نَرْزُقُهُم‌ْ وَ إِيَّاكُم‌ْ إِن‌َّ قَتْلَهُم‌ْ كَان‌َ خِطْأً كَبِيرَاً (اسراء: 31)

و فرزندانتان را از ترس فقر، نكشيد! ما آنها و شما را روزى مى‏دهيم مسلماً كشتن آنها گناه بزرگى است! (31)


وَ لاَ تَقْرَبُوا الزِّنَي‌ إِنَّه‌ُ كَان‌َ فَاحِشَة‌ً وَ سَاءَ سَبِيلاً (اسراء: 32)

و نزديك زنا نشويد، كه كار بسيار زشت، و بد راهى است! (32)


وَ لاَ تَقْتُلُوا النَّفْس‌َ الَّتِي‌ حَرَّم‌َ الله‌ُ إِلاَّ بِالْحَق‌ِّ وَ مَنْ‌ قُتِل‌َ مَظْلُومَاً فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِيِّه‌ِ سُلْطَانَاً فَلاَ يُسْرِفْ‌ فِي‌ الْقَتْل‌ِ إِنَّه‌ُ كَان‌َ مَنْصُورَاً (اسراء: 33)

و كسى را كه خداوند خونش را حرام شمرده، نكشيد، جز بحق! و آن كس كه مظلوم كشته شده، براى وليش سلطه (و حق قصاص) قرار داديم اما در قتل اسراف نكند، چرا كه او مورد حمايت است! (33)


وَ لاَ تَقْرَبُوا مَال‌َ الْيَتِيم‌ِ إِلاَّ بِالَّتِي‌ هِي‌َ أَحْسَن‌ُ حَتَّي‌ يَبْلُغ‌َ أَشُدَّه‌ُ وَ أَوْفُوا بِالْعَهْدِ إِن‌َّ الْعَهْدَ كَان‌َ مَسْؤُولاً (اسراء: 34)

و به مال يتيم، جز به بهترين راه نزديك نشويد، تا به سر حد بلوغ رسد! و به عهد (خود) وفا كنيد، كه از عهد سؤال مى‏شود! (34)


وَ أَوْفُوا الْكَيْل‌َ إِذَا كِلْتُم‌ْ وَ زِنُوا بِالْقِسْطَاس‌ِ الْمُسْتَقِيم‌ِ ذَلِك‌َ خَيْرٌ وَ أَحْسَن‌ُ تَأْوِيلاً (اسراء: 35)

و هنگامى كه پيمانه مى‏كنيد، حق پيمانه را ادا نماييد، و با ترازوى درست وزن كنيد! اين براى شما بهتر، و عاقبتش نيكوتر است. (35)


وَ لاَ تَقْف‌ُ مَا لَيْس‌َ لَك‌َ بِه‌ِ عِلْم‌ٌ إِن‌َّ السَّمْع‌َ وَالْبَصَرَ وَالفُؤَادَ كُل‌ُّ أُولَئِك‌َ كَان‌َ عَنْه‌ُ مَسْؤُولاً (اسراء: 36)

از آنچه به آن آگاهى ندارى، پيروى مكن، چرا كه گوش و چشم و دل، همه مسئولند. (36)


وَ لاَ تَمْش‌ِ فِي‌ الْأَرْض‌ِ مَرَحَاً إِنَّك‌َ لَن‌ْ تَخْرِق‌َ الْأَرْض‌َ وَ لَن‌ْ تَبْلُغ‌َ الْجِبَال‌َ طُولاً (اسراء: 37)

و روى زمين، با تكبر راه مرو! تو نمى‏توانى زمين را بشكافى، و طول قامتت هرگز به كوه‏ها نمى‏رسد! (37)


ذَلِك‌َ مِمَّا أَوْحَي‌ إِلَيْك‌َ رَبُّك‌َ مِن‌َ الْحِكْمَة‌ِ وَ لاَ تَجْعَل‌ْ مَع‌َ الله‌ِ إِلَهَاً آخَرَ فَتُلْقَي‌ فِي‌ جَهَنَّم‌َ مَلُومَاً مَدْحُورَاً (اسراء: 39)

اين (احكام)، از حكمتهايى است كه پروردگارت به تو وحى فرستاده و هرگز معبودى با خدا قرار مده، كه در جهنم افكنده مى‏شوى، در حالى كه سرزنش شده، و رانده (درگاه خدا) خواهى بود! (39)


أَفَأَصْفَاكُم‌ْ رَبُّكُمْ‌ بِالْبَنِين‌َ وَاتَّخَذَ مِن‌َ الْمَلاَئِكَة‌ِ إِنَاثَاً إِنَّكُم‌ْ لَتَقُولُون‌َ قَوْلاً عَظِيمَاً (اسراء: 40)

آيا پروردگارتان فرزندان پسر را مخصوص شما ساخته، و خودش دخترانى از فرشتگان برگزيده است؟! شما سخن بزرگ (و بسيار زشتى) مى‏گوييد! (40)


وَ لَقَدْ صَرَّفْنَا فِي‌ هَذَا الْقُرْآن‌ِ لِيَذَّكَّرُوا وَ مَا يَزِيدُهُم‌ْ إِلاَّ نُفُورَاً (اسراء: 41)

ما در اين قرآن، انواع بيانات مؤثر را آورديم تا متذكر شوند! ولى (گروهى از كوردلان،) جز بر نفرتشان نمى‏افزايد. (41)


سُبْحَانَه‌ُ وَ تَعَالَي‌ عَمَّا يَقُولُون‌َ عُلُوَّاً كَبِيرَاً (اسراء: 43)

او پاك و برتر است از آنچه آنها مى‏گويند، بسيار برتر و منزه‏تر! (43)


تُسَبِّح‌ُ لَه‌ُ السَّمَاوَات‌ُ السَّبْع‌ُ وَالْأَرْض‌ُ وَ مَن‌ْ فِيهِن‌َّ وَ إِنْ‌ مِنْ‌ شَي‌ْءٍ إِلاَّ يُسَبِّح‌ُ بِحَمْدِه‌ِ وَ لَكِنْ‌ لاَ تَفْقَهُون‌َ تَسْبِيحَهُم‌ْ إِنَّه‌ُ كَان‌َ حَلِيمَاً غَفُورَاً (اسراء: 44)

آسمانهاى هفتگانه و زمين و كسانى كه در آنها هستند، همه تسبيح او مى‏گويند و هر موجودى، تسبيح و حمد او مى‏گويد ولى شما تسبيح آنها را نمى‏فهميد او بردبار و آمرزنده است. (44)


وَ إِذَا قَرَأْت‌َ الْقُرْآن‌َ جَعَلْنَا بَيْنَك‌َ وَ بَيْن‌َ الَّذِين‌َ لاَ يُؤْمِنُون‌َ بِالْآخِرَة‌ِ حِجَابَاً مَسْتُورَاً (اسراء: 45)

و هنگامى كه قرآن مى‏خوانى، ميان تو و آنها كه به آخرت ايمان نمى‏آورند، حجاب ناپيدايى قرار مى‏دهيم (45)


وَ جَعَلْنَا عَلَي‌ قُلُوبِهِم‌ْ أَكِنَّة‌ً أَنْ‌ يَفْقَهُوه‌ُ وَ فِي‌ آذَانِهِم‌ْ وَقْرَاً وَ إِذَا ذَكَرْت‌َ رَبَّك‌َ فِي‌ الْقُرْآن‌ِ وَحْدَه‌ُ وَلَّوْا عَلَي‌ أَدْبَارِهِم‌ْ نُفُورَاً (اسراء: 46)

و بر دلهايشان پوششهايى، تا آن را نفهمند و در گوشهايشان سنگينى و هنگامى كه پروردگارت را در قرآن به يگانگى ياد مى‏كنى، آنها پشت مى‏كنند و از تو روى بر مى‏گردانند. (46)


نَحْن‌ُ أَعْلَم‌ُ بِمَا يَسْتَمِعُون‌َ بِه‌ِ إِذْ يَسْتَمِعُون‌َ إِلَيْك‌َ وَ إِذْ هُم‌ْ نَجْوَي‌ إِذْ يَقُول‌ُ الظَّالِمُون‌َ إِنْ‌ تَتَّبِعُون‌َ إِلاَّ رَجُلاً مَسْحُورَاً (اسراء: 47)

هنگامى كه به سخنان تو گوش فرامى‏دهند، ما بهتر مى‏دانيم براى چه گوش فرا مى‏دهند (و همچنين) در آن هنگام كه با هم نجوا مى‏كنند آن گاه كه ستمگران مى‏گويند: «شما جز از انسانى كه افسون شده، پيروى نمى‏كنيد!» (47)


وَ قَالُوا أَإِذَا كُنَّا عِظَامَاً وَ رُفَاتَاً أَإِنَّا لَمَبْعُوثُون‌َ خَلْقَاً جَدِيدَاً (اسراء: 49)

و گفتند: «آيا هنگامى كه ما، استخوانهاى پوسيده و پراكنده‏اى شديم، دگر بار آفرينش تازه‏اى خواهيم يافت؟!» (49)


أَوْ خَلْقَاً مِمَّا يَكْبُرُ فِي‌ صُدُورِكُم‌ْ فَسَيَقُولُون‌َ مَنْ‌ يُعِيدُنَا قُل‌ِ الَّذِي‌ فَطَرَكُم‌ْ أَوَّل‌َ مَرَّة‌ٍ فَسَيُنْغِضُون‌َ إِلَيْك‌َ رُؤُوسَهُم‌ْ وَ يَقُولُون‌َ مَتَي‌ هُوَ قُل‌ْ عَسَي‌ أَنْ‌ يَكُون‌َ قَرِيبَاً (اسراء: 51)

يا هر مخلوقى كه در نظر شما، از آن هم سخت‏تر است (و از حيات و زندگى دورتر مى‏باشد، باز خدا قادر است شما را به زندگى مجدد بازگرداند). آنها بزودى مى گويند: «چه كسى ما را بازمى‏گرداند؟!» بگو: «همان كسى كه نخستين بار شما را آفريد.» آنان سر خود را (از روى تعجب و انكار،) به سوى تو خم مى‏كنند و مى‏گويند: «در چه زمانى خواهد بود؟!» بگو: «شايد نزديك باشد! (51)


يَوْم‌َ يَدْعُوكُم‌ْ فَتَسْتَجِيبُون‌َ بِحَمْدِه‌ِ وَ تَظُنُّون‌َ إِنْ‌ لَبِثْتُم‌ْ إِلاَّ قَلِيلاً (اسراء: 52)

همان روز كه شما را (از قبرهايتان) فرامى‏خواند شما هم اجابت مى‏كنيد در حالى كه حمد او را مى‏گوييد مى‏پنداريد تنها مدت كوتاهى (در جهان برزخ) درنگ كرده‏ايد!» (52)


وَ قُلْ‌ لِعِبَادِي‌ يَقُولُوا الَّتِي‌ هِي‌َ أَحْسَن‌ُ إِن‌َّ الشَّيْطَان‌َ يَنْزَغ‌ُ بَيْنَهُم‌ْ إِن‌َّ الشَّيْطَان‌َ كَان‌َ لِلْإِنْسَان‌ِ عَدُوَّاً مُبِينَاً (اسراء: 53)

به بندگانم بگو: «سخنى بگويند كه بهترين باشد! چرا كه (شيطان بوسيله سخنان ناموزون)، ميان آنها فتنه و فساد مى‏كند هميشه شيطان دشمن آشكارى براى انسان بوده است! (53)


رَبُّكُم‌ْ أَعْلَم‌ُ بِكُم‌ْ إِنْ‌ يَشَأْ يَرْحَمْكُم‌ْ أَوْ إِنْ‌ يَشَأْ يُعَذِّبْكُم‌ْ وَ مَا أَرْسَلْنَاك‌َ عَلَيْهِم‌ْ وَكِيلاً (اسراء: 54)

پروردگار شما، از (نيات و اعمال) شما آگاهتر است اگر بخواهد (و شايسته بداند)، شما را مشمول رحمت خود مى‏سازد و اگر بخواهد، مجازات مى‏كند و ما تو را بعنوان مأمور بر آنان نفرستاده‏ايم (كه آنان را مجبور به ايمان كنى!) (54)


وَ رَبُّك‌َ أَعْلَم‌ُ بِمَنْ‌ فِي‌ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ وَ لَقَدْ فَضَّلْنَا بَعْض‌َ النَّبِيِّين‌َ عَلَي‌ بَعْض‌ٍ وَ آتَيْنَا دَاوُدَ زَبُورَاً (اسراء: 55)

پروردگار تو، از حال همه كسانى كه در آسمانها و زمين هستند، آگاهتر است و (اگر تو را بر ديگران برترى داديم، بخاطر شايستگى توست،) ما بعضى از پيامبران را بر بعضى ديگر برترى داديم و به داوود، زبور بخشيديم. (55)


قُل‌ِ ادْعُوا الَّذِين‌َ زَعَمْتُمْ‌ مِنْ‌ دُونِه‌ِ فَلاَ يَمْلِكُون‌ كَشْف‌َ الضُّرِّ عَنْكُم‌ْ وَ لاَ تَحْوِيلاً (اسراء: 56)

بگو: «كسانى را كه غير از خدا (معبود خود) مى‏پنداريد، بخوانيد! آنها نه مى‏توانند مشكلى را از شما برطرف سازند، و نه تغييرى در آن ايجاد كنند.» (56)


أُولَئِك‌َ الَّذِين‌َ يَدْعُون‌َ يَبْتَغُون‌َ إِلَي‌ رَبِّهِم‌ُ الْوَسِيلَة‌َ أَيُّهُم‌ْ أَقْرَب‌ُ وَ يَرْجُون‌َ رَحْمَتَه‌ُ وَ يَخَافُون‌َ عَذَابَه‌ُ إِن‌َّ عَذَاب‌َ رَبِّك‌َ كَان‌َ مَحْذُورَاً (اسراء: 57)

كسانى را كه آنان مى‏خوانند، خودشان وسيله‏اى (براى تقرب) به پروردگارشان مى‏جويند، وسيله‏اى هر چه نزديكتر و به رحمت او اميدوارند و از عذاب او مى‏ترسند چرا كه عذاب پروردگارت، همواره در خور پرهيز و وحشت است! (57)


وَ إِنْ‌ مِنْ‌ قَرْيَة‌ٍ إِلاَّ نَحْن‌ُ مُهْلِكُوهَا قَبْل‌َ يَوْم‌ِ الْقِيَامَة‌ِ أَوْ مُعَذِّبُوهَا عَذَابَاً شَدِيدَاً كَان‌َ ذَلِك‌َ فِي‌ الْكِتَاب‌ِ مَسْطُورَاً (اسراء: 58)

هيچ شهر و آبادى نيست مگر اينكه آن را پيش از روز قيامت هلاك مى‏كنيم يا (اگر گناهكارند،) به عذاب شديدى گرفتارشان خواهيم ساخت اين، در كتاب الهى [لوح محفوظ] ثبت است. (58)


وَ مَا مَنَعَنَا أَنْ‌ نُرْسِل‌َ بِالْآيَات‌ِ إِلاَّ أَنْ‌ كَذَّب‌َ بِهَا الْأَوَّلُون‌َ وَ آتَيْنَا ثَمُودَ النَّاقَة‌َ مُبْصِرَة‌ً فَظَلَمُوا بِهَا وَ مَا نُرْسِل‌ُ بِالْآيَات‌ِ إِلاَّ تَخْوِيفَاً (اسراء: 59)

هيچ چيز مانع ما نبود كه اين معجزات (درخواستى بهانه‏جويان) را بفرستيم جز اينكه پيشينيان (كه همين درخواستها را داشتند، و با ايشان هماهنگ بودند)، آن را تكذيب كردند (از جمله،) ما به (قوم) ثمود، ناقه داديم (معجزه‏اى) كه روشنگر بود اما بر آن ستم كردند (و ناقه را كشتند). ما معجزات را فقط براى بيم دادن (و اتمام حجت) مى‏فرستيم. (59)


وَ إِذْ قُلْنَا لَك‌َ إِن‌َّ رَبَّك‌َ أَحَاط‌َ بِالنَّاس‌ِ وَ مَا جَعَلْنَا الرُّؤْيَا الَّتِي‌ أَرَيْنَاك‌َ إِلاَّ فِتْنَة‌ً لِلنَّاس‌ِ وَالشَّجَرَة‌َ الْمَلْعُونَة‌َ فِي‌ الْقُرْآن‌ِ وَ نُخَوِّفُهُم‌ْ فَمَا يَزِيدُهُم‌ْ إِلاَّ طُغْيَانَاً كَبِيرَاً (اسراء: 60)

(به ياد آور) زمانى را كه به تو گفتيم: «پروردگارت احاطه كامل به مردم دارد (و از وضعشان كاملًا آگاه است.) و ما آن رؤيايى را كه به تو نشان داديم، فقط براى آزمايش مردم بود همچنين شجره ملعونه [درخت نفرين شده‏] را كه در قرآن ذكر كرده‏ايم. ما آنها را بيم داده (و انذار) مى‏كنيم اما جز طغيان عظيم، چيزى بر آنها نمى‏افزايد!» (60)


وَ إِذْ قُلْنَا لِلْمَلاَئِكَة‌ِ اسْجُدُوا لِآدَم‌َ فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْلِيس‌َ قَال‌َ أَأَسْجُدُ لِمَن‌ْ خَلَقْت‌َ طِينَاً (اسراء: 61)

(به ياد آوريد) زمانى را كه به فرشتگان گفتيم: «براى آدم سجده كنيد!» آنها همگى سجده كردند، جز ابليس كه گفت: «آيا براى كسى سجده كنم كه او را از خاك آفريده‏اى؟!» (61)


وَاسْتَفْزِزْ مَن‌ِ اسْتَطَعْت‌َ مِنْهُمْ‌ بِصَوْتِك‌َ وَ أَجْلِب‌ْ عَلَيْهِم‌ْ بِخَيْلِك‌َ وَ رَجِلِك‌َ وَ شَارِكْهُم‌ْ فِي‌ الْأَمْوَال‌ِ وَالْأَوْلاَدِ وَ عِدْهُم‌ْ وَ مَا يَعِدُهُم‌ُ الشَّيْطَان‌ُ إِلاَّ غُرُورَاً (اسراء: 64)

هر كدام از آنها را مى‏توانى با صدايت تحريك كن! و لشكر سواره و پياده‏ات را بر آنها گسيل دار! و در ثروت و فرزندانشان شركت جوى! و آنان را با وعده‏ها سرگرم كن!- ولى شيطان، جز فريب و دروغ، وعده‏اى به آنها نمى‏دهد- (64)


إِن‌َّ عِبَادِي‌ لَيْس‌َ لَك‌َ عَلَيْهِم‌ْ سُلْطَان‌ٌ وَ كَفَي‌ بِرَبِّك‌َ وَكِيلاً (اسراء: 65)

(اما بدان) تو هرگز سلطه‏اى بر بندگان من، نخواهى يافت (و آنها هيچ گاه به دام تو گرفتار نمى‏شوند)! همين قدر كافى است كه پروردگارت حافظ آنها باشد.» (65)


وَ إِذَا مَسَّكُم‌ُ الضُّرُّ فِي‌ الْبَحْرِ ضَل‌َّ مَنْ‌ تَدْعُون‌َ إِلاَّ إِيَّاه‌ُ فَلَمَّا نَجَّاكُم‌ْ إِلَي‌ الْبَرِّ أَعْرَضْتُم‌ْ وَ كَان‌َ الْإِنْسَان‌ُ كَفُورَاً (اسراء: 67)

و هنگامى كه در دريا ناراحتى به شما برسد، جز او، تمام كسانى را كه (براى حل مشكلات خود) مى‏خوانيد، فراموش مى‏كنيد اما هنگامى كه شما را به خشكى نجات دهد، روى مى‏گردانيد و انسان، بسيار ناسپاس است! (67)


وَ لَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي‌ آدَم‌َ وَ حَمَلْنَاهُم‌ْ فِي‌ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَ رَزَقْنَاهُمْ‌ مِن‌َ الطَّيِّبَات‌ِ وَ فَضَّلْنَاهُم‌ْ عَلَي‌ كَثِيرٍ مِمَّن‌ْ خَلَقْنَا تَفْضِيلاً (اسراء: 70)

ما آدميزادگان را گرامى داشتيم و آنها را در خشكى و دريا، (بر مركبهاى راهوار) حمل كرديم و از انواع روزيهاى پاكيزه به آنان روزى داديم و آنها را بر بسيارى از موجوداتى كه خلق كرده‏ايم، برترى بخشيديم. (70)


يَوْم‌َ نَدْعُوا كُل‌َّ أُنَاس‌ٍ بِإِمَامِهِم‌ْ فَمَن‌ْ أُوتِي‌َ كِتَابَه‌ُ بِيَمِينِه‌ِ فَأُولَئِك‌َ يَقْرَءُون‌َ كِتَابَهُم‌ْ وَ لاَ يُظْلَمُون‌َ فَتِيلاً (اسراء: 71)

(به ياد آوريد) روزى را كه هر گروهى را با پيشوايشان مى‏خوانيم! كسانى كه نامه عملشان به دست راستشان داده شود، آن را (با شادى و سرور) مى‏خوانند و بقدر رشته شكاف هسته خرمايى به آنان ستم نمى‏شود! (71)


وَ مَنْ‌ كَان‌َ فِي‌ هَذِه‌ِ أَعْمَي‌ فَهُوَ فِي‌ الْآخِرَة‌ِ أَعْمَي‌ وَ أَضَل‌ُّ سَبِيلاً (اسراء: 72)

اما كسى كه در اين جهان (از ديدن چهره حق) نابينا بوده است، در آخرت نيز نابينا و گمراهتر است! (72)


وَ إِنْ‌ كَادُوا لَيَفْتِنُونَك‌َ عَن‌ِ الَّذِي‌ أَوْحَيْنَا إِلَيْك‌َ لِتَفْتَرِي‌َ عَلَيْنَا غَيْرَه‌ُ وَ إِذَاً لَاتَّخَذُوك‌َ خَلِيلاً (اسراء: 73)

نزديك بود آنها تو را (با وسوسه‏هاى خود) از آنچه بر تو وحى كرده‏ايم بفريبند، تا غير آن را به ما نسبت دهى و در آن صورت، تو را به دوستى خود برميگزينند! (73)


وَ لَوْلاَ أَنْ‌ ثَبَّتْنَاك‌َ لَقَدْ كِدْت‌َ تَرْكَن‌ُ إِلَيْهِم‌ْ شَيْءً قَلِيلاً (اسراء: 74)

و اگر ما تو را ثابت قدم نمى‏ساختيم (و در پرتو مقام عصمت، مصون از انحراف نبودى)، نزديك بود به آنان تمايل كنى. (74)


إِذَاً لَأََذَقْنَاك‌َ ضِعْف‌َ الْحَيَاة‌ِ وَ ضِعْف‌َ الْمَمَات‌ِ ثُم‌َّ لاَ تَجِدُ لَك‌َ عَلَيْنَا نَصِيرَاً (اسراء: 75)

اگر چنين مى‏كردى، ما دو برابر مجازات (مشركان) در زندگى دنيا، و دو برابر (مجازات) آنها را بعد از مرگ، به تو مى‏چشانديم سپس در برابر ما، ياورى براى خود نمى‏يافتى! (75)


وَ إِنْ‌ كَادُوا لَيَسْتَفِزُّونَك‌َ مِن‌َ الْأَرْض‌ِ لِيُخْرِجُوك‌َ مِنْهَا وَ إِذَاً لاَ يَلْبَثُون‌َ خِلاَفَك‌َ إِلاَّ قَلِيلاً (اسراء: 76)

و نزديك بود (با نيرنگ و توطئه) تو را از اين سرزمين بلغزانند، تا از آن بيرونت كنند! و هر گاه چنين مى‏كردند، (گرفتار مجازات سخت الهى شده،) و پس از تو، جز مدت كمى باقى نمى‏ماندند! (76)


سُنَّة‌َ مَنْ‌ قَدْ أَرْسَلْنَا قَبْلَك‌َ مِنْ‌ رُسُلِنَا وَ لاَ تَجِدُ لِسُنَّتِنَا تَحْوِيلاً (اسراء: 77)

اين سنت (ما در مورد) پيامبرانى است كه پيش از تو فرستاديم و هرگز براى سنت ما تغيير و دگرگونى نخواهى يافت! (77)


أَقِم‌ِ الصَّلاَة‌َ لِدُلُوك‌ِ الشَّمْس‌ِ إِلَي‌ غَسَق‌ِ اللَّيْل‌ِ وَ قُرْآن‌َ الْفَجْرِ إِن‌َّ قُرْآن‌َ الْفَجْرِ كَان‌َ مَشْهُودَاً (اسراء: 78)

نماز را از زوال خورشيد (هنگام ظهر) تا نهايت تاريكى شب [نيمه شب‏] برپا دار و همچنين قرآن فجر [نماز صبح‏] را چرا كه قرآن فجر، مشهود (فرشتگان شب و روز) است! (78)


وَ مِن‌َ اللَّيْل‌ِ فَتَهَجَّدْ بِه‌ِ نَافِلَة‌ً لَك‌َ عَسَي‌ أَنْ‌ يَبْعَثَك‌َ رَبُّك‌َ مَقَامَاً مَحمُودَاً (اسراء: 79)

و پاسى از شب را (از خواب برخيز، و) قرآن (و نماز) بخوان! اين يك وظيفه اضافى براى توست اميد است پروردگارت تو را به مقامى در خور ستايش برانگيزد! (79)


وَ قُلْ‌ رَب‌ِّ أَدْخِلْنِي‌ مُدْخَل‌َ صِدْق‌ٍ وَ أَخْرِجْنِي‌ مُخْرَج‌َ صِدْق‌ٍ وَاجْعَلْ‌ لِي‌ مِنْ‌ لَدُنْك‌َ سُلْطَانَاً نَصِيرَاً (اسراء: 80)

و بگو: «پروردگارا! مرا (در هر كار،) با صداقت وارد كن، و با صداقت خارج ساز! و از سوى خود، حجتى يارى كننده برايم قرار ده!» (80)


وَ قُل‌ْ جَاءَ الْحَق‌ُّ وَ زَهَق‌َ الْبَاطِل‌ُ إِن‌َّ الْبَاطِل‌َ كَان‌َ زَهُوقَاً (اسراء: 81)

و بگو: «حق آمد، و باطل نابود شد يقيناً باطل نابود شدنى است!» (81)


وَ نُنَزِّل‌ُ مِن‌َ الْقُرْآن‌ِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَ رَحْمَة‌ٌ لِلْمُؤْمِنِين‌َ وَ لاَ يَزِيدُ الظَّالِمِين‌َ إِلاَّ خَسَارَاً (اسراء: 82)

و از قرآن، آنچه شفا و رحمت است براى مؤمنان، نازل مى‏كنيم و ستمگران را جز خسران (و زيان) نمى‏افزايد. (82)


وَ إِذَا أَنْعَمْنَا عَلَي‌ الْإِنْسَان‌ِ أَعْرَض‌َ وَ نَأَي‌ بِجَانِبِه‌ِ وَ إِذَا مَسَّه‌ُ الشَّرُّ كَان‌َ يَؤُوسَاً (اسراء: 83)

هنگامى كه به انسان نعمت مى‏بخشيم، (از حق) روى مى‏گرداند و متكبرانه دور مى‏شود و هنگامى كه (كمترين) بدى به او مى‏رسد، (از همه چيز) مايوس مى‏گردد! (83)


وَ يَسْأَلُونَك‌َ عَن‌ِ الرُّوح‌ِ قُل‌ِ الرُّوح‌ُ مِن‌ْ أَمْرِ رَبِّي‌ وَ مَا أُوتِيتُمْ‌ مِن‌َ الْعِلْم‌ِ إِلاَّ قَلِيلاً (اسراء: 85)

و از تو درباره «روح» سؤال مى‏كنند، بگو: «روح از فرمان پروردگار من است و جز اندكى از دانش، به شما داده نشده است!» (85)


وَ لَئِنْ‌ شِئْنَا لَنَذْهَبَن‌َّ بِالَّذِي‌ أَوْحَيْنَا إِلَيْك‌َ ثُم‌َّ لاَ تَجِدُ لَك‌َ بِه‌ِ عَلَيْنَا وَكِيلاً (اسراء: 86)

و اگر بخواهيم، آنچه را بر تو وحى فرستاده‏ايم، از تو مى‏گيريم سپس كسى را نمى‏يابى كه در برابر ما، از تو دفاع كند ... (86)


قُلْ‌ لَئِن‌ِ اجْتَمَعَت‌ِ الْإِنْس‌ُ وَالْجِن‌ُّ عَلَي‌ أَنْ‌ يَأْتُوا بِمِثْل‌ِ هَذَا الْقُرْآن‌ِ لاَ يَأْتُون‌َ بِمِثْلِه‌ِ وَ لَوْ كَان‌َ بَعْضُهُم‌ْ لِبَعْض‌ٍ ظَهِيرَاً (اسراء: 88)

بگو: «اگر انسانها و پريان (جن و انس) اتفاق كنند كه همانند اين قرآن را بياورند، همانند آن را نخواهند آورد هر چند يكديگر را (در اين كار) كمك كنند. (88)


وَ لَقَدْ صَرَّفْنَا لِلنَّاس‌ِ فِي‌ هَذَا الْقُرْآن‌ِ مِنْ‌ كُل‌ِّ مَثَل‌ٍ فَأَبَي‌ أَكْثَرُ النَّاس‌ِ إِلاَّ كُفُورَاً (اسراء: 89)

ما در اين قرآن، براى مردم از هر چيز نمونه‏اى آورديم (و همه معارف در آن جمع است) اما بيشتر مردم (در برابر آن، از هر كارى) جز انكار، ابا داشتند! (89)


وَ قَالُوا لَن‌ْ نُؤْمِن‌َ لَك‌َ حَتَّي‌ تَفْجُرَ لَنَا مِن‌َ الْأَرْض‌ِ يَنْبُوعَاً (اسراء: 90)

و گفتند: «ما هرگز به تو ايمان نمى‏آوريم تا اينكه چشمه‏جوشانى از اين سرزمين (خشك و سوزان) براى ما خارج سازى ... (90)


أَوْ تَكُون‌َ لَك‌َ جَنَّة‌ٌ مِنْ‌ نَخِيل‌ٍ وَ عِنَب‌ٍ فَتُفَجِّرَ الْأَنْهَارَ خِلاَلَهَا تَفْجِيرَاً (اسراء: 91)

يا باغى از نخل و انگور از آن تو باشد و نهرها در لابه‏لاى آن جارى كنى ... (91)


أَوْ تُسْقِط‌َ السَّمَاءَ كَمَا زَعَمْت‌َ عَلَيْنَا كِسَفَاً أَوْ تَأْتِي‌َ بِالله‌ِ وَالْمَلاَئِكَة‌ِ قَبِيلاً (اسراء: 92)

يا قطعات (سنگهاى) آسمان را- آن چنان كه مى‏پندارى- بر سر ما فرود آرى يا خداوند و فرشتگان را در برابر ما بياورى ... (92)


أَوْ يَكُون‌َ لَك‌َ بَيْت‌ٌ مِنْ‌ زُخْرُف‌ٍ أَوْ تَرْقَي‌ فِي‌ السَّمَاءِ وَ لَن‌ْ نُؤْمِن‌َ لِرُقِيِّك‌َ حَتَّي‌ تُنَزِّل‌َ عَلَيْنَا كِتَابَاً نَقْرَأُه‌ُ قُل‌ْ سُبْحَان‌َ رَبِّي‌ هَل‌ْ كُنْت‌ُ إِلاَّ بَشَرَاً رَسُولاً (اسراء: 93)

يا براى تو خانه‏اى پر نقش و نگار از طلا باشد يا به آسمان بالا روى حتى اگر به آسمان روى، ايمان نمى‏آوريم مگر آنكه نامه‏اى بر ما فرود آورى كه آن را بخوانيم! «بگو:» منزه است پروردگارم (از اين سخنان بى‏معنى)! مگر من جز انسانى فرستاده خدا هستم؟! (93)


وَ مَا مَنَع‌َ النَّاس‌َ أَنْ‌ يُؤْمِنُوا إِذْ جَاءَهُم‌ُ الْهُدَي‌ إِلاَّ أَنْ‌ قَالُوا أَبَعَث‌َ الله‌ُ بَشَرَاً رَسُولاً (اسراء: 94)

تنها چيزى كه بعد از آمدن هدايت مانع شد مردم ايمان بياورند، اين بود (كه از روى نادانى و بى‏خبرى) گفتند: «آيا خداوند بشرى را بعنوان رسول فرستاده است؟!» (94)


قُل‌ْ كَفَي‌ بِالله‌ِ شَهِيدَاً بَيْنِي‌ وَ بَيْنَكُم‌ْ إِنَّه‌ُ كَان‌َ بِعِبَادِه‌ِ خَبِيرَاً بَصِيرَاً (اسراء: 96)

بگو: «همين كافى است كه خداوند، ميان من و شما گواه باشد چرا كه او نسبت به بندگانش آگاه و بيناست! (96)


وَ مَنْ‌ يَهْدِ الله‌ُ فَهُوَ الْمُهْتَدِ وَ مَنْ‌ يُضْلِل‌ْ فَلَن‌ْ تَجِدَ لَهُم‌ْ أَوْلِيَاءَ مِنْ‌ دُونِه‌ِ وَ نَحْشُرُهُم‌ْ يَوْم‌َ الْقِيَامَة‌ِ عَلَي‌ وُجُوهِهِم‌ْ عُمْيَاً وَ بُكْمَاً وَ صُمَّاً مَأْوَاهُم‌ْ جَهَنَّم‌ُ كُلَّمَا خَبَت‌ْ زِدْنَاهُم‌ْ سَعِيرَاً (اسراء: 97)

هر كس را خدا هدايت كند، هدايت يافته واقعى اوست و هر كس را (بخاطر اعمالش) گمراه سازد، هاديان و سرپرستانى غير خدا براى او نخواهى يافت و روز قيامت، آنها را بر صورتهايشان محشور مى‏كنيم، در حالى كه نابينا و گنگ و كرند جايگاهشان دوزخ است هر زمان آتش آن فرونشيند، شعله تازه‏اى بر آنان مى‏افزاييم! (97)


ذَلِك‌َ جَزَاؤُهُمْ‌ بِأَنَّهُم‌ْ كَفَرُوا بِآيَاتِنَا وَ قَالُوا أَإِذَا كُنَّا عِظَامَاً وَ رُفَاتَاً أَإِنَّا لَمَبْعُوثُون‌َ خَلْقَاً جَدِيدَاً (اسراء: 98)

اين كيفر آنهاست، بخاطر اينكه نسبت به آيات ما كافر شدند و گفتند: «آيا هنگامى كه ما استخوانهاى پوسيده و خاكهاى پراكنده‏اى شديم، بار ديگر آفرينش تازه‏اى خواهيم يافت؟!» (98)


أَوَ لَم‌ يَرَوْا أَن‌َّ الله‌َ الَّذِي‌ خَلَق‌َ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌َ قَادِرٌ عَلَي‌ أَنْ‌ يَخْلُق‌َ مِثْلَهُم‌ْ وَ جَعَل‌َ لَهُم‌ْ أَجَلاً لاَ رَيْب‌َ فِيه‌ِ فَأَبَي‌ الظَّالِمُون‌َ إِلاَّ كُفُورَاً (اسراء: 99)

آيا نمى‏دانند خدايى كه آسمانها و زمين را آفريده، قادر است مثل آنان را بيافريند (و به زندگى جديد بازشان گرداند)؟! و براى آنان سرآمدى قطعى- كه شكّى در آن نيست- قرار داده امّا ظالمان، جز كفر و انكار را پذيرا نيستند! (99)


قُلْ‌ لَوْ أَنْتُم‌ْ تَمْلِكُون‌َ خَزَائِن‌َ رَحْمَة‌ِ رَبِّي‌ إِذَاً لَأََمْسَكْتُم‌ْ خَشْيَة‌َ الْإِنْفَاق‌ِ وَ كَان‌َ الْإِنْسَان‌ُ قَتُورَاً (اسراء: 100)

بگو: «اگر شما مالك خزائن رحمت پروردگار من بوديد. در آن صورت، (بخاطر تنگ نظرى) امساك مى‏كرديد، مبادا انفاق، مايه تنگدستى شما شود» و انسان تنگ نظر است! (100)


وَ لَقَدْ آتَيْنَا مُوسَي‌ تِسْع‌َ آيَات‌ٍ بَيِّنَاتٍ فَاسْأَل‌ْ بَنِي‌ إِسْرائِيل‌َ إِذْ جَاءَهُم‌ْ فَقَال‌َ لَه‌ُ فِرْعَوْن‌ُ إِنِّي‌ لَأََظُنُّك‌َ يَا مُوسَي‌ مَسْحُورَاً (اسراء: 101)

ما به موسى نه معجزه روشن داديم پس از بنى اسرائيل سؤال كن آن زمان كه اين (معجزات نه گانه) به سراغ آنها آمد (چگونه بودند)؟! فرعون به او گفت: «اى موسى! گمان مى‏كنم تو ديوانه (يا ساحرى)!» (101)


قَال‌َ لَقَدْ عَلِمْت‌َ مَا أَنْزَل‌َ هَؤُلاَءِ إِلاَّ رَب‌ُّ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ بَصَائِرَ وَ إِنِّي‌ لَأَظُنُّك‌َ يَا فِرْعَوْن‌ُ مَثْبُورَاً (اسراء: 102)

(موسى) گفت: «تو مى‏دانى اين آيات را جز پروردگار آسمانها و زمين- براى روشنى دلها- نفرستاده و من گمان مى‏كنم اى فرعون، تو (بزودى) هلاك خواهى شد!» (102)


فَأرَادَ أَنْ‌ يَسْتَفِزَّهُمْ‌ مِن‌َ الْأَرْض‌ِ فَأَغْرَقْناه‌ُ وَ مَنْ‌ مَعَه‌ُ جَمِيعَاً (اسراء: 103)

پس (فرعون) تصميم گرفت آنان را از آن سرزمين ريشه كن سازد ولى ما، او و تمام كسانى را كه با او بودند، غرق كرديم. (103)


وَ قُلْنَا مِنْ‌ بَعْدِه‌ِ لِبَنِي‌ إِسْرائِيل‌َ اسْكُنُوا الْأَرْض‌َ فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ الْآخِرَة‌ِ جِئْنَا بِكُم‌ْ لَفِيفَاً (اسراء: 104)

و بعد از آن به بنى اسرائيل گفتيم: «در اين سرزمين [مصر و شام‏] ساكن شويد! امّا هنگامى كه وعده آخرت فرا رسد، همه شما را دسته جمعى (به آن دادگاه عدل) مى‏آوريم» (104)


وَ بِالْحَق‌ِّ أَنْزَلْنَاه‌ُ وَ بِالْحَق‌ِّ نَزَل‌َ وَ مَا أَرْسَلْنَاك‌َ إِلاَّ مُبَشِّرَاً وَ نَذِيرَاً (اسراء: 105)

و ما قرآن را بحق نازل كرديم و بحق نازل شد و تو را، جز بعنوان بشارت‏دهنده و بيم‏دهنده، نفرستاديم! (105)


وَ قُرْآنَاً فَرَقْنَاه‌ُ لِتَقْرَأَه‌ُ عَلَي‌ النَّاس‌ِ عَلَي‌ مُكْث‌ٍ وَ نَزَّلْنَاه‌ُ تَنْزِيلاً (اسراء: 106)

و قرآنى كه آياتش را از هم جدا كرديم، تا آن را با درنگ بر مردم بخوانى و آن را بتدريج نازل كرديم. (106)


وَ يَقُولُون‌َ سُبْحَان‌َ رَبِّنَا إِنْ‌ كَان‌َ وَعْدُ رَبِّنَا لَمَفْعُولاً (اسراء: 108)

و مى‏گويند: «منزّه است پروردگار ما، كه وعده‏هايش به يقين انجام شدنى است!» (108)


وَ يَخِرُّون‌َ لِلْأَذْقَان‌ِ يَبْكُون‌َ وَ يَزِيدُهُم‌ْ خُشُوعَاً (اسراء: 109)

آنها (بى‏اختيار) به زمين مى‏افتند و گريه مى‏كنند و (تلاوت اين آيات، همواره) بر خشوعشان مى‏افزايد. (109)


قُل‌ِ ادْعُوا الله‌َ أَوِ ادْعُوا الرَّحْمَن‌َ أَيَّاً مَا تَدْعُوا فَلَه‌ُ الْأسْماءُ الْحُسْنَي‌ وَ لاَ تَجْهَرْ بِصَلاَتِك‌َ وَ لاَ تُخَافِت‌ْ بِهَا وَابْتَغ‌ِ بَيْن‌َ ذَلِك‌َ سَبيلاً (اسراء: 110)

بگو: « «اللَّه» را بخوانيد يا «رحمان» را، هر كدام را بخوانيد، (ذات پاكش يكى است و) براى او بهترين نامهاست!» و نمازت را زياد بلند، يا خيلى آهسته نخوان و در ميان آن دو، راهى (معتدل) انتخاب كن! (110)


وَ قُل‌ِ الْحَمْدُ لِالله‌ِ الَّذِي‌ لَم‌ْ يَتَّخِذْ وَلَدَاً وَ لَم‌ْ يَكُن‌ْ لَه‌ُ شَرِيك‌ٌ فِي‌ الْمُلْك‌ِ وَ لَم‌ْ يَكُنْ‌ لَه‌ُ وَلِي‌ٌّ مِن‌َ الذُّل‌ِّ وَ كَبِّرْه‌ُ تَكْبِيرَاً (اسراء: 111)

و بگو: «ستايش براى خداوندى است كه نه فرزندى براى خود انتخاب كرده، و نه شريكى در حكومت دارد، و نه بخاطر ضعف و ذلّت، (حامى و) سرپرستى براى اوست!» و او را بسيار بزرگ بشمار! (111)


الْحَمْدُ لِالله‌ِ الَّذِي‌ أَنْزَل‌َ عَلَي‌ عَبْدِه‌ِ الْكِتَاب‌َ وَ لَم‌ْ يَجْعَلْ‌ لَه‌ُ عِوَجَاً (كهف: 1)

حمد مخصوص خدايى است كه اين كتاب (آسمانى) را بر بنده (برگزيده) اش نازل كرد، و هيچ گونه كژى در آن قرار نداد ... (1)


قَيِّمَاً لِيُنْذِرَ بَأْسَاً شَدِيدَاً مِنْ‌ لَدُنْه‌ُ وَ يُبَشِّرَ الْمُؤْمِنِين‌َ الَّذِين‌َ يَعْمَلُون‌َ الصَّالِحَات‌ِ أَن‌َّ لَهُم‌ْ أَجْرَاً حَسَنَاً (كهف: 2)

در حالى كه ثابت و مستقيم و نگاهبان كتابهاى (آسمانى) ديگر است تا (بدكاران را) از عذاب شديد او بترساند و مؤمنانى را كه كارهاى شايسته انجام مى‏دهند، بشارت دهد كه پاداش نيكويى براى آنهاست ... (2)


وَ يُنْذِرَ الَّذِين‌َ قَالُوا اتَّخَذَ الله‌ُ وَلَدَاً (كهف: 4)

و (نيز) آنها را كه گفتند: «خداوند، فرزندى (براى خود) انتخاب كرده است»، انذار كند. (4)


مَا لَهُمْ‌ بِه‌ِ مِن‌ْ عِلْم‌ٍ وَ لاَ لِآبَائِهِم‌ْ كَبُرَت‌ْ كَلِمَة‌ً تَخْرُج‌ُ مِن‌ْ أَفْوَاهِهِم‌ْ إِنْ‌ يَقُولُون‌َ إِلاَّ كَذِبَاً (كهف: 5)

نه آنها (هرگز) به اين سخن يقين دارند، و نه پدرانشان! سخن بزرگى از دهانشان خارج مى‏شود! آنها فقط دروغ مى‏گويند! (5)


وَ إِنَّا لَجَاعِلُون‌َ مَا عَلَيْهَا صَعِيدَاً جُرُزَاً (كهف: 8)

(ولى) اين زرق و برقها پايدار نيست، و ما (سرانجام) قشر روى زمين را خاك بى گياهى قرار مى‏دهيم! (8)


أَم‌ْ حَسِبْت‌َ أَن‌َّ أَصْحَاب‌َ الْكَهْف‌ِ وَالرَّقِيم‌ِ كَانُوا مِن‌ْ آيَاتِنَا عَجَبَاً (كهف: 9)

آيا گمان كردى اصحاب كهف و رقيم از آيات عجيب ما بودند؟! (9)


إِذْ أَوَي‌ الْفِتْيَة‌ُ إِلَي‌ الْكَهْف‌ِ فَقَالُوا رَبَّنَا آتِنَا مِنْ‌ لَدُنْك‌َ رَحْمَة‌ً وَ هَيِّئْ لَنَا مِن‌ْ أَمْرِنَا رَشَدَاً (كهف: 10)

زمانى را به خاطر بياور كه آن جوانان به غار پناه بردند، و گفتند: «پروردگارا! ما را از سوى خودت رحمتى عطا كن، و راه نجاتى براى ما فراهم ساز!» (10)


نَحْن‌ُ نَقُص‌ُّ عَلَيْك‌َ نَبَأَهُمْ‌ بِالْحَق‌ِّ إِنَّهُم‌ْ فِتْيَة‌ٌ آمَنُوا بِرَبِّهِم‌ْ وَ زِدْنَاهُم‌ْ هُدَي‌ً (كهف: 13)

ما داستان آنان را بحق براى تو بازگو مى‏كنيم آنها جوانانى بودند كه به پروردگارشان ايمان آوردند، و ما بر هدايتشان افزوديم. (13)


وَ رَبَطْنَا عَلَي‌ قُلُوبِهِم‌ْ إِذْ قَامُوا فَقَالُوا رَبُّنَا رَب‌ُّ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ لَن‌ْ نَدْعُوَا مِنْ‌ دُونِه‌ِ إِلَهَاً لَقَدْ قُلْنَا إِذَاً شَطَطَاً (كهف: 14)

و دلهايشان را محكم ساختيم در آن موقع كه قيام كردند و گفتند: «پروردگار ما، پروردگار آسمانها و زمين است هرگز غير او معبودى را نمى‏خوانيم كه اگر چنين كنيم، سخنى بگزاف گفته‏ايم. (14)


وَ إِذِ اعْتَزَلْتُـمُوهُم‌ْ وَ مَا يَعْبُدُون‌َ إِلاَّ الله‌َ فَأْوُوا إِلَي‌ الْكَهْف‌ِ يَنْشُرْ لَكُم‌ْ رَبُّكُمْ‌ مِنْ‌ رَحْمَتِه‌ِ وَ يُهَيِّئْ لَكُمْ‌ مِنْ‌ أَمْرِكُمْ‌ مِرْفَقَاً (كهف: 16)

و (به آنها گفتيم:) هنگامى كه از آنان و آنچه جز خدا مى‏پرستند كناره‏گيرى كرديد، به غار پناه بريد كه پروردگارتان (سايه) رحمتش را بر شما مى‏گستراند و در اين امر، آرامشى براى شما فراهم مى‏سازد! (16)


وَ تَرَي‌ الشَّمْس‌َ إِذَا طَلَعَتْ‌ تَزَاوَرُ عَنْ‌ كَهْفِهِم‌ْ ذَات‌َ الْيَـمِين‌ِ وَ إِذَا غَرَبَتْ‌ تَقْرِضُهُم‌ْ ذَات‌َ الشِّمَال‌ِ وَ هُم‌ْ فِي‌ فَجْوَة‌ٍ مِنْه‌ُ ذَلِك‌َ مِن‌ْ آيَات‌ِ الله‌ِ مَنْ‌ يَهْدِ الله‌ُ فَهُوَ الْمُهْتَدِ وَ مَنْ‌ يُضْلِل‌ْ فَلَن‌ْ تَجِدَ لَه‌ُ وَلِيَّاً مُرْشِدَاً (كهف: 17)

و (اگر در آنجا بودى) خورشيد را مى‏ديدى كه به هنگام طلوع، به سمت راست غارشان متمايل مى‏گردد و به هنگام غروب، به سمت چپ و آنها در محل وسيعى از آن (غار) قرار داشتند اين از آيات خداست! هر كس را خدا هدايت كند، هدايت يافته واقعى اوست و هر كس را گمراه نمايد، هرگز ولىّ و راهنمايى براى او نخواهى يافت! (17)


وَ تَحْسَبُهُم‌ْ أَيْقَاظَاً وَ هُم‌ْ رُقُودٌ وَ نُقَلِّبُهُم‌ْ ذَات‌َ الْيَـمِين‌ِ وَ ذَات‌َ الشِّمَال‌ِ وَ كَلْبُهُم‌ْ بَاسِط‌ٌ ذِرَاعَيْه‌ِ بِالْوَصِيدِ لَوِ اطَّلَعْت‌َ عَلَيْهِم‌ْ لَوَلَّيْت‌َ مِنْهُم‌ْ فِرَارَاً وَ لَمُلِئْت‌َ مِنْهُم‌ْ رُعْبَاً (كهف: 18)

و (اگر به آنها نگاه مى‏كردى) مى‏پنداشتى بيدارند در حالى كه در خواب فرو رفته بودند! و ما آنها را به سمت راست و چپ ميگردانديم (تا بدنشان سالم بماند). و سگ آنها دستهاى خود را بر دهانه غار گشوده بود (و نگهبانى مى‏كرد). اگر نگاهشان مى‏كردى، از آنان مى‏گريختى و سر تا پاى تو از ترس و وحشت پر مى‏شد! (18)


وَ كَذَلِك‌َ بَعَثْنَاهُم‌ْ لِيَتَسَاءَلُوا بَيْنَهُم‌ْ قَال‌َ قَائِل‌ٌ مِنْهُم‌ْ كَم‌ْ لَبِثْتُم‌ْ قَالُوا لَبِثْنَا يَوْمَاً أَوْ بَعْض‌َ يَوْم‌ٍ قَالُوا رَبُّكُم‌ْ أَعْلَم‌ُ بِمَا لَبِثْتُم‌ْ فَابْعَثُوا أَحَدَكُمْ‌ بِوَرِقِكُم‌ْ هَذِه‌ِ إِلَي‌ الْمَدِينَة‌ِ فَلْيَنْظُرْ أَيُّهَا أَزْكَي‌ طَعَامَاً فَلْيَأْتِكُمْ‌ بِرِزْق‌ٍ مِنْه‌ُ وَلْيَتَلَطَّف‌ْ وَ لاَ يُشْعِرَن‌َّ بِكُم‌ْ أَحَدَاً (كهف: 19)

اين گونه آنها را (از خواب) برانگيختيم تا از يكديگر سؤال كنند يكى از آنها گفت: «چه مدّت خوابيديد؟!» گفتند: «يك روز، يا بخشى از يك روز!» (و چون نتوانستند مدّت خوابشان را دقيقاً بدانند) گفتند: «پروردگارتان از مدّت خوابتان آگاهتر است! اكنون يك نفر از خودتان را با اين سكّه‏اى كه داريد به شهر بفرستيد، تا بنگرد كدام يك از آنها غذاى پاكيزه‏ترى دارند، و مقدارى از آن براى روزى شما بياورد. امّا بايد دقّت كند، و هيچ كس را از وضع شما آگاه نسازد ... (19)


إِنَّهُم‌ْ إِنْ‌ يَظْهَرُوا عَلَيْكُم‌ْ يَرْجُمُوكُم‌ْ أَوْ يُعِيدُوكُم‌ْ فِي‌ مِلَّتِهِم‌ْ وَ لَن‌ْ تُفْلِحُوا إِذَاً أَبَدَاً (كهف: 20)

چرا كه اگر آنان از وضع شما آگاه شوند، سنگسارتان مى‏كنند يا شما را به آيين خويش بازمى‏گردانند و در آن صورت، هرگز روى رستگارى را نخواهيد ديد!» (20)


وَ كَذَلِك‌َ أَعْثَرْنَا عَلَيْهِم‌ْ لِيَعْلَمُوا أَن‌َّ وَعْدَ الله‌ِ حَق‌ٌّ وَ أَنَّ السَّاعَة‌َ لاَ رَيْب‌َ فِيهَا إِذْ يَتَنَازَعُون‌َ بَيْنَهُم‌ْ أَمْرَهُم‌ْ فَقَالُوا ابْنُوا عَلَيْهِم‌ْ بُنْيَانَاً رَبُّهُم‌ْ أَعْلَم‌ُ بِهِم‌ْ قَال‌َ الَّذِين‌َ غَلَبُوا عَلَي‌ أَمْرِهِم‌ْ لَنَتَّخِذَنَّ عَلَيْهِمْ‌ مَسْجِدَاً (كهف: 21)

و اينچنين مردم را متوجّه حال آنها كرديم، تا بدانند كه وعده خداوند (در مورد رستاخيز) حقّ است و در پايان جهان و قيام قيامت شكّى نيست! در آن هنگام كه ميان خود درباره كار خويش نزاع داشتند، گروهى مى‏گفتند: «بنايى بر آنان بسازيد (تا براى هميشه از نظر پنهان شوند! و از آنها سخن نگوييد كه) پروردگارشان از وضع آنها آگاهتر است!» ولى آنها كه از رازشان آگاهى يافتند (و آن را دليلى بر رستاخيز ديدند) گفتند: «ما مسجدى در كنار (مدفن) آنها مى‏سازيم (تا خاطره آنان فراموش نشود.)» (21)


سَيَقُولُون‌َ ثَلاَثَة‌ٌ رَابِعُهُم‌ْ كَلْبُهُم‌ْ وَ يَقُولُون‌َ خَمْسَة‌ٌ سَادِسُهُم‌ْ كَلْبُهُم‌ْ رَجْمَاً بِالْغَيْب‌ِ وَ يَقُولُون‌َ سَبْعَة‌ٌ وَ ثَامِنُهُم‌ْ كَلْبُهُم‌ْ قُلْ‌ رَبِّي‌ أَعْلَم‌ُ بِعِدَّتِهِمْ‌ مَا يَعْلَمُهُم‌ْ إِلاَّ قَلِيل‌ٌ فَلاَ تُمَارِ فِيهِم‌ْ إِلاَّ مِرَاءً ظَاهِرَاً وَ لاَ تَسْتَفْت‌ِ فِيهِم‌ْ مِنْهُم‌ْ أَحَدَاً (كهف: 22)

گروهى خواهند گفت: «آنها سه نفر بودند، كه چهارمين آنها سگشان بود!» و گروهى مى‏گويند: «پنچ نفر بودند، كه ششمين آنها سگشان بود.»- همه اينها سخنانى بى‏دليل است- و گروهى مى‏گويند: «آنها هفت نفر بودند، و هشتمين آنها سگشان بود.» بگو: «پروردگار من از تعدادشان آگاهتر است!» جز گروه كمى، تعداد آنها را نمى‏دانند. پس درباره آنان جز با دليل سخن مگو و از هيچ كس درباره آنها سؤال مكن! (22)


وَ لاَ تَقُولَنَّ‌ لِشَي‌ْءٍ إِنِّي‌ فَاعِل‌ٌ ذَلِك‌َ غَدَاً (كهف: 23)

و هرگز در مورد كارى نگو: «من فردا آن را انجام مى‏دهم» ... (23)


إِلاَّ أَنْ‌ يَشَاءَ الله‌ُ وَاذْكُرْ رَبَّك‌َ إِذَا نَسِيت‌َ وَ قُل‌ْ عَسَي‌ أَنْ‌ يَهْدِيَن‌ِ رَبِّي‌ لِأَقْرَب‌َ مِن‌ْ هَذَا رَشَدَاً (كهف: 24)

مگر اينكه خدا بخواهد! و هر گاه فراموش كردى، (جبران كن) و پروردگارت را به خاطر بياور و بگو: «اميدوارم كه پروردگارم مرا به راهى روشنتر از اين هدايت كند!» (24)


وَ لَبِثُوا فِي‌ كَهْفِهِم‌ْ ثَلاَث‌َ مِئَة‌ٍ سِنِين‌َ وَازْدَادُوا تِسْعَاً (كهف: 25)

آنها در غارشان سيصد سال درنگ كردند، و نه سال (نيز) بر آن افزودند. (25)


قُل‌ِ الله‌ُ أَعْلَم‌ُ بِمَا لَبِثُوا لَه‌ُ غَيْب‌ُ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ أَبْصِرْ بِه‌ِ وَ أَسْمِع‌ْ مَا لَهُمْ‌ مِنْ‌ دُونِه‌ِ مِنْ‌ وَلِي‌ٍّ وَ لاَ يُشْرِك‌ُ فِي‌ حُكْمِه‌ِ أَحَدَاً (كهف: 26)

بگو: «خداوند از مدّت توقفشان آگاهتر است غيب آسمانها و زمين از آن اوست! راستى چه بينا و شنواست! آنها هيچ ولىّ و سرپرستى جز او ندارند! و او هيچ كس را در حكم خود شركت نمى‏دهد!» (26)


وَاتْل‌ُ مَا أُوحِي‌َ إِلَيْك‌َ مِنْ‌ كِتَاب‌ِ رَبِّك‌َ لاَ مُبَدِّل‌َ لِكَلِمَاتِه‌ِ وَ لَن‌ْ تَجِدَ مِنْ‌ دُونِه‌ِ مُلْتَحَدَاً (كهف: 27)

آنچه را از كتاب پروردگارت به تو وحى شده تلاوت كن! هيچ چيز سخنان او را دگرگون نمى‏سازد و هرگز پناهگاهى جز او نمى‏يابى! (27)


وَاصْبِرْ نَفْسَك‌َ مَع‌َ الَّذِين‌َ يَدْعُون‌َ رَبَّهُمْ‌ بِالْغَدَاة‌ِ وَالْعَشِي‌ِّ يُرِيدُون‌َ وَجْهَه‌ُ وَ لاَ تَعْدُ عَيْنَاك‌َ عَنْهُم‌ْ تُرِيدُ زِينَة‌َ الْحَيَاة‌ِ الدُّنْيَا وَ لاَ تُطِع‌ْ مَن‌ْ أَغْفَلْنَا قَلْبَه‌ُ عَنْ‌ ذِكْرِنَا وَاتَّبَع‌َ هَوَاه‌ُ وَ كَان‌َ أَمْرُه‌ُ فُرُطَاً (كهف: 28)

با كسانى باش كه پروردگار خود را صبح و عصر مى‏خوانند، و تنها رضاى او را مى‏طلبند! و هرگز بخاطر زيورهاى دنيا، چشمان خود را از آنها برمگير! و از كسانى كه قلبشان را از ياد خود غافل ساختيم اطاعت مكن! همانها كه از هواى نفس پيروى كردند، و كارهايشان افراطى است. (28)


وَ قُل‌ِ الْحَق‌ُّ مِنْ‌ رَبِّكُم‌ْ فَمَنْ‌ شَاءَ فَلْيُوْمِنْ‌ وَ مَنْ‌ شَاءَ فَلْيَكْفُرْ إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلظَّالِمِين‌َ نَارَاً أَحَاط‌َ بِهِم‌ْ سُرَادِقُهَا وَ إِنْ‌ يَسْتَغِيثُوا يُغَاثُوا بِمَاءٍ كَالْمُهْل‌ِ يَشْوِي‌ الْوُجُوه‌َ بِئْس‌َ الشَّرَاب‌ُ وَ سَاءَت‌ْ مُرْتَفَقَاً (كهف: 29)

بگو: «اين حقّ است از سوى پروردگارتان! هر كس مى‏خواهد ايمان بياورد (و اين حقيقت را پذيرا شود)، و هر كس ميخواهد كافر گردد!» ما براى ستمگران آتشى آماده كرديم كه سراپرده‏اش آنان را از هر سو احاطه كرده است! و اگر تقاضاى آب كنند، آبى براى آنان مياورند كه همچون فلز گداخته صورتها را بريان مى‏كند! چه بد نوشيدنى، و چه بد محل اجتماعى است! (29)


إِن‌َّ الَّذِين‌َ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَات‌ِ إِنَّا لاَ نُضِيع‌ُ أَجْرَ مَن‌ْ أَحْسَن‌َ عَمَلاً (كهف: 30)

مسلّماً كسانى كه ايمان آوردند و كارهاى شايسته انجام دادند، ما پاداش نيكوكاران را ضايع نخواهيم كرد! (30)


أُولَئِك‌َ لَهُم‌ْ جَنَّات‌ُ عَدْن‌ٍ تَجْرِي‌ مِنْ‌ تَحْتِهِم‌ُ الْأَنْهَارُ يُحَلَّوْن‌َ فِيهَا مِن‌ْ أَسَاوِرَ مِنْ‌ ذَهَب‌ٍ وَ يَلْبَسُون‌َ ثِيَابَاً خُضْرَاً مِنْ‌ سُنْدُس‌ٍ وَ إِسْتَبْرَق‌ٍ مُتَّكِئِين‌َ فِيهَا عَلَي‌ الْأَرَائِك‌ِ نِعْم‌َ الثَّوَاب‌ُ وَ حَسُنَت‌ْ مُرْتَفَقَاً (كهف: 31)

آنها كسانى هستند كه بهشت جاودان براى آنان است باغهايى از بهشت كه نهرها از زير درختان و قصرهايش جارى است در آنجا با دستبندهايى از طلا آراسته مى‏شوند و لباسهايى (فاخر) به رنگ سبز، از حرير نازك و ضخيم، دربر مى‏كنند در حالى كه بر تختها تكيه كرده‏اند. چه پاداش خوبى، و چه جمع نيكويى! (31)


وَاضْرِب‌ْ لَهُمْ‌ مَثَلاً رَجُلَيْن‌ِ جَعَلْنَا لِأَحَدِهِمَا جَنَّتَيْن‌ِ مِن‌ْ أَعْنَاب‌ٍ وَ حَفَفْنَاهُمَا بِنَخْل‌ٍ وَ جَعَلْنَا بَيْنَهُمَا زَرْعَاً (كهف: 32)

(اى پيامبر!) براى آنان مثالى بزن: آن دو مرد، كه براى يكى از آنها دو باغ از انواع انگورها قرار داديم و گرداگرد آن دو (باغ) را با درختان نخل پوشانديم و در ميانشان زراعت پر بركتى قرار داديم. (32)


كِلْتَا الْجَنَّتَيْن‌ِ آتَت‌ْ أُكُلَهَا وَ لَم‌ْ تَظْلِمْ‌ مِنْه‌ُ شَيئَاً وَ فَجَّرْنَا خِلاَلَهُمَا نَهَرَاً (كهف: 33)

هر دو باغ، ميوه آورده بود، (ميوه‏هاى فراوان،) و چيزى فروگذار نكرده بود و ميان آن دو، نهر بزرگى جارى ساخته بوديم. (33)


وَ كَان‌َ لَه‌ُ ثَمَرٌ فَقَال‌َ لِصَاحِبِه‌ِ وَ هُوَ يُحَاوِرُه‌ُ أَنَا أَكْثَرُ مِنْك‌َ مَالاً وَ أَعَزُّ نَفَرَاً (كهف: 34)

صاحب اين باغ، درآمد فراوانى داشت به همين جهت، به دوستش- در حالى كه با او گفتگو مى‏كرد- چنين گفت: «من از نظر ثروت از تو برتر، و از نظر نفرات نيرومندترم!» (34)


وَ دَخَل‌َ جَنَّتَه‌ُ وَ هُوَ ظَالِم‌ٌ لِنَفْسِه‌ِ قَال‌َ مَا أَظُن‌ُّ أَنْ‌ تَبِيدَ هَذِه‌ِ أَبَدَاً (كهف: 35)

و در حالى كه نسبت به خود ستمكار بود، در باغ خويش گام نهاد، و گفت: «من گمان نمى‏كنم هرگز اين باغ نابود شود! (35)


وَ مَا أَظُن‌ُّ السَّاعَة‌َ قَائِمَة‌ً وَ لَئِنْ‌ رُدِدْت‌ُ إِلَي‌ رَبِّي‌ لَأََجِدَن‌َّ خَيْرَاً مِنْهَا مُنقَلَبَاً (كهف: 36)

و باور نمى‏كنم قيامت برپا گردد! و اگر به سوى پروردگارم بازگردانده شوم (و قيامتى در كار باشد)، جايگاهى بهتر از اين جا خواهم يافت!» (36)


قَال‌َ لَه‌ُ صَاحِبُه‌ُ وَ هُوَ يُحَاوِرُه‌ُ أَكَفَرْت‌َ بِالَّذِي‌ خَلَقَك‌َ مِنْ‌ تُرَاب‌ٍ ثُم‌َّ مِنْ‌ نُطْفَة‌ٍ ثُم‌َّ سَوَّاك‌َ رَجُلاً (كهف: 37)

دوست (با ايمان) وى- در حالى كه با او گفتگو مى‏كرد- گفت: «آيا به خدايى كه تو را از خاك، و سپس از نطفه آفريد، و پس از آن تو را مرد كاملى قرار داد، كافر شدى؟! (37)


لَكِنَّاْ هُوَ الله‌ُ رَبِّي‌ وَ لاَ أُشْرِك‌ُ بِرَبِّي‌ أَحَدَاً (كهف: 38)

ولىّ من كسى هستم كه «اللَّه» پروردگار من است و هيچ كس را شريك پروردگارم قرار نمى‏دهم! (38)


وَ لَوْلاَ إِذْ دَخَلْت‌َ جَنَّتَك‌َ قُلْت‌َ مَا شَاءَ الله‌ُ لاَ قُوَّة‌َ إِلاَّ بِالله‌ِ إِنْ‌ تَرَن‌ِ أَنَا أَقَل‌َّ مِنْك‌َ مَالاً وَ وَلَدَاً (كهف: 39)

چرا هنگامى كه وارد باغت شدى، نگفتى اين نعمتى است كه خدا خواسته است؟! قوّت (و نيرويى) جز از ناحيه خدا نيست! و اگر مى‏بينى من از نظر مال و فرزند از تو كمترم (مطلب مهمّى نيست)! (39)


فَعَسَي‌ رَبِّي‌ أَنْ‌ يُؤْتِيَن‌ِ خَيْرَاً مِنْ‌ جَنَّتِك‌َ وَ يُرْسِل‌َ عَلَيْهَا حُسْبَانَاً مِن‌َ السَّمَاءِ فَتُصْبِح‌َ صَعِيدَاً زَلَقَاً (كهف: 40)

شايد پروردگارم بهتر از باغ تو به من بدهد و مجازات حساب شده‏اى از آسمان بر باغ تو فروفرستد، بگونه‏اى كه آن را به زمين بى‏گياه لغزنده‏اى مبدّل كند! (40)


وَ أُحِيط‌َ بِثَمَرِه‌ِ فَأَصْبَح‌َ يُقَلِّب‌ُ كَفَّيْه‌ِ عَلَي‌ مَا أَنْفَق‌َ فِيهَا وَ هِي‌َ خَاوِيَة‌ٌ عَلَي‌ عُرُوشِهَا وَ يَقُول‌ُ يَا لَيْتَنِي‌ لَم‌ْ أُشْرِك‌ْ بِرَبِّي‌ أَحَدَاً (كهف: 42)

(به هر حال عذاب الهى فرا رسيد،) و تمام ميوه‏هاى آن نابود شد و او بخاطر هزينه هايى كه در آن صرف كرده بود، پيوسته دستهاى خود را به هم مى‏ماليد- در حالى كه تمام باغ بر داربستهايش فرو ريخته بود- و مى‏گفت: «اى كاش كسى را همتاى پروردگارم قرار نداده بودم!» (42)


وَ لَم‌ْ تَكُنْ‌ لَه‌ُ فِئَة‌ٌ يَنْصُرُونَه‌ُ مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ وَ مَا كَان‌َ مُنْتَصِرَاً (كهف: 43)

و گروهى نداشت كه او را در برابر (عذاب) خداوند يارى دهند و از خودش (نيز) نمى‏توانست يارى گيرد. (43)


هُنَالِك‌َ الْوَلاَيَة‌ُ لِالله‌ِ الْحَق‌ِّ هُوَ خَيْرٌ ثَوَابَاً وَ خَيْرٌ عُقْبَاً (كهف: 44)

در آنجا ثابت شد كه ولايت (و قدرت) از آن خداوند بر حق است! اوست كه برترين ثواب، و بهترين عاقبت را (براى مطيعان) دارد! (44)


وَاضْرِب‌ْ لَهُمْ‌ مَثَل‌َ الْحَيَاة‌ِ الدُّنْيَا كَمَاءٍ أَنْزَلْنَاه‌ُ مِن‌َ السَّمَاءِ فَاخْتَلَط‌َ بِه‌ِ نَبَات‌ُ الْأَرْض‌ِ فَأَصْبَح‌َ هَشِيمَاً تَذْرُوه‌ُ الرِّيَاح‌ُ وَ كَان‌َ الله‌ُ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ مُقْتَدِرَاً (كهف: 45)

(اى پيامبر!) زندگى دنيا را براى آنان به آبى تشبيه كن كه از آسمان فرو مى‏فرستيم و بوسيله آن، گياهان زمين (سرسبز مى‏شود و) در هم فروميرود. امّا بعد از مدتى مى‏خشكد و بادها آن را به هر سو پراكنده مى‏كند و خداوند بر همه چيز تواناست! (45)


الْمَال‌ُ وَالْبَنُون‌َ زِينَة‌ُ الْحَيَاة‌ِ الدُّنْيَا وَالْبَاقِيَات‌ُ الصَّالِحَات‌ُ خَيْرٌ عِنْدَ رَبِّك‌َ ثَوابَاً وَ خَيْرٌ أَمَلاً (كهف: 46)

مال و فرزند، زينت زندگى دنياست و باقيات صالحات [ارزشهاى پايدار و شايسته‏] ثوابش نزد پروردگارت بهتر و اميدبخش‏تر است! (46)


وَ يَوْم‌َ نُسَيِّرُ الْجِبَال‌َ وَ تَرَي‌ الْأَرْض‌َ بَارِزَة‌ً وَ حَشَرْنَاهُم‌ْ فَلَم‌ْ نُغَادِرْ مِنْهُم‌ْ أَحَدَاً (كهف: 47)

و روزى را به خاطر بياور كه كوه‏ها را به حركت درآوريم و زمين را آشكار (و مسطح) مى‏بينى و همه آنان [انسانها] را برمى‏انگيزيم، و احدى از ايشان را فروگذار نخواهيم كرد! (47)


وَ عُرِضُوا عَلَي‌ رَبِّك‌َ صَفَّاً لَقَدْ جِئْتُمُونَا كَمَا خَلَقْنَاكُم‌ْ أَوَّل‌َ مَرَّة‌ٍ بَل‌ْ زَعَمْتُم‌ْ أَنْ لَن‌ْ نَجْعَل‌َ لَكُمْ‌ مَوْعِدَاً (كهف: 48)

آنها همه در يك صف به (پيشگاه) پروردگارت عرضه مى‏شوند (و به آنان گفته مى‏شود:) همگى نزد ما آمديد، همان گونه كه نخستين بار شما را آفريديم! اما شما گمان مى‏كرديد ما هرگز موعدى برايتان قرار نخواهيم داد! (48)


وَ وُضِع‌َ الْكِتَاب‌ُ فَتَرَي‌ الْمُـجْرِمِين‌َ مُشْفِقِين‌َ مِمَّا فِيه‌ِ وَ يَقُولُون‌َ يَا وَيْلَتَنَا مَا ل‌ِ هَذَا الْكِتَاب‌ِ لاَ يُغَادِرُ صَغِيرَة‌ً وَ لاَ كَبِيرَة‌ً إِلاَّ أَحْصَاهَا وَ وَجَدُوا مَا عَمِلُوا حَاضِرَاً وَ لاَ يِظْلِم‌ُ رَبُّك‌َ أَحَدَاً (كهف: 49)

و كتاب [كتابى كه نامه اعمال همه انسانهاست‏] در آن جا گذارده مى‏شود، پس گنهكاران را مى‏بينى كه از آنچه در آن است، ترسان و هراسانند و مى‏گويند: «اى واى بر ما! اين چه كتابى است كه هيچ عمل كوچك و بزرگى را فرونگذاشته مگر اينكه آن را به شمار آورده است؟! و (اين در حالى است كه) همه اعمال خود را حاضر مى‏بينند و پروردگارت به هيچ كس ستم نمى‏كند. (49)


وَ إِذْ قُلْنَا لِلْمَلاَئِكَة‌ِ اسْجُدُوا لِآدَم‌َ فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْلِيس‌َ كَان‌َ مِن‌َ الْجِن‌ِّ فَفَسَق‌َ عَن‌ْ أَمْرِ رَبِّه‌ِ أَفَتَتَّخِذُونَه‌ُ وَ ذُرِّيَّتَه‌ُ أَوْلِيَاءَ مِنْ‌ دُونِي‌ وَ هُم‌ْ لَكُم‌ْ عَدُوٌّ بِئْس‌َ لِلظَّالِمِين‌َ بَدَلاً (كهف: 50)

به ياد آريد زمانى را كه به فرشتگان گفتيم: «براى آدم سجده كنيد!» آنها همگى سجده كردند جز ابليس- كه از جن بود- و از فرمان پروردگارش بيرون شد آيا (با اين حال،) او و فرزندانش را به جاى من اولياى خود انتخاب مى‏كنيد، در حالى كه آنها دشمن شما هستند؟! (فرمانبردارى از شيطان و فرزندانش به جاى اطاعت خدا،) چه جايگزينى بدى است براى ستمكاران! (50)


مَا أَشْهَدْتُهُم‌ْ خَلْق‌َ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ وَ لاَ خَلْق‌َ أَنْفُسِهِم‌ْ وَ مَا كُنْت‌ُ مُتَّخِذَ الْمُضِلِّين‌َ عَضُدَاً (كهف: 51)

من هرگز آنها [ابليس و فرزندانش‏] را به هنگام آفرينش آسمانها و زمين، و نه به هنگام آفرينش خودشان، حاضر نساختم! و من هيچ گاه گمراه‏كنندگان را دستيار خود قرار نمى‏دهم! (51)


وَ يَوْم‌َ يَقُول‌ُ نَادُوا شُرَكَائِي‌َ الَّذِين‌َ زَعَمْتُم‌ْ فَدَعَوْهُم‌ْ فَلَم‌ْ يَسْتَجِيبُوا لَهُم‌ْ وَ جَعَلْنَا بَيْنَهُم‌ْ مَوْبِقَاً (كهف: 52)

به خاطر بياوريد روزى را كه (خداوند) مى‏گويد: «همتايانى را كه براى من مى‏پنداشتيد، بخوانيد (تا به كمك شما بشتابند!)» ولى هر چه آنها را مى‏خوانند، جوابشان نمى‏دهند و در ميان اين دو گروه، كانون هلاكتى قرار داده‏ايم! (52)


وَ رَأَي‌ الْمُـجْرِمُون‌َ النَّارَ فَظَنُّوا أَنَّهُمْ‌ مُوَاقِعُوهَا وَ لَم‌ْ يَجِدُوا عَنْهَا مَصْرِفَاً (كهف: 53)

و گنهكاران، آتش (دوزخ) را مى‏بينند و يقين مى‏كنند كه با آن درمى‏آميزند، و هيچ گونه راه گريزى از آن نخواهند يافت. (53)


وَ لَقَدْ صَرَّفْنَا فِي‌ هَذَا الْقُرْآن‌ِ لِلنَّاس‌ِ مِنْ‌ كُل‌ِّ مَثَل‌ٍ وَ كَان‌َ الْإِنسَان‌ُ أَكْثَرَ شَي‌ْءٍ جَدَلاً (كهف: 54)

و در اين قرآن، از هر گونه مثلى براى مردم بيان كرده‏ايم ولى انسان بيش از هر چيز، به مجادله مى‏پردازد! (54)


وَ مَا مَنَع‌َ النَّاس‌َ أَنْ‌ يُؤْمِنُوا إِذْ جَاءَهُم‌ُ الْهُدَي‌ وَ يَسْتَغْفِرُوا رَبَّهُم‌ْ إِلاَّ أَنْ‌ تَأْتِيَهُم‌ْ سُنَّة‌ُ الْأَوَّلِين‌َ أَوْ يَأْتِيَهُم‌ُ الْعَذَاب‌ُ قُبُلاً (كهف: 55)

و چيزى مردم را بازنداشت از اينكه- وقتى هدايت به سراغشان آمد- ايمان بياورند و از پروردگارشان طلب آمرزش كنند، جز اينكه (خيره‏سرى كردند گويى مى‏خواستند) سرنوشت پيشينيان براى آنان بيايد، يا عذاب (الهى) در برابرشان قرار گيرد! (55)


وَ مَا نُرْسِل‌ُ الْمُرْسَلِين‌َ إِلاَّ مُبَشِّرِين‌َ وَ مُنْذِرِين‌َ وَ يُجَادِل‌ُ الَّذِين‌َ كَفَرُوا بِالْبَاطِل‌ِ لِيُدْحِضُوا بِه‌ِ الْحَق‌َّ وَاتَّخَذُوا آيَاتِي‌ وَ مَا أُنْذِرُوا هُزُوَاً (كهف: 56)

ما پيامبران را، جز بعنوان بشارت دهنده و انذار كننده، نمى‏فرستيم اما كافران همواره مجادله به باطل مى‏كنند، تا (به گمان خود،) حق را بوسيله آن از ميان بردارند! و آيات ما، و مجازاتهايى را كه به آنان وعده داده شده است، به باد مسخره گرفتند! (56)


وَ مَن‌ْ أَظْلَم‌ُ مِمَّنْ‌ ذُكِّرَ بِآيَات‌ِ رَبِّه‌ِ فَأَعْرَض‌َ عَنْهَا وَ نَسِي‌َ مَا قَدَّمَت‌ْ يَدَاه‌ُ إِنَّا جَعَلْنَا عَلَي‌ قُلُوبِهِم‌ْ أَكِنَّة‌ً أَنْ‌ يَفْقَهُوه‌ُ وَ فِي‌ آذَانِهِم‌ْ وَقْرَاً وَ إِنْ‌ تَدْعُهُم‌ْ إِلَي‌ الْهُدَي‌ فَلَن‌ْ يَهْتَدُوا إِذَاً أَبَدَاً (كهف: 57)

چه كسى ستمكارتر است از آن كس كه آيات پروردگارش به او تذكّر داده شده، و از آن روى گرداند، و آنچه را با دستهاى خود پيش فرستاد فراموش كرد؟! ما بر دلهاى اينها پرده‏هايى افكنده‏ايم تا نفهمند و در گوشهايشان سنگينى قرار داده‏ايم (تا صداى حق را نشنوند)! و از اين رو اگر آنها را به سوى هدايت بخوانى، هرگز هدايت نمى‏شوند! (57)


وَ رَبُّك‌َ الْغَفُورُ ذُو الرَّحْمَة‌ِ لَوْ يُؤَاخِذُهُمْ‌ بِمَا كَسَبُوا لَعَجَّل‌َ لَهُم‌ُ الْعَذَاب‌َ بَلْ‌ لَهُمْ‌ مَوْعِدٌ لَن‌ْ يَجِدُوا مِنْ‌ دُونِه‌ِ مَوْئِلاً (كهف: 58)

و پروردگارت، آمرزنده و صاحب رحمت است اگر مى‏خواست آنان را به خاطر اعمالشان مجازات كند، عذاب را هر چه زودتر براى آنها مى‏فرستاد ولى براى آنان موعدى است كه هرگز از آن راه فرارى نخواهند داشت! (58)


وَ تِلْك‌َ الْقُرَي‌ أَهْلَكْنَاهُم‌ْ لَمَّا ظَلَمُوا وَ جَعَلْنَا لِمَهْلِكِهِمْ‌ مَوْعِدَاً (كهف: 59)

اين شهرها و آباديهايى است كه ما آنها را هنگامى كه ستم كردند هلاك نموديم و براى هلاكتشان موعدى قرار داديم! (آنها ويرانه‏هايش را با چشم مى‏بينند، و عبرت نمى‏گيرند!) (59)


وَ إِذْ قَال‌َ مُوسَي‌ لِفَتَاه‌ُ لاَ أَبْرَح‌ُ حَتَّي‌ أَبْلُغ‌َ مَجْمَع‌َ الْبَحْرَيْن‌ِ أَوْ أَمْضِي‌َ حُقُبَاً (كهف: 60)

به خاطر بياور هنگامى را كه موسى به دوست خود گفت: دست از جستجو برنمى‏دارم تا به محل تلاقى دو دريا برسم هر چند مدت طولانى به راه خود ادامه دهم! (60)


قَال‌َ أَرَأَيْت‌َ إِذْ أَوَيْنَا إِلَي‌ الصَّخْرَة‌ِ فَإِنِّي‌ نَسِيت‌ُ الْحُوت‌َ وَ مَا أَنْسَانِيه‌ُ إِلاَّ الشَّيْطَان‌ُ أَنْ‌ أَذْكُرَه‌ُ وَاتَّخَذَ سَبِيلَه‌ُ فِي‌ الْبَحْرِ عَجَبَاً (كهف: 63)

گفت: «به خاطر دارى هنگامى كه ما (براى استراحت) به كنار آن صخره پناه برديم، من (در آن جا) فراموش كردم جريان ماهى را بازگو كنم- و فقط شيطان بود كه آن را از خاطر من برد- و ماهى بطرز شگفت‏آورى راه خود را در دريا پيش گرفت!» (63)


فَوَجَدَا عَبْدَاً مِن‌ْ عِبَادِنَا آتَيْنَاه‌ُ رَحْمَة‌ً مِن‌ْ عِنْدِنَا وَ عَلَّمْنَاه‌ُ مِنْ‌ لَدُنَّا عِلْمَاً (كهف: 65)

(در آن جا) بنده‏اى از بندگان ما را يافتند كه رحمت (و موهبت عظيمى) از سوى خود به او داده، و علم فراوانى از نزد خود به او آموخته بوديم. (65)


وَ كَيْف‌َ تَصْبِرُ عَلَي‌ مَا لَم‌ْ تُحِط‌ْ بِه‌ِ خُبْرَاً (كهف: 68)

و چگونه مى‏توانى در برابر چيزى كه از رموزش آگاه نيستى شكيبا باشى؟! (68)


قَال‌َ سَتَجِدُنِي‌ إِنْ‌ شَاءَ الله‌ُ صَابِرَاً وَ لاَ أَعْصِي‌ لَك‌َ أَمْرَاً (كهف: 69)

(موسى) گفت: «به خواست خدا مرا شكيبا خواهى يافت و در هيچ كارى مخالفت فرمان تو نخواهم كرد!» (69)


قَال‌َ لاَ تُؤَاخِذْنِي‌ بِمَا نَسِيت‌ُ وَ لاَ تُرْهِقْنِي‌ مِن‌ْ أَمْرِي‌ عُسْرَاً (كهف: 73)

(موسى) گفت: «مرا بخاطر اين فراموشكاريم مؤاخذه مكن و از اين كارم بر من سخت مگير!» (73)


قَال‌َ هَذَا فِرَاق‌ُ بَيْنِي‌ وَ بَيْنِك‌َ سَأُنَبِّئُك‌َ بِتَأْوِيل‌ِ مَا لَم‌ْ تَسْتَطِع‌ْ عَلَيْه‌ِ صَبْرَاً (كهف: 78)

او گفت: «اينك زمان جدايى من و تو فرا رسيده اما بزودى راز آنچه را كه نتوانستى در برابر آن صبر كنى، به تو خبر مى‏دهم. (78)


أَمَّا السَّفِينَة‌ُ فَكَانَت‌ْ لِمَسَاكِين‌َ يَعْمَلُون‌َ فِي‌ الْبَحْرِ فَأَرَدْت‌ُ أَن‌ْ أَعِيبَهَا وَ كَان‌َ وَرَاءَهُمْ‌ مَلِك‌ٌ يَأْخُذُ كُل‌َّ سَفِينَة‌ٍ غَصْبَاً (كهف: 79)

اما آن كشتى مال گروهى از مستمندان بود كه با آن در دريا كار مى‏كردند و من خواستم آن را معيوب كنم (چرا كه) پشت سرشان پادشاهى (ستمگر) بود كه هر كشتى (سالمى) را بزور ميگرفت! (79)


وَ أَمَّا الْغُلاَم‌ُ فَكَان‌َ أَبَوَاه‌ُ مُؤْمِنَيْن‌ِ فَخَشِينَا أَنْ‌ يُرْهِقَهُمَا طُغْيَانَاً وَ كُفْرَاً (كهف: 80)

و اما آن نوجوان، پدر و مادرش با ايمان بودند و بيم داشتيم كه آنان را به طغيان و كفر وادارد! (80)


فَأَرَدْنَا أَنْ‌ يُبْدِلَهُمَا رَبُّهُمَا خَيْرَاً مِنْه‌ُ زَكَاة‌ً وَ أَقْرَب‌َ رُحْمَاً (كهف: 81)

از اين رو، خواستيم كه پروردگارشان به جاى او، فرزندى پاكتر و بامحبت‏تر به آن دو بدهد! (81)


وَ أَمَّا الْجِدَارُ فَكَان‌َ لِغُلاَمَيْن‌ِ يَتِيمَيْن‌ِ فِي‌ الْمَدِينَة‌ِ وَ كَان‌َ تَحْتَه‌ُ كَنْزٌ لَهُمَا وَ كَان‌َ أَبُوهُمَا صَالِحَاً فَأَرَادَ رَبُّك‌َ أَنْ‌ يَبْلُغَا أَشُدَّهُمَا وَ يَسْتَخْرِجَا كَنْزَهُمَا رَحْمَة‌ً مِنْ‌ رَبِّك‌َ وَ مَا فَعَلْتُه‌ُ عَن‌ْ أَمْرِي‌ ذَلِك‌َ تَأْوِيل‌ُ مَا لَم‌ْ تَسْطِعْ‌ عَلَيْه‌ِ صَبْرَاً (كهف: 82)

و اما آن ديوار، از آن دو نوجوان يتيم در آن شهر بود و زير آن، گنجى متعلق به آن دو وجود داشت و پدرشان مرد صالحى بود و پروردگار تو مى‏خواست آنها به حد بلوغ برسند و گنجشان را استخراج كنند اين رحمتى از پروردگارت بود و من آن (كارها) را خودسرانه انجام ندادم اين بود راز كارهايى كه نتوانستى در برابر آنها شكيبايى به خرج دهى!» (82)


وَ يَسْأَلُونَك‌َ عَنْ‌ ذِي‌ الْقَرْنَيْن‌ِ قُل‌ْ سَأَتْلُو عَلَيْكُمْ‌ مِنْه‌ُ ذِكْرَاً (كهف: 83)

و از تو درباره «ذو القرنين» مى‏پرسند بگو: «بزودى بخشى از سرگذشت او را براى شما بازگو خواهم كرد.» (83)


إِنَّا مَكَّنَّا لَه‌ُ فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَ آتَيْنَاه‌ُ مِنْ‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ سَبَبَاً (كهف: 84)

ما به او در روى زمين، قدرت و حكومت داديم و اسباب هر چيز را در اختيارش گذاشتيم. (84)


حَتَّي‌ إِذَا بَلَغ‌َ مَغْرِب‌َ الشَّمْس‌ِ وَجَدَهَا تَغْرُب‌ُ فِي‌ عَيْن‌ٍ حَمِئَة‌ٍ وَ وَجَدَ عِنْدَهَا قَوْمَاً قُلْنَا يَا ذَا الْقَرْنَيْن‌ِ إِمَّا أَنْ‌ تُعَذِّب‌َ وَ إِمَّا أَنْ‌ تَتَّخِذَ فِيهِم‌ْ حُسْنَاً (كهف: 86)

تا به غروبگاه آفتاب رسيد (در آن جا) احساس كرد (و در نظرش مجسّم شد) كه خورشيد در چشمه تيره و گل‏آلودى فرو مى‏رود و در آن جا قومى را يافت گفتيم: «اى ذو القرنين! آيا مى‏خواهى (آنان) را مجازات كنى، و يا روش نيكويى در مورد آنها انتخاب نمايى؟» (86)


وَ أَمَّا مَن‌ْ آمَن‌َ وَ عَمِل‌َ صَالِحَاً فَلَه‌ُ جَزَاءً الْحُسْنَي‌ وَ سَنَقُول‌ُ لَه‌ُ مِن‌ْ أَمْرِنَا يُسْرَاً (كهف: 88)

و اما كسى كه ايمان آورد و عمل صالح انجام دهد، پاداشى نيكوتر خواهد داشت و ما دستور آسانى به او خواهيم داد.» (88)


كَذَلِك‌َ وَ قَدْ أَحَطْنَا بِمَا لَدَيْه‌ِ خُبْرَاً (كهف: 91)

(آرى) اينچنين بود (كار ذو القرنين)! و ما بخوبى از امكاناتى كه نزد او بود آگاه بوديم! (91)


قَالُوا يَا ذَا الْقَرْنَيْن‌ِ إِن‌َّ يَأْجُوج‌َ وَ مَأْجُوج‌َ مُفْسِدُون‌َ فِي‌ الْأَرْض‌ِ فَهَل‌ْ نَجْعَل‌ُ لَك‌َ خَرْجَاً عَلَي‌ أَنْ‌ تَجْعَل‌َ بَيْنَنَا وَ بَيْنَهُم‌ْ سَدَّاً (كهف: 94)

(آن گروه به او) گفتند: «اى ذو القرنين يأجوج و مأجوج در اين سرزمين فساد مى‏كنند آيا ممكن است ما هزينه‏اى براى تو قرار دهيم، كه ميان ما و آنها سدّى ايجاد كنى؟!» (94)


قَال‌َ مَا مَكَّنِّي‌ فِيه‌ِ رَبِّي‌ خَيْرٌ فَأَعِينُونِي‌ بِقُوَّة‌ٍ أَجْعَل‌ْ بَيْنَكُم‌ْ وَ بَيْنَهُم‌ْ رَدْمَاً (كهف: 95)

(ذو القرنين) گفت: «آنچه پروردگارم در اختيار من گذارده، بهتر است (از آنچه شما پيشنهاد مى‏كنيد)! مرا با نيرويى يارى دهيد، تا ميان شما و آنها سدّ محكمى قرار دهم! (95)


فَمَا اسْطَاعُوا أَنْ‌ يَظْهَرُوه‌ُ وَ مَا اسْتَطَاعُوا لَه‌ُ نَقْبَاً (كهف: 97)

(سرانجام چنان سدّ نيرومندى ساخت) كه آنها [طايفه يأجوج و مأجوج‏] قادر نبودند از آن بالا روند و نمى‏توانستند نقبى در آن ايجاد كنند. (97)


قَال‌َ هَذَا رَحْمَة‌ٌ مِنْ‌ رَبِّي‌ فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ رَبِّي‌ جَعَلَه‌ُ دَكَّاءَ وَ كَان‌َ وَعْدُ رَبِّي‌ حَقَّاً (كهف: 98)

(آن گاه) گفت: «اين از رحمت پروردگار من است! امّا هنگامى كه وعده پروردگارم فرا رسد، آن را در هم مى‏كوبد و وعده پروردگارم حق است!» (98)


وَ تَرَكْنَا بَعْضَهُم‌ْ يَوْمَئِذٍ يَمُوج‌ُ فِي‌ بَعْض‌ٍ وَ نُفِخ‌َ فِي‌ الصُّورِ فَجَمَعْنَاهُم‌ْ جَمْعَاً (كهف: 99)

و در آن روز (كه جهان پايان مى‏گيرد)، ما آنان را چنان رها مى‏كنيم كه درهم موج مى‏زنند و در صور [شيپور] دميده مى‏شود و ما همه را جمع مى‏كنيم! (99)


وَ عَرَضْنَا جَهَنَّم‌َ يَوْمَئِذٍ لِلْكَافِرِين‌َ عَرْضَاً (كهف: 100)

در آن روز، جهنم را بر كافران عرضه مى‏داريم! (100)


الَّذِين‌َ كَانَت‌ْ أَعْيُنُهُم‌ْ فِي‌ غِطَاءٍ عَنْ‌ ذِكْرِي‌ وَ كَانُوا لاَ يَسْتَطِيعُون‌َ سَمْعَاً (كهف: 101)

همانها كه پرده‏اى چشمانشان را از ياد من پوشانده بود، و قدرت شنوايى نداشتند! (101)


الَّذِين‌َ ضَل‌َّ سَعْيُهُم‌ْ فِي‌ الْحَيَاة‌ِ الدُّنْيَا وَ هُم‌ْ يَحْسَبُون‌َ أَنَّهُم‌ْ يُحْسِنُون‌َ صُنْعَاً (كهف: 104)

آنها كه تلاشهايشان در زندگى دنيا گم (و نابود) شده با اين حال، مى‏پندارند كار نيك انجام مى‏دهند!» (104)


أُولَئِك‌َ الَّذِين‌َ كَفَرُوا بِآيَات‌ِ رَبِّهِم‌ْ وَ لِقَائِه‌ِ فَحَبِطَت‌ْ أَعْمَالُهُم‌ْ فَلاَ نُقِيم‌ُ لَهُم‌ْ يَوْم‌َ الْقِيَامَة‌ِ وَزْنَاً (كهف: 105)

آنها كسانى هستند كه به آيات پروردگارشان و لقاى او كافر شدند به همين جهت، اعمالشان حبط و نابود شد! از اين رو روز قيامت، ميزانى براى آنها برپا نخواهيم كرد! (105)


ذَلِك‌َ جَزَاؤُهُم‌ْ جَهَنَّم‌ُ بِمَا كَفَرُوا وَاتَّخَذُوا آيَاتِي‌ وَ رُسُلِي‌ هُزُوَاً (كهف: 106)

(آرى،) اين گونه است! كيفرشان دوزخ است، بخاطر آنكه كافر شدند، و آيات من و پيامبرانم را به سخريه گرفتند! (106)


إِن‌َّ الَّذِين‌َ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَات‌ِ كَانَت‌ْ لَهُم‌ْ جَنَّات‌ُ الْفِرْدَوْس‌ِ نُزُلاً (كهف: 107)

امّا كسانى كه ايمان آوردند و كارهاى شايسته انجام دادند، باغهاى بهشت برين محل پذيرايى آنان خواهد بود. (107)


قُلْ‌ لَوْ كَان‌َ الْبَحْرُ مِدَادَاً لِكَلِمَات‌ِ رَبِّي‌ لَنَفِدَ الْبَحْرُ قَبْل‌َ أَنْ‌ تَنْفَدَ كَلِمَات‌ُ رَبِّي‌ وَ لَوْ جِئْنَا بِمِثْلِه‌ِ مَدَدَاً (كهف: 109)

بگو: «اگر درياها براى (نوشتن) كلمات پروردگارم مركّب شود، درياها پايان مى‏گيرد. پيش از آنكه كلمات پروردگارم پايان يابد هر چند همانند آن (درياها) را كمك آن قرار دهيم!» (109)


قُل‌ْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُم‌ْ يُوحَي‌ إِلَيَّ‌ أَنَّمَا إِلَهُكُم‌ْ إِلَه‌ٌ وَاحِدٌ فَمَنْ‌ كَان‌َ يَرْجُو لِقَاءَ رَبِّه‌ِ فَلْيَعْمَل‌ْ عَمَلاً صَالِحَاً وَ لاَ يُشْرِك‌ْ بِعِبَادَة‌ِ رَبِّه‌ِ أَحَداً (كهف: 110)

بگو: «من فقط بشرى هستم مثل شما (امتيازم اين است كه) به من وحى مى‏شود كه تنها معبودتان معبود يگانه است پس هر كه به لقاى پروردگارش اميد دارد، بايد كارى شايسته انجام دهد، و هيچ كس را در عبادت پروردگارش شريك نكند! (110)


قَال‌َ رَب‌ِّ إِنِّي‌ وَهَن‌َ الْعَظْم‌ُ مِنِّي‌ وَاشْتَعَل‌َ الرَّأْس‌ُ شَيْبَاً وَ لَم‌ْ أَكُنْ‌ بِدُعَائِك‌َ رَب‌ِّ شَقِيَّاً (مريم: 4)

گفت: «پروردگارا! استخوانم سست شده و شعله پيرى تمام سرم را فراگرفته و من هرگز در دعاى تو، از اجابت محروم نبوده‏ام! (4)


وَ إِنِّي‌ خِفْت‌ُ الْمَوَالِي‌َ مِنْ‌ وَرَائِي‌ وَ كَانَت‌ِ امْرَأَتِي‌ عَاقِرَاً فَهَب‌ْ لِي‌ مِنْ‌ لَدُنْك‌َ وَلِيَّاً (مريم: 5)

و من از بستگانم بعد از خودم بيمناكم (كه حق پاسدارى از آيين تو را نگاه ندارند)! و (از طرفى) همسرم نازا و عقيم است تو از نزد خود جانشينى به من ببخش ... (5)


يَرِثُنِي‌ وَ يَرِث‌ُ مِن‌ْ آل‌ِ يَعْقُوب‌َ وَاجْعَلْه‌ُ رَب‌ِّ رَضِيَّاً (مريم: 6)

كه وارث من و دودمان يعقوب باشد و او را مورد رضايتت قرار ده!» (6)


قَال‌َ رَب‌ِّ أَنَّي‌ يَكُون‌ُ لِي‌ غُلاَم‌ٌ وَ كَانَت‌ِ امْرَأَتِي‌ عَاقِرَاً وَ قَدْ بَلَغْت‌ُ مِن‌َ الْكِبَرِ عِتِيَّاً (مريم: 8)

گفت: «پروردگارا! چگونه براى من فرزندى خواهد بود؟! در حالى كه همسرم نازا و عقيم است، و من نيز از شدّت پيرى افتاده شده‏ام!» (8)


قَال‌َ كَذَلِك‌َ قَال‌َ رَبُّك‌َ هُوَ عَلَيَّ‌ هَيِّن‌ٌ وَ قَدْ خَلَقْتُك‌َ مِنْ‌ قَبْل‌ُ وَ لَم‌ْ تَك‌ُ شَيْءً (مريم: 9)

فرمود: «پروردگارت اين گونه گفته (و اراده كرده)! اين بر من آسان است و قبلًا تو را آفريدم در حالى كه چيزى نبودى!» (9)


فَخَرَج‌َ عَلَي‌ قَوْمِه‌ِ مِن‌َ الْمِـحْرَاب‌ِ فَأَوْحَي‌ إِلَيْهِم‌ْ أَنْ‌ سَبِّحُوا بُكْرَة‌ً وَ عَشِيَّاً (مريم: 11)

او از محراب عبادتش به سوى مردم بيرون آمد و با اشاره به آنها گفت: « (بشكرانه اين موهبت،) صبح و شام خدا را تسبيح گوييد!» (11)


يَا يَحْيَي‌ خُذِ الْكِتَاب‌َ بِقُوَّة‌ٍ وَ آتَيْنَاه‌ُ الْحُكْم‌َ صَبِيَّاً (مريم: 12)

اى يحيى! كتاب (خدا) را با قوّت بگير! و ما فرمان نبوّت (و عقل كافى) در كودكى به او داديم! (12)


وَ حَنَانَاً مِنْ‌ لَدُنَّا وَ زَكَاة‌ً وَ كَان‌َ تَقِيَّاً (مريم: 13)

و رحمت و محبّتى از ناحيه خود به او بخشيديم، و پاكى (دل و جان)! و او پرهيزگار بود! (13)


وَ بَرَّاً بِوَالِدَيْه‌ِ وَ لَم‌ْ يَكُنْ‌ جَبَّارَاً عَصِيَّاً (مريم: 14)

او نسبت به پدر و مادرش نيكوكار بود و جبّار (و متكبّر) و عصيانگر نبود! (14)


وَ سَلاَم‌ٌ عَلَيْه‌ِ يَوْم‌َ وُلِدَ وَ يَوْم‌َ يَمُوت‌ُ وَ يَوْم‌َ يُبْعَث‌ُ حَيَّاً (مريم: 15)

سلام بر او، آن روز كه تولّد يافت، و آن روز كه مى‏ميرد، و آن روز كه زنده برانگيخته مى‏شود! (15)


وَاذْكُرْ فِي‌ الْكِتَاب‌ِ مَرْيَم‌َ إِذِ انْتَبَذَت‌ْ مِن‌ْ أَهْلِهَا مَكَانَاً شَرْقِيَّاً (مريم: 16)

و در اين كتاب (آسمانى)، مريم را ياد كن، آن هنگام كه از خانواده‏اش جدا شد، و در ناحيه شرقى (بيت المقدس) قرار گرفت (16)


قَالَت‌ْ أَنَّي‌ يَكُون‌ُ لِي‌ غُلام‌ٌ وَ لَم‌ْ يَمْسَسْنِي‌ بَشَرٌ وَ لَم‌ْ أَك‌ُ بَغِيَّاً (مريم: 20)

گفت: «چگونه ممكن است فرزندى براى من باشد؟! در حالى كه تا كنون انسانى با من تماس نداشته، و زن آلوده‏اى هم نبوده‏ام!» (20)


قَال‌َ كَذَلِك‌ِ قَال‌َ رَبُّك‌ِ هُوَ عَلَيَّ‌ هَيِّن‌ٌ وَ لِنَجْعَلَه‌ُ آيَة‌ً لِلنَّاس‌ِ وَ رَحْمَة‌ً مِنَّا وَ كَان‌َ أَمْرَاً مقْضِيَّاً (مريم: 21)

گفت: «مطلب همين است! پروردگارت فرموده: اين كار بر من آسان است! (ما او را مى‏آفرينيم، تا قدرت خويش را آشكار سازيم) و او را براى مردم نشانه‏اى قرار دهيم و رحمتى باشد از سوى ما! و اين امرى است پايان يافته (و جاى گفتگو ندارد)!» (21)


فَأَجَاءَهَا الْمَـخَاض‌ُ إِلَي‌ جِذْع‌ِ النَّخْلَة‌ِ قَالَت‌ْ يَا لَيْتَنِي‌ مِت‌ُّ قَبْل‌َ هَذَا وَ كُنْت‌ُ نَسْيَاً مَنْسِيَّاً (مريم: 23)

درد زايمان او را به كنار تنه درخت خرمايى كشاند (آن قدر ناراحت شد كه) گفت: «اى كاش پيش از اين مرده بودم، و بكلّى فراموش مى‏شدم!» (23)


وَ هُزِّي‌ إِلَيْك‌ِ بِجِذْع‌ِ النَّخْلَة‌ِ تُسَاقِط‌ْ عَلَيْك‌ِ رُطَبَاً جَنِيَّاً (مريم: 25)

و اين تنه نخل را به طرف خود تكان ده، رطب تازه‏اى بر تو فرو مى‏ريزد! (25)


فَكُلِي‌ وَاشْرَبِي‌ وَ قَرِّي‌ عَيْنَاً فَإِنْ مَا تَرَيِن‌َّ مِن‌َ الْبَشَرِ أَحَدَاً فَقُولِي‌ إِنِّي‌ نَذَرْت‌ُ لِلرَّحْمَن‌ِ صَوْمَاً فَلَن‌ْ أُكَلِّم‌َ الْيَوْم‌َ إِنسِيَّاً (مريم: 26)

(از اين غذاى لذيذ) بخور و (از آن آب گوارا) بنوش و چشمت را (به اين مولود جديد) روشن دار! و هر گاه كسى از انسانها را ديدى، (با اشاره) بگو: من براى خداوند رحمان روزه‏اى نذر كرده‏ام بنا بر اين امروز با هيچ انسانى هيچ سخن نمى‏گويم! (و بدان كه اين نوزاد، خودش از تو دفاع خواهد كرد!)» (26)


يَا أُخْت‌َ هَارُون‌َ مَا كَان‌َ أَبُوك‌ِ امْرَأَ سَوْءٍ وَ مَا كَانَت‌ْ أُمُّك‌ِ بَغِيَّاً (مريم: 28)

اى خواهر هارون! نه پدرت مرد بدى بود، و نه مادرت زن بد كاره‏اى!!» (28)


قَال‌َ إِنِّي‌ عَبْدُ الله‌ِ آتَانِي‌َ الْكِتَاب‌َ وَ جَعَلَنِي‌ نَبِيَّاً (مريم: 30)

(ناگهان عيسى زبان به سخن گشود و) گفت: «من بنده خدايم او كتاب (آسمانى) به من داده و مرا پيامبر قرار داده است! (30)


وَ جَعَلَنِي‌ مُبَارََكَاً أَيْنَمَا كُنْت‌ُ وَ أَوْصَانِي‌ بِالصَّلاَة‌ِ وَالزَّكَاة‌ِ مَا دُمْت‌ُ حَيَّاً (مريم: 31)

و مرا- هر جا كه باشم- وجودى پربركت قرار داده و تا زمانى كه زنده‏ام، مرا به نماز و زكات توصيه كرده است! (31)


وَ بَرَّاً بِوَالِدَتِي‌ وَ لَم‌ْ يَجْعَلْنِي‌ جَبَّارَاً شَقِيَّاً (مريم: 32)

و مرا نسبت به مادرم نيكوكار قرار داده و جبّار و شقى قرار نداده است! (32)


وَالسَّلاَم‌ُ عَلَيَّ‌ يَوْم‌َ وُلِدْت‌ُ وَ يَوْم‌َ أَمُوت‌ُ وَ يَوْم‌َ أُبْعَث‌ُ حَيَّاً (مريم: 33)

و سلام (خدا) بر من، در آن روز كه متولّد شدم، و در آن روز كه مى‏ميرم، و آن روز كه زنده برانگيخته خواهم شد!» (33)


وَ إِن‌َّ الله‌َ رَبِّي‌ وَ رَبُّكُم‌ْ فَاعْبُدُوه‌ُ هَذَا صِرَاط‌ٌ مُسْتَقِيم‌ٌ (مريم: 36)

و خداوند، پروردگار من و شماست! او را پرستش كنيد اين است راه راست! (36)


أَسْمِع‌ْ بِهِم‌ْ وَ أَبْصِرْ يَوْم‌َ يَأْتُونَنَا لَكِنِ‌ الظَّالِمُون‌َ الْيَوْم‌َ فِي‌ ضَلاَل‌ٍ مُبِين‌ٍ (مريم: 38)

در آن روز كه نزد ما مى‏آيند، چه گوشهاى شنوا و چه چشمهاى بينايى پيدا مى‏كنند! ولى اين ستمگران امروز در گمراهى آشكارند! (38)


وَ أَنْذِرْهُم‌ْ يَوْم‌َ الْحَسْرَة‌ِ إِذْ قُضِي‌َ الْأَمْرُ وَ هُم‌ْ فِي‌ غَفْلَة‌ٍ وَ هُم‌ْ لاَ يُؤْمِنُون‌َ (مريم: 39)

آنان را از روز حسرت [روز رستاخيز كه براى همه مايه تأسف است‏] بترسان، در آن هنگام كه همه چيز پايان مى‏يابد! و آنها در غفلتند و ايمان نمى‏آورند! (39)


إِنَّا نَحْن‌ُ نَرِث‌ُ الْأَرْض‌َ وَ مَن‌ْ عَلَيْهَا وَ إِلَيْنَا يُرْجَعُون‌َ (مريم: 40)

ما، زمين و تمام كسانى را كه بر آن هستند، به ارث مى‏بريم و همگى بسوى ما بازگردانده مى‏شوند! (40)


وَاذْكُرْ فِي‌ الْكِتَاب‌ِ إِبْرَاهِيم‌َ إِنَّه‌ُ كَان‌َ صِدِّيقَاً نَبِيَّاً (مريم: 41)

در اين كتاب، ابراهيم را ياد كن، كه او بسيار راستگو، و پيامبر (خدا) بود! (41)


إِذْ قَال‌َ لِأَبِيه‌ِ يَا أَبَت‌ِ لِم‌َ تَعْبُدُ مَا لاَ يَسْمَع‌ُ وَ لاَ يُبْصِرُ وَ لاَ يُغْنِي‌ عَنْك‌َ شَيْءً (مريم: 42)

هنگامى كه به پدرش گفت: «اى پدر! چرا چيزى را مى‏پرستى كه نه مى‏شنود، و نه مى‏بيند، و نه هيچ مشكلى را از تو حلّ مى‏كند؟! (42)


قَال‌َ أَرَاغِب‌ٌ أَنْت‌َ عَن‌ْ آلِهَتِي‌ يَا إِبْرَاهِيم‌ُ لَئِنْ‌ لَم‌ْ تَنْتَه‌ِ لَأََرْجُمَنَّك‌َ وَاهْجُرْنِي‌ مَلِيَّاً (مريم: 46)

گفت: «اى ابراهيم! آيا تو از معبودهاى من روى گردانى؟! اگر (از اين كار) دست برندارى، تو را سنگسار مى‏كنم! و براى مدّتى طولانى از من دور شو!» (46)


وَ أَعْتَزِلُكُم‌ْ وَ مَا تَدْعُون‌َ مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ وَ أَدْعُو رَبِّي‌ عَسَي‌ أَنْ لاَ أَكُون‌َ بِدُعَاءِ رَبِّي‌ شَقِيَّاً (مريم: 48)

و از شما، و آنچه غير خدا مى‏خوانيد، كناره‏گيرى مى‏كنم و پروردگارم را مى‏خوانم و اميدوارم در خواندن پروردگارم بى‏پاسخ نمانم!» (48)


فَلَمَّا اعْتَزَلَهُم‌ْ وَ مَا يَعْبُدُون‌َ مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ وَهَبْنَا لَه‌ُ إِسْحَاق‌َ وَ يَعْقُوب‌َ وَ كُلاًّ جَعَلْنَا نَبِيَّاً (مريم: 49)

هنگامى كه از آنان و آنچه غير خدا مى‏پرستيدند كناره‏گيرى كرد، ما اسحاق و يعقوب را به او بخشيديم و هر يك را پيامبرى (بزرگ) قرار داديم! (49)


وَ وَهَبْنَا لَهُم‌ْ مِنْ‌ رَحْمَتِنَا وَ جَعَلْنَا لَهُم‌ْ لِسَان‌َ صِدْق‌ٍ عَلِيَّاً (مريم: 50)

و از رحمت خود به آنان عطا كرديم و براى آنها نام نيك و مقام برجسته‏اى (در ميان همه امّتها) قرار داديم! (50)


وَاذْكُرْ فِي‌ الْكِتَاب‌ِ مُوسَي‌ إِنَّه‌ُ كَان‌َ مُخْلَصَاً وَ كَان‌َ رَسُولاً نَبِيَّاً (مريم: 51)

و در اين كتاب (آسمانى) از موسى ياد كن، كه او مخلص بود، و رسول و پيامبرى والا مقام! (51)


وَ نَادَيْنَاه‌ُ مِنْ‌ جَانِب‌ِ الطُّورِ الْأَيْمَن‌ِ وَ قَرَّبْنَاه‌ُ نَجِيَّاً (مريم: 52)

ما او را از طرف راست (كوه) طور فراخوانديم و نجواكنان او را (به خود) نزديك ساختيم (52)


وَ وَهَبْنَا لَه‌ُ مِنْ‌ رَحْمَتِنَا أَخَاه‌ُ هَارُون‌َ نَبِيَّاً (مريم: 53)

و ما از رحمت خود، برادرش هارون را- كه پيامبر بود- به او بخشيديم. (53)


وَاذْكُرْ فِي‌ الْكِتَاب‌ِ إِسْماعِيل‌َ إِنَّه‌ُ كَان‌َ صَادِق‌َ الْوَعْدِ وَ كَان‌َ رَسُولاً نَبِيَّاً (مريم: 54)

و در اين كتاب (آسمانى) از اسماعيل (نيز) ياد كن، كه او در وعده‏هايش صادق، و رسول و پيامبرى (بزرگ) بود! (54)


وَ كَان‌َ يَأْمُرُ أَهْلَه‌ُ بِالصَّلاَة‌ِ وَالزَّكَاة‌ِ وَ كَان‌َ عِنْدَ رَبِّه‌ِ مَرْضِيَّاً (مريم: 55)

او همواره خانواده‏اش را به نماز و زكات فرمان مى‏داد و همواره مورد رضايت پروردگارش بود. (55)


وَاذْكُرْ فِي‌ الْكِتَاب‌ِ إِدْرِيس‌َ إِنَّه‌ُ كَان‌َ صِدِّيقَاً نَبِيَّاً (مريم: 56)

و در اين كتاب، از ادريس (نيز) ياد كن، او بسيار راستگو و پيامبر (بزرگى) بود. (56)


وَ رَفَعْنَاه‌ُ مَكَانَاً عَلِيَّاً (مريم: 57)

و ما او را به مقام والايى رسانديم. (57)


أُولَئِك‌َ الَّذِين‌َ أَنْعَم‌َ الله‌ُ عَلَيْهِمْ‌ مِن‌َ النَّبِيِّين‌َ مِنْ‌ ذُرِّيَّة‌ِ آدَم‌َ وَ مِمَّن‌ْ حَمَلْنَا مَع‌َ نُوح‌ٍ وَ مِنْ‌ ذُرِّيَّة‌ِ إِبْرَاهِيم‌َ وَ إِسْرَائِيل‌َ وَ مِمَّن‌ْ هَدَيْنَا وَاجْتَبَيْنَا إِذَا تُتْلَي‌ عَلَيْهِم‌ْ آيَات‌ُ الرَّحْمَن‌ِ خَرُّوا سُجَّدَاً وَ بُكِيَّاً (مريم: 58)

آنها پيامبرانى بودند كه خداوند مشمول نعمتشان قرار داده بود، از فرزندان آدم، و از كسانى كه با نوح بر كشتى سوار كرديم، و از دودمان ابراهيم و يعقوب، و از كسانى كه هدايت كرديم و برگزيديم. آنها كسانى بودند كه وقتى آيات خداوند رحمان بر آنان خوانده مى‏شد به خاك مى‏افتادند، در حالى كه سجده مى‏كردند و گريان بودند. (58)


فَخَلَف‌َ مِنْ‌ بَعْدِهِم‌ْ خَلْف‌ٌ أَضَاعُوا الصَّلاَة‌َ وَاتَّبَعُوا الشَّهَوَات‌ِ فَسَوْف‌َ يَلْقَوْن‌َ غَيَّاً (مريم: 59)

امّا پس از آنان، فرزندان ناشايسته‏اى روى كار آمدند كه نماز را تباه كردند، و از شهوات پيروى نمودند و بزودى (مجازات) گمراهى خود را خواهند ديد! (59)


إِلاَّ مَنْ‌ تَاب‌َ وَ آمَن‌َ وَ عَمِل‌َ صَالِحَاً فَأُولَئِك‌َ يَدْخُلُون‌َ الْجَنَّة‌َ وَ لاَ يُظْلَمُون‌َ شَيْءً (مريم: 60)

مگر آنان كه توبه كنند، و ايمان بياورند، و كار شايسته انجام دهند چنين كسانى داخل بهشت مى‏شوند، و كمترين ستمى به آنان نخواهد شد. (60)


لاَ يَسْمَعُون‌َ فِيهَا لَغْوَاً إِلاَّ سَلاَمَاً وَ لَهُم‌ْ رِزْقُهُم‌ْ فِيهَا بُكْرَة‌ً وَ عَشِيَّاً (مريم: 62)

در آن جا هرگز گفتار لغو و بيهوده‏اى نمى‏شنوند و جز سلام در آن جا سخنى نيست و هر صبح و شام، روزى آنان در بهشت مقرّر است. (62)


وَ مَا نَتَنَزَّل‌ُ إِلاَّ بِأَمْرِ رَبِّك‌َ لَه‌ُ مَا بَيْن‌َ أَيْدِينَا وَ مَا خَلْفَنَا وَ مَا بَيْن‌َ ذَلِك‌َ وَ مَا كَان‌َ رَبُّك‌َ نَسِيَّاً (مريم: 64)

(پس از تأخير وحى، جبرئيل به پيامبر عرض كرد:) ما جز بفرمان پروردگار تو، نازل نمى‏شويم آنچه پيش روى ما، و پشت سر ما، و آنچه ميان اين دو مى‏باشد، همه از آن اوست و پروردگارت هرگز فراموشكار نبوده (و نيست)! (64)


رَب‌ُّ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ وَ مَا بَيْنَهُمَا فَاعْبُدْه‌ُ وَاصْطَبِرْ لِعِبَادَتِه‌ِ هَل‌ْ تَعْلَم‌ُ لَه‌ُ سَمِيَّاً (مريم: 65)

همان پروردگار آسمانها و زمين، و آنچه ميان آن دو قرار دارد! او را پرستش كن و در راه عبادتش شكيبا باش! آيا مثل و مانندى براى او مى‏يابى؟! (65)


وَ يَقُول‌ُ الْإِنْسَان‌ُ أَإِذَا مَا مِت‌ُّ لَسَوْف‌َ أُخْرَج‌ُ حَيَّاً (مريم: 66)

انسان مى‏گويد: «آيا پس از مردن، زنده (از قبر) بيرون خواهم آمد؟!» (66)


أَوَ لاَ يَذْكُرُ الْإِنْسَان‌ُ أَنَّا خَلَقْنَاه‌ُ مِن‌ْ قَبْل‌ُ وَ لَم‌ْ يَك‌ُ شَيْءً (مريم: 67)

آيا انسان به خاطر نمى‏آورد كه ما پيش از اين او را آفريديم در حالى كه چيزى نبود؟! (67)


فَوَ رَبِّك‌َ لَنَحْشُرَنَّهُم‌ْ وَالشَّيَاطين‌َ ثُم‌َّ لَنُحْضِرَنَّهُم‌ْ حَوْل‌َ جَهَنَّم‌َ جِثِيَّاً (مريم: 68)

سوگند به پروردگارت كه همه آنها را همراه با شياطين در قيامت جمع مى‏كنيم سپس همه را- در حالى كه به زانو درآمده‏اند- گرداگرد جهنم حاضر مى‏سازيم. (68)


وَ إِنْ‌ مِنْكُم‌ْ إِلاَّ وَارِدُهَا كَان‌َ عَلَي‌ رَبِّك‌َ حَتْمَاً مَقْضِيَّاً (مريم: 71)

و همه شما (بدون استثنا) وارد جهنم مى‏شويد اين امرى است حتمى و قطعى بر پروردگارت! (71)


ثُم‌َّ نُنَجِّي‌ الَّذِين‌َ اتَّقَوْا وَ نَذَرُ الظَّالِمِين‌َ فِيهَا جِثِيَّاً (مريم: 72)

سپس آنها را كه تقوا پيشه كردند از آن رهايى مى‏بخشيم و ظالمان را- در حالى كه (از ضعف و ذلّت) به زانو درآمده‏اند- در آن رها مى‏سازيم. (72)


وَ إِذَا تُتْلَي‌ عَلَيْهِم‌ْ آيَاتُنَا بَيِّنَات‌ٍ قَال‌َ الَّذِين‌َ كَفَرُوا لِلَّذِين‌َ آمَنُوا أَي‌ُّ الْفَرِيقَيْن‌ِ خَيْرٌ مَقَامَاً وَ أَحْسَن‌ُ نَدِيَّاً (مريم: 73)

و هنگامى كه آيات روشن ما بر آنان خوانده مى‏شود، كافران به مؤمنان مى‏گويند: «كدام يك از دو گروه [ما و شما] جايگاهش بهتر، و جلسات انس و مشورتش زيباتر، و بخشش او بيشتر است؟!» (73)


وَ كَم‌ْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُمْ‌ مِنْ‌ قَرْن‌ٍ هُم‌ْ أَحْسَن‌ُ أَثَاثَاً وَ رِئْيَاً (مريم: 74)

چه بسيار اقوامى را پيش از آنان نابود كرديم كه هم مال و ثروتشان از آنها بهتر بود، و هم ظاهرشان آراسته‏تر! (74)


قُل‌ْ مَنْ‌ كَان‌َ فِي‌ الضَّلاَلَة‌ِ فَلْيَمْدُدْ لَه‌ُ الرَّحْمَن‌ُ مَدَّاً حَتَّي‌ إِذَا رَأَوْا مَا يُوعَدُون‌َ إِمَّا الْعَذَاب‌َ وَ إِمَّا السَّاعَة‌َ فَسَيَعْلَمُون‌َ مَن‌ْ هُوَ شَرٌّ مَكَانَاً وَ أَضْعَف‌ُ جُنْدَاً (مريم: 75)

بگو: «كسى كه در گمراهى است، بايد خداوند به او مهلت دهد تا زمانى كه وعده الهى را با چشم خود ببينند: يا عذاب (اين دنيا)، يا (عذاب) قيامت! (آن روز) خواهند دانست چه كسى جايش بدتر، و لشكرش ناتوانتر است!» (75)


وَ يَزِيدُ الله‌ُ الَّذِين‌َ اهْتَدَوْا هُدَي‌ً وَالْبَاقِيَات‌ُ الصَّالِحَات‌ُ خَيْرٌ عِنْدَ رَبِّك‌َ ثَوَابَاً وَ خَيْرٌ مَرَدَّاً (مريم: 76)

(امّا) كسانى كه در راه هدايت گام نهادند، خداوند بر هدايتشان مى‏افزايد و آثار شايسته‏اى كه (از انسان) باقى مى‏ماند، ثوابش در پيشگاه پروردگارت بهتر، و عاقبتش خوبتر است! (76)


أَفَرَأيْت‌َ الَّذِي‌ كَفَرَ بِآيَاتِنَا وَ قَال‌َ لَأَُوتَيَن‌َّ مَالاً وَ وَلَدَاً (مريم: 77)

آيا ديدى كسى را كه به آيات ما كافر شد، و گفت: «اموال و فرزندان فراوانى به من داده خواهد شد»؟! (77)


كَلاَّ سَنَكْتُب‌ُ مَا يَقُول‌ُ وَ نَمُدُّ لَه‌ُ مِن‌َ الْعَذَاب‌ِ مَدَّاً (مريم: 79)

هرگز چنين نيست! ما بزودى آنچه را مى‏گويد مى‏نويسيم و عذاب را بر او مستمرّ خواهيم داشت! (79)


وَ نَرِثُه‌ُ مَا يَقُول‌ُ وَ يَأْتِينَا فَرْدَاً (مريم: 80)

آنچه را او مى‏گويد (از اموال و فرزندان)، از او به ارث مى‏بريم، و به صورت تنها نزد ما خواهد آمد! (80)


وَاتَّخَذُوا مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ آلِهَة‌ً لِيَكُونُوا لَهُم‌ْ عِزَّاً (مريم: 81)

و آنان غير از خدا، معبودانى را براى خود برگزيدند تا مايه عزّتشان باشد! (چه پندار خامى!) (81)


كَلاَّ سَيَكْفُرُون‌َ بِعِبَادَتِهِم‌ْ وَ يَكُونُون‌َ عَلَيْهِم‌ْ ضِدَّاً (مريم: 82)

هرگز چنين نيست! به زودى (معبودها) منكر عبادت آنان خواهند شد (بلكه) بر ضدّشان قيام مى‏كنند! (82)


وَ نَسُوق‌ُ الْـمُجْرِمِين‌َ إِلَي‌ جَهَنَّم‌َ وِرْدَاً (مريم: 86)

و مجرمان را (همچون شتران تشنه‏كامى كه به سوى آبگاه مى‏روند) به جهنّم مى‏رانيم ... (86)


وَ قَالُوا اتَّخَذَ الرَّحْمَن‌ُ وَلَدَاً (مريم: 88)

و گفتند: «خداوند رحمان فرزندى براى خود برگزيده است». (88)


تَكَادُ السَّمَاوَات‌ُ يَتَفَطَّرْن‌َ مِنْه‌ُ وَ تَنْشَق‌ُّ الْأَرْض‌ُ وَ تَخِرُّ الْجِبَال‌ُ هَدَّاً (مريم: 90)

نزديك است به خاطر اين سخن آسمانها از هم متلاشى گردد، و زمين شكافته شود، و كوه‏ها بشدّت فرو ريزد ... (90)


وَ مَا يَنْبَغِي‌ لِلرَّحْمَن‌ِ أَنْ‌ يَتَّخِذَ وَلَدَاً (مريم: 92)

در حالى كه هرگز براى خداوند رحمان سزاوار نيست كه فرزندى برگزيند! (92)


إِنْ‌ كُل‌ُّ مَنْ‌ فِي‌ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ إِلاَّ آتِي‌ الرَّحْمَن‌ِ عَبْدَاً (مريم: 93)

تمام كسانى كه در آسمانها و زمين هستند، بنده اويند! (93)


لَقَدْ أَحْصَاهُم‌ْ وَ عَدَّهُم‌ْ عَدَّاً (مريم: 94)

خداوند همه آنها را احصا كرده، و به دقّت شمرده است! (94)


وَ كُلُّهُم‌ْ آتِيه‌ِ يَوْم‌َ الْقِيَامَة‌ِ فَرْدَاً (مريم: 95)

و همگى روز رستاخيز، تك و تنها نزد او حاضر مى‏شوند! (95)


إِن‌َّ الَّذِين‌َ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَات‌ِ سَيَجْعَل‌ُ لَهُم‌ُ الرَّحْمَن‌ُ وُدَّاً (مريم: 96)

مسلّماً كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام داده‏اند، خداوند رحمان محبّتى براى آنان در دلها قرار مى‏دهد! (96)


فَإِنَّمَا يَسَّرْنَاه‌ُ بِلِسَانِك‌َ لِتُبَشِّرَ بِه‌ِ الْمُتَّقِين‌َ وَ تُنْذِرَ بِه‌ِ قَوْمَاً لُدَّاً (مريم: 97)

و ما فقط آن [قرآن‏] را بر زبان تو آسان ساختيم تا پرهيزگاران را بوسيله آن بشارت دهى، و دشمنان سرسخت را با آنان انذار كنى. (97)


وَ كَم‌ْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُمْ‌ مِنْ‌ قَرْن‌ٍ هَل‌ْ تُحِس‌ُّ مِنْهُمْ‌ مِن‌ْ أَحَدٍ أَوْ تَسْمَع‌ُ لَهُم‌ْ رِكْزَاً (مريم: 98)

چه بسيار اقوام (بى‏ايمان و گنهكارى) را كه پيش از آنان هلاك كرديم آيا احدى از آنها را احساس مى‏كنى؟! يا كمترين صدايى از آنان مى‏شنوى؟! (98)


تَنْزِيلاً مِمَّن‌ْ خَلَق‌َ الْأَرْض‌َ وَالسَّمَاوَات‌ِ الْعُلَي‌ (طه: 4)

(اين قرآن) از سوى كسى نازل شده كه زمين و آسمانهاى بلند را آفريده است. (4)


لَه‌ُ مَا فِي‌ السَّمَاوَات‌ِ وَ مَا فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَ مَا بَيْنَهُمَا وَ مَا تَحْت‌َ الثَرَي‌ (طه: 6)

از آن اوست آنچه در آسمانها، و آنچه در زمين، و آنچه ميان آن دو، و آنچه در زير خاك (پنهان) است! (6)


وَ إِنْ‌ تَجْهَرْ بِالْقَوْل‌ِ فَإِنَّه‌ُ يَعْلَم‌ُ السِّرَّ وَ أَخْفَي‌ (طه: 7)

اگر سخن آشكارا بگويى (يا مخفى كنى)، او اسرار- و حتى پنهان‏تر از آن- را نيز مى‏داند! (7)


وَ هَل‌ْ أَتَاك‌َ حَدِيث‌ُ مُوسَي‌ (طه: 9)

و آيا خبر موسى به تو رسيده است؟ (9)


وَ أَنَا اخْتَرْتُك‌َ فَاسْتَمِع‌ْ لِمَا يُوحَي‌ (طه: 13)

و من تو را (براى مقام رسالت) برگزيدم اكنون به آنچه بر تو وحى مى‏شود، گوش فرا ده! (13)


إِنَّنِي‌ أَنَا الله‌ُ لاَ إِله‌َ إِلاَّ أَنَا فَاعْبُدْنِي‌ وَ أَقِم‌ِ الصَّلاَة‌َ لِذِكْرِي‌ (طه: 14)

من «اللَّه» هستم معبودى جز من نيست! مرا بپرست، و نماز را براى ياد من بپادار! (14)


فَلاَ يَصُدَّنَّك‌َ عَنْهَا مَنْ‌ لاَ يُؤْمِن‌ُ بِهَا وَاتَّبَع‌َ هَوَاه‌ُ فَتَرْدَي‌ (طه: 16)

پس مبادا كسى كه به آن ايمان ندارد و از هوسهاى خويش پيروى مى‏كند، تو را از آن بازدارد كه هلاك خواهى شد! (16)


وَ مَا تِلْك‌َ بِيَمِينِك‌َ يَا مُوسَي‌ (طه: 17)

و آن چيست در دست راست تو، اى موسى؟! (17)


قَال‌َ هِي‌َ عَصَاي‌َ أَتَوَكَّأُ عَلَيْهَا وَ أَهُش‌ُّ بِهَا عَلَي‌ غَنَمِي‌ وَ لِي‌َ فِيهَا مَآرِب‌ُ أُخْرَي‌ (طه: 18)

گفت: «اين عصاى من است بر آن تكيه مى‏كنم، برگ درختان را با آن براى گوسفندانم فرومى‏ريزم و مرا با آن كارها و نيازهاى ديگرى است. (18)


قَال‌َ خُذْهَا وَ لاَ تَخَف‌ْ سَنُعِيدُهَا سِيرَتَهَا الْأُولَي‌ (طه: 21)

گفت: «آن را بگير و نترس، ما آن را به صورت اولش بازمى‏گردانيم. (21)


وَاضْمُم‌ْ يَدَك‌َ إِلَي‌ جَنَاحِك‌َ تَخْرُج‌ْ بَيْضَاءَ مِن‌ْ غَيْرِ سُوءٍ آيَة‌ً أُخْرَي‌ (طه: 22)

و دستت را به گريبانت ببر، تا سفيد و بى‏عيب بيرون آيد اين نشانه ديگرى (از سوى خداوند) است. (22)


وَ يَسِّرْ لِي‌ أَمْرِي‌ (طه: 26)

و كارم را برايم آسان گردان! (26)


وَاحْلُل‌ْ عُقْدَة‌ً مِنْ‌ لِسَانِي‌ (طه: 27)

و گره از زبانم بگشاى (27)


وَاجْعَلْ‌ لِي‌ وَزِيرَاً مِن‌ْ أَهْلِي‌ (طه: 29)

و وزيرى از خاندانم براى من قرار ده ... (29)


وَ أَشْرِكْه‌ُ فِي‌ أَمْرِي‌ (طه: 32)

و او را در كارم شريك ساز (32)


وَ نَذْكُرَك‌َ كَثِيرَاً (طه: 34)

و تو را بسيار ياد كنيم (34)


وَ لَقَدْ مَنَنَّا عَلَيْك‌َ مَرَّة‌ً أُخْرَي‌ (طه: 37)

و ما بار ديگر تو را مشمول نعمت خود ساختيم ... (37)


أَن‌ِ اقْذِفِيه‌ِ فِي‌ التَّابُوت‌ِ فَاقْذِفِيه‌ِ فِي‌ الْيَم‌ِّ فَلْيُلْقِه‌ِ الْيَم‌ُّ بِالسَّاحِل‌ِ يَأْخُذْه‌ُ عَدُوٌّ لِي‌ وَ عَدُوٌّ لَه‌ُ وَ أَلْقَيْت‌ُ عَلَيْك‌َ مَحَبَّة‌ً مِنِّي‌ وَ لِتُصْنَع‌َ عَلَي‌ عَيْنِي‌ (طه: 39)

كه: «او را در صندوقى بيفكن، و آن صندوق را به دريا بينداز، تا دريا آن را به ساحل افكند و دشمن من و دشمن او، آن را برگيرد!» و من محبّتى از خودم بر تو افكندم، تا در برابر ديدگان [علم‏] من، ساخته شوى (و پرورش يابى)! (39)


إِذْ تَمْشِي‌ أُخْتُك‌َ فَتَقُول‌ُ هَل‌ْ أَدُلُّكُم‌ْ عَلَي‌ مَنْ‌ يَكْفُلُه‌ُ فَرَجَعْناك‌َ إِلَي‌ أُمِّك‌َ كَي‌ْ تَقَرَّ عَيْنُهَا وَ لاَ تَحْزَن‌َ وَ قَتَلْت‌َ نَفْسَاً فَنَجَّيْنَاك‌َ مِن‌َ الْغَم‌ِّ وَ فَتَنَّاك‌َ فُتُونَاً فَلَبِثْت‌َ سِنِين‌َ فِي‌ أَهْل‌ِ مَدْيَن‌َ ثُم‌َّ جِئْت‌َ عَلَي‌ قَدَرٍ يَا مُوسَي‌ (طه: 40)

در آن هنگام كه خواهرت (در نزديكى كاخ فرعون) راه مى‏رفت و مى‏گفت: «آيا كسى را به شما نشان دهم كه اين نوزاد را كفالت مى‏كند (و دايه خوبى براى او خواهد بود)!» پس تو را به مادرت بازگردانديم، تا چشمش به تو روشن شود و غمگين نگردد! و تو يكى (از فرعونيان) را كشتى اما ما تو را از اندوه نجات داديم! و بارها تو را آزموديم! پس از آن، ساليانى در ميان مردم «مدين» توقف نمودى سپس در زمان مقدّر (براى فرمان رسالت) به اين جا آمدى، اى موسى! (40)


وَاصْطَنَعْتُك‌َ لِنَفْسِي‌ (طه: 41)

و من تو را براى خودم ساختم (و پرورش دادم)! (41)


اذْهَب‌ْ أَنْت‌َ وَ أَخُوك‌َ بِآيَاتِي‌ وَ لاَ تَنِيَا فِي‌ ذِكْرِي‌ (طه: 42)

(اكنون) تو و برادرت با آيات من برويد، و در ياد من كوتاهى نكنيد! (42)


قَال‌َ لاَ تَخَافَا إِنَّنِي‌ مَعَكُمَا أَسْمَع‌ُ وَ أَرَي‌ (طه: 46)

فرمود: «نترسيد! من با شما هستم (همه چيز را) مى‏شنوم و مى‏بينم! (46)


فَأْتِيَاه‌ُ فَقُولاَ إِنَّا رَسُولاَ رَبِّك‌َ فَأَرْسِلْ‌ مَعَنَا بَني‌ إِسْرائِيل‌َ وَ لاَ تُعَذِّبْهُم‌ْ قَدْ جِئْنَاك‌َ بِآيَة‌ٍ مِنْ‌ رَبِّك‌َ وَالسَّلاَم‌ُ عَلَي‌ مَن‌ِ اتَّبَع‌َ الْهُدَي‌ (طه: 47)

به سراغ او برويد و بگوييد: «ما فرستادگان پروردگار توايم! بنى اسرائيل را با ما بفرست و آنان را شكنجه و آزار مكن! ما نشانه روشنى از سوى پروردگارت براى تو آورده‏ايم! و درود بر آن كس باد كه از هدايت پيروى مى‏كند! (47)


إِنَّا قَدْ أُوحِي‌َ إِلَيْنَا أَن‌َّ الْعَذَاب‌َ عَلَي‌ مَنْ‌ كَذَّب‌َ وَ تَوَلَّي‌ (طه: 48)

به ما وحى شده كه عذاب بر كسى است كه (آيات الهى را) تكذيب كند و سرپيچى نمايد!» (48)


قَال‌َ عِلْمُهَا عِنْدَ رَبِّي‌ فِي‌ كِتَاب‌ٍ لاَ يَضِل‌ُّ رَبِّي‌ وَ لاَ يَنْسَي‌ (طه: 52)

گفت: «آگاهى مربوط به آنها، نزد پروردگارم در كتابى ثبت است پروردگارم هرگز گمراه نمى‏شود، و فراموش نمى‏كند (و آنچه شايسته آنهاست به ايشان مى‏دهد)! (52)


الَّذِي‌ جَعَل‌َ لَكُم‌ُ الْأَرْض‌َ مَهْدَاً وَ سَلَك‌َ لَكُم‌ْ فِيهَا سُبُلاً وَ أَنْزَل‌َ مِن‌َ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجْنَا بِه‌ِ أَزْوَاجَاً مِنْ‌ نَبَات‌ٍ شَتَّي‌ (طه: 53)

همان خداوندى كه زمين را براى شما محل آسايش قرار داد و راه‏هايى در آن ايجاد كرد و از آسمان، آبى فرستاد!» كه با آن، انواع گوناگون گياهان را (از خاك تيره) برآورديم. (53)


كُلُوا وَارْعَوْا أَنْعَامَكُم‌ْ إِن‌َّ فِي‌ ذَلِك‌َ لَآيَات‌ٍ لِأُولِي‌ النُّهَي‌ (طه: 54)

هم خودتان بخوريد و هم چهارپايانتان را در آن به چرا بريد! مسلّماً در اينها نشانه‏هاى روشنى براى خردمندان است! (54)


مِنْهَا خَلَقْنَاكُم‌ْ وَ فِيهَا نُعِيدُكُم‌ْ وَ مِنْهَا نُخْرِجُكُم‌ْ تَارَة‌ً أُخْرَي‌ (طه: 55)

ما شما را از آن [زمين‏] آفريديم و در آن بازمى‏گردانيم و بار ديگر (در قيامت) شما را از آن بيرون مى‏آوريم! (55)


وَ لَقَدْ أَرَيْنَاه‌ُ آيَاتِنَا كُلَّهَا فَكَذَّب‌َ وَ أَبَي‌ (طه: 56)

ما همه آيات خود را به او نشان داديم اما او تكذيب كرد و سرباز زد! (56)


فَلَنَأْتِيَنَّك‌َ بِسِحْرٍ مِثْلِه‌ِ فَاجْعَل‌ْ بَيْنَنَا وَ بَيْنَك‌َ مَوْعِدَاً لاَ نُخْلِفُه‌ُ نَحْن‌ُ وَ لاَ أَنْت‌َ مَكَانَاً سُوَي‌ً (طه: 58)

قطعاً ما هم سحرى همانند آن براى تو خواهيم آورد! هم اكنون (تاريخش را تعيين كن، و) موعدى ميان ما و خودت قرار ده كه نه ما و نه تو، از آن تخلّف نكنيم آن هم در مكانى كه نسبت به همه يكسان باشد!» (58)


قَال‌َ مَوْعِدُكُم‌ْ يَوْم‌ُ الزِّينَة‌ِ وَ أَنْ‌ يُحْشَرَ النَّاس‌ُ ضُحَي‌ً (طه: 59)

گفت: «ميعاد ما و شما روز زينت [روز عيد] است به شرط اينكه همه مردم، هنگامى كه روز، بالا مى‏آيد، جمع شوند!» (59)


قَال‌َ لَهُم‌ْ مُوسَي‌ وَيْلَكُم‌ْ لاَ تَفْتَرُوا عَلَي‌ الله‌ِ كَذِبَاً فَيُسْحِتَكُمْ‌ بِعَذَاب‌ٍ وَ قَدْ خَاب‌َ مَن‌ِ افْتَرَي‌ (طه: 61)

موسى به آنان گفت: «واى بر شما! دروغ بر خدا نبنديد، كه شما را با عذابى نابود مى‏سازد! و هر كس كه (بر خدا) دروغ ببندد، نوميد (و شكست خورده) مى‏شود!» (61)


فَتَنَازَعُوا أَمْرَهُمْ‌ بَيْنَهُم‌ْ وَ أَسَرُّوا النَّجْوَي‌ (طه: 62)

آنها در ميان خود، در مورد ادامه راهشان به نزاع برخاستند و مخفيانه و درگوشى با هم سخن گفتند. (62)


قَالُوا إِن‌ْ هَذَان‌ِ لَسَاحِرَان‌ِ يُرِيدَان‌ِ أَنْ‌ يُخْرِجَاكُمْ‌ مِن‌ْ أَرْضِكُمْ‌ بِسِحْرِهِمَا وَ يَذْهَبَا بِطَرِيقَتِكُم‌ُ الْمُثْلَي‌ (طه: 63)

گفتند: «اين دو (نفر) مسلّماً ساحرند! مى‏خواهند با سحرشان شما را از سرزمينتان بيرون كنند و راه و رسم نمونه شما را از بين ببرند! (63)


فَأَجْمِعُوا كَيْدَكُم‌ْ ثُم‌َّ ائْتُوا صَفَّاً وَ قَدْ أَفْلَح‌َ الْيَوْم‌َ مَن‌ِ اسْتَعْلَي‌ (طه: 64)

اكنون كه چنين است، تمام نيرو و نقشه خود را جمع كنيد، و در يك صف (به ميدان مبارزه) بياييد امروز رستگارى از آن كسى است كه برترى خود را اثبات كند! (64)


قَالُوا يَا مُوسَي‌ إِمَّا أَنْ‌ تُلْقِي‌َ وَ إِمَّا أَنْ‌ نَكُون‌َ أَوَّل‌َ مَن‌ْ أَلْقَي‌ (طه: 65)

(ساحران) گفتند: «اى موسى! آيا تو اول (عصاى خود را) مى‏افكنى، يا ما كسانى باشيم كه اول بيفكنيم؟!» (65)


قَال‌َ بَل‌ْ أَلْقُوا فَإِذَا حِبَالُهُم‌ْ وَ عِصِيُّهُم‌ْ يُخَيَّل‌ُ إِلَيْه‌ِ مِنْ‌ سِحْرِهِم‌ْ أَنَّهَا تَسْعَي‌ (طه: 66)

گفت: «شما اول بيفكنيد!» در اين هنگام طنابها و عصاهاى آنان بر اثر سحرشان چنان به نظر مى‏رسيد كه حركت مى‏كند! (66)


وَ أَلْق‌ِ مَا فِي‌ يَمِينِك‌َ تَلْقَف‌ْ مَا صَنَعُوا إِنَّ مَا صَنَعُوا كَيْدُ سَاحِرٍ وَ لاَ يُفْلِح‌ُ السَّاحِرُ حَيْث‌ُ أَتَي‌ (طه: 69)

و آنچه را در دست راست دارى بيفكن، تمام آنچه را ساخته‏اند مى‏بلعد! آنچه ساخته‏اند تنها مكر ساحر است و ساحر هر جا رود رستگار نخواهد شد!» (69)


فَأُلْقِي‌َ السَّحَرَة‌ُ سُجَّدَاً قَالُوا آمَنَّا بِرَب‌ِّ هَارُون‌َ وَ مُوسَي‌ (طه: 70)

(موسى عصاى خود را افكند، و آنچه را كه آنها ساخته بودند بلعيد.) ساحران همگى به سجده افتادند و گفتند: «ما به پروردگار هارون و موسى ايمان آورديم!» (70)


قَال‌َ آمَنْتُم‌ْ لَه‌ُ قَبْل‌َ أَن‌ْ آَذَن‌َ لَكُم‌ْ إِنَّه‌ُ لَكَبِيرُكُم‌ُ الَّذِي‌ عَلَّمَكُم‌ُ السِّحْرَ فَلَأُقَطِّعَن‌َّ أَيْدِيَكُم‌ْ وَ أَرْجُلَكُمْ‌ مِن‌ْ خِلاَف‌ٍ وَ لَأُصَلِّبَنَّكُم‌ْ فِي‌ جُذُوع‌ِ النَّخْل‌ِ وَ لَتَعْلَمُن‌َّ أَيُّنَا أَشَدُّ عَذَابَاً وَ أَبْقَي‌ (طه: 71)

(فرعون) گفت: «آيا پيش از آنكه به شما اذن دهم به او ايمان آورديد؟! مسلّماً او بزرگ شماست كه به شما سحر آموخته است! به يقين دستها و پاهايتان را بطور مخالف قطع مى‏كنم و شما را از تنه‏هاى نخل به دار مى‏آويزم و خواهيد دانست مجازات كدام يك از ما دردناكتر و پايدارتر است!» (71)


قَالُوا لَن‌ْ نُؤْثِرَك‌َ عَلَي‌ مَا جَاءَنَا مِن‌َ الْبَيِّنَات‌ِ وَالَّذِي‌ فَطَرَنَا فَاقْض‌ِ مَا أَنْت‌َ قَاض‌ٍ إِنَّمَا تَقْضِي‌ هَذِه‌ِ الْحَيَاة‌َ الدُّنْيَا (طه: 72)

گفتند: «سوگند به آن كسى كه ما را آفريده، هرگز تو را بر دلايل روشنى كه براى ما آمده، مقدّم نخواهيم داشت! هر حكمى مى‏خواهى بكن تو تنها در اين زندگى دنيا مى‏توانى حكم كنى! (72)


إِنَّا آمَنَّا بِرَبِّنَا لِيَغْفِرَ لَنَا خَطَايَانَا وَ مَا أَكْرَهْتَنَا عَلَيْه‌ِ مِن‌َ السِّحْرِ وَالله‌ُ خَيْرٌ وَ أَبْقَي‌ (طه: 73)

ما به پروردگارمان ايمان آورديم تا گناهانمان و آنچه را از سحر بر ما تحميل كردى ببخشايد و خدا بهتر و پايدارتر است!» (73)


إِنَّه‌ُ مَنْ‌ يَأْت‌ِ رَبَّه‌ُ مُجْرِمَاً فَإِن‌َّ لَه‌ُ جَهَنَّم‌َ لاَ يَمُوت‌ُ فِيهَا وَ لاَ يَحْيَي‌ (طه: 74)

هر كس در محضر پروردگارش خطاكار حاضر شود، آتش دوزخ براى اوست در آن جا، نه مى‏ميرد و نه زندگى مى‏كند! (74)


وَ مَنْ‌ يَأْتِه‌ِ مُؤْمِنَاً قَدْ عَمِل‌َ الصَّالِحَات‌ِ فَأُولَئِك‌َ لَهُم‌ُ الدَّرَجَات‌ُ الْعُلَي‌ (طه: 75)

و هر كس با ايمان نزد او آيد، و اعمال صالح انجام داده باشد، چنين كسانى درجات عالى دارند ... (75)


جَنَّات‌ُ عَدْن‌ٍ تَجْرِي‌ مِنْ‌ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِين‌َ فِيهَا وَ ذَلِك‌َ جَزَاءُ مَنْ‌ تَزَكَّي‌ (طه: 76)

باغهاى جاويدان بهشت، كه نهرها از زير درختانش جارى است، در حالى كه هميشه در آن خواهند بود اين است پاداش كسى كه خود را پاك نمايد! (76)


وَ لَقَدْ أَوْحَيْنَا إِلَي‌ مُوسَي‌ أَن‌ْ أَسْرِ بِعِبَادِي‌ فَاضْرِب‌ْ لَهُم‌ْ طَرِيقَاً فِي‌ الْبَحْرِ يَبَسَاً لاَ تَخَاف‌ُ دَرَكَاً وَ لاَ تَخْشَي‌ (طه: 77)

ما به موسى وحى فرستاديم كه: «شبانه بندگانم را (از مصر) با خود ببر و براى آنها راهى خشك در دريا بگشا كه نه از تعقيب (فرعونيان) خواهى ترسيد، و نه از غرق شدن در دريا!» (77)


وَ أَضَل‌َّ فِرْعَوْن‌ُ قَوْمَه‌ُ وَ مَا هَدَي‌ (طه: 79)

فرعون قوم خود را گمراه ساخت و هرگز هدايت نكرد! (79)


يَا بَنِي‌ إِسْرَائِيل‌َ قَدْ أَنْجَيْنَاكُمْ‌ مِن‌ْ عَدُوِّكُم‌ْ وَ وَاعَدْناكُم‌ْ جَانِب‌َ الطُّورِ الْأَيْمَن‌َ وَ نَزَّلْنَا عَلَيْكُم‌ُ الْمَن‌َّ وَالسَّلْوَي‌ (طه: 80)

اى بنى اسرائيل! ما شما را از چنگال دشمنتان نجات داديم و در طرف راست كوه طور، با شما وعده گذارديم و «منّ» و «سلوى» بر شما نازل كرديم! (80)


كُلُوا مِنْ‌ طَيِّبَات‌ِ مَا رَزَقْنَاكُم‌ْ وَ لاَ تَطْغَوْا فِيه‌ِ فَيَحِل‌َّ عَلَيْكُم‌ْ غَضَبِي‌ وَ مَنْ‌ يَحْلِل‌ْ عَلَيْه‌ِ غَضَبِي‌ فَقَدْ هَوَي‌ (طه: 81)

بخوريد از روزيهاى پاكيزه‏اى كه به شما داده‏ايم و در آن طغيان نكنيد، كه غضب من بر شما وارد شود و هر كس غضبم بر او وارد شود، سقوب مى‏كند! (81)


وَ إِنِّي‌ لَغَفَّارٌ لِمَنْ‌ تَاب‌َ وَ آمَن‌َ وَ عَمِل‌َ صَالِحَاً ثُم‌َّ اهْتَدَي‌ (طه: 82)

و من هر كه را توبه كند، و ايمان آورد، و عمل صالح انجام دهد، سپس هدايت شود، مى‏آمرزم! (82)


وَ مَا أَعْجَلَك‌َ عَنْ‌ قَوْمِك‌َ يَا مُوسَي‌ (طه: 83)

اى موسى! چه چيز سبب شد كه از قومت پيشى گيرى، و (براى آمدن به كوه طور) عجله كنى؟! (83)


قَال‌َ هُم‌ْ أُولاَءِ عَلَي‌ أَثَرِي‌ وَ عَجِلْت‌ُ إِلَيْك‌َ رَب‌ِّ لِتَرْضَي‌ (طه: 84)

عرض كرد: «پروردگارا! آنان در پى منند و من به سوى تو شتاب كردم، تا از من خشنود شوى!» (84)


قَال‌َ فَإِنَّا قَدْ فَتَنَّا قَوْمَك‌َ مِنْ‌ بَعْدِك‌َ وَ أَضَلَّهُم‌ُ السَّامِرِي‌ُّ (طه: 85)

فرمود: «ما قوم تو را بعد از تو، آزموديم و سامرى آنها را گمراه ساخت!» (85)


قَالُوا مَا أَخْلَفْنَا مَوْعِدَك‌َ بِمَلْكِنَا وَ لَكِنَّا حُمِّلْنَا أَوْزَارَاً مِنْ‌ زِينَة‌ِ الْقَوْم‌ِ فَقَذَفْنَاهَا فَكَذَلِك‌َ أَلْقَي‌ السَّامِرِي‌ُّ (طه: 87)

گفتند: «ما به ميل و اراده خود از وعده تو تخلّف نكرديم بلكه مقدارى از زيورهاى قوم را كه با خود داشتيم افكنديم!» و سامرى اينچنين القا كرد ... (87)


فَأَخْرَج‌َ لَهُم‌ْ عِجْلاً جَسَدَاً لَه‌ُ خُوَارٌ فَقَالُوا هَذَا إِلَهُكُم‌ْ وَ إِلَه‌ُ مُوسَي‌ فَنَسِي‌َ (طه: 88)

و براى آنان مجسّمه گوساله‏اى كه صدايى همچون صداى گوساله (واقعى) داشت پديد آورد و (به يكديگر) گفتند: «اين خداى شما، و خداى موسى است!» و او فراموش كرد (پيمانى را كه با خدا بسته بود)! (88)


أَفَلاَ يَرَوْن‌َ أَنْ لاَ يَرْجِع‌ُ إِلَيْهِم‌ْ قَوْلاً وَ لاَ يَمْلِك‌ُ لَهُم‌ْ ضَرَّاً وَ لاَ نَفْعَاً (طه: 89)

آيا نمى‏بينند كه (اين گوساله) هيچ پاسخى به آنان نمى‏دهد، و مالك هيچ گونه سود و زيانى براى آنها نيست؟! (89)


وَ لَقَدْ قَال‌َ لَهُم‌ْ هَارُون‌ُ مِنْ‌ قَبْل‌ُ يَا قَوْم‌ِ إِنَّمَا فُتِنْتُمْ‌ بِه‌ِ وَ إِن‌َّ رَبَّكُم‌ُ الرَّحْمَن‌ُ فَاتَّبِعُونِي‌ وَ أَطِيعُوا أَمْرِي‌ (طه: 90)

و پيش از آن، هارون به آنها گفته بود: «اى قوم من! شما به اين وسيله مورد آزمايش قرار گرفته‏ايد! پروردگار شما خداوند رحمان است! پس، از من پيروى كنيد، و فرمانم را اطاعت نماييد!» (90)


قَال‌َ يَبْنَؤُم‌َّ لاَ تَأْخُذْ بِلِحْيَتِي‌ وَ لاَ بِرَأْسِي‌ إِنِّي‌ خَشِيت‌ُ أَنْ‌ تَقُول‌َ فَرَّقْت‌َ بَيْن‌َ بَنِي‌ إِسْرائِيل‌َ وَ لَم‌ْ تَرْقُب‌ْ قَوْلِي‌ (طه: 94)

(هارون) گفت: «اى فرزند مادرم! [اى برادر!] ريش و سر مرا مگير! من ترسيدم بگويى تو ميان بنى اسرائيل تفرقه انداختى، و سفارش مرا به كار نبستى!» (94)


قَال‌َ بَصُرْت‌ُ بِمَا لَم‌ْ يَبْصُرُوا بِه‌ِ فَقَبَضْت‌ُ قَبْضَة‌ً مِن‌ْ أَثَرِ الرَّسُول‌ِ فَنَبَذْتُهَا وَ كَذَلِك‌َ سَوَّلَت‌ْ لِي‌ نَفْسِي‌ (طه: 96)

گفت: «من چيزى ديدم كه آنها نديدند من قسمتى از آثار رسول (و فرستاده خدا) را گرفتم، سپس آن را افكندم، و اينچنين (هواى) نفس من اين كار را در نظرم جلوه داد!» (96)


قَال‌َ فَاذْهَب‌ْ فَإِن‌َّ لَك‌َ فِي الْحَيَاة‌ِ أَنْ‌ تَقُول‌َ لاَ مِسَاس‌َ وَ إِن‌َّ لَك‌َ مَوْعِدَاً لَن‌ْ تُخْلَفَه‌ُ وَانْظُرْ إِلَي‌ إِلَهِك‌َ الَّذِي‌ ظَلْت‌َ عَلَيْه‌ِ عَاكِفَاً لَنُحَرِّقَنَّه‌ُ ثُم‌َّ لَنَنْسِفَنَّه‌ُ فِي‌ الْيَم‌ِّ نَسْفَاً (طه: 97)

(موسى) گفت: «برو، كه بهره تو در زندگى دنيا اين است كه (هر كس با تو نزديك شود) بگويى «با من تماس نگير!» و تو ميعادى (از عذاب خدا) دارى، كه هرگز تخلّف نخواهد شد! (اكنون) بنگر به اين معبودت كه پيوسته آن را پرستش مى‏كردى! و ببين ما آن را نخست مى‏سوزانيم سپس ذرّات آن را به دريا مى‏پاشيم! (97)


كَذَلِك‌َ نَقُص‌ُّ عَلَيْك‌َ مِن‌ْ أَنْبَاءِ مَا قَدْ سَبَق‌َ وَ قَدْ آتَيْنَاك‌َ مِنْ‌ لَدُنَّا ذِكْرَاً (طه: 99)

اين گونه بخشى از اخبار پيشين را براى تو بازگو مى‏كنيم و ما از نزد خود، ذكر (و قرآنى) به تو داديم! (99)


خَالِدِين‌َ فِيه‌ِ وَ سَاءَ لَهُم‌ْ يَوْم‌َ الْقِيَامَة‌ِ حِمْلاً (طه: 101)

در حالى كه جاودانه در آن خواهند ماند و بد بارى است براى آنها در روز قيامت! (101)


يَوْم‌َ يُنْفَخ‌ُ فِي‌ الصُّورِ وَ نَحْشُرُ الْمُـجْرِمِين‌َ يَوْمَئِذٍ زُرْقَاً (طه: 102)

همان روزى كه در «صور» دميده مى‏شود و مجرمان را با بدنهاى كبود، در آن روز جمع مى‏كنيم! (102)


وَ يَسْأَلُونَك‌َ عَن‌ِ الْجِبَال‌ِ فَقُل‌ْ يَنْسِفُهَا رَبِّي‌ نَسْفَاً (طه: 105)

و از تو درباره كوه‏ها سؤال مى‏كنند بگو: «پروردگارم آنها را (متلاشى كرده) بر باد مى‏دهد! (105)


لاَ تَرَي‌ فِيهَا عِوَجَاً وَ لاَ أَمْتَاً (طه: 107)

به گونه‏اى كه در آن، هيچ پستى و بلندى نمى‏بينى!» (107)


يَوْمَئِذٍ يَتَّبِعُون‌َ الدَّاعِي‌َ لاَ عِوَج‌َ لَه‌ُ وَ خَشَعَت‌ِ الْأَصْوَات‌ُ لِلرَّحْمَن‌ِ فَلاَ تَسْمَع‌ُ إِلاَّ هَمْسَاً (طه: 108)

در آن روز، همه از دعوت كننده الهى پيروى نموده، و قدرت بر مخالفت او نخواهند داشت (و همگى از قبرها برمى‏خيزند) و همه صداها در برابر (عظمت) خداوند رحمان، خاضع مى‏شود و جز صداى آهسته چيزى نمى‏شنوى! (108)


يَوْمَئِذٍ لاَ تَنْفَع‌ُ الشَّفَاعَة‌ُ إِلاَّ مَن‌ْ أَذِن‌َ لَه‌ُ الرَّحْمَن‌ُ وَ رَضِي‌َ لَه‌ُ قَوْلاً (طه: 109)

در آن روز، شفاعت هيچ كس سودى نمى‏بخشد، جز كسى كه خداوند رحمان به او اجازه داده، و به گفتار او راضى است. (109)


يَعْلَم‌ُ مَا بَيْن‌َ أَيْدِيهِم‌ْ وَ مَا خَلْفَهُم‌ْ وَ لاَ يُحِيطُون‌َ بِه‌ِ عِلْمَاً (طه: 110)

آنچه را پيش رو دارند، و آنچه را (در دنيا) پشت سرگذاشته‏اند مى‏داند ولى آنها به (علم) او احاطه ندارند! (110)


وَ عَنَت‌ِ الْوُجُوه‌ُ لِلْحَي‌ِّ الْقَيُّوم‌ِ وَ قَدْ خَاب‌َ مَن‌ْ حَمَل‌َ ظُلْمَاً (طه: 111)

و (در آن روز) همه چهره‏ها در برابر خداوند حىّ قيوم، خاضع مى‏شود و مأيوس (و زيانكار) است آن كه بار ستمى بر دوش دارد! (111)


وَ مَنْ‌ يَعْمَل‌ْ مِن‌َ الصَّالِحَات‌ِ وَ هُوَ مُؤْمِن‌ٌ فَلاَ يَخَاف‌ُ ظُلْمَاً وَ لاَ هَضْمَاً (طه: 112)

(امّا) آن كس كه كارهاى شايسته انجام دهد، در حالى كه مؤمن باشد، نه از ظلمى مى‏ترسد، و نه از نقصان حقش. (112)


وَ كَذَلِك‌َ أَنْزَلْنَاه‌ُ قُرْآنَاً عَرَبِيَّاً وَ صَرَّفْنَا فِيه‌ِ مِن‌َ الْوَعِيدِ لَعَلَّهُم‌ْ يَتَّقُون‌َ أَوْ يُحْدِث‌ُ لَهُم‌ْ ذِكْرَاً (طه: 113)

و اين گونه آن را قرآنى عربى [فصيح و گويا] نازل كرديم، و انواع وعيدها (و انذارها) را در آن بازگو نموديم، شايد تقوا پيشه كنند يا براى آنان تذكّرى پديد آورد! (113)


فَتَعَالَي‌ الله‌ُ الْمَلِك‌ُ الْحَق‌ُّ وَ لاَ تَعْجَل‌ْ بِالْقُرْآن‌ِ مِنْ‌ قَبْل‌ِ أَنْ‌ يُقْضَي‌ إِلَيْك‌َ وَحْيُه‌ُ وَ قُلْ‌ رَب‌ِّ زِدْنِي‌ عِلْمَاً (طه: 114)

پس بلندمرتبه است خداوندى كه سلطان حقّ است! پس نسبت به (تلاوت) قرآن عجله مكن، پيش از آنكه وحى آن بر تو تمام شود و بگو: «پروردگارا! علم مرا افزون كن!» (114)


وَ لَقَدْ عَهِدْنَا إِلَي‌ آدَم‌َ مِنْ‌ قَبْل‌ُ فَنَسِي‌َ وَ لَم‌ْ نَجِدْ لَه‌ُ عَزْمَاً (طه: 115)

پيش از اين، از آدم پيمان گرفته بوديم امّا او فراموش كرد و عزم استوارى براى او نيافتيم! (115)


وَ إِذْ قُلْنَا لِلْمَلاَئِكَة‌ِ اسْجُدُوا لِآدَم‌َ فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْلِيس‌َ أَبَي‌ (طه: 116)

و به ياد آور هنگامى را كه به فرشتگان گفتيم: «براى آدم سجده كنيد!» همگى سجده كردند جز ابليس كه سرباز زد (و سجده نكرد)! (116)


فَقُلْنَا يَا آدَم‌ُ إِن‌َّ هَذَا عَدُوٌّ لَك‌َ وَ لِزَوْجِك‌َ فَلاَ يُخْرِجَنَّكُمَا مِن‌َ الْجَنَّة‌ِ فَتَشْقَي‌ (طه: 117)

پس گفتيم: «اى آدم! اين (ابليس) دشمن تو و (دشمن) همسر توست! مبادا شما را از بهشت بيرون كند كه به زحمت و رنج خواهى افتاد! (117)


إِن‌َّ لَك‌َ أَنْ لاَ تَجُوع‌َ فِيهَا وَ لاَ تَعْرَي‌ (طه: 118)

(امّا تو در بهشت راحت هستى! و مزيّتش) براى تو اين است كه در آن گرسنه و برهنه نخواهى شد (118)


وَ أَنَّك‌َ لاَ تَظْمَأُ فِيهَا وَ لاَ تَضْحَي‌ (طه: 119)

و در آن تشنه نمى‏شوى، و حرارت آفتاب آزارت نمى‏دهد!» (119)


فَوَسْوَس‌َ إِلَيْه‌ِ الشَّيْطَان‌ُ قَال‌َ يَا آدَم‌ُ هَل‌ْ أَدُلُّك‌َ عَلَي‌ شَجَرَة‌ِ الْخُلْدِ وَ مُلْك‌ٍ لاَ يَبْلَي‌ (طه: 120)

ولى شيطان او را وسوسه كرد و گفت: «اى آدم! آيا مى‏خواهى تو را به درخت زندگى جاويد، و ملكى بى‏زوال راهنمايى كنم؟!» (120)


فَأَكَلاَ مِنْهَا فَبَدَت‌ْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَ طَفِقَا يَخْصِفَان‌ِ عَلَيْهِمَا مِن‌ْ وَرَق‌ِ الْجَنَّة‌ِ وَ عَصَي‌ آدَم‌ُ رَبَّه‌ُ فَغَوَي‌ (طه: 121)

سرانجام هر دو از آن خوردند، (و لباس بهشتيشان فرو ريخت،) و عورتشان آشكار گشت و براى پوشاندن خود، از برگهاى (درختان) بهشتى جامه دوختند! (آرى) آدم پروردگارش را نافرمانى كرد، و از پاداش او محروم شد! (121)


ثُم‌َّ اجْتَبَاه‌ُ رَبُّه‌ُ فَتَاب‌َ عَلَيْه‌ِ وَ هَدَي‌ (طه: 122)

سپس پروردگارش او را برگزيد، و توبه‏اش را پذيرفت، و هدايتش نمود. (122)


قَال‌َ اهْبِطَا مِنْهَا جَمِيعَاً بَعْضُكُم‌ْ لِبَعْض‌ٍ عَدُوٌّ فَإِنْ مَا يَأْتِيَنَّكُمْ‌ مِنِّي‌ هُدَي‌ً فَمَن‌ِ اتَّبَع‌َ هُدَاي‌َ فَلاَ يَضِل‌ُّ وَ لاَ يَشْقَي‌ (طه: 123)

(خداوند) فرمود: «هر دو از آن (بهشت) فرود آييد، در حالى كه دشمن يكديگر خواهيد بود! ولى هر گاه هدايت من به سراغ شما آيد، هر كس از هدايت من پيروى كند، نه گمراه مى‏شود، و نه در رنج خواهد بود! (123)


وَ مَن‌ْ أَعْرَض‌َ عَنْ‌ ذِكْرِي‌ فَإِن‌َّ لَه‌ُ مَعِيشَة‌ً ضَنْكَاً وَ نَحْشُرُه‌ُ يَوْم‌َ الْقِيَامَة‌ِ أَعْمَي‌ (طه: 124)

و هر كس از ياد من روى گردان شود، زندگى (سخت و) تنگى خواهد داشت و روز قيامت، او را نابينا محشور مى‏كنيم!» (124)


قَال‌َ رَب‌ِّ لِم‌َ حَشَرْتَنِي‌ أَعْمَي‌ وَ قَدْ كُنْت‌ُ بَصِيرَاً (طه: 125)

مى‏گويد: «پروردگارا! چرا نابينا محشورم كردى؟! من كه بينا بودم!» (125)


قَال‌َ كَذَلِك‌َ أَتَتْك‌َ آيَاتُنَا فَنَسِيتَهَا وَ كَذَلِك‌َ الْيَوْم‌َ تُنْسَي‌ (طه: 126)

مى‏فرمايد: «آن گونه كه آيات من براى تو آمد، و تو آنها را فراموش كردى امروز نيز تو فراموش خواهى شد!» (126)


وَ كَذَلِك‌َ نَجْزِي‌ مَن‌ْ أَسْرَف‌َ وَ لَم‌ْ يُؤْمِنْ‌ بِآيَات‌ِ رَبِّه‌ِ وَ لَعَذَاب‌ُ الْآخِرَة‌ِ أَشَدُّ وَ أَبْقَي‌ (طه: 127)

و اين گونه جزا مى‏دهيم كسى را كه اسراف كند، و به آيات پروردگارش ايمان نياورد! و عذاب آخرت، شديدتر و پايدارتر است! (127)


وَ لَوْلاَ كَلِمَة‌ٌ سَبَقَت‌ْ مِنْ‌ رَبِّك‌َ لَكَان‌َ لِزَامَاً وَ أَجَل‌ٌ مُسَمَّي‌ً (طه: 129)

و اگر سنّت و تقدير پروردگارت و ملاحظه زمان مقرّر نبود، عذاب الهى بزودى دامان آنان را مى‏گرفت! (129)


فَاصْبِرْ عَلَي‌ مَا يَقُولُون‌َ وَ سَبِّح‌ْ بِحَمْدِ رَبِّك‌َ قَبْل‌َ طُلُوع‌ِ الشَّمْس‌ِ وَ قَبْل‌َ غُرُوبِهَا وَ مِن‌ْ آناءِ اللَّيْل‌ِ فَسَبِّح‌ْ وَ أَطْرَاف‌َ النَّهَارِ لَعَلَّك‌َ تَرْضَي‌ (طه: 130)

پس در برابر آنچه مى‏گويند، صبر كن! و پيش از طلوع آفتاب، و قبل از غروب آن تسبيح و حمد پروردگارت را بجا آور و همچنين (برخى) از ساعات شب و اطراف روز (پروردگارت را) تسبيح گوى باشد كه (از الطاف الهى) خشنود شوى! (130)


وَ لاَ تَمُدَّن‌َّ عَيْنَيْك‌َ إِلَي‌ مَا مَتَّعْنَا بِه‌ِ أَزْوَاجَاً مِنْهُم‌ْ زَهْرَة‌َ الْحَيَاة‌ِ الدُّنْيَا لِنَفْتِنَهُم‌ْ فِيه‌ِ وَ رِزْق‌ُ رَبِّك‌َ خَيْرٌ وَ أَبْقَي‌ (طه: 131)

و هرگز چشمان خود را به نعمتهاى مادّى، كه به گروه‏هايى از آنان داده‏ايم، ميفكن! اينها شكوفه‏هاى زندگى دنياست تا آنان را در آن بيازماييم و روزى پروردگارت بهتر و پايدارتر است! (131)


وَأْمُرْ أَهْلَك‌َ بِالصَّلاَة‌ِ وَاصْطَبِرْ عَلَيْهَا لاَ نَسْأَلُك‌َ رِزْقَاً نَحْن‌ُ نَرْزُقُك‌َ وَالْعَاقِبَة‌ُ لِلتَّقْوَي‌ (طه: 132)

خانواده خود را به نماز فرمان ده و بر انجام آن شكيبا باش! از تو روزى نمى‏خواهيم (بلكه) ما به تو روزى مى‏دهيم و عاقبت نيك براى تقواست! (132)


وَ قَالُوا لَوْلاَ يَأْتِينَا بِآيَة‌ٍ مِنْ‌ رَبِّه‌ِ أَوَ لَم‌ْ تَأْتِهِمْ‌ بَيِّنَة‌ُ مَا فِي‌ الصُّحُف‌ِ الْأُولَي‌ (طه: 133)

گفتند: «چرا (پيامبر) معجزه و نشانه‏اى از سوى پروردگارش براى ما نمى‏آورد؟! (بگو:) آيا خبرهاى روشنى كه در كتابهاى (آسمانى) نخستين بوده، براى آنها نيامد؟! (133)


وَ لَوْ أَنَّا أَهْلَكْنَاهُمْ‌ بِعَذَاب‌ٍ مِنْ‌ قَبْلِه‌ِ لَقَالُوا رَبَّنَا لَوْلاَ أَرْسَلْت‌َ إِلَيْنَا رَسُولاً فَنَتَّبِع‌َ آيَاتِك‌َ مِنْ‌ قَبْل‌ِ أَنْ‌ نَذِل‌َّ وَ نَخْزَي‌ (طه: 134)

اگر ما آنان را پيش از آن (كه قرآن نازل شود) با عذابى هلاك مى‏كرديم، (در قيامت) مى‏گفتند: «پروردگارا! چرا پيامبرى براى ما نفرستادى تا از آيات تو پيروى كنيم، پيش از آنكه ذليل و رسوا شويم!» (134)


قُل‌ْ كُل‌ٌّ مُتَرَبِّص‌ٌ فَتَرَبَّصُوا فَسَتَعْلَمُون‌َ مَن‌ْ أَصْحَاب‌ُ الصِّرَاط‌ِ السَّوِي‌ِّ وَ مَن‌ِ اهْتَدَي‌ (طه: 135)

بگو: «همه (ما و شما) در انتظاريم! (ما در انتظار وعده پيروزى، و شما در انتظار شكست ما!) حال كه چنين است، انتظار بكشيد! امّا بزودى مى‏دانيد چه كسى از اصحاب صراط مستقيم، و چه كسى هدايت يافته است! (135)


اقْتَرَب‌َ لِلنَّاس‌ِ حِسَابُهُم‌ْ وَ هُم‌ْ فِي‌ غَفْلَة‌ٍ مُعْرِضُون‌َ (انبياء: 1)

حساب مردم به آنان نزديك شده، در حالى كه در غفلتند و روى گردانند! (1)


مَا يَأْتِيهِمْ‌ مِنْ‌ ذِكْرٍ مِنْ‌ رَبِّهِمْ‌ مُحْدَث‌ٍ إِلاَّ اسْتَمَعُوه‌ُ وَ هُم‌ْ يَلْعَبُون‌َ (انبياء: 2)

هيچ يادآورى تازه‏اى از طرف پروردگارشان براى آنها نمى‏آيد، مگر آنكه با بازى (و شوخى) به آن گوش مى‏دهند! (2)


لاَهِيَة‌ً قُلُوبُهُم‌ْ وَ أَسَرُّوا النَّجْوَي‌ الَّذِين‌َ ظَلَمُوا هَل‌ْ هَذَا إِلاَّ بَشَرٌ مِثْلُكُم‌ْ أَفَتَأْتُون‌َ السِّحْرَ وَ أَنْتُم‌ْ تُبْصِرُون‌َ (انبياء: 3)

اين در حالى است كه دلهايشان در لهو و بى‏خبرى فرو رفته است! و ستمگران پنهانى نجوا كردند (و گفتند): «آيا جز اين است كه او بشرى همانند شماست؟! آيا به سراغ سحر مى‏رويد، با اينكه (چشم داريد و) مى‏بينيد؟! (3)


قَال‌َ رَبِّي‌ يَعْلَم‌ُ الْقَوْل‌َ فِي‌ السَّمَاءِ وَالْأَرْض‌ِ وَ هُوَ السَّمِيع‌ُ الْعَلِيم‌ُ (انبياء: 4)

(پيامبر) گفت: «پروردگارم همه سخنان را، چه در آسمان باشد و چه در زمين، مى‏داند و او شنوا و داناست!» (4)


وَ مَا أَرْسَلْنَا قَبْلَك‌َ إِلاَّ رِجَالاً نُوحِي‌ إِلَيْهِم‌ْ فَاسْأَلُوا أَهْل‌َ الذِّكْرِ إِنْ‌ كُنْتُم‌ْ لاَ تَعْلَمُون‌َ (انبياء: 7)

ما پيش از تو، جز مردانى كه به آنان وحى مى‏كرديم، نفرستاديم! (همه انسان بودند، و از جنس بشر!) اگر نمى‏دانيد، از آگاهان بپرسيد. (7)


وَ مَا جَعَلْنَاهُم‌ْ جَسَدَاً لاَ يَأْكُلُون‌َ الطَّعَام‌َ وَ مَا كَانُوا خَالِدِين‌َ (انبياء: 8)

آنان را پيكرهايى كه غذا نخورند قرار نداديم! عمر جاويدان هم نداشتند! (8)


ثُم‌َّ صَدَقْنَاهُم‌ُ الْوَعْدَ فَأَنجَيْنَاهُم‌ْ وَ مَنْ‌ نَشَاءُ وَ أَهْلَكْنَا الْمُسْرِفِين‌َ (انبياء: 9)

سپس وعده‏اى را كه به آنان داده بوديم، وفا كرديم! آنها و هر كس را كه مى‏خواستيم (از چنگ دشمنانشان) نجات داديم و مسرفان را هلاك نموديم! (9)


وَ كَم‌ْ قَصَمْنَا مِنْ‌ قَرْيَة‌ٍ كَانَت‌ْ ظَالِمَة‌ً وَ أَنشَأْنَا بَعْدَهَا قَوْمَاً آخَرِين‌َ (انبياء: 11)

چه بسيار آباديهاى ستمگرى را در هم شكستيم و بعد از آنها، قوم ديگرى روى كار آورديم! (11)


لاَ تَرْكُضُوا وَارْجِعُوا إِلَي‌ مَا أُتْرِفْتُم‌ْ فِيه‌ِ وَ مَسَاكِنِكُم‌ْ لَعَلَّكُم‌ْ تُسْأَلُون‌َ (انبياء: 13)

(گفتيم:) فرار نكنيد و به زندگى پر ناز و نعمت، و به مسكنهاى پر زرق و برقتان بازگرديد! شايد (سائلان بيايند و) از شما تقاضا كنند (شما هم آنان را محروم بازگردانيد)! (13)


وَ مَا خَلَقْنَا السَّمَاءَ وَالْأَرْض‌َ وَ مَا بَيْنَهُمَا لاَعِبِين‌َ (انبياء: 16)

ما آسمان و زمين، و آنچه را در ميان آنهاست از روى بازى نيافريديم! (16)


بَل‌ْ نَقْذِف‌ُ بِالْحَق‌ِّ عَلَي‌ الْبَاطِل‌ِ فَيَدْمَغُه‌ُ فَإِذَا هُوَ زَاهِق‌ٌ وَ لَكُم‌ُ الْوَيْل‌ُ مِمَّا تَصِفُون‌َ (انبياء: 18)

بلكه ما حق را بر سر باطل مى‏كوبيم تا آن را هلاك سازد و اين گونه، باطل محو و نابود مى‏شود! امّا واى بر شما از توصيفى كه (درباره خدا و هدف آفرينش) مى‏كنيد! (18)


وَ لَه‌ُ مَنْ‌ فِي‌ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ وَ مَن‌ْ عِنْدَه‌ُ لاَ يَسْتَكْبِرُون‌َ عَن‌ْ عِبَادَتِه‌ِ وَ لاَ يَسْتَحْسِرُون‌َ (انبياء: 19)

از آن اوست آنان كه در آسمانها و زمينند! و آنها كه نزد اويند [فرشتگان‏] هيچ گاه از عبادتش استكبار نمى‏ورزند، و هرگز خسته نمى‏شوند. (19)


يُسَبِّحُون‌َ اللَّيْل‌َ وَالنَّهَارَ لاَ يَفْتُرُون‌َ (انبياء: 20)

(تمام) شب و روز را تسبيح مى‏گويند و سست نمى‏گردند. (20)


لاَ يُسْأَل‌ُ عَمَّا يَفْعَل‌ُ وَ هُم‌ْ يُسْأَلُون‌َ (انبياء: 23)

هيچ كس نمى‏تواند بر كار او خرده بگيرد ولى در كارهاى آنها، جاى سؤال و ايراد است! (23)


أَم‌ِ اتَّخَذُوا مِنْ‌ دُونِه‌ِ آلِهَة‌ً قُل‌ْ هَاتُوا بُرْهَانَكُم‌ْ هَذَا ذِكْرُ مَنْ‌ مَعِي‌َ وَ ذِكْرُ مَنْ‌ قَبْلِي‌ بَل‌ْ أَكْثَرُهُم‌ْ لاَ يَعْلَمُون‌َ الْحَق‌َّ فَهُمْ‌ مُعْرِضُون‌َ (انبياء: 24)

آيا آنها معبودانى جز خدا برگزيدند؟! بگو: «دليلتان را بياوريد! اين سخن كسانى است كه با من هستند، و سخن كسانى [پيامبرانى‏] است كه پيش از من بودند!» امّا بيشتر آنها حق را نمى‏دانند و به همين دليل (از آن) روى گردانند. (24)


وَ مَا أَرْسَلْنَا مِنْ‌ قَبْلِك‌َ مِنْ‌ رَسُول‌ٍ إِلاَّ نُوحِي‌ إِلَيْه‌ِ أَنَّه‌ُ لاَ إِله‌َ إِلاَّ أَنَا فَاعْبُدُون‌ِ (انبياء: 25)

ما پيش از تو هيچ پيامبرى را نفرستاديم مگر اينكه به او وحى كرديم كه: «معبودى جز من نيست پس تنها مرا پرستش كنيد.» (25)


وَ قَالُوا اتَّخَذَ الرَّحْمَن‌ُ وَلَدَاً سُبْحَانَه‌ُ بَل‌ْ عِبَادٌ مُكْرَمُون‌َ (انبياء: 26)

آنها گفتند: «خداوند رحمان فرزندى براى خود انتخاب كرده است»! او منزه است (از اين عيب و نقص) آنها [فرشتگان‏] بندگان شايسته اويند. (26)


لاَ يَسْبِقُونَه‌ُ بِالْقَوْل‌ِ وَ هُمْ‌ بِأَمْرِه‌ِ يَعْمَلُون‌َ (انبياء: 27)

هرگز در سخن بر او پيشى نمى‏گيرند و (پيوسته) به فرمان او عمل مى‏كنند. (27)


يَعْلَم‌ُ مَا بَيْن‌َ أَيْدِيهِم‌ْ وَ مَا خَلْفَهُم‌ْ وَ لاَ يَشْفَعُون‌َ إِلاَّ لِمَن‌ِ ارْتَضَي‌ وَ هُمْ‌ مِن‌ْ خَشْيَتِه‌ِ مُشْفِقُون‌َ (انبياء: 28)

او اعمال امروز و آينده و اعمال گذشته آنها را مى‏داند و آنها جز براى كسى كه خدا راضى (به شفاعت براى او) است شفاعت نمى‏كنند و از ترس او بيمناكند. (28)


وَ مَنْ‌ يَقُل‌ْ مِنْهُم‌ْ إِنِّي‌ إِلَه‌ٌ مِنْ‌ دُونِه‌ِ فَذَلِك‌َ نَجْزِيه‌ِ جَهَنَّم‌َ كَذَلِك‌َ نَجْزِي‌ الظَّالِمِين‌َ (انبياء: 29)

و هر كس از آنها بگويد: «من جز خدا، معبودى ديگرم»، كيفر او را جهنم مى‏دهيم! و ستمگران را اين گونه كيفر خواهيم داد. (29)


أَوَ لَم‌ْ يَرَ الَّذِين‌َ كَفَرُوا أَن‌َّ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌َ كَانَتَا رَتْقَاً فَفَتَقْنَاهُمَا وَ جَعَلْنَا مِن‌َ الْمَاءِ كُل‌َّ شَي‌ْءٍ حَي‌ٍّ أَفَلاَ يُؤْمِنُون‌َ (انبياء: 30)

آيا كافران نديدند كه آسمانها و زمين به هم پيوسته بودند، و ما آنها را از يكديگر باز كرديم و هر چيز زنده‏اى را از آب قرار داديم؟! آيا ايمان نمى‏آورند؟! (30)


وَ جَعَلْنَا فِي‌ الْأَرْض‌ِ رَوَاسِي‌َ أَنْ‌ تَمِيدَ بِهِم‌ْ وَ جَعَلْنَا فِيهَا فِجَاجَاً سُبُلاً لَعَلَّهُم‌ْ يَهْتَدُون‌َ (انبياء: 31)

و در زمين، كوه‏هاى ثابت و پابرجايى قرار داديم، مبادا آنها را بلرزاند! و در آن، درّه‏ها و راه‏هايى قرار داديم تا هدايت شوند! (31)


وَ جَعَلْنَا السَّمَاءَ سَقْفَاً مَحْفُوظَاً وَ هُم‌ْ عَن‌ْ آيَاتِهَا مُعْرِضُون‌َ (انبياء: 32)

و آسمان را سقف محفوظى قرار داديم ولى آنها از آيات آن روى‏گردانند. (32)


وَ هُوَ الَّذِي‌ خَلَق‌َ اللَّيْل‌َ وَالنَّهَارَ وَالشَّمْس‌َ وَالْقَمَرَ كُل‌ٌّ فِي‌ فَلَك‌ٍ يَسْبَحُون‌َ (انبياء: 33)

او كسى است كه شب و روز و خورشيد و ماه را آفريد هر يك در مدارى در حركتند! (33)


وَ مَا جَعَلْنَا لِبَشَرٍ مِنْ‌ قَبْلِك‌َ الْخُلْدَ أَفَإِنْ‌ مِت‌َّ فَهُم‌ُ الْخَالِدُون‌َ (انبياء: 34)

پيش از تو (نيز) براى هيچ انسانى جاودانگى قرار نداديم (وانگهى آنها كه انتظار مرگ تو را مى‏كشند،) آيا اگر تو بميرى، آنان جاويد خواهند بود؟! (34)


كُل‌ُّ نَفْس‌ٍ ذَائِقَة‌ُ الْمَوْت‌ِ وَ نَبْلُوكُمْ‌ بِالشَّرِّ وَالْخَيْرِ فِتْنَة‌ً وَ إِلَيْنَا تُرْجَعُون‌َ (انبياء: 35)

هر انسانى طعم مرگ را مى‏چشد! و شما را با بديها و خوبيها آزمايش مى‏كنيم و سرانجام بسوى ما بازگردانده مى‏شويد! (35)


وَ إِذَا رَآك‌َ الَّذِين‌َ كَفَرُوا إِنْ‌ يَتَّخِذُونَك‌َ إِلاَّ هُزُوَاً أَهَذَا الَّذِي‌ يَذْكُرُ آلِهَتَكُم‌ْ وَ هُمْ‌ بِذِكْرِ الرَّحْمَن‌ِ هُم‌ْ كَافِرُون‌َ (انبياء: 36)

هنگامى كه كافران تو را مى‏بينند، كارى جز استهزا كردن تو ندارند (و مى‏گويند:) آيا اين همان كسى است كه سخن از خدايان شما مى‏گويد؟! در حالى كه خودشان ذكر خداوند رحمان را انكار مى‏كنند. (36)


وَ يَقُولُون‌َ مَتَي‌ هَذَا الْوَعْدُ إِنْ‌ كُنْتُم‌ْ صَادِقِين‌َ (انبياء: 38)

آنها مى‏گويند: «اگر راست ميگوييد، اين وعده (قيامت) كى فرا مى‏رسد؟!» (38)


لَوْ يَعْلَم‌ُ الَّذِين‌َ كَفَرُوا حِين‌َ لاَ يَكُفُّون‌َ عَنْ‌ وُجُوهِهِم‌ُ النَّارَ وَ لاَ عَنْ‌ ظُهُورِهِم‌ْ وَ لاَ هُم‌ْ يُنْصَرُون‌َ (انبياء: 39)

ولى اگر كافران مى‏دانستند زمانى كه (فرا مى‏رسد) نمى‏توانند شعله‏هاى آتش را از صورت و از پشتهاى خود دور كنند، و هيچ كس آنان را يارى نمى‏كند (اين قدر درباره قيامت شتاب نمى‏كردند)! (39)


بَل‌ْ تَأْتِيهِمْ‌ بَغْتَة‌ً فَتَبْهَتُهُم‌ْ فَلاَ يَسْتَطِيعُون‌َ رَدَّهَا وَ لاَ هُم‌ْ يُنْظَرُون‌َ (انبياء: 40)

(آرى، اين مجازات الهى) بطور ناگهانى به سراغشان مى‏آيد و مبهوتشان مى‏كند آن چنان كه توانايى دفع آن را ندارند، و به آنها مهلت داده نمى‏شود! (40)


وَ لَقَدِ اسْتُهْزِأَ بِرُسُل‌ٍ مِنْ‌ قَبْلِك‌َ فَحَاق‌َ بِالَّذِين‌َ سَخِرُوا مِنْهُمْ‌ مَا كَانُوا بِه‌ِ يَسْتَهْزِئُون‌َ (انبياء: 41)

(اگر تو را استهزا كنند نگران نباش،) پيامبران پيش از تو را (نيز) استهزا كردند امّا سرانجام، آنچه را استهزا مى‏كردند دامان مسخره‏كنندگان را گرفت (و مجازات الهى آنها را در هم كوبيد)! (41)


قُل‌ْ مَنْ‌ يَكْلَؤُكُمْ‌ بِالَّليْل‌ِ وَالنَّهَارِ مِن‌َ الرَّحْمَن‌ِ بَل‌ْ هُم‌ْ عَنْ‌ ذِكْرِ رَبِّهِمْ‌ مُعْرِضُون‌َ (انبياء: 42)

بگو: «چه كسى شما را در شب و روز از (مجازات) خداوند بخشنده نگاه مى‏دارد؟!» ولى آنان از ياد پروردگارشان روى‏گردانند! (42)


أَم‌ْ لَهُم‌ْ آلِهَة‌ٌ تَمْنَعُهُمْ‌ مِنْ‌ دُونِنَا لاَ يَسْتَطيعُون‌َ نَصْرَ أَنْفُسِهِم‌ْ وَ لاَ هُمْ‌ مِنَّا يُصْحَبُون‌َ (انبياء: 43)

آيا آنها خدايانى دارند كه مى‏توانند در برابر ما از آنان دفاع كنند؟! (اين خدايان ساختگى، حتّى) نمى‏توانند خودشان را يارى دهند (تا چه رسد به ديگران) و نه از ناحيه ما با نيرويى يارى مى‏شوند! (43)


بَل‌ْ مَتَّعْنَا هَؤُلاَءِ وَ آبَاءَهُم‌ْ حَتَّي‌ طَال‌َ عَلَيْهِم‌ُ الْعُمُرُ أَفَلاَ يَرَوْن‌َ أَنَّا نَأْتِي‌ الْأَرْض‌َ نَنْقُصُهَا مِن‌ْ أَطْرَافِهَا أَفَهُم‌ُ الْغَالِبُون‌َ (انبياء: 44)

ما آنها و پدرانشان را (از نعمتها) بهره‏مند ساختيم، تا آنجا كه عمر طولانى پيدا كردند (و مايه غرور و طغيانشان شد) آيا نمى‏بينند كه ما پيوسته به سراغ زمين آمده، و از آن (و اهلش) مى‏كاهيم؟! آيا آنها غالبند (يا ما)؟! (44)


قُل‌ْ إِنَّمَا أُنْذِرُكُمْ‌ بِالْوَحْيِ‌ وَ لاَ يَسْمَع‌ُ الصُّم‌ُّ الدُّعَاءَ إِذَا مَا يُنْذَرُون‌َ (انبياء: 45)

بگو: «من تنها بوسيله وحى شما را انذار مى‏كنم!» ولى آنها كه گوشهايشان كر است، هنگامى كه انذار مى‏شوند، سخنان را نمى‏شنوند! (45)


وَ لَئِنْ‌ مَسَّتْهُم‌ْ نَفْحَة‌ٌ مِن‌ْ عَذَاب‌ِ رَبِّك‌َ لَيَقُولُن‌َّ يَا وَيْلَنَا إِنَّا كُنَّا ظَالِمِين‌َ (انبياء: 46)

اگر كمترين عذاب پروردگارت به آنان برسد، فريادشان بلند مى‏شود كه: «اى واى بر ما! ما همگى ستمگر بوديم!» (46)


وَ نَضَع‌ُ الْمَوَازِين‌َ الْقِسْط‌َ لِيَوْم‌ِ الْقِيَامَة‌ِ فَلاَ تُظْلَم‌ُ نَفْس‌ٌ شَيْءً وَ إِنْ‌ كَان‌َ مِثْقَال‌َ حَبَّة‌ٍ مِن‌ْ خَرْدَل‌ٍ أَتَيْنَا بِهَا وَ كَفَي‌ بِنَا حَاسِبِين‌َ (انبياء: 47)

ما ترازوهاى عدل را در روز قيامت برپا مى‏كنيم پس به هيچ كس كمترين ستمى نمى‏شود و اگر بمقدار سنگينى يك دانه خردل (كار نيك و بدى) باشد، ما آن را حاضر مى‏كنيم و كافى است كه ما حساب‏كننده باشيم! (47)


وَ لَقَدْ آتَيْنَا مُوسَي‌ وَ هَارُون‌َ الْفُرْقَان‌َ وَ ضِيَاءً وَ ذِكْرَاً لِلْمُتَّقِين‌َ (انبياء: 48)

ما به موسى و هارون، «فرقان» [وسيله جدا كردن حق از باطل‏] و نور، و آنچه مايه يادآورى براى پرهيزگاران است، داديم. (48)


الَّذِين‌َ يَخْشَوْن‌َ رَبَّهُمْ‌ بِالْغَيْب‌ِ وَ هُمْ‌ مِن‌َ السَّاعَة‌ِ مُشْفِقُون‌َ (انبياء: 49)

همانان كه از پروردگارشان در نهان مى‏ترسند، و از قيامت بيم دارند! (49)


وَ هَذَا ذِكْرٌ مُبَارَك‌ٌ أَنْزَلْنَاه‌ُ أَفَأَنْتُم‌ْ لَه‌ُ مُنْكِرُون‌َ (انبياء: 50)

و اين (قرآن) ذكر مباركى است كه (بر شما) نازل كرديم آيا شما آن را انكار مى‏كنيد؟! (50)


وَ لَقَدْ آتَيْنَا إِبْرَاهِيم‌َ رُشْدَه‌ُ مِنْ‌ قَبْل‌ُ وَ كُنَّا بِه‌ِ عَالِمِين‌َ (انبياء: 51)

ما وسيله رشد ابراهيم را از قبل به او داديم و از (شايستگى) او آگاه بوديم ... (51)


إِذْ قَال‌َ لِأَبِيه‌ِ وَ قَوْمِه‌ِ مَا هَذِه‌ِ التَّـمَاثِيل‌ُ الَّتِي‌ أَنْتُمْ‌ لَهَا عَاكِفُون‌َ (انبياء: 52)

آن هنگام كه به پدرش (آزر) و قوم او گفت: «اين مجسمه‏هاى بى‏روح چيست كه شما همواره آنها را پرستش مى‏كنيد؟!» (52)


قَال‌َ لَقَدْ كُنْتُم‌ْ أَنْتُمْ‌ وَ آبَاؤُكُم‌ْ فِي‌ ضَلاَل‌ٍ مُبِين‌ٍ (انبياء: 54)

گفت: «مسلّماً هم شما و هم پدرانتان، در گمراهى آشكارى بوده‏ايد!» (54)


قَال‌َ بَلْ‌ رَبُّكُم‌ْ رَب‌ُّ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ الَّذِي‌ فَطَرَهُن‌َّ وَ أَنَا عَلَي‌ ذَلِكُمْ‌ مِن‌َ الشَّاهِدِين‌َ (انبياء: 56)

گفت: « (كاملًا حقّ آورده‏ام) پروردگار شما همان پروردگار آسمانها و زمين است كه آنها را ايجاد كرده و من بر اين امر، از گواهانم! (56)


وَ تَالله‌ِ لَأََكِيدَن‌َّ أَصْنَامَكُمْ‌ بَعْدَ أَنْ‌ تُوَلُّوا مُدْبِرِين‌َ (انبياء: 57)

و به خدا سوگند، در غياب شما، نقشه‏اى براى نابودى بتهايتان مى‏كشم!» (57)


قَال‌َ أَفَتَعْبُدُون‌َ مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ مَا لاَ يَنْفَعُكُم‌ْ شَيْءً وَ لاَ يَضُرُّكُم‌ْ (انبياء: 66)

(ابراهيم) گفت: «آيا جز خدا چيزى را مى‏پرستيد كه نه كمترين سودى براى شما دارد، و نه زيانى به شما مى‏رساند! (نه اميدى به سودشان داريد، و نه ترسى از زيانشان!) (66)


أُف‌ٍّ لَكُم‌ْ وَ لِمَا تَعْبُدُون‌َ مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ أَفَلاَ تَعْقِلُون‌َ (انبياء: 67)

اف بر شما و بر آنچه جز خدا مى‏پرستيد! آيا انديشه نمى‏كنيد (و عقل نداريد)؟! (67)


قَالُوا حِرِّقُوه‌ُ وَانْصُرُوا آلِهَتَكُم‌ْ إِنْ‌ كُنْتُم‌ْ فَاعِلِين‌َ (انبياء: 68)

گفتند: «او را بسوزانيد و خدايان خود را يارى كنيد، اگر كارى از شما ساخته است!» (68)


قُلْنَا يَا نَارُ كُونِي‌ بَرْدَاً وَ سَلاَمَاً عَلَي‌ إِبْرَاهِيم‌َ (انبياء: 69)

(سرانجام او را به آتش افكندند ولى ما) گفتيم: «اى آتش! بر ابراهيم سرد و سالم باش!» (69)


وَ أَرَادُوا بِه‌ِ كَيْدَاً فَجَعَلْنَاهُم‌ُ الْأَخْسَرِين‌َ (انبياء: 70)

آنها مى‏خواستند ابراهيم را با اين نقشه نابود كنند ولى ما آنها را زيانكارترين مردم قرار داديم! (70)


وَ نَجَّيْنَاه‌ُ وَ لُوطَاً إِلَي‌ الْأَرْض‌ِ الَّتِي‌ بَارَكْنَا فِيهَا لِلْعَالَمِين‌َ (انبياء: 71)

و او و لوط را به سرزمين (شام)- كه آن را براى همه جهانيان پربركت ساختيم- نجات داديم! (71)


وَ وَهَبْنَا لَه‌ُ إِسْحَاق‌َ وَ يَعْقُوب‌َ نَافِلَة‌ً وَ كُلاًّ جَعَلْنَا صَالِحِين‌َ (انبياء: 72)

و اسحاق، و علاوه بر او، يعقوب را به وى بخشيديم و همه آنان را مردانى صالح قرار داديم! (72)


وَ جَعَلْنَاهُم‌ْ أَئِمَّة‌ً يَهْدُون‌َ بِأَمْرِنَا وَ أَوْحَيْنَا إِلَيْهِم‌ْ فِعْل‌َ الْخَيْرَات‌ِ وَ إِقَام‌َ الصَّلاَة‌ِ وَ إِيتَاءَ الزَّكَاة‌ِ وَ كَانُوا لَنَا عَابِدِين‌َ (انبياء: 73)

و آنان را پيشوايانى قرار داديم كه به فرمان ما، (مردم را) هدايت مى‏كردند و انجام كارهاى نيك و برپاداشتن نماز و اداى زكات را به آنها وحى كرديم و تنها ما را عبادت مى‏كردند. (73)


وَ لُوطَاً آتَيْنَاه‌ُ حُكْمَاً وَ عِلْمَاً وَ نَجَّيْنَاه‌ُ مِن‌َ الْقَرْيَة‌ِ الَّتِي‌ كَانَت‌ْ تَعْمَل‌ُ الْخَبَائِث‌َ إِنَّهُم‌ْ كَانُوا قَوْم‌َ سَوْءٍ فَاسِقِين‌َ (انبياء: 74)

و لوط را (به ياد آور) كه به او حكومت و علم داديم و از شهرى كه اعمال زشت و كثيف انجام مى‏دادند، رهايى بخشيديم چرا كه آنها مردم بد و فاسقى بودند! (74)


وَ أَدْخَلْنَاه‌ُ فِي‌ رَحْمَتِنَا إِنَّه‌ُ مِن‌َ الصَّالِحِين‌َ (انبياء: 75)

و او را در رحمت خود داخل كرديم و او از صالحان بود. (75)


وَ نُوحَاً إِذْ نادَي‌ مِنْ قَبلُ فَاستَجَبْنَا لَه‌ُ فَنَجِّيْناه‌ُ وَ أَهْلَه‌ُ مِن‌َ الْكَرْب‌ِ الْعَظِيم‌ِ (انبياء: 76)

و نوح را (به ياد آور) هنگامى كه پيش از آن (زمان، پروردگار خود را) خواند! ما دعاى او را مستجاب كرديم و او و خاندانش را از اندوه بزرگ نجات داديم (76)


وَ نَصَرْنَاه‌ُ مِن‌َ الْقَوْم‌ِ الَّذِين‌َ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا إِنَّهُم‌ْ كَانُوا قَوْم‌َ سَوْءٍ فَأَغْرَقْنَاهُم‌ْ أَجْمَعِين‌َ (انبياء: 77)

و او را در برابر جمعيّتى كه آيات ما را تكذيب كرده بودند يارى داديم چرا كه قوم بدى بودند از اين رو همه آنها را غرق كرديم! (77)


وَ دَاوُدَ وَ سُلَيْمَـان‌َ إِذْ يَحْكُمَان‌ِ فِي‌ الْحَرْث‌ِ إِذْ نَفَشَت‌ْ فِيه‌ِ غَنَم‌ُ الْقَوْم‌ِ وَ كُنَّا لِحُكْمِهِم‌ْ شَاهِدِين‌َ (انبياء: 78)

و داوود و سليمان را (به خاطر بياور) هنگامى كه درباره كشتزارى كه گوسفندان بى شبان قوم، شبانگاه در آن چريده (و آن را تباه كرده) بودند، داورى مى‏كردند و ما بر حكم آنان شاهد بوديم. (78)


فَفَهَّمْنَاهَا سُلَيْمان‌َ وَ كُلاًّ آتَيْنَا حُكْمَاً وَ عِلْمَاً وَ سَخَّرْنَا مَع‌َ دَاوُدَ الْجِبَال‌َ يُسَبِّحْن‌َ وَالطَّيْرَ وَ كُنَّا فَاعِلِين‌َ (انبياء: 79)

ما (حكم واقعى) آن را به سليمان فهمانديم و به هر يك از آنان (شايستگى) داورى، و علم فراوانى داديم و كوه‏ها و پرندگان را با داوود مسخّر ساختيم، كه (همراه او) تسبيح (خدا) مى‏گفتند و ما اين كار را انجام داديم! (79)


وَ عَلَّمْنَاه‌ُ صَنْعَة‌َ لَبُوس‌ٍ لَكُم‌ْ لِتُحْصِنَكُمْ‌ مِنْ‌ بَأْسِكُم‌ْ فَهَل‌ْ أَنْتُم‌ْ شَاكِرُون‌َ (انبياء: 80)

و ساختن زره را بخاطر شما به او تعليم داديم، تا شما را در جنگهايتان حفظ كند آيا شكرگزار (اين نعمتهاى خدا) هستيد؟ (80)


وَ لِسُلَيْمان‌َ الرِّيح‌َ عَاصِفَة‌ً تَجْرِي‌ بِأَمْرِه‌ِ إِلَي‌ الْأَرْض‌ِ الَّتِي‌ بَارَكْنَا فِيهَا وَ كُنَّا بِكُل‌ِّ شَي‌ْءٍ عَالِمِين‌َ (انبياء: 81)

و تندباد را مسخّر سليمان ساختيم، كه بفرمان او بسوى سرزمينى كه آن را پربركت كرده بوديم جريان مى‏يافت و ما از همه چيز آگاه بوده‏ايم. (81)


وَ مِن‌َ الشَّيَاطِين‌ِ مَنْ‌ يَغُوصُون‌َ لَه‌ُ وَ يَعْمَلُون‌َ عَمَلاً دُون‌َ ذَلِك‌َ وَ كُنَّا لَهُم‌ْ حَافِظِين‌َ (انبياء: 82)

و گروهى از شياطين (را نيز مسخّر او قرار داديم، كه در دريا) برايش غوّاصى مى‏كردند و كارهايى غير از اين (نيز) براى او انجام مى‏دادند و ما آنها را (از سركشى) حفظ مى‏كرديم! (82)


وَ أَيُّوب‌َ إِذْ نَادَي‌ رَبَّه‌ُ أَنِّي‌ مَسَّنِي‌َ الضُّرُّ وَ أَنْت‌َ أَرْحَم‌ُ الرَّاحِمِين‌َ (انبياء: 83)

و ايّوب را (به ياد آور) هنگامى كه پروردگارش را خواند (و عرضه داشت): «بد حالى و مشكلات به من روى آورده و تو مهربانترين مهربانانى!» (83)


فَاسْتَجَبْنَا لَه‌ُ فَكَشَفْنَا مَا بِه‌ِ مِنْ‌ ضُرٍّ وَ آتَيْنَاه‌ُ أَهْلَه‌ُ وَ مِثْلَهُمْ‌ مَعَهُم‌ْ رَحْمَة‌ً مِن‌ْ عِنْدِنَا وَ ذِكْرَي‌ لِلْعَابِدِين‌َ (انبياء: 84)

ما دعاى او را مستجاب كرديم و ناراحتيهايى را كه داشت برطرف ساختيم و خاندانش را به او بازگردانديم و همانندشان را بر آنها افزوديم تا رحمتى از سوى ما و تذكّرى براى عبادت‏كنندگان باشد. (84)


وَ إِسْماعِيل‌َ وَ إِدْرِيس‌َ وَ ذَا الْكِفْل‌ِ كُل‌ٌّ مِن‌َ الصَّابِرِين‌َ (انبياء: 85)

و اسماعيل و ادريس و ذا الكفل را (به ياد آور) كه همه از صابران بودند. (85)


وَ أَدْخَلْنَاهُم‌ْ فِي‌ رَحْمَتِنَا إِنَّهُمْ‌ مِن‌َ الصَّالِحِين‌َ (انبياء: 86)

و ما آنان را در رحمت خود وارد ساختيم چرا كه آنها از صالحان بودند. (86)


وَ ذَا النُّون‌ِ إِذْ ذَهَب‌َ مُغَاضِبَاً فَظَن‌َّ أَنْ‌ لَن‌ْ نَقْدِرَ عَلَيْه‌ِ فَنَادَي‌ فِي‌ الظُّلُمَات‌ِ أَنْ‌ لاَ إِله‌َ إِلاَّ أَنْت‌َ سُبْحَانَك‌َ إِنِّي‌ كُنْت‌ُ مِن‌َ الظَّالِمِين‌َ (انبياء: 87)

و ذا النون [يونس‏] را (به ياد آور) در آن هنگام كه خشمگين (از ميان قوم خود) رفت و چنين مى‏پنداشت كه ما بر او تنگ نخواهيم گرفت (امّا موقعى كه در كام نهنگ فرو رفت،) در آن ظلمتها (ى متراكم) صدا زد: « (خداوندا!) جز تو معبودى نيست! منزّهى تو! من از ستمكاران بودم!» (87)


فَاسْتَجَبْنَا لَه‌ُ وَ نَجَّيْنَاه‌ُ مِن‌َ الْغَم‌ِّ وَ كَذَلِك‌َ نُنْجِي‌ الْمُؤْمِنِين‌َ (انبياء: 88)

ما دعاى او را به اجابت رسانديم و از آن اندوه نجاتش بخشيديم و اين گونه مؤمنان را نجات مى‏دهيم! (88)


وَ زَكَرِيَّا إِذْ نَادَي‌ رَبَّه‌ُ رَب‌ِّ لاَ تَذَرْنِي‌ فَرْدَاً وَ أَنْت‌َ خَيْرُ الْوَارِثِين‌َ (انبياء: 89)

و زكريا را (به ياد آور) در آن هنگام كه پروردگارش را خواند (و عرض كرد): «پروردگار من! مرا تنها مگذار (و فرزند برومندى به من عطا كن) و تو بهترين وارثانى!» (89)


فَاسْتَجَبْنَا لَه‌ُ وَ وَهَبْنَا لَه‌ُ يَحْيَي‌ وَ أَصْلَحْنَا لَه‌ُ زَوْجَه‌ُ إِنَّهُم‌ْ كَانُوا يُسَارِعُون‌َ فِي‌ الْخَيْرَات‌ِ وَ يَدْعُونَنَا رَغَبَاً وَ رَهَبَاً وَ كَانُوا لَنَا خَاشِعِين‌َ (انبياء: 90)

ما هم دعاى او را پذيرفتيم، و يحيى را به او بخشيديم و همسرش را (كه نازا بود) برايش آماده (باردارى) كرديم چرا كه آنان (خاندانى بودند كه) همواره در كارهاى خير بسرعت اقدام مى‏كردند و در حال بيم و اميد ما را مى‏خواندند و پيوسته براى ما (خاضع و) خاشع بودند. (90)


وَالَّتِي‌ أَحْصَنَت‌ْ فَرْجَهَا فَنَفَخْنَا فِيهَا مِنْ‌ رُوحِنَا وَ جَعَلْنَاهَا وَابْنَهَا آيَة‌ً لِلْعَالَمِين‌َ (انبياء: 91)

و به ياد آور زنى را كه دامان خود را پاك نگه داشت و ما از روح خود در او دميديم و او و فرزندش [مسيح‏] را نشانه بزرگى براى جهانيان قرار داديم! (91)


إِن‌َّ هَذِه‌ِ أُمَّتُكُم‌ْ أُمَّة‌ً وَاحِدَة‌ً وَ أَنَا رَبُّكُم‌ْ فَاعْبُدُون‌ِ (انبياء: 92)

اين (پيامبران بزرگ و پيروانشان) همه امّت واحدى بودند (و پيرو يك هدف) و من پروردگار شما هستم پس مرا پرستش كنيد! (92)


وَ تَقَطَّعُوا أَمْرَهُمْ‌ بَيْنَهُم‌ْ كُل‌ٌّ إِلَيْنَا رَاجِعُون‌َ (انبياء: 93)

(گروهى از پيروان ناآگاه آنها) كار خود را به تفرقه در ميان خود كشاندند (ولى سرانجام) همگى بسوى ما بازمى‏گردند! (93)


فَمَن‌ْ يَعْمَل‌ْ مِن‌َ الصَّالِحَات‌ِ وَ هُوَ مُؤْمِن‌ٌ فَلاَ كُفْرَان‌َ لِسَعْيِه‌ِ وَ إِنَّا لَه‌ُ كَاتِبُون‌َ (انبياء: 94)

و هر كس چيزى از اعمال شايسته بجا آورد، در حالى كه ايمان داشته باشد، كوشش او ناسپاسى نخواهد شد و ما تمام اعمال او را (براى پاداش) مى‏نويسيم. (94)


وَ حَرَام‌ٌ عَلَي‌ قَرْيَة‌ٍ أَهْلَكْنَاهَا أَنَّهُم‌ْ لاَ يَرْجِعُون‌َ (انبياء: 95)

و حرام است بر شهرها و آباديهايى كه (بر اثر گناه) نابودشان كرديم (كه به دنيا بازگردند) آنها هرگز باز نخواهند گشت! (95)


حَتَّي‌ إِذَا فُتِحَت‌ْ يَأْجُوج‌ُ وَ مَأْجُوج‌ُ وَ هُمْ‌ مِنْ‌ كُل‌ِّ حَدَب‌ٍ يَنسِلُون‌َ (انبياء: 96)

تا آن زمان كه «يأجوج» و «مأجوج» گشوده شوند و آنها از هر محلّ مرتفعى بسرعت عبور مى‏كنند. (96)


وَاقْتَرَب‌َ الْوَعْدُ الْحَق‌ُّ فَإِذَا هِي‌َ شَاخِصَة‌ٌ أَبْصَارُ الَّذِين‌َ كَفَرُوا يَا وَيْلَنَا قَدْ كُنَّا فِي‌ غَفْلَة‌ٍ مِن‌ْ هَذَا بَل‌ْ كُنَّا ظَالِمِين‌َ (انبياء: 97)

و وعده حقّ [قيامت‏] نزديك مى‏شود در آن هنگام چشمهاى كافران از وحشت از حركت بازمى‏ماند (مى‏گويند:) اى واى بر ما كه از اين (جريان) در غفلت بوديم بلكه ما ستمكار بوديم! (97)


إِنَّكُم‌ْ وَ مَا تَعْبُدُون‌َ مِنْ‌ دوُن‌ِ الله‌ِ حَصَب‌ُ جَهَنَّم‌َ أَنْتُم‌ْ لَهَا وَارِدُون‌َ (انبياء: 98)

شما و آنچه غير خدا مى‏پرستيد، هيزم جهنّم خواهيد بود و همگى در آن وارد مى‏شويد. (98)


لَوْ كَان‌َ هَؤُلاَءِ آلِهَة‌ً مَا وَرَدُوهَا وَ كُل‌ٌّ فِيهَا خَالِدُون‌َ (انبياء: 99)

اگر اينها خدايانى بودند، هرگز وارد آن نمى‏شدند! در حالى كه همگى در آن جاودانه خواهند بود. (99)


لَهُم‌ْ فِيهَا زَفِيرٌ وَ هُم‌ْ فِيهَا لاَ يَسْمَعُون‌َ (انبياء: 100)

براى آنان در آن [دوزخ‏] ناله‏هاى دردناكى است و چيزى نمى‏شنوند. (100)


لاَ يَسْمَعُون‌َ حَسِيسَهَا وَ هُم‌ْ فِي‌ مَا اشْتَهَت‌ْ أَنْفُسُهُم‌ْ خَالِدُون‌َ (انبياء: 102)

آنها صداى آتش دوزخ را نمى‏شوند و در آنچه دلشان بخواهد، جاودانه متنعّم هستند. (102)


لاَ يَحْزُنُهُم‌ُ الْفَزَع‌ُ الْأَكْبَرُ وَ تَتَلَقَّاهُم‌ُ الْمَلاَئِكَة‌ُ هَذَا يَوْمُكُم‌ُ الَّذِي‌ كُنْتُم‌ْ تُوعَدُون‌َ (انبياء: 103)

وحشت بزرگ، آنها را اندوهگين نمى‏كند و فرشتگان به استقبالشان مى‏آيند، (و مى‏گويند:) اين همان روزى است كه به شما وعده داده مى‏شد! (103)


وَ لَقَدْ كَتَبْنَا فِي‌ الزَّبُورِ مِنْ‌ بَعْدِ الذِّكْرِ أَن‌َّ الْأَرْض‌َ يَرِثُهَا عِبَادِي‌َ الصَّالِحُون‌َ (انبياء: 105)

در «زبور» بعد از ذكر (تورات) نوشتيم: «بندگان شايسته‏ام وارث (حكومت) زمين خواهند شد!» (105)


وَ مَا أَرْسَلْنَاك‌َ إِلاَّ رَحْمَة‌ً لِلْعَالَمِين‌َ (انبياء: 107)

ما تو را جز براى رحمت جهانيان نفرستاديم. (107)


فَإِنْ‌ تَوَلَّوْا فَقُل‌ْ آذَنْتُكُم‌ْ عَلَي‌ سَوَاءٍ وَ إِن‌ْ أَدْرِي‌ أَقَرِيب‌ٌ أَمْ‌ بَعِيدٌ مَا تُوعَدُون‌َ (انبياء: 109)

اگر باز (روى گردان شوند، بگو: «من به همه شما يكسان اعلام خطر مى‏كنم و نمى‏دانم آيا وعده (عذاب خدا) كه به شما داده مى‏شود نزديك است يا دور! (109)


إِنَّه‌ُ يَعْلَم‌ُ الْجَهْرَ مِن‌َ الْقَوْل‌ِ وَ يَعْلَم‌ُ مَا تَكْتُمُون‌َ (انبياء: 110)

او سخنان آشكار را مى‏داند، و آنچه را كتمان مى‏كنيد (نيز) مى‏داند (و چيزى بر او پوشيده نيست)! (110)


وَ إِن‌ْ أَدْرِي‌ لَعَلَّه‌ُ فِتْنَة‌ٌ لَكُم‌ْ وَ مَتَاع‌ٌ إِلَي‌ حِين‌ٍ (انبياء: 111)

و من نمى‏دانم شايد اين آزمايشى براى شماست و مايه بهره‏گيرى تا مدّتى (معيّن)! (111)


قَال‌َ رَب‌ِّ احْكُمْ‌ بِالْحَق‌ِّ وَ رََبُّنَا الرَّحْمَن‌ُ الْمُسْتَعَان‌ُ عَلَي‌ مَا تَصِفُون‌َ (انبياء: 112)

(و پيامبر) گفت: «پروردگارا! بحق داورى فرما (و اين طغيانگران را كيفر ده)! و پروردگار ما (خداوند) رحمان است كه در برابر نسبتهاى نارواى شما، از او استمداد مى‏طلبم!» (112)


يَوْم‌َ تَرَوْنَهَا تَذْهَل‌ُ كُل‌ُّ مُرْضِعَة‌ٍ عَمَّا أَرْضَعَت‌ْ وَ تَضَع‌ُ كُل‌ُّ ذَات‌ِ حَمْل‌ٍ حَمْلَهَا وَ تَرَي‌ النَّاس‌َ سُكَارَي‌ وَ مَا هُمْ‌ بِسُكَارَي‌ وَ لَكِنَّ‌ عَذَاب‌َ الله‌ِ شَدِيدٌ (حج: 2)

روزى كه آن را مى‏بينيد، (آن چنان وحشت سراپاى همه را فرامى‏گيرد كه) هر مادر شيردهى، كودك شيرخوارش را فراموش مى‏كند و هر باردارى جنين خود را بر زمين مى‏نهد و مردم را مست مى‏بينى، در حالى كه مست نيستند ولى عذاب خدا شديد است! (2)


وَ مِن‌َ النَّاس‌ِ مَنْ‌ يُجَادِل‌ُ فِي‌ الله‌ِ بِغَيْرِ عِلْم‌ٍ وَ يَتَّبِع‌ُ كُل‌َّ شَيْطَان‌ٍ مَرِيدٍ (حج: 3)

گروهى از مردم، بدون هيچ علم و دانشى، به مجادله درباره خدا برمى‏خيزند و از هر شيطان سركشى پيروى مى‏كنند. (3)


كُتِب‌َ عَلَيْه‌ِ أَنَّه‌ُ مَنْ‌ تَوَلاَّه‌ُ فَأَنَّه‌ُ يُضِلُّه‌ُ وَ يَهْدِيه‌ِ إِلَي‌ عَذَاب‌ِ السَّعِيرِ (حج: 4)

بر او نوشته شده كه هر كس ولايتش را بر گردن نهد، بطور مسلّم گمراهش مى‏سازد، و به آتش سوزان راهنماييش مى‏كند! (4)


يَا أَيُّهَا النَّاس‌ُ إِنْ‌ كُنْتُم‌ْ فِي‌ رَيْب‌ٍ مِن‌َ الْبَعْث‌ِ فَإِنَّا خَلَقْنَاكُمْ‌ مِنْ‌ تُرَاب‌ٍ ثُم‌َّ مِنْ‌ نُطْفَة‌ٍ ثُم‌َّ مِن‌ْ عَلَقَة‌ٍ ثُم‌َّ مِنْ‌ مُضْغَة‌ٍ مُخَلَّقَة‌ٍ وَ غَيْرِ مُخَلَّقَة‌ٍ لِنُبَيِّن‌َ لَكُم‌ْ وَ نُقِرُّ فِي‌ الْأَرْحَام‌ِ مَا نَشَاءُ إِلَي‌ أَجَل‌ٍ مُسَمَّي‌ً ثُم‌َّ نُخْرِجُكُم‌ْ طِفْلاً ثُم‌َّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّكُم‌ْ وَ مِنْكُمْ‌ مَنْ‌ يُتَوَفَّي‌ وَ مِنْكُمْ‌ مَنْ‌ يُرَدُّ إِلَي‌ أَرْذَل‌ِ الْعُمُرِ لِكَيْلاَ يَعْلَم‌َ مِنْ‌ بَعْدِ عِلْم‌ٍ شَيْءً وَ تَرَي‌ الْأَرْض‌َ هَامِدَة‌ً فَإِذَا أَنْزَلْنَا عَلَيْهَا الْمَاءَ اهْتَزَّت‌ْ وَ رَبَت‌ْ وَ أَنْبَتَت‌ْ مِنْ‌ كُل‌ِّ زَوْج‌ٍ بَهِيج‌ٍ (حج: 5)

اى مردم! اگر در رستاخيز شك داريد، (به اين نكته توجّه كنيد كه:) ما شما را از خاك آفريديم، سپس از نطفه، و بعد از خون بسته شده، سپس از «مضغه» [چيزى شبيه گوشت جويده شده‏]، كه بعضى داراى شكل و خلقت است و بعضى بدون شكل تا براى شما روشن سازيم (كه بر هر چيز قادريم)! و جنين‏هايى را كه بخواهيم تا مدّت معيّنى در رحم (مادران) قرار مى‏دهيم (و آنچه را بخواهيم ساقط مى‏كنيم) بعد شما را بصورت طفل بيرون مى‏آوريم سپس هدف اين است كه به حدّ رشد و بلوغ خويش برسيد. در اين ميان بعضى از شما مى‏ميرند و بعضى آن قدر عمر مى‏كنند كه به بدترين مرحله زندگى (و پيرى) مى‏رسند آن چنان كه بعد از علم و آگاهى، چيزى نمى‏دانند! (از سوى ديگر،) زمين را (در فصل زمستان) خشك و مرده مى‏بينى، اما هنگامى كه آب باران بر آن فرو مى‏فرستيم، به حركت درمى‏آيد و مى‏رويد و از هر نوع گياهان زيبا مى‏روياند! (5)


ذَلِك‌َ بِأَن‌َّ الله‌َ هُوَ الْحَق‌ُّ وَ أَنَّه‌ُ يُحْيِي‌ الْمَوْتَي‌ وَ أَنَّه‌ُ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ قَدِيرٌ (حج: 6)

اين بخاطر آن است كه (بدانيد) خداوند حق است و اوست كه مردگان را زنده مى‏كند و بر هر چيزى تواناست. (6)


وَ أَن‌َّ السَّاعَة‌َ آتِيَة‌ٌ لاَ رَيْب‌َ فِيهَا وَ أَن‌َّ الله‌َ يَبْعَث‌ُ مَنْ‌ فِي‌ الْقُبُورِ (حج: 7)

و اينكه رستاخيز آمدنى است، و شكّى در آن نيست و خداوند تمام كسانى را كه در قبرها هستند زنده مى‏كند. (7)


وَ مِن‌َ النَّاس‌ِ مَنْ‌ يُجَادِل‌ُ فِي‌ الله‌ِ بِغَيْرِ عِلْم‌ٍ وَ لاَ هُدَي‌ً وَ لاَ كِتَاب‌ٍ مُنِيرٍ (حج: 8)

و گروهى از مردم، بدون هيچ دانش و هيچ هدايت و كتاب روشنى بخشى، درباره خدا مجادله مى‏كنند! (8)


ثَانِي‌َ عِطْفِه‌ِ لِيُضِل‌َّ عَنْ‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ لَه‌ُ فِي‌ الدُّنْيَا خِزْي‌ٌ وَ نُذِيقُه‌ُ يَوْم‌َ الْقِيَامَة‌ِ عَذَاب‌َ الْحَرِيق‌ِ (حج: 9)

آنها با تكبّر و بى‏اعتنايى (نسبت به سخنان الهى)، مى‏خواهند مردم را از راه خدا گمراه سازند! براى آنان در دنيا رسوايى است و در قيامت، عذاب سوزان به آنها مى‏چشانيم! (9)


ذَلِك‌َ بِمَا قَدَّمَت‌ْ يَدَاك‌َ وَ أَن‌َّ الله‌َ لَيْس‌َ بِظَلاَّم‌ٍ لِلْعَبِيدِ (حج: 10)

(و به آنان مى‏گوييم:) اين در برابر چيزى است كه دستهايتان از پيش براى شما فرستاده و خداوند هرگز به بندگان ظلم نمى‏كند! (10)


وَ مِن‌َ النَّاس‌ِ مَنْ‌ يَعْبُدُ الله‌َ عَلَي‌ حَرْف‌ٍ فَإِن‌ْ أَصَابَه‌ُ خَيْرٌ اطْمَأَن‌َّ بِه‌ِ وَ إِن‌ْ أَصَابَتْه‌ُ فِتْنَة‌ٌ انْقَلَب‌َ عَلَي‌ وَجْهِه‌ِ خَسِرَ الدُّنْيَا وَالْآخِرَة‌َ ذَلِك‌َ هُوَ الْخُسْرَان‌ُ الْمُبِين‌ُ (حج: 11)

بعضى از مردم خدا را تنها با زبان مى‏پرستند (و ايمان قلبيشان بسيار ضعيف است) همين كه (دنيا به آنها رو كند و نفع و) خيرى به آنان برسد، حالت اطمينان پيدا مى‏كنند اما اگر مصيبتى براى امتحان به آنها برسد، دگرگون مى‏شوند (و به كفر رومى‏آورند)! (به اين ترتيب) هم دنيا را از دست داده‏اند، و هم آخرت را و اين همان خسران و زيان آشكار است! (11)


يَدْعُو مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ مَا لاَ يَضُرُّه‌ُ وَ مَا لاَ يَنْفَعُه‌ُ ذَلِك‌َ هُوَ الضَّلاَل‌ُ الْبَعِيدُ (حج: 12)

او جز خدا كسى را مى‏خواند كه نه زيانى به او مى‏رساند، و نه سودى اين همان گمراهى بسيار عميق است. (12)


يَدْعُو لَمَنْ‌ ضَرُّه‌ُ أَقْرَب‌ُ مِنْ‌ نَفْعِه‌ِ لَبِئْس‌َ الْمَوْلَي‌ وَ لَبِئْس‌َ الْعَشِيرُ (حج: 13)

او كسى را مى‏خواند كه زيانش از نفعش نزديكتر است چه بد مولا و ياورى، و چه بد مونس و معاشرى! (13)


إِن‌َّ الله‌َ يُدْخِل‌ُ الَّذِين‌َ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَات‌ِ جَنَّات‌ٍ تَجْرِي‌ مِنْ‌ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ إِن‌َّ الله‌َ يَفْعَل‌ُ مَا يُرِيدُ (حج: 14)

خداوند كسانى را كه ايمان آورده و اعمال صالح انجام داده‏اند، در باغهايى از بهشت وارد مى‏كند كه نهرها زير درختانش جارى است (آرى،) خدا هر چه را اراده كند انجام مى‏دهد! (14)


مَنْ‌ كَان‌َ يَظُن‌ُّ أَنْ‌ لَن‌ْ يَنْصُرَه‌ُ الله‌ُ فِي‌ الدُّنْيَا وَالْآخِرَة‌ِ فَلْيَمْدُدْ بِسَبَب‌ٍ إِلَي‌ السَّمَاءِ ثُم‌َّ لْيَقْطَع‌ْ فَلْيَنْظُرْ هَل‌ْ يُذْهِبَن‌َّ كَيْدُه‌ُ مَا يَغِيظ‌ُ (حج: 15)

هر كس گمان مى‏كند كه خدا پيامبرش را در دنيا و آخرت يارى نخواهد كرد (و از اين نظر عصبانى است، هر كارى از دستش ساخته است بكند)، ريسمانى به سقف خانه خود بياويزد، و خود را حلق آويز و نفس خود را قطع كند (و تا لبه پرتگاه مرگ پيش رود) ببيند آيا اين كار خشم او را فرو مى‏نشاند؟! (15)


وَ كَذَلِك‌َ أَنْزَلْنَاه‌ُ آيَات‌ٍ بَيِّنَات‌ٍ وَ أَن‌َّ الله‌َ يَهْدِي‌ مَنْ‌ يُرِيدُ (حج: 16)

اين گونه ما آن [قرآن‏] را بصورت آيات روشنى نازل كرديم و خداوند هر كس را بخواهد هدايت مى‏كند. (16)


إِن‌َّ الَّذِين‌َ آمَنُوا وَالَّذِين‌َ هَادُوا وَالصَّابِئِين‌َ وَالنَّصَارَي‌ وَالْمَـجُوس‌َ وَالَّذِين‌َ أَشْرَكُوا إِن‌َّ الله‌َ يَفْصِل‌ُ بَيْنَهُم‌ْ يَوْم‌َ الْقِيَامَة‌ِ إِن‌َّ الله‌َ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ شَهِيدٌ (حج: 17)

مسلّماً كسانى كه ايمان آورده‏اند، و يهود و صابئان [ستاره‏پرستان‏] و نصارى و مجوس و مشركان، خداوند در ميان آنان روز قيامت داورى مى‏كند (و حق را از باطل جدا مى‏سازد) خداوند بر هر چيز گواه (و از همه چيز آگاه) است. (17)


أَلَم‌ْ تَرَ أَن‌َّ الله‌َ يَسْجُدُ لَه‌ُ مَنْ‌ فِي‌ السَّمَاوَات‌ِ وَ مَنْ‌ فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَالشَّمْس‌ُ وَالْقَمَرُ وَالنُّجُوم‌ُ وَالْجِبَال‌ُ وَالشَّجَرُ وَالدَّوَاب‌ُّ وَ كَثِيرٌ مِن‌َ النَّاس‌ِ وَ كَثيرٌ حَق‌َّ عَلَيْه‌ِ الْعَذَاب‌ُ وَ مَنْ‌ يُهِن‌ِ الله‌ُ فَمَا لَه‌ُ مِنْ‌ مُكْرِم‌ٍ إِن‌َّ الله‌َ يَفْعَل‌ُ مَا يَشَاءُ (حج: 18)

آيا نديدى كه تمام كسانى كه در آسمانها و كسانى كه در زمينند براى خدا سجده مى‏كنند؟! و (همچنين) خورشيد و ماه و ستارگان و كوه‏ها و درختان و جنبندگان، و بسيارى از مردم! امّا بسيارى (ابا دارند، و) فرمان عذاب درباره آنان حتمى است و هر كس را خدا خوار كند، كسى او را گرامى نخواهد داشت! خداوند هر كار را بخواهد (و صلاح بداند) انجام مى‏دهد! (18)


يُصْهَرُ بِه‌ِ مَا فِي‌ بُطُونِهِم‌ْ وَالْجُلُودُ (حج: 20)

آن چنان كه هم درونشان با آن آب مى‏شود، و هم پوستهايشان. (20)


وَ لَهُمْ‌ مَقَامِع‌ُ مِن‌ْ حَدِيدٍ (حج: 21)

و براى آنان گرزهايى از آهن (سوزان) است. (21)


كُلَّمَا أَرَادُوا أَنْ‌ يَخْرُجُوا مِنْهَا مِن‌ْ غَم‌ٍّ أُعِيدُوا فِيهَا وَ ذُوقُوا عَذَاب‌َ الْحَرِيق‌ِ (حج: 22)

هر گاه بخواهند از غم و اندوه‏هاى دوزخ خارج شوند، آنها را به آن بازمى‏گردانند و (به آنان گفته مى‏شود:) بچشيد عذاب سوزان را! (22)


إِن‌َّ الله‌َ يُدْخِل‌ُ الَّذِين‌َ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَات‌ِ جَنَّات‌ٍ تَجْرِي‌ مِنْ‌ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ يُحَلَّوْن‌َ فِيهَا مِن‌ْ أَسَاوِرَ مِنْ‌ ذَهَب‌ٍ وَ لُؤْلُؤَاً وَ لِبَاسُهُم‌ْ فِيهَا حَرِيرٌ (حج: 23)

خداوند كسانى را كه ايمان آورده و اعمال صالح انجام داده‏اند، در باغهايى از بهشت وارد مى‏كند كه از زير درختانش نهرها جارى است آنان با دستبندهايى از طلا و مرواريد زينت مى‏شوند و در آنجا لباسهايشان از حرير است. (23)


وَ هُدُوا إِلَي‌ الطَّيِّب‌ِ مِن‌َ الْقَوْل‌ِ وَ هُدُوا إِلَي‌ صِرَاط‌ِ الْحَمِيدِ (حج: 24)

و بسوى سخنان پاكيزه هدايت مى‏شوند، و به راه خداوند شايسته ستايش، راهنمايى مى‏گردند. (24)


إِن‌َّ الَّذِين‌َ كَفَرُوا وَ يَصُدُّون‌َ عَنْ‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ وَالْمَسْجِدِ الْحَرَام‌ِ الَّذِي‌ جَعَلْنَاه‌ُ لِلنَّاس‌ِ سَوَاءً الْعَاكِف‌ُ فِيه‌ِ وَالْبَادِ وَ مَنْ‌ يُرِدْ فِيه‌ِ بِإِلْحَادٍ بِظُلْم‌ٍ نُذِقْه‌ُ مِن‌ْ عَذَاب‌ٍ أَلِيم‌ٍ (حج: 25)

كسانى كه كافر شدند، و مؤمنان را از راه خدا بازداشتند، و (همچنين) از مسجد الحرام، كه آن را براى همه مردم، برابر قرار داديم، چه كسانى كه در آنجا زندگى مى‏كنند يا از نقاط دور وارد مى‏شوند (، مستحقّ عذابى دردناكند) و هر كس بخواهد در اين سرزمين از راه حق منحرف گردد و دست به ستم زند، ما از عذابى دردناك به او مى‏چشانيم! (25)


وَ إِذْ بَوَّأْنَا لِإِبْرَاهِيم‌َ مَكَان‌َ الْبَيْت‌ِ أَنْ‌ لاَ تُشْرِك‌ْ بِي‌ شَيْءً وَ طَهِّرْ بَيْتِي‌َ لِلطَّائِفِين‌َ وَالْقَائِمِين‌َ وَالرُّكَّع‌ِ السُّجُودِ (حج: 26)

(به خاطر بياور) زمانى را كه جاى خانه (كعبه) را براى ابراهيم آماده ساختيم (تا خانه را بنا كند و به او گفتيم:) چيزى را همتاى من قرار مده! و خانه‏ام را براى طواف‏كنندگان و قيام‏كنندگان و ركوع‏كنندگان و سجودكنندگان (از آلودگى بتها و از هر گونه آلودگى) پاك ساز! (26)


وَ أَذِّنْ‌ فِي‌ النَّاس‌ِ بِالْحَج‌ِّ يَأْتُوك‌َ رِجَالاً وَ عَلَي‌ كُل‌ِّ ضَامِرٍ يَأْتِين‌َ مِنْ‌ كُل‌ِّ فَج‌ٍّ عَمِيق‌ٍ (حج: 27)

و مردم را دعوت عمومى به حج كن تا پياده و سواره بر مركبهاى لاغر از هر راه دورى بسوى تو بيايند ... (27)


لِيَشْهَدُوا مَنَافِع‌َ لَهُم‌ْ وَ يَذْكُرُوا اسْم‌َ الله‌ِ فِي‌ أَيَّام‌ٍ مَعْلُومَات‌ٍ عَلَي‌ مَا رَزَقَهُمْ‌ مِنْ‌ بَهِيمَة‌ِ الْأَنْعَام‌ِ فَكُلُوا مِنْهَا وَ أَطْعِمُوا الْبَائِس‌َ الْفَقِيرَ (حج: 28)

تا شاهد منافع گوناگون خويش (در اين برنامه حياتبخش) باشند و در ايّام معيّنى نام خدا را، بر چهارپايانى كه به آنان داده است، (به هنگام قربانى كردن) ببرند پس از گوشت آنها بخوريد و بينواى فقير را نيز اطعام نماييد! (28)


ثُم‌َّ لْيَقْضُوا تَفَثَهُم‌ْ وَلْيُوفُوا نُذُورَهُم‌ْ وَلْيَطَّوَّفُوا بِالْبَيْت‌ِ الْعَتِيق‌ِ (حج: 29)

سپس، بايد آلودگيهايشان را برطرف سازند و به نذرهاى خود وفا كنند و بر گرد خانه گرامى كعبه، طواف كنند. (29)


ذَلِك‌َ وَ مَنْ‌ يُعَظِّم‌ْ حُرُمَات‌ِ الله‌ِ فَهُوَ خَيْرٌ لَه‌ُ عِنْدَ رَبِّه‌ِ وَ أُحِلَّت‌ْ لَكُم‌ُ الْأَنْعَام‌ُ إِلاَّ مَا يُتْلَي‌ عَلَيْكُم‌ْ فَاجْتَنِبُوا الرِّجْس‌َ مِن‌َ الْأَوْثَان‌ِ وَاجْتَنِبُوا قَوْل‌َ الزُّورِ (حج: 30)

(مناسك حج) اين است! و هر كس برنامه‏هاى الهى را بزرگ دارد، نزد پروردگارش براى او بهتر است! و چهارپايان براى شما حلال شده، مگر آنچه (ممنوع بودنش) بر شما خوانده مى‏شود. از پليديهاى بتها اجتناب كنيد! و از سخن باطل بپرهيزيد! (30)


حُنَفَاءَ لِالله‌ِ غَيْرَ مُشْرِكِين‌َ بِه‌ِ وَ مَنْ‌ يُشْرِك‌ْ بِالله‌ِ فَكَأَنَّمَا خَرَّ مِن‌َ السَّمَاءِ فَتَخْطَفُه‌ُ الطَّيْرُ أَوْ تَهْوِي‌ بِه‌ِ الرِّيح‌ُ فِي‌ مَكَان‌ٍ سَحيق‌ٍ (حج: 31)

(برنامه و مناسك حج را انجام دهيد) در حالى كه همگى خالص براى خدا باشد! هيچ گونه همتايى براى او قائل نشويد! و هر كس همتايى براى خدا قرار دهد، گويى از آسمان سقوب كرده، و پرندگان (در وسط هوا) او را مى‏ربايند و يا تندباد او را به جاى دوردستى پرتاب مى‏كند! (31)


ذَلِك‌َ وَ مَنْ‌ يُعَظِّم‌ْ شَعَائِرَ الله‌ِ فَإِنَّهَا مِنْ‌ تَقْوَي‌ الْقُلُوب‌ِ (حج: 32)

اين است (مناسك حج)! و هر كس شعائر الهى را بزرگ دارد، اين كار نشانه تقواى دلهاست. (32)


وَ لِكُل‌ِّ أُمَّة‌ٍ جَعَلْنا مَنْسَكَاً لِيَذْكُرُوا اسْم‌َ الله‌ِ عَلَي‌ مَا رَزَقَهُم‌ْ مِنْ‌ بَهِيمَة‌ِ الْأَنْعَام‌ِ فَإِلَهُكُم‌ْ إِلَه‌ٌ وَاحِدٌ فَلَه‌ُ أَسْلِمُوا وَ بَشِّرِ الْمُـخْبِتِين‌َ (حج: 34)

براى هر امّتى قربانگاهى قرار داديم، تا نام خدا را (به هنگام قربانى) بر چهارپايانى كه به آنان روزى داده‏ايم ببرند، و خداى شما معبود واحدى است در برابر (فرمان) او تسليم شويد و بشارت ده متواضعان و تسليم‏شوندگان را. (34)


الَّذِين‌َ إِذَا ذُكِرَ الله‌ُ وَجِلَت‌ْ قُلُوبُهُم‌ْ وَالصَّابِرِين‌َ عَلَي‌ مَا أَصَابَهُم‌ْ وَالْمُقِيمِي‌ الصَّلاَة‌ِ وَ مِمَّا رَزَقْنَاهُم‌ْ يُنْفِقُون‌َ (حج: 35)

همانها كه چون نام خدا برده مى‏شود، دلهايشان پر از خوف (پروردگار) مى‏گردد و شكيبايان در برابر مصيبتهايى كه به آنان مى‏رسد و آنها كه نماز را برپا مى‏دارند، و از آنچه به آنان روزى داده‏ايم انفاق مى‏كنند. (35)


وَالْبُدْن‌َ جَعَلْنَاهَا لَكُمْ‌ مِنْ‌ شَعَائِرِ الله‌ِ لَكُم‌ْ فِيهَا خَيْرٌ فَاذْكُرُوا اسْم‌َ الله‌ِ عَلَيْهَا صَوَاف‌َّ فَإِذَا وَجَبَت‌ْ جُنُوبُهَا فَكُلُوا مِنْهَا وَ أَطْعِمُوا الْقَانِع‌َ وَالْمُعْتَرَّ كَذَلِك‌َ سَخَّرْنَاهَا لَكُم‌ْ لَعَلَّكُم‌ْ تَشْكُرُون‌َ (حج: 36)

و شترهاى چاق و فربه را (در مراسم حج) براى شما از شعائر الهى قرار داديم در آنها براى شما خير و بركت است نام خدا را (هنگام قربانى كردن) در حالى كه به صف ايستاده‏اند بر آنها ببريد و هنگامى كه پهلوهايشان آرام گرفت (و جان دادند)، از گوشت آنها بخوريد، و مستمندان قانع و فقيران را نيز از آن اطعام كنيد! اين گونه ما آنها را مسخّرتان ساختيم، تا شكر خدا را بجا آوريد. (36)


لَن‌ْ يَنَال‌َ الله‌َ لُحُومُهَا وَ لاَ دِمَاؤُهَا وَ لَكِنْ‌ يَنَالُه‌ُ التَّقْوَي‌ مِنْكُم‌ْ كَذَلِك‌َ سَخَّرَهَا لَكُم‌ْ لِتُكَبِّرُوا الله‌َ عَلَي‌ مَا هَدَاكُم‌ْ وَ بَشِّرِ الْمُـحْسِنِين‌َ (حج: 37)

نه گوشتها و نه خونهاى آنها، هرگز به خدا نمى‏رسد. آنچه به او مى‏رسد، تقوا و پرهيزگارى شماست. اين گونه خداوند آنها را مسخّر شما ساخته، تا او را بخاطر آنكه شما را هدايت كرده است بزرگ بشمريد و بشارت ده نيكوكاران را! (37)


أُذِن‌َ لِلَّذِين‌َ يُقَاتَلُون‌َ بِأَنَّهُم‌ْ ظُلِمُوا وَ إِن‌َّ الله‌َ عَلَي‌ نَصْرِهِم‌ْ لَقَدِيرٌ (حج: 39)

به كسانى كه جنگ بر آنان تحميل گرديده، اجازه جهاد داده شده است چرا كه مورد ستم قرار گرفته‏اند و خدا بر يارى آنها تواناست. (39)


الَّذِين‌َ أُخْرِجُوا مِنْ‌ دِيَارِهِمْ‌ بِغَيْرِ حَق‌ٍّ إِلاَّ أَنْ‌ يَقُولُوا رَبُّنَا الله‌ُ وَ لَوْلاَ دَفْع‌ُ الله‌ِ النَّاس‌َ بَعْضَهُمْ‌ بِبَعْض‌ٍ لَهُدِّمَت‌ْ صَوَامِع‌ُ وَ بِيَع‌ٌ وَ صَلَوَات‌ٌ وَ مَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْم‌ُ الله‌ِ كَثِيرَاً وَ لَيَنْصُرَن‌َّ الله‌ُ مَنْ‌ يَنْصُرُه‌ُ إِن‌َّ الله‌َ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ (حج: 40)

همانها كه از خانه و شهر خود، به ناحق رانده شدند، جز اينكه مى‏گفتند: «پروردگار ما، خداى يكتاست!» و اگر خداوند بعضى از مردم را بوسيله بعضى ديگر دفع نكند، ديرها و صومعه‏ها، و معابد يهود و نصارا، و مساجدى كه نام خدا در آن بسيار برده مى‏شود، ويران مى‏گردد! و خداوند كسانى را كه يارى او كنند (و از آيينش دفاع نمايند) يارى مى‏كند خداوند قوى و شكست ناپذير است. (40)


الَّذِين‌َ إِنْ‌ مَكَّنَّاهُم‌ْ فِي‌ الْأَرْض‌ِ أَقَامُوا الصَّلاَة‌َ وَ آتَوُا الزَّكَاة‌َ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوف‌ِ وَ نَهَوْا عَن‌ِ الْمُنْكَرِ وَ لِالله‌ِ عَاقِبَة‌ُ الْأُمُورِ (حج: 41)

همان كسانى كه هر گاه در زمين به آنها قدرت بخشيديم، نماز را برپا مى‏دارند، و زكات مى‏دهند، و امر به معروف و نهى از منكر مى‏كنند، و پايان همه كارها از آن خداست! (41)


وَ إِنْ‌ يُكَذِّبُوك‌َ فَقَدْ كَذَّبَت‌ْ قَبْلَهُم‌ْ قَوْم‌ُ نُوح‌ٍ وَ عَادٌ وَ ثَمُودُ (حج: 42)

اگر تو را تكذيب كنند، (امر تازه‏اى نيست) پيش از آنها قوم نوح و عاد و ثمود (پيامبرانشان را) تكذيب كردند. (42)


وَ قَوْم‌ُ إِبْرَاهِيم‌َ وَ قَوْم‌ُ لُوط‌ٍ (حج: 43)

و همچنين قوم ابراهيم و قوم لوط (43)


وَ أَصْحَاب‌ُ مَدْيَن‌َ وَ كُذِّب‌َ مُوسَي‌ فَأَمْلَيْت‌ُ لِلْكَافِرِين‌َ ثُم‌َّ أَخَذْتُهُم‌ْ فَكَيْف‌َ كَان‌َ نَكِيرِ (حج: 44)

و اصحاب مدين (قوم شعيب) و نيز موسى (از سوى فرعونيان) تكذيب شد امّا من به كافران مهلت دادم، سپس آنها را مجازات كردم. ديدى چگونه (عمل آنها را) انكار نمودم (و چگونه به آنان پاسخ گفتم)؟! (44)


فَكَأَيِّنْ‌ مِنْ‌ قَرْيَة‌ٍ أَهْلَكْنَاهَا وَ هِي‌َ ظَالِمَة‌ٌ فَهِي‌َ خَاوِيَة‌ٌ عَلَي‌ عُرُوشِهَا وَ بِئْرٍ مُعَطَّلَة‌ٍ وَ قَصْرٍ مَشِيدٍ (حج: 45)

چه بسيار شهرها و آباديهايى كه آنها را نابود و هلاك كرديم در حالى كه (مردمش) ستمگر بودند، بگونه‏اى كه بر سقفهاى خود فروريخت! (نخست سقفها ويران گشت و بعد ديوارها بر روى سقفها!) و چه بسيار چاه پر آب كه بى‏صاحب ماند و چه بسيار قصرهاى محكم و مرتفع! (45)


أَفَلَم‌ْ يَسِيرُوا فِي‌ الْأَرْض‌ِ فَتَكُون‌َ لَهُم‌ْ قُلُوب‌ٌ يَعْقِلُون‌َ بِهَا أَوْ آذَان‌ٌ يَسْمَعُون‌َ بِهَا فَإِنَّهَا لاَ تَعْمَي‌ الْأَبْصَارُ وَ لَكِنْ‌ تَعْمَي‌ الْقُلُوب‌ُ الَّتِي‌ فِي‌ الصُّدُورِ (حج: 46)

آيا آنان در زمين سير نكردند، تا دلهايى داشته باشند كه حقيقت را با آن درك كنند يا گوشهاى شنوايى كه با آن (نداى حق را) بشنوند؟! چرا كه چشمهاى ظاهر نابينا نمى‏شود، بلكه دلهايى كه در سينه‏هاست كور مى‏شود. (46)


وَ يَسْتَعْجِلُونَك‌َ بِالْعَذَاب‌ِ وَ لَن‌ْ يُخْلِف‌َ الله‌ُ وَعْدَه‌ُ وَ إِن‌َّ يَوْمَاً عِنْدَ رَبِّك‌َ كَأَلْف‌ِ سَنَة‌ٍ مِمَّا تَعُدُّون‌َ (حج: 47)

آنان از تو تقاضاى شتاب در عذاب مى‏كنند در حالى كه خداوند هرگز از وعده خود تخلّف نخواهد كرد! و يك روز نزد پروردگارت، همانند هزار سال از سالهايى است كه شما مى‏شمريد! (47)


وَ كَأَيِّنْ‌ مِنْ‌ قَرْيَة‌ٍ أَمْلَيْت‌ُ لَهَا وَ هِي‌َ ظَالِمَة‌ٌ ثُم‌َّ أَخَذْتُهَا وَ إِلَيَّ‌ الْمَصِيرُ (حج: 48)

و چه بسيار شهرها و آباديهايى كه به آنها مهلت دادم، در حالى كه ستمگر بودند (امّا از اين مهلت براى اصلاح خويش استفاده نكردند.) سپس آنها را مجازات كردم و بازگشت، تنها بسوى من است! (48)


فَالَّذِين‌َ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَات‌ِ لَهُمْ‌ مَغْفِرَة‌ٌ وَ رِزْق‌ٌ كَرِيم‌ٌ (حج: 50)

آنها كه ايمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند، آمرزش و روزى پر ارزشى براى آنهاست! (50)


وَالَّذِين‌َ سَعَوْا فِي‌ آيَاتِنَا مُعَاجِزِين‌َ أُولَئِك‌َ أَصْحَاب‌ُ الْجَحِيم‌ِ (حج: 51)

و آنها كه در (محو) آيات ما تلاش كردند، و چنين مى‏پنداشتند كه مى‏توانند بر اراده حتمى ما غالب شوند، اصحاب دوزخند!» (51)


وَ مَا أَرْسَلْنَا مِنْ‌ قَبْلِك‌َ مِنْ‌ رَسُول‌ٍ وَ لاَ نَبِي‌ٍّ إِلاَّ إِذَا تَمَنَّي‌ أَلْقَي‌ الشَّيْطَان‌ُ فِي‌ أُمْنِيَّتِه‌ِ فَيَنْسَخ‌ُ الله‌ُ مَا يُلْقِي‌ الشَّيْطَان‌ُ ثُم‌َّ يُحْكِم‌ُ الله‌ُ آيَاتِه‌ِ وَالله‌ُ عَلِيم‌ٌ حَكِيم‌ٌ (حج: 52)

هيچ پيامبرى را پيش از تو نفرستاديم مگر اينكه هر گاه آرزو مى‏كرد (و طرحى براى پيشبرد اهداف الهى خود مى‏ريخت)، شيطان القائاتى در آن مى‏كرد امّا خداوند القائات شيطان را از ميان مى‏برد، سپس آيات خود را استحكام مى‏بخشيد و خداوند عليم و حكيم است. (52)


لِيَجْعَل‌َ مَا يُلْقِي‌ الشَّيْطَان‌ُ فِتْنَة‌ً لِلَّذِين‌َ فِي‌ قُلُوبِهِمْ‌ مَرَض‌ٌ وَالْقَاسِيَة‌ِ قُلُوبُهُم‌ْ وَ إِن‌َّ الظَّالِمِين‌َ لَفَي‌ شِقَاق‌ٍ بَعِيدٍ (حج: 53)

هدف اين بود كه خداوند القاى شيطان را آزمونى قرار دهد براى آنها كه در دلهايشان بيمارى است، و آنها كه سنگدلند و ظالمان در عداوت شديد دور از حقّ قرار گرفته‏اند! (53)


وَ لِيَعْلَم‌َ الَّذِين‌َ أُوتُوا الْعِلْم‌َ أَنَّه‌ُ الْحَق‌ُّ مِنْ‌ رَبِّك‌َ فَيُؤْمِنُوا بِه‌ِ فَتُخْبِت‌َ لَه‌ُ قُلُوبُهُم‌ْ وَ إِن‌َّ الله‌َ لَهَادِ الَّذِين‌َ آمَنُوا إِلَي‌ صِرَاط‌ٍ مُسْتَقِيم‌ٍ (حج: 54)

و (نيز) هدف اين بود كه آگاهان بدانند اين حقّى است از سوى پروردگارت، و در نتيجه به آن ايمان بياورند، و دلهايشان در برابر آن خاضع گردد و خداوند كسانى را كه ايمان آوردند، بسوى صراط مستقيم هدايت مى‏كند. (54)


وَ لاَ يَزَال‌ُ الَّذِين‌َ كَفَرُوا فِي‌ مِرْيَة‌ٍ مِنْه‌ُ حَتَّي‌ تَأْتِيَهُم‌ُ السَّاعَة‌ُ بَغْتَة‌ً أَوْ يَأْتِيَهُم‌ْ عَذَاب‌ُ يَوْم‌ٍ عَقِيم‌ٍ (حج: 55)

كافران همواره در باره قرآن در شكّ هستند، تا آنكه روز قيامت بطور ناگهانى فرارسد، يا عذاب روز عقيم [روزى كه قادر بر جبران گذشته نيستند] به سراغشان آيد! (55)


الْمُلْك‌ُ يَوْمَئِذٍ لِالله‌ِ يَحْكُم‌ُ بَيْنَهُم‌ْ فَالَّذِين‌َ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَات‌ِ فِي‌ جَنَّات‌ِ النَّعِيم‌ِ (حج: 56)

حكومت و فرمانروايى در آن روز از آن خداست و ميان آنها داورى مى‏كند: كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام داده‏اند، در باغهاى پرنعمت بهشتند (56)


وَالَّذِين‌َ كَفَرُوا وَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا فَأُولَئِك‌َ لَهُم‌ْ عَذَاب‌ٌ مُهِين‌ٌ (حج: 57)

و كسانى كه كافر شدند و آيات ما را تكذيب كردند، عذاب خواركننده‏اى براى آنهاست! (57)


وَالَّذِين‌َ هَاجَرُوا فِي‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ ثُم‌َّ قُتِلُوا أَوْ مَاتُوا لَيَرْزُقَنَّهُم‌ُ الله‌ُ رِزْقَاً حَسَنَاً وَ إِن‌َّ الله‌َ لَهُوَ خَيْرُ الرَّازِقِين‌َ (حج: 58)

و كسانى كه در راه خدا هجرت كردند، سپس كشته شدند يا به مرگ طبيعى از دنيا رفتند، خداوند به آنها روزى نيكويى مى‏دهد كه او بهترين روزى‏دهندگان است! (58)


لَيُدْخِلَنَّهُمْ‌ مُدْخَلاً يَرْضَوْنَه‌ُ وَ إِن‌َّ الله‌َ لَعَلِيم‌ٌ حَلِيم‌ٌ (حج: 59)

خداوند آنان را در محلى وارد مى‏كند كه از آن خشنود خواهند بود و خداوند دانا و بردبار است. (59)


ذَلِك‌َ وَ مَن‌ْ عَاقَب‌َ بِمِثْل‌ِ مَا عُوقِب‌َ بِه‌ِ ثُم‌َّ بُغِي‌َ عَلَيْه‌ِ لَيَنْصُرَنَّه‌ُ الله‌ُ إِن‌َّ الله‌َ لَعَفُوٌّ غَفُورٌ (حج: 60)

(آرى،) مطلب چنين است! و هر كس به همان مقدار كه به او ستم شده مجازات كند، سپس مورد تعدّى قرار گيرد، خدا او را يارى خواهد كرد يقيناً خداوند بخشنده و آمرزنده است! (60)


ذَلِك‌َ بِأَن‌َّ الله‌َ يُولِج‌ُ اللَّيْل‌َ فِي‌ النَّهَارِ وَ يُولِج‌ُ النَّهَارَ فِي‌ اللَّيْل‌ِ وَ أَن‌َّ الله‌َ سَمِيع‌ٌ بَصِيرٌ (حج: 61)

اين (وعده نصرت الهى) بخاطر آن است (كه او بر هر چيز قادر است خداوندى) كه شب را در روز، و روز را در شب داخل مى‏كند و خداوند شنوا و بيناست! (61)


ذَلِك‌َ بِأَنَّ‌ الله‌َ هُوَ الْحَق‌ُّ وَ أَن‌َّ مَا يَدْعُون‌َ مِنْ‌ دُونِه‌ِ هُوَ الْبَاطِل‌ُ وَ أَن‌َّ الله‌َ هُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ (حج: 62)

اين بخاطر آن است كه خداوند حقّ است و آنچه را غير از او مى‏خوانند باطل است و خداوند بلندمقام و بزرگ است! (62)


لَه‌ُ مَا فِي‌ السَّمَاوَات‌ِ وَ مَا فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَ إِن‌َّ الله‌َ لَهُوَ الْغَنِي‌ُّ الْحَمِيدُ (حج: 64)

آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است از آن اوست و خداوند بى‏نياز، و شايسته هر گونه ستايش است! (64)


أَلَم‌ْ تَرَ أَن‌َّ الله‌َ سَخَّرَ لَكُمْ‌ مَا فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَالْفُلْك‌َ تَجْرِي‌ فِي‌ الْبَحْرِ بِأَمْرِه‌ِ وَ يُمْسِك‌ُ السَّمَاءَ أَنْ‌ تَقَع‌َ عَلَي‌ الْأَرْض‌ِ إِلاَّ بِإِذْنِه‌ِ إِن‌َّ الله‌َ بِالنَّاس‌ِ لَرَؤُوف‌ٌ رَحِيم‌ٌ (حج: 65)

آيا نديدى كه خداوند آنچه را در زمين است مسخّر شما كرد و (نيز) كشتيهايى را كه به فرمان او بر صفحه اقيانوسها حركت مى‏كنند و آسمان [كرات و سنگهاى آسمانى‏] را نگه مى‏دارد، تا جز بفرمان او، بر زمين فرو نيفتند؟ خداوند نسبت به مردم رحيم و مهربان است! (65)


وَ هُوَ الَّذِي‌ أَحْيَاكُم‌ْ ثُم‌َّ يُمِيتُكُم‌ْ ثُم‌َّ يُحْيِيكُم‌ْ إِن‌َّ الْإِنْسَان‌َ لَكَفُورٌ (حج: 66)

و او كسى است كه شما را زنده كرد، سپس مى‏ميراند، بار ديگر زنده مى‏كند، امّا اين انسان بسيار ناسپاس است. (66)


لِكُل‌ِّ أُمَّة‌ٍ جَعَلْنَا مَنْسَكَاً هُم‌ْ نَاسِكُوه‌ُ فَلاَ يُنَازِعُنَّك‌َ فِي‌ الْأَمْرِ وَادْع‌ُ إِلَي‌ رَبِّك‌َ إِنَّك‌َ لَعَلَي‌ هُدَي‌ً مُسْتَقِيم‌ٍ (حج: 67)

براى هر امّتى عبادتى قرار داديم، تا آن عبادت را (در پيشگاه خدا) انجام دهند پس نبايد در اين امر با تو به نزاع برخيزند! بسوى پروردگارت دعوت كن، كه بر هدايت مستقيم قرار دارى (و راه راست همين است كه تو مى‏پويى). (67)


وَ إِنْ‌ جَادَلُوك‌َ فَقُل‌ِ الله‌ُ أَعْلَم‌ُ بِمَا تَعْمَلُون‌َ (حج: 68)

و اگر آنان با تو به جدال برخيزند، بگو: «خدا از كارهايى كه شما انجام مى‏دهيد آگاهتر است! (68)


أَلَم‌ْ تَعْلَم‌ْ أَن‌َّ الله‌َ يَعْلَم‌ُ مَا فِي‌ السَّمَاءِ وَالْأَرْض‌ِ إِن‌َّ ذَلِك‌َ فِي‌ كِتَاب‌ٍ إِن‌َّ ذَلِك‌َ عَلَي‌ الله‌ِ يَسِيرٌ (حج: 70)

آيا نمى‏دانستى خداوند آنچه را در آسمان و زمين است مى‏داند؟! همه اينها در كتابى ثبت است (همان كتاب علم بى‏پايان پروردگار) و اين بر خداوند آسان است! (70)


وَ يَعْبُدُون‌َ مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ مَا لَم‌ْ يُنَزِّل‌ْ بِه‌ِ سُلْطَانَاً وَ مَا لَيْس‌َ لَهُمْ‌ بِه‌ِ عِلْم‌ٌ وَ مَا لِلظَّالِمِين‌َ مِنْ‌ نَصِيرٍ (حج: 71)

آنها غير از خداوند، چيزهايى را مى‏پرستند كه او هيچ گونه دليلى بر آن نازل نكرده است، و چيزهايى را كه علم و آگاهى به آن ندارند! و براى ستمگران، ياور و راهنمايى نيست! (71)


وَ إِذَا تُتْلَي‌ عَلَيْهِم‌ْ آيَاتُنَا بَيِّنَات‌ٍ تَعْرِف‌ُ فِي‌ وُجُوه‌ِ الَّذِين‌َ كَفَرُوا الْمُنْكَرَ يَكَادُون‌َ يَسْطُون‌َ بِالَّذِين‌َ يَتْلُون‌َ عَلَيْهِم‌ْ آيَاتِنَا قُل‌ْ أَفَأُنَبِّئُكُم‌ْ بِشَرٍّ مِنْ‌ ذَلِكُم‌ُ النَّارُ وَعَدَهَا الله‌ُ الَّذِين‌َ كَفَرُوا وَ بِئْس‌َ الْمَصِيرُ (حج: 72)

و هنگامى كه آيات روشن ما بر آنان خوانده مى‏شود، در چهره كافران آثار انكار مشاهده مى‏كنى، آن چنان كه نزديك است برخيزند و با مشت به كسانى كه آيات ما را بر آنها ميخوانند حمله كنند! بگو: «آيا شما را به بدتر از اين خبر دهم؟ همان آتش سوزنده [دوزخ‏] كه خدا به كافران وعده داده و بد سرانجامى است!» (72)


يَا أَيُّهَا النَّاس‌ُ ضُرِب‌َ مَثَل‌ٌ فَاسْتَمِعُوا لَه‌ُ إِن‌َّ الَّذِين‌َ تَدْعُون‌َ مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ لَن‌ْ يَخْلُقُوا ذُبَابَاً وَ لَوِ اجْتَمَعُوا لَه‌ُ وَ إِنْ‌ يَسْلُبْهُم‌ْ الذُّبَاب‌ُ شَيْءً لاَ يَسْتَنْقِذُوه‌ُ مِنْه‌ُ ضَعُف‌َ الطَّالِب‌ُ وَالْمَطْلُوب‌ُ (حج: 73)

اى مردم! مثلى زده شده است، به آن گوش فرا دهيد: كسانى را كه غير از خدا مى‏خوانيد، هرگز نمى‏توانند مگسى بيافرينند، هر چند براى اين كار دست به دست هم دهند! و هر گاه مگس چيزى از آنها بربايد، نمى‏توانند آن را باز پس گيرند! هم اين طلب‏كنندگان ناتوانند، و هم آن مطلوبان (هم اين عابدان، و هم آن معبودان)! (73)


الله‌ُ يَصْطَفِي‌ مِن‌َ الْمَلاَئِكَة‌ِ رُسُلاً وَ مِن‌َ النَّاس‌ِ إِن‌َّ الله‌َ سَمِيع‌ٌ بَصِيرٌ (حج: 75)

خداوند از فرشتگان رسولانى برمى‏گزيند، و همچنين از مردم خداوند شنوا و بيناست! (75)


يَعْلَم‌ُ مَا بَيْن‌َ أَيْدِيهِم‌ْ وَ مَا خَلْفَهُم‌ْ وَ إِلَي‌ الله‌ِ تُرْجَع‌ُ الْأُمُورُ (حج: 76)

آنچه را در پيش روى آنها و پشت سر آنهاست مى‏داند و همه امور بسوى خدا بازمى‏گردد. (76)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا ارْكَعُوا وَاسْجُدُوا وَاعْبُدُوا رَبَّكُم‌ْ وَافْعَلُوا الْخَيْرَ لَعَلَّكُم‌ْ تُفْلِحُون‌َ (حج: 77)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! ركوع كنيد، و سجود بجا آوريد، و پروردگارتان را عبادت كنيد، و كار نيك انجام دهيد، شايد رستگار شويد! (77)


وَ جَاهِدُوا فِي‌ الله‌ِ حَق‌َّ جِهَادِه‌ِ هُوَ اجْتَبَاكُم‌ْ وَ مَا جَعَل‌َ عَلَيْكُم‌ْ فِي‌ الدِّين‌ِ مِن‌ْ حَرَج‌ٍ مِلَّة‌َ أَبِيكُم‌ْ إِبْرَاهِيم‌َ هُوَ سَمَّاكُم‌ُ الْمُسْلِمِين‌َ مِنْ‌ قَبْل‌ُ وَ فِي‌ هَذَا لِيَكُون‌َ الرَّسُول‌ُ شَهِيدَاً عَلَيْكُم‌ْ وَ تَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَي‌ النَّاس‌ِ فَأَقِيمُوا الصَّلاَة‌َ وَ آتُوا الزَّكَاة‌َ وَاعْتَصِمُوا بِالله‌ِ هُوَ مَوْلاَكُم‌ْ فَنِعْم‌َ الْمَوْلَي‌ وَ نِعْم‌َ النَّصِيرُ (حج: 78)

و در راه خدا جهاد كنيد، و حقّ جهادش را ادا نماييد! او شما را برگزيد، و در دين (اسلام) كار سنگين و سختى بر شما قرار ندارد از آيين پدرتان ابراهيم پيروى كنيد خداوند شما را در كتابهاى پيشين و در اين كتاب آسمانى «مسلمان» ناميد، تا پيامبر گواه بر شما باشد، و شما گواهان بر مردم! پس نماز را برپا داريد، و زكات را بدهيد، و به خدا تمسّك جوييد، كه او مولا و سرپرست شماست! چه مولاى خوب، و چه ياور شايسته‏اى! (78)


وَالَّذِين‌َ هُم‌ْ عَن‌ِ اللَّغْوِ مُعْرِضُون‌َ (مؤمنون: 3)

و آنها كه از لغو و بيهودگى روى‏گردانند (3)


وَالَّذِين‌َ هُم‌ْ لِلزَّكَاة‌ِ فَاعِلُون‌َ (مؤمنون: 4)

و آنها كه زكات را انجام مى‏دهند (4)


وَالَّذِين‌َ هُم‌ْ لِفُرُوجِهِم‌ْ حَافِظُون‌َ (مؤمنون: 5)

و آنها كه دامان خود را (از آلوده‏شدن به بى‏عفتى) حفظ مى‏كنند (5)


وَالَّذِين‌َ هُم‌ْ لِأَمَانَاتِهِم‌ْ وَ عَهْدِهِم‌ْ رَاعُون‌َ (مؤمنون: 8)

و آنها كه امانتها و عهد خود را رعايت مى‏كنند (8)


وَالَّذِين‌َ هُم‌ْ عَلَي‌ صَلَوَاتِهِم‌ْ يُحَافِظُون‌َ (مؤمنون: 9)

و آنها كه بر نمازهايشان مواظبت مى‏نمايند (9)


وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَان‌َ مِنْ‌ سُلاَلَة‌ٍ مِنْ‌ طِين‌ٍ (مؤمنون: 12)

و ما انسان را از عصاره‏اى از گِل آفريديم (12)


وَ لَقَدْ خَلَقْنَا فَوْقَكُم‌ْ سَبْع‌َ طَرَائِق‌َ وَ مَا كُنَّا عَن‌ِ الْخَلْق‌ِ غَافِلِين‌َ (مؤمنون: 17)

ما بر بالاى سر شما هفت راه [طبقات هفتگانه آسمان‏] قرار داديم و ما (هرگز) از خلق (خود) غافل نبوده‏ايم! (17)


وَ أَنْزَلْنَا مِن‌َ السَّمَاءِ مَاءً بِقَدَرٍ فَأَسْكَنَّاه‌ُ فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَ إِنَّا عَلَي‌ ذَهَاب‌ٍ بِه‌ِ لَقَادِرُون‌َ (مؤمنون: 18)

و از آسمان، آبى به اندازه معيّن نازل كرديم و آن را در زمين (در جايگاه مخصوصى) ساكن نموديم و ما بر از بين بردن آن كاملًا قادريم! (18)


فَأَنْشَأْنَا لَكُمْ‌ بِه‌ِ جَنَّات‌ٍ مِنْ‌ نَخِيل‌ٍ وَ أَعْنَاب‌ٍ لَكُم‌ْ فِيهَا فَوَاكِه‌ُ كَثِيرَة‌ٌ وَ مِنْهَا تَأْكُلُون‌َ (مؤمنون: 19)

سپس بوسيله آن باغهايى از درختان نخل و انگور براى شما ايجاد كرديم باغهايى كه در آن ميوه‏هاى بسيار است و از آن ميخوريد! (19)


وَ شَجَرَة‌ً تَخْرُج‌ُ مِنْ‌ طُورِ سَيْنَاءَ تَنْبُت‌ُ بِالدُّهْن‌ِ وَ صِبْغ‌ٍ لِلْآكِلِين‌َ (مؤمنون: 20)

و (نيز) درختى را كه از طور سينا مى‏رويد [درخت زيتون‏]، و از آن روغن و «نان خورش» براى خورندگان فراهم مى‏گردد (آفريديم)! (20)


وَ إِن‌َّ لَكُم‌ْ فِي‌ الْأَنْعَام‌ِ لَعِبْرَة‌ً نُسْقِيكُمْ‌ مِمَّا فِي‌ بُطُونِهَا وَ لَكُم‌ْ فِيهَا مَنَافِع‌ُ كَثِيرَة‌ٌ وَ مِنْهَا تَأْكُلُون‌َ (مؤمنون: 21)

و براى شما در چهارپايان عبرتى است از آنچه در درون آنهاست [از شير] شما را سيراب مى‏كنيم و براى شما در آنها منافع بسيارى است و از گوشت آنها مى‏خوريد (21)


وَ عَلَيْهَا وَ عَلَي‌ الْفُلْك‌ِ تُحْمَلُون‌َ (مؤمنون: 22)

و بر آنها و بر كشتيها سوار مى‏شويد! (22)


وَ لَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحَاً إِلَي‌ قَوْمِه‌ِ فَقَال‌َ يَا قَوْم‌ِ اعْبُدُوا الله‌َ مَا لَكُمْ‌ مِن‌ْ إِلَه‌ٍ غَيْرُه‌ُ أَفَلاَ تَتَّقُون‌َ (مؤمنون: 23)

و ما نوح را بسوى قومش فرستاديم او به آنها گفت: «اى قوم من! خداوند يكتا را بپرستيد، كه جز او معبودى براى شما نيست! آيا (از پرستش بتها) پرهيز نمى‏كنيد؟! (23)


فَقَال‌َ الْمَلَأَُ الَّذِين‌َ كَفَرُوا مِنْ‌ قَوْمِه‌ِ مَا هَذَا إِلاَّ بَشَرٌ مِثْلُكُم‌ْ يُرِيدُ أَنْ‌ يَتَفَضَّل‌َ عَلَيْكُم‌ْ وَ لَوْ شَاءَ الله‌ُ لَأََنْزَل‌َ مَلاَئِكَة‌ً مَا سَمِعْنَا بِهَذَا فِي‌ آبَائِنَا الْأَوَّلِين‌َ (مؤمنون: 24)

جمعيّت اشرافى (و مغرور) از قوم نوح كه كافر بودند گفتند: «اين مرد جز بشرى همچون شما نيست، كه مى‏خواهد بر شما برترى جويد! اگر خدا مى‏خواست (پيامبرى بفرستد) فرشتگانى نازل مى‏كرد ما چنين چيزى را هرگز در نياكان خود نشنيده‏ايم! (24)


فَأَوْحَينَا إِلَيْه‌ِ أَن‌ِ اصْنَع‌ِ الْفُلْك‌َ بِأَعْيُنِنَا وَ وَحْيِنَا فَإِذَا جَاءَ أَمْرُنَا وَ فَارَ التَّنُّورُ فَاسْلُك‌ْ فِيهَا مِنْ‌ كُل‌ٍّ زَوْجَيْن‌ِ اثْنَيْن‌ِ وَ أَهْلَك‌َ إِلاَّ مَنْ‌ سَبَق‌َ عَلَيْه‌ِ الْقَوْل‌ُ مِنْهُم‌ْ وَ لاَ تُخَاطِبْنِي‌ فِي‌ الَّذِين‌َ ظَلَمُوا إِنَّهُمْ‌ مُغْرَقُون‌َ (مؤمنون: 27)

ما به نوح وحى كرديم كه: «كشتى را در حضور ما، و مطابق وحى ما بساز. و هنگامى كه فرمان ما (براى غرق آنان) فرا رسد، و آب از تنور بجوشد (كه نشانه فرا رسيدن طوفان است)، از هر يك از انواع حيوانات يك جفت در كشتى سوار كن و همچنين خانواده‏ات را، مگر آنانى كه قبلًا وعده هلاكشان داده شده [همسر و فرزند كافرت‏] و ديگر درباره ستمگران با من سخن مگو، كه آنان همگى هلاك خواهند شد. (27)


فَإِذَا اسْتَوَيْت‌َ أَنْت‌َ وَ مَنْ‌ مَعَك‌َ عَلَي‌ الْفُلْك‌ِ فَقُل‌ِ الْحَمْدُ لِالله‌ِ الَّذِي‌ نَجَّانَا مِن‌َ الْقَوْم‌ِ الظَّالِمِين‌َ (مؤمنون: 28)

و هنگامى كه تو و همه كسانى كه با تو هستند بر كشتى سوار شديد، بگو: «ستايش براى خدايى است كه ما را از قوم ستمگر نجات بخشيد!» (28)


وَ قُلْ‌ رَب‌ِّ أَنْزِلْنِي‌ مُنْزَلاً مُبَارَكَاً وَ أَنْت‌َ خَيْرُ الْمُنْزِلِين‌َ (مؤمنون: 29)

و بگو: «پروردگارا! ما را در منزلگاهى پربركت فرود آر، و تو بهترين فرودآورندگانى!» (29)


إِن‌َّ فِي‌ ذَلِك‌َ لَآيَات‌ٍ وَ إِنْ‌ كُنَّا لَمُبْتَلِين‌َ (مؤمنون: 30)

(آرى،) در اين ماجرا (براى صاحبان عقل و انديشه) آيات و نشانه‏هايى است و ما مسلّماً همگان را آزمايش مى‏كنيم! (30)


وَ قَال‌َ الْمَلَأَُ مِنْ‌ قَوْمِه‌ِ الَّذِين‌َ كَفَرُوا وَ كَذَّبُوا بِلِقَاءِ الْآخِرَة‌ِ وَ أَتْرَفْنَاهُم‌ْ فِي‌ الْحَيَاة‌ِ الدُّنْيَا مَا هَذَا إِلاَّ بَشَرٌ مِثْلُكُم‌ْ يَأْكُل‌ُ مِمَّا تَأْكُلُون‌َ مِنْه‌ُ وَ يَشْرَب‌ُ مِمَّا تَشْرَبُون‌َ (مؤمنون: 33)

ولى اشرافيان (خودخواه) از قوم او كه كافر بودند، و ديدار آخرت را تكذيب مى‏كردند، و در زندگى دنيا به آنان ناز و نعمت داده بوديم، گفتند: «اين بشرى است مثل شما از آنچه مى‏خوريد مى‏خورد و از آنچه مى‏نوشيد مى‏نوشد! (پس چگونه مى‏تواند پيامبر باشد؟!) (33)


وَ لَئِن‌ْ أَطَعْتُمْ‌ بَشَرَاً مِثْلَكُم‌ْ إِنَّكُم‌ْ إِذَاً لَخَاسِرُون‌َ (مؤمنون: 34)

و اگر از بشرى همانند خودتان اطاعت كنيد، مسلّماً زيانكاريد. (34)


أَيَعِدُكُم‌ْ أَنَّكُم‌ْ إِذَا مِتُّم‌ْ وَ كُنْتُم‌ْ تُرَابَاً وَ عِظَامَاً أَنَّكُمْ‌ مُخْرَجُون‌َ (مؤمنون: 35)

آيا او به شما وعده مى‏دهد هنگامى كه مرديد و خاك و استخوانهايى (پوسيده) شديد، بار ديگر (از قبرها) بيرون آورده مى‏شويد؟! (35)


إِن‌ْ هِي‌َ إِلاَّ حَيَاتُنَا الدُّنْيَا نَمُوت‌ُ وَ نَحْيَا وَ مَا نَحْن‌ُ بِمَبْعُوثِين‌َ (مؤمنون: 37)

مسلّماً غير از اين زندگى دنياى ما، چيزى در كار نيست پيوسته گروهى از ما مى‏ميريم، و نسل ديگرى جاى ما را مى‏گيرد و ما هرگز برانگيخته نخواهيم شد! (37)


إِن‌ْ هُوَ إِلاَّ رَجُل‌ٌ افْتَرَي‌ عَلَي‌ الله‌ِ كَذِبَاً وَ مَا نَحْن‌ُ لَه‌ُ بِمُؤْمِنِين‌َ (مؤمنون: 38)

او فقط مردى دروغگوست كه بر خدا افترا بسته و ما هرگز به او ايمان نخواهيم آورد!» (38)


مَا تَسْبِق‌ُ مِن‌ْ أُمَّة‌ٍ أَجَلَهَا وَ مَا يَسْتَأْخِرُون‌َ (مؤمنون: 43)

هيچ ا متى بر اجل و سر رسيد حتمى خود پيشى نمى‏گيرد، و از آن تأخير نيز نمى‏كند. (43)


ثُم‌َّ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا تَتْرَا كُلَّمَا جَاءَ أُمَّة‌ً رَسُولُهَا كَذَّبُوه‌ُ فَأَتْبَعْنَا بَعْضَهُمْ‌ بَعْضَاً وَ جَعَلْنَاهُم‌ْ أَحَادِيث‌َ فَبُعْدَاً لِقَوْم‌ٍ لاَ يُؤْمِنُون‌َ (مؤمنون: 44)

سپس رسولان خود را يكى پس از ديگرى فرستاديم هر زمان رسولى براى (هدايت) قومى مى‏آمد، او را تكذيب مى‏كردند ولى ما اين امّتهاى سركش را يكى پس از ديگرى هلاك نموديم، و آنها را احاديثى قرار داديم (چنان محو شدند كه تنها نام و گفتگويى از آنان باقى ماند.) دور باد (از رحمت خدا) قومى كه ايمان نمى‏آورند! (44)


ثُم‌َّ أَرْسَلْنَا مُوسَي‌ وَ أَخَاه‌ُ هَارُون‌َ بِآيَاتِنَا وَ سُلْطَان‌ٍ مُبِين‌ٍ (مؤمنون: 45)

سپس موسى و برادرش هارون را با آيات خود و دليلى روشن فرستاديم ... (45)


إِلَي‌ فِرْعَوْن‌َ وَ مَلَئِه‌ِ فَاسْتَكْبَرُوا وَ كَانُوا قَوْمَاً عَالِين‌َ (مؤمنون: 46)

بسوى فرعون و اطرافيان اشرافى او امّا آنها تكبّر كردند، و آنها مردمى برترى‏جوى بودند. (46)


فَقَالُوا أَنُؤْمِن‌ُ لِبَشَرَيْن‌ِ مِثْلِنَا وَ قَوْمُهُمَا لَنَا عَابِدُون‌َ (مؤمنون: 47)

آنها گفتند: «آيا ما به دو انسان همانند خودمان ايمان بياوريم، در حالى كه قوم آنها بردگان ما هستند؟!» (47)


وَ لَقَدْ آتَيْنَا مُوسَي‌ الْكِتَاب‌َ لَعَلَّهُم‌ْ يَهْتَدُون‌َ (مؤمنون: 49)

و ما به موسى كتاب (آسمانى) داديم شايد آنان [بنى اسرائيل‏] هدايت شوند. (49)


وَ جَعَلْنَا ابْن‌َ مَرْيَم‌َ وَ أُمَّه‌ُ آيَة‌ً وَ آوَيْنَاهُمَا إِلَي‌ رَبْوَة‌ٍ ذَات‌ِ قَرَارٍ وَ مَعِين‌ٍ (مؤمنون: 50)

و ما فرزند مريم [عيسى‏] و مادرش را آيت و نشانه‏اى قرار داديم و آنها را در سرزمين مرتفعى كه داراى امنيّت و آب جارى بود جاى داديم. (50)


يَا أَيُّهَا الرُّسُل‌ُ كُلُوا مِن‌َ الطَّيِّبَات‌ِ وَاعْمَلُوا صَالِحَاً إِنِّي‌ بِمَا تَعْمَلُون‌َ عَلِيم‌ٌ (مؤمنون: 51)

اى پيامبران! از غذاهاى پاكيزه بخوريد، و عمل صالح انجام دهيد، كه من به آنچه انجام مى‏دهيد آگاهم. (51)


وَ إِن‌َّ هَذِه‌ِ أُمَّتُكُم‌ْ أُمَّة‌ً وَاحِدَة‌ً وَ أَنَا رَبُّكُم‌ْ فَاتَّقُون‌ِ (مؤمنون: 52)

و اين امّت شما امّت واحدى است و من پروردگار شما هستم پس، از مخالفت فرمان من بپرهيزيد! (52)


أَيَحْسَبُون‌َ أَنَّ مَا نُمِدُّهُمْ‌ بِه‌ِ مِنْ‌ مَال‌ٍ وَ بَنِين‌َ (مؤمنون: 55)

آنها گمان مى‏كنند اموال و فرزندانى كه بعنوان كمك به آنان مى‏دهيم ... (55)


وَالَّذِين‌َ هُمْ‌ بِآيَات‌ِ رَبِّهِم‌ْ يُؤْمِنُون‌َ (مؤمنون: 58)

و آنان كه به آيات پروردگارشان ايمان مى‏آورند، (58)


وَالَّذِين‌َ هُمْ‌ بِرَبِّهِم‌ْ لاَ يُشْرِكُون‌َ (مؤمنون: 59)

و آنها كه به پروردگارشان شرك نمى‏ورزند، (59)


وَالَّذِين‌َ يُؤْتُون‌َ مَا آتَوْا وَ قُلُوبُهُم‌ْ وَجِلَة‌ٌ أَنَّهُم‌ْ إِلَي‌ رَبِّهِم‌ْ رَاجِعُون‌َ (مؤمنون: 60)

و آنها كه نهايت كوشش را در انجام طاعات به خرج مى‏دهند و با اين حال، دلهايشان هراسناك است از اينكه سرانجام بسوى پروردگارشان بازمى‏گردند، (60)


أُولَئِك‌َ يُسَارِعُون‌َ فِي‌ الْخَيْرَات‌ِ وَ هُم‌ْ لَهَا سَابِقُون‌َ (مؤمنون: 61)

(آرى) چنين كسانى در خيرات سرعت مى‏كنند و از ديگران پيشى مى‏گيرند (و مشمول عنايات ما هستند). (61)


وَ لاَ نُكَلِّف‌ُ نَفْسَاً إِلاَّ وُسْعَهَا وَ لَدَيْنَا كِتَاب‌ٌ يَنْطِق‌ُ بِالْحَق‌ِّ وَ هُم‌ْ لاَ يُظْلَمُون‌َ (مؤمنون: 62)

و ما هيچ كس را جز به اندازه تواناييش تكليف نمى‏كنيم و نزد ما كتابى است كه (تمام اعمال بندگان را ثبت كرده و) بحق سخن مى‏گويد و به آنان هيچ ستمى نمى‏شود. (62)


بَل‌ْ قُلُوبُهُم‌ْ فِي‌ غَمْرَة‌ٍ مِن‌ْ هَذَا وَ لَهُم‌ْ أَعْمَال‌ٌ مِنْ‌ دُون‌ِ ذَلِك‌َ هُم‌ْ لَهَا عَامِلُون‌َ (مؤمنون: 63)

ولى دلهاى آنها از اين نامه اعمال (و روز حساب و آيات قرآن) در بى‏خبرى فرورفته و اعمال (زشت) ديگرى جز اين دارند كه پيوسته آن را انجام مى‏دهند ... (63)


أَم‌ْ يَقُولُون‌َ بِه‌ِ جِنَّة‌ٌ بَل‌ْ جَاءَهُمْ‌ بِالْحَق‌ِّ وَ أَكْثَرُهُم‌ْ لِلْحَقِّ كَارِهُون‌َ (مؤمنون: 70)

يا مى‏گويند او ديوانه است؟! ولى او حق را براى آنان آورده امّا بيشترشان از حق كراهت دارند (و گريزانند). (70)


وَ لَوِ اتَّبَع‌َ الْحَق‌ُّ أَهْوَاءَهُم‌ْ لَفَسَدَت‌ِ السَّمَاوَات‌ُ وَالْأَرْض‌ُ وَ مَنْ‌ فِيهِن‌َّ بَل‌ْ أَتَيْنَاهُمْ‌ بِذِكْرِهِم‌ْ فَهُم‌ْ عنْ‌ ذِكْرِهِمْ‌ مُعْرِضُون‌َ (مؤمنون: 71)

و اگر حق از هوسهاى آنها پيروى كند، آسمانها و زمين و همه كسانى كه در آنها هستند تباه مى‏شوند! ولى ما قرآنى به آنها داديم كه مايه يادآورى (و عزّت و شرف) براى آنهاست، امّا آنان از (آنچه مايه) يادآوريشان (است) رويگردانند! (71)


أَم‌ْ تَسْأَلُهُم‌ْ خَرْجَاً فَخَرَاج‌ُ رَبِّك‌َ خَيْرٌ وَ هُوَ خَيْرُ الرَّازِقِين‌َ (مؤمنون: 72)

يا اينكه تو از آنها مزد و هزينه‏اى (در برابر دعوتت) مى‏خواهى؟ با اينكه مزد پروردگارت بهتر، و او بهترين روزى دهندگان است! (72)


وَ إِنَّك‌َ لَتَدْعُوهُم‌ْ إِلَي‌ صِرَاط‌ٍ مُسْتَقِيم‌ٍ (مؤمنون: 73)

بطور قطع و يقين، تو آنان را به راه راست دعوت مى‏كنى. (73)


وَ إِن‌َّ الَّذِين‌َ لاَ يُؤْمِنُون‌َ بِالْآخِرَة‌ِ عَن‌ِ الصِّرَاط‌ِ لَنَاكِبُون‌َ (مؤمنون: 74)

امّا كسانى كه به آخرت ايمان ندارند از اين راه منحرفند! (74)


وَ لَوْ رَحِمْنَاهُم‌ْ وَ كَشَفْنَا مَا بِهِمْ‌ مِنْ‌ ضُرٍّ لَلَجُّوا فِي‌ طُغْيَانِهِم‌ْ يَعْمَهُون‌َ (مؤمنون: 75)

و اگر به آنان رحم كنيد و گرفتاريها و مشكلاتشان را برطرف سازيم، (نه تنها بيدار نمى‏شوند، بلكه) در طغيانشان لجاجت مى‏ورزند و (در اين وادى) سرگردان مى‏مانند! (75)


وَ لَقَدْ أَخَذْنَاهُمْ‌ بِالْعَذَاب‌ِ فَمَا اسْتَكَانُوا لِرَبِّهِم‌ْ وَ مَا يَتَضَرَّعُون‌َ (مؤمنون: 76)

ما آنها را به عذاب و بلا گرفتار ساختيم (تا بيدار شوند)، امّا آنان نه در برابر پروردگارشان تواضع كردند، و نه به درگاهش تضرّع مى‏كنند! (76)


وَ هُوَ الَّذِي‌ أَنْشَأَ لَكُم‌ُ السَّمْع‌َ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَة‌ً قَلِيلاً مَا تَشْكُرُون‌َ (مؤمنون: 78)

و او كسى است كه براى شما گوش و چشم و قلب [عقل‏] ايجاد كرد امّا كمتر شكر او را بجا مى‏آوريد. (78)


وَ هُوَ الَّذِي‌ ذَرَأَكُم‌ْ فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَ إِلَيْه‌ِ تُحْشَرُون‌َ (مؤمنون: 79)

و او كسى است كه شما را در زمين آفريد و به سوى او محشور مى‏شويد! (79)


وَ هُوَ الَّذِي‌ يُحْيِي‌ وَ يُمِيت‌ُ وَ لَه‌ُ اخْتِلاَف‌ُ اللَّيْل‌ِ وَالنَّهَارِ أَفَلاَ تَعْقِلُون‌َ (مؤمنون: 80)

و او كسى است كه زنده مى‏كند و مى‏ميراند و رفت و آمد شب و روز از آن اوست آيا انديشه نمى‏كنيد؟! (80)


قَالُوا أَإِذَا مِتْنَا وَ كُنَّا تُرَابَاً وَ عِظَامَاً أَإِنَّا لَمَبْعُوثُون‌َ (مؤمنون: 82)

آنها گفتند: «آيا هنگامى كه مرديم و خاك و استخوانهايى (پوسيده) شديم، آيا بار ديگر برانگيخته خواهيم شد؟! (82)


لَقَدْ وُعِدْنَا نَحْن‌ُ وَ آبَاؤُنَا هَذَا مِنْ‌ قَبْل‌ُ إِن‌ْ هَذَا إِلاَّ أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِين‌َ (مؤمنون: 83)

اين وعده به ما و پدرانمان از قبل داده شده اين فقط افسانه‏هاى پيشينيان است!» (83)


قُلْ‌ لِمَن‌ِ الْأَرْض‌ُ وَ مَنْ‌ فِيهَا إِنْ‌ كُنْتُم‌ْ تَعْلَمُون‌َ (مؤمنون: 84)

بگو: «زمين و كسانى كه در آن هستند از آن كيست، اگر شما مى‏دانيد؟!» (84)


قُل‌ْ مَنْ‌ رَب‌ُّ السَّمَاوَات‌ِ السَّبْع‌ِ وَ رَب‌ُّ الْعَرْش‌ِ الْعَظِيم‌ِ (مؤمنون: 86)

بگو: «چه كسى پروردگار آسمانهاى هفتگانه، و پروردگار عرش عظيم است؟» (86)


قُل‌ْ مَنْ‌ بِيَدِه‌ِ مَلَكُوت‌ُ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ وَ هُوَ يُجِيرُ وَ لاَ يُجَارُ عَلَيْه‌ِ إِنْ‌ كُنْتُم‌ْ تَعْلَمُون‌َ (مؤمنون: 88)

بگو: «اگر مى‏دانيد، چه كسى حكومت همه موجودات را در دست دارد، و به بى پناهان پناه مى‏دهد، و نياز به پناه‏دادن ندارد؟!» (88)


بَل‌ْ أَتَيْنَاهُمْ‌ بِالْحَق‌ِّ وَ إِنَّهُم‌ْ لَكَاذِبُون‌َ (مؤمنون: 90)

نه، (واقع اين است كه) ما حقّ را براى آنها آورديم و آنان دروغ مى‏گويند! (90)


مَا اتَّخَذَ الله‌ُ مِنْ‌ وَلَدٍ وَ مَا كَان‌َ مَعَه‌ُ مِن‌ْ إِلَه‌ٍ إِذَاً لَذَهَب‌َ كُل‌ُّ إِلَه‌ٍ بِمَا خَلَق‌َ وَ لَعَلاَ بَعْضُهُم‌ْ عَلَي‌ بَعْض‌ٍ سُبْحَان‌َ الله‌ِ عَمَّا يَصِفُون‌َ (مؤمنون: 91)

خدا هرگز فرزندى براى خود انتخاب نكرده و معبود ديگرى با او نيست كه اگر چنين مى‏شد، هر يك از خدايان مخلوقات خود را تدبير و اداره مى‏كردند و بعضى بر بعضى ديگر برترى مى‏جستند (و جهان هستى به تباهى كشيده مى‏شد) منزّه است خدا از آنچه آنان توصيف مى‏كنند! (91)


عَالِم‌ِ الْغَيْب‌ِ وَالشَّهَادَة‌ِ فَتَعَالَي‌ عَمَّا يُشْرِكُون‌َ (مؤمنون: 92)

او داناى نهان و آشكار است پس برتر است از آنچه براى او همتا قرار مى‏دهند! (92)


وَ إِنَّا عَلَي‌ أَنْ‌ نُرِيَك‌َ مَا نَعِدُهُم‌ْ لَقَادِرُون‌َ (مؤمنون: 95)

و ما تواناييم كه آنچه را به آنها وعده مى‏دهيم به تو نشان دهيم! (95)


وَ قُلْ‌ رَب‌ِّ أَعُوذُ بِك‌َ مِن‌ْ هَمَزَات‌ِ الشَّيَاطِين‌ِ (مؤمنون: 97)

و بگو: «پروردگارا! از وسوسه‏هاى شياطين به تو پناه مى‏برم! (97)


وَ أَعُوذُ بِك‌َ رَب‌ِّ أَنْ‌ يَحْضُرُون‌ِ (مؤمنون: 98)

و از اينكه آنان نزد من حاضر شوند (نيز)- اى پروردگار من- به تو پناه مى‏برم!» (98)


لَعَلِّي‌ أَعْمَل‌ُ صَالِحَاً فِيمَا تَرَكْت‌ُ كَلاَّ إِنَّهَا كَلِمَة‌ٌ هُوَ قَائِلُهَا وَ مِنْ‌ وَرَائِهِمْ‌ بَرْزَخ‌ٌ إِلَي‌ يَوْم‌ِ يُبْعَثُون‌َ (مؤمنون: 100)

شايد در آنچه ترك كردم (و كوتاهى نمودم) عمل صالحى انجام دهم!» (ولى به او مى‏گويند:) چنين نيست! اين سخنى است كه او به زبان مى‏گويد (و اگر بازگردد، كارش همچون گذشته است)! و پشت سر آنان برزخى است تا روزى كه برانگيخته شوند! (100)


فَإِذَا نُفِخ‌َ فِي‌ الصُّورِ فَلاَ أَنْسَاب‌َ بَيْنَهُم‌ْ يَوْمَئِذٍ وَ لاَ يَتَساءَلُون‌َ (مؤمنون: 101)

هنگامى كه در «صور» دميده شود، هيچ يك از پيوندهاى خويشاوندى ميان آنها در آن روز نخواهد بود و از يكديگر تقاضاى كمك نمى‏كنند (چون كارى از كسى ساخته نيست)! (101)


وَ مَن‌ْ خَفَّت‌ْ مَوَازِينُه‌ُ فَأُولَئِك‌َ الَّذِين‌َ خَسِرُوا أَنْفُسَهُم‌ْ فِي‌ جَهَنَّم‌َ خَالِدُون‌َ (مؤمنون: 103)

و آنان كه وزنه اعمالشان سبك باشد، كسانى هستند كه سرمايه وجود خود را از دست داده، در جهنم جاودانه خواهند ماند! (103)


تَلْفَح‌ُ وُجُوهَهُم‌ُ النَّارُ وَ هُم‌ْ فِيهَا كَالِحُون‌َ (مؤمنون: 104)

شعله‏هاى سوزان آتش همچون شمشير به صورتهايشان نواخته مى‏شود و در دوزخ چهره‏اى عبوس دارند. (104)


قَالُوا رَبَّنَا غَلَبَت‌ْ عَلَيْنَا شِقْوَتُنَا وَ كُنَّا قَوْمَاً ضَالِّين‌َ (مؤمنون: 106)

مى‏گويند: «پروردگارا! بدبختى ما بر ما چيره شد، و ما قوم گمراهى بوديم! (106)


قَال‌َ اخْسَئُوا فِيهَا وَ لاَ تُكَلِّمُون‌ِ (مؤمنون: 108)

(خداوند) مى‏گويد: «دور شويد در دوزخ، و با من سخن مگوييد! (108)


إِنَّه‌ُ كَان‌َ فَرِيق‌ٌ مِن‌ْ عِبَادِي‌ يَقُولُون‌َ رَبَّنَا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا وَ أَنْت‌َ خَيْرُ الرَّاحِمِين‌َ (مؤمنون: 109)

(فراموش كرده‏ايد) گروهى از بندگانم مى‏گفتند: پروردگارا! ما ايمان آورديم ما را ببخش و بر ما رحم كن و تو بهترين رحم كنندگانى! (109)


فَاتَّخَذْتُمُوهُم‌ْ سِخْرِيَّاً حَتَّي‌ أَنسَوْكُم‌ْ ذِكْرِي‌ وَ كُنْتُمْ‌ مِنْهُم‌ْ تَضْحَكُون‌َ (مؤمنون: 110)

امّا شما آنها را به باد مسخره گرفتيد تا شما را از ياد من غافل كردند و شما به آنان مى‏خنديديد! (110)


أَفَحَسِبْتُم‌ْ أَنَّمَا خَلَقْنَاكُم‌ْ عَبَثَاً وَ أَنَّكُم‌ْ إِلَيْنَا لاَ تُرْجَعُون‌َ (مؤمنون: 115)

آيا گمان كرديد شما را بيهوده آفريده‏ايم، و بسوى ما باز نمى‏گرديد؟ (115)


وَ مَنْ‌ يَدْع‌ُ مَع‌َ الله‌ِ إِلَهَاً آخَرَ لاَ بُرْهَان‌َ لَه‌ُ بِه‌ِ فَإِنَّمَا حِسَابُه‌ُ عِنْدَ رَبِّه‌ِ إِنَّه‌ُ لاَ يُفْلِح‌ُ الْكَافِرُون‌َ (مؤمنون: 117)

و هر كس معبود ديگرى را با خدا بخواند- و مسلّماً هيچ دليلى بر آن نخواهد داشت- حساب او نزد پروردگارش خواهد بود يقيناً كافران رستگار نخواهند شد! (117)


وَ قُلْ‌ رَب‌ِّ اغْفِرْ وَارْحَم‌ْ وَ أَنْت‌َ خَيْرُ الرَّاحِمِين‌َ (مؤمنون: 118)

و بگو: «پروردگارا! مرا ببخش و رحمت كن و تو بهترين رحم كنندگانى! (118)


سُورَة‌ٌ أَنْزَلْنَاهَا وَ فَرَضْنَاهَا وَ أَنْزَلْنَا فِيهَا آيَات‌ٍ بَيِّنَات‌ٍ لَعَلَّكُم‌ْ تَذَكَّرُون‌َ (نور: 1)

(اين) سوره‏اى است كه آن را فرو فرستاديم، و (عمل به آن را) واجب نموديم، و در آن آيات روشنى نازل كرديم، شايد شما متذكّر شويد! (1)


الزَّانِيَة‌ُ وَالزَّانِي‌ فَاجْلِدُوا كُل‌َّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا مِئَة‌َ جَلْدَة‌ٍ وَ لاَ تَأْخُذْكُمْ‌ بِهِمَا رَأْفَة‌ٌ فِي‌ دِين‌ِ الله‌ِ إِنْ‌ كُنْتُم‌ْ تُؤْمِنُون‌َ بِالله‌ِ وَالْيَوْم‌ِ الْآخِرِ وَلْيَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَة‌ٌ مِن‌َ الْمُؤْمِنِين‌َ (نور: 2)

هر يك از زن و مرد زناكار را صد تازيانه بزنيد و نبايد رأفت (و محبّت كاذب) نسبت به آن دو شما را از اجراى حكم الهى مانع شود، اگر به خدا و روز جزا ايمان داريد! و بايد گروهى از مؤمنان مجازاتشان را مشاهده كنند! (2)


الزَّانِي‌ لاَ يَنْكِح‌ُ إِلاَّ زَانِيَة‌ً أَوْ مُشْرِكَة‌ً وَالزَّانِيَة‌ُ لاَ يَنْكِحُهَا إِلاَّ زَان‌ٍ أَوْ مُشْرِك‌ٌ وَ حُرِّم‌َ ذَلِك‌َ عَلَي‌ الْمُؤْمِنِين‌َ (نور: 3)

مرد زناكار جز با زن زناكار يا مشرك ازدواج نمى‏كند و زن زناكار را، جز مرد زناكار يا مشرك، به ازدواج خود درنمى‏آورد و اين كار بر مؤمنان حرام شده است! (3)


وَالَّذِين‌َ يَرْمُون‌َ الْمُـحَصَنَات‌ِ ثُم‌َّ لَم‌ْ يَأْتُوا بِأَرْبَعَة‌ِ شُهَدَاءَ فَاجْلِدُوهُم‌ْ ثَمَانِين‌َ جَلْدَة‌ً وَ لاَ تَقْبَلُوا لَهُم‌ْ شَهَادَة‌ً أَبَدَاً وَ أُولَئِك‌َ هُم‌ُ الْفَاسِقُون‌َ (نور: 4)

و كسانى كه آنان پاكدامن را متّهم مى‏كنند، سپس چهار شاهد (بر مدّعاى خود) نمى‏آورند، آنها را هشتاد تازيانه بزنيد و شهادتشان را هرگز نپذيريد و آنها همان فاسقانند! (4)


إِلاَّ الَّذِين‌َ تَابُوا مِنْ‌ بَعْدِ ذَلِك‌َ وَ أَصْلَحُوا فَإِن‌َّ الله‌َ غَفُورٌ رَحِيم‌ٌ (نور: 5)

مگر كسانى كه بعد از آن توبه كنند و جبران نمايند (كه خداوند آنها را مى‏بخشد) زيرا خداوند آمرزنده و مهربان است. (5)


وَالَّذِين‌َ يَرْمُون‌َ أَزْوَاجَهُم‌ْ وَ لَم‌ْ يَكُنْ‌ لَهُم‌ْ شُهَدَاءُ إِلاَّ أَنْفُسُهُم‌ْ فَشَهَادَة‌ُ أَحَدِهِم‌ْ أَرْبَع‌ُ شَهَادَات‌ٍ بِالله‌ِ إِنَّه‌ُ لَمِن‌َ الصَّادِقِين‌َ (نور: 6)

و كسانى كه همسران خود را (به عمل منافى عفّت) متّهم مى‏كنند، و گواهانى جز خودشان ندارند، هر يك از آنها بايد چهار مرتبه به نام خدا شهادت دهد كه از راستگويان است (6)


وَالْخَامِسَة‌ُ أَن‌َّ لَعْنَت‌َ الله‌ِ عَلَيْه‌ِ إِنْ‌ كَان‌َ مِن‌َ الْكَاذِبِين‌َ (نور: 7)

و در پنجمين بار بگويد كه لعنت خدا بر او باد اگر از دروغگويان باشد. (7)


وَ يَدْرَأُ عَنْهَا الْعَذَاب‌َ أَنْ‌ تَشْهَدَ أَرْبَع‌َ شَهَادَات‌ٍ بِالله‌ِ إِنَّه‌ُ لَمِن‌َ الْكَاذِبِين‌َ (نور: 8)

آن زن نيز مى‏تواند كيفر (زنا) را از خود دور كند، به اين طريق كه چهار بار خدا را به شهادت طلبد كه آن مرد (در اين نسبتى كه به او مى‏دهد) از دروغگويان است. (8)


وَالْخَامِسَة‌َ أَن‌َّ غَضَب‌َ الله‌ِ عَلَيْهَا إِنْ‌ كَان‌َ مِن‌َ الصَّادِقِين‌َ (نور: 9)

و بار پنجم بگويد كه غضب خدا بر او باد اگر آن مرد از راستگويان باشد. (9)


وَ لَوْلاَ فَضْل‌ُ الله‌ِ عَلَيْكُم‌ْ وَ رَحْمَتُه‌ُ وَ أَن‌َّ الله‌َ تَوَّاب‌ٌ حَكِيم‌ٌ (نور: 10)

و اگر فضل و رحمت خدا شامل حال شما نبود و اينكه او توبه‏پذير و حكيم است (بسيارى از شما گرفتار مجازات سخت الهى مى‏شديد)! (10)


إِن‌َّ الَّذِين‌َ جَاءُوا بِالْإِفْك‌ِ عُصْبَة‌ٌ مِنْكُم‌ْ لاَ تَحْسَبُوه‌ُ شَرَّاً لَكُمْ‌ بَل‌ْ هُوَ خَيْرٌ لَكُم‌ْ لِكُل‌ِّ امْرِئ‌ٍ مِنْهُمْ‌ مَا اكْتَسَب‌َ مِن‌َ الْإِثْم‌ِ وَالَّذِي‌ تَوَلَّي‌ كِبْرَه‌ُ مِنْهُم‌ْ لَه‌ُ عَذَاب‌ٌ عَظِيم‌ٌ (نور: 11)

مسلّماً كسانى كه آن تهمت عظيم را عنوان كردند گروهى (متشكّل و توطئه‏گر) از شما بودند امّا گمان نكنيد اين ماجرا براى شما بد است، بلكه خير شما در آن است آنها هر كدام سهم خود را از اين گناهى كه مرتكب شدند دارند و از آنان كسى كه بخش مهمّ آن را بر عهده داشت عذاب عظيمى براى اوست! (11)


لَوْلاَ إِذْ سَمِعْتُمُوه‌ُ ظَن‌َّ الْمُؤْمِنُون‌َ وَالْمُؤْمِنَات‌ُ بِأَنْفُسِهِم‌ْ خَيْرَاً وَ قَالُوا هَذَا إِفْك‌ٌ مُبِين‌ٌ (نور: 12)

چرا هنگامى كه اين (تهمت) را شنيديد، مردان و زنان با ايمان نسبت به خود (و كسى كه همچون خود آنها بود) گمان خير نبردند و نگفتند اين دروغى بزرگ و آشكار است؟! (12)


وَ لَوْلاَ فَضْل‌ُ الله‌ِ عَلَيْكُم‌ْ وَ رَحْمَتُه‌ُ فِي‌ الدُّنْيَا وَالْآخِرَة‌ِ لَمَسَّكُم‌ْ فِي‌ مَا أَفَضْتُم‌ْ فِيه‌ِ عَذَاب‌ٌ عَظِيم‌ٌ (نور: 14)

و اگر فضل و رحمت الهى در دنيا و آخرت شامل شما نمى‏شد، بخاطر اين گناهى كه كرديد عذاب سختى به شما مى‏رسيد! (14)


إِذْ تَلَقَّوْنَه‌ُ بِأَلْسِنَتِكُم‌ْ وَ تَقُولُون‌َ بِأَفْوَاهِكُمْ‌ مَا لَيْس‌َ لَكُمْ‌ بِه‌ِ عِلْم‌ٌ وَ تَحْسَبُونَه‌ُ هَيِّنَاً وَ هُوَ عِنْدَ الله‌ِ عَظِيم‌ٌ (نور: 15)

به خاطر بياوريد زمانى را كه اين شايعه را از زبان يكديگر مى‏گرفتيد، و با دهان خود سخنى مى‏گفتيد كه به آن يقين نداشتيد و آن را كوچك مى‏پنداشتيد در حالى كه نزد خدا بزرگ است! (15)


وَ لَوْلاَ إِذْ سَمِعْتُمُوه‌ُ قُلْتُمْ‌ مَا يَكُون‌ُ لَنَا أَنْ‌ نَتَكَلَّم‌َ بِهَذَا سُبْحَانَك‌َ هَذَا بُهْتَان‌ٌ عَظِيم‌ٌ (نور: 16)

چرا هنگامى كه آن را شنيديد نگفتيد: «ما حق نداريم كه به اين سخن تكلّم كنيم خداوندا منزّهى تو، اين بهتان بزرگى است»؟! (16)


وَ يُبَيِّن‌ُ الله‌ُ لَكُم‌ُ الْآيَات‌ِ وَالله‌ُ عَلِيم‌ٌ حَكِيم‌ٌ (نور: 18)

و خداوند آيات را براى شما بيان مى‏كند، و خدا دانا و حكيم است. (18)


إِن‌َّ الَّذِين‌َ يُحِبُّون‌َ أَنْ‌ تَشِيع‌َ الْفَاحِشَة‌ُ فِي‌ الَّذِين‌َ آمَنُوا لَهُم‌ْ عَذَاب‌ٌ أَلِيم‌ٌ فِي‌ الدُّنْيَا وَالْآخِرَة‌ِ وَالله‌ُ يَعْلَم‌ُ وَ أَنْتُم‌ْ لاَ تَعْلَمُون‌َ (نور: 19)

كسانى كه دوست دارند زشتيها در ميان مردم با ايمان شيوع يابد، عذاب دردناكى براى آنان در دنيا و آخرت است و خداوند مى‏داند و شما نمى‏دانيد! (19)


وَ لَوْلاَ فَضْل‌ُ الله‌ِ عَلَيْكُم‌ْ وَ رَحْمَتُه‌ُ وَ أَن‌َّ الله‌َ رَؤُوف‌ٌ رَحِيم‌ٌ (نور: 20)

و اگر فضل و رحمت الهى شامل حال شما نبود و اينكه خدا مهربان و رحيم است (مجازات سختى دامانتان را مى‏گرفت)! (20)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا لاَ تَتَّبِعُوا خُطُوَات‌ِ الشَّيْطَان‌ِ وَ مَنْ‌ يَتَّبِع‌ْ خُطُوَات‌ِ الشَّيْطَان‌ِ فَإِنَّه‌ُ يَأْمُرُ بِالْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ وَ لَوْلاَ فَضْل‌ُ الله‌ِ عَلَيْكُم‌ْ وَ رَحْمَتُه‌ُ مَا زَكَي‌ مِنْكُمْ‌ مِنْ‌ أَحَدٍ أَبَدَاً وَ لَكِنَّ‌ الله‌َ يُزَكِّي‌ مَنْ‌ يَشَاءُ وَالله‌ُ سَمِيع‌ٌ عَلِيم‌ٌ (نور: 21)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! از گامهاى شيطان پيروى نكنيد! هر كس پيرو شيطان شود (گمراهش مى‏سازد، زيرا) او به فحشا و منكر فرمان مى‏دهد! و اگر فضل و رحمت الهى بر شما نبود، هرگز احدى از شما پاك نمى‏شد ولى خداوند هر كه را بخواهد تزكيه مى‏كند، و خدا شنوا و داناست! (21)


وَ لاَ يَأْتَل‌ِ أُولُوا الْفَضْل‌ِ مِنْكُم‌ْ وَالسَّعَة‌ِ أَنْ‌ يُؤْتُوا أُولِي‌ الْقُرْبَي‌ وَالْمَسَاكِين‌َ وَالْمُهَاجِرِين‌َ فِي‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ وَلْيَعْفُوا وَلْيَصْفَحُوا أَلاَ تُحِبُّون‌َ أَنْ‌ يَغْفِرَ الله‌ُ لَكُم‌ْ وَالله‌ُ غَفُورٌ رَحِيم‌ٌ (نور: 22)

آنها كه از ميان شما داراى برترى (مالى) و وسعت زندگى هستند نبايد سوگند ياد كنند كه از انفاق نسبت به نزديكان و مستمندان و مهاجران در راه خدا دريغ نمايند آنها بايد عفو كنند و چشم بپوشند آيا دوست نمى‏داريد خداوند شما را ببخشد؟! و خداوند آمرزنده و مهربان است! (22)


إِن‌َّ الَّذِين‌َ يَرْمُون‌َ الْمُـحْصَنَات‌ِ الْغَافِلاَت‌ِ الْمُؤْمِنَات‌ِ لُعِنُوا فِي‌ الدُّنْيَا وَالْآخِرَة‌ِ وَ لَهُم‌ْ عَذَاب‌ٌ عَظيم‌ٌ (نور: 23)

كسانى كه زنان پاكدامن و بى‏خبر (از هر گونه آلودگى) و مؤمن را متهم مى‏سازند، در دنيا و آخرت از رحمت الهى بدورند و عذاب بزرگى براى آنهاست. (23)


يَوْم‌َ تَشْهَدُ عَلَيْهِم‌ْ أَلْسِنَتُهُم‌ْ وَ أَيْدِيهِم‌ْ وَ أَرْجُلُهُمْ‌ بِمَا كَانُوا يَعْمَلُون‌َ (نور: 24)

در آن روز زبانها و دستها و پاهايشان بر ضدّ آنها به اعمالى كه مرتكب مى‏شدند گواهى مى‏دهد! (24)


يَوْمَئِذٍ يُوَفِّيهِم‌ُ الله‌ُ دِينَهُم‌ُ الْحَق‌َّ وَ يَعْلَمُون‌َ أَن‌َّ الله‌َ هُوَ الْحَق‌ُّ الْمُبِين‌ُ (نور: 25)

آن روز، خداوند جزاى واقعى آنان را بى‏كم و كاست مى‏دهد و مى‏دانند كه خداوند حق آشكار است! (25)


الْخَبِيثَات‌ُ لِلْخَبِيثِين‌َ وَالْخَبِيثُون‌َ لِلْخَبِيثَات‌ِ وَالطَّيِّبَات‌ُ لِلطَّيِّبِين‌َ وَالطَّيِّبُون‌َ لِلطَّيِّبَات‌ِ أُولَئِك‌َ مُبَرَّءُون‌َ مِمَّا يَقُولُون‌َ لَهُمْ‌ مَغْفِرَة‌ٌ وَ رِزْق‌ٌ كَرِيم‌ٌ (نور: 26)

زنان ناپاك از آن مردان ناپاكند، و مردان ناپاك نيز به زنان ناپاك تعلّق دارند و زنان پاك از آن مردان پاك، و مردان پاك از آن زنان پاكند! اينان از نسبتهاى ناروايى كه (ناپاكان) به آنان مى‏دهند مبرّا هستند و براى آنان آمرزش (الهى) و روزى پرارزشى است! (26)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا لاَ تَدْخُلُوا بُيُوتَاً غَيْرَ بُيُوتِكُم‌ْ حَتَّي‌ تَسْتَأْنِسُوا وَ تُسَلِّمُوا عَلَي‌ أَهْلِهَا ذَلِكُم‌ْ خَيْرٌ لَكُم‌ْ لَعَلَّكُم‌ْ تَذَكَّرُون‌َ (نور: 27)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! در خانه‏هايى غير از خانه خود وارد نشويد تا اجازه بگيريد و بر اهل آن خانه سلام كنيد اين براى شما بهتر است شايد متذكّر شويد! (27)


فَإِنْ‌ لَم‌ْ تَجِدُوا فِيهَا أَحَدَاً فَلاَ تَدْخُلُوهَا حَتَّي‌ يُؤْذَن‌َ لَكُم‌ْ وَ إِنْ‌ قِيل‌َ لَكُم‌ُ ارْجِعُوا فَارْجِعُوا هُوَ أَزْكَي‌ لَكُم‌ْ وَالله‌ُ بِمَا تَعْمَلُون‌َ عَلِيم‌ٌ (نور: 28)

و اگر كسى را در آن نيافتيد، وارد نشويد تا به شما اجازه داده شود و اگر گفته شد: «بازگرديد!» بازگرديد اين براى شما پاكيزه‏تر است و خداوند به آنچه انجام مى‏دهيد آگاه است! (28)


لَيْس‌َ عَلَيْكُم‌ْ جُنَاح‌ٌ أَنْ‌ تَدْخُلُوا بُيُوتَاً غَيْرَ مَسْكُونَة‌ٍ فِيهَا مَتَاع‌ٌ لَكُم‌ْ وَالله‌ُ يَعْلَم‌ُ مَا تُبْدُون‌َ وَ مَا تَكْتُمُون‌َ (نور: 29)

(ولى) گناهى بر شما نيست كه وارد خانه‏هاى غير مسكونى بشويد كه در آن متاعى متعلّق به شما وجود دارد و خدا آنچه را آشكار مى‏كنيد و آنچه را پنهان مى‏داريد، مى‏داند! (29)


قُلْ‌ لِلْمُؤْمِنِين‌َ يُغُضُّوا مِن‌ْ أَبْصَارِهِم‌ْ وَ يَحْفَظُوا فُرُوجَهُم‌ْ ذَلِك‌َ أَزْكَي‌ لَهُم‌ْ إِن‌َّ الله‌َ خَبِيرٌ بِمَا يَصْنَعُون‌َ (نور: 30)

به مؤمنان بگو چشمهاى خود را (از نگاه به نامحرمان) فروگيرند، و عفاف خود را حفظ كنند اين براى آنان پاكيزه‏تر است خداوند از آنچه انجام مى‏دهيد آگاه است! (30)


وَ قُلْ‌ لِلْمُؤْمِنَات‌ِ يَغْضُضْن‌َ مِن‌ْ أَبْصَارِهِن‌َّ وَ يَحْفَظْن‌َ فُرُوجَهُن‌َّ وَ لاَ يُبْدِين‌َ زِينَتَهُن‌َّ إِلاَّ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْن‌َ بِخُمُرِهِن‌َّ عَلَي‌ جُيُوبِهِن‌َّ وَ لاَ يُبْدِين‌َ زِينَتَهُن‌َّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِن‌َّ أَوْ آبَائِهِن‌َّ أَوْ آبَاءِ بُعُولَتِهِن‌َّ أَوْ أَبْنَائِهِن‌َّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِن‌َّ أَوْ إِخْوَانِهِن‌َّ أَوْ بَنِي‌ إِخْوَانِهِن‌َّ أَوْ بَنِي‌ أَخَوَاتِهِن‌َّ أَوْ نِسَائِهِن‌َّ أَوْ مَا مَلَكَت‌ْ أَيْمَانُهُن‌َّ أَوِ التَّابِعِين‌َ غَيْرِ أُولِي‌ الْإِرْبَة‌ِ مِن‌َ الرِّجَال‌ِ أَوِ الطِّفْل‌ِ الَّذِين‌َ لَم‌ْ يَظْهَرُوا عَلَي‌ عَوْرَات‌ِ النِّسَاءِ وَ لاَ يَضْرِبْن‌َ بِأَرْجُلِهِن‌َّ لِيُعْلَم‌َ مَا يُخْفِين‌َ مِنْ‌ زِينَتِهِن‌َّ وَ تُوبُوا إِلَي‌ الله‌ِ جَمِيعَاً أَيُّهَ الْمُؤْمِنُون‌َ لَعَلَّكُم‌ْ تُفْلِحُون‌َ (نور: 31)

و به آنان با ايمان بگو چشمهاى خود را (از نگاه هوس‏آلود) فروگيرند، و دامان خويش را حفظ كنند و زينت خود را- جز آن مقدار كه نمايان است- آشكار ننمايند و (اطراف) روسرى‏هاى خود را بر سينه خود افكنند (تا گردن و سينه با آن پوشانده شود)، و زينت خود را آشكار نسازند مگر براى شوهرانشان، يا پدرانشان، يا پدر شوهرانشان، يا پسرانشان، يا پسران همسرانشان، يا برادرانشان، يا پسران برادرانشان، يا پسران خواهرانشان، يا زنان هم‏كيششان، يا بردگانشان [كنيزانشان‏]، يا افراد سفيه كه تمايلى به زن ندارند، يا كودكانى كه از امور جنسى مربوط به زنان آگاه نيستند و هنگام راه رفتن پاهاى خود را به زمين نزنند تا زينت پنهانيشان دانسته شود (و صداى خلخال كه برپا دارند به گوش رسد). و همگى بسوى خدا بازگرديد اى مؤمنان، تا رستگار شويد! (31)


وَ أَنْكِحُوا الْأَيَامَي‌ مِنْكُم‌ْ وَالصَّالِحِين‌َ مِن‌ْ عِبَادِكُم‌ْ وَ إِمَائِكُم‌ْ إِنْ‌ يَكُونُوا فُقَرَاءَ يُغْنِهِم‌ُ الله‌ُ مِنْ‌ فَضْلِه‌ِ وَالله‌ُ وَاسِع‌ٌ عَلِيم‌ٌ (نور: 32)

مردان و زنان بى‏همسر خود را همسر دهيد، همچنين غلامان و كنيزان صالح و درستكارتان را اگر فقير و تنگدست باشند، خداوند از فضل خود آنان را بى‏نياز مى‏سازد خداوند گشايش‏دهنده و آگاه است! (32)


وَلْيَسْتَعْفِف‌ِ الَّذِين‌َ لاَ يَجِدُون‌َ نِكَاحَاً حَتَّي‌ يُغْنِيَهُم‌ُ الله‌ُ مِنْ‌ فَضْلِه‌ِ وَالَّذِين‌َ يَبْتَغُون‌َ الْكِتَاب‌َ مِمَّا مَلَكَت‌ْ أَيْمَانُكُم‌ْ فَكَاتِبُوهُم‌ْ إِن‌ْ عَلِمْتُم‌ْ فِيهِم‌ْ خَيْرَاً وَ آتُوهُمْ‌ مِنْ‌ مَال‌ِ الله‌ِ الَّذِي‌ آتَاكُم‌ْ وَ لاَ تُكْرِهُوا فَتَيَاتِكُم‌ْ عَلَي‌ الْبِغَاءِ إِن‌ْ أَرَدْن‌َ تَحَصُّنَاً لِتَبْتَغُوا عَرَض‌َ الْحَيَاة‌ِ الدُّنْيَا وَ مَنْ‌ يُكْرِهْهُن‌َّ فَإِن‌َّ الله‌َ مِنْ‌ بَعْدِ إِكْرَاهِهِن‌َّ غَفُورٌ رَحِيم‌ٌ (نور: 33)

و كسانى كه امكانى براى ازدواج نمى‏يابند، بايد پاكدامنى پيشه كنند تا خداوند از فضل خود آنان را بى‏نياز گرداند! و آن بردگانتان كه خواستار مكاتبه [قرار داد مخصوص براى آزاد شدن‏] هستند، با آنان قرار داد ببنديد اگر رشد و صلاح در آنان احساس مى‏كنيد (كه بعد از آزادى، توانايى زندگى مستقل را دارند) و چيزى از مال خدا را كه به شما داده است به آنان بدهيد! و كنيزان خود را براى دستيابى متاع ناپايدار زندگى دنيا مجبور به خود فروشى نكنيد اگر خودشان مى‏خواهند پاك بمانند! و هر كس آنها را (بر اين كار) اجبار كند، (سپس پشيمان گردد،) خداوند بعد از اين اجبار آنها غفور و رحيم است! (توبه كنيد و بازگرديد، تا خدا شما را ببخشد!) (33)


وَ لَقَدَ أَنْزَلْنَا إِلَيْكُم‌ْ آيَات‌ٍ مُبَيِّنَات‌ٍ وَ مَثَلاً مِن‌َ الَّذِين‌َ خَلَوْا مِنْ‌ قَبْلِكُم‌ْ وَ مَوْعِظَة‌ً لِلْمُتَّقِين‌َ (نور: 34)

ما بر شما آياتى فرستاديم كه حقايق بسيارى را تبيين مى‏كند، و اخبارى از كسانى كه پيش از شما بودند، و موعظه و اندرزى براى پرهيزگاران! (34)


الله‌ُ نُورُ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ مَثَل‌ُ نُورِه‌ِ كَمِشْكَاة‌ٍ فِيهَا مِصْبَاح‌ٌ الْمِصْبَاح‌ُ فِي‌ زُجَاجَة‌ٍ الزُّجَاجَة‌ُ كَأَنَّهَا كَوْكَب‌ٌ دُرِّي‌ٌّ يُوقَدُ مِنْ‌ شَجَرَة‌ٍ مُبَارَكَة‌ٍ زَيْتُونَة‌ٍ لاَ شَرْقِيِّة‌ٍ وَ لاَ غَرْبِيَّة‌ٍ يَكَادُ زَيْتُهَا يُضِي‌ءُ وَ لَوْ لَم‌ْ تَمْسَسْه‌ُ نَارٌ نُورٌ عَلَي‌ نُورٍ يَهْدِي‌ الله‌ُ لِنُورِه‌ِ مَنْ‌ يَشَاءُ وَ يَضْرِب‌ُ الله‌ُ الْأَمْثَال‌َ لِلنَّاس‌ِ وَالله‌ُ بِكُل‌ِّ شَي‌ْءٍ عَلِيم‌ٌ (نور: 35)

خداوند نور آسمانها و زمين است مثل نور خداوند همانند چراغدانى است كه در آن چراغى (پر فروغ) باشد، آن چراغ در حبابى قرار گيرد، حبابى شفاف و درخشنده همچون يك ستاره فروزان، اين چراغ با روغنى افروخته مى‏شود كه از درخت پربركت زيتونى گرفته شده كه نه شرقى است و نه غربى (روغنش آن چنان صاف و خالص است كه) نزديك است بدون تماس با آتش شعله‏ور شود نورى است بر فراز نورى و خدا هر كس را بخواهد به نور خود هدايت مى‏كند، و خداوند به هر چيزى داناست. (35)


فِي‌ بُيُوت‌ٍ أَذِن‌َ الله‌ُ أَنْ‌ تُرْفَع‌َ وَ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُه‌ُ يُسَبِّح‌ُ لَه‌ُ فِيهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآصَال‌ِ (نور: 36)

(اين چراغ پرفروغ) در خانه‏هايى قرار دارد كه خداوند اذن فرموده ديوارهاى آن را بالا برند (تا از دستبرد شياطين و هوسبازان در امان باشد) خانه‏هايى كه نام خدا در آنها برده مى‏شود، و صبح و شام در آنها تسبيح او مى‏گويند ... (36)


رِجَال‌ٌ لاَ تُلْهِيهِم‌ْ تِجَارَة‌ٌ وَ لاَ بَيْع‌ٌ عَنْ‌ ذِكْرِ الله‌ِ وَ إِقَام‌ِ الصَّلاَة‌ِ وَ إِيتَاءِ الزَّكَاة‌ِ يَخَافُون‌َ يَوْمَاً تَتَقَلَّب‌ُ فِيه‌ِ الْقُلُوب‌ُ وَالْأَبْصَارُ (نور: 37)

مردانى كه نه تجارت و نه معامله‏اى آنان را از ياد خدا و برپاداشتن نماز و اداى زكات غافل نمى‏كند آنها از روزى مى‏ترسند كه در آن، دلها و چشمها زير و رو مى‏شود. (37)


لِيَجْزِيَهُم‌ُ الله‌ُ أَحْسَن‌َ مَا عَمِلُوا وَ يَزيدَهُمْ‌ مِنْ‌ فَضْلِه‌ِ وَالله‌ُ يَرْزُق‌ُ مَنْ‌ يَشَاءُ بِغَيْرِ حِسَاب‌ٍ (نور: 38)

(آنها به سراغ اين كارها مى‏روند) تا خداوند آنان را به بهترين اعمالى كه انجام داده‏اند پاداش دهد، و از فضل خود بر پاداششان بيفزايد و خداوند به هر كس بخواهد بى حساب روزى مى‏دهد (و از مواهب بى‏انتهاى خويش بهره‏مند مى‏سازد). (38)


وَالَّذِين‌َ كَفَرُوا أَعْمَالُهُم‌ْ كَسَرَاب‌ٍ بِقِيعَة‌ٍ يَحْسَبُه‌ُ الظَّمْآن‌ُ مَاءً حَتَّي‌ إِذَا جَاءَه‌ُ لَم‌ْ يَجِدْه‌ُ شَيْءً وَ وَجَدَ الله‌َ عِنْدَه‌ُ فَوَفَّاه‌ُ حِسَابَه‌ُ وَالله‌ُ سَرِيع‌ُ الْحِسَاب‌ِ (نور: 39)

كسانى كه كافر شدند، اعمالشان همچون سرابى است در يك كوير كه انسان تشنه از دور آن را آب مى‏پندارد امّا هنگامى كه به سراغ آن مى‏آيد چيزى نمى‏يابد، و خدا را نزد آن مى‏يابد كه حساب او را بطور كامل مى‏دهد و خداوند سريع الحساب است! (39)


أَوْ كَظُلُمَات‌ٍ فِي‌ بَحْرٍ لُجِّي‌ٍّ يَغْشَاه‌ُ مَوْج‌ٌ مِنْ‌ فَوْقِه‌ِ مَوْج‌ٌ مِنْ‌ فَوْقِه‌ِ سَحَاب‌ٌ ظُلُمَات‌ٌ بَعْضُهَا فَوْق‌َ بَعْض‌ٍ إِذَا أَخْرَج‌َ يَدَه‌ُ لَم‌ْ يَكَدْ يَراهَا وَ مَنْ‌ لَم‌ْ يَجْعَل‌ِ الله‌ُ لَه‌ُ نُورَاً فَمَا لَه‌ُ مِنْ‌ نُورٍ (نور: 40)

يا همچون ظلماتى در يك درياى عميق و پهناور كه موج آن را پوشانده، و بر فراز آن موج ديگرى، و بر فراز آن ابرى تاريك است ظلمتهايى است يكى بر فراز ديگرى، آن گونه كه هر گاه دست خود را خارج كند ممكن نيست آن را ببيند! و كسى كه خدا نورى براى او قرار نداده، نورى براى او نيست! (40)


أَلَم‌ْ تَرَ أَن‌َّ الله‌َ يُسَبِّح‌ُ لَه‌ُ مَنْ‌ فِي‌ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ وَالطَّيْرُ صَافَّات‌ٍ كُل‌ٌّ قَدْ عَلِم‌َ صَلاَتَه‌ُ وَ تَسْبِيحَه‌ُ وَالله‌ُ عَلِيم‌ٌ بِمَا يَفْعَلُون‌َ (نور: 41)

آيا نديدى تمام آنان كه در آسمانها و زمينند براى خدا تسبيح مى‏كنند، و همچنين پرندگان به هنگامى كه بر فراز آسمان بال گسترده‏اند؟! هر يك از آنها نماز و تسبيح خود را مى‏داند و خداوند به آنچه انجام ميدهند داناست! (41)


وَ لِالله‌ِ مُلْك‌ُ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ وَ إِلَي‌ الله‌ِ الْمَصِيرُ (نور: 42)

و از براى خداست حكومت و مالكيّت آسمانها و زمين و بازگشت (تمامى موجودات) بسوى اوست! (42)


أَلَم‌ْ تَرَ أَن‌َّ الله‌َ يُزْجِي‌ سَحَابَاً ثُم‌َّ يُؤَلِّف‌ُ بَيْنَه‌ُ ثُم‌َّ يَجْعَلُه‌ُ رُكَامَاً فَتَرَي‌ الْوَدْق‌َ يَخْرُج‌ُ مِن‌ْ خِلاَلِه‌ِ وَ يُنَزِّل‌ُ مِن‌َ السَّمَاءِ مِنْ‌ جِبَال‌ٍ فِيهَا مِنْ‌ بَرَدٍ فَيُصِيب‌ُ بِه‌ِ مَنْ‌ يَشَاءُ وَ يَصْرِفُه‌ُ عَنْ‌ مَنْ‌ يَشَاءُ يَكَادُ سَنَا بَرْقِه‌ِ يَذْهَب‌ُ بِالْأَبْصَارِ (نور: 43)

آيا نديدى كه خداوند ابرهايى را به آرامى مى‏راند، سپس ميان آنها پيوند مى‏دهد، و بعد آن را متراكم مى‏سازد؟! در اين حال، دانه‏هاى باران را مى‏بينى كه از لابه‏لاى آن خارج مى‏شود و از آسمان- از كوه‏هايى كه در آن است [ابرهايى كه همچون كوه‏ها انباشته شده‏اند]- دانه‏هاى تگرگ نازل مى‏كند، و هر كس را بخواهد بوسيله آن زيان مى‏رساند، و از هر كس بخواهد اين زيان را برطرف مى‏كند نزديك است درخشندگى برق آن (ابرها) چشمها را ببرد! (43)


يُقَلِّب‌ُ الله‌ُ اللَّيْل‌َ وَالنَّهَارَ إِن‌َّ فِي‌ ذَلِك‌َ لَعِبْرَة‌ً لِأُولِي‌ الْأَبْصَارِ (نور: 44)

خداوند شب و روز را دگرگون مى‏سازد در اين عبرتى است براى صاحبان بصيرت! (44)


وَالله‌ُ خَلَق‌َ كُل‌َّ دَابَّة‌ٍ مِنْ‌ مَاءٍ فَمِنْهُمْ‌ مَنْ‌ يَمْشِي‌ عَلَي‌ بَطْنِه‌ِ وَ مِنْهُمْ‌ مَنْ‌ يَمْشِي‌ عَلَي‌ رِجْلَيْن‌ِ وَ مِنْهُمْ‌ مَنْ‌ يَمْشِي‌ عَلَي‌ أَرْبَع‌ٍ يَخْلُق‌ُ الله‌ُ مَا يَشَاءُ إِن‌َّ الله‌َ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ قَدِيرٌ (نور: 45)

و خداوند هر جنبنده‏اى را از آبى آفريد گروهى از آنها بر شكم خود راه مى‏روند، و گروهى بر دو پاى خود، و گروهى بر چهار پا راه مى‏روند خداوند هر چه را بخواهد مى‏آفريند، زيرا خدا بر همه چيز تواناست! (45)


لَقَدْ أَنْزَلْنَا آيَات‌ٍ مُبَيِّنَات‌ٍ وَالله‌ُ يَهْدِي‌ مَنْ‌ يَشَاءُ إِلَي‌ صِرَاط‌ٍ مُسْتَقِيم‌ٍ (نور: 46)

ما آيات روشنگرى نازل كرديم و خدا هر كه را بخواهد به صراط مستقيم هدايت مى‏كند! (46)


وَ يَقُولُون‌َ آمَنَّا بِالله‌ِ وَ بِالرَّسُول‌ِ وَ أَطَعْنَا ثُم‌َّ يَتَوَلَّي‌ فَرِيق‌ٌ مِنْهُمْ‌ مِنْ‌ بَعْدِ ذَلِك‌َ وَ مَا أُولَئِك‌َ بِالْمُؤْمِنِين‌َ (نور: 47)

آنها مى‏گويند: «به خدا و پيامبر ايمان داريم و اطاعت مى‏كنيم!» ولى بعد از اين ادّعا، گروهى از آنان رويگردان مى‏شوند آنها (در حقيقت) مؤمن نيستند! (47)


وَ إِذَا دُعُوا إِلَي‌ الله‌ِ وَ رَسُولِه‌ِ لِيَحْكُم‌َ بَيْنَهُم‌ْ إِذَا فَرِيق‌ٌ مِنْهُمْ‌ مُعْرِضُون‌َ (نور: 48)

و هنگامى كه از آنان دعوت شود كه بسوى خدا و پيامبرش بيايند تا در ميانشان داورى كند، ناگهان گروهى از آنان رويگردان مى‏شوند! (48)


وَ إِنْ‌ يَكُنْ‌ لَهُم‌ُ الْحَق‌ُّ يَأْتُوا إِلَيْه‌ِ مُذْعِنِين‌َ (نور: 49)

ولى اگر حق داشته باشند (و داورى به نفع آنان شود) با سرعت و تسليم بسوى او مى‏آيند! (49)


أَفِي‌ قُلُوبِهِمْ‌ مَرَض‌ٌ أَم‌ِ ارْتَابُوا أَم‌ْ يَخَافُون‌َ أَنْ‌ يَحِيف‌َ الله‌ُ عَلَيْهِم‌ْ وَ رَسُولُه‌ُ بَل‌ْ أُولَئِك‌َ هُم‌ُ الظَّالِمُون‌َ (نور: 50)

آيا در دلهاى آنان بيمارى است، يا شكّ و ترديد دارند، يا مى‏ترسند خدا و رسولش بر آنان ستم كنند؟! نه، بلكه آنها خودشان ستمگرند! (50)


إِنَّمَا كَان‌َ قَوْل‌َ الْمُؤْمِنِين‌َ إِذَا دُعُوا إِلَي‌ الله‌ِ وَ رَسُولِه‌ِ لِيَحْكُم‌َ بَيْنَهُم‌ْ أَنْ‌ يَقُولُوا سَمِعْنا وَ أَطَعْنَا وَ أُولَئِك‌َ هُم‌ُ الْمُفْلِحُون‌َ (نور: 51)

سخن مؤمنان، هنگامى كه بسوى خدا و رسولش دعوت شوند تا ميان آنان داورى كند، تنها اين است كه مى‏گويند: «شنيديم و اطاعت كرديم!» و اينها همان رستگاران واقعى هستند. (51)


وَ مَنْ‌ يُطِع‌ِ الله‌َ وَ رَسُولَه‌ُ وَ يَخْش‌َ الله‌َ وَ يَتَّقْه‌ِ فَأُولَئِك‌َ هُم‌ُ الْفَائِزُون‌َ (نور: 52)

و هر كس خدا و پيامبرش را اطاعت كند، و از خدا بترسد و از مخالفت فرمانش بپرهيزد، چنين كسانى همان پيروزمندان واقعى هستند! (52)


وَ أَقْسَمُوا بِالله‌ِ جَهْدَ أَيْمَانِهِم‌ْ لَئِن‌ْ أَمَرْتَهُم‌ْ لَيَخْرُجُن‌َّ قُلْ‌ لاَ تُقْسِمُوا طَاعَة‌ٌ مَعْرُوفَة‌ٌ إِن‌َّ الله‌َ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُون‌َ (نور: 53)

آنها با نهايت تأكيد سوگند ياد كردند كه اگر به آنان فرمان دهى، (از خانه و اموال خود) بيرون مى‏روند (و جان را در طبق اخلاص گذارده تقديم مى‏كنند) بگو: «سوگند ياد نكنيد شما طاعت خالصانه نشان دهيد كه خداوند به آنچه انجام مى‏دهيد آگاه است!» (53)


قُل‌ْ أَطِيعُوا الله‌َ وَ أَطِيعُوا الرَّسُول‌َ فَإِنْ‌ تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَيْه‌ِ مَا حُمِّل‌َ وَ عَلَيْكُمْ‌ مَا حُمِّلْتُم‌ْ وَ إِنْ‌ تُطِيعُوه‌ُ تَهْتَدُوا وَ مَا عَلَي‌ الرَّسُول‌ِ إِلاَّ الْبَلاَغ‌ُ الْمُبِين‌ُ (نور: 54)

بگو: «خدا را اطاعت كنيد، و از پيامبرش فرمان بريد! و اگر سرپيچى نماييد، پيامبر مسئول اعمال خويش است و شما مسئول اعمال خود! امّا اگر از او اطاعت كنيد، هدايت خواهيد شد و بر پيامبر چيزى جز رساندن آشكار نيست!» (54)


وَعَدَ الله‌ُ الَّذِين‌َ آمَنُوا مِنْكُم‌ْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحَات‌ِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُم‌ْ فِي‌ الْأَرْض‌ِ كَمَا اسْتَخْلَف‌َ الَّذِين‌َ مِنْ‌ قَبْلِهِم‌ْ وَ لَيُـمَكِّنَن‌َّ لَهُم‌ْ دِينَهُم‌ُ الَّذِي‌ ارْتَضَي‌ لَهُم‌ْ وَ لَيُبَدِّلَنَّهُمْ‌ مِنْ‌ بَعْدِ خَوْفِهِم‌ْ أَمْنَاً يَعْبُدُونَنِي‌ لاَ يُشْرِكُون‌َ بِي‌ شَيْءً وَ مَنْ‌ كَفَرَ بَعْدَ ذَلِك‌َ فَأُولَئِك‌َ هُم‌ُ الْفَاسِقُون‌َ (نور: 55)

خداوند به كسانى از شما كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام داده‏اند وعده مى‏دهد كه قطعاً آنان را حكمران روى زمين خواهد كرد، همان گونه كه به پيشينيان آنها خلافت روى زمين را بخشيد و دين و آيينى را كه براى آنان پسنديده، پابرجا و ريشه‏دار خواهد ساخت و ترسشان را به امنيّت و آرامش مبدّل مى‏كند، آن چنان كه تنها مرا مى پرستند و چيزى را شريك من نخواهند ساخت. و كسانى كه پس از آن كافر شوند، آنها فاسقانند. (55)


وَ أَقِيمُوا الصَّلاَة‌َ وَ آتُوا الزَّكَاة‌َ وَ أَطِيعُوا الرَّسُول‌َ لَعَلَّكُم‌ْ تُرْحَمُون‌َ (نور: 56)

و نماز را برپا داريد، و زكات را بدهيد، و رسول (خدا) را اطاعت كنيد تا مشمول رحمت (او) شويد. (56)


لاَ تَحْسَبَن‌َّ الَّذِين‌َ كَفَرُوا مُعْجِزِين‌َ فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَ مَأْوَاهُم‌ُ النَّارُ وَ لَبِئْس‌َ الْمَصِيرُ (نور: 57)

گمان مبر كافران مى‏توانند از چنگال مجازات الهى در زمين فرار كنند! جايگاه آنان آتش است، و چه بد جايگاهى است! (57)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا لِيَسْتَأْذِنْكُم‌ُ الَّذِين‌َ مَلَكَت‌ْ أَيْمَانُكُم‌ْ وَالَّذِين‌َ لَم‌ْ يَبْلُغُوا الْحُلُم‌َ مِنْكُم‌ْ ثَلاث‌َ مَرَّات‌ٍ مِن‌ْ قَبْل‌ِ صَلاة‌ِ الفَجْرِ وَ حِين‌َ تَضَعُون‌َ ثِيابَكُم‌ْ مِنَ‌ الظَّهِيرَة‌ِ وَ مِنْ‌ بَعْدِ صَلاَة‌ِ الْعِشَاءِ ثَلاَث‌ُ عَوْرَات‌ٍ لَكُم‌ْ لَيْس‌َ عَلَيْكُم‌ْ وَ لاَ عَلَيْهِم‌ْ جُنَاح‌ٌ بَعْدَهُن‌َّ طَوَّافُون‌َ عَلَيْكُمْ‌ بَعْضُكُم‌ْ عَلَي‌ بَعْض‌ٍ كَذَلِك‌َ يُبَيِّن‌ُ الله‌ُ لَكُم‌ُ الْآيَات‌ِ وَالله‌ُ عَليم‌ٌ حَكِيم‌ٌ (نور: 58)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! بردگان شما، و همچنين كودكانتان كه به حدّ بلوغ نرسيده‏اند، در سه وقت بايد از شما اجازه بگيرند: پيش از نماز صبح، و نيمروز هنگامى كه لباسهاى (معمولى) خود را بيرون مى‏آوريد، و بعد از نماز عشا اين سه وقت خصوصى براى شماست امّا بعد از اين سه وقت، گناهى بر شما و بر آنان نيست (كه بدون اذن وارد شوند) و بر گرد يكديگر بگرديد (و با صفا و صميميّت به يكديگر خدمت نماييد). اين گونه خداوند آيات را براى شما بيان مى‏كند، و خداوند دانا و حكيم است! (58)


وَ إِذَا بَلَغ‌َ الْأَطْفَال‌ُ مِنْكُم‌ُ الْحُلُم‌َ فَلْيَسْتَأْذِنُوا كَمَا اسْتَأْذَن‌َ الَّذِين‌َ مِنْ‌ قَبْلِهِم‌ْ كَذَلِك‌َ يُبَيِّن‌ُ الله‌ُ لَكُم‌ْ آيَاتِهِ‌ وَالله‌ُ عَلِيم‌ٌ حَكِيم‌ٌ (نور: 59)

و هنگامى كه اطفال شما به سنّ بلوغ رسند بايد اجازه بگيرند، همان گونه كه اشخاصى كه پيش از آنان بودند اجازه مى‏گرفتند اينچنين خداوند آياتش را براى شما بيان مى‏كند، و خدا دانا و حكيم است! (59)


وَالْقَوَاعِدُ مِن‌َ النِّسَاءِ الاَّتِي‌‌ لاَ يَرْجُون‌َ نِكَاحَاً فَلَيْس‌َ عَلَيْهِنَّ جُنَاح‌ٌ أَنْ‌ يَضَعْن‌َ ثِيَابَهُن‌َّ غَيْرَ مُتَبَرِّجَات‌ٍ بِزِينَة‌ٍ وَ أَنْ‌ يَسْتَعْفِفْن‌َ خَيْرٌ لَهُن‌َّ وَالله‌ُ سَمِيع‌ٌ عَلِيم‌ٌ (نور: 60)

و زنان از كارافتاده‏اى كه اميد به ازدواج ندارند، گناهى بر آنان نيست كه لباسهاى (رويين) خود را بر زمين بگذارند، بشرط اينكه در برابر مردم خودآرايى نكنند و اگر خود را بپوشانند براى آنان بهتر است و خداوند شنوا و داناست. (60)


لَيْس‌َ عَلَي‌ الْأَعْمَي‌ حَرَج‌ٌ وَ لاَ عَلَي‌ الْأَعرَج‌ِ حَرَج‌ٌ وَ لاَ عَلَي‌ الْمَرِيض‌ِ حَرَج‌ٌ وَ لاَ عَلَي‌ أَنْفُسِكُم‌ْ أَنْ‌ تَأْكُلُوا مِن‌ْ بُيُوتِكُم‌ْ أَوْ بُيُوت‌ِ آبَائِكُم‌ْ أَوْ بُيُوت‌ِ أُمَّهَاتِكُم‌ْ أَوْ بُيُوت‌ِ إِخْوَانِكُم‌ْ أَوْ بُيُوت‌ِ أَخَوَاتِكُم‌ْ أَوْ بُيُوت‌ِ أَعْمَامِكُم‌ْ أَوْ بُيُوت‌ِ عَمَّاتِكُم‌ْ أَوْ بُيُوت‌ِ أَخْوَالِكُم‌ْ أَوْ بُيُوت‌ِ خَالاَتِكُم‌ْ أَوْ مَا مَلَكْتُمْ‌ مَفَاتِحَه‌ُ أَوْ صَدِيقِكُم‌ْ لَيْس‌َ عَلَيْكُم‌ْ جُنَاح‌ٌ أَنْ‌ تَأْكُلُوا جَمِيعَاً أَوْ أَشْتَاتَاً فَإِذَا دَخَلْتُمْ‌ بُيُوتَاً فَسَلِّمُوا عَلَي‌ أَنْفُسِكُم‌ْ تَحِيَّة‌ً مِن‌ْ عِنْدِ الله‌ِ مُبَارَكَة‌ً طَيِّبَة‌ً كَذَلِك‌َ يُبَيِّن‌ُ الله‌ُ لَكُم‌ُ الْآيَات‌ِ لَعَلَّكُم‌ْ تَعْقِلُون‌َ (نور: 61)

بر نابينا و افراد لنگ و بيمار گناهى نيست (كه با شما هم غذا شوند)، و بر شما نيز گناهى نيست كه از خانه‏هاى خودتان [خانه‏هاى فرزندان يا همسرانتان كه خانه خود شما محسوب مى‏شود بدون اجازه خاصّى‏] غذا بخوريد و همچنين خانه‏هاى پدرانتان، يا خانه‏هاى مادرانتان، يا خانه‏هاى برادرانتان، يا خانه‏هاى خواهرانتان، يا خانه‏هاى عموهايتان، يا خانه‏هاى عمّه‏هايتان، يا خانه‏هاى داييهايتان، يا خانه‏هاى خاله‏هايتان، يا خانه‏اى كه كليدش در اختيار شماست، يا خانه‏هاى دوستانتان، بر شما گناهى نيست كه بطور دسته‏جمعى يا جداگانه غذا بخوريد و هنگامى كه داخل خانه‏اى شديد، بر خويشتن سلام كنيد، سلام و تحيّتى از سوى خداوند، سلامى پربركت و پاكيزه! اين گونه خداوند آيات را براى شما روشن مى‏كند، باشد كه بينديشيد! (61)


إِنَّمَا المُؤْمِنُون‌َ الَّذِين‌َ آمَنُوا بِالله‌ِ وَ رَسُولِه‌ِ وَ إِذَا كَانُوا مَعَه‌ُ عَلَي‌ أَمْرٍ جَامِع‌ٍ لَم‌ْ يَذْهَبُوا حَتَّي‌ يَسْتَأْذِنُوه‌ُ إِن‌َّ الَّذِين‌َ يَسْتَأْذِنُونَك‌َ أُولَئِك‌َ الَّذِين‌َ يُؤْمِنُون‌َ بِالله‌ِ وَ رَسُولِه‌ِ فَإِذَا اسْتَأْذَنُوك‌َ لِبَعْض‌ِ شَأْنِهِم‌ْ فَأْذَنْ‌ لِمَنْ‌ شِئْت‌َ مِنْهُم‌ْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُم‌ُ الله‌َ إِن‌َّ الله‌َ غَفُورٌ رَحِيم‌ٌ (نور: 62)

مؤمنان واقعى كسانى هستند كه به خدا و رسولش ايمان آورده‏اند و هنگامى كه در كار مهمّى با او باشند، بى‏اجازه او جايى نمى‏روند كسانى كه از تو اجازه مى‏گيرند، براستى به خدا و پيامبرش ايمان آورده‏اند! در اين صورت، هر گاه براى بعضى كارهاى مهمّ خود از تو اجازه بخواهند، به هر يك از آنان كه مى‏خواهى (و صلاح مى‏بينى) اجازه ده، و برايشان از خدا آمرزش بخواه كه خداوند آمرزنده و مهربان است! (62)


أَلاَ إِن‌َّ لِالله‌ِ مَا فِي‌ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ قَدْ يَعْلَم‌ُ مَا أَنْتُم‌ْ عَلَيْه‌ِ وَ يَوْم‌َ يُرْجَعُون‌َ إِلَيْه‌ِ فَيُنَبِّئُهُم‌ْ بِمَا عَمِلُوا وَالله‌ُ بِكُل‌ِّ شَي‌ْءٍ عَلِيم‌ٌ (نور: 64)

آگاه باشيد كه براى خداست آنچه در آسمانها و زمين است او مى‏داند آنچه را كه شما بر آن هستيد، و (مى‏داند) روزى را كه بسوى او بازمى‏گردند و (در آن روز) آنها را از اعمالى كه انجام دادند آگاه مى‏سازد و خداوند به هر چيزى داناست! (64)


الَّذِي‌ لَه‌ُ مُلْك‌ُ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ وَ لَم‌ْ يَتَّخِذْ وَلَدَاً وَ لَم‌ْ يَكُنْ‌ لَه‌ُ شَرِيك‌ٌ فِي‌ الْمُلْك‌ِ وَ خَلَق‌َ كُل‌َّ شَي‌ْءٍ فَقَدَّرَه‌ُ تَقْدِيرَاً (فرقان: 2)

خداوندى كه حكومت آسمانها و زمين از آن اوست، و فرزندى براى خود انتخاب نكرد، و همتايى در حكومت و مالكيّت ندارد، و همه چيز را آفريد، و به دقّت اندازه‏گيرى نمود! (2)


وَاتَّخَذُوا مِنْ‌ دُونِه‌ِ آلِهَة‌ً لاَ يَخْلُقُون‌َ شَيْءً وَ هُم‌ْ يُخْلَقُون‌َ وَ لاَ يَمْلِكُون‌َ لِأَنْفُسِهِم‌ْ ضَرَّاً وَ لاَ نَفْعَاً وَ لاَ يَمْلِكُون‌َ مَوْتَاً وَ لاَ حَيَاة‌ً وَ لاَ نُشُورَاً (فرقان: 3)

آنان غير از خداوند معبودانى براى خود برگزيدند معبودانى كه چيزى را نمى‏آفرينند، بلكه خودشان مخلوقند، و مالك زيان و سود خويش نيستند، و نه مالك مرگ و حيات و رستاخيز خويشند. (3)


وَ قَال‌َ الَّذِين‌َ كَفَرُوا إِن‌ْ هَذَا إِلاَّ إِفْك‌ٌ افْتَرَاه‌ُ وَ أَعَانَه‌ُ عَلَيْه‌ِ قَوْم‌ٌ آخَرُون‌َ فَقَدْ جَاءُوا ظُلْمَاً وَ زُورَاً (فرقان: 4)

و كافران گفتند: «اين فقط دروغى است كه او ساخته، و گروهى ديگر او را بر اين كار يارى داده‏اند.» آنها (با اين سخن،) ظلم و دروغ بزرگى را مرتكب شدند. (4)


وَ قَالُوا أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِين‌َ اكْتَتَبَهَا فَهِي‌َ تُمْلَي‌ عَلَيْه‌ِ بُكْرَة‌ً وَ أَصِيلاً (فرقان: 5)

و گفتند: «اين همان افسانه‏هاى پيشينيان است كه وى آن را رونويس كرده، و هر صبح و شام بر او املا مى‏شود.» (5)


قُل‌ْ أَنْزَلَه‌ُ الَّذِي‌ يَعْلَم‌ُ السِّرَّ فِي‌ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ إِنَّه‌ُ كَان‌َ غَفُورَاً رَحِيمَاً (فرقان: 6)

بگو: «كسى آن را نازل كرده كه اسرار آسمانها و زمين را مى‏داند او (هميشه) آمرزنده و مهربان بوده است!» (6)


وَ قَالُوا مَا ل‌ِ هَذَا الرَّسُول‌ِ يَأْكُل‌ُ الطَّعَام‌َ وَ يَمْشِي‌ فِي‌ الْأَسْوَاق‌ِ لَوْلاَ أُنْزِل‌َ إِلَيْه‌ِ مَلَك‌ٌ فَيَكُون‌َ مَعَه‌ُ نَذِيرَاً (فرقان: 7)

و گفتند: «چرا اين پيامبر غذا مى‏خورد و در بازارها راه مى‏رود؟! (نه سنّت فرشتگان را دارد و نه روش شاهان را!) چرا فرشته‏اى بر او نازل نشده كه همراه وى مردم را انذار كند (و گواه صدق دعوى او باشد)؟! (7)


أَوْ يُلْقَي‌ إِلَيْه‌ِ كَنْزٌ أَوْ تَكُون‌ُ لَه‌ُ جَنَّة‌ٌ يَأْكُل‌ُ مِنْهَا وَ قَال‌َ الظَّالِمُون‌َ إِنْ‌ تَتَّبِعُون‌َ إِلاَّ رَجُلاً مَسْحُورَاً (فرقان: 8)

يا گنجى (از آسمان) براى او فرستاده شود، يا باغى داشته باشد كه از (ميوه) آن بخورد (و امرار معاش كند)؟!» و ستمگران گفتند: «شما تنها از مردى مجنون پيروى مى‏كنيد!» (8)


تَبَارَك‌َ الَّذِي‌ إِنْ‌ شَاءَ جَعَل‌َ لَك‌َ خَيْرَاً مِنْ‌ ذَلِك‌َ جَنَّات‌ٍ تَجْرِي‌ مِنْ‌ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَ يَجْعَلْ‌ لَك‌َ قُصُورَاً (فرقان: 10)

زوال ناپذير و بزرگ است خدايى كه اگر بخواهد براى تو بهتر از اين قرار مى‏دهد: باغهايى كه نهرها از زير درختانش جارى است، و (اگر بخواهد) براى تو كاخهايى مجلّل قرار مى‏دهد. (10)


بَل‌ْ كَذَّبُوا بِالسَّاعَة‌ِ وَ أَعْتَدْنَا لِمَنْ‌ كَذَّب‌َ بِالسَّاعَة‌ِ سَعِيرَاً (فرقان: 11)

(اينها همه بهانه است) بلكه آنان قيامت را تكذيب كرده‏اند و ما براى كسى كه قيامت را تكذيب كند، آتشى شعله‏ور و سوزان فراهم كرده‏ايم! (11)


إِذَا رَأَتْهُمْ‌ مِنْ‌ مَكَان‌ٍ بَعِيدٍ سَمِعُوا لَهَا تَغَيُّظَاً وَ زَفِيرَاً (فرقان: 12)

هنگامى كه اين آتش آنان را از مكانى دور ببيند، صداى وحشتناك و خشم آلودش را كه با نفس‏زدن شديد همراه است مى‏شنوند. (12)


وَ إِذَا أُلْقُوا مِنْهَا مَكَانَاً ضَيِّقَاً مُقَرَّنِين‌َ دَعَوْا هُنَالِك‌َ ثُبُورَاً (فرقان: 13)

و هنگامى كه در جاى تنگ و محدودى از آن افكنده شوند در حالى كه در غل و زنجيرند، فرياد واويلاى آنان بلند مى‏شود! (13)


لاَ تَدْعُوا الْيَوْم‌َ ثُبُورَاً وَاحِداً وَادْعُوا ثُبُورَاً كَثِيرَاً (فرقان: 14)

(به آنان گفته مى‏شود:) امروز يك بار واويلا نگوييد، بلكه بسيار واويلا بگوييد! (14)


قُل‌ْ أَذَلِك‌َ خَيْرٌ أَم‌ْ جَنَّة‌ُ الْخُلْدِ الَّتِي‌ وُعِدَ الْمُتَّقُون‌َ كَانَت‌ْ لَهُم‌ْ جَزَاءً وَ مَصِيرَاً (فرقان: 15)

(اى پيامبر!) بگو: «آيا اين بهتر است يا بهشت جاويدانى كه به پرهيزگاران وعده داده شده؟! بهشتى كه پاداش اعمال آنها، و قرارگاهشان است.» (15)


وَ يَوْم‌َ يَحْشُرُهُم‌ْ وَ مَا يَعْبُدُون‌َ مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ فَيَقُول‌ُ أَأَنْتُم‌ْ أَضْلَلْتُم‌ْ عِبَادِي‌ هَؤُلاَءِ أَم‌ْ هُم‌ْ ضَلُّوا السَّبِيل‌َ (فرقان: 17)

(به خاطر بياور) روزى را كه همه آنان و معبودهايى را كه غير از خدا مى‏پرستند جمع مى‏كند، آن گاه به آنها مى‏گويد: «آيا شما اين بندگان مرا گمراه كرديد يا خود آنان راه را گم كردند؟!» (17)


قَالُوا سُبْحَانَك‌َ مَا كَان‌َ يَنْبَغِي‌ لَنَا أَنْ‌ نَتَّخِذَ مِنْ‌ دُونِك‌َ مِن‌ْ أَوْلِيَاءَ وَ لَكِنْ‌ مَتَّعْتَهُم‌ْ وَ آبَاءَهُم‌ْ حَتَّي‌ نَسُوا الذِّكْرَ وَ كَانُوا قَوْمَاً بُورَاً (فرقان: 18)

(در پاسخ) مى‏گويند: «منزّهى تو! براى ما شايسته نبود كه غير از تو اوليايى برگزينيم، ولى آنان و پدرانشان را از نعمتها برخوردار نمودى تا اينكه (به جاى شكر نعمت) ياد تو را فراموش كردند و تباه و هلاك شدند.» (18)


فَقَدْ كَذَّبُوكُمْ‌ بِمَا تَقُولُون‌َ فَمَا تَسْتَطِيعُون‌َ صَرْفَاً وَ لاَ نَصْرَاً وَ مَنْ‌ يَظْلِمْ‌ مِنْكُم‌ْ نُذِقْه‌ُ عَذَابَاً كَبِيرَاً (فرقان: 19)

(خداوند به آنان مى‏گويد: ببينيد) اين معبودان، شما را در آنچه مى‏گوييد تكذيب كردند! اكنون نمى‏توانيد عذاب الهى را برطرف بسازيد، يا از كسى يارى بطلبيد! و هر كس از شما ستم كند، عذاب شديدى به او مى‏چشانيم! (19)


وَ مَا أَرْسَلْنَا قَبْلَك‌َ مِن‌َ الْمُرْسَلِين‌َ إِلاَّ إِنَّهُم‌ْ لَيَأْكُلُون‌َ الطَّعَام‌َ وَ يَمْشُون‌َ فِي‌ الْأَسْوَاق‌ِ وَ جَعَلْنَا بَعْضَكُم‌ْ لِبَعْض‌ٍ فِتْنَة‌ً أَتَصْبِرُون‌َ وَ كَان‌َ رَبُّك‌َ بَصِيرَاً (فرقان: 20)

ما هيچ يك از رسولان را پيش از تو نفرستاديم مگر اينكه غذا مى‏خوردند و در بازارها راه مى‏رفتند و بعضى از شما را وسيله امتحان بعضى ديگر قرار داديم، آيا صبر و شكيبايى مى‏كنيد (و از عهده امتحان برمى‏آييد)؟! و پروردگار تو همواره بصير و بينا بوده است. (20)


وَ قَال‌َ الَّذِين‌َ لاَ يَرْجُون‌َ لِقَاءَنَا لَوْلاَ أُنْزِل‌َ عَلَيْنَا الْمَلاَئِكَة‌ُ أَوْ نَرَي‌ رَبَّنَا لَقَدِ اسْتَكْبَرُوا فِي‌ أَنْفُسِهِم‌ْ وَ عَتَوْ عُتُوَّاً كَبِيرَاً (فرقان: 21)

و كسانى كه اميدى به ديدار ما ندارند (و رستاخيز را انكار مى‏كنند) گفتند: «چرا فرشتگان بر ما نازل نشدند و يا پروردگارمان را با چشم خود نمى‏بينيم؟!» آنها درباره خود تكبّر ورزيدند و طغيان بزرگى كردند! (21)


يَوْم‌َ يَرَوْن‌َ الْمَلاَئِكَة‌َ لاَ بُشْرَي‌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُجْرِمِين‌َ وَ يَقُولُون‌َ حِجْرَاً مَحْجُورَاً (فرقان: 22)

(آنها به آرزوى خود مى‏رسند،) امّا روزى كه فرشتگان را مى‏بينند، روز بشارت براى مجرمان نخواهد بود (بلكه روز مجازات و كيفر آنان است)! و مى‏گويند: «ما را امان دهيد، ما را معاف داريد!» (امّا سودى ندارد!) (22)


وَ قَدِمْنَا إِلَي‌ مَا عَمِلُوا مِن‌ْ عَمَل‌ٍ فَجَعَلْنَاه‌ُ هَبَاءً مَنْثُورَاً (فرقان: 23)

و ما به سراغ اعمالى كه انجام داده‏اند مى‏رويم، و همه را همچون ذرّات غبار پراكنده در هوا قرار مى‏دهيم! (23)


أَصْحَاب‌ُ الْجَنَّة‌ِ يَوْمَئِذٍ خَيْرٌ مُسْتَقَرَّاً وَ أَحْسَن‌ُ مَقِيلاً (فرقان: 24)

بهشتيان در آن روز قرارگاهشان از همه بهتر، و استراحتگاهشان نيكوتر است! (24)


وَ يَوْم‌َ تَشَقَّق‌ُ السَّمَاءُ بِالْغَمَام‌ِ وَ نُزِّل‌َ الْمَلاَئِكَة‌ُ تَنْزِيلاً (فرقان: 25)

و (بخاطر آور) روزى را كه آسمان با ابرها شكافته مى‏شود، و فرشتگان نازل مى‏گردند. (25)


الْمُلْك‌ُ يَوْمَئِذٍ الْحَق‌ُّ لِلرَّحْمَن‌ِ وَ كَان‌َ يَوْمَاً عَلَي‌ الْكَافِرِين‌َ عَسِيرَاً (فرقان: 26)

حكومت در آن روز از آن خداوند رحمان است و آن روز، روز سختى براى كافران خواهد بود! (26)


وَ يَوْم‌َ يَعَض‌ُّ الظَّالِم‌ُ عَلَي‌ يَدَيْه‌ِ يَقُول‌ُ يَا لَيْتَنِي‌ اتَّخَذْت‌ُ مَع‌َ الرَّسُول‌ِ سَبِيلاً (فرقان: 27)

و (به خاطر آور) روزى را كه ستمكار دست خود را (از شدّت حسرت) به دندان مى‏گزد و مى‏گويد: «اى كاش با رسول (خدا) راهى برگزيده بودم! (27)


لَقَدْ أَضَلَّنِي‌ عَن‌ِ الذِّكْرِ بَعْدَ إِذْ جَاءَنِي‌ وَ كَان‌َ الشَّيْطَان‌ُ لِلْإِنْسَان‌ِ خَذُولاً (فرقان: 29)

او مرا از يادآورى (حق) گمراه ساخت بعد از آنكه (ياد حق) به سراغ من آمده بود!» و شيطان هميشه خواركنند انسان بوده است! (29)


وَ قَال‌َ الرَّسُول‌ُ يَا رَب‌ِّ إِن‌َّ قَوْمِي‌ اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآن‌َ مَهْجُورَاً (فرقان: 30)

و پيامبر عرضه داشت: «پروردگارا! قوم من قرآن را رها كردند». (30)


وَ كَذَلِك‌َ جَعَلْنَا لِكُل‌ِّ نَبِي‌ٍّ عَدُوَّاً مِن‌َ الْمُـجْرِمِين‌َ وَ كَفَي‌ بِرَبِّك‌َ هَادِيَاً وَ نَصِيرَاً (فرقان: 31)

(آرى،) اين گونه براى هر پيامبرى دشمنى از مجرمان قرار داديم امّا (براى تو) همين بس كه پروردگارت هادى و ياور (تو) باشد! (31)


وَ قَال‌َ الَّذِين‌َ كَفَرُوا لَوْلاَ نُزِّل‌َ عَلَيْه‌ِ الْقُرْآن‌ُ جُمْلَة‌ً وَاحِدَة‌ً كَذَلِك‌َ لِنُثَبِّت‌َ بِه‌ِ فُؤَادَك‌َ وَ رَتَّلْنَاه‌ُ تَرْتِيلاً (فرقان: 32)

و كافران گفتند: «چرا قرآن يك جا بر او نازل نمى‏شود؟!» اين بخاطر آن است كه قلب تو را بوسيله آن محكم داريم، و (از اين رو) آن را به تدريج بر تو خوانديم. (32)


وَ لاَ يَأْتُونَك‌َ بِمَثَل‌ٍ إِلاَّ جِئْنَاك‌َ بِالْحَق‌ِّ وَ أَحْسَن‌َ تَفْسِيرَاً (فرقان: 33)

آنان هيچ مثلى براى تو نمى‏آورند مگر اينكه ما حق را براى تو مى‏آوريم، و تفسيرى بهتر (و پاسخى دندان شكن كه در برابر آن ناتوان شوند)! (33)


الَّذِين‌َ يُحْشَرُون‌َ عَلَي‌ وُجُوهِهِم‌ْ إِلَي‌ جَهَنَّم‌َ أُولَئِك‌َ شَرٌّ مَكَانَاً وَ أَضَل‌ُّ سَبِيلاً (فرقان: 34)

(تو گمراه نيستى،) آنان كه بر صورتهايشان بسوى جهنم محشور مى‏شوند، بدترين محل را دارند و گمراه‏ترين افرادند! (34)


وَ لَقَدْ آتَيْنَا مُوسَي‌ الْكِتَاب‌َ وَ جَعَلْنَا مَعَه‌ُ أَخَاه‌ُ هَارُون‌َ وَزِيرَاً (فرقان: 35)

و ما به موسى كتاب (آسمانى) داديم و برادرش هارون را ياور او قرار داديم (35)


وَ قَوْم‌َ نُوح‌ٍ لَمَّا كَذَّبُوا الرُّسُل‌َ أَغْرَقْنَاهُم‌ْ وَ جَعَلْنَاهُم‌ْ لِلنَّاس‌ِ آيَة‌ً وَ أَعْتَدْنَا لِلظَّالِمِين‌َ عَذَابَاً أَلِيمَاً (فرقان: 37)

و قوم نوح را هنگامى كه رسولان (ما) را تكذيب كردند غرق نموديم، و آنان را درس عبرتى براى مردم قرار داديم و براى ستمگران عذاب دردناكى فراهم ساخته‏ايم! (37)


وَ عَادَاً وَ ثَمُودَ وَ أَصْحَاب‌َ الرَّس‌ِّ وَ قُرُونَاً بَيْن‌َ ذَلِك‌َ كَثِيرَاً (فرقان: 38)

(همچنين) قوم عاد و ثمود و اصحاب الرّس [گروهى كه درختان صنوبر را مى‏پرستيدند] و اقوام بسيار ديگرى را كه در اين ميان بودند، هلاك كرديم! (38)


وَ كُلاًّ ضَرَبْنَا لَه‌ُ الْأَمْثَال‌َ وَ كُلاًّ تَبَّرْنَا تَتْبِيرَاً (فرقان: 39)

و براى هر يك از آنها مثلها زديم و (چون سودى نداد،) همگى را نابود كرديم! (39)


وَ لَقَدْ أَتَوْا عَلَي‌ الْقَرْيَة‌ِ الَّتِي‌ أُمْطِرَت‌ْ مَطَرَ السَّوْءِ أَفَلَم‌ْ يَكوُنُوا يَرَوْنَهَا بَل‌ْ كَانُوا لاَ يَرْجُون‌َ نُشُورَاً (فرقان: 40)

آنها [مشركان مكّه‏] از كنار شهرى كه باران شرّ [بارانى از سنگهاى آسمانى‏] بر آن باريده بود [ديار قوم لوط] گذشتند آيا آن را نمى‏ديدند؟! (آرى، مى‏ديدند) ولى به رستاخيز ايمان نداشتند! (40)


وَ إِذَا رَأَوْك‌َ إِنْ‌ يَتَّخِذُونَك‌َ إِلاَّ هُزُوَاً أَهَذَا الَّذِي‌ بَعَث‌َ الله‌ُ رَسُولاً (فرقان: 41)

و هنگامى كه تو را مى‏بينند، تنها به باد استهزايت مى‏گيرند (و مى‏گويند:) آيا اين همان كسى است كه خدا او را بعنوان پيامبر برانگيخته است؟! (41)


إِنْ‌ كَادَ لَيُضِلُّنَا عَن‌ْ آلِهَتِنَا لَوْلاَ أَنْ‌ صَبَرْنَا عَلَيْهَا وَ سَوْف‌َ يَعْلَمُون‌َ حِين‌َ يَرَوْن‌َ الْعَذَاب‌َ مَن‌ْ أَضَل‌ُّ سَبِيلاً (فرقان: 42)

اگر ما بر پرستش خدايانمان استقامت نمى‏كرديم، بيم آن مى‏رفت كه ما را گمراه سازد! امّا هنگامى كه عذاب الهى را ببينند، بزودى مى‏فهمند چه كسى گمراهتر بوده است! (42)


أَلَم‌ْ تَرَ إِلَي‌ رَبِّك‌َ كَيْف‌َ مَدَّ الظِّل‌َّ وَ لَوْ شَاءَ لَجَعَلَه‌ُ سَاكِنَاً ثُم‌َّ جَعَلْنَا الشَّمْس‌َ عَلَيْه‌ِ دَلِيلاً (فرقان: 45)

آيا نديدى چگونه پروردگارت سايه را گسترده ساخت؟! و اگر مى‏خواست آن را ساكن قرار مى‏داد سپس خورشيد را بر وجود آن دليل قرار داديم! (45)


وَ هُوَ الَّذِي‌ جَعَل‌َ لَكُم‌ُ اللَّيْل‌َ لِبَاسَاً وَالنَّوْم‌َ سُبَاتَاً وَ جَعَل‌َ النَّهَارَ نُشُورَاً (فرقان: 47)

او كسى است كه شب را براى شما لباس قرار داد، و خواب را مايه استراحت، و روز را وسيله حركت و حيات! (47)


وَ هُوَ الَّذِي‌ أَرْسَل‌َ الرِّيَاح‌َ بُشْرَاً بَيْن‌َ يَدَي‌ْ رَحْمَتِه‌ِ وَ أَنْزَلْنَا مِن‌َ السَّمَاءِ مَاءً طَهُورَاً (فرقان: 48)

او كسى است كه بادها را بشارتگرانى پيش از رحمتش فرستاد، و از آسمان آبى پاك‏كننده نازل كرديم ... (48)


لِنُحْيِي‌َ بِه‌ِ بَلْدَة‌ً مَيْتَاً وَ نُسْقِيَه‌ُ مِمَّا خَلَقْنَا أَنْعَامَاً وَ أَنَاسِي‌َّ كَثِيرَاً (فرقان: 49)

تا بوسيله آن، سرزمين مرده‏اى را زنده كنيم و آن را به مخلوقاتى كه آفريده‏ايم- چهارپايان و انسانهاى بسيار- مى‏نوشانيم. (49)


وَ لَقَدْ صَرَّفْنَاه‌ُ بَيْنَهُم‌ْ لِيَذَّكَّرُوا فَأَبَي‌ أَكْثَرُ النَّاس‌ِ إِلاَّ كُفُورَاً (فرقان: 50)

ما اين آيات را بصورتهاى گوناگون براى آنان بيان كرديم تا متذكّر شوند، ولى بيشتر مردم از هر كارى جز انكار و كفر ابا دارند. (50)


وَ لَوْ شِئْنَا لَبَعَثْنَا فِي‌ كُل‌ِّ قَرْيَة‌ٍ نَذِيرَاً (فرقان: 51)

و اگر مى‏خواستيم، در هر شهر و ديارى بيم‏دهنده‏اى برمى‏انگيختيم (ولى اين كار لزومى نداشت). (51)


فَلاَ تُطِع‌ِ الْكَافِرِين‌َ وَ جَاهِدْهُمْ‌ بِه‌ِ جِهَادَاً كَبِيرَاً (فرقان: 52)

بنا بر اين از كافران اطاعت مكن، و بوسيله آن [قرآن‏] با آنان جهاد بزرگى بنما! (52)


وَ هُوَ الَّذِي‌ مَرَج‌َ الْبَحْرَيْن‌ِ هَذَا عَذْب‌ٌ فُرَات‌ٌ وَ هَذَا مِلْح‌ٌ أُجَاج‌ٌ وَ جَعَل‌َ بَيْنَهُمَا بَرْزَخَاً وَ حِجْرَاً مَحْجُورَاً (فرقان: 53)

او كسى است كه دو دريا را در كنار هم قرار داد يكى گوارا و شيرين، و ديگر شور و تلخ و در ميان آنها برزخى قرار داد تا با هم مخلوط نشوند (گويى هر يك به ديگرى مى‏گويد:) دور باش و نزديك نيا! (53)


وَ هُوَ الَّذِي‌ خَلَق‌َ مِن‌َ الْمَاءِ بَشَرَاً فَجَعَلَه‌ُ نَسَبَاً وَ صِهْرَاً وَ كَان‌َ رَبُّك‌َ قَدِيرَاً (فرقان: 54)

او كسى است كه از آب، انسانى را آفريد سپس او را نسب و سبب قرار داد (و نسل او را از اين دو طريق گسترش داد) و پروردگار تو همواره توانا بوده است. (54)


وَ يَعْبُدُون‌َ مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ مَا لاَ يَنْفَعُهُم‌ْ وَ لاَ يَضُرُّهُم‌ْ وَ كَان‌َ الْكَافِرُ عَلَي‌ رَبِّه‌ِ ظَهِيرَاً (فرقان: 55)

آنان جز خدا چيزهايى را مى‏پرستند كه نه به آنان سودى مى‏رساند و نه زيانى و كافران هميشه در برابر پروردگارشان (در طريق كفر) پشتيبان يكديگرند. (55)


وَ مَا أَرْسَلْنَاك‌َ إِلاَّ مُبَشِّرَاً وَ نَذِيرَاً (فرقان: 56)

(اى پيامبر!) ما تو را جز بعنوان بشارت دهنده و انذار كننده نفرستاديم! (56)


وَ تَوَكَّل‌ْ عَلَي‌ الْحَي‌ِّ الَّذِي‌ لاَ يَمُوت‌ُ وَ سَبِّح‌ْ بِحَمْدِه‌ِ وَ كَفَي‌ بِه‌ِ بِذُنُوب‌ِ عِبَادِه‌ِ خَبِيرَاً (فرقان: 58)

و توكّل كن بر آن زنده‏اى كه هرگز نمى‏ميرد و تسبيح و حمد او را بجا آور و همين بس كه او از گناهان بندگانش آگاه است! (58)


الَّذِي‌ خَلَق‌َ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌َ وَ مَا بَيْنَهُمَا فِي‌ سِتَّة‌ِ أَيَّام‌ٍ ثُم‌َّ اسْتَوَي‌ عَلَي‌ الْعَرْش‌ِ الرَّحْمَن‌ُ فَاسْأَل‌ْ بِه‌ِ خَبِيرَاً (فرقان: 59)

همان (خدايى) كه آسمانها و زمين و آنچه را ميان اين دو وجود دارد، در شش روز [شش دوران‏] آفريد سپس بر عرش (قدرت) قرار گرفت (و به تدبير جهان پرداخت، او خداوند) رحمان است از او بخواه كه از همه چيز آگاه است! (59)


وَ إِذَا قِيل‌َ لَهُم‌ُ اسْجُدُوا لِلرَّحْمَن‌ِ قَالُوا وَ مَا الرَّحْمَن‌ُ أَنَسْجُدُ لِمَا تَأْمُرُنَا وَ زَادَهُم‌ْ نُفُورَاً (فرقان: 60)

و هنگامى كه به آنان گفته شود: «براى خداوند رحمان سجده كنيد!» مى‏گويند: «رحمان چيست؟! (ما اصلًا رحمان را نمى‏شناسيم!) آيا براى چيزى سجده كنيم كه تو به ما دستور مى‏دهى؟!» (اين سخن را مى‏گويند) و بر نفرتشان افزوده مى‏شود! (60)


تَبَارَك‌َ الَّذِي‌ جَعَل‌َ فِي‌ السَّمَاءِ بُرُوجَاً وَ جَعَل‌َ فِيهَا سِرَاجَاً وَ قَمَرَاً مُنِيرَاً (فرقان: 61)

جاودان و پربركت است آن (خدايى) كه در آسمان منزلگاه‏هايى براى ستارگان قرار داد و در ميان آن، چراغ روشن و ماه تابانى آفريد! (61)


وَ هُوَ الَّذِي‌ جَعَل‌َ اللَّيْل‌َ وَالنَّهَارَ خِلْفَة‌ً لِمَن‌ْ أَرَادَ أَنْ‌ يَذَّكَّرَ أَوْ أَرَادَ شُكُورَاً (فرقان: 62)

و او همان كسى است كه شب و روز را جانشين يكديگر قرار داد براى كسى كه بخواهد متذكّر شود يا شكرگزارى كند (و آنچه را در روز كوتاهى كرده در شب انجام دهد و به عكس). (62)


وَ عِبَادُ الرَّحْمَن‌ِ الَّذِين‌َ يَمْشُون‌َ عَلَي‌ الْأَرْض‌ِ هَوْنَاً وَ إِذَا خَاطَبَهُم‌ُ الْجَاهِلُون‌َ قَالُوا سَلاَمَاً (فرقان: 63)

بندگان (خاص خداوند) رحمان، كسانى هستند كه با آرامش و بى‏تكبّر بر زمين راه مى‏روند و هنگامى كه جاهلان آنها را مخاطب سازند (و سخنان نابخردانه گويند)، به آنها سلام مى‏گويند (و با بى‏اعتنايى و بزرگوارى مى‏گذرند) (63)


وَالَّذِين‌َ يَبِيتُون‌َ لِرَبِّهِم‌ْ سُجَّدَاً وَ قِيَامَاً (فرقان: 64)

كسانى كه شبانگاه براى پروردگارشان سجده و قيام مى‏كنند (64)


وَالَّذِين‌َ يَقُولُون‌َ رَبَّنَا اصْرِف‌ْ عَنَّا عَذَاب‌َ جَهَنَّم‌َ إِن‌َّ عَذَابَهَا كَان‌َ غَرَامَاً (فرقان: 65)

و كسانى كه مى‏گويند: «پروردگارا! عذاب جهنم را از ما برطرف گردان، كه عذابش سخت و پر دوام است! (65)


إِنَّهَا سَاءَت‌ْ مُسْتَقَرَّاً وَ مُقَامَاً (فرقان: 66)

مسلّماً آن (جهنم)، بد جايگاه و بد محلّ اقامتى است!» (66)


وَالَّذِين‌َ إِذَا أَنْفَقُوا لَم‌ْ يُسْرِفُوا وَ لَم‌ْ يَقْتُرُوا وَ كَان‌َ بَيْن‌َ ذَلِك‌َ قَوَامَاً (فرقان: 67)

و كسانى كه هر گاه انفاق كنند، نه اسراف مى‏نمايند و نه سخت‏گيرى بلكه در ميان اين دو، حدّ اعتدالى دارند. (67)


وَالَّذِين‌َ لاَ يَدْعُون‌َ مَع‌َ الله‌ِ إِلَهَاً آخَرَ وَ لاَ يَقْتُلُون‌َ النَّفْس‌َ الَّتِي‌ حَرَّم‌َ الله‌ُ إِلاَّ بِالْحَق‌ِّ وَ لاَ يَزْنُون‌َ وَ مَنْ‌ يَفْعَل‌ْ ذَلِك‌َ يَلْق‌َ أَثَامَاً (فرقان: 68)

و كسانى كه معبود ديگرى را با خداوند نمى‏خوانند و انسانى را كه خداوند خونش را حرام شمرده، جز بحق نمى‏كشند و زنا نمى‏كنند و هر كس چنين كند، مجازات سختى خواهد ديد! (68)


يُضَاعَف‌ْ لَه‌ُ الْعَذَاب‌ُ يَوْم‌َ الْقِيَامَة‌ِ وَ يَخْلُدْ فِيه‌ِ مُهَانَاً (فرقان: 69)

عذاب او در قيامت مضاعف مى‏گردد، و هميشه با خوارى در آن خواهد ماند! (69)


إِلاَّ مَنْ‌ تَاب‌َ وَ آمَن‌َ وَ عَمِل‌َ عَمَلاً صَالِحَاً فَأُولَئِك‌َ يُبَدِّل‌ُ الله‌ُ سَيِّئَاتِهِم‌ْ حَسَنَات‌ٍ وَ كَان‌َ الله‌ُ غَفُورَاً رَحِيمَاً (فرقان: 70)

مگر كسانى كه توبه كنند و ايمان آورند و عمل صالح انجام دهند، كه خداوند گناهان آنان را به حسنات مبدّل مى‏كند و خداوند همواره آمرزنده و مهربان بوده است! (70)


وَ مَنْ‌ تَاب‌َ وَ عَمِل‌َ صَالِحَاً فَإِنَّه‌ُ يَتُوب‌ُ إِلَي‌ الله‌ِ مَتَابَاً (فرقان: 71)

و كسى كه توبه كند و عمل صالح انجام دهد، بسوى خدا بازگشت مى‏كند (و پاداش خود را از او مى‏گيرد.) (71)


وَالَّذِين‌َ لاَ يَشْهَدُون‌َ الزُّورَ وَ إِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَامَاً (فرقان: 72)

و كسانى كه شهادت به باطل نمى‏دهند (و در مجالس باطل شركت نمى‏كنند) و هنگامى كه با لغو و بيهودگى برخورد كنند، بزرگوارانه از آن مى‏گذرند. (72)


وَالَّذِين‌َ إِذَا ذُكِّرُوا بِآيَات‌ِ رَبِّهِم‌ْ لَم‌ْ يَخِرُّوا عَلَيْهَا صُمَّـاً وَ عُمْيَانَاً (فرقان: 73)

و كسانى كه هر گاه آيات پروردگارشان به آنان گوشزد شود، كر و كور روى آن نمى افتند. (73)


وَالَّذِين‌َ يَقُولُون‌َ رَبَّنَا هَب‌ْ لَنَا مِن‌ْ أَزْوَاجِنَا وَ ذُرِّيَّاتِنَا قُرَّة‌َ أَعْيُن‌ٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِين‌َ إِمَامَاً (فرقان: 74)

و كسانى كه مى‏گويند: «پروردگارا! از همسران و فرزندانمان مايه روشنى چشم ما قرار ده، و ما را براى پرهيزگاران پيشوا گردان!» (74)


أُولَئِك‌َ يُجْزَوْن‌َ الْغُرْفَة‌َ بِمَا صَبَرُوا وَ يُلَقَّوْن‌َ فِيهَا تَحِيَّة‌ً وَ سَلاَمَاً (فرقان: 75)

(آرى،) آنها هستند كه درجات عالى بهشت در برابر شكيباييشان به آنان پاداش داده مى‏شود و در آن، با تحيّت و سلام رو به رو مى‏شوند. (75)


خَالِدِين‌َ فِيهَا حَسُنَت‌ْ مُسْتَقَرَّاً وَ مُقَامَاً (فرقان: 76)

در حالى كه جاودانه در آن خواهند ماند چه قرارگاه و محلّ اقامت خوبى! (76)


وَ مَا يَأْتِيهِمْ‌ مِنْ‌ ذِكْرٍ مِن‌َ الرَّحْمَن‌ِ مُحْدَث‌ٍ إِلاَّ كَانُوا عَنْه‌ُ مُعْرِضين‌َ (شعراء: 5)

و هيچ ذكر تازه‏اى از سوى خداوند مهربان براى آنها نمى‏آيد مگر اينكه از آن روى‏گردان مى‏شوند! (5)


أَوَ لَم‌ْ يَرَوْا إِلَي‌ الْأَرْض‌ِ كَم‌ْ أَنْبَتْنَا فِيهَا مِنْ‌ كُل‌ِّ زَوْج‌ٍ كَرِيم‌ٍ (شعراء: 7)

آيا آنان به زمين نگاه نكردند كه چقدر از انواع گياهان پرارزش در آن رويانديم؟! (7)


إِن‌َّ فِي‌ ذَلِك‌َ لَآيَة‌ً وَ مَا كَان‌َ أَكْثَرُهُمْ‌ مُؤْمِنِين‌َ (شعراء: 8)

در اين، نشانه روشنى است (بر وجود خدا) ولى بيشترشان هرگز مؤمن نبوده‏اند! (8)


وَ إِن‌َّ رَبَّك‌َ لَهُوَ الْعَزِيرُ الرَّحِيم‌ُ (شعراء: 9)

و پروردگار تو عزيز و رحيم است! (9)


وَ إِذْ نَادَي‌ رَبُّك‌َ مُوسَي‌ أَن‌ِ ائْت‌ِ الْقَوْم‌َ الظَّالِمِين‌َ (شعراء: 10)

(به خاطر بياور) هنگامى را كه پروردگارت موسى را ندا داد كه به سراغ قوم ستمگر برو ... (10)


وَ يَضِيق‌ُ صَدْرِي‌ وَ لاَ يَنْطَلِق‌ُ لِسَانِي‌ فَأَرْسِل‌ْ إِلَي‌ هَارُون‌َ (شعراء: 13)

و سينه‏ام تنگ شود، و زبانم بقدر كافى گويا نيست (برادرم) هارون را نيز رسالت ده (تا مرا يارى كند)! (13)


وَ لَهُم‌ْ عَلَيَّ‌ ذَنْب‌ٌ فَأَخَاف‌ُ أَنْ‌ يَقْتُلُون‌ِ (شعراء: 14)

و آنان (به اعتقاد خودشان) بر گردن من گناهى دارند مى‏ترسم مرا بكشند (و اين رسالت به پايان نرسد)! (14)


قَال‌َ أَلَم‌ْ نُرَبِّك‌َ فِينَا وَلِيدَاً وَ لَبِثْت‌َ فِينَا مِن‌ْ عُمُرِك‌َ سِنِين‌َ (شعراء: 18)

(فرعون) گفت: «آيا ما تو را در كودكى در ميان خود پرورش نداديم، و سالهايى از زندگيت را در ميان ما نبودى؟! (18)


وَ فَعَلْت‌َ فَعْلَتَك‌َ الَّتِي‌ فَعَلْت‌َ وَ أَنْت‌َ مِن‌َ الْكَافِرِين‌َ (شعراء: 19)

و سرانجام، آن كارت را (كه نمى‏بايست انجام دهى) انجام دادى (و يك نفر از ما را كشتى)، و تو از ناسپاسانى!» (19)


قَال‌َ فَعَلْتُهَا إِذَاً وَ أَنَا مِن‌َ الضَّالِّين‌َ (شعراء: 20)

(موسى) گفت: «من آن كار را انجام دادم در حالى كه از بى‏خبران بودم! (20)


فَفَرَرْت‌ُ مِنْكُم‌ْ لَمَّا خِفْتُكُم‌ْ فَوَهَب‌َ لِي‌ رَبِّي‌ حُكْمَاً وَ جَعَلَنِي‌ مِن‌َ الْمُرْسَلِين‌َ (شعراء: 21)

پس هنگامى كه از شما ترسيدم فرار كردم و پروردگارم به من حكمت و دانش بخشيد، و مرا از پيامبران قرار داد! (21)


وَ تِلْك‌َ نِعْمَة‌ٌ تَمُنُّهَا عَلَيَّ‌ أَن‌ْ عَبَّدْت‌َ بَنِي‌ إِسْرَائِيل‌َ (شعراء: 22)

آيا اين منتّى است كه تو بر من مى‏گذارى كه بنى اسرائيل را برده خود ساخته‏اى؟!» (22)


قَال‌َ فِرْعَوْن‌ُ وَ مَا رَب‌ُّ الْعَالَمِين‌َ (شعراء: 23)

فرعون گفت: «پروردگار عالميان چيست؟!» (23)


قَال‌َ رَب‌ُّ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ وَ مَا بَيْنَهُمَا إِنْ‌ كُنْتُمْ‌ مُوقِنِين‌َ (شعراء: 24)

(موسى) گفت: «پروردگار آسمانها و زمين و آنچه ميان آن دو است، اگر اهل يقين هستيد!». (24)


قَال‌َ رَبُّكُم‌ْ وَ رَب‌ُّ آبَائِكُم‌ُ الْأَوَّلِين‌َ (شعراء: 26)

(موسى) گفت: «او پروردگار شما و پروردگار نياكان شماست!» (26)


قَال‌َ رَب‌ُّ الْمَشْرِق‌ِ وَالْمَغْرِب‌ِ وَ مَا بَيْنَهُمَا إِنْ‌ كُنْتُم‌ْ تَعْقِلُون‌َ (شعراء: 28)

(موسى) گفت: «او پروردگار مشرق و مغرب و آنچه ميان آن دو است مى‏باشد، اگر شما عقل و انديشه خود را به كار مى‏گرفتيد!» (28)


قَال‌َ أَوَ لَوْ جِئْتُك‌َ بِشَي‌ْءٍ مُبِين‌ٍ (شعراء: 30)

(موسى) گفت: «حتّى اگر نشانه آشكارى براى تو بياورم (باز ايمان نمى‏آورى)؟!» (30)


وَ نَزَع‌َ يَدَه‌ُ فَإِذَا هِي‌َ بَيْضَاءُ لِلنَّاظِرِين‌َ (شعراء: 33)

و دست خود را (در گريبان فرو برد و) بيرون آورد، و در برابر بينندگان سفيد و روشن بود. (33)


قَالُوا أَرْجِه‌ْ وَ أَخَاه‌ُ وَابْعَث‌ْ فِي‌ الْمَدَائِن‌ِ حَاشِرِين‌َ (شعراء: 36)

گفتند: «او و برادرش را مهلت ده و مأموران را براى بسيج به تمام شهرها اعزام كن، (36)


وَ قِيل‌َ لِلنَّاس‌ِ هَل‌ْ أَنْتُمْ‌ مُجْتَمِعُون‌َ (شعراء: 39)

و به مردم گفته شد: «آيا شما نيز (در اين صحنه) اجتماع مى‏كنيد ... (39)


قَال‌َ نَعَم‌ْ وَ إِنَّكُم‌ْ إِذَاً لَمِن‌َ الْمُقَرَّبِين‌َ (شعراء: 42)

گفت: « (آرى،) و در آن صورت شما از مقرّبان خواهيد بود!» (42)


فَأَلْقَوْا حِبَالَهُم‌ْ وَ عِصِيَّهُم‌ْ وَ قَالُوا بِعِزَّة‌ِ فِرْعَوْن‌َ إِنَّا لَنَحْن‌ُ الْغَالِبُون‌َ (شعراء: 44)

آنها طنابها و عصاهاى خود را افكندند و گفتند: «به عزّت فرعون، ما قطعاً پيروزيم!» (44)


رَب‌ِّ مُوسَي‌ وَ هَارُون‌َ (شعراء: 48)

پروردگار موسى و هارون!» (48)


قَال‌َ آمَنْتُم‌ْ لَه‌ُ قَبْل‌َ أَن‌ْ آذَن‌َ لَكُم‌ْ إِنَّه‌ُ لَكَبِيرُكُم‌ُ الَّذِي‌ عَلَّمَكُم‌ُ السِّحْرَ فَلَسَوْف‌َ تَعْلَمُون‌َ لَأُقَطِّعَن‌َّ أَيْدِيَكُم‌ْ وَ أَرْجُلَكُمْ‌ مِن‌ْ خِلاَف‌ٍ وَ لَأُصَلِّبَنَّكُم‌ْ أَجْمَعِين‌َ (شعراء: 49)

(فرعون) گفت: «آيا پيش از اينكه به شما اجازه دهم به او ايمان آورديد؟! مسلّماً او بزرگ و استاد شماست كه به شما سحر آموخته (و اين يك توطئه است)! امّا بزودى خواهيد دانست! دستها و پاهاى شما را بعكس يكديگر قطع مى‏كنم، و همه شما را به دار مى‏آويزم!» (49)


وَ أَوْحَيْنَا إِلَي‌ مُوسَي‌ أَن‌ْ أَسْرِ بِعِبَادِي‌ إِنَّكُمْ‌ مُتَّبَعُون‌َ (شعراء: 52)

و به موسى وحى كرديم كه شبانه بندگانم را (از مصر) كوچ ده، زيرا شما مورد تعقيب هستيد!» (52)


وَ إِنَّهُم‌ْ لَنَا لَغَائِظُون‌َ (شعراء: 55)

و اينها ما را به خشم آورده‏اند (55)


وَ إِنَّا لَجَمِيع‌ٌ حَاذِرُون‌َ (شعراء: 56)

و ما همگى آماده پيكاريم!» (56)


فَأَخْرَجْنَاهُمْ‌ مِنْ‌ جَنَّات‌ٍ وَ عُيُون‌ٍ (شعراء: 57)

(سرانجام فرعونيان مغلوب شدند،) و ما آنها را از باغها و چشمه‏ها بيرون رانديم، (57)


وَ كُنُوزٍ وَ مَقَام‌ٍ كَرِيم‌ٍ (شعراء: 58)

و از گنجها و قصرهاى مجلّل! (58)


كَذَلِك‌َ وَ أَوْرَثْنَاهَا بَنِي‌ إِسْرَائِيل‌َ (شعراء: 59)

(آرى،) اينچنين كرديم! و بنى اسرائيل را وارث آنها ساختيم! (59)


وَ أَزْلَفْنَا ثَم‌َّ الْآخَرِين‌َ (شعراء: 64)

و در آنجا ديگران [لشكر فرعون‏] را نيز (به دريا) نزديك ساختيم! (64)


وَ أَنْجَيْنَا مُوسَي‌ وَ مَنْ‌ مَعَه‌ُ أَجْمَعِين‌َ (شعراء: 65)

و موسى و تمام كسانى را كه با او بودند نجات داديم! (65)


إِن‌َّ فِي‌ ذَلِك‌َ لَآيَة‌ً وَ مَا كَان‌َ أَكْثَرُهُمْ‌ مُؤْمِنِين‌َ (شعراء: 67)

در اين جريان، نشانه روشنى است ولى بيشترشان ايمان نياوردند! (چرا كه طالب حق نبودند) (67)


وَ إِن‌َّ رَبَّك‌َ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيم‌ُ (شعراء: 68)

و پروردگارت شكست‏ناپذير و مهربان است! (68)


وَاتْل‌ُ عَلَيْهِم‌ْ نَبَأَ إِبْرَاهِيم‌َ (شعراء: 69)

و بر آنان خبر ابراهيم را بخوان، (69)


إِذْ قَال‌َ لِأَبِيه‌ِ وَ قَوْمِه‌ِ مَا تَعْبُدُون‌َ (شعراء: 70)

هنگامى كه به پدر و قومش گفت: «چه چيز را مى‏پرستيد؟!» (70)


أَنْتُم‌ْ وَ آبَاؤُكُم‌ُ الْأَقْدَمُون‌َ (شعراء: 76)

شما و پدران پيشين شما، (76)


وَالَّذِي‌ هُوَ يُطْعِمُنِي‌ وَ يَسْقِين‌ِ (شعراء: 79)

و كسى كه مرا غذا مى‏دهد و سيراب مى‏نمايد، (79)


وَ إِذَا مَرِضْت‌ُ فَهُوَ يَشْفِين‌ِ (شعراء: 80)

و هنگامى كه بيمار شوم مرا شفا مى‏دهد، (80)


وَالَّذِي‌ يُمِيتُنِي‌ ثُم‌َّ يُحْيِين‌ِ (شعراء: 81)

و كسى كه مرا مى‏ميراند و سپس زنده مى‏كند، (81)


وَالَّذِي‌ أَطْمَع‌ُ أَنْ‌ يَغْفِرَ لِي‌ خَطِيئَتِي‌ يَوْم‌َ الدِّين‌ِ (شعراء: 82)

و كسى كه اميد دارم گناهم را در روز جزا ببخشد! (82)


رَب‌ِّ هَب‌ْ لِي‌ حُكْمَاً وَ أَلْحِقْنِي‌ بِالصَّالِحِين‌َ (شعراء: 83)

پروردگارا! به من علم و دانش ببخش، و مرا به صالحان ملحق كن! (83)


وَاجْعَل‌ لِي‌ لِسَان‌َ صِدْق‌ٍ فِي‌ الْآخِرِين‌َ (شعراء: 84)

و براى من در ميان امّتهاى آينده، زبان صدق (و ذكر خيرى) قرار ده! (84)


وَاجْعَلْنِي‌ مِنْ‌ وَرَثَة‌ِ جَنَّة‌ِ النَّعِيم‌ِ (شعراء: 85)

و مرا وارثان بهشت پرنعمت گردان! (85)


وَاغْفِرْ لِأَبِي‌ إِنَّه‌ُ كَان‌َ مِن‌َ الضَّالِّين‌َ (شعراء: 86)

و پدرم [عمويم‏] را بيامرز، كه او از گمراهان بود! (86)


وَ لاَ تُخْزِنِي‌ يَوْم‌َ يُبْعَثُون‌َ (شعراء: 87)

و در آن روز كه مردم برانگيخته مى‏شوند، مرا شرمنده و رسوا مكن! (87)


يَوْم‌َ لاَ يَنْفَع‌ُ مَال‌ٌ وَ لاَ بَنُون‌َ (شعراء: 88)

در آن روز كه مال و فرزندان سودى نمى‏بخشد، (88)


وَ أُزْلِفَت‌ِ الْجَنَّة‌ُ لِلْمُتَّقِين‌َ (شعراء: 90)

(در آن روز،) بهشت براى پرهيزكاران نزديك مى‏شود، (90)


وَ بُرِّزَت‌ِ الْجَحِيم‌ُ لِلْغَاوِين‌َ (شعراء: 91)

و دوزخ براى گمراهان آشكار مى‏گردد، (91)


وَ قِيل‌َ لَهُم‌ْ أَيْن‌َ مَا كُنْتُم‌ْ تَعْبُدُون‌َ (شعراء: 92)

و به آنان گفته مى‏شود: «كجا هستند معبودانى كه آنها را پرستش مى‏كرديد ... (92)


فَكُبْكِبُوا فِيهَا هُم‌ْ وَالْغَاوُون‌َ (شعراء: 94)

در آن هنگام همه آن معبودان با عابدان گمراه به دوزخ افكنده مى‏شوند (94)


وَ جُنُودُ إِبْلِيس‌َ أَجْمَعُون‌َ (شعراء: 95)

و همچنين همگى لشكريان ابليس! (95)


قَالُوا وَ هُم‌ْ فِيهَا يَخْتَصِمُون‌َ (شعراء: 96)

آنها در آنجا در حالى كه به مخاصمه برخاسته‏اند مى‏گويند: (96)


وَ مَا أَضَلَّنَا إِلاَّ الْمُـجْرِمُون‌َ (شعراء: 99)

امّا كسى جز مجرمان ما را گمراه نكرد! (99)


وَ لاَ صَدِيق‌ٍ حَمِيم‌ٍ (شعراء: 101)

و نه دوست گرم و پرمحبّتى! (101)


إِن‌َّ فِي‌ ذَلِك‌َ لَآيَة‌ً وَ مَا كَان‌َ أَكْثَرُهُمْ‌ مُؤْمِنِين‌َ (شعراء: 103)

در اين ماجرا، نشانه (و عبرتى) است ولى بيشتر آنان مؤمن نبودند! (103)


وَ إِن‌َّ رَبَّك‌َ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيم‌ُ (شعراء: 104)

و پروردگار تو عزيز و رحيم است! (104)


فَاتَّقُوا الله‌َ وَ أَطِيعُون‌ِ (شعراء: 108)

تقواى الهى پيشه كنيد و مرا اطاعت نماييد! (108)


وَ مَا أَسْأَلُكُم‌ْ عَلَيْه‌ِ مِن‌ْ أَجْرٍ إِن‌ْ أَجْرِي‌َ إِلاَّ عَلَي‌ رَب‌ِّ الْعَالَمِين‌َ (شعراء: 109)

من براى اين دعوت، هيچ مزدى از شما نمى‏طلبم اجر من تنها بر پروردگار عالميان است! (109)


فَاتَّقُوا الله‌َ وَ أَطِيعُون‌ِ (شعراء: 110)

پس، تقواى الهى پيشه كنيد و مرا اطاعت نماييد!» (110)


قَالُوا أَنُؤْمِن‌ُ لَك‌َ وَاتَّبَعَك‌َ الْأَرْذَلُون‌َ (شعراء: 111)

گفتند: «آيا ما به تو ايمان بياوريم در حالى كه افراد پست و بى‏ارزش از تو پيروى كرده‏اند؟!» (111)


قَال‌َ وَ مَا عِلْمِي‌ بِمَا كَانُوا يَعْمَلُون‌َ (شعراء: 112)

(نوح) گفت: «من چه مى‏دانم آنها چه كارى داشته‏اند! (112)


وَ مَا أَنَا بِطَارِدِ الْمُؤْمِنِين‌َ (شعراء: 114)

و من هرگز مؤمنان را طرد نخواهم كرد. (114)


فَافْتَح‌ْ بَيْنِي‌ وَ بَيْنَهُم‌ْ فَتْحَاً وَ نَجِّنِي‌ وَ مَنْ‌ مَعِي‌َ مِن‌َ الْمُؤْمِنِين‌َ (شعراء: 118)

اكنون ميان من و آنها جدايى بيفكن و مرا و مؤمنانى را كه با من هستند رهايى بخش!» (118)


فَأَنْجَيْنَاه‌ُ وَ مَنْ‌ مَعَه‌ُ فِي‌ الْفُلْك‌ِ الْمَشْحُون‌ِ (شعراء: 119)

ما، او و كسانى را كه با او بودند، در آن كشتى كه پر (از انسان و انواع حيوانات) بود، رهايى بخشيديم! (119)


إِن‌َّ فِي‌ ذَلِك‌َ لَآيَة‌ً وَ مَا كَان‌َ أَكْثَرُهُمْ‌ مُؤْمِنِين‌َ (شعراء: 121)

در اين ماجرا نشانه روشنى است امّا بيشتر آنان مؤمن نبودند. (121)


وَ إِن‌َّ رَبَّك‌َ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيم‌ُ (شعراء: 122)

و پروردگار تو عزيز و رحيم است. (122)


فَاتَّقُوا الله‌َ وَ أَطِيعُون‌ِ (شعراء: 126)

پس تقواى الهى پيشه كنيد و مرا اطاعت نماييد! (126)


وَ مَا أَسْأَلُكُم‌ْ عَلَيْه‌ِ مِن‌ْ أَجْرٍ إِن‌ْ أَجْرِي‌َ إِلاَّ عَلَي‌ رَب‌ِّ الْعَالَمِين‌َ (شعراء: 127)

من در برابر اين دعوت، هيچ اجر و پاداشى از شما نمى‏طلبم اجر و پاداش من تنها بر پروردگار عالميان است. (127)


وَ تَتَّخِذُون‌َ مَصَانِع‌َ لَعَلَّكُم‌ْ تَخْلُدُون‌َ (شعراء: 129)

و قصرها و قلعه‏هاى زيبا و محكم بنا مى‏كنيد شايد در دنيا جاودانه بمانيد؟! (129)


وَ إِذَا بَطَشْتُمْ‌ بَطَشْتُم‌ْ جَبَّارِين‌َ (شعراء: 130)

و هنگامى كه كسى را مجازات مى‏كنيد همچون جبّاران كيفر مى‏دهيد! (130)


فَاتَّقُوا الله‌َ وَ أَطِيعُون‌ِ (شعراء: 131)

پس تقواى الهى پيشه كنيد و مرا اطاعت نماييد! (131)


وَاتَّقُوا الَّذِي‌ أَمَدَّكُمْ‌ بِمَا تَعْلَمُون‌َ (شعراء: 132)

و از (نافرمانى) خدايى بپرهيزيد كه شما را به نعمتهايى كه مى‏دانيد امداد كرده (132)


أَمَدَّكُم‌ْ بِأَنْعَام‌ٍ وَ بَنِين‌َ (شعراء: 133)

شما را به چهارپايان و نيز پسران (لايق و برومند) امداد فرموده (133)


وَ جَنَّات‌ٍ وَ عُيُون‌ٍ (شعراء: 134)

همچنين به باغها و چشمه‏ها! (134)


وَ مَا نَحْن‌ُ بِمُعَذَّبِين‌َ (شعراء: 138)

و ما هرگز مجازات نخواهيم شد!» (138)


فَكَذَّبُوه‌ُ فَأَهْلَكْنَاهُم‌ْ إِن‌َّ فِي‌ ذَلِك‌َ لَآيَة‌ً وَ مَا كَان‌َ أَكْثَرُهُمْ‌ مُؤْمِنِين‌َ (شعراء: 139)

آنان هود را تكذيب كردند، ما هم نابودشان كرديم و در اين، آيت و نشانه‏اى است (براى آگاهان) ولى بيشتر آنان مؤمن نبودند! (139)


وَ إِن‌َّ رَبَّك‌َ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيم‌ُ (شعراء: 140)

و پروردگار تو عزيز و رحيم است! (140)


فَاتَّقُوا الله‌َ وَ أَطِيعُون‌ِ (شعراء: 144)

پس تقواى الهى پيشه كنيد و مرا اطاعت نماييد! (144)


وَ مَا أَسْأَلُكُم‌ْ عَلَيْه‌ِ مِن‌ْ أَجْرٍ إِن‌ْ أَجْرِي‌َ إِلاَّ عَلَي‌ رَب‌ِّ الْعَالَمِين‌َ (شعراء: 145)

من در برابر اين دعوت، اجر و پاداشى از شما نمى‏طلبم اجر من تنها بر پروردگار عالميان است! (145)


فِي‌ جَنَّات‌ٍ وَ عُيُون‌ٍ (شعراء: 147)

در اين باغها و چشمه‏ها، (147)


وَ زُرُوع‌ٍ وَ نَخْل‌ٍ طَلْعُهَا هَضِيم‌ٌ (شعراء: 148)

در اين زراعتها و نخلهايى كه ميوه‏هايش شيرين و رسيده است؟! (148)


وَ تَنْحِتُون‌َ مِن‌َ الْجِبَال‌ِ بُيُوتَاً فَارِهِين‌َ (شعراء: 149)

و از كوه‏ها خانه‏هايى مى‏تراشيد، و در آن به عيش و نوش مى‏پردازيد! (149)


فَاتَّقُوا الله‌َ وَ أَطِيعُون‌ِ (شعراء: 150)

پس از خدا بترسيد و مرا اطاعت كنيد! (150)


وَ لاَ تُطِيعُوا أَمْرَ الْمُسْرِفِين‌َ (شعراء: 151)

و فرمان مسرفان را اطاعت نكنيد! (151)


الَّذِين‌َ يُفْسِدُون‌َ فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَ لاَ يُصْلِحُون‌َ (شعراء: 152)

همانها كه در زمين فساد مى‏كنند و اصلاح نمى‏كنند!» (152)


قَال‌َ هَذِه‌ِ نَاقَة‌ٌ لَهَا شِرْب‌ٌ وَ لَكُم‌ْ شِرْب‌ُ يَوْم‌ٍ مَعْلُوم‌ٍ (شعراء: 155)

گفت: «اين ناقه‏اى است (كه آيت الهى است) براى او سهمى (از آب قريه)، و براى شما سهم روز معيّنى است! (155)


وَ لاَ تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ فَيَأْخُذَكُم‌ْ عَذَاب‌ُ يَوْم‌ٍ عَظِيم‌ٍ (شعراء: 156)

كمترين آزارى به آن نرسانيد، كه عذاب روزى بزرگ شما را فرا خواهد گرفت!» (156)


فَأَخَذَهُم‌ُ الْعَذَاب‌ُ إِن‌َّ فِي‌ ذَلِك‌َ لَآيَة‌ً وَ مَا كَان‌َ أَكْثَرُهُمْ‌ مُؤْمِنِين‌َ (شعراء: 158)

و عذاب الهى آنان را فرا گرفت در اين، آيت و نشانه‏اى است ولى بيشتر آنان مؤمن نبودند! (158)


وَ إِن‌َّ رَبَّك‌َ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيم‌ُ (شعراء: 159)

و پروردگار تو عزيز و رحيم است! (159)


فَاتَّقُوا الله‌َ وَ أَطِيعُون‌ِ (شعراء: 163)

پس تقواى الهى پيشه كنيد و مرا اطاعت نماييد! (163)


وَ مَا أَسْأَلُكُم‌ْ عَلَيْه‌ِ مِن‌ْ أَجْرٍ إِن‌ْ أَجْرِي‌َ إِلاَّ عَلَي‌ رَب‌ِّ الْعَالَمِين‌َ (شعراء: 164)

من در برابر اين دعوت، اجرى از شما نمى‏طلبم، اجر من فقط بر پروردگار عالميان است! (164)


وَ تَذَرُون‌َ مَا خَلَق‌َ لَكُم‌ْ رَبُّكُمْ‌ مِن‌ْ أَزْوَاجِكُمْ‌ بَل‌ْ أَنْتُم‌ْ قَوْم‌ٌ عَادُون‌َ (شعراء: 166)

و همسرانى را كه پروردگارتان براى شما آفريده است رها مى‏كنيد؟! (حقّاً) شما قوم تجاوزگرى هستيد!» (166)


رَب‌ِّ نَجِّنِي‌ وَ أَهْلِي‌ مِمَّا يَعْمَلُون‌َ (شعراء: 169)

پروردگارا! من و خاندانم را از آنچه اينها انجام مى‏دهند رهايى بخش!» (169)


فَنَجَّيْنَاه‌ُ وَ أَهْلَه‌ُ أَجْمَعِين‌َ (شعراء: 170)

ما او و تمامى خاندانش را نجات داديم، (170)


وَ أَمْطَرْنَا عَلَيْهِمْ‌ مَطَرَاً فَسَاءَ مَطَرُ الْمُنْذَرِين‌َ (شعراء: 173)

و بارانى (از سنگ) بر آنها فرستاديم چه باران بدى بود باران انذارشدگان! (173)


إِن‌َّ فِي‌ ذَلِك‌َ لَآيَة‌ً وَ مَا كَان‌َ أَكْثَرُهُمْ‌ مُؤْمِنِين‌َ (شعراء: 174)

در اين (ماجراى قوم لوط و سرنوشت شوم آنها) آيتى است امّا بيشترشان مؤمن نبودند. (174)


وَ إِن‌َّ رَبَّك‌َ لَهُوَ الْعَزِيرُ الرَّحِيم‌ُ (شعراء: 175)

و پروردگار تو عزيز و رحيم است! (175)


فَاتَّقُوا الله‌َ وَ أَطِيعُون‌ِ (شعراء: 179)

پس تقواى الهى پيشه كنيد و مرا اطاعت نماييد! (179)


وَ مَا أَسْأَلُكُم‌ْ عَلَيْه‌ِ مِن‌ْ أَجْرٍ إِن‌ْ أَجْرِي‌َ إِلاَّ عَلَي‌ رَب‌ِّ الْعَالَمين‌َ (شعراء: 180)

من در برابر اين دعوت، پاداشى از شما نمى‏طلبم اجر من تنها بر پروردگار عالميان است! (180)


أَوْفُوا الْكَيْل‌َ وَ لاَ تَكُونُوا مِن‌َ الْمُـخْسِرِين‌َ (شعراء: 181)

حق پيمانه را ادا كنيد (و كم فروشى نكنيد)، و ديگران را به خسارت نيفكنيد! (181)


وَ زِنُوا بِالْقِسْطَاس‌ِ الْمُسْتَقِيم‌ِ (شعراء: 182)

و با ترازوى صحيح وزن كنيد! (182)


وَ لاَ تَبْخَسُوا النَّاس‌َ أَشْيَاءَهُم‌ْ وَ لاَ تَعْثَوْا فِي‌ الْأَرْض‌ِ مُفْسِدِين‌َ (شعراء: 183)

و حق مردم را كم نگذاريد، و در زمين تلاش براى فساد نكنيد! (183)


وَاتَّقُوا الَّذِي‌ خَلَقَكُم‌ْ وَالْجِبِلَّة‌َ الْأَوَّلِين‌َ (شعراء: 184)

و از (نافرمانى) كسى كه شما و اقوام پيشين را آفريد بپرهيزيد!» (184)


وَ مَا أَنْت‌َ إِلاَّ بَشَرٌ مِثْلُنَا وَ إِنْ‌ نَظُنُّك‌َ لَمِن‌َ الْكَاذِبِين‌َ (شعراء: 186)

تو بشرى همچون مايى، تنها گمانى كه درباره تو داريم اين است كه از دروغگويانى! (186)


إِن‌َّ فِي‌ ذَلِك‌َ لَآيَة‌ً وَ مَا كَان‌َ أَكْثَرُهُمْ‌ مُؤْمِنِين‌َ (شعراء: 190)

در اين ماجرا، آيت و نشانه‏اى است ولى بيشتر آنها مؤمن نبودند. (190)


وَ إِن‌َّ رَبَّك‌َ لَهُوَ الْعَزِيرُ الرَّحِيم‌ُ (شعراء: 191)

و پروردگار تو عزيز و رحيم است! (191)


وَ إِنَّه‌ُ لَتَنْزِيل‌ُ رَب‌ِّ الْعَالَمِين‌َ (شعراء: 192)

مسلّماً اين (قرآن) از سوى پروردگار جهانيان نازل شده است! (192)


وَ إِنَّه‌ُ لَفِي‌ زُبُرِ الْأَوَّلِين‌َ (شعراء: 196)

و توصيف آن در كتابهاى پيشينيان نيز آمده است! (196)


أَوَ لَم‌ْ يَكُن‌ لَهُم‌ْ آيَة‌ً أَنْ‌ يَعْلَمَه‌ُ عُلَمَاءُ بَنِي‌ إِسْرَائِيل‌َ (شعراء: 197)

آيا همين نشانه براى آنها كافى نيست كه علماى بنى اسرائيل بخوبى از آن آگاهند؟! (197)


وَ لَوْ نَزَّلْنَاه‌ُ عَلَي‌ بَعْض‌ِ الْأَعْجَمِين‌َ (شعراء: 198)

هر گاه ما آن را بر بعضى از عجم [غير عرب‏] ها نازل مى‏كرديم ... (198)


فَيَأْتِيَهُمْ‌ بَغْتَة‌ً وَ هُم‌ْ لاَ يَشْعُرُون‌َ (شعراء: 202)

ناگهان به سراغشان مى‏آيد، در حالى كه توجّه ندارند! (202)


وَ مَا أَهْلَكْنَا مِنْ‌ قَرْيَة‌ٍ إِلاَّ لَهَا مُنْذِرُون‌َ (شعراء: 208)

ما هيچ شهر و ديارى را هلاك نكرديم مگر اينكه انذاركنندگانى (از پيامبران الهى) داشتند. (208)


ذِكْرَي‌ وَ مَا كُنَّا ظَالِمِين‌َ (شعراء: 209)

تا متذكّر شوند و ما هرگز ستمكار نبوديم! (كه بدون اتمام حجّت مجازات كنيم) (209)


وَ مَا تَنَزَّلَت‌ْ بِه‌ِ الشَّيَاطِين‌ُ (شعراء: 210)

شياطين و جنيّان (هرگز) اين آيات را نازل نكردند! (210)


وَ مَا يَنْبَغِي‌ لَهُم‌ْ وَ مَا يَسْتَطِيعُون‌َ (شعراء: 211)

و براى آنها سزاوار نيست و قدرت ندارند! (211)


وَ أَنْذِرْ عَشِيرَتَك‌َ الْأَقْرَبِين‌َ (شعراء: 214)

و خويشاوندان نزديكت را انذار كن! (214)


وَاخْفِض‌ْ جَنَاحَك‌َ لِمَن‌ِ اتَّبَعَك‌َ مِن‌َ الْمُؤْمِنِين‌َ (شعراء: 215)

و بال و پر خود را براى مؤمنانى كه از تو پيروى مى‏كنند بگستر! (215)


وَ تَوَكَّل‌ْ عَلَي‌ الْعَزِيزِ الرَّحِيم‌ِ (شعراء: 217)

و بر خداوند عزيز و رحيم توكّل كن! (217)


وَ تَقَلُّبَك‌َ فِي‌ السَّاجِدِين‌َ (شعراء: 219)

و (نيز) حركت تو را در ميان سجده كنندگان! (219)


يُلْقُون‌َ السَّمْع‌َ وَ أَكْثَرُهُم‌ْ كَاذِبُون‌َ (شعراء: 223)

آنچه را مى‏شنوند (به ديگران) القا مى‏كنند و بيشترشان دروغگو هستند! (223)


وَالشُّعَرَاءُ يَتَّبِعُهُم‌ُ الْغَاوُون‌َ (شعراء: 224)

(پيامبر اسلام شاعر نيست) شاعران كسانى هستند كه گمراهان از آنان پيروى مى‏كنند. (224)


وَ أَنَّهُم‌ْ يَقُولُون‌َ مَا لاَ يَفْعَلُون‌َ (شعراء: 226)

و سخنانى مى‏گويند كه (به آنها) عمل نمى‏كنند؟! (226)


إِلاَّ الَّذِين‌َ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَات‌ِ وَ ذَكَرُوا الله‌َ كَثِيرَاً وَانْتَصَرُوا مِنْ‌ بَعْدِ مَا ظُلِمُوا وَ سَيَعْلَم‌ُ الَّذِين‌َ ظَلَمُوا أَي‌َّ مُنْقَلَب‌ٍ يَنقَلِبُون‌َ (شعراء: 227)

مگر كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام مى‏دهند و خدا را بسيار ياد مى كنند، و به هنگامى كه مورد ستم واقع مى‏شوند به دفاع از خويشتن (و مؤمنان) برمى‏خيزند (و از شعر در اين راه كمك مى‏گيرند) آنها كه ستم كردند به زودى مى‏دانند كه بازگشتشان به كجاست! (227)


طس‌ تِلْك‌َ آيَات‌ُ الْقُرْآن‌ِ وَ كِتَاب‌ٍ مُبِين‌ٍ (نمل: 1)

طس- اين آيات قرآن و كتاب مبين است، (1)


هُدَي‌ً وَ بُشْرَي‌ لِلْمُؤْمِنِين‌َ (نمل: 2)

وسيله هدايت و بشارت براى مؤمنان است (2)


الَّذِين‌َ يُقِيمُون‌َ الصَّلاَة‌َ وَ يُؤْتُون‌َ الزَّكَاة‌َ وَ هُمْ‌ بِالْآخِرَة‌ِ هُم‌ْ يُوقِنُون‌َ (نمل: 3)

همان كسانى كه نماز را برپا مى‏دارند، و زكات را ادا مى‏كنند، و آنان به آخرت يقين دارند. (3)


أُولَئِك‌َ الَّذِين‌َ لَهُم‌ْ سُوءُ الْعَذَاب‌ِ وَ هُم‌ْ فِي‌ الْآخِرَة‌ِ هُم‌ُ الْأَخْسَرُون‌َ (نمل: 5)

آنان كسانى هستند كه عذاب بد (و دردناك) براى آنهاست و آنها در آخرت، زيانكارترين مردمند! (5)


وَ إِنَّك‌َ لَتُلَقَّي‌ الْقُرْآن‌َ مِنْ‌ لَدُن‌ْ حَكِيم‌ٍ عَلِيم‌ٍ (نمل: 6)

به يقين اين قرآن از سوى حكيم و دانايى بر تو القا مى‏شود. (6)


فَلَمَّا جَاءَهَا نُودِي‌َ أَنْ‌ بُورِك‌َ مَنْ‌ فِي‌ النَّارِ وَ مَن‌ْ حَوْلَهَا وَ سُبْحَان‌َ الله‌ِ رَب‌ِّ الْعَالَمِين‌َ (نمل: 8)

هنگامى كه نزد آتش آمد، ندايى برخاست كه: «مبارك باد آن كس كه در آتش است و كسى كه در اطراف آن است [فرشتگان و موسى‏] و منزّه است خداوندى كه پروردگار جهانيان است! (8)


وَ أَلْق‌ِ عَصَاك‌َ فَلَمَّا رَآهَا تَهْتَزُّ كَأَنَّهَا جَان‌ٌّ وَلَّي‌ مُدْبِرَاً وَ لَم‌ْ يُعَقِّب‌ْ يَا مُوسَي‌ لاَ تَخَف‌ْ إِنِّي‌ لاَ يَخَاف‌ُ لَدَي‌َّ الْمُرْسَلُون‌َ (نمل: 10)

و عصايت را بيفكن!- هنگامى كه (موسى) به آن نگاه كرد، ديد (با سرعت) همچون مارى به هر سو مى‏دود (ترسيد و) به عقب برگشت، و حتى پشت سر خود را نگاه نكرد- اى موسى! نترس، كه رسولان در نزد من نمى‏ترسند! (10)


وَ أَدْخِل‌ْ يَدَك‌َ فِي‌ جَيْبِك‌َ تَخْرُج‌ْ بَيْضَاءَ مِن‌ْ غَيْرِ سُوءٍ فِي‌ تِسْع‌ِ آيَات‌ٍ إِلَي‌ فِرْعَوْن‌َ وَ قَوْمِه‌ِ إِنَّهُم‌ْ كَانُوا قَوْمَاً فَاسِقِين‌َ (نمل: 12)

و دستت را در گريبانت داخل كن هنگامى كه خارج مى‏شود، سفيد و درخشنده است بى آنكه عيبى در آن باشد اين در زمره معجزات نه‏گانه‏اى است كه تو با آنها بسوى فرعون و قومش فرستاده مى‏شوى آنان قومى فاسق و طغيانگرند!» (12)


وَ جَحَدُوا بِهَا وَاسْتَيْقَنَتْهَا أَنْفُسُهُم‌ْ ظُلْمَاً وَ عُلُوَّاً فَانْظُرْ كَيْف‌َ كَان‌َ عَاقِبَة‌ُ الْمُفْسِدِين‌َ (نمل: 14)

و آن را از روى ظلم و سركشى انكار كردند، در حالى كه در دل به آن يقين داشتند! پس بنگر سرانجام تبهكاران (و مفسدان) چگونه بود! (14)


وَ لَقَدْ آتَيْنَا دَاوُدَ وَ سُلَيْمَـان‌َ عِلْمَاً وَ قَالاَ الْحَمْدُ لِالله‌ِ الَّذِي‌ فَضَّلَنَا عَلَي‌ كَثِيرٍ مِن‌ْ عِبَادِه‌ِ الْمُؤْمِنِين‌َ (نمل: 15)

و ما به داوود و سليمان، دانشى عظيم داديم و آنان گفتند: «ستايش از آن خداوندى است كه ما را بر بسيارى از بندگان مؤمنش برترى بخشيد.» (15)


وَ وَرِث‌َ سُلَيْمَـان‌ُ دَاوُدَ وَ قَال‌َ يَا أَيُّهَا النَّاس‌ُ عُلِّمْنَا مَنْطِق‌َ الطَّيْرِ وَ أُوتِينَا مِنْ‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ إِن‌َّ هَذَا لَهُوَ الْفَضْل‌ُ الْمُبِين‌ُ (نمل: 16)

و سليمان وارث داوود شد، و گفت: «اى مردم! زبان پرندگان به ما تعليم داده شده، و از هر چيز به ما عطا گرديده اين فضيلت آشكارى است.» (16)


وَ حُشِرَ لِسُلَيْمَـان‌َ جُنُودُه‌ُ مِن‌َ الْجِن‌ِّ وَالْإِنْس‌ِ وَالطَّيْرِ فَهُم‌ْ يُوزَعُون‌َ (نمل: 17)

لشكريان سليمان، از جنّ و انس و پرندگان، نزد او جمع شدند آن قدر زياد بودند كه بايد توقّف مى‏كردند تا به هم ملحق شوند! (17)


حَتَّي‌ إِذَا أَتَوْا عَلَي‌ وَادِ الَّنمْل‌ِ قَالَت‌ْ نَمْلَة‌ٌ يَا أَيُّهَا النَّـمْل‌ُ ادْخُلُوا مَسَاكِنَكُم‌ْ لاَ يَحْطِمَنَّكُم‌ْ سُلَيْمَـان‌ُ وَ جُنُودُه‌ُ وَ هُم‌ْ لاَ يَشْعُرُون‌َ (نمل: 18)

(آنها حركت كردند) تا به سرزمين مورچگان رسيدند مورچه‏اى گفت: «به لانه‏هاى خود برويد تا سليمان و لشكرش شما را پايمال نكنند در حالى كه نمى‏فهمند!» (18)


فَتَبَسَّم‌َ ضَاحِكَاً مِنْ‌ قَوْلِهَا وَ قَال‌َ رَب‌ِّ أَوْزِعْنِي‌ أَن‌ْ أَشْكُرَ نِعْمَتَك‌َ الَّتِي‌ أَنْعَمْت‌َ عَلَيَّ‌ وَ عَلَي‌ وَالِدَي‌َّ وَ أَن‌ْ أَعْمَل‌َ صَالِحَاً تَرْضَاه‌ُ وَ أَدْخِلْنِي‌ بِرَحْمَتِك‌َ فِي‌ عِبَادِك‌َ الصَّالِحِين‌َ (نمل: 19)

سليمان از سخن او تبسّمى كرد و خنديد و گفت: «پروردگارا! شكر نعمتهايى را كه بر من و پدر و مادرم ارزانى داشته‏اى به من الهام كن، و توفيق ده تا عمل صالحى كه موجب رضاى توست انجام دهم، و مرا برحمت خود در زمره بندگان صالحت وارد كن!» (19)


وَ تَفَقَّدَ الطَّيْرَ فَقَال‌َ مَا لِي‌َ لاَ أَرَي‌ الْهُدْهُدَ أَم‌ْ كَان‌َ مِن‌َ الْغَائِبِين‌َ (نمل: 20)

(سليمان) در جستجوى آن پرنده [هدهد] برآمد و گفت: «چرا هدهد را نمى‏بينم، يا اينكه او از غايبان است؟! (20)


فَمَكَث‌َ غَيْرَ بَعِيدٍ فَقَال‌َ أَحَطْت‌ُ بِمَا لَم‌ْ تُحِط‌ْ بِه‌ِ وَ جِئْتُك‌َ مِنْ‌ سَبَاءٍ بِنَبَإٍ يَقِين‌ٍ (نمل: 22)

چندان درنگ نكرد (كه هدهد آمد و) گفت: «من بر چيزى آگاهى يافتم كه تو بر آن آگاهى نيافتى من از سرزمين «سبا» يك خبر قطعى براى تو آورده‏ام! (22)


إِنِّي‌ وَجَدْت‌ُ امْرَأَة‌ً تَمْلِكُهُم‌ْ وَ أُوتِيَت‌ْ مِنْ‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ وَ لَهَا عَرْش‌ٌ عَظِيم‌ٌ (نمل: 23)

من زنى را ديدم كه بر آنان حكومت مى‏كند، و همه چيز در اختيار دارد، و (به خصوص) تخت عظيمى دارد! (23)


وَجَدْتُهَا وَ قَوْمَهَا يَسْجُدُون‌َ لِلشَّمْس‌ِ مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ وَ زَيَّن‌َ لَهُم‌ُ الشَّيْطَان‌ُ أَعْمَالَهُم‌ْ فَصَدَّهُم‌ْ عَن‌ِ السَّبِيل‌ِ فَهُم‌ْ لاَ يَهْتَدُون‌َ (نمل: 24)

او و قومش را ديدم كه براى غير خدا- خورشيد- سجده مى‏كنند و شيطان اعمالشان را در نظرشان جلوه داده، و آنها را از راه بازداشته و از اين رو هدايت نمى‏شوند!» (24)


أَنْ لاَ يَسْجُدُوا لِالله‌ِ الَّذِي‌ يُخْرِج‌ُ الْخَب‌ْءَ فِي‌ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ وَ يَعْلَم‌ُ مَا تُخْفُون‌َ وَ مَا تُعْلِنُون‌َ (نمل: 25)

چرا براى خداوندى سجده نمى‏كنند كه آنچه را در آسمانها و زمين پنهان است خارج (و آشكار) مى‏سازد، و آنچه را پنهان مى‏داريد يا آشكار مى‏كنيد مى‏داند؟! (25)


إِنَّه‌ُ مِنْ‌ سُلَيْمَـان‌َ وَ إِنَّه‌ُ بِسْم‌ِ الله‌ِ الرَّحْمَن‌ِ الرَّحِيم‌ِ (نمل: 30)

اين نامه از سليمان است، و چنين مى‏باشد: به نام خداوند بخشنده مهربان (30)


أَنْ لاَ تَعْلُوا عَلَيَّ‌ وَأْتُونِي‌ مُسْلِمِين‌َ (نمل: 31)

توصيه من اين است كه نسبت به من برترى‏جويى نكنيد، و بسوى من آييد در حالى كه تسليم حقّ هستيد!» (31)


قَالُوا نَحْن‌ُ أُولُوا قُوَّة‌ٍ وَ أُولُوا بَأْس‌ٍ شَدِيدٍ وَالْأَمْرُ إِلَيْك‌ِ فَانْظُرِي‌ مَاذَا تَأْمُرِين‌َ (نمل: 33)

گفتند: «ما داراى نيروى كافى و قدرت جنگى فراوان هستيم، ولى تصميم نهايى با توست ببين چه دستور مى‏دهى!» (33)


قَالَت‌ْ إِن‌َّ الْمُلُوك‌َ إِذَا دَخَلُوا قَرْيَة‌ً أَفْسَدُوهَا وَ جَعَلُوا أَعِزَّة‌َ أَهْلِهَا أَذِلَّة‌ً وَ كَذَلِك‌َ يَفْعَلُون‌َ (نمل: 34)

گفت: پادشاهان هنگامى كه وارد منطقه آبادى شوند آن را به فساد و تباهى مى‏كشند، و عزيزان آنجا را ذليل مى‏كنند (آرى) كار آنان همين گونه است! (34)


وَ إِنِّي‌ مُرْسِلَة‌ٌ إِلَيْهِمْ‌ بِهَدِيَّة‌ٍ فَنَاظِرَة‌ٌ بِم‌َ يَرْجِع‌ُ الْمُرْسَلُون‌َ (نمل: 35)

و من (اكنون جنگ را صلاح نمى‏بينم،) هديه گرانبهايى براى آنان مى‏فرستم تا ببينم فرستادگان من چه خبر مى‏آورند (و از اين طريق آنها را بيازمايم)!» (35)


ارْجِع‌ْ إِلَيْهِم‌ْ فَلَنَأْتِيَنَّهُمْ‌ بِجُنُودٍ لاَ قِبَل‌َ لَهُمْ‌ بِهَا وَ لَنُخْرِجَنَّهُمْ‌ مِنْهَا أَذِلَّة‌ً وَ هُم‌ْ صَاغِرُونَ‌ (نمل: 37)

بسوى آنان بازگرد (و اعلام كن) با لشكريانى به سراغ آنان مى‏آييم كه قدرت مقابله با آن را نداشته باشند و آنان را از آن (سرزمين آباد) با ذلّت و خوارى بيرون مى‏رانيم!» (37)


قَال‌َ عِفْرِيت‌ٌ مِن‌َ الْجِن‌ِّ أَنَا آتِيك‌َ بِه‌ِ قَبْل‌َ أَنْ‌ تَقُوم‌َ مِنْ‌ مَقَامِك‌َ وَ إِنِّي‌ عَلَيْه‌ِ لَقَوِي‌ٌّ أَمِين‌ٌ (نمل: 39)

عفريتى از جنّ گفت: «من آن را نزد تو مى‏آورم پيش از آنكه از مجلست برخيزى و من نسبت به اين امر، توانا و امينم!» (39)


قَال‌َ الَّذِي‌ عِنْدَه‌ُ عِلْم‌ٌ مِن‌َ الْكِتَاب‌ِ أَنَا آتِيك‌َ بِه‌ِ قَبْل‌َ أَنْ‌ يَرْتَدَّ إِلَيْك‌َ طَرْفُك‌َ فَلَمَّا رَآه‌ُ مُسْتَقِرَّاً عِنْدَه‌ُ قَال‌َ هَذَا مِنْ‌ فَضْل‌ِ رَبِّي‌ لِيَبْلُوَنِي‌ أَأَشْكُرُ أَمْ‌ أَكْفُرُ وَ مَنْ‌ شَكَرَ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِه‌ِ وَ مَنْ‌ كَفَرَ فَإِن‌َّ رَبِّي‌ غَنِي‌ٌّ كَرِيم‌ٌ (نمل: 40)

(امّا) كسى كه دانشى از كتاب (آسمانى) داشت گفت: «پيش از آنكه چشم بر هم زنى، آن را نزد تو خواهم آورد!» و هنگامى كه (سليمان) آن (تخت) را نزد خود ثابت و پابرجا ديد گفت: «اين از فضل پروردگار من است، تا مرا آزمايش كند كه آيا شكر او را بجا مى‏آورم يا كفران مى‏كنم؟! و هر كس شكر كند، به نفع خود شكر مى‏كند و هر كس كفران نمايد (بزيان خويش نموده است، كه) پروردگار من، غنىّ و كريم است!» (40)


فَلَمَّا جَاءَت‌ْ قِيل‌َ أَهَكَذَا عَرْشُك‌ِ قَالَت‌ْ كَأَنَّه‌ُ هُوَ وَ أُوتِينَا الْعِلْم‌َ مِنْ‌ قَبْلِهَا وَ كُنَّا مُسْلِمِين‌َ (نمل: 42)

هنگامى كه آمد، به او گفته شد: «آيا تخت تو اين گونه است؟» گفت: گويا خود آن است! و ما پيش از اين هم آگاه بوديم و اسلام آورده بوديم!» (42)


وَ صَدَّهَا مَا كَانَتْ‌ تَعْبُدُ مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ إِنَّهَا كَانَت‌ْ مِنْ‌ قَوْم‌ٍ كَافِرِين‌َ (نمل: 43)

و او را از آنچه غير از خدا ميپرستيد بازداشت، كه او [ملكه سبا] از قوم كافران بود. (43)


قِيل‌َ لَهَا ادْخُلِي‌ الصَّرْح‌َ فَلَمَّا رَأَتْه‌ُ حَسِبَتْه‌ُ لُجَّة‌ً وَ كَشَفَت‌ْ عَنْ‌ سَاقَيْهَا قَال‌َ إِنَّه‌ُ صَرْح‌ٌ مُمَرَّدٌ مِنْ‌ قَوَارِيرَ قَالَت‌ْ رَب‌ِّ إِنِّي‌ ظَلَمْت‌ُ نَفْسِي‌ وَ أَسْلَمْت‌ُ مَع‌َ سُلَيْمَـان‌َ لِالله‌ِ رَب‌ِّ الْعَالَمِين‌َ (نمل: 44)

به او گفته شد: «داخل حياط (قصر) شو!» هنگامى كه نظر به آن افكند، پنداشت نهر آبى است و ساق پاهاى خود را برهنه كرد (تا از آب بگذرد امّا سليمان) گفت: « (اين آب نيست،) بلكه قصرى است از بلور صاف!» (ملكه سبا) گفت: «پروردگارا! من به خود ستم كردم و (اينك) با سليمان براى خداوندى كه پروردگار عالميان است اسلام آوردم!» (44)


وَ لَقَدْ أَرْسَلْنَا إِلَي‌ ثَمُودَ أَخَاهُم‌ْ صَالِحَاً أَن‌ِ اعْبُدُوا الله‌َ فَإِذَا هُم‌ْ فَرِيقَان‌ِ يَخْتَصِمُون‌َ (نمل: 45)

ما به سوى «ثمود»، برادرشان «صالح» را فرستاديم كه: خداى يگانه را بپرستيد! امّا آنان به دو گروه تقسيم شدند كه به مخاصمه پرداختند. (45)


قَالُوا اطَّيَّرْنَا بِك‌َ وَ بِمَنْ‌ مَعَك‌َ قَال‌َ طَائِرُكُم‌ْ عِنْدَ الله‌ِ بَل‌ْ أَنْتُم‌ْ قَوْم‌ٌ تُفْتَنُون‌َ (نمل: 47)

آنها گفتند: «ما تو را و كسانى كه با تو هستند به فال بد گرفتيم!» (صالح) گفت: «فال (نيك و) بد شما نزد خداست (و همه مقدّرات به قدرت او تعيين مى‏گردد) بلكه شما گروهى هستيد فريب‏خورده! (47)


وَ كَان‌َ فِي‌ الْمَدِينَة‌ِ تِسْعَة‌ُ رَهْط‌ٍ يُفْسِدُون‌َ فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَ لاَ يُصْلِحُون‌َ (نمل: 48)

و در آن شهر، نه گروهك بودند كه در زمين فساد مى‏كردند و اصلاح نمى‏كردند. (48)


قَالُوا تَقَاسَمُوا بِالله‌ِ لَنُبَيِّتَنَّه‌ُ وَ أَهْلَه‌ُ ثُم‌َّ لَنَقُولَنَّ لِوَلِيِّه‌ِ مَا شَهِدْنَا مَهْلِك‌َ أَهْلِه‌ِ وَ إِنَّا لَصَادِقُون‌َ (نمل: 49)

آنها گفتند: «بياييد قسم ياد كنيد به خدا كه بر او [صالح‏] و خانواده اش شبيخون مى زنيم (و آنها را به قتل مى‏رسانيم) سپس به ولىّ دم او مى‏گوييم: ما هرگز از هلاكت خانواده او خبر نداشتيم و در اين گفتار خود صادق هستيم!» (49)


وَ مَكَرُوا مَكْرَاً وَ مَكَرْنَا مَكْرَاً وَ هُم‌ْ لاَ يَشْعُرُون‌َ (نمل: 50)

آنها نقشه مهمّى كشيدند، و ما هم نقشه مهمّى در حالى كه آنها درك نمى‏كردند! (50)


فَانْظُرْ كَيْف‌َ كَان‌َ عَاقِبَة‌ُ مَكْرِهِم‌ْ أَنَّا دَمَّرْنَاهُم‌ْ وَ قَوْمَهُم‌ْ أَجْمَعِين‌َ (نمل: 51)

بنگر عاقبت توطئه آنها چه شد، كه ما آنها و قومشان همگى را نابود كرديم (51)


وَ أَنْجَيْنَا الَّذِين‌َ آمَنُوا وَ كَانُوا يَتَّقُون‌َ (نمل: 53)

و كسانى را كه ايمان آورده و تقوا پيشه كرده بودند نجات داديم! (53)


وَ لُوطَاً إِذْ قَال‌َ لِقَوْمِه‌ِ أَتَأْتُون‌َ الْفَاحِشَة‌َ وَ أَنْتُم‌ْ تُبْصِرُون‌َ (نمل: 54)

و لوط را (به ياد آور) هنگامى كه به قومش گفت: «آيا شما به سراغ كار بسيار زشتى مى‏رويد در حالى كه (نتايج شوم آن را) مى‏بينيد؟! (54)


فَأنْجَيْنَاه‌ُ وَ أَهْلَه‌ُ إِلاَّ امْرَأَتَه‌ُ قَدَّرْنَاهَا مِن‌َ الْغَابِرِين‌َ (نمل: 57)

ما او و خانواده‏اش را نجات داديم، بجز همسرش كه مقدّر كرديم جزء باقى‏ماندگان (در آن شهر) باشد! (57)


وَ أَمْطَرْنَا عَلَيْهِمْ‌ مَطَرَاً فَسَاءَ مَطَرُ الْمُنْذَرِين‌َ (نمل: 58)

سپس بارانى (از سنگ) بر سر آنها بارانديم (و همگى زير آن مدفون شدند) و چه بد است باران انذارشدگان! (58)


قُل‌ِ الْحَمْدُ لِالله‌ِ وَ سَلاَم‌ٌ عَلَي‌ عِبَادِه‌ِ الَّذِين‌َ اصْطَفَي‌ آلله‌ُ خَيْرٌ أَمَّا يُشْرِكُون‌َ (نمل: 59)

بگو: «حمد مخصوص خداست و سلام بر بندگان برگزيده‏اش!» آيا خداوند بهتر است يا بتهايى كه همتاى او قرار مى‏دهند؟! (59)


أَمَّن‌ْ خَلَق‌َ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌َ وَ أَنْزَل‌َ لَكُمْ‌ مِن‌َ السَّمَاءِ مَاءً فَأَنْبَتْنَا بِه‌ِ حَدَائِق‌َ ذَات‌َ بَهْجَة‌ٍ مَا كَان‌َ لَكُم‌ْ أَنْ‌ تُنْبِتُوا شَجَرَهَا أَإِلَه‌ٌ مَع‌َ الله‌ِ بَل‌ْ هُم‌ْ قَوْم‌ٌ يَعْدِلُون‌َ (نمل: 60)

(آيا بتهايى كه معبود شما هستند بهترند) يا كسى كه آسمانها و زمين را آفريده؟! و براى شما از آسمان، آبى فرستاد كه با آن، باغهايى زيبا و سرورانگيز رويانديم شما هرگز قدرت نداشتيد درختان آن را برويانيد! آيا معبود ديگرى با خداست؟! نه، بلكه آنها گروهى هستند كه (از روى نادانى، مخلوقات را) همطراز (پروردگارشان) قرار مى‏دهند! (60)


أَمَّنْ‌ جَعَل‌َ الْأَرْض‌َ قَرَارَاً وَ جَعَل‌َ خِلاَلَهَا أَنْهَارَاً وَ جَعَل‌َ لَهَا رَوَاسِي‌َ وَ جَعَل‌َ بَيْن‌َ الْبَحْرَيْن‌ِ حَاجِزَاً أَإِلَه‌ٌ مَع‌َ الله‌ِ بَل‌ْ أَكْثَرُهُم‌ْ لاَ يَعْلَمُون‌َ (نمل: 61)

يا كسى كه زمين را مستقرّ و آرام قرار داد، و ميان آن نهرهايى روان ساخت، و براى آن كوه‏هاى ثابت و پابرجا ايجاد كرد، و ميان دو دريا مانعى قرار داد (تا با هم مخلوط نشوند با اين حال) آيا معبودى با خداست؟! نه، بلكه بيشتر آنان نمى‏دانند (و جاهلند)! (61)


أَمَّنْ‌ يُجِيب‌ُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاه‌ُ وَ يَكْشِف‌ُ السُّوءَ وَ يَجْعَلُكُم‌ْ خُلَفَاءَ الْأَرْض‌ِ أَإِلَه‌ٌ مَع‌َ الله‌ِ قَلِيلاً مَا تَذَكَّرُون‌َ (نمل: 62)

يا كسى كه دعاى مضطرّ را اجابت مى‏كند و گرفتارى را برطرف مى‏سازد، و شما را خلفاى زمين قرار مى‏دهد آيا معبودى با خداست؟! كمتر متذكّر مى‏شويد! (62)


أَمَّنْ‌ يَهْدِيكُم‌ْ فِي‌ ظُلُمَات‌ِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَ مَنْ‌ يُرْسِل‌ُ الرِّيَاح‌َ بُشْرَاً بَيْن‌َ يَدَي‌ْ رَحْمَتِه‌ِ أَإِلَه‌ٌ مَع‌َ الله‌ِ تَعَالَي‌ الله‌ُ عَمَّا يُشْرِكُون‌َ (نمل: 63)

يا كسى كه شما را در تاريكيهاى صحرا و دريا هدايت مى‏كند، و كسى كه بادها را بعنوان بشارت پيش از نزول رحمتش مى‏فرستد آيا معبودى با خداست؟! خداوند برتر است از آنچه براى او شريك قرار مى‏دهند! (63)


أَمَّنْ‌ يَبْدَأُ الْخَلْق‌َ ثُم‌َّ يُعِيدُه‌ُ وَ مَنْ‌ يَرْزُقُكُمْ‌ مِن‌َ السَّمَاءِ وَالْأَرْض‌ِ أَإِلَه‌ٌ مَّع‌َ الله‌ِ قُل‌ْ هَاتُوا بُرْهَانَكُم‌ْ إِنْ‌ كُنْتُم‌ْ صَادِقِين‌َ (نمل: 64)

يا كسى كه آفرينش را آغاز كرد، سپس آن را تجديد مى‏كند، و كسى كه شما را از آسمان و زمين روزى مى‏دهد آيا معبودى با خداست؟! بگو: «دليلتان را بياوريد اگر راست مى‏گوييد!» (64)


قُلْ‌ لاَ يَعْلَم‌ُ مَنْ‌ فِي‌ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ الْغَيْب‌َ إِلاَّ الله‌ُ وَ مَا يَشْعُرُون‌َ أَيَّان‌َ يُبْعَثُون‌َ (نمل: 65)

بگو: «كسانى كه در آسمانها و زمين هستند غيب نمى‏دانند جز خدا، و نمى‏دانند كى برانگيخته مى‏شوند!» (65)


وَ قَال‌َ الَّذِين‌َ كَفَرُوا أَإِذَا كُنَّا تُرَابَاً وَ آبَاؤُنَا أَإِنَّا لَمُـخْرَجُون‌َ (نمل: 67)

و كافران گفتند: «آيا هنگامى كه ما و پدرانمان خاك شديم، (زنده مى‏شويم و) از دل خاك بيرون مى‏آييم؟! (67)


لَقَدْ وُعِدْنَا هَذَا نَحْن‌ُ وَ آبَاؤُنَا مِنْ‌ قَبْل‌ُ إِن‌ْ هَذَا إِلاَّ أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِين‌َ (نمل: 68)

اين وعده‏اى است كه به ما و پدرانمان از پيش داده شده اينها همان افسانه‏هاى خرافى پيشينيان است!» (68)


وَ لاَ تَحْزَن‌ْ عَلَيْهِم‌ْ وَ لاَ تَكُنْ‌ فِي‌ ضَيْق‌ٍ مِمَّا يَمْكُرُون‌َ (نمل: 70)

از (تكذيب و انكار) آنان غمگين مباش، و سينه‏ات از توطئه آنان تنگ نشود! (70)


وَ يَقُولُون‌َ مَتَي‌ هَذَا الْوَعْدُ إِنْ‌ كُنْتُم‌ْ صَادِقِين‌َ (نمل: 71)

آنها مى‏گويند: «اين وعده (عذاب كه به ما مى‏دهيد) كى خواهد آمد اگر راست مى‏گوييد؟!» (71)


وَ إِن‌َّ رَبَّك‌َ لَذُو فَضْل‌ٍ عَلَي‌ النَّاس‌ِ وَ لَكِنَّ‌ أَكْثَرَهُم‌ْ لاَ يَشْكُرُون‌َ (نمل: 73)

مسلّماً پروردگار تو نسبت به مردم، فضل (و رحمت) دارد ولى بيشترشان شكرگزار نيستند! (73)


وَ إِن‌َّ رَبَّك‌َ لَيَعْلَم‌ُ مَا تُكِن‌ُّ صُدُورُهُم‌ْ وَ مَا يُعْلِنُون‌َ (نمل: 74)

و پروردگارت آنچه را در سينه‏هايشان پنهان مى‏دارند و آنچه را آشكار مى‏كنند بخوبى مى‏داند! (74)


وَ مَا مِن‌ْ غَائِبَة‌ٍ فِي‌ السَّمَاءِ وَالْأَرْض‌ِ إِلاَّ فِي‌ كِتَاب‌ٍ مُبِين‌ٍ (نمل: 75)

و هيچ موجود پنهانى در آسمان و زمين نيست مگر اينكه در كتاب مبين (در لوح محفوظ و علم بى‏پايان پروردگار) ثبت است! (75)


وَ إِنَّه‌ُ لَهُدَي‌ً وَ رَحْمَة‌ٌ لِلْمُؤْمِنِين‌َ (نمل: 77)

و مايه هدايت و رحمت براى مؤمنان است! (77)


إِن‌َّ رَبَّك‌َ يَقْضي‌ بَيْنَهُمْ‌ بِحُكْمِه‌ِ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْعَلِيم‌ُ (نمل: 78)

پروردگار تو ميان آنها در قيامت به حكم خود داورى مى‏كند و اوست قادر دانا. (78)


إِنَّك‌َ لاَ تُسْمِع‌ُ الْمَوْتَي‌ وَ لاَ تُسْمِع‌ُ الصُّم‌َّ الدُّعَاءَ إِذَا وَلَّوْا مُدْبِرِين‌َ (نمل: 80)

مسلّماً تو نمى‏توانى سخنت را به گوش مردگان برسانى، و نمى‏توانى كران را هنگامى كه روى برمى‏گردانند و پشت مى‏كنند فراخوانى! (80)


وَ مَا أَنْت‌َ بِهَادِي‌ الْعُمْي‌ِ عَنْ‌ ضَلاَلَتِهِم‌ْ إِنْ‌ تُسْمِع‌ُ إِلاَّ مَنْ‌ يُؤْمِن‌ُ بِآيَاتِنَا فَهُمْ‌ مُسْلِمُون‌َ (نمل: 81)

و نيز نمى‏توانى كوران را از گمراهيشان برهانى تو فقط ميتوانى سخن خود را به گوش كسانى برسانى كه آماده پذيرش ايمان به آيات ما هستند و در برابر حق تسليمند! (81)


وَ إِذَا وَقَع‌َ الْقَوْل‌ُ عَلَيْهِم‌ْ أَخْرَجْنَا لَهُم‌ْ دَابَّة‌ً مِن‌َ الْأَرْض‌ِ تُكَلِّمُهُم‌ْ أَن‌َّ النَّاس‌َ كَانُوا بِآيَاتِنَا لاَ يُوقِنُون‌َ (نمل: 82)

و هنگامى كه فرمان عذاب آنها رسد (و در آستانه رستاخيز قرار گيرند)، جنبنده‏اى را از زمين براى آنها خارج مى‏كنيم كه با آنان تكلّم مى‏كند (و مى‏گويد) كه مردم به آيات ما ايمان نمى‏آوردند. (82)


وَ يَوْم‌َ نَحْشُرُ مِنْ‌ كُل‌ِّ أُمَّة‌ٍ فَوْجَاً مِمَّنْ‌ يُكَذِّب‌ُ بِآيَاتِنَا فَهُم‌ْ يُوزَعُون‌َ (نمل: 83)

(به خاطر آور) روزى را كه ما از هر امّتى، گروهى را از كسانى كه آيات ما را تكذيب مى‏كردند محشور مى‏كنيم و آنها را نگه مى‏داريم تا به يكديگر ملحق شوند! (83)


حَتَّي‌ إِذَا جَاءُوا قَال‌َ أَكَذَّبْتُمْ‌ بِآيَاتِي‌ وَ لَم‌ْ تُحِيطُوا بِهَا عِلْمَاً أَمْ مَاذَا كُنْتُم‌ْ تَعْمَلُون‌َ (نمل: 84)

تا زمانى كه (به پاى حساب) مى‏آيند، (به آنان) مى‏گويد: «آيا آيات مرا تكذيب كرديد و در صدد تحقيق برنيامديد؟! شما چه اعمالى انجام مى‏داديد؟!» (84)


وَ وَقَع‌َ الْقَوْل‌ُ عَلَيْهِمْ‌ بِمَا ظَلَمُوا فَهُم‌ْ لاَ يَنْطِقُون‌َ (نمل: 85)

در اين هنگام، فرمان عذاب بخاطر ظلمشان بر آنها واقع مى‏شود، و آنها سخنى ندارند كه بگويند! (85)


أَلَم‌ْ يَرَوْا أَنَّا جَعَلْنَا اللَّيْل‌َ لِيَسْكُنُوا فِيه‌ِ وَالنَّهَارَ مُبْصِرَاً إِن‌َّ فِي‌ ذَلِك‌َ لَآيَات‌ٍ لِقَوْم‌ٍ يُؤْمِنُون‌َ (نمل: 86)

يا نديدند كه ما شب را براى آرامش آنها قرار داديم و روز را روشنى‏بخش؟! در اين امور نشانه‏هاى روشنى است براى كسانى كه ايمان مى‏آورند (و آماده قبول حقند). (86)


وَ يَوْم‌َ يُنْفَخ‌ُ فِي‌ الصُّورِ فَفَزِع‌َ مَنْ‌ فِي‌ السَّمَاوَات‌ِ وَ مَنْ‌ فِي‌ الْأَرْض‌ِ إِلاَّ مَنْ‌ شاءَ الله‌ُ وَ كُل‌ٌّ أَتَوْه‌ُ دَاخِرِين‌َ (نمل: 87)

و (به خاطر آوريد) روزى را كه در «صور» دميده مى‏شود، و تمام كسانى كه در آسمانها و زمين هستند در وحشت فرو مى‏روند، جز كسانى كه خدا خواسته و همگى با خضوع در پيشگاه او حاضر مى‏شوند! (87)


وَ تَرَي‌ الْجِبَال‌َ تَحْسَبُهَا جَامِدَة‌ً وَ هِي‌َ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَاب‌ِ صُنْع‌َ الله‌ِ الَّذِي‌ أَتْقَن‌َ كُل‌َّ شَي‌ْءٍ إِنَّه‌ُ خَبِيرٌ بِمَا تَفْعَلُون‌َ (نمل: 88)

كوه‏ها را مى‏بينى، و آنها را ساكن و جامد مى‏پندارى، در حالى كه مانند ابر در حركتند اين صنع و آفرينش خداوندى است كه همه چيز را متقن آفريده او از كارهايى كه شما انجام مى‏دهيد مسلّماً آگاه است! (88)


مَن‌ْ جَاءَ بِالْحَسَنَة‌ِ فَلَه‌ُ خَيْرٌ مِنْهَا وَ هُمْ‌ مِنْ‌ فَزَع‌ٍ يَوْمَئِذٍ آمِنُون‌َ (نمل: 89)

كسانى كه كار نيكى انجام دهند پاداشى بهتر از آن خواهند داشت و آنان از وحشت آن روز در امانند! (89)


وَ مَن‌ْ جَاءَ بِالسَّيِّئَة‌ِ فَكُبَّت‌ْ وُجُوهُهُم‌ْ فِي‌ النَّارِ هَل‌ْ تُجْزَوْن‌َ إِلاَّ مَا كُنْتُم‌ْ تَعْمَلُون‌َ (نمل: 90)

و آنها كه اعمال بدى انجام دهند، به صورت در آتش افكنده مى‏شوند آيا جزايى جز آنچه عمل مى‏كرديد خواهيد داشت؟! (90)


إِنَّمَا أُمِرْت‌ُ أَن‌ْ أَعْبُدَ رَب‌َّ هَذِه‌ِ الْبَلْدَة‌ِ الَّذِي‌ حَرَّمَهَا وَ لَه‌ُ كُل‌ُّ شَي‌ْءٍ وَ أُمِرْت‌ُ أَن‌ْ أَكُون‌َ مِن‌َ الْمُسْلِمِين‌َ (نمل: 91)

(بگو:) من مأمورم پروردگار اين شهر (مقدّس مكّه) را عبادت كنم، همان كسى كه اين شهر را حرمت بخشيده در حالى كه همه چيز از آن اوست! و من مأمورم كه از مسلمين باشم (91)


وَ أَن‌ْ أَتْلُوَ الْقُرْآن‌َ فَمَن‌ِ اهْتَدَي‌ فَإِنَّمَا يَهْتَدِي‌ لِنَفْسِه‌ِ وَ مَنْ‌ ضَل‌َّ فَقُل‌ْ إِنَّمَا أَنَا مِن‌َ الْمُنْذِرِين‌َ (نمل: 92)

و اينكه قرآن را تلاوت كنم! هر كس هدايت شود بسود خود هدايت شده و هر كس گمراه گردد (زيانش متوجّه خود اوست) بگو: «من فقط از انذاركنندگانم!» (92)


وَ قُل‌ِ الْحَمْدُ لِالله‌ِ سَيُرِيكُم‌ْ آيَاتِه‌ِ فَتَعْرِفُونَهَا وَ مَا رَبُّك‌َ بِغَافِل‌ٍ عَمَّا تَعْمَلُون‌َ (نمل: 93)

بگو: «حمد و ستايش مخصوص ذات خداست بزودى آياتش را به شما نشان مى‏دهد تا آن را بشناسيد و پروردگار تو از آنچه انجام مى‏دهيد غافل نيست! (93)


نَتْلُوا عَلَيْك‌َ مِن‌ْ نَبَإِ مُوسَي‌ وَ فِرْعَوْن‌َ بِالْحَق‌ِّ لِقَوْم‌ٍ يُؤْمِنُون‌َ (قصص: 3)

ما از داستان موسى و فرعون بحقّ بر تو مى‏خوانيم، براى گروهى كه (طالب حقّند و) ايمان مى‏آورند! (3)


إِن‌َّ فِرْعَوْن‌َ عَلاَ فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَ جَعَل‌َ أَهْلَهَا شِيَعَاً يَسْتَضْعِف‌ُ طَائِفَة‌ً مِنْهُم‌ْ يُذبِّح‌ُ أَبْنَاءَهُم‌ْ وَ يَسْتَحْيي‌ نِسَاءَهُم‌ْ إِنَّه‌ُ كَان‌َ مِن‌َ الْمُفْسِدِين‌َ (قصص: 4)

فرعون در زمين برترى‏جويى كرد، و اهل آن را به گروه‏هاى مختلفى تقسيم نمود گروهى را به ضعف و ناتوانى مى‏كشاند، پسرانشان را سر مى‏بريد و زنانشان را (براى كنيزى و خدمت) زنده نگه مى‏داشت او به يقين از مفسدان بود! (4)


وَ نُرِيدُ أَنْ‌ نَمُن‌َّ عَلَي‌ الَّذِين‌َ اسْتُضْعِفُوا فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَ نَجْعَلَهُم‌ْ أَئِمَّة‌ً وَ نَجْعَلَهُم‌ُ الْوَارِثِين‌َ (قصص: 5)

ما مى‏خواهيم بر مستضعفان زمين منّت نهيم و آنان را پيشوايان و وارثان روى زمين قرار دهيم! (5)


وَ نُمَكِّن‌َ لَهُم‌ْ فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَ نُرِي‌َ فِرْعَوْن‌َ وَ هَامَان‌َ وَ جُنُودَهُمَا مِنْهُمْ‌ مَا كَانُوا يَحْذَرُون‌َ (قصص: 6)

و حكومتشان را در زمين پابرجا سازيم و به فرعون و هامان و لشكريانشان، آنچه را از آنها [بنى اسرائيل‏] بيم داشتند نشان دهيم! (6)


وَ أَوْحَيْنَا إِلَي‌ أُم‌ِّ مُوسَي‌ أَن‌ْ أَرْضِعِيه‌ِ فَإِذَا خِفْت‌ِ عَلَيْه‌ِ فَأَلْقِيه‌ِ فِي‌ الْيَم‌ِّ وَ لاَ تَخَافِي‌ وَ لاَ تَحْزَنِي‌ إِنَّا رَادُّوه‌ُ إِلَيْك‌ِ وَ جَاعِلُوه‌ُ مِن‌َ الْمُرْسَلِين‌َ (قصص: 7)

ما به مادر موسى الهام كرديم كه: «او را شير ده و هنگامى كه بر او ترسيدى، وى را در دريا (ى نيل) بيفكن و نترس و غمگين مباش، كه ما او را به تو بازمى‏گردانيم، و او را از رسولان قرار مى‏دهيم!» (7)


فَالْتَقَطَه‌ُ آل‌ُ فِرْعَوْن‌َ لِيَكُون‌َ لَهُم‌ْ عَدُوَّاً وَ حَزَنَاً إِن‌َّ فِرْعَوْن‌َ وَ هَامَان‌َ وَ جُنُودَهُمَا كَانُوا خَاطِئِين‌َ (قصص: 8)

(هنگامى كه مادر بفرمان خدا او را به دريا افكند) خاندان فرعون او را از آب گرفتند، تا سرانجام دشمن آنان و مايه اندوهشان گردد! مسلّماً فرعون و هامان و لشكريانشان خطاكار بودند. (8)


وَ قَالَت‌ِ امْرَأَة‌ُ فِرْعَوْن‌َ قُرَّت‌ُ عَيْن‌ٍ لِي‌ وَ لَك‌َ لاَ تَقْتُلُوه‌ُ عَسَي‌ أَنْ‌ يَنْفَعَنَا أَوْ نَتَّخِذَه‌ُ وَلَدَاً وَ هُم‌ْ لاَ يَشْعُرُون‌َ (قصص: 9)

همسر فرعون (چون ديد آنها قصد كشتن كودك را دارند) گفت: «نور چشم من و توست! او را نكشيد شايد براى ما مفيد باشد، يا او را بعنوان پسر خود برگزينيم!» و آنها نمى‏فهميدند (كه دشمن اصلى خود را در آغوش خويش مى‏پرورانند)! (9)


وَ أَصْبَح‌َ فُؤَادُ أُم‌ِّ مُوسَي‌ فَارِغَاً إِنْ‌ كَادَت‌ْ لَتُبْدِي‌ بِه‌ِ لَوْلاَ أَنْ‌ رَبَطْنَا عَلَي‌ قَلْبِهَا لِتَكُون‌َ مِن‌َ الْمُؤْمِنِين‌َ (قصص: 10)

(سرانجام) قلب مادر موسى از همه چيز (جز ياد فرزندش) تهى گشت و اگر دل او را (بوسيله ايمان و اميد) محكم نكرده بوديم، نزديك بود مطلب را افشا كند! (10)


وَ قَالَت‌ْ لِأُخْتِه‌ِ قُصِّيه‌ِ فَبَصُرَت‌ْ بِه‌ِ عَنْ‌ جُنُب‌ٍ وَ هُم‌ْ لاَ يَشْعُرُون‌َ (قصص: 11)

و (مادر موسى) به خواهر او گفت: «وضع حال او را پيگيرى كن!» او نيز از دور ماجرا را مشاهده كرد در حالى كه آنان بى‏خبر بودند. (11)


وَ حَرَّمْنَا عَلَيْه‌ِ الْمَرَاضِع‌َ مِنْ‌ قَبْل‌ُ فَقَالَت‌ْ هَل‌ْ أَدُلُّكُم‌ْ عَلَي‌ أَهْل‌ِ بَيْت‌ٍ يَكْفُلُونَه‌ُ لَكُم‌ْ وَ هُم‌ْ لَه‌ُ نَاصِحُون‌َ (قصص: 12)

ما همه زنان شيرده را از پيش بر او حرام كرديم (تا تنها به آغوش مادر بازگردد) و خواهرش (كه بيتابى مأموران را براى پيدا كردن دايه مشاهده كرد) گفت: «آيا شما را به خانواده‏اى راهنمايى كنم كه مى‏توانند اين نوزاد را براى شما كفالت كنند و خيرخواه او باشند؟!» (12)


فَرَدَدْنَاه‌ُ إِلَي‌ أُمِّه‌ِ كَي‌ْ تَقَرَّ عَيْنُهَا وَ لاَ تَحْزَن‌َ وَ لِتَعْلَم‌َ أَن‌َّ وَعْدَ الله‌ِ حَق‌ٌّ وَ لَكِنَّ‌ أَكْثَرَهُم‌ْ لاَ يَعْلَمُون‌َ (قصص: 13)

ما او را به مادرش بازگردانديم تا چشمش روشن شود و غمگين نباشد و بداند كه وعده الهى حق است ولى بيشتر آنان نمى‏دانند! (13)


وَ لَمَّا بَلَغ‌َ أَشُدَّه‌ُ وَاسْتَوَي‌ آتَيْنَاه‌ُ حُكْمَاً وَ عِلْمَاً وَ كَذَلِك‌َ نَجْزِي‌ الْمُـحْسِنِين‌َ (قصص: 14)

و هنگامى كه (موسى) نيرومند و كامل شد، حكمت و دانش به او داديم و اين گونه نيكوكاران را جزا مى‏دهيم! (14)


وَ دَخَل‌َ الْمَدِينَة‌َ عَلَي‌ حِين‌ِ غَفْلَة‌ٍ مِن‌ْ أَهْلِهَا فَوَجَدَ فِيهَا رَجُلَيْن‌ِ يَقْتَتِلاَن‌ِ هَذَا مِنْ‌ شِيعَتِه‌ِ وَ هَذَا مِن‌ْ عَدُوِّه‌ِ فَاسْتَغَاثَه‌ُ الَّذِي‌ مِنْ‌ شِيعَتِه‌ِ عَلَي‌ الَّذِي‌ مِن‌ْ عَدُوِّهِ‌ فَوَكَزَه‌ُ مُوسَي‌ فَقَضَي‌ عَلَيْه‌ِ قَال‌َ هَذَا مِن‌ْ عَمَل‌ِ الشَّيْطَان‌ِ إِنَّه‌ُ عَدُوٌّ مُضِل‌ٌ مُبِين‌ٌ (قصص: 15)

او به هنگامى كه اهل شهر در غفلت بودند وارد شهر شد ناگهان دو مرد را ديد كه به جنگ و نزاع مشغولند يكى از پيروان او بود (و از بنى اسرائيل)، و ديگرى از دشمنانش، آن كه از پيروان او بود در برابر دشمنش از وى تقاضاى كمك نمود موسى مشت محكمى بر سينه او زد و كار او را ساخت (و بر زمين افتاد و مرد) موسى گفت: «اين (نزاع شما) از عمل شيطان بود، كه او دشمن و گمراه‏كننده آشكارى است» (15)


فَلَمَّا أَن‌ْ أَرَادَ أَنْ‌ يَبْطِش‌َ بِالَّذِي‌ هُوَ عَدُوٌّ لَهُمَا قَال‌َ يَا مُوسَي‌ أَتُرِيدُ أَن‌ْ تَقْتُلَنِي‌ كَمَا قَتَلْت‌َ نَفْسَاً بِالْأَمْس‌ِ إِنْ‌ تُرِيدُ إِلاَّ أَنْ‌ تَكُون‌َ جَبَّارَاً فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَ مَا تُرِيدُ أَنْ‌ تَكُون‌َ مِن‌َ الْمُصْلِحِين‌َ (قصص: 19)

و هنگامى كه خواست با كسى كه دشمن هر دوى آنها بود درگير شود و با قدرت مانع او گردد، (فريادش بلند شد،) گفت: «اى موسى مى‏خواهى! مرا بكشى همان گونه كه ديروز انسانى را كشتى؟! تو فقط مى‏خواهى جبّارى در روى زمين باشى، و نمى‏خواهى از مصلحان باشى!» (19)


وَ جَاءَ رَجُل‌ٌ مِن‌ْ أَقْصَي‌ الْمَدِينَة‌ِ يَسْعَي‌ قَال‌َ يَا مُوسَي‌ إِن‌َّ الْمَلَأَ يَأْتَمِرُون‌َ بِك‌َ لِيَقْتُلُوك‌َ فَاخْرُج‌ْ إِنِّي‌ لَك‌َ مِن‌َ النَّاصِحِين‌َ (قصص: 20)

(در اين هنگام) مردى با سرعت از دورترين نقطه شهر [مركز فرعونيان‏] آمد و گفت: «اى موسى! اين جمعيّت براى كشتن تو به مشورت نشسته‏اند فوراً از شهر خارج شو، كه من از خيرخواهان توام!» (20)


وَ لَمَّا تَوَجَّه‌َ تِلْقَاءَ مَدْيَن‌َ قَال‌َ عَسَي‌ رَبِّي‌ أَنْ‌ يَهْدِيَنِي‌ سَوَاءَ السَّبِيل‌ِ (قصص: 22)

و هنگامى كه متوجّه جانب مدين شد گفت: «اميدوارم پروردگارم مرا به راه راست هدايت كند!» (22)


وَ لَمَّا وَرَدَ مَاءَ مَدْيَن‌َ وَجَدَ عَلَيْه‌ِ أُمَّة‌ً مِن‌َ النَّاس‌ِ يَسْقُون‌َ وَ وَجَدَ مِنْ‌ دُونِهِم‌ُ امْرَأَتَيْن‌ِ تَذُودَان‌ِ قَال‌َ مَا خَطْبُكُمَا قَالَتَا لاَ نَسْقِي‌ حَتَّي‌ يُصْدِرَ الرِّعَاءُ وَ أَبُونَا شَيْخ‌ٌ كَبِيرٌ (قصص: 23)

و هنگامى كه به (چاه) آب مدين رسيد، گروهى از مردم را در آنجا ديد كه چهارپايان خود را سيراب مى‏كنند و در كنار آنان دو زن را ديد كه مراقب گوسفندان خويشند (و به چاه نزديك نمى‏شوند موسى) به آن دو گفت: «كار شما چيست؟ (چرا گوسفندان خود را آب نمى‏دهيد؟!)» گفتند: «ما آنها را آب نمى‏دهيم تا چوپانها همگى خارج شوند و پدر ما پير مرد كهنسالى است (و قادر بر اين كارها نيست.)!» (23)


فَجاءَتْه‌ُ إِحْدَاهُمَا تَمْشِي‌ عَلَي‌ اسْتِحْيَاءٍ قَالَت‌ْ إِن‌َّ أَبِي‌ يَدْعُوك‌َ لِيَجْزِيَك‌َ أَجْرَ مَا سَقَيْت‌َ لَنَا فَلَمَّا جَاءَه‌ُ وَ قَص‌َّ عَلَيْه‌ِ الْقَصَص‌َ قَال‌َ لاَ تَخَف‌ْ نَجَوْت‌َ مِن‌َ الْقَوْم‌ِ الظَّالِمِين‌َ (قصص: 25)

ناگهان يكى از آن دو (زن) به سراغ او آمد در حالى كه با نهايت حيا گام برمى‏داشت، گفت: «پدرم از تو دعوت مى‏كند تا مزد آب دادن (به گوسفندان) را كه براى ما انجام دادى به تو بپردازد.» هنگامى كه موسى نزد او [شعيب‏] آمد و سرگذشت خود را شرح داد، گفت: «نترس، از قوم ظالم نجات يافتى!» (25)


قَال‌َ إِنِّي‌ أُرِيدُ أَن‌ْ أُنْكِحَك‌َ إِحْدَي‌ ابْنَتَي‌َّ هَاتَيْن‌ِ عَلَي‌ أَنْ‌ تَأْجُرَنِي‌ ثَمَانِي‌َ حِجَج‌ٍ فَإِن‌ْ أَتْمَمْت‌َ عَشْرَاً فَمِن‌ْ عِنْدِك‌َ وَ مَا أُرِيدُ أَن‌ْ أَشُق‌َّ عَلَيْك‌َ سَتَجِدُنِي‌ إِنْ‌ شَاءَ الله‌ُ مِن‌َ الصَّالِحِين‌َ (قصص: 27)

(شعيب) گفت: «من مى‏خواهم يكى از اين دو دخترم را به همسرى تو درآورم به اين شرط كه هشت سال براى من كار كنى و اگر آن را تا ده سال افزايش دهى، محبّتى از ناحيه توست من نمى‏خواهم كار سنگينى بر دوش تو بگذارم و ان شاء اللَّه مرا از صالحان خواهى يافت» (27)


قَال‌َ ذَلِك‌َ بَيْنِي‌ وَ بَيْنَك‌َ أَيَّمَا الْأَجَليْن‌ِ قَضَيْت‌ُ فَلاَ عُدْوَان‌َ عَلَيَّ‌ وَالله‌ُ عَلَي‌ مَا نَقُول‌ُ وَكِيل‌ٌ (قصص: 28)

(موسى) گفت: « (مانعى ندارد،) اين قراردادى ميان من و تو باشد البته هر كدام از اين دو مدّت را انجام دهم ستمى بر من نخواهد بود (و من در انتخاب آن آزادم)! و خدا بر آنچه ما مى‏گوييم گواه است!» (28)


فَلَمَّا قَضَي‌ مُوسَي‌ الْأَجَل‌َ وَ سَارَ بِأَهْلِه‌ِ آنَس‌َ مِنْ‌ جَانِب‌ِ الطُّورِ نَارَاً قَال‌َ لِأَهْلِه‌ِ امْكُثُوا إِنِّي‌ آنَسْت‌ُ نَارَاً لَعَلِّي‌آتِيكُمْ‌ مِنْهَا بِخَبَرٍ أَوْ جَذْوَة‌ٍ مِن‌َ النَّارِ لَعَلَّكُم‌ْ تَصْطَلُون‌َ (قصص: 29)

هنگامى كه موسى مدّت خود را به پايان رسانيد و همراه خانواده‏اش (از مدين به سوى مصر) حركت كرد، از جانب طور آتشى ديد! به خانواده‏اش گفت: «درنگ كنيد كه من آتشى ديدم! (مى‏روم) شايد خبرى از آن براى شما بياورم، يا شعله‏اى از آتش تا با آن گرم شويد!» (29)


وَ أَن‌ْ أَلْق‌ِ عَصَاك‌َ فَلَمَّا رَآهَا تَهْتَزُّ كَأَنَّهَا جَان‌ٌّ وَلَّي‌ مُدْبِرَاً وَ لَم‌ْ يُعَقِّب‌ْ يَا مُوسَي‌ أَقْبِل‌ْ وَ لاَ تَخَف‌ْ إِنَّك‌َ مِن‌َ الْآمِنِين‌َ (قصص: 31)

عصايت را بيفكن!» هنگامى كه (عصا را افكند و) ديد همچون مارى با سرعت حركت مى‏كند، ترسيد و به عقب برگشت، و حتّى پشت سر خود را نگاه نكرد! ندا آمد: «برگرد و نترس، تو در امان هستى! (31)


اسْلُك‌ْ يَدَك‌َ فِي‌ جَيْبِك‌َ تَخْرُج‌ْ بَيْضَاءَ مِن‌ْ غَيْرِ سُوءٍ وَاضْمُم‌ْ إِلَيْك‌َ جَنَاحَك‌َ مِن‌َ الرَّهْب‌ِ فَذَانِك‌َ بُرْهَانَانِ‌ مِنْ‌ رَبِّك‌َ إِلَي‌ فِرْعَوْن‌َ وَ مَلَئِه‌ِ إِنَّهُم‌ْ كَانُوا قَوْمَاً فَاسِقِين‌َ (قصص: 32)

دستت را در گريبان خود فروبر، هنگامى كه خارج مى‏شود سفيد و درخشنده است بدون عيب و نقص و دستهايت را بر سينه‏ات بگذار، تا ترس و وحشت از تو دور شود! اين دو [معجزه عصا و يد بيضا] برهان روشن از پروردگارت بسوى فرعون و اطرافيان اوست، كه آنان قوم فاسقى هستند!» (32)


وَ أَخِي‌ هَارُون‌ُ هُوَ أَفْصَح‌ُ مِنِّي‌ لِسَانَاً فَأَرْسِلْه‌ُ مَعِي‌َ رِدْءً يُصَدِّقُنِي‌ إِنِّي‌ أَخَاف‌ُ أَنْ‌ يُكَذِّبُون‌ِ (قصص: 34)

و برادرم هارون زبانش از من فصيحتر است او را همراه من بفرست تا ياور من باشد و مرا تصديق كند مى‏ترسم مرا تكذيب كنند!» (34)


قَال‌َ سَنَشُدُّ عَضُدَك‌َ بِأَخِيك‌َ وَ نَجْعَل‌ُ لَكُمَا سُلْطَانَاً فَلاَ يَصِلُون‌َ إِلَيْكُمَا بِآيَاتِنَا أَنْتَُمَا وَ مَن‌ِ اتَّبَعَكُمَا الْغَالِبُون‌َ (قصص: 35)

فرمود: «بزودى بازوان تو را بوسيله برادرت محكم (و نيرومند) مى‏كنيم، و براى شما سلطه و برترى قرار مى‏دهيم و به بركت آيات ما، بر شما دست نمى‏يابند شما و پيروانتان پيروزيد!» (35)


فَلَمَّا جَاءَهُمْ‌ مُوسَي‌ بِآيَاتِنَا بَيِّنَات‌ٍ قَالُوا مَا هَذَا إِلاَّ سِحْرٌ مُفْتَرَي‌ً وَ مَا سَمِعْنَا بِهَذَا فِي‌ آبَائِنَا الْأَوَّلِين‌َ (قصص: 36)

هنگامى كه موسى معجزات روشن ما را براى آنان آورد، گفتند: «اين چيزى جز سحر نيست كه بدروغ به خدا بسته شده ما هرگز چنين چيزى را در نياكان خود نشنيده‏ايم!» (36)


وَ قَال‌َ مُوسَي‌ رَبِّي‌ أَعْلَم‌ُ بِمَنْ‌ جَاءَ بِالْهُدَي‌ مِن‌ْ عِنْدِه‌ِ وَ مَنْ‌ تَكُون‌ُ لَه‌ُ عَاقِبَة‌ُ الدَّارِ إِنَّه‌ُ لاَ يُفْلِح‌ُ الْظَّالِمُون‌َ (قصص: 37)

موسى گفت: «پروردگارم از حال كسانى كه هدايت را از نزد او آورده‏اند، و كسانى كه عاقبت نيك سرا (ى دنيا و آخرت) از آن آنهاست آگاهتر است! مسلّماً ظالمان رستگار نخواهند شد!» (37)


وَ قَال‌َ فِرْعَوْن‌ُ يَا أَيُّهَا الْمَلَأُ مَا عَلِمْت‌ُ لَكُمْ‌ مِن‌ْ إِلَه‌ٍ غَيْرِي‌ فَأَوْقِدْ لِي‌ يَا هامَان‌ُ عَلَي‌ الطِّين‌ِ فَاجْعَلْ‌ لِي‌ صَرْحَاً لَعَلِّي‌ أَطَّلِع‌ُ إِلَي‌ إِلَه‌ِ مُوسَي‌ وَ إِنِّي‌ لَأََظُنُّه‌ُ مِن‌َ الْكَاذِبِين‌َ (قصص: 38)

فرعون گفت: «اى جمعيت اشراف! من خدايى جز خودم براى شما سراغ ندارم. (امّا براى تحقيق بيشتر،) اى هامان، برايم آتشى بر گل بيفروز (و آجرهاى محكم بساز)، و براى من برج بلندى ترتيب ده تا از خداى موسى خبر گيرم هر چند من گمان مى‏كنم او از دروغگويان است!» (38)


وَاسْتَكْبَرَ هُوَ وَ جُنُودُه‌ُ فِي‌ الْأَرْض‌ِ بِغَيْرِ الْحَق‌ِّ وَ ظَنُّوا أَنَّهُم‌ْ إِلَيْنَا لاَ يُرْجَعُون‌َ (قصص: 39)

(سرانجام) فرعون و لشكريانش بدون حقّ در زمين استكبار كردند، و پنداشتند بسوى ما بازگردانده نمى‏شوند! (39)


فَأَخَذْنَاه‌ُ وَ جُنُودَه‌ُ فَنَبَذْنَاهُم‌ْ فِي‌ الْيَم‌ِّ فَانْظُرْ كَيْف‌َ كَان‌َ عَاقِبَة‌ُ الظَّالِمِين‌َ (قصص: 40)

ما نيز او و لشكريانش را گرفتيم و به دريا افكنديم اكنون بنگر پايان كار ظالمان چگونه بود! (40)


وَ جَعَلْنَاهُم‌ْ أَئِمَّة‌ً يَدْعُون‌َ إِلَي‌ النَّارِ وَ يَوْم‌َ الْقِيَامَة‌ِ لاَ يُنْصَرُون‌َ (قصص: 41)

و آنان [فرعونيان‏] را پيشوايانى قرار داديم كه به آتش (دوزخ) دعوت مى‏كنند و روز رستاخيز يارى نخواهند شد! (41)


وَ أَتْبَعْنَاهُم‌ْ فِي‌ هَذِه‌ِ الدُّنْيَا لَعْنَة‌ً وَ يَوْم‌َ الْقِيَامَة‌ِ هُمْ‌ مِن‌َ الْمَقْبُوحِين‌َ (قصص: 42)

و در اين دنيا نيز لعنتى بدنبال آنان قرار داديم و روز قيامت از زشت‏رويانند! (42)


وَ لَقَدْ آتَيْنَا مُوسَي‌ الْكِتَاب‌َ مِنْ‌ بَعْدِ مَا أَهْلَكْنَا الْقُرُون‌َ الْأُولَي‌ بَصَائِرَ لِلنَّاس‌ِ وَ هُدَي‌ً وَ رَحْمَة‌ً لَعَلَّهُم‌ْ يَتَذَكَّرُون‌َ (قصص: 43)

و ما به موسى كتاب آسمانى داديم بعد از آنكه اقوام قرون نخستين را هلاك نموديم كتابى كه براى مردم بصيرت‏آفرين بود، و مايه هدايت و رحمت شايد متذكر شوند! (43)


وَ مَا كُنْت‌َ بِجَانِب‌ِ الْغَرْبِي‌ِّ إِذْ قَضَيْنَا إِلَي‌ مُوسَي‌ الْأَمْرَ وَ مَا كُنْت‌َ مِن‌َ الشَّاهِدِين‌َ (قصص: 44)

تو در جانب غربى نبودى هنگامى كه ما فرمان نبوّت را به موسى داديم و تو از شاهدان نبودى (در آن هنگام كه معجزات را در اختيار موسى گذارديم)! (44)


وَ لَكِنَّا أَنْشَأْنَا قُرُونَاً فَتَطَاوَل‌َ عَلَيْهِم‌ُ الْعُمُرُ وَ مَا كُنْت‌َ ثَاوِيَاً فِي‌ أَهْل‌ِ مَدْيَن‌َ تَتْلُو عَلَيْهِم‌ْ آيَاتِنَا وَ لَكِنَّا كُنَّا مُرْسِلِين‌َ (قصص: 45)

ولى ما اقوامى را در اعصار مختلف خلق كرديم، و زمانهاى طولانى بر آنها گذشت (كه آثار انبيا از دلهايشان محو شد پس تو را با كتاب آسمانيت فرستاديم)! تو هرگز در ميان مردم مدين اقامت نداشتى تا (از وضع آنان آگاه باشى و) آيات ما را براى آنها [مشركان مكّه‏] بخوانى، ولى ما بوديم كه تو را فرستاديم (و اين آيات را در اختيارت قرار داديم)! (45)


وَ مَا كُنْت‌َ بِجَانِب‌ِ الطُّورِ إِذْ نَادَيْنَا وَ لَكِنْ‌ رَحْمَة‌ً مِنْ‌ رَبِّك‌َ لِتُنْذِرَ قَوْمَاً مَا أَتَاهُمْ‌ مِنْ‌ نَذِيرٍ مِنْ‌ قَبْلِك‌َ لَعَلَّهُم‌ْ يَتَذَكَّرُون‌َ (قصص: 46)

تو در كنار طور نبودى زمانى كه ما ندا داديم ولى اين رحمتى از سوى پروردگارت بود (كه اين اخبار را در اختيار تو نهاد) تا بوسيله آن قومى را انذار كنى كه پيش از تو هيچ انذاركننده‏اى براى آنان نيامده است شايد متذكّر شوند! (46)


وَ لَوْلاَ أَنْ‌ تُصِيبَهُمْ‌ مُصِيبَة‌ٌ بِمَا قَدَّمَت‌ْ أَيْدِيهِم‌ْ فَيَقُولُوا رَبَّنَا لَوْلاَ أَرْسَلْت‌َ إِلَيْنَا رَسُولاً فَنَتَّبِع‌َ آيَاتِك‌َ وَ نَكُون‌َ مِن‌َ الْمُؤْمِنِين‌َ (قصص: 47)

هر گاه (پيش از فرستادن پيامبرى) مجازات و مصيبتى بر اثر اعمالشان به آنان مى‏رسيد، مى‏گفتند: «پروردگارا! چرا رسولى براى ما نفرستادى تا از آيات تو پيروى كنيم و از مؤمنان باشيم؟!» (47)


فَلَمَّا جَاءَهُم‌ُ الْحَق‌ُّ مِن‌ْ عِنْدِنَا قَالُوا لَوْلاَ أُوتِي‌َ مِثْل‌َ مَا أُوتِي‌َ مُوسَي‌ أَوَ لَم‌ْ يَكْفُرُوا بِمَا أُوتِي‌َ مُوسَي‌ مِنْ‌ قَبْل‌ُ قَالُوا سِحْرَان‌ِ تَظَاهَرَا وَ قَالُوا إِنَّا بِكُل‌ٍّ كَافِرُون‌َ (قصص: 48)

ولى هنگامى كه حقّ از نزد ما براى آنها آمد گفتند: «چرا مثل همان چيزى كه به موسى داده شد به اين پيامبر داده نشده است؟!» مگر بهانه‏جويانى همانند آنان، معجزاتى را كه در گذشته به موسى داده شد، انكار نكردند و گفتند: «اين دو نفر [موسى و هارون‏] دو ساحرند كه دست به دست هم داده‏اند (تا ما را گمراه كنند) و ما به هر دو كافريم»؟! (48)


فَإِنْ‌ لَم‌ْ يَسْتَجِيبُوا لَك‌َ فَاعْلَم‌ْ أَنَّمَا يَتَّبِعُون‌َ أَهْوَاءَهُم‌ْ وَ مَن‌ْ أَضَل‌ُّ مِمَّن‌ِ اتَّبَع‌َ هَوَاه‌ُ بِغَيْرِ هُدَي‌ً مِن‌َ الله‌ِ إِن‌َّ الله‌َ لاَ يَهْدِي‌ الْقَوْم‌َ الظَّالِمِين‌َ (قصص: 50)

اگر اين پيشنهاد تو را نپذيرند، بدان كه آنان تنها از هوسهاى خود پيروى مى‏كنند! و آيا گمراهتر از آن كس كه پيروى هواى نفس خويش كرده و هيچ هدايت الهى را نپذيرفته، كسى پيدا مى‏شود؟! مسلّماً خداوند قوم ستمگر را هدايت نمى‏كند! (50)


وَ لَقَدْ وَصَّلْنَا لَهُم‌ُ الْقَوْل‌َ لَعَلَّهُم‌ْ يَتَذَكَّرُون‌َ (قصص: 51)

ما آيات قرآن را يكى پس از ديگرى براى آنان آورديم شايد متذكّر شوند! (51)


وَ إِذَا يُتْلَي‌ عَلَيْهِم‌ْ قَالُوا آمَنَّا بِه‌ِ إِنَّه‌ُ الْحَق‌ُّ مِنْ‌ رَبِّنَا إِنَّا كُنَّا مِنْ‌ قَبْلِه‌ِ مُسْلِمِين‌َ (قصص: 53)

و هنگامى كه بر آنان خوانده شود مى‏گويند: «به آن ايمان آورديم اينها همه حق است و از سوى پروردگار ماست ما پيش از اين هم مسلمان بوديم!» (53)


أُولَئِك‌َ يُؤْتَوْن‌َ أَجْرَهُمْ‌ مَرَّتَيْن‌ِ بِمَا صَبَرُوا وَ يَدْرَءُون‌َ بِالْحَسَنَة‌ِ السَّيِّئَة‌َ وَ مِمَّا رَزَقْنَاهُم‌ْ يُنْفِقُون‌َ (قصص: 54)

آنها كسانى هستند كه بخاطر شكيباييشان، اجر و پاداششان را دو بار دريافت مى‏دارند و بوسيله نيكيها بديها را دفع مى‏كنند و از آنچه به آنان روزى داده‏ايم انفاق مى‏نمايند (54)


وَ إِذَا سَمِعُوا اللَّغْوَ أَعْرَضُوا عَنْه‌ُ وَ قَالُوا لَنَا أَعْمَالُنَا وَ لَكُم‌ْ أَعْمَالُكُم‌ْ سَلاَم‌ٌ عَلَيْكُم‌ْ لاَ نَبْتَغِي‌ الْجَاهِلِين‌َ (قصص: 55)

و هر گاه سخن لغو و بيهوده بشنوند، از آن روى مى‏گردانند و مى‏گويند: «اعمال ما از آن ماست و اعمال شما از آن خودتان سلام بر شما (سلام وداع) ما خواهان جاهلان نيستيم!» (55)


إِنَّك‌َ لاَ تَهْدِي‌ مَن‌ْ أَحْبَبْت‌َ وَ لَكِنَّ‌ الله‌َ يَهْدِي‌ مَنْ‌ يَشَاءُ وَ هُوَ أَعْلَم‌ُ بِالْمُهْتَدِين‌َ (قصص: 56)

تو نمى‏توانى كسى را كه دوست دارى هدايت كنى ولى خداوند هر كس را بخواهد هدايت مى‏كند و او به هدايت يافتگان آگاهتر است! (56)


وَ قَالُوا إِنْ‌ نَتَّبِع‌ِ الْهُدَي‌ مَعَك‌َ نُتَخَطَّف‌ْ مِن‌ْ أَرْضِنَا أَوَ لَم‌ْ نُمَكِّنْ‌ لَهُم‌ْ حَرَمَاً آمِنَاً يُجْبَي‌ إِلَيْه‌ِ ثَمَرَات‌ُ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ رِزْقَاً مِنْ‌ لَدُنَّا وَ لَكِنَّ‌ أَكْثَرَهُم‌ْ لاَ يَعْلَمُون‌َ (قصص: 57)

آنها گفتند: «ما اگر هدايت را همراه تو پذيرا شويم، ما را از سرزمينمان مى‏ربايند!» آيا ما حرم امنى در اختيار آنها قرار نداديم كه ثمرات هر چيزى (از هر شهر و ديارى) بسوى آن آورده مى‏شود؟! رزقى است از جانب ما ولى بيشتر آنان نمى‏دانند! (57)


وَ كَم‌ْ أَهْلَكْنَا مِنْ‌ قَرْيَة‌ٍ بَطِرَت‌ْ مَعِيشَتَهَا فَتِلْك‌َ مَساكِنُهُم‌ْ لَم‌ْ تُسْكَن‌ْ مِن‌ْ بَعْدِهِم‌ْ إِلاَّ قَلِيلاً وَ كُنَّا نَحْن‌ُ الْوَارِثِين‌َ (قصص: 58)

و چه بسيار از شهرها و آباديهايى را كه بر اثر فراوانى نعمت، مست و مغرور شده بودند هلاك كرديم! اين خانه‏هاى آنهاست (كه ويران شده)، و بعد از آنان جز اندكى كسى در آنها سكونت نكرد و ما وارث آنان بوديم! (58)


وَ مَا كَان‌َ رَبُّك‌َ مُهْلِك‌َ الْقُرَي‌ حَتَّي‌ يَبْعَث‌َ فِي‌ أُمِّهَا رَسُولاً يَتْلُو عَلَيْهِم‌ْ آيَاتِنَا وَ مَا كُنَّا مُهْلِكِي‌ الْقُرَي‌ إِلاَّ وَ أَهْلُهَا ظَالِمُون‌َ (قصص: 59)

و پروردگار تو هرگز شهرها و آباديها را هلاك نمى‏كرد تا اينكه در كانون آنها پيامبرى مبعوث كند كه آيات ما را بر آنان بخواند و ما هرگز آباديها و شهرها را هلاك نكرديم مگر آنكه اهلش ظالم بودند! (59)


وَ مَا أُوتِيتُمْ‌ مِنْ‌ شَي‌ْءٍ فَمَتَاع‌ُ الْحَيَاة‌ِ الدُّنْيَا وَ زِينَتُهَا وَ مَا عِنْدَ الله‌ِ خَيْرٌ وَ أَبْقَي‌ أَفَلاَ تَعْقِلُون‌َ (قصص: 60)

آنچه به شما داده شده، متاع زندگى دنيا و زينت آن است و آنچه نزد خداست بهتر و پايدارتر است آيا انديشه نمى‏كنيد؟! (60)


وَ يَوْم‌َ يُنَادِيهِم‌ْ فَيَقُول‌ُ أَيْن‌َ شرَكَائِي‌َ الَّذِين‌َ كُنْتُم‌ْ تَزْعُمُون‌َ (قصص: 62)

روزى را (به خاطر بياوريد) كه خداوند آنان را ندا ميدهد و ميگويد: «كجا هستند همتايانى كه براى من مى‏پنداشتيد؟!» (62)


وَ قِيل‌َ ادْعُوا شُرَكَاءَكُم‌ْ فَدَعَوْهُم‌ْ فَلَم‌ْ يَسْتَجِيبُوا لَهُم‌ْ وَ رَأَوُا الْعَذَاب‌َ لَوْ أَنَّهُم‌ْ كَانُوا يَهْتَدُون‌َ (قصص: 64)

و به آنها [عابدان‏] گفته مى‏شود: «معبودهايتان را كه همتاى خدا مى‏پنداشتيد بخوانيد (تا شما را يارى كنند)!» معبودهايشان را مى‏خوانند، ولى جوابى به آنان نمى‏دهند! و (در اين هنگام) عذاب الهى را (با چشم خود) مى‏بينند، و آرزو مى‏كنند اى كاش هدايت يافته بودند! (64)


وَ يَوْم‌َ يُنَادِيهِم‌ْ فَيَقُول‌ُ مَاذَا أَجَبْتُم‌ُ الْمُرْسَلِين‌َ (قصص: 65)

(به خاطر آوريد) روزى را كه خداوند آنان را ندا مى‏دهد و مى‏گويد: «چه پاسخى به پيامبران (من) گفتيد؟!» (65)


فَأَمَّا مَنْ‌ تَاب‌َ وَ آمَن‌َ وَ عَمِل‌َ صَالِحَاً فَعَسَي‌ أَنْ‌ يَكُون‌َ مِن‌َ الْمُفْلِحِين‌َ (قصص: 67)

اما كسى كه توبه كند، و ايمان آورد و عمل صالحى انجام دهد، اميد است از رستگاران باشد! (67)


وَ رَبُّك‌َ يَخْلُق‌ُ مَا يَشَاءُ وَ يَخْتَارُ مَا كَان‌َ لَهُم‌ُ الْخِيَرَة‌ُ سُبْحَان‌َ الله‌ِ وَ تَعَالَي‌ عَمَّا يُشْرِكُون‌َ (قصص: 68)

پروردگار تو هر چه بخواهد مى‏آفريند، و هر چه بخواهد برمى‏گزيند آنان (در برابر او) اختيارى ندارند منزه است خداوند، و برتر است از همتايانى كه براى او قائل مى‏شوند! (68)


وَ رَبُّك‌َ يَعْلَم‌ُ مَا تُكِن‌ُّ صُدُورُهُم‌ْ وَ مَا يُعْلِنُون‌َ (قصص: 69)

و پروردگار تو مى‏داند آنچه را كه سينه‏هايشان پنهان مى‏دارد و آنچه را آشكار مى‏سازند! (69)


وَ هُوَ الله‌ُ لاَ إِله‌َ إِلاَّ هُوَ لَه‌ُ الْحَمْدُ فِي‌ الْأُولَي‌ وَالْآخِرَة‌ِ وَ لَه‌ُ الْحُكْم‌ُ وَ إِلَيْه‌ِ تُرْجَعُون‌َ (قصص: 70)

و او خدايى است كه معبودى جز او نيست ستايش براى اوست در اين جهان و در جهان ديگر حاكميت (نيز) از آن اوست و همه شما به سوى او بازگردانده مى‏شويد! (70)


وَ مِنْ‌ رَحْمَتِه‌ِ جَعَل‌َ لَكُم‌ُ اللَّيْل‌َ وَالنَّهَارَ لِتَسْكُنُوا فِيه‌ِ وَ لِتَبْتَغُوا مِنْ‌ فَضْلِه‌ِ وَ لَعَلَّكُم‌ْ تَشْكُرُون‌َ (قصص: 73)

و از رحمت اوست كه براى شما شب و روز قرار داد تا هم در آن آرامش داشته باشيد و هم براى بهره‏گيرى از فضل خدا تلاش كنيد، و شايد شكر نعمت او را بجا آوريد! (73)


وَ يَوْم‌َ يُنَادِيهِم‌ْ فَيَقُول‌ُ أَيْن‌َ شُرَكَائِي‌َ الَّذِين‌َ كُنْتُم‌ْ تَزْعُمُون‌َ (قصص: 74)

(به خاطر آوريد) روزى را كه آنها را ندا مى‏دهد و مى‏گويد: «كجايند همتايانى كه براى من مى‏پنداشتيد؟!» (74)


وَ نَزَعْنَا مِنْ‌ كُل‌ِّ أُمَّة‌ٍ شَهِيدَاً فَقُلْنَا هَاتُوا بُرْهَانَكُم‌ْ فَعَلِمُوا أَن‌َّ الْحَق‌َّ لِالله‌ِ وَ ضَل‌َّ عَنْهُمْ‌ مَا كَانُوا يَفْتَرُون‌َ (قصص: 75)

(در آن روز) از هر امتى گواهى برمى‏گزينيم و (به مشركان) مى‏گوييم: «دليل خود را بياوريد!» اما آنها مى‏دانند كه حق از آن خداست، و تمام آنچه را افترا مى‏بستند از (نظر) آنها گم خواهد شد! (75)


إِن‌َّ قَارُون‌َ كَان‌َ مِنْ‌ قَوْم‌ِ مُوسَي‌ فَبَغَي‌ عَلَيْهِم‌ْ وَ آتَيْنَاه‌ُ مِن‌َ الْكُنُوزِ مَا إِن‌َّ مَفَاتِحَه‌ُ لَتَنُوءُ بِالْعُصْبَة‌ِ أُولِي‌ الْقُوَّة‌ِ إِذْ قَال‌َ لَه‌ُ قَوْمُه‌ُ لاَ تَفْرَح‌ْ إِن‌َّ الله‌َ لاَ يُحِب‌ُّ الْفَرِحِين‌َ (قصص: 76)

قارون از قوم موسى بود، اما بر آنان ستم كرد ما آن قدر از گنجها به او داده بوديم كه حمل كليدهاى آن براى يك گروه زورمند مشكل بود! (به خاطر آوريد) هنگامى را كه قومش به او گفتند: «اين همه شادى مغرورانه مكن، كه خداوند شادى‏كنندگان مغرور را دوست نمى‏دارد! (76)


وَابْتَغ‌ِ فِيمَا آتَاك‌َ الله‌ُ الدَّارَ الْآخِرَة‌َ وَ لاَ تَنْس‌َ نَصِيبَك‌َ مِن‌َ الدُّنْيَا وَ أَحْسِن‌ كَمَا أَحْسَن‌َ الله‌ُ إِلَيْك‌َ وَ لاَ تَبْغ‌ِ الْفَسَادَ فِي‌ الْأَرْض‌ِ إِن‌َّ الله‌َ لاَ يُحِب‌ُّ الْمُفْسِدِين‌َ (قصص: 77)

و در آنچه خدا به تو داده، سراى آخرت را بطلب و بهره‏ات را از دنيا فراموش مكن و همان‏گونه كه خدا به تو نيكى كرده نيكى كن و هرگز در زمين در جستجوى فساد مباش، كه خدا مفسدان را دوست ندارد! (77)


قَال‌َ إِنَّمَا أُوتِيتُه‌ُ عَلَي‌ عِلْم‌ٍ عِنْدِي‌ أَوَ لَم‌ْ يَعْلَم‌ْ أَن‌َّ الله‌َ قَدْ أَهْلَك‌َ مِنْ‌ قَبْلِه‌ِ مِن‌َ الْقُرُون‌ِ مَن‌ْ هُوَ أَشَدُّ مِنْه‌ُ قُوَّة‌ً وَ أَكْثَرُ جَمْعَاً وَ لاَ يُسْأَل‌ُ عَنْ‌ ذُنُوبِهِم‌ُ الْمُـجْرِمُون‌َ (قصص: 78)

(قارون) گفت: «اين ثروت را بوسيله دانشى كه نزد من است به دست آورده‏ام!» آيا او نمى‏دانست كه خداوند اقوامى را پيش از او هلاك كرد كه نيرومندتر و ثروتمندتر از او بودند؟! (و هنگامى كه عذاب الهى فرا رسد،) مجرمان از گناهانشان سؤال نمى‏شوند. (78)


وَ قَال‌َ الَّذِين‌َ أُوتُوا الْعِلْم‌َ وَيْلَكُم‌ْ ثَوَاب‌ُ الله‌ِ خَيْرٌ لِمَن‌ْ آمَن‌َ وَ عَمِل‌َ صَالِحَاً وَ لاَ يُلَقَّاهَا إِلاَّ الصَّابِرُون‌َ (قصص: 80)

اما كسانى كه علم و دانش به آنها داده شده بود گفتند: «واى بر شما ثواب الهى براى كسانى كه ايمان آورده‏اند و عمل صالح انجام مى‏دهند بهتر است، اما جز صابران آن را دريافت نمى‏كنند.» (80)


فَخَسَفْنَا بِه‌ِ وَ بِدَارِه‌ِ الْأَرْض‌َ فَمَا كَان‌َ لَه‌ُ مِنْ‌ فِئَة‌ٍ يَنْصُرُونَه‌ُ مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ وَ مَا كَان‌َ مِن‌َ الْمُنْتَصِرِين‌َ (قصص: 81)

سپس ما، او و خانه‏اش را در زمين فرو برديم، و گروهى نداشت كه او را در برابر عذاب الهى يارى كنند، و خود نيز نمى‏توانست خويشتن را يارى دهد. (81)


وَ أَصْبَح‌َ الَّذِين‌َ تَمَنَّوْا مَكَانَه‌ُ بِالْأَمْس‌ِ يَقُولُون‌َ وَيْكَأَن‌َّ الله‌َ يُبْسُط‌ُ الرِّزْق‌َ لِمَنْ‌ يَشَاءُ مِن‌ْ عِبَادِه‌ِ وَ يَقْدِرُ لَوْلاَ أَنْ‌ مَن‌َّ الله‌ُ عَلَيْنَا لَخَسَف‌َ بِنَا وَيْكَأَنَّه‌ُ لاَ يُفْلِح‌ُ الْكَافِرُون‌َ (قصص: 82)

و آنها كه ديروز آرزو مى‏كردند بجاى او باشند (هنگامى كه اين صحنه را ديدند) گفتند: «واى بر ما! گويى خدا روزى را بر هر كس از بندگانش بخواهد گسترش مى‏دهد يا تنگ مى‏گيرد! اگر خدا بر ما منت ننهاده بود، ما را نيز به قعر زمين فرو مى برد! اى واى گويى كافران هرگز رستگار نمى‏شوند! (82)


تِلْك‌َ الدَّارُ الْآخِرَة‌ُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِين‌َ لاَ يُرِيدُون‌َ عُلُوَّاً فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَ لاَ فَسَادَاً وَالْعَاقِبَة‌ُ لِلْمُتَّقِين‌َ (قصص: 83)

(آرى،) اين سراى آخر تو را (تنها) براى كسانى قرار مى‏دهيم كه اراده برترى‏جويى در زمين و فساد را ندارند و عاقبت نيك براى پرهيزگاران است! (83)


مَن‌ْ جَاءَ بِالْحَسَنَة‌ِ فَلَه‌ُ خَيْرٌ مِنْهَا وَ مَنْ‌ جَاءَ بِالسَّيِّئَة‌ِ فَلاَ يُجْزَي‌ الَّذِين‌َ عَمِلُوا السَّيِّئَات‌ِ إِلاَّ مَا كَانُوا يَعْمَلُون‌َ (قصص: 84)

كسى كه كار نيكى انجام دهد، براى او پاداشى بهتر از آن است و به كسانى كه كارهاى بد انجام دهند، مجازات بدكاران جز (به مقدار) اعمالشان نخواهد بود. (84)


إِن‌َّ الَّذِي‌ فَرَض‌َ عَلَيْك‌َ الْقُرْآن‌َ لَرَادُّك‌َ إِلَي‌ مَعَادٍ قُلْ‌ رَبِّي‌ أَعْلَم‌ُ مَنْ‌ جَاءَ بِالْهُدَي‌ وَ مَن‌ْ هُوَ فِي‌ ضَلاَل‌ٍ مُبِين‌ٍ (قصص: 85)

آن كس كه قرآن را بر تو فرض كرد، تو را به جايگاهت [زادگاهت‏] بازمى‏گرداند! بگو: «پروردگار من از همه بهتر مى‏داند چه كسى (برنامه) هدايت آورده، و چه كسى در گمراهى آشكار است!» (85)


وَ مَا كُنْت‌َ تَرْجُو أَنْ‌ يُلْقَي‌ إِلَيْك‌َ الْكِتَاب‌ُ إِلاَّ رَحْمَة‌ً مِنْ‌ رَبِّك‌َ فَلاَ تَكُونَن‌َّ ظَهِيرَاً لِلْكَافِرِين‌َ (قصص: 86)

و تو هرگز اميد نداشتى كه اين كتاب آسمانى به تو القا گردد ولى رحمت پروردگارت چنين ايجاب كرد! اكنون كه چنين است، هرگز از كافران پشتيبانى مكن! (86)


وَ لاَ يَصُدُّنَّك‌َ عَن‌ْ آيَات‌ِ الله‌ِ بَعْدَ إِذْ أُنْزِلَت‌ْ إِلَيْك‌َ وَادْع‌ُ إِلَي‌ رَبِّك‌َ وَ لاَ تَكُونَن‌َّ مِن‌َ الْمُشْرِكِين‌َ (قصص: 87)

و هرگز (آنها) تو را از آيات خداوند، بعد از آنكه بر تو نازل گشت، بازندارند! و بسوى پروردگارت دعوت كن، و هرگز از مشركان مباش! (87)


وَ لاَ تَدْع‌ُ مَع‌َ الله‌ِ إِلَهَاً آخَرَ لاَ إِله‌َ إِلاَّ هُوَ كُل‌ُّ شَي‌ْءٍ هَالِك‌ٌ إِلاَّ وَجْهَه‌ُ لَه‌ُ الْحُكْم‌ُ وَ إِلَيْه‌ِ تُرْجَعُون‌َ (قصص: 88)

معبود ديگرى را با خدا مخوان، كه هيچ معبودى جز او نيست همه چيز جز ذات (پاك) او فانى مى‏شود حاكميت تنها از آن اوست و همه بسوى او بازگردانده مى شويد! (88)


أَحَسِب‌َ النَّاس‌ُ أَنْ‌ يُتْرَكُوا أَنْ‌ يَقُولُوا آمَنَّا وَ هُم‌ْ لاَ يُفْتَنُون‌َ (عنكبوت: 2)

آيا مردم گمان كردند همين كه بگويند: «ايمان آورديم»، به حال خود رها مى‏شوند و آزمايش نخواهند شد؟! (2)


وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذِين‌َ مِنْ‌ قَبْلِهِم‌ْ فَلَيَعْلَمَن‌َّ الله‌ُ الَّذِين‌َ صَدَقُوا وَ لَيَعْلَمَن‌َّ الْكَاذِبِين‌َ (عنكبوت: 3)

ما كسانى را كه پيش از آنان بودند آزموديم (و اينها را نيز امتحان مى‏كنيم) بايد علم خدا درباره كسانى كه راست مى‏گويند و كسانى كه دروغ مى‏گويند تحقق يابد! (3)


مَنْ‌ كَان‌َ يَرْجُو لِقَاءَ الله‌ِ فَإِن‌َّ أَجَل‌َ الله‌ِ لَآت‌ٍ وَ هُوَ السَّمِيع‌ُ الْعَلِيم‌ُ (عنكبوت: 5)

كسى كه اميد به لقاء اللَّه (و رستاخيز) دارد (بايد در اطاعت فرمان او بكوشد!) زيرا سرآمدى را كه خدا تعيين كرده فرامى‏رسد و او شنوا و داناست! (5)


وَ مَنْ‌ جَاهَدَ فَإِنَّمَا يُجَاهِدُ لِنَفْسِه‌ِ إِن‌َّ الله‌َ لَغَنِي‌ٌّ عَن‌ِ الْعَالَمِين‌َ (عنكبوت: 6)

كسى كه جهاد و تلاش كند، براى خود جهاد مى‏كند چرا كه خداوند از همه جهانيان بى نياز است. (6)


وَالَّذِين‌َ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَات‌ِ لَنُكَفِّرَن‌َّ عَنْهُم‌ْ سَيِّئَاتِهِم‌ْ وَ لَنَجْزِيَنَّهُم‌ْ أَحْسَن‌َ الَّذِي‌ كَانُوا يَعْمَلُون‌َ (عنكبوت: 7)

و كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام دادند، گناهان آنان را مى‏پوشانيم (و مى‏بخشيم) و آنان را به بهترين اعمالى كه انجام مى‏دادند پاداش مى‏دهيم. (7)


وَ وَصَّيْنَا الْإِنْسَان‌َ بِوَالِدَيْه‌ِ حُسْنَاً وَ إِنْ‌ جَاهَدَاك‌َ لِتُشْرِك‌َ بِي‌ مَا لَيْس‌َ لَك‌َ بِه‌ِ عِلْم‌ٌ فَلاَ تُطِعْهُمَا إِلَي‌َّ مَرْجِعُكُم‌ْ فَأُنَبِّئُكُمْ‌ بِمَا كُنْتُم‌ْ تَعْمَلُون‌َ (عنكبوت: 8)

ما به انسان توصيه كرديم كه به پدر و مادرش نيكى كند، و اگر آن دو (مشرك باشند و) تلاش كنند كه براى من همتايى قائل شوى كه به آن علم ندارى، از آنها پيروى مكن! بازگشت شما به سوى من است، و شما را از آنچه انجام مى‏داديد با خبر خواهم ساخت! (8)


وَالَّذِين‌َ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَات‌ِ لَنُدْخِلَنَّهُم‌ْ فِي‌ الصَّالِحِين‌َ (عنكبوت: 9)

و كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام دادند، آنها را در زمره صالحان وارد خواهيم كرد! (9)


وَ مِن‌َ النَّاس‌ِ مَنْ‌ يَقُول‌ُ آمَنَّا بِالله‌ِ فَإِذَا أُوذِي‌َ فِي‌ الله‌ِ جَعَل‌َ فِتْنَة‌َ النَّاس‌ِ كَعَذَاب‌ِ الله‌ِ وَ لَئِنْ‌ جَاءَ نَصْرٌ مِنْ‌ رَبِّك‌َ لَيَقُولُن‌َّ إِنَّا كُنَّا مَعَكُم‌ْ أَوَ لَيْس‌َ الله‌ُ بِأَعْلَم‌َ بِمَا فِي‌ صُدُورِ الْعَالَمِين‌َ (عنكبوت: 10)

و از مردم كسانى هستند كه مى‏گويند: «به خدا ايمان آورده‏ايم!» اما هنگامى كه در راه خدا شكنجه و آزار مى‏بينند، آزار مردم را همچون عذاب الهى مى‏شمارند (و از آن سخت وحشت مى‏كنند) ولى هنگامى كه پيروزى از سوى پروردگارت (براى شما) بيايد، مى‏گويند: «ما هم با شما بوديم (و در اين پيروزى شريكيم)»!! آيا خداوند به آنچه در سينه‏هاى جهانيان است آگاه‏تر نيست؟! (10)


وَ لَيَعْلَمَن‌َّ الله‌ُ الَّذِين‌َ آمَنُوا وَ لَيَعْلَمَن‌َّ الْمُنَافِقِين‌َ (عنكبوت: 11)

مسلماً خداوند مؤمنان را مى‏شناسد، و به يقين منافقان را (نيز) مى‏شناسد. (11)


وَ قَال‌َ الَّذِين‌َ كَفَرُوا لِلَّذِين‌َ آمَنُوا اتَّبِعُوا سَبِيلَنَا وَلْنَحْمِل‌ْ خَطَايَاكُم‌ْ وَ مَا هُمْ‌ بِحَامِلِين‌َ مِن‌ْ خَطَايَاهُمْ‌ مِنْ‌ شَي‌ْءٍ إِنَّهُم‌ْ لَكَاذِبُون‌َ (عنكبوت: 12)

و كافران به مؤمنان گفتند: «شما از راه ما پيروى كنيد، (و اگر گناهى دارد) ما گناهانتان را بر عهده خواهيم گرفت!» آنان هرگز چيزى از گناهان اينها را بر دوش نخواهند گرفت آنان به يقين دروغگو هستند! (12)


وَ لَيَحْمِلُن‌َّ أَثْقَالَهُم‌ْ وَ أَثْقَالاً مَع‌َ أَثْقَالِهِم‌ْ وَ لَيُسْأَلُن‌َّ يَوْم‌َ الْقِيَامَة‌ِ عَمَّا كَانُوا يَفْتَرُون‌َ (عنكبوت: 13)

آنها بار سنگين (گناهان) خويش را بر دوش مى‏كشند، و (همچنين) بارهاى سنگين ديگرى را اضافه بر بارهاى سنگين خود و روز قيامت به يقين از تهمتهايى كه مى‏بستند سؤال خواهند شد! (13)


وَ لَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحَاً إِلَي‌ قَوْمِه‌ِ فَلَبِث‌َ فِيهِم‌ْ أَلْف‌َ سَنَة‌ٍ إِلاَّ خَمْسِين‌َ عَامَاً فَأَخَدَهُم‌ُ الطُّوفَان‌ُ وَ هُم‌ْ ظَالِمُون‌َ (عنكبوت: 14)

و ما نوح را بسوى قومش فرستاديم و او را در ميان آنان هزار سال مگر پنجاه سال، درنگ كرد اما سرانجام طوفان و سيلاب آنان را فراگرفت در حالى كه ظالم بودند. (14)


فَأَنْجَيْنَاه‌ُ وَ أَصْحَاب‌َ السَّفِينَة‌ِ وَ جَعَلْنَاهَا آيَة‌ً لِلْعَالَمِين‌َ (عنكبوت: 15)

ما او و سرنشينان كشتى را رهايى بخشيديم، و آن را آيتى براى جهانيان قرار داديم! (15)


وَ إِبْرَاهِيم‌َ إِذْ قَال‌َ لِقَوْمِه‌ِ اعْبُدُوا الله‌َ وَاتَّقُوه‌ُ ذَلِكُم‌ْ خَيْرٌ لَكُم‌ْ إِنْ‌ كُنْتُم‌ْ تَعْلَمُون‌َ (عنكبوت: 16)

ما ابراهيم را (نيز) فرستاديم، هنگامى كه به قومش گفت: «خدا را پرستش كنيد و از (عذاب) او بپرهيزيد كه اين براى شما بهتر است اگر بدانيد! (16)


إِنَّمَا تَعْبُدُون‌َ مِن‌ْ دُون‌ِ الله‌ِ أَوْثَانَاً وَ تَخْلُقُون‌َ إِفْكَاً إِن‌َّ الَّذِين‌َ تَعْبُدُون‌َ مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ لاَ يَمْلِكُون‌َ لَكُم‌ْ رِزْقَاً فَابْتَغُوا عِنْدَ الله‌ِ الرِّزْق‌َ وَاعْبُدُوه‌ُ وَاشْكُرُوا لَه‌ُ إِلَيْه‌ِ تُرْجَعُون‌َ (عنكبوت: 17)

شما غير از خدا فقط بتهايى (از سنگ و چوب) را مى‏پرستيد و دروغى به هم مى‏بافيد آنهايى را كه غير از خدا پرستش مى‏كنيد، مالك هيچ رزقى براى شما نيستند روزى را تنها نزد خدا بطلبيد و او را پرستش كنيد و شكر او را بجا آوريد كه بسوى او بازگشت داده مى‏شويد! (17)


وَ إِنْ‌ تُكَذِّبُوا فَقَدْ كَذَّب‌َ أُمَم‌ٌ مِنْ‌ قَبْلِكُم‌ْ وَ مَا عَلَي‌ الرَّسُول‌ِ إِلاَّ الْبَلاَغ‌ُ الْمُبِين‌ُ (عنكبوت: 18)

اگر شما (مرا) تكذيب كنيد (جاى تعجب نيست)، امتهايى پيش از شما نيز (پيامبرانشان را) تكذيب كردند وظيفه فرستاده (خدا) جز ابلاغ آشكار نيست». (18)


أَوَ لَم‌ْ يَرَوْا كَيْف‌َ يُبْدِئ‌ُ الله‌ُ الْخَلْق‌َ ثُم‌َّ يُعِيدُه‌ُ إِن‌َّ ذَلِك‌َ عَلَي‌ الله‌ِ يَسِيرٌ (عنكبوت: 19)

آيا آنان نديدند چگونه خداوند آفرينش را آغاز مى‏كند، سپس بازمى‏گرداند؟! اين كار براى خدا آسان است! (19)


يُعَذِّب‌ُ مَنْ‌ يَشَاءُ وَ يَرْحَم‌ُ مَنْ‌ يَشَاءُ وَ إِلَيْه‌ِ تُقْلَبُون‌َ (عنكبوت: 21)

هر كس را بخواهد (و مستحق بداند) مجازات مى‏كند، و هر كس را بخواهد مورد رحمت قرار مى‏دهد و شما را به سوى او بازمى‏گردانند. (21)


وَ مَا أَنْتُمْ‌ بِمُعْجِزِين‌َ فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَ لاَ فِي‌ السَّمَاءِ وَ مَا لَكُمْ‌ مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ مِنْ‌ وَلِي‌ٍّ وَ لاَ نَصِيرٍ (عنكبوت: 22)

شما هرگز نمى‏توانيد بر اراده خدا چيره شويد و از حوزه قدرت او در زمين و آسمان بگريزيد و براى شما جز خدا، ولى و ياورى نيست!» (22)


وَالَّذِين‌َ كَفَرُوا بِآيَات‌ِ الله‌ِ وَ لِقَائِه‌ِ أُولَئِك‌َ يَئِسُوا مِنْ‌ رَحْمَتِي‌ وَ أُولَئِك‌َ لَهُم‌ْ عَذَاب‌ٌ أَلِيم‌ٌ (عنكبوت: 23)

كسانى كه به آيات خدا و ديدار او كافر شدند، از رحمت من مأيوسند و براى آنها عذاب دردناكى است! (23)


وَ قَال‌َ إِنَّمَا اتَّخَذْتُمْ‌ مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ أَوْثَانَاً مَوَدَّة‌َ بَيْنِكُم‌ْ فِي‌ الْحَيَاة‌ِ الدُّنْيَا ثُم‌َّ يَوْم‌َ الْقِيَامَة‌ِ يَكْفُرُ بَعْضُكُمْ‌ بِبَعْض‌ٍ وَ يَلْعَن‌ُ بَعْضُكُمْ‌ بَعْضَاً وَ مَأْوَاكُم‌ُ النَّارُ وَ مَا لَكُمْ‌ مِنْ‌ نَاصِرِين‌َ (عنكبوت: 25)

(ابراهيم) گفت: «شما غير از خدا بتهايى براى خود انتخاب كرده‏ايد كه مايه دوستى و محبت ميان شما در زندگى دنيا باشد سپس روز قيامت از يكديگر بيزارى مى‏جوييد و يكديگر را لعن مى‏كنيد و جايگاه (همه) شما آتش است و هيچ يار و ياورى براى شما نخواهد بود!» (25)


فَآمَن‌َ لَه‌ُ لُوط‌ٌ وَ قَال‌َ إِنِّي‌ مُهَاجِرٌ إِلَي‌ رَبِّي‌ إِنَّه‌ُ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيم‌ُ (عنكبوت: 26)

و لوط به او [ابراهيم‏] ايمان آورد، و (ابراهيم) گفت: «من بسوى پروردگارم هجرت مى‏كنم كه او صاحب قدرت و حكيم است!» (26)


وَ وَهَبْنَا لَه‌ُ إِسْحَاق‌َ وَ يَعْقُوب‌َ وَ جَعَلْنَا فِي‌ ذُرِّيَّتِه‌ِ النُّبُوَّة‌َ وَالْكِتَاب‌َ وَ آتَيْنَاه‌ُ أَجْرَه‌ُ فِي‌ الدُّنْيَا وَ إِنَّه‌ُ فِي‌ الْآخِرَة‌ِ لَمِن‌َ الصَّالِحِين‌َ (عنكبوت: 27)

و (در اواخر عمر،) اسحاق و يعقوب را به او بخشيديم و نبوت و كتاب آسمانى را در دودمانش قرار داديم و پاداش او را در دنيا داديم و او در آخرت از صالحان است! (27)


وَ لُوطَاً إِذْ قَال‌َ لِقَوْمِه‌ِ إِنَّكُم‌ْ لَتَأْتُون‌َ الْفَاحِشَة‌َ مَا سَبَقَكُمْ‌ بِهَا مِن‌ْ أَحَدٍ مِن‌َ الْعَالَمِين‌َ (عنكبوت: 28)

و لوط را فرستاديم هنگامى كه به قوم خود گفت: «شما عمل بسيار زشتى انجام مى‏دهيد كه هيچ يك از مردم جهان پيش از شما آن را انجام نداده است! (28)


أَإِنَّكُم‌ْ لَتَأْتُون‌َ الرِّجَال‌َ وَ تَقْطَعُون‌َ السَّبِيل‌َ وَ تَأْتُون‌َ فِي‌ نَادِيكُم‌ُ الْمُنْكَرَ فَمَا كَان‌َ جَوَاب‌َ قَوْمِه‌ِ إِلاَّ أَنْ‌ قَالُوا ائْتِنَا بِعَذَاب‌ِ الله‌ِ إِنْ‌ كُنْت‌َ مِن‌َ الصَّادِقِين‌َ (عنكبوت: 29)

آيا شما به سراغ مردان مى‏رويد و راه (تداوم نسل انسان) را قطع مى‏كنيد و در مجلستان اعمال ناپسند انجام مى‏دهيد؟! «اما پاسخ قومش جز اين نبود كه گفتند:» اگر راست مى‏گويى عذاب الهى را براى ما بياور! (29)


وَ لَمَّا جَاءَت‌ْ رُسُلُنَا إِبْرَاهِيم‌َ بِالْبُشْرَي‌ قَالُوا إِنَّا مُهْلِكُوا أَهْل‌ِ هَذِه‌ِ الْقَرْيَة‌ِ إِن‌َّ أَهْلَهَا كَانُوا ظَالِمِين‌َ (عنكبوت: 31)

و هنگامى كه فرستادگان ما (از فرشتگان) بشارت (تولد فرزند) براى ابراهيم آوردند، گفتند: «ما اهل اين شهر و آبادى را [و به شهرهاى قوم لوط اشاره كردند] هلاك خواهيم كرد، چرا كه اهل آن ستمگرند!» (31)


قَال‌َ إِن‌َّ فِيهَا لُوطَاً قَالُوا نَحْن‌ُ أَعْلَم‌ُ بِمَنْ‌ فِيهَا لَنُنَجِّيَنَّه‌ُ وَ أَهْلَه‌ُ إِلاَّ امْرَأَتَه‌ُ كَانَت‌ْ مِن‌َ الْغَابِرِين‌َ (عنكبوت: 32)

(ابراهيم) گفت: «در اين آبادى لوط است!» گفتند: «ما به كسانى كه در آن هستند آگاهتريم! او و خانواده‏اش را نجات مى‏دهيم جز همسرش كه در ميان قوم (گنهكار) باقى خواهد ماند.» (32)


وَ لَمَّا أَنْ‌ جَاءَت‌ْ رُسُلُنَا لُوطَاً سِي‌ءَ بِهِم‌ْ وَ ضَاق‌َ بِهِم‌ْ ذَرْعَاً وَ قَالُوا لاَ تَخَف‌ْ وَ لاَ تَحْزَن‌ْ إِنَّا مُنَجُّوك‌َ وَ أَهْلَك‌َ إِلاَّ امْرَأَتَك‌َ كَانَت‌ْ مِن‌َ الْغَابِرِين‌َ (عنكبوت: 33)

هنگامى كه فرستادگان ما نزد لوط آمدند، از ديدن آنها بد حال و دلتنگ شد گفتند: «نترس و غمگين مباش، ما تو و خانواده‏ات را نجات خواهيم داد، جز همسرت كه در ميان قوم باقى مى‏ماند. (33)


وَ لَقَدْ تَرَكْنَا مِنْهَا آيَة‌ً بَيِّنَة‌ً لِقَوْم‌ٍ يَعْقِلُون‌َ (عنكبوت: 35)

و از اين آبادى نشانه روشنى (و درس عبرتى) براى كسانى كه مى‏انديشند باقى گذارديم! (35)


وَ إِلَي‌ مَدْيَن‌َ أَخَاهُم‌ْ شُعَيْبَاً فَقَال‌َ يَا قَوْم‌ِ اعْبُدُوا الله‌َ وَارْجُوا الْيَوْم‌َ الْآخِرَ وَ لاَ تَعْثَوْا فِي‌ الْأَرْض‌ِ مُفْسِدِين‌َ (عنكبوت: 36)

و ما بسوى «مدين»، برادرشان «شعيب» را فرستاديم گفت: «اى قوم من! خدا را بپرستيد، و به روز بازپسين اميدوار باشيد، و در زمين فساد نكنيد!» (36)


وَ عَادَاً وَ ثَمُودَ وَ قَدْ تَبَيَّن‌َ لَكُمْ‌ مِنْ‌ مَسَاكِنِهِم‌ْ وَ زَيَّن‌َ لَهُم‌ُ الشَّيْطَان‌ُ أَعْمَالَهُم‌ْ فَصَدَّهُم‌ْ عَن‌ِ السَّبِيل‌ِ وَ كَانُوا مُسْتَبْصِرِين‌َ (عنكبوت: 38)

ما طايفه «عاد» و «ثمود» را نيز (هلاك كرديم)، و مساكن (ويران شده) آنان براى شما آشكار است شيطان اعمالشان را براى آنان آراسته بود، از اين رو آنان را از راه (خدا) بازداشت در حالى كه بينا بودند. (38)


وَ قَارُون‌َ وَ فِرْعَوْن‌َ وَ هَامَان‌َ وَ لَقَدْ جَاءَهُم‌ْ مُوسَي‌ بِالْبَيِّنَات‌ِ فَاسْتَكْبَرُوا فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَ مَا كَانُوا سَابِقِين‌َ (عنكبوت: 39)

و «قارون» و «فرعون» و «هامان» را نيز هلاك كرديم موسى با دلايل روشن به سراغشان آمد، امّا آنان در زمين برترى جويى كردند، ولى نتوانستند بر خدا پيشى گيرند! (39)


فَكُلاًّ أَخَذْنَا بِذَنْبِه‌ِ فَمِنْهُمْ‌ مَن‌ْ أَرْسَلْنَا عَلَيْه‌ِ حَاصِبَاً وَ مِنْهُمْ‌ مَن‌ْ أَخَذَتْه‌ُ الصَّيْحَة‌ُ وَ مِنْهُمْ‌ مَن‌ْ خَسَفْنَا بِه‌ِ الْأَرْض‌َ وَ مِنْهُمْ‌ مَن‌ْ أَغْرَقْنَا وَ مَا كَان‌َ الله‌ُ لِيَظْلِمَهُم‌ْ وَ لَكِنْ‌ كَانُوا أَنْفُسَهُم‌ْ يَظْلِمُون‌َ (عنكبوت: 40)

ما هر يك از آنان را به گناهانشان گرفتيم، بر بعضى از آنها طوفانى از سنگريزه فرستاديم، و بعضى از آنان را صيحه آسمانى فروگرفت، و بعضى ديگر را در زمين فرو برديم، و بعضى را غرق كرديم خداوند هرگز به آنها ستم نكرد، ولى آنها خودشان بر خود ستم مى‏كردند! (40)


مَثَل‌ُ الَّذِين‌َ اتَّخَذُوا مِن‌ْ دُون‌ِ الله‌ِ أَوْلِيَاءَ كَمَثَل‌ِ الْعَنكَبُوت‌ِ اتَّخَذَت‌ْ بَيْتَاً وَ إِن‌َّ أَوْهَن‌َ الْبُيُوت‌ِ لَبَيْت‌ُ الْعَنكَبُوت‌ِ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُون‌َ (عنكبوت: 41)

مثَل كسانى كه غير از خدا را اولياى خود برگزيدند، مثَل عنكبوت است كه خانه‏اى براى خود انتخاب كرده در حالى كه سست‏ترين خانه‏هاى خانه عنكبوت است اگر مى‏دانستند! (41)


إِن‌َّ الله‌َ يَعْلَم‌ُ مَا يَدْعُون‌َ مِنْ‌ دُونِه‌ِ مِنْ‌ شَي‌ْءٍ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيم‌ُ (عنكبوت: 42)

خداوند آنچه را غير از او مى‏خوانند مى‏داند، و او شكست‏ناپذير و حكيم است. (42)


وَ تِلْك‌َ الْأَمْثَال‌ُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاس‌ِ وَ مَا يَعْقِلُهَا إِلاَّ الْعَالِمُون‌َ (عنكبوت: 43)

اينها مثالهايى است كه ما براى مردم مى‏زنيم، و جز دانايان آن را درك نمى‏كنند. (43)


خَلَق‌َ الله‌ُ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌َ بِالْحَق‌ِّ إِن‌َّ فِي‌ ذَلِك‌َ لَآيَة‌ً لِلْمُؤْمِنِين‌َ (عنكبوت: 44)

خداوند، آسمانها و زمين را بحق آفريد و در اين آيتى است براى مؤمنان. (44)


اتْل‌ُ مَا أُوحِي‌َ إِلَيْك‌َ مِن‌َ الْكِتَاب‌ِ وَ أَقِم‌ِ الصَّلاَة‌َ إِن‌َّ الصَّلاَة‌َ تَنْهَي‌ عَن‌ِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ وَ لَذِكْرُ الله‌ِ أَكْبَرُ وَالله‌ُ يَعْلَم‌ُ مَا تَصْنَعُون‌َ (عنكبوت: 45)

آنچه را از كتاب (آسمانى) به تو وحى شده تلاوت كن، و نماز را برپا دار، كه نماز (انسان را) از زشتيها و گناه بازمى‏دارد، و ياد خدا بزرگتر است و خداوند مى‏داند شما چه كارهايى انجام مى‏دهيد! (45)


وَ لاَ تُجَادِلُوا أَهْل‌َ الْكِتَاب‌ِ إِلاَّ بِالَّتِي‌ هِي‌َ أَحْسَن‌ُ إِلاَّ الَّذِين‌َ ظَلَمُوا مِنْهُم‌ْ وَ قُولُوا آمَنَّا بِالَّذِي‌ أُنْزِل‌َ إِلَيْنَا وَ أُنْزِل‌َ إِلَيْكُم‌ْ وَ إِلَهُنَا وَ إِلَهُكُم‌ْ وَاحِدٌ وَ نَحْن‌ُ لَه‌ُ مُسْلِمُون‌َ (عنكبوت: 46)

با اهل كتاب جز به روشى كه از همه نيكوتر است مجادله نكنيد، مگر كسانى از آنان كه ستم كردند و (به آنها) بگوييد: «ما به تمام آنچه از سوى خدا بر ما و شما نازل شده ايمان آورده‏ايم، و معبود ما و شما يكى است، و ما در برابر او تسليم هستيم!» (46)


وَ كَذَلِك‌َ أَنْزَلْنَا إِلَيْك‌َ الْكِتَاب‌َ فَالَّذِين‌َ آتَيْنَاهُم‌ُ الْكِتَاب‌َ يُؤْمِنُون‌َ بِه‌ِ وَ مِن‌ْ هَؤُلاَءِ مَنْ‌ يُؤْمِن‌ُ بِه‌ِ وَ مَا يَجْحَدُ بِآيَاتِنَا إِلاَّ الْكَافِرُون‌َ (عنكبوت: 47)

و اين گونه، كتاب [قرآن‏] را بر تو نازل كرديم، كسانى كه كتاب (آسمانى) به آنها داده‏ايم به اين كتاب ايمان مى‏آورند و بعضى از اين گروه [مشركان‏] نيز به آن مؤمن مى‏شوند و آيات ما را جز كافران انكار نمى‏كنند. (47)


وَ مَا كُنْت‌َ تَتْلُو مِنْ‌ قَبْلِه‌ِ مِنْ‌ كِتَاب‌ٍ وَ لاَ تَخُطُّه‌ُ بِيَمِينِك‌َ إِذَاً لَارْتَاب‌َ الْمُبْطِلُون‌َ (عنكبوت: 48)

تو هرگز پيش از اين كتابى نمى‏خواندى، و با دست خود چيزى نمى‏نوشتى، مبادا كسانى كه در صدد (تكذيب و) ابطال سخنان تو هستند، شك و ترديد كنند! (48)


بَل‌ْ هُوَ آيَات‌ٌ بَيِّنَات‌ٌ فِي‌ صُدُورِ الَّذِين‌َ أُوتُوا الْعِلْم‌َ وَ مَا يَجْحَدُ بِآيَاتِنَا إِلاَّ الظَّالِمُون‌َ (عنكبوت: 49)

ولى اين آيات روشنى است كه در سينه دانشوران جاى دارد و آيات ما را جز ستمگران انكار نمى‏كنند! (49)


وَ قَالُوا لَوْلاَ أُنْزِل‌َ عَلَيْه‌ِ آيَات‌ٌ مِنْ‌ رَبِّه‌ِ قُل‌ْ إِنَّمَا الْآيَات‌ُ عِنْدَ الله‌ِ وَ إِنَّمَا أَنَا نَذِيرٌ مُبِين‌ٌ (عنكبوت: 50)

گفتند: «چرا معجزاتى از سوى پروردگارش بر او نازل نشده؟!» بگو: «معجزات همه نزد خداست (و به فرمان او نازل مى‏شود، نه به ميل من و شما) من تنها بيم دهنده‏اى آشكارم! (50)


أَوَ لَم‌ْ يَكْفِهِم‌ْ أَنَّا أَنْزَلْنَا عَلَيْك‌َ الْكِتَاب‌َ يُتْلَي‌ عَلَيْهِم‌ْ إِن‌َّ فِي‌ ذَلِك‌َ لَرَحْمَة‌ً وَ ذِكْرَي‌ لِقَوْم‌ٍ يُؤْمِنُون‌َ (عنكبوت: 51)

آيا براى آنان كافى نيست كه اين كتاب را بر تو نازل كرديم كه پيوسته بر آنها تلاوت مى‏شود؟! در اين، رحمت و تذكّرى است براى كسانى كه ايمان مى‏آورند (و اين معجزه بسيار واضحى است). (51)


قُل‌ْ كَفَي‌ بِالله‌ِ بَيْنِي‌ وَ بَيْنَكُم‌ْ شَهِيدَاً يَعْلَم‌ُ مَا فِي‌ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ وَالَّذِين‌َ آمَنُوا بِالْبَاطِل‌ِ وَ كَفَرُوا بِالله‌ِ أُولَئِك‌َ هُم‌ُ الْخَاسِرُون‌َ (عنكبوت: 52)

بگو: «همين بس كه خدا ميان من و شما گواه است آنچه را در آسمانها و زمين است مى‏داند و كسانى كه به باطل ايمان آوردند و به خدا كافر شدند زيانكاران واقعى هستند! (52)


وَ يَسْتَعْجِلُونَك‌َ بِالْعَذَاب‌ِ وَ لَوْلاَ أَجَل‌ٌ مُسَمَّي‌ً لَجَاءَهُم‌ُ الْعَذَاب‌ُ وَ لَيَأْتِيَنَّهُمْ‌ بَغْتَة‌ً وَ هُم‌ْ لاَ يَشْعُرُون‌َ (عنكبوت: 53)

آنان با شتاب از تو عذاب را مى‏طلبند و اگر موعد مقرّرى تعيين نشده بود، عذاب (الهى) به سراغ آنان مى‏آمد و سرانجام اين عذاب بطور ناگهانى بر آنها نازل مى‏شود در حالى كه نمى‏دانند (و غافلند). (53)


يَسْتَعْجِلُونَك‌َ بِالْعَذَاب‌ِ وَ إِن‌َّ جَهَنَّم‌َ لَمُـحِيطَة‌ٌ بِالْكَافِرِين‌َ (عنكبوت: 54)

آنان با عجله از تو عذاب مى‏طلبند، در حالى كه جهنم به كافران احاطه دارد! (54)


يَوْم‌َ يَغْشَاهُم‌ُ الْعَذَاب‌ُ مِنْ‌ فَوْقِهِم‌ْ وَ مِنْ‌ تَحْت‌ِ أَرْجُلِهِم‌ْ وَ يَقُول‌ُ ذُوقُوا مَا كُنْتُم‌ْ تَعْمَلُون‌َ (عنكبوت: 55)

آن روز كه عذاب (الهى) آنها را از بالاى سر و پايين پايشان فرامى‏گيرد و به آنها مى‏گويد: «بچشيد آنچه را عمل مى‏كرديد» (روز سخت و دردناكى براى آنهاست!) (55)


وَالَّذِين‌َ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَات‌ِ لَنُبَوِّئَنَّهُمْ‌ مِن‌َ الْجَنَّة‌ِ غُرَفَاً تَجْرِي‌ مِن‌ْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِين‌َ فِيهَا نِعْم‌َ أَجْرُ الْعَامِلِين‌َ (عنكبوت: 58)

و كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام دادند، آنان را در غرفه‏هايى از بهشت جاى مى‏دهيم كه نهرها در زير آن جارى است جاودانه در آن خواهند ماند چه خوب است پاداش عمل‏كنندگان! (58)


الَّذِين‌َ صَبَرُوا وَ عَلَي‌ رَبِّهِم‌ْ يَتَوَكَّلُون‌َ (عنكبوت: 59)

همانها كه (در برابر مشكلات) صبر (و استقامت) كردند و بر پروردگارشان توكّل مى‏كنند. (59)


وَ كَأَيِّنْ‌ مِنْ‌ دَابَّة‌ٍ لاَ تَحْمِل‌ُ رِزْقَهَا الله‌ُ يَرْزُقُهَا وَ إِيَّاكُم‌ْ وَ هُوَ السَّمِيع‌ُ الْعَلِيم‌ُ (عنكبوت: 60)

چه بسا جنبنده‏اى كه قدرت حمل روزى خود را ندارد، خداوند او و شما را روزى مى‏دهد و او شنوا و داناست. (60)


وَ لَئِنْ‌ سَأَلْتَهُمْ‌ مَن‌ْ خَلَق‌َ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌َ وَ سَخَّرَ الشَّمْس‌َ وَالْقَمَرَ لَيَقُولُن‌َّ الله‌ُ فَأَنَّي‌ يُؤْفَكُون‌َ (عنكبوت: 61)

و هر گاه از آنان بپرسى: «چه كسى آسمانها و زمين را آفريده، و خورشيد و ماه را مسخّر كرده است؟» مى‏گويند: «اللَّه»! پس با اين حال چگونه آنان را (از عبادت خدا) منحرف مى‏سازند؟! (61)


الله‌ُ يَبْسُط‌ُ الرِّزْق‌َ لِمَنْ‌ يَشَاءُ مِن‌ْ عِبَادِه‌ِ وَ يَقْدِرُ لَه‌ُ إِن‌َّ الله‌َ بِكُل‌ِّ شَي‌ْءٍ عَلِيم‌ٌ (عنكبوت: 62)

خداوند روزى را براى هر كس از بندگانش بخواهد گسترده مى‏كند، و براى هر كس بخواهد محدود مى‏سازد خداوند به همه چيز داناست! (62)


وَ لَئِنْ‌ سَأَلْتَهُمْ‌ مَنْ‌ نَزَّل‌َ مِن‌َ السَّمَاءِ مَاءً فَأَحْيَا بِه‌ِ الْأَرْض‌َ مِن‌ْ بَعْدِ مَوْتِهَا لَيَقُولُن‌َّ الله‌ُ قُل‌ِ الْحَمْدُ لِالله‌ِ بَل‌ْ أَكْثَرُهُم‌ْ لاَ يَعْقِلُون‌َ (عنكبوت: 63)

و اگر از آنان بپرسى: «چه كسى از آسمان آبى فرستاد و بوسيله آن زمين را پس از مردنش زنده كرد؟ مى‏گويند: «اللَّه»! بگو: «حمد و ستايش مخصوص خداست!» امّا بيشتر آنها نمى‏دانند. (63)


وَ مَا هَذِه‌ِ الْحَيَاة‌ُ الدُّنْيَا إِلاَّ لَهْوٌ وَ لَعِب‌ٌ وَ إِن‌َّ الدَّارَ الْآخِرَة‌َ لَهِي‌َ الْحَيَوَان‌ُ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُون‌َ (عنكبوت: 64)

اين زندگى دنيا چيزى جز سرگرمى و بازى نيست و زندگى واقعى سراى آخرت است، اگر مى‏دانستند! (64)


لِيَكْفُرُوا بِمَا آتَيْنَاهُم‌ْ وَ لِيَتَمَتَّعُوا فَسَوْف‌َ يَعْلَمُون‌َ (عنكبوت: 66)

(بگذار) آنچه را (از آيات) به آنها داده‏ايم انكار كنند و از لذّات زودگذر زندگى بهره گيرند امّا بزودى خواهند فهميد! (66)


أَوَ لَم‌ْ يَرَوْا أَنَّا جَعَلْنَا حَرَمَاً آمِنَاً وَ يُتَخَطَّف‌ُ النَّاس‌ُ مِن‌ْ حَوْلِهِم‌ْ أَفَبِالْبَاطِل‌ِ يُؤْمِنُون‌َ وَ بِنِعْمَة‌ِ الله‌ِ يَكْفُرُون‌َ (عنكبوت: 67)

آيا نديدند كه ما حرم امنى (براى آنها) قرار داديم در حالى كه مردم را در اطراف آنان (در بيرون اين حرم) مى‏ربايند؟! آيا به باطل ايمان مى‏آورند و نعمت خدا را كفران مى‏كنند؟! (67)


وَ مَن‌ْ أَظْلَم‌ُ مِمَّن‌ِ افْتَرَي‌ عَلَي‌ الله‌ِ كَذِبَاً أَوْ كَذَّب‌َ بِالْحَق‌ِّ لَمَّا جَاءَه‌ُ أَلَيْس‌َ فِي‌ جَهَنَّم‌َ مَثْوَي‌ً لِلْكَافِرِين‌َ (عنكبوت: 68)

چه كسى ستمكارتر از آن كس است كه بر خدا دروغ بسته يا حق را پس از آنكه به سراغش آمده تكذيب نمايد؟! آيا جايگاه كافران در دوزخ نيست؟! (68)


وَالَّذِين‌َ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُم‌ْ سُبُلَنَا وَ إِن‌َّ الله‌َ لَمَع‌َ الْمُـحْسِنِين‌َ (عنكبوت: 69)

و آنها كه در راه ما (با خلوص نيّت) جهاد كنند، قطعاً به راه‏هاى خود، هدايتشان خواهيم كرد و خداوند با نيكوكاران است. (69)


فِي‌ أَدْنَي‌ الْأَرْض‌ِ وَ هُمْ‌ مِنْ‌ بَعْدِ غَلَبِهِم‌ْ سَيَغْلِبُون‌َ (روم: 3)

(و اين شكست) در سرزمين نزديكى رخ داد امّا آنان پس از (اين) مغلوبيّت بزودى غلبه خواهند كرد ... (3)


فِي‌ بِضْع‌ِ سِنِين‌َ لِالله‌ِ الْأَمْرُ مِنْ‌ قَبْل‌ُ وَ مِن‌ْ بَعْدُ وَ يَوْمَئِذٍ يَفْرَح‌ُ الْمُؤْمِنُون‌َ (روم: 4)

در چند سال همه كارها از آن خداست چه قبل و چه بعد (از اين شكست و پيروزى) و در آن روز، مؤمنان (بخاطر پيروزى ديگرى) خوشحال خواهند شد ... (4)


بِنَصْرِ الله‌ِ يَنْصُرُ مَنْ‌ يَشَاءُ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيم‌ُ (روم: 5)

به سبب يارى خداوند و او هر كس را بخواهد يارى مى‏دهد و او صاحب قدرت و رحيم است! (5)


وَعْدَ الله‌ِ لاَ يُخْلِف‌ُ الله‌ُ وَعْدَه‌ُ وَ لَكِنَّ‌ أَكْثَرَ النَّاس‌ِ لاَ يَعْلَمُون‌َ (روم: 6)

اين وعده‏اى است كه خدا كرده و خداوند هرگز از وعده‏اش تخلّف نمى‏كند ولى بيشتر مردم نمى‏دانند! (6)


يَعْلَمُون‌َ ظَاهِرَاً مِن‌َ الْحَيَاة‌ِ الدُّنْيَا وَ هُم‌ْ عَن‌ِ الْآخِرَة‌ِ هُم‌ْ غَافِلُون‌َ (روم: 7)

آنها فقط ظاهرى از زندگى دنيا را مى‏دانند، و از آخرت (و پايان كار) غافلند! (7)


أَوَ لَم‌ْ يَتَفَكَّرُوا فِي‌ أَنْفُسِهِمْ‌ مَا خَلَق‌َ الله‌ُ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌َ وَ مَا بَيْنَهُمَا إِلاَّ بِالْحَق‌ِّ وَ أَجَل‌ٍ مُسَمَّي‌ً وَ إِن‌َّ كَثِيرَاً مِن‌َ النَّاس‌ِ بِلِقَاءِ رَبِّهِم‌ْ لَكَافِرُون‌َ (روم: 8)

آيا آنان با خود نينديشيدند كه خداوند، آسمانها و زمين و آنچه را ميان آن دو است جز بحق و براى زمان معيّنى نيافريده است؟! ولى بسيارى از مردم (رستاخيز و) لقاى پروردگارشان را منكرند! (8)


أَوَ لَم‌ْ يَسِيرُوا فِي‌ الْأَرْض‌ِ فَيَنْظُرُوا كَيْف‌َ كَان‌َ عَاقِبَة‌ُ الَّذِين‌َ مِنْ‌ قَبْلِهِم‌ْ كَانُوا أَشَدَّ مِنْهُم‌ْ قُوَّة‌ً وَ أَثَارُوا الْأَرْض‌َ وَ عَمَرُوهَا أَكْثَرَ مِمَّا عَمَرُوهَا وَ جَاءَتْهُم‌ْ رُسُلُهُمْ‌ بِالْبَيِّنَات‌ِ فَمَا كَان‌َ الله‌ُ لِيَظْلِمَهُم‌ْ وَ لَكِنْ‌ كَانُوا أَنْفُسَهُم‌ْ يَظْلِمُون‌َ (روم: 9)

آيا در زمين گردش نكردند تا ببينند عاقبت كسانى كه قبل از آنان بودند چگونه بود؟! آنها نيرومندتر از اينان بودند، و زمين را (براى زراعت و آبادى) بيش از اينان دگرگون ساختند و آباد كردند، و پيامبرانشان با دلايل روشن به سراغشان آمدند (امّا آنها انكار كردند و كيفر خود را ديدند) خداوند هرگز به آنان ستم نكرد، آنها به خودشان ستم مى‏كردند! (9)


ثُم‌َّ كَان‌َ عَاقِبَة‌َ الَّذِين‌َ أَسَاءُوا السُّوءَي‌ أَنْ‌ كَذَّبُوا بِآيَات‌ِ الله‌ِ وَ كَانُوا بِهَا يَسْتَهْزِئُون‌َ (روم: 10)

سپس سرانجام كسانى كه اعمال بد مرتكب شدند به جايى رسيد كه آيات خدا را تكذيب كردند و آن را به مسخره گرفتند! (10)


وَ يَوْم‌َ تَقُوم‌ُ السَّاعَة‌ُ يُبْلِس‌ُ الْمُـجْرِمُون‌َ (روم: 12)

آن روز كه قيامت برپا مى‏شود، مجرمان در نوميدى و غم و اندوه فرو مى‏روند! (12)


وَ لَم‌ْ يَكُنْ‌ لَهُمْ‌ مِنْ‌ شُرَكَائِهِم‌ْ شُفَعَاءُ وَ كَانُوا بِشُرَكَائِهِم‌ْ كَافِرِين‌َ (روم: 13)

و براى آنان شفيعانى از معبودانشان نخواهد بود، و نسبت به معبودهايى كه آنها را همتاى خدا قرار داده بودند كافر مى‏شوند! (13)


وَ يَوْم‌َ تَقُوم‌ُ السَّاعَة‌ُ يَوْمَئِذٍ يَتَفَرَّقُون‌َ (روم: 14)

آن روز كه قيامت برپا مى‏گردد، (مردم) از هم جدا مى‏شوند (14)


فَأَمَّا الَّذِين‌َ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَات‌ِ فَهُم‌ْ فِي‌ رَوْضَة‌ٍ يُحْبَرُون‌َ (روم: 15)

امّا آنان كه ايمان آورده و اعمال صالح انجام دادند، در باغى از بهشت شاد و مسرور خواهند بود. (15)


وَ أَمَّا الَّذِين‌َ كَفَرُوا وَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَ لِقَاءِ الْآخِرَة‌ِ فَأُولَئِك‌َ فِي‌ الْعَذَاب‌ِ مُحْضَرُون‌َ (روم: 16)

و امّا آنان كه به آيات ما و لقاى آخرت كافر شدند، در عذاب الهى احضار مى‏شوند. (16)


فَسُبْحَان‌َ الله‌ِ حِين‌َ تُمْسُون‌َ وَ حِين‌َ تُصْبِحُون‌َ (روم: 17)

منزّه است خداوند به هنگامى كه شام مى‏كنيد و صبح مى‏كنيد (17)


وَ لَه‌ُ الْحَمْدُ فِي‌ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ وَ عَشِيَّاً وَ حِين‌َ تُظْهِرُون‌َ (روم: 18)

و حمد و ستايش مخصوص اوست در آسمان و زمين، و به هنگام عصر و هنگامى كه ظهر مى‏كنيد. (18)


يُخْرِج‌ُ الْحَي‌َّ مِن‌َ الْمَيِّت‌ِ وَ يُخْرِج‌ُ الْمَيِّت‌َ مِن‌َ الْحَي‌ِّ وَ يُحْيِي‌ الْأَرْض‌َ بَعْدَ مَوْتِهَا وَ كَذَلِك‌َ تُخْرَجُون‌َ (روم: 19)

او زنده را از مرده بيرون مى‏آورد، و مرده را از زنده، و زمين را پس از مردنش حيات مى‏بخشد، و به همين گونه روز قيامت (از گورها) بيرون آورده مى‏شويد! (19)


وَ مِن‌ْ آيَاتِه‌ِ أَن‌ْ خَلَقَكُمْ‌ مِنْ‌ تُرَاب‌ٍ ثُم‌َّ إِذَا أَنْتُمْ‌ بَشَرٌ تَنْتَشِرُون‌َ (روم: 20)

از نشانه‏هاى او اين است كه شما را از خاك آفريد، سپس بناگاه انسانهايى شديد و در روى زمين گسترش يافتيد! (20)


وَ مِن‌ْ آيَاتِه‌ِ أَن‌ْ خَلَق‌َ لَكُمْ‌ مِن‌ْ أَنْفُسِكُم‌ْ أَزْوَاجَاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَ جَعَل‌َ بَيْنَكُمْ‌ مَوَدَّة‌ً وَ رَحْمَة‌ً إِن‌َّ فِي‌ ذَلِك‌َ لَآيَات‌ٍ لِقَوْم‌ٍ يَتَفَكَّرُون‌َ (روم: 21)

و از نشانه‏هاى او اينكه همسرانى از جنس خودتان براى شما آفريد تا در كنار آنان آرامش يابيد، و در ميانتان مودّت و رحمت قرار داد در اين نشانه‏هايى است براى گروهى كه تفكّر مى‏كنند! (21)


وَ مِن‌ْ آيَاتِه‌ِ خَلْق‌ُ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ وَاخْتِلاَف‌ُ أَلْسِنَتِكُم‌ْ وَ أَلْوَانِكُم‌ْ إِن‌َّ فِي‌ ذَلِك‌َ لَآيَات‌ٍ لِلْعَالِمِين‌َ (روم: 22)

و از آيات او آفرينش آسمانها و زمين، و تفاوت زبانها و رنگهاى شماست در اين نشانه‏هايى است براى عالمان! (22)


وَ مِن‌ْ آيَاتِه‌ِ مَنَامُكُمْ‌ بِاللَّيْل‌ِ وَالنَّهَارِ وَابْتِغَاؤُكُمْ‌ مِنْ‌ فَضْلِه‌ِ إِن‌َّ فِي‌ ذَلِك‌َ لَآيَات‌ٍ لِقَوْم‌ٍ يَسْمَعُون‌َ (روم: 23)

و از نشانه‏هاى او خواب شما در شب و روز است و تلاش و كوششتان براى بهره‏گيرى از فضل پروردگار (و تأمين معاش) در اين امور نشانه‏هايى است براى آنان كه گوش شنوا دارند! (23)


وَ مِن‌ْ آيَاتِه‌ِ يُرِيكُم‌ُ الْبَرْق‌َ خَوْفَاً وَ طَمَعَاً وَ يُنَزِّل‌ُ مِن‌َ السَّمَاءِ مَاءً فَيُحْيِي‌ بِه‌ِ الْأَرْض‌َ بَعْدَ مَوْتِهَا إِن‌َّ فِي‌ ذَلِك‌َ لَآيَات‌ٍ لِقَوْم‌ٍ يَعْقِلُون‌َ (روم: 24)

و از آيات او اين است كه برق و رعد را به شما نشان مى‏دهد كه هم مايه ترس و هم اميد است (ترس از صاعقه، و اميد به نزول باران)، و از آسمان آبى فرو مى‏فرستد كه زمين را بعد از مردنش بوسيله آن زنده مى‏كند در اين نشانه‏هايى است براى جمعيّتى كه مى‏انديشند! (24)


وَ مِن‌ْ آيَاتِه‌ِ أَنْ‌ تَقُوم‌َ السَّمَاءُ وَالْأَرْض‌ُ بِأَمْرِه‌ِ ثُم‌َّ إِذَا دَعَاكُم‌ْ دَعْوَة‌ً مِن‌َ الْأَرْض‌ِ إِذَا أَنْتُم‌ْ تَخْرُجُون‌َ (روم: 25)

و از آيات او اين است كه آسمان و زمين به فرمان او برپاست سپس هنگامى كه شما را (در قيامت) از زمين فراخواند، ناگهان همه خارج مى‏شويد (و در صحنه محشر حضور مى‏يابيد)! (25)


وَ لَه‌ُ مَنْ‌ فِي‌ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ كُل‌ٌّ لَه‌ُ قَانِتُون‌َ (روم: 26)

و از آن اوست تمام كسانى كه در آسمانها و زمين‏اند و همگى در برابر او خاضع و مطيع‏اند! (26)


وَ هُوَ الَّذِي‌ يَبْدَأُ الْخَلْق‌َ ثُم‌َّ يُعِيدُه‌ُ وَ هُوَ أَهْوَن‌ُ عَلَيْه‌ِ وَ لَه‌ُ الْمَثَل‌ُ الْأَعْلَي‌ فِي‌ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيم‌ُ (روم: 27)

او كسى است كه آفرينش را آغاز مى‏كند، سپس آن را بازمى‏گرداند، و اين كار براى او آسانتر مى‏باشد و براى اوست توصيف برتر در آسمانها و زمين و اوست توانمند و حكيم! (27)


بَل‌ِ اتَّبَع‌َ الَّذِين‌َ ظَلَمُوا أَهْوَاءَهُمْ‌ بِغَيْرِ عِلْم‌ٍ فَمَنْ‌ يَهْدِي‌ مَن‌ْ أَضَل‌َّ الله‌ُ وَ مَا لَهُمْ‌ مِنْ‌ نَاصِرِين‌َ (روم: 29)

ولى ظالمان بدون علم و آگاهى، از هوى و هوسهاى خود پيروى كردند! پس چه كسى مى‏تواند آنان را كه خدا گمراه كرده است هدايت كند؟! و براى آنها هيچ ياورى نخواهد بود! (29)


فَأَقِم‌ْ وَجْهَك‌َ لِلدِّين‌ِ حَنِيفَاً فِطْرَت‌َ الله‌ِ الَّتِي‌ فَطَرَ النَّاس‌َ عَلَيْهَا لاَ تَبْدِيل‌َ لِخَلْق‌ِ الله‌ِ ذَلِك‌َ الدِّين‌ُ الْقَيِّم‌ُ وَ لَكِنَّ‌ أَكْثَرَ النَّاس‌ِ لاَ يَعْلَمُون‌َ (روم: 30)

پس روى خود را متوجّه آيين خالص پروردگار كن! اين فطرتى است كه خداوند، انسانها را بر آن آفريده دگرگونى در آفرينش الهى نيست اين است آيين استوار ولى اكثر مردم نمى‏دانند! (30)


مُنِيبِين‌َ إِلَيْه‌ِ وَاتَّقُوه‌ُ وَ أَقِيمُوا الصَّلاَة‌َ وَ لاَ تَكُونُوا مِن‌َ الْمُشْرِكِين‌َ (روم: 31)

اين بايد در حالى باشد كه شما بسوى او بازگشت مى‏كنيد و از (مخالفت فرمان) او بپرهيزيد، نماز را برپا داريد و از مشركان نباشيد ... (31)


مِن‌َ الَّذِين‌َ فَرَّقُوا دِينَهُم‌ْ وَ كَانُوا شِيَعَاً كُل‌ُّ حِزْب‌ٍ بِمَا لَدَيْهِم‌ْ فَرِحُون‌َ (روم: 32)

از كسانى كه دين خود را پراكنده ساختند و به دسته‏ها و گروه‏ها تقسيم شدند! و (عجب اينكه) هر گروهى به آنچه نزد آنهاست (دلبسته و) خوشحالند! (32)


وَ إِذَا مَس‌َّ النَّاس‌َ ضُرٌّ دَعَوْا رَبَّهُمْ‌ مُنِيبِين‌َ إِلَيْه‌ِ ثُم‌َّ إِذَا أَذَاقَهُمْ‌ مِنْه‌ُ رَحْمَة‌ً إِذَا فَرِيق‌ٌ مِنْهُمْ‌ بِرَبِّهِم‌ْ يُشْرِكُون‌َ (روم: 33)

هنگامى كه رنج و زيانى به مردم برسد، پروردگار خود را مى‏خوانند و توبه‏كنان بسوى او بازمى‏گردند امّا همين كه رحمتى از خودش به آنان بچشاند، بناگاه گروهى از آنان نسبت به پروردگارشان مشرك مى‏شوند. (33)


وَ إِذَا أَذَقْنَا النَّاس‌َ رَحْمَة‌ً فَرِحُوا بِهَا وَ إِنْ‌ تُصِبْهُم‌ْ سَيِّئَة‌ٌ بِمَا قَدَّمَت‌ْ أَيْدِيهِم‌ْ إِذَا هُم‌ْ يَقْنَطُون‌َ (روم: 36)

و هنگامى كه رحمتى به مردم بچشانيم، از آن خوشحال مى‏شوند و هر گاه رنج و مصيبتى بخاطر اعمالى كه انجام داده‏اند به آنان رسد، ناگهان مأيوس مى‏شوند! (36)


أَوَ لَم‌ْ يَرَوْا أَن‌َّ الله‌َ يَبْسُط‌ُ الرِّزْق‌َ لِمَنْ‌ يَشَاءُ وَ يَقْدِرُ إِن‌َّ فِي‌ ذَلِك‌َ لَآيَات‌ٍ لِقَوْم‌ٍ يُؤْمِنُون‌َ (روم: 37)

آيا نديدند كه خداوند روزى را براى هر كس بخواهد گسترده يا تنگ مى‏سازد؟! در اين نشانه‏هايى است براى گروهى كه ايمان مى‏آورند. (37)


فَآت‌ِ ذَا الْقُرْبَي‌ حَقَّه‌ُ وَالْمِسْكِين‌َ وَابْن‌َ السَّبِيل‌ِ ذَلِك‌َ خَيْرٌ لِلَّذِين‌َ يُرِيدُون‌َ وَجْه‌َ الله‌ِ وَ أُولَئِك‌َ هُم‌ُ الْمُفْلِحُون‌َ (روم: 38)

پس حقّ نزديكان و مسكينان و در راه‏ماندگان را ادا كن! اين براى آنها كه رضاى خدا را مى‏طلبند بهتر است، و چنين كسانى رستگارانند. (38)


وَ مَا آتَيْتُمْ‌ مِنْ‌ رِبَاً لِيَرْبُوَ فِي‌ أَمْوَال‌ِ النَّاس‌ِ فَلاَ يَرْبُو عِنْدَ الله‌ِ وَ مَا آتَيْتُمْ‌ مِنْ‌ زَكَاة‌ٍ تُرِيدُون‌َ وَجْه‌َ الله‌ِ فَأُولَئِك‌َ هُم‌ُ الْمُضْعِفُون‌َ (روم: 39)

آنچه بعنوان ربا مى‏پردازيد تا در اموال مردم فزونى يابد، نزد خدا فزونى نخواهد يافت و آنچه را بعنوان زكات مى‏پردازيد و تنها رضاى خدا را مى‏طلبيد (مايه بركت است و) كسانى كه چنين مى‏كنند داراى پاداش مضاعفند. (39)


الله‌ُ الَّذِي‌ خَلَقَكُم‌ْ ثُم‌َّ رَزَقَكُم‌ْ ثُم‌َّ يُمِيتُكُم‌ْ ثُم‌َّ يُحْيِيكُم‌ْ هَل‌ْ مِنْ‌ شُرَكَائِكُمْ‌ مَنْ‌ يَفْعَل‌ُ مِنْ‌ ذَلِكُمْ‌ مِنْ‌ شَي‌ْءٍ سُبْحَانَه‌ُ وَ تَعَالَي‌ عَمَّا يُشْرِكُون‌َ (روم: 40)

خداوند همان كسى است كه شما را آفريد، سپس روزى داد، بعد مى‏ميراند، سپس زنده مى‏كند آيا هيچ يك از همتايانى كه براى خدا قرار داده‏ايد چيزى از اين كارها را مى‏توانند انجام دهند؟! او منزّه و برتر است از آنچه همتاى او قرار مى‏دهند. (40)


ظَهَرَ الْفَسَادُ فِي‌ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا كَسَبَت‌ْ أَيْدِي‌ النَّاس‌ِ لِيُذِيقَهُمْ‌ بَعْض‌َ الَّذِي‌ عَمِلُوا لَعَلَّهُم‌ْ يَرْجِعُون‌َ (روم: 41)

فساد، در خشكى و دريا بخاطر كارهايى كه مردم انجام داده‏اند آشكار شده است خدا مى‏خواهد نتيجه بعضى از اعمالشان را به آنان بچشاند، شايد (بسوى حق) بازگردند! (41)


مَنْ‌ كَفَرَ فَعَلَيْه‌ِ كُفْرُه‌ُ وَ مَن‌ْ عَمِل‌َ صَالِحَاً فَلِأَنْفُسِهِم‌ْ يَمْهَدُون‌َ (روم: 44)

هر كس كافر شود، كفرش بر زيان خود اوست و آنها كه كار شايسته انجام دهند، به سود خودشان آماده مى‏سازند. (44)


لِيَجْزِي‌َ الَّذِين‌َ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَات‌ِ مِنْ‌ فَضْلِه‌ِ إِنَّه‌ُ لاَ يُحِب‌ُّ الْكَافِرِين‌َ (روم: 45)

اين براى آن است كه خداوند كسانى را كه ايمان آورده و اعمال صالح انجام داده‏اند، از فضلش پاداش دهد او كافران را دوست نمى‏دارد! (45)


وَ مِن‌ْ آيَاتِه‌ِ أَنْ‌ يُرْسِل‌َ الرِّيَاح‌َ مُبَشِّرَات‌ٍ وَ لِيُذِيقَكُمْ‌ مِنْ‌ رَحْمَتِه‌ِ وَ لِتَجْرِي‌َ الْفُلْك‌ُ بِأَمْرِه‌ِ وَ لِتَبْتَغُوا مِنْ‌ فَضْلِه‌ِ وَ لَعَلَّكُم‌ْ تَشْكُرُون‌َ (روم: 46)

و از آيات (عظمت) خدا اين است كه بادها را بعنوان بشارتگرانى مى‏فرستد تا شما را از رحمتش بچشاند (و سيراب كند) و كشتيها بفرمانش حركت كنند و از فضل او بهره گيريد شايد شكرگزارى كنيد. (46)


وَ لَقَدْ أَرْسَلْنَا مِنْ‌ قَبْلِك‌َ رُسُلاً إِلَي‌ قَوْمِهِم‌ْ فَجَاءُوهُمْ‌ بِالْبَيِّنَات‌ِ فَانْتَقَمْنَا مِن‌َ الَّذِين‌َ أَجْرَمُوا وَ كَان‌َ حَقَّاً عَلَيْنَا نَصْرُ الْمُؤْمِنِين‌َ (روم: 47)

و پيش از تو پيامبرانى را بسوى قومشان فرستاديم آنها با دلايل روشن به سراغ قوم خود رفتند، ولى (هنگامى كه اندرزها سودى نداد) از مجرمان انتقام گرفتيم (و مؤمنان را يارى كرديم) و يارى مؤمنان، همواره حقّى است بر عهده ما! (47)


الله‌ُ الَّذِي‌ يُرْسِل‌ُ الرِّيَاح‌َ فَتُثِيرُ سَحَابَاً فَيَبْسُطُه‌ُ فِي‌ السَّمَاءِ كَيْف‌َ يَشَاءُ وَ يَجْعَلُه‌ُ كِسَفَاً فَتَرَي‌ الْوَدْق‌َ يَخْرُج‌ُ مِن‌ْ خِلاَلِه‌ِ فَإِذَا أَصَاب‌َ بِه‌ِ مَنْ‌ يَشَاءُ مِن‌ْ عِبَادِه‌ِ إِذَا هُم‌ْ يَسْتَبْشِرُون‌َ (روم: 48)

خداوند همان كسى است كه بادها را مى‏فرستد تا ابرهايى را به حركت در آورند، سپس آنها را در پهنه آسمان آن گونه كه بخواهد مى‏گستراند و متراكم مى‏سازد در اين هنگام دانه‏هاى باران را مى‏بينى كه از لا به لاى آن خارج مى‏شود، هنگامى كه اين (باران حياتبخش) را به هر كس از بندگانش كه بخواهد مى‏رساند، ناگهان خوشحال مى‏شوند ... (48)


وَ إِنْ‌ كَانُوا مِنْ‌ قَبْل‌ِ أَنْ‌ يُنَزَّل‌َ عَلَيْهِمْ‌ مِنْ‌ قَبْلِه‌ِ لَمُبْلِسِين‌َ (روم: 49)

و قطعاً پيش از آنكه بر آنان نازل شود مايوس بودند! (49)


فَانْظُرْ إِلَي‌ آثَارِ رَحْمَة‌ِ الله‌ِ كَيْف‌َ يُحْيِي‌ الْأَرْض‌َ بَعْدَ مَوْتِهَا إِن‌َّ ذَلِك‌َ لَـمُحْيِي‌ الْمَوْتَي‌ وَ هُوَ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ قَدِيرٌ (روم: 50)

به آثار رحمت الهى بنگر كه چگونه زمين را بعد از مردنش زنده مى‏كند چنين كسى (كه زمين مرده را زنده كرد) زنده كننده مردگان (در قيامت) است و او بر همه چيز تواناست! (50)


وَ لَئِن‌ْ أَرْسَلْنَا رِيحَاً فَرَأَوْه‌ُ مُصْفَرَّاً لَظَلُّوا مِنْ‌ بَعْدِه‌ِ يَكْفُرُون‌َ (روم: 51)

و اگر ما بادى بفرستيم (داغ و سوزان)، و بر اثر آن زراعت و باغ خود را زرد و پژمرده ببينند، (مأيوس شده و) پس از آن راه كفران پيش مى‏گيرند! (51)


فَإِنَّك‌َ لاَ تُسْمِع‌ُ الْمَوْتَي‌ وَ لاَ تُسْمِع‌ُ الصُّم‌َّ الدُّعَاءَ إِذَا وَلَّوْا مُدْبِرِين‌َ (روم: 52)

تو نمى‏توانى صداى خود را به گوش مردگان برسانى، و نه سخنت را به گوش كران هنگامى كه روى برگردانند و دور شوند! (52)


وَ مَا أَنْت‌َ بِهَادِ الْعُمْي‌ِ عَنْ‌ ضَلاَلَتِهِم‌ْ إِنْ‌ تُسْمِع‌ُ إِلاَّ مَنْ‌ يُؤْمِن‌ُ بِآيَاتِنَا فَهُمْ‌ مُسْلِمُون‌َ (روم: 53)

و (نيز) نمى‏توانى نابينايان را از گمراهيشان هدايت كنى تو تنها سخنت را به گوش كسانى مى‏رسانى كه ايمان به آيات ما مى‏آورند و در برابر حق تسليمند! (53)


الله‌ُ الَّذِي‌ خَلَقَكُمْ‌ مِنْ‌ ضَعْف‌ٍ ثُم‌َّ جَعَل‌َ مِنْ‌ بَعْدِ ضَعْف‌ٍ قُوَّة‌ً ثُم‌َّ جَعَل‌َ مِنْ‌ بَعْدِ قُوَّة‌ٍ ضَعْفَاً وَ شَيْبَة‌ً يَخْلُق‌ُ مَا يَشَاءُ وَ هُوَ الْعَلِيم‌ُ الْقَدِيرُ (روم: 54)

خدا همان كسى است كه شما را آفريد در حالى كه ضعيف بوديد سپس بعد از ناتوانى، قوّت بخشيد و باز بعد از قوّت، ضعف و پيرى قرار داد او هر چه بخواهد مى‏آفريند، و دانا و تواناست. (54)


وَ يَوْم‌َ تَقُوم‌ُ السَّاعَة‌ُ يُقْسِم‌ُ الْمُـجْرِمُون‌َ مَا لَبِثُوا غَيْرَ سَاعَة‌ٍ كَذَلِك‌َ كَانُوا يُؤْفَكُون‌َ (روم: 55)

و روزى كه قيامت برپا شود، مجرمان سوگند ياد مى‏كنند كه جز ساعتى (در عالم برزخ) درنگ نكردند! اينچنين از درك حقيقت بازگردانده مى‏شوند. (55)


وَ قَال‌َ الَّذِين‌َ أُوتُوا الْعِلْم‌َ وَالْإِيمَان‌َ لَقَدْ لَبِثْتُم‌ْ فِي‌ كِتَاب‌ِ الله‌ِ إِلَي‌ يَوْم‌ِ الْبَعْث‌ِ فَهَذَا يَوْم‌ُ الْبَعْث‌ِ وَ لَكِنَّكُم‌ْ كُنْتُم‌ْ لاَ تَعْلَمُون‌َ (روم: 56)

ولى كسانى كه علم و ايمان به آنان داده شده مى‏گويند: «شما بفرمان خدا تا روز قيامت (در عالم برزخ) درنگ كرديد، و اكنون روز رستاخيز است، امّا شما نمى‏دانستيد!» (56)


فَيَوْمَئِذٍ لاَ يَنْفَع‌ُ الَّذِين‌َ ظَلَمُوا مَعْذِرَتُهُم‌ْ وَ لاَ هُم‌ْ يُسْتَعْتَبُون‌َ (روم: 57)

آن روز عذرخواهى ظالمان سودى به حالشان ندارد، و توبه آنان پذيرفته نمى‏شود. (57)


وَ لَقَدْ ضَرَبْنَا لِلنَّاس‌ِ فِي‌ هَذَا الْقُرْآن‌ِ مِنْ‌ كُل‌ِّ مَثَل‌ٍ وَ لَئِنْ‌ جِئْتَهُمْ‌ بِآيَة‌ٍ لَيَقُولَنَّ الَّذِين‌َ كَفَرُوا إِن‌ْ أَنْتُم‌ْ إِلاَّ مُبْطِلُون‌َ (روم: 58)

ما براى مردم در اين قرآن از هر گونه مثال و مطلبى بيان كرديم و اگر آيه‏اى براى آنان بياورى، كافران مى‏گويند: «شما اهل باطليد (و اينها سحر و جادو است)!» (58)


فَاصْبِرْ إِن‌َّ وَعْدَ الله‌ِ حَق‌ٌّ وَ لاَ يَسْتَخِفَّنَّك‌َ الَّذِين‌َ لاَ يُوقِنُون‌َ (روم: 60)

اكنون كه چنين است صبر پيشه كن كه وعده خدا حق است و هرگز كسانى كه ايمان ندارند تو را خشمگين نسازند (و از راه خود منحرف نكنند)! (60)


هُدَي‌ً وَ رَحْمَة‌ً لِلْمُحْسِنِين‌َ (لقمان: 3)

مايه هدايت و رحمت براى نيكوكاران است. (3)


الَّذِين‌َ يُقِيمُون‌َ الصَّلاَة‌َ وَ يُؤْتُون‌َ الزَّكَاة‌َ وَ هُمْ‌ بِالْآخِرَة‌ِ هُم‌ْ يُوقِنُون‌َ (لقمان: 4)

همانان كه نماز را برپا مى‏دارند، و زكات را مى‏پردازند و آنها به آخرت يقين دارند. (4)


أُولَئِك‌َ عَلَي‌ هُدَي‌ً مِنْ‌ رَبِّهِم‌ْ وَ أُولَئِك‌َ هُم‌ُ الْمُفْلِحُون‌َ (لقمان: 5)

آنان بر طريق هدايت از پروردگارشانند، و آنانند رستگاران! (5)


وَ مِن‌َ النَّاس‌ِ مَنْ‌ يَشْتَرِي‌ لَهْوَ الْحَدِيث‌ِ لِيُضِل‌َّ عَنْ‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ بِغَيْرِ عِلْم‌ٍ وَ يَتَّخِذَهَا هُزُوَاً أُولَئِك‌َ لَهُم‌ْ عَذَاب‌ٌ مُهِين‌ٌ (لقمان: 6)

و بعضى از مردم سخنان بيهوده را مى‏خرند تا مردم را از روى نادانى، از راه خدا گمراه سازند و آيات الهى را به استهزا گيرند براى آنان عذابى خواركننده است! (6)


وَ إِذَا تُتْلَي‌ عَلَيْه‌ِ آيَاتُنَا وَلَّي‌ مُسْتَكْبِرَاً كَأَن‌ْ لَم‌ْ يَسْمَعْهَا كَأَنَّ فِي‌ أُذُنَيْه‌ِ وَقْرَاً فَبَشِّرْه‌ُ بِعَذَاب‌ٍ أَلِيم‌ٍ (لقمان: 7)

و هنگامى كه آيات ما بر او خوانده مى‏شود، مستكبرانه روى برمى‏گرداند، گويى آن را نشنيده است گويى اصلًا گوشهايش سنگين است! او را به عذابى دردناك بشارت ده! (7)


إِن‌َّ الَّذِين‌َ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَات‌ِ لَهُم‌ْ جَنَّات‌ُ النَّعِيم‌ِ (لقمان: 8)

(ولى) كسانى كه ايمان آورده و اعمال صالح انجام داده‏اند، باغهاى پرنعمت بهشت از آن آنهاست (8)


خَالِدِين‌َ فِيهَا وَعْدَ الله‌ِ حَقَّاً وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيم‌ُ (لقمان: 9)

جاودانه در آن خواهند ماند اين وعده حتمى الهى است و اوست عزيز و حكيم (شكست‏ناپذير و دانا). (9)


خَلَق‌َ السَّمَاوَات‌ِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا وَ أَلْقَي‌ فِي‌ الْأَرْض‌ِ رَوَاسِي‌َ أَنْ‌ تَمِيدَ بِكُم‌ْ وَ بَث‌َّ فِيهَا مِنْ‌ كُل‌ِّ دَابَّة‌ٍ وَ أَنْزَلْنَا مِن‌َ السَّمَاءِ مَاءً فَأَنْبَتْنَا فِيهَا مِنْ‌ كُل‌ِّ زَوْج‌ٍ كَرِيم‌ٍ (لقمان: 10)

(او) آسمانها را بدون ستونى كه آن را ببينيد آفريد، و در زمين كوه‏هايى افكند تا شما را نلرزاند (و جايگاه شما آرام باشد) و از هر گونه جنبنده‏اى روى آن منتشر ساخت و از آسمان آبى نازل كرديم و بوسيله آن در روى زمين انواع گوناگونى از جفتهاى گياهان پر ارزش رويانديم. (10)


وَ لَقَدْ آتَيْنَا لُقْمَان‌َ الْحِكْمَة‌َ أَن‌ِ اشْكُرْ لِالله‌ِ وَ مَنْ‌ يَشْكُرْ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِه‌ِ وَ مَنْ‌ كَفَرَ فَإِن‌َّ الله‌َ غَنِي‌ٌّ حَمِيدٌ (لقمان: 12)

ما به لقمان حكمت داديم (و به او گفتيم:) شكر خدا را بجاى آور هر كس شكرگزارى كند، تنها به سود خويش شكر كرده و آن كس كه كفران كند، (زيانى به خدا نمى‏رساند) چرا كه خداوند بى‏نياز و ستوده است. (12)


وَ إِذْ قَال‌َ لُقْمَان‌ُ لِابْنِه‌ِ وَ هُوَ يَعِظُه‌ُ يَا بُنَي‌َّ لاَ تُشْرِك‌ْ بِالله‌ِ إِن‌َّ الشِّرْك‌َ لَظُلْم‌ٌ عَظِيم‌ٌ (لقمان: 13)

(به خاطر بياور) هنگامى را كه لقمان به فرزندش- در حالى كه او را موعظه مى‏كرد- گفت: «پسرم! چيزى را همتاى خدا قرار مده كه شرك، ظلم بزرگى است.» (13)


وَ وَصَّيْنَا الْإِنْسَان‌َ بِوَالِدَيْه‌ِ حَمَلَتْه‌ُ أُمُّه‌ُ وَهْنَاً عَلَي‌ وَهْن‌ٍ وَ فِصَالُه‌ُ فِي‌ عَامَيْن‌ِ أَن‌ِ اشْكُرْ لِي‌ وَ لِوَالِدَيْك‌َ إِلَي‌َّ الْمَصِيرُ (لقمان: 14)

و ما به انسان درباره پدر و مادرش سفارش كرديم مادرش او را با ناتوانى روى ناتوانى حمل كرد (به هنگام باردارى هر روز رنج و ناراحتى تازه‏اى را متحمّل مى‏شد)، و دوران شيرخوارگى او در دو سال پايان مى‏يابد (آرى به او توصيه كردم) كه براى من و براى پدر و مادرت شكر بجا آور كه بازگشت (همه شما) به سوى من است! (14)


وَ إِنْ‌ جَاهَدَاك‌َ عَلَي‌ أَنْ‌ تُشْرِك‌َ بِي‌ مَا لَيْس‌َ لَك‌َ بِه‌ِ عِلْم‌ٌ فَلاَ تُطِعْهُمَا وَ صَاحِبْهُمَا فِي‌ الدُّنْيَا مَعْرُوفَاً وَاتَّبِع‌ْ سَبِيل‌َ مَن‌ْ أَنَاب‌َ إِلَيَّ‌ ثُم‌َّ إِلَيَّ‌ مَرْجِعُكُم‌ْ فَأُنَبِّئُكُمْ‌ بِمَا كُنْتُم‌ْ تَعْمَلُون‌َ (لقمان: 15)

و هر گاه آن دو، تلاش كنند كه تو چيزى را همتاى من قرار دهى، كه از آن آگاهى ندارى (بلكه مى‏دانى باطل است)، از ايشان اطاعت مكن، ولى با آن دو، در دنيا به طرز شايسته‏اى رفتار كن و از راه كسانى پيروى كن كه توبه‏كنان به سوى من آمده‏اند سپس بازگشت همه شما به سوى من است و من شما را از آنچه عمل مى‏كرديد آگاه مى‏كنم. (15)


يَا بُنَي‌َّ أَقِم‌ِ الصَّلاَة‌َ وَأْمُرْ بِالْمَعْرُوف‌ِ وَانْه‌َ عَن‌ِ الْمُنْكَرِ وَاصْبِرْ عَلَي‌ مَا أَصَابَك‌َ إِن‌َّ ذَلِك‌َ مِن‌ْ عَزْم‌ِ الْأُمُورِ (لقمان: 17)

پسرم! نماز را برپا دار، و امر به معروف و نهى از منكر كن، و در برابر مصايبى كه به تو مى‏رسد شكيبا باش كه اين از كارهاى مهمّ است! (17)


وَ لاَ تُصَعِّرْ خَدَّك‌َ لِلنَّاس‌ِ وَ لاَ تَمْش‌ِ فِي‌ الْأَرْض‌ِ مَرَحَاً إِن‌َّ الله‌َ لاَ يُحِب‌ُّ كُل‌َّ مُخْتَال‌ٍ فَخُورٍ (لقمان: 18)

(پسرم!) با بى‏اعتنايى از مردم روى مگردان، و مغرورانه بر زمين راه مرو كه خداوند هيچ متكبّر مغرورى را دوست ندارد. (18)


وَاقْصِدْ فِي‌ مَشْيِك‌َ وَاغْضُض‌ْ مِنْ‌ صَوْتِك‌َ إِن‌َّ أَنكَرَ الْأَصْوَات‌ِ لَصَوْت‌ُ الْحَمِيرِ (لقمان: 19)

(پسرم!) در راه‏رفتن، اعتدال را رعايت كن از صداى خود بكاه (و هرگز فرياد مزن) كه زشت‏ترين صداها صداى خران است. (19)


أَلَم‌ْ تَرَوْا أَن‌َّ الله‌َ سَخَّرَ لَكُمْ‌ مَا فِي‌ السَّمَاوَات‌ِ وَ مَا فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَ أَسْبَغ‌َ عَلَيْكُم‌ْ نِعَمَه‌ُ ظَاهِرَة‌ً وَ بَاطِنَة‌ً وَ مِن‌َ النَّاس‌ِ مَنْ‌ يُجَادِل‌ُ فِي‌ الله‌ِ بِغَيْرِ عِلْم‌ٍ وَ لاَ هُدَي‌ً وَ لاَ كِتَاب‌ٍ مُنِيرٍ (لقمان: 20)

آيا نديديد خداوند آنچه را در آسمانها و زمين است مسخّر شما كرده، و نعمتهاى آشكار و پنهان خود را به طور فراوان بر شما ارزانى داشته است؟! ولى بعضى از مردم بدون هيچ دانش و هدايت و كتاب روشنگرى درباره خدا مجادله مى‏كنند! (20)


وَ إِذَا قِيل‌َ لَهُم‌ُ اتَّبِعُوا مَا أَنْزَل‌َ الله‌ُ قَالُوا بَل‌ْ نَتَّبِع‌ُ مَا وَجَدْنَا عَلَيْه‌ِ آبَاءَنَا أَوَ لَوْ كَان‌َ الشَّيْطاَن‌ُ يَدْعُوهُم‌ْ إِلَي‌ عَذَاب‌ِ السَّعِيرِ (لقمان: 21)

و هنگامى كه به آنان گفته شود: «از آنچه خدا نازل كرده پيروى كنيد!»، مى‏گويند: «نه، بلكه ما از چيزى پيروى مى‏كنيم كه پدران خود را بر آن يافتيم!» آيا حتّى اگر شيطان آنان را دعوت به عذاب آتش فروزان كند (باز هم تبعيّت مى‏كنند)؟! (21)


وَ مَنْ‌ يُسْلِم‌ْ وَجْهَه‌ُ إِلَي‌ الله‌ِ وَ هُوَ مُحْسِن‌ٌ فَقَدِ اسْتَمْسَك‌َ بِالْعُرْوَة‌ِ الْوُثْقَي‌ وَ إِلَي‌ الله‌ِ عَاقِبَة‌ُ الْأُمُورِ (لقمان: 22)

كسى كه روى خود را تسليم خدا كند در حالى كه نيكوكار باشد، به دستگيره محكمى چنگ زده (و به تكيه‏گاه مطمئنى تكيه كرده است) و عاقبت همه كارها به سوى خداست. (22)


وَ مَنْ‌ كَفَرَ فَلاَ يَحْزُنْك‌َ كُفْرُه‌ُ إِلَيْنَا مَرْجِعُهُم‌ْ فَنُنَبِّئُهُمْ‌ بِمَا عَمِلُوا إِن‌َّ الله‌َ عَلِيم‌ٌ بِذَات‌ِ الصُّدُورِ (لقمان: 23)

و كسى كه كافر شود، كفر او تو را غمگين نسازد بازگشت همه آنان به سوى ماست و ما آنها را از اعمالى كه انجام داده‏اند (و نتايج شوم آن) آگاه خواهيم ساخت خداوند به آنچه درون سينه‏هاست آگاه است. (23)


وَ لَئِنْ‌ سَأَلْتَهُمْ‌ مَن‌ْ خَلَق‌َ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌َ لَيَقُولُن‌َّ الله‌ُ قُل‌ِ الْحَمْدُ لِالله‌ِ بَل‌ْ أَكْثَرُهُم‌ْ لاَ يَعْلَمُون‌َ (لقمان: 25)

و هر گاه از آنان سؤال كنى: «چه كسى آسمانها و زمين را آفريده است؟» مسلّماً مى‏گويند: «اللَّه»، بگو: «الحمد للَّه (كه خود شما معترفيد)!» ولى بيشتر آنان نمى‏دانند! (25)


لِالله‌ِ مَا فِي‌ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ إِن‌َّ الله‌َ هُوَ الْغَنِي‌ُّ الْحَمِيدُ (لقمان: 26)

آنچه در آسمانها و زمين است از آن خداست، چرا كه خداوند بى‏نياز و شايسته ستايش است! (26)


وَ لَوْ أَنَّ مَا فِي‌ الْأَرْض‌ِ مِنْ‌ شَجَرَة‌ٍ أَقْلاَم‌ٌ وَالْبَحْرُ يَمُدُّه‌ُ مِنْ‌ بَعْدِه‌ِ سَبْعَة‌ُ أَبْحُرٍ مَا نَفِدَت‌ْ كَلِمَات‌ُ الله‌ِ إِن‌َّ الله‌َ عَزِيرٌ حَكِيم‌ٌ (لقمان: 27)

و اگر همه درختان روى زمين قلم شود، و دريا براى آن مركّب گردد، و هفت درياچه به آن افزوده شود، اينها همه تمام مى‏شود ولى كلمات خدا پايان نمى‏گيرد خداوند عزيز و حكيم است. (27)


مَا خَلْقُكُم‌ْ وَ لاَ بَعْثُكُم‌ْ إِلاَّ كَنَفْس‌ٍ وَاحِدَة‌ٍ إِن‌َّ الله‌َ سَمِيع‌ٌ بَصِيرٌ (لقمان: 28)

آفرينش و برانگيختن (و زندگى دوباره) همه شما (در قيامت) همانند يك فرد بيش نيست خداوند شنوا و بيناست! (28)


أَلَم‌ْ تَرَ أَن‌َّ الله‌َ يُولِج‌ُ اللَّيْل‌َ فِي‌ النَّهَارِ وَ يُولِج‌ُ النَّهَارَ فِي‌ اللَّيْل‌ِ وَ سَخَّرَ الشَّمْس‌َ وَالْقَمَرَ كُل‌ٌّ يَجْرِي‌ إِلَي‌ أَجَل‌ٍ مُسَمَّي‌ً وَ أَن‌َّ الله‌َ بِمَا تَعْمَلُون‌َ خَبِيرٌ (لقمان: 29)

آيا نديدى كه خداوند شب را در روز، و روز را در شب داخل مى‏كند، و خورشيد و ماه را مسخّر ساخته و هر كدام تا سرآمد يعنى به حركت خود ادامه مى‏دهند؟! خداوند به آنچه انجام مى‏دهيد آگاه است. (29)


ذَلِك‌َ بِأَنَّ‌ الله‌َ هُوَ الْحَق‌ُّ وَ أَن‌َّ مَا يَدْعُون‌َ مِنْ‌ دُونِه‌ِ الْبَاطِل‌ُ وَ أَن‌َّ الله‌َ هُوَ الْعَلِيُّ‌ الْكَبِيرُ (لقمان: 30)

اينها همه دليل بر آن است كه خداوند حقّ است، و آنچه غير از او مى‏خوانند باطل است، و خداوند بلند مقام و بزرگ مرتبه است! (30)


وَ إِذَا غَشِيَهُمْ‌ مَوْج‌ٌ كَالظُّلَل‌ِ دَعَوُا الله‌َ مُخْلِصِين‌َ لَه‌ُ الدِّين‌َ فَلَمَّا نَجَّاهُم‌ْ إِلَي‌ الْبَرِّ فَمِنْهُمْ‌ مُقْتَصِدٌ وَ مَا يَجْحَدُ بِآيَاتِنَا إِلاَّ كُل‌ُّ خَتَّارٍ كَفُورٍ (لقمان: 32)

و هنگامى كه (در سفر دريا) موجى همچون ابرها آنان را بپوشاند (و بالا رود و بالاى سرشان قرار گيرد)، خدا را با اخلاص مى‏خوانند امّا وقتى آنها را به خشكى رساند و نجات داد، بعضى راه اعتدال را پيش مى‏گيرند (و به ايمان خود وفادار مى‏مانند، در حالى كه بعضى ديگر فراموش كرده راه كفر پيش مى‏گيرند) ولى آيات ما را هيچ كس جز پيمان‏شكنان ناسپاس انكار نمى‏كنند! (32)


يَا أَيُّهَا النَّاس‌ُ اتَّقُوا رَبَّكُم‌ْ وَاخْشَوْا يَوْمَاً لاَ يَجْزِي‌ وَالِدٌ عَنْ‌ وَلَدِه‌ِ وَ لاَ مَوْلُودٌ هُوَ جَازٍ عَنْ‌ وَالِدِه‌ِ شَيْءً إِن‌َّ وَعْدَ الله‌ِ حَق‌ٌّ فَلاَ تَغُرَّنَّكُم‌ُ الْحَيَاة‌ُ الدُّنْيَا وَ لاَ يَغُرَّنَّكُمْ‌ بِالله‌ِ الْغَرُورُ (لقمان: 33)

اى مردم! تقواى الهى پيشه كنيد و بترسيد از روزى كه نه پدر كيفر اعمال فرزندش را تحمّل مى‏كند، و نه فرزند چيزى از كيفر (اعمال) پدرش را به يقين وعده الهى حقّ است پس مبادا زندگانى دنيا شما را بفريبد، و مبادا (شيطان) فريبكار شما را (به كرم) خدا مغرور سازد! (33)


إِن‌َّ الله‌َ عِنْدَه‌ُ عِلْم‌ُ السَّاعَة‌ِ وَ يُنَزِّل‌ُ الْغَيْث‌َ وَ يَعْلَم‌ُ مَا فِي‌ الْأَرْحَام‌ِ وَ مَا تَدْرِي‌ نَفْس‌ٌ مَاذَا تَكْسِب‌ُ غَدَاً وَ مَا تَدْرِي‌ نَفْس‌ٌ بِأَي‌ِّ أَرْض‌ٍ تَمُوت‌ُ إِن‌َّ الله‌َ عَلِيم‌ٌ خَبِيرٌ (لقمان: 34)

آگاهى از زمان قيام قيامت مخصوص خداست، و اوست كه باران را نازل مى‏كند، و آنچه را كه در رحم‏ها (ى مادران) است مى‏داند، و هيچ كس نمى‏داند فردا چه به دست مى‏آورد، و هيچ كس نمى‏داند در چه سرزمينى مى‏ميرد؟ خداوند عالم و آگاه است! (34)


الله‌ُ الَّذِي‌ خَلَق‌َ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌َ وَ مَا بَيْنَهُمَا فِي‌ سِتَّة‌ِ أَيَّام‌ٍ ثُم‌َّ اسْتَوَي‌ عَلَي‌ الْعَرْش‌ِ مَا لَكُمْ‌ مِنْ‌ دُونِه‌ِ مِنْ‌ وَلِي‌ٍّ وَ لاَ شَفِيع‌ٍ أَفَلاَ تَتَذَكَّرُون‌َ (سجده: 4)

خداوند كسى است كه آسمانها و زمين و آنچه را ميان اين دو است در شش روز [شش دوران‏] آفريد، سپس بر عرش (قدرت) قرار گرفت هيچ سرپرست و شفاعت كننده‏اى براى شما جز او نيست آيا متذكّر نمى‏شويد؟! (4)


ذَلِك‌َ عَالِم‌ُ الْغَيْب‌ِ وَالشَّهَادَة‌ِ الْعَزِيزُ الرَّحِيم‌ُ (سجده: 6)

او خداوندى است كه از پنهان و آشكار با خبر است، و شكست‏ناپذير و مهربان است! (6)


الَّذِي‌ أَحْسَن‌َ كُل‌َّ شَي‌ْءٍ خَلَقَه‌ُ وَ بَدَأَ خَلْق‌َ الْإِنْسَان‌ِ مِنْ‌ طِين‌ٍ (سجده: 7)

او همان كسى است كه هر چه را آفريد نيكو آفريد و آفرينش انسان را از گِل آغاز كرد (7)


ثُم‌َّ سَوَّاه‌ُ وَ نَفَخ‌َ فِيه‌ِ مِنْ‌ رُوحِه‌ِ وَ جَعَل‌َ لَكُم‌ُ السَّمْع‌َ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَة‌َ قَلِيلاً مَا تَشْكُرُون‌َ (سجده: 9)

سپس (اندام) او را موزون ساخت و از روح خويش در وى دميد و براى شما گوش و چشمها و دلها قرار داد امّا كمتر شكر نعمتهاى او را بجا مى‏آوريد! (9)


وَ قَالُوا أَإِذَا ضَلَلْنَا فِي‌ الْأَرْض‌ِ أَإِنَّا لَفِي‌ خَلْق‌ٍ جَدِيدٍ بَل‌ْ هُمْ‌ بِلقَاءِ رَبِّهِم‌ْ كَافِرُون‌َ (سجده: 10)

آنها گفتند: «آيا هنگامى كه ما (مرديم و) در زمين گم شديم، آفرينش تازه‏اى خواهيم يافت؟!» ولى آنان لقاى پروردگارشان را انكار مى‏كنند (و مى‏خواهند با انكار معاد، آزادانه به هوسرانى خويش ادامه دهند). (10)


وَ لَوْ تَرَي‌ إِذِ الْمُـجْرِمُون‌َ نَاكِسُوا رُؤُوسِهِم‌ْ عِنْدَ رَبِّهِم‌ْ رَبَّنَا أَبْصَرْنَا وَ سَمِعْنَا فَارْجِعْنَا نَعْمَل‌ْ صَالِحَاً إِنَّا مُوقِنُون‌َ (سجده: 12)

و اگر ببينى مجرمان را هنگامى كه در پيشگاه پروردگارشان سر به زير افكنده، مى‏گويند: «پروردگارا! آنچه وعده كرده بودى ديديم و شنيديم ما را بازگردان تا كار شايسته‏اى انجام دهيم ما (به قيامت) يقين داريم!» (12)


وَ لَوْ شِئْنَا لَآتَيْنَا كُل‌َّ نَفْس‌ٍ هُدَاهَا وَ لَكِنْ‌ حَق‌َّ الْقَوْل‌ُ مِنِّي‌ لَأََمْلَأََن‌َّ جَهَنَّم‌َ مِن‌َ الْجِنَّة‌ِ وَالنَّاس‌ِ أَجْمَعِين‌َ (سجده: 13)

و اگر مى‏خواستيم به هر انسانى هدايت لازمش را (از روى اجبار بدهيم) مى‏داديم ولى (من آنها را آزاد گذارده‏ام و) سخن و وعده‏ام حق است كه دوزخ را (از افراد بى‏ايمان و گنهكار) از جنّ و انس همگى پر كنم! (13)


فَذُوقُوا بِمَا نَسِيتُم‌ْ لِقَاءَ يَوْمِكُم‌ْ هَذَا إِنَّا نَسِينَاكُم‌ْ وَ ذُوقُوا عَذَاب‌َ الْخُلْدِ بِمَا كُنْتُم‌ْ تَعْمَلُون‌َ (سجده: 14)

(و به آنها مى‏گويم:) بچشيد (عذاب جهنم را)! بخاطر اينكه ديدار امروزتان را فراموش كرديد، ما نيز شما را فراموش كرديم و بچشيد عذاب جاودان را به خاطر اعمالى كه انجام مى‏داديد! (14)


إِنَّمَا يُؤْمِن‌ُ بِآيَاتِنَا الَّذِين‌َ إِذَا ذُكِّرُوا بِهَا خَرُّوا سُجَّدَاً وَ سَبَّحُوا بِحَمْدِ رَبِّهِم‌ْ وَ هُم‌ْ لاَ يَسْتَكْبِرُون‌َ (سجده: 15)

تنها كسانى كه به آيات ما ايمان مى‏آورند كه هر وقت اين آيات به آنان يادآورى شود به سجده مى‏افتند و تسبيح و حمد پروردگارشان را بجا مى‏آورند، و تكبّر نمى‏كنند. (15)


تَتَجَافَي‌ جُنُوبُهُم‌ْ عَن‌ِ الْمَضَاجِع‌ِ يَدْعُون‌َ رَبَّهُم‌ْ خَوْفَاً وَ طَمَعَاً وَ مِمَّا رَزَقْنَاهُم‌ْ يُنْفِقُون‌َ (سجده: 16)

پهلوهايشان از بسترها در دل شب دور مى‏شود (و بپا مى‏خيزند و رو به درگاه خدا مى آورند) و پروردگار خود را با بيم و اميد مى‏خوانند، و از آنچه به آنان روزى داده‏ايم انفاق مى‏كنند! (16)


أَمَّا الَّذِين‌َ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَات‌ِ فَلَهُم‌ْ جَنَّات‌ُ الْمَأْوَي‌ نُزُلاً بِمَا كَانُوا يَعْمَلُون‌َ (سجده: 19)

امّا كسانى كه ايمان آوردند و كارهاى شايسته انجام دادند، باغهاى بهشت جاويدان از آن آنها خواهد بود، اين وسيله پذيرايى (خداوند) از آنهاست به پاداش آنچه انجام مى‏دادند. (19)


وَ أَمَّا الَّذِين‌َ فَسَقُوا فَمَأْوَاهُم‌ُ النَّارُ كُلَّمَا أَرَادُوا أَنْ‌ يَخْرُجُوا مِنْهَا أُعِيدُوا فِيهَا وَ قِيل‌َ لَهُم‌ْ ذُوقُوا عَذَاب‌َ النَّارِ الَّذِي‌ كُنْتُمْ‌ بِه‌ِ تُكَذِّبُون‌َ (سجده: 20)

و امّا كسانى كه فاسق شدند (و از اطاعت خدا سرباز زدند)، جايگاه هميشگى آنها آتش است هر زمان بخواهند از آن خارج شوند، آنها را به آن بازمى‏گردانند و به آنان گفته مى‏شود: «بچشيد عذاب آتشى را كه انكار مى‏كرديد!» (20)


وَ لَنُذِيقَنَّهُمْ‌ مِن‌َ الْعَذَاب‌ِ الْأَدْنَي‌ دُون‌َ الْعَذَاب‌ِ الْأَكْبَرِ لَعَلَّهُم‌ْ يَرْجِعُون‌َ (سجده: 21)

به آنان از عذاب نزديك (عذاب اين دنيا) پيش از عذاب بزرگ (آخرت) مى‏چشانيم، شايد بازگردند! (21)


وَ مَن‌ْ أَظْلَم‌ُ مِمَّنْ‌ ذُكِّرَ بِآيَات‌ِ رَبِّه‌ِ ثُم‌َّ أَعْرَض‌َ عَنْهَا إِنَّا مِن‌َ الْمُـجْرِمِين‌َ مُنْتَقِمُون‌َ (سجده: 22)

چه كسى ستمكارتر است از آن كس كه آيات پروردگارش به او يادآورى شده و او از آن اعراض كرده است؟! مسلّماً ما از مجرمان انتقام خواهيم گرفت! (22)


وَ لَقَدْ آتَيْنَا مُوسَي‌ الْكِتَاب‌َ فَلاَ تَكُنْ‌ فِي‌ مِرْيَة‌ٍ مِنْ‌ لِقَائِه‌ِ وَ جَعَلْنَاه‌ُ هُدَي‌ً لِبَنِي‌ إِسْرَائِيل‌َ (سجده: 23)

ما به موسى كتاب آسمانى داديم و شك نداشته باش كه او آيات الهى را دريافت داشت و ما آن را وسيله هدايت بنى اسرائيل قرار داديم! (23)


وَ جَعَلْنَا مِنْهُم‌ْ أَئِمَّة‌ً يَهْدُون‌َ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبَرُوا وَ كَانُوا بِآيَاتِنَا يُوقِنُون‌َ (سجده: 24)

و از آنان امامان (و پيشوايانى) قرار داديم كه به فرمان ما (مردم را) هدايت مى‏كردند چون شكيبايى نمودند، و به آيات ما يقين داشتند. (24)


أَوَ لَم‌ْ يَهْدِ لَهُم‌ْ كَم‌ْ أَهْلَكْنَا مِنْ‌ قَبْلِهِمْ‌ مِن‌َ الْقُرُون‌ِ يَمْشُون‌َ فِي‌ مَسَاكِنِهِم‌ْ إِن‌َّ فِي‌ ذَلِك‌َ لَآيَات‌ٍ أَفَلاَ يَسْمَعُون‌َ (سجده: 26)

آيا براى هدايت آنها همين كافى نيست كه افراد زيادى را كه در قرن پيش از آنان زندگى داشتند هلاك كرديم؟! اينها در مساكن (ويران شده) آنان راه مى‏روند در اين آياتى است (از قدرت خداوند و مجازات دردناك مجرمان) آيا نمى‏شنوند؟! (26)


أَوَ لَم‌ْ يَرَوْا أَنَّا نَسُوق‌ُ الْمَاءَ إِلَي‌ الْأَرْض‌ِ الْجُرُزِ فَنُخْرِج‌ُ بِه‌ِ زَرْعَاً تَأْكُل‌ُ مِنْه‌ُ أَنْعَامُهُم‌ْ وَ أَنْفُسُهُم‌ْ أَفَلاَ يُبْصِرُون‌َ (سجده: 27)

آيا نديدند كه ما آب را بسوى زمينهاى خشك مى‏رانيم و بوسيله آن زراعتهايى مى‏رويانيم كه هم چهارپايانشان از آن مى‏خورند و هم خودشان تغذيه مى‏كنند آيا نمى بينند؟! (27)


وَ يَقُولُون‌َ مَتَي‌ هَذَا الْفَتْح‌ُ إِنْ‌ كُنْتُم‌ْ صَادِقِين‌َ (سجده: 28)

آنان مى‏گويند: «اگر راست مى‏گوييد، اين پيروزى شما كى خواهد بود؟!» (28)


قُل‌ْ يَوْم‌َ الْفَتْح‌ِ لاَ يَنْفَع‌ُ الَّذِين‌َ كَفَرُوا إِيمانُهُم‌ْ وَ لاَ هُم‌ْ يُنْظَرُون‌َ (سجده: 29)

بگو: «روز پيروزى، ايمان آوردن، سودى به حال كافران نخواهد داشت و به آنها هيچ مهلت داده نمى‏شود!» (29)


فَأَعْرِض‌ْ عَنْهُم‌ْ وَانْتَظِرْ إِنَّهُمْ‌ مُنْتَظِرُون‌َ (سجده: 30)

حال كه چنين است، از آنها روى بگردان و منتظر باش آنها نيز منتظرند! (تو منتظر رحمت خدا و آنها هم منتظر عذاب او!) (30)


يَا أَيُّهَا النَّبِي‌ُّ اتَّق‌ِ الله‌َ وَ لاَ تُطِع‌ِ الْكَافِرِين‌َ وَالْمُنَافِقِين‌َ إِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ عَلِيمَاً حَكِيمَاً (احزاب: 1)

اى پيامبر! تقواى الهى پيشه كن و از كافران و منافقان اطاعت مكن كه خداوند عالم و حكيم است. (1)


وَاتَّبِع‌ْ مَا يُوحَي‌ إِلَيْك‌َ مِنْ‌ رَبِّك‌َ إِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ بِمَا تَعْمَلُون‌َ خَبِيرَاً (احزاب: 2)

و از آنچه از سوى پروردگارت به تو وحى مى‏شود پيروى كن كه خداوند به آنچه انجام مى‏دهيد آگاه است. (2)


وَ تَوَكَّل‌ْ عَلَي‌ الله‌ِ وَ كَفَي‌ بِالله‌ِ وَكِيلاً (احزاب: 3)

و بر خدا توكّل كن، و همين بس كه خداوند حافظ و مدافع (انسان) باشد! (3)


مَا جَعَل‌َ الله‌ُ لِرَجُل‌ٍ مِنْ‌ قَلْبَيْن‌ِ فِي‌ جَوْفِه‌ِ وَ مَا جَعَل‌َ أَزْوَاجَكُم‌ُ الاَّئِي‌ تُظَاهِرُون‌َ مِنْهُن‌َّ أُمَّهَاتِكُم‌ْ وَ مَا جَعَل‌َ أَدْعِيَاءَكُم‌ْ أَبْنَاءَكُم‌ْ ذَلِكُم‌ْ قَوْلُكُمْ‌ بِأَفْوَاهِكُم‌ْ وَالله‌ُ يَقُول‌ُ الْحَق‌َّ وَ هُوَ يَهْدِي‌ السَّبِيل‌َ (احزاب: 4)

خداوند براى هيچ كس دو دل در درونش نيافريده و هرگز همسرانتان را كه مورد «ظهار» قرار مى‏دهيد مادران شما قرار نداده و (نيز) فرزندخوانده‏هاى شما را فرزند حقيقى شما قرار نداده است اين سخن شماست كه به دهان خود مى‏گوييد (سخنى باطل و بى‏پايه) امّا خداوند حقّ را مى‏گويد و او به راه راست هدايت مى‏كند. (4)


ادْعُوهُم‌ْ لِآبَائِهِم‌ْ هُوَ أَقْسَط‌ُ عِنْدَ الله‌ِ فَإِنْ‌ لَم‌ْ تَعْلَمُوا آبَاءَهُم‌ْ فَإِخْوَانُكُم‌ْ فِي‌ الدِّين‌ِ وَ مَوالِيكُم‌ْ وَ لَيْس‌َ عَلَيْكُم‌ْ جُنَاح‌ٌ فِيمَا أَخْطَأْتُمْ‌ بِه‌ِ وَ لَكِنْ‌ مَا تَعَمَّدَت‌ْ قُلُوبُكُم‌ْ وَ كَان‌َ الله‌ُ غَفُورَاً رَحِيمَاً (احزاب: 5)

آنها را به نام پدرانشان بخوانيد كه اين كار نزد خدا عادلانه‏تر است و اگر پدرانشان را نمى‏شناسيد، آنها برادران دينى و موالى شما هستند امّا گناهى بر شما نيست در خطاهايى كه از شما سرمى‏زند (و بى‏توجّه آنها را به نام ديگران صدا مى‏زنيد)، ولى آنچه را از روى عمد مى‏گوييد (مورد حساب قرار خواهد داد) و خداوند آمرزنده و رحيم است. (5)


النَّبِي‌ُّ أَوْلَي‌ بِالْمُؤْمِنِين‌َ مِن‌ْ أَنْفُسِهِم‌ْ وَ أَزْوَاجُه‌ُ أُمَّهَاتُهُم‌ْ وَ أُولُوا الْأَرْحَام‌ِ بَعْضُهُم‌ْ أَوْلَي‌ بِبَعْض‌ٍ فِي‌ كِتَاب‌ِ الله‌ِ مِن‌َ الْمُؤْمِنِين‌َ وَالْمُهَاجِرِين‌َ إِلاَّ أَنْ‌ تَفْعَلُوا إِلَي‌ أَوْلِيَائِكُمْ‌ مَعْرُوفَاً كَان‌َ ذَلِك‌َ فِي‌ الْكِتَاب‌ِ مَسْطُورَاً (احزاب: 6)

پيامبر نسبت به مؤمنان از خودشان سزاوارتر است و همسران او مادران آنها [مؤمنان‏] محسوب مى‏شوند و خويشاوندان نسبت به يكديگر از مؤمنان و مهاجران در آنچه خدا مقرّر داشته اولى هستند، مگر اينكه بخواهيد نسبت به دوستانتان نيكى كنيد (و سهمى از اموال خود را به آنها بدهيد) اين حكم در كتاب (الهى) نوشته شده است. (6)


وَ إِذْ أَخَذْنَا مِن‌َ النَّبِيِّين‌ مِيثَاقَهُم‌ْ وَ مِنْك‌َ وَ مِنْ‌ نُوح‌ٍ وَ إِبْرَاهِيم‌َ وَ مُوسَي‌ وَ عِيسَي‌ ابْن‌ِ مَرْيَم‌َ وَ أَخَذْنَا مِنْهُمْ‌ مِيثَاقَاً غَلِيظَاً (احزاب: 7)

(به خاطر آور) هنگامى را كه از پيامبران پيمان گرفتيم، و (همچنين) از تو و از نوح و ابراهيم و موسى و عيسى بن مريم، و ما از همه آنان پيمان محكمى گرفتيم (كه در اداى مسئوليت تبليغ و رسالت كوتاهى نكنند)! (7)


لِيَسْأَل‌َ الصَّادِقِين‌َ عَنْ‌ صِدْقِهِم‌ْ وَ أَعَدَّ لِلْكَافِرِين‌َ عَذَابَاً أَلِيمَاً (احزاب: 8)

به اين منظور كه خدا راستگويان را از صدقشان (در ايمان و عمل صالح) سؤال كند و براى كافران عذابى دردناك آماده ساخته است. (8)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا اذْكُرُوا نِعْمَة‌َ الله‌ِ عَلَيْكُم‌ْ إِذْ جَاءَتْكُم‌ْ جُنُودٌ فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِم‌ْ رِيحَاً وَ جُنُودَاً لَم‌ْ تَرَوْهَا وَ كَان‌َ الله‌ُ بِمَا تَعْمَلُون‌َ بَصِيرَاً (احزاب: 9)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! نعمت خدا را بر خود به ياد آوريد در آن هنگام كه لشكرهايى (عظيم) به سراغ شما آمدند ولى ما باد و طوفان سختى بر آنان فرستاديم و لشكريانى كه آنها را نمى‏ديديد (و به اين وسيله آنها را در هم شكستيم) و خداوند هميشه به آنچه انجام مى‏دهيد بينا بوده است. (9)


إِذْ جَاءُوكُم‌ْ مِن‌ْ فَوْقِكُم‌ْ وَ مِن‌ْ أَسْفَل‌َ مِنْكُم‌ْ وَ إِذْ زَاغَت‌ِ الْأَبْصَارُ وَ بَلَغَت‌ِ الْقُلُوب‌ُ الْحَنَاجِرَ وَ تَظُنُّون‌َ بِالله‌ِ الظُّنُونَاْ (احزاب: 10)

(به خاطر بياوريد) زمانى را كه آنها از طرف بالا و پايين (شهر) بر شما وارد شدند (و مدينه را محاصره كردند) و زمانى را كه چشمها از شدّت وحشت خيره شده و جانها به لب رسيده بود، و گمانهاى گوناگون بدى به خدا مى‏برديد. (10)


هُنَالِك‌َ ابْتُلِي‌َ الْمُؤْمِنُون‌َ وَ زُلْزِلُوا زِلْزَالاً شَدِيدَاً (احزاب: 11)

آنجا بود كه مؤمنان آزمايش شدند و تكان سختى خوردند! (11)


وَ إِذْ يَقُول‌ُ الْمُنَافِقُون‌َ وَالَّذِين‌َ فِي‌ قُلُوبِهِمْ‌ مَرَض‌ٌ مَا وَعَدَنَا الله‌ُ وَ رَسُولُه‌ُ إِلاَّ غُرُورَاً (احزاب: 12)

و (نيز) به خاطر آوريد زمانى را كه منافقان و بيماردلان مى‏گفتند: «خدا و پيامبرش جز وعده‏هاى دروغين به ما نداده‏اند!» (12)


وَ إِذْ قَالَتْ‌ طَائِفَة‌ٌ مِنْهُم‌ْ يَا أَهْل‌َ يَثْرِب‌َ لاَ مُقَام‌َ لَكُم‌ْ فَارْجِعُوا وَ يَسْتَأْذِن‌ُ فَرِيق‌ٌ مِنْهُم‌ُ النَّبِي‌َّ يَقُولُون‌َ إِن‌َّ بُيُوتَنَا عَوْرَة‌ٌ وَ مَا هِي‌َ بِعَوْرَة‌ٍ إِنْ‌ يُرِيدُون‌َ إِلاَّ فِرَارَاً (احزاب: 13)

و (نيز) به خاطر آوريد زمانى را كه گروهى از آنها گفتند: «اى اهل يثرب (اى مردم مدينه)! اينجا جاى توقف شما نيست به خانه‏هاى خود بازگرديد!» و گروهى از آنان از پيامبر اجازه بازگشت مى‏خواستند و مى‏گفتند: «خانه‏هاى ما بى‏حفاظ است!»، در حالى كه بى‏حفاظ نبود آنها فقط مى‏خواستند (از جنگ) فرار كنند. (13)


وَ لَوْ دُخِلَت‌ْ عَلَيْهِمْ‌ مِن‌ْ أَقْطَارِهَا ثُم‌َّ سُئِلُوا الْفِتْنَة‌َ لَآتَوْهَا وَ مَا تَلَبَّثُوا بِهَا إِلاَّ يَسِيرَاً (احزاب: 14)

آنها چنان بودند كه اگر دشمنان از اطراف مدينه بر آنان وارد مى‏شدند و پيشنهاد بازگشت به سوى شرك به آنان مى‏كردند مى‏پذيرفتند، و جز مدّت كمى (براى انتخاب اين راه) درنگ نمى‏كردند! (14)


وَ لَقَدْ كَانُوا عَاهَدُوا الله‌َ مِنْ‌ قَبْل‌ُ لاَ يُوَلُّون‌َ الْأَدْبَارَ وَ كَان‌َ عَهْدُ الله‌ِ مَسْؤُولاً (احزاب: 15)

(در حالى كه) آنان قبل از اين با خدا عهد كرده بودند كه پشت به دشمن نكنند و عهد الهى مورد سؤال قرار خواهد گرفت (و در برابر آن مسئولند)! (15)


قُل‌ْ لَن‌ْ يَنْفَعَكُم‌ُ الْفِرَارُ إِنْ‌ فَرَرْتُمْ‌ مِن‌َ الْمَوْت‌ِ أَوِ الْقَتْل‌ِ وَ إِذَاً لاَ تُمَتَّعُون‌َ إِلاَّ قَلِيلاً (احزاب: 16)

بگو: «اگر از مرگ يا كشته‏شدن فرار كنيد، سودى به حال شما نخواهد داشت و در آن هنگام جز بهره كمى از زندگانى نخواهيد گرفت!» (16)


قُل‌ْ مَنْ‌ ذَا الَّذِي‌ يَعْصِمُكُمْ‌ مِن‌َ الله‌ِ إِن‌ْ أَرَادَ بِكُم‌ْ سُوءً أَوْ أَرَادَ بِكُم‌ْ رَحْمَة‌ً وَ لاَ يَجِدُون‌َ لَهُمْ‌ مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ وَلِيَّاً وَ لاَ نَصِيرَاً (احزاب: 17)

بگو: «چه كسى مى‏تواند شما را در برابر اراده خدا حفظ كند اگر او بدى يا رحمتى را براى شما اراده كند؟!» و آنها جز خدا هيچ سرپرست و ياورى براى خود نخواهند يافت. (17)


قَدْ يَعْلَم‌ُ الله‌ُ الْمُعَوِّقِين‌َ مِنْكُم‌ْ وَالْقَائِلِين‌َ لِإِخْوانِهِم‌ْ هَلُم‌َّ إِلَيْنَا وَ لاَ يَأْتُون‌َ الْبَأْس‌َ إِلاَّ قَلِيلاً (احزاب: 18)

خداوند كسانى كه مردم را از جنگ بازمى‏داشتند و كسانى را كه به برادران خود مى‏گفتند: «بسوى ما بياييد (و خود را از معركه بيرون كشيد)» بخوبى مى‏شناسد و آنها (مردمى ضعيفند و) جز اندكى پيكار نمى‏كنند! (18)


أَشِحَّة‌ً عَلَيْكُم‌ْ فَإِذَا جَاءَ الْخَوْف‌ُ رَأَيْتَهُم‌ْ يَنْظُرُون‌َ إِلَيْك‌َ تَدُورُ أَعْيُنُهُم‌ْ كَالَّذِي‌ يُغْشَي‌ عَلَيْه‌ِ مِن‌َ الْمَوْت‌ِ فَإِذَا ذَهَب‌َ الْخَوْف‌ُ سَلَقُوكُمْ‌ بِأَلْسِنَة‌ٍ حِدَادٍ أَشِحَّة‌ً عَلَي‌ الْخَيْرِ أُولَئِك‌َ لَم‌ْ يُؤْمِنُوا فَأَحْبَط‌َ الله‌ُ أَعْمَالَهُم‌ْ وَ كَان‌َ ذَلِك‌َ عَلَي‌ الله‌ِ يَسِيرَاً (احزاب: 19)

آنها در همه چيز نسبت به شما بخيلند و هنگامى كه (لحظات) ترس (و بحرانى) پيش آيد، مى‏بينى آن چنان به تو نگاه مى‏كنند، و چشمهايشان در حدقه مى‏چرخد، كه گويى مى‏خواهند قالب تهى كنند! امّا وقتى حالت خوف و ترس فرو نشست، زبانهاى تند و خشن خود را با انبوهى از خشم و عصبانيت بر شما مى‏گشايند (و سهم خود را از غنايم مطالبه مى‏كنند!) در حالى كه در آن نيز حريص و بخيلند آنها (هرگز) ايمان نياورده‏اند، از اين رو خداوند اعمالشان را حبط و نابود كرد و اين كار بر خدا آسان است. (19)


يَحْسَبُون‌َ الْأَحْزَاب‌َ لَم‌ْ يَذْهَبُوا وَ إِنْ‌ يَأْت‌ِ الْأَحْزَاب‌ُ يَوَدُّوا لَوْ أَنَّهُم‌ْ بَادُون‌َ فِي‌ الْأَعْرَاب‌ِ يَسْأَلُون‌َ عَن‌ْ أَنبَائِكُم‌ْ وَ لَوْ كَانُوا فِيكُمْ‌ مَا قَاتَلُوا إِلاَّ قَلِيلاً (احزاب: 20)

آنها گمان مى‏كنند هنوز لشكر احزاب نرفته‏اند و اگر برگردند (از ترس آنان) دوست مى‏دارند در ميان اعراب باديه‏نشين پراكنده (و پنهان) شوند و از اخبار شما جويا گردند و اگر در ميان شما باشند جز اندكى پيكار نمى‏كنند! (20)


لَقَدْ كَان‌َ لَكُم‌ْ فِي‌ رَسُول‌ِ الله‌ِ أُسْوَة‌ٌ حَسَنَة‌ٌ لِمَنْ‌ كَان‌َ يَرْجُو الله‌َ وَالْيَوْم‌َ الْآخِرَ وَ ذَكَرَ الله‌َ كَثِيرَاً (احزاب: 21)

مسلّماً براى شما در زندگى رسول خدا سرمشق نيكويى بود، براى آنها كه اميد به رحمت خدا و روز رستاخيز دارند و خدا را بسيار ياد مى‏كنند. (21)


وَ لَمَّا رَأَي‌ الْمُؤْمِنُون‌َ الْأَحْزَاب‌َ قَالُوا هَذَا مَا وَعَدَنَا الله‌ُ وَ رَسُولُه‌ُ وَ صَدَق‌َ الله‌ُ وَ رَسُولُه‌ُ وَ مَا زَادَهُم‌ْ إِلاَّ إِيمَانَاً وَ تَسْلِيمَاً (احزاب: 22)

(امّا) مؤمنان وقتى لشكر احزاب را ديدند گفتند: «اين همان است كه خدا و رسولش به ما وعده داده، و خدا و رسولش راست گفته‏اند!» و اين موضوع جز بر ايمان و تسليم آنان نيفزود. (22)


مِن‌َ الْمُؤْمِنِين‌َ رِجَال‌ٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا الله‌َ عَلَيْه‌ِ فَمِنْهُمْ‌ مَنْ‌ قَضَي‌ نَحْبَه‌ُ وَ مِنْهُمْ‌ مَنْ‌ يَنْتَظِرُ وَ مَا بَدَّلُوا تَبْدِيلاً (احزاب: 23)

در ميان مؤمنان مردانى هستند كه بر سر عهدى كه با خدا بستند صادقانه ايستاده‏اند بعضى پيمان خود را به آخر بردند (و در راه او شربت شهادت نوشيدند)، و بعضى ديگر در انتظارند و هرگز تغيير و تبديلى در عهد و پيمان خود ندادند. (23)


لِيَجْزِي‌َ الله‌ُ الصَّادِقِين‌َ بِصِدْقِهِم‌ْ وَ يُعَذِّب‌َ الْمُنَافِقِين‌َ إِنْ‌ شَاءَ أَوْ يَتُوب‌َ عَلَيْهِم‌ْ إِن‌َّ اللهَ‌ كَان‌َ غَفُورَاً رَحِيمَاً (احزاب: 24)

هدف اين است كه خداوند صادقان را بخاطر صدقشان پاداش دهد، و منافقان را هر گاه اراده كند عذاب نمايد يا (اگر توبه كنند) توبه آنها را بپذيرد چرا كه خداوند آمرزنده و رحيم است. (24)


وَ رَدَّ الله‌ُ الَّذِين‌َ كَفَرُوا بِغَيْظِهِم‌ْ لَم‌ْ يَنَالُوا خَيْرَاً وَ كَفَي‌ الله‌ُ الْمُؤْمِنِين‌َ الْقِتَال‌َ وَ كَان‌َ الله‌ُ قَوِيَّاً عَزِيزَاً (احزاب: 25)

خدا كافران را با دلى پر از خشم بازگرداند بى‏آنكه نتيجه‏اى از كار خود گرفته باشند و خداوند (در اين ميدان)، مؤمنان را از جنگ بى‏نياز ساخت (و پيروزى را نصيبشان كرد) و خدا قوىّ و شكست‏ناپذير است! (25)


وَ أَنْزَل‌َ الَّذِين‌َ ظَاهَرُوهُمْ‌ مِن‌ْ أَهْل‌ِ الْكِتَاب‌ِ مِنْ‌ صَيَاصِيهِم‌ْ وَ قَذَف‌َ فِي‌ قُلُوبِهِم‌ُ الْرُّعْب‌َ فَرِيقَاً تَقْتُلُون‌َ وَ تَأْسِرُون‌َ فَرِيقَاً (احزاب: 26)

و خداوند گروهى از اهل كتاب [يهود] را كه از آنان [مشركان عرب‏] حمايت كردند از قلعه‏هاى محكمشان پايين كشيد و در دلهايشان رعب افكند (و كارشان به جايى رسيد كه) گروهى را به قتل مى‏رسانديد و گروهى را اسير مى‏كرديد! (26)


وَ أَوْرَثَكُم‌ْ أَرْضَهُم‌ْ وَ دِيَارَهُم‌ْ وَ أَمْوَالَهُم‌ْ وَ أَرْضَاً لَم‌ْ تَطَئُوهَا وَ كَان‌َ الله‌ُ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ قَدِيرَاً (احزاب: 27)

و زمينها و خانه‏ها و اموالشان را در اختيار شما گذاشت، و (همچنين) زمينى را كه هرگز در آن گام ننهاده بوديد و خداوند بر هر چيز تواناست! (27)


يَا أَيُّهَا النَّبِي‌ُّ قُلْ‌ لِأَزْوَاجِك‌َ إِنْ‌ كُنْتُن‌َّ تُرِدْن‌َ الْحَيَاة‌َ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا فَتَعَالَيْن‌َ أُمَتِّعْكُن‌َّ وَ أُسَرِّحْكُن‌َّ سَرَاحَاً جَمِيلاً (احزاب: 28)

اى پيامبر! به همسرانت بگو: «اگر شما زندگى دنيا و زرق و برق آن را مى‏خواهيد بياييد با هديه‏اى شما را بهره‏مند سازم و شما را بطرز نيكويى رها سازم! (28)


وَ إِنْ‌ كُنْتُنَّ تُرِدْن‌َ الله‌َ وَ رَسُولَه‌ُ وَالدَّارَ الْآخِرَة‌َ فَإِن‌َّ الله‌َ أَعَدَّ لِلْمُحْسِنَات‌ِ مِنْكُن‌َّ أَجْرَاً عَظِيمَاً (احزاب: 29)

و اگر شما خدا و پيامبرش و سراى آخرت را مى‏خواهيد، خداوند براى نيكوكاران شما پاداش عظيمى آماده ساخته است.» (29)


يَا نِسَاءَ النَّبِي‌ِّ مَنْ‌ يَأْت‌ِ مِنْكُن‌َّ بِفَاحِشَة‌ٍ مُبَيِّنَة‌ٍ يُضَاعَف‌ْ لَهَا الْعَذَاب‌ُ ضِعْفَيْن‌ِ وَ كَان‌َ ذَلِك‌َ عَلَي‌ الله‌ِ يَسِيرَاً (احزاب: 30)

اى همسران پيامبر! هر كدام از شما گناه آشكار و فاحشى مرتكب شود، عذاب او دوچندان خواهد بود و اين براى خدا آسان است. (30)


وَ مَنْ‌ يَقْنُت‌ْ مِنْكُن‌َّ لِالله‌ِ وَ رَسُولِه‌ِ وَ تَعْمَل‌ْ صَالِحَاً نُؤْتِهَا أَجْرَهَا مَرَّتَيْن‌ِ وَ أَعْتَدْنَا لَهَا رِزْقَاً كَرِيمَاً (احزاب: 31)

و هر كس از شما براى خدا و پيامبرش خضوع كند و عمل صالح انجام دهد، پاداش او را دو چندان خواهيم ساخت، و روزى پرارزشى براى او آماده كرده‏ايم. (31)


يَا نِسَاءَ النَّبِي‌ِّ لَسْتُن‌َّ كَأَحَدٍ مِن‌َ النِّسَاءِ إِنِ‌ اتَّقَيْتُن‌َّ فَلاَ تَخْضَعْن‌َ بِالْقَوْل‌ِ فَيَطْمَع‌َ الَّذِي‌ فِي‌ قَلْبِه‌ِ مَرَض‌ٌ وَ قُلْن‌َ قَوْلاَ مَعْرُوفَاً (احزاب: 32)

اى همسران پيامبر! شما همچون يكى از آنان معمولى نيستيد اگر تقوا پيشه كنيد پس به گونه‏اى هوس‏انگيز سخن نگوييد كه بيماردلان در شما طمع كنند، و سخن شايسته بگوييد! (32)


وَ قَرْن‌َ فِي‌ بُيُوتِكُن‌َّ وَ لاَ تَبَرَّجْن‌َ تَبَرُّج‌َ الْجَاهِلِيَّة‌ِ الْأُولَي‌ وَ أَقِمْن‌َ الصَّلاَة‌َ وَ آتِين‌َ الزَّكَاة‌َ وَ أَطِعْن‌َ الله‌َ وَ رَسُولَه‌ُ إِنَّمَا يُرِيدُ الله‌ُ لِيُذْهِب‌َ عَنْكُم‌ُ الرِّجْس‌َ أَهْل‌َ الْبَيْت‌ِ وَ يُطَهِّرَكُم‌ْ تَطْهِيرَاً (احزاب: 33)

و در خانه‏هاى خود بمانيد، و همچون دوران جاهليّت نخستين (در ميان مردم) ظاهر نشويد، و نماز را برپا داريد، و زكات را بپردازيد، و خدا و رسولش را اطاعت كنيد خداوند فقط مى‏خواهد پليدى و گناه را از شما اهل بيت دور كند و كاملًا شما را پاك سازد. (33)


وَاذْكُرْن‌َ مَا يُتْلَي‌ فِي‌ بُيُوتِكُن‌َّ مِن‌ْ آيَات‌ِ الله‌ِ وَالْحِكْمَة‌ِ إِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ لَطِيفَاً خَبِيرَاً (احزاب: 34)

آنچه را در خانه‏هاى شما از آيات خداوند و حكمت و دانش خوانده مى‏شود ياد كنيد خداوند لطيف و خبير است! (34)


إِن‌َّ الْمُسْلِمِين‌َ وَالْمُسْلِمَات‌ِ وَالْمُؤْمِنِين‌َ وَالْمُؤْمِنَات‌ِ وَالْقَانِتِين‌َ وَالْقَانِتَات‌ِ وَالصَّادِقِين‌َ وَالصَّادِقَات‌ِ وَالصَّابِرِين‌َ وَالصَّابِرَات‌ِ وَالْخَاشِعِين‌َ وَالْخَاشِعَات‌ِ وَالْمُتَصَدِّقِين‌َ وَالْمُتَصَدِّقَات‌ِ وَالصَّائِمِين‌َ وَالصَّائِمَات‌ِ وَالْحَافِظِين‌َ فُرُوجَهُم‌ْ وَالْحَافِظَات‌ِ وَالذَّاكِرِين‌َ الله‌َ كَثِيرَاً وَالذَّاكِرَات‌ِ أَعَدَّ الله‌ُ لَهُم‌ْ مَغْفِرَة‌ً وَ أَجْرَاً عَظِيمَاً (احزاب: 35)

به يقين، مردان مسلمان و زنان مسلمان، مردان با ايمان و زنان با ايمان، مردان مطيع فرمان خدا و زنان مطيع فرمان خدا، مردان راستگو و زنان راستگو، مردان صابر و شكيبا و زنان صابر و شكيبا، مردان با خشوع و زنان با خشوع، مردان انفاق كننده و زنان انفاق كننده، مردان روزه‏دار و زنان روزه‏دار، مردان پاكدامن و زنان پاكدامن و مردانى كه بسيار به ياد خدا هستند و زنانى كه بسيار ياد خدا مى‏كنند، خداوند براى همه آنان مغفرت و پاداش عظيمى فراهم ساخته است. (35)


وَ مَا كَان‌َ لِمُؤْمِن‌ٍ وَ لاَ مُؤْمِنَة‌ٍ إِذَا قَضَي‌ الله‌ُ وَ رَسُولُه‌ُ أَمْرَاً أَنْ‌ يَكُون‌َ لَهُم‌ُ الْخِيَرَة‌ُ مِن‌ْ أَمْرِهِم‌ْ وَ مَنْ‌ يَعْص‌ِ الله‌َ وَ رَسُولَه‌ُ فَقَدْ ضَل‌َّ ضَلاَلاً مُبِينَاً (احزاب: 36)

هيچ مرد و زن با ايمانى حق ندارد هنگامى كه خدا و پيامبرش امرى را لازم بدانند، اختيارى (در برابر فرمان خدا) داشته باشد و هر كس نافرمانى خدا و رسولش را كند، به گمراهى آشكارى گرفتار شده است! (36)


وَ إِذْ تَقُول‌ُ لِلَّذِي‌ أَنْعَم‌َ الله‌ُ عَلَيْه‌ِ وَ أَنْعَمْت‌َ عَلَيْه‌ِ أَمْسِك‌ْ عَلَيْك‌َ زَوْجَك‌َ وَاتَّق‌ِ الله‌َ وَ تُخْفِي‌ فِي‌ نَفْسِك‌َ مَا الله‌ُ مُبْدِيه‌ِ وَ تَخْشَي‌ النَّاس‌َ وَالله‌ُ أَحَق‌ُّ أَنْ‌ تَخْشَاه‌ُ فَلَمَّا قَضَي‌ زَيْدٌ مِنْهَا وَطَرَاً زَوَّجْنَاكَهَا لِكَيْلاَ يَكُون‌َ عَلَي‌ الْمُؤْمِنِين‌َ حَرَج‌ٌ فِي‌ أَزْوَاج‌ِ أَدْعِيَائِهِم‌ْ إِذَا قَضَوْا مِنْهُن‌َّ وَطَرَاً وَ كَان‌َ أَمْرُ الله‌ِ مَفْعُولاً (احزاب: 37)

(به خاطر بياور) زمانى را كه به آن كس كه خداوند به او نعمت داده بود و تو نيز به او نعمت داده بودى [به فرزند خوانده‏ات «زيد»] مى‏گفتى: «همسرت را نگاه‏دار و از خدا بپرهيز!» (و پيوسته اين امر را تكرار مى‏كردى) و در دل چيزى را پنهان مى‏داشتى كه خداوند آن را آشكار مى‏كند و از مردم مى‏ترسيدى در حالى كه خداوند سزاوارتر است كه از او بترسى! هنگامى كه زيد نيازش را از آن زن به سرآورد (و از او جدا شد)، ما او را به همسرى تو درآورديم تا مشكلى براى مؤمنان در ازدواج با همسران پسر خوانده‏هايشان- هنگامى كه طلاق گيرند- نباشد و فرمان خدا انجام شدنى است (و سنّت غلط تحريم اين زنان بايد شكسته شود). (37)


مَا كَان‌َ عَلَي‌ النَّبِي‌ِّ مِن‌ْ حَرَج‌ٍ فِيمَا فَرَض‌َ الله‌ُ لَه‌ُ سُنَّة‌َ الله‌ِ فِي‌ الَّذِين‌َ خَلَوْا مِنْ‌ قَبْل‌ُ وَ كَان‌َ أَمْرُ الله‌ِ قَدَرَاً مَقْدُورَاً (احزاب: 38)

هيچ گونه منعى بر پيامبر در آنچه خدا بر او واجب كرده نيست اين سنّت الهى در مورد كسانى كه پيش از اين بوده‏اند نيز جارى بوده و فرمان خدا روى حساب و برنامه دقيقى است! (38)


الَّذِين‌َ يُبَلِّغُون‌َ رِسَالاَت‌ِ الله‌ِ وَ يَخْشَوْنَه‌ُ وَ لاَ يَخْشَوْن‌َ أَحَدَاً إِلاَّ الله‌َ وَ كَفَي‌ بِالله‌ِ حَسِيبَاً (احزاب: 39)

(پيامبران) پيشين كسانى بودند كه تبليغ رسالتهاى الهى مى‏كردند و (تنها) از او مى ترسيدند، و از هيچ كس جز خدا بيم نداشتند و همين بس كه خداوند حسابگر (و پاداش‏دهنده اعمال آنها) است! (39)


مَا كَان‌َ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِنْ‌ رِجَالِكُم‌ْ وَ لَكِنْ‌ رَسُول‌َ الله‌ِ وَ خَاتَم‌َ النَّبِيِّين‌َ وَ كَان‌َ الله‌ُ بِكُل‌ِّ شَي‌ْءٍ عَلِيمَاً (احزاب: 40)

محمّد (ص) پدر هيچ يك از مردان شما نبوده و نيست ولى رسول خدا و ختم‏كننده و آخرين پيامبران است و خداوند به همه چيز آگاه است! (40)


وَ سَبِّحُوه‌ُ بُكْرَة‌ً وَ أَصِيلاً (احزاب: 42)

و صبح و شام او را تسبيح گوييد! (42)


هُوَ الَّذِي‌ يُصَلِّي‌ عَلَيْكُم‌ْ وَ مَلاَئِكَتُه‌ُ لِيُخْرِجَكُمْ‌ مِن‌َ الظُّلُمَات‌ِ إِلَي‌ النُّورِ وَ كَان‌َ بِالْمُؤْمِنِين‌َ رَحِيمَاً (احزاب: 43)

او كسى است كه بر شما درود و رحمت مى‏فرستد، و فرشتگان او (نيز) براى شما تقاضاى رحمت مى‏كنند تا شما را از ظلمات (جهل و شرك گناه) به سوى نور (ايمان و علم و تقوا) رهنمون گردد او نسبت به مؤمنان همواره مهربان بوده است! (43)


تَحِيَّتُهُم‌ْ يَوْم‌َ يَلْقَوْنَه‌ُ سَلاَم‌ٌ وَ أَعَدَّ لَهُم‌ْ أَجْرَاً كَرِيمَاً (احزاب: 44)

تحيّت آنان در روزى كه او را ديدار مى‏كنند سلام است و براى آنها پاداش پرارزشى فراهم ساخته است. (44)


يَا أَيُّهَا النَّبِي‌ُّ إِنَّا أَرْسَلْنَاك‌َ شَاهِدَاً وَ مُبَشِّرَاً وَ نَذِيرَاً (احزاب: 45)

اى پيامبر! ما تو را گواه فرستاديم و بشارت‏دهنده و انذاركننده! (45)


وَ دَاعِيَاً إِلَي‌ الله‌ِ بِإِذْنِه‌ِ وَ سِرَاجَاً مُنِيرَاً (احزاب: 46)

و تو را دعوت‏كننده بسوى خدا به فرمان او قرار داديم، و چراغى روشنى‏بخش! (46)


وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِين‌َ بِأَنَّ‌ لَهُمْ‌ مِن‌َ الله‌ِ فَضْلاً كَبِيرَاً (احزاب: 47)

و مؤمنان را بشارت ده كه براى آنان از سوى خدا فضل بزرگى است. (47)


وَ لاَ تُطِع‌ِ الْكَافِرِين‌َ وَالْمُنَافِقِين‌َ وَ دَع‌ْ أَذَاهُم‌ْ وَ تَوَكَّل‌ْ عَلَي‌ الله‌ِ وَ كَفَي‌ بِالله‌ِ وَكِيلاً (احزاب: 48)

و از كافران و منافقان اطاعت مكن، و به آزارهاى آنها اعتنا منما، و بر خدا توكّل كن، و همين بس كه خدا حامى و مدافع (تو) است! (48)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا إِذَا نَكَحْتُم‌ُ الْمُؤْمِنَات‌ِ ثُم‌َّ طَلَّقْتُمُوهُن‌َّ مِنْ‌ قَبْل‌ِ أَنْ‌ تَمَسُّوهُن‌َّ فَمَا لَكُم‌ْ عَلَيْهِن‌َّ مِن‌ْ عِدَّة‌ٍ تَعْتَدُّونَهَا فَمَتِّعُوهُن‌َّ وَ سَرِّحُوهُن‌َّ سَرَاحَاً جَمِيلاً (احزاب: 49)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! هنگامى كه با زنان با ايمان ازدواج كرديد و قبل از همبستر شدن طلاق داديد، عدّه‏اى براى شما بر آنها نيست كه بخواهيد حساب آن را نگاه داريد آنها را با هديه مناسبى بهره‏مند سازيد و بطرز شايسته‏اى رهايشان كنيد. (49)


يَا أَيُّهَا النَّبِي‌ُّ إِنَّا أَحْلَلْنَا لَك‌َ أَزْوَاجَك‌َ الاَّتِي‌‌ آتَيْت‌َ أُجُورَهُن‌َّ وَ مَا مَلَكَت‌ْ يَمِينُك‌َ مِمَّا أَفَاءَ الله‌ُ عَلَيْك‌َ وَ بَنَات‌ِ عَمِّك‌َ وَ بَنَات‌ِ عَمَّاتِك‌َ وَ بَنَات‌ِ خَالِك‌َ وَ بَنَات‌ِ خَالاَتِك‌َ الاَّتِي‌‌ هَاجَرْن‌َ مَعَك‌َ وَامْرَأَة‌ً مُؤْمِنَة‌ً إِنْ‌ وَهَبَت‌ْ نَفْسَهَا لِلنَّبِي‌ِّ إِن‌ْ أَرَادَ النَّبِي‌ُّ أَنْ‌ يَسْتَنْكِحَهَا خَالِصَة‌ً لَك‌َ مِنْ‌ دُون‌ِ الْمُؤْمِنِين‌َ قَدْ عَلِمْنَا مَا فَرَضْنَا عَلَيْهِم‌ْ فِي‌ أَزْوَاجِهِم‌ْ وَ مَا مَلَكَت‌ْ أَيْمَانُهُم‌ْ لِكَيْلاَ يَكُون‌َ عَلَيْك‌َ حَرَج‌ٌ وَ كَان‌َ الله‌ُ غَفُورَاً رَحِيمَاً (احزاب: 50)

اى پيامبر! ما همسران تو را كه مهرشان را پرداخته‏اى براى تو حلال كرديم، و همچنين كنيزانى كه از طريق غنايمى كه خدا به تو بخشيده است مالك شده‏اى و دختران عموى تو، و دختران عمّه‏ها، و دختران دايى تو، و دختران خاله‏ها كه با تو مهاجرت كردند (ازدواج با آنها براى تو حلال است) و هر گاه رن با ايمانى خود را به پيامبر ببخشد (و مهرى براى خود نخواهد) چنانچه پيامبر بخواهد مى‏تواند او را به همسرى برگزيند امّا چنين ازدواجى تنها براى تو مجاز است نه ديگر مؤمنان ما مى‏دانيم براى آنان در مورد همسرانشان و كنيزانشان چه حكمى مقرّر داشته‏ايم (و مصلحت آنان چه حكمى را ايجاب مى‏كند) اين بخاطر آن است كه مشكلى (در اداى رسالت) بر تو نباشد (و از اين راه حاميان فزونترى فراهم سازى) و خداوند آمرزنده و مهربان است! (50)


تُرْجِي‌ مَنْ‌ تَشَاءُ مِنْهُن‌َّ وَ تُؤْوِي‌ إِلَیْکَ مَنْ‌ تَشَاءُ وَ مَن‌ِ ابْتَغَيْت‌َ مِمَّن‌ْ عَزَلْت‌َ فَلاَ جُنَاح‌َ عَلَيْك‌َ ذَلِك‌َ أَدْنَي‌ أَنْ‌ تَقَرَّ أَعْيُنُهُن‌َّ وَ لاَ يَحْزَن‌َّ وَ يَرْضَيْن‌َ بِمَا آتيْتَهُن‌َّ كُلُّهُن‌َّ وَالله‌ُ يَعْلَم‌ُ مَا فِي‌ قُلُوبِكُم‌ْ وَ كَان‌َ الله‌ُ عَلِيمَاً حَلِيمَاً (احزاب: 51)

(موعد) هر يك از همسرانت را بخواهى مى‏توانى به تأخير اندازى، و هر كدام را بخواهى نزد خود جاى دهى و هر گاه بعضى از آنان را كه بركنار ساخته‏اى بخواهى نزد خود جاى دهى، گناهى بر تو نيست اين حكم الهى براى روشنى چشم آنان، و اينكه غمگين نباشند و به آنچه به آنان مى‏دهى همگى راضى شوند نزديكتر است و خدا آنچه را در قلوب شماست مى‏داند، و خداوند دانا و بردبار است (از مصالح بندگان خود با خبر است، و در كيفر آنها عجله نمى‏كند)! (51)


لاَ يَحِل‌ُّ لَك‌َ النِّسَاءُ مِنْ‌ بَعْدُ وَ لاَ أَنْ‌ تَبَدَّل‌َ بِهِن‌َّ مِن‌ْ أَزْوَاج‌ٍ وَ لَوْ أَعْجَبَك‌َ حُسْنُهُن‌َّ إِلاَّ مَا مَلَكَت‌ْ يَمِينُك‌َ وَ كَان‌َ الله‌ُ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ رَقِيبَاً (احزاب: 52)

بعد از اين ديگر زنى بر تو حلال نيست، و نمى‏توانى همسرانت را به همسران ديگرى مبدّل كنى [بعضى را طلاق دهى و همسر ديگرى به جاى او برگزينى‏] هر چند جمال آنها مورد توجّه تو واقع شود، مگر آنچه كه بصورت كنيز در ملك تو درآيد! و خداوند ناظر و مراقب هر چيز است (و با اين حكم فشار قبايل عرب را در اختيار همسر از آنان، از تو برداشتيم). (52)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا لاَ تَدْخُلُوا بُيُوت‌َ النَّبِي‌ِّ إِلاَّ أَنْ‌ يُؤْذَن‌َ لَكُم‌ْ إِلَي‌ طَعَام‌ٍ غَيْرَ نَاظِرِين‌َ إِنَاه‌ُ وَ لَكِنْ‌ إِذَا دُعِيتُم‌ْ فَادْخُلُوا فَإِذَا طَعِمْتُم‌ْ فَانْتَشِرُوا وَ لاَ مُسْتَأْنِسِين‌َ لِحَدِيث‌ٍ إِن‌َّ ذَلِكُم‌ْ كَان‌َ يُؤْذِي‌ النَّبِي‌َّ فَيَسْتَحْيِی مِنْكُم‌ْ وَالله‌ُ لاَ يَسْتَحْیِي مِن‌َ الْحَق‌ِّ وَ إِذَا سَأَلْتُـمُوهُن‌َّ مَتَاعَاً فَاسْأَلُوهُن‌َّ مِنْ‌ وَرَاءِ حِجَاب‌ٍ ذَلِكُم‌ْ أَطْهَر لِقُلُوبِكُم‌ْ وَ قُلُوبِهِن‌َّ وَ مَا كَان‌َ لَكُم‌ْ أَنْ‌ تُؤْذُوا رَسُول‌َ الله‌ِ وَ لاَ أَنْ‌ تَنْكِحُوا أَزْوَاجَه‌ُ مِنْ‌ بَعْدِه‌ِ أَبَدَاً إِن‌َّ ذَلِكُم‌ْ كَان‌َ عِنْدَ الله‌ِ عَظِيمَاً (احزاب: 53)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! در خانه‏هاى پيامبر داخل نشويد مگر به شما براى صرف غذا اجازه داده شود، در حالى كه (قبل از موعد نياييد و) در انتظار وقت غذا ننشينيد امّا هنگامى كه دعوت شديد داخل شويد و وقتى غذا خورديد پراكنده شويد، و (بعد از صرف غذا) به بحث و صحبت ننشينيد اين عمل، پيامبر را ناراحت مى‏نمايد، ولى از شما شرم مى‏كند (و چيزى نمى‏گويد) امّا خداوند از (بيان) حق شرم ندارد! و هنگامى كه چيزى از وسايل زندگى را (بعنوان عاريت) از آنان [همسران پيامبر] مى‏خواهيد از پشت پرده بخواهيد اين كار براى پاكى دلهاى شما و آنها بهتر است! و شما حق نداريد رسول خدا را آزار دهيد، و نه هرگز همسران او را بعد از او به همسرى خود درآوريد كه اين كار نزد خدا بزرگ است! (53)


لاَ جُنَاح‌َ عَلَيْهِن‌َّ فِي‌ آبَائِهِن‌َّ وَ لاَ أَبْنَائِهِن‌َّ وَ لاَ إِخْوَانِهِن‌َّ وَ لاَ أَبْنَاءِ إِخْوَانِهِن‌َّ وَ لاَ أَبْنَاءِ أَخَوَاتِهِن‌َّ وَ لاَ نِسَائِهِن‌َّ وَ لاَ مَا مَلَكَت‌ْ أَيْمَانُهُن‌َّ وَاتَّقِين‌َ الله‌َ إِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ شَهِيدَاً (احزاب: 55)

بر آنان [همسران پيامبر] گناهى نيست در مورد پدران و فرزندان و برادران و فرزندان برادران و فرزندان خواهران خود و زنان مسلمان و بردگان خويش (كه بدون حجاب و پرده با آنها تماس بگيرند) و تقواى الهى را پيشه كنيد كه خداوند نسبت به هر چيزى شاهد و آگاه است. (55)


إِن‌َّ الله‌َ وَ مَلاَئِكَتَه‌ُ يُصَلُّون‌َ عَلَي‌ النَّبِي‌ِّ يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْه‌ِ وَ سَلِّمُوا تَسْلِيمَاً (احزاب: 56)

خدا و فرشتگانش بر پيامبر درود مى‏فرستد اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، بر او درود فرستيد و سلام گوييد و كاملًا تسليم (فرمان او) باشيد. (56)


إِن‌َّ الَّذِين‌َ يُؤْذُون‌َ الله‌َ وَ رَسُولَه‌ُ لَعَنَهُم‌ُ الله‌ُ فِي‌ الدُّنْيَا وَالْآخِرَة‌ِ وَ أَعَدَّ لَهُم‌ْ عَذَابَاً مُهِينَاً (احزاب: 57)

آنها كه خدا و پيامبرش را آزار مى‏دهند، خداوند آنان را از رحمت خود در دنيا و آخرت دور ساخته، و براى آنها عذاب خواركننده‏اى آماده كرده است. (57)


وَالَّذِين‌َ يُؤْذُون‌َ الْمُؤْمِنِين‌َ وَالْمُؤْمِنَات‌ِ بِغَيْرِ مَا اكْتَسَبُوا فَقَدِ احْتَمَلوا بُهْتَانَاً وَ إِثْمَاً مُبِينَاً (احزاب: 58)

و آنان كه مردان و زنان باايمان را به خاطر كارى كه انجام نداده‏اند آزار مى‏دهند بار بهتان و گناه آشكارى را به دوش كشيده‏اند. (58)


يَا أَيُّهَا النَّبِي‌ُّ قُل‌ْ لِأَِزْوَاجِك‌َ وَ بَنَاتِك‌َ وَ نِسَاءِ الْمُؤْمِنِين‌َ يُدْنِين‌َ عَلَيْهِن‌َّ مِنْ‌ جَلاَبِيبِهِن‌َّ ذَلِك‌َ أَدْنَي‌ أَنْ‌ يُعْرَفْن‌َ فَلاَ يُؤْذَيْن‌َ وَ كَان‌َ الله‌ُ غَفُورَاً رَحِيمَاً (احزاب: 59)

اى پيامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: «جلبابها [روسرى‏هاى بلند] خود را بر خويش فروافكنند، اين كار براى اينكه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگيرند بهتر است (و اگر تا كنون خطا و كوتاهى از آنها سر زده توبه كنند) خداوند همواره آمرزنده رحيم است. (59)


لَئِنْ‌ لَم‌ْ يَنْتَه‌ِ الْمُنَافِقُون‌َ وَالَّذِين‌َ فِي‌ قُلُوبِهِمْ‌ مَرَض‌ٌ وَالْمُرْجِفُون‌َ فِي‌ الْمَدِينَة‌ِ لَنُغْرِيَنَّك‌َ بِهِم‌ْ ثُم‌َّ لاَ يُجَاوِرُونَك‌َ فِيهَا إِلاَّ قَلِيلاً (احزاب: 60)

اگر منافقان و بيماردلان و آنها كه اخبار دروغ و شايعات بى‏اساس در مدينه پخش مى كنند دست از كار خود بر ندارند، تو را بر ضدّ آنان مى‏شورانيم، سپس جز مدّت كوتاهى نمى‏توانند در كنار تو در اين شهر بمانند! (60)


مَلْعُونِين‌َ أَيْنَمَا ثُقِفُوا أُخِذُوا وَ قُتِّلُوا تَقْتِيلاً (احزاب: 61)

و از همه جا طرد مى‏شوند، و هر جا يافته شوند گرفته خواهند شد و به سختى به قتل خواهند رسيد! (61)


سُنَّة‌َ الله‌ِ فِي‌ الَّذِين‌َ خَلَوْا مِنْ‌ قَبْل‌ُ وَ لَن‌ْ تَجِدَ لِسُنَّة‌ِ الله‌ِ تَبْدِيلاً (احزاب: 62)

اين سنّت خداوند در اقوام پيشين است، و براى سنّت الهى هيچ گونه تغيير نخواهى يافت! (62)


يَسْأَلُك‌َ النَّاس‌ُ عَن‌ِ السَّاعَة‌ِ قُل‌ْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِنْدَ الله‌ِ وَ مَا يُدْرِيك‌َ لَعَل‌َّ السَّاعَة‌َ تَكُون‌ُ قَرِيبَاً (احزاب: 63)

مردم از تو درباره (زمان قيام) قيامت سؤال مى‏كنند، بگو: «علم آن تنها نزد خداست!» و چه مى‏دانى شايد قيامت نزديك باشد! (63)


إِن‌َّ الله‌َ لَعَن‌َ الْكَافِرِين‌َ وَ أَعَدَّ لَهُم‌ْ سَعِيرَاً (احزاب: 64)

خداوند كافران را لعن كرده (و از رحمت خود دور داشته) و براى آنان آتش سوزاننده‏اى آماده نموده است، (64)


خَالِدِين‌َ فِيهَا أَبَدَاً لاَ يَجِدُون‌َ وَلِيَّاً وَ لاَ نَصِيرَاً (احزاب: 65)

در حالى كه همواره در آن تا ابد مى‏مانند، و ولىّ و ياورى نخواهند يافت! (65)


يَوْم‌َ تُقَلَّب‌ُ وُجُوهُهُم‌ْ فِي‌ النَّارِ يَقُولُون‌َ يَا لَيْتَنَا أَطَعْنَا الله‌َ وَ أَطَعْنَا الرَّسُولَاْ (احزاب: 66)

در آن روز كه صورتهاى آنان در آتش (دوزخ) دگرگون خواهد شد (از كار خويش پشيمان مى‏شوند و) مى‏گويند: «اى كاش خدا و پيامبر را اطاعت كرده بوديم!» (66)


وَ قَالُوا رَبَّنَا إِنَّا أَطَعْنَا سَادَتَنَا وَ كُبَرَاءَنَا فَأَضَلُّونَا السَّبيلَاْ (احزاب: 67)

و مى‏گويند: «پروردگارا! ما از سران و بزرگان خود اطاعت كرديم و ما را گمراه ساختند! (67)


رَبَّنَا آتِهِم‌ْ ضِعْفَيِن‌ِ مِن‌َ الْعَذَاب‌ِ وَالْعَنْهُم‌ْ لَعْنَاً كَبِيرَاً (احزاب: 68)

پروردگارا! آنان را از عذاب، دو چندان ده و آنها را لعن بزرگى فرما!» (68)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا لاَ تَكُونُوا كَالَّذِين‌َ آذَوْا مُوسَي‌ فَبَرَّأَه‌ُ الله‌ُ مِمَّا قَالُوا وَ كَان‌َ عِنْدَ الله‌ِ وَجِيهَاً (احزاب: 69)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! همانند كسانى نباشيد كه موسى را آزار دادند و خداوند او را از آنچه در حق او مى‏گفتند مبرا ساخت و او نزد خداوند، آبرومند (و گرانقدر) بود! (69)


يَا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا اتَّقُوا الله‌َ وَ قُولُوا قَوْلاَ سَدِيدَاً (احزاب: 70)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! تقواى الهى پيشه كنيد و سخن حق بگوييد ... (70)


يُصْلِح‌ْ لَكُم‌ْ أَعْمَالَكُم‌ْ وَ يَغْفِرْ لَكُم‌ْ ذُنُوبَكُم‌ْ وَ مَنْ‌ يُطِع‌ِ الله‌َ وَ رَسُولَه‌ُ فَقَدْ فَازَ فَوْزَاً عَظِيمَاً (احزاب: 71)

تا خدا كارهاى شما را اصلاح كند و گناهانتان را بيامرزد و هر كس اطاعت خدا و رسولش كند، به رستگارى (و پيروزى) عظيمى دست يافته است! (71)


إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَة‌َ عَلَي‌ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ وَالْجِبَال‌ِ فَأَبَيْن‌َ أَنْ‌ يَحْمِلْنَهَا وَ أَشْفَقْن‌َ مِنْهَا وَ حَمَلَهَا الْإِنْسَان‌ُ إِنَّه‌ُ كَان‌َ ظَلُومَاً جَهُولاً (احزاب: 72)

ما امانت (تعهّد، تكليف، و ولايت الهيّه) را بر آسمانها و زمين و كوه‏ها عرضه داشتيم، آنها از حمل آن سر برتافتند، و از آن هراسيدند امّا انسان آن را بر دوش كشيد او بسيار ظالم و جاهل بود، (چون قدر اين مقام عظيم را نشناخت و به خود ستم كرد)! (72)


لِيُعَذِّب‌َ الله‌ُ الْمُنَافِقِين‌َ وَالْمُنَافِقَات‌ِ وَالْمُشْرِكِين‌َ وَالْمُشْرِكَات‌ِ وَ يَتُوب‌َ الله‌ُ عَلَي‌ الْمُؤْمِنِين‌َ وَالْمُؤْمِنَات‌ِ وَ كَان‌َ الله‌ُ غَفُورَاً رَحِيمَاً (احزاب: 73)

هدف اين بود كه خداوند مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشرك را (از مؤمنان جدا سازد و آنان را) عذاب كند، و خدا رحمت خود را بر مردان و زنان باايمان بفرستد خداوند همواره آمرزنده و رحيم است! (73)


الْحَمْدُ لِالله‌ِ الَّذِي‌ لَه‌ُ مَا فِي‌ السَّمَاوَات‌ِ وَ مَا فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَ لَه‌ُ الْحَمْدُ فِي‌ الْآخِرَة‌ِ وَ هُوَ الْحَكِيم‌ُ الْخَبِيرُ (سبأ: 1)

حمد (و ستايش) مخصوص خداوندى است كه تمام آنچه در آسمانها و زمين است از آن اوست و (نيز) حمد (و سپاس) براى اوست در سراى آخرت و او حكيم و آگاه است. (1)


يَعْلَم‌ُ مَا يَلِج‌ُ فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَ مَا يَخْرُج‌ُ مِنْهَا وَ مَا يَنْزِل‌ُ مِن‌َ السَّمَاءِ وَ مَا يَعْرُج‌ُ فِيهَا وَ هُوَ الرَّحِيم‌ُ الْغَفُورُ (سبأ: 2)

آنچه در زمين فرومى‏رود و آنچه را از آن برمى‏آيد مى‏داند، و (همچنين) آنچه از آسمان نازل مى‏شود و آنچه بر آن بالا مى‏رود و او مهربان و آمرزنده است. (2)


وَ قَال‌َ الَّذِين‌َ كَفَرُوا لاَ تَأْتِينَا السَّاعَة‌ُ قُل‌ْ بَلَي‌ وَ رَبِّي‌ لَتَأْتِيَنَّكُم‌ْ عَالِم‌ِ الْغَيْب‌ِ لاَ يَعْزُب‌ُ عَنْه‌ُ مِثْقَال‌ُ ذَرَّة‌ٍ فِي‌ السَّمَاوَات‌ِ وَ لاَ فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَ لاَ أَصْغَرُ مِنْ‌ ذَلِك‌َ وَ لاَ أَكْبَرُ إِلاَّ فِي‌ كِتَاب‌ٍ مُبِين‌ٍ (سبأ: 3)

كافران گفتند: «قيامت هرگز به سراغ ما نخواهد آمد!» بگو: «آرى به پروردگارم سوگند كه به سراغ شما خواهد آمد، خداوندى كه از غيب آگاه است و به اندازه سنگينى ذرّه‏اى در آسمانها و زمين از علم او دور نخواهد ماند، و نه كوچكتر از آن و نه بزرگتر، مگر اينكه در كتابى آشكار ثبت است!» (3)


لِيَجْزِي‌َ الَّذِين‌َ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَات‌ِ أُولَئِك‌َ لَهُمْ‌ مَغْفِرَة‌ٌ وَ رِزْق‌ٌ كَرِيم‌ٌ (سبأ: 4)

تا كسانى را كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام داده‏اند پاداش دهد براى آنان مغفرت و روزى پرارزشى است! (4)


وَالَّذِين‌َ سَعَوْا فِي‌ آيَاتِنَا مُعَاجِزِين‌َ أُولَئِك‌َ لَهُم‌ْ عَذَاب‌ٌ مِنْ‌ رِجْزٍ أَلِيم‌ٌ (سبأ: 5)

و كسانى كه سعى در (تكذيب) آيات ما داشتند و گمان كردند مى‏توانند از حوزه قدرت ما بگريزند، عذابى بد و دردناك خواهند داشت! (5)


وَ يَرَي‌ الَّذِين‌َ أُوتُوا الْعِلْم‌َ الَّذِي‌ أُنْزِل‌َ إِلَيْك‌َ مِنْ‌ رَبِّك‌َ هُوَ الْحَق‌َّ وَ يَهْدِي‌ إِلَي‌ صِرَاط‌ِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ (سبأ: 6)

كسانى كه به ايشان علم داده شده، آنچه را از سوى پروردگارت بر تو نازل شده حق مى دانند و به راه خداوند عزيز و حميد هدايت مى‏كند. (6)


وَ قَال‌َ الَّذِين‌َ كَفَرُوا هَل‌ْ نَدُلُّكُم‌ْ عَلَي‌ رَجُل‌ٍ يُنَبِّئُكُم‌ْ إِذَا مُزِّقْتُم‌ْ كُل‌َّ مُمَزَّق‌ٍ إِنَّكُم‌ْ لَفِي‌ خَلْق‌ٍ جَدِيدٍ (سبأ: 7)

و كافران گفتند: «آيا مردى را به شما نشان دهيم كه به شما خبر مى‏دهد هنگامى كه (مُرديد و) سخت از هم متلاشى شديد، (بار ديگر) آفرينش تازه‏اى خواهيد يافت؟! (7)


أَفْتَرَي‌ عَلَي‌ الله‌ِ كَذِبَاً أَمْ‌ بِه‌ِ جِنَّة‌ٌ بَل‌ِ الَّذِين‌َ لاَ يُؤْمِنُون‌َ بِالْآخِرَة‌ِ فِي‌ الْعَذَاب‌ِ وَالضَّلاَل‌ِ الْبَعِيدِ (سبأ: 8)

آيا او بر خدا دروغ بسته يا به نوعى جنون گرفتار است؟!» (چنين نيست)، بلكه كسانى كه به آخرت ايمان نمى‏آورند، در عذاب و گمراهى دورى هستند (و نشانه گمراهى آنها همين انكار شديد است). (8)


أَفَلَم‌ْ يَرَوْا إِلَي‌ مَا بَيْن‌َ أَيْدِيهِم‌ْ وَ مَا خَلْفَهُمْ‌ مِن‌َ السَّمَاءِ وَالْأَرْض‌ِ إِنْ‌ نَشَأْ نَخْسِف‌ْ بِهِم‌ُ الْأَرْض‌َ أَوْ نُسْقِط‌ْ عَلَيْهِم‌ْ كِسَفَاً مِن‌َ السَّمَاءِ إِن‌َّ فِي‌ ذَلِك‌َ لَآيَة‌ً لِكُل‌ِّ عَبْدٍ مُنِيب‌ٍ (سبأ: 9)

آيا به آنچه پيش رو و پشت سر آنان از آسمان و زمين قرار دارد نگاه نكردند (تا به قدرت خدا بر همه چيز واقف شوند)؟! اگر ما بخواهيم آنها را (با يك زمين‏لرزه) در زمين فرومى‏بريم، يا قطعه‏هايى از سنگهاى آسمانى را بر آنها فرومى‏ريزيم در اين نشانه‏اى است (بر قدرت خدا) براى هر بنده توبه‏كار! (9)


وَ لَقَدْ آتَيْنَا دَاوُدَ مِنَّا فَضْلاً يَا جِبَال‌ُ أَوِّبِي‌ مَعَه‌ُ وَالطَّيْرَ وَ أَلَنَّا لَه‌ُ الْحَدِيدَ (سبأ: 10)

و ما به داوود از سوى خود فضيلتى بزرگ بخشيديم (ما به كوه‏ها و پرندگان گفتيم:) اى كوه‏ها و اى پرندگان! با او هم‏آواز شويد و همراه او تسبيح خدا گوييد! و آهن را براى او نرم كرديم. (10)


أَن‌ِ اعْمَل‌ْ سَابِغَات‌ٍ وَ قَدِّرْ فِي‌ السَّرْدِ وَاعْمَلُوا صَالِحَاً إِنِّي‌ بِمَا تَعْمَلُون‌َ بَصِيرٌ (سبأ: 11)

(و به او گفتيم:) زره‏هاى كامل و فراخ بساز، و حلقه‏ها را به اندازه و متناسب كن! و عمل صالح بجا آوريد كه من به آنچه انجام ميدهيد بينا هستم! (11)


وَ لِسُلَيْمَـان‌َ الرِّيح‌َ غُدُوُّهَا شَهْرٌ وَ رَوَاحُهَا شَهْرٌ وَ أَسَلْنَا لَه‌ُ عَيْن‌َ الْقِطْرِ وَ مِن‌َ الْجِن‌ِّ مَنْ‌ يَعْمَل‌ُ بَيْن‌َ يَدَيْه‌ِ بِإِذْن‌ِ رَبِّه‌ِ وَ مَنْ‌ يَزِغ‌ْ مِنْهُم‌ْ عَن‌ْ أَمْرِنَا نُذِقْه‌ُ مِن‌ْ عَذَاب‌ِ السَّعِيرِ (سبأ: 12)

و براى سليمان باد را مسخّر ساختيم كه صبحگاهان مسير يك ماه را مى‏پيمود و عصرگاهان مسير يك ماه را و چشمه مس (مذاب) را براى او روان ساختيم و گروهى از جنّ پيش روى او به اذن پروردگارش كار مى‏كردند و هر كدام از آنها كه از فرمان ما سرپيچى مى‏كرد، او را عذاب آتش سوزان مى‏چشانيم! (12)


يَعْمَلُون‌َ لَه‌ُ مَا يَشَاءُ مِنْ‌ مَحَارِيب‌َ وَ تَمَاثِيل‌َ وَ جِفَان‌ٍ كَالْجَوَاب‌ِ وَ قُدُورٍ رَاسِيَات‌ٍ اعْمَلُوا آل‌َ دَاوُدَ شُكْرَاً وَ قَلِيل‌ٌ مِن‌ْ عِبَادِي‌َ الشَّكُورُ (سبأ: 13)

آنها هر چه سليمان مى‏خواست برايش درست مى‏كردند: معبدها، تمثالها، ظروف بزرگ غذا همانند حوضها، و ديگهاى ثابت (كه از بزرگى قابل حمل و نقل نبود و به آنان گفتيم:) اى آل داوود! شكر (اين همه نعمت را) بجا آوريد ولى عده كمى از بندگان من شكرگزارند! (13)


لَقَدْ كَان‌َ لِسَبَاءٍ فِي‌ مَسْكَنِهِم‌ْ آيَة‌ٌ جَنَّتَان‌ِ عَنْ‌ يَمِين‌ٍ وَ شِمَال‌ٍ كُلُوا مِنْ‌ رِزْق‌ِ رَبِّكُم‌ْ وَاشْكُرُوا لَه‌ُ بَلْدَة‌ٌ طَيِّبَة‌ٌ وَ رَب‌ٌّ غَفُورٌ (سبأ: 15)

براى قوم «سبا» در محل سكونتشان نشانه‏اى (از قدرت الهى) بود: دو باغ (بزرگ و گسترده) از راست و چپ (رودخانه عظيم با ميوه‏هاى فراوان و به آنها گفتيم:) از روزى پروردگارتان بخوريد و شكر او را بجا آوريد شهرى است پاك و پاكيزه، و پروردگارى آمرزنده (و مهربان)! (15)


فَأَعْرَضُوا فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِم‌ْ سَيْل‌َ الْعَرِم‌ِ وَ بَدَّلْنَاهُمْ‌ بِجَنَّتَيْهِم‌ْ جَنَّتَيْن‌ِ ذَوَاتَي‌ْ أُكُل‌ٍ خَمْط‌ٍ وَ أَثْل‌ٍ وَ شَي‌ْءٍ مِنْ‌ سِدْرٍ قَلِيل‌ٍ (سبأ: 16)

امّا آنها (از خدا) روى‏گردان شدند، و ما سيل ويرانگر را بر آنان فرستاديم، و دو باغ (پربركت) شان را به دو باغ (بى‏ارزش) با ميوه‏هاى تلخ و درختان شوره گز و اندكى درخت سدر مبدّل ساختيم! (16)


ذَلِك‌َ جَزَيْنَاهُمْ‌ بِمَا كَفَرُوا وَ هَل‌ْ نُجَازِي‌ إِلاَّ الْكَفُورَ (سبأ: 17)

اين كيفر را بخاطر كفرانشان به آنها داديم و آيا جز كفران كننده را كيفر مى‏دهيم؟! (17)


وَ جَعَلْنَا بَيْنَهُم‌ْ وَ بَيْن‌َ الْقُرَي‌ الَّتِي‌ بَارَكْنَا فِيهَا قُرَي‌ً ظَاهِرَة‌ً وَ قَدَّرْنَا فِيهَا السَّيْرَ سِيرُوا فِيهَا لَيَالِي‌َ وَ أَيَّامَاً آمِنِين‌َ (سبأ: 18)

و ميان آنها و شهرهايى كه بركت داده بوديم، آباديهاى آشكارى قرار داديم و سفر در ميان آنها را بطور متناسب (با فاصله نزديك) مقرّر داشتيم (و به آنان گفتيم:) شبها و روزها در اين آباديها با ايمنى (كامل) سفر كنيد! (18)


فَقَالُوا رَبَّنَا بَاعِدْ بَيْن‌َ أَسْفَارِنَا وَ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُم‌ْ فَجَعَلْنَاهُم‌ْ أَحَادِيث‌َ وَ مَزَّقْنَاهُم‌ْ كُل‌َّ مُمَزَّق‌ٍ إِن‌َّ فِي‌ ذَلِك‌َ لَآيَات‌ٍ لِكُل‌ِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ (سبأ: 19)

ولى (اين ناسپاس مردم) گفتند: «پروردگارا! ميان سفرهاى ما دورى بيفكن» (تا بينوايان نتوانند دوش به دوش اغنيا سفر كنند! و به اين طريق) آنها به خويشتن ستم كردند! و ما آنان را داستانهايى (براى عبرت ديگران) قرار داديم و جمعيّتشان را متلاشى ساختيم در اين ماجرا، نشانه‏هاى عبرتى براى هر صابر شكرگزار است. (19)


وَ لَقَدْ صَدَّق‌َ عَلَيْهِم‌ْ إِبْلِيس‌ُ ظَنَّه‌ُ فَاتَّبَعُوه‌ُ إِلاَّ فَرِيقَاً مِن‌َ الْمُؤْمِنين‌َ (سبأ: 20)

(آرى) بيقين، ابليس گمان خود را درباره آنها محقّق يافت كه همگى از او پيروى كردند جز گروه اندكى از مؤمنان! (20)


وَ مَا كَان‌َ لَه‌ُ عَلَيْهِمْ‌ مِنْ‌ سُلْطَان‌ٍ إِلاَّ لِنَعْلَم‌َ مَنْ‌ يُؤْمِن‌ُ بِالْآخِرَة‌ِ مِمَّن‌ْ هُوَ مِنْهَا فِي‌ شَك‌ٍّ وَ رَبُّك‌َ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ حَفِيظ‌ٌ (سبأ: 21)

او سلطه بر آنان نداشت جز براى اينكه مؤمنان به آخرت را از آنها كه در شكّ هستند باز شناسيم و پروردگار تو، نگاهبان همه چيز است! (21)


قُل‌ِ ادْعُوا الَّذِين‌َ زَعَمْتُمْ‌ مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ لاَ يَمْلِكُون‌َ مِثْقَال‌َ ذَرَّة‌ٍ فِي‌ السَّمَاوَات‌ِ وَ لاَ فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَ مَا لَهُم‌ْ فِيهِمَا مِنْ‌ شِرْك‌ٍ وَ مَا لَه‌ُ مِنْهُمْ‌ مِنْ‌ ظَهِيرٍ (سبأ: 22)

بگو: «كسانى را كه غير از خدا (معبود خود) مى‏پنداريد بخوانيد! (آنها هرگز گرهى از كار شما نمى‏گشايند، چرا كه) آنها به اندازه ذرّه‏اى در آسمانها و زمين مالك نيستند، و نه در (خلقت و مالكيّت) آنها شريكند، و نه ياور او (در آفرينش) بودند. (22)


وَ لاَ تَنْفَع‌ُ الشَّفَاعَة‌ُ عِنْدَه‌ُ إِلاَّ لِمَن‌ْ إِذن‌َ لَه‌ُ حَتَّي‌ إِذَا فُزِّع‌َ عَنْ‌ قُلُوبِهِم‌ْ قَالُوا مَاذَا قَال‌َ رَبُّكُم‌ْ قَالُوا الْحَق‌َّ وَ هُوَ الْعَلِيُّ‌ الْكَبِيرُ (سبأ: 23)

هيچ شفاعتى نزد او، جز براى كسانى كه اذن داده، سودى ندارد! (در آن روز همه در اضطرابند) تا زمانى كه اضطراب از دلهاى آنان زايل گردد (و فرمان از ناحيه او صادر شود در اين هنگام مجرمان به شفيعان) مى‏گويند: «پروردگارتان چه دستورى داده؟» مى‏گويند: «حقّ را (بيان كرد و اجازه شفاعت درباره مستحقّان داد) و اوست بلندمقام و بزرگ مرتبه!» (23)


قُل‌ْ مَنْ‌ يَرْزُقُكُمْ‌ مِن‌َ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ قُل‌ِ الله‌ُ وَ إِنَّا أَوْ إِيَّاكُم‌ْ لَعَلَي‌ هُدَي‌ً أَوْ فِي‌ ضَلاَل‌ٍ مُبِين‌ٍ (سبأ: 24)

بگو: «چه كسى شما را از آسمانها و زمين روزى مى‏دهد؟» بگو: «اللَّه! و ما يا شما بر (طريق) هدايت يا در ضلالت آشكارى هستيم!» (24)


قُلْ‌ لاَ تُسْأَلُون‌َ عَمَّا أَجْرَمْنَا وَ لاَ نُسْأَل‌ُ عَمَّا تَعْمَلُون‌َ (سبأ: 25)

بگو: «شما از گناهى كه ما كرده‏ايم سؤال نخواهيد شد، (همان گونه كه) ما در برابر اعمال شما مسئول نيستيم!» (25)


قُل‌ْ يَجْمَع‌ُ بَيْنَنَا رَبُّنَا ثُم‌َّ يَفْتَح‌ُ بَيْنَنَا بِالْحَق‌ِّ وَ هُوَ الْفَتَّاح‌ُ الْعَلِيم‌ُ (سبأ: 26)

بگو: «پروردگار ما همه ما را جمع مى‏كند، سپس در ميان ما بحق داورى مى‏نمايد (و صفوف مجرمان را از نيكوكاران جدا مى‏سازد)، و اوست داور (و جدا كننده) آگاه!» (26)


وَ مَا أَرْسَلْنَاك‌َ إِلاَّ كَافَّة‌ً لِلنَّاس‌ِ بَشِيرَاً وَ نَذِيرَاً وَ لَكِنَّ‌ أَكْثَرَ النَّاس‌ِ لاَ يَعْلَمُون‌َ (سبأ: 28)

و ما تو را جز براى همه مردم نفرستاديم تا (آنها را به پاداشهاى الهى) بشارت دهى و (از عذاب او) بترسانى ولى بيشتر مردم نمى‏دانند! (28)


وَ يَقُولُون‌َ مَتَي‌ هَذَا الْوَعْدُ إِنْ‌ كُنْتُم‌ْ صَادِقِين‌َ (سبأ: 29)

مى‏گويند: «اگر راست مى‏گوييد، اين وعده (رستاخيز) كى خواهد بود؟!» (29)


قُلْ‌ لَكُمْ‌ ميعَادُ يَوْم‌ٍ لاَ تَسْتَأْخِرُون‌َ عَنْه‌ُ سَاعَة‌ً وَ لاَ تَسْتَقْدِمُون‌َ (سبأ: 30)

بگو: «وعده شما روزى خواهد بود كه نه ساعتى از آن تأخير مى‏كنيد و نه (بر آن) پيشى خواهيد گرفت!» (30)


وَ قَال‌َ الَّذِين‌َ كَفَرُوا لَن‌ْ نُؤْمِن‌َ بِهَذَا الْقُرْآن‌ِ وَ لاَ بِالَّذِي‌ بَيْن‌َ يَدَيْه‌ِ وَ لَوْ تَرَي‌ إِذِ الظَّالِمُون‌َ مَوْقُوفُون‌َ عِنْدَ رَبِّهِم‌ْ يَرْجِع‌ُ بَعْضُهُم‌ْ إِلَي‌ بَعْض‌ٍ الْقَوْل‌َ يَقُول‌ُ الَّذِين‌َ اسْتُضْعِفُوا لِلَّذِين‌َ اسْتَكْبَرُوا لَوْلاَ أَنْتُم‌ْ لَكُنَّا مُؤْمِنِين‌َ (سبأ: 31)

كافران گفتند: «ما هرگز به اين قرآن و كتابهاى ديگرى كه پيش از آن بوده ايمان نخواهيم آورد!» اگر ببينى هنگامى كه اين ستمگران در پيشگاه پروردگارشان (براى حساب و جزا) نگه داشته شده‏اند در حالى كه هر كدام گناه خود را به گردن ديگرى مى‏اندازد (از وضع آنها تعجّب مى‏كنى)! مستضعفان به مستكبران مى‏گويند: «اگر شما نبوديد ما مؤمن بوديم!» (31)


وَ قَال‌َ الَّذِين‌َ اسْتُضْعِفُوا لِلَّذِين‌َ اسْتَكْبَرُوا بَل‌ْ مَكْرُ اللَّيْل‌ِ وَالنَّهَارِ إِذْ تَأْمُرُونَنَا أَنْ‌ نَكْفُرَ بِالله‌ِ وَ نَجْعَل‌َ لَه‌ُ أَندَادَاً وَ أَسَرُّوا النَّدَامَة‌َ لَمَّا رَأَوُا الْعَذَاب‌َ وَ جَعَلْنَا الْأَغْلاَل‌َ فِي‌ أَعْنَاق‌ِ الَّذِين‌َ كَفَرُوا هَل‌ْ يُجْزَوْن‌َ إِلاَّ مَا كَانُوا يَعْمَلُون‌َ (سبأ: 33)

و مستضعفان به مستكبران مى‏گويند: «وسوسه‏هاى فريبكارانه شما در شب و روز (مايه گمراهى ما شد)، هنگامى كه به ما دستور مى‏داديد كه به خداوند كافر شويم و همتايانى براى او قرار دهيم!» و آنان هنگامى كه عذاب (الهى) را مى‏بينند پشيمانى خود را پنهان مى‏كنند (تا بيشتر رسوا نشوند)! و ما غل و زنجيرها در گردن كافران مى نهيم آيا جز آنچه عمل مى‏كردند به آنها جزا داده مى‏شود؟! (33)


وَ مَا أَرْسَلْنَا فِي‌ قَرْيَة‌ٍ مِنْ‌ نَذِيرٍ إِلاَّ قَال‌َ مُتْرَفُوهَا إِنَّا بِمَا أُرْسِلْتُمْ‌ بِه‌ِ كَافِرُون‌َ (سبأ: 34)

و ما در هيچ شهر و ديارى پيامبرى بيم‏دهنده نفرستاديم مگر اينكه مترفين آنها (كه مست ناز و نعمت بودند) گفتند: «ما به آنچه فرستاده شده‏ايد كافريم!» (34)


وَ قَالُوا نَحْن‌ُ أَكْثَرُ أَمْوَالاً وَ أَوْلاَدَاً وَ مَا نَحْن‌ُ بِمُعَذَّبِين‌َ (سبأ: 35)

و گفتند: «اموال و اولاد ما (از همه) بيشتر است (و اين نشانه علاقه خدا به ماست!) و ما هرگز مجازات نخواهيم شد!» (35)


قُل‌ْ إِن‌َّ رَبِّي‌ يَبْسُط‌ُ الرِّزْق‌َ لِمَنْ‌ يَشَاءُ وَ يَقْدِرُ وَ لَكِنَّ‌ أَكْثَرَ النَّاس‌ِ لاَ يَعْلَمُون‌َ (سبأ: 36)

بگو: «پروردگار من روزى را براى هر كس بخواهد وسيع يا تنگ مى‏كند، (اين ربطى به قرب در درگاه او ندارد) ولى بيشتر مردم نمى‏دانند! (36)


وَ مَا أَمْوَالُكُم‌ْ وَ لاَ أَوْلاَدُكُمْ‌ بِالَّتِي‌ تُقَرِّبُكُم‌ْ عِنْدَنَا زُلْفَي‌ إِلاَّ مَن‌ْ آمَن‌َ وَ عَمِل‌َ صَالِحَاً فَأُولَئِكَ‌ لَهُم‌ْ جَزَاءُ الضِّعْف‌ِ بِمَا عَمِلُوا وَ هُم‌ْ فِي‌ الْغُرُفَات‌ِ آمِنُون‌َ (سبأ: 37)

اموال و فرزندانتان هرگز شما را نزد ما مقرّب نمى‏سازد، جز كسانى كه ايمان بياورند و عمل صالحى انجام دهند كه براى آنان پاداش مضاعف در برابر كارهايى است كه انجام داده‏اند و آنها در غرفه‏هاى (بهشتى) در (نهايت) امنيّت خواهند بود! (37)


وَالَّذِين‌َ يَسْعَوْن‌َ فِي‌ آيَاتِنَا مُعَاجِزِين‌َ أُولَئِك‌َ فِي‌ الْعَذَاب‌ِ مُحْضَرُون‌َ (سبأ: 38)

و كسانى كه براى انكار و ابطال آيات ما تلاش مى‏كنند و مى‏پندارند از چنگ قدرت ما فرار خواهند كرد، در عذاب (الهى) احضار مى‏شوند! (38)


قُل‌ْ إِن‌َّ رَبِّي‌ يَبْسُط‌ُ الرِّزْق‌َ لِمَنْ‌ يَشَاءُ مِن‌ْ عِبَادِه‌ِ وَ يَقْدِرُ لَه‌ُ وَ مَا أَنْفَقْتُمْ‌ مِنْ‌ شَي‌ْءٍ فَهُوَ يُخْلِفُه‌ُ وَ هُوَ خَيْرُ الرَّازِقِين‌َ (سبأ: 39)

بگو: «پروردگارم روزى را براى هر كس بخواهد وسعت مى‏بخشد، و براى هر كس بخواهد تنگ (و محدود) مى‏سازد و هر چيزى را (در راه او) انفاق كنيد، عوض آن را مى‏دهد (و جاى آن را پر مى‏كند) و او بهترين روزى‏دهندگان است!» (39)


وَ يَوْم‌َ يَحْشُرُهُم‌ْ جَمِيعَاً ثُم‌َّ يَقُول‌ُ لِلْمَلاَئِكَة‌ِ أَهَؤُلاَءِ إِيَّاكُم‌ْ كَانُوا يَعْبُدُون‌َ (سبأ: 40)

(به خاطر بياور) روزى را كه خداوند همه آنان را بر مى‏انگيزد، سپس به فرشتگان مى‏گويد: «آيا اينها شما را پرستش مى‏كردند؟!» (40)


فَالْيَوْم‌َ لاَ يَمْلِك‌ُ بَعْضُكُم‌ْ لِبَعْض‌ٍ نَفْعَاً وَ لاَ ضَرَّاً وَ نَقُول‌ُ لِلَّذِين‌َ ظَلَمُوا ذُوقُوا عَذَاب‌َ النَّارِ الَّتِي‌ كُنْتُمْ‌ بِهَا تُكَذِّبُون‌َ (سبأ: 42)

(آرى) امروز هيچ يك از شما نسبت به ديگرى مالك سود و زيانى نيست! و به ظالمان مى‏گوييم: «بچشيد عذاب آتشى را كه تكذيب مى‏كرديد!» (42)


وَ إِذَا تُتْلَي‌ عَلَيْهِم‌ْ آيَاتُنَا بَيِّنَات‌ٍ قَالُوا مَا هَذَا إِلاَّ رَجُل‌ٌ يُرِيدُ أَنْ‌ يَصُدَّكُم‌ْ عَمَّا كَان‌َ يَعْبُدُ آبَاؤُكُم‌ْ وَ قَالُوا مَا هَذَا إِلاَّ إِفْك‌ٌ مُفْتَرَي‌ً وَ قَال‌َ الَّذِين‌َ كَفَرُوا لِلْحَق‌ِّ لَمَّا جَاءَهُم‌ْ إِن‌ْ هَذَا إِلاَّ سِحْرٌ مُبِين‌ٌ (سبأ: 43)

و هنگامى كه آيات روشنگر ما بر آنان خوانده مى‏شود، مى‏گويند: «او فقط مردى است كه مى‏خواهد شما را از آنچه پدرانتان مى‏پرستيدند بازدارد!» و مى‏گويند: «اين جز دروغ بزرگى كه (به خدا) بسته شده چيز ديگرى نيست!» و كافران هنگامى كه حق به سراغشان آمد گفتند: «اين، جز افسونى آشكار نيست!» (43)


وَ مَا آتَيْنَاهُمْ‌ مِنْ‌ كُتُب‌ٍ يَدْرُسُونَهَا وَ مَا أَرْسَلْنَا إِلَيْهِم‌ْ قَبْلَك‌َ مِنْ‌ نَذِيرٍ (سبأ: 44)

ما (قبلا) چيزى از كتابهاى آسمانى را به آنان نداده‏ايم كه آن را بخوانند (و به اتّكاي آن سخنان تو را تكذيب كنند)، و پيش از تو هيچ بيم‏دهنده [پيامبرى‏] براى آنان نفرستاديم! (44)


وَ كَذَّب‌َ الَّذِين‌َ مِنْ‌ قَبْلِهِم‌ْ وَ مَا بَلَغُوا مِعْشَارَ مَا آتَيْنَاهُم‌ْ فَكَذَّبُوا رُسُلِي‌ فَكَيْف‌َ كَان‌َ نَكِيرِ (سبأ: 45)

كسانى كه پيش از آنان بودند (نيز آيات الهى را) تكذيب كردند، در حالى كه اينها به يك دهم آنچه به آنان داديم نمى‏رسند! (آرى) آنها رسولان مرا تكذيب كردند پس ببين مجازات من (نسبت به آنها) چگونه بود! (45)


قُل‌ْ إِنَّمَا أَعِظُكُمْ‌ بِوَاحِدَة‌ٍ أَنْ‌ تَقُومُوا لِالله‌ِ مَثْنَي‌ وَ فُرَادَي‌ ثُم‌َّ تَتَفَكَّرُوا مَا بِصَاحِبِكُمْ‌ مِنْ‌ جِنَّة‌ٍ إِن‌ْ هُوَ إِلاَّ نَذِيرٌ لَكُمْ‌ بَيْن‌َ يَدَي‌ْ عَذَاب‌ٍ شَدِيدٍ (سبأ: 46)

بگو: «شما را تنها به يك چيز اندرز مى‏دهم، و آن اينكه: دو نفر دو نفر يا يك نفر يك نفر براى خدا قيام كنيد، سپس بينديشيد اين دوست و همنشين شما [محمّد] هيچ گونه جنونى ندارد او فقط بيم‏دهنده شما در برابر عذاب شديد (الهى) است!» (46)


قُل‌ْ مَا سَأَلْتُكُمْ‌ مِن‌ْ أَجْرٍ فَهُوَ لَكُم‌ْ إِن‌ْ أَجْرِي‌َ إِلاَّ عَلَي‌ الله‌ِ وَ هُوَ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ شَهِيدٌ (سبأ: 47)

بگو: «هر اجر و پاداشى از شما خواسته‏ام براى خود شماست اجر من تنها بر خداوند است، و او بر همه چيز گواه است!» (47)


قُل‌ْ جَاءَ الْحَق‌ُّ وَ مَا يُبْدِئ‌ُ الْبَاطِل‌ُ وَ مَا يُعِيدُ (سبأ: 49)

بگو: «حق آمد! و باطل (كارى از آن ساخته نيست و) نمى‏تواند آغازگر چيزى باشد و نه تجديدكننده آن!» (49)


قُل‌ْ إِنْ‌ ضَلَلْت‌ُ فَإِنَّمَا أَضِل‌ُّ عَلَي‌ نَفْسِي‌ وَ إِنِ‌ اهْتَدَيْت‌ُ فَبِمَـا يُوحِي‌ إِلَيَّ رَبِّي‌ إِنَّه‌ُ سَمِيع‌ٌ قَرِيب‌ٌ (سبأ: 50)

بگو: «اگر من گمراه شوم، از ناحيه خود گمراه مى‏شوم و اگر هدايت يابم، به وسيله آنچه پروردگارم به من وحى مى‏كند هدايت مى‏يابم او شنواى نزديك است!» (50)


وَ لَوْ تَرَي‌ إِذْ فَزِعُوا فَلاَ فَوْت‌َ وَ أُخِذُوا مِنْ‌ مَكَان‌ٍ قَرِيب‌ٍ (سبأ: 51)

اگر ببينى هنگامى كه فريادشان بلند مى‏شود امّا نمى‏توانند (از عذاب الهى) بگريزند، و آنها را از جاى نزديكى (كه حتّى انتظارش را ندارند) مى‏گيرند (از درماندگى آنها تعجّب خواهى كرد)! (51)


وَ قَالُوا آمَنَّا بِه‌ِ وَ أَنَّي‌ لَهُم‌ُ التَّنَاوُش‌ُ مِنْ‌ مَكَان‌ٍ بَعِيدٍ (سبأ: 52)

و (در آن حال) مى‏گويند: «به حقّ ايمان آورديم!»، ولى چگونه مى‏توانند از فاصله دور به آن دسترسى پيدا كنند! (52)


وَ قَدْ كَفَرُوا بِه‌ِ مِنْ‌ قَبْل‌ُ وَ يَقْذِفُون‌َ بِالْغَيْب‌ِ مِنْ‌ مَكَان‌ٍ بَعِيدٍ (سبأ: 53)

آنها پيش از اين (كه در نهايت آزادى بودند) به آن كافر شدند و دورادور، و غائبانه (و بدون آگاهى). نسبت‏هاى ناروا مى‏دادند. (53)


وَ حِيل‌َ بَيْنَهُم‌ْ وَ بَيْن‌َ مَا يَشْتَهُون‌َ كَمَا فُعِل‌َ بِأَشْيَاعِهِمْ‌ مِنْ‌ قَبْل‌ُ إِنَّهُم‌ْ كَانُوا فِي‌ شَك‌ٍّ مُرِيب‌ٍ (سبأ: 54)

(سرانجام) ميان آنها و خواسته‏هايشان جدايى افكنده شد، همان گونه كه با پيروان (و هم‏مسلكان) آنها از قبل عمل شد، چرا كه آنها در شك و ترديد بودند! (54)


الْحَمْدُ لِالله‌ِ فَاطِرِ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ جَاعِل‌ِ الْمَلاَئِكَة‌ِ رُسُلاً أُولِي‌ أَجْنِحَة‌ٍ مَثْنَي‌ وَ ثُلاَث‌َ وَ رُبَاع‌َ يَزِيدُ فِي‌ الْخَلْق‌ِ مَا يَشَاءُ إِن‌َّ الله‌َ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ قَدِيرٌ (فاطر: 1)

ستايش مخصوص خداوندى است آفريننده آسمانها و زمين، كه فرشتگان را رسولانى قرار داد داراى بالهاى دوگانه و سه‏گانه و چهارگانه، او هر چه بخواهد در آفرينش مى‏افزايد، و او بر هر چيزى تواناست! (1)


مَا يَفْتَح‌ِ الله‌ُ لِلنَّاس‌ِ مِنْ‌ رَحْمَة‌ٍ فَلاَ مُمْسِك‌َ لَهَا وَ مَا يُمْسِك‌ْ فَلاَ مُرْسِل‌َ لَه‌ُ مِنْ‌ بَعْدِه‌ِ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيم‌ُ (فاطر: 2)

هر رحمتى را خدا به روى مردم بگشايد، كسى نمى‏تواند جلو آن را بگيرد و هر چه را امساك كند، كسى غير از او قادر به فرستادن آن نيست و او عزيز و حكيم است! (2)


يَا أَيُّهَا النَّاس‌ُ اذْكُرُوا نِعْمَت‌َ الله‌ِ عَلَيْكُم‌ْ هَل‌ْ مِن‌ْ خَالِق‌ٍ غَيْرُ الله‌ِ يَرْزُقُكُمْ‌ مِن‌َ السَّمَاءِ وَالْأَرْض‌ِ لاَ إِله‌َ إِلاَّ هُوَ فَأَنَّي‌ تُؤْفَكُون‌َ (فاطر: 3)

اى مردم! به ياد آوريد نعمت خدا را بر شما آيا آفريننده‏اى جز خدا هست كه شما را از آسمان و زمين روزى دهد؟! هيچ معبودى جز او نيست با اين حال چگونه به سوى باطل منحرف مى‏شويد؟! (3)


وَ إِنْ‌ يُكَذِّبُوك‌َ فَقَدْ كُذِّبَت‌ْ رُسُل‌ٌ مِنْ‌ قَبْلِك‌َ وَ إِلَي‌ الله‌ِ تُرْجَع‌ُ الْأُمُورُ (فاطر: 4)

اگر تو را تكذيب كنند (غم مخور، موضوع تازه‏اى نيست) پيامبران پيش از تو نيز تكذيب شدند و همه كارها بسوى خدا بازمى‏گردد. (4)


يَا أَيُّهَا النَّاس‌ُ إِن‌َّ وَعْدَ الله‌ِ حَق‌ٌّ فَلاَ تَغُرَّنَّكُم‌ُ الْحَيَاة‌ُ الدُّنْيَا وَ لاَ يَغُرَّنَّكُمْ‌ بِالله‌ِ الْغَرُورُ (فاطر: 5)

اى مردم! وعده خداوند حقّ است مبادا زندگى دنيا شما را بفريبد، و مبادا شيطان شما را فريب دهد و به (كرم) خدا مغرور سازد! (5)


الَّذِين‌َ كَفَرُوا لَهُم‌ْ عَذَاب‌ٌ شَدِيدٌ وَالَّذِين‌َ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَات‌ِ لَهُمْ‌ مَغْفِرَة‌ٌ وَ أَجْرٌ كَبِيرٌ (فاطر: 7)

كسانى كه راه كفر پيش گرفتند، براى آنان عذابى سخت است و كسانى كه ايمان آوردند و كارهاى شايسته انجام دادند، آمرزش و پاداش بزرگ از آن آنهاست! (7)


أَفَمَنْ‌ زُيِّن‌َ لَه‌ُ سُوءُ عَمَلِه‌ِ فَرَآه‌ُ حَسَنَاً فَإِن‌َّ الله‌َ يُضِل‌ُّ مَنْ‌ يَشَاءُ وَ يَهْدِي‌ مَنْ‌ يَشَاءُ فَلاَ تَذْهَب‌ْ نَفْسُك‌َ عَلَيْهِم‌ْ حَسَرَات‌ٍ إِن‌َّ الله‌َ عَلِيم‌ٌ بِمَا يَصْنَعُون‌َ (فاطر: 8)

آيا كسى كه عمل بدش براى او آراسته شده و آن را خوب و زيبا مى‏بيند (همانند كسى است كه واقع را آن چنان كه هست مى‏يابد)؟! خداوند هر كس را بخواهد گمراه مى سازد و هر كس را بخواهد هدايت مى‏كند پس جانت به خاطر شدّت تأسف بر آنان از دست نرود خداوند به آنچه انجام مى‏دهند داناست! (8)


وَالله‌ُ الَّذِي‌ أَرْسَل‌َ الرِّيَاح‌َ فَتُثِيرُ سَحَابَاً فَسُقْنَاه‌ُ إِلَي‌ بَلَدٍ مَيِّت‌ٍ فَأَحْيَيْنَا بِه‌ِ الْأَرْض‌َ بَعْدَ مَوْتِهَا كَذَلِك‌َ النُّشُورُ (فاطر: 9)

خداوند كسى است كه بادها را فرستاد تا ابرهايى را به حركت درآورند سپس ما اين ابرها را به سوى زمين مرده‏اى رانديم و به وسيله آن، زمين را پس از مردنش زنده مى‏كنيم رستاخيز نيز همين گونه است! (9)


مَنْ‌ كَان‌َ يُرِيدُ الْعِزَّة‌َ فَلِالله‌ِ الْعِزَّة‌ُ جَمِيعَاً إِلَيْه‌ِ يَصْعَدُ الْكَلِم‌ُ الطَّيِّب‌ُ وَالْعَمَل‌ُ الصَّالِح‌ُ يَرْفَعُه‌ُ وَالَّذِين‌َ يَمْكُرُون‌َ السَّيِّئَات‌ِ لَهُم‌ْ عَذَاب‌ٌ شَدِيدٌ وَ مَكْرُ أُولَئِك‌َ هُوَ يَبُورُ (فاطر: 10)

كسى كه خواهان عزّت است (بايد از خدا بخواهد چرا كه) تمام عزّت براى خداست سخنان پاكيزه به سوى او صعود مى‏كند، و عمل صالح را بالا مى‏برد و آنها كه نقشه‏هاى بد مى‏كشند، عذاب سختى براى آنهاست و مكر (و تلاش افسادگرانه) آنان نابود مى‏شود (و به جايى نمى‏رسد)! (10)


وَالله‌ُ خَلَقَكُمْ‌ مِنْ‌ تُرَاب‌ٍ ثُم‌َّ مِنْ‌ نُطْفَة‌ٍ ثُم‌َّ جَعَلَكُم‌ْ أَزْوَاجَاً وَ مَا تَحْمِل‌ُ مِن‌ْ أُنْثَي‌ وَ لاَ تَضَع‌ُ إِلاَّ بِعِلْمِه‌ِ وَ مَا يُعَمَّرُ مِنْ‌ مُعَمَّرٍ وَ لاَ يُنْقَص‌ُ مِن‌ْ عُمُرِه‌ِ إِلاَّ فِي‌ كِتَاب‌ٍ إِن‌َّ ذَلِك‌َ عَلَي‌ الله‌ِ يَسِيرٌ (فاطر: 11)

خداوند شما را از خاكى آفريد، سپس از نطفه‏اى سپس شما را بصورت زوجهايى قرار داد هيچ جنس ماده‏اى باردار نمى‏شود و وضع حمل نمى‏كند مگر به علم او، و هيچ كس عمر طولانى نمى‏كند، يا از عمرش كاسته نمى‏شود مگر اينكه در كتاب (علم خداوند) ثبت است اينها همه براى خداوند آسان است. (11)


وَ مَا يَسْتَوِي‌ الْبَحْرَان‌ِ هَذَا عَذْب‌ٌ فُرَات‌ٌ سَائِغ‌ٌ شَرَابُه‌ُ وَ هَذَا مِلْح‌ٌ أُجَاج‌ٌ وَ مِنْ‌ كُل‌ٍّ تَأْكُلُون‌َ لَحْمَاً طَرِيَّاً وَ تَسْتَخْرِجُون‌َ حِلَيَة‌ً تَلْبَسُونَهَا وَ تَرَي‌ الْفُلْك‌َ فِيه‌ِ مَوَاخِرَ لِتَبْتَغُوا مِن‌ْ فَضْلِه‌ِ وَ لَعَلَّكُم‌ْ تَشْكُرُون‌َ (فاطر: 12)

دو دريا يكسان نيستند: اين يكى دريايى است كه آبش گوارا و شيرين و نوشيدنش خوشگوار است، و آن يكى شور و تلخ و گلوگير (امّا) از هر دو گوشتى تازه مى خوريد و وسايل زينتى استخراج كرده مى‏پوشيد و كشتيها را در آن مى‏بينى كه آنها را مى‏شكافند (و به سوى مقصد پيش مى‏روند) تا از فضل خداوند بهره‏گيريد، و شايد شكر (نعمتهاى او را) بجا آوريد! (12)


يُولِج‌ُ اللَّيْل‌َ فِي‌ النَّهَارِ وَ يُولِج‌ُ النَّهَارَ فِي‌ اللَّيْل‌ِ وَ سَخَّرَ الشَّمْس‌َ وَالْقَمَرَ كُل‌ٌّ يَجْرِي‌ لِأَجَل‌ٍ مُسَمَّي‌ً ذَلِكُم‌ُ الله‌ُ رَبُّكُم‌ْ لَه‌ُ الْمُلْك‌ُ وَالَّذِين‌َ تَدْعُون‌َ مِنْ‌ دُونِه‌ِ مَا يَمْلِكُون‌َ مِنْ‌ قِطْمِيرٍ (فاطر: 13)

او شب را در روز داخل مى‏كند و روز را در شب و خورشيد و ماه را مسخّر (شما) كرده، هر يك تا سرآمد معيّنى به حركت خود ادامه مى‏دهد اين است خداوند، پروردگار شما حاكميّت (در سراسر عالم) از آن اوست: و كسانى را كه جز او مى‏خوانيد (و مى‏پرستيد) حتى به اندازه پوست نازك هسته خرما مالك نيستند! (13)


إِنْ‌ تَدْعُوهُم‌ْ لاَ يَسْمَعُوا دُعَاءَكُم‌ْ وَ لَوْ سَمِعُوا مَا اسْتَجَابُوا لَكُم‌ْ وَ يَوْم‌َ الْقِيَامَة‌ِ يَكْفُرُون‌َ بِشِرْكِكُم‌ْ وَ لاَ يُنَبِّئُك‌َ مِثْل‌ُ خَبِيرٍ (فاطر: 14)

اگر آنها را بخوانيد صداى شما را نمى‏شنوند، و اگر بشنوند به شما پاسخ نمى‏گويند و روز قيامت، شرك (و پرستش) شما را منكر مى‏شوند، و هيچ كس مانند (خداوند آگاه و) خبير تو را (از حقايق) با خبر نمى‏سازد! (14)


يَا أَيُّهَا النَّاس‌ُ أَنْتُم‌ُ الْفُقَرَاءُ إِلَي‌ الله‌ِ وَالله‌ُ هُوَ الْغَنِي‌ُّ الْحَمِيدُ (فاطر: 15)

اى مردم شما (همگى) نيازمند به خدائيد تنها خداوند است كه بى‏نياز و شايسته هر گونه حمد و ستايش است! (15)


إِنْ‌ يَشَأْ يُذْهِبْكُم‌ْ وَ يَأْت‌ِ بِخَلْق‌ٍ جَدِيدٍ (فاطر: 16)

اگر بخواهد شما را مى‏برد و خلق جديدى مى‏آورد (16)


وَ مَا ذَلِك‌َ عَلَي‌ الله‌ِ بِعَزِيزٍ (فاطر: 17)

و اين براى خداوند مشكل نيست! (17)


وَ لاَ تَزِرُ وَازِرَة‌ٌ وِزْرَ أُخْرَي‌ وَ إِنْ‌ تَدْع‌ُ مُثْقَلَة‌ٌ إِلَي‌ حِمْلِهَا لاَ يُحْمَل‌ْ مِنْه‌ُ شَي‌ْءٌ وَ لَوْ كَان‌َ ذَا قُرْبَي‌ إِنَّمَا تُنْذِرُ الَّذِين‌َ يَخْشَوْن‌َ رَبَّهُمْ‌ بِالْغَيْب‌ِ وَ أَقَامُوا الصَّلاَة‌َ وَ مَنْ‌ تَزَكَّي‌ فَإِنَّمَا يَتَزَكَّي‌ لِنَفْسِه‌ِ وَ إِلَي‌ الله‌ِ الْمَصِيرُ (فاطر: 18)

هيچ گنهكارى بار گناه ديگرى را بر دوش نمى‏كشد و اگر شخص سنگين‏بارى ديگرى را براى حمل گناه خود بخواند، چيزى از آن را بر دوش نخواهد گرفت، هر چند از نزديكان او باشد! تو فقط كسانى را بيم‏مى‏دهى كه از پروردگار خود در پنهانى مى‏ترسند و نماز را برپا مى‏دارند و هر كس پاكى (و تقوا) پيشه كند، نتيجه آن به خودش بازمى‏گردد و بازگشت (همگان) به سوى خداست! (18)


وَ مَا يَسْتَوِي‌ الْأَعْمَي‌ وَالْبَصِيرُ (فاطر: 19)

و نابينا و بينا هرگز برابر نيستند، (19)


وَ لاَ الظُّلُمَات‌ُ وَ لاَ النُّورُ (فاطر: 20)

و نه ظلمتها و روشنايى، (20)


وَ لاَ الظِّل‌ُّ وَ لاَ الْحَرُورُ (فاطر: 21)

و نه سايه (آرامبخش) و باد داغ و سوزان! (21)


وَ مَا يَسْتَوِي‌ الْأَحْيَاءُ وَ لاَ الْأَمْوَات‌ُ إِن‌َّ الله‌َ يُسْمِع‌ُ مَنْ‌ يَشَاءُ وَ مَا أَنْت‌َ بِمُسْمِع‌ٍ مَنْ‌ فِي‌ الْقُبُورِ (فاطر: 22)

و هرگز مردگان و زندگان يكسان نيستند! خداوند پيام خود را به گوش هر كس بخواهد مى‏رساند، و تو نمى‏توانى سخن خود را به گوش آنان كه در گور خفته‏اند برسانى! (22)


إِنَّا أَرْسَلْنَاك‌َ بِالْحَق‌ِّ بَشِيرَاً وَ نَذِيرَاً وَ إِنْ‌ مِن‌ْ أُمَّة‌ٍ إِلاَّ خَلاَ فِيهَا نَذِيرٌ (فاطر: 24)

ما تو را بحق براى بشارت و انذار فرستاديم و هر امّتى در گذشته انذاركننده‏اى داشته است! (24)


وَ إِنْ‌ يُكَذِّبُوك‌َ فَقَدْ كَذَّب‌َ الَّذِين‌َ مِنْ‌ قَبْلِهِم‌ْ جَاءَتْهُم‌ْ رُسُلُهُمْ‌ بِالْبَيِّنَات‌ِ وَ بِالزُّبُرِ وَ بِالْكِتَاب‌ِ الْمُنِيرِ (فاطر: 25)

اگر تو را تكذيب كنند (عجيب نيست) كسانى كه پيش از آنان بودند (نيز پيامبران خود را) تكذيب كردند آنها با دلايل روشن و كتابهاى پند و موعظه و كتب آسمانى روشنگر (مشتمل بر معارف و احكام) به سراغ آنان آمدند (امّا كوردلان ايمان نياوردند). (25)


أَلَم‌ْ تَرَ أَن‌َّ الله‌َ أَنْزَل‌َ مِن‌َ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجْنَا بِه‌ِ ثَمَرَات‌ٍ مُخْتَلِفَاً أَلْوَانُهَا وَ مِن‌َ الْجِبَال‌ِ جُدَدٌ بِيض‌ٌ وَ حُمْرٌ مُخْتَلِف‌ٌ أَلْوَانُهَا وَ غَرَابِيب‌ُ سُودٌ (فاطر: 27)

آيا نديدى خداوند از آسمان آبى فرو فرستاد كه بوسيله آن ميوه‏هايى رنگارنگ (از زمين) خارج ساختيم و از كوه‏ها نيز (به لطف پروردگار) جاده‏هايى آفريده شده سفيد و سرخ و به رنگهاى مختلف و گاه به رنگ كاملًا سياه! (27)


وَ مِن‌َ النَّاس‌ِ وَالدَّوَاب‌ِّ وَالْأَنْعَام‌ِ مُخْتَلِف‌ٌ أَلْوَانُه‌ُ كَذَلِك‌َ إِنَّمَا يَخْشَي‌ الله‌َ مِن‌ْ عِبَادِه‌ِ الْعُلَمَاءُ إِن‌َّ الله‌َ عَزِيزٌ غَفُورٌ (فاطر: 28)

و از انسانها و جنبندگان و چهارپايان انواعى با رنگهاى مختلف، (آرى) حقيقت چنين است: از ميان بندگان خدا، تنها دانشمندان از او مى‏ترسند خداوند عزيز و غفور است! (28)


إِن‌َّ الَّذِين‌َ يَتْلُون‌َ كِتَاب‌َ الله‌ِ وَ أَقَامُوا الصَّلاَة‌َ وَ أَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُم‌ْ سِرَّاً وَ عَلاَنِيَة‌ً يَرْجُون‌َ تِجَارَة‌ً لَن‌ْ تَبُورَ (فاطر: 29)

كسانى كه كتاب الهى را تلاوت مى‏كنند و نماز را برپا مى‏دارند و از آنچه به آنان روزى داده‏ايم پنهان و آشكار انفاق مى‏كنند، تجارتى (پرسود و) بى‏زيان و خالى از كساد را اميد دارند. (29)


لِيُوَفِّيَهُم‌ْ أُجُورَهُم‌ْ وَ يَزِيدَهُمْ‌ مِنْ‌ فَضْلِه‌ِ إِنَّه‌ُ غَفُورٌ شَكُورٌ (فاطر: 30)

(آنها اين اعمال صالح را انجام مى‏دهند) تا خداوند اجر و پاداش كامل به آنها دهد و از فضلش بر آنها بيفزايد كه او آمرزنده و شكرگزار است! (30)


وَالَّذِي‌ أَوْحَيْنَا إِلَيْك‌َ مِن‌َ الْكِتَاب‌ِ هُوَ الْحَق‌ُّ مُصَدِّقَاً لِمَا بَيْن‌َ يَدَيْه‌ِ إِن‌َّ الله‌َ بِعِبَادِه‌ِ لَخَبِيرٌ بَصِيرٌ (فاطر: 31)

و آنچه از كتاب به تو وحى كرديم حق است و تصديق‏كننده و هماهنگ با كتب پيش از آن خداوند نسبت به بندگانش خبير و بيناست! (31)


ثُم‌َّ أَوْرَثْنَا الْكِتَاب‌َ الَّذِين‌َ اصْطَفَيْنَا مِن‌ْ عِبَادِنَا فَمِنْهُم‌ْ ظَالِم‌ٌ لِنَفْسِه‌ِ وَ مِنْهُمْ‌ مُقْتَصِدٌ وَ مِنْهُم‌ْ سَابِق‌ٌ بِالْخَيْرَات‌ِ بِإِذْن‌ِ الله‌ِ ذَلِك‌َ هُوَ الْفَضْل‌ُ الْكَبِيرُ (فاطر: 32)

سپس اين كتاب (آسمانى) را به گروهى از بندگان برگزيده خود به ميراث داديم (امّا) از ميان آنها عده‏اى بر خود ستم كردند، و عده‏اى ميانه رو بودند، و گروهى به اذن خدا در نيكيها (از همه) پيشى گرفتند، و اين، همان فضيلت بزرگ است! (32)


جَنَّات‌ُ عَدْن‌ٍ يَدْخُلُونَهَا يُحَلَّوْن‌َ فِيهَا مِن‌ْ أَسَاوِرَ مِنْ‌ ذَهَب‌ٍ وَ لُؤْلُؤَاً وَ لِبَاسُهُم‌ْ فِيهَا حَرِيرٌ (فاطر: 33)

(پاداش آنان) باغهاى جاويدان بهشت است كه در آن وارد مى‏شوند در حالى كه با دستبندهايى از طلا و مرواريد آراسته‏اند، و لباسشان در آنجا حرير است! (33)


وَ قَالُوا الْحَمْدُ لِالله‌ِ الَّذِي‌ أَذْهَب‌َ عَنَّا الْحَزَن‌َ إِن‌َّ رَبَّنَا لَغَفُورٌ شَكُورٌ (فاطر: 34)

آنها مى‏گويند: «حمد (و ستايش) براى خداوندى است كه اندوه را از ما برطرف ساخت پروردگار ما آمرزنده و سپاسگزار است! (34)


الَّذِي‌ أَحَلَّنَا دَارَ الْمُقَامَة‌ِ مِنْ‌ فَضْلِه‌ِ لاَ يَمَسُّنَا فِيهَا نَصَب‌ٌ وَ لاَ يَمَسُّنَا فِيهَا لُغُوب‌ٌ (فاطر: 35)

همان كسى كه با فضل خود ما را در اين سراى اقامت (جاويدان) جاى داد كه نه در آن رنجى به ما مى‏رسد و نه سستى و واماندگى! (35)


وَالَّذِين‌َ كَفَرُوا لَهُم‌ْ نَارُ جَهَنَّم‌َ لاَ يُقْضَي‌ عَلَيْهِم‌ْ فَيَمُوتُوا وَ لاَ يُخَفَّف‌ُ عَنْهُمْ مِن‌ْ عَذَابِهَا كَذَلِك‌َ نَجْزِي‌ كُل‌َّ كَفُورٍ (فاطر: 36)

و كسانى كه كافر شدند، آتش دوزخ براى آنهاست هرگز فرمان مرگشان صادر نمى‏شود تا بميرند، و نه چيزى از عذابش از آنان تخفيف داده مى‏شود اين گونه هر كفران‏كننده‏اى را كيفر مى‏دهيم! (36)


وَ هُم‌ْ يَصْطَرِخُون‌َ فِيهَا رَبَّنَا أَخْرِجْنَا نَعْمَل‌ْ صَالِحَاً غَيْرَ الَّذِي‌ كُنَّا نَعْمَل‌ُ أَوَ لَم‌ْ نُعَمِّرْكُمْ‌ مَا يَتَذَكَّرُ فِيه‌ِ مَنْ‌ تَذَكَّرَ وَ جَاءَكُم‌ُ النَّذِيرُ فَذُوقُوا فَمَا لِلظَّالِمِين‌َ مِنْ‌ نَصِيرٍ (فاطر: 37)

آنها در دوزخ فرياد مى‏زنند: «پروردگارا! ما را خارج كن تا عمل صالحى انجام دهيم غير از آنچه انجام مى‏داديم!» (در پاسخ به آنان گفته مى‏شود:) آيا شما را به اندازه‏اى كه هر كس اهل تذكّر است در آن متذكّر مى‏شود عمر نداديم، و انذاركننده (الهى) به سراغ شما نيامد؟! اكنون بچشيد كه براى ظالمان هيچ ياورى نيست! (37)


إِن‌َّ الله‌َ عَالِم‌ُ غَيْب‌ِ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ إِنَّه‌ُ عَلِيم‌ٌ بِذَات‌ِ الصُّدُورِ (فاطر: 38)

خداوند از غيب آسمانها و زمين آگاه است، و آنچه را در درون دلهاست مى‏داند! (38)


هُوَ الَّذِي‌ جَعَلَكُم‌ْ خَلاَئِف‌َ فِي‌ الْأَرْض‌ِ فَمَنْ‌ كَفَرَ فَعَلَيْه‌ِ كُفْرُه‌ُ وَ لاَ يَزِيدُ الْكَافِرِين‌َ كُفْرُهُم‌ْ عِنْدَ رَبِّهِم‌ْ إِلاَّ مَقْتَاً وَ لاَ يَزِيدُ الْكَافِرِين‌َ كُفْرُهُم‌ْ إِلاَّ خَسَارَاً (فاطر: 39)

اوست كه شما را جانشينانى در زمين قرار داد هر كس كافر شود، كفر او به زيان خودش خواهد بود، و كافران را كفرشان جز خشم و غضب در نزد پروردگار چيزى نمى‏افزايد، و (نيز) كفرشان جز زيان و خسران چيزى بر آنها اضافه نمى‏كند! (39)


إِن‌َّ الله‌َ يُمْسِك‌ُ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌َ أَنْ‌ تَزُولاَ وَ لَئِنْ‌ زَالَتَا إِن‌ْ أَمْسَكَهُمَا مِن‌ْ أَحَدٍ مِنْ‌ بَعْدِه‌ِ إِنَّه‌ُ كَان‌َ حَلِيمَاً غَفُورَاً (فاطر: 41)

خداوند آسمانها و زمين را نگاه مى‏دارد تا از نظام خود منحرف نشوند و هر گاه منحرف گردند، كسى جز او نمى‏تواند آنها را نگاه دارد، او بردبار و غفور است! (41)


وَ أَقْسَمُوا بِالله‌ِ جَهْدَ أَيْمَانِهِم‌ْ لَئِنْ‌ جَاءَهُم‌ْ نَذِيرٌ لَيَكُونُن‌َّ أَهْدَي‌ مِن‌ْ إِحْدَي‌ الْأُمَم‌ِ فَلَمَّا جَاءَهُم‌ْ نَذِيرٌ مَا زَادَهُم‌ْ إِلاَّ نُفُورَاً (فاطر: 42)

آنان با نهايت تأكيد به خدا سوگند خوردند كه اگر پيامبرى انذاركننده به سراغشان آيد، هدايت يافته‏ترين امّتها خواهند بود امّا چون پيامبرى براى آنان آمد، جز فرار و فاصله‏گرفتن از (حق) چيزى بر آنها نيفزود! (42)


اسْتِكْبَارَاً فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَ مَكْرَ السَّيِّئ‌ِ وَ لاَ يَحِيق‌ُ الْمَكْرُ السَّيِّئ‌ُ إِلاَّ بِأَهْلِه‌ِ فَهَل‌ْ يَنْظُرُون‌َ إِلاَّ سُنَّت‌َ الْأَوَّلِين‌َ فَلَن‌ْ تَجِدَ لِسُنَّت‌ِ الله‌ِ تَبْدِيلاً وَ لَن‌ْ تَجِدَ لِسُنَّت‌ِ الله‌ِ تَحْوِيلاً (فاطر: 43)

اينها همه بخاطر استكبار در زمين و نيرنگهاى بدشان بود امّا اين نيرنگها تنها دامان صاحبانش را مى‏گيرد آيا آنها چيزى جز سنّت پيشينيان و (عذابهاى دردناك آنان) را انتظار دارند؟! هرگز براى سنّت خدا تبديل نخواهى يافت، و هرگز براى سنّت الهى تغييرى نمى‏يابى! (43)


أَوَ لَم‌ْ يَسِيرُوا فِي‌ الْأَرْض‌ِ فَيَنْظُرُوا كَيْف‌َ كَان‌َ عَاقِبَة‌ُ الَّذِين‌َ مِنْ‌ قَبْلِهِم‌ْ وَ كَانُوا أَشَدَّ مِنْهُم‌ْ قُوَّة‌ً وَ مَا كَان‌َ الله‌ُ لِيُعْجِزَه‌ُ مِنْ‌ شَي‌ْءٍ فِي‌ السَّمَاوَات‌ِ وَ لاَ فِي‌ الْأَرْض‌ِ إِنَّه‌ُ كَان‌َ عَلِيمَاً قَدِيرَاً (فاطر: 44)

آيا آنان در زمين نگشتند تا ببينند عاقبت كسانى كه پيش از آنها بودند چگونه بود؟! همانها كه از اينان قويتر (و نيرومندتر) بودند نه چيزى در آسمانها و نه چيزى در زمين از حوزه قدرت او بيرون نخواهد رفت او دانا و تواناست! (44)


وَ لَوْ يُؤَاخِذُ الله‌ُ النَّاس‌َ بِمَا كَسَبُوا مَا تَرَك‌َ عَلَي‌ ظَهْرِهَا مِنْ‌ دَابَّة‌ٍ وَ لَكِنْ‌ يُؤَخِّرُهُم‌ْ إِلَي‌ أَجَل‌ٍ مُسَمَّي‌ً فَإِذَا جاءَ أَجَلُهُم‌ْ فَإِن‌َّ الله‌َ كَان‌َ بِعِبَادِه‌ِ بَصِيرَاً (فاطر: 45)

اگر خداوند مردم را به سبب كارهايى كه انجام داده‏اند مجازات كند، جنبنده‏اى را بر پشت زمين باقى نخواهد گذاشت! ولى (به لطفش) آنها را تا سرآمد معيّنى تأخير مى‏اندازد (و مهلت اصلاح مى‏دهد) امّا هنگامى كه اجل آنان فرا رسد، (خداوند هر كس را به مقتضاى عملش جزا مى‏دهد) او نسبت به بندگانش بيناست (و از اعمال و نيّات همه آگاه است)! (45)


وَالْقُرْآن‌ِ الْحَكِيم‌ِ (يس: 2)

سوگند به قرآن حكيم. (2)


وَ جَعَلْنَا مِنْ‌ بَيْن‌ِ أَيْدِيهِم‌ْ سَدَّاً وَ مِن‌ْ خَلْفِهِم‌ْ سَدَّاً فَأَغْشَيْنَاهُم‌ْ فَهُم‌ْ لاَ يُبْصِرُون‌َ (يس: 9)

و در پيش روى آنان سدّى قرار داديم، و در پشت سرشان سدّى و چشمانشان را پوشانده‏ايم، لذا نمى‏بينند! (9)


وَ سَوَاءٌ عَلَيْهِم‌ْ أَأَنذَرْتَهُم‌ْ أَم‌ْ لَم‌ْ تُنْذِرْهُم‌ْ لاَ يُؤْمِنُون‌َ (يس: 10)

براى آنان يكسان است: چه انذارشان كنى يا نكنى، ايمان نمى‏آورند! (10)


إِنَّمَا تُنْذِرُ مَن‌ِ اتَّبَع‌َ الذِّكْرَ وَ خَشِي‌َ الرَّحْمَن‌َ بِالْغَيْب‌ِ فَبَشِّرْه‌ُ بِمَغْفِرَة‌ٍ وَ أَجْرٍ كَرِيم‌ٍ (يس: 11)

تو فقط كسى را انذار مى‏كنى كه از اين يادآورى (الهى) پيروى كند و از خداوند رحمان در نهان بترسد چنين كسى را به آمرزش و پاداشى پرارزش بشارت ده! (11)


إِنَّا نَحْن‌ُ نُحْي‌ِ الْمَوْتَي‌ وَ نَكْتُب‌ُ مَا قَدَّمُوا وَ آثَارَهُم‌ْ وَ كُل‌َّ شَي‌ْءٍ أَحْصَيْنَاه‌ُ فِي‌ إِمَام‌ٍ مُبِين‌ٍ (يس: 12)

به يقين ما مردگان را زنده مى‏كنيم و آنچه را از پيش فرستاده‏اند و تمام آثار آنها را مى نويسيم و همه چيز را در كتاب آشكار كننده‏اى برشمرده‏ايم! (12)


وَاضْرِب‌ْ لَهُمْ‌ مَثَلاً أَصْحَاب‌َ الْقَرْيَة‌ِ إِذْ جَاءَهَا الْمُرْسَلُون‌َ (يس: 13)

و براى آنها، اصحاب قريه (انطاكيه) را مثال بزن هنگامى كه فرستادگان خدا به سوى آنان آمدند (13)


قَالُوا مَا أَنْتُم‌ْ إِلاَّ بَشَرٌ مِثْلُنَا وَ مَا أَنْزَل‌َ الرَّحْمَن‌ُ مِنْ‌ شَي‌ْءٍ إِن‌ْ أَنْتُم‌ْ إِلاَّ تَكْذِبُون‌َ (يس: 15)

امّا آنان (در جواب) گفتند: «شما جز بشرى همانند ما نيستيد، و خداوند رحمان چيزى نازل نكرده، شما فقط دروغ مى‏گوييد!» (15)


وَ مَا عَلَيْنَا إِلاَّ الْبَلاَغ‌ُ الْمُبِين‌ُ (يس: 17)

و بر عهده ما چيزى جز ابلاغ آشكار نيست!» (17)


قَالُوا إِنَّا تَطَيَّرْنَا بِكُم‌ْ لَئِنْ‌ لَم‌ْ تَنْتَهُوا لَنَرْجُمَنَّكُمْ وَ لَيَـمَسَّنَّكُمْ‌ مِنَّا عَذَاب‌ٌ أَلِيم‌ٌ (يس: 18)

آنان گفتند: «ما شما را به فال بد گرفته‏ايم (و وجود شما را شوم مى‏دانيم)، و اگر (از اين سخنان) دست برنداريد شما را سنگسار خواهيم كرد و شكنجه دردناكى از ما به شما خواهد رسيد! (18)


وَ جَاءَ مِن‌ْ أَقْصَي‌ الْمَدِينَة‌ِ رَجُل‌ٌ يَسْعَي‌ قَال‌َ يَا قَوْم‌ِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلِين‌َ (يس: 20)

و مردى (با ايمان) از دورترين نقطه شهر با شتاب فرا رسيد، گفت: «اى قوم من! از فرستادگان (خدا) پيروى كنيد! (20)


اتَّبِعُوا مَنْ‌ لاَ يَسْأَلُكُم‌ْ أَجْرَاً وَ هُمْ‌ مَهْتَدُون‌َ (يس: 21)

از كسانى پيروى كنيد كه از شما مزدى نمى‏خواهند و خود هدايت يافته‏اند! (21)


وَ مَا لِي‌َ لاَ أَعْبُدُ الَّذِي‌ فَطَرَنِي‌ وَ إِلَيْه‌ِ تُرْجَعُون‌َ (يس: 22)

من چرا كسى را پرستش نكنم كه مرا آفريده، و همگى به سوى او بازگشت داده مى‏شويد؟! (22)


أَأَتَّخِذُ مِنْ‌ دُونِه‌ِ آلِهَة‌ً إِنْ‌ يُرِدْن‌ِ الرَّحْمَن‌ُ بِضُرٍّ لاَ تُغْن‌ِ عَنِّي‌ شَفَاعَتُهُم‌ْ شَيْءً وَ لاَ يُنْقِذُون‌ِ (يس: 23)

آيا غير از او معبودانى را انتخاب كنم كه اگر خداوند رحمان بخواهد زيانى به من برساند، شفاعت آنها كمترين فايده‏اى براى من ندارد و مرا (از مجازات او) نجات نخواهند داد! (23)


بِمَا غَفَرَ لِي‌ رَبِّي‌ وَ جَعَلَنِي‌ مِن‌َ الْمُكْرَمِين‌َ (يس: 27)

كه پروردگارم مرا آمرزيده و از گرامى‏داشتگان قرار داده است!» (27)


وَ مَا أَنْزَلْنَا عَلَي‌ قَوْمِه‌ِ مِن‌ْ بَعْدِه‌ِ مِنْ‌ جُندٍ مِن‌َ السَّمَاءِ وَ مَا كُنَّا مُنْزِلِين‌َ (يس: 28)

و ما بعد از او بر قومش هيچ لشكرى از آسمان نفرستاديم، و هرگز سنت ما بر اين نبود (28)


وَ إِنْ‌ كُل‌ٌّ لَمَّا جَمِيع‌ٌ لَدَيْنَا مُحْضَرُون‌َ (يس: 32)

و همه آنان (روز قيامت) نزد ما احضار مى‏شوند! (32)


وَ آيَة‌ٌ لَهُم‌ُ الْأَرْض‌ُ الْمَيْتَة‌ُ أَحْيَيْنَاهَا وَ أَخْرَجْنَا مِنْهَا حَبَّاً فَمِنْه‌ُ يَأْكُلُون‌َ (يس: 33)

زمين مرده براى آنها آيتى است، ما آن را زنده كرديم و دانه‏هاى (غذايى) از آن خارج ساختيم كه از آن مى‏خورند (33)


وَ جَعَلْنَا فِيهَا جَنَّات‌ٍ مِنْ‌ نَخِيل‌ٍ وَ أَعْنَاب‌ٍ وَ فَجَّرْنَا فِيهَا مِن‌َ الْعُيُون‌ِ (يس: 34)

و در آن باغهايى از نخلها و انگورها قرار داديم و چشمه‏هايى از آن جارى ساختيم، (34)


لِيَأْكُلُوا مِنْ‌ ثَمَرِه‌ِ وَ مَا عَمِلَتْه‌ُ أَيْدِيهِم‌ْ أَفَلاَ يَشْكُرُون‌َ (يس: 35)

تا از ميوه آن بخورند در حالى كه دست آنان هيچ دخالتى در ساختن آن نداشته است! آيا شكر خدا را بجا نمى‏آورند؟! (35)


سُبْحَان‌َ الَّذِي‌ خَلَق‌َ الْأَزْوَاج‌َ كُلَّهَا مِمَّا تُنْبِت‌ُ الْأَرْض‌ُ وَ مِن‌ْ أَنْفُسِهِم‌ْ وَ مِمَّا لاَ يَعْلَمُون‌َ (يس: 36)

منزه است كسى كه تمام زوجها را آفريد، از آنچه زمين مى‏روياند، و از خودشان، و از آنچه نمى‏دانند! (36)


وَ آيَة‌ٌ لَهُم‌ُ اللَّيْل‌ُ نَسْلَخ‌ُ مِنْه‌ُ النَّهَارَ فَإِذَا هُمْ‌ مُظْلِمُون‌َ (يس: 37)

شب (نيز) براى آنها نشانه‏اى است (از عظمت خدا) ما روز را از آن برمى‏گيريم، ناگهان تاريكى آنان را فرا مى‏گيرد! (37)


وَالشَّمْس‌ُ تَجْرِي‌ لِمُسْتَقَرٍّ لَهَا ذَلِك‌َ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيم‌ِ (يس: 38)

و خورشيد (نيز براى آنها آيتى است) كه پيوسته بسوى قرارگاهش در حركت است اين تقدير خداوند قادر و داناست. (38)


وَالْقَمَرَ قَدَّرْنَاه‌ُ مَنَازِل‌َ حَتَّي‌ عَادَ كَالْعُرْجُون‌ِ الْقَدِيم‌ِ (يس: 39)

و براى ماه منزلگاه‏هايى قرار داديم، (و هنگامى كه اين منازل را طى كرد) سرانجام بصورت «شاخه كهنه قوسى شكل و زرد رنگ خرما» در مى‏آيد. (39)


لاَ الشَّمْس‌ُ يَنْبَغِي‌ لَهَا أَنْ‌ تُدْرِك‌َ الْقَمَرَ وَ لاَ اللَّيْل‌ُ سَابِق‌ُ النَّهَارِ وَ كُل‌ٌّ فِي‌ فَلَك‌ٍ يَسْبَحُون‌َ (يس: 40)

نه خورشيد را سزاست كه به ماه رسد، و نه شب بر روز پيشى مى‏گيرد و هر كدام در مسير خود شناورند. (40)


وَ آيَة‌ٌ لَهُم‌ْ أَنَّا حَمَلْنَا ذُرِّيَّتَهُم‌ْ فِي‌ الْفُلْك‌ِ الْمَشْحُون‌ِ (يس: 41)

نشانه‏اى (ديگر از عظمت پروردگار) براى آنان است كه ما فرزندانشان را در كشتيهايى پر (از وسايل و بارها) حمل كرديم. (41)


وَ خَلَقْنَا لَهُمْ‌ مِنْ‌ مِثْلِه‌ِ مَا يَرْكَبُون‌َ (يس: 42)

و براى آنها مركبهاى ديگرى همانند آن آفريديم. (42)


وَ إِنْ‌ نَشَأْ نُغْرِقْهُم‌ْ فَلاَ صَرِيخ‌َ لَهُم‌ْ وَ لاَ هُم‌ْ يُنْقَذُون‌َ (يس: 43)

و اگر بخواهيم آنها را غرق مى‏كنيم بطورى كه نه فريادرسى داشته باشند و نه نجات داده شوند! (43)


إِلاَّ رَحْمَة‌ً مِنَّا وَ مَتَاعَاً إِلَي‌ حِين‌ٍ (يس: 44)

مگر اينكه رحمت ما شامل حال آنان شود، و تا زمان معيّنى از اين زندگى بهره گيرند! (44)


وَ إِذَا قِيل‌َ لَهُم‌ُ اتَّقُوا مَا بَيْن‌َ أَيْدِيكُم‌ْ وَ مَا خَلْفَكُم‌ْ لَعَلَّكُم‌ْ تُرْحَمُون‌َ (يس: 45)

و هر گاه به آنها گفته شود: «از آنچه پيش رو و پشت سر شماست [از عذابهاى الهى‏] بترسيد تا مشمول رحمت الهى شويد!» (اعتنا نمى‏كنند). (45)


وَ مَا تَأْتِيهِمْ‌ مِن‌ْ آيَة‌ٍ مِن‌ْ آيَات‌ِ رَبِّهِم‌ْ إِلاَّ كَانُوا عَنْهَا مُعْرِضِين‌َ (يس: 46)

و هيچ آيه‏اى از آيات پروردگارشان براى آنها نمى‏آيد مگر اينكه از آن روى‏گردان مى شوند. (46)


وَ إِذَا قِيل‌َ لَهُم‌ْ أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقَكُم‌ُ الله‌ُ قَال‌َ الَّذِين‌َ كَفَرُوا لِلَّذِين‌َ آمَنُوا أَنُطْعِم‌ُ مَنْ‌ لَوْ يَشَاءُ الله‌ُ أَطْعَمَه‌ُ إِن‌ْ أَنْتُم‌ْ إِلاَّ فِي‌ ضَلال‌ٍ مُبِين‌ٍ (يس: 47)

و هنگامى كه به آنان گفته شود: «از آنچه خدا به شما روزى كرده انفاق كنيد!»، كافران به مؤمنان مى‏گويند: «آيا ما كسى را اطعام كنيم كه اگر خدا مى‏خواست او را اطعام مى‏كرد؟! (پس خدا خواسته است او گرسنه باشد)، شما فقط در گمراهى آشكاريد»! (47)


وَ يَقُولُون‌َ مَتَي‌ هَذَا الْوَعْدُ إِنْ‌ كُنْتُم‌ْ صَادِقِين‌َ (يس: 48)

آنها مى‏گويند: «اگر راست مى‏گوييد، اين وعده (قيامت) كى خواهد بود؟! (48)


مَا يَنْظُرُون‌َ إِلاَّ صَيْحَة‌ً وَاحِدَة‌ً تَأْخُذُهُم‌ْ وَ هُم‌ْ يَخِصِّمُون‌َ (يس: 49)

(امّا) جز اين انتظار نمى‏كشند كه يك صيحه عظيم (آسمانى) آنها را فراگيرد، در حالى كه مشغول جدال (در امور دنيا) هستند. (49)


فَلاَ يَسْتَطِيعُون‌َ تَوْصِيَة‌ً وَ لاَ إِلَي‌ أَهْلِهِم‌ْ يَرْجِعُون‌َ (يس: 50)

(چنان غافلگير مى‏شوند كه حتّى) نمى‏توانند وصيّتى كنند يا به سوى خانواده خود بازگردند! (50)


وَ نُفِخ‌َ فِي‌ الصُّورِ فَإِذَا هُمْ‌ مِن‌َ الْأَجْدَاث‌ِ إِلَي‌ رَبِّهِم‌ْ يَنْسِلُون‌َ (يس: 51)

(بار ديگر) در «صور» دميده مى‏شود، ناگهان آنها از قبرها، شتابان به سوى (دادگاه) پروردگارشان مى‏روند! (51)


قَالُوا يَا وَيْلَنَا مَن‌ْ بَعَثَنَا مِنْ‌ مَرْقَدِنَا هَذَا مَا وَعَدَ الرَّحْمَن‌ُ وَ صَدَق‌َ الْمُرْسَلُون‌َ (يس: 52)

مى‏گويند: «اى واى بر ما! چه كسى ما را از خوابگاهمان برانگيخت؟! (آرى) اين همان است كه خداوند رحمان وعده داده، و فرستادگان (او) راست گفتند!» (52)


فَالْيَوْم‌َ لاَ تُظْلَم‌ُ نَفْس‌ٌ شَيْءً وَ لاَ تُجْزَوْن‌َ إِلاَّ مَا كُنْتُم‌ْ تَعْمَلُون‌َ (يس: 54)

(و به آنها گفته مى‏شود:) امروز به هيچ كس ذرّه‏اى ستم نمى‏شود، و جز آنچه را عمل مى‏كرديد جزا داده نمى‏شويد! (54)


هُم‌ْ وَ أَزْوَاجُهُم‌ْ فِي‌ ظِلاَل‌ٍ عَلَي‌ الْأَرَائِك‌ِ مُتَّكِئُون‌َ (يس: 56)

آنها و همسرانشان در سايه‏هاى (قصرها و درختان بهشتى) بر تختها تكيه زده‏اند. (56)


لَهُم‌ْ فِيهَا فَاكِهَة‌ٌ وَ لَهُمْ‌ مَا يَدَّعُون‌َ (يس: 57)

براى آنها در بهشت ميوه بسيار لذّت‏بخشى است، و هر چه بخواهند در اختيار آنان خواهد بود! (57)


وَامْتَازُوا الْيَوْم‌َ أَيُّهَا الْمُـجْرِمُون‌َ (يس: 59)

(و به آنها مى‏گويند:) جدا شويد امروز اى گنهكاران! (59)


وَ أَن‌ِ اعْبُدُونِي‌ هَذَا صِرَاط‌ٌ مُسْتَقِيم‌ٌ (يس: 61)

و اينكه مرا بپرستيد كه راه مستقيم اين است؟! (61)


وَ لَقَدْ أَضَل‌َّ مِنْكُم‌ْ جِبِلاًّ كَثِيرَاً أَفَلَم‌ْ تَكُونُوا تَعْقِلُون‌َ (يس: 62)

او گروه زيادى از شما را گمراه كرد، آيا انديشه نكرديد؟! (62)


الْيَوْم‌َ نَخْتِم‌ُ عَلَي‌ أَفْوَاهِهِم‌ْ وَ تُكَلِّمُنَا أَيْدِيهِم‌ْ وَ تَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ‌ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُون‌َ (يس: 65)

امروز بر دهانشان مُهر مى‏نهيم، و دستهايشان با ما سخن مى‏گويند و پاهايشان كارهايى را كه انجام مى‏دادند شهادت مى‏دهند! (65)


وَ لَوْ نَشَاءُ لَطَمَسْنَا عَلَي‌ أَعْيُنِهِم‌ْ فَاسْتبَقُوا الصِّرَاط‌َ فَأَنَّي‌ يُبْصِرُون‌َ (يس: 66)

و اگر بخواهيم چشمانشان را محو كنيم سپس براى عبور از راه، مى‏خواهند بر يكديگر پيشى بگيرند، امّا چگونه مى‏توانند ببينند؟! (66)


وَ لَوْ نَشَاءُ لَمَسَخْنَاهُم‌ْ عَلَي‌ مَكَانَتِهِم‌ْ فَمَا اسْتَطَاعُوا مُضِيَّاً وَ لاَ يَرْجِعُون‌َ (يس: 67)

و اگر بخواهيم آنها را در جاى خود مسخ مى‏كنيم (و به مجسمه‏هايى بى‏روح مبدّل مى‏سازيم) تا نتوانند راه خود را ادامه دهند يا به عقب برگردند! (67)


وَ مَنْ‌ نُعَمِّرْه‌ُ نُنَكِّسْه‌ُ فِي‌ الْخَلْق‌ِ أَفَلاَ يَعْقِلُون‌َ (يس: 68)

هر كس را طول عمر دهيم، در آفرينش واژگونه‏اش مى‏كنيم (و به ناتوانى كودكى باز مى‏گردانيم) آيا انديشه نمى‏كنند؟! (68)


وَ مَا عَلَّمْنَاه‌ُ الشِّعْرَ وَ مَا يَنْبَغِي‌ لَه‌ُ إِن‌ْ هُوَ إِلاَّ ذِكْرٌ وَ قُرْآن‌ٌ مُبِين‌ٌ (يس: 69)

ما هرگز شعر به او [پيامبر] نياموختيم، و شايسته او نيست (شاعر باشد) اين (كتاب آسمانى) فقط ذكر و قرآن مبين است! (69)


لِيُنْذِرَ مَنْ‌ كَان‌َ حَيَّاً وَ يَحِق‌َّ الْقَوْل‌ُ عَلَي‌ الْكَافِرِين‌َ (يس: 70)

تا افرادى را كه زنده‏اند بيم دهد (و بر كافران اتمام حجّت شود) و فرمان عذاب بر آنان مسلّم گردد! (70)


أَوَ لَم‌ْ يَرَوْا أَنَّا خَلَقْنَا لَهُمْ‌ مِمَّا عَمِلَت‌ْ أَيْدِينَا أَنْعَامَاً فَهُم‌ْ لَهَا مَالِكُون‌َ (يس: 71)

آيا نديدند كه از آنچه با قدرت خود به عمل آورده‏ايم چهارپايانى براى آنان آفريديم كه آنان مالك آن هستند؟! (71)


وَ ذَلَّلْنَاهَا لَهُم‌ْ فَمِنْهَا رَكُوبُهُم‌ْ وَ مِنْهَا يَأْكُلُون‌َ (يس: 72)

و آنها را رام ايشان ساختيم، هم مركب آنان از آن است و هم از آن تغذيه مى‏كنند (72)


وَ لَهُم‌ْ فِيهَا مَنَافِع‌ُ وَ مَشَارِب‌ُ أَفَلاَ يَشْكُرُون‌َ (يس: 73)

و براى آنان بهره‏هاى ديگرى در آن (حيوانات) است و نوشيدنيهايى گوارا آيا با اين حال شكرگزارى نمى‏كنند؟! (73)


وَاتَّخَذُوا مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ آلِهَة‌ً لَعَلَّهُم‌ْ يُنْصَرُون‌َ (يس: 74)

آنان غير از خدا معبودانى براى خويش برگزيدند به اين اميد كه يارى شوند! (74)


لاَ يَسْتَطِيعُون‌َ نَصْرَهُم‌ْ وَ هُم‌ْ لَهُم‌ْ جُنْدٌ مُحْضَرُون‌َ (يس: 75)

ولى آنها قادر به يارى ايشان نيستند، و اين (عبادت‏كنندگان در قيامت) لشكرى براى آنها خواهند بود كه در آتش دوزخ احضار مى‏شوند! (75)


فَلاَ يَحْزُنْك‌َ قَوْلُهُم‌ْ إِنَّا نعْلَم‌ُ مَا يُسِرُّون‌َ وَ مَا يُعْلِنُون‌َ (يس: 76)

پس سخنانشان تو را غمگين نسازد، ما آنچه را پنهان مى‏دارند و آنچه را آشكار مى‏كنند مى‏دانيم! (76)


أَوَ لَم‌ْ يَرَ الْإِنْسَان‌ُ أَنَّا خَلَقْنَاه‌ُ مِنْ‌ نُطْفَة‌ٍ فَإِذَا هُوَ خَصِيم‌ٌ مُبِين‌ٌ (يس: 77)

آيا انسان نمى‏داند كه ما او را از نطفه‏اى بى‏ارزش آفريديم؟! و او (چنان صاحب قدرت و شعور و نطق شد كه) به مخاصمه آشكار (با ما) برخاست! (77)


وَ ضَرَب‌َ لَنَا مَثَلاً وَ نَسِي‌َ خَلْقَه‌ُ قَال‌َ مَنْ‌ يُحْيِي‌ الْعِظَام‌َ وَ هِي‌َ رَمِيم‌ٌ (يس: 78)

و براى ما مثالى زد و آفرينش خود را فراموش كرد و گفت: «چه كسى اين استخوانها را زنده مى‏كند در حالى كه پوسيده است؟!» (78)


قُل‌ْ يُحْيِيهَا الَّذِي‌ أَنْشَأَهَا أَوَّل‌َ مَرَّة‌ٍ وَ هُوَ بِكُل‌ِّ خَلْق‌ٍ عَلِيم‌ٌ (يس: 79)

بگو: «همان كسى آن را زنده مى‏كند كه نخستين بار آن را آفريد و او به هر مخلوقى داناست! (79)


أَوَ لَيْس‌َ الَّذِي‌ خَلَق‌َ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌َ بِقَادِرٍ عَلَي‌ أَنْ‌ يَخْلُق‌َ مِثْلَهُمْ‌ بَلَي‌ وَ هُوَ الْخَلاَّق‌ُ الْعَلِيم‌ُ (يس: 81)

آيا كسى كه آسمانها و زمين را آفريد، نمى‏تواند همانند آنان [انسانهاى خاك شده‏] را بيافريند؟! آرى (مى‏تواند)، و او آفريدگار داناست! (81)


فَسُبْحَان‌َ الَّذِي‌ بِيَدِه‌ِ مَلَكُوت‌ُ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ وَ إِلَيْه‌ِ تُرْجَعُون‌َ (يس: 83)

پس منزّه است خداوندى كه مالكيّت و حاكميّت همه چيز در دست اوست و شما را به سوى او بازمى‏گردانند! (83)


وَالصَّافَّات‌ِ صَفَّاً (صافات: 1)

سوگند به (فرشتگان) صف‏كشيده (و منظّم) (1)


رَب‌ُّ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ وَ مَا بَيْنَهُمَا وَ رَب‌ُّ الْمَشَارِق‌ِ (صافات: 5)

پروردگار آسمانها و زمين و آنچه ميان آنهاست، و پروردگار مشرقها! (5)


وَ حِفْظَاً مِنْ‌ كُل‌ِّ شَيْطَان‌ٍ مَارِدٍ (صافات: 7)

تا آن را از هر شيطان خبيثى حفظ كنيم! (7)


لاَ يَسَّمَّعُون‌َ إِلَي‌ الْمَلَإِ الْأَعْلَي‌ وَ يُقْذَفُون‌َ مِنْ‌ كُل‌ِّ جَانِب‌ٍ (صافات: 8)

آنها نمى‏توانند به (سخنان) فرشتگان عالم بالا گوش فرادهند، (و هر گاه چنين كنند) از هر سو هدف قرار مى‏گيرند! (8)


دُحُورَاً وَ لَهُم‌ْ عَذَاب‌ٌ وَاصِب‌ٌ (صافات: 9)

آنها به شدّت به عقب رانده مى‏شوند و براى آنان مجازاتى دائم است! (9)


بَل‌ْ عَجِبْت‌َ وَ يَسْخَرُون‌َ (صافات: 12)

تو از انكارشان تعجّب مى‏كنى، ولى آنها مسخره مى‏كنند! (12)


وَ إِذَا ذُكِّرُوا لاَ يَذْكُرُون‌َ (صافات: 13)

و هنگامى كه به آنان تذكّر داده شود، هرگز متذكّر نمى‏شوند! (13)


وَ إِذَا رَأَوْا آيَة‌ً يَسْتَسْخِرُون‌َ (صافات: 14)

و هنگامى كه معجزه‏اى را ببينند، ديگران را نيز به استهزا دعوت مى‏كنند! (14)


وَ قَالُوا إِن‌ْ هَذَا إِلاَّ سِحْرٌ مُبِين‌ٌ (صافات: 15)

و مى‏گويند: «اين فقط سحرى آشكار است! (15)


أَإِذَا مِتْنَا وَ كُنَّا تُرَابَاً وَ عِظَامَاً أَإِنَّا لَمَبْعُوثُون‌َ (صافات: 16)

آيا هنگامى كه ما مُرديم و به خاك و استخوان مبدّل شديم، بار ديگر برانگيخته خواهيم شد؟! (16)


أَوَ آبَاؤُنَا الْأَوَّلُون‌َ (صافات: 17)

يا پدران نخستين ما (بازمى‏گردند)؟!» (17)


قُل‌ْ نَعَم‌ْ وَ أَنْتُم‌ْ دَاخِرُون‌َ (صافات: 18)

بگو: «آرى، همه شما زنده مى‏شويد در حالى كه خوار و كوچك خواهيد بود! (18)


وَ قَالُوا يَا وَيْلَنَا هَذَا يَوْم‌ُ الدِّين‌ِ (صافات: 20)

و مى‏گويند: «اى واى بر ما، اين روز جزاست!» (20)


احْشُرُوا الَّذِين‌َ ظَلَمُوا وَ أَزْوَاجَهُم‌ْ وَ مَا كَانُوا يَعْبُدُون‌َ (صافات: 22)

(در اين هنگام به فرشتگان دستور داده مى‏شود:) ظالمان و همرديفانشان و آنچه را مى‏پرستيدند ... (22)


وَ قِفُوهُم‌ْ إِنَّهُمْ‌ مَسْؤُولُون‌َ (صافات: 24)

آنها را نگهداريد كه بايد بازپرسى شوند! (24)


وَ أَقْبَل‌َ بَعْضُهُم‌ْ عَلَي‌ بَعْض‌ٍ يَتَسَاءَلُون‌َ (صافات: 27)

(و در اين حال) رو به يكديگر كرده و از هم مى‏پرسند ... (27)


وَ مَا كَان‌َ لَنَا عَلَيْكُمْ‌ مِنْ‌ سُلْطَان‌ٍ بَل‌ْ كُنْتُم‌ْ قَوْمَاً طَاغِين‌َ (صافات: 30)

ما هيچ گونه سلطه‏اى بر شما نداشتيم، بلكه شما خود قومى طغيانگر بوديد! (30)


وَ يَقُولُون‌َ أَإِنَّا لَتَارِكُوا آلِهَتِنَا لِشَاعِرٍ مَجْنُون‌ٍ (صافات: 36)

و پيوسته مى‏گفتند: «آيا ما معبودان خود را بخاطر شاعرى ديوانه رها كنيم؟!» (36)


بَل‌ْ جَاءَ بِالْحَق‌ِّ وَ صَدَّق‌َ الْمُرْسَلِين‌َ (صافات: 37)

چنين نيست، او حقّ را آورده و پيامبران پيشين را تصديق كرده است! (37)


وَ مَا تُجْزَوْن‌َ إِلاَّ مَا كُنْتُم‌ْ تَعْمَلُون‌َ (صافات: 39)

و جز به آنچه انجام مى‏داديد كيفر داده نمى‏شويد، (39)


فَوَاكِه‌ُ وَ هُمْ‌ مُكْرَمُون‌َ (صافات: 42)

ميوه‏ها (ى گوناگون پر ارزش)، و آنها گرامى داشته مى‏شوند ... (42)


لاَ فِيهَا غَوْل‌ٌ وَ لاَ هُم‌ْ عَنْهَا يُنْزَفُون‌َ (صافات: 47)

شرابى كه نه در آن مايه تباهى عقل است و نه از آن مست مى‏شوند! (47)


وَ عِنْدَهُم‌ْ قَاصِرَات‌ُ الطَّرْف‌ِ عِين‌ٌ (صافات: 48)

و نزد آنها همسرانى زيبا چشم است كه جز به شوهران خود عشق نمى‏ورزند. (48)


أَإِذَا مِتْنَا وَ كُنَّا تُرَابَاً وَ عِظَامَاً أَإِنَّا لَمَدِينُون‌َ (صافات: 53)

كه وقتى ما مُرديم و به خاك و استخوان مبدّل شديم، (بار ديگر) زنده مى‏شويم و جزا داده خواهيم شد؟!» (53)


وَ لَوْلاَ نِعْمَة‌ُ رَبِّي‌ لَكُنْت‌ُ مِن‌َ الْمُـحْضَرِين‌َ (صافات: 57)

و اگر نعمت پروردگارم نبود، من نيز از احضارشدگان (در دوزخ) بودم! (57)


إِلاَّ مَوْتَتَنَا الْأُولَي‌ وَ مَا نَحْن‌ُ بِمُعَذَّبِين‌َ (صافات: 59)

و جز همان مرگ اول، مرگى به سراغ ما نخواهد آمد، و ما هرگز عذاب نخواهيم شد. (59)


وَ لَقَدْ ضَل‌َّ قَبْلَهُم‌ْ أَكْثَرُ الْأَوَّلِين‌َ (صافات: 71)

و قبل از آنها بيشتر پيشينيان (نيز) گمراه شدند! (71)


وَ لَقَدْ أَرْسَلْنَا فِيهِمْ‌ مُنْذِرِين‌َ (صافات: 72)

ما در ميان آنها انذاركنندگانى فرستاديم، (72)


وَ لَقَدْ نَادَانَا نُوح‌ٌ فَلَنِعْم‌َ الْمُـجِيبُون‌َ (صافات: 75)

و نوح، ما را خواند (و ما دعاى او را اجابت كرديم) و چه خوب اجابت كننده‏اى هستيم! (75)


وَ نَجَّيْنَاه‌ُ وَ أَهْلَه‌ُ مِن‌َ الْكَرْب‌ِ الْعَظِيم‌ِ (صافات: 76)

و او و خاندانش را از اندوه بزرگ رهايى بخشيديم، (76)


وَ جَعَلْنَا ذُرِّيَّتَه‌ُ هُم‌ُ الْبَاقِين‌َ (صافات: 77)

و فرزندانش را همان بازماندگان (روى زمين) قرار داديم، (77)


وَ تَرَكْنَا عَلَيْه‌ِ فِي‌ الْآخِرِين‌َ (صافات: 78)

و نام نيك او را در ميان امّتهاى بعد باقى نهاديم. (78)


وَ إِن‌َّ مِنْ‌ شِيعَتِه‌ِ لَإِبْرَاهِيم‌َ (صافات: 83)

و از پيروان او ابراهيم بود (83)


إِذْ قَال‌َ لِأَبِيه‌ِ وَ قَوْمِه‌ِ مَاذَا تَعْبُدُون‌َ (صافات: 85)

هنگامى كه به پدر و قومش گفت: «اينها چيست كه مى‏پرستيد؟! (85)


وَالله‌ُ خَلَقَكُم‌ْ وَ مَا تَعْمَلُون‌َ (صافات: 96)

با اينكه خداوند هم شما را آفريده و هم بتهايى كه مى‏سازيد!» (96)


وَ قَال‌َ إِنِّي‌ ذَاهِب‌ٌ إِلَي‌ رَبِّي‌ سَيَهْدِين‌ِ (صافات: 99)

(او از اين مهلكه بسلامت بيرون آمد) و گفت: «من به سوى پروردگارم مى‏روم، او مرا هدايت خواهد كرد! (99)


فَلَمَّا أَسْلَمَا وَ تَلَّه‌ُ لِلْجَبِين‌ِ (صافات: 103)

هنگامى كه هر دو تسليم شدند و ابراهيم جبين او را بر خاك نهاد ... (103)


وَ نَادَيْنَاه‌ُ أَنْ‌ يَا إِبْرَاهِيم‌ُ (صافات: 104)

او را ندا داديم كه: «اى ابراهيم! (104)


وَ فَدَيْنَاه‌ُ بِذِبْح‌ٍ عَظِيم‌ٍ (صافات: 107)

ما ذبح عظيمى را فداى او كرديم، (107)


وَ تَرَكْنَا عَلَيْه‌ِ فِي‌ الْآخِرِين‌َ (صافات: 108)

و نام نيك او را در امّتهاى بعد باقى نهاديم! (108)


وَ بَشَّرْنَاه‌ُ بِإِسْحَاق‌َ نَبِيَّاً مِن‌َ الصَّالِحِين‌َ (صافات: 112)

ما او را به اسحاق- پيامبرى از شايستگان- بشارت داديم! (112)


وَ بَارَكْنَا عَلَيْه‌ِ وَ عَلَي‌ إِسْحَاق‌َ وَ مِنْ‌ ذُرِّيَّتِهِمَا مُحْسِن‌ٌ وَ ظَالِم‌ٌ لِنَفْسِه‌ِ مُبِين‌ٌ (صافات: 113)

ما به او و اسحاق بركت داديم و از دودمان آن دو، افرادى بودند نيكوكار و افرادى آشكارا به خود ستم كردند! (113)


وَ لَقَدْ مَنَنَّا عَلَي‌ مُوسَي‌ وَ هَارُون‌َ (صافات: 114)

ما به موسى و هارون نعمت بخشيديم! (114)


وَ نَجَّيْنَاهُمَا وَ قَوْمَهُمَا مِن‌َ الْكَرْب‌ِ الْعَظِيم‌ِ (صافات: 115)

و آن دو و قومشان را از اندوه بزرگ نجات داديم! (115)


وَ نَصَرْنَاهُم‌ْ فَكَانُوا هُم‌ُ الْغَالِبِين‌َ (صافات: 116)

و آنها را يارى كرديم تا بر دشمنان خود پيروز شدند! (116)


وَ آتَيْنَاهُمَا الْكِتَاب‌َ الْمُسْتَبِين‌َ (صافات: 117)

ما به آن دو، كتاب روشنگر داديم، (117)


وَ هَدَيْنَاهُمَا الصِّرَاط‌َ الْمُسْتَقِيم‌َ (صافات: 118)

و آن دو را به راه راست هدايت نموديم! (118)


وَ تَرَكْنَا عَلَيْهِمَا فِي‌ الْآخِرِين‌َ (صافات: 119)

و نام نيكشان را در اقوام بعد باقى گذارديم! (119)


سَلاَم‌ٌ عَلَي‌ مُوسَي‌ وَ هَارُون‌َ (صافات: 120)

سلام بر موسى و هارون! (120)


وَ إِن‌َّ إِلْيَاس‌َ لَمِن‌َ الْمُرْسَلِين‌َ (صافات: 123)

و الياس از رسولان (ما) بود! (123)


أَتَدْعُون‌َ بَعْلاً وَ تَذَرُون‌َ أَحْسَن‌َ الْخَالِقِين‌َ (صافات: 125)

آيا بت «بعل» را مى‏خوانيد و بهترين آفريدگارها را رها مى‏سازيد؟! (125)


الله‌َ رَبَّكُم‌ْ وَ رَب‌َّ آبَائِكُمُ الْأَوَّلِين‌َ (صافات: 126)

خدايى كه پروردگار شما و پروردگار نياكان شماست!» (126)


وَ تَرَكْنَا عَلَيْه‌ِ فِي‌ الْآخِرِين‌َ (صافات: 129)

ما نام نيك او را در ميان امّتهاى بعد باقى گذارديم! (129)


وَ إِن‌َّ لُوطَاً لَمِن‌َ الْمُرْسَلِين‌َ (صافات: 133)

و لوط از رسولان (ما) است! (133)


إِذْ نَجَّيْنَاه‌ُ وَ أَهْلَه‌ُ أَجْمَعِين‌َ (صافات: 134)

و به خاطر بياور زمانى را كه او و خاندانش را همگى نجات داديم، (134)


وَ إِنَّكُم‌ْ لَتَـمُرُّون‌َ عَلَيْهِمْ‌ مُصْبِحِين‌َ (صافات: 137)

و شما پيوسته صبحگاهان از كنار (ويرانه‏هاى شهرهاى) آنها مى‏گذريد ... (137)


وَ بِاللَّيْل‌ِ أَفَلاَ تَعْقِلُون‌َ (صافات: 138)

و (همچنين) شبانگاه آيا نمى‏انديشيد؟! (138)


وَ إِن‌َّ يُونُس‌َ لَمِن‌َ الْمُرْسَلِين‌َ (صافات: 139)

و يونس از رسولان (ما) است! (139)


فَالْتَقَمَه‌ُ الْحُوت‌ُ وَ هُوَ مُلِيم‌ٌ (صافات: 142)

(او را به دريا افكندند) و ماهى عظيمى او را بلعيد، در حالى كه مستحقّ سرزنش بود! (142)


فَنَبَذْنَاه‌ُ بِالْعَرَاءِ وَ هُوَ سَقِيم‌ٌ (صافات: 145)

(به هر حال ما او را رهايى بخشيديم و) او را در يك سرزمين خشك خالى از گياه افكنديم در حالى كه بيمار بود! (145)


وَ أَنبَتْنَا عَلَيْه‌ِ شَجَرَة‌ً مِنْ‌ يَقْطِين‌ٍ (صافات: 146)

و بوته كدويى بر او رويانديم (تا در سايه برگهاى پهن و مرطوبش آرامش يابد)! (146)


وَ أَرْسَلْنَاه‌ُ إِلَي‌ مِئَة‌ِ أَلْف‌ٍ أَوْ يَزِيدُون‌َ (صافات: 147)

و او را به سوى جمعيّت يكصد هزار نفرى- يا بيشتر- فرستاديم! (147)


فَاسْتَفْتِهِم‌ْ أَلِرَبِّك‌َ الْبَنَات‌ُ وَ لَهُم‌ْ الْبَنُون‌َ (صافات: 149)

از آنان بپرس: آيا پروردگارت دخترانى دارد و پسران از آن آنهاست؟! (149)


أَم‌ْ خَلَقْنَا الْمَلاَئِكَة‌َ إِنَاثَاً وَ هُم‌ْ شَاهِدُون‌َ (صافات: 150)

آيا ما فرشتگان را مؤنث آفريديم و آنها ناظر بودند؟! (150)


وَلَدَ الله‌ُ وَ إِنَّهُم‌ْ لَكَاذِبُون‌َ (صافات: 152)

«خداوند فرزند آورده!» ولى آنها به يقين دروغ مى‏گويند! (152)


وَ جَعَلُوا بَيْنَه‌ُ وَ بَيْن‌َ الْجِنَّة‌ِ نَسَبَاً وَ لَقَدْ عَلِمَت‌ِ الْجِنَّة‌ُ إِنَّهُم‌ْ لَمُـحْضَرُون‌َ (صافات: 158)

آنها [مشركان‏] ميان او [خداوند] و جنّ، (خويشاوندى و) نسبتى قائل شدند در حالى كه جنّيان بخوبى مى‏دانند كه اين بت‏پرستان در دادگاه الهى احضار مى‏شوند! (158)


فَإِنَّكُم‌ْ وَ مَا تَعْبُدُون‌َ (صافات: 161)

شما و آنچه را پرستش مى‏كنيد، (161)


وَ مَا مِنَّا إِلاَّ لَه‌ُ مَقَام‌ٌ مَعْلُوم‌ٌ (صافات: 164)

و هيچ يك از ما نيست جز آنكه مقام معلومى دارد (164)


وَ إِنَّا لَنَحْن‌ُ الصَّافُّون‌َ (صافات: 165)

و ما همگى (براى اطاعت فرمان خداوند) به صف ايستاده‏ايم (165)


وَ إِنَّا لَنَحْن‌ُ الْمُسَبِّحُون‌َ (صافات: 166)

و ما همه تسبيح‏گوى او هستيم! (166)


وَ إِنْ‌ كَانُوا لَيَقُولُون‌َ (صافات: 167)

آنها پيوسته مى‏گفتند: (167)


وَ لَقَدْ سَبَقَت‌ْ كَلِمَتُنَا لِعِبَادِنَا الْمُرْسَلِين‌َ (صافات: 171)

وعده قطعى ما براى بندگان فرستاده ما از پيش مسلّم شده ... (171)


وَ إِن‌َّ جُنْدَنَا لَهُمُ الْغَالِبُون‌َ (صافات: 173)

و لشكر ما پيروزند! (173)


وَ أَبْصِرْهُم‌ْ فَسَوْف‌َ يُبْصِرُون‌َ (صافات: 175)

و وضع آنها را بنگر (چه بى‏محتواست) اما بزودى (نتيجه اعمال خود را) مى‏بينند! (175)


وَ تَوَل‌َّ عَنْهُم‌ْ حَتَّي‌ حِين‌ٍ (صافات: 178)

از آنان روى بگردان تا زمان معيّنى! (178)


وَ أَبْصِرْ فَسَوْف‌َ يُبْصِرُون‌َ (صافات: 179)

و وضع كارشان را ببين آنها نيز به زودى (نتيجه اعمال خود را) مى‏بينند! (179)


وَ سَلاَم‌ٌ عَلَي‌ الْمُرْسَلِين‌َ (صافات: 181)

و سلام بر رسولان! (181)


وَالْحَمْدُ لِالله‌ِ رَب‌ِّ الْعَالَمِين‌َ (صافات: 182)

حمد و ستايش مخصوص خداوندى است كه پروردگار جهانيان است! (182)


ص‌ وَالْقُرْآن‌ِ ذِي‌ الذِّكْرِ (ص: 1)

ص، سوگند به قرآنى كه داراى ذكر است (كه اين كتاب، معجزه الهى است). (1)


بَل‌ِ الَّذِين‌َ كَفَرُوا فِي‌ عِزَّة‌ٍ وَ شِقَاق‌ٍ (ص: 2)

ولى كافران گرفتار غرور اختلافند! (2)


كَم‌ْ أَهْلَكْنَا مِنْ‌ قَبْلِهِمْ‌ مِنْ‌ قَرْن‌ٍ فَنَادَوْا وَ لاَت‌َ حِين‌َ مَنَاص‌ٍ (ص: 3)

چه بسيار اقوامى را كه پيش از آنها هلاك كرديم و به هنگام نزول عذاب فرياد مى‏زدند (و كمك مى‏خواستند) ولى وقت نجات گذشته بود! (3)


وَ عَجِبُوا أَنْ‌ جَاءَهُم‌ْ مُنْذِرٌ مِنْهُم‌ْ وَ قَال‌َ الْكَافِرُون‌َ هَذَا سَاحِرٌ كَذَّاب‌ٌ (ص: 4)

آنها تعجّب كردند كه پيامبر بيم‏دهنده‏اى از ميان آنان به سويشان آمده و كافران گفتند: اين ساحر بسيار دروغگويى است! (4)


وَانْطَلَق‌َ الْمَلَأَُ مِنْهُم‌ْ أَن‌ِ امْشُوا وَاصْبِرُوا عَلَي‌ آلِهَتِكُم‌ْ إِن‌َّ هَذَا لَشَي‌ْءٌ يُرَادُ (ص: 6)

سركردگان آنها بيرون آمدند و گفتند: «برويد و خدايانتان را محكم بچسبيد، اين چيزى است كه خواسته‏اند (شما را گمراه كنند)! (6)


أَم‌ْ لَهُمْ‌ مُلْك‌ُ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ وَ مَا بَيْنَهُمَا فَلْيَرْتَقُوا فِي‌ الْأَسْبَاب‌ِ (ص: 10)

يا اينكه مالكيّت و حاكميّت آسمانها و زمين و آنچه ميان اين دو است از آن آنهاست؟! (اگر چنين است) با هر وسيله ممكن به آسمانها بروند (و جلو نزول وحى را بر قلب پاك محمّد بگيرند)! (10)


كَذَّبَت‌ْ قَبْلَهُم‌ْ قَوْم‌ُ نُوح‌ٍ وَ عَادٌ وَ فِرْعَوْن‌ُ ذُو الْأَوْتَادِ (ص: 12)

پيش از آنان قوم نوح و عاد و فرعون صاحب قدرت (پيامبران ما را) تكذيب كردند! (12)


وَ ثَمُودُ وَ قَوْم‌ُ لُوط‌ٍ وَ أَصْحَاب‌ُ الْأَيْكَة‌ِ أُولَئِك‌َ الْأَحْزَاب‌ُ (ص: 13)

و (نيز) قوم ثمود و لوط و اصحاب الأيكه [قوم شعيب‏]، اينها احزابى بودند (كه به تكذيب پيامبران برخاستند)! (13)


وَ مَا يَنْظُرُ هَؤُلاَءِ إِلاَّ صَيْحَة‌ً وَاحِدَة‌ً مَا لَهَا مِنْ‌ فَوَاق‌ٍ (ص: 15)

اينها (با اين اعمالشان) جز يك صيحه آسمانى را انتظار نمى‏كشند كه هيچ مهلت و بازگشتى براى آن وجود ندارد (و همگى را نابود مى‏سازد)! (15)


وَ قَالُوا رَبَّنَا عَجِّلْ‌ لَنَا قِطَّنَا قَبْل‌َ يَوْم‌ِ الْحِسَاب‌ِ (ص: 16)

آنها (از روى خيره‏سرى) گفتند: «پروردگارا! بهره ما را از عذاب هر چه زودتر قبل از روز حساب به ما ده!» (16)


اصْبِرْ عَلَي‌ مَا يَقُولُون‌َ وَاذْكُرْ عَبْدَنَا دَاوُدَ ذَا الْأَيْدِ إِنَّه‌ُ أَوَّاب‌ٌ (ص: 17)

در برابر آنچه مى‏گويند شكيبا باش، و به خاطر بياور بنده ما داوود صاحب قدرت را، كه او بسيار توبه‏كننده بود! (17)


إِنَّا سَخَّرْنَا الْجِبَال‌َ مَعَه‌ُ يُسَبِّحْن‌َ بِالْعَشِي‌ِّ وَالْإِشْرَاق‌ِ (ص: 18)

ما كوه‏ها را مسخّر او ساختيم كه هر شامگاه و صبحگاه با او تسبيح مى‏گفتند! (18)


وَالطَّيْرَ مَحْشُورَة‌ً كُل‌ٌّ لَه‌ُ أَوَّاب‌ٌ (ص: 19)

پرندگان را نيز دسته جمعى مسخّر او كرديم (تا همراه او تسبيح خدا گويند) و همه اينها بازگشت‏كننده به سوى او بودند! (19)


وَ شَدَدْنَا مُلْكَه‌ُ وَ آتَيْنَاه‌ُ الْحِكْمَة‌َ وَ فَصْل‌َ الْخِطَاب‌ِ (ص: 20)

و حكومت او را استحكام بخشيديم، (هم) دانش به او داديم و (هم) داورى عادلانه! (20)


وَ هَل‌ْ أَتَاك‌َ نَبَأُ الْخَصْم‌ِ إِذْ تَسَوَّرُوا الْمِـحْرَاب‌َ (ص: 21)

آيا داستان شاكيان هنگامى كه از محراب (داوود) بالا رفتند به تو رسيده است؟! (21)


إِذْ دَخَلُوا عَلَي‌ دَاوُدَ فَفَزِع‌َ مِنْهُم‌ْ قَالُوا لاَ تَخَف‌ْ خَصْمان‌ِ بَغَي‌ بَعْضُنَا عَلَي‌ بَعْض‌ٍ فَاحْكُمْ‌ بَيْنَنَا بِالْحَق‌ِّ وَ لاَ تُشْطِط‌ْ وَاهْدِنَا إِلَي‌ سَوَاءِ الصِّرَاط‌ِ (ص: 22)

در آن هنگام كه (بى‏مقدمه) بر او وارد شدند و او از ديدن آنها وحشت كرد گفتند: «نترس، دو نفر شاكى هستيم كه يكى از ما بر ديگرى ستم كرده اكنون در ميان ما بحق داورى كن و ستم روا مدار و ما را به راه راست هدايت كن! (22)


إِن‌َّ هَذَا أَخِي‌ لَه‌ُ تِسْع‌ٌ وَ تِسْعُون‌َ نَعْجَة‌ً وَ لِي‌َ نَعْجَة‌ٌ وَاحِدَة‌ٌ فَقَال‌َ أَكْفِلْنِيهَا وَ عَزَّنِي‌ فِي‌ الْخِطَاب‌ِ (ص: 23)

اين برادر من است و او نود و نه ميش دارد و من يكى بيش ندارم امّا او اصرار مى‏كند كه: اين يكى را هم به من واگذار و در سخن بر من غلبه كرده است!» (23)


قَال‌َ لَقَدْ ظَلَمَك‌َ بِسُؤَال‌ِ نَعْجَتِك‌َ إِلَي‌ نِعَاجِه‌ِ وَ إِن‌َّ كَثِيرَاً مِن‌َ الْخُلَطَاءِ لَيَبْغِي‌ بَعْضُهُم‌ْ عَلَي‌ بَعْض‌ٍ إِلاَّ الَّذِين‌َ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَات‌ِ وَ قَلِيل‌ٌ مَا هُم‌ْ وَ ظَن‌َّ دَاوُدُ أَنَّمَا فَتَنَّاه‌ُ فَاسْتَغْفَرَ رَبَّه‌ُ وَ خَرَّ رَاكِعَاً وَ أَنَاب‌َ (ص: 24)

(داوود) گفت: «مسلّماً او با درخواست يك ميش تو براى افزودن آن به ميشهايش، بر تو ستم نموده و بسيارى از شريكان (و دوستان) به يكديگر ستم مى‏كنند، مگر كسانى كه ايمان آورده و اعمال صالح انجام داده‏اند امّا عدّه آنان كم است!» داوود دانست كه ما او را (با اين ماجرا) آزموده‏ايم، از اين رو از پروردگارش طلب آمرزش نمود و به سجده افتاد و توبه كرد. (24)


فَغَفَرْنَا لَه‌ُ ذَلِك‌َ وَ إِن‌َّ لَه‌ُ عِنْدَنَا لَزُلْفَي‌ وَ حُسْن‌َ مَآب‌ٍ (ص: 25)

ما اين عمل را بر او بخشيديم و او نزد ما داراى مقامى والا و سرانجامى نيكوست! (25)


يَا دَاوُدُ إِنَّا جَعَلْنَاك‌َ خَلِيفَة‌ً فِي‌ الْأَرْض‌ِ فَاحْكُمْ‌ بَيْن‌َ النَّاس‌ِ بِالْحَق‌ِّ وَ لاَ تَتَّبِع‌ِ الْهَوَي‌ فَيُضِلَّك‌َ عَنْ‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ إِن‌َّ الَّذِين‌َ يَضِلُّون‌َ عَنْ‌ سَبِيل‌ِ الله‌ِ لَهُم‌ْ عَذَاب‌ٌ شَدِيدٌ بِمَا نَسُوا يَوْم‌َ الْحِسَاب‌ِ (ص: 26)

اى داوود! ما تو را خليفه و (نماينده خود) در زمين قرار داديم پس در ميان مردم بحق داورى كن، و از هواى نفس پيروى مكن كه تو را از راه خدا منحرف سازد كسانى كه از راه خدا گمراه شوند، عذاب شديدى بخاطر فراموش كردن روز حساب دارند! (26)


وَ مَا خَلَقْنَا السَّمَاءَ وَالْأَرْض‌َ وَ مَا بَيْنَهُمَا بَاطِلاً ذَلِك‌َ ظَن‌ُّ الَّذِين‌ كَفَرُوا فَوَيْل‌ٌ لِلَّذِين‌َ كَفَرُوا مِن‌َ النَّارِ (ص: 27)

ما آسمان و زمين و آنچه را ميان آنهاست بيهوده نيافريديم اين گمان كافران است واى بر كافران از آتش (دوزخ)! (27)


أَم‌ْ نَجْعَل‌ُ الَّذِين‌َ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَات‌ِ كَالْمُفْسِدِين‌َ فِي‌ الْأَرْض‌ِ أَم‌ْ نَجْعَل‌ُ الْمُتَّقِين‌َ كَالْفُجَّارِ (ص: 28)

آيا كسانى را كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام داده‏اند همچون مفسدان در زمين قرار مى‏دهيم، يا پرهيزگاران را همچون فاجران؟! (28)


كِتَاب‌ٌ أَنْزَلْنَاه‌ُ إِلَيْك‌َ مُبَارَك‌ٌ لِيَدَّبَّرُوا آيَاتِه‌ِ وَ لِيَتَذَكَّرَ أُولُوا الْأَلْبَاب‌ِ (ص: 29)

اين كتابى است پربركت كه بر تو نازل كرده‏ايم تا در آيات آن تدبّر كنند و خردمندان متذكّر شوند! (29)


وَ وَهَبْنَا لِدَاوُدَ سُلَيْمَـان‌َ نِعْم‌َ الْعَبْدُ إِنَّه‌ُ أَوَّاب‌ٌ (ص: 30)

ما سليمان را به داوود بخشيديم چه بنده خوبى! زيرا همواره به سوى خدا بازگشت مى‏كرد (و به ياد او بود)! (30)


رُدُّوهَا عَلَيَّ‌ فَطَفِق‌َ مَسْحَاً بِالسُّوق‌ِ وَالْأَعْنَاق‌ِ (ص: 33)

(آنها به قدرى جالب بودند كه گفت:) بار ديگر آنها را نزد من بازگردانيد! و دست به ساقها و گردنهاى آنها كشيد (و آنها را نوازش داد). (33)


وَ لَقَدْ فتَنَّا سُلَيْمان‌َ وَ أَلْقَيْنَا عَلَي‌ كُرْسِيِّه‌ِ جَسَدَاً ثُم‌َّ أَنَاب‌َ (ص: 34)

ما سليمان را آزموديم و بر تخت او جسدى افكنديم سپس او به درگاه خداوند توبه كرد. (34)


قَال‌َ رَب‌ِّ اغْفِرْ لِي‌ وَ هَب‌ْ لِي‌ مُلْكَاً لاَ يَنْبَغِي‌ لِأَحَدٍ مِن‌ْ بَعْدِي‌ إِنَّك‌َ أَنْت‌َ الْوَهَّاب‌ُ (ص: 35)

گفت: پروردگارا! مرا ببخش و حكومتى به من عطا كن كه بعد از من سزاوار هيچ كس نباشد، كه تو بسيار بخشنده‏اى! (35)


وَالشَّيَاطِين‌َ كُل‌َّ بَنَّاءٍ وَ غَوَّاص‌ٍ (ص: 37)

و شياطين را مسخّر او كرديم، هر بنّا و غوّاصى از آنها را! (37)


وَ آخَرِين‌َ مُقَرَّنِين‌َ فِي‌ الْأَصْفَادِ (ص: 38)

و گروه ديگرى (از شياطين) را در غل و زنجير (تحت سلطه او) قرار داديم، (38)


وَ إِن‌َّ لَه‌ُ عِنْدَنَا لَزُلْفَي‌ وَ حُسْن‌َ مَآب‌ٍ (ص: 40)

و براى او [سليمان‏] نزد ما مقامى ارجمند و سرانجامى نيكوست! (40)


وَاذْكُرْ عَبْدَنَا أَيُّوب‌َ إِذْ نَادَي‌ رَبَّه‌ُ أَنِّي‌ مَسَّنِي‌َ الشَّيْطَان‌ُ بِنُصْب‌ٍ وَ عَذَاب‌ٍ (ص: 41)

و به خاطر بياور بنده ما ايّوب را، هنگامى كه پروردگارش را خواند (و گفت: پروردگارا!) شيطان مرا به رنج و عذاب افكنده است. (41)


ارْكُض‌ْ بِرِجْلِك‌َ هَذَا مُغْتَسَل‌ٌ بَارِدٌ وَ شَرَاب‌ٌ (ص: 42)

(به او گفتيم:) پاى خود را بر زمين بكوب! اين چشمه آبى خنك براى شستشو و نوشيدن است! (42)


وَ وَهَبْنَا لَه‌ُ أَهْلَه‌ُ وَ مِثْلَهُمْ‌ مَعَهُم‌ْ رَحْمَة‌ً مِنَّا وَ ذِكْرَي‌ لِأُولِي‌ الْأَلْبَاب‌ِ (ص: 43)

و خانواده‏اش را به او بخشيديم، و همانند آنها را بر آنان افزوديم، تا رحمتى از سوى ما باشد و تذكّرى براى انديشمندان. (43)


وَ خُذْ بِيَدِك‌َ ضِغْثَاً فَاضْرِب‌ْ بِه‌ِ وَ لاَ تَحْنَث‌ْ إِنَّا وَجَدْنَاه‌ُ صَابِرَاً نِعْم‌َ الْعَبْدُ إِنَّه‌ُ أَوَّاب‌ٌ (ص: 44)

(و به او گفتيم:) بسته‏اى از ساقه‏هاى گندم (يا مانند آن) را برگير و با آن (همسرت را) بزن و سوگند خود را مشكن! ما او را شكيبا يافتيم چه بنده خوبى كه بسيار بازگشت‏كننده (به سوى خدا) بود! (44)


وَاذْكُرْ عِبَادَنَا إِبْرَاهِيم‌َ وَ إِسْحَاق‌َ وَ يَعْقُوب‌َ أُولِي‌ الْأَيْدِي‌ وَالْأَبصَارِ (ص: 45)

و به خاطر بياور بندگان ما ابراهيم و اسحاق و يعقوب را، صاحبان دستها (ى نيرومند) و چشمها (ى بينا)! (45)


وَ إِنَّهُم‌ْ عِنْدَنَا لَمِن‌َ الْمُصْطَفَيْن‌َ الْأَخْيَارِ (ص: 47)

و آنها نزد ما از برگزيدگان و نيكانند! (47)


وَاذْكُرْ إِسْماعِيل‌َ وَالْيَسَع‌َ وَ ذَا الْكِفْل‌ِ وَ كُل‌ٌّ مِن‌َ الْأَخْيَارِ (ص: 48)

و به خاطر بياور «اسماعيل» و «اليسع» و «ذا الكفل» را كه همه از نيكان بودند! (48)


هَذَا ذِكْرٌ وَ إِن‌َّ لِلْمُتَّقِين‌َ لَحُسْن‌َ مَآب‌ٍ (ص: 49)

اين يك يادآورى است، و براى پرهيزكاران فرجام نيكويى است: (49)


مُتَّكِئِين‌َ فِيهَا يَدْعُون‌َ فِيهَا بِفَاكِهَة‌ٍ كَثِيرَة‌ٍ وَ شَرَاب‌ٍ (ص: 51)

در حالى كه در آن بر تختها تكيه كرده‏اند و ميوه‏هاى بسيار و نوشيدنيها در اختيار آنان است! (51)


وَ عِنْدَهُم‌ْ قَاصِرَات‌ُ الطَّرْف‌ِ أَتْرَاب‌ٌ (ص: 52)

و نزد آنان همسرانى است كه تنها چشم به شوهرانشان دوخته‏اند، و همسن و سالند! (52)


هَذَا وَ إِن‌َّ لِلطَّاغِين‌َ لَشَرَّ مَآب‌ٍ (ص: 55)

اين (پاداش پرهيزگاران است)، و براى طغيانگران بدترين محل بازگشت است: (55)


هَذَا فَلْيَذُوقُوه‌ُ حَمِيم‌ٌ وَ غَسَّاق‌ٌ (ص: 57)

اين نوشابه «حميم» و «غسّاق» است [دو مايع سوزان و تيره رنگ‏] كه بايد از آن بچشند! (57)


وَ آخَرُ مِنْ‌ شَكْلِه‌ِ أَزْوَاج‌ٌ (ص: 58)

و جز اينها كيفرهاى ديگرى همانند آن دارند! (58)


قَالُوا بَل‌ْ أَنْتُم‌ْ لاَ مَرْحَبَاً بِكُم‌ْ أَنْتُم‌ْ قَدَّمْتُمُوه‌ُ لَنَا فَبِئْس‌َ الْقَرَارُ (ص: 60)

آنها (به رؤساى خود) مى‏گويند: «بلكه خوشامد بر شما مباد كه اين عذاب را شما براى ما فراهم ساختيد! چه بد قرارگاهى است اينجا!» (60)


وَ قَالُوا مَا لَنَا لاَ نَرَي‌ رِجَالاً كُنَّا نَعُدُّهُمْ‌ مِن‌َ الْأَشْرَارِ (ص: 62)

آنها مى‏گويند: «چرا مردانى را كه ما از اشرار مى‏شمرديم (در اينجا، در آتش دوزخ) نمى‏بينيم؟! (62)


قُل‌ْ إِنَّمَا أَنَا مُنْذِرٌ وَ مَا مِن‌ْ إِلَه‌ٍ إِلاَّ الله‌ُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ (ص: 65)

بگو: «من تنها يك بيم‏دهنده‏ام و هيچ معبودى جز خداوند يگانه قهّار نيست! (65)


رَب‌ُّ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ وَ مَا بَيْنَهُمَا الْعَزِيزُ الْغَفَّارُ (ص: 66)

پروردگار آسمانها و زمين و آنچه ميان آن دو است، پروردگار عزيز و غفّار!» (66)


فَإِذَا سَوَّيْتُه‌ُ وَ نَفَخْت‌ُ فِيه‌ِ مِنْ‌ رُوحِي‌ فَقَعُوا لَه‌ُ سَاجِدِين‌َ (ص: 72)

هنگامى كه آن را نظام بخشيدم و از روح خود در آن دميدم، براى او به سجده افتيد!» (72)


إِلاَّ إِبْلِيس‌َ اسْتَكْبَرَ وَ كَان‌َ مِن‌َ الْكَافِرِين‌َ (ص: 74)

جز ابليس كه تكبّر ورزيد و از كافران بود! (74)


قَال‌َ أَنَا خَيْرٌ مِنْه‌ُ خَلَقْتَنِي‌ مِنْ‌ نَارٍ وَ خَلَقْتَه‌ُ مِنْ‌ طِين‌ٍ (ص: 76)

گفت: «من از او بهترم مرا از آتش آفريده‏اى و او را از گل!» (76)


وَ إِن‌َّ عَلَيْك‌َ لَعْنَتِي‌ إِلَي‌ يَوْم‌ِ الدِّين‌ِ (ص: 78)

و مسلّماً لعنت من بر تو تا روز قيامت خواهد بود! (78)


قَال‌َ فَالْحَق‌ُّ وَالْحَق‌َّ أَقُول‌ُ (ص: 84)

فرمود: «به حق سوگند، و حق مى‏گويم، (84)


لَأََمْلَأََن‌َّ جَهَنَّم‌َ مِنْك‌َ وَ مِمَّنْ‌ تَبِعَك‌َ مِنْهُم‌ْ أَجْمَعِين‌َ (ص: 85)

كه جهنّم را از تو و هر كدام از آنان كه از تو پيروى كند، پر خواهم كرد!» (85)


قُل‌ْ مَا أَسْأَلُكُم‌ْ عَلَيْه‌ِ مِن‌ْ أَجْرٍ وَ مَا أَنَا مِن‌َ الْمُتَكَلِّفِين‌َ (ص: 86)

(اى پيامبر!) بگو: «من براى دعوت نبوّت هيچ پاداشى از شما نمى‏طلبم، و من از متكلّفين نيستم! (سخنانم روشن و همراه با دليل است!)» (86)


وَ لَتَعْلَمُن‌َّ نَبَأَه‌ُ بَعْدَ حِين‌ٍ (ص: 88)

و خبر آن را بعد از مدّتى مى‏شنويد! (88)


أَلاَ لِالله‌ِ الدِّين‌ُ الْخَالِص‌ُ وَالَّذِين‌َ اتَّخَذُوا مِنْ‌ دُونِه‌ِ أَوْلِيَاءَ مَا نَعْبُدُهُم‌ْ إِلاَّ لِيُقَرِّبُونَا إِلَي‌ الله‌ِ زُلْفَي‌ إِن‌َّ الله‌َ يَحْكُم‌ُ بَيْنَهُم‌ْ فِي‌ مَا هُم‌ْ فِيه‌ِ يَخْتَلِفُون‌َ إِن‌َّ الله‌َ لاَ يَهْدِي‌ مَن‌ْ هُوَ كَاذِب‌ٌ كَفَّارٌ (زمر: 3)

آگاه باشيد كه دين خالص از آن خداست، و آنها كه غير خدا را اولياى خود قرار دادند و دليلشان اين بود كه: «اينها را نمى‏پرستيم مگر بخاطر اينكه ما را به خداوند نزديك كنند»، خداوند روز قيامت ميان آنان در آنچه اختلاف داشتند داورى مى‏كند خداوند آن كس را كه دروغگو و كفران‏كننده است هرگز هدايت نمى‏كند! (3)


خَلَق‌َ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌َ بِالْحَق‌ِّ يُكَوِّرُ اللَّيْل‌َ عَلَي‌ النَّهَارِ وَ يُكَوِّرُ النَّهَارَ عَلَي‌ اللَّيْل‌ِ وَ سَخَّرَ الشَّمْس‌َ وَالْقَمَرَ كُل‌ٌّ يَجْرِي‌ لِأَجَل‌ٍ مُسَمَّي‌ً أَلاَ هُوَ الْعَزِيزُ الْغَفَّارُ (زمر: 5)

آسمانها و زمين را بحقّ آفريد شب را بر روز مى‏پيچد و روز را بر شب و خورشيد و ماه را مسخّر فرمان خويش قرار داد هر كدام تا سرآمد معيّنى به حركت خود ادامه مى‏دهند آگاه باشيد كه او قادر و آمرزنده است! (5)


خَلَقَكُمْ‌ مِنْ‌ نَفْس‌ٍ وَاحِدَة‌ٍ ثُم‌َّ جَعَل‌َ مِنْهَا زَوْجَهَا وَ أَنْزَل‌َ لَكُمْ‌ مِن‌َ الْأَنْعَام‌ِ ثَمَانِيَة‌َ أَزْوَاج‌ٍ يَخْلُقُكُم‌ْ فِي‌ بُطُون‌ِ أُمَّهَاتِكُم‌ْ خَلْقَاً مِنْ‌ بَعْدِ خَلْق‌ٍ فِي‌ ظُلُمَات‌ٍ ثَلاَث‌ٍ ذَلِكُم‌ُ الله‌ُ رَبُّكُم‌ْ لَه‌ُ الْمُلْك‌ُ لاَ إِله‌َ إِلاَّ هُوَ فَأَنَّي‌ تُصْرَفُون‌َ (زمر: 6)

او شما را از يك نفس آفريد، و همسرش را از (باقيمانده گِل) او خلق كرد و براى شما هشت زوج از چهارپايان ايجاد كرد او شما را در شكم مادرانتان آفرينشى بعد از آفرينش ديگر، در ميان تاريكيهاى سه گانه، مى‏بخشد! اين است خداوند، پروردگار شما كه حكومت (عالم هستى) از آن اوست هيچ معبودى جز او نيست پس چگونه از راه حق منحرف مى‏شويد؟! (6)


إِنْ‌ تَكْفُرُوا فَإِن‌َّ الله‌َ غَنِي‌ٌّ عَنْكُم‌ْ وَ لاَ يَرْضَي‌ لِعِبَادِه‌ِ الْكُفْرَ وَ إِنْ‌ تَشْكُرُوا يَرْضَه‌ُ لَكُم‌ْ وَ لاَ تَزِرُ وَازِرَة‌ٌ وِزْرَ أُخْرَي‌ ثُم‌َّ إِلَي‌ رَبِّكُمْ‌ مَرْجِعُكُم‌ْ فَيُنَبِّئُكُمْ‌ بِمَا كُنْتُم‌ْ تَعْمَلُون‌َ إِنَّه‌ُ عَلِيم‌ٌ بِذَات‌ِ الصُّدُورِ (زمر: 7)

اگر كفران كنيد، خداوند از شما بى‏نياز است و هرگز كفران را براى بندگانش نمى پسندد و اگر شكر او را بجا آوريد آن را براى شما مى‏پسندد! و هيچ گنهكارى گناه ديگرى را بر دوش نمى‏كشد! سپس بازگشت همه شما به سوى پروردگارتان است، و شما را از آنچه انجام مى‏داديد آگاه مى‏سازد چرا كه او به آنچه در سينه‏هاست آگاه است! (7)


وَ إِذَا مَس‌َّ الْإِنْسَان‌َ ضُرٌّ دَعَا رَبَّه‌ُ مُنِيبَاً إِلَيْه‌ِ ثُم‌َّ إِذَا خَوَّلَه‌ُ نِعْمَة‌ً مِنْه‌ُ نَسِي‌َ مَا كَان‌َ يَدْعُو إِلَيْه‌ِ مِنْ‌ قَبْل‌ُ وَ جَعَل‌َ لِالله‌ِ أَندَادَاً لِيُضِل‌َّ عَنْ‌ سَبِيلِه‌ِ قُل‌ْ تَمَتَّع‌ْ بِكُفْرِك‌َ قَلِيلاً إِنَّك‌َ مِن‌ْ أَصْحَاب‌ِ النَّارِ (زمر: 8)

هنگامى كه انسان را زيانى رسد، پروردگار خود را مى‏خواند و بسوى او باز مى گردد امّا هنگامى كه نعمتى از خود به او عطا كند، آنچه را به خاطر آن قبلًا خدا را مى خواند از ياد مى‏برد و براى خداوند همتايانى قرار مى‏دهد تا مردم را از راه او منحرف سازد بگو: «چند روزى از كفرت بهره‏گير كه از دوزخيانى!» (8)


أَمْ مَن‌ْ هُوَ قَانِت‌ٌ آنَاءَ اللَّيْل‌ِ سَاجِدَاً وَ قَائِمَاً يَحْذَرُ الْآخِرَة‌َ وَ يَرْجُو رَحْمَة‌َ رَبِّه‌ِ قُل‌ْ هَل‌ْ يَسْتَوِي‌ الَّذِين‌َ يَعْلَمُون‌َ وَالَّذِين‌َ لاَ يَعْلَمُون‌َ إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُولُوا الْأَلْبَاب‌ِ (زمر: 9)

(آيا چنين كسى با ارزش است) يا كسى كه در ساعات شب به عبادت مشغول است و در حال سجده و قيام، از عذاب آخرت مى‏ترسد و به رحمت پروردگارش اميدوار است؟! بگو: «آيا كسانى كه مى‏دانند با كسانى كه نمى‏دانند يكسانند؟! تنها خردمندان متذكّر مى‏شوند!» (9)


قُل‌ْ يَا عِبَادِ الَّذِين‌َ آمَنُوا اتَّقُوا رَبَّكُم‌ْ لِلَّذِين‌َ أَحْسَنُوا فِي‌ هَذِه‌ِ الدُّنْيَا حَسَنَة‌ٌ وَ أَرْض‌ُ الله‌ِ وَاسِعَة‌ٌ إِنَّمَا يُوَفَّي‌ الصَّابِرُون‌َ أَجْرَهُمْ‌ بِغَيْرِ حِسَاب‌ٍ (زمر: 10)

بگو: «اى بندگان من كه ايمان آورده‏ايد! از (مخالفت) پروردگارتان بپرهيزيد! براى كسانى كه در اين دنيا نيكى كرده‏اند پاداش نيكى است! و زمين خدا وسيع است، (اگر تحت فشار سران كفر بوديد مهاجرت كنيد) كه صابران اجر و پاداش خود را بى‏حساب دريافت مى‏دارند! (10)


وَ أُمِرْت‌ُ لِأَن‌ْ أَكُون‌َ أَوَّل‌َ الْمُسْلِمِين‌َ (زمر: 12)

و مأمورم كه نخستين مسلمان باشم! (12)


فَاعْبُدُوا مَا شِئْتُمْ‌ مِنْ‌ دُونِه‌ِ قُل‌ْ إِن‌َّ الْخَاسِرِين‌َ الَّذِين‌َ خَسِرُوا أَنفُسَهُم‌ْ وَ أَهْلِيهِم‌ْ يَوْم‌َ الْقِيَامَة‌ِ أَلاَ ذَلِك‌َ هُوَ الْخُسْرَان‌ُ الْمُبِين‌ُ (زمر: 15)

شما هر چه را جز او مى‏خواهيد بپرستيد!» بگو: «زيانكاران واقعى آنانند كه سرمايه وجود خويش و بستگانشان را در روز قيامت از دست داده‏اند! آگاه باشيد زيان آشكار همين است!» (15)


لَهُمْ‌ مِنْ‌ فَوْقِهِم‌ْ ظُلَل‌ٌ مِن‌َ النَّارِ وَ مِنْ‌ تَحْتِهِم‌ْ ظُلَل‌ٌ ذَلِك‌َ يُخَوِّف‌ُ الله‌ُ بِه‌ِ عِبَادَه‌ُ يَا عِبَادِ فَاتَّقُون‌ِ (زمر: 16)

براى آنان از بالاى سرشان سايبانهايى از آتش، و در زير پايشان نيز سايبانهايى از آتش است اين چيزى است كه خداوند با آن بندگانش را مى‏ترساند! اى بندگان من! از نافرمانى من بپرهيزيد! (16)


وَالَّذِين‌َ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوت‌َ أَنْ‌ يَعْبُدُوهَا وَ أَنَابُوا إِلَي‌ الله‌ِ لَهُم‌ُ الْبُشْرَي‌ فَبَشِّرْ عِبَادِ (زمر: 17)

و كسانى كه از عبادت طاغوت پرهيز كردند و به سوى خداوند بازگشتند، بشارت از آن آنهاست پس بندگان مرا بشارت ده! (17)


الَّذِين‌َ يَسْتَمِعُون‌َ الْقَوْل‌َ فَيَتَّبِعُون‌َ أَحْسَنَه‌ُ أُولَئِك‌َ الَّذِين‌َ هَدَاهُم‌ُ الله‌ُ وَ أُولَئِك‌َ هُم‌ْ أُولُوا الْأَلْبَاب‌ِ (زمر: 18)

همان كسانى كه سخنان را مى‏شنوند و از نيكوترين آنها پيروى مى‏كنند آنان كسانى هستند كه خدا هدايتشان كرده، و آنها خردمندانند. (18)


الله‌ُ نَزَّل‌َ أَحْسَن‌َ الْحَدِيث‌ِ كِتَابَاً مُتَشَابِهَاً مَثَانِي‌َ تَقْشَعِرُّ مِنْه‌ُ جُلُودُ الَّذِين‌َ يَخْشَوْن‌َ رَبَّهُم‌ْ ثُم‌َّ تَلِين‌ُ جُلُودُهُم‌ْ وَ قُلُوبُهُم‌ْ إِلَي‌ ذِكْرِ الله‌ِ ذَلِك‌َ هُدَي‌ الله‌ِ يَهْدِي‌ بِه‌ِ مَن‌ْ يَشاءُ وَ مَن‌ْ يُضْلِل‌ِ الله‌ُ فَمَا لَه‌ُ مِن‌ْ هادٍ (زمر: 23)

خداوند بهترين سخن را نازل كرده، كتابى كه آياتش (در لطف و زيبايى و عمق و محتوا) همانند يكديگر است آياتى مكرّر دارد (با تكرارى شوق‏انگيز) كه از شنيدن آياتش لرزه بر اندام كسانى كه از پروردگارشان مى‏ترسند مى‏افتد سپس برون و درونشان نرم و متوجّه ذكر خدا مى‏شود اين هدايت الهى است كه هر كس را بخواهد با آن راهنمايى مى‏كند و هر كس را خداوند گمراه سازد، راهنمايى براى او نخواهد بود! (23)


أَفَمَنْ‌ يَتَّقِي‌ بِوَجْهِه‌ِ سُوءَ الْعَذَاب‌ِ يَوْم‌َ الْقِيَامَة‌ِ وَ قِيل‌َ لِلظَّالِمِين‌َ ذُوقُوا مَا كُنْتُم‌ْ تَكْسِبُون‌َ (زمر: 24)

آيا كسى كه با صورت خود عذاب دردناك (الهى) را در روز قيامت دور مى‏سازد (همانند كسى است كه هرگز آتش دوزخ به او نمى‏رسد)؟! و به ظالمان گفته مى شود: «بچشيد آنچه را به دست مى‏آورديد (و انجام مى‏داديد)!» (24)


فَأَذَاقَهُم‌ُ الله‌ُ الْخِزْي‌َ فِي‌ الْحَيَاة‌ِ الدُّنْيَا وَ لَعَذَاب‌ُ الْآخِرَة‌ِ أَكْبَرُ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُون‌َ (زمر: 26)

پس خداوند خوارى را در زندگى اين دنيا به آنها چشانيد، و عذاب آخرت شديدتر است اگر مى‏دانستند. (26)


وَ لَقَدْ ضَرَبْنَا لِلنَّاس‌ِ فِي‌ هَذَا الْقُرْآن‌ِ مِنْ‌ كُل‌ِّ مَثَل‌ٍ لَعَلَّهُم‌ْ يَتَذَكَّرُون‌َ (زمر: 27)

ما براى مردم در اين قرآن از هر نوع مثَلى زديم، شايد متذكّر شوند. (27)


ضَرَب‌َ الله‌ُ مَثَلاً رَجُلاً فِيه‌ِ شُرَكَاءُ مُتَشَاكِسُون‌َ وَ رَجُلاً سَلَمَاً لِرَجُل‌ٍ هَل‌ْ يَسْتَوِيَان‌ِ مَثَلاً الْحَمْدُ لِالله‌ِ بَل‌ْ أَكْثَرُهُم‌ْ لاَ يَعْلَمُون‌َ (زمر: 29)

خداوند مثالى زده است: مردى را كه مملوك شريكانى است كه درباره او پيوسته با هم به مشاجره مشغولند، و مردى كه تنها تسليم يك نفر است آيا اين دو يكسانند؟! حمد، مخصوص خداست، ولى بيشتر آنان نمى‏دانند. (29)


إِنَّك‌َ مَيِّت‌ٌ وَ إِنَّهُمْ‌ مَيِّتُون‌َ (زمر: 30)

تو مى‏ميرى و آنها نيز خواهند مرد! (30)


فَمَن‌ْ أَظْلَم‌ُ مِمَّنْ‌ كَذَب‌َ عَلَي‌ الله‌ِ وَ كَذَّب‌َ بِالصِّدْق‌ِ إِذْ جَاءَه‌ُ أَلَيْس‌َ فِي‌ جَهَنَّم‌َ مَثْوَي‌ً لِلْكَافِرِين‌َ (زمر: 32)

پس چه كسى ستمكارتر است از آن كسى كه بر خدا دروغ ببندد و سخن راست را هنگامى كه به سراغ او آمده تكذيب كند؟! آيا در جهنّم جايگاهى براى كافران نيست؟! (32)


وَالَّذِي‌ جَاءَ بِالصِّدْق‌ِ وَ صَدَّق‌َ بِه‌ِ أُولَئِك‌َ هُم‌ُ الْمُتَّقُون‌َ (زمر: 33)

امّا كسى كه سخن راست بياورد و كسى كه آن را تصديق كند، آنان پرهيزگارانند! (33)


لِيُكَفِّرَ الله‌ُ عَنْهُم‌ْ أَسْوَأَ الَّذِي‌ عَمِلُوا وَ يَجْزِيَهُم‌ْ أَجْرَهُمْ‌ بِأَحْسَنِ الَّذِي‌ كَانُوا يَعْمَلُون‌َ (زمر: 35)

تا خداوند بدترين اعمالى را كه انجام داده‏اند (در سايه ايمان و صداقت آنها) بيامرزد، و آنها را به بهترين اعمالى كه انجام مى‏دادند پاداش دهد! (35)


أَلَيْس‌َ الله‌ُ بِكَاف‌ٍ عَبْدَه‌ُ وَ يُخَوِّفُونَك‌َ بِالَّذِين‌َ مِنْ‌ دُونِه‌ِ وَ مَنْ‌ يُضْلِل‌ِ الله‌ُ فَمَا لَه‌ُ مِن‌ْ هَادٍ (زمر: 36)

آيا خداوند براى (نجات و دفاع از) بنده‏اش كافى نيست؟! امّا آنها تو را از غير او مى‏ترسانند. و هر كس را خداوند گمراه كند، هيچ هدايت‏كننده‏اى ندارد! (36)


وَ مَنْ‌ يَهْدِ الله‌ُ فَمَا لَه‌ُ مِنْ‌ مُضِل‌ٍّ أَلَيْس‌َ الله‌ُ بِعَزِيزٍ ذِي‌ انْتِقَام‌ٍ (زمر: 37)

و هر كس را خدا هدايت كند، هيچ گمراه‏كننده‏اى نخواهد داشت آيا خداوند توانا و داراى مجازات نيست؟! (37)


وَ لَئِنْ‌ سَأَلْتَهُمْ‌ مَن‌ْ خَلَق‌َ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌َ لَيَقُولُن‌َّ الله‌ُ قُل‌ْ أَفَرَأَيْتُم‌ْ مَا تَدْعُون‌َ مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ إِن‌ْ أَرَادَنِي‌َ الله‌ُ بِضُرٍّ هَل‌ْ هُن‌َّ كَاشِفَات‌ُ ضُرِّه‌ِ أَوْ أَرَادَنِي‌ بِرَحْمَة‌ٍ هَل‌ْ هُن‌َّ مُمْسِكَات‌ُ رَحْمَتِه‌ِ قُل‌ْ حَسْبِي‌َ الله‌ُ عَلَيْه‌ِ يَتَوَكَّل‌ُ الْمُتَوَكِّلُون‌َ (زمر: 38)

و اگر از آنها بپرسى: «چه كسى آسمانها و زمين را آفريده؟» حتماً مى‏گويند: «خدا!» بگو: «آيا هيچ درباره معبودانى كه غير از خدا مى‏خوانيد انديشه مى‏كنيد كه اگر خدا زيانى براى من بخواهد، آيا آنها مى‏توانند گزند او را برطرف سازند؟! و يا اگر رحمتى براى من بخواهد، آيا آنها مى‏توانند جلو رحمت او را بگيرند؟!» بگو: «خدا مرا كافى است و همه متوكّلان تنها بر او توكّل مى‏كنند!» (38)


مَنْ‌ يَأْتِيه‌ِ عَذَاب‌ٌ يُخْزِيه‌ِ وَ يَحِل‌ُّ عَلَيْه‌ِ عَذَاب‌ٌ مُقِيم‌ٌ (زمر: 40)

چه كسى عذاب خواركننده‏اى (در دنيا) به سراغش مى‏آيد، و (سپس) عذابى جاويدان (در آخرت) بر او وارد مى‏گردد!» (40)


إِنَّا أَنْزَلْنَا عَلَيْك‌َ الْكِتَاب‌َ لِلنَّاس‌ِ بِالْحَق‌ِّ فَمَن‌ِ اهْتَدَي‌ فَلِنَفْسِه‌ِ وَ مَنْ‌ ضَل‌َّ فَإِنَّمَا يَضِل‌ُّ عَلَيْهَا وَ مَا أَنْت‌َ عَلَيْهِمْ‌ بِوَكِيل‌ٍ (زمر: 41)

ما اين كتاب (آسمانى) را براى مردم بحق بر تو نازل كرديم هر كس هدايت را پذيرد به نفع خود اوست و هر كس گمراهى را برگزيند، تنها به زيان خود گمراه مى‏گردد و تو مأمور اجبار آنها به هدايت نيستى. (41)


الله‌ُ يَتَوَفَّي‌ الْأَنْفُس‌َ حِين‌َ مَوْتِهَا وَالَّتِي‌ لَم‌ْ تَمُت‌ْ فِي‌ مَنَامِهَا فَيُمْسِك‌ُ الَّتِي‌ قَضَي‌ عَلَيْهَا الْمَوْت‌َ وَ يُرْسِل‌ُ الْأُخْرَي‌ إِلَي‌ أَجَل‌ٍ مُسَمَّي‌ً إِن‌َّ فِي‌ ذَلِك‌َ لَآيَات‌ٍ لِقَوْم‌ٍ يَتَفَكَّرُون‌َ (زمر: 42)

خداوند ارواح را به هنگام مرگ قبض مى‏كند، و ارواحى را كه نمرده‏اند نيز به هنگام خواب مى‏گيرد سپس ارواح كسانى كه فرمان مرگشان را صادر كرده نگه مى‏دارد و ارواح ديگرى را (كه بايد زنده بمانند) بازمى‏گرداند تا سرآمدى معيّن در اين امر نشانه‏هاى روشنى است براى كسانى كه انديشه مى‏كنند! (42)


أَم‌ِ اتَّخَذُوا مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ شُفَعَاءَ قُل‌ْ أَوَ لَوْ كَانُوا لاَ يَمْلِكُون‌َ شَيْءً وَ لاَ يَعْقِلُون‌َ (زمر: 43)

آيا آنان غير از خدا شفيعانى گرفته‏اند؟! به آنان بگو: «آيا (از آنها شفاعت مى‏طلبيد) هر چند مالك چيزى نباشند و درك و شعورى براى آنها نباشد؟!» (43)


قُلْ‌ لِالله‌ِ الشَّفَاعَة‌ُ جَمِيعَاً لَه‌ُ مُلْك‌ُ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ ثُم‌َّ إِلَيْه‌ِ تُرْجَعُون‌َ (زمر: 44)

بگو: «تمام شفاعت از آن خداست، (زيرا) حاكميّت آسمانها و زمين از آن اوست و سپس همه شما را به سوى او بازمى‏گردانند!» (44)


وَ إِذَا ذُكِرَ الله‌ُ وَحْدَه‌ُ اشْمَأَزَّت‌ْ قُلُوب‌ُ الَّذِين‌َ لاَ يُؤْمِنُون‌َ بِالْآخِرَة‌ِ وَ إِذَا ذُكِرَ الَّذِين‌َ مِنْ‌ دُونِه‌ِ إِذَا هُم‌ْ يَسْتَبْشِرُون‌َ (زمر: 45)

هنگامى كه خداوند به يگانگى ياد مى‏شود، دلهاى كسانى كه به آخرت ايمان ندارند مشمئزّ (و متنفّر) مى‏گردد امّا هنگامى كه از معبودهاى ديگر ياد مى‏شود، آنان خوشحال مى‏شوند. (45)


قُل‌ِ اللَّهُم‌َّ فَاطِرَ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ عَالِم‌َ الْغَيْب‌ِ وَالشَّهَادَة‌ِ أَنْت‌َ تَحْكُم‌ُ بَيْن‌َ عِبَادِك‌َ فِي‌ مَا كَانُوا فِيه‌ِ يَخْتَلِفُون‌َ (زمر: 46)

بگو: «خداوندا! اى آفريننده آسمانها و زمين، و آگاه از اسرار نهان و آشكار، تو در ميان بندگانت در آنچه اختلاف داشتند داورى خواهى كرد!» (46)


وَ لَوْ أَن‌َّ لِلَّذِين‌َ ظَلَمُوا مَا فِي‌ الْأَرْض‌ِ جَمِيعَاً وَ مِثْلَه‌ُ مَعَه‌ُ لَافْتَدَوْا بِه‌ِ مِنْ‌ سُوءِ الْعَذَاب‌ِ يَوْم‌َ الْقِيَامَة‌ِ وَ بَدَا لَهُمْ‌ مِن‌َ الله‌ِ مَا لَم‌ْ يَكُونُوا يَحْتَسِبُون‌َ (زمر: 47)

اگر ستمكاران تمام آنچه را روى زمين است مالك باشند و همانند آن بر آن افزوده شود، حاضرند همه را فدا كنند تا از عذاب شديد روز قيامت رهايى يابند و از سوى خدا براى آنها امورى ظاهر مى‏شود كه هرگز گمان نمى‏كردند! (47)


وَ بَدَا لَهُم‌ْ سَيِّئَات‌ُ مَا كَسَبُوا وَ حَاق‌َ بِهِمْ‌ مَا كَانُوا بِه‌ِ يَسْتَهْزِئُون‌َ (زمر: 48)

در آن روز اعمال بدى را كه انجام داده‏اند براى آنها آشكار مى‏شود، و آنچه را استهزا مى‏كردند بر آنها واقع مى‏گردد. (48)


فَإِذَا مَس‌َّ الْإِنْسَان‌َ ضُرٌّ دَعَانَا ثُم‌َّ إِذَا خَوَّلْنَاه‌ُ نِعْمَة‌ً مِنَّا قَال‌َ إِنَّمَا أُوتِيتُه‌ُ عَلَي‌ عِلْم‌ٍ بَل‌ْ هِي‌َ فِتْنَة‌ٌ وَ لَكِنَّ‌ أَكْثَرَهُم‌ْ لاَ يَعْلَمُون‌َ (زمر: 49)

هنگامى كه انسان را زيانى رسد، ما را (براى حلّ مشكلش) مى‏خواند سپس هنگامى كه از جانب خود به او نعمتى دهيم، مى‏گويد: «اين نعمت را بخاطر كاردانى خودم به من داده‏اند» ولى اين وسيله آزمايش (آنها) است، امّا بيشترشان نمى‏دانند. (49)


فَأَصَابَهُم‌ْ سَيِّئَات‌ُ مَا كَسَبُوا وَالَّذِين‌َ ظَلَمُوا مِن‌ْ هَؤُلاَءِ سَيُصيبُهُم‌ْ سَيِّئَات‌ُ مَا كَسَبُوا وَ مَا هُمْ‌ بِمُعْجِزِين‌َ (زمر: 51)

سپس بديهاى اعمالشان به آنها رسيد و ظالمان اين گروه [اهل مكّه‏] نيز بزودى گرفتار بديهاى اعمالى كه انجام داده‏اند خواهند شد، و هرگز نمى‏توانند از چنگال عذاب الهى بگريزند. (51)


أَوَ لَم‌ْ يَعْلَمُوا أَن‌َّ الله‌َ يَبْسُط‌ُ الرِّزْق‌َ لِمَنْ‌ يَشَاءُ وَ يَقْدِرُ إِن‌َّ فِي‌ ذَلِك‌َ لَآيَات‌ٍ لِقَوْم‌ٍ يُؤْمِنُون‌َ (زمر: 52)

آيا آنها ندانستند كه خداوند روزى را براى هر كس بخواهد گسترده يا تنگ مى‏سازد؟! در اين، آيات و نشانه‏هايى است براى گروهى كه ايمان مى‏آورند. (52)


وَ أَنِيبُوا إِلَي‌ رَبِّكُم‌ْ وَ أَسْلِمُوا لَه‌ُ مِنْ‌ قَبْل‌ِ أَنْ‌ يَأْتِيَكُم‌ُ الْعَذَاب‌ُ ثُم‌َّ لاَ تُنْصَرُون‌َ (زمر: 54)

و به درگاه پروردگارتان بازگرديد و در برابر او تسليم شويد، پيش از آنكه عذاب به سراغ شما آيد، سپس از سوى هيچ كس يارى نشويد! (54)


وَاتَّبِعُوا أَحْسَن‌َ مَا أُنْزِل‌َ إِلَيْكُمْ‌ مِنْ‌ رَبِّكُمْ‌ مِنْ‌ قَبْل‌ِ أَنْ‌ يَأْتِيَكُم‌ُ الْعَذَاب‌ُ بَغْتَة‌ً وَ أَنْتُم‌ْ لاَ تَشْعُرُون‌َ (زمر: 55)

و از بهترين دستورهايى كه از سوى پروردگارتان بر شما نازل شده پيروى كنيد پيش از آنكه عذاب (الهى) ناگهان به سراغ شما آيد در حالى كه از آن خبر نداريد!» (55)


أَنْ‌ تَقُول‌َ نَفْس‌ٌ يَا حَسْرَتَي‌ عَلَي‌ مَا فَرَّطْت‌ُ فِي‌ جَنْب‌ِ الله‌ِ وَ إِنْ‌ كُنْت‌ُ لَمِن‌َ السَّاخِرِين‌َ (زمر: 56)

(اين دستورها براى آن است كه) مبادا كسى روز قيامت بگويد: «افسوس بر من از كوتاهيهايى كه در اطاعت فرمان خدا كردم و از مسخره‏كنندگان (آيات او) بودم!» (56)


بَلَي‌ قَدْ جَاءَتْك‌َ آيَاتِي‌ فَكَذَّبْت‌َ بِهَا وَاسْتَكْبَرْت‌َ وَ كُنْت‌َ مِن‌َ الْكَافِرِين‌َ (زمر: 59)

آرى، آيات من به سراغ تو آمد، امّا آن را تكذيب كردى و تكبّر نمودى و از كافران بودى! (59)


وَ يَوْم‌َ الْقِيَامَة‌ِ تَرَي‌ الَّذِين‌َ كَذَبُوا عَلَي‌ الله‌ِ وُجُوهُهُمْ‌ مُسْوَدَّة‌ٌ أَلَيْس‌َ فِي‌ جَهَنَّم‌َ مَثْوَي‌ً لِلْمُتَكَبِّرِين‌َ (زمر: 60)

و روز قيامت كسانى را كه بر خدا دروغ بستند مى‏بينى كه صورتهايشان سياه است آيا در جهنّم جايگاهى براى متكبّران نيست؟! (60)


وَ يُنَجِّي‌ الله‌ُ الَّذِين‌َ اتَّقَوْا بِمَفَازَتِهِم‌ْ لاَ يَمَسُّهُم‌ُ السُّوءُ وَ لاَ هُم‌ْ يَحْزَنُون‌َ (زمر: 61)

و خداوند كسانى را كه تقوا پيشه كردند با رستگارى رهايى مى‏بخشد هيچ بدى به آنان نمى‏رسد و هرگز غمگين نخواهند شد. (61)


الله‌ُ خَالِق‌ُ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ وَ هُوَ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ وَكِيل‌ٌ (زمر: 62)

خداوند آفريدگار همه چيز است و حافظ و ناظر بر همه اشيا است. (62)


لَه‌ُ مَقَالِيدُ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ وَالَّذِين‌َ كَفَرُوا بِآيَات‌ِ الله‌ِ أُولَئِك‌َ هُم‌ُ الْخَاسِرُون‌َ (زمر: 63)

كليدهاى آسمانها و زمين از آن اوست و كسانى كه به آيات خداوند كافر شدند زيانكارانند. (63)


وَ لَقَدْ أُوحِي‌َ إِلَيْك‌َ وَ إِلَي‌ الَّذِين‌َ مِنْ‌ قَبْلِك‌َ لَئِن‌ْ أَشْرَكْت‌َ لَيَحْبَطَن‌َّ عَمَلُك‌َ وَ لَتَكُونَن‌َّ مِن‌َ الْخَاسِرِين‌َ (زمر: 65)

به تو و همه پيامبران پيشين وحى شده كه اگر مشرك شوى، تمام اعمالت تباه مى‏شود و از زيانكاران خواهى بود! (65)


بَل‌ِ الله‌َ فَاعْبُدْ وَ كُنْ‌ مِن‌َ الشَّاكِرِين‌َ (زمر: 66)

بلكه تنها خداوند را عبادت كن و از شكرگزاران باش! (66)


وَ مَا قَدَرُوا الله‌َ حَق‌َّ قَدْرِه‌ِ وَالْأَرْض‌ُ جَمِيعَاً قَبْضَتُه‌ُ يَوْم‌َ الْقِيَامَة‌ِ وَالسَّمَاوَات‌ُ مَطْوِيَّات‌ٌ بِيَمِينِه‌ِ سُبْحَانَه‌ُ وَ تَعَالَي‌ عَمَّا يُشْرِكُون‌َ (زمر: 67)

آنها خدا را آن گونه كه شايسته است نشناختند، در حالى كه تمام زمين در روز قيامت در قبضه اوست و آسمانها پيچيده در دست او خداوند منزّه و بلندمقام است از شريكيهايى كه براى او مى‏پندارند (67)


وَ نُفِخ‌َ فِي‌ الصُّورِ فَصَعِق‌َ مَنْ‌ فِي‌ السَّمَاوَات‌ِ وَ مَنْ‌ فِي‌ الْأَرْض‌ِ إِلاَّ مَنْ‌ شَاءَ الله‌ُ ثُم‌َّ نُفِخ‌َ فِيه‌ِ أُخْرَي‌ فَإِذَا هُم‌ْ قِيَام‌ٌ يَنْظُرُون‌َ (زمر: 68)

و در «صور» دميده مى‏شود، پس همه كسانى كه در آسمانها و زمينند مى‏ميرند، مگر كسانى كه خدا بخواهد سپس بار ديگر در «صور» دميده مى‏شود، ناگهان همگى به پا مى‏خيزند و در انتظار (حساب و جزا) هستند. (68)


وَ أَشْرَقَت‌ِ الْأَرْض‌ُ بِنُورِ رَبِّهَا وَ وُضِع‌َ الْكِتَاب‌ُ وَ جِي‌ءَ بِالنَّبِيِّين‌َ وَالشُّهَدَاءِ وَ قُضِي‌َ بَيْنَهُمْ‌ بِالْحَق‌ِّ وَ هُم‌ْ لاَ يُظْلَمُون‌َ (زمر: 69)

و زمين (در آن روز) به نور پروردگارش روشن مى‏شود، و نامه‏هاى اعمال را پيش مى‏نهند و پيامبران و گواهان را حاضر مى‏سازند، و ميان آنها بحق داورى مى‏شود و به آنان ستم نخواهد شد! (69)


وَ وُفِّيَت‌ْ كُل‌ُّ نَفْس‌ٍ مَا عَمِلَت‌ْ وَ هُوَ أَعْلَم‌ُ بِمَا يَفْعَلُون‌َ (زمر: 70)

و به هر كس آنچه انجام داده است بى‏كم و كاست داده مى‏شود و او نسبت به آنچه انجام مى‏دادند از همه آگاهتر است. (70)


وَ سِيق‌َ الَّذِين‌َ كَفَرُوا إِلَي‌ جَهَنَّم‌َ زُمَرَاً حَتَّي‌ إِذَا جَاءُوهَا فُتِحَت‌ْ أَبْوَابُهَا وَ قَال‌َ لَهُم‌ْ خَزَنَتُهَا أَلَم‌ْ يَأْتِكُم‌ْ رُسُل‌ٌ مِنْكُم‌ْ يَتْلُون‌َ عَلَيْكُم‌ْ آيَات‌ِ رَبِّكُم‌ْ وَ يُنْذِرُونَكُم‌ْ لِقَاءَ يَوْمِكُم‌ْ هَذَا قَالُوا بَلَي‌ وَ لَكِنْ‌ حَقَّت‌ْ كَلِمَة‌ُ الْعَذَاب‌ِ عَلَي‌ الْكَافِرِين‌َ (زمر: 71)

و كسانى كه كافر شدند گروه گروه به سوى جهنّم رانده مى‏شوند وقتى به دوزخ مى‏رسند، درهاى آن گشوده مى‏شود و نگهبانان دوزخ به آنها مى‏گويند: «آيا رسولانى از ميان شما به سويتان نيامدند كه آيات پروردگارتان را براى شما بخوانند و از ملاقات اين روز شما را بر حذر دارند؟!» مى‏گويند: «آرى، (پيامبران آمدند و آيات الهى را بر ما خواندند، و ما مخالفت كرديم!) ولى فرمان عذاب الهى بر كافران مسلّم شده است. (71)


وَ سِيق‌َ الَّذِين‌َ اتَّقَوْا رَبَّهُم‌ْ إِلَي‌ الْجَنَّة‌ِ زُمَرَاً حَتَّي‌ إِذَا جَاءُوهَا وَ فُتِحَت‌ْ أَبْوَابُهَا وَ قَال‌َ لَهُم‌ْ خَزَنَتُهَا سَلاَم‌ٌ عَلَيْكُم‌ْ طِبْتُم‌ْ فَادْخُلُوهَا خَالِدِين‌َ (زمر: 73)

و كسانى كه تقواى الهى پيشه كردند گروه گروه به سوى بهشت برده مى‏شوند هنگامى كه به آن مى‏رسند درهاى بهشت گشوده مى‏شود و نگهبانان به آنان مى‏گويند: «سلام بر شما! گوارايتان باد اين نعمتها! داخل بهشت شويد و جاودانه بمانيد!» (73)


وَ قَالُوا الْحَمْدُ لِالله‌ِ الَّذِي‌ صَدَقَنَا وَعْدَه‌ُ وَ أَوْرَثَنَا الْأَرْض‌َ نَتَبَوَّأُ مِن‌َ الْجَنَّة‌ِ حَيْث‌ُ نَشَاءُ فَنِعْم‌َ أَجْرُ الْعَامِلِين‌َ (زمر: 74)

آنها مى‏گويند: «حمد و ستايش مخصوص خداوندى است كه به وعده خويش درباره ما وفا كرد و زمين (بهشت) را ميراث ما قرار داد كه هر جا را بخواهيم منزلگاه خود قرار دهيم چه نيكوست پاداش عمل كنندگان!» (74)


وَ تَرَي‌ الْمَلاَئِكَة‌َ حَافِّين‌َ مِن‌ْ حَوْل‌ِ الْعَرْش‌ِ يُسَبِّحُون‌َ بِحَمْدِ رَبِّهِم‌ْ وَ قُضِي‌َ بَيْنَهُمْ‌ بِالْحَق‌ِّ وَ قِيل‌َ الْحَمْدُ لِالله‌ِ رَب‌ِّ الْعَالَمِين‌َ (زمر: 75)

(در آن روز) فرشتگان را مى‏بينى كه بر گرد عرش خدا حلقه زده‏اند و با ستايش پروردگارشان تسبيح مى‏گويند و در ميان بندگان بحق داورى مى‏شود و (سرانجام) گفته خواهد شد: «حمد مخصوص خدا پروردگار جهانيان است!» (75)


غَافِرِ الذَّنْب‌ِ وَ قَابِل‌ِ التَّوْب‌ِ شَدِيدِ الْعِقَاب‌ِ ذِي‌ الطَّوْل‌ِ لاَ إِله‌َ إِلاَّ هُوَ إِلَيْه‌ِ الْمَصِيرُ (غافر: 3)

خداوندى كه آمرزنده گناه، پذيرنده توبه، داراى مجازات سخت، و صاحب نعمت فراوان است هيچ معبودى جز او نيست و بازگشت (همه شما) تنها بسوى اوست. (3)


كَذَّبَت‌ْ قَبْلَهُم‌ْ قَوْم‌ُ نُوح‌ٍ وَالْأَحْزَاب‌ُ مِنْ‌ بَعْدِهِم‌ْ وَ هَمَّت‌ْ كُل‌ُّ أُمَّة‌ٍ بِرَسُولِهِم‌ْ لِيَأْخُذُوه‌ُ وَ جَادَلُوا بِالْبَاطِل‌ِ لِيُدْحِضُوا بِه‌ِ الْحَق‌َّ فَأَخَذْتُهُم‌ْ فَكَيْف‌َ كَان‌َ عِقَاب‌ِ (غافر: 5)

پيش از آنها قوم نوح و اقوامى كه بعد از ايشان بودند (پيامبرانشان را) تكذيب كردند و هر امّتى در پى آن بود كه توطئه كند و پيامبرش را بگيرد (و آزار دهد)، و براى محو حق به مجادله باطل دست زدند امّا من آنها را گرفتم (و سخت مجازات كردم) ببين كه مجازات من چگونه بود! (5)


وَ كَذَلِك‌َ حَقَّت‌ْ كَلِمَة‌ُ رَبِّك‌َ عَلَي‌ الَّذِين‌َ كَفَرُوا أَنَّهُم‌ْ أَصْحَاب‌ُ النَّارِ (غافر: 6)

و اين گونه فرمان پروردگارت درباره كسانى كه كافر شدند مسلّم شده كه آنها همه اهل آتشند! (6)


الَّذِين‌َ يَحْمِلُون‌َ الْعَرْش‌َ وَ مَن‌ْ حَوْلَه‌ُ يُسَبِّحُون‌َ بِحَمْدِ رَبِّهِم‌ْ وَ يُؤْمِنُون‌َ بِه‌ِ وَ يَسْتَغْفِرُون‌َ لِلَّذِين‌َ آمَنُوا رَبَّنَا وَسِعْت‌َ كُل‌َّ شَي‌ْءٍ رَحْمَة‌ً وَ عِلْمَاً فَاغْفِرْ لِلَّذِين‌َ تَابُوا وَاتَّبَعُوا سَبِيلَك‌َ وَ قِهِم‌ْ عَذَاب‌َ الْجَحِيم‌ِ (غافر: 7)

فرشتگانى كه حاملان عرشند و آنها كه گرداگرد آن (طواف مى‏كنند) تسبيح و حمد پروردگارشان را مى‏گويند و به او ايمان دارند و براى مؤمنان استغفار مى‏كنند (و مى گويند:) پروردگارا! رحمت و علم تو همه چيز را فراگرفته است پس كسانى را كه توبه كرده و راه تو را پيروى مى‏كنند بيامرز، و آنان را از عذاب دوزخ نگاه دار! (7)


رَبَّنَا وَ أَدْخِلْهُم‌ْ جَنَّات‌ِ عَدْن‌ٍ الَّتِي‌ وَعَدْتَهُم‌ْ وَ مَنْ‌ صَلَح‌َ مِن‌ْ آبَائِهِم‌ْ وَ أَزْوَاجِهِم‌ْ وَ ذُرِّيِّاتِهِم‌ْ إِنَّك‌َ أَنْت‌َ الْعَزِيزُ الْحَكِيم‌ُ (غافر: 8)

پروردگارا! آنها را در باغهاى جاويدان بهشت كه به آنها وعده فرموده‏اى وارد كن، همچنين از پدران و همسران و فرزندانشان هر كدام كه صالح بودند، كه تو توانا و حكيمى! (8)


وَ قِهِم‌ُ السَّيِّئَات‌ِ وَ مَنْ‌ تَق‌ِ السَّيِّئَات‌ِ يَوْمَئِذٍ فَقَدْ رَحِمْتَه‌ُ وَ ذَلِك‌َ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيم‌ُ (غافر: 9)

و آنان را از بديها نگاه دار، و هر كس را كه در آن روز از بديها نگاه دارى، مشمول رحمتت ساخته‏اى و اين است همان رستگارى عظيم! (9)


قَالُوا رَبَّنَا أَمَتَّنَا اثْنَتَيْن‌ِ وَ أَحْيَيْتَنَا اثْنَتَيْن‌ِ فَاعْتَرَفْنَا بِذُنُوبِنَا فَهَل‌ْ إِلَي‌ خُرُوج‌ٍ مِنْ‌ سَبِيل‌ٍ (غافر: 11)

آنها مى‏گويند: «پروردگارا! ما را دو بار ميراندى و دو بار زنده كردى اكنون به گناهان خود معترفيم آيا راهى براى خارج شدن (از دوزخ) وجود دارد؟» (11)


ذَلِكُمْ‌ بِأَنَّه‌ُ إِذَا دُعِي‌َ الله‌ُ وَحْدَه‌ُ كَفَرْتُم‌ْ وَ إِنْ‌ يُشْرَك‌ْ بِه‌ِ تُؤْمِنُوا فَالْحُكْم‌ُ لِالله‌ِ الْعَلِيِّ‌ الْكَبِيرِ (غافر: 12)

اين بخاطر آن است كه وقتى خداوند به يگانگى خوانده مى‏شد انكار مى‏كرديد، و اگر براى او همتايى مى‏پنداشتند ايمان مى‏آورديد اكنون داورى مخصوص خداوند بلندمرتبه و بزرگ است (و شما را مطابق عدل خود كيفر مى‏دهد). (12)


هُوَ الَّذِي‌ يُرِيكُم‌ْ آيَاتِه‌ِ وَ يُنَزِّل‌ُ لَكُمْ‌ مِن‌َ السَّمَاءِ رِزْقَاً وَ مَا يَتَذَكَّرُ إِلاَّ مَنْ‌ يُنِيب‌ُ (غافر: 13)

او كسى است كه آيات خود را به شما نشان مى‏دهد و از آسمان براى شما روزى (با ارزشى) مى‏فرستد تنها كسانى متذكّر اين حقايق مى‏شوند كه بسوى خدا باز مى‏گردند. (13)


فَادْعُوا الله‌َ مُخْلِصِين‌َ لَه‌ُ الدِّين‌َ وَ لَوْ كَرِه‌َ الْكَافِرُون‌َ (غافر: 14)

(تنها) خدا را بخوانيد و دين خود را براى او خالص كنيد، هر چند كافران ناخشنود باشند! (14)


وَ أَنْذِرْهُم‌ْ يَوْم‌َ الْآزِفَة‌ِ إِذِ الْقُلُوب‌ُ لَدَيْ‌ الْحَنَاجِرِ كَاظِمِين‌َ مَا لِلظَّالِمِين‌َ مِن‌ْ حَمِيم‌ٍ وَ لاَ شَفِيع‌ٍ يُطَاع‌ُ (غافر: 18)

و آنها را از روز نزديك بترسان، هنگامى كه از شدّت وحشت دلها به گلوگاه مى‏رسد و تمامى وجود آنها مملوّ از اندوه مى‏گردد براى ستمكاران دوستى وجود ندارد، و نه شفاعت كننده‏اى كه شفاعتش پذيرفته شود. (18)


يَعْلَم‌ُ خَائِنَة‌َ الْأَعْيُن‌ِ وَ مَا تُخْفِي‌ الصُّدُورُ (غافر: 19)

او چشمهايى را كه به خيانت مى‏گردد و آنچه را سينه‏ها پنهان مى‏دارند، مى‏داند. (19)


وَالله‌ُ يَقْضِي‌ بِالْحَق‌ِّ وَالَّذِين‌َ يَدْعُون‌َ مِنْ‌ دُونِه‌ِ لاَ يَقْضُون‌َ بِشَي‌ْءٍ إِن‌َّ الله‌َ هُوَ السَّمِيع‌ُ الْبَصِيرُ (غافر: 20)

خداوند بحقّ داورى مى‏كند، و معبودهايى را كه غير از او مى‏خوانند هيچ گونه داورى ندارند خداوند شنوا و بيناست! (20)


أَوَ لَم‌ْ يَسِيرُوا فِي‌ الْأَرْض‌ِ فَيَنْظُرُوا كَيْف‌َ كَان‌َ عَاقِبَة‌ُ الَّذِين‌َ كَانُوا مِنْ‌ قَبْلِهِم‌ْ كَانُوا هُم‌ْ أَشَدَّ مِنْهُم‌ْ قُوَّة‌ً وَ آثَارَاً فِي‌ الْأَرْض‌ِ فَأَخَذَهُم‌ُ الله‌ُ بِذُنُوبِهِم‌ْ وَ مَا كَان‌َ لَهُمْ‌ مِن‌َ الله‌ِ مِنْ‌ وَاق‌ٍ (غافر: 21)

آيا آنها روى زمين سير نكردند تا ببينند عاقبت كسانى كه پيش از آنان بودند چگونه بود؟! آنها در قدرت و ايجاد آثار مهمّ در زمين از اينها برتر بودند ولى خداوند ايشان را به گناهانشان گرفت، و در برابر عذاب او مدافعى نداشتند! (21)


وَ لَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَي‌ بِآيَاتِنَا وَ سُلْطَان‌ٍ مُبِين‌ٍ (غافر: 23)

ما موسى را با آيات خود و دليل روشن فرستاديم ... (23)


إِلَي‌ فِرْعَوْن‌َ وَ هَامَان‌َ وَ قَارُون‌َ فَقَالُوا سَاحِرٌ كَذَّاب‌ٌ (غافر: 24)

بسوى فرعون و هامان و قارون ولى آنها گفتند: «او ساحرى بسيار دروغگو است!» (24)


فَلَمَّا جَاءَهُمْ‌ بِالْحَق‌ِّ مِن‌ْ عِنْدِنَا قَالُوا اقْتُلُوا أَبْنَاءَ الَّذِين‌َ آمَنُوا مَعَه‌ُ وَاسْتَحْيُوا نِسَاءَهُم‌ْ وَ مَا كَيْدُ الْكَافِرِين‌َ إِلاَّ فِي‌ ضَلاَل‌ٍ (غافر: 25)

و هنگامى كه حقّ را از سوى ما براى آنها آورد، گفتند: «پسران كسانى را كه با موسى ايمان آورده‏اند بكشيد و زنانشان را (براى اسارت و خدمت) زنده بگذاريد!» امّا نقشه كافران جز در گمراهى نيست (و نقش بر آب مى‏شود). (25)


وَ قَال‌َ فِرْعَوْن‌ُ ذَرُونِي‌ أَقْتُل‌ْ مُوسَي‌ وَلْيَدْع‌ُ رَبَّه‌ُ إِنِّي‌ أَخَاف‌ُ أَنْ‌ يُبَدِّل‌َ دِينَكُم‌ْ أَوْ أَنْ‌ يُظْهِرَ فِي‌ الْأَرْض‌ِ الْفَسَادَ (غافر: 26)

و فرعون گفت: «بگذاريد موسى را بكشم، و او پروردگارش را بخواند (تا نجاتش دهد)! زيرا من مى‏ترسم كه آيين شما را دگرگون سازد، و يا در اين سرزمين فساد بر پا كند!» (26)


وَ قَال‌َ مُوسَي‌ إِنِّي‌ عُذْت‌ُ بِرَبِّي‌ وَ رَبِّكُمْ‌ مِنْ‌ كُل‌ِّ مُتَكَبِّرٍ لاَ يُؤْمِن‌ُ بِيَوْم‌ِ الْحِسَاب‌ِ (غافر: 27)

موسى گفت: «من به پروردگارم و پروردگار شما پناه مى‏برم از هر متكبّرى كه به روز حساب ايمان نمى‏آورد!» (27)


وَ قَال‌َ رَجُل‌ٌ مُؤْمِن‌ٌ مِن‌ْ آل‌ِ فِرْعَوْن‌َ يَكْتُم‌ُ إِيمَانَه‌ُ أَتَقْتُلُون‌َ رَجُلاً أَن‌ْ يَقُول‌َ رَبِّي‌َ الله‌ُ وَ قَدْ جَاءَكُمْ‌ بِالْبَيِّنَات‌ِ مِنْ‌ رَبِّكُم‌ْ وَ إِنْ‌ يَك‌ُ كَاذِبَاً فَعَلَيْه‌ِ كَذِبُه‌ُ وَ إِنْ‌ يَك‌ُ صَادِقَاً يُصِبْكُمْ‌ بَعْض‌ُ الَّذِي‌ يَعِدُكُم‌ْ إِن‌َّ الله‌َ لاَ يَهْدِي‌ مَن‌ْ هُوَ مُسْرِف‌ٌ كَذَّاب‌ٌ (غافر: 28)

و مرد مؤمنى از آل فرعون كه ايمان خود را پنهان مى‏داشت گفت: «آيا مى‏خواهيد مردى را بكشيد بخاطر اينكه مى‏گويد: پروردگار من «اللَّه» است، در حالى كه دلايل روشنى از سوى پروردگارتان براى شما آورده است؟! اگر دروغگو باشد، دروغش دامن خودش را خواهد گرفت و اگر راستگو باشد، (لا اقل) بعضى از عذابهايى را كه وعده مى‏دهد به شما خواهد رسيد خداوند كسى را كه اسرافكار و بسيار دروغگوست هدايت نمى‏كند. (28)


يَا قَوْم‌ِ لَكُم‌ُ الْمُلْك‌ُ الْيَوْم‌َ ظَاهِرِين‌َ فِي‌ الْأَرْض‌ِ فَمَنْ‌ يَنْصُرُنَا مِنْ‌ بَأْس‌ِ الله‌ِ إِنْ‌ جَاءَنَا قَال‌َ فِرْعَوْن‌ُ مَا أُرِيكُم‌ْ إِلاَّ مَا أَرَي‌ وَ مَا أَهْدِيكُم‌ْ إِلاَّ سَبِيل‌َ الرَّشَادِ (غافر: 29)

اى قوم من! امروز حكومت از آن شماست و در اين سرزمين پيروزيد اگر عذاب خدا به سراغ ما آيد، چه كسى ما را يارى خواهد كرد؟!» فرعون گفت: «من جز آنچه را معتقدم به شما ارائه نمى‏دهم، و شما را جز به راه صحيح راهنمايى نمى‏كنم! (دستور، همان قتل موسى است!)» (29)


وَ قَال‌َ الَّذِي‌ آمَن‌َ يَا قَوْم‌ِ إِنِّي‌ أَخَاف‌ُ عَلَيْكُمْ‌ مِثْل‌َ يَوْم‌ِ الْأَحْزَاب‌ِ (غافر: 30)

آن مرد باايمان گفت: «اى قوم من! من بر شما از روزى همانند روز (عذاب) اقوام پيشين بيمناكم! (30)


مِثْل‌َ دَأْب‌ِ قَوْم‌ِ نُوح‌ٍ وَ عَادٍ وَ ثَمُودَ وَالَّذِين‌َ مِن‌ْ بَعْدِهِم‌ْ وَ مَا الله‌ُ يُرِيدُ ظُلْمَاً لِلْعِبَادِ (غافر: 31)

و از عادتى همچون عادت قوم نوح و عاد و ثمود و كسانى كه بعد از آنان بودند (از شرك و كفر و طغيان) مى‏ترسم و خداوند ظلم و ستمى بر بندگانش نمى‏خواهد. (31)


وَ يَا قَوْم‌ِ إِنِّي‌ أَخَاف‌ُ عَلَيْكُم‌ْ يَوْم‌َ التَّنَادِ (غافر: 32)

اى قوم من! من بر شما از روزى كه مردم يكديگر را صدا مى‏زنند (و از هم يارى مى‏طلبند و صدايشان به جايى نمى‏رسد) بيمناكم! (32)


يَوْم‌َ تُوَلُّون‌َ مُدْبِرِين‌َ مَا لَكُمْ‌ مِن‌َ الله‌ِ مِن‌ْ عَاصِم‌ٍ وَ مَنْ‌ يُضْلِل‌ِ الله‌ُ فَمَا لَه‌ُ مِن‌ْ هَادٍ (غافر: 33)

همان روزى كه روى مى‏گردانيد و فرار مى‏كنيد امّا هيچ پناهگاهى در برابر عذاب خداوند براى شما نيست و هر كس را خداوند (بخاطر اعمالش) گمراه سازد، هدايت‏كننده‏اى براى او نيست! (33)


وَ لَقَدْ جَاءَكُم‌ْ يُوسُف‌ُ مِنْ‌ قَبْل‌ُ بِالْبَيِّنَات‌ِ فَمَا زِلْتُم‌ْ فِي‌ شَك‌ٍّ مِمَّا جَاءَكُمْ‌ بِه‌ِ حَتَّي‌ إِذَا هَلَك‌َ قُلْتُم‌ْ لَن‌ْ يَبْعَث‌َ الله‌ُ مِنْ‌ بَعْدِه‌ِ رَسُولاً كَذَلِك‌َ يُضِل‌ُّ الله‌ُ مَن‌ْ هُوَ مُسْرِف‌ٌ مُرْتَاب‌ٌ (غافر: 34)

پيش از اين يوسف دلايل روشن براى شما آورد، ولى شما هم چنان در آنچه او براى شما آورده بود ترديد داشتيد تا زمانى كه از دنيا رفت، گفتيد: هرگز خداوند بعد از او پيامبرى مبعوث نخواهد كرد! اين گونه خداوند هر اسرافكار ترديدكننده‏اى را گمراه مى‏سازد! (34)


الَّذِين‌َ يُجَادِلُون‌َ فِي‌ آيَات‌ِ الله‌ِ بِغَيْرِ سُلْطَان‌ٍ أَتَاهُم‌ْ كَبُرَ مَقْتَاً عِنْدَ الله‌ِ وَ عِنْدَ الَّذِين‌َ آمَنُوا كَذَلِك‌َ يَطْبَع‌ُ الله‌ُ عَلَي‌ كُل‌ِّ قَلْب‌ِ مُتَكَبِّرٍ جَبَّارٍ (غافر: 35)

همانها كه در آيات خدا بى‏آنكه دليلى برايشان آمده باشد به مجادله برمى‏خيزند (اين كارشان) خشم عظيمى نزد خداوند و نزد آنان كه ايمان آورده‏اند به بار مى‏آورد اين گونه خداوند بر دل هر متكبّر جبّارى مُهر مى‏نهد!» (35)


وَ قَال‌َ فِرْعَون‌ُ يَا هَامَان‌ُ ابْن‌ِ لِي‌ صَرْحَاً لَعَلِّي‌ أَبْلُغ‌ُ الْأَسْبَاب‌َ (غافر: 36)

فرعون گفت: «اى هامان! براى من بناى مرتفعى بساز، شايد به وسايلى دست يابم، (36)


أَسْبَاب‌َ السَّمَاوَات‌ِ فَأَطَّلِع‌َ إِلَي‌ إِلَه‌ِ مُوسَي‌ وَ إِنِّي‌ لَأََظُنُّه‌ُ كَاذِبَاً وَ كَذَلِك‌َ زُيِّن‌َ لِفرْعَوْن‌َ سُوءُ عَمَلِه‌ِ وَ صُدَّ عَن‌ِ السَّبِيل‌ِ وَ مَا كَيْدُ فِرْعَوْن‌َ إِلاَّ فِي‌ تَبَاب‌ٍ (غافر: 37)

وسايل (صعود به) آسمانها تا از خداى موسى آگاه شوم هر چند گمان مى‏كنم او دروغگو باشد!» اينچنين اعمال بد فرعون در نظرش آراسته جلوه كرد و از راه حق باز داشته شد و توطئه فرعون (و همفكران او) جز به نابودى نمى‏انجامد! (37)


وَ قَال‌َ الَّذِي‌ آمَن‌َ يَا قَوْم‌ِ اتَّبِعُون‌ِ أَهْدِكُم‌ْ سَبِيل‌َ الرَّشَادِ (غافر: 38)

كسى كه (از قوم فرعون) ايمان آورده بود گفت: «اى قوم من! از من پيروى كنيد تا شما را به راه درست هدايت كنم. (38)


يَا قَوْم‌ِ إِنَّمَا هَذه‌ِ الْحَيَاة‌ُ الدُّنْيَا مَتَاع‌ٌ وَ إِن‌َّ الْآخِرَة‌َ هِي‌َ دَارُ الْقَرَارِ (غافر: 39)

اى قوم من! اين زندگى دنيا، تنها متاع زودگذرى است و آخرت سراى هميشگى است! (39)


مَن‌ْ عَمِل‌َ سَيِّئَة‌ً فَلاَ يُجْزَي‌ إِلاَّ مِثْلَهَا وَ مَن‌ْ عَمِل‌َ صَالِحَاً مِنْ‌ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَي‌ وَ هُوَ مُؤْمِن‌ٌ فَأُولَئِك‌َ يَدْخُلُون‌َ الْجَنَّة‌َ يُرْزَقُون‌َ فِيهَا بِغَيْرِ حِسَاب‌ٍ (غافر: 40)

هر كس بدى كند، جز بمانند آن كيفر داده نمى‏شود ولى هر كس كار شايسته‏اى انجام دهد- خواه مرد يا زن- در حالى كه مؤمن باشد آنها وارد بهشت مى‏شوند و در آن روزى بى‏حسابى به آنها داده خواهد شد. (40)


وَ يَا قَوْم‌ِ مَا لِي‌ أَدْعُوكُم‌ْ إِلَي‌ النَّجَاة‌ِ وَ تَدْعُونَنِي‌ إِلَي‌ النَّارِ (غافر: 41)

اى قوم من! چرا من شما را به سوى نجات دعوت مى‏كنم، امّا شما مرا بسوى آتش فرا مى‏خوانيد؟! (41)


تَدْعُونَنِي‌ لِأَكْفُرَ بِالله‌ِ وَ أُشْرِك‌َ بِه‌ِ مَا لَيْس‌َ لِي‌ بِه‌ِ عِلْم‌ٌ وَ أَنَا أَدْعُوكُم‌ْ إِلَي‌ الْعَزِيزِ الْغَفَّارِ (غافر: 42)

مرا دعوت مى‏كنيد كه به خداوند يگانه كافر شوم و همتايى كه به آن علم ندارم براى او قرار دهم، در حالى كه من شما را بسوى خداوند عزيز غفّار دعوت مى‏كنم! (42)


لاَ جَرَم‌َ أَنَّ مَا تَدْعُونَنِي‌ إِلَيْه‌ِ لَيْس‌َ لَه‌ُ دَعْوَة‌ٌ فِي‌ الدُّنْيَا وَ لاَ فِي‌ الْآخِرَة‌ِ وَ أَن‌َّ مَرَدَّنَا إِلَي‌ الله‌ِ وَ أَن‌َّ الْمُسْرِفِين‌َ هُم‌ْ أَصْحَاب‌ُ النَّارِ (غافر: 43)

قطعاً آنچه مرا بسوى آن مى‏خوانيد، نه دعوت (و حاكميّتى) در دنيا دارد و نه در آخرت و تنها بازگشت ما در قيامت بسوى خداست و مسرفان اهل آتشند! (43)


فَسَتَذْكُرُون‌َ مَا أَقُول‌ُ لَكُم‌ْ وَ أُفَوِّض‌ُ أَمْرِي‌ إِلَي‌ الله‌ِ إِن‌َّ الله‌َ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ (غافر: 44)

و بزودى آنچه را به شما مى‏گويم به خاطر خواهيد آورد! من كار خود را به خدا واگذارم كه خداوند نسبت به بندگانش بيناست!» (44)


فَوَقَاه‌ُ الله‌ُ سَيِّئَات‌ِ مَا مَكَرُوا وَ حَاق‌َ بِآل‌ِ فِرْعَوْن‌َ سُوءُ الْعَذَاب‌ِ (غافر: 45)

خداوند او را از نقشه‏هاى سوء آنها نگه داشت، و عذاب شديد بر آل فرعون وارد شد! (45)


النَّارُ يُعْرَضُون‌َ عَلَيْهَا غُدُوَّاً وَ عَشِيَّاً وَ يَوْم‌َ تَقُوم‌ُ السَّاعَة‌ُ أَدْخِلُوا آل‌َ فِرْعَوْن‌َ أَشَدَّ الْعَذَاب‌ِ (غافر: 46)

عذاب آنها آتش است كه هر صبح و شام بر آن عرضه مى‏شوند و روزى كه قيامت برپا شود (مى‏فرمايد:) «آل فرعون را در سخت‏ترين عذابها وارد كنيد!» (46)


وَ إِذْ يَتَحَاجُّون‌َ فِي‌ النَّارِ فَيَقُول‌ُ الضُّعَفَاءُ لِلَّذِين‌َ اسْتَكْبَرُوا إِنَّا كُنَّا لَكُم‌ْ تَبَعَاً فَهَل‌ْ أَنْتُمْ‌ مُغْنُون‌َ عَنَّا نَصِيبَاً مِن‌َ النَّارِ (غافر: 47)

به خاطر بياور هنگامى را كه در آتش دوزخ با هم محاجّه مى‏كنند ضعيفان به مستكبران مى‏گويند: «ما پيرو شما بوديم، آيا شما (امروز) سهمى از آتش را بجاى ما پذيرا مى‏شويد؟!» (47)


وَ قَال‌َ الَّذِين‌َ فِي‌ النَّارِ لِخَزَنَة‌ِ جَهَنَّم‌َ ادْعُوا رَبَّكُم‌ْ يُخَفِّف‌ْ عَنَّا يَوْمَاً مِن‌َ الْعَذَاب‌ِ (غافر: 49)

و آنها كه در آتشند به مأموران دوزخ مى‏گويند: «از پروردگارتان بخواهيد يك روز عذاب را از ما بردارد!» (49)


قَالُوا أَوَ لَم‌ْ تَك‌ُ تَأْتِيكُم‌ْ رُسُلُكُمْ‌ بِالْبَيِّنَات‌ِ قَالُوا بَلَي‌ قَالُوا فَادْعُوا وَ مَا دُعَاءُ الْكَافِرِين‌َ إِلاَّ فِي‌ ضَلاَل‌ٍ (غافر: 50)

آنها مى‏گويند: «آيا پيامبران شما دلايل روشن برايتان نياوردند؟!» مى‏گويند: «آرى!» آنها مى‏گويند: «پس هر چه مى‏خواهيد (خدا را) بخوانيد ولى دعاى كافران (به جايى نمى‏رسد و) جز در ضلالت نيست!» (50)


إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنَا وَالَّذِين‌َ آمَنُوا فِي‌ الْحَيَاة‌ِ الدُّنْيَا وَ يَوْم‌َ يَقُوم‌ُ الْأَشْهَادُ (غافر: 51)

ما به يقين پيامبران خود و كسانى را كه ايمان آورده‏اند، در زندگى دنيا و (در آخرت) روزى كه گواهان به پا مى‏خيزند يارى مى‏دهيم! (51)


يَوْم‌َ لاَ يَنْفَع‌ُ الظَّالِمِين‌َ مَعْذِرَتُهُم‌ْ وَ لَهُم‌ُ اللَّعْنَة‌ُ وَ لَهُم‌ْ سُوءُ الدَّارِ (غافر: 52)

روزى كه عذرخواهى ظالمان سودى به حالشان نمى‏بخشد و لعنت خدا براى آنها، و خانه (و جايگاه) بد نيز براى آنان است. (52)


وَ لَقَدْ آتَيْنَا مُوسَي‌ الْهُدَي‌ وَ أَوْرَثْنَا بَنِي‌ إِسْرَائِيل‌َ الْكِتَاب‌َ (غافر: 53)

و ما به موسى هدايت بخشيديم، و بنى اسرائيل را وارثان كتاب (تورات) قرار داديم. (53)


هُدَي‌ً وَ ذِكْرَي‌ لِأُولِي‌ الْأَلْبَاب‌ِ (غافر: 54)

كتابى كه مايه هدايت و تذكّر براى صاحبان عقل بود! (54)


فَاصْبِرْ إِن‌َّ وَعْدَ الله‌ِ حَق‌ٌّ وَاسْتَغْفِرْ لِذَنْبِك‌َ وَ سَبِّح‌ْ بِحَمْدِ رَبِّك‌َ بِالْعَشِي‌ِّ وَالْإِبْكَارِ (غافر: 55)

پس (اى پيامبر!) صبر و شكيبايى پيشه كن كه وعده خدا حقّ است، و براى گناهت استغفار كن، و هر صبح و شام تسبيح و حمد پروردگارت را بجا آور! (55)


لَخَلْق‌ُ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ أَكْبَرُ مِن‌ْ خَلْق‌ِ النَّاس‌ِ وَ لَكِنَّ‌ أَكْثَرَ النَّاس‌ِ لاَ يَعْلَمُون‌َ (غافر: 57)

آفرينش آسمانها و زمين از آفرينش انسانها مهمتر است، ولى بيشتر مردم نمى‏دانند. (57)


وَ مَا يَسْتَوِي‌ الْأَعْمَي‌ وَالْبَصِيرُ وَالَّذِين‌َ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَات‌ِ وَ لاَ الْمُسِي‌ءُ قَلِيلاً مَا تَتَذَكَّرُون‌َ (غافر: 58)

هرگز نابينا و بينا يكسان نيستند همچنين كسانى كه ايمان آورده، و اعمال صالح انجام داده‏اند با بدكاران يكسان نخواهند بود امّا كمتر متذكّر مى‏شويد! (58)


إِن‌َّ السَّاعَة‌َ لَآتِيَة‌ٌ لاَ رَيْب‌َ فِيهَا وَ لَكِنَّ‌ أَكْثَرَ النَّاس‌ِ لاَ يُؤْمِنُون‌َ (غافر: 59)

روز قيامت به يقين آمدنى است، و شكّى در آن نيست ولى اكثر مردم ايمان نمى آورند! (59)


وَ قَال‌َ رَبُّكُم‌ُ ادْعُونِي‌ أَسْتَجِب‌ْ لَكُم‌ْ إِن‌َّ الَّذِين‌َ يَسْتَكْبِرُون‌َ عَن‌ْ عِبَادَتِي‌ سَيَدْخُلُون‌َ جَهَنَّم‌َ دَاخِرِين‌َ (غافر: 60)

پروردگار شما گفته است: «مرا بخوانيد تا (دعاى) شما را بپذيرم! كسانى كه از عبادت من تكبّر مى‏ورزند به زودى با ذلّت وارد دوزخ مى‏شوند!» (60)


الله‌ُ الَّذِي‌ جَعَل‌َ لَكُم‌ُ اللَّيْل‌َ لِتَسْكُنُوا فِيه‌ِ وَالنَّهَارَ مُبْصِرَاً إِن‌َّ الله‌َ لَذُو فَضْل‌ٍ عَلَي‌ النَّاس‌ِ وَ لَكِنَّ‌ أَكْثَرَ النَّاس‌ِ لاَ يَشْكُرُون‌َ (غافر: 61)

خداوند كسى است كه شب را براى شما آفريد تا در آن بياساييد، و روز را روشنى‏بخش قرار داد خداوند نسبت به مردم صاحب فضل و كرم است ولى بيشتر مردم شكرگزارى نمى‏كنند! (61)


الله‌ُ الَّذِي‌ جَعَل‌َ لَكُم‌ُ الْأَرْض‌َ قَرَارَاً وَالسَّمَاءَ بِنَاءً وَ صَوَّرَكُم‌ْ فَأَحْسَن‌َ صُوَرَكُم‌ْ وَ رَزَقَكُمْ‌ مِن‌َ الطَّيِّبَات‌ِ ذَلِكُم‌ُ الله‌ُ رَبُّكُم‌ْ فَتَبَارَك‌َ الله‌ُ رَب‌ُّ الْعَالَمِين‌َ (غافر: 64)

خداوند كسى است كه زمين را براى شما جايگاه امن و آرامش قرار داد و آسمان را همچون سقفى (بالاى سرتان) و شما را صورتگرى كرد، و صورتتان را نيكو آفريد و از چيزهايى پاكيزه به شما روزى داد اين است خداوند پروردگار شما! جاويد و پربركت است خداوندى كه پروردگار عالميان است! (64)


قُل‌ْ إِنِّي‌ نُهِيت‌ُ أَن‌ْ أَعْبُدَ الَّذِين‌َ تَدْعُون‌َ مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ لَمَّا جَاءَنِي‌َ الْبَيِّنَات‌ُ مِنْ‌ رَبِّي‌ وَ أُمِرْت‌ُ أَن‌ْ أُسْلِم‌َ لِرَب‌ِّ الْعَالَمِين‌َ (غافر: 66)

بگو: «من نهى شده‏ام از اينكه معبودهايى را كه شما غير از خدا مى‏خوانيد بپرستم، چون دلايل روشن از جانب پروردگارم براى من آمده است و مأمورم كه تنها در برابر پروردگار عالميان تسليم باشم!» (66)


هُوَ الَّذِي‌ خَلَقَكُمْ‌ مِنْ‌ تُرَاب‌ٍ ثُم‌َّ مِنْ‌ نُطْفَة‌ٍ ثُم‌َّ مِن‌ْ عَلَقَة‌ٍ ثُم‌َّ يُخْرِجُكُم‌ْ طِفْلاً ثُم‌َّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّكُم‌ْ ثُم‌َّ لِتَكُونُوا شُيُوخَاً وَ مِنْكُمْ‌ مَنْ‌ يُتَوَفَّي‌ مِنْ‌ قَبْل‌ُ وَ لِتَبْلُغُوا أَجَلاً مُسَمَّي‌ً وَ لَعَلَّكُم‌ْ تَعْقِلُون‌َ (غافر: 67)

او كسى است كه شما را از خاك آفريد، سپس از نطفه، سپس از علقه (خون بسته شده)، سپس شما را بصورت طفلى (از شكم مادر) بيرون مى‏فرستد، بعد به مرحله كمال قوّت خود مى‏رسيد، و بعد از آن پير مى‏شويد و (در اين ميان) گروهى از شما پيش از رسيدن به اين مرحله مى‏ميرند و در نهايت به سرآمد عمر خود مى‏رسيد و شايد تعقّل كنيد! (67)


هُوَ الَّذِي‌ يُحْيِي‌ وَ يُمِيت‌ُ فَإِذَا قَضَي‌ أَمْرَاً فَإِنَّمَا يَقُول‌ُ لَه‌ُ كُنْ‌ فَيَكُون‌ُ (غافر: 68)

او كسى است كه زنده مى‏كند و مى‏ميراند و هنگامى كه كارى را مقرّر كند، تنها به آن مى‏گويد: «موجود باش!» بى‏درنگ موجود مى‏شود! (68)


الَّذِين‌َ كَذَّبُوا بِالْكِتَاب‌ِ وَ بِمَا أَرْسَلْنَا بِه‌ِ رُسُلَنَا فَسَوْف‌َ يَعْلَمُون‌َ (غافر: 70)

همان كسانى كه كتاب (آسمانى) و آنچه رسولان خود را بدان فرستاده‏ايم تكذيب كردند امّا بزودى (نتيجه كار خود را) مى‏دانند! (70)


إِذِ الْأَغْلاَل‌ُ فِي‌ أَعْنَاقِهِم‌ْ وَالسَّلاَسِل‌ُ يُسْحَبُون‌َ (غافر: 71)

در آن هنگام كه غل و زنجيرها بر گردن آنان قرار گرفته و آنها را مى‏كشند ... (71)


ذَلِكُمْ‌ بِمَا كُنْتُم‌ْ تَفْرَحُون‌َ فِي‌ الْأَرْض‌ِ بِغَيْرِ الْحَق‌ِّ وَ بِمَا كَنْتُم‌ْ تَمْرَحُون‌َ (غافر: 75)

اين (عذاب) بخاطر آن است كه بناحقّ در زمين شادى مى‏كرديد و از روى غرور و مستى به خوشحالى مى‏پرداختيد! (75)


وَ لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلاً مِنْ‌ قَبْلِك‌َ مِنْهُمْ‌ مَنْ‌ قَصَصْنَا عَلَيْك‌َ وَ مِنْهُمْ‌ مَنْ‌ لَم‌ْ نَقْصُص‌ْ عَلَيْك‌َ وَ مَا كَان‌َ لِرَسُول‌ٍ أَنْ‌ يَأْتِي‌َ بِآيَة‌ٍ إِلاَّ بِإِذْن‌ِ الله‌ِ فَإِذَا جَاءَ أَمْرُ الله‌ِ قُضِي‌َ بِالْحَق‌ِّ وَ خَسِرَ هُنَالِك‌َ الْمُبْطِلُون‌َ (غافر: 78)

ما پيش از تو رسولانى فرستاديم سرگذشت گروهى از آنان را براى تو بازگفته، و گروهى را براى تو بازگو نكرده‏ايم و هيچ پيامبرى حق نداشت معجزه‏اى جز بفرمان خدا بياورد و هنگامى كه فرمان خداوند (براى مجازات آنها) صادر شود، بحق داورى خواهد شد و آنجا اهل باطل زيان خواهند كرد! (78)


الله‌ُ الَّذِي‌ جَعَل‌َ لَكُم‌ُ الْأَنْعَام‌َ لِتَرْكَبُوا مِنْهَا وَ مِنْهَا تَأْكُلُون‌َ (غافر: 79)

خداوند كسى است كه چهارپايان را براى شما آفريد تا بعضى را سوار شويد و از بعضى تغذيه كنيد. (79)


وَ لَكُم‌ْ فِيهَا مَنَافِع‌ُ وَ لِتَبْلُغُوا عَلَيْهَا حَاجَة‌ً فِي‌ صُدُورِكُم‌ْ وَ عَلَيْهَا وَ عَلَي‌ الْفُلْك‌ِ تُحْمَلُون‌َ (غافر: 80)

و براى شما در آنها منافع بسيارى (جز اينها) است، تا بوسيله آنها به مقصدى كه در دل داريد برسيد و بر آنها و بر كشتيها سوار مى‏شويد. (80)


وَ يُرِيكُم‌ْ آيَاتِه‌ِ فَأَي‌َّ آيَات‌ِ الله‌ِ تُنْكِرُون‌َ (غافر: 81)

او آياتش را همواره به شما نشان مى‏دهد پس كدام يك از آيات او را انكار مى‏كنيد؟! (81)


أَفَلَم‌ْ يَسِيرُوا فِي‌ الْأَرْض‌ِ فَيَنْظُرُوا كَيْف‌َ كَان‌َ عَاقِبَة‌ُ الَّذِين‌َ مِنْ‌ قَبْلِهِم‌ْ كَانُوا أَكْثَرَ مِنْهُم‌ْ وَ أَشَدَّ قُوَّة‌ً وَ آثَارَاً فِي‌ الْأَرْض‌ِ فَمَا أَغْنَي‌ عَنْهُمْ‌ مَا كَانُوا يَكْسِبُون‌َ (غافر: 82)

آيا روى زمين سير نكردند تا ببينند عاقبت كسانى كه پيش از آنها بودند چه شد؟! همانها كه نفراتشان از اينها بيشتر، و نيرو و آثارشان در زمين فزونتر بود امّا هرگز آنچه را به دست مى‏آوردند نتوانست آنها را بى‏نياز سازد (و عذاب الهى را از آنان دور كند)! (82)


فَلَمَّا جَاءَتْهُم‌ْ رُسُلُهُمْ‌ بِالْبَيِّنَات‌ِ فَرِحُوا بِمَا عِنْدَهُمْ‌ مِن‌َ الْعِلْم‌ِ وَ حَاق‌َ بِهِمْ‌ مَا كَانُوا بِه‌ِ يَسْتَهْزِئُون‌َ (غافر: 83)

هنگامى كه رسولانشان دلايل روشنى براى آنان آوردند، به دانشى كه خود داشتند خوشحال بودند (و غير آن را هيچ مى‏شمردند) ولى آنچه را (از عذاب) به تمسخر مى‏گرفتند آنان را فراگرفت! (83)


فَلَمَّا رَأَوْا بَأْسَنَا قَالُوا آمَنَّا بِالله‌ِ وَحْدَه‌ُ وَ كَفَرْنَا بِمَا كُنَّا بِه‌ِ مُشْرِكِين‌َ (غافر: 84)

هنگامى كه عذاب (شديد) ما را ديدند گفتند: «هم اكنون به خداوند يگانه ايمان آورديم و به معبودهايى كه همتاى او مى‏شمرديم كافر شديم!» (84)


فَلَم‌ْ يَك‌ُ يَنْفَعُهُم‌ْ إِيمَانُهُم‌ْ لَمَّا رَأَوْا بَأْسَنَا سُنَّت‌َ الله‌ِ الَّتِي‌ قَدْ خَلَت‌ْ فِي‌ عِبَادِه‌ِ وَ خَسِرَ هُنَالِك‌َ الْكَافِرُون‌َ (غافر: 85)

امّا هنگامى كه عذاب ما را مشاهده كردند، ايمانشان براى آنها سودى نداشت! اين سنّت خداوند است كه همواره در ميان بندگانش اجرا شده، و آنجا كافران زيانكار شدند! (85)


بَشِيرَاً وَ نَذِيرَاً فَأَعْرَض‌َ أَكْثَرُهُم‌ْ فَهُم‌ْ لاَ يَسْمَعُون‌َ (فصلت: 4)

قرآنى كه بشارت دهنده و بيم دهنده است ولى بيشتر آنان روى گردان شدند از اين رو چيزى نمى‏شنوند! (4)


وَ قَالُوا قُلُوبُنَا فِي‌ أَكِنَّة‌ٍ مِمَّا تَدْعُونَا إِلَيْه‌ِ وَ فِي‌ آذَانِنَا وَقْرٌ وَ مِن‌ْ بَيْنِنَا وَ بَيْنِك‌َ حِجَاب‌ٌ فَاعْمَل‌ْ إِنَّنَا عَامِلُون‌َ (فصلت: 5)

آنها گفتند: «قلبهاى ما نسبت به آنچه ما را به آن دعوت مى‏كنى در پوششهايى قرار گرفته و در گوشهاى ما سنگينى است، و ميان ما و تو حجابى وجود دارد پس تو بدنبال عمل خود باش، ما هم براى خود عمل مى‏كنيم!» (5)


قُل‌ْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُم‌ْ يُوحَي‌ إِلَيَّ‌ أَنَّمَا إِلَهُكُم‌ْ إِلَه‌ٌ وَاحِدٌ فَاسْتَقِيمُوا إِلَيْه‌ِ وَاسْتَغْفِرُوه‌ُ وَ وَيْل‌ٌ لِلْمُشْرِكِين‌َ (فصلت: 6)

بگو: من فقط انسانى مثل شما هستم اين حقيقت بر من وحى مى‏شود كه معبود شما معبودى يگانه است پس تمام توجّه خويش را به او كنيد و از وى آمرزش طلبيد واى بر مشركان! (6)


الَّذِين‌َ لاَ يُؤْتُون‌َ الزَّكَاة‌َ وَ هُمْ‌ بِالْآخِرَة‌ِ هُم‌ْ كَافِرُون‌َ (فصلت: 7)

همانها كه زكات را نمى‏پردازند، و آخرت را منكرند! (7)


إِن‌َّ الَّذِين‌َ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَات‌ِ لَهُم‌ْ أَجْرٌ غَيْرُ مَمْنُون‌ٍ (فصلت: 8)

امّا كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام دادند، پاداشى دائمى دارند! (8)


قُل‌ْ أَإِنَّكُم‌ْ لَتَكْفُرُون‌َ بِالَّذِي‌ خَلَق‌َ الْأَرْض‌َ فِي‌ يَوْمَيْن‌ِ وَ تَجْعَلُون‌َ لَه‌ُ أَندَادَاً ذَلِك‌َ رَب‌ُّ الْعَالَمِين‌َ (فصلت: 9)

بگو: آيا شما به آن كس كه زمين را در دو روز آفريد كافر هستيد و براى او همانندهايى قرار مى‏دهيد؟! او پروردگار جهانيان است! (9)


وَ جَعَل‌َ فِيهَا رَوَاسِي‌َ مِنْ‌ فَوْقِهَا وَ بَارَك‌َ فِيهَا وَ قَدَّرَ فِيهَا أَقْوَاتَهَا فِي‌ أَرْبَعَة‌ِ أَيَّام‌ٍ سَوَاءً لِلسَّائِلِين‌َ (فصلت: 10)

او در زمين كوه‏هاى استوارى قرار داد و بركاتى در آن آفريد و موادّ غذايى آن را مقدّر فرمود،- اينها همه در چهار روز بود- درست به اندازه نياز تقاضا كنندگان! (10)


ثُم‌َّ اسْتَوَي‌ إِلَي‌ السَّمَاءِ وَ هِي‌َ دُخَان‌ٌ فَقَال‌َ لَهَا وَ لِلْأَْرْض‌ِ ائْتِيَا طَوْعَاً أَوْ كَرْهَاً قَالَتَا أَتَيْنَا طَائِعِين‌َ (فصلت: 11)

سپس به آفرينش آسمان پرداخت، در حالى كه بصورت دود بود به آن و به زمين دستور داد: «به وجود آييد (و شكل گيريد)، خواه از روى اطاعت و خواه اكراه!» آنها گفتند: «ما از روى طاعت مى‏آييم (و شكل مى‏گيريم)!» (11)


فَقَضَاهُن‌َّ سَبْع‌َ سَمَاوَات‌ٍ فِي‌ يَوْمَيْن‌ِ وَ أَوْحَي‌ فِي‌ كُل‌ِّ سَمَاءٍ أَمْرَهَا وَ زَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِمَصَابِيح‌َ وَ حِفْظَاً ذَلِك‌َ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيم‌ِ (فصلت: 12)

در اين هنگام آنها را بصورت هفت آسمان در دو روز آفريد، و در هر آسمانى كار آن (آسمان) را وحى (و مقرّر) فرمود، و آسمان پايين را با چراغهايى [ستارگان‏] زينت بخشيديم، و (با شهابها از رخنه شياطين) حفظ كرديم، اين است تقدير خداوند توانا و دانا! (12)


فَإِن‌ْ أَعْرَضُوا فَقُل‌ْ أَنْذَرْتُكُم‌ْ صَاعِقَة‌ً مِثْل‌َ صَاعِقَة‌ِ عَادٍ وَ ثَمُودَ (فصلت: 13)

اگر آنها روى‏گردان شوند، بگو: من شما را از صاعقه‏اى همانند صاعقه عاد و ثمود مى‏ترسانم! (13)


إِذْ جَاءَتْهُم‌ُ الرُّسُل‌ُ مِن‌ بَيْن‌ِ أَيْدِيهِم‌ْ وَ مِن‌ْ خَلْفِهِم‌ْ أَنْ لاَ تَعْبُدُوا إِلاَّ الله‌َ قَالُوا لَوْ شَاءَ رَبُّنَا لَأََنْزَل‌َ مَلاَئِكَة‌ً فَإِنَّا بِمَا أُرْسِلْتُمْ‌ بِه‌ِ كَافِرُون‌َ (فصلت: 14)

در آن هنگام كه رسولان از پيش رو و پشت سر (و از هر سو) به سراغشان آمدند (و آنان را دعوت كردند) كه جز خدا را نپرستيد آنها گفتند: «اگر پروردگار ما مى‏خواست فرشتگانى نازل مى‏كرد از اين رو ما به آنچه شما مبعوث به آن هستيد كافريم!» (14)


فَأَمَّا عَادٌ فَاسْتَكْبَرُوا فِي‌ الْأَرْض‌ِ بِغَيْرِ الْحَق‌ِّ وَ قَالُوا مَن‌ْ أَشَدُّ مِنَّا قُوَّة‌ً أَوَ لَم‌ْ يَرَوْا أَن‌َّ الله‌َ الَّذِي‌ خَلَقَهُم‌ْ هُوَ أَشَدُّ مِنْهُم‌ْ قُوَّة‌ً وَ كَانُوا بِآيَاتِنَا يَجْحَدُون‌َ (فصلت: 15)

امّا قوم عاد بناحق در زمين تكبّر ورزيدند و گفتند: «چه كسى از ما نيرومندتر است؟!» آيا نمى‏دانستند خداوندى كه آنان را آفريده از آنها قويتر است؟ و (به خاطر اين پندار) پيوسته آيات ما را انكار مى‏كردند. (15)


فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِم‌ْ رِيحَاً صَرْصَرَاً فِي‌ أَيَّام‌ٍ نَحِسَات‌ٍ لِنُذِيقَهُم‌ْ عَذَاب‌َ الْخِزْي‌ِ فِي‌ الْحَيَاة‌ِ الدُّنْيَا وَ لَعَذَاب‌ُ الْآخِرَة‌ِ أَخْزَي‌ وَ هُم‌ْ لاَ يُنْصَرُون‌َ (فصلت: 16)

سرانجام تندبادى شديد و هول‏انگيز و سرد و سخت در روزهايى شوم و پرغبار بر آنها فرستاديم تا عذاب خواركننده را در زندگى دنيا به آنها بچشانيم و عذاب آخرت از آن هم خواركننده‏تر است، و (از هيچ طرف) يارى نمى‏شوند! (16)


وَ أَمَّا ثَمُودُ فَهَدَيْنَاهُم‌ْ فَاسْتَحَبُّوا الْعَمَي‌ عَلَي‌ الْهُدَي‌ فَأَخَذَتْهُم‌ْ صَاعِقَة‌ُ الْعَذَاب‌ِ الْهُون‌ِ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُون‌َ (فصلت: 17)

امّا ثمود را هدايت كرديم، ولى آنها نابينايى را بر هدايت ترجيح دادند به همين جهت صاعقه- آن عذاب خواركننده- به خاطر اعمالى كه انجام مى‏دادند آنها را فروگرفت! (17)


وَ نَجَّيْنَا الَّذِين‌َ آمَنُوا وَ كَانُوا يَتَّقُون‌َ (فصلت: 18)

و كسانى را كه ايمان آوردند و پرهيزگار بودند نجات بخشيديم! (18)


وَ يَوْم‌َ يُحْشَرُ أَعْدَاءُ الله‌ِ إِلَي‌ النَّارِ فَهُم‌ْ يُوزَعُون‌َ (فصلت: 19)

به خاطر بياوريد روزى را كه دشمنان خدا را جمع كرده به سوى دوزخ مى‏برند، و صفوف پيشين را نگه مى‏دارند (تا صفهاى بعد به آنها ملحق شوند!) (19)


حَتَّي‌ إِذَا مَا جَاءُوهَا شَهِدَ عَلَيْهِم‌ْ سَمْعُهُم‌ْ وَ أَبْصَارُهُم‌ْ وَ جُلُودُهُمْ‌ بِمَا كَانُوا يَعْمَلُون‌َ (فصلت: 20)

وقتى به آن مى‏رسند، گوشها و چشمها و پوستهاى تنشان به آنچه مى‏كردند گواهى مى‏دهند. (20)


وَ قَالُوا لِجُلُودِهِم‌ْ لِم‌َ شَهِدتُم‌ْ عَلَيْنَا قَالُوا أَنْطَقَنَا الله‌ُ الَّذِي‌ أَنْطَق‌َ كُل‌َّ شَي‌ْءٍ وَ هُوَ خَلَقَكُم‌ْ أَوَّل‌َ مَرَّة‌ٍ وَ إِلَيْه‌ِ تُرْجَعُون‌َ (فصلت: 21)

آنها به پوستهاى تنشان مى‏گويند: «چرا بر ضدّ ما گواهى داديد؟!» آنها جواب مى‏دهند: «همان خدايى كه هر موجودى را به نطق درآورده ما را گويا ساخته و او شما را نخستين بار آفريد، و بازگشتتان بسوى اوست! (21)


وَ مَا كُنْتُم‌ْ تَسْتَتِرُون‌َ أَنْ‌ يَشْهَدَ عَلَيْكُم‌ْ سَمْعُكُم‌ْ وَ لاَ أَبْصَارُكُم‌ْ وَ لاَ جُلُودُكُم‌ْ وَ لَكِنْ‌ ظَنَنْتُم‌ْ أَن‌َّ الله‌َ لاَ يَعْلَم‌ُ كَثِيرَاً مِمَّا تَعْمَلُون‌َ (فصلت: 22)

شما اگر گناهانتان را مخفى مى‏كرديد نه بخاطر اين بود كه از شهادت گوش و چشمها و پوستهاى تنتان بيم داشتيد، بلكه شما گمان مى‏كرديد كه خداوند بسيارى از اعمالى را كه انجام مى‏دهيد نمى‏داند! (22)


وَ ذَلِكُم‌ْ ظَنُّكُم‌ُ الَّذِي‌ ظَنَنْتُم‌ْ بِرَبِّكُم‌ْ أَرَدَاكُم‌ْ فَأَصْبَحْتُمْ‌ مِن‌َ الْخَاسِرِين‌َ (فصلت: 23)

آرى اين گمان بدى بود كه درباره پروردگارتان داشتيد و همان موجب هلاكت شما گرديد، و سرانجام از زيانكاران شديد! (23)


فَإِنْ‌ يَصْبِرُوا فَالنَّارُ مَثْوَي‌ً لَهُم‌ْ وَ إِنْ‌ يَسْتَعْتِبُوا فَمَا هُمْ‌ مِن‌َ الْمُعْتَبِين‌َ (فصلت: 24)

اگر صبر كنند (يا نكنند، به هر حال) دوزخ جايگاه آنهاست و اگر تقاضاى عفو كنند، مورد عفو قرار نمى‏گيرند! (24)


وَ قَيَّضْنَا لَهُم‌ْ قُرَنَاءَ فَزَيَّنُوا لَهُمْ‌ مَا بَيْن‌َ أَيْدِيهِم‌ْ وَ مَا خَلْفَهُم‌ْ وَ حَق‌َّ عَلَيْهِم‌ُ الْقَوْل‌ُ فِي‌ أُمَم‌ٍ قَدْ خَلَت‌ْ مِنْ‌ قَبْلِهِمْ‌ مِن‌َ الْجِن‌ِّ وَالْإِنْس‌ِ إِنَّهُم‌ْ كَانُوا خَاسِرِين‌َ (فصلت: 25)

ما براى آنها همنشينانى (زشت‏سيرت) قرار داديم كه زشتيها را از پيش رو و پشت سر آنها در نظرشان جلوه دادند و فرمان الهى در باره آنان تحقق يافت و به سرنوشت اقوام گمراهى از جنّ و انس كه قبل از آنها بودند گرفتار شدند آنها مسلّماً زيانكار بودند! (25)


وَ قَال‌َ الَّذِين‌َ كَفَرُوا لاَ تَسْمَعُوا لِهَذَا الْقُرْآن‌ِ وَالْغَوْا فِيه‌ِ لَعَلَّكُم‌ْ تَغْلِبُون‌َ (فصلت: 26)

كافران گفتند: «گوش به اين قرآن فراندهيد و به هنگام تلاوت آن جنجال كنيد، شايد پيروز شويد!» (26)


فَلَنُذِيقَن‌َّ الَّذِين‌َ كَفَرُوا عَذَابَاً شَدِيدَاً وَ لَنَجْزِيَنَّهُم‌ْ أَسْوَأَ الَّذِي‌ كَانُوا يَعْمَلُون‌َ (فصلت: 27)

به يقين به كافران عذاب شديدى مى‏چشانيم، و آنها را به بدترين اعمالى كه انجام مى دادند كيفر مى‏دهيم! (27)


وَ قَال‌َ الَّذِين‌َ كَفَرُوا رَبَّنَا أَرِنَا الَّذَيْن‌ِ أَضَلاَّنَا مِن‌َ الْجِن‌ِّ وَالْإِنْس‌ِ نَجْعَلْهُمَا تَحْت‌َ أَقْدَامِنَا لِيَكُونَا مِن‌َ الْأَسْفَلِين‌َ (فصلت: 29)

كافران گفتند: «پروردگارا! آنهايى كه از جنّ و انس ما را گمراه كردند به ما نشان ده تا زير پاى خود نهيم (و لگدمالشان كنيم) تا از پست ترين مردم باشند!» (29)


إِن‌َّ الَّذِين‌َ قَالُوا رَبُّنَا الله‌ُ ثُم‌َّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّل‌ُ عَلَيْهِم‌ُ الْمَلاَئِكَة‌ُ أَنْ لاَ تَخَافُوا وَ لاَ تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّة‌ِ الَّتِي‌ كُنْتُم‌ْ تُوعَدُون‌َ (فصلت: 30)

به يقين كسانى كه گفتند: «پروردگار ما خداوند يگانه است!» سپس استقامت كردند، فرشتگان بر آنان نازل مى‏شوند كه: «نترسيد و غمگين مباشيد، و بشارت باد بر شما به آن بهشتى كه به شما وعده داده شده است! (30)


نَحْن‌ُ أَوْلِيَاؤُكُم‌ْ فِي‌ الْحَيَاة‌ِ الدُّنْيَا وَ فِي‌ الْآخِرَة‌ِ وَ لَكُم‌ْ فِيهَا مَا تَشْتَهِي‌ أَنْفُسُكُم‌ْ وَ لَكُم‌ْ فِيهَا مَا تَدَّعُون‌َ (فصلت: 31)

ما ياران و مددكاران شما در زندگى دنيا و آخرت هستيم و براى شما هر چه دلتان بخواهد در بهشت فراهم است، و هر چه طلب كنيد به شما داده مى‏شود! (31)


وَ مَن‌ْ أَحْسَن‌ُ قَوْلاً مِمَّن‌ دَعَا إِلَي‌ الله‌ِ وَ عَمِل‌َ صَالِحَاً وَ قَال‌َ إِنَّنِي‌ مِن‌َ الْمُسْلِمِين‌َ (فصلت: 33)

چه كسى خوش گفتارتر است از آن كس كه دعوت به سوى خدا مى‏كند و عمل صالح انجام مى‏دهد و مى‏گويد: «من از مسلمانانم»؟! (33)


وَ لاَ تَسْتَوِي‌ الْحَسَنَة‌ُ وَ لاَ الْسَّيِّئَة‌ُ ادْفَع‌ْ بِالَّتِي‌ هِي‌َ أَحْسَن‌ُ فَإِذَا الَّذِي‌ بَيْنَك‌َ وَ بَيْنَه‌ُ عَدَاوَة‌ٌ كَأَنَّه‌ُ وَلِي‌ٌّ حَمِيم‌ٌ (فصلت: 34)

هرگز نيكى و بدى يكسان نيست بدى را با نيكى دفع كن، ناگاه (خواهى ديد) همان كس كه ميان تو و او دشمنى است، گويى دوستى گرم و صميمى است! (34)


وَ مَا يُلَقَّاهَا إِلاَّ الَّذِين‌َ صَبَرُوا وَ مَا يُلَقَّاهَا إِلاَّ ذُو حَظ‌ٍّ عَظِيم‌ٍ (فصلت: 35)

امّا جز كسانى كه داراى صبر و استقامتند به اين مقام نمى‏رسند، و جز كسانى كه بهره عظيمى (از ايمان و تقوا) دارند به آن نايل نمى‏گردند! (35)


وَ إِنْ مَا يَنْزَغَنَّك‌َ مِن‌َ الشَّيْطَان‌ِ نَزْغ‌ٌ فَاسْتَعِذْ بِالله‌ِ إِنَّه‌ُ هُوَ السَّمِيع‌ُ الْعَلِيم‌ُ (فصلت: 36)

و هر گاه وسوسه‏هايى از شيطان متوجّه تو گردد، از خدا پناه بخواه كه او شنوده و داناست! (36)


وَ مِن‌ْ آيَاتِه‌ِ اللَّيْل‌ُ وَالنَّهَارُ وَالشَّمْس‌ُ وَالْقَمَرُ لاَ تَسْجُدُوا لِلشَّمْس‌ِ وَ لاَ لِلْقَمَرِ وَاسْجُدُوا لِالله‌ِ الَّذِي‌ خَلَقَهُن‌َّ إِنْ‌ كُنْتُم‌ْ إِيَّاه‌ُ تَعْبُدُون‌َ (فصلت: 37)

و از نشانه‏هاى او، شب و روز و خورشيد و ماه است براى خورشيد و ماه سجده نكنيد، براى خدايى كه آفريننده آنهاست سجده كنيد اگر مى‏خواهيد او را بپرستيد! (37)


فَإِنِ‌ اسْتَكْبَرُوا فَالَّذِين‌َ عِنْدَ رَبِّك‌َ يُسَبِّحُون‌َ لَه‌ُ بِاللَّيْل‌ِ وَالنَّهَارِ وَ هُم‌ْ لاَ يَسْأَمُون‌َ (فصلت: 38)

و اگر (از عبادت پروردگار) تكبّر كنند، كسانى كه نزد پروردگار تو هستند شب و روز براى او تسبيح مى‏گويند و خسته نمى‏شوند! (38)


وَ مِن‌ْ آيَاتِه‌ِ أَنَّك‌َ تَرَي‌ الْأَرْض‌َ خَاشِعَة‌ً فَإِذَا أَنْزَلْنَا عَلَيْهَا الْمَاءَ اهْتَزَّت‌ْ وَ رَبَت‌ْ إِن‌َّ الَّذِي‌ أَحْيَاهَا لَمُـحْيِي‌ الْمَوْتَي‌ إِنَّه‌ُ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ قَدِيرٌ (فصلت: 39)

و از آيات او اين است كه زمين را خشك (و بى‏جان) مى‏بينى، امّا هنگامى كه آب (باران) بر آن مى‏فرستيم به جنبش درمى‏آيد و نموّ مى‏كند همان كسى كه آن را زنده كرد، مردگان را نيز زنده مى‏كند او بر هر چيز تواناست! (39)


إِن‌َّ الَّذِين‌َ كَفَرُوا بِالذِّكْرِ لَمَّا جَاءَهُم‌ْ وَ إِنَّه‌ُ لَكِتَاب‌ٌ عَزِيزٌ (فصلت: 41)

كسانى كه به اين ذكر [قرآن‏] هنگامى كه به سراغشان آمد كافر شدند (نيز بر ما مخفى نخواهد ماند)! و اين كتابى است قطعاً شكست ناپذير ... (41)


لاَ يَأْتِيه‌ِ الْبَاطِل‌ُ مِنْ‌ بَيْن‌ِ يَدَيْه‌ِ وَ لاَ مِن‌ْ خَلْفِه‌ِ تَنْزِيل‌ٌ مِن‌ْ حَكِيم‌ٍ حَمِيدٍ (فصلت: 42)

كه هيچ گونه باطلى، نه از پيش رو و نه از پشت سر، به سراغ آن نمى‏آيد چرا كه از سوى خداوند حكيم و شايسته ستايش نازل شده است! (42)


مَا يُقَال‌ُ لَك‌َ إِلاَّ مَا قَدْ قِيل‌َ لِلرُّسُل‌ِ مِنْ‌ قَبْلِك‌َ إِن‌َّ رَبَّك‌َ لَذُو مَغْفِرَة‌ٍ وَ ذُو عِقَاب‌ٍ أَلِيم‌ٍ (فصلت: 43)

آنچه به ناروا درباره تو مى‏گويند همان است كه درباره پيامبران قبل از تو نيز گفته شده پروردگار تو داراى مغفرت و (هم) داراى مجازات دردناكى است! (43)


وَ لَوْ جَعَلْنَاه‌ُ قُرْآنَاً أَعْجَمِيَّاً لَقَالُوا لَوْلاَ فُصِّلَت‌ْ آيَاتُه‌ُ أَأَعْجَمِي‌ٌّ وَ عَرَبِي‌ٌّ قُل‌ْ هُوَ لِلَّذِين‌َ آمَنُوا هُدَي‌ً وَ شِفَاءٌ وَالَّذِين‌َ لاَ يُؤْمِنُون‌َ فِي‌ آذَانِهِم‌ْ وَقْرٌ وَ هُوَ عَلَيْهِم‌ْ عَمَي‌ً أُولَئِك‌َ يُنَادَوْن‌َ مِنْ‌ مَكَان‌ٍ بَعِيدٍ (فصلت: 44)

هر گاه آن را قرآنى عجمى قرار مى‏داديم حتماً مى‏گفتند: «چرا آياتش روشن نيست؟! قرآن عجمى از پيغمبرى عربى؟!» بگو: «اين (كتاب) براى كسانى كه ايمان آورده‏اند هدايت و درمان است ولى كسانى كه ايمان نمى‏آورند، در گوشهايشان سنگينى است و گويى نابينا هستند و آن را نمى‏بينند آنها (همچون كسانى هستند كه گويى) از راه دور صدا زده مى‏شوند!» (44)


وَ لَقَدْ آتَيْنَا مُوسَي‌ الْكِتَاب‌َ فَاخْتُلِف‌َ فِيه‌ِ وَ لَوْلاَ كَلِمَة‌ٌ سَبَقَت‌ْ مِنْ‌ رَبِّك‌َ لَقُضِي‌َ بَيْنَهُم‌ْ وَ إِنَّهُم‌ْ لَفِي‌ شَك‌ٍّ مِنْه‌ُ مُرِيب‌ٍ (فصلت: 45)

ما به موسى كتاب آسمانى داديم سپس در آن اختلاف شد و اگر فرمانى از ناحيه پروردگارت در اين باره صادر نشده بود (كه بايد به آنان مهلت داد تا اتمام حجّت شود)، در ميان آنها داورى مى‏شد (و به كيفر مى‏رسيدند) ولى آنها هنوز درباره آن شكّى تهمت‏انگيز دارند! (45)


مَن‌ْ عَمِل‌َ صَالِحَاً فَلِنَفْسِه‌ِ وَ مَن‌ْ أَسَاءَ فَعَلَيْهَا وَ مَا رَبُّك‌َ بِظَلاَّم‌ٍ لِلْعَبِيدِ (فصلت: 46)

كسى كه عمل صالحى انجام دهد، سودش براى خود اوست و هر كس بدى كند، به خويشتن بدى كرده است و پروردگارت هرگز به بندگان ستم نمى‏كند! (46)


إِلَيْه‌ِ يُرَدُّ عِلْم‌ُ السَّاعَة‌ِ وَ مَا تَخْرُج‌ُ مِنْ‌ ثَمَرَات‌ٍ مِن‌ْ أَكْمَامِهَا وَ مَا تَحْمِل‌ُ مِن‌ْ أُنْثَي‌ وَ لاَ تَضَع‌ُ إِلاَّ بِعِلْمِه‌ِ وَ يَوْم‌َ يُنَادِيهِم‌ْ أَيْن‌َ شُرَكَائِي‌ قَالُوا آذَنَّاك‌َ مَا مِنَّا مِنْ‌ شَهِيدٍ (فصلت: 47)

علم به قيامت (و لحظه وقوع آن) تنها به خدا بازمى‏گردد هيچ ميوه‏اى از غلاف خود خارج نمى‏شود، و هيچ زنى باردار نمى‏گردد و وضع حمل نمى‏كند مگر به علم او و آن روز كه آنها را ندا مى‏دهد (و مى‏گويد:) كجايند شريكانى كه براى من مى‏پنداشتيد؟! مى‏گويند: « (پروردگارا!) ما عرضه داشتيم كه هيچ گواهى بر گفته خود نداريم!» (47)


وَ ضَل‌َّ عَنْهُمْ‌ مَا كَانُوا يَدْعُون‌َ مِنْ‌ قَبْل‌ُ وَ ظَنُّوا مَا لَهُمْ‌ مِنْ‌ مَحِيص‌ِ (فصلت: 48)

و همه معبودانى را كه قبلًا مى‏خواندند محو و گم مى‏شوند و مى‏دانند هيچ گريزگاهى ندارند! (48)


لاَ يَسْأَم‌ُ الْإِنْسَان‌ُ مِنْ‌ دُعَاءِ الْخَيْرِ وَ إِنْ‌ مَسَّه‌ُ الشَّرُّ فَيَؤُوس‌ٌ قَنُوط‌ٌ (فصلت: 49)

انسان هرگز از تقاضاى نيكى (و نعمت) خسته نمى‏شود و هر گاه شرّ و بدى به او رسد، بسيار مأيوس و نوميد مى‏گردد! (49)


وَ لَئِن‌ْ أَذَقْنَاه‌ُ رَحْمَة‌ً مِنَّا مِن‌ْ بَعْدِ ضَرَّاءَ مَسَّتْه‌ُ لَيَقُولَنَّ هَذَا لِي‌ وَ مَا أَظُنُّ السَّاعَة‌َ قَائِمَة‌ً وَ لَئِنْ‌ رُجِعْت‌ُ إِلَي‌ رَبِّي‌ إِن‌َّ لِي‌ عِنْدَه‌ُ لَلْحُسْنَي‌ فَلَنُنَبِّئَن‌َّ الَّذِين‌َ كَفَرُوا بِمَا عَمِلُوا وَ لَنُذِيقَنَّهُمْ‌ مِن‌ْ عَذَاب‌ٍ غَلِيظ‌ٍ (فصلت: 50)

و هر گاه او را رحمتى از سوى خود بعد از ناراحتى كه به او رسيده بچشانيم مى‏گويد: «اين بخاطر شايستگى و استحقاق من بوده، و گمان نمى‏كنم قيامت برپا شود و (بفرض كه قيامتى باشد،) هر گاه بسوى پروردگارم بازگردانده شوم، براى من نزد او پاداشهاى نيك است. ما كافران را از اعمالى كه انجام داده‏اند (بزودى) آگاه خواهيم كرد و از عذاب شديد به آنها مى‏چشانيم. (50)


وَ إِذَا أَنْعَمْنَا عَلَي‌ الْإِنْسَان‌ِ أَعْرَض‌َ وَ نَأَي‌ بِجَانِبِه‌ِ وَ إِذَا مَسَّه‌ُ الشَّرُّ فَذُو دُعَاءٍ عَرِيض‌ٍ (فصلت: 51)

و هر گاه به انسان (غافل و بى‏خبر) نعمت دهيم، روى مى‏گرداند و به حال تكبّر از حق دور مى‏شود ولى هر گاه مختصر ناراحتى به او رسد، تقاضاى فراوان و مستمرّ (براى بر طرف شدن آن) دارد! (51)


سَنُرِيهِم‌ْ آيَاتِنَا فِي‌ الْآفَاق‌ِ وَ فِي‌ أَنْفُسِهِم‌ْ حَتَّي‌ يَتَبَيَّن‌َ لَهُم‌ْ أَنَّه‌ُ الْحَق‌ُّ أَوَ لَم‌ْ يَكْف‌ِ بِرَبِّك‌َ أَنَّه‌ُ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ شَهِيدٌ (فصلت: 53)

به زودى نشانه‏هاى خود را در اطراف جهان و در درون جانشان به آنها نشان مى‏دهيم تا براى آنان آشكار گردد كه او حق است آيا كافى نيست كه پروردگارت بر همه چيز شاهد و گواه است؟! (53)


كَذَلِك‌َ يُوحِي‌ إِلَيْك‌َ وَ إِلَي‌ الَّذِين‌َ مِنْ‌ قَبْلِك‌َ الله‌ُ الْعَزِيزُ الْحَكِيم‌ُ (شوري: 3)

اين گونه خداوند عزيز و حكيم به تو و پيامبرانى كه پيش از تو بودند وحى مى‏كند. (3)


لَه‌ُ مَا فِي‌ السَّمَاوَات‌ِ وَ مَا فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَ هُوَ الْعَلِيُّ‌ الْعَظِيم‌ُ (شوري: 4)

آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است از آن اوست و او بلندمرتبه و بزرگ است! (4)


تَكَادُ السَّمَاوَات‌ُ يَتَفَطَّرْن‌َ مِنْ‌ فَوْقِهِن‌َّ وَالْمَلاَئِكَة‌ُ يُسَبِّحُون‌َ بِحَمْدِ رَبِّهِم‌ْ وَ يَسْتَغْفِرُون‌َ لِمَنْ‌ فِي‌ الْأَرْض‌ِ أَلاَ إِن‌َّ الله‌َ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيم‌ُ (شوري: 5)

نزديك است آسمانها (بخاطر نسبتهاى نارواى مشركان) از بالا متلاشى شوند و فرشتگان پيوسته تسبيح و حمد پروردگارشان را بجا مى‏آورند و براى كسانى كه در زمين هستند استغفار مى‏كنند آگاه باشيد خداوند آمرزنده و مهربان است. (5)


وَالَّذِين‌َ اتَّخَذُوا مِنْ‌ دُونِه‌ِ أَوْلِيَاءَ الله‌ُ حَفِيظ‌ٌ عَلَيْهِم‌ْ وَ مَا أَنْت‌َ عَلَيْهِمْ‌ بِوَكِيل‌ٍ (شوري: 6)

كسانى كه غير خدا را ولىّ خود انتخاب كردند، خداوند حساب همه اعمال آنها را نگه مى‏دارد و تو مأمور نيستى كه آنان را مجبور به قبول حقّ كنى! (6)


وَ كَذَلِك‌َ أَوْحَيْنَا إِلَيْك‌َ قُرْآنَاً عَرَبِيَّاً لِتُنْذِرَ أُم‌َّ الْقُرَي‌ وَ مَن‌ْ حَوْلَهَا وَ تُنْذِرَ يَوْم‌َ الْجَمْع‌ِ لاَ رَيْب‌َ فِيه‌ِ فَرِيق‌ٌ فِي‌ الْجَنَّة‌ِ وَ فَرِيق‌ٌ فِي‌ السَّعِيرِ (شوري: 7)

و اين گونه قرآنى عربى [فصيح و گويا] را بر تو وحى كرديم تا «أمّ القرى» [مكّه‏] و مردم پيرامون آن را انذار كنى و آنها را از روزى كه همه خلايق در آن روز جمع مى‏شوند و شكّ و ترديد در آن نيست بترسانى گروهى در بهشتند و گروهى در آتش سوزان! (7)


وَ لَوْ شَاءَ الله‌ُ لَجَعَلَهُم‌ْ أُمَّة‌ً وَاحِدَة‌ً وَ لَكِنْ‌ يُدْخِل‌ُ مَنْ‌ يَشَاءُ فِي‌ رَحْمَتِه‌ِ وَالظَّالِمُون‌َ مَا لَهُمْ‌ مِنْ‌ وَلِي‌ٍّ وَ لاَ نَصِيرٍ (شوري: 8)

و اگر خدا مى‏خواست همه آنها را امّت واحدى قرار مى‏داد (و به زور هدايت مى‏كرد، ولى هدايت اجبارى سودى ندارد) امّا خداوند هر كس را بخواهد در رحمتش وارد مى‏كند، و براى ظالمان ولىّ و ياورى نيست. (8)


أَم‌ِ اتَّخَذُوا مِنْ‌ دُونِه‌ِ أَوْلِيَاءَ فَالله‌ُ هُوَ الْوَلِي‌ُّ وَ هُوَ يُحْيِي‌ الْمَوْتَي‌ وَ هُوَ عَلَي‌ كُل‌ِّ شَي‌ْءٍ قَدِيرٌ (شوري: 9)

آيا آنها غير از خدا را ولىّ خود برگزيدند؟! در حالى كه «ولىّ» فقط خداوند است و اوست كه مردگان را زنده مى‏كند، و اوست كه بر هر چيزى تواناست! (9)


وَ مَا اخْتَلَفْتُم‌ْ فِيه‌ِ مِنْ‌ شَي‌ْءٍ فَحُكْمُه‌ُ إِلَي‌ الله‌ِ ذَلِكُم‌ُ الله‌ُ رَبِّي‌ عَلَيْه‌ِ تَوَكَّلْت‌ُ وَ إِلَيْه‌ِ أُنِيب‌ُ (شوري: 10)

در هر چيز اختلاف كنيد، داوريش با خداست اين است خداوند، پروردگار من، بر او توكّل كرده‏ام و به سوى او بازمى‏گردم! (10)


فَاطِرُ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ جَعَل‌َ لَكُمْ‌ مِن‌ْ أَنْفُسِكُم‌ْ أَزْوَاجَاً وَ مِن‌َ الْأَنْعَام‌ِ أَزْوَاجَاً يَذْرَؤُكُم‌ْ فِيه‌ِ لَيْس‌َ كَمِثْلِه‌ِ شَي‌ْءٌ وَ هُوَ السَّمِيع‌ُ الْبَصِيرُ (شوري: 11)

او آفريننده آسمانها و زمين است و از جنس شما همسرانى براى شما قرار داد و جفتهايى از چهارپايان آفريد و شما را به اين وسيله [بوسيله همسران‏] زياد مى كند هيچ چيز همانند او نيست و او شنوا و بيناست! (11)


لَه‌ُ مَقَالِيدُ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ يَبْسُط‌ُ الرِّزْق‌َ لِمَنْ‌ يَشَاءُ وَ يَقْدِرُ إِنَّه‌ُ بِكُل‌ِّ شَي‌ْءٍ عَلِيم‌ٌ (شوري: 12)

كليدهاى آسمانها و زمين از آن اوست روزى را براى هر كس بخواهد گسترش مى دهد يا محدود مى‏سازد او به همه چيز داناست. (12)


شَرَع‌َ لَكُم‌ مِن‌َ الدِّين‌ِ مَا وَصَّي‌ بِه‌ِ نُوحَاً وَالَّذِي‌ أَوْحَيْنَا إِلَيْك‌َ وَ مَا وَصَّيْنَا بِه‌ِ إِبْرَاهِيم‌َ وَ مُوسَي‌ وَ عِيسَي‌ أَن‌ْ أَقِيمُوا الدِّين‌َ وَ لاَ تَتَفَرَّقُوا فِيه‌ِ كَبُرَ عَلَي‌ الْمُشْرِكِين‌َ مَا تَدْعُوهُم‌ْ إِلَيْه‌ِ الله‌ُ يَجْتَبِي‌ إِلَيْه‌ِ مَنْ‌ يَشَاءُ وَ يَهْدِي‌ إِلَيْه‌ِ مَنْ‌ يُنِيب‌ُ (شوري: 13)

آيينى را براى شما تشريع كرد كه به نوح توصيه كرده بود و آنچه را بر تو وحى فرستاديم و به ابراهيم و موسى و عيسى سفارش كرديم اين بود كه: دين را برپا داريد و در آن تفرقه ايجاد نكنيد! و بر مشركان گران است آنچه شما آنان را به سويش دعوت مى كنيد! خداوند هر كس را بخواهد برمى‏گزيند، و كسى را كه به سوى او بازگردد هدايت مى‏كند. (13)


وَ مَا تَفَرَّقُوا إِلاَّ مِن‌ْ بَعْدِ مَا جَاءَهُم‌ُ الْعِلْم‌ُ بَغْيَاً بَيْنَهُم‌ْ وَ لَوْلاَ كَلِمَة‌ٌ سَبَقَت‌ْ مِنْ‌ رَبِّك‌َ إِلَي‌ أَجَل‌ٍ مُسَمَّي‌ً لَقُضِي‌َ بَيْنَهُم‌ْ وَ إِن‌َّ الَّذِين‌َ أُورِثُوا الْكِتَاب‌َ مِن‌ْ بَعْدِهِم‌ْ لَفِي‌ شَك‌ٍّ مِنْه‌ُ مُرِيب‌ٍ (شوري: 14)

آنان پراكنده نشدند مگر بعد از آنكه علم و آگاهى به سراغشان آمد و اين تفرقه جويى بخاطر انحراف از حق (و عداوت و حسد) بود و اگر فرمانى از سوى پروردگارت صادر نشده بود كه تا سرآمد معيّنى (زنده و آزاد) باشند، در ميان آنها داورى مى‏شد و كسانى كه بعد از آنها وارثان كتاب شدند نسبت به آن در شك و ترديدند، شكى همراه با بدبينى! (14)


فَلِذَلِك‌َ فَادْع‌ُ وَاسْتَقِم‌ْ كَمَا أُمِرْت‌َ وَ لاَ تَتَّبِع‌ْ أَهْوَاءَهُم‌ْ وَ قُل‌ْ آمَنْت‌ُ بِمَا أَنْزَل‌َ الله‌ُ مِنْ‌ كِتَاب‌ٍ وَ أُمِرْت‌ُ لِأَعْدِل‌َ بَيْنَكُم‌ُ الله‌ُ رَبُّنَا وَ رَبُّكُم‌ْ لَنَا أَعْمَالُنَا وَ لَكُم‌ْ أَعْمَالُكُم‌ْ لاَ حُجَّة‌َ بَيْنَنَا وَ بَيْنَكُم‌ُ الله‌ُ يَجْمَع‌ُ بَيْنَنَا وَ إِلَيْه‌ِ الْمَصِيرُ (شوري: 15)

پس به همين خاطر تو نيز آنان را به سوى اين آيين واحد الهى دعوت كن و آن چنان كه مأمور شده‏اى استقامت نما، و از هوى و هوسهاى آنان پيروى مكن، و بگو: «به هر كتابى كه خدا نازل كرده ايمان آورده‏ام و مأمورم در ميان شما عدالت كنم خداوند پروردگار ما و شماست نتيجه اعمال ما از آن ما است و نتيجه اعمال شما از آن شما، خصومت شخصى در ميان ما نيست و خداوند ما و شما را در يك جا جمع مى‏كند، و بازگشت (همه) به سوى اوست!» (15)


وَالَّذِين‌َ يُحَاجُّون‌َ فِي‌ الله‌ِ مِنْ‌ بَعْدِ مَا اسْتُجِيب‌َ لَه‌ُ حُجَّتُهُم‌ْ دَاحِضَة‌ٌ عِنْدَ رَبِّهِم‌ْ وَ عَلَيْهِم‌ْ غَضَب‌ٌ وَ لَهُم‌ْ عَذَاب‌ٌ شَدِيدٌ (شوري: 16)

كسانى كه (از روى لجاجت) درباره خدا بعد از پذيرفتن (و ايمان به) او، محاجّه مى كنند، دليلشان نزد پروردگارشان باطل و بى‏پايه است و غضب بر آنهاست و عذابى شديد دارند. (16)


الله‌ُ الَّذِي‌ أَنْزَل‌َ الْكِتَاب‌َ بِالْحَق‌ِّ وَالْمِيزَان‌َ وَ مَا يُدْرِيك‌َ لَعَل‌َّ السَّاعَة‌َ قَرِيب‌ٌ (شوري: 17)

خداوند كسى است كه كتاب را بحق نازل كرد و ميزان (سنجش حق و باطل و خبر قيامت) را نيز تو چه مى‏دانى شايد ساعت (قيام قيامت) نزديك باشد! (17)


يَسْتَعْجِل‌ُ بِهَا الَّذِين‌َ لاَ يُؤْمِنُون‌َ بِهَا وَالَّذِين‌َ آمَنُوا مُشْفِقُون‌َ مِنْهَا وَ يَعْلَمُون‌َ أَنَّهَا الْحَق‌ُّ أَلاَ إِن‌َّ الَّذِين‌َ يُمَارُون‌َ فِي‌ السَّاعَة‌ِ لَفِي‌ ضَلاَل‌ٍ بَعِيدٍ (شوري: 18)

كسانى كه به قيامت ايمان ندارند درباره آن شتاب مى‏كنند ولى آنها كه ايمان آورده‏اند پيوسته از آن هراسانند، و مى‏دانند آن حق است آگاه باشيد كسانى كه در قيامت ترديد مى‏كنند، در گمراهى عميقى هستند. (18)


الله‌ُ لَطِيف‌ٌ بِعِبَادِه‌ِ يَرْزُق‌ُ مَنْ‌ يَشَاءُ وَ هُوَ الْقَوِي‌ُّ الْعَزِيزُ (شوري: 19)

خداوند نسبت به بندگانش لطف (و آگاهى) دارد هر كس را بخواهد روزى مى‏دهد و او قوىّ و شكست‏ناپذير است! (19)


مَنْ‌ كَان‌َ يُرِيدُ حَرْث‌َ الْآخِرَة‌ِ نَزِدْ لَه‌ُ فِي‌ حَرْثِه‌ِ وَ مَنْ‌ كَان‌َ يُرِيدُ حَرْث‌َ الدُّنْيَا نُوْتِه‌ِ مِنْهَا وَ مَا لَه‌ُ فِي‌ الْآخِرَة‌ِ مِنْ‌ نَصِيب‌ٍ (شوري: 20)

كسى كه زراعت آخرت را بخواهد، به كشت او بركت و افزايش مى‏دهيم و بر محصولش مى‏افزاييم و كسى كه فقط كشت دنيا را بطلبد، كمى از آن به او مى‏دهيم امّا در آخرت هيچ بهره‏اى ندارد! (20)


أَم‌ْ لَهُم‌ْ شُرَكَاءُ شَرَعُوا لَهُمْ‌ مِن‌َ الدِّين‌ِ مَا لَم‌ْ يَأْذَنْ‌ بِه‌ِ الله‌ُ وَ لَوْلاَ كَلِمَة‌ُ الْفَصْل‌ِ لَقُضِي‌َ بَيْنَهُم‌ْ وَ إِن‌َّ الظَّالِمِين‌َ لَهُم‌ْ عَذَاب‌ٌ أَلِيم‌ٌ (شوري: 21)

آيا معبودانى دارند كه بى‏اذن خداوند آيينى براى آنها ساخته‏اند؟! اگر مهلت معيّنى براى آنها نبود، در ميانشان داورى مى‏شد (و دستور عذاب صادر مى‏گشت) و براى ظالمان عذاب دردناكى است! (21)


تَرَي‌ الظَّالِمِين‌َ مُشْفِقِين‌َ مِمَّا كَسَبُوا وَ هُوَ وَاقِع‌ٌ بِهِم‌ْ وَالَّذِين‌َ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَات‌ِ فِي‌ رَوْضَات‌ِ الْجَنَّات‌ِ لَهُمْ‌ مَا يَشَاءُون‌َ عِنْدَ رَبِّهِم‌ْ ذَلِك‌َ هُوَ الْفَضْل‌ُ الْكَبِيرُ (شوري: 22)

(در آن روز) ستمگران را مى‏بينى كه از اعمالى كه انجام داده‏اند سخت بيمناكند، ولى آنها را فرامى‏گيرد! امّا كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام داده‏اند در باغهاى بهشتند و هر چه بخواهند نزد پروردگارشان براى آنها فراهم است اين است فضل (و بخشش) بزرگ! (22)


ذَلِك‌َ الَّذِي‌ يُبَشِّرُ الله‌ُ عِبَادَه‌ُ الَّذِين‌َ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَات‌ِ قُلْ‌ لاَ أَسْأَلُكُم‌ْ عَلَيْه‌ِ أَجْرَاً إِلاَّ الْمَوَدَّة‌َ فِي‌ الْقُرْبَي‌ وَ مَنْ‌ يَقْتَرِف‌ْ حَسَنَة‌ً نَزِدْ لَه‌ُ فِيهَا حُسْنَاً إِن‌َّ الله‌َ غَفُورٌ شَكُورٌ (شوري: 23)

اين همان چيزى است كه خداوند بندگانش را كه ايمان آورده و اعمال صالح انجام داده‏اند به آن نويد مى‏دهد! بگو: «من هيچ پاداشى از شما بر رسالتم درخواست نمى‏كنم جز دوست‏داشتن نزديكانم [اهل بيتم‏] و هر كس كار نيكى انجام دهد، بر نيكى‏اش مى‏افزاييم چرا كه خداوند آمرزنده و سپاسگزار است. (23)


أَم‌ْ يَقُولُون‌َ افْتَرَي‌ عَلَي‌ الله‌ِ كَذِبَاً فَإِنْ‌ يَشَإِ الله‌ُ يَخْتِم‌ْ عَلَي‌ قَلْبِك‌َ وَ يَمْح‌ُ الله‌ُ الْبَاطِل‌َ وَ يُحِق‌ُّ الْحَق‌َّ بِكَلِمَاتِه‌ِ إِنَّه‌ُ عَلِيم‌ٌ بِذَات‌ِ الصُّدُورِ (شوري: 24)

آيا مى‏گويند: «او بر خدا دروغ بسته است»؟! در حالى كه اگر خدا بخواهد بر قلب تو مُهر مى‏نهد (و اگر خلاف بگويى قدرت اظهار اين آيات را از تو مى‏گيرد) و باطل را محو مى‏كند و حقّ را بفرمانش پابرجا مى‏سازد چرا كه او از آنچه درون سينه‏هاست آگاه است. (24)


وَ هُوَ الَّذِي‌ يَقْبَل‌ُ التَّوْبَة‌َ عَن‌ْ عِبَادِه‌ِ وَ يَعْفُو عَن‌ِ السَّيِّئَات‌ِ وَ يَعْلَم‌ُ مَا تَفْعَلُون‌َ (شوري: 25)

او كسى است كه توبه را از بندگانش مى‏پذيرد و بديها را مى‏بخشد، و آنچه را انجام مى‏دهيد مى‏داند. (25)


وَ يَسْتَجِيب‌ُ الَّذِين‌َ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَات‌ِ وَ يَزِيدُهُمْ‌ مِنْ‌ فَضْلِه‌ِ وَالْكَافِرُون‌َ لَهُم‌ْ عَذَاب‌ٌ شَدِيدٌ (شوري: 26)

و درخواست كسانى را كه ايمان آورده و كارهاى نيك انجام داده‏اند مى‏پذيرد و از فضل خود بر آنها مى‏افزايد امّا براى كافران عذاب شديدى است! (26)


وَ لَوْ بَسَط‌َ الله‌ُ الرِّزْق‌َ لِعِبَادِه‌ِ لَبَغَوْا فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَ لَكِنْ‌ يُنَزِّل‌ُ بِقَدَرٍ مَا يَشَاءُ إِنَّه‌ُ بِعِبَادِه‌ِ خَبِيرٌ بَصِيرٌ (شوري: 27)

هر گاه خداوند روزى را براى بندگانش وسعت بخشد، در زمين طغيان و ستم مى‏كنند از اين رو بمقدارى كه مى‏خواهد (و مصلحت مى‏داند) نازل مى‏كند، كه نسبه به بندگانش آگاه و بيناست! (27)


وَ هُوَ الَّذِي‌ يُنَزِّل‌ُ الْغَيْث‌َ مِنْ‌ بَعْدِ مَا قَنَطُوا وَ يَنْشُرُ رَحْمَتَه‌ُ وَ هُوَ الْوَلِي‌ُّ الْحَمِيدُ (شوري: 28)

او كسى است كه باران سودمند را پس از آنكه مأيوس شدند نازل مى‏كند و رحمت خويش را مى‏گستراند و او ولىّ و (سرپرست) و ستوده است! (28)


وَ مِن‌ْ آيَاتِه‌ِ خَلْق‌ُ السَّمَاوَات‌ِ وَالْأَرْض‌ِ وَ مَا بَث‌َّ فِيهِمَا مِنْ‌ دَابَّة‌ٍ وَ هُوَ عَلَي‌ جَمْعِهِم‌ْ إِذَا يَشَاءُ قَدِيرٌ (شوري: 29)

و از آيات اوست آفرينش آسمانها و زمين و آنچه از جنبندگان در آنها منتشر نموده و او هر گاه بخواهد بر جمع آنها تواناست! (29)


وَ مَا أَصَابَكُمْ‌ مِنْ‌ مُصِيبَة‌ٍ فَبِمَـا كَسَبَت‌ْ أَيْدِيكُم‌ْ وَ يَعْفُو عَنْ‌ كَثِيرٍ (شوري: 30)

هر مصيبتى به شما رسد بخاطر اعمالى است كه انجام داده‏ايد، و بسيارى را نيز عفو مى‏كند! (30)


وَ مَا أَنْتُمْ‌ بِمُعْجِزِين‌َ فِي‌ الْأَرْض‌ِ وَ مَا لَكُمْ‌ مِنْ‌ دُون‌ِ الله‌ِ مِنْ‌ وَلِي‌ٍّ وَ لاَ نَصِيرٍ (شوري: 31)

و شما هرگز نمى‏توانيد در زمين از قدرت خداوند فرار كنيد و غير از خدا هيچ ولىّ و ياورى براى شما نيست. (31)


وَ مِن‌ْ آيَاتِه‌ِ الْجَوَارِ فِي‌ الْبَحْرِ كَالْأَعْلاَم‌ِ (شوري: 32)

از نشانه‏هاى او كشتيهايى است كه در دريا همچون كوه‏ها به نظر مى‏رسند! (32)


أَوْ يُوبِقْهُن‌َّ بِمَا كَسَبُوا وَ يَعْف‌ُ عَنْ‌ كَثِيرٍ (شوري: 34)

يا اگر بخواهد آنها را بخاطر اعمالى كه سرنشينانش مرتكب شده‏اند نابود مى‏سازد و در عين حال بسيارى را مى‏بخشد. (34)


وَ يَعْلَم‌َ الَّذِين‌َ يُجَادِلُون‌َ فِي‌ آيَاتِنَا مَا لَهُمْ‌ مِنْ‌ مَحِيص‌ٍ (شوري: 35)

كسانى كه در آيات ما مجادله مى‏كنند بدانند هيچ گريزگاهى ندارند! (35)